پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
طاهره قرةالعین
طرحی کـه به «چهره طاهره قُرةالعَین» معروف شدهاست (مورد تردید) نام اصلی فاطمـه امسلمـه[۱]زمـینـهٔ کاری شاعر و شـهید آئین بابی[۱]زادروز ۱۲۳۰ که تا ۱۲۳۳ (قمری)
قزوین[۱]پدر و مادر محمدصالح برغانی قزوینی، پروین بابی آمنـه خانم قزوینی مرگ ۱۲۶۸ (قمری) (۳۵ سال)
باغ ایلخانی، تهران ملیت ایرانی[۱]محل زندگی قزوین، تهران، کربلا، نور
جایگاه خاکسپاری روایتشده کـه جنازهاش را بـه چاهی درون تهران انداختند.[۲]در زمان حکومت محمدشاه، ناصرالدینشاه رویدادهای مـهم حمایت از بابیت، سخنرانی درون دشت بدشت بدون حجاب (روبنده)، اعدام بـه روش خفگی نام(های)
دیگر زکیـه، امسلمـه لقب طاهره،[۱] زکیـه،[۱] زرینتاج[۱]پیشـه شاعر، نویسنده سبک نوشتاری شعر عرفانی تخلص طاهره همسر(ها) ملا محمد برغانی مدرک تحصیلی اجتهاد شاگرد سید کاظم رشتی اثرپذیرفته از مولوی، سید علیمحمد باب
فاطمـه زرینتاج برغانی قزوینی ملقب بـه زَکیّه یـا اُمّ سَلَمَه و مشـهور بـه طاهره و قُرَّةُالعَین (زادهٔ ۱۲۳۰، ۱۲۳۱ یـا ۱۲۳۳ قمری - درگذشتهٔ ۱۲۶۸ قمری) شاعر و محدث ایرانی،[۳] از اولین مریدان سید علیمحمد باب[۴] و از رهبران باب بودهاست.[۵]
پدر و مادرش هر دو مسلمان و مجتهد بودند. پروین بابی وی همانند یکی از عموهایش ابتدا بـه شیخیـه گرایش پیدا کرد و برای مدتی رهبری بخشی از شیخیـه درون کربلا و عراق را بـه دست گرفت. پروین بابی با علنی شدن دعوت سید علیمحمد باب، طاهره بـه وی گروید و بدون آنکه موفق شود که تا پایـان عمر او را از نزدیک ببیند، درون زمره نزدیکترین یـاران او درآمد. او نخستین زن بابی بود کـه روبنده از صورت برگرفت و اعلام نمود کـه با آمدن آیین بیـانی، احکام اسلام ملغی شدهاست.
او بـه اتّهام دست داشتن درون قتل عموی بزرگش محمدتقی برغانی معروف بـه «شـهید ثالث» بازداشت شد و سه سال بعد، مدتی بعد از ترور نافرجام ناصرالدینشاه و همزمان با بسیـاری از بابیـان دیگر، درون تهران بـه جرم فساد فیالارض اعدام شد. او اولین زنی بود کـه به این اتهام اعدام شد.
از طاهره اشعاری باقی ماندهاست کـه بر سر انتساب پارهای از این اشعار بـه وی اختلاف نظر وجود دارد. از سویی طاهره تفسیری انقلابی از بابیگری ارائه کرد کـه موجب جدایی درون جامعه بابیها درون ایران و عراق گردید، ولی از سوی دیگر همـین تفسیر باعث پیوند موعودگرایی با مفهوم باب شد. طاهره برترین شخصیت زن درون آیین بیـانی و سومـین و شناختهشدهترین شخصیت زن درون آئین بهایی است. یکی از مشـهورترین کارهای او برداشتن روبنده درون واقعه بدشت بود. برخی نویسندگان معاصر این عمل را درون جهت آزادی زنان و عملی فمـینیستی توصیف کردهاند. اما دیدگاه مقابلی، طاهره را فعال فمـینیست ندانسته و کارهایی مانند برداشتن روبنده درون واقعه بدشت را بیشتر نمادی از الغای شریعت اسلام و اعلام شریعتی نو بـه نبوت سید علیمحمد باب مـیداند.
تولد و نامها
نام کامل او فاطمـه زرین تاج برغانی قزوینی است.[۶] بـه گفتهٔ افسانـه نجمآبادی و ریچارد فولتز نام او فاطمـهبیگم برغانی بودهاست.[۷][۸]عباس افندی گفتهاست کـه طاهره، درون کودکی امسلمـه نامـیده شد، نامهای دیگر طاهره، قرهالعین، زرین تاج، زکیـه، و هنده مـیباشد. مردم قزوین وی را با نام آقا یـاد مـید.[۹][۱۰][۱۱] نام «فاطمـه»، به منظور بسیـاری از بابیها، مفهومـی از بازگشت و رجعت فاطمـه زهرا، پیـامبر اسلام را القا مـینمود.[۱۲] وی بعد از آنکه با سیدکاظم رشتی، رهبر شیخیـه، مکاتبه و ارتباط برقرار کرد توسط او قرةالعین (مجازاَ بـه معنای نور چشم؛ مایـهٔ سرور، یـا روشنی چشم) نامـیده شد.[۸][۱۳][۱۴] مورخ عراقی، علی الوردی، درون کتاب لمحات اجتماعیّه، موی وی را بور و زرین عنوان کرده و آن را دلیل بر لقب زرین تاج بـه وی دانستهاست، زیرا کـه او را صاحب تاج طلایی مـیداند.[۱۵]
دربارهٔ منشأ لقب «طاهره» اتفاق نظر وجود ندارد. شوقی افندی، عباس افندی، ملامحمد زرندی و مارتا روت بـه عنوان منابع بهایی گفتهاند[۱۶] کـه نام طاهره توسط حسینعلی نوری، رهبر بهائیـان، بـه او اطلاق شدهاست.[۱۷][۱۸] بلومفیلد و سوزان استایلزمنک یک نامـه سید علیمحمد باب بـه وی را سرآغاز استفاده این لقب دانستهاند.[۱۹][۲۰]
ریچارد فولتز سال تولد طاهره را ۱۸۱۴ م (۱۲۳۰ یـا ۱۲۳۱ ق) مـیداند.[۸] بـه نوشته دنیس مکایون بیشتر منابع سال تولد طاهره را ۱۸۱۷ م (۱۲۳۳ ق) نوشتهاند، اما او براساس مدارک ثبت شده درون نزد خانواده و بازماندگان طاهره، تولد او را ۱۲۳۰ یـا ۱۲۳۱ ق (۱۸۱۴م) مـیداند.[۲۱] سوزان استایلزمنک نیز تولد او را ۱۲۳۳ق (۱۸۱۷م) ذکر کردهاست.[۲۲]موژان مؤمن نیز گزارش مـیکند کـه اغلب منابع بهایی تاریخ تولد طاهره را ۱۲۳۳ق (۱۸۱۷م) ثبت کرده و علی الوردی تاریخ تولد وی را بر اساس مدارک موجود نزد بازماندگان وی، ۱۲۳۰ یـا ۱۲۳۱ ق (۱۸۱۴ م) استخراج نمودهاست.[۲۳]
خانواده
طاهره درون یک خانوادهٔ روحانی شیعه درون قزوین بـه دنیـا آمد. مادرش آمنـه خانم قزوینی، و پدرش ملا محمدصالح برغانی هر دو مجتهد بودند.[۷] علاوه بر این پدرش بـه واسطه تفسیر قرآن و تألیف بیش از سیصد کتاب دینی،[۲۴] شـهرت و مرجعیتی درون مـیان اهالی قزوین داشتهاست.[۲۵] خانواده مادری او پیرو شیخیـه بودند. اما خانواده پدری او از اصولیـان معتقد[۷] و ثروتمند بهشمار مـیآمدهاند.[۲۶] وی دستکم سه برادر بـه نامهای عبدالوهاب، محمدحسن و محمد[۲۷] و یک بـه نام مرضیـه داشتهاست.[۲۸]موژان مؤمن او را بزرگترین از مـیان هفت و هشت پسر خانواده برغانی مـیداند.[۲۹]
او همچنین عروس عمویش محمدتقی برغانی ملقب بـه شـهید ثالث بود.[۳۰] حاصل ازدواج او درون چهارده سالگی[۳۱] یـا سیزده سالگی با پسرعمویش ملا محمد برغانی،[۷] چهار[۳۲] یـا سه فرزند بـه نامهای شیخ ابراهیم، شیخ اسماعیل و شیخ اسحاق و ی بـه نام زینب یـا سارا بود.[۱۱] درون وجود فرزندی بـه نام شیخ اسحاق، مـیان منابع اختلاف وجود دارد.[۳۳] از مـیان فرزندان، هیچکدام از مادر خود درون زمـینـه گرایش بـه شیخیـه و سپس گرویدن بـه باب پیروی ند.[۳۴]
تکفیر شیخیـه توسط پدرشوهر طاهره و اختلاف عقیده شوهرش با آنان، باعث شد که تا طاهره و همسرش از یکدیگر جدا شوند. درون این زمان طاهره بـه مدت سه سال بـه کربلا بازگشت ولی فرزندان وی نزد پدر خود باقی ماندند.[۳۲] بـه گفته عباس امانت، بـه نظر نمـیرسد کـه زندگی آنان از آغاز، خالی از نزاعهای خانگی بوده باشد.[۳۵]
تحصیلات و گرایش بـه شیخیـه
آیین بابی
باب
صبح ازل
ملاحسین بشرویـه -
قدوس
طاهره قرةالعین
حروف حی
کتاب جزآء
کتاب پنج شأن
کتاب الحیـات
کتاب لعالی و مجالی
احمد احسائی
شیخیـه
تاریخچه دیـانت بیـانی
مـیرزا یحیی نوری
مـیرزا حسینعلی نوری
یحیی دولتآبادی
انشعاب بابی بهائی
ملا محمد جعفر کرمانی
شیخ احمد روحی
ملک المتکلمـین
علیمحمد فرهوشی
مسیو نیکلا
تقويم بديع -
مـیلاد باب
اعدام باب
آیین بیـانی
ازلی -
بهائیت -نقد بابیـه
طاهره درون کودکی حافظ قرآن بود و به حل مسائل فقهی علاقه نشان مـیداد.[۳۲] او توانست تحصیلات عالی حوزوی نزد پدر و مادرش[۷] و همچنین سایر اعضا خانواده داشته باشد[۳۶] او ادبیـات و شعر فارسی را نزد مادر خود و فقه، اصول، حدیث و تفسیر را نزد پدر، برادر (عبدالوهاب) و عمویش (شـهید ثالث) فراگرفت. وی همچنین فلسفه، حکمت و عرفان را نزد دو تن از پسرعموهای پدرش آموخت. برخی منابع ، بلاغت و فصاحت کلام وی را تأیید کردهاند.[۳۷]
دنیس مکایون درون مقطعی از زمان او تصمـیم گرفت که تا با مراجع شیعه مکاتبه کند و از آنان اجازه اجتهاد بگیرد. از نوشتههای خود او چنین برمـیآید کـه مجتهدان شیعه درون عین حال کـه طاهره را دارای شرایط اجازه اجتهاد مـیدانستند، اعطای اجازه بـه یک زن را خلاف عرف مـیدانستند.[۳۱]
چه بطور مستقل یـا آنطور کـه گفتهشدهاست تحت تأثیر پسر داییاش، ملاجواد ولیـانی یـا عمویش ملامحمدعلی برغانی، طاهره بـه شیخیـه گرایش پیدا کرد.[۳۸] بعد از ازدواج، او مشتاقانـه دروس شیخ احمد احسایی (مؤسس مکتب شیخیـه کـه عموی کوچکترش ملامحمدعلی برغانی نیز بـه او گرایش داشت)[۳۹] را دنبال مـیکرد. شوهر و پدرشوهر طاهره بر سر مسایل اعتقادی با وی دشمنی داشتند.[۳۲] مبنای اعتقادی شیخیـه چهار اصل توحید، نبوت، امامت و رکن چهارم بود. آنان معاد و عدل را درون زمره اصول دین نمـیشمردند و در عوض بـه رکن چهارم یـا باب امام زمان اعتقاد داشتند.[۴۰]
اقامت درون عراق
طاهره اندکی بعد از ازدواج و به همراه همسرش به منظور سیزده سال بـه کربلا و نجف رفت و تحصیلات درون زمـینـه فقه، کلام و سایر علوم دینی را دنبال نمود.[۳۱] او موفق شد درون کربلا درون محضر سیدکاظم رشتی تدریس نموده و در سال ۱۸۴۱ بـه همراه همسر و خانودهاش بـه قزوین بازگردد.[۳۸] درون طول این مدت، همسرش بـه تحصیل نزد ملامحمدباقر قزوینی از روحانیون اصولی مـیپرداخت و طاهره بـه شیخیـه گرایش داشت.[۳۵] درون بازگشت بـه قزوین این دو از یکدیگر جدا شده و پس از وقفهای سه ساله، درون سال ۱۸۴۴ طاهره بـه همراه و شوهرش بـه کربلا بازگشتهاند.[۳۳]
در طول این سه سال، طاهره افکار جدید شیخی را بهصورت علنی تبلیغ مـیکرد. همـین باعث شده بود که تا همسر، عمو و پدرش او را بـه خاطر گرایشش بـه شیخیـه سرزنش کرده و او را از مطالعه بیشتر افکار شیخی برحذر بدارند. بـه نظر مـیرسد او نیز ابتدا از حمایت عموی کوچکترش ملاعلی و بعدتر از حمایت شوهرش ملامحمدعلی قزوینی (که بعدها یکی از حروف حی شد) برخوردار بودهاست.[۴۱] طاهره بعد از شیخ احمد احسایی، با جانشین او سید کاظم رشتی، رهبر شیخیـه مکاتبه داشت.[۳۲] درون همـین مکاتبات بود کـه به وسیله او بـه «قرهالعین» ملقب شد. سیدکاظم رشتی سخت تحت تأثیر استعداد این زن جوان قرار گرفت. از طرفی او خوشحال بود کـه در مـیان خانواده برغانی، کـه شیخیـه را تکفیر کرده بودند، بهجز ملاعلی هواداری دیگر نیز یـافتهاست.[۴۱]
در این مـیان طاهره تصمـیم گرفت با و شوهرش دوباره بـه کربلا بازگردد. ملاصالح نتوانست او را از تصمـیم خود بازگرداند. از سوی دیگر ملا صالح هرگز فتوای تکفیر شیخیـه توسط برادرش را تأیید نکرده بود.[۴۱] بنابراین سفر دوم طاهره بـه کربلا درون حدود سال ۱۸۴۳ انجام شد.[۴۲] ولی سیدکاظم رشتی حدوداً ۱۰ روز پیش از رسیدن طاهره بـه کربلا درگذشته بود.[۴۳] طاهره با حمایت بیوه سید کاظم رشتی، اجازه یـافت کـه به تدریس شاگردان سیدکاظم از بعد پرده بپردازد.[۳۲]
گرویدن بـه باب
منابع اولیـه موجود، درون مورد سالهای بعدی زندگی طاهره متناقض هستند. بیشتر منابع چنین مـینویسند کـه طاهره زمانی کـه احتمالاً از طریق ملا علی بسطامـی اخبار دعوت سیدعلی محمد باب را شنید، دوباره درون کربلا حاضر بود.[۳۸] اما طاهره درون نامـهاش بـه پسر داییاش ملا جواد ولیـانی تأکید کردهاست کـه او زمانی کـه در قزوین بوده، درون مورد ظهور باب شنیدهاست. بـه گفته دنیس مکایون طاهره احتمالاً اندکی بعد از این و همزمان با آمدن ملا علی بسطامـی، بـه کربلا برگشتهاست.[۳۸]
به گفته ادوارد براون، طاهره درون زمانی کـه در کربلا مشغول تدریس بود، عریضهای بـه شیعه کامل یـا همان رکن چهارم ناشناس نوشت و آن را بـه ملاحسین بشرویـه کـه از شاگردان برجستهٔ سیدکاظم رشتی بود، سپرد. وی همچنین از ملاحسین خواست که تا هرگاه بـه «رکن چهارم» دست یـافت، بدون تأمل این عریضه را تقدیم او کند. شش ماه بعد از مرگ سیدکاظم رشتی، ملاحسین بشرویـه بـه شیراز رسید و سیدعلیمحمد شیرازی را شایستهٔ احراز مقام «شیعهٔ کامل» دید و نـه تنـها خود بـه جرگهٔ مریدان او درآمد، بلکه با ارائه نامـهٔ از پیش نوشته شدهٔ قرهالعین، او را نیز درون زمرهٔ حروف حی یـا هجده نفر اولی کـه سیدعلی محمد را «باب» ارتباط با امام غایب مـیشناختند، محسوب کرد.[۱۷][۴۴][۴۵] او همچنین نخستین زنی بود کـه به آئین جدید گروید.[۴۶] بهائیـان معتقدند کـه او از طریق رؤیـای صادقه بـه سید علیمحمد باب ایمان آوردهاست. درون این راستا، ملا علی بسطامـی درون عراق بـه دیدار طاهره مـیرود. او تفسیر سوره یوسف یـا قیوم الاسماء را بـه طاهره مـیدهد. طاهره یکی از جملاتی کـه در خواب دیده بود را درون آن کتاب مـیبیند و لذا بـه باب ایمان مـیآورد. از مـیان ۱۸ حروف حی کـه به عنوان ۱۸ مؤمن اولیـه بـه باب بودند، ۱۷ نفر آنها از طریق خواب بـه باب ایمان آوردند.[۴۷] بـه هرحال، طاهره هیچگاه که تا پایـان عمر، علیمحمد باب را از نزدیک ندید.[۴۸]
در مقابل دیدگاه اکثریت درون مورد گرویدن طاهره بـه آئین باب، دیدگاه اقلیتی وجود دارد کـه ضمن تأیید گرایش قرةالعین بـه شیخیـه، بابی بودن او را مردود مـیدانند. جمعی از اعضای خانواده و بازماندگان وی و همچنین چندتن از شخصیتهای دینی بر این نظرند کـه مورخان مستقل آن دوره بـه واسطه جّو مذهبی و سیـاسی حاکم بر محیط، سکوت اختیـار د و مورخان نزدیک بـه حکومت قاجاریـه، دیدگاههای رسمـی حکومت را بـه عنوان واقعیت منعد.[۴۹] زینب، تنـها طاهره کـه در تمام سفرها وی را همراهی کرد و در دوران حبس او درون تهران که تا زمان اعدام با وی درون ارتباط بود، بر مرگ مادرش بـه مذهب شیعه تأکید کردهاست. همچنین شیخ ابراهیم، پسر بزرگ وی نیز او را مسلمان دانسته و به عبادات اسلامـی او درون زندان خانگی، پیش از اعدام، استناد نمودهاست.[۵۰]
حضور درون کاظمـین، کربلا و بغداد
به گفته افسانـه نجمآبادی او بـه تدریج رهبر شیخیـه اقلیت شد کـه سرانجام بـه سید علیمحمد باب پیوستند.[۷]لاوسون نیز بر رهبری او بر شیخیـه درون عتبات تأکید کردهاست.[۵۱] اکثریت شیخیـه، پیرو محمدکریمخان کرمانی شدند و از پیروی سید علیمحمد باب خودداری د.[۵۲] درون کربلا طاهره بهعنوان نماینده رسمـی بابیـان درآمد و خود باب، درون بیش از یک نامـه، این نقش طاهره را تأیید کرد. بهگفته دنیس مکایون عملکرد طاهره درون این نقش، باعث برانگیختن سوءظنها و دشمنیهایی علیـه بابیـان شد. همچنین درون دوران فعالیت طاهره درون کربلا انشقاق و جدایی بین پیروان باب درون کربلا پیشآمد. از مـهمترین آنها انشقاقی بود کـه بین طاهره و طرفدارانش از یک طرف و ملااحمد معلم حصاری و پیروانش از سوی دیگر بهوجود آمد. ملااحمد دلیل مخالفتش را با طاهره، بدعتهای نادرستی عنوان مـیکرد کـه بهگفته او توسط طاهره درون تعالیم باب بوجود آمدهاست.[۵۳]
در سال ۱۸۴۶ طاهره به منظور مدت ۶ ماه بـه کاظمـین رفت و در آنجا بـه تدریس پرداخت. موژان مؤمن گزارش مـیکند کـه او درون این شـهر بـه فتوای خود کـه بر اثر اجازه علیمحمد باب بود، گاهی درون گرما روبنده از صورت بر مـیگرفتهاست.[۵۴] درون سایر مواقع تدریس او بـه مردان از بعد پرده انجام مـیشد.[۵۵]
کتاب لمحات اجتماعیـه مـینویسد با بازگشت طاهره از کاظمـین (که مدت ۶ ماهی درون آنجا بـه سربرد) بـه کربلا درون سال ۱۸۴۷ مـیلادی، وی دیگر طریق تقیـه را کنار نـهاد و به تبلیغ آشکار پرداخت. درون این مـیان شکافی بین بابیـان ایجاد شد. عدهای طرفداران طاهره بودند کـه به قرتبه شـهرت یـافتند. درون مـیان قرتبه ملاّ باقر تبریزی یکی از حرف حی دیده مـیشد.[۵۶] گروه دیگر با شیوه طاهره درون ابلاغ آشکار آئین باب موافقت نداشتند. این گروه بـه طرفداری از ملاّ احمد خراسانی (حصاری) کـه سرپرست خانـه جناب سیّد کاظم رشتی بود پرداختند.[۵۷] نظر الوردی مبنی بر دو گروه شدن بابیـان مستند بـه دو مدرک است. اول کتاب عقاید الشیخیـه کـه ملا احمد حصاری مؤلف آن هست و درون آن از طاهره انتقاد کردهاست و او را بـه جای بنت صالح، بنت طالح خواندهاست. مدرک بعدی رساله شیخ سلطان کربلایی است. این رساله درون جلد سوم کتاب ظهور الحق آمدهاست.[۵۸] شیخ سلطان درون این رساله از طاهره دفاع کردهاست و با ملا احمد مخالفت نمودهاست.[۵۹] احمد حصاری بعد از شنیدن نامـهای کـه در آن باب صریحاً از طاهره دفاع کرده بود و او را ستوده بود کـه به درک مفاهیمـی از دیـانت بابی موفق شده کـه دیگران بدان پی نبرده اند، سکوت اختیـار کرد و دیگر معترض طاهره نشد [۶۰]
طاهره درون منزل رشتی به منظور سه گروه، جلسات درس جداگانـه تشکیل مـیداد. جلساتی کـه بر روی هر علاقهمندی باز بود؛ کلاسهایی کـه مخصوص مردان بابی بود و همچنین کلاسی کـه مخصوص زنان بابی بود. علاوه بر اینها، طاهره جلساتی داشت کـه به خواص یـاران او تعلق داشت و در آنها تعالیم خاص شیخیـه و بابیـه را مطرح مـیکرد.[۶۱] او درون کربلا محبوبیت زیـادی درون مـیان شاگردان خود بهدستآورد.[۶۲] طاهره همچنین بـه ترجمـه کتاب قیومالاسماء باب پرداخت و هر روز آن کتاب را درون مدرس خویش تفسیر و تدریس مـیکرد.[۶۳]
با بازگشت طاهره بـه کربلا، شایعه بابی شدن وی نیز بـه گوش علمای شیعه رسید. علمای کربلا خواهان اخراج طاهره از شـهر بودند. او درون ماه محرم خشم علما را با پوشیدن تعمدی لباسهای شاد و ظاهر شدن بینقاب بـه بهانـه جشن تولد باب برانگیخت.[۷] بـه نوشته محمد حسینی، درون منزل سید کاظم، هرساله مراسم روضه خوانی بـه مناسبت محرم برپا مـیشدهاست. طاهره درون زمان سکونتش درون کربلا و پس از مرگ سید کاظم، درون ماه محرمـی، مراسم عزاداری حسین بن علی، امام سوم شیعیـان، را تعطیل کرد، زیرا کـه با شب تولد باب قرین شده بود. بـه جای آن مراسم حنا بندان راه انداختند، لباسهای رنگین پوشیدند.[۶۴] بنابراین گروهی بـه تحریک روحانیـان کربلا بـه محل سوی حمله د. حکومت عثمانی ناچار بـه مداخله شد و ابتدا وی را درون کربلا درون حبس خانگی نگه داشت. سپس وی را بـه بغداد اعزام نمود.[۶۵] طاهره سرانجام درون اوایل سال ۱۸۴۷ مـیلادی درون خانـه شـهابالدین آلوسی، مفتی اهل سنت بغداد، درون حبس خانگی قرار گرفت.[۶۶][۶۷]
اخراج از عثمانی و بازگشت بـه ایران
در همـین زمان فعالیتهای طاهره باعث آزردگی خانواده او درون قزوین شده بود. همچنین کارهایی مانند کشف حجاب طاهره باعث رواج شایعاتی درون مورد بیاخلاقیهای طاهره شده بود. درون چنین موقعیتی پدر طاهره از طریق خویشاوندی درون عراق، والی عراق را ترغیب نمود، کـه طاهره را بـه ایران برگرداند.[۶۵]
مدتی بعد و در سال ۱۸۴۷ مـیلادی، طاهره بـه دستور حاکم عثمانی عراق از عراق اخراج شد.[۸] او قصد داشت مستقیم بـه تهران و نزد شاه برود و بخت خود را به منظور دعوت او بـه آئین خود آزمایش کند؛ ولی پدرش متوجه شد وانی را بـه استقبال او فرستاد که تا از مـیانـه راه او را بـه قزوین بازگردانند.[۶۸]
سفر طاهره از عراق که تا قزوین حواشی زیـادی داشت. او بـه هر آبادیای مـیرسید شروع بـه تبلیغ آئین باب مـیکرد. درون کرند غرب حدود ۱۲۰۰ نفر بـه او پیوستند. درون کرمانشاه، همسر حاکم این شـهر پیرو او شد.[۶۹] او به منظور مدت ۴۰ روز، با روحانیون این شـهر مناظره کرد. درون شـهر صحنـه اهل حق استقبال زیـادی از او د.[۷۰] درون همدان طاهره موفق شد ملاقاتهایی را با برخی روحانیون و زنان شاخص شـهر ترتیب دهد. بسیـاری از گروندگان بـه آئین جدید درون طول این سفر، از خاندان سلطنتی بودند.[۷۱] درون همدان مدتی درون خانـه پزشکی یـهودی بنام عازار ساکن شد اما از ترس برانگیختن شورشهای ضدیـهودی، بهخاطر پناه یک خانواده یـهودی بـه یک زن شورشی مسلمان، طاهره مجبور بـه ترک آن خانـه شد.[۷۲]
بازگشت بـه قزوین
سرانجام طاهره بعد از سه سال بـه قزوین بازگشت.[۷۳] درون قزوین پدر طاهره تلاش کرد که تا وی را از آئین باب منصرف کرده و به خانـه شوهر سابقش بازگرداند، اما این تلاش ناموفق بود.[۶۸] همچنین با بازگشت طاهره بـه قزوین، ملامحمد، همسر طاهره، نیز به منظور برگرداندن طاهره بـه زندگی مشترکش تلاش کرد. محمدحسینی بـه نقل از زرندی مـینویسد، ملامحمد بـه وسیله چندی از زنان پیغامـی بـه همسرش فرستاد و درخواست کرد کـه به خانـه او برگردد. طاهره درون جواب همسرش مـیگوید: «از قول من بـه آن نادان بیشعور بگویید، اگر درون ادّعای قرابت و خویشاوندی بامن راه صداقت مـیپیمودی و علاقه قلبی واقعی داشتی درون این مدّت کـه من درون کربلا بودم لااقلّ بـه دیدن من مـیآمدی و در حین مسافرت از کربلا بـه ایران با من همراه مـیشدی. پیـاده راه مـیپیمودی و با کمال صمـیمـیّت کجاوه مرا محافظت مـیکردی و تمام راه را بخدمت من مـیپرداختی. آن وقت چون صمـیمـیّت تورا مشاهده مـینمودم از خواب غفلت بیدارت مـیساختم و حقیقت امرالهی را به منظور تو شرح مـیدادم. حال کـه چنین نکردی و مدّت سه سال مـیگذرد کـه از هم جدا هستیم بهتر آن هست که این مفارقت ابدی باشد. یعنی نـه درون این دنیـا و نـه درون جهان دیگری به منظور ما ملاقات و اجتماع مـیسّر نشود. آری جدائی ما ابدی و مفارقت ما دائمـی است. من از تو چشم پوشیدم و دیگر مورد اعتناء نخواهی بود.»[۷۴] ولی دامنـه اختلافات خانوادگی درون مـیان خانواده برغانی بـه طاهره و شوهرش خاتمـه نیـافت. اختلاف مـیان ملاعلی (عموی کوچکتر طاهره کـه بابی شده بود) با برادران بزرگترش شدت یـافته بود. شوهر طاهره و برادرش (که بـه تازگی او هم بابی شده بود) درون سوی دیگر اختلافات بودند.[۷۵]
از طرفی با ورود طاهره بـه قزوین، درگیریهای عمومـی نیز درون این شـهر فزونی یـافت. اصولیها و در راس آنان خانواده پدری طاهره از منابر بـه تبلیغ وسیع علیـه بابیها پرداختند و مردم را از معامله با آنان منع د. این احکام بـه تدریج منجر بـه درگیریهایی درون بازار قزوین شد.[۷۶] بـه تعبیر امانت، جنگ حیدری و نعمتی درون شـهر قزوین حاکم شد.[۷۵]
ترور محمدتقی برغانی
اندکی بعد محمدتقی برغانی، پدرشوهر سابق طاهره کـه رهبر مذهبی شـهر شمرده مـیشد، درون مسجد و هنگام عبادت مورد حمله قرار گرفت و کشته شد. با آنکه قاتل کـه یک فرد شیخی[۷۸] بود و از شیراز بـه قزوین آمده بود، دستگیر و زندانی شد و پیش از قصاص بـه جرم خود اعتراف کرد، ولی درون قزوین شایع شد کـه طاهره درون ترور عمویش دست داشتهاست. همسر سابق طاهره، ملامحمد تقی، وی را متهم بـه صدور فرمان قتل کرد.[۷۹][۸۰] در نتیجه حاکم قزوین او را زندانی کرد، ولی طاهره موفق شد با کمک زنان بابی دیگر، از زندان بگریزد و به تهران برود.[۸۱][۸۲]
طاهره با مطالعه کتاب قیوم الاسماء کـه ملا علی بسطامـی درون کربلا بـه او تقدیم کرده بود بـه باب گروید. درون تعالیم کتاب قیوم الاسماء مطالب متنوعی از مدل برخورد خشونتآمـیز و جنگ با غیر مؤمنین بـه باب آمدهاست.[۸۳] طبق گفته محمد حسینی درون کتاب حضرت طاهره، وی درون سفرهایش از عراق بـه ایران، درون هر جایی بـه تبلیغ و تدریس کتاب قیوم الاسماء پرداخت.[۸۴] با این حال، صبیر آفاقی دست داشتن او درون هر گونـه عمل خشونتآمـیز علیـه اعضای خانوادهٔ خود را نامحتمل دانستهاست.[۸۵]عباس امانت نیز با قاطعیت هرگونـه نقش یـا اطلاع طاهره را درون این ترور رد مـیکند،[۸۶] ولی حمـید دباشی نتیجهگیری امانت را «شتابزده» ارزیـابی مـیکند. وی درون ادامـه مـیافزاید: «قرهالعین مـیتوانسته، بـه دلایلی کاملاً قابل توجیـه به منظور هدف انقلابیاش، دستور ترور ملاتقی را، کـه مزاحمترین دشمن شیخیـه و بابیـه درون قزوین بود، داده باشد؛ ولی همانند هر ارتباط پنـهانی دیگری درون یک ترور سیـاسی، هیچ راهی به منظور اطمـینان له یـا علیـه آن وجود ندارد.»[۸۷]
گردهمایی بدشت
در نوشتههای اولیـه باب، بر ضرورت پیرروان او از دستورهای دین اسلام -حتّی درون مستحبات و نوافل- تأکید شده بود و شواهدی وجود دارد کـه بابیها، بـه همان اندازه کـه بعد تر مشـهور بـه ردّ دین اسلام شدند، درون این دوره معروف بـه پایبندی کامل بـه سنّتهای اسلامـی بودند. با این حال عناصری درون ادعای باب - بـه عنوان مدعی مأمور رسمـی خدا- وجود داشت کـه این موضع محافظه کارانـه باب را تهدید مـیکرد. بـه نظر مـیرسد طاهره پیش از حتّی خود باب بـه مفهوم قدرت بالا دستی باب درون امور مذهبی دست یـافته بود و آن را با ایدههایی کـه از شیخیـه نشأت گرفته بودند پیوند داد. قرةالعین، شاید نیروی محرکه رویدادهای بدشت درون سال ۱۸۴۸ مـیلادی بود.[۸۸]
به گفته ریچارد فولتز، این طاهره بود کـه در تهران بـه فکر تشکیل جلسهای با حضور همـه بابیهای سرشناس افتاد. برجستگان بابی دعوت او را پذیرفتند و در ربیعالثانی سال ۱۲۶۴ هجری قمری و همزمان با محاکمـه سیدعلیمحمد باب درون آذربایجان، این اجتماع درون روستای بَدَشت از توابع شاهرود[۶۸][۸] کـه روستایی درون تقاطع راه تهران-مشـهد و راه مازندران-هزارجریب-شاهرود بود تشکیل شد.[۸۹]
دربارهٔ وقایعی کـه در بدشت رخ داد، منابع مختلف نظرات گوناگونی ابراز کردهاند. بر روی بسیـاری از جزئیـات رویدادها اختلاف نظر وجود دارد. نگار متحده مدت کنفرانس را سه هفته ذکر کردهاست.[۹۰] ولی هدی محمودی مدت کنفرانس را ده روز مـیداند.[۹۱]
دربارهٔ اه تجمع بابیـان درون بدشت، افسانـه نجمآبادی مـینویسد بهدنبال شدت گرفتن سرکوب بابیـان، رهبران بابی درون بدشت جمع شدند که تا در مورد سمت و سوی آینده آئین جدید تصمـیم بگیرند.[۷] از دیدگاه خوان کول، هدف از گردهمایی بدشت آزادسازی سیدعلیمحمد باب بود کـه در آن زمان درون قلعه ماکو درون زندان بود.[۹۲]ماریون وودمن هدف کنفرانس را اعلام جدایی و استقلال کامل آئین باب از اسلام دانستهاست.[۹۳] بـه گفته منگول بیـات اینکه سران بابی درون بدشت بـه دنبال یک قیـام مسلحانـه بودند مطلقاً غیرقابل تردید است.[۹۴]
در بدشت اختلاف از یک سو بین طاهره کـه خواستار جدایی کامل آئین باب از اسلام و اقدام نظامـی به منظور دفاع از جامعه بابی بود و محمدعلی بارفروشی از سوی دیگر کـه محافظه کارتر بود و در ابتدا خواستار آن بود کـه این آئین درون قالب ی با هدف نوزایی اسلام باقی بماند شدت گرفت.[۷]
طاهره درون اجتماع بدشت سخنرانی نمود و با حاضر شدن بدون نقاب روبنده حاضران را شوکه کرد. او همچنین جدائی دین بابی از دین اسلام و نسخ احکام و سنن قدیم را اعلام نمود.[۸] این اتفاق باعث افزایش نگرانیهای دولتیـان و علما درون آن زمان شد.[۸] بـه گفته امانت، بیشتر منابع تأکید دارند کـه طاهره پیش از واقعه بدشت هیچگاه بدون روبنده درون مـیان عموم حاضر نشدهاست.[۹۵]
حضور طاهره بدون روبنده درون جمع مردان،[۹۶] موجب اختلاف مـیان بابیـان شد.[۹۱]ادوارد براون گزارش مـیکند کـه گروهی از بابیـان بـه آنچه مـیدیدند باور نداشتند و گمان مـید کـه حجاب قرهالعین فقط کمـی «لغزیده» است.[۹۷] گروهی از بابیـان بـه تردید افتاده و به رهبری محمدعلی بارفروشی با وی مخالفت د. سرانجام طاهره موفق شد درون یک مباحثه محمدعلی بارفروشی را متقاعد کند کـه احکام شریعت اسلام ملغی شدهاست.[۹۸] بهائیـان مباحثات بین محمدعلی بارفروشی و طاهره را هماهنگ شده و قهر آنان را ظاهری مـیدانند[۹۹]
طاهره بـه همـین مناسبت شعری نیز سرود و ملغی شدن احکام اسلامـی را چنین تشریح کرد:[۱۰۰]
نتایج گردهمایی بدشت
به دنبال این موضعگیری و توافق مـیان رهبران، برخی شرکتکنندگان دست بـه اقدامات افراطی زدند[۱۰۱] و گروهی نیز از آئین بابی دست کشیدند.[۱۰۲] بـه گفته احمدروی، عبدالبهاء بعدها درون این باره درون نامـه خود بـه بهائیـان تهران چنین نوشت: «قره العین یک دفعه بیحکمتی کرد و هنوز از کله مردم نمـیتوانیم بـه درآوریم»[۱۰۳] اما بهائیـان از واقعه بدشت بـه کشف حجاب، رفع حجاب و «قیـام طاهره» تعبیر مـیکنند[۱۰۴] و اگرچه آن را «غیر متعارف» مـیدانند، ولی آن را دارای پیـام «مبارزه علیـه تحقیر و تبعیض و همچنین سنن و قیود موجود آنزمان علیـه زنان، و تأکید بر بهبود وضع زنان و تحقق برابری حقوق زنان و مردان» مـیدانند.[۱۰۵] این درون حالی هست که بابیـان گفتهاند طاهره هرگز کشف حجاب کامل نکردهاست.[۱۰۶] نصرتالله محمدحسینی بـه نقل از ادوارد براون و یحیی ازل گفتهاست کـه «طاهره هرگز کشف حجاب کامل نکرده و گاه کـه هنگام ادای سخن حجابش را بـه کنار مـیزده بعد از لحظاتی مجدداً صورت خود را مـیپوشیدهاست».[۱۰۷]نگار متحده بیحجابی طاهره را با زینب حسین بن علی درون واقعه کربلا مقایسه کردهاست.[۱۰۸] بیتالعدل بهائیـان درون پیـام ۲۰ ژوئن ۲۰۰۸ مـینویسد: «طاهره، آن شیرزن بیمثیل تاریخ ایران، درون سال ۱۲۲۷ شمسی، زمانی کـه فعّالیّتهای مربوط بـه بهبود اوضاع اجتماعی زنان درون بعضی از نقاط عالم تازه درون حال نضج گرفتن بود، شجاعانـه بـه دفاع از آزادی زنان قیـام نمود.»[۱۰۹]
عزیـه نوری، بهاءالله، درون کتاب تنبیـهالنائمـین گفتهاست: «(حسینعلی نوری) درون قضیـه بدشت با جمعی اصحاب درون خدمت جناب طاهره بوده و لقب «بهاء» از آن مطهرهٔ معظمـه شنوده و باین لقب ممتاز و بین اقران مفتخر و سرافراز گردیدند»[۱۱۰]
پس از پایـان گردهمایی بدشت و بهدنبال اظهارات جسورانـه طاهره و محمدعلی بارفروشی (قدوس) درون مورد کنار گذاشتن اسلام، کاروان بابیـان شرکتکننده درون بدشت مورد حمله اهالی روستای نیـالا از توابع هزار جریب قرار گرفت. بعد از حمله هرکدام از بابیـان بـه سمتی پراکنده شدند. طاهره بـه همراه برادران نوری (صبح ازل و بهاءالله) از طریق آمل بـه سمت نور، زادگاه این دو برادر رهسپار شدند.[۸۹]
ضدیت با عقاید بابی نزد برخی از روستاییـان مـیانـه راه را دلیل حمله روستاییـان بـه کاروان مـیدانند.[۱۱۱][۸۹] هر چند درون متونی مانند ناسخ التواریخ (نوشته لسان الملک) آمدهاست خشم اوباش علیـه گروه بابی زمانی بـه اوج رسید کـه مشاهده د طاهره و محمدعلی بارفروشی هر دو با هم بـه یک مـهمانسرا و یک عمومـی رفتند.[۱۱۲] منگول بیـات مـینویسد گرچه برخی نویسندگان منابع اولیـه بـه وجود شیطنتهایی از جانب بعضی پیروان بیمسئولیت این آئین اشاره کردهاند، گزارشهای اشتراک زنان و اتهامات غیراخلاقی نسبت بـه بابیـان بـه شکل بیش از اندازهای مبالغهآمـیز هستند.[۱۱۳]
دستگیری و کشته شدن
ماجرای بدشت همچنین باعث شد کـه بابیها با مأموران حکومتی درگیر شوند.[۷] طاهره به منظور مدت نزدیک بـه یک سال روستا بـه روستا زندگی مخفیـانـهای داشت.[۱۱۴] وی زمانی کـه از نور قصد رفتن بـه جنگ قلعه طبرسی و پیوستن بـه سایر بابیها را داشت، با اتهام قدیمـی صدور دستور کشتن عمویش دستگیر و به تهران اعزام شد.[۷]
برای مدت حدود سه سال، طاهره درون بالاخانـه محمد خان کلانتر، رئیس پلیس تهران[۱۱۵] درون حبس خانگی بود. بر شـهرت او افزوده مـیشد و زنان برجسته تهران نیز بـه دیدن او مـیرفتند.[۴]فرزانـه مـیلانی استاد ادبیـات فارسی و مطالعات زنان درون دانشگاه ویرجینیـا[۱۱۶] گفتهاست: «طاهره درون آخرین سالهای عمر، دیگر نظریـات مغایر با عقیدهٔ خویش را برنمـیتافت. آرزوی او به منظور برقراری دیـالوگ، به منظور درافتادن با اعتقادات مستقر زمان از راه گفتگو و تبادل نظر غیرقابل تحقق مـینمود.»[۱۱۷]
در طول این سالها، باب اعدام شده بود و عدهای از هواداران او بـه قصد انتقام، بـه ناصرالدین شاه درون نیـاوران و در روز ۲۸ شوال ۱۲۶۸ هجری قمری تیراندازی د.[۱۱۸] این ترور نافرجام ماند. شاه نیز درون عوض دستور کشتار بابیها را صادر کرد.[۷] گفته مـیشود کـه سالها بعد از جدایی طاهره از همسرش و پیش از اعدام وی درون تهران،[۱۱۹] ناصرالدینشاه خواستگاری نافرجامـی از او کردهاست.[۱۲۰] طاهره درون پاسخ بـه این خواستگاری بیت زیر را به منظور شاه فرستادهاست.[۱۲۱][۱۲۲]
نورالدین مدرسی چهاردهی، از منابع ازلی اصل دیدار شاه با طاهره را رد کرده و گزارش کردهاست که: «طاهره درون زمان زندانی بودن خود تقاضای ملاقات با ناصرالدین شاه نمود و شاه مایل بـه ازدواج با او بود. درباریـان، از ملاقات طاهره بیمناک شده وهم داشتند کـه شاه تحت سیطرهٔ طاهره قرار گیرد و زیبایی او موجب شود کـه شاه مفتونش گردد، لذا مرگ او را جلو آوردند.» همچنین شیخ حسین لنکرانی بـه عنوان یک منبع مسلمان گفتهاست که: «خدمت بزرگ دیگری کـه امـیرکبیر بـه اسلام و ایران کرد، تسریع درون اعدام قرهالعین، و از بین بردن زمـینـهٔ دیدار آن زن فتّانـه با ناصرالدین شاه جوان بود کـه زمام نفس خویش را درون دست نداشت و ممکن بود دلباختهٔ ناز و غمزهٔ او شده و این امر (همراه با وسوسهدوانیهای دول اجنبی ذینفع درون ماجرا) کار پایـان بـه غائلهٔ ایرانسوز بابیـان را دچار مشکل سازد.»[۱۲۳]
سرانجام درون سال ۱۸۵۲ مـیلادی[۴] با حکم دو مجتهد ارشد، طاهره کـه حدوداً ۳۵ سال داشت نیز محکوم بـه اعدام شد. هر چند رهبران مرد بابی درون ملأ عام کشته شدند، طاهره را درون خفا بـه باغ ایلخانی بردند، خفه د[۷] و جسدش را درون چاه انداختند.[۱۲۴] بـه نوشته افسانـه نجمآبادی، درون سیستم قضایی ناصرالدین شاه، طاهره ابتدا بـه حبس ابد و سپس درون دادگاه تجدید نظر بـه اعدام محکوم شد. طاهره همچنین اولین زنی درون ایران بودهاست کـه به اتهام مفسد فیالارض اعدام شد.[۵]
تأثیر طاهره بر فعالان حقوق زنان
منابع بهایی آخرین کلام طاهره را پیش از اعدام چنین ثبت نمودهاند.[۷] (اروند شرما این نقل قول را احتمالاً جعلی مـیداند):[۱۱۴]
مـیتوانید بـه زودی، هر گاه کـه اراده کردید، مرا بـه قتل برسانید. اما جلوی آزادی زنان را نمـیتوانید بگیرید.
برخی از فعالان حقوق زنان، طاهره را الگوی مبارزات زنان دانستهاند. به منظور نمونـه ماریـان هانیش،[یـادداشت ۱] مادر رئیسجمـهور اتریش و بنیـانگذار نوین زنان درون سال ۱۹۲۵ گفت کـه در فعالیتهای خود از زندگی طاهره الهام گرفتهاست.[۱۲۵] بـه گفته کاوه لوئیس همت او از اولین قهرمانان برابری زن و مرد درون ایران بودهاست.[۴]
با اینحال ریچارد فولتس، لوئیس بِک و گیتی نشاط با رد دیدگاه آن دسته از نویسندگان معاصر کـه کشف حجاب طاهره را فمنیستی تعبیر مـیکنند، این کار طاهره را بیشتر سمبل لغو شریعت اسلامـی و گرویدن بـه آئین جدید مـیدانند.[۸][۳۶] به گفته ویلسون، فشار مذهب جدید بـه اندازه کافی قوی نبودهاست کـه باعث آزادی زنان گردد و زنان بهائی بعد از طاهره همچنان حجاب بر سر مـیگذاشتند.[۱۲۶]
در بررسی مذهب پیشگامان حقوق زنان درون ایران مـیبینیم کـه مذهب یک یـا دو نفر از آنان بابی است. البته مسئله مذهب به منظور بابیـان کـه تحت آزار و اذیت قرار داشتند مسئلهای حساس بود و بسیـاری مذهب خود را پنـهان مـید. همچنین با اینکه فقط یک یـا دو نفر از فعالان پیشگام از خانوادهای بابی بودند، اما اکثر خانواده پشتیبان آزادی زنان بودند. درون نتیجهٔ همـهٔ این عوامل، تعیین اینکه چهی واقعاً بابی بود و چهی نبود تقریباً ناممکن مـیشود.[۱۲۷]
برای مثال، صدیقه دولتآبادی سردبیر نشریـه زبان زنان احتمالاً بابی بودهاست. هرچند کـه در خاطرات وی مـیخوانیم درون سال ۱۳۰۰ کـه مأمور گمرک از دیدن سفر یک زن ایرانی تنـها بـه اروپا تعجب کرده بود، فکر مـیکرد او غیرمسلمان هست اما صدیقه دولتآبادی تأکید کرده کـه مسلمان است. الیز ساناساریـان این پرسشها را مطرح مـیکند کـه آیـا او واقعاً درون آن زمان مسلمان بوده و بعداً بابی شدهاست؟ آیـا و برادرش، پری و یحیی دولتآبادی کـه آنها هم از حقوق زنان حمایت مـیکنند، نیز بابی بودهاند؟[۱۲۷]
امروزه درون آمریکا یک سازمان حقوق بشری با عنوان طاهره بـه فعالیتهای حقوق بشری زنان و ان مـیپردازد.[۱۲۸][۱۲۹]
طاهره درون آثار هنری
طاهره موضوع چند نمایش و فیلم بودهاست. سارا برنادت (۱۸۴۴–۱۹۲۳) بازیگر فرانسوی درون نمایشنامـهای درون نقش طاهره درون سن پطرزبورگ بازی کردهاست. درون دهه نود یک فیلم درام تلویزیونی درون مورد طاهره درون لس آنجلس ساخته شد و در شیکاگو، ایلینوی یک سری نمایشنامـه بـه کارگردانی عزت گوشـهگیر بر روی صحنـه رفت.[۴] درون سال ۲۰۱۱ نیلوفر بیضایی نمایشی را بـه روی صحنـه برد کـه به اندیشـههای طاهره و شرایطی کـه باعث پیوستن او بـه بابیـان و ترک خانـه و کاشانـه شد مـیپرداخت.[۱۳۰]
شعر و ادب
طاهره قرةالعین طبع شعر و نویسندگی داشت. آثار قلمـی متعددی بـه صورت شعر و نامـه از وی بهجا ماندهاست. بخشی از مقالات و نامـههایش درون بخش سوم کتاب ظهور الحق (تهران، ۱۳۲۲ ق) و بخشی دیگر درون کتاب الکواکب الدریـه فی مآثر البهائیـه درون مصر بـه چاپ رسیدهاست.[۱۳۱] از او اشعاری با موضوعات عرفانی و فلسفی باقی ماندهاست. اشعار او رویکرد شدید مذهبی او را نشان مـیدهد. بهعلاوه او هزلی درون مورد رد خواستگاری ناصرالدین شاه دارد.[۴]
به دلیل کشتار عمومـی بابیها، بسیـاری از اسناد مکتوب بابیها از مـیان رفتهاند. بـه همـین دلیل اشعاری کـه از طاهره باقی ماندهاست، بیشتر بـه صورت بـه و از حفظ نقل شدهاند.[۱۳۲] مجموع اشعار باقیمانده از طاهره بـه کمتر از ۶۰ شعر کوتاه و متوسط مـیرسد.[۱۳۳] برخی نویسندگان مدرنتر اشعار او را بـه دلیل بهکارگیری کلمات پرتکلف مورد نقد قرار دادهاند.[۱۳۴] یکصد و پنجاه سال بعد از مرگ طاهره و در سال ۱۹۹۰ مـیلادی، یک محقق آذربایجانی[یـادداشت ۲] مدعی شد کـه اشعاری از طاهره بـه زبان ترکی را یـافتهاست.[۱۳۵][یـادداشت ۳]
اشعار زیـادی بـه طاهره قرةالعین منسوب هست اما بسیـاری از آنها از ام هانی، عفت نسابه، عشرت شیرازی و محمدباقر صحبت لاری و دیگران است. زیرا بـه نوشتهٔ نعمتالله ذکایی بیضایی «او هر کجا شعری عرفانی مـییـافت یـا جالب بـه نظرش مـیرسید، یـادداشت و حفظ مـیکرد و در مواقع مناسب بر زبان مـیآورد. نزدیکان وی کـه آن اشعار را از او مـیشنیدند یـا بـه خط او مـیدیدند، چون از مأخذ آنها اطلاعی نداشتند، تصور مـید از آن خود اوست و به نام او درون یـادداشتهایشان ضبط مـید.» حسین پرتو بیضائی درون کتاب خود، اشعار معروفی را کـه به قرةالعین منسوب هست اما از شعرای دیگر مـیباشد، نمایـاندهاست. بـه نوشتهٔ او قرةالعین دفتر شعری شامل ۷۳ صفحه و بالغ بر ۴۷۵ بیت شعر و در هشت قسمت یـا منظومـه داشتهاست کـه دو قسمت از آن مربوط بـه شخصی بـه نام بهجت است.[۱۳۶]
به گفته سوزان استایلزمنک، منابع دانشورانـه مسلمان، ثابت کردهاند کـه بعضی از اشعاری کـه زمانی بـه وی منسوب بودهاند، درون واقع اثر شعرای قدیمـیتر مانند محمدباقر صحبتلاری هستند.[۱۳۷][یـادداشت ۴] ولی فرانکلین لوئیس، استاد کرسی ادبیـات فارسی دانشگاه شیکاگو، این اشعار را تضمـین طاهره از شعرایی مانند صحبتلاری مـیداند.[۱۳۸]
غزل زیر از مشـهورترین غزلهای منسوب بـه اوست[۱۳۹] و ترانـهای بر اساس این غزل توسط فریدون فروغی اجرا شدهاست.[۱۴۰] همچنین، محمدرضا شجریـان این شعر را بر روی ترانـه چهره بـه چهره با آهنگی از محمدرضا لطفی درون جشن هنر شیراز اجرا نمودهاست.[۱۴۱]
محیط طباطبایی با ذکر مخمسی از مـیرزا محمد طاهر وحید کـه صد و ده سال پیش از طاهره مـیزیستهاست، نشان داده کـه این غزل نـه از طاهره و نـه از مـیرزا طاهر، بلکه از طاهر کاشی است.[۱۴۲] نصرتالله محمدحسینی، نویسنده بهائی نیز مـیگوید: «[این غزل] بـه احتمال قوی سروده طاهر کاشانی است. استناد نگارنده بـه جُنگی از اشعار شاعران پارسیگوی هست که درون زمان فتحعلیشاه قاجار فراهم گشته و در کتابخانـه ملک طهران موجود است.»[۱۴۳]
طاهره و بابیـان
در نزد بسیـاری از بابیـان، طاهره، ظهور مجدد یـا رجعت فاطمـه ( محمد پیـامبر اسلام) بود. حتی فارغ از این ادعا، درون هر صورت این موضوع غیرقابل چالش هست که طاهره درون نزد بابیـان همان مقام معنوی و سمبلیکی داشت کـه فاطمـه درون نزد شیعیـان دارد.[۶]
نخستین اثر سید علیمحمد باب تفسیر سوره یوسف هست که شوقی افندی آن را قرآن دوره بابی مـیداند. درون این اثر کـه به احسنالقصص و قیومالاسماء نیز معروف است،[۱۴۴] بارها و بارها بـه شکل مستقیم از طاهره نام مـیشود. سید علیمحمد باب درون جای دیگر درون خصوص طاهره مطلبی گفته کـه بیـانگر تامالاختیـار بودن او است:[۱۴۵]
بدانید کـه او بـه خدایش ایمان آورد و با نفس خود مخالفت کرد، از عدل خدا ترسان هست و از روز دیدار رب رعایت مـیکند. آنچه از آیـات و خبرها و آثار بیـان مـیکند، از سوی ماست. دوست ندارمـی او را انکار کند، اگر چه سخنهای او از عقل شما دور باشد.
ازلیها رابطه طاهره و باب را از نوع جذبه مولوی بـه شمس تبریز ارزیـابی نموده و اشعار طاهره را نیز ناشی از خلسه چنین جذبهای تفسیر مـیکنند.[۱۴۶]
منابع ازلی، نـهتنـها لقب طاهره را از سوی سید علیمحمد باب مـیدانند، بلکه اعطای لقب «بهاء» بـه حسینعلی نوری را نیز از سوی طاهره دانستهاند. عزیـهخانم، عباس افندی، درون کتاب تنبیـهالنائمـین گفتهاست: «(حسینعلی نوری) درون قضیـه بدشت با جمعی اصحاب درون خدمت جناب طاهره بوده و لقب بهاء از آن مطهرهٔ معظمـه شنوده و باین لقب ممتاز و بین اقران مفتخر و سرافراز گردیدند»[۱۱۰]
سهم طاهره درون باب
دربارهٔ تأثیر مثبت یـا منفی طاهره درون ترویج آئین بابی اختلاف نظر وجود دارد. طاهره درون تأکید برگزار از سنتهای اسلامـی از دیگر رهبران بابی بیپردهتر و صریحتر بودهاست. حسن موقر بالیوزی، یکی از مورخین بهایی گزارش کردهاست کـه «طاهره نقش بسیـار مؤثری درون اقبال تعدادی از یـهودیـان بـه دیـانت بابی درون همدان داشتهاست»[۱۴۷] بـه گفته دنیس مکایون طاهره عملاً بعد از سید علی محمد باب تأثیر گذارترین شخصیت باب بود.[۱۴۸] طاهره تفسیری رادیکال از بابی گری ارائه کرد کـه گرچه موجب جدایی درون جامعه بابیها درون ایران و عراق گردید[۱۴۹] ولی باعث پیوند موعودگرایی با مفهوم باب شد.[۱۵۰][۱۵۱]
ولی احمدروی دربارهٔ اقدامات قرةالعین مـینویسد: «داستان قرةالعین شگفتآور هست ولی دلیلی از آن بـه سود کیشهای بابی و بهایی نتوان آورد. درون کوششها نیز زیـان قرةالعین کمتر از سودش نبوده. درون جستن او از خانـه شوهر و همرهیش با مردان و آن داستان دشت بدشت کـه خود بهائیـان پوشیده نداشتهاند، دستاویز دشمنان بیشتر گردیده که تا دستاویز دوستان»[۱۵۲]
بههرحال حتی درون زمان حیـات او، نـه فقط مسلمانان، بلکه بابیـان زیـادی از صراحت لهجه و رکگویی او درون عذاب بودند. بابیـان زیـادی بهطور مکرر نزد باب از طاهره گله و شکایت مـید. سید علیمحمد باب همواره درون اینگونـه موارد جانب طاهره را مـیگرفت و از پیروانش مـیخواست کـه از طاهره پشتیبانی نمایند.[۱۵۳]
طاهره و بهائیـان
بهائیـان طاهره را یک زن الگو[۷] و مظهر شجاعت و تهور مـیدانند و بر این خصوصیت او بیشتر تأکید مـیکنند. شوقی افندی او را شاعرهای جوان، از خاندانی برجسته صاحب جمال و بلاغتی مسحورکننده، روحی شکست ناپذیر، نظریـاتی متهورانـه و رفتاری بینـهایت شجاعانـه معرفی کردهاست.[۱۵۴] بیتالعدل بهائیـان درون پیـام ۲۰ ژوئن ۲۰۰۸ مـینویسد، طاهره، آن شیرزن بیمثیل تاریخ ایران، درون سال ۱۲۲۷ شمسی، زمانی کـه فعّالیّتهای مربوط بـه بهبود اوضاع اجتماعی زنان درون بعضی از نقاط عالم تازه درون حال نضج گرفتن بود، شجاعانـه بـه دفاع از آزادی زنان قیـام نمود.[۱۰۹] تورج امـینی تاریخدان سرشناس بهائی معتقد هست طاهره بابی بود و بر سر اعتقاد خود جان خود را فدا کرد. امـینی درون مقاله خود مـینویسد کـه بابی بودن طاهره را حتما در متن آئین بابی پذیرفت بـه این معنی کـه طاهره بـه آثار باب و به خصوص کتاب بیـان گردن نـهاده بود. امـینی ادامـه مـیدهد کـه
در آیین بابی مؤلفههایی هست کـه رگ از گُردهٔ هر چه فمنیست و سکولار و لیبرال است، مـیکشد! طاهره به منظور همـهٔ اعتقادات آیین بابی جان باخت. داستان طاهره را نباید بـه ماجراهای کشف حجاب و عدم تقیّه موکول و منحصر کرد. مصادره درآوردن طاهره به منظور بالا بردن مقام زن ایرانی معلوم مـیسازد کـه گوینده را با شناسایی آیین بابی نسبتی نیست.[۱۵۵]
بهائیـان همچنین اظهار مـیکنند کـه طاهره بـه مقامـی کـه قرار بود درون آینده بهاءالله بـه آن دست پیدا کند واقف بودهاست.[۱۰۵]
سوزان استایلزمنک و ارویند شارما طاهره را یکی از سه زن مـهم درون آئین بهایی (در کنار آسیـهخانم، همسر و بهیـهخانم، بهاءالله) مـیدانند، با اینحال تأکید مـیکنند کـه نام طاهره محبوبترین نام به منظور نوزادان بهایی درون هر دو کشور ایران و ایـالات متحده است.[۱۵۶][۱۵۷]
بهائیـان از واقعه بدشت بـه کشف حجاب، رفع حجاب و «قیـام طاهره» تعبیر مـیکنند[۱۵۸] و اگرچه آن را «غیر متعارف» مـیدانند، ولی آن را دارای پیـام «مبارزه علیـه تحقیر و تبعیض و همچنین سنن و قیود موجود آنزمان علیـه زنان، و تأکید بر بهبود وضع زنان و تحقق برابری حقوق زنان و مردان» مـیدانند.[۱۰۵] این درون حالی هست که بابیـان گفتهاند طاهره هرگز کشف حجاب کامل نکردهاست.[۱۵۹] نصرتالله محمدحسینی بـه نقل از پروفسور براون و یحیی ازل گفتهاست کـه «طاهره هرگز کشف حجاب کامل نکرده و گاه کـه هنگام ادای سخن حجابش را بـه کنار مـیزده بعد از لحظاتی مجدداً صورت خود را مـیپوشیدهاست».[۱۶۰]نگار متحده بیحجابی طاهره را با زینب حسین بن علی درون واقعه کربلا مقایسه کردهاست.[۱۶۱]
سمـینارهای بزرگداشت طاهره
بهائیـان درون فرصتهای مختلف گردهماییهایی درون بزرگداشت طاهره برگزار مـیکنند. از جمله گردهماییهای برگزار شده که تا به حال گردهمایی ۱۸ ژوئیـه ۲۰۱۵ مـیلادی درون ویرجینیـای آمریکا مـیباشد.[۱۶۲] درون این سمـینار فعالان حقوق بشر مانند مـهرانگیز کار و کاویـان صادق زاده مـیلانی نیز سخنرانی د. مـهرانگیز کار درون سخنرانی خود بـه پایداری وی درون اعتقادش بـه تعالیم باب اشاره کرد. همچنین کار بـه موضوع عدم امکان حضور زنان درون مـیان اعضای بیت العدل جهانی اشاره کرد و بهائیـان را دعوت نمود کـه بدون پرداختن بـه توجیـههای دینی، کاستیهای تبعیضآمـیز و تی آئین بهائی را معرفی کنند. مـهرانگیز کار کـه یکی از فعالان حقوق بشر و به ویژه حقوق بانوان است، معتقد هست که احترام بـه ت با مدح و ثنای طاهره کامل نمـیشود، و بیت العدل جهانی بهائیـان مـیبایست بـه حضور بانوان درون مـیان اعضای خود تمکین کند.[۱۶۳]
یـادداشتها
پانویس
منابع
منابع انگلیسی- Afaqi, Sabir and Jan Teofil Jasion. “Jinab-i Tahiri”. In Táhirih in history: perspectives on Qurratu'l-'Ayn from East and West. vol. 16. Los Angeles: Kalimat Press, 2004. ISBN ISBN 1-890688-35-5.
- Amanat, Abbas. Resurrection and renewal: the making of the Babi movement in Iran, 1844-1850. US: Cornell University Press, 1989. 461. ISBN ISBN 1-890688-42-8.
- Amanat، Mehrdad. «JUDEO-PERSIAN COMMUNITIES v. QAJAR PERIOD (2)». درون Encyclopædia Iranica. ۲۰۰۹.
- Banani، Amin. Táhirih: a portrait in poetry. Los Angeles: Kalimat Press، ۲۰۰۵. شابک ISBN ۱-۸۹۰۶۸۸-۳۶-۳.
- Bayat, M.. Mysticism and Dissent: Socioreligious Thought in Qajar Iran. Modern intellectual and political history of the Middle East. Syracuse University Press, 1982. ISBN 978-0-8156-2853-8.
- Beck، Lois و Guity Nashat. Women in Iran from 1800 to the Islamic Republic. University of Illinois Press، ۲۰۰۴. ۱۵. شابک ۰۲۵۲۰۷۱۸۹۱, ۹۷۸۰۲۵۲۰۷۱۸۹۸.
- Blomfield, (Sitarih Khanum). «The Wating Servants». درون The Chosen Highway. London: The Baha'i Publishing Trus, 1956. ISBN ISBN 0-87743-015-2.
- Cole، Juan. «Bahá'u'lláh». The Baha'i Encyclopedia (Baha'i Library Online)، ۱۹۹۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۱۱ دی ۱۳۹۰.
- Dabashi, Hamid. Close up: Iranian cinema, past, present, and future. London UK: Verso, 2001. 302. ISBN ISBN 1-85984-626-2.
- Dabashi, Hamid. Shi'ism: a religion of protest. US: Harvard University Press, 2011. 413. ISBN ISBN 978-0-674-04945-1.
- Elwell-Sutton, L. P and D. M MacEoin. “Ḳurrat al-ʿAyn”. In Encyclopaedia of Islam. vol. 5. 2 ed. Leiden: E. J. Brill, 1986. 502. ISBN 90 04 07819 3.
- Fathi، Asghar. Women and the family in Iran. Netherlands: C.A.O، ۱۹۸۵. ۸۱. شابک ISBN ۹۰۰۴۰۷۴۲۶۰.
- Foltz, Richard. Spirituality in the land of the noble: How Iran shaped world's religions. Oxford, England: Oneworld Publications, 2004. ISBN ISBN 1-85168-333-X.
- G.Jestise, Phyllis. «Tahirih». درون Holy people of the world. ج. 1. Santa Barbara: ABC,Clio inc., 2004. ISBN ISBN 1-85109-649-3.
- Hakimia، Donn. «Resistance, Resilience and the Role of Narrative: Lessons from the Experiences of Iranian Bahá’í Women Prisoners». ENQUIRE (University of Toronto: The University of Nottingham)، ش. Issue 3. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۱ دی ۱۳۹۰.
- Hemmat، Kaveh Louis. «Qurrat Al-Ayn». Bonnie G. Smith. درون The Oxford encyclopedia of women in world history, Volume 1. Oxford University Press، ۲۰۰۸. ۵۴۴–۵۴۵. شابک ۰۱۹۵۱۴۸۹۰۸, ۹۷۸۰۱۹۵۱۴۸۹۰۹.
- Kazembeyki، Mohammad Ali. Society, politics and economics in Māzandarān, Iran, 1848-1914. Royal Asiatic Society books. Routledge، ۲۰۰۳. ۱۱۹–۱۲۰. شابک ۰۷۰۰۷۱۵۰۴۵, ۹۷۸۰۷۰۰۷۱۵۰۴۶.
- Khodaverdi Tajabadi، Mohammad. IV. «SHAYKHIYYA AND KIRMAN`S SOCIO-POLITICAL CHANGES IN THE QAJAR PERIO» ((pdf)). INTERNATIONAL JOURNAL Of ACADEMIC RESEARCH. Vol٫ ۳، ش. ۲ (۲۰۱۱): ۱۲۶۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵.
- Lawson، Todd. «Interpretation as Revelation: The Qur’án Commentary of the Báb». Journal of Bahá’í Studies (Association for Bahá’í Studies) ۲، ش. ۴ (۱۹۹۰). بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۲۷ آذر ۱۳۹۰.
- Lawson, Todd. “The Authority of the Feminine and Fatima's Place in an Early Work by the Bab” (pdf). Online Journal of Bahá‟í Studies. 1 (Toronto, Canada: University of Toronto, Institute of Islamic Studies), no. ISSN 1177-8547 (2007): 137–170. Archived from the original on 2012-02-15.
- Lewis، Franklin. Poetry as Revelation: Introduction to Bahá’u’lláh’s Mathnavíy-i Mubárak. ۹. Association for Baha'i Studies English-Speaking Europe، ۱۹۹۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵.
- McEoin، Denis. «۶». درون The messiah of Shiraz: studies in early and middle Babism. ۲۰۰۹.
- momen، moojan. «Usuli, Akhbari, Shaykhi, Babi: The Tribulations of a Qazvin Family». Iranian Studies. ۳۶ (United Kingdom (UK), Oxfordshire: Carfax Publishing Co)، no. ۳ (September ۲۰۰۳). doi:10.1080/02108603200013911. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵.
- Mottahedeh, Negar. Jonah Winters. ed. “Mutilated Body of the Modern Nation” (html). Comparative Studies of South Asia, Africa and the Middle East. 18:2 (Berkeley), 1999, 38–50. Archived from the original on 2012-02-15.
- Mottahedeh, Negar. Representing the Unpresentable: Historical Images of National Reform from the Qajars to the Islamic Republic of Iran (Gender, Culture and Politics in the Middle East). New York: Syracuse University Press, 2008. 264. ISBN ISBN 978-0-8156-3179-8.
- Mottahedeh, Negar. “Ruptured Spaces and Effective Histories: The Unveiling of the Babi Poetess Qurrat al-'Ayn-Tahirih in the Gardens of”. UCLA Journal of History. 17 (Occasional Papers in Shaykhi, Babi and Baha'i Studies), 1997, 59–81. Archived from the original on 2012-02-15.
- Munro، Sarah. Forget-Me-Not, Iran: The Story of Keith Ransom-Kehler. UK: Intellect، ۲۰۱۱. ۱۲. شابک ISBN ۹۷۸-۱-۸۴۱۵۰-۴۱۱-۷.
- Najmabadi, Afsaneh and Suad Joseph. Encyclopedia of Women & Islamic Cultures: Family, law, and politics. vol. 2. Brill NV, 2005. ISBN ISBN 9004128182. Archived from the original on 07 مـه 2012. Retrieved 16 دی 1390.
- Sharma, Arvind. Religion and women. USA: State University of New York, 1994. ISBN ISBN 0-7914-1690-9. Archived from the original on 07 مـه 2012. Retrieved 25 دی 1390.
- Smoot، Jeanne. «So-Called "Anti-Terrorism" Measures Harm Battered Immigrant Women». بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۱۸ دی ۱۳۹۰.
- Stiles Maneck, Susan. “Táhirih: A Religious Paradigm of Womanhood”. Journal of Bahá’í Studies Vol. 2, number 2 (1989), 1989. Archived from the original on 2012-02-15. Retrieved 24 آذر 1390.
- Terzieff، Juliette. «New Law Puts Brakes on International Bride Brokers». بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۱۸ دی ۱۳۹۰.
- Walbridge، Linda S.. The most learned of the Shiʻa: the institution of the Marjaʻ taqlid. Oxford University Press، ۲۰۰۱. ۹۵. شابک ۰۱۹۵۱۳۷۹۹X, ۹۷۸۰۱۹۵۱۳۷۹۹۶.
- Wilson, Samuel Graham. Bahaism and Its Claims: A Study of the Religion Promulgated by Baha Ullah and Abdul Baha (1915). Kessinger Publishing, LLC, 2009. ISBN ISBN 978-1-120-16119-2.
- Woodman، Marion. «The Role of the Feminine in the New Era». Journal of Bahá’í Studie (Association for Bahá’í Studie) ۲ (۱۹۸۹): ۲. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۱۱ دی ۱۳۹۰.
- آئین بیـان (The Religion of Bayan). «به یـاد صدمـین سال شـهادت نابغه دوران قره العین». ناشر: گمنام، سپتامبر ۱۹۴۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۱۵ دی ۱۳۹۰.
- «آیـا کار افراطیون زنجیرهای آب بـه آسیـاب بهاییـان ریختن نبود؟». آینده نیوز، ۲۲ شـهریور ۱۳۹۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۲۶ آذر ۱۳۹۰.
- ابوالحسنی منذر، علی. «اظهارات و خاطرات آیتالله حاج شیخ حسین لنکرانی دربارهٔ بابیگری و بهاییگری». فصلنامـه مطالعات تاریخی (تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشـهای سیـاسی)، ش. ۱۷ (تابستان ۱۳۸۶).
- استایلز منک، سوزان. «گروش اقلیتهای مذهبی بـه آیین بهایی - برخی مشاهدات مقدماتی». مقاله. سایت دیدگاه. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۲۷ آذر ۱۳۹۰.
- اوحدی، علی. «طاهره قرة العین». ۲ آوریل ۲۰۱۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۲۹ آذر ۱۳۹۰.
- «برغانی». دانشنامـه اسلامـی. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۲۴ آذر ۱۳۹۰.
- بیتالعدل اعظم. «پیـام مورخ ۲۰ جون ۲۰۰۸ بیت العدل اعظم». گلچینی از دستخطها و پیـامهای بیتالعدل اعظم (مرجع پیـامهای بیتالعدل بـه زبان فارسی)، ۲۰ جون ۲۰۰۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۱۵ دی ۱۳۹۰.
- بیضایی، نیلوفر. «طاهره قرهالعین و فروغ فرخزاد درون دو تابلو». رادیو زمانـه، ۰۵/۰۶/۱۳۹۰. بازبینیشده درون ۲۹ بهمن ۱۳۹۰.
- رجبی، محمدحسن. مشاهیر زنان ایرانی و پارسیگوی از آغاز که تا مشروطه. تهران: انتشارات سروش، ۱۳۷۴.
- شجریـان، محمدرضا. «زندگینامـه». تارنمای رسمـی. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۲۹ آذر ۱۳۹۰.
- صبح ازل، مـیرزا یحیی نوری. «Azaliyyah». [ازلیـه]. ترجمـهٔ Nima S. Hazin. نسخه اینترنتی: Bayan19 Publications. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۳۰ آذر ۱۳۹۰.
- «طاهره قره العین به منظور بابیت و بهائیت چه کرد؟». بایگانیشده از [مـهدویت، بررسی و نقد شیخیـه و بهائیت نسخهٔ اصلی] درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۲۷ آذر ۱۳۹۰.
- فاضل مازندرانی، اسدالله. اسرار الآثار خصوصی. ج. ۲. تهران: مؤسسهٔ ملی مطبوعات امری، ۱۲۴ بدیع.
- کسروی، احمد. «بهاییگری». نسخه الکترونیکی. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۲۹ آذر ۱۳۹۰.
- عسگری، حسین. «قرهالعین». دائرةالمعارف تشیع شماره = ۱۳، ۱۰۸.
- فرزام، پریچهر. «فرزانـه مـیلانی، استاد دانشگاه، شاعر و نویسنده». واشینگتن: صدای آمریکا، ۱۹ مارس ۲۰۱۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۲۴ بهمن ۱۳۹۰.
- ساناساریـان، الیز. حقوق زنان درون ایران (طغیـان، افول و سرکوب از ۱۲۸۰ که تا انقلاب ۱۳۵۷). ترجمـهٔ نوشین احمدی خراسانی. چاپ اول. تهران: نشر اختران، ۱۳۸۴. شابک ISBN ۹۶۴-۷۵۱۴-۷۸-۶.
- محمدحسینی، نصرتالله. حضرت باب. نسخه اینترنتی: مؤسسه معارف بهائی. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۱۵ دی ۱۳۹۰.
- محمدحسینی، نصرتالله. شرح حیـات و آثار منظوم و منثور قرّة العین. مؤسّسه معارف بهائی، ۱۹۹۸. ۲۵۷–۲۸۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۱ دی ۱۳۹۰.
- محمدحسینی، نصرتالله. «(طاهره (قرةالعین». آئین بهایی، ۲۲ مـهر ۱۳۸۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۲۹ آذر ۱۳۹۰.
- محیط طباطبایی، سیدمحمد. «طاهره یـا طاهرا». مقاله. ماهنامـه گوهر، ۸ آبان ۱۳۵۶. ۵۸۱ که تا ۵۸۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۲۹ آذر ۱۳۹۰.
- واثقی، سام و سهیلا واثقی (pdf). دیوان اشعار بانو فاطمـه زرینتاج. Wuppertal-Elberfeld / German: نشر بنیـاد کتابهای سوختهٔ ایران، ۲۰۰۶. ۱۲۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون ۲۰۱۲-۰۲-۱۵. بازبینیشده درون ۴ بهمن ۱۳۹۰.
- یـاوری، حورا. «حجاب و کلام». فصلنامـه ایرانشناسی. ۶ (تهران)، ش. ۱ (بهار ۱۳۷۳).
- BRUGNOL, ANGELICO. «STATI DI COSCIENZA MODIFICATI». (Stampato in proprio, ad uso privato, 2000. 75. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی درون 2012-02-15. بازبینیشده درون 25 آذر 1390.
پیوند بـه بیرون
طاهره قرةالعین درون پروژههای
پروندههای مرتبط درون ویکیانبار
- نسخه پیدیاف دیوان اشعار قرهالعین (حق نشر آزاد)
- صفحه قرهالعین درون وبگاه حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامـی
- برخی آثار طاهره بـه عربی و فارسی
- زنان درون آثار باب و بابی درون دانشنامـه ایرانیکا (به انگلیسی)
- مستند خاک-شکوفه-آتش (ساخته شبنم طلوعی)
[پروین بابی]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 26 Nov 2018 08:49:00 +0000