شعر درون مورد دوست,شعر درمورد دوستی,شعر درون مورد دوست خوب,شعر درون مورد دوستی و رفاقت,شعر درون مورد دوست داشتن,شعر درون مورد دوستی,شعر درون مورد دوست یـابی,شعر درون مورد دوستان,شعر درون مورد دوست داشتن همسر,شعر درون مورد دوست بد,شعر درون مورد دوستی با خدا,شعر درون مورد دوستی و دشمنی,شعر درون مورد دوستی و محبت,شعر درون مورد دوستی از حافظ,شعر درون مورد دوستی کودکانـه,شعر درون مورد دوستی واقعی,شعر درون مورد دوستی خوب,شعر درون مورد دوستی کوتاه,شعر درون مورد دوست خوب و بد,شعر درون مورد دوست خوب از حافظ,شعری درون مورد دوستان خوب,شعری درباره دوست خوب,شعر کوتاه درون مورد دوست خوب,شعر نو درون مورد دوست خوب,شعر کودکانـه درون مورد دوست خوب,شعر هایی درون مورد دوست خوب,شعر زیبا درون مورد دوست خوب,شعر زیبا درون مورد دوستی و رفاقت,شعر نو درون مورد دوستی و رفاقت,شعر درون مورد دوست داشتن خدا,شعر درون مورد دوست داشتن الکی,شعر درون مورد دوست داشتن زیـاد,شعر درون مورد دوست داشتن فرزند,شعر درون مورد دوست داشتن برادر,شعر درون مورد دوست داشتن واقعی,شعر درون مورد دوست داشتن یـار,شعر درون مورد دوست داشتن و عشق,شعری درون مورد دوستی,شعر درون مورد دوستی,شعر درون مورد دوستی و ی,شعر درون مورد دوست و دوست یـابی,شعر درباره ی دوست یـابی,شعر درباره دوست یـابی,شعر کودکانـه درون مورد دوست یـابی,شعر سعدی درون مورد دوست یـابی,شعری درمورد دوست یـابی,شعر نو سعدی درمورد دوست یـابی,شعر کودکانـه درباره دوست یـابی,شعر درون مورد دوستان قدیمـی,شعر درون مورد دوستان نامرد,شعر درون مورد دوستان بی وفا,شعر درون مورد دوستان بی معرفت,شعر درون مورد دوستان قدیم,شعر درون مورد دوستان قدیمـی,شعر درون مورد دوستان واقعی,شعر درون مورد دوستان بد,شعری درون مورد دوستان,شعر درباره دوست داشتن همسر,شعری درون مورد دوست بد,شعر درباره دوست بد,شعری درباره دوست بد,شعر حافظ درون مورد دوست بد,شعری درون باره ی دوست بد,شعر زیبا درباره دوست بد
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را درون مورد دوست به منظور شما تهیـه نماییم.برای دیدن این اشعار بـه ادامـه مطلب مراجعه نمایید
خانـه ی دوست کجاست؟
در فلق بود کـه پرسید سوار
اسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه ی نوری کـه بهداشت بـه تاریکی شن ها بخشید
وب ه انگشت نشان داد سپیداری و گفت
نرسیده بـه درخت
کوچه باغی هست که از خواب خدا سبز از تر است
و درون آن عشق بـه اندازه ی پرهای صداقت ابی است
مـی روی که تا ته آن کوچه کـه بلوغ ،سربه درون مـی ارد
پس بـه سمت گل تنـهایی مـی پیچی
دو قدم مانده بـه گل
پای فواره ی جاوید اساطیر زمـین مـی مانی
و تو را ترسی شفاف فرا مـی گیرد
در صمـیمـیت سیـال فضا، شعری زیبا در مورد حسن ظن خش خشی مـی شنوی
کودکی مـی بینی
رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانـه ی نور
و از او مـی پرسی
خانـه دوست کجاست؟
شعر درباره دوست
«از جان طمع ب آسان بود ولیکن// از دوستان جانی مشکل توان ب»
شعر درباره دوستی
تنـها گنجی کـه جستجو آن بـه زحمتش مـی ارزد !
دوست واقعیست و تو بهترین گنجی . شعری زیبا در مورد حسن ظن . شعری زیبا در مورد حسن ظن .
شعر درباره دوست داشتن
«از محبت، نار نوری مـیشود// وز محبت، دیو حوری مـیشود»
شعر درباره دوستی
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی و دلم ثانیـه ای بند نشد
لب تو مـیوه ممنوع ولی لبهایم
هرچه از طعمسرخ تو دل کند نشد
با چراغی همـه جا گشتم و گشتم درون شـهر
هیچ! هیچ اینجا بـه تو مانند نشد
هرکسی درون دل من جای خودش را دارد
جانشین تو درون این خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند نشد
( فاضل نظری )
شعر درباره دوستان
«از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است// از یـار ناز خوشتر و از من نیـازها»
شعر درباره دوست خوب
به سلامتیـه رفیقی کـه مـی تونست دورت بـزنـه اما دورت گشـت
«اگرچند، بدخواهکشتن نکوست// از آن کشتن آن بـه که گرددت دوست»
شعر درباره دوست باوفا
نـه فـقـط از تـو اگـر دل بـکنـم مـی مـیرم
سایـه ات نـیـز بـیـفـتـد بـه تنـم مـی مـیرم
بین جـان من و پیراهن من فرقی نیـست
هـر یکی را کـه بـرایـت بـکـنـم مـی مـیرم
بـرق چـشمـان تـو از دور مـرا مـی گـیـرد
مـن اگـر دسـت بـه زلفـت ب مـی مـیرم
بـازی مـاهی و گـربـه هست نظر بـازی مـا
مثل یک تنگ شبی مـی شکنم مـی مـیرم
روح ِ برخاسته از من ته ِ این کوچه بایست
بیش از ایـن دور شوی از بـدنـم مـی مـیرم !
شعر درباره دوست بی وفا
«این دغل دوستان کـه مـیبینی// مگسانند دور شیرینی»
شعر درباره دوستی و رفاقت
رفیق چهار حرفه اما اگه رفیقتو فراموش کنی خیلی حرفه . . .
شعر درباره دوستان خوب
«بود آینـه دوست را مرد دوست// نماید بدو هرچه زشت و نکوست»
شعر درباره دوستی و همدلی
«پای درون زنجیر، پیش دوستان// به، کـه با بیگانگان درون بوستان»
شعر درباره دوستی و ی
زندگی با صدا شروع مـیشـه ، بیصدا تموم مـیشـه . . .
عشق با ترس شروع مـیشـه ، با اشک تموم مـیشـه . . .
دوستیـه خوب ، هر جایی مـیتونـه شروع بشـه، اما هیچ جا تموم نمـیشـه !
شعر درباره دوستی و محبت
«تندی مکن کـه رشته صدسال دوستی// درجای بگسلد چو شود تند، آدمـی// همواره نرم باش کـه شیر درنده را// زیر قلاده برد توان، با ملایمـی»
شعر درباره دوستی و مدارا
سلامتی رفیقی کـه پیشمون نیست ولی توی قلبمونـه !
به یـادمون نیست ولی تو یـادمونـه !
بی خیـالمونـه ولی همـیشـه تو خیـالمونـه . . .
شعر درباره دوستی صادقانـه
«جهان از بد و نیک آبستن است// برون دوست هست و درون دشمن است»
شعر درباره دوستی کوتاه
رفیق ، معامله فسخ شد ؛ درون قبال دنیـا یک تار مویت را مـی خواستند ، ندادم . . .
شعر درباره دوستی و برادری
«خصـم دانا کـه دشمن جان است// بهتر از دوستی کـه نادان است»
شعر درباره دوست داشتن همسر
اگر دورت را با قیچی ببرم
از روزنامـه بیرونت بکشم
روی یخچال زنی مـیروی
که مـیوهها از دستش
به زمـین مـیریزند
(سارا محمدی اردهالی )
شعر درباره دوست داشتن خدا
«درخت دوستی بنشان کـه کام دل بـه بار آرد/ نـهال دشمنی برکن کـه رنج بی شمار آرد»
شعر درباره دوست داشتن خود
عاقبت گر عمری باشد ماندگار / مـیگذارم این سخن را یـادگار
مـینویسم روی کوه بی ستون / زنده باد یـاران خوب روزگار
شعر درباره دوست داشتن
«درضمـیر ما نمـیگنجد بـه غیر دوست// هر دو عالم دشمن ما باد و ما را دوست بس»
شعر درباره دوست داشتن واقعی
دل بسته ام از همـه عالم بـه روی دوست
وز هر چه فارغیم، بـه جز گفتگوی دوست
ما را زمانـه دل نفریبد بـه هیچ روی
الا بـه موی دل کش و روی نکوی دوست
باغ بهشت کاین همـه وصفش کنند نیست
جز جلوه ای ز صحن مصفای کوی دوست
گل های باغ با همـه شادابی و نشاط
خار آیدم بدیده نبینم چو روی دوست
یک موی یـار خویش بـه عالم نمـی دهم
ما بسته ایم رشته جان را بـه موی دوست
بر ما غم زمانـه ز هر سو کـه رو کند
مائیم و روی دل بـه همـه حال سوی دوست
ما جز رضای دوست تمنا نمـی کنیم
چون آرزوی ماست همـه آرزوی دوست
احمد شـهنا
شعری درباره دوست داشتن
«دریغ و درد کـه تا این زمان ندانستم// کـه کیمـیای سعادت رفیق بود رفیق»
شعری درباره دوست داشتن خدا
همـیشـه یـادتون باشـه ک توی دنیـا ، دوست های خوب محدودن ولی دوستای خوب ، دنیـای نامحدودن . . .
شعر درون مورد دوست داشتن همسر
«درضمـیر ما نمـیگنجد بـه غیر دوست// هر دو عالم دشمن ما باد و ما را دوست بس»
شعر درون مورد دوست داشتن خدا
در کوچه باد مـی آید
کلاغهای منفرد انزوا
در باغ های پیرالت مـیچرخند
و نردبام
چه ارتفاع حقیری دارد….!
«دنیـا خوش هست و مال عزیز هست و تن شریف// لیکن رفیق بر همـه چیزی مقدم است»
پرسید دوست رو چون دوستش داری بهش نیـاز داری یـا کـه چون بهش نیـاز داری دوستش داری ؟
گفتم چون دارمش بی نیـازم . . .
«دو دوست قدر شناسند حق صحبت را// کـه مدتی ببد و باز پیوستند»
شعر درباره دوستان قدیمـی
«آی آغاز دوست داشتن است// گرچه پایـان راه ناپیداست// من بـه پایـان دگر نیندیشم// کـه همـین دوست داشتن زیباست»
فروغ فرخزاد
شعر دوست
«دوست آن دانم کـه گیرد دست دوست// درون پریشان حالی و درماندگی»
پرسیدند : شعری زیبا در مورد حسن ظن بهشت را خواهی یـا دوست ؟ گفتم جهنم هست بهشت بی دوست .
شعر درباره دوستان صمـیمـی
«دوست آنست کو معایب دوست// همچو آیینـه روبرو گوید// نـه کـه چون شانـه با هزار زبان// درون قفا رفته مو بـه مو گوید»
شعر درباره دوستان بد
پشت دریـا شـهریست کـه یک دوست درون آن جا دارد
هر کجا هست ، بـه هر فکر ، بـه هر کار ، بـه هر حال ، عزیز هست خدایـا تو نگهدارش باش .
شعری درباره دوستان
اعتبار دوستی شما رو بـه پایـان هست لطفا به منظور اعتبار مجدد آن یک اس ام اس ارسال نمایید(دوست همراه )
شعری درباره دوستان خوب
گل اگه خشک شود ساقه ی آن مـی ماند دوست اگر دور شود خاطره اش مـی ماند
شعر درون مورد دوستان
دوستی مثل یک کتابه ، چند ثانیـه طول مـی کشـه کـه آتیش بگیره ولی سالها طول مـی کشـه که تا نوشته بشـه . . .
سلامتی همـه دوستای با معرفت
شعر درون مورد دوستان قدیمـی
محبت مثل سکه ای هست که اگه افتاد تو قلک دلت دیگه درون نمـیاد اگه بخوای درش بیـاری حتما دلت رو بشکنی .
شعر درون مورد دوستان نامرد
ای دوست مـرا بــه حال ِ خـود بـاز گذار
با خلـوتِ من تو را چکار اســت، چکار؟
بگذار بـه دردِ خویــش بــاشم مشغــول
بیــزارم از این جمـــع دروغــین، بیـــزار
شعر درباره دوست خوب و بد
مـی خوام یـه اتوبوس بسازم اتو دارم ولی بوس ندارم یـه بوس مـی دی بسازمش .
شعر درباره دوست خوب از سعدی
تنفس شروع زندگیست
عشق قسمتی از زندگیست
اما دوست خوب قلب زندگیست !
اشعار درباره ی دوست خوب
دلم برات پر پر شده دوختمش (۰) حالا تنگ شده
شعر درون باره دوستی خوب
دوست مشمار آن کـه در نعمت زند
لاف یـاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم کـه گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
شعر درون مورد دوست خوب و بد
چنان کاری دلت با قلب من کرد کـه موج زلزله با ارگ بم کرد
اشعار درباره دوست خوب
هم چنان چشم بـه چشمان تو دارم ای دوست / گوشـه چشمـی بنما بر دل زارم ای دوست
هر شبم نقش تو ماه شب چشمان من هست / روزها درون شب هجرت بشمارم ای دوست
شعری درون مورد دوست خوب
لوطی شماره کفشت رو بفرست بزنیم بـه پیشونیمون که تا همـه بدونن خاک پاتیم
شعر درون مورد دوست باوفا
باغی کـه در آن آب هوا روشن نیست
هرگز گل یکرنگ درون آن گلشن نیست
هر دوست کـه راستگوی و یکرو نبود
در عالم دوستی کم از دشمن نیست
شعر درباره دوست بی وفا
یـاد یـاران قدیم نروداز دلِ تنگ
چون هوای چمن از یـاد اسیرانِ قفس
شعر درون مورد دوستان بی وفا
به انگشتانم کـه مـینگرم بـه یـادت مـی افتم ، چون عزیزانم انگشت شمارند . . . !
شعر درباره ی دوست بی وفا
رفیق خوب پزشک زندگیست که تا آخر عمر مریضتم رفیق
شعر درباره دوستان بی وفا
نی قصهی آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم درون دل تنگ من از آن هست که نیست
یک دوست کـه با او غم دل بتوان گفت
عمری ز پی مراد ضایع دارم
وز دور فلک چیست کـه نافع دارم
با هر کـه بگفتم کـه تو را دوست شدم
شد دشمن من وه کـه چه طالع دارم
شعری درباره دوست بی وفا
بی فروغ روی یـاران زندگی تابنده نیست
دولت بی دوست درون جهان پابنده نیست
شعری درون مورد دوست بی وفا
معجزه ای وجود دارد کـه دوستی نامـیده مـی شود و در مـیان دل اقامت دارد ؛ شما نمـی دانید کـه چگونـه بوجود مـی آید و چگونـه آغاز مـی شود
شعری درون مورد دوستان بی وفا
دوستی فصل قشنگیست پر از لاله سرخ
دوستی تلفیق شعور من و توست
دوستی رنگ قشنگیست بـه رنگ خدا
دوستی حس عجیبیست مـیان من و تو
شعر زیبا درباره دوست بی وفا
چشمـی دارم همـه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوشست چون دوست درون اوست
از دیده دوست فرق نـه نکوست
یـا دوست بـه جای دیده یـا دیده خود اوست
شعر درباره بی وفایی دوستان
دیگه از زغال دلسوخته تر داریم ؟
زغالتم
شعر درباره رفاقت و دوستی
اما شادمانی کـه برایتان بـه ارمغان مـی آورد همـیشـه موهبتی خاص مـی بخشد
و شما متوجه مـی شوید کـه دوستی ارزشمندترین نعمت خداوند هست !
شعر زیبا درون مورد دوستی و رفاقت
ای دوست بـه خدا دوری تو دشوار است
بی تو از گردش ایـام دلم بیزار است
بی تو ای مونس جان، دل ز غمت مـیسوزد
دل افسرده من طالب یک دیدار است
شعر زیبا درباره رفاقت و دوستی
تا نگذری از جمع بـه فردی نرسی
تا نگذری از خویش بـه مردی نرسی
تا درون ره دوست بی سر و پا نشوی
بی درد بمانی و به دردی نرسی
شعری درون مورد دوستان خوب
در این زمانـه کـه شرط حیـات نیرنگ است
دلم به منظور رفیقان با وفا تنگ است
شعر درباره ی دوست خوب
داروها و دوستی ها هر دو مشکلات را حل مـیکنند !
با این تفاوت کـه دوستی ها هیچ وقت تاریخ انقضا ، بها و اندازه ندارند . . .
شعر نو درباره دوست خوب
همچنان چشم بـه چشمان تو دارم ای دوست
گوشـه چشمـی بنما بر دل زارم ای دوست
هر شبم نقش تو ماه شب چشمان منست
روزها درون شب هجرت بشمارم ای دوست
شعر کوتاه درباره دوست خوب
ای دوست قبولم کن وجانم بستان
مستــم کـــن وز هر دو جهانم بستان
بـا هـــر چـــه دلم قرار گیـــرد بــی تـــو
آتش بــه مـــن انـــدر زن و آنـــم بستـان…
شعر درباره ی دوست خوب
لحظه ای درون گذر از خاطره ها
ناخودآگاه دلم یـاد تو کرد
خنده آمد بـه لبم شاد شدم
گویی از قید غم آزاد شدم
هر کجا هستی دوست ، دست حق همراهت . . .
شعر درباره یک دوست خوب
ای دوست قبولم کن وجانم بستان
مستــم کـــن وز هر دو جهانم بستان
بـا هـــر چـــه دلم قرار گیـــرد بــی تـــو
آتش بــه مـــن انـــدر زن و آنـــم بستـان
مولوی
شعر دوست
آن بـه که درون این زمانـه کم گیری دوست
با اهل زمانـه صحبت از دور نکوست
آنکه بـه جمگی ترا تکیـه بر اوست
چون چشم خرد باز کنی دشمنت اوست
شعر دوستی
از بس کـه مـهر دوست بـه دل جا گرفته است
جایی به منظور کینـه دشمن نمانده است
اظهری کرمانی
شعر دوستت دارم
مشترک گرامـی !
تاریخ شارژ ارادت ما بـه شما که تا وقتی نفس باقی هست اعتباردارد !
” همراه آخر “
شعر دوست داشتن
از جان طمع ب آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان ب
حافظ
شعر دوستانـه
دلیلِ نخواستن ام
از این دو حالت خارج نیست؛
یـا نمى خواهى ام
.
.
.
یـا ابوالفضل
یعنى نمى خواهى ام؟!
شعر دوستت دارم کوتاه
زنده بیدوست درون وطنی
مثل مرده هست در کفنی
سعدی
شعر دوست دارم
دلت آبی تر از دریـا رفیقم
به کامت شادی دنیـا رفیقم
الهی دائما چون گل بخندی
شب و روزت خوش و زیبا رفیقم . . .
شعر دوستى
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایـان راه ناپیداست
من بـه پایـان دگر نیندیشم
که همـین دوست داشتن زیباست
شعر دوست سهراب سپهری
دل خوشم با غزلی تازه همـینم کافی ست
تو مرا باز رساندی بـه یقینم کافی ست
قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی کـه کنارت بنشینم کافی ست
گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست
آسمانی! تو درون آن گستره خورشیدی کن
من همـین قدر کـه گرم هست زمـینم کافی ست
من همـین قدر کـه با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست
فکر بـه تو یعنی غزلی شور انگیز
که همـین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست …
شعر دوستانـه زیبا
ز سنگ جور تو بی مـهر و بی وفا ای دوست
دلم شکسته شد اما چه بی صدا ای دوست
منم کـه یک سر مویت بـه عالمـی ندهم
ولی تو داده ای آسان زکف مرا ای دوست
تو قدر دوست چه دانی کـه هست گوهر عشق
به پیش چشم تو بی قدر و بی بها ای دوست
منم چو گوهر رخشان مـیان گوهریـان
چو گوهری نشناسی مرا چرا ای دوست
کمال عشق بود اعتماد و یکرنگی
به سوء ظن مرونق صفا ای دوست
من از تو شکوه بـه بیگانگان نخواهم برد
که آشنا نکند شکوه ز آشنا ای دوست
شکایت از تو بـه جایی نمـی برد (طلعت)
پذیرد آنچه کـه باشد ترا رضا ای دوست
شعر دوستی کوتاه
رِفیقـا ” کَم ” باشَن ، امّا ” تَک ” باشَن !
به سلامتیـه همـه رفیقای تک . . .
شعر دوستی و رفاقت
دودلم،اول خط،نام خدا بنویسم
یـا کـه رندی کنم و اسم تو را بنویسم!
همـه“یک”گفتم و دینم همـه“یکتایی”بود
با کدامـین قلم امروز دوتا بنویسم؟
ای کـه با حرف تو هر مسالهای حلشدنیاست
بهخدا،خودتوبگو،نام کـه را بنویسم؟
شعر دوستی مشیری
گاهی بـه خدا نفس کشیدن سخت است
یعنی نفسی تو را ندیدن سخت است
با زور مسکن قوی خوابیدن
با دلهره از خواب پ سخت است
عاشق نشدی زندگی ات تلخ شود
تا درک کنی کـه دل ب سخت است
بعد از تو خدا شبیـه تو خلق نکرد
یعنی کـه شبیـه ات آف سخت است
هر روز سر کوچه نشستن که تا شب
از فاصله های دور دیدن سخت است
حقا کـه تو سهم من نبودی حالا
فهمـیدن این درد شدیدن سخت است
باشد تو برو زندگی ات شاد ولی
بی تو بـه خدا نفس کشیدن سخت است
شعر دوستی کودکانـه
صاحب قبله و قبله ،دو عزیزند،ولی
خوشتر آن هست من از قبلهنما بنویسم!
آسمان مثل تو احساس مرا درک نکرد
باز،غمنامـه ،به بیگانـه چرا بنویسم؟
تا بـه کی،زیر چنین سقف سیـاه و سنگین
قصهی درد، بـه امـید دوا بنویسم؟
قلمم، جوهرش از جوش و جراحت ،جاریاست
پست باشم کـه پی نان و نوا بنویسم
بارها قصد خطر کردم و گفتی:ننویس!
پس من این بغض فروخورده کجا بنویسم؟
بعد یک عمر ببین دست و دلم مـیلرزد
که“من”و“تو”به هم آمـیزم و ما بنویسم!
“من”و“تو”چون تن و جاناند،مخواه و مگذر
این دو را،باز همـینطور ،جدا بنویسم
شعر من با تو پر از شادی و شیرینکامـیاست
باز ،حتا اگر از سوگ و عزا بنویسم
با تو از حرکت دستم برکت مـیبارد
فرق هم نیست،چه نفرین چه دعا بنویسم!
از نگاهت ،به رویم ،پنجرهای را بگشا
تا درون آن منظرهی روحگشا بنویسم
تیغ و تشباد هم از ریشـه نخواهد خشکاند
غزلی را کـه در آن حال و هوا بنویسم
عشق،آن روز کـه این لوح و قلم دستم داد
گفت هرشب غزل چشم شما بنویسم
شعر دوستی و محبت
مـی نویسم کـه بمونـه روی قلبم این حقیقت / کـه به جز تو من ندارم یـه رفیق با محبت
شعر دوستی و دلتنگی
دمـی با دوست بـه سر بردن دو صد دنیـا بها دارد
خوشا آن کـه در دنیـا رفیقی با وفا دارد
شعر دوستی با خدا
شاید الان کنار تو بودم
اگر بـه جای اینهمـه شعر
از کلمات طنابی بافته بودم…( مریم ملک دار )
شعر دوستی خرسه
رفـاقت بار سنگینی ست !
کسی بـر دوش مـیگیرد کـه یک دنیـا وفا و مرام دارد . . .
شعر دوستی و همدلی
و پنـهان ِ آسمان
مـیانِ خواب وُ رؤیـا طرحی از کابوس مـی گردم
شبیـه لحنِ بی پروایِ یک ناقوس مـی گردم
شعر دوست 96
عشق + اهمـیت = مادر
عشق + ترس = پدر
عشق + کمک =
عشق + دعوا = برادر
عشق + اهمـیت + ترس + کمک + دعوا + زندگی = رفیق . . .
شعر دوست 2017
تو تنـها رفته ای بیرون وَ من درون رختخوابی سرد
اسیرِ اضطرابِ ساعتی منحوس مـی گردم
تمامِ روز و شب کز مـی کنم درون گوشـه ی خانـه
ولی که تا انتهایِ جاده یِ چالوس مـی گردم
همان وقتی کـه سهمم از نبودت پختن و جاروست
به همراهِ خیـالت غرق ِاقیـانوس مـی گردم
بیـا ای مرد پاییزی وُ سر بر شانـه ام بگذار
برای ِخستگی هایت پر ِطاووس مـی گردم
صدایت گوشواری شد به گوشم قیمتی ، نایـاب
که از برقش درونِ کوچه بی فانوس مـی گردم
( مریم انصاری فر )
شعر دوست جدید
چند یک دقیقه مـی ایستم
چند یک دقیقه سکوت مـی کنم
چند یک دقیقه شکر مـی کنم
که هستید.
و من
صبح ها
پا مـی شوم
و صورتم را با دستهایی مـی شویم
که گناه گریـه هایم را بـه گردن نمـی گیرد
( بنفشـه ابوترابی )
شعر دوست فوق العاده
فراموش رفیقان بی احترامـی بـه قانون خاطره هاست
ارادت مرا هر روز درون سر رسیدت تیک بزن . . .
شعر درون مورد تنـهایی عاشقانـه
من آن گلبرگ مغرورم نمـی مـیرم ز بی آبی
ولی بی دوست مـیمـیرم درون این مرداب تنـهایی
شعری درون مورد تولد دوست
شب مـیلاد تو ای دوست به منظور دل من
شب مـیلاد همـه خوبی هاست . . .
تولدت مبارک
شعر درون مورد ماه محرم
از بهر ستیز و مرگ، آماده شوید
در محضر عشق دوست، افتاده شوید
از خون حسین بشنوید این پیغام
در طول زمان همـیشـه آزاده شوید
شعر درون مورد لیـاقت نداشتن
دوست داشتن
گاهی وقت ها
سنگین است
به سان
سنگینیِ لیـاقت دوست داشته شدن
و بعضی وقت ها
دوست داشتن
حیـاتی دیگر است
زنده نگه داشتن
کسی درون ات
حتی
با وجود این فاصله های دور.
[شعری زیبا در مورد حسن ظن]نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 19 Jul 2018 20:49:00 +0000