آیـا بـه مرگ آیندهپژوهی فناوری نزدیک مـیشویم؟ سینگولاریتی، وضعیت آینده دانشگاه ها با توجه به کاهش رشد جمعیت مبهم است مرگ آیندهپژوهی علم و فناوری را رقم خواهد زد؟…
اختصاصی/ افق آینده پژوهی راهبردی- احمدرضا مـیرزایی* سیدمحمدرضا اصنافی**:
با توجه بـه روند روبهجلشرفت علوم، مـی توان چنین گفت کـه جهان درون آستانـه یک تحول اساسی هست که همـه چیز ازجمله مفهوم آینده را دچار تحول خواهد کرد و آن تحول «نقطه تکینگی» یـا «سینگولاریتی» است.
تکینگی یـا سینگولاریتی، درون واقع توصیف شرایطی هست که بـه واسطهی اوجگیری رشد علم و فناوری، بازههای زمانی کـه تحولات و تغییرات اساسی بشر را حیرتزده خواهد کرد، آنقدر بـه سرعت کم خواهد شد کـه از بین خواهند رفت. وضعیت آینده دانشگاه ها با توجه به کاهش رشد جمعیت مبهم است با توجه بـه این کـه ابزار و روش آیندهپژوهی، مطالعه روندهای گذشته تاکنون، به منظور حدس عالمانـه ی آینده است، درون صورت تحقق تکینگی مـیتوان از آن بـه مثابه «مرگ آیندهپژوهی علم و فناوری» یـادکرد و از آن جا کـه در آینده کم تر حوزهای را مـیتوان یـافت کـه بیتأثیر از علم و فناوری باشد، آیندهپژوهیِ بعد از تکینگی، مفهومـی هست که دارای تحول بنیـادی نسبت بـه مفهومـی کـه اکنون از آن برداشت مـیشود، خواهد بود.
افق رشد علم و فناوری
خلاقیت و توسعه فناوری، موضوعی هست که درون تاریخ تمدن بشر ریشـه دارد و از زاویـه نگاهی مـی تواند یکی از نقاط تمایز انسان با دیگر موجودات بهحساب آید. وضعیت آینده دانشگاه ها با توجه به کاهش رشد جمعیت مبهم است انسان درون سایـه تفکر و بهکارگیری خلاقیت های خویش همواره کوشیده هست تا ابزارهای موردنیـاز به منظور افزایش رفاه زندگی خود را ساخته و در طول نسل ها آن ها را گسترش داده است. آن چه امروزه از علوم و فناوری های گوناگون شاهد هستیم و از آن بهره مـی گیریم، نتیجه ی تجمـیع تجربه و تفکر بشر درون طول تاریخ تمدن اوست که زندگی انسان امروزی را صورت بخشیده و امکان انفصال از آن را ندارد.
با نگاهی بـه گذشته، روند روبهجلشرفت علوم بری پوشیده نیست و در این پیشرفت همـه ملت ها درگذر نسل ها شرکت و تأثیر داشتهاند، اما همان گونـه کـه نقش ملت های گوناگون درون پیشرفت علوم یکسان نبوده است، نقش نسل های بشر درون ادوار مختلف تاریخ نیز با هم یکسان نیست؛ آنچنان کـه از دوره های متمایزی درون تاریخ (مانند تمدن اسلامـی عصر صفویـه، انقلاب صنعتی درون اروپا و یـا گسترش الکترونیک درون قرن بیستم) بـه عنوان نقاط عطفی درون پیشرفت علم و فناوری یـاد مـی شود.
در این راستا، همگان اذعان دارند کـه مـیزان پیشرفت علم درون سده اخیر دارای رشدی فزاینده بوده و این مـیزان از پیشرفت درون این دوره بههیچعنوان قابلیت قیـاس با دوره های گذشته را ندارد.
روند بی نظیر رشد علم و فناوری درون عصر حاضر مسأله ای هست که همگان بـه آن اذعان دارند. هم اکنون درون دورانی بـه سر مـی بریم کـه فاصله تولید علم و تبدیل آن بـه ابزار بسیـار کوتاه شده، دیگری از شنیدن خبر اختراع و اکتشاف جدید درون هیچ حوزه ای از علم شگفت زده نمـی شود و این را امری بدیـهی پنداشته و پیشرفت و توسعه را بخشی جدانشدنی از دنیـای امروز مـی داند.
در کنار این سیگنال های شخصی و حسی کـه عموم مردم تجربه مـی کنند، مؤسسه های معتبر علمـیِ رصد کننده ی این موضوع، هر از چند گاهی از کوتاه شدن نیمـه عمر رشد علم خبر مـی دهند. این نشان مـی دهد کـه در سالهای اخیر، این روند پیشرفت، خود درون حال شتاب گرفتن است. درون این مـیان، پرسشی کـه ذهن بسیـاری از افراد فعال درون حوزه فناوری را بـه خود مشغول کرده است، این هست که این روند شتابان رشد علم و فناوری که تا کجا ادامـه خواهد داشت و چه افقی به منظور آن متصور خواهد بود؟
اندیشیدن بـه افقه ای قابلتصور به منظور رشد فناوری، از آن جهت اهمـیت پیدا مـیکند کـه تغییرات این حوزه با تغییر درون زیرساخت های فنی و ارتباطی زندگی بشر و ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ارتباط مستقیم دارد. با این توضیح، اگرچه تغییر و تحول پیوسته و پیدرپی علوم و فناوری فینفسه بـه صورت مستقیم بر زندگی مردم تأثیرگذار نیست، اما انتقال این تحولات بـه زیرساخت های فنی و ارتباطی مـیتواند ساختارهای اجتماعی و فرهنگی را درون امواج خود غوطه ور سازد. درون این حالت، عدم دسترسی بـه اطلاعاتِ بـه هنگام و در ادامـه غافلگیری و عدم توانایی به منظور اقدام بهموقع امری کاملاً طبیعی و قابلانتظار است؛ و در این غافلگیری، کنترل شرایط و مسلط شدن بـه اوضاع تقریباً غیرممکن خواهد بود. بنابراین شایسته بـه نظر مـی رسد که تا قبل از آنکه سیل تحولات گسترده هجوم خود را سخت کند، به منظور رویـارویی با تهدیدها و استفاده از فرصته ای آن تمـهیدهای لازم را اندیشـه کنیم.
نقطه تکینگی یـا سکولاریتی
از دیدگاه بسیـاری، جهان درون آستانـه یک تحول اساسی هست که همـه چیز ازجمله مفهوم آینده را دچار تحول خواهد کرد و آن تحول، نقطه تکینگی یـا سینگولاریتی است. به منظور درک راحتتر این مفهوم یک مثال را درون دنیـای ملموس اطراف خود را مرور کنیم:
در جیب بسیـاری از ما گوشی تلفن همراهی وجود دارد کـه اگر ده سال پیش از این بـه ما نشان داده مـیشد بیشک حیرتزده مـیشدیم. گوشی تلفن هوشمندِ امروز ما تجمـیع ابزارهایی هست که ده سال پیش حمل همـه آنها حداقل نیـازمند یک اتومبیل بود. اگر روزی به منظور ضبط و ارسال یک گزارش خبری، نیـازمند دوربینهای چند ده کیلویی و ابزار ارسال مخصوص نظیر دستگاههای SNG بودیم امروز همـه اینها درون وسیلهای با ابعاد یک کف دست و وزنی معادل یک سیب، همـیشـه همراه ماست.
تلفن همراه هوشمند ما، علاوه بر این کـه یکی از اختراع های مـهم انسانی یعنی تلفن را به منظور ما همـه مکانی کرده، رادیو، تلویزیون و رایـانـههای شخصی را هم درآمـیخته که تا ما با یک ابزار هم بتوانیم تولیدکننده متنوعترین پیـامها درون قالبهای مختلف باشیم و هم دریـافتکننده متنوعترین انواع محصولات سمعی و بصری.
هرماه کـه مـیگذرد وقتی بـه بازار فروش تلفنهای همراه مراجعه کنیم بهوضوح درخواهیم یـافت کـه گوشیای کـه چند ماه قبل بـه عنوان جدیدترین گوشی ساختهشده خریداری کردیم چند مدل پیرتر شده و چند روزی مـیگذرد کـه مدلی با قدرت پردازش بالاتر، دوربین باکیفیتتر و وضوح تصویر بهتری وارد بازار شده.
اما هر چه بـه گذشته برمـیگردیم، بازههای زمانی کـه فناوریهای ارتباطی ما را بـه حیرت وامـیداشت بیش تر و بیش تر مـیشود؛ این قاعدهای درون همـه فناوریها بـه خصوص فناوری اطلاعات و ارتباطات است. دنیـای تلفن همراه هوشمند را از این جهت مثال مـیزنیم کـه تقریباً کاربردیترین لبه نوآوری و فناوری موجود درون دنیـای فناوری اطلاعات درون این حوزه استفادهشده و به عموم مردم ارائه مـیگردد.
اگر امروز را کـه در اوج بلوغ تلفنهای هوشمند حاضر هستیم مبدأ قرار دهیم از اولین سالی کـه خدمات متنوع نظیر MMS و اینترنت به منظور تلفنهای همراه مبتنی بر سیستمعامل معرفیشده و وارد بازار شد تقریباً کم تر از هشت سال مـیگذرد، اما اگر خدمات پایـه تلفن همراه نظیر مکالمـه صوتی و متنی را از هشت سال پیش که تا اولین سالی کـه وارد بازار مصرف شد درون نظر بگیریم بـه نزدیک بیست سال فاصله مـیرسیم، آن هم بیست سال با کم ترین نوآوری و پیشرفت ماهوی و کیفی. اما اگر از اوایل دهه هفتاد شمسی بخواهیم بهروزی کـه تلفن ثابت وارد کشور شد برگردیم زمانی حدود چهل سال را حتما در نظر بگیریم. درون حوزه انتقال صوت و تصویر نیز ماجرا بـه همـین نحو است، فاصله رسیدن انسان از خلق سینما بـه خلق تلویزیون و از تلویزیون بـه و از بـه تلویزیونهای کابلی و اینترنتی، همـه این موضوع را گواه مـیدهند کـه هر چه بـه جلو مـیآییم فناوری، زودتر و سریعتر از گذشته ما را حیران مـیکند.
انباشت فناوریها و هم گرایی بین آنها ظهور فناوریها و سرویسهای نوینی را بـه ارمغان مـیآورد کـه دارای رشد تصاعدی و نمودار رشد نمایی است، بـه نحوی کـه به سرعت درون حال هم گرایی بیش تر و ایجاد فناوریها و محصولات فناورانـه ی بیش تر، جدیدتر و مؤثرتری است.
یکی از مـهمترین و جدیترین فناوریهایی کـه بسیـار تحت تأثیر سینگولاریتی یـا همان تکینگی خواهند بود، فناوری اطلاعات و قدرت پردازشِ داده است. درون اواسط دهه 60 مـیلادی، گوردون مور مدیرعامل وقت شرکت اینتل، مطلبی را مطرح مـیکند کـه بعدها بـه قانون مور(1) شـهرت مـییـابد. قانون مور کـه برای سالها پابرجا بوده است، بـه صورت کلی بیـان مـیکند کـه قدرت پردازش رایـانـهها هر 18 که تا 24 ماه دو برابر مـیشود. اگرچه مور این پیشبینی را درون زمان حاکمـیت ترانزیستورها بر دنیـای رایـانـه عنوان کرده بود، هماکنون نیز این پیش بینی که تا حد زیـادی قابلاعتنا و اتکاست و امروزه بیش تر با عنوان قانون تغییر شتابنده شناخته مـیشود (شکل شماره 1)
اگرچه قاطعانـه مـیتوان گفت کـه مور اولین شخصی بود کـه رشد نمایی درون قدرت پردازش رایـانـه ای را تشخیص داد، اما شواهد حاکی از آن هست که این روند نمایی رشد تنـها بـه دنیـای الکترونیک و رایـانـه محدود نشده و به تمام ابعاد علم و فنآوری این الگوی رشد و توسعه قابل بسط است.
رشد جمعیت از طریق کاهش مرگومـیر ناشی از بیماریها نیز درون سالهای قرن گذشته این واقعیت را نشان مـیدهد کـه بازه زمانی به منظور دو برابر شدن جمعیت کاهش پیداکرده است. بـه عبارتی دیگر همـه متغیرهایی کـه بهنوعی با علم و فناوری گره خورده، مانند جمعیت کـه وابسته بـه یـافتههای بشر درون پزشکی و تغذیـه هست به سمت کاهش فاصله تحولها و تغییرهای اساسی حرکت کرده و دارای رشدی نمایی هست (شکل شماره 2)
مـهمترین و بحثبرانگیزترین پیـامدهای قانون مور به منظور اولین بار توسط شماری از آیندهپژوهان هم چون رای کورزوِیل و ورنر وینج توصیف و تشریح شده است. آنها اعتقاد دارند رشد نمایی روندهایی نمایی علم و فناوری نظیر قانون مور، مـی تواند سرانجام بـه تکینگی فناورانـه(2) منجر شود (Kurzweil, 2010).
در توضیح واژه تکینگی اگر بخواهیم تعریفی عمومـی از آن ارائه دهیم مـیتوان گفت: وضعیت آینده دانشگاه ها با توجه به کاهش رشد جمعیت مبهم است زمانی کـه رشد فناوری چنان سرعت بگیرد کـه عملاً امکان پیش بینی و حتی گمانـه زنی درباره آن چه قرار هست در این حوزه و حوزه های تحت تأثیر آن اتفاق بیفتد منتفی شود، مفهوم تکینگی تجربه مـی شود.
تکینگی، پایـان آینده پژوهی فناوری؟
تکینگی یـا سینگولاریتی درون واقع توصیف شرایطی هست که بـه واسطهی اوجگیری این رشد نمایی علم و فناوری، بازههای زمانی کـه تحولات و تغییرات اساسی بشر را حیرتزده خواهد کرد آنقدر بـه سرعت کم خواهد شد کـه از بین خواهند رفت.
به زبانی ساده، اگر امروز مـیتوانیم با الگوسازی از روند تحولات بهطور مثال ادعا کنیم با توجه بـه تغییرات درون پنجاه سال گذشته و روند نصف شدن زمان تحولات که تا تحول بعدی، نسل بعدی فناوریهای ارتباطی درون کم تر از هفت سال دیگر ظهور خواهد کرد این بازههای زمانی بـه مرور آنقدر کم خواهند شد کـه عملاً امکان پیشبینی از بین رفته و تحولات بـه صورت آنی و دفعی و نـه بـه صورت روندی بـه وقوع خواهند پیوست. این حالت از دیدگاه کورزوِیل و دیگر اندیشمندانی کـه به موضوع تکینگی پرداختهاند بهنوعی «پایـان آیندهپژوهی فناوری» تلقی مـیشود.
از آن جا کـه ابزار و روش آیندهپژوهی، مطالعه روندهای گذشته تاکنون به منظور حدس عالمانـه آینده است، درون صورت تحقق تکینگی مـیتوان از آن بـه مثابه «مرگ آیندهپژوهی علم و فناوری» یـادکرد و از آن جا کـه در آینده کم تر حوزهای را مـیتوان یـافت کـه بیتأثیر از علم و فناوری باشد، آیندهپژوهی بعد از تکینگی مفهومـی هست که دارای تحول بنیـادی نسبت بـه مفهومـی کـه اکنون از آن برداشت مـیشود خواهد بود.
ترسیم فضای جهان درون عصر تکینگی، بسیـار دور از ذهن است. این کـه دقیقاً زندگی انسان و خود او چه وضعیتی خواهد داشت، مانند ریشـه واژه تکینگی درون فیزیک(3) کاملاً درون ابهام قرار دارد. اما آن چه را کـه درست قبل از ورود بـه این عصر شاهد آن خواهیم بود دانشمندانِ آینده نگر توصیف کردهاند. آنها اعتقاد دارند با توجه بـه نمودار رشد نمایی فناوری، هماکنون جهان درون حال ورود بـه آستانـه تکینگی قرار دارد و آینده بیش از آن چیزی کـه تصور مـی کنیم بـه ما نزدیک است.
این شرایط را از زاویـهای دیگر نیز مـیتوان دید: روند توسعه فناوری نشان مـیدهد ابزارها بهشدت درون حال تبدیل شدن بـه ابزارهای متصل هستند، ابزارهای متصل داده تولید مـیکنند و این دادهها همـه رقمـی شده و قابلپردازش هستند. درون واقع آینده چیزی نیست جز ماحصل برخوردها و نسبت و تأثیر و تأثرهای دادهها و اقدام ها و تغییرهای امروز. مسأله این هست که علاوه بر این کـه دادههای امروز قابلجمع آوری تجمـیع و پردازش نیستند، ذهن انسان نیز توانایی پردازش این سطح و حجم از دادههای موجود را ندارد.
تصور آیندهیِ روزی کـه همـه این دادهها رقمـی شده و قابلپردازش باشد مـیتواند این واقعیت را به منظور ما متصور سازد کـه آینده چیزی نیست جز پردازش دادههای رقومـی شده ی امروز. بیشک هر چه این دادهها، تأثیرها و تأثرها بـه سمت رقومـی شدن برود امکان کاهش ناآگاهی ما از آینده بیش تر و محتملتر است، بـه نحوی کـه مفهوم آینده اساساً دچار تحول ماهوی خواهد شد.
نمودار رشد قدرت پردازشگرهای دادهها نیز تابعی از همان رشد نماییای هست که توصیف شد؛ بنابراین این نمودار شرایطی را توصیف مـیکند کـه توانایی پردازش دادهی ماشین بـه نحوی تصاعدی رشد کند کـه تواناتر از قدرت پردازش مجموع مغزهای انسانی باشد.
مسأله مـهمـی کـه در آستانـه وقوع تکینگی انتظار مـی کشیم، همـین برتری یـافتن قدرت پردازش رایـانـه ای نسبت بـه مغز انسان است. درون این صورت دیگر مغز انسان را نمـی توان قدرت بلامنازع درون پردازش اطلاعات بهحساب آورد. گمانـه زنیها بر آن هست که درون ادامـه این روند، هنگامـیکه هوش مصنوعی و قدرت پردازش رایـانـه ها از تجمـیع قدرت مغز تمامـی انسان ها پیشی بگیرد، دوران تکینگی آغاز خواهد شد؛ چراکه بـه نظر مـی رسد درون این حالت، انسان دیگر تنـها عامل بروز و ظهور تحولات نیست و آینده پیش رو، خود را بهشدت مبهم و گنگ نشان مـی دهد کـه طبیعتاً از توانایی ادراک انسان خارج است.
این شرایط درون صورتی محقق مـیشود کـه هوش مصنوعی بر اثر پردازش دادهها و قدرتِ خود یـادگیرندگی کـه هوش مصنوعی دارد و خود را ارتقاء مـیدهد، درون سطح بالاتری از تکنیک و تاکتیک، دادهها را پردازش کرده و به سطح هدایتگر راهبردی مـیرسد؛ شرایطی کـه مـیتوان از آن بـه تسلط هوش مصنوعی بر انسان نیز یـادکرد.
آن چه از مجموع دو زاویـه دید مختلف بـه تکینگی- یعنی تکینگی علم و فناوری و تکینگی ناشی از جایگاه راهبردی هوش مصنوعی- مـیتوان جمعبندی کرد شرایطی هست که از تلفیق این دو به منظور مفهوم آینده و آیندهپژوهی رخ خواهد داد و آن را متحول خواهد کرد.
اهمـیت تکینگی درون فناوری و تأثیر ناشی از آن کـه مـیتواند جهان را متحول کند حتی اگر با تردیدهایی نیز همراه باشد آنقدر اهمـیت راهبردی دارد کـه بسیـاری از اندیشکده های جهانی و حتی منطقهای بـه آن پرداخته و در خصوص شرایط نقطه تکینگی تحقیق و بررسی مـیکنند. بهواقع تکینگی یـا سینگولاریتی شرایطی را درون جهان ایجاد مـیکند کـه با سرعتی زیـاد، رشد علم و فناوری اندیشمندان، نخبگان، رصدگران و تحلیل گران مسائل آینده را پشت سر خواهد گذاشت.
همانطور کـه تشریح شد سینگولاریتی، پایـانی بر روندهاست. مسأله ی مرگ روندها، نقطه ی دید درون افق آینده را کور مـیکند و همـه حکومتها با شرایطی مالامال از بداهه مواجه خواهند بود. بدیـهی هست از مقدماتیترین آمادگیها به منظور رویـارویی با شرایط سینگولاریتی، تربیت انسانهایی هست که درک صحیحی از رشد نمای فناوری و وضعیت پرتلاطم و بی روند آینده درون نقطه تکینگی داشته باشند.بر اساس همـین دغدغه نیز هست کـه ایـالاتمتحده درون گامـی روبهجلو، اقدام بـه تأسیس دانشگاه سینگولاریتی(4) درون پارک علم و فناوری ناسا کرده و برخی مؤسسه های تحقیقاتی مانند بنیـاد کافمن(5) و مـیسک(6) عربستان سعودی و کمپانیهای بزرگ اقتصادی فناوری اطلاعات مانند گوگل و سیسکو تحقیق و توسعه درون این خصوص را درون دستور کار قرار داده اند.
مفهوم تکینگی البته مخالفینی نیز دارد کـه مدعی هستند این شرایط بـه صورت واقعی درون آینده محقق نخواهد شد. آنان بعضی محدودیتهای جدیدی کـه در سالهای اخیر درون حوزه پردازشگرها نیز بـه وجود آمده و به نحوی روند رشد پردازش و کاهش اندازه آنها را کند کرده، نشان از واقعیتی مـیدانند کـه قانون مور را بـه عنوان یکی از پایـههای نظری مفهوم تکینگی با چالش مواجه مـیکند.
آشکار هست تلاش نگارندگان این نوشتار، نـه ورود جانبدارانـه و مثبت اندیشانـه بـه یک مفهوم فنی و تخصصی، بلکه ایجاد یک حساسیت علمـی و نظری بـه موضوعی هست که بـه نظر مـیآید دارای اهمـیت راهبردی است. بنابراین پیگیری روند تحولات دنیـای فنآوری از این زاویـه، نگاه به منظور پیشگیری از غافلگیریهای احتمالی درون این حوزه بـه جهت تأثیرات عمـیق و شگرف آن بر حوزههای دیگر حیـاتی بـه نظر مـی رسد.
پانویس ها:
1Moore’s Law
2Technological Singularity
در فیزیک مفهوم تکینگی به منظور توصیف منطقه ای درون سیـاهچاله های فضایی بـه کار مـیرود کـه حتی نور نیز توانایی عبور از آن را ندارد. بنابراین هیچ اطلاعی از درون آن منطقه قابل دریـافت و تحلیل نیست.
4www.su.org
5www.kauffman.org
6www.misk.org.sa
منابع:
1Branatt, C. (2016). The Singularity
www.explainingthefuture.com/singularity.html
2Kurzweil, R. (2010). The Singularity is Near. Duckworth Overlook
3Pistono, F. (2014). Robots Will Steal Your Job, But That’s OK: How to Survive the Economic Collapse and Be Happy. CreateSpace
http://robotswillstealyourjob.com/read/part1/ch4-information-technology
4What is Moores Law? (2012). Singularity Symposium: http://www.singularitysymposium.com/moores-law.html
منبع: ماهنامـه نامـه آینده پژوهی/ شماره 40 (دی ماه 1395)
* دانشجوی دکترای آینده پژوهی دانشگاه بین المللی امام خمـینی(ره)
** دانشجوی دکترای مدیریت رسانـه
[وضعیت آینده دانشگاه ها با توجه به کاهش رشد جمعیت مبهم است]نویسنده و منبع: iran | تاریخ انتشار: Mon, 25 Jun 2018 03:52:00 +0000