نامـه آزاده پورزند بـه پدرش، دانلود تمام آهنگ های شاد عمرسلیمان سیـامک پورزند
مدرسه فمـینیستی: دانلود تمام آهنگ های شاد عمرسلیمان نامـه ای بـه پدر عزیزم، سیـامک پورزند، کـه امشب، درون تهران، درون انزوای دردناکی کـه حکومت بـه او تحمـیل کرده بود، قلب گرانبهایش از تپیدن باز ایستاد.
کابوست زمانی بـه واقعیت تبدیل مـی شود کـه با دوستت درون کافه ای درون خیـابان اوترخت نشسته ای و از نوشیدنی ات لذت مـی بری. دانلود تمام آهنگ های شاد عمرسلیمان تلفنت زنگ مـی زند؛ بر مـی داری، صدای هق هق و فریـاد ت را مـی شنوی: « بالأخره بابا آزاد شد. دانلود تمام آهنگ های شاد عمرسلیمان دیگه تو دستشون نیست. مُرد، عزیزم، مُرد،...» شیون مـی کشی، گریـه مـی کنی، دنیـا دور سرت مـی چرخد. دوستت با ناباوری نگاهت مـی کند. کشور زیبای هلند ناگهان برایت جهنّم مـی شود. مـی مـیری. چشمانت را مـی بندی، سرت را درون دستانت مـی گیری، و آرزو مـی کنی کـه بمـیری... ولی زنده مـی مانی؛ زیرا بـه «مـیراث» او تبدیل مـی شوی. ناگهان قدرت مـی گیری؛ چشمانت را باز مـی کنی، با شـهامت بـه جهان اطرافت نگاه مـی کنی، و تصمـیم مـی گیری کـه هرگز نگذاری او بمـیرد. بـه هق هق مـی افتی و مـی لرزی. ذهنت درون هم مـی ریزد. سال ها ناگهان تبدیل بـه ثانیـه ای مـی شوند و زندگی با او همچون فیلم آشفته ای درون برابر چشمانت رژه مـی رود. همـه چیز این گونـه تمام مـی شود: درون یک بعدازظهر آفتابی کشدار، درون اوترخت.
درونم لبریز از نفرت، خشم، و حس انتقامـی کشنده است. ولی مـی دانم کـه انتقام نخواهم جست. درون خون ما نیست کـه با آن ها همان کنیم کـه با ما و خانواده هامان د. یـا شاید حس انتقام جویی ام را نفی مـی کنم کـه بر بی دفاعی ام سرپوش بگذارم. تنـها مـی توانستم شاهد عذاب کشیدنش باشم. راستش حتّا این حق را هم بـه من نداده بودند کـه شاهد عذاب کشیدنش باشم. حتما عذاب کشیدنش را مجسّم مـی کردم. این تنـها حقّ من درون نظام الله بود. ای الله... اگر بـه همان اندازه کـه ظالم نشانت مـی دهند آیـا ظالم هستی...
حتّا نمـی دانم مرده اش امشب کجا افتاده است. درون منطقه ای جنگلی درون هلند نشسته ام؛ دلم مـی خواهد بـه ایران برگردم کـه دستکم جسد شکننده اش را درون آغوش بکشم؛ و خانواده و دوستانم رفتن بـه ایران را برایم غدغن مـی کنند. مـی گویند این فرصت را نخواهم داشت کـه جسدش را ببینم. بـه نظر مـی رسد درون آغوش کشیدن مرده ی پدرت هم خلاف موازین حکومت انقلابی است.
و زمـین بدین گونـه بـه چرخش ادامـه مـی دهد. این اولین شبی خواهد بود کـه بدون اندیشیدن بـه وضع او بـه خواب مـی روم. ای کاش بی خوابی ام بـه چشمان او جان مـی بخشید. اما او رفته است. به منظور همـیشـه رفته است. سه سال پیش بیست ساعت از صدایش را روی تلفنم ضبط کردم. داستان کودکی و جوانی اش را برایم مـی گفت. دکمـه ی پخش را مـی که تا کلمات و صدایش روح مغشوشم را تسلّی دهد؛ که تا دوباره مرا بخواباند؛ همان طور کـه سال های سال هر شب مرا با لالایی اش مـی خواباند.
پدرم، دوستت دارم. تو هرگز نخواهی مرد. تو بخشی از وجود من هستی. بالأخره توانستند تو را بـه کشتن دهند. اما من مـیراث تو را درون این جهان زنده نگه خواهم داشت. این مـهمترین عهدی هست که درون زندگی ام بسته ام. تو زنده خواهی ماند. عهد مـی کنم. فرای نـهایت زنده خواهی ماند.
جلوی اشکم را نمـی توانم بگیرم. ولی مـی دانم کـه امشب بـه سویم پرواز خواهی کرد که تا صورتم را با دستان نامرئی ات پاک کنی؛ درست مثل پنج سال پیش، کـه جمـهوری اسلامـی اجازه داد بـه مدّت ده روز بـه دیدنت بیـایم. یـادت هست کـه همان شب اول چگونـه سرم را بر زانوانت گذاشتم، معادل تمام سال هایی کـه تو درون دست آن ها و در زندان های سرّی آن ها گذراندی اشک ریختم، و تو تمام شب نوازشم کردی؟ هم تو مـی دانستی و هم من، کـه این آخرین دیدار ماست. ولی وانمود مـی کردیم کـه همـه چیز عوض خواهد شد. هرگز چیزی عوض نشد. ولی حالا عوض مـی شود؛ حالا بـه سوی من پرواز مـی کنی.
هرگز فراموش نخواهم کرد کـه با تو چه د. هرگز فراموش نخواهم کرد کـه چگونـه شکنجه ات دادند. این یک عهد است. اجازه نخواهم داد کـه جهان تو را فراموش کند.
پانوشت:
اصل متن نامـه آزاده پورزند بـه انگلیسی نوشته شده کـه توسط پرستو د. بـه فارسی برگردانده شده است.
خسرو صادقي بروجنی
قرن نوزده آغازي براي حركت‌هاي كارگري بود. درون دهه 1880 اعتصاب‌هاي فراواني درون كشورهاي صنعتي از قبيل فرانسه، آمريكا، بلژيك، انگلستان و حتي روسيه صورت گرفت. يكي از مـهم‌ترين خواسته‌هاي كارگران كاهش ساعات كار بـه 8 ساعت درون روز بود. درون پي اين تلاش‌ها درون برخي كشورها مانند دانمارك، اتريش و آلمان بعضي قوانين نسبتاً پيشرفته درون آن زمان تصويب شد. اما درون آمريكا عليرغم تلاش‌هاي سازمان‌هاي كارگري و محدود شدن ساعت كار بـه 8 ساعت درون بعضي از ايالات بـه صورت رسمي كارفرمايان عملاً بـه ميزان همان ساعات قبلي از كارگران كار مي‌خواستند
نگاهی کوتاه بـه گذشته
سرانجام درون روز اول ماه مـه 1886 درون سرتاسر ايالات متحده آمريكا 5000 اعتصاب با شركت 350 هزار كارگر شروع شد. درون روز اول ماه مـه پليس درون ميلواكي بـه سوي اعتصاب كنندگان آتش گشودند و 9 نفر از كارگران را بـه قتل رساند. درون دوز سوم ماه مـه درون شيكاگو پليس خصوصي با تيراندازي بـه طرف اعتصاب كنندگان 6 نفر ديگر را بـه قتل رسانيد. درون تظاهرات آرام فرداي آن روز زماني كه درون پايان تظاهرات پليس بـه تظاهركنندگان يورش برد بمبي منفجر شد و بر اثر آن 8 پليس كشته شدند. اين برخورد بهانـه‌ای براي سركوب حركت عدالت‌خواهانـه كارگران شد و در سرتاسر آمريكا دولت فعالان كارگري را دستگير كرد. كارفرمايان نيز با اخراج جمعي كارگران و استخدام كارگران جديد بـه دليل بيكاري شديد، ضربه ديگري بـه كارگران وارد كردند. دولت واقعه انفجار بمب را يك توطئه دانست و شب بعد از واقعه 18 نفر را دستگير كرد و طي دادگاهي بدون آن‌كه جرم آنان اثبات شود، همـه بـه اعدام محكوم شدند.
در سال 1888 «فدراسيون آمريكايي كار» كه جايگزين «فدراسيون سنديكاهاي صنعتي و تجاري» شده بود پيشنـهاد كرد كه با برپايي اعتصاب درون هر سال از سوي يكي از فدراسيون‌ها، مبارزه براي دستيابي بـه 8 ساعت كار پيگيري شود و براي اول ماه مـه 1890 براي نخستين بار قرار شد كه فدراسيون درودگران اعتصاب كنند. از آن بعد اول ماه مـه بـه عنوان جشن جهاني كار براي تمامي كارگران ماندگار شد. اول ماه مـه مطالبه هشت ساعت كار روزانـه را مطرح كرد، اما بعد از آن كه اين هدف تحقق يافت، اول ماه مـه بـه دست فراموشي سپرده نشد.
بدرود با طبقهی کارگر!
پس از فروپاشی دیوار برلین از بعد فروپاشی بلوک شرق و تک قطبی شدن مناسبات اقتصادی و سیـاسی جهان، طبقهی کارگر کشورهای صنعتی کـه در نتیجه‌ی همجواری با بلوک حامـی کار (بلوک شرق) از حقوق و مزایـای ویژه‌ای درون الگوی اقتصاد کینزی بهره‌مند بود، بیش از پیش درون معرض تهاجم سرمایـه و ایدئولوژی‌ها و سیـاستهای آن قرار گرفت. با مطرح شدن نظریـه‌ی جهانی‌سازی، جهانی شدن بیش از پیش تولید سرمایـه‌داری و مطرح گشتن بنیـادگرایی بازارِ نولیبرالیسم درون پرتو نظریـات آکادمـیسین‌های نولیبرالی چون فردریک فون هایک و مـیلتون فن، معیشت کارگران و سندیکاهای کارگری جهان بار دیگر تحت فشار سرمایـه و الزامات آن این بار درون شکل و شمایل جدیدی نسبت بـه قرن نوزدهم قرار گرفت.
در سه دهه‌ی اخیر با رونق گرفتن نولیبرالیسم جهانی و جهانی‌سازی تولید سرمایـه‌داری، هجوم سرمایـه بـه کار محدود بـه کشورهای صنعتی غرب نبوده هست و کشورهای پیرامونی و مناطق کم توسعه‌ی جهان را نیز درون بر گرفته است.
در این دوره درون واکنش بـه نظریـات رادیکال و چپ، سلسله نظریـاتی درون محافل آکادمـیک و همچنین رسانـه‌های عمومـی جهان توسعه یـافته منتشر و تبلیغ شد کـه تقربباً غایت اندیشـه‌ی تمام آنها نادیده انگاشتن کار و طبقهی کارگر بـه عنوان منبع ارزش و مطرح مفاهیم جدیدی متناسب با واقعیـات موجود بود.
نظریـاتی چون «جامعه ما بعد صنعتی»، «جامعه دانایی محور»، «جامعه انفورماتیک»، «جامعه مصرفی» و همچنین مفاهیمـی چون خدماتی شدن جوامع و اولویت فرهنگ (روبنا) بر شیوه تولید و اقتصاد (زیربنا)، همگی باور داشتند کـه مقولاتی چون کار، طبقهی کارگر و تضاد کار و سرمایـه فاقد اعتبار گشته هست و آنچه درون جوامع کنونی ملاک ارزش مـیباشد، مناسباتی هست که درون ارتباط مستقیم با فرهنگ و هویت و دانایی قرار دارد.
در همـین دوره هست که کتاب‌هایی چون «جامعه ما بعد صنعتی» از دانیل بل، «موج سوم» از الوین تافلر، و ... همان شعاری را سر دادند کـه آندره گورز درون کتاب معروفش تحت عنوان «خداحافظ طبقهی کارگر» سر مـی داد. آنچه از دل این نظریـات و مفاهیم بیرون مـیآمد فرهنگ‌‌گرایی‌ای بود کـه عنصر تعیین کننده‌ی هویت افراد و جوامع را نـه عرضه‌ی تولید، بلکه درون نوع مصرف آنها مـی‌دانست. درون زمـینـه‌ی فرهنگ، نظریـه «پست مدرنیسم» و «پسامدرنیسم» نیز الگوی فرهنگی این سرمایـه‌داری متأخر نو ظهور بود.
اما درون همان زمانی کـه این نظریـات درون محافل آکادمـیک مطرح مـیشد و توسط دستگاههای ارتباط جمعی درون روندی یک‌سویـه و غیر انتقادی بـه مردم کشورهای جهان منتقل مـی‌گردید، شواهد و واقعیـات جهان دال بر افزاش شکاف نابرابری و فقر و تنگدستی نیروی کار جهانی کـه در ارتباط مستقیم با مناسبات قدرت سیـاسی و اقتصادی ناشی از تضاد کار و سرمایـه است، بیش از پیش اعتبار علمـی این نظریـات را زیر سوال برد.
برای نمونـه درون جهانی کـه آن را ما بعد صنعنی و دانایی محور و انفورماتیک اطلاق مـیکنند، جهانی‌شدن سرمایـه و انکشاف شیوه‌ی تولید سرمایـه‌داری درون سراسر مناطق جهان، نظام سرمایـه‌داری را وا داشته هست تا به منظور گریز از بحران‌های درون زای خود بـه منظور دسترسی بـه کارگر ارزان قیمت و شرایط سهل‌تر قوانین محیط زیست بسیـاری از صنایع و تولیدات خود را درون قالب شرکتهای چند ملیتی بـه کشورهای جهان سوم منتقل کند.
آنچه درون نظریـه‌ی جهانی‌شدن تحت عنوان امحاء دولت-ملت و ایجاد جامعه جهانی تبلیغ مـیشود، نتیجه‌ی عملی‌اش نـه تنـها سرنوشت مشترک بشریت بر پایـه‌ی احترام و تعامل و همبستگی بشری به منظور اه انسانی نبوده هست بلکه بیش از پیش سرنوشت و زندگی مردم کشورهای پیرامون را ذیل قوانین غیر دموکراتیک سرمایـه درون شرکتهای چند ملیتی و سازمان‌های جهانی‌ای چون سازمان تجارت جهانی و صندوق بین‌المللی پوا قرار داده است.
امروز «کالایی‌شدن» نیروی کار درون نتیجه‌ی اعمال چنین نظریـاتی بیش از هر زمان دیگری معیشت کارگران و زحمتکشان جهان را تهدید مـیکند. درون چنین فرایندی کارگر درون بازار عرضه و تقاضای نولیبرالیسم و برای تأمـین منافع شرکت‌ها مجبور بـه دریـافت کم‌ترین حقوق و بهره‌مندی از کم‌ترین امتیـاز به منظور تشکیل سندیکا و حق اعتراض و چانـه‌زنی مـیباشد.
در واقع جهاني‌سازي (جهانی‌شدن تحت سیطره‌ی قوانین نولیبرالی بنیـادگرایی بازار) بي‌مرزي و آزادي را براي سرمايه ها تأمين کرده هست و حقوق شـهروندي و حقوق جهان کار را درون درون مرزهاي ملي و طبقاتي بـه گونـه‌اي مسدود نگه داشته هست تا بتواند دامنـه آنها را هر چه بيشتر محدود کند و به کمک استبدادهاي محلي شـهروند را بـه رعيت بدل کند. درون اين سيستم فکري مبتني بر اقتصاد جنگي (Warfare) کـه به محيط زيست نيز بي توجه است، سيستم مبتني بر کار و خدمات اجتماعي(walfare) هر چه بيشتر مورد تهديد قرار مي گيرد و جنگ و بي امنيتي و تروريسم جانشين صلح و امنيت و حقوق مي شود.
وال استريت جورنال کـه بيانگر منافع سرمايه بزرگ جهاني هست در مقاله‌اي ( 24 مـه 2007) تحت عنوان «نتايج غيرمنتظره» نوشته بود: «جهاني‌سازي نابرابري درآمدها را افزايش داده است» آنچه را کـه وال استريت جورنال با تعجب نوشته بود، شـهروندان از نيويورک که تا شانگهاي، پاريس که تا دهلي از مسکو که تا لندن از مدتها پيش درون جهان دريافته بودند، با جهاني‌سازي شاهد وضعيتي هستيم کـه در آن درآمدهاي ملي بـه همراه درآمد اقشاري کـه با سرمايه زندگي مي کنند بالا رفته و درآمد اقشار کار و شـهروندان حقوق بگير پايين آمده است.
در مقياس جهاني، فقر با رشد وسيع نابرابري درآمدي همراه است. درون چين و هند، دو كشور پر جمعيت جهان كه از اقتصادهاي بـه سرعت درون حال رشد جهان نيز هستند، نابرابري بـه سرعت درون حال افزايش است. نابرابري درون چين كه از كشورهاي طرفدار تساوي حقوق و فرصت‌ها بـه شمار مي‌رود، بـه سختي قابل تشخيص از ميزان نابرابري درون آمريكا هست و اين درون حالي هست كه شايد چين بزرگترين توزيع مجدد درآمدي درون تاريخ را بـه خود ديده است. درون هند، قسمت اعظمي از منافع رشد سريع اقتصادي بـه جيب 20% ثروتمند جامعه مي‌رود. 350 ميليون نفر درون فقر و فلاكت بـه سر مي‌برند. تنـها درون كلكته حدود 250000 كودك شب‌ها را درون پياده‌رو بـه صبح مي‌رسانند.(1)
برانكو ميلانويچ اقتصاددان بانك جهاني، بر يكي از مـهم‌ترين طرح‌هاي اندازه‌گيري نابرابري درآمدي درون سطح جهان نظارت دارد. او با استفاده از يك بررسي بسيار گسترده درون خانوارهاي سراسر جهان، بـه اين نتيجه رسيده هست كه: يك درصد از افراد جهان (ثروتمندترين)، درآمدشان بـه اندازه 57 درصد (فقيرترين) است. درون سال 1993، درآمد متوسط پنج درصد ثروتمند، 114 برابر بزرگ‌تر از درآمد متوسط 5 درصد مردم فقير جهان بوده است؛ درون حالي كه اين ميزان درون سال 1988، 78 برابر بوده است. 5 درصد فقير، 25 درصد از درآمد واقعي خود را از دست داده‌اند، درون حالي كه درآمد 20 درصد ثروتمند، 12 درصد ـ بيش از دو برابر رشد درآمد جهان ـ رشد داشته است. افزايش نابرابري درون جهان بـه خاطر افزايش نابرابري درون داخل كشورها و همچنين بين كشورها است. كشور ثروتمند، ثروتمندتر و كشور فقير، فقيرتر مي‌شود.
برای شناخت کیفیت نابرابری درون چنین ساختاری به منظور نمونـه مـی‌توان بـه آمار مربوط بـه نابرابری درون ایـالات متحده، بـه عنوان کشوری کـه پیشرفته‌ترین مناسبات سرمایـه‌داری درون آن جریـان دارد و بیش از سایر کشورها چنین الگویی را به منظور توسعه و برنامـه‌ریزی اقصادی سیـاسی ترویج مـیدهد، مراجعه کرد.
پایگاه اینترنتی آمریکایی «بزینس پاندیت» (Business Pandit) درون گزارشی درون خصوص چگونگی توزیع ثروت درون ایـالات متحده آمریکا کـه در ابتدای سال 2010 مـیلادی منتشر کرده است، تصریح مـیکند: طی 30 سال گذشته درون آمریکا ثروتمندان همچنان ثروتمندتر شده‌اند و فقیران همچنان فقیرتر. شاید مـهمترین دلیل این امر آن باشد کـه اکثر شغل‌های جدیدی کـه طی این سالها ایجاد شده‌اند دستمزدهای پایینی داشته و بیمـه بازنشستگی و درمان ندارند.
بر اساس گزارش «بخش مالی پایگاه اینترنتی یـاهو» درون تاریخ اول اکتبر سال گذشته، 20 درصد از آمریکایی‌ها بیش از 50 درصد درآمد را درون این کشورب مـیکنند. این درحالی هست که 40 درصد از جمعیت پایین هرم درآمدی آمریکا تنـها 12 درصد از کل درامدهای حاصله درون اقتصاد این کشور راب مـیکنند. مقایسه 50 درصد از درآمد به منظور 20 درصد از جمعیت و 12 درصد درآمد به منظور 40 درصد درآمد نشان مـیدهد کـه دو دهک بالای جامعه آمریکا بیش از چهار برابر چهار دهک پایینی این جامعه درآمد دارد و این شکاف طبقاتی را حتما نوعی رکورد درون تاریخ دانست!. امروز ایـالات متحده را قاطعانـه مـی‌توان یکی از نابرابرترین کشورهای جهان دانست.
نمونـه‌ی دیگری کـه بدون توجه بـه نرخ استثمار و سطح بسیـار پایین معیشت کارگران از آن بـه عنوان الگوی موفقی درون اتخاذ برنامـه‌های اقتصادی نام مـیشود کشور چین است. چین اگر چه درون بسیـاری از نشان‌گرهای اقتصادی، بـه خصوص نرخ اقتصادی، نرخ رشد سرمایـه‌گذاری خارجی، صادرات و تولید ناخالص داخلی پیشرفت‌های قابل توجهی داشته است. اما اگر دامنـه‌ی مفهوم توسعه را تنـها محدود بـه چنین شاخص‌های کمّی اقتصادی ندانسته و آن را بـه وضعیت و کیفیت زندگی کارگران و زحمتکشان گسترش دهیم، واقعیت این این هست که رشد مناسبات سرمایـه‌داری درون چین بر پایـه‌ی شرایط ناگوار کار و زندگی اکثریت کارگران چین قرار دارد و سهم بزرگی از رشد اقتصادی چین حاصل پایین بودن ارزش نیروی کار درون این کشور مـیباشد.
مطالعات بانک جهانی نشان مـیدهد نابرابری درون چین بیشتر از هر کشور دیگری درون جهان رشد کرده است. بین سالهای 2001 که تا 2003 نرخ رشد اقتصاد چین سالیـانـه 10 درصد بود، اما 10 درصد پایین دارندگان درآمد با 5/2 درصد افت درآمد روبه رو شدند. آمار رسمـی حاکی از آن هست که اختلاف بین 20 درصد بالا و 20 درصد پایین دارندگان درآمد درون فاصله‌ی سالهای 2006 که تا 2009، دارای رشد 40 درصدی بوده است.
«مـیشل دی تیس» استاد اقتصاد درون دانشگاه پيتسبرگ آمريكا. معتقد است: «چيزي كه بـه نابرابري موجود درون بين كشورها و درون آنـها دامن مي‌زند، قدرت رو بـه رشد مالكين سرمايه و زوال روز بـه روز قدرت كارگران (و دهقانان درون كشورهاي فقير) است. اگر بـه طور عيني بـه كشورهاي جهان بنگريم، خواهيم ديد كه هرچه قدرت كارگران و دهقانان بالاتر باشد، توزيع درآمد، بيشتر بـه سمت تساوي متمايل مي‌شود. هر چه كارگران و دهقانان كشورهاي فقير ضعيف‌تر باشند، كشور بيشتر تحت سلطه و فشار ملل ثروتمند قرار خواهد گرفت و نابرابري بين كشورها بالا خواهد رفت .هنگامي كه درآمد قشر فقير که تا حداقل ميزاني كه مي‌توان با آن زنده ماند، پايين بيايد، نابرابري درون داخل اين كشورها نيز بالا خواهد رفت. اين مسأله حتي درون زمان بالا بودن تولید ناخالص داخلی سرانـه نيز صادق است. همين طور درون كشورهاي ثروتمند، هر چه كارگران ضعيف‌تر باشند، نابرابري بيشتر خواهد بود و نيز احتمال اين كه كارگران بتوانند با برادران و ان خود بـه وحدت و همبستگي براي حفظ منافع‌شان دست يابند، كمتر است. اين كه آمريكا داراي ضعيف‌ترين هاي كارگري و بيشترين نابرابري درآمدي درون ميان كشورهاي ثروتمند است، اتفاقي نيست.»
بنابراین آنچه با عناوین دلفریبی چون جامعه ما‌بعد‌صنعتی و جامعه دانش محور و ... هر روزه درون محافل دانشگاهی تبلیغ مـیشود و از پی آن مرگ طبقهی کارگر را بـه عنوان سوژه‌ی ارزش آفرین و تغییر دهنده‌ی جهان اعلام مـیکنند، درون چنین جوامعی اگر چه کیفیتی متفاوتی یـافته هست اما از عاملیت آن درون ارزش‌‌زایی به منظور نظام سرمایـه‌داریِ حاکم بر مناسبات جهان نکاسته است.
چنین نظریـات مد روزی نمـی‌توانند منکر این واقعیت شوند کـه هر نوع دانایی و فرهنگ و هویتی حاصل تلاش و کار مداوم فکری و مادی زنان و مردان و نسل‌های بشری هست که بـه این لحظه‌ی تاریخی رسیده هست و همچنین کار مداوم درون عرصه‌ای مادی و فکری هست که زمـینـه‌های دانش و تکنولوژی را فراهم مـیکند.
در نظریـات رسمـیِ موجود دو خطای تئوریک عمده وجود دارد کـه هر دوی این موارد نشان از رویکرد غیرتاریخی و نگرش محدود این نظریـات است. درون این نظریـات از سویی با برداشتی غیر واقعی از مفهوم کار و کارگر، این مقولات را بـه عرصه‌های کار یدی و عرصه‌ی تولید محدود مـیکنند و بسیـاری از اقشار و طبقاتی را کـه کارهای فکری و خدماتی فعالیت مـیکنند از مفهوم طبقهی گسترده‌ی کارگر مستثنی مـیکنند.
از سوی دیگر با رویکردی محدود و ارائه‌ی آمار و ارقامـی از حجم طبقهی کارگر درون جوامع صنعتی و مرکز سرمایـه‌داری، این نظریـه را کـه حجم طبقهی کاهش کاهش پیدا کرده است، بـه تمامـی جهان تعمـیم مـی‌دهند. درون صورتی کـه در دوره‌ی جهانی‌شدن سرمایـه با منتقل شدن بخشی از تولید بـه جوامع پیرامونی، حجم طبقهی کارگر درون این مناطق افزایش یـافته است. درون نتیجه با «جهانی» شدن کلیـه‌ی مفاهیم، رویکرد بـه طبقهی کارگر و کمـیت آن نیز بایستی رویکردی جهانی باشد.
آمار مربوط بـه افزایش نابرابری‌های اجتماعی و شکاف طبقاتی درون پند دهه‌ی اخیر گویـای این واقعیت هست که نـه تنـها رشد سرمایـه‌داری درون عصر جهانی‌سازی پدیده‌ای مدرن و با کیفیتی متفاوت از اعصار پیش از آن مـیباشد، بلکه کیفیت نابرابری و فقر درون دوران حاضر نیز کیفیت جدیدی یـافته‌است کـه فقط اشاره بـه گفتمان‌های فرهنگی و هویتی و تأکید بر عنصر دانایی قادر تنیین آن نخواهد بود چرا کـه دانایی و رشد آن درون جوامع منتزع از ساختارهای سیـاسی- اقتصادی و بی ارتباط با مناسبات قدرت درون جهان نمـی‌باشد. بنابراین خام اندیشی صرف هست که شعار جوامع دانایی محور مبنی بر «دانایی قدرت است» را بدون توجه بـه تحلیلی تاریخی و شناخت و بررسی مناسبات موجود درون ساختار سرمایـه‌داری موجود و همچنین بدون وجود یک رویکرد انتقادی بـه آن، سرلوحه‌ی برنامـه‌ریزی‌های کلان قرار دهیم.
پی‌نوشت:
1- Yates, Michael (2004). Poverty and Inequality in the Global Economy, Monthlyreview vol 55.
دکتر محمدحسین یحیـایی
اخبار روز:
جامعه کارگری و زحمتکشان ایران درون شرایطی بـه استقبا ل روز جهانی کارگر مـی روند کـه با مشکلات عدیده و فراوانی روبرو هستند. هر روز هزاران کارگر بـه اردوی عظیم بیکاران افزوده مـی شود. فقر و تنگدستی همراه با افزایش روز افزون قیمت ها مردم محروم را کلافه کرده. یـاوه سرایی. دروغپردازی مقامات هم با ارقام غلط و دروغ بیشتر بـه عصبانیت و خشم مردم مـی افزاید. طبقه کارگر و زحمتکش ایران شاید سال های سخت و دورانی بد تر از این داشتند ولی زشت تر از این نداشتند زیرا هیچگونـه تریبونی درون این دنیـای مدرن درون اختیـار ندارند کـه بتوانند بخشی از محرومـیت ها و مشکلات خود را نشان دهند ویـا بیـان کنند. از حق تشکیل سندیکای مستقل خود محرومند وقادر بـه دفاع از حقوق خود نیستند. درون این مـیان جمعیت کشور از ۷۵ مـیلیون گذشته است. مـیلیون ها کارگر و روز مزد با حد اقل امکانات گاهی با بدترین شرایط و با حد اقل دستمزد درون ماه با ٣٣۰ هزار تومان زندگی خود و خانواده را پیش مـی برند. درون مناطقی کـه مـیزان بیکاری بالا است. زنان کارگر و کودکان کار خیلی کمتر از این مبلغ دریـافت مـی کنند. بنابرین جشن روز کارگر و همبستگی با کارگران جهان درون شرایط و روز های سخت و دشواری بر پا مـی شود. درون این راستا زندگی برخی از فعالین سندیکایی و کارگری درون خطر هست آنان تنـها بـه جرم اعتراض بـه شرایط موجود و ظلم و ستم بـه طبقه کارگر درون زندان اند و همزمان از همـه حقوق اجتماعی و سیـاسی خود محروم اند. رژیم جمـهوری اسلامـی کـه مجری خشن ترین و بی رحم ترین نوع نظام سرمایـه داری هست از همـه ابزار موجود به منظور متفرق و شکاف انداختن درون کارگری استفاده مـی کند. با همـه دستآورد های بشری از جمله با اول ماه مـه. روز همبستگی کارگران جهان کـه حاصل صد ها سال مبارزه و جانفشانی هست دشمنی مـی ورزد.
انقلاب صنعتی از انگلیس و هلند آغاز شد و به سرعت درون اروپا رشد کرد. پیآمد اجتماعی و سیـاسی آن خود را درون فرانسه نشان داد و به دور دست ها رفت و به آمریکا رسید. آمریکا سرزمـین بکر و حاصلخیزی بود کـه با سرعت شگفت انگیزی بسوی صنعتی شدن پیش مـی رفت. همـه منابع اقتصادی را درون دست داشت. کارگران ساعت های طولانی کار مـی د.هزاران کارگر درون محل کار از فرط خستگی و اتمام انرژی جان مـی باختند. کارفرمایـان با هر گونـه اتحادیـه مخالفت مـی د ولی شرایط طاقت فرسای کار. کارگران و خانواده آنان را بهم نزدیک کرد و در سال ۱٨٨۶ کارگران نساجی شیگاگو به منظور کم ساعات کار دست بـه تظاهرات زدند. با آغاز تظاهرات خواسته های دیگری بر آن افزوده شد. افزایش دستمزد. قانون کار عادلانـه و پیش گیری از گرانی روز افزون کالا های مصرفی کـه کارگران از مصرف آن محروم بودند.
تظاهرات مسالمت آمـیز آغاز شد ولی با تحریک عوامل سرمایـه داران بـه خشونت گرایید. پلیس شیکاگو با حمله بـه تظاهر کنندگان تعدادی از کارگران را کشت و تعدادی را هم بـه دادگاه کشاند. دادگاه درون حمایت از سرمایـه داران ۵ تن از رهبران کارگری را بـه اعدام محکوم کرد. آلبرت. جورج. آدولف و آگوست اعدام شدند و نفر پنجم پیش از اعدام خود کشی کرد. این خونریزی بی رحمانـه درون تاریخ ثبت و ماهیت خشن نظام سرمایـه داری را نشان داد. فریـاد کارگران شیکاگو بار دیگر بـه اروپا رسید و در ایتالیـا و فرانسه پژواک یـافت. درون اول ماه مـه سال ۱٨٨۹ کنگره بین المللی کارگران درون ایتالیـا بـه یـاد جانباختگان شیکاگو گشایش یـافت ولی بار دیگر و این بار پلیس ایتالیـا جنایت آفرید و با حمله بـه محل کنگره تعدادی از کارگران را کشت. همزمان انجمن بین المللی سوسیـالیست ها درون بزرگداشت خاطره کارگران شیکاگو درون پاریس این روز را روز همبستگی با کارگران جهان نامـید. که تا کنون صد ها کتاب و هزاران مقاله. سخنرانی و کنفرانس درون رابطه با بزرگداشت این روز بر پا. چاپ و منتشر شده است. با تشکیل احزاب سوسیـالیست. چپ و کمونیست درون اروپا و جهان و قدرت گیری سندیکا های کارگری بر اهمـیت این روز افزوده درون بیشتر کشور های جهان این روز تعطیل عمومـی است.
با انقلاب اکتبر و تشکیل کشور شورا ها جشن بزرگداشت اول ماه مـه بخش تفکیک ناپذیری از جهانی کارگران شد. درون این مـیان قدرت گیری احزاب سوسیـال دمکرات درون آلمان و اسکاندیناوی بر اهمـیت آن افزوده شد.در این روز خیـابان های مرکزی شـهر های بزرگ بویژه شـهر های کارگری درون این کشور ها با پرچم های سرخ رنگین و سرود انترناسیونال طنین انداز مـی شود. با جنگ دوم جهانی و گسترش کمونیسم درون اروپای شرقی. آسیـا و آمریکای لاتین اول ماه مـه بـه صف آرایی کار و سرمایـه درون مقابل همدیگر تبدیل شد. درون سال های دهه ۷۰ و ٨۰ قرن گذشته تظاهرات اول ماه مـه از بخش کارگری گذشت و به روز اعتراض همگانی بر علیـه جنگ. بی عدالتی و ظلم درون جهان درآمد. با فرو پاشی اتحاد شوروی و کشور های دیگر سوسیـالیستی تظاهرات این روز درون این کشور ها از انحصار و کنترل دولتی خارج شد و نـهاد های مدنی و سندیکا های کارگری مسئولیت بر پایی آن را بر عهده گرفتند. و هنوز از اهمـیت آن کاسته نشده است. سرود انترناسیونال کـه بیشتر زبان های دنیـا ترجمـه شده درون این تظاهرات طنین انداز و از سوی شرکت کنندگان زمزمـه مـی شود. سرود به منظور نخستین بار بـه زبان فرانسه توسط کارگری بنام اوژن پوتیـه سروده شد و با تشکیل کمون پاریس مورد تشویق قرار گرفت. اوژن با شکست کمون بـه انگلیس سپس بـه آمریکا رفت و در سال ۱٨٨٨ بـه فرانسه برگشت و در نـهایت فقر جان سپرد. پیکر اوژن پوتیـه درون گورستان پرلاشز بـه خاک سپرده شد. کارگر دیگری بنام پییر دوژیته آهنگی بر شعر اوژن ساخت و سرود انترناسیونال با آهنگ دلنشین و گاهی رزمـی شکل گرفت. شعر اوژن از سوی ابوالقاسم لاهوتی بـه فارسی روان برگردانده شد. درون بخشی از آن آمده است.
برخیز. ای داغ لعنت خورده.
دنیـای فقر و بندگی!
جوشیده خاطر ما
به جنگ مرگ و زندگی.
باید از ریشـه بر اندازیم
کهنـه جهان جور و بند.
آنگه نوین جهانی سازیم. هیچ بودگان هر چیز گردند.
روز قطعی جدال است. آخرین رزم ما. انتر ناسیونال هست نجات انسان ها...
بزرگداشت اول ماه مـه درون تاریخ سیـاسی کشور استبداد زده ما همواره با بحران. ترس و خشونت همراه بوده است. با تشکیل هسته های کارگری و بزرگداشت این روز بـه شکل پراکنده. مخالفت با آن بـه شیوه های مختلف پیش شده است. شرکت کنندگان بـه جرم داشتن مرام اشتراکی سرکوب و یـا بـه زندان محکوم شده اند. درون سال های عقب نشینی استبداد بویژه درون دهه بیست خورشیدی شورا های کارگری شور دیگری بـه این روز داده اند. درون سال ۱٣۲۵ خورشیدی اتحادیـه مستقل کارگران نفت خوزستان کـه شعبه ایـالتی شورای متحده کارگران بود درون بزرگداشت این روز به منظور اولین بار از سوی زن سخنران خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس مطرح شد کـه سال ها بعد اساس ملی شدن نفت را تشکیل داد. درون این سال جشن اول ماه مـه از سوی فرقه دمکرات آذربایجان هم با شکوه فراوانی بر پا شد. درون این روز زنان و مردان درون کنار هم رژه رفتند و آزادی خود را گرامـی داشتند.
با کودتای ۲٨ مرداد بار دیگر سایـه سیـاه استبداد بر جامعه حاکم شد و هر گونـه کارگری و یـا بزرگداشت این روز سرکوب گردید. یک سند نانوشته دشمنی با جشن اول ماه مـه از سوی استبداد بر جامعه حاکم شد و سال های طولانی ادامـه یـافت. درون سال ۱٣٣۷ خورشیدی قانون جدید کار بـه اجر ا درآمد و در این قانون جدید بـه سندیکا های کارگری اجازه فعالیت داده شد ولی مداخله درون امور سیـاسی و فعالیت درون آن راستا ممنوع گردید. نوع فعالیت سیـاسی و چگونگی آن تعریف نشده بود بنابرین قانون گذار و مجری بـه سلیقه خود مـی توانستند آن را تفسیر کنند و به دلخواه خود بـه اجرا درآورند. این قانون سال های طولانی بر جامعه کارگری حاکم بود و اتحادیـه کارگران از حق بر پایی جشن روز کارگر محروم بودند. هرگز درون تاریخ کشور اول ماه مـه تعطیل همگانی نبوده و از سوی رژیم های حاکم بـه رسمـیت شناخته نشده است.
در سال و ماه های آغازین انقلاب ۵۷ طبقه کارگر دیر تر از سایر نیرو ها بـه تظاهرات و ضد سلطنتی پیوستند ولی انقلاب را کارگران صنعت نفت بـه پیروزی رساندند. پیوستن آنان بـه انقلابی توان مقاومت رژیم را از نظر اقتصادی درون هم شکست. کارگران بر این باور بودند کـه به حقوق سیـاسی و صنفی خود خواهند رسید. ولی آنگونـه پیش نرفت. درون پی پیروزی انقلاب حیله و نیرنگ جایگزین وعده های پیشین شد و با استفاده از باور های مذهبی کارگران شورا های اسلامـی را به منظور شکاف انداختن درون کارگری مطرح د. برخی از این شورا ها درون سال های بعد چشم و گوش رژیم استبدادی درون کشور شدند و با اندیشـه های چپ و های کارگری بـه شدت مبارزه د. تلاش های احزاب چب و سندیکا های کارگری درون تهیـه قانون کار جامع کـه بتواند منافع طبقه کارگر را تامـین کند ناکام ماند. رژیم نوپا به منظور مخدوش اذهان کارگران و به انحراف کشیدن آنان این روز مـهم و تاریخی را با کشته شدن مطهری و روز معلم درون هم آمـیخت. درون این مدت سرمایـه دست بـه دست شد و سرمایـه داران نوپا با استفاده از رانت های دولتی و اوضاع بحرانی جنگ شکل گرفتند و هر روز بر انباشت و سرمایـه خود افزودند و برای قول زدن کارگران از هر فرصتی استفاده د. خمـینی هم درون این راستا از هیچ خدمتی فرو گذاری نکرد. درون پیـامـی بمناسبت روز کارگر گفت. سرتاسر عالم کارگر هست و سرمایـه عالم کار است. خدا هم کارگر است. اینگونـه گفتار درون رابطه با کشاورزان هم بکار رفت و گفته شد کـه سند دست پینـه بسته دهقانان است. ولی روند جامعه بـه سوی سرمایـه داری بی وقفه پیش مـی رفت و با هر گونـه تشکل کارگری و دهقانی بـه شدت مخالفت و گاهی مبارزه مـی شد. پیآمد این سیـاست را بعد از سه دهه مـی توان مشاهده کرد. هنوز کارگران و زحمتکشان کـه مـیلیون ها تن از جمعیت جامعه را تشکیل مـی دهند از حق تشکل مستقل و بر پایی جشن کارگر محرومند. خانـه کارگر از سوی رژیم اداره و کنترل مـی شود. درون ظاهر یک هفته را بـه نام کارگر اختصاص داده اند کـه در طول آن تعدادی از منتخبین بـه نام کارگر درون بیت حضور مـی یـابند که تا به گفتار کلیشـه ای ایشان گوش دهند.
اوضاع اقتصادی کشور بـه شدت تیره و تار و رو بـه ویرانی است. مـیلیون ها بیکار کـه هر روز بر تعداد آنـها افزوده مـی شود درون جستجوی کار بـه هر دری مـی زنند. ناتوانی دولت از اداره کشور. پیشروی نیرو های نظامـی و امنیتی درون امور اقتصادی و سیـاسی. پنـهان واقعیت های اقتصادی و آماری کشور از مردم. هزینـه مـیلیـارد ها ثروت ملی به منظور رشد خرافات و تاریک اندیشی. واردات بی رویـه و فرار سرمایـه مادی و انسانی و تعطیلی پی درون پی مراکز تولیدی بحران را گسترش و جامعه را بسوی انفجار پیش مـی برد. درون این شرایط و اوضاع بحرانی تشکل های کارگری. نـهاد های مدنی و همبستگی جهانی با کارگران و زحمتکشان ضروری و اجتناب ناپذیر است...
دکتر محمد حسین یحیـایی
mhyahyai@yahoo.com
علیرضا ثقفی
اخبار روز:
ویژه نامـه روز جهانی کارگر ۱٣۹۰- فرقه‌گرایی و رفرمـیسم دو آفتی هستند کـه به راحتی درصورت گسترش خود مـی‌توانند استقلال کارگری را هدف قرار دهند. با توجه بـه این کـه اهرم‌هایی قوی (رسانـه‌های تبلیغاتی و امکانات بسیـار دیگر) درون جهت انحراف کارگری از مسیر صحیح رسیدن بـه خواسته‌های خود وجود دارد و همچنین وجود نیروهای بـه غایت فریب کار و سوءاستفاده کننده از کارگری، کـه هرروز بـه رنگی جدید ظاهر مـی شوند، هوشیـاری کارگران و فعالان کارگری درون این امر ضرورت بسیـار دارد.
امروزه همگان گویـا کارگری و طرفدار حقوق کارگر شده‌اند. از سلطنت‌طلبان دیروز و نئولیبرال‌ها که تا اصلاح‌طلبان و محافظه‌کاران و حتا خیـانت‌کاران و دریوزگان قدرت، همـه گویـا ناگهان بـه یـادشان افتاده هست که روز کارگری هم وجود دارد و این روز متعلق بـه کارگران است. ازانی کـه خود درون سرکوب کارگران درون دهه‌های گذشته نقش موثر و کلیدی داشته اند که تا چاکان نظام سودمحور سرمایـه‌داری، همگان بـه یـاد روز کارگر و حقوق از دست‌رفته‌ی او افتاده‌اند.
فعالان کارگری و کارگران فعال بیش از دو دهه هست که از ستم‌کاری قراردادهای موقت و شرکتهای پیمانکاری مـی‌گویند و طرفداران اقتصاد بازار و نولیبرالی از آن دفاع مـیکنند. ناگهان معلوم نیست چه شده هست که همگان از این خواست بـه حق درون مبارزات کارگران ماهشـهر و دیگر مبارزات کارگری طرفداری مـیکنند کـه خواهان لغو پیمانکاری و قراردادهای موقت هستند. به منظور کارگران روشن هست که این بازی قدرت مـیان جناح‌های مختلف سرمایـه‌داری هست که آنان را بـه طرفداری از کارگران و منافع آنان واداشته است. همواره جناح فرودست قدرت به منظور مقابله با جناح فرادست، منافع کارگران و زحمتکشان را بـه عنوان برگ برنده‌ی تضعیف جناح مقابل درون دست مـی‌گیرند و پس از دریـافت سهم مناسب درون قدرت بـه راحتی طبقات تحت ستم را وجه‌المصالحه اه سودطلبانـه خود قرار مـی‌دهند. اکنون کـه بازار مکاره‌ای از طرفداران کارگران بـه راه افتاده و گویـا بسیـاری از جناح‌های سرمایـه‌داری بـه تازگی بـه فکر منافع کارگران افتاده‌اند، درون بیـانیـه‌ها و اطلاعیـه‌های خود از کارگران و خواسته‌های آنـها و از ایجاد تشکل‌های آنان حمایت مـیکنند. بعد بهتر هست این بحث باز شود کـه کارگران و فعالان کارگری چگونـه مـی‌توانند از این دام گسترده رهایی یـافته و برای رهایی از فقر و فلاکت و بی‌حقوقی امروز، بـه چاله‌‌ای دیگر از نظام سرمایـه‌داری نغلطند. زیرا کـه بخش‌های مختلف سرمایـه‌داری، خواهان راه حل اساسی به منظور مسایل کارگران و زحمتکشان نیستند، بلکه مـی‌خواهند با تغییرات ظاهری، نظام سودطلبانـه و استثمارگرانـه را همچنان حفظ کنند.
در نتیجه ضروری هست که آفت‌های انقلابی و کارگری را شناخته و تا سرحد امکان، با نفوذ این آفت‌ها مقابله کرد. زیرا کـه بسیـاری های اجتماعی درون قرن گذشته وجود داشته هست که فعالان کارگری بسیـاری درون مسیر آرمان‌های طبقهی کارگر جان باخته‌اند. زندان و شکنجه و انواع زجرها و رنج‌ها را تحمل کرده‌اند و در انتها درون مـیان آنان، رهبران سازشکار و رفرمـیست‌های بزرگی سر برآورده‌اند کـه کارگران و زحمتکشان را دوباره بـه مسلخ سرمایـه‌داری کشانده‌اند و یـا آنکه انقلاب و هستی اجتماعی طبقهی کارگر را دو دستی، تقدیم نظام سرمایـه‌داری نموده‌اند و خود بـه دریوزگی آن نظام پرداخته‌اند. نمونـه‌های بارز آن را درون وجود احزاب سازشکار و تسلیم‌طلب انترناسیونال اول و دوم، کمـینترن و... شاهد بوده‌ایم.
حال اگر بـه درستی نتوانیم عوامل نفوذ طبقات حاکم را درون کارگری شناسایی کنیم و با آن بـه مقابله برخیزیم، ما نیز درون آینده دچار همان چالش‌ها و انحرافات خواهیم شد. ضعف‌ها و انحرافات کارگری حتما شناخته شده و مدام بـه نقد کشیده شوند. اما اصل نقد سازنده کـه بسیـار هم ضروری است، گاه با تصفیـه حساب‌های شخصی و تخریبی مخلوط مـیشود و این منطق را حتما همواره درون دستور قرار دهیم.
متاسفانـه بعضی با همـین منطق درست اما راهی کژ، بـه جای مقابله با انحرافات فکری درون ، بـه برخوردهای شخصی و تخریب شخصیت افراد مـی‌پردازند و با این مطالب، بیشتر بـه تصفیـه حساب‌های گروهی و باز هم بـه نوعی بـه همان فرقه‌گرایی‌ها درون مـیغلطند. نمونـه‌ی بارز آن را بـه خصوص درون برخوردهای گروههای مستقر درون خارج از کشور (و بعضی درون داخل) مشاهده مـی‌کنیم کـه بیشتر بـه جای نقد نظرات، بـه نقد اشخاص و برخوردهای فردی مـی‌پردازند و در این مسیر، اتهام‌های ناروا و دروغ‌پردازی‌های بی‌مورد رواج دارد. تلاش این گروهها درون ایجاد دار و دسته‌های وابسته بـه خود درون داخل فعالان و تشکل‌های کارگری درون سالهای اخیر، یکی از چالش‌های کارگری بوده است. هر یک از این گروهها کـه بیشتر بـه صورت فرقه‌های نظری هستند، سعی مـیکنند درون درون کارگری به منظور خود یـار و یـاور یـا کارگزارانی را دست و پا کنند. این تلاش بـه غایت انحرافی هر چند درون کل کارگری تاثیر تعیین‌کننده‌ای نداشته است، اما دردسرها و اتلاف انرژی را درمقاطع گوناگون به منظور فعالان کارگری بـه همراه داشته هست . فعالین کارگری کـه در داخل از یک طرف، با انواع و اقسام محدودیت‌ها و فشارها دست بـه گریبان هستند و همواره حتما هوشیـاری و دقت نظر درون همـه عرصه‌ها را بـه کار گیرند و در برابر ناملایمات ایستادگی کنند، بار اضافه‌ای را درون سالهای گذشته نیز تحمل کرده‌اند کـه ریشـه اصلی آن، نـه درون درون کارگری، بلکه تحمـیل از برون هست .
خوشبختانـه فعالان داخل کشور که تا حد زیـادی توانسته‌اند از برخوردهای شخصی و ”نقد افراد بـه جای نقد نظر“ پرهیز کنند، آستانـه‌ی تحمل خود را بالا ببرند و با کژ اندیشی‌های فرقه‌گرایـانـه و رفرمـیستی، برخوردهای نظری اثباتی داشته باشند. نوع برخورد نظری اثباتی، بـه جای برخورد نظری منفی نیز، بسیـار سازنده‌تر است. درون این روش، هر گروه و جریـان فکری، بیش از آنکه بـه تخریب و بدگویی جریـانات دیگر بپردازد، درون پی توضیح نظرات خود بر مـی آید و محک تجربه را، هم راستای بنیـان‌های نظری خود قرار مـیدهد و با مراجعه‌ی مکرر از ذهن بـه عین و برعکس، سعی بر آن دارد که تا بنیـان‌های نظری خود را درون عمل، صیقل دهد و ناراستی‌ها و کژاندیشی‌ها و ذهنی‌گرایی‌های خود را اصلاح کند.
از آنجا کـه مساله مبرم درون کارگری، سازماندهی و تشکل هست و این مـهم، جز با کنار گذاردن منافع تنگ‌نظرانـه‌ی فرقه‌گرایی، مـیسر نیست، ضرورت برخورد با گرایشات فرقه‌ای آشکارتر مـیشود. درون نقطه‌ی مقابل، اگر گرایشات رفرمـیستی و تسلیم‌طلبانـه شناخته نشود، این سازماندهی و تشکل، درون خدمت سرمایـه‌داری قرار خواهد گرفت و کارگری، بـه زائده‌ی سرمایـه داری و کارفرمایی تبدیل خواهد شد و به راحتی استقلال خود را از دست خواهد داد.
جالب هست که درون بسیـاری موارد مشاهده مـیشود کـه فرقه‌گرایـان، بـه رغم پرتاب شعارهای چپ‌روانـه، بـه راحتی بـه رفرمـیسم مـیغلطند. واضح هست که عمومـی کارگران، بـه دلیل تنگ‌نظری‌های گروهی‌شان، همواره آنان را از درون خود تصفیـه مـیکند. اگر فرقه‌گرایی درون آنان نـهادینـه شده باشد و به اندازه‌ای باشد کـه منافع اصلی را فدای منافع فرقه‌های خود کنند، بـه راحتی به منظور حفظ منافع گروهی خود، بـه رفرمـیسم درون مـیغلطند. نمونـه‌ی آن را درون گذشته، درون های قومـی بـه وسعت شاهد بوده‌ایم. گرایش رهبران بـه ظاهر چپ کُرد بـه رفرمـیسم درون گذشته و حال، نمونـه‌های بارز آن است. آن گروه‌هایی کـه به غلط گمان مـیکنند اگر دار و دسته‌ای درون داخل داشته باشند، بر وزن و اعتبار خود درون مـیان اپوزیسیون خارج مـی‌افزایند، درون چارچوب تنگ فرقه‌ای، بـه تلاش به منظور گسترش یـار و یـاور و نوچه پروری درون درون کارگری مبادرت مـیکنند و آنرا درون رنگ و لعاب ایدئولوژیک مـی‌آرایند، بعد از چندی با مـهره های سوخته مواجه مـیشوند، زیرا کـه فعالان کارگری درون کوران مبارزه مجبور هستند و به این نتیجه مـی‌رسند کـه از رنگ و لعاب‌های فرقه‌گرایـانـه فاصله بگیرند. جالب هست که فرقه گرایـان، روز بـه روز ایزوله‌تر مـیشوند ، اما باز هم دسته‌ای دیگر سر بر مـی‌آورد و آبروی خود مـیبرد و زحمت ما مـی‌دارد.
فرقه‌گرایـان کـه گاه موفق نمـی‌شوند که تا در کارگری به منظور خود دار و دسته راه بیـاندازند، از آنجا کـه منافع تنگ فرقه‌ای‌شان، همچنان آنـها را بـه یـارگیری مـی‌کشاند، به منظور آنکه بـه هر ترتیب خواسته‌های نادرست خود را ارضاء کنند، دست بـه دامان رفرمـیسم و گرایش‌های سازشکارانـه درون کارگری مـیشوند که تا شاید به منظور خود دار و دسته‌ای بر پا کنند. آنـها حتی از ترساندن برخی کارگران درون پیوند با سایر کارگران، ابایی ندارند و برای آنکه بـه دور فرقه خود حصاری بکشند، گاه از محافظه‌کارترین و عقب‌مانده‌ترین گرایشات درون کارگران، به منظور منافع گروهی خود استفاده مـیکنند . مواردی از فرقه‌گرایی درون جعل اطلاعیـه‌ها و یـا جعل اسم و عنوان دیگران درون گذشته و حال دیده مـیشود کـه بعضا با برخوردهای بـه موقع و هوشیـاری فعالان داخلی، این تیرها بـه نشان نخورده است. اما فرقه‌گرایی کـه از هر طرف با بن‌بست مواجه مـیشود، راه‌های جدیدی به منظور خود جستجو مـیکند.
این آفت کارگری، کـه محصول شرایط دیکتاتوری و اختناق است، ریشـه درون ناتوانی گروهها درون برداشتن بار سنگین کارگری و اجتماعی دارد. فعالیت درون کارگری و اجتماعی، نیـاز بـه پیگیری و خستگی‌ناپذیری و تحمل رنج و مشقات دارد. فرقه‌گرایـان کـه کم صبر و حوصله اند و خواهان هرچه زودتر حل مشکلات خود هستند، گمان مـیکنند کـه هر چه دار و دسته خود را گسترش دهند و مثلا هر چند نفر کـه به فرقه خود اضافه کنند، سهم‌شان از انقلاب بیشتر مـیشود. فرقه‌گرایـان بـه دامان رفرمـیسم مـیغلطند، چرا کـه رفرمـیسم، پایـه‌های قوی درون های اجتماعی دارد کـه باید بیشتر بـه آن پرداخته شود.
منبع: کانون معان حقوق کارگر
همن سیدی
اخبار روز:
محمود احمدینژاد مانده هست روی دست خودش! همـه طرح و نقشـه هایش بر اب شده است. تکرار مدل پوتین- مدیدوف و یـا مدل اردوغان- گول هم کاملا ، نـه تنـها مشایی کـه سایر مـهره‌ها نیز به منظور او نمـی‌توانند رئیس‌جمـهور اینده شوند. مدیریت جهانی، با عزل وزیر درون حین ماموریت، بی‌ابرو شده است، این چه مدیریتی هست که نـه تنـها درون معادلات جهانی نقشی ندارد کـه حتی درون بازی‌های منطقه‌ای هم بـه بازی گرفته نمـی‌شود؟ او کـه تصور مـیکرد درون برهوت خاورمـیانـه، با کشیدن چند عربده بر سر اسرائیل، قهرمان خلق‌ها خواهد شد، اکنون مـی‌بیند خاورمـیانـه بـه مـیدان قهرمانان واقعی تبدیل شده است. چنان بی‌ابرو شده کـه در سازش حماس- فتح، حتی بـه اندازه نظامـیان مصر هم محرم حساب نشده بود کـه البته تشخیص درستی هست چرا اگر مـی‌فهمـید بـه اندازه اسرائیلی‌ها به منظور شکست ان مـیکوشید.
در عرصه اقتصاد، افلاس احمدینژاد چنان عیـان ست کـه امارسازان هم دیگر نمـی‌توانند یـاری‌اش دهند. هدفمندی یـارانـهها- کـه ناخواسته شمار اندکی را از خط مرگ نجات داد- شمار بیشتری را بـه زیر خط فقر کشاند. ایجاد کار به منظور دو و نیم مـیلیون نفر و ریشـه‌کنی بیکاری، حتی بـه سوژه طنز روزنامـه‌های حکومتی هم تبدیل شده است. گم‌شدن موجودی حساب‌ها و صندوق‌ها از ده مـیلیـارد بـه صد مـیلیـارد پیشرفت کرده است، قرار هم نیست قیمت نفت بـه دویست دلار برسد کـه البته ان هم کارساز نخواهد بود.
در عرصه سیـاست داخلی هم امـید بـه تقلب، از بین رفته، البته این امـید به منظور احمدینژاد از بین رفته! اگر درون انتخابات قبلی، وزیران اطلاعات و کشور، هر چه از تقلب لازم بود برایش د، اکنون و برای انتخابات بعدی، قرار هست هر انچه لازم هست برای رهبری ند، نـه به منظور او.
بر خلاف جدال با و کـه سپاه و مجلس و همـه دستگاههای امنیتی و صداو سیما درون خدمتش بودند، اکنون و در جدال با رهبری، سپاه و مجلس و همـه دستگاههای امنیتی و صدا وسیما درون خدمت رهبر هستند. تنـها سرمایـه احمدینژاد، شماری اندک از اندک‌طرفداران قبلی‌اش هست که فقط مـی‌تواند با یک سیـاسی انـها را به منظور خود حفظ کند، چگونـه:
عزل رئیس‌دولت از سوی مجلس
در دو سال باقی‌مانده از ریـاست احمدینژاد بر دولت کنونی قرار نیست معجزه‌ای روی دهد، یعنی احتمال اینکه بر مشکلات و ناکامـی‌های او افزوده شود، بسیـار هست اما احتمال اینکه حتی یکی از دهها مشکل رفع شود یـا کاهش یـابد، معادل صفر است، بعد تنـها گزینـه‌ای کـه مـی‌تواند اندک طرفدران او را حفظ کند، شاخ به شاخ شدن با مجلس، با اخرین سرعت ممکن هست به نحوی کـه به عزل او ختم شود، یعنی افتادن تقصیر همـه شکست‌ها و ناکامـی‌ها بر گردن رهبری و مجلس، درون این صورت:
۱- خامنـه‌ای کـه در شش سال گذشته همـه تخم‌مرغ‌ها را درون سبد او گذاشته بود حتما جوابگوی حمایتهای خود باشد
۲- تاکید مکرر خامنـه‌ای بر عملکرد عالی دولت (اخرین مورد ان، همـین یک هفته قبل بود) اجازه تکرار سناریوی بنی‌صدر را بـه او نمـی‌دهد.
٣- بهترین جایگزین و یـار پنجاه‌ساله خامنـه‌ای یعنی رفسنجانی، توسط خود خامنـه‌ای بـه مـهره‌ای سوخته تبدیل شده است، تاکید او بر ارجحیت احمدینژاد بر رفسنجانی، هنوز درون اذهان مانده چه رسد کـه حتی اورا لایق ریـاست خبرگان هم ندانست.
۴-گماشتن هر کدام از مـهره‌های دیگر بـه جانشینی احمدینژاد از سوی خامنـه‌ای - حتی با راه‌انداختن نمایش انتخاباتی هم- دقیقا معادل یک کرسی شدن دو کرسی رهبری و ریـاست‌جمـهوری خواهد شد، یعنی خامنـه‌ای مـی‌باید درون واقع با حفظ سمت، خود ریـاست جمـهوری را هم بـه عهده بگیرد!
در این صورت احمدینژاد مـی‌تواند مدتی با فراغ‌خاطر و بدون نیـاز بـه اپوزسیون‌شدن درون جلسات و کنفرانس‌هایی بـه مباحث هولوکاست و مدیریت جهان و امام زمان و... بپردازد که تا انکه خامنـه‌ای دوباره بـه سراغش بیـاید. با اخرین ضربه مجلس- محدود دولت درون افزایش هزینـه‌ها- این مانند، بهترین یـا درون واقع تنـها گزینـه پیش روی احمدینژاد خواهد بود.
اخبار روز:
کمـیته هماهنگی به منظور کمک بـه ایجاد تشکل های کارگری: بنابر خبر رسیده بـه کمـیته هماهنگی ،بعد از ظهر امروز تعدادی از کارگران شاغل درون منطقه دماوند با تجمع درون یکی از مناطق این شـهر (آینـه ورزان) جشن ۱ مـه، روز جهانی کارگر را برگزار د.
مراسم با سرود انترناسیونال، سرود همبستگی جهانی طبقه کارگر آغاز شد و در ادامـه، یکی از شرکت کنندگان درمورد اهمـیت برگزاری مراسم روز جهانی کارگر سخنرانی کرد و به تمامـی شرکت کنندگان خاطر نشان نمود کـه نبرد ما علیـه سرمایـه فقط درون اول ماه مـه نیست و در هر کجای جهان و در هر زمانی کـه هستیم حتما به مبارزات روزانـه و مستمر خود ادامـه دهیم وجهت ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری تلاش کنیم و رمز پیروزی ما کارگران درون اتحاد ماست.
در انتها نیز قطع نامـه اول ماه مـه ۱٣۹۰ نـهادها و تشکل های کارگری خوانده شد و مراسم پایـان یـافت.
لازم بـه ذکر هست که شرکت کنندگان پیشتر طی بیـانیـه‌ایی از قطع نامـه اول ماه مـه ۱٣۹۰ نـهاد ها و تشکل‌ها ی کارگری درون ایران اعلام حمایت کرده بودند.
اخبار روز:
۶۵ نفر از پناهجویـان ایرانی کـه پس از ۶۰ روز تحصن اعتراضی بـه سیـاستهای سختگیرانـه و غیر انسانی اداره مـهاجرت سوئد و چشم پوشی و نادیده گرفتن دیکتاتوری، سرکوب و خفقان موجود از سوی نظام جمـهوری اسلامـی درون کلیسایی درون شـهر گوتنبرگ، پاسخی از سوی نـهادهای مسئول درون قبال خواسته خود دریـافت ند، بـه تازگی اعلام کرده اند کـه با خروج از محل تحصن درون کلیسا و برپایی چادر درون مرکز این شـهر دست بـه اعتصاب غذای تر خواهند زد و این اقدام را که تا حصول نتیجه به منظور احقاق حقوق انسانی خود کـه همانا حق ادامـه زندگی درون امنیت مـی باشد، ادامـه خواهند داد.
به گزارش ستاد خبری کمـیته پناهجویـان ایرانی متحصن و اعتصاب کننده درون گوتنبرگ این دسته از پناهجویـانانی هستند بـه یکی از دلایل مرتبط با کنوانسیون ژنو از جهنم جمـهوری اسلامـی فراری شده ولی دلایل و مستندات انان از سوی اداره مـهاجرت سوئد نادیده گرفته شده و سوظن غیرمنطقی مسئولان اداره مـهاجرت سالهاست انان را دچار بلاتکلیفی و انتظار کشنده کرده است.
بنا براین گزارش درون بین این افراد پناهجویـانی حضور دارند کـه طی ۱۲ سال بارها از سوی اداره مـهاجرت پاسخ نـه! گرفته اما بـه دلیل عدم وجود امنیت جانی قادر بـه برگشت بـه ایران نبوده و در سخت ترین و غیرانسانی ترین شرایط زندگی درون سوئد باقی مانده اند.
این پناهجویـان چنین عنوان کرده اند کـه به هیچ عنوان حاضر بـه بازگشت بـه ایران تحت حاکمـیت جمـهوری اسلامـی نیستند حتی اگر بـه قیمت جان آنـها تمام شود.
این اعتراض از ۲ مای با اعتصاب غذای گروهی از این ۶۵ نفر آغاز و در صورت عدم پاسخ مناسب از سوی اداره مـهاجرت همـه روزه بر تعداد افراد آن اضافه خواهد شد.
لازم بـه ذکر هست پناهجویـان معترض درون گوتنبرگ از همـه نـهادها، سازمانـها، احزاب، گروهها، فعالین سیـاسی و اجتماعی خواسته اند که تا با ارسال نامـه حمایتی و اعتراضی بـه ایمـیلهای اداره مـهاجرت و پارلمان سوئد (که درون زیر آمده) و همچنین از رسانـه های فارسی زبان نیز مـی خواهند که تا با اطلاع رسانی و انتشار این خبر آنان را درون رسیدن بـه حقوق انسانی خود یـاری دهند.
این گزارش مـی افزاید این پناهجویـان بیـانیـه ای را به منظور آغاز دور جدید اعتراض و اعتصاب غذای خود صادر کرده اند کـه به شرح زیر است:
سالها سکوت کردیم و غم دل را غصه بر جان ساختیم. چشمـها بـه دور دستها و آرزوها همـیشـه بر باد. مردمان سرزمـینمان زیر تیغ جلادان و ما درون تکاپوی فریـاد آزادی و آزادگی. سالها مـیآمد و هرچه مـیگفتیم کـه گرفتند و کشتند و حتی جنازه‌ها را بردند، تنـها نگاهی سرد عینکهای ته استکانی شان بـه ما مـی‌‌انداختند و سکوتی بـه علامت تعجب!!
انگار چون همـیشـه بر ما باور نداشتند. که تا سال یک هزار سیصد و هشتاد وهشت. انتخاباتی بود درون وطن، و ما بیش از ده سال بود کـه گفته بودیم، اما آنجا بود کـه غارت افکار مردمانمان را دیدند و دیکتاتوری را با دیکتاتور لمس د. باز هم آرامش و طمأنینـه، مـیدیدند و سکوت را بهترین راه یـافتند. راهروهای ادارهٔ مـهاجرت پر شده بود از بوی تلخ واژه‌های نـه! نـه! نـه! غریبه نمـی‌خواهیم.
خود بـه حرکت آمدیم مردان آهنین دهه ۶۰ و ۷۰ را بـه کمک طلبیدیم، شصت روز بـه اعتصاب و اعتراض نشستیم. اعتصابی با آداب خود مـیزبان ،آرام و متین. چه بسیـار یـاریـها دیدیم و قاصدک‌ها رها کردیم بـه ادارهٔ مـهاجرت قاصدکهایی با صدای آه مظلومانـه ی ما.
قاصدک هایی از جنس سیـاست، قانون ، طبیب ،عشق و درک سخت بیماریـهای سالهای ناباوری و انتظارمان را گفتیم. گفتیم وطنمان بـه دست غارت گران است.
ما سالهاست هجرت کردیم و در غربتیم حتی مارا راهی بـه وطن نیست و ما را ایرانی نمـی‌دانند. بعد تا کی ای اهل دمکراسی ؟
اما بازهم هیچ پاسخی نیـافتیم ، دیگردرچنته تنـها چیزی کـه برایمان باقی مانده جانیست کـه آن را بـه بازی مـیگیریم هرچه بادا باد.
اسامـی پناهجویـان :
۱- محمود راکی ۲- بهیـه نادری حکاکیـان ٣- فاطمـه نرگس آهو چشم ۴- سید علی فاطمـی امره ۵- فیروز سلیمان زاده ۶- علی حسینی ۷- رامـین صیـادی ٨- کریم پور ماه ۹- غلامحسین صالحی کولایی ۱۰- فرزانـه حدادیـان ۱۱- ساسان فرخنده محقق ۱۲- اکبر فرخنده محقق ۱٣- خسرو جدیدی ۱۴ – کتایون خدا دوست ۱۵- احمد بهرامـی ۱۶- سعید علیجانی مرزونی ۱۷- مـهدی شیخ نجدی ۱٨- مرضیـه رسول زاده ۱۹- عباس تکلو بی غش ۲۰- اعظم یوسفی ۲۱- غلامرضا یکه زارع ۲۲- موسی حسنی ۲٣- علی امـینی ۲۴- فریبا نیشابوریـان ۲۵- محمد بهزادی ۲۶- رضا موذنی ۲۷- ندا نایب الصدری ۲٨- آیدا ۲۹- منیژه قاسمـی ٣۰- شـهلا وکیلی تجره ٣۱- آویشن ٣۲- قمر السادات قائم مقامـی ٣٣- لیلا پورعبدل فضل ٣۴- رامـین عباسی ٣۵ - فلورت معارفی ٣۶- خدیجه مـهابادی ٣۷- رضا طاقت فرسا فرد ٣٨- مـهدی طاقت فرسا فرد ٣۹- ایمان جلیلی ۴۰- جمـیس اودا تولکی ترگور ۴۱- منیژه گودرزی ۴۲- امـید خدادادی ۴٣- مازیـار زیتون ۴۴- مریم طاقت فرسا فرد ۴۵- سعید کریمـی ۴۶- ناصر کریمـی ۴۷- نشمـیل فتاحی ۴٨- جواد رحیمـی ۴۹- مریم فتاحی ۵۰- بهزاد جوادیـان ۵۱- بهرام تورانی ۵۲- یعقوب امـیری ۵٣- رژین ایران پرست اسکویی ۵۴- علیرضا شفیع زاده ۵۵- محمد اولاد ربیعی ۵۶- لیلا طاقت فرسا فرد ۵۷- پونـه خائف ۵٨- مـهرداد کریمـی ۵۹- مریم بانیـا ۶۰- مـهناز مسیری منجی ۶۱- صمد اسکندری ۶۲- نصیر لازم پور ۶٣- محمد محمدی ۶۴- بابک قنبری کندری ۶۵- رسول شادمن
آغاز اعتصاب غذای پناهندگان ایرانی ،گوتنبرگ سوئد
زمان:از دوم ماه مـی ۲۰۱۱ مـیدان گوستاف آدولف چادر پناهندگان ایرانی
تلفنـهای تماس با ستاد خبری کمـیته پناهجویـان متحصن و معترض
مـهدی شیخ نجدی: ۰۰۴۶۷۶۲۱۷۹۶۷۹ بهزاد جوادیـان : ۰۰۴۶۷٣۷۵۵۱۰۷۵
ایمـیلهای مربوط بـه پارلمان و اداره مـهاجرت سوئد به منظور حمایت و نامـه نگاری
migrationsverket@migrationsverket.se
riksdagsinformation@riksdagen.se
اخبار روز:
اخبار روز - گزارش دریـافتی: بدنبال فراخوان مشترک با همگامـی و پشتیبانی بیش از ۷۰ نـهاد درون سراسر جهان بـه مناسبت روز جهانی کارگر ، درون صبح روز یکشنبه ، اول ماه مـه( ۱۱ آردیبهشت) نـهاد امریکاییـان – ایرانیـان پیشرو و بنیـاد اسماعیل خویی به منظور حمایت از خواسته های کارگران مـهاجر ایـالت جورجیـا درتظاهرات عظیمـی کـه درجلوی ساختمان فرمانداری شـهر آتلانتا برگرار شد شرکت د . این تظاهرات از ساعت ۱۰ صبح شروع شد و تا ساعت ۲ بعد ازظهر ادامـه داشت و گروهای کارگری و حقوق بشری درون آن شرکت داشتند . مـهمترین شعار این تظاهرات بر حقوق کارگران مـهاجر و اتحاد بین اقشار جامعه تکیـه داشت.
در بعد ازشـهر روز یکشنبه تعدادی از ایرانیـان آزاده آتلانتا درون مقابل لنمال کـه یکی از نقاط شلوغ شـهر هست گرد آمدند که تا از خواسته های گارگران ایران حمایت کنند و به نقض حقوق آنان اعتراض کنند. . گرد هم آیی از ساعت ۴ بعداز ظهر شروع شد. افراد با درون دست داشتن پوسترها ی بزرگ کـه حاوی حمایت از خواسته های کارگران، حقوق بشر به منظور کارگران، آزادی اسالو و همـه زندانیـان سیـاسی ، آزادی، دموکراسی وحکومت سکولار، تظاهراتی آرام داشتند . تظاهر کنندگان با گرفتن پوستر ها درون مقابل عابرین وماشینـها توانستند توجه بسیـاری را جلب کنند . عابران پیـاده با علامت پیروزی وافر اد سواره با بوق زدن تظاهرکنندگان را تشویق د. گردهم آیی با خواندن قطعنامـه ای کـه تاکید بر خواسته های زیر داشت بـه پایـان رسید.
" ما خواهان لغو حکم اعدام تمام زندانیـان سیـاسی محکوم بـه اعدام از جمله شیرکو معارفی و حبیب الله لطیفی مـی‌باشیم.
خواهان آزادی فوری تمام فعالان کارگری و سندیکایی از جمله بهنام ابراهیم زاده، منصور اسالو، ابراهیم اسماعیلی، رضا رخشان، رضا شـهابی، ابراهیم مددی؛ فعالان معلمان از جمله عبدالرضا قنبری و رسول بداغی(اعضای سندیکای معلمان)؛ فعالان زنان از جمله عالیـه اقدام دوست و مـهدیـه گلرو؛ فعالان دانشجویی از جمله بهروز جاوید تهرانی و بهاره هدایت؛ وکلای شجاعی کـه تنـها جرمشان دفاع از زندانیـان سیـاسی و فعالان اجتماعی هست از جمله نسرین ستوده و محمد سیف زاده؛ روزنامـه نگاران زندانی از جمله ابولفضل عابدینی و مسعود باستانی هستیم.
ما خواهان آزادی تمام زندانیـان سیـاسی و پایـان بـه زندانی ِ همراهان سبز خانم‌ها زهرا رهنورد و فاطمـه و آقایـان مـهدی و مـیرحسین ، هستیم."
این گرد هم آیی بوسیله، نـهاد امریکاییـان – ایرانیـان پیشرو و پشتیبانی بنیـاد اسماعیل خویی ترتیب داده شد بود و افراد ی ازنـهادهای دیگرنیز درون آن شرکت د.
اخبار روز:
روز اول ماه مـه روز همبستگی جهانی کارگران به منظور اعتراض بـه تمامـی نابرابری های طبقاتی، درون سراسر فرانسه ۲۰۰ تجمع و تظاهرات خیـابانی با شرکت بیش از ۱۲۰۰۰۰ نفر برگزار شد.
در پاریس بدعوت ث. ژ. ت، سولیدر، ث. ف. د. ت، یو. اس. ن. آ و ف. اس. یو دهها هزار نفر با شعار کار، افزایش دستمزد، دفاع از بیکاران و بازنشستگان، تامـین اجتماعی و اعتراض بـه بی عدالتی های اجتماعی از مـیدان جمـهوری که تا مـیدان ملت راهپمایی د.
امسال چون دو دهه گذشته دهها فعال سیـاسی، کارگری، زنان، دانشجویی و.... بدعوت کمـیته موقت اول ماه مـه پاریس دراین تظاهرات خیـابانی شرکت د و ضمن پیشتیبانی از خواسته های تشکل های مستقل کارگری درون ایران، همبستگی بین المللیشان را بـه نمایش گذاشتند.
سرشعارهای زیر بزبان فرانسه درون مسیر ضمن جلب نظر آنـهایی کـه در مسیر بودند شور و حال خاصی درون صف تظاهرکنندگان ایجاد کرده بود:
- سرنگون باد جمـهوری اسلامـی ایران
- فعالیت سندیکایی درون ایران آزاد حتما گردد
- زنده باد همبستگی جهانی
- زندان سیـاسی آزاد حتما گردد
- کارگر زندانی آزاد حتما گردد
- آزادی و برابری به منظور زنان
- اعدام ها را قطع کنید
- بـه جنایت و شکنجه درون ایران خاتمـه دهید
و...
همزمان با خبر دستگیری تعدادی از فعالین کارگری درون کردستان درون رابطه با برگزاری مراسم اول ماه مـه پخش شد و تظاهرکنندگان درون مسیر بارها ضمن محکومـیت این دستگیری ها ،شعار آزادی فوری و بدون قید و شرط کارگران و فعالین کارگری را سر دادند.
از ویژهدیگر امسال تشکیل کلکتیو حمایت از کارگران مغرب و خاورمـیانـه درون فرانسه با شرکت ۵ سندیکای فرانسوی (ث.ژ.ت، سولیدر، ث.ف.د.ت، یو.اس.ن.آ و ف.اس.یو) بود.
حضور جمع ایرانیـان دعوت شده از طرف کمـیته موقت اول ماه مـه پاریس درون بینابین صفوف سندیکاهای فرانسوی و همکاری مشترک به منظور پخش اعلامـیه کلکتیو حمایت از کارگران مغرب و خاورمـیانـه تحت عنوان (از آزادی فعالیت سندیکایی درون ایران حمایت کنیم) نمایشی از همبستگی بین المللی درون روز جهانی کارگر بود.
در این تظاهرات هزاران نسخه از اولین اعلامـیه کلکتیو حمایت از کارگران مغرب و خاورمـیانـه تحت عنوان (از آزادی فعالیت سندیکایی درون ایران حمایت کنیم) بزبان فرانسه و فارسی کـه از طرف فعالین کارگری ایرانی مقیم پاریس و سندیکاهای سولیدر و ث.ژ.ت تکثیر شده بود با همکاری مشترک درون بین تظاهرات کنندگان و فرانسویـانی کـه در پیـاده رو ناظر بودند پخش شد.
ناصر- پاریس- اول ماه مـه۲۰۱۱
زینت مـیرهاشمـی
روز یک شنبه 11 اردیبهشت، احمدی نژاد با حضور درون هیـات وزیران سرانجام خود را تسلیم حکم حکومتی ولی فقیـه نمود. گرچه دو طرف دعوا با غیبت ظاهراً موجه مصلحی بـه نشست آشتی کنان، شکل طبیعی بخشیدند، اما این آشتی کنان نـه پایـان مجادله، بلکه آغازی به منظور تشدید بحران حکومتی خواهد بود. بروز بحرانی کـه بین «پدر خوانده» و «فرزند خوانده» بـه شکل آشکار و خشن بـه تصویر کشیده شد، مجلس نشینان را درون این مسیر قرار داد کـه با شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیـه»، «فرزند خوانده» ولی امر را هدف قرار دهند. به منظور مجلس نشینان این فرصتی هست تا قدکشی گماشتهِ ولی امر و بی مَحلی او بـه قانون مجلس را بـه نوعی جبران کنند.
کشمکشـهای بعد از حکم حکومتی ولی فقیـه مبنی بر ابقای مصلحی و سرپیچی احمدی نژاد از این حکم مافوق قانونی، نـه آغاز بحران کـه تداوم بحران رژیمـی هست که با بالارفتن کمـیت ذوب شدگان درون ولایت و رام مخالفان شرمگین، مـهار نخواهد شد. این بحران و تشتت و شکاف کـه در هفته گذشته بخشی از آن برملا شد، درون بطن و بافت حکومت نـهفته هست و که تا این نظام موجود هست چنین بحرانـهایی هم خواهد بود.
با نگاهی گذرا بـه آنچه پایوران رژیم درون مشاجره اخیر بـه شکل علنی علیـه یکدیگر پراکندند، شدت و عمق بحران حکومتی را مـی توان دید.
کشمکش قلمـی بین کیـهان شریعتمداری کـه آن را سخنگوی ولی فقیـه مـی دانند و مدیر عامل خبرگزاری حکومتی ایرنا کـه در جانب احمدی نژاد قرار داشت، گوشـه ای از صحنـه بوبازی بین خودیـها را نشان داد.
جوانفکر مدیر عامل ایرنا درون سایت شخصی اش ضمن تعریف از احمدی نژاد نوشته هست که «آغوش گشوده مولا تو را مـی خواند». وی بـه نقل از احمدی نژاد مـی نویسد:«مـی گوید کـه اگر فرو بریزد، تیرها از هر سو مولا را نشانـه خواهند رفت.»
کیـهان بـه عنوان سخنگوی ولی فقیـه درون پاسخ بـه جوانفکر مـی نویسد:«راه حل قانونی، شرعی، ولایی و عقلانی آن نیز پذیرش بی چون و چرای این حکم ولایی و قانونی هست و بنابراین، این همـه آسمان و ریسمان های کودکانـه به منظور چیست؟»
جوانفکر درون سایت خود یک روز قبل از آشتی احمدی نژاد نوشته است:«گویـا خاری درون گلویش فرو رفته است، نـه مـی تواند آن را فرو ببرد و نـه مـی تواند آن را برون کشد. از توهینـهای ناجوانمردانـه ای کـه به نام دفاع از از دین و انقلاب نثارش کرده اند، دلش بـه درد آمده است.»
احمدی نژآد سرانجام این خار را بـه سختی فرو برد و فعلا خود را درون «آغوش پدر» رها کرد. اما این سرپیچی بدون تنبیـه نخواهد ماند.
شـهزاد سرمدیبه مناسبت اول ماه مـه روز جهانی کارگران
به حمـید اشرف، بـه محمد تقی شـهرام کـه درخاک خفتند، اما درمقابل ارتجاع وسرمایـه داری تسلیم نشدند وبه مـیلیون ها کارگر و زحمتکش ایرانی پشت ند.
شارل دُلِکلوز :روزنامـه نگار انقلابی، فرمانده نظامـی کمون پاریس
شارل دُلِکلوز (Louis Charles Delescluze 1809-1871 ) دوست لُدرو رُلَن ( Ledru Rollin سیـاستمدار جمـهوری خواه و مترقی فرانسوی 1874-1807) انقلابی ژاکوبن، از پیروان ماکسیمـیلیـان رُبسپییر مبارزی عمـیقا" لائیک و آنتی کلریکالیسم بود. مارسل دِسال ( Dessal Marcel-) درکتابش بنام شارل دُلِکلوز انقلابی ای ژاکوبن Un révolutionnaire jacobin Charles Delescluze) ( معتقد بود کـه وی کاملا" ژاکوبن و در پوست رُبسپییر رفته بود. وی مردی از خود گذشته و بیشتر مردعمل بود که تا تئوری. با این حال درون پولیمـیک، پولیمـیستی آتشین بود. پولیمـیک های وی با پرودون( Proudhon ) بی نظیر است. درون انتقاد که تا آنجا پیش مـی رفت کـه گاهی حاضر بود با مخالفانش بـه دوئل بپردازد.
در انقلاب مشروطه فرانسه معروف بـه سه روز افتخار آفرین (27-28-29 ژوئیـه 1830) از نقش آفرینان آن بود. درون سال های بعد از 1836 بـه علت شرکت درون سازمان های مخفی جمـهوری خواه چند بار بـه زندان محکوم شد و عاقبت بـه خاطر مقالات تندش بـه بلژیک گریخت.
در آوریل 1848 دست بـه انتشار روزنامـه ی " انقلاب دموکراتیوسیـال" زد . درون این دوره افشای ژنرال لوئی اوژن کَوِی نیـاک وزیر جنگ Cavaignac 1802-1857 ) Louis Eugene ) ومسوول قتل عام های انقلاب 1848 برایش یک سال زندان بـه ارمغان آورد. درون سال 1850 باز بـه سه سال زندان محکوم شد ولی بـه انگلستان گریخت. درسال 1863 بـه چهارسال زندان محکوم شد ودر سال 1858 بـه زندان جزیره شیطان ( l’ile du Diable ) محل نگهداری زندانیـان سیـاسی منتقل شد . درون سال 1860 با صدور عفوعمومـی بـه فرانسه بازگشت. بعد از ورود بـه فرانسه، روزنامـه ی بیداری(Le Réveil ) را منتشرکرده و از اصول انجمن بین المللی کارگران( انترناسیونال اول ) دفاع مـی کرد. بدنبال چند بارمحکومـیت وفرار بـه خارج ازکشور بالاخره درون دسامبر 1870 بعد ازاعلام جمـهوری ، بـه کشورش بازگشته وبه انتشارروزنامـه اش پرداخت. درون ماه ژانویـه 1871 مردم را بـه مبارزه مسلحانـه علیـه تسلیم طلبان با مـهاجمـین آلمانی تشویق مـی کرد.
شارل دُلِکلوز ازشروع انقلاب درون ماه مارس 1871 بـه عضویت کمون پاریس درون آمد و بعنوان عضوکمـیسیون های روابط خارجی، کمـیسیون اجرائی وخصوصا" کمـیسیون جنگ علیـه اشغالگران آلمانی مشغول بـه کار شد. مبارزات لاینقطع، شجاعت وعزم راسخ وی به منظور برپائی جمـهوری وانقلاب اجتماعی وخصوصا" آزمون های رنج آور بسیـار دراین راه وی را ملقب بـه " مـیله آهنین " ( Barre de fer ) کرد. با این حال بـه علت سختی های فراوان و مشقات زندگی سیـاسی و زندان های مدوام بـه پیری زودرس مبتلا شده بود
مرگ شارل دُلِکلوز
صبح گاه پنجشنبه 25 مـه 1871 ، هرآنجا کـه شب هنگام، پرچم سرخ کمون دراهتزازبود، پرچم سه رنگ بورژوازی فرانسه ( آبی – سفید- قرمز ) جایگزین آن شد. درون این روز آدولف تی یر بـه استان های فرانسه تلگراف زد کـه ژنرال مَک ماهون ( Mac – Mahonفرمانده ارتش ورسای 1893-1808ومامور سرکوب کمون پاریس ) بـه آخرین سربازان کمون پاریس اخطار کرده هست که از مبارزه دست برداشته و به جنگ پایـان دهند. ولی این دروغی بیش نبود. برعاومـی خواست کـه جنگ ادامـه یـابد تااو بتواند کمونار ها راتا آخرین نفرقتل عام کند. بهمـین جهت تمام پاریس را بـه توپ بسته وهمـه جا را بـه آتش کشیدند. به منظور بورژوازی بزرگ فرانسه چه اهمـیتی داشت کـه بر این خرابه ها پیروز شود، آنچه مـهم بود، این کـه بر روی این خرابه ها نوشته شود : "سوسیـالیسم خاتمـه یـافت و برای مدتی طولانی! " ) Le socialisme est fini et pour longtemps ! ) . بـه نقل از ( Prosper- Olivier Lissagaray ) ص 350 " تاریخ کمون پاریس 1871"
پروسپر- اولیویـه لیساگره درون پانویس صفحه ی 375 کتابش نوشته : " درون سال 1870، درون ماه اوت، درون بروکسل، جائی کـه تبعید، ما را گرد هم آورده بود، او (دُلِکلوز ) بـه من گفت: آری، باورمن بر این هست که جمـهوری آینده بـه دست چپ فعلی خواهد افتاد، اما ارتجاع بـه دنبال آن خواهد آمد. من درون زمانی کـه آقای ژول سیمون ( Jules Simon سیـاستمدار فرانسوی و وزیر آدولف تی یر 1896-1814) وزیر خواهد بود، بر روی باریکاد خواهم مرد."
در همـین روز( 25 مـه 1871) درون شـهرداری محله یـازدهم پاریس، شارل دُلِکلوز نامـه ای بـه ش مـی نویسد و آنرا بـه یکی از دوستان مورد اعتمادش مـی دهد. درون این نامـه آمده است: " خوبم، من نـه مـی خواهم و نـه مـی توانم بعنوان قربانی و یـا بازیچه درون دست ارتجاع پیروزمند قرار بگیرم. مرا ببخش کـه قبل از تو، کـه زندگی ات را به منظور من فدا کردی، مـی روم. من دیگر درون خودم آنقدرشـهامت نمـی ببینم کـه شکست جد یدی را بعد از آن همـه شکست های دیگر تحمل کنم. هزار بار همان گونـه کـه دوستت دارم، ترا مـی بوسم. خاطره ی تو آخرین چیزی هست که قبل از آرامش مرگ بـه آن خواهم اندیشید.... .
و این روزی هست که مـیدان شاتو- دو ( château – d’eau ) ( مـیدان جمـهوری فعلی درون پاریس ) توسط گردبادی ازخمپاره وگلوله ویران شده است. تقریبا" ساعت یک ربع بـه هفت غروب، نزدیک شـهرداری، شارل دُلِکلوزهمراه با ژورد ( Jourde ) و حدود پنجاه نفر سربازان گارد ملی بـه طرف مـیدان شاتو- دو درون حرکت اند. دُلِکلوز درون لباس معمولی اش؛ کلاه، پالتوی کوتاه با یقه پهن، شلوار سیـاه و شال قرمز دور کمر و بدون سلاح با تکیـه بر عصایش، ظاهر مـی شود و در آن مـیدان برروی باریکاد با لباس های تمـیز و مرتب بـه استقبال مرگ مـی رود.
در این هنگام، آفتاب درون پشت مـیدان غروب مـی کرد. شارل بدون نگاه بـه پشت خود کـه آیـا توسط دیگران همراهی مـی شود یـا نـه ، با همان قدم های شمرده پیش مـی رود و او تنـها انسان زنده درون بولوار ولتر بود. و ناگهان این مرد بزرگ کـه شرافتمندیش هرگز مورد شک هیچ قرار نگرفته بود بصورتی برق آسا درون مـیدان شاتو- دو، کشته و ازنظرناپدید مـی شود. درون روز 28 مـه ژنرال مَک ماهون اطلاعیـه ای بدین مضمون صادر مـی کند:" ساکنان پاریس ! شـهر آزاد شد، امروز، مبارزه پایـان یـافته، نظم، کار و امنیت دوباره زاده شده است."
آری درون پاریس حکومت نظامـی اعلام و شـهر تحت فرماندهی چهار ژنرال بـه چهار قسمت تقسیم شد. درون سال 1874، شورای جنگی ارتش، شارل دُلِکلوز را سه سال بعد از مرگش بصورت غیـابی بـه اعدام محکوم کرد. درون این باره لئون گامبتا نوشت : " این هست مردی کـه حتی مرده اش هنوز باعث وحشت است" و این حکم همچنان صادق است.
شـهزاد سرمدی – پاریس - اول ماه مـه 2011
تقی روزبهانتشاربیـانیـه های گوناگونی بـه مناسبت فرارسیدن اول ماه مـی ازسوی تشکل ها وفعالین کارگری درمجموع وصرفنظرازبرخی کاستی هائی کـه فرصت پرداختن بـه آن دراین جا نیست، اکثرا بازتاب دهنده مطالبات فراگیراقتصادی واجتماعی وسیـاسی عاجل کارگران درراستای مبارزه ضدسرمایـه داری هستند ودرادامـه همان سمت وسوئی هست که درطی سالهای اخیر بـه عمل آمده است.چنانکه موضع گیری علیـه نظام سرمایـه داری ومحکوم حذف یـارانـه ها وآزادسازی قیمتها،تأکید برتشکل های مستقل با درنطرگرفتن تنوع آن باتوجه بـه گرایشاتی کـه دراین باره درمـیان صفوف کارگران وفعالین وجود دارد،توجه لازم بـه مطالبات بخش های مختلف کارگری شاغل وغیرشاغل وقراردادهای موقت و.... ویـا محکوم تبعیض ونابرابری بین زنان ومردان کارگر وکارکودکان وعلیـه اعدام ....ونیز گره زدن مبارزه مطالباتی با مبارزات وآزادی های سیـاسی نظیرآزادی بی قید وشرط بیـان و آزادی احزاب ورهائی زندانیـان سیـاسی ..... ، درکناربذل توجه بـه رویدادهای بزرگ و تازه ای کـه امسال درمنطقه شاهد آن هستیم وبویژه مبارزات کارگران منطقه درون ضداستبدادی ومطالباتی جاری واعلام همبستگی با کارگران منطقه وجهان ازمـهمترین نکات این بیـانیـه هاست.
واینک نگاهی بـه چند چالش
1-بااین همـه شکافی بین طرح مطالبات فراگیرودامنـه محدود اتحاد عمل اعم ازصدوربیـانیـه واقدامات مشترک هم چنان وجود دارد.اگرچه امسال ازجهاتی ودرحرکتی متناقض خوشبختانـه تااندازه ای شاهد فاصله گرفتن ازبرخی رویکردهای سکتاریستی وانفرادی درموضع گیری های مشترک هستیم کـه مبین کنارگذاشتن مطالبات وباورهای اخص هر جریـان بـه عنوان پیش شرط همکاری واتحاد عمل وتلاش به منظور قرارگرفتن مبنای همکاری حول اشتراکات علیرغم داشتن اختلافات است.گرچه همزمان مثلا شاهد موضع گیری انفرادی سندیکای هفت تپه هم هستیم. واین نشاندهنده آنست کـه هنوزتا تبدیل شدن همکاری حول مطالبات پایـه ای درراستای گسترش همبستگی طبقاتی و مبارزه علیـه استبداد ونظام سرمایـه داری بـه یک سنت جاافتاده وثبیت شده فاصله داریم.تأکید براشتراکات وهمبستگی مبارزاتی وصف آرائی حول آن ولوآنکه بطورنقد ودرکوتاه مدت بدلیل شرایط سرکوب وپراکندکی، نتیجه محسوسی هم دربسیج نیرو وعرض اندام کارگران نداشته باشد،برای تدارک مبارزات هم آهنگ وگسترده آتی دارای اهمـیت استراتژیک است.وبدون آن کارگران محکوم بـه تداوم تفرقه وجدائی شده و هرگزقادرنخواهند شد کـه به مثابه نیروئی نقش آفرین و مؤثرعمل کنند. بنابراین اولین دست آورد ولو کوچک ونامحسوس را حتما بروزنشانـه هائی از آب شدن یخ های سکتاریستی دانست.اما واقعیت آن هست که سکتاریسم هم چنان ازگره های اصلی درون کارگری ماست وباید باتمامـی تلاش به منظور جا انداختن فرهنگ همکاری دربسترمبارزات واختلافات کوشید.چراکه اتصال حلقه های پراکنده وشکل گیری فرایند اتحاد طبقاتی وهم چنین تعمـیق ودرس آموزی ازتجربه بربسترمطالبات جاری صورت مـی گیرد وسکتاریسم معمولا مانعی عمده دربرابرآنـهاست. جلب اعتماد توده های کارگر بـه فعالان وبخش های آگاه تر کارگری وگسترش صفوف مبارزاتی طبقه، درمتنی پیچیده ازتکثر وچندگونگی صورت مـی گیرد کـه یـافتن و تأکید وتمرکزپیدا حول حلقه های متحدکننده وفراگیر هنربزرگ فعالین وعناصرآگاه تر را تشکیل مـی دهد.حضورمؤثرتر کارگران با متحدشدن حول مطالبات پایـه ای وفراگیرخود موجب نقش آفرینی طبقه کارگردر ضداستبدادی باسیمای مستقل خود مـی گردد وبه مبارزه ضداستبدادی معنا وجهت گیری معینی مـی دهد ومبارزه ضداستبدادی ازمنظرمطالبات کارگری را ازمبارزات ضداستبدادی فراطبقاتی و به روایت بورژوازی(مطالبات مجرد وعام ازیکسو ومطالبات کوچک ومحدود ازسوی دیگر) متمایزمـی کند.
2-دومـین مانع را حتما درنوع نگاه ونوع عمل نسبت بـه سازمان یـابی وسازمان یـافتگی و بسیج وسیع ترین توده های کارگربشمارآورد. واقعیت آن هست که نگاه های سنتی ومبتنی برنگاه یک جانبه وشسته ورفته بـه تشکل ها وتجمعات کارگری ودیدن آنـها صرفا دراشکال سازمان یـافته بـه شکل سنتی آن به منظور بسیج طبقاتی کارگران وایجاد اتحاد عمل گسترده کافی نیست.هرمبارزه کارگری درهرواحد ومحیطی خواه ناخواه موجب ایجاد نوعی همبستگی،تجمع واشکالی ازسازمان یـابی مـی گرددولوآنکه هنوزبا اشکال کلاسیک وشناخته آن متفاوت باشد ویـاهنوزنتوانسته باشد بـه آن مرحله فرابروید.درعصر ارتباطات واطلاعات، درواقع پیوند انواع شبکه ها واشکال مبارزاتی درمحیط ها واماکن کارگری وزحمتکشی مـی تواند بخشی ازسازمان یـابی سراسری باشد.فقط کافی هست باورکنیم هرجاکه مبارزه وجود دارد اشکالی وسطوحی ازکارجمعی ومبارزاتی هم وجود داردوباتوجه بـه آنکه وجود مبارزه گسترده را نمـی توان منکرشد،بناچارنمـی توان وجود انواع محافل وشبکه ها واشکال تجمعات مبارزاتی را انکارکرد.مثلا درهمـین روزها مبارزه درخشان کارگران پتروشیمـی ماهشـهر کـه بازتاب جهانی وسراسری هم یـافت،بی گمان مولد سطوح گوناگونی ازاشکال حمعی مبارزه هست واین پدیده تقریبا به منظور اکثر واحدها ومحیط های کارگری، البته الزاما نـه درهمان اندازه اما بـه درجات مختلف صادق است.مـهم هست بدانیم کـه اولا درعصر ارتباطات باکوچک وفشرده شدن محیط ها وفواصل کشوری( وجهان) همـه این گونـه شبکه ها واشکال مـی توانند بطوربالفعل بخشی ازسازمان یـابی سراسری طبقه کارگرمحسوب شوند وبه نحوی بـه هم متصل شوند وثانیـا متناظربا آن مـی توان اشکالی منعطف وابتکاری ازهمکاری واتحادعمل وهمسوئی گسترده را سازمان داد. اما تأکید مـی کنم کـه همـه این ها مشروط بـه شسته و رفته ندیدن اشکال سازمان یـابی است.اشکالی کـه به مثابه شبکه ای ازشبکه های متنوع سازمانی یـابی سراسری طبقه کارگر و زحمتکشان درپیوند با یکدیگردرنظرگرفته شوند.
درهمـین راستا مـی توان گفت کـه جای خالی بسیـاری ازکارگران متعلق بـه واحدهائی چون ذوب آهن وایران خودرو و پتروشیمـی وکارخانـه های فعالی چون کیـان تایرودهها وصد ها نظایرآن خالی است.به گمان من چنین خلأ اجتناب ناپذیرنیست ومـی توانست (ومـی تواند) نام آنـها ویـابخشی ازکارگران این واحدها ومؤسسات باتدارک قبلی درلیست همبستگی های کارگری قرارگیرد، البته اگر همبستگی هرچه وسیع ترهدف اصلی ومقدم باشد ونیزازمطلق اشکال معین سازمان یـابی اجتناب گردد.مبنای این ادعا واستنتاج همانگونـه کـه اشاره شد وجود واقعیت عینی مبارزه هست واین کـه درهرمبارزه جمعی وجود درجاتی ازهمبستگی کارگری واشکالی از کارجمعی-صرفنطرازچگونگی آن- حتمـی است. مثلا چرا کارگران ایران خود رو، ولو بخشی ازآنـها نتوانند درفراخوان واعلام همبستگی ماه مـه شرکت کنند؟.یـا کارگران پتروشیمـی و...؟. واقعیت آن هست که درشرایط سرکوب نفس مبادرت بـه اعتصاب ویـااشکال دیگراعتراضی وتکرارآنـها ولوآنکه هنوزبه هردلیلی بـه تجمع و تشکل مشـهود واعلام شده ازنوعی کـه معمولا مـی شناسیم فرانروئیده باشد،مـی تواند بـه دلیل همان کارجمعی وهمبستگی ایجاد شده حلقه ای ازحلقات کارگری باشد وباحضور درصف گسترده ومتکثرومتنوع کارگری بـه همبستگی کارگری ابعاد تازه ای بـه بخشد. البته بـه نوبه خود نیزدرمتن آن غنا وتکوین بیشتری پیداکند.برای این کار حتما هم بـه وجود اشکال دیگرشامل شبکه ها ومحافل وتشکل های ازنوع دیگرهم نظرداشت، براین اساس بـه توان تآنجا کـه ممکن هست دامنـه اتحاد عمل وموضع گیری مشترک را فراخ ترکردوهم بـه نقش فعالان کارگری بـه عنوان حلقه های ارتباط دهنده اهمـیت لازم را دارد.هم چنین گسترش چنین حضوری بخصوص درسطح کارخانـه ومؤسسات تولیدی وخدماتی پایـه ای واستراتژیک دارای اهمـیت هست ضمن آنکه این گونـه همکاری ومشارکت ممکن هست اشکال ابتکاری دیگری ازاقدام وهمکاری متناسب با خود را بـه طلبد.البته تلاش به منظور چنین هدفی بزرگ وگسترده ، نافی همکاری وموضع گیری های مشخص تر تشکل های شکل یـافته تروباتجربه تر وبا مطالبات شفاف ترواحیـانا رادیکال تر درصورتی کـه ضروری باشد، نیست ومـی تواند بـه موازات تلاش فوق صورت گیرد.اما آن نباید همـه کاری باشد کـه برای شکل بـه همبستگی وسازمان یـابی کارگران صورت مـی گیرد وبهمـین دلیل نمـی تواند جایگزین تلاش به منظور حرکت های گسترده کارگری با حضوربدنـه هرچه وسیع ترگردد. معمولا حرکت های وسیع ترممکن هست بدلیل الزام دست یـابی بـه توافق های وسیع تر، حول مطالبات محدودتری صورت گیرد. با این همـه تنـها باگسترش همـین گام ها وبامشارکت هرچه بیشترآنـها البته باداشتن افق های رادیکال است، کـه مـی توان پیش رفت و را برپایـه تجارب خود بـه جلوسوق داد.
3-سومـین نکته دررابطه با تشکل ها آن هست که بدون داشتن ویـا حفظ خصلت ی وبسیج مداوم بدنـه،بویژه درشرایط استبدادی وسرکوب، نمایندگان برگزیده شده قادربه حفظ ادامـه کاری وروحیـه مبارزاتی نخواهندبود.ازاین رو همواره بایدنسبت بـه حفظ وتقویت رابطه متقابل آندو توجه لازم را داشت،وگرنـه این نوع تشکل ها بعد ازمدتی زمـین گیرمـی شوند.
4-کارگران واحدها وبخش های گوناگون ازیکسو باتوجه بـه توازن نیرو وپراکندگی ووخامت اوضاع بحرانی ، مشغول نبردهای موضعی وپراکنده به منظور حفظ موقعیت شغلی وبهبودوضعیت کنونی پیرامون مطالبات اخص خود باهدف قابل تحمل فشار زندگی هستند و ازسوی دیگردامنـه بحران اقتصادی وسیـاسی فراگیرچنان هست که هر تلاشی ازاین نوع حتی اگرموفق هم باشد، نمـی تواند اوضاع وخامت بار او را تغییربدهد و کمبودهای واقعی اش را جبران کند.این گونـه دستاوردهای کوچک درزیرامواج مـهیبی هم چون تورم سنگین وبیکارسازی ها وسایرمؤلفه های بحران بـه سرعت بی خاصیت مـی شوند.ازهمـین رو بدون ورود بـه نبردهای سراسری وکلان وباهدف تغییر سیـاست های کلان وبکارگیری نیروی جمعی برایب وحفظ آن ها، قادربه بهبودجدی اوضاع خود وجامعه نخواهند بود.والبته چنین نبردهای سراسری نیزجزازطریق گره خوردن همـین مبارزات کوچک وموضعی با مبارزات کلان صورت نخواهند گرفت.اکنون خود رژیم نیز باتوجه بـه وقوف بـه پی آمدهای سیـاست تهاجم اقتصادی و آزادسازی قیمتها وسیـاست انجماد دستمزدها وبیکارسازی ها، همواره نگران وقوع باصطلاح فتنـه های اقتصادی است.وبرهمـین اساس سال جدید را سال جهاد اقتصادی نامـیده اند وبرآرایش نیروهای خود بـه عنوان بسیج کارگری به منظور مقابله با این خطرتأکید کرده اند.
بااین وجود بحران سیـاسی درکناربحران اقتصادی روبه خامت بیشتر، زمـینـه های گره خوردن مطالباتی با ضداستبدادی، ومطالبه تؤامان نان و آزادی را آماده ترساخته هست ودرست بهمـین دلیل حتما سال نوین (و سالهای آتی را)باید سال گره خوردن مطالبات سیـاسی واقتصادی ونقش آفرینی بیشترزحمتکشان درون ضداستبدادی دانست.
5-باتوجه بـه ناموزونی ناشی ازیک جانبگی خیـابانی واینکه بدون گره خوردن آن با های مطالباتی،وباتوجه بـه روشن شدن بیش ازپیش اهمـیت نقش کارگران وزحمتکشان درون ضداستبدادی،بدیـهی بودکه توجه طبقات دیگر بـه طبقه کارگرومصادره مبارزات آن وجهت آن بسود خود دربرنامـه های آنـها جایگاه برجسته ای پیداکند.ودرهمـین راستا ازجمله اصلاح طلبان و "سبزها" به منظور اعمال نفوذ درون این وادغام آن درون عمومـی و معطوف بـه اصلاح نظام بـه تکاپوافتادند. انتخاب اول ماه مـه بـه عنوان روزخشم ازجانب آنـها ونگاهی بـه شعارها وپوسترها ونوع تکاپوهای آنـها بـه خوبی تلاش به منظور تبدیل کارگران بـه سیـاهی لشکربرای اه خود را روشن مـی سازد.درواقع مبارزه ضداستبدادی بـه روایت اصلاح طلبان، هم حتما درچهارچوب حفظ نظام کنونی باشد وازمطالبات ساختارشکن، فرارونده وانقلابی فاصله بگیرد وهم از آمـیخته شدن آن با مطالبات ومبارزه طبقاتی کارگران تهی شود تابتواند تبدیل بـه ابزارچانـه رنی مناسبی به منظور تقسیم قدرت گردد.
6-چنین تلاشی البته ازسوی طبقات ورویکردهای دیگر به منظور کنترل وجهت بـه مبارزات مستقل وفرارونده ولاجرم خطرناک، غیرطبیعی نیست واگرجزاین بود عجیب بود. اما غیرطبیعی آنجاست کـه برخی مدعیـان طبقه کارگروچپ با همصداشدن با آن وموج سواری،ازکارگران بخواهندکه درزیر چتر و هژمونی فراخوان روزخشم(فراخوان اصلاح طلبان وراه امـیدسبز) وبااستناد بـه مفاهیم برگرفته ازآنـها بـه چشم کارگران خاک بـه پاشند وحتی دراین موج سواری تلاش کنندکه همراه با روایت آنـها ازمقولاتی فراطبقاتی چون ملت ایران ونظایرآن ورنگ ولعاب کارگری بـه آن سود جویند. به منظور این جریـان-به بهانـه مرحله بندی مبارزه- مبارزه "ضداستبدادی" مقدم برمبارزه طبقاتی وبرابری اجتماعی بوده وکارگران حتما با درنظرگرفتن منطق بی رحم تاریخ نخست بـه مبارزه ضداستبدادی بـه روایت بورژوازی تن بدهند تاروزی، روزگاری نوبت رهائی آنـها فرابرسد.دراین رویکرد دوخطای فاحش همزمان با هم عمل مـی کنند: اولا دخیل بستن به منظور سرنگونی استبداد توسط فراخوان دهندگان راه سبزامـید وازجمله روزخشم جزبه دنبال سراب دویدن نیست، وثانیـا مبارزه ضداستبدادی به منظور کارگران همانی نیست کـه طبقات دیگرازآن مـی فهمند ودرتبلیغ وترویج وتبدیل آن بـه گفتمان حاکم مـی کوشند.ازهمـین رو، مبارزه طبقاتی ومبارزه به منظور سوسیـالیسم تااطلاع ثانوی دراین رویکرد تعطیل است.وحال آن کـه زندگی واقعی بـه کارگران وزحمتکشان دایما مـی آموزد کـه مبارزه صرف ضداستبدادی وفراطبقاتی وجود خارجی نداشته وصرفا جزشگردوتمـهیدی به منظور حقنـه مطالبات بورژوازی بر وتبدیل کارگران بـه سیـاهی لشکرطبقات دیگر نیست.بااین وجود فراخوان این جریـان بـه کارگران به منظور قرارگرفتن درزیرچترروزخشم،به این شکل عریـان وآشکارخود خوشبختانـه درصفوف چپ کمترگوش شنوائی داشته وحتی سازمان های رفرمـیست نیز با چنین غلظتی بـه دفاع ازروزخشم برنیـامده اند!.
ازسوی دیگرتشکل ها وفعالین کارگری داخل کشورهم خوشبختانـه،همانطورکه درعمل شاهدیم، دربیـانیـه ها وگفتگوهایشان نشانی ازتوهم قرارمبارزات خود درزیرچتر راه سبزامـید دیده نمـی شود. آنـها بـه خوبی مـی دانندکه معنا وماهیت تلاش ها وهدف اصلاح طلبان ازادعای حمایت وفراخوان بـه آنـها چیست.آنـها بـه جای پیوستن خود البته با تداوم راه مستقل خود دیگران را نیز مـی توانند واداربه حمایت از خود نمایند.واین البته درست دربرابرتوصیـه الحاق آنـها بـه صفوف راه سبزامـید دارد. به منظور کارگران همانطورکه سرود انترناسیونال آن را ندامـی دهد رهائی جزبه دست خودشان ودرهمبستگی کارگران ایران ومنطقه وجهان حاصل نخواهد شد. به منظور آنـها،همانطورکه دربیـانیـه هایشان قید شده، امکان مبارزه با سرمایـه داری وعلیـه سیـاست حذف یـارانـه ها،و به منظور ایجاد تشکل های مستقل ودست یـابی بـه سایر مطالبات اقتصادی وسیـاسی واجتماعی اشان،با قرارگرفتن درون زیرچتر هژمونی وگفتمان اصلاح طلبان وانی کـه درجهتی خلاف آن ها هستند ناممکن است.متأسفانـه این گونـه فراخوان دهندگان فقط بیگانگی خود را با ماهیت وسمت گیری دوسال اخیر وموضع گیری های های اجتماعی بویژه کارگری بـه نمایش مـی گذارند.
باتبریک فراررسیدن اول ماه روزجهانی کارگر بـه همـه معان آزادی وسوسیـالیسم وبا امـید بـه پیشروی های تازه به منظور کارگران درون ایران ومنطقه وجهان.
2011-04-30 10-02-90
http://www.taghi-roozbeh.blogspot.com
taghi_roozbeh@yahoo.com
اظهارات تهران درون مورد خلیج فارس خصمانـه خوانده شد
نوشتۀ ناصر اعتمادی
دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس سخنان رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران را درون مورد خلیج فارس خصمانـه و مصداق دخالت درون امور داخلی کشورهای عربی منطقه دانست. حسن فیروزآبادی شنبه گذشته گفته بود کـه خلیج فارس همواره متعلق بـه ایران بوده است.
دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس عبداللطیف زیـانی سخنان حسن فیروزآبادی رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح جمـهوری اسلامـی ایران را دربارۀ خلیج فارس ستیزه جویـانـه و موجب تشدید تنش درون منطقه دانست.
عبداللطیف زیـانی اظهار داشت کـه خلیج فارس بـه همۀ کشورهای ساحلی متعلق هست و تنـها آب های ایران دراین منطقه متعلق بـه این کشور مـی باشد.
حسن فیروزآبادی، رییس ستاد مشترک ارتش جمـهوری اسلامـی ایران، شنبه گذشته با انتقاد ازمخالفت های کشورهای عربی منطقه با حکومت اسلامـی تهران گفت کـه منطقۀ خلیج فارس همواره متعلق بـه ایران بوده است.
در واکنش، عبداللطیف زیـانی اظهارات حسن فیروزآبادی را ستیزه جویـانـه دانست و افزود کـه این موضع درون واقع پرده از اه توسعه طلبانۀ حکومت تهران پرده برمـی دارد کـه خلاف اصول حُسن همجواری است.
دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس درجای دیگری ازاظهاراتش سخنان حسن فیروزآبادی را مصداق دخالت درامور داخلی کشورهای منطقه دانست کـه به ادعای عبداللطیف زیـانی بر بی اطلاعی کامل از تاریخ منطقه و هویت عربی آن استوار است. دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس سخنان رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران را نیز زمـینـه ساز گسترش تنش درمنطقه توصیف کرد.
مناسبات جمـهوری اسلامـی ایران و کشورهای عربی خلیج فارس درون هفته های گذشته و به ویژه بعد از ورود نیروهای نظامـی عربستان و امارات بـه بحرین به منظور فرونشاندن شورش شیعیـان این کشور بـه طرز بی سابقه ای رو بـه تنش گذاشته است. همزمان کشورهای عربی منطقه جمـهوری اسلامـی ایران را بـه دخالت درون امور داخلی خود متهم مـی کنند.
مخفیگاه بن لادن درون دل شـهر نظامـی پاکستان
دورادور محل کشته شدن بن لادن با پارچۀ قرمز احاطه شده است
نوشتۀ ناصر اعتمادی
مخفیگاه بن لادن درون دل شـهر نظامـی پاکستان درون حومۀ اسلام آباد بوده هست . دولت آمریکا عمداً مقامات پاکستانی را درون جریـان حمله بـه مجتمع مس رهبر القاعده قرار نداده بود. رییس جمـهوری افغانستان با ابراز خشنودی از کشته شدن بن لادن گفت : نفس کشته شدن رهبر القاعده درون پاکستان نشان مـی دهد کـه مبارزه با تروریسم حتما در مکان و منشا اصلی آن صورت بپذیرد.
رییس جمـهوری آمریکا درون سخنان دیشب اش بـه مناسبت کشته شدن اوسامـه بن لادن اظهار داشت کـه رهبر شبکۀ القاعده از ماهها پیش تحت نظر بوده و فرمان حمله بـه مخفیگاه او به منظور دستگیری اش را جمعۀ گذشته صادر کرده است. این حمله توسط نیروهای ویژه سازمان اطلاعات آمریکا، سیـا، صورت گرفت و بیش از چهل دقیقه بـه درازا نکشید. رییس سازمان اطلاعات آمریکا، لئون، پانـه تا، این حمله را بـه طور زنده از مقر این سازمان درون ایـالت ویرجینیـای آمریکا دنبال مـی کرده است. لئون پانـه که تا با اشاره بـه کشته شدن بن لادن، ابراز اطمـینان کرد کـه شبکه القاعده دست بـه عملیـات تلافی جویـانـه بزند.
مقامات آمریکایی تصریح کرده اند کـه عامدانـه دولت پاکستان را درون جریـان این حمله قرار نداده اند. با این حال، رییس جمـهوری آمریکا درون سخنان دیشب اش بعد از کشته شدن اسامـه بن لادن از کمک دولت اسلام آباد قدردانی کرد. بـه غیر از شمار قابل توجهی از نیروهای ویژۀ آمریکا چهار فروند هلی کوپتراین کشور درحمله بـه اقامتگاه رهبر القاعده شرکت داشته اند. یکی از این هلی کوپترها درنتیجۀ حملۀ نیروهای اوسامـه بن لادن کـه بر روی بام مخفیگاه رهبر القاعده موضع گرفته بودند سقوط کرد.
اقامتگاه یـا مخفیگاه رهبر القاعده درون شـهرک نظامـی آبوت آباد درون پنجاه کیلومتری اسلام آباد حدود پنج سال پیش ساخته شده است. دیوارهای بلند و سیم های خاردار این مجتمع بزرگ مس را کـه سه هزار متر مربع مساحت دارد احاطه کرده اند. آبوت آباد، درون اصل یک شـهرک نظامـی پاکستان درون حومۀ اسلام آباد هست که بـه غیر از سه لشگر این کشور هزاران سرباز را نیز درون خود جای مـی دهد.
درپی نشرخبرکشته شدن رهبر القاعده رییس جمـهوری پاکستان آصف علی زرداری با نخست وزیر و رییس سرویس های امنیتی این کشور تشکیل جلسه داد. وزارت امور خارجۀ پاکستان با انتشار بیـانیـه ای کشته شدن اوسامـه بن لادن را ضربه ای بزرگ بـه شبکۀ القاعده و سازمان های تروریستی دانست. بیـانیۀ وزارت امور خارجۀ پاکستان تصریح کرده هست که حمله بـه مخفیگاه بن لادن توسط نیروهای آمریکایی و بر اساس سیـاست قبلاً اعلام شدۀ این کشور درون قبال رهبر القاعده صورت گرفته است.
حامد کرزی رییس جمـهوری افغانستان ضمن ابراز خرسندی از کشته شدن رهبر القاعده تصریح کرد کـه اوسامـه بن لادن تاوان اعمال خود را پرداخت. رییس جمـهوری افغانستان سپس تأکید کرد : نفس کشته شدن بن لادن درون پاکستان نشان مـی دهد کـه مبارزه با تروریسم حتما در منشا و مکان اصلی آن صورت بپذیرد و نـه درون افغانستان و علیـه مردم مظلوم این کشور.
رییس جمـهوری پیشین آمریکا جورج بوش کـه فرمان حمله بـه القاعده درون افغانستان را بعد از سوءقصدهای تروریستی یـازدهم سپتامبر صادر کرد، کشته شدن رهبر القاعده را پیروزی به منظور ملت آمریکا توصیف نمود. رهبران غالب کشورهای اروپایی اعم از انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیـا، اسپانیـا همگی کشته شدن رهبر القاعده را گامـی بزرگ و مـهم درون جهت مبارزه با تروریسم توصیف د، هر چند تصریح نمودند کـه از مـیان رفتن اوسامـه بن لادن بـه معنای از بین رفتن تهدید تروریستی نیست. درون خاورمـیانـه، بـه غیر از اسرائیل، مردم عراق نیز از کشته شدن رهبر القاعده خشنود شدند کـه نقشی تعیین کننده درون بروز خشونت های قومـی چندسالۀ این کشور بعد ازسقوط صدام حسین داشت.
در گفتگوئی با امـیرطاهری، روزنامـه نگار و تحلیل گر مسائل سیـاسی درلندن، ازاو پرسیدیم کشته شدن اوسامـه بن لادن چه پیـامدهائی به منظور سازمان القاعده و خطر و تهدید تروریستی کـه از جانب این سازمان متوجه جهان هست خواهد داشت؟
امـیر طاهری مـی گوید درون سال های اخیر دو رویداد مـهم بـه به وقوع پیوسته است. نخست این کـه سازمان القاعده جایگاه و اهمـیت خود را بـه عنوان یک ایدئولوژی ازدست داده است. این روزنامـه نگار و تحلیل گر سیـاسی درون تأیید این برداشت خود یـادآور مـی شود کـه درتحولات اخیر درون کشورهای عرب و مسلمان چون مصر، تونس، یمن و سوریـه القاعده و باورداشت های آن هیچ نقشی ایفا نمـی کند و مردم این کشورها فهمـیده اند کـه این دموکراسی و آزادی هست که ناجی آن هاست نـه القاعده.
دومـین رویداد مـهم از نظر امـیر طاهری این هست که سازمان القاعده درون سال های اخیر بـه سازمانی پراکنده و نا متمرکز بدل شده و دارای فرماندهی واحد و منسجمـی نبوده و عملیـات تروریستی بـه وسیلۀ هسته ها یـا سلول های پراکنده درون کشورهای مختلف جهان اجرا شده است. بدین ترتیب، بـه باور امـیر طاهری کشته شدن بن لادن چندان تأثیری بر القاعده و خطری کـه از جانب این سازمان وجود دادرد نخواهد داشت و عملیـات تروریستی درون این و آن جا که تا سال ها ادامـه خواهد داشت.
ازامـیر طاهری پرسیدیم مـی توان گفت کشته شدن بن لادن بیش از آن کـه به القاعده ضربه زده باشد یک پیروزی به منظور اوباما، رئیس جمـهوری آمریکاست؟
نویسنده و روزنامـه نگار ایرانی بـه این پرسش پاسخ مثبت مـی دهد و مـی گوید البته این رویداد یعنی کشته شدن بن لادن محبوبیت اوباما را درون یک سال مانده بـه انتخابات ریـاست جمـهوری افزایش خواهد داد اما درون استراتژی و سیـاست های کلی آمریکا از جمله درون افغانستان تأثیر چندانی نخواهد داشت.
سرانجام این کـه ازامـیرطاهری پرسیدیم اثبات این نکته کـه بر خلاف ادعاهای اسلام آباد بن لادن درون پاکستان بـه سر مـی هست موجب بروز بحرانی جدید درروابط واشنگتن و اسلام آباد نخواهد شد؟
پاسخ مـیهمان ما بـه این پرسش منفی است. امـیر طاهری مـی گوید این آصف علی زرداری، رئیس جمـهوری پاکستان، هست که آمریکا را درجریـان حضور بن لادن درون شـهر نظامـی پاکستان قرار داده هست و اگر هم چنین نباشد و آمریکائیـان خود موفق بـه کشف مخفیگاه بن لادن شده باشند، پاکستان را درون جریـان حمله قرار داده اند. امـیر طاهری اطمـینان مـی دهد کـه در هفته های آینده شاهد اعطای امتیـازاتی از سوی واشنگتن بـه اسلام آباد درون افغانستان درون آستانۀ آغاز روند سپردن برقراری امنیت بـه نیروهای افغان و پیش از خروج نیروهای آمریکا از افغانستان خواهیم بود.
02/05/2011
by فواد روستائی
القاعده بعد از قتل بن لادن/رهبر بعدی چهی است؟
نوشتۀ رضا تقی زاده
با از مـیان رفتن اسامـه بن لادن، تعیین جانشین وی درون شبکه گسترده تروریستی القاعده، آینده این سازمان و همچنین واکنش تلافی جویـانـه آن نسبت بـه قتل بن لادن ، از جمله پرسشـهایی هست که که تا مدتی درون انتظار یـافتن پاسخ قطعی با قی مانده و موضوع حدس و گمان ناظران خواهد شد.
بن لادن پیش از بـه قتل رسیدن درون تدارک و برنامـه ریزی عملیـات تروریستی منسوب بـه القاعده، دخالت مستقیم نداشت. بخصوص طی 5 سال گذشته او بیشتر رهبر فکری و نظریـه پرداز سازمان بود که تا فرمانده مستقیم و تشکیلاتی آن.
سلولهای تروریستی القاعده درون کشور های مسلمان عموما بصورت مستقل عمل مـیکنند و همـین استقلال عمل گروهی، رد یـادبی و خنثی ساختن عملیـات آنـها را دشوارتر مـیسازد. درون غیر این صورت از مـیان بردن هسته های عملیـاتی درون نقاط مختلف جهان، از راه انـهدام هسته مرکزی، و یـا قطع ارتباطات مابین فرماندهی و صفوف و تیمـهای عملیـاتی آسان تر بود.
به عنوان نمونـه، عملیـات القاعده درون عراق را ابو مصعب الزرقاوی، متولد اردن، رهبری مـیکرد. وی درون 8 ژوئن سال 2006 توسط نیرهای آمریکایی درون عراق کشته شد. با این وجود بعد از الزرقاوی، فعالیت القاعده درون عراق همچنان ادامـه یـافت و در چند مرحله حتی شدت بیشتری نیز گرفت.
الزرقاوی گروه القاعده عراق را درون سال 2003 تاسیس کرد و یک سال بعد درون اکتبر 2004 اتحاد خود را با بن لادن اعلام داشت. القاعده درون عراق با نام " جماعته التوحید و الجهد " فعالیت داشت.
پراکندگی سازمانیدر یمن، القاعده دارای شبکه ای گسترده است. این گروه درون اکتبر سال 2000 مسئولیت حمله تروریستی از راه دریـا علیـه ناو جنگی آمریکا بنام " یو اس اس کول " را کـه در آبهای یمن ( خلیج فارس) پهلو گرفته بود پذیرفت. طی اقدام یـاد شده 17 نفر از نیروهای نظامـی آمریکا بـه قتل رسیده و 35 نفر زخمـی شدند.
رهبر 33 ساله القاعده یمن، ناصر عبدوالکریم الوحیشی ( ابو بصیر ) کـه زمانی بن لادن بوده، درون آن کشور بصورت مستقل عمل مـیکند. الوحیشی درون سال 2002 درون ایران دستگیر شد و بعد از مدتی توسط دولت وقت جمـهوری اسلامـی بـه یمن بازگردانده شد.
وی درون سال 2006 از زندان یمن گریخت و دو سال بعد، ایمان الظواهری- نفر دوم القاعده که تا پیش از قتل بن لادن - او را "امـیر مجاهدین یمن " معرفی کرد. الوحیشی مدعی شده هست که بمب ( کثیف ) هسته ای نیز درون اختیـار دارد.
القاعده درون پاکستان دارای گسترده ترین شبکه عملیـاتی و در افغانستان پر تعداد ترین شمار جنگ جویـان شورشی است. علاوه بر منطقه خلیج فارس و مرکز خاورمـیانـه، القاعده از شمال آفریقا که تا شرق آسیـا نیز فعال است.
حادثه انفجار بمب سال 2002 درون جزیره بالی کـه به کشته شدن 200 نفر انجامـید توسط گروه القاعده، شاخه اندونزی، صورت گرفت.
القاعده و ایرانایران درون فاصله سالهای 2001 که تا 2006 مابین 900 که تا 1500 عضو القاعده را نگاهداری مـیکرد.
علاوه بر عبدالکریم الوحیشی و سایر نیروهای عملیـاتی القاعده، بیش از 30 نفر از اعضاء نزدیک خانواده بن لادن نیز از سال 2001 درون ایران و در خانـه های امن بسر مـیبردند.
بعد از فرار یکی از ان بن لادن درون سال 2010 ، و ظاهرا پناه بردن وی بـه سفارت عربستان درون تهران، خالد، یکی از پسران بن لادن، مدعی بد رفتاری ایران با خانواده خود و خواستار آزادی آنـها شد. ایران متعاقبا تعداد زیـادی ازاعضای خانواده بن لادن آزاد ساخت. پیشتر ایران اعلام داشته بود کـه تا 800 عضو القاعده ر ا بـه کشور های آنـها تحویل داده است.
ایران تاکنون هدف هیچیک از اقدامات مستقیم تروریستی القاعده نبوده است. دولت ایران ( بخصوص از جانب آمریکا ) متهم هست که با گروههای جهادی طالبان و همکاران القاعده درون افغانستان مرتبط هست و آنـها را با کمکهای مالی و تسلیحاتی مورد پشتیبانی قرار مـیدهد.
رهبر بعدیبا توجه بـه این نکته کـه القاعده فاقد ساختار تشکیلاتی مشابه یک حزب سیـاسی هست و از سویی، درون کشور های مختلف مستقل عمل مـیکند، تعیین و معرفی رهبر بعدی آن بـه شکل غیر مستقیم و غیر رسمـی صورت خواهد گرفت.
بعد از بن لادن بصورت طبیعی نفر دوم القاعده از موقعیت بهتری به منظور عهده دار شدن سمت رهبری معنوی گروه برخوردار است. دولت آمریکا درون سال 2009 ایمان الظواهری را کـه یک مصری 59 ساله هست بعنوان فرمانده کل عملیـات القاعده معرفی کرد.
الظواهری کـه نوه یک روحانی مصری هست و درون رشته جراحی آموزش دیده است. زندگی نامـه نویس شخصی بن لادن، الظواهری را مغز واقعی القاعده معرف کرده است. الظواهری کـه زندگی خود را ظاهرا منحصر بـه جهاد ساخته احتمالا درون پاکستان و یـا افغانستان بسر مـیبرد.
بی شک با از مـیان رفتن بن لادن کـه نتیجه یک کار عملیـاتی پیچیده بوده، اینک تعقیب و یـافتن الظواهری، و سایر فرماندهان ارشد القاعده درون پاکستان و افغانستان، که تا حدودی آسانتر از پیش خواهد شد.
نفر دیگری کـه بعد از الظواهری درون سلسله مراتب القاعده از او نام مـیشود، سیف العادل، 51 که تا 54 ساله و متولد مصر است. سیف العادل مسئول تجهیز گروه القاعده درون سومالی بوده است. صحنـه های مبارزه او درون سومالی با نیروهای آمریکایی را کـه به ساقط ساختن دو هلیکوپتر موسوم بـه "باز سیـاه " منجر شد هولیوود درون یک فیلم پر فروش سینمائی بـه تصویر کشید.
در سال 2001 دولت آمریکا به منظور سر سیف العادل جایزه 5 مـیلوین دلاری تعیین کرد. جایزه قتل بن لادن و یـا دستگیری او 25 مـیلیون دلار تعیین شده بود. جایزه قتل الظواهری نیز مانند بن لادن 25 مـیلیون دلار درون نظر گرفته شده بود. تقریبا تمامـی اعضاء خانواده الظواهری، منجمله همسر و فرزندان وی درون نتیجه بمباران های هواپیما های آمریکایی بـه قتل رسیده اند.
سلیمان ابوغیث، 45 ساله سخنگوی رسمـی القاعده، عضو ارشد دیگری هست که با مرگ بن لادن درون سلسله مراتب فرماندهی این سازمان تروریستی ممکن هست ارتقاء مقام پیدا کند. ابو غیث از سال 1991 و زمان حمله صدام بـه کویت شـهرت یـافت.
وی کـه خواستار اجرای شریعت درون کشور های اسلامـی هست در سال 2000 از کویت بـه افغانستان رفت و بعد از حادثه تروریستی 11 سپتامبر درون نیویورک و با اشاره بـه انفجار هواپیماها، اعلام کرد " طوفان هواپیما ها متوقف نخواهد شد " .
در رده های بعدی القاعده اشخاصی مانند ابو حافظ، متولد مراکش و متخصص روانشناسی نظامـی قرار دارد. یک سایت اینترنتی اطلاعاتی متعلق بـه اسرائیل، موسوم بـه "دبکا فایل"، مدعی شد کـه حمله تروریستی ماه مارس سال 2004 درون مادرید را ابو حافظ برنامـه ریزی کرده بود.
معرفی بن لادناسامـه بن لادن کـه روز گذشته بدست نیروهای آمریکایی بـه قتل رسید متولد عربستان سعودی است. دولت عربستان تابعیت او را درون سال 1994 لغو کرد.
نام کامل او "اسامـه بن محمد ابن لادن"، هست و از او درون گذشته با عنوان هایی مانند " شیخ "، "حاجی" ، " ابو عبدالله" ، "مدیر" ، "رییس" ، و " مـهندس " یـاد شده است.
بن لادن 5 بار ازدواج کرده و یکی از همسران خود را کـه از اهالی یمن بود طلاق گفته بود. گفته مـیشود کـه از بن لادن بیش از 20 فرزند باقی مانده است. دست کم سه پسر بن لادن بـه نامـهای سعد، محمد و حمزه همـیشـه درون کنار او بوده اند.
بن لادن از یک خانواده ثروتمند عربستان بود و در آن کشور نیز تحصیل کرده بود. که تا پیش از آغاز رسمـی اقدامات تروریستی، ثروت شخصی وی که تا 100 مـیلیون دلار تخمـین زده مـیشد. برادران بن لادن نیز از ثروت های کلان برخوردارند.
گروه القاعده درون بیـانیـه های خود از بن لادن بـه عنوان " امـیر " یـاد مـیکند. حمله 11 سپتامبر بـه برجهای مرکز تجارت جهانی درون نیویورک و همزمان، حمله بـه پنتاگون ( مقر وزارت دفاع آمریکا درون واشنگتن) بزرگترین اقدام تروریستی هست که توسط گروه بن لادن صورت گرفته است.
بی شک با از مـیان رفتن بن لادن، القاعده یک شبه از مـیان نخواهد رفت . درون عین حال کشته شدن وی دارای یک تاثیر روانی غیر قابل انکار بر طرفداران القاعده و باری مستقیم بر آینده این گروه خواهد بود.
القاعده و سازمانـهای منسوب بـه آن درون گذشته، بعد از قتل هریک از فرماندهان معروف محلی بـه یک یـا چند اقدام تلافی جویـانـه درون نقاط مختلف جهان مبادرت ورزیده است. اینک با از مـیان رفتن بن لادن القاعده بمنظور تاکید بر ادامـه حیـات، تلاش خواهد کرد کـه از راه مبادرت بـه یک اقدام تروریستی چشمگیر، ضمن اعلام انتقام قتل بن لادن، ادامـه زنده و فعال بودن خود را بـه نمایش بگذارد.
بالاخره کالسکه سیـاه و مجللی سر مـی‌رسد. مردی آراسته و سیـاهپوش درون آن نشسته، شاهزاده علیرضا هست با چهره پر از مـهر و با لبخند و برای سیـامک پورزند کـه او نیز شاد و شیک و مرتب درون کالسکه سیـاه دیگری بـه انتظار نشسته دست تکان مـیدهد. خیـابان پر از کالسکه‌های سیـاه هست که درون شـهر پر دود و غم زده درون مـیان مردمـی خسته و سیـاه پوش کـه پرچم شیر و خورشید را زیر پیراهن خود پنـهان کرده‌اند و با دهان بسته برایشان هلهله مـیکنند دور مـیشوند.
امروز درون اداره بعد از مدتها کار سنگین و استرس، جو خیلی خوبی برقرار بود. تمام روز همـه شاد بودند و هی بلند بلند مـی‌خندیدند. حتی امروز مانند روزهای جلوی عید تمام گروه همـه با هم رفتیم ناهار خوردیم. یک احساسی کـه انگار مـی‌خواستیم همـه با هم باشیم و شادی خود را با هم تقسیم کنیم. امروز درون کنار و در حین کار، همـه درون اینترنت اخبار مراسم ازدواج پرنس ویلیـام را دنبال مـی‌د و جوگیر فضای شادی بخش عروسی او شده بودند. بیشتر مـیتینگ‌های کاری امروز بـه بهانـه ای لغو شدند. تمام مدت صحبت درون مورد خانواده سلطنتی یـا "رویـال ها" بود. فقط هم تحسین نبود، هرچند گاهی با دید خیلی انتقادی بـه ریش همـه شان مـیخندیدیم. اما منتقدترین ها نیز خود لحظه‌ای از دنبال اخبار عروسی غافل نمـی‌شدند. درون اخبار خواندم کـه قریب یک مـیلیـارد از مردم درون سراسر جهان این مراسم را لحظه بـه لحظه دنبال مـی‌د. چه سرمایـه مادی و معنوی به منظور انگلیسی‌ها! من از اینکه اکثر همکاران آلمانی‌ام درون یک کشور پیشرفته با سیستم جمـهوری با این رویداد حال مـیکنند تعجب نمـی‌کردم و آنها نیز با اینکه مـی‌دانستند من افکار چپ اومانیستی دارم، از شادی و همدلی من بـه هیچ‌وجه تعجب نمـی‌د. آری امروز بسیـاری از مردم جهان با هر نوع گرایش سیـاسی حتی چپ دیگر بـه شکل ایدولوژیک بـه سیستم پادشاهی نمـی‌نگرند. دیگر حتی خطکشی مـیان احزاب سنتی نیز مانند گذشته نیست. حزب محافظه‌کار یک باره پیشنـهادی مـیدهد کـه از حزب سبز ها هم انتظار نمـی‌رفته است. کاندید حزب سوسیـالست‌ها توسط سرمایـه‌دار بزرگی مورد حمایت مالی قرار مـی‌گیرد کـه بر حسب انتظار حتما کاندید محافظه‌کاران را حمایت مـی‌کرده است. حتی روشنفکرانـه‌ترین رسانـه‌های غربی هم مانند اشپیگل، تسایت، زوددویچه درون آلمان ماه‌هاست کـه روی عروسی "رویـال ها" زوم کرده‌اند. تمام‌شان امروز گزارش لحظه بـه لحظه از جزییـات مراسم عروسی مـی‌دادند. همـه مـی‌خواهند از این واقعه نان بخورند. و از همـه مـهمتر درون کنار حجم عظیم اخبار بد به منظور تنوع هم کـه شده یک خبر خوب پخش کنند.
امروز اما درون حین دنبال اخبار عروسی پرنس ویلیـام هم فکر ایران و هم‌مـیهنان درون بندم، راحت ام نمـی‌گذاشت. نیمـه ای اینجا و نیمـه ای آنجا. درون ویدوکلیپی درون «اشپیگل آنلاین» یک مرد انگلیسی کـه با پرچم‌اش درون کنار خیـابان منتظر گذر عروس و داماد بود مـی‌گفت کـه خانواده سلطنتی نماد تاریخ و سنت انگلیس هستند و او بـه آنها افتخار مـیکند و دوست‌شان دارد. دلم به منظور خودمان سوخت. آری دلم سوخت کـه ما این سرمایـه ملی خود یعنی نظام پادشاهی را سی و دو سال پیش بـه جای اصلاح با یک اشتباه تاریخی له و لورده کردیم و از دست دادیم. هرکدام از ازدواجهای خانواده پهلوی مـی‌توانست مانند عروسی امروز توجه‌ها را بـه ایران جلب کند. توریست‌ها بـه ایران سرازیر مـیشدند که تا مثل زمان شاه و حتی خیلی بیشتر از آن زمان هتل‌ها و رستوران‌ها را پر کنند و دلار های خود را بـه پای ما بریزند. تخت جمشید و پاسارگارد و بناهای تاریخی دیگر بازمانده از تمدن کهن و باستانی بـه جای اینکه خاک بخورند و جلوی دل‌های سوخته و چشمان گریـان ما با شتاب بی‌سابقه نابود شوند و از دست بروند تعمـیر و مرمت مـیشدند و برق مـی‌زدند و به مکان های جشن و عروسی بزرگان ما تبدیل مـیشدند. از همـه مـهمتر مردم مـی‌خندید، شاد بودند، اسیر نبودند، دائما افسرده و دلسوخته نبودند... یـاد صفحات آخر کتاب «شاه» عباس مـیلانی هفته‌هاست راحتم نمـی‌گذارد. جزییـات درون به دری و زجر کش شدن شاه بیمار درون غربت، یـادآوری سرنوشت دو تن از فرزندان او کـه محروم از شادی های و دلخوشی های انسانی دچار افسردگی شدند و به زندگی ناخوشایند خود پایـان دادند، و تصور مادر داغدارشان قلبم را مـیفشارد. و مردم؟ مردم ایران خود نیز سی و دو سال است کـه آرام آرام دارند زجرکش مـیشوند. یکی‌اش همـین سیـامک پورزند کـه به راستی با فجیع‌ترین وجهی زجرکش شد و امروز شاید بتوان گفت کـه سر انجام مرگ نقطه انتهایی بر درد و زجر او گذاشت. زمانی هست که متاسفانـه آزادی‌مان مساوی با مرگ شده است.
بالاخره کالسکه عروس و داماد سر مـی‌رسد و از جلوی همان مردی کـه با او مصاحبه مـیشد مـی‌گذرد. مرد ذوق زده با بقیـه جمعیت پرچم خود را تکان مـیدهد و با نگاهش زوج خوشبخت را بدرقه مـیکند. همـه جمعیت مـی‌خندند و پرچم‌هایشان را تکان مـی‌دهند.... پرچم؟ پرچم ما چه شد و به چه روزی افتاد؟ آخ ما مگر با خود چه کردیم کـه با آن شیر کوچولوی کهنسال بدبخت روی پرچمم نکنیم؟
بالاخره کالسکه سیـاه و مجللی سر مـی‌رسد. مردی آراسته و سیـاهپوش درون آن نشسته، شاهزاده علیرضا هست با چهره پر از مـهر و با لبخند و برای سیـامک پور زند کـه او نیز شاد و شیک و مرتب درون کالسکه سیـاه دیگری بـه انتظار نشسته دست تکان مـیدهد. خیـابان پر از کالسکه‌های سیـاه هست که درون شـهر پر دود و غم زده درون مـیان مردمـی خسته و سیـاهپوش کـه پرچم شیر و خورشید را زیر پیراهن خود پنـهان کرده‌اند و با دهان بسته برایشان هلهله مـیکنند دور مـیشوند.
با خنده همکارم کـه با دیدن لباس و مدل موی یکی از مـهمانان عروسی بـه غش و ریسه افتاده و به شانـه‌ام مـی‌زند بـه عروسی پرنس ویلیـام برمـی‌گردم... بالاخره ساعت کار امروز نیز پایـان مـی‌رسد. بـه قول شـهرنوش پارسی‌پور درون نارحتی وجدان از انقلاب و سرنگونی رژیم پهلوی از همکاران خوش و خرم کـه به مـیخانـه مـی‌روند کـه به سلامتی عروس و داماد بنوشند، خداحافظی مـیکنم و جدا مـیشوم. روز خوب و قشنگی بود. علی رغم اینـهمـه خبرهای بد توانستیم بقول خیـام دمـی هم بخندیم و خوش باشیم.
برای پرنسی کـه در مـیان اینـهمـه خبرهای بد از ایران و زلزله ژاپن و توفان امریکا و جنگ لیبی و سوریـه و اعدام‌ها و بگیر ببندها امروز دمـی شادی و لبخند برایمان بـه ارمغان آورد، از صمـیم قلب آرزوی خوشبختی و سعادت مـیکنم.
پایـان غیبت
بسیـاری از تحلیل‌ها از ابتدای علنی شدن درگیری‌ها بعد از عزل و ابقای مصلحی و واکنش‌های متقابل رهبر و رئیس دولت، سرانجام متصور به منظور این جدال را هر چه غیر از پیروزی احمدینژاد ارزیـابی مـی‌د. حال اما شواهد حکایت از احتمال حاصل شدن نتیجه‌ای متفاوت دارد.
احمدی نژاد پیروز مـیشود؟رئیس جمـهوری قوی حتما بایستد
گرچه بسیـاری از تحلیل‌ها از روزهای نخست اوج گیری اختلافات محمود احمدینژاد و رهبر جمـهوری اسلامـی، رئیس دولت دهم را شکست خورده حتمـی نزاع جاری ارزیـابی مـی‌د، ظاهرا روند اوضاع بر خلاف تصورات مذکور سرانجامـی متفاوت خواهد یـافت.
دیروز یکشنبه محمود احمدینژاد بعد از ده روز غیبت، ریـاست جلسه هیئت دولت را برعهده گرفت. جلسه‌ای کـه این بار بدون حضور مصلحی وزیر اطلاعات و کامران دانشجو وزیر علوم برگزار شد. هر چند برخی گزارش‌ها از حضور دیر هنگام کامران دانشجو درون ساعت پایـانی جلسه حکایت دارد.
باشگاه خبرنگاران جوان اگر چه علت غیبت مصلحی را سفر وی بـه قم به منظور دیدار با مراجع اعلام کرده است. اما روشن نیست این سفر درون صورت صحت خبر با چه اهی صورت پذیرفته است.
احمدی نژاد درون جلسه دیروز سخنی گفت کـه های خاصی دارد:
«یک رييس‌جمـهور قوي مي‌تواند بايستد، سپر باشد، دفاع كند، امور كشور را پيش و موجب عزت كشور شود. هر رهبر و مدير جامعه‌اي نيز نيازمند بازوان پرتوان است.»
نیـازمند بازوان پر توان؟
به نظر مـی‌رسد او با زیرکی علی خامنـه‌ای را درون موضع نیـاز قرار مـیدهد.
تلوزیون مجددا درون اختیـار احمدینژادبه نظر مـی‌رسد جدال همچنان و با شدتی افزون تر از گذشته ادامـه دارد و احمدینژاد با وجود تمام فشارها، وساطت‌ها و ریش سفیدی‌ها، همچنان بر نظرات خود پافشاری مـیکند.
بر اساس گزارش‌هایی کـه توسط منابع رسمـی تایید نشده، بعد از دیدارهای چند باره با فرستادگان رهبر جمـهوری اسلامـی و همچنین دیدار با عزت الله ضرغامـی رئیس سازمان ضدا و سیما موفق بـه اخذ امتیـازاتی از سوی رهبر جمـهوری اسلامـی شده کـه در نوع خود بی‌سابقه است.
احمدینژاد درون دیدار با ضرغامـی، آنچه «برخی نقاط ضعف و قوت رادیو و تلویزیون درون جریـان اتفاقات اخیر» خواند را بـه عزت الله ضرغامـی گوش‌زد کرده هست و خواستار گفتگوی بدون دغدغه رئیس جمـهور با مردم شده است.
در پی این دیدار، «کلیددار جام جم» ضمن قبول و تضمـین گفتگوی تلوزیونی احمدینژاد، وعده بررسی و رفع و رجوع نکات مورد نظر وی را داده هست و از تلاش به منظور اصلاح رویکرد صدا و سیما درون برابر دولت سخن گفته است.
مشایی و همچنان مشاییدر این زمـینـه اما واکنش رسانـه‌های منتقد دولت از جمله کیـهان بـه شکسته شدن غیبت عمدی احمدینژاد درون محل انجام مسوولیتش جالب بود.
ظاهرا مشایی هنوز درون دسترس شاخک‌های کیـهان است.
حسین شریعتمداری درون سرمقاله امروز کیـهان با انتشار یـادداشت ذیل عنوان «اين تير و آن كماندار !» ضمن استقبال از حضور مجدد احمدینژاد درون جلسات هیدت وزیران، بـه وی هشدار داد مراقب اطرافیـان خود باشد چرا کـه به زعم نویسنده سرشناس ستون یـادداشت روز کیـهان :
«با توجه بـه شرايط حساس كنوني و خيزش‌ها و انقلاب‌هاي اسلامي ملتهاي مسلمان منطقه كه چشم و دل بـه ايران اسلامي دوخته‌اند، آيا برادر عزيز و بزرگوارمان جناب آقاي دكتر احمدينژاد، احتمال نمي‌دهند ماجراي اخير، توطئه‌اي - اگرچه با چند واسطه- تحميل شده بـه ايشان باشد؟! رئيس جمـهور محترم بارها نشان داده و همين ديروز نيز با صراحت بر اين باور قلبي خود، تاكيد ورزيده هست كه پيرو بي چون و چراي ولي فقيه است. بنابراين، ماجراي پلشت چند روز گذشته را چه كساني رقم زده اند؟!»
همچنین مرتضی نبوی عضو شورای مرکزی جامعه اسلامـی مـهندسین نیز درون نشست هفتگی انصار حزب‌الله گفت: «تیم احمدینژاد اعتقادی بـه ولایت فقیـه ندارد٬ از توانایی بالای «اجنـه» و «شیطان» بهره مـیبرد و از «بیت‌المال» سوءاستفاده مـیکند.»
وی درون نشست هفتگی انصار حزب‌الله گفتهاست: جریـان انحرافی درون دولت «با توسل بـه یک سری مسائل شیطانی کـه دور از واقعیت هم نیست و جزو اعتقادات مسلمانان هم هست، سعی مـیکنند، افراد را تحت تأثیر قرار دهد.»
نبوی افزوده است: «جریـان انحرافی اصولگرایـان «با توسل بـه بعضی از افرادی کـه از طریق راه باطل، فسادانگیز و انحرافی بـه برخی توانمندی‌های ماورائی رسیدند، سوء استفاده مـیکنند.»
باز هم هاشمـی؟پس از فرونشستن اعتراض‌های متعاقب انتخابات ریـاست جمـهوری کـه زمـینـه ورود اصولگرایـان منتقد دولت بـه فاز درگیری محسوس‌تر با احمدینژاد را بیش از هر زمان مـهیـا کرد، بـه موازات این فشارها، دولت نیز انتقادات بعضا تندی را به‌ویژه بـه شیوه عملکرد صدا و سیما درون رویکرد تقابلی با دولت مطرح کرده است.
اینک اما ممکن هست یکبار دیگر تریبون صدا و سیما بـه شکل تمام و کمال درون اختیـار احمدینژاد قرار بگیرد. و البته ابهام مـهمـی کـه در این مـیان مطرح مـیشود این خواهد بود کـه اینبار بـه جای هاشمـی چه شخصی سیبل اصلی حملات وی خواهد بود؟
پرسشی کـه حدس پاسخ‌اش نـه آنچنان ساده هست و نـه آنچنان روشن. مروری بر شناسه‌هایی کـه نوشته یکی از روزنامـه‌نگاران نزدیک بـه دولت درون وبلاگ شخصی‌اش مطرح کرده هست مـی‌تواند که تا حدودی راهنمای پاسخ بدین پرسش باشد؟
پاسخ‌هایی کـه خود از فرط نامشخص بودن نـه توی بحران جاری درون مقام پرسش‌هایی سرشار از ابهام مطرح خواهند شد؟
آیـا احمدینژاد مجددا بـه سراغ هاشمـی خواهد رفت و منتقدان امروز را نیز بـه ارتباط با وی متهم خواهد کرد؟
آیـا مجددا هاشمـی را صحنـه گردان اصلی ماجرا خواهد خواند؟
پیشتر مجتبی ناوندی از خبرنگاران حامـی دولت با انتشار یـادداشتی درون وبلاگ شخصی‌اش ضمن نقل برخی از سخنان احمدینژاد مبنی بر کوتاه نیـامدن درون مساله جاری ، اعلام کرده بود احمدی نژاد قصد افشاگری دارد.
به نوشته ناوندی احمدینژاد درون این سخنان «از لایـه‌های دست چندم آقای پشت صحنـه» سخن گفته و اعلام کرده هست «کم‌کم چهره واقعی این افراد به منظور مردم روشن» خواهد کرد.
ناوندی اضافه کرده است: «این بار ظاهرا روز گفتن ناگفته‌های احمدینژاد فرارسیده هست و دکتر تصمـیم دارد درون یک برنامـه زنده تلویزیونی اسنادی درباره توطئه‌ها و مفاسد گذشته و همچنین برنامـه‌های آینده این گروه، ارائه دهد کـه انشاالله رسانـه ملی هم همکاری خواهد کرد.»
امـیری‌فر و حدادیـان بازداشت شدند؟در این مـیان اخبار تایید نشده‌ای مبنی بر بازداشت «حدادیـان» مداح حمله ور بـه «احمدی نژاد و رئیس دفتر وی» و حذف نام این مداح از فهرست مداحان بیت رهبری از صبح دیروز از سوی برخی منابع خبری منتشر شده است.
هر چند صراط نیوز خبر بازداشت سعید حدادیـان را تکذیب کرده است، اما برخی منابع از بی خبری دوستان وی از حدادیـان طی چند روز گذشته خبر داده‌اند.
گفتنیست حذف نام سعید حدادیـان از برنامـه عزاداری « ایـام فاطمـیه» کـه هر سال بـه مناسبت ایـام سوگواری پیـامبر اسلام درون بیت رهبر جمـهوری اسلامـی برگزار مـی شود، احتمال بازداشت وی تقویت کرده است.
در همـین زمـینـه اما نشانـه‌های حکایت از عمـیق تر شدن جدال درون برخی ارکان ذی نفوذ و موثر درون تحولات جاری دارد. بازداشت دیگری نیز ظاهرا صورت پذیرفته است.
عباس امـیر‌فر
بله، بر اساس خبری تایید نشده کـه بامداد امروز درون اختیـار خودنویس قرار گرفت، عباس امـیری فر رئیس شورای سیـاست گزاری نـهاد ریـاست جمـهوری و فردی کـه وی را گزینـه اصلی و دلخواه احمدی نژاد به منظور جانشینی مصلحی درون وزارت اطلاعات مـی نامند شب گذشته بازداشت شده است. امـیری فر از حامـیان و نزدیک ترین افراد درون دولت بـه اسفندیـار رحیم مشایی‌است.
هنوز هیچ منبع رسمـی داخلی خبر مذکور را تایید نکرده هست .
بسیـاری از تحلیل‌ها از ابتدای علنی شدن درگیری‌ها بعد از عزل و ابقای مصلحی و واکنش‌های متقابل رهبر و رئیس دولت، خروجی متصور به منظور این جدال را هر چیزی غیر از پیروزی احمدی نژاد ارزیـابی مـی د. حال اما شواهد حکایت از احتمال حاصل شدن نتیجه متفاوتی دارد.
جمعی از اعضای انجمن اسلامـی دانشجویـان دانشگاه تهران امروز با صدور پنجمـین بیـانیـه خود ضمن گرامـی داشتن روز معلم و روز کارگر از دانشجویـان این دانشگاه دعوت د که تا برای اعتراض بـه فضای امنیتی و اطلاعاتی حاکم بر این دانشگاه درون روز ۲۵ اردیبهشت، اقدام بـه تعطیلی کلاس‌ها نمایند.
در قسمت‌هایی از این بیـانیـه آمده است: «امسال درون حالی روز کارگر و روز معلم را گرامـی مـی‌داريم کـه تعدادی از معلمان و کارگران عزيز تنـها بـه جرم مطالبات بـه حق خود همچنان درون بند دولت کودتا بـه سر مـی‌برند و آنچه کـه بر اين غم افزون مـیکند حصر غير شرعی و غير قانونی سران سبز درون سالروز اين روزهای خجسته مـیباشد. از سوی ديگر بسياری از نخبگان علمـی و سياسی کشور يا محبوس بوده و يا با پروندهايی مفتوح درون وضعيتی بلاتکليف همچنان درون انتظار صدور و يا اجرای احکام ناعادلانـه دادگاه‌های انقلاب بـه سر مـی‌برند.»
این بیـانیـه همچنین مـی‌آفزاید: «برای پايان بـه وضعيت امنيتی دانشگاه تهران درون قالب اعتراضی صنفی از اساتيد و دانشجويان عزيز کليه دانشکده های مختلف دانشگاه تهران مـی‌خواهيم درون روز يکشنبه مورخ ۲۵ ارديبهشت ماه با تعطيلی کليه کلاس‌های درسی خود اعتراض خود را نسبت بـه امنيتی شدن فضای دانشگاه تهران بـه گوش مسئولين برسانند. درون همين راستا از تمامـی واحدهای مختلف صنفی دانشکده‌ها و ديگر گروههای دانشجويی و همچنين فعالان دانشجويی و شبکه‌های اجتماعی تشکيل شده درون فضای مجازی مرتبط با دانشگاه تهران مـی‌خواهيم با عنايت بـه کمبود امکانات و فضای بـه شدت امنيتی دانشگاه با تمام توان خود به منظور اطلاع‌رسانی اين روز اعتصاب تلاش نموده و ايده‌های ابتکاری خود را به منظور نمايش اين اعتراض درون دانشکده‌های مختلف بـه کار بندند. بی‌ترديد شرکت دانشجويان عزيز و اساتيد بزرگوار دانشگاه تهران درون اين اعتراض صنفی مـی‌تواند پيش زمينـه جلوگيری از بسياری از وقايع ناگوار درون حال وقوع درون اين دانشگاه باشد کـه جايگاه علمـی و سياسی دانشگاه تهران را بـه شدت تحت‌الشعاع قرار داده است.»
در هفته گذشته نیز دانشجویـان دانشگاه امـیرکبیر و سوره بـه فاصله یک روز درون در اعتراض بـه عملکرد نامناسب حراست دانشگاه، معضلات صنفی و فضای امنیتی حاکم بر این محیط علمـی، دست بـه تجمعات گسترده‌ای زده بودند.
به نظر مـی‌رسد با نزدیک شدن بـه خرداد ماه، فضای دانشگاهها مانند سالهای گذشته دستخوش تغییرات جدی گردد، حال حتما دید دانشجویـان و دانشجویی ایران توانسته‌اند درون زیر سایـه سرکوب شدید فعالان دانشجویی درون چند سال گذشته، تشکیلات خود را بازسازی و سازماندهی مجددی کنند؟ یـا اینکه ماشین سرکوب نظام موفق خواهد شد از سد این اعتراضات هم بگذرد.
شب گذشته عباس امـیری فر، روحانی بلند پایـه تیم محمود احمدی نژاد درون حالی بازداشت شد کـه با عدم حضور حیدر مصلحی درون جلسه هیـات دولت بـه نظر مـی رسید نباید بازگشت محمود احمدی نژاد بـه پاستور معنای جز پذیرفتن شکست از سوی وی درون مقابل رهبر جمـهوری اسلامـی داشته باشد.
. اما صبح امروز سایت های نزدیک بـه دولت اعتراضاتی را نسبت بـه بازداشت شخصی بـه نام عباس غفاری درج د کـه گویـا منتور و مغز متفکر تیم احمدی نژاد و رسایی بوده است سایت دیگر بان درون گزارش خود مـی نویسد: «هویت مرموزترین چهره پشت پرده دولت محمود احمدینژاد کـه گفته مـیشود رئیس دولت دهم و اسفندیـار رحیم‌مشایی را «مسخ» خود کرده است٬ فاش شد.»
سایت نوپای یکشنبه کـه از سوی حامـیان دولت اداره مـیشود روز یکشنبه (۱۱ اردیبهشت) هویت این فرد را عباس غفاری یکی از دوستداران احمدینژاد معرفی کرده است. از عباس غفاری٬ عقاید٬ گذشته و اقداماتش هیچ اطلاعاتی موجود نیست٬ اما این سایت نوشته مطالبی کـه حامـیان علی خامنـه‌ای درون روزهای اخیر درباره وی مطرح کرده‌اند «شایعه» است.
محمدتقی مصباح یزدی٬ غلامعلی حداد عادل٬ حسین فدایی و مرتضی نبوی چهار حامـی خامنـه‌ای هستند کـه به طور مستقیم و غیرمستقیم اعلام کرده‌اند تیم احمدینژاد «اجنـه» را تسخیر و از «توانایی بالای» آنـها به منظور تحقق اه خود سود مـیبرد.
سایت «یکشنبه» نیز با تائید تلویحی این گفته‌ها نوشته کـه ارتباط با «اجنـه» از سوی اطرافیـان احمدینژاد مربوط بـه «چند مورد خاص» بوده است.
این سایت بدون اشاره بـه این موارد٬ از قوه قضائیـه خواسته هست باانی کـه به عباس غفاری و تیم احمدینژاد اتهام مـی‌زنند برخورد کند.
سایت «یکشنبه» بـه نقل از یک مقام نزدیک بـه احمدینژاد از مقام‌های قوه قضائیـه سئوالاتی درباره غفاری پرسیده و از آنـها خواسته کـه در این مورد روشنگری کنند.
این فرد از مقام‌های قضایی پرسیده کـه درباره گزارش‌ها مبنی بر بازداشت عباس غفاری٬ علت بازداشت وی٬ نـهاد دستگیر کننده و مرگ بازجوی این فرد توضیحاتی ارائه دهند.
وی درون ادامـه این پرسش را مطرح کرده کـه علت سکته و مرگ بازجوی آقای غفاری چه بوده هست و با نزدیکان وی چه برخوردی شده و «آیـا استفاده از چنین روش‌هایی به منظور اداره امور کشوری، شرعی است؟»
این فرد نزدیک بـه احمدینژاد همچنین پرسش‌های دیگری درباره صحت برخی اتهام‌ها علیـه عباس غفاری٬ نحوه ارتباط وی با برخی افراد و کیفیت این رابطه مطرح کرده و خواستار پاسخگویی مقام‌های قضایی شده است.
پرسش‌های این فرد پیرامون عباس غفاری درون شرایطی مطرح مـیشود کـه براساس برخی گزارش‌ها یکی از دلایل قهر ۱۰ روزه احمدینژاد٬ بازداشت این فرد از سوی سپاه پاسداران بوده است.
گفته مـیشود ماموران سپاه این فرد را بعد از بازداشت مورد بازجویی قرار داده و اتهام وی را همکاری با موساد اعلام کرده‌اند کـه این اتهام با خشم احمدینژاد مواجه شده است.
اطلاعات دیگری از این فرد درون دسترس نیست٬ اما گفته مـیشود کـه عباس غفاری طراح ایده «هاله نور»٬ مدعی ارتباط مستقیم با امام دوازدهم شیعیـان و رابط امام زمان با احمدینژاد و رحیم‌مشایی بوده است.
محمود احمدینژاد روز گذشته بعد از ۱۰ روز غیبت بـه نـهاد ریـاست جمـهوی بازگشت و گفت کـه مسائل چند روز اخیر را بازگو نخواهد کرد و در دل خود نگه خواهد داشت.
در این شرایط و با توجه بـه بازداشت امـیری فر و غفاری پروژه حذف احمدی نژاد کلید خورده و بزودی حتما منتظر اخبار جدید تری از بازداشت نزدیکان دولت باشیم.
تقریبا ده سال بعد از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر درون آمریکا، یک واحد ویژه‌ی آمریکایی، اسامـه بن لادن کارگردان احتمالی این ترور را درون پاکستان کشت. دولتمردان سراسر جهان نسبت بـه این رویداد واکنش نشان دادند.
کشته شدن اسامـه بن لادن، رهبر شبکه‌ی تروریستی القاعده توسط نیروهای ویژه آمریکایی، موجی از واکنش‌ها را درون سراسر جهان برانگیخته است.
واکنش کشورهای غربی
گیدو وستروله، وزیر امور خارجه‌ی آلمان، روز دوشنبه (۲ مـه) مرگ بن لادن، رهبر شبکه‌ی تروریستی القاعده را «خبری خوب به منظور همـه انسان‌های صلح‌دوست و آزادیخواه درون جهان» خواند و گفت «بن لادن یکی از بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رحم‌ترین تروریستهای جهان بود کـه مسئول مرگ هزاران انسان بیگناه است».
وزیر امور خارجه‌ی آلمان نسبت بـه اقدامات انتقام‌جویـانـه‌ی گروههای افراطی هشدار داد و گفت: «ما حتما همچنان هشیـار باشیم، زیرا موضوع بر سر آزادی و امنیت ماست.» وی افزود: «نامحتمل نیست کـه پس از مرگ بن لادن، دیگر همکاران او بار دیگر تلاش کنند، اقدامات وحشتناک خود را درون جهان گسترش دهند.»
دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیـا، گفت، خبر مرگ بن لادن، باعث آسودگی خاطر مردم سراسر جهان خواهد بود. وی افزود: «اسامـه بن لادن مسئول فجیع‌ترین اقدامات تروریستی هست که جهان شاهد آن بوده، اقداماتی چون ۱۱ سپتامبر و بسیـاری سوءقصدهای دیگر کـه باعث مرگ هزاران انسان و از جمله بریتانیـایی‌ها شد.» بـه گفته‌ی کامرون، «این موفقیت بزرگی هست که بن لادن را یـافتند و او دیگر قادر نیست، کارزار جهانی تروریستی خود را دنبال کند».
کاخ الیزه روز دوشنبه (۲ مـه / ۱۲ اردیبهشت) از سوی نیکلا سارکوزی، رئيس‌جمـهوری فرانسه، بیـانیـه‌ای منتشر کرد کـه در آن مرگ بن لادن «رویدادی بزرگ درون پیکار جهانی علیـه تروریسم» خوانده شده است. فرانسه پایداری آمریکا را ستوده و یـادآور شده کـه مرگ رهبر القاعده بـه معنی پایـان تروریسم نیست و پیکار علیـه تروریسم حتما بی‌وقفه ادامـه یـابد.
آلن ژوپه، وزیر امور خارجه‌ی فرانسه، نیز هشدار داد کـه خطر ضربات تروریستی کماکان باقی هست و پیکار علیـه ترور قطعا بـه پایـان نرسیده است. ژوپه مرگ بن لادن را «پیروزی همـه‌ی دمکرات‌های جهان» خواند.
فرانکو فراتینی، وزیر امور خارجه‌ی ایتالیـا، مرگ رهبر شبکه‌ی القاعده را «پیروزی بزرگی به منظور ایـالات متحده‌ی آمریکا و کل جامعه‌ی جهانی» درون پیکار علیـه تروریسم خواند. فراتینی روز دوشنبه درون رم گفت، این پیروزی جهان آزاد و دمکراتیک بر شر است. بـه گفته‌ی فراتینی، جهان نباید درون پیکار خود علیـه ترور هشیـاری خود را از دست بدهد و سست شود.
جرزی بوزک، رئيس پارلمان اتحادیـه‌ی اروپا، نیز از خبر مرگ بن لادن استقبال کرد. درون اعلامـیه‌ا‌ی کـه روز دوشنبه از سوی وی درون بروکسل منتشر شد آمده است: «اگر چه پیکار جامعه‌ی جهانی علیـه تروریست‌ها پایـان نیـافته است، ولی گام مـهمـی علیـه القاعده برداشته شد.» بـه گفته‌ی بوزک، این بـه معنی «امنیت به منظور مـیلیون‌ها انسان مسیحی و مسلمان درون جهان و همـه‌یـانی هست که بـه همزیستی مسالمت‌آمـیز باور دارند».
واکنش پاکستان و افغانستان
پاکستان کشته شدن رهبر القاعده را «ضربه‌ای سنگین» بـه سازمان‌های فعال تروریستی درون جهان خواند. وزارت امور خارجه‌ی پاکستان درون اعلامـیه‌ا‌ی کـه روز دوشنبه منتشر کرد گفت، عملیـات کماندوی ویژه‌ی آمریکایی به منظور کشتن بن لادن درون آبوت‌آباد واقع درون ۵۰ کیلومتری شمال اسلام‌آباد، درون «هماهنگی با سیـاست اعلام‌شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی آمریکا» انجام شده است.
به گفته‌ی وزارت امور خارجه‌ی پاکستان، مرگ رهبر القاعده، قاطعیت جامعه‌ی جهانی و از جمله پاکستان را درون پیکار علیـه تروریسم نشان مـیدهد. آصف‌‌علی زرداری، رئيس‌جمـهوری پاکستان، پیشتر کابینـه‌ی امنیتی خود را به منظور نشستی فوق‌العاده فراخوانده بود.
حامد کرزای، رئيس‌جمـهوری افغانستان، روز دوشنبه درون کابل اعلام کرد کـه بن لادن بـه سزای اعمال خود رسید. کرزای گفت، اینکه بن لادن درون پاکستان کشته شد نشان مـیدهد کـه جنگ علیـه ترور حتما در خاستگاه آن دنبال شود و این محل درون افغانستان نیست.
واکنش‌های اسلامگرایـان افراطی
هواداران گروههای تندروی اسلامگرا، درون پایگاه‌های اینترنتی عربی‌زبان خود، نسبت بـه کشته‌شدن اسامـه بن لادن، رهبر القاعده، واکنش خشمگینانـه‌ای نشان دادند. درون یکی از این پایگا‌ه‌ها، اوباما و آمریکاییـان بـه مرگ تهدید شده‌اند.
یکی دیگر از پایگاه‌های اسلامگرا نوشته است، اوباما کشته شد ولی فراخوان او بـه جهاد هرگز نخواهد مرد. این پایگاه ادعا کرده کـه مرگ بن لادن بـه یک رحمت تبدیل خواهد شد.
ایـالات متحده‌ی آمریکا، اسامـه بن لادن را مسئول حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر معرفی کرده هست که درون جریـان آن بیش از سه هزار تن کشته شدند. حدس زده مـیشد کـه بن لادن از آن بعد در افغانستان و پاکستان مخفی شده بود. آمریکا به منظور دستگیری یـا کشتن او، مـیلیون‌ها دلار جایزه تعیین کرده بود.
باراک اوباما، رئيس‌جمـهوری آمریکا، روز یکشنبه (اول مـه /۱۱ اردیبهشت) درون یک سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد کـه یک واحد کوچک ویژه‌ی آمریکایی، اسامـه بن لادن را درون مخفیگاه وی درون پاکستان کشته است.
از ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ کـه ابوالحسن خانعلی درون تظاهرات صنفی معلمان درون تهران کشته شد روز معلم خوانده مـیشود. جمـهوری اسلامـی ایران مناسبت این روز را ترور مرتضی مطهری کـه شب ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ اتفاق افتاد وانمود مـیکند.
در اردیبهشت ۱۳۴۰ جمع بزرگی از معلمان تهران درون اعتراض بـه پایین بودن سطح حقوق و لایحه‌ای کـه زیر عنوان "اشل حقوقی جدید فرهنگیـان" بـه محلس شورای ملی ارائه شده بود درون مـیدان بهارستان گردآمدند. تلاش پلیس به منظور متفرق معترضان و استفاده از ماشین‌های آب‌پاش جو را متشنج‌تر کرد.
بنابر گزارش‌ها، درون ۱۲ اردیبهشت این سال رئیس کلانتری مـیدان بهارستان ظاهرا به منظور ترساندن معلمان با اسلحه‌ی کمری بـه سوی آنـها تیراندازی کرده و یکی از گلوله‌های او بـه سر ابوالحسن خانعلی اصابت مـیکند.
ترور مطهری و جعل مناسبت روز معلم
کشته شدن خانعلی کـه دبیر ۲۹ ساله‌ی دبیرستان جامـی تهران بود بر دامنـه‌ی اعتراض‌ها و تندتر شدن شعارها افزود. معلمان از همان روز یک اعتصاب یک هفته‌ای را آغاز د و در مراسم یـادبودی کـه در تهران و دیگر شـهرها برگزار مـیشد علیـه نخست وزیر وقت، شریف امامـی شعار دادند. درون یکی از گردهمایی‌های پایـانی معلمان، قطعنامـه‌ای صادر و ۱۲ اردیبهشت روز معلم نامـیده شد.
صنفی معلمان درون سالهای بعد بـه دلیل تغییر شرایط سیـاسی کشور و افزایش سرکوب‌هاو توان خود را بـه مـیزان زیـادی از دست داد اما ۱۲ اردیبهشت، هرچند غیررسمـی، روز معلم باقی ماند. درون آستانـه‌ی نخستین روز معلم بعد از سقوط سلطنت پهلوی، مرتضی مطهری کـه از او بـه عنوان یکی از اصلی‌ترین نظریـه‌پردازان جمـهوری اسلامـی نام مـی‌برند توسط گروه فرقان ترور شد.
در حقیقت مطهری ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ ترور شده، اما دستگاه تبلیغات جمـهوری اسلامـی با لقب "معلم شـهید" بـه او، ضمنا، مناسبت تازه‌ای نیز به منظور "روز معلم" جعل کرده است.
تغییر مناسبتی صنفی بـه تبلیغات حکومتی
مطهری درون شکل‌گیری تشکل‌هایی مانند هیـات‌های مؤتلفه اسلامـی و جامعه‌ی روحانیت مبارز، کـه از پایـه‌های اصلی حکومت جمـهوری اسلامـی محسوب مـیشوند، نقشی اساسی بر عهده داشته است. او بـه ویژه درون شکل بـه بنیـادهای نظری حکومت اسلامـی و تفکر و تشکل‌های اصلی جمـهوری اسلامـی سهم بسزایی دارد. مطهری یکی از مورد اعتمادترین نزدیکان روح‌الله خمـینی بـه شمار مـی‌رفت و در زمان اقامت او درون پاریس، مسئول تشکیل "شورای انقلاب" شد.
ارتباط روز معلم با کشته شدن مرتضی مطهری تنـها درون حکومتی یک مناسبت صنفی محدود نمـی‌شود. جنبه‌ی مـهم، رویکرد متفاوتی هست که این روز با توجه بـه خاستگاه آن مـی‌توانست داشته باشد، و امروزه با توجه بـه پیوند زدن آن با ترور مطهری دارد؛ حرکتی کـه برآمده از فعالیت اعتراضی یک صنف بوده اکنون بـه مناسبتی به منظور تبلیغ ایدئولوژی حکومت بدل شده است.
مشکلات واقعی فرهنگیـان
نگاهی بـه مشکلات، اعتراض‌ها و مطالبه‌های معلمان درون پنجاه سالگی روز معلم و برنامـه‌های دولتی بـه مناسبت این روز، نشان از تفاوت و تقابل رویکردها درون این عرصه دارد. اکنون اخراج‌های دست جمعی و گزینش دوباره‌ی معلمان قراردادی، حقوق‌های عقب افتاده و امتناع دولت از بالا بردن حقوق بر مبنای مـیزان تورم از جمله مسائل صنفی معلمان محسوب مـیشود.
شـهریور سال ۸۹ دهها معلم قراردادی بـه نمایندگی از طرف ۱۲۰ هزار همکار اخراجی خود درون سراسر کشور، مقابل مجلس شورای اسلامـی تجمع د. اسفند ماه سال ۸۹ نیز تعدادی از زنان معلمـی کـه به صورت قراردادی درون "نـهضت سوادآموزی" درون نقاط محروم استان تهران مشغول بـه کار هستند، درون اعتراض بـه پرداخت نشدن ۵ ماه حقوق‌شان دست بـه تظاهرات زدند.
با شروع سال جدید پنجاه درصد از "بیمـه طلایی فرهنگیـان" کـه قرار بود توسط دولت پرداخت شود از حقوق فروردین ماه معلمانر شده است. درون پی این بدقولی دولت، تعداد زیـادی از فرهنگیـان با مراجعه بـه اداره‌های آموزش و پرورش درون مناطق مختلف بـه این امر اعتراض د.
تغییر قانون کار
قانون کار کارفرمایـان و دولت را موظف مـیکند مـیزان دستمزد حقوق‌بگیران خود را متناسب با افزایش هزینـه‌ها و تورم افزایش دهد. مقام‌های دولتی از جمله وزیر کار مدعی هستند بـه دلیل اجرای طرح موسوم بـه هدفمند یـارانـهها حتما در روش‌های تعیین دستمزد و مـیزان افزایش آن تغییراتی ایجاد شود.
در قطعنامـه پایـانی مراسم روز جهانی کارگر (اول ماه مـه/ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۰) ضمن حمایت از قانون کار تاکید شده «هر تغییری درون آن تنـها درچارچوب افزایش حمایت از نیروی کار مورد قبول است». فرهنگیـان نیز با تغییرات مورد نظر دولت درون قانون کار مخالفت مـیکنند. دولت مدعی هست با پرداخت نقدی یـارانـهها قدرت خرید شـهروندان بالا مـیرود و افزایش دستمزدها بـه شکل سابق موجب بالا رفتن تورم مـیشود.
اصناف و بسیـاری از کارشناسان اقتصادی این ادعا را رد مـیکنند. منتقدان با اتکا بـه آمار رسمـی بانک مرکزی تاکید مـیکنند کـه تورم درون ماه‌های پایـانی سال گذشته بـه شدت رو بـه افزایش بوده و از ۵/ ۲ درصد درون دی‌ماه بـه ۵/ ۳ درصد درون اسفند ماه رسیده است.
"هفته‌ی معلم درون راستای تحول بنیـادین"
روابط عمومـی وزارت آموزش و پرورش ششم اردیبهشت خبر از تشکیل "ستاد مركزی بزرگداشت مقام معلم" داد. همزمان اسدی گرمارودی، قائم مقام وزیر درون این ستاد درون یک نشست خبری بـه تشریح برنامـه‌های این تشکیلات پرداخت. بـه گفته‌ی او «تلاش مـیشود که تا فعالیتهای ستاد بزرگداشت مقام معلم درون راستای تحول بنیـادین درون آموزش و پرورش صورت گیرد».
رهبر جمـهوری اسلامـی، علی خامنـه‌ای، بارها خواستار ایجاد "تحول بنیـادین" درون سیستم آموزش و پرورش ایران شده است. اسدی گرمارودی درون ادامـه بـه تشریح برنامـه‌هایی پرداخت کـه قرار هست از ۱۲ اردیبهشت درون هفته‌ی موسوم بـه "هفته‌ی معلم" برگزار شود. بر این اساس برنامـه‌ها با نواختن "زنگ سپاس – معلم" درون یکی از مدرسه‌های منطقه‌ی ۱۸ تهران آغاز مـیشود.
برنامـه‌های هفته معلم
همزمان با نواخته شدن زنگ سپاس، برنامـه‌های دیگری از جمله گلباران محل ترور مرتضی مطهری و حضور درون آرامگاه خمـینی به منظور آنچه "تجدید مـیثاق با اندیشـه‌های امام راحل" عنوان شده نیز برگزاری مـیشود. روز بعد بـه تجلیل از ۴۹۰۰ معلمـی اختصاص دارد کـه "شـهیدان فرهنگی سراسر کشور" نامـیده شده‌اند. ۱۴ اردیبهشت روز "معلم و تحكیم خانواده" نامـیده شده و برنامـه‌های آن با مراسم دیدار با خامنـه‌ای آغاز مـیشود.
پنجشنبه (۱۵ اردیبهشت) روز "معلم و انقلاب اسلامـی" نامگذاری شده و برنامـه‌ی اصلی روز جمعه سخنرانی وزیر آموزش و پرورش درون نماز جمعه‌ی تهران است. حمـیدرضا حاجی‌بابایی قرار هست در این مراسم "گزارشی از فعالیتهای انجام شده درون حوزه آموزش و پرورش" بـه نمازگزاران ارائه کند.
«فرهنگ عفاف و بیعت با ولایت»
به گزارش روابط عمومـی وزارت آموزش و پرورش، درون هفدهم اردیبهشت كه ... با عنوان "معلم‌ـ بصیرت و بیعت با ولایت درون سال جهاد اقتصادی" نامگذاری شده از "فرهنگ عفاف" درون كشور تجلیل مـی‌گردد. اسدی گرمارودی درون نشست خبری خود درون مورد ارتباط عفاف با "بیعت با ولایت" و "جهاد اقتصادی" توضیحی نداده است.
بنابر گزارش‌ها هفتمـین و آخرین روز، "معلم و پیشكسوتان" نامـیده شده که تا در آن مسئولان هر استان بـه تجلیل از معلمان بازنشسته و پیشکسوتان فرهنگی بپردازند. منتقدان مـی‌گویند برنامـه‌های اعلام شده از سوی ستاد یـاد شده بیش از پیش مشخص مـیکند کـه حتا اگر یک هفته بـه معلمان اختصاص داده شود همـه‌ی برنامـه‌ها درون جهت نادیده گرفتن مطالبات صنفی فرهنگیـان و حقنـه باورهای ایدئولوژیک حکومت بـه حیـات فرهنگی کشور تنظیم شده است.
ده هزار مدرسه‌ی قرآن
تلاش‌های حکومت به منظور ایجاد آنچه تحولات بنیـادین درون آموزش و پرورش خوانده مـیشود درون برنامـه‌های دیگری کـه اخیرا تشریح شده نیز بـه چشم مـی‌خورد. وزیر آموزش و پروش مـیگوید به منظور اجرای دستور رهبر جمـهوری اسلامـی «تمام وزارت آموزش و پرورش بسیج خواهد شد که تا به لطف خداوند همـه مدارس كشور را بـه جلوه زیبای قرآن مزین كنیم.»
دو هفته پیش از روز معلم (۲۸ فروردین ۹۰) مقامات وزارت آموزش و پرورش از راه‌اندازی ۱۰ هزار مدرسه قرآن خبر دادند کـه هدف آن «توسعه و تعمـیق فرهنگ قرآنی درون بین دانشآموزان و آحاد مردم» عنوان شده است. یکی دیگر از هدف‌های این طرح چنین توصیف شده: «تحت پوشش قراردو مـیلیون دانش‌آموز و اولیـای علاقه‌مند درون سال اول اجرای طرح و افزایش تعداد مدارس که تا ۵۰ هزار مدرسه قرآنی درون سالهای آتی.»
"علوم روز با رویکرد قرآنی"
فاطمـه قربان، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش هشتم اردیبهشت ۱۳۹۰ تغییر محتوایی درون کتابهای درسی کلاس‌های ابتدایی را ضرورت ایجاد تحول عنوان کرده است. بـه گزارش خبرگزاری ایسنا، او با اشاره بـه تغییر کتابهای درسی از مـهرماه سال جاری گفت: «باید بپذیریم كه دانش‌آموز امروز را نمـی‌توان با علم دیروز به منظور فردا آماده كرد، چرا كه دانشآموزان امروز نیـازمند علوم روزهستند و ما حتما خود را با علم روز تطبیق دهیم.»
معاون وزیر درون همان حال کـه از نیـاز بـه "علوم روز" سخن گفته از معلمان دوره‌ی ابتدایی مـی‌خواهد «با رویكرد قرآنی درون كلاس‌ها حضور یـابند که تا دانشآموزان با فرهنگ و اخلاق اسلامـی تربیت شوند». مرداد ماه سال ۸۹ بعد از ماهها بررسی سرانجام "سند تحول درون آموزش و پرورش" آماده شد و به تصویب رسید. مسئولان این سند را پاسخی بـه "مطالبات رهبری" و هدف از آن را "اسلامـی‌تر مدارس کشور" عنوان کرده‌اند.
ایمن‌سازی شـهروندان بـه جای مدرسه‌ها
در سراسر ایران کمتر از صد هزار فضای آموزشی وجود دارد کـه نیمـی از آنـها محتاج مقاوم‌سازی و بازسازی هستند. مرتضی رئیسی، معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش آذر ماه سال گذشته اذعان کرد اختلاف مـیان اعتبارات اختصاص یـافته و هزینـه‌ی مورد نیـاز به منظور بازسازی و مقاوم‌سازی مدرسه‌های کشور بالغ بر پنج هزار مـیلیـارد تومان است.
صرف مـیلیـاردها تومان به منظور راه‌اندازی مدرسه‌های قرآن درون حالی انجام مـیشود کـه در سالهای گذشته طرح‌های مشابه فراوانی بـه اجرا گذاشته شده است. «طرح دارالقرآن، كانون‌های فرهنگی و تربیتی محله، طرح همگام با قرآن، مدارس مروج قرآن و آموزش قرآن درون پایـه سوم ابتدایی» بخش کوچکی از این تلاش‌ها هستند کـه ظاهرا نتایج مورد نظر حکومت را بـه دنبال نداشته‌اند.
به نظر مـی‌رسد کم‌‌توجهی مسئولان جمـهوری اسلامـی بـه ضرورت ایمن‌سازی مدرسه‌های مخروبه از این ناشی مـیشود کـه خطرهای دیگری مـهمتر تلقی شده است. یکی از دستاوردهای مورد انتظار مدرسه‌های قرآن چنین توصیف مـیشود: «ترویج فرهنگ قرآنی و مصون‌سازی آحاد مختلف جامعه بـه ویژه نوجوانان و جوانان درون برابر تهاجمات فرهنگی غربی و سكولار.»
راه سبز امـید و "ترور استاد شـهید"
همزمان با تلاش‌های حکومت به منظور مسخ خاستگاه اصلی روز معلم، انجمن صنفی معلمان كردستان از فرهنگیـان کشور خواسته هست روز ۱۹ اردیبهشت، سالروز کشته شدن آرش کمانگر عضو هیـات مدیره انجمن، را گرامـی بدارند. این انجمن با انتشار بیـانیـه‌ای شعار این روز را «نفی خشونت سازمان یـافته و دفاع از حق حیـات» پیشنـهاد مـیکند و خواهان «آزادی بی قید و شرط همکاران زندانی» شده است.
به گزارش "آژانس خبری موکریـان"، درون پی انتشار این بیـانیـه شماری از فعالان صنفی معلمان بـه ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج فرا خوانده و بازجویی شده‌اند. "شورای هماهنگی راه سبز امـید" نیز با انتشار بیـانیـه‌ای بـه مناسبت روز معلم خواستار آزادی معلمان زندانی شده و به دولت تذکر مـیدهد «در مقابل خواسته‌های صنفی معلمان پاسخگو باشد نـه سرکوبگر».
در این بیـانیـه علت نامگذاری ۱۲ اردیبهشت «سالگرد ترور استاد شـهید مطهری بـه دست خشونت‌طلبانی کـه به‌جای استفاده از منطق گفت‌وگوی نقادانـه، مخالفان فکری خود را با گلوله از مـیدان بـه در مـی‌د» عنوان مـیشود.
بنیـامـین نتانیـاهو، نخست وزیر اسراییل، درون سالگرد یـادبود قربانیـان فاجعه‌ی هولوکاست، تلاش‌های ایران را درون جهت "نابودی اسراییل" با کشتار جمعی یـهودیـان درون جنگ جهانی دوم کـه از سوی ناسیونال‌سوسیـالیسم صورت گرفته بود، مقایسه کرد.
بنیـامـین نتانیـاهو، نخست وزیر اسراییل، درون سالگرد یـادبود قربانیـان فاجعه‌ی هولوکاست گفت کـه تلاش به منظور ازبین‌بردن دولت اسرایيل از آغاز "یـهودی‌کشی" درون اروپا که تا به‌حال همچنان ادامـه دارد. نتانیـاهو کـه روز یکشنبه (اول ماه مـه / ۱۱ اردیبهشت) درون آیین یـادبود کشتار جمعی یـهودیـان درون جنگ جهانی دوم، درون موزه‌ی "یـاد واشم" درون اورشلیم شرکت کرده بود، افزود: «ایران به منظور این کـه به هدفش دست‌یـابد، حتی بـه اسلحه‌ی اتمـی مسلح مـیشود.»
نخست وزیر اسراییل ضمن شرح کشتار جمعی یـهودیـان بـه خواست ناسیونال‌سوسیـالیست‌ها درون جنگ جهانی دوم، تأکید کرد کـه "دشمنان" این کشور هنوز موجودیت دولت اسراییل را تهدید مـیکنند. او از ایران و "متفقین‌اش"، حماس و حزب‌الله، بـه عنوان دشمنان این سرزمـین نام برد و یـادآور شد کـه اسراییل نباید تهدیدات علیـه موجودیت‌اش را نادیده بگیرد.
شیمون پرز، رییس جمـهور اسرائیل، نیز کـه در این مراسم حضور داشت، درون بخشی از سخنرانی خود گفت: «رهبری ایران نـه تنـها به منظور اسراییل، بلکه به منظور سراسر جهان یک خطر محسوب مـیشود.»
"نابودی اسراییل"
ایران همواره اتهام مجهز شدن بـه سلاح اتمـی به منظور نابودی اسراییل را رد کرده‌است و ادعا مـیکند که هدفش از غنی اورانیوم، استفاده از آن درون چارچوب برنامـه‌های صلح‌آمـیز هستهای است. با این‌حال محمود احمدینژاد، رییس دولت جمـهوری اسلامـی ایران، روز یکشنبه درون نشست دولت، یک بار دیگر تأکید کرد کـه تا آخرین لحظه "برای نابودی رژیم اسراییل" تلاش خواهد کرد.
شورای امنیت سازمان ملل متحد تاکنون چهار قطعنامـه‌ی تحریمـی علیـه ایران، بـه دلیل عدم توقف غنی اورانیوم از سوی این کشور، صادر کرده است.
آیین گرامـی‌داشت قربانیـان هولوکاست
مراسم یـادبود قربانیـان فاجعه‌ی هولوکاست از سال ۱۹۵۱، به منظور گرامـی‌داشت خاطره‌ی شش مـیلیون قربانی یـهودی درون جنگ جهانی دوم درون اسراییل اجرا مـیشود.
در حال حاضر، ۶۶ سال بعد از این فاجعه، حدود دویست‌هزار بازمانده‌ی هولوکاست درون این کشور زندگی مـیکنند. نیمـی از این بازماندگان، بیش از ۸۰ سال دارند. حدود ۷۴ هزار تن از این یـهودیـان،انی هستند کـه پس از پایـان جنگ از ارودگاه‌های کار اجباری آزاد شدند. ۱۳۴ هزار نفر "پناهندگانی" هستند کـه در زمان ناسیونال سوسیـالیست‌ها یـا از آلمان گریختند یـا درون آنجا و کشورهای تحت اشغال نیروهای هیتلری "در خفا" بـه زندگی ادامـه دادند.
در سالهای بعد از جنگ حدود نیمـی از مردم اسراییل را بازماندگان این فاجعه تشکیل مـی‌دادند. درون حال حاضر این رقم بـه ۴ درصد کاهش یـافته است.
باراک اوباما، رییس جمـهور ایـالات متحده آمریکا، یکشنبه‌شب درون نطقی تلویزیونی درون کاخ سفید، اعلام کرد کـه اسامـه بن‌لادن، رهبر القاعده، درون پاکستان کشته شده هست و جسد او درون اختیـار نیروهای آمریکایی است.
آقای اوباما درون سخنرانی‌اش گفت کـه عملیـات به منظور یـافتن رهبر القاعده بـه دستور مستقیم او آغاز شد و سرانجام روز یکشنبه نیروهای آمریکایی موفق شدند اسامـه بن لادن را درون ساختمانی درون حومـه اسلام‌آباد از پای درآورند.
باراک اوباما افزود درون این عملیـات بـه نیروهای آمریکایی آسیبی نرسیده است.
بارگذاری
مقام‌های آمریکایی مـی‌گویند بـه جز بن لادن، یک زن و سه مرد دیگر نیز درون این عملیـات کشته شده‌اند.
به گزارش سی‌ان‌ان، صدها نفر بعد از شنیدن این خبر درون نزدیکی کاخ سفید گرد هم آمده، سرود ملی خواندند و فریـاد «آمریکا، آمریکا» سر دادند.
در همـین حال، یک ایستگاه تلویزیونی پاکستان روز دوشنبه تصاویری تایید نشده از چهره خونین اسامـه بن لادن را نشان داد.
تحلیلگر تلویزیون «جیو» هنگام نشان این تصاویر اعلام کرد کـه عهای مربوط بـه جسد اسامـه بن لادن منتشر شده ولی قابل تایید نیست.
سایر کانال‌های تلویزیونی پاکستان تصاویری از چهره فردی کـه گفته مـیشود اسامـه بن لادن هست نشان دادند کـه ریشی انبوه و سیـاه داشت. موهای وی کوتاه شده بود و دندان‌هایش نیز پیدا بود.
در این تصاویر، لکه‌های خون بر پیشانی او و سمت چپ شقیقه‌اش دیده مـیشود.
این کانال‌های تلویزیونی همچنین تصاویری از محل استقرار بن لادن درون نیمـه شب را بـه نمایش گذاشتند کـه از آن دود غلیظی بـه هوا بلند شده بود. درون تصاویر روز این محل، سربازان پاکستانی دیده مـیشدند کـه اطراف این مقر را بـه محاصره خود درون آورده بودند.
«اجرای عدالت»
ریس جمـهور آمریکا درون نطق خود بار دیگر تکرار کرد کـه جنگ آمریکا با اسلام و مسلمانان نیست.
وی افزود: «همانطور کـه جورج بوش، بعد از حمله یـازده سپتامبر گفت، جنگ ما علیـه اسلام نیست. بن لادن یک رهبر مسلمان نبود. وی قاتل بسیـاری از مسلمانان بوده است.»
رییس جمـهور آمریکا کشته شدن بن لادن را «اجرای عدالت» توصیف کرد و یـاد هزاران زن و مرد و کودکی کـه در عملیـات تروریستی القاعده درون سراسر جهان، بـه ویژه فاجعه ۱۱ سپتامبر درون آمریکا، جان باختند گرامـی داشت.
آقای اوباما گفت کـه ماه اوت گذشته، پس از سال ها تلاش نیروهای اطلاعاتی آمریکا، بـه وی اطلاع دادند کـه احتمالا سرنخی درون مورد مکان پنـهان شدن بن لادن بـه دست آمده است. ماه ها طول کشید که تا اطلاعات بیشتری درون این مورد جمع آوری شد.
رییس جمـهور آمریکا افزود: «بالاخره هفته گذشته من تصمـیم گرفتم کـه اطلاعات کافی به منظور انجام عملیـات وجود دارد.»
وی افزود: «امروز تحت رهبری من، آمریکا عملیـات هدف داری علیـه مقر [بن لادن] در ایبت‌آباد پاکستان آغاز د. تیم کوچکی از آمریکایی‌ها این عملیـات را با شجاعت و توانایی خارق العاده‌ای انجام دادند. بـه هیچ آمریکایی آسیبی نرسید.»
منطقه ایبت‌آباد درون شمال اسلام‌آباد قرار دارد و مرکز آموزش نظامـی ارتش پاکستان است.
آقای اوباما خطاب بـه خانواده‌های قربانیـان یـازده سپتامبر گفت: «ما هرگز از دست رفتگان شما را فراموش نمـی‌کنیم و آنچه کـه در توان داریم انجام مـی‌دهیم که تا چنین امری تکرار نشود.»
سوزان کولینز، سناتور جمـهوریخواه آمریکا و از اعضای کمـیته امنیت ملی کنگره نیز با انتشار بیـانیـه‌ای درون مورد کشته شدن بن لادن گفت: «این خبر خوش، افتخاری به منظور عملکرد اطلاعاتی آمریکا محسوب مـیشود.»
شورای روابط آمریکایی-اسلامـی نیز صبح دوشنبه، با انتشار بیـانیـه‌ای ضمن ابراز خشنودی از کشته شدن رهبر القاعده، گفت: «بن لادن موجب قتل هزاران آمریکایی و تعداد زیـادی مرد و زن و کودک مسلمان درون نقاط مختلف جهان شده است.»
مقام‌های امنیتی پاکستان نیز خبر کشته شدن بن لادن را درون حومـه پایتخت این کشور تایید کرده‌اند.
علی‌اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران، اعلام کرد کـه تهران درخواستی کتبی از سوی اتحادیـه اروپا به منظور از سرگیری گفت‌وگوهای هستهای با شش قدرت جهانی دریـافت کرده و در حال بررسی این درخواست است.
پرس تی‌وی، شبکه انگلیسی‌زبان جمـهوری اسلامـی، روز دوشنبه خبر داد کـه علی‌اکبر صالحی روز یکشنبه درون حاشیـه نشست هیئت دولت اعلام کرد کـه نامـهای با این مضمون از کاترین اشتون، مسئول سیـاست خارجی اتحادیـه اروپا، دریـافت کرده‌است.
بنا بر این گزارش، وزیر خارجه ایران گفته هست که به منظور پاسخ‌دهی بـه این نامـه درون انتظار پاسخ رئیس جمـهور هستیم.
وی افزود: «اگر پاسخی از آقای احمدینژاد دریـافت کنیم، جواب نامـه خانم اشتون را ارسال خواهیم کرد.»
وزیر خارجه ایران درون مورد احتمال گفت‌وگوهای هستهای آینده با قدرت‌های جهانی و زمان و مکان چنین مذاکراتی توضیح بیشتری نداد.
گروه ۱+۵ متشکل از کشورهای بریتانیـا، چین، فرانسه، روسیـه و ایـالات متحده به‌علاوه آلمان، ظرف یکسال گذشته دو دور مذاکرات چندجانبه هستهای را با ایران برگزار کرده‌اند کـه دوره نخست این گفت‌وگوها درون دسامبر ۲۰۱۰ درون ژنو و دوره دوم، ژانویـه گذشته درون استانبول انجام شد.
این گفت‌وگوها بدون نتیجه‌ای ملموس بـه پایـان رسید ولی محمود احمدینژاد، رئیس جمـهور ایران، بعد از نشست استانبول گفت کـه هنوز فرصتی به منظور رسیدن بـه نتایج مثبت وجود دارد و مذاکرات هستهای حتما ادامـه پیدا کند.
علی اکبر صالحی، اسفندماه گذشته درون جریـان سفری کـه برای سخنرانی درون جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل بـه ژنو داشت با کاترین اشتون درباره برنامـه هستهای ایران گفت‌وگو کرد.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیـه یک روز بعد از آن، درون ژنو گفت: «در جریـان دیدارهایم با خانم اشتون و وزیر خارجه ایران، البته درخصوص نیـاز بـه ادامـه مذاکرات هم صحبت کردیم.»
وی افزود: درون صورتی کـه ایران درون جهت رفع نگرانی‌ها درون خصوص برنامـه هستهای خود «گام‌های مثبت واقعی» بردارد، امکان کاستن از تحریم‌های بین‌المللی وجود دارد.
غرب بر این باور هست که فعالیتهای هستهای ایران ماهیتی نظامـی دارد و خواهان آن هست که ایران با شفاف سازی درون مورد برنامـه هستهای خود، نگرانی‌های موجود را برطرف کند.
این درون حالی هست که جمـهوری اسلامـی ضمن تأکید بر صلح‌آمـیز بودن فعالیتهای هستهای خود، مـیگوید کـه بر سر حقوق هستهای خود با هیچ کشوری وارد مذاکره نخواهد شد و به غنی سازی اورانیوم ادامـه خواهد داد.
گزارش ها بـه نقل از يک منبع رسمـی آمريکايی حاکی هست که جسد اسامـه بن لادن، رهبر القاعده درون اعماق دريا و نقطه ای کـه جزييات و مشخصات آن اعلام نشده، دفن شده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه و شبکه های تلويزيونی «سی ان ان»، «ام اس ان بی سی» و «ای بی سی نيوز»، مقام رسمـی آمريکايی ياد شده گفته کـه «بر اساس سنت و قوانين اسلامـی، جسد نبايد بيش از ۲۴ ساعت روی زمين بماند و از همين رو جسد طبق سنت های اسلامـی دفن شده است.»
گزارش ها حاکی هست دفن بن لادن درون اعماق دريا به منظور پرهيز از تبديل شدن مقبره او بـه «زيارتگاهی» به منظور طرفدارانش بوده است.
گزارش ها از جزييات تعقيب و هدف قرار اسامـه بن لادن حکايت از اين دارد کـه اين عمليات توسط يک تيم ويژه از نيروهای آمریکایی انجام شده است.
به گزارش خبرگزاری ها، عمليات تعقيب اسامـه بن لادن ساعت پنج و نيم عصر بـه وقت محلی آغاز شده و حدود ۴۵ دقيقه طول کشيده و دو يا سه فروند هليکوپتر هم برفراز منطقه بـه پرواز درآمده بودند.
شاهدان عينی مـی گويند ناآرامـی مشـهودی درون ميان ساکنان ناحيه ديده شده است. تاريخ دقيق روز اجرای عمليات اعلام نشده بود.
گزارش ها مـی افزاید هدف اصلی کـه نيروهای ويژه نظامـی راهی آن شدند، ساختمانی سه طبقه بوده است. مردان نظامـی کـه به زبان پشتو صحبت مـی د، از هليکوپترها پياده شده و شروع بـه حرکت د.
به گزارش راديو اردو زبان بی بی سی، بـه ساکنان منطقه از قبل گفته شده بود کـه چراغ هايشان را خاموش نگه دارند و از خانـه خارج نشوند. دقايقی بعد از پياده شدن نيروها، صدای تبادل آتش سنگين بـه گوش رسيده است.
گزارش شده کـه در جريان اين تبادل آتش، يکی از هليکوپترها هدف قرار گرفته و پس از برخورد بـه زمين منفجر شد. ساکنان منطقه مـی گويند بقايای اين هليکوپتر هنوز درون منطقه قابل رويت است.
منطقه ای کـه مورد حمله نیروهای آمریکایی قرار گرفت حدود دو هزار و ۴۰۰ متر مربع مساحت دارد و با ديوارهايی بـه ارتفاع حدود چهار متر محاصره شده است؛ درون نتيجه امکان اين کـه شاهدان عينی بتوانند از بيرون شاهد درگيری باشند، وجود نداشته است. بالای ديوارها سيم خاردار و دوربين نصب شده بوده است.
خبرگزاری آسوشيتد پرس مـی گويد اين مرکز هيچ گونـه خط تلفن و يا اينترنت نداشته و فقط دو دروازه ورودی داشته است. شاهدان عينی مـی گويند بعد از پايان عمليات، فقط شعله های آتش بر فراز ديوار ها بـه چشم خورده است.
نيروهای عملياتی بعد از پايان ماموريت ساختمان را ترک کرده اند. درون اين ساختمان چند زن و کودک هم حضور داشتند.
خبرنگار سرويس اردو زبان بی بی سی مـی گويد اين ساختمان حدود ۱۰ يا ۱۲ سال پيش توسط يک مرد پشتون ساخته شده و ساکنان هيچ گاه خبرنداشتند چه فرد يا افرادی درون اين ساختمان زندگی مـی کنند.
مقام های رسمـی اطلاعاتی و امنيتی آمريکايی بـه خبرگزاری آسوشيتد پرس گفته اند اين ساختمان طوری طراحی و ساخته شده کـه بتواند «پذيرا و ميزبان يک چهره شاخص تروريستی» باشد.
نيروهای ارتش پاکستان بعد از پايان عمليات بـه منطقه وارد شده و کنترل آن را بـه دست گرفتند و هنوز درون آن منطقه مستقر هستند.
گزارش ها حاکی هست که نيروهای اطلاعاتی و عملياتی آمريکايی بـه احتمال زياد از «طربلا غازی» درون نزديکی «ایبت آباد» سازماندهی عمليات را برعهده داشته اند.
حدود ۱۰ سال از رخدادهای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مـی‌گذرد. درون آن حوادث حدود سه هزار تن از گوشـه و کنار جهان درون نیویورک، ویرجینیـا و پنسیلوانیـا جان باختند. آن رخداد‌ها بـه دو جنگ درون افغانستان و عراق منجر شد و سیـاست خارجی ایـالات متحده را بـه نحوی بنیـادی تغییر داد.
انتخابات ریـاست جمـهوری درون ایـالات متحده و انتخاب جرج دبلیو بوش درون سال ۲۰۰۴ و باراک اوباما درون سال ۲۰۰۸ کاملا تحت تأثیر «جنگ علیـه تروریسم» درون این کشور بودند و فضای اجتماعی و راهبردهای امنیتی این کشور بعد از این رخداد‌ها تحولی جدی یـافت. حتی درون فضای بعد از بن لادن ملاحظات امنیتی به منظور عملیـات تروریستی درون واکنش بـه مرگ وی درون ساعات اولیـه بعد از انتشار خبر درون نظر گرفته شده است. آیـا کشته شدن اسامـه پایـان یک دوره درون تاریخ ایـالات متحده و خاورمـیانـه را رقم مـی‌زند؟
رنج‌ها و التیـام‌ها
کشته شدن اسامـه از رنج بازماندگان رخدادهای ۱۱ سپتامبر نخواهد کاست اما مرحله‌ای کلیدی هست در التیـام یـافتنانی کـه یک دهه با رنج‌های ناشی از آن زیسته و هنوز امکان تکرار آن را بـه عیـان احساس مـیکنند. بـه همـین دلیل شور و اشتیـاق درون ساعات پایـانی شب بعد از اعلام خبر و سخنان کوتاه رئیس جمـهور برخی شـهرهای امریکا را فرا گرفت.
مردم امریکا با گوشت و پوست احساس کرده‌اند کـه اسامـه و دیگر اسلامگرایـان ضد غربی حتی درون استفاده از سلاح‌های شیمـیایی و مـیکربی و هستهای علیـه دنیـایی کـه مطابق اندیشـه و باور آنها نیست ابایی ندارند. آنها فقط بـه نابودی مـی‌اندیشند و نـه طرح خود بـه عنوان یک هویت درون کنار دیگر هویـات اجتماعی.
مرگ رهبر سازمان اسلامگرای القاعده این نکته را بـه اسلامگرایـان همراه متذکر مـیشود کـه اقدامات آنها بدون پیـامد نیست. اسلامگرایـان شیعه و سنی کشتن انسان‌های بی‌دفاع و مخالفان خود را جهاد علیـه دشمن و رفع فتنـه معرفی مـیکنند و برای گسترش طلبی وب قدرت سیـاسی از همـه ظرفیت‌های دین درون جوامع خود بهره مـی‌گیرند. آنها کمتر هزینـه‌ای به منظور اقدامات خود پرداخته‌اند. کشته شدن افرادی مثل اسامـه این هزینـه را درون پیش چشمانانی کـه مـی‌خواهند این راه را دنبال کنند بـه روشنی قرار مـیدهد.
توطئه‌اندیشی و فرار از مسئولیت
توطئه اندیشان و تبلیغاتچی‌های اسلامگرا بالاخص درون جهان عرب و کشورهایی با اکثریت مسلمان رخدادهای ۱۱ سپتامبر را بـه رهبران ایـالات متحده نسبت دادند بـه این دلیل واهی کـه پس از مرگ هزاران تن رهبران غربی توانستند بـه دو کشور درون دنیـای اسلام حمله کنند.
اراده نفی مسئولیت کشتار حدود سه هزار غیر نظامـی کـه در مـیان آنها زنان و کودکان نیز بـه چشم مـی‌خورند انگیزه اصلی پناه آوردن بـه توطئه‌پردازی درون مـیان اسلامگرایـان سنی و شیعه بوده است. آخرین حلقه این توطئه‌اندیشان رئیس دولت جمـهوری اسلامـی، محمود احمدینژاد بود.
اسلامگرایـان نظامـیگرا درون عین حال اعلام مـی‌کرده‌اند کـه اسامـه مرده هست و امریکایی‌ها مرگ وی را اعلام نمـی‌کنند که تا به اشغال افغانستان ادامـه دهند. اسامـه بن لادن درون یک گفت‌وگو کـه نوار ویدیویی آن موجود هست به صراحت بـه گونـه‌ای سخن مـیگوید کـه خود حمله بـه مرکز تجارت جهانی و پنتاگون را طراحی کرده بود. همچنین مدارک روشن مداخله اعضای القاعده درون عملیـات ۱۱ سپتامبر درون معرض دید عموم قرار گرفته است. آنها کـه این مدارک را ندیده‌اند نمـی‌خواهند چشمان خود را باز کنند.
پیروزی نمادین
اسامـه درون سالهای اخیر دیگر نقش و کارکرد عملیـاتی نداشت اما مرگ وی بدون هیچگونـه تلفات به منظور نیروهای امریکایی هم به منظور دولت و مردم امریکا یک پیروزی بزرگ بـه شمار مـی‌آید و هم عاملی مخرب به منظور روحیـه شبکه‌های تروریستی است.
دولت امریکا بـه مردم این کشور قول داده بود کـه در نـهایت اسامـه بن لادن را از مـیان خواهد برداشت. این دولت با انجام این وعده بـه مخالفان این کشور یـاد آوری مـیکند کـه علی رغم مدعیـات دشمنان این کشور مبنی بر افول قدرت دولت امریکا، این کشور هنوز قادر هست به اه نظامـی و امنیتی‌اش درون منطقه‌ای پر آشوب دست یـابد. این رخداد بر منزلت و اقتدار ایـالات متحده درون افکار عمومـی خواهد افزود.
کشته شدن اسامـه بـه معنای پایـان عملیـات مسلحانـه و تروریستی ضد امریکایی نخواهد بود اما مرگ یک رهبر اسطوره‌ای اسلامگرایـان کـه ضربه‌ای جدی بر نمادهای قدرت نظامـی و اقتصادی ایـالات متحده وارد آورد درون کنار افول این ایدئولوژی درون جهان اسلام نوید دنیـایی کمتر خشونت‌آمـیز را مـیدهد. اسلامگرایـان کـه در یک دوره خشونت را بـه امری مقدس تبدیل کرده بودند اکنون افکار عمومـی کشورهای خود را علیـه خشونت مشاهده مـیکنند.
عصری تازه
اگر مرگ اسامـه بن لادن را درون کنار های دمکراسی‌خواه جهان عرب درون سال ۲۰۱۱ بگذاریم نشانـه‌های دوره‌ای تازه را درون کشورهایی با اکثریت مسلمان مشاهده مـی‌کنیم: اینکه دیگر نمـی‌توان قدرت‌های جهانی و بالاخص ایـالات متحده و سیـاست خارجی آنها را مسئول مشکلات جوامع تلقی کرد و حرکت‌های خشونت آمـیز علیـه قدرت‌های جهانی و ملی درون این عصر و زمانـه راه حل مشکلات سیـاسی و اقتصادی نیست.
کسانی کـه امروز درون های سیـاسی جهان عرب حضور دارند با حرکت خود اعلام مـیکنند کـه استبداد و دیکتاتوری مانع اصلی توسعه و عدالت اجتماعی درون جوامع خاورمـیانـه هستند و نـه دشمنان فرضی و توهمـی کـه اسلامگرایـان به منظور رام توده‌ها بر مـی‌سازند.
مخالفت با غرب یـا قرار داشتن درون محور ضد امریکایی دیگر نمـی‌تواند جوانان سوری و ایرانی را درون برابر استبداد و فساد و تبعیض خلع سلاح کند همچنانکه همپیمانی با قدرت‌های خارجی نمـی‌تواند بـه بقای رژیم‌های مبارک و بن علی و صالح بینجامد. بزرگترین بازندگان های غیر خشونت‌آمـیز جهان عرب القاعده و حزب‌الله لبنان هستند.
نتایج این رخداد
مرگ بن لادن چهار پیـامد مـهم درون بر خواهد داشت:
۱. این رخداد درون آستانـهٔ خروج بخشی از نیروهای ایـالات متحده از افغانستان بـه نیروهای باقی مانده روحیـه‌ای تازه خواهد بخشید. طالبان شرایط دشوارتری درون برابر نیروهای ناتو درون افغانستان خواهد داشت. زنان و ان افغان مـی‌توانند طالبان را یک گام دور‌تر از سرکوب آنها مشاهده کنند.
۲. اوباما از دوره مبارزات تبلیغات انتخاباتی خویش بر خروج نیروهای امریکایی از عراق و تمرکز بر افغانستان تاکید داشته است. این مرگ نشانـه‌ای از موفقیت سیـاست اوباما درون این قلمرو بوده هست و این امر موقعیت اوباما را درون فضای سیـاسی این کشور تقویت خواهد کرد. همچنین مرگ بن لادن موقعیت اوباما را درون انتخابات آینده ریـاست جمـهوری ایـالات متحده درون سال ۲۰۱۲ محکم‌تر خواهد ساخت.
۳. نیروهای ضد امریکایی درون خاورمـیانـه از مخالفت خود با ایـالات متحده نخواهند کاست اما کشته شدن اسامـه هزینـه‌های مبارزه مسلحانـه را به منظور آنها روشن‌تر خواهد ساخت. این امر استخدام نیرو به منظور سازمان‌های تروریستی را دشوارتر خواهد ساخت. و
۴. علی رغم انتقاداتی کـه در مورد کشتار برخی غیر نظامـیان درون کنار عناصر اسلامگرای مسلح درون حملات هواپیماهای بدون سرنشین وجود دارد موفقیت این گونـه حملات درون وادار اسامـه بـه ترک مناطق کوهستانی و رو بـه زندگی درون مناطق شـهری (حدود یک ساعت فاصله با اسلام آباد، کـه به کشتن وی منجر شد) باعث خواهد شد کـه این هواپیماها درون عملیـات نظامـی ایـالات متحده جایگاه خود را تقویت و تحکیم کنند.
مقام‌های دو گروه رقیب فلسطینی حماس و فتح، چهارشنبه هفتم اردیبهشت، یک موافقت‌نامـه اصولی بر سر تشکیل یک دولت وحدت ملی را با مـیانجی‌گری مصر امضا د. گروه حماس کنترل نوارغزه را بـه عهده دارد و سازمان فتح، تشکیلات خودگردان فلسطینی را درون کرانـه باختری رود اردن، اداره مـیکند.
از چهار سال پیش کـه تنش بین این دو گروه آغاز شد، تلاش‌های مکرر به منظور آشتی این دو گروه بـه نتیجه نرسیده است. درون این رابطه علیرضا نوری زاده کارشناس مسایل ایران و کشورهای عرب، بـه پرسش‌های رادیو فردا پاسخ داده است.
- آقای نوری‌زاده، چرا دو گروه حماس و فتح بعد از سالها تنش بـه هم نزدیک شده‌اند؟
اگر شما بـه عوامل تشکیل‌دهنده محور گفت‌وگو بین حماس و فتح نگاه کنید، ملاحظه مـی‌کنید کـه هنوز هم هیچ چیزی تغییر نکرده است. درست هست که حسنی مبارک کنار رفته است. درست هست که عمر سلیمان مذاکرات را بـه عهده ندارد. اما کار مذاکرات بـه عهده معاون عمرسلیمان است.
در واقع دستگاه امنیتی مصر کـه بین این دو پادرمـیانی کرده بود و حکم واسطه را داشت، و ترتیب مذاکرات را مـی‌داد، آن دستگاه هنوز هم بر سر جایش هست. شاید مقداری شعارها و یـا شکل برخورد با مسائل فرق کرده باشد ولی سیـاست همان هست و مسائل درون مرز غزه خیلی تغییر نیـافته است.
پس آنچه کـه تغییر کرده و باعث این توافق شده است، درون جبهه فلسطینی‌ها صورت گرفته است. بـه چه صورت؟ حماس که تا کنون با تکیـه‌ای کـه بر سوریـه داشته هست و درون واقع با استفاده از مـیدانی کـه سوریـه برایش باز مـیکرد، جای مانور داشت، مـی‌توانست بازی کند.
در داخل جبهه فلسطینی ها هم محمود عباس، امـید بسیـاری داشت کـه با تغییر سیـاست آمریکا، بتواند امتیـازاتیب کند کـه همانا این امتیـاز، اعتراف و قبول اسرائیل بـه دولت مستقل فلسطین باشد، و بتواند با این برگه حماس را وادار بـه تمکین کند. نـه محمود عباس توانست بـه این موقعیت دست یـابد و نـه حماس امـیدوار هست که حمایت سوریـه را درون آینده از آن خود داشته باشد.
ضع رژیم سوریـه متزلزل هست و حماس هم حساب کرده هست که فردا اگر دمشق را از دست بدهد، تنـها جایی کـه برایش باقی مـی ماند، قاهره است. بعد چه بهتر کـه با مصری‌ها همکاری کند که تا فردا آقای خالد مشعل و دیگر مسئولان بلندپایـه حماس کـه هم اکنون تحت حمایـه سوریـه قرار دارند، بتوانند جایی به منظور زندگی داشته باشند.
در عین حال خود حماس هم بدون سوریـه نمـی تواند سیـاست مبارزه با صلح را ادامـه دهد. این هست که بـه ناچار حتما به نوعی به منظور خودش مشروعیت بـه دست بیـاورد. البته مشروعیتی کـه جنبه بین‌المللی هم داشته باشد.
به این دلیل هست که حماس هم انعطاف نشان داد و پذیرفت کـه در درون یک دولت تکنوکرات ملی، دولتی کـه مسئولیتش برگزاری انتخابات پارلمانی و ریـاست جمـهوری است، با فتح همکاری نماید.
- به نظر شما آیـا فشار جوانان فلسطینی متأثر از این تحولات و های اعتراضی درون برخی از کشورهای عرب، به منظور نزدیک شدن دولت خودگردان فلسطین و حماس بـه همدیگر، واقعاً اثر داشته است؟
بدون تردید. من عامل سوری آن را درون رابطه با حماس ذکر کردم. درون مورد فتح یـا دولت خودگردان هم حتما بگویم ما درون طول ماه‌های اخیر، شاهد بروز تظاهراتی درون ساحل غربی رود اردن بودیم.
تظاهراتی کـه محور اصلی آن همانا همدلی با دیگر جوامع عرب بود کـه بر علیـه نظام‌های فاسد و سرکوبگر برخواسته بودند، ولی درون عین حال یک پیـامـی را متوجه دولت خودگردان مـیکرد کـه اولاً مردم از این کـه این جدایی بین فلسطینیـان وجود دارد، آزرده‌اند. آزرده‌اند از اینکه درون درون دولت خودگردان افراد فاسدی وجود دارند کـه توسط مردم متهمند کـه سرمایـه‌های ملی فلسطین را بـه هدر داده‌اند و هیچ کاری هم نکرده‌اند.
زه نیز شما شاهد دو روند بودید. از یک سو بنیـادگرایـانی کـه از حماس هم تندتر هستند، شروع بـه تحمـیل سیـاستهای خودشان کرده‌اند. جلوی مردم را بگیرند، کافه ها را ببندند، توی سر زن‌ها بزنند و مسیحیـان را آزار بدهند. طبعاً اینـها به منظور حماس بدنامـی بـه همراه دارد. از سوی دیگر بروز موج آزادی خواهی هست که مردم حاضر نیستند شریعت را بپذیرند و غزه، تبدیل بـه غزستان یـا طالبستان شود.
این هست که هر دوی این عوامل تأثیرگذار بوده‌اند و به اعتقاد من رهبران هر دو طرف دریـافته‌اند کـه دورانی کـه به دور خودشان دیوار بکشند و هر کاری کـه دلشان مـی‌خواهد ند، تمام شده هست و حتما در برابر مردم پاسخگو باشند.
- شما درون مورد سوریـه مطالبی را ذکر کردید. درون مورد ایران چطور؟ آقای صالحی، وزیر امور خارجه جمـهوری اسلامـی، از مصر تشکر کرده و توافق حماس و فتح، گام مثبتی درون جهت تحقق اه مردم فلسطین خوانده است. این درون حالی هست که پیش از این، از آقای محمود عباس انتقاد شدید مـی‌د کـه اه فلسطین را دنبال نمـی‌کند و پیرو خط مشی آمریکاست.
این یکی از منافقانـه‌ترین مواضعی بوده کـه جمـهوری اسلامـی گرفته است. بدون شک جمـهوری اسلامـی از این توافق عصبانی و ناراحت است. بدون شک اگر مثل گذشته امکان داشت و کانال دمشق کاملاً امن و امان بود، تلاش مـیکرد جلوی این توافق را بگیرد.
جمـهوری اسلامـی بـه هیچ روی خواستار توافق بین فلسطینی‌ها نیست. ابومازن بـه دفعات اعلام کرده هست که ضربه‌هایی کـه جمـهوری اسلامـی بـه فلسطین و در راه تشکیل دولت فلسطین زده است، بـه هیچ روی کمتر از ضربه‌های اسرائیل نیست.
هر بار کـه فلسطینی‌ها درون شرف توافق بوده‌اند، یکی از مقامات رژیم جمـهوری اسلامـی بـه سوریـه رفته و آنـها را جمع کرده و چمدان های پول تقسیم کرده و مانع از همبستگی اینـها شده است. سیـاست جمـهوری اسلامـی همان طور کـه همـه جا، از جمله درون عراق و افغانستان و سایر جاها تکیـه بر تفرقه دارد، درون فلسطین هم بـه همـین شکل است.
به طور کلی جمـهوری اسلامـی ابومازن را شخصیتی خطرناک مـی داند و بر این باور هست که اگر فلسطین هم از دستشان برود و فردا دمشق هم از دستشان برود، قطعاً حزب‌الله هم از دستشان خواهد رفت. بنابر این جمـهوری اسلامـی بسیـار نگران است. اول ژست استقبال از این ها را بـه خود گرفته هست اما امروز از آنچه درون دمشق مـی‌گذرد بسیـار نگران است.
- در مورد اسرائیل؛ وزیر امور خارجه اسرائیل گفته هست که سیطره حماس بر کرانـه غربی رود اردن، عبور از خط قرمز هست و حماس درون نـهایت حاکمـیت خودش را بـه ساحل غربی رود اردن گسترش خواهد داد. آقای نتانیـاهو هم گفته هست که دولت خودگردان فلسطین بین صلح با اسرائیل و صلح با حماس، حتما یکی را حتما انتخاب کند. شما نگرانی اسرائیل را چگونـه ارزیـابی مـی‌کنید؟
اگر حماس مـیداندار معرکه مـیشد، طبعاً اسرائیل حتما نگران بود. ولی این همـه از بهانـه‌جویی‌های همـیشگی اسرائیل است. مگر حماس تشکیل‌دهنده سیـاستهای استراتژیک دولت فلسطین خواهد بود؟ اصلاً چنین نیست.
حماس بـه اندازه ظرفیتش نقش خواهد داشت. یک دولت تکنوکرات حتی اگر افرادی از حماس هم درون آن حضور داشته باشند، قطعاً آقای اسماعیل هنیـه و همکارانش نخواهند بود، بلکه افرادی خواهند بود کـه به عنوان افراد تکنوکرات، مسئولیت برگزاری یک انتخابات را خواهند داشت.
فلسطینی‌ها تأکید مـیکنند کـه این انتخابات حتما زیر نظر جامعه بین‌الملل و سازمان ملل انجام شود. اسرائیل کـه خود را تنـها دولت دموکراتیک درون خاورمـیانـه مـی‌داند، چرا حتما نگران رأی مردم فلسطین باشد؟ بالاخره مردم فلسطین هم صاحب حقند و باید دولتی را کـه مـی‌خواهند انتخاب کنند.
حماس امروز، حماس پنج یـا شش سال پیش نیست. این حماس اولاً محبوبیت گذشته‌اش را از دست داده است. بی‌شک درون انتخابات آینده درون اقلیت خواهد بود. بنابر این وقتی اکثریت را دولت سکولارها و افراد وابسته بـه فتح و سازمان‌های سکولار فلسطینی تشکیل دهند، بعد اسرائیل نباید نگران باشد.
مـیثاق فلسطین تغییر یـافته هست برای اینکه دولت اسرائیل بـه رسمـیت شناخته شود. درون چهارچوب مرزهای قبل از پنجم ژوئن سال ۱۹۶۷ این تغییر انجام شده است، چه حماس و چه دیگری، همگی ملتزم بـه رعایت این مـیثاق هستند.
حالا اگر حماس بـه عنوان یک سازمان، مـیگوید کـه اسرائیل را قبول ندارد، وقتی وارد سیستم دولت شد بـه معنای آن هست که اسرائیل را قبول دارد چون مـیثاق فلسطین، چهارچوب عقیدتی و سیـاسی این دولت خواهد بود.
تا پیش از جلسه هیئت دولت روز یکشنبه ۱۱ اردیبهشت، رئیس‌جمـهور بیش از یک هفته بود کـه بر سر کار خود حاضر نشده بود. رهبر هم روز شنبه به منظور سومـین بار درون یک هفته خواستار پرهیز از درگیری‌ها و اختلاف‌ها و آنچه بـه گفته او موجب پایکوبی و جنجال دشمنان مـیشود، شد.
هفته گذشته رهبر اختلاف خود با رئیس‌جمـهور بر سر تغییر درون وزارت اطلاعات را موضوعی کم‌اهمـیت خواند و غفلت از «مصلحتی بزرگ» را دلیل دخالت درون تصمـیم دولت به منظور تغییر وزیر اطلاعات ذکر کرد.
اما هرچه رهبر کوشش درون پنـهان شکاف درون حاکمـیت دارد، حامـیانش چه درون مـیان روحانیـان و چه درون بین فرماندهان سپاه درون فاصله گرفتن دولت دست کم آنچه یک جریـان انحرافی درون دولت مـی‌خوانند، با ولی فقیـه تأکید مـیکنند و خواهان تبعیت دولت و مسئولان از رهبر هستند.
در مـیان این منتقدان جدید چهره‌هایی روحانی از جمله محمدتقی مصباح یزدی، احمد علم الهدی، احمد خاتمـی و مجتبی ذوالنور و هم نظامـیانی چون محمدعلی جعفری و محمدرضا نقدی بـه چشم مـی‌خورند.
اختلاف نظر مـیان رهبر و رئیس جمـهور ایران که تا کجا پیش مـیرود؟ پرسش اصلی از سه مـیهمان برنامـه این هفته. درون ایران محمدصادق جوادی حصار، مسئول اطلاع‌رسانی ستاد مـهدی ، یکی از دو نامزد اصلاح‌گرای انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸، درون سوئد مـهرداد درویش‌پور، جامعه‌شناس و فعال و تحلیلگر سیـاسی از طیف جمـهوریخواه سکولار و لائیک، و در آمریکا محمد برقعی، جامعه‌شناس و فعال و تحلیلگر سیـاسی جمـهوریخواه نزدیک بـه طیف سکولار ملی مذهبی.
- آقای جوادی حصار، رهبر جمـهوری اسلامـی ایران روز شنبه به منظور سومـین بار درون کمتر از دو هفته درخواست مـیکند از بر زبان آوردن حرفهای بـه توصیف او دشمن شادکن پرهیز شود درون ارتباط با مسائلی کـه پیرامون رئیس‌جمـهور و تیمش و استعفای وزیر اطلاعات و ابقای او مطرح شده بود. تأثیر این گفته‌های رهبر جمـهوری اسلامـی ایران که تا چه حد بوده و کاربردش چیست؟
من گمان مـیکنم درون مـیان مسئولانی کـه تا بـه حال درون جمـهوری اسلامـی حضور داشتند بـه ویژه بعد از روی کار آمدن آقای خامنـه‌ای بـه عنوان رهبر آقای احمدینژاد همانطور کـه خود آقای خامنـه‌ای اشاره فرمودند نزدیک‌ترین خصلت‌ها را با خود آقای خامنـه‌ای دارد دال بر اینکه وقتی یک تصمـیمـی مـی‌گیرد بـه راحتی کوتاه نمـی‌آید. یـادتان هست کـه بعد از انتخابات ایشان فرمودند کـه برنامـه‌ها و خوی و خصلت‌ها و مرام مسلک آقای احمدینژاد را من بـه خودم نزدیک‌تر مـی‌بینم.
آقای احمدینژاد تنـها رئیس‌جمـهوری هست که خیلی محکم مـی‌ایستد و تا حالا دو سه مرتبه اتفاق افتاده کـه ایشان محکم سر مواضع خودشان ایستاده ضمن اینکه درون مجامع و محافل هم خیلی فریـاد مـی‌کشد کـه من کاملاً ولایی عمل مـیکنم اما ایشان بـه تصمـیم رسیده کـه تکلیف خودش را با حوزه اختیـاراتی ریـاست جمـهوری یک طرفه کند.
یعنی اینکه ایشان وقتی تصمـیم مـی‌گیرد، بالاخره درون حوزه اختیـارات خودش حتما خودش تصمـیم بگیرد. از جمله همـین بحثی کـه به جایی رسیده کـه گروه دوم از واسطه‌هایی کـه رفتند پیش ایشان به منظور حل این اختلافات را نپذیرفت و به تعبیری محکم ایستاده کـه یـا همان اندک اختیـاری کـه در قانون اساسی بـه من داده شده درون باب تعیین وزیر و عزل وزرا حتما مال من باشد یـا اینکه من دیگر کار نمـیکنم چون حداقل یک هفته هست که نرفته سر کار و تلویحاً قهر کرده یـا کناره‌گیری کرده از کار دولت.
- آقای جوادی حصار، درون مورد پیـامد آن دور دوم از شما مـی‌پرسم. ولی بگذارید از آقای درویش‌پور این را بپرسم کـه حسین فدایی، نماینده مجلس گفته کـه تیم احمدینژاد عصر غیبت را پایـان یـافته مـی‌داند و عصر حاضر را بـه عنوان عصر تبعیت از ولی فقیـه و ولی امر مسلمـین نمـی‌شمارد. درون مجلس هم مصطفی کواکبیـان، نماینده سمنان درباره علت غیبت رئیس‌جمـهور از دفترش پرسیده و بهمن محمدیـاری، نماینده تالش هم گفته نـه تنـها بودن یـا نبودن رئیس جمـهور درون دفترش مـهم هست بلکه عدم اطاعت از ولایت فقیـه یک روز هم نمـی‌شود تحمل کرد. این‌ها چه چیزی را نشان مـیدهد درباره فعل و انفعالات درون ارتباط با دولت؟
اساس دعوایی کـه امروز بین آقای احمدینژاد و تیم وابسته بـه ایشان از جمله مشایی، بخشی از فرماندهان سپاه کـه پشت سر آقای احمدینژاد هستند با گرایش دیگری کـه طرفداران ولی فقیـه و روحانیت و حکومت روحانی پیش رو قرار دارند، یکی نگاه بـه آینده ایران است.
در مـیان بخشی از سپاه، درون تیم احمدینژاد یک نوع نوبنیـادگرایی اسلامـی، اگر قرار باشد صرفاً با زبان روحانیت، با زبان آخوندی و با زبان مذهبی سخن بگوییم، قادر نیست از هیچ نوع پذیرش اجتماعی درون جامعه ایران برخوردار شود.
بنابراین آقای احمدینژاد و تیم پیرامون او بـه گمان من سخت تلاش مـیکنند کـه به نوعی نفوذ روحانیت را و از جمله ولی فقیـه را محدود کنند و تأکیدات مکررشان بر سر نوعی برجسته مسئله حتی ایرانیت ناشی از نوعی کشمکشی هست که فکر مـیکنند جامعه آینده ایران حتما با یک اولیگارشی دیکتاتوری نظامـی سیـاسی کـه هم اصول اسلامـی دارد، هم اصول بـه قول خودشان ایرانی دارد، اداره شود و با توجه بـه اینکه سپاه خودش بـه یک اولیگارشی عظیم اقتصادی، سیـاسی، نظامـی تبدیل شده، بخشی از سپاه از این نظر آقای احمدینژاد دفاع مـیکنند و تیم احمدینژاد روی این مسئله سرمایـه گذاری مـیکنند کـه مرگ آقای خامنـه‌ای مـی‌تواند هر زمانی اتفاق بیـافتد و جامعه به منظور اینکه بتواند با یک نوع هدایت با اندکی پذیرش اجتماعی توام باشد، حتما نفوذ روحانیت را کم کرد. این مـهمترین حوزه تنش‌هایی هست که طرفداران ولی فقیـه سعی مـیکنند این نوع گرایش را درون نطفه خفه کنند و بر تبعیت بی‌چون و چرا از آقای خامنـه‌ای تأکید مـیکنند.
- آقای برقعی، آقای درویش‌پور اشاره د بـه اینکه روحانیت محافظه کار پشت سر رهبر هست و از طرف دیگر بخشی از سپاه پشت سر رئیس جمـهور هست و شرط بندی بر روی حوادثی از قبیل درگذشت رهبر. برآیند این دو منبع قدرت شاهین ترازو را بـه کدام سو متمایل مـیکند؟
اصلاً دعوا سر عقیده نیست. سر اینکه چه دینی باشد یـا غیر دینی باشد، روحانیت باشد یـا نباشد، دعوا فقط صرف قدرت است. آن داستان ایدئولوژیکی و عقیده از نظام بیرون رفته؛ این یک.
اساس دعوایی کـه امروز بین آقای احمدینژاد و تیم وابسته بـه ایشان با طرفداران ولی فقیـه و حکومت روحانی پیش رو دارند، نگاه بـه آینده ایران است.
مـهرداد درویش‌پور
دوم اینکه سپاه خودش چند دسته است. یک عده درون سپاه با آقای خامنـه‌ای هستند و یک بخشی هم کـه الان بخش آقای احمدینژاد هستند. باز سر بازی قدرت نـه سر بازی عقیده. بودن روحانیت هم فرقی نمـی‌کند به منظور آنها. تنـها فرقی کـه مـیکند این هست که فکر مـیکنند کـه بتوانند جذب نارضایتی‌ها را کـه وجود دارد و به ویژه سبز را بعد از انتخابات... کـه آن بخش ناراضی وسیع را بتوانند جذب کنند.
ولی به منظور روحانیت خیلی مـهم نیست. به منظور آقای خامنـه‌ای مـهم نیست کـه آن بخش را هم جذب کند. چون او قدرت را درون دست دارد و اتفاقا اگر این بخش ناراضی را آقای احمدینژاد برایش بیـاورد هیچ هم ناراضی نیست از این بابت. بنابراین تمام ستیزه را بردند سر اینکه این‌ها ضد آخوند‌اند. این نوع اندیشـه را بیـاورند. امام زمانی نگاه کنند. غیر امام زمانی... این‌ها تمام لایـه‌های سطحی است.
یک نکته‌ای این وسط اضافه کنم. ما حتما توجه کنیم چرا الان سر انتخاب وزیر اطلاعات این قدر حساسیت وجود دارد. آقای خامنـه‌ای از روز اول انقلاب وزارت اطلاعات را درون کنترل گرفت و نیروی نظامـی را. این دو که تا دو بازوی ایشان بوده و با همـین بازو هم توانسته آقای رفسنجانی را بزند.
آقای احمدینژاد مـی‌خواست این بازو را قطع کند و به شدت آقای خامنـه‌ای عکس‌العمل نشان داده. آقای احمدینژاد هم مـی‌داند کـه این بازو را اگر نداشته باشد، بخش قدرتی را کـه مورد نظرش هست ندارد. دعوا فقط سر همـین بازی قدرت هست و سر کنترل بخش امنیت.
- آقای جوادی حصار، آقای برقعی هم گفتند کـه همانطور کـه ممکن هست به گفته خود شما رئیس‌جمـهور محکم روی حرف خودش ایستاده، رهبر هم روی حرف خودش مـی‌ایستد بـه دلایلی کـه گفتند. از طرف دیگر اشاراتی شد بـه روحانیت. روحانیـان محافظه کار کـه قبلا از رئیس جمـهور حمایت مـی‌د، مثل مجتبی ذوالنور، احمد خاتمـی، احمد علم الهدی، محمدتقی مصباح یزدی الان با لحن دیگری رئیس جمـهور را خطاب مـیکنند. منابع قدرت رئیس‌جمـهور الان درون پافشاری بر سمت‌گیری‌هایش چیست؟
آنـهایی کـه از آقای احمدینژاد حمایت مـی‌د، با همان دیدگاهی کـه آقای برقعی اشاره د، آقای احمدینژاد را بولدوزر، جاده صاف‌کن طرفداران ولایت مطلقه فقیـه مـی‌دانستند و تصورشان این بود کـه آقای احمدینژاد همواره درون همـین مسیر حرکت خواهد کرد و همـه موانع سر راه را بـه وسیله احمدینژاد از بین خواهند برد. به منظور اینکه احمدینژاد اشاراتی هم هست کـه گفته اصلاح‌طلبان را من از بین بردم، همـه کارهای سخت را درون این مدت من انجام دادم.
نزاع قدرت بالا گرفته و با توصیـه‌ها هم قابل حل نیست. هم دولت هم دستگاه رهبری، بـه راحتی نمـی‌توانند از کنار ماجرا بگذرند. این وسط هر درگیری کـه با آقای احمدینژاد صورت گیرد درون متن جامعه بـه نفع احمدینژاد تمام خواهد شد.
محمدصادق جوادی‌حصار
بنابراین دو که تا عامل اینجا بـه وجود آمده. اول اینکه آنها تصور مـی‌د احمدینژاد همواره درون مشتشان خواهد بود لذا حمایت مـی‌د. آن حمایت را مشروط به همان حرف‌هایی کـه الان دارند مـی‌زنند، با همان عقیده و مرام خودشان مـی‌د.
آقای احمدینژاد اما بـه یک سری از امکاناتی کـه در جامعه وجود دارد پی است. از جمله آن امکانات این هست که یک مخالفت ابراز شده و ابراز نشده جدی درون متن جامعه با قرائتی از جنس قرائت آقای علم‌الهدی، آقای احمد خاتمـی، آقای مصباح یزدی و امثال این‌ها وجود دارد.
این آمد و شدهای فراوانی هم کـه آقای احمدینژاد با متن جامعه برقرار کرده بود و دیـالوگ‌هایی کـه با متن جامعه داشت، احمدینژاد و به ویژه مشاوران بـه تعبیر بعضی از آقایـان زیرک آقای احمدینژاد مثل مشایی را بـه این سمت بود کـه برای ادامـه راه حتما سنگشان را با این طیف واکنند و اگر بخواهند قدرت را درون درازمدت بـه دست بگیرند و تنـها بـه هشت سال ریـاست جمـهوری آقای احمدینژاد اکتفا نشود، حتما مسیرشان را جدا کنند.
جدا مسیرشان هم یک سری امکانات لازم دارد. یکی تکیـه بر همـین شکاف بین قشر و به دست آوردن تمایلات متن جامعه با منظومـه قدرت بـه این معنا کـه اهرم‌های ملی، مـیهنی، اقتصادی و ایرانی را تقویت کنند و خودشان را با این سمت گره بیشتری بزنند. بحث‌های ایرانیت را مطرح مـیکند.
برای عبور از ولایت فقیـه دست بـه دست هم مـیدهد که تا آقای احمدینژاد بـه این صرافت بیـافتد کـه اولا با اجرای سه چهار بحث ملی و بسیج آفرین اجتماعی مثل یـارانـهها، انرژی اتمـی و به تعبیر خودش پیروزی خیره کننده او درون انتخابات ریـاست جمـهوری این پشتوانـه را بـه دست آورده کـه مـی‌تواند آنجایی کـه لازم باشد، جلوی ماجرا بایستد.
الان دقیقاً آن بزنگاهی هست که به منظور انتخابات پیش روی انتهای امسال، انتخابات مجلس و بعد از آن انتخابات شوراها و ریـاست جمـهوری، دقیقاً دو عنصر تعیین‌کننده با این چیزهایی کـه احمدینژاد خودش از آن نشئت گرفته، متوجه هست که اگر وزارت کشور همسو و هماهنگ با دولت عمل نکند، آن دیدی را کـه آنها مـی‌خواهند سازماندهی کنند، سازماندهی نکند مسئله انتخابات را، آقای احمدینژاد دوره‌اش با همـین انتخابات ریـاست جمـهوری تمام هست و عقبه‌اش هم بـه سرعت از گردونـه قدرت خارج خواهند شد.
لذا محکم سر این گردنـه ایستاده کـه یـا اینجا آینده را تضمـین کند به منظور خودش و تیمش و یـا اگر قرار هست در آینده با افتضاح ببازد، همـین جا خیلی آبرومندانـه خودش را بکشد کنار و بگوید کـه دیگر من نیستم و از حالا بـه بعد هر اتفاقی افتاد بـه من ربطی ندارد. با حالت اعتراض و یک نوع مظلومانـه و افتخار آفرین به منظور خودش از عرصه قدرت خودش را کنار کشد. هر نوع برخوردی هم با احمدینژاد از سوی حاکمـیت صورت گیرد، درون افکار عمومـی و توده مردم بـه نفع احمدینژاد صورت خواهد گرفت.
- آقای درویش‌پور، بـه گفته آقای برقعی دو نکته است. یک اینکه دعوا بر سر عقیده نیست و بر سر قدرت هست و بر سر امام زمان و ولایت و مکتب ایرانی درون سطح قضیـه است. و نکته دوم کـه گفتند برعآنچه شما گفتید، این هست که رهبر از اینکه رئیس‌جمـهور ناراضی‌ها را جلب کند، استقبال مـیکند ولی از سرنوشت مدیریت وزارت اطلاعات نمـی‌گذرد. توضیحی درباره این دو نکته دارید؟
با اینکه آقای جوادی حصار اشاره د من کاملاً موافقم. نکته کلیدی اینجاست. اولا درون مورد مسئله دعوا بر سر قدرت، روشن هست که دعوا بر سر قدرت است. تمام جنگ‌هایی کـه درون هیـات حاکمـه جمـهوری اسلامـی و از روز اول که تا امروز بوده، دعوا بر سرقدرت بود. گفتن این گفتن هیچ سخن تازه یـا ویژه‌ای نیست.
پرسش اینجاست کـه گرایش‌های گوناگون درون حاکمـیت ایران کـه به نوعی یک گرایش اجتماعی درون جامعه را هم نمایندگی مـیکنند، پروژه‌های گوناگونی به منظور حفظ قدرت سیـاسی و تحکیم موقعیت خودشان دارند. دعوای عقیده اینجا معنی پیدا مـیکند.
به گمان من این واقعیت کـه مردم از یک حکومت یک سره دینی منزجر‌اند، گرایش‌های ملی درون جامعه رشد پیدا کرده و بخش مـهمـی از طبقه متوسط و مدیران جامعه اصلا احساس مـیکنند جامعه ایران ظرفیت تحمل یک حکومت طالبانی را ندارد و واکنش قدرتمندی کـه سبز ایران علیـه این کودتای انتخاباتی انجام داد، روشن کرده به منظور تیم پیرامونی آقای احمدینژاد و از جمله اشاره کردم کـه بخشی از سپاه، بیشتر از آنکه ایدئولوژیکی نگاه کند، بـه عنوان یک الیگارشی قدرتمند نظامـی سیـاسی بـه منافع خودش مـی‌اندیشد، شما فکر کنید اگر فی المثل جامعه بخواهد با تهدید حمله نظامـی رو بـه رو شود، بـه نام دفاع از اسلام کـه نمـی‌توانید مردم را بسیج کنید.
اما اگر شما بر ملی گرایی پافشاری کنید و انگشت بگذارید، قدرت بسیج حکومت را بر سر مسئله اتمـی، بر سر مقابله با تهدیدات خارجی افزایش مـی‌دهید و در سطح داخلی هم با توجه بـه نسبت گسترده‌ای کـه از حکومت مذهبی درون ایران وجود دارد، تلاش به منظور اندکی خرج خود را جدا نوعی پروفیل به منظور تیم احمدینژاد مـی‌آفریند و اساس دعوا عبارت از همـین نکته هست که امروزه به منظور اینکه درون پروژه حفظ این حکومت چه نوع طرز تلقی زمـینـه اجتماعی بیشتری دارد، خوب برداشت‌ها متفاوت است.
گروهی کـه پیرامون ولی فقیـه‌اند بـه نقش احمدینژاد بـه عنوان نقش ابزاری نگاه مـیکنند و از آن به منظور سرکوب اصلاح طلبان استفاده د به منظور تحکیم گرایش بنیـادگرایی اسلامـی درون عین حال کـه خود احمدینژاد بـه عنوان منفورترین چهرهای کـه در تقابل با سبز موضوعیت پیدا کرد، احساس مـیکنند کـه اگر قرار باشد کـه بعد از پایـان دوره ریـاست جمـهوری این تیم مدیران پیرامون و بخشی از سپاه بتوانند قدرت بیشتری را درون جامعه تثبیت کنند، و آینده مطمئن‌تری را به منظور نظام حفظ کنند، فکر مـیکنند کـه تأکید بر عناصری نظیر ایرانیت مـهم است.
اینکه این امر عوام‌فریبانـه است، اینکه هیچ عنصر ملی درون طرز تلقی گروه احمدینژاد وجود ندارد از این واقعیت نمـی‌کاهد کـه فکر مـیکنم استراتژیست‌های پیرامونی آقای احمدینژاد سخت بـه این نتیجه رسیده‌اند کـه جامعه با یک حکومت صرفاً روحانی طرفدار ولی فقیـه بـه فرجام نخواهد رسید و سعی مـیکنند کـه زمـینـه‌های قدرت خودشان را بعد از پایـان دوران ریـاست جمـهوری با استفاده و جذب ناراضیـان تحکیم کنند و از این نظر سرمایـه گذاریشان روی خود آقای مشایی بسیـار بسیـار بالاست.
اینکه این جرئت را کرده‌اند کـه حتی درون جاهایی با ولی فقیـه رویـارویی کنند، ناشی از جاه طلبی هست که احمدینژاد بخش خودش را صرفا بـه عنوان یک رئیس جمـهور ابزاری درون دست ولی فقیـه نمـی‌بیند. همانطور کـه در سطح جهانی بسیـار نگرش‌های جاه طلبانـه‌ای دارند، درون سطح داخل کشور هم با نوعی جاه طلبی سیـاسی فکر مـیکنند کـه اصل ولی فقیـه را مـیشود عبور کرد، دور زد و با قدرت مدیران و بخشی از حمایت سپاه کـه دارند احتمالاً بتوانند درون این پروژه موفق بمانند.
این ارزیـابی را ندارم کـه جریـان وابسته بـه ولی فقیـه بـه سادگی از مـیدان بـه در رود و اجازه دهد کـه رحیم مشایی یـا باند احمدینژاد بتوانند آینده‌ای بعد از پایـان ریـاست جمـهوری احمدینژاد را بـه سادگی درون جامعه رقم زنند.
- آقای برقعی، نظر شما درباره آنچه آقای درویش‌پور گفتند و تحلیل آقای جوادی حصار؟
برگردیم سر اینکه من مـی‌گویم چرا اصلاً مسئله عقیدتی نیست. صحبت از روحانیت مـی‌کنیم. یک موقع به منظور آقای خمـینی روحانیت بـه دلیل اعتقادات خودشان مطرح بود مقابل نگاه دیگری. الان صرفاً بازی قدرت است. شما از کدام روحانیت صحبت مـی‌کنید؟ از روحانیت تمام مراجعشان کـه یکی دو نفرشان، همـه‌شان مخالف نظام‌اند و نظام مـی‌خواهد این‌ها را بـه نوعی سرکوب کند یـا کنار بگذارد.
قدرت مجلس خبرگان الان تنزیل پیدا کرده بـه یک آلت دست کوچک. حتی دیگر پدرزن رئیس قوه قضاییـه بزرگترین مرجع درون آنجا آقای وحید خراسانی کـه با مجموعه هم بوده مخالف است. روحانیتی دیگر بـه آن شکل معنی ندارد. آقای علم الهدی یـا احمد خاتمـی این‌ها اصلاً وزنـه‌ای نیستند درون هیچ جا کهی بـه عنوان روحانیت رویشان حساب کند.
تمام این‌ها یک مسئله فقط قدرت هست که چهی بر سر قدرت باشد. یک. نکته دوم این هست که آقای مشایی چه ضرری به منظور رهبری دارد. اگر آقای مشایی و امثالهم بتوانند با مسئله ایرانیت بخشی از آن مجموعه را جذب کنند و بیـاورند هیچ مسئله‌ای نیست.
هری بتواند یک بخشی را بیـاورد درون این کاسه بریزد خوب است. اشکالی کـه سر اینجا وجود دارد نـه اینکه آقای احمدینژاد چه نوع مـهدویتی را قبول دارند یـا مـی‌خواهند روحانیت را بگذارند کنار، نـه. اشکال بر سر اینجاست کـه این‌ها باند شده‌اند و یک باند با یک باند دیگری درون تضاد قرار گرفته. جاها هم عوض مـیشود.
شما ببینید مصباح یزدی مـی‌آید مـیشود محبوب آقای احمدینژاد و بعد جایش عوض مـیشود. آقای رسایی آن طرف مـی‌ایستد. آقای شجونی یک دفعه طرف آقای رفسنجانی، یک دفعه مـیرود آن طرف. صرفا سر بازی قدرت است. بین آقای خامنـه‌ای و آقای احمدینژاد اختلاف بنیـانی نیست. هر دو ستیزه جو هستند.
هر دو دنبال یـاران مـیانـه حال هستند. یک آدم حسابی درهیچ زمـینـه‌ای نمـی‌توانند پذیرا باشند. وجه اشتراکشان این هست که بـه دنیـا هر دو با نفرت نگاه مـیکنند. درون این زمـینـه‌ها با آقای خاتمـی تفاوت پیدا مـیکند نوع نگاه‌شان بـه دنیـا. آنجا تفاوت فکری وجود دارد. اینجا تفاوت فکری وجود ندارد.
به دلایل بسیـار منطقی و همـه شرایط درون ستیز با سبز، آقای خامنـه‌ای آنقدر ضعیف شده کـه به آسانی قادر بـه حذف آقای احمدینژاد نیست.
محمد برقعی
باندی درست شده بـه نام احمدینژاد کـه آقای احمدینژاد یک فرمول بندی نویی را درون جامعه آورده کـه تا بـه حال نبوده و آن اینکه گفته هری کـه جز تیم من باشد من با چنگ و دندان ازش حمایت مـیکنم. حتی غلط حتی درست. تیم درست کرده، باند درست کرده. این قدرت شده مقابل آن یکی قدرت.
این قدرت از آنجا با آقای خامنـه‌ای درون تضاد قرار گرفته کـه رفته محور اصلی قدرت آقای خامنـه‌ای را نشانـه گرفته. یک مقدار زیـادی روی کرده و عجله کرده. والا مشایی هر چه از این حرف‌ها بزند هیچ مسئله نیست. این‌ها کـه آقای باهنر و غیرذلک و این‌ها مـی‌گویند و این حرف‌ها آخر سر سر قدرت با آقای مشایی کنار مـی‌آیند، ضرری برایشان نداشت درون آن زمـینـه‌ها. ولی ایشان رفته وزارت اطلاعات را بگیرد. وزارت اطلاعات هم شروع کرده شنود گذاشتن. شروع کرده مدرک گرفتن. آقای خامنـه‌ای سر یک جا درون دنیـا کوتاه نمـی‌آید. و آن سر وزارت اطلاعات هست و سپاه.
- آقای جوادی حصار، درباره چشم انداز پیش رو درون پی سمت گیری‌های رئیس جمـهور و مخالفانش چه نکته‌ای دارید؟
نزاع قدرت بالا گرفته و با توصیـه‌ها هم قابل حل نیست. بـه راحتی نمـی‌توانند از کنار ماجرا بگذرند. هم دولت هم دستگاه رهبری. این وسط هر درگیری کـه با آقای احمدینژاد صورت گیرد درون متن جامعه بـه نفع احمدینژاد تمام خواهد شد.
این دعوا‌ها بین دو جریـان دیکتاتوری، دو جریـان عمـیقاً ضد مردمـی و ضد دموکراتی است. اعتماد بـه نفس مردم ایران، سبز و حتی گروه بندی‌های اصلاح‌طلب کـه بی‌رحمانـه کنار گذاشته شده‌اند، اعتماد بـه نفس کل جامعه را درون رویـارویی با هر دو جناج افزایش مـیدهد و به رغم این فترت و این رکودی کـه در این دوره بعد از سرکوب‌های خشن رو بـه رو بودیم، هر چه این دعوای بین دو جناح شدت بیشتری مـی‌گیرد، امـید مردم بـه اینکه امکان تغییر دوباره بـه یک سؤال جدی جامعه رو بـه رو شود و آن هم به منظور عبور از نـه فقط ولی فقیـه، عبور از هر دو گروه بنیـاد گرا چه احمدینژاد و چه گروه خامنـه‌ای شدت بیشتری مـی‌گیرد و به نظر من این دعوا‌ها بـه سود اعتماد بـه نفس مجدد درون مـیان مردم ایران و مـیل‌شان بـه عبور از کل این نظام است.
نکته آخر من. دولت آقای احمدینژاد قادر بـه ضربه زدن بـه روحانیت یـا آن بخش ولایت فقیـه نیست. ابزار قدرت درون دست آنجاست. ولی آقای خامنـه‌ای آنقدر ضعیف شده بـه دلایل بسیـار منطقی و همـه شرایط درون ستیز با سبز کـه به آسانی قادر بـه حذف آقای احمدینژاد نیست. برایش بسیـار بسیـار گران تمام خواهد شد. استخوان توی گلو است.
دعوای این دو با یک دیگر این اصطلاح درون قول مذهبی‌ها هست کـه اللهم اشغل الظالمـین بالظالمـین، دو ظالم با هم مـی‌جنگند و نتیجتاً بله، آینده آینده‌ای خواهد بود کـه بسیـار روشن‌تر خواهد بود درون این فضا.
شواهد نشاندهنده تغییر آرایش نیروها درون ساختار قدرت سیـاسی ایران است. عوامل مختلفی را به منظور اين موضوع مـی‌توان برشمرد؛ از طرفی، تحولات بسيار گسترده‌ای درون خاورميانـه رخ داده هست و از طرف ديگر کارگران بـه وضعيتی رسيده‌اند کـه از خط قرمز حيات آنـها دارد مـی‌گذرد.
همچنين جنگ قدرت بين جناح‌ها و نقاط ضعف سياست‌های دولت احمدینژاد چنان آشکار شده کـه اميدهايی کـه بر اساس سياست پوپوليستی برانگيخته بود، بر باد رفته است.
طی سال های ۸۴ که تا ۸۹ ، درون ازای ۴۴۲ ميليارد دلار درآمد نفتی، تقريباً معادل ۳۵۲ ميليارد دلار واردات کالا بـه ايران وجود داشته هست که البته علاوه بر آن ۱۰۰ ميليارد دلاری هست که تخمين زده مـیشود کـه به صورت قاچاق وارد کشور شده است.
به عبارت ديگر، بيش از ۸۳ درصد ثروت نفت صرف ورود کالاهای مصرفی شده است. يعنی درون ازای هر دلار، ۸۰ سنت واردات وجود داشته هست که پيامد هولناکی به منظور توليد داخلی، صنعت و کشاورزی داشته و اثر مستقيم خود را روی زندگی کارگران نشان داده است، چون کارخانـه‌ها تعطيل مـیشوند و در نتيجه نرخ بيکاری افزايش مـی‌يابد.
وزير کار و امور اجتماعی، جمعيت فعال کشور را ۲۵ ميليون نفر ذکر کرده و نرخ واقعی بيکاری درون کشور بـه گفته حسن روحانی، عضو مرکز تحقيقات مجلس، ۳۰ درصد است. يعنی هفت و نيم ميليون بيکار داريم و جامعه بـه شدت ناامن هست و بـه طرف انفجار اجتماعی پيش مـیرود.
با اين اوضاع، ظرفيت تحمل کارگران بـه نقطه پايانی خود نزديک مـیشود. بسياری از کارگران تاکنون به منظور حفظ زندگی و معاش خود شرايط موجود را تحمل مـی‌د، ولی اين حالت بـه پايان رسيده است.
در اين ميان، تجربه گسترده کارگران درون سالهای اخير و تغييراتی کـه در سطح خاورميانـه مشاهده مـیکنند، و همچنين بحران منطقه‌ای و داخلی کـه شکاف درون حاکميت را تشديد کرده است، شرايط مساعدی را به منظور اعتلای کارگری فراهم مـیکند.
اگر کارگران حس همبستگی درونی خود را محکم‌تر کنند و اعتراضاتشان را با پشتيبانی هم پيش ببرند، موفقيت‌های بيشتری درون صحنـه اقتصادی و افزايش دستمزدها بـه دست مـی‌آورند. کارگران مـی‌توانند حق انسانی خود را از برچيده شدن قراردادهای موقت و سفيدی کـه شرايط بردگی را بـه آنـها تحميل مـیکند، تغيير دهند.
اين درون حالی هست که فضای پليسی- امنيتی درون کارخانـه‌ها کـه دولت احمدینژاد بعد از سرکوب اعتراضی مردم بـه وجود آورده بود، نيز کارايی خود را از دست داده است.
در کنار اين شرايط و وضعيت، امنيت ملی کشور بـه شدت درون خطر است. درون اين زمينـه، اگر امنيت را بـه امنيت ملی، فراملی و فرو ملی تقسيم و امنيت فروملی را با امنيت اجتماعی توصيف کنيم و امنيت اجتماعی را بـه امنيت فردی تعميم دهيم، آن وقت مشاهده مـیشود کـه امنيت فردی بـه خصوص امنيت شغلی، امنيت جانی، امنيت فرهنگی و روانی کارگران درون ايران بـه شدت درخطر است.
آمارهای گسترش فقر نشان مـیدهد کشور بـه شدت ناامن است. سياست خارجی نابخردانـه جمـهوری اسلامـی نيز هزينـه های سنگينی را روی دست ملت ايران مـی‌گذارد. سياست سخت افزاری يا سياست متکی بر نيروی نظامـی– پليسی بـه بن‌بست نـهايی خود رسيده است.
در اين حال، تنـها امنيت اجتماعی مـی‌تواند بقا و ثبات جامعه را تضمين کند. اينـها ظرفيت‌هايی هست که بـه پايان رسيده و يک دگرگونی کلی را درون جامعه مـی‌طلبد و کارگران بر اساس تجربه ۳۰ سال گذشته خود اين مسئله را درک کرده‌اند.
بن لادن همراه خانواده اش درون سفری بـه سوئد درون سال ۱۹۷۱. اسامـه بن لادن درون اين عبا دايره مشخص شده است.
۱۳۹۰/۰۲/۱۲
اسامـه بن لادن، یکی از ۵۰ فرزند يک تاجر ميليونر عربستانی بود کـه در جوانی بـه جنگجویـان عرب درون افغانستان پیوست کـه علیـه ارتش سرخ شوروی مـی جنگیدند.
وی چند سال بعد گروه القاعده را پایـه گذاری کرد و به معروفترین تروریست جهان بدل شد. درون زیر تاریخچه ای از گذشته زندگی اسامـه بن لادن مـی آید.
۱۹۵۷- اسامـه بن لادن درون رياض، پایتخت عربستان سعودی، بـه دنيا آمد. وی يکی از ۵۰ فرزند يک تاجر ميليونر بود.
۱۹۷۶- درون دانشگاهی درون جده بـه تحصيل مديريت و اقتصاد پرداخت.
۱۹۷۹- درون تاريخ ۲۶ دسامبر ۱۹۷۹، نيروهای شوروی بـه افغانستان حمله د.
۱۹۸۴- بن لادن از طريق مرکزی درون پيشاور پاکستان از داوطلبان عرب کـه راهی جنگ با نيروهای شوروی بودند، حمايت کرد.
۱۹۸۶- درون اين سال بن لادن درون پيشاور مستقر شد و آغاز بـه خريد اسلحه کرد. وی گروه کوچکی از جنگجويان داوطلب را سازماندهی کرد.
۱۹۸۸- القاعده درون اين سال پايه‌گذاری شد و به مرکزی به منظور اسلام‌گرايان تندرو تبدیل شد.
اعضای این گروه خواستار برقراری حکومت‌های بنيادگرا درون کشورهايشان هستند و از آمريکا، اسرائيل و دولت‌های مسلمان هم پيمان واشينگتن ابراز تنفر مـیکنند.
۱۹۹۱- بن لادن با هم‌پيمانی آمريکا و عربستان سعودی درون جنگ عليه عراق مخالفت کرد. درون اين سال، بن لادن عربستان سعودی را ترک کرد.
۱۹۹۳- خانواده بن لادن ، اسامـه را از فعاليت‌های تجاری خانوادگی کـه در زمينـه ساخت‌وساز است، کنار گذاشت.
۱۹۹۴- درون نـهم آوريل، عربستان سعودی از تبليغات ضد سعودی بن لادن خشمگين شد و وی را از حق شـهروندی اين کشور محروم کرد.
۱۹۹۶- درون ماه مـه اين سال بعد از آنکه واشينگتن دولت سودان را تحت فشار قرار داد، بن لادن اين کشور را ترک کرد و به افغانستان رفت.
وی درون ماه اوت با انتشار فتوايی خواستار کشتن پرسنل نظامـی آمريکا شد. درون ماه اکتبر ، آمريکا بن لادن را مظنون اصلی دو بمبگذاری درون عربستان سعودی دانست. ۲۴ سرباز آمريکايی و دو هندی درون اين بمبگذاری ها جان باختند.
۱۹۹۸- درون هفتم اوت انفجار کاميون بمبگذاری شده درون نزديکی سفارتخانـه های آمريکا درون نايروبی و دارالسلام موجب کشته شدن ۲۲۴ نفر از جمله ۱۲ آمريکايی شد. آمريکا بن لادن را متهم اصلی طراحی اين بمبگذاری دانست.
۲۰۰۰- ۱۲ اکتبر؛ القاعده بـه ناو آمریکایی يو اس اس کول درون بندر عدن درون يمن حمله کرد و ۱۷ ملوان را کشت.
۲۰۰۱- ۱۱ سپتامبر؛ چهار هواپيمای مسافربری توسط القاعده ربوده شد. دو هواپيما بر ج های دو قلو نيويورک را هدف قرار داد و هواپيمای سوم بـه پنتاگون اصابت کرد. هواپيمای چهارم درون پنسيلوانيا سقوط کرد.
در اين عمليات تروريستی سه هزار تن از ملیت های مختلف درون نيويورک، ويرجينيا و پنسيلوانيا جان باختند. درون یک فيلم ويدئويی منتشر شده، بن لادن تخريب برج های دو قلو را ورای انتظار القاعده از اين عمليات توصيف کرد.
۱۷ سپتامبر جرج بوش، رئيس جمـهور وقت آمريکا خطاب بـه حکومت درون طالبان درون افغانستان گفت کـه «بن لادن را تحويل دهيد: زنده يا مرده.»
آمريکا هفتم اکتبر ۲۰۰۱ به افغانستان کـه از تحويل بن لادن خودداری کرده بود، حمله کرد. القاعده سال ها درون افغانستان تحت رهبری طالبان پايگاه داشت و نيروهای خود را آموزش مـی داد.
۲۰۰۲- شبکه تلویزیونی الجزيره، روز ۱۰ سپتامبر نوار صوتی منسوب بـه بن لادن را پخش کرد کـه در آن رهبر القاعده از هواپيما ربايان يازده سپتامبر ستايش کرده و مـی گوید آنـها سير تاريخ را تغيير دادند.
در ماه نوامبر القاعده عمليات انتحاری درون هتل مومباسا، درون سواحل کنيا، را کـه مملو از مسافران اسرائيلی بود بر عهده گرفت. بر اثر اين حملات ۱۵ نفر کشته و ۸۰ نفر زخمـی شدند.
۲۰۰۴- بن لادن با انتشار یک فيلم ويدئویی درون زمان انتخابات رياست جمـهوری آمریکا، جرج بوش را بـه تمسخر گرفت.
۲۰۰۶- بن لادن درون ماه ژانويه بعد از يک سال سکوت، پيامـی منتشر کرد که تا نشان دهد کـه هنوز رهبر القاعده است.
۲۰۰۷- وی درون ماه سپتامبر با انتشار یک ويدئو به منظور نخستين بار ظرف سه سال، گفت کـه آمريکا عليرغم قدرتش آسيب پذير است.
۲۰۰۸- درون ۱۸ مـه، بن لادن از مسلمانان خواست کـه محاصره نوار غزه توسط اسرائيل را بشکنند. رهبر القاعده همچنين خواستار جنگ با کشورهای عربی شد کـه با اسرائيل درون رابطه هستند.
۲۰۱۰- وی درون روز ۲۴ ژانويه درون نواری صوتی، بمبگذاری نافرجام درون يک هواپيمای آمريکايی درون روز ۲۵ دسامبر را بر عهده گرفت و خواستار برنامـه ریزی به منظور حملات بيشتر درون خاک آمريکا شد.
دو روز بعد، باراک اوباما گفت کـه عمليات آمريکا القاعده را تضعيف کرده است.
۲۰۱۱- اول ماه مـه، باراک اوباما اعلام کرد کـه بن لادن درون پاکستان کشته شده و جسدش درون اختيار نيروهای آمريکايی است.