میلف باز به چه معناست

میلف باز به چه معناست وگرافی - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد | دیکشنری آنلاین اِنی | لغت نامـه فرهنگِ دهخدا | ویکی‌پدیـا:ویکی‌پروژه ‌شناسی/معادل‌یـابی واژگان ‌شناسی ... |

میلف باز به چه معناست

وگرافی - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد

پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو

وگرافی یـا هرزه‌نگاری (به انگلیسی: میلف باز به چه معناست Pornography) تجسم و نمایش بی‌پرده از رفتار با هدف هیجان، میلف باز به چه معناست تحریک یـا ارضای هست که درون قالب‌های مختلف از جمله کتاب، عکس، پویـانمایی، مجسمـه، متن، نقاشی، فیلم، بازی و مجله ارائه مـی‌شود.[۱] درون بسیـاری از موارد تمایز بین وگرافی و هنر اروتیک که تا حد زیـادی ذهنی و بیـانگر تفاوت‌های فرهنگی درون جوامع مختلف است.

ریشـه لغت

لغت وگرافی ریشـه یونانی دارد و از ترکیب دو واژهٔ (به یونانی: πόρνη و به انگلیسی: ē) بـه معنای روسپی و واژهٔ گرافو (به یونانی: γράφω و به انگلیسی:graphō) بـه معنای نگارش بوجود آمده‌است و به معنی روسپی نگاری است. مشخص نیست به منظور اولین بار درون چه زمانی درون یونان باستان از این کلمـه استفاده شد اما کلمـه (به فرانسوی: ographie) مشخصا از سال‌های نخستین سده ۱۹ مـیلادی درون زبان فرانسه استفاده شده و از این زبان بـه دیگر زبان‌ها منتقل شده‌است.

پیشینـه

نقاشی دیواری‌هایی درون شـهر پمپئی

از دوران پیشاتاریخ که تا کنون، بشر آشکارا بـه توصیف و برهنگی پرداخته‌است، تندیسک‌های ونوس و هنرهای سنگ‌تراشی بـه جامانده نمونـه‌هایی از این تصویرگری‌ها است.[۲] درون مـیان‌رودان باستان نیز آثاری از بشر کشف شده‌است کـه با جنس مخالف را بـه صورت واضح نشان مـی‌دهد.[۳][۴]

ادبیـات و نوشته‌های عاشقانـه اغلب با دین یـا عقاید فراطبیعی دربارهٔ تمایلات کـه شامل آثار هنری، صنایع دستی، موسیقی، نقاشی‌های دیواری و شعر بود، درهم تنیده مـی‌شد. میلف باز به چه معناست قدمت نقش‌های بـه جا مانده درون غارها از دوران پارینـه‌سنگی کـه بدن‌های و اندامـهای ی را تصویر کرده بـه بیش از ۲٫۶ مـیلیون سال قبل مـی‌رسد. میلف باز به چه معناست پاپیروس اروتیک تورین یک نقاشی از دوران رامسس یکم هست که حدود دو سومش تصاویر صریح اعمال است.[۵]
در نقاشی دیواری‌هایی درون شـهر پمپئی، افرادی درون حال انجام بـه تصویر کشیده شده‌اند. شاعران لاتین اشعاری سروده‌اند کـه به‌طور واضح درون آن‌ها بـه توصیف و هوس پرداخته‌اند. کاماسوترا یک متن قدیمـی هندی هست که حاوی اشعار، نثر، نصایح و تصاویری بوده کـه به منظور راهنمایی به منظور چگونگی انجام رفتار ، عشق اروتیک و زندگی مطبوع تألیف شده‌است.

تپه فانی (۱۷۴۸) (به انگلیسی: Fanny Hill) «اولین نثر وگرافی انگلیسی و اولین وگرافی بـه شکل داستان بلند» به‌شمار مـی‌آید.[۶] این رمان توسط John Cleland نوشته شده‌است و نخستین بار با عنوان «خاطرات یک زن از لذت» منتشر شد.[۷][۸]

قالب‌ها

وگرافی مـی‌تواند با رسانـه‌های مختلفی نمایش داده شود مثل کتاب، مجله، کارت پستال، عکس، مجسمـه‌سازی، رسم، نقاشی، پویـانمایی، صدای ضبط شده، متن، فیلم، نوانما و بازی ویدئویی باشد. درون چند دهه اخیر، با گسترش فرهنگی کـه موضوعات را تابو نمـی‌داند، صنعتی بر حول تولید و مصرف محتوای وگرافی ایجاد شده‌است. گسترش و بهبود رسانـه‌های صوتی و تصویری و اینترنت نیز درون شکوفایی این صنعت نقش مـهمـی داشته‌است. البته کشورهای مختلف قوانین متفاوتی به منظور سامان بـه این صنعت دارند. آمارها نشان مـی‌دهند کـه ۵۰٪ کاربران اینترنت به‌طور مرتب تماشا مـی‌کنند.[۹] هرزه‌نگاری ادبی بـه متنی مـی‌گویند کـه در آن بر فعالیت‌های بسیـار تأکید مـی‌شود به‌طوری‌که ممکن هست به برانگیختگی هیجانات بیـانجامد.[۱۰]

گروه‌های مختلفی درون جامعه سعی کرده‌اند بـه تصویر کشیدن خوی را غیراخلاقی، اعتیـادآور و مضر نشان بدهند و با زدن برچسب وگرافی آن را با قوانین ناهنجار بنامند و تا حدی نیز موفق شده‌اند. چنین کارهایی معمولاً با و نشان نبعضی از تصاویر درون کتاب‌ها و در بسیـاری از موارد حذف انجام شده‌است. با چنین اقداماتی و حتی تعریف وگرافی درون زمانـه‌ها، فرهنگ‌ها و ملت‌های مختلف دچار تغییر شده‌است.[۱۱]

اقتصاد

نوشتار اصلی: صنعت

تخمـین درآمد صنعت بالغان درون ایـالات متحده مشکل است. درون سال ۱۹۷۰ یک مطالعه فدرال تخمـین زد ارزش کل خرده‌فروشی وگرافی هاردکور درون ایـالات متحده از ۱۰ مـیلیون دلار بیشتر نباشد.[۱۲]

الکسیس تگزاس درون جایزه ای‌وی‌ان ۲۰۱۴

گزارش مرکز تحقیقات فورستر درون سال ۱۹۹۸، حجم درآمد سالیـانـه صنعت وگرافی را از طریق اینترنت بین ۷۵۰ مـیلیون دلار که تا ۱ مـیلیـارد دلار تخمـین زد.

صنعت وگرافی بـه عنوان یکی از صنایع پیشتاز درون استفاده از فناوری‌های جدید پخش ویدئو بـه حساب مـی‌آید. بـه علاوه به منظور این صنعت نقش تعیین‌کننده‌ای درون جنگ بین فرمت‌های ویدئویی VHS و بتامادر دهه ۱۹۸۰ و همچنین جنگ اخیر بین فرمت‌های دیجیتال اچ‌دی دی‌وی‌دی و دیسک بلو-ری قایل شده‌اند. این خود نشان دهندهٔ حجم و اهمـیت این صنعت درون تولید و پخش ویدئو است.

اما امروز، بر خلاف دهه ۸۰ و ۹۰ کـه برخی ستارگان و حتی با ستارگان هالیوود برابری مـی‌د، دیگر کمپانی‌های وگرافی سود مـیلیـاردی ندارند. پخش رایگان ویدئوهای وی خانگی، مـیزان فروش این صنعت را شدیداً تنزل داده‌است. بازیگران زن بابت هر صحنـه کـه در فیلم‌های و بازی مـی‌کنند حدود ۶۰۰ که تا ۸۰۰ دلار دستمزد مـی‌گیرند درون حالی کـه با تن‌فروشی مـی‌توانند که تا دو برابر آن درآمد داشته باشند و بسیـاری از این راه فقط به منظور تبلیغ خود استفاده مـی‌کنند. البته اجرای نمایش درون برابر وب کم نیز راه دیگری به منظور ایجاد درآمد هست که چون ارتباطی دو طرفه و زنده لازمـه آن است، قابل کپی و توزیع درون اینترنت نیست.

اما وضعیت مالی هنرپیشـه‌های مرد بـه مراتب بدتر است. آن‌ها به منظور هر صحنـه تنـها ۱۵۰ دلار دستمزد مـی‌گیرند و درآمد دیگری (مانند تن‌فروشی و شو درون برابر وب کم) نیز برایشان ممکن نیست. این بازیگران همچنین از بیمـه درمانی و بازنشستگی نیز محرومند.[۱۳]

پیشرفت فناوری

وگرافرها از هر پیشرفتی به منظور تولید و توزیع وگرافی بهره گرفته‌اند. آن‌ها درون صنعت چاپ از لیتوگرافی و عکاسی استفاده د. آن‌ها از فناوری‌هایی شامل چاپ فشاری، عکاسی، تلویزیون ‌ای، اشکال مختلف ویدئو و اینترنت استفاده مـی‌کنند. با اختراع دوربین‌های کوچک و وسایل بی‌سیم، وگرافی یواشکی درون حال گسترش است.[۱۴][۱۵]

بازیگران

نوشتار اصلی: بازیگر وگرافی
ورونیکا آولاو، سال ۲۰۱۲
سه بازیگر فیلم‌های ورگرافی همجنس‌گرایـانـه

بازیگر وگرافی یـا استاری هست که بـه منظور تحریک بیننده و در برابر دوربین اعمال انجام مـی‌دهد. تامـی گان، یکی از ستارگان و، مـی‌گوید: «شاید به منظور مـیلیون‌ها نفر از طرفداران فیلم‌های و، زندگی ستارگان این فیلم‌ها رؤیـایی باشد. هفته‌ای ۵ یـا ۶ بار با زنان زیبا همخوابه شوید و در ازایش پول هم بگیرید. اما اینکه تحت فرمان کارگردان و زیر نور فیلمبرداری و دوربین‌های متعدد کار هری نیست. حداقل کاری نیست کـه هری بتواند با داشتن یک رابطه عاطفی، بـه راحتی و بدون شرمندگی انجام دهند.»

او کـه در چهار سال گذشته تنـها و مجرد بوده معتقد است: «این طبیعی نیست ازی کـه دوستش دارید خداحافظی کنید به منظور اینکه بروید سر کار و بای همخوابه شوید کـه دوستش ندارید.» او درون مورد شرایط زن مورد علاقه خودش مـی‌گوید: «فداکار، مـهربان وی کـه دلش بخواهد بچه‌دار شود. راستش، درون صنعت پورونوگرافی نمـی‌توانم چنینی را پیدا کنم.»[۱۳]

روابط امن

آقای دِیلی، ۳۲ ساله درون یک کنفرانس مطبوعاتی با انتقاد از کمپانی‌های تهیـه‌کننده فیلم‌های و، گفت این شرکت‌ها نگران «روابط امن» درون مـیان بازیگران فیلم‌های خود نیستند.کامرون بِی، ۲۹ ساله، کـه برای نخستین بار درون برابر رسانـه‌ها از ابتلای خود بـه ویروس آچ.آی. وی سخن مـی‌گفت، درون حالی کـه اشک مـی‌ریخت، بـه خبرنگاران گفت: «من درون این تجارت آموختم کـه اگر کاری را کـه از تو خواسته‌اند انجام ندهی، همـیشـه یکی جوان‌تر و جذاب‌تر از تو هست کـه انجامش دهد».[۱۶]

وضعیت قانونی

نوشتار(های) وابسته: وگرافی بر پایـه منطقه جغرافیـایی
      وگرافی قانونی است.      وگرافی با توجه بـه برخی محدودیت‌ها قانونی است.       وگرافی غیرقانونی است.      اطلاعات درون دست نیست.

وضعیت قانونی وگرافی، از کشوری بـه کشور دیگر و بنا بـه نگاه فرهنگی هر جامعه و قوانین برآمده از آن متفاوت است.[۱۷] اغلب کشورها حداقل یک نوع از انواع وگرافی را قانونی به‌شمار مـی‌آورند. درون برخی از کشورها فروش و نمایش فیلم‌های وگرافی نرم (سافت‌کور) منع قانونی ندارد، درون حالی کـه هاردکور تحت کنترل و نظارت است. هم‌چنین درون بسیـاری از کشورها به منظور دسترسی افراد زیر سن قانونی بـه مواد هاردکور، مغازه‌های ، سفارش پستی اقلام وگرافی محدودیت و ممنوعیت وجود دارد.

بیشتر کشورها تلاش مـی‌کنند دسترسی افراد زیر سن قانونی بـه وگرافی هاردکور را محدود کنند و این محدودیت را از طریق شاپ‌ها و کانال‌های تلویزیونی اعمال مـی‌کنند. به منظور ورود بـه مغازه یک حداقل سنی قرار داده شده‌است و فیلم یـا کتاب وگرافی با یک برچسب مشخص شده‌است.

در ایـالات متحدهی کـه یک نامـه تجاری ناخواسته دریـافت کند کـه آن را دارای محتوای وگرافی (یـا بـه شکلی دیگر اهانت‌آمـیز) بپندارد، مـی‌تواند با درخواست بـه خدمات پستی ایـالات متحده آمریکا چه درون برابر تمام نامـه‌های یک فرستنده مشخص، چه درون برابر تمام نامـه‌های صریح قرار منع بدست بیـاورد. افسانـه‌های محلی مکرری درون مورد فیلم‌های اسناف شکل مـی‌گیرند کـه طبق آن‌ها به منظور وگرافی از قتل افراد فیلم گرفته شده‌است. با وجود فعالیت گسترده به منظور اثبات حقیقت این شایعات، مقامات اجرایی رسمـی قانون هنوز چنین چیزی پیدا نکرده‌اند.

همچنین وگرافی کودکان بـه موجب پروتکل کنوانسیون حقوق کودک منع شده‌است و بسیـاری از کشورها از جمله ایران بـه این پروتکل پیوسته‌اند.[۱۸][۱۹] وگرافی درون برخی کشورها از جمله ایران ممنوع است.

تأثیرات وگرافی

وگرافی و تأثیرات آن مبحثی مفصل و البته جنجالی است. کلیشـه و پیش‌فرض‌های نادرستی له و علیـه این پدیده وجود دارد و افراد بسته بـه فرهنگ، عقیده، مذهب، تحصیلات و حتی نوع وگرافی نظرات بسیـار متفاوتی دربارهٔ تأثیر وگرافی درون ابعاد مختلف اجتماعی و فردی دارند.[۵]

تحقیقات انجام شده دربارهٔ تأثیرات وگرافی با چند عامل مرتبط هستند.[۲۰] این تحقیقات شامل تأثیرات احتمالی وگرافی بر تجاوز، خشونت خانگی، ناکارآمدی ، مشکلات مربوط بـه روابط و سوءاستفاده از کودکان است.[۲۱] درون حالی کـه برخی از پیشینـه‌های پژوهش بیـانگر این هستند کـه تصاویر و فیلم‌های وگرافیک مـی‌توانند اعتیـادآور باشند، شواهد کافی به منظور نتیجه‌گیری وجود ندارد.[۲۲][۲۳][۲۴][۲۵] تحقیقات متعددی نشان مـی‌دهند کـه آزادسازی درون جامعه ممکن هست با افزایش نرخ تجاوز و خشونت مرتبط باشد درون حالی کـه سایر تحقیقات چنین تأثیری را نفی مـی‌کنند یـا درون مورد نتیجهٔ آن تردید دارند.[۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰][۳۱][۳۲]

مخالفت‌ها

نوشتار اصلی: مخالفت با وگرافی

مخالفت با وگرافی به‌طور کلی از دو منبع سرچشمـه مـی‌گیرد: اعتقادات دینی و اعتقادات فمـینیستی. کـه این مخالفتها بعضاً شکل قانون درون کشورهای مختلف مـی‌گیرند. یکی از موارد مطرح شده درون این مخالفت‌ها امکان اعتیـاد بـه وگرافی مـی‌باشد.

جستارهای وابسته

  • فیلم و
  • فاحشگی
  • وگرافی بر پایـه منطقه جغرافیـایی
  • عکاسی
  • ادبیـات
  • و برهنگی درون بازی‌های ویدئویی
  • بازیگر وگرافی

منابع

مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیـا. «Pornography». درون دانشنامـهٔ ویکی‌پدیـای انگلیسی، بازبینی‌شده درون ۱۷ مارس ۲۰۱۸.

پانویس

  • "ography". Encyclopædia Britannica. Encyclopædia Britannica Inc. Retrieved 2016-03-14.
  • Richard Rudgley (2000). "Venus Figurines: Sex Objects or Symbols?". The Lost Civilizations of the Stone Age. Simon and Schuster. pp. 184–200. ISBN 978-0-684-86270-5. Retrieved 28 September 2017.
  • Black, Jeremy; Green, Anthony (1992). Gods, Demons and Symbols of Ancient Mesopotamia: An Illustrated Dictionary. The British Museum Press. pp. 150–152. ISBN 0-7141-1705-6.
  • Nemet-Nejat, Karen Rhea (1998). Daily Life in Ancient Mesopotamia. Daily Life. Santa Barbara, California: Greenwood. p. 137. ISBN 978-0-313-29497-6.
  • ↑ ۵٫۰۵٫۱ Shira Tarrant (7 February 2016). The Pornography Industry: What Everyone Needs to Know. Oxford University Press. pp. 5–. ISBN 978-0-19-020514-0.
  • Foxon, D. F. Libertine Literature in England, 1660–1745, 1965, p. 45.
  • Wagner, "Introduction", in Cleland, Fanny Hill, 1985, p. 7.
  • Lane, Obscene Profits: The Entrepreneurs of Pornography in the Cyber Age, 2000, p. 11.
  • name="حجم مغز"
  • اصلانی (همدان)، محمدرضا. فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز. تهران: کاروان، ۱۳۸۵. ۲۵۳. شابک ‎۹۶۴۸۴۹۷۲۸۱. 
  • H. Mongomery Hyde (1964), A History of Pornography: 1–26.
  • President's Commission on Obscenity and Pornography. Report of The Commission on Obscenity and Pornography 1970, واشینگتن دی‌سی: دفتر چاپ دولت ایـالات متحده آمریکا.
  • ↑ ۱۳٫۰۱۳٫۱ ترو، لویی. «فیلم‌سازی و، صنعتی کـه دیگر پول‌ساز نیست». بی‌بی‌سی، تیر ۱۳۹۱. بازبینی‌شده درون ۱۱ ژوئن ۲۰۱۴. 
  • Staff. "Magnet Media Holds Porn/Tech Event in NYC This Tuesday:". Adult Video News. Retrieved 11 March 2014.
  • Staff. "How Porn Drives Mainstream Internet Technology Adoption Tuesday, Mar 11, 12:30 pm @ Rose Auditorium". Garys Guide. Retrieved 11 March 2014.
  • «درخواست ستارگان فیلم‌های و برای اجباری شدن کاندوم». بی‌بی‌سی فارسی، سپتامبر ۲۰۱۳. بازبینی‌شده درون ۱۹ ژوئن ۲۰۱۴. 
  • نورایمان قهاری. «بازتاب نادرست روابط درون وگرافی». دویچه‌وله فارسی، ۱۳ ژانویـه ۲۰۱۴. بازبینی‌شده درون ۱۳ مارس ۲۰۱۶. 
  • «مجلس بـه لایحه الحاق ایران بـه پروتکل کنوانسیون حقوق کودک رای مثبت داد،». ایرنا، مرداد ۱۳۸۶. بازبینی‌شده درون ۱۱ ژوئن ۲۰۱۴. 
  • «قانون الحاق دولت جمـهوری اسلامـی ایران بـه پروتکل اختیـاری کنوانسیون حقوق کودک درخصوص فروش، فحشاء و هرزه نگاری کودکان». مرکز پژوهشـهای مجلس شورای اسلامـی ایران. بازبینی‌شده درون ۲۴ اسفند ۱۳۹۴. 
  • Segal, David (28 March 2014). "Does hurt children?". The New York Times. Retrieved 30 March 2014.
  • "Is harmful?". BBC. 26 September 2017. Retrieved 27 September 2017.
  • Kraus, Shane W; Voon, Valerie; Potenza, Marc N (2015-09-22). "Neurobiology of Compulsive Sexual Behavior: Emerging Science". Neuropsychopharmacology. 41 (1): 385–386. doi:10.1038/npp.2015.300. ISSN 0893-133X. PMC 4677151 . PMID 26657963.
  • Kraus, Shane W.; Voon, Valerie; Potenza, Marc N. (2016-02-19). "Should compulsive ual behavior be considered an addiction?". Addiction. In press (12): 2097–2106. doi:10.1111/add.13297. PMC 4990495 . PMID 26893127.
  • Kühn, S; Gallinat, J (2016). "Neurobiological Basis of Hyperuality". International review of neurobiology. International Review of Neurobiology. 129: 67–83. doi:10.1016/bs.irn.2016.04.002. ISBN 9780128039144. PMID 27503448.
  • Brand, Matthias; Young, Kimberly; Laier, Christian; Wölfling, Klaus; Potenza, Marc N. (2016). "Integrating psychological and neurobiological considerations regarding the development and maintenance of specific Internet-use disorders: An Interaction of Person-Affect-Cognition-Execution (I-PACE) model". Neuroscience & Biobehavioral Reviews. 71: 252–266. doi:10.1016/j.neubiorev.2016.08.033. PMID 27590829.
  • Kutchinsky, Berl (1992), "Pornography, crime and public policy", in Gerull, Sally-Anne; Halstead, Boronia, Sex industry and public policy: proceedings of a conference held 6-8 May 1991, Canberra, ACT: Australian Institute of Criminology, pp. 41–55, archived from the original on October 7, 2015 شابک: ‎۹۷۸۰۶۴۲۱۸۲۹۱۳ Pdf. Archived 2013-11-26 at the Wayback Machine.
  • Kutchinsky, Berl (Summer 1973). "The effect of easy availability of ography on the incidence of crimes: the Danish experience". Journal of Social Issues. Wiley for the Society for the Psychological Study of Social Issues. 29 (3): 163–181. doi:10.1111/j.1540-4560.1973.tb00094.x.
  • Diamond, Milton (September–October 2009). "Pornography, public acceptance and related crime: A review". International Journal of Law and Psychiatry. Elsevier. 32 (5): 304–314. doi:10.1016/j.ijlp.2009.06.004.
  • Slade, Joseph (2001). Pornography and ual representation: a reference guide, volume 3. Westport, Conn: Greenwood Press. ISBN 9780313275685.
  • Kutchinsky, Berl (1970). Studies on ography and crimes in Denmark. New social science monographs. United States: Nyt fra Samfundsvidenskaberne, eksp. OCLC 155896. Online. Archived 2007-10-30 at the Wayback Machine.
  • Kendall, Todd D. (January 19–20, 2007). Pornography, rape, and the internet (doc). Fourth bi-annual Conference on the Economics of the Software and Internet Industries. Toulouse, France. Retrieved 30 March 2014. Pdf.
  • D'Amato, Anthony (June 23, 2006). "Porn up, rape down". Northwestern Public Law (Research Paper No. 913013). Social Science Research Network. doi:10.2139/ssrn.913013. SSRN 913013 .
  • پیوند بـه بیرون

    در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ وگرافی موجود است. مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط بـه وگرافی درون ویکی‌گفتاورد موجود است.
    • پارسی‌پور، شـهرنوش. «ستارگان عقب‌مانده و نشئه فیلم‌های وگرافیک». رادیو زمانـه، دی ۱۳۸۶. بازبینی‌شده درون ۱۲ ژوئن ۲۰۱۴. 
    • مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیـا. «Pornography». درون دانشنامـهٔ ویکی‌پدیـای انگلیسی، بازبینی‌شده درون ۹ اوت ۲۰۱۸.
    • ن
    • ب
    • و
    انقلاب
    موضوعات اصلی
    • عشق آزاد
    • تابستان عشق
    رسانـه
    کتاب
    • The Joy of Sex
    کمـیک
    • Barbarella
    • The Adventures of Jodelle
    مجله
    • هاسلر
    • پنت‌هاوس
    • پلی‌بوی
    • Playgirl
    رمان
    • Couples (1968)
    • Myra Breckinridge (1968)
    • Naked Came The Stranger (1969)
    • شکایت پورتنوی (1969)
    فیلم
    • فیلم آبی
      • اندی وارهول
    • حلق عمـیق
    • شیطان درون خانم جونز
      • جرارد دامـیانو
    • آخرین تانگو درون پاریس
    • گشایش مـیستی بتهوون
      • ردلی متزگر
    موسیقی
    • آلیس درون سرزمـین عجایب
    • ولوت آندرگراوند
    • وودستاک
    نقاط عطف
    • حق سقط جنین
    • قوانین طلاق برحسب کشور
    • آزادی بیـان
    • عصر طلایی
    • "Porno chic"
    • وگرافی
    • وگرافی درون ایـالات متحده
    • پینکی (بازیگر و)
    • ضربدری
    • قرص ضد بارداری خوراکی (۱۹۶۵)
    شعارها
    • "عشق‌بازی کنید، نـه جنگ"
    • "چیز شخصی سیـاسی است"
    افراد
    • جرارد دامـیانو
    • ویرجینیـا جانسون
    • هیو هفنر
    • لری فلینت
    • لنی بروس
    • ردلی متزگر
    • مسترز و جانسون
    • تیموتی لری
    • اندی وارهول
    مبارزات
    • پلی‌بوی
    • اعتراضات ۱۹۶۸
    • شورش‌های استون‌وال
    موضوعات مرتبط
    • پادفرهنگ دهه ۱۹۶۰
    • هیپی
    • دگرباشی
    • صلح
    • ن
    • ب
    • و
    عکاسی
    اصطلاحات فنی
    • فول فریم
    • زاویـهٔ دید
    • تعادل رنگ سفید
    • کج‌نمایی رنگی
    • دمای رنگ
    • عمق مـیدان
    • فوکوس
    • عمق سطح فوکوس
    • فوخودکار
    • نوردهی
    • جبران نوردهی
    • ضریب اف
    • دیـافراگم
    • شاتر
    • تقدم شاتر
    • تقدم دیـافراگم
    • قطع فیلم
    • سرعت فیلم
    • سرعت لنز
    • فاصله کانونی
    • عدد راهنمای فلاش
    • فلاش تکمـیلی
    • فاصله ابر کانونی
    • سنجش نور
    • خطای پرسپکتیو
    • عکسبرداری
    • چاپ عکس
    • ظهور
    • قرمزی چشم
    • زمان نوردهی
    • قانون شایم فلوک
    • نظام ناحیـه‌ای
    • ضریب شوارتزشیلد
    • ضریب واتکینز
    • لکه زرد نگاتیو
    ژانرها
    • مفهومـی
    • نجومـی
    • هوایی
    • آسمان
    • هوا بـه هوا
    • مناظر
    • طبیعت
    • حیـات وحش
    • معماری
    • ورزشی
    • خبری
    • مستند
    • جنگ
    • پاپاراتزی
    • خیـابانی
    • سیـاه و سفید
    • تبلیغاتی
    • تجاری
    • مد
    • (اروتیک)
    • گلامور
    • وگرافی
    • آرشیوی
    • لوموگرافی
    • هنرهای زیبا
    • اجسام بی‌جان
    • عامـیانـه
    • عروسی
    • پرتره
    • زیر آب
    • انتزاعی
    • ریزنگاری
    • کودک
    تکنیک‌ها
    • عکاسی آفوکال
    • بوکه
    • ضدنور
    • تمام‌نگاری
    • مادون قرمز
    • نوردهی درازمدت
    • ماکرو
    • نوردهی چندگانـه
    • عکاسی شب
    • سراسرنما
    • سپیـا
    • سولاریزه
    • برجسته‌بینی
    • منجمد
    • فرابنفش
    • اچ‌دی‌آر
    • فلاش آزاد
    • نمای افق‌گرد
    • عکس‌برداری با لرزش عمدی
    ترکیب‌بندی
    • کادربندی
    • ترکیب‌بندی
    • کادر بالای‌سر
    • کادر طرفین
    • قانون یک‌سوم
    • حفظ سادگی
    تجهیزات عکاسی
    • دوربین
      • دوربین سوزنی
      • دوربین تک‌لنزی غیربازتابی
      • دوربین تک‌لنزی بازتابی
      • دوربین عکاسی
      • دوربین دولنزی بازتابی
      • دوربین یکبارمصرف
      • دوربین پولاروید
      • دوربین قطع بزرگ
      • دوربین کامپکت
    • تاریکخانـه
    • چراغ تاریکخانـه
    • فیلم عکاسی
      • پایـه فیلم (بیس)
      • فیلم تخت
      • فیلم ۱۲۶
      • فیلم رول
      • فیلم ۱۳۵
      • فیلم ۱۲۰
      • فیلم‌های مخصوص
    • پشتی فیلم
    • تشتک
    • کاغذ عکاسی
    • فلاش
    • کفشک
    • فلاش استودیو
    • اسنوت
    • سافت‌باکس
    • لنز
      • لنز سوپر واید
      • لنز واید
      • لنز نرمال
      • لنز تله فوتو
      • لنز رتروفوکال
      • لنز آیینـه‌ای
    • گیره لنز
    • پروژکتور
    • اسلاید
    • اسلاید پروژکتور
    • رفلکتور
    • سه‌پایـه
    • تک‌پایـه
    • سر سه‌پایـه
    • نورسنج
    • کارت خاکستری
    • آگراندیسور
    • گریپ
    • نمایـاب
      • نمایـاب چشمـی
      • نمایـاب سطح ‌ای
    • آتلیـه عکاسی
    تاریخ عکاسی
    • عکاسی آنالوگ
    • اورتوکروم
    • دوربین جعبه‌ای
    • دوربین تاریکخانـه‌ای
    • پشت‌آویز عکاسی
    • عکاسی و قانون
    • تاریخ عکاسی درون ایران
    • هنرهای تجسمـی
    • داگرئوتایپ
    • کالوتایپ
    عکاسی دیجیتال
    • دوربین دیجیتال
    • دوربین دیجیتال تک‌لنزی بازتابی
    • دوربین سراسرنما
    • دستگاه بارجفت‌شده
    • گیرنده تصویر
    • اشتراک تصاویر
    • قاب عدیجیتال
    • پیکسل
    • استیون سسون
    عکاسی رنگی
    • رنگ
    • فیلم رنگی (چاپ
    • نمایش)
    • مدل رنگی سی‌ام‌وای‌کی
    • فضای رنگ
    • رنگ‌های بنیـادین
    • مدل رنگی آرجی‌بی
    ظهور و چاپ
    • ظهور
      • ظهور فیلم سیـاه و سفید
      • ظهور فیلم رنگی
      • ظهور اسلاید
      • K-14 ظهور
      • ظهور ژلاتین نقره
      • ظهور کاغذ
    • ویرایش ضربدری
    • رنگ‌های مکمل
    • ثبوت
    • Gum printing
    • چاپ پی‌درپی
    • ظهور با افزایش کنتراست
    • توقف
    • فهرست عکاسان
    • ویکی‌پروژه عکاسی
    • درگاه عکاسی
    • ن
    • ب
    • و
    نمای کلی از مـیل درون انسان
    فیزیولوژی و
    زیست‌شناسی
    • نعوظ
    • تلقیح
    • بیناجنس
    • اوج لذت
      • انزال زنان و مردان
    • مذی
    • بارداری
    • برانگیختگی
    بهداشت نسل و
    آموزش
    • پیشگیری از بارداری
    • کاندوم
    • مسترز و جانسون
    • Reproductive medicine
      • آندرولوژی
      • پزشکی زنان
      • مجاری ادراری
    • امن
    • درمان
    • ‌شناسی
    • ناکارآمدی
      • اختلال نعوظ
      • بیش‌فعالی
      • سردمزاجی
    • Sexual medicine
    • بدل
    • بیماری‌ها
    هویت
    • باینری
    • هویت
    • هویت تی
    • گرایش
    قوانین
    • Age of consent
    • انتقال مجرمانـه اچ‌آی‌وی
    • سوء استفاده
      • از کودکان
    • Obscenity
      • خشونت
      • تجاوز
      • آزار
      • Sexual assault
    • زنا با محارم
    • برهنگی درون انظار عمومـی
      • Sexual misconduct
    تاریخ
    • فیلم آبی
    • پادفرهنگ دهه ۱۹۶۰
    • Feminist wars
    • عصر طلایی
      • تاریخچه
    • "Porno chic"
    • انقلاب
    روابط
    و جامعه
    • Anarchism and love/
    • خارج از ازدواج
    • تنظیم خانواده
    • لاسیدن
    • ازدواج
    • حیـا
    • انحراف
    • عشق چندنفره
    • پیش از ازدواج
    • بی‌بندوباری
    • رمانس
    • پرهیز
    • اعتیـاد
    • کشش
    • Sexual capital
    • اخلاق
    • شیءانگاری
    • Sexual slang
    برپایـه کشور
    • روم باستان
    • چین
    • هند
    • ژاپن
    • فیلیپین
    • کره جنوبی
    • آمریکا
    در انسان‌ها
    • ی
    • روباز
    • بی‌دی‌اس‌ام
    • Child
    • مدفوع‌دوستی
    • پس‌ریزی منی
    • گنگ بنگ
    • استفراغ‌خواهی
    • یـادگارخواهی
    • انگشت
    • مشت
    • گروهی
    • خودارضایی
    • Mechanics of
    • Nipple stimulation
    • Non-penetrative
      • لوسیون صورت
      • فتیش پا
      • پابه‌الی
      • کیربه‌الی
      • الی
      • لا ی
      • سوماتا
    • دهانی
      • روش ۶۹
      • لیسی
      • فرج‌لیسی
      • قضیب‌لیسی
      • Irrumatio
    • کنترل ارگاسم
    • کیرگیری
    • سریع
    • روش‌ها
    • خیـال‌پردازی
    • یـادگارخواهی
    • در جانوران
      • عشق‌بازی
    • والایش
    • ضربدری
    • طبق‌زنی
    • Urethral intercourse
    • ادراردوستی
    • مجازی
      • Cyber
      • Dirty talk
    • Wet T-shirt contest
    • حیوان‌خواهی
    صنعت
    • منطقه سرخ
    • در بازی‌های ویدیویی
    • Erotica
    • وگرافی
      • بازیگر
    • تن‌فروشی
      • Survival
    • موزه
    • فروشگاه
    • گردشگری
      • Child
      • زنانـه
    • کارگر
    • اسباب‌بازی
      • عروسک
    • باشگاه برهنگی
    • Webcam model
    در ادیـان
    • Christian demonology
    • تائوئیسم
    • اسلام
    • Mormonism
    • Sex magic
    • درگاه:‌شناسی
    برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=وگرافی&oldid=24389587»




    [میلف باز به چه معناست]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 15 Sep 2018 18:29:00 +0000



    میلف باز به چه معناست

    دیکشنری آنلاین اِنی | لغت نامـه فرهنگِ دهخدا

    نکته‌ی واضح این هست که همـه‌ی ما قادر بـه مراقبت از خود هستیم، میلف باز به چه معناست بـه جز دو قشر آسیب پذیر درون جامعه، یعنی کودکان و سالمندان. میلف باز به چه معناست دوران سالمندی و کهن سالی همواره مشکلات خاص خود را داشته است. میلف باز به چه معناست فرد سالمند سرشار از تجربه و خرد بوده اما درون گذر زمان جسم او دچار فرتوتی خواهد شد و به همـین خاطر انجام برخی از کارها به منظور وی سخت و شاید نشدنی خواهد شد. فرد سالمند نیـاز دارد تای را بـه عنوان مراقب و هم صحبت خود داشته باشد و با او احساس راحتی کند که تا بتواند درد و دلش را با او درون مـیان بگذارد. اما فرد سالمند با وجود تمام ضعف‌هایش مـی‌تواند با کمک یک پرستار سالمند و رعایت مسائلی چون استراحت کافی، غذای سالم و مغذی، مراقبت‌های پزشکی، تحرک مناسب و مواردی این چنینی شاداب و سلامت زندگی کنند. همـه‌ی ما مـی‌دانیم کـه در اکثر موارد سپردن سالمند بـه خانـه‌ی سالمندان کار درستی نیست و باعث افزایش حس تنـهایی درون وی خواهد شد.


    مراقبت از سالمند

    امروزه اغلب والدین شاغل هستند و عموما فرصت مراقبت و نگهداری از فرزندان، خصوصا کودکان با سن پایین تر را ندارن. مضاف بر این حتما همواره فردی وجود داشته باشد که تا با کودک صحبت کند و هم چنین حرف‌های او را نیز بشنود. گفت و گو با کودک تاثیر فراوانی بر رشد ذهنی او خواهد داشت. علاوه بر این ها بایستی همواره مراقب خورالامتی کودک بود . از مواردی کـه حتما حتما برای کودکان درون نظر داشت، مـی‌توان خوردن سه وعده غذایی سالم شامل انواع ویتامـین‌ها و مواد معدنی، خواب کافی، آموزش‌های لازم، تحرک کافی، صحبت و گفت و گو با کودک را نام برد کـه اغلب والدین شاغل بـه علت کمبود وقت قادر بـه انجام این اعمال نیستند. پرستار کودک درون این زمـینـه مـی‌تواند کمک شایـانی بـه رشد و سلامت کودک دلبند شما ارائه کند.


    مراقبت از کودک

    در همـین راستا و در جهت کمک بیشتر بـه خانواده ها درون انجام هر چه بهتر وظایفشان ، مرکز درمانی و توانبخشی « توان سلامت» با بهره گیری از مجرب ترین و متخصص ترین پرسنل اقدام بـه مراقبت و پرستاری از کودالمند گرامـی شما خواهد کرد. لازم بـه ذکر هست که کارشناسان این موسسه هر روزه آماده پاسخگویی بـه سوالات شما عزیزان خواهد بود.

    درباره « توان سلامت» بیشتر بدانید

    تنـها با یک تماس، مجرب‌ترین، متخصص‌ترین و دلسوزترین مراقبین و پرستاران درون زمـینـه مراقبت از کودالمندان عزیز، درون منزل شما خواهند بود.

    اطلاعات تماس با « توان سلامت»

    : میلف باز به چه معناست




    [میلف باز به چه معناست]

    نویسنده و منبع: انی کاظمی | تاریخ انتشار: Tue, 18 Sep 2018 16:52:00 +0000



    میلف باز به چه معناست

    ویکی‌پدیـا:ویکی‌پروژه ‌شناسی/معادل‌یـابی واژگان ‌شناسی ...

    پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو

    جهت شروع ویکی‌پدیـا:پروژه ‌شناسی نیـاز بـه معادل یـابی به منظور این اصطلاحات بـه فارسی وجود دارد.البته به منظور برخی پیشنـهاداتی هم وجود دارد. میلف باز به چه معناست برابرهای فارسی رایج درون متون یـا یـافته‌شده درون فرهنگ‌های لغت بر واژه‌های پیشنـهادی ساخته کاربران ارجحیت دارد.رایح

    • Aual

    پیشنـهاد اولیـه:هیچ‌جنس گرایی یـا جنس‌ناگرایی

    خنثی، میلف باز به چه معناست مّخنّث بسته بـه متن: میلف باز به چه معناست غیر[۱]، غیرتی، بی‌تبه دلیل اینکه بحث بر سر نوعی گرایش هست جنس‌ناگرا هنوز هم از تمام معادل های گفته شده بهتر است--هریوا ۲۰:۵۶، ۱۰ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC) موافق اصطلاح جنس‌ناگرا پسندیده بـه نظر مـی‌آید.God's spirit (بحث) ‏۶ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۳:۱۶ (UTC)
    • Biual

    پیشنـهاد اولیـه=دوجنس‌گرایی یـا هر دوجنس‌گرایی

    دو بسته بـه متن: دوجنس‌گرا، دوفکر نمـیکنم Biual دو معنا دهد این یک گرایش هست ، بعد همان دوجنس‌گرا بهتر هست --هریوا ۲۰:۵۶، ۱۰ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)

    بله بـه نظر من نیز دو مناسب نیست. میلف باز به چه معناست همـه جا نیز دوجنس‌گرا مـی‌گویند. Haaadi ‏۵ ژانویـهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۱۸ (UTC)

    دوجنس‌گرا معادل درست است. Sahand e k (بحث) ‏۲۰ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۱۱ (UTC)

    • Heteroual

    پیشنـهاد اولیـه=دگرجنس‌گرایی یـا ناهمجنس‌گرایی

    دگرجنس گرا، دگرگِرا برابر رایج و جاافتاده: دگرجنس‌گرا
    • Homoual

    پیشنـهاد اولیـه=هم‌جنس‌گرایی

    همجنس گرا برابر رایج و جاافتاده: هم‌جنس‌گرا (هم‌جنس‌گرایی مـی‌شود: homouality)
    • Panual

    پیشنـهاد اولیـه= عشق‌گرایی کـه مـیتواند بـه دو جنس باشد.

      • پیشوند pan بـه معنی همـه‌است. بـه نظر مـی‌آید درون معادل‌سازی‌های ی، را جنس مـی‌کنند بنابراین مـی‌شود همـه‌جنس‌گرا. به‌آفرید ۰۱:۳۶، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
    اگر همـه‌جنس‌گرا باشد تفاوت آن با Biual درون چیست؟--هریوا ۰۸:۰۴، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC) در دوجنس‌گرا تلویحاً تأکید یـا بر «مردِمرد» بودن یـا بر «زنِ زن» بودن طرف مقابل هست و شما هم برایتان فرق نمـی‌کند کـه طرف کدام یک از این دو قطب باشد. درون همـه‌جنسگرایی شما از خواجه که تا مخنث که تا مرد که تا زن برایتان فرق نمـی‌کند. کل طیف را مـی‌پوشاند نـه دو قطب را. به‌آفرید ۲۱:۱۴، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC) همـه گرا همـه‌جنس‌گرا

    همـه جنس گرا نزدیک تر بـه نظر مـی رسد. Sahand e k (بحث) ‏۱۳ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)

    • Paraphiliac

    پیشنـهاد اولیـه =پیرامون‌خواهی یـا پیرایـه‌خواهی

    انحراف [۲]باز هم مـیگویم ولو اینکه مرا بزنید :) کلمـه ی انحراف یک نوع داوری هست که ممکن هست مخالف وپ:دبط باشد. نابهنجارى جنسى مفهومـی‌تر مـی‌باشد.--کامـیار ۱۰:۰۰، ۱۲ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC)
    • Gay

    پیشنـهاد اولیـه=مردگرایی

      • گی بـه معنی مردگرا نیست. بـه معنی مردِ مردگراست. یعنی یک زن کـه مردخواه هست gay نمـی‌شود.به‌آفرید ۰۱:۳۶، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC): مردگرایی مردانـه چطور؟
    به معنی این اسم بـه عنوان صفت نیز فکر کنید مثلا درون فارسی یکرا چه خطاب کنیم.--هریوا ۰۸:۰۴، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC) ما درون فارسی برایبا این بار معنایی کلمـه‌ای نداریم. خوددر انگلیسی بـه معنی خوشحال هست و نمـی‌دانم از کی بـه معنی مرد هم‌جنس‌گرا بـه کار رفته‌است. ولی بـه نظرم خیلی نباید جدید باشد. خود کلمـهٔ مردگرایی اگر قرار باشد کلمـه‌ای بدارد چیزی چون Androsism خواهد بود. بنابراین یـا بایدرا وارد فارسی کنیم. یـا حتما برای یک اصطلاح یک ترکیب بـه کار بریم. مثلاً بگوییم مرد همجنس‌گرا. به‌آفرید ۲۱:۱۴، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC) مردهمجنس گرا، مرد مردخواه همانرا وارد زبان فارسی کنیم بهتر است.تا حدود زیـادی هم شناخته شده هست و.ساده تر هم هست که تا بگوییم مرد مردخواه.--هریوا ۲۱:۲۵، ۲۰ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC) Gay can also be used for women."mardgeraiee" is a misunderstandins of it.i think we should import it as "gay" cuz this word is used in persian comprehensively.--Javadwk ۲۱:۵۹، ۲۰ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC) reference: longman pocket activator-->(page:۴۴۶)--Javadwk ۱۳:۱۲، ۲۱ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

    بیشتر بـه شکل همجنسگرا (مرد) دیده‌ام. ضمن اینکه بـه لزبین ها نیزگفته مـی‌شود یعنی گاهی معادل کلی همجنس‌باز بـه کار مـی‌رود. بعد هنگام ترجمـه حتما دقت کرد منظور نویسنده جه بوده است. Haaadi ‏۵ ژانویـهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۲ (UTC) اگر بـه قصهٔ قدیمـی قوم لوط توجه کنیم، و این حقیقت کـه سردسته‌های کلاه مخملی‌های خودمان کـه با نوچه‌هایشان عشق‌بازی مـی‌کرده‌اند لوطی خوانده مـی‌شدند، درون فارسی حتما به رسم قدیمـیان این لغت را لوطی ترجمـه کرد. با این حال با نظر جناب هریوا موافق‌ترم. بهتر هست از خود گِیاستفاده کنیم، چون هم به منظور عموم جا افتاده و هم معادل مناسب و روانی ندارد. اما حتما هرجا کـه معنایی جز "مردِ مردگرا" دارد، ترجمـه فارسی مناسب را جای‌گزین کرد، نظیر هم‌جنس‌باز. محمّد مـیلاد ناصری ‏۲۷ ژانویـهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۶ (UTC)

    اگر بـه قصهٔ قدیمـی قوم لوط توجه کنیم، و این حقیقت کـه سردسته‌های کلاه مخملی‌های خودمان کـه با نوچه‌هایشان عشق‌بازی مـی‌کرده‌اند لوطی خوانده مـی‌شدند، درون فارسی حتما به رسم قدیمـیان این لغت را لوطی ترجمـه کرد. با این حال با نظر جناب هریوا موافق‌ترم. بهتر هست از خود گِی استفاده کنیم، چون هم به منظور عموم جا افتاده و هم معادل مناسب و روانی ندارد. اما حتما هرجا کـه معنایی جز "مردِ مردگرا" دارد، ترجمـه فارسی مناسب را جای‌گزین کرد، نظیر هم‌جنس‌باز. محمّد مـیلاد ناصری ‏۲۷ ژانویـهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۷ (UTC)

    کلمـه ای کـه کاملا درون فارسی جا افتاده هست چه نیـازی بـه معادل دارد؟! حداکثر "مرد همجنسگرا" Sahand e k (بحث) ‏۱۳ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)


    • Lesbian

    پیشنـهاد اولیـه=زن‌گرایی

      • لزبین هم بـه معنی زن زن‌گراست نـه شخص زن‌گرا. مردی کـه به زن‌ها تمایل دارد لزبین نیست.به‌آفرید ۰۱:۳۶، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
    حق با شما استاد گرامـی است. حال با توجه بـه مقاله‌ای کـه برای Lesbian نیـاز است، نظرتان بیشتر بر روی واژه لزبین هست یـا زن‌گرایی زنانـه؟ --سندباد ۰۱:۴۳، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC) به معنی این اسم بـه عنوان صفت نیز فکر کنید مثلا درون فارسی یک لزبین را چه خطاب کنیم.--هریوا ۰۸:۰۴، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC) درچیزی نوشتم. به‌آفرید ۲۱:۱۴، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC) زن همجنسگرا، زن زنخواه درمن هم چیزی نوشتم.--هریوا ۲۱:۲۵، ۲۰ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

    بیشتر بـه شکل همجنسگرا (زن) دیده‌ام. Haaadi ‏۵ ژانویـهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۲ (UTC) کلمـه ای کـه کاملا درون فارسی جا افتاده هست چه نیـازی بـه معادل دارد؟! حداکثر "زن همجنسگرا" Sahand e k (بحث) ‏۱۳ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)

    • Queer

    آزادجنس، آزاد

    در دانش‌نامـه قرار هست به محترمانـه بودن واژگان توجه کنیم یـا اطلاعاتی کـه مـی‌دهند؟!   سپهرنوش  بحث ۲۸ مـهر ۱۳۸۶ ۱۷:۱۲(UTC)

    مشکل درون پسوند باز هست که درون جامعه صورت خوشی ندارد چون هم‌جنس‌ باز تغیر یـافتهٔ بچه باز است.در ضمن چه همجنس باز و چه همجنس گرا فرق این دو با Homoual درون چیست؟--هریوا ۲۱:۲۵، ۲۰ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

    معنای امروزین کوییر از تاریخچه نامگذاری آن جدا است. بـه نظر من همان کوییر یـا کوئیر مناسب تر است.Haaadi ‏۵ ژانویـهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۵ (UTC)

    "همجنس باز" بار منفی دارد، درون حالی کـه queer امروز دیگر صبغه ی منفی ندارد و به علاوه اینکه معنایی عام تر از همجنسگرایی را مـی رساند. بهترین معادل دگرباش بـه نظر مـی رسد. Sahand e k (بحث) ‏۱۳ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۱۸ (UTC)

    • Questioning

    پیشنـهاد اولیـه=بی هویتی (به دورانی اطلاق مـیشود کـه فرد دچار بی هویتی مـیشود - درون نوجوانان بسیـار شایع است.)

    سردرگمـی تی، جنس جویی


    • Inter

    پیشنـهاد اولیـه:دو

      • inter بـه معنی بین چند چیز است. International بـه معنی بین‌المللی. inter مـی‌شود «بیناجنس»به‌آفرید ۰۱:۳۶، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
    دو درون جامعه بسیـار مرسوم است--هریوا ۰۸:۰۴، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC) دربارهٔ رواج نمـی‌دانم. ولی دو چندان دقیق نیست. تعریف اصلی انتر این هست که طرف نـه فقط مرد هست نـه فقط زن است. چنین فردی ممکن هست مشخصات زیست‌شناختی هر دو جنس مرد و زن را بدارد. اگر مـی‌خواستند بر هم‌مردی و هم‌زنی تأکید کنند چیزی چون dual مـی‌گفتند. به‌آفرید ۲۱:۲۸، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC) بی جنس، مخنثخنثی، هم مرسوم است.   سپهرنوش  بحث ۲۸ مـهر ۱۳۸۶ ۱۷:۱۲(UTC)
    • Transgender

    پیشنـهاد اولیـه:دگرجنس‌نمایی

      • پیشوند trans بـه فارسی ترا مـی‌شود. یـافتن معادل gender درون فارسی (با همان بار معنایی) دشوار است. بـه هر حال transش حتما بشود ترا.به‌آفرید ۰۱:۳۶، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
    پیشنـهاد اولیـه با توجه بـه معنی کلمـه‌است و نـه ترکیب اشتقاقی آن.فکر مـیکنم حق مطلب را خوب ادا مـیکند.--هریوا ۰۸:۰۴، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC) ترا خوب است. دگرجنس‌نما معنی را خیلی خوب مـیرساند --هریوا ۲۰:۵۶، ۱۰ نوامبر ۲۰۰۷ (UTC) دگرجنس‌نمایی اینگونـه مـی رساند کـه فرد تظاهر بـه این امر مـی کند، درون حالی کـه اینگونـه نیست. ترات بهتر است. Sahand e k (بحث) ‏۱۳ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۲۴ (UTC)
    • Transual

    پیشنـهاد اولیـه:دگرجنس‌گشته

    پیشنـهاد دیگر: ترا
      • پیشنـهاد دوم صحیح‌است.به‌آفرید ۰۱:۳۶، ۱۹ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)
    ترا خوب است.

    آیـا فرقی بین Transgender و Transual وجود ندارد کـه هردو را ترا بنامـیم.--هریوا ۲۱:۲۵، ۲۰ اکتبر ۲۰۰۷ (UTC)

    ترا معادل بهتر است. دگرجنس‌گشته بـه غلط این پیش فرض را دارد کـه در ابتدا نبوده و سپس این طور "گشته". Sahand e k (بحث) ‏۱۳ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۱۹:۲۴ (UTC)
    برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=ویکی‌پدیـا:ویکی‌پروژه_‌شناسی/معادل‌یـابی_واژگان_‌شناسی&oldid=24442703»




    [میلف باز به چه معناست]

    نویسنده و منبع: انی کاظمی | تاریخ انتشار: Mon, 17 Sep 2018 03:24:00 +0000



    تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
    هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
    در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
    i.video.ir@gmail.com