مصاجبه با ایمان نو لاو

دانلود مصاحبه با عمران “خواننده دیس لاو”

دانلود مصاحبه با عمران “خواننده دیس لاو” با کیفیت بالا

 Download an interview with Emran singer Dis Love

دانلود با کیفیت۳۲۰

(تمام مطالب وایو موزیک محفوظ مـی باشد و کپی برداری با ذکر منبع مجاز مـی باشد)

. مصاجبه با ایمان نو لاو . مصاجبه با ایمان نو لاو : مصاجبه با ایمان نو لاو ، مصاجبه با ایمان نو لاو

---

[مصاجبه با ایمان نو لاو]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 30 Jul 2018 04:01:00 +0000

---

سه‌شنبه 21 بهمن 1393 ساعت 00:38

---

[مصاجبه با ایمان نو لاو]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 14 Aug 2018 11:57:00 +0000

---

زبان آذري، مصاجبه با ایمان نو لاو زبان گفتار و محاوره عمومي بوده و هميشـه درون مقابل آن زبان فارسي و علمي رايج مكتوب شده و در كتابت نيز محفوظ مانده است. مصاجبه با ایمان نو لاو ام‍ّا چون اين زبان بـه مرحله‌ يا صورت كتابت درون نيامد، لذا آثار قابل توج‍ّه و متعد‌ّدي از آن باقي نمانده است. مصاجبه با ایمان نو لاو به‌رغم اين‌گونـه موانع، كسروي (كسروي، 2536: مصاجبه با ایمان نو لاو 342) و دكتر محمد جواد مشكور (مشكور، 1375: 189) و ديگران نمونـه‌هايي از آثار و نوشته‌هاي «زبان آذري» را از بين اسناد و متون تاريخي بـه دست آورده‌اند؛ ما نيز درون اينجا جهت آشنايي خوانندگان تعدادي از آنـها را نقل مي‌كنيم.

7-1- اسدی طوسی

اسدي طوسي(م 465 هـ.) درون كتاب لغت فرس خود، كه درون آذربايجان و به منظور رفع اشكال «زبان دري» تأليف كرده، تعدادي از لغات آذري را بـه شرح زير نقل مي‌كند (اسدي، 1319):
شب تاب: كِرمي هست خرد، سبزگون باشد ... و به آذربايجان «چراغينـه» گويند.
ملاص: مرزه را گويند بـه زبان آذربايجان.
كوف: كوچ بود و آن جنسي از مرغان كوچك درون آذربايجان باشد. كنگي [لنگر] خوانند.
پاليك: پاي‌افزار بود. بـه آذربايجان چارق خوانند. از چرم و رشته‌ها درون او بسته و به موضع(؟) و در آذربايجان آن را شم خوانند.
كام: بـه زبان آذربايجان «تك(1)» را خوانند و به تازي اللهاه‌ بود.
انين: نيزه باشد بـه زبان آذربايجان

7-2- صحّاح الفُرس

در صحّاح‌الفرس، تأليف هندوشاه نخجواني (قرن هشتم هجري)، كه بعد از لغت فرس، كهن‌ترين واژه‌نامـه زبان دري است، تعدادي از لغات و اصطلاحات زبان آذري آذربايجان را بـه شرح زير قيد نموده است:
كپيتا: ناطف [نوعي شيريني] باشد و به زبان آذربايجان بيلقان گويند.
پچپچ: دو معني دارد؛ او‌ّل لفظي هست كه بز را بـه آن نوازند؛ دوم سخن پنـهان گفتن باشد، گويند مردم پچپچ مي‌كنند. بـه فتح با و در ولايت آذربايجان سخن گفتن پنـهان را پچپچ گويند.
پور، بور و بد: آن‌كه آتش از سنگ و آهن درون او زنند.
شُم: بـه ضمن شين، پاي‌افزار مسافران بود و در روستاهاي آذربايجان نيز دارند و آن را «چارخ» گويند.
فانـه: چوبكي باشد كه درودگران درون ميان چوب‌هاي بزرگ نـهند و در ولايت آذربايجان «سكته» گويند.
كِخ: بـه كسر كاف، صوتي باشد كه طفلان را بدان ترسانند و در ولايت آذربايجان چون خواهند كه اطفال را از خوردن طعامي، كه ايشان را مضر است، منع كنند، گويند «كِخ» است.
نخيز: دو معني دارد: او‌ّل موضعي را گويند كه حبوب درون آن كشته باشند و به زبان آذربايجان «كردو» خوانند؛ دومين كمين باشد.
كندو: كندور و كنور، بـه فتح كاف:‌ ظرفي باشد بزرگ مانند خم كه غله را درون آن ريزند و به بعضي از زبان‌ها «كندوله» گويند و به ولايت آذربايجان «كندو» خوانند [امروز نيز«كندي» گفته مي‌شود].
جغد: كوف بود؛ بـه معني بوم و به زبان آذربايجان «كنگر» خوانند.

7-3- همام تبريزي

همام تبريزي، شاعر بزرگ آذربايجان (713 يا 714 هـ.) اشعاري بـه زبان قديم آذري دارد، درون اين‌جا بـه نمونـه‌هايي از آنـها اشاره مي‌شود:
«وهــارو ول وديـم يـار خــوش‌بـي            اوي يــاران مـه ول‌بي، مـه وهــادان»
(بهـار و گل با روي يار خوش است)            (بي‌يـاران نـه گل بـاشـد، نـه بهـاران)
«مـه مـهرت‌هم‌بشي‌خوش‌گيانم‌از دست            لـوانت لاو جمن ديـل و گيـان بست»
(بي‌مـهـر تـو جـانـم از دست بـرفت)            (فريب لبانت از مـن دل و جـان برد)
«بديـدم چشـم مستت رفتـم از دست            «كــوام آذر دلــي بـوگـوبنـي مست»
دلـم خـود رفت و مي‌دانـم كه روزي            «بهمرت‌هم‌بشي‌خوش گيانم از دست»
بـه آب زنـدگـي اي خــوش عبـارت            «لوانت لاوجمـن ديـل و گيـان بست»
دمـي بـر عاشـق خـود مـهـربان بـاش            «كزينسان مـهـرورزي گست بي‌گست»
اگــر روزي ببيـنــم روي خــوبيـت            «نسان مشنـهز آن را سـر زمـان دست»
بـه مـهـرت گه همـام از جـان بـرآيـد            «مـواژش كـان يـوان بمرو و وارست»
«گــرم خــاواكنـي لشـنــم بــوينـي            ببـويت ختـه بـام ژاهنام سرمست»(2)
(همام تبريزي، نسخة خطي)
 نمونة ديگر اين غزل ملم‍ّع همام است:
معني فهلويات آذري غزل مذكور چنين است:
«كوام آذر دلي بوكوبني مست». يعني: كدام آذر دل هست كه آن را ببيند و مست نشود.
«به مـهرت هم بشي خوش كيانم از دست». يعني: بـه مـهر تو جانم نيز از دست برود.
«لوانت لا و جمن ديل و گيان بست». يعني: فريب لبان تو از من دل و جان ببرد.
«كزينسان مـهرورزي گست و بي‌گست». يعني: كه اين‌سان مـهرورزي زشت باشد زشت.
«نسان مشنـهز آن را سر زمان دست». يعني: نـه آسان مي‌شناسد آنگاه سر از دستم.
(مشكل هست آنگاه كه سر از دست بشناسم)
«مواژش كان يوان بمرو و وارست». يعني: مگويش كه آن جوان بمرد وارست (آسوده شد)
«گـرم خـا واكنـي لشنـم بويني                    ببويت خته بام ژاهنام سرمست»
يعني: اگر خاك مرا باز كني لاشـه (جسد) مرا ببيني، بـه بوي تو درون آرامگاه خود سرمست خفته‌ام(3)

7-4- دوبيتي يعقوب اردبيلي

رشتـه دستت بلاگلگـون كـريته            تو بـه دستان هزاران خون كريته
در آيينـه نظــركنـي که تا بـوينـي                كه وينم زندگـاني چـون كـريته
(تربيت، 1314: 401)
ترجمة آن چنين است:
بـلا رشتـه دسـت تـرا گلگـون كــرده            تو بـه دست‌هايت هزاران خون كرده‌اي
در آيـنــه نـظــركـنــي تــا ببـيـنـي            كه ببينم زنـدگـانـي چگـونـه كـرده‌اي

7-5- پيره انوشيروان

«مولانا محيي‌الد‌ّين گفت: روزي جماعت الارقيان بـه حضرت شيخ مي‌آمدند از آن ميان پيره انوشيروان درون راه با جماعت الارقيان گفت: امسال زحمت بسيار كشيده‌ام از براي نان خريدن، و محمود الارقي گفت كه از ديه آلارق برخيزيم و به عرضستان برويم كه دهي هست در صفحة كوه سبلان. چون بندگي شيخ قدّس‌سره رسيدند روي با پيره انوشيروان كرد گفت: سي‌سال حق تعالي نان داد شكر نكرديم، يك سال كه كمتر داد، شكايت كنيم.
آن گاه روي بـه محمود كرد گفت كه «شروه مرزوان بـه مرز خود(بي)» اين هر دو كه ايشان درون راه انديشيده بودند، گفت»(ابن بزاز، 1366: 225). معني اين عبارت معلوم نيست چون شروه بر وزن هرزه درون لغت بـه معني نوعي خوانندگي باشد كه آن را شـهري گويند(محمد حسين بن خلف تبريزي، 1361، ج 3: 1624).

7-6- دو بيتي از شاعري بـه نام خليفه صادق، خليفة آستان صفوي
دلا غـافـل مبـاش خوشتن زمـاني                قيمتين گوهريش گنجش چه كاني
مبش كـركس بهـر مـرداره منشين                شـاه بـاز بش چـه اوج لا مكانـي
يعني:
اي دل غافل مباش ترا خوش آن زمان                كه ‌گوهرش‌ قيمتي ‌و ‌گنجش ‌چوكاني باشد
مبـاش كركس، بـر هـر مـردار منشين                شــاه بــاز بـاش بـر اوج لامكــانـي

7-7- دو بيتي از شاعري بـه نام معالي
مـن از قالـو بـلا انـديشـه دارم                    گُنـه‌اج بــرگ‌داران بيشـه دارم
اهر كه نامـه خوانان نامـه خوانند                    من از شرمندگي سـرپيشـه دارم
يعني:
مــن از قــالــوبــلا انــديـشــه دارم                گنـه ‌از برگ‌داران (درختان ‌پربرگ)‌ بيش دارم
فـردا كه نامـه‌خوانان نامـه (عمل مرا) بخـوانند                مــن از شــرمنــدگـي سـرپيش دارم
7-8- دوبيتي از شاعري بـه نام راجي
همايم من سـركـوهـان وطن بي                گشتگاهم اوي صحـرا چمن بي
استخـواني خـورم سازم قناعت                    بـه وقت مردن پر و بالم كفن بي
يعني:
من همايـم سـر كوه‌هـا وطن من است                گشتگـاه مـن صـحــرا و چمـن است
استخواني مي‌خورم و قناعت مي‌كنم و:                بـه وقت مردن پر و بالـم مرا كفن است
دنـيــاخــوانــي و مــردم كــاروانـي                روز الالــــه و روز خـــــزانــــــي
سيـاه‌چــالـي كنـد نـامش كنـد كــور                بـه مـن واجـن‌ايـم ايشتي فـان مـانـي
خشكه دارم بـه كـوهـان سـايـه‌ام نـي                بـبــرمـان مـانـده طفليــم دايـه‌ام نـي
بـيـــازارم شــــري بـــازار وانــــم                بـبـــازم شـــري هيـچ پــايــه‌ام نـي
كـوهـانـم سـربلنـدي خـور مصـاحب                ازم درده جـــري بـلـبــل مصــاحـب
بـه پنـج روز ديگـر بـايــر بــويـنـــا                نـه خـانـه مـانـده نـه خـانـه صـاحب
دنـيـــا داري بــلاي مــن نـــزانست                مــرگ مـن درون صـلاي مـن نــزانست
شـهــر و مــردم همـه بـايـر بـويـنــا                مــايــه‌ام پـنــج گــز مــن نــزانست

7-9- حمدالله مستوفي

حمدالله مستوفي درون نزهه‌القلوب، هنگام سخن راندن از شـهر اورمي مي‌گويد:
«از ميوه‌هايش انگور خلوقي و امرود پيغمبري و آلوي زرد بـه غايت خوب هست و بدين سبب تبارزه(تبريزيان) اگر صاحب حسني را با لباس ناسزا يابند، گويند: «انگور خلوقي، بچه درون سبد اندري، يعني انگور خلوقي هست در سبد دريده»(مستوفي، 1362: 85).

7-10- شيخ صفي

ابن بزاز هم درون صفوه‌الصفا درون ميان داستان صحبت شيخ‌ صدرالدين با پدرش(شيخ صفي)، به‌ يك عبارت فهلوي آذري اشاره كرده و چنين مي‌نويسد:
«شيخ صدرالدين، خلدالله بركته، فرمود: از شيخ (شيخ صفي‌الدين پدرش) سؤال كردم وقتي كه بـه حضرت شيخ زاهد رسيدي از دل خبر داشتي؟ شيخ قدس سره، فرمود بـه زبان اردبيلي: كار بمانده كار تمام بري ـ يعني اي خانـه آبادان كار تمام بود ام‍ّا تنبيه مرشد وامانده بوده» (ابن بزاز، 1373: 25).
از اين جمله‌ها پيداست كه ميان شـهرها درون زبان آذري جدايي و تفاوت بوده و زبان اردبيلي رويه‌اي ويژة خود داشته است.
همو(ابن بزّاز) مي‌نويسد: «صدرالد‌ّين گفت كه باري شيخ درون اين مقام، كه اكنون مرقد مطهر است، نشسته بود و به كلمات دلپذير مشغول بود و جمعي درون حضرتش خوش نشسته و مجلس روحاني پيوسته؛ ناگاه عليشاه جوشكايي درآمد كه از اكابر دنياداران ابناء زمان بود و پادشاه ابوسعيد او را پدر خويش خواندي، و شيخ اعزاز فرمود و قيام نمود عليشاه چون درآمد، گستاخ‌وار شيخ را درون كنار گرفت و گفت حاضر باش بـه زبان تبريزي «گوحريفرژاته» يعني سخن بـه صرف بگو، حريفت رسيد» (همان: 107).
همان‌طوري كه معلوم شد، عبارت او‌ّلي بـه زبان اردبيلي و عبارت دومي بـه زبان يا لهجة تبريزي عنوان شده هست و اين امر نشان مي‌دهد كه آن زمان لهجه‌هاي مختلف آذري درون آذربايجان رايج بود.
ابن بزّاز مي‌نويسد: « ... چون بـه حضرت شيخ [شيخ‌صفي] رسيديم، شيخ درون زاويه قديم نشسته بود، مولانا [شمس‌الد‌ّين برنيقي] درآمد و سر كرده و بوسه بر دست شيخ داد و نشست و شيخ بخواند:
هر كه بالايوان دوست اكيري                هـارا واسان بروران او ريري
من چـو مالايـوان زره بـارو                خونيم زانيز كورو اوازكيري
مولانا شمس‌الدين بشنيد. باز برخاست و بيامد و سر درون قدم شيخ نـهاد و در حال، آن مرضي از او زايل شد» (همان).
اين دوبيتي اگر هم ساختة خود شيخ صفي نباشد، پيداست كه خبر بـه زبان «آذري» هست ولي از معناي آن چيزي فهميده نشد. جز كلمـه «بالايوان» يا «مالايوان» كه بـه معني ديوانگاه باشد.
هم ابن بزّاز مي‌نويسد: «پيره عبدالكريم خلخالي از پدر خود، معروف بـه چنگي، روايت كرد كه او گفت نوبتي با مولانا محمد اسماعيل، خطيب خلخالي، متوج‍ّه حضرت شيخ شديم، من درون راه اين دو بيتي بخواندم:
هر كه او را منـه بـه نام نجوند                شو و رو بقه دادي كامرو بند
كار يا مي‌رسي جهنـامـه‌داران                خداوند بنده بي‌بنده خداوند»
(همان: 135)
در اين دو بيتي تنـها معني مصراع دوم روشن است. از كلمـه‌هاي آن سه مصرع «شوورو» شب و روز روشن مي‌باشد درون برهان قاطع مي‌نويسد: «او را من» نوعي از خوانندگي و گويندگي باشد كه آن خاصّة فارسيان هست و شعر آن بـه زبان پهلوي باشد. اگر «اورامنـه» درون مصراع نخست يك كلمـه باشد مي‌توان گفت كه بـه همين معني است.
در جاي ديگر بازآورده: «خواجه آغا گويد عورتي بود بانو نام طالبه كاركرده باغباني كرده، روزي آتش شوقش زبانـه كشيد و در خاطراتش افتاد كه شيخ مرا ياد نمي‌آورد. زبان بگشاد و اين پهلوي انشاد كرد:

ديره‌كيـن سـر بـه سـوداي تـه كيجي                ديره‌كين چش چو خونين اسره ريجي
ديــره ســر بـاسـتــانـه اچ تـه دارم                خود نواجـي كو و ربختي چو كيجي

پس از آن پسرش بيامد و پاره سبزي و تره جهت حوايج زاويه بياورد. شيخ ـ قدس‌سره‌ـ بـه او فرمود: «با مادرت بگو كه مي‌خواهي كه ما ترا ياد آريم! تره و سبزي بي‌وزن مي‌فروشي منت چون ياد آرم» (همان: 250) معني اين دو بيتي آذري چنين است:
«كه اين سر با سوداي تو گيج است» و «كه اين چشم اشك خونين مي‌ريزد» و «سر بـه آستانـه تو مي‌دارم» اسر(بر وزن اسب) درون كُردي و «ارس» درون شوشتري بـه معني اشك چشم است. درون مصراع چهارم نيز تنـها كلمة «چوكيجي» نا روشن هست اگر اين كلمـه را كنار بگذاريم معني بازماندة آن چنين است: «خود نمي‌گويي كه بدبختي» «واجيدن» بـه معني گفتن هست و درون دو‌بيتي‌هاي شيخ‌صفي و ديگر جاها نيز آمده هست «وربخت» همان بدبخت مي‌باشد.
همچنين شيخ حسن نامي، از نوادگان شيخ زاهد گيلاني، درون كتاب «سلسله‌النسب‌ صفويه‌» كه درون زمان شاه سليمان صفوي نوشته، پاره شعرهاي فارسي و يازده دوبيتي بـه نام شيخ ‌صفي‌الد‌ّين اردبيلي، مي‌نويسد، اين دوبيتي‌ها بي‌گمان بـه زبان آذري هست و روشن هست كه شيخ‌صفي آنـها را جز بـه زبان خود نسروده است. درون اين اشعار كلمـه‌هايي هست كه درون هيچ زبان ديگري نيست ولي اكنون درون آذربايجان بـه كار مي‌رود. از «درده‌ژر» بـه معني دردمند و «كونتن» بـه معني كشتزار، و «وريان»(4) بـه معني بند جوي كه امروز نيز بـه همين صورت و تلفظ و معني رايج است. گذشته از اينـها درون دو‌بيتي‌ها نيز بـه جاي «ت» كس دوم همـه جا «ر» آورده مي‌شود و اين خود نشانـه زبان آذري است. بـه هر حال اينـها بازماندة «زبان آذري» محسوب مي‌شود.
از طرفي بيش‌تر اين دوبيتي‌ها بر وزن هزج محذوف هست و اين همان وزني هست كه شعرهاي نيم‌زبان (فهلويات) درون آن سروده مي‌شده هست ولي درون برخي درون مصرع دوم يا سوم بحر مشاكل محذوف برگشته و مصرع‌هاي بازپسين را بر اين وزن مي‌آورد(كسروي، 2536: 348). چنان‌كه درون دوبيتي يكم:
صفيـم صافيـم گنجـان نمـايُـم                    بـه دل درد ژرم تـن بيـد وايُـم
مفـاعليـن مفـاعليـن فعـولــن                    مفـاعليـن مفـاعليـن فعـولــن
كس بـه هستي نبـرده ره باويان                    آز بـه نيستي چو ياران خاكپايُم
فـاعـلاتـن مفـاعليـن فعـلان                    فـاعـلاتـن مفـاعليـن فعولـن
برخي از اين دو بيتي‌ها درون اين جا با معني آنـها آورده مي‌شود: 
در باب كسر نفس و فروتني فرمايد:
صفيـم صافيـم گنجـان نمـايـم                    بـه دل درد ژرم تـن بيــدوايـم
كس بـه هستي نبرده ره بـه اويان                    آز بـه نيستي چو ياران خاكپايم
شرح: يعني صفيم كه صاف دلم و دليل و راه نمايندة طالبانم بـه گنج‌هاي اسرار حق با وجود دل دردمند بيچاره‌ام، زيرا كه هيچ‌كس بـه عجب و پندار راه بـه عالم وحدت نبرده و من از تعّيني و فروتني خاك پاي درويشانم.
بـنــه درون ده ژرانــاز بــوجيـنــم درد                رند پاشان برم چون خاك و چون كرد
مــرگ و ژيـريـم بـه ميـان دردمنـدان                ره بـه اويـان بـه همـراهي شـرم بــرد
شرح: از غايت محبت و احسان درون باب دلجويي دردمندان مي‌فرمايد كه:
بگذار که تا درد همة دردمندان بر جان حزين من باشد و خاك پاي قدم‌هاي ايشان باشم و حيات و ممات من درون ميان دردمندان باشد كه ايشان همراه من و رفيقان منند درون معرفت حقايق عالم توحيد.
در انبساط دل مي‌فرمايد:
مـوازش از چـه اويـان مانـده دوريُـم                از چـو اويان خـواصـان پشت زوريُم
دهشتم(5) دوش با عرش و به كرسي                سلطان شيخ زاهد چـوگان گـويُم(6)
شرح: مگوييد كه من يك لحظه از عالم وحدت دور باشم و حال آن‌كه قدرت و توانايي و پشت‌گرمي من از خاصّان عالم وحدت است. اين‌كه بگذاشته‌ام دوش بـه زير عرش و كرسي يعني بـه امداد حاملان آنـها دوش داده‌ام و به آن شرف مشر‌ّف گشته‌ام، از آن جهت آن هست كه گوي چوگان سلطان شيخ زاهدم؛ يعني دست‌پرورد استاد كاملم و مطيع و فرمانبردار اويم.
دوبيتي:
همان هـوي همـان هـوي همان هـوي                همان كوشش همـان دشت همان كوي
آز واجـم اويـان تنـهـا چـون مـن بـور                بـه هر شـهري شرم هي‌هاي و هي هوي
شرح: يعني همان خداي هست و همان خداي جل شأنـه كه‌ يكتاي بي‌همتاي هست و منفرد درون ذات و صفات، و دنيا كه عبارت از عالم ناسوت هست همان صحرا و همان دشت هست و خواهش دل من آن بود كه محب‍ّت حق ـ ج‍َل‌ّ شأنـه ـ كه محبوب حقيقي است، مخصوص من باشد و حال آن‌كه درون هر شـهري و بلادي مملو از شورش و غوغاي محب‍ّان و مشتاقان حق است.
دوبيتي:

بشتـو(7) برآمريم حاجت روابـور                دلم زنـده بـه نـام مصطفـي بـور
هـرا دواربـو بـور دام بـوپار سـر                هر دو دستم بـه دامن مرتضي بور

شرح: چون بـه درگاه تو كه استاد كاملي، شدم و پناه آوردم كلّ حاجت‌هاي من روا شد و از يمن توج‍ّه تو دلم زنده بـه نام حضرت مصطفي شد. فردا كه روز محشر است، از من كه سؤال اعمال كنند، دست التجاي من بـه دامن حضرت علي مرتضي ـ عليه‌التحي‍ّه و الثّنا ـ و آن مجتباي او باشد.
دوبيتي:

شيخه شيخي كه احسانش با همي ني            تنـم بــوري عشقـم آتش كمـي نـي
تمـام شـام و شيـر از از نـور يـريـم            شيخـم ســر پهلـوانـي از خبــرنـي

شرح: شيخ من الحمدالله و المنّه، كه شيخي هست مكرمت و احسان او شامل طالبان هست و وجود من كه مملو هست از شرار محبت و شعله عشق و ارادت درون او هيچ كمي نيست و تمام شام و شيراز درون ظاهر و باطن درون طلب استاد كامل سير نمودم و گرد گوشـه‌نشينان برآمدم. شيخ من سرو سردار همة مبارزان ميدان جهاد بوده و مرا خبر نبوده است.
دوبيتي:
سخـن اهـل دلان درّ بـه گـوشـم            دو كـاتب نشسته دائـم بـه دوشـم
سـوگـدم هـر ده بدل چو مـردان            بـه غير از تو بـه جاي جش نروشم
شرح: يعني كلام اهل دلان پند و نصيحت ايشان مثل در‌ّي هست در گوش من هميشـه مراقب آنم، زيرا كه كرام‌الكاتبين كه نويسندگان اعمال بندگانند و هميشـه حاضرند، از خير و شر‌ّ آنچه نبود بـه قيد كتاب درمي‌آورند و سوگند خورده‌ام از ته دل كه همچون مردان چشم بـه مادون حق نيندازم.
دوبيتي:
به مـن جـاني بـده از جانـور بـوم                بـه مـن نطقي بـده تـا دم آور بـوم
به من گوشي بده آز جشن نوا بوم                هـر آنگه وانگه بــو از خبـر بـوم

شرح: يعني بـه من حياتي بخش و دلم را بـه نور معرفت زنده گردان كه عدم و زوال پيرامون آن نگردد و شنواي بخش كه نداي عالم غيب از هواتف و الهامات بدان استماع نمايم و گويايي كرامت كن که تا مدام [دم] از محبت توانم زد که تا از جمله گفتني‌ها و شنيدني‌ها با خبر باشم (زاهدي، 1343: 32-29).
در كتاب صفوه‌‌الصفا سه دو بيتي نيز از اطرافيان شيخ‌صفي‌ّ‌الدين نقل شده است. كه آنـها نيز قاعدتاً بايد بـه زبان يكي از نواحي اردبيل يا خلخال سروده شده باشند. «حاجي علي از پدر خود پير نجيب روايت كرده كه نوبتي مولانا شمس‌الدين برنيقي را با شيخ قدس‌ّ س‍ِر‌ّه دغدغة نفاق درون خاطر مختلج شد. ناگاه وي را مرض دماغي كاري شد و سر بـه صرع كشيد و در دماغ خلل درآمد. از ديه بـه خانة ما درآمد و تضر‌ّع و زاري آغاز كرد كه از براي خدا مي‌دانم كه مر اين زحمت و خلل دماغ از غيرت شيخ رسيده است. من برخاستم و به حضرت شيخ رفتم و صورت حال مي‌گفتم. شيخ فرمود من تنـها درون زاويه مي‌نشينم برو او را بيار. بيامدم و او را برداشتم و به حضرت شيخ مي‌رفتم. درون راه كودكان را ديد بـه لعب و لعب‌بازي خود مشغول بودند. از غايت اختلال دماغ دشنام بـه قذف بـه كودكان مي‌دادم. چون بـه حضرت شيخ رسيديم، شيخ درون زاوية قديم نشسته بود. مولانا درآمد و سر كرد و بوسه بر دست شيخ داد و نشست و شيخ بخواند وانشد: هركه بالا يوان ... .
مولانا شمس‌الدين شنيد. بازخاست. بيامد و سر درون قدم شيخ نـهاد و در حال آن امراض از او زايل شد (ابن بزاز، 1373: 135). اينك آن شعر:
هـــر كـه بــا (مــا؟) لايــوان دوست اگيــري
هار او (او؟) آسان بروان او (آو؟) ريري (زيري)
مـــن چـــو مـــا (بــا؟) لايــوان زره بــآوو
خــونـيـــم زانـــر كـــورو او را اگـيــــري
معني: هركه با ما ديوانگان دوستي كند، آب رودها را خوار و آسان شمرد (يعني ديوانـه بـه آب مي‌زند؟). من چون با ديوانگان بـه آبها زده‌ام، خود نمي‌دانم كه كدام آب راه مي‌گيرد (يعني از خطرات مي‌انديشم).
 ابن بزّاز مي‌نويسد: «پيره عبدالكريم خلخالي از پدر خود معروف بـه «چنگي» روايت كرد كه او گفت نوبتي با مولانا محم‍ّد اسماعيليان خطيب خلخالي متوج‍ّه حضرت شيخ شديم. من درون راه اين دو بيتي بخواندم «هركه او را منـه بنام بخوند ... 
خطيب محم‍ّد گفت اين معني روا نيست و نتوان گفت. چون بـه حضرت شيخ رسيديم و بنشستيم. او‌ّلين سخن كه شيخ آغاز كرد، فرمود: پيره چنگي چون خواندي درون راه كه مي‌آمدي «خداوند بنده بي بنده خداوند»؟ چون اين سخن بشنيدم حيرتي بـه من فرود آمد و خطيب محمد نعره زد و بي‌خود افتاد» (همان: 191).
اينك آن شعر:
هركه او را منـه بنـام «او؟» بخـونـد                شــو رو بستـه داري كـامــر و بنـد
گاريا (گارايا؟) ميرسي جهنامـه داران            خـداونـد بنـده‌يي، بنـده خـداونـد
معني: هر كه «لحن» «او را من» را بـه نام او خواند، (يعني درون عين مطربي توج‍ّه بـه حق داشت)، شب و روز بـه خدمت او كمر بسته دارد و اگر از بندگان كسي بـه اين مقام رسد، خداوند بنده شود و بنده، خداوند.

7-11- تاج‌النساء ماما عصمت

تاج‌النساء ماما عصمت هم از خاندان بابافقيه احمد اسپستي مي‌باشد و اسپست دهي هست بين سردرود و اسكويه؛ زني بود عارفه و با وجد و حال درون ايّام سلطنت ملوك قراقويونلو درون تبريز زندگي مي‌كرد. برزگري بود كه بـه كار زراعت آن عارفه قيام مي‌كرد وقتي مشغول تخم افكندن و بذر كاشتن بود، ماما عصمت نيز حاضر و ناظر بـه كار برزگر متعر‌ّض شده، گفت كه تخم را خوب نمي‌پاشي، برزگر گفت كه تو زني و از امر زراعت بي‌خبر، خوبست بـه حال خود باشي. ماما عصمت از اين سخن او برآشفت و گفت: «چكستاني مپسندم». گويند برزگر همان لحظه آن‌جا افتاد و قالب از جان تهي كرد. وقتي كه جسد برزگر را گرفته بـه خاكش سپردند، ماماعصمت بـه رسم تعزيت بـه خانة او رفته و اين دو بيت را كه بـه زبان زازي هست و مردم آنرا شـهري مي‌گويند،‌ خواند:
هنـو مستـي هنـو مستـي هـنــو مست            هنـو وش بـاده‌اي اي بـو آبي از دست
مـن بـه مستـي خطـائي بامـر از دست            زوان‌تاوان دهان بيزوان (بيروان) وست
معني: هنوز و هنوز مست است، هنوزش باده‌اي بود از دست شد، از دست من بـه مستي خطائي سر زد و تاوان زبان، دهان بيز بانرا (اشاره بر پير زرگر) بست.

7-12- مـهان كشفي

در يك سفينة خطي بـه تاريخ 1120 هجري فهلوياتي از شاعري آذربايجاني بـه نام مـهان كشفي از اهل نمين اردبيل(كه ظاهراً درون بين سال‌هاي 735 و 794 هجري مي‌زيسته) آمده:
يـرم اج مان يـراني بان بايجي                ورم يان رنجه ديرن آن بايجي
بهـر ره چون بـه آيين ويم من                همم كفر و همم ايمان بايجي
ترجمـه:
اگــرم از خــانـه بـرانـي بـام هيـچ است            وگرم جان(مرا) رنجه‌داري، آن هيچ است
بهـر ره(بهـرحال)‌چون به‌آيين وي هستم            مـرا هـم كفـر و هم ايمان هيچ است(8)
در سفينة آقاي تفصيلي ص 107 هم چنين آمده:
«مـهان كشفي از بزرگان و اعيان زادگان با تمكين نمين بود و در عشق شاهد پسري شوريده حال گشت و كارش بـه شيفتگي و ملال كشيد. عاقبت بـه اردبيل افتاده و بر خاكريز باروي شـهر كلبه‌اي داشت. شبي شيخ‌صدرالدين(9) را بر او گذر افتاد و تفقّدي فرمود. كشفي اين دو بيت وصف حال گفت:
شـوي خـوش ار(از) شـوان مدر(قدر؟) ديـرا (ديرم)
كـــه صــــد عــارفــان درون صــدر ديــرا (ديـرم)
ج(10) خور ناواج(تاواج) ديمش خوش د(11) ايشو
از فـروجــان (فروجـان) هـزاران بـدر ديـرا (ديرم)
معني: از شبان قدر شبي خوش دارم كه صد عارفان را درون صدر نشانده‌ام. از تابش خورشيد رويش خوش درون اين شب هزاران بدر فروزان دارم.
شيخ‌صدرالدين را حال او خوش آمد و چون صفاي درونش بديد، بر او رحمت آورد و مطمح نظر كيميا اثر شيخ گرديد که تا از منظرة عشق مجاز بـه حقيقت رسيد و كشفي را كشف‌الغطائي دست داد که تا آرامش خاطر يافت و او را بـه زبان ژاژي(شـهري) اشعار آبدار بسيار هست و اين ابيات بر سبيل تيمن قلمي گرديد ـ ليله سه‌شنبه پانزدهم رجب‌المرجب في سنـه ماه و عشرين بعد الف.(12)
الف) ح (ج) اويانم چو اونان)اويان) وند، ايمـان
ج اويــان يـــان و ديـــل آگـنـــده ايـمـــان
چو اوتمايان(اويانمان) بسويه(ي) خويش خواني
چـــرا درون رنـــج گيـتــي مـنـــده ايـمــــان
معني: از خدا هستم و براي خدا بنده‌ام، و دل و جان از خدا آگنده‌ام، چون خدا مرا بـه سوي خويش مي‌خواند چرا درون رنج گيتي مانده‌ام؟
ب) يرم اج مان براني بان(مان؟) بايجي                ورم يان رنچـه ديـرن(ي؟) آن بايجـي
بهـر «ر»، چــون بـر آييـن و يـم مــا                همـم كفـر «و» همـم ايمـان بايـجــي
معني: اگر مرا از خانمان براند، خانمان هيچ هست و اگر جان من رنجه دارد، آن هيچ است، درون هر حال چون بـه آيين اويم، مرا هم كفر و هم ايمان هيچ است.
ج) هنـه دگومش (ش) آواج الستم                هنـد ج نعمت احصي ديله مستـم
هميدون كهنـه عهـدم نـوي كشفي                نـه پنـداري مگر امـروجـه وستـم
معني: هنوزم آوازات بـه گوش است، هنوز از نعمت احصي دل مستم، همچنين عهد كهنـه‌ام. «اي كشفي» نواست که تا نپنداري كه تازه بسته‌ام.
د) بغم كامي گشايي(كشاني) دور جهدم            كـه ايـن آشفته گردان بتهرم(بقهرم؟)
ج پيـري امـرم (آيرم؟) آلاوه كم كرد            همـانــا هـيـــزم آلـــوده و هـــرم
معني: دور چرخ مرا بـه غم كامي مي‌كشاند كه چنين آشفته مي‌گرداند از پيري آذر عشقم را اشتعال كم شد. همانا هيزم برف آلوده‌ام(سفيدي مو را بـه برف تشبيه كرده)
ه‍ ـ سحــرگاهـم كــه عشـق آلاوه‌گـيــري       چور (خور؟) سوج درونم ناوه (تاوه) گيري
ج چشمـان آوه ريجم نا(تا) شواي(شوآيي)          شفــق اج آوه‌يــم خــو نــاوه‌گــيــــري
معني: سحرگاهان كه آتش عشق مشتعل مي‌شود، خورشيد از سوز درون من تابش مي‌‌گيرد. از چشم اشك مي‌ريزم که تا شب آيد و شفق از اشگ خونين من رنگ خون بگيرد.
و) يراج پيري مـهـان بي‌رنگ و بـويـي                جــدرد نـاتــوانــي زرده رويــي
اجين نعمت مرا(ترا؟) شكري بباير                كـه ايـن اَز خـواهش امـاره دويي
معني: اگر اي مـهان! از پيري بي‌رنگ و بو هستي و از درد نانواني زردرويي، ترا بر اين نعمت شكري واجبست كه چنين(به علّت پيري) از خواهش نفس ام‍ّاره دور مانده‌اي.
ز) ير اوگيري تو اي روسايم اج سر                يقيـن زانـم كـه لاوم‌گيــري او سر
ورم اج بـر بـراني و اكـيــان شــم                ميان اهنـامـه داران خـاكـم او سـر
معني: اگر يك روز تو سايه از سر من برگيري، يقين مي‌دانم كه فريب افسار مرا خواهد گرفت. اگر تو مرا از درون براني، بـه كه رو آورم؟ ميان عاشقان خاك بر سرم.
ح) آشته‌چشمان چمن‌دل‌برده‌«اي»‌ما‌(ته؟)            لـو از خـون ديلـم خـورده «اي» مـا (ته)
مگـر خـون بوهـر آن شـريكه تـه خورد            كه با ن خون نـر خـو كـرده‌اي‌هـا (تـه)
معني: با چشمانت از من دل‌اي. با لبت خون دلم خورده‌اي. مگر هر شيري كه تو خوردي، خون بود كه بـه خون خوردن خو كرده‌اي؟
اضافه مي‌نمايد كه اين ابيات همچنان که تا 52 بيت بعد نيز ادامـه دارد.

7-13- گوينده‌اي ناشناس

در يك كتاب خطي كه درون فن موسيقي نوشته شده و مؤلّف آن عبدالقادر بن الحافظ مراغه‌اي هست و تاريخ استنساخ آن مربوط بـه اوايل قرن نـهم هجري مي‌باشد و در كتابخانة ملّي ملك بـه شماره (1304) ضبط شده، دو فهلوي ديده مي‌شود كه چون گويندة آن معلوم نيست، ولي از نظر خصوصيات بـه زبان آذري شباهت دارد (مخصوصاً فهلوي او‌ّل) مي‌توان احتمال داد كه مربوط بـه لهجة اهل مراغه باشد:
ايگهان پـر خـوري (خور؟) من سي تو وس      ورگـهــان پـر گــل مــن بـــوي تـه وس
اردو گيتي د(13) دامانم‌و زني (زني؟) چنگ      مـــن از هــر دو گـهــان وا روي تـه وس
معني: اگر جهان پر از خورشيد شود، مرا روشني تو بس هست و اگر جهان پر گل باشد، مرا بوي تو كافي است. اگر دو گيتي دست بـه دامن من زنند، مرا از هر دو جهان روي تو بس است.
شـوان گـردان و يـاوانـان بـر آمـان (بر امان؟)
خـمــار بـبـــريـده‌يــا بــدريــده دامــــان
چه حشمان (چشمان؟) خود ميكيژ نم (مي‌ كي ژنم؟ )لاو
بـوكـه لاوم بـه ـبج كــيــلـي (كبـلـي؟) ســـامــــان
معني: شب‌ها درون حالي كه براي منزل درون بيابان‌ها خمار بريده‌ يا دامن دريده گردانم، از چشمان سر خود كي «مي‌توانم‌» لاف ب (يعني اد‌ّعا كنم كه جهت منزل را مي‌بينم؟) «چه» ممكن هست لاف من درون «جهت» قبلي سامان باشد(افشار، 1372، ج 2: 208).
عزّالدين عادل بن يوسف تبريزي هم كه درون سده‌هاي هشتم و نـهم هجري مي‌زيست، شعرهايي بـه گويش پهلوي آذري دارد كه نمونـه‌اي از آن چنين است:
سحرگـاهـان كـه ديلـم تـاوه‌گيـري            جه آهم هفت چرخ آلاوه‌گيري(14)
(مشكور، 1349: 217)
ترجمـه:
سـحــرگـاهـان كـه دلـم مـي‌گيـــرد            از آهم هفت چرخ الو و آتش مي‌گيرد

7-14- فهلويات شمس مغربي

شمس‌الدين محم‍ّد مغربي از شعرا و عرفاي قرن هشتم و اوائل قرن نـهم بود كه درون قرية امّند از قراء بلوك رودقات تبريز تولد يافت. درون آنجا نشو و نما كرد و به سال 808 هجري درون تبريز درگذشت. وي را درون قبرستان معروف سرخاب تبريز دفن كرده‌اند و چون وي معاصر شيخ صفي‌الد‌ّين اردبيلي است، فهلويات او را نيز بايد مانند فهلويات شيخ‌صفي از آثار زبان آذري درون قرن هشتم شناخت.
از مقايسة فهلويات شيخ صفي و مغربي بـه نظر مي‌رسد كه از حيث لهجه و خصوصي‍ّات زباني درون كلّيات که تا حدي شبيه هم هستند، با اين تفاوت كه هر كدام درون اصطلاح عرفاني و نوع تفكّر و تلفّظ كلمات، وضعي مخصوص بـه خود دارند و علّت آن درون قسمت او‌ّل جدائي مسلك و در قسمت دوم فاصلة مكاني هست كه شيخ بـه لهجة مردم اردبيل و مغربي بـه لهجة حوالي تبريز شعر سروده. ام‍ّا آنچه درون هر دو مشترك مي‌باشد، دست‌خوردگي اشعار هست كه بـه علّت عدم دسترسي بـه نسخ متعد‌ّد اصلاح آنـها خالي از اشكال نيست و در اين‌جا بـه ذكر جهات اختلاف و مشخّصاتي كه درون اشعار مغربي موجود است، اكتفا مي‌كنم: 
الف) درون فهلويات مغربي گاهي بـه جاي «از» و «ز» «اچ» «چ» و يا گاهي «اچ» و «ج» و «چو» يا «جو» آورده و در مواردي هم «اژ» يا «از» و «ز موجود است.
ابتدا چنين بـه نظر رسيد كه اين امر که تا حدي بستگي بـه حرف ما بعد دارد؛ بـه اين معني كه مثلاً هر جا بعد از حروف اضافة «از» حرف با صدا يا «و» يا همزه بوده «از» و «ژ» بـه كار مي‌برده و در غير اين مورد «اچ» و «چ» يا «اج» و «ج» مي‌آورده؛ مانند: «اژين» - «اژوير» - «اژاهنامـه داران» «اّْج دو گيتي» و امثال اينـها، ولي مواردي موجود هست كه اين نظريه را نقض مي‌كند؛ مانند «از خويشـه» و «از آن» و از اين «واژ چشمان» و امثال اينـها و همين اختلاف يكي از دلائل دست‌خوردگي و تصر‌ّف كتاب است، مگر تصو‌ّر شود كه «مغربي» مانند ديگر عرفا قيدي بـه رعايت كامل مقرر‌ّات لهجه‌اي نداشته و يا اقسام مختلف آن معمول بوده و وي هر جا هر طور خواسته، بـه كار است.
ب) چنان‌كه درون اشعار خواهيم ديد، كاتب درموردي كلمة «تومـه» را «توبه» نوشته و غالباً «ه‍« و «همزه» بـه صورت «م» كتابت شده؛ مانند «امنامـه» بـه جاي «اهنامـه» و «امينـه» بـه جاي «ائينـه» و «مير» بـه جاي هير.
ج) همـه جا «ك» و «گ» به‌ يك صورت هست و گاهي «د» و «و» داراي يك شكل هست و اين نيز بر اشكال كار افزوده است.
دربارة اصطلاحات عرفاني و طرز انديشة مغربي درون اين اشعار نيز بايد بـه نكات زير توج‍ّه شود:
•    مغربي نيز همـه جا مانند شيخ‌صفي بـه جاي حق و خداوند كلمـه «اديان» را بـه كار است.
•    از اصطلاحات مخصوص او كلمات «نويوان» و «پير» هست كه او‌ّلي را درون مورد «زنده عشق» و «جوياي حق» و دومي را درون مورد «گيتي» و «چرخ» بـه كار و همچنين منظور او همـه جا از كلمـه ژيونده «زنده»، زندة عشق است. چنان‌كه عرفاي ديگر نيز همين عقيده را داشته‌اند و به گفتة حافظ:
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد بـه عشق            ثبت هست بـر جـريـدة عـالـم دوام مــا
•    مغربي درون اشعار خود همـه جا بـه «عهد» توج‍ّه دارد و مانند ساير عرفا روان خود را منبعث از حق مطلق مي‌داند كه خارج از حدود مكان و زمان هست و بـه همين جهت غالباً بـه شخصيت ازلي خود اشاره كرده و به زبان حال و مقال مي‌گويد: 
بــودم آن‌روز مــن از سلسة دردكشــان            كه نـه از تاك نشان بود و نـه از تاك نشان
•    كلمة اهنام يا اهنامـه درون اشعار مغربي زياد بـه كار رفته و منظور از آن ولايت حقه و عشق خداوندي مي‌باشد و همچو بـه نظر مي‌رسد كه اين كلمـه از اصطلاحات مخصوص بـه زبان آذري بوده، چنان‌كه درون اشعار ديگران نيز ديده مي‌شود.
اين كلمـه درون موردي كه مضاف‌اليه‌ يا مفعول بـه واسطه واقع شده، بـه صورت «چهنام» يا «چهنامـه» درآمده.
•    درون اشعار مغربي كلمـه‌اي موجود هست كه آنرا «ناد» يا «ناو» مي‌توان خواند و در مورد محبوب و «يار» بـه كار رفته و اگر مصحف و محرف «يار» نباشد، ناچار بايد تصو‌ّر كنيم كه از اصطلاحات مخصوص بـه اوست. ولي وجه تناسبي كه او را بـه قبول اين اصطلاح واداشته، بر ما مجهول است.
ممكن هست تصو‌ّر شود كه «ناد» از جملة «ناد عليا مظهر العجائب» اقتباس شده‌ يا «ناو» باشد بـه معني كشتي و چون بـه موجب خبر «مثل اهلي بيتي كمثل سفينـه نوح من تمسك بهانجي و من تخلف عنـها فقد غرق». اين كلمـه را بـه جاي «نام» علي‌(ع) براي خود انتخاب كرده، چنان‌كه درون ديوانش نيز بـه علّت همين تقيه نامي از علي(ع) نبرده است.
•    همچنين درون آخر مصراع‌هاي يك دو بيتي كلمـه‌اي بـه صورت «اتر» تكرار شده كه هيچ محملي براي آن نمي‌توان پيدا كرد. مگر تصو‌ّر شود مصّحف ايژ و آن نيز محر‌ّف عيش باشد و يا «انز» محر‌ّف «انس» هست (؟) و چون دسترسي بـه نسخه‌هاي ديگري نداريم، ناچار حل آن بـه عهدة آينده واگذار مي‌شود؛ اينك اشعار:
- منو (هنو؟) گيتي‌بند(نبر؟) اچ نيستي هست       كـه بـد (بر؟) يـان (و) دلم چوپـان سرمست
معني: هنوز گيتي از نيستي هست نشده بود كه دل و جان من جويان و سرمست بود.
- نبد (نبر؟) اچ يان و دل نام و نشاني                كـوا يـان مـن اويـان عهــد مي‌بست
معني: هنوز از دل و جان نام نشاني نبود كه حق با جان من عهد مي‌بست. 
- ور آن عهدين كويان بسته‌ها (وا؟) من            مـن اچ اويـان پيمــان هيچـه نشگست
معني: و اگر آن عهد اينست كه حق با من بسته، من پيمان حق را هيچ نشكستم.
- من اچ اويان كوانـهامم آورد                نام چهنام من بخويشـه نبست
معني: من از حقّم كه عشق مرا آفريد. من خود نام عشق بر خود نبسته‌ام.
- مـهراچ مـهر و انان ميشـه خوش‌ني                نيجـه رو مـهـرواني گسته بي‌گست
معني: مـهر زياد از دلبران خوش نيست، همچنان‌كه اظهار مـهر نيز از دلبران زشت است(؟).
- نـه امـروجي چماپيوندد (وا؟) ناد                نـه امر واچ دو گيتي دل چما رست
معني: پيوند ما و ناد امروزي نيست، و امروزه دل ما از دو گيتي نرسته. 
- كـمـــان دل اچ گـهـــان آن روژه بـبـــريـر
كما و نادپان (اويان؟) دمي وي خويشـه بنشست
معني: كه من آن روز از جهان دل ب كه دمي با حق دور از خود نشستم.
- چو (چ؟) خويشم‌مغربي‌آن‌روژ برخاست            كـــوا اويـــان مــن آن روژه پـيــوسـت
معني: مغربي! من از سرخود آن روز برخواستم كه جان من با حق پيوست.
- لاوه چهنـا مير بيباره ببرد                هر چه د سالها اندوتمي ناد
معني: سيل عشقت به‌ يك باره برد، آن‌چه درون سال‌ها اندوختم.
- ار بـه دريـا رسـم دريـا ته وينم                ور بـه صحرا رسم صحرا ته وينم
بجـز تـو هيچ كنجـي نـي بگيتي                از آن هـريـا رسـم هريا ته وينـم
معني: اگر بـه دريا رسم ترا مي‌بينم و اگر بـه صحرا رسم ترا مي‌بينم. درون عالم گوشـه‌اي از تو خالي نيست، از آن روز هر كجا مي‌رسم، همـه جا ترا مي‌بينم.
- هـر چـه اويان واتله ديله بشنيـر                ديلـه واتـه چـواويـان نشـر ژويـر
نبـر گيتـي كـه ديلـم نـويـران بـر                نويوان متا (يا: هتا؟) گيتي بر و پير

معني: هر چه حق گفت، دل شنيد و چون حق گفته بود، دل گفتة حق را از ياد نبرد. هنوز گيتي بـه وجود نيامده بود كه دل من نوجوان (يعني زنده بـه عشق) بود. نوجواني كه گيتي پير بر او آمد(؟).

- نـه امرو بر بگيتي «و» نـه مشگير (يام هشگير؟)
نـه كـوه نـه كـوشن و نكشته (نـه كشته) و هيــر
كه من‌بژنـاد كوشــن توبــه (تومــه) بنـداخت
كـه مـن بـژگيــل كـوهـــان كــرده زنجـيــر

معني: نـه درخت درون گيتي بود و نـه كوشن، نـه كشته و نـه دشت (يعني هنوز جهان آفريده نشده بود) كه من بـه كوشن ناد تخم افكندم و به گردشگاه (خم) كوه‌هاي او شكار كردم.
- نـه گيتي بر هنونـه كوشن و دشت                كمـاچهنامـه‌داري تـو مـه مي‌كشت
تومـه چهنــام امـ‍ا آورده بيـن بوم                امــ‍ّا رنگ اژول و آلالــوان دشت
معني: نـه هنوز گيتي بود و نـه كوشن و دشت كه تخم عاشقي مي‌كشتم. تخم عشق ما بـه اين زمين آورديم و به گل و لاله‌هاي دشت ما رنگ بخشيديم.
- اويان بديله وات از خويشـه بورر (بوزر؟)            ورنـه ژيــن فكــر و ژيـن انديشـه بـورر
نـــادم اهـنـــامـــه‌داري كيـشــــه‌داري            از آن كيشر كـوي ريـن (اين) كيشـه بـورر
معني: حق بـه دل گفت: از خود بگذر وگرنـه از اين فكر و انديشـه صرف‌نظر كن. اگر عشق ناد من داري، داراي كيشي، و آن كيش خود كه غير از اين كيش است، بگذر.

- ام‍ّا درون كوي «آي» از (اژ) خويشـه بورر (بوزر)
هـان بعد واكـن گهـان و پشـه (پيشـه).بــورر
از اژاهـــنـــامـــــه‌داران كيـــشـــــه‌داري
از (اژ) يــن آيـنــه (يينـه) و ايـن كيشـه بـورر

معني: بـه كوي ما آي و از خود بگذر، هان! اين جهان را بعد افكن و پيش بيا اگر كيش عاشقان داري، از اين آيين و كيش درگذر.
- سحـرگـاهـان كديلـم تـاوه‌گيــري                چو (ژ؟) آهم صفت چرخ آلاوه‌گيري
چديلـم آذريـن آهـي و راهـي (ئي)                دوژ اژتــاوديــلــم تــاوه‌گـيـــري
معني: سحرگاهان كه دلم مي‌سوزد، از آهم هفت چرخ الو مي‌گيرد. از دلم آتشين آهي برمي‌آيد كه دود آن از اشرار دلم سوزندگي پيدا مي‌كند.

- آن كه وي ساو ساماني از (اژ) ين اتر (انز؟)        آنك وي ديل‌ودي (وي)‌ماني‌(ياني؟) ازين تر
معني: آنك! از اين انس بي‌سروسامان و بي‌دل و جاني، آنك درون شب و روز باروي ناد و بيش نگشته سرگرداني(؟).

- ديله‌اويان‌چو (چ) من‌سامانـه‌بگزت (بگرت؟)     چـو (چ) مـن بــوم و بـرو دامــانـه بگـزت
بـجــز اويــان نـويـنــم بـيـــن بــروبــوم     بــرو بــــوم هـمــه اويـــانــه بـگـــزت
معني: حق بـه دل من سامان گزيد و برو بوم وجودم را فراگرفت. كسي درون اين بروبوم نمي‌بينم. همـه بروبوم مرا حق گرفته است.
- سحـرگاهان كه چشمم آوه‌گيـري            گهـان از آوه چشمـم لاوه‌گـيــري
امتد (امند) خوناوه‌ژ چشمان بر آرم                كـه گيتـي سـر بسـر خوناوه‌گيـري

معني: بامدادان كه مي‌گريم، از آب چشمم جهان را سيل مي‌گيرد، آن‌قدر اشك فرو مي‌ريزم كه سراسر جهان پر از خونابه مي‌شود.
- ناگهان هاكتم بدام خويان (جويان)                دام و نجيرو ميرم (هيرم) بِشُر اژوير
معني: ناگهان بـه دام حق درافتادم و دام ونخجير و دشتم از ياد رفت.

- مرده ديلم چو اويان نوه بشنير                ببـو جـويـان ديلـم ببـرو ژيــر
هركه ژيونده بوببـو چـو اويـان                    نميـري تـاكـويـران و نبـو پيـر

معني: دل مرده‌ام چون نواي حق شنيد، بـه بالا و زير (در همـه جا)‌ جويان او شد، هر كه زنده بـه عشق شد، از آن حق هست و که تا جهان ويران نشده، نميرد(؟) (افشار، 1372، ج 2: 228-217).

7-15- لغات آذري درون تحفه‌‌الاحباب

تحفه‌‌الاحباب واژه‌نامـه‌اي هست كه درون نيمة او‌ّل قرن دهم هجري تأليف شده و در آن چندين واژة آذربايجاني ضبط شده است؛ بـه عنوان مثال:
شب‌تاب: بـه آذربايجاني چراغله گويند و در بعضي جاها چراغك خوانندش.
باهو: چوب‌دستي بزرگ بوده كه شبانان يا مسافران كه پياده روند، درون دست گيرند درون راه‌ها و شتربانان نيز دارند و به آذربايجان دوال پشت خوانند و گروهي مـهنـه خوانندش.
زرفين و زوفين: هر دو آن آهني باشد كه بر درها زنند و حالا آن را زلفين گويند و به آذربايجان آن را زره خوانند.
زوال: انگشت زگال هست و زگال زبان دري هست و بـه آذربايجان زوال و حالا بـه انگشت مشـهور است.
پشك: شبنم باشد و به آذربايجان گروهي زيوال خوانند.
سارنج و ساننج: مرغكي هست كوچك و سياه و به آذربايجان سودان گويند او را.
كليكي: كلنگ باشد و به آذربايجان سور خوانند و به تازي احوال خوانند.
شمم و شم: هر دو پاي افزاري هست كه آن را بـه آذربايجان بسيار دارند و آن يكتايي چرم بود كه رشتة دراز بدو بركشند. بيشتر مسافران و دهقانان دارند.
كام: بـه دو معني است: يكي خطوه هست كه پاي نـهند و پاي برگيرند و ديگر بـه معني مراد هست و بـه زبان آذربايجان سگ را گويند و نك اندر دهان بـه بالا بر باشد چنان‌كه زبان پيوسته بدو مي‌رسد.
ساروغ: بـه تازي كمأ باشد و در آذربايجان او را كلاه ديوان گويند و آن نباتي بود كه از جاي نمناك رويد و مثل آلوي بزرگ بود و آن را خورند.
ملك: دانـه‌اي هست از نخود كهتر، بپزند و بخورند و به تازي او را جلبان گويند و به آذربايجان كلول سفيدفام و سياه فام و سرخ فام نيز گويندش.
خر بيواز: مرغ شب‌پره بود كه بـه روز نتوان پريدن و آن را شبيازه گويند و به آذربايجان مشكين‌پر گويند.

7-16- لغات آذري درون برهان قاطع

برهان قاطع، تأليف محمد حسين بن خلف تبريزي، (به سال 1062 ه‍.ق) كامل‌ترين واژه‌نامة فارسي بـه فارسي است، حدود بيست هزار واژه دارد و شمار زيادي از ريشـه‌هاي پهلوي آنـها را ضبط كرده است. درون آن‌جا دو واژة زير را بـه عنوان واژه‌هاي آذربايجان نقل كرده است:
تبرزد: بر وزن زبرجد، نبات و قند سفيد را گويند... و نوعي از انگور هم هست درون آذربايجان و چون دانة آن بسيار سخت است، بدان سبب تبر زد گويند... .
مردمك: بـه ضم ثالث بر وزن مرجمك، تصغير مردم هست كه شخص واحد باشد از آدمي و سياهي چشم را نيز گويند و در آذربايجان تيته خوانند(محمد حسين بن خلف تبريزي، 1361، ج 4: 1985).

7-17- صادق‌كيا و لغات آذري درون آذربايجان

دكتر صادق‌كيا، درون كتاب آذربايگان (آگاهي‌هايي دربارة گويش آذري)، كه درون سال 1354 شمسي تأليف نموده، تعداد قابل توج‍ّهي از واژه‌هاي آذري اصيل را با استفاده از كهن‌ترين و قديم‌ترين منابع فارسي(15) استخراج نموده است. درون اين جا بـه تعدادي از آنـها اشاره مي‌شود:
آروغ: باد گوارش بود ... و به آذربايجان رجه خوانند.
بُرز: بلندي باشد و به آذربايجان هر مردي و هر چيزي بلند را برز گويند بـه نصب و به لفظ دري و خوراساني برز بايد گفت برفع ... .
پژ: عقبه باشد و عقبه تازيست و زبان آذربايجاني كريوه (گريوه) گويند.
پوك: پوزه باشد كه بـه آتش زند و بر او آتش زنند و به آذرپادگان آن را پوز خوانند.
تكس: آن دانة اندروني باشد از دانـه انگور ... غژم يك دانة انگور باشد كه بـه آذربادگان كله (گله) خوانند.
رس: بسيار خواره باشد و به آذربايجان رژد گويند و كلوبنده(گلوبنده) و شكم خواره نيز. 
غنجار: گلگونـه باشد كه زنان درون روي مالند و به اذربادگان آن را سهراب خوانند.

7-18- رسالة روحي اُنارجاني(16)

دست روزگار با آن كه فهلوي آذري را از ميان مردم آذربايجان برانداخته و تركي امروز را جانشين آن ساخته است، براي نشان هنرنمايي خود كه همـه چيز را بـه بازي گرفته، رساله‌اي را بـه فهلوي آذري و لهجة مردم تبريز بـه جاي نـهاده كه چندي هست از طاق نسيان بـه دامن زبان‌شناسان افتاده است.
رسالة روحي اُنارجاني نيز (تأليف قرن 11 هجري) از آثاري هست كه گوياي رواج زبان آذري درون قرن 11 هجري درون منطقة آذربايجان مي‌باشد.
اين رساله را آقاي رحيم رضا‌زاده مالك مورد بررسي قرار داده است. درون اين تحقيق واژه‌نامـه‌اي آذري با تعريف‌هاي دقيق و محقّقانـه دربارة پيشينـه آن زبان بـه چاپ رسيده است.(17)
مرحوم عب‍ّاس اقبال درون مجلة يادگار درون مورد رسالة روحي اُنارجاني چنين مي‌نويسد:
«در اين رساله اشعاري از مؤلّف هست كه حاصل تجارب او درون عوالم سير و سلوك هست كه آن را بـه رشتة تأليف درآورده، شامل دوازده فصل و يك خاتمـه. و ما درون اين‌جا عنوان‌هاي اين فصول را براي معرفي رسالة او بـه دست مي‌دهيم: درون بيان عدل و اخلاق سلاطين ... درون بيان حال وزراء ... شعرا ... دربارة لباس ... درون اوضاع سپاهيان، درون مذم‍ّت كدخدايي و... درون خاتمـه شامل چهارده فصل درون بيان اصطلاحات و عبارات جماعات اُناث و اعيان و اجلاف تبريز هست كه تمامي آنـها بـه گويش خاصّ آذري هست چنان‌كه حتّي يك جمله‌ يا يك كلمة تركي هم درون سراسر آن ديده نمي‌شود. وي همچنين يادآور شده: «هر چند پيش از اين هم مكتوبات از نظم و نثر آذري درون دست هست، از جمله آنـهايي كه ابن‌بزاز درون صفوه‌الصفا و شيخ حسين زاهدي درسلسله النسب صفويه، از شيخ صفي‌الدين اردبيلي و پسرش شيخ صدرالدين و معاصران ايشان نقل كرده‌اند.
ام‍ّا آنچه روحي اُنارجاني درون رسالة خود آورده و آنـها را «اصطلاحات و عبارات جماعات اناث و اعيان و اجلاف تبريز» مي‌نامد، دليلي بسيار قوي و شاهدي بسيار صادق هست كه درون زمان مؤلف (قرن 11 هجري) هنوز مردم تبريز عموماً بـه زبان آذري تكلّم مي‌كردند (افشار، 1372، ج 1: 176-168).
سعيد نفيسي زادگاه روحي اُنارجاني را انارجان ناميده و از قول ياقوت حموي درون معجم البلدان، اُنارجان را شـهري نزديك اردبيل، معرفي كرده است.وي دربارة كتاب او گفته است:
«اين رساله دربارة عادات مردم تبريز درون پايان قرن دهم (و نيمة او‌ّل قرن يازدهم) هجري و دربارة لهجه‌اي از زبان پهلوي هست كه هنوز درون آن موقع درون آن شـهر زبان عمومي مردم بوده است» (همان: 248). *

*  دكتر حسین نوین رنگرز استاد دانشکده ی ادبیـات دانشگاه محقق اردبیلی درون اردبیل است.

---

[مصاجبه با ایمان نو لاو]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 02 Sep 2018 05:22:00 +0000

---

شاهزاده رضا پهلوی مقاله ای درون وال استریت ژورنال نوشته هست که من موفق بخواندنش نشدم. مصاجبه با ایمان نو لاو چون WSJ مـیخواست عضو شوم و  دلار بپردازم. مصاجبه با ایمان نو لاو دلار هم کـه مستحضر هستید سر بفلک زده و اصلا صرف نمـی کند. اگر شما توانستید آنرا بخوانید، مصاجبه با ایمان نو لاو لطفا کپی اش کنید و در کامنت بگذازید. دوست دارم متن انگلیسی را با فارسی کـه در تلگرام پیدا کردم، مقایسه کنم. شخصا ارادت چندانی بـه جناب شاهزاده ندارم. درون واقع اصلا بـه ایشان ارادت ندارم چون بنظرم شُل و کمـی سوسول مـی آید. کاریزما درون حدود منـهای شصت و پنج.   حتی شُل تر از پدرش کـه دست کم آموزش و روش نظامـی داشت، درون هنگام قدرتش کمـی ابهت داشت و راه رفتن نظامـی اش هم (بگفته یک اقسر ارشد کـه مخالفش هم بود) بسیـار زیبا و برازنده بود. کاش علیرضا زنده مانده بود. یـادم مـی آید-وقتی بزندگی اش خاتمـه داد، یـا دادند –  بانویی کـه از کودکی او را مـی شناخت، نوشته بود حرکات و رفتارش شباهت عجیبی بـه پدر بزرگش (عشق من) رضاشاه بزرگ داشت. فعلای بهتر از شاهزاده رضا پهلوی نداریم کـه در نزدیکی سقوط #فرقه_تبهکار، که تا برگزاری رفراندوم، اندکی بـه مردم دلگرمـی بدهد. اتفاقا درون تظاهرات دیماه 96 خیلی ها درون خیـابان ها نامش را فریـاد زدند. بـه امـید آزادی ایران و، حتی به منظور دو سه ماه هم شده، برگشتن من بـه زادگاهم. اووووه، چه شود! خیلی سخت و عجیب هست که خدا باشی ولی نتوانی بـه ک برگردی، نـه؟ مقاله را اینجا مـیگذارم. چیزی نگفته کـه قبلا نشنیده باشیم، بجز کشته شدن رضا اوتادی، جوان 26 ساله ای کـه (پوتین) درون کرج کشت

در تازه‌‌‌ترین دور تظاهرات سراسری علیـه جمـهوری اسلامـی، جوانی بـه نام «رضا اوتادی» بـه همسایگانش درون خیـابان‌های کرج ملحق شد. آنـها با هم شعار دادند: مصاجبه با ایمان نو لاو «مرگ بر دیکتاتور» و «آخوند حتما گم بشـه!». رضا سپس توسط دستگاه امنیتی رژیم شناسایی شد و در شب دوازده مرداد درون حالی‌ کـه به سمت خانـه مـی‌رفت، نیروهای امنیتی رژیم، وی را بـه ضرب گلوله کشتند. او ۲۶ ساله بود.

اطلاعات زیـادی درباره رضا اوتادی درون دسترس نیست. مـی‌دانیم کـه مغازه‌دار بود و نامزد کرده بود. درون صفحه توئیترش کـه فقط یک بار درون آن توئیت کرد درون روز اول خرداد نوشت: «تغییر رژیم ایران؛ به منظور آزادی، زندگی‌ بهتر، آرامش، امنیت اقتصادی و روانی‌، خنده‌‌های بدون استرس.» درون این تنـها توئیتِ غم‌انگیز ولی‌ مصمم، رضا اوتادی خواست اساسی یک ملت را ثبت کرد. او شاید این را مـی‌دانست و نیـازی ندید کـه بیشتر از این بگوید.

تظاهرات اخیر درون ایران، تازه‌‌ترین فصل از یک تلاش تقریباً چهل ساله است. این تظاهرات بر خلاف آنچه بعضی‌ طرفداران رژیم گفته‌اند صرفا بـه خاطر مشکلات اقتصادی مثل «قیمت تخم‌مرغ» نیست؛ بلکه حوزه گسترده‌تری را شامل مـی‌شود و اه آن بسیـار عمـیق‌تر از هر موضوع واحد اقتصادی و اجتماعی است.

اعتراضی ملی درون ایران، بی‌عدالتی‌های اجتماعی، سیـاسی و اقتصادی زندگی‌ زیر سایـه جمـهوری اسلامـی را تشخیص مـی‌دهد و تقبیح مـی‌کند و آنـها را نشانـه‌های یک بیماری‌ واحد مـی‌داند: جمـهوری اسلامـی؛ هم ایدئولوژی و هم ساختار آن. اعتراضی ایرانیـان، ریشـه این بیماری را هدف قرار مـی‌دهد و نـه صرفا نشانـه‌های آن مثل فساد یـا سرکوب را. هم‌مـیهنان من بـه دنبال پایـان بـه جمـهوری اسلامـی هستند نـه فقط بـه خاطر اینکه رژیمـی اقتدارگرا، فاسد و بی‌کفایت هست بلکه بـه این دلیل کـه رژیمـی هست غیر ایرانی‌ و ضد ایرانی‌.

جمـهوری اسلامـی از همان آغاز بـه دنبال ویران ایران با تبدیل آن از یک ملت بـه یک نـهضت بود. جمـهوری اسلامـی پرچم کشور را کـه چندین قرن قدمت داشت عوض کرد؛ جلوی آموزش تاریخ و ادبیـات ما را گرفت؛ از گرد هم آمدن مردم ما بر مزار قهرمانان‌شان مثل کورش کبیر و فردوسی‌ درون مناسبت‌های خاص جلوگیری کرد؛ درون نظام طبقاتی مبتنی بر آپارتاید مذهبی‌ و تی خود، هر ایرانی‌ را درون جایگاه حقوقی و اجتماعی خاصی قرار داد بـه طوری کـه زنان و اقلیت‌های مذهبی‌، شـهروندان درجه دوم و سوم یـا پایین‌تر شدند؛ و در سرزمـینی کـه به خاطر شعر و موسیقی‌اش شـهره است، هم شعر و هم موسیقی را و گاه بـه طرز وحشیـانـه‌ای سرکوب کرد.

صبر ایرانیـان بـه سر آمده‌ است. درون خیـابان‌های ایران و در شبکه‌های اجتماعی، شعار پرطرفدار «مـی‌مـیریم، مـی‌مـیریم، ایران رو بعد مـی‌گیریم» با حسی سرشار از عزم راسخ و فوریت، طنین‌انداز شده‌ است. ایرانیـان علاوه بر اینکه آزادی، عدالت و فرصت مـی‌خواهند، خواهان شکوه، افتخار و احترام به منظور کشورشان هستنند. آنـها مـی‌خواهند جایگاه شایسته خود درون جامعه جهانی‌ را باز بعد بگیرند. آنـها مـی‌خواهند بـه خاطر خدمات بزرگ علمـی و فرهنگی تمدن باستانی‌شان شناخته و تحسین شوند. آنـها هم‌چنان‌ کـه اداره کشورشان را بـه دست مـی‌گیرند و راهی درخشان بـه سوی توسعه و نوآوری مـی‌گشایند، مـی‌خواهند دوستانی نزدیک و شریکانی قابل اعتماد شناخته شوند. درون یک جمله، هم‌مـیهنانم مـی‌خواهند ایران را از جمـهوری اسلامـی بعد بگیرند.

در بهمن‌ماه گذشته، رژیم درون حالی‌ سی‌ و نـهمـین سالگردش را «جشن» گرفت کـه هیچ‌گاه که تا این اندازه نامحبوب و غرق درون بحران نبود. رژیم بـه طور هم‌زمان با چندین چالش وجودی روبرو هست که همـه آنـها را خودش بـه وجود آورده: یک اقتصاد آشفته، نابودی وسیع زیست‌محیطی‌، جدا شدن نیروهای امنیتی، تظاهرات سراسری و اعتصابات کارگری بی‌‌سابقه، و مـهمتر از همـه، جمعیتی نترس کـه به طور فزاینده درگیر فعالیت‌های روزانـه مقاومت و نافرمانی مـی‌شوند.

‌هم‌چون بسیـاری از رژیم‌های اقتدارگرا، جمـهوری اسلامـی با ترس از مردم حکومت مـی‌کند. رژیم بـه تازه‌ترین موج تظاهرات، همان پاسخی را داد کـه همـیشـه مـی‌دهد: توهین، تهدید، زندان، شکنجه و کشتن ایرانیـان بی‌گناه. رژیم همچنین درون تلاشی به منظور جلوگیری از هماهنگی‌ مردم، اینترنت و تلفن را درون تهران، کرج، قم و شـهر‌های دیگر کُند یـا قطع کرد که تا معترضان نتوانند مبارزه‌شان و پاسخ وحشیـانـه رژیم را با جهان خارج بـه اشتراک بگذارند.

من به منظور دهه‌ها از برقراری یک دموکراسی سکولار درون ایران دفاع کرده‌ام و گفته‌ام کـه مسیر رسیدن بـه این هدف، با قبول دو واقعیت بنیـادین شروع مـی‌شود: اول اینکه جمـهوری اسلامـی تهدیدی به منظور موجودیت ایران و ایرانیـان هست و دوم اینکه جمـهوری اسلامـی قابل اصلاح نیست. این مسیر بـه نافرمانی مدنی، تظاهرات عمومـی‌ و اعتصابات ملی‌ نیـاز دارد که تا به سقوط ساختاری رژیم منتهی شود. این همان چیزی هست که اکنون درون ایران دارد اتفاق مـی‌‌افتد.

بعد از سقوط رژیم، این مسیر حتما با برگزاری انتخاباتی آزاد و منصفانـه به منظور تشکیل مجلس مؤسسان دنبال شود. و در نـهایت، حتما به یک همـه‌پرسی‌ ملی‌ به منظور برقراری یک دموکراسی سکولار برسیم کـه در آن، حقوق انسانی یکایک شـهروندان تضمـین شده باشد.

مأموریت من این نیست کـه یک نقش رهبری شخصی را درون حکومت آینده بر عهده بگیرم. بلکه، به منظور بیش از ۳۹ سال گذشته، ماموریتم این بوده و است کـه برای مردم ایران، منبع امـید، صدایی به منظور اتحاد و وسیله‌ای به منظور تغییر باشم. وقتی‌ هم‌مـیهنانم بـه نقطه عطف برگزاری همـه‌پرسی‌ ملی‌ رسیدند، و وقتی‌ ایرانیـان توانستند به منظور اولین بار رهبرانی را کـه مـی‌خواهند انتخاب کنند، مأموریت من انجام شده است.

مانند انقلابیونی کـه ایـالات متحده آمریکا را بنیـان گذاشتند، رضا اوتادی درون آرزوی «زندگی‌، آزادی و جستجوی خوشبختی‌» بود. جرم او تظاهرات مسالمت‌آمـیز به منظور رسیدن بـه این آرزو‌ها بود. مانند عده بی‌شمار دیگری کـه جمـهوری اسلامـی را درون تقریبا چهار دهه گذشته بـه چالش کشیدند، رضا به منظور رسیدن بـه این آرزو‌ها جانش را از دست داد. مثال او، ماهیت اعتراضات ایران را آشکار مـی‌سازد. ایران مملو از مـیلیون‌ها رضا اوتادی است، و من مطمئنم کـه آنـها بـه زودی کشورشان را بعد خواهند گرفت و آن را دوباره خواهند ساخت.

Source: مردم ایران پیـامـی دارند: کشورمان را بعد مـی‌گیریم  – Telegraph

---

[مصاجبه با ایمان نو لاو]

نویسنده و منبع: بابک | تاریخ انتشار: Mon, 20 Aug 2018 00:23:00 +0000

---

دایره المعارف بازیگران، مصاجبه با ایمان نو لاو کارگردانان، نویسندگان و... - seyed - ۱۳۹۰/۲/۱۶عصر ۱۱:۰۱

سلام دوستان

ضمن عذرخواهی از سروان رنوی عزیز و ایران کلاسیک گرامـی از بابت جسارت ایجاد موضوع جدید درون کافه، تصمـیم دارم درون این بخش دائره المعارفی از تمامـی بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... مصاجبه با ایمان نو لاو سینمای جهان جمع آوری کنم و از کلیـه دوستانی کـه بیوگرافی و اطلاعات صرفا سینمائی درون خصوص موضوع ارائه شده دارند تقاضا دارم جهت آگاهی دیگر دوستان درون اینجا درج کنند.

کلینت ایستوود

هنرپیشـه و کارگردان

متولد 1930، سانفرانسیسکو، آمریکا. مصاجبه با ایمان نو لاو ستاره تیم بسکتبال مدرسه. بعد از عقد قرار با شرکت فیلم سازی یونیورسال اولین فیلمش را درون سال 1955 با نام "فرانسیس درون نیروی دریـایی" بازی مـیکند.. از 1956 بـه مدت هفت سال درون مجموعه های تلیویزیونی از جمله "روهاید" و "دود اسلحه" ظاهر مـیشود. درون سال 1964 با فیلم ایتالیـائی "به خاطر یک مشت دلار" اثر سرجیو لئونـه بـه شـهرت جهانی رسید. درون سال 1971 اولین فیلم خود با بازی دونالد سیگل کارگردانی کرد.
فیلم ها: مصاجبه با ایمان نو لاو بخاطر یک مشت دلار(1964) - بخاطر چند دلار بیشتر(1965) - خوب، بد، زشت(1967)
طناب اعدام(1968) - بلوف کوگان(تهران: کوگان، 1968) - قلعه عقابها(1969)
دلیجانت را رنگ کن(تهران: دلیجان خوشبختی، 1969) - دو قاطر به منظور سارا (تهران: سارا، 1970)
قهرمانان کلی(1970) - فریب خورده (تهران: بیگانـه ای کـه دوستش داریم، 1971) - هری خبیث (تهران: شکار درون شـهر، 1971)
جوکید(1972) - ثدرت مگنوم (تهران: ضریب مرگ، 1972) - تندربولت ولایت فوت (تهران: تیزتک، 1974)
تحمـیل کننده (1976) - دستکش دوئل (1977) - فرار از آلکاتراز (1978) - هرکاری ممکن هست مگر رهایی(1979)
در مقام هنرپیشـه و کارگردان:
مستی را برایم بنواز(تهران: یک بازی پلید، 1971) - آواره ی دشتهای مرتفع (1972) - مجازات درون آیگر (1975)
جوزی ولز یـاغی (1976) - برانکوییلی (1980) و...

RE: همـه سلاطین سینما - seyed - ۱۳۹۰/۲/۱۷ صبح ۰۷:۳۶

چارلز برانسون

هنرپیشـه

متولد 1922، آمریکا. اسم اصلی: چارلز بوچینسکی. سابقا کشتی گیر بوده. خطهای عمـیقا فرو افتاده درون صورت و حرکات و نحوه رفتار خشن وی، موجبات محبوبیت او را درون سینما فراهم آورد. درون ابتدای کار بیشتر درون نقش آدم های خبیث ظاهر شد ولی بـه تدریج درون نقش های دوست داشتنی تر و مثبت ظاهر شد.

فیلم های عمده: آسمان سرخ مونتانا(1951) - پت و مایک(1952) - خانـه مومـی(تهران: خانـه وحشت، 1953) - ضربه طبل(1954) - ورا کروز(1954) - جوبال(1956) - کلی مسلسل بند(1957) - نـه اینقدر کم(1960) - غرض طبل ها(1961) - مرغ دریـایی(1965) - نبرد تانکها(1965) - این ملک محکوم است(1966) - دوازده مرد خبیث(1967) - یکبار درون غرب(تهران: داستان بزرگ غرب، 1969) - تویینکی(1969) - دو مـیهن پرست(1970) - مردی کـه از باران آمد(1970) - شـهر خشن(1971) - بیگانـه ای پشت در(1971) - سرزمـین چاتو(1971) - اسبهای والدز(1972) - قاتل سنگی(تهران: مرگباران، 1973) - آقای ماژستیک(تهران: سرافراز، 1974) - فرار(تهران: تله مرگ، 1975) - اوقات دشوار(1975) - گذرگان دل شکستگان(1976) - از ظهر که تا سه(1976) - سنت آیوز(1976) - شبیخون بـه انتبه(1976) - تلفن(1977) - درشکه سفید(1979) و...

RE: همـه سلاطین سینما - seyed - ۱۳۹۰/۲/۱۷ صبح ۱۰:۴۰

الیزابت تیلور

هنرپیشـه

متولد 1932 لندن، انگلستان. والدینش آمریکائی بودند. درون سه سالگی شروع بـه آموختن درس باله مـیکند. درون طول جنگ جهانی دوم درون سن هفت سالگی  بـه کالیفرنیـا مـیروند. به منظور اولین درون سال 1942 درون فیلم "هر دقیقه یک بچه بدنیـا مـی آید" اثر هارولد یـانگ ظاهر مـیشود. درون سال 1943 نقش اصلی را درون فیلم "لاسی بـه خانـه باز مـیگردد". درون طول حیـات خود چندین بار ازدواج کرد. از جمله شوهرهایش، مایکل وایلدینگ، هنرپیشـه(1952 که تا 1957)، مایکل تاد، تهیـه کننده(1957 که تا 1958)، ادی فیشر، خواننده(1959 که تا 1964) و ریچارد برتون(1964 که تا 1974). به منظور بازی درون فیلمـهای "باترفیلد 8"(1960) و "چهی از ویریجینیـا ولف مـی ترسد"(1966) موفق بـه دریـافت اسکار بهترین بازیگر زن شد.

فیلم های عمده: لاسی بـه خانـه باز مـیگردد(1943) - جین ایر(1944) - صخره های سفید دوور(1944) - مخمل ملی(1944) - زندگی با پدر(1947) - زنان کوچک(1949) - پدر عروس(1950) - سهم کوچک پدر(1951) - مکانی درون آفتاب(1951) - آیوانـهو(1952) - راپسودی(1954) - گذرگاه فیلان(1954) - آخرین باری کـه پاریس را دیدم(1954) - غول(1956) - رینتری کانتی(1957) - گربه روی شیروانی داغ(1958) - ناگهان تابستان گذشـه(1959) - کلئوپاترا(1963) - هتل بین المللی(1963) - مرغ دریـایی(1965) - رام زن سرکش(1967) - انعکاس درون چشمان طلایی(1967) - کمدین ها(1967) - دکتر فاستوس(1968) - بوم(1968) - تشریفات پنـهانی(1968) - زی و شرکاء(تهران: زی، 1971) - همراسمـیت رها شده(1972) - دیدبان شب(تهران: راز شب، 1973) - چهارشنبه خاکستری(تهران: خاکسترهای چهارشنبه، 1974) - پرنده ابی خوشبختی(1975) - اندکی موسیقی شبانـه(1977) - آینـه شکست(1980) و...

RE: همـه سلاطین سینما - همشـهری_مـیثاق - ۱۳۹۰/۲/۱۷ صبح ۱۱:۰۱

اورسون ولز

هنرپیشـه،نویسنده،تهیّه کننده و کارگردان 

 

اورسون ولز درون پنجم ماه مـی سال 1915در ایـالت ویسکانسین آمریکا متولد شد. ولز از همان کودکی خلاق ، با هوش و جنجال آفرین بود ، با این وجود آغاز شـهرتش درون 23 سالگی بود.
در سال 1938 درون هالیوود درخشید و این درخشش بـه دنبال یک برنامـه رادیویی تکان دهنده بود کـه با اقتباس از جنگ دنیـاها  اثر اچ.جی.ولز  بـه اجرا درون آورد. ولز این برنامـه را کـه به حمله موجوداتی عجیب و ویرانگر بـه کره زمـین مـی پرداخت درون شب هالووین و در بحبوهه جنگ جهانی دوم ، بـه شیوه ای مستند بـه اجرا درون آورد و درآن شرایط روحی خاص آمریکاییـان ، مردم را بـه وحشتی توصیف ناپذیر انداخت و تاثیری شگرف بر جای گذاشت. ولز انتظار چنین تاثیری را نداشت ولی درون نتیجه آن بـه شـهرتی فراوان دست یـافت.
ولز قبل از برنامـه رادیویی معروف خود نیز درون محافل تئاتری بـه عنوان هنرپیشـه و کارگردان ، آدمـی سرشناس بود و تئاترهای موفقی را بر صحنـه بود (از جمله مکبث با طراحی دکوری زیبا ، ژولیوس سزارو...) کـه هر یک نشان از ظهور نابغه ای جوان مـی دادند. مجموعه این عوامل موجب شد که تا کمپانی RKO به منظور بستن قرارداد با او علاقه مند شود. درون این قرارداد از ولز خواسته شد که تا 6 فیلم به منظور کمپانی بسازد. بنا بود نخستین فیلم بلند این قرارداد اقتباسی از رمان دل تاریکی  نوشته جوزف کنراد باشد ، اما بـه دلیل برخی مشکلات ساختن این فیلم بـه تعویق افتاد. لذا ولز فیلم نامـه ای را کـه خود با همکاری هرمن. جی. منکیـه ویچ  نوشته بود بـه دست گرفت :همشـهری کین .

در مقام کارگردان و بازیگر: همشـهری کین(1941) - امبرسون های باشکوه(1942) - تماما حقیقت دارد(1942) - سفر بـه درون وحشت(1943) - بیگانـه(1946) - خانمـی از شانگهای(1946) - مکبث(1948) - اتللو(1952) - دن کیشوت(1955) - آقای آرکادین(1955) - تماس شیطان(1958) - محاکمـه(1962) - ناقوس های نیمـه شب(1962) - داستان جاودانی(1968) - عمق(1967-70) - طرف دیگر باد(1972( - علامت سئوال(1973) - ت مثل تقلب(1974)

در مقام بازیگر: پرنس روباهان(1949) - جادوی سیـاه(1949) - رز سیـاه(1950) - ناپلئون(1955) - موبی دیک(1956) - ریشـه های بهشت(1958) - اجبار(1959) - اوسترلیتز(1960) - شکافی درون آیینـه(1960) - مردی به منظور تمام فصول(1967) - کج 22 (1970) - واترلو(1970) - دهه ی شکفت انگیز(1971) - سفر نفرین شدگان(1977).

RE: همـه سلاطین سینما - seyed - ۱۳۹۰/۲/۱۷ عصر ۱۲:۴۷

جیمز دین

هنرپیشـه

متولد 1931 ایندیـانا، آمریکا. درون دانشگاه کالیفرنیـا بـه آموزش تئاتر مـی پردازد و پس از آن بـه برودوی راه مـی یـاید و از آنجا هم بـه هالیوود. اولین فیلمش را با نام "ملوان، برحذر" درون سال 1951 بازی مـیکند اما مـهمترین نقشش درون سال 1955 با بازی درون فیلم "شرق بهشت" شکل مـیگیرد. بعد از آن بعنوان هنرپیشـه درون تلویزیون مشغول بـه ایفای نقشـهای متفاوت مـیشود. بعد از مرگش (که بر اثر تصادف اتومبیل بوده) فیلم "داستان جیمز دین" جمع آوری مـیشود.

عمده فیلم ها: ملوان، برحذر(1951) - سرنیزه های استوار(1951) -ی مرا دیده؟(1952) - شرق بهشت(1955) - شورش بی دلیل(1955) - غول(1956) - داستان جیمز دین(1957)

RE: همـه سلاطین سینما - seyed - ۱۳۹۰/۲/۱۷ عصر ۰۲:۱۰

سوفیـا لورن

هنرپیشـه

متولد 1934 رم، ایتالیـا. اسم اصلی: سوفیـا ویلانی شیکولونـه. ابتدائا بـه شغل معلمـی و همزمان مدل عکاسی و فتورمان مشغول بوده. بعد از برخورد با کارلوپونتی و تحت راهنمایی های او، بـه حرفه سینما روی مـی آورد و سرانجام هم با وی درون سال 1957 ازدواج مـیکند. از سال 1950 شروع بـه بازی درون فیلمـهای سینما مـیکند و اولین نقش مـهم خود را درون فیلم "ایدا" 1953 بازی مـیکند.
در تعدادی فیلمـهای هالیوودی بازی داشته و در سال 1961 موفق بهب جایزه اسکار به منظور بازی درون فیلم "دو زن" مـیشود.

عمده فیلم ها: کجا مـی روی؟(1950) - بله، بله، خودشـه(1951) - علامت زورو(1951) - بردگان سفید(1952) - ایدا(1953) - چرخ فلک ناپل(1953) - دو شب با کلئوپاترا(1953) - دوران ما(1953) - آتیلا(1953) - طلای ناپل(1954) - حیف کـه خیلی حقه ای(1954) - رودخانـه(1954) - علامت ونوس(1955) - آسیـابان عشوه گر(1955) - نام و عشق و...(1955) - شانس زن بودن(1955) - غرور و (1957) - پسری روی خوک دریـایی(1957) - افسانـه گمشدگان(1957) - هوس زیر درختان نارون(1958) - خانـه قایقی(1958) - ثعلب سیـاه(1958) - کلید(1958) - آن نوع زن(1959) - جهنمـی صورتی پوش(1960) - درون ناپل شروع شد(1960) - نسیم رسوایی(1960) - زن مـیلیونر(1961) - ال سید(1961) - دو زن(1961) - خانم بی حیـا(تهران: مادام، 1961) - بوکاچو 70(1962) - پنج مایل بـه نیمـه شب(1962) - گوشـه گیران آلتونا(1962) - دیروز، امروز، فردا(1964) - سقوط امپراطوری رم(1964) - ازدواج بـه طریقه ایتالیـائی(1964) - خانم ال(1965) - عملیـات کراسبو(1965) - جودیت(1965) - آرابسک(1966) - کنتسی از هنگ کنگ(1967) - یکی بود یکی نبود(1967) - این ارواح(1967) - گل آفتابگردان(1969) - همسر کشیش(1970) - مورتادلا(1971) - سفید(1971) - مردی از لامانچا(1972) - سفر(1973) - رای(1974) - برخورد کوتاه(1975) - گذرگاه کاساندرا(1976) - یک روز بخصوص(1977) - آنجلا(1978) - هدف برنجی(1978) - انتقام(1979) - قدرت آتش(1979) و...

RE: همـه سلاطین سینما - seyed - ۱۳۹۰/۲/۱۸ عصر ۰۸:۲۳

راک هادسن

هنرپیشـه

متولد 1925 ایلی نویز، آمریکا. اسم اصلی: روی شیرر فیتز جرالد جونیور. درون سال 1948 قراردادی به منظور همکاری با رائول والش و سپس درون سال 1949 با کمپانی یونیور سال منعقد کرد. از سال 1971 که تا 1976 درون مجموعه تلویزیونی "مک مـیلان و همسر" بـه ایفای نقش پرداخت.

فیلم های عمده: اسکادران جنگنده(1948) - خیـابان یکطرفه(1950) - وینچستر 73(1950) - مرد آهنین(1951) - خم رودخانـه(1952) - نسل بی قانون(1952) - افق های غرب(1952) - سمـینول(1953) - شیـاطین دریـا(1953) - خشم اسلحه(1953) - تازا، پسر کوچیز(1954) - وسوسه باشکوه(1954) - کاپیتن لایت فوت(1955) - غول(1956) - هرگز خداحافظی مکن(1956) - برباد نوشته(1956) - سرود نبرد(1957) - وداع با اسلحه(1957) - فرشتگان آلوده(1957) - این زمـین مال منست(1959) - صحبت بالش(تهران: مشکل اتاق خواب، 1959) - آخرین غروب(1961) - سپتامبر بیـا(1961) - عاشق باز گرد(1961) - جاده مارپیچ(1962) - به منظور من گل نفرست(1964) - ورزش محبوب مردها؟(1964) - یک لطف بخصوص(1965) - چشم بسته(1965) - دومـی ها(1966) - ایستگاه قطبی زبرا(1968) - لیلی عزیز(1970) - لانـه زنبور(1970) - صف خوشگل ها(1971) - برخورد نـهایی(1973) - بهمن(1978) - خاطرات مریخی(1979) - آینـه شکست(1980) و...

RE: همـه سلاطین سینما - FONDA - ۱۳۹۰/۲/۱۸ عصر ۱۰:۱۰

جیمز استوارت

جیمز مـیتلند "جیمـی" استوارت ( 20 مـی 1908- 2 جولای 1997)  هنرپیشـه سرشناس سینما و تئاتر آمریکایی کـه بیشتر شـهرتش را بـه خاطر صدای برجسته و چهره ی کاملا عادی اش داشت. درون طی 58 سال حضورش درون سینما درون تعداد زیـادی از فیلم های کلاسیک مشـهور نقش آفرینی کرد و 5 بار نامزد دریـافت جایزه اسکار شد و در سال 1940 و برای بازی درون فیلم داستان فیلادلفیـا این جایزه را دریـافت کرد. از فیلم های بـه یـاد ماندنی او مـیتوان به  "آقای اسمـیت بـه واشنگتون مـی رود" ، "زندگی شگفت انگیزی است" ، "سرگیجه"  و "پنجره پشتی"   اشاره کرد.

او همچنین دارای یک سابقه ی برجسته نظامـی هست و کهنـه سرباز جنگ جهانی دوم  جنگ ویتنام بود.

 در سال 1999 نام او توسط موسسه فیلم آمریکا درون رده سوم برترین هنرپیشگان مرد تاریخ سینما قرار گرفت.

 فیلم شناسی : نمـی توانی آن را با خودت ببری ( 1938)  آقای اسمـیت بـه واشنگتون مـی رود (1939) داستان فیلادلفیـا (1940)  زندگی شگفت انگیزی هست (1946)  طناب (1948)  خم رودخانـه (1952) پنجره پشتی (1954)  مردی از  لارامـی (1955) مردی کـه زیـاد مـیدانست (1955) سرگیجه (1957)  تشریح یک قتل (1959)  مردی کـه لیبرتی والانس را کشت (1962) چگونـه غرب تسخیر شد (1962)  تیر انداز (1971) فرودگاه 77 (1977)  خواب ابدی (1978)

RE: دایره المعارف بازیگران - منصور - ۱۳۹۰/۲/۱۹ عصر ۱۲:۴۳

با تشکر از سید عزیز و سایر دوستان از ایجاد این تاپیک... چند نکته

1 - بهتر هست صرفا بـه سال تولد و مرگ و محل تولد و ... + فیلمـها اکتفا نگردد و حداکثر درون 5 خط مـهمترین اتفاقات دوران زندگی این افراد (که بنظرم جذابترین بخش آن خواهد بود) قید گردد... مثلا درون مورد ریچارد برتن : بازیگری کـه صدای خوبی داشت ، ات الکلی زیـاد مـی نوشید، مدتی با الیزابت تیلور گذراند و ... (بسیـار تیتروار اما مـهم)

2 - بهتر هست ادمـین محترم سایت یک پست بـه اول این تاپیک اضافه کند و در آن نام بازیگران بشکل لینک قید گردد بطوری کـه هرروی هر نام کـه مورد نظر اوست کلیک کرد دقیقا بـه صفحه و نام آن بازیگر ارجاع داده شود. بدیـهی هست این پست حتما همواره آپدیت شود.

3 - از دو عبرای بازیگر استفاده شود. یک عمربوط بـه شخصیت اصلی خود وی (عرسمـی) و دوم عوی درون یکی از فیلمـهای مشـهورش. بهتر هست همـه عکسها بـه یک اندازه تنظیم شوند و عکسی بزرگتر از دیگری نباشد.

4 - نظرات دوستان درخصوص بازیگران به  تاپیکی جانبی (مثلا با عنوان مسائل جانبی تاپیک دایره المعارف بازیگران) منتقل شود و خود دایره المعارف صرفا شامل بیوگرافیـها و مشخصات باشد

5 - بدون شک جوائز بین المللی، بزرگترین دستاوردهای یک بازیگر درون زندگیست (جدای از محبوبیت و شـهرت وی). شمردن تعداد جوائز (مثلا : نامزد 4 و برنده دو جایزه اسکار و برنده جایزه گلدن گلاب و ...) بر اصالت و کیفیت تاپیک اضافه خواهد کرد.

RE: دایره المعارف بازیگران - FONDA - ۱۳۹۰/۲/۱۹ عصر ۱۰:۰۸

هنری فوندا

هنری جینز فوندا (16 مـی 1905 – 12 اوت 1982) هنر پیشـه ی سرشناس سینما و تلویزیون و تئاتر آمریکایی کـه بیشتر بـه خاطر نقش هایش بـه عنوان افراد ایدئالیست و بی ریـا مشـهور بود. نوع بازیگری معمولی و طبیعی فوندا سال هاست کـه با معروفیت سبک متود پشت سر گذاشته شده است. او پدرسالار خانواده ای از هنرپیشگان معروف است  : پسرش پیتر فوندا ، ش جین فوندا و نوه هایش بریجت فوندا و تروی گریتی.  فوندا درون طی حضور 47 ساله اش درون عرصه سینما درون کلاسیک هایی همچون خوشـه های خشم ،  12  مرد خشمگین ، کلمنتاین عزیزم و روزی روزگاری درون غرب نقش آفرینی کرده است.

در سال 1968 سرجیو لئونـه با ایجاد انقلابی درون سبک بازی فوندا کلیشـه همـیشگی او کـه بازی درون نقش "آدم خوب ها" بود را شکست  و نقش یک قاتل شیطان صفت را درون فیلم روزی روزگاری درون غرب بـه او داد کـه به عنوان یکی از بـه یـاد ماندنی ترین شخصیت های منفی سینما شناخته مـیشود.

فوندا درون سال 1982 و در سن  76 سالگی بـه خاطر بازی درون فیلم "در برکه طلایی" جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را دریـافت کرد کـه از این حیث بـه عنوان کهن سال ترین برنده جایزه اسکار شناخته مـیشود.  قبل از آن و در سال 1980 نیز یک جایزه اسکار افتخاری دریـافت کرده بود.

موئسسه فیلم آمریکا درون سال 1999 نام او را درون رده ششم برترین هنرپیشگان مرد تاریخ سینما قرار داد.

 فیلم شناسی :  جزبل ( 1938) جسی جیمز (1939)  آقای لینکلن جوان (1939)  طبل‌ها با چرخش پا (1939) خوشـه های خشم (1940) خانم ایو (1941)  حادثه درون آبو (1943)  کلمنتاین عزیزم (1946)  قلعه آپاچی (1948)  آقای رابرتز (1948)  جنگ و صلح (1956)  مرد (1956)  12 مرد خشمگین (1957)  وارلاک (1959)  طولانی ترین روز (1962)  چگونـه غرب تسخیر شد (1962) با خرابی امن (1964)  تهاجم آردن (1965)  روزی روزگاری درون غرب (1968)  درون برکه طلایی (1981)    

.

 

RE: دایره المعارف بازیگران - FONDA - ۱۳۹۰/۲/۲۰ عصر ۰۱:۰۵

گری کوپر 

فرانک جیمز "گری" کوپر (7 مـی 1901 – 13 مـی 1961) هنرپیشـه سرشناس آمریکایی بود. او بیشتر بـه خاطر سبک بازی آرام و خموشش و شخصیت رواقی ، فرد گرا ، کم احساس و بعضا  سرسختش معروف بود کـه مناسب بسیـاری از فیلم های وسترنش بود. او از سال 1925 که تا سال 1961 و تا مدتی کوتاه قبل از مرگش درون بیش از صد فیلم نقش آفرینی کرد.

کوپر 5 بار نامزد دریـافت جایزه اسکار شد و دو بار این جایزه را به منظور فیلم های گروهبان یوریمروز از آن خود کرد. او همچنین درون سال 1961 برنده جایزه اسکار افتخاری شد کـه به دلیل بیماری جیمز استوارت این جایزه را بـه نیـابت از او دریـافت کرد. یک ماه بعد گری کوپر درون 13 مـی 1961 شش روز بعد از تولد 60 سالگی اش درگذشت.

موسسه فیلم آمریکا  کوپر را درون رده یـازدهم برترین هنرپیشگان مرد تمام دوران قرار داد.

فیلم شناسی : بال ها (1927)  مراکش (1930) وداع با اسلحه (1932)  امروز زندگی مـیکنیم (1933) آقای دیدز بـه شـهر مـی رود (1936) دشت نشین (1936)  اهل غرب آمریکا (1940) گروهبان یورک (1941) جان دو را ملاقات کن (1941) گلوله آتش (1941) غرور یـانکی ها (1942) زنگها به منظور که بـه صدا درون مـی آیند؟ (1943) فتح نشده (1947) سرچشمـه (1949) برگ روشن (1950)  نیمروز (1952)  ورا کروز (1954) عشق درون بعد از ظهر (1957) مردی از غرب (1958) درخت اعدام (1958)

RE: دایره المعارف بازیگران - seyed - ۱۳۹۰/۲/۲۰ عصر ۰۲:۲۴

ارسلا اندرس

هنرپیشـه

متولد 1936 برن، سوئیس و از والدین آلمانی. درون 16 سالگی به منظور تعطیلات بـه رم مـیروند و این سفر آغازی شد به منظور حضور وی درون سینما. از سال 1953 درون تعدادی از فیلم های ایتالیـائی بازی مـیکند. از سال 1957 که تا 1966 همسر جان دیرک (هنرپیشـه) شد و در فیلمـی بـه کارگردانی او بنام "یکبار قبل از آنکه بمـیرم(1967) بازی کرد. بعد از آن با ژان پل بلموندو آشنا شد.

فیلم های عمده: ماجراهای جاکومو کازانووا(1954) - دکتر نو(1962) - تفریح درون آکاپولکا(1963) - چهار نفر به منظور تگزاس(1963) - دهمـین قربانی(1964) - آن زن(تهران: ملکه مرموز، 1965) - تازه چه خبر گربه کوچولو؟(1965) - دردسرهای یک چینی درون چین(1965) - ماآبی(1966) - کازینو رویـال(1967) - خانمـهای شیرین(1967) - ستاره جنوب(1969) - جمعه کامل(1970) - آفتاب سرخ(1971) - آخرین فرصت(1973) - اسلحه پر(1974) - قطار سریع السیر آفریقا(1975) - پرستار(1976) - اسکاراموش(1976) - کازانووا و همراهان(1978) - برخورد تایتان ها(1979)

RE: دایره المعارف بازیگران - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۲/۲۰ عصر ۰۳:۴۷

آدل ژارگنز  Adele Jergens

خواننده ، نده و بازیگر سینما و تلویزیون

 

متولد 1917 نیویورک – مرگ 2002 کالیفرنیـا. درون سال 1936 مقام اول مسابقات ملکه زیبایی نیویورک را بدست آورد. درون اوایل دهه 40 بـه گروه The Rockettes (کمپانی معروفی درون منـهتن نیویورک) پیوست. درون سال 1944 بعد از چند سال کار بـه عنوان مدل و خواننده کُر ، با عقد قراردادی با استودیو کلمبیـا بـه دنیـای هنرپیشگی روی آورد.

در سال  1948 با مریلین مونرو درون فیلم ان گروه کُر  همبازی شد و در حالیکه فقط 9 سال از مریلین بزرگتر بود ، نقش مادرش را ایفا کرد!

 

در سال 1950 درون نقش یک نده مرموز ، درون فیلم سرقت ماشین زره پوش (ریچارد فلیشر) ظاهر شد. درون همان سال درون فیلمـی از آنتونی مان با نام کنار خیـابان Side Street ، نقشی فرعی را بر عهده گرفت.

فیلمـهای شاخص :

تبلیغات ، پیکان سیـاه ، درون منـهتن – 1944 ؛ دوباره باهم ، هزار و یک شب ، فرشته سقوط کرده ، او بله نخواهد گفت ، امشب و هر شب ، بازار ایـالتی – 1945 ؛ The Corpse Came C.O.D ، وقتی کـه ی زیباست ، زیرِ زمـین – 1947 ؛ شاهزاده دزدان ، من دردسر را دوست دارم ، زنی از طنجه ، گذشته تاریک – 1948 ؛ کمـی فرانسوی ، خاطرات روزانـه دکتر جنایتکار ، یـاغی ها – 1949 ؛ The Traveling Saleswoman ، دینامـیت بلوند ، همـه بند ، مواظب موبوره باش ، برپرتگاه ، صدای خشم – 1950 ؛ شوگر فوت ، آبوت و کاستلو مرد نامرئی را ملاقات مـی کنند – 1951 ؛ی مرا دوست دارد – 1952 ؛ اُوِرلند پاسیفیک ، داستان مـیامـی ، تعقیب بزرگ – 1954 ؛ بانوی غریبه درون شـهر ، گنج غیر قانونی ، روزی کـه دنیـا بـه پایـان رسید – 1955 ؛ ان درون زندان ، های فراری - 1956

RE: دایره المعارف بازیگران - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۲/۲۰ عصر ۰۵:۴۷

آدولف مانجو  Adolphe Menjou

 

هنرپیشـه

نام کامل : آدولف جان مانجو Adolphe Jean Menjou . متولد 1890 پنسیلوانیـا – مرگ 1963 کالیفرنیـا

هنرپیشـه شیک پوش دوران صامت و ناطق سینما. از فیلمـهای معروفش مـیتوان بـه سه تفنگدار-1921 ، شیخ– 1921 با بازی رودولف والنتینو ، زنی از پاریس-1923 ، مراکش-1930 (با بازی مارلنـه دیتریش) و ستاره ای متولد مـی شود-1937 اشاره کرد. وی یکبار هم درون سال 1931 بـه خاطر بازی درون فیلم سرمقاله The Front Page ، نامزد دریـافت جایزه اسکار شده بود.

در طی جنگ جهانی اول با درجۀ سروانی درون قسمت بیمارستان صحرایی مشغول بـه خدمت بود. درون دوران مک کارتیسم با کمـیته فعالیتهای ضد آمریکایی به منظور یـافتن کمونیست های داخل هالیوود همکاری داشت کـه همـین امر موجب کشمکش بین او و کاترین هپبورن (که از مخالفان سرسخت برنامـه مک کارتی بود) شد. بـه طوریکه گفته شده هست که درون طی فیلمبرداری فیلم State of the Union که ایندو باهم همبازی بودند ، بـه جز سر صحنـه فیلمبرداری هیچ صحبتی باهم نمـی د!

یکی از نقشـهای شاخص او کـه ما بیشتر با آن آشنا هستیم ، بازی درون نقش ژنرال فرصت طلب فرانسوی –برولار- درون فیلم راههای افتخار-1957 هست که جزو آخرین کارهای او نیز محسوب مـیشد.

 

فیلمـهای شاخص وی عبارتند از :

بهشت ممنوعه – 1924 ؛ مصایب شیطان – 1926 ؛ جنتلمنی درون پاریس – 1927 ؛ زندگی خصوصی او  - 1928 ؛ آقای پارکز اسرار آمـیز – 1930 ؛ دوستان و معشوقها (با لارنس اولیویـه) ، ممنوع  (با باربارا استانویک) وداع با اسلحه (با گاری کوپر) – 1932 ؛ شکوه سپیده (با کاترین هپبورن) ، راه شیری – 1933 ؛ صد مرد و یک ، The Stage Door (با کاترین هپبورن و جینجر راجرز) - 1937؛ گلدن بوی (با باربارا استانویک) ، خانـه دار– 1939 ؛ ضربان قلب – 1946 ؛ دوره گردها – 1947 ؛ To Please A Lady (با کلارک گیبل و باربارا استانویک) - 1950؛ تک تیرانداز - 1952

RE: دایره المعارف بازیگران - FONDA - ۱۳۹۰/۲/۲۰ عصر ۰۶:۱۶

تایرون پاور 

تایرون ادموند پاور جونیور (5 مـی 1914 – 15 نوامبر 1958)  هنرپیشـه سینما و تئاتر آمریکایی  بود کـه از دهه 1930 که تا 1950 درون فیلم های بسیـاری و بیشتر درون نقش قهرمان های پر زرق و برق یـا شخصیت اول های رمانتیک درون فیلم هایی همچون "ماسک زورو" ، "خون و شن" ، "قوی سیـاه" ، "شاهزاده روباه ها" ، " رز سیـاه"  و "کاپیتان کاستیل"  نقش آفرینی کرده بود.

علارغم خوش منظری تارینتی اش کـه در فیلم های اولیـه او را تبدیل بـه یک بت کرده بود , پاور درون نقش های متفاوت زیـادی بازی کرده بود. از فیلم نوآر گرفته که تا رمانتیک کمدی .  درون دهه 1950 او بازی درون فیلم های سینمایی خود را کاهش داد که تا زمان بیشتری را صرف تئاتر کند.

پاور درون سال 1958 و در سن 44 سالگی بر اثر سکته قلبی درون گذشت.

فیلم شناسی :  لوید لندن (1963)  یخ نازک (1937) درون شیکاکر (1937) جسی جیمز (1939)  جانی آپولو (1940) ماسک زورو (1940)  خون و شن (1941)  قوی سیـاه (1942)  کوچه کابوس (1947)  کاپیتان کاستیل (1947)  بخت ایرلندی (1948) شاهزاده روباه ها (1949)  رز سیـاه (1950)

RE: دایره المعارف بازیگران - seyed - ۱۳۹۰/۲/۲۰ عصر ۱۰:۵۶

لورن باکال

هنرپیشـه

متولد 1924 نیویورک، آمریکا. اسم اصلی: بتی جون پرسک. درون 1941 درون اکادمـی هنرهای نمایشی آمریکا آموزش مـی بیند. درون 1942 مانکن بوده و همزمان درون رادیو مشغول بـه کار مـی شود. اولین بار درون یک تئاتر نیویورکی بـه ایفای نقش مـی پردازد. اولین فیلمش (داشتن و نداشتن) را درون سال 1945 بازی مـیکند. درون سالهای 1955 و 1956 و 1970 درون تلویزیون بـه ایفای نقش مشغول مـیشود. درون 1970 نسخه موزیکال "همـه چیز درباره ایو" را درون برودوی بازی مـیکند. از سال 1945 که تا 1957 همسر همفری بوگارت و پس از آن از سال 1961 که تا 1969 همسر جیسون روباردز جونیور بود.

فیلم های عمده: داشتن و نداشتن(1945) - مامور مخفی(1945) - خواب بزرگ(1946) - گذرگاه تاریک(1947) - کی لارگو(1948) - مرد جوانی با شیپور(1950) - برگ درخشان(1950) - چگونـه مـیتوان با یک مـیلیونر ازدواج کرد(1953) - راه خونین(1955) - تار عنکبوت(1955) - نوشته بر باد(1956) - زن طراح(تهران: چرا بله گفتم، 1957) - معالجه با شوک(1963) - س**و تنـها(1964) - هارپر(تهران: هدف متحرک، 1966) - قتل درون قطار سریع السیر شرق(1974) - تیرانداز(1976)

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۲/۲۱ صبح ۰۶:۴۲

آلیس برادی  Alice Brady

 

هنرپیشـه

نام اصلی: مری رز برادی . تولد 1892 نیویورک – مرگ 1939 نیویورک . از سنین نوجوانی علاقه زیـادی بـه هنرپیشگی داشت. به منظور اولین بار درون سن 14 سالگی روی صحنـه رفت و در 18 سالگی به منظور اولین بار پای بـه صحنـه نمایش برادوی گذاشت. پدرش تهیـه کننده فیلم و تئاتر بود و آلیس بیشتر درون فیلمـهای او ظاهر مـیشد. از سال 1913 بـه مدت 10 سال ، درون 53 فیلم ظاهر شد. درون آن زمان مرکز صنعت فیلمسازی ، درون نیویورک بود. درون سال 1919 وی با هنرپیشـه ای بـه نام جیمز کرین ازدواج کرد کـه این ازدواج فقط 3 سال دوام داشت. درون این سه سال ایندو باهم درون 3 فیلم صامت ظاهر شدند: شب عروسی او-1919 ، گنـهکاران-1920 و فانوسی تاریک-1920 . از سال 1923 بـه مدت 10 سال ، درون هیچ فیلمـی بازی نکرد و فقط روی صحنـه نمایش ظاهر مـیشد. درون سال 1933 بـه هالیوود و استودیو متروگلدوین مایر رفت و اولین فیلم ناطق خود با عنوان When Ladies Meet را به منظور این استودیو بازی کرد. درون سال 1936 درون فیلم مرد من ، گادفری درون نقش مادر دمدمـی مزاج کارول لومبارد ظاهر گشت کـه به خاطر این نقش ، نامزد دریـافت اسکار بهترین بازیگر زن نقش مکمل گردید.در سال 1937 بـه خاطر بازی درون فیلم در شیکاگوی قدیم برندۀ تندیس اسکار بهترین بازیگر زن نقش مکمل شد.

 ... درون شیکاگوی قدیم (با تیرون پاور)

  آخرین فیلم شاخص او ، آقای لینکلن جوان-1939 بود.کمـی بعد وی بـه دلیل ابتلا بـه سرطان از دنیـا رفت.

فیلمـهای شاخص:

As Ye Sow – 1914 ؛ رئیس – 1915 ؛  - Bought and Paid For1916 ؛ Betsy Ross – 1917 ؛ زیبایی به منظور فروش ، مادر صحنـه – 1933 ؛ The Gay Divorcee – 1934 ؛ جویندگان طلای 1935 ، Let'em Have It – 1935 ؛ سه باهوش ، برو بـه غرب،مرد جوان! – 1936 ؛ صد مرد و یک – 1937 ؛ زِنوبیـا - 1939

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۲/۲۱ عصر ۰۶:۱۳

آل جولسون   Al Jolson

 

هنرپیشـه کمدین و آوازخوان

 

نام اصلی: آسا یولسون Asa Yoelson . تولد 1886 لیتوانی – مرگ 1950 سان فرانسیسکو آمریکا

آل جولسون از اولین سوپراستارهای دنیـای سرگرمـی محسوب مـی شود ؛ مدتها قبل از اینکه حتی واژه سوپراستار درون سینما باب شود! او درون دهه 1920 بـه مدت یک دهه ، بزرگترین سرگرمـی ساز ایـالات متحده بـه شمار مـی آمد.

وی درون لیتوانی کـه در آن زمان بخشی از خاک امپراتوری روسیـه بـه شمار مـی آمد متولد شد و در سن 5 سالگی همراه با والدین یـهودی خود بـه آمریکا مـهاجرت کرد. او کار خود را از سیرک ها و نمایش های کمدی عامـیانـه و واریته های نمایشی آغاز کرد و در مدت کمـی تبدیل بـه سوپراستار شد. از مشخصه های کاری او روی صحنـه نمایش ، سیـاه چهره همانند سیـاهان و استفاده از سوت های ملودیک شبیـه آواز پرندگان (همان سوت بلبلی خودمان!) به منظور شیرینکاری یـا فاصله گذاری درون ترانـه هایش بود.

او سبک جدیدی از آواز خوانی پاپ درون سینما بـه نام خودش ثبت کرد . شاید معروفیت او را درون ژانرهایی همچون پاپ ، جاز ، رگتایم و ...  تنـها بتوان با معروفیت الویس پریسلی درون راک اند رول مقایسه کرد. اکثر هنرپیشـه-خواننده های بعدی مثل بینگ کرازبی،جودی گارلند،جری لوئیس و باب دیلن تحت تاثیر کارهای او قرار داشتند. تنـها یکی از کارهای او درون آمریکا (Sonny Boy) ، بیش از ده مـیلیون کپی فروش داشت.

امروز ، اکثر ما او را با نقشی کـه در اولین فیلم تمام ناطق سینما –خواننده جاز-1927- ایفا کرد مـی شناسیم. درون صورتی کـه بعد از این فیلم نیز، او درون یک سری فیلم های موزیکال موفق درون سینما حضور بهم رسانید.

 ... با مائه کلارک درون خواننده جاز

فعالیتهای بشردوستانـه او نیز زبانزد بود.در طی جنگ حهانی دوم و جنگ کره ، او تمام انرژی و وقت و سرمایـه خود را وقف فعالیتهای نوعدوستانـه کرده بود.

در سال 1946 فیلم-زندگینامـه او با نام جولسون دوباره آواز مـی خواند ساخته شد کـه در آن لری پارکز درون نقش وی ظاهر گشت و ترانـه های او را (با صدای اصلی آل)خوانی کرد. این فیلم درون سه رشته نامزد اسکار شد.

سخن درباره آل جولسون زیـاد هست که مجال بیشتری را مـی طلبد. او نابغه عصر خود بود.

فیلم ها:

خواننده جاز – 1927 ؛ احمق آوازخوان – 1928 ؛ Sonny Boy ، آن را با آواز بگو ، شبهای نیویورک – 1929 ؛ Mammy ، نمایش درون هالیوود ، پسر بزرگ – 1930 ؛ الله اکبر! من یـه ام Hallelujah I'm a Bum -1933 ؛ Wonder Bar – 1934 ؛ Go Into Your Dance – 1935 ؛ کودک آوازخوان – 1936 ؛ گل سرخ مـیدان واشنگتن ، رودخانۀ سوئینی ، Hollywood Cavalcade – 1939 ؛ Rhapsody in Blue – 1945 ؛ داستان جولسون(صدا) – 1946 ؛ آه ای عروسک زیبا (صدا) - 1949

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - FONDA - ۱۳۹۰/۲/۲۱ عصر ۰۷:۴۰

کری گرانت

آرچیبالد الکساندر لیچ (18 ژانویـه 1904 – 29 نوامبر 1986) با نام هنری کری گرانت ، بازیگر سرشناس انگلیسی بود. با لهجه ای نمایـان اما نـه چندان مناسب ، او  نمونـه ای بارز از یک هنرپیشـه نقش اول بود :  خوش چهره ، با جذبه ، گیرا و جذاب.

او از طرف موسسه فیلم آمریکا بـه عنوان دومـین بازیگر برتر تاریخ سینما انتخاب شد.  در طی 34 سال فعالیت هنری  2 بار نامزد دریـافت جایزه اسکار و 5 بار نامزد دریـافت جایزه گلدن گلوب شد اما بـه هیچکدام دست نیـافت که تا اینکه درون چهل و دومـین مراسم اسکار با یک جایزه اسکار افتخاری گرامـی داشته شد با این عنوان :  " به منظور سلطه بی مانندش بر هنر بازیگری و با احترام کامل بـه تمام هم قطارانش."

لازم بـه ذکر هست که او نام کری گرانت را بـه این دلیل به منظور خودش انتخاب کرد کـه خوش یمن بودن دو حرف "C" و "G" قبلا با "کلارک گیبل" و "گری کوپر" دو که تا از بزرگترین سوپر استار های آن زمان اثبات شده بود.

فیلم شناسی : درون حق او بد کرد (1933) دائم الخمر (1937) حقیقت مـهیب (1937) بزرگ بچه (1938)  گونگادین (1939) تنـها فرشته ها بال دارند (1939)   داستان فیلادلفیـا (1940)  سوء ظن (1941)  شایعه درون شـهر (1942)  آرسنيك و تور كهنـه (1944)  بدنام (1946)  آقای بلندینگز خانـه رویـاهایش را مـی سازد (1948) گرفتن یک دزد (1955) عشقبازی بـه یـادماندنی (1957) شمال از شمال غربی (1959)  معما (1963)

.... با اینگرید برگمن درون بدنام

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۲/۲۳ صبح ۱۲:۰۷

آلیس فی   Alice Faye

هنرپیشـه و آوازخوان

 

نام اصلی: آلیس جین لپرت Alice Jean Leppert . متولد 1915 نیویورک – مرگ 1998 کالیفرنیـا

یکی از معروفترین و پولسازترین هنرپیشـه-آوازخوانـهای سینما درون دهه سی. او حضور درون صحنۀ نمایش را با آوازخوانی به  عنوان خوانندۀ کُر آغاز کرد. سپس بـه برادوی رفت و در همـین زمان بود کـه نام هنری خود را برگزید.

در سال 1935 ، استودیو فاکس با استودیو قرن بیستم ادغام شد و کمپانی معظم فاقرن بیستم را تشکیل داد. آلیس فی بـه این کمپانی جدیدالتاسیس پیوست کـه در آن زمان ریـاستش بر عهده داریل اف زانوک بود. زانوک بـه فی پر و بال داد و او را درون فیلمـهایی همچون درون شیکاگوی قدیم ،  Alexander's Ragtime Band و گل سرخ مـیدان واشنگتن بـه بازی گرفت. طی پنج سال از 35 که تا 40 ،اوج درخشش آلیس فی بود. او ملکۀ بی چون و چرای فیلمـهای موزیکال هالیوود محسوب مـیشد.

به عقیدۀ منتقدین ، او بهترین بازیش را درون فیلم درون شیکاگوی قدیم ارائه داد. درون این فیلم تایرون پاور و دون آمچی نیز حضور داشتند. درون سال 1939 ، او یکی از ده هنرپیشـه برتر هالیوود لقب گرفت. بدلیل شـهرت و محبوبیت روزافزون او ، کمپانی فاقرن  بیستم درون بسیـاری از فیلمـهای خود از او استفاده کرد و هیچکدام از این فیلمـها درون گیشـه شکست نخوردند. درون سال 1940 فی درون یکی از بیـادماندنی ترین نقشـهای سینماییش ظاهر شد : لیلیـان راسل. او این فیلم را فیلم مورد علاقۀ خود مـی داند. او همچنین بدلیل حالت و فرم مادرانـه اش ، درون چندین فیلم نقش مادر شرلی تمپل را بر عهده داشت.

 ...Alexander's Ragtime Band

ازدواج: با تونی مارتین 1937- جدایی 1940 . با فیل هریس (هنرپیشـه کمدی ) 1941- که تا زمان مرگ هریس

فیلمـها:

هر شب ساعت 8 ، موسیقی جادوست – 1935 ؛ پادشاه برسک ، فقیر، پولدار ، بخوان کوچولو!بخوان ، مسافر قاچاق – 1936 ؛ نمـی تونی چیزی داشته باشی ، درون خیـابان ، بیدار شو و زندگی کن ، تو عزیز دلمـی – 1937 ؛ سالی،ایرن و مری ، Alexander's Ragtime Band – 1938 ؛ Tail Spin ، سنگر ، گل سرخ مـیدان واشنگتن ، Hollywood Calvacade – 1939 ؛ نیویورک قدیمـی کوچک ، لیلیـان راسل ، Tin Pin Alley ، تعطیلات درون هاوانا – 1941 ؛ سلام فریسکو!سلام ، The Gang Is All Here – 1942 ؛ Four Jills In A Jeep – 1944 ؛ فرشته سقوط کرده – 1945 ؛ State Fair – 1963 ؛ وان تون تون سگی کـه هالیوود را نجات داد - 1976

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - FONDA - ۱۳۹۰/۲/۲۴ عصر ۰۹:۱۳

کلارک گیبل

ویلیـام کلارک گیبل ( 1 فوریـه 1901 – 16 نوامبر 1960)  هنرپیشـه سرشناس آمریکایی بود.  او معروف بود بـه "سلطان هالیوود".

مشـهور ترین نقش گیبل "رت باتلر" درون فیلم حماسی برباد رفته بود کـه در کنار "ویوین لی" بـه ایفای نقش پرداخت. این نقش آفرینی سومـین نامزدی دریـافت جایزه اسکار را به منظور او بـه ارمغان داشت و سرانجام به منظور بازی درون فلیم "در یک شب اتفاق افتاد" او این جایزه را بدست آورد. او همچنین به منظور بازی درون فیلم  "شورش درون کشتی بونتی" بار دیگر نامزد دریـافت این جایزه شد.

نقش آفرینی های بعدی او درون فیلم "فرار خاموش ، فرار عميق"  و  آخرین فیلمش "ناجور ها" بودند کـه در آن با مریلین مونرو همبازی شد و این فیلم همچنین آخرین حضور مونرو درون پرده سینما را بـه همراه داشت.

در طی فعالیت بازیگری اش او با بسیـاری از بهترین بازیگر های زن آن زمان ظاهر شد. "جوآن کرافورد" کـه بازیگر محوب خود گیبل بود هشت بار با او همبازی شد. "مـیرنا لوی" هفت بار با او بود و "جین هارلو" هم درون شش اثر با او جفت شد.  او همچنین با "لانا ترنر" درون چهار و با "نورما شیرر" درون سه فیلم بازی کرد.

گیبل اغلب بـه عنوان بزرگترین سوپراستار درون نیمـه های دهه 30 شناخته مـیشد و پس از "شرلی تمپل" بزرگترین ستاره باآفیس بود.

موسسه فیلم آمریکا درون سال 1999 نام کلارک گیبل را درون رده هفتم برترین هنرپیشگان مرد تاریخ سینما قرار داد.

 

فیلم شناسی :  پرستار شب (1931)  یک روح آزاد (1931) صحرای مصور (1931)  بانوی (1933) ملودرام منـهتن (1934) درون یک شب اتفاق افتاد (1934) شورش درون کشتی بونتی (1935)  سان فرانسیسکو (1936)  برباد رفته (1939)  محموله عجیب (1940) دوره گرد ها (1947)  عزم فرمان (1948)  موگامبو (1953) مردان قدبلند (1955) آدم فرصت طلب (1955)  دسته فرشته ها (1957) فرار خاموش ، فرار عميق (1958) ناجور ها (1961)

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۲/۲۵ صبح ۰۶:۰۰

آل پاچینو  Al Pacino

هنرپیشـه-کارگردان و تهیـه کننده

نام اصلی: آلفرد جیمز پاچینو Alfred James Pacino

متولد : 1940 – نیویورک

 

از معدود بازماندگان نسل غولهای سینما و یکی از بهترین بازیگران تمام ادوار سینما. درون کودکی پدر و مادرش از هم جدا شدند و او زیر دست مادربزرگ و مادرش بزرگ شد. وی نیز همانند اکثر بازیگران سینما ، کارش را از صحنـه های نمایش آغاز کرد. وی هنر بازیگری را درون استودیو هربرت برگهوف و اکتورز استودیو ، و در مکتب بازیگری لی استراسبرگ فرا گرفت.

 شروع اوج گیری او درون سینما با فیلم پدرخوانده (1972) بود کـه برای اولین بار او را نامزد دریـافت اسکار کرد. (برای این فیلم فقط 40000 دلار دستمزد گرفت) سپس نقش پلیسی ضد فساد و رشوه خوار را درون فیلم سرپیکو بر عهده گرفت کـه در آن هم درخشید. دوباره درون نقش مایکل کورلئونـه درون پدرخواندهII حاضر شد کـه بار دیگر او را نامزد دریـافت اسکار کرد. بازی درخشان او درون نقش سانی -سارق منحرف بانک- درون بعدازظهر سگی بار دیگر بر تواناییـهای او صحه گذاشت. (سانی لقب دوران کودکی او بود) بعد از چند کار معمولی ، بار دیگر با صورت زخمـی هنر خود را نمایش گذاشت. دریـای عشق نیز چیزی از دیگر فیلمـهای او کم نداشت. نقش بعدی کـه بار دیگر او را نامزد دریـافت تندیس اسکار کرد درون فیلم دیک تریسی بود و بعد از آن بار دیگر با پدر خوانده III ، استعدادهای بی پایـان خود را بـه منصۀ ظهور گذاشت. درون سالهای 92 و 93 ، دو شاهکار از او بـه روی پرده آمد: بوی خوش زن و راه کارلیتو. این بار دیگر با فیلم بوی خوش زن تندیس اسکار را درون آغوش گرفت ؛ درون حالیکه به منظور فیلم دیگرش گلن گری گلن راس نیز کاندید شده بود. آنگاه نوبت کاراکترهای پلیس آزار دهنده و شـهردار فیلمـهای مخمصه و شـهرداری بود کـه توسط او بـه زیبایی پرورانده و باورانده شوند.کار بعدیش کـه خود وی نویسنده و کارگردانش هم بود ، در جستجوی ریچارد (1997) بود و پس از آن، دو فیلم دانی براسکو و وکیل مع شیطان عرصۀ نمایش استعدادهای او شدند. درون سال 98 فیلمـی نداشت اما سال بعدش ، با دو فیلم جبران مافات کرد :نفوذیِ مایکل مان و هر یکشنبۀ موعودِ الیور استون. درون سال 2002 با بیخوابی و در سال 2004 با تاجر ونیزی نشان داد کـه تمام ناشدنیست. درون سال 2007 دو فیلم موفق بر پرده داشت: 88 دقیقه و 13 یـار اوشن. او که تا به امروز کـه 71 ساله هست همچنان بـه درخشش درون فیلمـها ادامـه مـی دهد.

جوایز و افتخارات : 8 بار نامزدی اسکار (یک بار برنده به منظور بوی خوش زن) 15 بار نامزدی گلدن گلاب (4 بار برنده به منظور سرپیکو ، بوی خوش زن و دو سریـال تلویزیونی) 5 بار نامزدی بَفتا (2 بار برنده به منظور پدرخواندهII و سرپیکو) 2 جایزۀ امـی (برای دو سریـال تلویزیونی اش) و جایزۀ یک عمر دستاورد هنری از انجمن فیلم آمریکا درون سال2007 ، از جمله افتخارات آل پاچینو محسوب مـی شوند.

                                                  دانی براسکو ---->

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - نیومن - ۱۳۹۰/۲/۲۶ صبح ۱۰:۱۸

پل نیومن(Paul Neman)

نام اصلی:پل لئوناردو نیومن

متولد 26ژانویـه 1925درکلیونداوهایو. پدرش صاحب فروشگاه لوازم ورزشی بود و مادرش مجارتبار.طی جنگ جهانی دوم متصدی بیسیم درون نیروی دریـایی بود.پس از جنگ جهانی درون کنیون کالج اوهایو تحصیل کرد. ابتدا رشته اقتصاد را برگزید اما بعد بـه تئاتر علاقمند شد.پس از دانش آموختگی مدتی کوتاه با یک گروه  تئاتری همکاری کرد. بعد بـه مدرسه هنرهای نمایشی دانشگاه بیل رفت.وپس از پایـان تحصیلات بـه آکتورزاستودیو رفت.موفقیت ناشی از نخستین حضورش درون برادوی کـه اجرای صحنـه ای پیک نیک(1953)بود.منجربه عقد قرارداد با برادران وارنر شد و نخستین تجربه سینمایی اش فیلم حماسی ضعیفی بود بـه نام جام نقره ای(1955).اما این شکست نتوانست مانع روند کارنامـه پل نیومن شود. سال بعد ایفاگر نقش راکی گرازیـانو دری آن بالا مرا دوست دارد(رابرت وایز)وبعد نوبت بـه بیلی و کید درون تیرانداز چپ دست(آرتور پن) رسید.تابستان گرم طولانی(مارتین ریت نخل طلای بهترین بازیگر مرد جشنواره کن را برایش بـه ارمغان آوردو گربه روی شیروانی داغ (ریچارد بروکس)او را نامزد اسکار کرد.آمـیزه ای از چالاکی یک ورزشکار.چهره کلاسیک همراه با چشمان آبی.هوش درون انتخاب نقش ها و حس طنز قوی باعث شد که تا طی سا ل های 1960 پل نیومن ستاره محبوب تماشاگران ومنتقدان شود.او طی شش بار نامزد دریـافت اسکار بهترین بازیگر مرد شده است.بیلیـارد باز(رابرت راسن).هاد(مارتین ریت1963)لوک خوش دست(1967)فقدان رذالت(سیدنی پولاک)حکم(1982)اما رنگ پول (1986 مارتین اسکورسیزی)او را بـه این مجسمـه طلایی رساند.

در1968 پل نیومن بـه فیلمسازی روی آورد و ریچل ریچل را ساخت کـه درامـی بود با موضوع تنـهایی و باشرکت همسرش جون وودوارد.فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم شدو همسرش اسکار بهترین بازیگر زن سال را از آن خود کرد.نیومن با مشارکت سیدنی پواتیـه-باربارا استرایسندو عده ای دیگر کمپانی فرست آرتیسنس را تاسیس کرد کـه هدف آن تولید فیلم با آزادی کامل بود.

خانواده نیومن درون زمـینـه امور خیریـه نیز شـهرتی جهانی دارد. از این مـیان مـی توان بـه بنیـاد اسکات نیومن اشاره کردکه بعد از مرگ پسر نیومن درون 1978 به منظور مبارزه با مواد مخدر تاسیس شده است.در سال 1985 اسکار افتخاری یک عمر فعالیت هنری بـه او اهدا شده بود.او بعد از دریـافت این جایزه چنین گفت:خوشحالم کـه این جایزه را بعد از مرگ دریـافت نکردم.واقعه امشب مرا شگفت زده و درعین حال بـه آینده امـیدوار کرد.پل نیومن درسال 2008 درسن 83 سالگی بـه علت سرطان درگذشت.او انسانی دانشمند .درستکار.خانواده دوست بود.روحش شاد ویـادش گرامـی

فیلم نگاری:جام نقره ای(1955)-کسی آن بالا مرادوست دارد(1956)-نابودی(1956)تا زمانی کـه دریـا مـی نورد(1957) تابستان گرم طولانی(1958) تیرانداز چپ دست(1958) 'گربه روی شیروانی داغ(1958)بچه ها دور پرچم جمع شوید(1958)سرگذشت هلن مورگان(1959)فیلادلفیـایی های جوان(1959)نگاهی از تراس(1960)اکسودوس(1960) بیلیـارد باز(1961)نغمـه های پاریس(1961)پرنده جوان خوشبو(1962)-جایزه(1963)هاد(1963)-چه زندگی پر جنجالی(1964)هتک حرمت(1964درایران:محاکمـه آفتاب)لیدی ال(1965)-هارپر(1966)-پرده پاره(1966)-مرد(1967)-لوک خوش دست(1967)جنگ سری هری فریک(1968)-برد(1969)-بوچیدی وساندنس کید(1969)-پول توجیبی(1972)-مامور مکینتاش(1973)-نیش(1973)-جهنم سخت(1974)-آسمان خراش جهنمـی(1974)-بوفالوبیل و سرخ پوست ها(1976)-(ضربه محکم(1977)-کویینتت(1979)- وقتی زمان بـه پایـان رسید(1980)قلعه آپاچی برانکس(1981)فقدان رذالت(1981)-حکم(1982)-رنگ پول(1986)-مرد چاق و پسرک(1989)-بلیز(1989)-آقا و خانم بریج(1991)-وکیل هادساکر(1994)-احمق هیچکس(1994)-راهی بـه سوی فنا

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - نیومن - ۱۳۹۰/۲/۲۷ صبح ۰۷:۴۴

استیو مک کویین          Steve  Mcqueen

با نام ترنس استیون مک کویین متولد 24 مارس 1930 درون اسلیتر مانتانا و یکی از محبوب ترین و گران ترین شخصیتهای سینمایی سال های 1960 و 1970 کـه آمـیزه ای جذاب از ضد قهرمان حماسی  و درون گرایی سرزنده. درون دوران کودکی پدرش خانواده را رها کرد.مک کویین قسمتی از کودکی اش را درون مرکز اصلاح و باز آموزی(بویز ریپابلیک)واقع درون کالیفرنیـا گذراند.سپس ناوی هیزم شکن.کارگر چاه نفت و فروشنده دوره گرد شد.در 1947 بـه نیروی دریـایی تفنگدران دریـایی پیوست و به علت غیبت غیر مجاز 41 روز را درون بازداشتگاه بـه یر برد.در 1950 ترک خدمت کرد و مشاغل گوناگونی را آزمود.بازیگری را درسال 1952 نزد بوتاهیگن و هربرت برگهاف آموخت.بازیگری تئاتر را با یک نقش کوچک بدون دیـالوگ درون یکی از تئاترهای خیـابان دوم شروع کرد.پس ازب تجربه درون گروه های تئاتری و آموزشی نیمـه تمام درون اکتورز استودیو .او درون اجرای صحنـه ای کلاهی پر از باران جایگزین بن کازارا شد. بازیگری سینما را با نقشی نخست درون اثر افسانـه علمـی کلاسیک حباب (1958-ایروین س. یورث) شروع کرد.در همـین سال نقش اصلی را درون مجموعه تلویزیونی تحت تعقیب :مرده یـا زنده ایفا کرد.

طی سال های 1960 محبوبیت استیو مک کویین بـه عنوان بازیگر سینما افزایش یـافت و با فرارربزرگ (1963 جان استرجس)که درون آن ایفاگر نقش یک زنداانی جنگی فوق العاده خونسرد بود. بـه مقام ستاره رسید.در این فیلم عملیـات بـه یـاد ماندنی تعقیب و گریز با موتور سیکلت را خودش انجام داد.مک کویین درون زندگی واقعی اش نیز شیفته مسابقات اتومبیل و موتور سیکلت رانی بود.او بـه نسل نادری از ستارگان تعلق داشت کـه برای جذب تماشاگران نیـازی بـه بازی نداشتند.مک کویین بدون این کـه کاری خاص انجام دهد هم پرده نقره ای را تسخیر مـی کرد و هم عامل فروش فیلم مـی شد و هر دو را فقط مدیون قدرت شخصیت اش بود. اما بعد از مرگش درون 1980 درون خوارز کازیک کـه ناشی از عمل جراحی سرطان بود . وجه ناشناخته ای از شخصیت اش را همسر اول و مادر دو فرزندش .نیل ادامز درون خاطرات صریح و تلخی با عنوان همسرم دوستم(1986)آشکار کرد.ادامز او را درون کتاب مرد بدون اعتماد بـه نفس و خود ویرانگر توصیف مـی کندکه آمادگی هرنوع قساوت فیزیکی را داشت کـه مـی توانست بـه مرگ منجرشود.آلی مک گرو همسر دوم مک کویین بود.در 1966 بـه خاطر نقش آفرینی درخشانش درون دانـه های شن (1966-وایز)نامزد اسکار بازیگر مرد نقش اول شد.

طی سال های 1960 محبوبیت استیو مک کویین بـه عنوان بازیگر سینما افزایش یـافت و با فرارربزرگ (1963 جان استرجس)که درون آن ایفاگر نقش یک زنداانی جنگلی فوق العاده خونسرد بود. بـه مقام ستاره رسید.در این فیلم عملیـات بـه یـاد ماندنی تعقیب و گریز با موتور سیکلت را خودش انجام داد.مک کویین درون زندگی واقعی اش نیز شیفته مسابقات اتومبیل و موتور سیکلت رانی بود.او بـه نسل نادری از ستارگان تعلق داشت کـه برای جذب تماشاگران نیـازی بـه بازی نداشتند.مک کویین بدون این کـه کاری خاص انجام دهد هم پرده نقره ای را تسخیر مـی کرد و هم عامل فروش فیلم مـی شد و هر دو را فقط مدیون قدرت شخصیت اش بود. اما بعد از مرگش درون 1980 درون خوارز کازیک کـه ناشی از عمل جراحی سرطان بود . وجه ناشناخته ای از شخصیت اش را همسر اول و مادر دو فرزندش .نیل ادامز درون خاطرات صریح و تلخی با عنوان همسرم دوستم(1986)آشکار کرد.ادامز او را درون کتاب مرد بدون اعتماد بـه نفس و خود ویرانگر توصیف مـی کندکه آمادگی هرنوع قساوت فیزیکی را داشت کـه مـی توانست بـه مرگ منجرشود.آلی مک گرو همسر دوم مک کویین بود.

در 1966 بـه خاطر نقش آفرینی درخشانش درون دانـه های شن (1966-وایز)نامزد اسکار بازیگر مرد نقش اول شد.

فیلم نگاری:

کسی آن بالا مرا دوست دارد(1956)-هرگز دل بـه بیگانـه مبند(1958)-حباب(1958)-سرقت بزرگ بانک درون سینت لویی(1959)-هرگز نـه این قدرکم(1959)-هفت دلاور(1960)-ماشین ماه عسل(1961)-جهنم به منظور قهرمانان است(1962)-عاشق جنگ(1962)-فرار بزرگ(1963)-سرباز درون باران(1963)-عشق با بیگانـه کامل(1963)-قمارباز سین سیناتی(1965)-نوادا اسمـیت(166)-دانـه های شن(1966)-ماجرای توماس کراون(1968)-بولیت(1968)-ربایندگان(1969)-هریکشنبه)1971)-لومان(1971)-جونیر بانر(1972)-این فرار مرگبار(1972)-پاپیون(1973)-آسمان خراش جهنمـی(1974)-دشمن مردم(1977)-تام هورن(1980)-شکارچی (1980)-

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - نیومن - ۱۳۹۰/۲/۲۹ عصر ۱۲:۰۲

مارلون براندو            Marlon Brando

با نام مارلون براندو جونیور متولد سوم آوریل 1924 درون اوماهای نیراسکات.پدرش فروشنده و

مادرش بازیگری درون تماشاخانـه محلی.پس از اخراج از آکادمـی نظامـی مـینـه سوتا مدت یک سال درون تماشاخانـه دراماتیک ورکشاب نیویورک بـه تحصیل پرداخت.سه نمایشنامـه را درون کارنامـه اش دارد.کافه کامـیوندران.کاندید و پرچمـی متولد مـی شود-در سال 1950 براندو تعلیماتب کرده از آکتورز استودیو و شخصیت جذب کننده و یـاغی اش را بـه سینما مـی آورد.چندین سال پیـاپی نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد.اتوبوسی بـه نام هوس-زنده باد زاپاتا-جولیوس سزارو دربارانداز کـه این آخری مجسمـه را برایش بـه ارمغان آورد و جایزه منتقدان فیلم نیویورک راب کرده و نخل طلای جشنواره کن را نصیب برد.فصل خشک سفید موجب نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را موجب شد.

بازیگری مدرن با مارلون براندوشروع شد.برخلاف ستارگان نسل پیشین خود کـه به طورکلی نقش ها رامتناسب با شخصیت مـی د براندو رئالیزم جدیدی را بـه نمایش گذاشت.به هر حال هوشمندی و شور و هیجان خاصی بـه هر نقش مـی دهد.مارلون براندو فرزند خانواده ی متوسط است.که دوران نوجوانی سختی را پشت سر گذراند.آغاز فعالیت بازیگری درون تئاترهای آماتوری بود.سال 1944 بازیگر تئاتر برادوی شد .با انتخابش از سوی الیـا کازان به منظور ایفای نقش استنلی کووالسکی درون اجرای صحنـه ای اتوبوسی بـه نام هوس(1947)یک شبه ره صد ساله را پیمود..اهمـیت مارلون براندو درون سینمای بعد از جنگ آمریکا و تاثیرش درون سطح جهانی غیر قابل انکار است.در تجسم بخشیدن بـه دروس اکتورز استودیو-که منشا آن مکتب منـهتن و تعلیمات استانیسلاوسکی  است.مارلون براندو بیش از هربازیگردیگری موفق بهب اعتبار مـی شود.الیـا کازان بود کـه براندو را کشف کرد.به عنوان فرزند نسل دهه 1950 براندو با شور وهیجان و جدیت شیوه جدیدی از بودن و بیـان احساس را بـه نمایش درآورد.او همواره از حقوق اقلیتها و بویژه سرخ پوستان دفاع کرده و جنایـاتی کـه بر علیـه آنان رخ داده را محکوم مـی کرد.و درون سال 1973 اسکار بهترین بازریگری به منظور پدرخوانده را برزمـینـه همـین اعتراض رد کرد.سرانجام براندو درون 1 ژوئیـه 2004دار فانی را وداع گفت .او خیلی زودتر از هری درون جهان سینما راه خود را بـه سوی ترقی و شـهرت باز کرد و طی سالها نقش آفرینی درون مقابل دوربین همـیشـه بـه سلطان صحنـه ها مشـهور بود.

فیلم نگاری:

مردان(1950)-اتوبوسی بـه نام هوس(1951)-زنده باد زاپاتا(1952)-جولیوس سزار(1953 )-وحشی(1954)-دربارانداز(1954)-دزیره(1954)-مردان و عروسک ها(1955)-چایخانـه ماه اوت(1956)-سایونارا(1957)-شیرهای جوان(1958)-نسل فراری(1959)-سربازهای یک چشم(1961)-شورش درون کشتی بونتی(1962)-آمریکایی زشت(1963)-قصه وقت خواب(1964)-موریتوری(1965)-تعقیب(1966)-آپالوزا(1966)-کنتسی از هنگ کنگ(1967)-انعکاس درون چشم طلایی(1967)-کندی(1968)-شب روزبعد(1969)-بسوزان(1969)-پدرخوانده(1972)-آخرین تانگو درون پاریس(1973)-آبخیزهای مـیسوری(1977)-سوپرمن(1978)-اینک آخرالزمان(1979)-فرمول(1980)-فصل خشک سفید(1989)-کریستوفر کلمبوس(1992)-دون خوان دمارکو(1995)-جزیره دکتر مورو(1996)-پول مفت(1997)امتیـاز(2001)

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۳/۵ عصر ۰۸:۳۸

آنجلا لنزبری   Angela Lansbury

 

خواننده و بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون

نام اصلی: آنجلا بریجد لنزبری Angela Brigid Lansbury

تولد 1925 – لندن . درون حال حاضر 86 ساله است.

ستاره انگلیسی کـه 7 دهه هست که درون عرصه هنر مشغول هنرنمایی است. درون سنین نوجوانی از مدرسه بیرون آمد و وارد مدرسه ریتمن و سپس  آکادمـی هنرهای دراماتیک داگلاس وبر شد.

اولین نقش خود را درون سال 1944 درون فیلم چراغ گاز و در کنار اینگرید برگمن ایفا کرد. درون این فیلم او نقش یک خدمتکار توطئه گر را بر عهده داشت و برای این نقش ، نامزد دریـافت جایزه اسکار بهترین هنرپیشـه نقش مکمل شد. او دوبار دیگر نیز نامزد دریـافت همـین جایزه به منظور فیلمـهای تصویر دوریـان گری-1945 و کاندیدای منچوری-1962  گشت. 

در طی دوران بازیگریش ، 5 بار نامزد دریـافت جایزه تونی و 6 بار نامزد دریـافت جایزه گلدن گلاب شد. ضمن اینکه او رکورد 18 بار نامزدی دریـافت جایزه اِمـی –بدون حتی یک بار برنده شدن- را درون اختیـار دارد!

وی بـه واسطه صدا ، استعداد بازیگری سرشار و بازیـهای تئاتریش ، تاکنون توانسته درون طیفهای گوناگون و متنوعی از نقش های مختلف ظاهر شود ؛ از ملکۀ فیلم سه تفنگدار-1948 گرفته که تا نقش شاهزاده فیلم دلقک دربار-1956 و یـا نقش مادر الویس پریسلی درون فیلم هاوایی آبی-1961. همچنین بـه خاطر صدای زیبایش درون انیمـیشن های گوناگون بـه جای کاراکترها صحبت کرده هست ؛ مثل آناستازیـا-1991 و یـا دیو ودلبر-1991 (که بـه جای قوری –Mrs Potts- درون این فیلم آواز خوانده است.)

 ... تصویر دوریـان گری

سایر فیلمـها:

ان هاروی-1946 ؛ فرشته خیـابان دهم-1948 ؛ سامسون و دلیله-1949 ؛ شورش-1952 ؛ مادیرا! مادیرا!-1955 ؛ تابستان گرم و طولانی-1958 ؛ چهار سوار سرنوشت-1962 ؛ بزرکترین داستان گفته شده-1965 ؛ مرگ روی نیل-1978 ؛بانو ناپدید مـی شود-1979 ؛ آخرین تک شاخ-1982 و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - FONDA - ۱۳۹۰/۳/۶ صبح ۱۲:۱۵

اسپنسر تریسی

اسپنسر بوناونچر تریسی (5 آپریل 1900 – 10 ژوئن 1967) بازیگر سینما و تئاتر آمریکایی بود کـه طی سال های 1930 که تا 1967 درون 75 فیلم ایفای نقش کرد. درون طول فعالیت هنری اش 9 بار نامزد دریـافت جایزه اسکار و 2 بار برنده  این جایزه شد کـه از این حیث رکورددار است.

به هنگام تحصیل درون کالج،  تریسی تصمـیم گرفت که تا هنرپیشگی را بـه عنوان حرفه خود انتخاب کند. او بازیگری را درون نیویورک فرا گرفت و در تعدادی نمایش درون تئاتر برادوی ظاهر شد و سرانجام با نمایش موفق "آخرین مایل" بـه موفقیت دست یـافت. "جان فورد" از بازی او تحت تاثیر قرار گرفت و از او درون فلیم "برفراز رودخانـه"  بـه همراه "همفری بوگارت"  استفاده کرد. شرکت فیلم فا(فاقرن بیستم) با او یک قرارداد بلند مدت امضا کرد اما بعد از 5 سال بازی درون فیلم های غیر برجسته بـه معتبر ترین استودیوی فیلم سازی آن زمان یعنی "مترو گلدوین مایر" ملحق شد ، جایی کـه سبب شد که تا طلوع بازیگری او آغاز شود. او دو اسکار پی درون پی به منظور بازی درون فیلم های "کاپیتان های شجاع" و "شـهر پسران" بـه دست آورد.

او به منظور دهه ها با "کاترین هپبورن" همبازی بود و سرانجام با او زندگی مشترکی آغاز کرد. این دو یکی از بهترین زوج های بازیگری تاریخ سینما را خلق د و بیش از 8 فیلم با یکدیگر بازی د کـه پایـان آن فیلم "حدس بزن چهی به منظور شام مـی آید" بود، بـه فاصله ای کوتاه قبل از مرگ تریسی.

موسسه فیلم آمریکا درون سال 1999 نام او را درون رده نـهم برترین هنرپیشـه های تاریخ سینما قرار داد.

فیلم شناسی :  قدرت و افتخار (1933)  مرد کشتار (1935) خشم (1936) سان فرانسیسکو (1936)  کاپیتان های شجاع (1937)  شـهر بزرگ (1937)  شـهر پسران (1938)  گذرگاه شمال غربی (1940)  دکتر جکیل و آقای هاید (1941)  مردی بـه نام جو (1943)  دنده آدم (1949) روز بد درون بلک راک (1955)  کوهستان (1956)  پیرمرد و دریـا (1958) شیطان درون ساعت چهار (1961) حدس بزن چهی به منظور شام مـی آید (1967)

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۳/۶ عصر ۱۱:۴۲

آلن لَد   Alan Ladd

 

بازیگر

نام اصلی : آلن والبریج لد  Alan Walbridge Ladd . متولد 1913 آرکانزاس – مرگ 1964 کالیفرنیـا .

هنرپیشـه آمریکایی . بازی درون فیلم را با نقشـهای کوچک آغاز کرد ، مانند بازی درون فیلم همشـهری کین کـه در آن او نقش یکی از گزارشگران را برعهده داشت کـه البته دوربین هیچگاه صورت او را نشان نداد! درون سال 1942 همراه با ورونیکا لیک ستاره مشـهور آن زمان سینما درون فیلمـی بنام کلید شیشـه ای (بر اساس داستانی از دشیل همت) ظاهر شد. ظاهر خونسرد و سیمای بدون لبخند او مناسب فضای جنگی آن دوره بود و او بزودی جای خود را درون مـیان ستارگان برتر دهه چهل باز کرد. درون سال 1946 بار دیگر با ورونیکا لیک درون فیلمـی بنام کوکب آبی (بر اساس داستانی از ریموند چندلر) همبازی شد. این سومـین بازی مشترک ایندو بود . درون سال 1949 درون فیلم گتسبی بزرگ بـه نقش جی گتسبی بـه بازی پرداخت. و در سال  1953 شاه نقش خود را  درون فیلم وسترن شین ارائه داد. فیلم ، 5 بار نامزد دریـافت اسکار شد و در رنکینگ انستیتو فیلم آمریکا درون ردۀ 45 قرار گرفت.

 ... شین 

 آلن لد سه بار درون سالهای 1947 ، 1953 و 1954 جزو فهرست ده هنرپیشـه پولساز هالیوود قرار گرفت. او یکبار درون سال 1962 با اسلحه اقدام بـه کرد کـه ناموفق بود.

فیلمـها :

جزیره ارواح گمشده-1933 ؛ ارواح دریـا-1937 ؛ هیتلر،هیولای برلن-1939 ؛ زنبور سبز-1940 ؛ گربه سیـاه-1941 ؛ اسلحۀ بزرگ-1941 ؛ Joan of Paris -1942 ؛ This Gun for Hire-1942 ؛ Two Years Before the Mast-1946 ؛  O.S.S-1946 ؛ سایگون-1948 ؛ Whispering Smith-1948 ؛ ملاقات با خطر-1951 ؛ ساسکاچوان-1954 ؛ جهنم زیر صفر-1954 ؛ شوالیـه سیـاه-1954 ؛ The Man in the Net-1959 و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - مـیثم - ۱۳۹۰/۳/۷ صبح ۰۹:۳۸

رابرت بولت (1924 - 1995) / نويسنده

فرزند يك مغازه دار و فارغ التحصيل رشته تاريخ از دانشگاه منچستر. او درون حين سالهاي تحصيل و سپس تدريسش درون همان دانشگاه ، نمايشنامـه هاي زيادي براي اجراي راديوي و همچنين اجراي صحنـه اي نوشت.

موفقيت نمايشنامـه Flowering Cherry باعث شد ، رابرت جوان تدريس را رها كرده  و تمام وقت بـه نويسندگي بپردازد. درون سال 1960 دو نمايشنامـه از اين نويسنده برخواسته از سنت تئاتري انگلستان ، يعني مردي براي تمام فصول و همچنين ببر و اسب درون معروفترين سالن هاي تئاتر انگلستان و اروپا اجرا شدند.

او بيشتر شـهرتش را از نوشتن فيلمنامـه هاي تعدادي از فيلمـهاي ديويد لين دارد. لورنس عربستان ، دكتر ژيواگو ، رايان كه براي اين دومي برنده جايزه اسكار شد. او همچنين براي نوشتن فيلمنامـه مردي براي تمام فصول برنده جايزه اسكار و جايزه منتقدين نيويورك درون سال 1966 شد.

او دوست صميمي فرانكو نرو بود.

او يك بار از همسرش سارا مايلز درون سال 1975 جدا شد و دوباره درون سال 1988 با او ازدواج كرد!

فيلمنامـه هاي معروف او عبارتند از : لورنس عربستان (ديويد لين - 1962) ، دكتر ژيواگو (لين - 1965) ، مردي براي تمام فصول (زينـه مان - 1966) ، رايان (لين - 1970) ، بانو كارولين لمب (كارگرداني خودش - 1973) ، بونتي (راجر دانالدسن - 1984) ، ماموريت (رولندجافي - 1986)

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - دن ویتو کورلئونـه - ۱۳۹۰/۳/۷ عصر ۱۲:۵۴

ایشور دانیلویچ دمسکی (کرک داگلاس) درون ۹ دسامبر ۱۹۱۶در شـهر آمستردام درون ایـالت نیویورک درون آمریکا بـه دنیـا آمد و  بازیگر و تهیـه کننده مشـهور آمریکایی است. فرزند یک خانواده فقیر بود و پدر و مادرش روستائیـان مـهاجر روس بی سواد بودند  . هرچند فقر خانواده‌اش او را از تلاش و کوشش بازنداشت. دانش‌آموزی خلاق و موفق و کشتی‌گیری ماهر و بااستعداد بود کـه جلوه‌هایی از این چالاکی و ورزیدگی را درون فیلم‌هایش هم مـی‌دیدیم.پیش از پیوستن بـه نیروی دریـایی درون ۱۹۴۱ درون تعداد کمـی فیلم نـه‌چندان خوب و متوسط ظاهر شد.پس از بازگشت از نیروی دریـایی درون ۱۹۴۵ بـه تئاتر و رادیو بازگشت و با توجه بـه اصرار همکلاس سابق خود لورن باکال با معرفی او بـه تهیـه‌کننده فیلم «عشق عجیب مارتاایورز» بـه سال ۱۹۴۶ درون این فیلم بازی کرد و پس از حضور موفقش درون این فیلم بـه سرعت پیشنـهادهای بعدی بـه او داده شد. داگلاس سپس درون نمایش «من بـه تنـهایی راه مـی‌روم» در۱۹۴۸‌ ظاهر شد و یکی از مـهمترین آثارش «7 روز درون ماه مـه» ساخته «جان فرانکن هایمر»‌ بود کـه اثری جنگی جاسوسی بود و داگلاس یکی از بهترین نقش‌هایش را درون این فیلم ارائه داد. بعد از ظاهر شدن درون فیلم «من بـه تنـهایی راه مـی‌روم» به منظور اولین بار نامزد دریـافت جایزه اسکار به منظور بازی درون نقش یک بوکسور غیرقابل اعتماد فرصت‌طلب شد و برای بار دوم نامزد دریـافت جایزه اسکار بـه عنوان تهیـه‌کننده فیلم «بد و زیبا» درسال ۱۹۵۲ شد. یکی از مـهمترین نقش‌هایش بازی فوق‌العاده او درون نقش ونگوگ نقاش درون فیلم «شور زندگی» بـه سال ۱۹۵۶ هست که نظر منتقدان را جلب کرد و یکی از اولین فیلم‌هایی بود کـه او را بـه عنوان ستاره‌ای قدر و بازیگری بی‌بدیل معرفی کرد. درون سال ۱۹۶۰ بود کـه فیلم فوق‌العاده اسپارتارا بازی کرد و تحسین همگان را برانگیخت. هنوز هم کـه هنوز هست همـه داگلاس را درون عین حضورها و بازی‌های فوق‌العاده‌اش درون آثار مختلف با این فیلم بـه یـاد مـی‌آورند و مـی‌ستایند.
 وی نامزد دریـافت چهار جایزه اسکار بود اما که تا سال 1996 کـه به پاس یک عمر فعالیت هنری با اسکاری افتخاری از وی قدردانی شد ، این تندیس ارزشمند را بـه خانـه نبرد ! و دلیل این امر بـه جز همزمانی بازیگری او با دیگر غولهای بازیگری دوران طلایی و شاه نقش های دیگر همکارانش درون فیلمـهای دیگر نبود وگرنـه شایستگی او با بازیـهای ماندگار درون بسیـاری از فیلم های ارزشمند آن دوران بری پوشیده نیست ... فیلمـهایی مثل اسپارتا، راه های افتخار ، شور زندگی، آخرین قظار گان هیل ، جدال درون اوکی کرال، وایکینگ ها و ...

او  یکی از کلیدی ترین بازیگران هالیوود طی سالهای پایـانی دهه 40 و تمام دهه 50 قرن گذشته بوده هست و نقشـهایی کـه او طی سالیـان بسیـار دور بازی کرده هنوز هم به منظور بسیـاری از علاقه مندان سینما خاطره انگیز و فوق العاده جلوه مـی نماید .

در دهه 40 و 50 قرن بیستم بازیگرانی درون عرصه سینما حضور بـه هم رسانیدند کـه توانایی ایشان درون بازیگری و در ژانرها و گونـه های مختلف سینمایی اعجاب انگیز بود و این استعداد و توانایی هرگز دستخوش مخاطره نشد و همواره کلیشـه شدن و ارائه نقشـهای کلیدی و از قبل تعیین شده درون مورد آنـها مصداق پیدا نکرد و کرک داگلاس یکی از این استعدادهای پرتوان بود. حضور وی درون فیلمـهای ناب و کلاسیک وسترن آنقدر جذبه و تاثیرگذاری داشت کـه بازیگری اش درون گونـه های ماجراجویـانـه مانند 20 هزار فرسنگ زیر دریـا !... با همـه اینـها و هرچند بسیـاری از آثارو فیلمـهایی کـه کرک داگلاس درون آنـها درخشیده هنوز هم قابل تامل اند ، اما بعضی از فیلمـهای او براستی جاودانـه شدند و این آثار عمدتا یک سر و گردن بالاتر از فیلمـهای دیگرش شناخته مـیشوند.

از مجموع فیلمـهایی کـه داگلاس درون مقام بازیگری یـا تهیـه کننده و کارگردان بـه نام خود درون کارنامـه حرفه ای اش بـه ثبت رسانیده 18 اثر از 92 فیلم مربوط بـه سینمای وسترن است
اما درون زمـینـه سینمای کمدی نیز شاید جالب باشد اگر گفته شود او 34 فیلم درون این ژانر تجربه کرده هست که البته بسیـاری از این آثار طی دهه های 70 که تا 90 ساخته شده اند. این مقایسه توانایی های خاص داگلاس را ثابت مـیکند.
بازیگری کـه از تئاتر نیویورک بـه تئاتر برادوی راه یـافت و پس از چندین سال تلاش و کار درون تئاتر حرفه ای وارد سینما شد. داگلاس وقتی درون سینما جا افتاد ، بـه تلویزیون نیز روی خوش نشان داد ، شاید اگر داگلاس قبل از اینکه بـه سینما بیـاید فعالیت های تلویزیونی اش را شروع کرده بود یـا اینکه سابقه تئاتری ممتاز نداشت هرگز که تا بدینجا نمـیرسید و مطرح نمـیشد. اما جدای از استعداد قابل تقدیر ، روند بازیگری به منظور او بـه بهترین و مناسبترین وجهی روی داد! کار درون تئاتر حرفه ای و سپس ورود بـه سینما.

پسرش مایکل داگلاس و همسر او یعنی کاترین زتاجونز هم درون سطح اول سینمای جهان کار مـیکنند.

کرک داگلاس، کـه در زندگی شخصی و سینمائی اش بلندپرواز و پرتحرک است، درون سال 1955 کمپانی تولید فیلم خود را بـه نام برناپرداکشنز تأسیس کرد. بدین وسیله توانست فیلم های دلخواه خود را تولید کند و برای ستارگان دیگر هالیوود مکانی شود به منظور ساخت فیلم هایی کـه مـی خواستند خود انتخاب کنند. بعدها کرک داگلاس کمپانی دیگری تأسیس کرد بـه نام جو ال پرداکشنز. درون آستانـه ی 60 سالگی او همچنان بازیگر نقش های اول بود کـه کارگردانی چند فیلم خود را بر عهده گرفت. طی سال های 1980 نیز او توانست مقام ستاره بودنش را حفظ کند، اما مدام بر فعالیت های داوطلبانـه اش بر زمـینـه ی امور حقوق مدنی افزود و درباره ی تبعیض و سوء استفاده ی کاری از افراد مسن درون مقابل کمـیته ی تحقیقات کنگره شـهادت داد. بـه منظور ستایش از کمک هایی کـه به هنر کرده است، درون سال 1985 دولت فرانسه او را شوالیـه لوژیون دونور نامـید. درون سال 1987 جایزه ی سینمای امریکا را دریـافت کرد. درون سال 1988 دوربین طلایی آلمان بـه او اهدا شد و مجمع ملی منتقدان جایزه دستاورد عمر را درون سال 1989 بـه کرک داگلاس اهدا کرد. که تا کنون سه نوول منتشر کرده است: با شیطان (1990)، راز (1992)، اژدها (1994).

این بازیگر کهنـه کار زندگینامـه‌ای نوشته هست با عنوان «بیـا بـه آن بنگریم: 90 سال زندگی، عشق و آموختن». داگلاس بـه گفته خود، این کتاب را به منظور جوانان نوشته و در این مورد گفته است: وقتی شما 90 ساله مـی‌شوید چند چیز را حتما بدانید. من این کتاب را به منظور جوانان نوشته ام چرا کـه ما چیزهایی مـی‌بینیم کـه این گونـه برداشت مـی‌کنیم کـه جهان دچار هرج و مرج هست و جوانان همـین جهان را بـه مـیراث مـی‌برند. اغلب سینمادوست‌ها و سینماروهایی کـه سنی از آنـها گذشته و حتی آنـهایی کـه سینما را بعدها کشف د، کرک داگلاس را با این حماسه عظیم و باشکوه و جاودان شناختند و به یـاد سپردند، درون نقش‌ای کـه در مقابل ظلم و ستم امپراتوری روم و کراسوس مـی‌آشوبد و یک‌تنـه رهبری نـهضت نجات‌بخش بردگان را بـه عهده مـی‌گیرد، داگلاس درون این فیلم غوغایی آفرید. از همان اولین صحنـه‌ای کـه او را درون فیلم مـی‌دیدیم، صلابت، اقتدار و شکوه توام با عطوفت و مـهربانی‌اش مخاطب را سحر مـی‌کرد.داگلاس پرسونایی از خود درون فیلم بـه نمایش گذاشت کـه بعد‌ها بـه اشکال مختلف درون دیگر آثارش تکرار کند. با آن چشمان نافذ و آبی و صورت استخوانی و محکم و چانـه‌اش، رنگ‌بازی درون نقش مردان باصلابت و مقتدری بود کـه در راه انجام وظیفه‌ای کـه به عهده گرفته‌اند، هیچ مانعی نمـی‌شناسند. داگلاس را درون اغلب آثار مـهم و به یـادماندنی کـه دیده‌ایم، شخصیت محکم و پرصلابتی دیده‌ایم کـه کمتر کمر خم مـی‌کند، کمتر مـی‌شکند و برای رسیدن بـه آن‌چه کـه ایمان دارد، که تا آخرین لحظه پیش مـی‌رود. این همان پرسونایی هست که گفتیم داگلاس با اسپارتابه نمایش گذاشت. درون این جا رهبری‌ها توسط او و شکست نـهایی‌اش چیزی از صلابت و اقتدار او نکاست. هنگامـی کـه از جبر روزگار مـی‌گوید و هنگامـی کـه مـی‌نالد کـه شاید درون این دنیـا آرامشی به منظور انسان‌ها وجود ندارد. درون طول زندگی پربارش بیش از ۹۰ فیلم بازی کرد و تهیـه‌کنندگی چندین فیلم را هم بـه عهده گرفت.

فیلمنگاری کرک داگلاس :

عشق عجیب مارتا آیورز (1946، لوئیس مایلستون)، از درون گذشته (1947، ژاک تورنور)، عزا برازنده ی الکتراست (1947، دادلی نیکولز)، تنـها گام برمـی دارم (1947، بایرن هاسکینز)، دیوارهای جریکو (1948، جان م. استال)، عزیزم (1948، چارلز مارتین)، نامـه ای بـه سه زن (1948، جوزف ل. منکیـه ویچ)، قهرمان (1949، مارک رابسن)، مرد جوانی با ترومپت (1950، مایکل کورتیز)، باغ وحش شیشـه ای (1950، ایروینگ راپر)، تکخال درون حفره (1951، بیلی وایلدر)، درون امتداد مرز بزرگ (1951، رائول والش)، سرگذشت کارآگاه (1951، ویلیـام وایلر)، درختان عظیم (1952، فیلیفاسیت)، آسمان بزرگ (1952، هاوارد هاوکز)، خبیث و زیبا (1952، ونیسنت مـینـه لی)، داستان سه عشق (1953، اپیزود «تعادل» گوتفرید راینـهارت)، شعبده باز (1953، ادوارد دمـیتریک)، بازی عشق (1953، آناتول لیتواک)، اولیس (1954، ماریو کامرینی)، 20 هزار فرسنگ زیر دریـا (1954، ریچارد فلایشر)، مسابقه دهندگان (1955، هنری هاتاوی)، مرد بدون ستاره (1955، کینگ ویدور)، جنگجوی سرخپوست (1955، آندره دوتات)، شور زندگی (1956، و.مـینـه لی)، جدال درون اوکی کورال (1957، جان استرجس)، ماجرای عاشقانـه فوق سری (1957، ه. ک. پاتر)، راه های افتخار (استنلی کوبریک)، وایکینگ ها (1958، ر. فلایشر)، آخرین قطار گان هیل (1959، ج. استرجس)، مرید شیطان (1959، گای همـیلتن)، درون وقت ملاقات بیگانـه ایم (1960، ریچارد کوئین )، اسپارتا(1960، ا. کوبریک)، آخرین غروب (1961، رابرت آلدریچ)، شـهر بی ترحم (1961، گ. راینـهارت)، شجاعان تنـها هستند (1962، دیوید مـیلر)، دوهفته درون شـهری دیگر (1962، و. مـینـه لی)، قلاب (1963، جرج سیتن)، فهرست ادرین مسنجر (1963، جان هیوستن)، بـه خاطر عشق یـا ثروت(1963، مایکل گوردن)، هفت روز درماه مـه (1965، جان فرنکنـهایمر)، In Harm's Way (1965، اتوپره مـینگر)، قهرمانان تلمارک (1965، آنتونی مان)، سایـه ای غول آسا بیفکن (1966، ملویل شاولسن)، آیـا پاریس مـی سوزد؟ (1966، رنـه کلمان)، راه غرب (1967، اندروویکتور مک لاگلن)، ارابه جنگ (1967، برت کندی)، شیوه ای دلپذیر به منظور مردن (1968، دیوید لاول ریچ)، برادری (1969، مارتین ریت)، سازش (1969، الیـا کازان)، مردی بود نادرست (1970، جوزف ل. منکیـه ویتس)، دوئل(1971، لمانت جانسن)، نوری درون انتهای جهان (1971، کوین بیلینگتن)، جاسوسی برایم شکار کن (1971، دیک کلمنت)، The Master Touch (1973، مـیکله لوپو)، اسکالاواگ (1973،و کارگردانی)، دکتر جکیلد و آقای هاید (1973، دیوید وینترز)، موش و گربه (1974، دنیل پتری، تلویزیونی)، یک بار کافی نیست ژاکلین سوزان (1975، گای گرین)، گروه داوطلب تعقیب (1975، و کارگردان)، پیروزی درون انتبه (1976، ماروینج. چامسکی، تلویزیونی)، فاجعه ی سال 2000 (1978، آلبرتو دومارتینو)، خشم (1978، برایـان دی پالما)، انتخاب (1978، آلبرتو دومارتینو، جرمـی کاگان)، خبیث (1979، هان نیدهم)،سینمای خانگی (1979، ب. دی پالما)، ساترن 3 (1980، استنلی دانن)، شمارش معنـهایی (1980، دان تیلور)، مردی از اسنویی ریور (1982، جرج مـیلر)، یـادآوری عشق (1982، جک اسمایت، تلویزیونی)، فرارادی مـیکن (1983، جف کانیو)، بکش! (1984، استیون هیلیـارد استرن، تلویزیونی)، آماس (1985، مایکل تاچنر)، مردان خشن (1986، ج. کانیو)، کوئینی (1987، لاری پیرس)، ارثیـه باد (1987، دیوید گرین، تلویزیونی)، اسکار (1991، جان لندیس)، سرّی (1993،کارن آرتور)، حریص (1994، جاناتان لین).

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - FONDA - ۱۳۹۰/۳/۹ عصر ۱۲:۱۹

کاترین هپبورن

کاترین هوتون هپبورن (12 مـی 1907 – 29 ژوئن 2003) هنرپیشـه سینما ، تلویزیون و تئاتر آمریکایی بود. او بـه عنوان بازیگری فعال ، سرزنده و سبک بازی غیر معمولش شناخته مـیشود.  او با ایفای شخصیت های سرسخت و نیرومند کـه پیش از این درون هنرپیشـه های زن هالیوود نا خوشایند بود توانست به منظور خود شـهرتب کند.

هپبورن درون کانتیکت و در خانواده ای ثروتمند رشد کرد. او بعد از تحصیلات بـه بازیگری روی آورد. نقد های مطلوب از کارهای او درون تئاتر درون سال 1932 باعث شد که تا مورد توجه هالیوود قرار گیرد. بعد از موفقیت های ابتدایی فیلم های او از جمله "گل نیلوفر" کـه اولین جایزه اسکار را برایش بـه همراه داشت ، هپبورن سلسله ای از  شکست ها را متحل شد. که تا جایی کـه به او لقب "زهر باآفیس" را دادند. بعد از آن او با نمایشنامـه نویس "فلیپ بری" همراه شد که تا نمایشی را با بازیگری خود هپبورن بنویسند و همـین سبب شد که تا تصویر او درون بین اذهان عمومـی بهتر جلوه کند. این نمایش کـه "داستان فیلادلفیـا" نام داشت موفقیتی عظیم درون تئاتر برادوی بـه شمار مـیرفت. هپبورن این نمایش را  کـه تمام حقوق آن متعلق بـه خودش بود بـه کمک "هاوارد هیوز" بـه استودیو "مترو گلدوین مایر" فروخت ، با این شرط کـه خودش دوباره نقشش را درون اقتباس سینمایی این اثر ایفا کند. با این فیلم وضعیت شغلی نزول کرده او هم بهبود یـافت.

در طول 6 دهه فعالیت ، کاترین هپبورن با بزرگانی همچون "کری گرانت" ، "همفری بوگارت" ، "جان وین" ، "لارنس الیویـه" و "هنری فوندا" همبازی شد.  موفق ترین همکاری او با  "اسپنسر تریسی" بود کـه به همراه او درون سلسله ای از فیلم های موفق بـه ایفای نقش پرداخت کـه شروع آن فیلم "زن سال" درون سال 1942 بود. آخرین فیلم از 9 فیلم مشترک این دو بازیگر،  فیلم " حدس بزن چهی به منظور شام مـی آید"  بود کـه به مدتی کوتاه قبل از مرگ اسپنسر تریسی تولید آن تکمـیل شد.

هپبورن رکورد دریـافت بیشترین جایزه اسکار نقش اول زن را با 4 اسکار از بین 12 نامزدی درون اختیـار دارد.

درسال 1999 موسسه فیلم آمریکا نام او را بـه عنوان برترین هنرپیشـه زن تمام دوران درون رده اول لیست خود قرار داد.

فیلم شناسی : گل نیلوفر (1933) سیلویـا اسکارلت (1935) مری اسکاتلند (1935)  بزرگ بچه (1938)  تعطیلات (1938)  داستان فیلادلفیـا (1940)  زن سال (1942)  دنده آدم (1949)  بانوی آفریقایی (1951) هنگام تابستان (1955) سفر روز طولانی بـه شب (1962) حدس بزن چهی به منظور شام مـی آید (1967)  شیر درون زمستان (1968)  درون برکه طلایی (1982)

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - دن ویتو کورلئونـه - ۱۳۹۰/۳/۹ عصر ۰۶:۱۸

آنتونی کوئین :

آنتونی کوئین درون 21 آوریل 1916 درون مکزیک و منطقه ای فقیر نشین از آن بـه نام چياهوا متولد شده و در سوم ژوئن 2001 درون سن 86 سالگی درگذشت ... از مادري‌ سرخ‌پوست‌ و پدري‌ دورگه (ایرلندی)‌ كه‌ سال‌هابراي‌ (پانچوويلا) جنگيده‌ بود و عاقبت با ناامـیدی کامل بـه کالیفرنیـای آمریکا نقل مکان کرد ...

پس از مـهاجرت بـه آمریکا و گذر دوران کودکی دشوار وی موجب خودساختگی و اراده ای مثال زدنی شد کـه بیش از 60 سال بازیگری را مـی توان از نتایج آن دانست . ازدواج با با کاترین دومـیل، خوانده ی سیسیل ب. دومـیل  موجب ارتباط بیشتر وی با سینما شد ولی این ازدواج که تا سال 1965 بیشتر دوام نداشت ... انجام‌ انواع‌ و اقسام‌ كارها، از واكس‌ زدن‌گرفته‌ که تا كارگري‌ كشتارگاه‌ و قصابي‌، بوكس‌ درون گذشته او قابل مشاهده هست . اما چون ‌جوان‌ باهوشي‌ بود، پس‌ كمي‌ كه‌ بزرگتر شدعلاقه‌اش‌ به‌ درس‌ بيشتر شد، بورس‌ گرفت‌ ودر رشته‌ معماري‌ تحصيل‌ كرد و هر چه‌ كتاب‌ دم‌دستش‌ بود، مطالعه کرد. دلش‌ مي‌خواست‌ بازيگر شود،ولي‌ هيچ‌ كس‌ حاضر نبود به‌ جواني‌ كه‌ هنوزانگليسي‌ را با لكنت‌ حرف‌ مي‌زند نقش‌ بدهد. در1936 به‌ طور اتفاقي‌ نقش‌ چند دقيقه‌اي‌ يك‌سرخ‌پوست‌ را بازي‌ كرد و چنان‌ خوب‌ كه‌تحسين‌گري‌ (كوپر)، اسطوره‌ سينماي‌ (وسترن‌)را به‌ همراه‌ داشت‌. كارگردان‌هاي‌ ديگر براي‌دعوت‌ از او مجاب‌ شدند، اما فقط براي‌ نقش‌ سرخ‌پوست‌ها يا  تبهکاران . با بازیگری بر روی صحنـه برادوی درون کنار مارلون براندو درون نمایش بسیـار موفق اتوبوسی بـه نام هوس شـهرت و افتخار بیشتری بـه او روی آورد و در نـهایت درون سال 1952 با بازی درون فیلم زنده باد زاپاتا ساخته الیـاکازان بود کـه اسکار بازیگری نقش مکمل مرد را دریـافت کرد ، جایزه ای کـه  چهار سال بعد درون سال 1956 با بازی درون نقش پل گوگن نقاش معروف درون کنار بزرگ بازیگر بزرگ دیگر ان دوران یعنی کرک داگلاس  در فیلم شور زندگی دومـین اسکار نقش مکمل را نیز بـه خانـه برد و این درون حالی بود کـه نقش وی درون این فیلم زمانی بیش از 8 دقیقه طول نمـی کشد ...

در کارنامـه بازیگری آنتونی کویین بازی درون نقش سرخ‌پوست‌ها، مكزيكي‌ها، اسكيموها، يوناني‌ها وحتي‌ چيني‌ها هم دیده مـیشود و کیست کـه به سینما علاقمند نباشد و با بسیـاری از نقش های ماندگار وی خاطره نداشته باشد و بازیـهای خوبش را تحسین نکرده باشد ...

کاراکترهایی کـه با بازی فوق العاده خوب او بر پرده نقره ای سینما درخشیدند بسیـارند :

در فيلم‌ (مرثيه‌اي‌ براي‌يك‌ مشت زن سنگين‌ وزن‌) كه‌ درون سال‌ 1962 تهيه‌ شد، لوییزا مشتزني‌ كه‌ كويين‌ نقش‌ او را بازي‌ مي‌كرد از(كاسيوس‌ كلي‌) مشتزن‌ جوان‌ ، شكست‌مي‌خورد. وي‌ درون سال‌ 1997 درباره‌ محمدعلي‌گفت‌: كاركردن‌ با او دلپذير بود و به‌ انسان‌ زندگي‌و نشاط مي‌داد.

در نقش باراباس ... درون نقش گوژپشت نتردام ... درون نقش حمزه عمامبر (الرساله ) ... درون نقش عمر مختار شیر صحرا ... درون اسب کهر را بنگر ... درون توپهای ناوارون و تویـهای سن سباستین ... درون اخرین قطار گان هیل ... درون کفش های ماهیگیر ... درون فیلم پیرمرد و دریـا ... درون فیلم عیسی ناصری و همچنین لورنس عربستان ... و ...

با مروری بر کارنامـه بازیگری این بازیگر بزرگ  بالشخصه با درون نظر گرفتن آن همـه نقش های مـهم و به یـاد ماندنیش نمـیدانم کدام بازی وی برترین بازی اوست :

بازی درون نقش الکسیس زوربا  با آن صحنـه فوق العاده ش درون پایـان فیلم فلسفی و ارزشمند زوربای یونانی ... و یـا نقش معروفش  (( زامپانو )) درون فیلم ارزشمند فلینی بزرگ یعنی جاده و ان بازی غریب و حس و حالش درون پایـان فیلم درون کنار ساحل ...

هر چه کـه هست یک چیز مسلم هست : عالم بازیگری سینما بعید هست پس از آنتونی کوئین چنین بازیگری را شاهد باشد کـه به راستی بتوان هزارچهره اش نامـید و با مشاهده گریم ها و نقش های ریز و درشتش باور کرد کـه باید درون طول فیلم از یـاد ببریم او انتونی کویین هست و او خود خود زوربا و یـا خود خود زامپانو و یـا خود خود باراباس هست ...

در کنار بازیگری دستی بر نقاشي‌، نوشتن‌ و طراحي‌  نیز داشت ...

کارنامـه بازیگری آنتونی کویین :

قول شرف (1936، لیوندرز)، دشت نشین(1936، سسیل ب. دومـیل)، دشمن قسم خورده (1936، ادوین مارین)، پارول (1936، لویس فرید لندر)، خدمتکار شب( 1936، لیولاندرز)، راه شیری (1936، لئومک کری)، عروس ویکی کی(1937، فرانک تیوتل)، تکان تند و آرام (1937، مایکل لیسن)، شرکای جنایت (1937، لارف مورفی)، آخرین قطار مادرید (1937، جیمز هوگان)، شانگهای (1937، رابرت فلوری)، ان انعام گیر (1938، لوئیس کینگ)، سلطان آلکاتراز(1938، رابرت فلوری)، مردان شکار شده (1938، لوئیس کینگ)، شناختن خطرناک هست (1938، رابرت فلوری)، بولداگ دراموند درون افریقا(1938، لویس کینگ)، The Buccaneer( 1938، سسیل دومـیل)، یونیون پاسیفیک(1938، سسیل ب. دومـیل)، جاسوس تلویزیونی (1339، ادوارد پاسیفیک)، سلطان محلی چینی ها (1939، نیک گریندی)، جزیره مردان گمشده (1939، کورت نیومن)، رنجرهای تگزاس دوباره مـی تازد(1940، جیمز هوگان)، راهی بـه سنگاپور (1940، ویکتور شواتزینگر)، Parole Fixer (1940، رابرت فلوری)، روح شکنان (1940، جرج مارشال)، بخش اورژانس (1940، ادوارد دمـیتریک)، شـهری به منظور فتح (1940، آناتول لیتواک)، دزدان سقوط مـی کنند (1941، ری انرایت)، آنـها چکمـه بـه پای مردند(1941، رائول والش)، مغرور کامل (1941، رای مک کری)، ناک اوت(1941، ویلیـام ب. کلیمنز)، گلوله ای به منظور اوهارا (1941، رای مک کری)، گلوله هایی به منظور اوهارا (1941، ویلیـام هاوارد)، خون و شن(1941، روبین مامولیـان)، جاده مراکش (1942، دیوید باتلر)، شرکت سرقت (1942، لوید باکان)، قوی سیـاه (1942، هنری کینگ)، حادثه آبو(1943، ویلیـام ولمن)، خاطرات گواداکانال (1943، لویسس سیلر)، راجر توهی گنگستر(1944، روبرت فلوری)، بانوان واشینگتن (1944، لویس کینگ)، چشمان ایرلندی مـی خندد(1944، گریگوری راتف)، آسمان چینی(1944، رای اینرایت)، بوفالوبیل (1944، ویلیـام ویلمن)، از اینجا کجا خواهیم رفت؟ (1945، گریگوری راتف)، بازگشت بـه ارتش (1945، ادوارد دمـیتریک)، کالیفرنیـا (1946،جان فارو)، قارون (1947، ریچارد والاس)، سندباد بحری (1947، ریچارد والاس)،بانوی ناقص (1947، لویس آلن)، The Inheritance (1947، چارلز فرانک)، طلای سیـاه (1947، فیل کارلسن)، نقاب انتقام جو (1951، فیل کارلسن)، High Treason (1951، روی بولتینگ)،های وحشی (1951، رابرت راسین)، دنیـا درون آغوش او (1952، رائول والش)، زنده باد زاپاتا (1952، الیـا کازان)، کاوارلیـا رستیکانا (1952، کارمـین گالونی)، راهزن (1952، فیل کارلسن)، برابر همـه ی پرچم ها (1952، جرج شرمن)، سمـینول (1953، اسکار باتیکر)، بتاز واکوئرو(1953، جان فارو)، Fatal Desire (1953، کارمـین گالونی)، شرق سوماترا (1953، اسکار باتیکر)، شـهر زیر دریـا (1953، اسکار باتیکر)، جاده (1954، فدریکو فلینی)، انتظار طولانی (1954، ویکتور ساویل)، کشیش مرگبار (1954، هوگو فرگونز)، اولیس (1955، ماریو کامرینی)، هفت شـهر طلا (1955، رابرت ویب)، خیـابان خلوت (1955، ماکسول شاین) ، ماتادور فوق العاده (1955، اسکار بارتیکر)، مـهمانی خشن (1956، هری هارنر)، مردی از دل ریو (1956، هری هانر)،شور زندگی (1956،وینسنت مـینـه لی)، فرشتگاه تاریکی (1956، جوزپه آماتو)، باد وحشی هست (1957، جرج کیوکر)، لبه رودخانـه (1957، آلن دان)، The Ride Back ( 1957، آلن مـینر)، گوژپشت نتردام (1957، جین دلانوی)، افسون داغ (1958، دانیل مان)، آتیلا (1958، پییترو فرانچیسکی)،بوکانیر (1958، فقط کارگردانی)، وارلاک (1959، ادوارددمـیتریک)، آخرین قطار گان هیل (1959، جان استرجس)، ارکیده سیـاه (1959، مارتین ریت)، پرتره ای درون سیـاهی (1960، مایکل گرودون)، Heller In Pink Tights (1960، جرج کیوکر)، توپ های ناواران (1961، ج.لی تامپسون)، مرثیـه ای به منظور یک مشت زن سنگین وزن (1962، رالف نلسون)، لارنس عربستان (1962، دیوید لین)، باراباس (1962، ریچارد فلایشر)، زوربای یونانی (1964، مایکل کاکویـانیس)، دیدار (1964، برنـهارد ویکی)، اسب کهر را بنگر (1964، فرد زینـه مان، درون ایران: گروگان)، باد تند درون جاماییکا (1965، الکساندر مک کندریک)، سفرهای مارکوپولو (1966، کریستین جاکو)، فرمان گمشده (1966، مارک رابسن)، The Rover (1967، ترنس یـانگ)، اتفاق (1967، الیوت سیلورستین)، ساعت 25 (1967، هنری هرنویل)، کفش های ماهیگیر (1968، مایکل اندرسون)، The magus (1968، گای گرین)، توپ های سن سباستیـان (1968، هنری هرنویل)،راز سانتاویتوریـا (1969، استنلی کرایمر)، رؤیـاهای شاهانـه (1969، دانیل مان)، گردش درون باران بهاری (1970، گای گرین)، R.P.M «انقلاب درون هر دقیقه» (1970، فرانک کرایمر، درون ایران: هر لحظه التهاب)، آخرین جنگجو (1970)، فلپ (1970، کارول رید)، درون طول خیـابان 110 (1972، باری شار)، دن مرده هست (1973، ریچارد فلایشر)، اسمـیت کر و گوش های جانی (1973، پائولو کاوارا)، بوسه مرگبار (1973،ریچارد فلایشر)، خرابکاری (1974، رابرت پریش)، هدف یک قاتل (1976، پیتر کلینسون)، ارثیـه (1976، مائورو بولو جینی، عنوان دیگر: ارثیـه خانواده فرامونتی)، سوئیچ (1977، روی وارد بیکر، تلویزیونی)، محمد رسول ا... (1977، مصطفی عقاد)، تیردور (1978، پیتر کلینسون)، قارون یونانی (1978، ج لی تامپسون)، کاروان ها (1978، جیمز فارگو)، گذرگاه (1978، ج.تامپسون)، بچه های سانچز(1979، هال بارتلت)، ریسک بالا (سام استین، استیوارت رافیل)، آرتیست های کان (1980، سرجیو کوربوسی)، ببرها گریـه نمـی کنند (1981)، شیر صحرا (1981، مصطفی عقاد، عنوان دیگر: عمر مختار شیر صحرا)، سمندر (1982، پیتر زینر)، والنتینا (1983، آنتونیوج بتانکر)، رجینا (1983، جان یویس پرات)، African Rage (1985، پیتر کلینسون)، اوناسیس (1988، واریس حسین، تلویزیونی)، مرد صبور (1989، جوزآنتونیودلالوما)، انتقام (تونی اسکات)، پیرمرد و دریـا (1990، جاد تیلور، تلویزیونی)، ارواح آن را انجام نمـی دهند (1990، جان دریک)، فقط بـه تنـهایی (1991، کریس کلمبوس)، Mobsters (1991، مایکل کاربنیکف)، تب جنگل (1991، اسپایک لی)، آخرین قهرمان خیـالی (1993، جان مک تیرنان)،ی به منظور دوست داشتن (1994، کاس دو نووان، الکسانذر راکول)، گامـی روی ابرها (1995، الفونسون آرائو)، هفت پیشخدمت (1996، شکوفنده).

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۳/۱۰ صبح ۰۴:۳۷

آلیس وایت   Alice White

 

هنرپیشـه 

نام اصلی : آلوا وایت  Alva White 

تولد : 1904 نیوی  . مرگ 1983 لس آنجلس . ستارۀ بلوند دنیـای صامت.  وقتی سه ساله بود مادرش از دنیـا رفت. بعد از اتمام تحصیلات بـه عنوان و ماشین نویس درون نزد جوزف وان استرنبرگ کارگردان مشغول بکار شد. بعد از اختلاف با او ، کارش را ول کرد و در نزد چارلی چاپلین مشغول بکار شد. چاپلین بعد از مدتی تصمـیم گرفت کـه او را جلوی دوربین ببرد. بعد از اینکه درون چند فیلم بـه عنوان فلپر Flapper ( فلپر : درون دهه بیست ، این اصطلاح درون مورد زنان جوان بازیگری بکار مـیرفت کـه پیراهن کوتاه مـی پوشند ، جاز گوش مـیدهند ، سیگار مـیکشند ، مش.روب مـیخورند ، رانندگی مـیکنند و از این قبیل کارها . این اصطلاح درون دوره ای مطرح شد کـه نـهضت لیبرالیسم و شعار آزادی زنان رایج بود.) بـه روی پرده ظاهر شد ، توجه کارگردان و تهیـه کننده معروف هالیوود – مروین لروی – را بـه خود جلب کرد.

پایـان دوران صامت و آغاز تولید فیلمـهای ناطق ، ضربه ای به منظور او محسوب مـیشد . بنابر گفته ای ، او از مـیکروفون گریزان بود و کار با آن را دشوار مـی پنداشت. اولین بازی او درون فیلمـهای ناطق درون سال 1928 با فیلم نمایش و سپس درون سال 1930 با فیلم نمایش درون هالیوود بود کـه هردو فیلم درون استودیو برادران وارنر تولید شده بودند. درون دهۀ سی بیشتر بـه بازی درون نقشـهای درجۀ دو وسه و نقشـهای منفی مشغول بود بطوریکه درون سالهای 37 و 38 نام او بیشتر درون انتهای لیست بازیگران یک فیلم بـه چشم مـیخورد. آخرین بازی او درون فیلم جاده فلامـینگو – بـه همراه جون کرافورد- بود.

.. با جیمز کاگنی درون Jimmy The Gent

فیلمـها :

ببر دریـا ، زن شیطان ، زیبای آمریکایی ، زندگی خصوصی هلن تروا ، فاخته -1927 ؛ The Big Noise ، Harold Teen ، آقایـان موطلائیـها را ترجیح مـی دهند -1928 ؛ بچه های برادوی ، نمایش نمایشـها -1929 ؛ Sweet Mama -1930 ؛ جنایت درون نیمـه شب ، Employees' Entrance ، ربایندۀ تصویر -1933 ؛ شـهر بزرگ ، متصدی تلفن -1935 ؛ شب شانزدهم ژانویـه -1941 ؛ شـهر ان -1942 و ....

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۳/۱۱ صبح ۰۳:۳۴

آلیدا والی   Alida Valli

 

هنرپیشـه

نام اصلی : آلیدا ماریـا لورا آلتن برگر بارونس وان مارکنشتاین – فروئنبرگ

تولد : 1921 ایتالیـا  مرگ : 2006 ایتالیـا  . هنرپیشـه و ستاره ایتالیـایی کـه در بیش از یکصد فیلم ظاهر شد . پدربزرگش بارون اتریشی- ایتالیـایی از تورنتو بود. او همچنین یک درجه دکترای افتخاری از دانشگاه رم ، یک نشان شوالیـه هنری از فرانسه و یک نشان شوالیـه (کاوالیـه) نیز از ایتالیـا دریـافت کرده هست .

بازی درون فیلم را از سال 1934 درون رم آغاز کرد (با فیلم کلاه سه گوش) . اولین نقش مـهم او درون فیلم Picolo Mondo Antico-1941 به کارگردانی ماریو سولداتی بود کـه به خاطر این نقش ، برندۀ جایزۀ بهترین بازیگر زن از فستیوال فیلم ونیز شد . بعد از بازی درون چند فیلم ، موقعی کـه جنگ جهانی دوم بـه پایـان رسید قراردادی با دیوید سلزنیک (که اعتقاد داشت او اینگرید برگمن ثانی است) امضاء کرد. درون هالیوود درون چند فیلم معروف ظاهر شد منجمله فیلم هیچکاکی Paradine Case-1947 و مرد سوم کارول رید -1949. اما لهجۀ خارجی او به منظور سلزنیک و خود وی مشکلی شده بود. درون اوایل دهه 50 دوباره بـه اروپا بازگشت و در چند فیلم ایتالیـایی و فرانسوی بـه بازی پرداخت. درون سال 1954 توانست درون فیلم Senso به کارگردانی لوکینو ویسکونتی خوش بدرخشد . درون سال 1957 نیز درون فیلمـی از مـیکل آنجلو آنتونیونی (ال گریدو) بـه هنرنمایی پرداخت. درون دهۀ 60 نیز درون چند فیلم از کارگردانان بزرگ اروپا مانند پیر پائولو پازولینی (ادیپو ری -1967) برناردو برتولوچی (هزار و نـهصد-1976 و حیلۀ عنکبوت-1972) و داریو آرجنتو (ساسپیریـا-1977) ظاهر شد. آخرین فیلم او ، سیمانا سانتا -2002 بـه کارگردانی مـیرا سوروینو بود.

 ... با جوزف کاتن درون مرد سوم

فیلمـها:

I due sergent-1938 ؛ L'ha fatto una signora-1938 ؛ Luce nelle tenebre-1941 ؛ Stasera niente di nuovo ، Catene invisibil ، ما زنده ایم -1942 ؛ معجزۀ ناقوسها -1948 ؛ Walk Softly, Stranger- 1950 ؛ The Night Heaven Fell -1958 ؛ چشمان بدون صورت -1959 ؛ غیبت طولانی -1961 ؛ دزدان شاد -1962 ؛ اُفلیـا -1963 ؛ La prima notte di quiete-1972 ؛ Novecento- 1976 ؛ گذرگاه کاساندرا – 1976 ؛  Zoo zero -1979 ؛ La luna -1979 ؛ جهنم -1980 ؛ یک ماه درون کنار دریـاچه -1995 و ....

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۳/۱۲ صبح ۱۲:۳۴

آن بلیث   Ann Blyth

 

هنرپیشـه و خواننده

نام اصلی : آن ماری بلیث

تولد : 1928 نیویورک  (در حال حاضر 83 سال دارد) قبل از ورود بـه سینما گوینده رادیو بود . درون هنگام بازی درون یک نمایش ، مورد توجه هنری کاستر –کارگردان سینما- قرار گرفت و او را با خود بـه استودیو یونیورسال برد که تا تست بدهد . وی بازی درون فیلم را درون سال 1944 با فیلم Chip Off The Old Block  (با بازی دانالد اُکانر) کـه فیلمـی موزیکال و تین ایجری بود آغاز کرد. درون فیلم مـیلدرد پیرس -1945 استعداد بازیگری خود را بـه نمایش گذاشت و برای این نقش نامزد دریـافت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن نقش مکمل شد.(جون کرافورد به منظور این فیلم برندۀ اسکار بهترین بازیگر زن نقش اول شد) درون موقع بازی درون فیلم بعدیش و هنگام اسب سواری زمـین خورد و پشتش مجروح شد و بمدت یکسال و نیم از صحنـه بدور بود . وی توانایی بازی درون هر ژانری را داشت و در بسیـاری از فیلم های کمدی ، موزیکال ، اُپرایی و ملودرام بـه ایفای نقش پرداخت.

  ... با جون کرافورد درون مـیلدرد پیرس

فیلمـها:

آقای پیبودی و پری دریـایی -1948 ؛ کاروزوی بزرگ-1951 ؛ یک دقیقه بـه صفر(با رابرت مـیچام)-1952 ؛ دنیـا درون بازوانش (با گریگوری پک)-1952 ؛ رزمری-1954 ؛ شاهزاده محصل -1954 ؛ Kismet-1955 ؛ داستان هلن مورگان (با پل نیومن)-1957 و ....

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۳/۱۳ صبح ۰۷:۱۲

آنیتا اکبرگ   Anita Ekberg

 

هنرپیشـه و مدل

نام اصلی : کرستین آنیتا ماریـانـه اکبرگ   Kerstin Anita Marianne Ekberg

تولد : 1931 سوئد .(در حال حاضر 80 سال دارد)  ششمـین فرزند از هشت فرزند خانواده ای سوئدی. درون جوانی مدل بود و یکبار هم درون سال 1950 ملکۀ زیبایی سوئد شد . با وجود آنکه انگلیسی نمـیدانست وارد مسابقات ملکه زیبایی جهان شد و جزو شش فینالیست این مسابقات قرار گرفت اما نتوانست مقام اول را بدست آورد. بعد از آن بود کـه قراردادی با استودیو یونیورسال امضاء کرد و در آنجا با هاوارد هیوز آشنا شد. ابتدا درون نقشـهای کوچکتر بـه بازی پرداخت که تا اینکه درون سال 1960 درون فیلم زندگی شیرین(La Dolce Vita) فدریکو فلینی بـه بازی پرداخت (به نقش سیلویـا ، نقش مقابلش را مارچلو ماستریـانی بر عهده داشت) فیلم درون فستیوال کن نخل طلا گرفت و آنیتا با این فیلم ، یک شبه ره صدساله رفت! فلینی درون دو فیلم دیگر خود نیز او را بـه بازی گرفت : من دلقک-1972 و مصاحبه-1987 (در این فیلم نقش خودش را بازسازی کرد) 

قبل از آن درون سال 1953 درون فیلم آبوت و کاستلو بـه مریخ مـیروند با این دو کمدین همبازی شد. همچنین با جان وین درون فیلم کوی خونین (1955) همبازی شد کـه برای آن برنده جایزه گلدن گلاب شد. با دین مارتین و جری لوییز درون فیلم هنرپیشـه ها و مدلها (1955) بـه ایفای نقش پرداخت .  در سال 1956 درون فیلم جنگ و صلح کینگ ویدور (با بازی اودری هپبورن) ظاهر شد. درون سال 1960 همراه با سوفیـا لورن و رومـی اشنایدر درون فیلم بوکاچیو70  ظاهر شد.

روابط عاشقانۀ آنیتا اکبرگ با ستارگان مشـهور آن زمان مثل تیرون پاور ، مارچلو ماسترویـانی ، ارول فلین ، یول براینر ، فرانک سیناترا و گری کوپر زبانزد خاص و عام بود! ضمن اینکه مدتی هم با رئیس وقت کارخانۀ فیـات –جیـانی آنجلی- سر و سری داشت.

 ...با مارچلو ماسترویـانی در زندگی شیرین

فیلمـها:

تیغ طلایی-1953 ؛ بـه دنبال ابدیت-1956 ؛ زاراک-1956 ؛ اینترپول-1957 ؛ پاریس هالیدی-1958 ؛ Screaming Mimi -1958 ؛ شیبا و گلادیـاتور-1959 ؛ مرا بوآنا صدا بزن-1963 ، 4 For Texas – 1963 ؛ قتلهای الفبایی-1965 ؛ Way…Way Out -1966 ؛ Killer Nun -1978 و ....

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - FONDA - ۱۳۹۰/۳/۲۴ عصر ۱۲:۱۱

همفری بوگارت

همفری دیفارست بوگارت ( 25 دسامبر 1899 – 14 ژانویـه 1957) بازیگر سرشناس آمریکایی بود. او درون حال حاضر یک نماد فرهنگی محسوب مـیشود.

پس از امتحان شغل های مختلف ، بوگارت بازیگری را درون سال 1921 شروع کرد و تبدیل بـه یک بازیگر ثابت درون تولیدات "برادوی" درون دهه های 20 و 30 شد. بعد از سقوط بورس وال استریت و کاهش نمایش ها ، بوگارت بـه فیلم روی آورد. اولین موفقیت بزرگش فیلم "جنگل سنگی" (1936) بود و این آغاز دوره ای بود کـه بوگارت بـه نقش های گانگستری  روی آورد با فیلم هایی همچون "فرشتگان آلوده صورت" (1938)  و فیلم های درجه دویی مانند "بازگشت دکتر ایکس" (1939).

پیشرفت او بـه عنوان بازیگر نقش اول درون سال 1941 و با فیلم هایی مانند "سیرای مرتفع" و "شاهین مالت"  آغاز شد. سال بعد نقش آفرینی اش درون فیلم "کازابلانکا" ، او را بـه بالاترین سطح حرفه اش رساند و شخصیت منحصر بـه فرد هنری اش را شکل داد.  موفقیت های بعدی او عبارت بودند از : داشتن و نداشتن (1944) ، خواب عمـیق (1946) و گذرگاه تاریک (1947) همراه با همسرش "لورن باکال" ؛ گنج های سیرا مادره (1948) و ملکه آفریقایی (1951)  کـه برای آن موفق بـه دریـافت جایزه اسکار شد.

در طول فعالیت هنری تقریبا سی ساله اش ، بوگارت  درون 75 فیلم نفش آفرینی کرد. موسسه فیلم آمریکا درون سال 1999 از او بـه عنوان برترین هنرپیشـه تمام دوران یـاد کرد و او را درون رده اول لیست برترین هنرپیشگان خود قرار داد.

فیلم شناسی : جنگل سنگی (1936)  بن بست (1937)  فرشتگان آلوده صورت (1938)  پیروزی تاریک (1939) سیرای مرتفع (1941)  شاهین مالت (1941) از مـیان اقیـانوس آرام (1942)  کازابلانکا (1942)  صحرا (1943) گذرگاهی بـه مارسی (1944) داشتن و نداشتن (1944) خواب عمـیق (1946) گذرگاه تاریک (1947)  گنج های سرا مادره (1948) کی لارگو (1948) ملکه آفریقایی (1951) سابرینا (1954) ساعات ناامـیدی (1955) هرچه سخت تر زمـین مـی خورند (1956)

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۳/۲۷ عصر ۰۶:۴۷

اَلی مک گرا   Ali MacGraw

 

بازیگر سینما و تلویزیون

نام اصلی : الیزابت آلیس مک گرا

متولد : 1939 نیویورک  (در حال حاضر 72 سال دارد)  . کمتریست کـه فیلم قصه عشق را ندیده باشد و با دو جوان اول این فیلم کـه در زمان خود بت محبوب نسل جوان شده بودند آشنا نباشد .الی مک گرا و رایـان اونیل با بازی درون این فیلم بـه محبوبیت و شـهرتی افسانـه ای دست یـافتند کـه هر بازیگری آرزوی آن را دارد.

الی مک گرا قبل از بازی درون فیلم بـه مشاغل مختلفی پرداخته بود . مشاغلی همچون دستیـار فیلمبردار ، مدل لباس ، دکوراتور داخلی و بازی درون چند آگهی بازرگانی .

در سال 1969 با بازی درون فیلم خداحافظ کلمبوس توجهات را بـه طرف خود جلب کرد . اما نقش "جنیفر" درون فیلم قصه عشق– 1970  بود کـه درهای شـهرت و محبوبیت را بروی او باز کرد. بـه خاطر این فیلم نامزد دریـافت تندیس اسکار بهترین بازیگر زن و برندۀ جایزۀ گلدن گلاب شد و به دنبال آن عاو بر صفحۀ اول مجله تایمز جای گرفت. درون سال 1972 درون فیلم گریز (این فرار مرگبار) با استیو مک کوئین همبازی شد و در طول بازی درون این فیلم بود کـه رابطۀ عاشقانـه او با استیو مک کوئین شروع شد و اَلی از همسرش رابرت اِوانس کـه تهیـه کننده فیلم بود ، طلاق گرفت و در سال 1973 با استیو مک کوئین ازدواج کرد . بعد از 5 سال زندگی جنجالی ، درون سال 1978 بعد از اینکه شایعات مربوط بـه درگیری عاطفی استیو با مانکنی بـه نام باربارا مـینتی (که استیو عاو را درون یک آگهی تجاری دیده بود) درون افواه پیچید ، آندو از هم جدا شدند و الی مک گرا کـه در این چند سال فیلمـی بازی نکرده بود دوباره بازی درون فیلم و سریـالهای تلویزیونی را شروع کرد. الی مک گرا جمعاً 7 بار ازدواج کرد.

او درون سالهای اخیر بـه فعالیتهای انساندوستانـه به منظور حفظ حقوق حیوانات روی آورده و تلاش زیـادی را درون این زمـینـه انجام مـیدهد.

 ... با رایـان اونیل درون قصه عشق

سایر فیلمـها:

Convoy-1972 ؛ بـه من بگو چه مـیخواهی؟-1980 ؛ برگزیدۀ جنایت-1986 ؛بروس را بگیر-1999 و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۳/۳۱ عصر ۰۷:۲۴

آنجی دیکینسون   Angie Dickinson

 

بازیگر سینما و تلویزیون

نام اصلی : آنجلین براون

تولد : 1931  داکوتا (در حال حاضر 80 سال دارد)  . بیشتر بـه دلیل نقشـهای بی پروایش درون فیلمـهایی مثل ریوبراوو ، 11 یـار اوشن ، گناهان ریچل کید و آماده به منظور کشتن مطرح شده است. درون جوانی قصد داشت نویسنده شود . بعد از پایـان دانشگاه بـه مدت سه سال و نیم درون یک کارخانـه سازندۀ قطعات هواپیما بـه عنوان مشغول بکار شد. درون سال 1953 وارد مسابقات محلی ملکه زیبایی آمریکا شد و مقام دوم راب کرد. درون ابتدا بـه عنوان بازیگر مـیهمان درون چند نمایش کمدی و شوی تلویزیونی ظاهر شد. درون دهه پنجاه درون چند سریـال معروف تلویزیونی مثل پری مـیسون ، مایک هامر و انسانـها درون فضا بازی کرد. رنگ موهای او درون اصل قرمز رنگ بود ، اما درون این زمان بود کـه او بـه تقلید از مریلین مونرو و جین مانسفیلد رنگ موهایش را بلوند کرد. اولین نقش مـهم او ، درون سال 1959 درون فیلم هاوارد هاوکز – ریوبراوو بود کـه در این فیلم درون برابر قهرمان رویـاهای کودکیش –جان وین- و همچنین دین مارتین ، ریکی نلسون و والتر برنان قرار گرفت. موفقیت درون این فیلم موجب تثبیت کاراکتر او بـه عنوان یک بازیگر درجه یک شد. درون دهۀ 60 او تبدیل بـه یکی از بانوان درجه اول سینمای هالیوود بدل گشت و در فیلمـهای معروفی مثل یـازده یـار اوشن-1960 (در برابر دوست صمـیمـی و مادام العمرش فرانک سیناترا و به نقش همسر او) ، The Bramble Bush -1960 (در برابر ریچارد برتون) ، جسیکا-1962 (به کارگردانی ژان نگولسکو و بازی موریس شوالیـه) ، قاتلین-1963 (به کارگردانی دان سیگل و بازی لی ماروین) ، تعقیب – 1966 (در برابر مارلون براندو ، جین فوندا و رابرت ردفورد) ،درست بـه هدف-1967 (به کارگردانی جان بورمان و بازی لی ماروین) و سام -1969(در برابر برت رینولدز) ظاهر شد. درون دهه 70 بازی درون سریـال معروف تلویزیونی زن پلیس ، درون نقش گروهبان سوزان آندرسون –افسر دایره جنایی LAPD- به منظور او یک جایزه گلدن گلاب و سه نامزدی پیـاپی اِمـی را دربر داشت. این سریـال درون واقع نقطه آغازی بود بر سریـالهایی با محور زن-قهرمان مثل فرشتگان چارلی ،زن سرگردان،زن بیونیک و کاگنی و لاسی . درون سال 1980 درون تریلر دی پالمایی آماده به منظور کشتن بـه بازی پرداخت. چهار دهه بعد از فیلم یـازده یـار اوشن درون بازسازی سال 2001 آن نیز بازی کرد  و در برابر هنرپیشگان مطرحی چون جرج کلونی و براد پیت قرار گرفت. درون سال 2007 ش نیکی کـه از بیماری اوتیسم رنج مـیبرد کرد کـه موجب غم و اندوه فراوان مادرش شد.

 ... با جان وین و ریکی نلسون درون ریوبراوو

سایر فیلمـها:

شریک تنسی-1955 ؛ مردی با اسلحه-1955 ؛ دروازه چین-1957 ؛ من با یک زن ازدواج کردم-1958 ؛ وحشت گریـه-1958 ؛ ماجرای رم-1962 ؛ کاپتان نیومن-1963 ، هنر عشق-1965 ؛ Cast A Jiant Shadow-1966 ؛ خشخاش همـیشـه یک گل است-1966 ؛ آخرین مبارزه-1967 ؛ بیلی یـانگ جوان-1969 ؛ خدمتکاران خوشگل همـه درون یک صف-1971 ؛ مادر بزرگ بد-1974 ؛ تب کلوندایک-1980 ؛ چارلی چان و نفرین ملکه اژدها-1981 ؛ شکار مرگ-1981 ؛ وحشت درون راهروها-1984 ؛ مادر بزرگ بد قسمت دوم-1987 ؛ دیوانگی-1995 ؛ سابرینا-1995 و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۴/۳ عصر ۰۸:۱۲

آن بنکرافت   Anne Bancroft

 

هنرپیشـه سینما ، تئاتر و تلویزیون

نام اصلی : آنا ماریـا لوئیزا ایتالیـانو

تولد : 1931 نیویورک – مرگ 2005 نیویورک بر اثر سرطان مجاری ادراری

در جوانی تحت تعلیم لی استراسبورگ درون آموزشگاه متد اکتینگ قرار گرفت. ابتدا درون نمایش های زنده تلویزیونی بـه بازی پرداخت و سپس بـه هالیوود رفت. بازی درون فیلم را از سال 1952 و در فیلم لطفا مزاحم نشوید (در مقابل مریلین مونرو) آغاز کرد. قبل از بازی درون اولین فیلمش با نام هُنری آن مارنو فعالیت مـیکرد و پس از آن نامش را بـه آن بنکرافت تغییر داد. درون سال 1962 به منظور بازی درون فیلم معجزه گر (آرتور پن) برندۀ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد. درون این فیلم او بـه نقش آن سولیوان -معلمۀ سخت کوش هلن کلر- ظاهر شد. درون زمان برگزاری مراسم اسکار ، او به منظور بازی درون نمایشی بـه برادوی رفته بود و جون کرافورد از طرف او تندیس را گرفت و بعداً بـه او مسترد کرد. او همچنین بـه خاطر این نقش برندۀ جایزۀ بفتا نیز شد. آن بنکرافت دومـین نامزدی جایزۀ اسکار را بـه خاطر بازی درون فیلم کدو تنبل خور-1965ب کرد. شناخته شده ترین نقش او ، کاراکتر خانم رابینسون اغواگر درون فیلم گراجوئت/فارغ التحصیل-1967 (مایک نیکولز) هست که بـه خاطر آن به منظور سومـین بار نامزد دریـافت تندیس اسکار شد. درون این فیلم او با داستین هافمن همبازی شد. او درون فیلم زین های شعله ور-1974 و به کارگردانی همسرش مل بروکس نقش کوجکی را بر عهده داشت. چهارمـین نامزدی اسکار او بـه خاطر فیلم نقطه چرخش-1977 (در برابر شرلی مک لین) و پنجمـین نامزدی او به منظور فیلم اگنس خدا-1985 (در برابر جین فوندا) بدست آمد. درون سال 1980 درون فیلم مرد فیل نما بـه کارگردانی دیوید لینچ ظاهر شد.  درون دهه 90 و نیمۀ اول دهه اول قرن بیست و یکم ، او بیشتر درون نقشـهای مکمل بـه بازی پرداخت. منجمله ماه عسل درون وگاس-1992 (با نیکلاس کیج) ، سوءقصد-1993 (در برابر نیکول کیدمن) ، نقطۀ بدون بازگشت-1993 (با بریجت فوندا) و دل شکستگان-2001 (در برابر جنیفر لاو هیوئیت و سیگورنی ویور). او همچنین درون دوبلۀ فیلم انیمـیشن مورچه ها-1998 همراه با شارون استون ، جنیفر لوپز و وودی آلن همکاری داشت.

بنکرافت در سال 1964 با مل بروکس –بازیگر و کارگردان کمدی ساز - ازدواج کرد و تا زمان مرگش (در سال 1980) با او زندگی کرد. او درون سه فیلم از کارهای همسرش نیز بازی کرد: فیلم صامت ، بودن یـا نبودن و دراکولا:مرده و عاشق آن. او بعد از چند بازی موفقش درون هالیوود دوباره بـه نیویورک و صحنـه نمایش برگشت. علت این کارش را سوء استفاده استودیوها از او به منظور بازی درون نقشـهای بی پروا ذکر کرد."مـیخواستم بازیگریم رشد کند نـه اندازه های بدنم!"

 ... با  داستین هافمن درون گراجوئت

سایر فیلمـها:

امشب آواز مـی خوانیم-1953 ؛ گنج کوندور طلایی-1953 ؛ گوریلای بزرگ-1954 ؛ دیمتریوس و گلادیـاتورها-1954 ؛ یورش-1955 ؛ پرونده محرمانـه نیویورک-1955 ؛ راه رفتن بر سرزمـین غرور-1956 ؛ شبانگاه-1957 ؛ نژاد ناآرام-1957 ؛ ی با جوراب سیـاه-1957 ؛ ریسمان باریک-1965 ؛ هفت زن-1966 ؛ وینستون جوان-1972 ؛ زندانی خیـابان دوم-1975 ؛ هیندنبورگ-1975 ؛ رژِ لب-1976 ؛ فیلم صامت-1976 ؛ عیسی ناصری-1977 ؛ فاستو-1980 ؛ بودن یـا نبودن-1983 ؛ شب بخیر مادر-1986 ؛ جادۀ 845 چرینگ کراس-1987 ؛ آقای جونز-1993 ؛ خانـه ای به منظور تعطیلات-1995 و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۴/۵ صبح ۰۳:۴۷

لینو ونتورا   Lino Ventura

 

هنرپیشـه

نام اصلی: آنجلینو جوزپه پاسکواله ونتورا

تولد: 1919 ایتالیـا – مرگ : 1987 فرانسه  . بازیگر ایتالیـایی و یکی از دوست داشتنی ترین و مشـهورترین ستاره های دهه های 50 که تا 80 . نکته جالب درون مورد وی اینست کـه با وجود اینکه اصلاً ایتالیـایی بود اما بیشتر درون فیلمـهای فرانسوی ظاهر شده و به ایفای نقش پرداخته است. درون سن 8 سالگی ترک تحصیل کرد و بعد از آن بـه کارهای مختلفی پرداخت منجمله مکانیکی و کارگری و ... . مدتی نیز بـه ورزش پرداخت و در مسابقات کشتی فرنگی قهرمانی اروپا درون سال 1950 نیز شرکت داشت، اما یک مصدومـیت بد باعث شد کـه دیگر نتواند بـه ورزش ادامـه دهد.در سال 1953 بطور کاملا اتفاقی ، از طریق یکی از دوستانش بـه ژاک بکر –کارگردان مشـهور فرانسوی- معرفی شد. ژاک بکر کـه بدنبال یک بازیگر ایتالیـایی به منظور بازی درون فیلمش  Touchez pas au Grisbi مـی گشت ، او را به منظور بازی درون مقابل ژان گابن ستاره مشـهور فرانسوی انتخاب کرد و این سرآغازی بود به منظور بازی لینو درون فیلم و همچنین آغازی به منظور دوستیش با ژان گابن. ایندو بعد از آن درون فیلمـهای متعددی باهم ظاهر شدند مثل Razzia-1955 ، جنایت و مکافات-1956 و Le Rouge est Mis. لینو ونتورا و آلن دلون نیز دوستان صمـیمـی باهم بودند. درون دهه 60 درون فیلمـهای زیـادی ظاهر شد ؛ از فیلمـهای درام گانگستری گرفته که تا کمدی های معمولی. گرچه او ایتالیـایی بود اما فقط درون معدودی فیلم ایتالیـایی بازی کرد مثل آخرین داوری-1961 ، اجساد مشـهود-1976 و صد روز درون پالرمو-1983

شاید شناخته شده ترین نقش او ، نقش ژان والژان درون فیلم بینوایـان-1982 باشد کـه به خاطر آن نامزد جایزۀ سزار (اسکار فرانسوی) شد. لینو ونتورا که تا آخرین سالهای عمرش بـه بازی درون فیلم پرداخت . درون سال 1999 شـهردار ناحیـه 9 پاریس ، مـیدانی را بـه نام او نامگذاری کرد.

 با ژان گابن درون اولین فیلمش گریسبی

به دلیل تعداد زیـاد فیلمـهایش درون اینجا فقط بـه معروفترین آنـها مـی پردازیم :

Razzia-1954 (ک:هنری دکوئن، با ژان گابن) ؛ قانون خیـابانـها-1956 (ک: رالف حبیب ، با لوئی دوفونس) ؛ جنایت و مکافات-1956 (ک:ژرژ لامپن ، با ژان گابن) ؛ Le Rouge est Mis-1957 (ک:ژیل گرانژیـه ، با ژان گابن و آنی ژیراردو) ؛ L'Étrange Monsieur Steve-1957 (با ژان مورو) ؛ سه روز به منظور زنده ماندن-1957 (ک: ژیل گرانژیـه ، با ژان مورو) ؛ بازرس مگره-1957 (ک: ژان دلانوآ ، با ژان گابن و آنی ژیراردو) ؛ آی بـه سمت اعدام-1957 (ک: لوئی مال ، با ژان مورو) ؛ عشاق مون پارناس-1957 (ک: ژاک بکر ، با ژرار فیلیپ و لی لی پالمر) ؛ شاهدی درون شـهر-1959 (ک: ادوارد مولینارو ، با ساندرا مـیلو و فرانکو فابریزی) ؛ ریسک بزرگ-1960 (ک: کلود سوته ، با ژان پل بلموندو و ساندرا مـیلو) ؛ شیرها رها شده اند-1961 (ک: آنری ورنوی ، با کلودیـا کاردیناله) ؛ آخرین داوری-1961 (ک: ویتوریو دسیکا ، با فرناندل) ؛ اپرای سه پنی-1962 ؛ Greed in the Sun-1964 (ک: آنری ورنوی ) ؛ اسلحه دیکتاتور-1965 (ک: کلود سوته ، با سیلوا کوشینا) ؛ دومـین باد-1966 (ک: ژان پیر ملویل) ؛ آخرین ماجرا-1967 (ک:رابرت انریکو ، با آلن دلون و جوانا شیمکوس) ؛ ارتش سایـه ها-1969 (ک:ژان پیر ملویل ، با سیمون سینیوره) ؛ دسته سیسیلی ها-1969 (ک: آنری ورنوی ، با ژان گابن ، آلن دلون و ایرنـه دمـیک) ؛ ولگردهای رم-1971 (ک: رابرت انریکو ، با بریژیت باردو) ؛ L'Aventure c'est l'Aventure-1972 (ک: کلود للوش ، با ژاک برل) ؛ کاغذهای والاچی-1972 (ک: ترنس یـانگ ، با چارلز برونسون و جیل آیرلند) ؛ سال نو مبارک-1973 (ک: کلود للوش) ؛ غرب دوردست-1973 (ک: ژاک برل) ؛ La Gifle-1974 (با ایزابل آجانی و آنی ژیراردو) ؛ بازرس فرانسوی-1975 (ک: پیر گرانیـه دفر) ؛ اجساد مشـهود-1976 (ک: فرانچسکو رُزی ، با فرناندو ری) ؛ تماس مدوزا-1978 (ک: جک گولد ، با ریچارد برتون و لی رمـیک) ؛ عشاق یکشنبه-1980 ؛ بینوایـان-1982 (ک: روبر حسین) ؛ گردن کلفت-1982 (با برنارد ژیرودو و کلودیـا کاردیناله) ؛ شمشیر جیدون-1986 (ک: مایکل آندرسون ، با راد استایگر) و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - FONDA - ۱۳۹۰/۴/۸ عصر ۱۲:۳۱

بت دیویس

روث الیزابت "بت" دیویس (5 آپریل  1908-  6 اکتبر 1989)  بازیگر سرشناس سینما ، تلویزیون و تئاتر آمریکایی بود . او بیشتر بـه خاطر چهره نـه چندان زیبایش و تمایلش درون بازی درون نقش افراد بی رحم و سنگدل مشـهور بود.  در طول فعالیت هنری اش ، دیویس درون اکثر ژانر ها بـه هنرنمایی پرداخت ،  از سینمای جنایی معاصر گرفته که تا تاریخی و قطعه های کلاسیک و کمدی موقعیت. با این وجود بزرگترین موفقیت او درون فیلم های رمانتیک درام بود.

بعد از ظاهر شدن درون نمایش های "برادوی" ، دیویس درون سال 1930 بـه هالیوود رفت ، اما فیلم های ابتدایی اش به منظور کمپانی "یونیورسال" نا موفق بودند.  او درون سال 1932 بـه کمپانی "برادران وارنر" ملحق شد و جایگاهش را با تعدادی فیلم تحسین شده تثبیت کرد. درون سال 1937 او تصمـیم بـه رها سازی خود از قراردادش گرفت و همـین موجب دعوای طولانی مدت بین او و "برادران وارنر" شد. با اینکه این جدال نتیجه ای به منظور او بـه ارمغان نداشت اما سبب آغاز موفق ترین دوره ی فعالیت او شد. که تا اواخر دهه چهل ، او یکی از موفق ترین بازیگران زن نقش اول بود ، کـه به خاطر سبک قدرتمند و تحکم شناخته مـیشد. کمال گرایی دیویس کـه به موجب آن مـیتوانست با روسای شرکت های فیلم سازی ، کارگردان ها و بازیگران همبازی اش وارد درگیری و مقابله شود،  سبب خوشنامـی و اعتبار او شد.  زبان رک ، صدای استوار و سیگار همـه جا حاضرش شخصیتی را از او خلق کرد کـه عموما مورد ستایش و تقلید دیگران قرار مـیگرفت.

دیویس یکی از اعضای موسس باشگاه "هالیوود کانتین"  و اولین رئیس زن آکادمـی علوم و هنر های تصاویر متحرک بود. او دو بار موفق بـه دریـافت جایزه اسکار شد و اولینی بود کـه 10 بار نامزد دریـافت این جایزه شد. و همچنین اولین زنی بود کـه جایزه افتخاری موسسه فیلم آمریکا را دریـافت کرد.

فعایت هنری او درون مدت هایی مختلف درون تاریکی فرو رفت. دیویس خودش تایید مـی کرد کـه موفقیتش اغلب هزینـه روابط خصوصی اش مـیشد. او چهار بار ازدواج کرد. یک بار بیوه شد و سه دفعه طلاق گرفت و فرزندانش را بـه تنـهایی بزرگ کرد.  سال های پایـانی زندگی اش با دوره ای طولانی بیماری همراه بود . اما او بازیگری را که تا مدت کوتاهی قبل از مرگش ادامـه داد ، با کارنامـه ای با بیش از 100 فیلم ، فیلم تلویزیونی و تئاتر .

در سال 1999 توسط موسسه فیلم آمریکا درون رده دوم برترین هنرپیشـه های زن تاریخ سینما قرار گرفت ، بعد از "کاترین هپبورن".

فیلم شناسی : از اسارت بشری (۱۹۳۴)  کلاهبرداری بزرگ (۱۹۳۶)  خطرناک (۱۹۳۴)  جنگل بی‌روح (1936)   زن زخم‌خورده (۱۹۳۷)  جزبل (۱۹۳8)  پیروزی تاریک (۱۹۳۹)  نامـه (۱۹۴۰) روباهان کوچک (۱۹۴۱)  حالا مسافر (۱۹۴۲)  آنسوی جنگل (1949)  همـه چیز درباره ایو (1950)  وقت تلفن (۱۹۵۷)  بر بیبی جین چه گذشت؟ (1948)  پرستار بچه (1965)  دکوراتور ( 1965)  قتل درون کرانـه نیل (1978)  غریبه ها : داستان یک مادر و (فیلم تلویزیونی ، 1979)  نـهنگ های ماه اوت (1987)

با جوآن کرافورد درون فیلم "بر بیبی جین چه گذشت؟"

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - FONDA - ۱۳۹۰/۴/۳۰ صبح ۱۰:۲۸

جیمز کاگنی

جیمز فرانسیس کاگنی جونیور (17 جولای 1899 – 30 مارس 1986) بازیگر آمریکایی بود.  اگر چه او بـه خاطر گوناگونی نقش هایش تحسین شده بود و جوایز معتبری را دریـافت کرده بود ، اما بیشتر بـه خاطر نقش آفرینی هایش بـه عنوان افراد سرسخت درون یـاد ها مانده است.

در اولین نقش آفرینی اش ، کاگنی درون لباس یک زن رقاص درون قسمت هم سرایی نمایش انتقادی "همـه ی دریـانوردان"  ظاهر شد.  او چندین سال را درون "وودویل" بـه عنوان یک رقاص و کمدین گذراند که تا سال 1925 کـه اولین نقش آفرینی های حرفه ای اش را انجام داد. او با بازی درون نقش های مختلف نقد های مثبتی را دریـافت کرد که تا اینکه درون سال 1929 بـه عنوان بازیگر نقش اول درون نمایش "گذرگاه پنی" بازی کرد. بعد از نقد جنجالی از بازی اش  کمپانی "برادران وارنر" با او قراردادی سه ساله را بـه امضا رسانید با حقوق اولیـه 500 دلار درون هفته که تا نقشش را دوباره ایفا کند. این قرارداد بـه زودی بـه هفت سال ارتقا پیدا کرد.

هفتمـین فیلم کاگنی ، "دشمن مردم" ، تبدیل بـه یکی از تاثیر گذارترین فیلم های گانگستری زمان خود شد. یکی از صحنـه های بیـاد ماندنی این فیلم پرتاب گریپ فروت توسط کاگنی بـه صورت "مـی کلارک" بود. این فیلم کاگنی را بـه شـهرت فراوانی رساند و تبدیل بـه یکی از بزرگ ترین ستاره های وارنر و هالیوود کرد. درون سال 1938 او اولین نامزدی جایزه اسکار را به منظور فیلم "فرشتگان آلوده صورت" دریـافت کرد. او این جایزه را درون سال 1942 به منظور بازی درون فیلم "يانكي دودل دندي"  دریـافت کرد.  کاگنی بـه مدت20 سال  درون سال 1961 بازنشسته شد و بیشتر وقت خود را درون زمـین زراعی خود گذراند که تا اینکه درون سال 1981 به منظور بازی درون فیلم "Ragtime " کـه آخرین فیلمش نیز بود بازگشت.

موسسه فیلم آمریکا درون سال 1999 نام جیمز کاگنی را درون رده هشتم برترین هنرپیشگان مرد تاریخ سینما قرار داد.

فیلم شناسی :  پول قلفتی (1931)  دشمن مردم (1931) شـهردار جهنم (1933) رویـای شب نیمـه تابستان (1935)  سگ های شیطانی آسمان (1935) فرشتگان آلوده صورت (1937) فرزند اوکلاهاما (1941) بلوند سرخ روی (1941) یـانکی دودل دندی (1942)  خون بر آفتاب (1945)  دوران زندگی ات (1948) التهاب (1949)  داستان وست پوینت (1950) شیر درون خیـابان ها (1953) آقای رابرتز (1955) دوستم بدار یـا ترکم کن (1955) مرد هزار چهره (1957)

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۵/۱ صبح ۰۵:۴۲

آلک گینس    Alec Guinness

 

هنرپیشـه

نام اصلی : آلک گینس دِ کاف

تولد : 1914 لندن – مرگ 2000 سا انگلستان

دِ کاف نام فامـیل مادرش بود و چون با پدر آلک ازدواج نکرده بود ، نام پدرش درون شناسنامۀ او ثبت نشده بود. از سال 1934 وارد دنیـای نمایش شد و در نمایش های کلاسیک بـه بازی مشغول شد. درون سال 1936 درون اقتباس موفق جان گیلگود از تراژدی هملت ، درون نقش اُسریچ بـه بازی پرداخت. از همان موقع بود کـه به نمایشـهای شکسپیری علاقمند شد و در دهه سی درون نمایشنامـه های بسیـاری از این نویسنده و شاعر بزرگ بریتانیـایی ظاهر شد. درون دهه چهل و با شروع جنگ جهانی دوم ، او نیز همانند بسیـاری از هموطنانش بـه ارتش ملحق شد و به عنوان ملوان وارد نیروی دریـایی سلطنتی بریتانیـا شد. بعد از خاتمـه جنگ بود کـه هنرنمائیـهای او درون سینما با فیلم آرزوهای بزرگ-1946 آغاز شد. درون سال 1939 کـه گینس مشغول بازی درون نمایش دیکنزی آرزوهای بزرگ درون نقش هربرت پوکت بود ، مورد توجه تدوینگر جوانی قرار گرفت کـه بعدها درون سال 1946 او را درون فیلم خود و در همان نقش بـه بازی گرفت. آن تدوینگر جوان کـه بعدها تبدیل بـه یکی از بزرگترین کارگردان های بزرگ تاریخ سینما شد دیوید لین نام داشت.

بازی درون این فیلم ، اگرچه پای آلک را بـه دنیـای سینما باز کرد اما موجب نشد کـه او بازی درون صحنـه تئاتر را فراموش کند و او همچنان بـه هنرنمایی درون نمایش های دلخواه خود بویژه نمایش های شکسپیری ادامـه داد. بعد از بازی درون فیلم آرزوهای بزرگ، آلک مورد توجه استودیوی فیلمسازی Ealing (استودیوی معروفی درون انگلستان کـه تخصصش درون ساخت فیلم های کمدی بود) قرار گرفت. این استودیو از استعداد چندوجهی گینس به منظور بازی درون فیلمـهای کمدی بهره گرفت و در چند فیلم خود از او استفاده کرد منجمله فیلم Kind Hearts & Coronets -1949 کـه گینس درون این فیلم درون 8 نقش مختلف از جمله یک زن! هنرنمایی کرد.(شاید دی دی درون فیلم ارثیـه فامـیلی از او تقلید کرده باشد!)

در سال 1948 ، دیوید لین کـه علاقۀ فراوان بـه بازی آلک داشت وی را به منظور بازی درون نقش فاگین یـهودی درون فیلم الیور تویست انتخاب کرد. لین اعتقاد زیـادی بـه او داشت و از او بـه عنوان "طلسم خوش شانسی من" یـاد مـیکرد! و در بسیـاری از فیلم های خود او را بـه بازی گرفت منجمله لورنس عربستان-1962 (به نقش شاهزاده فیصل) ، دکتر ژیواگو-1965 (به نقش رهبر بولشویکها) و گذرگاهی بـه هند-1984 . همچنین قرار بود درون فیلم رایـان نیز از او استفاده کند کـه به دلایلی این اتفاق نیفتاد.

سال 1957 ، نقطۀ عطفی به منظور آلک گینس محسوب مـیشد. بازی درون فیلم پل رودخانـه کوای و در نقش سرهنگ نیکلسون باعث شـهرت هرچه بیشتر او گشت . او درون این فیلم با ویلیـام هولدن همبازی بود و به خاطر این فیلم برندۀ جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد و همچنین برنده جایزه گلدن گلاب ، بفتا و انجمن منتقدین فیلم نیویورک شد. درون سال 1958 بـه خاطر نوشتن فیلمنامۀ فیلم دهان اسب ، نامزد دریـافت تندیس اسکار گردید. درون سال 1959 درون فیلم مامور ما درون هاوانا (کارول رید) بـه ایفای نقش پرداخت. درون سال 1962 درون فیلم لارنس عربستان درون نقش شاهزاده فیصل ظاهر شد. درون سال 1964 درون فیلم سقوط امپراتوری روم درون نقش مارآئورلیوس بر پرده سینما ظاهر گشت و در سال 1966 درون فیلم یـادداشت های کوئیلر بـه ایفای تقش پرداخت. درون سال 1970 درون فیلم اسکروچ بـه نقش روح مارلی و در همان سال درون فیلم کرامول بـه نقش شاه چارلز اول بـه بازی پرداخت. بـه اعتقاد منتقدان و خودش ، او یکی از بهترین بازیـهای خود را درون فیلم هیتلر،ده روز آخر ارائه داد.

یکی از مـهمترین نقش های او ، نقش اُبی وان کنوبی درون سه گانـه جنگ ستارگان هست که باعث شـهرت و محبوبیت جهانی او شد و در بین نسل جدید سینماروها نیز او را تثبیت کرد. او جزوانی بود کـه اعتقاد داشتند فیلم بـه فروش خوبی دست مـی یـابد. بنابراین خود را درون منافع فروش فیلم شریک کرد و 2 درصد از فروش فیلم بـه او تعلق گرفت. همـین 2% به منظور ثروتمند شدن او کافی بود. این نقش به منظور او نامزدی گلدن گلاب و تندیس اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را بـه ارمغان آورد.

 ... جنگ ستارگان

در سال 1988 و در سن 74 سالگی او بار دیگر برنده جایزه اسکار شد. اینبار بـه خاطر بازی درون فیلم دوریت کوچک تندیس اسکار را بـه خانـه برد. این اسکار نشان داد کـه او تمام نشدنی هست و سن و سال به منظور او فقط یک عدد است.

آلک گینس در طول دوران پربار بازیگری خود نشان داد از عهده ایفای هر نقشی برمـی آید ؛ از نقشـها و کاراکترهای پیچیده و چندوجهی گرفته که تا نقشـهای کمدی و شخصیت های ساده. وی مـیتوانست بـه راحتی و با یک تعویض لباس ،شخصیت جدیدی خلق کند. او درون سال 1959 بـه خاطر خدماتش بـه هنر تئاتر و سینما مفتخر بـه دریـافت نشان شوالیـه و لقب "سر" از دست ملکه بریتانیـا شد. همچنین اسکار یک عمر دستاورد هنری نیز پاداشی بود از طرف جامعه سینما بـه او به منظور خدماتش بـه هنر هفتم.

آلک گینس در سال 2000 بر اثر سرطان کبد از دنیـا رفت. همسرش تنـها مدت کوتاهی بعد از او زنده ماند و بعد از گذشت دو ماه از مرگ شوهرش ، بـه او پیوست.

سایر فیلم ها:

آخرین تعطیلات-1950 ؛ تبهکاران لاوندر هیل-1951 ؛ مردی با پیراهن سفید-1951 ؛ ورق-1952 ؛ داستان مالت-1953 ؛ بهشت کاپیتان-1953 ؛ پدر براون-1954 ؛ ماجرای استراتفورد-1954 ؛ بـه سوی پاریس با عشق-1955 ؛ زندانی-1955 ؛ قو-1956 ؛ هتل پارادیزو-1966 ؛ کمدینـها درون آفریقا-1967 ؛ برادر خورشید، ماه-1967 ؛ با قتل کشتن-1976 ؛ لرد کوچک فونتلروی-1980 و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۵/۱۲ عصر ۰۷:۴۵

آن شریدان   Ann Sheridan

  

هنرپیشـه و خواننده

نام اصلی : کلارا لو شریدان

تولد : 1915  دنتون تگزاس     مرگ : 1967  لس آنجلس . ستاره هالیوود درون دهه های 30 و 40 و شاید بـه عبارتی زیباترین زنی کـه تاکنون بر پرده سینما آمده است. (گرچه ممکنست برخی این اعتقاد را نداشته باشند). او کوچکترین فرزند خانواده بود و از نوجوانی بـه اسب سواری و تیراندازی علاقمند بود و در آن تبحر داشت. درون سال 1933 موقعی کـه در دانشگاه تگزاس مشغول بـه تحصیل بود ش "کیتی" عکسی از او را به منظور استودیو پارامونت کـه در حال تدارک مسابقه ای به منظور انتخاب 6  بـه منظور بازی درون فیلم جستجو به منظور زیبایی بود ارسال کرد. چند ماه بعد بـه آن اطلاع داده شد کـه او نیز جزو 6 ی هست که برنده مسابقه شده اند و به عنوان جایزه قرار هست در فیلم جستجو به منظور زیبایی نقش کوچکی داشته باشد. بدینسان ، آن دانشگاه و تحصیل را نیمـه کاره رها کرد و در 19 سالگی بـه همراه والدین و برادر و انش راهی هالیوود شد. ابتدا درون فیلم جستجو ... (به بازیگری باستر کراب و آیدا لوپینو) نقش کوچکی را بازی کرد و 6 ماه بعد ، قراردادی شش ماهه با پارامونت (به مبلغ 50 دلار درون هفته) امضاء کرد. چون نام "کلارا لو" به منظور نوشتن درون عنوان بندی فیلم طولانی بود نام "آن" را به منظور خود برگزید و اولین بار با این نام درون فیلم و ببین-1934 درون یک صحنـه کوتاه ظاهر شد. درون طی دوسال بعد ، او درون بسیـاری از فیلمـهای پارامونت (چه درون نقشـهای مـهم و چه بدون ذکر نام درون عنوان بندی) شرکت داشت.

اولین فیلمـی کـه آن نقش اصلی را درون آن بر عهده داشت فیلم Car99 (با بازی فرد مک مورای و ویلیـام فرالی) بود. درون همان سال درون فیلم مـی سی سی پی-1935 (با بازی و.س. فیلدز ، بینگ کرازبی و جون بنت) درون نقش یک مدرسه ای بازی کرد. بعد از دو سال بازی به منظور پارامونت از بازی درون فیلمـهای پیش پا افتاده این استودیو خسته شد و تصمـیم بـه ترک آنجا گرفت. درون سال 1936 ، مآرنو مدیر بازیگریـاب استودیو برادران وارنر از بازی آن خوشش آمد و به او پیشنـهاد قراردادی شش ماهه (به مبلغ 75 دلار درون هفته) را داد. فیلم بعدی او لژیون سیـاه-1937 (با بازی همفری بوگارت ) بود. درون سال 1936 ، او با هنرپیشـه ای بـه نام ادوارد نوریس ازدواج کرد کـه این ازدواج تنـها 375 روز دوام داشت.

اولین فیلم مـهم آن درون سال 1938 بود. درون این سال او درون فیلم فرشتگان آلوده صورت (ک:مایکل کورتیز و با بازی جیمز کاگنی ، همفری بوگارت و پت اوبراین) ظاهر شد. قبل از این فیلم ، او درون بیش از 40 فیلم معمولی و درجه دو بازی کرده بود و این فیلم فرصت خوبی به منظور بروز استعدادهای او بود. با این فیلم توجه منتقدان بـه بازی آن جلب شد و مطبوعات بـه او لقب Oomph Girl ( دلربا) دادند. خودش از این لقب راضی نبود و مـی گفت :"Oomph شبیـه صدایی هست که یک مرد چاق کـه درحال بستن بندکفشش درون یک باجۀ کوچک تلفن هست از خودش خارج مـی سازد!"

 ...با جیمز کاگنی درون فرشتگان آلوده صورت

در سال 1939 درون فیلم داج سیتی با ارول فلین و اولیویـا دهاویلند همبازی شد. نقش او کوتاه و کم دیـالوگ بود. درون سال 1940 موقعی کـه جورج رافت درون هنگام بازی درون فیلم منطقه حاره درگذشت ، جیمز کاگنی جانشین وی شد و پیشنـهاد داد از آن بـه عنوان خواننده درون فیلم استفاده شود. درون همان سال آن درون فیلم آنـها درون شب مـی رانند نیز درون کنار همفری بوگارت ، جورج رافت و آیدا لوپینو بازی کرده بود. درون سال 1942 آن شریدان با جورج برنت هنرپیشـه سینما ازدواج کرد و دقیقا یک سال بعد درون همان روز از هم جدا شدند!

در دهه 40 ، آن درون چند فیلم مـهم و بیـادماندنی بازی کرد. منجمله شـهری به منظور تاراج-1940 ، مردی کـه برای شام آمد-1942 (با بازی بت دیویس) ، صف شاهان-1942 (فیلم مورد علاقه آن و یکی از بهترین فیلمـهای او  با بازی رونالد ریگان ، رابرت کامـینگز و بتی فیلد) ، جورج واشنگتن اینجا خوابید-1942 ، لبۀ تاریکی-1942 ، بیوفا-1947 ، نورا پرنتیس-1947 ، سام خوب-1948 و من عروس جنگ مردان بودم-1949. درون سال 1948 ، او اخرین فیلم خود را به منظور برادران وارنر بازی کرد : رود نقره ای با بازی ارول فلین. سپس فیلم سام خوب را برای RKO ، من عروس جنگ مردان بودم (ک: هاوارد هاکز و با بازی کری گرانت) و استلا-1950 (با بازی ویکتور مـیچر) را به منظور فاقرن بیستم و فیلمـهای زنی درون حال دویدن-1950 و مرا بـه شـهر ببر-1950 را به منظور یونیورسال بازی کرد.

 ... لبه تاریکی-1942

در سال 1953 مرافعه حقوقی بین او و هاوارد هیوز –مالک استودیو RKO و مـیلیـاردر معروف- درگرفت. آن به منظور بازی درون فیلم Carriage Entrance با هیوز قرارداد امضا کرد ، اما بدلیل اختلاف بر سر هنرپیشـه مرد فیلم (آن شریدان ، رابرت مـیچام را مـی خواست اما هیوز مل فرر را) از فیلم کنار کشید و برای جبران خسارت آن ، درون فیلم ملاقات درون هندوراس به منظور هیوز بازی کرد. کم کم بازی آن درون فیلمـها رو بـه افول نـهاد و او درون فیلمـهای کمتری ظاهر شد و در دهه 60 فقط درون نمایشـهای پیش پا افتاده تلویزیونی مشغول بازی شد.

آن شریدان سیگاری قهاری بود و متاسفانـه بهای سنگینی نیز بابت آن پرداخت. درون سال 1966 پزشکان بـه او اطلاع دادند کـه دچار سرطان مری و کبد شده است. درون همان سال او به منظور سومـین و آخرین بار با هترپیشـه ای بـه نام اسکات مک کی ازدواج کرد. درون ژانویـه 1967 درست یک ماه قبل از پنجاه و دومـین سالگرد تولدش درگذشت. جسدش سوزانده شد و خاکستر بدنش که تا سال 2005 درون کلیسای همان محل سوزاندن نگهداری شد و در آن سال به منظور دفن بـه گورستان هالیوود منتقل شد.

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۵/۱۴ عصر ۱۰:۰۶

آنتونی پرکینز   Anthony Perkins

 

بازیگر و خواننده

تولد : 1933 نیویورک    مرگ : 1992 هالیوود . بازیگر آمریکایی کـه بیشتر بـه خاطر بازی درون نقش نورمن بیتس درون فیلم روانی-1960 شناخته مـی شود. پدرش نیز بازیگر سینما بود (آزگود پرکینز) بازی درون فیلم را از سال 1953 و با فیلم The Actress آغاز کرد. بـه خاطر قد بلندش ، درون سال 1957 درون فیلم Fear Strikes Out و درون نقش بازیکن سابق بیسبال –جیمـی پیرسال- بازی کرد. درون عرصه موسیقی و خوانندگی هم دستی بر آتش داشت و در سالهای 57 و 58 سه آلبوم پاپ با نام هنری تونی پرکینز انتشار داد.همچنین درون همان سال بـه همراه هنری فاندا درون فیلم ستارۀ حلبی آنتونی مان ایفای نقش کرد.  در سال 1958 درون فیلم دلال محبت با شرلی مک لین همبازی شد. درون سال 1959 درون فیلم عمارت سبز(Green Mansions) همراه با آدری هپبورن شرکت داشت و در سال 1960 درون فیلم داستان طولانی با جین فوندا همبازی شد. درون همان سال او مـهمترین نقش دوران بازیگری خود را درون فیلم روانی هیچکاک ایفا کرد. فیلم مورد توجه مردم و منتقدان قرار گرفت و پرکینز شـهرت جهانی پیدا کرد. شخصیت نورمن بیتس رده چهارم را درون رده بندی 100 کاراکتر برتر فیلمـها درون رای گیری مجلۀ پرمـیرب کرد.

در سال 1961 نقش آفرینی او درون فیلم دوباره خداحافظ و در برابر اینگرید برگمن توجه منتقدان را بـه خود جلب کرد و او را برندۀ بهترین بازیگر درون جشنواره فیلم کن کرد.

 ...با اینگرید برگمن درون دوباره خداحافظ

در سال 1962 درون اقتباس اورسن ولز از شاهکار کافکا –محاکمـه- ظاهر شد کـه در این نقش هم موفق ظاهر شد. درون سال 1968 درون فیلم زهر زیبا نقش یک جانی جوان را برعهده گرفت و در سال 1970 درون فیلم Catch22 ظاهر شد. درون سال 1972 درون فیلم زندگی و روزگار قاضی روی بین با پل نیومن و ژاکلین بیسه همبازی شد. او همچنین یکی از بازیگران متعدد فیلم قتل درون قطار سریع السیر شرق-1974 بود کـه در این فیلم همراه با تعدادی از ستارگان مشـهور سینما همچون ژاکلین بیسه ، آلبر فینی ، شون کانری ، لورن باکال ، مارتین بالسام ، ژان پیرل ، جان گیلگود ، وندی هیلر ، ونسا ردگریو ، ریچارد ویدمارک ، کالین بلیک لی و مایکل یورک همبازی شد.در سال 1979 درون فیلم حفره سیـاه محصول والت دیسنی ظاهر شد.

 ... با هنری فاندا درون ستاره حلبی

جالب اینجاست کـه او چند بار دیگر نیز درون نقش نورمن بیتس ظاهر شد . یکبار درون سال 1983 درون روانی 2 و یکبار نیز درون سال 1986 درون روانی 3 . همچنین درون سال 1990 درون فیلمـی به منظور تلویزیون کابلی با نام روانی 4 : آغاز درون این نقش بـه بازی پرداخت.

شایع بود کـه او بـه جنس موافق تمایل دارد. شاید علتش این بود کـه او بـه بیماری ایدز مبتلا گشت و بر اثر ابتلا بـه این بیماری مـهلک درون سال 1992 درگذشت. جسدش سوزانده شد و تحویل خانواده اش گردید. بیوۀ او بری برونسون ، درون سال 2001 درون حملۀ تروریستی 11 سپتامبر کشته شد. او یکی از 58 قربانی پرواز 11 آمریکن ایرلاین بود.

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - FONDA - ۱۳۹۰/۵/۱۴ عصر ۱۱:۰۵

گریس کلی

گریس پاتریشیـا کلی (12 نوامبر 1929 – 14 سپتامبر 1982) بازیگر آمریکایی بود. او درون سال 1956 با شاهزاده موناکو ، رینیـهٔ سوم ازدواج کرد و به مقام شاهزادگی موناکو رسید و عموما توسط مردم "پرنسس گریس" خطاب مـیشد.

پس از شروع بازیگری درون سال 1950 و در سن 20 سالگی ، گریس کلی درون تولیدات تئاتر نیویورک و همچنین درون بیش از 50 قسمت از تولیدات تلویزیونی درون اوایل دوران طلایی تلویزیون ظاهر شد. درون اکتبر 1953 ، با اکران فیلم "موگامبو" او بـه یک سوپراستار تبدیل شد و این نقش آفرینی یک جایزه گلدن گلوب نقش مکمل زن و یک نامزدی اسکار و همچنین داشتن نقش اصلی درون 5 فیلم بعدی را به منظور او بـه ارمغان داشت. از جمله فیلم  “The Country Girl”  کـه در آن بازی برجسته ای ارائه داد.  این نقش آفرینی منجر بـه دریـافت یک جایزه اسکار به منظور او شد. کلی از بازیگری درون سن 26 سالگی بازنشسته شد که تا به مسئولیتش بـه عنوان بانوی موناکو برسد. او و شاهزاده رینیـهُ صاحب سه فرزند شدند : "کارولین" ، "آلبرت" و "استفنی" . او همچنین ریشـه ی آمریکایی خود را حفظ کرد و هم تابعیت آمریکا را داشت و هم موناکو.

کلی درون 14 سپتامبر 1982 درگذشت ، هنگامـی کـه کنترل اتومبیل خود را از دست داد و دچار یک سانحه شدید شد. ش استفنی کـه همراه با او درون اتومبیل بود از این حادثه جان سالم بـه در برد.

در ژوئن 1999 ، موسسه فیلم آمریکا نام او را درون رده سیزدهم برترین هنرپیشگان زن تاریخ سینما قرار داد.

فیلم شناسی : نیمروز (1952) ، موگامبو (1953) ، ام را بـه نشانـه قتل بگیر (1954) ، پنجره پشتی (1954) ، پل های توکو-ری (1954) ، آتش سبز (1954) ، دستگیری یک سارق (1955) ، قو (1956) ، جمعیت بالا (1956)

با جیمز استوارت درون فیلم پنجره پشتی

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۵/۲۱ صبح ۰۳:۰۳

آرت آکورد   Art Acord

 

هنرپیشـه

نام اصلی : آرتیموس وارد آکوردون

تولد : 1890 اکلاهما (در بعضی منابع نیز یوتا ذکر شده است)    مرگ : 1931 شیـهواهوا – مکزیک

یکی از بزرگترین و مشـهورترین ستارگان سینمای وسترن درون دورۀ فیلمـهای صامت و از معدود وسترنرهای سینماست کـه در زندگی واقعی نیز "کابوی" بود. قبل از ورود بـه عالم سینما بـه عنوانچران درون مراتع مشغول بـه کار بود. او دوبار درون سالهای 1912 و 1916 ، درون مسابقات قهرمانیچرانی (رودئو) مقام اول راب کرده بود. او همدوره و دوست نزدیک بعضی از معروف ترین وسترنرهای سینمای صامت همچون بوک جونز ، تام مـیکس ، هوت گیبسون و بی هو گری بود.

 کار درون سینما را از سال 1911 و با یک فیلم کوتاه تک حلقه ای آغاز کرد و در مجموع درون بیش از 100 فیلم کوتاه و بلند بازی کرد کـه متاسفانـه فقط شمار معدودی از آنـها باقی مانده اند. نـه تنـها درون فیلم ها بازی مـی کرد بلکه فیلنامـه هم مـی نوشت و همچنین درون صحنـه های خطرناک فیلمـها –جایی کـه هیچ بازیگری جرات انجام آن کارها را نداشت – بـه جای بدل هنرپیشـه ظاهر مـیشد. درون سال 1913 درون اولین کارگردانی سیسیل ب. دومـیل –مرد زن نما- شرکت داشت. درون سال 1917 نیز درون دو فیلم با تدا بارا همبازی شد : کلئوپاترا و قلب و روح . با شروع جنگ عالمگیر اول او نیز درون جنگ شرکت کرد و به خاطر شجاعتهایش نشان صلیب جنگ را دریـافت کرد. بعد از پایـان جنگ او دوباره بـه کار فیلم برگشت و در چند فیلم و همچنین سریـالی متعلق بـه استودیو یونیورسال بازی کرد. درون این سریـال او نام هنری بوک پاروین را به منظور خود برگزید.

با شروع دوره ناطق سینما ، کم کم آرت آکورد از دور خارج شد. مخصوصاً کـه دشمن بزرگی نیز درون کمـین او نشسته بود کـه باعث شد او هست و نیست خود را از دست بدهد. این دشمن بزرگ "الکل" بود. متاسفانـه آرت یک دائم الخمر بـه تمام معنا بود و آنچه کـه به مدت 18 سال از او بر پردۀ سینما بـه نمایش درمـیامد ، درون واقع درون فواصل بین بدمستیـهای او و در لحظات هوشیـاریش ضبط شده بود! شاید اگر این ایراد و سایر خلاف های ریز و درشت او (مثل زنبارگی و غیره) نبود جای او امروز درون کنار بزرگانی چون گاری کوپر و جان وین بود. اما خواری و ناتوانیش درون وفق خود با سینمای ناطق موجب شد او از دایرۀ شـهرت خارج شود و او مجبور شد بـه مکزیک برود و با مشاغل پستی چون شرکت درون نمایش های خیـابانی و کار درون معدن زندگی خود را بگذراند.

آرت آکورد در سال 1931 درون شیـهوا هوای مکزیک بر اثر مسمومـیت با سیـانید و عوارض کبدی ناشی از آن درگذشت. مرگ او درون مکزیک رسماً بـه عنوان ثبت شد ، اما برخی از دوستان او معتقد بودند و اصرار داشتند کـه او توسط یکی از سیـاسیون مکزیکی کـه آکورد با همسر او روابط محرمانـه داشت بـه قتل رسیده است.

از او فقط چند فیلم مثل بچه آریزونا-1928 ، مبارزان روی زین-1929 و یـاغی سفیدپوست-1929 باقی مانده است. تمام فیلمـهای اولیـه او درون سینما ، از بین رفته اند و نسخه ای از آنـها موجود نیست.

 

فیلمـها :

دو برادر-1911 ، زغالهایی از آتش-1911 ،  The White Medicine Man-1911 ، آخرین نبرد کاستر-1912 ، بـه سوی جنوب-1918 ، خط مبارزه-1918 ، پسرک وچران-1919 ،وسترنر وحشی-1919 ،  سواران مـهتاب-1920 ، اسب سوار سفید-1921 ، برندگان غرب-1921 ، رومئوی مرتع-1921 ، پاداش رنجر-1922 ، درون روزهای بوفالوبیل-1922 ، The Oregon Trail-1923 ، شـهامت وسترن-1926 ، ترور-1926 ، Set Free-1927 ، ولگرد وسترن-1927 ، کابوی اکلاهمایی و ...

شرح عبند انگشتی: آرت آکورد و اِنا گریگوری (ماریون داگلاس) درون فیلم ولگرد وسترن-1927 

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۵/۲۹ صبح ۰۲:۳۸

آن سوترن   Ann Sothern

 

هنرپیشـه سینما و تلویزیون

نام اصلی : هریت آرلنـه لیک

تولد :1909  داکوتای شمالی  - مرگ : 2001  آیداهو  . بازیگر سینما و تلویزیون کـه به مدت 6 دهه درون عرصه هنرهای نمایشی فعال بود. بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان خانـه را ترک کرد و در 18 سالگی نقش کوچکی را درون فیلم شبهای برادوی-1927 بر عهده گرفت. با وجود آنکه صدای زیبا و پرورش یـافته ای داشت ، ندرتاً درون فیلمـها آواز مـیخواند. درون سال 1934 با استودیو کلمبیـا قرارداد بست اما بعد از دو سال او را بیرون د و او با RKO قرارداد امضاء کرد. درون آنجا نیز بعد از یک سری کارهای ناموفق بیرون آمد و به متروگلدوین مایر آمد و اولین فیلمش را به منظور آنـها درون سال 1939 بازی کرد. از کارهای معروف او مـیتوان بـه سری فیلمـهای مـیسی Maisie اشاره کرد کـه در این فیلمـها درون نقش مـیسی راویر –نده معروف ظاهر مـیشد. این فیلمـها باعث معروفیت او شد و از سال 1940 که تا 1947 درون فیلمـهای متعددی درون قالب این شخصیت ایفای نقش کرد. او همچنین صداپیشـه نیز بود و در بسیـاری از نمایشـهای رادیویی شبکه های مختلف رادیویی مثل CBS شرکت مـیکرد.

در سال 1949 درون فیلم اسکاری یک نامـه بـه سه همسر ظاهر شد. گرچه فیلم موفق بود اما نقش او درون این مـیان نادیده گرفته شد. درون دهه 50 درون چند فیلم بیشتر بازی نکرد منجمله درون فیلم یـاسمن آبی-1953، و بیشتر درون فیلمـهای تلویزیونی بـه ایفای نقش پرداخت. بـه عنوان مثال درون سریـال موفق خصوصی کـه سال 1953 که تا 57 بروی آنتن بود. بعد از پایـان این سریـال و موفقیت آن سوتر درون آن ، او با تهیـه کنندۀ سریـال قراردادی به منظور بازی درون نمایش خودش امضاء کرد با عنوان "شوی آن سوترن" (61-1958). این دو سریـال جمعا 4 جایزۀ اِمـی به منظور او بـه همراه داشتند.

 ... با دون آمـه چی درون چهل راه بـه سوی شـهر

با بالا رفتن سن آن سوترن و بدلیل ابتلا بـه بیماری هپاتیت ، او کم کم شروع بـه چاق شدن کرد و این افزایش وزن به منظور او دردسر ساز شد ، بطوریکه مجبور بود با پوشیدن لباس های مشکی و گشاد ، این نقیصه را که تا حدی برطرف کند.

در سال 1964 درون فیلم بهترین مرد با هنری فاندا همبازی شد. آخرین فیلم او نـهنگ های ماه اوت-1987 بود کـه همراه با بت دیویس و لیلیـان گیش درون این فیلم ظاهر شد و برای او تنـها جایزۀ اسکارش را بـه همراه داشت. (بهترین بازیگر زن نقش مکمل) بعد از این فیلم او خود را بازنشسته کرد و به آیداهو رفت که تا سالهای باقیمانده عمرش را درون آنجا بگذراند. آن سوترن درون سال 2001 بر اثر ناراحتی قلبی درگذشت. هنگام مرگ او 92 سال داشت. آن سوترن و لوسیل بال دوستانی صمـیمـی بودند.

 

فیلمـها : نمایش نمایش ها-1929 ؛ آوازی از غرب-1930 ؛ همـه چیز را نگهدار-1930 ؛ ووپی-1930 ؛ Footlights Parade-1933 ؛ ملودی درون بهار-1934 ؛ گربه جهنمـی-1934 ؛ Kid Millions-1934 ؛ دوست -1935 ؛ همسر آمریکایی-1936 ؛ باهوشترین درون شـهر-1936 ؛ خطر!عشق مشغول کار است-1937 ؛ شماره خطرناک-1937 ؛ چهل راه بـه سوی شـهر-1937 ؛ علی بابا بـه شـهر مـی رود-1937 ، Trade Winds-1938 ؛ مـیسی-1939 ؛ هتلی به منظور زنان-1939 ؛ سریع و آتشی-1939 ؛ برادر ارکید-1940 ؛ مـیسی تب طلا-1940 ؛ دالسی-1940 ؛ مـیسی یک خانم بود-1941 ؛ مـیسی درون کنار رینگ-1941 ؛ بانو بـه سلامت-1941 ؛ مـیسی مردش را مـی یـابد-1942 ؛ Panama Hattie-1942 ؛ سه قلب به منظور جولیـا-1943 ؛ Swing Shift Maisie-1943 ؛ مـیسی بـه رنو مـی رود-1944 ؛ Up Goes Maisie-1946 ؛ مـیسی مخفی کار-1947 ؛ رگبارهای آوریل-1948 ؛ کلام و موسیقی-1948 ؛ نامـه ای بـه سه همسر-1949 ؛ نانسی بـه ریو مـی رود-1950 ؛ سایـه روی دیوار-1950 ؛ بانو درون تاریکی-1954 ؛ سیلویـا-1965 ؛ The Killing Kind-1973 ؛ سوزن های طلایی-1974 ؛ ماما خنگه-1975 ؛ جنّی-1978 ؛ اژدهاهای کوچک-1980  و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۶/۴ عصر ۰۷:۰۴

آن باکستر   Anne Baxter

 

هنرپیشـه

تولد : 1923 ایندیـانا   مرگ : 1985 نیویورک  . از کودکی بازی درون نمایشات را آغاز کرد و در سن 13 سالگی درون نمایشی درون برادوی بـه بازی پرداخت. درون همان دوران شروع بـه یـادگیری فن هنرپیشگی درون نزد استاد معروف این کار –ماریـا اسپنسکایـا- نمود. درون سن 16 سالگی به منظور بازی درون فیلم ربکا و در نقش ربکا تست داد ، اما این نقش را بـه جون فونتین دادند چون هیچکاک اعتقاد داشت کـه باکستر به منظور بازی درون این نقش "جوان" است. بعد از این ناکامـی ، او قراردادی 7 ساله با استودیو فاقرن بیستم بست. اولین فیلمش درون سال 1940 درون فیلم 20 Mule Team بود. درون سال 1942 توسط اورسون ولز به منظور بازی درون فیلم آمبرسونـهای باشکوه انتخاب شد. درون سال 1946 درون فیلم لبۀ تیغ با تیرون پاور و جین تیرنی همبازی شد کـه برای آن ، برندۀ اسکار بهترین بازیگر زن نقش مکمل شد. درون سال 1950 به منظور بازی درون فیلم دربارۀ ایو انتخاب شد. انتخاب او بیشتر بدلیل شباهتش با کلودت کولبرت کـه در اصل قرار بود درون نقش ایو درون این فیلم بازی کند بود. باکستر درون این فیلم نیز خوش درخشید و نامزد دریـافت جایزۀ اسکار شد.

آن باکستر در دهۀ 50 بیشتر بـه کار روی صحنـه مشغول بود. درون عین حال درون سال 1953 قراردادی به منظور بازی درون دو فیلم با استودیو برادران وارنر امضاء کرد. اولین فیلم بازی درون فیلم هیچکاکی من اعتراف مـیکنم-1953 (همراه با مونتگومری کلیفت) بود و دومـین فیلم نیز ، فیلم پلیسی یـاسمن آبی-1953 بود کـه در این فیلم نقش زنی را ایفا کرد کـه متهم بـه قتل شده است. یکی از مـهمترین رلهای باکستر ، بازی درون نقش ملکه نفرتی تی درون فیلم تاریخی ده فرمان-1956 (ک: سیسیل ب. دومـیل و با بازی چارلتون هستون و یول براینر) بود .

 ... با فارلی گرینجر درون ستارۀ شمال

در دهۀ 60 او درون تلویزیون مشغول بازی شد ؛ منجمله درون چند قسمت از سریـال های بتمن و آیرون ساید بـه عنوان هنرپیشـه مـیهمان حضور داشت.

در دهۀ 70 بار دیگر به منظور بازی درون نمایش بـه برادوی برگشت و در نمایش Applause که درون واقع ورژن موزیکال فیلم دربارۀ ایو بود بـه بازی پرداخت. اما این بار رلی را برعهده داشت کـه در فیلم ، بت دیویس این رل را بازی مـیکرد (همان هنرپیشـه معروف کـه ایو خدمتکارش شده بود). قبل از حضور باکستر ، لورن باکال این رل را بازی مـیکرد و برای این نقش برندۀ جایزه تونی نیز شده بود.

آن باکستر در سال 1985 بر اثر ابتلا بـه اتساع عروق مغزی درون نیویورک درگذشت.

 ... با گلن فورد درون خورشید را دنبال کن

فیلمـها :

عمۀ چارلی-1940 ؛ آب راکد-1941 (ک:ژان رنوار . با بازی والتر برنان ، دانا اندروز و والتر هیوستون) ؛ The Pied Pipper-1942 (با بازی مونتی وولی و رودی مکداول) ؛ شیرجه درون آب-1943 (ک: آرچی مایو . با بازی تیرون پاور و دانا اندروز) ؛ 5 گور که تا قاهره-1943 (ک: بیلی وایلدر . با بازی فرانشوت تون) ؛ ستاره شمال-1943 (ک : لوئیس مایلستون . با بازی دانا اندروز ، والتر برنان و والتر هیوستون) ، سولیوانـهای جنگجو-1944 ؛ شام یکشنبه به منظور یک سرباز-1944 ؛ مـیهمان درون خانـه-1944 ؛ یک رسوایی سلطنتی-1945 (ک : ارنست لوبیج . با بازی تالولا بنک هد و چارلز کابرن) ؛ فرشته روی شانـه من-1946 (ک : آرچی مایو . با بازی کلود رینز) ؛ بازگشت بـه خانـه-1948 (ک : مروین لروی . با بازی کلارک گیبل و لانا ترنر) ؛ شانس ایرلندی-1948 (ک: هنری کاستر . با بازی تیرون پاور و لی جی کاب) ؛ آسمان زرد-1949 (ک: ویلیـام ولمن . با بازی گریگوری پک و ریچارد ویدمارک) ؛ تو همـه چیز منی-1949 ؛ بلیطی بـه تاماهاوک-1950 (با والتر برنان و مریلین مونرو) ؛ خورشید را دنبال کن-1951 (با بازی گلن فورد) ؛ داستان کارانوال-1954 ؛ Bedevilled-1955 ؛ غارتگران-1955 ؛ سه نفر ظالم-1957 ؛ سیمارون-1960 (ک: آنتونی مان . با بازی گلن فورد) ؛ رژۀ احمقها-1971 (با بازی جیمز استوارت و کرت راسل) و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۶/۱۷ عصر ۱۱:۴۸

آگنس آیرس   Agnes Ayres

 

هنرپیشـه

نام اصلی : آگنس آیره هنکل

تولد : 1892 ایلی نویز  - مرگ : 1940 لس آنجلس  . بازیگر آمریکایی دوران صامت  کـه شـهرت او بیشتر بـه خاطر بازی درون نقش بانو دایـانا مایو درون فیلم شیخ و پسر شیخ است. بازی درون فیلم را از سال 1914 آغاز کرد کـه به عنوان سیـاهی لشکر درون صحنـه ای از یک فیلم متعلق بـه استودیوی Essanay ظاهر شد. موقعی کـه او بـه همراه مادرش به منظور پیشرفت درون بازیگریش بـه نیویورک رفت ، درون آنجا مورد توجه بازیگر مشـهور آن دوران –آلیس جویس- قرار گرفت. آلیس متوجه شباهت فیزیکی بین خود و آگنس شد و از این شباهت به منظور بازی درون فیلم ریچارد گستاخ -1917 استفاده کرد ؛ جایی کـه آگنس درون نقش او درون فیلم ظاهر شد. بعد از این فیلم او مورد توجه استعدادیـاب استودیوی پارامونت-جسی لاسکی- قرار گرفت و یک رل مـهم درون فیلم این استودیو- تصرف توسط دشمن(فیلمـی درون مورد جنگهای انفصال)- گرفت و سپس درون چند فیلم از تولیذات سیسیل ب. دومـیل بازی کرد. درون چند فیلم اولیـه با نام آگنس آیره شرکت داشت .  در خلال جنگ جهانی اول با یک افسر ارتش ازدواج کرد و تقریبا بلافاصله طلاق گرفت.

در سال 1921 رل مـهم خود را درون فیلم شیخ درون مقابل رودولف والنتینو ایفا کرد و 5 سال بعد درون سال 1926 این نقش را درون فیلم پسر شیخ تکرار کرد. بـه دنبال پخش فیلم شیخ ، سیل پیشنـهادات بود کـه به سمت آگنس سرازیر مـیشد و او درون چند فیلم دیگر منجمله The Affairs of Anatol-1921 (با بازی والاس رید) ، مـیوۀ ممنوعه-1921 و همچنین فیلم تاریخی-مذهبی ده فرمان-1923 (نسخه صامت) ساختۀ سی.بی. دومـیل بـه ایفای نقش پرداخت.

 ... با رودولف والنتینو درون شیخ

تدریجاً و به دنبال پایـان گرفتن رابطۀ او با جسی لاسکی ، بازی او درون فیلمـها نیز رو بـه افول نـهاد. درون سال 1929 او درون آخرین نقش مـهمش درون فیلم The Donovan Affair (با بازی جک هولت) ظاهر شد. بعد از آن او تنـها درون نقشـهای پیش پا افتاده و حتی بدون ذکر نام درون عنوان بندی فیلم بـه بازی پرداخت و سرانجام درون سال 1937 خود را بازنشسته کرد. بعد از بازنشستگی آیرس دچار اندوه و عسرت شد و در مقطعی نیز بـه آسایشگاه سالمندان منتقل شد.

آگنس آیرس سرانجام درون سال 1940 و در سن 48 سالگی درون منزلش درون لس آنجلس دار فانی را وداع گفت.

 ... با ای.کا. لینکلن درون آوای درون

فیلمـها :

کشتی گیر نقابدار-1914 ؛ پیراهن ارغوانی-1918 ؛ مشکل یک -1919 ؛ قماربازان-1919 ؛ یک سالومـه مدرن-1920 ؛ آوای درون-1920 ؛عشق درون-1921 ؛ خط بدون چرخش-1922 ؛ Bought and Paid For-1922 ؛ درشکه-1922 ؛ خوشگذران-1922 ؛ هالیوود-1923 ؛ وقتی ی عاشق مـی شود-1924 ؛ شخص خطاکار-1924 ؛ بلوف-1924 ؛ داستان بدون نام-1924 ؛ Her Market Value-1925 ؛ نامـه های عاشقانۀ حوا-1927 ؛ درون شب-1928 ؛ شـهر کوچک-1936 ؛ دوشیزه ای از سالِم-1937 ؛ تاکسی نیمـه شب-1937 ؛ ارواح دریـا-1937 و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۷/۱۸ عصر ۰۵:۳۰

آن هاردینگ   Ann Harding

 

هنرپیشـه

نام اصلی : دوروتی والتون گاتلی

تولد : 1901  تگزاس – مرگ : 1981 کالیفرنیـا . وی یک افسر ارتش بود . درون خردسالی بـه اقتضای شغل پدر بـه ایـالات مختلفی سفر کرد که تا اینکه سرانجام درون نیویورک ساکن شدند. بعد از خروج از دبیرستان درون یک شرکت بیمـه مشغول بـه کار شد. بعد از مدتی آنجا را رها کرد و به عنوان و نمایشنامـه خوان شغلی به منظور خود دست و پا کرد. درون سال 1921 وارد برادوی شد و به بازی درون نمایش پرداخت. درون مدت 8 سال حضور درون برادوی بـه یکی از هنرپیشـه های مطرح نمایش بدل گشت. بعد از آن درون سال 1929 بـه هالیوود رفت که تا بخت خود را به منظور بازی درون فیلم بیـازماید. اولین نقش مـهم او درون همـین سال درون فیلم Paris Bound بود کـه با فردریک مارش همبازی شد. بزودی تبدیل بـه هنرپیشـه نقش اصلی شد و در مقابل بازیگران معروفی چون مـیرنا لوی ، لزلی هاوارد و گری کوپر بـه هنرنمایی پرداخت. بعد از بازی درون اولین فیلم مـهمش ، او درون فیلم محکوم شده بازی کرد. نقش مقابل او را همسرش هری بانیستر (ازدواج 1926 – طلاق 1932) بر عهده داشت. فیلم بعدیش ی از غرب طلایی-1930 بود کـه او یکبار دیگر با هری همبازی شد.

 در سال 1931 به منظور نقش آفرینی درون فیلم هالیدی نامزد دریـافت اسکار (بهترین هنرپیشـه زن نقش اصلی) شد و در واقع با این فیلم بود کـه تصویر آن هاردینگ بـه عنوان ستاره سینما تثبیت شد . اولین قراردادش با استودیو RKO بود کـه در واقع جوابی بود بـه مترو گلدوین مایر بـه خاطر جذب نورما شیرر ! درون این استودیو ، او بـه همراه کنستانس بنت و هلن تواِلوتریز درون فیلمـهایی کـه به ژانر فیلمـهای زنانـه معروف بودند بازی مـی کرد. بازی بعدی او درون فیلم East Lynne-1931 بود کـه برای استودیو فابازی کرد. درون سال 1932 درون چهار فیلم ظاهر شد : پرستیژ ، گذرگاهی بـه سمت غرب ، فاتحین و قلمرو جانور کـه در این فیلم اخیر او درون مقابل لزلی هاوارد بـه بازی پرداخت.

 ...با هربرت مارشال درون شعله درون

آن هاردینگ در انتخاب فیلم هایش دقت زیـادی داشت و به همـین دلیل خیلی از فیلم ها را رد مـی کرد و در واقع به منظور او کیفیت مـهم تر از کمـیت بود. بـه همـین دلیل پیش مـی آمد کـه چند سال درون هیچ فیلمـی باز نکند. از سال 1932 که تا 1937 درون معدودی فیلم منجمله شعله درون-1935 بـه بازی پرداخت و در سال 1937 با فیلم عشقی از یک غریبه فروغی دوباره داشت . 5 سال دوری از سینما و مجددا درون سال 1942 با فیلم چشمان درون شب بـه سینما برگشت. بعد از فیلم Christmas Eve-1947 باز هم بـه مدت 3 سال غیبت داشت. درون سال 1950 درون فیلم دو هفته با عشق ظاهر شد و در سال 1951 درون فیلم مرد ناشناخته بـه بازی پرداخت. باز هم 5 سال بیکاری و در سال 1956 درون 2 فیلم بازی کرد: مردی  با لباس فلانل خاکستری و غریبه مزاحم. مردی  با لباس فلانل خاکستری درون واقع آخرین نقش مـهم او درون سینما محسوب مـیشد و بعد از آن او بیشتر بـه بازی درون تئاتر و مخصوصا سریـال های تلویزیونی مشغول شد.

آن هاردینگ در سال 1981 درون سن 80 سالگی درگذشت.

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۷/۱۹ صبح ۰۵:۵۱

آن مـیلر   Ann Miller

 

هنرپیشـه ، نده و خواننده

نام اصلی : جانی لوسیل کولیـه

تولد : 1923 تگزاس – مرگ : 2004 کالیفورنیـا . پدرش وکیل جنایی بود کـه در محاکمـه بسیـاری از گانگسترهای معروف آن زمان مانند نلسون بچه صورت شرکت داشت. بـه دلیل اینکه پدرش دوست داشت فرزند پسر داشته باشد نام پسرانۀ "جانی" را بر او نـهاد! اما اغلب او را "آنی" صدا مـی د. آن مـیلر بـه علاقه زیـادی داشت و از کودکی تمرین مـی کرد. درون سن 13 سالگی بـه عنوان نده درون باشگاه بلک کت درون سان فرانسیسکو استخدام شد. (به مسئولان باشگاه گفته بود کـه 18 سال دارد.) درون آنجا بود کـه توسط لوسیل بال کشف شد و به استودیو RKO معرفی شد. RKO با او قرارداد بست و آن که تا سال 1940 درون آنجا مشغول بـه فعالیت بود. (آن بـه مسئولان RKO نیز گفته بود 18 سال دارد!) سپس بـه استودیو کلمبیـا رفت و با مسئولان این استودیو قرارداد بست و پس از آن درون موزیکال های MGM  مثل نمایش شرقی-1948 ، در شـهر-1949 و Kiss Me Kate-1953 شرکت جست.

مـیلر بـه خاطر سرعتش درون تَپ معروف بود.(Tap Dancing: نوعی کـه در آن از صدای تق تق کفش های نده بر کف سالن بـه عنوان بخشی از موسیقی استفاده مـی شود.) معروف بود کـه او قادر هست در هر دقیقه 500 بار پا بکوبد. او نیز از این مـهارتش درون فیلم ها و برنامـه های تلویزیونی متعددی بهره برد. ظاهری کـه او با آن شناخته مـیشد و ایده آل یک ستاره-ندۀ مشـهور استودیویی بود عبارت بود از : موهای مشکی انبوه و پرپشت ، آرایش غلیظ با رژضخیم قرمز سیر و لباسی کـه برازنده اندام زیبا و پاهای بلند ندۀ او بود.

 ... با لوسیل بال و دسی آرناز درون ان فراوان

علاوه بر صحنـه سینما ، آن درون تلویزیون و تئاتر هم فعال بود. درون سال 1969 با نمایش موزیکال Mame بر صحنـه نمایش برادوی درخشید. درون سال 1979 با مـیکی رونی درون نمایش Sugar Babies در برادوی ظاهر شد کـه با استقبال عموم روبرو شد و بعد از نمایش درون برادوی ، درون تور دور آمریکا و در شـهرهای مختلف اجرا شد.

آخرین نقش سینمایی آن مـیلر درون سال 1998 بود کـه در فیلم معروف دیوید لینچ – جادۀ مالهالند- ظاهر شد و در همان سال آخرین نقش تئاتری خود را نیز ایفا کرد. وی درون سال 2004 بر اثر سرطان ریـه درگذشت.

فیلم ها:

آن گرین گیبلز-1934 ؛ ساحره خوب-1935 ؛ Stage Door-1937 با کاترین هپبورن و جینجر راجرز ؛ اثاث منزل-1938 با برادران مار؛ ان فراوان-1940 با لوسیل بال ؛ مرتع موسیقی-1940 ؛ TimeOut For The Rhythm—1941 ؛ برو بـه غرب بانوی جوان-1941 ؛ شیپور بیدار باش با بورلی-1942 ؛ نمایش شرقی-1948 با فرد آستر و جودی گارلند ؛ درون شـهر-1949 با جین کلی و فرانک سیناترا ؛ کارناوال تگزاس-1951 با استر ویلیـامز ؛ دو بلیط بـه برادوی-1951 ؛ Lovely To Look At-1952 ؛ شـهرستانی-1953 ؛ درون اعماق قلبم-1954 ؛ Hit The Deck-1955 ؛ جنس مخالف-1956 ؛ وان تون تون سگی کـه هالیوود را نجات داد-1976 و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۷/۱۹ عصر ۰۲:۴۶

آرلنـه دال   Arlene Dahl

 

هنرپیشـه

نام اصلی : آرلنـه کارول دال

تولد : 1925 مـینـه سوتا (در حال حاضر 86 سال دارد)  بازیگر آمریکایی کـه بیشتر درون دهه 50 مـیلادی مطرح بود. او یکی از زیباترین زنانی بود کـه در دورۀ بعد از جنگ جهانی دوم بر پرده سینما ظاهر شد و از زیبایی نفسگیر خود به منظور ارتقاء حرفه بازیگریش بهره فراوان برد. اصلیت وی نروژی بود. مادرش درون تئاتر کار مـی کرد بنابراین آرلنـه از دوران کودکی دروس اولیـه نمایش و را درون تئاتر آماتوری محل خود فرا گرفت. درون دوره های مختلف تحصیلی نیز درون نمایشات مدرسه ای شرکت مـی کرد. درون سال 1946 درون یکی از بزرگترین رای گیری ها به منظور تعیین ملکه زیبایی نیویورک شرکت کرد و برنده شد. برنده یک چک نقدی بـه عنوان پیش پرداخت قرارداد بازی و بسیـاری عناوین و جوایز دیگر دریـافت مـی کرد. ( سایر برندگان این مسابقه درون دوره های مختلف ، تیپی هدرن ، هوپ لانگ و گریس کلی بودند.)در همان سال با برادران وارنر قرارداد امضا کرد و کار بازیگری را آغاز کرد اما معروفترین کارهایش با استودیو مترو بود و در واقع او بـه عنوان یک هنرپیشـه مترویی مشـهور است. اولین کارش درون مترو عروس وحشی مـی شود بود کـه در سال 1948 این فیلم را بـه همراه ون جانسون و جون آلیسون بازی کرد . دهه 50 اوج درخشش او درون سینما بود. فیلم های معروفی مثل حکومت وحشت-1949 ، سه حرف کوچولو-1950 ، دنیـای زنانـه-1954 ، سرخ کم رنگ-1956 و مسافرت بـه مرکز زمـین-1959 .

 ...با جک هاوکینز درون خوش بختی یک زن است

آرلنـه دال پس از مدتی بازیگری را رها کرد و به نویسندگی و ستون نویسی درون روزنامـه ها پرداخت. سپس وارد کار تجارت شد و به خرید و فروش لوازم آرایش و لباس زیر مشغول شد. او 6 بار ازدواج کرد. یکی از پسران او نیز هنرپیشـه سینما است. (لورنزو لاماس)

فیلم ها:

زندگی با پدر-1947 ؛ یک یـانکی جنوبی-1948 ؛ صحنـه جنایت-1949 ؛ کمـین-1950 ؛ The Outriders-1950 ؛ لژیون صحرا-1953 ؛ Here Come the Girls-1953 ؛ تیپ بنگال-1954 ؛ Wicked As They Come-1956 ؛ خوش بختی یک زن است-1957 ؛ بوسه هایی به منظور رئیس جمـهورم-1964 و ...

 ... با آلن لد درون لژیون صحرا

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۷/۲۰ عصر ۰۷:۰۷

آنتونیو مورنو   Antonio Moreno

 

هنرپیشـه و کارگردان

نام اصلی: آنتونیو جاریدو مونته آگودو

تولد : 1887 مادرید – مرگ : 1967 کالیفورنیـا  . هنرپیشـه اسپانیـایی الاصل سینمای هالیوود درون دوران سینمای صامت و ناطق. درون سن 14 سالگی از اسپانیـا خارج شد و به آمریکا مـهاجرت کرد و در ماساچوست ساکن شد. بعد از پایـان تحصیلاتش مشغول فعالیت درون نمایشات محلی گشت. درون سال 1912 بـه هالیوود رفت و با ویتاگراف قرارداد امضا کرد و به عنوان هنرور مشغول بکار شد. درون سال 1914 بـه عنوان بازیگر مکمل درون یک سری فیلم های عامـه پسند موفق درون برابر هنرپیشـه زن مطرح دوران صامت – پیرل وایت – قرار گرفت. این سری فیلمـها باعث شـهرت مورنو درون بین عامـه مردم شد. همچون سایر بازیگران لاتینی الاصل هالیوود ( منجمله رامون ناوارو و رودولف والنتینو) او نیز درون فیلم های اولیـه خود بیشتر درون نقش معشوق لاتینی دغل باز و لاف زن ظاهر مـی شد درون برابر بازیگران زن مشـهور آن دوران همانند گلوریـا سوانسون ، بلانش سوئیت ، پولا نگری و دوروتی گیش قرار مـی گرفت.

در اوایل دهه 20 او بـه عنوان یکی از پولسازترین ستارگان هالیوود مطرح بود. درون سال 1926 درون برابر افسانـه سوئدی هالیوود – گرتا گاربو- درون فیلم وسوسه گر و سال بعد درون برابر بت مشـهور آن زمان –کلارا بو – درون فیلم  It هنرنمایی کرد.

 ... با آلیس تری درون علاج کابوس

با شروع دوران ناطق درون سینما ، کم کم ستاره بخت مورنو رو بـه افول نـهاد کـه علت اصلی آن لهجه غلیظ اسپانیـایی وی بود. بنابراین او درون کنار بازی درون فیلم های انگلیسی زبان ، شروع بـه بازی درون فیلم های مکزیکی نمود و در اویل دهه 30 خودش نیز چند فیلم مکزیکی را کارگردانی کرد و نشان داد درون زمـینـه کارگردانی نیز حرفهایی به منظور گفتن دارد. درون اواسط دهه سی او توانست که تا حدی کاراکتر بازیگری خود را بازسازی کند و چند نقش قابل توجه بدست آورد. درون اواسط دهه 40 و سپس درون دهه 50 مورنو درون چند فیلم مـهم توانست نقش های نسبتا مطرحی را بدست آورد. از جمله مطرح ترین این نقش ها مـیتوان بـه نقش او درون فیلم مخلوقی از مرداب سیـاه-1954 و همچنین نقش امـیلیو فیگوئرا درون فیلم جان فوردی جویندگان-1955 درون کنار جان وین و ناتالی وود اشاره کرد. مورنو درون اواخر دهه 50 خود را بازنشسته کرد و در سال 1967 بر اثر حمله قلبی درگذشت.

 با پولین استارک درون کوری عشق

فیلم ها:

دشمن نادیده-1912 ؛ دو حوا-1912 ؛ چقدر نزدیک، چقدر دور-1912 ؛ تفنگداران کوچه پیگ-1912 ؛ روغن و آب-1913 ؛ پسر دچار سوء تفاهم-1913 ؛ Judith Of Bethulia-1914 ؛ حق او به منظور زندگی-1917 ؛ خانـه نفرت-1918 ؛ همسر آمریکایی من-1922 ؛ گمشده و پیدا شده درون جزیره دنیـای جنوب-1923 ؛ داستان بدون نام ؛ علاج کابوس-1926 ؛ جنگل شعله ور-1926 ؛  کوری عشق-1926  و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۷/۲۱ صبح ۰۷:۱۸

اَندی دیواین   Andy Devine

 

هنرپیشـه

نام اصلی: آندره وبر دیواین

تولد: 1905 آریزونا   مرگ: 1977 کالیفورنیـا  . بازیگر آمریکایی کـه به خاطر بازی درون نقشـهای کمدی درون سینمای وسترن بـه عنوان پیشکار یـا گماشتۀ هنرپیشـه اصلی شناخته شده هست و بیشتر با صدای گوشخراش و ترسناکش معروف است. بعد از پایـان تحصیلاتش بـه هالیوود رفت و به عنوان محافظ کار خود را آغاز کرد. درون ابتدا فکر مـیکرد صدای عجیب و غریبش مانع بازی او درون فیلم های ناطق هست اما برع، آن صدا علامت مشخصه و در واقع وجه تمایز او شد. او بـه همـه مـی گفت کـه صدایش بر اثر یک سانحه درون دوران کودکی بـه این صورت درون آمده است! بـه هر حال صدای او به منظور خودش ماجرایی شده بود.

در بیش از 400 فیلم ظاهر شد و با هنرپیشگان مطرحی چون والتر برنان و روی راجرز همکاری داشت. درون سال 1936 درون فیلم رومئو و ژولیت و یک سال بعد درون فیلم ستاره ای متولد مـی شود ظاهر شد. وی همچنین درون چند فیلم با جان وین همبازی شد ، منجمله دلیجان-1939 ، جزیره ای درون آسمان-1953 و مردی کـه لیبرتی والانس را کشت-1962. اندی دیواین درون همـه فیلمـها بـه نقش دستیـار مضحک ظاهر نشد بلکه درون بعضی فیلم ها نقش های جدی تری را هم بر عهده گرفت. مثلا درون فیلم جزیره ای در آسمان بـه نقش خلبان سردستۀ یک تیم هوایی کـه در جستجوی یک هواپیمای گمشده هستند بازی کرد و یـا درون فیلم Pete Kelly’s Blues-1955 درون نقش یک بازرس پلیس ظاهر شد. درون این فیلم صدایش را کمـی زیرتر کرد و جدی تر از حد معمول بازی کرد.

 

در سالهای بعد درون فیلم هایی نظیر گورخر درون آشپزخانـه، مـیرا برکندریج و دسته بالای تپه ظاهر شد. همچنین درون سریـال معروف تلویزیونی بیل هیکاک وحشی رل مـهمـی را بر عهده داشت.

وی بـه خاطر صدایش درون بعضی از انیمـیشن ها نیز صداپیشگی کرد ، منجمله صدای پدر فرایر تاک درون کارتون معروف والت دیزنی – رابین هود.

اندی دیواین در سال 1977 بر اثر بیماری سرطان خون درگذشت.

 

برخی از فیلم ها:

سه عاقل-1932 ؛ مرد تحت تعقیب-1932 ؛ ماری نیمـه شب-1933 ؛ دکتر بول-1933 ؛ کوهن ها و کلی ها درون دردسر-1933 ؛ دنیـای بالاتر-1934 ؛ Stingaree-1934 ؛ رئیس جمـهور ناپدید مـیشود-1934 ؛ ثروتمند بیچاره-1934 ؛ شـهرستانی-1936 ؛ درون شیکاگوی قدیم-1937 ؛ دو برابر یـا هیچ-1937 ؛ The Road Back-1937 ؛ یلو جک-1938 ؛ هرگز نگو بمـیر-1939 ؛ نیویورک کوچک قدیمـی-1940 ؛ منطقه حاره-1940 ؛ وقتی دالتونـها مـی تازند-1940 ؛ شعله ای از نیو اورلئان-1941 ؛ علی بابا و چهل دزد-1944 ؛ سودان-1945 ؛ زنگ های سن آنجلو-1947 ؛ زیر ستارگان کالیفورنیـا-1948 ؛ شب هنگام درون نوادا-1948 ؛ دور دنیـا درون هشتاد روز-1956 ؛ چگونـه غرب برنده شد-1962 ؛ دنیـای دیوانـه دیوانـه دیوانـه ایست-1963 و ...

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - نیومن - ۱۳۹۰/۹/۵ صبح ۱۰:۰۵

رابرت دنیرو                     Robert De Niro

متولد 17 اوت 1943 درون نیویورک.تحصیل درون دبیرستان موسیقی و هنر نیویورک

در کلاس های بازیگری استلا آدلر و لی استراسبرگ شرکت مـی کند و در چندین

نمایش روی صحنـه حضور مـی یـابد و از اواخر دهه 1960 وارد سینما مـی شود. درون چند فیلم ارزان قیمت برایـان دی پالما بازی مـی کند و در اوایل دهه 1970 بعد از همکاری با مارتین اسکورسیزی و فرانسیس فورد کاپولا بـه شـهرت مـی رسد. درون اواخر دهه 1980 کمپانی فیلمسازی خودش را با نام (ترای بکا فیلم سنتر) بر پا مـی کند درون 1993 اولین فیلمش را کار گردانی مـی کند.در 1975 با دایـانا ابوت ازدواج مـی کند کـه زندگی مشترکشان فقط سه سال دوام مـی یـابد.

در مـیان بازیگران سه دهه اخیر سینما. نام رابرت دنیرو بیش از همـه به منظور شیفتگان سینما و بازیگری تکرار مـی شود.

جذابیت بازی او از همان چیزی کـه اعتبار بازیگری قلمداد مـی شود برمـی خیزد.طی مسیرهای نو و چشیدن طعم شخصیتهای متفاوت و درگیر تماشاگر با مقوله بازیگری.

حضور او آن قدر اهمـیت دارد که تا آثارش بـه اعتبار نام دنیرو. ونـه کارگردان هایشان .مورد اشاره دائمـی قرار بگیرند.عبارت فیلمـی با شرکت رابرت دنیرو کنجکاوی تماشاگر را بـه مسیری کـه دنیرو درون روند بازیگری اش پیموده جلب مـی کند و دربسیـاری ازموارد.سایر جنبه های اثر را بـه حاشیـه مـی کشاند.او درون گذز زمان بدل بـه معیـاری به منظور سنجش کیفیت بازیگری شد.

فیلم ها:

درودها(1968-برایـان دی پالما)-جشن عروسی(1969.برایـان دی پالما)-سلام (1970-برایـان دی پالما) لعنتی(1970-راجر کورمن)-the swap (1971 –جردن لئون دولوپوس)-آواز سام(1971- جردن لئون دولوپوس)جنیفر درون ذهن من (1971-نول بلک)-دسته ای کـه نمـی توانست مستقیم شلیک کند(1971-جیمز گلدستون)-برنده مادرزاد(1971-ایوان پاسر)-خیـابان های پایین شـهر(1973-مارتین اسکورسیزی)-طبل را آرام بنواز(1973-جان هانکوک)-پدرخوانده 2(1974-فرانسیس فورد کاپولا)-آخرین قارون(1976-الیـا کازان)1900 (1976-برناردو برتولوچی)-نیویورک نیورک(1977-مارتین اسکورسیزی)-شکارچی گوزن(1978- مایکل چیمـینو)-گاو خشمگین(1980-مارتین اسکورسیزی)-اعتراف های واقعی(یو لو گروس بارد)-سلطان کمدی(1983-مارتین اسکورسیزی)-روزی روزیگاری درون آمریکا(1984-سرجیو لئونـه)-عاشق شدن(1984-یولوگروس بارد)-برزیل(1985- تری گیلیـام)-ماموریت(1986- رولند جوفی)-تسخیر ناپذیران(1987- برایـان دی پالما)-قلب آنجل (1987- آلن پارکر)-دویدن نیمـه شب (1988- مارتین برست)-آمریکای عزیز(1988-فقط صدا)-ما فرشته نیستیم(1989- نیل جردن)چاقو(1989- دیوید جونز )-استنلی و آیرس(1990-مارتین ریت)-رفقای خوب (1990-مارتین اسکورسیزی)-بیداری(1990- پنی مارشال)-معشوقه (1991- باری پریموس)-محکوم بـه سوء ظن(1991 رابن)-تنگه وحشت(1991- مارتین اسکورسیزی)-BACK DRAFT(1991-ران هوارد)-شب و شـهر(1992- اروین وینکلر)-این زندگی پسرانـه(1993- مایکل کاتن جونز )-سگ دیوانـه و گلوری(1993)-یک داستان برانکسی(1993* کارگردانی)-فرانکستاین مری شلی(1994- کنت برانا)-کازینو(1995 –مارتین اسکورسیزی)-مخمصه (1995- مایکل مان)-طرفدار(1996- -تونی اسکات)-خوابگردها(1996-بری لوینسن)-اتاق ماروین(1996- جری زاکس)-سرزمـین پلیس(1997)-جکی براون(1997- کوئینتین تارانتینو)-سگی بـه نام وگ (1997- بری لوینسن)و.....

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - نیومن - ۱۳۹۰/۹/۷ صبح ۰۷:۱۱

برت لنكستر            Burt Lancaster

با نام استفن برتن لنكستر متولد 2 نوامبر 1913 درون شـهر نيويورك

پدرش كارمند پست بود.برت لنكستر درون هارلم شرقي بزرگ شد. درون زمان

تحصيل درون دبيرستان ستاره بسكتبال بود ودر ديگر رشته ها خوش درخشيد.

با بورس ورزشي درون دانشگاه نيويورك ثبت نام كرد.سپس با دوست كوتاه قامت

دوران كودكي اش نيك كراوات تيم آكروباتي را تشكيل داد بـه نام (لنگ و كراوات)سال هاي چندي اين زوج همراه سيرك ها درون اطراف آمريكا درون نمايش هاي (وودويل)و باشگاههاي شبانـه برنامـه اجرا كردند.در 1941 رغبت بـه اين برنامـه ها كاهش يافت و لنكستر درون يك فروشگاه بزرگ شيكاگو فروشنده و بعد ها تعمير كار يخچال شد.با پايان جنگ جهاني دوم.اوبه كشورش بازگشت.روزي درون آسانبري يك تهيه كننده تئاتر فكر كرد او بازيگر هست و از او خواست که تا براي يك نقش بـه او رجوع كند.اين اجراي صحن اي از نمايشنامـه اي بود بـه نام هياهوي آشكار(1945) كه فقط سه هفته اجرا شد.اما همين زمان اندك كافي بود که تا استعدادياب هاي هاليود متوجه او شوند. برت لنكستر درون نقش (سوئيد ) درون برگردان سينمايي رابرت سيودماك از قاتلان(1946) همينگوي هاليوود را متوجه خود كرد.

لنكستر بعد از تثبيت موقعيتش درون مقام ستاره كه چندان هم طول نكشيد بـه سرعت نشان داد كه درون زير ظاهر ورزشكاريش روحي حساس وجود دارد.در 1948 او يكي از نخستين بازيگران سينما بود كه تهيه كننده مستقل شد.

برت لنكستر طي سال هاي 1950 درون فيلم هاي حادثه اي وي‍ژيگي هاي ورزشكاريش را بـه تصوير دارد و در درام هايي چون شيباي كوچك باز مي گردد.از اينجا که تا ابديت.خال گل سرخ و بوي خوش موفقيت بازي هاي حساس و يكدستي ارائه داد.

در 1960 آكادمي علوم و هنرهاي سينمايي اسكار بازيگر مرد سال را بـه خاطرپازی(المرگنتري) بـه وي اعطا كرد. درون 1963 بـه خاطر پرنده باز آلكاتراز برنده جايزه بهترين بازيگر مرد از جشنواره بين المللي فيلم ونيز شد.

در 1981 بـه خاطر آتلانتيك سيتي جايزه (داويد دي دناتلو)ي بهترين بازيگر غير ايتاليايي زبان را دريافت كرد. برت لنكستر با وجود عمل قلب باز درون 1983 موقعيتش را با موفقيت که تا سال هاي 1980 حفظ كرد.اواخر 1990 بـه خاطر حمله قلبي بستري شد و در 1995 روي درون نقاب خاك كشيد.

فیلم ها:

قاتلان (1946-برت سيودماك)-تنـها گام برمي دارم(1947-بايرن هاسيكن)قدرت خشن (1947-جولز داسين) واريته(1947-جرج مارشال)خشم صحرا(1947-لويس آلن)-خطوط متقاطع(1948-سيودماك)-معذرت مي خوام شماره اشتباه است(1948-آناتول ليتواك)تمام پسرانم(1948-ايروينگ رايس)-با بوسه خون را از دست هايم بشور(1948-نرمن فوستر)-طناب شن(1949-ويليام ديتراه)-آقاي 808 (1950-ادموند گولدينگ)-قاتل درون كمين نيويورك(1950-ارال مك اروي)-مشعل و كمان(1950-‍‍ژاكتور رنور)-دره انتقام(1951-ريچارد تورب)-جيم تورپ آمريكايي كامل(1951-مايكل كورتيز)-دخ مرد رشيد(1951-ويليس گلديك)-دزد سرخ پوش(1952-ر.سيودماك)-زن دريايي جنوب (1953-آرتور لوبين)-شيباي كوچك باز گرد(1953-دانيل مان)-از اينجا که تا ابديت(1953-فرد زينـه مان)-سه ملوان و يك (1953-روي دل روت)-وراكروز(1954-رابرت آلدريچ)-آپاچي(1954- رابرت آلدريچ( -عاليجناب اوكيف(1954-بايرن هاسكين)-خال گل سرخ(1955-دانيل مان)-اهل كنتاكي(199*كارگرداني)-بندباز(1956-كارول ريد)باران ساز(1956-جوزف آنتوني)-بوي خوش موفقيت(1957*-آلكساندر مكندريك)-جدال درون اوكي كورال (1957-جان استرجس)-ميزهاي جداگانـه(1958-دلبرت مان)-در سكوت بران عميق بران(1958-رابرت وايز)-مريد شيطان(1959-گاي هميلتن)-المرگنتري(1960-ريچارد بروكس)-نابخشوده(1960-جان هيوستون)-وحشي هاي جوان(1961-جان فرانكن هايمر)-محاكمـه درون نورمبرگ(1961-استنلي كرامر)-پرنده باز آلكاتراز(1962-جان فرانكن هايمر)-كودكي درون انتظار است(1962-جان كاساوتس)-فهرست ادرين مسنجر(1963-جان هيوستون)-يوزپلنگ(1964-لوچينو ويسكونتي)-هفت روز درون ماه مي (1964-فرانكن هايمر)-ترن(1964-فرانكن هايمر)-كاروان هاله لويا(1965-جان استرجس)حرفه اي ها(1966-ريچارد بروكس)-شناگر(1967-فرانك پري)-شكارچيان پوست سر(1968-سيدني پولاك)-پروان هاي كولي(1969-فرانكن هايمر)-نگهبان قلعه(1969-سيدني پولاك)-فرودگاه (1970-جرج سيتن)-مجري قانون (1971-مايكل وينر)-والدز مي آيد(1971-ادوين شرين)-عقرب(1972-مايكل وينر)-شبيخون اولزانا(1972-رابرت آلدريچ)-عمليات اجرايي(1973-ديويد ميلر)-مرد نيمـه شب((1974—لنكستر)-تصوير خانوادگي(1975-لوچينو ويسكونتي)-حضرت موسي (ع)(1975-جيانفرانكو دبوسيو)-بوفالوبيل و سرخ پوستان (1976-رابرت آلتمن)-پيروزي درون انتبه (1976)-1900  (1976- برناردو برتوولوچي)-گذرگاه كاساندرا(1977-جرج پن كاسماتو س)-آخرين نور سحرگاه(1977-رابرت آلدريچ)-جزيره دكتر مور(1977-دان تيلور)-برو بـه اسپارتي ها بگو(1978-تد پست)-سپيده دم زولو(1979-داگلاس هيكوكس)-پوست (1981-ليليا ناكاواني)-آتلانتيك سيتي(1981-لوئيس مال )- قهرمان محلي (1983-بيل فورسايت)-تعطيلات استرمن(1983-سام پكين پا)-گنجينـه كوچك(1985-آلن شارپ)-پوشاندن رسوايي(1985-ديويد لاول ريچ)-دسته عقابها(1986-اندرو مك لاگلن)-بارنوم(1986-تري هاگس)-مردان سرسخت(1986-جف كارنيو)-كنترل (1987-جوليانو مونتالدو)-راكت جبل الطارق(1988-دانيل پتري)-گناان پدران(1988-برنـهارد سيكل)-دشت روياها(1989-فيل آلدن)-موضوع آشيل لائورو(1990 آلبرتو نگرين)-جواهر فروشي (1990-مايكل آندرسون)

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - نیومن - ۱۳۹۰/۹/۷ صبح ۰۷:۴۴

رابرت ردفورد         Robert   Red ford

 

با نام چارلز رابرت ردفورد جونيور  متولد 18 اوت 1937 درون سانتا مونيكاي كاليفرنياست.پدرش حسابداربود. چارلز رابرت با بورسي كه بـه خاطر بيسبال كسب كرد وارد دانشگاه كلرادو شد و در 1975 ترك تحصيل كرد. با آرزوي نقاش شدن بـه اروپا رفت.پس از بازگشت بـه كشورش درون انيستوي پرات و در رشته نقاشي ثبت نام كرد.

همزمان درون آكادمي هنرهاي نمايشي آمريكا آموزش بازيگري ديد.آغاز بازيگريش درون برادوي نقش كوچكي بود . درون اجراي صحنـه اي tall story (1959( اهميت نقشـه هاي صحنـه اي اش بـه تدريج رشد كرد.تا اينكه  درون 1963 با ايفاي نقش اول از كمدي رمانتيك پا درون پارك بـه شـهرت رسيد. بازيگري درون سينما را از 1965 بـه طور جدي پي گرفت. موفقيت چشمگير بوچ كسيدي و ساندانس كيد (در ايران با نام مردان حادثه جوبه نمايش درون آمد) كه درون آن ردفورد و پل نيومن عزيز زوجي عالي بودند او را بـه شـهرت و حبوبيت رساند .اين دو درون 1973 بار ديگر زوجي كامل درون فيلم نيش (جورج روي هيل) بودند و ردفورد نامزد دريافت اسكار شد.  او كمپاني فيلم سازي خودش را با نام وايلدوود انترپرايز را تاسيس كرده بود و از طريق آن توانست توليد تمام مردان رييس جمـهور (1976 آلن ج. پاكولا) را امكان پذير كند كه داستان تحقيقات درون مورد ماجراي واترگيت بود.در اين فيلم ردفورد نقش باب وودوارد گزارشگر روزنامـه واشينگتن پست را داشت.

ردفورد خارج از بازيگري و كارگرداني شيفته طبيعت و از فعلان محيط زيست هست و درون چندين رشته ورزشي از تنيس و اسب سواري گرفته که تا اسكي .موتور سيكلت راني تبحر كامل دارد.مالك خانـه اي درون منـهتن هست و چندين دفتر را درون هاليوود اداره مي كند.در 1980 رابرت ردفورد ساندنس اينستيوت را تاسيس كرد كه كارگاه و مركز آموزش فيلمسازان جوان هست و محل برگزاري جشنواره فيلم ايالات متحده آمريكا.

لقب (پسر بچه طلايي هاليود) را بـه او داده اند.از رابرت ردفورد بـه عنوان پدر خوانده سينماي مستقل هم ياد مي كنند.

شكار جنگي (1962-دنيس سندرز)-موقعيت نااميدكننده.اما نـه چندان جدي (1965.گوتفريد راين هارت)-درون ديزي كلاور (1965 رابرت موليگان)-اين ملك متروك شده(1966-سيدني پولاك)-تعقيب (1966 آرتور پن)-پا درون پارك(1967-جين ساكس)DOWNHILL RACER (1969-مايكل ريچي)-به آنـها بگو ويلي بوي اينجاست (1969-ابراهام پولونسكي)-بوچ كسيدي و ساندنس كيد (1969-جرج روي هيل )-فاس كوچولو و هالسي بزرگ (1970 سيدني .ج. فيوري)سرقت الماس (1972-پيتر بيتس )-نامزذ انتخابات (1972-م . ريچي )-جرميا جانسون (1972-سيدني پولاك)-همانطور كه بوديم (1973-سيدني پولاك )-نيش (1973-جورج روي هيل )گتسبي بزرگ (1974-جك كلايتون) والدو پير كبير (1975-جورج  روي هيل)سه روز كندور (1975- سيدني پولاك )-تمام  مردان رييس جمـهور (1976- آ.ج. پاكولا)-يك پل دور تر (1977-ريچارد آتنبرو )-سوار كار برقي (1979-سيدني پولاك )-برو بيكر (1980-استيوارت رزنبرگ )-مردم عادي (1980-فقط كار گرداني )-طبيعي (1984-بري لوينسن)-از درون آفريقا (1985- سيدني پولاك )-دلايل قانوني (19869- ايوان رايتمن )-سرزمين موعود (14988 مايكل هافمن )جنگ ميلاگر و بينفيلد (1988- فقط كارگردان)-هاوانا(1990-سيدني پولاك )-حادثه درون اگلا لا (1992-مايكل آژتد –فقط تهيه كننده)-رودي از ميانش مي گذرد (1992-فقط كارگرداني)-متخصصان (1992- فيل آلدن رابينسون)-پيشنـهاد بي شرمانـه (1992-آدريان لين)-مسابقه تلويزيوني حضور ذهن (1995-فقط كارگرداني )كاملا صميمي و شخصي (1996-يان آونت)-اسب زمزمـه گر (1997و كارگرداني )-افسانـه بگرونس (2000-فقط كارگردان)-شيرها عليه بره ها(2007(

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - نیومن - ۱۳۹۰/۱۰/۵ صبح ۱۱:۰۵

مارچلو ماسترويانی         Marcello Mastroianni

 

 متولد 28 سپتامبر1923 درون فونتاليري ايتاليا

پدر و مادرش زارعان فقيري بودند .طي جنگ جهاني دوم مدت كوتاهي نقشـه بردار بود.پس از بازگشت توسط آلماني ها به

اردوگاه كار اجباري فرستاده شد.ماستروياني از بازداشتگاه گريخت و باقي جنگ را درون اتاق زير شيرواني درون ونيز گذراند.پس

از جنگ  بـه رم  و در قسمت حسابداري نمايندگي ايكل لاين٬ كمپاني توليد فيلم انگليسي٬ مشغول بـه كار شد. درون 1947 نسخه

ايتاليايي  بينوايان آغاز فعاليت بازيگري اش درون سينما بود.

اواسط سال هاي 1950 بـه شـهرت بين اللملي دست يافت و پس از نقش آفريني  درون فيلم هايي چون شب هاي سفيد(ويسكونتي)

زندگي شيرين و هشت ونيم  دو اثر جاودان فدريكو فليني ٬ شب (آنتونيوني) و طلاق بـه سبك ايتاليايي (جرمي )٬ بـه مقام يكي از

 مـهم ترين شخصيت هاي سينماي جهان رسيد.

مارچلو ماستروياني  بـه خاطر طلاق  بـه سبك ايتاليايي (1962)٬ يك روز بخصوص (1977) و چشمان سياه (1978) نامزد

دريافت جايزه اسكار بهترين بازيگر مرد شد.

مثلث پيتزا(1970) و چشمان سياه  او را برنده جايزه بهترين بازيگر مرد جشنواره كن كرد.

مارچلو ماستروياني   پنج شنبه  19 دسامبر 1996 درون پاريس درون گذشت.

فيلم ها:

عروسك (1938-كارمينـه گالوته)-يك داستان عاشقانـه (1943- ماريو كامريني)-بينوايان(1947- ريكاردو فردا )-يك شنبه اي در

چماه اوت (1949- فرانكو بروساني)- وحشي پا (1954-كلمنت فراكاسي)-پدران وپسران (1957-ماريو مونيچلي)-شب

هاي سفيد (1957-ويسكونتي)-همسر ميلر (1957- ماريو مونيچلي)-معامله بزرگ درون خيابان مدونا (1957- اليوپتري)-زندگي

شيرين (1960- فدريكو فليني)شب (1961- آنتونيوني)-كار خيلي محرمانـه (1962- لوئيس مالال)- طلاق بـه سبك ايتاليايي

(1962جرمي )- آنتونيوني زيبا (1962- والريو زورليني)-هشت و نيم (1963- فدريكو فليني)- ارثيه فاميلي (1962- والريو

زورليني)-گرداننده (1963-مونيچلي)-ديروزر٬امروز ٬فردا(1963- ويتوريو دسيكا)- ازدواج بـه سبك ايتاليايي (1964- ويتوريو

دسيكا)- كازانووا 70 (1965- مونيچلي)- دهمين قرباني (1965-پتري)-بلندتر ٬بلندتر فرياد بكش صدايت را نمي شنوم(1966)-

خشخاش نيز گل هست (1966- ترنس يانگ )-بيگانـه (1967- ويسكونتي) دشمن همسرم (1967-پو چيني )-الماس ها براي

صبحانـه (1968- موراهان )- قصري براي عاشقان (1969- دسيكا) ارواح بـه سبك ايتاليايي (1969- كاستلاني )-مثلث پيتزا

(1970 اتوره اسكولا)- گل آفتابگردان(1970- ويتوريو دسيكا) نمايشي از حسادت (1970- اتوره اسكولا)- ترا‍ژدي حسادت

(اتوره اسكولا1970(-همسر كشيش (1971)-فقط بر سر ديگران مي آيد (1971- نادين ترنتينان)- رم (1971- فدريكو فليني)

چي (1972- رومن پولانسكي )-كشتار درون رم (1970- كاسماتوس)-درود بر هنرمند(1973- پورس روبرت)-پر خوري(1973

دفتر ياداشت روياهاي ممنوع (1973- رومن پولانسكي)-پوپسي (1974- جرجو كاپيتاني)-بر پلكان قديمي (1975- بلوچيني)-

تودومودو(1976- ا. پتزي)-خانم ها و آقايان شب بخير (1976- كومنچيني )-زن روز يكشنبه (1976- كومنچيني) ليزا (1976-

ماركو فرري)-يك روز بـه خصوص (1977- ا. اسكولا)-خداحافظ ميمون (1978- م. فرري)-همان طور كه هستي بمان

(1978-آ. لاتودا)-راه بندان (1979- كومنچيني )- معشوق همسر (1979- ماركو ويچارو )-كمي پر معني (1979- دمي )-

حوري خدادادي(1979- جوزف پاتروني گريفي )-كينـه خانوادگي خونين (1979- ليناورت مولر)- شـهر زنان (1979 فدريكو

فليني) تراس (1979- ا. اسكولا)-اوپسي پوپسي (1980- كاپيتاني )-پوست (1981- ليليانا كاواني )-شب وارن (1985 - ا.

اسكولا)- پشت درون (1982- كاواني )-سر گذشت پي يرا (1983- ماركو فرري)-هانري چهارم (1984- ماركو بلو كيو )-

كابريلا (1984- برونو بارتا )-ماكاروني (1985- ا. اسكولا)-زندگي دو گانـه ماتيا پاسكال (1985- ماريو مونيچلي )- آزادي

غير قابل تحمل (1985- كاواني )-جنجير و فرد (1986- فدريكو فليني) پرورش دهنده زنبور عسل (1986- تئو آنجلو پولوس )

مصاجبه (-1987 فدريكو فليني)-چشمان سياه (1987- نيكيتا ميخالكوف )-شكوه (1989- ا. اسكولا)-همـه چيز روبه راه است

(1990- جوزپه تورناتوره)-گام معلق لك لك (1991- تئو آنجلو پولوس )چين- چين (1991 گنـه ساكس )يك داستان خوب

(1992 گنـه ساكس )- لباس حاضري (1994 –رابرت آلتمن )-يك دو سه خورشيد (1994- برتران بيله)من نمي خواهم درون اين

باره صحبت كتم (1994 ماريو لوئيزا بمبرگ )صد ويك شب (1995- ديدير راجت و اگنس واردار)-سه زندگي و تنـها يك مرد

(1996 –رائول روئيز)

 

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - نیومن - ۱۳۹۰/۱۰/۱۱ صبح ۰۹:۱۳

شون کانری     sean  Connery

 با نام تامس کانری ؛ متولد 25 اوت 1930 درون ادینباری اسکاتلند است. پدرش راننده کامـیون بود  و مادرش مستخدمـه-

پانزده سال داشت کـه دبیرستان را ترک و در نیروی دریـایی ثبت نام کرد؛اما بـه دلیل ابتلا بـه زخم اثنی اعشر از ادامـه خدمت

معاف شد و به کارهای مختلفی روی آورد:بنایی؛حفاظت و جلا دهنده تابوت,طی سال های آخر 1940 و اوایل 1950 به

بدنسازی و مدل روی آورد. درون 1951 به منظور نخستین بار با بازیگری تئاتر را با اجرای صحنـه ای جنوب اقیـانوس آرام درون لندن

شروع کرد.پس از حضور های کوتاه درون سینما و تلویزیون ؛ درون آزمون گزینش بازیگر نقش مامور مخفی جیمز باند007 شرکت

کرد کـه از سوی نشریـه لاندن اکسپرس برگزار مـی شد.پس از موفقیت نخست از مجموعه جیمز باند:دکتر نو(1962-ترنس

یـانگ)از روسیـه با عشق (1963-یـانگ)-گلدفینگر(1964-گای همـیلتن) چنان درون قالب قهرمان کتاب ای یـان فلمـینگ پذیرفته شد

که تماشاگران سینما نمـی توانستند شون کانری را توانا  درون ایفای نقش شخصیت های جدا از جیمز باند تصور کنند.

برخی از فیلم ها:

 

بدون راه بازگشت(1957)-رانندگان جهنمـی (1958)-قفل زمان (1957)-زمانی دیگر جای دیگر(1958)-بیـاد آوردن شب

(1958)-بزرگترین ماجرای تارزان(1959)-طولانی ترین روز(1962)-دکتر نو(1962)_از روسیـه با عشق(1963)-زن

پوشالی(1964)-مارنی (1964-هیچکاک)-گلدفینگر(1964)-تپه(1965)-تندربال(1965)توفقط دو بار زندگی مـی کنی(1967)-

شالاکو(1967)-چادر قرمز(1969)-الماس ها ابدی اند(1971)-باج(1974)-قتل درون قطار سریع السیر شرق(1974)-شیر و باد

(1975)-مردی کـه مـی خواست سلطان باشد (1975)-رابین و ماریـان (1976)-مرد بعدی (1976)-پلی درون دور دست (1977)-

سرقت بزرگ قطار(1979)-شـهاب سنگ (1979)-کوبا (1979)-دزدان زمان (1981)-در افتاده(1981)-غلط درست است

((1982)-پنج روز یک تابستان (1982)-دیگر هرگز نگو هرگز (1983)-شمشیر دلاور (1983)-تسخیر ناپذیران (1987)-

ایندیـانا جونز و آخرین جنگ صلیبی (1989)-صخره (1996)-انتقام جویـان (1997)و....

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - نیومن - ۱۳۹۰/۱۰/۱۲ صبح ۰۹:۰۲

داستین هافمن                                                                                             

متولد  8  اوت 1937 درون لس آنجلس.پدرش طراح مبلمان بود. تحصیلات موسیقی را درون سنتا مونیکا سیتی کالج رها کرد و به

گروه پسا دینا پلی هاس پیوست. بازیگری را از 19 سالگی شروع کرد.هافمن با امـید بهب موفقیت درون تئاتر بـه نیویورک رفت

اما سال ها تلاش اش توام بود با شغل های پیش پا افتاده ای چون دربانی و مستخدمـی آسایشگاه روانی بسیـاری از شب ها در

آشپزخانـه جین هاکمن خوابید درون این بین ایفاگر نقش های کوچکی درون تلویزیون و گروه های تئاتری  تابستانی بود. درون 1965

سرانجام توانست درون تئاترهای خارج از برادوی بـه شـهرت برسد. سال بعد بـه خاط نقش آفرینی اش درون اجرای صحنـه ای سفر

 پنجمـین سوار سرنوشت جایزه "ابی" بهترین بازیگر مرد را دریـافت کرد.

اواخر 166 بازی اش درون اجرای صحنـه ای فارس اه (EH?) ستایش منتقدان را درون پی داشت .پس از مشاهده این اجرای صحنـه

ای ؛مایک نیکولز اصرار کرد که تا نقش مرد اول فارغ التحصیل (1967) را حتما هافمن نسبتا گمنام ایفا کند.

موفقیت چشمگیر فارغ التحصیل هافمن را بـه موقعیت ستاره رساند.هافمن بعد از حضور درون اجرای صحنـه ای جیمـی شاین در

برادوی ,با  کابوی نیمـه شب(1969) بـه سینما بازگشت و در نقش راتسو ریزو ترحم انگیز بازی بـه یـاد ماندنی ارایـه کرد.

به خاطر سه فیلم فارغ التحصیل-کابوی نیمـه شب و لنی نامزد اسکار شد. و به خاطر کرامر علیـه کرامر (1979-رابرت بنتن)نخستین اسکارش را بـه حق دریـافت  و رین من (1988 بری لوینسن) دومـین اسکار را نصیبش کرد

داستین هافمن خود را نسبت بـه حرفه اش  بسیـار متعهد مـی داند و از این رو تهیـه کنندگان او را بازیگری سخت گیر مـی دانند.با این وجود همـه او را دوست دارند.

فیلمـها:

 ببر تصمـیم مـی گیرد(1967)-فارغ التحصیل (1967)-مـیلیون های مدیگان(1968)-کابوی نیمـه شب (

1969)-جان و مری(1969)-بزرگمرد کوچک (1970)هری کلر من کیست و چرا این چیزهای وحشتناک

را درون مورد من مـی گوید (1971- یولو گرازبارد)-سگ های پوشالی (1972- پکین پا)-آلفردو آلفردو (

1972- پی ترو جرمـی)-پاپیون (1973)-لنی (1974)-تمام مردان رییس جمـهور (1976)-دونده ماراتن

(1976)-دوران اثبات شرافت (1978)-آگاتا (1979)-کرامر علیـه کرامر(1979)-توتسی (1982- پولاک)-

مرگ دستفروش (1986)-ایشتار(1987)-رین من (1988)-کسب و کار خانوادگی (1989-لومت)-دیک

 تریسی (1990)-بیلی باتگیت(1991)-هوک (1991-اسپیلبرگ)-قهرمان(1992)-شیوع(1995)-

بوفالوی آمریکایی(1996)-خواب گردها(1996)-سگی بـه نام وگ (1997)-شـهر دیوانـه(1997-کوستا

 گاوراس)-کره (1998-بری لوینسن)و.....

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - ناتالی وود - ۱۳۹۰/۱۰/۲۰ عصر ۰۳:۳۹

با سلام

باتشکر از seyed عزیز

ناتالی وود ( Natalie Wood) ‏(۲۰ ژوئیـه ۱۹۳۸ - ۲۹ نوامبر ۱۹۸۱)‏ یک بازیگر آمریکایی بود.

نام اصلی: ناتالیـا زاخارنکو

زمـینـه فعالیت: بازیگر

ملیت  ایـالات متحده آمریکا

تولد ۲۰ ژوئیـه ۱۹۳۸۲۰ ژوئیـه ۱۹۳۸
سان‌فرانسیسکو، کالیفرنیـا، آمریکا

مرگ ۲۹ نوامبر ۱۹۸۱ (۴۳ سال)جزیره سانتا کاتالینا، کالیفرنیـا، آمریکا

سال‌های فعالیت ۱۹۴۳–۱۹۸۱

همسر(ها) رابرت واگنر (۱۹۵۷–۱۹۶۲ (طلاق); ۱۹۷۲–۱۹۸۱ (مرگ وود)) ۱ فرزند
ریچارد گرگسون (۱۹۶۹–۱۹۷۲) (طلاق) ۱ فرزند

 

زندگی:

او درون سال ۱۹۳۸ درون سان‌فرانسیسکو با نام اصلی ناتالیـا زاخارنکو زاده شد. والدین او نیکولای زاخارنکو و ماریـا استپانووا از مـهاجران روسی بودند کـه از سال‌های کودکی دور از زادگاه خود بزرگ شده بودند.

زندگی هنری:

او نخستین بار درون سال ۱۹۴۳ درون فیلم سرزمـین شاد بـه بازی پرداخت. او بازیگری را از سال ۱۹۴۳ آغاز کرد و به‌ عنوان بازیگر نوجوان درون فیلم‌هایی مانند معجزه درون خیـابان ۳۴ام (۱۹۴۷) درخشید. وود با بازی درون نقش مقابل جیمز دین درون فیلم شورش بی‌دلیل (۱۹۵۵، نیکلاس ری) توانست نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شود، این موفقیت، راه او را به منظور گذر از قالب یک بازیگر نوجوان هموار کرد.

او بعد از آن درون فیلم‌های داستان وست‌ساید (۱۹۶۱) و جیپسی (۱۹۶۲) درخشید. وود همچنین به منظور بازی درون فیلم‌های شکوه علفزار (۱۹۶۱) و عشق با بیگانـه کامل (۱۹۶۳) توانست نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را به‌دست آورد. او دوران موفقیت درون دهه شصت مـیلادی را با حضور درون فیلم‌هایی مانند باب و کارول، تد و آلیس (۱۹۶۹) ادامـه داد. وود درون آثار تلویزیونی نیز موفق ظاهر شد و در سال ۱۹۷۹ بـه خاطر بازی درون فیلم تلویزیونی از اینجا که تا آخرت برنده جایزه گلدن گلوب شد.

ازدواج:

وود درون سال ۱۹۵۷ با رابرت واگنر ازدواج کرد و در ۱۹۶۲ از او جدا شد. آن دو ده سال بعد درون سال ۱۹۷۲ دوباره با هم ازدواج د.

درگذشت:جسد ناتالی وود درون نوامبر سال ۱۹۸۱، درون چند صد متری ویلایی شخصی اش درون کنار قایق تفریحی او پیدا شد پلیس علت مرگ ناتالی را غرق شدن بر اثر حادثه اعلام کرد اما با توجه بـه نزاع او با همسرش، ساعتی پیش از مرگ و کبودی های نمایـان بر روی بدن ناتالی، گمانـه زنی ها درون این باره هیچگاه پایـان نیـافت.

فیلم‌شناسی:

وود درون بیش از ۵۰ فیلم سینمایی بازی کرده‌است کـه مـهم‌ترین آنـها عبارتند از:

فردا همـیشگی هست (۱۹۴۵)عروس چکمـه‌پوش (۱۹۴۶)روح و خانم موییر (۱۹۴۷)معجزه درون خیـابان سی و چهارم (۱۹۴۷)جوجه هر یکشنبه (۱۹۴۹)آواز غمگین به منظور من نخوان (۱۹۵۰)جک پات (۱۹۵۰)

تور آبی (۱۹۵۱)فقط به منظور تو (۱۹۵۲)ستاره (۱۹۵۲)جام نقره‌ای (۱۹۵۴)شورش بی‌دلیل (۱۹۵۵)در جستجوی (۱۹۵۶)ی کـه او پشت سر گذاشت (۱۹۵۶)فریـادی درون شب (۱۹۵۶)تپه‌های سوزان (۱۹۵۶)سلاطین پیش مـی‌روند (۱۹۵۸)مارجوری مورنینگ استار (۱۹۵۸)کش مک‌کال (۱۹۶۰)

گرگ‌های جوان (۱۹۶۰)شکوه علفزار (۱۹۶۱)داستان وست‌ساید (۱۹۶۱)جیپسی (۱۹۶۲)عشق با بیگانـه کامل (۱۹۶۳)س** و تنـها (۱۹۶۴)مسابقه بزرگ (۱۹۶۵)دیزی کلاور (۱۹۶۵)این ملک متروک‌شده (۱۹۶۶)باب و کارول، تد و آلیس (۱۹۶۹)ماجرا (۱۹۷۳)از اینجا که تا ابدیت (۱۹۷۹)شـهاب ثاقب (۱۹۷۹)آخرین زوج آمریکا (۱۹۷۹)مکاشفه مغزی (۱۹۸۱)

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - الیشا - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶ صبح ۰۹:۵۶

با سلام خدمت شما سروران عزیز

جنیفر جونز                               jennifer jones

نام اصلی: فیلیس لی ایسلی

زمـینـه فعالیت: بازیگر

ملیت: آمریکایی

تولد:۲ مارس ۱۹۱۹
اوکلاهما

مرگ: ۱۷ دسامبر ۲۰۰۹ (۹۰ سال)
ملیبو، کالیفرنیـا

سال های فعالیت: ۱۹۴۴ که تا ۱۹۷۴

همسرها:رابرت واکر(از ۱۹۳۹ که تا ۱۹۴۵)،دیوید سلزنیک(از ۱۹۴۹ که تا ۱۹۶۵)،نورتون سیمون(از ۱۹۷۱ که تا ۱۹۹۳)

سالهای نخست زندگی

جنیفر جونز، کـه نام اصلیش فیلیس ایسلی بود، درون سال ۱۹۱۹ درون تولسا، از شـهرهای ایـالت اوکلاهما بدنیـا آمد. والدین وی هر دو از هنرپیشـه‌های وودویل بودند.مادر او فلورا مای (با نام اصلی سوبر) و پدرش فیلیپ راس ایسلی بود. پدر و مادر او درون ایـالت‌های غرب مـیانـه امریکا، یک تور مخصوص جهت نمایش‌های دوره‌ای بـه راه انداخته بودند کـه خود صاحبان و اداره کنندگان و بازیگران آن بودند و نمایش‌های مختلف را درون یک چادر اجرا مـی‌د. جنیفر جونز نخستین بار درون چادر یکی از همـین نمایش‌های دوره‌ای بـه روی صحنـه آمد.در سال‌های ۱۹۳۶ که تا ۱۹۳۷، جونز وارد کالج مونت کازینو جونیور، واقع درون تولسا شد و سپس درون دانشگاه نورث وسترن تحصیلات خویش را ادامـه داد، اینجا همان جایی بود کـه وی درون آن بـه عضویت یکی از معروفترین انجمن‌های أخوّت درون ایـالات متحده، یعنی انجمن ی کاپا آلفا تتا درآمد. وی سپس و در سال ۱۹۳۸ بـه آکادمـی هنرهای دراماتیک آمریکا (آکادمـی هنرهای نمایشی امریکا)، درون شـهر نیویورک رفت و در آنجا نیز آموزش‌های خویش را ادامـه داد. درون همـین آکادمـی، وی با یکی از دانشجویـان همکار خویش، یعنی رابرت واکر ملاقات کرد و کار آن دو بـه عشق انجامـید. این زوج درون ۲ ژانویـهٔ ۱۹۳۹، با یکدیگر ازدواج د.آنـها سپس بـه تولسا بازگشتند که تا در یک برنامـه رادیویی ۱۳ هفته‌ای کـه توسط پدر جنیفر تنظیم مـی‌شد، شرکت کنند. همـین موضوع سبب شد کـه آن دو، راه خویش بـه سمت هالیوود را پیدا کنند. ایسلی (جنیفر)، به منظور نخستین بار درون سال ۱۹۳۹ درون دو نقش کوچک ظاهر شد کـه اولی ایفای نقش درون یک فیلم وسترن با شرکت جان وین  با عنوان مرزبانان جدید، و دیگری نقشی کوچک درون سریـالی با شرکت دیک تریسی تحت عنوان گروه مردان(جی من) بود. درون این دو فیلم، او با نام فیلیس ایسلی شناخته شد. با این حال، وی نتوانست از بعد یک تست بازیگری کـه توسط کمپانی پارامونت انجام مـی‌شد، با موفقیت برآید و به همـین خاطر تصمـیم بـه بازگشت بـه شـهر نیویورک گرفت.

فعالیت‌های بعدی

در حالی کـه همسر ایسلی، یعنی رابرت واکر مشغول انجام فعالیتهایی مداوم درون برنامـه‌های رادیویی بود، ایسلی بدنبال شغلی مناسب درون عرصهٔ بازیگری مـی‌گشت و در همـین زمان، درعین حال بـه صورت پاره وقت، بعنوان مدل درون یک کارخانـهٔ ساخت کلاه زنانـه کـه به آژانس پاورتی (قدرت) وابسته بود، مشغول بـه کار شد.

هنگامـیکه وی اطلاع یـافت کـه یک تست بازیگری به منظور یـافتن ستاره‌ای تازه جهت ایفای نقش اصلی یک فیلم (کلودیـا کـه نقش اصلی آن عاقبت توسط رُز فرانکن ایفا گردید)، درون حال انجام است، خودش را بـه دفتر فیلمسازی دیوید سلزنیک درون نیویورک رسانید و برای ایفای این نقش اعلام آمادگی کرد. امّا بعد از پایـان این تست بازیگری وی بـه گریـه افتاد!، چراکه تصور مـی‌کرد درون ارائهٔ هنر خویش، بسیـار بد عمل کرده‌است. با این حال، خود دیوید.او.سلزنیک برحسب اتفاق صدای وی را درون موقع ارائهٔ تست بازیگری شنید و همـین شنیدن اجرای او، سلزنیک را بـه اندازه کافی تحت تاثیر قرار داد کـه سبب شود وی از اش بخواهد کـه با ایسلی تماس حاصل کند و او را دوباره فرابخواند. بدین ترتیب بعد از انجام مصاحبه، مـیان آنـها یک قرارداد ۷ ساله بـه امضا رسید.بدین ترتیب وی درون سال ۱۹۴۱ بوسیلهٔ دیوید سلزنیک کشف شد و در یک نمایشنامـه درون نیویورک بـه روی صحنـه رفت.از آن بعد ایسلی بـه دقت به منظور تبدیل شدن بـه یک ستاره سینما، مورد توجه قرار گرفت و صاحب نام تازه‌ای شد: جنیفر جونز. درون سال ۱۹۴۳، کارگردانی بـه نام هنری کینگ به منظور انتخاب هنرپیشـه‌ای کـه در نقش برنادت سوبیرو درون فیلم آوای برنادت (۱۹۴۳)، ایفای نقش کند، یک آزمون بـه انجام رسانید. درون این آزمون جنیفر جونز توانست کارگردان مذکور را بـه شدت تحت تأثیر قرار دهد و از مـیان صدها نفر داوطلب کـه آرزومند ایفای این نقش بودند، به منظور این نقش برگزیده شود.بدین ترتیب جنیفر جونز درون سال ۱۹۴۴، و در بیست و پنجمـین سالروز تولد خود موفق شد کـه برندهٔ جایزه اسکار بهترین بازیگر زن به منظور بازی درخشان خود درون نقش برنادت سوبیرو گردد. درون همان سال، اینگرید برگمن، کـه از دوستان جنیفر جونز بود نیز، نامزد دریـافت جایزهٔ بهترین بازیگر نقش اول زن به منظور بازیش درون نقش  ماریـا درون فیلم: ناقوس مرگ چهی را مـی نوازند؟ [که درون تهران با عنوان: زنگ ها به منظور که بـه صدا درون مـی آید؟، نمایش داده شد]، گردیده بود. بـه همـین دلیل جونز وقتی به منظور دریـافت جایزه اش رفت، از برگمن عذرخواهی نمود، امّا برگمن جواب داد: «نـه جنیفر! برنادت تو، خیلی بهتر از ماریـای من بود!». البته یک سال بعد، جونز اسکار بهترین بازیگری نقش اول زن را، بـه خاطر ایفای نقشی کـه اینگرید برگمن درون فیلم چراغ گاز کرده بود، بـه برگمن واگذار نمود.

از جملهٔ دیگر فیلم‌های قابل توجه جنیفر جونز مـی‌توان بـه این موارد اشاره کرد:

از وقتی تو رفتی (۱۹۴۴)، نامـه‌های عاشقانـه (۱۹۴۵)، کلانی براون (۱۹۴۶)، پرتره جنی [تصویر جنی](۱۹۴۸)، مادام بوواری (۱۹۴۹)، کاری (۱۹۵۲) روبی جنتری [در ایران با عنوان: جدال درون مرداب](باز هم درون ۱۹۵۲)، بی احتیـاطی همسر آمریکایی (۱۹۵۳)، شیطان را بران! (۱۹۵۳)، عشق چیز باشکوهی هست [در ایران با عنوان: تپّه وداع] (۱۹۵۵)، صبح بخیر دوشیزه داو (همچنین درون ۱۹۵۵)، مردی درون جامـه فلانل یـا پشمـی خاکستری [در تهران با نام: مرد خاکستری پوش] (۱۹۵۶) با بازی گریگوری پک درون نقش مقابل جنیفر جونز، و وداع با اسلحه (۱۹۵۷).

مرگ:جونز درون سالهای پایـانی عمرش از بازنشستگی آرام خود درون جنوب کالیفرنیـا و در کنار پسرش لذت مـی‌برد. او درون هیچ مصاحبه‌ای شرکت نمـی‌کرد و به ندرت درون انظار عمومـی ظاهر مـی‌شد. سرانجام او درون روز پنجشنبه ۱۷ دسامبر ۲۰۰۹، و در سن ۹۰ سالگی بر اثر علل طبیعی درون خانـه اش واقع درون مالیبو کالیفرنیـا درگذشت.

فیلم‌شناسی:

آهنگ برنادت(۱۹۴۳)برندهٔ جایزه اسکار بخاطر ایفای این نقش، برنده جایزه گلدن گلاب
از وقتی تو رفتی(۱۹۴۴)نامزد دریـافت جایزه اسکار
نامـه‌های عاشقانـه(۱۹۴۵)نامزد دریـافت جایزه اسکار
جدال درون آفتاب(۱۹۴۶)نامزد دریـافت جایزه اسکار
جدال درون آفتاب(۱۹۴۶)تصویر جنی(۱۹۴۸)مادام بوواری(۱۹۴۹)کاری(۱۹۵۲)روبی جنتری(۱۹۵۲)شیطان را بران(۱۹۵۳)ایستگاه آخر قطار(۱۹۵۳)عشق چیز باشکوهی است(۱۹۵۵)نامزد دریـافت اسکار

ستاره‌ای درون پیـاده‌روی شـهرت هالیوود بـه نام جنیفر جونز، شماره ۶۴۲۹ بلوار هالیوود.

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - جو گیلیس - ۱۳۹۱/۴/۲۲ عصر ۱۱:۲۸

ویلیـام فرانکلین بیدل درون 17 آوریل سال 1918 درون اوفالون ایلینویز چشم بـه جهان گشود. پدر او یک داروساز و مادر او یک معلم بود،هولدن اهل پاسادانا بود بچه ای زبر و زرنگ کـه شیطانی های و آرتیست بازی هایش جنبه ی یـاغی شخصیت اش را فاش مـی ساخت و بازیگری نیز احتمالا بـه همـین جنبه ی شخصیتی اش مربوط مـی شد مقوله ای کـه پدر و مادر محافظه کارش تایید نمـی د.

در حالیکه او مانند پدر درون حال درس خواندن درون رشته شیمـی بود ، قراردادی را امضا کرد کـه زندگی اش را تغییر داد. او با کمپانی پارامونت درون سال 1937 به منظور بازی درون فیلم پسر طلایی محصول سال 1939 قرارداد بست. نام فیلم که تا پایـان عمر بر روی او بود. هولدن به منظور آن کـه نشان دهد هیچ وقت محبت باربارا استنویک را بـه خاطر نجات زندگی حرفه ای اش فراموش نمـی کند هر سال درون تاریخی کـه آن فیلم (پسر طلایی) کلید خورده بود دسته گل سرخی برایش مـی فرستاد.

در دهه ی ۱۹۶۰ هولدن بـه مسایل دیگری از جمله دفاع از  حیـات وحش  آفریقا پرداخت و غالبا بـه طعنـه مـی گفت کـه از تعطیلات اش به منظور حمایت از شور علاقه اش استفاده مـی کند.او بـه دلیل دستمزدهای بالایی کـه مـی گرفت هم معروف بود . او بـه خاطر فیلم آسمان خراش جهنمـی ، 750 هزار دلار دستمزد گرفت کـه برای آن زمان رقم بالایی بود.

او بعد از سی سال زندگی با برندا مارشال از او طلاق گرفت و بابت آن غرامت سنگینی پرداخت کرد. نگاه بدبینانـه او بـه زندگی و بازیگری او را بـه انزوا کشاند و در پایـان عمر رو بـه ات الکلی آورد. درون روز 16 نوامبر 1981 درون خانـه اش پایش مـی لغزد و سرش بـه لبه مـیز برخورد مـی کند. درون حالیکه 63 ساله هست سینما و زندگی را ترک مـی کند.

مرد طلایی پارامونت درون بیش از 70 فیلم بازی کرد و سه بار نامزد جایزه اسکار شد. اولی به منظور بازی درون نقش یک فیلمنامـه نویس کـه در چنگال زن اسیر شده درون دوران صامت سینما درون سانست بلوار و برای فیلم شبکه کـه نقش مردی مستاصل را بازی مـی کند. و البته او به منظور بازی درون فیلم بازداشتگاه 17 بیلی وایلدر تندیس اسکار را از آن خود کرد.

فیلم های عمده : پسر طلایی 1939 - آریزونا 1940 - تگزاس 1941 - مردی از کلرادو 1948 - متولد دیروز 1950 - سانست بلوار 1950 - بازداشتگاه 17 1953 - سابرینا 1954 - روستایی 1954 - پیک نیک 1955 - پل بر روی رودخانـه کوای 1957 - سواره نظام 1959 - آلوارز کلی 1966 -  این گروه خشن 1969 - شبکه 1976

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - جو گیلیس - ۱۳۹۱/۷/۸ عصر ۰۸:۱۶

تونی کرتیس Tony Curtis

متولد 1925 درون نیویورک (با نام اصلی برنارد شوارتز). فرزند یک خیـاط مـهاجر هست و کودکی همراه با تنگدستی اش درون بخش پست مجله براننیویورک گذشت. او کـه در یک نوانخانـه زندگی مـی کرد، با بازی درون نقش یک بچه درون یک نمایش حادثه ای درباره "شاه آرتور" به منظور نخستین بار بازیگری را تجربه کرد. بعد از پایـان خدمت نظام درون دوران جنگ جهانی دوم، درون کارگاه "هنرهای نمایشی نیویورک" ثبت نام کرد و به آموزش این حرفه پرداخت. بازیگری حرفه ای را با تئاترهای سیـار آغاز کرد و گاه درون نمایش های خارج از برادوی نیز روی صحنـه مـی رفت.

در سال 1949 نخستین قرارداد بازی درون سینما را با شرکت یونیورسال امضا کرد و ابتدا با نام جیمز کرتیس و سپس آنتونی کرتیس بازی درون فیلم ها را آغاز کرد. چهره زیبا و کودکانـه اش باعث شدکه درون دوسال بـه شـهرت برسد. بعد از چند سال بازی درون نقش های سبکی مانند نقش های قهرمانی داستان های تاریخی و یـا خلیفه های داستان هزار و یک شب، با بازی درون نقش یک روزنامـه نگار بی اخلاق درون فیلم بوی خوش موفقیت (1957) همـه را شگفت زده کرد. یک سال بعد هم با یک بازی نسبتا دشوار درون فیلم ستیزه جویـان (1958) نامزد دریـافت جایزه اسکار شد. موفقیتش درون فیلم بعضی ها داغشو دوست دارن (1959) نیز باعث شد کـه بیشتر دهه 60 را با فیلم های مشابه سر کند.

او درون سال 51 با جانت لی بازیگر مشـهور هالیوود ازدواج کرد و ماحصل این ازدواج 11 ساله 2 فرزند بود. او پنج بار دیگر ازدواج کرد.

در اوایل دهه 70 او ستاره یک مجموعه موفق تلویزیونی بود. درون 1977 نخستین کتاب داستانش را با نام اندروکدی کوچولو و جولی اسپارو منتشر کرد و دهه 80 را با بازی درون نقش های کوچقاشی گذراند.او درون سال 2010 درون سن 85 سالگی دار فانی را وداع گفت.

فیلم های عمده :

    دورویی (1949) ، خانم قمار مـی کند (1949)، جانی خبرچین (1949)، فرانسیس (1950)، وینچستر 73 (1950) ،  شاهزاده ای کـه دزد بود (1951) ،جسم و خشم (1952)، داماد اتاق ندارد (1952)،پسر علی بابا (1952) ،هودینی (1953) ، قهرمان امریکا (1953) ،جانی دارک (1954)، پسر سیـاه فالوورث (1954)  ،شش پل به منظور عبور (1955)، این هم پاریس (1955) ، نقاب ارغوانی (1955) ،جنگل مربع (1956) ، بندباز (1956) ، آقای کوری (1957)، بوی خوش موفقیت (1957)، داستان نیمـه شب (1957) ،وایکینگ ها (1958)، سلاطین پیش مـی روند (1958) ، ستیزه جویـان(1958) ، بعضی ها داغشو دوست دارن (1959)، مرخصی کامل (1959)، اسپارتا(1960) ، آن خانم کـه بود (1960) ، شیـاد بزرگ (1961) ، تاراس بولبا (1962) ، بیگانـه (1962) ، پنجاه کیلو دردسر (1963) ، فهرست آدرین مسنجر (1963) ، کاپیتان دکتر نیومن (1964) ، وحشی و جذاب (1964) ، خداحافظ چارلی (1964) ، وقتی پاریس مـی جوشد (1964) ، مسابقه بزرگ (1965) ، بوئینگ بوئینگ (1965) ، نـه با همسر من (1966) ، خداحافظ کوچولو (1966) ، موج ساز (1967) ، درون راه جنگ صلیبی با ی ملاقات کردم کـه ... (1968) ، جانی بوستون (1968) ، نمـی توانی بر همـه پیروز شوی (1970) ، کاپون (1975) ، کنت مونت کریستو (1976) ، آخرین قارون (1976) ، بعضی ها سرد رو دوست دارن (1977) ،  اتللو جنگجوی سیـاه (1982) ، بالبوآ ( 1985) ، هدف اصلی (1991)  و دهها فیلم دیگر ....

با همسر اولش جانت لی

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - اکتورز - ۱۳۹۲/۲/۲۴ صبح ۰۱:۲۰

فیلم تمام شد !

نگاهی بـه زندگی وآثار   یلماز گونی  .

همـیشـه هنگام صحبت از سینمای کوردی، "یلماز گونی" ( بـه ترکیYılmaz Güney ) نخستین نامـی هست که بـه ذهن مـی‌آید.

گونای درون سال ۱۹۳۷ درون یکی از روستاهای اطراف شـهر آدانا درون ترکیـه درون خانواده‌ای کورد بـه دنیـا آمد. نام واقعی او یلماز پوتون Yilmaz Pütün است. اما وی خود را ییلماز گونای (به فارسی «جنوب تسلیم ناپذیر») نامـید.

 وی درون کودکی مجبور بـه کار درون مزارع شد. علاقه‌ ی وی بـه هنر هفتم از دوران نوجوانی شروع شد. او بارها همچون نمایشگرهایی دوره گرد، تنـها همراه با پروژکتورش بـه مـیان چادرنشین‌ها مـی‌رود و به این ترتیب سلیقه ‌ی عمومـی مردم را کشف مـی‌کند. در دانشکده حقوق دانشگاه آنکارا مشغول بـه تحصیل بود کـه با آشنایی با نمایشنامـه نویس مشـهوری مسیر زندگیش تغییر مـی‌یـابد.

 

"گونای"، با قیـافه ی یک روستایی معمولی و منش جوان‌های محله‌های زیبای استانبول، بـه وسیله ی قدرت بازی و شناختش ازعلایق مردم، خیلی زود با لقب (شاه زشت) درون سینمای ترکیـه مشـهورشد.

دهه‌ی ۱۹۶۰ را"گونای"، به منظور تهیـه ی فیلمـهای مستند از تحولات اجتماعی ترکیـه، پشت دوربین مـی‌گذراند. با (سئیت هان) (Seyyit Han ,۱۹۶۸) کـه یک داستان عشقی ناگوار کوردی است، موفقیت بسیـاری بـه دست مـی‌آورد و پس از آن  با "گرگ‌های گرسنـه" (Aç Kurtlar (۱۹۶۹، عصر جدیدی را درون سینمای ترکیـه بوجود آورد.

اما درون واقع فیلم "امـید"(Umut ,۱۹۷۰) بود که"گونای"را بـه سینماگران اروپایی ‌شناساند.

اثرات اجتماعی موفقیت ‌آمـیز فیلم‌هایی که"گونای" درون آنـها بعنوان فیلمنامـه نویس، بازیگر و کارگردان ظاهر شد، بـه دلیل حمایت ملت کورد و دانشجویـان، دولت ترکیـه را درون آن زمان نگران مـی کرد. بـه همـین دلیل"گونای" بعد از کودتای نظامـی۱۹۷۰، بـه اتهام تبلیغ کمونیسم بـه دوازده سال زندان محکوم شد.  او چهره‌ای شناخته شده درون مـیان هنرمندان چپ بود و با فیلمـهایش سعی بر نشان تفاوتهای فاحش بین شمال و جنوب ترکیـه بـه طورکلی و مناطق کوردنشین آن با دیگر نقاط ترکیـه بـه طور اخص بود.

وی درون زندان نیز بـه نوشتن فیلمنامـه هایش ادامـه مـی دهد. (رمـهLe Troupeau) و (یول Yol) شاهکارهای بعد از زندان وی هستند کـه نگاهی شکسپیری بر ظلم نظام سیـاسی، کهنـه گرایی اجتماعی و وضعیت زنان کورد و ترک دارند.

"گونای" از سال ۱۹۸۰ بـه خاطر نوشته‌ها و فیلمـهایش بـه بیش از صدسال زندان محکوم شد و برای اولین بار درون زندگی هنری‌اش دچار ممنوعیت کار سینمایی مـی شود. حکومت ترکیـه  کپی فیلمـهایش را ممنوع مـی‌کند و آنـها را از بین مـی‌ برد. همچنین ارتباط‌ش را با دنیـای خارج از زندان قطع مـی ‌کنند. اما "گونای" بعد از چندین ‌بار تلاش پی درپی بالاخره موفق مـی‌شود که تا در پاییز۱۹۸۱ از راه دریـا بـه فرانسه فرار کند و درآنجا پناهنده شود. در پی این امر تابعیت ترک وی از او سلب شد.

در بهار۱۹۸۲فیلم (یول) درون جشنواره ی(کن) اکران مـی ‌شود و(نخل طلایی) این جشنواره را با فیلمـی از"کوستاراس"(Costa Gavras) شریک مـی‌شود.

"یلماز گونی" سرانجام درون سپتامبر ۱۹۸۴ مـیلادی درون پاریس درون سن ۴۷ سالگی و در اوج شـهرت خود، بر اثر بیماری سرطان درون گذشت ودر گورستان معروف پرلاشز بـه خاک سپرده شد. یک روزنامـه‌ی ترکیـه درگذشت وی را چنین اعلام مـی کند: (فیلم تمام شد!).

ییلماز درون آخرین مصاحبه خود کـه با "کریس کوچرا" انجام داده‌است درون مورد فیلم "رمـه "(Sürü) مـی‌گوید: « درون حقیقت این فیلم سرگذشت خلق کورد هست اما حتی اجازه نداشتم (از جانب حکومت) درون ساخت فیلم از زبان کوردی استفاده کنم و اگر چنین مـی‌کردم همـهانی کـه در ساخت فیلم مشارکت داشتند بازداشت و روانـه زندان مـی‌شدند».

 دیگر آثاریلمازگونای :

۱۹۸۳ دیوار (Duvar)

۱۹۸۲ راه (Yol)

۱۹۷۸ رمـه (Sürü)

۱۹۷۴ رفیق (Arkadaş)

۱۹۷۴ بیچاره ها/بدبخت ها (Zavallılar)

۱۹۷۳ بابا (Baba)

۱۹۷۱ مرثیـه (Ağıt)

۱۹۷۱ ناامـیدها (Umutsuzlar)

۱۹۷۱ درد (Acı)

۱۹۷۱ اختلاس کنندگان (Vurguncular)

۱۹۷۱ عبرت (İbret)

۱۹۷۱ فراری‌ها(Kaçaklar)

۱۹۷۱ فردا آخرین روز است(Yarın Son Gündür)

۱۹۷۰ هدف زنده (Canlı Hedef)

۱۹۷۰ امـید (Umut)

۱۹۷۰ عثمان، سرباز پیـاده (Piyade Osman)

۱۹۷۰ هفت شرور (Yedi Belalılar)

۱۹۶۹ گرگهای گرسنـه (Aç Kurtlar)

۱۹۶۹ یک مرد زشت (Bir Çirkin Adam)

۱۹۶۸ پیره نوری (Pire Nuri)

۱۹۶۸ سیدخان: عروس خاک (Seyyit Han: Toprağın Gelini)

۱۹۶۷ گلوله بـه من اثر نمـی‌کند (Bana Kurşun İşlemez)

۱۹۶۷ اسم من کریم (Benim Adım Kerim)

۱۹۶۶ اسب، زن، اسلحه (At Avrat Silah)

...

فیلم یول بـه فارسی دوبله شده هست و نقش اول زن فیلم را بانو شـهلا ناظریـان گفته است.

 

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - آماندا - ۱۳۹۲/۲/۲۵ صبح ۰۹:۱۹

جان وين

John Wayne

ماريون روبرت ماريسون مشـهور بـه جان وين درون 26 مـه 1907 درون ايالت آيووا آمريكا بدنيا آمد .

وی درون کالیفرنیـا بزرگ شد و باب بورس ورزشی بـه دانشگاه کالیفرنیـای جنوبی رفت. درون تعطیلات تابستان کارگر استودیوی فوشد و خیلی زود توانست رابطه‌ای صمـیمـی با جان فورد کـه نقشی تعیین کننده درون آینده جان وین بـه عنوان فوق ستاره داشت، برقرار کند

وی درون سال ۱۹۲۶ یعنی درون زمان سینمای صامت وارد عرصه بازیگری شد و در ۱۹۲۸ نقش‌های کوتاهی درون فیلم‌های فورد و دیگر کارگردان‌ها ایفا کرد. درون سال ۱۹۳۹ جان فورد با انتخاب او به منظور نقش رینگوکید درون وسترن کلاسیک دلیجان افق دیگر را پیش روی وی گشود. بازی درون این فیلم نقطه عطف دوران کاری وین بود بـه طوری کـه او را بـه یک اسطوره تبدیل کرد.

او با هیکل تنومند، حرکات نرم و صدای کلفت و دورگه اش از ابعاد انسانی بزرگ­تر بود.

 وقتی تفنگ به دست مـی گرفت و بر پشت اسب مـی نشست تماشاگر مـی­دانست کـه از او کارهایی بر مـی­آید کـه فراتر از محدودیت­ها و کمبودهای عادی بشری هست . درون عین حال کـه انسانی با تمام ضعف­ها و محدویت­ها باقی مـی­ماند. هیچ بازیگری درون سینمای آمریکا مانند جان وین بـه ژانر یـا شاخه سینمای وسترن هویت نداده است.

همفری بوگارت، هنری فوندا، جیمز استوارت و کری گرانت هنرپیشـه­هایی زبردست بودند و از آن جا کـه بازیگران ماهری بودند نقش­های وسترن را هم استادانـه ایفا مـی­د. اما جان وین با همـه آن ها فرق داشت: او خود یکپارچه وسترن بود.

در فیلم­های حماسی جان فورد بود کـه سیمای جان وین که تا حد اسطوره­أی زوال ناپذیر قوام گرفت. درون فیلم­هایی مانند "قلعه آپاچی"، "ریو گرانده"، "در جست­وجوی "، "ی با روبان زرد"، "آخرین فرمان"،"مردی کـه لیبرتی والانس را کشت" و "سواره نظام". همـه این فیلم­ها امروزه بـه گنجینـه کلاسیک سینما پیوسته اند. سینماگر بزرگ دیگری کـه در تکوین سیمای اسطوره­أی جان وین سهم داشت هوارد هاکز است. او بعد از ساختن یک وسترن نو و تکان دهنده بـه نام "رود سرخ"(۱۹۴۸ ) درون سال­های بعد با سه گانـه­أی ظریف و استادانـه موفق شد بلوغ بازیگری جان وین را بـه نمایش بگذارد. این سه گوهر سینمای وسترن عبارتند از: "ریو براوو"، "ریو لوبو" و "الدورادو". جان وین دو فیلم نیز کارگردانی کرد: وسترنی بـه نام "آلامو" (۱۹۵۹)و فیلم جنگی "کلاه سبزها" (۱۹۶۸ ).

جان وين  درون نزدیک 200 فیلم ایفای نقش کرد ه اما سیمای واقعی او درون سینمای وسترن هست که بـه کمال جان مـی‌گیرد.

آثار هنری آسیـایی کـه در طول سفرهای مختلف خریداری شده اند روی دیوار خانـه جان وین درون دره سن فرناندو خودنمایی مـی کنند. خانـه بزرگ و ویلایی وین درون زمـینی بـه مساحت 5.5 هکتار واقع شده بود. بـه گفته وین، او هنر و مبلمان آسیـایی را بسیـار دوست مـی داشت. بـه همـین دلیل، آن را با سبک های دیگر ترکیب و در خانـه خود استفاده کرده است.

جان وين از سه عمل جراحي مـهم جان بـه در بود. درون 1963 کبدسرطاني اش را از دست داد. درون 1978 عمل جراحي قلب باز را با موفقيت پشت سر گذاشت و در 1979 معده اش را برداشتند. که تا زمان مرگ او شجاعتش را حفظ کرد.

انجمن فیلم انگلیس (BFI) درون نظرسنجی از اهالی سینما و منتقدین فیلم، فهرست ۱۰ هنرپیشـه بزرگ فیلم‌های وسترن قدیمـی را منتشر کرد کـه جان وین بازیگر نامدار هالیوود درون رتبه اول دیده مـی‌شود. رتبه دوم متعلق بـه کلینت ایست‌وود، بازیگر فیلم‌های معروفی چون «یک مشت دلار»، «نابخشوده» و «خوب، بد، زشت» است.

جان وین درون سال ۱۹۷۲ و در سن ۷۲ سالگی بر اثر سرطان درون لس‌آنجلس درگذشت.

از فيلم هاي بياد ماندني او :

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - پیرمرد - ۱۳۹۴/۷/۲۰ عصر ۰۴:۰۵

هاینتس رومان

هاینریش ویلهلم رومان مشـهور بـه هاینتس رومان بازیگر و کارگردان آلمانی درون 7 مارس 1902 درون شـهر اسن آلمان از توابع کلن(که در آن روزگار تقریباً قریـه ای بود) زاده شد. فعالیت سینمایی اش را از سال 1926 با بازی درون فیلم صامت Das deutsche Mutterherz (قلب مادر آلمانی) آغاز کرد و در سال 1938 موفّق بهب جایزۀ فستیوال ونیز به منظور بازی درون فیلم Der Mustergatte (شوهر شومن) شد. شاید بتوان او را محبوب ترین بازیگر قرن بیستم آلمان دانست کـه تا دم مرگ یعنی سال 1993 فعالیت هنری داشت و حتی بعد از مرگش درون سال 1994 نیز دو جایزه درون سال های 1995 (برترین شومن قرن در آلمان) و 2006 جایگاه اوّل بهترین های ZDF درون زمـینۀ محبوب ترین شومن راب کرد. عمدۀ نقش های برجسته و ماندگار او شخصیّت های کمدی یـا نیمـه جدّی هست گرچه درون نقش های جدّی نیز بخوبی از عهدۀ نقش برآمده است. از شگفت آورترین ویژگی های دوران فعّالیت او هنرمندی درون دوران پیش از جنگ دوم و در حین آن و پس از آن است. تنـها حضور وی درون هالیوود درون فیلم  Ship of Fools (کشتی احمق ها) به همراه ویوین لی و لی ماروین و به کارگردانی استنلی کرامر درون نقش یک یـهودی آلمانی درون سال 1965 است.

لیست آثار وی درون ویکیپدیـا

لیست افتخارات وی درون ویکیپدیـا

RE: دایره المعارف بازیگران، کارگردانان، نویسندگان و... - نیومن - ۱۳۹۵/۴/۸ صبح ۰۹:۳۷

باد اسپنسر درون گذشت

اسپنسر  با ترنس هیل 18 عنوان فیلم سینمایی مشترک کار د. او درون سن 86

سالگی درون ایتالیـا درون گذشت.

روحش شاد

---

[مصاجبه با ایمان نو لاو]

نویسنده و منبع: بابک | تاریخ انتشار: Thu, 09 Aug 2018 11:13:00 +0000

---