برده شدن پسر

برده شدن پسر زنان مسن و پولدار تهرانی و اجاره پسران به منظور | پسر مغرور | عاشقان بردگی به منظور خدای خود یعنی ارباب هستی | محل تجاوز و کشی ان و زنان زیبا روی - ایران ناز | ادامـه کلیپ ایرانی - سرا | womanpinkangel – بزرگترین سایت و ایرانی |

برده شدن پسر

زنان مسن و پولدار تهرانی و اجاره پسران به منظور

زنان پولدار تهرانی و اجاره پسران زیبا به منظور

البته ناگفته نماند کـه تعداد زیـادی از زنان هم ثروتمند هستند ولی تن بـه چنین کارهای زشتی نمـیدهند. برده شدن پسر متاسفانـه رابطه نامشروع و خلاف قوانین جامعه افزایش یـافته است.

فحشا و توسط زنان ثروتمند بی هویت , اخیرا درون عده اي از مناطق کشور مثل نقاط مرفه نشین تهران شاهد پدیده هاي جدیدی درون حوزه مسائل و روابط هستیم. برده شدن پسر بی شک چنین رفتارهای نامتعارفی زاییده فرهنگ ما نیست و محصولی وارداتی مـی باشد کـه توسط رسانـه هاي بزرگ غرب کـه شبیـه گمرک فرهنگی به منظور آن عمل مـیکنند بـه کشور ما آمده است.

پسران اجاره اي به منظور خدمات بـه زنان پولدار تهرانی جنجال جدیدی را درون کشور بپا کرد. این پسران درون خانـه هاي تیمـی پایتخت حضور دارند ودر قبال دریـافت پول از ان و زنان پولدار با انـها وارد رابطه مـیشوند.

به گزارش تالاب بـه نقل از رویداد: برده شدن پسر امروز علاوه بر ان و زنان ، برده شدن پسر دربخش هایي از تهران دیده شده هست پسران نیز درون ازای دریـافت پول، خود رابه زنان متمول مـی سپارند. حتی خانـه تیمـی هاي پسرانـه نیز به منظور اجاره خدمات بـه زنان پولدار وجوددارد.

خانـه فساد و توطئه یـهود ، یـهود بعد از هزاران تامل درون مورد برتری بر مسیحیـان و یـهودیـان و همـه ی جامعه بشری خواست که تا برای فقدان جمعیتی خود چاره اي بجوید. متاسفانـه این چاره جویی مبتنی بر سیـاست هاي افزایش تراکم جمعیتی نیست، بلکه بر رشد منفی جمعیت سایر جوامع به منظور ایجاد توازن با جوامع یـهودی صهیونیسم تمرکز داشته است.

برای این منظور نخستین بار مرغ و خروس ها درون آزمایشگاه هاي صهیونی مورد بررسی قرار گرفتند. با جدا سازی این دو از هم بعد از مدتی رابطه بین دو هم جنس آغاز شد و بتدریج دسته مرغ ها و خروس ها از جیث تعداد رو بـه کاهش یـافتن نـهاد. همـین امر با ایجاد شکاف بین جوامع با تولید مکاتب شومـی مثل فمنیسم و زن گرایی و مردگرایی و غیره هم امتحان شد. امروز بهمـین علت رشد جمعیت درون تعداد زیـادی از کشور های اروپایی کاملا منفی است.

فاحشگی یک صنف حقوقی:

از طرفی با فراموش شدن نـهاد خانواده، بی بند و باری ها رفتاری و دارای توجیـه حقوقی و عرفی هم شد و روز بـه روز درون قالب هاي جدیدی بـه بازار پر سود تجارت جهان عرضه مـی‌شود. خانـه فساد و ها درون تعداد زیـادی از کشورها دارای حقوق صنفی هستند و مورد حمایت ویژه عده اي از نـهادها نیز قرار مـی‌گیرند. از آنجا کـه عمر یک روسبی طبق معمول بیش از 4 سال نیست، به منظور این امر خدمات بیمـه و پشتیبانی درنظر گرفته شده و از حیث دکتری هم عمل هاي پیچیده جراحی و زیبایی را به منظور آن تدارک دیده اند. درون غرب فاحشگی بروز برخی زیربناهای حیوانی مکتب فکری آن است.

افراد زیـادی هم هستند کـه با درون اختیـار گرفتن زنان و ان بـه تجارت مـیپردازند. درون کشورهایی کـه این امر دارای توجیـه حقوقی نیست، تخلفات از این دست بطور قاطع توسط پلیس رهگیری و سرکوب نمـی‌گردد. چرا کـه رشوه هاي مالی و دلالان این حوزه درون اغلب اوقات به منظور دور زدن قوه قهریـه اجتماع کفایت مـیکند.

در ایران ودر تهران:

مدتی هست که تجارت با سبکهای نوین غربی درون کشور ما نیز صورت مـی‌گیرد. امروز علاوه بر زنان و ان دربخش هایي از تهران دیده شده هست که پسران نیز درون ازای دریـافت پول، خود رابه زنان متمول مـی سپارند. حتی خانـه هاي فساد و تیمـی پسرانـه نیز به منظور اجاره خدمات بـه زنان پولدار وجوددارد.

اجتماع ما یک جامعه جوان هست و این امر با محاسن بسیـارش، عوارضی را هم بـه همراه دارد. پتانسیل هاي دریک اجتماع جوان بسیـار بالاست، اما متاسفانـه “سرانـه” فرزند آوری نسبت بـه این نیروی جوان درون کشور، بـه سمتی مـی‌رود کـه غرب اکنون درون آن قرار دارد.

به گزارش تالاب این یعنی ما درون دهه آتی با بحران مواجه خواهیم بود. از سویی پیر شدن کشور هم تبعات بسیـار بدی خواهد داشت کـه از دیدی پوشیده نیست. حتما دید آیـا سیـاست هاي جمعیتی و اجتماعی دولتی و کلان تدبیری را به منظور عدم ورود این توطئه صهیونیستی درسال هاي آتی خواهد اندیشید؟

منبع: پرداد بـه نقل از رویداد




[برده شدن پسر]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 18 Jul 2018 18:34:00 +0000



برده شدن پسر

پسر مغرور | عاشقان بردگی به منظور خدای خود یعنی ارباب هستی

پسر مغرور | عاشقان بردگی به منظور خدای خود یعنی ارباب هستی

پسر مغرور

 این یکی از داستان های وبلاگ قبلی هست کـه خودم زیـاد خوشم نمـیاد اما درون وبلاگ قبلی هم چند نفر خواستن بزارم کـه من اینجا مـیزارم. نظرتون و بگید. ممنون.

من سارا هستم و از بچگي حس ميسترس بودن و داستم و اين حس رو تو خودم قوي كردم.اينو هم بگم كه من بيشتر علاقه دارم بردم بـه پام بيفته و با پام تحقيرش كنم اما صرفا بـه همين ارضا نميشم.من از 17 سالگي هاي زيادي داشتم اما باز راضي نبودم چون دوست دارم هر پسري كه اراده كنم جلوي من زانو بزنـه و التماس كنـه كه بـه بردگي قبولش كنم و از اين كه عده ي محدودي هستن كه اين حس رو دارن راضي نبودم. برده شدن پسر با رفتن من بـه دانشگاه تعداد هام بيشتر شد و در بيشتر كلاس ها حدود 4&5 که تا داشتم بعد از مدتي بـه اين فكر افتادم كه يه تيم درست كنم که تا هر كسي كه اراده كردم بردم شـه و كسي نباشـه كه بخواد جلوي من قدرت نمايي كنـه.اين تيم من كه شامل هام بود حدود 15&16 نفر درون دانشگاه بود كه پسر هايي كه من ميديدم خيلي خودشون رو ميگيرن يا متلك ميندازن بـه دستور من بيرون دانشگاه بـه قصد كشت زده ميشدن و تنـها را نجاتشون دستور من بود بـه هام بـه خاطر همين بيشترشون همون موقع كفش من و ليس مي زدن و التماس ميكردن بعد از له شدن زير پاي من و گرفتن عكس هايي از من و اون كه درون حال کفش من هست ول ميشدن و قراري باهاشون ميزاشتم که تا در خونـه  بیشتر وارد ماجرا بشن و کارهائی کـه لازم هست یـاد بگیرند.و بيشتر اون ها الان هاي حرفه اي من هستند ولي بعضي هايي هم بودن كه با شكايت بـه دانشگاه و … ميخواستند من رو خراب كنند كه با تحديد ها و ديدن من ميترسيدند و حرفاشون رو بعد ميگرفتند.يكي از داستان هاي من بر ميگرده بـه سال پيش كه من درون حياط دانشگاه بودم و با دوستام مشغول حرف زدن و هام هم اون طرف بـه دستور من داشتند فقط بـه كفش من نگاه ميكردند. برده شدن پسر كه متوجه يه پسري بـه نام اميد شدم. خوشتيب بود و مغرور و از بچه هاي درس خون دانشگاه  بـه يكي از هام گفتم بره و بهش بگه بياد اينجا كه من كارش دارم اما نتيجه اي جز چپ چپ نگاه كردن و گفتنـه هر کی کار داره خودش بیـاد  نداشت.من كه تاحالای برام اینجوری کلاس نزاشته بود عصباني شدم و  برده هام رو صدا كردم و گفتم امروز بايد حال اين توله سگ رو بگيريد و اون ها  هم گفتن چشب بعد از كلاس ديدم اونم مثل من ساعت 4 اخرين كلاسش هست و خوشحال شدم بعد بـه دستور من  بردنش تویکی از کوچه های پشتی دانشگاه كوچه پشتي كه خلوت بود و شروع كردن زدن من مي خنديدم و نگاه ميكردم بعد كه حسابي حالش جا اومده بود و ناي بلند شدن نداشت رفتم  جلو و با كفشم صورتشو اوردم بالا كه صورتش رو كشيد منم داد زدم و گفتم يا همين حالا كفش اربابتو ليس ميزني و التماس ميكني كه بـه بخشمت يا همينجا اين توله سگام خاكت مي كنند. كه  شروع كرد بـه فوش و كه دوباره يه كتك درس حسابي خورد من رفتم جلو و يه نيشخند زدم و دست و پاشو  گفتم بگیرن کـه 4تا ازام اینکار و  و و پاش و باز كردند و من از رو شلوار لگد ميزدم بـه اون الت مسخرش و اون داد ميزد  گريه و التماس و جواب من فقط خنده بود. بعد رفتم جلوش و گفتم يالا تميز كن كفش ارباب رو و شروع كرد ليس زدن كفش من  كه با 8 که تا موبايل عكس گرفته ميشد بعد رفتم وايسادم  رو سينش و يه توف انداختم رو صورتش و يه خورده با كفشم  مالیدم بـه صورتش و اومدم پايين و گفتم شب ساعت 9 بـه من زنگ ميزني وگرنـه  ديگه پات و نميتوني بزاري دانشگاه و شمارم و انداختم روش و رفتم هام هم دنبال من كه بـه دستور من رفتند شب ساعت 9 بود كه با 10&15 دقيقه تاخير زنگ زد من ورداشتم-بله-سلام امـید هستم -توله سگ مگه نگفتم 9 -به بخشيد-صداي غلط كردنتو نشنيدم-غلط كردم -بلندتر -غلطططططططططططططططططط کردم.-فعلا زر نزن بـه بين چي ميگم من ميخوام اين لطف رو بـه تو بكنم و تورو كنم سگ خودم و وظيفه ي تو اين هست شاش و ان من رو بخوري كفش من و ليس بزني از طرف من تنبيه ميشي حق حرف زدن نداري و فقط پارس ميكني و ……… و 2&3 که تا وبلاگ بهش معرفي كردم بره بـه بينـه و گفتم 4 شنبه ميبينمت دانشگاه و قطع كردم. ادامـه ي داستان از زبان اميد:من كه شوكه شده بودم و داشتم بـه بد بختي خودم فكر ميكردم و ميگفتم اين ديگه چه رواني اي هست و براي اطلاعات رفتم تو وبلاگ ها ديدم پسر هايي كه بخوان سگ سارا بشن زيادن و گفتم چه الاغایی پیدا مـیشن   و همش درگیر بودم و نمـیتونستم هضم کنم کـه چرا من بايد سگ سارابشم و ………به حرفاي سارا فكر ميكردم و بلايي كه امروز سرم اومده بود و اگه قبول نكنم بايد قيد دانشگاه رو ب و شايدم اون عكسا تو اينترنت پخش بشـه و دانشگاه ميترسيدم تصميم گرفتم قبول كنم اگه هم نخواستم ميرم پشت سرمم نگاه نميكنم.اما خيلي ميترسيدم و تمام بدنم درد ميكرد.چهارشنبه دانشگاه ديدمش و اس ام اس داد توله سگ بيا اينجا بـه بينم. منم با ترس و لرز رفتم.بر عكس هميشـه تنـها بود و هيچكسي اطرافش نبود هاي ديگه هم اون طرف مشغول حرف زدن بودن.سلام كردم اما جواب نداد . گفت تو از اين بـه بعد چه بخواي چه نخواي سگ من هستي و روح جسم تو مال من هست واي بـه حالت اگه حرفام رو مو بـه مو اجرا نكني اونوقت از دنيا اومدنت پشيمون ميشي.انگشتاش و گزاشت دونـه دونـه رومن و من بوسيدم و گفت  فردا ساعت 4 مياي بـه اين ادرس ميدان ونك بالاي هتل هما …………. رفت.من ترسيده بودم عجیبی بود با اقتدار و خشن  بر عبیشتر ا و فقط داشتم بـه فردا فكر ميكردم.فردا از صبح عصابم خورد بود که تا ساعت 2 اماده شدم و يه تيپ خوب زدم و رفتم.وقتي رسيدم ترسيدم و 4&5 دقيه بـه 4 مونده بود ميترسيدم چه بلايي ميخواد سرم بياره.رفتم درون زدم و در رو باز يه پسر جواب داد و در باز شد و من رفتم تو 3&4 که تا ها اونجا بودن اصلا اونجا مثل خانـه نبود و هميش زنجير و قلاده البته بقيه ها  بودن و يه قلاده گردنشون بود  كه من شوكه شده بودم چشمم افتاد بـه سارا  كه يه كرست چسبون قرمز و شرت قرمز و يه صندل قرمز پوشيده بود لاك هاشم قرمز بود و ارايششم حالت سرخ داشت و خيلي سارا جذاب شده بود كه ك.. من يه خورده سيخ شد  خیلی ترسیده بودم سعی کردم اصلا بـه روم نیـارم با یـه عتماد بـه نفس مسخره سريع سلام كردم اما جوابي نشنيدم يه خورده من و برنداز كرد و يه نيش خند زد و گفت   سريع شو و بيا من قلادتو بـه بندم من کـه دیگه اون اعتماد بـه نفس مسخره هم نداشتم نميخواستم شم يه خورده لفت دادم كه سارا فهميد و عصباني شد و داد زد مگه با تو نبودم منم كه ترسيده بودم هيچي نگفتم يه دست زد و همـه ي هاش مثل سگ 4 دست و پا امدن با دست خانوم همـه پا شدن خانوم گفت سريع اين توله سگ و كنيد من و مثل سگ زوري كردن و لباسام جر خورد  و اوردن انداختن جلوي پاي سارا پاشد  و دست كرد تو موهام  منو كشيد بالا و قلاده من رو  بست و ولم كرد رو زمين و گفت ديگه حق حرف زدن نداري و فقط پارس مي كني.از اين جا بـه بعد از زبون ميسترس سارا:بعد بهش دستور دادم كه صندلم و ليس بزنـه اونم امد جلو و اول یـه غیـافه کج کرد  و شروع كرد ليس زدن صندل من بعد  گفتم پام و از صندل درون بیـاره  اونم اروم صندلام و در اورد یـه لبخند زدم و گفتم نـه انقدرم کودن نیستی یـه چیزائی مـیفهمـی اما چون تازه واردی و خری چند وقت بهت درس مـیدم اولین درس اینکه پاهای نار من هیچ وقت نباید با زمـین برخورد داشته باشـه اون بالشتک قرمز ها کـه با شلاقی کـه دستم بود بهشون اشاره کردم و گفتم واسه همـین کار هستند و در صورت نبودنشون دست و بدن و صورت خودت بـه عنوان زیر پائی استفاده مـیشـه حالا  پام و حسابي ليس بزن اونم شروع کرد بهزدنم انگشتام ومـیکردم تو دهنش و  پائین بالا مـیکردم و بعد  قلادشو گرفتم كشيدم جلو و سوارش شدم . گفتم بره تو اتاق روبرويي اونم سريع رفت من دست زدم توله سگ های دیگه هم اومدن و به پاهام اشاره کردم اونا هم سریع چند که تا از صندل هام و اوردن بـه یکیشون با نوک شلاق اشاره کردم و پام د من از الاغ   پياده شدم و گفتم دراز بكشـه رو تخت و دست زدم توله سگ هاي ديگه اومدن و گفتم بـه بندنش بـه تخت يه خورده نگاش كردم و رفتم بالا سرش يه خورده با نوک صندل با  التش بازي كردم و سيخش كردم بعد يه خورده با انگشتای پام با لباش بازي كردم و يه لگد زدم تو ت.م هاش و شروع كرد  جيغ زدن و التماس كردن كه من يه خنده ای کردم بعد شمع رو ورداشتم و بدون هيچ حرفي اب كردم رو ال.ش اونم داد ميزد کـه با شلاق زدم تو صورتش و گفتم درس 2:بدون اجازه من حق حرف زدن و گریـه و داد زدن نداری فقط اجازه داری اروم پارس کنی بعد  يه خورده رو سينـه هاش اب كردم و بعد بي خيال شدم.بعد شرتم و كشيدم پايين که تا بشاشم تو دهنش اما دهنشو بست و همش ريخت رو صورت و چشم موهاش و گردنش كه عصباني شدم و يه لگد ديگه زدم تو التش و شروع كردم فوش دادن.  بعد يه ظرف برداشتم و يه قاشق گفتم بيارن اول كونمو يكي از ها تميز كرد و بعد قاشق و گرفتم و گفتم غذا برات درست كردم دهنشو  باز نكرد و به يكي از هام گفتم با هر اشاره ی پام  يه لگد محكم ميزني تو ك..رش قاشق و بردم جلو دهنش و باز نكرد با پام یـه اشاره کردم  و بردم خيلي محكم زد تو ك..ر بد بخت کـه دل خودم براش سوخت  اونم اومد داد بزنـه كه قاشق و كردم تو دهنش قاشق 2 هم همينطور اما از اون بـه بعد راحت باز ميكرد و حتي التماسم ميكرد كه بدم بخوره.بعدم ك.ر مصصنوعي بستم و بر عكس بستمش و حسابي یـه حالی بهش دادم   از حال رفت منم مشغول های دیگه شدم  کـه  به حال  امد  لباس گفتم بـه پوشـه و بره كه بعدا بايد بهتر از اين باشـه . همـه هام پام و بوسيدن و تشکر د و رفتند و اخری ام ايمان بود کـه و گفت خداحافظ و  رفت کـه گفتم هو الاغ گفت بله؟ گفتم درس سوم به منظور هر کاری من مـیکنم چه تنبیـه چه … پام و مـیبوسی و تشکر مـیکنی  و درس چهارم اخر تمامـی جملاتت من و سرور و ارباب و خدای خودت خطاب مـی کنی کـه گفت چشب سرورم و اومد پاهام و بوسید و تشکر کرد کـه من درون و بستم.تمام

دوست‌داشتن:

دوست داشتن در حال بارگذاری...

مرتبط

This entry was posted on فوریـه 3, 2008 at 12:41 ب.ظ. and is filed under Uncategorized. You can follow any responses to this entry through the RSS 2.0 feed. You can leave a response, or trackback from your own site.

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند:

: برده شدن پسر ، برده شدن پسر




[برده شدن پسر]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 07 Jul 2018 02:34:00 +0000



برده شدن پسر

محل تجاوز و کشی ان و زنان زیبا روی - ایران ناز

روزنامـه سوییسی لوتان درون گزارشی طولانی از این جمـهوری تحت انقیـاد رمضان قدیروف مرد قدرتمند گروزنی مرکز چچن نوشت درون این شـهر قاتلان درون کمال امنیت بـه سر مـی‌برند.

لوتان نوشت سومـین یکشنبه سپتامبر هر سال درون چچن روز زن برگزار مـی‌شود کـه طبق آن یـاد و خاطره چهل و شش زن قهرمان این منطقه گرامـی‌داشته مـی‌شود کـه در محل ددی یورت درون سال ۱۸۱۹ وقتی بـه اسارات سربازان روس درون آمدند و د. برده شدن پسر این وضعیت بـه گفته سازمان های مع حقوق بشر بـه هیچ وجه با شرایط فعلی زن چچنی تطابق ندارد درون چچن صرف اینکه یک زن زیبا باشد کافی هست تا درون معرض خطر روزمره آدم ربایی بـه زور کشی و تجاوز باشد.

لوتان نوشت درون جمـهوری تحت انقیـاد رمضان قدیروف رسوم اجدادی سخت کننده شرایط زندگی زنان با قواعد سختگیرانـه اسلام و سرکوب سیـاسی دیکتاتور قدیروف آلت دست مسکو تقویت شده هست معان حقوق بشر سرکوب مـی‌شوند و قاتلان درون امانند. برده شدن پسر لوتان نوشت مادر سلما وقتی بـه سوییس رسید خواستار پناهندگی سیـاسی بـه دلیل زیبایی ش شد درون چچن کافی هست زیبایی یـافت شود و نگاه دیکتاتور قدیروف بـه وی بیفتد بیست هزار نیروی ارتش شخصی قدیروف کـه خواهندگی را از چشم ارباب شان مـیخوانند آماده اند را ربوده و به معشوقه جدید حاکم بلامنازع سی و چهار ساله گروزنی تبدیل و در یکی از آپارتمان های نوساز شـهر ساکن کنند پاسخ هر اعتراضی سرکوب و شکنجه و مرگ است.

قدیروف از حمایت مالی و سیـاسی کامل پوتین بهره مـی‌برد. لوتان با اشاره بـه قربانیـان متعدد خشونت های از مـیان ان زیباروی این منطقه نوشت اغلب این قربانیـان با بی رحمـی‌از سوی محیط خانوادگی و اجتماعی شان طرد مـی‌شوند. جمعی زنان چچنی درون جنگ قفقاز درون فاصله سال های ۱۸۱۶ که تا ۱۸۲۶ درون زمان تزار بـه عنوان الگو ارائه مـی‌شود.

در چچن امروز اگر یـا ان خانواده ای ربوده شوند بر اساس سنت شرم آور هست که خانواده موضوع را با پلیس درون مـیان بگذارد گو اینکه حتی درون این صورت ممکن هست با اتهام اعزام فرزند بـه صف جهادگرایـان مواجه گردد. خانواده های جوانان بـه جهاد پیوسته شکنجه مـی‌شوند، برده شدن پسر زنان بـه جهاد پیوسته با احتمالی فراوان مـی‌توانند بـه بیوه های سیـاه یعنی سوء قصدکنندگان انتحاری علیـه منافع مسکو تبدیل شوند.

در گروزنی نیز شمار دسته های زنانـه کوچکی کـه بی مزد و مواجب کار مـی‌کنند کم نیست هیچ آتیـه ای به منظور زن چچنی متصور نیست بعد از جنگ سطح تحصیلات زنان افت کرده است. فقط آنانی کـه مـی‌توانند سبیل مسئولان را چرب کنند بـه تحصیلات عالیـه دسترسی دارند نرخ بیکاری بین زنان هفتاد و پنج که تا هشتاد درصد است.

در هر حال اختیـار تحصیل و کار زن نیز با مردان هست این جامعه فقط یک انتخاب پیش روی زنان قرار مـی‌دهد درون اسرع وقت ممکن با هرکه ممکن هست ازدواج کن ازدواج زن را نجات مـی‌دهد و دیگر مردان و حتی قدیروف از زن شوهردار نظر بر مـی‌گردانند. رسم دزدیدن بـه قصد ازدواج نیز بـه شدت رایج هست در زمان شوروی دزدیدن ان رایج بود اما رضایت به منظور ازدواج نیز شرط مـی‌شد ، اما اکنون ازدواج اغلب زوری است.

لوتان نوشت حق عاشق شدن حق داشتن خانواده بـه مـیل و سلیقه خود حق تصمـیم گیری به منظور زندگی شخصی دیگر به منظور زن شمال قفقازی ممکن نیست . اواخر سال ۲۰۰۸ هفت زن چچنی هجده که تا سی ساله درون برابر دوربین بـه ضرب گلوله کشته شدند صدای مردانی کـه از رابطه با این زنان صحبت مـی‌کنند درون فیلم مشخص است. با این حال زنان درون کنار اسلام گرایـان اصلی ترین خطرات درون چچن ثبات یـافته هستند هرگونـه فضای ازادی درون چچن مسدود شده هست و پوتین و فرزندخوانده اش قدیروف درون گروزنی بـه آن مـی‌بالند.

: برده شدن پسر




[برده شدن پسر]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 19 Jul 2018 15:56:00 +0000



برده شدن پسر

ادامـه کلیپ ایرانی - سرا

ادامـه فیلم مرد ی‌ ایرانی کـه دوست داره حشری زن‌ها باشـه.

کلیپ‌های ی‌ بیشتر

]]>

اشتراک‌گذاری این:

مرتبط

. برده شدن پسر . برده شدن پسر : برده شدن پسر ، برده شدن پسر




[برده شدن پسر]

نویسنده و منبع: sasu | تاریخ انتشار: Thu, 19 Jul 2018 04:21:00 +0000



برده شدن پسر

womanpinkangel – بزرگترین سایت و ایرانی

به اطلاع شما مـیرسانم که تا اطلاع ثانج فیسبوکم بسته شده ، برده شدن پسر از طریق ایمـیل فعلا با من درون ارتباط باشین

Advertisements
. برده شدن پسر . برده شدن پسر : برده شدن پسر




[برده شدن پسر]

نویسنده و منبع: mistressangel | تاریخ انتشار: Tue, 17 Jul 2018 04:45:00 +0000



تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
i.video.ir@gmail.com