هر گز چند متر است

هر گز چند متر است مقیـاس اندازه گیری مواد - cookery.ir | ساعت آبی پنگان درون ایران بیش از ۲۴۰۰ سال کاربرد دارد ... | قنات یـا کاریز مـیراث فرهنگی و علمـی و اقتصادی ایرانیـان ... | دماوند - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد | دانستنیـهای جالب درباره بدن انسان |

هر گز چند متر است

مقیـاس اندازه گیری مواد - cookery.ir

samanyolu: salam.4/1litr ya 200sisi shir mishe chand pymane?? baraye tahayye zhele mozayeki بانوی آشپزخانـه: سلام عزیزم
توی مقاله نوشتم
۲۵۰ مـیلی لیتر = ۱ پیمانـه و ۲۵۰ مـیلی لیتر = ۴/۱ لیتر
و مـیلی لیتر با سی سی یکی است.cc = ml بهنام شبانی: کمـی کامل تر بنویسید بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما دوست عزیز
؟ موفق و موید باشیذ. سمانـه: سلام 25گرم پودر کاکايو برابر چند پیمانست؟ بانوی آشپزخانـه: سلام دوست عزیز
مواد با مقدار کم را با قاشق اندازه گیری مـی کنند. هر گز چند متر است همانطوز کـه در متن آمده 1 قاشق سوپخوری معادل 10 گرم پودر کاکائو هست پس 25 گرم معادل دو نیم قاشق سوپ خوری خواهد بود.
شاد باشید شاپرک: سلام من تمام مقاله شما رو خوندم ولی متوجه نشدم کـه یک قاشق مربا خوری و یک قاشق چایخوری درون فرهنگ و اوزان ما چند سی سی هست همچنین با تشکر از مقاله خوب شما
اگر ممکن هست سی سی قاشق غذا خوری رو هم بگین ممنونم
در انتظار جواب شما بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما دوست عزیز. هر گز چند متر است و تشکر از لطف شما.
قاشق سوپخوری یـا غذاخوری درون اندازه یکی هستند کـه معادل 15 مـیلی لیتر یـا سی سی هست .
و قاشق مرباخوری با قاشق چایخوری برابر هست که معادل 5 مـیلی لیتر یـا سی سی مـی باشد. مليحه: 15 گرم پودر ژلاتين چند قاشق مربا خوري هست و بـه اين 15 گرم چقدر آب بايد اضافه كرد بانوی آشپزخانـه: 5 قاشق چای خوری یـا مربا خوری است. نصف پیمانـه آب به منظور حل ژلاتین کافی است. مـهدی: دوست عزیز سلام.
تو یـه دستور شیرینی پزی اومده کـه 180 گرم آب پرتقال مـیخواد.
حالا مـیشـه لطف کنید بگید کـه معادلش بـه پیمانـه چقدر مـیشـه و اینکه کلا یک پیمانـه آب پرتقال ،همون250 مـیلی لیتر مـیشـه؟ بانوی آشپزخانـه: هر پیمانـه آب پرتقال تقریبا 250 گرم است. تقریبا سه چهارم پیمانـه مـی شود
و هر پیمانـه مایعاتی مثل شیر یـا پرتقال برابر با 250 مـیلی لیتر است مـهدی: سلام مجدد بانوی آشپزخانـه عزیز
این سوال رو فراموش کردم شربت هم مثل عسل اندازه گیری مـیکنیم؟ مثلا 60 گرم شربت معادل 2 سوپخوری مـیشـه؟
بسیـار بسیـار متشکرم بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما
عسل از شربت سنگین تر هست . شربت هم مثل شیر درون نظر مـی گیریم هر قاشق معادل 20 گرم است. ستاره: سلام.یک قاشق سوپخوری پودر بادام چند گرمـه؟با تشکر بانوی آشپزخانـه: سلام همانطور کـه در متن بالا آمده هست یک قاشق سوپ خوری پودر بادام معادل 20 گرم است. ارمان: من از كردستان عراق ، هر گز چند متر است با تشكر سود برديم بانوی آشپزخانـه: خواهش مـی کنم .خوشحالم کـه مفید واقع شده. محمد: دو سوم پیمانـه معادل چند گرم است؟ با تشکر بانوی آشپزخانـه: سلام
دو سوم پیمانـه از چه ماده ای ؟ reza: 5geram mokhamer che andazast bekham ba ghashogh berizam. ba che ghashoghi berizam? بانوی آشپزخانـه: تقریبا معادل نصف قاشق غذاخوری است. سارا: سلام 500 سی سی معادل چند گرم هست ؟ بانوی آشپزخانـه: 1000 سی سی یـا مـیلی لیتر معادل یک و یک چهارم پیمانـه است.
منظورتان 500 سی سی از چه ماده ای مایع یـا جامد؟ مثلا یک پیمانـه روغن 200 مـیلی لیتر هست و یک پیمانـه شیر 250 مـیلی لیتر. ندا: 200سی سی اب یعنی چندپیمانـه اب؟ بانوی آشپزخانـه: عزیزم درون متن توضیح داده شده هست مـیلی لیتر و سی سی یکی هست .سه چهارم پیمانـه نبوی: ممنون و متشکر
در یک وضعیت اضطراری بودم و مـی خواستم بدانم یک پنسه یعنی چقدر
واقعا ممنون مقاله ی بسیـار بسیـار مفیدی بود .
و مگر لذت بردن از زندگی جز این است؟ مفید بودن به منظور خلق خدا بانوی آشپزخانـه: متشکرم خوشحالم کـه مفید واقع شده است. سمـیرا: با سلام
در متن 15 گرم پودر ژلاتین برابر 1 قاشق غذاخوری.
ولی دز جواب ملیحه خانوم چیز دیگه نوشتید چرا. بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما دوست عزیز .
لطفا متن مقاله را دوباره با دقت بخوانید.
یک قاشق چایخوری یـا مربا خوری پودر ژلاتین برابر 3 گرم است. بعد 5 قاشق مرباخوری برابر یک قاشق غذاخوری است. کسری: سلام
ممنون از مطالب خوبتون
من دانش آموز اول راهنمایی هستم و در مورد آب یک سوال داشتم.
در چه دمایی حجم 1 لیتر آب دقیقا برابر 1000 سی سی است؟
ممنون مـی شم که تا فردا منو راهنمایی کنید. بانوی آشپزخانـه: سلام .هر لیتر تقریباً برابر هست با یک کیلوگرم آب ۴ درجه سانتیگراد درون فشار ۷۶۰ مـیلیمتر جیوه. هر لیتر برابر 1000 سی سی است. مصطفی: یک لستر معادل چند کیلوگرم است؟ شایسته: عااااااااااااااااااااالی بود
خیلی جامع و شامل
تمام سوالاتم رفع شد
بسیـااااااار ممنونم بانوی آشپزخانـه: متشکرم . موفق باشید. فروغ: خیلی عالی بود اما من یک سوال دیگه هم دارم. یک اونس چند گرم مـیشـه؟ بانوی آشپزخانـه: هر يك انس برابر با 35/28 گرم ميباشد رامـین: سلام
باتشکر از شما کـه این مطالب را رو سایت گذاشتید درون مورد اندازگیری روی درون نخود مطلبی دارید یـامـیتونید سایتی را برام معرفی کنید ممنون مـیشماگه کمکم کنید بانوی آشپزخانـه: سلام
متشکرم . متاسفانـه اطلاعاتی درون این زمـینـه ندارم . موفق باشید. shila: دست شما درد نکنـه واقعا بـه من کمک کردین.این مقاله شما درون کار غیر از آشپزی بـه درد من خورد.تمام مشکلاتم حل شد.
صد آفرین بـه بانوی آشپزخانـه بانوی آشپزخانـه: خواهش مـی کنم . خوشحالم کـه مفید واقع گردیده است. موفق و شاد باشید. memol: من فر ندارم...به جاش مایکروفر دارم..که روش کلید کانوکشن نداره...
مـیخوام بدونم درجه فر و مایکروفر چطور تبدیل مـیشـه؟
مثلا 20 دقیقه با حرارت180 درجه به منظور مایکروفر چی مـیشـه؟
قبلا از زحمت شما ممنونم... بانوی آشپزخانـه: سلام.
متاسفانـه به منظور پخت کیک بـه کلید کانوکشن نیـاز دارد. به منظور پخت کیک درون فر نیـاز هست که قبلش گرم شود درون مورد ماکروویو هم کلید کانوکشن این کار را انجام مـی دهد.
ماکرویو جانشین فر نیست . بلکه بنوعی مکمل فر است. نمـی توانید از ماکروویو بـه جای فر استفاده کنید مثل این هست که بگوید از بخچال بـه جای فریزر استفاده یم.
دستورات غذاهایی کـه با فر درست مـی شود را نمـی توانید با همون اندازه با ماکرویو تهیـه کنید. کار با ماکروویو نیـازمند اندازه گیری دقیق مواد و زمان دقیق هست و مـیزان قدرتی کـه به دستگاه مـی دهید .برای همـین نمـی توان گفت 20 دقیقه با حرارت 180 درجه درون ماکروویو چه مـی شود؟ نوع مواد مـهم هستند. fateme: سلام
مـی خواستم بپرسم 45 گرم شیر چند قاشق مـی شـه؟
مرسی بانوی آشپزخانـه: سلام
هر پیمانـه شیر 250 گرم هست . تقریبا یک پنجم پیمانـه(فنجان بزرگ) مـی شود. ثريا اديبي: يك فنجان جقدر ليوان است

ايا فنجان همون بيمانـه هست

خيلي ممنون و روز بخير

بانوی آشپزخانـه: یک پیمانـه معادل یک لیوان معمولی کـه گنجایش 250 مـیلی لیتر آب را داشته باشد. کـه سرخالی هست یعنی حدود یک ششم لیوان خالی است. Amir: تفاوت مـیلی لیتر با مـیلی گرم چقدر است بانوی آشپزخانـه: مـیلی لیتر واحد حجمـی هست برای اندازه گیری مایعات بـه کار مـی شود. مـیلی گرم واحد وزنی جامدات هست . مـیلی لیتر یک هزارم لیتر هست و مـیلی گرم یک هزارم گرم لینا: ١ دسی لیتر = ؟؟؟ پیمانە ؟ بانوی آشپزخانـه: ا دسی لیتر = یک دهم لیتر هست یعنی 100 مـیلی لیتر حدود 1/4 پیمانـه مـی شود. م: سلام مقاله جالبی بود خیلی برام مفید بود.فقط یـه سوال، اندازه های کـه با قاشق دادید حتما سر صاف باشند یـا خیر؟ بانوی آشپزخانـه: سلام . متشکرم. بله همـینطور است. موفق باشید. مـهدیـه: سلام 30 گرم ثعلب چند قاشق سوپ خوریـه؟ بانوی آشپزخانـه: سلام . تقریبا یک قاشق غذاخوری پر حدود 7 گرم مـی شود. اگر قاشق سرخالی باشد حدود 5 گرم مـی شود . اما بازم این مقدار تقریبی هست بهتر هست برای اینکه بـه مشکل برنخورید حتما از ترازو استفاده کنید. sara: سلام دوست عزیز
50 گرم بادام،گردو،فندق وپسته چند قاشق غذا خوری مـیشـه؟ بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما . لطفا متن مقاله را بخوانید. موفق باشید. فاطيما: با سلام و خسته نباشيد از مقاله ي مفيدتون.يك سوال داشتم
يك سير چند ميلي گرم ميشـه؟ حمـید: با تشکر از شما هر مثقال 4.6083 گرم مـی باشد کـه البته با توضیح شما کـه هر مثقال را 24 نخود و هر نخود را 4.6 گرم نوشته اید هر مثقال بالغ بر 110 گرم مـی شود کـه این اشتباه هست و بالطبع نتیجه محاسبات بعدی هم اشتباه لطفا تصحیح فرمایید . بانوی آشپزخانـه: لطفا پاسخ یکی از اساتید مجله هنر آشپزی درون مورد سوالی کـه در همـین خصوص از ایشون پرسیده شده بود را بخوانید متشکرم.

"نخست آنكه درون مطلب مذكور درون بخش مورد نظر شما (مقياسهاي قديمي) منبع اعلان شده است.
پس صحت و سقمش پاي منبع است.

دوم آنكه پيمانـه هاي ذكر شده قديمي را كمتر كسي استفاده ميكند و هدف از ذكر آن دقيقا ذكر آشفتگي مقياسهاي جاهاي مختلف دنيا از جمله ايران قبل از عمومي شدن مقياسهاي استاندارد جهاني بوده است.

هيچ كس صحت صد درون صدي آنـها را تاييد نكرده است. شخصا درك خوبي از مقياسهاي مذكور ندارم. تازه برخي از آنـها مثل «من» درون جاي جاي ايران متفاوت بوده اند."

حمـید: یک مثقال ۴/۶ گرم
یک سیر ۱۶ مثقال = ۷۵ گرم
یک چارک ۱۰ سیر = ۱۶۰ مثقال = ۷۵۰ گرم
یک کیلو ۱۳ سیر و ۵ مثقال و ۸ نخود = ۱۰۰۰ گرم
یک من ۴۰ سیر = ۳ کیلوگرم شـهرزاد: من همـیشـه به منظور مقیـاس مواد بـه اینجا مراجعه مـی کردم ولی:
اگر یک ق چ پودر ژلاتین 3 گرمـه چطور یک ق غ پودر ژلاتین مـی تونـه 15 گرم باشـه ؟
مگر قاشق غذاخوری 3 برابر قاشق چایخوری نیست؟ بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما
ممنون از دقت و توجه تون . متن دقیق تری را بـه مقاله اضافه کردم . لطفا مطالعه نمایید.موفق باشید. شیدا: مرسی خیلی کمکم کرد. sadr: باسلام؛ بنظر مـیرسد درون مبحث قاشق سوپخوری (غذاخوری)به گرم با مبحث اندازه مواد با قاشق سوپخوری (غذاخوری) تناقض وجود دارد.(بعنوان مثال درون شکر و...) بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما . و تشکر از پیـامتون. بهترین گزینـه به منظور بدست آوردن وزن دقیق استفاده از ترازوی دیجیتالی است. مـیزان شکر درون بعضی منابع مورد استناد 25 گرم درون نظر گرفته شده هست که درون حقیقت وزن قاشقی هست که اصطلاحا سر پر گفته مـی شود درون مقاله این نکته را اضافه کرده ام . بطور کلی نحوه پر پیمانـه و قاشق از مواد درون وزن دقیق بسیـار اهمـیت دارد. sadr: با سلام مجدد؛ لطفا بفرمایید یک قاشق غذاخوری و چایخوری نمک چقدر وزن دارد؟ بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما .
یک قاشق غذاخوری نمک تقریبا 6 گرم هست و یک قاشق چایخوری 3 گرم پریس: با تشکر از شما . درون مورد ارد خیلی ها 125 گرم درون نظر مـیگیرن هر پیمانـه رو. درون کتاب هنر اشپزی هم همـین مـیزان ارایـه شده بـه نظر شما کدام صحیح تر هست و اینکه من چند بار اندازه گیری کردم 1 لیوان پودر قند چیزی حدود 125 گرم مـیشـه نـه 160 پر پیمانـه رو ایـا غلط انجام دادم؟
ممنون بانوی آشپزخانـه: متشکرم از توجه شما. متاسفانـه من هنوز مرجع دقیق و مطمئنی پیدا نکرده ام کـه بر اساس آن اندازه ها نوشته شود. درون کتابهای مختلف حتی کتابهایی کـه برای امتحان مدرک آشپزی نوشته شده اند اختلافاتی وجود دارد. پیمانـه ها دو دسته هستند یک دسته گنجایش 200 مـیلی لیتر و یکی دیگر 250 مـیلی لیتر است. کـه در مجله هنر آشپزی از پیمانـه 250 مـیلی لیتری استفاده کرده است. بر همـین اساس موادی کـه در آن ریخته مـی شود درون مقدار وزن تفاوت پیدا مـی کنند.
نحوه پر پیمانـه و مـیزان رطوبت و علت های دیگر بر مقدار وزن مواد تاثیر گذار هستند کـه برای همـین اکثر اساتید آشپزی بر این نظر هستند کـه استفاده از ترازوی دیجیتال دقیق تر هست . پریس: با عرض معذرت سوال ذیگه ای دارم شما دو منبع از هنر اشپزی اوردین کـه یکیش گفته یک پیمانـه ماست 200 گرم و یکی گفته 250 گرم یـا یک جا روغن 200 گرم و جای دیگه 220 گرم روغن مایع منظورمـه
کدام صحیحتره؟ علیـه: سلام مـیخواستم ببینم کـه 1 cup درون مجلات انگلیس زبان چند گرم مـیشـه؟ ممنونم ferdos: salam ba arze maazerat mikhastam bebinam 200cc chand gerame?agar lotf konid sari javab bedin mamnoneton misham mer30 بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما لطفا مقاله را مطالعه نمایید. متشکرم . موفق و شاد باشید دریـا: سلام مطلب نوشته شده خیلی خوب بود.ممنووووون بانوی آشپزخانـه: سلام . متشکرم . خوشحالم کـه مفید واقع شده است. موفق و شاد باشید. س: خيلي ممنون. عالي بود. من هنوز ترازو ندارم و ميخواستم كيك بپزم و واقعا بـه اين مقياس ها احتياج داشتم.
ممنون بانوی آشپزخانـه: سلام . متشکرم. خوشحالم کـه مقاله مفید واقع شده است. شاد و موفق بشید. زهرا: سلام با تشکر از مقاله خوب و کامل شما خواستم بدانم یک کیلو قند برابر با چه مقدار شکر است؟ یعنی اگر درون تهیـه شیرینی ، شربت یـا حلوا بـه جای شکر بخواهیم قند استفاده کنیم نسبت وزن آنـها بـه چه صورت است؟
پیروز باشید بانوی آشپزخانـه: از لحاظ تجربی زیـاد فرقی نمـی کنند . درون خیلی از دستورها منظور از پودر قند همان پودر شکر است. مـی توانیم بـه جای هم استفاده کنیم. محشر: واقعاً عالی بود دستتون درد نکنـه..خیلی کمک بزرگی بود.مرسییییییی گل: عالی بود بانوی آشپزخانـه: متشکرم . سلامت باشید. پونـه: سلام خسته نباشید مـیخواستم بدانم کـه در پیمـهنـه های اندازه گیری یک دوم یـا سه چهارم یـا دو سوم چه جوری ایـا ظرف خاصی به منظور اندازه گیری هست؟ بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما . متشکرم. همانطور کـه در عمقاله مـی بینید 3 پیمانـه مشکی وجود دارد کـه پیمانـه اول برابر ا پیمانـه هست . پیمانـه وسطی برابر نیم پیمانـه یـا یک دوم پیمانـه و کوچکترین پیمانـه برابر با سه چهارم پیمانـه هست . کـه این پیمانـه ها با هم فروخته مـی شوند. حمـید: سلام خسته نباشید.لطفا بفرمایید 3 پیمانـه چند قاشق غذا خوری مـیشود.با تشکر بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما . لطفا مقاله بالا را دوباره مطالعه فرمایید . نوع مواد بسته بـه مایع یـا جامد تفاوت دارد.
موفق باشید. لشگری: با عرض سلام ایـام بر شما مبارک باشد
لطفا معادل درجات فر را با ماکروفر بفرمایید مـهتاب: با سلام
لطفا بفرمایید یک مثقال چند گرم است؟ آناهیتا: متشکرم بانوی آشپزخانـه: خواهش مـی کنم .شاد باشید. زهرا: باسلام و خسته نباشید خیلی سایت خوب و جامعی بود تونستو تمام جوابای سوالهامو پیدا کنم مرسی از سایت خوبت بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما . متشکرم . خوشحالم کـه مطالب مفید واقع شده اند. موفق باشید. پرند: سلام 30 قطره شربت چند سي سي ميشـه؟مرسي بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما
باید گفت اندازه گیری بر اساس قطره بستگی بـه نوع مواد و قطره چکان دارد. از لحاظ علم ریـاضی هر 30 قطره یک سی سی مـی باشد کـه بر اساس نوع قطره چکان و نوع مواد تغییر مـی کند . بنابراین هر سی سی مـی تواند از 15 قطره شروع شود که تا به 30 قطره برسد.
اگر از قطره چکان استاندارد به منظور دارو استفاده مـی کنید یک سی سی را معادل 20 قطره درون نظر بگیرید. sweekly14: علی وفا: سلام؛با آرزوی بهترین ها به منظور شما.
لطفآراهنمائیم کنید 1واحد انسولین چند سی سی مـیشـه؟ممنونم کـه وققتون رو بمن دادید. بانوی آشپزخانـه: بستگی بـه نوع سرنگ و حچم آنست. معمولا سرنگ هاي انسولين يك سي سي هستندكه 100 واحد گنجايش دارند روي اين سرنگها درجه بندي شده هر خط كوچك برابر با 2 واحد انسولين هست مثلا اگر قرار هست 10 واحد انسولين تزريق كنيد بايد که تا پنجمين خط كوچك بكشيد. بـه این ترتیب هر واحد انسولین یک صدم سی سی مـی باشد. موفق باشید. Tritync18: Escocut18: مـهسا: خیلی ممنون کارمو راه انداخت سایت عالی دارین بازم ممنون بانوی آشپزخانـه: متشکرم . موفق و سلامت باشید. اریو: سلام لطفا بگید 75گرم و6گرم و125گرم بـه قاشق چندتا مـیشود ممنون مـیشم پاسخ بدید بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما . لطفا مقاله را خوب بخوانید. شاپور: با سلام
واحد اندازه گيري اسكوپ درون تهيه دسر ها يعني چه و چه مقدار است؟ بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما. اسکوپ قاشق اندازه گیری مخصوص بستنی است. کـه از قاشق های اندازه گیری بزرگتر هست هر گلوله بستنی کـه از بستنی جدا مـی شود یک اسکوپ حساب مـی شود. باران: با تشكر از اطلاعاتي كه درون اختيار ما گذاشتين.

ميشـه بگين كه گنجايش ليوان دسته دار كه درون بعضي دستورها ذكر ميشـه، همان گنجايش ليوان معمولي رو داره؟

بانوی آشپزخانـه: بله یکی مـی باشد. سارا: با سلام
یک جا نوشتید 1 قاشق پودر قند مـیشـه 10 گرم و یـه جا نوشتید 15 گرم فرقشون درون چیست ؟ بانوی آشپزخانـه: سلام بر شما
همانطور کـه در مقاله نوشته شده هست اگر درون دستوری نوشته شده بود 1 قاشق غذاخوری یـا سوپخوری سر پر وزن آن 15 گرم مـی باشد. سیدشعیب سیدزاده: تشکربسیـار عالی بانوی آشپزخانـه: متشکرم . موفق باشید. مریم: سلام لطفا مـیشـه بگید 100 سیسی چقدر مـیشـه با پیمانـه یـا کلا اندازه گیری سی سی را ارسال کنید ممنون بانوی آشپزخانـه: با سلام . 100 سی سی آب معادل نصف پیمانـه (اندازه گیری )است .موفق باشید. باران: با سلام مـی خواستم بدونم 100 سی سی الکل یعنی چقدر؟ بانوی آشپزخانـه: با سلام لطفا مقاله را مطالعه بفرمائید. متشکرم.
100 سی سی با 100 مـیلی لیتر یکی هست یعنی یک چهارم پیمانـه ای کـه 250 مـیلی لیتر گنجایش مایعات را دارد. الهام: بسیـار عالی بود سایت خیلی خیلی خوبی دارید. موفق باشید بانوی آشپزخانـه: با سلام متشکرم موفق و شاد باشید لیلا: سلام خسته نباشین اگر امکان دارد مـیخواستم بدونم یک سی سی چند مـیلی گرم هست؟ بانوی آشپزخانـه: با سلام لطفا مقاله را با دقت بخوانید. سی سی واحد مایعات هست و مـیلی گرم به منظور وزن جامدات مـی باشد. امکان تبدیل بـه راحتی مـیسر نیست. بستگی بـه نوع مواد دارد. ملی: خیلی بـه من کمک کرد بینـهایت ممنونم موفق باشید بانوی آشپزخانـه: خوشحالم کـه مفید واقع شده است. شاد باشید رودابه: خیلی کارا ومفید بود.انشا...هیچ وقت توزندگی لنگ هیچی نمونید..... بانوی آشپزخانـه: متشکرم . شاد باشید. پروانـه: 200گرم خاکهقند و220 گرم آرد معادل چند قاشق غذاخوری است بانوی آشپزخانـه: لطفا مقاله را مطالعه فرمایید. متشکرم. زهرا: سلام اگه امکان داره مـیخواستم معادلهای گرم رو بدونم مثلا 100گرم سرکه یـا150گرم سبزی نعنا بانوی آشپزخانـه: با سلام لطفا مقاله را مطالعه بفرمایید. متشکرم رها: سلام ممنون ازراهنماييتون 190 ميلي ليتريعني چه مقدارازيك ليوان معمولي؟ بانوی آشپزخانـه: با سلام. تقریبا یک لیوان سرخالی مـی باشد. مروا جون: بهار: سلام. مـی خواستم معادل چند مواد غذایی رو بـه پیمانـه بدونم.
250 گرم روغن (جامد)- 250گرم پودر شکر- 400گرم آرد نخودچی- 100 گرم آرد سفید
ممنون مـیشم بانوی آشپزخانـه: با سلام
در مقاله فوق موجود مـی باشد.
400 گرم آرد نخودچی برابر هست با 2 پیمانـه و 3/2 پیمانـه مـی باشد.موفق باشید. غنی: بـه من خیلی کمک کردید..ممنون علی پور: سلام ازتون خواهش مـی کنم بهم بگید کـه یک پیمانـه آرد معادل چند لیوان است بانوی آشپزخانـه: با سلام
لیوان ها سایزهای مختلفی دارند. لیوان دسته دار فرانسوی را اگر درون نظر بگیرید یک پیمانـه تقریبا سه چهارم لیوان است رها: سلام بـه بانوی آشپزخانـه خسته نباشید ! ممنون مـیشم اگه بـه من بگید 400 گرم خامـه زده شده ( شیرین شده ) برابر با چند پیمانـه ؟ بانوی آشپزخانـه: با سلام
حدود 3 پیمانـه و نیم رها: عزیزم شرمنده 150 گرم شکلات چیپسی چند پیمانـه مـیشـه ! ممنون اینم جواب بدین! بانوی آشپزخانـه: با سلام حدود یک پیمانـه مـی شود پیمانـه 250 مـیلی لیتر گنجایش داشته باشد زهره: مطالب بسیـار عالی بود.ممنون بانوی آشپزخانـه: متشکرم شاد باشید بهناز: با عرض سلام
یک فنجان آرد معادل چند گرم هست و به منظور بقیـه مواد هم بـه همـین مـیزان است.
باتشکر بانوی آشپزخانـه: اگر منظورتون پیمانـه هست که مشخص هست 150 گرم .در مورد فنجان سایز های مختلفی هست که استاندارد نیست. درون ایران پیمانـه استانداد 250 مـیلی لیتری و نوع قدیمـی تر آن 200 مـیلی لیتری است. لیلا: با سلام
شنیدم گلوگز باعث نرمـی شیرینی مـی شود آیـا صحت دارد؟
چه مقدار گلوکز بـه جای چه مقدار شکر یـا پودر قند است؟
متشکرم بانوی آشپزخانـه: با سلام
تا اونجاییکه مـی دونم گلوکز درون صنایع غذایی مورد استفاده قرارمـی گیرد. بـه راحتی نمـی توان گفت کـه به جای چه مقدار شکر یـا پودر قند حتما استفاده کرد. نیلوفر: 200مـیلی گرم چندگرم خامـه مـی شود؟ بانوی آشپزخانـه: حدود 0/2 گرم النا: با سلام اگر براتون مقدوره مـی خواستم بهم بگید به منظور پخت چلو برای100نفربا برنج دانـه بلند چند پیمانـه برنج لازمـه خیلی عجله دارم اگر مـی شـه لطف کنید خیلی زود جوابش رو برام ایمـیل کنید. بانوی آشپزخانـه: بهتر هست برنج را وزن کنید. هر نفر 150 گرم برنج خام درون نظر بگیرید. حدود یک پیمانـه پر مـی باشد. mehdi: سلام هر سیر یعنی چیـه بانوی آشپزخانـه: سلام . سیر مقیـاس اندازه گیری قدیمـی است. امروزه بیشتر درون عطاری ها از این مقیـاس استفاده مـی شود. فرزانـه: 200 مـیلی لیتر خامـه چند گرم مـیشـه ؟ وبرای خامـه فرم گرفته این مقدار چقدر پودر قند لازم داره؟؟؟؟ ممنون از اطلاعات کامل بالا بانوی آشپزخانـه: سلام . متشکرم. حدود 2 که تا 3 قاشق غذاخوری کافیست. مـینا: یک و یک پیمانـه ارد یعنی چند گرم؟ بانوی آشپزخانـه: یک و یک دوم یـا یک سوم ... پیمانـه؟ هر پیمانـه آرد بـه گرم درون مقاله نوشته شده است. ثمينا: دردستوري براي تهيه باميه مقدار گلاب را 1.4 بيمانـه ذكر كرده چند قاشق چايخوري ميشود بانوی آشپزخانـه: 6 قاشق غذاخوری و 15 قاشق چای خوری یـا مربا خوری مـی شود ثمينا: ميشـه از بيمانـه بلوبز بعنوان بيمانـه ارد و شكر استفاده كرد بانوی آشپزخانـه: سلام . بله مـی توانید استفاده کنید یـاسمـین: خیلی خوبه از ش استفاده کردیم بانوی آشپزخانـه: خوشحالم کـه مفید واقع شده است. شاد باشید زهرا: من مـی خواستم بدانم هر 1کیلو برنج چندتا پیمانـه پلوپز مـی شود؟ بانوی آشپزخانـه: هر پیمانـه برنج حدود 200 گرم است. کـه هر کیلو حدود 5 پیمانـه برنج مـی شود. فرانک: سلام خسته نباشید شما خیلی با دقت و با صبر و حوصله بسیـار بـه سوالات پاسخ مـیدید راستش خیلی خوشحالم از اینکهی پیدا شد کـه حتی سوالات تکراری رو هم با صبوری جواب مـیده بی نـهایت از زحمات شما سپاس گذارم .خسته نباشید. بانوی آشپزخانـه: با سلام. متشکرم همـیشـه شاد و موفق باشید. DoctorSalvatore: Hi all everybody. http://cialisachatlakhf.unblog.fr - Cialis Pas Cher En Ligne زهره: سلام.
منظور از پیمانـه پیمانـه پلوپز است؟اگر نـه لطفابگید پیمانـه پز معادل چند گرم ارد،شکر،آب،روغن و..... مـیباشد.ممنون. بانوی آشپزخانـه: سلام
پیمانـه استاندارد پلوپز با پیمانـه اندازه گیری یکی است. مژده: سلام 200گرم خامـه چند پیمانـه مـیشـه؟ fereshteh: salam az etelaateton vaghean mamnon age mishe inro ham zekr konid 1ghashogh chay khory beiking podr chand gerame mamnon. فاطمـه معینیـان: قاشق چایخوری چند برابر مربا خوری هست ممنون از شما بانوی آشپزخانـه: قاشق های اندازه گیری استاندار کـه در بازار وجود دارد قاشق چایخوری همان قاشق مرباخوری است. روشنک: یک مثقال دارچین چند قاشق مـیشود با تشکر نفس: سلام

برای یک لیترشیر چقدر کاکائو لازم است0باتشکر

بانوی آشپزخانـه: با سلام
حدود 3 قاشق غذاخوری کافیست. زهره: سلام
از مطالبتون ممنونم
امکان داره تو دستورهاتون خصوصا به منظور کیک هاو شیرینیـها روش استفاده ودرجه ماکروویو رو هم به منظور هر دستور ذکر کنین؟
ممنون بانوی آشپزخانـه: با سلام
کار با ماکرویو دستور خاص خودش را دارد زیرا نحوه آماده سازی آن متفاوت است. ازيتا: باسلام ميشود ذكركنيد ١٠٠سي سي اب جند بيمانـه بلوبز مي شود بانوی آشپزخانـه: هر پیمانـه پلوپز معمولا گنجایش200 مـیلی لیتر یـا 200 سی سی آب را دارد. بعد 100 سی سی حدود نصف پیمانـه پلوپز مـی شود. بهتر هست که رمانـه پلوپز را نگاه کنید که تا متوجه درجه بندی آن بشوید مریم: سلام.چرا یک جا گفتید یک پیمانـه آرد 125 و جای دیگر گفتید 150؟؟ بالاخره کدوم درسته؟ بانوی آشپزخانـه: با سلام
بسته بـه نوع استاندار پیمانـه شما دارد اگر پیمانـه 200 مـیلی لیتر استفاده مـی کنید یک پیمانـه آرد 125 گرم هست و اگر از پیمانـه 250 مـیلی لیتر استفاده مـی کنید 150 گرم مـی شود. مـهسا: واقعا عالی بود،خیلی استفاده کردم سی: سلام/نصف پیمانـه گلوکز چند گرمـه؟تشکر از مطالب مفیدتون. بانوی آشپزخانـه: با سلام متشکرم. حدود 80 گرم مـیم.شین: سلام 200 سی سی خامـه معادل چند گرم است؟ بانوی آشپزخانـه: سلام حدود 200 گرم مـیم.شین: سلام 200 سی سی خامـه معادل چند گرم شکلات تخته ای است؟ (برای تهیـه گاناش) بانوی آشپزخانـه: با سلام
اگر به منظور روکش کیک استفاده مـی شود نسبت تقریبا برابر هست اگر به منظور تزیین و نوشتن یـا طرح کیک مکزیکی استفاده مـی شود نسبت شکلات را کمتر و خامـه را بیشتر بکارببرید.
200 گرم برابر با 200 مـیلی لیتر یـا سی سی 28: سل__________________ام عین.نون: باسپاس از شما از خواندن این مغاله خرسند شدم بـه امـید خدا از این بـه بعد برایم مفید خواهد بود. فرزان: 1 کیلو برنج چند پیمانـه پلو پز مـیشود؟ بانوی آشپزخانـه: درون جواب دوست عزیز زهرا نوشته ام هر کیلو حدود 5 پیمانـه خواهد شد. فرزان: لطفا زود جواب بدید خیلی عجله دارم ممننننننون. نادی: ببخشید منظور از200گرم یعنی چقد.؟؟ ببخشید اگه مـیشـه بـه مثال خیلی خیلی ساده بگین کـه متوجه بشم. مثلن یعنی چند قاشق غذا خوری مـیشـه؟؟؟ بانوی آشپزخانـه: دوست عزیز قاشق غذاخوری استاندارد با قاشق غذاخوری کـه برای صرف غذا استفاده مـی شود فرق مـی کند از لحاظ حجمـی خیلی بیشتر است. درون متن توضیح داده شده هست که بسته بـه نوع مواد وزن یک قاشق غذاخوری کـه اولین قاشق از 4 قاشق اندازه گیری استاندارد هست چقدر مـی شود کـه باید به منظور هر ماده ای جداگانـه محاسبه کرد. درون متن نوشته شده است. نگين: با سلام وخسته نباشيد ،راستش مي خواستم از يك دستور جديد كيك درست كنم كه بـه مشكل تبديل واحدها برخوردم كه نـه تنـها سايت شما بهم كمك كرد بلكه مطالب تازه تري نيز پيدا كردم وياد گرفتم واقعا از سايت خوبتون سپاسگزارم. faeze: از اطلاعاتی کـه گذاشتین خیلی ممنونم. بـه من خیلی کمک کرد.واقعا از سایت خوبتون متشکرم نازنین: عالی بانوی آشپزخانـه: متشکرم شادکام باشید ابيا: سلام خيلي ممنون ميخواستم بپرسم ك يك فنجان معادل چند ليوان معمولي ميشـه?؟؟؟ بانوی آشپزخانـه: سلام حدود 3/4 لیوان اميد: سلام و خسته نباشيد

ببخشيد يك سوالي داشتم كه اونم اين هستش

هر اسكوپ چقدر هست ؟
ممنونم

بانوی آشپزخانـه: با سلام
قاشق اسکوپ قاشق اندازه گیری مقدار بستنی هست که درون دو سایز کوچک و بزرگ موجود است. شاد باشید حسین: سلام خسته نباشید خیلی خوب بود استفاده کردیم. آرزو: سلام. ببخشید تفاوت گرم و مـیلی لیتر چیـه؟ مـیشـه واضح و کامل توضبح بدید؟ ممنون از سایت خوبتون و 1 سوال دیگه: هر گز چند متر است فر گازی بهتره یـا فر برقی به منظور پختن غذا و کیک و شیرینی؟ بانوی آشپزخانـه: با سلام متشکرم
گرم به منظور اندازه گیری جامدات هست و مـیلی لیتر به منظور اندازه گیری مایعات هست هر 1000 مـیلی لیتر یک لیتر است
فر برقی کـه فن داشته باشد به منظور پخت شیرینی و کیک بهتر هست برای پخت غذا خیلی درجه ها مـهم نیست هم فر برقی و هم فر گازی خوب است. عطا: سلام دوست عزیز: درون یک رسپی امده 400مـیلی لیتر خامـه و نصف لیوان شکر.حالا من مـیخوام از خامـه قنادی استفاده کنم. اما نمـیدونم چقدر،لطفا راهنمایی کنید. ممنون بانوی آشپزخانـه: با سلام
خامـه قنادی شیرین هست نیـاز بـه شکر نیست و مـی توانید کمـی از آن بچشید که تا در صورت نیـاز مقداری شکر اضافه کنید لیلا: یک لیتر مساوی با چند پیمانـه مـیشـه؟؟؟؟؟ بانوی آشپزخانـه: هر لیتر 4 پیمانـه 250 مـیلی لیتری هست و 5 پیمانـه 200 مـیلی لیتری مرضیـه: عااااااااااااالی بوووووووووووود بانوی آشپزخانـه: با سلام متشکرم شاد باشید آبی: سلام دوست عزیز واقعا بابت زحمایتی ک مـیکشید ممنونم
من همـیشـه از همـین مقیـاسها استفاده مـیکننم واقعا مفید اند
یـه سوال داستم اونم اینکه:
200 گرم پوست پرتقال چند لیوان مـیشـه؟؟
و ایـا لیوان پر باشـه یـا سر صاف؟؟
و از لحاظ اینکه پوست پرتقال رنده کرده باشـه یـا خلال وزنش فرق مـیکنـه؟؟
من همون وزن خلالش رو مـیخوام بدونم
پیشاپیش ممنونم بانوی آشپزخانـه: با سلام پوست پرتقال خلال شده را بهتر هست وزن کنید که تا دقیقتر باشد 200 گرم تقریبا 3 و 3/4 پیمانـه سميرا: عزيزم ٢٠٠ گرم خامـه قنادي چقدر ميشـه؟ بانوی آشپزخانـه: حدود یک پیمانـه سرخالی مریم: باسلام. 25گرم قارچ کفیر معادل چند قاشق غذاخوری ویـا قاشق چوبیـه با تشکر سمـیرا: ممنون بابت اطلاعاتی کـه گذاشتید موفق باشید بانوی آشپزخانـه: متشکرم موفق و سلامت باشید توران: با سلام یک قاشق چای خوری چند گرم ثعلب هست ممنون بانوی آشپزخانـه: با سلام حدود 3 گرم عسل: سلام- یک کیلوگرم برنج خام معادل چند کیلو گرم برنج پخته مـی شود؟ ممنون از جوابی کـه مـیدهید. بانوی آشپزخانـه: با سلام بستگی بـه نوع برنج دارد . پختشون با هم فرق ميكنـه. بعضي ها بعد از پخت وزنشون خيلي بيشنر از برنجهاي ديگه ميشـه و اینکه با اضافه شدن مقداری آب حدودا دوبرابر مـیشـه مریم: دوست گرامـی 25گرم قارچ یـا دانـه های کفیر را هنوز هیچ کدام نتوانسته اند بدرستی عنوان کنند حتی اونـهایی کـه دستور تهیـه مـیدهند. خلاصه اینکه منم مثل شما دارم دنبال یـه همچی پیمانـه مـیگردم. موفق باشید salme: سلام یک پیمانـه برنج خام معادل چند گرم است؟ بانوی آشپزخانـه: سلام حدود 150 گرم نیلوفر: یک هشتم قاشق چایخوری وانیل یـا نمک یعنی چقدر؟؟
مرسی! بانوی آشپزخانـه: یعنی نصف قاشق اندازه گیری یک چهارم چای خوری الهه: من از کجا بدونم 500 گرم گوشت چقدر مـیشـه؟؟؟ بانوی آشپزخانـه: بهتره یـه ترازو درون خانـه داشته باشید کـه به مشکل برنخورید. بـه پیمانـه و لیوان خیلی دقیق نمـی شـه گفت معصومـه: با سلام وخسته نباشید اگر درون یک دستور شیرینی پزی یک قاشق چایخوری ذکر شود منظور همون قاشق چایخوری عرف ماست یـاقاشق چایخوری استاندارد هست واز کدام قاشق های اندازه گیری استاندارد حتما استفاده کردم بانوی آشپزخانـه: با سلام
متشکرم بله منظور قاشق اندازه گیری استاندارد آشپزی و شیرینی پزی هست نـه قاشق غذاخوری کـه با آن غذا مـیخوریم. هدي: خيلي كامل و دقيق بود واقعا متشكرم! پگاه: عالی بود.مرسی پگاه: عالی بود.مرسی نسرین: سلام خسته نباشید 200 سی سی خامـه چند گرم خامـه مـیشود؟ بانوی آشپزخانـه: سلام تقریبا 200 گرم زهره: سلام
توي بعضي ‌رسپی ها بجاي ‌پیمانـه از ليوان فرانسوي استفاده شده
ميخواستم بدونم يك ‌پیمانـه ارد يا شكر با يك ليوان فرانسوي از همون ارد يا شكر يه اندازه هستن؟ بانوی آشپزخانـه: سلام يك اندازه نيستند ليوان دسته دار فرانسوي از پيمانـه اندازه گيري بزرگتر است. شیما: یک لیوان شکر قهوه ای برابر با چه مقدار شکر سفیدمـی باشد؟! بانوی آشپزخانـه: هر پيمانـه حدود 230 گرم = شکر – شکر قهوه ای (بسته بـه اندازه دانـه ها و رطوت جذب شده امکان دارد که تا 20 گرم تفاوت وزن داشته باشد، بهتر هست از ترازو استفاده شود) زهره: سلام
ببخشید شما گفتید کـه یک ق سوپخوری معادل ۱۵ مـیلی لیتره منطورتون همان بزرگترین قاشق tbsp است? بانوی آشپزخانـه: سلام بله يكم سرپر تر زهرا: سلام
مـیخواستم بدونم 500 مـیلی گرم چه قدر مـیشـه اگر بگید چه قدر قاشق غذا خوری یـا قاشق چای خوری مـیشـه ممنون مـیشم؟ بانوی آشپزخانـه: با سلام درون مقاله نوع مواد بر حسب پيمانـه و قاشق نوشته شده هست بهتر هست مقاله را خوب مطالعه نماييد زهره: سلام یک پیمانـه آرد معادل چند ق tbsp است؟
خیلی بهم کمک مـیکنید با این جواب
منظورم آرد و شکر است
و اینکه ۱۸۰ مـیلی لیتر چند گرمـه؟ بانوی آشپزخانـه: سلام بهتر هست مقاله را خوب مطالعه كنيد درون مقاله نوشته شده است مرى: بانوى اشبزخانـه متشكرم از راهنمايىهاى شما خيلى مفيد هست ،. فقط يك مقياس كم دارد ان هم انس هست ، ریحانـه: سلام ارد برنج معیـار اندازه گیری با ارد معمولی یکی است؟ یعنی هر لیوان 150 گرم حساب مـیشـه؟ رومـینا خورسند نیـا: ممنون از زحمات شما من هر وقت چیزی از اشپزی نمـی دونم مـیایم توی سایت شما رها: عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بوووووووووووووووووود امير: سلام ببخشيد قاشق غذاخورى سر پر يا سرخالى چه جورى حساب ميشـه؟ بانوی آشپزخانـه: سلام منظور 4 قاشق اندازه گیری استاندارد هست نـه قاشق غذاخوری آشپزخانـه
سر پر مـیشـه قاشق سوپخوری
سرخالی مـیشـه قاشق غذاخوری علی: 50مـیلی لیتر چقدر مـیشود بـه سی سی بانوی آشپزخانـه: 50 سی سی Mona: سلام ببخشید نیم لیتر آب چند لیوان است؟ بانوی آشپزخانـه: سلام حدود 2 لیوان دنیـا دیباdonyadiba190: لطفا مـیاس پیمانـه و وزن پودر خامـه رو هم بیـان کنین.چون خیلیـا از پودخامـه استفاده من مچکد و مننونم ار مطالب جامع و عالیتون. بهار: بسیـارعالی بوداستفاده کردم ممنون خسته نباشید. سمـیه دارا: با سلام و تشکر
یـه رسپی تو سایت پیدا کردم اندازه شکر رو 2L نوشته!( سایت خارجی)مـیشـه لطف کنید معادل ایرانیش رو بگید؟
متشکرم بانوی آشپزخانـه: با سلام متشکرم L احتمالا مخفف لیتر هست لیتر به منظور مایعات هست اما به منظور شکر چون جامد هست از گرم استفاده مـی شود شاید منظورشون شکر مایع باشد کـه بصورت ذوب شده درون نظر گرفته مـی شود هر لیتر 1000 گرم هست یعنی حدود 4 پیمانـه 250 مـیلی لیتری الهام: با سلام چیکار کنم کـه کیک کف کیک پز نچسبه!؟؟ حتی وقتی کیکپزا چرب مـیکنم بازم کیک بش مـیچسبه علتش چیـه؟ بانوی آشپزخانـه: با سلام بستگی بـه کیکتون دارد اگر اسفنجی هست باید نکات آن را رعایت کنید بخش نکات مـهم درون پخت انواع کیک را مطالعه بفرمایید درون سایت موجود است شیوا: بسیـار عالی بود متشکرم موفق باشید Maillot Liverpool: I’m really enjoying the theme design of your site. ماندانا: سه چهارم چند پیمانـه مـیشـه مبینا: ۵۰ پیمانـه برنج یعنی چند کیلو بانوی آشپزخانـه: درون پیـامـها توضیح دادم شادی: خیلی خوب بود ممنون از مطالب خوبتون حسین افشار: سلام ؛ مقیـاس یک پیمانـه چیست؟لطفا"راهنمایی کنید. بانوی آشپزخانـه: سلام ظرفی کـه گنجایش 250 مـیلی لیتر آب را داشته باشد معادل یک پیمانـه استاندارد آشپزی مـیباشد Aly Chiman: Hello there,

My name is Aly and I would like to know if you would have any interest to have your website here at cookery.ir promoted as a resource on our blog alychidesigns.com ?

We are in the midst of updating our broken link resources to include current and up to date resources for our readers. Our resource links are manually approved allowing us to mark a link as a do-follow link as well
.
If you may be interested please in being included as a resource on our blog, please let me know.

Thanks,
Aly

مریم: پیمانـه درایران چه حجمـی دارد ؟؟ بانوی آشپزخانـه: 250 مـیلی لیتر مسعود فاطمـی: جالب و کاربردی بود.ممنون




[هر گز چند متر است]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 24 Nov 2018 20:33:00 +0000



هر گز چند متر است

ساعت آبی پنگان درون ایران بیش از ۲۴۰۰ سال کاربرد دارد ...

حانـه ساعت آبی / پنگان

ساعت آبی اختراع  ایران هست .

پژوهش دکتر محمد عجم  ارایـه شده درون سمـینار ۱۳۸۳  ملی قنات درون گناباد و همچنین درون روزنامـه آفتاب  ۱۳۸۶ 

ساعت آبی دقیق ترین ساعت ایران درون عهد باستان

بر اساس پژوهش های انجام شده کاریز و یـا قنات از ابتکارات ایرانیـان بوده هست کاریز و قنات ابزارهای مختلفی داشته کـه یکی از آن ابزارها ساعت آبی و یـا فنجان بوده است.

ساعت آبی یـا فنجان قدیمـی ترین دستگاه سنجش زمان بوده هست که بنا بر نوشته کالیستنس مورخ یونانی قرن چهارم مـیلادی درون قنات های ایران از آن به منظور سنجش زمان آبرسانی بـه کشتزارها و باغها استفاده مـی شده است. هر گز چند متر است بر اساس بررسی‌های اولیـه ساعتی آبی درون ایران دست کم ثبت مکتوب و کاربرد ۲۴۰۰ ساله دارد. هر گز چند متر است درون سایر کشورها نیز از ساعت آبی یـاد شده اما بررسی ها نشان مـی دهد کـه ان ساعتها و یـا ظروف کاربرد موقتی و مناسبتی داشته اند درون حالیکه فنجان درون ایران کاربرد دایمـی و چند جانبه داشته است.

«فنجان» تغییر یـافته و یـا عربی‌شده واژه «پنگان» است.پنگان ممکن هست مربوط بـه ۵ باشدچون پنگان و در گویش خراسانی پنگال یعنی ۵ انگشت گفته مـی شود . درون متن‌های کهن پارسی پنگان درون معنای «فنجان» و «جام» و کاسه هم بـه کار رفته‌است. «فنجان» یـا «پنگان» بطور ویژه بـه یک نوع خاص ظرف زمان گفته مـی شود کـه به آن ساعت آبی نیز گفته مـی شود. ساعت آبی انواعی داشته اما ساده ترین و دقیق ترین آن ساعت آبی ایرانی پنگان یـا  فنجان  بوده هست که بر اساس دو ظرف و دستکم یک محاسبه گر دایمـی انسانی قرار داشته است.

قدمت فنجان یـا ساعت آبی درون ایران

 کاربردپنگان به منظور سنجش زمانی آب درون کشاورزی  و باغداری ، هر گز چند متر است دو روش عمده داشته هست : هر گز چند متر است سنجش زمانی و سنجش حجمـی . پنگان یکی از ابزارهای سنجش زمانی آب بوده و رایجترین شیوه سنجش حجمـی آب ،استفاده ازروش سنگ یـاسنگ آب بوده است پنگان را مـی توان رایجترین روش سنجش زمانی آب درون ایران به شمار آورد. 

استفاده از پنگان به منظور سنجش آب مورد نیـاز کشاورزی درون ایران ، عمدتاً درون مناطق کم آب و خشک مرکز، شرق و تاحدی جنوب شرقی گزارش شده هست . جلال آل احمد نمونـه دیگر استفاده از روشـهای زمانی سنجش آب درون مناطق مرکزی ایران را گزارش کرده هست ؛ درون این روش ـ کـه با روش پنگان متفاوت اما نزدیک بـه آن هست ـ به منظور سنجش زمان ، از مدت زمان خالی شدن آب از ظرفی با حجمـی معین ، استفاده مـی شده هست .

 یکی از قدیمترین منابع  دوره اسلامـی کـه در آن بـه کاربرد پنگان به منظور تقسیم آب اشاره شده هست ، مفاتیح العلوم نوشته محمد خوارزمـی هست که درون آن از وسیله ای بـه نام بُست یـاد شده و او ده بُست را معادل یک فنکال دانسته هست (ص ۶۹). بـه نوشته لمتون (۱۹۳۳، ص ۶۶۶)، درون قرن دهم درون اصفهان از پنگان به منظور تقسیم آب کشاورزی استفاده مـی شده هست . او (همانجا) ذکر کلمـه «طاق »(واحد کوچکتر از پنگان)   درون طومار شیخ بهائی * (ص ۲۴) را دلیل استفاده از پنگان دانسته هست .

 شاردن (متوفی ۱۱۲۵/۱۷۱۳)، جهانگرد فرانسوی ، نیز هنگام وصف اوضاع کشاورزی درون ایران ، نوشته هست که ایرانیـان به منظور تقسیم آب کشاورزی از پنگان استفاده مـی کنند (ج ۴، ص ۳ـ۴). 

قدیمـی ترین و عمـیق ترین کاریز ایران درون گناباد قرار دارد و  ابوالفداء درون تقویم البلدان و ابن حوقل ۳۳۱ قمری درون صوره الارض  ص ۱۸۰ و  استخری متوفی ۳۴۶ قمری درون مسالک و الممالک ص ۲۲۳  و ابوزید سهل بلخی متوفی ۳۲۲ قمری درون صور الاقالیم از کاریز  گناباد (جنابد ،گنابد، ینابذ) نام اند بطوریکه  ناصر خسرو درون مسیر طبس(تبس) بـه تون (فردوس ) و قاین چنین مـی گوید : و چون از شـهر تون برفتیم( ۲۱ ربیع الاخر ۴۴۴ ) قمری  آن مرد گیلکی(راهنمای محلی) مرا حکایت کرد کـه وقتی ما از  تون بـه گنابد مـی رفتیم، دزدان بر ما غلبه د، چند نفر از بیم خود را درون کاریز افکندند  از آن جماعت یکی را پدری مشفق بود ، بیـامد و یکی را بـه مزد گرفت و در آن چاه گذاشت که تا پسر او را بیرون آورد چندان ریسمان و رسن کـه آن جماعت داشتند حاضر د و مردم بسیـار بیـامدند ۷۰۰ گز رسن فرو رفت که تا آن مرد بـه بن چاه رسید. رسن درون آن پسر بست و او را مرده بر کشیدند و آن مرد چون بیرون آمد گفت کـه آبی عظیم درون این کاریز روان هست و آن کاریز چهار فرسنگ مـی رود و آن را گفته اند کـه کیخسرو فرموده هست .” 

«هانری‌گوبلو» نیز درون کتابش با عنوان قنات فنی به منظور دستیـابی به آب ترجمـه دکتر پاپل یزدی ۱۳۷۱ ، استانقدس نیز مفصل بـه موضوع قنات درون ایران پرداخته و تایید کرده هست که این فن ابتدا درون ایران بوجود آمده است. به منظور حفر قنات و نگهداری و مدیریت آب ابزارهایی استفاده مـیشده یکی از آن ابزارها چراغ هایی هست که درون دورون تونل و کانال تاریک قنات استفاده مـیشده ابزار مـهم دیگر ساعت یـا فنجان بوده کـه برای تقسیم آب استفاده مـیشده و البته کاربردهای دیگری هم داشته است.

 با توجه بـه اینکه کالیستنس (Callisthenes) مورخ یونانی کـه دراشغال  ایران توسط اسکندر همراه او بوده هست حوادث و رویداهای ایران را ثبت کرده هست که خود کتاب او باقی نمانده ولی بخشی از آن درون کتب مورخین بعدی یونان نقل شده است. وی کاربرد فنجان درون ایران را مشاهده و گزارش کرده هست مـی‌توان گفت کـه قبل از او درون ایران ساعت آبی  رایج بوده است. زیرا قدمت قنات درون ایران بـه حدود  ۲۵۰۰ قبل و یـا بیشتر مـی رسد. قنات گناباد کـه به کاریز کیخسرو معروف بوده هست بر اساس بررسی های علمـی بیشتر از ۲۵۰۰ سال قدمت دارد.

 کالیستنس تاریخ یونان را نوشته بود درون لشکرکشی اسکندر مقدونی بـه ایران همراه او بود و رویدادهای روز و مشاهداتش را یـادداشت مـی کرد درون نوشته ای کـه بعدا با محاسبات تقویمـی معلوم شده کـه متعلق بـه سپتامبر ۳۲۸ پیش از مـیلاد هست نوشته است: درون اینجا (ایران)، درون دهکده‌ها که  سهم آب را برحسب نوبت بـه کشاورزان به منظور آبیـاری مـی دهند، یک فرد از مـیان آنان (کشاورزان) انتخاب مـی شود که تا بر زمان نوبت (و تقسیم زمانی سهام آب )نظارت داشته باشد. این فرد درون کنار مجرای اصلی آب و محل انشعاب آن مـیان کشاورزان، بر سکویی مـی نشیند و ظرفی فلزی(فنجان) را کـه بسیـار ریزی درون ته  آن تعبیـه شده هست در ظرفی بزرگتر(دیگ) و پر از آب قرار مـی دهد کـه پس از پر شدن ظرف کوچک (یک بار و یـا چند بار) کـه به آهستگی و طبق محاسبه قبلی ابعاد آن صورت مـی گیرد،حساب مـی کند کـه چه وقت جریـان  آب را از یک سهامدار قطع و آن را بـه جوی کشاورز دیگر باز کند و این کار دائمـی هست و این وسیله  (ساعت آبی) عدالت را برقرار کرده و از نزاع کشاورزان بر سر آب مانع مـی شود و ….

ساعت آبی ایرانی ابزاری ساده و در عین حال بسیـار دقیق، کارآمد و همـیشگی بوده و در زندگی کشاورزی جامعه ایران بویژه درون مناطق کویری کـه آب مایـه حیـات و عنصر اصلی زندگی اجتماعی بوده ضروری و نقش کارآمدی داشته است.در هیچ جای جهان ساعت آبی بـه اندازه ایران کارآمد مستمر و تاثیر گذار  نبوده هست این ساعت حتی درون زمانیکه ۵۰ سال قبل ساعتهای نوین درون بین کشاورزان رایج شد کشاورزان حاضر بـه کنار گذاشتن آن و استفاده از ساعتهای نوین و جدید نبودند.

چگونگی تعیین زمان

از ابتدای اختراع قنات،تعیین زمان استفاده و تقسیم عادلانـه آب بین سهامداران توسط مـیرآب و با ابزار  ساعت آبی  یـا فنجان انجام مـی شده است.ساعت آبی متشکل هست از:

۱- کاسه یـا فنجان (دقیقه شمار)

۲- دیگ پر از آب.

۳- سنگ‌های کوچک یـا تشله

۴- محاسبه گر انسانی یـا مـیرآب

۵- محل استقرار کـه به آن خانـه فنجان مـی‌گفتند کـه مـیراب بطور دایمـی درون آن استقرار داشت.

فنجان عبارت هست از یک کاسه کوچک با روزنـه‌ای درون وسط آن و چند درجه یـا علامت عددی درون بدنـه داخلی آن کـه بر روی آبهای یک دیگ بزرگ قرار مـی‌گیرد. مانند تصویر(فنجان قنات زیبد گناباد) فنجان ابتدا به منظور تعیین دقیق زمان و مدت آبیـاری و استفاده از آب قنات و تقسیم عادلانـه زمان سهام هریک از سهامداران اختراع شده هست ولی بعدها این ابزار ساده کاربرهای دیگری از جمله زمان سنجی و گاهشماری نیز یـافت و برای تعیین بزرگترین روز سال – بزرگترین شب- طولانی ترین روز- روز برابری شب و روز و تعیین اوقات شرعی درون دوره اسلامـی بکار شد این ساعت دست کم دو هزاره قدمت دارد از ابتدای ساخت قنات گناباد مورد استفاده بوده‌است مدیریت این ساعت آبی توسط دستکم یک نفر نوبت روز و یک نفر نوبت شب انجام مـی‌شده و زمان (دقیقه‌ها) بر اساس تعداد پر آب شدن فنجان و جمع کل با تعدادی تشله یـا سنگ ریزه و یـا چوب خط محاسبه مـی‌شده‌است. ساعت آبی یکی از فنـهای مـهم علمـی هست که کاربرد مـیدانی دقیقی داشته واز چند هزار سال پیش که تا ۵۰ سال قبل درون بسیـاری از مناطق ایران استفاده مستمر داشته است. درون مقایسه با استاریـاب(اسطرلاب)  کـه بیشتر جنبه طالع بینی و بخت آزمونی داشته فنجان کاربرد عینی و ضروری داشته است، فنجان یـا ساعت آبی ابزار وتکنیک بسیـار ساده و در عین حال درون زندگی کشاورزان نقش  بسیـار مـهم و حیـاتی داشته همانطور کـه مورخ یونانی گفته مانع اختلاف بر سر مـیزان استفاده از سهام آب مـی شده هست و  در زندگی و کارکردعملی اقتصاد  مردم نقش داشته هست و هرگز جنبه خرافاتی نیزپیدا نکرده است.

در زمان قدیم سنجش زمان استاندارد واحدی نداشته و در هر شـهری استاندارد جداگانـه ای بوده هست کاربرد ترین واحد زمان پنگان بوده کـه کاربرد ساعت امروزی را داشته است. واژه فنجان و دونگ واحد تعیین مدت زمان بوده معادل ساعت و دقیقه  امروزی معمولا به منظور محاسبه های زمانی مبنای طلوع آفتاب و غروب آفتاب بسیـار مـهم بوده زیرا بعضی از سهامداران قنات ها سهم روز داشته اند و بعضی سهم شب بنا بر این از طلوع آفتاب سهم روز شروع و از غروب آفتاب سهم شب شروع مـی شده است. درون نتیجه طول شب و روز همواره با تعداد فنجان مشخص بوده است. مثلا درون جواب اینکه چقدر مانده بـه اذان مغرب گفته مـیشده مثلا ۱۰ فنجان  و نیم و یک دانک و دو (توی) طاق کـه این ها معادل ساعت ، دقیقه و ثانیـه امروزی هست و یـا شب ها چقدر طولانی هست گفته مـی شده مثلا ۲۰ فنجان و نیم  بجای همـه اینـها (ثانیـه- دقیقه- ساعت)فقط واحدفنجان و واحد کوچکتر از فنجان دانگ و کمتر از دانگ توی  بوده  بکار مـی‌بردند.مثلا امروز از “روز ورآمد”(طلوع) که تا “روز درون کوه”(غروب) ۷۰ فنجان بود.(یعنی ۵۲۵ دقیقه)

فن آبیـاری و قنات یک صنعت یـا هنر مـهم دیگری را نیز بـه همراه آورده و آن صنعت آسیـاب آبی هست هنوز مشخص نیست کـه در ایران ابتدا آسیـاب بادی بکار رفته یـا آسیـاب آبی. درون مکتوبات مربوط بـه دوره نخست اسلام بـه آسیـاب بادی‌های و آسیـابهای آبی ایران اشاره شده است. اشاره تاریخ نویسان بـه داستان کشته شدن یزدگرد ساسانی بدست آسیـابان و اشاره بـه کشتار ایرانیـان یک بار درون الیس بـه فرماندهی خالد پسر ولید و یک بار درون زمان امویـان درون گرگان بـه فرماندهی یزید بن مـهلباز روایتهایی هست که درون آنـها بـه آسیـاب آبی و بادی آشاره شده است.

مزیت‌ها و کاربردهای ساعت آبی

مزیت ساعت آبی بر ساعتهای آفتابی و ساعت شنی این بوده هست که خطای محاسباتی نداشته و دقیق بوده هست و درون طول شب و روز و بطور دایم و در طول سال بدون تعطیلی بطور مستمر قابل استفاده بوده است. درون حالیکه ساعتهای شنی به منظور یک مدت کوتاه و برای تصمـیم خاص و یـا مراسم ویژه مورد کاربرد قرار مـی گرفته است. مثلامـیرآب دقیقا مـی دانسته هست که از زمان غروب که تا زمان طلوع خورشید چند فنجان بوده هست و بر اساس محاسبات فنجان دقیقا، روزی را کـه تعداد فنجانـها با تعداد فنجانـهای شب برابری مـی‌کرد(۹۶ فنجان) را روز اول سال نو مـی‌نامـیدند. طولانی ترین روز(اول تیرماه ) و طولانی ترین شب یلدا(حدود ۱۱۵ فنجان) را تعیین مـی کرده‌اند.مـیرآب زیبد تمام این محاسبات را بطور دقیق انجام مـی داده است. با ساعتهای جدید معلوم شدکه هر فنجان قدیم درون زیبد معادل ۷ دقیقه و نیم بـه ساعتهای فعلی بوده‌است.

روش کار 

تاسده‌های مـیانـه(قرون وسطی) پیشرفته ترین وسیله به منظور اندازه گیری زمان درون ایران ساعت آبی بود. ساعت آبی درون ساده ترین شکلش از یک کاسه(فنجان) کوچکی تشکیل مـی‌شد کـه وسط زیر آن روزنـه‌ای ایجاد شده بود. این فنجان بر روی سطح آب یک ظرف بزرگتر(دیگ)قرار مـی‌گرفت ، آب از راه منفذ بـه آرامـی بـه داخل کاسه وارد مـی‌شد و پس از چندی آن را پر مـی‌کرد و در نتیجه درون آب فرو مـی‌رفت . طول مدت پر شدن ظرف بـه روزنـه و سنگینی کاسه بالا بستگی داشت . چنین ظرفی را تاس ساعت ،پنگان یـا فنجان مـی‌نامـیدند و واحد زمان را نیز کـه همان مدت پر شدن ظرف بود پنگان یـا فنجان مـی‌خواندند. فنجان‌ها استاندارد یکسانی نداشتند و ممکن بود از مدت زمان آن از منطقه ای که تا منطقه دیگر متفاوت باشند همانطور کـه واحد سنجش وزن نیز از منطقه بـه منطقه تفاوت مـی کرد که تا اینکه استاندارد جهانی کیلو جای واحد ایرانی من و نیم من را گرفت واحد سنجش طولی هم استاندارد سراسری کشوری نداشت و گز و نیم گز اندازه های متفاوت منطقه ای داشتند که تا اینکه واحد جهانی متر جایگزین آن شد.تا ۴۰ سال قبل هنوز درون برخی روستاههای ایران همچنان به منظور توزیع آب چشمـه و قنات از پنگان استفاده مـی‌شد. طریقه کار فنجان یـا  ساعت  بدین گونـه بود کـه مـیر آب با چشم دوختن بـه فنجان با هر بار پر شدن و غرق شدن آن و خوردن کاسه بـه کف دیگ یک فنجان یـا هفت دانگ( ۷ دقیقه) محاسبه نموده و یک سنک کوچک ،  یک کیسه یـا یک ظرف سفالی به منظور محاسبه جمع کل (تعداد فنجان)هایی کـه آب به منظور یک مزرعه یـا باع رها مـی شده مـی گذاشته است. که تا تعداد فنجانـهای و زمانی کـه سهامدار  آب به منظور باغ خود یـا زمـین استفاده کرده را دقیقا حساب کند مثلا اگر ۱۰ سنگ درون کیسه باشد یعنی ۱۰ فنجان یـا معادل امروزی هفتاد دقیقه از سهم آب قنات را سهام دار  استفاده کرده هست .اگر فردی ۱۰ فنجان سهم از قنات داشته باید(معادل امروزی هفتاد دقیقه) یعنی مدت زمانی کـه ۱۰ فنجان آب پر شود آب قنات را بـه زمـین یـا باغ خود رها مـی کرده هست و با اعلام جار زدن و یـا شیپور زدن یـا یک صدای قرار دادی فرد بعدی آب را بـه باغ یـا زمـین خود منتقل مـی کرده و به همـین ترتیب…معمولا محل استقرار دایمـی فنجان و مدیر آن (مـیر آب) خانـه فنجان بوده است.  اما درون فصل تابستان گاهی ممکن هست فنجان را بـه محل اصلی تقسیم آب ببرند.

“هانری‌گوبلو”نویسنده فرانسوی درون کتاب و پایـان نامـه خود بـه اشتباه نوشته هست اختراع قنات بخاطر استخراج معدن بوده هست اما  وی عنوان کتاب خود را قنات فنی به منظور دستیـابی  بـه آب قرار داده کـه خطای  فرضیـه ایشان را جبران مـی کند  این کتاب در  سال ۱۳۷۱ توسط دکتر پاپل یزدی ترجمـه و استانقدس آنرا وارد بازار کرد. کـه کتاب مفیدی هست اما این قدم های اولیـه بود و نقایصی داشت و ضرورت داشت  ایرانیـان پیشگام شوند و عمـیق تر ابعاد علمـی و فرهنگی موضوع را بررسی کنند. بخصوص از بعد باستان شناسی  حتما موضوع قنات بیشتر بررسی شود. ضعف بزرگی که  درون کتاب دیده مـیشد  عدم توجه  نویسنده بـه قناتهای گناباد  بود  وی فقط اشاره کوتاهی درون حد یک پاراگراف بصورت ناقص دارد درون حالیکه حتما حداقل یک فصل را بـه قناتهای گناباد اختصاص مـی داد زیرا که تا ۳۰۰ سال قبل گناباد  بیشترین قناتها  را  داشته است  بطوریکه  همـه روستاهای گناباد بجز روستای سنو قنات داشتند. منطقه گناباد رودخانـه ندارد  خود دشت گناباد حتی چشمـه هم ندارد مردم گناباد ابتدا درون اطراف تنگل زیبد و حاشیـه چشمـه سارهای  براکوه  زندگی دامداری داشته اند سپس با حفر قنات  و کشاورزی کم کم درون دشت گناباد و اطراف مسیر قنات ساکن شده اند.دکتر محمد عجم

دربیشترمناطق ایران ازجمله خراسان تقسیم عادلانـه آب درمـیان کشاورزان اهمـیت فراوانی دارد.از این رو به منظور اینکه بتوانند سهم آب هرکشاورز را بـه دقت تعیین کنندازواحد زمانی بـه نام «فنجان»استفاده مـی‏کنند.این واحد را با ابزاری بـه همـین نام مـی‏سنجند کـه در هرمکان شکلی و نامـی دارد.در این مقاله سعی شده هست نشان داده شود کـه چطوردربعضی مناطق از اهمـیت ساعت آفتابی کاسته شده و بیشتر از ساعت آبی(فنجان)استفاده مـی‏شود.همچنین درباره محاسبات مربوط بـه فنجان، ارتباط آن با تغییر طول شب و روز، سهم‏بری هم‏زمان از چند قنات، فرد تقسیم کننده آب و واحدهای زمانی بزرگتر و کوچکتر تحقیقاتی انجام شده کـه درادامـه خواهند آمد.

نام پنگان درون علوم دوره اسلامـی ، گاهی بـه طور عام بـه همـه انواع ساعتهای آبی اطلاق مـی شده هست . درون طبقه بندی علوم اسلامـی ، ساخت و کاربرد پنگان و دیگر انواع ساعتهای آبی جزو علم ” البنکامات ”  که از فروع علم هندسه بـه شمار مـی آمده بوده هست  . علم البنکامات را چنین تعریف کرده اند: علمـی کـه با شناختن و به کار بردن ابزار آن ، زمان اندازه گیری مـی شود و هدف ازآن آگاهی ازاوقات نمازونیـایشـهای شبانـه و نظروتأمل درون امور مملکت و رعیت کـه با وقت و زمان ارتباط پیدا مـی کرده بوده هست .کسانی کـه به پنگان و علم البنکامات مـی پرداخته اند، “فنجامـییّن” لقب داشته اند .

ساعت آبی ایرانی از نگاه مورخان:

تاریخ سـاعت آبی درون ایران

 بر اساس بررسی های اولیـه ساعتی آبی درون ایران دست کم ثبت مکتوب و کاربرد ۲۴۰۰ ساله دارد.

کالیستنس مورخ یونانی کـه در لشکرکشی اسکندر مقدونی بـه ایران همراه او بود و رویدادهای روز و مشاهداتش را بـه طور منظم یـادداشت مـی‌کرد دریـادداشتی کـه بعداً با محاسبات تقویمـی معلوم شده کـه متعلق بـه سپتامبر ۳۲۸ پیش از مـیلاد هست نوشته است: درون اینجا (ایران)، درون دهکده‌ها کـه آب را بر حسب نوبت بـه کشاورزان به منظور زراعت مـی‌دهند، یک فرد از مـیان آنان (کشاورزان) انتخاب مـی‌شود که تا بر زمان نوبت (تقسیم زمانی سهم) نظارت داشته باشد. این فرد درون کنار مجرای اصلی آب و محل انشعاب آن مـیان کشاورزان، بر سکویی مـی‌نشیند و ظرفی فلزی را کـه بسیـار ریزی درون آن تعبیـه شده هست در ظرفی بزرگ‌تر و پر از آب قرار مـی‌دهد کـه پس از پر شدن ظرف کوچک (یک بار و یـا چند بار) کـه به آهستگی و طبق محاسبه قبلی ابعاد آن صورت مـی‌گیرد، آب را قطع و آن را بـه جوی کشاورز دیگر باز مـی‌کند و این کار دائمـی هست و این وسیله (ساعت آبی) عدالت را برقرار کرده و از نزاع کشاورزان بر سر آب جلوگیری مـی‌شود و…. با توجه بـه این گزارش کالیستنس، مـی توان گفت کـه ساعت آبی قبل از دوره اسکندر مقدونی درایران گسترده بوده و اختراع آن حتما سده های قبل درایران روی داده باشد. ساعت آبی انواع مختلفی داشته اما ساده ترین و دقیق ترین آن ساعت آبی ایرانی ،پنگان یـا فنجان  یـا پنگال بوده هست که بر اساس دو ظرف و دستکم یک محاسبه گر انسانی قرار داشته است.

شاردن ، سیـاح معروف فرانسوی نیز درون رابطه با پنگان مـی نویسد:”اما توزیع آب انـهارو چشمـه ها بر حسب احتیـاج هفتگی یـا ماهیـانـه هست و بدین طریق مـی باشد:یک فنجان گرد مسین بسیـار نازکی کـه در مرکز قاعده آن ی احداث شده و از آنجا بـه تدریج آب داخل مـی شود ،بر روی چشمـه آبی کـه به مزرعه هدایت مـی شود قرار مـی دهند و هنگامـیکه فنجان فرو مـی رود پیمانـه پر شده یعنی بـه مـیزان لازم رسیده هست و از نو همـین حرکت را تجدید مـی کنند که تا آب مقر بـه مزرعه رود.از این اختراع به منظور سنجیدن زمان نیز درون مشرق زمـین استفاده مـی کنند.چنانکه درون اکثر نواحی هندوستان بویژه درون قلعه ها و در منازل بزرگان کـه مستحفظین درون آن کشیک مـی دهند ، این یگانـه ساعت دیواری موجود درون دست مردم است.

مزیت ها و کاربردهای ساعت آبی :

مزیت ساعت آبی بر ساعتهای آفتابی و شنی این بوده هست که خطای محاسباتی نداشته و دقیق بوده هست و درون طول شب و روز مورد استفاده بوده است. مثلامـیرآب دقیقا مـی دانسته هست که از زمان غروب که تا زمان طلوع خورشید چند فنجان بوده هست و بر اساس محاسبات فنجان، دقیقا روزی را کـه تعداد فنجانـها با تعداد فنجانـهای شب برابری مـی کرد(۹۶ فنجان) را روز اول سال نو (نوروز ) مـی نامـیدند. طولانی ترین روز چله تابستان(اول تیرماه ) و طولانی ترین شب چله زمستانیلدا(حدود ۱۱۵ فنجان) را تعیین مـی کرده اند.محمد مـیرآب کـه حدود ۶۰ سال فنجان دار قنات زیبد گناباد بوده هست تمام این محاسبات را بطور دقیق انجام مـی داده است.

اجزاء تشکیل دهنده ساعت آبی:

۱-کاسه یـا فنجان(دقیقه شمار)

۲- دیگ پر از آب

۳- سنگ های کوچک یـا تشله  و یـا دفتر محاسبه 

۴- محاسبه گر انسانی یـا مـیرآب کـه مـی تواند ۱ نفر یـا ۲ نفر به منظور روز و یـا شب باشد.

۵- محل استقرار کـه به آن  خانـه فنجان / فنجو  یـا  فنجان خانـه یـا پنگ خانـه مـی گفتند و مـیرآب بـه طور دائمـی   بجز فصل زمستان درون آن استقرار داشت.

روش کار ساعت آبی:

فنجان ، پنگان یـا تاس ساعت ظرفی هست به شکل نیم کره (پیـاله) و معمولا ازجنس مس ،برنز یـا برنج کـه در کف آن کوچکی بـه قطر ۲ مـیلیمتر تعبیـه شده و دارای درجه هایی درون بدنـه داخلی از ته بـه بالا بوده است.این پیمانـه  تقریبا ۵/۱۸ سانتیمتر قطر و ۵/۸ سانتیمتر ارتفاع دارد .

برای سنجش زمان با فنجان ، تشتی را کـه معمولا ۱۰ که تا ۲۰ لیتر گنجایش دارد، از آب پر کرده و فنجان را روی سطح آب مـی‏گذارند.آب از فنجان بالا آمده و اندک اندک آن را پر کرده و سرانجام غرق مـی‏شود.مدتی کـه صرف پر شدن فنجان مـی‏شود واحد زمانی تقسیم آب مـی‏باشد کـه بسته بـه قطر ، اندازه و جنس فنجان متفاوت است.طریقه کار فنجان یـا ساعت بدین گونـه بوده که مـیرآب با چشم دوختن بـه فنجان با هر بار پر‌شدن و خوردن کاسه بـه کف دیگ، یک فنجان یـا هفت دنگ و نیم یـا (۷ دقیقه و نیم امروزی) محاسبه نموده و یک سنگ کوچک به منظور هر بار غرق‌شدن کاسه درون یک کیسه یـا یک ظرف سفالی مـی‌گذاشته هست تا تعداد فنجان‌ها و زمانی کـه سهامدار قنات آب برباغ خود یـا زمـین مـی‌برده را دقیقاً حساب کند مثلاً اگر ۱۰ سنگ درون کیسه باشد یعنی ۱۰ فنجان یـا معادل امروزی ۷۵ دقیقه آب قنات را فرد استفاده کرده‌است.

فنجان یـا تشت را بـه گونـه ای مـی ساخته اند کـه یک شبانـه روز حتما بر زمان مربوط بـه آن قابل تقسیم باشد. درون روستای سویز سبزوار (خراسان رضوی) یک فنجان آب برابر با ۱۸ دقیقه است، درون نتیجه یک شبانـه روزکه دارای ۲۴ ساعت مـی باشد شامل ۸۰ فنجان آب است.

(۲۴ساعت  )* (۶۰   دقیقه) / ۱۸ (یک فنجان آب) = ۸۰

در شـهر طبس هر ۱۵ فنجان درون حدود یک ساعت تخمـین زده مـی شود درون نتیجه یک شبانـه روز کـه ۲۴ ساعت مـی باشد شامل  ۳۶۰ = ۲۴*۱۵ فنجان مـی باشد.

از آنجایی کـه واحد فنجان بسیـار کوچک هست واحد سهم رایج شد. بـه هر ۴۰ فنجان یک سهم گفته مـی شود (۱۲ ساعت) درون نتیجه هر شبانـه روز شامل دو سهم آب مـی شود. البته واحد هایی مانند چارک (معادل ۱۰ فنجان یـا ۳ ساعت) و نیم سهم (معادل ۲۰ فنجان یـا ۶ ساعت) و سه چارک (معادل ۳۰ فنجان یـا ۹ ساعت) نیز رایج است.

معمولاً محل استقرار دایمـی فنجان و مدیر آن (مـیرآب) خانـه فنجان (پنگان خانـه) بوده هست اما درون فصل تابستان گاهی ممکن هست فنجان (پنگ) را بـه محل اصلی تقسیم آب ببرند.

زمان گذاری فنجان :

همانطور کـه گفته شد زمان پرشدن فنجان درون مناطق مختلف، متفاوت است.این پراکندگی از مدل اقلیمـی یـا جغرافیـای خاصی پیروی نمـی‏کند.یعنی نمـی‏توان بـه این نتیجه رسید کـه هر چه اقلیم خشکتر باشد زمان فنجان کمتر شده و آب دقیقتر تقسیم مـی‏شود و یـا برعکس.

این ناهماهنگی بـه علت تأثیر عوامل گوناگون درون تعیین زمان فنجان است.یکی از این عوامل مـی‏تواند تعداد سهامداران باشد کـه با مدت زمان فنجان رابطه معدارد.عامل دیگر بافت خاک زراعی منطقه هست که ملاحظه سبکی یـا سنگینی آن درون تعیین مدت زمان فنجان دخیل است.عامل دیگر مـیزان آبدهی قنات منطقه است.هر چه آبدهی قنات بیشتر باشد مدت زمان فنجان کمتر مـی‏شود زیرا چنین قناتی درون یک واحد کوچک زمانی هم مـی‏تواند آب مورد نیـاز کشاورز را تأمـین کند.

البته حتما توجه داشت کـه زمان فنجان درشـهرهای مختلف مانند طبس از گذشته‏های دور و توسط نسلهای پیشین تعیین شده، لذا درون عرف و سنّت کشاورزان نقش ثابتی دارد.بنابراین واحد فنجان معیـاری قابل اعتماد به منظور تعیین سهام آب کشاورزان مـی‏باشد.

تقسیم بندی های پنگان درون مناطق مختلف:

در نائین ، هر چهار فنجان ، واحد بزرگتری بـه نام «قُله » تشکیل مـی داده و شبانـه روز بـه ۲۴۰ فنجان تقسیم مـی شده است  درون جنوب خراسان ، هر شش فنجان واحد بزرگتری بـه نام «گَرده » تشکیل مـی داده و هر شبانـه روز ۳۲۴ فنجان بوده هست .این مقدار درون فردوس ۴۵۰ فنجان و در گناباد ۱۷۱ فنجان بوده هست . اما مـهمترین واحد بزرگتر از فنجان ، «طاق » نام داشته و تعداد طاقها درنواحی مختلف ایران ، بسته بـه زمان پر شدن پنگان ، متفاوت بوده هست . به منظور نمونـه دراردستان و نیریز هر ۷۲ پنگان یک طاق  و در قم هر ۱۳۵ فنجان یک طاق  را تشکیل مـی داده هست .

ساعت مکانیکی یـا ساعت آبی؟

استفاده ازساعت مکانیکی شغل مـیراب هارا درون بسیـاری از روستاها منسوخ کرده است.با استفاده از ساعت ،کشاورز از فنجان و تاس بی‏نیـاز شده و خود مـی‏تواند حساب زمان را نگهدارد.البته این جایگزینی بـه آسانی صورت نگرفت و کشمکشـهای زیـادی درون پی داشت.گروهی از کشاورزان بـه پیروی از سنّت، فنجان را بیشتر مـی‏پسندیدند. ولی مخالفین سر سخت ساعت، مـیرابها(کیـالها) بودند کـه دردفاع از پیشـه خود از هیچ تلاشی فروگذار ند.با توجه بـه اینکه تقسیم و توزیع عادلانـه آب درون مناطق خشک اهمـیت زیـادی دارد، پیشـه مؤلفی و کیّالی هم بسیـار مـهم و ارجمند است.کشاورزان مؤلفها و کیّالها را امـین و درستکار مـی‏دانند و برای آنـها منزلت اجتماعی بالایی قایلند.

در سالهای اخیر این تقسیم بندی توسط ساعت انجام مـیگیرد ولی هنوز هم واحد شمارش درون سهم قنات ،فنجان است.مثلا مـی گویند فلانی ۱۰ فنجان از آب قنات سهم دارد.

  اصطلاحات:

فنجان(پنگ) : ظرف کوچک و شبیـه پیـاله از جنس برنج،مس یـا برنز با داشتن ی ته آن.

فنجان خانـه(پنگ خانـه) :اتاقک کوچکی کـه سه طرف آن باز بود درون مـیان باغات و در نزدیکی منبع آب قرار داشته کـه شخص درون آن مشغول تقسیم آب مـی شد.در وسط پنگ خانـه جدا از خود پنگ،حوضی قرار داشته هست که محل آب شرب کشاورزان بوده است.موقع آبیـاری درون شب ، فانوسی درون کنار صاحب پنگ بوده هست که جهت روشنایی و همچنین سرکشی بـه محوطه آبیـاری نیز استفاده مـی شده است.۲ عدد از این پنگ خانـه ها درون نجف آباد اصفهان باقی مانده اند کـه اولی درون بیشـه نجف آباد(فیروزآباد) و دومـی درون ادامـه خیـابان جوی خارون(انتهای بلوار ولیعصر،باغ نو) واقع شده اند.

مؤلف یـا مـیر آب : کسی کـه مسئوولیت ثبت سهام و حسابداری را بر عهده دارد. مولوی : ای مـیرآب بگشا آن چشمـه روان را- تا چشم‌ها گشاید ز اشکوفه بوستان را

آب حیـات لطفت درون ظلمت دو چشم است- زان مردمک چو دریـا کردست دیدگان را

هرگزی ند که تا لطف تو نبیند- کاندر شکم ز لطفت هست کودکان را

کیـال: مسئول تقسیم آب با فنجان کیّال، مـیراب و یـا آبیـار نام دارد.کیـال زیر نظر مولف کار مـی کند.این نام درون نقاط مختلف فرق مـی کرده هست ، از جمله درون گناباد وی را “مؤلف ” ، درون فردوس “کیّال ” ، درون اردستان و تفت” سرطاق” و در توابع سمنان “سربلوک ”  مـی نامـیده اند.

کرت: زمـین مربع شکل مخصوص کشاورزی کـه با استفاده از خاک بـه ارتفاع حدود ۱۰ سانتی متر دور آن را مـی پوشاندند و در آن کشاورزی مـی د.

جوی: نام دیگر آن جوق هست که جهت انتقال آب از پنگ خانـه ها بـه سمت زمـین های کشاورزی استفاده مـی شده است.

لت: عبارت هست ازیک تقسیم کننده سنگی کـه آب قنوات ورودخانـه ها قبل از رسیدن بـه پنگ خانـه ها توسط آن بـه چندین قسمت تقسیم مـی شده است.

اصطلاح نوبت ما کی خواهد بود؟جواب مثلا ۱۰ فنجان دیگر یـا ۵ فنجان بعد از غروب یـا ۱۵ فنجان بعد از روز ورآمد(طلوع خورشید). درون آن زمان دقیقه، ثانیـه وساعت بکار نمـی بردند بجای همـه اینـها فقط واحد فنجان بکار مـی بردند.مثلا امروز از “روز ورآمد”(طلوع) که تا “روز درون کوه”(غروب) ۷۰ فنجان بود.(یعنی ۵۲۵ دقیقه).

فنجان یـا ساعت آبی قناتزیبد

Ancient Persian clock.Kariz.zibad

از حدود ۴ هزار سال قبل نشانـه هایی از بکارگیری ابزار به منظور سنجش زمان مشاهده شده است. درون مصر- ایران – عراق- هند و تمدنـهای قدیم ابزارهایی پیدا شده کـه باستان شناسان مـی گویند به منظور سنجش زمان بوده است. اما بنظر بیشتر پژوهشگران این ابزارها به منظور سنجش زمان نبوده بلکه بیشتر جنبه مذهبی و دینی داشته است.در گذشته بشر به منظور دانستن وقت و زمان، با توجه بـه تجربه و دانش زمانـه، ابزارهائی را اختراع کرده و مورد استفاده قرار داده است، کـه استفاده از آفتاب و آب مـهمترین آنـها بوده است. ساعت با فرم نوینش (۲۴ ساعتی) از قرن پانزدهم مـیلادی مورد استفاده بوده و در یک قرن گذشته رواج عمومـی پیدا کرده است.

  • ساعت آبی ایرانی ابزاری ساده و در عین حال بسیـار دقیق، کارآمد و همـیشگی بوده و در زندگی کشاورزی جامعه ایران بویژه درون مناطق کویری کـه آب مایـه حیـات و عنصر اصلی زندگی اجتماعی بوده ضروری و نقش کارآمدی داشته است.با مطالعه استفاده از ساعت آبی درون کشورهای مختلف مـی توان گفت درون هیچ جای جهان ساعت آبی بـه اندازه ایران کارآمد و تاثیر گذار و مستمر نبوده هست این ساعت حتی درون زمانیکه ۵۰ سال قبل ساعتهای نوین بـه بازار آمده بود با آنـها رقابت مـی کرد و کشاورزان حاضر بـه کنار گذاشتن آن و استفاده از ساعتهای نوین نبودند.

چگونگی تعیین زمان

از ابتدای اختراع قنات،تعیین زمان و تقسیم عادلانـه آب بین سهامداران توسط مـیرآب و با ابزار ساعت آبی یـا فنجان انجام مـی شده است.ساعت آبی متشکل هست از:

  • ۱- کاسه یـا فنجان (دقیقه شمار)
  • ۲- دیگ پر از آب.
  • ۳- سنگ های کوچک یـا تشله
  • ۴- محاسبه گر انسانی یـا مـیرآب
  • ۵- محل استقرار کـه به آن خانـه فنجان مـی گفتند. و مـیراب بطور دایمـی درون آن استقرار داشت.

فنجان عبارت هست از یک کاسه کوچک با روزنـه ای درون وسط آن و چند درجه یـا علامت عددی درون بدنـه داخلی آن کـه بر روی آبهای یک دیگ بزرگ قرار مـی گیرد. مانند تصویر(فنجان قنات زیبد گناباد) ابتدا به منظور تعیین دقیق زمان استفاده از آب قنات و تقسیم عادلانـه زمان سهام هریک از سهامداران اختراع شده هست ولی بعدها کاربرهای دیگری نیز یـافت و برای تعیین بزرگترین روز سال – بزرگترین شب- طولانی ترین روز- روز برابری شب و روز و تعیین اوقات شرعی درون دوره اسلامـی بکار شد این ساعت دست کم دو هزاره کهنت دارد از ابتدای ساخت قنات گناباد مورد استفاده بوده‌است مدیریت این ساعت آبی توسط دستکم یک نفر نوبت روز و یک نفر نوبت شب انجام مـی‌شده و زمان (دقیقه‌ها) بر اساس تعداد پر آب شدن فنجان و با تعدادی تشله یـا سنگ جمع آن محاسبه مـی‌شده‌است. ساعت آبی یکی از فن های مـهم علمـی هست که کاربرد مـیدانی دقیقی داشته واز چند هزار سال پیش که تا ۵۰ سال قبل مورددر بسیـاری از مناطق ایران استفاده مستمر داشته است. درون مقایسه با استاریـاب(اسطرلاب)که از نظر علمـی بیشتر جنبه طالع بینی و خرافی داشته که تا کاربرد علمـی و عملی، فنجان یـا ساعت آبی ابزار وتکنیک بسیـار ساده و در عین حال بسیـار مـهم و حیـاتی درون زندگی و کارکردعملی مردم داشته هست و هرگز جنبه خرافاتی پیدا نکرده است.

  • اصطلاحات:نوبت ما کی خواهد بود؟جواب مثلا ۱۰ فنجان دیگر یـا ۵ فنجان بعد از غروب یـا ۱۵ فنجان بعد از روز ورآمد(طلوع خورشید)در آن زمان دقیقه و ثانیـه و ساعت بکار نمـی بردند بجای همـه اینـها (ثانیـه- دقیقه- ساعت)فقط واحدفنجان بکار مـی بردند.مثلا امروز از “روز ورآمد”(طلوع) که تا “روز درون کوه”(غروب) ۷۰ فنجان بود.(یعنی ۵۲۵ دقیقه)
  • خانـه فنجان
  • خانـه فنجان معمولا یـا درون نزدیک ترین محل بـه خروجی آب قنات قرار دارد و یـا درون بلند ترین نقشـه  مشرف بـه زمـینـهای کشاورزی . مـیراب  یـا مولف  که مسئول حساب و کتاب و ساعت و سهام اب هست در داخل خانـه فنجان مستقر بوده و از فنجان و ابزارها مراقبت و حساب و کتاب را نگهداری مـی کرده است. مثلا اگر آقی ب  ۲۰ فنجان آب داشته و  قتی کـه  ۲۰ فنجان اب او تامـین مـی شده هست مولف با صدای بلند از او مـی خواسته کـه آب را بـه  نفر بعدی بدهد و نفر بعدی بلافاصله جوی آب را بطرف باغ و یـا زمـین خود مـی بسته است. 
  •  خروجی قنات یـا کاریز 
  • خانـه فنجان- خانـه ساعت آبی
  • ۰۰۰
  • بازسازی مدیریت ساعت آبی  زیبد  گناباد مـیرآب واقعی

تاسده های مـیانـه(قرون وسطی) پیشرفته ترین وسیله به منظور اندازه گیری زمان ساعت آبی بود. ساعت آبی درون ساده ترین شکلش از یک کاسه(فنجان) کوچکی تشکیل مـی شد کـه وسط زیر آن روزنـه ای ایجاد شده بود. این فنجان بر روی سطح آب یک ظرف بزرگتر(دیگ)قرار مـی گرفت ، آب از راه منفذ بـه آرامـی بـه داخل کاسه وارد مـی شد و پس از چندی(فنجان ها استاندارد یکسانی نداشتند) فنجان زیبد ۷/۵ دقیقه بوده) آن را پر مـی کرد و در نتیجه درون آب فرو مـیرفت . طول مدت پر شدن ظرف بـه روزنـه و سنگینی کاسه بالا بستگی داشت . چنین ظرفی را تاس ساعت ،پنگان یـا فنجان مـی نامـیدند و واحد زمان را نیز کـه همان مدت پر شدن ظرف بود پنگان یـا فنجان مـی خواندند.تا ۴۰ سال قبل هنوز درون برخی روستاههای ایران همچنان به منظور توزیع آب چشمـه و قنات از پنگان استفاده مـی شد. طریقه کار فنجان  بدین گونـه بود که مـیراب با چشم دوختن بـه فنجان با هر بار پر شدن و غرق شدن آن و خوردن کاسه بـه کف دیگ یک فنجان یـا هفت دنگ و نیم یـا( ۷ دقیقه و نیم امروزی) محاسبه نموده و یک سنگ کوچک به منظور هر بار غرق شدن کاسه درون یک کیسه یـا یک ظرف سفالی مـی گذاشت وقتی کـه باغ فرد مورد نظر آبیـاری مـی شد و اعلام انتفال آب بـه باغ فرد دیگر مـی شد به منظور محاسبه جمع کل (تعداد فنجان) هایی و زمانی کـه آب به منظور مزرعه یـا باغ رها مـی شده تعداد تشله ها یـا سنگ ها یـا چوب خط شمرده مـی شد و معلوم مـی شد کـه مثلا فرد ۱۰ فنجان یـا بـه عبارت امروز ۷۵ دفسف آب است. لذا تعدا فنجانـهای و زمانی کـه سهامدار قنات آب به منظور باغ خود یـا زمـین مـی را دقیقا حساب مـی شدمثلا اگر ۱۰ سنگ درون کیسه باشد یعنی ۱۰ فنجان یـا معادل امروزی(۷۵ دقیقه) آب قنات را فرد استفاده کرده هست .اگر فردی ۱۰ فنجان سهم از قنات داشته باید(معادل امروزی هفتاد و پنج دقیقه) یعنی مدت زمانی کـه ۱۰ فنجان آب پر شود آب قنات را بـه زمـین یـا باغ خود رها مـی کرده هست و با اعلام جار زدن و یـا شیپور زدن یـا یک صدای قرار دادی فرد بعدی آب را بـه باغ یـا زمـین خود منتقل مـی کرده و به همـین ترتیب…معمولا محل استقرار دایمـی فنجان و مدیر آن (مـیر آب) خانـه فنجان بوده است.اما درون فصل تابستان گاهی ممکن هست فنجان را بـه محل اصلی تقسیم آب ببرند. ه‌..[۳] .

ساعت آبی سایر کشورها

یک نمونـه ساعت آبی یونانی با کاربرد نامشخص آحتمالا کاربرد مذهبی و یـا طالع بینی. ظرف پائینی کپی شده از نسخه قدیمـی بالایی. شیوه کار آن نامشخص هست احتمال داده مـی شود کـه کاربرد زمانی داشته است.

A display of two outflow water clocks from the Ancient Agora Museum in Athens.

با وجود اینکه ابزارهایی از دوره قبل از مـیلاد مسیح درون مصر- یونان – چین و هند شبیـه بـه ساعت آبی پیدا شده اما کاربرد آنـها دقیقا مشخص نشده بنظر مـی رسد کـه این ابزارها کاربرد مذهبی داشته و برای تعیین زمان بکار نمـی رفته است. درون ایران ساعت آبی کاربرد عملی داشته است. درون مصر چیزی کـه ساعت آبی نامـیده مـی شود تاریخ آن بـه ۱۴۱۷-۱۳۷۹ BC بر مـی گردد. ، pp. ۵۹–۶۱</ref> نشانـهای کـه مـی تواند ساعت آبی باشد۱۶ قبل از مـیلاد مصر درون دربار آمن Amenemhet، شناسایی شده هست .[۴][۵] در عراق نیز ساعت آبی به منظور محاسبات و شمارش بکار رفته اما استغاده این ابزار نیز درون هاله ای از ابهام قرار دارد. .[۶] |image = |size = H:۸٫۲ cm (۳٫۲ in)
W:۱۱٫۸ cm (۴٫۶ in)
D:۲٫۵ cm (۰٫۹۸ in) |writing زبان اکدی |created = 600BC-500BC |location = Room 55, موزه بریتانیـا |id = ۲۹۳۷۱ }}

 

در هند باستان شناسان احتمال مـی دهند کـه ظرفی را کـه در موهنجودارو کشف شده یک ساعت آبی باشد درون هند ساعت آبی به منظور مراسم های دینی بکار مـی رفته است.

ساعت شمعی

در ایران بـه پیـه سوز معروف است. درون این نوع ساعت، بدنـه شمع مدرج مـی شد و با سوختن شمع و کوتاه شدن آن زمان را محاسبه مـی د.

ساعت های نوین

با پیشرفت علم و دانش بشری، بتدریج ساعتهای دقیق تر مکانیکی، وزنـه ای، فنردار، برقی، باطری دار و کامپیوتری جای ساعتهای آبی، آفتابی و ماسه ای را گرفتند . مخصوصا” از زمان استفاده انسان از فنر جهت راه انداختن چرخ های دندانـه دار، کـه به ساعت شمار و دقیقه و حتی ثانیـه شمار متصل هستند، سنجش دقیق زمان به منظور همـه بطور ساده امکان پذیر گردید . درون اوایل قرن شانزدهم اولین ساعت مچی آهنی، کـه نسبتا” زمخت بوده، توسط یکنفر آلمانی ساخته شد . بعدها اواخر قرن هجدهم با استفاده از فنر و چرخ دندانـه های بسیـار کوچک،امکان ساختن ساعتهای مچی ظریف بوجود آمد، بطوریکه اولین ساعتهای مچی شبیـه ساعتهای امروزی، درون کشور سوئیس «از سالهای ۱۷۹۰ بـه بعد» ساخته شد .

بین سالهای ۱۸۶۵ که تا ۱۸۶۸ بزرگترین، حجیم ترین و جسیم ترین ساعت دیواری جهان، درون کلیسای سن پیر درون فرانسه نصب گردید ارتفاع ساعت ۱/۱۲ متر عرض آن ۰۹/۶ متر و ضخامتش ۷/۲ متر بوده کـه از ۹۰۰۰۰ قطعه تشکیل یـافته . درون مقابل بزرگترین ساعت، ظریف ترین ساعت دنیـا فقط ۹۸/۰ مـیلی متر قطر دارد . تکنولوژی امروزی، انسان را قادر ساخته ساعتهای بسیـار ظریف و دقیق مکانیکی و تمام الکترونیکی، کامپیوتری و حتی اتمـی بسازد .

مبحث ساعت آبی یـا فنجان درون ایران بر اساس کار مـیدانی  دکتر عجم و مقاله قنات مـیراث فرهنگی و علمـی  ایرانیـان در سمـینار ملی قنات(گناباد ۱۳۸۳ )تهیـه شده است.

↑ قنات مـیراث فرهنگی علمـی ایرانیـان،دکتر محمد عجم،همایش ملی قنات, گناباد۱۳۸۳ [۲] آفتاب

  • ↑ قنات مـیراث فرهنگی علمـی ایرانیـان،دکتر عجم، همایش ملی قنات، گناباد۱۳۸۳ [۳] آفتاب
  • مقاله  قنات مـیراث علمـی و فرهنگی ایرانیـان – دکتر محمد عجم همایش ملی قنات ۱۳۸۳ 
    فنجان تغییر یـافته پنگان هست از آن تلفظهای مختلفی وجود دارد فنجان – بنکان – پنگال – 

     پَنگان ، وسیله ای به منظور سنجش زمان با انواع مختلف ، کـه عمدتاً به منظور سنجش زمانی آب درون کشاورزی که تا اوایل قرن چهاردهم بـه کار مـی رفته هست . پنگان درون قدیمترین واژه نامـه زبان فارسی ، لغت فرس (اسدی طوسی ، ص ۳۹۷)، و در ادب فارسی (برای نمونـه رجوع کنید بـه مولوی ، ج ۱، ص ۱۵۲؛ ناصرخسرو، ص ۱۸۸، ۴۱۵) بـه معنای تشت ، طاس و کاسه آمده ، اما درون ادب فارسی بـه عنوان ابزاری به منظور اندازه گیری زمان نیز بـه کار رفته هست (برای نمونـه رجوع کنید بـه شمس ، ص ۲۳۷؛ ناصرخسرو، ص ۸۳، ۲۱۱؛ سنایی ، ص ۴۳۱). این واژه درون معنای اخیر، بـه صورتهای متعددی معرّب شده هست ، از جمله بنکان (ابن ساعاتی ، ص ۷۴)؛ فنجان (کردی نیشابوری ، ص ۱۶۷)؛ فنجال (دوزی ، ج ۲، ص ۲۹۱)؛ بنکامات (جاحظ ، ج ۲، ص ۲۹۴) و بناکیم (ابن اکفانی ، ص ۸۷) هر دو جمعِ بنکام ؛ منجان (ابن جبیر، ص ۱۹۰)؛ منقانـه ، منقاله ، منغاله و مکانـه (دوزی ، ج ۲، ص ۶۲۵).

      وسیله سنجش زمان . پنگان کاسه ای عموماً مسی بوده کـه در انتهای آن ی وجود داشته هست . این کاسه را درون ظرفی بزرگتر و پر آب قرار مـی داده اند، هربار پرشدن کاسه کوچکتر، گذشتن یک واحد زمانی را نشان مـی داده هست (شمس ، همانجا). با استناد بـه کتابی از ارشمـیدس (ح ۲۸۷ـ ۲۱۲ ق م ) درباره پنگان ــ کـه ترجمـه عربی آن دردست هست ( رجوع کنید بـه ادامـه مقاله ، بخش سوم ) ــ سابقه استفاده از این وسیله

     به یونان باستان مـی رسد. درون لِیلاوَتی * ، کتاب مشـهور ریـاضی از آثار قدیم هندی نوشته بهاسکرا /بهاسکرا چاریـا (۱۱۱۴ـ ح ۱۱۸۵)، نیز روایتی درباره پنگان وجود دارد (ص ۳ـ۴) کـه نشان مـی دهد این وسیله درون سده ششم درون هند بـه کار مـی رفته هست . درون حوزه تمدن اسلامـی ، مطالب بسیـاری درباره پنگان نوشته شده هست ، از جمله جاحظ (متوفی ۲۵۵) مـی نویسد کـه مسلمانان به منظور تعیین وقت ، درون روز از اسطرلاب و در شب از بنکامات استفاده مـی کنند (همانجا). محمودبن حسین معروف بـه کشاجم ، شاعر عرب (متوفی ۳۶۰)، نیز درون ابیـاتی طرز کار این وسیله را وصف کرده و نام آن را بـه صورت بیـاتکا آورده هست (حُصری ، ج ۲، ص ۴۴۳).

     نام پنگان درون علوم دوره اسلامـی ، گاهی بـه طور عام بـه همـه انواع ساعتهای آبی اطلاق مـی شده هست ( رجوع کنید بـه ساعت * ). درون طبقه بندی علوم اسلامـی ، ساخت و کاربرد پنگان و دیگر انواع ساعتهای آبی جزو «علم البنکامات » ــ کـه از فروع علم هندسه بـه شمار مـی آمده ــ بوده هست (طاشکوپری زاده ، ج ۱، ص ۳۵۴). علم البنکامات را چنین تعریف کرده اند: علمـی کـه با شناختن و به کار بردن ابزار آن ، زمان اندازه گیری مـی شود و هدف ازآن آگاهی ازاوقات نمازونیـایشـهای شبانـه ،ونظروتأمل درون امور مملکت و رعیت ــ کـه با وقت و زمان ارتباط پیدا مـی کرده ــ بوده هست (حاجی خلیفه ، ج ۱، ستون ۲۵۵).انی کـه به پنگان و علم البنکامات مـی پرداخته اند، «فنجامـییّن »لقب داشته اند و مانند دبیران و منجمان و دیگر شاغلان

     دولتی ، مستمری مـی گرفته اند (صابی ، ص ۱۹). مـهمترین کاربرد پنگان ، درون کشاورزی و هنگام تقسیم آب بوده هست ( رجوع کنید بـه ادامـه مقاله ، بخش دوم )، اما درون گذشته درون رصدخانـه ها نیز به منظور سنجش وثبت زمان از آن استفاده مـی شده هست . تقی الدین دمشقی (متوفی ۹۹۳)، بنیـانگذار رصدخانـه استانبول ، بنکام را درون ردیف وسایل رصد آورده هست ، ازینرو علاءالدین منصور شیرازی ، شاعر سده دهم ، درون مـیان آلات رصدی رصدخانـه استانبول ، از بنکام یـاد کرده هست (محقق ، ص ۵۲۳). عبدالعلی بیرجندی * نیز درون کتاب شرح التذکره فی الهِیئه ، پنگان را وسیله ای به منظور سنجش زمان و هربار پرشدن آن را برابر یک ساعت ، یک بیست وچهارم طول شبانـه روز، دانسته هست (حسن زاده آملی ، ج ۱، ص ۴۴۷).

     منابع : ابن اکفانی ، نخب الذخائر فی احوال الجواهر ، چاپ انستاس ماری کرملی ، قاهره ۱۹۳۹، چاپ افست ] بی تا. [ ؛ابن جبیر، رحله ابن جبیر ، بیروت ] بی تا. [ ؛ ابن ساعاتی ، علم الساعات و العمل بها ، چاپ محمد احمد دهمان ، دمشق ?] ۱۴۰۱/۱۹۸۱ [ ؛ علی بن احمد اسدی طوسی ، لغت فرس ، چاپ عباس اقبال ، تهران ۱۳۱۹ش ؛ بهاسکرا، لیلاوتی ، ترجمـه از سانسکریت توسط ابوالفیض فیضی ، کلکته ۱۸۲۷؛ عمروبن بحر جاحظ ، کتاب الحیوان ، چاپ عبدالسلام هارون ، مصر ] تاریخ مقدمـه ۱۳۸۵/۱۹۶۵ [ ، چاپ افست بیروت ۱۹۶۹؛ مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰؛ حسن حسن زاده آملی ، دروس هیئت و دیگر رشته های ریـاضی ، قم ۱۳۷۲ش ؛ ابراهیم بن علی حصری ، زهرالا´داب و ثمرالالباب ، چاپ زکی مبارک ، بیروت ] بی تا. [ ؛ مجدودبن آدم سنایی ، حدیقه الحقیقه و

     شریعه الطریقه ، چاپ مدرس رضوی ، تهران ۱۳۵۹ش ؛ محمدبن هندوشاه شمس ، صحاح الفرس ، چاپ عبدالعلی طاعتی ، تهران ۱۳۵۵ش ؛ هلال بن مُحسَّن صابی ، الوزراء،أوتحفه الامراءفی تاریخ الوزراء،قاهره ۱۹۵۸؛احمدبن مصطفی طاشکوپری زاده ،مفتاح السعاده و مصباح السیـاده ، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵؛ یعقوب بن احمد کردی نیشابوری ،کتاب البلغه :فرهنگ عربی وفارسی ،چاپ مجتبی مـینوی و فیروز حریرچی ، تهران ۱۳۵۵ش ؛ مـهدی محقق ، «رصدخانـه استانبول از زبان علاءالدین منصور شیرازی »،دریکی قطره باران : جشن نامـه استاد دکتر عباس زریـاب خوئی ، چاپ احمد تفضلی ، تهران ۱۳۷۰ش ؛ جلال الدین محمدبن محمد مولوی ،مثنوی معنوی ، تصحیح رینولد ا. نیکلسون ، چاپ نصرالله پورجوادی ، تهران ۱۳۶۳ش ؛ ناصرخسرو، دیوان ، چاپ مجتبی مـینوی و مـهدی

     محقق ، تهران ۱۳۵۳ش ؛

    ۱؛ یزدانی ، ص ۱۷۶). درون دوره رواج استفاده از پنگان درون ایران ، درون نقاط مختلف اسامـی گوناگونی بـه آن اطلاق مـی شده و مدت زمان پرشدن پنگان نیز، حتی درون نواحی کاملاً نزدیک بـه هم ، متفاوت بوده هست ( رجوع کنید بـه جدول ).

     در بسیـاری از مناطق ، یک پنگان بـه واحدهای کوچکتری تقسیم مـی شده هست . این واحد کوچکتر را درون روستای بیـاذه ، از توابع خور و بیـابانک ، «اَس گَرد» یـا «دَس گرد»  دانگ و تاق  هم مـی نامـیده اند (حکمت یغمائی ، ص ۳۰۶). درون روستای فراخی درون حاشیـه غربی کویرنمک ، یک فنجان بـه دو بخش بـه نام «دونـه » تقسیم مـی شده هست (صفی نژاد، ۱۳۵۹ ش ، ص ۱۶۶)، اما مـهمترین واحد کوچکتر از پنگان ، «دانگ » نام داشته کـه یک ششم پنگان بوده هست . این تقسیم بندی درون نواحی مختلف ایران رواج داشته هست ، از جمله درون اصفهان (همان ، ص ۸۶) و جنوب خراسان (تابنده ، ص ۷۱). درون بعضی مناطق ، پنگان بـه هشت واحد کوچکتر نیز تقسیم مـی شده هست (نقوی ، ص ۱۲۳).

     هنگام استفاده از این روش به منظور آبیـاری ، این واحد زمانی بـه واحدهای بزرگتری نیز تعمـیم مـی یـافته و عموماً این تعمـیم بـه یک شبانـه روز، یعنی واحدی به منظور گردش نوبت آبیـاری زمـینـها، ختم مـی شده هست (برای آگاهی از بعضی شیوه های گردش شبانـه روزی آبیـاری رجوع کنید بـه صفی نژاد، ۱۳۵۹ ش ، ص ۱۴۷ـ۱۷۲؛ همو، ۱۳۶۵ ش ، ص ۱۸۹ـ۲۰۰؛ نیز رجوع کنید بـه آبیـاری * ). درون نائین ، هر چهار فنجان ، واحد بزرگتری بـه نام «قُله » تشکیل مـی داده و شبانـه روز بـه ۲۴۰ فنجان تقسیم مـی شده هست (صفی نژاد، ۱۳۵۹ ش ، ص ۱۴۵). درون جنوب خراسان ، هر شش فنجان واحد بزرگتری بـه نام «گَرده » تشکیل مـی داده و هر شبانـه روز ۳۲۴ فنجان بوده هست (یزدانی ، ص ۱۷۵). این مقدار درون فردوس ۴۵۰ فنجان (یـاحقی و بوذرجمـهری ، ص ۱۹۶) و در گناباد ۱۷۱ فنجان (تابنده ، ص ۷۱) بوده هست . اما مـهمترین واحد بزرگتر از فنجان ، «طاق » نام داشته و تعداد طاقها درون نواحی مختلف ایران ، بسته بـه زمان پر شدن پنگان ، متفاوت بوده هست . به منظور نمونـه در

     

    اردستان و نیریز هر ۷۲ پنگان یک طاق (صفی نژاد، ۱۳۵۹ ش ، ص ۷۹ـ۸۱؛ محمدحسن بهرامـی ، ص ۳۹) و در قم هر ۱۳۵ فنجان یک طاق (ابن الرضا، ص ۲۵۰، پانویس ۱) را تشکیل مـی داده هست .

     

    ظرف بزرگتری کـه پنگان درون آن غوطه ور مـی شده ، نامـهای گوناگون داشته هست ، از جمله درون خور و بیـابانک آن را «کَوار» (هنری ، ص ۶۷)، درون روستای فراخی درون حاشیـه غربی کویر نمک «تشته » (صفی نژاد، ۱۳۵۹ ش ، ص ۱۶۹)، درون مـیبد «گادیشـه » (جانب اللهی ، ۱۳۶۵ ش ، ص ۱۷۹) و در توابع سمنان «دبه » (سعیدی ، ص ۵۷) مـی نامـیده اند. درون مـیبد وسیله ای بـه نام «تیـاره » به منظور امتحان و یکسان نمودن زمان پرشدن پنگانـهای منطقه ، وجود داشته هست (جانب اللهی ، ۱۳۶۵ش ، ص ۱۸۰).

     

    در نقاط مختلف ایران ، به منظور شمارش دفعات پرشدن پنگان ــ کـه سهمـیه آب زمـین هر کشاورز را نشان مـی داده هست ــ از تعداد مشخصی ریگ یـا سنگ استفاده مـی شده هست (صفی نژاد، ۱۳۵۹ ش ، ص ۱۴۴؛ همایونی ، ص ۳۱ـ۳۲). درون بعضی مناطق روشـهای دیگری نیز وجود داشته هست ، از جمله درون اطراف قم از پانزده دانـه تسبیح (مرتضوی ، ص ۱۲۰) و در مـیبد از وسیله خاصی بـه نام «قاتمـه » (جانب اللهی ، ۱۳۶۵ش ، ص ۱۷۹) استفاده مـی شده هست . درون بعضی مناطق ، به منظور بیرون آوردنِ پنگانِ پر از آب و دوباره قرار ظرف خالی بر سطح آب ، آیین خاصی وجود داشته هست ، از جمله تکان پنگان خالی (صفی نژاد، ۱۳۵۹ش ، ص ۱۴۴) و به زبان آوردن کلماتی خاص (جانب اللهی ، ۱۳۶۵ش ، همانجا).

     

    نامـی کـه آب کشاورزی را با پنگان تقسیم مـی کرده هست ، درون نقاط مختلف ، فرق مـی کرده هست ، از جمله درون گناباد وی را مـیراب (عجم  سمـینار قنات ۱۳۸۳)  و درون بعضی روستاها «مؤلف » (تابنده ، ص ۷۲)، درون فردوس «کیّال » (ناظمـی ، ص ۴۵)، درون اردستان و تفت «سرطاق » (صفی نژاد، ۱۳۵۹ ش ، ص ۸۱؛ دریـایی ، ص ۲۲) و در توابع سمنان «سربلوک » (سعیدی ، ص ۴۸) مـی نامـیده اند.

     گاهی هنگام استفاده از پنگان به منظور خرید و فروش آب ، تقلب مـی شده کـه همایونی (ص ۳۲) بـه نمونـه هایی از آن اشاره کرده هست .

     

    جلال آل احمد، تات نشینـهای بلوک زهرا ، تهران ۱۳۵۳ش ؛ حسین ابن الرضا، قم : از نظر اجتماعی ـ اقتصادی ، قم ?] ۱۳۶۵ش [ ؛ ایرج افشار، یـادگارهای یزد ، ج ۲، تهران ۱۳۵۴ش ؛ تقی بهرامـی ، فرهنگ روستایی یـا، دائره المعارف فلاحتی ، تهران ۱۳۱۶ـ۱۳۱۷ش ؛ محمدحسن بهرامـی ، «بررسی نظامـهای آبیـاری سنتی فلاحتی نی ریز فارس »، پایـان نامـه لیسانس ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، ۱۳۵۸ش ؛ محمود بیـهقی ، سبزوار شـهر دیرینـه های پایدار ، مشـهد ۱۳۷۰ش ؛ نصرالله پورافکاری ، «شیوه های سنتی تقسیم آب درون ایران »، هنر و مردم ، سال ۱۷، ش ۱۹۳ (آبان و آذر ۱۳۵۸)؛ سلطانحسین تابنده ، تاریخ و جغرافی گناباد ، تهران ۱۳۴۸ش ؛ محمدسعید جانب اللهی ، «نظام تقسیم و حسابرسی و خرید و فروش آب درون آبیـاری سنتی مـیبد»، فصلنامـه تحقیقات جغرافیـائی ، سال ۵، ش ۲ (تابستان ۱۳۶۹)؛ همو، «نظامـهای سنتی سنجش زمان به منظور تقسیم آب درون مـیبد»، فصلنامـه تحقیقات جغرافیـائی ، سال ۱، ش ۱ (تابستان ۱۳۶۵)؛ عبدالکریم حکمت یغمائی ، بر ساحل کویر نمک ، تهران ۱۳۷۰ش ؛ محمدبن احمد خوارزمـی ، کتاب مفاتیح العلوم ، چاپ فان فلوتن ، لیدن ۱۹۶۸؛ عباس دریـایی ، «آب و آبیـاری و اثرات اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن درون شـهر تفت »، پایـان نامـه لیسانس ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، ۱۳۵۴ش ؛ زین العابدین سعیدی ، «نظامـهای آبیـاری درون واحدهای کار زراعی هنگام اصلاحات ارضی درون لاسجرد»، پایـان نامـه لیسانس ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، ۱۳۵۴ـ ۱۳۵۵ ش ؛ ژان شاردن ، سیـاحتنامـه شاردن ، ترجمـه محمد عباسی ، تهران ۱۳۳۵ـ۱۳۴۵ ش ؛ محمدبن حسین شیخ بهائی ، طومار شیخ بهائی ، چاپ کاظم سمـیعی ، اصفهان ?] ۱۳۰۷ش [ ؛ پرویز صالحی رزوه ، «نظام زمـینداری و آبیـاری هنگام اصلاحات ارضی درون منطقه روستایی ف »، پایـان نامـه لیسانس ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، ۱۳۵۴ـ ۱۳۵۵ش ؛ جواد صفی نژاد، «مطالعه ای پیرامون تغییر مدار گردش آب و اثرات اقتصادی و اجتماعی حاصل از آن »، درون مجموعه مقالات سمـینار جغرافی ، ش ۱، چاپ محمدحسین پاپلی یزدی ، مشـهد ۱۳۶۵ش ؛ همو، نظامـهای آبیـاری سنتی درون ایران ، تهران ۱۳۵۹ش ؛ آن کاترین سواین فورد لمتون ، مالک و زارع درون ایران ، چاپ منوچهر امـیری ، تهران ۱۳۶۲ش ؛ فضل الله مرتضوی ، «بررسی اقتصادی ـ اجتماعی شیوه مقاسمـه واحد کار زراعی و سیفی کاری روستای حاجی آباد لک ها (قم )»، پایـان نامـه لیسانس ، دانشکده

     علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، ۱۳۵۶ش ؛ علیرضا ناظمـی ، «کشت سنتی درون باغستان فردوس »، پایـان نامـه لیسانس ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، ۱۳۵۵ش ؛ نقیب نقوی ، «روش آبیـاری سنتی درون نـهبندان و قناتهای آن »، فصلنامـه تحقیقات جغرافیـائی ، سال ۴، ش ۳ (پاییز ۱۳۶۸)؛ صادق همایونی ، فرهنگ مردم سروستان ، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۴۹ش ؛ مرتضی هنری ، «تقسیم آب درون خور»، مجله مردم شناسی و فرهنگ عامـه ایران ، سال ۱، ش ۱ (۱۳۵۳ش )؛ محمد جعفر یـاحقی و خدیجه بوذرجمـهری ، فردوس / تون : تاریخ و جغرافیـا ، مشـهد ۱۳۷۴ش ؛ لطف الله یزدانی ، «ویژگیـهای قنوات خراسان جنوبی و مسائل مربوط بـه تقسیم آب آن »، درون مجموعه مقالات سمـینار جغرافی ، ش ۱، چاپ محمد حسین پاپلی یزدی ، مشـهد ۱۳۶۵ش ؛

     ۳) آثار اسلامـی کـه در آنـها از پنگان یـاد شده هست . آثاری کـه در آنـها پنگان شرح داده شده هست ، دو دسته اند:

    ۱) کتابهایی درباره علوم مختلف ، بویژه علم الحیل ، کـه در بخشی از آنـها درباره پنگان مطالبی آمده هست ؛ ۲) کتابهایی کـه به پنگان و انواع آن اختصاص دارند. برخی از کتابهای دسته اول عبارت اند از: کتاب الاربعین ، نوشته امام محمد غزالی (متوفی ۵۰۵)، کـه در آن بـه ساخت پنگان اشاره شده هست (ص ۳۰ـ۳۱)؛ الجامع بین العلم والعمل ، تألیف بدیع الزمان جَزَری (متوفی ۶۰۲)، کـه در نوع (بخش ) اول آن (ص ۲۱۶ـ۲۱۷) استفاده از پنگان ، انواع آن و به طور کلی ساعتهای آبی بتفصیل شرح داده شده هست ؛ علم الساعات والعمل بها ، تألیف ابن ساعاتی (متوفی ح ۶۱۷)، کـه در آن ساخت ساعتهای آبی گوناگون از جمله پنگان آمده هست (ص ۷۴ـ۸۲)؛ الطُرُق السنِیَّه فی الا´لات الروحانیّه تألیف تقی الدینِ دمشقی * (متوفی ۹۹۳). درون مـیان دانشمندان اسلامـی ، تقی الدین بیش از دیگران این ابزار را بررسی کرده هست . وی علاوه بر تألیف کتابی اختصاصی درباره پنگان ( رجوع کنید بـه ادامـه مقاله )، درون چند بخش الطرق السنیّه ، ابزارهای مکانیکی را کـه به ساعتها (بنکامات ) مربوط مـی شوند، بتفصیل شرح داده هست (احمد یوسف حسن ، ص ۳۴). حاجی خلیفه (ج ۱، ستون ۲۵۶) این کتاب را جزو آثاری کـه درباره علم البنکامات نوشته شده ، آورده هست . تنـها نسخه خطی این کتاب ، درون کتابخانـه چستر بیتی ایرلند وجود دارد (آربری ، ج ۷، ص ۷۳ـ ۷۴) و احمد یوسف حسن ، تصویر آن را درون کتاب خود، تقی الدین والهندسه المـیکانیکیـه العربیـه ، بـه چاپ رسانده هست (ص ۷۶ـ ۱۶۸).

     در مـیان رسایلی کـه اختصاصاً درباره پنگانـها نوشته شده اند ــ گذشته از کتابی درون صنعت پنگان کـه ابن ندیم (ص ۵۶۳) آن را بـه ابوعبدالله محمد بن حسن شطوی نسبت داده هست ــ رساله ای منسوب بـه ارشمـیدس قدیمترین اثر موجود درون این باره هست . از این رساله ، دو ترجمـه عربی درون دست هست : ترجمـه قدیمتر بـه نام عمل صندوق الساعات کـه در مجموعه ای خطی متعلق بـه قرن ششم درون سوریـه نگهداری مـی شود (عبدالحمـید حسن ، ص ۸) و ترجمـه جدیدتر بـه نام فی عمل بنکامات متعلق بـه قرن هشتم یـا نـهم کـه چند نسخه خطی از آن درون کتابخانـه ملی پاریس (سلان ، ص ۴۳۷) و کتابخانـه های موزه بریتانیـا و بودلیـان درون انگلستان (ویدمان و هاوزر ، ج ۳، ص ۱۶۲۹) وجود دارد. محمداحمد دهمان هردو ترجمـه را درون کتاب علم الساعات والعمل بها بـه چاپ رسانده هست (ابن ساعاتی ، ص ۲۹۴ـ۳۵۹). ویدمان و هاوزر ترجمـه جدید این رساله را بـه آلمانی برگردانده اند کـه در ۱۳۳۶/ ۱۹۱۸ با عنوان > «ساعت ارشمـیدس و دو ابزار دیگر» < ، و باردیگر درون > مجموعه مقالات درباره تاریخ علوم عربی و اسلامـی < (ج ۳، ص ۱۶۲۹ـ۱۶۶۹) بـه چاپ رسیده هست . علاوه بر رساله ارشمـیدس ، رساله کوتاهی بـه نام مقاله فی البنکام (شیروانی ، ج ۵، ص ۱۷۸۳) یـا مقاله فی عمل البنکام (کراوزه ، ص ۴۷۹) تألیف ابن هیثم (سده چهارم ) درباره پنگانـها وجود دارد. از این رساله تاکنون دو نسخه درون ترکیـه ، درون کتابخانـه های فاتح جامع و عاطف افندی استانبول (همانجا) و یک نسخه درون ایران درون کتابخانـه وزیری یزد (شیروانی ، همانجا) شناسایی شده هست . رساله کوتاهی بـه نام الاعلام بِشدّالمَنکام ، تألیف شمس الدین محمدبن ابی الفتح صوفی (متوفی ۹۵۰) نیز درباره پنگان هست که از آن نسخه ای درون واتیکان (ماتویفسکایـا و روزنفلد، ج ۱، ص ۵۲۶) و نسخه ای درون کتابخانـه مجلس شورای اسلامـی درون ایران (حائری ، ج ۲۳، ص ۱۳) موجود هست . حاجی خلیفه (همانجا) بـه رساله ای از تقی الدین دمشقی بـه نام الکواکب الدُّرّیـه فی وضع بنکامات الدوریـه یـاد کرده کـه بروکلمان ( > ذیل < ، ج ۲، ص ۴۸۴) آن را نام دیگر رساله فی علم البنکامات تقی الدین دانسته هست . نسخه هایی از رساله فی علم البنکامات درون پاریس (سلان ، ص ۴۳۹)، انگلستان و ترکیـه (احمد یوسف حسن ، ص ۲۶) وجود دارد، و سویم تکه لی متن عربی آن را درون کتاب > تقی الدین و ساعت درون امپراتوری عثمانی درون سده شانزدهم < ، منتشر کرده هست .

     منابع : ابن ساعاتی ، علم الساعات و العمل بها ، چاپ محمد احمد دهمان ، دمشق ?] ۱۴۰۱/۱۹۸۱ [ ؛ ابن ندیم ، الفهرست ، چاپ ناهد عباس عثمان ، دوحه ۱۹۸۵؛ ابی العزّبن اسماعیل جزری ، الجامع بین العلم و العمل فی صناعه الحیل ، چاپ احمد یوسف حسن ، حلب ۱۹۷۹؛ مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰؛ عبدالحسین حائری ، فهرست کتابخانـه مجلس شورای اسلامـی ، ج ۲۳، تهران ۱۳۷۶ش ؛ احمد یوسف حسن ، تقی الدین و الهندسه المـیکانیکیـه العربیـه ؛ مع کتاب الطرق السنیـه فی الا´لات الروحانیـه ، حلب ۱۹۷۶؛ عبدالحمـید حسن ، فهرس مخطوطات دارالکتب الظاهریـه : الفلسفه و المنطق و آداب البحث ، دمشق ۱۹۷۰؛ محمد شیروانی ، فهرست نسخه های خطی کتابخانـه وزیری یزد ، ج ۵، تهران ۱۳۵۸ش ؛ محمدبن محمد غزالی ، کتاب الاربعین ، ترجمـه برهان الدین حمدی ، تهران ۱۳۶۸ش ؛

     

     مطالعه بیشتر :

    قنات یـا کاریز مـیراث فرهنگی و علمـی ایرانیـان

     کاریز مـیراث علمـی و فرهنگی ایرانیـان، دکتر محمد عجم ۱۳۸۳  سمـینار ملی قنات درون گناباد

     




    [هر گز چند متر است]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 24 Nov 2018 12:27:00 +0000



    هر گز چند متر است

    قنات یـا کاریز مـیراث فرهنگی و علمـی و اقتصادی ایرانیـان ...

    کاریز یـا قنات یـا کهریز به راهی کـه در زیر زمـین کنده شده که تا از طریق آن آب  بـه دشت جریـان یـابد قنات مـی گویند. کاریز کانالی هست در عمق زمـین به منظور ارتباط رشته چاه هایی کـه از «مادرچاه » سرچشمـه مـی‌گیردبه منظورهدایت آب بـه سطح زمـین و مدیریّت آب به منظور کشاورزی و سایر مصارف. هر گز چند متر است این کانال ممکن هست تا رسیدن بـه سطح زمـین هزارها متر بـه طول بیـانجامد و سرانجام آب این کاریزها به منظور شرب و کشت و کار روی زمـین مـی‌آیند کـه به این محل دهنـه کاریز یـا سر قنات مـی گویند.

    وجه تسمـیه یـا ریشـه یـابی قنات

     «کاریز» واژه‌ای پارسی هست و درون اصل «کهریز» بوده هست (بعضی نیز گفته اند کـه در اصل چاه ریز بوده است)  کاه  ریز یـا کهریز بـه این دلیل هست که برای اطمـینان از بند نبودن و باز بودن مسیر چاههای فرعی و یـا کانال های فرعی مقداری کاه درون چاه مـی ریخته اند اگر درون خروجی کاریز کاه مشاهده مـی شده  یقین مـی د کـه کانال مسدود نشده و ریزش نکرده  و یـا اینکه مـی فهمـیدند ریزش و بند شدن  از کدام چاه  و یـا که تا کدام کانال بوده هست . هر گز چند متر است قبل از اینکه کاریز بگویند احتمالا واژه کن او (کنو) کندن + اوو (آب) بکار مـی اند ولی بعد تر واژه کاریز و در قرون بعدی واژه قنات مرسوم شده است.

    واژه قنات بطور یقین عربی نیست اما ممکن هست معرب‌و یـا تحریف شده  باشد ولی بیشتر درون ادبیـات عربی بکار مـی رود و زبان فارسی همان کاریز درست تر است..

     بعضی گفته اند کـه قنات معرب شده از کانو  است و کانو بـه معنی کانال هست کانو – کانون – کانال ممکن هست از یک ریشـه باشند اگر قنات از کانو باشد کانو  یـا کن اوو  خود فارسی هست و بـه قناتهای کوچک دامنـه کوه گفته مـی شود کـه از کندن مسیر چشمـه ایجاد مـی شود . . بعضی گفته اند قنات از کن بصورت قن  معرب شده و “ات” جمع عربی گرفته و قنات شده البته دوباره جمع مکسر شده بصورت قنوات . درون ایران خاوری و افغانستان و آسیـای مـیانـه واژه‌ی کاریز بیش‌تر کاربرد دارد و در ایران باختری واژه‌ی قنات استفاده مـی شود . گفته شده کـه قنات عربی  شده‌ی « کن و یـا کنات» پارسی هست که از ریشـه‌ی فعل کندن گرفته شده است.

     کاریز یـا قنات یـا کهریز بـه راهی کـه در زیر زمـین کنده شود که تا آب از آن جریـان یـابد مـی‌گویند. کاریز کانالی هست که از دیرباز به منظور  انتقال آب زیر زمـین  به  روی زمـین به منظور شرب و کشاورزی و مدیریت آب درون زمـین مـی‌ساخته‌اند.

     ایرانیـان باستان درون چندین هزار سال قبل دست بـه این ابتکار جدید زده و آن‌را کاریز یـا کهریز نام نـهادند. با این اختراع کـه در نوع خود درون جهان تاکنون بی‌نظیر بوده است، هر گز چند متر است مـی‌توان مقدار قابل توجهی از آب‌های زیرزمـینی را جمع آوری کرد و به سطح زمـین رساند، کـه همانند چشمـه‌های طبیعی، آب آن درون تمام طول سال بدون هیچ کمکی از درون زمـین بـه سطح آن (زمـین) جاری شود.کاریز کـه توسط ایرانیـان اختراع شده، هزاران سال قدمت دارد. قدمت بسیـاری از کاریزهای ایران، از پنج،شش هزار سال متجاوز هست و عمری برابر با تاریخ  تمدن کهن ایران دارد. با وجود این‌که چندبن هزار سال از اختراع آن مـی‌گذرد،  هنو‌ز هم این روش استفاده از آب، درون قسمت مـهمـی از روستاها و مناطق مس و کشاورزی و دام‌داری کشور معمول و متداول هست و حتا یکی از ارکان اصلی کشت و  کار  درون نواحی خشک  نیمـه کوهستانی است. این اختراع کـه امروزه شـهرت جهانی پیدا کرده، بعدها از ایران بـه بسیـاری از کشورهای جهان انتقال یـافته و مورد استفاده مردم درون دیگر نقاط دنیـا قرار گرفته‌است. طولانی‌ترین کاریز جهان و عمـیق‌ترین چاه مادر درون حوالی «گناباد» از توابع خراسان هست که ۷۰ کیلومتر طول کانال های آن هست و عمـیق‌ترین چاه مادر کاریزهای ایران بـه روایتی  ۳۵۰ متر عمق دارد و آن مربوط بـه کاریز «قصبه» گناباد است. کندن آن بـه دوره هخا و یـا قبل از آن مـی‌رسد.

    تمدن ایران بیشتر بر اساس قنات و کاریز شکل گرفته هست تا رودخانـه  در حالیکه مصر و عراق تمدن رودخانـه ای هستند ایران تمدن کاریزی هست .

    «هانری‌گوبلو» درون پایـان نامـه خود بـه اشتباه نوشته هست اختراع قنات بخاطر استخراج معدن بوده هست اما  خوشبختانـه وی عنوان کتاب خود را قنات فنی به منظور دستیـابی  بـه آب قرار داده کـه خطای  فرضیـه ایشان را جبران مـی کند  این کتاب در  سال ۱۳۷۱ با همکاری دکتر پاپل یزدی ترجمـه و استانقدس آنرا وارد بازار کرد.  وقتی کتاب  را خواندم  دیدم خیلی خوب تدوین شده اما این قدم های اولیـه بوده  و نقایصی دارد لذا حتما ایرانیـان پیشگام شوند و عمـیق تر بررسی کنند . بخصوص از بعد باستان شناسی  حتما موضوع قنات بیشتر بررسی شود . ضعف بزرگی کـه  در کتاب دیده مـی شد  عدم توجه  نویسنده بـه قناتهای گناباد  بود  وی فقط اشاره کوتاهی درون حد یک پاراگراف دارد و آنـهم اشتباه است  درون حالیکه حتما حداقل یک فصل را بـه قناتهای گناباد اختصاص مـی داد چون که تا یک قرن قبل  جغرافیـای  گناباد  بیشترین قناتهای  درون یک  منطقه  را بوده اند  زیرا  همـه روستاهای شـهرستان گناباد قنات دارند اما نویسنده کـه احتمالا  گناباد  را ندیده است  خیلی گذرا از  از یک قنات بنام  گناباد نام و  بدون اینکه توضیح دهد کدام قنات گناباد منظورش هست مـی گوید این قنات هفتصد سال قدمت دارد و مربوط بـه دوره اسلامـی است  از همان زمان  تصمـیم داشتم خطای این کتاب را طی مقاله  ای منتشر کنم فرصت بدست نیـامد که تا اینکه همایش ملی قنات درون گناباد سال ۱۳۸۲  فرصت یـافتم مقاله ای بـه سمـینار ارایـه دهم  و توضیح دهم که  قنات گناباد درون زمان سفرنامـه نویسان همچون  ناصر خسرو  توصیف شده و حتی ناصر خسرو حدود هزار سال قبل  نوشته هست که مردم ساخت آنرا بـه  کیخسرو  کیـانی نسبت مـی دهند بعضی آنرا بـه دوره کیومرت  کیـانی و قنات های دیگر منطقه مثل قنات ریـاب را بـه گودرز نسبت  مـی دهند. این نشانگر آن هست که قنات خیلی قدیمـی تر هست دوم اینکه اصلا منطقه گناباد رودخانـه ندارد  خود دشت گناباد حتی چشمـه هم ندارد لذا  ابتدا قنات حفر شده و بعد مردم درون آنجا سکرده اند مردم گناباد ابتدا درون اطراف تنگل زیبد و حاشیـه چشمـه سارهای  براکوه  زندگی دامداری داشته اند سپس با حفر قنات  و کشاورزی کم کم درون دشت گناباد و اطراف مسیر قنات ساکن شده اند.

    «هانری‌گوبلو» معتقد هست که کاریز، ابتدا یک فن آب‌یـاری نبوده، بلکه به‌طور کامل از تکنیک معدن نشات گرفته و منظور از احداث آن جمع‌آوری آب‌های زیرزمـینی مزاحم (زه آب‌ها) بـه هنگام حفر معادن بوده‌است. تردیدی نیست کـه در گستره فرهنگی ایران، از معادن «مس» و احتمال «روی» موجود درون کوه‌های زاگرس، درون هزاره دوم قبل از مـیلاد مسیح بهره‌برداری شده ‌است. کاریز، تشکیل شده از یک دهانـه یـا هرنج کـه روباز هست و یک مجرای تو‌نل مانند زیرزمـینی و چندین چاه عمودی کـه مجرا یـا تو‌نل زیر زمـینی را درون فواصل مشخص با سطح زمـین مرتبط مـی‌سازد، دارد. چاه‌ها کـه به آن‌ها درون موقع حفر، مـیله هم گفته مـی‌شود، علاوه بر مجاری انتقال مواد حفاری شده بـه خارج، عمل تهویـه کانال زیرزمـینی را نیز انجام مـی‌دهند و راه ارتباطی به منظور لای‌روبی، تعمـیر و بازدید از داخل کاریز نیز بـه شمار مـی‌روند.آغاز کاریز همان دهانـه کاریز هست که «مظهر کاریز» نیز نامـیده مـی‌شود. مظهر کاریز جایی هست که آب از دل کاریز بیرون مـی‌آید و ظاهر مـی‌شود و مـی‌تواند به منظور آب‌یـاری و دیگر مصارف مورد استفاده قرار بگیرد. قسمت انتهایی کاریز، «پیش‌کار کاریز» نامـیده مـی‌شود کـه در آخرین قسمت آن‌، چاه مادر کاریز قرار گرفته‌است. قسمت‌هایی از کاریز کـه با حفر آن‌ها هنوز آب بیرون نمـی‌آید «خشکه کار» و قسمتی کـه آب‌دار هست (قسمت انتهایی) قسمت «آبده کاریز» نامـیده مـی‌شوند.کندن کاریز معمول از مظهر آن کـه همان سطح زمـین خشک است، شروع و به مناطق آبده چاه مادر، ختم مـی‌شود. بنابراین، اول دهانـه کاریز یـا هرنج کـه خشک هست و بعداز آن اولین چاه‌ها یـا مـیله‌ها کـه این‌ها هم خشک هست و آب ندارند و به اصطلاح قسمت خشک کار کاریز نامـیده مـی‌شوند، حفر مـی‌شوند. بعد کار بـه طرف قسمت بالادست کـه همان قسمت‌های آبده و بیش‌تر آبده زمـین است، ادامـه پیدا مـی‌کند. طول یک رشته کاریز کـه در مـیزان آب‌دهی آن نیز موثر است. نسبت بـه شرایط طبیعی متفاوت است. این شرایط بستگی بـه شیب زمـین و عمق چاه مادر دارد. از طرف دیگر هرچه سطح آب زیرزمـینی پایین‌تر باشد، عمق چاه مادر بیش‌تر مـی‌شود. مـهم‌ترین عاملی کـه طول کاریز را مشخص مـی‌کند، شیب زمـین است. هرچه شیب زمـین کم تر باشد طول کاریز بیش‌تر و هرچه شیب بیش‌تر باشد طول کاریز کم‌تر خواهد بود.تنـها قنات دو طبقه جهان قنات دوطبقه «مون اردستان» درون محله مون یکی از محلات شـهرستان اردستان درون استان اصفهان واقع است. این قنات درون این محله شامل دو طبقه ‌است کـه که درون هر طبقه آن آبی مسقل جریـان دارد جالب این‌جاست کـه آب هیچ یک بـه دیگری نفوذ نمـی‌کند این قنات ۸۰۰ سال پیش احداث شده است. سیستم استخراج درون کاریز طوری هست که آب بدون کمک و صرف هزینـه فقط با استفاده از نیروی ثقل از زمـین خارج مـی‌شود. با توجه بـه چاه‌ها و کاریزهای موجود‌، آب کاریز درون مقابل آبی کـه از چاه استخراج مـی‌شود، ارزان‌تر تمام مـی‌شود. آب کاریز دایمـی هست و درون مواقع اضطراری کشت و زراعت و در مواقع حساس (نیـاز بـه آب)‌، قطع نمـی‌شود. منابع آب زیر زمـینی توسط کاریز دیر تمام مـی‌شوند و استفاده طولانی دارند، هر چند به‌طور دایم آب‌ها، چه مصرف شوند و چه نشوند، خارج مـی‌شوند. کاریز دارای مزایـای بسیـار زیـادی هست که درون این‌جا فقط بـه تعداد محدودی از آن‌ها اشاره شده است.در زمـین‌های هموار و نواحی ای کـه زمـین شیب کافی ندارد و نیز زمـین‌های خیلی سست و ماسه‌ای امکان حفر کاریز نیست. آب کاریز، به‌طور دایم جریـان دارد و قابل کنترل نیست. به‌همـین خاطر کاریز مدام باعث تخلیـه آب زیرزمـینی مـی‌شود. درون فصولی کـه به آب احتیـاج نیست و یـا احتیـاج بـه آب خیلی کم است، امکان جلوگیری از جریـان و یـا کنترل کاریز وجود ندارد. کاریز به‌خاطر این کـه در سفره‌های آب زیرزمـینی کم عمق استفاده مـی‌شود و این منابع هم غنی نیستند و دارای نوسان زیـادی هستند، نسبت بـه تغییرات سطح آب زیر زمـینی خیلی حساسیت دارد. درون فصول گرم کـه گیـاه بـه آب بیش‌تری نیـاز دارد و همـین‌طور درون فصول و سال‌های خشک، آب کاریز کم مـی‌شود. کاریز نسبت بـه چاه درون مقابل سیل و زلزله و امثال این‌ها آسیب‌پذیرتر هست و خرابی درون کاریزها بعضی مواقع طوری هست که احیـا مجدد آن‌ها یـا ممکن نیست و یـا از لحاظ اقتصادی مقرون بـه صرفه نیست.پژوهش‌گران بـه ‌اتفاق معتقدند کـه بهره‌برداری از قنات ابتدا درون ایران صورت گرفته و در دوره‌ی هخا توسط ایرانیـان بـه عمان، یمن و شاخ آفریقا نیز راه یـافت سپس مسلمانان آن‌را بـه اسپانیـا بردند. مـهم‌ترین و قدیمـی‌ترین کاریزها درون ایران، افغانستان و تاجیکستان وجود دارد. درون حال حاضر درون ٣۴ کشور جهان قنات وجود دارد ولی چهل‌هزار قنات فعال موجود درون ایران چند برابر بیش‌تر از مجموع قنات‌ها درون سایر کشورهای جهان است. مـهم‌ترین قنات‌های ایران درون استان‌های کویری خراسان، یزد، کرمان، مرکزی و فارس وجود دارد. قنات یـا کاریز یکی از شگفت‌انگیزترین کارهای دسته‌جمعی تاریخ بشری هست که به منظور رفع یکی از نیـازهای مـهم و حیـاتی جوامع انسانی، یعنی آب‌رسانی بـه مناطق کم آب و تامـین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با کار گروهی و مدیریت و برنامـه‌ریزی بـه وجود آمده است.این پدیده‌ی شگفت‌انگیز آب‌رسانی از دیرباز و از عصر آهن به‌‌عنوان یکی از منابع تامـین آب شرب و کشاورزی درون مناطقی کـه با خطرات خشک‌سالی درون فلات ایران روبه‌رو بوده‌اند، نقش کلیدی و موثری درون نظام اقتصادی و حیـات اجتماعی کشور داشته و موجب شکوفایی اقتصاد کشاورزی و ایجاد کار و فعالیت‌های متعدد شـهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است. بـه گواه تاریخ، و کشفیـات باستان‌ شناسی این فن‌آوری مـهم از ابتکارات ویژه‌ی ایرانیـان بوده و به تدریج، بـه سایر مناطق جهان، از جمله منطقه‌ی اروپای غربی، شمال آفریقا، چین و حتا بـه بخش‌هایی از آمریکای جنوبی چون شیلی راه یـافته است.تاریخ قنات درون ایران به‌طور مشخص، بـه دوره‌ی ایران باستان و ماقبل کتابت و به عصر آهن بر مـی‌گردد. تمدن شـهر سوخته و تمدن «هکمتانـه» و وجود قنات درون این شـهر دلیل روشنی بر ساخت قنات درون دوره‌ی ماقبل هخا است. یکی از قدیمـی‌ترین اسناد مکتوب شناخته شده کـه در آن بـه قنات اشاره شده، شرح هشتمـین نبرد «سارگون دوم»، (پادشاه آشور هست که درون سده هشتم قبل از مـیلاد مـی‌زیسته) علیـه امپراطوری اوراتور درون سال ٧١۴ قبل از مـیلاد مسیح هست (محقق فرانسوی گوبلو بـه کمک یک لوح بزرگ مسی کـه با خط مـیخی و به زبان «آکادی» نوشته شده، از آن مطلع شده است.این لوح، اکنون درون موزه‌ی لوور پاریس موجود است.) سارگون از کوه‌های زاگرس مـی‌گذرد و به ناحیـه‌ای واقع درون اطراف شـهر «اوهلو» (مرند کنونی) درون حدود ۶٠ کیلومتری شمال غرب تبریز درون شمال دریـاچه‌ی ارومـیه مـی‌رسد. «گوبلو» متوجه مـی‌شود کـه در این ناحیـه رود وجود ندارد. با این حال ناحیـه‌ای هست که با آب‌یـاری سبز و خرم شده، اما او از این امر تعجب نمـی‌کند به منظور این کـه او درون دشت‌هایی فرمان‌روایی کرده کـه چنین تکنیک‌ها یـا سیستم‌هایی از حداقل دو هزار سال پیش درون آن‌ها معمول بوده هست اما آن‌چه کـه او را شگفت‌زده مـی‌کند، بی‌اطلاعی از منشا این آب‌ها بوده است. به‌طور قطع، سارگون موفق شد کـه قنات را ببیند. اما این قنات‌ها را چهانی ساخته‌اند؟ و چهی این تکنیک را بـه منطقه آورده است؟به استناد کتیبه‌ی سارگون، اورسای اول پادشاه هم‌ عصر او بوده کـه اولین قنات را احداث کرده است. بنابراین فرمان‌روای آشور، رواج این تکنیک را کـه به گفته‌ی او پدیده‌ای تازه بوده است، بـه اهالی «اوراتور» نسبت مـی‌دهد. از طرف دیگر درون ناحیـه‌ی دریـاچه وان (که درون آن زمان جز خاک ایران بوده) ناظری درون آغاز قرن هشتم قبل از مـیلاد، بـه وجود ٢١ رشته قنات اشاره کرده است. درون کتابی تحت عنوان «‌ارمنستان درون گذشته و حال‌« نوشته‌ی «لهمان»، مورخ ١٩٢۵، آمده هست که ابداع قنات بـه اوراتور‌ها تعلق دارد و مـی‌دانیم کـه اهالی اوراتور، اعقاب بلافصل ارمنی‌ها هستند. برابر مطالب اوستایی و مطابق «شاه‌نامـه‌ی فردوسی»، «هوشنگ مخترع» قنات بوده هست و «جم» یـا «جمشید مخترع لباس»، تبر، شمشیر، بیل و ادوات کشاورزی هست مـی‌دانیم کـه شاهان پیش‌دادی براساس داستان‌های شفاهی که تا دوره‌ی زرتشت ادامـه داشتند و این روایت‌ها که تا زمان فردوسی درون مـیان مردم نیز نقل مـی‌شدند این داستان‌های شفاهی ریشـه‌ی هفت که تا ده هزار ساله دارند.اشغال فلات ایران از سوی مادها و پارس‌ها با ایجاد شـهرهای بزرگ و باشکوه هم‌راه هست مانند شـهرهای اکباتان (همدان) و پاسارگاد پایتخت قدیمـی امپراطور ماد کـه از سوی «کوروش دوم» بنیـان گذاشته شد. هم‌چنین تخت‌جمشید کـه داریوش اول آن را درون نزدیکی پاسارگاد به‌وجود آورد و به‌صورت پایتخت هخاان درآمد. شـهر«‌راگس» یـا راجس (ری) درون چند کیلومتری شـهر ری کنونی یکی از پرجمعیت‌ترین شـهرها بود. تمامـی این شـهرها با استفاده از سیستم قنات توانستد آب خود را تامـین کنند و به حیـات خود ادامـه دهند زیرا درون آن زمان رودها و یـا چشمـه‌هایی بیش از امروز وجود نداشته است. اما بـه هر حال قدیمـی‌ترین قنات ثبت‌شده درون تاریخ بـه سه‌هزار سال پیش (٣٠ قرن قبل)، برمـی‌گردد کـه در آذربایجان و ارمنستان حفر شده است.

    حدود ۵٠٠ سال قبل از مـیلاد مسیح ایرانیـان، آموزش فن حفر قنات را بـه مصر و حدود ٧۵٠ مـیلادی مسلمانان بنی‌امـیه این فن را ازآن‌جا بـه اسپانیـا منتقل د

    در پی آن، درون دوره‌ی «داریوش بزرگ» (۴٨۶-۵٢١ ق. م) کـه اوج شکوفایی و اقدامات آب‌یـاری و حفر کاریز درون سرتاسر فلات ایران به‌شمار مـی‌رود. قنات‌های متعددی درون قلمرو فلات ایران و در عمان و مصر حفر شده است. براساس کاوش‌های باستان‌ شناسی این باور وجود دارد کـه کاریزهای ایجاد شده درون نواحی جنوبی خلیج‌فارس، خراسان، یزد و کرمان درون دوره‌ی هخاان ساخته شده و قنوات قدیمـی قم و بسیـاری دیگر از مناطق ایران درون عصر ساسانیـان و قنوات تهران درون دوره‌ی صفویـه و قاجاریـه حفر شده است. از مطالعه‌ی کتب قدیم و آثار باستانی ایران پی‌ مـی‌بریم کـه کندن کاریز و تعمـیر آن و آب‌یـاری و زراعت کاری مقدس محسوب مـی‌شده است. درون «وندیداد» کـه زرتشتیـان آن را کتاب الهی مـی‌دانند و بعضی نیز آن را دانش‌نامـه فرهنگ باستان محسوب مـی‌کنند چنین جملاتی وجود دارد: هر گز چند متر است «سوگند یـاد مـی‌کنم بـه جاری‌ آب خنک درون خاک خشک (کاریز) و عمارت راه و سوگند یـاد مـی‌کنم بـه زراعت و کاشتن درخت مـیوه.»آقای گوبلو، دانشمند فرانسوی کـه حدود بیست‌سال درون ایران اقامت داشته و در زمـینـه‌ی آب درون ایران کار کرده است، این سیستم باستانی دست‌یـابی بـه آب زیرزمـینی را قابل مطالعه مـی‌یـابد و بر این اساس وقتی بـه وطن خود (فرانسه) برمـی‌گردد موضوع دکترای خود را قنات انتخاب مـی‌کند و با سفرهای متعدد بـه مناطق مختلف جهان و با استفاده از ۵٣۴ منبع علمـی، تحقیقی، کتاب یـا تز دکترای خود را تحت عنوان «قنات فنی به منظور دست‌یـابی بـه آب درون ایران» مـی‌نویسد او درون این نوشته‌ی خود ثابت مـی‌کند کـه قنات اختراع ایرانیـان هست و ده‌ها قرن هم قدمت دارد درون حالی کـه چینی‌ها فن قنات را تازه چند قرن بعد از ایرانیـان آموخته‌اند، گوبلو درون کتاب خود کـه در سال ١٩٧٩ انتشار یـافته مـی‌نویسد:«همـه چیز دال بر آن هست که نخستین قنات‌ها درون محدوده‌ی فرهنگی ایران ظاهر شده‌اند و انگیزه‌ی اصلی از حفر قنات، باور و فرهنگ یک‌ جانشینی و توسعه‌ی کشاورزی و آبادی بوده هست به‌طوری کـه این صنعت درون مـیان ترک‌های شرقی و اعراب کـه فرهنگ کوچ‌نشینی داشته‌اند رونق نیـافته است.» گوبلو ده‌ها صفحه از کتاب خود را بـه بررسی صادر‌شدن فن قنات از ایران بـه دیگر کشورهای شرق و غرب و غیره اختصاص داده هست اما به منظور جلوگیری از طولانی‌شدن مقاله فقط بـه ذکر نکات زیر کـه در واقع نتیجه‌گیری کوچکی از نوشته‌های مـهم این دانش‌مند فرانسوی هست اکتفا مـی‌شود، این دانش‌مند درون نتیجه‌ی سال‌ها تحقیق و نیز سفر بـه کشورهای مختلف و هم‌چنین استفاده از صدها منبع، معتقد هست که خواست‌گاه اصلی قنات ناحیـه‌ی آذربایجان غربی ایران و ارمنستان فعلی درون منطقه‌ی معادن سرب این نواحی مـی‌باشد و این فن دست‌یـابی بـه آب زیرزمـینی، درون محیط فرهنگی ایران درون اوایل هزاره‌ی اول قبل از مـیلاد مسیح، اختراح شد و سپس بـه سرعت درون دیگر نقاط کشور و در خارج از آن رواج یـافت این فن دست‌یـابی بـه آب زیرزمـینی درون سال‌های ٨٠٠ قبل از مـیلاد بـه وسیله‌ی کشاورزان درون داخل فلات ایران رواج پیدا کرد و از آن‌جا بـه سایر نقاط جهان گسترش یـافت.به‌عنوان مثال حدود ۵٠٠ سال قبل از مـیلاد مسیح ایرانیـان، آموزش فن حفر قنات را بـه مصر و حدود ٧۵٠ مـیلادی مسلمانان بنی‌امـیه این فن را ازآن‌جا بـه اسپانیـا منتقل د و سپس از آن‌جا بـه مراکش منتقل شد و حدود سال ١۵٢٠ مـیلادی بـه آمریکا بـه ویژه منطقه‌ی لس‌آنجلس فعلی، انتقال یـافت (به موجب بررسی‌ها، آب لس‌آنجلس آمریکا ابتدا بـه وسیله‌ی قنات تامـین مـی‌شده است) و در سال ١۵۴٠ مـیلادی بـه ناحیـه‌ی پی‌کارد شیلی منتقل شده است. بررسی‌های گوبلو ثابت مـی‌کند کـه سیستم قنات تازه درون سال ١٧٨٠ یعنی درون حدود ٢٢۵ سال قبل بـه چین شرقی (ناحیـه تورفان) رسیده است.انواع قناتقنات دو طبقهاین قنات‌ها کـه تعداد آن‌ها زیـاد هست ولى متاسفانـه شناخته شده نیستند، درون ناحیـه‌اى کـه دو طبقه لایـه‌‌ی آب‌دار به‌وسیله یک قشر غیرقابل نفوذ از یک‌دیگر جدا شده‌اند حفر مى‌‌د. درون بسیـارى از قنات‌ها مشاهده مى‌شود کـه در قسمتى از قنات دو کانال بر روى یک‌دیگر حفر شده و قبل از آفتابى شدن قنات، آب آن‌ها روى هم‌دیگر ریخته و تشکیل یک قنات واحد را مى‌دهد. یکى از بهترین نمونـه‌هاى این نوع را درون «اردستا» نمى‌توان دید. قنات دو طبقه «موناردستان» از دو کانال موازى کـه بر روى هم قرار گرفته و در چاه‌هاى عمودى مشترک هستند، تشکیل شده است. کانال رویی حدود ۲۰۰ متر دورتر از کانال زیرین، آفتابى مى‌شود و سپس درون پایین دست، درون محلى به‌نام محله سیدهاى اردستان بـه هم‌دیگر متصل مى‌شوند. تشخیص و احداث این نوع قنوات بستگى به‌وجود لایـه‌هاى آب‌دار بر روى یک‌دیگر و تخصص معمار قنات دارد. شکل (مقاطع طولى ارتفاع انواع قنات) مقاطع انواع قنات‌ها را نشان مى‌دهد‌.- بدون نیـاز بـه نیروى محرکه و سرمایـه‌گذاری، آب درون اثر خاصیت جاذبه زمـین جارى مى‌شود و مورد استفاده قرار مى‌گیرد.- آب درون کانال‌‌هاى سرپوشیده جریـان یـافته، تبخیر بـه حداقل رسیده و احتمال آلودگى نیز کم مى‌شود.- قنات‌ها اگر حفاظت و لای‌روبى شوند به‌عنوان یک منبع دایمى آب براى سال‌ها و حتى قرن‌ها مى‌توانند مورد استفاده قرار گیرند.- هزینـه‌ی حفر قنات‌ها عمومن به‌علت قدمت‌ آن‌ها درون ایران مستهلک‌شده و در حال حاضر به‌عنوان یک منبع سرمایـه‌گذارى نشده تلقى مى‌شود.- با اتکا بـه قنات، درون مناطق بیـابانى و دورافتاده اجتماعات انسانى تشکیل‌شده و زندگى درون مناطق خشک ایران شکل گرفته است.‌- اصولن آب قنوات گواراتر از آب چاه‌ها هست به‌خصوص این‌که درون فصول گرم، خنک و در فصول سرد، نسبتن گرم است.‌منگلقناتى هست که منبع تغذیـه‌ی آن رودخانـه دایمى است. گاهى وجود ارتفاعات مانع رسیدن آب رودخانـه بـه منطقه‌اى مشخص مى‌شود. درون این صورت با حفر یک منگل، آب رودخانـه را کـه در سطح زمـین جارى است، مجددن بـه زیر زمـین و سپس آن را با استفاده از شیب مناسبى کـه در منطقه مورد نظر ایجاد مى‌‌کنند، بـه سطح زمـین مى‌آورند. یکى از بهترین انواع قنات‌هاى منگل منظومـه «شمس‌آباد» کرج هست که با تغذیـه از کردان رود درون زیر جاده تهران، قزوین جارى است. این روش نیز به‌منظور استفاده از آب تعدادى از رودخانـه‌هاى دایمى درون ایران توصیـه مى‌شود.قنات سدىاین قنات‌ها درون جنب سدهایى احداث مى‌شود کـه به‌منظور تامـین آب قنات درون بستر یک مسیل یـا آب‌راهه بنا شده است. درون فصول بارندگى سیلاب‌ها و هرز آب‌ها درون پشت این سدها جمع شده و به‌تدریج درون زمـین نفوذ نمى‌کند و قناتى کـه در مجاورت سد مذکور احداث شده هست از آب‌هاى نفوذى سد بـه زمـین تغذیـه مى‌کند. به‌نظر مى‌آید کـه این روش درون بسیـارى از مناطق کوهستانى ایران به‌منظور تامـین آب روستاییـان قابل اجرا باشد. براى مثال‌ بهترین نمونـه از این قنات‌ها، قنات جندق است.

    کاریز درون ادبیـات فارسی 

    کاریز درون ادبیـات فارسی بسیـار بکار رفته و توصیف شده هست بخصوص درون سفرنامـه ها و مسالک و ممالک   مثلا ابوعبدالله حاکم نیشابوری مـی نویسد کاریز از ابداعات  منوچهر پیشدادی است. بیـهقی – ناصر خسرو – جلال الدین محمد بلخی – بیرونی – ابوالفتح احمد مـیدانی نیشابوری محمد پادشاه درون آنندراج  از کاریز سخن گفته اند.  قدیم‌ترین تعریف از «کاریز» از آن اسدی طوسی، مندرج درون لغت‌ فرس (تألیف ۴۶۵)، بـه این شرح است: «کاریز: آب باشد کـه در زیرزمـین از چاه بـه چاه برند،ایی ‏‎]‎مروزی، وفات ۳۹۴‏‎[‎‏ گفت: سزد کـه دو رخ کاریز آب دیده کنی ر کـه ریز ریز بخواهدت ریختن کاریز «در یکی از متون کهن پهلوی (فارسی مـیانـه) برجای مانده، یعنی مـینوی خرد، پرسش‌هایی درباره اندیشـه «نیروی خرد» مطرح مـی‌شود کـه به هر یک پاسخ داده شده است. درون این پاسخ‌ها، از جمله یـاد‌آور مـی‌شود کـه آفرینش جهان هستی و همـه آفریدگان و پدیده‌های طبیعی و نیز ابداعات و ساخته‌های بشری، بـه «نیروی خرد» مـیسر است. درون یکی از پاسخ‌ها اشاره تلویحی بـه کندن «کاریز» دارد، کـه هنر یـا فن تخصصی است، و طرح و اجرای آن بـه مدد اندیشـه «نیروی خرد» بوده است:

    … نیز «آب نـهانی» درون زیرزمـین را بـه دیدار خورشید آوردن، و به کشت و ورز و آبادانی و سود و آسایش و خوشی مردمان و ستوران وان و ان بـه کار بستن بـه «نیروی خرد» ممکن است.

    کاریز گر یـا مقنی

    کاریز کار یـا کاریزگر بهی گفته مـی شود کـه به کار کندن کاریز و قنات اشتغال داردمقنی و چاه کن هم بـه این فرد گفته مـی شود. کاریزگر یـا مقنی حرفه ای هست که امروزه دیگر منسوخ شده است

    کاریز گری یـا کاریز کاری یـا مقنی گری شغلی هست بسیـار قدیمـی کـه از ابتدای تمدن ایران وجود داشته است. تمدن ایران بر دو نوع و یـا دو پایـه رودخانـه ای و کاریزی شکل گرفته هست در حاشیـه کویرها شـهرها درون اطراف کاریز و جوی آب قنات بوجود آمده است. آخرین فردی کـه عمر خود را بـه مقنی گری و ساخت کاریز گذرانده هست بنام نبی پور گنابادی سال ۹۷ فوت نمود و اخرین فردی کـه پیشـه و شغل وی مـیراب و ساعت داری کاریز  و یـا فنجان بوده است، اسماعیل عجم بود کـه سال ۱۳۹۶ درگذشت.

    چگونگی کندن کاریز و چاههای آن
    بر اساس مطالعاتی کـه بر روی دهها قنات یـا کاریز کهن درون شـهرستان گناباد و فردوس  صورت گرفته مـی توان گفت ، کندن کاریز ابتدا با زدن چاه مادر و یـا چاهی کـه آب درون آن وجود دارد شروع مـیشده معمولا این چاه درون پای کوهها و جویبارها و یـا محلی کـه درختان تنومند و انبوه گیـاهی داشته کنده مـیشده است. چون این پوشش گیـاهی نشانـه وجود آب درون زیر زمـین بوده هست سپس به منظور انتقال آب مادر چاه بـه روی سطح زمـین کانال حفر مـی د و برای راحتی کار بیرون کشیدن خاک درون کانال و امکان ورود هوا به منظور تنفس و برای روشنایی چراغ مندو ناچار حتما در مسیر چاههای عمودی متعدد کند که تا زمانیکه آب بـه سطح زمـین برسد.
    برای اینکه چاههای قنات درون راستای هم قرار بگیرد و پیچ و خم نداشته باشد و باید راستی گرفت و این عمل هم بـه اینصورت انجام مـیشده کـه ابتدا دو تکه سنگ شاقولی را با دو طناب بـه ارتفاع چاه بـه عمق چاه مـی فرستاده اند و در ابتدای پشته سمت چپ این شاقول را نگه مـی داشته اند و یـه چراغ کاربیت یـا مندو را توسط کارگر درون انتهای پشته قرار مـی داده اندو با بستن یکی از چشمان و دقت شاقول با نور چراغ حتما در یک راستا قرار بگیرد. چراغ مندو (چراغ موشی) چراغ مندو اولین چراغ هایی بوده کـه با مندو(روغن کنتو) روشن مـی شده. و بعدها از چراغ کاربیت استفاده شده کلنگ یک سر و یکی از اصلی ترین وسیله کلنگ یک سر بوده کـه با توجه بـه نوع استفاده انواع مختلفی داشت. مثلا به منظور محلی کـه سنگ بود بایست از کلنگی کـه سر آن کٌت (کند) مـی باشد استفاده کرد و برای محلی کـه گل مـی باشد و نرم تر بایستی حتما از کلنگ سر تیز استفاده شود. دستمزد درون گذشته دستمزد بسیـار اندک بود طوری کـه پایـان کار مقداری توت خشک یـا انجیر خشک شده و از این قبیل خشکبارها مـی دادند یـا اینکه شب جمعه که تا شب جمعه برات یـا حواله بـه عنوان دستمزد مـی گرفتند. بعدها مزد افراد را بـه عنوان نفقه قنات جمع آوری مـی د بـه گونـه ای کـه هر فردی نسبت بـه شبانـه روزی آب خود، سر خرمن (هنگام درو گندم) سهم مشخص شده را تحویل مـی دادند و انباردار هم حواله ای را درون پایـان کار بـه مقنی ها داده و آنـها سهم خود را بطور جداگانـه دریـافت مـی نمودند. (استاد کار یـه مقدار مشخصی داشت و مرد هم یـه مقداری و دول کش هم مقدار معینی را دریـافت مـی نمودند.) مثلا این قسمت کـه گل نرمتری داشته هست متر آن یک سنگ گندم دستمزد فلان کارگر بوده. و قسمتی کـه سول بوده ۷ من گندم و دم چاه متری ۲ سنگ گندم و قسمتهایی کـه سنگ بوده ۸ من گندم دستمزد مـی باشد.

    قنات گناباد یـا کاریز کیخسرو 

    ناصر خسرو هزار سال قبل درون کتاب سفرنامـه 

    *گفتار ۶۰ *** ***چنین گفته است:

    ( ۲۱ ربیع الاخر ۴۴۴ ) قمری  و چون از تون (فردوس) برفتیم آن مرد(راهنمای من) گیلکی(روستایی درون تبس /طبس) مرا حکایت کرد کـه وقتی ما از تون بـه کنابد(گناباد) مـی رفتیم دزدان بیرون آمدند و بر ما غلبه د . چند نفر از بیم خود را درون چاه کاریز افکندند بعد از آن یکی را از آن جماعت پدری مشفق بود بیـامد و یکی را بـه مزد گرفت و در آن چاه گذاشت که تا پسر او را بیرون آورد . چندان ریسمان و رسن کـه آن جماعت داشتند حاضر د و مردم بسیـار بیـامدند . هفتصد گز رسن فرو رفت که تا آن مرد بـه بن چاه رسید ، رسن درون آن پسر بست و او را مرده برکشیدند و آن مرد چون بیرون آمد گفت کـه آبی عظیم درون این کاریز روان هست و آن کاریز چهار فرسنگ مـی رود و آن گفتندکیخسرو فرموده هست .و بیست و سیوم ۲۳ شـهر (ماه)ربیع الاخر بـه شـهر قاین رسیدیم.

     بر اساس تاریخ بلعمـی،  بهرام چوبین به منظور جنگ با شا بشاه درون بلخ از مسیر اهواز . تبس جنابذ( گناباد) بـه بلخ رفت. بر اساس  کتاب فتوح البلدان البلاذری  ص ۴۴۳ یزدگرد بعد از حمله اعراب بـه اصفهان، استخر فارس، کرمان و سیستان رفت و از آنجا بـه سویی خراسان و مرو عزیمت نمود ماهویـه مرزبان مرو نیزک ترخان را بـه جنابذ (گناباد) به استقبال او فرستاد او یکماه نزد یزدگرد بود و از شاه خواستگاری نمود اینکار را بر شاه سخت گران آمد کـه به جنگی خونین منجر شد. محل اسکان یزگرد قلعه زیبد بوده هست این قلعه معروف بـه قلعه شاه نشین است. این قلعه از آب چشمـه شـهاب گبر تامـین مـی شده و در پایین قلعه نیز چاه مادر قنات زیبد قرار داشته هست .

    بنظر مـی رسد قبرستان گبرها درون کلاته شـهاب همان گورستان کشته شدگان سربازان یزدگرد سوم درون جنگ نیزک ترخان باشد . شاه  آنگاه  به مرو رفت و توسط آسیـابانی بـه قتل رسید.

    ابوالفداء درون تقویم البلدان و ابن حوقل ۳۳۱ قمری درون صوره الارض  ص ۱۸۰ و  استخری متوفی ۳۴۶ قمری درون مسالک و الممالک ص ۲۲۳  و ابوزید سهل بلخی متوفی ۳۲۲ قمری درون صور الاقالیم از کاریز جنابد (گنابد) ینابذ نام اند 

    همانطور کـه ناصر خسرو گفته قنات گناباد درون آن دوره کاریز کیخسرو نامـیده مـی شده است. امروزه بـه آن قنات قصبه مـی گویند اما نام تاریخی کاریز کیخسرو است. جنگ دوازده رخ کـه شرح آن درون شاهنامـه آمده و مطابق شاهنامـه جنگ درون ریبد گناباد روی داده و کیخسرو نیز بعد از پیروزی سرداران ایرانی به منظور جشن و پیشکش هدایـا بـه گودرز و گیو  به گناباد آمده است 

    عاز قنات کیخسرو گناباد ،  هنرمندعکاس: مرتضی لعل

     کاریز کیخسرو و یـا قنات قصبه گناباد کهن ترین و شاید یکی از عجایب تمدن ایران  باشد  ناصرخسرو عمق چاه قنات را هفتصد گز و طول آن را چهار فرسنگ ذکر کرده است. خروجی آب کاریز درون قصبه شـهر قرار دارد و بطول کلی ۳۳۱ هزار و ۳۳ متر درون یک رشته اصلی بـه نام قصبه و چهار رشته منشعب بـه نام دولاب کهنـه، دولاب نو، رشته فرعی اول و رشته فرعی دوم قصبه جریـان دارد. رشته اصلی قصبه کـه ۱۳۱هزار و ۳۵ متر طول دارد و در امتداد دره پرآب خانیک حفر شده و عمق مادر چاه آن نیز بیش از ۲۰۰ متر است.

    قطعه سفال‌های پراکنده درون اطراف دهانـه چاه‌های این رشته حاکی از این هست که رشته قصبه واقع درون کانال اولیـه اصلی قنات بوده کـه در زمان هخاان حفر شده و به دنبال آن رشته‌های دیگر قنات درون مواقع خشکسالی حفر شده است. اما ریزش پی درون پی قنات، پیشینیـان را بـه یـافتن راه چاره‌ای ترغیب کرد کـه طی آن درون فاصله ۶۸۳ متری، قنات را بـه دو شاخه تقسیم کنند که تا در صورت ریزش و بسته شدن یکی از کانال‌ها، آب از دیگری خارج شده و در داخل انباشته نشود.

     ابتدا هفتاد که تا یکصد متری چاه عمودی حفر شده و سپس با زاویـه قائمـه درون کف آن کانالی افقی و بلند هوا، بـه سمت مسیر قنات بطول سه که تا پنج متر حفر شده و مقنی بـه تعداد هر چاه چرخی درون انتهای کانال‌های افقی و بر فراز چاههای عمودی استوار مـی‌کرده، خاک ارسال شده از عمق را کارگران از طنابی بـه طناب دیگر مـی‌بستند این نوع چاه‌ها بـه دو منظور حفر شده اند: ۱- اینکه درون موقع حمله و هجوم دشمن نتوانند قنات را کور کنند، چون درون نـهایت جلوی کانال‌های افقی بسته مـی‌شد و دیگر اینکه از وزن طناب‌ها بکاهند زیرا اگر مثلا درون چاه ۳۰۰ متری بخواهند از یک ریسمان و یک چرخ استفاده کنند، وزن طناب خیس شده حدود یک تن خواهد رسید، کـه انتقال آن مشکل خواهد بود، درون مجموع قنات قصبه با طول ۳۳ کیلومتر دارای ۴۰۸ حلقه چاه کـه عمق مادر چاه آن ۳۰۰ متر بوده کـه ۲۸ متر آب روی هم انباشته شده هست که بجز شعبه اصلی شعبات فرعی دیگری نیز وجود دارد کـه از مجموع این کانالها ۶۰درصد آن مسدود و مـیزان آب دهی آن ۴۰درصد موجود ۱۵۰ لیتر درون ثانیـه است.

    کاریززیبد – فنجان یـا ساعت آبی

    از سال ۱۳۸۰ که تا کنون سد خاکی زیبد کـه از بزرگ‌ترین سدهای شـهرستان گناباد است ورودی آب نداشته و خشکسالی پیـاپی تنگل دلنشین آن را بـه برهوتی غم‌انگیز تبدیل کرده است. از مجموع ۵۰۰ هکتار زمـین زراعی و باغی زیبد تنـها حدود ۱۵ هکتار باقی مانده کـه از دو قنات آبیـاری مـی‌شود. یکی از این دو قنات زیبددر حال خشکیدن و دیگری کـه قنات اصلی زیبد هست و مـیانگین آبدهی آن درون شرایط طبیعی بیش از ۳۵ لیتر درون ثانیـه بوده هم اکنون با کمتر از سه لیتر رسیده است.

    چشمـه قناتاین نوع قنات‌ها عموم درون مناطق کوهستانى حفر مى‌شود. طول این قنات‌ها معمولن کم و چاه‌هاى عمومى آن بسیـار محدود و گاهى حتا بدون چاه عمومى است. درون این نوع قنوات با حفر کانالى از لایـه‌هاى غیرقابل نفوذ آب را بـه سطح زمـین عبور مى‌دهند. هزینـه نگه‌دارى این قنات‌ها معمولن کم و آب آن‌ها نسبت بـه مقدار نزولات جوى و مـیزان برف‌گیرى ارتفاعات تغییر مى‌کند.قنات موتورىاین اصطلاح کـه در سال‌هاى اخیر درون روستاها عنوان شده، بـه قنواتى اطلاق مى‌شود کـه آب آن، براساس خاصیت جاذبه زمـین قادر نیست درون سطح مزرعه‌ی مورد نظر آفتابى شده و مورد استفاده قرار گیرد. گاهى اتفاق مى‌افتد کـه به‌علت اشتباه درون محاسبه شیب قنات، آب درون منطقه موردنظر بر روى زمـین نمى‌آید و با مزرعه اختلاف ارتفاع پیدا مى‌کند و یـا این‌که لای‌روبى و کف‌شکنى برخى از قنات‌هاى متروک، باعث پایین افتادن سطح آب و ایجاد اختلاف با مزرعه مى‌شود. درون چنین قنات‌هایى به‌وسیله موتور پمپ، آب را بـه سطح زمـین مى‌آورند مورد استفاده کشاورزى قرار مى‌دهند. یکى از نمونـه‌هاى بازر آن «قنات سرافرازیـه» درون منطقه «ابوزید آباد» کاشان هست که درون موقع حفر مقنى نتوانسته هست شیب متناسب را براى قنات محاسبه کند و در نتیجه آب درون منطقه‌ی موردنظر آفتابى نشده و صاحب قنات بالاجبار آب را از قنات به‌وسیله موتور بـه سطح زمـین آورده است.قنات جلگه‌اى یـا قنات دشتىاین نوع قنات عمومن درون دامنـه‌ی کم شیب کوهستان‌ها و یـا جلگه‌ها حفر مى‌شود. طول این قنات اغلب زیـاد هست و درون ارتباط با عوامل «توپوگرافى» و فاصله‌ی لایـه‌هاى آب‌دار که تا سطح زمـین (عمق مادر چاه‌ها) تغییر مى‌یـابد. «فنجان» تغییر یـافته و یـا عربی‌شده واژه «پنگان» است.پنگان ممکن هست مربوط بـه ۵ باشدچون پنگان و در گویش خراسانی پنگال یعنی ۵ انگشت . مثلا مـی گویند غذا را با پنگال خورد یعنی با ۵ انگشت .در متن‌های کهن پارسی پنگان درون معنای «فنجان» و «جام» و کاسه هم بـه کار رفته‌است. علاوه بر این درون زبانـها و گویشـهای ایران «فنجان» بـه معنی «پنگان»، ظرف شمارش زمان بـه کار مـی‌رفته هست .ساعت آبی انواعی داشته اما ساده ترین و دقیق ترین آن ساعت آبی ایرانی پنگان یـا  فنجان  بوده هست که بر اساس دو ظرف و دستکم یک محاسبه گر دایمـی انسانی قرار داشته است. تصویر:

    فنجان یـا ساعت آبی قنات زیبد

    تاریخ اولین زمان بکار گیری ساعت آبی درون ایران بدرستی روشن نیست اما با توجه بـه اینکه کالیستنس مورخ یونانی کاربرد فنجان درون ایران را مشاهده کرده هست مـی‌توان گفت کـه قبل از او درون ایران ساعت آبی رایج بوده است. او کـه در لشکرکشی اسکندر مقدونی بـه ایران همراه او بود و رویدادهای روز و مشاهداتش را منظما یـادداشت مـی کرد درون یـادداشتی کـه بعدا با محاسبات تقویمـی معلوم شده کـه متعلق بـه سپتامبر ۳۲۸ پیش از مـیلاد هست نوشته است: درون اینجا (ایران)، درون دهکده‌ها کـه آب را برحسب نوبت بـه کشاورزان به منظور آبیـاری مـی دهند، یک فرد از مـیان آنان (کشاورزان) انتخاب مـی شود که تا بر زمان نوبت (و تقسیم زمانی سهام)نظارت داشته باشد. این فرد درون کنار مجرای اصلی آب و محل انشعاب آن مـیان کشاورزان، بر سکویی مـی نشیند و ظرفی فلزی را کـه بسیـار ریزی درون آن تعبیـه شده هست در ظرفی بزرگتر و پر از آب قرار مـی دهد کـه پس از پر شدن ظرف کوچک (یک بار و یـا چند بار) کـه به آهستگی و طبق محاسبه قبلی ابعاد آن صورت مـی گیرد، آب را قطع و آن را بـه جوی کشاورز دیگر باز مـی کند و این کار دائمـی هست و این وسیله (ساعت آبی) عدالت را برقرار کرده و از نزاع کشاورزان بر سر آب مانع مـی شود و ….

    ساعت آبی ایرانی ابزاری ساده و در عین حال بسیـار دقیق، کارآمد و همـیشگی بوده و در زندگی کشاورزی جامعه ایران بویژه درون مناطق کویری کـه آب مایـه حیـات و عنصر اصلی زندگی اجتماعی بوده ضروری و نقش کارآمدی داشته است.در هیچ جای جهان ساعت آبی بـه اندازه ایران کارآمد و تاثیر گذار و مستمر نبوده هست این ساعت حتی درون زمانیکه ۵۰ سال قبل ساعتهای نوین بـه بازار آمده بود با آنـها رقابت مـی‌کرد و کشاورزان حاضر بـه کنار گذاشتن آن و استفاده از ساعتهای نوین و جدید نبودند.
    بر اساس بررسی‌های اولیـه ساعتی آبی درون ایران دست کم ثبت مکتوب و کاربرد ۲۴۰۰ ساله دارد.

    چگونگی تعیین زمان

    از ابتدای اختراع قنات،تعیین زمان و تقسیم عادلانـه آب بین سهامداران توسط مـیرآب و با ابزار ساعت آبی یـا فنجان انجام مـی شده است.ساعت آبی متشکل هست از:

    ۱- کاسه یـا فنجان (دقیقه شمار)
    ۲- دیگ پر از آب.
    ۳- سنگ‌های کوچک یـا تشله
    ۴- محاسبه گر انسانی یـا مـیرآب
    ۵- محل استقرار کـه به آن خانـه فنجان مـی‌گفتند.و مـیراب بطور دایمـی درون آن استقرار داشت.
    فنجان عبارت هست از یک کاسه کوچک با روزنـه‌ای درون وسط آن و چند درجه یـا علامت عددی درون بدنـه داخلی آن کـه بر روی آبهای یک دیگ بزرگ قرار مـی‌گیرد. مانند تصویر(فنجان قنات زیبد گناباد) فنجان ابتدا به منظور تعیین دقیق زمان و مدت آبیـاری و استفاده از آب قنات و تقسیم عادلانـه زمان سهام هریک از سهامداران اختراع شده هست ولی بعدها این ابزار ساده کاربرهای دیگری از جمله زمان سنجی و گاهشماری نیز یـافت و برای تعیین بزرگترین روز سال – بزرگترین شب- طولانی ترین روز- روز برابری شب و روز و تعیین اوقات شرعی درون دوره اسلامـی بکار شد این ساعت دست کم دو هزاره کهنت دارد از ابتدای ساخت قنات گناباد مورد استفاده بوده‌است مدیریت این ساعت آبی توسط دستکم یک نفر نوبت روز و یک نفر نوبت شب انجام مـی‌شده و زمان (دقیقه‌ها) بر اساس تعداد پر آب شدن فنجان و جمع کل با تعدادی تشله یـا سنگ ریزه و یـا چوب خط محاسبه مـی‌شده‌است. ه..[۵] . ساعت آبی یکی از فندهای مـهم علمـی هست که کاربرد مـیدانی دقیقی داشته واز چند هزار سال پیش که تا ۵۰ سال قبل درون بسیـاری از مناطق ایران استفاده مستمر داشته است. درون مقایسه با استاریـاب بیشتر جنبه طالع بینی و خرافی داشته که تا کاربرد علمـی واقعی، فنجان یـا ساعت آبی ابزار وتکنیک بسیـار ساده و در عین حال درون زندگی کشاورزان بسیـار مـهم و حیـاتی بوده درون زندگی و کارکردعملی مردم داشته هست و هرگز جنبه خرافاتی پیدا نکرده است

    .

    بازسازی مدیریت ساعت آبی زیبد توسط مـیرآب واقعی

    اصطلاحات:نوبت ما کی خواهد بود؟جواب مثلا ۱۰ فنجان دیگر یـا ۵ فنجان بعد از غروب یـا ۱۵ فنجان بعد از روز ورآمد(طلوع خورشید)در آن زمان دقیقه و ثانیـه و ساعت بکار نمـی‌بردند بجای همـه اینـها (ثانیـه- دقیقه- ساعت)فقط واحدفنجان بکار مـی‌بردند.مثلا امروز از “روز ورآمد”(طلوع) که تا “روز درون کوه”(غروب) ۷۰ فنجان بود.(یعنی ۵۲۵ دقیقه)
    فن آبیـاری و قنات یک صنعت یـا هنر مـهم دیگری را نیز بـه همراه آورده و آن صنعت آسیـاب آبی هست هنوز مشخص نیست کـه در ایران ابتداآسیـاب بادی بکار رفته یـا آسیـاب آبی. درون مکتوبات مربوط بـه دوره نخست اسلام بـه آسیـاب بادی‌های و آسیـابهای آبی ایران اشاره شده است. اشاره تاریخ نویسان بـه داستان کشته شدن یزدگرد ساسانی بدست آسیـابان و اشاره بـه کشتار ایرانیـان یک بار درون الیس بـه فرماندهی خالد پسر ولید و یک بار درون زمان امویـان درون گرگان بـه فرماندهی یزید بن مـهلباز روایتهایی هست که درون آنـها بـه آسیـاب آبی و بادی آشاره شده است.

    مزیت‌ها و کاربردهای ساعت آبی

    مزیت ساعت آبی بر ساعتهای آفتابی و شنی این بوده هست که خطای محاسباتی نداشته و دقیق بوده هست و درون طول شب و روز و بطور دایم و در طول سال بدون تعطیلی بطور مستمر مورد استفاده بوده است. درون حالیکه ساعتهای شنی به منظور یک مدت کوتاه و برای تصمـیم خاص و یـا مراسم ویژه مورد استفاده قرار مـی گرفته است. مثلامـیرآب دقیقا مـی دانسته هست که از زمان غروب که تا زمان طلوع خورشید چند فنجان بوده هست و بر اساس محاسبات فنجان دقیقا، روزی را کـه تعداد فنجانـها با تعداد فنجانـهای شب برابری مـی‌کرد(۹۶ فنجان) را روز اول سال نو مـی‌نامـیدند. طولانی ترین روز(اول تیرماه ) و طولانی ترین شب یلدا(حدود ۱۱۵ فنجان) را تعیین مـی کرده‌اند.محمد مـیرآب کـه حدود ۶۰ سال فنجان دار زیبد بوده هست تمام این محاسبات را بطور دقیق انجام مـی داده است. تصویر:ساعت آبی قنات زیب دگناباد که تا سال ۱۳۵۴ فعال بوده‌است.و سپس ساعتهای نوین به منظور تقسیم سهام و حق آبه هر سهامدار و باغدار بکار گرفته شده است.با ساعتهای جدید معلوم شدکه هر فنجان قدیم معادل ۷ دقیقه و نیم بـه ساعتهای فعلی بوده‌است.اما هنوز هم واحد شمارش درون سهام قنات فنجان است. مثلا مـی گویند فلانی ۱۰ فنجان از آب قنات سهم دارد.

    روش کار

    تاسده‌های مـیانـه(قرون وسطی) پیشرفته ترین وسیله به منظور اندازه گیری زمان درون ایران ساعت آبی بود. ساعت آبی درون ساده ترین شکلش از یک کاسه(فنجان) کوچکی تشکیل مـی‌شد کـه وسط زیر آن روزنـه‌ای ایجاد شده بود. این فنجان بر روی سطح آب یک ظرف بزرگتر(دیگ)قرار مـی‌گرفت ، آب از راه منفذ بـه آرامـی بـه داخل کاسه وارد مـی‌شد و پس از چندی(فنجان‌ها استاندارد یکسانی نداشتند) فنجان زیبد ۷/۵ دقیقه بوده) آن را پر مـی‌کرد و در نتیجه درون آب فرو مـی‌رفت . طول مدت پر شدن ظرف بـه روزنـه و سنگینی کاسه بالا بستگی داشت . چنین ظرفی را تاس ساعت ،پنگان یـا فنجان مـی‌نامـیدند و واحد زمان را نیز کـه همان مدت پر شدن ظرف بود پنگان یـا فنجان مـی‌خواندند.تا ۴۰ سال قبل هنوز درون برخی روستاههای ایران همچنان به منظور توزیع آب چشمـه و قنات از پنگان استفاده مـی‌شد. طریقه کار فنجان یـا ساعت بدین گونـه بود کـه مـیر آببا چشم دوختن بـه فنجان با هر بار پر شدن و غرق شدن آن و خوردن کاسه بـه کف دیگ یک فنجان یـا هفت دنگ و نیم یـا( ۷ دقیقه و نیم امروزی) محاسبه نموده و یک سنک کوچک به منظور هر بار غرق شدن کاسه درون یک کیسه یـا یک ظرف سفالی به منظور محاسبه جمع کل (تعداد فنجان)هایی کـه آب به منظور یک مزرعه یـا باع رها مـی شده مـی گذاشته است. که تا تعدا فنجانـهای و زمانی کـه سهامدار قنات آب به منظور باغ خود یـا زمـین مـی را دقیقا حساب کند مثلا اگر ۱۰ سنگ درون کبسه باشد یعنی ۱۰ فنجان یـا معادل امروزی(۷۵ دقیقه) آب قنات را فرد استفاده کرده هست .اگر فردی ۱۰ فنجان سهم از قنات داشته باید(معادل امروزی هفتاد و پنج دقیقه) یعنی مدت زمانی کـه ۱۰ فنجان آب پر شود آب قنات را بـه زمـین یـا باغ خود رها مـی کرده هست و با اعلام جار زدن و یـا شیپور زدن یـا یک صدای قرار دادی فرد بعدی آب را بـه باغ یـا زمـین خود منتقل مـی کرده و به همـین ترتیب…معمولا محل استقرار دایمـی فنجان و مدیر آن (مـیر آب) خانـه فنجان بوده است.اما درون فصل تابستان گاهی ممکن هست فنجان را بـه محل اصلی تقسیم آب ببرند.

    قنات رهن گناباد 

    یکی از عجایب قناتها تشکیل لایـه ای از جوش درون کانال قناتها هست به مرور زمان مجرای عبور آب کاریزها لایـه ای آهکی مـی گیرد کـه مانند سرامـیک محکم مـی شود و در  لهجه محلی بـه ان جوش مـی گویند تصویر زیر از قنات رهن گناباد.

    به گزارش رهن ۲۰،  دکتر تفتی استاد و موسس دانشکده قنات یزد،از مراحل آخر ثبت قنات رهن درون فهرست آثار ملی ایران خبر داد.
     پس از ثبت ملی گزارشی درون ۱۲ فصل  برای ثبت جهانی بـه یونسکو ارسال خواهد شد.
    از سال ۷۹ ،با مرکز بین المللی قنات و همکاری مـیراث فرهنگی ،۱۱ قنات ایران بـه ثبت جهانی رسیده هست که این مساله ساده ای نیست و این افتخار نصیب ایران و ایرانی شد که تا قنات قصبه گناباد ثبت جهانی شود.برای ثبت قنوات ایران درون یونسکو، ۲۳ جلسه تشکیل شده کـه ۲۱ جلسه آن درون استانبول ترکیـه برگزار شده هست تا یونسکو قبول کند قنات، مـیراث تاریخی ایران است  طی آزمایشاتی کـه بر روی آب قنات رهن انجام شده ،آبی درون حد استاندارد های آب آشامـیدنی با کیفیتی بسیـار عالی و قابلیت هدایت الکتریکی درون حدود ۷۰۰ مـیکرو پرس بر سانتی متر هست و این یعنی درست یک پله بالاتر از آبهای معدنی هست که مزیتی دیگر از این قنات مـی باشد.قنات رهن یکی از قناتهای بزرگ و تاریخی و با قدمتی دو هزار ساله با ۲۴ کیلومتر طول و بیش از ۳۰۰ متر عمق مادر چاه و ۲۹۵ حلقه چاه ،که از ۲‌رشته تشکیل شده (رشته روچی و زیبد) یکی دارای آب سرد و دیگری دارای آب گرم مـی باشد و طول آن مجموعا ۲۴ کیلومتر مـی باشد. رشته زیبد احتمالا از داخل دریـاچه ای آهکی از داخل کوههای زرد  رزو سرچشمـه مـی گیرد.

    ..

    بنا بر آنچه  حافظ عبد العزیز  ابن اخضر جنابدی (گنابادی )  که درون دوره شاهرخ مـیرزا فرزند امـیر  تیمور گورکانی  بوده هست :  ملکشاه سلجوقی همراه با ابومنصور ریـابی از ریـاب و سنو بازدید و دستور حفر خوش شویی را داره هست همچنین نادرشاه درون زمان حمله بـه افغانستان  و درون مسیر طبس/تبس  به همراه طاهر مقنی / آب شناس  از این چشمـه بازدید کرده است.  طاهر آب شناس   گفته هست که زودتر از اینجا برویم و او درون جوابانی کـه علت را سوال د گفته‌است: این چشمـه آب  زیـاد دارد و اگر گناباد خراب شود، یـا بـه وسیله باد خواهد بود یـا بـه وسیله طغیـان این چشمـه.

    منابع:

    ساعت آبی  ابتکار جالب ایرانیـان  کهن : دکتر محمد عجم  ۱۳۸۳

    *مجموعه مقالات کنفرانس ملی قنات ۱۳۸۲ گناباد، مقاله قنات مـیراث فرهنگی و علمـی ایرانیـان، «دکتر محمد عجم قنات مـیراث فرهنگی علمـی ایرانیـان، همایش ملی قنات، گناباد.دکترعجم.  ۱۳۸۳ [۳]  نشر شده در  وبلاگ کاریز  ۱۳۸۲ و در سایت آفتاب :  قنات مـیراث فرهنگی و علمـی ایرانیـان




    [هر گز چند متر است]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 25 Nov 2018 18:52:00 +0000



    هر گز چند متر است

    دماوند - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد

    پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو

    برای دیگر کاربردها، هر گز چند متر است دماوند (ابهام‌زدایی) را ببینید.
    این مقاله دربارهٔ کوه دماوند است. هر گز چند متر است این صفحه نباید با شـهر دماوند اشتباه گرفته شود.
    دماوند ارتفاع
    ۵٬۶۱۰ متر (۱۸٬۴۱۰ پا)[۱]مکانمکان بخش لاریجان شـهرستان آمل، استان مازندران، ایران[۲]رشته‌کوه البرززمـین‌شناسیگونـه آتشفشان چینـه‌ای (آتش فشان نیمـه فعال)[۴][۵]سن حداقل ۳۸۵۰۰ سال[۶]آخرین فوران فاقد سابقهٔ ثبت شدهٔ تاریخی،[۴][۷] ۵۳۰۰ سال قبل از مـیلادکوهنوردیمسیر پیـاده‌گردی
    مکانمختصات ۳۵°۵۷′۱۷″شمالی ۵۲°۰۶′۳۴″شرقی / ۳۵٫۹۵۴۷۲۲°شمالی ۵۲٫۱۰۹۵°شرقیمختصات: ۳۵°۵۷′۱۷″شمالی ۵۲°۰۶′۳۴″شرقی / ۳۵٫۹۵۴۷۲۲°شمالی ۵۲٫۱۰۹۵°شرقی

    دَماوَند کوهی درون شمال ایران هست که بلندترین کوه ایران و بلندترین آتشفشان آسیـا و خاورمـیانـه است.[۸] و یکی از۱۵۱۵قله بسیـار برجسته جهان به‌شمار مـیرود[۹] دماوند درون پاره مرکزی رشته‌کوه البرز درون جنوب دریـای مازندران جای دارد. هر گز چند متر است این کوه از دیدگاه تقسیمات کشوری، درون بخش لاریجان شـهرستان آمل درون استان مازندران قرار دارد.[۱۰] بـه هنگام صاف و آفتابی بودن هوا، از شـهرهای تهران، ورامـین، قم و همچنین کرانـه‌های جنوبی دریـای خزر قابل رؤیت است.[۱۰] کوه دماوند درون سیزدهم تیرماه سال ۱۳۸۷ بـه عنوان نخستین اثر طبیعی ایران درون فهرست آثار ملّی ایران ثبت شد.[۱۱] همچنین کوه دماوند از سال ۱۳۸۱ بـه عنوان «اثر طبیعی ملّی» درون شمار مناطق چهارگانـهٔ ارزشمند از نظر حفاظت محیط زیست قرار گرفته‌است.[۱۲]

    از دماوند درون اساطیر ایران هم یـاد شده‌است و شـهرت آن بیش از هر چیز بـه این سبب هست که ضحاک درون آن بـه بند کشیده شده‌است.[۱۳] درون آثار ادبی فارسی نیز فراوان بـه این اسطوره و به‌طور کلّی‌تر کوه دماوند اشاره شده‌است.[۱۴] درون بندهش این‌چنین آمده: رود هرهز (هراز) درون تپرستان (مازندران) هست و از کوه دماوند سرچشمـه مـی‌گیرد.[۱۵]

    دورنمای دماوند از خلیج گرگان
    دورنمای دماوند از حاشیۀ شرقی دریـای مازندران (کاسپین)

    جغرافیـا

    عسراسرنما از قلهٔ دماوند
    محل قرارگیری کوه دماوند بر روی نقشـه استان مازندران.
    دورنمایی از قله دماوند از بالای کاروانسرای دیر گچین استان قم
    ارتفاع

    به نقل از درگاه ملّی آمار ایران، فرازایِ کوه دماوند از سطح آب‌های آزاد ۵٬۶۱۰ متر است.[۱۶]سازمان نقشـه‌برداری کشور درون سال ۱۳۸۵ درون جریـان پروژه ای ده روزه و با روش‌های مختلف اقدام بـه اندازه‌گیری ارتفاع دقیق قله کرد و عدد ۵۶۰۹/۲۰ (پنج هزار و ششصد و نـه متر و بیست سانتی‌متر) را به منظور قله بـه ثبت رساند[۱۷][۱۸][۱۹] و بعد از آن درون تمامـی منابع ارتفاع ۵۶۰۹/۲ یـا بـه صورت گردشده، ۵۶۱۰ متر عنوان شد کـه در واقع عدد صحیح ارتفاع دماوند است.[۱]

    در گذشته اندازه‌های دیگری نیز به منظور ارتفاع کوه دماوند ذکر شده‌است. درون سال ۱۹۶۶ مـیلادی فردی بـه نام آلن باخ بر اساس تصاویر ای ارتفاع قله را ۵۶۷۰ متر اندازه‌گیری کرد کـه بعدها یک متر بـه آن افزوده شد و عدد ۵۶۷۱ متر وارد کتاب‌های درسی و بسیـاری از منابع شد و در ذهن بسیـاری از ایرانیـان نقش بست. این عدد همچنان بر روی بسیـاری از یـادبودهای روی قله به منظور دماوند ذکر مـی‌شود.[۱] برخی منابع دیگر نیز، از جمله پایگاه ملّی داده‌های علوم زمـین ایران و وبگاه رصدخانـهٔ زمـین ناسا، فرازای ۵٬۶۷۰ متر[۴][۲۰] و ۵٬۶۷۱ متر را نیز به منظور قلّهٔ این کوه ذکر کرده‌اند. افزایش دقت اندازه‌گیری و کالیبراسیون دقیق و بهتر دستگاه‌های اندازه‌گیری نشان مـی‌دهد ارتفاع ۵۶۷۱ متر نادرست است.[۱]

    ارتفاع نسبی

    ارتفاع نسبی دماوند، کـه با اندازه‌گیری ارتفاع قلّه نسبت بـه پست‌ترین درّهٔ بین این قله و نزدیکترین قلّهٔ مرتفع‌تر تعیین مـی‌شود، ۴۶۶۷ متر هست که دماوند را درون ردهٔ دوازدهم بلندترین قلّه‌های دنیـا از نظر ارتفاع نسبی قرار مـی‌دهد.[۲۱] درون فهرست قله‌ها بر پایـه ارتفاع نسبی، کوه ۵۶۱۰ متری دماوند بعد از کوه‌های اورست، آکونکاگوا درون آرژانتین، دنالی درون آمریکا، کلیمانجارو درون تانزانیـا، وینسون درون جنوبگان، البروس درون روسیـه و مون بلان درون آلپ، دوازدهمـین کوه برجسته و مستقل دنیـاست و ارتفاع نسبی آن بالاتر از کوه‌های کی۲، نانگاپاربات، کانگچنجونگا و بسیـاری از کوه‌های بلند دیگر هست که نشان‌دهنده برجستگی توده آتشفشانی دماوند نسبت بـه زمـین‌های اطراف خود است. دلیل اصلی دیده‌شدن کوه دماوند از فاصله‌های بسیـار دور نیز همـین ارتفاع نسبی بالای دماوند است.[۱]

    فاصله از شـهرهای نزدیک

    شـهرهای رینـه و گزنک درون دامنـهٔ این قلّه قرار دارد،[۲۲] همچنین این قلّه درون ۲۶ کیلومتری شمال غربی شـهر دماوند، ۶۲ کیلومتری جنوب غرب آمل و ۶۹ کیلومتری شمال شرقی تهران واقع شده‌است.[۱۰]

    رودخانـه‌های پیرامون

    رودخانـهٔ تینـه درون شمال، رودخانـهٔ هراز درون جنوب و شرق و رودخانـهٔ لار درون غرب این کوه واقع شده‌اند.[۱۰] رودخانـه لار و دیوآسیـاب درون غرب و رود پنج او (پنج آب) درون شرق کوه دماوند جاری است.

    کوهستان

    قلّهٔ دماوند درون مرکز رشته‌کوه البرز و در ناحیـه موسوم بـه البرز مرکزی واقع شده‌است.[۲۳]

    نقشـهٔ البرز مرکزی قله‌ها: ۱ علم‌کوه
         -۲۵ متر که تا ۵۰۰ متر     ۵۰۰ متر که تا ۱۵۰۰ متر     ۱۵۰۰ متر که تا ۲۵۰۰ متر     ۲۵۰۰ متر که تا ۳۵۰۰ متر     ۳۵۰۰ متر که تا ۴۵۰۰ متر     ۴۵۰۰ متر که تا ۵۶۱۰ متر
    ۲ آزادکوه ۳ دماوند ۴ دوبرار ۵ دوان ۶ قلعه‌گردن ۷ گرگ ۸ خلنو ۹ مـهرچال ۱۰ مـیشینـه‌مرگ ۱۱ ناز ۱۲ شاه البرز ۱۳ سیـالان ۱۴ توچال ۱۵ وروشت ۱۶ پهنـه‌حصار رودها: ۰ ۱ الموت ۲ چالوس ۳ دوهزار ۴ هراز ۵ جاجرود ۶ کرج ۷ کجور ۸ لار ۹ نور ۱۰ سرداب ۱۱ سه‌هزار ۱۲ شاهرود شـهرها: ۱ آمل ۲ چالوس ۳ کرج سایر: D دیزین E امامزاده هاشم K تونل کندوان * سد لتیـان ** سد لار


    عکس‌های ‌ای

    موقعیّت جغرافیـایی کوه البرز درون عکس‌های ‌ای ناسا از دماوند:

    • در تاریخ ۲۰۰۰/۰۷/۲۷

    • در تاریخ ۲۰۰۱/۰۵/۲۷

    • در تاریخ ۲۰۰۱/۰۷/۱۴

    • در تاریخ ۲۰۰۲/۰۸/۰۹

    آب و هوا

    عهوایی از قلهٔ دماوند، گرفته شده درون تاریخ ۱۵ ژانویـه ۲۰۰۵. عاز ناسا.
    دما

    کمـینـهٔ دمای هوا درون ارتفاعات دماوند که تا ۶۰ درجه زیر صفر (در زمستان) و تا یکی-دو درجه زیر صفر (در تابستان) پایین مـی‌آید.

    باد

    سرعت توفان درون دماوند گاهی از ۱۵۰ کیلومتر درون ساعت مـی‌گذرد. سرعت باد درون کوهپایـه‌ها گاه بـه هفتاد کیلومتر درون ساعت مـی‌رسد. بیشتر بادها از غرب و شمال غربی مـی‌وزند.

    بارندگی

    مـیانگین بارندگی درون ارتفاعات دماوند ۱۴۰۰ مـیلی‌متر درون سال هست و بارش درون ارتفاعات معمولاً بـه صورت برف است.

    فشار هوا

    فشار هوا درون قلّهٔ دماوند نصف فشار هوا درون سطح دریـا است.

    آتشفشان

    فوران گوگرد از نزدیک قلهٔ دماوند
    بستر آتشفشانی کوه دماوند

    دماوند یک کوه آتشفشانی مطبّق و نیمـه فعال است[۲۴][۲۵][۲۶] کـه عمدتاً درون دوران چهارم زمـین‌شناسی موسوم بـه دوران هولوسین تشکیل شده و اولین فوران آن حدود ۱٫۷۸ مـیلیون سال قبل رخ داده‌است ولی حداکثر تعداد فوران آن طی ۶۰۰ هزار الی ۲۸۰ هزار سال قبل رخ داده‌است و عمر این کوه با استفاده از روش کربن ۱۴ حداقل ۳۸۵۰۰ سال تخمـین زده شده‌است.[۲۷] وجود چندین چشمـهٔ گوگردی و چشمـه‌های آب گرم از شواهد نیمـه فعال بودن این آتشفشان است.[۲۸] بیشترین و عمده‌ترین فعالیت آتشفشانی این کوه کـه باعث شکل‌گیری آن شده درون حدود ۱۰۰۰۰ سال قبل روی داده‌است.[۲۹]

    قطر دهانـه این آتشفشان درون حدود ۴۰۰ متر است[۳۰][۳۱] کـه دریـاچه‌ای از یخ آن را پوشانده‌است[۳۲] و دودخان‌هایی درون اطراف آن وجود دارد.[۳۳] همچنین نشانـه‌هایی از وجود دهانـه‌های قدیمـی و کاسه‌های آتشفشانی درون پهلوهای جنوبی و شمالی کوه ملاحظه مـی‌شود کـه قطر کاسه شمالی بـه ۹ کیلومتر مـی‌رسد.[۳۲][۳۴]

    نام‌ها و ریشـه‌شناسی

    قله دماوند درون پس‌زمـینـه تصویر (اثر والتر مـیتل‌هولتسر حوالی سال ۱۳۰۴)

    نام دماوند بـه دو صورت مشـهور دماوند و دنباوند (با زبر یـا پیش دال) ضبط شده‌است.[۳۵]‏[۲] حتی درون بعضی مآخذ هر دو صورت نام آمده‌است.[۳۶] صورت دیگری کـه از نام این کوه ضبط شده‌است دباوند است.[۳۷] این کوه را با نام‌های کاملاً متفاوت بیکنی و جبل لاجورد نیز ثبت کرده‌اند.[۳۷] «نام دماوند درون تورات آمده و صورت کهن آشوری آن «بیکن» هست (ری باستان ۲/۶۴۲)»[۳۸][۳۹]

    در مورد دلیل نام‌گذاری دماوند درون فرهنگ معین آمده‌است: «دم (دمـه، بخار) + آوند = دماوند؛ دارای دمـه و دود و بخار (آتشفشان)»[۴۰]

    احمدروی دربارهٔ نام‌گذاری دماوند یـا دنباوند نظر کاملاً متفاوتی دارد.[۴۱] وی با استدلال‌هایی نسبتاً پیچیده نام‌گذاری «نـهاوند» و «دماوند» را مرتبط مـی‌داند و مـی‌نویسد «در زبانـهای باستان «نـها» به‌معنی پیش و «دما» بـه ضم دال به‌معنی پشت و دنبال بوده،...»[۴۲] و در مورد «وند» مـی‌نویسد: « «وندن» درون زبانـهای باستان ایران به‌معنای «نـهادن» بوده[...] یکی از معناهای «نـهادن» واقع شدن و ایستادن برجایی است.[...] و ناچار «وندن» نیز همان معنی را داشته و «وند» کـه گذشته آن هست به‌معنی نـهاد، برجایی ایستاد (واقع‌شد) مـی‌آمده‌است»[۴۳] او درون ادامـه نتیجه مـی‌گیرد: بعد «نـهاوند» یعنی شـهر یـا آبادی یـا قلعهٔ ایستاده درون پیش‌رو و «دماوند» یعنی شـهر یـا آبادی یـا قلعهٔ ایستاده درون دنبال و پشت.[۴۳]

    ناصرخسرو قبادیـانی بلخی درون اوایل سفرنامـه خود درون باب کوه دماوند آورده‌است: «مـیان ری و آمل کوه دماوند هست مانند گنبدی کـه آن را لواسان گویند». لواسان درون زبان پارسی مـیانـه (پهلوی) بـه معنای تیغه کوهی هست که محل طلوع خورشید مـی‌باشد.

    قصیدهٔ دماوندیـه ملک‌الشعرای بهار هم دربارهٔ این کوه مشـهور است.

    دورنمایی از قله دماوند از بالای کوه 3330 متری ولیجیـا درون استان مرکزی- حوالی روستای جاسب

    اسطوره

    تصویر بـه بند کشیده شدن ضحاک بـه دست فریدون درون شاهنامـه بایسنقری

    دماوند درون اساطیر ایران جایگاه ویژه‌ای دارد. شـهرت آن بیش از هر چیز درون این هست که فریدون از شخصیت‌های اساطیری ایران، ضحاک را درون آنجا درون غاری بـه بند کشیده‌است[۴۴] و ضحاک آنجا زندانی‌است که تا آخرالزمان[۴۵] کـه بند بگسلد و کشتن خلق آغاز کند و سرانجام بـه دست گرشاسپ کشته شود.[۴۶] هنوز هم بعضی از ساکنین نزدیک این کوه باور دارند کـه ضحاک درون دماوند زندانی هست و اعتقاد دارند کـه بعضی صداهایی کـه از کوه شنیده مـی‌شود، ناله‌های هموست.[۲]

    در تاریخ بلعمـی محل زیست کیومرث کوه دماوند دانسته شده‌است[۴۷] و گور فرزند وی هم آنجا دانسته شده‌است. با این تفصیل کـه چون فرزندش کشته شد خداوند چاهی بر سر کوه برآورد و کیومرث فرزند را درون چاه فروهشت. بلعمـی سپس از مغان نقل کند کـه کیومرث بر سر کوه آتش افروخت و آتش بـه چاه اندر افتاد و از آن روز که تا امروز (روزگار بلعمـی) ده پانزده بار پرزند و به هوا برشود و از مغان نقل مـی‌کند کـه این آتش دیو را از فرزند او دور دارد.[۴۸] بـه گفتهٔ تاریخ بلعمـی جمشید بـه طبرستان بـه دماوند بود کـه سپاه ضحاک بـه وی رسید.[۴۹] بنا بـه روایتی نبرد لشکر فریدون بـه سپاهسالاری کاوه با ضحاک درون حوالی دماوند بود.[۵۰] دماوند بار دیگر درون گاه پادشاهی منوچهر مطرح مـی‌شود؛ آرش کمانگیر از فراز آن تیری انداخت که تا مرز مـیان ایران و توران را تعیین کند.[۵۱]کیخسرو پادشاه آرمانی، بعد از واگذاری سلطنت بـه لهراسب بـه دماوند رفته و عروج مـی‌کند. بعدها با پا گرفتن اساطیر سامـی درون ایران برخی شخصیت‌های این اساطیر هم با دماوند ارتباطاتی یـافتند. از جمله «عوام معتقدند کـه سلیمان بن داوود، یکی از دیوان را کـه «صخر المارد» (سنگ سرکش) نام داشت درون آن‌جا زندانی نمود. گویند، بر قلهٔ دماوند، زمـین هموار هست و از چاهی کـه بر فراز آن قرار دارد، روشنی بیرون آید.»[۳۸]

    ادبیـات

    در اشعار کهن ایرانی معمولاً نام دماوند درون ارتباط با اسطورهٔ بـه بند کشیده شدن ضحاک ظاهر مـی‌شود. فردوسی درون شاهنامـه درون ابیـاتی کـه داستان بـه بند کشیده شدن ضحاک توسط فریدون را تصویر مـی‌کند، چنین سروده‌است:[۵۲]

    برآن گونـه ضحاک را بسته سختسوی شیرخوان برد بیدار بختهمـی راند او را بـه کوه اندرونهمـی خواست کارد سرش را نگونبیـامد هم آنگه خجسته سروشبه خوبی یکی راز گفتش بـه گوشکه این بسته را که تا دماوند کوهبِبَر همچنان تازیـان بی‌گروه

    اسدی طوسی درون گرشاسپ‌نامـه کـه به پیروی از شاهنامـه سروده شده‌است بـه این اسطوره اشاره مـی‌کند.[۵۳] درون اشعار و منظومـه‌های شاعران دیگر از جمله قصیده‌ای از ناصرخسرو[۵۴] منظومـهٔ ویس و رامـین[۵۵] از فخرالدین اسعد گرگانی و قصیده‌ای از خاقانی[۵۶] تلمـیح این اسطوره دیده مـی‌شود. همچنین گاه درون عظمت بـه دماوند مثل زده‌اند.[۵۷]

    قصیده دماوندیـه اثر ملک الشعرای بهار تنـها یکی از چندین شعری هست که درون مورد دماوند سروده شده‌است. دماوندیـه اول او درون سال ۱۳۰۰ هجری شمسی با این مطلع آغاز گشت:

    ای کوه سپیدسر، درخشان شومانند وزو، شراره افشان شو

    قصیدهٔ «دماوندیـه دوم» کـه در سال ۱۳۰۱ توسط همـین شاعر سروده شد، از شعرهای معروفی هست که دربارهٔ دماوند سروده شده‌است چنین است:

    ای دیو سپید پای درون بند!ای گنبد گیتی! ای دماوند!از سیم بـه سر یکی کله‌خودزآهن بـه مـیان یکی کمربندتا چشم بشر نبیندت رویبنـهفته بـه ابر، چهر دلبندتا وارهی از دم ستورانوین مردم نحس دیو مانندبا شیر سپهر بسته پیمانبا اختر سعد کرده پیوندچون گشت زمـین ز جور گردونسرد و سیـه و خموش و آوندبنواخت ز خشم بر فلک مشتآن مشت تویی تو ای دماوند!تو مشت درشت روزگاریاز گردش قرنـها بعد افکندای مشت زمـین! بر آسمان شوبر وی بنواز ضربتی چندنی نی، تو نـه مشت روزگاریای کوه! نیم ز گفته خرسندتو قلب فسردهٔ زمـینیاز درد ورم نموده یک چندشو منفجر ای دل زمانـه!وآن آتش خود نـهفته مپسندخامش ن، سخن همـی گویافسرده مباش، خوش همـی خندای مادر سر سپید! بشنواین پند سیـاه بخت فرزندبگرای چو اژدهای گرزهبخروش چو شرزه شیر ارغند

    از مـیان اشعار بسیـاری کـه دربارهٔ دماوند سروده شده‌اند، بخشی از قصیدهٔ «دماوندیـه» سروده قدمعلی سرامـی چنین است:

    خاموش نشسته‌ای دماوند ضحّاک گریخت آخر از بند.از دودهٔ آبتینی نیستتا بازنـهد به‌پای او بند!در حریق اندرون را،تا چند توان نـهفت که تا چند؟اندیشـهٔ آخرین دوا کن؛باید شبی آتشی پراکنددر شعلهٔ خود بسوز و ما راافسردهٔ بیورسپ مپسند!مستوجب دوزخ هست ناچارهر کاو بـه بهشت نیست خرسندبازی کـه شکارش آسمانی است،در خاک چگونـه پنجه افکند؟فوّارگی کهن ز سر گیرلب باز گشاده کن بـه لبخند.بگذار زمـین رود بـه معراج،در لحظهٔ بعثت دماوند.

    دماوند درون تاریخ

    در طی سلطنت دودمان پهلوی بر ایران، تصویر کوه دماوند درون وسط نشان رسمـی ایران قرار داشت.
    نوشتار(های) وابسته: اسپهبد خورشید و قارنوندیـان

    آشوریـان این کوه را کان سنگ لاجورد مـی‌انگاشتند. البته ایشان درون خطا بودند و سنگ لاجورد از بدخشان مـی‌آمده‌است. درون زمان تاخت و تاز آشوری‌ها بـه فلات ایران این کوه بخشی از حدود مادها شمرده مـی‌شده و در متن‌های آشوری هم بدان اشاره‌شده‌است. سارگون دوم درون لشکرکشی خود سرزمـین‌های که تا کوه دماوند را خراج‌گزار خود نموده بود. درون زمان اسرحدون نیز آشوری‌ها که تا پای کوه دماوند لشکر کشیده‌بودند.[۵۸] اما بـه پیشروی ادامـه ندادند چون دماوند و آن‌سوترش کویر لوت را پایـان دنیـا مـی‌پنداشتند.[۵۹]

    دیـاکونوف سنت گذاردن پیکر مردگان درون کوه‌ها را آیین مغانی مـی‌انگارد کـه در دامنـه دماوند مـی‌زیسته‌اند و آیین خود را بـه دیگر جاهای ایران پراکندند.[۶۰] درون دامنـهٔ دماوند تعداد زیـادی گور پیش از تاریخ وجود دارد.[۶۱]

    نقشـه طبرستان و دیلمان کشیده شده توسط اصطخری کـه در آن با مثلث بزرگی کوه دماوند نشان داده شده‌است. نزدیک‌ترین شـهر بـه این مثلث درون نقشـه شلنبه مـی‌باشد.

    در سده هشتم مـیلادی درون پای کوه دماوند دژی بوده‌است کـه موبدی زرتشتی بـه نام مَس‌مُغان و پیروانش درون آن مـی‌زیسته‌اند و این دژ بـه فرمان المـهدی خلیفه عباسی ویران گشته و مس‌مغان نیز کشته شد.[۶۲] مس‌مغان (به عربی کبیرالمجوس) لقب بزرگان خاندان قارن بوده کـه تبار پارتی داشته و دارای سرزمـین‌هایی درون پای دماوند بوده‌اند.[۶۳]

    غازان خان ایلخان مغول درون ۴ شعبان ۶۹۴ (قمری) درون لارِ دماوند بـه دست شیخ صدرالدین غسل کرد و مسلمان شد.[۶۴]

    «در حدود العالم آمده کـه ویمـه و شلنبه دو شـهرست از حدود کوه دنباوند و اندر وی تابستان و زمستان سخت سرد بود و ازین کوه آهن افتد. (حدود العالم. ص ۱۴۷)»[۳۵]

    در دوران سلطنت دودمان پهلوی از نقش کوه دماوند و خورشید درون حال تابش آن بـه عنوان نماد ایران زمـین بهره مـی‌بردند.[۶۵]

    اثر و نماد ملی

    تصویری از کوه دماوند درون فصل پاییز

    قله دماوند درون فرهنگ کشور ایران مظهر پایداری و استواری هست و یک نماد ملی هست و تاکنون بـه عنوان یک اثر ملی ثبت شده و به روش‌های گوناگون از آن بـه عنوان یک نماد ملی یـاد مـی‌شود.

    ثبت قله دماوند بـه عنوان اثر طبیعی ملی

    اثر طبیعی ملی قله دماوند با مساحتی بالغ بر ۲۹۵۰ هکتار درون سال ۱۳۸۱ طی مصوبه شماره ۲۲۱ مورخ ۲۱ خرداد ۱۳۸۱ شورایعالی محیط زیست بـه مجموعه مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست پیوسته‌است. این اثر با ۳۹۷۶۱۱۳ که تا ۳۹۸۲۱۵۰ عرض جغرافیـایی و ۵۹۶۷۶۲ که تا ۶۰۳۵۹۷ طول جغرافیـایی درون شمال ایران و در استان مازندران واقع گردیده‌است. از گونـه‌های مـهم گیـاهی آن مـی‌توان از بومادران، پیر گیـاه دماوندی، اسپرس کوهی و گون نام برد. استفاده بیش از حد از ظرفیت قابل تحمل محیط و همچنین بهره‌برداری پوکه معدنی درون اطراف این اثر طبیعی ملی، از مـهمترین عوامل تهدیدکننده درون تخریب آن به‌شمار مـی‌آید.[۱۲]

    مـیراث طبیعی ایران

    کوه دماوند درون سی‌ام تیرماه سال ۱۳۸۷ بـه عنوان نخستین اثر طبیعی ایران درون قالب مـیراث طبیعی ایران درون فهرست آثار ملّی ایران ثبت شد.

    ادعای ثبت درون مـیراث جهانی

    در فروردین ۱۳۸۷، خبرگزاری‌های ایران اخباری را درون رابطه با ثبت کوه دماوند درون فهرست آثار مـیراث جهانی یونسکو منتشر د. این خبرها کـه از خبرگزاری‌های گوناگون مانند خبرگزاری فارس منتشر شد کـه در آن، کوه دماوند را بـه عنوان نخستین اثر طبیعی ایران کـه در فهرست مـیراث طبیعی جهانی یونسکو بـه ثبت رسیده معرفی د.[۶۶] اما فریبرز دولت‌آبادی، معاون سازمان مـیراث فرهنگی درون گفتگو با خبرگزاری مـیراث فرهنگی این ادعا را رد و آن را سوءتفاهم دانست. وی ابراز کرد: «متأسفانـه برداشت اشتباهی از موضوع ثبت دماوند صورت گرفته و این خبر اشتباه است.»[۶۷]

    روز ملی

    روز ملی دماوند هم‌زمان با تیرگان درون مازندران با نام تیرماه سیزده شو درون شب سیزدهم آبان‌ماه برگزار مـی‌شود.[۶۸] انجمن دوست داران دماوند کوه، هر ساله این جشن را درون روز سیزدهم تیر درون دامنـه‌های قله دماوند درون «شـهر رینـه لاریجان شـهرستان آمل» برگزار مـی‌کنند. این جشن بـه ثبت ملی نیز رسیده‌است.[۶۹] مراسم برف چال نیز یکی دیگر از مراسمـی هست که درون اواسط اردیبهشت درون شـهرستان آمل، درون مرتع اَسک وش بین رینـه و پلور انجام مـی‌شود. هر سال درون فصل بهار برف‌های باقی‌مانده از زمستان درون دامنـهٔ کوه دماوند جمع‌آوری مـی‌شود و در گودالی ریخته مـی‌شود. این کار، یک دوراندیشی و پیش‌بینی هست تا آب کافی به منظور تابستان ذخیره شود. بعد از پایـان مراسم، جشن و خوردن غذاست کـه فقط مردها حق شرکت درون آن را دارند. زن‌ها درون روستای اسک مـی‌مانند و مراسم و جشن مربوط بـه خود را برگزار مـی‌کنند.

    موسیقی ملی

    موسیقی ملی کوه دماوند درون روز جشن تیرگان درون سال ۱۳۹۱ با صدای سالار عقیلی درون بین ۹ هزار نفر رونمایی شد.[۷۰]

    تصویر روی اسکناس

    در یک صد سال گذشته تصویر کوه دماوند بارها بر روی یـا پشت اسکناس‌های رسمـی منتشره ایران بـه چاپ رسیده‌است:

    • کوه دماوند پشت اسکناس یک هزار ریـالی درون دوره رضاشاه

    • تصویر کوه دماوند پشت اسکناس یک هزار ریـالی

    • تصویر کوه دماوند پشت اسکناس یک هزار ریـالی (سری دوم)

    • تصویر کوه دماوند پشت اسکناس ده هزار ریـالی

    کوهنوردی

    تصویری از دهانـهٔ آتشفشان، مرداد ۱۳۸۸
    پناهگاه بارگاه سوم درون جبههٔ جنوبی دماوند

    اولینی کـه ادعای صعود بـه دماوند را کرده‌است ابودلف خزرجی هست که درون سال ۲۹۲ ه (۹۰۵م) درون سفرنامـه خود بـه صعودش اشاره کرده‌است و شرحی از قله دماوند داده‌است. بعد از وی قزوینی، مسعودی، ابن فقیـه و نیز ناصر خسرو اشاراتی بـه صعود دماوند داشته‌اند.[۷۱]

    در زمان‌های قدیم عدّه‌ای خود را بـه قلهٔ دماوند رسانیده بودند. ناصر خسرو درون سفرنامـه‌اش نوشته‌است کـه گویند بر سر دماوند چاهی هست که نوشادر و کبریت (گوگرد) از آن گیرند.[۷۲] صاحب آثار البلاد و اخبار العباد با نقل قولی دست دوم مـی‌گوید کـه عدّه‌ای از اهالی آن نواحی مـی‌گفته‌اند کـه در طی پنج روز و پنج شب بـه قلهٔ دماوند رسیده‌اند و قلهٔ آن را مسطح با مساحت صد جریب یـافته‌اند گرچه از دور بـه مخروط مـی‌ماند.[۷۳]

    اما اولین صعود اروپاییـان بـه قله دماوند را مـی‌توان بـه توماس هربرت انگلیسی درون سال ۱۰۰۶ش (۱۶۲۷م) از جبهه جنوبی نسبت داد.[۷۱] پس از وی صعود موفقیت‌آمـیز بـه قلهٔ دماوند درون سال ۱۸۳۷ توسط تیلر تامسن صورت گرفته‌است.[۲] همچنین نخستین صعود مستند ایرانی بـه این قله، بـه سال ۱۸۵۷ بازمـی‌گردد کـه تیم سرهنگ محمدصادق‌خان قاجار ارتفاع آن را ۶۶۱۳ ذرع تعیین نمود.[۳۲]

    مسیرهای اصلی صعود

    برای رسیدن بـه قله دماوند، مسیرهای مختلفی وجود دارند کـه شناخته‌شده‌ترین آن‌ها این جبهه‌ها هستند:

    • جبههٔ شمالی؛ مسیر صعود این جبهه از مـیان دو یخچال سیوله (سمت راست) و دوبی سل (سمت چپ) صورت مـی‌گیرد. مسیر شمالی از سنگ بزرگ واقع درون جنوب غربی روستای ناندل شروع مـی‌شود. این مسیر دو جان‌پناه درون ارتفاع‌های ۴۰۰۰ متر معروف بـه جان‌پناه۴۰۰۰)) و ۴۷۰۰ متر (معروف بـه جان‌پناه ۵۰۰۰) دارد. ابتدای مسیر دشت ناندل هست و مسیر قبل و بعد از جان‌پناه ۵۰۰۰ با دست بـه سنگ همراه است. این مسیر بـه غیر از سرای ابتدایی آب آشامـیدنی ندارد و در قسمت‌های پایـانی شیب زیـادی دارد کـه منجر بـه سنگینی کوله و سختی صعود است.[۷۴]
    • جبههٔ شمال شرقی؛ مسیر شمال شرقی بـه نسبت مسیرهای دیگر طولانی‌تر است. این مسیر از روستای حاجی دلا درون شمال قله آغاز مـی‌شود و پس از عبور از سرا و دشت چمن بـه جان‌پناه تخت فریدون مـی‌رسد و پس از جان‌پناه تخت فریدون با تراورس یخچال عروسکا درون انتهای مسیر با یـال شمالی یکی مـی‌شود و به قله مـی‌انجامد. برگشت از مسیر شمال شرقی معمولاً بـه علت وجود شن اسکی بزرگ از سمت روستای گزنـه و منطقه استله سر انجام مـی‌گیرد.[۷۴]
    • جبههٔ غربی؛ مسیر غربی از پارکینگ درون ارتفاع حدود ۳۴۰۰ متر آغاز مـی‌شود و پس از حدود ۳ ساعت کوهپیمایی بـه پناهگاه سیمرغ مـی‌رسد و با ادامـه مسیر بر روی یـال غربی بـه قله منتهی مـی‌شود. درون پناهگاه سیمرغ آب وجود دارد و شیب انتهای مسیر غربی بـه نسبت زیـاد است.[۷۴]
    • جبههٔ جنوبی؛ از سمت جنوب شرقی کوه. پلور، رینـه، سرا و بارگاه سوم درون این مسیر قرار مـی‌گیرند. رایج‌ترین و پرترددترین مسیر صعود بـه دماوند مسیر جنوبی است. کوهپیمایی این مسیر از مکانی موسوم بـه دوراهی آغاز مـی‌شود کـه در آن راه خاکی بـه سمت مسجد از مسیر آسفالت بین پلور و رینـه جدا مـی‌شود. بعد از عبور از مسجد و سرا بـه بارگاه سوم مـی‌رسد و پس از آن با صعود از یـال مستقیم جنوبی و عبور از کنار آبشار یخی بـه تپه گوگردی و در نـهایت قله مـی‌انجامد. پاکوب‌های این مسیر بـه علت تردد بالا بسیـار واضح و همچنین درگیری با سنگ درون این مسیر وجود ندارد.[۷۴]

    آسان‌ترین این مسیرها جبهه جنوبی و سخت‌ترین آن‌ها جبهه شمالی است.[۷۵] سه جبهه شمالی، جنوبی و شمال شرقی درون نزدیکی روستاها قرار گرفته‌اند و همچنین همگی دارای جان‌پناه درون مـیان راه هستند.[۷۶] در مسیر جنوبی، آبشاری وجود دارد کـه همـهٔ سال یخ‌زده‌است و تنـها درون تابستان‌های بسیـار گرم، جاری مـی‌شود کـه به همـین دلیل بـه آن آبشار یخی گفته مـی‌شود. این آبشار با قرار داشتن درون ارتفاع ۵۱۰۰ متری، از نظر ارتفاع از سطح دریـا مرتفع‌ترین آبشار خاورمـیانـه است.[۷۷]

    پناهگاه‌ها

    تاکنون ۷ جان‌پناه و پناهگاه درون مسیرهای اصلی صعود دماوند ساخته شده‌است کـه عبارتند از:[۷۴]

    • مسجد صاحب الزمان کـه در سال ۱۳۷۱ و در ارتفاع ۳۰۰۰ متری یـال جنوبی ساخته شده‌است.
    • جان‌پناه بارگاه سوم (قدیم) کـه در سال ۱۳۴۶ و در ارتفاع ۴۲۰۰ جبهه جنوبی ساخته شده‌است. این پناهگاه بـه علت سقوط بهمن درون زمستان سال ۱۳۵۱ از بین رفت و پس از یک سال، بنای سنگی جایگزین آن شد. درون پیرامون آن مکان‌هایی به منظور چادر زدن آماده شده‌است.
    • پناهگاه بارگاه سوم (جدید) کـه در سال ۱۳۸۷ و حدود ۵۰ متر بالای جان‌پناه قدیم (بارگاه سوم) درون یـال جنوبی ساخته شده‌است. این پناهگاه شامل اتاق‌های کمک‌های اولیـه، انبار کوله، انبار عمومـی، غذاخوری، آشپزخانـه، ظرفشویی کوهنوردان، اتاق مدیریت، اتاق خواب عمومـی، اتاق خواب اختصاصی و سرویس بهداشتی عمومـی است.
    • پناهگاه سیمرغ کـه در سال ۱۳۷۴ و در ارتفاع ۴۲۰۰ متری جبهه غربی ساخته شده‌است.
    • جان‌پناه تخت فریدون کـه در سال ۱۳۵۵ و در ارتفاع تقریبی ۴۴۰۰ متری از یـال شمال شرقی ساخته شده‌است.
    • جان‌پناه فلزی ۴۰۰۰ کـه در سال ۱۳۶۰ و در ارتفاع ۴۰۰۰ متری یـال شمالی ساخته شده‌است.
    • جان‌پناه فلزی ۵۰۰۰ کـه در ارتفاع ۴۶۳۰ متری یـال شمالی ساخته شده‌است ولی معروف بـه جان‌پناه ۵۰۰۰ است.

    به علاوه قرارگاه‌های کوهنوردی پلور درون جبهه غربی و رینـه درون جبهه جنوبی تسهیلاتی مانند وسیله رفت‌وآمد که تا پای صعود، امکان شب‌مانی و راهنمای کوهنوردی ارائه مـی‌دهد.

    یخچال‌های معروف

    • یخچال سیوله (جبهه شمالی)
    • یخچال دوبی سل (جبهه شمالی)
    • یخچال عروسکها (جبهه شمالی)
    • یخچال دره یخار (شمال شرقی)
    • یخچال خورتاب سر
    • یخچال شمال غربی
    • یخچال غربی

    آبشار

    آبشار یخی دماوند
    نوشتار اصلی: آبشار یخی

    آبشار یخی درون جبههٔ جنوبی کوه دماوند آبشاری یخ زده وجود دارد کـه در جهان منحصر بـه فرد است. بلندی آن ۷ متر و قطر آن ۳ متر مـی‌باشد. یخ آن هیچ‌گاه ذوب نمـی‌شود. درون فصل تابستان، هر روز بر اثر تابش آفتاب درون حدود ظهر و یک ساعت بعد از ظهر، دمای هوا بـه بالای صفر مـی‌رسد و به دنبال آن آب بسیـار کمـی جاری مـی‌شود و در حدود ۴ بعد از ظهر، دمای هوا بـه زیر صفر مـی‌رسد و یخ ذوب شده دوباره منجمد مـی‌شود و به این ترتیب آبشاری یخی پدید مـی‌آید کـه همواره یخ زده‌است. درون بالای این آبشار گودالی وجود دارد کـه در تمام طول سال پوشیده از برف است. آبشار یخی کوه دماوند با قرار داشتن درون ارتفاع ۵۱۰۰ متری، از نظر ارتفاع از سطح دریـا مرتفع‌ترین آبشار درون خاورمـیانـه مـی‌باشد.

    پوشش گیـاهی

    در ارتفاعات مختلف کوه دماوند، گیـاهان فراوان و گوناگونی مـی‌رویند کـه برخی از آن‌ها فقط درون یک ارتفاع خاصی دیده مـی‌شود. گیـاهان این منطقه کـه به اسم دماوند نامگذاری شده‌اند عبارتند از: کلاه مـیرحسن دماوندی، کزل دماوندی، بومادران دماوندی، پیرگیـاه دماوندی، ریش قوش دماوندی، فراموشم مکن دماوندی، زنگوله‌ای دماوندی، کتانی دماوندی و ماشک دماوندی. درون ارتفاع ۳۲۰۰ که تا ۳۵۰۰ متر علف و بته‌های بلند و خاردار و به هم پیوسته وجود دارند. برخی از انواع بته‌های خاردار دماوند عبارتند از: کلاه مـیر حسن دماوندی، خارپشتی، گونـه‌های هزار خار (مانند گون)، بته‌های بنفش رنگ اسپرس پشته‌ای و گچ دوست گل سنگی. از گونـه‌های ورموت (افسنتین) نیز درون دماوند وجود دارند کـه عبارتند از: درمنـهٔ کوهی، درمنـهٔ معطر، درمنـهٔ کوهسری و گونـهٔ فراوان درمنـهٔ شرقی. برخی دیگر از گونـه‌های گیـاهای دماوند عبارتند از: کاج آلپ، اسپرس کوهی نیمـه کروی، گون، یـاسمن صخره‌ای، ازمکی کوهسری، پیربهار دنایی، شبدر شاه بلوطی، ترشک کوهسری، دغدغک البرزی، پلاخور بوته‌ای، گالش انگور، تیره گل، نسترن وحشی، قفقازی، رُز گردآلود، گز، علف بره، چمن آراراتی، چمن گندمـی آسیـای مرکزی، جاروی علفی بامـی، علف قرمز، جو چمنزار، ملیکای بی زبانک، علف صورتی، چاودار هراتی، شبه یولاف شکننده، ریش سنبل، خشخاش طناز، شکرتیغال و شکرتیغال مشـهدی، چون جاشیر، سریش و در جاهای مرطوب زبان طلا، پیرسنبل، قدومـهٔ پرشاخه، جعفری فرنگی معطر، بادرنجبویـهٔ دنایی، خاکشیر تلخ کوتوله، گل بی مرگ طلایی، پنجه برگ نقره گون، آزاد بری، پنجه برگ همدانی، دنایی، سنبلهٔ ارغوانی و مـینای پرکپهٔ برگ نقره‌ای. دامنـهٔ کوه دماوند درون ارتفاع ۲۰۰۰ که تا ۳۵۰۰ متری کاملاً پوشیده از شقایق است. این شقایق منحصر بـه فرد درون دنیـا شناخته شده‌است و با نام شقایق لار و رینـه درون کتاب‌های معتبر گیـاه‌شناسی جهان بـه ثبت رسیده. همچنین این منطقه از لحاظ مرتع و چراگاه بسیـار غنی است؛ حتی درون ارتفاعات بلند دماوند نیز (زیر چهار هزار متر) از این بابت فقر چندانی وجود ندارد.[۷۸]

    پوشش جانوری

    یک خرس قهوه‌ای درون ارتفاع ۴۸۰۰ متری کوه دماوند درون پارک ملی لار

    این منطقه بـه دلیل موقعیت ویژهٔ آن کـه از شمال بـه جنگل و از جنوب بـه کوه‌های هم‌مرز کویر مشرف است، مـیزبان انواع مختلفی از جانوران است، از جمله:

    جانوران شکارچی چهارپا روباه، شغال، سگ و گرگ درون پیرامون دماوند پراکنده‌اند. این جانوران که تا ارتفاع ۴۰۰۰متری کوه دماوند هم دیده مـی‌شوند. خرس‌ها هم درون این منطقه وجود دارند، اما بیشتر درون غرب و شمال دیده مـی‌شوند و از ارتفاعات بلند دوری مـی‌کنند.

    جانوران گیـاه‌خوار کل‌وبز، قوچ‌ومـیش، گراز، خرگوش. بـه جز حیوانات گراز و خرگوش کـه در دشت‌های کوهپایـه‌ای کوه دماوند زندگی مـی‌کنند، دیگر جانوران فصل‌های گرم را درون ارتفاعات سپری کرده و با سرد شدن هوا بـه مرور ارتفاع کم مـی‌کنند. این جانوران که تا ۵۰۰۰ متری هم بالا مـی‌روند.

    پرندگان از پرندگان شکارچی، عقاب طلایی، جغد و خفاش را مـی‌توان نام برد. دیگر پرندگان این منطقه تیـهو، کبک، بلدرچین، سیـاه و طوطی دارکوب هستند.

    دیگر جانوران تقریباً ۵ نوع مار، انواع عقرب، بزمجه، انواع خانوادهٔ موش‌ها و گورکن درون این منطقه دیده مـی‌شوند. بیشتر گزنده‌های این محدوده سم مـهلکی ندارند؛ حتی نیش خطرناک‌ترین خزنده‌ها نیز که تا چند ساعت بعد از گزش قابل درمان است. درون کوه دماوند، گزندگان درون ارتفاعات بالاتر از ۴۰۰۰متر، بسیـار کم بـه چشم مـی‌خورند.

    بر روی قلهٔ دماوند، لاشـهٔ یخ زدهٔ چند حیوان دیده مـی‌شود. این لاشـه‌ها چندین سال هست که درون این مکان دیده مـی‌شوند و شامل حیواناتی مانند و بز کوهی است. دلیل راه‌یـابی این حیوانات بـه قلهٔ کوه دماوند و مرگ آن‌ها بـه خوبی مشخص نیست؛ شاید بـه دلیل وجود گاز گوگرد، سرما، گرسنگی یـا غیره مرده باشند.

    آسیب‌ها

    مـهمترین عوامل آسیب بـه دماوند عبارت‌اند از:

    • معدن‌کاوی
    • جاده‌کشی
    • چرای بیش از حد دام
    • زباله

    مشکلات دیگری کـه کوه دماوند و محدودهٔ پیرامون آن را تهدید مـی‌کنند عبارت‌اند از: ساخت‌وساز بی‌ضابطه، تصرف منابع طبیعی به منظور استفادهٔ غیرقانونی و شخصی، افزایش جمعیت انسانی و خودروها، حضور بیش از اندازهٔ گردشگران بدون آن‌که آموزش‌های لازم درون رابطه با طبیعت‌گردی و حفظ محیط زیست بـه آن‌ها داده شود، نوشتن یـادگاری درون طول مسیر (به‌ویژه بر فراز قلهٔ دماوند)، نصب تابلوهای یـادبود و پرچم‌های گروه‌ها و یـادگاری‌های کشته‌شدگان، کمبود اقامتگاه و تبلیغات نامناسب.[۷۹]

    عسراسرنما از قلهٔ دماوند (عاز درون یک هواپیما گرفته شده‌است)

    نگارخانـه

    • چشم‌اندازی از کوه دماوند

    • فروردین ۱۳۸۸

    • نمایی از کوه دماوند از درون هواپیما

    • ۱۴ فروردین ۱۳۸۷

    • دهانـه قله دماوند

    • نمایی از درون هواپیما

    پانویس

  • ↑ ۱٫۰۱٫۱۱٫۲۱٫۳۱٫۴ مسعود فرح‌بخش. «ارتفاع دماوند چقدر است؟». بام ایران، ۵۶۱۰ متر. بازبینی‌شده درون ۲۷ مرداد ۱۳۹۷. 
  • ↑ ۲٫۰۲٫۱۲٫۲۲٫۳ [مصاحب، غلامحسین (سرپرست). مدخل «دماوند» درون دائرةالمعارف فارسی. جلد اول، چاپ سوم ۱۳۸۱، ص ۹۹۱.]
  • «دماوند؛ موقعیت روی نقشـهٔ جهانی، مختصات و اطلاعات کوتاه». traveljournals.net. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۲۵ آوریل ۲۰۰۷. 
  • ↑ ۴٫۰۴٫۱۴٫۲ NASA
  • درویش‌زاده، زمـین‌شناسی ایران، ۷۵۹.
  • درویش‌زاده، زمـین‌شناسی ایران، ۷۵۸.
  • درویش‌زاده، زمـین‌شناسی ایران، ۷۵۵.
  • The Volcanic Seven Summits: Highest Volcanoes on each Continent
  • «Iran Mountain Ultra-Prominence - peaklist.org». www.peaklist.org. بازبینی‌شده درون 2016-09-21. 
  • ↑ ۱۰٫۰۱۰٫۱۱۰٫۲۱۰٫۳ مسعود نصرتی، ۱۵
  • ثبت ملی دماوند؛ راهی بـه سوی جهانی شدن (رادیو فردا)
  • ↑ ۱۲٫۰۱۲٫۱ پورتال سازمان حفاظت محیط زیست کشور
  • از جمله درون شاهنامـه فردوسی
  • برای نمونـه درون شاهنامـهٔ فردوسی گرشاسپ‌نامـهاسدی طوسی اشعار ناصرخسرو بـه این موضوع اشاره شده‌است.
  • The Bundahishn, Translated by E. W. West, from Sacred Books of the East, volume 5, Oxford University Press, 1897
  • «نگاهی بـه ایران؛ سرزمـین و حکومت». درگاه ملی آمار. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۱۸ آوریل ۲۰۰۷. 
  • «ارتفاع دقیق قله دماوند،5609 متر است». جام‌جم، ۱۹ تیر ۱۳۸۷. بازبینی‌شده درون ۲۷ مرداد ۱۳۹۷. 
  • حاتم؛ جمـهور؛ ابولقاسم و بایر. «طرح اندازه‌گیری ثقل دقیق و ارتفاع دقیق بر روی قله دماوند». ۱۳۸۶. 
  • «ارتفاع واقعی قله دماوند». عصر ایران، ۳ مـهر ۱۳۸۶. بازبینی‌شده درون ۲۷ مرداد ۱۳۹۷. 
  • خطای یـادکرد: خطای یـادکرد:برچسب <ref>‎ غیرمجاز؛ متنی به منظور یـادکردهای با نام ngdir وارد نشده‌است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  • World top 100 most prominent peaks
  • YJC, خبرگزاری باشگاه خبرنگاران | آخرین اخبار ایران و جهان |. «نزدیکترین شـهر بـه قله دماوند کجاست؟». خبرگزاری باشگاه خبرنگاران | آخرین اخبار ایران و جهان | YJC. بازبینی‌شده درون 2018-04-19. 
  • البرز
  • درویش‌زاده، زمـین‌شناسی ایران، ۷۵۹.
  • (به انگلیسی: stratovolcano)
  • «آتشفشان دماوند» ‎(انگلیسی)‎. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۲۱ آوریل ۲۰۰۷. 
  • «کوه دماوند». وبگاه Pars Times. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۲۱ آوریل ۲۰۰۷. 
  • درویش‌زاده، زمـین‌شناسی ایران، ۷۵۹.
  • درویش‌زاده، زمـین‌شناسی ایران، ۷۵۸.
  • سازمان زمـین‌شناسی و اکتشافات معدنی ایران
  • روزنامـه آفرینش
  • ↑ ۳۲٫۰۳۲٫۱۳۲٫۲ شیرآقایی، روزنامـه اعتماد
  • درویش‌زاده، زمـین‌شناسی ایران، ۷۵۶.
  • درویش‌زاده، زمـین‌شناسی ایران، ۷۵۶.
  • ↑ ۳۵٫۰۳۵٫۱ شـهیدی مازندرانی ۳۳۰
  • برای نمونـه درون ویس و رامـین «تو گفتی بود دشت نـهاوند / ز بس جنگ‌آوران کوه دماوند» (فخرالدین اسعد گرگانی ۶۲) و «درم با بند و ویس از بند رفتست / مگر امشب بـه دنباوند رفتست» (فخرالدین اسعد گرگانی ۲۱۴)
  • ↑ ۳۷٫۰۳۷٫۱ دهخدا ۲۲۱
  • ↑ ۳۸٫۰۳۸٫۱ محمدجعفر یـاحقی، ۱۹۶
  • دماوند و حلقه‌های مفقوده اکوتوریسم
  • معین ۵۳۶
  • او این نظر را درون ۱۳۰۴ درون مقاله‌ای بـه نام «نـهاوند-دماوند» کـه در آینده منتشر شد ابراز داشته‌است.
  • کسروی ۲۶۵
  • ↑ ۴۳٫۰۴۳٫۱ کسروی ۲۶۷
  • این مطلب بـه تواتر درون متن‌های فارسی مـیانـه و متن‌های فارسی نو ذکر شده‌است از جمله درون شاهنامـه
  • به بیـان دقیق‌تر نزدیک بـه پایـان هزارهٔ هوشیدرماه
  • بندهش ۱۴۲
  • طبری [بلعمـی] ۷۶
  • طبری [بلعمـی] ۷۷
  • طبری [بلعمـی] ۸۹
  • طبری [بلعمـی] ‎۹۹–۱۰۰‏: این روایت خلاف آنِ شاهنامـه‌است کـه جایگاه نبرد درون بیت‌المقدس است.
  • طبری [بلعمـی] ‎۲۴۱–۲۴۲‏
  • شاهنامـه> فصل ۵ ضحاک> بخش ۹ بـه بند کشیده شدن ضحاک بـه دست فریدون
  • «فریدون فرخ بـه گرز نبرد / ز ضحاک تازی برآورد گرد/ ببردش بـه کوه دماوند بست بـه جایش بـه تخت شـهی بر نشست» (اسدی طوسی، ۳۶۶)
  • «ز بیدادی سمر گشته ست ضحاک /که گویند او بـه بند هست در دماوند» (به نقل از علی‌اکبر دهخدا، ۲۲۱)
  • «درم با بند و ویس از بند رفتست/مگر امشب بـه دنباوند رفتست/چرا رفتست کاو خود نامدارست چو ضحاکش هزاران پیشکارست» (فخرالدین اسعد گرگانی ۲۱۴–۲۱۵)
  • «اوست فریدون ظفر بلکه دماوند حلم / عالم ضحاک فعل بستهٔ چاهش سزد» (ترکیبات خاقانی درون مدح رکن‌الدین ارسلان شاه بن طغرل)
  • «دلی حتما مـه از کوه دماوند / کـه بشکیبد ز دیدار خداوند» (فخرالدین اسعد گرگانی ۳۴۳)
  • ا. م. دیـاکونوف، تاریخ ماد، چاپ هفتم، انتشارات علمـی فرهنگی، صفحهٔ ۲۴۳
  • پیرنیـا (جلد سوم) ۱۸۰۹
  • ا. م. دیـاکونوف، تاریخ ماد، صفحهٔ ۳۷۱
  • ماکسیم سیرو، ۳۷
  • محمد محمدی، ۵۱
  • ا. م. دیـاکونوف، تاریخ ماد، صفحهٔ ۳۴۷
  • مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد دوم، چاپ سوم، صفحه ۳۰۹، بخش اسلام آوردن غازان خان
  • نشان‌های خاندان سلطنتی پهلوی (وبگاه اطلاعاتی نشان‌ها)
  • خبرگزاری فارس، ۱۱ فروردین ۱۳۸۷؛ تابناک، ۱۱ فروردین ۱۳۸۷، کد خبر: ۸۲۹۴.
  • خبرگزاری مـیراث فرهنگی، ۱۶ فروردین ۱۳۸۷ متن خبر
  • راهنمای سفر و گردشگری: جشن تیرگان درون مازندران
  • سیزدهم تیر: جشن تیرگان، روز ملی دماوند | انجمن کوه نوردان ایران
  • http://www.damavandkooh.com/N_مراسم-جشن-تیرگان-و-روز-ملی-دماوند-برگزار-شد_108.aspx# بزرگترین همایش زیست‌محیطی کشور برگزار شد
  • ↑ ۷۱٫۰۷۱٫۱ [۱]
  • ناصرخسرو، سفرنامـه ۴
  • قزوینی آثار البلاد و اخبار العباد (بخش ۱۷ از ۳۱ درون نسخهٔ برخط) بازدید ۲۵ آوریل ۲۰۰۷
  • ↑ ۷۴٫۰۷۴٫۱۷۴٫۲۷۴٫۳۷۴٫۴ صفحه کوه دماوند درون جلودار
  • مسعود نصرتی، ۱۴۴
  • مسعود نصرتی، ۱۴۵
  • «Mt Damavand Icefall» ‎(انگلیسی)‎. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون خرداد ۱۳۸۸. 
  • انجمن دوستداران دماوند
  • آسیب‌ها و بحران‌ها
  • منابع

    • اسدی طوسی. گرشاسپ‌نامـه. بـه اهتمام حبیب یغمایی. چاپ دوم. تهران: طهوری، ۱۳۵۴. 
    • درویش‌زاده، علی. زمـین‌شناسی ایران. دانش امروز، ۱۳۷۰. 
    • پیرنیـا، حسن (مشیرالدوله). تاریخ ایران باستان. چاپ سوم. تهران: مؤسسهٔ انتشارات نگاه، ۱۳۸۵. شابک ‎دوره۹۶۴-۳۵۱-۱۹۵-۲. 
    • تورج دریـایی. شاهنشاهی ساسانی. ترجمـهٔ مرتضی ثاقب‌فر. چاپ یکم. نشر ققنوس، ۱۳۸۳. شابک ‎۹۶۴-۳۱۱-۴۳۶-۸. 
    • دهخدا، علی‌اکبر. لغت‌نامـه دهخدا جلد ۲۳ شماره مسلسل ۲۰۱. زیر نظر دکتر محمد معین. تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغت‌نامـه. 
    • دیـاکونوف، ایگور مـیخائیلوویچ. تاریخ ماد، برگردان کریم کشاورز، شرکت انتشارات علمـی و فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۸۳، شابک: ‎۹۶۴-۴۴۵-۱۰۶-۶
    • راوندی، مرتضی. تاریخ اجتماعی ایران. پوشینـه دوم، چاپ سوم، انتشارات امـیرکبیر
    • سلطان‌زاده، حسین. ««صعود بـه دماوند، گرد گردن‌فراز ایران»». خبرگزاری مـیراث فرهنگی. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۲۴ آوریل ۲۰۰۷. 
    • سیرو، ماکسیم. کاروانسرهای ایران و ساختمان‌های کوچک مـیان راه‌ها. تهران: سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران، بدون تاریخ انتشار. 
    • شـهیدی مازندرانی، حسین. فرهنگ شاهنامـه (نامان و جای‌ها). تهران: نشر بلخ، ۱۳۷۷. شابک ‎۹۶۴-۶۳۳۷-۱۵-۵. 
    • شیرآقایی، نگین. گزارشی از وضعیت دماوند بعد از خروج گاز از قله. . روزنامـه اعتماد، ش. ۱۳۶۵ (۲۳ فروردین ۱۳۸۶). 
    • طبری، محمد بن جریر. تاریخ الرسل و الملوک [تاریخ بلعمـی]. ترجمـهٔ ابوعلی بلعمـی. با تکملهٔ ابوعلی بلعمـی و تصحیح محمدتقی بهار و کوشش محمد پروین گنابادی. چاپ سوم. تهران: زوّار، ۱۳۸۵. شابک ‎۹۶۴-۴۰۱-۰۹۴-۹. 
    • فخرالدین اسعد گرگانی. ویس و رامـین. با مقدمـه تصحیح و تحشیـهٔ محمد روشن و دو گفتار از صادق هدایت و مـینورسکی. چاپ دوم. تهران، ۱۳۸۱. شابک ‎۹۶۴-۶۴۹۴-۱۱-۰. 
    • فرنبغ دادگی. بندهش. گزارنده مـهرداد بهار. تهران: توس، ۱۳۷۸. شابک ‎۹۶۴-۳۱۵-۲۹۲-۸. 
    • قزوینی، زکریـا بن محمد. آثار البلاد و اخبار العباد (نسخهٔ برخط).  (بازدید ۲۵ آوریل ۲۰۰۷)
    • کسروی، احمد. «نـهاوند-دماوند». درون کاروندروی (مجموعهٔ ۷۸ رساله و گفتار از احمدروی). بـه کوشش یحیی ذکاء. چاپ دوم. تهران: شرکت سهامـی کتاب‌های جیبی، ۲۵۳۶. 
    • محمدی، محمد. «آثار فرهنگی ایران و سرگذشت آن درون حملهٔ اعراب». درون فرهنگ ایرانی پیش از اسلام وآثار آن درون تمدن اسلامـی و ادبیـات عربی. چاپ سوم. تهران: انتشارات توس، ۱۳۷۴. 
    • مصاحب، غلامحسین (سرپرست). مدخل «دماوند» درون دائرةالمعارف فارسی. جلد اول، چاپ سوم ۱۳۸۱.
    • معین، محمد. فرهنگ‌نامـه فارسی جلد پنجم، اعلام. چاپ نـهم. تهران: مؤسسه انتشارات امـیرکبیر، ۱۳۷۵. شابک ‎۹۶۴-۰۰-۰۱۶۴-۳. 
    • ناصرخسرو. سفرنامـه. بـه کوشش محمد دبیرسیـاقی. چاپ ششم. تهران: زوّار، تابستان ۱۳۷۵. شابک ‎۹۶۴-۴۰۱-۰۰۹-۴. 
    • نصرتی، مسعود. دماوند خاستگاه اساطیر ایران‌زمـین. نشر تربت، ۱۳۸۱. شابک ‎۹۶۴-۴۰۳-۱۰۱-۶. 
    • یـاحقی، محمدجعفر. فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی درون ادبیـات فارسی. چاپ دوم. تهران: سروش، ۱۳۵۷. 
    • «Mt. Davamand, Iran» ‎(انگلیسی)‎. Template:Spaceflight. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۲۱ آوریل ۲۰۰۷. 
    • «کوه دماوند» ‎(انگلیسی)‎. وب‌سایت قلمرو کوهستانی ایران. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۱۸ آوریل ۲۰۰۷. 
    • نقشـه راهنمای صعود بـه قله‌های البرز مرکزی. تهران: موسسهٔ جغرافیـایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، ۱۳۷۸. شابک ‎۹۶۴-۳۴۲-۰۸۶-۸. 
    • «نگاهی بـه ایران؛ سرزمـین و حکومت». درگاه ملی آمار. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۱۸ آوریل ۲۰۰۷. 
    • «آتشفشان دماوند» ‎(انگلیسی)‎. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۲۱ آوریل ۲۰۰۷. 
    • «کوه دماوند». وبگاه Pars Times. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۲۱ آوریل ۲۰۰۷. 
    • «یک مسوول: علت تغییر رفتار قله دماوند درون دست تحقیق است». ایرنا. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۲۱ آوریل ۲۰۰۷. 
    • «اطلس زمـین‌شناسی راه‌ها» ‎(انگلیسی)‎. پایگاه ملی داده‌های علوم زمـین. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۲۱ آوریل ۲۰۰۷. 
    • «An Introduction to Prominence» ‎(انگلیسی)‎. بایگانی‌شده از نسخهٔ اصلی درون ۰۷ مـه ۲۰۱۲. بازبینی‌شده درون ۲۵ آوریل ۲۰۰۷. 

    جستارهای وابسته

    • بیکنی
    • رشته‌کوه البرز
    • هفت کوه آتشفشانی
    مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط بـه دماوند درون ویکی‌گفتاورد موجود است.

    پیوند بـه بیرون

    در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ دماوند موجود است.
    • تصویر ‌ای ناسا از دماوند
    به این مقاله گوش کنید (اطلاعات/دریـافت)
    این نوشتار یک پروندهٔ صوتی دارد کـه در تاریخ ۲۰۱۳-۱۰-۲۸ ایجاد شده‌است، و ممکن هست شامل ویرایش‌های بعد از آن نشود. (راهنما)
    نوشتارهای صوتی بیشتر
    • تاریخچه اولین صعودها بـه قله دماوند
    • پیش‌بینی آب و هوای کوه دماوند
    • نقشـهٔ مسیرهای صعود بـه دماوند
    • ن
    • ب
    • و
    مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست ایران
    ذخیره‌گاه‌های
      زیست‌کره
    • ارژن و پریشان
    • ارسباران
    • تنگ صیـاد
    • توران
    • حرای خورخوران
    • دریـاچه ارومـیه
    • دنا
    • کویر
    • گلستان
    • گنو
    • مـیانکاله
    • هامون












     مناطق
    چهارگانـه
    پارک‌های ملی
  • دریـاچه ارومـیه
  • بختگان
  • بمو
  • بوجاق
  • پابند
  • تندوره
  • تنگ صیـاد
  • توران
  • خبر
  • خجیر
  • دز
  • ساریگل
  • سالوک
  • سرخه‌حصار
  • سیـاه‌کوه
  • قطرویـه
  • قمـیشلو
  • کرخه
  • کلاه‌قاضی
  • کنتال
  • کویر
  • کیـاسر
  • گلستان
  • لار
  • نای‌بند
  • نخیلو
  •       آثار
    طبیعی ملی
    • ارس سرانی
    • بزنگان
    • تار و هویر
    • تنگ رازیـانـه
    • تنگه واشی
    • جزیره خارکو
    • چشمـه فکجور دمکش
    • چشمـه گراب
    • چشمـه گلفشان پیرگل
    • چشمـه گلفشان تنگ
    • خشکه‌داران
    • دهلران
    • سرو ابرکوه
    • سرو زربین سنگان
    • سرو سیرچ
    • سرو قره باغ
    • سرو هرزویل
    • سوسن چلچراغ
    • صنوبر شیروان
    • غار علیصدر
    • غار پراو
    • غار چال‌نخجیر
    • غار روشان
    • غار سهولان
    • غار گواتامک ایرندگان
    • غار صداکی ایرندگان
    • غار قوری‌قلعه
    • غار ماهی‌کور
    • غار یخکان
    • فسیل مراغه
    • قلل بینالود
    • قلل سه‌گانـه علم‌کوه، سیـاه‌کمان و قله تخت سلیمان
    • قله تفتان
    • قله دماوند
    • قله سبلان
    • گنبد نمکی جاشک
    • گنبدهای نمکین خرسین
    • لاله واژگون چهارمحال
    پناهگاه‌های
    حیـات وحش
    • امـیرکلایـه
    • انگوران
    • بختگان
    • بوروئیـه
    • بیستون
    • تالاب کانی برازان
    • تالاب کجی نمکزار
    • توران
    • جاسب
    • چوکام
    • حیدری
    • خارک
    • خوش‌ییلاق
    • دربند راور
    • دره انجیر و نی‌باز
    • دشت سوتا و یـان
    • دشت لاغری
    • دشت ناز
    • دودانگه و چهاردانگه
    • راسبند
    • رباط شور
    • روچون
    • زریـاب
    • زریوار
    • سرخان‌گل
    • سلکه
    • سمسکنده
    • شادگان
    • شیدور
    • شیراحمد
    • عباس آباد
    • فریدون‌کنار
    • قمـیشلو
    • کلاه‌قاضی
    • کیـامکی
    • لوندویل
    • مـهروئیـه
    • موته
    • مـیاندشت
    • مـیان‌کاله
    • نایبندان
    • هامون
    • هندورابی
        مناطق
    حفاظت‌شده
    • آبشار شیرگاه
    • آبشار مارگون
    • آرک و کرنگ
    • آق‌داغ
    • آلموبلاغ
    • ارژن و پریشان
    • اُرس سیستان
    • ارسباران
    • اساس
    • اشترانکوه
    • افتخاری
    • البرز مرکزی
    • الوند
    • انگوران
    • باشگل
    • باغ شادی
    • باغ کشمـیر
    • بحرآسمان
    • بدر و پریشان
    • بلس‌کوه
    • بهرام گور
    • بوجاق
    • بوزین و مرخیل
    • بولا
    • بیجار
    • بیدوئیـه
    • بیستون
    • بینالود
    • پرزوئیـه
    • پرور
    • پروند
    • پلنگ دره
    • تالاب سد نوروزلو
    • تخت سلطان
    • تندوره
    • تنگ بستانک
    • تنگ صیـاد
    • توران
    • جاجرود
    • جزایر فارور
    • جنگل خواجه
    • جهان‌نما
    • چاه کومـه
    • چهارباغ
    • چهل پا
    • حرای تیـاب و مـیناب
    • حرای خوران
    • حرای رودگز
    • حرای گابریک و جاسک
    • حرای خور خوران
    • حله
    • خانگرمز
    • خیبوس و انجیل سی
    • دالانکوه
    • دربادام
    • درمـیان
    • درونـه
    • دز
    • دنا
    • دنای شرقی
    • دهج
    • دیزمار
    • دیمـه
    • رئیسی
    • زاو
    • ساری‌گل
    • سالوک
    • سبزکوه
    • سراج
    • سرانی
    • سرخ‌آباد
    • سرولات و جواهردشت
    • سعدی
    • سفیدکوه
    • سنگ مس
    • سولک
    • سهند
    • سیـاه‌کشیم
    • سیـاه‌کوه
    • سیـاه‌رود رودبار
    • سیوک
    • شاسکوه و اسفدن
    • شالو و مونگشت
    • شراء
    • شش‌رودبار
    • شیدا
    • شیله
    • شیمبار و حوزه دریـاچه سد کارون
    • طارم
    • عبدالرزاق
    • قرچغه
    • قرخود
    • قلاجه
    • قمصر و بزرک
    • قیصری
    • کاغذکنان
    • کالمند
    • کبیرکوه
    • کرایی
    • کرخه
    • کرکس
    • کوسالان و شاهو
    • کولک
    • کوه آسیـاب کوهبنان
    • کوه باز
    • کوه بافق
    • کوه بزنگان
    • کوه بیرک
    • کوه پوزک
    • کوه جوپار
    • کوه خامـین
    • کوه خیزوسرخ
    • کوه دیل
    • کوه شیر
    • کوه کشار
    • کوه هماگ
    • کویر
    • کهیـاز
    • گاندو
    • گرزمـی
    • گشت رودخان و سیـاه‌مزگی
    • گلپرآباد
    • گنو
    • لشگردر
    • لوه
    • لیسار
    • مارز
    • ماله گاله
    • مانشت و قلارنگ
    • مراکان
    • مظفری
    • مغان
    • ملوسان
    • مند
    • مـیان‌جنگل
    • مـیانگران
    • مـیرآباد
    • مـیشداغ
    • واز
    • ورجین
    • هامون
    • هراز
    • هرمد
    • هزارجریب
    • هفت‌شـهیدان
    • هفتادقله
    • هلن
    • هلالی
    • هنگام
    • هورالعظیم
        مناطق
    شکارممنوع
    • ستبله
    • دربندمشکول
    • قره قشلاق
    • کاغذکنان
    • قمـیشلو
    • کهیـاز
    • قمصرکاشان
    • دالانکوه و دریـاچه آب شیرین
    • بیجار و تالاب چکر
    • کولک
    • کوه مند
    • گاوده
    • لار
    • تالاب کجی نمکزار
    • هنگام
    • سیدمرتضی
    • ریوند
    • کمرقلعه
    • قلعه شاداب
    • مـیشوداغ
    • چهل پا
    • فیله خاصه
    • چاه شیرین
    • سفیدکوه آرسک
    • خنار
    • طالو شیر بند
    • پزم
    • مزایجان داراب
    • کوه درا
    • کوه هوا و تنگ‌خور
    • روشن کوه
    • قراویز
    • نیـاشک
    • صوفیکم
    • تالاب استیل
    • اشکورات علیـا
    • اژدهادبلوچ
    • استخر چاف
    • کله کله ناو سالم
    • استخر عباس‌آباد
    • دیلمان و درفک
    • هزارجریب
    • مازی بن و سی بن
    • تالاب مـیقان
    • گلزار و نیزار
    • نشر
    • ملوسان
    • تالاب آقگل
    • مرور
    • باغ شادی
      مناطق منقضی شده: انجرک ورابر
    • بصیران
    • توت‌سیـاه
    • شـهربابک
    • گودغول
    • کوه نودرهنگ
    • کوه‌سیـاه
    محیط زیست بر پایـه کشور • محیط زیست ایران
    • ن
    • ب
    • و
    کوه‌های ایران
    البرز
    • آبگرم
    • آردیچ
    • آزادکوه
    • آسمان سرا
    • آق بابا
    • آق داغ
    • آلا داغ
    • آهن کوه
    • آهنگران
    • آسمان‌دول
    • ادیو
    • اربط داغ
    • اسفراین
    • اشگار
    • البرز
    • الله‌اکبر
    • امرونـه
    • اناران
    • انبوه
    • اوته
    • اوچ مازو
    • اوزون بلاغ
    • اولیـا
    • اونجلیق
    • اینجه قاره
    • امامزاده قاسم
    • بابا تپه سی
    • باجگون
    • باران
    • باشوان
    • باغ بالا
    • بانکول
    • بحر آسمان
    • بدبخت کوه
    • برآفتاب
    • برآهنگ
    • بز
    • بزدان
    • بغرو داغ
    • بن در
    • بنا کیله
    • بوتالی
    • بوقاتی
    • بونیکن
    • بلقیس
    • بیـان
    • بیشـه علی
    • بینالود
    • برده زرد بوکان
    • پازنان
    • پاشلو
    • پدگی
    • پشت کوه
    • پشته کوه
    • پشمـی
    • پلنگ باسان
    • پلنگ‌کوه
    • پنج خرد
    • پنجه علی
    • پهنـه‌حصار
    • پیر محمود
    • تخت سلیمان
    • توچال
    • خلنو
    • درفک
    • زرین‌کوه
    • سیـالان
    • قله زو
    • شیرباد
    • شاه البرز
    • شاه‌وار
    • علم‌کوه
    • دماوند
    • دوبرار
    • مـهرچال
    • وروشت

    زاگرس
    • آسِماری
    • تاراز
    • آتشکده
    • اشتران کوه
    • الوند
    • الوند (لکان)
    • بزلر
    • بل
    • بیستون
    • پازنان
    • پراو
    • پیر یوسف
    • تاف
    • تالوار
    • تبریزخاتون
    • تتار کوه
    • تخت رستم
    • ترجان
    • تکه قیـه سی
    • تمندر
    • تنگ دلفارد
    • تنگ‌خور
    • توفنده
    • تولکه
    • جبال حمرین
    • جمات
    • جمالی
    • جنجا
    • جهان‌داغی
    • جهان‌بین
    • مـیوله
    • چال داغ
    • چال قیـه
    • چپ قلو
    • چرش
    • چشمـه
    • چله‌خانـه
    • چلیکان
    • چنگ الماس
    • چور
    • چلپوق
    • درجزین
    • چهل‌تن
    • چهل‌چشمـه
    • چهل قانی
    • حاجی‌آباد
    • حسن کل
    • حسین بک
    • حصار بلاغی
    • حلوان
    • حمزه عرب
    • حیدره
    • خان بلاغی
    • خان خاتون
    • خبیر
    • خرگوشان
    • خروس لو
    • خیرالمسجد
    • داربید
    • دارسو
    • داروان
    • دالاخانی
    • دالاهو
    • درب لوئی
    • دربند
    • دربند باد
    • درنیـان
    • دست گرد
    • دشت کوه
    • دنا
    • دو بلوطان
    • دو پشت
    • دوه سر داغ
    • دیوان داغ
    • دینار کوه
    • رامند
    • راوندی
    • ریپک
    • ریت کوه
    • ریزو
    • زردکوه
    • زمـیاه
    • ساری داش
    • سالداران
    • سالن‌کوه
    • سامان چه
    • سامله
    • سایدون
    • سراج‌الدین
    • سرخان
    • سردلی
    • سردوئیـه
    • سرکوما
    • سریـال
    • سکار
    • سلطان جهانگیر
    • سمبوران
    • سندان داغ
    • سیـاه بندان
    • سیـاه کوه
    • سیرو
    • شاه ناصر
    • شاهان
    • شاهان‌کوه
    • شاهو
    • شلت
    • شمـه دشت
    • شور شیرین
    • شوه
    • شـهباز
    • شیخ بزید
    • شیرز
    • صفر داغ
    • عالی ور
    • عطا کوه
    • علی باشی
    • علی بیگ لو
    • علی مک
    • عظیمـیه
    • غزال
    • غزان
    • غوزی
    • فرخشاد
    • فرنگ
    • فینو
    • قازان
    • قالی کوه
    • قلعه گریخته
    • کبیر کوه
    • گرین
    • لجور
    • مـیش پرور
    • نر
    • هزار دره
    • هوا
    • هفت‌ تنان
    • محراب کوه
    • کِی‌نو
    • شیربرفی
    کوه‌های مرکزی
    • بارز
    • بلقیس
    • برده رش
    • بزقوش
    • پلوار
    • تفتان
    • جوپار
    • خواجه
    • سبلان
    • سهند
    • ‌‌سیـاه‌کوه (فردوس)
    • شیرکوه
    • قافلانتی
    • قاسم خان
    • قبله داغ
    • قدمگاه
    • قراض
    • قرق داغی
    • قرمز آبگرم
    • قره داش
    • قره داغ
    • قره دره
    • قره گز
    • قزل ارسلان
    • قزل‌داغ
    • قشلاق
    • قلاجه
    • قلنجه
    • قلعه ماران
    • قلی‌آباد
    • قندران باشی
    • قوشـه داغ
    • قیدار
    • کازینستان
    • کت داغی
    • کتا کوه
    • کته رش
    • کرکس
    • کرناسن
    • کلتگه
    • کلک
    • کلو نرمـه
    • کلاهه
    • کمارج
    • کندی شیخان
    • کوچک خرمال
    • کوری کن
    • کولیته
    • کولیـها
    • کوه قبله
    • کوه شاه
    • کوه مدبه
    • کوه هزار
    • کوه سرخ
    • کی نو
    • کیـامگی داغ
    • کمتال
    • کهار
    • گاریش
    • گبری
    • گچه
    • گداریگی
    • گران
    • گرمز ناب
    • گری
    • گردونکوه
    • گزو
    • گشتی سر
    • گک
    • گل داغ
    • گل دامن داغ
    • گلاتوهست
    • گلاون
    • گلچین
    • گنو
    • گور کوه
    • گوشکار
    • گوگرد
    • گوین
    • لاشکار
    • لندر
    • لونکه
    • مارپیچ
    • ماسوله داغ
    • مافارون
    • ماکوان
    • مالو
    • مانشت
    • مرغوب
    • مست
    • مسجد مـیرزا
    • مشرحات
    • معارف
    • ملک سیـاه کوه
    • ملک هلان
    • الموقولاغ
    • مـی ها
    • مـیجان
    • مـیش داغ
    • مـیشوداغی
    • مـیشون
    • مـیناباد
    • نارو
    • ناخ
    • ناسفنده کوه
    • نای‌بند
    • نباورد
    • نثار
    • نخودچال
    • نسار
    • نوا
    • نیلگ
    • نیوا دره
    • وازئه
    • وردلان رنگ
    • ویزنـهار
    • هشتاد پهلو
    • هنجیس
    • هودیـان
    • هیزمـی
    • یوسف سیـاه
    فهرست کوه‌های ایران
    • ن
    • ب
    • و
    هفت کوه آتشفشانی
    آمریکای جنوبی
    • اوخوس دل سالادو (۶٬۸۹۳ متر یـا ۲۲٬۶۱۵ فوت)
    آفریقا
    • کلیمانجارو (۵٬۸۹۵ متر یـا ۱۹٬۳۴۱ فوت)
    اروپا
    • البروس (۵٬۶۴۲ متر یـا ۱۸٬۵۱۰ فوت)
    آمریکای شمالی
    • اوریزابا (۵٬۶۳۶ متر یـا ۱۸٬۴۹۱ فوت)
    آسیـا
    • دماوند (۵٬۶۱۰ متر یـا ۱۸٬۴۰۶ فوت)
    استرالیـا
    • گیلوئی (۴٬۳۶۷ متر یـا ۱۴٬۳۲۷ فوت)
    جنوبگان
    • کوه سیدلی (۴٬۲۸۵ متر یـا ۱۴٬۰۵۸ فوت)
    • ن
    • ب
    • و
    نمادهای ملی ایران
    نشان‌ها
    • پرچم و رنگ‌ها
    • نشان شیر و خورشید
    • درفش کاویـانی
    • نماد فروهر
    • نشان رسمـی ایران
    سرودها
    • سلام شاه
    • مارش ایرانی
    • سلامتی دولت عِلّیـهٔ ایران
    • سرود شاهنشاهی ایران
    • ای ایران
    • پاینده بادا ایران
    • مـهر خاوران
    فرهنگ
    • نوروز
    • شب یلدا
    • شاهنامـه
    • دیوان حافظ
    • دماوند
    • گاه‌شماری درون ایران
    • قالی ایرانی
    • ورزش زورخانـه‌ای
    • کشتی پهلوانی
    • هما
    • سیمرغ
    وابسته
    • پاسارگاد
    • تخت جمشید
    • جشن سده
    • مـهرگان
    • سوگواری محرم
    • لاله
    • رز
    • سرو ناز
    • بته جقه
    • نیلوفر
    :رده:نمادهای ملی ایران
    • ن
    • ب
    • و
    شاهنامـهٔ فردوسی
    • شخصیت‌های افسانـه‌ای
    • ایرانیـان
    • پهلوانان ایرانی
    • تورانیـان
    • زنان
    • شاهان
    • جای‌ها
    بخش‌ها
    دیباچه
    دیباچهٔ شاهنامـهٔ فردوسی
    پیشدادیـان
    • پادشاهی گیومرت
    • پادشاهی هوشنگ
    • پادشاهی طهمورت
    • پادشاهی جمشید
    • پادشاهی ضحاک
    • پادشاهی فریدون
    • پادشاهی منوچهر
      • داستان زال و روداوه
    • پادشاهی نوذر
    • پادشاهی زو
    کیـان
    • پادشاهی کیقباد
    • پادشاهی کیکاوس
      • داستان جنگ مازندران
      • داستان جنگ هاماوران
      • داستان رستم و هفت گردان درون شکارگاه افراسیـاب
      • داستان رستم و سهراب
      • داستان سیـاوخش
      • داستان کین سیـاوخش
      • داستان رفتن گیو بـه ترکستان
    • پادشاهی کیخسرو
      • داستان عرض کیخسرو
      • داستان فرود سیـاوخش
      • داستان کاموس کشانی
      • داستان رستم زال با اکوان دیو
      • داستان بیژن با منیژه
      • داستان رزم دوازده‌رخ
      • داستان جنگ بزرگ کیخسرو
    • پادشاهی لهراسپ
      • داستان گشتاسپ با کتایون
    • پادشاهی گشتاسپ
      • داستان جنگ گشتاسپ با ارجاسپ
      • داستان هفتخان اسپندیـار
      • داستان رستم و اسپندیـار
      • داستان رستم با شغاد
    • پادشاهی بهمن
    • پادشاهی همای
    • پادشاهی داراب
    • پادشاهی دارا
    • پادشاهی اسکندر
    اشکانیـان
    • پادشاهی اشکانیـان
    ساسانیـان
    • پادشاهی ارشیر
    • پادشاهی شاپور اردشیر
    • پادشاهی اورمزد شاپور
    • پادشاهی بهرام اورمزد
    • پادشاهی بهرام بهرام
    • پادشاهی بهرام بهرامـیان
    • پادشاهی نرسی
    • پادشاهی اورمزد بزرگ
    • پادشاهی شاپور ذوالاکتاف
    • پادشاهی اردشیر نیکوکار
    • پادشاهی شاپور شاپور
    • پادشاهی بهرام شاپور
    • پادشاهی یزدگرد بزه‌گر
    • پادشاهی بهرام گور
    • پادشاهی یزدگرد بهرام گور
    • پادشاهی هرمزد یزدگرد
    • پادشاهی پیروز یزدگرد
    • پادشاهی بلاش پیروز
    • پادشاهی قباد
    • پادشاهی نوشین‌روان
      • داستان نوش‌زاد با پدرش نوشین‌روان
      • داستان مـهبود وزیر و زروان حاجب
      • داستان طلخند و گو
      • داستان خشم گرفتنری بر بوذرجمـهر و بند او را
    • پادشاهی هرمزد نوشین‌روان
    • پادشاهی خسروپرویز
      • داستان بهرام چوبین با خاقان چین
      • داستان خسرو با شیرین
    • پادشاهی شیرویـه
    • پادشاهی اردشیر شیروی
    • پادشاهی فرایین
    • پادشاهی بوران‌دخت
    • پادشاهی آزرمـی‌دخت
    • پادشاهی فرّخ‌زاد
    • پادشاهی یزدگرد شـهریـار
    دست‌نویس‌ها
    • شاهنامـه بایسنقری
    • شاهنامـه تهماسبی
    • شاهنامـه داوری
    • شاهنامـه دموت
    • شاهنامـه رشیدا
    • شاهنامـه فلورانس
    • شاهنامـه قرچغای خان
    • شاهنامـه قوام‌الدین
    رده درگاه کتاب الگو
    برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=دماوند&oldid=24888504»




    [هر گز چند متر است]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 24 Nov 2018 03:51:00 +0000



    هر گز چند متر است

    دانستنیـهای جالب درباره بدن انسان

    چشم ها
    دلیل وجود ابرو ها این هست که از ریخته شدن عرق بـه داخل چشم ها جلو گیری کند.
    دیـابت اولین علت نابینایی درون آمریکا است.
    انسان درون هرسال بیش از 6 ملیون بار پلک مـی زند.
     
    موها
    یک مرد معمولی حدود 5 ماه از عمر خود را صرف اصلاح موهای صورت مـی کند.
    مو دومـین بافت درون بدن هست که سریع ترین رشد را دارد. هر گز چند متر است مغز استخوان رتبه ی اول را دارد.
    موها وناخن ها از یک ماده تشکیل شده اند.
     
    مغز
    حدود 20 درصد از اکسیژنی کـه تنفس مـی کنیم بـه مغز مـی رود.
    شما نمـی توانید خودتان را قلقلک بدهید. هر گز چند متر است چون مغز مـیداند کـه مـی خواهید بـه بدن خود دست بزنید بنابراین بر خلاف وقتی کـه چیز دیگری بـه بدن شما برخورد مـی کندعالعمل نشان مـی دهد.
     
    بدن
    روزانـه حدود 10 ملیـارد سلول پوستی بدن انسان مـی مـیرند.
    هر انسان روزانـه بین 1 که تا 3 پیمانـه بزاق ترشح مـی کند.
    بدن یک انسان بالغ روزانـه بـه حدود 40 کیلو گرم اکسیژن نیـاز دارد.
     
    قلب
    فشاری کـه قلب انسان تولید مـی کند مـی تواند خون را که تا بیش از 10 متر بپاشد.
    قلب انسان بـه طور مـیانگین حدود 35 ملیون بار درون سال مـی تپد. بنابر این قلب یک انسان عادی روزانـه صد هزار بار مـی تپد.
     
    بعضی موضوعات جالب دیگر
    اسید های هضم کننده ی معده آنقدر قوی هستند کـه مـی توانند فلز روی را آب کنند. اما خوشبختانـه سلول های سطح داخلی معده بـه قدری سریع تجدید مـی شوند کـه این اسید ها زمان کافی به منظور ذوب آنـها ندارند.( هر 3 یـا 4 روز)

    در داخل ریـه ها بیش از 300000 ملیون مویرگ خونی کوچک قرار دارد کـه اگر پشت سر هم چیده شوند طول آنـها 2400 کیلومتر خواهد بود.

    استخوان های انسان درون تحمل وزن استحکامـی برابر با گرانیت دارند. یک قطعه استخوان بـه اندازه ی یک قوطی کبریت مـی تواند وزنی برابر 9 تن را تحمل کند کـه 4 برابربیشتر از قدرت بتون است.

    6 ماه طول مـی کشد کـه ناخن دست یـا پا از ریشـه که تا نوک رشد کند.

    پوست بزرگترین عضو بدن است. اندازه ی آن درون یک انسان بالغ بـه حدود 1.9 متر مربع مـی رسد. سلول های پوستی بـه طور مداوم ورقه ورقه شده و مـی ریزند. هر انسان درون طول زندگی خود معادل 18 کیلوگرم سلول پوستی از دست مـی دهد.

    وقتی مـی خوابید حدود 8 مـیلیمتر قد مـی کشید و وقتی بیدار مـی شوید دوباره بـه قد اول خود بر مـی گردید. دلیل این امر آن هست که وقتی نشسته یـا ایستاده اید، هر گز چند متر است صفحات غضروفی بین مفاصل،به خاطر جاذبه ی زمـین مثل اسفنج فشرده مـی شوند.

    یک انسان غربی معمولی درون طول عمر خود 50 تن غذا مـی خورد و 50 هزار لیتر هم مایعات مـی نوشد.

     هر کلیـه حاوی یک ملیون مجزا است. کلّیـه ها درون هر دقیقه بـه طور مـیانگین حدود 1.3 لیتر خون را تصفیـه مـی کنند و در روز حدود 1.4 لیتر ادرار خارج مـی کنند.

    عضلات تمرکز کننده ی چشم ها روزی 100 هزار بار حرکت مـی کنند. اگر قرار باشد عضلات پا ها هم بـه همـین مـیزان تحرک داشته باشند انسان حتما روزی 80 کیلومتر راه برود.

    حرارتی کـه بدن انسان درون 30 دقیقه تولید مـی کند مـی تواند حدود 2 لیتر آب را بـه جوش بیـاورد.

    یک سلول خونی ظرف مدت 60 ثانیـه تمام بدن را دور مـی زند.

    90 درصد اطلاعاتی کـه از دنیـای پیرامون خود بـه دست مـی آوریم از طریق چشم ها است.

    اگر مـی خواهید هویت خود را مخفی نگه دارید زبان خود را از دهان خارج نکنید. درست مثل اثر انگشت، همـه ی انسان ها اثر زبان منحصر بـه فردی دارند.

     تعداد استخوان های بدن یک انسان بالغ از یک نوزاد کمتر است. ما با 350 تکه استخوان بـه دنیـا مـی آییم اما بـه دلیل اینکه درون طول رشد استخوان ها بـه هم جوش مـی خورند، درون بزرگسالی فقط 206 تکه استخوان داریم.

    بینی انسان بـه اندازه ی بینی سگ حساس نیست اما مـی تواند 50000 بوی مختلف را بـه خاطر بسپرد.

    طول روده ی کوچک حدوداً 4 برابر قد یک انسان معمولی است. با 5 که تا 7 متر طول، اگر روده ی کوچک پیچ نخورده بود درون حفره ی شکمـی جا نمـی شد.

    روی هر اینچ مربع از پوست بدن انسان حدود 32 ملیون باکتری وجود دارد اما اکثر آنـها بی خطر هستند.

    منشاء بوی بد پا مانند زیر بغل، عرق است. هر جفت پا 500 هزار غده ی عرقی دارند و مـی توانند بیش از یک فنجان عرق درون روز تولید کنند.

    هوایی کـه هنگام عطسه از دهان و بینی خارج مـی شود حدود 160 کیلومتر درون ساعت سرعت دارد. بنابر این بهتر هست هنگام عطسه دهان و بینی خود را با دستمال بپوشانید یـا وقتی صدای عطسه بـه گوشتان مـی رسد فرار کنید.

     در بدن انسان حدود 60 هزار مایل رگ خونی وجود دارد وخون درون یک مسیر بسیـار طولانی سفر مـی کند. قلب انسان روزانـه 8000 لیتر خون را از درون این رگ ها تلمبه مـی کند.

     شما احتمالاً دوست ندارید کـه در آب دهان خود شنا کنید ولی اگر تمام بزاق خود را جمع کنید مـی توانید این کار را انجام دهید. یک انسان عادی درون طول زندگی خود حدود 25000 لیتر بزاق تولید مـی کند کـه برای پر 2 استخر شنا کافی است.

    60 درصد از مردان و 40 درصد از زنان که تا 60 سالگی خرناس مـی کشند. اما گاهی صدای آن کر کننده مـی شود. صدای خرناس بـه طور معمول بـه 60 دسیبل مـی رسد یعنی درون سطح صدای مکالمـه ی عادی. اما صدای آن مـی تواند که تا 80 دسیبل هم بالا برود یعنی درون حد صدای دریلی کـه با آن آسفالت را مـی کنند. درجه صدا هایی کـه بیش از 85 دسیبل باشند به منظور گوش انسان زیـان آورند.

    افراد مو بلوند ممکن هست انسان های شاد تری باشند یـا نباشند ولی بـه طور قطع تعداد مو های بیشتری دارند. رنگ مو ها مشخص مـی کند کـه تراکم آن ها چقدر هست و این تراکم درون افراد مو بلوند بیشتر است. سر یک انسان معمولی حدود 100 هزار فولیکول مو دارد کـه هر کدام مـی توانند بیش از 20 تار مو درون طول زندگی فرد تولید کنند. این تعداد درون افراد مو بلوند 146 هزار فولیکول است.انی کـه مو های مشکی دارند 110 هزار فولیکول، مو قهوه ای ها 100 هزار فولیکول وانی کـه مو قرمز هستند از همـه کمتر و 86 هزار فولیکول مو دارند.

    اگرشما ناخن های دست خود را بیشتر از ناخن های پا کوتاه مـی کنید کاملاً طبیعی است. وقتی روی ناخن ها باز باشد و بیشتر از آن ها استفاده شود سریع تر هم رشد مـی کنند. همچنین ناخن انگشتانی کـه بلند ترند و دستی کـه با آن مـی نویسید سریع تر رشد مـی کند. بـه طور معمول ناخن ها ماهیـانـه حدود یک دهم اینچ رشد مـی کنند.

     این عجیب نیست کـه نوزادان بـه سختی مـی توانند سر خود را نگه دارند. سر انسان درون هنگام تولد یک چهارم قد او را تشکیل مـی دهد ولی درون بزرگسالی این مـیزان بـه یک هشتم مـیرسد.

     اگر بگویید کـه دارید از بی خوابی مـی مـیرید درست است. شما مـی توانید هفته ها غذا نخورید بی آنکه از پا درون آیید اما نـهایت زمانی کـه بتوانید بدون خواب دوام بیـاورید 11 روز است. بیش از آن دیگر هر گز از خواب بیدار نخواهید شد.

    : هر گز چند متر است




    [هر گز چند متر است]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 25 Nov 2018 17:05:00 +0000



    تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
    هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
    در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
    i.video.ir@gmail.com