سال گذشته و درست همزمان با پایـان ماه مبارک رمضان خبرهایی منتشر شد کـه مسوولان صدا و سیما تصمـیم گرفتهاند که تا از این بعد سر و سامانی بـه سریـالهای مناسبتی بدهند قرار هم بر این بود کـه از اولین مناسبت پیش رو این اتفاق بیفتد. صدا های طنز کرمانجی یعنی از چند ماه، صدا های طنز کرمانجی قبل از رسیدن مناسبت، گروهی به منظور انتخاب فیلم نامـه و باقی مقدمات تولید تشکیل داده شود که تا همـه چیز بـه آخرین فرصتها موکول نگردد.
دلیل این تمـهیدات نیز درون آن بود کـه انتقادات از سریـالهای مناسبتی ماه رمضان گذشته بالا گرفته و به نظر مـیآمد این مجموعهها نتوانستهاند آنچنان کـه باید نظرات مدیران رسانـه ملی را برآورند.
اما بعد، ماه مبارک امسال وسریـالهای رمضانی آن داستانی دیگر داشت کـه اصلا بـه این مقدمات نمـیآمد. صدا های طنز کرمانجی سه، چهار سریـال کـه از چند شبکه سیما پخش مـیشود که از مـیان آنها دست کم سه تایشان ماورایی و یکی کمدی است.
شبکه یک؛ بازگشت الیـاس یـا او یک فرشته بود کـه سقوط کرد!
دو جوان کـه با هم بزرگ شدهاند، درون یک محله زندگی مـیکنند، یکی از ها بـه همراه مادرش و تحت سرپرستی او تولیت یک امامزاده را دارند و دیگر نیز با پدرش زندگی مـیکند. داستان از آنجا آغاز مـیشود کـه فرزند حشمت صراف کـه پسری جوان هست به محل بازمـی گردد و وارد زندگی این دو مـیشود. همـه مقدمات حضور این پسر از تاثیرات شیطانی خبر مـیدهند و…
قصه تکراری حضور شیطان درون یک سریـال کـه از «او یک فرشته بود» آغاز شد و در داستان الیـاس ادامـه پیدا کرده هست با تنـها تغییر کارکترها یک بار دیگر کپی برداری شده که تا زمانی چهل و پنج دقیقهای را کـه از ساعت ۲۲: صدا های طنز کرمانجی ۳۰ که تا آغاز سریـال شبکه دیگری از سیما هست پر کند البته درون این مـیان آگهیهای بازرگانی هم بـه مدد مـیآیند.
اما آیـا «سقوط یک فرشته» را مـیتوان حتی یک سریـال نامـید؟ سقوط یک فرشته یک کلاژ بدون سلیقه از آدمهای شناسنامـه دار هست که بـه ضرب و زور موسیقیهای وحشتناک و اتفاقات نچسب مـیکوشد که تا رمق ادامـه داستان را درون خود حفظ کند.
شاید اگر اندکی و تنـها اندکی روند دراماتیک ساختن این سوژه نخ نما و چندین بار ساخته شده پرداخت شده بود مـیشد درباره محتوای آن نیز سخن گفت، اما وقتی چیزی بـه اسم اثر تلویزیونی نمایش داده نمـیشود و تنـها چند باصطلاح هنرمند- فارغ از نقش آفرینی مسعود رایگان و چند بازیگر صاحب نام- درون مقابل دوربین راه مـیروند و دیـالوگ مـیگویند دیگر نمـیتوان درباره محتوای فیلم نامـه و تاثیر و داستان صحبت کرد.
هیچ بخشی از وقایع بـه تصویر کشیده درون داستان این سریـال را نمـیتوان حتی با عجیبترین تصورات ذهنی بـه هم پیوند زد، همـه چیز کپی برداری هست و معلوم نیست این اتفاقات درون کجا و در چه جامعهای درون حال رخ هستند.
شبکه دو؛ وقتی فرشته بر یک قاتل نازل مـیشود
اصل داستان یک خط است؛ جوانی درون نزاعی ناخواسته، دیگری را بـه قتل مـیرساند؛ بـه اعدام محکوم مـیشود ولی وقتی بالای دار مـیرود، طناب دار یک دفعه بریده و جوان نجات پیدا مـیکند، اما درست بعد از نجات از مرگ هست که یک فرشته بر او نازل مـیشود و خبر مـیدهد کـه به خاطر فطرت پاکش از قصاص نجات پیدا کرده! و البته ماموریتی دارد کـه باید که تا سی روز آینده انجام دهد و پس از آن از دنیـا خواهد رفت.
شبکه دو سیما هم کوشیده که تا از قافله بـه تصویر کشیدن روح و فرشته و شیطان از دیگر شبکهها عقب نماند و در مـیان تقسیم وظایف، احتمالا فرشته کـه با روحیـات کودکانـه این شبکه سازگارتر بوده بـه این شبکه رسیده است.
باید خدا را شکر کرد کـه فرشته محترم نازل شده بر این قاتل نجات یـافته بـه همـین ابلاغ ماموریت یـا بهتر بگوییم رسالت اکتفا کرده و کارگردان محترم هوس نکردهاند که تا جناب قاتل را بـه مقام نبوت رسانده و از آن سو فرشته هم آیـهای بر او نازل نکرده است.
آش درون بخشهایی از این سریـال آن قدر شور مـیشود کـه در یک نما کارشناس مذهبی حاضر درون سریـال- کـه کلیشـه روحانی مـهربان و راهنما است- حتی باطل السحر نیز بـه این محکوم یـاد مـیدهد که تا فرشتهاش را امتحان کند که تا قلابی نباشد و به او مـیآموزد کـه العیـاذ بالله درون مقابل ملک نام حضرت ولی عصر (عج) را بر زبان بیـاور اگر تعظیم کرد کـه این ملک اصل هست و اگر نـه….
مشـهور هست که افراد درون زمانی کـه به تنگنا برخورد مـیکنند بـه کشفیـات جدیدی مـیرسند؛ بـه نظر مـیرسد تنگنای زمانی درون سریـال سازی امسال سیما جواب داده و فرمول سحر آمـیز (فیلم فارسی+ عنصر ماورایی «اعم از فرشته، روح یـا شیطان» = سریـال موفق) توسط عوامل تولید درون رسانـه ملی کشف شدهاند.
شبکه سه؛ دوست یک روح سرگردان یـا سریـال ماورایی از نوع هندی
جشنواره فیلمهای روح و شیطان درون سیما درون اینجا تمام نمـیشود، از قضا شبکه سه هم سریـالش بـه اصطلاح ماورایی از آب درون آمده است، البته از نوع هندی آن. پسری مذهبی و اهل دین و قرآنکه پدرش از اعتیـاد مرده و مادرش نیز او را رها کرده و خودش هم از ۱۵ سالگی تحت تکفل مردی متمول بزرگ شده هست و حال ۲۵ ساله است؛ دلداده قیم خود شده و از همـین جا قصه شروع مـیشود.
پس از آنکه همایون (داریوش فرهنگ) پدر او را از رسیدن شخصین مثبت قصه بـه محبوبش ناامـید مـیکند در همان شب دزد بـه اموال همایون مـیزند و از اتفاق پسر کـه امـیر حسین نام دارد طوری مجروح مـیشود کـه احتمالا بـه کما مـیرود و بازی ارواح شروع مـیشود.
قصه روح بازی درون تلویزیون از آن زمانی شروع شد کـه سریـال سازان متبحر بـه این نتیجه رسیدند کـه حالا کـه نمـیشود بـه دلایل شرعی و تفاوت دیدگاههای قرآن با خرافات مسیحیت پدیده روح سرگردان را توجیـه کرد، از روح آدمهای بـه کما رفته بـه عنوان روح سرگردان استفاده کنند و نمونـه اول آن نیز سال گذشته تست شد و عجیب اینکه با همـه انتقاداتی کـه از این سریـال بـه عمل آمد کـه خود درون افتضاحات برنامـه سازی تبدیل بـه استانداردی قابل توجه شد، همان تجربه امسال باعث شد که تا خط تولید چنین سریـالهایی افتتاح شود.
این سریـال نیز درون به سخره گرفتن منطق داستانی و شخصیتپردازی دست کمـی از سقوط یک فرشته ندارد. شخصیتهای بیریشـه و بیمنطق کـه تنـها منطق فیلم هندی آنها را بـه هم پیوند مـیدهند، امـیر حسینی کـه اصلا معلوم نیست چطور مذهبی و حافظ قرآن از آب درون آمده هست و معلمش درون این مسیر چهی بوده -پدر معتاد یـا قیم سکولارش – و یـا روح ی کـه نقش راهنمای روح امـیر حسین را برعهده دارد و دوست بازی را این بار درون عالم ارواح سرگردان بـه نمایش مـیگذارد و دیگر قسمتهای این لحاف چهل تکه کـه هیچ تکهاش بـه تکه دیگر نمـیآید مخاطب خوشبین را هم دچار دل بـه هم خوردگی مـیکند.
الغرض «پنج کیلومتر مانده که تا بهشت» توانست فرمول جدیدی را بـه برنامـه سازان معرفی کند، (فیلم هندی+ عنصر ماورایی «اعم از فرشته، روح یـا شیطان» = سریـال موفق) کـه باید دید کدام یک از این فرمولها درون نـهایت گوی سبقت را خواهد ربود، حتما منتظر گفتوگوهای مردمـی سیما و نظرخواهیهای کوچه و خیـابانی خبرنگاران این سازمان از مردمـی بود کـه مجبورند از بین این سریـالها یکی را نام ببرند.
شبکه پنج؛ طنز شبانـه با هنرمندی بابا اتی و رفقا
در مـیان همـه شاهکارهای رسانـه ملی به منظور ماه مبارک رمضان امسال تنـها یک چیز کم بود و آن هم یک سریـال کمدی هست که درون ساعتهای پایـانی شب بتواند ترسی را کـه سریـالهای ژانر وحشت قبلی بـه ارمغان آوردهاند را اندکی تعدیل کند. کارگردان این یکی سریـال البته سعی کرده هست تا کارش را بیمـه کند، چند هنرپیشـه کـه قبلا امتحان بعد دادهاند و تکیـه کلامها و نوع گویششان درون سریـالهای قبلی جواب بعد داده هست را گرد هم آورده است.
محمد کاسبی، مرجانـه گلچین و سیروس گرجستانی مثلث طلایی هست و البته بابا اتی. جواد عزتی هم با ته مایـههایی کـه از بازیاش درون قهوه تلخ مدیری با خود دارد بازار گرمـی مـیکند. یک داستان تخت، شوخیها کلیشـه طنزهای شبانـه و درون نـهایت پیدا کنید ربط این طنز را با ماه مبارک رمضان.
در پایـان این آسمان و ریسمان بافی دو پیشنـهاد مـیشود داشت؛ یکی به منظور مسوولان رسانـه ملی و دیگری به منظور مخاطبین آن درون ماه مبارک؛ بـه نظر مـیرسد اگر مسوولین رسانـه ملی عنایتی داشته باشند و اجازه دهند زین بعد سریـالهای مناسبتی بدون هیچ تمـهیدی و به شکل سنتی ساخته شود، نتیجه بهتری خواهند گرفت و اقل کم مـیشود آثار تولید شده را که تا حدودی نقادی کرد و پیشنـهاد بـه مخاطبین نیز این هست که بعد از لحظه افطار درون جهت صرفه جویی بیشتر با توجه بـه هدفمندی یـارانـهها تلویزیونهای خود را خاموش کرده و از محیط مجالس مذهبی استفاده کنند.
[صدا های طنز کرمانجی]
نویسنده و منبع: kurmanjsaray | تاریخ انتشار: Fri, 06 Jul 2018 14:38:00 +0000