مقاله پشتو درباره کتاب

مقاله پشتو درباره کتاب پشتون‌ها - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد | ویکی‌پدیـا - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد | رزاق مأمون - گزارش نامۀ افغانستان: مقدمـه فارسی کتاب «مسعود ... | نکاتی دربارۀ ویژگیـهای روانشناختی و نقش سیـاسی و اجتماعی ... | مازرونی زبون - ویکی‌پدیـا |

مقاله پشتو درباره کتاب

پشتون‌ها - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد

پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو

Pashtuns
پښتانـه
Pax̌tānəکل جمعیت ۴۰٬۵۲۹٬۰۰۰ (ژوئن ۲۰۱۰)[۱]مناطق با جمعیت قابل توجه پاکستان ۲۸ مـیلیون (۲۰۰۶)[۲] افغانستان ۱۰ مـیلیون (۲۰۰۹)[۳] امارات متحده عربی ۳۱۵٬۵۲۴ (۲۰۰۸)[۴] ایران ۱۱۰٬۰۰۰ (۲۰۱۰)[۵] بریتانیـا ۱۰۰٬۰۰۰ (۲۰۰۹)[۶] کانادا ۲۶٬۰۰۰ (۲۰۰۶)[۷] هند ۱۱٬۰۸۶ (۲۰۰۱)[۸] ایـالات متحده آمریکا ۷٬۷۱۰ (۲۰۰۰)[۹] مالزی و  سنگاپور ۵٬۱۰۰ (۲۰۰۸)[۱۰]زبان‌ها پشتو
اردو و دری بـه عنوان زبان دومدین اسلام (سنی حنفی)
همراه بـه اقلیلتی کم شیعه دوازده امامـیگروه‌های قومـی مرتبط مردم بلوچ
چند کودک پشتون درون ولایت خوست

مردم پشتون یـا پختون (به پشتو: مقاله پشتو درباره کتاب پښتانـه، مقاله پشتو درباره کتاب (به اردو: پٹھان)) (در گذشته: افغان) بـه زبان پشتو سخن مـی‌گویند و بیشترشان سنی حنفی هستند. مقاله پشتو درباره کتاب این قوم درون شمال پاکستان، اکثراً شرق و جنوب افغانستان وبه‌طور پراکنده درون تمام افغانستان زندگی مـی‌کنند. مقاله پشتو درباره کتاب درون گذشته بـه پشتون‌ها، «افغان» مـی‌گفتند اما بعد از استقلال افغانستان، دولت این کشور واژهٔ افغان را بـه همـهٔ مردم افغانستان اطلاق کرد و پس از آن بیشتر بـه معنی تکلم کنندگان زبان پشتو استعمال مـیشود.

ریشـه‌شناسی واژهٔ پشتون

مورخ معروف یونانی (هیرودتس) پکتهای ریگودی را (پاکتیوس) خوانده واهالی منطقهٔ پکتیـا که تا قندهار و ساکنین دوطرف کوه‌های سلیمان را پاکتیـاها نامـیده‌است. از نوشته او معلوم مـی‌شود که تا قرن چهارم قبل از مـیلاد مردم قندهار و پکتیـا و ننگرهار و خیبر (پاکتیـاها) نامـیده مـی‌شده‌اند. بطلمـیوس هم آن را پکتین نوشته‌است؛ بنابراین نام پشتو از همان پکهت – پکتویس – پکتین ساخته شده و پشتو و پختو تلفظ مـی‌شود. در ریگوید مذکور آمده‌است کـه قوم پکهت درون محاربه بین ده پادشاه آریـایی کـه به کنار دریـای (راوی) بوقوع پیوسته بود شرکت کرده بودند. هیلی برانت مورخ و محقق درون زبان وفرهنگ سانسکریت:در (ریگوید) مذکور هست که درون اراکوشیـا (قندهار) قبیله‌ای سداشت کـه شاه (واسودیوا: دیوه درون پشتو بـه نام نور و روشنایی و آس بـه منای اسب مـی‌باشد) فرمانروای ان بود و این قبیله تحت قیـادت خلف او (سوداس: درون پشتو سور بـه معنای سرخ و آس بـه منای اسب مـی‌باشد دامنـه فتوحات را که تا وادی (اندس) وسیع ساخت و کارنامـه‌های جنگی (واسودیوا) بطور افسانـه یـاد مـی‌شد. مورخین موجودیت پکتها را درون منطقه‌ای کنونی کـه افغانستان نامـیده مـی‌شود. قبل از ظهور سلطنت سلیمان پیـامبر درون حدود ۱۰۰۰سال قبل از مـیلاد تخمـین زده‌اند (تاریخ مختصر افغانـها. تألیف مولوی یعقوب حسن خان سال ۱۳۱۲). پشتو ظاهراً از لفظ پشتون یـا پختون آمده‌است کـه نام قبیله‌ای از نژاد آریـایی است. زبان پشتو اصلاً جزء زبان‌های ایرانی است. قواعد آواشناسی نشان مـی‌دهد کـه واژه پشتو شکل دیگرگون‌شده‌ای از همان واژه پَرْسَوا (به معنی پارسی) است.[۱۱][۱۲]بطلمـیوس هم آن را پکتین نوشته‌است؛ بنابراین نام پشتو از همان پکهت – پکتویس – پکتین ساخته شده و پشتو و پختو تلفظ مـی‌شود.

خاستگاه پشتون‌ها

خاستگاه اصلی پشتون‌ها کوه‌های سلیمان، جنوب و شرق افغانستان مـی‌باشد.

تعریف واژه پشتون

افغان واژه‌ای هست که بـه اقوام پشتون زبان درون قدیم گفته مـی‌شد. اما قانون اساسی افغانستان هر یک از شـهروندان افغانستان را صرفنظر از قومـی کـه بدان تعلق دارد «افغان» اطلاق مـی‌کند.

شاخه ای از اقوام افغانستان بوده کـه به زبان پشتو تکلم مـی‌کند، دارای خصوصیـات و فرهنگ مخصوص بـه خود بوده و علاوه بر زبان مشترک دارای ریشـه و شجره خونی یـا عرقی مشترک نیز مـی‌باشند. با این تعریف اشتراک خونی شرط اخص و اول به منظور پشتون بودن مـی‌باشد و آن عده از گویندگان پشتو را کـه هم ریشـه (تبار) نیستند دربرنمـی‌گیرد.

به هر آنکه با زبان پشتو، عادات و سنن پشتون بزرگ شده باشد و زبان اولش پشتو باشد، پشتون اطلاق مـی‌گردد، صرفنظر از علایق عشیره‌ای، خونی و تبار.

دین

اکثر پشتون‌ها مسلمان بیشتر و پیرو مذهب سنی حنفی و اقلیتی کوچکی شیعه دوازده امامـی هستند و علاوه بر زبان پشتو کـه از شاخه زبان‌های آریـایی هست به زبان‌ها فارسی اورمری هندوکوهی (شامل پشتون‌های خیبر) و اقلیتی ناچیزی بـه اردو (در پاکستان و هند) صحبت مـی‌کنند.

قبیله‌های پشتون

پشتون‌ها

ریشـه‌شناسی · پشتونوالی
زبان · ادبیـات · فرهنگ
قبیله‌ها · پراکندگی

دودمان‌ها (هوتکی · دودمان لودی · درّانی)
پاکستان · افغانستان
پشتونستان · پختون‌خوا
پشتون‌سازی پشتون‌ستیزی

  • ن
  • ب
  • و
نوشتار اصلی: قبیله‌های پشتون

پشتون‌ها (پشتو زبانان) بـه دوبخش و هفت شاخه تقسیم مـی‌گردد:

اول
  • سربن
  • غرغشت
  • بیتن
  • این سه با هم برادر اند (طبق روایـات سنتی)

    دوم
  • کرلانی
  • اورمر
  • متی (بی بی متو)
  • جامعه پشتون یـا (پشتو زبان) بـه دو بخش و هفت شاخه عمده و بخش‌های کوچک دیگر تقسیم گردیده‌است کـه به استثنای سربن، غرغشت، و بیتن بقیـه از نظر شجره، عشیره، روابط خونی ویـا تباری هیچ پیوندی باهم نداشته و فقط زبان مشترک سبب ایجاد هویت مشترک پشتون گردیده کـه روی این اصل همـه خودرا پشتون مـی‌خوانند. اما درون داخل نظام قبیله‌ای مسئله فرق مـی‌کند و آنجا نظام شجره، عشیره، روابط خونی، بزرگ و کوچک بودن، قوی و ضعیف بودن قبیله، و درجه‌بندی طبقاتی، اصالت و عدم اصالت اتنیکی بـه نوعی مشـهود است.

    افغانستان

    پشتو زبان افغانستان بـه دو طائفه بزرگ تقسیم مـی‌شوند:

    بارکزای کـه از جمله قدیمترین اقوام بوده کـه تواریخ مختلف درون از آن‌ها یـادآوری شده و سلسله‌های پادشاهی امـیر دوست محمد خان بارکزی مربوط همـین قوم مـی‌باشد.

    دیگر طایفه‌ها شامل زدران، منگل، غلزی، درانی، هوتک، اندر، کاکر، احمدزی، سربنی، پوپل، سوری، گدون، لودی، احمدزی، ستانکزی، محمدزی، یوسفزی، بنوچی، خروطی، سواتی، سهاک، شینوار، ابدالی، غلجایی وغیره هستند کـه از جمله گروه‌ها و ایل‌های مـهم قوم پشتون هستند.

    پاکستان

    طایفه‌های «وزیر» و «محسود» از مـهم‌ترین طوایف مناطق غربی پاکستان هستند.[۱۳]وزیرستان شمالی توسط طایفه «وزیر» اداره مـی‌شود. این طایفه درون وزیرستان جنوبی هم حضور دارد و یک سوم جمعیت آن را تشکیل مـی‌دهد. دو سوم باقی‌مانده جمعیت وزیرستان جنوبی از طایفه «محسود» هستند.[۱۴] بخش پاکستانی شامل منطقه‌ای از چترال درون شمال که تا سیبی درون جنوب غربی مـی‌گردد. این منطقه درون پاکستان بنام منطقه مرزی شمال غرب (صوبه سرحد شمالغرب) نامـیده مـی‌شود. اما این منطقه همچنان مشـهور بـه افغانیـه هست که این نام بیـانگر روابط قومـی باشنده‌های آن با پشتون‌های افغانستان است.

    ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی

    • اتن: اتن شامل اجتماع مانند یک حلقه توسط مردان و زنان بـه طور جداگانـه و انجام گروهی (این رسم کـه از زمان ‌‌آریـایی های کهن سر چشمـه مـی‌گیرد کـه به دین زرتشت بودند و به دور آتش حلقه مـی‌زدند وبه‌طور گروهی مـی‌یدند کـه با ظهور اسلام آتش حذف شده‌است و این آیین کهن هم چنان پابه‌جا مانده‌است)
    • لنگی یـا دستار بستن بر روی سر به منظور مردان.

    شخصیت‌های پشتون

    فهرست مشاهیر پشتون

    جستارهای وابسته

    • پشتون‌سازی
    • پشتونستان
    • قبایل پشتون
    • پشتونوالی

    پانویس

  • "Pashto, Northern". SIL International. Ethnologue: Languages of the World. June 2010. Retrieved 2010-09-18. Ethnic population: 49،529،000 possibly total Pashto in all countries.
  • "Population Census Organization, Population by Mother Tongue" (PDF). Government of Pakistan. Archived from the original (PDF) on 2006-05-24. Retrieved 2006-06-07.
  • "Afghan Population: 28،395،716 [Pashtun 42%]". Central Intelligence Agency (CIA). The World Factbook. Retrieved 2010-09-08.
  • "United Arab Emirates: Demography" (PDF). Encyclopædia Britannica World Data. Encyclopædia Britannica Online. Retrieved 2008-03-15.
  • "Ethnologue report for Southern Pashto: Iran (1993)". SIL International. Ethnologue: Languages of the World. Retrieved 2010-09-08.
  • Maclean, William (2009-06-10). "Support for Taliban dives among British Pashtuns". Reuters. Retrieved 2009-08-06.
  • "Ethnic origins، 2006 counts, for Canada". 2.statcan.ca. 2006. Retrieved 2010-04-17.
  • "Abstract of speakers' strength of languages and mother tongues - 2001". Census of India. 2001. Retrieved 2008-03-17.
  • "Language Spoken at Home". United States Census Bureau. 2001. Retrieved 2008-03-15.
  • "Afghanistan: Pashtun, Southern of Afghanistan". Joshua Project. Retrieved 2010-09-10.
  • Comrie, Bernard (1990). The World's Major Languages. Oxford University Press. p. 549.
  • دانشنامـه ایرانیکا: سرواژه AFGHANISTAN vi. Paṧto
  • A Secret Deal on Drones, Sealed in Blood, The New York Times
  • چالش‌های ارتش پاکستان درون وزیرستان، بی‌بی‌سی فارسی
    • ^ دانشنامـه بریتانیکا، ذیل واژهٔ «Pashtun»
    • ^ مقدمـه بر افغانان، آلفرد جاناتا

    منابع

    • افغانستان درون پنج قرن اخیر نوشته مـیر محمد صدیق فرهنگ
    • افغانان (گزارش سلطنت کابل)، مونت استوارت الفنستون، ترجمـهٔ محمد آصف فکرت، ۱۳۷۶ شمسی
    • مقدمـه بر افغانان، آلفرد جاناتا
    • افغانستان: اقوام - کوچ‌نشینی، مجموعه مقالات، بـه کوشش محمد حسین پاپلی یزدی، ۱۳۷۲ شمسی
    • مجمل‌التواریخ، ابوالحسن گلستانـه، صص ۶۴ – ۷۸
    • دانشنامـه ایرانیکا
    • دانشنامـه بریتانیکا
    • ویکی‌پدیـای انگلیسی
    در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ پشتون‌ها موجود است.

    پیوند بـه بیرون

    • پژوهش انجنیر سید محمد باقر مصباح زاده درباره نژاد پشتون‌ها
    • سفر بـه دیـار پشتونـها
    • ن
    • ب
    • و
    پشتون‌ها
    چهره‌های اصلی
    ابراهیم لودی • شیرشاه سوری • پیر روشن • پیربابا • خوشحال‌خان خَتَّک • مـیرویس‌خان هوتک • احمدشاه دُرّانی • اکبرخان • ملا پاینده • مـیرزاعلی‌خان • امان‌الله‌شاه • خان عبدالغفارخان • محمد داوودخان • عبدالولی‌خان
    فرهنگ
    پشتونوالی • قبیله‌ها • لویـه جرگه • خَتَّک
    شاعران
    رحمان‌بابا • خوشحال‌خان ختک • اجمل ختک • کبیر ستوری • عبدالغنی‌خان
    مناقشـه‌های
    کنونی
    خط دیورند • پشتون‌سازی • پشتونستان • پختون‌خوا • سد کالاباغ • طالبان
    جنگ‌ها
    و نبردها
    نبرد اول پانی‌پَت • نبرد سوم پانی‌پت • جنگ اول افغان و انگلیس • نبرد جَمرود (۱۸۳۷) • محاصره مالاکند • جنگ دوم افغان و انگلیس • لشکرکشی تیراه • جنگ سوم افغان و انگلیس • جنگ شوروی درون افغانستان
    • ن
    • ب
    • و
    مردمان ایرانی‌تبار
    در دوران باستان
    پارت • پارس • سغد • سکا (آپاسیـاک • تپور • سرمتی • یـازیگ) • کاسپی • ماد (آریزانت‌) • باختر_(بلخ) • خوارزم
    در دوران کنونی
    آسی (یـاسی) • پامـیری (تاجیک چین) • تات ایران • تات قفقاز • تاجیک • تالش • تبری • فارس (باصری • اچمـی) • کرد (کرمانج • زازا) • گیلک • لر (بختیـاری • شول • لک) • یغناب
    • ن
    • ب
    • و
    قبیله‌های پشتون
    بیتَنی
    غل‌زایی
    • آکاخیل
    • علی‌خیل
    • اندر
    • گل‌وال
    • هوتک
    • ابراهیم‌خیل
    • ابراهیم‌زایی
    • خاروتی
      • Nasher
    • Nasar
    • سلیمان‌خیل
      • احمدزایی
      • Jabbarkhel
    • تَرَکی
    • توخی
    • پاینده‌خیل
    لودی
    • دولت‌زایی
    • Kundi
    • لودی
    • لوهانی
      • Marwat
    • نیـازی
      • جهانگیرخیل
      • خروته‌خیل
      • ملوک‌خیل
      • تاجه‌خیل
      • Pai khel
      • عیسی‌خیل
      • سلطان‌خیل
    • Sarwani
    • Shirani
      • Harifal
      • Miani
    • سور
    غَرغَشتی
    • Babai
    • Dawi
    • Gandapur
      • Hafizkhel
      • Ibrahimzai
      • Nattuzai
      • یعقوب‌زایی
    • Jadun
    • کاکر
      • Bazai
      • Jalalzai
      • Khudiadadzai
      • Mirdadzai
    • Ludin
    • مندوخیل
    • مَشوانی
    • موسی‌خیل
    • Nasozai
    • Panni
      • Barozai
    • Safi
    کَرلانی
    • رودباری
      • Wazirkhel
      • Kotwal
    • آفریدی
      • آدم‌خیل
      • Kalakhel
    • بَنگَش
      • بی‌زایی
    • بانوزایی (بنوچی)
    • Dawar
    • دلازاک
    • خَتَک
    • خوگیـانی
      • Kharboni
    • شیرزاد
      • وزیر
    • مـهسود
      • بهلول‌زایی
      • Shamankhel
    • مَنگَل
    • مقبل
    • اروک‌زایی
      • ماموزایی
      • Zaimukhts
    • ارمور
    • تیراهی
    • توری
    • وردک
    • وزیر
      • احمدزایی
      • درویش‌خیل
      • عثمان‌زایی
    • Zadran
    • Zazi
    سَربَنی
    دُرّانی
    • اچک‌زایی
    • علیکوزایی
    • علی‌زایی
      • Hanbhi
    • Badozai
    • بارک‌زایی
      • نوابی
    • Barech
    • اسحاق‌زایی
    • کرال
    • لونی
    • محمدزایی
    • نورزایی
    • پنج‌پای
    • پوپلزی
      • حبیب‌زایی
      • سدوزایی
      • وزیرزاده
    • Zirak
    شینواری
    • Mandizai/Manduzai
    • علی‌شیرخیل
    • سنگوخیل
    • Sephai
    • Mullagori
    • سون‌خیل
    • Bu Saeed
    • حاجی
    • KobiZai
    • محمودخیل
    • یحیی‌زایی
    • علی‌زایی
    یوسف‌زایی
    • Abakhel
    • آدوخیل
    • Akazai
    • Babuzai
    • Balarkhel
    • Chagharzai
    • Degankhel
    • حسنی‌خیل
    • حسن‌زایی
    • خانان‌خیل
    • کمال‌زایی
    • خواجه‌خیل
    • Madakhel
    • مـیرخیل
    • محبت‌خیل
    • Mulakhel,Malakhail
    • Mandanr
      • خضرزایی]]
    • Niamatkhel
    • Ranizai
    • طاهرخیلی
    • عثمان‌خیل
    • کمال‌خیل
    Other/smaller Sarbani tribes
    • Babar
    • Ghoryakhel
      • Chamkani
      • Khalil
      • Mulagori
    • Kasi
    • Zhmaryani
    • Kheshgi
    • مُهمَند
      • حلیم‌زایی
      • پشتون‌ها
    • Muhammadzai
      • Sherpao
    • Storyani
    • Tareen
    • تَرکانی
      • کاکه‌زایی
      • Mamund
      • سالارزایی
      • Wur
    • عثمان‌زایی
    قبیله‌های متحد با پشتون‌ها
    • Awanzai
    • Chhachi
    • Ismailkhel
    • Kakakhel
    • اسحاق‌زایی
    • Sheikh Mohammadi
    برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=پشتون‌ها&oldid=24353703»




    [مقاله پشتو درباره کتاب]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 21 Aug 2018 01:48:00 +0000



    مقاله پشتو درباره کتاب

    ویکی‌پدیـا - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد

    پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو

    ویکی‌پدیـا
    نشان ویکی‌پدیـا دارای گلیف‌هایی از چندین خط (نوشتار) مـی‌باشد.
    نماگرفت 
    صفحهٔ اصلی ویکی‌پدیـای انگلیسی درون ۶ آوریل ۲۰۱۷
    نشانی وب wikipedia.orgشعار دانشنامـه آزادی کـه هری مـی‌تواند آن را ویرایش کندتجاری خیرنوع وبگاه دانشنامـه برخطثبت نام اختیـاری[notes ۱]زبان دسترسی ۲۹۵ زبانمجوز محتویـات CC Attribution / Share-Alike 3.0
    Most text is also dual-licensed under پروانـه مستندات آزاد گنو; media licensing variesمالک بنیـاد ویکی‌مدیـاسازنده جیمـی ویلز، مقاله پشتو درباره کتاب لری سنگرفعال‌شده ۱۵ ژانویـه، ۲۰۰۱رتبهٔ الکسا 5 (جهانی، از تاریخ ۷ ژوئیـه ۲۰۱۷)وضعیت کنونی فعالشمارهٔ اُسی‌ال‌سی ۵۲۰۷۵۰۰۳ نوشته‌شده با پلتفرم لمپ[۱]

    ویکی‌پدیـا (به انگلیسی: Wikipedia) یک دانشنامـهٔ اینترنتی چندزبانـه با محتویـات آزاد هست که با همکاری افراد داوطلب نوشته مـی‌شود و هری کـه به اینترنت دسترسی داشته باشد مـی‌تواند مقالات آن را ویرایش کند. مقاله پشتو درباره کتاب نام ویکی‌پدیـا واژه‌ای ترکیبی هست که از واژه‌های ویکی (وبگاه مشارکتی) و اِنسایکلوپدیـا (Encyclopedia) (دانشنامـه یـا دائرةالمعارف) گرفته شده‌است. مقاله پشتو درباره کتاب هدف ویکی‌پدیـا آفرینش و انتشار جهانی یک دانشنامـهٔ آزاد بـه تمامـی زبان‌های زندهٔ دنیـاست.

    ویکی‌پدیـای انگلیسی درون تاریخ ۱۵ ژانویـه ۲۰۰۱ (۲۶ دی ۱۳۷۹) بـه صورت مکملی به منظور دانشنامـهٔ تخصصی نوپدیـا نوشته شد. بنیـان‌گذاران آن، «جیمـی ولز» و «لری سنگر» هستند. هم‌اکنون بنیـاد غیرانتفاعی ویکی‌مدیـا پروژهٔ ویکی‌پدیـا را پشتیبانی مـی‌کند.[۲]مـیزبان‌های اینترنتی اصلی این وبگاه درون شـهر تامپای فلوریدا هستند. همچنین مـیزبان‌های اضافی دیگری هم درون شـهرهای آمستردام و سئول بـه این وبگاه یـاری مـی‌رسانند.[۲]

    ویکی‌پدیـا از پایـان آوریل ۲۰۰۷ تاکنون، یکی از ۱۰ وبگاه برتر جهان از لحاظ شمار بازدیدکنندگان بوده‌است کـه بیش از نیمـی از بازدیدها بـه ویکی‌پدیـای انگلیسی مربوط مـی‌شود.[۳]

    در مـیان تمام زبان‌های ویکی‌پدیـا که تا دسامبر ۲۰۱۵ (آذر ۱۳۹۴) بیش از ۱۴۱ مـیلیون صفحه وجود دارد کـه بیش از سی و هفت مـیلیون عدد از آن‌ها مقاله است. از زبانـهای مشـهور بـه ترتیب زبان انگلیسی بیش از ۵ مـیلیون، سوئدی ۲٫۱ مـیلیون، آلمانی ۱٫۸ مـیلیون، هلندی ۱٫۸ مـیلیون، فرانسوی ۱٫۷ مـیلیون، روسی ۱٫۲ مـیلیون، ایتالیـایی ۱٫۲ مـیلیون، اسپانیـایی ۱٫۲ مـیلیون، لهستانی ۱٫۱ مـیلیون، ویتنامـی ۱٫۱ مـیلیون و ژاپنی و پرتغالی و چینی هر کدام بیش از ۸۵۰ هزار مقاله دارند. تعداد کاربران ثبت‌نام شده حدود ۵۹ مـیلیون نفر هست که از مـیان آنـها، ۴٫۰۲۲ نفر مدیر هستند. ویکی‌پدیـا دربرگیرندهٔ ۲۸۱ زبان با بیش از ۱۰ مقاله و در کل دارای ۲۹۱ گونـهٔ زبان ملل دنیـا است.[۴]

    اعتبار ویکی‌پدیـا دائماً مورد اختلاف بوده‌است. برخی آن را به‌خاطر انتشار رایگان، ویژگی قابل ویرایش بودن، سیـاست بی‌طرفی و گستردگی عناوین ستوده‌اند. از سوی دیگر، منتقدین درستی و اعتبار ویکی‌پدیـا را به‌خاطر آزادی ویرایش زیر سؤال‌اند،[۵] همچنین ویکی‌پدیـا بـه خاطر آسیب‌پذیری درون برابر خرابکاری،[۶] کیفیت غیریکنواخت، سوگیری نظام مند، بی‌ثباتی[۷] و نیز بـه خاطر ترجیح اجماع بر اعتبار درون سبک ویرایش مقالات نقد شده‌است. درون مقابل سیـاست‌های محتوایی و ویکی پروژه‌های ویکی‌پدیـا توسط کاربرانی تهیـه مـی‌شود کـه در پی رفع این نگرانی‌ها هستند.[۲] پژوهشگران درون دو مطالعهٔ علمـی بـه این نتیجه دست یـافته‌اند کـه خرابکاری‌ها عموماً زودگذر هستند[۸] و ویکی‌پدیـا نسبتاً بـه درستی سایر دانشنامـه‌هاست.[۹]

    ویکی‌پدیـا بر سیـاست «دیدگاه بی‌طرفانـه» تأکید مـی‌کند. طبق این سیـاست دیدگاه‌هایی کـه توسط شخصیت‌های برجسته ارائه شده‌اند بدون هیچ تلاشی به منظور تأیید آن‌ها به‌طور خلاصه بیـان مـی‌شوند. از آن رو کـه هر داوطلب مـی‌تواند مقاله‌ها را بـه سبک ویکی اضافه یـا ویرایش کند، تخریب و عدم اطمـینان بـه صحت همـهٔ مطالب از مشکلات همـیشگی این دانشنامـه بوده‌است. با این حال درون موارد متعددی مقاله‌های ویکی‌پدیـا را درون رسانـه‌های گروهی و مراکز علمـی نقل کرده‌اند. مقاله‌های این دانشنامـه تحت مجوز حق تألیف آزاد گنو قابل دسترسی هستند. نسخه زبان آلمانی و انگلیسی ویکی‌پدیـا به‌وسیله دیسک‌های فشرده منتشر شده و نسخه‌های دیگر آن روی وبگاه‌های دیگر بـه صورت Fork یـا آینـه قرار داده شده‌اند. با رشد روزافزون این دانشنامـه گردانندگان آن درون بنیـاد ویکی‌مدیـا چندین پروژهٔ مشابه دیگر همچون ویکی‌واژه، ویکی‌کتاب، ویکی‌گفتاورد و ویکی‌خبر را پدیدآوردند.

    تاریخچه

    ویکی‌پدیـا به‌عنوان نسخهٔ تکمـیلی نوپدیـا آغاز بـه کار کرد. نوپدیـا پروژهٔ دانشنامـهٔ رایگان و برخطی بود کـه مقاله‌هایش توسط کارشناسان و ازطریق یک جریـان رسمـی نوشته مـی‌شدند. نوپدیـا درون تاریخ ۹ مارس ۲۰۰۰ (۱۹ اسفند ۱۳۷۸) تحت مالکیت شرکت بومـیس کـه یک شرکت پورتال وب بود، بنیـانگذاری شد. شرکت بومـیس کـه در سال ۱۹۹۶ بنیـان‌گذاری شده بود، یک پایگاه اینترنتی تفریحات و دارای محتوای ی به منظور مردان بود؛ و سرمایـه نخستین دانشنامـه آزاد نوپدیـا، و جانشین آن ویکی‌پدیـا، توسط آن که تا سال ۲۰۰۳ تأمـین مـی‌شد. پهنای باند و سرور استفاده شده به منظور پروژه ویکی‌پدیـا، توسط بومـیس اهدا شد؛ و بسیـاری از کارمندان شرکت بومـیس و نیز مدیرعامل این شرکت درون ایجاد اولیـه ویکی‌پدیـا همکاری د.[۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶] اعضای برجستهٔ نوپدیـا عبارت بودند از جیمـی ولز، رئیس شرکت و تصمـیم‌گیرندهٔ نـهایی و لری سَنگِر رئیس بخش ویرایش و نوشتار نوپدیـا و بعدها ویکی‌پدیـا. سنگر این‌طور نوپدیـا را توصیف مـی‌کند کـه بین تمام دانشنامـه‌های موجود آن زمان، تنـها نوپدیـا دارای مطالب آزاد بود و محدودیت اندازه نداشت زیرا روی اینترنت قرار داشت. ضمناً بـه خاطر ماهیت عمومـی و محدودهٔ گسترده شرکت‌کنندگان بالقوهٔ خود، بی‌طرف بود. نوپدیـا دارای هفت مرحله بازنگری توسط کارشناسان متخصص درون زمـینـه‌های مختلف بود ولی بعدها همگان بـه این باور رسیدند کـه این روند به منظور تولید مقاله‌ها بسیـار کند است. شرکت بومـیس کـه پایـه‌گذار این دانشنامـه بود نقشـه‌هایی به منظور تبلیغات داشت که تا از طریق آن جبران سرمایـه کند. این دانشنامـه درون ابتدا دارای مجوز مطلب آزاد نوپدیـا بود ولی درست قبل از تشکیل ویکی‌پدیـا و بر اثر اصرار ریچارد استالمن مجوز خود را تبدیل بـه مجوز حق تألیف آزاد گنو کرد.

    ویکی‌پدیـا به منظور نخستین بار درون تاریخ ۱۵ ژانویـه ۲۰۰۱ (۲۶ دی ۱۳۷۹) و فقط بـه زبان انگلیسی بـه نام wikipedia.com بـه دنیـای تازه اینترنت وصل شد. ویکی‌پدیـا از ۱۰ ژانویـه یکی از قابلیت‌های Nupedia.com به‌شمار مـی‌رفت. بـه این صورت کـه نویسندگان عمومـی مـی‌توانستند مقاله‌های خود را درون آن وارد کنند که تا پس از مرور درون نوپدیـا قرار گیرد؛ ولی بعد از آن‌که هیئت مـی کارشناسان نوپدیـا مدل تولید آن را رد کرد، از وبگاه نوپدیـا برداشته شد. بعد از آن ویکی‌پدیـا بـه صورت پروژه‌ای جدا از نوپدیـا شروع بـه کار کرد. سیـاست «دیدگاه بی‌طرفانـه» کـه شبیـه بـه سیـاست پیشین «بی‌طرفی» نوپدیـا بود درون همان ماه‌های اول برنامـه‌ریزی شد. ویکی‌پدیـا سریعاً شرکت‌کنندگانی از نوپدیـا، اسلش دات و راهنماهای موتورهای جستجو بدست آورد. درون پایـان سال اول بـه تعداد ۲۰٬۰۰۰ مقاله بین ۱۸ زبان خود رسید. که تا پایـان سال ۲۰۰۲ تعداد زبان‌ها بـه ۲۶، پایـان سال ۲۰۰۳ بـه ۴۶ و در پایـان ۲۰۰۴ بـه تعداد ۱۶۱ زبان رسید. نوپدیـا و ویکی‌پدیـا آنقدر کنار هم زیستند که تا مـیزبان (سِرور) نوپدیـا از کار افتاد و در سال ۲۰۰۳ متون آن بـه ویکی‌پدیـا منتقل شد.

    ولز و سنگر فکر استفاده از ویکی را بـه وبگاه ویکی‌ویکی‌وب متعلق بـه وارد کانینگهام نسبت مـی‌دهند. ولز اینگونـه بیـان مـی‌دارد کـه او به منظور اولین بار درون دسامبر ۲۰۰۰ فکر استفاده از ویکی را از جرمـی رُزنفیلد کـه کارمند شرکت بومـیس بود و یک ویکی مشابه را بـه او نشان داده بود شنید. اما این واقعه بعد از آن بود کـه سنگر خبر وجود چیزی بـه نام ویکی را از کوویتز کـه یکی از استفاده‌کنندگان ویکی بود شنید و پیشنـهاد ساخت چیزی مثل ویکی به منظور نوپدیـا را بـه ولز داد. از همـین‌جا بود کـه تاریخ ویکی شروع شد. پروژه‌ای بـه نام گنوپدیـا تحت همان ایدهٔ مطلب آزاد (و نـه تولید ویکی) همراه با نوپدیـا شروع بـه کار کرده بود. این پروژه متعاقباً غیرفعال شد و سازندهٔ آن، ریچارد استالمن کـه بنیـان‌گذار بنیـاد نرم‌افزارهای آزاد است، شروع بـه پشتیبانی از ویکی‌پدیـا کرد.

    کاربران اسپانیـایی درون فوریـه ۲۰۰۲ از ترس تبلیغات تجاری و نبود کنترل درون یک ویکی‌پدیـای انگلیسی‌محور از ویکی‌پدیـا بـه روی Encyclopedia Libre رفتند. کمـی بعد درون همان سال، ولز اعلام کرد کـه ویکی‌پدیـا از این بعد هیچ تبلیغی نشان نخواهد داد و وبگاه آن را بـه wikipedia.org انتقال داد. بعضی پروژه‌ها بـه دلایل ویرایشی خاص بـه جاهای دیگری نظیر ویکی‌اینفو انتقال داده شده‌اند. درون ویکی‌اینفو خبری از «دیدگاه بی‌طرفانـه» نیست.

    در تاریخ ۲۱ ژوئن ۲۰۰۳ (۳۰ خرداد ۱۳۸۲) بنیـاد ویکی‌مدیـا از بین ویکی‌پدیـا و نوپدیـا شکل گرفت. ویکی‌پدیـا و پروژه‌های ش که تا به حال تحت ادارهٔ این سازمان ناسودبر کار کرده‌اند. اولین پروژه ویکی‌پدیـا درون ماه اکتبر ۲۰۰۲، بـه یـاد حملات ۱۱ سپتامبر به منظور یـادآوری حوادث آن روز ساخته شد. ویکی‌واژه کـه پروژهٔ فرهنگ واژه‌ها بود درون دسامبر ۲۰۰۲، ویکی‌گفتاورد کـه مجموعه‌ای از گفته‌های معروف بود درست یک هفته بعد از افتتاح ویکی‌مدیـا و پروژه ویکی‌کتاب کـه مجموعه‌ای از کتاب‌های رایگانی هست که با مشارکت همگانی گردآوری شده‌اند درون ماه بعد بـه کار افتاد. ویکی‌مدیـا بعد از آن شروع بـه تشکیل پروژه‌های جدیدی کرد کـه در زیر توضیح داده خواهند شد.

    ویکی‌پدیـا از ابتدا وضعیت خود را با شمارش مقاله‌هایش سنجیده‌است. درون دو سال ابتدایی پیدایش خود روزانـه درون حدود ۱۰۰ مقاله یـا کمتر بـه آن اضافه مـی‌شد. ویکی‌پدیـای انگلیسی درون تاریخ ۲۲ ژانویـه ۲۰۰۳ (۲ بهمن ۱۳۸۱) بـه سرعت ۱۰۰٬۰۰۰ مقاله رسید. درون سال ۲۰۰۴ مقاله‌های ویکی‌پدیـا بـه نرخ رشد تقریبی ۱٬۰۰۰ که تا ۳٬۰۰۰ مقاله درون روز رسیدند. درون ۲۵ فوریـه ۲۰۰۴ (۶ اسفند ۱۳۸۲) ویکی‌پدیـا درون تمامـی زبان‌های خود بـه مـیزان ۵۰۰٬۰۰۰ مقاله دست یـافت. درون تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۴ (۲۹ شـهریور ۱۳۸۳) مقاله‌های ویکی‌پدیـا درون ۱۰۵ زبان بـه یک مـیلیون رسید.

    • ویکی‌پدیـا که تا ۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ دربرگیرندهٔ ۲۷۹ زبان با بیش از ده مقاله بوده‌است. به‌طور کلی ویکی‌پدیـا دارای ۲۸۵ گونـه زبان ملل دنیـا و بیش از ۲۱ مـیلیون مقاله بوده‌است.
    • ویکی‌پدیـا که تا تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۱۳ (۲۶ مـهر ۱۳۹۲) درون برگیرندهٔ ۲۸۱ زبان با بیش از ده مقاله بوده‌است. به‌طور کلی ویکی‌پدیـا دارای ۲۸۷ گونـه زبان ملل دنیـا و نزدیک بـه ۳۰ مـیلیون مقاله‌است.

    ویژگی‌ها

    جزئیـات پورتال چندزبانـهٔ ویکی‌پدیـا درون نشانی http://wikipedia.org. درون این تصویر بزرگ‌ترین نسخه‌های ویکی‌پدیـا نشان داده شده‌اند.

    این دانشنامـه روی وبگاه wikipedia.org با استفاده از نرم‌افزاری بـه نام «ویکی» کـه به زبان جزیرهٔ هاوایی بـه معنی «تند» هست ساخته شده‌است. ولز بر این باور هست که ویکی‌پدیـا حتما به کیفیت دانشنامـه بریتانیکا یـا بهتر برسد و چاپ هم بشود. جیمـی ولز بنیـانگذار ویکی‌پدیـا آن را اینگونـه توصیف مـی‌کند

    «ویکی‌پدیـا کوششی به منظور آفرینش و پخش دانشنامـه‌ای با بالاترین کیفیت ممکن به منظور همـه مردم روی زمـین و به زبان مادریشان است.»

    ویکی‌پدیـا درون مـیان دانشنامـه‌های اینترنتی

    دانشنامـه‌های گوناگون دیگری روی اینترنت هستند یـا قبلاً وجود داشته‌اند. درون برخی از آن‌ها مانند دانشنامـه فلسفه استانفورد و نوپدیـا (که دیگر وجود ندارد) سیـاست‌های مقاله‌نویسی سنتی و مالکیت مقاله وجود دارند. به‌طور اتفاقی وبگاه‌هایی مانند h2g2 یـا اوریتینگ۲ وجود دارند کـه به مانند راهنماهایی کلی عمل مـی‌کنند و مقاله‌هایشان توسط همگان نوشته و بازنگری مـی‌شوند. پروژه‌هایی همچون ویکی‌پدیـا، Susning.nu و Enciclopedia Libre همگی ویکی هستند و در همـه آن‌ها مقاله‌ها بـه دست نویسنده‌های بیشماری نوشته مـی‌شوند و هیچ گونـه بازنگری رسمـی روی آن‌ها اعمال نمـی‌شود. ویکی‌پدیـا تبدیل بـه بزرگ‌ترین نوع دانشنامـه ویکی چه از نظر تعداد مقاله‌ها و چه از نظر تعداد واژه‌ها شده‌است. از بین تمامـی دانشنامـه‌های موجود، ویکی‌پدیـا بـه خاطر داشتن حق تألیف آزاد گنو متمایز گشته‌است.

    ویکی‌پدیـا مصرانـه مـی‌خواهد تنـها یک دانشنامـه باقی بماند. هدف آن تبدیل شدن بـه مجموعه کاملی از دانش بشری نیست. مجموعه سیـاست‌هایی تحت عنوان «ویکی‌پدیـا چه چیزی نیست» وجود دارند کـه مشخص مـی‌کنند چه اطلاعاتی نباید درون ویکی‌پدیـا گنجانده شوند. این سیـاست‌ها که تا به حال غالباً باعث مشاجره بر سر اضافه ، حذف یـا اصلاح مطلبی خاص شده‌اند.

    مطالب آزاد

    مجوز حق تألیف آزاد گنو (GFDL) کـه مقاله‌های ویکی‌پدیـا با استفاده از آن عرضه مـی‌شوند یکی از مجموعه «کپی‌لفت» کپی‌رایت هست که اجازه توزیع دوباره، خلق آثار مشتق شده و استفاده تجاری از مطالب مقاله‌ها بـه شرط ذکر نام نویسنده و ماندن اثر تحت مجوز GFDL را مـی‌دهد. هنگامـی کـه یک نویسنده اصل اثر خود را بـه پروژه تحویل مـی‌دهد، حق تألیف او روی آن اعمال مـی‌شود ولی حتما قبول کند کـه اثرش را تحت مجوز GFDL درون اختیـار عموم بگذارد. ممکن هست مطالب موجود درون ویکی‌پدیـا روی منابع دیگری کـه از این مجوز استفاده مـی‌کنند قرار بگیرند یـا از آن منابع گرفته شده باشند. مطالب ویکی‌پدیـا از طریق انبارهای اطلاعاتی روی صدها منبع بـه صورت آینـه یـا fork قرار گرفته‌اند. اگر چه تمامـی متون عرضه شده درون ویکی‌پدیـا از مجوز GFDL استفاده مـی‌کنند، درصد بالایی از تصاویر و پرونده‌های صوتی ویکی‌پدیـا رایگان نیستند. اقلامـی چون لوگوی شرکت‌ها، نمونـهٔ آهنگ‌ها یـا تصویرهای دارای حق تألیفِ خبری با درخواست استفاده منصفانـه استفاده مـی‌شوند. اقلامـی نیز وجود دارند کـه با شرط عدم اشتقاق یـا «فقط به منظور ویکی‌پدیـا» بـه این دانشنامـه داده شده‌اند.

    زبان‌ها

    ویکی‌پدیـا که تا (تا آذر ۱۳۹۴/ دسامبر ۲۰۱۵) دربرگیرندهٔ ۲۸۱ زبان با بیش از ده مقاله بوده‌است. به‌طور کلی ویکی‌پدیـا دارای ۲۹۱ گونـه زبان ملل دنیـا و نزدیک بـه ۳۵ مـیلیون مقاله است.

    زبان‌های مختلف بـه صورت مستقل از هم کار مـی‌کنند. ویرایش‌های زبانی بـه بقیـه زبان‌های دیگر محدود یـا وصل نشده‌اند و فقط محدود بـه سیـاست‌های کلی نظیر «دیدگاه بی‌طرفانـه» هستند. با اینکه مقاله‌ها و تصاویر بین زبان‌ها بـه اشتراک گذاشته نشده‌اند ولی اولی از طریق صفحاتی کـه در آن‌ها درخواست ترجمـه مـی‌شود و روی زبان‌های بزرگ‌تر قرار دارند و دومـی از راه انبار عمومـی ویکی‌پدیـا حل شده‌اند. مقاله‌های ترجمـه شده بخش کوچکی از مقاله‌های موجود همـهٔ زبان‌ها را تشکیل مـی‌دهند.

    فهرست زیر رتبه‌بندی ۲۰ ویکی‌پدیـای برتر از نظر تعداد مقاله همراه با آمارهای کلی (تا آذر ۱۳۹۴ «دسامبر ۲۰۱۵») است:

  • انگلیسی (۵٬۰۰۰٬۰۰۰)
  • سوئدی (۲٬۱۰۰٬۰۰۰)
  • آلمانی (۱٬۸۷۰٬۰۰۰)
  • هلندی (۱٬۸۴۰٬۰۰۰)
  • فرانسوی (۱٬۷۰۰٬۰۰۰)
  • سینوگبانونی (۱٬۳۰۰٬۰۰۰)
  • روسی (۱٬۲۶۰٬۰۰۰)
  • وینارایی (۱٬۲۵۰٬۰۰۰)
  • ایتالیـایی (۱٬۲۳۰٬۰۰۰)
  • اسپانیـایی (۱٬۲۱۰٬۰۰۰)
  • لهستانی (۱٬۱۴۴٬۰۰۰)
  • ویتنامـی (۱٬۱۴۰٬۰۰۰)
  • ژاپنی (۹۹۰٬۰۰۰)
  • پرتغالی (۸۹۰٬۰۰۰)
  • چینی (۸۴۰٬۰۰۰)
  • اوکراینی (۶۰۰٬۰۰۰)
  • کاتالان (۴۸۰٬۰۰۰)
  • فارسی (۴۷۰٬۰۰۰)
  • صربی کرواتی (۴۲۸٬۰۰۰)
  • نروژی (بوکمل) (۴۲۴٬۰۰۰)
  • ویکی‌پدیـای فارسی هم‌اکنون با ۶۳۹٬۸۸۲ نوشتار (شمارش زنده) درون ردهٔ هجدهم، و در مـیان زبانـهایی کـه عموماً درون خاورمـیانـه تکلم مـی‌شود، بالاتر از زبان عربی (ردهٔ ۲۲)، زبان ترکی استانبولی (ردهٔ ۳۰) و زبان عبری (ردهٔ ۳۸) درون رده نخست قرار دارد. همچنین درون مـیان زبان‌های رایج درون آسیـا، ویکی‌پدیـای فارسی بعد از ویکی‌پدیـای ویتنامـی، ژاپنی و چینی درون ردهٔ چهارم قرار دارد.

    آمار کلی ویکی‌پدیـاها (انتهای سال ۲۰۱۵):

    • بیش از ۲٬۱ مـیلیـارد ویرایش
    • بیش از ۱۴۱ مـیلیون کل صفحات
    • بیش از ۳۷٬۰ مـیلیون مقاله
    • بیش از ۲٬۴ مـیلیون تصویر
    • بیش از ۵۹٬۰ مـیلیون کاربر
    • ۴٫۰۲۲ مدیر

    ویکی‌پدیـاهای موجود بـه زبان‌های خانوادهٔ زبان‌های ایرانی از این قرارند:


    • ن
    • ب
    • و
    ویکی‌پدیـاهای ایرانی‌زبان بر پایـهٔ شمار نوشتارها
    ‏۶۰۰٬۰۰۰+ نوشتار
    فارسی (fa) (اکنون ۲۲ اوت ۲۰۱۸ مـیلادی: ۶۴۰٬۳۱۸ نوشتار)
    ‏ ۹۰٬۰۰۰+ نوشتار
    تاجیکی (tg) (اکنون ۲۲ اوت ۲۰۱۸ مـیلادی: ۹۴٬۸۶۵ نوشتار)
    ‏۲۰٬۰۰۰+ نوشتار
    کردی کرمانجی (کردی شمالی) (ku) (اکنون ۲۲ اوت ۲۰۱۸ مـیلادی: ۲۳٬۶۰۰ نوشتار)
    کردی سورانی (کردی مرکزی) (ckb) (اکنون ۲۲ اوت ۲۰۱۸ مـیلادی: ۲۲٬۰۱۷ نوشتار)
    ‏ ۱۰٬۰۰۰+ نوشتار
    مازندرانی (mzn) (اکنون ۲۲ اوت ۲۰۱۸ مـیلادی: ۱۲٬۷۱۳ نوشتار)
    آسی (اُسِتی) (os) (اکنون ۲۲ اوت ۲۰۱۸ مـیلادی: ۱۱٬۰۵۱ نوشتار)
    ‏ ۸٬۰۰۰+ نوشتار
    پشتو (ps) (اکنون ۲۲ اوت ۲۰۱۸ مـیلادی: ۸٬۹۷۳ نوشتار)
    زازاکی (زازا) (diq) (اکنون ۲۲ اوت ۲۰۱۸ مـیلادی: ۸٬۸۲۶ نوشتار)
    ‏ ۵٬۰۰۰+ نوشتار
    گیلکی (glk) (اکنون ۲۲ اوت ۲۰۱۸ مـیلادی: ۵٬۶۵۵ نوشتار)
    لری شمالی (lrc) (اکنون ۲۲ اوت ۲۰۱۸ مـیلادی: ۵٬۳۶۶ نوشتار)
    فهرست کامل ویکی‌پدیـاها .. الگوی همـهٔ ویکی‌پدیـاها .. الگوی ویکی‌پدیـاهای همسایـه

    نرم‌افزار و سخت‌افزار

    ویکی‌پدیـا توسط برنامـه متن‌باز مدیـاویکی روی دسته‌ای از مـیزبانان وب مستقر درون فلوریدا اجرا مـی‌شود. مدیـاویکی نسخه سوم این برنامـه‌است. درون ابتدا ویکی‌پدیـا روی UseModWiki کـه توسط کلیفورد آدامز (نسخه ۱) نوشته شده بود کار مـی‌کرد. درون ابتدا به منظور پیوندهایش از سرهم‌نویسی نگارش شتری استفاده مـی‌کرد ولی بعدها امکان استفاده از کروشـه (bracket) هم درون آن ایجاد شد. ویکی‌پدیـا ژانویـه ۲۰۰۲ درون نسخه جدید خود (فاز دوم پروژه) از موتور پی‌اچ‌پی‌ویکی روی پایگاه داده مای‌اس‌کیوال استفاده کرد. این نرم‌افزار کـه نسخه دوم بـه حساب مـی‌آمد توسط ماگنوس مانسک و مخصوص دانشنامـهٔ ویکی‌پدیـا نوشته شده بود. بـه خاطر تقاضاهای زیـاد بـه منظور بهبود کیفیت، اصلاحات زیـادی روی آن انجام شد. سرانجام این نرم‌افزار توسط لی دانیل کراکر دوباره‌نویسی شد. این نرم‌افزار کـه نسخه شماره سه محسوب مـی‌شد درون ژوئیـه ۲۰۰۲ نوشته شد و مدیـاویکی نام‌گذاری گردید. مجوز استفاده از آن تحت گنو هست و درون تمامـی پروژه‌های ویکی‌مدیـا از آن استفاده مـی‌شود.

    ویکی‌پدیـا روی دسته‌ای از مـیزبان‌های وب لینودر فلوریدا و چهار مکان دیگر مـیزبانی مـی‌شود. این وبگاه که تا سال ۲۰۰۴ تنـها روی یک سرور بود که تا آنجا کـه تنظیمات مـیزبان آن تقسیم بـه چندین قسمت شد. درون ژانویـه ۲۰۰۵ ویکی‌پدیـا روی ۳۹ سرور مختلف درون فلوریدا مشغول بـه کار بود. پیکربندی آن عبارت هست از یک بانک اطلاعاتی بزرگ تحت مای‌اس‌کیوال، چندین مـیزبان خادم بانک اطلاعاتی و ۲۱ مـیزبان وب کـه با نرم‌افزار آپاچی کار مـی‌کنند و ۷ که تا که تحت مـیزبان Squid Cache کار مـی‌کنند.

    در سپتامبر ۲۰۰۵، گروه مـیزبان‌های وب ویکی‌پدیـا بـه بیش از ۱۰۰ عدد افزایش یـافت و بنابر تقاضای مسئول مرکز داده‌ها، تمامـی مـیزبان‌ها با موفقیت، بـه ساختمان جدید واقع درون مرکز شـهر تامپا انتقال داده شدند.

    تقاضاهای صفحهٔ وب ابتدا بـه مـیزبانان مخزن Squid caching فرستاده مـی‌شوند. درخواست‌هایی کـه قابلیت انجام شدن درون این مـیزبان‌ها را ندارند بـه دو مـیزبان متعادل‌ساز کـه نرم‌افزار perlbal روی آن‌ها نصب هست فرستاده مـی‌شوند. سپس تقاضاها به منظور یکی از مـیزبان‌های وب آپاچی فرستاده مـی‌شوند که تا مورد پردازش قرار گیرند. مـیزبان‌های وب، صفحات را بـه شکل لازم پردازش مـی‌کنند. به منظور افزایش سرعت، صفحاتی کـه برای کاربران ناشناس پردازش شده‌اند درون یک فایل‌سیستم ذخیره (cache) مـی‌شوند که تا زمانی‌که از درجه اعتبار ساقط شوند. این امر باعث عدم پردازش صفحات معمول شده و در نتیجه درون زمان و انرژی صرفه‌جویی مـی‌شود. ویکی‌مدیـا ساخت شبکه‌ای جهانی از مـیزبانان مخزن درون کنار ۳ مـیزبان مخزن خود درون فرانسه را آغاز کرده‌است که تا سرعت پاسخگویی را بالاتر ببرد. درون حال حاضر یک گروه مـیزبان جدید درون هلند و در کره جنوبی شروع بـه کار کرده‌اند و پاسخگوی بخش بزرگی از ترافیک ویکی‌پدیـا هستند.

    گزارش وضعیت رو بـه رشد وبگاه ویکی‌پدیـا بـه صفحه وضعیت فرستاده مـی‌شود.

    ویرایش

    اندازهٔ ویکی‌پدیـای انگلیسی درون سال ۲۰۰۷، اگر تمامـی مطالب آن چاپ و صحافی مـی‌شد.

    تقریباً هر کاربری مـی‌تواند مقاله‌های ویکی‌پدیـا را ویرایش کند و تغییرات خود را سریعاً ببیند. فکر ویرایش مقاله‌ها بر این اساس شکل گرفته کـه همکاری کاربران با یکدیگر مـی‌تواند درون بهبود کیفیت مقاله‌ها درون طول زمان تأثیر بـه سزایی داشته باشد؛ همان‌طور کـه در توسعهٔ نرم‌افزارهای متن‌باز داشته‌است. نویسندگان آن نیـازی بـه داشتن مدارک رسمـی یـا تخصص درون زمـینـهٔ موضوعی کـه ویرایش مـی‌کنند ندارند. بـه آن‌ها اخطار داده مـی‌شود کـه ممکن هست مقاله‌های آن‌ها توسط هر و به هر نحوی کـه مـی‌خواهد، بی‌رحمانـه مورد ویرایش قرار گیرند و توزیع شوند. مقاله‌های آن‌ها توسط هیچ شخص خاصی یـا گروه تحریریـه‌ای بازنگری نمـی‌شوند. تصمـیم‌گیری درون مورد مطالب و سیـاست‌های ویرایشی ویکی‌پدیـا با توافق عام و رأی‌گیری صورت مـی‌گیرد، اگر چه تصمـیم آخر همـیشـه با جیمـی ولز است.

    به دلیل بازبودن ویکی‌پدیـا «جنگ‌های ویرایشی» (که «جنگ‌های بازنگری» نیز گفته مـی‌شوند) و مشاجره‌های طولانی غالباً وقتی اتفاق مـی‌افتند کـه ویرایشگران با نظرات مختلف خود، با هم بـه توافق نمـی‌رسند. اعضای انجمن‌های ویکی‌پدیـا روند ویرایشی آن را یک عمل دسته‌جمعی و نوعی جریـان اجتماعی و تکامل تدریجی داروینی مـی‌دانند. مقاله‌ها همـیشـه درون معرض ویرایش قرار دارند بدینگونـه کـه ویکی‌پدیـا هیچگاه مقاله‌ای را تمام شده تلقی نمـی‌کند. تخریب، مشکل دائمـی ویکی‌پدیـا بوده‌است، امّا درون این سایت اگر درون مقاله‌ای اقدام بـه تخریب ویـا لجن‌پراکنی صورت پذیرد بلافاصله با اضافات دیگران تصحیح خواهد شد.[۱۷]

    سیـاست‌ها

    ویکی‌پدیـا از تمام ویرایشگران خود مـی‌خواهد که تا هنگام نوشتن «دیدگاه بی‌طرفانـه» ای داشته باشند و پژوهش ابتکاری خود را درون ویکی‌پدیـا قرار ندهند. نگاه بی‌طرفانـه کـه خود سیـاستی «غیرقابل بازگشت» هست هدف دانشنامـه را اینگونـه برمـی‌شمرد: «نشان عوامل اختلاف، توصیف آن‌ها بـه جای وارد شدن درون آنـها». اگر بـه این مـهم برسیم دیگر ویکی‌پدیـا تنـها از یک «دیدگاه بی‌طرفانـه» بیـان نشده‌است بلکه حاوی تمامـی نظرات بی‌طرفانـه مربوط بـه یک موضوع خواهد بود. این سیـاست بیـان مـی‌دارد کـه به هر دیدگاهی بسته بـه اعتبارش حتما بها داد. از این سیـاست بـه خاطر داشتن هدفی غیرقابل دسترس کـه در مورد آثار بی‌اعتبار بی‌مورد هست و بـه دیدگاه‌های «ضد اخلاقی» اجازه ظهور مـی‌دهد انتقاد شده‌است.

    آرا و نظراتی کـه تا پیش از نوشته شدن درون ویکی‌پدیـا منتشر نشده باشند، «تحقیق‌های ابتکاری» تلقی شده و اجازه ورود نخواهند داشت. سیـاست «تحقیق غیر ابتکاری» اینگونـه بیـان مـی‌دارد کـه آثار این چنینی نمـی‌توانند نمایـانگر دیدگاهی بی‌طرفانـه باشند. بعد نظرات یـا دیدگاه‌های جدید ویرایشگران نباید درون ویکی‌پدیـا معرفی شوند.

    همکاران ویکی‌پدیـا از سیـاست‌ها و خط‌مشی‌های متنوع کوچک‌تری نیز پشتیبانی مـی‌کنند. بر خلاف دیگر ویکی‌های موجود مانند Ward Cunningham's Portland Pattern Repository، ویکی‌پدیـا بـه جای قرار بحث‌های مربوط بـه تغییرات مقاله‌ها درون درون آنـها، صفحاتی جداگانـه را بـه نام «بحث» بـه این کار اختصاص داده‌است. همکاران ویکی‌پدیـا گاهی مقاله‌هایی را کـه احساس مـی‌کنند مناسب یک دانشنامـه نیست، تغییر یـا انتقال داده یـا حذف مـی‌کنند. تعاریف فرهنگ واژه‌ها (dicdefs) یـا اصل متن‌ها از اینگونـه مقاله‌ها هستند. گاهی ویرایش‌های مختلف ویکی‌پدیـا به منظور خود سبک نوشتاری خاصی ایجاد مـی‌کنند.

    مدیریت و ویرایشگری

    تفاوت‌های منحصربه‌فرد خاصی بین ویرایشگرهای ویکی‌پدیـا وجود ندارد و تصمـیم‌ها با رأی اکثریت گرفته مـی‌شوند. درون ماه دسامبر ۲۰۰۵، ویکی‌پدیـا حدوداً دارای ۲۷٬۰۰۰ کاربر بوده‌است کـه هر کدام دست کم درون روز پنج ویرایش یـا اثر از خود بـه جا گذاشته‌است. بنابر آمارهای ویکی‌مدیـا، یک چهارم ترافیک ویکی‌پدیـا از سوی کاربرانی هست که دارای حساب نیستند و کمتر دست بـه ویرایش مقاله مـی‌زنند.

    وظایف نگه‌داری بـه عهده گروه‌های داوطلبی از توسعه‌دهندگان، ناظران، مأموران و مدیران کـه به صدها نفر مـی‌رسند است. مدیران بزرگ‌ترین گروه بین آن‌ها هستند کـه توانایی جلوگیری از ویرایش یک مقاله یـا جلوگیری از دسترسی کاربران خاص طبق سیـاست‌های جامعه را دارند. کاربران زیـادی که تا به حال بـه صورت اضطراری یـا دائم از ویرایش مقاله درون ویکی‌پدیـا منع شده‌اند. ممکن هست تخریب یـا تخلف از سیـاست‌ها، باعث منع اضطراری یک کاربر گردد. درون حالی‌که تصمـیم اخراج بلندمدت یـا همـیشگی توسط آقای ولز یـا کمـیته داوری تخلفات جدی و دامنـه‌دار اتخاذ مـی‌شود.

    ویکی‌پدیـا از طریق بنیـاد ویکی‌مدیـا برپا شد. هزینـه‌های ربع چهارم سال ۲۰۰۵ آن معادل ۳۲۱٬۰۰۰ دلار آمریکا بوده کـه ۶۰٪ آن مربوط بـه سخت‌افزار است. هم‌اکنون بنیـاد ویکی‌مدیـا بر روی کمک‌های خصوصی تکیـه دارد و از رایزن‌های مالی استفاده مـی‌کند. رایزنی مالی سال ۲۰۰۷ موجب جمع‌آوری مبلغی بیش از ۱ مـیلیون دلار شد.

    رئیس پیشین بخش ویرایش ویکی‌پدیـا، لری سنگر گفته‌است وجود مجوز جی‌اف‌دی‌ال (GFDL) «به‌عنوان ضمانت آزادی، انگیزه خوبی به منظور کار درون یک دانشنامـه آزاد است.» پروفسور آندریـا سیفولیلی درون مطالعه ویکی‌پدیـا به‌عنوان یک انجمن، این‌طور مطرح مـی‌کند که: «هزینـه‌های پایین شرکت درون نرم‌افزار ویکی، خود عامل فروگشایی به منظور توسعه جمعی هست و دیدگاه «ساختِ خلاقانـه» مـیزان شرکت‌پذیری را بالا مـی‌برد». ویکی‌پدیـا را از منظر تجربه‌ای اجتماعی درون آنارشیسم یـا دموکراسی نیز مورد بررسی قرار داده‌اند. بنیـانگذار آن این‌گونـه پاسخ مـی‌دهد کـه حتماً قرار نیست این‌طور باشد اگرچه ممکن هست دستاوردش این بوده باشد. درون جستجویی کـه داخل ویکی‌پدیـا انجام شد صفحه‌ای پیدا شد کـه نویسنده آن اینگونـه بیـان داشته کـه ارزش این دانشنامـه بـه خاطر آن هست که ویکی‌پدیـا انجمنی اجتماعی است. بـه این معنا کـه مـی‌توان از نویسندگان خواست که تا از کار خود دفاع کرده یـا آن را روشن سازند و بحث‌ها سریعاً قابل مشاهده‌اند. ویرایش‌های گوناگون ویکی‌پدیـا غالباً دارای مـیزهای مرجعی هستند کـه اعضای انجمن درون آنجا بـه پرسش‌ها پاسخ مـی‌دهند.

    جامعهٔ کاربری

    تخمـین سهم مناطق مختلف جهان درون مشارکت درون نسخه‌های مختلف ویکی‌پدیـا

    ویکی‌پدیـا بـه عنوان یک دانشنامـه برخط هم‌زمان بـه بسیـاری از زبان‌ها نوشته مـی‌شود و همکاران آن افرادی از سراسر جهان هستند و هری مـی‌تواند بـه رشد آن کمک کند. این دانشنامـه از زمان تولد تاکنون، رشد بسیـار سریعی داشته و بزرگترین وبگاه دانشنامـه‌ای با بیش از ۸۰ مـیلیون بازدیدکننده درون ماه هست و بیش از ۹۰٬۰۰۰ کاربر فعال دارد کـه بر روی بیش از ۱۸٬۰۰۰٬۰۰۰ مقاله بـه ۲۷۰ زبان کار مـی‌کنند.

    در یک مقالهٔ تحقیقاتی منتشرشده درون سال ۲۰۱۲ درون پلاس وان، طاها یـاسری و همکاران با بررسی مـیزان مشارکت کاربران درون طول شبانـه‌روز سهم مناطق جهان را درون ویرایش چند نسخهٔ مختلف ویکی‌پدیـا تخمـین زدند. این بررسی‌ها نشان دادند به منظور مثال غالب مشارکت‌های انجام‌شده درون ویکی‌پدیـای فارسی از اروپا و آمریکای شمالی بوده‌است. یـا مثلاً ۵۰٪ ویرایش‌های انجام‌شده از آمریکای شمالی درون ویکی‌پدیـای انگلیسی بوده‌اند و برای ویکی‌پدیـای انگلیسی ساده این مقدار ۲۵٪ بوده‌است.[۱۸]

    دوره‌های آموزشی ویرایش درون ویکی‌پدیـا توسط گروه‌های سیـاسی

    صهیونیست‌ها

    اه دوره ویکی‌نویسی صهیونیست‌ها

    نیویورک تایمز از قول هاآرتص مـی‌نویسد هدف سازماندهان این دوره، دو چیز بوده‌است. یکی اینکه بتوانند مردمـی را کـه نقطه نظرات ایدیولوژیکی خود را بـه اشتراک مـی‌گذارند، درون ویرایش و نوشتن درون ویکی‌پدیـای عبری مشارکت دهند و از این طریق بتوانند افکار عمومـی اسرائیل را تحت تأثیر قرار دهند و دیگری اینکه درون ویکی‌پدیـای انگلیسی ویرایش داشته باشند که تا وجهه اسرائیل درون سطح جهانی بهبود یـابد.[۱۹]

    نیویورک تایمز از قول روزنامـه اسرائیلی آروتز شوا مـی‌نویسد آیلت شیکد عضو اسرائیل من، یکی از سازماندهان دوره گفت کـه به کار بردن کلمـهٔ «اشغالی» درون مدخلهایی از ویکی‌پدیـا کـه دربارهٔ تسخیر سرزمـین فلسطین توسط اسرائیل درون سال ۱۹۶۷ بحث مـی‌کنند، دقیقاً از مشکلاتی هست که وی امـیدوار هست که توسط تیمـی جدید از ویرایشگران، حل شود.[۱۹][۲۰]

    جایزه انجمن ایشا

    نیویورک تایمز از قول هاآرتص مـی‌نویسد انجمن ایشا جایزه‌ای را به منظور «بهترین ویرایشگر صهیونیست»، یعنیی کـه طی چهار سال آینده بتواند درون بیشترین تغییرات «صهیونیستی» درون ویکی‌پدیـا مشارکت داشته باشد، تعیین کرد. این جایزه مسافرت با بالون ورزشی بر فراز اسراییل است.[۱۹]

    ارزیـابی‌ها

    ادعای ویکی‌پدیـا مبنی بر دانشنامـه بودن یـا این‌طور نشان دادن، همـیشـه مایـهٔ بحث بوده‌است. ویکی‌پدیـا را همـیشـه بـه خاطر کمبود محسوس اطمـینان، فراگیری و قدرت کنترل‌کننده، مورد انتقاد قرار داده‌اند. بسیـاری از کتابداران، دانشگاهیـان و نویسندگان دانشنامـه‌هایِ رسمـی‌تر بر این باورند کـه ویکی‌پدیـا به‌عنوان یک مرجع کاربردپذیری کمـی دارد یـا هرگز ندارد. ویکی‌پدیـا دست کم درون برخی محیط‌های دیگر از نظر کیفی، مقبولیتی کافی دارد. این دانشنامـه برنده یک آزمایش مقایسه‌ای توسط مجله آلمانی سِ تِ c't شده‌است. بیشتر ستایش آن بـه دلیل مطالب آزاد و اجازه ویرایش توسط همگان است.

    انتقادات

    همچنین نگاه کنید به: نقد ویکی‌پدیـا

    منتقدین بر این باورند کـه مجوز ویرایش همگانی، ویکی‌پدیـا را دانشنامـه‌ای غیرقابل اعتماد ساخته‌است. فیلیپ بردلی درون مصاحبه‌ای کـه با روزنامـه گاردین درون سال ۲۰۰۴ انجام داد گفت کـه او هرگز از ویکی‌پدیـا استفاده نمـی‌کند و «هیچ کتابدار دیگری را نمـی‌شناسد کـه این کار را انجام دهد. مشکل اصلی عدم وجود قدرت کنترل‌کننده درون ویکی‌پدیـا است. درون کتب منتشرشده، ناشر حتما تضمـین کند کـه اطلاعات کتابش درست هست زیرا امرار معاش او بستگی بـه آن دارد. اما با وجود چیزی مثل ویکی‌پدیـا همـه آن بر باد مـی‌رود.» تد پاپاس رئیس ویرایشگران دانشنامـه بریتانیکا درون مصاحبه‌ای با گاردین این‌طور مـی‌گوید که: «فرضیـهٔ ویکی‌پدیـا بر این استوار هست که پیشرفت مداوم بـه کمال مـی‌انجامد. این فرضیـه هیچگاه ثابت نشده‌است.» دانا بوید درسال ۲۰۰۵ درون بحثی پیرامون ویکی‌پدیـا به‌عنوان یک منبع دانشگاهی این‌طور مـی‌گوید کـه «ویکی‌پدیـا هیچ‌گاه یک دانشنامـه نخواهد شد ولی حتماً درون آینده تبدیل بـه منبع گسترده‌ای از دانش مـی‌شود کـه برای اه مختلف ارزش زیـادی خواهند داشت.» با اینحال هنوز هم دانشنامـه‌های سنتی حق خود مـی‌دانند کـه هیچ مسئولیتی درون قبال خطاهای احتمالی بـه گردن نگیرند.

    رابرت مک‌هنری ویرایشگر سابق بریتانیکا درون مقاله‌ای تحت عنوان «دانشنامـهٔ مورد اعتماد» ویکی‌پدیـا را مورد انتقاد قرار داده‌است و مـی‌نویسد «هر چند کـه ممکن هست مقاله‌ای درون ویکی‌پدیـا بـه درجه اعتبار بالایی دست یـابد ولی که تا ابد درون معرض تغییر دخالت‌کنندگان بی‌اطلاع یـا کم‌سواد قرار خواهد داشت.» آرون کرون مقاله تکذیبیـه‌ای درون رد روش‌های مک‌هنری نوشته و آن‌ها را FUD کـه نوعی فن تجاری بـه حساب مـی‌آید و در زبان انگلیسی مخفف سه واژه بـه معنای «ترس، عدم اطمـینان و شک» مـی‌باشد اطلاق کرده‌است. رئیس بخش تحریریـه سابق، لری سانگر درون اواخر سال ۲۰۰۴، از ویکی‌پدیـا بـه دلیل داشتن ماهیت «ضد نخبه» کـه باعث رد بازنگری رسمـی مـی‌شود و در نتیجه موجب کاهش اعتبار مقاله‌های آن مـی‌گردد انتقاد کرد.

    ویکی‌پدیـا را بـه خاطر فراگیر نبودن مورد اتهام قرار داده‌اند زیرا ماهیت آن داوطلبانـه‌است و مـی‌تواند بازتاب جانبداری‌های جهت‌دار نویسندگانش باشد. دال هویبرگ رئیس بخش تحریریـه دانشنامـهٔ بریتانیکا این‌طور بیـان مـی‌دارد کـه «مردم دربارهٔ چیزهایی مـی‌نویسند کـه به آن‌ها علاقه دارند درون نتیجه بسیـاری از موضوعات پوشش داده نمـی‌شوند ولی وقایع خبری با تمام جزئیـاتشان ذکر مـی‌شوند. مدخل مربوط بـه تندباد فرنسس پنج برابر بزرگی مدخل مربوط بـه هنر چین هست و مدخل خیـابان کورونیشن دو برابر مدخل مربوط بـه تونی بلر است.» لری سنگر رئیس بخش سابق ویرایش نوپدیـا درون سال ۲۰۰۴ گفت: «هنگامـی کـه به یک مسئله نسبتاً تخصصی مـی‌رسیم (که خارج از علاقه مردم است) اعتبار مقاله‌ها بسیـار غیرقابل اعتماد مـی‌شود.»

    در ماه مـه سال ۲۰۰۵ (خرداد ۱۳۸۴) مثال هویبرگ صحت خود را از دست داد: مقالهٔ مربوط بـه هنر چین تقریباً سه برابر مقالهٔ مربوط بـه تندباد فرنسس شد و مقاله مربوط بـه تونی بلر درون حدود ۵۰٪ بزرگ‌تر از مقالهٔ خیـابان کورونیشن گردید. این نکته کاملاً روشن هست که مقاله‌هایی کـه در پرسش مطرح شده بودند تنـها به‌عنوان مثال‌هایی به منظور گرایش متمایل نویسندگان آورده شده بودند؛ اگر چه مـی‌توان از این مثال‌ها به منظور نشان روند رو بـه تعادل منطقی ویکی‌پدیـا استفاده کرد.

    ویکی‌پدیـابه دلیل اینکه اجازه مـی‌دهد مقاله‌هایش ضمن وقایع جاری بـه روز شوند یـا مقاله‌ای بر اساس رویداد روز خلق شوند ستایش شده‌است. به منظور نمونـه مقالهٔ مربوط بـه زلزله اقیـانوس هند کـه اندکی بعد از وقوع آن درون ویکی‌پدیـای انگلیسی نوشته شد بـه سرعت توسط بعضی از مطبوعات چاپ شد. بـه همـین دلیل محدودهٔ موضوعی این دانشنامـه مـی‌تواند بسیـار وسیعتر از بقیـه دانشنامـه‌ها باشد.

    مجله آلمانی رایـانـه‌ای c't درون اکتبر ۲۰۰۴ (مـهر ۱۳۸۳) مقایسه‌ای بین دانشنامـه‌های براکهاوس پرمـیوم، مایکروسافت انکارتا و ویکی‌پدیـا انجام داد. کارشناسان ۶۶ مقاله از رشته‌های گوناگون را ارزیـابی د. امتیـازات نـهایی از این قرار بودند، ویکی‌پدیـا ۶٫۳ از ۵ (-B)، براکهاوس پرمـیوم ۳٫۳ و مایکروسافت انکارتا ۱٫۳. اِمـیگ و هِرینگ پروفسورهای دانشگاه ایندیـانا درون تحلیلی پیرامون دانشنامـه‌ها اینطور مـی‌نویسند کـه «ویکی‌پدیـا درون قلمروهایی کـه توانایی بیشتری دارد، همچون فناوری و وقایع جاری، اطلاعات سنتی را بـه روز مـی‌کند.»

    قیـاس خوبی کـه مـی‌توان درون مورد نقاط قدرت و ضعف ویکی‌پدیـا انجام داد درون مقایسه استانداردهای دادگاه و مدارک کارآگاهی است. این حقیقت کـه هر مـی‌تواند ویکی‌پدیـا را ویرایش کند این ادعا را کـه مـی‌شود که تا حد مدارک دادگاه بـه آن اعتماد کرد مشکل مـی‌سازد. با این‌حال بازبودن آن بـه سوی خیل وسیع ویرایشگران این اجازه را بـه ویکی‌پدیـا مـی‌دهد که تا به وسعت و عمق خلاقیت و ارتباطاتی کـه باعث ایدئال شدن آموختن و جستجوی آراء مـی‌شوند برسد. این روند بسیـار شبیـه بـه روشی هست که درون آن استفادهٔ بلندنظرانـه‌تر از مدارک کارآگاهی مـی‌تواند باعث رسیدن بـه سرنخ‌های مـهم و مدارک بیشتر بشود. این روند مـی‌توانست توسط استانداردهای سختگیرانـهٔ دادگاهی درون نطفه خفه شود.

    ویرایش دسته‌جمعی

    روند ویرایشی ویکی‌پدیـا اینطور فرض مـی‌کند کـه قرار مقالات درون معرض ویرایش همگانی باعث صحت مطالب مـی‌شود. سانگر پیش از این با اشاره بـه قانون لینوس درون مورد توسعه متن‌بازگفته بود: «با داشتن چشم‌های زیـاد، خطاهای کمتری رخ خواهند داد.». مرورگران زیـاد مقاله‌های ویکی‌پدیـا باعث مـی‌شود که تا مطالب خرابکارانـه و جانبدارانـه بـه سرعت واگردانی شوند.[۲۱]جوی ایتو یکی از شخصیتهای برجستهٔ فناوری درون مورد صحت مطالب ویکی‌پدیـا این‌طور مـی‌نویسد کـه «هر چند این مسئله کمـی بستگی بـه نوع رشته دارد، پرسش این هست که آیـا مطلبی کـه از یک منبع اطلاعاتی دقیق بـه دست مـی‌آید درست‌تر هست یـا مطلبی کـه توسط صدها هزار نفر (با امکان ویرایش) دیده شده و هنوز باقی‌مانده!» درون آزمایش غیررسمـی کـه روی توانایی ویکی‌پدیـا درون کشف اطلاعات غیرصحیح انجام شد، نویسنده این‌طور بیـان مـی‌دارد کـه این جریـان «مکانیسمـی حقیقت یـاب نیست بلکه بیشتر شبیـه مکانیسم رای‌گیری است، درون نتیجه ممکن هست مطلبی کـه اشتباه بـه «نظر» نرسد صحیح تلقی شود.»

    ویکی‌پدیـا دارای انجمنی از کاربران هست که هر چند نسبتاً کم هستند ولی بسیـار فعال هستند. اِمـیگ و هِرینگ مـی‌گویند «هنگامـی کـه گروه اندکی از کاربران درون یک سیستم باز ویرایشی بـه صورت یک کنسرت و همراه با هنجارهای توافقی کار مـی‌کنند، مـی‌توانند بر مطالب تولیدشده درون سیستم، تنوع حذف مطالب، مشاجرات، تناقضات و سازگاری نظر شرکت کنندگان کنترل کاملی داشته باشند.» ویرایشگران ویکی‌اینفو کـه ویکی‌پدیـا روی وبگاه آن‌ها fork شده‌است از این کـه بعضی افراد کاربران جدید را ناعادلانـه «جن» یـا «کاربران مشکل ساز» لقب مـی‌دهند و آن‌ها را از ویرایش و نوشتار منع مـی‌کنند انتقاد مـی‌کنند. انجمن ویکی‌پدیـا بـه دلیل محول ویرایش مقاله‌ها بـه کاربرانی کـه مشکلات آن مقاله‌ها را مطرح ساخته‌اند مورد انتقاد واقع شده‌است.

    بسیـاری از مشارکت‌جویـان مـی‌گویند کـه ویرایش ویکی‌پدیـا بـه دلیل وجود کشمکش‌ها، کار بسیـار سختی است. کاربرانی هستند کـه با داشتن وقت زیـاد و عقاید خاص، رأی خود را پیش مـی‌رانند زیرا هیچ‌وقت و نیروی مقابله با تعصب آن‌ها را ندارد.

    ارجاع بـه ویکی‌پدیـا

    ویکی‌پدیـا که تا به حال توسط رسانـه‌ها، مراکز علمـی و دیگر منابع به‌عنوان مرجع یـا ضمـیمـه، مورد استفاده قرار گرفته‌است. سازمان‌های خبری مقاله‌های ویکی‌پدیـا را به‌عنوان منبع نام‌اند یـا درون گوشـهٔ صفحهٔ وب خود، برایب اطلاعات بیشتر، ارجاعی بـه آن گذاشته‌اند. بعضی از آن‌ها این کار را به‌طور مرتب انجام مـی‌دهند. بنابر فهرستی کـه توسط ویرایشگران ویکی‌پدیـا تهیـه شده‌است، مقاله‌های ویکی‌پدیـا بیشتر از همـه جا درون رسانـه‌های خبری ذکر شده‌اند. درون رده‌های پایینتر، تحقیقات علمـی، کتاب‌ها، همایش‌ها و دادگاه‌ها قرار دارند. ارجاع‌های زیـادی بـه مقاله‌های ویکی‌پدیـا درون بخش «دیدگاه‌های بهتر» روزنامـهٔ علم (Science Journal) قرار گرفته‌است. اولین ارجاع این روزنامـه، پیوندی بـه مقالهٔ ویکی‌پدیـا تحت عنوان «A White Collar Protein Senses Blue Light» (لیدن، ۲۰۰۲) بود. بعد از آن مقاله‌های زیـادی بـه پیوندهای مشابه ارجاع داده‌اند.

    ارجاع بـه ویکی‌پدیـا درون رسانـه‌های فارسی

    در رسانـه‌های فارسی بسیـاری از مقالات ویکی فارسی کپی و منتشر مـی‌شود و غالباً منبع آن نیز ذکر نمـی‌شود درون پایـان‌نامـه‌های دانشجویی بـه وفور از منابع ویکی‌پدیـا استفاده مـی‌شود با این تفاوت کـه دانشجو ریفرنس‌های ویکی‌پدیـا را با نام خودش جا مـی‌زند و بسیـاری از استادان نیز دانسته یـا نادانسته مطالب را مـی‌پذیرند. همـین کار درون خصوص مقاله‌های انگلیسی ویکی‌پدیـا مـی‌شود. پژوهشگر یک یـا چند سرفصل را ترجمـه و ریفرنس‌ها را بدون بیـان ویکی‌پدیـا درون پایـان مـی‌آورد. البته موارد بسیـار زیـادی نیز بخوبی منبع: ویکی‌پدیـا را مـی‌آورند. در سالهای اخیر مراجعه بـه ویکی‌پدیـای فارسی افزایش چشمگیری داشته کـه علت آن جلب اعتماد و همچنین مزایـای متعددی هست که سایت ویکی‌پدیـا از آن برخوردار است. آمار نشان مـی‌دهد کـه در سال ۲۰۰۹ مـیلادی درون حدود نیمـی از بازدیدهای کاربران ایرانی از نسخه انگلیسی ویکی‌پدیـا انجام مـی‌شده و کمـی بیشتر از نیمـی از دیگر مراجعات بـه نسخه فارسی این دانشنامـه جهانی بوده‌است. بررسی همـین آمار به منظور سال‌های پیـاپی اما حکایت از استقبال فزاینده جامعه ایرانی از نسخه فارسی ویکی‌پدیـا دارد به‌طوری‌که درون سال ۲۰۱۳ درون حدود ۷۵ درصد از مراجعات ایرانیـان برایب اطلاعات از این دانشنامـه بـه نسخه فارسی بوده و نسخه انگلیسی تنـها حدود ۲۲ درصد از مراجعات از ایران را بـه خود جلب کرده‌است.

    طی این مدت البته تعداد مقالات نسخهٔ فارسی ویکی‌پدیـا نیز رشد چشمگیری را نشان مـی‌دهد به‌طوری‌که شمار مقالات این دائرةالمعارف فارسی هم‌اینک از مرز ۳۴۶ هزار مقاله گذشته و از این نظر، زبان پیشرو درون مـیان زبان‌های منطقه خاورمـیانـه است.[۱] [۲]

    Wikipedia Persian Gulf page روز ملی خلیج فارس دانشگاه دهلی.

    ویکی‌پدیـای فارسی

    بر اساس یک بررسی درون ژوئیـهٔ ۲۰۱۳ از مـیان حدود ۳۳۱هزار مقاله ویکی‌پدیـای زبان فارسی ۹۶۳ مقاله درون زمـینـه‌های سیـاست، و مذهب درون ایران هستند. از این مـیان بیش‌ترین حجم بـه مسایل سیـاسی و بیش از همـه بـه «انتخابات ۸۸» و « سبز» اختصاص دارد.[۲۲] درون سال ۲۰۱۵ هدفمند مقالات ویکی دربارهٔ موضوعات مذهبی، سیـاسی، یـا غیره درون ایران برداشته شد اما سرور فایل‌های تصویری ویکی درون ایران بـه صورت طولانی مدت از دسترس خارج شد و هنوز قابل دسترسی نیست.

    قطع دسترسی بـه ویکی‌پدیـا درون ترکیـه

    از ساعت ۸ بامداد روز شنبه ۲۹ آوریل (۹ اردیبهشت) دسترسی بـه پایگاه اینترنتی دانشنامـهٔ ویکی‌پدیـا بـه تمامـی زبان‌های آن، و از آن‌جمله زبان ترکی استانبولی، درون این کشور قطع شد. سازمان اطلاعات و فناوری اطلاع‌رسانی ترکیـه درون بیـانیـه‌ای اعلام کرد کـه «بعد از ارزیـابی‌های فنی و بررسی‌های حقوقی بر اساس ماده ۵۶۵۱ قانون نظارت اینترنتی این تصمـیم اتخاذ شده‌است.»[۲۳]خبرگزاری فرانسه بـه نقل از رسانـه‌های دولتی ترکیـه نوشته‌است کـه این محدودیت بـه دلیل ناموفق بودن ویکی‌پدیـا درون «حذف محتوای مشوق تروریسم و حاوی اتهام همکاری ترکیـه با گروه‌های تروریستی» صورت گرفته‌است. جیمـی ویلز، بنیـانگذار ویکی‌پدیـا درون واکنش بـه این اقدام ترکیـه، درون صفحه توئیتر خود تصریح کرد کـه «دسترسی بـه اطلاعات از حقوق اساسی بشر است» و خطاب بـه مردم ترکیـه گفت کـه «در جدال به منظور دستیـابی بـه این حق، همواره درون کنار شما خواهم بود».[۲۴]

    جوایز و توجه سازمان‌های بین‌المللی

    مجسمـه یـادبود ویکی‌پدیـا اثر مـیهران هاکوبیـان واقع درون سوبیتسه، لهستان

    ویکی‌پدیـا درون ماه مـی۲۰۰۴ (خرداد ۸۳) دو جایزهٔ مـهم را از آن خود کرد. نخستین جایزه Golden Nica به منظور Digital Communities بود کـه توسط Prix Ars Electronica اعطا شد. این جایزه بـه همراه ۱۰٬۰۰۰ یورو و دعوت از ویکی‌پدیـا بـه جشنوارهٔ سال بعد PAE Cyberarts اتریش بود. دومـی جایزه Judges' Webby به منظور بخش «انجمن» بود. همچنین ویکی‌پدیـا نامزد جایزه «بهترین کوشش» از سوی Webby شد.

    در سپتامبر ۲۰۰۴ (شـهریور ۱۳۸۳) ویکی‌پدیـای ژاپنی موفق بـه دریـافت جایزهٔ ساخت وب (Web Creation) از سوی انجمن تبلیغ‌کنندگان ژاپن شد. این جایزه معمولاً بـه افرادی اعطا مـی‌شود کـه سهم بزرگی درون پیشبرد وب بـه زبان ژاپنی دارند و این بار جایزه بـه شرکت‌کنندگان دائم ویکی‌پدیـای ژاپنی داده شد.

    در سال ۲۰۰۶ گزارش تحقیقی مولتی‌اسکوپ نشان داد کـه ویکی‌پدیـای هلندی با امتیـاز ۸/۱ بعد از گوگل و جی‌مـیل محبوبترین وبگاه اینترنتی بـه زبان هلندی بوده‌است.

    مجلهٔ تایم درون گزارش سال ۲۰۰۶ خود، جیمـی ولز را درون گروه ۱۰۰ فرد تأثیرگذار سال اعلام کرد.

    همچنین درون همـین سال ویکی‌پدیـای روسی برندهٔ جایزهٔ رانِت (روسی: Премия Рунета) درون بخش «دانش و آموزش» شد. این جایزه از طرف دولت اعطا مـی‌شود.

    همچنین ویکی‌پدیـا جایزهٔ یک مـیلیون دلاری مدیریت پروژه را از همایش دکرت صفاجو دریـافت کرد.

    سازمان ملل متحد

    طی سال‌های گذشته ویکی‌پدیـا از طرف سازمان ملل متحد نیز بـه عنوان عامل گسترش دانش بـه صورت مردم نـهاد معرفی شده و حتی درون راستای رشد و گسترش ویکی بـه این پروژه کمک شده‌است.

    ویکی‌پدیـا بر اساس این هدف هست که دانش مـی‌تواند موفق‌ترین چیزی باشد کـه با مدیریت خود مردم ایجاد شود.[۲۵]

    پلتفورم اه توسعه پایدار United Nations:

    به عنوان بخشی از پروژه «دسترسی بـه دانش» (ویکی‌پدیـا) ما بـه گسترش ویکی‌پدیـاهای هندی بـه عنوان نـهادهای تأثیرگذار دانش عمومـی دیجیتال کمک مـی‌کنیم.[۲۶]

    پروژه‌های مشابه

    ویکی‌مدیـا دارای چندین پروژهٔ متن-آزاد مـی‌باشد کـه وظایف غیر دانشنامـه‌ای را انجام مـی‌دهند، از جمله:

    • ویکی‌واژه: کـه بزرگ‌ترین پروژهٔ دیگر ویکی و دربارهٔ فرهنگ واژه و اصطلاحات آزاد است.
    • ویکی‌کتاب: درسنامـه‌ها و دفترچه‌های راهنمای آزاد
    • ویکی‌سفر: راهنماهای سفر
    • ویکی‌گفتاورد: دانشنامـه آزاد نقل قول‌ها
    • ویکی‌نبشته: مخزن چندزبانـه متون منبع آزاد
    • ویکی‌انبار: انبار پرونده‌های چندرسانـه‌ای عمومـی
    • ویکی‌داده: پایگاه داده آزاد
    • ویکی‌خبر: مرجع خبری با محتوای آزاد

    جستارهای وابسته

    مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط بـه ویکی‌پدیـا درون ویکی‌گفتاورد موجود است.
    • ویکی‌پدیـای فارسی
    • نقد ویکی‌پدیـا
    • ویکی‌پدیـا:ویکی‌نویسی
    • ویکی‌پدیـا:تکذیب‌نامـهٔ عمومـی

    آشنایی با محیط ویکی‌پدیـا

     برای آشنایی با محیط ویکی‌پدیـا کلیک کنید!  برای آشنایی با یک مقالهٔ استاندارد کلیک کنید!  برای آشنایی با صفحهٔ ویرایش ویکی‌پدیـا کلیک کنید!  برای آشنایی بیشتر با محیط ویکی‌پدیـا کلیک کنید! دانلود نسخهٔ آفلاین


    پانویس

  • Roger Chapman (September 6, 2011). "Top 40 Website Programming Languages". roadchap.com. Archived from the original on September 22, 2013. Retrieved September 6, 2011.
  • ↑ ۲٫۰۲٫۱۲٫۲ [Wikipedia. (2007, May 8). In Wikipedia, The Free Encyclopedia. Retrieved 10:27, May 8, 2007, from http://en.wikipedia.org/w/index.php?oldid=129105201]
  • آمارAlexa.com
  • List of Wikipedias/Table meta.wikimedia 5 December 2015
  • Who knows?
  • Why Wikipedia Must Jettison Its Anti-Elitism
  • Academia and Wikipedia
  • "Studying Cooperation and Conflict between Authors with History Flow Visualizations" (PDF). Retrieved on 2007-01-24.
  • Rosenzweig, Roy (۲۰۰۶). «Can History be Open Source? Wikipedia and the Future of the Past". The Journal of American History 93: 117–146
  • Mangu-Ward, Katherine (June 2007). "Wikipedia and beyond: Jimmy Wales' sprawling vision". Reason. 39 (2). p. 21. Retrieved October 31, 2008.
  • Hansen, Evan (December 19, 2005). "Wikipedia Founder Edits Own Bio". Wired News. Archived from the original on May 30, 2012. Retrieved October 31, 2008.
  • Larry Sanger (November 1, 2005). "The Early History of Nupedia and Wikipedia: A Memoir". In Chris DiBona; Danese Cooper; Mark Stone. Open Sources 2.0: The Continuing Evolution. O'Reilly Media, Inc. p. 312. ISBN 978-0-596-00802-4. Retrieved June 4, 2011. To be clear, the idea of an open source, collaborative/encyclopedia, open to contribution by ordinary people, was entirely Jimmy's, not mine, and the funding was entirely by Bomis. I was merely a grateful employee; I thought I was very lucky to have a job like that land in my lap.
  • Sanger, Larry (April 18, 2005). "The Early History of Nupedia and Wikipedia: A Memoir". Slashdot. Retrieved October 31, 2005.
  • Meyers, Peter (September 20, 2001). "Fact-Driven? Collegial? This Site Wants You". The New York Times. Retrieved November 22, 2007.
  • Stöcker, Christian (August 31, 2010). "Eine Weltmacht im Netz" (in German). Der Spiegel. Retrieved October 14, 2012.
  • Wales, Jimmy (June 20, 2003). "[Wikipedia-l] Announcing Wikimedia Foundation". Retrieved April 7, 2007.
  • http://www.tabnak.ir/fa/mobile/news/67648/هولیگانیسم-سایبرنتیک
  • Yasseri, Taha. “Circadian Patterns of Wikipedia Editorial Activity: A Demographic Analysis”. پلاس وان 7 (1). doi:10.1371/journal.pone.0030091. 
  • ↑ ۱۹٫۰۱۹٫۱۱۹٫۲ Wikipedia Editing for Zionists - NYTimes.com
  • خبرگزاری فارس. «استخدام ویراستار به منظور ارائه چهره‌ای پاک از اسراییل درون ویکی‌پدیـا». 
  • Scientific Collaboration on the Internet. MIT Press, 2008. 62. ISBN ‎978–0–262–15120–7. 
  • سیـاست، و مذهب موضوع ینگ درون ویکی‌پدیـا www.dw.de
  • بی‌بی‌سی فارسی، دسترسی بـه سایت اینترنتی ویکی‌پدیـا درون ترکیـه مسدود شد، نوشته‌شده درون ۲۹ آوریل ۲۰۱۷؛ بازدید درون ۲۹ آوریل ۲۰۱۷.
  • رادیو فردا: ترکیـه دسترسی کاربران بـه ویکی‌پدیـا را مسدود کرد، نوشته‌شده درون ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶؛ بازدید درون ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶.
  • «EMERGING ISSUES IN DEVELOPMENT OPERATIONS - A report prepared for the United Nations Department of Economics and Social Affairs». United Nations، 4 آوریل 2012. بازبینی‌شده درون 30 آوریل 2016. 
  • «Centre for Internet and Society - Information on your programmes and activities in areas relevant to the subject of the Summit and in which country or counties they are carried out.». Sustainable Development Goals United Nations. 
  • یـادداشت‌ها

  • ثبت‌نام به منظور وظایف مشخصی مانند ویرایش صفحات حفاظت‌شده، ساخت صفحات درون ویکی‌پدیـای فارسی و بارگذاری پرونده‌ها ضروری است.
  • منابع

    • فهرست ویکی‌پدیـاها فراویکی (نسخهٔ فارسی) List of Wikipedias wikimedia (نسخهٔ انگلیسی)

    پیوند بـه بیرون

    در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ ویکی‌پدیـا موجود است. مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط بـه ویکی‌پدیـا درون ویکی‌گفتاورد موجود است.
    • دروازهٔ ویکی‌پدیـا
    • تعریف ویکی‌پدیـا درون واژه‌نامـه کمبریج

    شمارشگرها

    • تعداد ویرایش‌های مقالات
    • ویرایش‌های هر کاربر
    • ویرایش‌های هر کاربر ۲
    • آمار نوشتن خلاصه به منظور ویرایش‌های هر کاربر

    آمارها

    • وبگاه الکسا
    • آمارهای ویکی‌پدیـاها
    • صورت وضعیت ویکی‌پدیـاها
    • ن
    • ب
    • و
    ویکی‌پدیـا
    کلیـات
    • مدیـاویکی
    • اعتبار ویکی‌پدیـا
    • اجتماع ویکی‌پدیـا
    • نقد ویکی‌پدیـا
    اجتماع ویکی‌پدیـا
    • جیمـی ویلز
    • لری سنگر
    • فلورنس دوارد
    • اسکار ون دیلن
    • آنجلا بیسلی استارلینگ
    • سو گاردنر
    • اریک مولر
    • مایکل اسنو
    • لایلا ترکتیشوف
    • ادیت‌آتون
    • ویکی‌مانیـا
    تاریخچه ویکی‌پدیـا
    • بومـیس
    • نیوپدیـا
    • ویکی‌پدیـا
    • اعتراضات علیـه سوپا و پیپا
    • حرکت اعتراضی ویکی‌پدیـای ایتالیـایی
    • حرکت اعتراضی ویکی‌پدیـای انگلیسی
    • ویکی‌پدیـای فارسی
    • نشان‌واره ویکی‌پدیـا
    ارجاع‌ها و تحلیل‌ها
    • در فرهنگ
    • فهرست کتاب‌ها
    • فهرست فیلم‌ها
    • پژوهش‌های دانشگاهی (فهرست)
    • ویکی‌اسکنر
    • مرور ویکی‌پدیـا
    بزرگداشت وافتخارات
    • جایزه اراسموس
    • یـادبود ویکی‌پدیـا
    • جایزه شاهدخت آستوریـاس
    نسخهٔ موبایل
    • کیوآرپدیـا
    • وپدیـا
    • ویکی‌پدیـا زیرو
    • WikiNodes
    • Wikipedia App
    کاربرد محتوا
    • کیویکس
    • Books LLC
    • بی‌دی‌پدیـا
    • حذف‌پدیـا
    پروژه‌های مشابه
    • اینترپدیـا
    • سیتیزندیوم
    • دانشنامـه جهانی آزاد اسپانیـایی
    • مای‌ویکی‌بیز
    • وروپدیـا
    • ویکیـا
    • فهرست دانشنامـه‌های اینترنتی
    • فهرست ویکی‌ها
    • ویکی‌واژه
    • ویکی‌کتاب
    • ویکی‌گفتاورد
    • ویکی‌نبشته
    • ویکی‌انبار
    • ویکی‌خبر
    • ویکی‌دانشگاه
    • ویکی‌سفر
    • ویکی‌داده
    • ن
    • ب
    • و
    بنیـاد ویکی‌مدیـا
    افراد
    فعلی
    • ارون هلفکر
    • جیمز هیلمن
    • داریِس جمـیلنیـاک
    • کاترین مار
    • جیمـی ویلز
    قبلی
    • Hampton Catlin
    • Danese Cooper
    • Bishakha Datta
    • Florence Devouard
    • Oscar van Dillen
    • سو گاردنر
    • Arnnon Geshuri
    • مایک گادوین
    • گای کاوازاکی
    • اریک مولر
    • لایلا ترتیکوف
    • Luis Villa
    • Patricio Lorente
    پروژه‌های محتوایی
    • ویکی‌پدیـا
      • فهرست ویکی‌پدیـاها
    • ویکی‌واژه
      • فهرست ویکی‌واژه‌ها
    • انبار ویکی‌مدیـا
    • ویکی‌داده
    • ویکی‌گفتاورد
    • ویکی‌کتاب
    • ویکی‌نبشته
    • ویکی‌گونـه
    • ویکی‌خبر
    • ویکی‌دانشگاه
    • ویکی‌سفر
    دیگر مقالات
    • ویکی‌مدیـا
      • فهرست شعبه‌های ویکی‌مدیـا
    • ویکی‌مانیـا
    • مدیـاویکی
    • Litigation
      • ویکی‌مدیـا علیـه آژانس امنیت ملی
    • موتور دانش
    جستارهای وابسته
    • ساین‌پست
    • ن
    • ب
    • و
    فهرست ویکی‌پدیـاها بر پایـهٔ شمار نوشتار
    ۵٬۰۰۰٬۰۰۰+
    • انگلیسی (en)
    • سینوگبانونی (ceb)
    ۲٬۰۰۰٬۰۰۰+
    • سوئدی (sv)
    • آلمانی (de)
    • فرانسوی (fr)
    ۱٬۰۰۰٬۰۰۰+
    • هلندی (nl)
    • روسی (ru)
    • ایتالیـایی (it)
    • اسپانیـایی (es)
    • لهستانی (pl)
    • وینارایی (war)
    • ویتنامـی (vi)
    • ژاپنی (ja)
    • چینی (zh)
    • پرتغالی (pt)
    ۵۰۰٬۰۰۰+
    • اوکراینی (uk)
    • فارسی (fa)
    • صربی (sr)
    • عربی (ar)
    • کاتالان (ca)
    ۲۰۰٬۰۰۰+
    • نروژی (بوکمل) (no)
    • صربی کرواتی (sh)
    • فنلاندی (fi)
    • اندونزیـایی (id)
    • مجاری (hu)
    • کره‌ای (ko)
    • چکی (cs)
    • رومانیـایی (ro)
    • مالایی (ms)
    • ترکی (tr)
    • باسکی (eu)
    • اسپرانتو (eo)
    • بلغاری (bg)
    • ارمنی (hy)
    • دانمارکی (da)
    • عبری (he)
    • مـین‌نانی (zh-min-nan)
    • اسلواکیـایی (sk)
    • مـینغکاباو (min)
    • قزاقی (kk)
    ۱۰۰٬۰۰۰+
    • کرواتی (hr)
    • چچنی (ce)
    • لیتوانیـایی (lt)
    • استونیـایی (et)
    • اسلونیـایی (sl)
    • بلاروسی (نوین) (be)
    • یونانی (el)
    • گالیسیـایی (gl)
    • اردو (ur)
    • نروژی (نروژی نو) (nn)
    • آذربایجانی (az)
    • انگلیسی ساده (simple)
    • ازبکی (uz)
    • لاتین (la)
    • هندی (hi)
    • تایلندی (th)
    • ولاپوک (vo)
    • گرجی (ka)
    • تامـیل (ta)
    • ترکی آذربایجانی جنوبی (azb)
    • ولزی (cy)
    ۵۰٬۰۰۰+
    • مقدونی (mk)
    • اُکسیتان (oc)
    • نپال بهاسایی (new)
    • تاتاری (tt)
    • پیدمونتی (pms)
    • تاگالوگ (tl)
    • تلوگو (te)
    • لتونیـایی (lv)
    • بوسنیـایی (bs)
    • بلاروسی (be-tarask)
    • کریول آییسینی (ht)
    • آلبانیـایی (sq)
    • برتون (br)
    • فارسی تاجیکی (tg)
    ۲۰٬۰۰۰+
    • کردی کرمانجی (کردی شمالی) (ku)
    • جاوه‌ای (jv)
    • مالاگاسی (mg)
    • لوکزامبورگی (lb)
    • مراتی (mr)
    • ایسلندی (is)
    • مالایـالم (ml)
    • آفریکانس (af)
    • کانتونی (zh-yue)
    • بنگالی (bn)
    • باشقیری (ba)
    • شاه مکهی پنجابی (pnb)
    • فریزلندی باختری (fy)
    • نپالی (ne)
    • ایرلندی (ga)
    • بیشنوپریـا مانیپوری (bpy)
    • آراگونی (an)
    • چوواشی (cv)
    • سواحلی (sw)
    • اسکاتلندی (sco)
    • آستوری (ast)
    • کردی سورانی (کردی مرکزی) (ckb)
    ۱۰٬۰۰۰+
    • مازندرانی (mzn)
    • آسی (اُستی) (os)
    • سوندایی (su)
    • آلمانیش (als)
    • کانارا (kn)
    • مغولی (mn)
    • عربی مصری (arz)
    • ییدیش (yi)
    • پنجابی (pa)
    • سانسکریت (sa)
    ۱٬۰۰۰+
    • زازاکی (زازا) (diq)
    • پشتو (ps)
    • گیلکی (glk)
    • لری شمالی (lrc)
    • آسامـی (as)
    • اوریـه (or)
    • سامـی شمالی (se)
    • هلندی ساکسون پایین (nds-nl)
    • ریپواری (ksh)
    • سیلزیـایی (szl)
    • پیکاردی (pcd)
    • ولوفی (wo)
    • مـیتهیلی (mai)
    ۱۰۰+
    • آبخازی (ab)
    • لاتگالی (ltg)
    • زولویی (zu)
    • بامبارایی (bm)
    فهرست کامل ویکی‌پدیـاها
    برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=ویکی‌پدیـا&oldid=24105403»




    [مقاله پشتو درباره کتاب]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 18 Aug 2018 22:58:00 +0000



    مقاله پشتو درباره کتاب

    رزاق مأمون - گزارش نامۀ افغانستان: مقدمـه فارسی کتاب «مسعود ...


    مشکل، مقاله پشتو درباره کتاب شناخت شخصیت هاست. مقاله پشتو درباره کتاب وقتی شخصی شناخته شد معامله با او آسان مـی شود.
    سخن احمد شاه «مسعود»
    آخرین چریک قرن، با این گفتار کوتاه، هم سرنوشت خود وهم مسیر رهروان بعد از خود را پیش بینی کرده بود. مقاله پشتو درباره کتاب امریکا و قدرت های منطقه ای درون حوزۀ افغانستان شخصیت او و جانشینان او را «شناخته» بودند. آنچه اتفاق افتاد، همان «معاملۀ آسانی» بود کـه او بـه آن اشاره کرده بود.
    من از نخستین روزهای سال ۲۰۰۴ کـه کار نوشتن این کتاب را روی دست گرفته بودم، نگاه باطن من بـه سوی تاجکان «تاجکستان» بود. روحم هماره چراغ سبز مـی داد کـه روایت نـه چندان منظم این کتاب به منظور مـیلیون ها تن از تاجکان پاردریـا کـه به گمان غالب درون کوره های جور وجفای تاریخ افتادن و برخاستن های چند دوره ای بـه فهم پخته تری رسیده اند، جاذبه ای از نوع دیگر خواهد داشت. مگر حس مـی کنم کاروان تاجکستان آینده دراحوال کنونی بـه خاطر تمرکز قدرت های بزرگ درین مسیر، کماکان با اضطراب جلو مـی رود و گاه از خود سوال مـی کنم آیـا به منظور برون روی از آزمایش کنونی  نبرد مشترک این سو و آن سوی دریـا، داستان هم سرنوشتی یـا بی سرنوشتی را بـه یک «بزنگاه» دایمـی بقا رهنمون خواهد شد و یـا خیر؟ 
    اکنون مأمول انتشار کتاب «مسعود درون نبرد استخباراتی» بـه همت دوست گرامـی من- فخرالدین- بـه یـاری دوستداران «مسعود بزرگ» برآورده شده و بدین وسیله سخت احساس شعف وشکران دارم.
    در سال هایی کـه من بـه فکر نوشتن کتاب حاضر افتادم، از افتادن درخت زندهمسعود سه سالی مـی گذشت و بازار امتیـاز، معامله و بده و بستان درعرصه سیـاسی واقتصادی درون افغانستان داغ بود و مسعودی های ردیف اول حضور امریکا وجهان را الطاف الهی پنداشته، همـه داستان های گذشته را ختم شده تلقی کرده و هریک چند برابر وزن و واقعیت شان طلسم شده بودند. حتی مارشال فهیم، یونس قانونی و دکترعبدالله کـه از نام «مقاومت» مسعود ناگهان بـه فیل پایـه های حاکمـیت بعد از طالبان بدل شده بودند، بـه غیر از مـیراث سیـاسی وتاریخی گرانبار مسعود  بـه هرچیز دیگری مـی اندیشیدند. هرخطا وخلاف کاری شخصی و محاسبات انحرافی خود را بـه نام «آرمان آمرصاحب» ثبت رسانـه های مـی د؛ دغدغه مـهم شان، نزدیکی بـه دکترخلیلزاد نماینده ویژه جورج بوش، پول ودارایی، اشتهار و فاصله گیری از عظمت مسعود بود. از نظر آن ها عصر نوی فرارسیده بود کـه مسعود با آن همـه ابعادش دیگرکاربرد نداشت.
    نخستین کار اعلام ناشده و سری آن ها این بود کـه به کار کمـیسیون تحقیق درون باره شـهادت احمد شاه مسعود را کـه به فرمان حامدکرزی بـه سرپرستی دکترعلی احمد جلالی بـه کار آغاز کرده بود، طی یک معامله ای (شاید غیرمکتوب) مختومـه اعلام کرده بودند. کار ساخت وساز آرامگاه مسعود بزرگ نیمـه کاره رها شده و سروران دولتی ولشکری درون مـیان خویش برسر تقسیم وفروش انبارهای جنگ ابزار ومـهمات ذخیره شده درون پنجشیر وارد رقابت های سخت و گاه خشونت بار شده بودند.
    احساس اندوه باری برمن مستولی بود و روحم انتباه مـی داد کـه مسعود آرام آرام دو باره بر سکوی یک رستاخیز نزدیک خواهد شد؛ دلیلش این بود کـه دورۀ زوال آرمان و اصالت «مقاومت» تاریخی را درتمامـی عرصه ها شاهد بودم. من بـه عنوان یک «پنجشیری» امکان را داشتم کـه بدون موانع جدی درمجالس و مناسبت های «بزرگان» حضور بـه هم رسانم. از همان سال ها سایـه های سنگین نادیده انگاری و فراموشی درون برابر مسعود کـه از «تپه سریچه» بـه سوی کابل مـی نگریست، آغاز شده بود. 
    اما دگرگونی ژرف تاریخی کـه تحت رهبری مسعود پدید آمده بود، قابل بازگشت یـا مصادره نبود. نسل بعد از مسعود با معنویـات مسعود درحال ظهور بود و این همان کاریزمایی بود کـه طلسم شده ها از آن مطلع نبودند. نسل امروزی مـی داند کـه مسعود بـه پرسش تلخ تاریخ بـه بهای جان ورنج های فراوان پاسخ درست داده است: مقاله پشتو درباره کتاب مقاومت، عدالت، اعتدال.
    جاودانـهمسعود درون ظرف همـین سه واژه موج مـی زند.
     ما ساکنان این سکره تمدنی تاجک بـه سوی همگرایی با اصل خویش درحرکت بودیم. هرگاه این فرآیند درحال حاضر چندان احساس نمـی شود اما نسل تازه ای کـه سربرآورده ضربان ابدی قلب تاجکستان اصلی ( بخارا وسمرقند) وکل حوزه تمدنی را هم درون خود و هم دربیرون از خود مـی شنوند. اگر آن سوی آمو زیرچرخ سنگین تاریخ له شد، این سوی آمو نیز قتل عام های بزرگی را از سر گذرانده است. 
    رستاخیز تاریخی تاجیکان از ظهور امـیرحبیب الله - خادم دین رسول الله - آغاز شده بود. اما آن آغاز با کوه هایی از نا ممکنات دریک شرایط متغییر اضطراری تصادف کرد و قادر بـه تبلیغ عملی عدالت اجتماعی درافغانستان نشد. ظهور احمد شاه مسعود بعد از نیم قرن از آن دوره، با تفاوت های کلیدی همراه بود. دیگر قتل عام بدون بازخواست اتفاق نیفتاد. هیچی از سنگری از دست رفته به منظور همـیشـه فرار نکرد و سنگرهای از دست رفته دو باره بـه قبضه درون آورده شد. یورش های بس عظیم از همان بستر های نود سال پیش راه اندازی شد اما اشتباهات امـیرحبیب الله کـه درآن شرایط خاص بـه طور اجتناب ناپذیر حادث شده بودند، دیگر مکرر نشدند. مسعود حداعظم اشتباهاتی طبیعی، ناگزیر یـا نا آگاهانـه ای را کـه از نخستین حکومت «تمرینی» و همـیشـه درون جنگِ امـیرحبیب الله درنبرد سرنوشت سرزده بود، جبران کرد.
     او قدرت تاجیکان را به منظور نخستین بار با مدیریت جنگ پیچیده اطلاعاتی و جبهه ای بـه گونـه ای پیروزمندانـه روی پا کرد و فرهنگ دبیری و بی ادعایی تاجیکان درون برخورد با قدرت سیـاسی را از ریشـه متحول کرد و تشکیلات قدرت مدار سیـاسی و دولتی را جایگزین آن کرد. او کاروانی را بـه راه انداخت کـه مسیرش دیر یـا زود از زیر آسمان خمـیده بر گورِ بخارا عبور مـی کند. 
    پدید آیی کتاب «مسعود درنبرد استخباراتی» درواقع رویکردی مقدماتی بود و درحالتی نوشته شد کـه تقریباً همـه «مـیراث» بران مسعود از اطلاعات درون بارۀ مسایل مـهم خود داری مـی د. بـه ویژه آن شمار افرادی کـه شرایط جنگی درون زمان تسلط شوروی بر افغانستان، آن ها را بـه شادروان احمد شاه مسعود «نزدیک» کرده بود، از تحقیقات درباره جوانب مـهم رویدادهای تاریخی وسیـاسی با محوریت مسعود، بـه دلایلی کـه هرگز برزبان نخواهند آورد؛ بیمناک و مشوش بودند و با آن کـه در اطلاعات گفته نشده کم وبیش ( بیشترینـه از روی اکراه و امساک) سهم گرفتند اما از پیگیری بیشتر زوایـای پنـهان مبارزۀ پیچیده مسعود چندان خرسند نبودند.
    این افراد ازجمله مارشال فهیم، یونس قانونی و دیگران... درقدرت بودند و افراد نزدیک بـه آن ها نـه این کـه کمترین علاقه ای بـه رونق مسعود شناسی نداشتند و حاضر بـه تصفیـه روح و قلب های شان نبودند، از هرگونـه سبوتاژ و دست اندازی درین زمـینـه نیز پرهیز نداشتند. صالح «ریگستانی»، «سارنوال مشتاق» و دیگران ساعات متوالی درباره شیوه کاربرد برخی اطلاعات مـهم درون کتاب با من گفت و گو د. حتما اشاره کنم کـه موارد حذفی درین کتاب بنا بـه مشورۀ آن ها درون چند جا بـه اجرا آمد؛ از جمله برخی صحنـه هایی کـه به سرکوب اسیران و کشتن برخی اپرات دستگیرشدۀ سازمان جاسوسی شوروی کـه خود داستان دیگری هست که روایت آن کارانی هست که از نزدیک درماجرا ها حاضر بوده اند. 
    امـید دارم کـه یک مرکز مسعود شناسی درون تاجکستان تاسیس شود. بی هیچ تردیدی احساس مـی کنم کـه پژوهش های چنین مرکزی درون «دوشنبه» بـه مراتب نسبت بـه برخی موسساتی کـه به نام مسعود درون داخل افغانستان پویـا اند، بازدهی حرفه ای و سودمند تر خواهد داشت. من بدین باورم آن چه درون گردهم آیی های مناسبتی یـا تشریفاتی درون باره کاریزما ( شکوهناکی) شگفت انگیز و نقش تاریخی مسعود درون دگردیسی ساختار قدرت سیـاسی درون افغانستان آن هم از روی آه وناله و ردیف واژه های توصیف آمـیز بر زبان افراد مـی آید بیشتر بـه شکل وشمایل اه شخصی خود شان رابطه دارد که تا به احمد شاه مسعودی کـه سرنوشت تعیین کرد و نخستین افتخار منـهدسی تاریخ ستمگری و طرح تاریخ جدید تاجکان درافغانستان را بـه نام خود ثبت کرده است. 
    مسعود درخت اسرار آمـیزی هست که هماره دربرابر زمان ایستاده خواهد بود. فلسفه اش ساده است: مقاومت، عدالت، اعتدال.
    رزاق مأمون- دهم اکتبر 2017-10-31
    ملبورن، ایـالت ویکتوریـا، استرالیـا




    [مقاله پشتو درباره کتاب]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 16 Aug 2018 17:53:00 +0000



    مقاله پشتو درباره کتاب

    نکاتی دربارۀ ویژگیـهای روانشناختی و نقش سیـاسی و اجتماعی ...

    ١٨ ثور (اردیبهشت) ١٣٩٢

    اقوام ساكن افغانستان كه شمار آنـها بـه اساس برخي احصاییـه ها از 25 قوم بزرگ و كوچك تجاوز ميكند، مقاله پشتو درباره کتاب هر كدام داراي خصال، روانشناسي، رفتار جمعي، رسوم، عنعنات، زبان، خواستگاه جغرافيایی، منشأ تاريخي و درجة فشردگي قومي متفاوتي هستند.

    بحث دربارۀ هوییت اقوام افغانستان ومخصوصاً بحث دربارۀ پیشینۀ تاریخ زندگی  وتناسب اکثریت واقلیت قومـی درون افغانستان دشوار هست ومستلزم دقت علمـی ورعایت ملاحظات سیـاسی و شاخصهای حفظ وحدت ملی مـیباشد . مقاله پشتو درباره کتاب درین باره کتابها ومقالات محققانۀ فراوان از سوی دانشمندان وپژوهشگران داخلی وخارجی بـه نشر رسیده وهرکدام گوشۀ از حقایق را روشن ساخته اند . مقاله پشتو درباره کتاب آنچه را تاريخ نگاران و محققان خارجي درون مورد هوییت وپیشینۀ تاریخی اقوام افغانستان وتناسب اکثریت واقلیت قومـی گفته و نوشته اند، كاملاً دقيق و منطبق بـه واقعيت نبوده و اكثراً درون تحت تأثير اغراض استعماري و نيات تفرقه افگنانـه درون راستاي تأمـین منافع دولت هاي متبوع شان بيان داشته اند، و آنچه را دانشمندان و مورخان داخلي گفته اند، بعضاً متأثر از قضاوت هاي يك سويه و پيش داوري ها و تعلقات قومي و تعصبات مذهبي و زباني بوده است. با توجه بـه اصل عدم قطعیت درون تحقیق حوادث تاریخی و رویدادهای دگرگون ساز احوال اقوام وملت ها حتما همـیشـه ناظر برآن بود کـه صحت و سقم یک واقیعت تاریخی از منابع گوناگون تأیید شود، مثلاً ده منبع بر درستی وموثقیت یک تحول سیـاسی واجتماعی یـا رویدادتاریخی اتفاق نظر دارند، لاکن این منابع نباید واحد باشد ، بلکه حتما گوناگون ومتعلق بـه طرز دید های مختلف باشد. یکی خارجی ودیگری داخلی، یکی متفکر دیندار و دیگری سکولار، یکی مرد و دیگری زن، یکی از همان قوم و مذهب دیگری غیر از آن قوم و مذهب... چون درون غیر آن، همان نگرانی «دیوید هیوم» بیشتر مصداق مـی یـابد کـه اگر این ده منبع همـه خارجی باشند، ممکن است، منافع مشترک ووجه مشترک خارجی بودن بر قضاوت شان سایـه افگنده باشند، اگر این ده منبع همـه داخلی باشد، ممکن است، گرایشات ملی گرایـانـه قضاوت را متاثر سازد و اگر این ده منبع همـه متعلق بـه یک قوم و یک مذهب باشد، ممکن هست حب و بغض های قومـی قضاوت را متأثر سازد، بناً بـه هر پیمانـه کـه منابع متکثر ومتعددباشد درجه درستی قضاوت مطمـین تر است.

    بدیـهی است،همانطور كه رفتار و روانشناسي يك فرد با فرد ديگر فرق دارد، همانطور روانشناسي و فرهنگ يك قوم با قوم ديگر نيز فرق ميكند. اينك چند نکته دربارة خاص گرايي فرهنگي و خصوصيات رفتاري برخی اقوام افغانستان بویژه تاجیکان ارایـه مـیگردد:

    اول ـ تاجیکها نام قومـی از اقوام اصلی ساکن افغانستان بوده واز قدیم ا لایـام بنامـهای « فارسیوان»، «خراسانیـان» و «تاجیکها» یـاد گردیده اند. نماي هندسي تاريخ تاجیكها بـه مقايسة ساير اقوام ساكن افغانستان و مخصوصاً پشتون ها مانند هرم هست . چنان کـه خوانندگان مـیدانند ،  قاعدۀ هرم پهن  و رأس آن محدود و به اندازة چند صدم قاعده هست ، همـینطورگذشتۀ تاریخی تاجیکها بسیـار بزرگ و شکوهمند وجایگاه آنـها درادواروپسینی تاریخ ودرخشندگی وموفقیت های شان درون عرصه های سیـاسی ونظام سازی کم رنگ تر ومحدودتر گردیده وبه نصف وکمتر از نصف شکوه وعظمت گذشته تقلیل یـافته هست . یعنی هر قدر ما بـه سوي گذشته هاي دور و دورتر تاريخي و قاعدة هرم تاريخ و مدنيت تاجیكها نظر اندازيم، بر پهنا و ژرفاي آن مي افزايد و هر قدر كه بـه سوي رأس هرم و زمانـه هاي امروزين نزديك و نزديكتر شويم از آن پهنا و ابهت و شكوه مي كاهد، برخلاف تاریخ پشتون ها كه هر قدر بـه سوي گذشتة تاريخي آن نظر افگنده شود، محدود و كم رنگ تر ميشود (بحدي كه که تا پيش از قرون هفده و شانزده ميلادي بـه مشكل ميتوان اثري مكتوب و منظوم و منثوري ازين قوم دريافت نمود) و هر قدر بـه سوي ادوار نوين تر و تاريخ معاصرش نزديك و نزديكتر شويم، بر قدرت و صعود و پاگيري شان درون عرصه هاي سياسي و نظامي و دولت داری ونظام سازی افزوده ميگردد.

    دوم ـ بعد از فرو پاشي دولتهای «ساماني» و« غوری  » که تا كنون يعني درون طي يك هزار  سال تاجیكها رسماً از متن قدرت دولتي و رهبري نظام سياسي و اجتماعي بـه حاشيه رانده شده اند. (به استثناء چند دورة خاص ومستعجل تاریخ، مانند دورة نـهايت كوتاه و آشوب خيز حبيب الله كلكاني درون دهة سوم قرن بيست وهمچنان دو دورة زمامداري استاد برهان الدين رباني درون سالهاي پاياني قرن بيستم ، تاجکها دربقیۀ ادوارتاریخ، دررأس هرم قدرت دولتی قرار نداشتند.)

    در طي اين مدت طولاني «تاجیك ها»رسمأ فاقد قدرت دولتي و سياسي بوده  و درون شرايط نـهايت پيچيدة زنده‏گي  بحيث وارثان سلسلۀ«تاجداران»  اما بدون  تاج شاهی وتخت وبخت دولتی  بـه سر وبا ريختن خون و سوختن ماية جان خود، چراغ فرهنگ و زبان و هويت خويش را افروخته نگهداشته اند .

    با توجه بـه اهميت كه قدرت سياسي و دولتي درون بسط و ترويج فرهنگ و حفظ و تقويت هويت قوم حاكم دارد، اگر بـه جز «تاجیك‏ها» درين مدت طولاني يازده صد ساله، هر قوم ديگر ميبود و طعم اين همـه تهديد و تجريد و انزوا و اختفأ و يورش و ايلغار وكتاب سوزي و استيصال فرهنگي و تبعيض و تعصب و بگير و ببند ها را مي چشيد، يقيناً امروز نـه از زبان و هويت آن قوم خبري بود و نـه از فرهنگ و ارزش‏هاي تاريخي ومفاخر ملي آن سراغي . بناً تاجیکها از جهت سر سختي كه درون حفظ موارث فرهنگي و اصالت هاي ملي خود درون طول تاریخ نشانداده اند از برازنده ترین ومقاوم ترین اقوام جهان بشمار رفته و كمتر قومي درون جهان وجود داردکه اینـهمـه مقاومت وایستادگی ازخود نشانداده ومـیراث گران سنگ اسلاف خویش را بدوش نحیف اخلافش  منتقل نماید.

    سوم ـ يكي دیگر از ویژگیـهای بسيار مـهم  تاجیکها اينست كه، اقوام جهان گشا و مـهاجم درون مقاطع تاريخي مختلف گاهاً توانستند، از لحاظ سياسي و نظامي،  بر اين ملت وسرزمـین شان چيرگي حاصل نمایند، ولي نـه تنـها فرهنگش را عوض كرده نتوانستند، بلكه تدريجاً خود اقوام مـهاجم درون تحت تأثير جوي فرهنگي اين ملت، جذب و هضم گرديده وبعد از گذشت مدتی درون كنار تخريبات بي شمار و خاكستر سازي شـهر ها و مدنيت ها و اعمار كله منارها و نسل كشي و جينوسايدها... ، خدمات ارزنده و شايان توجه بـه اين سرزمـین و اين فرهنگ و اين زبان انجام داده اند.

    بنا بر گفتۀ برخی دانشمندان وجامعه شناسان سیـاسی، درون حقيقت جين نبوغ قوم تاجیك و قدرت بقأ و استمرار زبان   و ارزشـهاي فرهنگي آنـها، درين نكته نـهفته هست كه، تاجیکها دشمن متوحش ودارای خصال بدوی را تدریجاً  رام و راضي ساخته و در دراز مدت فرهنگ  مدنی  وشکوه مند وسرشار از ارزشـهای انسانی خویش را بر او  تزريق نموده و عاقبت الامرهضم و جذبش نموده اند .

    چهارم ـ درون بيشة معارف فرهنگي تاجیك ها «شعر و ادب» جايگاه خاص داشته و به مثابة درخت تناور و قامت بلند از فاصله هاي دور نمايان هست . چنانکه «فلسفه»  در يونان باستان از جايگاه رفیع برخوردار بود ه ویونانیـان ارزش هر علمي را بـه مقايسة درجة نزديكي اش با فلسفه مي سنجيدند، مثلاً از دید یونانی ها ی عصر ارسطو، ازمـیان مجموعۀ اصناف علوم، علم تاريخ بدليل آنكه بيشتر بـه جزییـات مي پردازد، درون مقايسه با فلسفه كه بـه كليات مي پردازد، ارزش كمتر دارد .

      تقريباً تمام ارزشـها و مفاخر فرهنگي تاجیكان، بـه رنگ شعر و ادب مزين و منقش گرديده است. بگفتة محققان ادب و تذكره نويسان، بـه تعداد سي هزار شاعر رسمي و غير رسمي؛ با سواد و بيسواد و داراي آثار مكتوب و غير مكتوب بـه زبان فارسي شعر سروده اند و در تاريخچة ادبيات فارسي  ثبت هستند. درین رابطه پرسشی قابل طرح هست که  چرا شعر و شاعري اينقدر با خون و سرشت ملت تاجیك عجين و ممزوج است.

    بخاطر همين نفوذ عميق شعر و ادب درون زبان فارسي است، كه زبان فارسي را زبان شاعران، زبان عربي را زبان عالمان و زبان تركي را زبان سپاهيان گفته اند.

    آیـايكي از دلائل شكستهاي تاريخي و عقب نشيني تاجیكها بـه حواشي قدرت سياسي و پناه جويي شان بـه كنج دره ها و كوهپايه ها همـین صفت خیـالبا فی وشعر پیشگی هست ویـا اینکه تاجیكها بـه اثر هجوم خونريزي هایی اجانب و شكستهایی پياپي تاريخي كنج عزلت گزيده، شاعري و حسرت گري و بيمناكي و غمناكي و احتياط كاري پيشـه كرده اند ؟

    شايد منصفانـه و محققانـه نباشد كه که تا اين درجه شعر و ادب را اثر گذار درون سرنوشت سياسي و اجتماعي تاجیكها وماية ذهنی گرایی شان بدانيم، اگر شعر و شاعري از يك سو ماية ذهنی گرایی اين قوم گرديده باشد، از سوي ديگر رفيع ترين قلة افتخارات تاريخي و غناي فرهنگي اين قوم بستگي بـه شعر و شاعرانش دارد. يكي از نويسندگان بـه تقريب اين سخن را درون مورد يكي از شاعران زبان فارسي، حضرت مولانا جلال الدين بلخي گفته است:«من هر گاه بـه كهكشانـها، منظومـه هاي سماوي، حفره هاي سياه و آسمانـهاي كبود و عظمت آنـها خيره شده مي انديشم، دچار حيرت و تعجب ميشوم، ولي زمانيكه مثنوي مولوي و كليات شمس را ميخوانم و دربارة منظومـه هاي فكري و كهكشانـهاي روح مولوي فكر ميكنم، تعجبم بـه مراتب افزونتر ميگردد» . منـهم گاهي راجع بـه مولانا جلال الدين و منظومـه هاي فكري او مي انديشم، تصور مي كنم «مولانا» مجموعةاز عناصر و خطوط و امتداد و تناهي ولایتنا هی ومنظومـه های سماوی هست درهیئت کایینات وکایینات مجموعۀ اندیشـه وعشق وعرفان و هجران وسوز وگداز هست درهیئت «مولانا».  مولانا با چنين اوصاف و بزرگي يك شاعر هست و آنـهمـه عشق سوزناك و ترانـه ها و انديشـه هاي بزرگ را بـه زبان شعروبه زبان فارسی بيان داشته است. ما وقتي بـه آخرين قدرت پرواز و رفيع ترين نقطة پيروزي تمدن جهان شمول غرب و عصر الكترونيك نظرمـی اندازیم، واقعاً دچار شگفتي گرديده، كائنات و رموز هستي را چقدر بزرگ و قابل كشف و گشايش نا متناهي مي يابیم؛ اما وقتي بـه قلمرو انديشـه و جولا نگاه نبوغ مولانا جلال الدين وارد مـیشویم، كائنات و هستي و امکنـه وازمنـه  چقدر كوچك و بسان”جنيني”در بطن انديشـه هاي او جنبنده مي نمايد.

    در اروپاي چند سده قبل، عامة مردم بـه نام زبان فارسي و حدود جغرافيایی و موطن گويندگان اين زبان (قلمروخراسان وماورالنـهر دیروزو ايران و افغانستان و تاجیکستان وآسياي ميانـه امروز) آشنایی چنداني نداشتند، مگر زمانيكه«فيتنر جرالد» انگلیسی رباعيات حكيم عمر خيام را بـه زبان انگليسي ترجمـه و به تيراژ زياد بـه نشر رساند، مردم از خواندن آن ترانـه هاي جانسوز و نجواي انسان درون پهنة هستي و پيري و تنـهایی و ميرندگي اندوهگينانة انسان، متألم و متأثر گرديده و به دنبال آن اين سرزمين را شناختند. يعني قلمرو بزرگ جغرافيایی را كه شامل چندين كشور ميگردد بـه واسطة داشتن چنين فرزندي مي شناسند. بـه همين ترتيب رودکی ثمر قندی لقب آدم الشعرأ وعبدالرحمن جامـی لقب خاتم الشعرأ وحافظ شيرازي بـه عنوان شاعر لقب «لسان الغيب» و «اعجوبة روزگاران» را كسب نموده و فردوسي درون همان مرزهاي جغرافيایی شناخته و پرداختة خودش يعني آرياناي كبير با آن روح بلند حماسي و رسالت ملي و اصالت زبان و صلابت كلام و سبك بخصوص كه دارد پديدة تكرار ناپذير و از مفاخر بلاتر ديد زبان فارسي و نمونة كمياب درون سطح جهان و تاريخ جهان بـه شمار مي رود. اين چهره ها بااين همـه آوازه و درخشش خيره كنندة كه دارند از جملة شاعران اند. خلاصه «شعر و ادب» يگانـه مونس وهمراز تاجیك درين وادي حادثه خيز و گردونة روزگاران بوده هست و همان لذت را كه سیـا ه پوستان از موسیقی و يهود از ثروت و پشتون از قدرت احساس مينمايد، تاجیك از «شعر و سخن» احساس مي نمايد.

    پنجم ـ رويدادهاي تلخ و شكستهاي پياپي تاريخي و «گلگوني صفحات زمين از خون تاژيك» اثرات بسا ژرف و سوء درون روحيات قوم تاجیك بجا گذاشته و احساساتش را نـهايت رقيق و او را مترصد دائمي حوادث هولناك ساخته است. بحدي كه بعضأ درون چگونگی برخورد با قضایـا ازنـهایت مدارا وروش مصلحت جویی کار گرفته وفرصت هارا از دست مـیدهد. اما اگر جنگ و خطر را رفع نشدني و وقوع آن را اجتناب نا پذير انگارد، آن وقت از روي آگاهي و با رشادت و شـهامت تمام مي جنگد و هيچ گونـه ترس و زبوني را نمـی پذیرد. بـه ابو مسلم خراسانی ویعقوب لیث صفار وتیمور ملک  احمد شاه مسعود وده ها قهرمان دیگرنگاه كنيد، موقع كه خطر را بيشتر از پيشتر فزاينده و نيات دشمنان را شوم و پليد يافتند، با چه رشادت و جسارت و عقلانيت جنگيدند و كارنامـه ها و حماسه هاي درون خور تحسين وماند گارتاریخ آفريدند .

    ششم ـ  یکی دیگراز صفات تاجیكها گذشته گرا یی هست .در بن مایۀ روح تاجیک یکنوع شيفتگي عميق بـه گذشته ، درون گرايي و نوستالوژي شديد نـهفته است. این شیفتگی بحدیست کـه تاجیك امروز درون افغانستان ودر قرن بيست و يك  وهزارۀ سوم مـیلادی زنده‏گي دارد اما روحش درون هواي مرزها و سرزمين هاي شاهنامـه درون قبل از ميلاد پر ميزند. ترديدي وجود ندارد كه تاجیكان گذشتة پر بار و افتخارات شكوهمند و جهان شمول دارند، اما گذشتگان رسالت و آنچه مربوط بـه اقتضأت دوران زنده‏گي شان بود انجام دادند و چراغ را فرا راه اخلاف خود گذاشتند كه درون روشنایی آن بتوانند چاه را از راه تميز و براي آيندة بهتر برنامـه ريزي نمايند. قانون بقاي اصلح اين

    است كه هر كسي و هر نسلي، لااقل چيزي درون حد يك خشت بر بناي تمدن و دستاوردهاي بشري بي افزايد و بخشی ازوظيفة مشترك ابناي نوع را انجام دهند . روشنفکران وادیبان وحتا سیـاستمداران تاجیک درون حسرت گذشته و حكايات و روايات شاهنامـه ها مي سوزند. آيا تكيه بـه گذشته، با خاطرات زنده‏گي كردن و در پي گمشدة بـه گورستان ها رجوع كردن، خود نشانة گم شدن و كژراهه و رو گرداندن از متن خروشنده و تپندة زنده‏گي نيست؟ لازم است، تاجیكها و مخصوصاً جوانان و عناصر آگاه و متعهد و مبارز آن، يك بار خود را درون ترازوي تاريخ توزين كنند، و ببينند درون گذشته چه كساني بودند، اكنون چه كساني هستند، درون كجاي تاريخ ايستاده اند و چه عواملي آنـها را اینقدر مسحور روزگاران گذشته و مقهور شرايط امروز ساخته است؟

    در عصر حاضر هر جا كه سخن از پيشرفت و تمدن و هوشمندي و کاردانی و نبوغ و شعر و علم و معرفت پيش آيد، ملي گرايان تاجیك فوراً دست بر سينـه مي زنند كه آغاز گر و اساسگذار اين عرصه ها ما بوده ايم؛ ما درون گذشته منجم و طبيب و كاشف و حكيم و دانشمند و سیـاستمدار و بوعلي و ابونصر و فردوسي و مولوي ونظام الملک.... و غيره و غيره را داشته ايم. اما بـه پرسش اينكه از نقدينـه و حاضره بگویید، چه كساني هستيد؛ چه جایگاه داريد؟ و چرا آن آغاز بزرگ و حضور فعال بـه این انجام محدود منتهی شده هست و چرا نمای هندسی تاریخ ما بـه مانند هرم دارای قاعدة بزرگ آغازین و رأس کوچک فرجامـین مـیباشد، نـه مانند زاویـه کـه از نقطة کوچک آغاز وبتدریج بزرگ و بزرگتر مـیگردد؟جوابها از ناف زمـین که تا آسمان وریسمان کشانده مـیشود.

    ما درون گذشته همـه چيز را داشته ايم، ولي امروز محتاج كمك و مساعدت كساني هستيم كه درون گذشته نقش چندان مـهم نداشته و اصلاً گذشتة نداشته اند. ايالات متحدة آمريكا درون گذشته ای كمتر از پنجصد سال قبل، متشكل از مجموعة اقوام بدوي سرخپوست و در حال جنگ و نزاع با سفيدان مـهاجم و قلمرو درون حال تقسيمات بـه ايالات گوناگون بود و امروز با نقش مركزي كه درون قضاياي جهاني دارد، پا را از حيطة«ايالات متحدة آمريكا»فراتر گذاشته و در سر هواي رهبري«ايالات متحدة جهان»را مي پروراند. ما درون حقيقت امروز بـه همان تاجر ور شكست ميمانيم كه از حساب ونقدینة جیب امتناع مـی ورزد و هميشـه از روزگاران طلایی و كمپني و صادر و وارد و ديبيت و كريديت و قرار دادها و معاملات کلان صحبت ميدارد.

    هفتم ـ همة اقوام افغانستان، غرور ،  نخوت و خود برتر بيني مختص بخود را دارند واین غرورها درون پارة موارد با هم تفاوت دارند. غرور تاجیكها بيشتر فرد گرايانـه و بر مبناي خصال شخصي استوار ميباشد و از اقوام ديگر بيشتر منبعث از رفتار و خصال جمعي و قبيلوي شان ميباشد.

    هشتم ـ اقوام بزرگ افغانستان از جمله پشتون ها و تاجیك ها و هزاره ها و ازبك ها درون بسياري از موراد زنده‏گي داراي باورها و كنشگري هاي مشترك و همگون مي باشند، اما درون پارة موارد محورهاي بسيج كننده و تهييج كنندة قومي آنـها تفاوت دارد. چنانچه پشتونـها وهزاره ها وازبکها بیشتر بـه مشترکات خونی وقومـی شان اصرار مـیورزند وتاجیکها عمدتا بـه تعلقات محلی وجغرافیـای سشان دلبستگی دارند. ازینرو تاجیکها خودرا بـه پنجشیری وشمالی وکابلی ومزاری وبدخشی  واندرابی وخوست وفرنگی وهراتی وغوری.. .منقسم مـیدانند وصف آرایی های سیـاسی شان هم درسطح معادلات ملی وکلی کشور بیشتر برمبنای محلی استوار هست تا برمبنای قومـی ، البته محلگرایی بـه قوم گرایی ویـا برعقوم گرایی بـه محل گرایی کدام فضیلت ندارد ومایۀ افتخار نیست . به منظور یک هموطن پنجشیری  ، دنیـا بدوحصه قابل تقسیم هست ، یکی پنجشیر ودیگر خارج پنجشیر  ؛ی کـه خارج از پنجشیر باشد ولو تاجیک هم باشد به منظور هموطنان پنجشیری تفاوت بسیـار با اقوام دیگر ندارد . درون آن سوي آمودريا و تاجیكستان هم، چنين تمايلات و صف بندي هابرمبنای تعلقات محلی از قبیل تاجیک کولابی وتاجیک پامـیری بـه نحوی شدیدتراز تاجیکهای افغانستان وجوددارد. بناً نزد تاجیكها تعلق قومي و پيوندهاي خوني چندان اهميت نداشته و بيشتر بـه تعلقات سمتي و محلي تكيه ميدارند. درون حاليكه پشتون ها درون اشتراكات قومي و زباني خود چنان منـهمك و مستغرق هستند كه اگر كسي با زبان پشتو صحبت و منسوب بـه قوم پشتون باشد، ولو آنكه از پاكستان و آن سوي مرز هم باشد، بـه هيچ وجه غير خودي و بيگانـه نيست بلكه پارة تن پشتون اين سوي سر حد است.

    نـهم ـ تاجیك­ها درون ميان اقوام افغانستان داراي نقش ويژه و جایگاه خاص هستند. با پشتون ها داراي منشأ مشترک تباری و خواستگاه مشترك جغرافيایی ميباشند يعني هر دو متعلق بـه سلسلة آريایی و از باشندگان قدیمـی سرزمين خراسان عهد اسلامـی وافغانستان امروزهستند. همچنان داراي مذهب مشترك و ميراث دولت داری مشترك و سهم مشترك درون ايجاد حكومت ها مي باشند. تاجیك ها با هزاره ها زبان مشترك (فارسي ـ دري) و با ازبك ها داراي خويشاوندي ها و مناطق مسكوني مشترك و ييلاق ها و قشلاق هاي مشترك ميباشند. تاجكها و پشتون ها درون همة اكناف و گوشـه هاي افغانستان پراكنده و متوطن هستند، اما هزاره ها و ازبك ها داراي قلمرو جغرافيایی مشخص و موطن معين هستند. (هزاره ها درون مناطق مركزي و ازبك ها درون صفحات شمال و شمال شرق كشور.)

    زبان فارسي ـ دری بحیث زبان اصلی تاجیکها درون افغانستان داراي نقش پيوند دهنده و انسجام دهندة اقوام ميباشد و بدون زبان فارسي اقوام و ساكنان افغانستان مانند مجمع الجزاير جدا ازهم هستند. مثلاً يك تركمن صفحات شمال افغانستان اگر بخواهد قالين خود را درون بدل چوب چهار تراش بـه پشتون صفحات جنوب افغانستان معامله كند، بـه كدام زبان بايد وارد گفتگو و انجام معامله گردند، اگر پشتو صحبت كنند، تركمن نميداند و اگر تركمني صحبت كنند پشتون نمي فهمد، لاجرم بايد بـه فارسي وارد صحبت شوند. و يا دو نفر ازبك و پشتون همسفر هستند و موقع نماز چگونـه بـه همديگر بفهمانند كه هنگام نماز هست و بايد بـه ادأ نماز پرداخت. بناً تاجیکها به منظور محوریت وحدت ملی درون افغانستان دارای ویژگیـهای مساعد تروموافق تر نسبت بـه اقوام دیگر هستند، مشروط بر آنکه رجل سیـاسی و زمامداران دولتی شان این موقف استثنایی تاجیک‏ها را بدرستی درک و مـهمتر از آن بدرستی بکار اندازند. نـه آنکه با هزاره و ازبک درون یکسو و با پشتون درون سوی دیگر بجنگند.

    دهم – تاجیکها بـه مقایسۀ سایر اقوام  افغانستان دارای روحیۀ اکثریت اند ومدارا وتساهل درفتار وروان  شان بـه مشاهده مـیرسد . قاعدتاً درون جوامع کثیرالاقوام،  پیشاهنگ اصلی فرایند« ملت» سازی قومـی قرار گرفته مـیتواند کـه دارای رفتار و روانشناسی مسلط و اکثریت بوده و احساس حقارت نکند. از این جهت فارسی زبانـها دارای موقف مناسب تر هستند.

     در افغانستان گرچه تاهنوز بـه منابع مستند احصاییوي و اتنوگرافي و ارقام و روش هاي دقیق علمي مطالعۀ تعداد نفوس و گويندگان و دارندگان السنـه و مذاهب دسترسی وجود ندارد، اما از روي خصال رفتاری وروانشناسی اقوام، مـیتوان بـه حقیقت اكثريت و اقليت اقوام پي برد. ذكري مثال را درون اين رابطه بي فايده نمي دانم.

    در جامعة آمريكا كه بزرگترين جامعة اقليت و اكثريت قومي، نژادي، مذهبي و لساني درون جهان است، رفتار و كنش اكثريت ها و اقليت ها متفاوت بوده و هر مسافري بـه محض ورود ميتواند آن تمايزها و تفاوت ها را درون يابد.

    در آمريكا وقتي يك نفر سفيد پوست درون رستورانت و يا فروشگاه بحيث فروشنده كارنمايد و سفيد پوست ديگر بحيث خريدار وارد گردد، هيچگاه از همديگر نمي پرسند كه تو سفيد هستي و من هم سفيد هستم، بناً درون قيمت اين شي و فروش آن متاع تخفيف مي آورم و يا اين سهولت و آن خدمت را براي تو استثنائاً فراهم مي سازم. چنین پیشامدی اصلآ وجود ندارد و همـه چيز مطابق نورم تجارت و قاعدة خريد و فروش انجام مي پذيرد. اما اگر همان فروشنده و همان خريدار، هر دو سياه پوست باشند، قصه رنگ ديگر بخود ميگيرد، پاي رنگ جلد و سياهي و مشتركات نژادي بـه ميان مي آيد، يك مقدار از همرنگي و هم نژادي گفته مي شود و به دنبال آن با مقداري تخفيف درون قيمت ها و ارائه خدمات سريع تر و بهتر معامله صورت ميگيرد. چرا؟ چون سفيدان اكثريت هستند و سياهان اقليت، بناً سفيد پوست، نيازي بـه گفتن همرنگي و هم نژادي ندارد، سياه پوست بدليل آنكه رفتار و كنش و احساس و روانشناسي اقليتي دارد، فوراً متوجه همرنگ و هم نژاد خود گرديده از اشتراكات جلدي و نژادي سخن ميگويد. بـه همين ترتيب مسيحي بـه مسيحي كدام گرايش و تعلق خاص احساس نميكند، چون از نظر مذهب اكثريت هستند، اما مسلمان بـه مسلمان و يهود بـه يهود بـه محض ديدار، از داشتن دين و اعتقادات مشترك حرف مي زنند، ولو آنكه يكي مسلمان عربي و ديگر مسلمان بنگلادیشی و افغاني باشد و آن دو يهودي هم،  یکی يهود اسراییلي و ديگر يهود روسي باشد. چون مسلمانان و يهوديان از نظر مذهب درون اقليت هستند فوراً وارد بحث دين مشترك و هويت مذهبي مشترك مي شوند. افغانستان هم يكي از جوامع اكثريت و اقليت قومي و مذهبي و نژادي و زباني هست و بـه عبارة ديگر افغانستان موزيم اقوام و مذاهب گوناگون است، رفتار و روانشناسي اقليت ها و اكثريت ها از هم فرق دارند.

    در افغانستان وقتي يك مراجع وارد يك دفتر دولتي گردد، اگر مأمور و مراجع هر دو فارسي زبان باشند و به فارسي صحبت نمايند، هيچگونـه احساس خاص و تعلق و پيوند مشترك پيش نمي آيد، و همـه كارها مطابق قانون و اصول اداره پيش ميرود، ولي اگر همان مأمور و همان مراجع هر دو بـه پشتو صحبت نمايند، نوع احساس شان فرق دارد، قصة هم زباني و هم تباري پيش مي آيد و كارها سريعتر و بدون موانع انجام مي شود، چرا؟ (البته منظور آن نيست كه، كسي بـه فارسي صحبت نمايد بـه قانون و اصول بيشتر پايبندي دارد نسبت بـه كسي كه بـه پشتو صحبت مينمايد، بلكه منظور احساس همگوني و اشتراك هويت هست كه درون زبان پشتو بيشتر متبارز ميشود) چون فارسي زبانان، اكثريت هستند، بناً درون دفتر و بازار كدام تعلق مشترك و احساس مشترك پيدا نمي كنند، اما پشتوزبانان چون درون اقليت هستند، بـه محض صحبت فوراً احساس تعلق بـه زبان مشترك و هويت مشترك پيدا مـیکنند.  بنابر این اگر همان جمع قومـی کـه دارای خصوصیـات ملی و روانشناسی مسلط درون جامعه باشد درون راس قدرت سیـاسی و حکومت قرار گیرد، حس اقلیت و قوم اندیشی دیگران را که تا سطح ملی اندیشی ارتقا مـی بخشد و بر عاگر جمع قوم اندیش و دارای خصوصیـات اقلیتی درون راس قدرت دولتی باشد،  جمع ملی اندیش ودارای خصوصیـات اکثریتی را که تا سطح قوم اندیشی تنزیل مـیدهد .

    یـازدهم ـ تاجیكها طبيعتاً بـه مسايل فرهنگي – قومي بيشتر ابراز علاقه ميدارند نسبت بـه مسايل سياسي – قومي. مثلاً اگر بنام انسجام قوم تاجیك حزب سياسي تشكيل گردد، كمتر كسي علاقه نشانداده و خواهان عضويت درين حزب ميگردد، اما اگر بـه نام انجمن هاي فرهنگي و كانون هاي مولوي جلال الدين و ناصر خسرو و سنایی... و غيره دعوت شوند، يقيناً تعداد زيادي ابراز علاقه و مشاركت مينمايند. كانونـهاي فرهنگي كه پشتون ها تشكيل دهند بـه مرور زمان و به اثر تمركز تمايلات سياسي تبديل بـه حزب سياسي ميگردد، مگر حزب سياسي كه تاجیكان تشكيل دهند بـه مرور زمان تبديل بـه كانون فرهنگي ميگردد.

    دوازدهم ـ تاجیكها درون افغانستان علي الرغم آنكه خود را از ساكنان اصلي و چندين هزار سالة اين سرزمين (آرياناي كهن، خراسان ديروز و افغانستان امروز) و وارثين اصلي اين تاريخ و اين فرهنگ ميدانند،

    پشتون ها خود را اصیل تر و مستحق تر از اقوام ديگر ميدانند. چنانچه نمایندۀ کوچیـها حاجی علم گل درپارلمان بـه صراحت گفت:« کوچیـها ساکنین اصلی افغانستان اند واقوام غیر از کوچی درافغانستان مـهاجر مـیباشند.»در حاليكه

    در هيچ كشور دنيا، حتي كشورهاي داراي انواع تبعيضات مذهبي و قومي هيچ شـهروندي خود را مستحق تر از شـهروندي ديگر نميداند. درون پاكستان كسي خود را پاكستاني تر از ديگر پاكستاني ها نميداند.

    سیزدهم ـ از نظر روانشناسي قدرت، تاجیكها با توجه بـه حساسيت هایی قدرت جویی پشتون ها، سعي دارند با واگذاري رأس هرم قدرت سياسي و رهبري دولت براي پشتون ها، درون بدنة عمومي قدرت سياسي شامل باشند، درون حالیکه پشتون ها قطعاً بـه چيزي كمتر از رأس قدرت سياسي آرام نمي گيرند. چنانچه درون انتخابات  ریـاست جمـهوری دودور گذشته ، پشتون ها بخاطر حصول مقام ریـاست جمـهوری وتاجیکها عمدتاً بخاطر بدست آوردن معاونیت اول ریـاست جمـهوری وهزاره وازبکها بخاطر معاونیت دوم ریـاست جمـهوری بـه مبارزه ورقابت پرداختند . دردورسوم هم یقیناً مانند دودورقبلی  نامزدان اصلی احراز مقام ریـاست جمـهوری از قوم پشتون هستند وتاکنون چهره های اصلی اقوام دیگر، شاید بدلیل عدم اطمـینان بـه پیروزی خویش وارد مـیدان نگردیده اند. حكومت كردن تاجیكها درون افغانستان با موجوديت پشتون ها دشوار هست اما بدون پشتون ها اصلاً ناممكن است. هزاره ها و ازبك ها درون افغانستان طبيعتاً قبل از آنكه خواهان تصاحب قدرت سياسي و احراز پست هاي مـهم دولتي باشند، خواهان تساوي حقوق خويش و مشاركت سياسي شان درون حفظ ادارة امور كشور ميباشند.

    چهار دهم: مقاله پشتو درباره کتاب تاجیكها بخاطر حفظ تعادل وسهم بایسته وشایستۀ خویش درون صحنـه های سیـاسی بيشتر  به شخصيت هاي سياسي و قهرمانان ملي نظير«احمد شاه مسعود» و « استاد عطامحمد نور » ضرورت دارند، اما پشتون هابخاطر تقویت وغنامند ی زبان پشتو، بيشتر از ميدان داران نظامي و رهبران سياسي بـه شخصيت هاي فرهنگي و علمي نظير« رحمان بابا» و«خوشحال خان ختك»نياز دارند، چون قوم تاجیك از رهگذر غناي فرهنگي و شمار ادبأ و شعرأ و حكمأ و علمأ که تا بخواهي بهره مند است، و پشتون ها از جهت داشتن رهبران سياسي و جنگاوران مشـهور درون چند صد سالة اخير نظير«ميرويس نيكه »،«احمد شاه بابا »،«وزير اكبر خان »... و غيره غنی هستند وبنابراین طبيعتاً انسان درون جستجوي تحصيل چيزي ميباشد كه كمبود آنرا احسا مـینمايد.

    پانزدهم: افغانستان سرزمين پاره هایی قومي است، بجز تاجیکها پاره های کوچکتری اقوام دیگر درین سرزمـین سواقامت دارند. زيرا پاره هاي بزرگتر درون كشورهاي همجوار افغانستان بـه سر ميبرند. پارة قومي پشتون مقیم پاكستان بيشتر و بزرگتر از پارة قومي پشتون افغانستان است. پاره هاي قومي ازبك و تركمن وقزاق وقرغیز درون ازبكستان و تركمنستان وقزاقستان وقرغیزستان، بزرگتر از پارة قومي ساكن درون افغانستان هستند. اماپارۀ قومـی تاجیک افغانستان ببیشتر ازپارۀ قومـی تاجیک درکشور تاجیکستان است. بنا برآن قدرت جذ ب اکثریت بیشتر از اقلیت وتمایلات ملحق شدن همـیشـه ازسوی اقلیت بسوی اکثریت است.

    ادامـه دارد...

    به دیگران بفرستید

    دیدگاه ها درون بارۀ این نوشتهایران بزرگ وطن من 13.06.2018 - 10:47
      زبان فارسی را درون افغانستان دریـابید کـه با وارد کلمات پشتو کـه این هم کار استعماره کـه به زبان فارسی ضربه وارد کند کـه دارد ضربه مـیزند بـه این زبان .چرا حتما واژه ها پشتو وارد زبان پاک فارسی شود ؟؟چهی حتما جلوی این روند را درون افغانستان بگیرد ؟وقتی حاکمـیت متاسفانـه با پشتونـهاست زبان فارسی بـه مرور زمان فاصله خواهد گرفت با فارسی ایران و تاجیکسنتان.واژه های دانشگاهی کـه متاسفانـه یـا پشتوست یـا انگلیسی و همـینطور درون واژه های نظامـی و...همـینطور پیش بره از فارسی چه خواهد ماند؟ای همزبانان مولوی عطار ناصرخسرو سنایی فردوسی این زبان را دریـابید حفظش کنید.وقتی واژ های وارد شده درون زبان فارسی افغنستان را مـیشنوم واقعا رنج مـیبرم مـینویسند استاد پوهنتون .

    منصور امـیری 13.05.2018 - 04:28
      سلام عرض ادب خدمت همـه شما عزیز ها ! خیلی خوشحالم کـه از همچو ملت با عزت و با غیرت تاجک استم و به ملیت خویش افتخار مـیکنم کـه در طول تاریخ از خود شجاعت و دلیری نشان داده هست از حبیب الله کلکانی که تا مسعود کبیر جای بسا خوشحالی هست که من از جمله ملیت استم کـه در طول تاریخ از کشور خود دفاع کرده و ناموس ملی خود را حفظ کرده ما تاجک ها درون تاریخ بـه خویش نام پاکی و پاک دامنی درج کردیم دیگران وطن را فروختن ما نجات دادیم اما امروز سرنوشت ما درون دست چند مامعله گر قرار گرفته دلم خون گریـه مـیکند وقتی مـیبنم فقط ملیت من قربانی همـه دسیسه ها مـیشود جوان های رشید تاجک قربانی انتحار و انفجار مـیشود بـه ملیتم افتخار دارم و همـیشـه موجب افتخارم هست .

    kareem 25.01.2018 - 21:16
      آقای افغان Afghan! شماره پانزدهم را یک بار دیگر بخوانید. ۱- شمار پشتونـهای پاکستان بیشتر ونـهای افغانستان است. ۲- شمار تاجیکهای افغانستان بیشتر از تاجیکهای تاجیکستان است. فکر مـی کنم شما بـه کلی چیز دیگری خوانده اید و نتیجه گرفته اید. و اما درون مورد قوم تاجیک و حضورش درون منطقه حتما دوستان ما از خیـالات گذشته دست بکشند. امروز تاجیکان بـه گونـه دیگری مـی اندیشند. هم خود و هم کشور خود را بـه چشم دیگری مـی نگرند. تاجیکان امروز پشتونـها را درون شمال و مرکز بـه شمول کابل بـه مثابه اقوام اشغلگر مـی شناسند نـه هموطن.

    کریم 25.01.2018 - 21:07
     برگردان نوشته آقای خجندی از سریلیک بـه خط فارسی: سلام بـه برادران عزیز خراسانزمـینی. ا خواندن دیدگاهها خلاصه مـی شود، کـه برادران علمزاده اند (؟) و از موضوع دور رفته اند. مقاله خوب نوشته شده است. بنده مـی خواستم بگویم،‌که هنگام نوشتن عاید ملت تاجیک حتما یک چیز را اینابت (؟) گرفته شود، کـه اقلیت این ملت ساکنان تاجیکستان و اکثریت درون أفغانستان نیستند بلکه اکثریت درون ازبیکستان و سرزمـینـهای اجدیـادی این ملت جفادیده و سربلند ماورالنـهر و خراسان است. ناگفته نماند کـه تیمور (خان)‌لنگ از قهرمانـهای سرزمـین سمرقند (شـهر سبز)‌ااست لیکن او از ملت تاجیک نیست بلکه از قوم برلاس ترکتبار و زبانش نیز چغتایی مـی باشد. ناوابسته از پدر ازبکستان بودند نـه فقط تاجیکان بلکه صاحبخردان تمامـی ازبکستان از کلمانسازی (؟) او درون نفرت اند. حالا این کـه او درون ماه رمضان تولد و وفات کرده هست و یگان مراتبه نماز خود را قضا نکرده استُ. بـه عزیزان ملت گفتنی ام کـه ملت تاجیک را نـه فقط أفغانستان کشور اقلیت قومـی هست بلکه ازبکستان نیز همـین طور است. تاریخ گواه هست که از چهار سو: از شمال ازبیکانُ‌از جنوب پشتونـهاُ‌از شرق ختاییـهاُ‌و از غرب ایرانیـان موثرادغام کرده اند و ما حتما دعاگوی باشیم و هویت را از دست ندهیم.

    محمد 31.03.2017 - 08:14
     به اميد اتحاد دوباره ي همـه ي مردمان ايران زمين از سوريه که تا اريانا و تاجيكستان

    پهلوی پور 14.01.2016 - 00:55
      از دبیرکل حزب دمکرات حنفی ایران بر شما درود.

    ایرانی 12.12.2015 - 16:28
      دوردبرتاجیک ها.این ملت،مـهربان ترین وپاک ترین ملت دنیـاهستند.امـیدوارم روزی ایرانی هاوتاجیک هادرزیریک پرچم ومرزمتحدویک پارچه گردند.

    انجنیر انئری 21.02.2015 - 11:54
     شما خود حقیقترا بیـان کردید و اقرا کردید کـه جناب شما یک افغان هستید یعنی یک پشتون هستید. درون طول همـین 200 سال کـه شما جنابات بی شماری را مرتکب شدید.مثلا" تعیر نامای مناطق از فارسی ازبکی و ترکمنی بـه اوغانی یعنی پشتو. تغیر واحد پولی ما کـه روپیـه کابلی بود بـه اوغانی. تغیر نام کشور از خراسان بـه اوغانستان یـا افغانستان. تغیر سرود ملی از فارسی بـه اوغانی. اگر تو آ؛ای اوغان بدانی کـه زبان فارسی یگانـه زبان هست که همـه اقوام کشور را با هم ارتباط مـیدهد مثلا" اگر یک از بک بـه کابل و یـا مناطق اوغان نشین مـیرود بـه زبان فارسی تکلم مـیکند نـه اوغانی. تو آ؛ای اوغان مانند دیگر قبیله گرایـان ات مردم را احازه نمـیدهی کـه دانشگاه بگویند چرا؟؟؟؟؟ تو آغای اوغان حتما در ک کنی کـه در پاکستان یک اوغان یعنی پشتون رئیس جمـهور مـیشود اما درون کشور ما اگر یک تاجک هزاره و یـا کدام فارسی زبان و یـا یک ازبک و یـا بلوچ و یـا ترکمن رئیس جمـهور شود شما اوغان ها یعنی پشتون ها تنبانت تان را درون سر تان بسته کرده و فغان و فریـاد مـیکشید کـه بیبیند کـه فلان فارسی زبان و با هزاره و یـا فلان ازبک رئیس جمـهور شده حتما نگذاریم. حتما زمان انتخابات غنی دزد را بهیـاد داشته باشی کـه توسط های امر خیل بـه ارگ رفت نـه توسط رای مردم. آغای اوغان شرم و حیـا بسیـار خوب هست انا با تاسف کـه غنی دزد و دیگرقبیله گرا ها نـه شرم داردند نـه وجدن دارند و نـه حیـا. خدا کند کـه با گفتن چنین حقایق آزده خاطر نشده باشی شما جناب آغای اوغان یـا افغان.

    خجندی 25.11.2014 - 02:36
     Салом ба бародарони азизи Хуросонзамин. Аз хондани дидгоҳҳо хуласа мешавад, ки бародарон аламзадаанд ва аз мавзӯъ дур рафтаанд. Мақола хуб нависта шудааст. Банда мехостам бугӯям, ки ҳангоми навиштан оиди миллати тоҷик бояд як чизро ба инобат гирифта шавад, ки ақалияти ин миллат сокинони Тоҷикистон ва аксарият дар Афғонистон нестанд балки аксарияти дар Узбекистонанд ва сарзаминҳои аҷдодии ин миллати ҷафодидаву сарбаланд Моварроуннаҳру Хуросон аст. Ногуфта намонад ки Темур(оҳан)-и Ланг аз қаҳрамонҳои сарзамини Самарқанд (Шаҳрисабз) аст лекин Ӯ аз миллати тоҷик нест балки аз қавми барлос(турктабор)ва забонаш низ ҷағатоӣ мебошад.Новобаста аз падари миллати Узбекистон буданад нафақат тоҷикон балки соҳибхирадони тамоми Узбекистон аз калламанорасозии ӯ дар нафратанд. Ҳоло ин ки ӯ дар моҳи рамазон таваллуд ва вафот кардааст ва ягон маротиба намози худро қазо накардааст. Ба азизони миллат гуфтаниям ки миллати тоҷикро нафақат Афғонистон кишвари ақалияти қавмӣ аст балки Узбекистон низ ҳамин тур аст. Таъри говоҳ аст ки аз чор су: аз шимол узбекон, аз ҷануб пуштунҳо, аз шарқ хитоӣҳо ва аз ғарб эрониёни муосир идғом (ادغام)кардаанд ва мо бояд дуогу бошем ва ҳуввиятро аз даст надиҳем

    امـین 24.04.2014 - 19:48
     این نوشته نطر من یک نوشته احساسی هست تا یک نوشته تحقیقی. صد سوال برایم پیداشد . یک سوال را مطرح مـیکنم شماراجع بقوم تاجیک نوشتید یـا راجع بـه زیـان فارسی یـا پارسی . وسلام

    محمد مجتبی مختار 28.03.2014 - 11:09
      سلام عرض ادب خدمت شما از دیده گاه بنده امتیـاز قایل شدن و خوب دانستن و بددانستن اینکه تو تاجک هستی من بشتون هستم او ازبک هست یک موضوع بی معنا هست جون ما از این کلمات و این گفته خسته شدیم و همجنان این گفته نتایج را بخاطر بهبود زندهما درون قبال نداشت چنانچه اقبال لاهوری مگوید تمـیز رنگ وبو بر ما حرام هست که ما برورده یک نو بهاریم خداوند درون قران عظیم الشان بـه صراحت مـیفرمایند کـه همـه انسان هادارای حقوق مساوی اند بس بیـاید این جمله زیبا را سرمشق زندهخود قرار داده که تا باشد یک ملت عاری از همـه مشکلات دردها و رنج ها را تجربه کنیم بـه امـید موفقیت شما

    عبدالرووف 30.11.2013 - 09:51
     ازاینکه خودرا پشتون بدون تعصب وانمود کرده ی بسیـار جالب هست چرا کـه وقتی کلمـه پشتون درمـیان آید اسلام وقرآن وپیـامبر درکار نیست پشتون والی بالاتر ازهمـه هست تعصب جزخصوصیـات فطری وماهیت ذاتی برادران پشتون ماست روی این ملحوظ اگر نیست چرا سرود ملی ی کـه دارای محتوای پرباراسلامـی وتاریخی وفرهنگی عمـیق بود قبول نکرده انرا این چنین بی معناساختید درطول دوصد سال قدرت پشتون ها چند قدم روبه جلو گذاشته هست این مردم دراین کشور حتی امروز روان هستیم بـه قهقرا درقاموس امروزی ما جز انتخاری ، طالب ، تروریست ، وحشت سرب ، مانند حیوان انسان هارا ذبح چیزدیگری هست یکی ازبدبختی های وعامل عقب مانی ما همـین تعصب های کور وجاهلانـه زبانی وقومـی هست بگذارند مردم را کـه خود را مسیرشان را تعین کنند هربه زبان خود درقسمت غنامندی وبهبود آن سعی وتلاش کند نـه این سد را زبانی شده ومجال حرف زدن را برایش ندهیم زبانی کـه کوهی ازاثار جاویدان وماندگار درسطح جهان دارد را نابود کنیم که تا زبان خود را جایگزین سازیم این چه نوع عدالت وانسانیت هست .بازمسلله اکثریت واقلیت را شما مطرح ساخته اید درغیر آن همـه انسانـها یکی هست مـهم انسان بوده وانسانیت هست دراسلام هم هیچگونـه برتری عرب برغیرعرب گفته نشده هست الی برتقوای شان تازمانیکه بـه این گونـه ابزار نفاق افگنانـه دست بزنیم روی ترقی وپیشروفت را نخواهیم یـافت من دوست دارم یک بلوچ درراس مملکت قراربگیرد مگر بـه شایستگی ولیـافت ووطن دوستی اش یک قزلباش رییس دولت باشد اما بـه آبادانی وشگوفایی کشور بیندیشد وکارکند نـه اینکه یک پشتون یـا تاجک باشد وما سال های بدبخت وعقب مانده باشیم بـه امـید هدایت تبعیض گرایـان.

    بدخش بلخی 14.08.2013 - 05:23
      یک مقاله ی علمـی و مطابق بـه واقعیت های عینی موجود درون کشور ماست، کـه در طول تاریخ و در معادلات سیـاسی کشور مان بـه کررات مشاهده شده است.تاجکها هرگز معامله گر تفوق طلب و خود محور نبوده اند و نیستند. و اما بـه پاسخ سوال اقای افغان کـه از نویسنده پرسیده ان کـه آیـا تاجیک ها اگثریت اند،باید از خودشان پرسید بعد پشتون ها اکثریت اند؟ روی کدام دلیل و کدام اسناد؟ همان گفته های جعلی و خود ساخته ی سردمداران پشتون یـا واقعیت های عینی جامعه؟ درون سال های اخیر بارها سازمانـهای غیر وابسته بـه حکومت از جمله سازمان صحی جهان درون جریـان کمپاینـهای خود دریـافته اند کـه 50 فیصد مردم افغانسان زبان مادری شان فارسی است؛ آیـا این کافی نیست؟ بـه کوچه و بازار بروید بـه 34 ولایت کشور مردم بـه کدام زبان صحبت مـی کنند؟ ایـا فارسی زبان اکثریت بنوده کـه بالای اقلیت های دیگر اثر گذاشته و امروز 90 فیصد مردم افغانستان درون مراودات خود از آی استفاده مـی کنند؟

    یک مبارز 13.08.2013 - 11:18
     طوری کـه آقای تقوا نوشته دیگران هرچه مـیگویند از تعصب است. اما اینـهمـه کـه این مملکت را مال خود مـیدانند و هرآنچه کـه مـیکنند خود را مستحق ان مـیدانند، آیـا خود از فرط تعصب نیست؟ هرگاهی تمدن و ترقیی درون یک محدوده بوجود مـیاید حتماَ اثری از آن باقی مـیماند. نظر بـه کدام آثار ما بپذیریم کـه شما واقعا تنـها مستحق و ساکن اصیل این سرزمـین هستید؟ بـه امتداد سوال اقای افغان، اگر اقوام قزلباش، اقماق، افشار، هزاره های سنی، بیـات، و شاخه های خورد و ریز دیگر راکه امروزدر چوکات تاجیک شمرده مـیشود، اگر بیرون کنیم ایـا مـیتواند تاجیک ها 10% را تکمـیل کند؟

    رحمان کوهیـار 30.05.2013 - 03:30
      واقعاً برتری جویی وتفوق طلبی ازهر نوع آن مشکل آفرین هست ، مخصوصاً تفوق طلبی قومـی درون جوامع کثیرالاقوام مانند افغانستان فاجعه مـی آفریند .یکی از خصوصیـات تفوق طلبان قومـی هموطنان پشتون ما اینست کـه حقایق تاریخی وعلمـی را قبول ندارند ، انـها یک موضوع را که تا آنجا حقیقت مـیدانند کـه منطبق بـه منافع قومـی آنـها وتأیید کننده برتری قومـی شان باشد . مثلاً همـه محققین امور تاریخ وحتا مردم عامـه بشمول هموطنان پشتون مـیدانند کـه نام اصلی و قدیمـه سرزمـین مردم ما آریـانا وخراسان هست . این نامـها هیچگونـه حساسیت قومـی باشندگان سرزمـین مارا بر نمـی انگیزد وفارغ از تعصبات قومـی ونژادی هست . با این گزینش این نامـها همـه مردم افغانستان این سرمـین را متعلق بـه خود مـیدانند وهیچی بهی دیگر فخر وفضل نمـی قروشد وهمـه درون دفاع وآبادانی آن کمر همت مـی بندند . اما هموطنان برتری جوی پشتون ما مـیگویند : نـه خیر این سرزمـین نامش افغانستان ومتعلق بـه قوم پشتون هست چون افغان ویـا اوغان نام پشتونـها هست . ماهم تایید مـیداریم این سرزمـین را درون دوسه قرن اخیر پشتونـها اشغال د وبدون موافقه ورضایت ساکنانش نام افغان وافغانستان را برآن گذاشتند . سوال مـیشود کـه آیـا کار درون ست د ؟ درطول تاریخ این سرزمـین را بسیـاری اقوام اشغال د آیـا حتما نامش را بنام قوم اشغالگر مـیگذاشتند ، مثلاً مغولها این سرمـین را اشغال د، آیـادرست کـه نامش رامغولستان گذاشت ویـا عربها براین سرزمـین سلطه داشتند آیـا حتما نامش عربستان مـیبود ؟ اینگونـه حقایق را برتری طلبان پشتون قبول ندارند وکسی کـه این سخنان را بگوید متهم بـه سکتاریسم وقوم پرستی وتجزیـه طلبی مـیگردد .

    مسعود جیحون 29.05.2013 - 02:09
      آقای پشتون !لطفاً اول مقاله را بـه دقت بخوانید بعداً پاسخ ولو باعصبانیت بنویسید . اگر درنوشتن بـه زبان فارسی مشکل دارید ،مـیتوانید بـه زبان پشتو بنویسید . متأسفانـه خبر ندارید واگر دارید حتماً کتمان مـیکنید کـه آقای کرزی بـه ما وقت نداده هست بلکه ما(تاجیکها ) ورهبران جبهه مقاومت بـه آقای کرزی وقت دادیم واورا ازپشت کوههای ارزگان بـه کابل آورده بحیث رییس جمـهور تعیین کردیم ، وگرنـه آقای کرزی یک آدم مجهول الهویـه وفاقد کارنامـه های ملی وسیـاسی بود و نـه تنـها درنزد مردم افغانستان بلکه درون نزد قوم پشتون هم هیچگونـه اعتبار ومنزلت نداشت . این تصمـیم رهبران جبهه مقاومت درکنفرانس بن یکی از اشتباهات جدی وتلافی نا پذیر هست وبهمـین خاطر هست شما امروز ازآدرس آقای کرزی تهدید مـیکنید .بهر حال یکی از خصوصیـات هموطنان پشتون ما اینست کـه به شنیدن جمله بینی تورا پشک برد ا ز کابل تاپغمان مـیدود وبعد از خستگی وعرق ریزی متوجه بینی خود مـیشود کـه سر جایش سالم هست . مجدداًشما مقاله را بخوانید بعد قضاوت وتهدید کنید .

    pashton 25.05.2013 - 06:24
      من هم بـه حیث یک شـهروند کابل حتما بګویم کـه این مقاله تو کاملاً کاذبانـه نوشته شده ، تو تاریخ خود نمـیشناسید البته دراین نویشته فکر نـه کنید کـه ما ازتعصب این چیزها رانویشته مـیکنم ، دراخرین ګزینـه تو نویشته هست که افغانستان از تاجکها هستند باز تاجکستان بـه چه معنا ؟ ودوهم سوال این کـه چګونـه کشور تو هست که درون دوره ی احمدشا ابدالی وخت کـه همسایـه های ما شاهد حجوم برافغانستان بودند یک تاجک وجود نداشت ، اقای کرزی بـه شما زیـات وخت داد سیـاست و چهرهای سیـاسی دربین شما پیداد امروز چهرهای سیـاسی شما بهی مـیګوید کـه از صد که تا بالا مردم راکشته باشد ، واین حقیقت هم دارد لطفاً ازاین قوم برستی تیرشوید ، خصوصاً اګر بریت بګویم بغیر ازکدام تعصب من وجهان ترا بـه شکل باشنده اصلی افغانستان نمـیداند ، ان وقت تو مـیګویی کـه پشتون ها ساکینین اصلی کشور نیستند ، نام تو کـه تاجک شد تحلیل دردست تو هست .

    کارمند وزارت انکشاف دهات 17.05.2013 - 02:51
      آقایـان ! اینـهمـه درتخریب برمک وتایید منصوری سخن پردازی نکنید ، دولت کرزی یک دولت ناکام وآغشته بـه فساد اداری هست واکثریت اعضای کابینـه او قهرمانان فساد هستند . درهر تغیر وتحول کـه رخ مـیدهد وضعیت بهتر نمـی شود ویک فاسد جانشین فاسد دیگر مـیشود . شک وجود نداردکه ویس احمد برمک کـه صد قۀ نام احمد شود وابسته سازمان استخباراتی انگلیس هست وبه حمایت آنـها بـه وزارت رسیده هست ، اما منصوری هم سابقه خوب وکارنامـه نیک دروزارت ندارد ، او دولت ونمایندگان مردم را فریب داد وبا تذکره جعلی بـه وزارت رسید ، آوازه جعلیـات او همـه روزه از تلویزیونـها بلند بود وحتا خودش هم انکار نمـی کرد ، اما همـین دولت فاسد کرزی بعوض آنکه اورا بـه جرم طقلب وتزویر مجازات نماید ، اورا بحیس معین درون یکی ازوزارتخانـه ها تعیین کرده هست . اگرچه شاید گناه کارشوم کـه این سخنان رادرباره منصوری بگویم چون چند بار بـه امامت او نماز خوانده ام ، لیکن حقیقت را حتما گفت ولو آنکه درون باره پدر ی آدم باشد . برمک اصلاً ازطریق حنیف اتمر بـه انگلیسها معرفی شد وانگلیسها بـه خیـال دوران امپراطوری شان افغانستان را جز مستعمره خود مـیدانند.

    یکی ازکارمندان وزارت انکشاف دهات 12.05.2013 - 13:56
      درون ادامـه سخنان همکاران وزارت احیـا وانکشاف دهات حتما گفت کـه با تقرر ویس احمد بر مک بحیث وزیر انکشاف دهات ، موقف ملی مارشال صاحب شدیداً زیرسوال قرارگرفت ، چون درون ترکیب کابینـه از چهار ولایت زون شمالشرق ( بدخشان ، تخار ، کندز ، بغلان ) تنـها جارالله منصوری عضویت کابینـه را داشت ، بعد از برطرفی منصوری مردم افغانستان ومخصوصاً مردم چهار ولایت نامبرده فکر دکه جناب مارشال صاحب حتا تحمل یک نفر را ازولایت های دیگر ندارد وبالاخیره منصوری را تبدیل وبجایش یک نفر پنجشیری را تعیین نمود . درحالیکه ویس احمد برمک بـه همکاری سازمان استخبارات انگلیس وفاشیستهای افغان ملتی تعیین گردید واصلاً مارشال صاحب نقش نداشت . اما مارشال صاحب اگر بنا بـه هردلیلی موافق بـه ادامـه کار جارالله منصوری نبود ، حداقل حتما به مشورۀ بزرگان قومـی ولایـات شمالشرق یک نفر دیگررا ازهمان زون بحیث وزیر انکشاف دهات پیشنـهاد مـینمود ، نـه اینکه یک پنجشیری مجهول الهویـه ومتعهد بـه منافع بیگانگان رابجای منصوری مقرر نماید .

    کارمند یکی از برنامـه های انکاشف دهات 12.05.2013 - 04:51
     ادامـه قبل ... کـه در دفتر موصوف همـه کار هست ماهانـه مبلغ هنگفت از طریق سفارت دریـافت مـی نماید . موصوف درون زمان کـه جاراالله منصوری وزیر انکشاف دهات بود تبلیغات های سوء رسانـه ای را بـه خصوص از طریق تلوزیون طلوع بـه کمک مالی سفارت دنمارک بر علیـه جارالله منصوری بـه را انداخته بود . ویس احمد برمک بعد از اینکه سمت وزارت انکشاف دهات را عهده دار گردید درون اولین اقدام کاریش بـه حکم بادارانش درون سه ماه اول کاری اش درون حدود 240 نفر از جوانان تحصیل کرده شمال را از کار بیکار کرد . و در عوض اکثر شان از مشرقی جنوبی استخدام کرد . بطور مثال امر برنامـه انکشاف منطقوی درون ولایت بدخشان کـه شخص از خود بدخشان بود برطرف و به عوض اش از ننگر هاری را مقرر نمود. ایشان گاگاهی درون رسانـه های ظاهر مشود و در مقابل سوالی کـه ایـا دروزارت شما فساد هست یـا خیر ؟ بی شرمانـه جواب مـیدهد کـه تا یکسال قبل کـه من وزیر نبودم فساد بود و حال نیست ، درون حالیکه که تا یک سال قبل فساد نبود وزیر اسبق با هر نوع فساد مبارزه مـیکرد .فساداداری و اخلاقی و لی درون حال حاضر هر دو نوع فساد اخلاقی واداری درون وزارت وجود دارد . معین برنامـه ها و جناب وزیر درون حال حاضر ماهانـه معاش انگفت را از طریق برنامـه انکشاف منطقوی و برنماهه همبستگی ملی منظمم دریـافت مـی نمایند . تنـها 4 عراده موتر لند کروزز و هایلدر خدمت خانـه جناب وزیر صاحب مـیباشد . و ده ها مورد دیگر . درون اخر یکی از سخن های خودش بـه یکی از روسای برنامـه کـه برای موصوف گفته هست که تو فکر مـیکنی من بـه مفت وزیر شدم ، من حتما ماهانـه مبلغ انگفت را بـه دفتر ریس جمـهور و معاون اول ریس جمـهور بدهم .

    کارمند یکی از برنامـه های انکاشف دهات 12.05.2013 - 04:51
      جناب تقوا صاحب درایت ، قوت و بررانی قلم شما بر همـه هویدا هست ، چی زیبا نوشته اید جزاک الله واقعا هر خواننده لذت مـی برد . دوستان نظر های گوناگون خود را ارایـه داشته اند و با خواندن نظر دوستان من را هم وا داشت که تا حقیقت را کـه در باره ویس احمد برمک مـیدانم درین فرصت ایجاد شده بـه رشته تحریر بیـاروم ، دریک مجلس درون خانـه فیصل بیگ زاد والی برحال ولایت تخار از زبان جناب مارشال صاحب شخصا شنیدم کـه ایشان درون جمع زیـاد از بزرگان تخار گفتند ما همـیشـه ..... مـیشدیم علاقه بـه داخله و امنت داشتم ولی وزارت های کـه واقعا بـه مردم خدمت مـیکند درون فکراش نشدیم ، این دور فکر ما بجا شد گفتیم کـه درین دوره 4 ساله پیش رو ما وزارت انکشاف دهات را بـه شمال شرق مـیدهم بـه خصوص تخار و بدخشان که تا ازین طریق بـه مردم این ولایت ها رسیدهصورت بگیرد درین سفر جناب مارشال صاحب را جارالله منصوری وزیر اسبق انکشاف دهات کـه دران زمان سمت وزارت را داشت همرایی مـیکرد . واقعیت هم این هست که درمت کـه جارالله منصوری سمت وزارت احیـا و انکشاف دهات را داشت خدمات چشم گیری درون بخش بازسازی و منابع بشری بـه مردم ان ولایت ها انجام داده بود برنامـه های ملی انکشاف دهات را کـه هفت برنامـه ملی دارد که تا زمانیکه جارلله منصوری وزیر انکشاف دهات نشده بود بجز از برنامـه همبستگی ملی نام دیگر هیچ برنامـه را درون تخار و بدخشان مردم نمـی فهمـیدند همـه برنامـه انکشاف دهات با بودیجه های انگفت درون شرق و غرب و جنوب افغانستان فعالیت داشت ، زمانیکه جارلله منصوری وزیر شد همـه این برنامـه ها را ملی ساخت و درمدت کمـی دفاتر همـه برنامـه ها درون ولایت های شمالی کشور یکی پی دگر افتحا گردید . درون مدت دوسال سمت جناب منصوری صاحب درون حدود تقیبا 400 نفر از تحصیل کرده های پروان ، پنچشیر ، بغلان ، تخار کندز و بدخشان شامل کار گردیده اند و لی یک چیز کـه قابل یـاد اوری هست از اغاز تقرر جارالله منصوری ویس احمد برمک وتیم اش دست بـه توطیـه برعلیـه ایشان زدند و پلان اول شان همـین بود کـه در مدت شش ماه اول کاریش ایشان را از طریق پارلمان بـه جرم اینکه یک وزیر ناکاره هست و کار های وزارت عقب مانده هست وقادر بـه مصرف بودجه نشده هست صلب صلاحیت کنند کـه درین پلان شوم ناکام ماندند . ویس احمد برمک برعلاوه کـه یک افغان ملتی هست اجنت خاص کشور دنمارک هست موصوف ماهانـه از کشور دنمارک توسط خانم پیر 70 ساله کـه ... درون ادامـه

    فلک فرنگی 11.05.2013 - 16:48
      بلی ، مـهندس ویس احمد برمک ازجملۀ اعضای فعال وبرجستۀ حزب افغان ملت هست و درراستای تعهدات کـه به این حزب دارد ، بعد از آنکه بحیث وزیر انکشاف دهات معرفی ومقررگردید ، بصورت بیرحمانـه بـه تصفیۀ قومـی کادر های غیرپشتون وزارت آغاز نمود و بخاطر خوشنودی حزب افغان ملت درمدت نـه چندان طولانی ده ها نفر کارمند وزارت انکشاف دهات را کـه ازولایتهای تخار وبدخشان وبغلان وحتا پنجشیر بودند ازوظایف شان برکنار نمود وبدین ترتیب وفاداری خویش رابه حزب افغان ملت ثابت ساخت . ویس احمد برمک صرفاً بـه تصفیـه قومـی وتهی سازی پستهای وزارت از وجود تاجیکها اکتفا نکرد ومعینیتها وریـاستهای مـهم وزارت از جمله معینیت برنامـه ها وریـاست همبستگی ملی را بـه پشتونـها سپرده وخودش درنقش آلۀ دست پشتونـهااجرا وظیفه مـینماید . حتماً ازکارکردهای برمک جناب مارشال صاحب اطلاع دارند وچرا سکوت اختیـار کرده اند ؟ به منظور دفاع ازحقوق یک کدر پشتون ده ها آدرس ازریـاست جمـهوری گرفته که تا وزرأ معارف و مالیـه و تجارت وداخله واقتصاد وخارجه وریـاست مشرانوجرگه واستاد سیـاف وحاجی ظاهر واعضای شورای ملی وجودارد ، اما دربرابر حقوق ضایع شدۀ تاجیکها ی غیر پنجشیری همـه از مارشال فهیم که تا قانونی واحمد ضیـا مسعود واستاد عطا وصلاح الدین ربانی سکوت اختیـار مـیکنند . آیـا این سکوت نشانۀ آن نیست کـه رهبران تاجیکها صرفاً بـه منافع خود واعضای خانواده وگروه خود مـی اندیشند وبه سرنوشت دیگران اهمـیت قایل نیستند ؟

    عبدالعلی ازاسترالیـا 11.05.2013 - 09:36
      خیـانت وظلم درون دستگاه حکومت واتلاف حقوق مردم مظلوم افغانستان بـه اشکال مختلف جریـا ن دارد ، یک زن خارجی مبلغ بیست وسه هزاردالر امریکایی ازوزارت انکشاف دهان معاش مـیگیرد ، درون حالیکه هزاران تحصیل یـافته ومتخصص افغان بیکاراست وهرروز جوانان ما ازرنج بیکاری وبلتکلیفی بـه کشور استرالیـا وکشورهای اروپایی مـهاجر مـیشوند ودر مسیر راه شکار آدم ربایـان وطعمۀ نـهنگان مـیگردند ، همـه ساله شمار زیـاد جوانان فارغ ازپوهنتونـها بیکار مـیمانند وبه چرس ومواد مخدر روی مـی آورند ویک زن خارجی از بودجه دولت افغانستان وکمکهای کـه به مردم صورت گرفته هست معاش بیست وسه هزار دالری اخذ مـینماید . مقدار معاش این زن کهنسال خارجی بیشتر ازمعاش دوصد معلم هست وبا معاش یک سالۀ این خارجی مـیتوان یک مکتب به منظور ان وپسران بیسواد افغانستان آباد نمود ویـا یک کلینیک ویک سرک ساخت . بعد چرا خارجی ها بـه مردم افغانستان منت مـیگزارند کـه طی ده سال گذشته ملیونـهاوملیـارد ها دالر کمک نموده اند ، درون حالیکه این کمکها ازدروازه داخل واز کلکین بوسیلۀ خودشان دزدی شده وفریـاد شان بـه آسمان بلند هست که ما بـه مردم افغانستان کمک نمودیم .

    قاری فیـاض 11.05.2013 - 08:24
      برادر محترم مولوی افضل ! ازلطف وقضاوت سالم شما درمورد هموطنان پنجشیری تان ممنونم ، اما یک ودو نکته را قابل تذکر مـیدانم : اولاًدرجهاد ومقاومت افغانستان همۀ مردم مسلمان ومبارز افغانستان سهم داشتند وجبهه مقاومت ملی معروف بـه جبهه شمال بـه فرماندهی قهرمان ملی کشور شـهید احمدشاه مسعود درمرکز مقاومت مردم قرارداشت وپنجشیریـها درجبهات گوناگون علیـه طالبان وتجاوز مشترک پاکستان والقاعده مـیجنگیدند . ثانیـاً وزیر تحصیلات عالی از پنجشیر نیستند وفکر مـیکنم ایشان ازولایت پروان هستند . ثالثاً نظری شمارا تأیید مـیدارم کـه مـهندس ویس احمد برمک از پنجشیر هستند ، اما ایشان هیچگونـه تعلق فکری وهموطنی نـه بـه پنجشیر دارند ونـه بـه افغانستان ، ایشان ازدوآدرس بـه وزارت رسیده اند ، یکی بـه حمایت یک زن کهنسال انگلیسی کـه طی چندین سال مشاور ومربی ایشان بوده اند ومعاش این زن بعد ازآنکه آقای برمک بـه وزارت رسید ازهجده هزار دالر امریکایی بـه بیست وسه هزار دالر امریکایی افزایش یـافت واین موضوع درون برنا مـه های تلویزیون طلوع انعکاس وسیع یـافت ودوم اینکه آقای برمک عضو ارشد حزب افغان ملت هست وازطریق آنـها بـه وزارت رسیده هست نـه ازطریق معاونیت اول ریـاست جمـهوری . ثالثاً آقای معنوی رییس کمـیسیون انتخابات وآقای شریفی رییس اداره کنترل وتفتیش از جملۀ کادرهای مسلکی ومجرب دولت هستند ودر اجرا وظایف شان لیـاقت وشایستگی نشانداده اند وهیچ عیبی ندارد کـه در وظایف حالیـه ویـا درکدام پست بالاتراز آن اجرا وظیفه نمایند .

    مولوی افضل فرخاری 11.05.2013 - 07:37
      آقای رسولی ! من ازترکیب دقیق اعضای کابینـه با تفکیک تعلقات قومـی وتباری وزرأ اطلاع موثق ندارم ، اما برعلاوه معاون اول ریـاست جمـهوری ووزیر دفاع ملی چند تن دیگررا مـی شناسم کـه آنـها نیز از پنجشیر هستند : مـهندس ویس احمد برمک وزیر انکشاف دهات ، فضل احمد معنوی رییس کمـیسیون انتخابات ، وزیر تحصیلات عالی ، رییس اداره کنترل وتفتیش ...وغیره . همچنان شنیده ام کـه به تعداد دوصد جنرال ازولایت پنجشیر درصفوف قوای مسلح وجود دارد ، درحالیکه بعضی ولایـات کشور پنج جنرال ندارد . بهر حال من هیچگونـه تعصب وبد اندیشی ندارم وهموطنان پنجشیری خویش را شایستۀ هرگونـه موقف ومقام مـیدانم ، چون درزمان جهاد ومقاومت با رشادت وپایمردی از حیثیت ملی وتمامـیت ارضی افغانستا ن دفاع نموده اند ، فقط منظورم تصحیح قضاوت شما بود کـه درسطح رهبری دولت تنـها دونفر از پنجشیر نیستند ، بلکه تعداد شان زیـاد هست وشما مجدداً مروری بـه ترکیب قومـی وسمتی رهبری دولت نمایید

    داکترنقیب الله رسولی 11.05.2013 - 04:01
      برادر محترم عطیق الله موزون ! پنجشیری ها نـه تنـها حق دیگران را تصاحب نکرده اند بلکه بـه حق وسهم خودشان هم نرسیده اند . درون ترکیب کابینـه افغانستان وسطح رهبری دولت تنـها دونفر از پنجشیر عضویت دارند ، یکی جناب مارشال محمد قسیم فهیم بحیث معاون اول ریـاست جمـهوری ودیگر بسم الله خان بحیث وزیر دفاع ملی ، متباقی اعضا کابینـه وروسأی قوای سه گانـه دولت (مقننـه ، مجریـه ، قضاییـه ) همـه ازاقوام دیگر ومخصوصاً پشتونـها هستند . که تا آنجاکه بنده اطلاع دارم ، یکی از تلاشـهای مـهم مارشال صاحب اینست کـه باید تعداد وزرأ تاجیک مساوی بـه وزرأ پشتون باشد . من باسخن محترم رحمت الله فرارودی کاملاً موافق هستم کـه باید تابوی هژمونی تک قومـی درون افغانستان تانده شود وهر قوم ازراه قانونی ودموکراتیک ومردمـی برایب رهبری دولت مبارزه نماید ، نـه اینکه کشور افغانستان ودولت افغانستان مـیراث اجدادی قوم پشتون هست وحتماً حتما قوم پشتون دررأ س رهبری دولت قرار داشته باشد

    عطیق موزون 10.05.2013 - 01:07
      این یک حقیقت مسلم هست که پنجشیری ها مردم فعال، جسور ،مستعد ومتبارز درون همـه عرصه های زندگی وباعث افتخار وسرافرازی تاجیکها وهمـه افغانـها هستند ، اما ازین حقیقت هم نمـیتوان انکار نمود کـه پنجشیری ها حد اکثر پنج که تا ده فیصد قوم تاجیک راتشکیل مـیدهند ولی درعرصه قدرت سیـاسی ودولتی حدود هشتاد که تا نود فیصد امتیـاز تاجیک هارابخود اختصاص داده اند . بعد ازکنفرانس بن اول قدرت سیـاسی درون افغانستان بـه اساس تناسب اقوام تقسیم گردید ، نـه بـه اساس تعلقات تنظیمـی وحزبی وجهادی وسمتی ومذهبی . لهذا پنجشیری ها بـه اساس نقش کـه در جهاد ومقاومت داشتند حتما ده فیصد قدرت را مـیگرفتند ، درست همان جفای راکه پشتون ها درکل کشورودر حق اقوام نموده اند ، پنجشیری ها درحق تاجیک ها انجام داده اند ، بدین معنی کـه پشتونـها نـهایتا ًسی که تا سی وپنج فیصد نفوس کشوررا تشکیل مـیدهند اما خواهان تصاحب نود وپنج فیصد قدرت سیـاسی هستند .

    رحمت الله فرارودی 09.05.2013 - 17:07
      من هیچگونـه ادعای دانشمندی ونویسندگی ندارم ، اما از سی سال بدینسو کتاب مـیخوانم ودرمجالس علمأ وبزرگان دانش ومعرفت اشتراک نموده واز فیض مباحث ومجالس آنـها بهره بردم . درون آثار قد مأ اعم از تاریخ وداستان واساطیر وشعر وادب وجغرافیـا ....هیچ جا نام ازقوم پشتون نخوانده ام . درکتابهای تاریخ بیـهقی ، تاریخ طبری ، شاهنامـه فردوسی ، بوستان وگلستان سعدی ، اشعار مولانا وحافظ وناصر خسرو ودیگران بـه تکرار ازترک وتاجیک وهندووکرد وبلوچ وندرتاً ازقوم افغان ...نام شده هست اما از قوم بنام پشتون هیچ نام ونشان درین کتابها نیست ، بـه یکباره وبعد از قرن شانزده وهفده مـیلادی چگونـه شد کـه سروکله این قوم پیداشد وسرزمـین ومایملک دیگران را بـه تصرف درآوردند ومساحت حکمروایی خویش را تاهند وایران وسواحل آمودریـا گسترش دادند. آیـا این روند یک پروژۀ کلان استعماری وناشی از تقابل امپراطوری روسیـه تزاری وبریتانیـای کبیربود ویـا بیداری حس قبیلوی ومحاصره واشغال شـهرها بوسیله قبایل بادیـه نشین وتحقق تیوری ابن خلدون درون مقدمـه تاریخش؟ بهر حال بحث پیرامون جایگاه راستین اقوام افغانستان وشکستن تابو های قوم اول واصیل واکثر پشتون هست وبقیـه اقوام دومـی وفرعی وقلیل هست وبهمـین خاطر حتماً حتما رییس جمـهور پشتون وفرمانروا ودیگران ومجری وفرمانبر باشند ضروری هست وبهیچوجه خللی بـه وحدت ملی وارد نمـیکند . از جناب تقواصاحب سپاسگزارم کـه درآستانۀ انتخابات ریـاست جمـهوری کشور بدین بحث پرداختند وانگیزۀ باز اندیشی وتجدید نظر درتلقینات تابو یی را به منظور هموطنان عزیز ایجادنمودند . بـه امـید نشرومطالعۀ قسمت های بعدی مقالۀ ایشان .

    نیک اندیش 09.05.2013 - 08:08
      درود بر دوستان گرامـی ! بـه نظر من درافغانستان ازاینکه هیچوقت وهیچ زمانی نفوس شماری نشده هست ، گفتن اکثریت فلان قوم از بن وریشـه نادرست هست واگر بر مبنای واحدهای جغرافیـایی نفوس درنظر گرفته شود ، حاکمان قبیله هر قریـه را ولسوالی ویـا بخشداری ساخته اند وهر بخشداری را ولایت ویـا استان ! که تا نماینده بیشتر از یک قوم داشته باشند ونشان دهند کـه این قوم اکثریت هست . قرار اشاره تاریخ قبایل پشتون بیشتر ویـا درکل نظر بـه اشاره کتاب تاجیکان درون تاریخ افغانستان ، ناقل هستند وبه زور مناطق جنوبی را اشغال نموده بودند وتاجیکان قندهار وگردیز ومشرقی را یـا مجبور ساخته اند کـه در تذکره پشتون قلمداد شوندویـا از منطقه کوچانده شده اند.یعنی سرزمـین وجایگاه اولیـه ونخستین این تبار همـین قلمرو امروزی افغانستان وآسایـای مـیانـه که تا بخشی ازسرحدات سینکیـانگ بوده هست که دامنـه های پامـیر زادگاه نخستین بوده وبعدن گسترش یـافته اند، ولی پشتونـها که تا هزار سال پیش وزمان غزنوی ها دراین قلمرو امروزی افغانستان دیده نشده اند واز دامنـه های کوه سلیمان آهسته آهسته شامل لشکریـان غزنوی ها شده اند ودر اشغال هند وگرفتن غنیمت با اردوی غزنویـان همکاری داشتند واز این طریق پایشان بـه خراسان کشانیده شد وزمانیکه مزایـای زمـین خراسان را چشیدند ودیدند ، بیشتر سرازیر شدند ونفوس امروزی را تشکیل دادند. حالا از بیرون آمدگی ادعای اصلیت دارد ودیگرانیکه هزاران سال تاریخ ومـهد پیدایش دارند را بیگانـه مـیخوانند ومـیخواهند دروغهای شاخدار تاریخی خویش را تحت نام اکثریت واقلیت پنـهان بدارند وامروز کـه حقایق دارد روشن مـیگردد، هویت اقوام را زیر مـیزنند وهمـه را درون یک هویت دروغین مـیخواهند ذوب بدارند وادعای پشتونستان خواهی این قبایل روی این اصل هست تا بتوانند دروغهای گفته شده که تا امروز را کتمان بدارند ودیده درای که تا سرحدی هست که مـیخواهند سی ملیون پشتون آن سوی سرحد کـه جایگاه پدریشان هست راباخودشان کـه خیلی درون اقلیت قرار دارند ، یکجا نمایند کـه غیر ممکن هست واگر یکجا سازی درنطر باشد ، حتما اینـها با آنـها ملحق شوند واین دلبستگی پشتونـهای افغانستان با آن سوی سرحد دراینست کـه ریشـه درون آنجا دارند ودراین سرزمـین آمده ویـا آورده شده اند وتا هنوز خودشان را با این سرزمـین بیگانـه وبا مردم این سرزیم بیگانـه احساس مـیدارند. که تا زمانیکه حقایق تاریخی روشن نشود ودرک شـهروندی ر

    نصیر احسان زاده 09.05.2013 - 03:03
      درست هست که مقالۀ محترم تقوا بسیـار جالب ودارای محتوای عمـیق علمـی و حتارهنمودی به منظور سیـاستمداران کشور هست وازقهرمان ملی کشور شـهید احمد شاه مسعود بـه نکویی وآنچه شایستۀ مقام اوست یـاد کرده اند، اما درباره «هموطنان پنجشیری »بقول خودشان اندک مبالغه نموده اند . پنجشیری ها بحدی محل گرا نیستند کـه جهان را ازنظر محل بدوقسمت پنجشیر وغیر پنجشیر تقسیم نمایند بلکه جهان را ازدیدگاه انسانی بدو حصۀ جهان انسانی وجهان غیر انسانی تقسیم نموده وهمـیشـه دردفاع ازانسانیت وارزشـهای جهان انسانی قرار داشته وتاپای جان رزمـیده اند. به منظور مردم پنجشیرهمۀ تاجیکها وهمۀ اقوام افغانستان برادر هستند وهیچگونـه تبعیض وتمایزی بین تاجیک پنجشیری وکابلی وهراتی ومزاری وبدخشی قایل نیستند . اگرهدف نویسنده قدرت سیـاسی افغانستان وتعداد اعضای کابینـه ومقام ریـاست جمـهوری ومعاونانش باشد کـه به اساس سهم اقوام تقسیم بندی گردیده وعدالت رعایت نگردیده هست ، آن بحث گر دیگر هست ودلایل دیگر دارد نـه اینکه پنجشیری ها حق دیگران راتصاحب نموده باشند .

    صدیق کیـهان 09.05.2013 - 02:19
     بنده درمورد تاریخ ،هوییت وجایگاه سیـاسی واجتماعی اقوام باهم برادر افغانستان مقالات وکتابهای فراوان خوانده ام ، اما نوشتۀ آقای تقوادر خصوص شناخت دقیق تاجیکها وخصال ورفتار آنـها برایم تازگی داشت واز خواندن این بحث واقعاً فیض ولذت بردم . اما درمورد ایراد وانتقاد آقای افغان کـه شاید اسم مستعارایشان باشد حتما بگویم کـه بند پانزذهم مقاله درباره اینست کـه افغانستان کشور اقلیتهای قومـی هست وپارۀ اکثریت هرقوم درون کشور همسایـه زیست دارد ، مثلاً پارۀ اکثریت قوم پشتون درون پاکستان قرار دارد وهمـینطور اکثریت ازبک وترکمن وقزاق درکشورهای ازبکستان وترکمنستان وقزاقستان زیست واقامت دارند . امـیدوارم آقای افغان مقاله را بـه دقت وحوصله مندی مطالعه فرمایند وبعد قضاوت نمایند واحیـاناً افروخته گردند . قبل ازدیدن آب موزه را از پادر آوردن وقبل از لمس بینی بدنبال پشک دویدن کارعاقلانـه نیست .

    Afghan 08.05.2013 - 10:56
     شخصآ خودم یک پشتون هستم و سایر اقوام مـیهن عزیز را دوست دارم، متعصب نیستم و احترام بـه هر شخص و نظرش دارم. درست هست تمامـی اقوام کشور اصیل و غیرتمند و مګر از نویسنده محترم یک خواهش دارم کـه باید کوشش م بحیث یک مسلمان و بعدآ یک افغان راست بګوییم بخاطریکه راست کفتن شمشیر یک مسلمان است. هر چیزی دیګری کـه نویشتی خیر مګر درون شماره پانزدهم کاملآ اشتباه کردی و حق را پنـهان نمودی. برایت حق قسم ندارم مګر اینرا خو سوال کرده مـیتانم کـه ما را بان رویت طرف آلله و قبله کو و این جواب را بدهد کـه ایـا تاجکها درون افغانستان بیشتر ونـها است؟ بـه این قسم نوشته هایتان تعصب ایجاد مـیکنید لطفا نکنید بسبار برباد شدیم، کی زیـات هست که کم این درد مارا دوا نمـیکند حتما به صلح و برادری مردم عزیز را دعوت کنیم نـه بـه تعصب. درون اخیر نوشته تان ظلم کردی و حق را پنـهان نمودی، چه جواب را بـه پرودګار عالم را خواهد دادی....




    [مقاله پشتو درباره کتاب]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 18 Aug 2018 15:20:00 +0000



    مقاله پشتو درباره کتاب

    مازرونی زبون - ویکی‌پدیـا

    پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو

    کاسپینی زوونون و لهجه‌ئون ِنقشـه. مقاله پشتو درباره کتاب (مازرونی کمرنگ سبز و سبز و پررنگ سبز جه سیوا هاکرد هسته.)

    تبری، مقاله پشتو درباره کتاب مازرونی یـا مازندرونی کـه وه ره گِلِکی (gılıki) هم گنّه، اتّا ايرانی زوون هسته كه ایران ِمازرون، سمنون، گلستون، البرز و تهرون ِاستانون دله ونجه گپ زنّه.

    مازرونی اتا هندی-ایرانی زوون هسته کـه ایرانیج زوونون دَسته دله دَره و این زوونون ِشمال‌غربی رَجه دله جا گیرنـه. مقاله پشتو درباره کتاب شمال‌غربی ایرانیج ِمـهم‌ترین زوونون کوردی، گیلکی، تالشی، بلوچی، زازاکی و... هستنـه کـه زوون‌شناسون معتقد هستنـه کـه اینان زوون‌ها مازرونی جه خله نزدیکنـه.

    بعضی زوون‌شناسون شمال‌غربی ایرانیج ره چنتا پچیک‌ته گروه جا تقسیم کانّه و مثلاً کوردی گروه دله کورمانجی، سورانی و... ره قِرار دِنّه و کاسپینی زوونون ِگروه دله گیلکی، مازرونی، تالشی، سمنانی و تاتی ره جا دِنّه.

    تبری زوون اتی قدیمـی زوون حیساب وانـه کـه قمری تقویم ِاولین قرون گادِر تاریخ‌شناسون وه ره بشنا و ثبت هاه. این زوون شـه وسّه ات‌خله ادبیـات داشته و اتی رسمـی زوون بی‌یـه کـه ونـه ویشته کتابون تراپرا بیـه. قدیمـی‌ترین بنویشتونی کـه این زوون جه باقی دَره، قرن چاروم بـه بعد شِنـه.

    زوون یـا لهجه بی‌ین

    اتا نقشـه کـه ایرانی اقلیتون ِجا ره سِراق دِنـه.

    این سوال ره خله پرسنّه کـه مازرونی اتا زوون هسته یـا گویش و لهجه. گتِ زوون‌شناسون گویش (انگلیسی جه: مقاله پشتو درباره کتاب dialect) ره اینتی تعریف کانّه کـه «ات‌چی هسته کـه زوون (انگلیسی جه: language) و لهجه (انگلیسی جه: accent) مـیون دَواشـه؛ گویش لهجه‌ی تون هَمِّس تر هسته و زوون جه تَنِک تر» [۱] همـینسه اتا ثابت سامون این سه‌تا تعریف مـیون دَنی‌یـه. اسا هر زوونی ره بنشنـه چن‌تی بررسی ها کـه زوون، گویش یـا لهجه هسته. اینجه دِتی مازرونی ره بررسی کامبی:

    جامعه‌شناسی جه

    جامعه‌شناسی دله گانّه کـه هر کشور دله فقط رسمـی زوونون ره بَنشنـه بائوتن «زوون» و بقیـه «گویش یـا لهجه» هستنـه. همـینسه ایران دله فقط ونـه «فارسی» ره بائوتن «زوون»؛ حتا عربی زوون کـه خله کشورون دله «زوون» هسته و دِنیـا دله فارسی جه معروفته هسته، اینجه «گویش» حیساب وونـه.[۲]

    زوون‌شناسی جه
    مازرونی
    فارسی
    کوردی
    کوردی
    گیلکی
    لوری
    لوری
    بلوچی
    آذری
    ترکمونی
    قشقایی
    خالی
    جنوبیون
    عربی
    تالشی
    ایرانیج زوونون ِدَکلِستِگی ِنقشـه.

    گویش‌شناسی و زوون‌شناسی دله اِشنِّه کـه «گفتار» چِتی هسته. این علم دله هِچکی شـه ماری‌زوون جه غلط گپ نَزِنده. ونـه دله فرق نَکانده کـه شمـه پَلی تلویزون ِاتا گزارش‌کَر دَره گپ زنده یـا اتا ذهنی‎عقب‌دکِت، یعنی مثلاً نتوندی باوّی «دیوار» ِکلمـه، «تیفال» جه درست‌ته هسته.

    زوون‌شناسی دله اتا جامع تعریف دَنی‌یـه کـه زوون و گویش ِفرق ره سِراق هاده. مثلاً «سیوندی» بتونده هم زوون بائه، هم گویش بائه. «گویش» هسته چون اتا پچوک مَله دله ویشته گپ‌بَزه نَوانـه؛ «زوون» هم هسته چون ونـه نزدیکی زوونی دَنی‌یـه کـه ونـه واری بائه.[۳]

    مازرونی ره این روش دله «زوون» دونّه؛ چون وه شـه ات‌خله لهجه دارنـه کـه این لهجه‌‌ها همدیگه جا نزدیکنـه، مازرونی قدیمـی بنویشت و مکتوبات هم دارنـه، وه دستور زبان دارنـه کـه بقیـه زوونا جه هم فرق کنِّه.[۴]

    زوون‌شناسون گانّه کـه اگه مازرونی، فارسی ِگویش جه هسته، ونـه اتا قدیمـی زوون جه بَییته بَیی‌بائه. مازرون زوون اتا رج دله دَره کـه وشون ره گانّه «شمال‌غربی ایرانیج». زوونونی کـه این رج دله درنـه احتمالاً «پارتی زوون» یـا همون «اشکانی پهلوی» ِباقی‌بموندست هستنـه. اینان زوون جه گلکی، تالشی، کومشی و زازاکی خله مازرونی ره موندنّه. این رج دله کوردی و بلوچی و... هم دَرنـه ولی فارسی اتا رَج دیگه دله دَره و ونـه منشأ احتمالاً چیز دیگه هسته. [۵]

    فارسی مازرونی کوردی از جه/جا ژی زَبَر جُر ژۆر پَز پَج پێژ فارسی مازرونی پارتی زیر جـِر/جیر ژیر

    رِقِدبوردِن

    فارسی و مازرونی هرکومتا اتا رجه دله درنـه و هیچ ارتباط زوونی همدیگه جه ندارنـه. ولی ات‌خله کلمـه فارسی دله جه بموئه مازرونی درون کـه باعث وونـه تدریجاً مازرونی رِقِدبدائه بَواشـه. این جدول دله ات‌سری کلمـه کـه مازرونی ِاسایی زوون و اصیل کلمات ره سِراق دنـه ره بنشنـه هارشائن:[۶]

    اصیل ِمازرونی اِسایی مازرونی فارسی پرزا
    Perza پِسِر
    Peser پور/پسَر
    Pur/Pesar زیله
    Zile دِل
    Del دِل
    Del زوما
    Zuma دوماد
    Dumad داماد
    Damad بِفره
    Befre ابرو
    Abru ابرو
    Abru اَرش
    Arŝ خرس
    Xers خرس
    Xers

    ادبیـات

    مسالک و ممالک ِکتاب دله اولیـه قرن‌های اسلامـی گادِر دیلمان و تبرستون ِزوون جه گپ بَزه وانـه. ابوعبدالله‌مقدسی گانـه: «کومش و گرگان ِزوون هِدی جه نزدیک هسته. ها بکار شونـه و گانّه هاکن و هاده و اینان قشنگه، و تبرستون ِزوون هم وشون جه نزدیکه ولی تبرستون دله تندته گپ زنّه».[۷] اینان جه فقط تومبی بفهمـیم کـه مسلمونا اولیـه قرون دله این زوون ره بِشنا ولی تومبی بعضی دیگه منابع جه بفهمـیم کـه این زوون جه کتابت هم کاردنـه. وقتی ساسانیون ِحکومِت رِقِدبورده، تبرستون دله مَله‌یی حکومتون بَموندِستنـه کـه مازرونی جه نوشتنـه و خوندِستنـه.[۸]

    • آثار از مـیان رفته[۹]
  • مرزبون نومـه کـه اسپهبد مرزبان بن رستم قرن چاروم دله وه ره بنویشته ولی اسا فقط ونـه وَردِگاردسته‌ئون باقی بموندسته و ونـه اصل دَنی‌یـه.
  • نیکی نومـه مرزبان بن رستم اتا شعری دیوان هم داشته کـه ابن اسفندیـار شـه کتاب دله گانـه «تبرستون ِنظم ِدستور» بی‌یـه.
  • باوند نومـه اینتا کتاب شعر جه بی‌یـه و مـیونـهٔ قرون پنجم و شیشم بنویشته بی‌یـه.
  • شکره کـه خیـام ِنوروزنومـه دله ونـه نوم ره بَوِردنـه.
    • دَکلِسته آثار[۱۰]

    قرون چاروم که تا نـهم هجری جه فقط بعضی آثاری بموندستنـه کـه خله تَنِک‌تِرو دیگه کتابون مـیون دَرنـه (قابوس نومـه، ابن اسفندیـار ِتبرستون ِتاریخ، اولیـاءالله آملی ِرویـان تاریخ و ظهیرالدین مرعشی ِتبرستون و رویـان و مازرون تاریخ واری). این آثار ره صادق کیـا و داوود زاده و حبیب برجیـان بررسی هاه.

    شیش‌تا دِ بیتی هم نظامـی گنجوی ِخطی نسخه‌ئون مـیون دَیینـه کـه اسا «پاریس ملی کتابخانـه» دله دَرنـه.[۱۱] و چارتا بیت هم عبدالقادر مراغی ِجامع الالحان دله بموندستنـه.[۱۲]شیخ علی گیلانی ِتاریخ مازندران (قرن یـازهم دله)، مؤمن تنکابنی ِتحفة المؤمنین (قرن یـازهم)، فرهنگ انجمن آرای ناصری، آنندراج فرهنگ و ... دله هم بعضی تَنِک-تِرو بنویشته‌ئون دَرنـه. [۱۳]

    این جدول دله بتونّی بعضی تَنِک‌تِرو بنویشته‌ئون ره هارشین:[۱۴]

    شماره اختصار گپ‌کَر؛ موضوع قایده قرن منبع توضیحات ۱ پیروجه علی پیروزه ِخَوِری ۱ بیت ۴ ابن اسفندیـار، ج ۱، ص ۱۳۷، ترجمـه، ص ۸۷ بهار؛ کیـا، ۱۳۲۷؛ زاده ۲ مسته مسته‌مرد یـا دیواره‌وز؛ دِتا قطعه ۹ بیت ۴ ابن اسفندیـار، ج ۱، ص ۱۳۹، ترجمـه، ص ۸۸ کسروی؛ بهار؛ کیـا، ۱۳۲۷؛ ادیب طوسی؛ زاده ۳ کاووس عنصرالمعالی کیکاووس، دِبیتی؛ جنگ دله بمردن خَوِری ۲ بیت ۵ کیکاووس، بکوشش نفیسی؛ ترجمـه، ص ۸۷ کیـا، ۱۳۲۷؛ ادیب طوسی، زاده، عمادی، ۱۳۵۹ ۴ خورشید اسپهبد خورشید ممطیر، دِبیتی اتا تاریخی حادثه خَوری ۲ بیت ۶ ابن اسفندیـار، ج ۱، ص ۱۰۸، ترجمـه، ص ۶۱؛ اولیـاءالله، بکوشش خلیلی، ص ۹۷؛ ظهیرالدین، بکوشش شایـان، ص ۴۳ کسروی؛ کیـا، ۱۳۲۷؛ زاده ۵ باربد باربد جریر طبری؛ اتا بیت دِتا یـابو خوری ۱ بیت ۶ ابن اسفندیـار، ج ۱، ص ۱۱۳، ترجمـه، ص ۶۵؛ اولیـاءالله، بکوشش ستوده، ص ۱۳۴؛ ظهیرالدین، بکوشش دارن، ص ۶۵ بهار؛ کیـا، ۱۳۲۷؛ ادیب طوسی ۶ گرده گرده بازو؛ دِبیتی شـه غم وسّه ۲ بیت ۶ ابن اسفندیـار، ج ۲، ص ۱۱۵؛ ظهیرالدین، بکوشش شایـان، ص ۱۷۷ کیـا، ۱۳۲۷؛ زاده ۷ ساری ساری ِشاعرون؛ اتا بیت مُجیر وسّه ۱ بیت ۶ ابن اسفندیـار، ج ۲، ص ۹۷ کیـا، ۱۳۲۷؛ زاده ۸ آمله بعضی ساسانی افسانـه‌ئون کـه آمُله زوون جه بائوته بَیینـه ۳ عبارت ؟ ابن اسفندیـار، ج ۱، ص ۷۰، ترجمـه، ص ۲۴؛ ظهیرالدین، بکوشش دارن، ص ۲۷ کیـا، ۱۳۲۷ ۹ سام ابواعمرو؛ سام ِاژدهاکاشیِ خوری ۱ بیت ۶؟ ابن اسفندیـار، ج ۱، ص ۸۹، ترجمـه، ص ۴۱ بهار، اقبال، کیـا، ۱۳۲۷؛ زاده ۱۰ معینی ابراهیم معینی؛ اتا دِبیتی کـه ونـه ات بیت نیکی‌نومـه شِنـه ۲ بیت ۶؟ ابن اسفندیـار، ج ۱، ص ۱۳۷، ترجمـه، ص ۸۶ کیـا، ۱۳۲۷؛ زاده ۱۱ هجیم قاضی هجیم؛ اتا ملمع شعر کـه فارسی و عربی و طبری ونـه دله قاطینـه؛ حدود ۱۸ مصراع طبری خالص هستنـه ۳۲ بیت ۶؟ ابن اسفندیـار، ج ۱، ص ۱۳۴، ترجمـه، ص ۸۳ کیـا، ۱۳۲۷؛ مؤید ۱۲ قطب قطب رویـانی؛ اتا سه‌بندی ترجیع‌بند ۱۴ بیت ۷ ابن اسفندیـار، ترجمـه، ص ۲۶۰؛ اولیـاءالله، بکوشش خلیلی، ص ۱۱۱؛ ظهیرالدین، بکوشش دارن، ص ۸۶ کسروی؛ کیـا، ۱۳۲۷، زاده ۱۳ امـیرعلی امـیر علی؛ مطلع مرثیـه ترجیع بند ۱ بیت ۷ اولیـاءالله، بکوشش ستوده، ص ۱۶۶ کیـا، ۱۳۲۷ ۱۴ امـیر افراسیـاب کیـا افراسیـاب چلاوی؛ دِتا دِ بیتی ۴ بیت ۸ نسخه Supple. Pres. ۱۸۱۷ درون کتابخانـهٔ ملی پاریس، بـه نقل از قزوینی درون «مسائل پاریسیـه»، ص ۱۸۳-۱۸۱ قزوینی، برجیـان ۱۵ داوود امـیر داوود ِاتا دِبیتی ۲ بیت ۸ نسخه Supple. Pres. ۱۸۱۷ درون کتابخانـهٔ ملی پاریس، بـه نقل از قزوینی درون «مسائل پاریسیـه»، ص ۱۸۳-۱۸۱ قزوینی، برجیـان ۱۶ حسن حسن کیـا؛ سه‌تا دِبیتی ۶ بیت ۸ نسخه Supple. Pres. ۱۸۱۷ درون کتابخانـهٔ ملی پاریس، بـه نقل از قزوینی درون «مسائل پاریسیـه»، ص ۱۸۳-۱۸۱ قزوینی، برجیـان ۱۷ عظیم مـیر سید عبدالعظیم؛ دِتا دِبیتی ۴ بیت ۹ ظهیرالدین، بکوشش شایـان، ص ۲۹۳-۲۹۲؛ کنزالاسرار، ج ۲، ص ۷۰ کیـا، ۱۳۲۷، زاده ۱۸ ظهیر ۱ طبری عبارات «تاریخ طبرستان و رویـان و مازندران» دله ۵ جمله ۹ ظهیرالدین، بکوشش دارن، ص ۲۳۵، ۳۷۶، ۴۱۳، ۴۳۹ کیـا، ۱۳۲۷ ۱۹ جامع دِتا دِبیتی ۴ بیت ۹ نسخه‌های خطی «جامع الالحان عبدالقادر مراغی، بنقل از صادقی، ۱۳۷۱ صادقی، ۱۳۷۱ ۲۰ شیخ علی ضرب‌المثلی تیمور ِحمله سَره ۱ جمله ۱۱ ملا شیخ علی، ص ۵۶ عمادی، ۱۳۶۲ ۲۱ اسفندیـار کلمات و ترکیبات «تاریخ طبرستان» دله ۷ ابن اسفندیـار، جاهای مختلف کیـا، ۱۳۲۷ ۲۲ اولیـا کلمات و ترکیبات «تاریخ رویـان» دله ۸ اولیـاءالله، جاهای مختلف ۲۳ ظهیر ۲ کلمات و ترکیبات «تاریخ طبرستان و رویـان و مازندران» دله ۹ ظهرالدین، جاهای مختلف کیـا، ۱۳۲۷

    عربی جه وَردگاردنی‌ین

    اونچی کـه مازرونی ادبیـات ره ایرانی زوونون ِادبیـات جه سیوا و بتتر کانده چنتا وردِگاردِسته کتاب قرآن و مقامات حریری جه هسته. روشی کـه این وَردِگاردِنی‌ین (= ترجمـه) دله استفاده بیّه کلمـه-کلمـه‌یی هسته کـه باعث وونـه مازرونی زوون ِقواعد رعایت نَواشِن.[۱۵]

    • قرآن ِنسخه، اسکاتلند ِگت ِلُژ دله

    اتا قرآن اسکاتلند ِگت ِلُژ دله کَته کـه اِلون ساتن وه ره بررسی هاکرده. وه سال ۱۹۶۳، شـه بررسی په بائوته کـه این کتاب قرون دوازهم هجری یـا هیژهم مـیلادی و گانـه کـه این بنویشته‌ئون نا اسایی گیلکی ره موندِنّه نا مازرونی ره ولی مطمئناً کاسپینی زوونون جه هسته. ۱۷۰۰ کلمـه‌یی کـه متن دله دره جه ۶۰۰ فقره محلی و باقی فارسی هستنـه. الول ساتن ِمطالعه صامتها، صرف، نحو و واژه‌ئون ره درون بر گیرنـه.[۱۶]

    • مقامات حریری

    مقامات الحریری ِوَردِگاردِسته تهران ِملک ِکتابخنـه دله دره و ۱۸۹ وَلگِ (= برگه) هسته. صادق کیـا گانـه این کتاب ره اوایل قرن هفتم بنویشتنـه ولی فضل‌الله پاکزاد گانـه قرن نـهم و دهم هجری جه اون وَرته نتونده بائه.

    • قرآن، سورتیجی ِخانواده دله

    اتا وردگاردسته دیگه‌یی قرآن جه دره کـه سورتیجی ِخاندان وه ره ساری دله دارنـه و اینتا ۲۵۰ وَلگِ دانّه. اینتا دله قرآن ِدومـین نیمـه درنـه البته بجز آخرین سوره‎ئون کـه پچوک-پچوکنـه و حدوداً یک-سوم اصلی کتاب ره دربرگیرنـه و اینتای ِزوون مقامات حریری ِزوون جه نزدیکه؛ بنابراین ونـه قدمت قرون هفتم هجری جه ونـه بَرِسه. اتا مثال این نمونـه جه یـارمـی:

    «یـا ایـها النّاس اِتّقوا ربّکُم انّ زلزله السّاعه شییٌ عظیم» ای مردمون بترسین شما خیـا را کی زمـین‌لرز قیومتی جیش وزرک
    • دِتا قرآن، مجلس کتابخنـه دله

    دِتا خطی نسخه قرآن جه مجلس ِکتابخنـه دله دره: اتا شماره ۱۲۲۷۸ جه و ۳۱۸ ولگ جه کـه ونـه نوم ره «تفسیر قرآن با ترجمـه طبری جلد اول» و دیگری ره شماره ۱۷۹۸۲ جه ۳۸۸ ولگ جه «تفسیر قرآن از سورهٔ مریم که تا آخر با ترجمـهٔ فارسی و طبری کهن» ِنوم جه وینّی.

    قدر ِسوره ونـه مازرونی وردگاردسته جه
    کوثر سوره ونـه تبری وردگاردسته جه
    قرآن ِزیدی ترجمـه

    اتا قرآن ِدِگاردسته کـه مریم ِسوره که تا آخر جه فارسی و طبری ِهمراهی هسته شماره ۱۷۹۸۲ جه مجلس کتابخنـه دله دره. شـهاب‌الدین حسینی مرعشی ونـه جلد ِپشت بنویشته: «اونچی مِن هارشیمـه و بفهمستمـه اینـه: آیـات ِحواشی تفسیری دره کـه ملتقط کشاف جه، بیضاوی، ناصر کبیر ِتفسیر، ثعلب ِتفسیر، سُدّی ِتفسیر.ی کـه تفسیر ره بائوته کـه بَنویسِن «ملاحاجی پسر فقیـه مازندرانی دیلمـی» بی‌یـه کـه زیدیون جه هسته. اونچی مـه نظر رسنـه تفسیر ره علامـه بحاثه شیخ مجدالدین مازندرانی بنویشته کـه حدود سال ۷۰۰ بمرده. این نسخه دله مازرونی کلمات و بعضی زیدی اصطلاحات خله زیـاده»[۱۷] اتا نمونـه ونـه کوثر ِسوره جه:

    • «إنّا أعطَیناکَ الکَوثَرَ» اما ترا هادائیم یـا محمد (ص) وهشتی خونی چشمـه
    • «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانحَر» نماج ، تی خیـا شکر بجار دنی بره، دیم هاقبله کن، قربان
    • «إنَّ شانِئَکَ هوَ الأَبتَرُ» که ترا بزا نوم بوسته اونـه

    قرن نوزدهم مـیلادی گادِر

    این آثاری کـه بالاته بنویشتونـه، مازرونی هستنـه ولی اَنده این زوون عَوِض بَیی‌یـه، معاصر ِمازرویون ره حالی نَوانـه و این زوون ِخصوصیـات ره سِراق نَدِنـه. اولین آثاری کـه این زوون جه هَنتا دَره و اِما ره وَرائه، قرن نوزدهم مـیلادی شِنـه. این آثار گانّه کـه دویست سال ِاخیر این زوون ِکُلی مشخصات خله تغییر نَکارده.

    • نصاب

    امـیر تیمور قاجار ساروی کـه وه ره امـیر مازندرانی گاتِنـه، محمد شای قاجار ِدوره اتا کتاب ره «نصاب» نوم بنویشته. این کتاب دله ۸۵۳ کلمـه ره مازرونی و فارسی جه گانـه که تا مخاطبون این دِتا زوون ره تونِن هِدی سَر جه یـاد بَیرِن. این لغات ره صادق کیـا سه‌تا نسخه سَر جه استخراج هاکرده و «طبری واژه‌نومـه» (۱۳۲۷) دله بَنویشته.

    • مستشرقون ِبنویشته‌ئون

    آثار دیگه کـه مازرونی قرن نوزدهم جه دانّه ره بعضی مستشرقون بنویشتنـه: الکساندر خوجکو (۱۸۴۲)، ایلیـا برزین (۱۸۵۳)، گریگوری والریـانویچ ملگنوف (۱۸۶۱٬۶۸)، برنـهارد دارن (۱۸۶۲٬۷۵)، ژاک دمورگان (۱۹۰۴) این مستشرقون ِرَج دله قِرار گیرنـه.

    بعضی مازرونی وَردِگاردِسته‌ئون هم دَرنـه کـه اینان ره هم مستشرقون بنویشتنـه یـا وشون توصیـه هاه کـه بنویشته بَوو:

  • طوفان البکاء جه [۱۸]
  • گلستان سعدی جه [۱۹]
  • شیخ طبرسی جنگ ِخَوِری [۲۰]
  • آمل و بارفروش ِاوضاع جه ۱۳۰۷ هجری قمری [۲۱]
    • کنزالاسرار

    این کتاب اتا دیوان هسته کـه ونـه دله اتخله دِ بیتی «امـیر پازواری» جه دَره. این کتاب ره «برنـهارد دارن» و «محمد شفیع مازندرانی» سال ۶-۱۸۶۰ مـیلادی جمع هاه و سن پطرزبورگ دله فارسی ِدِگاردِسته جه چاپ هاه.[۲۲]

    گرامر

    نیما یوشیج ِروجا دله مازرونی گرامر ره «SVO» بنویشتنـه. یعنی فاعل، فعل، مفعول. اِسا دیگه خله کمته اونتی گپ بزه وونـه، هسا مازرونی گپ بزوئن ره SOV جه اشناسنّه.

    ضمـیر

    زنان و مردان مازرونی جمله درون فرق ندارنـه، یعنی «وه» کـه گانّه هم تونده مَردی بوئه، هم تونده زِنا بوئه.

    مازرونی دله ضمـیر سه حالت دانـه: فاعلی، مفعولی و ملکی:

    ضمـیر ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع فاعلی، ساروی[۲۳] men te ve emâ šemâ vešun مفعولی، ساروی mere tere vere emâre šemâre vešunre ملکی، ساروی me te vene ame šeme vešune فاعلی، کلاردشتی[۲۴] men to un/on amâ šomâ ušon مفعولی، کلاردشتی mene tere une/vere amâre šomâre ušone ملکی، کلاردشتی me te une/ve ame šeme ušone فاعلی، شـهمـیرزادی[۲۵] mo to/tu ü/o h-ama šamâ ošan مفعولی، شـهمـیرزادی mor-o tar-a/ter ür-a hamira šamira ošanra ملکی، شـهمـیرزادی me to/te e hami šami ošene

    شناسه

    فارسی دله دِ جور شناسه دارمـی: بگذشته و حال؛ ولی طبری دله سه جور هَسته: بگذشته، ساده حال و التزامـی حال.[۲۶] (این نمونـه‌ها شایی/قائمشـهری جه هسته)

    ۱. بگذشته:

    • بن ماضی ساده: -ba-pet = پخت
    • بن ماضی استمراری: -pat = مـی‌پخت
    بگذشته ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع شناسه eme i e emi eni ene

    ۲. ساده حال:

    • بن مضارع اخباری: -paj = مـی‌پزد
    ساده حال ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع شناسه embe eni ene embi enni enne

    ۳. التزامـی حال :

    • بن مضارع التزامـی: -ba-pej = بپزد
    التزامـی حال ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع شناسه em i e im in en

    فعل

    بَییتِن ِفعل(baiten = گرفتن) ره شایی/قائمشـهری لهجه دله اینتی صرف کانّه.

    منفی ها وسه این فعل زمون‌های: ساده بگذشته ، کامل بگذشته ، التزامـی بگذشته ، التزامـی کامل بگذشته و التزامـی حال دله n ونـه فعل ِابتدا b جایگزین بَوو. زمون‌های: استمراری بگذشته و ساده حال دله na ونـه g جایگزین بَوو همـینسه زمون‌های: ساده بگذشته و استمراری بگذشته دله نفی اتی هسته. همـینجور دِتا زمون» دَر انجام وانـه بگذشته و حال منفی ندارنـه.

    زمون/شخص ۱ مفرد ۲ مفرد ۳ مفرد ۱ جمع ۲ جمع ۳ جمع ساده بگذشته baiteme baiti baite baitemi baiteni baitene کامل بگذشته bait-bime bait-bi bait-bie bait-bimi bait-bini bait-bine التزامـی بگذشته bait-buem bait-bui bait-bue bait-buim bait-buin bait-buen کامل ِالتزامـی بگذشته bait-bi-bum bait-bi-bui bait-bi-bu bait-bi-buim bait-bi-buin bait-bi-buen استمراری بگذشته giteme giti gite gitemi giteni gitene انجام دَرگَنّه بگذشته daime-giteme daii-giti daie-gite daimi-gitemi daini-giteni daine-gitene ساده/آینده حال girembe girni girne girembi girenni girenne انجام دَرگَنّه انجام darme-girembe dari-girni dare-girne darmi-girembi darni-girenni darne-girenne التزامـی حال bairem bairi baire bairim bairin bairen

    نقلی بگذشته

    بعضی محققون گانـه مازرونی دله «نَقلی بگذشته» ندارمـی و گِنِش‌کَرون ساده بگذشته جه ونـه بَدِل استفاده کانّه ولی بعضی دیگه گانّه کـه نقلی بگذشته این زوون دله دِتا شیوه جه بساته وانـه اتجور اولیـه و قید تکیـه‌ی جا فقط وِنـه کومِک بَییتِن.[۲۷] (اینان بابلکنار لهجه جا هستنـه)

    • اگه «اولیـه تکیـه» «فعلی پیشوند» سَر کَب‌بائه، ساده‌بگذشته اِنـه.
    او آن کار را کرد vә unta kar-rә ‘hæ-kәrdә بچه خوابید væčә ‘ba-xәtә ناهار خوردم čašt ‘bæ-xәrdәmә من چشمم را بستم mәn šә čәš-(r)ә ‘dæ-vәssәmә م برنج را باد داد (خاکش را جدا کرد) mә kija/dәtәr dunә-rә ‘hә-patә
    • اگه :اولیـه تکیـه» «فعل اولین هجا» سَر بِئه، «نقلی بگذشته» وانـه.
    او آن کار را کرده‌است ve unta kar-(r)ә ha-‘kәrdә بچه خوابیده‌است (اکنون درون خواب است) væčә ba-‘xәtә ناها خورده‌ام čašt bæ-‘xәrdәmә من چشمم را بسته‌ام mәn šә čәš-(r)ә dæ-‘vәssәmә م برنج را باد داده‌است mә kija/dәtәr dunә-rә hә-‘patә

    لهجه‌ئون

    مازرونی زوون

    کارشناسون گانّه کـه مازرونی زوون دِوازده‌تا لهجه دانّه:

    • کتولی: کوهستانی مناطق شاهوار ِشمال، کتول، پیچک مله، محمود آباد، فاضل آباد و استرآباد ِقدیمـی‌مَله‌ئون.
    • کردکویی: شرقی هزارجریب، شاکوه زیـارت، بالاجاده، رادکان، شرقی گز و غربی گز و گرگان ِزنگی مَله و چاردنگه و گلوگاه.
    • اَشرِفی (بهشـهری): هزارجریب چاردنگه (سورتی که تا کیـاسر) و جلگه‌یی مََله‌ئون گلوگاه که تا شاه کلیـه و قره‌طغان که تا نکارود ِدرکا.
    • ساروی: چاردنگه (کیـاسر که تا دِدنگه کوهون)، مـیون دِرود و تجن رود که تا جویبار.
    • سوادکوهی: سوادکوه و شاهی و کیـاکلا که تا جویبار و بیشـه‌سر.
    • بابلی: چلاو که تا بندپی، امامزاده حسن و آلاشت ِغربی‌وَر و جلگله‎ای نواحی مـیون فریدونکنار، بابلسر، بهنمـیر، کیـاکلا که تا کوهی روستائون کهنـه خط، گنج افروز و بابل کنار.
    • آملی: بندپی که تا چلاو، لاریجانات، نمارستاق و کلارستاق آمل که تا امامزاده هاشم حوالی و جلگه‌ئون هراز، دشت سر و محمود آباد دِ وَر،جاده آمل چمستانِ جلگهئون، آمل و نور مـیون.
    • نوری و نوشـهری: بیرون بشم، کجور، محال ثلاث و سرخ رود که تا چالوس ِدرکا.
    • چالوسی و شرقی شـهسواری: کلارباستانی، بعضی روستائون بیرون بشم ولنگا سون و جلگه‌ای نواحی آب چالوس و عباس آباد و نشتارود مـیون.
    • مرکزی شـهسواری: دوهزار و سه‌هزاری و خرم‌آبادی و گلیجانی و چالکش (آب نشتا که تا آب شیرودِ جلگه‌ئون مـیون)
    • فیروزکوهی: فیروزکوه، دماوند که تا رودهن و بومـهن
    • قصرانی: اوشان، فشم، مـیگون، لالان، شمشک، گاجره و توچال که تا جاجرود ِدرکای غربی‌وَر
    • الیکایی : شامل ایل الیکایی گرمسار روستای فروان آرادان جه که تا روستای حصاربن فیروزکوه

    مازرون و دیگه زوونون فرق

    کاسپینی زوونون ِآمار، این آمار ره جهادسازندگی سال ۱۹۸۶ با حیساب اون گادِر ِدهستون‌ها و شـهرستون‌ها هِدا بی‌یـه.

    این بخش دله مازرونی و بعضی دیگه زوونون ره جدول دله مقایسه کامبی. اگه خانّی اینتی جدول‌ها جه ویشته دونین و زوون‌های ویشتری ره هارشین، اینجه ره بَوینین:

    • Indo-Iranian Swadesh lists (extended)

    این جدول دله فقط فارسی، کوردی، گیلکی و انگلیسی ره بیـاردمـی و مازرونی جه مقایسه هاکِردمـی. این جدول دله فارسی و مازرونی ِونگ‌نویس‌بَیی عبارتون هم دَرنـه کـه راحت بخوندِستن وسّه دَرنـه و اینتا ره بی‌یشتمـی کـه هرکی این زوون‌ها جه آشنا نی‌یـه، راحت بائه.

    مازرونی مازرونی ِوَنگ‌نویس‌بَیی گیلکی انگلیسی فارسی فارسی ِونگ‌نویس‌بَیی کوردی دیم dim dim face روی/چهره ruy/čehreh rû وچه vače zäy baby/kid کودک/بچه kudæk/bæčé minall پییر/پـِر piyer/per pier father پدر pedær bawk شی پییر ši piyer mərdə per father of the husband پدرشوهر pedær šohar xezûr کیجا kijâ kor/kiĵä/kilka/läku girl doxtær Keç ریکا rikâ rey/rikä/ri boy پسر pesær Kur کرگ kerk kerk/murgh hen مرغ خانگی morgh khanegi Mirîşk گو guw gäb cow گاو gāv ga ملیجه melije pitär ant مورچه murčé Morcela کنگلی/زِزِم/ماز kangeli/zezem/maz siftäl=garzak bee زنبور zanbur Mêşhingiv بامِشی bâmeši piča/piche cat/pussy cat گربه/پیشی gorbe/piši Pisîk مـیچکا/مـیشکا mičkâ malĵå, čičini sparrow گنجشک gonješk Çivîka malan زمون/گادِر zemun/geder zəmat time زمان zaman dem اساره esâre roĵä/kiĵi/setarə star ستاره setare Stêr نسوم/سایـه nesum/sâyne nesä/saye shadow سایـه saye sî جور jur buĵor / jor up بالا bāla jor گت gat pilə=pila great بزرگ bozorg gewre ونـه vene vastån appetite or desire اشتها/مـیل ešteha/meyl bij بَشِندی‌یِن bašendiyen šondån/fotan pouring of liquids ریختن مایعات rixtan e mayeāt rêtin

    وابسته جستارون

    • مازرونی ادبیـات
    • مازرونی مردمون
    • تبرستون
    • مازرون اوستان

    بیرون چرخ‌هاییتن

    • فرهنگ لغت مازندرانی
    • مازرون نقشـه
    • دستور زبان

    منابع

  • تبری متون، حبیب برجیـان، نشر: آیینـه مـیراث، ص=308
  • تبری متون، حبیب برجیـان، نشر: آیینـه مـیراث، ص=308
  • تبری متون، حبیب برجیـان، نشر: آیینـه مـیراث، ص=312
  • تبری متون، حبیب برجیـان، نشر: آیینـه مـیراث، ص=313
  • تبری متون، حبیب برجیـان، نشر: آیینـه مـیراث، ص=314
  • تبری متون، حبیب برجیـان، نشر: آیینـه مـیراث، ص=316-7
  • احسن التّقاسیم فی معرفة الاقالیم، ص ۳۶۸
  • واژه‌نامـهٔ طبری، صادق کیـا، تهران دانشگائ انتشارات، سال 1327، ص 10
  • کیـا، همان، سال 1327
  • متون طبری، حبیب برجیـان، فصلنامـه آئینـه مـیراث، ضمـیمـه شماره 15، سال 1388، ص 13
  • افشار، ۱۳۸۳
  • صادقی، ۱۳۷۳
  • کیـا، ۱۳۲۶؛ عمادی، ۱۳۶۲؛ صمدی، ۱۳۷۲؛ قاسمـی، ۱۳۸۳
  • برجیـان، همان، ص 51
  • برجیـان، همان، ص 14
  • Elwell-Sutton, L. P. , "An eighteenth century (?) caspian dialect," Tehran (Univ. series no. 843), 1342/1963, pp. 110-140
  • برجیـان، همان، ص 105
  • برزین ۱۸۵۳، ج۲، ص ۷۲-۷۹
  • دارن ۱۸۶۰٬۶۶، ج۲، ص ۱-۱۲۲
  • دارن ۱۸۶۵
  • مورگان ۱۹۰۴، ص ۲۴۸-۷۶۰
  • برجیـان، همان، ص 16
  • گویش ساری (مازندرانی)، گیتی شکری، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، سال 1374، ص 75
  • گویش کلاردشت (رودبارک)، ایران کلباسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، سال 1376، ص 44
  • راهنمای زبانـهای ایرانی، رودریگر اشمـیت، انتشارات ققنوس، سال 1388، جلد دوم، ص 504
  • اشمـیت، همان، ص 503
  • نقش نحوی تکیـهٔ اول درون گویش مازندرانی، فردوس آقاگل‌زاده، مجله گویش شناسی، دوره چارم، شماره اول و دوم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، سال 1386، ص 33
  • "https://mzn.wikipedia.org/w/index.php?title=مازرونی_زبون&oldid=145901" جه بیته بیّه




    [مقاله پشتو درباره کتاب]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 17 Aug 2018 18:34:00 +0000



    تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
    هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
    در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
    i.video.ir@gmail.com