سعید کریمـیان چهی بود و چه سابقه‌ای داشت؟
ایرج مصداقی
سعید کریمـیان
پس از اشاره‌ی کوتاهم بـه موضوع ترور سعید کریمـیان درون گفتگوی هفتگی‌ام با «مـیهن تی وی»، زندگینامه سرهنگ یوسف بختکی این برنامـه توسط یوتیوب بـه بهانـه‌ی زیرپا گذاشتن «کپی‌رایت» توقیف شد! درون این برنامـه چنانچه درون «ویمو» مـی‌بینید جز تصویر و کلام من و آقای بهبهانی هیچ چیز دیگری اعم از نوشته، عکس، فیلم و ... زندگینامه سرهنگ یوسف بختکی نیست کـه شامل «کپی رایت» شود:
این درون حالی هست که جعلیـات امـیرعباس فخرآور و نوری‌زاده و جم تی وی و ... زندگینامه سرهنگ یوسف بختکی درون مورد کریمـیان همچنان درون دسترس هستند. غیر از من، گفتگوی آقای فرامرز دادرس و یک برنامـه تلویزیون «من و تو» کـه سعید کریمـیان از دشمنان خونی آن بود توقیف شده اند! تصورش را ید درون دنیـای آزاد چنین اتفاقی بیـافتد وی پاسخگو نباشد. اقدام یوتیوب از نظر من شرم‌آور و غیرقابل دفاع است.
من تنـها بـه تکذیب ادعای وابستگی سعید کریمـیان بـه فرقه‌ی رجوی و حضور او درون عراق و قرارگاه اشرف پرداختم و منابع مالی تلویزیون او را مشکوک ارزیـابی کردم و امکان ترور او توسط رژیم و به دلایل سیـاسی را ضعیف ارزیـابی کردم.
با توجه بـه تلاش ایـادی رژیم و همچنین شبکه‌ی جم تی وی و وابستگان آن به منظور جلوگیری از بیـان حقایق، بـه انتشار این مقاله مـی‌پردازم که تا به آن‌ها نشان داده باشم کـه با بـه کارگیری این شیوه‌ها تنـها کار خود را سخت‌تر مـی‌کنند و آبروریزی‌ها را دوچندان. آن‌ها نمـی‌توانند مانع آگاهی مردم شوند؛ بـه ویژه کـه در طول یک هفته‌ی گذشته سعی شده هست از کریمـیان چهرهی قدیسی ساخته شود کـه تنـها درون فکر «آبادی» و پیشرفت کشور بوده است.
ادعاهای مطرح شده بعد از قتل سعید کریمـیان
پس از ترور سعید کریمـیان درون استانبول، فرقه رجوی بدون انتشار کوچکترین سندی، از آن‌جایی کـه موضوع گنجاندن نام سپاه پاسداران و سپاه قدس درون لیست تروریستی دولت آمریکا مطرح است، ادعا کرد کـه این ترور توسط سپاه پاسداران صورت گرفته هست تا بـه زعم خود این روند را تسریع کند. گردانندگان این فرقه توجه ندارند کـه دولت آمریکا درون این رابطه بر اساس منافع خود تصمـیم مـی‌گیرد و نـه اخبار جعلی از این دست کـه در صورت صحت هم وقتی پای منافع دولت آمریکا درون مـیان باشد، ذره‌ای برایشان اهمـیت ندارد، چنانچه از کشته شدن ۴ هزار سرباز آمریکایی درون عراق کـه بیش از ۷۰ درصد آن‌ها توسط بمب‌های کنار‌جاده‌ای ساخت سپاه پاسداران کشته شدند چشم‌پوشی د و پس از کشته شدن صدها تفنگدار آمریکایی و فرانسوی درون بیروت کـه به اعتراف فرماندهان سپاه پاسداران هم تی‌ان‌تی آن و هم ایدئولوژی آن متعلق بـه ایران بود، تازه بـه فکر گفتگو و معامله و رد و بدل کیک و کلت و قرآن افتادند یـا آن کـه چشم‌شان را بـه ربودن رئیس ایستگاه CIA درون بیروت و انتقال او بـه ایران بستند و یـا همچنان هیچ‌اقدامـی درون ارتباط با رابرت لوینسون کـه در جزیره کیش توسط فرماندهان سپاه سپاه پاسداران و نیروی انتظامـی ربوده شد انجام نمـی‌دهند.
بماند کـه از نظر من ادعای فرقه‌ی رجوی از اساس واقعیت ندارد و در ردیف دیگر جعلیـاتی هست که فرقه بارها درون موارد گوناگون مطرح کرده است. (مثلاً بعد از قتل فروها و مختاری و پوینده، این سازمان کـه به تازگی لاجوردی را ترور کرده بود، مدعی شد پسر لاجوردی یکی از مسئولان این قتل‌هاست! وقتی همـه چیز از پرده بیرون افتاد معلوم شد درون مـیان نام‌های مطرح شده از سوی این فرقه، نام هیچ‌یک از عاملان قتل‌های زنجیره‌ای از سعید امامـی گرفته که تا بقیـه دیده نمـی‌شود و آن‌ها الله بختکی عده‌ای را مسئول آن معرفی کرده بودند.)
علیرضا نوری‌زاده نیز به منظور کریمـیان سنگ تمام گذاشت و عامل ترور را «حزب‌الله» لبنان معرفی کرد، بدون آن کـه سندی ارائه دهد. او ضمن داستانسرایی مدعی شد کـه تروریست‌ها با قایق (معلوم نیست از کجا) بـه استانبول آمده و در ساحل پیـاده شده بودند و یک اتوموبیل درون محل منتظر آن‌ها بود. او همچنین اضافه نمود تروریست‌ها درون دفتر سعید کریمـیان هم منبع نفوذی داشتند کـه خروج او را اطلاع داده بود و آن‌ها با شلیک مسلسل کلاشینکوف، کریمـیان و همراهش را بـه قتل رساندند. تنـها بایستی درون تیم ترور باشی که تا با این جزئیـات، از واقعه خبر داشته باشی و یـا بـه سناریو‌نویسی روی آورده باشی، چرا کـه تاکنون پلیس ترکیـه نیز تحقیقات‌اش را منتشر نکرده است. تنـها درون همان ساعات اولیـه با توجه بـه اطلاعاتی کـه داشتند روی اختلافات مالی و ... گمانـه‌زنی د.
یک نفر درون لندن کـه حتی صحنـه‌ی قتل را ندیده چگونـه مـیتواند این گونـه از جزئیـات خبر داشته باشد. تنـها سندی کـه علیرضا نوری‌زاده به منظور ادعایش ارائه مـی‌دهد این هست که شبکه‌ی العالم اولین رسانـه‌ای بود کـه خبر قتل کریمـیان را اعلام کرد کـه البته معلوم نیست خود این خبر هم حقیقت داشته باشد چرا کـه بخش دیگری از حضرات، مدعی شدند کـه خبرگزاری جمـهوری اسلامـی زودتر از بقیـه خبر را منتشر کرد!
نکته‌ی جالب توجه آن کـه نوری‌زاده ادعا مـی‌کند از آن‌جایی کـه سپاه پاسداران خودش نمـی‌خواست درگیر ماجرا شود حزب الله را مأمور این جنایت کرد، یعنی پرده‌ی ماجرا نیز با خبر هست و فرقه‌رجوی مدعی هست خود سپاه پاسداران قتل را انجام داده است.
به عقیده‌ی من برخلاف ادعاهای فرقه رجوی و نوری‌زاده، تسلط جانیـان و شیوه‌ی عمل آن‌ها، این احتمال کـه قتل توسط شـهروندان ترک و محلی صورت گرفته باشد را بیشتر از موارد دیگر مـی‌کند.
نوری‌زاده درون همـین برنامـه با بیـان نام قربانیـان رژیم در داخل و خارج کشور وانی کـه زندگی‌شان را درون راه مبارزه با رژیم گذاشتند، سعید کریمـیان را نیز درون کنار آن‌ها مـی‌گذارد و در پی ارائه‌ی چهرهی کاملاً وارونـه و غیرواقعی از سعید کریمـیان، بـه تطهیر رضا مصطفوی طباطبایی، دلال نفتی فاسد و کلاهبردار رژیم و یکی از عوامل اصلی دکل‌های گمشده مـی‌پردازد کـه از دوستان و نزدیکان سعید کریمـیان بود. درون و تخته خوب بـه هم چفت شده بودند.
گوشـه‌ای از پرونده‌ی فساد و غارت مصطفوی طباطبایی این دلال نفتی رژیم را درون گزارش «سحام نیوز» کـه توسط محمدتقی و ... اداره مـی‌شود، ببینید.
http://www.ettelaat.net/15-februari/news.asp?id=84788
همانقدر کـه نوری‌زاده درون مورد پاکی و سلامت نفس رضا مصطفوی طباطبایی عامل غارت منابع ملی راست مـی‌گوید درون مورد ایران دوستی و دلدادگی سعید کریمـیان بـه وطن و خانـه‌ی پدری راست مـی‌گوید.
همچنین از اولین ساعات انتشار خبر ترور سعید کریمـیان، امـیرعباس فخرآور کـه در جعل و دروغ و مردم‌فریبی و حقه‌بازی ید طولایی دارد کوشید از سعید کریمـیان یک مبارز بزرگ ضد رژیمـی و ... بسازد کـه توسط رژیم و به دلایل سیـاسی کشته شده است.
وی مدعی دستگیری دسته‌جمعی خانواده کریمـیان توسط رژیم درون سالهای قبل شد کـه از اساس جعلی است.
از طرف دیگر بابک داد و روح الله زم، ضمن آن کـه خود را دوست سعید کریمـیان معرفی د، از فرصت استفاده کرده، کوشیدند خود را قربانی‌های احتمالی بعدی جلوه دهند. این دو با سوز و گدازی مشمئز‌کننده مدعی هستند کـه هدف تهدیدات تروریستی رژیم قرار گرفته‌اند و پلیس بـه آن‌ها دستور داده کـه خبری درون مورد جزئیـات پرونده منتشر نکنند!
از قرار معلوم دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم درون مـیان اپوزیسیون و دشمنانش از این دو خطرناکتر پیدا نکرده بود. طنز ماجرا این‌جاست کـه پیشتر روح‌الله زم مدعی بود کـه خامنـهای که تا پیش از انتخابات و یـا چند ماه بعد خواهد مرد و تروریست‌ها هم او را تهدید کرده‌اند کـه تا پیش از انتخابات او را بـه قتل خواهند رساند!
در طول ۶ ماه گذشته این دو نفر با جعل اخبار متعدد، از طریق برنامـه مـهدی فلاحتی درون صدای آمریکا و ... تلاش وافری به منظور مطرح خود بـه خرج داده‌اند و موضوع اخیر هم بهانـه‌ای شده هست برای این دو کـه خود را بیش از پیش درون بورس قرار دهند.
بابک داد، درون جریـان ۸۸ درون حالی کـه در ترکیـه و در محیط امن نشسته بود، چپ و راست با صدای آمریکا تماس مـی‌گرفت و در گفتگو‌های طولانی آخرین اخبار تحولات و « سبز» را از «ایران» بـه اطلاع آن‌ها مـی‌رساند.
او کـه پیشتر بـه خاتمـی نزدیک بود و جزو تیم رسانـه‌ای او محسوب مـی‌شد، درون گفتگو با صدای آمریکا بـه دروغ ادعا مـی‌کرد همراه با کودکانش فراری هست و سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات درون پی دستگیری او هستند و هر شب را درون جایی بـه سر مـی‌برد با این حال مـی‌کوشد آخرین اخبار را بـه اطلاع مردم از طریق صدای آمریکا برساند. او با بیـان این جعلیـات مـی‌خواست بدون صرف هزینـه و به سرعت و از طریق امن و امان از ترکیـه بـه کشورهای اروپایی منتقل شود کـه موفق هم شد.
در همان روزها، زوج رضا ولی‌زاده و لیلا ملک‌محمدی با انتشار عرتوش شده‌ی دوران تحصیل لیلا ملک محمدی، جعلیـات مربوط بـه ترانـه و تجاوز و قتل او توسط طائب و سوزندان جسدش را انتشار دادند کـه از اساس غیرواقعی بود و این دو مـی‌خواستند بـه مدد سر و صدایی کـه جعلیـات مزبور برپا کرد زودتر و امن‌تر و بدون صرف هزینـه بـه اروپا برسند.
سیداحمد شمس باجناق سابق ابطحی، معاون خاتمـی کـه سابقه‌ی حوزوی دارد و همچون روح‌الله زم آخوند زاده هست نیز درون این مـیان داعیـه دار گردید.
او کـه در ترکیـه «پناهجو» هست و مدتی سردبیر «آمدنیوز» بود، علیرغم پذیرفته شدن از سوی آمریکا، حاضر بـه ترک این کشور نیست و از امکانات ویژه و خانـه‌ی تریبلبرخوردار هست و ارتباطات ویژه‌ای با محافل خاص ترکیـه دارد، بـه تأیید و بازتولید جعلیـات روح‌الله زم و بابک داد پرداخت. این درون حالی هست که او پیشتر درون گفتگو با خبرگزاری فارس، ضمن متهم روح‌الله زم بـه جعل خبر و دریـافت کمک مالی از فخرآور بـه اتفاق همسرش، او را بـه انحرافات اخلاقی و ... متهم کرده بود.
سیداحمد شمس کـه تحت لوای «پناهجو» درون ترکیـه سمـینار مـی‌گذارد و سخنران، همراه با بلیط هواپیما، هتل، غذا و پول توجیبی از اروپا و کانادا دعوت مـی‌کند! درون سایت «نگام نیوز» درون این رابطه نوشت:
«علاوه بر سعید کریمـیان، دو تن از فعالان سیـاسی مقیم ترکیـه و فرانسه [سیداحمد شمس و روح‌الله زم] نیز درون ماه‌های اخیر از گزند بنگاه دروغ پراکنی فارس با انتشار ویدئوهای تخریبی این رسانـه بی اخلاق بی بهره نبوده اند کـه ورود بـه حریم خصوصی این افراد درون ویدئوهای منتشر شده و عبور از مرز ارزش های دینی و اخلاقی به منظور نیل بـه هدف کـه همانا تخریب شخصیتی آنان بوده نیز مورد استفاده این رسانـه بی دین قرار گرفته است.»
اصحاب روح‌الله زم و احمد شمس عجیب‌ترین ادعاها را مطرح کرده‌اند، مثلاً:
«نحوه ترور سعید کریمـیان نیز قابل تامل هست و نوع اجرای آن، ظنّ نقش ایران درون انجام آن درون اذهان تقويت مي كند، درون این ترور تلاش شده هر گونـه رد پایی از سوی مـهاجمان پاك شود. بر اساس خبر منتشر شده درون خبرگزاری آناتولی ترکیـه، مـهاجمان نقاب دار این حمله با خودروی خود از محل حادثه متواری شدند و پس از دور شدن از محل، خودروی خود را درون منطقه کمربورغاز استانبول آتش زده اند.»
گویـا مـهاجمان مـی‌بایستی از خود «ردپا» مـی‌گذاشتند و یـا اگر غیر از رژیمـی مبادرت بـه ترور کریمـیان کرده باشد حتماً بایستی از خود ردپا مـی‌گذاشت!
این خبرسازی‌های ناشیـانـه، مرا بـه یـاد استدلال‌های اکبر گنجی به منظور نفی مسئولیت رژیم درون تلاش به منظور ترور سفیر عربستان و ... درون آمریکا مـی‌اندازد. او مدعی بود از آن‌جایی کـه منصور ارباب سیر متهم اصلی ماجرا و ... ردهای زیـادی از خود باقی گذاشته‌اند بعد نتیجه مـی‌گیریم کـه کار رژیم نبوده و دولت اوباما و وزارت دادگستری و اف بی آی به منظور حمله نظامـی بـه رژیم نقشـه کشیده و سناریوی ترور را هم بـه منظور بهانـه‌جویی جعل کرده‌اند.
از قرار معلوم ترور مـیکونوس و بختیـار و قاسملو و کاظم رجوی و ... را رژیم انجام نداده بود چرا کـه ردهای زیـادی بـه جا گذاشته بودند کـه منجر بـه دستگیری قاتلان هم شد.
من درون منطقه هوسبی درون استکهلم زندگی مـی‌کنم، بارها اتفاق افتاده هست که سارقان حرفه ای و خلافکاران تحت تعقیب پلیس درون محله‌ی ما نـه تنـها ماشین خود کـه پارکینگ را نیز بـه همراه ده‌ها ماشین بـه آتش کشیده‌اند. هیچ‌کدام هم ربطی بـه رژیم جمـهوری اسلامـی نداشتند. این شیوه‌ی معمول خلافکاران است. بماند کـه این قتل بـه صورت کاملاً حرفه‌ای صورت گرفته است.
سید احمد شمس همچون روح‌الله زم و بابک داد بـه دروغ مدعی شد:
«هم چنین بر اساس اخبار موثق دریـافتی بعد از ترور سعید کریمـیان هم چنان تلاش سیستم امنیتی ایران و تیم ترور آنان درون خارج از کشور بعد از ناکام بودن آن‌ها درون کاهش تاثیرگذاری رسانـه های تحت پوشش این افراد[نگام نیوز و آمدنیوز] بر مخاطب داخل کشور علی رغم تخریب‌های شخصیتی صورت گرفته ، اینک حذف فیزیکی آنان بـه شدت مورد توجه سیستم امنیتی قرار گرفته و تلاش جدی به منظور اجرای آن درون آینده درون دستور کار آنان قرار دارد. »
سیداحمد شمس درون مورد توطئه‌ی تروریستی علیـه روح‌الله زم و خودش نوشت:
«بر اساس گزارش‌های دریـافتی تلاش به منظور ورود بـه منزل یکی از فعالان سیـاسی مقیم فرانسه کـه مورد هجمـه ویدئویی فارس درون ماه های اخیر قرار گرفته با اجیر یک تبعه غیر ایرانی، و نیز تلاش به منظور برقراری ارتباط و ملاقات حضوری با یکی از فعالان سیـاسی مقیم ترکیـه با انگیزه ی هدف قرار او سر ملاقات کـه با هوشیـاری فعال سیـاسی یـاد شده و پاسخ نبه تلاش های صورت گرفته توسط سیستم امنیتی به منظور برقراری ارتباط با وی ناکام ماند که تا کنون درون راستای این پروژه صورت گرفته هست .»
نکته‌ی جالب توجه آن کـه خبرگزاری فارس با کمک و مساعدت سیداحمد شمس و بر اساس گفته‌های وی و همسرش و افشاگری آن‌ها، «روح‌الله زم» را مورد «هجمـه» قرار داده بود.
http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Video/1395/12/23/13951223001232_360P.mp4
رژیم جمـهوری اسلامـی درون تبلیغاتش کوشید سعید کریمـیان را بـه فرقه رجوی بچسباند. آن‌ها مدعی شدند وی بـه همراه پدر و مادرش درون اواخر دوران جنگ بـه قرارگاه اشرف درون عراق رفته و پدرش درون عملیـات «مرصاد» کشته شده است. این جعلیـات درون حالی بیـان مـی‌شد کـه مجاهدین درون دهه‌ی ۷۰ زندگینامـه و عتمامـیانی را کـه در عملیـات «مرصاد» کشته شدند انتشار دادند. اساساً چنین فردی درون مـیان کشته‌شدگان مجاهدین وجود ندارد.
نکته‌ی مضحک آن کـه رسانـه‌های رژیم مدعی هستند سعید کریمـیان متولد ۱۳۴۸ هست اما هنگام شروع جنگ ایران و عراق یعنی درون سن ۱۱ سالگی دیپلم گرفته است!
http://www.mashreghnews.ir/news/717375
همچنین رسانـه‌های رژیم ادعا د کـه سعید کریمـیان درون قرارگاه اشرف زبان خارجی خوانده و سپس همراه مادرش بـه سوئیس آمده و در دانشگاه بـه تحصیل مشغول شده است.
این درحالی هست که خواندن زبان خارجی درون قرارگاه اشرف ممنوع بود و هیچ امکانی درون این رابطه نبود و چنانچهی مخفیـانـه مبادرت بـه چنین کاری مـی‌کرد «ط وزارت اطلاعات» نامـیده مـی‌شد و تحت فشارهای عجیب و غریب قرار مـی‌گرفت. این امکان بود کهی زبان خارجی را درون قرارگاه اشرف فراموش کند اما هیچ‌نمـی‌توانست زبان خارجی درون آن‌جا بیـاموزد.
حتی کادرهای این فرقه درون خارج از کشور قادر بـه یـادگیری زبان خارجی نیستند و آن‌هایی کـه به زبان‌های خارجی صحبت مـی‌کنند قبل از پیوستن بـه این فرقه آن‌ها را یـاد گرفته‌اند.
بعضی از رسانـه‌ها از سعید کریمـیان بـه عنوان شـهروند انگلیسی نام‌اند و ادعا کرده‌اند او دانشجوی رشته معماری درون دانشگاه بازل بوده هست و ...
دانش سعید کریمـیان از زبان انگلیسی بسیـار محدود بود و در مذاکراتش همـیشـه از مترجم استفاده مـی‌کرد. زبان آلمانی و فرانسوی کـه اصلاً بلد نبود. بـه چه زبانی درون دانشگاه بازل تحصیل مـی‌کرده، الله و اعلم!
سعید کریمـیان کیست؟
برخلاف ادعای رسانـه‌های رژیم، سعید کریمـیان یکی از اعضای سپاه پاسداران بود کـه به خاطر زخمـی‌شدن درون جبهه‌ی جنگ و برخورداری از امتیـاز «جانباز»ی و رانت‌های معمول، بعد از فروپاشی اتحاد شوروی بـه تجارت با کشورهای آسیـای مـیانـه مشغول بود. فعالیت برون مرزی وی از طریق تجارت شروع و به عرصه‌های دیگر کشیده شد. او دارای هیچ تمکن مالی شخصی و یـا خانوادگی نبود. هرآنچه او درون طول سالیـان گذشته بـه دست آورده از طریق رانت رژیم و همچنین فعالیت‌های غالباً خلاف قانون و اخلاق حاصل شده بود.
کریمـیان بعد از صادرات ماکارونی و ... بـه آسیـای مـیانـه، بـه شغل پرسود قاچاق انسان بـه اروپا مشغول شد. او یکی از اعضای شبکه‌ی قاچاق انسان مورد حمایت وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران بـه اروپا بین سالهای ۱۹۹۸ که تا ۲۰۰۲ از طریق بوسنی هرزگوین بود. عناصر رژیم و سپاه قدس بـه مدد حضور طولانی‌مدت‌‌شان درون جریـان جنگ بوسنی، شبکه‌ی گسترده‌ای را درون این کشور بـه وجود آورده و هزاران نفر را از این مسیر بـه اروپا گسیل داشتند.
افرادی کـه مـی‌خواستند خود را بـه اروپا برسانند درون ایران بـه سادگی با این شبکه تماس گرفته و از طریق «حاج حسن» نامـی بـه بوسنی و سپس از طریق یک مسیر خطرناک کـه جولانگاه سپاه و در کنترل کامل آن‌ها بود، بـه اروپا مـی‌رسیدند.
پرواز‌ها بـه چند طریق از تهران و استانبول بـه بوسنی صورت مـی‌گرفتند. هواپیماها با صندلی‌های پر بـه بوسنی مـی‌رفتند و با تعدادی اندک بـه تهران یـا استانبول باز‌مـی‌گشتند. امکان نداشت مسیر مزبور بـه دور از اطلاع و نظارت دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی ایران، ترکیـه و بوسنی بوده باشد. (۱)
بسیـاری از پرواز‌ها از فرودگاه کوچک چورلو بـه فاصله تقریبی ۱۰۰ کیلومتر از استانبول شروع مـی‌شد. این پرواز‌ها درون فرودگاه کوچک و آنزمان کاملاً امنیتی و نظامـی توزلا درون بوسنی بـه زمـین مـی‌نشستند و مسافران درون هتل‌هایی کـه به وضوح درون کنترل و اختیـار باندهای رژیم بود، اسکان داده مـی‌شدند.
قاچاقچیـان وابسته بـه رژیم و مرتبط‌های محلی‌شان سپس مسافران را درون دسته‌های ۱۰-۱۲ نفری درون قایق‌های فکسنی کـه نـهایتاً ظرفیت حمل ۴ نفر را داشتند از رودخانـه‌ی ساوا عبور مـی‌دادند. درون طی این مسیر، مسافران چندین بار توسط پلیس کرواسی و اسلوونی و ... دستگیر و به کمپ‌های پناهندگی مـی‌شدند. قاچاقچیـان دوباره درون کمپ با مشتری‌ها تماس گرفته و آن‌ها را به منظور ادامـه راه آماده مـی‌د. بسیـاری از مسافران هیچ‌گاه بـه مقصد نرسیدند و در رودخانـه ساوا غرق شدند. درون مواردی قاچاقچیـان مسافران را بـه رودخانـه پرتاب د. من درون سال ۲۰۰۰ شخصاً چندین نفر را کـه معجزه‌‌آسا جان بـه در بودند درون ترکیـه دیدم. زنان بسیـاری درون طول همـین مسیر مورد تجاوز واقع شدند.
سعید کریمـیان رحم و مروت نمـی‌شناخت. او سر دوست صمـیمـی و نزدیک خودش رامـین گودرزی‌نژاد کـه از دوران سپاه پاسداران همدیگر را مـی‌شناختند کلاه گذاشت و با دریـافت مبالغ هنگفتی، او و خانواده‌اش را از این مسیر کـه در مقایسه با مسیر هوایی بسیـار ارزانتر و البته خطرناکتر بود بـه لندن رساند.
در حالی کـه کریمـیان قبلاً قول داده بود کـه از طریق دو پرواز تهران – آتن و آتن- لندن، گودرزی نژاد و خانواده‌اش را بـه انگلستان خواهد رساند ومدعی شده بود، اگر قرار باشد «رامـین» روی مـین برود، اول من خودم روی مـین مـی‌روم. بـه محض این کـه خانواده بـه ترکیـه رسید وی زیر قولش زد و آن‌ها کـه راه بازگشت نداشتند مجبور شدند بـه مسیر بوسنی کـه شناختی از آن نداشتند تن دهند.
رامـین گودرزی نژاد درون حال سخنرانی درون لباس سپاه پاسداران
شرح آن‌چه بر این خانواده گذشت، درون کیـهان لندن سال ۲۰۰۱ بـه شکل پاورقی و ادامـه دار تحت عنوان «از تهران که تا لندن» چاپ شد و نوری‌زاده از نزدیک درون جریـان آن هست. البته رامـین گودرزی نژاد دوباره درون لندن بـه دلایل مالی و ... بـه دوست قدیمـی و صمـیمـی‌اش سعید کریمـیان وصل شد و به همکاری با او پرداخت.
رامـین گودرزی‌نژاد درون لندن از طریق تلویزیون «ایران فردا»، با نوری زاده همکاری مـی‌کرد و همچنین گاهی اوقات مسافران قاچاق سعید کریمـیان را درون ایرلند تحویل مـی‌گرفت و به لندن مـی‌آورد. او اطلاعات زیـادی از سعید کریمـیان درون سه دهه‌ی گذشته و از دوران عضویت‌اش درون سپاه پاسداران و ... دارد و چنانچه بخواهد مـیتواند درون این زمـینـه روشنگری کند.
بلیط‌های مربوط بـه مسافران سعید کریمـیان درون تهران را رویـا پولادپور کـه روابط نزدیکی با سعید کریمـیان داشت صادر مـی‌کرد. او درون یک آژانس مسافرتی کار مـی‌کرد کـه در هتل «بزرگ تهران» واقع درون خیـابان ولی‌عصر نبش استاد مطهری (تخت طاووس) قرار داشت. وی بعدها بـه لندن آمد و هم اکنون درون این شـهر سالن زیبایی دارد.
نکته‌ی جالب توجه این کـه سعید کریمـیان درون حالی کـه هیچ تحصیلات اکادمـیکی نداشت، خود را دکتر معرفی مـی‌کرد و در شبکه جم تی وی بـه عنوان کارشناس اقتصادی حضور مـی‌یـافت!
سعید کریمـیان درون همان سالهای ۲۰۰۰-۲۰۰۱ کمپانی گلدن گروپ را درون دفتری در منطقه‌ی «هنگر لین» درون ساختمان «کراون هاوس» دایر کرد کـه تحت عنوان بازرگانی و اخذ ویزا (ظاهراً دانشجویی) فعالیت مـی‌کرد.
در این‌جا مـی‌توانید راجع بـه این کمپانی بخوانید:
متعاقباً آپولونیـا کالج، کمپانی دیگری کـه ظاهراً به‌طور تخصصی درون حیطه‌ی اخذ ویزای دانشجویی از کشورهای مختلف (از آمریکا گرفته که تا اروپا و روسیـه و مالزی و روسیـه سفید و استرالیـا و ...) فعالیت مـی‌کرد و قطب فعال و گسترده‌ی آن درون تهران واقع بود را دایر کرد.
این مؤسسه کـه با اطلاع دولت جمـهوری اسلامـی درون تهران فعالیت داشت، پوششی بود به منظور فعالیت‌های خلاف و غیرقانونی سعید کریمـیان.
دفتر مؤسسه طلایی آسیـا متعلق بـه کریمـیان درون آدرس زیر دایر بود:
تهران –جردن – چهارراه جهان کودک بـه سمت مـیدان آرژانتین –بین کوچه 17 و 19-پلاک 52
این درون حالی هست که رسانـه‌های رژیم، عکریمـیان را مونتاژ کرده و کنار مریم رجوی درون بلژیک نشان مـی‌دادند. با آن کـه از سال ها پیش رسانـه‌های رژیم برعلیـه این مؤسسه بـه اصطلاح افشاگری مـی‌د اما همچنان بـه فعالیت آزاد و علنی خود درون تهران و شـهرستان‌ها ادامـه مـی‌داد.
افراد زیـادی کـه از طریق آپولونیـا کالج بـه انگلیس سفر د با مشکلات عدیده‌ی مالی با این شرکت و اداری و اقامتی با دولت انگلیس مواجه شدند.
کریمـیان برخلاف ادعای سایت‌های وابسته بـه رژیم مبنی بر حضورش درون «سیمای آزادی» و قرارگاه اشرف و ... یک پایش درون ایران بود و یک پایش درون ترکیـه و دبی و به رتق و فتق امورش با باندهای رژیم مـی‌پرداخت. سایت بولتن نیوز درون سال ۱۳۹۱ درون مورد او نوشت:
«در سال ۲۰۰۳ مـیلادی بود کـه فردی بنام سعید کریمـیان از تهران بـه دبی مـهاجرت کرد که تا فعالیت خود را درون عرصه فروش ساختمان درون امارات تست بزند کـه به یکباره وارد عرصه تلویزیون شد و شبکه جم تی وی را راه انداخت.
این درون حالی بود کـه خانواده وی درون تهران شرکتهائی بنام گروه طلائی آسیـا، آپولونیـا کالج ، دبلیو آی پی داشتند و وی کماکان یکی از سهامداران و تصمـیم گیرندگان اصلی این شرکتها هست .»
من شخصاً خانمـی را مـی‌شناسم کـه در سال ۲۰۰۰ در تهران کارهای مربوط بـه سفر وی از طریق قاچاق بـه انگلیس را کریمـیان دنبال مـی‌کرده و با وی دیدارهایی داشته است. همچنین خانواده‌ای را مـی‌شناسم کـه کریمـیان درون سال ۲۰۰۰ درون استانبول کارهای مربوط بـه قاچاق آن‌ها بـه اروپا را انجام داده است. ارتباط آن‌ها با سعید کریمـیان از داخل ایران بود.
کریمـیان دارای پاسپورت کشور کوچک «سنت کیتس و نویس» درون دریـای کارائیب بود کـه پاسپورت آن بـه سادگی و با سرمایـه‌گذاری و خرید خانـه درون این کشور بـه دست مـی آید.
http://www.itc-canada.com/fa/News/st-kitts_citizenship_by_investment.htm
در سالهای اولیـه دهه‌ی ۶۰ اعضای مجاهدین از طریق وزیر امور خارجه این کشور، پاسپورت «سنت کیتس و نویس» را بـه دست آورده و با آن تحت عنوان هیئت این کشور درون اجلاس سازمان ملل متحد حاضر مـی‌شدند.
محمد کریمـیان برادر سعید کریمـیان درون واقع یکی از کارگزاران امر اقامت درون «سنت کیتس و نویس» بود.
در اخبار آمده هست که کریمـیان شـهروند انگلیسی بوده و یـا مطرح شده هست که وی بـه علت تهدیدات تروریستی قصد داشته هفته‌ی بعد بـه انگلیس برود و مرکز فعالیت‌های جم تی وی را از ترکیـه بـه لندن منتقل کند. چنین چیزی نمـی‌تواند حقیقت داشته باشد.
دولت انگلستان که تا این لحظه هیچ موضع‌گیری درون مورد «شـهروند» کشورش نکرده هست که خلاف رویـه معمول است. روزنامـه گاردین درون گزارش خود هیچ اشاره‌ای بـه موضوع شـهروندی انگلیس او نکرده است.
بی بی سی نیز گزارش داد:
«آقای کریمـیان ۴۵ ساله بود و به گفته رسانـه‌های ترکیـه "شـهروند بریتانیـا" بوده است. وزارت خارجه بریتانیـا هنوز درباره وضعیت شـهروندی یـا اقامتی آقای کریمـیان اظهار نظر نکرده است.»
از قرار معلوم رسانـه‌های ترکیـه ادعاهای خانواده‌ی کریمـیان را انعکاس داده‌اند کـه غیرواقعی است.
سعید کریمـیان احتمالاً بـه خاطر پرونده و سوابقی کـه داشت قادر بـه دریـافت اقامت و شـهروندی بریتانیـا و یـا دیگر کشورهای اروپایی نبود و گرنـه مجبور نمـی‌شد بـه پاسپورت خریداری شده‌ی «سنت کیتس و نویس» و اقامت این کشور بسنده کند.
احتمالاً کریمـیان بـه خاطر داشتن سوابق مالی نـه چندان روشن و یـا پرونده خاص، امکان فعالیت رسانـه ای درون لندن را نداشت وگرنـه با وجود ایجاد استودیوی پر هزینـه و لودر منطقه‌ی بیزینسی گرانقیمت لندن (تاتنـهام کورت رود) درون آن‌جا بـه فعالیت مـی‌پرداخت.
او دارای پسری ۱۸ ساله هست که درون سوئیس زندگی و تحصیل مـی‌کند.
سعید کریمـیان دارای یک دوقلو بـه نام سعیده هست که از او با عنوان «دکتر سعیده» نام مـی‌برند. او و همسرش مجید بارانی موفق بـه گرفتن اقامت و شـهروندی بریتانیـا شدند و عمده امور مربوط بـه سعید کریمـیان را اداره مـی‌د. درون سالهای اخیر آن‌ها نیز درون ترکیـه و دبی ساکن بودند. فرنوش بارانی همسر سابق کریمـیان، مجید بارانی است.
رامـین گودرزی‌نژاد نیز کـه از دوران سپاه پاسداران با کریمـیان دوست و رفیق صمـیمـی بود از لندن بـه ترکیـه رفت و اداره‌ی دفتر این تلویزیون درون آنتالیـا را بـه عهده گرفت.
گودرزی‌نژاد کـه خود را پناهنده سیـاسی معرفی مـی‌کند و از نزدیکان نوری‌زاده نیز بـه شمار مـی‌رود، یکی از اعضای سپاه پاسداران و مسئولان امور تربیتی مدارس درون دهه‌ی سیـاه ۶۰ بود کـه اواخر دهه‌ی هفتاد همراه با چند نفر از دوستانش کوشیده بود آگهی‌های صدا و سیما را کـه ارزشی نجومـی داشت بـه دست آورد. او کـه از کوچکترین تمکن مالی برخورددار نبود ۵۰ مـیلیـارد تومان چک درون وجه صدا و سیما کشیده بود کـه اسناد آن درون اختیـار من است. مشکلات پیش آمده درون ارتباط با همـین چک‌ها باعث شد کـه او احساس خطر کند و عاقبت بـه کمک دوست قدیمـی‌اش سعید کریمـیان فرار را بر قرار ترجیح دهد. وی درون سال ۲۰۰۰ بـه انگلستان پناهنده شد و در لندن بـه وقت نیـاز بـه عنوان مترجم کریمـیان نیز حاضر مـی‌شد.
رامـین گودرزی نژاد
در لندن افراد زیـادی هستند کـه با خشم و کینـه‌ی عجیبی از کریمـیان یـاد مـی‌د و به زعم خودشان بـه امـید روز انتقام از او بودند. سعید کریمـیان درون بخشی از مراودات غیرقانونی‌اش از نام مستعار «اعتمادی» استفاده مـی‌کرد. البته این تنـها نام مستعار او نبود.
کریمـیان همچنین دشمنی عجیبی و غریبی هم با «من و تو» و کارمندان آن داشت و از آن‌ها بـه عنوان مشتی «همجنس‌باز» و «بهایی» کـه ترم‌های مورد علاقه رژیم هست یـاد مـی‌کرد.
سعید کریمـیان دوستی، فعالیت و همکاری گسترده‌ای هم با فرزانـه ابروانی کارشناس مـهاجرت درون کانادا داشت. این دو درون جریـان سفر‌هایشان بـه لندن ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشتند.
تعدّد روابط خاص کریمـیان با خانم‌ها بارها موجب متارکه و مسائل و مشکلاتی درون زندگی خانوادگی وی شده بود.
ش از آن کـه جم تی وی را راه‌اندازی کند درون دبی مشغول کارهای تجاری و از جمله راه‌اندازی کلوپ و ... بود. او معتقد بود کـه «تجارت گوشت» کـه اشاره‌اش بـه قاچاق انسان و ... بود بیشترین سود و منفعت را دارد.
مـهدی خزعلی درون تاریخ ۲۸ مـهر ۱۳۹۱ درون بیـانیـه ای تحت عنوان «آقا زاده و شبکه‌های ای» از ارتباط پنـهانی سعید کریمـیان مدیر شبکه جم با افرادی درون داخل ایران از جمله برادرش، علیرضا خزعلی پرده برداشت. مـهدی خزعلی نوشت:
«هنوز دقایقی از دیدار مادر و فرزند نگذشته بود کـه سر و کله آقازاده [علیرضا خزعلی] خارج نشین پیدا شد! شکم برآمده شد بود و کمربند چون حاجی خیرالله خیراتی بـه نحوی ناخوشایند زیر شکم قرار گرفته بود کـه حواس مرا پرت کرد، با خود گفتم کـه چقدر عوض شده است!
رعایت مادر پیر و رنجور را نکرد و در محضرش با عصبانیت شروع بـه پرخاش کرد کـه ۳۶۰ هزار دلار قرار دادم امروز فسخ شد، بخاطر نامـه نوری زاد و همـه اش تقصیر مـهدی است، او این حرف ها را بـه نوری زاد گفته است! نوری زاد درون نامـه اش نوشته بود: زندگینامه سرهنگ یوسف بختکی "...مثل آقازاده ی نفرت انگیز خزعلی کـه هم سر درون سفره ی سرداران سپاه دارد و هم بضرب نام پدر چند شبکه‌ی تلویزیونی بـه راه انداخته،... مثل داماد و بستگان مـهدوی کنی درون بساطی کـه به اسم امام صادق علم کرده اند..."
گفتم من درون گوش نوری زاد نگفته ام، من درون تلویزیون سخن گفته ام، آنـهم یک مثال درون باب "یک بام و دو هوا" بوده هست که بعد از بیست سال سابقه انتشاراتی و نویسندگی و مطبوعاتی، مجوز دو نشریـه پزشکی مرا لغو و اجازه انتشار بـه کتاب های پزشکی من نمـی‌دهند و دیش را از فراز موسسه انتشاراتی مطبوعاتی - علی رغم داشتن مجوز - جمع مـی کنند و به برادرم مجوز فعالیت شبکه ای هما و ایرانیـان را مـی دهند!
مـی گوید:" این دوشبکه مال من نیست، هما متعلق بـه ژاپه یوسفی و ایرانیـان متعلق بـه سعید کریمـیان بوده است" یـاد حاج محسن رفیقدوست افتادم کـه همـه کارخانـه ها و شرکت هایش بـه نام این و آن بود، از کارخانـه بیک و داروسازی لقمان و تک نسخه ای نور و بنیـاد نور و پرورش شترمرغ و ...همـه و همـه بـه نامانی نظیر دکتر ثقفی نیـا و دکتر سبحانی و ملاح زاده و ... بود و حتی منزل شخصی او هم بـه نام خودش نبود، یکی از دوستان توقیف اموال رفیقدوست را گرفته بود و آخرالامر سراغ خانـه شخصی او رفته بود و آن هم بـه نام او نبود، احتمالاً تنـها چیزی کـه به نام حاج محسن رفیقدوست پیدا مـی شود، قباله ازدواج همسرش مـی باشد کـه دیگر نمـی توانسته بـه نام دیگری کند و وکالت بلاعزل بگیرد و خیـالش راحت بوده کـه توقیف نمـی شود...!
علیرضا دیشب هم بـه محمد نوری‌زاد تلفن زده بود و کلی بد و بیراه نثارش کرده بود! و گفته بود که:" تو درون قعر جهنمـی!" ظاهراً این حضرات باورشان شده کـه نماینده خدا هستند و قسیم نار و جنت! به منظور خودشان جایگاه ما را درون دوزخ تعیین مـی فرمایند و لابد خودشان کنار حوض، زیر سایـه طوبی با حورالعین مشغولند! بـه او هم گفته بود کـه من شبکه ای ندارم و با سرداران هم ارتباطی ندارم و از مال دنیـا هم یک آپارتمان دارم و بس...!
ما بـه دارایی او کاری نداریم و ان شاء الله هر چه دارد از راه حلال باشد و مبارکش باشد، هر چند علیرضا درون باب بی ثباتی مملکت مـی گفت:" درون این مملکت خانـه اجاره، زن و شغل دلالی!" اما اولی و دومـی را عمل نکرد و بحمدلله به منظور چند روزی کـه به ایران مـی آید خانـه ای دارد و همسرش هم دائم است، اما شغلش را نمـی دانم، واقعاًی نمـی داند او چه کاره است، یـای نمـی داند کـه برای چه بـه آمریکا رفت، اگر به منظور تحصیل رفته است، کجاست آن مدرک دکتری یـا فوق لیسانس یـا لیسانس یـا حتی کاردانی کـه از آمریکا اخذ کرده است؟! بـه هر کاری هم کـه مشغول است، آخرش مـی‌گوید از دیگری هست و مال من نیست! ما هم نمـی دانیم بـه چه کاری مشغول است!»
سه هفته وقت لازم بود که تا علیرضا خزعلی و همراهانش استراتژی خود درون روبرو شدن با مـهدی خزعلی را پی‌ریزی کنند.
در تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۹۱ علیرضا خزعلی کـه روابط ویژه‌ای با سعید کریمـیان داشت و امتیـاز دفتر تلویزیون ایرانیـان متعلق بـه کریمـیان را درون تهران گرفته بود، بـه دروغ و به منظور مشوش فضا، دست بـه افشای ارتباط سعید کریمـیان و برادرش با مجاهدین زد کـه از اساس غیرواقعی است. بدنامـی این فرقه درون داخل کشور و در افکار عمومـی این امکان را بـه رژیم و جانیـان مـی‌دهد کـه مخالفان و رقبایش را بـه این سازمان ربط دهد و در نزد افکار عمومـی از وجاهت احتمالی آن‌ها بکاهد.
یکی از شیوه‌های مورد استفاده‌ی وزارت اطلاعات و دستگاه امنیتی آن انتشار اخبار دروغ و روایت‌های غیرواقعی هست تا مخاطبان، اخبار درست و واقعی را نیز درون مـیان کوهی از جعلیـات گم کنند. به منظور مثال آنقدر از عضویت او و خانواده‌اش درون مجاهدین و حضورشان درون قرارگاه اشرف و سیمای آزادی و ... مـی‌گویند که تا اخبار مربوط بـه عضویت سعید کریمـیان درون سپاه پاسداران و اداره‌ی شبکه‌ی قاچاق انسان وزارت اطلاعات و سپاه بـه اروپا و ... لوث شود.
سعید کریمـیان هرچه کـه داشت از صدقه سری رژیم و روابط‌اش با باندهای مافیـایی بود و یـا از طریق سوءاستفاده از انسان‌های دردمند بـه دست آورده بود. او هیچ خطری به منظور رژیم سراسر غرق درون فساد و تباهی نداشت. دوبله‌ی فیلم‌هایی کـه او درون جم تی وی نشان مـی‌داد درون تهران و با اطلاع مقامات صورت مـی‌گرفت. بماند کـه او و کارمندانش درون ایران مانند بسیـاری از وابستگان رژیم گاه و بیگاه اسیر دعواهای جناحی رژیم و باندهای آن مـی‌شدند. شرح کشاف درون مورد جم تی وی را مـی‌توانید درون آدرس زیر بخوانید:
سعید کریمـیان علیرغم ادعایی کـه در مقابل دوربین مـی‌کرد کـه آرزوی او دیدن ایرانی آباد است، نـه درد مردم داشت و نـه دلش بـه حال منافع ملی سوخته بود؛ او ابن‌الوقتی بود کـه برای رسیدن بـه مقاصدش از هیچ کاری ابا نمـی‌کرد.
سعید کریمـیان توسط هرکه کشته شده باشد، ربطی بـه مسائل سیـاسی ندارد. او قربانی مطامع شخصی خود و ارتباطات مشکوکی کـه داشت، شد. احتمال این کـه او توسط باندهای مافیـایی اعم از داخل رژیم و یـا ترک و خارجی بـه خاطرات مشکلات مالی و یـا رقابتی و ... بـه قتل رسیده باشد از دیگر احتمالات بیشتر است.
او چه خطری به منظور رژیم داشت؟ آیـای فکر مـی‌کند سرگرم مردم از طریق سریـال‌های بی‌محتوای ترک و ... برخلاف منافع و مطامع رژیم است؟ دوبله فیلم‌هایی کـه جم تی وی نشان مـی‌داد درون تهران و با اطلاع رژیم انجام مـی‌گرفت. از آن‌جایی کـه رژیم دارای باندهای متفاوت هست بعضی اوقات فعالیت چنین افرادی درون داخل کشور با مشکل مواجه مـی‌شود.
رژیم جمـهوری اسلامـی متجاوز از ۲۱ سال هست که درون اروپا دست بـه ترور مخالفین خود نزده است. نـه این کـه رژیم تغییر کرده هست و یـا از امکان ترور برخوردار نبود، بلکه بـه خاطر تهدید اتحادیـه اروپا بعد از حکم دادگاه مـیکونوس از دست زدن بـه ترور خودداری کرده است. منافع‌اش اقتضا نمـی‌کرد.
آیـا به منظور زیرپاگذاشتن تعهد‌اش بـه اتحادیـه اروپا سوژه‌ای مـهم‌تر از سعید کریمـیان دم دستش نبود؟ آیـا دشمنی مـهم‌تر از او نداشت؟ درون حالی کـه دولت ترامپ بـه دنبال بهانـه‌جویی هست و خامنـهای هم مانند گذشته بی‌پروا صحبت نمـی‌کند آیـا رژیم بـه دنبال ترور درون استانبول و کشوری کـه روابط‌اش با آن دچار بحران است، مـی‌رود؟
آیـا جوخه‌های ترور رژیم بعد از قتل کریمـیان بـه دنبال دیگر دشمنان‌شان کـه تا کنون احمد شمس و بابک داد و روح‌الله زم معرفی شده‌اند مـی‌روند؟ آیـا این‌ها کـه با صد بند و نخ بـه داخل کشور و باندهای رژیم وصل هستند دشمنان اصلی رژیم درون خارج از کشور هستند و رژیم بـه خاطر حذف‌شان ریسک بحران درون روابط خارجی‌اش را بـه جان مـی‌خرد؟
آیـا جوخه‌های مرگ رژیم بعد از موفقیت درون قتل کریمـیان بـه دیگر سوژه‌های خود هشدار مـی‌دهند کـه عنقریب بـه سراغ‌تان خواهیم آمد که تا هم سوژه‌ها و هم دوایر امنیتی غربی هشیـار شوند؟ آیـا این‌ها بـه عقل و شعور ما توهین نمـی‌کنند؟
قتل سعید کریمـیان جنایت آشکار و تبهکارانـه است. این قتل توسط هرکه صورت گرفته شده باشد محکوم هست اما نباید از کریمـیان چهرهی یک قدیس یـا مبارز ساخت. ساختن چهرهی یک قهرمان از او، جفا بـه حقیقت و چنگ کشیدن بـه چهرهی مبارزان راستین مـیهن‌مان هست که با جان و مال‌شان بـه مبارزه با رژیم نکبت حاکم بر مـیهن‌مان شتافتند.
ایرج مصداقی ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶
پانویس:
۱- یـادم هست درون همان ایـام یکی از زندانیـان سیـاسی سابق مجاهد بـه نام سیـاوش پیشـه ور با اطلاع وزارت اطلاعات بـه قاچاقچی‌گری مشغول بود و تعدادی از زندانیـان سیـاسی مجاهد را نیز با دریـافت پول‌های هنگفت بـه لندن رساند. وی درون سال ۷۰ به منظور چند روز توسط وزارت اطلاعات بازداشت و سپس آزاد شد. آن موقع سیـاوش پیشـه‌ور درون کار قاچاق مسافر بـه کانادا بود. وزارت اطلاعات بعد از بازجویی و به دست آوردن اطلاعات کامل از قضایـا، او را آزاد کرد و گفت مسئله‌ی ما نیست اداره آگاهی و نیروی انتظامـی خودش مـی‌داند و شما. ما مأمور آگاهی نیستیم. پیشـه‌ور خودش نیز نزدیک بـه یک دهه بعد بـه لندن آمد و از هواداران نزدیک فرقه رجوی درون این شـهر بود و عاقبت بـه جرم پولشویی و اعمال خلاف قانون و ... دستگیر و به چندین سال زندان درون انگلیس محکوم شد. اگر مشمول عفو نشده باشد، همچنان بایستی درون زندان بـه سر برد.
بعد از انتشار:
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶
یکی از دوستان بـه من اطلاع داد کـه بابک داد درون ترکیـه نبود بلکه از طریق مریوان بـه سلیمانیـه عراق رفته بود و در آن‌جا بـه دروغ ادعا مـی‌کرد کـه در ایران هست و فراری و پاسداران دربه درون دنبالش مـی‌گردند و ... بـه این وسیله موضوع را تصحیح مـی‌کنم.
منبع:پژواک ایران
[زندگینامه سرهنگ یوسف بختکی]نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 15 Sep 2018 17:31:00 +0000