«مسافران» تغییر مسیری بـه این صفحه است. ماهرخ برهانی به منظور دیگر کاربردها مسافران (ابهامزدایی) را ببینید.
مسافران
مجید مظفری و حمـید امجد و جمشید اسماعیلخانی درون صحنـهٔ تصادفِ فیلم
کارگردان
بهرام بیضاییتهیـهکننده
خسرو خسروینویسنده
بهرام بیضاییبازیگران
جمـیله شیخی
مژده شمسایی
هما روستا
فاطمـه معتمدآریـا
محبوبه بیـات
فرخلقا هوشمند
نیکو خردمند
جمشید اسماعیلخانی
آتیلا پسیـانی
حمـید امجد
مجید مظفری
عنایت بخشی
جهانگیر فروهر
هرمز هدایت
مـهتاب نصیرپور
فریبرز عربنیـاموسیقی
بابک بیـاتفیلمبرداری
مـهرداد فخیمـیتدوین
بهرام بیضایی
تاریخهای انتشار
۱۳۷۰
مدت زمان
۹۸ دقیقهکشور
ایرانزبان
فارسی
مسافران دهمـین فیلم بهرام بیضایی و هشتمـین فیلم بلند سینمایی اوست کـه سال ۱۳۶۹ (اواخر سال) و ۱۳۷۰ ساخته شد؛ و سالِ سپسین، ماهرخ برهانی کتابِ فیلمنامـهاش کـه نوشتهٔ فیلمساز هست چاپ شد. ماهرخ برهانی بیضایی که تا ۱۰ سال بعد از مسافران فیلم بلند نساخت.
خلاصه داستان
مـهتاب، ماهرخ، همراه شوهر و دو پسر خردسالش با یک سواری کرایـه از شمال بـه سوی تهران راه مـیافتند که تا آینـه موروثی نوعروس خانواده را بـه جشن عروسی ماهرخ برسانند. درون راه زنی روستایی با ایشان همسفر مـیشود، اما همگی درون تصادف با یک نفتکش جان مـیسپارند. خبر بـه خانواده مـیرسد و عروسی بـه سوگواری تبدیل مـیشود. گزارشهای پلیس اگرچه صحت تصادف و کشته شدن مسافران را نشان مـیدهد، نشانی از آینـهٔ موروثی پیدا نمـیشود. درون حالی کـه همـه خانواده مرگ مسافران را پذیرفتهاند، خانم بزرگ دل بـه سوگ نمـیسپارد و چشم بـه راه مـیماند که تا مـهتاب با آینـه نوعروس از راه برسد. بر خلاف خواستهٔ خانم بزرگ، سوگواری برگزار مـیشود و نزدیکانِ کشتگان، رانندهٔ نفتکش و شاگردش، مأموران و دیگران درون مراسم شرکت مـیکنند. ولی ماهرخ با حالی پریشان با لباس سفید عروسی پیدا مـیشود. مـیان واکنشهای متفاوت حاضران ناگهان مـهتاب و دیگر مردگان با آینـهٔ موروثی از راه مـیرسند. بازتاب نور درون آینـه محفل آنان را غرق درون روشنایی مـیکند. مـهتاب آینـه را بـه ماهرخ مـیسپارد که تا عروسی برپا شود.
فیلمنامـه
داستان آئین عروسی کـه به هر دلیل شکلی دیگر بـه خود مـیگیرد موضوع اوّلین فیلمنامۀ بلندی هست که درون زندگی بـه آن فکر کردم؛ سال ۴۴ یـا ۴۵ خیـال مـیکنم. آنجا هم مثل پروندهٔ قدیمـی پیرآباد موضوع بر محور دعوای قدیمـی دو قبیلۀ کمالوندی و جمالوندی مـیگشت. و آخرین بار پیش از مسافران، سفر بـه شب هست که درون آن آئینی تبدیل بـه آئین دیگر مـیشود.
بیضایی، «مسافران فیلم بسیـار بسیـار سادهای هست در ستایش زندگی و امـیدهای نو». گفتگو با زاون قوکاسیـان.[۱]
«
»
طرح فیلمنامـه را بیضایی سال ۱۳۵۴ نگاشت.[۲] سال ۱۳۶۸ فیلمنامـه مسافران را نوشت[۳] کـه بهار ۱۳۷۱ پیش از نمایش همگانی فیلم درون انتشارات روشنگران چاپ شد، و در چاپهای بعدی عکسهایی از فیلم بـه کتاب پیوست شد.[۴]
ساخت
پایـان سال ۱۳۶۹ کارگردانی فیلم آغاز شد و سال بعد پایـان گرفت و تدوین شد.[۵]بهرام بیضایی درون سخنرانیای بـه تاریخ ۱۱ فوریـه ۲۰۱۱ درون دانشگاه استنفورد گفت کـه این فیلم را درون پاسخ بـه فیلم مادر علی حاتمـی ساخته است.
حمـید سمندریـان نیز درون بازیگردانی بـه بیضایی کمک کرد.
نمایش و پس از آن
مسافران نخستین بار درون دهمـین جشنواره فیلم فجر بـه سال ۱۳۷۰ بـه نمایش درآمد.[۶] بـه دلیل اعمال جرح و تعدیلهای و آزارهای متعددی کـه خود بیضایی بر آن تأکید داشتهاست، نمایش فیلم درون سال ۱۳۷۱ دچار مشکل شد و وی نامـهای درون اعتراض نوشت.[۷] او بهطور خاص درون این نامـه بـه زیـانـهای روحی و مالی ای کـه طی سالیـان پیش از آن متحمل شده را یـادآور شد و در رد هرگونـه اعمال جرح و تعدیل اجبار شده، سخن گفت:
هدف فهرست جدید حذفیهای شما هیچ نیست جز آن کـه مایلید من بگویم نـه، و بتوانید اعلام کنید خود بیضایی مایل بـه نمایش فیلم نیست. من مـی گویم نـه و بر عبه شما معترضم کـه چرا حق نمایش فیلم مرا بـه وقتش زیر پا گذاشتید؟
شما نخواهید توانست زیـانـهای روحی و مالی را کـه طی سالها بـه من زده اید، هرگز جبران کنید، بعد فقط مـی خواهم همـه زیـانـهای مالی این تاخیر تحمـیلی، و شرایط نامطمئنی کـه برای نمایش آتی مسافران ساخته اید جبران شود. و به عنوان مالک حقوق معنوی فیلم اجازه نمـی دهمـی حتی بعد از مرگم یک دندانـه از فیلم مسافران را حذف کند. و تا زمانی کـه در وطنم این شغل بی حرمت شده، جایی به منظور فیلم من ندارد ، اجازه نمـی دهمـی با نمایش آن درون خارج به منظور خودب احترام کند.[۷]
در جشنواره فجر ۱۳۷۰
بهترین هنرپیشـهٔ زن نقش اوّل جمـیله شیخی
بهترین هنرپیشـهٔ زن نقش دوّم فاطمـه معتمدآریـا
بهترین هنرپیشـهٔ مرد نقش دوّم مجید مظفّری
بهترین صدابرداری محمود سمّاکباشی
بهترین فیلمبرداری مـهرداد فخیمـی
جایزه ویژه هیئت داوران بـه بهرام بیضایی بـه خاطر مـهارت تحسینبرانگیز درون کارگردانی فیلم مسافراندر گفتگوی تلویزیونی فریدون جیرانی و بهروز افخمـی درون بهمنماهِ ۱۳۹۴ درون شبکه سه تلویزیون ایران گفته شد کـه داورانِ جشنوارهٔ سال ۱۳۷۰ این فیلم را پسندیده بودند و بیشتر جایزهها را برایش درون نظر گرفته بودند. ولی سرانجام تنـها جایزهٔ ویژهٔ هیأت داوران بـه مسافران رسید. افخمـی کـه از داوران آن دوره بود، از توضیح بیشتر خودداری کرد.[۸] جیرانی درون گفتگو با عبدالله اسفندیـاری بـه سال ۱۳۹۵ اشاره کرد کـه از رسول ملاقلیپور شنیده کـه سید محمد بهشتی شیرازی درون جلسه هیئت داوران آن جشنواره گفته کـه همـهٔ جایزهها را بـه بیضایی بدهند، «اگر مـیخواهیدی را بیکار کنید!» بنا بر این نظر، تصمـیم بر آن شده کـه جایزهها بـه این فیلم نرسد، که تا احیـاناً فیلمساز دچار گرفتاریهای رایج درون سینمای آن زمان نشود و به اصطلاح «بیکار» نشود.[۹]
ولی با این همـه بیضایی که تا ده سال بعد از مسافران امکان فیلمسازی نیـافت.
دربارهٔ فیلم
”
مسافران فیلم بسیـار بسیـار سادهای هست در ستایش زندگی و امـیدهای نو. همـین.
“
—بیضایی درون گفتگو با زاون قوکاسیـان[۱۰]
کتاب
کتابی بـه نام دربارهٔ مسافران ساختۀ بهرام بیضایی بـه کوشش زاون قوکاسیـان درون زمستان ۱۳۷۱ درون انتشارات روشنگران طبع شد. درون این کتاب نوشتههایی از برخی صاحبنظران همراه گفتگویی مـیان بیضایی و قوکاسیـان و نیز فهرست کاملی از عوامل فیلم آمدهاست.[۱۱]
فیلم
فیلم مستندی بـه نام مسافران درون راه بـه سال ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ ساخته شده کـه به پشت صحنـه و نظر دستاندرکاران این فیلم مـیپردازد.[۱۲]
در چشمِ دیگران
ژاله آموزگار درون مقالهٔ «رازهای «اسطوره» درون «مسافران»» دربارهٔ فیلم گوید: «در مسافران . . . گاهی مرز حقیقت و افسانـه را نمـیتوان یـافت، آنقدر کـه در هم رفتهاند. . . . بـه یـاد «پرومته» مـیافتیم، این نماد عصیـان آدمـی کـه اگر «زئوس» او را نابود نمـیکند و پاسخ عصیـانش را فقط با شکنجه روزانـه مـیدهد به منظور این هست که «چیزی» از آینده مـیداند. و یـاد حرکت ناگهانی «مـهتاب» مـیافتیم کـه در اوج شادمانی، بـه تلخی، حادثهٔ ناگواری را کـه در راه هست و شاید بر اندیشـه او گذشته با بیننده درون مـیان مـیگذارد و بازتاب همـین اندیشـه درون فرسنگها فاصله درون ذهن «مادربزرگ» مـیخلد کـه او سعی دارد از آن بگریزد: «از مرگ حرف نزنید»، ... «از شکستن نگوئید» ...»[۱۳]
عبدالعلی عظیمـی درون مقالهٔ «حضور و غیبت» مـینویسد: «زرتشت . . . درون جایی کـه «زندگی» را درون برابر «نـه زندگی» قرار مـیدهد تقسیمبندی زیبا و قابل تعمـیمـی ارائه مـیدهد کـه به زندگی گیتیـانـهٔ ما اعتبار مـیبخشد. بـه این معنا «مسافران» درون عرصهٔ «زندگی» است، پاسدارندهٔ زندگی است. . . . اساساً انتخاب «عروسی» و «عزا» - با همـهٔ بار معنایی کـه در اینجا دارند - انتخاب بجایی است. قدرت بیضایی، نـه فقط درون آشنایی و دانش فوقالعادهاش از این مراسم، بلکه درون تلفیق درست هزل و جد است. . . . خانم بزرگ تسلیم نمـیشود که تا رؤیـایش را رؤیـای ما کند. «مسافران» بزرگداشت و رستاخیز همـهٔ مردگان ماست، . . . درون شعر ریتسوس . . . مـیتوان گفت مردگان و غایبان حضوری سنگینتر و مسلّطتر از زندگان دارند، که تا آن حد کـه شاعر، جهان موجود را سرابی مـیداند . . . چراکه جامعهٔ یونان نیز جامعهای مرگباور و مرگستاست. درون یونان نیز حضور هرروزه و آشنای مرگ باعث مـیشود که تا زندگان با همـهٔ مردگانشان راه بروند، غذا بخورند، سفر کنند و عشق بورزند. درون «مسافران» زیـاده بر این معنا، آرزویی نیز وجود دارد: آرزوی اینکه بگذاریم مردگان یـا بمـیرند یـا درون کنار ما و برای زندگی ما زنده بمانند.»[۱۴]
جمشید ارجمند درون مقالهای بـه نام «مسافران، گشایش بند اجل؟» مـینویسد: ««مسافران» بیگمان ترین و جدیترین فیلم درون منظومـه آثار «بهرام بیضایی»، فیلمساز متفکر و تلخاندیش ماست. . . . «مسافران»، درون چارچوب و ساختار زبان سینمائی خاص «بیضایی» یکسره وقف بیـان سودای ذهنی مردی اهل اندیشـه هست که درون پنجمـین دهه زندگی «برگمان»وار بـه معمای هستی مـیاندیشد . . . . درون «مسافران» بیضایی را از دو نظر ستایش مـیکنیم، یکی طرح مسئله بغرنج مرگ و هستی بـه زبان سینما و دیگر گزینش قالبی آشنا و روان، داستانی ساده و دستآموز ذهن و اندیشـه بومـی و انتخاب برش درامـی تراژیکی به منظور داستان کـه مستلزم ساخت و پرداختی نرم و روان از سوی فیلمسازی آشنا بـه ظرایف و دقائق داستانسرائی و مـیزانسن است.»[۱۵]
حمـید دباشی درون فصلی از کتاب Masters & Masterpieces of Iranian Cinema کـه سال ۲۰۰۷ چاپ شده، بـه مسافران و باشو غریبه کوچک پرداخته.[۱۶]
زاون قوکاسیـان درون مقدّمـهٔ کتاب درباره مسافران ساختۀ بهرام بیضایی آورده: «من شخصاً بارها و بارها فیلم را دیده و فیلمنامـه را خواندهام و هر بار چیز تازهای کشف کردهام و همچنان فیلم درون من ادامـه دارد. من مسافران را کمال کار بیضائی مـیدانم و این را بـه هزار زبان مـیگویم و بهرام بیضائی را ارج مـیگذارم کـه با آفرینش مسافران سینما را بـه اوج دیگری مـیرساند.»[۱۷]
مسعود فراستی نوشته: «مسافرانِ بیضایی «تیپیک»ترین و «تکنیکی»ترین اثر اوست، و شاید پراداترین آنـها. فیلمـی هست بسیـار پرتکلّف و روشنفکرفریب، اما فاقد تفکر و فن سینمایی؛ و اسیر پلاستیک و شعبدهبازی تکنیکی. بیضایی، بر خلاف اکثر فیلمسازان قدیمـی ما، هم دلمشغولی و ذهنمشغولیای دارد و دانشی جدی درون نمایش و هم تسلطی بر مدیوم سینما. و هرچند کـه مرتب - و خوشبختانـه - حرف خود را مـیزند و بر آن پای مـیفشرد، اما - و بدبختانـه - حرفش هم تکراری شده و هم نخنما. و سینمایش نیز، روز بـه روز سطحیتر، تکنیکنماتر. . . . ما روح پدر الکساندر - درون فانی و الکساندر - را باور مـیکنیم . . . روح پدر هملت را نیز و جادوگر مکبث را. . . . اما، نـه روح مسافران را باور مـیکنیم و نـه علاقه مادربزرگ را، و نـه شادباش و . . . .»[۱۸]
در فرهنگ عامـه
دامون نوردین ترانـهای بـه نام «رگبار» خوانده کـه در آن بـه فیلمهای بیضایی، از جمله مسافران، اشاره مـیشود.
گروه سازنده
بازیگران
پیش از مژده شمسایی، آتنـه فقیـهنصیری به منظور نقش «ماهرخ» برگزیده شده بود. ولی سرانجام بیضایی او را کنار گذاشت و شمسایی را کـه از عوامل اجرایی بود به منظور این نقش برگزید.[۱۹]
بازیگر
نقش
مژده شمسائی
ماهرخ
جمـیله شیخی
خانم بزرگ
هما روستا
مـهتاب
مجید مظفری
ماهو
فاطمـه معتمدآریـا
مستان
فرّخلقا هوشمند
مونس
باقر صحرارودی
کدیور
محمدتقی شریفی
ابراهیم
هرمز هدایت
حشمت
ارسلان یزدانی
کیوان
بهادر ابراهیمـی
کیـهان
جمشید اسماعیلخانی
حکمت
محبوبه بیـات
همدم
ساناز و سولماز بقائی
انشان
غلامرضا طباطبائی
یونس برهانی
نیکو خردمند
بهجت برهانی
حمـید امجد
رهی
پریسا بیضائی
رها
آتیلا پسیـانی
ستوان فلاحی
جمشید لایق
سرگرد نقوی
آتش تقیپور
صفر مولوی
شـهین علیزاده
مولود مولوی
هومن کدخدائی
پسرانشان
محمود نمدی
پسرانشان
محمدرضا حسنپور
پسرانشان
لادن و لاله و فرح اعتمادپور
انشان
کریم اکبری مبارکه
شعبان سبحانی
فاطمـه نقوی
زرینکلای سبحانی
فرجالله گلسفیدی
برادر شعبان
حسن جهانبین
برادر زرینکلا
عنایت بخشی
اللهقلی یـاوری
فهیمـه رحیمنیـا
همسرش اعظم
اسماعیل پوررضا
مچول حیدرپور
مـهتاب نصیرپور
همسرش عفّت
رضا غفوری
همکاران صنفی رانندگان
محسن فخاری
همکاران صنفی رانندگان
رضا سمساری
همکاران صنفی رانندگان
مرتضی خیرخواه
رنگکاران
ابراهیم هانیبال
رنگکاران
بهمن مدنی
رنگکاران
جهانگیر فروهر
سمسار
مسعود تکاور
شاگردش
محمد پورستار
نامـهبر
نادر غازیبیـات
پزشک
فرزانـه نشاطخواه
خانم پزشک
رضا منوچهری
نماینده شرکت حمل و نقل
علیرضا حبیبپور
پاسبان
رضا درخشان
تصویربردار ویدئو
سیـامک زمردی
عکاس خبری
علیاصغر گرمسیری
بزرگان خانواده
فواد آیتی
بزرگان خانواده
حسن سیدی
بزرگان خانواده
ژاله شعاری
مـهمانان
هوشنگ قوانلو
مـهمانان
فریبرز عربنیـا
مـهمانان
علیاکبر جانبخش
مـهمانان
محمدحسین وکیلی
مـهمانان
ساحره متین
مـهمانان
وجیـهه لقمانی
مـهمانان
علی عباسی
مـهمانان
اکبر قدمـی
مـهمانان
پریماه شاهینمقدم
مـهمانان
خسرو پیمان
مـهمانان
حمـیدرضا هدایتی
مـهمانان
کاظم شیرینسخن
مـهمانان
حسنعلی پیرمحمدی
مـهمانان
اختر راستکار
مـهمانان
امالبنین تمجیدی
مـهمانان
کاظم شعبانی
مـهمانان
رحمان مقدم
مـهمانان
جستارهای وابسته
- مادر (فیلم ۱۳۶۸)
- هملت
- حکایت زمستان
- چریکۀ تارا
- دیباچۀ نوین شاهنامـه
- یـه حبه قند
پانویس
↑ قوکاسیـان، «درباره مسافران ساختۀ بهرام بیضایی»، ۹۰.
↑ بیضایی، «سالشمار زندگی و آثار بهرام بیضایی»، ۲۰.
↑ بیضایی، «سالشمار زندگی و آثار بهرام بیضایی»، ۲۳.
↑ http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/497639
↑ بیضایی، «سالشمار زندگی و آثار بهرام بیضایی»، ۲۳.
↑ قوکاسیـان، «درباره مسافران ساختۀ بهرام بیضایی»، ۵.
↑ ۷٫۰۷٫۱ بیضایی، «سالشمار زندگی و آثار بهرام بیضایی»، ۲۳.
↑ http://www.khabaronline.ir/detail/506192
↑ ناگفتههای داغ عبدالله اسفندیـاری از سینمای فارسی درون برنامـهٔ 35. یوتیوب، ۱۳۹۵. بازبینیشده درون ۱۷-۰۷-۱۳۹۵.
↑ قوکاسیـان، «درباره مسافران ساختۀ بهرام بیضایی»، ۱۶۲.
↑ قوکاسیـان، زاون. درباره مسافران ساختۀ بهرام بیضایی. تهران: انتشارات روشنگران. ۱۳۷۱. کتابخانـه ملّی ایران.
↑ بیضایی، «سالشمار زندگی و آثار بهرام بیضایی»، ۲۷.
↑ قوکاسیـان، «درباره مسافران ساختۀ بهرام بیضایی»، ۳۰.
↑ قوکاسیـان، «درباره مسافران ساختۀ بهرام بیضایی»، ۳۵-۳۷.
↑ قوکاسیـان، «درباره مسافران ساختۀ بهرام بیضایی»، ۲۳-۲۷.
↑ Dabashi, Masters & Masterpieces of Iranian Cinema, 253.
↑ قوکاسیـان، «درباره مسافران ساختۀ بهرام بیضایی»، ۷.
↑ فراستی، «گمشده درون لابیرنت زمانـها»، ۱۱-۱۵.
↑ آتنـه فقیـه نصیری درون گفتوگوی اختصاصی با بولتن نیوز: با رفیع پیتز ازدواج نکرده بودم کـه جدا شوم/بیضایی تشخیص داد کـه من بازیگر بشو نیستم/عارف حتما رئیس مجلس شود
منابع
- وبگاه سینمایی سوره
- بیضایی، بهرام. «سالشمار زندگی و آثار بهرام بیضایی». مجلّه سیمـیا زمستان ۱۳۸۶ شماره ۲.
- بیضایی، بهرام. «سالشمار زندگی و آثار بهرام بیضایی». مجلّه سیمـیا، ش. ۲ (۱۳۸۶).
- مسافران. بیضایی، بهرام. تهران: انتشارات روشنگران ۱۳۷۱|سایت سازمان اسناد و کتابخانـهٔ ملی جمـهوری اسلامـی ایران
- قوکاسیـان، زاون. درباره مسافران ساختۀ بهرام بیضایی. تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۷۱.
- فراستی، مسعود. «گمشده درون لابیرنت زمانـها». نقد سینما، ش. ۳۵ (۱۳۸۱): ۱۱-۱۵.
- Dabashi, Hamid. Masters & Masterpieces of Iranian Cinema. Mage Publishers, 2007. ISBN 9780934211857.
پیوند بـه بیرون
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط بـه
مسافران (فیلم ۱۳۷۰) درون ویکیگفتاورد موجود است.
آثـارِ بهرام بیضایی
فیــلمنـامـهها
(فهرست)
فیـــلمها
(فهرست)
- عمو سیبیلو (۱۳۴۹)
- رگبار (۱۳۴۹، فیلم ۱۳۵۰)
- سفر (۱۳۵۱)
- غریبه و مـه (۱۳۵۱، فیلم ۱۳۵۲)
- کلاغ (۱۳۵۵)
- چریکهی تارا (۱۳۵۴، فیلم ۱۳۵۷)
- مرگ یزدگرد (۱۳۶۰)
- باشو، غریبهی کوچک (۱۳۶۴)
- شاید وقتی دیگر (وقت دیگر، شاید . . . ۱۳۶۴، فیلم ۱۳۶۶)
- مسافران (۱۳۶۸، فیلم ۱۳۷۰)
- گفتگو با باد (۱۳۷۷)
- سگکشی (۱۳۶۸، فیلم ۱۳۸۰)
- قالی سخنگو (۱۳۸۵)
- وقتی همـه خوابیم (۱۳۸۶، فیلم ۱۳۸۷)
فیــلمنـامـههای
دیـگر
- عیـار تنـها (۱۳۴۹)
- حقایق دربارهی لیلا ادریس (۱۳۵۴)
- چشمانداز (۱۳۵۵، بازنویسی ۱۳۷۵)
- آهو، سلندر، طلحک و دیگران (۱۳۴۹)
- قصههای مـیر کفنپوش (۱۳۵۸)
- شب سمور (۱۳۵۹)
- اشغال (۱۳۵۹)
- آینـههای روبرو (۱۳۵۹)
- روز واقعه (۱۳۶۱)
- داستان باورنی (۱۳۶۱)
- زمـین (۱۳۶۱)
- عیـارنامـه (۱۳۶۳)
- پروندهی قدیمـی پیرآباد (۱۳۶۳)
- کفشهای مبارک (۱۳۶۳)
- تاریخ سری سلطان درون آبسکون (۱۳۶۳)
- قلعه کولاک (۱۳۶۴)
- طومار شیخ شرزین (۱۳۶۵)
- گیلگمش (۱۳۶۵)
- دیباچهی نوین شاهنامـه (۱۳۶۵)
- پرده نئی (۱۳۶۵)
- آقای لیر (۱۳۶۷)
- برگی گمشده از اوراق هویت یک هموطن آینده (۱۳۶۷)
- سفر بـه شب (۱۳۶۸)
- فیلم درون فیلم (۱۳۶۹)
- چهی رییس را کشت؟ (۱۳۷۱)
- یوانا یـا نامـهای بـه هیچکس (۱۳۷۱)
- گبر گور یـا گفتگو با خاک (۱۳۷۲)
- سیـاوشخوانی (فیلمنامـه/نمایشنامـه) (۱۳۷۲)
- آوازهای ننـه آرسو (۱۳۷۳)
- حورا درون آینـه (۱۳۷۴)
- مقصد (۱۳۷۵)
- اعتراض (۱۳۷۵)
- گفتگو با آب (۱۳۷۸)
- گفتگو با آتش (۱۳۷۸)
- گفتگو با خاک (۱۳۷۸)
- ایستگاه سلجوق (۱۳۷۹)
- اتفاق خودش نمـیافتد! (۱۳۸۱)
- سند (۱۳۸۳)
- ماهی (۱۳۸۳)
- لبهی پرتگاه (۱۳۸۵)
نمایشنـامـهها
(فهرست)
نمایـشها
(فهرست)
تلویزیون
- ضیـافت و مـیراث (۱۳۴۶)
- سلطان مار (۱۳۴۸)
- مرگ یزدگرد (۱۳۵۸)
- کارنامـهی بندار بیدخش (۱۳۷۶ و ۱۳۷۷)
از نمایشنامـههای دیگران
- شب هزارویکم (۱۳۸۲)
- مجلس شبیـه درون ذکر مصائب استاد نوید ماکان و همسرش مـهندس رخشید فرزین (۱۳۸۴)
- افرا، یـا روز مـیگذرد (۱۳۸۶)
- جانا و بلادور (۱۳۹۱)
- آرش (۱۳۹۲)
- گزارش ارداویراف (۱۳۹۴)
- طربنامـه (۱۳۹۵)
- چهارراه (۱۳۹۷)
نمایشنامـههای
دیـگر
مترسکها درون شب (۱۳۴۱)
غروب درون دیـاری غریب (۱۳۴۱)
قصّهی ماه پنـهان (۱۳۴۲)
پهلوان اکبر مـیمـیرد (۱۳۴۲)
هشتمـین سفر سندباد (۱۳۴۳)
دنیـای مطبوعاتی آقای اسراری (۱۳۴۴)
چهار صندوق (۱۳۴۶)
ساحل نجات (۱۳۴۷)
دیوان بلخ (۱۳۴۷)
در حضور باد (۱۳۴۷)
گُمشدگان (۱۳۴۸)
راه توفانی فرمان پسر فرمان از مـیان تاریکی (۱۳۴۹)
ندبه
نوشتههای دیواری
خاطرات هنرپیشـهٔ نقش دوم
فتحنامـهی کلات
پردهخانـه
جنگنامـهی غلامان
سهرابکشی
مجلس بساط برچیدن
مجلس قربانی سِنِمّار
مجلس ضربت زدن (۱۳۷۹)
تاراجنامـه (۱۳۸۸)
مجموعهها
- مترسکها درون شب و عروسکها (۱۳۴۱)
- سه نمایشنامـهی عروسکی (۱۳۴۲)
- مـیراث و ضیـافت (۱۳۵۵)
- دیوان نمایش (۱۳۸۲)
روایت و برخوانی
- سه برخوانی
- اژدهاک (۱۳۳۶و۱۳۴۰)
- آرش
- کارنامـهی بندار بیدخش (۱۳۳۸و۱۳۷۴)
- حقیقت و مرد دانا
- «هدایت»
مقاله و پژوهش
- نمایش درون ژاپن (۱۳۴۳)
- نمایش درون ایران (۱۳۴۴)
- نمایش درون چین (۱۳۴۹)
- «نمایش درون هند» (۱۳۸۷)
- «پس از صد سال» (۱۳۷۵)
- ریشـهیـابی درخت کهن (۱۳۸۳)
- هزارافسان کجاست؟ (۱۳۹۱)
گفتارها و گفتگوها
(فهرست)
- «در موقعیت تئاتر و سینما» (۱۳۵۶)
- هیچکاک درون قاب
- گفت و گو با بهرام بیضایی
- بهرام بیضایی، جدال با جهل
تـرجـمـه
- آتسوموری
- کانجینچو
- بانو آئویی
دیـگر
آثار مرتبط
- مسافران درون راه
- ریشـهها
- پروندهی کوتاه سگکشی
- بهرام بیضایی: فسانـهٔ فرهنگ
اقتباس
سینمایی
- سلندر (۱۳۵۹)
- خط قرمز (۱۳۶۰)
- کفشهای مـیرزا نوروز (۱۳۶۴)
- طلسم (۱۳۶۵)
- سلندر (۱۳۷۳)
- روز واقعه (۱۳۷۳)
- سایـه بـه سایـه (۱۳۷۴)
- فصل پنجم (۱۳۷۵)