قمر تاج لری

قمر تاج لری اسم با حرف م :: راهنمای انتخاب اسم نام پسر زیبای ... | افشاریـان - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد | گلچین نغمـه های غم4 | کارنامـه امتیـاز و رتبه من درون سایت | اشعار مذهبی - شعر ترکی |

قمر تاج لری

اسم با حرف م :: راهنمای انتخاب اسم نام پسر زیبای ...

             

         

        

مـیهن

مـیهن : قمر تاج لری    1- کشوری کـه در آن شخص بـه دنیـا آمده و تابعیت دولت آن را دارد، قمر تاج لری وطن؛ 2- (در قدیم) زادگاه، موطن؛ 3-(در قدیم) خانـه، خانمان، قبیله.

مـینودخت

مـینودخت :    (مـینو = بهشت + دخت = )، 1- بهشتی؛ 2-(به مجاز) حوروش و زیبارو.

مـینو

مـینو :    1- (در ادیـان) بهشت، فردوس؛ 2- (در پهلوی) این واژه مـینوک و صورت اوستایی آن مَئینیَوَ بـه معنی روان، خرد و روح آمده است.

مـینا

مـینا :    1- پرنده‌ای شبیـه سار با پرهای رنگارنگ کـه به راحتی قادر بـه تقلید صدای انسان و حیوانات است، مرغ مقلد، مرغ مـینا؛ 2- (در گیـاهی) گلی معمولاً سفید با گلچه‌های گل برگی کـه انواع گوناگون دارد؛ 3- (در گیـاهی) گیـاه یک ساله ...

چند اسم خوشگل و امروزی

اسم عبری انـه

اسم یونانی انـه

نام های زیبای گیلکی انـه

زیباترین اسم های انـه

اسم انـه لری شیک و زیبا

اسم کردی بـه ترتیب حروف الفبا

اسم های انـه خارجی جدید

مـیمنت

مـیمنت :    (عربی) سعادت، فرخندگی، مبارکی.

مـیگل

مـیگل :    (مـی = + گل)، 1- (به مجاز) زیبا و مست کننده؛ 2- (اعلام) نام جایی درون استان فارس.

مـیشا

مـیشا :    1- (درگیـاهی) همـیشـه بهار، همـیشـه جوان و همـیشک جوان، نوعی از ریـاحین کـه همـیشـه سبز مـی‌باشد؛ 2- درون زبان عربی بـه آن «حی العالم » مـی‌گویند؛ 3- (در پهلوی) (= مشیـه) آدمِ نخستین.

مَیسون

مَیسون :    (عربی) وزین، با وقار، بردبار، گرانمایـه.

انتخاب اسم های جدید ترکی انـه

اسم های انـه مذهبی و قرآنی

چند اسم جدید و با کلاس

اسم قرآنی

اسامـی شیک و زیبای کوتاه انـه

اسم عربی

تعدادی اسم زیبا ترکی

اسم خارجی

مَیسا

مَیسا :    (عربی، مَیساء) زنی کـه با برازندگی و تکبّر راه مـی‌رود، متکبر و با تبختر راه مـی‌رود.

مـیترا

مـیترا :    (اوستایی) 1- مـهر، خورشید؛ 2- پیمان؛ 3- (= مـهر)،   مـهر.

مـهین‌دخت

مـهین‌دخت :    1- (مِهین + دخت = )، بزرگ و بلند قدر؛ 2-(مَهین+ دخت = )، ماه‌گونـه، 3- (به مجاز) زیبارو.

مـهین

مـهین :    1- بزرگترین (از نظر سال)؛ 2- (در قدیم) بزرگتر، بزرگترین (از نظر مقام و رتبه و ارزش). قمر تاج لری [این نام چنانچه بـه فتح اول (مَهین) mahin تلفظ شود مرکب از (مَه = ماه + ین (پسوند نسبت)) مـی‌باشد و منسوب بـه ماه است].

مَهِیلا

مَهِیلا :    (عربی) 1- حرکت آهسته، روان؛ 2- از واژه  های قرآنی (در سوره  ی مزمّل).

مَهیسا

مَهیسا :    (مَهی+ سا (پسوند شباهت)) (= مـهسا)، ش  مَهسا.

اسم های ترکی همراه با معنی

اسم با ریشـه سانسکریت

اسم زیبای لاتین انـه

اسم زیبای ارمنی

مـه‌یـاس

مـه‌یـاس :    (مَه = ماه + یـاس)، 1- ماهی کـه چون گل یـاس است؛ 2- یـاسی کـه چون ماه است؛ 3- (به مجاز) زیباروی و با طراوت.

مَهیـا

مَهیـا :    (اوستایی)، بزرگ.

مَهوش

مَهوش :    1- (= ماه وش)، ( ماه وش؛ 2- (در قدیم) (شاعرانـه) مانند ماه؛ 3- (به مجاز) زیبارو.

مِه‌نیـا

مِه‌نیـا :    آن کـه نیـاکان و اجدادش از بزرگان و سروران است، بزرگ زاده.

مَهنوش

مَهنوش :    (= ماه نوش)، ( ماه نوش.

مـهنور

مـهنور :    (مـه = ماه + نور) 1- نورِ ماه ؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

مَهنام

مَهنام :    (مَه = ماه + نام (در قدیم) (به مجاز) = نشان، اثر، صورت، ظاهر)، 1- نشان و اثرِ ماه، دارای صورت و ظاهر ماه؛ 2- (به مجاز) زیباروی ماه مانند.

مَهناز

مَهناز :    (= ماه ناز)، ) ماه ناز.

مُهنا

مُهنا :    (عربی) 1- درون خور، شایسته؛ 2- (در قدیم) گوارا و خوش؛ 3- دور از رنج.

مَه‌لقا

مَه‌لقا :    1- ماه رو، ماه روی، ماه لقا؛ 2- کنایـه از زیبارو(ی) است.

مَهلا

مَهلا :    (عربی) (اسم صوت) آهسته! بی شتاب!.

مَهگل

مَهگل :    (مَه = ماه + گل)، 1- گلِ ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

مَهکامـه

مَهکامـه :    (مَهکام + ه (پسوندنسبت))، 1- منسوب بـه مـهکام؛ 2- (به مجاز) آرزوی زیبای روی.

مَهفام

مَهفام :    (مَه = ماه + فام (پسوند بـه معنی رنگ))، 1- بـه رنگ ماه، بـه رنگ مـهتاب؛‌ 2- (به مجاز) زیبارو.

مَهشید

مَهشید :    (= ماه شید)، پرتو ماه، ماهتاب، + ( ماه شید.

مَهشاد

مَهشاد :    (= ماهشاد)، ( ماهشاد.

مَه‌سیما

مَه‌سیما :    (فارسی ـ عربی) (= ماه سیما)، ( ماه سیما و ماه چهر.

مَهستی

مَهستی :    (فارسی ـ عربی) (مَه = ماه + ستی = مخفف سیدتی)، 1- ماه خانم، ماه بانو؛ 2- (اَعلام) مـهستی گنجوی [قرن6 هجری] شاعره‌ی ایرانی کـه بعضی او را معاصر سلطان سنجر و بعضی معاصر سلطان محمود غزنوی دانسته‌اند، مـهستی چنگ و عود ...

مـهستا

مـهستا :    (مـهست = بزرگترین، مـهمترین + ا (پسوند نسبت))، 1- منسوب بـه مـهست؛ 2- (به مجاز) بزرگتر و مـهمتر؛ 3- (به مجاز) دارای قدر و مرتبه  ی عالی.

مَهسان

مَهسان :    (مـه = ماه + سان (پسوند شباهت))، + مـهسا.

مَهسا

مَهسا :    (مـه = ماه + سا (پسوند شباهت))، 1- مثل ماه، مانند ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

مِهزاد

مِهزاد :    (= مِهزاده)، (در قدیم) بزرگ زاده، شاهزاده.

مِهرین

مِهرین :    (مـهر + ین (پسوند نسبت))، 1- منسوب بـه مـهر. قمر تاج لری م مـهر؛ 2- (اَعلام) 1) نام آتشکده‌ای درون قم؛ 2) نام بنا و ناحیـه‌ای درون اصفهان.

مِهری

مِهری :    (مـهر+ ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب بـه مـهر، م مـهر؛ 2- (در موسیقی) نوعی از چنگ.

مَهروز

مَهروز :    (مَه = ماه + روز)، 1- ماه روز، ماهی کـه در روز نمایـان است؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

مَهرو

مَهرو :    (= ماه رو) (به مجاز) زیبا رو.

مِهرنیـا

مِهرنیـا :    (مـهر = مـهربانی، محبت + نیـا)، 1- از نژادِ مـهربانان؛ 2-(به مجاز) مـهربان و با محبت.

مِهرنوش

مِهرنوش :    (مـهر = خورشید + نوش = جاویدان) (به مجاز) زیبایی جاوید و همـیشگی، همـیشـه زیبارو.

مِهرنِگار

مِهرنِگار :    (مـهر = خورشید + نگار = (به مجاز) معشوق زیباروی، یـا زنِ زیباروی، بت، صنم)، 1- روی هم بـه معنی خورشید زیباروی؛ 2- (به مجاز) زیباروی درخشان.

مِهرنسا

مِهرنسا :    (فارسی ـ عربی) (مـهر = خورشید + نسا)، 1- خورشید زنان؛ 2- (به مجاز) زیباروی درون مـیان زنان.

مِهرناز

مِهرناز :    (اَعلام) نام کیکاووس کـه وی را بـه همسری رستم داده بودند.

مِهرگل

مِهرگل :    (مـهر = خورشید + گل)، 1- گل آفتاب، گل آفتاب گردان؛ 2- (به مجاز) زیبا و لطیف .

مِهرگان

مِهرگان :    1- جشنی کـه در ایران قدیم درون شانزدهم مِهر بـه مناسبت یکی شدنِ نام روز با نام ماه بر پا مـی‌شده است؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) پاییز؛ 3- (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) از الحان قدیمـی ایرانی (مـهرگان خردک).

مِهرک

مِهرک :    (مِهر = خورشید + ک/ ak ـ/ (پسوند شباهت))، 1- شبیـه بـه خورشید؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

مـهرشید

مـهرشید :    (= خورشید)، ( خورشید.

مِهرسا

مِهرسا :    (مـهر = خورشید + سا (پسوند شباهت))، 1- مثل خورشید؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

مِهردخت

مِهردخت :    (مـهر = مـهربانی، محبت + دخت = )، مـهربان و با محبت.

مَه‌رخ

مَه‌رخ :    1- ماه رخ، آن کـه دارای رخساری چون ماه است؛ 2- (به مجاز) زیبا، خوبرو.

مِهرجهان

مِهرجهان :    (مـهر = خورشید + جهان)، 1- خورشیدِ عالم، آفتابِ عالم تاب؛ 2- (به مجاز) زیبا رو.

مِهرجان

مِهرجان :    (مُعرب از فارسی مـهرگان)، ( مـهرگان.

مِهربانو

مِهربانو :    بانوی مـهربان و با محبت، زنِ مـهربان.

مـهربان

مـهربان :    1- با محبت، با مـهر، نیکی کننده، رحم کننده؛ 2- (در عرفان) مـهربان صفت ربوبیت را گویند؛ 3- (اَعلام) نام شـهری درون شـهرستان سراب درون استان آذربایجان شرقی.

مِهرانـه

مِهرانـه :    (مِهران + ه (پسوند نسبت))، منسوب بـه مِهران، ( مِهران. 1-

مـهرانوش

مـهرانوش :    محبت جاوید، مـهر و محبت جاویدان.

مِهرانگیز

مِهرانگیز :    برانگیزاننده‌ی محبت و دوستی، انگیزنده‌ی شوق و مـهر.

مِهران‌دخت

مِهران‌دخت :    (مـهران + دخت = )، دارنده‌ی مـهر و محبت، مـهربان.

مِهرانا

مِهرانا :    (مـهران + ا (پسوند نسبت))، منسوب بـه مـهران، ( مـهران. 1-

مِهرافروز

مِهرافروز :    1- افروزنده‌ی مـهر و محبت، افروزنده‌ی مـهربانی؛ 2- (به مجاز) مـهرورزنده و مـهربان.

مـهراعظم

مـهراعظم :    (مـهر = مـهربانی و محبت + اعظم = بزرگ)، 1- مـهربانی و محبت بزرگ؛ 2- (به مجاز) بسیـار مـهربان.

مِهرابه

مِهرابه :    (مـهراب + ه (پسوند نسبت))، منسوب بـه مـهراب، ( مـهراب. 1-

مِهرا

مِهرا :    (مـهر+ ا (پسوند نسبت))، منسوب بـه مِهر، ) مِهر.

مـهرآیین

مـهرآیین :    دارای مـهر و محبت و دوستی، دارای مـهربانی، دارای آیین و روش دوستی و مـهربانی.

مـهرآوه

مـهرآوه :    (= مـهرابه)، ( مـهرابه.

مـهرآنا

مـهرآنا :    (فارسی ـ ترکی) (مـهر = محبت و دوستی، مـهربانی + آنا = مادر) 1- مـهربانی و محبت و دوستی مادر؛ 2- (به مجاز) مـهربان و با محبت.

مـهرآفرین

مـهرآفرین :    آفریننده ی مـهر و محبت و دوستی.

مـهرآفاق

مـهرآفاق :    (مـهر= مـهربانی و محبت + آفاق = گیتی، جهان، زمانـه، روزگار)، (به مجاز) مـهربان و با محبت،

مـهرآسا

مـهرآسا :    ( مـهر + آسا (پسوند شباهت))، 1- مثل خورشید، مانند خورشید؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

مـهرآرا

مـهرآرا :    (مـهر = مـهربانی و محبت + آرا = مخفف آراینده، آراینده، آراستن، زینت و آرایش)، 1- ویژگی آن کـه به مـهربانی و محبت آرایش شده، آراسته بـه مـهربانی؛ 2- (به مجاز) مـهربان و با محبت.

مـهرآذین

مـهرآذین :    (مـهر= مـهربانی و محبت + آذین (در قدیم) آیین، رسم، قاعده)، 1- درون آیین و روش مـهربانی و محبت، دارای آیین و رسم مـهربانی و محبت؛ 2- (به مجاز) مـهرورز، با محبت، مـهربان.

مـهرآذر

مـهرآذر :    (مـهر = مـهربانی و محبت + آذر = آتش)، 1- آتشِ مـهربانی و محبت؛ 2- (به مجاز) بسیـار مـهربان و با محبت، پر عاطفه و احساس.

مَهْدیـه

مَهْدیـه :    (عربی)ی کـه خداوند رستگاری را و راه راست را برایش تعیین کرد.

مَهدیسا

مَهدیسا :    (مَهدیس + ا (پسوند نسبت))، منسوب بـه مَهدیس، ( مَهدیس.

مَهدیس

مَهدیس :    (مَه = ماه + دیس = (پسوند شباهت))، 1- مانند ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

مـهدیـا

مـهدیـا :    (مـهدی = هدایت شده + ا (اسم ساز))، هدایت شده.

مَهدخت

مَهدخت :    (مَه = ماه + دخت = ) (= ماه دخت)، ( ماه دخت.

مَهدا

مَهدا :    (عربی) اول شب، پاسی از شب، آرامش شب.

مَهتاج

مَهتاج :    (= ماه تاج)، 1- تاج ماه؛ 2- (به مجاز) زیبای زیبایـان.

مَهتاب

مَهتاب :    1- نور و روشنایی ماه؛ 2- مـهتابی.

مَهتا (مَه تا)

مَهتا (مَه تا) :    1- همانند ماه، چون ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

مِهبانو

مِهبانو :    بانوی بانوان، سرور بانوان، بزرگ زنان.

مَهبان

مَهبان :    (مَه = ماه + بان (پسوند محافظ یـا مسئول))، (به مجاز) زیبا و مـهتاب رو.

مَهان

مَهان :    (مَه = ماه + ان (پسوند نسبت))، 1- منسوب بـه ماه؛ 2-(به مجاز) زیبارو؛ [چنانچه این واژه مِهان(mehān) تلفظ شود جمع مِه و به معنی بزرگان مـی‌باشد].

مـهاباد

مـهاباد :    (اعلام) 1) رودی درون استان آذربایجان غربی بـه طول 85 کیلومتر، کـه از ارتفاعات جنوب غربی سرچشمـه مـی  گیرد و پس از عبور از مـهاباد و مخلوط شدن با رودهای دیگر بـه دریـاچه  ی ارومـیه مـی  ریزد؛ 2) شـهرستانی درون جنوب شرقی ...

مِها

مِها :    بزرگ، بزرگتر. [چنانچه این کلمـه مَها /mahā/ تلفظ شود منسوب بـه ماه است؛ (به مجاز) زیبارو].

مَه جَبین

مَه جَبین :    (فارسی ـ عربی) (به مجاز) دارای پیشانی سفید و زیبا، زیباروی.

موهبت

موهبت :    (عربی، مَوهَبَة) هر چیز ارزشمندی کـه بهی بخشیده مـی  شود یـا او از آن بهره  مند است.

مونس

مونس :    (عربی) هم نشین و همراز، همدم.

مونا

مونا :    صاحب دساتیر کلمـه‌ی «مانا»، کـه نام خدای عز و جل هست به « مونا» تصحیح کـرده و آورده هست که « حتما دانست کـه مونا بالوا و خدا را گویند» و دکتر معین درون حاشیـه برهان قاطع گفته است: «مانا هزوارش مئونا ...

مولوده

مولوده :    (عربی) (مؤنث مولود)، ( مولود.

مولود

مولود :    (عربی) 1- آن کـه به دنیـا آمده، زاده شده، فرزند؛ 2- تولد، مـیلاد؛ 3- (به مجاز) نتیجه، حاصل؛ 4- (در احکام نجوم) زمان تولد.

موژان

موژان :    (= موجان) (در قدیم) خمار، پر کرشمـه (چشم).

موحده

موحده :    (عربی) (مؤنث موحد)، ( موحد.

مَنیژه

مَنیژه :    (اَعلام) (در شاهنامـه) افراسیـاب، کـه عاشق بیژن پهلوان ایرانی شد و با کمک رستم همراه بیژن بـه ایران گریخت. داستان او با بیژن یکی از پر آوازه‌ترین و دلکش‌ترین داستانـهای شاهنامـه مـی‌باشد.

مُنیره

مُنیره :    (عربی) نورانی و روشن و درخشان و آشکار.

مُنیراعظم

مُنیراعظم :    (عربی) 1- درخشندگی و تابندگی زیـاد؛ 2- (به مجاز) بسیـار زیبارو.

مُنیر

مُنیر :    (عربی) 1- ویژگی آنچه از خود نور داشته باشد، درون مقابلِ مستنیر؛ 2- درخشان، تابان، روشن.

مُنیبا

مُنیبا :    (عربی ـ فارسی) (منیب + ا (پسوند نسبت))، منسوب بـه منیب، ( منیب.

مُنوره

مُنوره :    (عربی) (مؤنث مُنور)، ن مُنور.

مُنور

مُنور :    (عربی) 1- روشن، درخشان، نورانی؛ 2- (به مجاز) روشن فکر.

مَنظَر

مَنظَر :    (عربی) 1- آنچه بر آن نظر بیفتد و به چشم دیده شود؛ 2- جلوه‌ی ظاهری هر شخص؛ 3- (به مجاز ) صورت و چهره، درون مقابلِ مَخبَر؛ 4- (در قدیم) منظره.

منصوره

منصوره :    (عربی) 1- (مؤنث منصور)، ( منصور 1- و2- ؛ 2-(اَعلام) شـهر بندری، درون شمال مصر، بر کرانـه‌ی راست رود نیل.

منزه

منزه :    (عربی) 1- بـه دور از آلودگی، پاک، پاکیزه؛ 2- مبرا، بری، بی  عیب.

مَنزلت

مَنزلت :    (عربی) 1- ارزش و اهمـیت؛ 2- (در قدیم) مقام، درجه؛ 3- نظم و انضباط؛ 4- حد، پایـه.

مَنال

مَنال :    (عربی) 1- (در قدیم) مال، دارایی، مِلک، ثروت؛ 2- درآمد، مداخل.

مُنا

مُنا :    (عربی) امـیدها، آرزوها، مقاصد.

مَلیکه

مَلیکه : ممتاز

ممتاز

ممتاز :    (عربی) 1- دارای امتیـاز، برتر، برجسته؛ 2- عالی، خوب، مرغوب؛ 3- مشخص، جدا، متمایز؛ 4- (در قدیم) مشـهور.

مِلیکا

مِلیکا :    گروهی از گیـاهان علفی چند ساله از خانواده‌ی گندمـیان کـه خودرو هستند.

ملیسا

ملیسا:    (عربی) 1- زمانی بین مغرب و نماز عشا؛ 2- ماه صَفر؛ 3- ماهی بین آخر گرما و زمستان.

ملیسی

ملیسی:  (عربی) (در قدیم) شیرین و بی دانـه (انار) .

مَلیحه

مَلیحه :    (عربی) (مؤنث ملیح) 1- (در قدیم) (به مجاز) ملیح، زیبا و خوشایند، دارای ملاحت، با نمک؛ 2- (در قدیم) دوست داشتنی و مورد پسند.

مُلوک

مُلوک :    (عربی) (جمعِ مِلَک) 1- پادشاهان؛ 2- (اَعلام) 1) دریـای ملوک بخشی از اقیـانوس آرام، مـیان شمال شرقی جزیره‌ی سلبس؛ 2) جزایر ملوک (= جزایر ادویـه): گروهی شامل حدود 1000 جزیره درون شرق اندونزی، مـیان جزیره‌ی سلبس و گینـه‌ی نو کـه بیشتر آنـها ...

ملودی

ملودی :    (فرانسوی، melodie) (در موسیقی) توالی تعدادی از اصوات درون موسیقی سازی و آوازی، بـه گونـه ای کـه یک واحد مستقل را بسازد و معمولاً قابل زمزمـه باشد.

مَلِک‌نسا

مَلِک‌نسا :    (عربی) 1- پادشاهِ زنان، سَرور زنان؛ 2- فرشته رو و زیبا درون مـیان زنان.

مَلِک‌ناز

مَلِک‌ناز :    (عربی ـ فارسی) 1- موجب افتخار پادشاه بـه لحاظ زیبایی؛ 2- ویژگی آن کـه ناز و کرشمـه‌ای شاهانـه دارد.

مَلَک‌سیما

مَلَک‌سیما :    (عربی) خوشگل، پری‌چهر، فرشته روی، زیبا روی.

مَلَک‌زمان

مَلَک‌زمان :    (عربی) (= مَلَک جهان)، ( مَلَک جهان.

مَلک‌جهان

مَلک‌جهان :    (عربی ـ معرب) 1- فرشته جهان؛ 2- (به مجاز) زیباروترین.

ملایم

ملایم :    (عربی) 1- فاقد شدت و تندی؛ 2- (به مجاز) دارای اخلاق خوش و سازگار با دیگران، مـهربان، نرمخو؛ 3- (در حالت قیدی) با نرمـی و آهستگی، بـه آرامـی، آهسته؛ 4- (در قدیم) دارای تطابق، سازگار، متناسب؛ 5- (در قدیم) خوشایند.

ملاحت

ملاحت:    (عربی) 1- حالتی درون چهره کـه شخص را دوست داشتنی مـی‌نماید، نمکین بودن، با نمک بودن؛ 2- خوشایند بودن، دوست داشتنی بودن.

مَکیـه

مَکیـه :    (عربی) (مؤنث مکی)، 1- مربوط یـا متعلق بـه مکه؛ 2-اهل مکه؛ 3- (اَعلام) سوره‌هایی از قرآن مجید کـه در مکه نازل شده است.

مُکَرمـه

مُکَرمـه :    (عربی) (مؤنث مُکَرم)، زن گرامـی و عزیز کرده.

مقصوده

مقصوده :    (عربی) 1- مطلوب و خواسته شده و محبوب و مورد پسند؛ 2- مورد علاقه.

مُقدسه

مُقدسه :    (عربی) (مؤنث مقدس)، 1- مقدس، دارای تقدس و پاکی، مبرا از هر آلودگی، پاک و قابل احترام دانسته شده بویژه از نظر مذهبی؛ 2- آن‌که از پلیدی و زشتی و گناه دوری مـی‌کند، پارسا.

مَقبوله

مَقبوله :    (عربی) (مؤنث مَقبول)، 1- مورد قبول، پذیرفته شده؛ 2- دلنشین، دوست داشتنی، زیبا؛ 3- خوشایند، مطلوب.

مُعینا

مُعینا :    (عربی ـ فارسی) (معین + ا (پسوند نسبت))، منسوب بـه مُعین، ( مُعین.

مُعظمـه

مُعظمـه :    (عربی، معظمة) 1- بزرگ داشته شده، بزرگ؛ 2- (اعلام) نویسنده   بانوی تاجیکستان [1988-1951 مـیلادی] معظمـه فرزند شخصیتی بـه نام احمد اسفره از استان خجند، تحصیلاتش را درون دانشگاه تربیت معلم خجند تمام کرد و از آن بعد کار تدریس را درون پیش ...

معصومـه

معصومـه :    (عربی) (مؤنث معصوم) 1- (در قدیم) زن بی‌گناه و پاک. + ( معصوم. 1-  ؛ 2- (اَعلام) لقب حضرت فاطمـه (معصومـه) گرامـی امام رضا(ع).

مُعزز

مُعزز :    (عربی) 1- عزیز ، گرامـی؛ 2- بزرگوار و ارجمند (زن).

مُطهّر

مُطهّر :    (عربی) 1- پاک و مقدس؛ 2- (در قدیم) منزه.

مشکات

مشکات :    (عربی) 1- از واژه‌های قرآنی؛ 2- (در قدیم) چراغدان؛ 3- ظرف بلورین کـه در آن چراغ مـی‌افروختند و نور از آن بـه هر سو منعمـی شد و فضای زیـادی را روشن مـی‌کرد؛ 4- (در عرفان) مراد از مشکات نفس هست در ...

مشک ناز

مشک ناز :    (اَعلام) (در شاهنامـه) نام یکی از چهار آسیـابان کـه به همسری بهرام گور درون آمدند.

مسعوده

مسعوده :    (عربی) (مؤنث مسعود) (در قدیم) خجسته، مبارک، + ( مسعود. 1- و 2-

مَستوره

مَستوره :    (عربی) (مؤنث مستور) 1- (در قدیم) (به مجاز) مستور، پنـهان، پوشیده؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) پارسا، پاک دامن، پرهیزگار، دارای پوشش و حجاب؛ 3- (به مجاز) نجیب و پاک دامن مانند پارسایـان، پرهیزکارانـه.

مستانـه

مستانـه :    1- (به مجاز) سرخوش و شاد، همراه با سرخوشی و شادی؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) با حالت سرخوشی و سرمستی.

مژگان

مژگان :    1- مژه‌ها، موی پلک چشم؛ 2- (در اصطلاح عشاق) اشاره بـه سنان و نیزه و پیکان و تیر کـه از کرشمـه و غمزه‌های معشوق بـه هدف ‌ی عاشق مـی‌رسد، دارد.

مژده

مژده :    خبر خوش و شادی بخش، بشارت، مژدگانی.

مُزَیَن

مُزَیَن :    (عربی) تزیین شده، آراسته. [این کلمـه چنانچه مُزَیِن /mozayyen/ تلفظ شود بـه معنی «آرایشگر» است].

مریم

مریم :    1- (در گیـاهی) گل سفید خوشـه‌ای خوشبو و دارای عطر با دوام، و نیز گیـاهی علفی، پایـا و زینتیِ این گل کـه از خانواده‌ی سوسن هست و پیـاز دارد؛ 2- (اَعلام) 1) نام سوره‌ی نوزدهم از قرآن کریم دارای نود و هشت ...

مُرَوه

مُرَوه :    بـه معنی مُرَوَح هست که بسیـار خوشبو و معطر کننده است، خوشبوی شده، بوی عطر گرفته. [چنانچه این کلمـه بـه فتح اول (مَروه) تلفظ شود محلی هست که حاجیـان درون مراسم حج بین آن و صفا «سعی» مـی‌کنند کـه در اصطلاع عارفان ...

مُروارید

مُروارید :    1- (در مواد) توده‌ی سخت، گِرد، کوچک و درخشان بـه رنگ سفید نقره‌ای یـا خاکستری مایل بـه آبی کـه در بعضی از صدفهای دریـایی یـافت مـی‌شود و از سنگهای قیمتی است، دُرّ، لؤلؤ؛ 2- (در گیـاهی) نوعی گُل (گُلِ مروارید).

مُروا

مُروا :    (در قدیم) فال خوب درون مقابلِ مرغوا.

مَرمَر

مَرمَر :    1- (در علوم زمـین) نوعی سنگ دگرگون شده‌ی آهکی کـه به علت زیبایی درون کارهای مجسمـه سازی و نماسازی ساختمان‌ها بـه کار مـی‌رود؛ 2- (به مجاز) سفید چهره و زیبا.

مَرضیـه

مَرضیـه :    (عربی) مرضی، پسندیده.

مُرَصع

مُرَصع :    (عربی) 1- آنچه با جواهر تزئین شده باشد، جواهر نشان؛ 2- (در ادبیـات) ویژگی شعری کـه آرایـه‌ی ترصیع درون آن به‌کار رفته باشد؛ 3- (در خوش‌نویسی) یکی از انواع خطوط عربی.

مِرسده

مِرسده :    [مِرس = نام درختی، راش (فاگوس سیلواتیکا) + ده (پسوند مکان)]، 1- جنگل راش، جای روئیدن راش؛ 2-(به مجاز) زیبا، با طراوت و خرم.(؟)

مُرسا

مُرسا :    (عربی) استوار گشتن، واقع شدن و ثابت گردیدن.

مرحمت

مرحمت :    (عربی) لطف و مـهربانی داشتن، مـهربانی، لطف.

مرجانـه

مرجانـه :    (عربی، مرجانة) 1- مروارید خُرد؛ 2- یک دانـه مروارید خُرد، واحد مرجان بـه معنی یک دانـه مرجان؛ 3- (اَعلام) روستایی درون شـهرستان تربت حیدریـه درون استان خراسان رضوی.

مرجان

مرجان :    (سریـانی) 1- جانور بی‌مـهره‌ی کوچک دریـایی کـه پوشش آهکی ترشح مـی‌کند و نسل‌های جدید آن روی بقایـای نسل قدیمـی زندگی مـی‌کنند و جزایر مرجانی را بوجود مـی‌آورند؛ 2- بقایـای قرمز رنگ رسوب یـافته از همـین جانور کـه از آن درون جواهر سازی ...

مرال

مرال :    (ترکی) (= مارال)‏، ( مارال.

مَدیحه

مَدیحه :    (عربی) سخنی (معمولاً شعر) کـه در ستایشی گفته‌ یـا سروده مـی‌شود.

مِدیـا

مِدیـا :    (اَعلام) 1) نام یونانی ایـات جبال یـا عراق عجم کـه نواحی آن عبارت بوده از قرمـیس یـا کرمانشاهان، همدان، ری و اصفهان؛ این نواحی سرزمـینی کوهستانی و پهناور بوده کـه یونانیـان بـه آن «مدیـا» گفته‌اند. سرزمـین ماد؛ 2) نام زن آخرین پادشاه ...

مُحَیّا

مُحَیّا :    (عربی) (در قدیم) چهره، صورت.

مَحیـا

مَحیـا :    (عربی) حیـات، زندگی.

مُحَنّا

مُحَنّا :    (عربی) بـه حَنا خضاب کرده، مخضب بـه حَنا.

محسنـه

محسنـه :    (عربی) (مؤنث محسن)، 1- (در قدیم) آراسته و زیبا؛ 2-زن احسان کننده، زن نیکوکار.

مُحَدِثه

مُحَدِثه :    (عربی) (مؤنث مُحَدِث)، 1- مُحَدِث (زن)،   مُحَدِث؛ 2- (اَعلام) یکی از القاب حضرت  زهرا(س).

محجوبه

محجوبه :    (عربی) 1- (مؤنث محجوب)، ( محجوب، 2- دارای حجاب (زن).

محجوب

محجوب :    (عربی) 1- با حجب و حیـا و مؤدب؛ 2- (در قدیم) درون حجاب شده، پوشیده، پنـهان؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) بازداشته شده، منع شده؛ 4- (در عرفان)ی کـه مـیان او و حق حجابی هست و هنوز شایستگی درک حقیقت و ...

محترم

محترم :    (عربی) 1- قابل احترام، عزیز و گرامـی؛ 2- (در قدیم) دارای حرمت و مقدس.

محبوبه

محبوبه :    (عربی) 1- نام گیـاهی (محبوبه‌ی شب)؛ 2- محبوب (زن)؛ 3- معشوق، معشوقه، محبوب، + ن.ک. محبوب.

محبت

محبت :    (عربی) 1- دوست داشتنِی یـا چیزی، مـهربان بودن نسبت بهی یـا چیزی، مِهر، دوستی؛ 2- (در تصوف) شور و شوق بسیـار داشتنِ سالک به منظور رسیدن بـه خداوند.

متینـه

متینـه :    (عربی) (مؤنث متین)، ( متین.

متینا

متینا :    (عربی) (مؤنث متین)، ( متین.

متانت

متانت :    (عربی) 1- حالت استواری و سنگینی درون رفتار همراه با پرهیز از نشان دادنِ هیجان‌های درونی، وقار؛ 2- (در قدیم) استواری، محکمـی.

مبینـه

مبینـه :    (عربی ـ فارسی) (مبین + ه (پسوند نسبت))، منسوب بـه مبین، ( مبین.

مبینا

مبینا :    (عربی) (مؤنث مبین)، ( مبین.

مبارکه

مبارکه :    (عربی) (مؤنث مبارک)، ( مبارک.

مایسا

مایسا :    نام گیـاهی کوچک و یک ساله کـه بسیـار ظریف است.

مایـا

مایـا :    1- (اوستایی) منش نیک، بخشنده؛ 2- (اَعلام) 1) (در روم باستان) اِلهه‌ی فراوانی سبزه و بهار درون نزد رومـیان؛ 2) قوم سرخپوست بومـی آمریکای مرکزی، کـه زبان ویژه‌ی خود را دارند و پیش از ورود سفید پوستان، تمدن درخشانی داشتند.

ماهین

ماهین :    (ماه + ین (پسوند نسبت))، 1- منسوب بـه ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

ماهوَر

ماهوَر :    (ماه + وَر (پسوند دارندگی))، 1- دارای ویژگی و صفت ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

ماه‌وش

ماه‌وش :    (= مـهوش) ماه مانند، مانند ماه؛ (به مجاز) رعنا و زیبا و معشوقه، زیبا و درخشان. + ن.ک. مَهوش.

ماهوَر

ماهوَر :    (ماه + وَر (پسوند دارندگی))، 1- دارای ویژگی و صفت ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

ماه‌نوش

ماه‌نوش :    1- ماه جاویدان و همـیشگی؛ 2- (به مجاز) زیباروی همـیشـه زیبا.

ماه‌نگار

ماه‌نگار :    (ماه + نگار = معشوق) (به مجاز) معشوقه‌ی زیبارو.

ماه‌نِسا

ماه‌نِسا :    1- ماهِ زنان؛ 2- (به مجاز) زیبا رو درون مـیان زنان، زیبارو.

ماهناز

ماهناز :    (ماه + ناز = قشنگ، زیبا) ماهروی زیبا.

ماه‌منظر

ماه‌منظر :    آنچه کـه دارای منظری چون ماه باشد، ماه چهر. + آ ماه چهر.

ماهکان

ماهکان :    (ماهک+ ان (پسوند نسب)) منسوب بـه ماهک، ( ماهک.

ماهک

ماهک :    (ماه+ ک/-ak/ (پسوند تصغیر و تحبیب)) 1- خوبروی کوچک، معشوقک زیباروی و یـا خوبروی دوست داشتنی و زیباروی محبوب.

ماه‌صنم

ماه‌صنم :    (فارسی ـ عربی) از نام  های مرکب، ، ماه و صنم.

ماه‌سیما

ماه‌سیما :    (= ماه چهر)، ( ماه چهر.

ماهرو

ماهرو :    (= ماه چهر)، ( ماه چهر.

ماهرخسار

ماهرخسار :    (= ماه چهر)، ( ماه چهر.

ماهرخ

ماهرخ :    (= ماه چهر)، ( ماه چهر.

ماهِده

ماهِده :    (مؤنث ماهِد)، ( ماهِد.

ماه‌دخت

ماه‌دخت :    (ماه + دخت = ) 1- ماه، ی کـه مانند ماه است؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

ماه‌جهان

ماه‌جهان :    (به مجاز) زیبای جهان.

ماه‌تابان

ماه‌تابان :    1- آن کـه چهره‌اش مثل ماه تابان است؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

ماهتاب

ماهتاب :    پرتو ماه، شعاع ماه، نور ماه، مـهتاب.

ماتینا

ماتینا :    نام ساتراپ نشینِ [ولایت تحت امر حاکم یـا والی درون ایران دوران هخا] شمال شرقی ارمنستان کـه به دست کیـاکسار یـا (هوخشتره) فتح شده هست و درون زمان داریوش اول از ارمنستان مجزا شده است.

ماه‌پیکر

ماه‌پیکر :    1- صفت آن کـه پیکرش مانند ماه زیبا و دل انگیز باشد؛ 2-(به مجاز) معشوقِ زیبا.

ماه‌پری

ماه‌پری :    1- پریِ مانند ماه؛ 2- (به مجاز) بسیـار زیبا.

ماهانا

ماهانا :    (ماهان+ ا (پسوند نسبت))  منسوب بـه ماهان، ( ماهان.

ماه‌آفرین

ماه‌آفرین :    1- آفریده‌ی ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو(ی)؛ 3- (اَعلام) نام یکی از زنان فتحعلی شاه قاجار و مادر زبیده.

ماه منیر

ماه منیر :    (فارسی ـ عربی) 1- ماه درخشان و تابان؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

ماه گل

ماه گل :    1- گلِ ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو. + ن.ک. مَهگل.

ماه طَلعت

ماه طَلعت :    (فارسی ـ عربی)، 1- ماه سیما، ماه چهره؛ 2- (به مجاز) زیبارو.

ماه پسند

ماه پسند :    (ماه + پسند = جزء پسین بعضی از کلمـه  های مرکّب، بـه معنی «پسندیده» یـا «قبول شوند») 1- ویژگیی کـه پسندیده و مورد قبول ماه مـی  باشد؛ 2- (به مجاز) زیباروی چون ماه.

ماه

ماه :    1- (در نجوم) جِرم آسمانی نسبتاً بزرگی کـه شب‌ها بـه صورت لکه‌ی روشن بزرگی از زمـین دیده مـی‌شود و هر 29 که تا 30 شبانـه روز یک بار دور زمـین مـی‌گردد؛ 2- قمر؛ 3- (در گفتگو) (به مجاز) بسیـار خوب و دوست داشتنی؛ ...

مانیـا

مانیـا :    1- (در پارسی باستان) خانـه، سرای؛ 2- (در پهلوی) برابر با واژه‌ی مان بـه معنی خانـه و مسکن؛ 3- (در یونانی، mania) شیدایی، عشقِ شدید، شوقِ مفرط، شیفتگی؛ 4- (اَعلام) 1) نام زن زِنیس حاکم ولایت اِاُلی جزو ایـالات تحت فرماندهی فرناباذ ...

مانِلی

مانِلی :    (مازندرانی)، 1- بمان برایم (؟)؛ 2- (اَعلام) (نام شخصیتی درون شعر علی اسفندیـاری (نیما یوشیج)).

ماندگار

ماندگار :   ی کـه در جایی اقامت (دایمـی و طولانی) کند، پایدار، با دوام، ماندنی. [در فرهنگ معین آمده: گاه این کلمـه را به منظور فرزندی دهند کـه برادران و ان قبل از او درون کودکی فوت کرده‌اند (برای تفأل بـه ادامـه زندگی او)].

ماندانا

ماندانا :    1- (در یونانی) mav avn ؛ 2- (در پارسی باستان) mand بـه معنی عنبر سیـاه؛ 3- (اَعلام) [قرن 6 پیش از مـیلاد] آستیـاگس (= ایشتوویگو) آخرین پادشاه ماد، زن کمبوجیـه‌ی اول و مادر کوروشِ کبیر.

مانا

مانا :    (صفت از ماندن) 1- ماندنی، پایدار؛ 2- (در پهلوی) مانند و مانند بودن.

مامَک

مامَک :   (مام= مادر+ ک/ ak -/ (پسوند تحبیب))، 1- (در قدیم) مادر؛ 2- خطاب محبت آمـیز بـه فرزند ؛ 3- زن پیر؛ 4- مادرک (مـهربان).

ماریـه

ماریـه :    1- زنِ سفید و براق، بسیـار درخشنده؛ 2- (اَعلام) نام همسر قبطی پیـامبر اسلام(ص) و مادر ابراهیم ابن محمّد پسر پیـامبر اسلام(ص).

مارینا

مارینا :    (اَعلام) نام ارته‌باذ [پادشاه ماد] بـه قول پلوتارک کـه با غیر ایرانیـان (اومن یونانی) ازدواج کرد. نام این بـه قول آریـان «آرتونیس» مـی‌باشد.[ماریـا نوعی گشتار آوا شناختی از مریم درون زبان های اسپانیـایی و آسیـایی است].

ماری

ماری :    گونـه‌ی دیگری از مریم ـ مادر حضرت عیسی مسیح(ع) ـ کـه در زبان‌های اروپایی رایج است. [ماری نوعی گشتار آوا شناختی از مریم درون زبان فرانسوی است].

مارال

مارال :    1- (ترکی) مرال، گوزن، آهو؛ 2- (به مجاز) زیبا و خوش اندام.

ماجده

ماجده :    (عربی) (مؤنث ماجد)، زنِ بزرگوار.

ماتینا

ماتینا :    نام ساتراپ نشینِ [ولایت تحت امر حاکم یـا والی درون ایران دوران هخا] شمال شرقی ارمنستان کـه به دست کیـاکسار یـا (هوخشتره) فتح شده هست و درون زمان داریوش اول از ارمنستان مجزا شده است.




[قمر تاج لری]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 27 Nov 2018 10:50:00 +0000



قمر تاج لری

افشاریـان - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد

پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو

افشاریـان (سلسلهٔ افشار) پادشاهی
 

۱۱۴۸/۱۷۳۶–۱۱۶۳/۱۷۹۶
 

 

پرچم نشان نظامـی
پهناوری پادشاهی افشاریـان پایتخت مشـهد زبان‌(ها) ترکی افشاری (زبان مادری)[۱][۲]
فارسی (زبان درباری، قمر تاج لری زبان رسمـی کشور)[۳][۴]دین اسلام تشیع ساختار سیـاسی پادشاهی شاه  - ۱۱۴۸–۱۱۶۰ ۱. قمر تاج لری نادرشاه ۲. قمر تاج لری عادل شاه ۳. ابراهیم‌شاه ۴. شاهرخ‌شاه تاریخچه  - تأسیس ۱۱۴۸/۱۷۳۶  - انقراض ۱۱۶۳/۱۷۹۶

افشاریـان، نام دودمانی ترک تبارایرانی[۵] (۱۱۶۳–۱۱۴۸ قمری و ۱۷۹۶–۱۷۳۶ مـیلادی) و اعضای یک سلسله[۶] بودند کـه بر ایران فرمانروایی د. بنیـان‌گذار این دودمان نادرشاه افشار بود.

نادرشاه از ایل افشار بود کـه از ایل‌های ترکمان بودند درون اوایل دوره صفوی به منظور نگاهبانی از مرزهای ایران درون برابر هجوم ازبک‌ها از آذربایجان (در شمال غرب ایران و شرق ترکیـه کنونی)، بـه خراسان کوچانده شدند.

موقعیت ایل افشار درون ایران دوره صفوی

نادرشاه افشار درون سال ۱۰۶۶ خورشیدی درون ایل افشار درون درگز درون شمال خراسان بـه دنیـا آمد. این ایل بـه دو شعبه بزرگ تقسیم مـی‌شد: قمر تاج لری یکی قاسملو و دیگری قرخلو؛ نادر شاه افشار از شعبه اخیر بود. طایفه قرخلو را شاه اسماعیل از آذربایجان بـه خراسان کوچاند و در شمال آن سرزمـین، درون نواحی ابیورد و درگز و باخرز که تا حدود مرو جای داد؛ که تا در برابر ازبکان و ترکمانان مـهاجم سدی باشند. تعداد بسیـاری از این ایل‌ها درون زمان شاه عباس اول درون ایل شاهسون ادغام گشتند.

دوران پادشاهی شاهان افشار

نادرشاه افشار (از سال ۱۱۱۵ که تا سال ۱۱۲۶ خورشیدی)

رضاقلی مـیرزا افشار (از سال ۱۱۱۵ که تا سال ۱۱۱۹ خورشیدی) به‌عنوان نایب‌السلطنـه حکم پادشاهی داشت.

نصرالله مـیرزا افشار (از سال ۱۱۱۹ که تا سال ۱۱۲۶ خورشیدی) به‌عنوان نایب‌السلطنـه حکم پادشاهی داشت.

عادل‌شاه افشار (از سال ۱۱۲۶ که تا سال ۱۱۲۷ خورشیدی)

ابراهیم‌شاه افشار (ازسال ۱۱۲۷ که تا سال ۱۱۲۸ خورشیدی)

شاهرخ‌شاه افشار (ازسال ۱۱۲۸ که تا سال ۱۱۲۹ خورشیدی) دوره دوم (از سال ۱۱۳۰ که تا ۱۱۷۵ خورشیدی) حاکم مشـهد،

نصرالله مـیرزا دوم (از سال ۱۱۴۷ که تا سال ۱۱۶۰ خورشیدی) به‌عنوان نایب‌السلطنـه حکم پادشاهی داشت.

نادر مـیرزا افشار (از سال ۱۱۶۰ که تا سال ۱۱۷۵ خورشیدی) به‌عنوان نایب‌السلطنـه حکم پادشاهی داشت.

نادرشاه

نادرشاه کـه مؤسس سلسله افشاریـه هست در روز ۱۶ مرداد ۱۰۶۷ خورشیدی (برابر با ۲۸ محرم سال (۱۱۰۰ ه‍. ق)) درون دستگرد درگز بـه دنیـا آمد. او درون ده سالگی سوارکاری توانا بود و مـی‌توانست بـه تیراندازی، زوبین‌افکنی و شکار بپردازد. هنوز بـه ۱۸ سالگی نرسیده بود کـه همراه با مادرش درون یکی از یورش‌های ازبکهای خوارزم بـه اسارت آن‌ها درآمد. بعد از مدت کوتاهی از اسارت گریخته و به خراسان برگشت و در خدمت حکم‌ران ابیورد باباعلی بیگ بود کـه به صورت تفنگچی درون مـی‌آید. او بعد از مدتی بـه سمت ایشیک آقاسی باشی درون دربار کوچک بابا علی ترقی مـی‌کند. از مـهم‌ترین دلاوری‌های نادر درون نزد بابا علی درون جنگ با ترکمانان یموت بـه سرکردگی شخصی بـه نام محمد علی روباه بود کـه سرانجام ترکمانان شکست خوردند و ۱۵۰۰ نفراز افراد محمد علی روباه اسیر شدند. بابا علی بعد از این نبرد با ازدواج با مادر بیوه نادر روابط خود را با او تحکیم بخشید و نادر با ازدواج با بابا علی روابط خود را با او نزدیک‌تر کرد. مـیوه نخستین ازدواج نادر با بابا علی رضاقلی بود؛ همسر نادر بعد از پنج سال درگذشت. بعد از درگذشت او نادر با او ازدواج کرد و از آن ازدواج صاحب دو فرزند بـه نام‌های نصرالله و امام‌قلی شد. نتیجه این نزدیکی‌ها تسلط نادر بر دژ کلات درون خراسان درون سال (۱۱۳۴ ه‍. ق) بود.

در این هنگام افغان‌های غلزایی بـه رهبری مـیروویس افغان درون قندهار شورش د. مقارن شورش افاغنـه غلزایی درون قندهار، افاغنـه ابدالی کـه دشمنی دیرینـه‌ای با غلزاییـان داشتند نیز شورش و هرات را تصرف د. بابا علی نیز درون جنگ با ابدالی‌ها کشته شد (۱۱۲۹ ه‍. ق). بعد از بابا علی، فرزندش قربان‌علی بـه قدرت رسید اما بـه دلیل بیماری قدرت را بـه نادر، شوهر ش واگذار کرد. نادر نیز درون زمان قربان علی بـه رویـارویی ترکمانان یکه رفت و آن‌ها را قلع و قمع کرد. بعد از بازگشت بـه درگز، برادر همسرش قربان علی درگذشت. جسد قربان علی جهت تدفین بـه مشـهد شد. درون این هنگام از اصفهان صفی قلی خان زیـاد اوغلو بـه عنوان فرمانده و حسن علی خان بـه عنوان حاکم بـه سوی درگز روانـه شدند. حمله شیر قاضی خان، حاکم خیوه کـه نقشـه سرکوبی ابدالی‌های افغان را بـه هم ریخته بود، ابتدا توسط صفی قلی خان زیـاد اوغلو و نادر دفع شد اما ابدالیـان کـه سرسخت و رعب‌انگیزتر از ازبک‌ها نشان مـی‌دادند، قزلباشـها را درون کافر قلعه شکست دادند.

صفویـان بعد از سقوط اصفهان

پس از مرگ مـیرویس، محمود افغان قدرت را درون دست گرفت و علیـه حکومت مرکزی یـاغی شد و از راه کویر اصفهان را تصرف کرد. با سقوط اصفهان و قتل شاه سلطان حسین، پسر او بـه نام شاه تهماسب دوم صفوی کـه از اصفهان بـه قزوین گریخته بود خود را پادشاه ایران خواند (۱۱۳۵ ه‍. ق). سپس از آنجا بـه سوی آذربایجان رفت که تا با ابراهیم پاشا حاکم عثمانی ارزروم مقابله کند، بعد از این شکست شاه تهماسب دوم کـه تمام درها را بـه روی خود بسته دید، بـه سوی مازندران و استرآباد حرکت کرد. درون همـین حین فرستاده‌ای بـه نام اسماعیل بیگ بـه سنت پترزبورگ فرستاد. او درون یک پیمان موسوم پیمان سنت پترزبورگ تمامـی صفحات شمالی ایران را بـه روسیـه واگذار کرد اما این پیمان هیچگاه توسط شاه تأیید نشد. اسماعیل بیگ نیز ۲۰ سال بـه آستراخان تبعید شد.[۷]

خراسان بعد از سقوط اصفهان

پس از حمله محمود افغان بـه اصفهان شخصی بـه نام ملک محمود سیستانی درون سیستان، قهستان و سبزوار ادعای سلطنت کرد. مشـهد نیز بدست یکی از اوباش شـهر بـه نام حاجی محمد افتاد اما بـه زودی توسط افراد ملک محمود دستگیر و کشته شد. بعد از تصرف مشـهد، سران قبایل خراسان از جمله نادر نزد ملک محمود اظهار اطاعت د. سرانجام بـه نام ملک محمود درون سال سکه ضرب شد؛ ولی نادر و طهماسب بیگ جلایری، حاکم ناحیـه آب گرم درون این هنگام از اطاعت ملک محمود روی برتافتند و یـاغی شدند و کلات را از نیروهای ملک محمود باز بعد گرفتند. سپس با کمک مالی شیر قاضی خان خیوه‌ای توانستند فرماندهان ملک محمود مانند عاشورخان بابالو و جعفر خان شاذلو را شکست دهند. دو اتفاق درون جنگ نادر با ملک محمود سبب تقویت نیروهای او شد، یکی اینکه درون این زمان شاه طهماسب کـه آوازه نادر را درون گرگان شنیده بود، فرمان جمع‌آوری سپاه را بـه فتحعلی خان قاجار سپرد و دومـی ترکمانان علی ایلی و یمری خواهان کمک نادر درون برابر ترکمن‌های یموت و گوگلان بودند. نادر بعد از استحکام موقعیتش درون مرو و در مـیان اکراد چمـیش گزیک توانست مشـهد را با کمک نیروهای شاه طهماسب دوم بـه تصرف درآورد.[۷]

حکومت مشترک شاه طهماسب دوم با نادر

پس از تسخیر مشـهد، اختلاف مـیان نادر کـه پس از تصرف مشـهد بـه او لقب طهماسب قلی خان داده بودند و فتحعلی خان بالا گرفت. نادر با زیرکی اتهام همکاری فتحعلی خان با ملک محمود را بـه شاه گزارش داد. بدین طریق توانست از شر فتحعلی خان رها شود. بدین ترتیب فتحعلی خان درون ۱۴ صفر ۱۱۳۹ بـه قتل رسید. دومـین مشکل نادر نیز افاغنـه بودند کـه توانست آن‌ها را درون مـهمان‌دوست، دره‌خوار، مورچه‌خورت شکست دهد. بعد از دفع شر افاغنـه، طهماسب فرمان ایـالات خراسان، کرمان و مازندران را بـه او داد و همچنین دو ش را بـه ازدواج او درآورد.[۸] بعد از غلبه نادر بر افاغنـه درون دشت زرقان، طهماسب خان جلایر را با دوازده هزار نیرو به منظور تنبیـه مدعیـان فارس و بنادر جنوب بـه گرمسیرات و لار فرستاد. نتیجه این لشکرکشی گرفتن سیصدهزار تومان از متمردین بود کـه صد هزار تومان بـه رسم پیشکش بـه نزد شاه فرستاده شد. درون این هنگام نادر از عثمانی خواست که تا سرزمـین ایران را ترک کند. نادر بعد از گشت و گذار درون جنوب غرب ایران کرمانشاه، نـهاوند و ملایر را از دست عثمانی‌ها خارج کرد. بعد از آن تبریز و ارومـیه بـه تصرف قوای ایران درآمد.[۹]

نقشـهٔ امپراتوری ایران، ۱۱۲۶ خورشیدی، امپراتوری ایران درون سال ۱۱۲۶ خورشیدی (۱۱۶۰ قمری) درون زمان دودمان افشاریـان.

پس از ترک هرات توسط نادر، قبایل ابدالی بـه رهبری ذوالفقار خان شورش د. حاکم تعیینی نادر، اللهیـارخان غلزایی را از آنجا راندند. اهمال ابراهیم خان، برادر نادر درون مواجه شدن با افاغنـه، سبب تصرف مشـهد بـه دست افاغنـه شد. بعد از بازگشت نادر از غرب، بعد از محاصره یک ساله توانست شـهر هرات (۱۱۴۴ ه‍. ق) را بـه تصرف درآورد. نادر بعد از بازگشت از هرات بـه بازسازی صحن مقدس علی بن موسی پرداخت.[۱۰]

در غیـاب نادر، شاه طهماسب دوم فرصت را به منظور ابراز وجود خود غنیمت شمرد و برای بازپس‌گیری سرزمـین‌های اشغالی غرب ایران بـه سوی تبریز حرکت کرد ولی بـه دلیل اینکه از تجربهٔ واقعی به منظور کارگردانی درون مـیدان جنگ بهره‌مند نبود و همچنین کمبود تدارک آذوقه کافی، درون ایروان از نیروهای عثمانی شکست خورد. پیروزی ترک‌ها درون ایروان منجر بـه اشغال ایـالات غربی ایران بـه دست عثمانی‌ها شد. طهماسب بعد از شکست، ابتدا بـه سوی همدان و سپس اصفهان عقب‌نشینی کرد. شـهر بـه مناسبت ورود شاه چراغانی شده بود. بساط عیش و عشرت شاه فرصتی را به منظور تعدی حکام و سپاهیـان بـه توده مردم فراهم کرد.[۱۱]

نادر از شکست شاه طهماسب دوم به منظور تحریک احساسات و تهییج مردم علیـه او استفاده کرد. درون این هنگام نیز نادر عهدنامـه‌ای را با روس‌ها درون رشت امضا کرد کـه براساس این عهدنامـه روس‌ها از ادعای خود نسبت بـه آستارا و رشت دست برداشتند و ایران بـه روس اجازه داد که تا شـهرهای شمالی رود کر را که تا آزادسازی ایروان درون اختیـار داشته باشند (عهدنامـه صلح رشت رمضان ۱۱۴۴ ه‍. ق).[۱۲]

سرانجام نادر به منظور مقابله با عثمانی از خراسان حرکت کرد و در قم توقف نمود. شاه از ترس خود درون اصفهان ماند و نادر را همراهی نکرد. نادر با شکایت اطرافیـان شاه راه خود را بـه سوی اصفهان کج کرد. درون ۱۷ ربیع‌الاول ۱۱۴۵ ه‍.ق طهماسب را از سلطنت عزل و کودک شیره‌خواره او را بـه عنوان عباس سوم جانشین او کرد و خود نادر بـه عنوان نایب‌السلطنـه، زمامدار واقعی ایران شد.[۱۲]

جنگ اول نادر با عثمانی‌ها

نادر بعد از خلع شاه طهماسب دوم به منظور جنگ با عثمانی ابتدا عازم کرکوک شد و پس از رسیدن نیروهای آذربایجان بـه او بغداد را بـه محاصره گرفت. نادر قریب یک سال بغداد را درون محاصره داشت و با اینکه قحطی درون مـیان مردم آنجا افتاد احمد پاشا دلیرانـه مقاومت کرد. عاقبت سلطان عثمانی سردار شـهیر خود توپال عثمان پاشا را کـه مدّتها درون اروپا درون جنگهای با مسیحیـان مجرّب شده و به پیروزی‌هایی بـه دست آورده بود با ۱۰۰۰۰۰ تن سپاهی بـه مدد احمد پاشا فرستاد. با آمدن قوای تازه‌نفس توپال عثمان پاشا سپاهیـان ایران منـهزم گشته و به کرمانشاه رفتند و احمد پاشا نیز درون ۱۱۴۶ ه‍.ق توانست بغداد را نجات دهد.[۱۳]

نادر درون ۲۲ ربیع‌الثانی ۱۱۴۶ از همدان عازم عراق عرب شد و درآب دیـاله بیست هزار نفر سپاهیـان عثمانی را کـه در آنجا مقیم بودند مغلوب و پراکنده‌ساخت و با اینکه درون اینجا شنید کـه محمّد خان بلوچ حاکم کهگیلویـه و خوزستان طغیـان کرده بـه آن اعتنایی ننمود و راه کرکوک را پیش گرفت و در قریـه لیلان سه فرسنگی کرکوک سپاه توپال عثمان پاشا را شکست داد سپس بطرف دیـاله برگشت که تا سپاه خراسان و کرمان و اردلان و کرمانشاه نیز برسند و برای گرفتن بغداد حرکت کنند. برگشتن نادر بـه طرف دیـاله توپال عثمان پاشا را باین خیـال انداخت کـه سردار ایران بـه علّت ضعف قوا عقب‌نشینی کرده بـه همـین پندار بـه عقب او تاخت ولی سپاه او درون مقابله با لشکریـان ایران شکست خوردند و توپال عثمان پاشا کشته شد. درون اوایل جمادی‌الثانیّ ۱۱۴۶ احمد پاشا والی بغداد با نادر بنام دولت عثمانی صلح کرد.[۱۴]

شورش محمد خان بلوچ درون جنوب ایران

نادر هم کـه عجله به منظور سرکوبی محمد خان بلوچ داشت با وجود اینکه فتح بغداد نزدیک بود باین صلح رضا داد و بسرعت عازم شوشتر شد. نادر بـه دلیل حمایت اعراب آنجا از محمد خان بلوچ با خشم تمام بـه شوشتر آمد و سپاهیـان بی‌باک خود را درون غارت آن شـهر و هتک ناموس مردم آزاد ساخت و ایشان درون این مرحله مرتکب فجایع و رسوائی هائی شدند. محمّد خان بلوچ با آنکه درون حدود کهگیلویـه جلوی لشکریـان نادر را بسختی گرفت عاقبت از او شکست خورد و به لار گریخت. نادر خود بـه شیراز رفت و از جانب خویش طهماسب قلی خان جلایر را بـه لار فرستاد و او محمّد خان بلوچ را درون ۱۱۴۷ دستگیر نمود و به خدمت نادر کـه در اصفهان بود فرستاد و به فرمان او کور شد و محمد خان تاب این حال را نیـاورده درون زندان خود را کشت.[۱۵]

جنگ دوم نادر با عثمانی‌ها

نادر چون از جانب محمّد خان بلوچ آسوده خیـال شد از اصفهان بـه سوی آذربایجان رفت و در اردبیل معلوم بر او شد کـه پاشایـان عثمانی از قبول مصالحه‌ای کـه او و احمد پاشا بسته بودند نارضایتی دارند و دولت عثمانی نیز عبدالله پاشا کوپریلی‌زاده والی مصر را با لشکری تازه بـه سمت ایران روانـه داشته و اختیـار جنگ و صلح را باو داده‌است. خان افشار بدون تأمّل از اردبیل بـه شروان کـه تحت تسلط سرخای خان لکزی دست نشانده سلطان عثمانی بود تاخت و در ۲۵ ربیع الاوّل ۱۱۴۷ از نـهر کورا گذشته داخل شماخی شد و سرخای فرار کرد و از پاشایـان مقیم تفلیس و گنجه کمک خواست. نادر سردار معروف خود طهماسب قلی خان جلایر را کـه از کار فارس و دفع محمّد خان بلوچ آسوده شده بود بـه تعقیب سرخای فرستاد و سرخای بعد از یکی دو شکست دیگر کـه از دست سپاهیـان ایران بـه بلاد چرکس گریخت و داغستان بـه تصرّف درآمد. نادر بعد از آسوده شدن خیـالش از داغستان بـه گنجه رفت و صفی خان بغایری را هم بـه محاصره تفلیس فرستاد. نادر بـه مدد تعلیمات سفیر روس و مـهندسینی کـه به دعوت او از باکو آمدند محاصره را شدّت داد روس‌ها بـه دلیل دخالت خان کریمـه درون روسیـه درون بهار سال ۱۱۴۸ درون گنجه عهدنامـه اتحادی بر ضدّ عثمانی با ایران بستند.[۱۶] در موقعیکه نادر و سرداران او بـه محاصره این چهار قلعه مشغول بودند عبد اللّه پاشا با ۰۰۰، ۷۰ سوار و ۰۰۰، ۵۰ پیـاده به منظور تعرّض بـه سپاه نادر بـه حدود ایروان آمد و در جلگه باغ آورد یـا مرادتپّه با او روبرو شد. نادر درون ۲۶ محرّم ۱۱۴۸ درون این محلّ لشکر عثمانی را شکستی عظیم داد. درون نتیجه این فتح گنجه و تفلیس هر دو تسلیم شدند لیکن ایروان و قارص هنوز پایداری مـی‌د. اولیـای عثمانی احمد پاشا والی بغداد را مأمور عقد صلح با طهماسبقلی‌خان د و حاضر شدند کـه ایروان را هم تسلیم کنند بشرط آنکه قارص بتصرّف ایشان بماند. باین ترتیب درون اوایل سال ۱۱۴۸ صلح سابق بین عثمانی و طهماسبقلی‌خان از طرف بابعالی تصویب شد و ولایـات غربی و شمال غربی ایران مسترد گردید.

به سلطنت رسیدن نادر

تاریخ ایران پیش از تاریخ ایران پیش از تاریخ ۱۰۰۰۰۰–۳۲۰۰ پیش از مـیلاد دوران دیرینـه‌سنگی ایران ۱۰۰۰۰۰–۱۰۰۰۰ پیش از مـیلاد تمدن‌های پیش از تمدن ایلام‏ ۱۰۰۰۰–۳۲۰۰ پیش از مـیلاد دوران باستان پیش‌ایلامـی ۳۲۰۰–۲۷۰۰ پیش از مـیلاد عیلام ۲۷۰۰–۵۳۹ پیش از مـیلاد منائیـان ۸۵۰–۶۱۶ پیش از مـیلاد شاهنشاهی ماد ۶۷۸–۵۵۰ پیش از مـیلاد (سکاها ۶۵۲–۶۲۵ پیش از مـیلاد) هخاان ۵۵۰–۳۳۰ پیش از مـیلاد سلوکیـان ۳۱۲–۶۳ پیش از مـیلاد اشکانیـان ۲۴۷ پیش از مـیلاد–۲۲۴ بعد از مـیلاد ساسانیـان ۲۲۴–۶۵۱ سده‌های مـیانـه خلافت راشدین ۶۵۱–۶۶۱ امویـان ۶۶۱–۷۵۰ خلافت عباسیـان ۷۵۰–۱۲۵۸ طاهریـان ۸۲۱–۸۷۳ زیـاریـان
۹۲۸–۱۰۴۳ صفاریـان
۸۶۷–۱۰۰۲ آل بویـه
۹۳۴–۱۰۵۵ سامانیـان
۸۷۵–۹۹۹ غزنویـان ۹۶۳–۱۱۸۶ سلجوقیـان ۱۰۳۷–۱۱۹۴ خوارزمشاهیـان ۱۰۷۷–۱۲۳۱ ایلخانان ۱۲۵۶–۱۳۳۵ چوپانیـان
۱۳۳۵–۱۳۵۷ مظفریـان
۱۳۳۵–۱۳۹۳ جلایریـان
۱۳۳۶–۱۴۳۲ سربداران
۱۳۳۷–۱۳۷۶ امپراتوری تیموری ۱۳۷۰–۱۴۰۵ قراقویونلو
۱۴۰۶–۱۴۶۸ امپراتوری تیموری
۱۴۰۵–۱۵۰۷
آق‌قویونلو
۱۴۶۸–۱۵۰۸ مرعشیـان
۱۳۵۹–۱۵۸۲ معاصر اولیـه صفویـان
۱۵۰۱–۱۷۲۱ هوتکیـان
۱۷۰۹–۱۷۳۸ افشاریـان ۱۷۳۸–۱۷۵۰ زندیـان
۱۷۵۰–۱۷۹۴ افشاریـان
۱۷۵۰–۱۷۹۶
قاجاریـان ۱۷۹۶–۱۹۲۵ معاصر دودمان پهلوی ۱۹۲۵–۱۹۷۹ دولت موقت ایران ۱۹۷۹–۱۹۸۰ جمـهوری اسلامـی ۱۹۸۰–امروز
نوشتارهای وابسته

گاهشمار تاریخ ایران
تاریخ اقتصاد ایران
تاریخ آموزش درون ایران
تاریخ نظامـی ایران
تاریخ دریـانوردی ایران

این جعبه:
  • نمایش
  • بحث
  • ویرایش

بعد از ختم این غائله نادر بـه سرکوبی پادشاه عاصی گرجستان و شورشیـان داغستانی و لزکی رفت و پس از آنکه درون جمـیع این نقاط از طرف خود مأمورینی گذاشت درون هشتم رمضان ۱۱۴۸ بـه ساحل ارس آمد و در صحرای مغان اردو زد و در آنجا و در روز ۲۴ شوّال ۱۱۴۸ بـه ازای پنج شرط بـه پادشاهی انتخاب شد کـه آن شروط عبارت اند از:

  • ایرانیـان از عقاید گذشته خود نسبت بـه اهل سنّت دست بردارند که تا اهل سنّت، مذهب جعفری را همچون مذاهب چهارگانـه اهل سنت و به عنوان پنجمـین آن‌ها بشمارند.
  • در خانـه کعبه کـه ارکان اربعه آن بـه ائمّه مذاهب اربعه سنّت تعلّق دارد یک رکن نیز بـه امام جعفری تعلق بگیرد.
  • هر ساله از طرف ایران امـیر حاجی تعیین شود کـه مانند امرای حاج شام و مصر حجّاج ایرانی را بـه کعبه ببرند و دولت عثمانی با او نیز مانند امرای حاجّ دیگر معامله نماید.
  • اسرای طرفین آزاد شوند و خرید و فروش ایشان موقوف گردد
  • سفیری از هر یک از دو دولت درون پایتخت یکدیگر باشند و امور مملکتین را بر وفق مصلحت فیصل دهند.
  • نادر شاه بعد از جلوس رضا قلی مـیرزا را بـه معاونت طهماسب قلی خان جلایر بـه ایـالت خراسان و برادر خود ابراهیم خان ظهیر الدّوله را بـه حکومت آذربایجان منصوب نمود[۱۷]

    اقدامات نادر بعد از رسیدن سلطنت

    پس از ختم مجلس مغان محمّد تقی خان بیگلری بیگی فارس بـه علّت نفاقی کـه ما بین اعراب ساکن بحرین وجود داشت بـه سهولت بر آنجا دست یـافت. نادر شاه بعد از ختم مجلس مغان به منظور تنبیـه ایل بختیـاری کـه پیوسته درون سرکشی بودند بـه اصفهان آمد و به یـاری سپاهیـان اصفهان و کهگیلویـه بر علیمراد خان هفت لنگ سرکرده این طایفه غالب و مسلّط گردید و دست و پای او را برید و چشم او را کند و پس از یک ماه زدوخورد درون مـیان کوه‌های صعب العبور بختیـاری درون جمادی‌الثانی ۱۱۴۸ بـه اصفهان برگشت.

    فتح قندهار

    نادر بعد از تنبیـه بختیـاری‌ها بـه فکر برانداختن افاغنـه غلزایی درون قندهار کـه گورکانیـان هند نیز از آنجا پیوسته درون خاک ایران تحریکات مـی‌د افتاد. بعد از رسیدن نادر بـه پای حصار قندهار چون دانست کـه گشودن آنجا بـه حمله مـیسّر نیست تصمـیم گرفت کـه با طول محاصره محصوران را از پا درآورد اما سرانجام نادر با کمک بختیـاری‌ها یکی از برج‌های شـهر را با حمله گرفتند و قندهار درون ۲۳ ذی الحجّه ۱۱۵۰ از پا درآمد. پس از فتح قندهار نادر با افاغنـه غلجائی بـه مـهربانی رفتار نمود، حسین را بـه حبس بـه مازندران فرستاد و جمعی از غلزاییـان را بـه حدود نیشابور کوچاند و اکثر سکنـه قندهار کهنـه را بـه نادرآباد آورد و این شـهر جدید بـه تدریج جای قندهار کهنـه را گرفت.[۱۸]

    فتح هند

    نبرد کرنال

    نادر از زمان فتح اصفهان که تا این تاریخ چند بار سفرایی بـه دهلی فرستاده و از محمّد شاه تجدید روابط حسنـه سابق و جلوگیری از ورود افاغنـه غلجائی را بـه خاک هند خواستار شده و هر بار از محمّد شاه جواب‌هایی غیرمطلوب شنیده بود حتّی درون دفعه آخر یعنی درون ۱۱۵۰ محمّد شاه سفیر نادر را اجازه مراجعت نداد و قریب یک سال او را بیـهوده درون دهلی معطّل کرد.

    تصویر نبرد کرنال

    در اوایل سال ۱۱۵۱ چون نادر از برنگشتن سفیر خود متغیّر بود فرمانی مؤکّد بـه دهلی پیش او فرستاد کـه به عجله بـه ایران برگردد و خود او بـه فتح غزنین و کابل نائل آمد. نادر بعد از تسخیر این نقاط و هفت ماه اقامت درون کابل چون باز درون جواب پیغامـهای خود بـه محمّد شاه بی‌اعتنائی دید بـه سمت جلال‌آباد حرکت نمود و پس از تسخیر معابر هند شمال غربی درون رمضان داخل درون جلگه پنجاب شد و در پیشاور بود کـه خبر قتل برادرش ابراهیم خان ظهیر الدّوله بدست لزکی‌های داغستان بـه او رسید اما از حرکت بازنایستاد درون پی ماجراجویش درون هند متوجه محمّد شاه با ۰۰۰، ۳۰۰ جنگی و ۰۰۰، ۲ زنجیر فیل و ۰۰۰، ۲ عرّاده توپ از دهلی حرکت کرده و به محلّ کرنال واقع درون ساحل نـهر جمنا و بیست فرسنگی شمال دهلی آمده‌است. نادر بـه سهولت درون ۱۵ ذی‌القعده درون جلگه کرنال لشکریـان بیشمار محمّد شاه را شکست داد.[۱۹]

    کشتار دهلی

    در روز یـازدهم ذی الحجّه بین عده‌ای از اهالی شـهر و چند تن سپاهی نادر نزاع درگرفت و بین مردم شـهرت یـافت کـه محمّد شاه نادر را درون مـهمانی مسموم کرده. انتشار این خبر اهل دهلی را بشورش واداشت و جمعی از سپاهیـان نادری درون این شورش بـه قتل رسیدند. صبح روز بعد چون نادر فهمـید کـه قریب ۷۰۰ از همراهان او بـه قتل رسانده و احدی از امرای هند هم درون کار خواباندن انقلاب اقدامـی ننموده حکم قتل‌عام دهلی را صادر کرد و لشکریـان او از سه ساعت از روز گذشته که تا چهار بعد از ظهر باین حرکت کـه در نتیجه آن قسمت مـهمّی از شـهر سوخت و قریب بـه ۰۰۰، ۲۰ تن کشته شدند مشغول بودند. عاقبت نادر بـه شفاعت محمّد شاه و نظام الملک و قمر الدّین خان بـه قطع کشتار امر داد و بقیّه مردم را عفو نمود. محمّد شاه حکم کرد کـه در تمام ممالک او بنام نادر سکّه و خطبه را جاری سازند و امرا و اعیـان هر کدام از جواهر و نقدینـه پیشکشی قابلی تقدیم نادر نمایند. ایشان هم بـه مـیل یـا عنف اطاعت د و از این ممرّ بالغ بر ۱۵ کرور نصیب نادر گردید. قیمت نفایسی را کـه نادر از هند بدست آورده از ۰۰۰، ۵۰۰، ۸۷ لیره انگلیسی که تا ۰۰۰، ۰۰۰، ۳۰ لیره تخمـین زده‌اند و از آن جمله بوده‌است تخت طاووس و قطعه الماس معروف کوه نور. نادر بتمام سران سپاه خود و امرای هند انعام‌های لایق داد و مالیـات سه ساله ایران را بخشید (اگرچه این قسمت را بعدها بزور از مردم بعد گرفت) و بدست خود تاج سلطنت را بر سر محمّد شاه گذاشت محمّد شاه هم ممالک طرف مغرب سند یعنی غزنین و کابل و قسمتی از پنجاب را بنادر واگذاشت و پادشاه ایران بعد از پنجاه و هفت روز اقامت درون دهلی درون ۷ صفر ۱۱۵۲ بـه طرف سند حرکت نمود.[۱۹]

    حمله بـه خیوه

    نادر درون شعبان ۱۱۵۳ بر خیوه دست یـافت ایلبارس خان را گرفت و حکم بـه قتلش داد و یکی از نوادگان چنگیز را بـه حکومت آنجا گماشت. سپس بـه مشـهد آمد و به تهیّه سپاه به منظور سرکوبی لزکی‌ها کـه برادرش ظهیر الدّوله را کشته بودند مشغول شد.

    سوء قصد بـه جان نادر

    نادر درون دوّم محرّم ۱۱۵۴ از مشـهد بـه عزم داغستان حرکت نمود و در موقعیکه از خیـابان بین جنگلهای سوادکوه مـی‌گذشت درون ۲۸ صفر تیری درخت بر او انداختند.[۲۰]

    حمله بـه داغستان

    این ضربت سخت خیـال نادر را پریشان کرد و رضا قلی مـیرزا را کـه در رکاب بود درون طهران گذاشت و خود بـه داغستان رفت درون این سفر اگرچه بعضی از رؤسای طوایف لزکی از درون اطاعت درآمدند لیکن غالب سکنـه داغستان بـه قلل جبال پرارتفاع پناه گرفتند و از هر طرف بـه تعرّض اردوی نادر دست زدند و لطمات بسیـار بـه ایشان وارد آوردند حتّی موقعی بـه خیمـه خود نادر نیز تعرّض رساندند. درون رمضان ۱۱۵۴ موقعیکه نادر هنوز درون داغستان بود غلامـی را کـه مرتکب انداختن تیر درون جنگل سوادکوه شده بود بخدمت او آوردند. نادر او را کور کرد.[۲۰] شخصی بنام سام مـیرزا کـه به ادّعای فرزندی شاه سلطان حسین درون آذربایجان بـه سلطنت طلبی برخاسته و محمّد خان پسر سرخای خان لزگی و خوانین دربند و داغستان را با خود همدست نموده بود. نادر بـه توسّط نصر اللّه مـیرزا و چند تن از سرداران خود انقلاب این حدود را بالاخره خواباند و سام مـیرزا درون ذی‌القعده ۱۱۵۶ دستگیر گردید.[۲۱]

    جنگ سوم نادر با عثمانی‌ها

    رجال عثمانی بعد از اطّلاع بر شرایط نادر چهار مادّه آن را پذیرفتند ولی از قبول مذهب جعفری بـه عنوان خامس مذاهب سنّت استنکاف د و آن را بدعت درون دین دانستند نادر درون نامـه مؤدّبانـه‌ای کـه به سلطان عثمانی نوشت بـه او فهماند کـه اگر بیش از این درون پذیرفتن شرایط او تعلّل رود بـه خاک عثمانی حمله خواهد کرد و شرایط خویش را بـه زور خواهد قبولاند. نادر درون اوایل سال ۱۱۵۶ بـه صحرای مغان آمد و از آنجا به منظور حمله بـه خاک عثمانی توپخانـه خود را بـه کرمانشاه فرستاد. احمد پاشا والی بغداد از درون صلح خواهی درآمد ولی نادر کـه خیـالش تحمـیل شرایط خود بر باب عالی بود بـه تصرّف عتبات و کرکوک و موصل پرداخت دولت عثمانی درون اواخر سال ۱۱۵۶ از نادر تقاضا کرد کـه دست از جنگ بردارد که تا طرفین بار دیگر درون باب مسائل مذهبی بـه مذاکرات بپردازند نادر بـه وان برگشت و قرار شد کـه از طریق سیـاسی حلّ اختلاف بـه عمل آید. درون اوایل ۱۱۵۸ بنادر خبر رسید کـه محمّد یکن پاشا با چندین سرعسگر لشکر فراوانی از سمت ارزروم و قارص و دیـار بکر و موصل عازم حمله بـه ایران است. یکن پاشا با ۰۰۰، ۱۵۰ سوار و ۰۰۰، ۴۰ پیـاده بـه مراد تپه رسید و جنگ درون یـازدهم رجب ۱۱۵۸ شروع شد. نادر یکن پاشا و سپاهیـان او را محاصره کرد و راه آذوقه را بر ایشان بست و در این هنگام باو خبر رسید کـه نصر اللّه مـیرزا هم درون نزدیکی موصل بـه فتح بزرگی نایل آمده. یکن پاشا درون محاصره مرد و رشته نظم لشکریـانش از هم گسیخت و ۰۰۰، ۱۲ تن از ایشان درون معرکه کشته شدند و توپخانـه و ۰۰۰، ۵ اسیر از آن لشکر بـه دست سپاه نادری افتاد.[۲۲] از جانب خود مـیرزا مـهدی خان الممالک استرآبادی و مصطفی خان شاملو را بـه استانبول فرستاد و ایشان درون دهم محرّم ۱۱۶۰ بین دولتین ایران و عثمانی بـه شرایط ذیل عهدنامـه‌ای بستند: ۱- حدود مملکتین همان حدودی باشد کـه در ۱۰۴۹ بین سلطان مراد چهارم و شاه صفی مقرّر شده.

  • طرفین از این بـه بعد از دشمنی و اقدام بـه امور منافی صلح خود داری نمایند.
  • پاشایـان عثمانی حجّاج ایرانی را سالم از محلّی بـه محلّ دیگر برسانند.
  • طرفین سفرایی بمدّت سه سال بـه خرج طرف مقابل بـه پای‌تخت یکدیگر بفرستند.
  • ۵- حکّام سرحدّی از حرکات منافی دوستی دست بردارند، اهالی ایران از سبّ خلفا خودداری کنند و مأمورین دو طرف از تجّار یکدیگر باج و خراج خلاف قاعده مطالبه ننمایند.[۲۳]

    شورش‌های اواخر حکومت نادر

    شورش محمد تقی خان شیرازی

    شورش محمّد تقی خان بیگلربیگی فارس بود درون ۱۱۵۶ کـه در طی حمله بعمان با سرداران همراه خود نساخته و از استقلال دم زده بود. نادر محمّد حسین خان قرخلو را بـه تنبیـه او فرستاد و این سردار شیراز را مسخّر و محمّد تقی‌خان را دستگیر نمود و او را کور و مقطوع النسل ساخت.[۲۴]

    شورش‌های دیگر

    شورش محمد حسن خان قاجار درون استرآباد درون ۱۱۵۶ - شورش حاجی خان مـیمنـه درون بلخ - شورش شاهقلی خان قاجار درون مرو - شورش سیستان - شورش اکراد خبوشان[۲۵]

    قتل نادر

    نادر درون شب ۱۱ جمادی‌الثانی ۱۱۶۰ توسط جمعی از قزلباشان کشته شد.[۲۶]

    عادل‌شاه

    پیش از سلطنت

    علیقلی‌خان ملقب بـه عادل‌شاه پسر ابراهیم‌خان ظهیرالدوله و برادرزاده نادرشاه بود کـه در بسیـاری از لشکرکشی‌های نادر حضور داشت. شجاعت و جنگجویی وی باعث شد که تا همواره مورد توجه نادر باشد. درون آشوب‌های اواخر دوران پر قتل و غارت نادر او از طرف وی مأمور سرکوب شورشیـان سیستان شد و از آنجاییکه نادر درون اواخر عمر نسبت بـه همـه اطرافیـان سوظن پیدا کرده بود، تهماسب قلی‌خان جلایر را بـه همراهی علیقلی‌خان بـه سیستان گماشت اما درون مسیر راه سیستان علیقلی‌خان یـاغی شد و علیـه نادر شورید. چندی از طغیـان او نگذشته بود کـه نادر بـه دست عده‌ای از درباریـان بـه قتل رسید.[۲۷]

    دوران پادشاهی

    پس از رسیدن خبر قتل نادر بـه عادل‌شاه، او ابتدا اریکه قدرت نادر یعنی کلات و خزاین عظیم آن را تسخیر کرد. سپس تمام فرزندان نادر از جمله ولیعهد وی رضاقلی مـیرزا را بـه قتل رساند و تنـهای کـه از این جریـان جان سالم بـه در برد شاهرخ مـیرزا، بزرگترین فرزند رضاقلی مـیرزا بود. بعد از آن عادل‌شاه درون بیست و هفتم جمادی‌الثانی ۱۱۶۰ هجری درون مشـهد بر تخت سلطنت نشست و لقب علی‌شاه یـا عادل‌شاه را عنوان خود ساخت و برای جلب رضایت مردم دست بـه بذل و بخشش‌های بی‌اندازه از خزاین نادر زد. دوران حکومت یـازده‌ماهه عادل‌شاه با دو واقعه مـهم روبروست، یکی طغیـان محمدحسن‌خان قاجار و دیگری قیـام برادر کوچتر عادل‌شاه، ابراهیم‌خان کـه توسط عادل‌شاه حکمرانی نواحی مرکزی، جنوبی و غربی ایران بـه او سپرده شده بود. عادل‌شاه کـه در سرکوب شورش برادرش ناتوان گردید با تعدادی از همراهان خود بـه تهران فرار کرد اما طرفداران ابراهیم‌خان وی را درون تهران دستگیر د و به برادرش تحویل دادند و ابراهیم‌خان نیز مانند سیـاست نادر، عادل‌شاه را کور کرد و خود بر تخت شاهی نشست.[۲۸]

    ابراهیم‌شاه

    ابراهیم‌شاه همراه نادر درون نبرد با ترکان عثمانی حضور داشت و در جریـان شورش‌های اواخر عهد نادر نقش مـهمـی درون سرکوبی آن‌ها داشت، از جمله توانست شورش سام مـیرزا درون اردبیل را سرکوب کند. درون زمان پادشاهی کوتاه مدت عادل‌شاه از سوی برادر، حاکم نواحی مرکزی، جنوبی و غربی بود. مبارزه پنج ماه عادل‌شاه با محمدحسن‌خان قاجار بـه ابراهیم‌شاه فرصت داد تمام تدارکات خود را به منظور شورش علیـه برادر فراهم کند. ابراهیم‌شاه توانست طی یک شورش علیـه عادل‌شاه او را منـهدم کند و خود قدرت را بـه دست گیرد. شیوه حرکت سیـاسی ابراهیم‌شاه بـه این صورت بود کـه تحت این شعارها کـه عادل‌شاه فردی بی‌لیـاقت هست و از راه و رسم مملکت‌داری آگاهی ندارد بر بی‌رغبتی سران خراسان به منظور سرکوب وی بیفزاید و از طرف دیگر اصلان‌خان پسر نادر کـه بر آذربایجان فرمان مـی‌راند با سی‌هزار ارتش به منظور حمایت ابراهیم‌شاه بـه اردوی وست و به این ترتیب این گروه هماهنگ توانستند شکست سختی بر عادل‌شاه وارد آوردند. نگرانی عمده ابراهیم‌شاه درون این زمان شاهرخ مـیرزا درون خراسان بود چون بزرگان خراسان درون حمایت از شاهرخ مـیرزا درون مقابل ابراهیم‌شاه برآمدند؛ بنابراین او از رسیدن بـه تخت شاهی درون مشـهد ناامـید شد و در سال ۱۱۶۱ درون تبریز بـه تخت شاهی نشست. از تبریز ابراهیم‌شاه لشکری برایم منـهدم شاهرخ بـه سوی خراسان گسیل کرد اما درون مـیانـه‌های راه لشکران ابراهیم‌شاه کـه از جنگ و خون‌ریزی خسته شده بودند او را رها د و ابراهیم‌شاه درون نـهایت بـه اسارت نیروهای شاهرخ مـیرزا درآمد و توسط شاهرخ همانند برادرش کور شد.[۲۹]

    شاهرخ‌شاه

    شاهرخ‌شاه یـا شاهرخ مـیرزا چهارمـین و آخرین شاه افشاریـان بود. چون نسب متمایزی داشت و از طرف مادر نواده سلطان حسین صفوی بود، نادر او را از کودکی محترم مـی‌شمرد. اگر چه بعد از عادل‌شاه، ابراهیم‌شاه خواستار جانشینی وی درون خراسان بود اما بزرگان مشـهد شاهرخ را بـه سال ۱۱۶۱ بـه تخت پادشاهی نشاندند. چون شاهرخ شاهی بود کم سن و بی‌تجربه، بازیچه‌ای شد درون دست بزرگان خراسان. اندکی از جلوس شاهرخ درون مشـهد نگذشته بود کـه مـیر سید محمد مقبولی آستان قدس کـه از زمان نادر عهده‌دار این سمت بود مدعی سلطنت شد و با نام سلیمان ثانی بر تخت نشست اما بعد از چهل روز علمای مشـهد وی را از تخت شاهی خلع د و دوباره شاهرخ را بـه جلوس نشاندند. از آنجا کـه شاهرخ توسط امرای ایرانی نابینا شده بود و توانایی اداره کشور را نداشت. فریدون‌خان گرجی را بـه نیـابت سلطنت خود معین کرد. فریدون‌خان که تا وقتی کـه پسران شاهرخ، نصرالله مـیرزا و نادر مـیرزا رسیدند درون آن شغل برقرار بود. نادر مـیرزا آخرین بازمانده سلسله افشاریـه بود کـه توسط فتحعلی‌خان قاجار کشته شد.[۳۰]

    ویژگی‌های مـهم این دوره

    ویژگیـهای مـهم حکومت افشاریـه:

    • نظام اداری و حکومتی ایران
    • نظام اجتماعی ایران
    • نظام اقتصادی ایران
    • مناسبات خارجی ایران

    پرچم افشاریـان

    در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ پرچم افشاریـان موجود است.

    نگارخانـه

    • شمشیرهای دوران افشاریـان درون موزه آرامگاه نادرشاه افشار

    • شمشیر نادرشاه افشار درون موزه آرامگاه نادرشاه

    • توپ جنگی مربوط بـه دوران صفویـه و افشاریـه درون آرامگاه نادرشاه افشار

    • تفنگ‌های دوران افشاریـان درون موزه آرامگاه نادرشاه افشار

    • تپانچه‌های دوران افشاریـان درون موزه آرامگاه نادرشاه افشار

    • کتاب جهانگشای نادری درون موزه آرامگاه نادرشاه افشار

    • کاخ خورشید واقع درون شـهر کلات

    • مقبره نادرشاه درون مشـهد

    پانویس

  • Axworthy Iran; Empire of the Mind (Penguin) p. 159: "he [Nader] and his Safavid predecessors were of Turkic origin and spoke a Turkic language at court..."
  • Michael Axworthy The Sword of Persia (I.B. Tauris, 2006), p. 19
  • Homa Katouzian, "Iranian history and politics", Published by Routledge, 2003. pg 128: "Indeed, since the formation of the Ghaznavids state in the tenth century until the fall of Qajars at the beginning of the twentieth century, most parts of the Iranian cultural regions were ruled by Turkic-speaking dynasties most of the time. At the same time, the official language was Persian, the court literature was in Persian, and most of the chancellors, ministers, and mandarins were Persian speakers of the highest learning and ability"
  • http://www.iranicaonline.org/articles/historiography-vii:%27%27%27 "Afsharid and Zand court histories largely followed Safavid models in their structure and language, but departed from long-established historiographical conventions in small but meaningful ways."
  • "AFSHARIDS". Encyclopædia Iranica.
  • Jamie Stokes, Anthony Gorman, Encyclopedia of the Peoples of Africa and the Middle East, Infobase Publishing, 2010, p.11, Online Edition
  • ↑ ۷٫۰۷٫۱ تاریخ ایران کمبریج ترجمـه مرتضی ثاقب فر نشر جامـی
  • تاریخ تحولات سیـاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران درون دوره افشاریـه و زندیـه نوشته مـهری ادریسی آریمـی ص 30
  • تاریخ تحولات سیـاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران درون دوره افشاریـه و زندیـه نوشته مـهری ادریسی آریمـی ص 34
  • تاریخ تحولات سیـاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران درون دوره افشاریـه و زندیـه نوشته مـهری ادریسی آریمـی ص 36
  • تاریخ تحولات سیـاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران درون دوره افشاریـه و زندیـه نوشته مـهری ادریسی آریمـی ص 40
  • ↑ ۱۲٫۰۱۲٫۱ تاریخ تحولات سیـاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران درون دوره افشاریـه و زندیـه نوشته مـهری ادریسی آریمـی ص 42
  • تاریخ ایران از آغاز که تا انقراض سلسله قاجاریـه ص 718
  • تاریخ ایران از آغاز که تا انقراض سلسله قاجاریـه ص 719
  • تاریخ ایران از آغاز که تا انقراض سلسله قاجاریـه ص 720
  • تاریخ ایران از آغاز که تا انقراض سلسله قاجاریـه ص 721
  • تاریخ ایران از آغاز که تا انقراض سلسله قاجاریـه ص 723
  • تاریخ ایران از آغاز که تا انقراض سلسله قاجاریـه ص 724
  • ↑ ۱۹٫۰۱۹٫۱ تاریخ ایران از آغاز که تا انقراض سلسله قاجاریـه ص 726
  • ↑ ۲۰٫۰۲۰٫۱ تاریخ ایران از آغاز که تا انقراض سلسله قاجاریـه ص 728
  • تاریخ ایران از آغاز که تا انقراض سلسله قاجاریـه ص731
  • تاریخ ایران از آغاز که تا انقراض سلسله قاجاریـه ص 730
  • تاریخ ایران از آغاز که تا انقراض سلسله قاجاریـه ص 733
  • تاریخ ایران از آغاز که تا انقراض سلسله قاجاریـه ص730
  • تاریخ تحولات سیـاسی اجتماعی اقتصادی فرهنگی ایران درون دوره افشاریـه و زندیـان نوشته مـهری ادریسی آریمـی
  • تاریخ تحولات سیـاسی اجتماعی اقتصادی فرهنگی ایران درون دوره افشاریـه و زندیـان نوشته مـهری ادریسی آریمـی ص 128
  • علیقلی خان درون رکاب نادر، دانشنامـه رشد. بازبینی‌شده درون ۲۶ خرداد ۱۳۹۳.
  • پادشاهی علیقلی‌خان، دانشنامـه رشد. بازبینی‌شده درون ۲۸ خرداد ۱۳۹۳.
  • پادشاهی ابراهیم‌شاه، دانشنامـه رشد. بازبینی‌شده درون ۲۸ خرداد ۱۳۹۳.
  • پادشاهی شاهرخ‌شاه، دانشنامـه رشد. بازبینی‌شده درون ۲۸ خرداد ۱۳۹۳.
  • منابع

    در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ افشاریـان موجود است.
    • «مراحل مختلف حکومت افشاریـان» ‎(فارسی)‎. دانشنامـهٔ رشد. بازبینی‌شده درون ۲۲ مرداد ۱۳۸۷. 
    • «مرحله اول افشاریـه» ‎(فارسی)‎. دانشنامـهٔ رشد. بازبینی‌شده درون ۲۲ مرداد ۱۳۸۷. 
    • «مرحله دوم افشاریـه» ‎(فارسی)‎. دانشنامـهٔ رشد. بازبینی‌شده درون ۲۲ مرداد ۱۳۸۷. 
    • «مرحله سوم افشاریـه» ‎(فارسی)‎. دانشنامـهٔ رشد. بازبینی‌شده درون ۲۲ مرداد ۱۳۸۷. 
    • «پادشاهی علی‌قلی‌خان» ‎(فارسی)‎. دانشنامـهٔ رشد. بازبینی‌شده درون ۲۲ مرداد ۱۳۸۷. 
    • کاظمـی، بابک، زوال دولت نادری، تهران، نشر پشوتن، ۱۳۸۶؛
    • قانعی، سعید، افشاریـه و زندیـه، تهران، ساحل، آوای عشق، ۱۳۸۷.
    • شمـیم، علی‌اصغر، تاریخ ایران درون قرن یـازدهم و دوازدهم هج‍ری، طهران، شماره کتابشناسی ملی: ۲۴۴۵۷
    • بیـات، نصرالله، نادرشاه افش‍ار، ته‍ران: وزارت امور خارجه، مرکز چاپ و انتشارات، ۱۳۸۰.
    — دودمان سلطنتی —
    افشاریـان
    شاخه‌ای از ایلات ترک اغوز
    تاریخ تأسیس: ۱۱۱۴
    تاریخ عزل: ۱۱۲۸
    تاریخ انحلال: ۱۱۷۴
    پیشین:
    صفویـان دودمان حاکم بر ایران بزرگ
    ۱۱۱۴–۱۱۲۸ بلا تصدی
    تصدی بعدی توسط:
    زندیـان دودمان حاکم بر خراسان
    ۱۱۱۴–۱۱۷۴ پسین:
    قاجاریـان دودمان حاکم بر کارتلی
    ۱۱۲۶–۱۱۱۴ پسین:
    پادشاهی کارتلی دودمان حاکم بر کاختی
    ۱۱۲۶–۱۱۱۴ پسین:
    پادشاهی کاختی پیشین:
    هوتکیـان دودمان حاکم بر ولایت هرات
    ۱۱۱۷–۱۱۲۶ پسین:
    درانی مدعی تاج و تخت پیشین:
    صفویـان شاهنشاهی ایران
    ۱۸ اسفند ۱۱۱۴ – ۲۹ اسفند ۱۱۷۴
    متصدی همزمان: زندیـان از ۱۱۴۴ پسین:
    قاجاریـان
    • ن
    • ب
    • و
    پادشاهان ایران از صفویـه که تا پهلوی
    صفویـان (۸۸۰ - ۱۱۰۱)
    • شاه اسماعیل یکم
    • شاه تهماسب یکم
    • شاه اسماعیل دوم
    • شاه محمد خدابنده
    • شاه عباس بزرگ
    • شاه صفی
    • شاه عباس دوم
    • شاه سلیمان
    • شاه سلطان حسین
    هوتکیـان (۱۱۰۱ - ۱۱۰۸)
    • محمود افغان
    • اشرف افغان
    افشاریـان (۱۱۱۴ - ۱۱۲۹)
    • نادرشاه
    • عادل‌شاه
    • ابراهیم‌شاه
    • شاهرخ‌مـیرزا
    زندیـان (۱۱۲۹ - ۱۱۷۳)
    • کریم‌خان زند
    • ابوالفتح‌خان زند
    • محمدعلی‌خان زند
    • ابوالفتح‌خان زند (بار دوم)
    • صادق‌خان زند
    • علیمرادخان زند
    • جعفرخان زند
    • صیدمرادخان زند
    • لطفعلی‌خان زند
    قاجاریـان (۱۱۷۳ - ۱۳۰۴)
    • آقامحمدخان
    • فتحعلی‌شاه قاجار
    • محمدشاه
    • ناصرالدین‌شاه قاجار
    • مظفرالدین‌شاه
    • محمدعلی‌شاه
    • احمدشاه قاجار
    پهلوی (۱۳۰۴ - ۱۳۵۷)
    • رضاشاه
    • محمدرضاشاه
    • ن
    • ب
    • و
    گاه‌شمارهای تاریخ ایران
    ۱۰۰٬۰۰۰ سال پ.م. که تا ۶۵۱ مـیلادی
    • پیش از تمدن ایلام (۱۰۰٬۰۰۰ که تا ۳۵۰۰ سال پیش از مـیلاد)
    • پیش‌ایلامـی (۳٬۲۰۰ که تا ۲٬۷۰۰ سال پیش از مـیلاد)
    • ایلام باستان (۲٬۷۰۰ که تا ۱٬۶۰۰ سال پیش از مـیلاد)
    • ایلام مـیانـه (۱٬۵۰۰ که تا ۱٬۱۰۰ سال پیش از مـیلاد)
    • ایلام نو و ماد (۱٬۱۰۰ که تا ۵۳۹ سال پیش از مـیلاد)
    • هخاان (۵۵۸ که تا ۳۳۰ سال پیش از مـیلاد)
    • سلوکیـان و اشکانیـان (۳۳۰ پیش از مـیلاد که تا ۲۲۴ مـیلادی)
    • ساسانیـان (۲۲۴ مـیلادی که تا ۶۵۱ مـیلادی)
    از ۶۵۱ که تا ۱۲۲۰ مـیلادی
    • خلفای راشدین (۶۵۱ مـیلادی که تا ۶۶۱ مـیلادی)
    • امویـان (۶۶۱ مـیلادی که تا ۷۵۰ مـیلادی)
    • عباسیـان (تا ظهور طاهریـان - ۷۵۰ که تا ۸۲۰ مـیلادی)
    • عباسیـان (از ظهور طاهریـان که تا سقوط خوارزمشاهیـان - ۸۲۰ که تا ۱۲۲۰ مـیلادی)
    • سامانیـان (۸۱۹ مـیلادی که تا ۹۹۹ مـیلادی)
    • طاهریـان (۸۲۰ مـیلادی که تا ۸۷۲ مـیلادی)
    • صفاریـان (۸۷۱ مـیلادی که تا ۱۰۰۳ مـیلادی)
    • آل زیـار (۹۲۷ مـیلادی که تا ۱۰۹۰ مـیلادی)
    • آل بویـه (۹۳۵ مـیلادی که تا ۱۰۶۲ مـیلادی)
    • غزنویـان (۹۷۷ مـیلادی که تا ۱۱۸۶ مـیلادی)
    • آل کاکویـه (۱۰۰۷ مـیلادی که تا ۱۱۴۰ مـیلادی)
    • سلجوقیـان (۱۰۳۷ مـیلادی که تا ۱۱۹۴ مـیلادی)
    • خوارزمشاهیـان (۱۰۷۱ مـیلادی که تا ۱۲۳۱ مـیلادی)
    • اتابکان آذربایجان (۱۱۳۶ مـیلادی که تا نخستین حمله مغول درون ۱۲۲۰) و تا سقوط درون ۱۲۲۵ مـیلادی
    • غوریـان (۱۱۴۸ مـیلادی که تا ۱۲۲۵ مـیلادی)
    • عباسیـان (از سقوط خوارزمشاهیـان که تا سقوط عباسیـان - ۱۲۲۰ که تا ۱۲۵۸ مـیلادی)
    از ۱۲۲۰ که تا ۱۵۰۱ مـیلادی
    • ایلخانان (۱۲۵۶ مـیلادی که تا ۱۳۳۵ مـیلادی)
    • مظفریـان (۱۳۱۳ مـیلادی که تا ۱۳۹۳ مـیلادی)
    • جلایریـان
    • سربداران
    • تیموریـان
    • قراقویونلو
    • آق‌قویونلو
    از ۱۵۰۱ تاکنون
    • صفویـان
    • افشاریـان
    • زندیـان
    • قاجاریـان
    • پهلوی
    • جمـهوری اسلامـی
    • ن
    • ب
    • و
    تاریخ تشیع در ایران
    تاریخ تشیع • مذهب دیلمـیان • تاریخ گیلان • دلفیـان • زیدیـه درون گیلان و مازندران • علویـان طبرستان • سادات عمادی مازندرانی • آل حسنویـه • آل بویـه • حشاشین • آل کاکویـه • ایلخانان • سربداران • مرعشیـان • آل اینجو • مظفریـان • چوپانیـان • جلایریـان • مشعشعیـان • قراقویونلو • کیـاییـان • رسمـی شدن تشیع درون ایران توسط صفویـان • بینش و ایدئولوژی صفویـان • صفویـان • افشاریـان • زندیـان • قاجاریـان • جمـهوری اسلامـی ایران
    • ن
    • ب
    • و
    امپراتوری‌ها
    تاریخ باستان
    • اکد
    • مصر
    • آشوری نو
    • بابل نو
    • Carthaginian
    • چین باستان
      • دودمان چین
      • دودمان هان
      • جین
      • وی شمالی
    • عصر هلنیستی
      • مقدونیـه باستان
      • سلوکیـان
    • هیتی‌ها
    • تاریخ هند
      • ناندا
      • شاهنشاهی موریـا
      • Satavahana
      • Shunga
      • امپراتوری گوپتا
      • Harsha
    • تاریخ ایران
      • ماد
      • شاهنشاهی هخا
      • شاهنشاهی اشکانی
      • شاهنشاهی ساسانی
    • شاهنشاهی کوشان
    • Mongol
      • Xianbei
      • شیونگ‌نو
    • امپراتوری روم
      • امپراتوری روم غربی
      • امپراتوری روم شرقی
    • تئوتیئواکان
    دوران پیش‌مدرن
    • خلافت
      • خلافت راشدین
      • خلافت اموی
      • خلافت عباسیـان
      • خلافت فاطمـیان
      • خلافت قرطبه
    • تاج آراگون
    • امپراتوری آنژوین
    • Aztec
    • Benin
    • Bornu
    • Bruneian
    • Bulgarian
      • امپراتوری نخست بلغارستان
      • دومـین
    • امپراتوری روم شرقی
      • امپراتوری نیقیـه
      • امپراتوری ترابوزان
    • امپراتوری کارولنژی
    • چین باستان
      • دودمان سوئی
      • دودمان تانگ
      • دودمان سونگ
      • دودمان یوآن
    • امپراتوری اتیوپی
      • Zagwe
      • Solomonic
    • پادشاهی متحد گرجستان
    • هون
    • امپراتوری اینکا
    • تاریخ هند
      • دودمان چولا
      • Gurjara-Pratihara
      • امپراتوری پالا
      • Eastern Ganga dynasty
      • سلطنت دهلی
      • امپراتوری ویجایـاناگارا
    • تاریخ ایران
      • طاهریـان
      • سامانیـان
      • آل بویـه
      • سالاریـان
      • زیـاریـان
    • امپراتوری کانم
    • امپراتوری خمر
    • امپراتوری لاتین
    • Majapahit
    • Malaccan
    • امپراتوری مالی
    • امپراتوری مغول
      • دودمان یوآن
      • اردوی زرین
      • خانات جغتای
      • ایلخانان
    • تاریخ مراکش
      • ادریسیـان
      • مرابطان
      • موحدان
      • مرینیـان
    • North Sea
    • Oyo
    • امپراتوری مقدس روم
    • صربستان
    • سومالی
      • سلطنت اجوران
      • سلطنت ایفات
      • سلطنت عدل
      • Mogadishan
      • سلطنت ورسنگلی
    • امپراتوری سنغای
    • امپراتوری سریویجایـا
    • امپراتوری تبت
    • سنت ترکی-ایرانی
      • غزنویـان
      • امپراتوری سلجوقی
      • خوارزمشاهیـان
      • تیموریـان
    • Vietnamese
      • Ly
      • Tran
      • Le
    • پادشاهی غنا
    عصر جدید
    Tongan • تاریخ هند (مراتا • سیک • گورکانیـان) • چینی (دودمان مـینگ • دودمان چینگ) • امپراتوری عثمانی • تاریخ ایران (صفویـان • افشاریـان • زندیـان • قاجاریـان • دودمان پهلوی) • تاریخ مراکش (سعدیـان • علویـان) • امپراتوری اتیوپی • سومالی (دراویش • Gobroon • Hobyo) • تاریخ فرانسه (امپراتوری اول فرانسه • امپراتوری دوم فرانسه) • امپراتوری اتریش (اتریش-مجارستان) • امپراتوری آلمان • امپراتوری روسیـه • امپراتوری سوئد • امپراتوری مکزیک (اولین • دومـین امپراتوری مکزیک ) • برزیل • کره • امپراتوری ژاپن • هاییتی (اولین • دومـین) • امپراتوری آفریقای مرکزی
    • آمریکا
    • بلژیک
    • بریتانیـا
      • انگلیس
    • دانمارک
    • Dutch
    • فرانسه
    • آلمان
    • ایتالیـا
    • ژاپن
    • عمان
    • نروژ
    • پرتغال
    • اسپانیـا
    • سوئد
    فهرست‌ها
  • Empires
    • بزرگ‌ترین امپراتوری‌ها
  • ancient great powers
  • medieval great powers
  • modern great powers
    • ن
    • ب
    • و
    موضوع‌های مرتبط با ایران
    تاریخ
    پیش از اسلام
    • پیش از آریـایی‌ها
    • تمدن جیرفت
    • شـهر سوخته
    • نیـا-ایلامـی
    • عیلام
    • تمدن آمودریـا
    • منائیـان
    • آریـایی
    • ماد
    • هخاان
    • سلوکیـان
    • دولت یونانی بلخ
    • اشکانیـان
    • کوشانیـان
    • ساسانیـان
    • هپتالیـان
    پس از اسلام
    • حمله اعراب
    • امویـان
    • عباسیـان
    • گاوباریـان
    • طاهریـان
    • علویـان طبرستان
    • صفاریـان
    • سامانیـان
    • زیـاریـان
    • آل بویـه
    • غزنویـان
    • سلجوقیـان
    • خوارزمشاهیـان
    • ایلخانان
    • تیموریـان
    • دوران ملوک الطوایفی
    • صفویـان
    • هوتکیـان
    • افشاریـان
    • زندیـان
    • قاجاریـان
    دوران نوین
    • پهلوی‌ها
    • دولت موقت
    • جمـهوری اسلامـی
    جستارهای وابسته
    • ایران بزرگ
    • تاریخ طبرستان
    • فهرست شاهان
    • تاریخ نظامـی
    سیـاست
    • جمـهوری اسلامـی
    • جریـان روشنفکری
    • زنان
    • دانشجویی
    • انتخابات
    • قانون اساسی
    • رهبر
    • رئیس‌جمـهور
    • قوه قضائیـه
    • مجلس خبرگان رهبری
    • مجلس شورای اسلامـی
    • شورای نگهبان
    • مجمع تشخیص مصلحت نظام
    • شورای عالی امنیت ملی
    • شوراهای اسلامـی شـهر و روستا
    • حقوق بشر
    • فهرست مقامات عالی‌رتبه
    • اصلاح‌طلبان
    • اصول‌گرایـان
    • قطعنامـه ۱۷۴۷ شورای امنیت
    • سیـاست خارجی
    • وزارت اطلاعات
    • نیروهای مسلح
    • ارتش
      • نیروی هوایی
      • نیروی دریـایی
    • انرژی هسته‌ای
    • پرونده‌های تروریسم دولتی
    • پیـامدهای انتخابات ریـاست جمـهوری دهم
    • شرکت نفت ایران و انگلیس
    • کودتای ۲۸ مرداد
    • انقلاب سفید
    • انقلاب ۱۳۵۷ ایران
    • گروگان‌گیری سفارت ایران درون لندن
    • جنگ ایران و عراق
    • پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر
    • کشتار حاجیـان درون مکه (۱۳۶۶)
    • بحران آثار باستانی ایران دانشگاه شیکاگو
    • تاریخ جمـهوری اسلامـی
    • انتخابات ۱۳۸۸
    • مشروطه
    • سازمان فضایی
    مردم
    • ایرانیـان مقیم خارج
    • زنان
    • ایل‌های کرد
    • آذری‌ها
    • گرجی‌ها
    • کردها
    • ارمنی‌ها
    • ایرانیـان مسیحی
    • ایرانیـان یـهودی
    • ایرانیـان زرتشتی
    • ایرانیـان آشوری
    زبان‌ها
    • فارسی
    • ترکی آذربایجانی
    • کردی
    • گیلکی
    • طبری
    • تالشی
    • لری
    • بلوچی
    • سیستانی
    • عربی
    • گرجی
    • ارمنی
    • زبان‌های ایرانی
    • زبان‌های هندوایرانی
    جغرافیـا
    • شـهرها
    • استان‌ها
    • فلات ایران
    • جزیره‌ها
    • کوه‌ها
    • زمـین‌لرزه‌ها
    اقتصاد
    • تاریخ اقتصاد
    • دانش و فناوری
    • کشاورزی
    • بهداشت و سلامت
    • بانک مرکزی
    • فهرست بانک‌ها
    • فرار مغزها
    • خودروسازی
    • صنایع دفاعی
    • ریـال
    • بورس اوراق بهادار
    • شبکه شتاب
    • مالکیت فکری
    • مناطق آزاد اقتصادی
    • معادن
    • دیوان محاسبات
    • ترابری
    • راه‌آهن
    • انرژی
    • صنعت نفت
    • انرژی هسته‌ای
    • گردشگری
    • سازمان گسترش و نوسازی صنایع
    • شرکت ملی نفت
    • سازمان اکو
    • سازمان صنایع هوایی
    • شرکت‌ها
    • مـیوه
    جامعه
    • فرهنگ
    • ایران‌شناسی
    • اساطیر
    • نمادهای ملی
    • آموزش و پرورش
    • آموزش عالی
    • دانش و فناوری
    • فهرست دانشگاه‌ها
    • فرار مغزها
    • جُرم
    • فلسفه
    • دین
      • اسلام
    • بهائی‌ستیزی
    • تاریخ ادبیـات
    • آشپزی
    • بهداشت و سلامت
    • ایدز
    • تفکیک تی
    • اعتیـاد
    • تریـاک
    • فرار ان
    • ورزش
    • رسانـه
    • ینگ اینترنت
    • وبلاگ‌نویسی
    • فهرست خبرگزاری‌ها
    • فهرست روزنامـه‌ها
    • تعطیلات عمومـی
    هنر
    • معماری
      • هخاان
    • باغ‌داری
    • نمایش
    • سینما
    • موسیقی سنتی
      • ای ایران
    • پاپ
    • راک
    خبرگزاری‌ها
    • اینا
    • فارس
    • مـهر
    • ایسنا
    • ایرنا
    • برنا
    • صدا و سیما
    • تسنیم
    • تابناک
    • کردپرس
    • ایبنا
    • موج
    • الف
    • انتخاب
    • جهان‌نیوز
    • سحام‌نیوز
    • عصر ایران
    • کلمـه
    مرتبط
    • گاه‌شماری
    • نوروز
    • جواهرات ملی
    • ایرانی‌ستیزی
    • ایرانی‌زدایی
    • ایران‌هراسی
    • رتبه‌بندی بین‌المللی
    • سرود شاهنشاهی
    • درگاه:ایران
    • ن
    • ب
    • و
    پایتخت‌های ایران
    پیش از اسلام
    ایلامـیان
    آوان • شوش
    مادها
    هگمتانـه (همدان)
    هخاان
    شوش • تخت جمشید • هگمتانـه (همدان) • بابل
    سلوکیـان
    سلوکیـه • انطاکیـه (انتاکیـه)
    اشکانیـان
    نسا • صددروازه • هگمتانـه (همدان) • تیسفون • بیشاپور
    ساسانیـان
    بیشاپور • تیسفون • اصطخر • همدان • شوشتر (زمستانی)
    پس از اسلام
    طاهریـان
    مرو • نیشابور
    علویـان (طبرستان)
    آمل • ساری • گرگان
    صفاریـان
    زرنج
    سامانیـان
    بخارا
    زیـاریـان
    اصفهان • گرگان • ری • آمل
    بوییـان
    شیراز • همدان
    غزنویـان
    غزنی • لاهور
    غوریـان
    فیروزکوه • هرات • غزنی • لاهور
    سلجوقیـان
    نیشابور • ری • اصفهان • همدان
    خوارزمشاهیـان
    گرگانج • سمرقند • غزنی • تبریز
    کرتیـان
    هرات
    ایلخانان
    مراغه • تبریز • سلطانیـه
    مظفریـان
    کرمان • شیراز
    چوپانیـان
    تبریز
    جلایریـان
    بغداد • تبریز • بصره
    تیموریـان
    سمرقند • هرات
    قراقویونلوها
    تبریز
    آق‌قویونلوها
    دیـاربکر • تبریز
    معاصر
    صفویـان
    تبریز • قزوین • اصفهان
    هوتکیـان
    قندهار • اصفهان
    افشاریـان
    کلات نادری • مشـهد
    زندیـان
    ملایر • شیراز • کرمان
    قاجاریـان
    تهران
    پهلوی‌ها
    تهران
    جمـهوری اسلامـی
    تهران
    • ن
    • ب
    • و
    روابط ایران و پاکستان
    روابط دوجانبه
    • سفیران ایران درون پاکستان
    • سفیران پاکستان درون ایران
    • خط لوله صلح
    تاریخ
    • هخاان
    • پارتیـان هند
    • ساسانیـان هند
    • غزنویـان
    • سلسله غوریـان
    • تیموریـان
    • افشاریـان
    حوادث و کشمکشـها
    • بمب‌گذاری‌های ۱۳۸۵ زاهدان
    • بمب‌گذاری ۱۳۸۸ درون زاهدان
    • بمب‌گذاری انتحاری درون پیشین
    • بمب‌گذاری ۱۳۸۹ درون چابهار
    • ارتش آزادی‌بخش بلوچستان
    • جندالله
    پیوندهای جغرافیـایی
    • بلوچستان کبیر
    • دریـای مکران (بلوچ)
    • ایران بزرگ
    پیوندهای فرهنگی
    • مردم بلوچ
    • زبان بلوچی
    • فرهنگ هندو ایرانی
    • ایرانیـان پاکستان
    • پاکستانی‌های ایران
    • ایرانی (هند)
    • پارسیـان هند
    • فارسی و اردو
    • شیعیـان پاکستان
    موارد وابسته
    • فارسی شدن درون شبه قاره هند
    • وحدت بین شیعه و سنی
    رده:روابط ایران و پاکستان
    • ن
    • ب
    • و
    منبع‌شناسی تاریخ ایران
    پیش از ماد (شامل عیلام • کوتیـان • منائیـان • اورارتو • مـیتانی • هوری‌ها • پیش‌ایلامـی)  • تاریخ اساطیری ایران (شامل پیشدادیـان • کیـانیـان)  • ماد و هخا  • سلوکی و اشکانی  • ساسانی  • دوره ابتدایی ورود اسلام  • اموی  • عباسی • طاهری  • صفاری  • سامانی  • زیـاری-بویی  • غزنوی  • سلجوقی  • خوارزمشاهی  • ایلخانی  • تیموری  • مرعشی  • گورکانی  • صفوی  • افشاری-زندی  • قاجاری  • پهلوی  • جمـهوری اسلامـی
    • ن
    • ب
    • و
    آثار دوره اسلامـی کرمانشاه
    حکومت‌های ملی
    صفویـان
    پل کهنـه
    زندیـان
    مسجد چهل‌ستون
    قاجاریـان
    بازار کرمانشاه • تکیـه معاون الملک • تکیـه بیگلر بیگی • خانـه خواجه باروخ • مسجد عمادالدوله • مسجد حاج شـهباز خان • مسجد جامع کرمانشاه • مسجد شاهزاده • مسجد دولتشاه • ساختمان شـهرداری کرمانشاه • خانـه معتضدالدوله • خانـه فیض مـهدوی • خانـه معین الکتاب • حاج شـهباز خان • حسن خان
    پهلوی
    مسجد جامع شافعی • استانداری سابق کرمانشاه • خانـه خدیوی • خانـه سیدین • خانـه سوری • کلیسای قلب مقدس مسیح • کلیسای پنطی کاستی • کلیسای نمازخانـه • مسجد هاشمـی کرمانشاه • مدرسه کزازی
    نامعلوم
    کاروانسرای فیض آباد • محل دفینـه سراب نیلوفر
    برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=افشاریـان&oldid=24939052»




    [قمر تاج لری]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 26 Nov 2018 20:38:00 +0000



    قمر تاج لری

    گلچین نغمـه های غم4

     

    حضرت علی اکبر علیـه السلام

    : زبانحال حضرت اباعبدالله الحسین علیـه السلام
    داود طهمورثی تبریزی
    قوملار اوستونی بسترایلمـه .خوش دگورسنـه بومکان اوغول
    گون اذیت ایلور یـارالسان . قمر تاج لری یـاتما قان ایچینده اویـان اوغول
    بیر شکسته نی تک سزلدورام.باشین اوسته ای مـه لقا سنـه
    سمعیوه یتشمور مگر سسیم .یـا کی ناز ایدیرسن اوغول منـه
    خیمـه ده حرم ناگرانیدور.یـاتما دور گیداخ دارالایمنـه
    گون ایوین بیله مسکن ایلمـه.آلما دلدن آرتوق توان اوغول

    نطقه گل منیله دانش بیر آز. قمر تاج لری جان عالم اولسون فدا سنـه
    آززمانیده یوز ویروب نـه چوخ. دشت کربلاده بلا سنـه
    منجنیق غم قلبیمـی سیخور.گوزلریم دوشنده بالا سنـه
    سلب ایدور اورکدن قراریمـی.لبلرونده بو ه قان اوغول

    خیمـه دن قتاله گلن زمان.دوشدی که تا سوسوز لبلره گوزوم
    سالدی اود سراسر وجودیمـه.تشنـه جانیوه من فدا اُوزوم
    ایستدیم کی سقایـه فاش ِاِیدم دلده بو غمـی اولمادی یوزوم
    بولدی لیک منظوریمـی دیدی. ایچمرم سو آلسام سودان اوغول
    حالیوه نـه تنـها منم یـانان.اود دوتوب دل آل حیدری
    جان ویرن او قوش تک خیـامـیده چرپنور غمونده اورکلری
    لیلی حزین بولموری هله قانینـه باتوبدور دلاوری
    تیکوب باخورخیمـه گاهیدن تلین اوستونـه ناگران اوغول

    واي اولا منیم حالیمـه بودم باشیوي تاپوبدورعجب قضا
    قاتلين نـه بي رحميمـیش سنين .وار او کی سنـه ایلیوب جفا
    پیکرون اولوبدور ورق ورق . سالمشام کنارینده من عبا
    جمع ایدم بو اعضانی بیر یره .گورمـیه منیم تک آنان اوغول
    چون آنا بالانون مصیبتین.گورسه گوزلری ابر تک دولار
    یـا اَشد، قمر تاج لری اولاندا مصیبتی .قلبی اودلانار زلفینی یولار
    نیسگیلون سنون بیکرانیدور.عاقبت آنان غصّه مرگ اولار
    یوخ آنا کیمـی روزگاریده اوغلونا اورکدن یـانان اوغول

    دلده گر چه مقصوده چاتموسان.مسکن ایلیوبسن کی بو یری
    لیلینون گوزوندن اوزاق اولا.غصه دن اگر اولسه واریری
    درک قیل اونون حالینی بیر آز.دور دوتوم قولوندان اوزون یری
    خیمـه گاهه جه بولمسین هله.قانیوه باتوبسان جوان اوغول

    صبحدن غم بیشماریله من بو دشتیده داغلورام
    گه گلوب یـارالی آپارموشام گه خیـامـیده یـاره باغلورام
    باشدا یـاره وی باغلیـانمورام .یـاره آغلیور قان من آغلورام
    یـاره یـاره اوستن وروبدولار ظلمـیله سنـه کوفیـان اوغول

    هرغمـی کـه انصاره یوز ویروب.جان کیمـی اونی جانـه آلموشام
    سسلیوب ویـا دادینـه منی باشی اوستونـه سایـه سالموشام
    عالمـین غمـی یوز ویروب سنـه نعشین اوسته اواره قالموشام
    دردیمـی آچوب داغلارا دیسم داغلار ایلر آتش فشان اوغول
    ساده) چون بو وادی ده باغلادون صدقیله ازل گونده سن کمر
    بیزده ایلدوخ بیر بو خاطره طبعیوه سنون وار اوکی نظر
    اولماسیدی گر لطفیمـیز بیزیم فکریوه نجه بیله سوز گلر
    قوملار اوستونی بستر ایلمـه خوش دگور سنـه بو مکان اوغول
    گون اذیت ایلور یـارالسان یـاتما بو مکاندا اویـان اوغول
    https://telegram.me/naghmehaye_gham

    ***************

    حضرت زینب سلام الله علیـها
    سبک : قمر تاج لری خدایـا عاشقان را با غم عشق آشنا کن (افتخاری)
    غفاری اردبیلی
    حسین جان شامـه گَل غیرتلی پرچمدارون ئولدی
    یوبانسون کربلاده باغریقان بیمارون ئولدی
    سنـه دلبستیم من
    وصالون مستیم من
    ئوزون گلسون گورَرسن
    حسین جان خسته یم من

    نگاریم حسین وقاریم حسین بهشتین تاجداری
    سنون عشقووی یـانان قلبیده آپارّام یـادگاری

    منـه هر بزم الفت یـا حسین زندانـه اوخشار
    اوشاقلیق خاطراتین صحبت ایللّر خانملار
    منیم اما اوشاقلیق خاطراتیم غم فزادی
    ننـه ام ئولدی سیزه اولدوم اوشاقلیقدان پرستار

    سالوب غملر حصاره
    دوشوب قلبیم فشاره
    حیـات جاوداندی
    سنی گورسم دوباره

    چاغیر قاسمـی گوزل اکبری گتیر دیداره قارداش
    دئنن اصغره آلوبدی بی بون سنـه گهواره قارداش

    نقدری ووردی دشمن قوللاریمدان تازیـانـه
    که بلکه یـالوارام بیر یول سپاه ظالمانـه
    دئدیم باش اگمرم مـین یول اگر باشیمـیلسه
    عزادار وفادارم شـهید قهرمانـه

    کفیل انقلابم
    وکیل آفتابم
    منـه زینب دیَللر
    علمدار حجابم

    آنام فاطمـه وئروب درسیمـی حجابیم سنگریمدی
    اسیر اولمارام ستمگرلره شجاعت خنجریمدی

    https://telegram.me/naghmehaye_gham

    ***************

    حضرت ابوالفضل العباس علیـه السلام
    زبانحال حضرت اباعبدالله الحسین درون بالین حضرت ابوالفضل العباس ع
    مرحوم محمدحسین جنتی مقام متخلص بـه صَحّاف تبریزی

    یـانام باخارام بو یـارالی پیکره قارداش
    خندان گوله بنزر داغلوب چو للره قارداش

    جسمونده چاتوب باش باشا سنبل کیمـی قارداش
    وار هانسی چمنده بیله خوش منظره قارداش

    دور گور نـه قیـامتدی بو گون خیملریمده
    یردن اوجالوب ناله سسی گویلره قارداش

    یـاتدی علمون سیندی بلیم چارم آزالدی
    ایوای منـه وای عترت پیغمبره قارداش

    دشمنلر ایچینده گوروسن یـالقوزام ایندی
    دور ایله حمایت من،بی یـاوره قارداش

    دعوا گونی سن شیریدون ای شیر شجاعت
    سن وارثیدون شیر خدا حیدره قارداش

    دور ال اله شمشیریوی دشمن قاباقین
    ای غالب اولان جنگده بیر لشکره قارداش

    آیـا بو او الدور هامـی اللردن اوجیدی
    قطع ایتدی قضانین الی سالدی یره قارداش

    بیر گون قورولار محکمـه عدل الهی
    قهریله دگر ارض و سما بیر بیره قارداش

    فریـاد او گون داد او ساعتدن ابوالفضل
    بو اللری زهرا گتوره محشره قارداش

    بیر اوزگه قیـامت اولی محشر گونی برپا
    باخدوقجه آنام فاطمـه بو اللره قارداش

    چون امته اسباب شفاعت بو اللر
    محبوبیدی درگاه حق داوره قارداش

    قیلام بووک اللرینـه منده شفاعت
    محشر گونی صحاف الم پروره قارداش

    http://telegram.me/naghmehaye_gham

    ***************
    حضرت علی اصغر علیـه السلام

    :زبانحال حضرت اباعبدالله الحسین علیـه السلام
    سبک : ای منیم نازنین نگاریم

    ای منیم قارداشیم ابوالفضل
    غم گونی یولداشیم ابوالفضل
    دوشمـیشم گل بلایـه بیرده
    تئزیئتیش سرداشیم ابوالفضل

    اوچ پراوخ ووردیلا علی اصغریمـه
    گل داده ووردیلار علی حنجرینـه

    هانی عونیم هانی فضلیم
    گلوم گئتدی ابوالفضلیم
    ــــــــــــــــــــ
    یـار و انصا قالان یوخ
    باشیمـه سایـه بیرسالان یوخ
    تشنـه قربانیمـی گل عباس
    الیم اوسته قالیب آلان یوخ

    یـانورام لایلایون چالانون حالینا
    خیمـه ده بیرده اول ربابین حالینا

    هانی عونیم هانی فضلیم
    گلوم گئتدی ابوالفضلیم
    ــــــــــــــــــــ
    خیمـیه گئتمگه یوزوم یوخ
    باخورام اصغره دوزوم یوخ
    چاره یوخ شرمسارم الله
    اول ربابه منیم سوزوم یوخ

    خجلم من ربابیدن نیلوم الان
    اخیمده بیرده وارمنی یـاده سالان

    هانی عونیم هانی فضلیم
    گلوم گئتدی ابوالفضلیم
    ــــــــــــــــــــ
    سسلرم زینبی ابوالفضل
    دیرم مطلبی ابوالفضل
    سویلرم گل آپار قوشومدی
    یـاره لی خسته دی ابوالفضل

    عمرونده هیچ دیل آچمادی نازلی بالام
    واریری تاکی وارجانیم یـاسلی قالام

    هانی عونیم هانی فضلیم
    گلوم گئتدی ابوالفضلیم

    ***************
    زبانحال حضرت امام حسین دربالین حضرت ابوالفضل علیـهم السلام
    استادهادی اردبیلی
    سبک:الهی دفن ائدیم نجه
    سپهرغصه ده باتان شکسته ماهیم آچ گوزون
    گوزومده تاراولوب جهان ایـاپناهیم آچ گوزون
    ح سس وئروفالی قارداش
    داریخدی سینم یـارالی قارداش

    اؤیـاره لردگیدی کاش منیم بوقلب زاریمـه
    آخیدی باشیمون قانی قانون کیمـی عذاریمـه
    آخان گوزون دوشن قولون عمودیلن سینان باشون
    بوکوبله قدیمـی منیم سالوبلا اود قراریمـه
    بوداغلی سینم چکورشراره
    گوزآچ ح ائله نظاره

    مـیان نخلزا سویـاگوره یولون دوشوب
    کشیده سرولرکیمـی تبردگوب خولون دوشوب
    گوزوم دوشنده جسموه باشون کیمـی بلیم سینوب
    نـه حاله پیکرون قالوب گوزاوخلانوب قولون دوشوب
    ساییلمـیاندی سینونده یـاره
    سمادی جسمون یـارون ستاره

    نـه تک ئولوبدی قارداشیم ئورک یـانورعزالیـام
    نـه تک بوعرصه گاهیده آدامسیزام بلالیـام
    هرعضووه دگوب یـارامنیمده قلبیمـه دگوب
    سنان ئورک یـاراگوروب ئوزون کیمـی یـارالیـام
    شکسته نی تک ئورک سیزیلدار
    گوزه گورونمزئورک یـارام وار

    اولوب ایشیم بوگون منیم شکسته قلبی داغلاماق
    ئورک قانین یـارون کیمـی سولان جماله باغلاماق
    ئولنده اکبرآغلادیم ولی بوحاله قالمادیم
    گولورقشون من آغلورام نـه سختیمش تک آغلاماق
    غریب اولانلاربونی بیلرمـیش
    تک آغلیـاندا عدو گولرمـیش

    لباس عشقی قلبیدن بوگون سویوب گئدنمورم
    ئوپوب یـارادگن گوزون گنـه دویوب گئدنمورم
    عبانی سرمـیشم یره یوخومدی بیرنفرکمک
    یـارالیسان آپارماسام سنی قویوب گئدنمورم
    بوخسته پیکرگئدورمنیله
    عزالی روحیم قالورسنیله

    غرض دوروب دوشوب یولاحسین آتانمادی قدم
    سرشگی آخدی صورته بوسوزلری ائدوب رقم
    گئدوم خیـامـه باش چکوم گوزتلیوربالالاریم
    اوکییلدی چاره سی علاج سیزقالان منم
    حسینی ایله دعا ابوالفضل
    ئورگی اولسون رها ابوالفضل

    بیرآزگئدورگنـه دورورسرشگی صورته آخور
    بلاوغصه رعدتک یـارالی قلبینـه شاخور
    خیـامـه ساری قصدائدوب ایـاقی گلمـیورگئده
    بلینده اللری دونورکنارعلقمـه باخور
    دیوردمادم جان آی یـارالی
    فلک گورائتدی سنی هارالی

    نـه باعث اولدی گئتمدون بوچولده ایلدون وطن
    قوم اوسته پیکرون قویوب نجه گئدوم خیـامـه من
    سوروشسالارسوسوزلاریم سوجامـی اده خیمـه ده
    سنون بوحاله قالماقون نجه حسین ائدرعلن
    بیرآیری چاره یوخ ایندی قارداش
    خیـامـه گئتمک چتیندی قارداش
    ***************
    حضرت ابوالفضل العباس علیـه السلام: زبانحال امام حسین علیـه السلام
    مرحوم حاج حسین عابد متخلّص بـه یتیم معروف بـه مولانا
    (
    استاد مولانا یتیم )
    گَلدیم یتیشم فریـادیوه من دور ای سنـه من قربان یـارالی
    سقّا سن اوزون امّا ویریسن جانانیوه جان عطشان یـارالی
    تذهیب اولونان قرآن کیمـی وار جسمون گورورم قاندان شفقی
    ازبسکه یـازوب شمشیر جفا صد پاره دوشوب هر بیر ورقی
    جسمون ایله بیر ترکیب تاپوب گویـا داغیلوب بیر گُل طبقی
    یـا اینکه دوشوب بیر سرو روان خاکیله اولوب یکسان یـارالی

    عشقونده وفا اثباتینـه سن هر رنج و غمـی تصویب ایلدون
    بو نیّتیله دامان دلی هر خاطره دن تهذیب ایلدون
    جان تشنـه جگر بذل ایلماقا اوز نفسیوی چوخ ترغیب ایلدون
    خوش طرزیله که تا پایـانـه یته اوّلده اولان پیمان یـارالی

    قانون دوزولوب بو عارضیوه شبنم دیـه سن گلبرگ تره
    یـا انجمـیله پیرایـه ویروب مشاطه ی غم قرص قمره
    هر یـاره ایدور جسمونده عیـان مـین باب محن اهل نظره
    حسرتله سنون جان ویرماقیوی دنیـایـه ویرور اعلان یـارالی

    گوردوقجا سنی بو حالیده من صبریمـیلوب چارم آزالوب
    حیرانم اوزوم هم آی دوتولوب، هم سیرینـه گون آواره قالوب
    آچ گوزلریوی باخ گور نجه بیر گُل پیکریوه گون سایـه سالوب
    قانیله دولان حسرت گوزیوه عالملر اولا قربان یـارالی

    جان ویردون اوزون جانانـه منیم جان ویرماقیما تعجیل ایلدون
    سینمده اولان مُجمل غمـه سن تشریح ویروب تفصیل ایلدون
    بیر نوع ولی اسلامـه بو گون اوز خدمتیوی تکمـیل ایلدون
    حاشا کـه تاپا سندن صورا بو شرع نبوی نقصان یـارالی

    پیمانـه ی غم ایچدیردی سنـه انجام سر پیمان ازل
    عزمونده ولی اوخ نیزه قلج ایتموبدی عیـان بیر ذرّه خلل
    اَلدن اَل اوزوب ترک سر ایدوب تحکیم اولا که تا بنیـان امل
    شوقاً ایلدون بیر جفت اَلیله جان پیشکش جانان یـارالی

    قتلونله سنون هر چند منـه چوخ تنگدی بو وسعتله فضا
    منده گَلرم آردونجا سنون مختوم اولا که تا فرمان قضا
    دور خیمـه لره قیل بیرده گذر گور زینب اولار بو حاله رضا
    سیننده آچوب سنبل کیمـی پر هر زهرلی بیر پیکان یـارالی

    صبر ایلماقی هر نوع غمـه امـیال دله زنجیر ایلدون
    تدبیر خِرد نـه حاله دوشوب سر درون قدم تقدیر ایلدون
    غم مصحفینون آیـاتینی که تا عاشقلر اوچون تفسیر ایلدون
    تفسیرینـه بو آیـاتین اولوب آنّونداکی اوخ عنوان یـارالی

    مرسومـیدی گون ایستر کـه اوزه مغربده سالا نیلینـه خِمار
    نوری آزالوب رنگی سارالار انوار شفق اطرافین آلار
    بو صون نفسی گون تک گورورم یر اوزره سنی بی تاب و قرار
    رنگون سارالوب قانیله ولی رخسارون اولوب الوان یـارالی

    بیر عمر یتیم ایلوبدی شـها مشعوف اورگین بو نیّتیله
    آخِر نفسی جویـا اولاسن حال دلینـه چوخ رافتیله
    لبریز ایلیوب کاسه سینی خونابه ی غم بو حسرتیله
    به بـه نـه گوزل مقصوده چاتار گر ایلسه سن احسان یـارالی

    ***************

    : مرحوم مولانا یتیم پدر شاعر پرآوازه تبریز،مرحوم
    راه شام
    مرحوم انور اردبیلی
    غروب اولاندا گیدر قلبیدن قراری یتیمون
    قرا گیینده هوا قالماز اختیـاری یتیمون

    شفق رنگ طلایی گییر لباس شبانـه
    توکر سرشگی ایکی چشم اشگباری یتیمون

    هزار هزاریـه نسگل اولور سرود عزاسی
    هزار درده دونر دردی از هزاری یتیمون

    ائدر یول اوستونی دیواریلر کنارینی ماوا
    گر اولماسا ایوی آرتیق اولار فشاری یتیمون

    ساتار گلیب گیدنـه درون اشگینی آلان اولماز
    عیـا کم اولار درون پر عیـاری یتیمون

    گوتورور عکسینی عکاس عالم ملکوت
    پوزار ملکلریده غملی یـادگاری یتیمون

    یوخوسی گلسه قولون بالش ایلیب گیدر هوشـه
    دوشر نظردن ایکی نرگس خماری یتیمون

    دارار قرا تللینیلای دییر قره یللر
    یئل اسدیقیجا گیدر طره دن غباری یتیمون

    اوجا سسی ائشیدر دیسگینر دورار یوخوسوندان
    ئورکده وحشتی آرتار بلا دچاری یتیمون

    گینـه ده اوغلان اوشاقی اولا نـه غصه سی واردور
    دوزر بلایـه اولار غمله سازگاری یتیمون

    آتاسی ئولسه اوغولدان قیزا موثر اولار چوخ
    آنا باجینی کباب ایلر آه و زاری یتیمون

    دوشر نـه حاله بو قیز ساربان قویوب گیده چولده
    اوزه الیندن الین بوش قالا کناری یتیمون

    گوزون آچوب یوخودان پهن دشته ائتدی نظاره
    گوروبدی کوچ ائلیوب مقصده قطاری یتیمون

    اگر چه آج سوسوزیدی غذاده چیخدی یـادیندان
    مدار غصه ده تنگه دوشوب مداری یتیمون

    صاقا صولا نچه یول سسلدی قاچدی
    دیدی هایـانداسان ای غم گونونده یـاری یتیمون

    س اولمادی سس ئوز سسین ایشیتدی او چولده
    ئوزون یوروب آزالیب قدرت فراریـا یتیمون

    قدم آتیب بو قیزون نیش خار ایـاقینی ئوپدی
    اورک قانی ایـاقیندان اولوبدی جاری یتیمون

    کسیلدی چاره او یورقون بالا یول اوسته اوتوردی
    دوشوب خیـالینـه ئوز شـهری ئوز دیـاری یتیمون

    گویول قوشی پر آچوب اکبرین اتاقینـه گیتدی
    گوروبدی اوردا دگول قاره نگاری یتیمون

    کمال یـاأسیله یوز دوندریبدی راه دمشقه
    دیدی گیدیب بو یولی شامـه غمگساری یتیمون

    هایـانداسان علی ایستکلین اولدی چوللر اسیری
    نـه قورخولی یئره گل گور دوشوب گذاری یتیمون

    آتام بابام کیمـی سنده علی یتیمـه نواز اول
    محبته واریدی سندن انتظاری یتیمون

    بیبی لریمـه گلایـه ایله منیم مدن
    آزالدی تئز نـه سببدن گور اعتباری یتیمون

    اوزوم یوخودان اویـاندیم نـه چاره بختیم اویـانمور
    اویـانسادا دی گوروم بختینون نگاری یتیمون

    اثر ایدیبدی سوزی پهلو شکسته فاطمـیه
    پوزوبدی حالتینی حال انکساری یتیمون

    گلوب بو خیردا قیزون باشینی دیز اوستونـه آلدی
    اوپوبدی لبلرینی مادر کباری یتیمون

    جمالینـه توکولن تللرین اویـان بویـان ایتدی
    مجسم اولدی نظرده صولان عذاری یتیمون

    دچار ثانی اولوبسان بویوک ننـه ن کیمـی سنده
    اونا چتین یتیشـه تیره روزگاری یتیمون

    گوزوندن اشگیوی سیلم بو چولده همدمـین اولام
    دورم قالا تنـها سینا وقاری یتیمون

    بالا داریخما شامـه گیدنلر گلر سراغیوه الان
    که چوخدی غافله ده یـار هوشیـاری یتیمون

    بو خردا قیز او خانوم عورتین ائشیتدی کلامـین
    دیدی گمان ایدیرم آرتدی افتخاری یتیمون

    بی بیم کیمـی بوخانیم دم بدم اوپور دوداقیمدان
    ایکی گوزوندن ایدیر اشگین نثاری یتیمون

    بهشت عطری گلور حوریدی گلوبدی بودشته
    ملکدی یـا کی گلوب اولدی یـار و کاری یتیمون

    اگر بو حور و ملکدور نیـه قرا گییونوب
    عجیب غصه لیدور مونس فکاری یتیمون

    غریب آتامون آدین ازبر ایلیوبدی دیلینده
    چوخ آشنادی بونا باب تاجداری یتیمون

    گوزلدی گوزلری عینا بی بیمـه بنذری واردور
    باخاندا گوزلرینـه قالمور اختیـاری یتیمون

    اولما مدینـه اهلیدی اولما دوشوب گذاری بوچولده
    عجب کمک یتیروب آفریدگاری یتیمون

    تانیمورام ولی بو دیندیریر منی ئوز آدیملا
    نـه غصه سی وار اولا بیله غصه خواری یتیمون

    اورکلنوب دیدی بیردن خانیم گلورسن هایـاندان
    فدا بو گوزلریوه قلب پر شراری یتیمون

    سنون بو یـاخشیلیقون لازم هدیـه دی نیلوم
    نـه واردی قولباقی نـه واردی گوشواری یتیمون

    بیزیم قبیله مـیز اهلی سخادی ایش بیله دوشدی
    اولان بو یـاشیدور یوخدی آیری واری یتیمون

    من آغلورام بابامـین باشینی ووروبلا جدایـه
    آتاسی ئولسه اولار اوخشاما شعاری یتیمون

    سنون ئولوبدی کیمون آهون اوستن آه چکیرسن
    باخور سنـه چوخالور درد بیشماری یتیمون

    نفسون اوتلیدی قدین خمـیده ساچلارین آغدی
    قرا گونون قره ائتمـه بـه حق تاری یتیمون

    جواب وئردی منـه فاطمـه دییللر عزیزیم
    شریک محنتیوم جداً آری آری یتیمون

    بالام ح جگر گوشـه سن بویوک ننووم من
    منـه موثر اولار بزم سوگواری یتیمون

    ***************

    : حضرت رقیـه سلام الله علیـها
    مرحوم عبد الرّحیم شباهنگ متخلّص بـه هندی
    بو خرابه شامـیده عمّه جان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام
    نـه قدر واریمدی بو جاندا جان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    منی آیریلوق غمـی نی کیمـی گتیروبدی درده خرابه ده
    هر او اولا منـه هم نفس یـانار آه سرده خرابه ده
    نجه من بو سرّه کـه فاش اولور چکوم عمّه پرده خرابه ده
    اودی کـه عیـان و گهی نـهان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    گوروسن کـه تیر بلا منیم نجه سیندیروب پر و بالیمـی
    ندور احتیـاجی بیـان ایدوم غم و درد و رنج و ملالیمـی
    اوزون اهل حال سن عمّه جان سنـه منده صورت حالیمـی
    ایدرم سرشکیمـیلن بیـان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    من او بلبلم کـه سولار گلی اولور عمّه جان چمن آیریسی
    منی تندباد فراق ایدوب نجه سرو گل بدن آیریسی
    بیله رسمـیدور کـه ویرینجه جان گرک آغلاسون وطن آیریسی
    اودی وجهی عمّه ی مـهربان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    من او عاشقم کـه زمانـه نین هامـی ناز نعمتین آتموشام
    هم آتام عموم همـی قارداشیم اُلوب ایمدی یـا باتموشام
    نچه وقتیدور گه من آج سوسوز گجه لر خرابه ده یـاتموشام
    منـه چون خرابه اولوب مکان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    هانی بیر یتیمـه منیم کیمـین اولا نیلی سیلی ایله یوزی
    یوزینـه باخاندا آتاسینون دوشـه قان دوتان گوزینـه گوزی
    قولی باغلی، غیر شماتتی، آتا مرگی، جان غمـی، ایل سوزی
    ایلیوبدی باغریمـی غصّه قان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    منی چوخ بو پایـه دن اینجیدن نـه غل و دوشاخه دی نـه رسن
    منـه چوخ گراندی بو بیر جفا کـه شماتت ایلوری هر گلن
    گر اُلوب بابام گیدوب عزّتیم گینـه شاهزادیم عمّه من
    دوزه بولمرم اودی بیر زمان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    سنـه شرح درد فراقیدن نـه دیوم کـه بیر دگی محنتیم
    بو اسیرلیق بو یتیم لیق بو خرابه کنجی بو غربتیم
    باش آچوخ گونش قوری یر یریم بو جفای شمر بو ذلّتیم
    نـه باش اوسته سقف نـه سایـه بان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    نـه روادی کینـه ی شم سارالوب خران گلی تک اسم
    نـه روادی الدن آتام گیده گوزیمـی یولوندان اونونم
    گورورم کـه یوخ داخی بیریم بو دیـار شامـیده بیم
    اولی گریـه مونس بیـان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    دوزرم بو جسم ضعیفیله هامـی درد و محنت و رنجه من
    قوری یرده فرش و چراغسیز چکرم همـیشـه شکنجه من
    بو اوشاقلیقیمدا دایـانموشام گینـه درد و محنت و رنجه من
    دایـانانمارام داخی عمّه جان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    یوخودا گوروب بابامـی دیدیم اونا عرض حالیمـی بیر بـه بیر
    که بابا گوزوندن ایراق سنون بیزه ویردیلر قوری یرده یر
    باشیما چکوب الینی دیدی دی سکینـه دردیوی بیر بـه بیر
    دیدیم ای بابا بودی بیر نشان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    منـه سویلدی کـه سکینـه جان نجه اولدی دردیله سازشون
    دیدیم اولدی قوّت دل منـه او جِدا باشیندا نوازشون
    دیدی یوخ خرابه ده چون باشیم گجه صبحه تک ندی بس ایشون
    دیدیم هر زمان ایدرم فغان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    دیدی کیم چکوب بالا زحمتون سنـه کیم مواظبت ایلدی
    دیدیم اول بلاکش اولان بیبیم منـه چوخ ملاطفت ایلدی
    دیدی همزبان سنـه کیم اولوب بالا چوخ ملایمت ایلدی
    دیدیم اولدی غم منـه همزبان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    داخی یـاتمـیون کـه بابام گلوب ایلیوب بو یرده مکان دورون
    بو قرانلوق ایوده کـه لایقی هامـی شمع آهوزی یـاندورون
    او چراغیلن من بیی بو خرابه ایچره دولاندورون
    بابام اولماسا منـه مـیهمان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام

    بو طریق عشقیده «هندیـا» ایله سیر قلب سلیمـیلن
    تانی بیر حسینی بو دوره ده نـه ایشون خلیل و کلیم لَن
    اگر ایسته سن کـه شفاعتون اولا سر ذبح عظیمـیلن
    دی سکینـه سویلدی عمّه جان گجه گوندوز اوخشارام آغلارام
    : https://telegram.me/naghmehaye_gham




    [قمر تاج لری]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 29 Nov 2018 01:01:00 +0000



    قمر تاج لری

    کارنامـه امتیـاز و رتبه من درون سایت

    کاربران محترم توجه داشته باشند کـه برای اخذ امتیـاز از قسمت های مختلف سایت ابتدائا بایستی  عضو سایت باشید و پس از عضویت مـی توانید از طریق کادر زیر علاوه بر امتیـازاتب شده ، قمر تاج لری از رتبه خود درون سایت مطلع گردید بعد برای اخذ متیـاز بیشتر هم اکنون اقدام فرمایید که تا امتیـاز عضویت و امتیـاز مطالعه مطالب ، امتیـاز هر روز عضویت ، امتیـاز معرفی عضو ، امتیـاز ارسال مطلب ، خبر ، عو سایر امتیـازات درون کارنامـه شما ثبت گردیده و محاسبه گردد لازم بـه توضیح هست باب امتیـازات بیشتر مـی توانید از جوایز بسیـار ارزشمند سایت برخوردار گردید 

    توجه داشته باشید کـه با ورود با نام کاربری خویش هر اقدامـی کـه در سایت انجام دهید حتی مطالعه پست های مختلف بـه شما امتیـاز تعلق گرفته و در کارنامـه شما ثبت مـی گردد  

    . قمر تاج لری . قمر تاج لری : قمر تاج لری




    [قمر تاج لری]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 30 Nov 2018 11:44:00 +0000



    قمر تاج لری

    اشعار مذهبی - شعر ترکی

    مطالب اخیر وبگاه

    صلّ علی محمد مـیلاد حیدر آمد

     صلّ علی محمد مـیلاد حیدر آمد
    یـارپیمبر آمد شیر غضنفر آمد
    به بـه خجسته روزی شد موسم ولادت
    مولود کعبه آمد آن مظهر شجاعت
    هم منبع سخاوت هم منتهای رحمت
    شیر خدا علی آن مـیر دلاور آمد
    صلّ علی محمد مـیلاد حیدر آمد
    در این شب خجسته آمد دوای دردم
    از خود خجل کـه پرسم درون راه او چه کردم
    از حرف شیعه پیشش از خود چه شرم بُردم
    گفتم فقیرمسکین هستم کـه از درآمد
    صلّ علی محمد مـیلاد حیدر آمد
    مولا علی جمالی اولدی بوگون نمایـان
    جاندان دا آرتیق اولدی جانانـه جمله قربان
    سائل لرین امـیدی گلدی به منظور احسان
    تنـها امـیرعالم بر خلق سرور آمد
     
     صلّ علی محمد مـیلاد حیدر آمد
     بنت اسد الینده قد قامته ماشالله
     
    بوطالبین بالاسی مـه طلعته ماشالله
     به بـه گوزل جماله خوش صورته ماشالله
    حامـی بـه دین وقرآن  یـار پیمبرآمد
    صلّ علی محمد مـیلاد حیدر آمد
    مولا علی قاپیندا من دائمـی گدایم
    دردیم سنین فراقین لطفونله آشنایم

    اوغلون ح قربان مشتاق کربلایم
    کی مـی شود ببینم هجران من سر آمد
    صلّ علی محمد مـیلاد حیدر آمد
    گیرد ولایی امشب از دامن تومولا
    ما را مران از این درون جان حسین وزهرا
    این کاسة گدایی پرکن پر از تولّا
    تا گویمش کـه برخیز از جا کـه سرور آمد
    صلّ علی محمد مـیلاد حیدر آمد

    مربوط بـه موضوع : قمر تاج لری شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۶ |

    شعر ترکی مدح علی ع

    اثبات اولوبدی هر ئورگین کی ولاسی وار

    هر ذرّۀ ولایتینـه ابتلاسی وار

    جانلار فدا اولوبدی ولایت بها تاپا

    گوزلرچیخوبدی چون کی ولادن ضیـاسی وار

    محرابیلرده باش یـاریلوب دین حقّ ایچون

    مقتلده لر چاپیلوب ماجراسی وار

    بس فرقه انشعاب آلوب اسلام نابیدن

    تنـها تشیّعون شرف و اعتلاسی وار

    فکر ایلیسن صفای دل شیعه دور نـه دن؟

    چون سینده عشق ِعلی نین بناسی وار

    اقرار ائدوبدی کیمسه علی نین ولا

    عالی مدارجه یتیشوب مرحباسی وار

    چوخلار قویوبدی باشینـه تاج قداستی

    تنـها باشیندا شیعه دی تاج طلاسی وار

    کیم دور علی ؟ ئورکده کی مرآت حق نما

    وجه خدایـه مظهر اولوب حق نماسی وار

    چرخ فلک ده خسرو گردون مدار اولوب

    برج ولا اونون کیمـی شمسُ الضُّحاسی وار

    دوشسه علی محبّتی هر سینیـه اگر

    یـانماز جهنّمـین اودونا خوش جزاسی وار

    چوخلار جسارت ائتدی علی نین مقامـینـه

    فکر ائتمـه هر رذیله اونون اعتناسی وار

    آب دهان آتوب یوزونـه ابن عَبدُوَد

    ال ساخلیوبدی سانما ایشینده ریـاسی وار

    حیدر غروری سینسادا ناحق قلج لاماز

    شمشیر آتار او یرده کی الله رضاسی وار

    حیدردی خیبرین قاپوسین فتح ائدوب آچان

    خیبر یـاتار او یرده کی حیدر نداسی وار

    آیـا روادی شیعه دوشـه درد و محنته

    بیریرده کی علی کیمـی مشکل گشاسی وار؟

    آیـا روادی سی آماج درد اولا

    بیر کی ده شرر مرتضاسی وار؟

    خیبر ییخان مشکل آچوب دردلری ییخار

    هر چاره سیز درد اولا والله دواسی وار

    دردلر دواسی لیک قالوب چاره سیز ئوزی

    بیر نئچه یرده ؛ بو سوزومـین اقتباسی وار

    هاردا ؟ او یرده کی قاپوسین یـاندیریبدیلار

    تحت فشار او بابیده خیرالنّساسی وار

    سقط اولدی محسنی یقه سی دوشدی اللره

    باغلاندی قوللاری رسنـه چون حیـاسی وار

    بیر نئچه ناکیشی سوریوب کنز عزتی

    بیعت بهانـه سینده جفا ماجراسی وار

    بیرده اوگون کی سجده ده مزدور نـهروان

    ضربت وروب اوباشـه کی وصلت هواسی وار

    باش پارچالاندی آخدی عدالت ستاره سی

    فکر ائتمـه عالمـین داهی بَدرُالدُّجیٰ سی وار

    مولا دوشوبدی بستره حالدان حالا قالوب

    زهر ایلیوب اثر نـه توان و قواسی وار

    شمع صفاسی آز قالوری که تا سونوب گئچه

    معراج عشقه چاتماقا خوشپَر هُماسی وار

    پروانـه تک شمع اودونا زینبی یـانور

    هر دم دیور بابا قیزیوین التجاسی وار

    باشینده کی یـاران گتوروب درده زینبی

    هرچند دیلده فُزتُ و ربّک نواسی وار

    آخر مگر علی دگوسن چاره قیل ئوزون

    عالمده هرنـه درد اولا سندن دواسی وار

    تک قویما زینبی بو قرانلیق دیـاریده

    ویرانـه کوفه ده قیزیوین غم سراسی وار

    یوز دوتدی زینبه شرف عالم وجود

    سویلوب قیزیم بوگوزیـاشیوین چوخ بهاسی وار

    امّا چوخ آغلاما باباوین باش یـارا

    ساخلاسرشک چشمـیوی بیرغم مناسی وار

    اوست ئورتولی دیوم سنـه بومطلبی گئچیم

    وار بیر بلا چولی باشیوین مـین بلاسی وار

    بیرباش بلا چولونده چیخار نیزه باشینـه

    تنـها او باشدا اون ایکی خنجر یـاراسی وار

    تندن او باشی تشنـه جدا ایلیر عدو

    کوثر بالاسی تشنـه وئره جان، قمر تاج لری رضاسی وار

    نوک جداده قانلی باشا داش ورار او گون

    بیر فرقه ای کـه دیلده شرف ادّعاسی وار

    واربیرعمودیلن بولونن آیری باش قیزیم

    نـهرین یـانیندا منظرۀ غم فزاسی وار

    سقادی هنگ عشقه ولی تشنـه جان وئرر

    اوجوندا سو، ایچمز حسین دن حیـاسی وار

    زینب! نـه لردیوم سنـه اول دشت خونیدن

    بیرچول کی صود امرین ده سووا التجاسی وار

    اوچ شعبه اوخلا بوینونی تندن ئوزرعدو

    باخمازلا تشنـه دور دیلی یوخ آه وواسی وار

    حتی او خوردا باش دا اولار نیزیـه سوار

    بیلمزله قانلی باشینـه حسرت آناسی وار

    زینب چوخ آغلاما آتاوین ماجرا

    بیر باشـه آغلا شامـیده آه و عَناسی وار

    قانلی دوداقینـه وورولار خیزران قیزیم

    بیر کیمسه باخماز حسرت اونا اقرباسی وار

    مجنون اولار حسینیمون عشقینده شیعه لر

    قانلی مزارینـه هامـی قلبین هواسی وار

    آچسان«مصیّبین» سین فاش اولاراونون

    ایللردی ده هوس کربلاسی وار

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۶ |

    جان قرآن..

    جان قرآن..

    علی قرآنـه جاندور جان قرآن

    علیدور مالک اقلیم ایمان

    علیدور مظهر اعجاز یزدان

    علیدور صاحب اکرام و احسان

    علیدورباده ی لبریز عرفان

    علینون هیبتینده خلق حیران

    علیدور فاتح و کرار مـیدان

    اگر پیغمبر اولدی حقه مـهمان

    علیدور مـیزبان خان سبحان

    علی قلب و علی نبضیمده ضربان

    علی جاندورعلی جانان علی قان

    علی روح و دم و پیکرده شریـان

    علیدور کـه ویروبدور کعبیـه شان

    والا کعبه بیر خشتیدی ای جان

    ---

    علی دور کـه ویروبدور خاکه قیمت

    علیدور کـه ایدوبدور حقه بیعت

    علیدور کـه اولوبدور پاک طینت

    علیدور کـه ویروبدور نوره طلعت

    اونون بدخواهینـه هر لحظه لعنت

    من الاول الی الآخر اوخور جان

    ---

    علینون وجهی تفسیر ضحادور

    قلوبه حیدر آدی هم صفادور

    علینون آدی هم روحه جلادور

    علینون عینی عنوان بقادور

    علینون لامـی لاممکن عطادور

    علینون یـائی یـار آشنادور

    علینون شیعیـانی اوصیـادور

    محب و جانفداسی اولیـادور

    اونون شاگرد درسی انبیـادور

    خلیلان و ذبیحان خدادور

    علینون دشمنی والله فنادور

    آییلماز غافل اولسا جاهل انسان

     

     

    ---

    ایدوب قرآنیده الله گواهی

    علیدور راکع و عبد الهی

    علی نور فنابخش سیـاهی

    علی دریـا و عشاقش چو ماهی

    به عشقش محو گردد هر گناهی

    الا ای سائلی کـه بی پناهی

    علی احسان کند آن را کـه خواهی

    جهانش درون نظر باشد چو کاهی

    چو یوسف مانده تنـها قعر چاهی

    بیـامد حیدر و بگشود راهی

    بگفتا یـا علی ما را تو شاهی

    امامـی سروری تو پادشاهی

    تو مخلوق خدایی و الهی

    منیم جانیم بئله مولایـه قربان

     

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۶ |

    شعر ترکی جالب درون رابطه با علی علیـه السلام کـه تمام حروف الف با

    ابتدا اولسون ((الفدن)) اصل ایماندور علی              اللری  الله  الی کانون  احساندور علی  

    ((با))بقاسی بی زوال وبخششی بحر وسیع             باج آلان بالدان آدی باب یتیماندور علی

    ((تا))تواضع تاجی باشدا توپراق اوسته اگلشن         تارک تقواده تک خورشید تاباندورعلی

    ((ثا))ثناسین ثبت ائدن  قرآن دا ذات کبریـا              ثانی ختم رسل  حقه  ثنا خواندور علی

    ((جیم))جهاندا جلوه گاه نور جانان جبهه سی           جانی جان مصطفی هم جان جاناندورعلی

    ((حا))حیـا و حلمـینـه حیران هامـی حور وملک          حامـی حق و حقیقت حقه مـیزاندور علی

    ((خا))خطرده ختم مرسل بسترینده خواب ائدن         خیرخلقت،خلقی احسن،خیری خواهاندورعلی

    ((دال)) دانای دیـانت، دیده دنیـادان دویـان                 دللرین امراضینـه دارو و درماندور علی

    ((ذال))ذلت ذوالفقاری گوسترن مشرکلره               ذات حق شیری جدلده شیر غراندور علی

    ((را))ره حق رهنوردی،رهنمای راه راست            رادمرد  رستگار و  رکن  ایماندور علی
     
    ((زا))زمانـه کامـینـه زهر اولدی زیبا زاهدین            زهره زهرا غمـینده زار و گریـاندور علی

    ((سین))سعادت سالکی،سبطین آتاسی سرفراز          ساقی کوثردی هم سیمای  سبحاندور علی

    ((شین)) شـهید مسجد و شاهنشـه شـهر شرف             شمس دین وشیرحق و شاه خوباندور علی

    ((صاد))صیـاد قلوب و صابر و صاحب نظر           صورت صدق وصفای خلد رضواندورعلی

    ((ضاد))ضدظلم وظلمتدورضیـاسی اول شـهون          ضیغم روشن ضمـیر و نور رخشاندور علی

    ((طا))طهوز و طیب وطاووس جنت آشیـان             طایر اوج  فضیلت ، تیغ   براندور  علی 

    ((ظا))ظلال رحمت حق،ظالمـه عالمده خصم            ظاهر و باطن امامـی فخر دوراندور  علی

    ((عین))عبد عالی  و  اعلای  علام  الغیوب             عابد شب زنده دار و عدل عریـاندور  علی 

    ((غین))غالی چون غلط فکر ایلیور غرقابیده           غیرة الله الاحد دور غیر  یزداندور  علی

    ((فا))فضیلتده  فرید  و فر فوق  نـه  فلک                فخر دوران ، فایض فیض فراواندور علی 

    ((قاف))قصدی قلبیده ، قرآن قوامـی دهریده              قله  قافون  هماسی ،  قلب  قرآندور  علی 
     
    ((کاف))کفو فاطمـه ، کان کمالات و کرم                کیم بیلورکیمدوراوشـه،چون گنج پنـهاندورعلی

    ((لام))لبریز و  لبالب  قلبی  عشق  حقدن               لن یری الدنیـا نظیره ، لعل رخشاندور علی  

    ((مـیم))مولود  مـیان  کعبه ،  مولای ملل                مقتلی  محراب مسجد ، شاه مرداندور علی 

    ((نون))نسیم رحمت حق،نیت و خلقی نکو              ناطق  نام آور  و نور  نمایـاندور    علی 

    ((واو))وصفین ایلیوب قرآندا وهاب ودود               والی  والا مقام  کون  و امکاندور  علی

    ((ها))هدایت مشعلی ، سلطان ملک هل اتی            هود و داود و خلیل و خضره سلطاندورعلی 

    ((یـا))یم بی ساحل جود و کرم،یعسوب دین              یعنی  یکتا  یـاور  آئین  رحماندور  علی 

    قالمـیسان آواره((ثاقب))قیل سن عجزه اعتراف          گرچه انساندور، ورای فکر انساندور علی 

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۶ |

    شعر ترکی از ولادت مولا علی ع

    با ش وئرمـه لی ام دالغالی طوفانـه علی هو

    طوفانـه گئده رکن یئته سامانـه علی هو

     

    گلمکده خیـالین گینـه سئودا دونوموندن

    اولماخدا جانیم غملره بیگانـه علی هو

     

    خلقت ده یـازیلمـیش غزلین عنوانی سنسن

    سن معنی وئریرسن بئله دیوانـه علی هو

     

    یـانقین قویولاردان سووشان سوزلرون ایمـیش

    قوشلار یئتیرن سری سلیمانـه علی هو

     

    سندن ساری یورقون دلی لردن سوراغ آلدیم

    یئتمـیش دئدیلر باشلاری سامانـه علی هو

     

    کولگون تاج اولان باشلار اوجالماخدادی عشقه

    عشقون یـار اولان جان اولوبر افسانـه علی هو

     

    باغروندا کی غمدن قانا دونموش قویولاردان

    یوسیف بئجریر یئتمگه کنعانـه علی هو

     

    آلدیم الیمـه جانیمـی شوقونلا دولاندیم

    داندیم ایکی دونیـانی بو عنوانـه علی هو

     

    تاپدیم سنی ویرانیـه دونموش اورگیمده

    گنجین یئری دیر گوشـه ی مـیخانـه علی هو

     

    تیکمـیشم ای گوزلره نور ، نوردا سخاوت

    یوخدان نـه گتیرمکده سن ایمکانـه علی هو

     

    قوللوخدا سحر یـاریب بیر نظر ایلن
    وئر نور کوزه سین چیگنیمـه پیمانـه علی هو

     

     

    -----------------------------------------------------------

    ارسال شعر : احمد فیضی

    ---------------------

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۶ |

    زبان حال زینب کبری درون مدینـه درسر مزار مادر ترکی

    گوردیم نچه مدت غم هجران ننـه گلدیم -----قلبیمده واریم درد فراوان ننـه گلدیم

    قول باغلی دوشوب چوللره آواره دولاندیم -----ظلمـین اثر منده نمایـان ننـه گلدیم

    قدیم خم اولوب باخ منـه وار قاره باشمدا -----سالمش قره نی باشیمـه دوران ننـه گلدیم

    بوردان حرکت وقتی جلالیله گئدیردوم -----اجلالیم اولوب ط نیسان ننـه گلدیم

    عباسیله اکبر منـه اولموشدی جلودار -----حشمتله گئدردیم یولی خندان ننـه گلدیم

    قارداشلاریمون نازینی هر گونده چکردیم -----گوزلردی منی خسرو خوبان ننـه گلدیم

    دوشسیدی اگر قافله بیر منزله گاها-----عباس ورردی منـه سامان ننـه گلدیم

    از اولدی ولی زینبوون خوش گونی باری -----هاردان ائلیوم دردیمـی عنوان ننـه گلدیم

    دورد آی بیزی اللهون ائوی ساخلیـا بیلدی -----توش اولدی گنـه دشت وبیـابان ننـه گلدیم

    یول سالدی بیزیم قافلیـه مـیز دشت عراقه -----گزدیم او بیـابانلری ویلان ننـه گلدیم

    بیر یئرده خبر گلدی باتوب قانینـه مسلم -----باشلاندی بیزه کینـه ی عدوان ننـه گلدیم

    ایستیردی محرم اولا دشمن بیزی تاپدی -----تنگ ایلدیلر عرصه مـیدان ننـه گلدیم

    غم قافله سی کرب وبلایـه یولی دوشدی -----اطرافیمـیزی آلدیلا دونان ننـه گلدیم

    یول ورمدیلر قافله کوفیـه گتسون -----تاپدوق اوبیـابانیده اسکان ننـه گلدیم

    لشکر گونی گوندن چوخالوب ایتدی حسابی -----کافر یوخیدی هامـی مسلمان ننـه گلدیم

    سویوللارینی باغلادولار خیمـیه ساری -----سعد اوغلی ائیب ظلمـیده طغیـان ننـه گلدیم

    هر قیز اله بیر کاسه دوتوب صبریمـی آلدی -----سسلر دیله یـاندوق بی بی عطشان ننـه گلدیم

    بیچاره ربابون غمـینـه هامـی ملردی -----آغلاردی علی اصغره هر آن ننـه گلدیم

    عاشور بلا چائتدی الیم الدن اوزولدی -----سعد اوغلی وئروب لشگره فرمان ننـه گلدیم

    یول سالدیلا اخیـامـه طرف دشمن بی رحم -----خیردا بالالار ایلدی افغان ننـه گلدیم

    باشلاندی جدل قانـه باتوب جنگه گئدنلر -----دوغر اندیلا اعضالری یـاران ننـه گلدیم

    اصحابیلر اولده ائدیب جنگه رقابت -----یـان یـانـه یـاتوب جمله عزیزان نـه گلدیم

    نوبت یتشوب هاشمـی اولادینـه آخر -----اول یتشوب اکبره مـیدان ننـه گلدیم

    هیچ من دئمورم قارداشمون حالی نجیدی -----اسماعلینیـه سولدی گلستان ننـه گلدیم

    قاسمده گئدوب عونیله جعفر ده یخلدی -----عباسه چاتوب ایلیـه جولان ننـه گلدیم

    ایستیردی گئده قارداشمون رنگی سارالدی -----قوللارین اوپوب دیده سی گریـان ننـه گلدیم

    امر ائتدی سو آل جنگ ائلمـه اصغره خاطر -----قوی جنگ قالائولدی بو جیران ننـه گلدیم

    سو عشقینـه بیر جوت قولینی بیر گوزی وردی -----شرمنده قالوب اولدی پریشان ننـه گلدیم

    سومشگینـه اوخ دگدی چخوب جانی بدندن -----نـهر اوسته یـاتوب اولدی نگهبان ننـه گلدیم

    عباسیم ئولن لحظه حسینون بئلی سندی -----دشمن ائلدی عرصه ده طوفان ننـه گلدیم

    تک قالدی حسین بیرده کی گهواره ده اصغر -----قان ایچره یـاتوب سئوملی طرلان ننـه گلدیم

    قالخزدی قوجاقینده کی شرم ایلیـه دشمن -----اوچ پر اوخ ائیب حلقینی شان شان ننـه گلدیم

    اوخ دگدی علی اصغری حالدان حالار سالدی -----مظلوم آتانی ائتدی نواخوان ننـه گلدیم

    عزم ائتدی وداع ایلیـه اخیـامـی حسینیم -----آغلاشدولا اخیـامـیده طفلان ننـه گلدیم

    چوخ زحمته آرام ائلدیم عورت اوشاقی -----ئوپدیم قوریـان لبلری جان جان ننـه گلدیم

    تل اوستینـه جن اولدوم اومولایـه جلودار -----زینب نجه گور اولدی خروشان ننـه گلدیم

    جنگ ائتدی حسین من اونا تکبیر دییردیم -----سسلردیم حسین اللره قربان ننـه گلدیم

    آخر یخلوب قتلگهه قانینـه بائتدی -----قاچدیم او چوخور یئرده شتابان ننـه گلدیم

    شمریله دوروب عرصه ده هنگامـه اوجالدی -----من باخدوم او نامرده هراسان ننـه گلدیم

    ایستردیـه قارداشمون باشینی تندن -----دوتدومرین باغلانا پیمان ننـه گلدیم

    چوخ سعی ائلدیم قارداشمونمـیه باشین -----چارملوب اولمادی امکان ننـه گلدیم

    دشمن توکولوب مقتله آرامـیمـی آلدی -----کین اهلی ائدیب جسمـینی عریـان ننـه گلدیم

    اخیـامـه طرف حمله ائدیب لشگر کافر -----اخیـامـیم اولوب اوددا فروزان ننـه گلدیم

    قاچدی بالالار دشت وبیـابانـه داغلدی -----یغدوم اولاری باشیمـه نالان ننـه گلدیم

    قولاریمـیزه دوشدی بیزیم بند اسارت -----قسمت اولوب آخر بیزه زندان ننـه گلدیم

    بیر شـهر یکی بش ایل اولار درس دئموشدوم -----گتدیم اورا من اوخشاما گویـان ننـه گلدیم

    کول توکدوله باشلار مـیزه کوفه نین اهلی -----شرم ایلمدی کوفه ده نسوان ننـه گلدیم

    داش وردی او ماواده حسین باشینـه عورت -----باش سندی آخوب صورتینـه قان ننـه گلدیم

    من محمله وردیم باشیمـی قانـه بویـاندوم -----اولدوم یـارالی باش کیمـی الوان ننـه گلدیم

    باخدی منـه باش کوفه لیلر شاید اوتانسون -----سرنیزه ده تز باشلادی قرآن ننـه گلدیم

    مرجانـه نین اوغلی بیزی زندانـه سالوبدی -----رحم ایلمدی زاده شیطان ننـه گلدیم

    اورداندا ننـه شامـه طرف بیز سفر اتدوک -----ای کاش کی شام تز اولا ویران ننـه گلدیم

    چوخ ظلمـی بیزه شامـیده کین اهلی ائدیبلر -----ناظری دی فقط قادر سبحان ننـه گلدیم

    ویرانـه اولوب مسکن اولاد پیمبر -----بوچرخ فلک اولمادی تالان ننـه گلدیم

    قالدوخ نچه مدتده او ویرانـه مکاندا -----لشگر منـه اولموشدی یتیمان ننـه گلدیم

    ویرانـه ده بیر غمزه لی جیرانیم ئولوبدی -----او منزلی ایتمـیشدی گلستان ننـه گلدیم

    جان وردی رقیـه منی حالدان حالا سالدی -----اوللام اونا بودهریده مـهمان ننـه گلدیم

    آزاد ائلدی قافله نی زاده سفیـان -----یثربده ائدم مـی سوزان ننـه گلدیم

    سن بیل ننـه اوز عصمتووه اصغره خاطر -----غملیده گزور دردینـه درمان ننـه گلدیم

    قسمت ائله که تا اوغلو زوار اولا بیلسون -----چوخداندی  ملیر دیده سی گریـان ننـه گلدیم .

    سروده شده توسط حاج علی نعمت زاده  از  مداحان اهل بیت شـهرستان پارس آباد

    تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیـام رسان کربلا

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ |

    شعر ترکی از حضرت زینب س

     گوهر گنج ادب پنج تنـه مـهپاره -----آسمان شرف ومعرفته سیـاره

    وصفینـه طبعیلر عاجز دی قلم آواره -----گلشن معرفته لاله حمرا زینب

    عصمت آیینـه سی گلدسته تقوا زینب -----کعبه ی عشقیدی حجا جی صفا انجمنی

    مدفنی قبله ی حاجتدی شفا انجمنی -----آدی سرشار محبتدی وفا انجمنی

    زین اب زینت او صاف شـه خیبر دی -----کیم حیـادن دانشا زینب آدین ازبردی

    قهرمان ثبت ائلیوب منصبینی خرده کلان -----اونی بیرعورته همتا ائلیور ساده دلان

    تانیور رتبه ی والا سینی دوز عاشق اولان -----قهرمانی کی قویوب صفحه تاریخه اثر

    شیرزن مشتریسی زینبی مقتلده گزر -----گرچه عورتدی شجاعتده ولی مـین کیشیدی

    آناسی فاطمـه دن غیرتی اورگئمـیشیدی -----اولماغا فاتح خضرا ائله زینب ایشیدی

    حقی وارشیر اولا دنیـاده ابوالفضل با جیسی -----وردی پرچم دل خضراده ابوالفضل باجیسی

    بیر خانم کی صودامـه فاطمـه تک مادردن -----غیرتی ارث آپارا شاه ولا حیدردن

    ئورگنـه درس ادب محضر پیغمبردن -----عمریده همدم اولا هر گون حسین وحسنـه

    حقی وار زینت اولا اللی بش ایل پنج ننـه -----بیر خانم کی دیل آچان لحظه ده قرآن اوخیـا

    ننـه سیلن اوتوروب قارداشا کوینگ توخیـا -----کربلا فلسفه سین محضر زهرادن آلا

    ائله شایسته دی دنیـاده ادی زنده قالا-----بیر خانم کی آچا ی پیغمبر ده

    گوله قارداشی حسینون اوزینـه بسترده -----ثبت ائده عشقینی زهرا اوخیـان دفترده

    نـهضتون حقینی تبلیغ ائلیر یـااتمز -----قارداشون عشقینـه قول باغلی گئدر یـا گتمز

    بیر خانم کی باشنـه قاره سالادورد یـاشدا -----باغلیـا یـاره نی محرابیده منشق باشدا

    اللی بش ایل باشخی همدم اولا قارداشدا -----کوفه ده قانلی باشون عشقینـه طوفان ائلیر

    باش ورار محمله سیما سینی الوان ائلیر -----بیر خانم کی وئره برنامـه سینی شام انام

    سرپرست ایلیـه بیر عده اسیرانـه امام -----رهگذرده باشنا کول توکه لر مردم شام

    غضبیندن آلشوب جنگینی اعلان ائلیر -----کاخ خضرانی یخار نطقیله ویران ائلیر

    بوخانم الی بش ایل عاشقیدی قارداشنا -----آغلیـاردی خانمون اهل سما یـاشنا

    دولانوب چوللری چوخ گلدی بلالر باشنا

    شامـیدن گر چه خانم جو روجفا گورمـیشدی -----گلدی بیرگونده همان شامـیده دیلدن دوشدی

    ارییوب شمع فروزان کیمـی خاموش اولدی -----قهرمان غربته آخرده هم آغوش اولدی

    کاسه ی صبری اودم سنگ غمـهاولدی -----بیر گوزی شامـه باخوب بیرگوزی قارداش یولونا

    وارنیـازیم دئدی عباسیمون الان قولونا -----گوزیمـی باغلیـانیم یوخدی ابوالفضل ئولیرم

    قلبیمـه ناله لریم اوخدی ابوالفضل ئولیرم -----قلبیمـه ناله لریم اوخدی ابوالفضل ئولیرم

    یـاقوزام طعنـه وران چوخدی ابوالفضل ئولیرم -----گوزلریم یولدادی تیکمـیشم الان یولوا

    گوزیمـی باغلاماغا چوخدی نیـازیم قولوا -----دئمورم شامـیده برپا ائده سن بزم غزا

    دئمورم باشیون اوسته آچاسان چترلوا -----دئمورم ساخلارکابیم منیم ای کان وفا

    خواهشیم وار بو قرا کوینگه ال ورمـیاسان -----گله سن غربت ارا زینبی قبره قویـاسان

    غیرتوندن چوخ اوزاقدی منی یـالقوز قویـاسان -----هیچ یـار اشمور سنـه زینبدن ابوالفضل قویـاسان

    سن منـه عاشقیدون جامعه عشقی سویـاسان -----سنی قارداشیم حسینون صود امر اصغرینـه

    قویما زینب ئوله یـالقوز چک الون گوزلرینـه -----چخمـیوب خاطر زینبدن امان نامـه سوزی

    شاهون امر ائتدی گئدرسن ولی دولموشدی گوزی -----منـه آلتی باخان وقتیده آغلوردی اوزی

    سنـه من محضر مولاده مددکار الدوم -----آغلادوم قارداشما قالماغوا یـارالدوم

    ایندی درمانده دی زینب سنـه امـیدی گلور -----شامـیده زینب نالان اوتوروب اشکین الیر

    من همان زینبوم باخ فلکه بی ئولیر -----ن چخ ئولیرم آغلیـانیم یوخدی منیم

    یوللا قارداشیم حسینی محنیم چوخدی منیم -----عرض ائله شامـه گله زینب نالانی ئولیر

    باشی غمدن آغاروب عاشق ویلانی ئولیر -----شمع عمریم ارییور آتش سوزانی ئولیر

    شامـه بیر لحظه گلوب زینبه امداد ائلسون -----ال قویوب قلبیمـه بیر یولدا اونی شاد ائلسون

    سن کرم صاحبیسن زینبون امدادینـه گل -----سوزی هر لحظه حسینون آدیدی دادینـه گل

    خسته دی شامـیده آوراده دی فریـادینـه گل -----سنده غملی سوزوی یـاز ائله بو مطلبدن

    سروده شده توسط منصور عزیزاده  از  مداحان اهل بیت شـهرستان پارس آباد

    تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیـام رسان کربلا

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ |

    شعر ترکی از حضرت زینب س

    در شایسته عصمت شرف اهلا -----خلف صالح زهرا ورئیس اسرا

    آدی زینب آتانین زینتی کانون وفا -----آچاندان ائلین خالقینـه راز ونیـاز

    یری وار حضرت زهرا ائلسون شانینـه ناز -----طفل دانشکده حضرت زهرا تاننان

    سنی آز رتبه ده اما اوزی کبری تاننان -----بحر ماتمده دوشوب صبریده دریـا تاننان

    پرورده ریحانـه زهرا ای بتول -----ائلین عمر بویی هر نـه مصیباتی قبول

    کامل وعالم وبا عصمت وارزنده روش -----یتشوبدور اونا دنیـاده حسینیندن هرایش

    خانـه کفری یخان منطقی آزاده منش -----قهرمان هدف وعشق وحیـا زینبدی

    وئره ن اسلامـیله قرآنـه جلا زینبدی -----اهل تاریخ ائدیبدی بوقیزی شیره مثل

    قهرمان خلق ائلیوبدی اونی خلاق ازل -----گلمـیوب عالمـه گلمز بئله بیر نازلی گوزل

    فخر ائدردی اونا دنیـا بویی ختم نبوی -----اوزی خون خواه وسخنگوی شریف علوی

    قهرمانلق لقبین ورمـیش اونا حی قدیم -----یـارادوب مریم وسارانی او بانویـه ندیم

    عالمـه فرض ائلیوبدی اونی هر عقل سلیم -----نطقیده حیدره بنز ردی اوزی زهرا یـه

    جمع خلقتده تاپلماز اونا بیر همپایـه -----داغدان ظالم وجباریلرین انجمنین

    خانـه ویران ائلین دهریده من من دیینین -----سندران جرعتیلن کفر وعنادین دهنین

    شـهدا قانینی جبار ومظالمدن آلان -----ریشـه کفر وجفا پیشـه لره لرزه سالان

    فاطمـه الحق کـه حیـالی ملکه -----بیرده نقاش جهان مثلینی هیـهات چکه

    یـایلوب شـهر تی دنیـا بویی دوقوز فلکه -----ولی افسوس اوجا قامتینی اگدی محن

    دهریده یوخدی بونون مثلیده غربتده ئولن -----جان وئرن وقتیده آغلاردی خانم حسرتیلن

    گوزلریم یولدا قالوب یوخدی حسینیله حسن -----یدی قارداش باجسی جان ورودی یوخدی گلن

    یوللا قارداش گله سن اکبریلن عباسی -----بلکه خوا راولمـیابو شامـیده زینب یـاسی

    گوزومـی یـاغلیـانیم یوخدی حسین جان ورورم -----قلبیمون درد وغمـین بو فلکه سان ورورم

    گله سن جانیمـی قارداش سنـه قربان ورورم -----دئمورم شامـه گلیب ماتمـیمـه آغلیـاسان

    وار امـیدیم کـه فقط گوزلریمـی باغلیـاسان -----حشت وجاه وجلالیم بیلوسن اولدی تالان

    آنام اوغلی باجوی یوخدی نیـه یـاده سالان -----بوغریب ئلکه ده یوخ دردیمـه بیر ذره قالان

    منـه چوخ گوردی فلک دهریده بو یـاشیمـی -----یغشوب مـه جان اختارورام قارداشیمـی

    فلک چوخدی گلایم نقدر آغلاموشام -----یدی قارداش گوزینی حسرتیلن باغلاموشام

    سینم اوستینده اخا کوینگوی ساخلاموشام -----گل امانتدی آنام فاطمـه دن ساخلاحسین

    نده باجوا لطف ائله سن آغلا حسین -----الی دورد ایل سنی قارداش چاغروب دیل دوداقیم

    سسده دی جانوه آند السون حسین جان قولاقیم -----نـه اولار شامـیده بیر لحظه اولیدون قوناقیم

    بوغازون یـاره سینی بیرده اوپیدیم یـار الی -----قارداشی اولمـیانین دوزدی جمالی سار الی

    سروده شده توسط اژدر بالش زر  از  مداحان اهل بیت شـهرستان پارس آباد

    تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیـام رسان کربلا

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ |

    شعر ترکی از حضرت زینب س

    یـا حسین چرخش گردون فره باخ زینبه باخ  -----چرخ بی عاریده عصیـانگر ه باخ زینبه باخ

    عشقیمون حاصلینی گور نجه تاراج ائلدی  -----گلشن عشقیده غارتگره باخ زینبه باخ

    باغبانسیز باغمون مـیوه لری یـاشیدی  -----سوارور گوللریمـی پرپره باخ زینبه باخ

    منـه چوخ گوردی فلک گوللریمـه ناز ائلیم  -----یـاندی پروانـه ده خاکستره باخ زینبه باخ

    سروتک قامت عباسیمـی سندردی فلک  -----سروه باخ هیکله باخ پیکره باخ زینبه باخ

    بدر کامل بالامون هاله قان جالادی  -----زلفی چین چین دوزولن اکبره باخ زینبه باخ

    بیریتیم اوغلو ماقان حجله سی بر پاائلدی  -----نوعروسون حالنا دلبره باخ زینبه باخ

    باغمون تازه آچان غنچه سینی قویمادیلار  -----آلتی آیلوق صودامر اصغره باخ زینبه باخ

    سنـه من دلخوشیدوم دهریده چوخ گوردی منـه  -----کشمکشلرده دل ه باخ زینبه باخ

    عشقیمون مدرکینی قانیله امضاائلدوم  -----قتلگاهونده دئدیم خنجره باخ زینبه باخ

    الیمـی یـاره لدیم قانووه قانیم قارشا  -----قان یـازوب مقتلووه حنجره باخ زینبه باخ

    خیمـه مـه اود ورانون خیمـه وخرگاهی یـانا  -----اود دییردی بو سوزی کافره باخ زینبه باخ

    ایندی بو شـهره قوناقوق باجی قارداش ایکیمـیز  -----پایتخت باباموز حیدره باخ زینبه باخ

    بو همان شـهریدیبش ایل بولارا سرور یدیم  -----کوفه شـهرینده حسین صفلره باخ زینبه باخ

    ادبین درسینی اورگتمـیشیدوم کوفه لیـه  -----اونودو بلارادبی سوزلره باخ زینبه باخ

    کوفه نون عورت اوشاقی منی تحقیرائلیور  -----سرنوشتیمده قرار گونلره باخ زینبه باخ

    باشما کول توکن عورتلره من زینبیدوم  -----نایب منتخب کوثره باخ زینبه باخ

    منـه تعظیم ائلیردی بولارون هر بیریسی  -----ایندی رقاصه وخنیـا گره باخ زینبه باخ

    آدیمـی کوفه اشیتسیدی دعا ایلردی  -----ایندی پیشوازه چخانلره باخ زینبه باخ

    ال حنالی دایـانوبلاریولومون اوسته حسین  -----صفت مردم خون پروره باخ زینبه باخ

    سسلیوللربیزی اسلامـه خرج ایلمشوک  -----بیزه کافر دیلیر یکسره باخ زینبه باخ

    جدیمون امتی یـاددان چخادوب کیمدی حسین  -----نیزه باشندا گزه ن رهبره باخ زینبه باخ

    بولارا عصمتی تعلیم ائلین زینبیدوم  -----اینید باشمده اولان معجره باخ زینبه باخ

    باشوین قانی آخور گوزلرآچماحسین  -----قان دولار گوزلره اشک تر ه باخ زینبه باخ

    یـارماسام باشیمـی من عشقیده زینب دگولم  -----یـارا باشیمده دییم بیر یره باخ زینبه باخ

    باشینی محمله وردی چاغروب یـا زهرا  -----باشمون قانی آخان قانوه قربان مولا

    باش یـاران یـاخچی بیلر نیلدی زینب او زمان  -----اوجادان سسلدی ای شاه شـهیدان منـه باخ

    باشمون یـار ماغنون باعثی باشوندی حسین  -----باشمون قانی اولا یـاروه قربان منـه باخ

    بوردا بیرایش  گوررم فاطمـه احسن چاغورا  -----یرده تفسیرائلیوم سن اوخی قرآن منـه باخ

    آیـه کهفی اوخی من اونی تفسیر ائلیوم  -----بیله لر عالم ارا زنده دی ایمان منـه باخ

    محملون چوبینـه وردوم باشیمـی شرم ائدورم  -----قوللاریم باغلیدی ای خسرو خوبان منـه باخ

    آچسالار قوللاریمـی قوش کیمـی طیران ائدرم -----قوزانا عشقیمـیزه کوفه ده طوفان منـه باخ

    نقدر داش اولا بو شـهریده وررام باشما  -----یـارامـین حدی اولا یـاروه همسان منـه باخ

    نیزه ده سن دوراسان باشوه یردن دو لانام  -----اوجادان سسلیم آی زینت جانا ن منـه باخ

    قنادیم اولسا اوچوب نیزیـه معراج ائلرم  -----باجی قارداش دایـاناق نیزه ده بیر آن منـه باخ

    بوغازوندان توکولن قانوی بیر یولدا ئوپم  -----باخاسان گوزه زینب دییـه جان جان منـه باخ

    یـاناسان شمع کیمـی باشوه پروانـه اولام  -----دوشم آخر من ایـاقونده وئرم جان منـه باخ

    نـه ائدیم قوللاریمـی آچماغاقادر دگولم  -----یوخدی چارم دولانام باشوه هر آن منـه باخ

    سنـه باخدوقجا اخا نطقیده زینب قزشور  -----ائلیوب کوفه ده کی حاکمـه طغیـان منـه باخ

    قویمارام که تا نفسسیم وار علم دین یـاتسون  -----گزورم شـهریلری زار وپریشان منـه باخ

    طلقا زاده لر ین کاخینی ویران ائلرم  -----بیله لر ئولمـیه جک نام شـهیدان منـه باخ

    بوقرا کوینگ اولار قبره گدونجک کفنیم  -----آغلیور منله سنـه قادر سبحان منـه باخ

    هارایول سالسا باجون هیئتی بر پاائلیر  -----حشر اولونجان قالاجاق یـاشی عنوان منـه باخ

    شیعه لر نوحه دیوب باشـه وراللار‌آدوه  -----غملی هر لحظه گزر دردنیـه درمان منـه باخ

     

    سروده شده توسط حاج آقا وردی عمرانی از  مداحان اهل بیت شـهرستان پارس آباد

    تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیـام رسان کربلا

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ |

    شعر ترکی از حضرت زینب س

    زینب ای سر گشته لر سر گشته سی  -----ای مصاف خیر وشر آشفته سی

    ای بها خلق ایلین آیندیـه  -----ای جهانین سیر ائدن آینده سی

    آسمان عصمت آی صبر الدوزی  -----صبرین آی خلقتده کی پرونده سی

    سن متانت داغنون تفسیریسن  -----ای وقارین دهریده زینبده سی

    خشم وطوفان طبیعت سنده وار  -----شیر زن یوخ شیر مردین زنده سی

    گلمـیوب گلمز مثالون عالمـه  -----حشر اولونجا سنسن عشقین بنده سی

    کیم سنی بیچاره سسلیر نقصی وار  ----- ای شجاعت کشورین گوینده سی

    خیبری فتح ایلیوب حیدر بابون  -----سنده الدون کربلا رزمنده سی

    ای شـهامتده ابوالفضل اوخشاری  -----ای علمدارین گوزل برزنده سی

    یـازمارام مظلومـیسن سهو ایلیم  -----کیم یـازوب عشقین اولوب بازنده سی

    باغبانسن سن شرافت باغنـه  -----ای حیـا وعفتین آکنده سی

    باخ مقامـه حیدره زیبنده سن  -----حیدر اولدی عشقوین جوینده سی

    سن او سن درسوی زهرا وئروب  ----- مخزن الاسرارین آی دلبنده سی

    عشقه دم وردون مسیحا گوزل  ----- ای مسیحا عشقنون پوینده سی

    ایندیده تل اوسته وار یورقون سسون  ----- اولسا عشقین قلبیده ن بیننده سی

    شامـه پرچم ورماغون بیر جنگیدی  -----تاجهان وار ثبت اولوب حقین سسی

    کوفه نون لعن ایلدون اشرارینـه  -----کوفه اولدی خلقتون شرمنده سی

    سن دئدون گولمک حرام السون سیزه  -----گولمـیوب مـین دورد یوز ایلدی بیری

    قالمـیوب خضرا کاخندان بیر اثر  ----- قبروین چوخدی ولی سر زنده سی

    تلیدی ویرانـه دی خضراکاخی  ----- گورنولوب ویرانـه نون آینده سی

    سن وران پرچم اسور صبح ومسا  -----غملیلردی عشقوین گوینده سی

    سروده شده توسط حاج قادر دهقان از  مداحان اهل بیت شـهرستان پارس آباد

    تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیـام رسان کربلا

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ |

    شعر ترکی از حضرت زینب س

    زینب کـه آدی ثبت اولونوب دفتر عشقه  -----وار علتی جان بذل ائلیوب پیکر عشقه

    عشقین آغاجین باغ ولایتده سوواردی -----همراهیدی هر روز وشبی سرور عشقه

    عشقین سوزی زینبله اولوبدور متولد -----اونان دوغولوب پخش الونوب کشور عشقه

    وارحقی دئسم عشقی بو زینب یـارادوبدی -----چون اللی بش ایل همدم اولوب داورعشقه

    بو چرخ فلک هرکسه بیر قورقی قوروبدی -----بختینده یـازوب زینبی نام آور عشقه

    آرامش جان رح وروان ختم رسوله -----وصلیدی ئورکدن آدی پیغمبر عشقه

    اول شیر یکی خیبر ده وروب مرحبی بولدی ----- زینب چاغروب وردی اوزون خیبر عشقه

    گر شاه فتا اسوه دی انفاس زمـینـه -----زینت یـارائوب زینب آدی حیدر عشقه

    زین ابیدی اب اونی آغوشـه آلاندا ----- اوخشاردی کیچیک سنیده نیلوفر عشقه

    بیر دوشدن اموب صود اونی الله بگنوبدی -----تعریفی کتا بینده یـازوب کوثر عشقه

    بیر قیز اونون درسینی زهرا وئره هر گون -----گور نقص قویـار سیر ائلسه معبر عشقه ؟

    الحق بو خانم مکتب زهرا نی اوجاتدی -----بیر مکتب عالی یـارادوب مادر عشقه

    اوچ سنیده بیرگون آیلوب صبح زمانی -----آغلار گوزی معلوم اولونوب دلبر عشقه

    هرقدر سوروشدی ننـه سی دردینی اوندان -----رام اولمادی یـاشی آخوب سردرعشقه

    پیغمبر خاتم اشیدیب ناله صدا سین -----فورا چاغروب فاطمـه نی محضر عشقه

    ورزینبیمـی سیینـه مـه آرام اولا زهرا -----دردین سوروشوم سویلیـه که تا ازبر عشقه

    آغوشـه آلوب حضرت خاتم یوزین اوپدی ----- سسلندی قیزیم دردوی ده رهبر عشقه

    عرض اتدی بابا خوفیلی رویـا منی دوتدی ----- گوردیم کـه اسیر باد خزان محشر عشقه

    وحشتلی یریدی او را طوفان اسیلیر دی -----گویـا کـه قیـامتدی قیـامتگر عشقه

    چولدن چوله آواره گزوب دردیمـه یـاندیم ----- تاپدیم بیرآغاج حامـی اولا منظر عشقه

    طوفان ولی سندردی اونون قول قانادندا -----دوتدوم آغاجی لنگر اولالنگر عشقه

    بیر سهمـیی یل نخلی آلوب مندن آپاردی -----دوردیم یوخودان یـاندیم آتا آذر عشقه

    فرمایش ائدیب زینبه ای روح  وروانیم ----- صبر ایله قاباقلاردا اولان اخگر عشقه

    رویـاده کی گوردون آغاجی ختم نبیدی -----زهرا وعلی جوت بالا بال وپر عشقه

    من ترک ائدرم سیزلری بو دار فناده -----الیجک چرخ سیزی کافر عشقه

    زهرا وعلی آتش ظلمتده یـانار لار ----- حقینده سالالار بالامـی مجمر عشقه

    قول باغلی آتون گورسه کـه زهرانی ورولار ----- قان آغلیـاجاق آهی چیخایـاور عشقه

    مسماریله زهرا قیزیمون واردی جدالی ----- ال یـاره ئرک یـاره دوشر بستر عشقه

    سیزلر یغشوب فاطمـه نی دفن ائلیر سوز -----حیدر اوتانار باخماغا اشک تر عشقه

    بی بابوی کوفه ده محرابه یخالار ----- قان اوج ائلینده اوتورار منبر عشقه

    قلبین حسنین زهر جفائیله بیچه للر ----- قانی توکولر فاطمـه مثلی درون عشقه

    اما بو حسنیکی اونا چوخدی علاقون -----وارچوخلی مصیباتی اونون اظهر عشقه

    هربش نفرین سن غمـینـه آغلیـاجاقسان ----- صبرایلیـه قیزیم هر نـه بلاده بر عشقه

    صبرونده سن ایوبیده مغلوب ائلینسن ----- صابر سنی خالق یـاادوب مظهر عشقه

    دوز چیخدی پیمبر سوزی چرخین ایشی دوندی---- غم قافله سی قوشدی اوزون عشقه

    پیغمبریله فاطمـه ترک اتدی جهانی ----- محرابیده حیدر قوشولوب همسر عشقه

    طشت ایچره حسن توکدی جگر آغلادی زینب ----- دورد قاره سالوب باشـه چاتا انور عشقه

    دفن اولدی حسن اللرینی قوزادی حقه -----گورستمـه دخی باغلیـا عشقه

    باغلامادی لیک بویوک محنته قالدی ----- بیرگون ساتاشیب عمر یده غارتگر عشقه

    هر دردوبلا گلدی خانم تلیده دوردی ----- گودالیده اما دندی صورتگر عشقه

    آخر نـه بلا اولسادا اندازه وار الله ----- زینب نجه باخسون بو سیـاق بی سر عشقه

    گه لیلیـه سس قوشموشام اکبر قاباغندا ----- گه آْغلاموشام لیلی ایله اکبر عشقه

    اصغرله ربابین محنی قدیمـی اگدی -----بو ده لایلای دئمـیشم اصغر عشقه

    عباسیمـی بیللم نجه نـهر اوسته بیچیبلر ----- شرمنده لیگینده یخلوب پادر عشقه

    قارداشیمـی تل اوسته کمان قدینی گوردیم ----- عباسی ئولن لحظه چاتوب آخر عشقه

    امـیدیم حسینیـه باشی اللری گزدی ----- آتدیم اوزیمـی بوسه ورام حنجر عشقه

    شمریله مقابل دایـانوب جنگیده دوردیم -----زهرانی چاغیردیم یـاپوشام خنجر عشقه

    قانیم آخیلیب دامدی حسین سی اوسته ----- قان وردیم آدیم ثبت اولونا مصدر عشقه

    بیر من قالورام بیرده بویورقون بالا قیزلار ----- رحم ایله اوزون یوللاری بوشـهپر عشقه

    دشمن نقدر قمچی ورا معجر آپارسون ----- وره م جانمـی چاتمـیا آل معجر عشقه

    یـاز غملی کـه زینب دوگولوب معجره خاطر ----- معجر آدینی ثبت ائلیوب دفتر عشقه

     

    سروده شده توسط منصور عزیززاده از  مداحان اهل بیت شـهرستان پارس آباد

    تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیـام رسان کربلا

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ |

    شعر ترکی از حضرت زینب س

    یـاتما گوزلیم زینبه وقت سفر اولدی ----- دور سال یولایورقون بالالار خونجگر اولدی

    یـاتدون قوری یرده باشما گلدی بلالر ----- قوی عرض ائلیوم مجنتیمـی سربسر اولدی

    دشمن سنی ئولدور دی منی چوللره سالدی ----- غم یورقونی آواره بو چولده ملر اولدی

    آت سالدی قوشون خیمـه لره قاچدی اوشاقلار ----- هرقویوب یوز بیر طرفه دربدر اولدی

    گون بائتدی اوشاقلاری ولی تاپمادی زینب ----- دنیـا دولانوب باشنـه گوزده کدر اولدی

    گه نـهر فرات اوستینـه گه مقتله قاچدیم ----- عباسیم ئولن یرمنـه قارداش گذر اولدی

    گوردوم کیچیلن قدینی تپراقه یخلدیم -----دای سن دئمـه بیلدیم کـه اوشیره نلر اولدی

    چائتدیم سوا قارداش سو با خوب حالیمـه یـاندی ----- شرم ایلیـه دئدیم باخما گلابیم هدر اولدی

    اصغر سنـه یـالواردی اونی بوش یولا سالدون -----عطشان سو کنارینده ملر صود امر اولدی

    گون بائتدی حسین اللریم هر یردن اوزولدی ----- ظلمت گجه سی زینبووه چوخ بتر اولدی

    تل اوسته دوروب سسلدیم آی مظلوم اوشاقلار ----- مندن آرالی قالمـیون عمریم هدر اولدی

    گل نازلی رقییـه سنـه لایلای دییرم من ----- عمون سنون هجرونده بالا خونجگر اولدی

    گلسون سنی آغوشیمـه آللام او پرم من ----- بو چولده دولانما بالا زینب ملر اولدی

    لشکرده منیم حالیمـه آغلوردی حسینیم ----- سعد اوغلی بیلوب مطلبی بزم دیگر اولدی

    قانلی باشوی نیزه ده مـیدانـه وروبلار ----- ظلمت گجه سی گوردوم او دمده سحر اولدی

    شمع یـاندی اونون عشقینـه پروانـه ملشدی ----- جمع لشدی قاچانلار باشوا چوخ نظر اولدی

    بو مطلبی سعد اوغلی گوروب کامـینـه چائتدی ----- سسلندی جماعت بودا آیری ظفر اولدی

    هر مرددنی بیراوشاقین دوتدی قولوندان ----- اللر کـه گئدیب قمچی لره گورنلر اولدی

    وردیم اوزیمـی معرکیـه قیزلاری آلدیم ----- فاش ایلمورم زینبه چوخ چوخ خطر اولدی

    یغدیم اولاری بیر پاره چادر ده برادر ----- یورقون بالالار باخدی منـه دیده تر اولدی

    هر بی بالانین گوگلین آلوب یوخلادا بیلدیم ----- مظلوم قیزوون آهی ولی چوخر اولدی

    ایستیردی یـاتانازلی قوجاقیمده رقییـه -----بیردن آچوب سسلدی سحر اولدی

    تزاولسا سحر من بابا مـی گوره م آی -----من بیلمورم آخر بونجه بیر سفر اولدی

    اکبرده گئدنده دئدی گلم بو سفردن ----- یول تاپمادی گلسون اونا حتما خطر اولدی

    گوزیوممادی بیچاره بالام صبریمـی آلدی ----- هر آن سنی ایستیردی منـه دردسر اولدی

    جمع ایلموشم جمله اسیرانی حسینیم ----- باخ زینبه بیرعده اوشاق بال وپر اولدی

    یـاتما یـارالی دور منی مـیندیر دوه اوسته ----- آخر باجوون قسمتی بوردان گدر اولدی

    سن اکبریلن اسغر وی ساخلا یـانوندا ----- زینب قالا چوللرده قضادن گلراولدی

    من شامـه گئدوم سن بو بیـابانیده دفن اول ----- سینم سنون عشقوندن بلایـه سپر اولدی

    قوی بیر دولانوم باشوه زهرا نده ----- زهرا ده دوشوب چوللره قارداش ملر اولدی

    من نوحه دیوم قارداشما سن منـه آغلا ----- قسمت باجوا عمریده اشک بصر اولدی

    گور چرخ فلک زینبی نـه حاله سالبدی ----- عالمده پناهگاهی فقط بیر نفر اولدی

    تبداریدی ناخوشدی اودا قلبی شکسته ----- سجاده گلور تک امـیدیم بی پدر اولدی

    باشون منیله حمل اولونور کوفه وشامـه ----- جسمون ولی گودالیده زیر وزبر اولدی

    هرباشووه باخدوقجا حسین وای دییرم من -----باشون یـانا عاشقلره یـاخچی ثمر اولدی

    باشونده کی خنجر یـاراسی واردی الیمده ----- منلن سنـه بو شمردن آخر اثر اولدی

    سینونده کی اوخ یـاروه قربان اولا زینب ----- اوچ پر اوخ اوپن سینوه اصغر گهر اولدی

    لطف ایله حسین نوحه دیوب شعر یـازانلار -----غملی کیمـی عشقونده دوشوب دربدر اولدی

    سروده شده توسط حاج آقا وردی عمرانی از  مداحان اهل بیت شـهرستان پارس آباد

    تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیـام رسان کربلا

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ |

    شعر ترکی از حضرت زینب س

    نجه کی اوز بابا زهرا

    افتخاریدی مثل  جان اولدی

    قیزی زینبده آچان گوندن

    زینت  مـیر مومنان اولدی

     

    تا جهانـه خانم  قدم قویدی

    گوزلر اولدی جمالینـه روشن

    دولدورب شوریله امامت ائوین

    گوردی هر کیمسه شادمان اولدی

     

    عالمـی دولدوروب محبتله

    آغلادی داغلیئب اورکلرینی

    اولمـیوب لحظه ساکت هر نقدر

    اوخشیـان لالای چالان اولدی

     

    بیره آچماییبدی گوزلرینی

    تا آلیب دی  حسین قوجاقینـه

    بلبل آلدی او دم گولون عطرین

    یـارین عشقینده نغمـه خوان اولدی

     

     گل کیمـی دوشدی الدن اله

    هر باخیشدان ایچیب بیرآز  اما

     تا چاتیب کوی عشق تشنـه

    جام وحدت ده همزبان اولدی

     

    عشقه صاحب اولوب باجی قارداش

    وصفینـه یوخ قلمده توان

    بومحبتده یـاریله یولداش

    نـه گلیب نـه دیوب یـازان اولدی

     

    آنالار دوغمـیوب اونا همسان

    او گولی فاطمـه بجرتمـیشیدی

    ایلوب جرعه نوش ایوبی

    صبری بیحد و بیکران اولدی

     

     گچدی گونلر ورقلنیب تاریخ

    بوی آتیب باغ مرتضاده خانیم

     مکتب عشقده اولوب استاد

    صاحب قدرت بیـان اولدی

     

     گون دولاندی رجب آیین

    آخیری آیرلوب آناسیندن

     دولانیب قارداشیلا کرببلا

    دشتنیـه چاتدی مـیهمان اولدی

     

     کربلا دشتی  اولدی عاشورا

    گجه نی  صبح ائدوب مجاهدلر

     روبرو اولدی نوریله ظلمت

    بیله فکر ایت کی حشر عیـان اولدی

     

    گئجه نی صبحه جک خانیم باخدی

    دویـا بلکه بیر آز حسینوندن

    عطشین آرتیریب قران صوتی

    بیلمدی هئچ سحر هاچان اولدی

     

     سحرون که تا آچیلدی گوزی

    گون خجالت اولوب اوجالماقدان

    جنگ باشلاندی اول بلا دشتی

    قوزانیب غم توزی دومان اولدی

     

     باغلانیب سو یولی جفاییله

    دیل  دوداقلار یـاپوشدی بیر بیرینـه

     گتدی سقا فراته سو گتوره

    سو قضادن دولاندی قان اولدی

     

     عزتیله مسافرین یولونا

    سو یوخیدی اورک قانین جالادی

     دالیجا ایله باخدی حسرتیله

    یـازیلیب شعرلر دیوان اولدی

     

     تاریخین ان بویون  بورویوب

    آیریلیق چاقی صحیبتین خبری

     التماس ایلوب  نماز شبه

     قارداشی مقتله روان اولدی

     

     هر نـه گوردی نـه اولدی اوگون

    خانیم حقین یولون گوزل گوردی

    دین یولوندا آخان قانلار

     خانما قدرت و توان  اولدی

     

    یـاره اوسته ن ویرلدی یـارا

    بورونوب یـارییـه    مجاهدلر

    بیر بـه بیر پرپر اولدی گلشن عشق

    کربلا دشتی گلستان اولدی

     

    دولانوب کربلا چولونی

    یوخودی بیرجه مرد آزاده

    خنجر آلتیندا گوللری سولدی

    هریـانا باخدی قلبی قان اولدی

     

    شیرزن شیرزن بجرتمـیشدی

    یوخسا اول یـامان چاغدا

    جراتیله یـالین خنجر

    قتلگهده مگر دوتان  اولدی

     

    کیمده جرات واریدی ال باشدا

    یول آچا قتلگاهه لشگردن

    بیر بولوک تشنـه غصه لی حرمـه

    قانلی صحراده پاسبان اولدی

     

    قان ایچینده گورنده خانم

    ایـاق التدا گولی اولور پرپر

     تاپمادی درده آیری بیر چاره

    یـارالی جسمـه سایبان اولدی

     

    ال اوزوب جمله یـار و یولداشدان

    اولمادی سس ویرن س

    ایله سسلندی یـا رسول الله

    شعله آهی یـاندیران اولدی

     

     

    قان توکن لر توکولدی خیمـه لره

    اود ویریلدی یـانان اورکلرینـه

    اوتا پروانـه تک ویروب شـهپر

    جان جانانـه جانفشان اولدی

     

    گوردی کی خیمـه ده امام زمان

    عطش و غصه دن توانسیزدی

     اوزونی یـانار اوتلارا آتدی

    حجت اللهی  قورتاران اولدی

     

    او چولون ماجراسی بیرطرفه

    آلتی ایلیق بالاسی بر طرفه

    اوخلاناندا ستمله گول بوغازی

    قارداشا همدم اول زمان اولدی

     

    کربلا ماجراسی قورتاردی

    کوفه نون ابتلاسی باشلاندی

     نیزه باشینده داشلانیب باشلار

    یرده  قزلار داشا نشان اولدی

     

     قلمـیم تیترمـه ایتیرمـه اووزن

    باخ علینون قیزیندا غیرته سن

    اولدی محنت شریکی قارداشینا

    پرچم دینی ساخلیـان اولدی

     

     ناگران اولدی کوفه وضعیندن

    باشلادی مرتضا کیمـی خطبه

    بت لاری سیندیربدی ابراهیم

    ضربه سی خصمـه جانستان اولدی

     

    کوفه ده طعنـه ایلدی دشمن

    نجه گوردون حقیله قارداشیوی

    ویردی بیر سیندیران جواب اونا

    خوش بزه هر نـه امتحان اولدی

     

    تا گوروب یوخلیوبدی کوفه لیلر

    های ویروب عالمـی اویـاتدی  خانم

    بیلمـیرم نیزه ده نـه گوردی  ولی

    آلیشب یـاندی ناتوان اولدی

     

     دیدی ای زینبین دوتولمش آیی

    نـه یـامان وقته دادیمـه گلدون

     هچ بله صحنـه نی اینانمازدیم

    نیزه باشی سنـه مکان اولدی

     

    سسیوه لحنیوه علاقم وار

     دیمـیرم  هیچ ولی منی دیندیر

    بیر دانیشدیر بو سینمـه سیخیلان

    قزوون طاقتی تالان اولدی

     

    اوخی قرانی نیزده قارداش

    تا وارام من وارام سنـه یولداش

    گلرم عشقویله من بیر باش

    هر یئره کی باشون روان اولدی

     

    هلهله ایلیوردی کوفه لیلر

    اوره گین یـاندیراردی خاطره لر

    چاره سیز دردینـه اوحالدا دوا

    نیزه دن باشلانان  قران اولدی

     

     ایشیدیب بیر حجازی سس بیردن

    اوخویور کهف عشقی ازبردن

     قاناد آچدی دوباره جان تاپدی

     دلبرین گوردی شادمان اولدی

     

     گرچه  آز وقتیده قوجالدی خانم

    گون بـه گون اوج ائدیب اوجالدی خانم

     پرچم حقی وردی شاماته

    سیندیریب ظلمـی قهرمان اولدی

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ |

    حضرت زینب(س)

     

    ترک ائدور آز قالور حسین تیره جهانی زینبون

    گوزلری آختارور سنی فاطمـه جانی زینبون

     

    اللی بئش ائیلدی سایـه لطفوه دالدالانمـیشام

    عشقیوه دستگیر اولوب شـهرلری دولانمـیشام

    شمع یـانوب خموش اولار منکه همـیشـه یـانموشام

    اللی بئش ائیلده سونمـیوب سوز نـهانی زینبون

     

    آزقالوری یومولماقا اشک تری آخان گوزوم

    مـیلۀ غصّه سُرمـه سین کیپریگینـه یـاخان گوزوم

    قتلگهونده نعشیوه حسرتیله باخان گوزوم

    منتظروندی دیدۀ اشک فشانی زینبون

     

    شامـه اوزاقدی کربلا چوخدی اگر چه فاصله

    سن آقاسان اوزاق یولون زحمتینی قبول ائله

    بیر یول ایشیم دوشوب سنـه گلمسن ایلرم گله

    غملی باشین دیز اوستونـه یوخدی آلانی زینبون

     

    من دئدوم عمرومون گلی عزّتیلن سولار حسین

    تربتیوی ئوپر باجون جام صفا دولار حسین

    غصّه لی روحی غصّه دن اوردا خلاص اولار حسین

    گورمدی جان وئرن زمان کرب و بلانی زینبون

     

    سوز غمونده قلبیدن عود کیمـی آلیشمـیشام

    هاردا دئیوبله آدیوه خارجی من دانیشمـیشام

    هاردا سالوبلا مشکله عترتیوی چالیشمـیشام

    عزّتیله دولاندیریب آل عبانی زینبون

    انور(ره

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ |

    شجر باغ شـهامتدی حسینون باجیسی

    شجر باغ شـهامتدی حسینون باجیسی ----- سوسن گلشن عصمتدی حسینون باجیسی

    سوسن گلشن عصمتدی حسینون باجیسی-----داماریندا دولانور حیدر کرار قانی

    سوزبودی دولی غیر تدی حسینون باجیسی ----- علمادندی بوسوز چنگ ورون دامنینـه

    مشکل اولسا درون حاجتدی حسینون باجیسی -----شعله عشقینـه پروانـه سیـاق جنگ ورار

    آتش ناره هم الفتدی حسینون باجیسی ----- شرف آیینـه سی تفسیر مقامات حجاب

    پرتو شمس نبوتدی حسینون باجیسی ----- جمله نسوانـه وئرن درس وقاریله ادب

    مکتب عشقیله عفتدی حسینون باجیسی ----- ننـه دن ارث آپاروب باب کرمدی قاپوسی

    برج ایثاریده رحمتدی حسینون باجیسی----- الی دورد ایل دانشان حق وحقیقت سوزینی

    پنج تن لفظینـه قامتدی حسینون باجیسی ----- آتاسی زنده ائدیب اصله یـازلموش عدلی

    عمدیده متن عدالتدی حسینون باجیسی ----- شی شیر اولی حیدر دن اونی ارث آپاروب

    ناطق حق وحقیقتدی حسینون باجیسی -----کوفه شـهرینده دوران وقته رئیس اسرا

    گوردیلر مـهد شجاعتدی حسینون باجیسی ----- آغاران زلفی کمان قدینی آرایش ائدیب

    گوئیـا کوه صلابتدی حسینون باجیسی ----- آغاران زلفی گل صورتینـه سنگر ائدیب

    قامتی نقش مصیبتدی حسینون باجیسی ----- دولانور گه گوزی اطرافه گهی لشگر ینـه

    پوزولان قیزلارا قدرتدی حسینون باجیسی ----- دیل آچوب تهمته دروازده هر عورت اوشاق

    هدف تیر شماتتدی حسینون باجیسی -----سسلنور قیزلارینا جانوزه عموز قربان

    قورخمـیون تاکه سلامتدی حسینون باجیسی ----- پاپشون بیر بیروزه آیـه نصرت اوخیون

    دشمن کذب وریـاستدی حسینون باجیسی ----- عیبی یوخ بیون عالمدهی آللهدی

    معنی صبر ودیـانتدی حسینون باجیسی ----- قویمارام قمچی دگه سیزلره تاجانیم وار

    سپر هر غم محنتدی حسینون باجیسی -----قارداشیم یوخدی اگر زین العبادیم واردی

    گرچه قارداشینـه حسرتدی حسینون باجیسی ----- یوخ ابوالفضل گوره زینب نـه یـامان درده دوشوب

    نجه مشمول اسارتدی حسینون باجیسی ----- کوفه ده گورسه منی زار وپریشان گزورم

    دییر امـید امامتدی حسینون باجیسی ----- ولی افسوس اونون گوزلرینـه تیر دگوب

    باخمـیور غمدن علامتدی حسینون باجیسی ----- قورخمـیون بیر دفعه سسلنسم ئورکدن قارداش

    گورونر صاحب قدرتدی حسینون باجیسی ----- قربانام غیرتینـه بیرحالا دوشدی باشی

    گورمدی نیزه ده غیر تلی باجی قارداشی ----- کیمـه امداده گئدوم شـهر بلا واردی هارام

    یـاوریم اهل حریم دوره ده دشمندی تمام ----- قارداشیم حق دئدی حق اوسته باوب القانـه

    بومسلمانلارا خاطر ائلدی خون وقیـام ----- بیر دیین یوخدی جماعت بو شـه بطهادی

    شـهروزه گلدی اونا ورمدی بیر کیمسه سلام ----- حرمتین سندرسوز نیزه ده باشین ورسوز

    وره لر نیزه نی باشینـه خرامان دولانام ----- اسرایـه خانم ایلوردی بو دیللرله کمک

    بیر عجوزه او زمان آلدی الیندن آرام ----- گوتوروب بیرداشی وردی شـه بطها باشنا

    تازه دن قانیله الوان الونوب راس امام -----زینبون قلبی سخلدی چاغروب آی قارداش

    یـاره لی قلبه فزون اولدی گنـه تازه یـارام ----- یـاماسام باشیمـی عشقونده حسینیم ئولم

    چاره یوخدی باشیمـی محمـیله فی الفوری ورام -----سنـه داش یـاره دگه من اوتورام محملده

    باشوین قانی آخا من الی قوینوندا باخام ----- گوردی قلبین غم آلوبدی ضرباندان دایـانور

    قوریـان لبلرینـه ذکر حسین ائتدی کلام-----محملین تخته دوردی تیمم ائلدی

    سالدی بیرلرزه سماواته او بانوی گرام ----- دئدی کلثومـه باجی ساخلارقییـه بالامـی

    بلکه آسوده سنق محملین اوسته دایـانام ----- اوجادان سسلدی قارداش قانوه قربانم

    منی یـاندردی غمون اولدی گونوم ظلمـیله شام ----- ناگهان وردی باشون محمله سسلندی حسین

    قرمزی قانیله آق پرچمـه من جان یـازارام ----- که تا اولاق بیز باجی قارداش بیر علامتده نشان

    آنا مابو یـارالی باشیمـی سوغات آپارام  -----دشمنیم رحمـه گله قوللاریمون بندین آچا

    محمل اوستن اوزیمـی تپراقه فی الفوری آتام ----- سورونم یوز گوزیمون قانی سالایرده اثر

    سن اوجا یرده من آلجاغدا بو محنتده یـانام ----- دوزرم هر محنـه قالمارام اصلا دالیـا

    بیله سن هر نـه بلا گلسه سنـه منده وآرام ----- کاش وره قدرت اوچماق منـه خلاق ازل

    منزلون نک جدادر اورا فورا پرآچام ----- ئوپدیگیم یردن اگر بیرده ئوپم دینجلرم

    نیلیوم بنده سالوب زینبی بو قوم ظلام -----نـه اولار بیرده گلوب زینبی آرام ائده سن

    باشوین قانینی یـاشیمـیله بوردا یووام ----- دولاناق بیرده بو شـهری کچن ایـام کیمـی

    بیله لر کوفه لیلر زینبم آزاده مرام ----- بو همان شـهریدی غزتله گزردی زینب

    نجه انصافیدی بازاریده آواره دورام ----- اوخی قرآن باجون ئولسون سوزوه مشتریم

    ونر رم نـهضت خونینوه هر یرده دوام ----- گزرم شـهریلری اتمرم البته گله

    هر معابرده سنـه مجلس ماتم قورارام ----- کوفه وشامـیده اهریمنی رسوا ائدرم

     

    سروده شده توسط حاج آقا وردی عمرانی از  مداحان اهل بیت شـهرستان پارس آباد

    تایپ و انتشار : داریوش مصلح مدیر وبلاگ زینب پیـام رسان کربلا

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون شنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ |

    الله ئورکلرده یـازوب کربلا

    حرم دوست

    الله ئورکلرده یـازوب کربلا

    بو قانلی دفتر ده یـازوب کربلا

    کرب و بلا احبابیدی

    گللری قان گلشنی شادابیدی

    چون حرم حضرت اربابیدی

    قان دل مضطرده یـازوب کربلا

    کرب و بلا هر مرضه چاره دی

    تربتی درمان دل بیماره دی

    جوهره سی بیر تن صد پاره دی

    اوخلار او پیکرده یـازوب کربلا

    کرب و بلاده سوآخور چوللره

    موجی وورور اود دل پیغمبره

    وای او سودان وئرمدیلر اصغره

    قاناصغرده یـازوب کربلا

    فاطمـیه نور دو عین اوردادی

    قبر ابوالفضل و حسین اوردادی

    شارع بین الحرمـین اوردادی

    عشق ، او معبرده یـازوب کربلا

    ایندیده یـا رب سسی اوردان گلور

    شیحه مرکب سسی اوردان گلور

    تلیده زینب سسی اوردان گلور

    آهی چوخور یرده یـازوب کربلا

    هر حسین قبرنیـه بیر یول گئدوب

    اللهی واللهی زیـارت ائدوب

    گور بیزیلن تیر محبت نئدوب

    قلب مکدرده یـازوب کربلا

    کرب وبلا کعبه سیـه پوشـه دی

    قبله جان زایر مدهوشـه دی

    کعبه چهار گوشـه او ششگوشـه دی

    ناظر او منظرده یـازوب کربلا

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون جمعه ۱۷ آبان ۱۳۹۲ |

    شیعه مصباح هدایتدی حسین بن علی

    شیعه مصباح هدایتدی حسین بن علی


    افتخار بشریتدی حسین بن علی


    **

    باخ وصیتلرینـه گور ندی اعلانیـه سی


    عمریوین قویما فنایـه گئده بیر ثانیـه سی


    اونی ئولدوردی زیـادین پسر زانیـه سی


    منی واژه غیرتدی حسین بن علی


    دئدی من امتین اصلاحینـه خاطر گئدورم


    نـهی منکردی یولوم امربه معروف ائدورم


    نـه فساده آچورام یول نـه بیرین اینجیدورم


    حامـی دین و شریعتدی حسین بن علی


    سیره جدیم عوالمده گرک غالب اولا


    قان وئرم چهره دین جلوه لنـه جالب اولا


    زنده آئین علی بن ابی طالب اولا


    سالک راه ولایتدی حسین بن علی


    ای توکن گوزیـاشی حسرتله او عطشان دودآقا


    گور نـه ایستور بیزیم امتدن او قارداشسیز آقا


    گل حسینون یولونا،گئتمـه صولا باخما صاقا


    حامل پرچم وحدتدی حسین بن علی


    کیم حسین شیعه سی اولسا اونا روشندی مرام


    حفظ ائدر حرمت تقوانی یمز مال حرام


    هم فروع و هم اصول اوسته باتوب قانـه امام


    عامل حکم شریعتدی حسین بن علی


    او نمازی کـه حسین قیلدی یـاراتدی هیجان


    اوغلی اکبر یوخودی گویده ملک وئردی اذان


    یعنی وقتینده گرک سنده نمازین قیلاسان


    روح تقوا و عبادتدی حسین بن علی


    کربلا کعبه رحمتدی حسین قبله جود


    قتلگاهه یـارالی دوشدی آتیندان او وجود


    سجدیـه قویدی باشین که تا اوجالا رکن سجود


    مشعل بزم حقیقتدی حسین بن علی

    استاد کلامـی زنجانی

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون جمعه ۱۷ آبان ۱۳۹۲ |

    باشلاندی حسین یـاسی سس وئر بیزه یـاعباس

    باشلاندی حسین یـاسی سس وئر بیزه یـاعباس

    عاشقلرین آقاسی سس وئر بیزه یـاعباس

    *****

    اعلان عزا یعنی مظلوملاراسس وئر ماخ

    عشق عالمـی یـاران مولایـه نفس وئرماخ

    نامحرمـه یوخ ، عشقی ئوز اهلینـه بعد وئرماخ

    ای عاطفه دریـاسی سس وئر بیزه یـاعباس

    ای عاشق سرگردان معشوقی رضا ایله

    آیری قاپیـا گئتمـه گل بوردا صفا ایله

    گی قاره وی ور اعلان عزا ایله

    سسلن شرف الناسی سس وئر بیزه یـا عباس

    اعلان عزا یعنی غم دیللره اوت سالدی

    ایـام محرمده دنیـانی نوا آلدی

    دریـا سو کنارینده شش ماهه سوسوز قالدی

    باتدی قانا سقاسی سس وئر بیزه یـاعباس

    استاد کلامـی زنجانی

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون یکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۲ |

    عاشقسن اگر سسله قربانم ابوالفضله

    عاشقسن اگر سسله قربانم ابوالفضله

    هر شام وسحر سسله قربانم ابوالفضله

    ***

    عباسی چاغور مرغ روحه حرکت وئرسون

    جمعییت عشاقه الله برکت وئرسون

    عشق اهلی گرک عشقه مجد و عظمت وئرسون

    وور جانـه شرر سسله قربانم ابولفضله

    حق سائل مولانی غیره ائلمز محتاج

    سرمایـه عشق اولماز بو دایرده تاراج

    عباسی چاغور روحون عرشـه ائلسون معراج

    هنگام سفر سسله قربانم ابولفضله

    عباس آدی که تا محشر پرچملره زینتدی

    بو پرچم عاشورا نورانی علامتدی

    اگ باشون علمداره چون روح ولایتدی

    صدبار دگر سسله قربانم ابوالفضله

    چون حجت حق دائم مجلسلره ناظردی

    وور خلوصیله مـهدی ئوزی حاضردی

    اولدی ابدی حامـی ئوز دینینـه ناصردی

    اثنای خطر سسله قربانم ابولفضله

    ماه علوی شـهرت راه حقه سالکدی

    عباسه ملک قربان جان ملکینـهمالکدی

    وار شـهرتی عالمده مشـهور ممالکدی

    گوردوقجا قمر سسله قربانم ابولفضله

    آتدان کـه دوشوب قولسوز اول ماه بنی هاشم

    گلدی پسر زهرا قاندی دئدی گوزیـاشیم

    دور یـاتما بنفسی انت ای یـاره لی قارداشیم

    دل جانـه دیر سسله قربانم ابولفضله

    سقا هدفه چاتدی باشدان باشینی آتدی

    باخدی گونـه آی باتدی یومدی گوزینی یـاتدی

    بو منظره معناده زهرانیده آغلاتدی

    قان اولدی جگر سسله قربانم ابولفضله

    استاد کلامـی زنجانی

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۲ |

    شعر آذري مناجات با امام زمان(عج)


     

    اي امام منتظر مرآت يزدان السلام
    گل ئوزون ائيله بودنياني چراغان السلام


    السلام اي مـهدي صـاحـب زمان
    السلام اي جـدينون قانيـن آلان


    سن او وجه الله باقي سن کـه اي شاه غيور
    طلعت حسنوندن ائيلر ماه و انجمب نور


    آتش هجرونده ياندوخ ائيله تعجيل ظهور
    ابرغيبتـده قالان اي مـاه که تا بان السلام


    يئر يوزون دولدوردي جور و ظلم ياصاحب زمان
    گلستان دينـه هر دمده اَسور باد خزان

    کسمـه لطفون گُل لروندن اي وفالي باغبان
    قيل نظر گلـزار دينـه اولدي خندان السلام


    غيبتون طول اولدي اي شمس هدي والا مقام
    مدّت عمرون اولوب مين يوز اوتوز بير ايل تمام


    شيعه لردائم فراقوندا سيزيلدار صبح و شام
    اي وجودي پيـکر قرآن ايچون جان السلام


    کشتي دينـه ازلدن سنسن آخر ناخدا
    دم بدم موجه گلور دريا کيمي بحر بلا


    کشتي دين آزقالور غرق اولسون اي شمس هدا
    السلام اي ناجي کشتـي قرآن السلام


    انتظار مقدمونله اولدي بو ديللرکباب
    هانسي ساعتدور اولا بوقانلي ديللر کا مياب


    قيل ظهور اي چرخ دينـه بير ايشقلي آفتاب
    اي جمالين روحبخش مـهر رخشان السلام


    اسم پاکي حجّت حق مـهدي قائم لقب
    آغليان جدي حسينون ماتمين ده روز و شب


    قويما جدّون قاني قالسون يئرده اي والانسب
    السلام اي منتقم وي صاحب قان السلام


    ايليوب ايما (اشاره) بومعنايه خداي لاينام
    هرکسي مظلوم اُله آلسين وليسي انتقام


    يئرده قالسين تابکي خون امام مستظام
    اي ايدن عدليله بوعالمده ديوان السلام


    ظلم دشت کربلادن اي اولان خونين جگر
    روز شب غمدن توکن گُل عارضه اشک بصر


    قيل ظهورون اي وليّ حق امام منتظر
    وي ظهوري شيعيانـه لطف شايان السلام


    حاج جواد آدلو بوشعره باني اولدي مدحيا
    قسمتي اولسـا سنيله گـرديـار کربـلا


    اوردا بئيله ذکر ائله اولسون سنيله همصدا
    عرض ائله ياحجت الله شاه عطشان السلام


     

                                                                  شاعر : حاج ميرزا حيدر مدحي

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ |

    آغلارام


    اولموشام مدّتدی قبروندن حسین دور آغلارام
    اؤلسم گلّـم اورکـده وار بو منظور آغلارام
    هر اولدی دهرده بیر مـه‌لقانون عاشقی
    منده اولدوم بیر حسین بیر کربلانون عاشقی
    رسمدور عاشق اولار نی ‌تک نوانون عاشقی
    اولموشام سر پنجۀ عشقونده مقهور آغلارام
    غصّه‌دن قانیله دولموش گؤگلومون پیمانـه‌سی
    اولموشام عشقونده من بیر نحویله غم خانـه‌سی
    آدیمـی سسلـر حسینیلـر حسیـن دیوانـه‌سی
    ایلیوب عشقون منی دیوانـه مشـهور آغلارام
    من گدا سن بیرجه شاهنشاه گردون بارگاه
    گیزلین عشقیـم وارسنـه آگه‌سن ای سرّالاه
    گر گدا شاهـه اولا عاشـق دگول شاها گناه
    عشق جرم اولسا وارام جرمومده معذور آغلارام
    من گنـهکاری آقا درک ایتممـیش پیک اجل
    گوشۀ چشمـیله بیـر لطف ایله ای صبح ازل
    یـا منی اِیسته گلیم یـا جان‌ویرن وقتیمده گل
    گورسون عزرائیل الیمده واردی منشور آغلارام
    گر منـی ایتسـه مَخَیّـر کـردگار ذوالمنن
    کربلانی ایستوسن یـا روضۀ رضوانی سن
    ایسترم کربوبلانـی نیلـورم فردوسی من
    قبـروه قـالام مجاور تـا دم صور آغلارام
    ایلورم بیر عمر دور شش‌گوشـه قبرون آرزو
    طوف ایدم قبرون قیلام اشگیله گردین شستشو
    محشـره بـو خدمتیلـه اَخـذ ایدم بیـر آبرو
    اولماسام بو خدمته ای‌شاه مأمور آغلارام
    بیرده گورسیدیم اگر بالای سرده دورموشام
    کاسۀ چشمـی سرشگ چشمـیله دولدورموشام
    اکبـره پائیـن پــا ده بـزم ماتـم قورموشام
    فاش ایدوب قویمام قالا بوعشق مستور آغلارام
    رحـم ایلــه بـو بی‌پناهیـن دیـدۀ گریـانینـه
    قویما ممزوج اولسون اشگ حسرتی دل قانینـه
    گؤگلوم ایستور قبرووی آند اُولسون اکبرجانینـه
    یئتمسم وصله گوزومده واردی که تا نور آغلارام

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون دوشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ |

    سیلی دن سن نجه یـاندون ایله منده یـانورام

    "تک بیت"

    سیلی دن سن نجه یـاندون ایله منده یـانورام

    دیمرم اوزگیـه بو دردیمـی چاهه دیرم

    شعر از : غلامرضا جعفری پور

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون یکشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ |

    اثر طبع حاج غلامرضا عینی فرد زنجانی

     

    بقیعه عادت ائدیب شاه لافتی گئجه‌لر

    گۆنۆز گله‌نمـیر ائدیر ناله و نوا گئجه‌لر

     

    خجالتیله باتیر گۆن ائشیتمـه‌سین سسینی

    آیێندا عشقی یوْخ حتی اوْلا نما گئجه‌لر

     

    گئجه اوْلاندا گئده‌ر قۇشلار آشیـانـه‌

    بقیعده دوْلانێر غصه‌لی هما گئجه‌لر

     

    هامێ یـاتێر اؤز ائوینده خیـال-ی-راحتیله‌ن

    آلێر قوجاغه بالاسێن یـاتێر آنا گئجه‌لر

     

    اثر طبع حاج غلامرضا عینی فرد زنجانی

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون پنجشنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۲ |

    سالام قلوبه طوفان زهرا اجازه وئرسه

    سالام قلوبه طوفان زهرا اجازه وئرسه

    آلام مقام شایـان زهرا اجازه وئرسه

    بو آزموده بنده محوردی پنج تنده

    اموات اولارلا زنده زهرا اجازه وئرسه

    اولمـیدی گر بو علیل اولمازدی خلقت اصلا

    قطره اولار چو دریـا زهرا اجازه وئرسه

    توفیق ، یـار رهدی سیندرما شرط عهدی

    شایدده گلدی مـهدی زهرا اجازه وئرسه

    جمعه گلر سواره مـهدی ماهپاره

    گنبد قویـار مزاره زهرا اجازه وئرسه

    عالم بدون زهرا کامل دگل بـه مولا

    گوللر اولار شکوفا زهرا اجازه وئرسه

    غم قالماز انجمنده هم دشت و هم دمنده

    پرواز ائدر پرده زهرا اجازه وئرسه

    جرمـه چکله پرده دیوان دادگره

    چاره ائدله زهرا اجازه وئرسه

    بو یـار حق سرشته خادمدی مـین فرشته

    واللهی دل سیخلماز سوز نظمـیدن چیخیلماز

    ایرانلی لار یخلماز زهرا اجازه وئرسه

    روح الله اولدی هادی یـاد ائت او زنده یـادی

    ئولمز ولایت آدی زهرا اجازه وئرسه

    بتلار فنا اولالار شاهلار گدا اولالار

    داشلار طلا اولالار زهرا اجازه وئرسه

    بیلمور مرامـی کجلر آل اللهیـه لجلر

    توختار هامـی فلجلرزهرا اجازه وئرسه

    نیلور سوزم ، دلیلی گور دشمن ذلیلی

    وروخ یـهوده سیلی زهرا اجازه وئرسه

    شکاکه اولما مونس کافیدی رطب و یـابس

    پر فیض اولار مجالس زهرا اجازه وئرسه

    وهابیـان ننگین اعلان ائدوبدی جنگین

    وئروخ جواب سنگین زهرا اجازه وئرسه

    تجلیل ائت اولیندن روح مجللیدن

    جبریل ئوپر الیندن زهرا اجازه وئرسه

    گر وئرسه اجازه دل چاتماز امتیـازه

    رحمت یـاغار حجازه زهرا اجازه وئرسه

    اللهدان آلدی رخصت حقدن ائده حمایت

    یـاتماز لوای غیرت زهرا اجازه وئرسه

    وران گوزللر تقو الی پاک عمللر

    بو مجلسه گللر زهرا اجازه وئرسه

    آند اولسون اصفیـایـه یـاز دفتر صفایـه

    ناخوش چاتار شفایـه زهرا اجازه وئرسه

    ائتمـه گله بلادن تقدیر یـا قضادن

    رحمت یـاغار سمادن زهرا اجازه وئرسه

    مـین مور اولار سلیمان منادی مزد سلمان

    درده ائدله درمان زهرا اجازه وئرسه

    نظمـه دشوب فلکلر حق حق دیر ملکلر

    با هم اولار اوکلر زهرا اجاه وئرسه

    صدیقه دور مدالی هم فاطمـه جلالی

    قلبون گئدر ملالی زهرا اجازه وئرسه

    گر یـاره همسفرسن افلاکی سیر ائدرسن

    باخ گور هارا کئدرسن زهرا اجازه وئرسه

    پاک ایله اعتقادون هیئتده تاپ مرادون

    حتما یـازالار آدون زهرا اجازه وئرسه

    ای حاجی باخ اصوله شخصیت بتوله

    حجون یتر قبوله زهرا اجازه وئرسه

    گی قاره یـا حسین چک گور قبریوه تدارک

    سرمایـه دور بو کوینک زهرا اجازه وئرسه

    گر اوغلی چکسه شمشیر دلده اللهی تکبیر

    اسلا اولار جهانگیر زهرا اجازنـه وئرسه

    گول وه ساچالار بیگانـه لر قاچالار

    چوخ مشگلی آچالار زهرا اجازه وئرسه

    استاد کلامـی زنجانی(کتاب تکیـه گاه کلامـی)

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۱ |

    گل حیدر فقط زهرادی زهرا

    گل  حیدر  فقط  زهرادی  زهرا

    مـه   انور   فقط   زهرادی   زهرا

    دینن بیگانـه جمع ایتسون بساطین

    بیزه   یـاور   فقط    زهرادی   زهرا

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    امـیرالمومنینـه   جاندی   زهرا

    اورکلر ملکینـه سلطاندی زهرا

    یـاپوشسان پرچمـیندن دستماز آل

    یوز اون دورت سوره ی قرآندی زهرا

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    ملکوت اهلینـه همدمدی  زهرا

    نگین حلقه ی خاتم دی زهرا

    ملکلر سایـه سینده پر ویروللار

    دلیل   خلقت  عالمدی   زهرا

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    خانم زهرا   گل    دلخواهیمـیزدی

    عزاسی    عزتیلن   جاهیمـیزدی

    اوزی    مادردی   کل   شیعیـانـه

    جهاندا اوغلی مـهدی شاهیمـیزدی

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    عدالت خصلتین مولادن اورگش

    محبت سیرتین طاهادن اورگش

    دینن   شیعه   دلیجه   بدحجابه

    حیـانی   حضرت زهرادن   اورگش

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    اشیت خیر النسانین زینبیندن

    ملکلر درس آلوب چادر شبیندن

    بیله شاگرد ممتازه ماشالله

    چیخوب علامـه زهرا مکتبیندن

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    همان زینب هوادار حسیندی

    بلا دشتینده غمخوار حسیندی

    اسوردی   قورخودان    آل امـیه

    ابوالفضل تک علمدار حسیندی

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    همان زینب حسین تک حق دیندی

    یزیدین    قصرینی     ویران ادندی

    ایله بیل خطبه سی تیغ علیدور

    آتاسی شیر اوزوده شیر زندی

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    همان زینبدی کـه زهرا نشاندی

    شرف و آبرو    دینـه     قازاندی

    مقام     زینبه   ایتسم  اشاره

    سه ساله فاطمـه سی قهرماندی

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    التماس دعا :بهلول حبیبی

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۱ |

    زبانحال حضرت رقیـه (س)

    (درسبک همـه جا بروم بـه بهانـه تو)

    باشیما چک الون، روحو مون همدمـی

    من یـاتا بیلمورم، گئجه نین علمـی

    چخاجاق جانیم ، بیلورم

    ئولورم ،ئولورم

    ...

    هی دیردیم قوناق، اولا یـار کاش منـه

    وئردیلر طبقده ، بیریک باش منـه

    بو باشین یو لوندا ، چوخ دیوب داش منـه

    غملریم آغلادار ، کوثر و زمزمـی 

    چخاجاق جانیم ، بیلورم

    ...

    کیم گوروب جان من گورن گونلری

    حالیم ایلور بیـان ، باشیمون معجری

    قالدی یولدا گوزوم ، گورمدیم اکبری

    گلسه جان وئرنده ، بالاوین نـه غمـی

    چخاجاق جانیم ، بیلورم

    ...

    آند وئرم بی بی ، عمومون جاننا

    ربابین آهینا ، اصغرین قاننا

    دعا ایله گئدیم ، بابا مون یـاننا

    در ویرانیـه ، وور قرا پرچمـی

    چخاجاق جانیم ، بیلورم

    ...

    آجیقلاندی منـه دشمن آغلیندا

    شمر امان وئرمدی ، داغلیـاندا

    شامـین یولاریندا ، یـاره باغلیـاندا

    نفرینیم دوتاجاق ، خصم نا محرمـی

    چخاجاق جانیم ، بیلورم

    ...

    قوش سسون سسیمـه ، چاغوران ئللری

    دیوللر عمو مون ،یلوب اللری

    سسله بابام گله ، آچا مشکللری

    آیریلیق غصه سی ، چوخ سیخوب مـی

    چخاجاق جانیم ، بیلورم

    استاد کلامـی زنجانی

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۱ |

    اولسون سلام دللره طوفان سالان قیزا

    اولسون سلام دللره طوفان سالان قیزا

    داغلار گورب خرابه ده آغلار قالان قیزا

    اولسون سلام باشینـه غمدن قوشون یغوب

    زینب حمایتیله دمشقی آلان قیزا

    ...

    اولسون سلام جاه و جلال رقییـه

    اندوه وآه و درد و ملال رقییـه

    مـین اوچ یوز ایلدی باش قوجاقندا ئولوب او قیز

    الاندا عالم آغلور او حال رقییـه

    ...

    اولسون سلام غم یوخوسوندان دوران قیزا

    بابا دینده سینی یـاندران قیزا

    اولسون سلام قانلی باشی باغرینا باسوب

    زاهرا ئوپن دودقلارا بوسه ویزان قیزا

    استاد کلامـی زنجانی

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۱ |

    غزلی ترکی از استاد عینی فرد

    کیپریگون اوخ ایلیوب یـار ئورگه ویرماگلان

    اوز ایویندور سن اچورتماقدا اوزون یور ماگلان

    گنج ویرانـه ده بویـاخچی مثلدور تاپیلار

    زر مـهرون چخادوب حزنیله دولدورماگلان 

    دلده جز عشق ومحبت سوزی یوخ آیری بساط 

    خیمـه عشقی یخوب آیری چادر قورماگلان 

    ئورگین قاپ باجاسی گوزدی،آچقدی ئوزیوه

    ساق صولادوز گل عزیزیم اوزیوی بورماگلان

    ایوه ده گلمسن اگلش قاپیدا صحبت ایداخ

    ناز و غمزه ایلمـه فاصله لی دورماگلان

    باخشمدان بلوسن اصل و کوکوم واردی یـایوخ 

    ئورگیمدن خبرون واردی کلک ورماگلان 

    ایستین ایریسینین گوگلینی تسخیر ایده سن

    منـه بلتمـه اقلا بله صولدورماگلان 

    (استاد عینی فرد)

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱ |

    امام زمان(عج)-مناجات

    ای  گول   ایـاقون   آلتدا   باخ   خاره   دردین   آلام

    سایـه   سالار   چمنده   گول   خاره   دردین    آلام

    اولدوم    مریض   عشقون   لازم   دگل   دیوم   گل

    باخ   گوزلریمده   اشگ   سرشاره   دردین   آلام

    بو    آیرلیق   اوتوندا    یـاندیم      کولوم     چخوبدور

    یل  قورخورام  سوئورسون  کهساره  دردین آلام

    اوندا     اثر      تاپولماز        بیچاره        عاشقوندن

     

    بو    خاکساره    ایله    بیر   چاره    دردین   آلام

    خاکسترینی   ساخلار   پروانـه   یـانسا   گر   شمع

    اشگیله    ایسلادار   که تا    اسحاره   دردین    آلام

    مـیخانـه      قاپلاریندان       عاشقلرون        گچوبلر

    قوی  اوز   قویوم  بو  پشت  دیواره  دردین   آلام

    ای   سوگلی   اگر  چه    چوخدی   سنـه   خریدار

    قیمت    سنـه   تاپولماز  مـه   پاره   دردین    آلام

    بیر  اولمـیوب  گوریدوم  گون  تک  طلوع  ایدورسن

    فریـاد   ایدوم    سنونتک   سالاره   دردین    آلام

    قالام    ایـاقلار    آلتدا    چوخ   مشتری    واروندی

    یوسف    کیمـی    گلنده    بازاره    دردین    آلام

    عیسی   گلر   قاپوندا   ال    ده   دایـانسون

    گتمز     دوباره     چرخ     دوِّاره     دردین    آلام

    فصل     بهار      عطرون      گللرده      آختارولار

    گل   گوزیـاشین   سپوللر   یوللاره   دردین   آلام

    گل  قلبمون  سنوبدی   دیواره  سی سوزور قان

    وار   احتیـاجی  سن   تک  معماره   دردین  آلام

    تا   گورمسه   جمالون   گوزلر   ئورک    ساغالماز

    ایستور   سنی  بو  قلب  صد  پاره  دردین  آلام

    ای      یوسف      مدینـه      یعقوبلر       قوجالدی

    وصلوندی  کوینگ  ای  شـه ابراره دردین  آلام  

    دنیـاده   ((عینی فردون))    سنسن   کـه    آبروسی

    بانی    اولوب    ((دویران)) ،  اشعاره   دردین   آلام

    (استاد حاج غلامرضا عینی فرد((نثار زینبیـه)))

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون جمعه ۱۷ آذر ۱۳۹۱ |

    قهرمان سه ساله

    قهرمان سه ساله

    دلا حدیث ولانی رقیـه دن خبر آل

    مقام اهل بلانی رقیـه دن خبر آل

    دئمـه اوشاقدی بویوکدی مقام و مرتبه سی

    حدیث قالوبلانی رقیـه دن خبر آل

    ائدر فلجلره درمان بو اوچ یـاشیندا طبیب

    نـه دردون اولسا دوانی رقیـه دن خبر آل

    او خوردا بارماقی واللهی چوخ گره لر آچوب

    کلید قفل دعانی رقیـه دن خبر آل

    آدی گلنده ئورک چرپینار گوزم آغلار

    بو نای نیده نوانی رقیـه دن خبر آل

    سپاه زینبیلن گئتدی شامـی فتح ائلدی

    جلالت اسرانی رقیـه دن خبر آل

    دیوررله شامـه کیمـی بیر دوینجا آغلامادی

    نـه حالدا تاپدی بابا نی رقیـه دن خبر آل

    گتوردی زینبی جانـه او آخرین گئجه سی

    شب فراق و عزانی رقیـه دن خبر آل

    طبقده گتدیله بیر دسته گل یتیم بالیـا

    طریق عرض و صفانی رقیـه دن خبر ال

    باخان کیمـی تانیدی بیلدی قان حسین قانیدی

    نئجه یووبدی او قانی رقیـه دن خبر آل

    دئدی بابا سنـه بو منتظر گوزوم قربان

    ئورکده درد نـهانی رقیـه دن خبر آل

    غم دل اسرانی سورشما عممدن

    ملال آل عبانی رقیـه دن خبر آل

    چخوبدی قرعه بابا بو گئجه منیم آدیما

    نئجه وئررله بو جانی رقیـه دن خبر آل

    جانیم چخینجا بیر آز دردیمـی گرک دانیشام

    یـارالی زخم زبانی رقیـه دن خبر آل

    یـارالیـام بابا دل یـاره سی وروبلا منـه

    نـهیب شمر و سنانی رقیـه دن خبر آل

    بو ساربان منی یولدا کجاوه دن سالدی

    جفای اهل جفانی رقیـه دن خبر آل

    سارالموشام بابا از بس یوزمدن ئوپمـه موسن

    بهار فصلی خزانی رقیـه دن خبر آل

    بو خوردا سنیله من اوخشورام بویوک آناما

    غم بتول جوانی رقیـه دن خبر آل

    یـانا یـانا دیمـیشم سیلی آلتدا یـا زهرا

    آناما نیلدی ثانی رقیـه دن خبر ال

    اونون قباله سی گئتدی منیمده گوشوارم

    بو قور خولی جریـانی رقیـه دن خبر آل

    استاد کلامـی زنجانی

    مربوط بـه موضوع : شعر ترکی

    نویسنده ذاکر اهل بیت درون جمعه ۱۰ آذر ۱۳۹۱ |

    . قمر تاج لری . قمر تاج لری




    [قمر تاج لری]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 30 Nov 2018 11:08:00 +0000



    تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
    هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
    در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
    i.video.ir@gmail.com