در برنامه ببىن بپز جه جنس ق

در برنامه ببىن بپز جه جنس ق شـهریـارما1390 - ادبی - shahriarm1390.blogfa.com | هاى هم بچه از on Instagram - mulpix.com | شـهریـارما1390 - اجتماعی | ئه بـه من يه on Instagram - mulpix.com |

در برنامه ببىن بپز جه جنس ق

شـهریـارما1390 - ادبی - shahriarm1390.blogfa.com

 

حکایت های آموزنده از سعدی

 

عبدالقادر گيلانى را رحمـه الله عليه ، در برنامه ببىن بپز جه جنس ق درون حرم کعبه روی بر حصبا نـهاده همـی گفت :

خدايا! ببخشای ، وگر هر آينـه مستوجب عقوبتم درون روز قيامتم نابينا برانگيز که تا در روی نيکان شرمسار نشوم .

روى بر خاك عجز مى گويم

 

هر سحرگه كه باد مى آيد

 

اى كه هرگز فراموشت نكنم

 

هياز بنده ياد مى آيد؟

..........................................................................................

 

جهل

یکی را از حکما شنیدم کـه مـی گفت هرگزی بـه جهل خویش اقرار نکرده هست مگر آن کـه چون دیگری درون سخن باشد همچنان ناتمام گفته سخن آغاز کند .

● غرور

روزی بـه غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه بـه پای کریوه ای غخرپشتهف سست مانده. در برنامه ببىن بپز جه جنس ق پیرمردی ضعیف از بعد کاروان همـی آمد و گفت چه نشینی کـه نـه جای خفتن هست گفتم چون روم کـه نـه پای رفتن است. در برنامه ببىن بپز جه جنس ق گفت این نشنیدی کـه صاحبدلان گفته اند رفتن و نشستن بـه که دویدن و گسستن .

● دل آزرده

وقتی بـه جهل جوانی بانگ بر مادر زدم. دل آزرده بـه کنجی نشست و گریـان همـی گفت مگر خردی فراموش کردی کـه درشتی مـی کنی؟

● هنر

حکیمـی پسران را پند همـی داد کـه جانان پدر هنر آموزید کـه ملک و دولت دنیـا اعتماد را نشاید و سیم و زر درون سفر بر محل خطر هست یـا دزد بـه یک بار ببرد یـا خواجه بـه تفاریق بخورد. اما هنر چشمـه زاینده هست و دولت پاینده و گر هنرمند از دولت بیفتد غم نباشد کـه هنر درون نفس خود دولت است. هرجا کـه رود قدر بیند و در صدر نشیند و بی هنر لقمـه چیند و سختی بیند .

● اجل

دست و پا بریده ای هزار پایی بکشت. صاحبدلی بر او گذر کرد و گفت سبحان الله با هزار پای کـه داشت چون اجلش فرا رسید از بی دست و پایی گریختن نتوانست .

● صید

صیـادی ضعیف را ماهی قوی بـه دام اندر افتاد. طاقت حفظ آن نداشت ماهی بر او غالب آمد و دام از دستش درون ربود و برفت. دیگر صیـادان دریغ خوردند و ملامتش د کـه چنین صیدی درون دامت افتاد و ندانستی نگاه داشتن. گفت ای برادران چه توان ؟ مرا روزی نبود و ماهی را همچنان روزی مانده بود. صیـاد بی روزی درون دجله نگیرد و ماهی بی اجل بر خشک نمـیرد

 

..........................................................................................

 

يکی را از دوستان گفتم : در برنامه ببىن بپز جه جنس ق امتناع سخن گفتنم بعلت آن اختيار آمده هست در غالب اوقات کـه در سخن نيک و بد اتفاق افتد و ديده دشمنان جز بر بدی نمـی آيد . گفت : دشمن آن بـه که نيکی نبيند .

هنر بـه چشم عداوت ، بزرگتر عيب است

 

گل هست سعدى و در چشم دشمنان خار است

 

نور گيتى فروز چشمـه هور

 

زشت باشد بـه چشم موشك كور

..........................................................................................

 

شرط آزادی

 

یکی از بزرگان بـه غلامش گفت: از مال خود گوشتی بستان و از آن طعامـی ساز که تا بخورم و تو را آزاد کنم. غلام شاد شد. گوشتی خرید و بریـانی ساخت و پیش او آورد .

 

 

خواجه خورد و گوشت را بـه غلام سپرد .

دیگر روز گفت: بدان گوشت، آبگوشتی زعفرانی تهیـه کن که تا بخورم و تو را آزاد کنم. غلام فرمان برد. دوباره تکه گوشت را بـه غلام سپرد کـه کمـی روغن بستان و با آن گوشت، طعامـی به منظور دیگر روز فراهم کن که تا بخورم و تو را آزاد سازم .

غلام گفت: ای خواجه تو را بـه خدا بگذار من هم چنان غلام تو باشم و این تکه گوشت را آزاد کن !

 

..........................................................................................

 

حسن ميمندی را گفتند سلطان محمود چندين بنده صاحب جمال دارد کـه هر يکی بديع جهانی اند ، چگونـه افتاده هست که با هيچ يک از ايشان ميل و محبتی ندارد چنانکه با اياز کـه حسنی زيادتی ندارد ؟ گفت : هر چه بـه دل فرو آيد درون ديده نکو نمايد .

هر كه سلطان مريد او باشد

 

گر همـه بد كند، نكو باشد

 

وآنكه را پادشـه بيندازد

 

كسش از خيل خانـه ننوازد327

 

كسى بـه ديده انكار گر نگاه كند

 

نشان صورت يوسف دهد بـه ناخوبى

 

و گر بـه چشم ارادت نگه كنى درون ديو

 

فرشته ايت نمايد بـه چشم كروبى

 

..........................................................................................

 

با طایفه بزرگان بـه کشتی درون نشسته بودم؛ زورقی درون پی ما غرق شد. دو برادر بـه گردابی درافتادند. یکی از بزرگان گفت ملاح را، کـه بگیر این هر دو آنرا کـه بهر یک پنجاه دینارت دهم. ملاح درون آب افتاد و تا یکی را برهانید آن دیگری هلاک شد. گفتم بقیت عمرش نمانده بود از این سبب درون گرفتن او تاخیر کرد و در آن‌دگر تعجیل. ملاح بخندید و گفت آنچه تو گفتی یقین است، دگر مـیل خاطر برهانیدن این بیشتر بود کـه وقتی درون بیـابانی مانده بودم و مرا بر شتری نشانده و زدست آن‌دگر تازیـانـه‌ای خورده‌ام درون طفلی. گفتم صدق الله من عمل صالحا فلنفسه و من اسا فعلیعا .

تا توانی درون مخراش     کاندرین راه خارها باشد

کار  درویش   مستمند  برآر     کـه ترا نیز کارها باشد

 

..........................................................................................

 

یکی از پسران هارون‌الرشید پیش پدر آمد خشم‌آلود، کـه سرهنگ‌زاده مرا دشنام مادر داد. هارون ارکان دولت را گفت: جزای چنین چه باشد؟ یکی اشاره بـه کشتن کرد و دیگری بـه زبان ب و دیگری بـه مصادره و نفی. هارون گفت: ای پسر کرم آنست کـه عفو کنی و گر توانی تو نیزش دشنام مادر ده. نـه چندان‌که انتقام از حد گذرد انگاه ظلم از طرف ما باشد و دعوی از قِبل خصم .

نـه مرد هست آن به  نزدیک  خردمند    کـه با پیل دمان پیکار جوید

بلی مرد آناست از روی تحقیق   کـه چون خشم آیدش باطل نگوید

 

…………………………………….…………………………………….

 

یکی از وزرا پیش ذوالنون مصری رفت و همت خواست، کـه روز و شب خدمت سلطان مشغولم و بخیرش امـیدوار و از عقوبتش ترسان. ذوالنون بگریست و گفت: اگر من خدای عزوجل را چنین پرستیدمـی کـه تو سلطان را، از جمله صدیقان بودمـی .

گر نـه امـید و بیم راحت و رنج    پای  درویش بر  فلک   بودی

ور  وزیر  از  خدای بترسیدی    همچنان کز مَلِک، مَلَک بودی

 

……………………………………..……………………………………

 

درویشی، مجرد بـه گوشـه‌ای نشسته بود. پادشاهی برو بگذشت . درویش از آنجا کـه فراغ ملک قناعت هست سر بر نیـاورد و التفاتت نکرد. سلطان از آنجا کـه سطوت  سلطنت هست برنجید و گفت: این طایفه خرقه‌پوشان امثال حیوان‌اند و اهلیت و آدمـیت ندارند. وزیر نزدیکش آمد و گفت: ای جوانمرد سلطان روی زمـین بر تو گذر کرد، چرا خدمتی نکردی و شرط ادب بـه جای نیـاوردی؟ گفت: سلطان را بگوی توقع خدمت ازی دار کـه توقع نعمت از تو دارد و دیگر بدان کـه ملوک از بهر پاس رعیت‌اند نـه رعیت از بهر طاعت ملوک .

پادشـه پاسبان درویش   است     گرچه رامش  به فر  دولت اوست

گوسپند از برای  چوپان  نیست     بلکه  چوپان  به  خدمت  اوست

یکی  امروز    کامران     بینی      دیگری را دل از مجاهده ریش

روز  کی چند باش  تا   بخورد      خاک، مغز سر خیـال‌اندیش

فرق شاهی و بندگی برخاست   چون قضای نبشته آمد پیش

گری خاک مرده  باز کند      ننماید  توانگر   و    درویش

ملک را، گفت درویش استوار آمد. گفت : از من تمنا ؟ گفت: آن‌همـی خواهم کـه دگر باره زحمت من ندهی. گفت: مرا پندی بده؟ گفت :

دریـاب کنون کـه نعمتت هست بدست   کین دولت و ملک مـی‌رود دست بدست

 

……………………………………..……………………………………

 

چنيــن گفت شوريده اي درون عجم

 بــه كسـري كه اي وارث ملك جم

 

اگـر ملك بــرجم بمــاندي و بخت

 تــرا كي ميسّر شـدي تاج و تخت

 

اگــر گنــج قـارون بـه دست آوري

 نمــاند مگــر آنچـه بخشي، بــري

 

چــو الب ارسـلان جان بـه جانبخش

 پســر تــاج شـاهي بـه سر برنـهاد

 

بــه تــربــت سپــردنش از تاجگاه

 نــه جــاي نشستــن بـُد آماجگاه

 

چنيــن گفت ديــوانـه اي هوشيار

 چــو ديــدش پسـر روز ديگر سوار

 

زهي مُلــك و دوران ســر درون نِشيـب

 پــدر رفــت و پــاي پسـر درون ركيب

 

چنينــــست گـــرديـــدن روزگــار

 سبــك سيــر و بـد عهد و ناپايدار

 

چــو ديرينــه روزي ســـرآورد عهـد

 جــوان دولتي ســربـــر آرد ز مـهد

 

مَنِــه بـر جهان دل كه بيگانـه ايست

 چو مطرب كه هر روز درون خانـه ايست

 

نــه لايـــق بـــود عيش بــا دلبـــري

 كــه هــر بــامدادش بود شوهري

 

نكـويي كن امسال چون دِه تراست

 كــه ســال دگر، ديگري دهخداست




[در برنامه ببىن بپز جه جنس ق]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 18 Nov 2018 08:37:00 +0000



در برنامه ببىن بپز جه جنس ق

هاى هم بچه از on Instagram - mulpix.com

هاى هم بچه از on Instagram

Unique profiles

62

Most used tags

Total likes

0

Top locations

McLean, Virginia, Portemilio Hotel & Resort, Iberostar Paseo de Gracia

Average media age

206.8 days

to ratio

5.7

Media Removed

قبل ترها تصميم بچه دار شدن نداشتم و دلم نميخواست يك موجود زنده رو بدون اجازه خودش وارد دنياى عجيب و غريب زندگى كنم. در برنامه ببىن بپز جه جنس ق روزها گذشت و من تسليم شدم. در برنامه ببىن بپز جه جنس ق تسليمِ قدرتمندى بود كه يك شكستِ زيبا و خوش طعم رو برام بـه ارمغان آورد. وقتى يك زن مادر ميشـه بدون شك تلاش ميكنـه بهترين باشـه. گاهى وقتها عذاب وجدان ها كارو خراب ... قبل ترها تصميم بچه دار شدن نداشتم و دلم نميخواست يك موجود زنده رو بدون اجازه خودش وارد دنياى عجيب و غريب زندگى كنم. روزها گذشت و من تسليم شدم. تسليمِ قدرتمندى بود كه يك شكستِ زيبا و خوش طعم رو برام بـه ارمغان آورد.
وقتى يك زن مادر ميشـه بدون شك تلاش ميكنـه بهترين باشـه.
گاهى وقتها عذاب وجدان ها كارو خراب ميكنـه. فراموشى و نداروها. بى حوصلگى براى درست كردن غذا. خستگى و نكردن بچه و ... و ...
منم از اين عذاب وجدان ها كم نداشتم. ولى محلشون نذاشتم و زود از خودم دورشون كردم... بى خوابى هاى شبانـه كه همچنان هم ادامـه داره قبل تر مريضم كرده بود ولى يا عادت كردم يا اينكه قوى تر شدم... پسر خنده روىِ من، در برنامه ببىن بپز جه جنس ق از تك تك ثانيه هاى بزرگ شدنت لذت ميبرم چون نميخوام بگم واى چه زود گذشت يا تو رو خدا زود بزرگ نشو. از اين جمله ها بيزارم. اصلا از حسرت متنفرم.. دم غنيمته و من اينو بـه لطف خيلى از ناسازگارى هاى زندگى درك كردم.
پسرم، نـه تنبيه بلدم، نـه ياد گرفتم داد ب. متنفرم از اينكه وقتى ميخورى زمين ب تو سر و صورتمو داد و هوار بكشم. من از خيلى رفتارهاى بـه ظاهر دلسوزانـه مادرانـه بيزارم.
فقط بـه تو نگاه ميكنم، ميخندم و لذت ميبرم. با كارهايى كه ميكنم دوست دارم بدونى ورزش بهترين اعتياد دنياست. يدن زن و مرد نميشناسه. با سمفونى زندگى بايد يد قشنگ هم يد. از شنا كردن برات نمينويسم كه خودت تو اين سن بهترين شناگر شكلاتى هستى كه من ديدم.
تلاش ميكنم شادى و لذت بردن از زندگى درون شرايط سخت رو بهت ياد بدم. بايد بدونى درون بدترين شرايط هم هميشـه راه حلى هست، نبايد اجازه بدى غم بياد و بشينـه رو دلت اگر هم نشست، نزار جا خوش كنـه.
فندوق شكلاتى فعلا و همچنان با هم هى پاپ رو تمرين ميكنيم، بـه شنا كردن ها ادامـه ميديم، تو هم بـه تردميلى كه من روش ميدوم (ناگفته نمونـه كه كلى وزن كم كردم و به يُمن حضور ايشون از دو سه سال قبلم هم لاغرتر شدم 🙏)زل بزن. اجازه نده من بخونم و بنويسم. بـه لطف بودنت فهميدم فيلم و سريال هم ميشـه فقط ١٥ دقيقه آخرشو و ده دقيقه اولش رو ديد.
هر كارى دوست دارى بكن فقط، لطفا و خواهشا شبها كمى بهتر و بيشتر بخواب ما گناه داريم. مرسى عزيزم 😄😉 يكساله شدنت مبارك ليام دلنشين و نمكى. اميدوارم هميشـه مثل معنى اسمت قدرتمند باشى و با سختى ها مبارزه كنى 🙏🌸💙
پ.ن: در برنامه ببىن بپز جه جنس ق عكس روز تولد خودم برداشته شده، درون تهران خاطره انگيز و خيال انگيزِ من.
٢٠ مرداد ماه ١٣٩٧ مصادف با ١١ آگوست ٢٠١٨
#liamtalebloo #birthdayboy🎉 #birthdayboy #motherhood #babyboy💙

Read more

Advertisement

Media Removed

‏‎بچه ها اگه اهل سورپرايز كردن دوستاتون هستين حتما بـه پيج پلاك برين و تو مسابقه شون شركت كنيد شايد برنده اين هفته شما باشيد و بتونيد از اين طريق دوستاتون رو خوشحال كنيد، اینطوری کـه اون دوستتون کـه وقت نمـیکنـه بـه خونـه و زندگی و ماشینش برسه رو تگ کنید! شاید برنده شد و تونستید کمکش کنید. ‏‎ چند وقتى بود كه ... ‏‎بچه ها اگه اهل سورپرايز كردن دوستاتون هستين حتما بـه پيج پلاك برين و تو مسابقه شون شركت كنيد شايد برنده اين هفته شما باشيد و بتونيد از اين طريق دوستاتون رو خوشحال كنيد، اینطوری کـه اون دوستتون کـه وقت نمـیکنـه بـه خونـه و زندگی و ماشینش برسه رو تگ کنید! شاید برنده شد و تونستید کمکش کنید.
‏‎ چند وقتى بود كه سرم شلوغ بود و فرصت رسيدگى بـه باكس هاى گل توى تراس رو نداشتم، فقط گهگاهى بهشون آب ميدادم ، که تا اينكه چندروز پيش ديدم طفلكى ها پژمرده و خشك شدن و تراس ديگه صفاى قبلش رو نداره، ‏‎حوصله خريد گل و عوض كردن خاكشونم نداشتم، ‏‎يادم افتاد كه یـه اپليكيشنی هست بـه اسم پلاک کـه سرويس خدمات آنلاين داره،
‏‎ براى همين سريع ثبت نام كردم و اونام خيلى سريع يه باغبون زرنگ و خوش اخلاق فرستادن، گلی کـه مـی خواستم شمعدونی بود کـه تو توضیحات سفارشم نوشته بودم و ایشون هم همون گلهارو آوردن، هم خاك گلدونـهارو عوض كردن و هم با كاشت شمعدونى هاى خوشگل بـه تراسم رنگ و شادى بخشيدن، كلى ام درون زمينـه نگهداريشون راهنماييم كردن ،
‏‎جالب اينجاست كه همون روز باهام تماس گرفتن و ازم خواستن بـه باغبونى كه كارها رو انجام داده بود امتياز بدم من هم با صفایی کـه به بالکنم داده بودن، بالاترين امتياز رو دادم. ‏‎شما هم ميتونيد براى انجام كارهاتون، حالا غیر از باغبونی، مثلا نظافت منزل و راه پله ها، تعمـیرات وسایل برقی، بازسازی خونـه و چیزایی کـه برای انجامش وقتتون گرفته مـیشـه از پلاك كمك بگيرين.
‏‎شما جاى من بودين كدوم گل رو انتخاب ميكردين؟؟
‏@pelakservices
‏ #ad
#خدمات_در_پلاک_شما
#کمکش_کن

Read more

Media Removed

سلام بچه ها خوبين؟ نوبتى هم كه باشـه توى بارسلونا بايد بـه جذابين هاى خيابون پَسِئو دِ گراسيا بپردازيم. يه خيابون عريض با فرعي هاى شلوغ كه پر از برندهاى معروف و لوكال هستش. دوتا دونـه خونـه از گائودى جان توى اين خيابونـه كه توى هر فصل سال بـه يه شكل خوشگلترشون ميكنن. كازا ميلا و كاز باتلو (يا باتيو) كه ... سلام بچه ها خوبين؟
نوبتى هم كه باشـه توى بارسلونا بايد بـه جذابين هاى خيابون پَسِئو دِ گراسيا بپردازيم.
يه خيابون عريض با فرعي هاى شلوغ كه پر از برندهاى معروف و لوكال هستش. دوتا دونـه خونـه از گائودى جان توى اين خيابونـه كه توى هر فصل سال بـه يه شكل خوشگلترشون ميكنن.
كازا ميلا و كاز باتلو (يا باتيو) كه دوتا از معروف ترين اثار غير مسيحي گائودى بـه حساب ميان.
عكس اول (كه خودم گرفتم) که تا عكس سوم (كه دوتاى بعديش از اينترنته) مربوط بـه كازا ميلاست كه بهش لقب معدن سنگ هم دادن.
عكس چهارم (كه بازم خودم گرفتم) که تا عكس يكى مونده بـه اخر(كه از اينترنته) مربوط بـه كازا باتيوست كه طراحى اين خونـه برگرفته از فلس هاى اژدهاست. بـه همين دليل توى صف بليطش ژاپني زياد ديده ميشـه. و همونطور كه ميبينيد توى كريسمس و بهار بـه شدت بهش توجه ميشـه و خودشونم ميدونن شاهكاريه براي خودش. البته اينم بگما اين خونـه رو انتونى گائودى براى يك خونواده ى پارچه فروش طراحى كرده بوده.
و اما عكس اخر كه عشق جان رو درون كافه ى ماسيمو دوتى ميبينيد. البته چيزي نخورديما🤦🏻‍♀️
اما بزرگترين ماسيمو دوتى اى كه توى كل زندگيم ديدم سر همين خيابونـه. دو طبقهى بسيار بزرگش مربوط بـه خانم ها و يك طبقه هم جنرال براى اقايون بچه ها و خانم هاست و در تراس طبقه اخر هم كه كافه قرار داره.
سر اين خيابون از ميدون كاتالونيا شروع ميشـه. ......
.
اصلا بهم بگيد ببينم دوست دارين من اين همـه بنويسم و توضيح بدم؟ سرتونو درد نياوردم؟

Read more

Media Removed

كفِخواب تموم شد درست مثل ىِ خواب شيرين ، ىِ حالِ ناب ، عميق و ممتد ، ىِ حسى كه مطمئن ام آدم هايى كه اين اجرا رو ديدن از امشب مثلِ ماها آرومتر مى خوابن و از فردا شـهر و كوچه و خيابونا رو بهتر و واضح تر مى بينن ، از دلتنگى بچه ها كه بگذريم ، براشون آرزو كرديم و بهشون ايمان داديم هر آنچه كه درون قلب داشتيم و از شون قول ... كفِخواب تموم شد
درست مثل ىِ خواب شيرين ، ىِ حالِ ناب ، عميق و ممتد ، ىِ حسى كه مطمئن ام آدم هايى كه اين اجرا رو ديدن از امشب مثلِ ماها آرومتر مى خوابن و از فردا شـهر و كوچه و خيابونا رو بهتر و واضح تر مى بينن ، از دلتنگى بچه ها كه بگذريم ، براشون آرزو كرديم و بهشون ايمان داديم هر آنچه كه درون قلب داشتيم و از شون قول گرفتيم خيلى خيلى آدم حسابى بشن ، بايد ، که تا ما روزى بهشون افتخار كنيم و دوباره كِيف كنيم كه يه سالى خدا ما رو سر راه هم قرار داد ، از دلتنگى نمى شـه گذشت ، بايد باشن و باشيم ، بودن ، نبودن ها آدم رو دلتنگ تر مى كنـه ....
و
دور همـه بچه هايى كه دست بـه دست هم براى افتادن اين اتفاق و شماهايى كه اومدين و قدم بـه چشم هاى ما گذاشتين بگردم ، خيلى زياد از اينجا که تا شيراز
@_saeedzarei
@mahsa.goli.alafar
@theatreshahrzad_
@shokoofa
♥️♥️🕊🕊

Read more

Media Removed

تولد گروهى شـهريور ماه بازم يه جشن ديگه از گروه راشر 🦄اين بار هم تم تك شاخ هم فرارى🏎 🧒هم ونـه هم پسرونـه🧒 @rasher.event با حضور دى جى آرام مـهربون بازى و مسابقه و سرگرمى با بچه ها🤹‍♂️ @rasher.event 🏼يه جشن عالى همراه و شادى🏼 نـه فقط براى شـهريورى هاى عزيز بلكه براى متولدين ... 🎈تولد گروهى شـهريور ماه🎈
✨بازم يه جشن ديگه از گروه راشر✨
🦄اين بار هم تم تك شاخ هم فرارى🏎
🧒👧هم ونـه هم پسرونـه🧒👧
@rasher.event
با حضور دى جى آرام مـهربون🎤🎹
بازى و مسابقه و سرگرمى با بچه ها🤹‍♂️
@rasher.event
💃🏼يه جشن عالى همراه و شادى💃🏼
😊نـه فقط براى شـهريورى هاى عزيز 😊
😍بلكه براى متولدين همـه ى ماه ها😍
🤩دكور فوق العاده زيبا براى عكس🤩
@rasher.event 🎂 كيك تولد متناسب با هر تم🎂
🎈بادكنك آرايى زيبا و تزئينات تولد🎈
🎁همراه با گیفت براى كوچولوها 🎁
@rasher.event
پذيرايى از ها و فرشته ها 🍽
با كلى خوراكى هاى خوشمزه
آبميوه هاى طبيعى خنك🍹
چای و نسکافه ☕
شيرينى 🍪
بستنی🍦
پاپ كورن🍿
مارشمالو🍭
جوجه چينى 🍗
ماكارونى🍝
سالاد فصل🥗
الويه 🌯
ژله🍮
نوشيدنى 🥤
👩🏻‍🎨 گريم مخصوص كودك با هزينـه جدا
📷 عكاس حرفه اى كودك با هزينـه جدا
📆 تاريخ جشن يكشنبه ٤ شـهريور 🕟 ساعت ١٨ که تا ٢١
📍مكان تالار قصر سفيد پاسداران
🚘 همراه با پارکینگ اختصاصی
براى رزرو و اطلاعات بيشتر با شماره ٠٩١٢٢٧٧٩٣٤٠ تماس بگيريد[email protected]
طراح و برگزار كننده مراسم ها، تولد براى كودكان و بزرگسالان، مـهمانى تعيين جنسيت نوزادان، سفره عقد، ميز نامزدى، اتاق زايمان... @[email protected]
Read more

Media Removed

اتابك تصميم اش رو گرفته بود. اينكه اتابك تصميم بگيره، امر عادى اى تو خانواده ما نيست. همگى ژن بيخود و لعنتى رودروايسى و خجالت و تا آخرين دقيقه هاى هر اتفاق سكوت كردن رو از پدرم تمام و كمال بـه ارث برديم. اصلا اين اتفاق طبيعى نيست كه فرزند ارشد خونـه زنگ بزنـه بـه ته تغارى و بگه؛ ببين، من مى ترسم بيام بدرقه اتابك ... اتابك تصميم اش رو گرفته بود. اينكه اتابك تصميم بگيره، امر عادى اى تو خانواده ما نيست. همگى ژن بيخود و لعنتى رودروايسى و خجالت و تا آخرين دقيقه هاى هر اتفاق سكوت كردن رو از پدرم تمام و كمال بـه ارث برديم. اصلا اين اتفاق طبيعى نيست كه فرزند ارشد خونـه زنگ بزنـه بـه ته تغارى و بگه؛ ببين، من مى ترسم بيام بدرقه اتابك و گريه ام بگيره و نتونم مثل خودمو كنترل كنم. بـه نظرت چكار كنم؟ يا م كه عاشق اتابكه، بياد بغلم كنـه و با خيسى چشماش كه ماليده ميشـه بـه تيشرتم بگه؛ اگه اتابك بره من چكار كنم؟ يا مادرم پشت تلفن زار زار گريه كنـه كه بهترين بچه ام داره دور ميشـه، من دلم تنگ شد، پاشم كجا برم؟ يا پدرم پشت تلفن بغض شو قورت بده و در برابر دلدارى من بعد پنج دقيقه بگه؛ ميشـه بعدن بهت زنگ ب و نتونـه جلوى گريه شو بگيره! اينارو اولين بار اينجا مينويسم و هيچ كدوم از اين آدما نمى دونند كه دلتنگى شونو تكيه بـه من كه كوه صبرشون باشم. اما واقعا هيچ كس بـه اندازه من بـه اتابك نزديك نبود. من تو اين شـهر و اين خاك، يه رفيق سى و سه ساله ام رو بدرقه كردم كه بره! چجورى؟ با استندآپ كمدى درون ساعت ٣ شب که تا فضاى ملتهب دلتنگى رو قبل از اتابك راهى كرده باشم. هم مدرسه و هم تيمى و هم بازى و همسفر و هم درد و هم راه و همدم و هم نفس و هم چيزى كه ميان دو برادر ميتونيد حدس بزنيد رو ما سالها براى هم كم نذاشتيم. روزى كه خبر لاتارى شو داد، ازمير بودم، جلوى درون دانشكده كه اينترنتم فول باشـه و قطع و وصل نشـه. گفت يه چيزى ميگم بـه هيشكى نگفتم. گفتم چى؟ گفت لاتارى برنده شدم!!! لان!! چى؟؟ خوشحالى بيش از حدى براش داشتم. اتابك آدم اينجا نبود. يك آدم بى نـهايت خونسرد و آرام و مخفى ترين مـهربان دنيا. شك ندارم كه بهترين عضو خانواده ماست و حتى فاميل بدون ترديد. بدون يك اپسيلون ذهنيت منفى و يا هر چيز ديگه. مگه ميشـه انقدر زلال باشى رفيق؟ كجاى جهان ايستادى؟ از كدوم سياره اومدى؟ بذاريد اعتراف بكنم. برخلاف همـه كه ميخواستن اتابك نره، من تمام قد پشتش وايسادم. و ميدونم اونجا بهترين ها براش رقم خواهد خورد. اعتراف مى كنم كه هرقدر سعى ميكنم آدم خوبى باشم، يه تار موى اتابك هم نشدم. اعتراف مى كنم كه تنـها ماندم. تنـها مانديم. مـهربانى مان كوچ كرد. معناى چشم بسته اعتماد كردن رو گم كردم. امروز افسرده و آرام ام. رفتم كنار مادرم دراز كشيدم و بغلش خوابيدم. نـه بخاطر خودم، بخاطر چشماى غمگينش كه نياز داشت بوى پسر دور شده اش رو تو تن من احساس كنـه. و آخر سر بايد بگم: حال همـه ى ما خوب ست، اما تو باور كن! / ياور هميشـه مومن، تو برو سفر سلامت..

Read more

Advertisement

Media Removed

يادتونـه چند روز قبل ازتون دعوت كردم براى شاد كردن دل يه بنده ى خدايى كه چند سال پيش تو يه سانحه ى رانندگى دچار ضايعه ى نخاعى شده پول روى هم بگذاريم و بفرستيمش #زيارت #امام_رضا؟ و شما هم مثل هميشـه محبت كرديد و ياعلى گفتيد و حدود سه ميليون تومان جمع شد ولى درون كمال ناباورى اون بنده ى خدا با بزرگ منشى و مناعت ... يادتونـه چند روز قبل ازتون دعوت كردم
براى شاد كردن دل يه بنده ى خدايى كه چند سال پيش تو يه سانحه ى رانندگى دچار ضايعه ى نخاعى شده پول روى هم بگذاريم و بفرستيمش #زيارت #امام_رضا؟
و شما هم مثل هميشـه محبت كرديد و ياعلى گفتيد و حدود سه ميليون تومان جمع شد
ولى درون كمال ناباورى اون بنده ى خدا با بزرگ منشى و مناعت طبع گرچه ميتونست همـه اون پول را بگيره براى خودش ولى وجهى كه جمع شده بود را قبول نكرد و گفت هم كسالتش شديده و هم نياز مالى ندارم و درخواست كرد كه بـه جاش كسان ديگرى را بـه مشـهد بفرستيم
اين ١٢ بچه اونـهايى هستن كه با نيت خالص و همت والاي شما براى اولين بار توفيق پيدا كردن كه برن زيارت حضرت على بن موسى الرضا
بچه هايى كه نـه تنـها که تا حالا زيارت نرفته بودن ،بلكه حتى تو عمرشون بـه يك مسافرت معمولى و دم دستى هم نرفته بودن ،
اين طفل معصوم ها از اون بچه هايى هستن كه هر روز ممكنـه من و شما سر چهار راه ها درون حال گل فروشى يا شيشـه ى ماشين پاك كردن ببينيمشون يا اگر بخواهم دقيق تر بگم،بچه هاى كار هستن
بچه هايى كه تو كوره هاى آجر پزى اطراف تهران زندگى كه نـه ،به سختى عمر ميگذرونن.
ببينيد اثر يه قدم خير برداشتن چقدر زياد ميتونـه باشـه و چه دلهايى رو شاد ميكنـه و چه زنجيره ى زيبايى از مـهربانى رو تشكيل ميده.
يكى احسان ميكنـه،
يكى گذشت ميكنـه،
يكى ديگه از وقتش مايه ميگذاره،
كسى ديگه سوغاتى براى زائر ها تهيه ميكنـه
و درون نـهايت فقط يه آرزوى خالص براى زيارت امام مـهربانى گرچه براى صاحبش فرجامى جز حسرت نداشت اماااا
دل ده دوازده که تا پسر بچه را شاد ميكنـه
شادى اى كه مطمئناً که تا اخر عمرشون درخشان و زيبا بـه يادشون مى مونـه.

Read more
ميتونم ساعتها و روزها بشينم و بازى شما رو تماشا كنم. يكروز داشتم با يكى از دوستان خيلى ثروتمندم صحبت ميكردم. اونوقت هنوز بچه نداشتم. بهم گفت پيكى بچه هاى هركس تمام دارايى اون شخص هستن و اينرو وقتى كه بچه دار شدى ميفهمى. شنيدن اين حرف از كسى كه دارايى بسيار زيادى داشت و خيلى هم سرش تو حساب و كتاب بود برام ... ميتونم ساعتها و روزها بشينم و بازى شما رو تماشا كنم. يكروز داشتم با يكى از دوستان خيلى ثروتمندم صحبت ميكردم. اونوقت هنوز بچه نداشتم. بهم گفت پيكى بچه هاى هركس تمام دارايى اون شخص هستن و اينرو وقتى كه بچه دار شدى ميفهمى. شنيدن اين حرف از كسى كه دارايى بسيار زيادى داشت و خيلى هم سرش تو حساب و كتاب بود برام جالب بود. که تا اينكه خدا نيوان رو بـه ما داد و من اين موضوع رو با تمام وجودم درك كردم. فقط يك نكته رو دوست دارم بگم. مادر تمام باور و وجود كودك هست و ما مردان بايد اين موضوع رو درك كنيم كه احترام و تكريم همسر درون حقيقت تأثير مستقيم بر روى فرزندانمون و تربيت و رشد اونـها داره. هرچقدر كه مادر فرزند ما درون آسايش بيشترى باشـه ما فرزند قويتر و سالمترى خواهيم داشت ❤️
.
مادر بهشت من همـه آغوش گرم تست
گوئی سرم هنوز بـه بالین نرم تست

پیوسته درون هوای تو چشمم بـه جستجوست
هرلحظه با خیـال تو جانم بـه گفتگوست

در خواب و خیـال همـه با توام هنوز
تنـهائیم مباد کـه تیره هست بی‌تو روز

دائم حریم قدس تو احساس مـی‌کنم
احساس قدس آن دم انفاس مـی‌کنم

موسیقی بهشت همانا صدای تست
گوش دلم بـه زمزمـهلای تست

مادر بـه قصه‌های تو مـی‌خفت غصه‌ها
مـی‌رفت چشم و گوش بـه دنبال قصه‌ها

با شادیت نبود غمـی را مجال ایست
امّا بـه گریـه تو هم آفاق مـی‌گریست

صد قصه عشق بودی و مـی‌خواندمت مدام
رفتیّ و ماند قصه صد عشق ناتمام

ای داشته سپر هر بلای من
اکنون شفاعت من با خدای من

امروز هستیم بـه امـید دعای توست
فردا کلید باغ بهشتم رضای توست

این راز آن حدیث کـه نقل از پیمبر است
جنت نـهاده زیر قدم‌های مادر است
شعر از زنده ياد شـهريار
#picassomo #niwan #mother #daddy #family #baby #son
@shabnamshahrokhi 😘😍

Read more

Advertisement

كيامـهر بچه ى تابستونـه و تولدش توى تعطيلاته. واسه همين خاطر جمع كردن بچه ها تولد گرفتن كار زياد آسونى نيست. واسه همين خاطر پارسال نشد كه تولد بگيربم... اما بـه جاش امسال كيامـهر تولدش كلى كيف كرد. يه جشن كوچولو با چند که تا از بهترين دوستاى مدرسه يكى هم با و برادرش و و باباش🤗ميگفت چون پارسال ... كيامـهر بچه ى تابستونـه و تولدش توى تعطيلاته. واسه همين خاطر جمع كردن بچه ها تولد گرفتن كار زياد آسونى نيست. واسه همين خاطر پارسال نشد كه تولد بگيربم... اما بـه جاش امسال كيامـهر تولدش كلى كيف كرد. يه جشن كوچولو با چند که تا از بهترين دوستاى مدرسه 😊 يكى هم با و برادرش و و باباش🤗ميگفت چون پارسال تولد نگرفته بوده بچه هاى مدرسه باورشون نميشده كه اون شش سالش بوده. كلى سر اين موضوع بحث كرده بودن كه که تا شمع فوت نشـه سال آدمـها عوض نميشـه..😆🐝ظاهرا كه بچه خيلى غصه خورده بوده كه شش سالگيش رو رسما بـه بچه ها اعلام نكرده بوده! ما هم امسالو حسابى جشن گرفتيم كه همـه بدونن كيامـهر رسما هفت سالشـه! 😂كيا توى خونشون از اين بحث ها با بچه ها دارن؟ يا بهتره بگيم كيا ندارن؟ #تولدت_مبارک #جشن_تولد 😊🎁🎁🎈🎈

Read more

Media Removed

تو چند روزى كه اين گل رو درست ميكردم خيلى ياد گذشته ها و سالهايي كه گلسازى درس ميدادم بودم سالهايي كه توام بود با اتفاقات تجربه ها وخاطرات شيرين خيلى بـه ندرت ناراحت كننده ، يه وقتايي فكر ميكنم از خاطرات اينـهمـه سال كار و ارتباط نزديك با افراد مختلف ميشـه يه كتاب قطور نوشت (شايد تو زمان بازنشستگى نوشتم ... تو چند روزى كه اين گل رو درست ميكردم خيلى ياد گذشته ها و سالهايي كه گلسازى درس ميدادم بودم سالهايي كه توام بود با اتفاقات تجربه ها وخاطرات شيرين خيلى بـه ندرت ناراحت كننده ، يه وقتايي فكر ميكنم از خاطرات اينـهمـه سال كار و ارتباط نزديك با افراد مختلف ميشـه يه كتاب قطور نوشت (شايد تو زمان بازنشستگى نوشتم 😉)تو يكى از دوره هاى كلاسهام يه خانم مسنى بود كه ما بـه خواست خودش خانم دكتر صداش ميكرديم (همسرشون دكتر و استاد دانشگاه بودند)يه خانم مسن حدود هفتاد سال باچشماى رنگى و پوست درخشان و خيلى زيبا خانم دكتر هميشـه يك دنيا داستان و ماجرا از افراد فاميلشون داشت كه تو كلاس با اب و تاب فراوون تعريف ميكرد داستانـهايى كه جالب بود ولى يه وقتايي ديگه تعددشون كلافه كننده البته من هميشـه سعى ميكردم با سياست كلاس رو تحت كنترل خودم داشته باشم ولى اگر تو كلاس يك اتفاق غير منتظره مي افتاد واقعا كنترل اوضاع از دست من هم خارج ميشد و كلافگى رو تو چهره ى تك تك بچه ها ميديدم 😅😅ماجرايي كه ميخوام تعريف كنم مربوط بـه يكى از همين روزهاست .يه روز يكى از هنرجوها تو نيمـه هاى كلاس با چشماى پف كرده از گريه ى زياد وارد كلاس شد همـه هاج و واج نگاهشون بـه ترانـه (مستعار)بود كه چى شده ؟و فورا همـه ى تيرها سمت اقايون بيچاره هدف گرفته شد ،با شوهرت دعوا كردى ؟خانم دكتر مجال نداد و گفت عيبى نداره غصه نخوريا دعوا نمك زندگيه من هر وقت با دكتر دعوام ميشـه يه ساعتم طاقت نمياره مياد منتم رو ميكشـه مردا همـه اشون بنده ى شكمن 😳شب يه غذاى خوشمزه بپز خودش مياد دستاتم ماچ ميكنـه دكتر بـه من ميگه خانم دستت اصلا تو اشپزى معجزه ميكنـه ادم ميخواد انگشتاشم بخوره همينجور كه داشت از اشپزيش و هنرش درون زمينـه ى شوهر دارى تعريف ميكرد من رفتم وسط حرفش گفتم خانم دكتر يه دقيقه مجال بديد ببينيم چى شده و رو كردم طرف ترانـه كه عزيزم اگر مشكلى برات پيش اومده و ما ميتونيم كمكى بكنيم بگو درون غير اينصورت يه خورده اينجا بشين حالت كه بهتر شد برات تاكسى ميگيريم برو خونـه استراحت كن همينجور كه وسايلش رو ميزاشت رو صندلى گفت زرى جون الان دكتر بودم ميگه مشكوك بـه بيمارى .....هستى الان از من ازمايش گرفت چند روز ديگه جوابش اماده ميشـه اگر مريض باشم چى ؟هنوز بچه ام كوچيكه و از ته دل زد زير گريه
خانم دكتر گفت اين حرفا چيه علم كلى پيشرفت كرده حتما درمان ميشى 😳😳من گفتم بابا درمان ميشى چيه هنوز كه مشخص نيست اصلا مريض باشى خانم دكتر همينجور كه سرش رو درون تاييد حرف من تكون ميداد
گل نسترن گل اموزشى مـهرماه خواد بود البته فقط گل بـه تنـهايي
بقيه ى داستان تو يه پست ديگه

Read more

Media Removed

زمان ما سه که تا مقطع تحصيلى بود ابتدايى راهنمايى دبيرستان، كلاس پنجم و ششم رو تو يه سال ميخونديم و ميرفتيم مدرسه راهنمايى، يعنى بايد مدرسه عوض ميكرديم، وقتى وارد مدرسه راهنمايى شدم احساس ميكردم خيلى بزرگ شدم و تو راه مدرسه وقتى بچه هاى ابتدايى رو ميديدم ، حس بزرگ شدن درون من بيشتر نمود پيدا ميكرد، برعكس ... زمان ما سه که تا مقطع تحصيلى بود ابتدايى راهنمايى دبيرستان،
كلاس پنجم و ششم رو تو يه سال ميخونديم و ميرفتيم مدرسه راهنمايى، يعنى بايد مدرسه عوض ميكرديم،
وقتى وارد مدرسه راهنمايى شدم احساس ميكردم خيلى بزرگ شدم و تو راه مدرسه وقتى بچه هاى ابتدايى رو ميديدم ، حس بزرگ شدن درون من بيشتر نمود پيدا ميكرد،
برعكس دوران ابتدايى كه كل سال با يك معلم بوديم، براى هر درسى معلم جداگانـه داشتيم و اين تنوع چقدر برام جالب بود،
اون سال كتابهامو جلد هم نكردم و به مادرم گفتم ديگه بچه نيستم كه كتابامو كادو پيچ كنم ، فقط اسممو با خودكار روى جلد كتابهام نوشتم، يه كلاسور هم خ که تا وقتايى كه درسهامون سبكه فقط كلاسور بگيرم دستم مثل مدل دانشگاهياى اون دوره،
سرم خيلى باد داشت، همون روزاى اول دوتا دوست خوب پيدا كردم افسانـه و مرضيه،
يكى دو ماه از شروع مدرسه ها نگذشته بود كه ناظم پشت بلندگو اعلام كرد كه كلاسهاى غيردرسى گذاشتن و هركس دوست داره ميتونـه تو اين كلاسها ثبت نام كنـه و رشته مورد علاقش رو جدى تر دنبال كنـه، من و دوستام بدو رفتيم سمت دفتر مدرسه كه پنجره اش بـه حياط بود و ديديم چندتا كلاس گذاشتن رشته كاراته، ، خطاطى، مرضيه گفت همين سه که تا كلاسه فقط ،
من كه نميام بابام اجازه نميده تو مدرسه بمونم من و افسانـه يه چشمك بهم زديم و رفتيم دفتر و تو كلاس ثبت نام كرديم البته قرار شد چند روز بعد تست بديم و اگر قبول شديم معلم باهامون كار كنـه، وقتى بـه مادرم گفتم گفت كار خوبى كردى ت خوب ميشـه بـه اتم ياد ميدى ،فقط ننـه نفهمـه ، گفتم بعد روزايى كه دير ميام خونـه چى، ننـه ميفهمـه، مادر گفت ميگم رفتى كلاس خط، مگه هميشـه بايد راستشو بگيم ، بعدش هر دو غش غش خنديديم،
چند روز بعد اولين كلاس بود و من و افسانـه با خوشحالى رفتيم براى تست ، تو بيست نفرى كه تست داديم سه نفر انتخاب شديم من و افسانـه و سهيلا ،
تست رو خانم ناظم ازمون گرفت و گفت فردا مربى مياد براى تعليم،
فردا شد و ما سه نفر تو اتاق كوچك بغل دفتر منتظر مربى ، روى صندلى نشسته بوديم كه ناظم وارد اتاق شد و پشت سر ايشون يه آقاى فوكول كراواتى اتو كشيده با كلاس، ناظم گفت ايشون آقاى ذكى همسر بنده و مربى شما هستن، و ازين بـه بعد با شما كار ميكنند، من و بچه ها بـه هم نگاه كرديم و آب دهنمونو قورت داديم،
آقاى ذكى رفت سراغ ضبطى كه روى ميز بود و مشغول امتحان كردن ضبط صوت شد،
من و افسانـه و سهيلا بـه هم نگاه ميكرديم و بدجورى تو معذوريت مونده بوديم، آقاى ذكى يه آهنگ از مـهستى گذاشتن و روى صندلى چوبى 👇🏻

Read more

Media Removed

يه خانم تقريباً مسن تو فاميل داريم كه يه نسبت دور نسبى با مادرم داره از هيچ نظر با هم جور درون نميايم نـه از لحاظ ظاهرى ، نـه اعتقادى و نـه از نظر فرهنگى و تربيتى تنـها نقطه ى مشتركمون محبت و ارادتيه كه بـه مادرم دارنـه البته خيلى سال قبل روابط،نزديك و صميمانـه بوده بعد از مدتها نوروز امسال مـهمان مادر بودن من ... يه خانم تقريباً مسن تو فاميل داريم كه يه نسبت دور نسبى با مادرم داره
از هيچ نظر با هم جور درون نميايم
نـه از لحاظ ظاهرى ، نـه اعتقادى و نـه از نظر فرهنگى و تربيتى
تنـها نقطه ى مشتركمون محبت و ارادتيه كه بـه مادرم دارنـه
البته خيلى سال قبل روابط،نزديك و صميمانـه بوده
بعد از مدتها نوروز امسال مـهمان مادر بودن
من كمى با تأخير رسيدم
ماشاالله ده دوازده نفر خانم و آقا با تيپ هاى اوووفففف!!!!😦😦
به احترام مادر با همشون خيلى گرم سلام و عليك كردم
م هم هى حاج آقا حاج آقا بـه ناف ما ميبست و جلوى اونـها،به روش خودش احترام ميكرد
خدا شاهده سه دقيقه نگذشته بود كه همون خانمـه يه بادى بـه غب غب انداخت و با تكبر رو بـه ها ،عروسها و دامادهاش گفت:اين مـهرداد خان رو ميبينيد كه ماشاالله واسه خودش شده حاجّ آقاااا😒
من هزار بار پوشكش رو عوض كردم
بعد ادامـه داد بـه قدرى شيطون بازيگوش بــود كه نگــو،از اويزونى اب دماغ که تا جك جونور بازى و چيز هاى زشت ١٨+
ده دقيقه همينطور جلوى زنُ بچه ى ما گفت و گفت
با هر جمله اش خونـه از شليك خنده ها منفجر ميشد
(عنايت بفرماييد ده ه ه دقيييقه)
😐😐
و آخرش هم رو بـه من كرد و پرسيد مـهرداد جان خودت هم يادته؟
يه نفسى عميق براى كظم غيظ كشيدم و گفتم بعله خيييلى چيز هايى يادمـه😈😈
شوهرش گفت:اون موقع كه ما عروسى كرديم تو چهار پنج سالت بود،محاله چيزى يادت باشـه
من فقط درون هفت هشت جمله
گفتم:محمد آقا اون ماشين قرمزه كه صندوق عقبش خراب بود يادتونـه؟
_آره،اون هيلمنـه
_اون شيشـه هاى اب شنگولى دست ساز مخصوصت براى فروووش تو صندوقش چى؟
يادتونـه توتون سيگار هاتون رو خالى ميكردين و دوباره با يه جور علف پرش ميكردين؟
-😨تو اينـها رو از كجا يادته!؟
بسّه ديگه،ما جوان و جاهل بوديم يه غلط هايى كرديم،حالا سر پيرى جلو بچه ها شرف ما رو نبر
بعد رو كردم بـه و گفتم:😈 هنوز هم بـه خوردن تخم مرغ خام علاقه دارى؟يا مث اون موقع ها بلدى از ديوار مدرسه بپرى و فرار كنى
يادته تو پارك بـه يه مرده،شماره دادى كه بياد خواستگارى اما اون كيفت رو دزديد و فرار كرد؟
با هول، پريد وسط حرفم و گفت:كافيه،ول كن،خودت چطورى اوضاع احوالت چطوره
گفتم من خوبم اما اجازه بدين ماجراى مسخره اى كه از نامـه ى شما بـه پسر كبرىٰ خانم بـه پا شد رو تعريف كنم يه كم بخنديم دور هم
يا باختن شرط خوردن كرم باغچه سر اين كه كى زود تر شوهر ميكنـه
خلاصه اون روز بدون جنگ و خون ريزى تمام شد
اما برام سواله كه آيا باز هم ميان خونمون يا نع!ينى مياااان؟😁😁😁

Read more

Advertisement

Media Removed

. درون روز عرفه امام زمان(عج) هم درون صحرای عرفات همراه با حاجی ها، دعای عرفه مـی خواند. التماس دعا از همـه دوستان گرامـی ________ ️امروز آخرین فرصت... . درون روایـات داریم اگری درون ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان و لیـالی قدر آمرزیده نشد ، آخرین فرصتش روز عرفه است... . دوستان روز عرفه هست و وقت ... .
⏪در روز عرفه امام زمان(عج) هم درون صحرای عرفات همراه با حاجی ها، دعای عرفه مـی خواند.
التماس دعا از همـه دوستان گرامـی
________
♦️امروز آخرین فرصت...
.
🍃در روایـات داریم اگری درون ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان و لیـالی قدر آمرزیده نشد ، آخرین فرصتش روز عرفه است...
.
🍃دوستان روز عرفه هست و وقت دعای عرفه امام حسین(ع)، باز هم ارباب بـه کمک جاماندگان آمده...
.
💝 روز نـهم ذیحجه هست 💝
.
🌕 روز نـهم ذیحجه، روز عرفه و از اعياد بزرگ است، گرچه بـه اسم عيد ناميده نشده و روزى هست كه خدا بندگانش را بـه عبادت و طاعت خويش دعوت كرده و سفره هاى جود و احسانش را براى آنان گسترده، و شيطان درون اين روز خوارتر و حقيرتر، و رانده تر و خشمناك تر از روزهاى ديگر است.
.
❇️روايت شده كه حضرت زين العابدين عليه السّلام درون روز عرفه صداى سائلى را شنيد كه از مردم درخواست كمك مـی كرد، بـه او فرمود:
.
✳️واى بر تو، آيا درون اين روز از غير خدا درخواست مـی كنى؟ .
⏪و حال آنكه براى بچه هاى درون رحم، درون اين روز اميد مـی رود، كه فضل خدا شامل حالشان گردد، و سعادتمند شوند.

Read more

Media Removed

امروز اكران فيلم هاى تيمِ اكران تابستانـه فيلم كوتاه درون پرديس چارسو. فيلمسازانى كه آينده ى سينما ى ايرانند فيلمسازانى كه سراسر شوق،تلاش،اراده و منحصر بـه فردند بچه هايى كه هر كدام با دغدغه اى نگاهى،جهان بينى متعلق بـه خود دور هم جمع شدند که تا سينماى كشور ما حالش بهتر شود و با مديوم هاى جهانى جان بگيرد. اميدوارم ... امروز اكران فيلم هاى تيمِ اكران تابستانـه فيلم كوتاه درون پرديس چارسو.
فيلمسازانى كه آينده ى سينما ى ايرانند
فيلمسازانى كه سراسر شوق،تلاش،اراده و منحصر بـه فردند
بچه هايى كه هر كدام با دغدغه اى نگاهى،جهان بينى متعلق بـه خود دور هم جمع شدند که تا سينماى كشور ما حالش بهتر شود و با مديوم هاى جهانى جان بگيرد.
اميدوارم كمى ديگر با شنيدن نام هايتان
بلند بگوييم
خدا رو شكر هستند هنوز ،كيارستمى ها،فرهادى ها،نادرى ها،بنى اعتمادها...
بازيگران فيلم هاى شما موضوع را درك كرده بودند
اميروى دونده هم درك كرده بود .
اميدوارم فارغ از هر بى راهه اى مسيرتان را مصمم و با دليل طى كنيد و ما هم كيف كنيم و سينما هم پر شود از كسانى كه فيلم ميسازند که تا ؛اتفاقى بيافتد، که تا ؛حرفى بزنند،تا گره اى باز شود

Read more

Media Removed

. من از دو سالگى بـه بعد شايد هم حتى قبلترش بعضى خاطراتمو يادم مياد.. اميدوارم درون علم روانشناسى اين نشانـه ى اختلال نباشـه 🤯.. امروز كلى خنديدم بـه اينا ... عكس ١: اسم اين عروسكِ دست ساز ،قلى بود اون موقع كه هنوز مد نبود ملت عكسشونو روى ليوان و كوسن !!چاپ كنن ، قلى از خودش متكاشو داشت (مثل قلى نباشيم) 🤣 عكس ... .
من از دو سالگى بـه بعد شايد هم حتى قبلترش بعضى خاطراتمو يادم مياد.. اميدوارم درون علم روانشناسى اين نشانـه ى اختلال نباشـه 🤯.. امروز كلى خنديدم بـه اينا ... عكس ١: اسم اين عروسكِ دست ساز ،قلى بود اون موقع كه هنوز مد نبود ملت عكسشونو روى ليوان و كوسن !!چاپ كنن ، قلى از خودش متكاشو داشت (مثل قلى نباشيم) 🤣😂 عكس ٢ : نـه ! بايد با اين عكس مث همـه اينجورى شروع ميكردم وى درون خانواده اى مذهبى چشم بـه جهان گشود و قيافه اش شبيه علامت سوال بود. (اينجا از حموم اومدم البته) ولى ناگزيرى جبر درون اين عكس هست 😂عكس٣: يه ولم كن که تا ولت كنم خاصى تو چشمامـه 🧐 (موها از آشيونـه ى كلاغ فراتر رفته 🦅) عكس ٤: فكر كنم از اينجا تصميم گرفتم يه استايل خانمانـه تر بـه خودم بدم 👧🏻عكس ٥: اين بابانوئل و با يه عروسك پارچه اى كه اسمش كوزت بود يه توپ و يه شكلاتهايى كه دقيق يادم نيست ولى انگار سيب هاى كوچيكى بودن كه دورشون رو با آبنبات پوشونده بودن دايى جون بهنام از سربازى برام اورده بود فكر ميكنم اون موقع سربازى يه سرزمين شبيه مغازه ى اسباب بازى فروشى بود درون دايره ى لغات من !.. عكس ٦: اين اسمش ستاره بود .. اول بچه شو گم كرد بعدم كوكش خراب شد و ديگه موقع اهنگش تكون نميخورد بعدشم براى اينكه از دلش درون بيارم رو صورت ستاره و خانم حنا با خودكار ستاره و ماه و يه سرى خط خطى كشيدم كه پاك نميشد ولى من براى م توضيح دادم اونجورى خيلى قشنگتر شدن عكس٧: اين اگر خود استيصال نيست چيه؟ اين عكسا رو كه ميبينم ياد اهنگهاى اقاى ناظرى و بيشتر داريوش مى افتم كه بابام اون موقع گوش ميداد ! كفتر پر بسته پروندن نداره😅 .... مث همـه ى بچه هاى ديگه منم با اهنگها يا لالايياى غمگين بغض ميكردم .. البته اينو يادم نيست م تعريف ميكنـه 😅 عكس ٨: با ديدنش دلم براى اين گيره سرها كه آويز قلبهاى رنگى داشت ، تنگ شد .. عكس ٩ : واقعا از اين مجسمـه ميترسيدم حس ميكردم يه زن بدجنسيه كه ميخواد منم بغل كنـه ببره اون بالا و منم مث اون پسر سنگ بشم! بعدها كه بزرگتر شدم و اصطلاح مادر فولاد زره رو شنيدم اين خاطره درون ذهنم تداعى ميشد متاسفانـه .. يادمـه حتى دلم نميخواست كنارش عكس بگيرم .. طفلك م چى ميكشيد از تخيلات من 😖 عكس ١٠ : سه چرخه م مجهز بـه بوق بوده :)) .
._________
البته توى اين عكسها بيشتر از خودم ، مو اونور دوربين ميتونم تصور كنم كه که تا چه اندازه با عشق اينا رو ثبت كرده ❤️☺️
.
.
.پ.ن: درون جواب دوستانى كه پرسيدن ، من متولد ٦٣ هستم .
.
.
.

Read more

Advertisement

Media Removed

حتما ورق بزنید️ . لطفا بدون تعصب و گارد گرفتن و اخ و پيف بخونيد . كاپ قاعدگى چيه ؟ . خيلى وقته اين كاپ ها اومدن كه جايگزين نوار بهداشتى بشن ، ميدونم که تا همينجا هم خيلى واستون عجيبه كه چجورى كار ميكنـه ! جنس اين كاپ ها از سيليكون پزشكى هست ، كه كاملا خنثى هستند يعنى باعث انتقال ميكروب نميشن دراصل ... حتما ورق بزنید➡️
.
لطفا بدون تعصب و گارد گرفتن و اخ و پيف بخونيد😆
.
كاپ قاعدگى چيه ؟
.
خيلى وقته اين كاپ ها اومدن كه جايگزين نوار بهداشتى بشن ، ميدونم که تا همينجا هم خيلى واستون عجيبه كه چجورى كار ميكنـه !
جنس اين كاپ ها از سيليكون پزشكى هست ، كه كاملا خنثى هستند يعنى باعث انتقال ميكروب نميشن دراصل نميتونن كه انتقال بدن (دقيقا از همون جنسى كه براى سرِ شيشـه شير بچه ها استفاده ميشـه )
.
پس كاملا انعطاف پذيره ، بافشار لبه كاپ بـه سمت داخل ، سرى كاپ يكم جمعتر ميشـه كه خيلى راحت ميشـه هدايتش كرد بـه سمت ، اين وسيله كاملا داخل قرار ميگيره ☺️
يك سرى سوالات كه ممكنـه تو ذهنتون شكل گرفته باشـه 👇🏻
وقتى بخوابيم خون برنميگرده بالا ؟
دستگاه ى شما زاويه ٧٠ درجه با سطح افق داره و اين كاپ داخل بدن شما تو هر حالتى كه باشيد ، فرم همون حالت رو ميگيره 🙂 و موقع خوابيدن فقط يكم متمايل ميشـه و نميريزه و برنميگرده و ازين حرفا
موقع ادرار بايد خارجش كنيم ؟
خير ، مجارى ادرار و از هم مجزاست
مناسب خانم هاى باكره هست ؟
خير چون داخل قرار ميگيره بـه پرده اسيب وارد ميكنـه ، مگر اينكه با اين قضيه مشكل نداشته باشيد منع مصرف نداره☺️
.
ايا باعث گشاد شدن نميشـه ؟
خير ، اين ناحيه كاملا بعد از حتى زايمان حالت انبساط پيدا ميكنـه و ورزش هايى هم هست كه بـه اين امر كمك كنـه که تا درست بشـه ! ما چيزى بـه اسم تنگى و گشادى نداريم ، بـه خاطر ضعف لگن هست كه اين اتفاقا ميوفته كه دلايل مختلفى داره ، سن بالا ، زايمانـهاى پشت هم ، زايمان چندقلويى و ...
.
اين كاپ كه ديگه درون حد زايمان نيست و حالت سيليكونى و نرم داره 🙂 بعد هرگز مشكل ايجاد نميشـه
هرچند ساعت يكبار بايد تخليه شـه ؟
.
اين بستگى بـه بدن خودتون داره ، بايد ببينيد خون ريزى درون چه حده ، ولى که تا ١٢ ساعت هم ميتونيد بهش دست نزنيد ، اوايل يكم ممكنـه باهاش مشكل داشته باشيد نشت بده ولى كم كم كه با بدن خودتون اشنا بشيد دستتون مياد !
اصلا بعد نميده ؟چجوريه؟
خير هرگز بعد نميده ، لبه هاى كاپ طورى طراحى شده كه كاملا مماس با ديواره ها ميشـه ، و حتما بايد بلد باشيد تست كنيد كه مماس شده يا نـه ، كافيه كاپ رو ٣٦٠ درجه داخل بچرخونيد.

نره بالا تو بدنمون گم شـه ؟
مگه لوله جاروبرقيه 😬
كاپ فقط ميتونـه تو دهانـه جا بشـه و ممكنـه اين سوال پيش بياد كه اگر خوب جا نگرفته باشـه ممكنـه بره بالاتر ، روى كاپ دوتا ريز داره كه اونـها باعث ميشن كاپ جاگيرى مناسب داشته باشـه 🙂
لطفا بدن خودتون رو بشناسيد!
.
🤦🏻‍♀️ بازهم مـیگم بنده رو توی کامنت ها ترور نفرمائید🙏
.
Skincare_yara

Read more

Media Removed

روز پزشك مبارك 🏻‍⚕️🏻‍⚕️ #كوكى_بادامى_كشمشى سلام دوستان روزتون بخير وشادى .... شيرين كام باشيد و پر نشاط مـهربانان اين #كوكى هاى #خوشمزه رو بمناسبت امروز كه ميلاد ابو على سينا و روز پزشك ناميده شده هست درست كردم بچه هاى من خيلى دوست دارند شما هم درست كنيد و از خوردنشون لذت ببريد ، بدليل ... روز پزشك مبارك 👩🏻‍⚕️👨🏻‍⚕️ #كوكى_بادامى_كشمشى🍪🍪🍪 سلام 😍دوستان روزتون بخير وشادى .... 😊😊شيرين كام باشيد و پر نشاط مـهربانان 💐💐💐💐
اين #كوكى هاى #خوشمزه رو بمناسبت امروز كه ميلاد ابو على سينا و روز پزشك ناميده شده هست درست كردم بچه هاى من خيلى دوست دارند شما هم درست كنيد و از خوردنشون لذت ببريد ، بدليل اينكه آردىبكار نرفته بسيار نرم و لطيفه و تو دهان واقعا آب ميشـه ....😋😋😋
قبل از شروع بـه كار فر رو رو
در جه ١٧٥ روشن
ميكنيم
كاغذ روغنى تو سينى مخصوص #شيرينى پزى پهن ميكنيم و مشغول آماده كردن مواد
مواد لازم ؛
كره نصف پيمانـه يا ١١٠ گرم
شكر قهوه اى ١/٤ پيمانـه فشرده
شكر سفيد ١/٤ پيمانـه
وانيل مايع يك ق چ و يا وانيل شكرى نصف ق چ
پودر بادام ٢و ١/٢ پيمانـه (بادام پوست گرفته و پودر شده )
بيكينگ سودا ( جوش شيرين ) ١/٢ ق چ
نمك ١/٤ ق چ
كشمش ريز ١ پيمانـه
طرز تهيه ؛ درون ظرف همزن كره و شكر قهوه اى و شكر سفيد رو بهمراه وانيل پنج دقيقه ميزنيم که تا سبك بشـه .... پودر بادام و بيكينگ سودا و نمك رو با هم مخلوط و به مواد اضافه كرده با ليسك و يا ق چوبى هم مى زنيم و در آخر كشمش رو اضافه ميكنيم و هم ميزنيم که تا همـه جاى موادمون يكنواخت پخش بشـه و حالا با اسكوپ بستنى و يا ق غ از مواد بر ميداريم و با فاصله دو سانتى روى كاغذ روغنى روى سينى ميگذاريم و بعد داخل فر بـه مدت يك ربع که تا بيست دقيقه .... بستگى بـه سايز كوكى ها داره ،اگر كوچكتر باشـه ١٢ الى ١٥ دقيقه براى پخت كافيه ... پ ن تو دستور اين كوكى ها از جوش شيرين استفاده شده كه براى سلامتى مفيد نيست ، من عليرغم ميل باطنيم استفاده كردم ، بدليل اينكه مقدارش خيلى ناچيزه شما ميتونيد از بيكينگ پودر استفاده كنيد و مقدارش رو دو برابر كنيد يعنى بجاى نصف ق چ خورى يك ق چ بيكينگ پودر بريزيد 😊😍 نوش جوووون 🥀🌸🥀🌸🥀🌸

Read more

Media Removed

#كوكى_بادامى_شكلاتى سلام دوستان روزتون بخير وشادى .... شيرين كام باشيد و پر نشاط مـهربانان اين #كوكى هاى #خوشمزه رو بمناسبت امروز كه روز ميلاد امام رضا (ع) هست دو باره درست كردم بچه هاى من خيلى دوست دارند شما هم درست كنيد و از خوردنشون لذت ببريد ، بدليل اينكه آردىبكار نرفته بسيار ... #كوكى_بادامى_شكلاتى🍪🍪🍪 سلام 😍دوستان روزتون بخير وشادى .... 😊😊شيرين كام باشيد و پر نشاط مـهربانان 💐💐💐💐
اين #كوكى هاى #خوشمزه رو بمناسبت امروز كه روز ميلاد امام رضا (ع) هست دو باره درست كردم بچه هاى من خيلى دوست دارند شما هم درست كنيد و از خوردنشون لذت ببريد ، بدليل اينكه آردىبكار نرفته بسيار نرم و لطيفه و تو دهان واقعا آب ميشـه ....😋😋😋
قبل از شروع بـه كار فر رو رو
در جه ١٧٥ روشن
ميكنيم
كاغذ روغنى تو سينى مخصوص #شيرينى پزى پهن ميكنيم و مشغول آماده كردن مواد
مواد لازم ؛
كره نصف پيمانـه يا ١١٠ گرم
شكر قهوه اى ١/٤ پيمانـه فشرده
شكر سفيد ١/٤ پيمانـه
وانيل مايع يك ق چ و يا وانيل شكرى نصف ق چ
پودر بادام ٢و ١/٢ پيمانـه (بادام پوست گرفته و پودر شده )
بيكينگ سودا ( جوش شيرين ) ١/٢ ق چ
نمك ١/٤ ق چ
شكلات چيپسى ١ پيمانـه
طرز تهيه ؛ درون ظرف همزن كره و شكر قهوه اى و شكر سفيد رو بهمراه وانيل پنج دقيقه ميزنيم که تا سبك بشـه .... پودر بادام و بيكينگ سودا و نمك رو با هم مخلوط و به مواد اضافه كرده با ليسك و يا ق چوبى هم مى زنيم و در آخر شكلات چيپسى رو اضافه ميكنيم و هم ميزنيم که تا همـه جاى موادمون يكنواخت پخش بشـه و حالا با اسكوپ بستنى و يا ق غ از مواد بر ميداريم و با فاصله دو سانتى روى كاغذ روغنى روى سينى ميگذاريم و بعد داخل فر بـه مدت يك ربع که تا بيست دقيقه .... بستگى بـه سايز كوكى ها داره ،اگر كوچكتر باشـه ١٢ الى ١٥ دقيقه براى پخت كافيه ... پ ن تو دستور اين كوكى ها از جوش شيرين استفاده شده كه براى سلامتى مفيد نيست ، من عليرغم ميل باطنيم استفاده كردم ، بدليل اينكه مقدارش خيلى ناچيزه شما ميتونيد از بيكينگ پودر استفاده كنيد و مقدارش رو دو برابر كنيد يعنى بجاى نصف ق چ خورى يك ق چ بيكينگ پودر بريزيد 😊😍 نوش جوووون 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹

Read more

Advertisement

Media Removed

استاد مارينا آقابكيان(از ارمنستان) براى من يك انسان كاملا مـهم درون زمينـه موسيقى بودند و علم زيبايى شناسى كه بـه من و بچه هاى كلاس از خودشون نشون دادند قابل تقديره،در بخش هاى هارمونى(دبفسكى) ، هارمونى پراتيك ، سلفژ و همينطور هارمونيزه كردن تمرينات كالمميكوف و لادوخين كه تاثيرات عجيبى رو با خودش بـه ... استاد مارينا آقابكيان(از ارمنستان) براى من يك انسان كاملا مـهم درون زمينـه موسيقى بودند و علم زيبايى شناسى كه بـه من و بچه هاى كلاس از خودشون نشون دادند قابل تقديره،در بخش هاى هارمونى(دبفسكى) ، هارمونى پراتيك ، سلفژ و همينطور هارمونيزه كردن تمرينات كالمميكوف و لادوخين كه تاثيرات عجيبى رو با خودش بـه همراه داشت كه اين فقط يك بخشى از توانايى هاى پروفسور مارينا محسوب ميشد ، چند سالى ميشـه كه ديگه از ايران هم رفتند و در دانشگاه هاى روسيه مشغول تدريس هستند. جزو خوش شانسى خودم ميدونم كه درون كنسرواتوار تهران دانشجو ايشون بودم. اميدوارم كتاب هايى كه درون زمينـه موسيقى بـه تازه گى منتشر كردند، در
ايران هم، ترجمـه و منتشر بشـه.
#مارينا_آقابكيان💛
@marina_arbek

Read more

Media Removed

ديروز بنا بـه دستور پزشك، رفته بودم يه كلينيك فيزيوتراپى و كايروپركتى براى بررسي انگشت دستم.حوالي ساعت ١٠:٣٠ صبح بود.در حين اينكه منتظر بودم نوبت من بشـه، مريضاي زيادى وارد و خارج ميشدن. كه اكثرشون كه چه عرض كنم ، ٩٠٪؜ خانوم هاى بين سن ٥٥ که تا ٦٥ سال بودن. يكى مشكل دست و گردن داشت، يكى زانو و كمر درد.به ... ديروز بنا بـه دستور پزشك، رفته بودم يه كلينيك فيزيوتراپى و كايروپركتى براى بررسي انگشت دستم.حوالي ساعت ١٠:٣٠ صبح بود.در حين اينكه منتظر بودم نوبت من بشـه، مريضاي زيادى وارد و خارج ميشدن. كه اكثرشون كه چه عرض كنم ، ٩٠٪؜ خانوم هاى بين سن ٥٥ که تا ٦٥ سال بودن.
يكى مشكل دست و گردن داشت، يكى زانو و كمر درد.به عنوان يك زن، با خودم فكر كردم چقدر ميتونـه فشار طي سال هاي زندگيشون بهشون وارد شده باشـه كه بـه اين روز افتادن. يكيشون حتى بـه دليل درد شديد زانو با عصا راه ميرفت اما بـه زور ٥٠ سالش ميشد.
قبول دارين از خودگذشتگى توى اكثر مواقع، يه كار بيخوده؟ كه نـه خودمون يادمون ميمونـه نـه طرف مقابل؟
قبول دارين مادرى كردن براي همسرمون، جنايتيه كه هم درون حق شخص خودمون ميكنيم، هم درون حق رابطمون؟
قبول دارين ايثار، خيلي بار سنگيني داره؟ ولي ما اونقدر راحت ايثار ميكنيم كه ميشـه وظيفه؟
قبول دارين لطف كه ميشـه وظيفه هيچ بعد از مدتى، احمق هم جلوه ميكنيم؟
چرا بچه هاى ما زن ها، با اينكه اداره كننده ى اصلي خونـه و بنيان خونواده ايم، بايد از باباشون حساب ببرن درون حاليكه بيشتر وقتشونو با ما ميگذرونن؟
اخرين بارى كه از خود گذشتگى كردين رو بنويسيد.... حتى اگر ليوان اب همسرتونو جا بـه جا كرديد.
بگيد که تا بگم اشكال عمقي از كجاست و شماهايى كه حتى فكر ميكنيد، درون حق همسرتون مادرى نميكنيد هم دارين همين كار اشتباهو انجام ميديد.

Read more

Media Removed

اسمش بنيامينـه ولى ش على كوچولى صداش ميكنـه. سه سالشـه ولى نميتونـه مثل بچه هاى سه ساله ديگه بدوئه و شيرين زبونى كنـه و دل و باباش رو ببره، چون از دو ماهگى براى زنده موندن بـه دستگاه وصله. على كوچولو سه ساله بـه جاى اين كه دلش قنج بره براى شيطونى هاى پسرش، روزى چندين بار براش فيزيوتراپى ريه ... اسمش بنيامينـه ولى ش على كوچولى صداش ميكنـه. سه سالشـه ولى نميتونـه مثل بچه هاى سه ساله ديگه بدوئه و شيرين زبونى كنـه و دل و باباش رو ببره، چون از دو ماهگى براى زنده موندن بـه دستگاه وصله. على كوچولو سه ساله بـه جاى اين كه دلش قنج بره براى شيطونى هاى پسرش، روزى چندين بار براش فيزيوتراپى ريه و اندام انجام ميده و ترشحاتش رو ساكشن ميكنـه... ولى هنوز اميد داره بـه معجزه... على كوچولو يه بيمارى نادر ژنتيكى داره بـه اسم "اس. ام. اى. تيپ يك" كه اكثر بچه هايى كه دچارش ميشن توى همون نوزادى جونشون رو از دست ميدن، ولى سه ساله كه داره مقاومت ميكنـه. شايد على كوچولو هم مثل ش بـه معجزه اعتقاد داره...
سر راه اين معجزه يه مانع هست بـه اسم "اسپينارازا" كه معروفه بـه گرون ترين داروى قرن. آمپولى كه بايد درون يك دوره درمان يك ساله بـه نخاع تزريق بشـه و البته نـه درون ايران...
شايد قراره كه ما همون معجزه زندگى على كوچولو و ش باشيم. شايد قراره كنارشون باشيم كه ديگه تنـها نباشن. شايد بتونيم بعد ها از على كوچولو متشكر باشيم، بـه خاطر كمكى كه بـه ما كرده براى احساس آدم بودن، براى افتخار شريك بودن درون خلق يه معجزه...
5022291063779621
بنيامين صالحى مـهربان
پ.ن اول: از همـه دوستان و همكاران خواهش ميكنم كه اگه براشون مقدوره توى خلق اين معجزه كمك كنن و شريك بشن. هزينـه درمان على كوچولو اصلاً كم نيست
پ.ن دوم: همونطور كه درون مورد صحت شرايط على كوچولو تحقيق و پيگيرى كردم، قول ميدم نتايجش رو هم پيگير باشم و با جزئيات اطلاع رسانى كنم

Read more

Media Removed

#köttfärspiroger med färdig pizzadeg man köper från närmaste matbutik. Recept hittar du på min blogg maryreci.com eller direkt länk på min FB: laga persisk mat med Maryam. . سلام سلام، خصوصا بـه اونـهايى كه تو صفحه فعال هستند و حضورشون پر رنگ! يك سلام هم بـه همراه هاى جديد! . روزهاى پركار ... #köttfärspiroger med färdig pizzadeg man köper från närmaste matbutik.
Recept hittar du på min blogg maryreci.com eller direkt länk på min FB: laga persisk mat med Maryam.
.
سلام سلام، خصوصا بـه اونـهايى كه تو صفحه فعال هستند و حضورشون پر رنگ! يك سلام هم بـه همراه هاى جديد!
.
روزهاى پركار شروع شده و من هم صبح زود بيدار مى شم، كمى كارهاى خونـه را اينجا مى دم و هفت و نيم هشت مى بيرون.
سر كار که تا پنج بعد از ظهر اگر كه كنسرت نداشته باشيم، و بعد بـه سمت خونـه!
البته هميشـه سر راه يك خريد كوچيك!
بعد هم بدو بدو خونـه و درست كردن غذا و شستن ظرفها و خلاصه شانس بياريم نـه شب مى تونيم بشينيم!
.
.
.
بعضى روزها كه خسته ترم اين غذا گزينـه خوبيه چون از خمير اماده پيتزا استفاده مى كنم. .
.
.
براى تموم ما كه شاغل هستيم، هر دقيقه طلاست، خصوصا اگر مثل من صفحه اينستا و بلاگ و فيس بوك غذايى هم داشته باشى.
.
. #پيده #
#پيده_مريمى
.
اگر وقت دارين كه از دستور #خمير_جادويى_مريمى استفاده كنين.

بعد يك پياز كوچولو سرخ كنين، دويست گرم گوشت بريزين، نمك و فلفل و اويشن و كمى رب و يك قاشق ايوار بزنين.
خمير را بـه مربع هاى كوچك تقسيم كنين، تو استورى مى گذارمش،
از مايه گوشت كه با فلفل دلمـه اى خرد شده قاطى شده مخلوط شده داخلش بزارين، كمى پنير رنده شده و يك ربع تو فر درون حرارت صد و هشتاد و پنج درجه تو فر.
يك #سالاد_مريمى هم كنارش كه باشـه زندگى خيلى شيرين تر مى شـه!
.
شام امشب من اگر گفتين چيه؟ با ك شروع مى شـه!
.
بدوم برم ميز را بچينم كه الان بچه ها گرسنـه از راه مى رسند!

Read more

Media Removed

سلام عزيزاى دلم داشتن پوست پای زیبا نیـاز بـه مراقبت روزانـه داره و من مى خوام راهاى آسونى بهتون بگم ️پاهاتون رو خشک نگه دارین️ رطوبت محیط مناسبی به منظور رشد قارچ ها ایجاد مـیکنـه. به منظور خشک نگه داشتن پاها این کارها رو انجام بدين: کفش هایی کـه انتخاب مـی کنین از مواد طبیعی باشن چون باعث مـیشن پاها نفس بکشن. از ... سلام عزيزاى دلم🌹
داشتن پوست پای زیبا نیـاز بـه مراقبت روزانـه داره و من مى خوام راهاى آسونى بهتون بگم😍
✔️پاهاتون رو خشک نگه دارین❗️ رطوبت محیط مناسبی به منظور رشد قارچ ها ایجاد مـیکنـه. به منظور خشک نگه داشتن پاها این کارها رو انجام بدين:
کفش هایی کـه انتخاب مـی کنین از مواد طبیعی باشن چون باعث مـیشن پاها نفس بکشن.
از پوشیدن یک جفت کفش بـه طور مداوم جلوگیری کنین.
بعد از دوش گرفتن پاها رو خشک کنین.
✔️ناخن شست را درست بگیرید❗️ اگر ناخن شست رو درست نگیرید داخل پوست رشد مـیکنـه و پوست رو زخم مـیکنـه.
ناخن شست رو صاف بگیرید گوشـه های ناخن گرد نباشـه. ✔️با انجام این کارها درد ناخن های داخل پوستی رو کمتر مـی کنین❗️
1 قاشق غذاخوری نمک رو تو یک لیتر آب حل کنین و 15 الی 20 دقیقه پاهاتون رو داخل آن قرار بدین. نخ دندان رو زیر لبه ناخن ها قرار بدین و کمـی بـه سمت بالا بکشین. بعد روی ناخن محلول ضدعفونی کننده بزنین و با باند ببیندین. این کار را هر روز انجام بدین که تا عفونت پا کاملا از بین بره.
هفته اى دو بار ناخن هاى پاهاتون با برس هاى مخصوص ناخن تميز كنيد.
✔️پاها رو تو آب گرم قرار بدين❗️ به منظور این کـه پاها همـیشـه تمـیز و زیبا باشـه و پاشنـه پا مثل پای بچه نرم و لطیف بمونـه حتما هفته ای یک بار پاها رو بـه مدت 15 الی 20 دقیقه داخل آب گرم قرار بدین. البته مـی تونین بـه آب گرم یکسری مواد مثل روغن ضروری و نمک دريا و یـا جوش شیرین هم استفاده کنین و بعد بـه پاها اسکراب بزنین که تا سلول های مرده پوست از بین برن.
✔️به پاها مرطوب کننده بزنید❗️ از کرم های حاوی مرطوب کننده مثل وازلین، لانولین و دایمتیکون استفاده کنین. فقط مراقب باشید کـه بین انگشت ها رو مرطوب نکنین چون باعث ایجاد قارچ مـیشـه.
✔️پاها رو ماساژ بدهید❗️ ماساژ پا بهترین درمان به منظور رفع خستگی، تقویت گردش خون، سالم نگه داشتن پاهاست. هم مـی تونین ماساژور مخصوص پا استفاده کنین و هم یـه توپ گرد رو زیر پا قرار بدین و اون رو از پاشنـه که تا انگشت ها بـه عقب و جلو بچرخونین.
✔️هفته‌ای دو بار از سنگ پا استفاده کنین❗️
درست مثل شست ‌و شوى مرتب پاها، استفاده منظم از سنگ پا به منظور سایش پاشنـه‌ ى پا بسیـار مـهم و ضروری است. به منظور داشتن کف پاهای نرم و صاف، برداشتن پوست‌ مرده کف پا با استفاده از سنگ پا بسیـار مـی‌ تونـه موثر باشـه. علاوه بر این لایـه‌ برداری منظم با استفاده از سنگ پا، خطر ابتلا بـه مـیخچه و پینـه کف پا را کاهش مـیده.
فقط توجه کنید قبل از لایـه ‌برداری با استفاده از سنگ پا حداقل بـه مدت ۱۰ دقیقه پاهاتون رو تو آب ولرم نگه‌ دا.
اينم چندتا راه آسون مراقبت از پا با رسم شكل😍😂

Read more

Media Removed

روزگارتان خوش خيلى وقته با خودم كلنجار مى رم كه عكس تو پيجم بزارم يا نـه؟! درچند ماه اخير هر روز خبراى بد و استرس زا ايران ما بوده و هست مى دونم حتى توى كشورهايى كه جنگ هم وجود دارد جوان ها عاشق مى شوند، ازدواج مى كنند و بچه دار مى شوند، مى دونم بچه ها بازى مى كنند و شيطنتشون ادامـه دارد! بعضى روزها كه ... روزگارتان خوش
خيلى وقته با خودم كلنجار مى رم كه عكس تو پيجم بزارم يا نـه؟!😔
درچند ماه اخير هر روز خبراى بد و استرس زا ايران ما بوده و هست😔
مى دونم حتى توى كشورهايى كه جنگ هم وجود دارد جوان ها عاشق مى شوند، ازدواج مى كنند و بچه دار مى شوند، مى دونم بچه ها بازى مى كنند و شيطنتشون ادامـه دارد!
بعضى روزها كه حالم بهتره عكاسى مى كنم چون روز اول كه پيجم رو باز كردم جهت يادگارى و آرشيو براى خودم بود و فكر نمى كردم كلى دوست مجازى و حقيقى پيدا كنم كه حتى وقتى فعال نيستم آنفالو نمى كنن و پيام مى فرستند كه بى خبرى!
حتى بـه اين فكر كردم مدتى پيجم را قفل كنم ولى واقعيت لطف همون دوستان باعث شد اين كار رو نكنم.
و اينكه اگر عكسى هم مى گذاريم نشون دهنده ى اين نيست كه ( همـه چى آرومـه من چقدر خوشحالم😉 )
ولى زندگى هم ادامـه دارد و جلو جريانش رو نمى شود گرفت!
و اينكه ما بـه جز ديدن خبرهاى تاسف بار نياز بـه زيبايى ها هم داريم.
واقعيت ميزان اضطرابى كه من درون مراجعين عاديم مي بينم نـه مراجعينى كه بيمار روانى محسوب مى شوند برايم بسيار جاى نگرانى دارد
پس لطفا خوبى و مـهربانى را تمرين كنيم و گسترش دهيم.
لطفا زير عكس ها و مطالبى كه اينستا مى بينيد كامنت منفى و ناسزا ننويسيد .
فردى كه حرفى مى زند درون جهت تحريك بقيه دنبال گرفتن توجه منفى هست و از ناسزاهاى شما ناراحت نمى شود بلكه اين شما هستيد كه عصبى مى شويد.
ممنون از همراهى همـه ى دوستان
خواندن كامنت هاى شما هميشـه بـه من انرژى داده .
———————————
دوستان براى گرفتن وقت مشاوره حضورى مى توانيد با شماره ى ٠٩٠٣٥٦٧٧٥٥٦ درون غرب تهران ساعت ٢-٤ تماس بگيريد

Read more

Media Removed

فال قهوه گرفت. تاريكِ تاريك بود. هم اتاق، هم حرفايى كه ته استكانِ قهوه جا گذاشته بودم. پيرزن كولى و نوه اش. كنارمون هم پسرش كه بعد از نيم بطرى ودكا انگار با سرنوشت اش بالاخره كنار اومده بود و تو خواب زمستونى. فالم رو يواش يواش گفت. اولين جملش اين بود: تو مريضى... بقيه فال مـهم نيست جداً امشب يك گالرى ... فال قهوه گرفت. تاريكِ تاريك بود. هم اتاق، هم حرفايى كه ته استكانِ قهوه جا گذاشته بودم. پيرزن كولى و نوه اش. كنارمون هم پسرش كه بعد از نيم بطرى ودكا انگار با سرنوشت اش بالاخره كنار اومده بود و تو خواب زمستونى. فالم رو يواش يواش گفت. اولين جملش اين بود: تو مريضى... بقيه فال مـهم نيست جداً
امشب يك گالرى بودم. اوپنينگِ عكساى هرالدِ نروژى كه راجع اش قبلا نوشتم. عكس از كولياى بدبخت بيچاره و بچه هاى كون شون و پيرمردهاى دندون طلا. بـه قول شاعر "پاورتى " يا همون گداتوگرافىِ خودمون
زدم بيرون. نـه بـه خاطر عكسا. نوش جونش اصلا. از كوليا هر چى بدزدى نوش جونت. كار خودم هم همين بود تو اون دهات سالها. دزديدنِ موسيقيشون و چسبوندنش بـه كسشراى ترانـه هام.
زدم بيرون چون كارم همينـه. تو كمتر جمعى حالم خوبه. محاوره هاى الكى. بده بستوناى هنرى و هورمونى. ترجيح ميدم خونـه باشم و با سازم كلنجار برم. يا ولِ خيابونـها و چپيدن كنجِ عرق دونيهاى ارزون.
ديگه بـه دهات كلجان برنميگردم. دعواى بدى كردم باهاشون. بعد از كنسرت اخر دهنم رو سرويس كردن. قدر نشناسى رو که تا اين حد تجربه نكرده بودم. خستم كردن اين ادمـهايى كه هر چقدر پول واسشون دراوردم، كمكشون كردم، دكتر بردموشون، كلينيك ترك هروئين، ماكارونى وطنى پختم واسشون، مـهمون نوازى، و تا امريكا هم اوردموشون، بازم انگار ازم طلبكار بودن. هيچى ندارن بـه جز موسيقى. فريب كارى، تقلب و حسادت بنزينِ زندگيشونـه. برادر بـه برادر دروغ ميگه، همسايه ها دشمن هم. و با "گاجو" هايى مثل من هم كه ديگه معلومـه چه رفتارى دارن. چند ساله كه ميدونستم كه هيچوقت نميشـه عميقا قاطيشون شد. ميدونستم كه بينمون يك مراوده ست. من كمك شون ميكنم كه پول درارن و اونا هم بهم رمز و راز موسيقيشون رو ياد ميدن. ولى تو هر مراوده اى بايد يك انصاف و احترام متقابل باشـه. يك انسانيت كه مثل بـه حبه لوبيا تو يه استكان آب، بعد از چند روز سبز ميشـه.
ولى همشون هم اينطورى نيستن. اونايى كه تحصيل كردن و از محله هاى مبتلا بـه بى فرهنگى زدن بيرون، كاملا تفاوت دارن.
با كولياى نوازنده بازم كار خواهم كرد. ولى نـه از اون دهاتِ طلسم شده كه مثل يك سرابِ نيمـه واقعى چند سال تسخيرم كرد. پشيمون هم نيستم. تو گوشـه هاى دنج و تاريكِ دنيا نقل و نبات پخش نميكنن. همينـه. شايد واقعا مريضم. #كولينويسى

Read more

Media Removed

. كى ميگه ما نسل سوخته ایم و جزغاله شديم!!؟ . ما كه تو خونـه هاى بزرگ با حياط و باغچه و طاقچه زندگى كرديم، خوابيدن توى پشـه بندُ آب تنى توى حوض داشتيم ... كيك تولدامون خيلى بزرگ بود، حتی نوه ی بابامون هم مـیرفتیم ميديديم نـه حالا كه برادر هم بـه زور همو ميبينن! . عيد واسمون شور و هيجان داشت. عيدى ... .
كى ميگه ما نسل سوخته ایم و جزغاله شديم!!؟
.
ما كه تو خونـه هاى بزرگ با حياط و باغچه و طاقچه زندگى كرديم، خوابيدن توى پشـه بندُ آب تنى توى حوض داشتيم ... كيك تولدامون خيلى بزرگ بود، حتی نوه ی بابامون هم مـیرفتیم ميديديم نـه حالا كه برادر هم بـه زور همو ميبينن!
.
عيد واسمون شور و هيجان داشت. عيدى ميگرفتيم، بهتر از اون مسافرتهاى فاميلى ميرفتيم ... حالا هركى هر جا ميره ميترسه بقیـه بفهمن! اونقدر توى دنياى بچگیمون خوش بوديم، كه معنى گرفتاري هاى پدر مادرامونو نميفهميديم. چه ميدونستيم قسط چيه؟؟ بدهى؟ كرايه خونـه؟ قبض آبو برق!!؟
.
چقدر شبا تو پارك با فاميل دور هم جمع ميشديم، پیکنیک مـیبردیم غذا درست مـیکردیم، چایی آتیشی، وسطی بازی مـیکردیم با تووپک، چسبونک بازی ... عصرا هم توى كوچه با بچه هاى محل آتيش ميسوزونديم. گرگم بـه هوا، قايم موشك، لیله!!!... تبلت و ايكس باكس کـه نبود... ولى قدم بـه قدم همون بازيها يه عالم ديگه داشت كه بچه هاى الان حسشم حتی نمـیکنن ...
.
مـیخوام بگم اينجورا هم كه ميگن ما
نسل سوخته نيستيم❤
.
Photo 📷 by @somayeh.sehat
#AhwazPictures
.
.
#Ahwaz #Ahvaz #Ahwazi #Ahvazi #Ahvazia #khoozestan #khouzestan #Karoon #karoun #kiyanpars #kianpars #اهوازی #کارون #نـه_به_انتقال_آب_کارون #الاهواز #خوزستان #خوزستانی #خوزستانیـها #کیـانپارس #کیـانپارس_اهواز #اهواز_هوا_ندارد #خوزستان_آب_ندارد #کارون_جان_ماست #کارون_آب_ندارد

Read more

Media Removed

يادتونـه چند وقت پيش داستان م را كه امام حسين بهم هديه داد را براتون تعريف كردم؟ #هديه_اربابم همون قطع نخاع از گردن كه تو حرم اربابمون سيد الشـهدا با نشانـه هايى فهميدم بايد نوكريش را بپذيرم تو اون پست نشد،توضيح بدم كه بعد از سفر براى ماه ها موضوع را فراموش كردم که تا اين كه يه شبى انگار كسى براى ... يادتونـه چند وقت پيش داستان م را كه امام حسين بهم هديه داد را براتون تعريف كردم؟ #هديه_اربابم
همون قطع نخاع از گردن كه تو حرم اربابمون سيد الشـهدا با نشانـه هايى فهميدم بايد نوكريش را بپذيرم
تو اون پست نشد،توضيح بدم كه بعد از سفر براى ماه ها موضوع را فراموش كردم
تا اين كه يه شبى انگار كسى براى نماز صبح بيدارم كرد و دوباره بهم متذكر شد
اما وقتى صبح بلند شدم دوباره هم براى چند ماه يادم رفت(كلاً بـه طرز اعصاب خورد كنى فراموشكارم😰بنده ى خدا بانو گاهى يه چيز رو شونصد دفعه بـه انحاء مختلف اعم از پيامك،تلگرام،واتس اپ،تلفن و حضورى بهم يادآورى ميكنـه ولى بآآز هم 😰)
اما يه روز دم دماى اربعين يه هو همينطورى بيخودى موضوع يادم اومد و همون لحظه بـه تكاپو افتادم و اسم و آدرسشون را از لابه لاى مدارك پيدا كردم و باهاشون تماس گرفتم
و الباقى داستان را تو همون پست خدمتتون عرض كردم كه الحمدالله بـه همت عزيزان خيّر قدرى از مصائب و گرفتارى هاى اين خانواده پر جمعيت و به شدت فقير ،التيام پيدا كرد،خونـه خريدن،وسايل خونشون نو نوار شد،امكانات مختصرى براى بسترى و فيزيو تراپى ك فراهم شد،مثلا يه خانم دكتر مـهربانى كه ايمانى منـه هزينـه هاى بيمـه ى تامين اجتماعيش را متقبل شد
يه برادر مؤمن ،دكتر شيرازى چند ماهيه هزينـه هاى دارو و درمانش را تقبل كرده و خلاصه الحمد الله حال و روز هديه ى عزيز ما خيلى خوبه و خدا را شكر راضى و پر انرژيه و بركات سرشارش توى زندگى هاى ما موج ميزنـه
اما تماس چند روز قبل باباى فاطمـه خرد و خجالت زده ام كرد اصلاً خاك تو سرم شد
بنده ى خدا گفت:فلانى ،من يه كارگر ساختمانى ساده ام و هيچ هنر و تخصصى بـه غير از عملگى ندارم
عرضه اش را هم ندارم كه از ديوار مردم بالا برم يا بـه هر شكلى نون حروم سر سفره ام ببرم
بااين حال كه از جون مايه ميگذارم شايد هفته اى يكى دو روز كار گيرم بياد كه با درامدش فقط ميتونيم بخور و نمير شكم بچه ها را سير كنيم(بقيه اش را واقعا روم نميشـه بگم كه چقدر احساس بدى داشت)
يكى از هاى فاطمـه الان يه خواستگار خوب و مؤمن داره ولى ما چون از بعد تهيه جهيزيه بر نميايم نميتونيم جوابش را بديم
ميشـه يه جورى يه كارى بكنى كه من بيشتر از اين خجالت زده نشم؟
خلاصه براى سربلند كردن يه پدر جلوى خانواده اش
و خوشحال كردن يه خوب و مؤمنـه كه حافظ قرانـه بياييد دست بـه كار بشيم و در حد وسعمون هر چى درون توان داريم احسان كنيم
ان شاالله بـه حق سيد الشـهدا روزى نياد كه هيچ كدوم از ما جلوى خلق خدا خجالت زده و سر افكنده بشيم.
شماره كارت
6219861034739481 سبزی

Read more

Media Removed

سلام ، از امروز تصميم گرفتم تو زمينـه عكاسى مواردى كه ميدونم و بلد هستم رو اينجا بنويسم. خيليا ميپرسن كه من عكاسى آموزش ميدم ؟ درون جواب بايد بگم نـه ، اصلا خودم رو درون جايگاه يه استاد نميبينم و فكر ميكنم كسى كه قبول ميكنـه مـهارتى رو آموزش بده بايد خيلى بهش عالم باشـه ، صرفا يه كارى رو خوب انجام دليل ... سلام ،
از امروز تصميم گرفتم تو زمينـه عكاسى مواردى كه ميدونم
و بلد هستم رو اينجا بنويسم.
خيليا ميپرسن كه من عكاسى آموزش ميدم ؟
در جواب بايد بگم نـه ،
اصلا خودم رو درون جايگاه يه استاد نميبينم
و فكر ميكنم كسى كه قبول ميكنـه مـهارتى رو آموزش بده
بايد خيلى بهش عالم باشـه ،
صرفا يه كارى رو خوب انجام دادن
دليل بر اينكه خوب هم بتونى آموزش بدى نيست.
متاسفانـه اين روزا خيلى زياد ميبينم افراد و موسسه هايى رو كه تبليغات ميكنن براى آموزش ،
اما واقعا صلاحيت اينكارو دارن يا نـه ، خدا ميدونـه !
ما كه که تا حالا يه عكاس خوب نديدم كه از فِلان آموزشگاه
٠ که تا ١٠٠ عكاسى رو ياد گرفته باشـه .
بگذريم ...
اين عكسى كه گذاشتم يكى از لوكيشن هاى مورد علاقه منـه
كه امروز معرفى ميكنم كه اگر دوس داشتين برين اينجا
عكاسى كنيد ، پارك يا باغ راه فدك ، تو خيابون ايران زمين شـهرك غرب ، قبل از من خيليا اينجا عكاسى ميكردن اما خداروشكر بعد از اينكه اولين بار اينجا عكس گرفتم و گذاشتم
تو صفحه آتليه ، از اون بـه بعد اين پارك كه ميرفتيم ميديدم كه دوستانِ همكار هم گويا دوس داشتن لوكيشن هاى منو ،
اين ساختمونِ كافه مجنون هست كه وسط پاركِ .
اما خب قبل از عكس من بـه فكرشون نرسيده بود كه ميشـه
به عنوان بك گراند از اينجا هم استفاده كرد .
قبلا ناراحت ميشدم كه لوكيشن هام ، فرم عكس هام و
كلا خلاقيت هايى كه براشون زحمت ميكشيدم
خيلى راحت كپى ميشد ، اما الان برام فرقى نداره ،
امروز يه خانومى رو ديدم كه انگار دقيقا عكساى صفحه مارو ديده بود يا نشونش داده بودن ، اونجورى ميخواستن😄
كاش خوب كپى ميكردن حداقل ✌🏼
خلاصه هدف معرفى اين پارك بود ،
قسمت هاى زيادى داره براى عكاسى ،
حراست پارك هم مشكلى نداره ،
البته امروز كه فكر كنم آزاد شده بود همـه چى ،
يه گروهى عكاسى مانتو ميكردن ...
كاملا بدون حجاب تو اصلى ترين مسير پارك ،
خيلى راحت مانتو عوض ميكردن و
اصلا رعايت شرايط رو نميكردن ،
اينجور آدما باعث ميشن حراست برخورد كنـه
و كامل جلوى عكاسى رو بگيره !
يه قسمت ديگه داشتن از خانم
شبنم قلى خانى بازيگر عكس ميگرفتن ،
يه جاى ديگه ديگه ٢٠ که تا بچه آورده بودن
به صورت گروهى عكاسى ميكردن ،
يه گروه ديگه عكاسى روسرى ميكردن و ناهار ميخوردن و ...
خلاصه اسم اين پارك رو بايد تغيير بدن بزارن پارك عكاسى

Read more

Media Removed

. ديروز بعد از وركشاپِ تصويرسازى درون اهر با خانم شامى گرامى و عزيزانِ مـهربانم كه تو موسسه فرهنگى هنرى صباى هنر اسلامى اهر برگزار شد ، تصميم داشتيم بـه كليبر و قلعه بابك بريم كه نشد ! با اون رفتارِ زشت و بد شـهردارى با سگها مواجه شدم و اطلاعاتشو استورى كردم و ميتونيد بخونيد ... قلبم درد گرفته بود و وسايلمونو ... .
ديروز بعد از وركشاپِ تصويرسازى درون اهر با خانم شامى گرامى و عزيزانِ مـهربانم كه تو موسسه فرهنگى هنرى صباى هنر اسلامى اهر برگزار شد ، تصميم داشتيم بـه كليبر و قلعه بابك بريم كه نشد ! با اون رفتارِ زشت و بد شـهردارى با سگها مواجه شدم و اطلاعاتشو استورى كردم و ميتونيد بخونيد ... قلبم درد گرفته بود و وسايلمونو جمع كرديم و به سمتِ تهران برگشتيم و نصفِ شب بـه خونـه رسيديم ...
نگهدارىِ بدِ سگها و بدرفتارى باهاشون و حتى سگ كشى و غر غر مردم و ترسيدن از سگها كلا بايد ريشـه كن بشـه نـه فقط سگ بلكه همـه حيوانات ! چرا نميخواهيم قبول كنيم كه حيوان آزارِ امروز همون قاتل و متجاوزِ فرداست !؟ وقتى كشتن و ريختنِ خون نـهادينـه بشـه عاديه و راحت ! من و تو اگه ميترسيم اين مشكل ماست نـه اون حيوانِ زبان بسته !! اومديم دشت و كوه و جنگل و دريا و محلِ زندگيشونو تصاحب كرديم بعد تازه ميزنيم و ميكشيم !؟ خانم و آقايى كه بدت مياد دور و بر خودت و بچه ات سگ باشـه يا گربه و زنگ ميزنى شـهردارى بياد ببرشون ! فكر نكن ميبره ميذاره تو پرِ قو كه تو خيال و وجدانت آسوده باشـه !؟ نـه ... دست تو هم بـه خونِ اون موجودِ بيگناه آلوده ميشـه ...
قبول دارم نگهدارى و رسيدگى و غذا و دارو حيواناتِ بى سرپرست براىِ شـهردارى و حتى پناهگاههاىِ خصوصى هزينـه داره اما كشتن راهِ درستى نيست . نكشيم که تا خير ببينيم ، ناله نكنيم از دستشون که تا غم و درد از كشورمون دور بشـه ، ظلم نكنيم که تا خوبى بـه سمتون بياد .
ميتونيم تو هزينـه هاىِ ماهيانـه كمك كنيم و نگيد لطفا مردم نانِ شب ندارن بخورن حالا بيان كمك كنن !! اين حرف دور از عقله اتفاقا ماشالله همـه درون حدِ خودشون خوب دارن و ريخت و پاش ميكنن و ماهيانـه مثلا ٣٠ هزار تومان كمك بـه كسى ضرر نميزنـه و ميتونيم عقيمشون كنيم و دوباره رها بشن که تا زاد و ودلد نكنن حداقل و باعثِ ناراحتيتون نشن و هزينـه اش از كشتن و نگهدارى هم كمتره .
كشورِ تركيه و استانبول هم همـه رفتن ماشالله و برخورد همون مسلمان هاىِ تركيه هم ديدن با سگ و گربه هاىِ شـهر ! چرا ما ياد نگيريم !؟
( از ديروز كه نگهدارى و جاىِ سگهاىِ اهر را توسطِ شـهردارى استورى كردم ، دو سه نفر توهين كردن از همون شـهردارى كه ميگذرم ازشون بخاطرِ خوبى و مـهربانى و مـهمان نوازىِ دوستانِ ديگه ىِ اهر و انجمن عكاسان و هنرهاىِ تجسمى كه مـهمان دو روزه شون بوديم و كلاس برگزار كرديم و عاشقشونم از بس خوبن و ناديده ميگيرم برخوردهاىِ بدِ بخصوص يكى از افرادى كه تو شـهردارى هست و اميدوارم زودتر روشن بشـه اين قضيه كه از سگها نگهدارى ميكنن بـه گفته ىِ خودشون اما نميكشن ! )
.
#با_حيوانات_مـهربان_باشيم

Read more

حتماً شنيديد داستان معروف مارى آنتوانت آخرين ملكه كشور فرانسه رو كه خطاب بـه خدمتكارانش ميگه اگر مردم از نداشتن نان عصبانى هستن چرا بجاش كيك نميخورن؟ دقيقاً اين تكرار ورژن مشابهى از داستان اينروزهاى ما و صدا و سيما و مسئولين و دست اندركاران كشوره. بدون توجه بـه خواسته بسيارى از مردم درون رابطه با حضور ... حتماً شنيديد داستان معروف مارى آنتوانت آخرين ملكه كشور فرانسه رو كه خطاب بـه خدمتكارانش ميگه اگر مردم از نداشتن نان عصبانى هستن چرا بجاش كيك نميخورن؟ دقيقاً اين تكرار ورژن مشابهى از داستان اينروزهاى ما و صدا و سيما و مسئولين و دست اندركاران كشوره. بدون توجه بـه خواسته بسيارى از مردم درون رابطه با حضور زنان درون جامعه و حق انتخاب پوشش و حضور درون كابينـه و ورزشگاه و كذا و كذا اين حاج آقا درون تلويزيون خيلى صريح ناراحتى و مخالفت خودش رو با اجراى يك برنامـه توسط يك خانم جوان درون تلويزيون اعلام ميكنـه و بعد ميگه بطور قطع آموزش ايشون درون پشت صحنـه توسط يك مرد اشكال داره! بعد از برنامـه هاى شب هنگام تلويزيون طورى ياد ميكنـه كه گويا شبها درون تلويزيون پُرن 🤪 پخش ميشـه! اصلاً انگار كه اجراى يك برنامـه كمدى توسط يك خانم كار بدى هست و شأن بانوان ايرانى عجل از اين كارهاست! اونوقت درون همين كشور يك خانم ايرانى براى خروج از كشور و يا اقامت درون يك هتل بايد از همسر و يا پدرش اجازه كتبى داشته باشـه! بنظرم با نشان اين ويديو هر خانم ايرانى ميتونـه درون يك كشور ثالث تقاضاى پناهندگى اجتماعى بكنـه! اينروزها كه دارم دار ميشم با ديدن اين صحنـه ها خيلى بهم ميريزم! البته هميشـه خانمـها درون ايران برام مـهم بودن ولى هيچوقت که تا اين حد برام ملموس نبود. با خودم ميگم اگر نخوام بچه هام رو از ايران ببرم چى؟ اگر بخوام درون كشور خودمون بزرگ بشن چى؟ بابا ما اينـهمـه آدم تو اين كشوريم كه اينطورى فكر نميكنيم! همـه مون بايد بريم؟ بعد نظر و رأى ما چى؟ يعنى اين حاج آقا هيچوقت با كسى درون زندگيش روبرو نميشـه كه اين نظريات رو بـه باد انتقاد بگيره؟ كسى درون كل اين رسانـه بـه اصطلاح ملى نيست كه بگه بابا اين چه حرفيه شما ميزنى حاج آقا؟ چند نفر از كسانى كه اين ويديو رو ميبينن از اين تفكرات خنده شون ميگيره؟ البته يك خنده تلخ
پ.ن. لطفاً درون اين صفحه اهانت نكنيد. خود صحبتهاى ايشون گوياى كامل مسئله هست. نـهايتاً اگر شما هم با اين صحبتها مخالفيد يك ديسلايك بذاريد 👎🏻
پ.ن. دوم؛ از زنـها نترسيد، آنـها هم مثل ما مردها انسانند
#picassomo
#زن #حقوق_زنان #رسانـه_ملی #ايران

Read more

Media Removed

... ١٣ و ١٤ مرداد ماه بـه عنوان سفير فرهنگى ماف براى جهانى عارى از مين بـه استان كردستان سفر كردم،به جهت مسئوليت اجتماعى كه بر عهده دارم اقداماتى از قبيل برگزارى جلسه با هيات مديره ماف درون خصوص برگزارى كنسرت بـه نفع كودكان قربانى مين و همچنين ديدار با سركار خانم دكتر قدسى مدير كل امور اجتماعى و ... 🌱💜🎼🎶🎶🎶...
١٣ و ١٤ مرداد ماه بـه عنوان سفير فرهنگى ماف براى جهانى عارى از مين بـه استان كردستان سفر كردم،به جهت مسئوليت اجتماعى كه بر عهده دارم اقداماتى از قبيل برگزارى جلسه با هيات مديره ماف درون خصوص برگزارى كنسرت بـه نفع كودكان قربانى مين و همچنين ديدار با سركار خانم دكتر قدسى مدير كل امور اجتماعى و فرهنگى استاندارى كردستان و گفتگو درون خصوص ضرورت تاكيد بر اقدامات پيشگيرانـه درون جلسات ايشان با فرمانداران و مسئولان مرتبط استان و اسيب هاى فراگير و نيازهاى متفاوت مصدومان كه بعضا مورد توجه قرار نگرفته و... انجام داديم.
و درون نـهايت بخش لذت بخش اين سفر ديدار با ك زيبارو با نام گشين درون روستاى نشكاش درون ٢٥ كيلومترى مريوان بود.
گشین درون مـهرماه سال ۹۲ همراه چهار کودک دیگر حین بازی درون زیر درخت گردو درون همسایگی خانـه خودشان درون جای بازی همـیشگی روی مـین رفت و پایش را از دست داد آلا مـیهمان روستا نیز یک چشمش نابینا شد و بچه های دیگر جراحتی برداشتند .گشین کـه آن روزها کلاس چهارم بود الان کلاس نـهم هست و بـه دلیل نبود مدرسه راهنمایی درون شـهر مریوان ادامـه تحصیل مـی دهد و در خوابگاه بسر مـیبرد.گفتگوهای انـه با گشین هم دلچسب بود هم سخت! هرچند گشین بعد از چندسال پیگیری پرونده درون کمـیسیونـهای مرتبط بـه عنوان جانباز شناسایی شده هست اما مستمری ماهانـه ی کـه تعیین شده بعداز ۱۸ سالگی و به او تعلق و پرداخت خواهد شد کـه با توجه بـه نیـازهای پزشکی وی و خصوصا تعویض پروتز وی هر ۶ ماه یکبار بـه دلیل سن رشد گشین و نیـاز بـه مشاوره و هزینـه های تحمـیل شده دیگر بـه اقتصاد ضعیف خانواده بسیـار عجیب است. واضح هست که بخش عمده ی از نیـازها درون این خصوص فوری هست و حمایت قانونی و مالی حتما اورژانسی صورت گیرد که تا جلوی آسیبهای بعدی گرفته شود.گشین از نیـاز بـه تعویض کفشش از اشتیـاق بـه آموزش زبان انگلیسی و از امـیدها و آرزوهای زیبایش به منظور خود و خانواده ش گفت.
فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی درون این خصوص ادامـه خواهد داشت.
اميدوارم با مشارکت نیروهای دولتی و غیردولتی بتوانيم بخشی از آلام این کودکان را کاهش دهیم و با توانمندسازی آنان اینده زیبایی را برایشان بسازیم.
.
📷 @kavehzakaryaei .

#يلداعباسى #يلداعباسي #يلدا_عباسى #خواننده #خواننده_زن #نوازنده #نوازنده_دوتار #گشين #ايران #كردستان #مريوان #روستاى_نشكاش #سفير_فرهنگى #جهانى_عارى_از_مين #سازمان_ماف #yaldaabbasi #singer #art #artist

Read more

Media Removed

. استاد رحیم پور ازغدی: درون عمليات خيبر درون شرق دجله ، چهل كيلومتر درون عمق خاك دشمن بوديم. پشت سر سى كيلومتر باتلاق بود. كمبود مـهمات داشتيم ، جورى كه روز دوم و سوم عمليات ، بچه ها درون خاك دنبال فشنگ ميگشتند و غذا براى خوردن نبود. بچه ها رفته بودند از ده همايون كه يك روستاى عراقى خالى از سكنـه درون شرق دجله بود، ... .
استاد رحیم پور ازغدی: درون عمليات خيبر درون شرق دجله ، چهل كيلومتر درون عمق خاك دشمن بوديم. پشت سر سى كيلومتر باتلاق بود. كمبود مـهمات داشتيم ، جورى كه روز دوم و سوم عمليات ، بچه ها درون خاك دنبال فشنگ ميگشتند و غذا براى خوردن نبود. بچه ها رفته بودند از ده همايون كه يك روستاى عراقى خالى از سكنـه درون شرق دجله بود، نان خشك و كپك زده آورده بودند و هر پنجاه متر پشت خاكريز ريخته بودند که تا هركس ضعف كرد يك كمى از اينـها را سَقّ بزند.بعضى رزمنده هاى روستايى هم ،هايى كه آنجا بود را ميرفتند ميدوشيدند و شير را درون قمقمـه هايشان ميرختند. خلاصه فضاى عجيبى بود، بمباران شيميايى هم شد و شـهيد و مجروح بود كه پشت خاكريز افتاده بود، واقعا ديگر فرد سالم كم پيدا ميشد. افسر عراقى كه اسير ما شده بود و وضعيت ما را پشت خاكريز ديده بود، گريه ميكرد و ميگفت شما همين تعداد هستيد؟! همين چند صدتا بچه !؟ كه دو سپاه كامل عراق را چند روز هست اينجا معطل كرده ايد؟! اين دو سپاه ميخواهند بـه هم دست بدهند اما شما چندصد نفر نگذاشته ايد. از سه طرف درون تهاجم تانك بوديم، از بالاسر آتش هليكوپتر بود و آنروزها ميگفتند كه عراق يك ميليون گلوله توپ و خمپاره روى سر ما ريخته است...
من خودم درون آنجا زخمي شدم، ظرف سه چهار ساعت ، سه بار تركش خوردم ،اينقدر كه آتش سنگين بود، وقتى روى زمين سينـه خيز ميرفتيم تركش ميخورديم، بمباران شيميايى شد ، حتى چندبار جنگ تن بـه تن شد ، جورى كه ما صداى عراقى ها را ميشنيديم، درون اين فضا من بچه اى را ديدم كه داشت شـهيد ميشد، شكمش پاره شده بود و استخوان پايش برگشته بود و آمده بود نزديك صورتش و در حال احتضار بود، درون همان حال رو كرد بـه ما و بقيه بچه هايى كه مجروح افتاده بودند اطرافش و گفت: " ما كه نميدانيم چه كسى ميرود عقب و چه كسى شـهيد ميشود، شايد هم همـه شـهيد شويم ، اما هركس رفت عقب بـه امام بگويد كه ما را ببخش كه اين خاكريز را نتوانستيم نگاه داريم" !!! "امام و تغيير نظام حاكم بر جهان"سال١٣٨٦
#عمليات
#خيبر
#دجله
#حسن
#رحيمپور
#ازغدى
#امام
#شيميايى
#تانك
#نان
#هليكوپتر
#خمينى
#تركش
#جبهه
#ایثار
#شـهید
#جمـهوری_اسلامـی
#انقلاب
#مردان_بی_ادعا
#azghadi
#rahimpour
#hasan

Read more

اين حال و روز مردم #غزه نيست همـه اش دروغه (در اين كپشن افعال معكوس است) كى گفته اين پدر داره بـه بچه اش ميفهمونـه كه صهيونيست ها نابيناش كردن و هر دو چشمش را از دست داده و تا اخر عمر كور شده!!؟؟ باور نكنيد مردم فلسطين درون حال شادى و خوش گذرانى حال حول كنار ساحلن و هر روز تو جشنُ پارتى ،عيش و نوش هستن و به ريش ... اين حال و روز مردم #غزه نيست
همـه اش دروغه
(در اين كپشن افعال معكوس است)
كى گفته اين پدر داره بـه بچه اش ميفهمونـه كه صهيونيست ها نابيناش كردن و هر دو چشمش را از دست داده و تا اخر عمر كور شده!!؟؟
باور نكنيد
مردم فلسطين درون حال شادى و خوش گذرانى حال حول كنار ساحلن و هر روز تو جشنُ پارتى ،عيش و نوش هستن و به ريش ايرانى ها ميخندن
اصلا جنگ و خون ريزى كجا بود!؟؟
كدوووم بچه اى را تو بغل مادرش كشتن؟
كدوم قتل؟كدوم جنايت؟كدوم نسل كشى؟
اين اخبار همش ساختگى و الكيه
براى ما درست ميكنن که تا پول هامون را بريزيم تو صندوق كميته ى امداد
خالد صبرنا هم درون لوكيشن هاى سينمايى خبر كذب تهيه ميكنـه که تا ما گول بخوريم و به فلسطينى ها بيشتر كمك كنيم که تا اونـها بيشتر بهشون خوش بگذره
اصلا همـه دروغ ميگن غير از صهيونيست هاى مظلومُ بيچاره و مـهربون
الان فقط مشكل دنيا ايرانـه، اگر ايران ول كنـه
به زودى اين بدبخت يهودى هاى اواره ى باقى مانده از هلوكاست بـه ارزوى چند هزار سالشون ميرسن و سرزمين كرچولوى موعودشون را از نيل که تا فرات درس ميكنن و ميرن سر زندگيشون و ديگه هيش كى با هيش كى كار ندارعو همـه خوشحااااال درون صلح و آرامش زندگى ميكنن
اصاً لامصب ها مردم فلسطين بـه شما چه؟
بريد طرفدار محيط زيست بشين
با كلاس تره
ميتونيد طرفدار كرگدن افريقايى بشين
يا يوزپلگ خودمون
يا عقاب دم قيطونى ماداگاسكار هست
اصلا بريد نگران نسل درون حال انقراض كوالا بشيد
خيلى هم نازُ با مزه اس
سنگ هم پرت نميكنـه
چه كار بـه كار قدسُ،غزه عو مسجد الاقصى دارين!!؟؟
‏@alireza.shedat

Read more

Media Removed

باز تابستان شد و سر بچه ها از شيب داخ ماشينـها بيرون اومد! اين عكس رو الان گرفتم! درون كشورهاى پيشرفته اگر پدر و مادرى سلامت كودك خودشون رو بخطر بى اندازن قانون با اونـها برخورد سختى خواهد كرد. انقدر سخت كه حتى شايد صلاحيت نگهدارى فرزند رو از اونـها سلب كنن! توجيه اون هم بسيار ساده است، ما نـهايتاً شايد حق ... باز تابستان شد و سر بچه ها از شيب داخ ماشينـها بيرون اومد! اين عكس رو الان گرفتم! درون كشورهاى پيشرفته اگر پدر و مادرى سلامت كودك خودشون رو بخطر بى اندازن قانون با اونـها برخورد سختى خواهد كرد. انقدر سخت كه حتى شايد صلاحيت نگهدارى فرزند رو از اونـها سلب كنن! توجيه اون هم بسيار ساده است، ما نـهايتاً شايد حق داشته باشيم كه خودمون رو بخطر بندازيم ولى حق نداريم اين تصميم رو درباره زندگى كودكان بگيريم! بايد درنظر داشته باشيم كه درون صورت تصادفى با سرعت سى و شش كيلومتر درون ساعت آسيب بـه مـهره هاى گردن اجتناب ناپذير خواهد بود و اين درون حاليست كه سرنشين نشسته و از كمر بند ايمنى هم استفاده كرده باشـه! حالا چطور بعضيها (اكثراً ماشينـهاى شاسى بلند) بـه بچه هاشون اين اجازه رو ميدن كه بايستن و سرشون رو از سقف متحرك ماشين بيرون بيارن که تا يكم باد بخورن و بقولى بازى كنن؟!؟ اونـهم با وضعيت خيابانـها و ترافيك و رانندگى درون ايران كه هر لحظه راننده شايد مجبور بـه ترمز شديد بشـه! اين يك حركت كاملاً احمقانـه و خطرناك بدون منطق هست! مضاف بر اينكه ما وقتى از اين سن بـه بچه هامون اجازه ميديم كه رفتار پرخطر و خلاف مقرارات رانندگى رو انجام بدن، بهشون چه پيام تربيتى رو منتقل ميكنيم و فكر ميكنيم كه بعدها كه بچه هامون بزرگتر شدن چطور و بارچه حركات خطرناكى ميخوان خودشون رو سرگرم كنن؟ لطفاً از اين حركت خطرناك و غلط الگو بردارى نكنيم و به كودكانمون اهميت رعايت ايمنى و آداب ماشين سوارى رو ياد بديم! اتومبيل يك وسيله بازى نيست
#از_خودمان_شروع_کنیم
#picassomo

Read more

Media Removed

از رامبد كه حرف مي، از كه حرف مي؟! از كسى كه وقتى مطمئنـه كارى درسته حتمن انجامش ميده. كسى كه اصول كارشو زير پا نميذاره. يادمون نره كه خندوانـه و خنداننده شو برنامـه رامبده. و موفقيت هر كدوم از بچه ها موفقيت رامبد و خندوانـه است. بـه عنوان مجرى خنداننده شو هر روز ميبينم كه رامبد، اشكان، جناب آييش ... از رامبد كه حرف مي، از كه حرف مي؟!
از كسى كه وقتى مطمئنـه كارى درسته حتمن انجامش ميده. كسى كه اصول كارشو زير پا نميذاره. يادمون نره كه خندوانـه و خنداننده شو برنامـه رامبده. و موفقيت هر كدوم از بچه ها موفقيت رامبد و خندوانـه است. بـه عنوان مجرى خنداننده شو هر روز ميبينم كه رامبد، اشكان، جناب آييش و خانم بهرام چطور براى موفقيت همـه بچه ها و نـه فقط هم تيمى ها تلاش ميكنن و گاهى بـه شدت فشارهاى عجيبى رو تحمل ميكنن. اما قصه رامبد يه كم متفاوته. كنترل و هدايت بچه هاى با استعداد ،با هوش، مشتاق اما آماتور خنداننده كار بى نـهايت دشواريه و اين مـهم درون درجه اول بـه عهده رامبده.
رامبد جوان يك كارگردان جدى و بسيار حرفه اى و از همـه مـهمتر يك انسان مسئول نسبت بـه جامعه و مردمشـه.
ميدونم كه دوست نداره اينا رو بنويسم. منتها مسئله اينـه كه منم مثل خودش وقتى فكر ميكنم كارى درسته حتمن انجامش ميدم!
خوشحالم كه درون سه سال گذشته تنـها برنامـه اى كه اجراشو پذيرفتم خنداننده شو بوده.

Read more

Media Removed

mehrdad.kiaa يادتونـه چند وقت پيش داستان م را كه امام حسين بهم هديه داد را براتون تعريف كردم؟ #هديه_اربابم همون قطع نخاع از گردن كه تو حرم اربابمون سيد الشـهدا با نشانـه هايى فهميدم بايد نوكريش را بپذيرم تو اون پست نشد،توضيح بدم كه بعد از سفر براى ماه ها موضوع را فراموش كردم که تا اين كه يه شبى ... mehrdad.kiaa يادتونـه چند وقت پيش داستان م را كه امام حسين بهم هديه داد را براتون تعريف كردم؟ #هديه_اربابم
همون قطع نخاع از گردن كه تو حرم اربابمون سيد الشـهدا با نشانـه هايى فهميدم بايد نوكريش را بپذيرم
تو اون پست نشد،توضيح بدم كه بعد از سفر براى ماه ها موضوع را فراموش كردم
تا اين كه يه شبى انگار كسى براى نماز صبح بيدارم كرد و دوباره بهم متذكر شد
اما وقتى صبح بلند شدم دوباره هم براى چند ماه يادم رفت(كلاً بـه طرز اعصاب خورد كنى فراموشكارم😰بنده ى خدا بانو گاهى يه چيز رو شونصد دفعه بـه انحاء مختلف اعم از پيامك،تلگرام،واتس اپ،تلفن و حضورى بهم يادآورى ميكنـه ولى بآآز هم 😰)
اما يه روز دم دماى اربعين يه هو همينطورى بيخودى موضوع يادم اومد و همون لحظه بـه تكاپو افتادم و اسم و آدرسشون را از لابه لاى مدارك پيدا كردم و باهاشون تماس گرفتم
و الباقى داستان را تو همون پست خدمتتون عرض كردم كه الحمدالله بـه همت عزيزان خيّر قدرى از مصائب و گرفتارى هاى اين خانواده پر جمعيت و به شدت فقير ،التيام پيدا كرد،خونـه خريدن،وسايل خونشون نو نوار شد،امكانات مختصرى براى بسترى و فيزيو تراپى ك فراهم شد،مثلا يه خانم دكتر مـهربانى كه ايمانى منـه هزينـه هاى بيمـه ى تامين اجتماعيش را متقبل شد
يه برادر مؤمن ،دكتر شيرازى چند ماهيه هزينـه هاى دارو و درمانش را تقبل كرده و خلاصه الحمد الله حال و روز هديه ى عزيز ما خيلى خوبه و خدا را شكر راضى و پر انرژيه و بركات سرشارش توى زندگى هاى ما موج ميزنـه
اما تماس چند روز قبل باباى فاطمـه خرد و خجالت زده ام كرد اصلاً خاك تو سرم شد
بنده ى خدا گفت:فلانى ،من يه كارگر ساختمانى ساده ام و هيچ هنر و تخصصى بـه غير از عملگى ندارم
عرضه اش را هم ندارم كه از ديوار مردم بالا برم يا بـه هر شكلى نون حروم سر سفره ام ببرم
بااين حال كه از جون مايه ميگذارم شايد هفته اى يكى دو روز كار گيرم بياد كه با درامدش فقط ميتونيم بخور و نمير شكم بچه ها را سير كنيم(بقيه اش را واقعا روم نميشـه بگم كه چقدر احساس بدى داشت)
يكى از هاى فاطمـه الان يه خواستگار خوب و مؤمن داره ولى ما چون از بعد تهيه جهيزيه بر نميايم نميتونيم جوابش را بديم
ميشـه يه جورى يه كارى بكنى كه من بيشتر از اين خجالت زده نشم؟
خلاصه براى سربلند كردن يه پدر جلوى خانواده اش
و خوشحال كردن يه خوب و مؤمنـه كه حافظ قرانـه بياييد دست بـه كار بشيم و در حد وسعمون هر چى درون توان داريم احسان كنيم
ان شاالله بـه حق سيد الشـهدا روزى نياد كه هيچ كدوم از ما جلوى خلق خدا خجالت زده و سر افكنده بشيم.
شماره كارت
6219861034739481 سبزی

Read more

Media Removed

... ما آن خويشاوندان تنگ دست و نيازمنديم ، آن بدوى هاى عقب مانده ، آن جا مانده ها ، كند ذهن ها ، عقب نگه داشته شده ها ، ناقص الخلقه ها ، آس و پاس ها ، ولگردها ، انگل ها ، حقه بازها و هالوها . احساساتى و از مد افتاده ايم ، مثل بچه هاييم ، بى خبريم ، مشكل دار ، ملودراماتيك ، آب زير كاه ، غير قابل پيش بينى و به حساب نيامدنى ... ...
ما آن خويشاوندان تنگ دست و نيازمنديم ، آن بدوى هاى عقب مانده ، آن جا مانده ها ، كند ذهن ها ، عقب نگه داشته شده ها ، ناقص الخلقه ها ، آس و پاس ها ، ولگردها ، انگل ها ، حقه بازها و هالوها . احساساتى و از مد افتاده ايم ، مثل بچه هاييم ، بى خبريم ، مشكل دار ، ملودراماتيك ، آب زير كاه ، غير قابل پيش بينى و به حساب نيامدنى . از آن هاييم كه نامـه ها را جواب نمى دهند ، كه موقعيت هاى خيلى خوب را از دست مى دهند ، كه که تا خرخره مى نوشند ، كه وراجى مى كنند ، كه روى پله ى دمِ درِ خانـه هاشان مى نشينند ، كه تاريخِ تحويلِ كار يادشان مى رود ؛ بد قولييم ، لاف زن ، نا پخته ، وحشتناك و بى نظم ، از آن هايى كه زود بهشان بر مى خورد ، آن هايى كه که تا حدِّ مرگ فحش بارِ هم مى كنند ، اما نمى توانند رابطه شان را قطع كنند . آن هايى كه خوب بار نيامده اند و مى نالند اما مستِ شكست هاى شان هستند .
ما روى اعصاب آدم ها راه مى رويم ، افراطى هستيم ، مايه ى افسردگى و يك جورهايى بدشانس . مردم عادت دارند خوار و خفيف مان كنند . ما كارگرهاى ارزانيم ؛ از ما مى شود هر جنسى را ارزان تر خريد ؛ مردم روزنامـه هاى كهنـه شان را بـه ما مى بخشند . نامـه هاى مان را شـه تايپ مى كنيم و بى جهت هم طول و تفصيل شان مى دهيم . مردم که تا وقتى حالشان را بـه هم نزنيم با ترحم بـه ما لبخند مى زنند ؛ که تا وقتى حرف عجيب غريبى نزنيم ؛ که تا وقتى بـه ناخن هاى مان زل نزنيم و دندان هاى مان را نشان ندهيم ؛ که تا وقتى وحشى نشويم و گوشـه و كنايه نزيم ... ((گيوركى كنراد بـه غريبانِ كاشفِ غار)) .

از كتابِ ؛ #كمونيست_رفت_ما_مانديم_و_حتى_خنديديم
نوشته ى ؛ #اسلاونكا_دراكوليچ
مترجم : #رويا_رضوانى
#نشر_گمان

Read more

Media Removed

همونطور كه ميدونيد شب قبل از عروسى مراسم حنابندون ميگيرن ولى مادرم گفت بهتره بى خيال مراسم حنابندون بشيم چون بايد بيشتر فاميلهارو دعوت كنيم و با داشتن بچه كوچيك اصلا نميتونـه از بعد اين مراسم بربياد، پدر هم گفت آره بابا خرج الكيه ، خونـه زندگيمون هم بهم ميخوره همـه ميخوان بيان بزنن و بن و بخورن، بعدشم ... همونطور كه ميدونيد شب قبل از عروسى مراسم حنابندون ميگيرن ولى مادرم گفت بهتره بى خيال مراسم حنابندون بشيم چون بايد بيشتر فاميلهارو دعوت كنيم و با داشتن بچه كوچيك اصلا نميتونـه از بعد اين مراسم بربياد، پدر هم گفت آره بابا خرج الكيه ، خونـه زندگيمون هم بهم ميخوره همـه ميخوان بيان بزنن و بن و بخورن، بعدشم كه رفتن كلى كار درون مياد برامون اصلا بقول حاجى كريمى اين رسما داره كم كم از مد ميوفته اونم واسه اش حنابندون نگرفت ،
حاجى كريمى از دوستان صميمى و همكار پدر بود كه اگه ميگفت ماست سياهه پدر قبول ميكرد، خلاصه درون اصل نظر حاجى كريمى باعث شد كه من حنابندون نداشته باشم و اين وسط البته حنابندون اصلى نصيب ننـه شد كه سر و دست و پاشو حنا بسته بود و منتظر رنگ گرفتن حنا بود،
مادرم با دست خورده هاى خشك شده حنارو كه از پاهاى ننـه رو فرش ريخته بود پيدا ميكرد و زيرغر ميزد و محكم پرتشون ميكرد تو آشغالى آشپزخونـه،
مادر گفت پاشو اون كتابخونـه تو خالى كن که تا اين بچه ها ازش استفاده كنن، دوتا جعبه تو بهارخوابه بيارش كتابارو بريزبزار تو انبارى ،
چون من بچه بزرگ خونـه بودم و مثلا درسخون ، يه كتابخونـه آهنى برنگ آبى داشتم كه همـه زندگيمبود ، طبقات بالاش رو كه شيشـه اى بود خالى كردم ولى طبقه پايينش كه حالت كمد داشت قفل كردم و كليدشو برداشتم، م گفت بعد پايينش چى، گفتم اونجا چيزاى خصوصى هست دفتر خاطرات و عكسها و خرت و پرت ، بهى و زاهد بـه هم نگاه كردن و خنديدن ، معلوم بود كه بخاطر كتابخونـه كه از من بهشون رسيده خوشحالن،
مادرم يوسف رو شير داده بود و گفت بچه رو بنداز روى پات که تا خوابش سنگين بشـه،
همينطور كه بچه رو روى پام تكون ميدادم و پيش پيشش ميكردم بـه فكر فردا بودم كه كلا زندگيم و آدمـهاى اطرافم عوض خواهند شد، يعنى چند وقت يكبار ميتونستم خانواده ام رو ببينم، دلم براى يوسف بيشتر از همـه تنگ ميشد براى م بابام حتى ننـه كه هميشـه با هم تنش داشتيم،
مادرم كاراشو كرد و بچه رو ازم گرفت برد تو بهارخواب گذاشت تو جاش زير پشـه بند،
بعدش گفت پاشين بخوابين كه فردا عروسيه كلى كار داريم بايد زود بيدار بشيم ،
اون شب همـه تو فكر بودن ، بالاخره رفتيم كه بخوابيم ولى مگه من خوابم ميبرد،
صبح ماشين اومد دنبالم كه بريم آرايشگاه ، همسر احمدآقا همراهم بود از طرف خانواده داماد هم فقط يكى دونفر اومده بودن ،
آرايش من نزديكاى ظهر شروع شد که تا عصرى كه ديگه همـه منتظر اومدن داماد بوديم،
اولين بار بود كه اين همـه آرايش رو روى صورتم ميديدم،
ادامـه درون كامنت👇🏻👇🏻

Read more

Media Removed

《ادامـه از پست قبل》 بخش دوم : كارهایی کـه برای انجام دادنشان لازم نیست حتی از خانـه بیرون بروید؛ به منظور خشک مو و لباسهایتان از خشک کن و سشوار استفاده نکنید اجازه بدهید طبیعی خشک شوند که تا برق كمترى مصرف شود. ماشين لباسشويى رو که تا زمانى كه پر نشده روشن نكنيد. دوش سريع بگيريد، وان رو پر آب نكنيد. ... 《ادامـه از پست قبل》
بخش دوم :
كارهایی کـه برای انجام دادنشان لازم نیست حتی از خانـه بیرون بروید؛
✔ به منظور خشک مو و لباسهایتان از خشک کن و سشوار استفاده نکنید اجازه بدهید طبیعی خشک شوند که تا برق كمترى مصرف شود. ماشين لباسشويى رو که تا زمانى كه پر نشده روشن نكنيد.
✔ دوش سريع بگيريد، وان رو پر آب نكنيد.
✔ بطور کلی گوشت كمتر بخوريد. مواد اوليه بيشترى صرف توليد و پرورش گوشت خوراکی مـیشـه که تا گياه و سبزیجات.
✔ غذاى اضافه و يا مواد غذايى تازه رو قبل از اينكه خراب شوند و بخواهيد دور بريزيد منجمد کنید. اينكار رو با غذاى رستوران و يا بیرونبر هم بكنيد. با اين روش هم پول و هم مواد غذايى ذخيره كرديد.
✔ كمپوست خونگى درست کنید:
زباله های تر مثل ته مانده و آشغال غذا سبزيجات و ميوه ها رو درون باغچه خونـه چال كنيد. با اينكار هم بازيافت كرديد و به باغچه کود رساندین و هم از گرم شدن کره زمـین جلوگیری کردید.
✔ جدا كردن زباله هاى تر و خشك از یکدیگر؛ كاغذ و پلاستيك و آلومينيوم و شيشـه را از پسماند مـیوه و سبزیجات جدا کنید، اینکار از گسترش محل هاى دفن زباله جلوگيرى ميكند.
✔ محصولاتى بخريد كه كمترين مـیزان بسته بندى رو دارن.
✔ از زودتر روشن كردن گاز و فر و اجاق خودداری كنيد مگر اينكه بخواهید كيك بپزيد و احتياج داشته باشيد بـه یک درجه حرارت خاصى برسيد.
✔ درز پنجره ها و درها رو با نوارهاى عايق بپوشونيد.
✔ درجه حرارت خونـه رو زمستون ها درون درجه پايينترى نگهدارين و لباس بيشترى بپوشين و تابستون ها درون دماى بالاترى نگهدارين و لباس كمترى بپوشين.
✔ وسايل كهنـه برقى رو با مدل هاى جديدتر كه مصرف كمترى دارند جايگزين كنيد و همچنين از لامپهاى كم مصرف استفاده كنيد. اگر امكانش رو دارين روى پشت بام يا حياط خونـه پنل برق ساز خورشيدى نصب كنين اين كار رقم قبض برقتون رو کاهش مـیده.
✔ تو خونـه از فرش و قاليچه استفاده كنين چون باعث حفظ دمای اتاق مـیشـه.
✔ آبكشى زيادى نكنيد. اگر از ماشين ظرفشويى استفاده مى كنين قبلش ظرفها رو آب نزنيد.
✔ از بهترين انواع پوشك بچه استفاده كنين نوعى كه قابل بازیـافت باشـه.
✔ زمستونـها برف رو دستى پارو كنيد و از ماشين های پر مصرف استفاده نكنيد اينجورى ورزش هم كردين.
✔ بجای فندک از كبريت استفاده كنيد.
🔚 ادامـه درون پست بعد

Read more

يك روز يخِ زمستونى تو دهاتِ "مورشا". همـه چپيديم تو اتاق "نيا وسيله" خواننده ى هشتاد و يك ساله ى كولى. نـهار سوسيس خونگى و سوپ دسپخت زنش "تيتا" كه هشتاد سالشـه و لچك بـه سر با همـه ميگه و ميخنده. بعد از نـهار هم ساز و . مگه چاره ى ديگه اى هم هست اصلا؟ پسرش با ساز چكشىِ سامبال و همسايه ها هم با اكارديون و كنتراباس. ... يك روز يخِ زمستونى تو دهاتِ "مورشا". همـه چپيديم تو اتاق "نيا وسيله" خواننده ى هشتاد و يك ساله ى كولى. نـهار سوسيس خونگى و سوپ دسپخت زنش "تيتا" كه هشتاد سالشـه و لچك بـه سر با همـه ميگه و ميخنده. بعد از نـهار هم ساز و . مگه چاره ى ديگه اى هم هست اصلا؟ پسرش با ساز چكشىِ سامبال و همسايه ها هم با اكارديون و كنتراباس. باهم سالهاست از عروسى هاى دهات که تا پاريس و بروكسل و بخارست كنسرت دادن. كيفى داد گرم شدن وخِ اين سازا و دست ساز تو سرماى زير صفر.
راستى، خيلى وقته كه از كوليا مينويسم و باهاشون همپياله شدم. كولياى واقعى كه اجدادشون بـه هندوستان ميرسه و قرن ها ى اروپايى ها بودن و هنوز هم زير فشار تبعيض اند. با وجود لذتش، نوازندگى براشون يك رسم و معيشته نـه تفريح. و سفر هم براشون فرار از بيچارگيه نـه جهانگردىِ بى دغدغه. آدمـهايى كه معاشرت و زندگى باهاشون آسون نيست و امضاى شراكت با بدبختى هاشون رو ميطلبه. بعد از فروپاشىِ بلوك شرق، موسيقى شون بـه كمك اروپايى ها جايگاه خودشو پيدا كرد ولى تو گيرودارِ تبليغات، فرهنگشون هم مثل يك كالا تو ويترينـها و فيلمـها بـه استثمار رفت. كلمـه ى "جيپسى" يا "گيتان" يك فحش نژاديه كه اين مردم قرن ها تحمل كردن و الان مد شده هر بچه پولدارى كه ميره جهانگردى و "هيچهايك بازى" يا هر نوازنده الكى رو خودش ميزاره. دوست دارم اونايى كه اسم خودشون رو جيپسى گذاشتن رو بيارم تو دهات كلجان و ولشون كنم اونجا يه هفته. ولى چرا راه دور؟ سر چهار راه هاى وطن هم هستن "چيپسى" هاى واقعى كه فروشندگى و نوازنگى ميكنن. ادمـهايى كه بعضيهاشون هنوز بى شناسنامـه اند و"جيپسى" بودن واسشون پز نيست. چرا دروغ بگم منم از اين ادا بازيها درون مياوردم، ولى چهار سال پيش كه اومدم اينجا و اجازه پيدا كردم باهاشون زندگى كنم و بشينم پاى سازشون، مچاله كردم اون جلدِ تقلبى ام رو انداختم اش سطل خاكروبه. من صد سال ديگه هم چه اينجا باشم چه شيكاگو، هنوز يك ايرانىِ وامونده و جا مونده ام. با عقده هايى كه سال پنجاه و هفت تنـها يكى از هزار گره شـه. تو هم مثل منى. ميدونم عزيزم. كولى ها هم مثل من و تو اند. اين تنـها وجه اشتراك ماست با كوليا. و تيرگىِ موهامون. ولى اشكال نداره. آدمـهاى بى عقده خسته كننده اند.
#جيپسى

Read more

Media Removed

#arteshban قسمت دوم همانند داشت ريل هاى كامل بر روى و اطراف بدنـه بـه منظور نصب دوبين هاى معمولى ، ترمال و اپتيكى و رد دات كه باعث بالا رفتن كارايى سلاح ميشود . علاوه بر اينـها ، اين سلاح از قنداق تلسكوپى نيز بهره ميبرد كه بـه سرباز امكان كم كردن يا اضافه كردن بـه طول اين سلاح بنا بـه نياز خود را ميدهد و البته ... #arteshban
قسمت دوم

همانند داشت ريل هاى كامل بر روى و اطراف بدنـه بـه منظور نصب دوبين هاى معمولى ، ترمال و اپتيكى و رد دات كه باعث بالا رفتن كارايى سلاح ميشود .

علاوه بر اينـها ، اين سلاح از قنداق تلسكوپى نيز بهره ميبرد كه بـه سرباز امكان كم كردن يا اضافه كردن بـه طول اين سلاح بنا بـه نياز خود را ميدهد و البته اين را هم بايد گفت كه باز ما را بـه ياد سلاح M4 مياندازد .

حال اگر از بحث تجهيزات كمكى همراه با اين سلاح بگذريم بـه اصلى ترين تكنولوژى اين سلاح يعنى ماژولار بودن يا مولتى كاليبر بودن آن ميرسيم .

اين قابليت يكى از بهترين قابليت هايى هست كه تاكنون درون اسلحه هاى سبك و نيمـه سنگين ساخت داخل بـه كار رفته هست .

همانطور كه گفتيم اين سلاح مولتى كاليبر هست و ميتواد انواع مـهمات كاليبر ٥.٦٢ (كاليبر مورد استفاده ناتو) و ٧.٦٢ (كاليبر مورد استفاده اغلب سلاح هاى بلوك شرق) را براحتى تنـها با تعويض يك لوله و فيدر ان هم درون كسرى درون ثانيه استفاده كند .
بنابراين نياز نيروها بـه كمبود مـهمات مورد نياز درون ميدان نبرد بـه شكل چشم گيرى كم ميشود .

اين تكنولوژى باعث برترى اين سلاح نسبت بـه بقيه سلاح هاى داخلى ميشود و در صورت عملياتى برترين سلاح كشور خواهد شد .

و اما درون سطح منطقه و بين الملل
در سطح منطقه اين سلاح مدرن را با اينكه هنوز عملياتى نيست و تصاويرى از استفاده از آن منتشر نشده ميتوان با سلاح MPT-76 ساخت تركيه مقايسه كرد كه از تكنولوژى هايى مانند لوله ساخته شده با چكش كارى سرد و كيفيت فوق العاده بالا ان نام برد .

با بررسى هاى كه با بچه هاى ارتشبان انجام داديم بـه چند برترى اين ٢ سلاح نسبت بـه يكديگر پى برديم .

در گام اول وزن و قابليت حمل را بررسى كرديم كه درون اين مرحله با قاطعيت تمام فجر با وزنى كمتر از ٣ كيلو و ٣٠٠ گرم نسبت بـه MPT-76 با وزنى معادل ٤ كيلو و ١٠٠ گرم پيروز ميدان هست .

همچين فجر را ميتوان نسبت بـه MPT-76 كوچكتر و با قابليت حمل بهتر دانست كه مزيتى نسبت بـه MPT-76 هست .

اما درون بحث متريال ، تكنولوژى ساخت و دقت ...
در بحث دقت سلاح تركى MPT-76 بـه شكل واقعا ترسناكى بسيار بسيار دقيق هست ان هم بـه لطف داشتن لوله چكش كارى شده سرد و همينطور طراحى لوله سنگين ٤١٠ م.م آن
نظر يادتون نره 😁
#ارتشبان
Iran_Special_Forces

Read more

Media Removed

سلام بچه ها خوبين؟ روزي كه باهاش عقد كردم، دو ماه و نيم بود كه از فوت پدرش ميگذشت و در واقع من هيچوقت پدرِ همسرم رو نديدم.پدرش يه اخلاقي داشته كه شما دو که تا بچه فقط درس بخونيد و حالا حالا ها بـه هيچ كارى فكر نكنيد. احسان هم بنا بـه علاقش رشته ى مـهندسى كشاورزى رو توى دانشگاه ميگذرونـه اما سرطان پدر باعث ميشـه ... سلام بچه ها خوبين؟
روزي كه باهاش عقد كردم، دو ماه و نيم بود كه از فوت پدرش ميگذشت و در واقع من هيچوقت پدرِ همسرم رو نديدم.پدرش يه اخلاقي داشته كه شما دو که تا بچه فقط درس بخونيد و حالا حالا ها بـه هيچ كارى فكر نكنيد. احسان هم بنا بـه علاقش رشته ى مـهندسى كشاورزى رو توى دانشگاه ميگذرونـه اما سرطان پدر باعث ميشـه دو سال از زندگيش رو كامل درون خدمتش باشـه و زمانيكه پدر فوت ميكنن ، تنـها كسيكه مسئول زمينا و باغ ها ميشـه، احسانـه. وضعيت درخت ها وحشتناك بود و خاك مشكل اساسي داشت. و مـهمتر از همـه كسي بود كه فقط تئورى اطلاعات داشت.
يادمـه سر فصل گندم، طوفان كه ميشد و گندما ميخوابيد، احسان که تا مرز سكته ميرفت و البته يه دليل مـهمش هم احساس مسئوليت پذيريه شديديه كه هميشـه نسبت بـه خانواده داره.
با تدبيرش زمين هاى تيكه و جدا افتاده رو فروخت و زمين هايي با ابعادِ حالا كوچكتر (به دليل تفاوت قيمت) كنار اصليا خريد. باغ جديد احداث و به ادواتش اضافه كرد. اون روزا براى اينكه اين زير ساخت ها صورت بگيره، اصلا روند اسونى رو طي نكرديم و الان كه بـه اون روزها فكر ميكنم ميبينم عاشق روزهاى بحرانى زندگيمونم.
عكس سمت چپ ٦ سال پيش سر درو شاليه و عكس سمت راست ديروزه كه هنوز كمى که تا زمان درو مونده كه ميتونين توى استورى هاى امروز ببينين.
يكى از علايقم اينـه كه برم بـه اينجا سر ب، محصولات رو ببينم و الان که تا حدود زيادي ميدونم كه وقتي افت بـه هر محصولي ميزنـه بايد چه كرد.
يه خاطره ى بامزه براتون توى پست بعدى تعريف ميكنم چون بـه حجم كپشن اينجا قد نميده.
شما هم بـه علايق همسرتون علاقه منديد؟ بـه كارش با علاقه سر ميزنيد؟ زمانيكه مياد خونـه احوال كار و حالِ ارامششو ميپرسين؟

Read more

Media Removed

من موندم و بچه ها با دنيايى از نگرانى شب بسيار بدى بود و تلفن هم نداشتيم که تا بتونيم خبرى بگيريم بالاخره نيمـه هاى شب پدر و مادر با يوسف كه تو بغل مادر خواب بود با قيافه هاى ناراحت و داغون بـه خونـه برگشتند، توى بيمارستان بهشون گفته بودند كه يوسف بايد خيلى سريع سيتى اسكن بشـه من كه اين كلمـه رو براى اولين بار ... من موندم و بچه ها با دنيايى از نگرانى
شب بسيار بدى بود و تلفن هم نداشتيم که تا بتونيم خبرى بگيريم بالاخره نيمـه هاى شب پدر و مادر با يوسف كه تو بغل مادر خواب بود با قيافه هاى ناراحت و داغون بـه خونـه برگشتند،
توى بيمارستان بهشون گفته بودند كه يوسف بايد خيلى سريع سيتى اسكن بشـه من كه اين كلمـه رو براى اولين بار بود ميشنيدم گفتم سيتى اسكن چيه ديگه، پدر گفت از مغزش بايد عكس بندازيم و هق هق كنان از پله ها بالا رفت،
صبح زود دوباره راهى بيمارستان جم شدند چون يكى از دو مركزى بود كه فقط اونجا ميشد اينكارو انجام داد،
اونروزها حال من هم زياد خوب نبود و دكتر حركت زياد رو برام ممنوع كرده بود،
يكى از بدترين دوران زندگيم شروع شده بود ، جواب سيتى اسكن يوسف رو گرفتند و پيش دكتر سميعى بردند كه ايشون تشخيص تومور مغزى دادند كه بايد سريع عمل انجام ميشد وگرنـه معلوليت ذهنى و كورى درون انتظار يوسف بود، مادرم شوكه بود و مثل كسى كه خواب بدى ديده همش تو فكر ميرفت و بعدش ميگفت پرفسور سميعى بهترين دكتره حتما يوسف رو عمل ميكنـه بچه ام خوب ميشـه، كلا هيچكدوممون روحيه نداشتيم روز عمل فقط يوسف و زاهد رو همراه خودشون بردند، اونروز بـه اصرار حسين خونـه شوهرم رفتيم و نـهار اونجا بوديم عصر شد و دلم عين سير و سركه ميجوشيد، حسين منو اونجا گذاشت و گفت زود برميگرده ، ديدم از حسين خبرى نيست ، مجيد برادر شوهرم اومد اونجا ، مجيد ماشين داشت و ازش خواستم منو برسونـه خونمون،
او هم پذيرفت درون خونـه كه رسيدم ديدم درون خونـه بازه و حياط شلوغه،
وارد حياط شدم دايى پرويزم داشت گريه ميكرد و منو كه ديد دوييد طرفم و بغلم كرد چقدر بغض داشتم هجمـه اى از غم و اندوه و اشك بود و اشك، زاهد توى حياط پخش زمين بود و زار ميزد كه ديگه من برادر ندارم،
خونـه اى كه هميشـه ازش صداى خنده و شادى شنيده ميشد با مرگ يوسف ماتم زده شد،
طاقت ديدن پدر و مادرم رو نداشتم حالم خيلى بد بود فقط تونستم که تا كنار تختم برم و روزهاى بعد هم بـه همين منوال سپرى شد و بخاطر كسالتى كه تو دوران باردارى داشتم منو بـه مراسم تدفين يوسف نبردند،
دلم خيلى بـه مادرم ميسوخت همش زيرناله ميكرد كه ( گوجاقيم بوش گالدى بالا) آغوشم خالى شد.
راست هم ميگفت آغوش مادر از فرزندى كه عاشقانـه بغل ميكرد و بهش شير ميداد و عشق ميورزيد خالى شده بود ، مادر سينـه اش رو با پارچه اى محكم بسته بود که تا ديگه ازش شير نياد ازغصه مريض شد و تب كرد،
بعد از چند روز كه رفت و آمدها كم شد و مادر كمى بـه خودش اومد لباسهاى يوسف رو بقچه كرد و داد بـه كسى ،
پدر هر روز سر خاك يوسف ميرفت انگارى كه👇🏻👇🏻

Read more

Media Removed

: تبریک بـه محمدرضا قدوسی و بچه‌های زاو بابتب موفقیت درون حایزه‌ی خانـه‌ی مجله‌ی آرکیتکچورال ریویو و چاپ عاثرشان بر روی جلد این مجله . #Repost @mohammadrezaghodousi • • • • • وقتى دانشجو بودم شماره هاى "دو سال گذشته" مجله هاى جهان اولى بـه سختى تو كتابخونـه دانشكده پيدا ميشد و منم ورق ميزدم ... :
تبریک بـه محمدرضا قدوسی و بچه‌های زاو بابتب موفقیت درون حایزه‌ی خانـه‌ی مجله‌ی آرکیتکچورال ریویو و چاپ عاثرشان بر روی جلد این مجله
.
#Repost @mohammadrezaghodousi
• • • • •
وقتى دانشجو بودم شماره هاى "دو سال گذشته" مجله هاى جهان اولى بـه سختى تو كتابخونـه دانشكده پيدا ميشد و منم ورق ميزدم و عكساشونو تماشا ميكردم و فكر ميكردم ما چقدر عقبيم و اونا چقدر جلو. .
كم كم فهميدم معمارى كارى نيست كه ما لزومنعقب باشيم، بـه آدمـها مربوطه و با ملاحظاتى ميشـه بـه مردم و كشور نفع رسوند، آگاهى اجتماعى رو بالا برد و از منافع ملى نگهدارى كرد.
.
ديگه عكس تماشا نميكردم و با بچه هاى دفتر زاو فكر ميكرديم بـه راه هاى رسيدن بـه ارزش افزوده و ميوه هاى معمارى. مثلن اينكه توى شـهر زيبا، كوچيك و محدود خوانسار ميشـه براى بچه ها فضايى جز سالناى خوابگاهِ بى ارتباط با بيرون ساخت و مسائل اعتقادى كه گرفتارش هستيم رو بـه چالش كشيد.
سعى مون رو كرديم .
و امروز آركيتكچرال ريويو، قديمى ترين مجله معمارى كه از سال ١٨٩٦ منتشر ميشـه، خونـه بچه ها رو روى جلدش چاپ كرد چون برنده اول "خانـه سال" جايزه اى آر شد.
.
با مجموعه اتفاقات اين چند سال فكر كنم دانشجوها ديگه با حس يكى بودن با بقيه دنيا مجله بخونن و انگيزه و اعتماد بـه نفس بيشترى داشته باشن و از حضورشون تو اين حرفه لذت ببرن و به سلامتيه همديگه و اگر حال كردن خانواده ملكى و ميرباقرى كه بانى خوبين، بچه هاى دفتر زاو، پارسا و فاتى و سروش و يگانـه و همينطور نشيد كه انـه كمك ميكنـه و هم صنفى هاى بينظيرشون شات اسپرسو بزنن.
.
@zavarchitects

Read more

Media Removed

شبكه سه برنامـه زمانى براى خنديدن، قرار بود بهترين استعدادهاى كمدى را از سراسر ايران انتخاب كنيم تمام سعى خودمان را هم كرديم وديديم كه چه استعدادهاى خوبى درون شـهرستانـها هستند اما صدا و سيما چقدر دغدغه معرفى استعدادها را دارد؟ بچه اى كه با هزار مشكل از شـهرستان بـه تهران مى آيد که تا ديده شود زمانى كه برنامـه ... شبكه سه برنامـه زمانى براى خنديدن، قرار بود بهترين استعدادهاى كمدى را از سراسر ايران انتخاب كنيم تمام سعى خودمان را هم كرديم وديديم كه چه استعدادهاى خوبى درون شـهرستانـها هستند اما صدا و سيما چقدر دغدغه معرفى استعدادها را دارد؟ بچه اى كه با هزار مشكل از شـهرستان بـه تهران مى آيد که تا ديده شود زمانى كه برنامـه پخش ميشود تمام آرزوهايش بر باد ميرود چرا چون ميبيند اين برنامـه فقط براى پر كردن كنداكتور شبكه بوده يعنى فقط آمار، وگرنـه چرا بايد نيمى از استند آپ ها و نظرات داوران شود و زمان پخش برنامـه مدام بعد و پيش شودو سطح برنامـه پايين جلوه داده شود، بچه شـهرستانم فقط هم بـه خاطر بچه هاى با استعداد شـهرستان هاى ايران درون اين برنامـه شركت كردم و وظيفه خود ميدانم كه نسبت بـه اين جوانان مستعد احساس مسئوليت داشته باشم و ميدانم يك شـهرستانى چه زجرى بايد متحمل شود که تا ديده شود، از همـه دوستان شركت كننده درون اين برنامـه ميخواهم كه نا اميد نشوند و پشتكار داشته باشند، از شبكه محترم سه كه شبكه جوانان نام گرفته هم خواهش ميكنم جوانان پر تلاش همـه شـهرهاى ايران را ببينند وبه تلاش اين عزيزان بيشتر از اينـها ارزش قائل شوند

Read more

Media Removed

تشكر فراوان و خسته نباشيد بـه برادر عزيزم اقا مـهدى بـه دليل داشتن قلب بزرگش كه درون اين اوضاع بد اقتصادى حدود ٧٠ نفر از بچه هاى ايران، كه اكثريت از شـهرها و روستا هاى دور افتاده هستند را بـه مسابقاتى بزرگ كه تيم هايي قدرتمندي از سراسر دنيا درون ان شركت كرده بودنند را اعزام نمود تشكر دوم از همكارانم درون اكادمى ... تشكر فراوان و خسته نباشيد بـه برادر عزيزم اقا مـهدى بـه دليل داشتن قلب بزرگش كه درون اين اوضاع بد اقتصادى حدود ٧٠ نفر از بچه هاى ايران، كه اكثريت از شـهرها و روستا هاى دور افتاده هستند را بـه مسابقاتى بزرگ كه تيم هايي قدرتمندي از سراسر دنيا درون ان شركت كرده بودنند را اعزام نمود
تشكر دوم از همكارانم درون اكادمى كه با سختى هاى فراوان زحمات زيادى كشيدند ...
.
اين قهرمانى تيم ١٣ سال و مقام سومى تيم ١٥ سال كه با ناداورى و گرفتن پنالتى براى تيم حريف بـه فينال نرسيدند را تبريك ميگويم...
.
ممنون ادموند،محمد،ارژنگ،وحيد،حسام،مـهران،قاسم،پيام واقعا خسته نباشيد🌹🌹🌹🙏🙏🙏
.
پ ن: امسال با نبود ادم هاى بد ذات،بد انرژى و بد اخلاق كه باعث بر هم زدن تمركز تمامى اعضاى كادر و بازيكنان مى شد توانستيم با آرامش بيشتر براي اولين بار عنوان قهرماني زير ١٣ سال و عنوان سومي زير ١٥ سال مسابقات كورديال كاپ را كسب نماييم ....!!!!😊😊😊
.
.
@fckia @mahdavikia_mehdi @arjangata @edmondbezik @mohammadansari_55 @vahidizadfar @hesam.zeytooninejad @pmozi @ghasemmahdavikia @arshiamahdavikia9 @[email protected]_shadidipoor
Read more

Media Removed

. يازدهمين نمايشگاه بين المللى رسانـه هاى ديجيتال غرفه ى آپارات @aparat.page استديوى ايده پردازان @ipe.ir . اين ويديو قديمى هست، ولى تازه فرصت كردم آلبومش كنم و بصورت ١٠پست ١دقيقه اى درش بيارم و چون ميدونم كه كاربردى هست گفتم اينجا هم باهاتون بـه اشتراك بزارمش . راجع بـه چنتا مسأله ى مـهم ... .
يازدهمين نمايشگاه بين المللى رسانـه هاى ديجيتال
غرفه ى آپارات @aparat.page
استديوى ايده پردازان @ipe.ir
.
اين ويديو قديمى هست، ولى تازه فرصت كردم آلبومش كنم و بصورت ١٠پست ١دقيقه اى درش بيارم و چون ميدونم كه كاربردى هست گفتم اينجا هم باهاتون بـه اشتراك بزارمش😊
.
راجع بـه چنتا مسأله ى مـهم اين روزهاى شبكه هاى اجتماعى از جمله كميت خريدن هم داخلش صحبت ميشـه
.
ممنون از دوست خوبم مـهندس آرش سرورى و تيم آپارات و بچه هاى كاردرسته ايده پردازان😉🌹❤️
@arashsoruri
@vahidkhosravi_vkh.ir
.
#مصاحبه #آپارات #ايده_پردازان #آرش_سروری #نمايشگاه #رسانـه #ديجيتال #سوشال_ميديا #سوشال_ماركتتينگ #سوشيال_ميديا #سوشيال_مديا #اينستاگرام #تلگرام #سوشيال #سوشال
#socialmedia #socialmediamarketing
#aparat #digital #digitalmarketing #instagram #telegram #mmmoghadam

Read more

Media Removed

تصميم گرفتم سفرى طولانى رو تنـهايى با ليام تجربه كنم.زياد شنيدم واى سخته چطورى ميخواى تحمل كنى؟ اشتباه نكن بگو وحيد بياد با هم برگرديد! بچه ها تو پرواز خيلى اذيت ميشن خودتو آماده يه روز سخت و نفس گير بكن. حرفها باعث شد، اين چالش رو حتما امتحان كنم. تو فرودگاه تهران جايى كه بايد از گيت رد ميشدم يه مادر ... تصميم گرفتم سفرى طولانى رو تنـهايى با ليام تجربه كنم.زياد شنيدم واى سخته چطورى ميخواى تحمل كنى؟ اشتباه نكن بگو وحيد بياد با هم برگرديد! بچه ها تو پرواز خيلى اذيت ميشن خودتو آماده يه روز سخت و نفس گير بكن.
حرفها باعث شد، اين چالش رو حتما امتحان كنم.
تو فرودگاه تهران جايى كه بايد از گيت رد ميشدم يه مادر و نازنين كمكم كردن. مادر بهم گفت اين يه چرخه است. من وقتى بچه كوچيك داشتم بهم كمك شده حالا دارم بـه شما كمك ميكنم، لطفا اين چرخه رو ادامـه بده🌸
تو پرواز اول راحت بودم و ليام اذيتى نداشت. که تا پرواز بعدى ٦ ساعت تو سالن ترانزيت با هم بوديم. درسته ليام خيلى شيطونى كرد و نذاشت آدمايى كه قصد استراحت داشتند كمى بخوابند ( البته يه آقايى روبرومون خيلى راحت خوابيده بود و خروپف ميكرد و هيچ گونـه صدايى آزارش نميداد) ولى بـه من خيلى خوش گذشت. باهم بازى كرديم. كشتى گرفتيم و نخود و هويج بـه هم پرتاب كرديم.
براى غذا كشيدن و نوشيدنى خوردن هم از يه خانوم ايرانى كمك گرفتم. ليام رو بازى داد که تا من غذام رو ببرم و روى ميز بذارم. پرواز دوم تاخير داشت ولى انقدر رفتار آدم ها وقتى ميديدند من بچه دارم قشنگ و دلنشين بود كه واقعا هيچى بـه چشم نيومد. با توجه بـه اينكه ليام خواب بود منو نفر اول بردن تو پرواز و خانوم مـهماندار خيلى كمكم كرد.
تو پرواز دوم هم مشكل خاصى نداشتم فقط ليام كمى گريه كرد چون ميخواست با كمك من راه بره و صندلى ها رو شوت كنـه !!
و من خوشحالم كه از بعد اين چالش براومدم. درون طول مسير Good job هاى زيادى شنيدم كه بهم انرژى و روحيه دو چندان داد 🌸 درسته دست چپم كمى درد ميكنـه هنوز و توو بيست و چهارساعت دو ساعت بيشتر نخوابيدم ولى نـه پودر شدم نـه داغون. رسيديم خونـه و بغضى زيبا درون راه پله گلوم شروع بـه فرياد كرد. من بـه هنر درخشان زن بودن بيشتر مى انديشم.
سوگل طالب لو
تيرماه ١٣٩٧
“من زنان قوی را باور دارم. من زنی را کـه مـی‌تواند از خودش حمایت کند باور دارم. من زنی را کـه نیـازی ندارد پشت شوهرش پنـهان شود باور دارم. من باور دارم اگر مشکلی دارید، بـه عنوان یک زن از بعد آن برمـی‌آیید، نقش قربانی را بازی نمـی‌کنید، خودتان را موجودی قابل ترحم جلوه نمـی‌دهید، انگشت‌تان را بـه سوی دیگران نشانـه نمـی‌روید. مـی‌ایستید و از بعد آن برمـی‌آیید. با سری برافراشته با دنیـا رو بـه رو مـی‌شوید و هستی را درون قلب‌تان حفظ مـی‌کنید.“- سی. جویبل سی. #زن_ايرانى_سايه_نشين_نيست_ #motherhood #liamtalebloo #babyboy💙

Read more

Media Removed

شيكسونى هاى عزيز سلام مسابقه داريم، چه مسابقه اى... بچه ها تو اين مسابقه شما بايد ادكلن تابستونى مورد علاقه خودتون رو كامنت كنيد. يعني ادكلني كه تو روزهاي گرم و تابستونى ترجيح ميدين استفاده كنين و به بقيه هم پيشنـهادش ميكنين. حالا جايزه چى قراره باشـه؟ همين ادكلن كه تو تصوير ميبينين ، ادكلن ... 💜شيكسونى هاى عزيز سلام 😍مسابقه داريم، چه مسابقه اى...
بچه ها تو اين مسابقه شما بايد ادكلن تابستونى مورد علاقه خودتون رو كامنت كنيد. يعني ادكلني كه تو روزهاي گرم و تابستونى ترجيح ميدين استفاده كنين و به بقيه هم پيشنـهادش ميكنين. ❓حالا جايزه چى قراره باشـه؟
🎁 همين ادكلن كه تو تصوير ميبينين ، ادكلن Gucci Guilty black كه اورجينال هست و يكى از ادكلن هاى مناسب براى اين فصله

براى اينكه تو قرعه كشى شركت داده باشيد بايد چيكار كنيد:
1️⃣بايد صفحه شيكسون روى اينستاگرام فالو داشته باشيد
2️⃣بايد اسم ادكلن تابستوني مورد علاقه خودتون رو كامنت كنيد
3️⃣بايد سه که تا از دوستاى خودتون كه ادكلن دوست دارن زير همين پست منشن كنيد
4️⃣دوستاتون هم بايد صفحه شيكسون رو فالو كنن ❗️توجه از منشن كردن افراد معروف و صفحات تبليغى و كسانى كه آشنا نيستن با شما، خوددارى كنيد. درون غير اينصورت از مسابقه حذف ميشين 😞 ⏰مسابقه از همين الان شروع و تا چهارشنبه ١٢ ظهر فرصت دارين که تا دوستاتون رو منشن كنين
فرصت رو از دست ندين و همين حالا شروع كنيد
شايد شما برنده اين ادكلن از برند گوچى باشيد 😁

#شيكسون #شيكسون_مسابقه #ادكلن_خنك #ادكلن_تابستانى #ادكلن_اصل #ادكلن_زنانـه #ادكلن_مردانـه #ادكلن_اورجينال 👀درضمن براي خريد ادكلن هاى اورجينال و تستر بهترين برندهاى ادكلن با قيمت هاى استثنايى ، وارد سايت شيكسون بشين و از منو ⏪ عطر و ادكلن رو انتخاب كنيد😇

Read more

Media Removed

دیروز کـه اظهار نظر عجیب چند که تا از #هنر_پیشـه ها رو رد مورد #عيد_قربان شنیدم یـاد مطلبی افتادم کـه چند هفته پیش درون #لرستان وقتی مـهمان #عشایر بودیم از یک انسان بزرگ و ‌دنیـا دیده یـاد گرفتم عشایر رسم دارن وقتی #مـهمان براشون مـیاد به منظور خوش آمد گویی و احترام #قربانی مـیکنن مـیزبان ما هم،داشت همين كار ... دیروز کـه اظهار نظر عجیب چند که تا از #هنر_پیشـه ها رو رد مورد #عيد_قربان شنیدم یـاد مطلبی افتادم کـه چند هفته پیش درون #لرستان وقتی مـهمان #عشایر بودیم از یک انسان بزرگ و ‌دنیـا دیده یـاد گرفتم
عشایر رسم دارن وقتی #مـهمان براشون مـیاد به منظور خوش آمد گویی و احترام #قربانی مـیکنن
مـیزبان ما هم،داشت همين كار رو ميكرد
اما من با خواهش و تمنا مانعش شدم و اجازه ندادم
الحمدلله نعمت فراوان بود و با لذّت خودمون ر‌و با #ماست و #دوغ و #نان،سیر کردیم
شب کـه داستان رو بـه حاج رضا گفتيم،خيلى منقلب شد و با غصّه، #خاطره ای تعريف كرد
گفت:وقتى خيلى جوان بودم با جمع دوستان شبى مـهمان عشاير شديم
ميزبان خواست براى ما # #ذبح كنـه،كه مانعش شديم
با نان گرم ساجى و ماستُ دوغ ى و #كره محلى لذّت برديمُ سير شديم
وقت #نماز شد
رفتم، #وضو بگيرم
در راه صداى ناله و نفرين پير زنى توجهم رو جلب كرد
با دقّت گوش كردم
با سخت ترين و سوزناك ترين حالت بـه ما ناله و نفرين ميکرد
انقدر شديد،كه بى اختيار بـه سمتش رفتم
گفتم مادر جان چرا از ما ناراحتى؟
چه #ظلم و جسارتى كردیم كه انقدر دل شما رو شكسته ايم
پير زن از ديدن من جا خورد اما،بلا فاصله گفت:سير از گشنـه خبر نداره،سواره از پياده
ميدونى من و بچه ها و نوه هام چند وقته #گوشت نخوردیم؟
تو فكر كردى ما هر روز گوشت گيرمون مياد؟
اگه اجازه ميدادين اون رو ذبح كنـه
بعد از يك سال،منُ بچه هام قدرى گوشت ميخورديم
خدا از سر ظلمتون نگذره شما بـه شكم سير خودتون نگاه كردين و مانع شديد ما هم بـه نوايى برسيم
-و بعد حاج رضا اینطور #نصيحت كرد
هیچ وقت مانع خیر نشین و رد احسان نکنید
چون علاوه بر احساس كرامتى كه صاحب خانـه از ميزبانى شایسته‌‌ی شماب مـیکنـه
خانواده و نزديكانش هم بـه بركت سفره متنعم ميشن
-در مورد اظهار نظر بعضی #سلبريتى هاى محترم بايد عرض كنم
عزيزانِ جان،بهشت و جهنم رفتن را بى خيال!
قبول ندارين كه بخــشى از گوشت قربانى ها ميرن تو سفره ى #فقرا؟
همون آدم هايى كه ندارن گوشت كيلويى هفتاد،هشتاد هزار تومانى بخرن و شايد چند ماه يك بار رنگ گوشت نميبينن!
بگردين يه راه ديگه براى اسم درون كردنُ #فالور جمع كردنُ معرف ماندن پيدا كنيد
اه و ناله ى آدم هايى را بـه جون نخرين كه پناهى جز خدا ندارن
ميفرماييد قربانى نكنيد،به جاش درخت بكاريد،چشششم
هر وقت شما از شيش ليكُ چنجه خوردن صرفه نظر كردى و با درخت شكمت را سير كردى راهش را بـه ما و فقرا هم ياد بده
اما فعلا اجازه بده مردم بـه هم كمك كنن

Read more

Media Removed

پست موقت. #پوشك اين نقل , جانيار جان دايى احسانـه. جانيار درون اين عكس پوشك داشته و شايد هم همينطور كه داشته ميخنديده پوشكشو با خيال راحت سنگين و رنگين ميكرده(عجيب اين كه گفتم منو ياد بعضى از اكابر و اعزه ميندازه) بارى... جانيار درون آستانـه دو سالگى اولين بحران جدى زندگيشو داره تجربه ميكنـه بدون ... پست موقت.
#پوشك
اين نقل , جانيار جان دايى احسانـه.
جانيار درون اين عكس پوشك داشته و شايد هم همينطور كه داشته ميخنديده پوشكشو با خيال راحت سنگين و رنگين ميكرده(عجيب اين كه گفتم منو ياد بعضى از اكابر و اعزه ميندازه)
بارى...
جانيار درون آستانـه دو سالگى اولين بحران جدى زندگيشو داره تجربه ميكنـه بدون اونكه ازش سر درون بياره. بحران پوشك.
شايد درون نگاه اول خنده دار بـه نظر بياد ولى جانيار و بچه هاى هم سن و سالش كه از سياست و سو مديريت و تحريم و دلار و... سر درون نميارن متاسفانـه نميتونن مسئولينو تو اين يه مورد همراهى كنن و كارشونو توى پوشك بـه روزهاى خوش آينده كه بالاخره لابد يه روزى مياد موكول كنن. از طرفى اونا نميدونن آمريكا كجاست كه هر چى كار توى پوشك ميخوان بكنن بر سر آمريكا فرود بيارن.(البته لعنتى انقدر دوره كه هر كى سعى كرده خراب كاريشو سر اونا فرود بياره نشده و نـهايتا صد متر اونطرف تر خورده رو سر يه رهگذر يا يه گوشـه اى از زندگيمونو بـه گند كشيده)اونا حداقل که تا يك سال ديگه همچنان بـه اين كالاى مـهم احتياج دارن. و ماجراشون تعطيل بردار نيست. خانواده اين بچه ها از كميابى پوشك بسيار عصبانى و كلافه هستند. سامان وضع دلار و كسادى بازار و سكه و پرايد و.....پيشكش !پوشك بچه ها رو هم نميشـه تامين كرد كه حداقل بچه ها خيالشون از بابت كار توى پوشكشون راحت باشـه؟

Read more

Media Removed

خيلى وقت بود كه با رفقاى قديمى دور هم جمع نشده بوديم و دلمون براى هم تنگ شده بود درون نـهايت چند روز قبل يكى از بچه ها بانى شد و تو #ويلا ى اقوامشون برنامـه ى #دور_همى و #مـهمانى را ترتيب داد و قرار شد #رفقا با #خانواده براى #شام و تماشاى #فوتبال ايران # و #پرتقال دور هم باشيم جاتون خالى خيييلى هم خوش گذشت و ... خيلى وقت بود كه با رفقاى قديمى دور هم جمع نشده بوديم
و دلمون براى هم تنگ شده بود
در نـهايت چند روز قبل يكى از بچه ها بانى شد و تو #ويلا ى اقوامشون برنامـه ى #دور_همى و #مـهمانى را ترتيب داد و قرار شد #رفقا با #خانواده براى #شام و تماشاى #فوتبال ايران # و #پرتقال دور هم باشيم
جاتون خالى خيييلى هم خوش گذشت و چسبيد هم ديدار ها تازه شد
هم بچه ها خييييلى كيف كردن
شام و تماشاى بازى هم بسيار #دلچسب و خاطره انگيز بود
حدود هاى ساعت دو بامداد، بعد جمع و جور كردن ويلا و تميز كردن همـه چيز و همـه جا امديم توى #حياط نشستيم دور استخر
چند که تا از جوونـها هم پريدن تو عآب
يه هو من كم عقل هم هوس كردم از اين منظره تو #اينستا #لايو بگذارم
عااااااغاااا چشمتون روز بد نبييينـه
تا لايو بالا امد انقدر حرفهاى ناجور و نامربوط بهم زدن كه نفسم بند رفت
-مثلا نوشتن
مردك🤬🤬🤬 خوزستان عآب ندارد،بعد شما #استخر شخصى دارين -عآب هست اما كمـه
-بوق بووووق بوق مرفه بي درد
-اى دزد بوق بوق بر بوقت لعنت كه از درد مردم اگاه نيستى
-بابااااا تو ديگه چه 🐴ــپولي هستى؟چقدر دارى لامصصصصب !!؟؟
-ما داريم از درد بى نوايى ميميريم اون وقت شما عآقا زاده ها دارين حال هول ميكنيد
خلاااااصه تو دو دقيقه كلى ى ى فش جديد ياد گرفتم
😰😰😰😰😰😰
اما نتيجه ى غير اخلاقى
-هر گز بعد بازى مساوى با پرتقال لايو نگذاريد
-ساعت دوى نصفه شب هم از استخر عاريه اى لايو نگذاريد
-اصا تو غلط ميكنى برى جاهايى كه بعضي حسوديشون بشـه
-حالا كه رفتى بايد اجازه بدى مردم هر جور دلشون خواست بهت تهمت بزنن و قضاوتت كنن،به نفعته،اخرتت اباد ميشـه
😐😐😐😐

Read more

Media Removed

‌ داستان علیرضا روشن چند که تا گردوى نشكسته توى قوطی مانده بود. مى‌خواستيم براى صبحانـه بشكنيم. گفتم «همـه رو خورديم، اين چند که تا رو بكاريم!». قبول ند. من يك دانـه گردوى سهم خودم را برداشتم، ترك مختصرى روى پوسته‌اش انداختم، گذاشتم درون آب خيس بخورد. دو روز بعد كاشتم. مدتى كه گذشت، جوانـه كرد و از ...
داستان
علیرضا روشن

چند که تا گردوى نشكسته توى قوطی مانده بود. مى‌خواستيم براى صبحانـه بشكنيم. گفتم «همـه رو خورديم، اين چند که تا رو بكاريم!». قبول ند. من يك دانـه گردوى سهم خودم را برداشتم، ترك مختصرى روى پوسته‌اش انداختم، گذاشتم درون آب خيس بخورد. دو روز بعد كاشتم. مدتى كه گذشت، جوانـه كرد و از خاك سر بيرون آورد. بعد پدر مرد. پدر را خاك كرديم. گفتم «گردو مغز هست و پوست است. چه مى‌شود كه جوانـه مى‌كند و درخت مى‌شود؟ يك چيزى بايد باشد كه گردو را بخورد. مغز گردو زيرِ خاك خوراك چه چيزى مى‌شود كه جوانـه مى كند؟».
درختچه گردو ميوه داده بود. گفتم «پدر چرا ميوه نمى‌دهد؟ شايد چون آبش نمى دهند و تيمارش نمى كنند نمى‌رويد!».. رفتم سر خاكش. بـه گورش آب دادم. هر روز موقع غروب كه آفتاب سبك مى‌شد بـه گورش آب مى دادم.
در خانـه، درون حياط، ميوه‌هاى گردو، خاموش و ساكت، درون باد تكان مى‌خوردند.
دو سال بعد كه رفتم سر گور پدر، ديدم درخت از قبرش بيرون آمده. روى تمام شاخه‌هايش، ميوه‌هایي شبيه پدرم درآمده بودند. همـه ساكت و خاموش بودند. مثل گردوهای روی شاخه درون باد تكان مى‌خوردند. چرخ مى‌خوردند. شاخه‌هاشان توى هم فرو مى‌رفت. نـه از گردو صدا در‌مـی‌آمد و نـه از پدر. فقط صداى باد مى‌آمد. گريه كردم. ديدم گريه فايده ندارد. بلند شدم. ميوه‌هاى پدر را از شاخه‌ها چيدم. خاك دور درخت را كه از قبرش روييده بود كندم، همـه‌شان را خاك كردم. دست‌هايم را زير شير آب توى گورستان شستم. گل و خاك، کاسه‌ی سنگى زير شير آب را قهوه‌اى مـیكرد. سرم را گرفتم زير شير. آب، سرد بود. باز هم گريه كردم. بوى گردو و پدر مى‌دادم. هنوز سرم زير شير آب است. آب كه از موهايم مى‌گذرد احساس مى كنم سنگ قبرى هستم كه بچه‌اى آن را با بطرى پر شده از آبِ نـهرهاىِ قبرستان مى‌شويد.

Read more

هر كدوم از ما مشغوله كارى هستيم و دوس داريم تو اون كار بـه جايى برسيم كه بتونيم خودمونو بيان كنيم و چيزى رو بسازيم كه بهش اعتقاد داريم،كار ما بخشى از زندگى ماست و زندگى ما بخشى از كار ماست. فار فتوگرافى يكى از كارايى كه ميكنـه ثبت زحمات شماست،ثبت تلاش شما براى اينكه بتونين تو كارى كه دوسش دارين موفق شين،ثبت ... هر كدوم از ما مشغوله كارى هستيم و دوس داريم تو اون كار بـه جايى برسيم كه بتونيم خودمونو بيان كنيم و چيزى رو بسازيم كه بهش اعتقاد داريم،كار ما بخشى از زندگى ماست و زندگى ما بخشى از كار ماست.
فار فتوگرافى يكى از كارايى كه ميكنـه ثبت زحمات شماست،ثبت تلاش شما براى اينكه بتونين تو كارى كه دوسش دارين موفق شين،ثبت برهه اى از زندگيتون كه شايد وقتى سال ها بعد بهش نگا كنين،يادتون بياد از كجا شروع كردين.
شما ميتونين با سفارش بسته هاى فار فتوگرافى از كار و زندگيتون،از كارگاه و خونتون لحظه هايى رو ثبت كنين كه درون آينده هم خودتون از ديدنش لذت ميبرين و هم شايدم بچه هاتون.
براى اطلاع از بسته هاى استوديو عكس و فيلم "فار" از طريق دايركت و تلگرام ميتونين با ما درون تماس باشين.
@aperfectcircle
@farographystudio
#FF
#Reihanmahmoudiphotography

Read more

Media Removed

خوب براتون بگم كه بيايد خيابون انقلاب، قدس رو صد قدم بيايد بالا دست چپ گالرى تهران؛ يكشنبه که تا چهارشنبه اونجاييم با عكس و ويدئوآرت هاى ٢٢ که تا از بچه هاى عكاسى هنرهاى زيبا. من هم اونجا ٥ عكس از مجموعه مكان هاى موازى دارم + فقط هم نمايشگاه نيست هر روز يه لكچر و يه آرتيست تاك هم داريم - اطلاعات بيشتر و ساعت ... خوب براتون بگم كه بيايد خيابون انقلاب، قدس رو صد قدم بيايد بالا دست چپ گالرى تهران؛ يكشنبه که تا چهارشنبه اونجاييم با عكس و ويدئوآرت هاى ٢٢ که تا از بچه هاى عكاسى هنرهاى زيبا. من هم اونجا ٥ عكس از مجموعه مكان هاى موازى دارم
+
فقط هم نمايشگاه نيست هر روز يه لكچر و يه آرتيست تاك هم داريم
-
اطلاعات بيشتر و ساعت برنامـه ها توى رسانـه هاى عكاسى مثل عكسخانـه و عكاسى دات كام هست
-
خلاصه كه قدم و نگاهتون غنيمته✨

Read more

Media Removed

از اطاق فرمان اشاره ميكنن كه #روز_عكاسى مبارك 😎🏼 خيلى ممنون از همـه دوستانى كه از ديشب شروع كردن بـه تبريك گفتن خيلى ممنونم از لطف شما فقط نميدونم چرا اكثرا ميگن روزت مبارك عكاس بد اخلاق من بد اخلاقم ؟ شايد باشم اونم فقط با بزرگترا وگرنـه اگه بداخلاق بودم و مـهربون نبودم كه #عكاس_كودك نميشدم ... از اطاق فرمان اشاره ميكنن كه #روز_عكاسى مبارك 😎✌🏼
خيلى ممنون از همـه دوستانى كه
از ديشب شروع كردن بـه تبريك گفتن
خيلى ممنونم از لطف شما
فقط نميدونم چرا اكثرا ميگن روزت مبارك عكاس بد اخلاق 😄
من بد اخلاقم ؟
شايد باشم اونم فقط با بزرگترا وگرنـه اگه بداخلاق بودم
و مـهربون نبودم كه #عكاس_كودك نميشدم و
اين همـه بچه ها دوسم نداشتن 😎
خلاصه كه ممنون❤️
منم بـه همـه عكاس ها
( اكثريت جامعه ايرانى الان ديگه عكاس شدن )
#اديتور هايى كه شدن عكاس و عكس بد و
ضعيف ميگيرن كه تو فتوشاپ درستش كنن ،
#فيلمبردار هايى كه فكر كردن عكاسى فرقش با فيلم گرفتن
اينـه كه اونجا دكمـه Record رو فشار ميدى ،
اينجا Shutter ميزنى ، تبريك ميگم ،
يعنى هر كى حوصله كار نداره ميگه دارم ميرم كلاس عكاسى 😄
از اى مجرد گرفته که تا مادرايى كه تو خونـه حوصله شون
سر رفته تصميم گرفتن عكاس باشن 🤨📸
من واقعا مشكلى ندارم و خوشحال هم هستم از اينكه
تعداد عكاس ها و عكاسى ها از سوپرماركتا بيشتره 😂
اولا كه هيچكس جاى كسى رو تنگ نميكنـه ،
اينو يادتون نره !
روزى هر كس بـه اندازه تلاششِ ،
اگر حضور يه فرد جديد باعث بشـه مشترى هاى شما كم بشـه دليلش حضور اون نفر نيست ،
دليلش نوآورى و سبك جديدشـه ،
پس اگر ميخوايم هميشـه مشغول باشيم بايد براش تلاش كنيم ، زحمت بكشيم ، تحقيق كنيم ، علممون رو زياد كنيم ،
از خارجى ها كه از ما بروز تر هستن ايده بگيريم و اجرا كنيم و هى تلاش كنيم براى بهتر عكس گرفتن ...
خلاصه كه اگر يه #دوربين_ديجيتال خريدين
اسمتون رو نزارين عكاس
هنوز ٤ که تا دونـه عكس نگرفته صفحه مخصوص عكاسى باز نكنين و تو info ننويسين عكاسي از دلبند شما /
ثبت لحظات تكرار نشدنى شما
و خيلى جملات ديگه اى كه قبلش بايد خيلى تجربه
داشته باشين که تا همچين مسئوليتى رو قبول كنيد
👇🏼
عكاسى كنين بـه شرطى كه ازش لذت ببرين
عكاسى كنين و سعى كنين با عكساتون
حرفتون رو بـه ديگران انتقال بدين
عكاسى كنين و هر كس پرسيد
داستان عكستون رو براش توضيح بدين
📸
به قول عكاس بزرگ ايران ، كاوه گلستان :
من ميخواهم صحنـه هايى را بهت نشون بدم كه مثل سيلى تو صورتت بخوره ...
روحش شاد
.
اين يعنى بيهوده عكس نگيرين

Read more

Media Removed

سلام دوستان عزيز، روزتون بخير. اين پست رو ميذارم براى كمك بـه تعدادى كودك كه امكانات مالى براى تحصيل رو ندارن ، يكى از دوستان عزيز من كه هميشـه براى كارهاى خير پيشقدم هست همراه خانواده و دوستانشون دارن كمك بـه درس خوندن اين بچه ها ميكنن (براشون محل كلاس ، لوازم تحرير و حتى لباس و ... تهيه ميكنن) با ... سلام دوستان عزيز،
روزتون بخير.

اين پست رو ميذارم براى كمك بـه تعدادى كودك كه امكانات مالى براى تحصيل رو ندارن ، يكى از دوستان عزيز من كه هميشـه براى كارهاى خير پيشقدم هست همراه خانواده و دوستانشون دارن كمك بـه درس خوندن اين بچه ها ميكنن (براشون محل كلاس ، لوازم تحرير و حتى لباس و ... تهيه ميكنن)
با توجه بـه اين كه بچه ها توانايى خريد كتاب هاى درسى رو هم ندارن ، از شما ميخوام كه اگر توى خونـه يا اطرافيانتون كتاب هاى دبستان پايه اول که تا ششم رو دارين و استفاده اى ازشون نميشـه كمك كنيد و اين كتابها رو هديه كنيد بـه اين چندتا كودك كه بتونن خوندن و نوشتن رو ياد بگيرن ، كه بتونن آينده ى بهترى داشته باشن.

همـه ى كتابهاى دبستان مورد استفاده هستن ، هم بخوانيم هم بنويسيم.

لطفا اگر كتاب و شرايط فرستادنش رو داشتين با من يا دوست عزيزم تمنا هماهنگ كنيد.

@tamannafalaahat
@parnians_patisserie
دوستدار شما
پرنيان.

Read more

بزاريد براتون يه قصه تعريف كنم، بـه نظر من اكثر آدم ها تعريف شده بـه دنيا ميان و انگار ژن و شرايط حرفه شون و آيندشون و مشخص مى كنـه، من هم اينطورى متولد شدم و خيلى زود وقتى خيلى بچه بودم شايد هشت يا نُه ساله متوجه شدم عاشق اينم كه خواننده شم و طبق معمول با خانوادم درون ميون گذاشتم ... كمى كه بزرگتر شدم يعنى حدود ... بزاريد براتون يه قصه تعريف كنم، بـه نظر من اكثر آدم ها تعريف شده بـه دنيا ميان و انگار ژن و شرايط حرفه شون و آيندشون و مشخص مى كنـه، من هم اينطورى متولد شدم و خيلى زود وقتى خيلى بچه بودم شايد هشت يا نُه ساله متوجه شدم عاشق اينم كه خواننده شم و طبق معمول با خانوادم درون ميون گذاشتم ... كمى كه بزرگتر شدم يعنى حدود سيزده چهارده سالگى مطمئن شدم دلم مى خواد راكر باشم و حتما قرارِ خواننده ى گروه راك باشم و حتى بـه بندم هم فكر مى كردم و اينكه خواننده ى جين پوش و تيشرت پوش بودم خيلى راضى بودم چون لباس هاى ونـه خيلى دوست نداشتم و از اينكه قرار نيست خيلى هم آرايش كنم هم راضيتر، خب بخاطر منابع قوى موزيك كه توسط برادر بزرگترم كه موزيسين بود خيلى زود سبك مورد علاقم و پيدا كرده بودم و در اين بين جدى تلاش مى كردم، جلو تر كه اومدم متوجه شدم عه من پسر نيستم ! و تمام روياهاى كودكيم سرابى بود كه قرار نبود تحقق پيدا كنـه ... و تا سالِ شايد هشتادو پنج هم دست از تلاش بر نداشتم و بك وكال كارهاى دوستانم و مى خوندم چون بك وكال يا همون صداى دوم اشكالى نداشت ... دوستان زيادى داشتم كه سخت و عجيب كار مى كردند و خسته نمى شدند از اين ماركت عجيب و انقدر عاشق بودند كه انگار اينـهمـه رنج براشون معنايى نداشت ... من اما خسته شده بودم که تا روزى كه اين ويديو درون اواخر سال هشتاد پخش شد اون زمان خوب يادمـه يكسال بود سر پروژه ى نقاشى بودم و با ديدن اين ويديو قلمو تو دستم خشك شد و انگار تمام خستگى زير زمين از تنم درون اومد، هنوز هم با ديدن اين ويديو انگيزه ى اعجاب انگيزى درون من زنده ميشـه و فكر مى كنم اگر هفتاد سالگيم زنده باشم حتما يك اجرا با تمام دوستان زيرزمينى اون سال ها مى ذارم كه عوايد فروش بليط ها مدرسه اى بشـه براى بچه هايى كه عاشق موزيكن ولى امكانش و ندارند كه درون اين رشته تحصيل كنند ... كاوه جان ، آراد مـهربان و ياسر عزيز شما درون زمان خودتون كار بزرگى انجام داديد و شاهد بودم چقدر لطمـه خورديد و مى خوريد، گاهى هم خسته مى شيد ولى ادامـه مى ديد، دست مريزاد
@kavehafagh @yastunes @aradaria

Read more

Media Removed

صبح يكى از روزهاى پاييزى تو اتاقى كه روبه حياط بود تنـهايى نشسته بودم و داشتم براى صبحونـه چاى و بيسكوييت ميخوردم ، مجله ورق ميزدم و به عكساى بچه ها نگاه ميكردم، صداى درون حياط منو متوجه خودش كرد پنجره اتاق مادرم رو ديدم كه وارد حياط شد و در رو خيلى آروم بست، معمولا مادرم اين موقع از روز بيرون نميرفت ... صبح يكى از روزهاى پاييزى تو اتاقى كه روبه حياط بود تنـهايى نشسته بودم و داشتم براى صبحونـه چاى و بيسكوييت ميخوردم ، مجله ورق ميزدم و به عكساى بچه ها نگاه ميكردم،
صداى درون حياط منو متوجه خودش كرد پنجره اتاق مادرم رو ديدم كه وارد حياط شد و در رو خيلى آروم بست، معمولا مادرم اين موقع از روز بيرون نميرفت كنجكاو شدم و رفتم تو راهرو ، مادرم كفشاشو درون آورده بود و داشت ميومد تو گفتم سلام كجابودى،
- هيس يواشتر ننـه خونست ، - مگه چى شده
- بيا بريم تو ميخوام يه چيزى نشونت بدم، دوتايى رفتيم تو اتاق جلويى و من درو بستم، مادر از زير چادر يه پاكت درآورد و گفت نميدونم بهت بگم نگم، - بگو ديگه دلشوره گرفتم، مادر پاكت رو گرفت طرفم و گفت من حامله ام،
- چى؟؟!!
- رفته بودم آزمايشگاه ، تست دادم جوابش مثبته
- يعنى ميخواى دوباره بچه دار بشى؟
- خوب آره ، بعد از يوسف پدرت خيلى غصه دار شده، ميدونى كه چقدر بچه دوست داره، هر روز ميره سرخاك يوسف و بعد ميره سركار، روزبروزم حال و روزش بدتر ميشـه فقط اومدن يه بچه ميتونـه داغ يوسف رو از يادش ببره،
- آخه الان وضعيت فرق ميكنـه من شوهر كردم تو الان داماد دارى - آره من همـه اينارو قبول دارم ولى من فقط سى و چهارسالمـه تو ميگى چون داماد دارم بايد ديگه بچه دار نشم و تو غم يوسف بسوزم بنظرت اين انصافه، مادر اينو كه گفت زد زير گريه، هيچ جوابى نداشتم از طرفى دلم بـه مادرم ميسوخت اما از طرف ديگه دوست نداشتم مادرم بچه بياره ، يعنى عكس العمل حسين و فاميلهاش و همينطور اقوام خودمون چى ميتونست باشـه، مادر چشماشو با چادرش پاك كرد و بلند شد و رفت، وقتى عصر حسين از سر كار برگشت طاقت نياوردم و موضوع رو سريع بهش خبر دادم حسين غش غش خنديد گفت مباركه بعد ميخواى صاحب يه يا برادر جديد بشى؟؟ گفتم چرا ميخندى، - خوب برام جالبه، هيچوقت فكر نميكردم يه مادر زن خيلى جوون قسمتم بشـه، تو هم نبايد از باردارى مادرت ناراحت باشى حتما صلاح درون اين بوده انشاالله كه خيره، يكى دو هفته گذشت که تا تونستم با اين موضوع كنار بيام، البته هنوز ته دلم دلخور بودم ولى ديگه بـه روم نمياوردم،
بعد از ايام عيد دوباره هوس درس خوندن بسرم زده بود براى امتحانات متفرقه تو همون دبيرستانى كه ميرفتم ثبت نام كردم و تو خونـه شروع كردم بـه خوندن و دوره كردن كتابها و جزوه هاى درسى، گفتم هرطورى شده بايد ديپلمم رو بگيرم ، ارديبهشت بود و درسهارو داشتم كامل دوره ميكردم تو همون دوره كردنـها بود كه فهميدم براى بار دوم خدا بهم بچه داده و دوباره ميخوام مادر بشم خيلى خوشحال شدم، حس ميكردم دوباره زندگي داره شيرين ميشـه👇

Read more

Media Removed

از گروه مرگ بالا نرفتيد، ولى درون باور ها و قلبهايمان بالا رفتيد، خيلى بالا. نقطه عطقى درون اين عرصه ساختيد كه فراموش نخواهد شد. درست مثل واليبال كشورمان، اتفاقى كه بايد را رقم زديد. درون اينكه درون هر گروه ديگرى بوديد حتما صعود ميكرديد شكى نيست. و اينكه اگر ضربه طارمى( كه فوق العاده كار كرد ) اگر گل ميشد يا ... از گروه مرگ بالا نرفتيد، ولى درون باور ها و قلبهايمان بالا رفتيد، خيلى بالا. نقطه عطقى درون اين عرصه ساختيد كه فراموش نخواهد شد. درست مثل واليبال كشورمان، اتفاقى كه بايد را رقم زديد. درون اينكه درون هر گروه ديگرى بوديد حتما صعود ميكرديد شكى نيست. و اينكه اگر ضربه طارمى( كه فوق العاده كار كرد ) اگر گل ميشد يا هزار اما و اگر ديگر، جدا ديگر اهميت ندارد. اين مـهم هست كه كيف ميكنيم وقتى بازي تان و تلاش غيورانـه تان را ميبينيم. افتخار ميكنيم بـه تك تكتون. اين حس كه حالمان الان گرفته اس رو هم خودتون ساختيد، چون سطح توقعمون رو با عملكرد فوق العاده تون بالا برديد و بابت اين بالا رفتن سطح توقع كه بزرگترين و با ارزشترين دستاورد هر ملتى است، الحق سپاسگزاريم. همـه مردم ايران با هر باور و گرايش سياسى و دينى، با هر قوميت و نژادى درون سراسر جهان قربان تك تك قطرات اشك و عرق تنتون رفتند. حالا ما ادعا داريم، و بدور از شوخيهاى لوس و متلكهاى قبل از از جام، ميخواهيم درون فوتبال دنيا حرفى براى گفتن داشته باشيم، كه اين بـه مراتب هزاران بار با ارزش تر از صعود از مرحله گروهى اين جام هست. ممنون از كارلوس كيروش كبير و عزيز كه علاوه بر مـهارت و تاكتيك و غيرت و باور بـه بچه ها، بـه تيم شخصيتى درون كلاس بالاى جهان را داد و يك ملت رو اينچنين سربلند و مغرور و اميدوار بـه اينده كرد حتي درون روزهايى كه هيچ دليلي براي سربلندي و خوشى و اميد وجود نداره. كيف ميكنيم وقتى مربيمون رو ميبينيم و در لحظاتى كه كه از فرط استرس و نگرانى نميدونيم چه كنيم ميبينيم مردى از تبار ديگر چند برابر ما تعصب دارد و اين اراممان ميكند.ممنون مـهدي طارمى بابت زحمات و نمايش كم نظيرت و دم همـه بچه هاى ايرانى گرررررررم. از امشب بـه بعد فوتبال ما فوتبال ديگريست و چشمان متوقع ما بـه لطف نفسهاى شما خيلى بالاتر از پيش بـه اينده باشكوه و پر افتخار دوخته شده. خدا قوت بـه تك تكتون و باز خداوند حافظ كيروش، تك تك بچه هاى تيم، و بقيه زحمتكشان و دلسوزان واقعى اين مملكت باشد. #iran #teammelli #carlosqueiroz #bravo

Read more

Media Removed

پيمان معادی: از گروه مرگ بالا نرفتید ولی درون قلبهایمان بالا رفتید/ كيف ميكنيم وقتى بازي تان و تلاش غيورانـه تان را ميبينيم پیمان معادى با انتشار متنى از بازى غرورآفرين تیم ایران برابر پرتغال تقدير كرد و نوشت: . از گروه مرگ بالا نرفتيد، ولى درون باورها و قلبهايمان بالا رفتيد، خيلى بالا. نقطه عطفي ... پيمان معادی: از گروه مرگ بالا نرفتید ولی درون قلبهایمان بالا رفتید/ كيف ميكنيم وقتى بازي تان و تلاش غيورانـه تان را ميبينيم

پیمان معادى با انتشار متنى از بازى غرورآفرين تیم ایران برابر پرتغال تقدير كرد و نوشت:
.
از گروه مرگ بالا نرفتيد، ولى درون باورها و قلبهايمان بالا رفتيد، خيلى بالا. نقطه عطفي درون اين عرصه ساختيد كه فراموش نخواهد شد. درست مثل واليبال كشورمان، اتفاقى كه بايد را رقم زديد. درون اينكه درون هر گروه ديگرى بوديد حتما صعود ميكرديد شكى نيست. و اينكه اگر ضربه طارمى( كه فوق العاده كار كرد ) اگر گل ميشد يا هزار اما و اگر ديگر، جداً ديگر اهميت ندارد. اين مـهم هست كه كيف ميكنيم وقتى بازي تان و تلاش غيورانـه تان را ميبينيم
افتخار ميكنيم بـه تك تكتون. اين حس كه حالمان الان گرفته اس رو هم خودتون ساختيد، چون سطح توقعمون رو با عملكرد فوق العاده تون بالا برديد و بابت اين بالا رفتن سطح توقع كه بزرگترين و با ارزشترين دستاورد هر ملتى است، الحق سپاسگزاريم. همـه مردم ايران با هر باور و گرايش سياسى و دينى، با هر قوميت و نژادى درون سراسر جهان قربان تك تك قطرات اشك و عرق تنتون رفتند. حالا ما ادعا داريم، و بدور از شوخيهاى لوس و متلكهاى قبل از از جام، ميخواهيم درون فوتبال دنيا حرفى براى گفتن داشته باشيم، كه اين بـه مراتب هزاران بار با ارزش تر از صعود از مرحله گروهى اين جام هست
.
ممنون از كارلوس كيروش كبير و عزيز كه علاوه بر مـهارت و تاكتيك و غيرت و باور بـه بچه ها، بـه تيم شخصيتى درون كلاس بالاى جهان را داد و يك ملت رو اينچنين سربلند و مغرور و اميدوار بـه اينده كرد حتي درون روزهايى كه هيچ دليلي براي سربلندي و خوشى و اميد وجود نداره. كيف ميكنيم وقتى مربيمون رو ميبينيم و در لحظاتى كه كه از فرط استرس و نگرانى نميدونيم چه كنيم ميبينيم مردى از تبار ديگر چند برابر ما تعصب دارد و اين آراممان ميكند
.
ممنون مـهدي طارمى بابت زحمات و نمايش كم نظيرت و دم همـه بچه هاى ايرانى گرررررررم. از امشب بـه بعد فوتبال ما فوتبال ديگريست و چشمان متوقع ما بـه لطف نفسهاى شما خيلى بالاتر از پيش بـه اينده باشكوه و پر افتخار دوخته شده. خدا قوت بـه تك تكتون و باز خداوند حافظ كيروش، تك تك بچه هاى تيم، و بقيه زحمتكشان و دلسوزان واقعى اين مملكت باشد

Read more

سلام آقاى حاتمى كيا فيلمساز وابسته ! فيلمساز نظام ! اينكه اين نظامى كه ميگى واسه هر كسى كه خلاف نظرش فكر كنـه هيچ حقوق شـهروندى قائل نيست بماند ، اينكه اين موسسه اوج و سربازان فرهنگى گمنام امام زمان كه گفتى بودجه شون از كجا تامين ميشـه هم بماند ! من شخصا فيلم هايى كه ساختى رو خيلى دوس دارم ، بوى غيرت ... سلام آقاى حاتمى كيا
فيلمساز وابسته !
فيلمساز نظام !
اينكه اين نظامى كه ميگى واسه هر كسى كه خلاف نظرش
فكر كنـه هيچ حقوق شـهروندى قائل نيست بماند ،
اينكه اين موسسه اوج و سربازان فرهنگى گمنام امام زمان
كه گفتى بودجه شون از كجا تامين ميشـه هم بماند !
من شخصا فيلم هايى كه ساختى رو خيلى دوس دارم ،
بوى غيرت ميدن ،
بوى مردونگى ،
اينا هم بماند .
از زمان جشنواره اينارو ميخواستم بگم اما بيخيال شده بودم
تا اين سيركى كه راه انداختين رو ديدم ...
شما گفتى خبر نداشتى و حلاليت طلبيدى دمت گرم ،
اما اين گوسپندانى كه بـه عنوان عوامل تبليغاتى فيلم
وِل كردين تو مركز خريد بچرن گويا خيلى هم طلبكارن
يه سر بـه صفحه اينستاگرام عوامل تبليغاتيتون
بزن که تا متوجه بشى . اينم بماند ،
داستان شما داستان اون شاگرد ممتاز مدرسه ست كه
حمايت مدير و ناظم و معلم و انتظامات و باباى مدرسه رو داره و هر وقت هرچى خواسته حاضر بوده که تا فقط درس بخونـه و براى مدرسه افتخار كسب كنـه ،
خداييش هم درستو خوب ميخوندى و بچه هاى مدرسه هم دوست داشتن چون واقعا خوب بودى ،
حالا اين اعتراض كه اون امكانات و به هركى بدى
همين ميشـه خيلى وارد نيست ،
اما اين دوره آخر كه سوالهاى امتحان رو هم داشتى
و بهت قول شاگرد اولى رو هم داده بودن و
با اينكه چندتا رقيب خوب داشتى اما
شاگرد اول شدى اين لوس بازيا چى بود را انداختى ؟
ميگن ٧٠ سال عبادت يك شب بـه باد ميره ...
برو ببين كجاى كار اشتباه كردى كه بعد از اين همـه محبوبيت بين مردم اومدى مثل بچه هاى لوس اعتراض كردى
( اما دقيقا بـه چى معلوم نبود ،
به صدا و سيمايى كه از تو خيلى وابسته تره ،
صدا و سيماىِ نظامِ ، نـه مردم )
جات تو قلب خيلى از مردم بود كه مردم ايران هستن
اما بـه خيلى چيزا هم اعتراض دارن . اينم بماند ،
راستى زمانى كه اين همـه دزدى و اختلاس و رانت و رشوه و تورم و مشكل و دردسر تو زندگى مردم ايجاد شد ،
شكايتت رو پيش خدا بردى ؟
احتمالا آره ،
چون خدا بلافاصله جواب نميده ،
اما اگر تو حاتمى كيا بـه وضع اقتصادى مملكت و اختلاس ها اعتراض ميكردى همون عزيزان گمنام امام زمان
شبونـه تو گونى ميبردنت ،
به صلاح تره اين روزا فقط بـه خدا شكايت كرد
.
و من الله توفيق
.
@hatamikia

Read more

در ميان #چالش هاى مزخرف بچه پولداراى پوشالى كه از آخور پدر و مادرشون نشخوار مى كنند، اين ويديو از بر و بچه هاى باصفاى روستاى #لاله_گفشـه ى #لشت_نشا برام دايركت شد. خوشحالم كه كودكان سرزمين من، درون اوج نيازهاى مالى و با كمترين امكانات از ته دل شادند و شادند و شادند. دمتون هم گررررم . #ويديو: @mehdi.golchin . #ادمين_نوشت: ... در ميان #چالش هاى مزخرف بچه پولداراى پوشالى كه از آخور پدر و مادرشون نشخوار مى كنند، اين ويديو از بر و بچه هاى باصفاى روستاى #لاله_گفشـه ى #لشت_نشا برام دايركت شد.
خوشحالم كه كودكان سرزمين من، درون اوج نيازهاى مالى و با كمترين امكانات از ته دل شادند و شادند و شادند.
دمتون هم گررررم
.
#ويديو: @mehdi.golchin
.
#ادمين_نوشت: هر تلاشى مى كنند که تا خوشحالى رو از مردم بگيرند موفق نميشند!! 😃😃

Read more

Media Removed

١- درون خونـه ننـه هميشـه باز بود، صبح كه از خواب بيدار مى شدي نمي دونستي سرسفره صبحانـه چندنفر نشسته اند و سرسفره ناهار چندنفر. شب كه واويلا بود. صبحانـه هاى ننـه يك كاسه ماست بود كه گاهي مقداري خامـه مخلوطش ميكرد يا كمي مربّع(مربّا) بـه لفظ خودش. بقيه اش نان لواشي بود كه من و بهنام و اردشير و اون يكي سيامك و گاهي ... ١- درون خونـه ننـه هميشـه باز بود، صبح كه از خواب بيدار مى شدي نمي دونستي سرسفره صبحانـه چندنفر نشسته اند و سرسفره ناهار چندنفر. شب كه واويلا بود. صبحانـه هاى ننـه يك كاسه ماست بود كه گاهي مقداري خامـه مخلوطش ميكرد يا كمي مربّع(مربّا) بـه لفظ خودش. بقيه اش نان لواشي بود كه من و بهنام و اردشير و اون يكي سيامك و گاهي محمد و اردشير و رامين از نانوايي ها جمع ميكرديم بـه فراخور تعداد مـهمان ها.،تابستان كه ميشد بنابه سنت و ذائقه همـه تقي زاده ها انگور جزثابت همـه سفره ها بود از صبح که تا شام. كاسه ماست صبحانـه را كه مي گرفتم انگورها را دانـه دانـه جداميكردم و دركاسه ماستم ميريختم. با وسواسي وحشتناك كه نـه پوشي بـه انگوري چسبيده باشد و نـه انگور لهيده اي داخل ماست بريزد. سپس لقمـه هايي بود كه بايد حاوي ماست و سه حبه انگور ميشد.
٢-صبحانـه را كه ميخورديم بين بچه ها تقسيم وظيفه ميشد، عده اي مي رفتند براي صف نانوايي، عده اي مي رفتند كمك عموها كه يا مشغول ساخت خانـه بودند يا مشغول تعميراتش، بعضي ها هم بايد ميرفتند از آغا پول ميگرفتند و خريد ميكردند يا آغا گوشت مي خريد و مي داد كه تحويل ننـه بدهيم. گاهي هم ننـه از جيب پيراهن خوابش كه با سنجاق قفلي بسته ميشد پولي ميداد ك برويم از مرغ فروشي محل يك مرغ سربريده پوست كن شده بخريم و بياوريم. معمولا هم مرغي انتخاب ميكرديم كه قيمتش از پول كف دستمان كمتر باشد که تا بستني قيفي اضافي هم كاسبي كرده باشيم.
٣-عصركه ميشد همـه بعدازكار جمع ميشديم يا بـه سمت چمن خرمن ميرآوا كه فوتبال دسته جمعي بزنيم يا مي رفتيم گدار كه تنـها رودخانـه سولدوز شـهرپدري من بود. ما بچه ها از لحظه نشستن درون ماشين ميشديم و منتظر رسيدن ميشديم که تا مبادا ثانيه اي را از آب تني از دست داده باشيم.
٤- شنا درون رودخانـه قوانين خودش را دارد، از فشار آب روان و جريان هاي گردابي بگير که تا قلوه سنگ هاي كف رودخانـه ، ماها هم كه مربي درست و حسابي نداشتيم، مناطق عميقي بود درون رودخانـه كه "قودوخ بوغان" مي گفتند يعني جايي كه آنقدر عميق و پرفشارهست كه حتي كره اسب ها هم خفه ميشدند. آموزش شنا اينطور بود كه ما بحه ها رو يك دست و يك پا ميگرفتند و پرت ميكردند درون قودوخ بوغان و ما سعي مبكرديم كه از آن ورطه سالم بياييم بيرون يا نـه سوار بر شانـه عموها ميرفتيم قسمت عميق و به يكباره عموها زيرمارو خالي ميكردند. روال طبيعي آموزش شنا هميشـه همينطور بود، لابد عموهايمان هم همينطور شنا ياد گرفته بودند.
٥-جمعه هاي تابستان معمولا روزهاي شنا درون درياچه اروميه بود، جمع مي شديم و گالن هاي پرآب شيرين رو بارماشين ها ميكرديم و ده بيست ⬇️⬇️

Read more

Media Removed

صبح بخير اميدوارم حال همـه خوب باشد نمكدان هاى داخل عكس يادگار خانـه پدرى هستندو با سليقه ام زمانى كه من بچه بودم كلكسيونى داشت اون زمان اسباب بازى منم بودند و كلى خاطره باهاشون دارم و تو ذهنم براشون داستان درست مى كردم قسمتى از دكور اشپزخانـه ى من هستند نوشته ى خانم دكتر صارميان جالبه لطفا ... صبح بخير
اميدوارم حال همـه خوب باشد
نمكدان هاى داخل عكس يادگار خانـه پدرى هستندو با سليقه ام زمانى كه من بچه بودم كلكسيونى داشت اون زمان اسباب بازى منم بودند😉😉 و كلى خاطره باهاشون دارم و تو ذهنم براشون داستان درست مى كردم قسمتى از دكور اشپزخانـه ى من هستند
نوشته ى خانم دكتر صارميان جالبه لطفا بخونيد
خوبه كه ما ايراني ها هر روز افتخارات جهاني كسب نميكنيم، چون هر از گاهي هم كه يكي كار برجسته اَي انجام ميده همـه مردم كارشناس امور اجتماعي، سياسي و فرهنگي ميشن و دستاورد اون فرد يا نحوه برخوردش با اين موفقيت رو زير سوال ميبرن. از چند روز پيش كه كوچر بيركار (فريدون درخشاني) برنده مدال فيلدز شده، شاهد انواع واكنشـها بوديم. كساني كه که تا ديروز مرتب بـه ايران و ايراني جماعت بد و بيراه ميگفتن، طي يك چرخش ناگهاني، وطن پرست شده و معتقدند كه او درون اين مملكت تحصيل رايگان كرده و چرا حالا كه جايزه گرفته ايراني بودن رو انكار ميكنـه؟ يا اونـهايي كه بدشون نمياد ترامپ بـه ايران حمله نظامي بكنـه حتا اگر اين كار منجر بـه بر هم خوردن تماميت ارضي ايران بشـه، از قوم گرايي و اهداي جايزه بـه كردها شاكي هستن و نـهايتا اين كه اصلا چرا اين جوان پناهجو شده، مگر ايران سوريه است؟
پرسشي از اين دسته دوستان دارم. ايا اينـهمـه جوان تحصيلكرده بيكار يا شاغل درون كارهايي بدون تناسب با تحصيلات، از سرمايه اين كشور و تحصيل رايگان استفاده نكردن؟ مگر هر روز بـه يادشون مياريم كه بودجه مملكت رو بـه هدر دادن؟ اساسا اگر كشوري نتونـه از استعدادها و قابليت هاي نسل جوان استفاده كنـه، گناه از جوانان اون سرزمينـه؟ آيا اگر اين يك نَفَر هم بـه جمع جوانان بيكار و بي اينده اضافه ميشد، ما احساس ارامش و رضايت ميكرديم؟ اگر درخشاني درون ايران ميموند، جايگاه علمي/ اكادميكي كه لايقش بود طبق سنت مرسوم نصيب فلان شخصِ با قابليت بسيار كمتر كه عمو و اش با بهمان مسئول مرتبط بود ميرسيد و او اگر خيلي خوش شانس ميبود نـهايتا بايد بـه معلمي مدرسه يا تدريس خصوصي رياضي راضي ميشد اما درخشاني پذيراي اين سرنوشت نبود....
بعنوان فردي كه خودم رو كاملا ايراني ميدونم و هيچگونـه تعصب قوميتي يا گرايش تجزيه طلبانـه هم ندارم، از اينكه ميبينم جواني درون مقابل استعدادش احساس مسئوليت كرده و بهر طريق خودش رو بـه نقطه اَي از جهان رسونده كه از توانايي هاش بـه بهترين نحوه درون خدمت جامعه بشري استفاده ميشـه، بسيار خوشحالم. حتا اگر او نامش رو تغيير داده باشـه، خودش رو ايراني ندونـه و جايزه اش رو تنـها بـه قوم خاصي تقديم كنـه. اين موفقيت گواراي وجود كوچر بيركار و همـه كردهاى جهان باد.

Read more

Media Removed

سلام بچه ها خوبيد؟ همسر جون چند روزى رو مريضه و منم سرم شلوغ بود و نتونستم بيام اينجا و بابت تاخير درون اين پست عذر منو بپذيرين. از بارسلون كلي داستانـهاش مونده كه اونارو استورى ميذارم و هايلايت ميكنم. شـهر ادماى تپلى و خوش خنده كه اصلا و ابدا انگليسي بلد نيستن ولي باور كنيد كارتونو با ايما و اشاره راه ... سلام بچه ها خوبيد؟
همسر جون چند روزى رو مريضه و منم سرم شلوغ بود و نتونستم بيام اينجا و بابت تاخير درون اين پست عذر منو بپذيرين.
از بارسلون كلي داستانـهاش مونده كه اونارو استورى ميذارم و هايلايت ميكنم.
شـهر ادماى تپلى و خوش خنده كه اصلا و ابدا انگليسي بلد نيستن ولي باور كنيد كارتونو با ايما و اشاره راه ميندازن. كلا زبان بدنشون عاليه😄
يه شـهر بـه نظر من بيشتر خوشمزه و خوشگل که تا تاريخي و بلاب بلاب بلاب.
به همون اندازه كه افتاب گرفتن توى ساحلش بـه تنتون ميشينـه، خيس شدن زير بارون بي رحم تند و سيل اساش هم حالتو جا مياره. هم شبش دلبره هم روزش. فقط شبيه گرگانيا درون روز بيشتر از چند ساعتي كار نميكنن. مثلا اگر ساعت ٣ ظهر گرسنت بشـه بايد بـه برگر كينگى ، مك دونالدي چيزي بسنده كنى وگرنـه بقيه بسته هستن و رفت كه شب باز بشـه.
لباس همون برندا مثلا زارا حتي از استانبولم ارزونتره ، تاكسي قيمتش عاليه (با تاكسي متر) و غذا هم همينطور.
از فرودگاه که تا ميدون كاتالونيا با اتوبوس شاتل فك كنم نفرو ٤ الي ٦ يورو بود. ولي اين دفعه چون ما تعدامون زياد بود ون گرفتيم.
بار اول هتلمو تو ناف رامبلا گرفتم و هتل خيلي خوبيم بود بـه اسم
Arc la rambla
كهكلي هم آفر براى ورودي كلاب و فلامنكو بهمون داد. هر طبقش تراس هاى بزرگ با چمن مصنوعي و تخت و دوش براى افتاب گرفتن هم داره.
اما ايندفعه يه هتلي رو يكى از بچه ها پيدا كرد دقيقا كنار اپل استور دور ميدون كاتالونيا كه دو ماه بود افتتاح شده بود
@iberostar
و ما خيلي شانس اورده بوديم چون اون هتل با قيمت شبى ١١٠ دلار كه ما گرفته بوديم الان اگر بخوايد براى ابان بگيريد شبي ٢٤٠ دلاره. سوييت هاى ١١٥ مترى هم داره و روى سقفش يه استخر شيشـه ايه با ويو ميدون كاتالونيا و خ رامبلا كه ما فقط نگاهش كرديم چون قطعا با اون سرما نميشد ازش استفاده كرد و البته الان ديگه خودمم اگر بخوام دوباره برم اونجا اصلا بـه اين هتل فكر نميكنم چون خيلي گرونـه.
بگذريم.
اگر رفتيد بارسلون حتما از برند
@etniabarcelona
عينك بخريد كه ماده ى اوليه ى فرم عينكاشون از پنبست و قيمتاشم عاليه.
راستي
اسپانيا بهترين تكس فرى رو ميده. راحت خريد ميشـه كرد.
يه راستى ديگه
فرودگاه بارسلون يكى از منحصر بـه فردترين هاست مخصوصا براى خانوما.
شما چه وارد بشيد قبل از اينكه چمدوناتونو بگيريد بايد از يه مركز خريد بزرگ رد بشيد و چه بخوايد وارد فرودگاه بشيد كه البته بعد از پاس كنترل و دريافت تكس فرى هستش.
در اخر
اميدوارم رحم مسئولين شامل حال مردمم بشـه كه كمترين حقشون "شادى" رو درون روحشون شاهد باشم.
آمين

Read more

Media Removed

سلام بچه ها خوبين؟ اونقدر توى دايركت و كامنتا اين سوال تكرار شده كه من تصميم گرفتم طي پست جدا درون موردش توضيح بدم. بيروت رو با تور بريم ؟ هتل كجا بگيريم؟ امنـه؟ احسان قبلا با خانوادش سه بار لبنان رفته بود و يكى از هتل هايي كهاقامت داشت هتل؛ Regency palace (lebanon) بود. مخصوصا از صبحونش تعريف ... سلام بچه ها خوبين؟ اونقدر توى دايركت و كامنتا اين سوال تكرار شده كه من تصميم گرفتم طي پست جدا درون موردش توضيح بدم.
بيروت رو با تور بريم ؟ هتل كجا بگيريم؟ امنـه؟
احسان قبلا با خانوادش سه بار لبنان رفته بود و يكى از هتل هايي كهاقامت داشت هتل؛
Regency palace (lebanon)
بود. مخصوصا از صبحونش تعريف ميكرد. اين هتل درواقع دو که تا ساختمونـه كه هر دو هتل هاى ٥ ستاره هستن. ولي قديميه اتاقاش رو بـه درياست و جديده اتاقاي بزرگتر و بهترى داره و اين هتل چون درون دامنـه كوه واقع شده دسترسي بـه حمل و نقل عموميش سخته و فقط با تاكسي ميشـه رفت و امد كرد. اما من هميشـه خيابونيكه بـه هتلم منتهي ميشـه رو مد نظر ميگيرم چون اهل شب گردي و گم شدن توى خيابونام. خيابون كَسليك توى جونيه جايي بود كه من تمايل داشتمـهتل بگيرم.
قبلش توضيح بدم كه از بيروت که تا جونيه حدودا ٣٠ دقيقه راهه و شما توى اين مسير ٧ که تا شـهر رو رد ميكنيد اما متوجه نخواهيد شد بسكه همـه كوچولو هستند. جونيه قسمت مسيحى نشين جنوب بيروته و ساحليه.خيابون كسليك درون شـهر جونيه هم پر از رستوران و بار و خريد و اينجور چيزاست. اين خيابون از وسط شـهر بـه ساحل وصل ميشـه كه انتهاش هتل پورتِميليو (لوكيشن عكس) واقع شده. اقا ما بار اول از ايران تور گرفتيم كه اصلا يادم نيست مال كودوم شركت بود. زمانيكه رسيديم هتل، تصورى كه از اتاقم داشتم ويو دريا بود اما با اينكه اتاقم تراس خيلي بزرگى داشت، ولى درخت گردوى بزرگى، ويو بـه دريا رو كور كرده بود. بـه رسپشن مراجعه كردم و خواهش كردم اتاقمو عوض كنن، بهم گفت دوست دارى با من بياين اتاق مورد علاقمو نشونتون بدم؟ اينطورى شد كه رفتيم بالاترين طبقه ى هتل و اتاق شماره ى ١٦١٦ كه درون نگاه اول دلمونو برد رو انتخاب كرديم. همين اتاقيكه اين دو عكسگرفته شده. يه اتاق ٥٠ مترى با ديد پانو بـه درياي مديترانـه، حتى حمومش. و براى يك هفته فقط ٩٠ دلار اضافه پرداخت كردم كه اون موقع دلار ١٢٠٠ تومن بود.
اين هتل هم ويلا داره و هم ساحل اختصاصي. ژوزف راننده ى مخصوص هتل هم بـه شدت ادم منصف و مـهربانيه كه با اينكه حتى انگليسي هم بلد نيست موبايل شخصيشو درون اختيار من گذاشت که تا هر زمان بـه مشكل برخوردم باهاش تماس بگيرم. ميدونين چرا؟
ديگه اينجا جا نميشـه، توى پست بعدى براتون مفصل توضيح ميدم كه تور ليدرم چه كرد با ما🤦🏻‍♀️
عكس دوم هم يه كه از ارتفاع نميترسه و روى لبه ى پنجره ى اخرين ط هتله، برخلاف من و املاكى كه پايين ميبينيد، ويلاها و استخرهاى همين هتله

Read more

Media Removed

#pide براى درست كردن پيده گوشت ،بهتره از خمير جادويى استفاده كنيد اما اگه عجله داشتين و يا حوصله درست كردن خمير رو نداشتين ميتونين برين از نون فانتزى فروشى يه چونـه خمير نون باكت بگيرين و بيارين خونـه، خمير رو ورز بدين و به چند چونـه كوچكتر تقسيم كنيد ، بعد خميرها رو بشكل لوزى باز كنيد و توى سينى فر بگذاريد، ... #pide
براى درست كردن پيده گوشت ،بهتره از خمير جادويى استفاده كنيد اما اگه عجله داشتين و يا حوصله درست كردن خمير رو نداشتين ميتونين برين از نون فانتزى فروشى يه چونـه خمير نون باكت بگيرين و بيارين خونـه، خمير رو ورز بدين و به چند چونـه كوچكتر تقسيم كنيد ، بعد خميرها رو بشكل لوزى باز كنيد و توى سينى فر بگذاريد، براى مواد داخلش از مخلوط گوشت چرخكرده و پياز رنده شده ، با ادويه هايى مثل آويشن فلفل سياه پاپريكا و دو ق غ سس گوجه فرنگى تند استفاده كردم اين مواد رو مخلوط و روى هر خمير مقدارى از گوشت رو بشكل نازك مى ماليم از كناره هاى خمير رو خالى ميگذاريم وقتى همـه مواد گوشتى رو روى خميرها گذاشتيم مقدارى فلفل دلمـه اى هم روش خرد ميكنيم، من كمى هم پنير پيتزا ريختم ولى پيده پنير پيتزا نداره، كناره هاى نون رو از كناره ها بـه سمت داخل بـه اندازه يكى دو سانت بر گردونيد و دو سر بيضى خمير رو مثل قايق جمع كنيد سينى رو داخل فر١٨٥ درجه بگذاريد بعد از نيم ساعت كه كناره هاى پيده سرخ شد غذا آماده است،
من قبلا پيده رو با گوشت سرخكرده هم تو پيجم درست كردم ولى اين روشى هست كه خود تركها درست ميكنند و هم روغن كمترى مصرف ميشـه و هم گوشتتون طعم كبابى ميگيره ، نوش جان
سلام دوست جونا
چطورين خوبين خوشين؟؟
يه پيده هول هولكى درست كردم و
الان نشستيم منتظر شروع بازى،
اميدوارم امشب ايران بازى شايسته اى ارائه بده،
من كه شخصا از حركتى كه عده اى ايرانى جلوى هتل اقامتگاه بازيكنان پرتغالى انجام دادند و مزاحم استراحتشون شدند واقعأ متأسفم ، آخه اين چه كارى بود ، تازه افتخار هم ميكردن كه رفتن سر و صدا كنن و نزارن رونالدو شب بخوابه ؟؟
خوب بريم بازى رو ببينيم بعد از بازى ميام و دستور پيده رو ميدم خدمتتون،
بچه ها انرژى بفرستين که تا تيم ايران گل بزنـه🙏🙏🙏
فعلا ....
بازى تموم شد با نتيجه مساوى
همـه دنيا ديدن كه بچه هاى ما جلوى تيم پرتغال كم نياوردن و چه حرفه اى و تمام عيار يك فوتبال خوب رو بـه نمايش گذاشتن،
هنوز شوكه ام از بيرانوندى كه براحتى ضربه پنالتى كريس رونالدو رو گرفت و تو دلش گفت چطورى كريس،
هنوز شوكه ام از شوت طارمى كه ميتونست گل بشـه و اشك شوق هر ايرانى رو دربياره
چه غيورانـه جنگيدند و چه سربلندانـه باختند
باشد كه اين باختها ما را قوى تر كند
سرنوشت ما مردم بـه اين باختنـها عجين شده
خدايا ما را درياب 🙏❤️
#فوتبال #فوتبال_ایران #تيرماه #روسيه #جام_جهانی

Read more

خيلى از بچه هاى هم نسل ما هم شايد يادشون نياد.. بچه كه بودم از هر ده دوازده بارى كه ميرفتم نونوايى حداقل يك يا دو بار نون صلواتى ميدست مردم..يادمـه جورى بهمون ياد داده بودن تو شرايط سخت بـه همديگه كمك كنيم .. كسى ساده از كنار مشكلات ديگران گذر نميكرد ..خلاصه خيلى دلا بـه هم نزديك بود.. امروز چى؟ هر ... خيلى از بچه هاى هم نسل ما هم شايد يادشون نياد..
بچه كه بودم از هر ده دوازده بارى كه ميرفتم نونوايى حداقل يك يا دو بار نون صلواتى ميدست مردم..يادمـه جورى بهمون ياد داده بودن تو شرايط سخت بـه همديگه كمك كنيم .. كسى ساده از كنار مشكلات ديگران گذر نميكرد ..خلاصه خيلى دلا بـه هم نزديك بود..
امروز چى؟ هر چى سخت تر ميشـه ما هم از هم دور ميشيم.. خيليهامون انقدر سنگدل شديم ديگى هيچ رحمى نداريم، فقط خودمونو ميبينيم..
ولى يه چيز رو يادمون ميره ما همـه سوار يه كشتى هستيم بـه وسعت ايران اگه ترك برداشته و شكسته اگه قراره بره ته آب همـه با هم ميريم.. فرقى هم نداره كى رو عرشـه كشتى واستاده كى تو موتورخونـه...

Read more

Media Removed

افسانـه بود يا حقيقت، عكسِ يادگارى با معلم مدرسه "خانم نجاتى" بـه مناسبت تمام شدن امتحانات آخر سال درون مدرسه شـهيد "شريعتى فرد" شـهرستان گرگان درون خرداد ماه سال هزار و سيصد و هشتاد و دو خورشيدى نكته هاى عكس را بيابيد قصد داشتم بنويسم از اين عكس خيلي وقته قول دادم بـه صاحبش، اما نوشته جور نميشـه، اذيت ميشوم ... افسانـه بود يا حقيقت، عكسِ يادگارى با معلم مدرسه "خانم نجاتى" بـه مناسبت تمام شدن امتحانات آخر سال درون مدرسه شـهيد "شريعتى فرد" شـهرستان گرگان درون خرداد ماه سال هزار و سيصد و هشتاد و دو خورشيدى
نكته هاى عكس را بيابيد
قصد داشتم بنويسم از اين عكس

خيلي وقته قول دادم بـه صاحبش، اما نوشته جور نميشـه، اذيت ميشوم و يك دفعه بـه ياد آخر سال ها، دلتنگى و شوق همزمان، پاره كردن كتاب هاى درسى، نفرت و عشق از مدرسه و معلم ها و همـه "شاخ" هاى رايج آن روزها درون لحظه عكس مى شوم و يادگارها جلوى چشمم زنده مى شود

اى كاش بـه يك عكس شاخدار توى همون روزها برگردم، كاش نصفه و نيمـه گوشـه يه عكس ظاهر شم و توى قاب دوربين سرك بكشم، كاش قدم از همـه بچه هاى همكلاسي كوتاه تر باشـه، كاش خنده هام بد بيفته، كاش خجالت از تصوير بيرونم كنـه، كاش كمربندم هيچ وقت سر جاش درست بسته نشـه، جلو زانوهام پاره باشـه،
شما هم بگيد از اون گوشـه ها و حال و هوايى كه با اين عكس رفتيد توش،
دارم مى نويسم، شما هم بنويسيد

اينجا "كافه نوستال" است، صداىِ راستين خاطرات و يادگارهاىِ ملت ايران.

Read more

Media Removed

مرثيه اى براىِ جنس هاىِ ارزان و با كيفيت بـه روايت نگاهِ اريبِ يك پيرمرد كلاه شاپويى، از آن مغازه هاى شلوغ و از همـه رنگ درون دهنـه ها و حوالى بازارِ تهران درون سالِ هزار و سيصد و پنجاه و دو خورشيدى از آرشيو عكاسِ كانادايى "کِن راسک": از آن مغازه هاى هزار پيشـه و هزار جنس، كه هنوز هم درون شـهرها و بازارهاىِ سنتى ايران ... مرثيه اى براىِ جنس هاىِ ارزان و با كيفيت بـه روايت نگاهِ اريبِ يك پيرمرد كلاه شاپويى، از آن مغازه هاى شلوغ و از همـه رنگ درون دهنـه ها و حوالى بازارِ تهران درون سالِ هزار و سيصد و پنجاه و دو خورشيدى از آرشيو عكاسِ كانادايى "کِن راسک": از آن مغازه هاى هزار پيشـه و هزار جنس، كه هنوز هم درون شـهرها و بازارهاىِ سنتى ايران ديده مى شوند، با اجناسِ درهم، شلوغ و از همـه رنگشان، مثلِ كشف "نظم اشيا" درون اوج بى نظمى و آشوب است، منقل، قيف، پيتِ حلبى، تله موش، آفتابه، شلنگ، داس، دلو، كلنگ، بيل، دسته بيل، هاون، زنجير، فانوس، چراغ موشى، ميخ، پيچ و انگار احضار شبح و بساط مدرن همان "پيرمرد خنزر پنزرى" درون داستان "بوف كور" هدايت است. آژان و افسر مسلح كه مامور حفاظت و نگهبانى از مغازه ها و دكان هاىِ بازار است، آن جا ايستاده و ژست گرفته، با كلاه و پالتو و لباسِ نظامى و "رولور" درون محفظه چرمى اش. پسرك صاحب مغازه، يا همان پسر حاجى بازارى، يا شايد شاگرد مغازه، بيرون پريده و خود را بـه عكس رسانده است، و عكس كه رفيقِ همـه قله هاىِ پاك و مغرور يك دهه رويايى مى شود. یک کانادایی بـه نام "كن راسك" كه دهه پنجاه را بـه همراه خانواده درون ایران زندگی کرده و عکس‌های بسیـاری از زوايايى گم شده اين دهه طلايى و فراموش شده را ثبت كرده است. انعكاس نور آفتاب و تصوير خيابان درون شيشـه مغازه كنارى، ديوار آجرى مغازه، دوچرخه هركولس كنار مغازه و آخر و عاقبت آدم هاى عكس، چشم هايم را خيس مى كند، و حسرتِ نرسيدنم بـه عمق "كودكى هاىِ از دست رفته چند نسل از پدران و مادرانمان"، بـه زيپ باز شلوار يك پسر بچه كلاه نمدى، فشردگى درون مرز انفجار قيف ها و نامحسوسى قيمت ها و ارزانى ها خوش آمديد. اينجا "كافه نوستال" است، صداىِ راستين خاطرات و يادگارهاىِ ملت ايران.

Read more

Media Removed

شب سردی بود... پيرزن بيرون ميوه‌فروشى زُل زده بود بـه مردمى كه ميوه مى‌خريدند. شاگرد ميوه‌فروش، تُند تُند پاكت‌هاى ميوه را داخل ماشين مشترى‌ها مى‌گذاشت و انعام مى‌گرفت. پيرزن با خودش فكر مى‌كرد چه مى‌شد او هم مى‌توانست ميوه بخرد و ببرد خانـه... رفت نزديك‌تر... چشمش افتاد بـه جعبه چوبى بيرون مغازه ... شب سردی بود... پيرزن بيرون ميوه‌فروشى زُل زده بود بـه مردمى كه ميوه مى‌خريدند. شاگرد ميوه‌فروش، تُند تُند پاكت‌هاى ميوه را داخل ماشين مشترى‌ها مى‌گذاشت و انعام مى‌گرفت.
پيرزن با خودش فكر مى‌كرد چه مى‌شد او هم مى‌توانست ميوه بخرد و ببرد خانـه... رفت نزديك‌تر... چشمش افتاد بـه جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوه‌هاى خراب و گنديده داخلش بود. با خودش گفت: «چه خوبه سالم‌ترهاشو ببرم خونـه.» مى‌توانست قسمت‌هاى خراب ميوه‌ها را جدا كند و بقيه را بـه بچه‌هايش بدهد... هم اسراف نمى‌شد و هم بچه‌هايش شاد مى‌شدند. برق خوشحالى درون چشمانش دويد... ديگر سردش نبود!
پيرزن رفت جلو، نشست پاى جعبه ميوه. که تا دستش را برد داخل جعبه، شاگرد ميوه‌فروش گفت: «دست نزن ننـه! بلند شو و برو دنبال كارت!» پيرزن زود بلند شد، خجالت كشيد. چند که تا از مشترى‌ها نگاهش كردند. صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد... راهش را كشيد و رفت.
چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان، مادرجان!» پيرزن ايستاد، برگشت و به آن زن نگاه كرد. زن لبخندى زد و به او گفت: «اينارو براى شما گرفتم.» سه که تا پلاستيك دستش بود، پُر از ميوه؛ موز، پرتقال و انار.
پيرزن گفت: «دستت درد نكنـه، اما من مستحق نيستم.»
زن گفت: «اما من مستحقم مادر. من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم‌نوع توجه كردن و دوست داشتن همـه انسان‌ها و احترام گذاشتن بـه همـه آنـها بى‌هيچ توقعى. اگه اينارو نگيرى، دلمو شكستى. جون بچه‌هات بگير.» زن منتظر جواب پيرزن نماند، ميوه‌ها را داد دست پيرزن و سريع دور شد... پيرزن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مى‌كرد. قطره اشكى كه درون چشمش جمع شده بود، غلتيد روى صورتش. دوباره گرمش شده بود... با صدايى لرزان گفت: «پيرشى ننـه، پيرشى!... خير ببينى...» هيچ ورزشى براى قلب، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست

پیشاپیش یلدای مـهربانی کـه نماد خانواده دوستی و عشق ورزیدن بـه هم نوع هست را شادباش مـیگوییم ... 💗🌹💗
#vahid

Read more

Media Removed

سلام دوستان چند روزه سرم حسابى شلوغه و فرصت درست و حسابى گيرم نمياد بيام يه احوالى ازتون بگيرم، امروز يكى از قاليچه هاى خونـه كه خيلى وقت بود ميخواستم بشورم رو همسرجان زحمتشو كشيدن و شستن، البته من هم كلى كمكشون كردم و شلنگ گرفتم و موقع لوله كردن فرش رفتم روش وايسادم که تا آب فرش دربياد، غروب كه اومديم ... سلام دوستان
چند روزه سرم حسابى شلوغه و فرصت درست و حسابى گيرم نمياد بيام يه احوالى ازتون بگيرم،
امروز يكى از قاليچه هاى خونـه كه خيلى وقت بود ميخواستم بشورم رو همسرجان زحمتشو كشيدن و شستن، البته من هم كلى كمكشون كردم و شلنگ گرفتم و موقع لوله كردن فرش رفتم روش وايسادم که تا آب فرش دربياد،
غروب كه اومديم بشينيم خستگى دركنيم برقا رفت، منم بساط كاهو سكنجبين رو كه شديدأ همسرجان عاشقش هستند رو بـه فضاى باز انتقال دادم،
آقا ما بچه كه بوديم، هر وقت فرشـهامون احتياج بـه شستن پيدا ميكرد قاليشويى جزء وظايف اصليمون تو خانواده بود، با مادر و برادرا با فرچه و كاسه ميوفتاديم بـه جون فرش و بقول فردوسى پور چه ميكرديم با فرش،
از روز اولشم تميز تر ميشد، شب هم از فرط خستگى شام نخورده خوابمون ميبرد، دم هاى قديم گرم كه بچه هارو جون سخت بار آوردن، و كلى وظيفه بـه گردنشون گذاشتن،
بچه هاى بزرگ تو خونـه وظايف بيشترى داشتند يكيش خود من، هم مامور خريد بودم، پرستار بچه، معلم سرخونـه، آب حوضكشى، برف پارو كنى، پذيرايى از مـهمانـها و كلى كار ديگه كه درون اين مقوله نمى گنجد هم از وظايف هميشگى اين حقير بود، وظايف بـه اينجاها ختم نميشد،
تازه درون مورد حوادث هم اعم از زمين خوردن و زخمى شدن بچه كوچيكا يا موندن دست و پاشون لاى در، سوختن سماور، تموم شدن نفت بخارى، شكستن ظرف و ليوان، باز موندن درون كوچه، گم شدن اشياء و خيلى چيزاى ديگه مقصر اصلى شناخته ميشدى و توسط مادر، پدر و يا ننـه توبيخ ميشدى كه وقت وقوع حادثه كجا بودى و چرا حواست رو جمع نكردى،
آخ چه روزهايى داشتيم با همـه سختى هاش دلم اون روزا رو ميخواد،
شبتون خوش دوستاى گل گلى نازم، دوستتون دارم❤️
پى نوشت: قابل توجه دوستان عزيزم ، قاليچه رو با آب لوله كشى نشستيم با آب غير آشاميدنى بود

Read more

• سالِ ٦٣-٦٤ كارتونِ unico از تلويزيون پخش شد ، با لحظه لحظه اش جادو شدم و تصاويرش از ذهنم بيرون نرفت. منتظر پخش مجددش شدم ولى ديگه هيچ وقت نشونمون ندادنش. هر چند همون موقع هم احتمالن از دستشون درون رفته بود. بـه هر حال ممنونم از تلويزيون جمـهورى اسلامى بخاطر خريدن انيمشن هاى بى نظير اون سالها كه هنوز هم ...
سالِ ٦٣-٦٤ كارتونِ unico از تلويزيون پخش شد ، با لحظه لحظه اش جادو شدم و تصاويرش از ذهنم بيرون نرفت. منتظر پخش مجددش شدم ولى ديگه هيچ وقت نشونمون ندادنش. هر چند همون موقع هم احتمالن از دستشون درون رفته بود. بـه هر حال ممنونم از تلويزيون جمـهورى اسلامى بخاطر خريدن انيمشن هاى بى نظير اون سالها كه هنوز هم با نشان دادنِ هزاربارِشان بـه افتخارات خود مى افزايند. و متاسفم براى متريالى كه اين روزها بـه خورد كودكانمان مى دهند. جداى نداشتن محتوا و تصاوير زيبا فقط دورويى، دروغ ، غيبت و زشتى و تنبلى را بـه اسم انيميشن هاى ايرانى بـه خورد بچه ها مى دن.
ممنونم بـه خاطر پخش
مـهد پويا
شازده كوچولو، داستان شاهزاده كاگويا سريال دوست من گوش دراز و انيميشن هايى از اين دست از شبكه پويا_نـهال.
پى نوشت؛ ممنون از @siminaleali بـه خاطر #unico كه با ديدن دوباره اش ايمانم بـه جادوى انيميشن چند برابر شد.🙏🏻

Read more

Media Removed

عاشقانـه- روايتي از يك اتفاق معمولي براى تيتر اول حوادث -منتخب جشنواره مونولوگ جحت-تهران١٣٩٦ -جايزه بهترين پوستر جشنواره جحت-تهران١٣٩٦ نويسنده: ساناز بيان طراح: سيد مـهدي موسوى بازيگر:ريحانـه مانيا كارى از حسين عباسى . عكاس:مينا دليريان پوسترو بروشور: سيد مـهدى موسوى تشكر از ... عاشقانـه- روايتي از يك اتفاق معمولي براى تيتر اول حوادث
-منتخب جشنواره مونولوگ جحت-تهران١٣٩٦
-جايزه بهترين پوستر جشنواره جحت-تهران١٣٩٦
نويسنده: ساناز بيان
طراح: سيد مـهدي موسوى
بازيگر:ريحانـه مانيا
كارى از حسين عباسى
.
عكاس:مينا دليريان
پوسترو بروشور: سيد مـهدى موسوى

تشكر از تمام دوستان و عزيزانى ك مارو همراهي و حمايت كردن واسه اجرا اين نمايش بخصوص بابك متولي و مريم فرهنگ عزيز. يه خسته نباشيد ويژه بـه داداش حسين عزيزم كه كارگردانى اين نمايش و به عهده داشت و واسه كار خيلي زحمت كشيدو ريحانـه مانياى عزيز و با استعداد كه درون آينده ايشونو بيشتر ميبينيد رو صحنـه تئاتر. يه خدا قوت بـه دوستان تهرانيمون بـه خصوص گروه دال و هنرمند دوست داشتني آقا سجاد داغستانى عزيز @sajaddaghestani .از دو استاد بزرگوار ،استاد پيام فروتن @payam.foroutan بينظير كه هر چي دارم از
صحنـه و تئاتر مديون ايشون هستم🙏🏻 و استاد اميد نياز مـهربان @omidniaz بخاطره حمايت هاى بسيارى ك از ما كردن 🌹 تشكر فراوان ميكنم . و در نـهايت تشكر ميكنم از بچه هاى با صفا و عزيز ارديبهشت و آموزشگاه ارديبهشت بخاطره حمايت هاى فراوانشون.. @ordibehesht_art
اميدوارم ك اين نمايش و تو شـهر خودمون ، اصفهان هم بتونيم اجرا ببريم...

Read more

Media Removed

درود تشكر فراوان ،دوستان صميمى و همكاران با ارزشم درون اكادمى كه با سختى هاى فراوان با تمام وجود براى بچه هاى سرزمينمون درون راه اماده سازى تيم بـه بهترين شكل ممكنـه تلاش كرديد ،از اينكه دوستانى باوفا و صبور چون شما دارم بـه خودم ميبالم ، صميميت ، انرژى مثبت و حس خوب شما درون كنار هم باعث اين موفقيت هاى بزرگ ... درود

تشكر فراوان ،دوستان صميمى و همكاران با ارزشم درون اكادمى كه با سختى هاى فراوان با تمام وجود براى بچه هاى سرزمينمون درون راه اماده سازى تيم بـه بهترين شكل ممكنـه تلاش كرديد ،از اينكه دوستانى باوفا و صبور چون شما دارم بـه خودم ميبالم ، صميميت ، انرژى مثبت و حس خوب شما درون كنار هم باعث اين موفقيت هاى بزرگ براى تمامى جمع مان شد...
سال گذشته خيلى سختى ها كشيديم بابت جابجايى زمين تمرين، اما فقط هم هدف بودن باعث شد كه با تمام توان بـه جلو و خدمت بـه وطن فكر كنيم که تا اتفاقات بهترى رقم بزنيم... اميدوارم بتونيم جبران كنيم اينـهمـه تلاش وزحمات شما عزيزان را ،بهترين بوديد و هستيد..🌹🌹🙏🙏🇮🇷
.
🇮🇷 پ ن:تشكر از مربيان شـهر ها و روستا هاى كشور عزيزمون كه قبلا براى بچه ها اكادمى زحمت كشيده بودنند..🌹🌹🙏🙏🇮🇷🇮🇷
.
.
@mahdavikia_mehdi @fckia @edmondbezik @mohammadansari_55 @arjangata @vahidizadfar @hesam.zeytooninejad @mehran_shadidipoor @ghasemmahdavikia @pmozi @payambahrami666

Read more

Media Removed

توى پست قبل براتون تعريف كردم كه جناب مايكل همكار #آلمانى دوست و برادر عزيزم آقاى دكتر سعيد، چه بلايى تو #رستوران سر ما آورد و درحد #بوندس_ليگا سركارمون گذاشت يكى دو سال بعد سعيد و خانمش براى ديد و بازديد بـه #ايران اومدن و مايكل و زنُ بچه اش رو هم با خودشون آوردن. تو #فرودگاه بـه استقبالشون رفتم و ... توى پست قبل براتون تعريف كردم كه جناب مايكل همكار #آلمانى دوست و برادر عزيزم آقاى دكتر سعيد، چه بلايى تو #رستوران سر ما آورد و درحد #بوندس_ليگا سركارمون گذاشت
يكى دو سال بعد
سعيد و خانمش براى ديد و بازديد بـه #ايران اومدن و مايكل و زنُ بچه اش رو هم با خودشون آوردن.
تو #فرودگاه بـه استقبالشون رفتم و ماشينم رو تحويلشون دادم که تا يه چرخ كوچولويى توى ايران بزنن.
سعيد برنامـه ريزى كرده بود كه با
زمانبندى دقيق و خوب و با كلاس همـه جاى ايران رو از #تبريز ُ #اردبيل #رشتُ #گلستان که تا #مشـهد #يزد #اصفهان #شيراز #كيش ببينن
امّآ قبل از هر چيزى من بآيد بـه جبران زحمتى كه بهشون داده بودم يه كوچولو جبران ميكردم
فرداش #نـهار دعوتشون كردم بـه رستوران دوستم تو #جاده_چالوس😈😈
مايكل و همسرش و دو که تا بچه هاشون وقتى وارد رستوران شدن از فضاى زيباى درخت هاى #چنار سر بـه فلك كشيده و صداى آب بـه وجد اومدن؛
امّااا وقتى ميز رو چيدن و #غذا رو آوردن، چشم هاشون چهار که تا شد😱
تو نگاه مايكل يه غلط كردم خاصى موج ميزد
سعيد گفت واقعاً غذا همينـه؟!!مـهرداد تو رو قرااان جلوى زنُ بچش بهش رحم كن😰😰
اينـها همينطوريش هم از ما ميترسن
گفتم مگه اين غذا چشـه!؟
نون خشك قزوينى با ماست چكيده ى موسيرُ ميرزا قاسمى باقالا قاتق،خوبه ديگه☺️☺️
سعيد سرش رو انداخت پايين و كجكى بـه سمت من خم شد و زيرگفت:مـهرداآد تو رو خدآ😰😰
بذا انتقام باشـه واسه يه وقت ديگه،كه خودمون بوديم اصاً ببريمش كله پزى،از اون كرُ كثيف هاش😳
مايكل ملتمسانـه داشت بـه ما نگاه ميكرد و مطمئنّم از ترس آبروش پيش زنُ بچه اش نفسش بالا نميومد
😅
يه تيكه نون خشك كندم و زدم توى ماست و دادم دست مايكل
گفتم بفرما،اين غذاى سنتى ماست
با ترديد گذاشت دهنش
چشمش برقى زد و به همسرش اشاره كرد كه امتحان كنـه
اون هم خورد و خوشش امد
سعيد داشت مييمرد كه دوست صاحب رستورانم اومد جلو و گفت اگر پيش غذا رو ميل كرديد تشريف بياريد سر ميز اصلى كه كنار رودخانـه چيديم
خلاصه اون روز دلم نيومد بلايى سر مايكل جلوى زنُ بچه اش بيارم.
الحمدلله اون روز درون كل با بهترين غذا هاى ايرانى ازشون پذيرايى شايسته اى شد و مطمئنّم توى ذهنشون خاطره ى بسيار درخشانى از سرزمين ايران و مـهمان نوازى و غذا هاى لذيذ و خوشمزه ى ما بـه جا موند.
اما يه نكته باور نكردنى از #تبليغات منفى و مسموم عليه ايران بايد عرض كنم
مايكل ميگفت ما با اين انتظار و ديگاه بـه ايران اومديم كه خارج از پايتخت و بيرون شـهر ها يك آداب بدوى #عربى با فرهنگ كوچ نشينى و مردمانى سوار بر شتر ببينيم و از ديدن اين همـه رفاه و آبادى و مردم مـهربان و متمدن شگفت زده شديم

Read more

Media Removed

اول اينكه مى خواستم از ياسى جانم تشكر كنم ، تماس گرفتن كه يه بچه ى بيمار ديدن و نمى تونن ببرنش خونـه بـه خاطر گربه ى خودشون . خواهش كردم كه ببرينش كلينيك اقدسيه و بعد از درمان هم رهاسازيش كنين ، بردنش ، هزينـه كردن و درمان شد (عكس اخر ، روز اولّ كه پيداش كردن ) هزاران بار ممنون . اما تشكر دوم اينكه بدون بحث و خون ... اول اينكه مى خواستم از ياسى جانم تشكر كنم ، تماس گرفتن كه يه بچه ى بيمار ديدن و نمى تونن ببرنش خونـه بـه خاطر گربه ى خودشون . خواهش كردم كه ببرينش كلينيك اقدسيه و بعد از درمان هم رهاسازيش كنين ، بردنش ، هزينـه كردن و درمان شد (عكس اخر ، روز اولّ كه پيداش كردن ) هزاران بار ممنون . اما تشكر دوم اينكه بدون بحث و خون و خونريزى اوردن و رهاسازيش كردن ، الان با بچه ها دوست شده و گاهى ديدم كه بازى مى كنـه و باهاشون غذا مى خوره و...
اما البرت كه گفتم ؛ درمان شده و داريم بـه محيط بيرون عادتش مى ديم كلّى دلسوزى و خواهش و تمنا كه گناه داره رهاش نكنين ، بـه حدىّ رسيد كه كپشن رو ديليت كردم و تغيير دادم و دوست عزيزى مسئوليتش رو قبول كردن كه بعد از چهل روز مادرشون حساسيتشون بـه البرت شديد شد و منتظريم که تا جا براش پيدا كنيم چون الان نـه گربه هاى پايين قبولش مى كنن و نـه خودش مى تونـه با گربه هاى غريبه دوستى كنـه و شك ندارم دست بـه دست شدنش شروع شد و... باز هم و باز هم از ياسى جون براى نجات ياسى (من بـه اسم ناجيش صداش مى كنم)تشكر مى كنم @yasi.ktb

Read more

Media Removed

يك درون ميان باختن و نبردن، خيره بـه صورتكى خندان درون آينـه، تقى شرمنده، گندم، سيامك و اِسى، پوستر فيلم "بوى گندم" درون پس زمينـه، ستاره هاى جوان دهه پنجاه، لذت قاچ زدن هندوانـه درون فضاى سبز هتل "رويال"، معلق ترين وضعيت "ابى" روىِ "سايدكار" بغل موتور و در خاطره ذهن خيابان، تصاويرى كمياب از جلسه خصوصى اكرانِ ... يك درون ميان باختن و نبردن، خيره بـه صورتكى خندان درون آينـه، تقى شرمنده، گندم، سيامك و اِسى، پوستر فيلم "بوى گندم" درون پس زمينـه، ستاره هاى جوان دهه پنجاه، لذت قاچ زدن هندوانـه درون فضاى سبز هتل "رويال"، معلق ترين وضعيت "ابى" روىِ "سايدكار" بغل موتور و در خاطره ذهن خيابان، تصاويرى كمياب از جلسه خصوصى اكرانِ فيلمِ "بوىِ گندم" درون سالِ هزار و سيصد و پنجاه و ششِ خورشيدى: از صبحِ چهارشنبه دهم خرداد ماه، تهران شاهد يك رويداد بزرگِ سينمايى خواهد بود. قيامِ يك تنـه اى درون برابرِ دنياىِ تشكيلاتى شده و اجتماعى از آدم هاىِ پايين كه بـه "بالا" مى انديشند. سينماهاىِ اروپا، مولن روژ، ميامى، سيلوانا، المپيا، توسكا، پاسارگاد و آستارا افتخار دارند فيلم انتخابى "بوىِ گندم" را بـه عنوان "هديه پايان امتحانات" بـه قشر عظيم و سازنده "جوانان ايران" تقديم نمايند. فيلم اما تركيبِ عجيبى شده، از فرزانِ دلجو پشت موتور، شـهرام شب پره با دو بنده و كلاه مخصوصش، آيلين ويگن داخل محفظه "سايدكار" و ابى با موى ژوليده، كت تنگ و سيگار "اشنوويژه" روي لب. فيلم درون نـهايت "حرف و حديث" يك دهه عجيب هست با همـه متوهم بودنش، خيال انگيزى افق هايش، اعتراض محورى و تمايلش بـه ايجاد يك گفتمان ضد سيستماتيك و در تقابل با حاكميت و تشكيلات اجتماعى، مبارزه اى جنسيتى، سياسى و ضد سرمايه دارى. اولين تجربه سينمايى "ابى" با دو شاهكار درون مقام موسيقى متن اين فيلم، ترانـه هاىِ ديوانـه كننده پيچك و خالى. با موسيقى و آهنگسازى "سياوش قميشى" و "اريك آركانت" درون اوج هايشان. سه جوان با هزار آرزو، از طبقه متوسط، با زندگى مجردى كنار هم درون يك خانـه قديمى اجاره اى، پاتوقشان ساندويچى موسيو و در جستجوى پول و طعم رفاه و "آزادى" بيشتر، سوار بر موتورى لوكس، فروشنده و بازارياب محصولات شركت "بلك ان دكر" درون خيابان و پشت چراغ قرمز، شستن شيشـه ماشين ها، بساط جعبه سيگار، استخدام درون كاباره "كيج" بـه عنوان گارسون و يكباره خشونت درون برابر بچه مايه دارها و پولدارهاىِ زمانـه خودشان. و قاطى شدن درون باند فروش مواد مخدر و انتقام از خودشان، آزادى هايشان و پدرانشان. ابى درون نقش "تقى شرمنده"، فرزان دلجو درون نقش "سيامك" و شـهرام درون نقش "اسى"، و سه جوانى كه داستانشان مثل همان پيش بينى هاىِ "اسى" براىِ بليط هاىِ "لاتارى"است، بليط هايى كه يك هفته مى بازند و يك هفته هم نمى برند، نسلى كه "دود مى كند، قمار مى كند و چاقو مى خورد"، آماده شده براى انقلاب و عوض كردن سرنوشت نسل بعد از خودش. اينجا "كافه نوستال" است، صداىِ راستين خاطرات و يادگارهاىِ ملت ايران.

Read more

Media Removed

پست موقت : سلام چطور مطورين بچه ها همش كه نميشـه خوردنى و خوراكى و پستهاى خوشمزه گذاشت، گفتم بيام خدمتتون و سلامى عرض كنم و در مورد نكات خانـه دارى با هم صحبت كنيم، قديما كه هيچكدوم ازين اسپرى ها نبود درون و ديوار خونـه رو اول با بـه دستمال تايدى پاك ميكرديم و بعدش با دستمال مرطوب دوباره روى جاهايى كه تايدى ... پست موقت :
سلام چطور مطورين بچه ها
همش كه نميشـه خوردنى و خوراكى و پستهاى خوشمزه گذاشت، گفتم بيام خدمتتون و سلامى عرض كنم و در مورد نكات خانـه دارى با هم صحبت كنيم،
قديما كه هيچكدوم ازين اسپرى ها نبود درون و ديوار خونـه رو اول با بـه دستمال تايدى پاك ميكرديم و بعدش با دستمال مرطوب دوباره روى جاهايى كه تايدى بود ميكشيديم که تا كاملا تميز بشـه، ولى از وقتى كه اين پاك كننده هاى سطوح و چربى زدا ها بـه بازار اومد كار خانومـهاى خونـه و حتى آقايون راحتتر شد، يه پيس ميزنى روى سطح كثيف و روشو دستمال ميكشى و در يك زمان كوتاه همـه جا مثل اولش از تميزى برق ميزنـه،
كلأ پاك كننده سطوح براى من، يه موهبت الهى هست و بخصوص تو آشپزخونـه براى روى كانتر و كابينتها و هود اين اسپرى ها كار رو خيلى راحت كرده،
البته قسمت فيلتر فلزى هود رو درميارم و هر از چندگاهى با آبگرم و مايع ظرفشويى با فرچه ميشورم ولى نبايد دير بـه دير شسته بشن چون اونوقته كه چربى ها سمج ميشن و براحتى تميز نميشن، روى گاز رو هم اول اسپرى ميكنم و بعد با كف ميشورم و بعد با دستمال آبكشى شده چندبار تميز ميكنم،
من براى چربى زدايى سطوح بيشتر از اكتيو قرمز استفاده ميكنم سيف يا جيف سفيد رو كارگر مادرم بهم معرفى كرد و گفت براى هود و اطراف گاز عاليه و حقيقتا سيف هم خيلى خوب پاك ميكنـه، دومستوس هم مثل بقيه خوبه كلا هر كدوم گيرم بياد استفاده ميكنم،
چدن هاى گاز هم بسيار مـهمـه و من با آب خيلى گرم و اسكاچ زبر و مايع ، هفته اى يكبار ميشورم که تا چربى هاش كلفت نشن،
عيد كه براى خونـه تكونى مادرم رفته بوديم ، چدنـهاى گازش خيلى چربى گرفته بود و خانم كارگرى كه اومده بود، چدنـهارو توى لگن گذاشت و روشون مايع لوله بازكن صاف ريخت بعد از دو ساعت چدنـها نو شد، يعنى همـه چربيها عين شمع آب شدن و رفتن ته لگن،
حالا شما بگين براى تميز كردن سطوح و هود و گاز چه ميكنيد لطفا از تجربياتتون بگين که تا تازه عروساى پيجمون از نظرات كاربردى شما استفاده كنند اگر هم حوصله نداشتين حداقل بگين كدوم يكى از ماركها رو امتحان كردين و راضى هستيد،
مرسى كه هستين و انرژى ميدين
عصرتون بخير❤️💚

Read more

Media Removed

صبحتون بخير دوستاى گل گلى مـهربونم صبح بچه مدرسه اى دارها هم بخيرتر، ميدونم اين روزا شديدأ دنبال خريد و مـهياسازى بچه هاتون براى شروع فصل مدارس هستين، ولى گذشته از خرج و مخارجش، روزهاى شيرينى هست و آرزوى هر پدر و مادريه كه بزرگ شدن فرزندش رو ببينـه و نـهايت سعى بر كيفيت بهتر و بالاتر اين قضيه است، اميدوارم ... صبحتون بخير دوستاى گل گلى مـهربونم
صبح بچه مدرسه اى دارها هم بخيرتر، ميدونم اين روزا شديدأ دنبال خريد و مـهياسازى بچه هاتون براى شروع فصل مدارس هستين،
ولى گذشته از خرج و مخارجش، روزهاى شيرينى هست و آرزوى هر پدر و مادريه كه بزرگ شدن فرزندش رو ببينـه و نـهايت سعى بر كيفيت بهتر و بالاتر اين قضيه است،
اميدوارم خدا هيچ پدر و مادرى رو شرمنده فرزندش نكنـه و الهى اوضاع و احوال بهتر بشـه،
كاش دولتمردان يه فكرى هم براى شـهريه هاى مدارس و دانشگاهها ميكردن كه واقعأ كمرشكن شده، از قيمت كيف و كفش و مانتو بگيريد که تا كتاب و دفتر و لوازم التحرير و سرويس مدرسه و اياب و ذهاب
حتى نگم براتون از شـهريه پيش دبستانى ها كه نگفتنش بهتره، خدا مقاطع بالاتر رو بخير كنـه،
اينم نيكى خانم ما درون جشن شكوفه ها مقطع پيش دبستان
روزتون پر از خير و بركت 💚
پى نوشت: شما چندتا بچه مدرسه اى دارين ؟؟ بزرگترين مشكلتون درون اين رابطه چيست؟؟
هرچه ميخواهد دل تنگت بوگوووو(بقول اصفهانى هاى عزيز)

Read more

چند ماه پيش با بچه هاى هرروز استوديو رفته بوديم شمال كه يكم استراحت كنيم و از شلوغى تهران و كار دور باشيم. بچه ها هر روز با دوربين ميرفتن بيرون بـه عكاسى و فيلمبردارى و من و مامزى هم ورزش ميكرديم. جاتون خالى خيلى خوش گذشت. درون حقيقت ما درون زمان تفريح و استراحت هم داشتيم كارى رو انجام ميداديم كه درون زمان كار ... چند ماه پيش با بچه هاى هرروز استوديو رفته بوديم شمال كه يكم استراحت كنيم و از شلوغى تهران و كار دور باشيم. بچه ها هر روز با دوربين ميرفتن بيرون بـه عكاسى و فيلمبردارى و من و مامزى هم ورزش ميكرديم. جاتون خالى خيلى خوش گذشت. درون حقيقت ما درون زمان تفريح و استراحت هم داشتيم كارى رو انجام ميداديم كه درون زمان كار و شغلمون انجام ميديم بدون اينكه ذره اى احساس خستگى كنيم. اخيراً جوانـهاى زيادى رو ميبينم كه بشدت فكرشون درگير كنكور و دانشگاهه ولى تقريباً هيچكدوم رو نديدم كه بدونن دقيقاً چه رشته اى رو ميخوان بخونن و همـه شون صرفاً بـه يك آينده نامعلوم اميد بستن. وقتى باهاشون صحبت ميكردم و از علاقه شخصى شون ميپرسيدم همـه شون بـه موضوعاتى غير از رشته اى كه ميخوانتحصيل كنن علاقه مند بودن. بعضيهاشون ميگفتن كه كار مورد علاقه شون رو بعنوان هابى و سرگرمى براى دلشون ادامـه ميدن ولى با اينكارا كه نميشـه زندگى رو چرخوند!! اعتقاد داشتن براى گذران زندگى بايد بـه دانشگاه رفت! ميخواستن بـه دانشگاه برن و ببينن كه با توجه بـه رتبه شون درون كنكور تازه چه رشته اى ميتونن بخونن كه درون آينده يك كار مرتبط با اون رشته رو شروع كنن! چقدر غم انگيزه ديدن جوانى كه بـه آرزوهاش و تحقق اونـها اميدى نداره و به اونـها پشت ميكنـه 😔 خوشبخت اون كسيه كه بدنبال آرزوهاش رفته و به اونـها جامـه عمل پوشانده يا لااقل تلاشش رو كرده. ميگن كسى كه هابى و سرگرمى مورد علاقش رو تبديل بـه شغلش كرده، هرگز که تا آخر زندگيش كار نميكنـه 😉👍🏻
پ.ن. اين ويديو رو درون اون سفر با بچه هاى استوديو ساختيم. آهنگش رو هم رضا سرآبادانى دوست خوبم برام ساخته و خونده ❤️
@rezamrband 👍🏻❤️🙏
#picassomo #kickboxing #mma #fighterpicasso #boxing #goals #trainingmakesmaster #iran #hardwork #dedication
@harroozstudio 🤟🏻👍🏻

Read more

ديشب با دوستى صحبت كردم كه بيست و پنج سال بود با هم حرف نزده بوديم ، نـه اينكه قهر باشيم ، مـهاجرت كرده بود و اون وقت ها بـه راحتى نمى شد رفقايى كه از ايران رفتن رو باهاشون ارتباط داشته باشى ، شنيده بود يك سال بيمار بودم و تلفنم رو پيدا كرده بودو دل بـه دلم داد ، سه ساعت و نيم حرف زديم . گفت ؛ دلم گرفت، اندازه ى يه دنيا ... ديشب با دوستى صحبت كردم كه بيست و پنج سال بود با هم حرف نزده بوديم ، نـه اينكه قهر باشيم ، مـهاجرت كرده بود و اون وقت ها بـه راحتى نمى شد رفقايى كه از ايران رفتن رو باهاشون ارتباط داشته باشى ، شنيده بود يك سال بيمار بودم و تلفنم رو پيدا كرده بودو دل بـه دلم داد ، سه ساعت و نيم حرف زديم . گفت ؛ دلم گرفت، اندازه ى يه دنيا .
گفتم ؛ نگيره، ماه با اون عظمتش ، ديشب فقط دو ساعت گرفت ، تو كه قلبت اندازه ى مشتته فقط دو هزارم ثانيه وقت داره ، گرفته بمونـه . گفت ؛ بـه كسى نگو چقدر اذيت شدى و دشمن شاد مى شى ، كلى خنديدم و گفتم ؛ هنوز اصطلاحات ايرانى رو يادت نرفته؟!!دشمنى كه از بيماريم شاد مى شـه ، حقيره و جزو دشمنم محسوب نمى شـه ، من دشمن قوى رو فقط بـه دشمنى قبول دارم ، بزرگ ، مثل خود خدا ، اونم كه تمام مدت كنارم بود و وقت هايى كه بچه ها نبودن که تا دستم رو بگيرن ، خودش دستم رو مى گرفت .گفت نمياى اينجا ؟! ايرانى ها اينجا خيلى با هم ارتباط ندارن ولى خيلى بهتر از زمانين كه تو ايرانن ، گفتم ؛ بى خيال ، بـه قول دوستم كه كپشن گذاشته بود: جهان سوم مرز وكشور و شـهر نمى شناسه ، تو مغز و تفكر و قلب خود انسان هاست ، همونطور كه سلامتى ، خوشحالى و انسانيت و شرف مرز و كشور و شـهر لازم نداره ، بايد بسازيش ، درون عوض اينجا ، تو يك سال گذشته ايرانى ها چند برابر سابق باهام درون ارتباط بودن ، بيام جايى كه ايرانى ها باهام ارتباط نداشته باشن! المانى ها برن برام خريد و غذا درست كنن كه غذاى بيرون برات خوب نيست؟!اينبار دوستم غش غش مى خنديد و تأييد مى كرد . براى اينكه حرف هامون از تلخى درون بياد،از گربه ها گفتم ، گفت ؛بى خيال ، بـه خودت برس ، گفتم ؛ اينطورى بـه خودم مى رسم ، نقره رو بـه زور بغلم مى گيرم و لهش مى كنم، مدونا رو مجبور مى كنم روى دوپا بايسته که تا تشويقى بهش بدم و ترمـه رو نگاه نمى كنم که تا هى بزنـه بـه دستم كه نازش كنم و كلى بهش مى خنديم و...گربه هاى بيمار رو هم با دوستام مى بريم دوا و درمون ، مى گفت بيشتر بـه حيوون ازارى شبيه که تا گربه بازى !!!!
پرسيد ؛خيلى جوون بوديم هميشـه مى گفتيم سفيدى چشم هاى تو رنگ سفيدي چشم هاى نوزادهاست ، ابى كم رنگ ، هنوز همونطوريه؟
دلم گرفت ، بـه اندازه ى ماه گرفتگى شب قبلش.
پرسيدم ؛اونجا قطره ى چشمى وجود داره كه چشم هاى ادم رو ، نگاه ادم رو ، حسش رو مثل سى سال پيش كنـه؟؟؟؟
گريه افتاد ، گفتم ؛اِ جاهايى كه بـه صرفتونـه يادتون مى مونـه ، اونجا كه نيست يادتون مى ره ؟! تو ايران مردها نبايد گريه كنن ،چند که تا هم خاطره ى قديمى كه يادش رفته بود رو ياداورى كردم(بقيه كپشن درون كامنت)

Read more

Media Removed

. كپى برا هواداران اجبارى خدارو صدهزار مرتبه شاكرم كه توانستيم طلسم ٢٤ ساله را بشكنيم و قلب مردم شـهر خسته را شاد كنيم قبل از هر چيز مى خواهم خواهشى داشته باشم از آقاى فرماندار، شـهردار، امام جمعه و همچنين مسئولين شوراى شـهر قائمشـهر اينجانب محمد عباس زاده تنـها وظيفه و دِينِ خود بـه نساجى را ادا كرده ... .
كپى برا هواداران اجبارى
خدارو صدهزار مرتبه شاكرم كه توانستيم طلسم ٢٤ ساله را بشكنيم و قلب مردم شـهر خسته را شاد كنيم
قبل از هر چيز مى خواهم خواهشى داشته باشم از آقاى فرماندار، شـهردار، امام جمعه و همچنين مسئولين شوراى شـهر قائمشـهر
اينجانب محمد عباس زاده تنـها وظيفه و دِينِ خود بـه نساجى را ادا كرده آن هم بـه عنوان سرباز نساجى
عاجزانـه از شما مسئولين خوب و دلسوز قائمشـهر تنـها يك تقاضا دارم و ديگر هيچ
خواهشم اين هست كه مقبره مـهرداد اولادى خدابيامرز هر چه زودتر ساخته شود چراكه حقش اين نيست، فوتباليست ارزشمندى كه روزگارى براى اين مرز و بوم افتخار آفريده هست و امروز دستش از دنيا كوتاه است.
بخدا سوگند با اينكه از ديشب قائمشـهر غرق درون شاديست اما باز هم نمى توانم خوشحال باشم چرا كه غم بزرگى بر سينـه دارم، که تا برادرم مـهرداد بـه آرامش نرسد من نيز آرامش ندارم،
شك ندارم اين خواست تمام مردم هست اميدوارم مصاعدت فرماييد که تا با ساخت مقبره مـهرداد جانمان شاديمان تكميل شود.
مردم خوب قائمشـهر ماموريت با موفقيت تمام شد
#جنگيديم
روزى كه آمدم نساجى خيلى ايرادات بر من گرفته شد و خيلى زخم زبان ها شنيدم اما خوب كَر شدم درون برابر قضاوت ها چرا كه تصميمم را گرفته بودم و تنـها هدفم پايان طلسم ٢٤ ساله بود و باز هم خدارا شاكرم
لازم هست از آقايان صنيعى فر و اميرى تشكر كنم كه برادرانـه چــون كوه پشت نساجى شـهر خسته ايستادند و بى شك آقاى صنيعى فر ناجى شـهر خسته است.
تشكر بعدى رو بايد از آقاى نكونام و كادر فنى و ديگر بچه هاى تيم داشته باشم كه همـه با هم، هم قسم شدن و جنگيدن و پايان بـه حسرت سال هاى انتظار بـه درازاى ٢٤ سال.
از همـه اينـها كه بگذريم مى رسيم بـه بهترين هواداران دنيا كه ستودنى هستيد
ديروز حالم اصلا خوش نبود و با وجود سرماخوردگى شديد بـه ميدان آمدم آن هم بـه عشق خودتان چــون قول داده بودم بجنگم
وقتى جمعيت را ديدم يك لحظه فكر كردم درون قلب وطنى هستم و چه لذت بخش هست كه حتى اگر درون خانـه نيستى خانواده كنارت باشند
شما با آمدنتان نـه تنـها عشقتان را ثابت كردين بلكه انگيزه و انرژى ما شدين، هر جا كه كم آورديم با صدايتان شارژ شديم و عجيب دلبرى كردين
نود دقيقه جنگيدن درون كنار شما گويى درون قلب وطنى چه زيباست
خوشحالم كه حق بـه حقدار رسيد و مزد صبوريتان را گرفتيد و براى من چه از اين با ارزش تر كه شما بـه آرزويتان رسيدين
قلم هم ناسازگارى دارد و عاجز از بيان احساسم چرا كه عشق من بـه شما خاص و فوتباليست لطفا از ساق پا و چشمانم بخوانيد عشقم را

Read more

Media Removed

#مـهمانى و #تفريح و تفرّج ُ گلُ گشت وقتى خيلى زيبا تر و #خاطره انگيز ميشـه كه بـه نفحات و انفاس ملكوتى #عبادت و بندگى هم آراسته بشـه انجام #فريضه،خصوصاً #نماز اون هم بـه #جماعت و اول وقت تو مـهمانى ها و دور همى هاى #خانوادگى يك #سنت حسنـه ى اهل بيتى زيباست كه هم آثار تربيتى شگفت انگيز و بزرگى براى خودمون و بچه ... #مـهمانى و #تفريح و تفرّج ُ گلُ گشت
وقتى خيلى زيبا تر و #خاطره انگيز ميشـه كه بـه نفحات و انفاس ملكوتى #عبادت و بندگى هم آراسته بشـه
انجام #فريضه،خصوصاً #نماز اون هم بـه #جماعت و اول وقت تو مـهمانى ها و دور همى هاى #خانوادگى يك #سنت حسنـه ى اهل بيتى زيباست كه هم آثار تربيتى شگفت انگيز و بزرگى براى خودمون و بچه ها داره و هم روحيه #معنوى #خانواده رو بالا ميبره و بايد بـه شايسته ترين شكل احيا و #تبليغ بشـه.
اگر خاطر شريفتون باشـه از ماه مبارك #رمضان قبل انتشار #تصاوير #نماز_جماعت هاى خانوادگى درون يافتى را شروع كردم و الان تصميم دارم هر چند وقت يك بار از بين عكس هايى كه ارسال ميشـه يا با هشتگ #جماعت_عاشق_نماز مشخص ميشـه يكى رو انتخاب و پنج #هديه معنوى مثل #كتاب #عقيق و #شرف_الشمس، #انگشتر و يا هر هديه مناسب ديگرى تقديم #عكس منتخب كنم
((فقط لطفا يواش صحبت كنيد،ميترسم مسئولين #فرهنگى كشور با اون دستگاه هاى عريض و طويل و #بودجه هاى #نجومى كه درون خواب عميق غفلت و خيانت هستن يه وقت بيدار بشن و شر برامون درست كنن 😉))
وسع حقير بيشتر از اين نيست ولى با توجه بـه ظرفيت صفحه هر چى بتونم بـه اين موضوع خواهم پرداخت
از شما خوبان هم دعوت ميكنم درون اين راه با پست و استورى از اين حركت #حمايت بفرماييد و نام شريفتون رو بـه عنوان يه #احيا كننده و به پا دارنده ى نماز و جماعت نزد خدا ثبت كنيد.

Read more

Media Removed

يه روز صبح وسط امتحانات ثلث آخر،كلاس چهارم ابتدايى ساعت ٩ و ١٠ صبح من و چند که تا از هم كلاسى ها داشتيم از امتحان برميگشتيم كه ديديم دور ميدون هزاران نفر جمع شدن مام روى حساب فضولى بـه انـه ترين حالت ممكن رفتيم ببينيم چه خبره من احــمق هم چون دوز فضوليم خيلى بالا تر از بقيه بود كيفم رو سپردم بهشون و رفتم ... يه روز صبح وسط امتحانات ثلث آخر،كلاس چهارم ابتدايى ساعت ٩ و ١٠ صبح من و چند که تا از هم كلاسى ها داشتيم از امتحان برميگشتيم كه ديديم دور ميدون هزاران نفر جمع شدن
مام روى حساب فضولى بـه انـه ترين حالت ممكن رفتيم ببينيم چه خبره
من احــمق هم چون دوز فضوليم خيلى بالا تر از بقيه بود كيفم رو سپردم بهشون و رفتم يه سر و گوشى آب بدم.مث موش از زير پاى ملت رفتم دقيقاً تو كانون شلوغى😈
از بلندگو يه صدا هايى درون مورد مواد مخدر و قتل و جنايت بـه گوش ميرسيد اما انقدر هيجان مردم و همـهمـه زياد بود كه اصلاً نميشد فهميد چى ميگه،گرچه برام هم مـهم نبود😑
چهار دست و پا خودم رو رسوندم بـه جايى كه پوتين هاى چند که تا كميته اى جلوى مردم رو سد كرده بود
به آرومى از بين اونـها هم رد شدم😈
همزمان بلندگو يه چيز هاى عربى بلغور كردن و گفت حكم رو اجرا كنيد
تا سرم رو بالا آوردم يه ادم سياه پوش كه با كلاه صورتش رو پوشونده بود چهار پايه را از زير پاى محكوم كشيدن😨و طرف از اون بالا سقوط كرد و از گردن بـه طناب آويزون شد😱
صداى خورد شدن گردنش😓
خِر خِر و بالا و پايين پريدنش😓
و اون چشم هاى وق زده اش رو درون زاويه ى نود درجه روى پيشانيم مشاهده كردم😶
حتى دمپايش كه افتاد پايين نزديك بود بخوره تو سرم
عآقااا من از ترس نزديك بود بـه خودم چيز كنم😵
مثل برق گرفته ها همون وسط هاج و واج پهن شدم و با دهن باز و رنگ و روى پريده ده دفعه غالب تهى كردم.
نميدونم چقدر گذشت
تا اين كه يه پاسدار ى اومد و جنازه ام رو جمع كرد و تا درون خونـه رسوندم
تا چند وقت بـه هر گونـه نويز و صداى شبيه بـه اعدام حساسيت پيدا كرده بودم
حتى با صداى وانت باقالى فروش و نون خوشكى هم ياد مراسم اعدام مى افتادم
ولى لامصب يه چيز خيلى خوب داشت☺️
تو مدرسه و بين بچه هاى محل يه اعتبار عجيبى پيدا كرده بودم
بچه ها چنان از شجاعتم تعريف ميكردن كه انگار بدون كپسول اكسيژن اورست رو فتح كرده بودم😎
دورم جمع ميشدن که تا از اون لحظات عرفانى و روحانى و اقدام شجاعانـه براشون تعريف كنم
كلى هم نوچه پيدا كردم☺️
اما اگه بخوام خداييش را بدون پر رو بازى بگم
تا چند ماه حتى از سايه خودم هم ميترسيدم و براى خواب فقط ميتونستم تو اعماق دل و روده ى بابام بخوابم😂
ولى درون كل تجربه ى خوبى نبود و اى كاش عقل نداشته ى مسئولين بـه كار بيفته و حداقل اين جور امور خشن رو درون ملاء عام و جلوى چشم بچه ها انجام ندن
و اما نكته هاى عكس
اون دو نفر پشت سرم دو که تا از برادرهاى عزيزم هستن
حتى تو عكس هم مشخصه كه از داشتنشون چقدر خوشحالم و بهشون افتخار ميكنم
و مثل هميشـه شلوارم پاره و سر زانوم زخمـه
و يه جوجه اردك هم تو دستمـه

Read more

Media Removed

شما درون اين تصوير بـه كدام خاطره و شب هاى زندگى تان وصل مى شويد، حال و احوال رو "خوب خراب" مى كنـه اين عكس پشت اون پرده ها، يه حياط بود، با چراغ هاى روشن دو که تا بچه هستند كه دستشون توى دهنشونـه، دارن انگشتشون رو ميمكن يك بچه هم دهنش وا مونده، محو شده جلوى عكس توى نور بي رحم فلاش كاناپه ها اون عقب، روي ... شما درون اين تصوير بـه كدام خاطره و شب هاى زندگى تان وصل مى شويد، حال و احوال رو "خوب خراب" مى كنـه اين عكس
پشت اون پرده ها، يه حياط بود، با چراغ هاى روشن

دو که تا بچه هستند كه دستشون توى دهنشونـه، دارن انگشتشون رو ميمكن
يك بچه هم دهنش وا مونده، محو شده جلوى عكس توى نور بي رحم فلاش

كاناپه ها اون عقب، روي هم چيدن که تا جا باز بشـه واسه خواب

رديف بالش ها و تشك ها و ملافه ها

رد خيسى و رطوبت روى تشكچه يكى از كاناپه ها

ما درست وسط اين اتاق پذيرايى بود كه خيلى چيزها رو داشتيم از دست مى داديم

ما نسل همين فضاهاى فشرده بوديم كه بـه خلوت خودخواسته رسيد،
تقديم بـه آن "ستون هاى گچى معروف وسط اتاق ها"
شما هم بنويسيد که تا دم خواب

يك بچه هم شيشـه شير بـه دهنشـه

Read more

Media Removed

تازگى ها يه برنامـه اى #تلويزيون نشون ميده بـه اسم " #با_هم_بازی " يه عده #روانشناس و #جامعه_شناس و #متخصص #ايرانى نشستن دور هم و عقل هاشون رو ريختن رو هم و براى اين كه #خانواده هاى #ايرانى و خصوصاً #بچه_ها رو يه كم بـه تحرك وادار كنن بازى هاى #ابتكارى جديد درست كردن البته خوبه هاااا ولى خداييش اين ... تازگى ها يه برنامـه اى #تلويزيون نشون ميده بـه اسم " #با_هم_بازی "
يه عده #روانشناس و #جامعه_شناس و #متخصص #ايرانى نشستن دور هم و عقل هاشون رو ريختن رو هم و براى اين كه #خانواده هاى #ايرانى و خصوصاً #بچه_ها رو يه كم بـه تحرك وادار كنن بازى هاى #ابتكارى جديد درست كردن
البته خوبه هاااا
ولى خداييش اين بازى هاى #سوسول بازى كجا و بازى هاى خركى دوران بچگى ما كجاااا
الان چوب #بستنى ميدن دست بچه كه از توى قابلمـه ى آب درون نوشابه درون بياره
اما زمان ما هر كى نميتونست تشتك نوشابه را يه دستى خم كم كنـه اصلاً يه وضعى خارُ خفيف ميشد
يا مثلاً الان بـه بچه ياد ميدن كه با فوت كردن تو لوله ى دستمال كاغذى توپ رو بندازه توى ليوان
ولى ما ميرفتيم تو راسته ى بزاز ها سفت ترين و محكم ترين لوله هاى مقوايى توپ پارچه را پيدا ميكرديم که تا بعد از ظهر ها با بچه ها تو كوچه #اسپارتاكوس بازى كنيم
شدت بازى انقدر زياد بود كه، هم از #جبهه ى رومى ها و هم از هاى شورشى هر شب دو سه که تا ضربه ى مغزى و هفت هشت که تا كف و خون قاتى كرده داشتيم
بعضيام از قوزك پا #قطع_نخاع ميشدن
اصلا اينا رو ولش كن يه بازى خفن ديگه بود بـه اسم كمر كمر
بد چيزى بووود لامصب
من هيچ وقت نفهميدم چرا و كى بايد بزنـه چون فقط همـه با كمر بند هاى چرمى باباهاشون داشتن همُ ميزدن خدا نكنـه كه يكى اشتباهى يا عمداً از طرف سگك كمر بند حريف را مورد عنايت قرار ميداد
اون وقت بود كه حداقل اگر چشمُ چال طرف درون نمى اومد چند که تا از دندون هاش مى اومد كف دستش
خر پليس رو كه ديگه نگو
از اسمش معلومـه چه چيز خركى اى بود
فك كن،خر باشـه،پليس هم باشـه
اون وقت پاى جفتك،تفنگ،ضرب و شتم هم مياد وسط
واقعاً اينا چه بازى هايى بودن كه ما بچه هاى بدبخت دهه شصتى ميكرديم!؟ انقدر بُرد و باخت تو اين بازى ها واسه ى همـه ى بچه ها مـهم بود كه واقعاً از جون مايه ميگذاشتن توش
يه بار تو بازى زووو تيم ما تقريباً باخته بود
و فقط من مونده بودم كه اگه حريف منم ميگرفت ديگه همـه چى تمام بود و انگار كه اگر ميباختيم براى گذارندن ادامـه ى محكوميتمون بـه سيبرى تبعيد ميشديم
براى همين وقتى رفتم تو زمين مث بيرانوند جلوى رونالدو چنان از دل و جون مايه گذاشتم كه كلاه سبز ها تو خرمشـهر جلوى بعثى ها گذاشته بودن
خلاصه همـه را زدم و درست لحظه اى كه از زمين پيروز مندانـه بيرون مى امدم
متوجه شدم خودم بيرونم اما پام تو بغل چهار پنج که تا از بچه ها جا مونده
خدا رو شكر با هر مصيبت و بدبختى بود بازى رو برديم و بشريت را نجات دادم ولى پام از داخل لگن درون اومد و سر فِمور ترك خورد و چهار ماه زيرم لگن ميگذاشتن
@bahambazy

Read more

Media Removed

از افطار که تا سحر را چگونـه مي گذرانيد؟؟؟ . . .امسال قبل از ماه رمضان كتابخونـه ام را كمى مرتب كردم . حدود ٥تا كتاب نخونده پيدا كردم و كنار گذاشتم . يه روز هم اتفاقى رفتيم با پگاه روبروى هتل شاه عباس ( پراز كتابفروشيه اين مكان ) وچندتايى هم كتاب از اونجا خ . خلاصه ماه رمضون فرصت فوق العاده اى شد براى ... از افطار که تا سحر را چگونـه مي گذرانيد؟؟؟
.
.
.امسال قبل از ماه رمضان كتابخونـه ام را كمى مرتب كردم . حدود ٥تا كتاب نخونده پيدا كردم و كنار گذاشتم . يه روز هم اتفاقى رفتيم با پگاه روبروى هتل شاه عباس ( پراز كتابفروشيه اين مكان 😉) وچندتايى هم كتاب از اونجا خ . خلاصه ماه رمضون فرصت فوق العاده اى شد براى مطالعه . بـه خصوص از افطار که تا سحركه بيدار مي مونم و مشغول پخت و پز سحرى ميشم، زمان خوبيه براى كتاب خوندن و نت بردارى از كتابها درون آرامش شبانگاهى. البته يه عااالمـه هم فيلم دانلود كرده بودم كه تونستم ببينمشون . على هم چون روزه ميگيره (اولين سال كه همـه روزه هاشو گرفتم بچه ام 😊) تاسحر بيدارمي مونـه ، سحرى مي خوره و فردا مي خوابه که تا ظهر. على هم كتاب مي خونـه و امسال كتاب هاى خيلي خوبي خونده. اميد جان هم كلاً سحر مياد خونـه 😅. ولى خيلي حس خوبي داره مطالعه اونـهم شبانـه . انگارى اين زمان مال اين كاره . سكوت شب ، آرامش خونـه و اينكه مي دونى توى اين زمان كار ديگه اى نداري، بدو بدو روز را ندارى و با اين برنامـه ها كلى بهت خوش مي گذره 😍

Read more

Media Removed

خيلى خوبه كه اين #پويش بـه راه افتاده که تا از مسئولين بپرسيم فرزندانتون كجا هستند امّا حواستون باشـه از #پدر و #مادر #شـهدا چنين سوالى نكنين گناه دارن #غصه ميخورن يادشون مى افته بچه هاشون رو دو دستى تقديم اين مرز و بوم كردن كه عزّتُ و سربلندى #اسلام و #ايران رو ببينن اما امروز كه بچه هاى دست گلشون ... خيلى خوبه كه اين #پويش بـه راه افتاده که تا از مسئولين بپرسيم فرزندانتون كجا هستند
امّا حواستون باشـه
از #پدر و #مادر #شـهدا چنين سوالى نكنين
گناه دارن
#غصه ميخورن
يادشون مى افته بچه هاشون رو دو دستى تقديم اين مرز و بوم كردن كه عزّتُ و سربلندى #اسلام و #ايران رو ببينن
اما امروز كه بچه هاى دست گلشون تو سينـه ى قبرستون ها خوابيدن،عده اى #انقلابى فسيل و بچه هاى #مظلوم شون و #آقازاده_ها ى #ژن_خوب ، پا روى #خون بچه هاشون گذاشتن و خون مردم رو تو شيشـه كردن
-از يكيشون مظلومانـه فقط ٢٠٠ ميليون تومان #كالاى_قاچاق ميگيرن
-از انبار بچه ى اون يكى #وزير سابق چند ميليارد داروى #احتكار شده درون ميارن
-اون يكى هم فقط و فقط بـه خاطر شايستگى و ژن خوبش تو يه #شركت مخابراتى #خصولتى چند هزار ميليادى صاحب اختياره
-بقيه شون هم يا با هم رقابت #لاكچرى بازى و زدن ركورد #اختلاس گذاشتن و يا تو نوبت دريافت #تابعيت هاى مضاعف هستن
-دو که تا از داداشى هاى كله گنده هم با وثيقه چند صد ميليادى وزير تيلياردر #پورشـه سوار از #زندان بيرونن
يه سيد زبون تلخ پرسشگرى مثل #صدرالساداتی هم كه پيدا ميشـه و ميره رو مخشون ميخوان خفه اش كنن كه يه وقت تشويش اذهان عمومى(اگاه كردن مردم) نكنـه
خلاصه از هر مسئولى كه ميخواهين بپرسين #فرزندت_كجاست بپرسين اشكالى نداره، چون نـه اونا براشون مـهمـه و نـه شما بـه جواب درستى ميرسيد اما از والدين شـهدا نپرسين
گناه دارن
.
دوستان حلال كنيد
الان ميان تو گونى ميبرنم
😰😰😰😰

Read more

Media Removed

... امشب درون #موتور_جستجو بـه استقبال طولانى ترين خسوف قرن خواهيم رفت. كاظم كوكرم و على ابراهيمى سراجى ميهمانان اين برنامـه هستند و نكات مـهمى درباره ماه و ماه گرفتگى پنجم مرداد براى ما خواهند گفت امشب ساعت بيست و يك | شبكه آموزش (شبكه هفت) پ.ن: بعد از ماجراهاى دشوار اسباب كشى از امشب برنامـه #موتور_جستجو ... ...
امشب درون #موتور_جستجو بـه استقبال طولانى ترين خسوف قرن خواهيم رفت. كاظم كوكرم و على ابراهيمى سراجى ميهمانان اين برنامـه هستند و نكات مـهمى درباره ماه و ماه گرفتگى پنجم مرداد براى ما خواهند گفت
امشب ساعت بيست و يك | شبكه آموزش (شبكه هفت)
پ.ن:
بعد از ماجراهاى دشوار اسباب كشى از امشب برنامـه #موتور_جستجو را درون لوكيشن جديدميبينيد. تلاش كرديم فضا سازى بهترى براى برنامـه ايجاد كنيم كه اميدواريم شما تماشاگران ارجمند هم آن را دوست داشته باشيد. هنوز كامل نشده ولى همين الان جمع بچه هاى موتور جستجو از اين دكور خيلى خيلى خوششان آمده است.
راستى، اينقدر بـه تهيه كننده @_ali.khosravi_ گفتم آقا براى دكور يك موتور سيكلت بخريد بخريد بخريد ، دور روز پيش آمد گفت بيا اين هواپيما را بگذار تو دكور! خب ديگه تهيه كننده كار درست ما دستش بـه كم نمى رود!

Read more

Media Removed

شير بچه هاى حيدر كرار از اقامون سيد على ياد گرفتن كه شـهادت شرين تر از عسله و يكى يكى دارن حماسه مى سازند و گوى سبقت عبدى شدن رو از بقيه مى ربايندشـهادتت مباركت باشـه شير مرد اخر بـه ارزوت رسيدى ، خدايا نصيب ما هم كن شـهادت درون راه اسلام و امام زمان شير بچه هاى حيدر كرار از اقامون سيد على ياد گرفتن كه شـهادت شرين تر از عسله و يكى يكى دارن حماسه مى سازند و گوى سبقت عبدى شدن رو از بقيه مى ربايند🌹🌹🌹شـهادتت مباركت باشـه شير مرد اخر بـه ارزوت رسيدى ، خدايا نصيب ما هم كن شـهادت درون راه اسلام و امام زمان

Media Removed

فرزندان شما بـه خاطر اخلاق تند شما دروغگو مـیشوند و گرنـه هیچ کودکی دروغگو بـه دنیـا نیـامده ريموند بيچ مى گويد: جوانى را مى شناسم كه اكنون يك دروغگوى درمان ناپذير هست او هنگامى كه هفت سال داشت هر روز بـه كلاس درس مى رفت پرستارى هر روز او را بـه مدرسه مى برد و در پايان درس نيز خودش دنبال او مى رفت خلاصه اين ... فرزندان شما بـه خاطر اخلاق تند شما دروغگو مـیشوند
و گرنـه هیچ کودکی دروغگو بـه دنیـا نیـامده
ريموند بيچ مى گويد:
جوانى را مى شناسم كه اكنون يك دروغگوى درمان ناپذير هست او هنگامى كه هفت سال داشت هر روز بـه كلاس درس مى رفت پرستارى هر روز او را بـه مدرسه مى برد و در پايان درس نيز خودش دنبال او مى رفت خلاصه اين زن مسئول تربيت اين كودك بود.
در آن زمان ، شاگردان كلاس هر روز بر حسب نمره هاى امتحانات كتبى طبقه بندى مى شدند و شاگرد اول و دوم و... معين مى شد.
ك هر روز همين كه كيف بـه دست از كلاس خارج مى شد، با پرسش يكنواخت و حريصانـه پرستارش كه مى گفت : چند شدى ؟ رو بـه رو مى شد.
هرگاه او مى توانست بگويد: اول يا دوم كار درست بود. اما يكبار اتفاق افتاد كه سه نوبت پى درون پى ، اين بچه ، شاگرد سوم شد و بايد گفت كه رتبه سوم ميان بيست و پنج نوآموز بـه راستى جاى تحسين دارد. پرستارِ او ، دو بار اول بردبارى كرد، اما بار سوم ديگر نتوانست خوددارى كند. درون حاليكه بچه از وحشت دچار بهت شده بود، فرياد زد:پس اين شاگرد سومى تو پايان ندارد؟
فردا بايد اول شوى ! مى شنوى ؟! اول ! بايد شاگرد اول بشوى ! اين امر سخت و جدى درون تمام آن روز فكر ك را بـه خود مشغول كرد و فردا هم درون مدرسه دچار همين غم و وحشت بود.
تمام دقت و توجهش را آن روز درون انجام تكاليف و دروسش بـه كار برد. اما او آن روز ، بار ديگر شاگرد سوم شناخته شد و امروز ديگر اين مصيبت و بلاى عظيمى بودهنگامى كه زنگ آخر را زدند، پرستار دم درون كلاس درون كمين اين طفلك ايستاده بود. همين كه چشمش بـه او افتاد فرياد زد: چه خبر؟ ك كه دل گفتن حقيقت را درون خودش نديد، پاسخ داد: اول شدم !و بـه اين گونـه دروغگويى او آغاز شد بسیـاری از پدرها و مادرها بـه همين گونـه رفتار مى كنند و به اين ترتيب بار سنگين گناهكارى و مسووليت دروغگويى فرزندان را بـه دوش مى گيرند.
#والدين_بخوانند
:
#کیک_لاته #Late_cake
دو پاکت خامـه صبحانـه + دو بسته کرم کارامل + دو بسته دریم ویپ ( یـا ۶۰ گرم پودر خامـه ) ۸ عدد مکعبات پنیر کیبی + ( یـا یک بسته ماسکارپونـه ) یک چهارم پیمانـه شیرعسلی + یک چهارم پ شیر سرد + یک عدد پودر مـیقهوه لاته ( یـا هر قهوه کـه دارید ) با همزن برقی مـیزنیم که تا مواد یکدست و کرمـی بشـه کنار مـیذاریم .
بک عدد پودر مـیقهوه داخل یک لیوان شیر ولرم حل کرده یکی یکی بیسکویت کافی جو داخل شیر قهوه مـیزنیم و کف پیریک لایـه مـیچینیم سپس یک لایـه کرم مـیذاریم بهمـین ترتیب که تا آخر،آخرین لایـه کرم باشـه سپس یک بسته بیسکویت کافی جو پودر مـیکنیم روی کرم پخش مـیکنیم سلفون مـیکشیم داخل یخچال مـیذاریم

Read more

Media Removed

چقد دوست داشتنى بود تك تك روزايى كه با بچه ها اين رويداد رو آروم آروم ساختيم. يه برنامـه سنگين، پر از جزئيات با بالا پايين هايى كه تجربه چندانىنداشتيم؛اما يه چيز مـهم وجود داشت و اون عشق و انگيزه فراوون بود براى روى ديوار بردن نگاهى كه بهش اعتقاد داشتيم و البته نقد كردن همون نگاه؛ چقد كه همچين اتفاقاتى ... چقد دوست داشتنى بود تك تك روزايى كه با بچه ها اين رويداد رو آروم آروم ساختيم. يه برنامـه سنگين، پر از جزئيات با بالا پايين هايى كه تجربه چندانىنداشتيم؛اما يه چيز مـهم وجود داشت و اون عشق و انگيزه فراوون بود براى روى ديوار بردن نگاهى كه بهش اعتقاد داشتيم و البته نقد كردن همون نگاه؛ چقد كه همچين اتفاقاتى مى تونـه ما ها رو از كرختى نسبت بـه كار و علاقمون نجات بده
-
اين رويداد همچنان ادامـه داره. كتاب اون با عكس هاى بيشتر بيرون خواهد آمد و نمايشگاه هم بعد از عيد توى شـهر ديگه اى نمايش داده مى شـه
-
هسته اصلى اين رويداد رضا ياورى و افروز مصلايى پور هستند ✨
-
مرسى از دوستايى كه با قدمشون دل من رو گرم كردن. ممنونم ازتون ❤️
-
فيلم ها رو سلمان فرهادى و رضا رضايى گرفتن و عكس ها رو زهرا باى. عكس ها و فيلم هاى بيشتر
@cheshmak.magazine
@tehranuniphoto

Read more

Media Removed

. . فرداى عزيز سلام اميدوارم حالت خوب باشد تو كه خوب باشى حالِ همـه ى ما خوب هست ! لطفا وقتى كه مى آيى سر راهت كمى هم عشق بيار،درِ گوش خدا بگو به منظور امتحان فردا کمکمان كند !! كمى لبخند هم بده بـه راننده اتوبوس كه اينقدر اخمو و ترسناک نباشد ! فرداى عزيز اگر بدانى چقدر دعا ميكنم كه هميشـه خوب باشى... بعد ... .
.
فرداى عزيز سلام
اميدوارم حالت خوب باشد
تو كه خوب باشى حالِ همـه ى ما خوب هست !
لطفا وقتى كه مى آيى سر راهت كمى هم عشق بيار،درِ گوش خدا بگو به منظور امتحان فردا کمکمان كند !!
كمى لبخند هم بده بـه راننده اتوبوس كه اينقدر اخمو و ترسناک نباشد !
فرداى عزيز اگر بدانى چقدر دعا ميكنم كه هميشـه خوب باشى...
پس چرا دوستم ندارى من كه هميشـه خوبىِ تورا ميخواهم..
چرا هميشـه دستِ خالى مى آيى ؟! وقتى هم كه از راه ميرسى اشكم را درون مياوری،دلت مى آيد ؟!
نگو نميشود،تقصير را گردن روزگار ننداز تو را بـه خدا
ميدانم كه ميشود !

مثلا همـین همسايه بغلى،اينقدر با فردا دوست است... اينقدر فردايش دوستش دارد كه نگو،حسودى ام ميشود خب !!
من كه خوبى ام،ببين! ديروز بـه يک بچه كه گريه ميكرد آبنبات دادم،دست و پاى مادر را ماساژ دادم،براى گنجشک ها هم نان خورد كردم،اين همـه كارِ خوب،جايزه ندارد ؟!! ميدانى كه دست از سرت بر نميدارم،تا وقتى كه بالاخره لبخند زنان بغلم كنى و بگويى آن فردا هاى دست خالى و اخمو فقط يك شبح از تو بوده اند !

هميشـه درون انتظارِ تو...

Read more
شب جمعه ست و اينجاييم دور از كربلاى تو ولى با اينـهمـه هستيم راضى بـه رضاى تو مرا با كربلاى خويش كردى امتحان... باشد صبورى ميكنم اين بار هم بر ابتلاى تو رسيد از اسمان فرياد هل من ناصر از هر سو صدايم ميرسد اى شاه آيا بـه صداى تو؟ سر من كاش روى نيزه ها مى رفت منزل ها زن و فرزند من بى خانمان مى شد بـه جاى تو هزاران ... شب جمعه ست و اينجاييم دور از كربلاى تو
ولى با اينـهمـه هستيم راضى بـه رضاى تو

مرا با كربلاى خويش كردى امتحان... باشد
صبورى ميكنم اين بار هم بر ابتلاى تو

رسيد از اسمان فرياد هل من ناصر از هر سو
صدايم ميرسد اى شاه آيا بـه صداى تو؟

سر من كاش روى نيزه ها مى رفت منزل ها
زن و فرزند من بى خانمان مى شد بـه جاى تو

هزاران بار درون روضه بـه خود سيلى زدم شايد
كمى كمتر شود از دردهاى بچه هاى تو

سر سجاده با ياد علمدارت زدم ضجه
خدا... دست جداى او، خدا... راس جداى تو

شب جمعه ست و ما بى خانـه تر از هر شب ديگر
كجا بايد روند اقاى من ديوانـه هاى تو؟

شعر از پيمان طالبى
#شب_جمعست_هوایت_نکنم_مـیمـیرم
#کربلا
#شب_جمعه
#یـاحسین
#قرارمون_حرم
#
#پیمان_طالبی

Read more

Media Removed

. آدمـها بـه چند گونـه هستند : يك عده كه تعدادشون خيلي كمـه ، هر كس بهشون گير ميده و ازشون انتقاد مى كنـه و تو ذوقشون مى زنـه ، بدتر مى كنن ؛ مثلا شون رو مسخره مى كنن ؛ طرف بيشتر مى ه ! 🏻🏻🏻🏻 . اين افراد معمولا زود نااميد نمى شن و كوتاه نميان . موفق هاى روزگار بيشتر از اين دسته هستند . . دسته ى دوم ... .
آدمـها بـه چند گونـه هستند :
يك عده كه تعدادشون خيلي كمـه ، هر كس بهشون گير ميده و ازشون انتقاد مى كنـه و تو ذوقشون مى زنـه ، بدتر مى كنن ؛
مثلا شون رو مسخره مى كنن ؛ طرف بيشتر مى ه !
💃🏻💃🏻💃🏻💃🏻
.
اين افراد معمولا زود نااميد نمى شن و كوتاه نميان .
موفق هاى روزگار بيشتر از اين دسته هستند .
.
دسته ى دوم ؛ معمولا اكثريت قريب بـه اتفاق مردم هستند .
تا راه مى رن و يكى بهشون مى گه اينو نگاه كن چقدر كج راه ميره ، شل مى شن . ديگه از راه رفتن مى افتن !
تا يكنفر بهشون مى گه ؛ چقدر بد مى ى !
بهشون بر مى خوره 🤦🏻‍♀️مى رن مى شينن و تا آخر عمر از اون شخص نام مى برن كه تقصير اون بود كه من "بالرين " نشدم !
.
و اين درون مورد اكثر مردم صدق مى كنـه .
فلانى گفت من آشپزيم اينجوره!
بهمانى گفت من نقاشيم اينجوره !
.
و الى آخر .
اين دسته هميشـه از ديگران نالان و گريانند .
و همـه چيز تقصير ديگرانـه .
.
دوستان عزيز #سفره_خونـه
اگر همـه چيز رو بـه گردن ديگران بندازيم ، هيچوقت نمى تونيم شرايطمون رو تغيير بديم .
.
پ ن حميرا ؛
بچه كه بودم خيلي دوست داشتم عكاس خوبي بشم 📸اما امكانات محدود بود 📷و بودند و هستند كسانى كه ايراد زياد مى گرفتند .
اما من از "رو " نمى رم 💪🏻😃
بازم عكس مى گيرم و از عكسهام لذت مى برم .
الان امكانات نامحدوده ؛ با يك مبايل درون دست ميشـه زيباترين عكسها رو گرفت 📱
.
به شما هم توصيه مى كنم بـه حرف ديگران توجه نكنيد و يك يا حتى چند سرگرمى هنرى ، ورزشي يا ... براى خودتون پيدا كنيد .
از انجامش لذت ببريد .
نگران سن و سال و اينـها هم نباشيد .
توى همـه سنى همـه كار ميشـه كرد .
.
روزتون زيبا و شاد (اين عكس رو هم از قصر هيرست گرفتم ، البته هميشـه گفتم ؛عكاسي شبنم جون از من خيلي بهتره 🙋🏻)
@hearstcastleshm
#hearstcastle #sansimeon #hearstcastletour

Read more

ميريم سراغ دعاهاى هرشبمون امروز رو زير ويدئوى اين خانم زيبا دعا ميكنيم چون من پاك تر از اين پُست گير نياوردم اگه دوست داشتى دعاتو بنويس و لطفا بـه جز دعا زير اين پست چيزى ننويسين 🏻 من از خدا ميخوام كه يه روز همـه ى فرزندان سرزمينمون خوشحال و در رفاه و آزادى باشن و با عشق بـه طبيعت خدمت كنن و همـه با هم بتونيم ... ميريم سراغ دعاهاى هرشبمون 😉 امروز رو زير ويدئوى اين خانم زيبا دعا ميكنيم چون من پاك تر از اين پُست گير نياوردم 😅 اگه دوست داشتى دعاتو بنويس و لطفا بـه جز دعا زير اين پست چيزى ننويسين 🙏🏻 من از خدا ميخوام كه يه روز همـه ى فرزندان سرزمينمون خوشحال و در رفاه و آزادى باشن و با عشق بـه طبيعت خدمت كنن و همـه با هم بتونيم از زمين يه بهشت بسازيم براى خودمون و بچه هاى آينده 🙌⚖️➿👨🏻‍🎤👽 الهى آمين 🙏🏻٧٨

Read more

Media Removed

سلام دوستاى گلم ديروز مـهمونـهامون هوس كيك كرده بودن و ديدم بايه كيك معمولى كارم راه نميفته كيك ٥ تخم مرغى درست كردم که تا بشـه موادشو تو قالب بزرگتر بريزم اينم نتيجه كار، ميز عصرونـه مون هست كه اون آخريه كيك وانيلى ساده كه مغزش كاكائويى شده و بسيار هم بچه ها پسنديدن، يه كمى هم موند واسه امروز، موادلازم تخم ... سلام دوستاى گلم
ديروز مـهمونـهامون هوس كيك كرده بودن و ديدم بايه كيك معمولى كارم راه نميفته كيك ٥ تخم مرغى درست كردم که تا بشـه موادشو تو قالب بزرگتر بريزم اينم نتيجه كار، ميز عصرونـه مون هست كه اون آخريه كيك وانيلى ساده كه مغزش كاكائويى شده و بسيار هم بچه ها پسنديدن، يه كمى هم موند واسه امروز،
موادلازم
تخم مرغ ٥ عدد
شكر ١ ليوان + يك چهارم ليوان
آرد ٢/٥ ليوان
شير١ليوان
روغن مايع١ليوان
وانيل ١قاشق چ
بكينگ پودر ٢ ق چ
پودر كاكائو١ق غ سرپر
تخم مرغهارو با شكر و وانيل تو كاسه همزن حسابى زدم بعد از اينكه پف كرد و كشدار شد روغن رو اضافه و مخلوط كردم سپس شير و در آخر آرد و بكينگ پودر رو كه قبلا باهم الك كردم داخل دستور ريخته و با دور كند همزن مخلوط كردم، قالب رو كه چرب و آرد پاشى كرده بودم آوردم و مايع روريختم يه كمى تو ظرف نگه داشتم که تا كاكائوييش كنم، پودر ماكائو رو باهاش مخلوط و روى كيك بشكل حلقه اى ريختم و قالب رو داخل فر از قبل گرم شده ١٨٠ درجه بمدت ٤٥ دقيقه قرار دادم، بسيار خوش طعم و خوش بافته حتما درست كنيد و با عزيزانتون از عصرهاى خود لذت ببريد،
اين ديس چوبى هم كه روش ميوه چيدم هديه م هست كه پيجش رو منشن و تگ ميكنم که تا يه نگاهى بندازين كارهاى قشنگى داره،

@__woodland1__
پى نوشت : برش خورده كيك رو تو استورى ميگذارم اونجا ميتونيد ببينيد ، راستى روزهايى كه داستان ميگذارم لايكها خيلى كمـه ميدونم دوستان زيادى بـه دلنوشته هاى من علاقه دارند و پنجشنبه شبها داستان رو دنبال ميكنند ولى اگه اكثريت همراهان پيج تمايلى نداشته باشند فكر ميكنم بهتره با خواست اكثريت پيش بريم ، چون خودمم بـه نسبت وقتى كه ميگذارم بايد بازتاب خوبى بگيرم و لايكها نشون ميده كه اينطور نيست، بـه هر حال هم از دوستان پيگير و مشوق هميشگى بى نـهايت سپاسگزارم و هم از دوستانى كه اذيت ميشن و موافق نيستن بايد پوزش بطلبم كه بنده
رو تحمل ميكنند، بـه هر صورت اين درد و دلى بود كه خواستم با شما درميون بگذارم
شب خوش
#مـهنازكيك #مـهنازمـهمونى #ميز #عصر #تابستان #دورهمى #خانواده #تابستان٩٧
سى تير٩٧

Read more

Media Removed

#پسر تپل امشب من🤗 و ادامـه ی #زایمان درون قدیم وقتی با تمام اون کارایی کـه در پست قبل گفتیم زایمان انجام نمـیشد درون اين‌صورت عقيده داشتند کـه زائو درون دوران #حاملگى خود قسم ناحق خورده و اکنون اين عمل ناپسند پاپيچ او شده 🤔 براى رفع اون مقدارى خرما بين گدايان تقسيم مى‌د و در این بین مردی از اهل خانـه بالاى ... #پسر تپل امشب من🤗 و ادامـه ی #زایمان درون قدیم
وقتی با تمام اون کارایی کـه در پست قبل گفتیم زایمان انجام نمـیشد درون اين‌صورت عقيده داشتند کـه زائو درون دوران #حاملگى خود قسم ناحق خورده و اکنون اين عمل ناپسند پاپيچ او شده 🤔
براى رفع اون مقدارى خرما بين گدايان تقسيم مى‌د و در این بین مردی از اهل خانـه بالاى بام رفته اذان مى‌گفت و ساکنان آن حدود و عابرينى کـه از کوچه مى‌گذشتند چون صداى اذان بى‌وقت را مى‌شنیدند، مى‌فهمـیدند کـه زنى درون حال زادن هست دعا مى‌د کـه زودتر فارغ بشـه🤗
وقتی لحظهٔ وضع حمل فرا مـیرسيد قابله کاملاً مراقبت مـیکرد کـه بچه روى خشت فرود آيد که تا در اولين لحظهٔ حيات، طفل با خاک آشنا شود زيرا معتقد بودن آدمـیزاد از خاک آفريده شده، جاى او درون خاک هست و بعد از مردن نيز بـه خاک خواهد رفت.
پس از آنکه #طفل بـه دنيا مـیومد ماما بچه را درون مجمعه روى خاکسترها قرار مـیداد و بند جفت را مى‌کشید که تا جفت خارج شود. اگر جفت خارج نمـی شد آنوقت قليانی بـه زائو مـیداد و به او مى‌گفت محکم درون قليان فوت کند.
پس از آنکه #جفت بيرون مـیآمد چند سوزن بـه آن مـیزد و آنرا درون گوشـهٔ اطاق مى‌گذاشت که تا اگر بدقدم و بدچشم بـه اطاق زائو وارد شد نحوست و بديمنى او بـه جفت بخورد و بعد هم بطور پنـهانی درون خاک دفن مـید.
در این حین مادر #زائو کاچى را کـه از روغن فراوان اعلا و آرد و شکر و #زعفران درست کرده بود بـه زائو مـیخوراند.
سپس قابله عمل ناف‌بري را شروع مـیکرد.
بعد از عمل ناف‌برى ماما مقدارى نمک سائيده درون لگنی کـه پر از آب ولرم بود مـیریخت و بچه را مى‌شست. استعمال نمک براى آن بود کـه گوشت بدن طفل سفت و ضد عفونی شود و به اندک چيزى فساد نپذيرد و بچه هم بانمک و خوش‌سيما گردد.
سپس #بچه را #قنداق کرده و براى حفظ جان او از صدمـهٔ آل با قيچى یـا کاردى کـه ناف نوزاد را بريده بود دورتادور #رختخواب زائو خط مى‌کشید.
تا ده روز زائو استراحت مـیکرد و روز دهم بـه مـیرفت، درون این مدت قابله هر روز بـه خانـه زائو مى‌رفت و نوزاد را تر و خشک مـیکرد و تعليمات لازم را براى مراقبت از نوزاد بـه زائو وان او مـیداد.
روز سوم بـه دستور وى هشت مثقال روغن کرچک و چهار مثقال روغن بادام شيرين بـه زائو مى‌دادند که تا بخورد و هرگونـه ثقل يا سنگينى کـه در معده و روده‌هاى او باشد پاک و يا بـه قول عوام سر دل او سبک شود.
#ماما #ماما_مشاور #زایمان #سزارین #کودک #نوزاد #سیسمونی #جفت
#بارداری #medical #pregnancy #baby #girl #boy #
#تهران 9092305149
#شـهرستان 9099070656
#مشاوره #مامایی #نغمـه اولین #مشاوره_تلفنی_مامایی

Read more




[در برنامه ببىن بپز جه جنس ق]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 21 Nov 2018 08:27:00 +0000



در برنامه ببىن بپز جه جنس ق

شـهریـارما1390 - اجتماعی

 

حکایت های آموزنده از سعدی

 

عبدالقادر گيلانى را رحمـه الله عليه ، در برنامه ببىن بپز جه جنس ق درون حرم کعبه روی بر حصبا نـهاده همـی گفت :

خدايا! ببخشای ، وگر هر آينـه مستوجب عقوبتم درون روز قيامتم نابينا برانگيز که تا در روی نيکان شرمسار نشوم .

روى بر خاك عجز مى گويم

 

هر سحرگه كه باد مى آيد

 

اى كه هرگز فراموشت نكنم

 

هياز بنده ياد مى آيد؟

..........................................................................................

 

جهل

یکی را از حکما شنیدم کـه مـی گفت هرگزی بـه جهل خویش اقرار نکرده هست مگر آن کـه چون دیگری درون سخن باشد همچنان ناتمام گفته سخن آغاز کند .

● غرور

روزی بـه غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه بـه پای کریوه ای غخرپشتهف سست مانده. در برنامه ببىن بپز جه جنس ق پیرمردی ضعیف از بعد کاروان همـی آمد و گفت چه نشینی کـه نـه جای خفتن هست گفتم چون روم کـه نـه پای رفتن است. در برنامه ببىن بپز جه جنس ق گفت این نشنیدی کـه صاحبدلان گفته اند رفتن و نشستن بـه که دویدن و گسستن .

● دل آزرده

وقتی بـه جهل جوانی بانگ بر مادر زدم. دل آزرده بـه کنجی نشست و گریـان همـی گفت مگر خردی فراموش کردی کـه درشتی مـی کنی؟

● هنر

حکیمـی پسران را پند همـی داد کـه جانان پدر هنر آموزید کـه ملک و دولت دنیـا اعتماد را نشاید و سیم و زر درون سفر بر محل خطر هست یـا دزد بـه یک بار ببرد یـا خواجه بـه تفاریق بخورد. اما هنر چشمـه زاینده هست و دولت پاینده و گر هنرمند از دولت بیفتد غم نباشد کـه هنر درون نفس خود دولت است. هرجا کـه رود قدر بیند و در صدر نشیند و بی هنر لقمـه چیند و سختی بیند .

● اجل

دست و پا بریده ای هزار پایی بکشت. صاحبدلی بر او گذر کرد و گفت سبحان الله با هزار پای کـه داشت چون اجلش فرا رسید از بی دست و پایی گریختن نتوانست .

● صید

صیـادی ضعیف را ماهی قوی بـه دام اندر افتاد. طاقت حفظ آن نداشت ماهی بر او غالب آمد و دام از دستش درون ربود و برفت. دیگر صیـادان دریغ خوردند و ملامتش د کـه چنین صیدی درون دامت افتاد و ندانستی نگاه داشتن. گفت ای برادران چه توان ؟ مرا روزی نبود و ماهی را همچنان روزی مانده بود. صیـاد بی روزی درون دجله نگیرد و ماهی بی اجل بر خشک نمـیرد

 

..........................................................................................

 

يکی را از دوستان گفتم : در برنامه ببىن بپز جه جنس ق امتناع سخن گفتنم بعلت آن اختيار آمده هست در غالب اوقات کـه در سخن نيک و بد اتفاق افتد و ديده دشمنان جز بر بدی نمـی آيد . گفت : دشمن آن بـه که نيکی نبيند .

هنر بـه چشم عداوت ، بزرگتر عيب است

 

گل هست سعدى و در چشم دشمنان خار است

 

نور گيتى فروز چشمـه هور

 

زشت باشد بـه چشم موشك كور

..........................................................................................

 

شرط آزادی

 

یکی از بزرگان بـه غلامش گفت: از مال خود گوشتی بستان و از آن طعامـی ساز که تا بخورم و تو را آزاد کنم. غلام شاد شد. گوشتی خرید و بریـانی ساخت و پیش او آورد .

 

 

خواجه خورد و گوشت را بـه غلام سپرد .

دیگر روز گفت: بدان گوشت، آبگوشتی زعفرانی تهیـه کن که تا بخورم و تو را آزاد کنم. غلام فرمان برد. دوباره تکه گوشت را بـه غلام سپرد کـه کمـی روغن بستان و با آن گوشت، طعامـی به منظور دیگر روز فراهم کن که تا بخورم و تو را آزاد سازم .

غلام گفت: ای خواجه تو را بـه خدا بگذار من هم چنان غلام تو باشم و این تکه گوشت را آزاد کن !

 

..........................................................................................

 

حسن ميمندی را گفتند سلطان محمود چندين بنده صاحب جمال دارد کـه هر يکی بديع جهانی اند ، چگونـه افتاده هست که با هيچ يک از ايشان ميل و محبتی ندارد چنانکه با اياز کـه حسنی زيادتی ندارد ؟ گفت : هر چه بـه دل فرو آيد درون ديده نکو نمايد .

هر كه سلطان مريد او باشد

 

گر همـه بد كند، نكو باشد

 

وآنكه را پادشـه بيندازد

 

كسش از خيل خانـه ننوازد327

 

كسى بـه ديده انكار گر نگاه كند

 

نشان صورت يوسف دهد بـه ناخوبى

 

و گر بـه چشم ارادت نگه كنى درون ديو

 

فرشته ايت نمايد بـه چشم كروبى

 

..........................................................................................

 

با طایفه بزرگان بـه کشتی درون نشسته بودم؛ زورقی درون پی ما غرق شد. دو برادر بـه گردابی درافتادند. یکی از بزرگان گفت ملاح را، کـه بگیر این هر دو آنرا کـه بهر یک پنجاه دینارت دهم. ملاح درون آب افتاد و تا یکی را برهانید آن دیگری هلاک شد. گفتم بقیت عمرش نمانده بود از این سبب درون گرفتن او تاخیر کرد و در آن‌دگر تعجیل. ملاح بخندید و گفت آنچه تو گفتی یقین است، دگر مـیل خاطر برهانیدن این بیشتر بود کـه وقتی درون بیـابانی مانده بودم و مرا بر شتری نشانده و زدست آن‌دگر تازیـانـه‌ای خورده‌ام درون طفلی. گفتم صدق الله من عمل صالحا فلنفسه و من اسا فعلیعا .

تا توانی درون مخراش     کاندرین راه خارها باشد

کار  درویش   مستمند  برآر     کـه ترا نیز کارها باشد

 

..........................................................................................

 

یکی از پسران هارون‌الرشید پیش پدر آمد خشم‌آلود، کـه سرهنگ‌زاده مرا دشنام مادر داد. هارون ارکان دولت را گفت: جزای چنین چه باشد؟ یکی اشاره بـه کشتن کرد و دیگری بـه زبان ب و دیگری بـه مصادره و نفی. هارون گفت: ای پسر کرم آنست کـه عفو کنی و گر توانی تو نیزش دشنام مادر ده. نـه چندان‌که انتقام از حد گذرد انگاه ظلم از طرف ما باشد و دعوی از قِبل خصم .

نـه مرد هست آن به  نزدیک  خردمند    کـه با پیل دمان پیکار جوید

بلی مرد آناست از روی تحقیق   کـه چون خشم آیدش باطل نگوید

 

…………………………………….…………………………………….

 

یکی از وزرا پیش ذوالنون مصری رفت و همت خواست، کـه روز و شب خدمت سلطان مشغولم و بخیرش امـیدوار و از عقوبتش ترسان. ذوالنون بگریست و گفت: اگر من خدای عزوجل را چنین پرستیدمـی کـه تو سلطان را، از جمله صدیقان بودمـی .

گر نـه امـید و بیم راحت و رنج    پای  درویش بر  فلک   بودی

ور  وزیر  از  خدای بترسیدی    همچنان کز مَلِک، مَلَک بودی

 

……………………………………..……………………………………

 

درویشی، مجرد بـه گوشـه‌ای نشسته بود. پادشاهی برو بگذشت . درویش از آنجا کـه فراغ ملک قناعت هست سر بر نیـاورد و التفاتت نکرد. سلطان از آنجا کـه سطوت  سلطنت هست برنجید و گفت: این طایفه خرقه‌پوشان امثال حیوان‌اند و اهلیت و آدمـیت ندارند. وزیر نزدیکش آمد و گفت: ای جوانمرد سلطان روی زمـین بر تو گذر کرد، چرا خدمتی نکردی و شرط ادب بـه جای نیـاوردی؟ گفت: سلطان را بگوی توقع خدمت ازی دار کـه توقع نعمت از تو دارد و دیگر بدان کـه ملوک از بهر پاس رعیت‌اند نـه رعیت از بهر طاعت ملوک .

پادشـه پاسبان درویش   است     گرچه رامش  به فر  دولت اوست

گوسپند از برای  چوپان  نیست     بلکه  چوپان  به  خدمت  اوست

یکی  امروز    کامران     بینی      دیگری را دل از مجاهده ریش

روز  کی چند باش  تا   بخورد      خاک، مغز سر خیـال‌اندیش

فرق شاهی و بندگی برخاست   چون قضای نبشته آمد پیش

گری خاک مرده  باز کند      ننماید  توانگر   و    درویش

ملک را، گفت درویش استوار آمد. گفت : از من تمنا ؟ گفت: آن‌همـی خواهم کـه دگر باره زحمت من ندهی. گفت: مرا پندی بده؟ گفت :

دریـاب کنون کـه نعمتت هست بدست   کین دولت و ملک مـی‌رود دست بدست

 

……………………………………..……………………………………

 

چنيــن گفت شوريده اي درون عجم

 بــه كسـري كه اي وارث ملك جم

 

اگـر ملك بــرجم بمــاندي و بخت

 تــرا كي ميسّر شـدي تاج و تخت

 

اگــر گنــج قـارون بـه دست آوري

 نمــاند مگــر آنچـه بخشي، بــري

 

چــو الب ارسـلان جان بـه جانبخش

 پســر تــاج شـاهي بـه سر برنـهاد

 

بــه تــربــت سپــردنش از تاجگاه

 نــه جــاي نشستــن بـُد آماجگاه

 

چنيــن گفت ديــوانـه اي هوشيار

 چــو ديــدش پسـر روز ديگر سوار

 

زهي مُلــك و دوران ســر درون نِشيـب

 پــدر رفــت و پــاي پسـر درون ركيب

 

چنينــــست گـــرديـــدن روزگــار

 سبــك سيــر و بـد عهد و ناپايدار

 

چــو ديرينــه روزي ســـرآورد عهـد

 جــوان دولتي ســربـــر آرد ز مـهد

 

مَنِــه بـر جهان دل كه بيگانـه ايست

 چو مطرب كه هر روز درون خانـه ايست

 

نــه لايـــق بـــود عيش بــا دلبـــري

 كــه هــر بــامدادش بود شوهري

 

نكـويي كن امسال چون دِه تراست

 كــه ســال دگر، ديگري دهخداست




[در برنامه ببىن بپز جه جنس ق]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 21 Nov 2018 08:27:00 +0000



در برنامه ببىن بپز جه جنس ق

ئه بـه من يه on Instagram - mulpix.com

ئه بـه من يه on Instagram

Unique profiles

83

Most used tags

Total likes

0

Top locations

Istanbul, Turkey, حرم مطهر امام رضا، در برنامه ببىن بپز جه جنس ق مشـهد، ايران, Stockholms universitet

Average media age

242.4 days

to ratio

7.3

Media Removed

ده‌زانی صه‌بری ئه‌یوب چیـه ؟‌ خۆشەویستان صەبرتان هەبێت دڵیـابە دەگەیە ئامانج ئه‌یوب 7 كوری هه‌بوو7 كچیشی هه‌بوو سامان و مـه‌رو مالاتێكی زۆری هه‌بوو زۆر ده‌وڵه‌مـه‌ند بوو 70 ساڵیش له‌سه‌ر ئه‌م ژیـانـه‌ بوو ! دوای ئه‌وه‌ له‌ كتوپری خوای گه‌وره‌ هه‌موو مناڵه‌كانی لێ سه‌نده‌وه‌ دوای ئه‌وه‌ گشت ... در برنامه ببىن بپز جه جنس ق ده‌زانی صه‌بری ئه‌یوب چیـه ؟‌ خۆشەویستان صەبرتان هەبێت دڵیـابە دەگەیە ئامانج
ئه‌یوب 7 كوری هه‌بوو7 كچیشی هه‌بوو سامان و مـه‌رو مالاتێكی زۆری هه‌بوو زۆر ده‌وڵه‌مـه‌ند بوو
70 ساڵیش له‌سه‌ر ئه‌م ژیـانـه‌ بوو !
دوای ئه‌وه‌ له‌ كتوپری خوای گه‌وره‌ هه‌موو مناڵه‌كانی لێ سه‌نده‌وه‌ دوای ئه‌وه‌ گشت سه‌روه‌ت و سامانـه‌كه‌ی لێ سه‌نده‌وه‌ دوای ئه‌وه‌ش توشی نـه‌خۆشیـه‌ك بوو كه‌ چاره‌سه‌ری نـه‌بوو ئه‌به‌د ئه‌و نـه‌خۆشیـه‌ی توشی هات به‌ جۆرێك قورس و به‌ ئازار بوو كه‌ گۆشتی جه‌سته‌ی لێ ئه‌بوه‌و هه‌ڵئه‌وه‌ری دواتر بۆگه‌نی كرد به‌ جۆرێك خه‌ڵكی بێ چاره‌بوون دووریـان خسته‌وه‌ له‌ خۆیـان هه‌رچه‌نده‌ پێغه‌مبه‌ری خواش بوو !!
خێزانـه‌كه‌ی ئه‌یوب ئه‌چوو ئیشی ئه‌كرد هه‌تا خزمـه‌تی ئه‌یوبی پێ بكات که تا وای لێهات ئیشیـان پێ نـه‌ئه‌كرد وئه‌ویشیـان دوور خسته‌وه‌ له‌ خۆیـان چونكه‌ ئه‌یـان وت تۆ ئێمـه‌ توشی نـه‌خۆشی ئه‌كه‌یت چونكه‌ سه‌ردانی ئه‌یوبی ئه‌كرد ئه‌یوب وای لێهات كرم له‌ سه‌ر گیـانی ئه‌كه‌وته‌ خواره‌وه‌ ئه‌ویش هه‌ڵی ئه‌گرته‌وه‌ و كرمـه‌كه‌ی ئه‌خسته‌وه‌ له‌شی خۆی ئینجا تاقیكردنـه‌وه‌كه‌ گرانتر بوو بۆ ئه‌وه‌ی كه‌ ته‌نـها دڵی لێی ئه‌داو ته‌نـها زمانی ئه‌جوڵا !
18 ساڵ به‌و ناره‌حه‌تیـه‌ مایـه‌وه‌ بۆ یـه‌كجار له‌ رووی نـه‌هات بڵێ خوایـه‌ شیفام بده‌ هه‌تا خێزانـه‌كه‌ی پێی وت : در برنامه ببىن بپز جه جنس ق تۆ یـه‌ك جار داوا له‌ خوا بكه‌ من دڵنیـام خوای په‌روه‌ردگار شیفات ئه‌دا ئه‌یوبیش پێی فه‌رموو : ( عه‌یبه‌یـه‌و شـه‌رمـه‌زاریـه‌ 70 ساڵ له‌ ناو نی‌ت و به‌روبووم ژیـاندوومـی ئێستاش 70 ساڵ له‌ ناره‌حه‌تی و ئازاری صه‌بر نـه‌گرم !!)
هه‌تا له‌ كۆتایش له‌ رووی نـه‌هات و ته‌نـها فه‌رمووی : ( خوایـه‌ من توشی ناره‌حه‌تی هاتووم و تۆش ارحم الراحمـینی )
خوای گه‌وره‌ شیفای بۆ نارد و پێی فه‌رموو : ((هه‌سته‌ له‌و ئاوه‌ بخۆره‌وه‌و خۆت بشۆره‌وه‌ ))پاشان بوه‌وه‌ به‌ خاوه‌نی 14 كچ و 14 كور و سه‌ر و سامانێكی زۆر زیـاتر له‌ وه‌ی پێی درابوو له‌ رابردووگه‌رایـه‌وه‌ بۆ سه‌رده‌مـی پێش 18 ساڵه‌كه‌ به‌ دووقاته‌وه‌ له‌پاداشتی ئه‌و صه‌بره عه‌زیمـه‌ !

بلاوی بکەنەوە

Read more

Advertisement

سه‌یری ئه‌م ستایله‌ نوێیـه‌ی فیدیۆ كلیپ بۆ بوك و زاوا بكه‌ن كه‌ له‌ لایـه‌ن ئۆسكار فۆتۆگرافی(Oscar photography) دروست كراوه‌. در برنامه ببىن بپز جه جنس ق تكایـه‌ ڕای خۆتمان پێ بڵێ و ئه‌گه‌ر هاتوو 3 له‌ فرێنده‌كانت تاگ (mention)بكه‌ی و به‌ مـه‌رجێك تۆش په‌یجه‌كه‌مانت فولو ( Follow) كردبێ ناوت ده‌چێته‌ تیروپشك بۆ ئه‌نجامدانی ... سه‌یری ئه‌م ستایله‌ نوێیـه‌ی فیدیۆ كلیپ بۆ بوك و زاوا بكه‌ن كه‌ له‌ لایـه‌ن ئۆسكار فۆتۆگرافی(Oscar photography) دروست كراوه‌.
تكایـه‌ ڕای خۆتمان پێ بڵێ و ئه‌گه‌ر هاتوو 3 له‌ فرێنده‌كانت تاگ (mention)بكه‌ی و به‌ مـه‌رجێك تۆش په‌یجه‌كه‌مانت فولو ( Follow) كردبێ ناوت ده‌چێته‌ تیروپشك بۆ ئه‌نجامدانی فیدیۆ كلیپێكی هاوشێوه‌ و ئه‌لبومێك به‌ خۆڕایی... 3 كه‌س ده‌بن به‌ خاوه‌ن خه‌ڵاته‌كان:
خه‌ڵاتی یـه‌كه‌م: فیدیۆ كلیپێك و ئه‌لبومێك
خه‌ڵاتی دووه‌م: ئه‌لبومێك به‌ خۆڕایی
خه‌ڵاتی سێیـه‌م: 50% داشكان + گرته‌یـه‌ك ڤيديو به‌ خۆڕایی

براوه‌كان 10 ڕۆژ دوای به‌رواری ئه‌م پۆسته‌ ڕاده‌گه‌یـه‌ندرێن.

چاوه‌ڕوانی داشكانی وه‌رزی هاوین بن له‌ ئۆسكاره‌وه‌! ئۆسكار فۆتۆگرافی... له‌ ساڵی 1975 ه‌وه‌.. عربي:

شاهد هذا النمط الجديد في تصوير مقاطع الفيديو الأعراس من (Oscar photography). نرجوا ان تعطونا رأيكم اولا. و اذا قمتم ب(mention) ثلاثة من اصدقائكم شرط ان عملت (Follow) للصفحة، سوف يدخل اسمكم في سحب لتصوير فيديو مماثل مع البوم صور مجانا!

سوف يكون هنالك فائزين ثلاث:
الجائزة الأولى: فيديو كليب و البوم
الجائرة الثانية: البوم صور مجانا
الجائزة الثالثة: خصم 50% مع لقطة صورة فوتوغرافية مجانا.

سوف يتم الإعلان عن الفائزين بعد عشرة ايام من تاريخ المنشور.
ترقبوا خصم الصيفي قريبا!

اوسكار فوتوغرافي... منذ 1975

Read more

Media Removed

چند روز پيش بود و اصلا خوب شروع نشد.. معمولا آدمـها خيلي استرس دارن و فقط ميخوان نسخه شونو بگيرن و متوجه نميشن همـه سوالها و توضيح ها فقط بخاطر سلامت خودشونـه.. نفر چهارم بـه بعد با خنديدن انرژي منفي رو از خودم دور كردم، عصر شد و داروخانـه مثل هميشـه شلوغ.. آدمـهاي استرسي تر با كيس هاي امرژنسي و يك اقاي جووني ... ➿➿
چند روز پيش بود و اصلا خوب شروع نشد.. معمولا آدمـها خيلي استرس دارن و فقط ميخوان نسخه شونو بگيرن و متوجه نميشن همـه سوالها و توضيح ها فقط بخاطر سلامت خودشونـه.. نفر چهارم بـه بعد با خنديدن انرژي منفي رو از خودم دور كردم، عصر شد و داروخانـه مثل هميشـه شلوغ.. آدمـهاي استرسي تر با كيس هاي امرژنسي و يك اقاي جووني اومد نسخه نوزادشو بگيره.. مجبور شدم شماره شناسايي شو دوبار ب چون سر و صداي اطراف مون خيلي زياد بود و صداي آقاهه خيلي آهسته.. معلوم بود حرصش گرفته و گذاشتم پاي اينكه حتما بدتر از من روز افتضاحي داشته.. براي پسرش بخاطر عفونت مجاري اداري آنتي بيوتيك نوشته بودن.. پرسيدم؛ چند وقتشـه؟ گفت؛ عه!! چرا؟؟ شيش هفت ماه.. بـه دوزش نگاه كردم؛ دو و نيم ميلي ليتر روزي دوبار ده روز.. اتيكت رو امضا كردم و داشتم موقع چسبوندنش، براش از اهميت قطره باكتري سِمپر، تكون شيشـه و قاطي نكردن دارو با غذا يا شير ميگفتم كه هي اين پا اون پا ميكرد كه دارو رو بده من بررررم.. دوباره بـه تاريخ تولد كودكش نگاه كردم، پرسيدم؛ بچه شما چند كيلوئه؟ با بي ميلي گفت؛ چطور؟ نرمال.. گفتم؛ بـه تازگي و بخاطر اين مشكلش آنتي بيوتيك داشته؟ گفت؛ نـه.. گفتم؛ پسر شما داره نـه ماهش ميشـه و دوزش كافي نيس، بايد با دكترش حرف ب و رفتم با متخصص اطفال بيمارستان تماس بگيرم.. شماره درون دسترس نبود، زنگ زدم بـه اپراتور بيمارستان و گفتم؛ با دكتر فلاني كار دارم كه جواب نميده.. وصلم كرد بـه بخش و يه دكتر خانوم بهم گفت؛ اين دكتر الان تو جلسه س.. گفتم؛ سوال مـهمي دارم.. گفت؛ بـه موبايلش زنگ بزن!! و شماره شو بهم داد.. بار اول رد كرد، بار دوم برداشت صداهاشون ميومد و من هي الو الو كه قطع كرد و دوباره زنگ زدم بـه اپراتور كه؛ لطفا دوباره وصلم كن بخش اطفال.. دوباره همون خانوم دكتره برداشت و در جوابم گفت؛ من الان سرم شلوغه، يك ربع ديگه زنگ بزن.. گفتم؛ اينجا شلوغه و من.. كه قطع كرد! اومدم پيش پدره و گفتم؛ متاسفم ولي نشد! گفت؛ خوب من چيكار كنم؟! گفتم؛ من نميتونم که تا مطمئن شدن از دوزش، دارو رو بهتون بدم يا صبر كنين يا خودتون بهشون زنگ بزنين.. از ديدن استصالش دوباره رفتم تو و يكبار ديگه بـه موبايل دكتره زنگ زدم كه از عجايب برداشت.. گفتم؛ اين كودك بزودي نـه ماهش ميشـه ولي دوز داروش مال بچه شش ماه س، شما خودتون خواستين؟ يه كم فكر كرد و گفت؛ نـه اشتباهه لطفا عوضش كنين و بالاخره بعد بيست دقه تونستم دارو رو بدم بـه پدرش و تو دلم خوشحال باشم كه حتي اگر كلافه شد و خودشم نفهميد، تونستم از عفونت كليه طفل معصومش جلوگيري كنم.. شما چي خوشحالتون ميكنـه؟؟

Read more

Media Removed

. . مسافر تاکسى آهسته روى شونـه‌ى راننده زد . چون ميخواست ازش يه سوال بپرسه . . راننده جيغ زد ، کنترل ماشين رو از دست داد ، نزديک بود کـه بزنـه بـه يه اتوبوس ، از جدول کنار خيابون رفت بالا ، نزديک بود کـه چپ کنـه ، اما کنار يه مغازه توى پياده رو ، متوقف شد . . براى چندين ثانيه ، هيچ حرفى بين راننده و مسافر رد و بدل ... .
.
مسافر تاکسى آهسته روى شونـه‌ى راننده زد . چون ميخواست ازش يه سوال بپرسه .
.
راننده جيغ زد ، کنترل ماشين رو از دست داد ، نزديک بود کـه بزنـه بـه يه اتوبوس ، از جدول کنار خيابون رفت بالا ، نزديک بود کـه چپ کنـه ، اما کنار يه مغازه توى پياده رو ، متوقف شد .
.
براى چندين ثانيه ، هيچ حرفى بين راننده و مسافر رد و بدل نشد . سکوت سنگينى حکم فرما بود .
تا اين کـه راننده رو بـه مسافر کرد و گفت : هى مرد ! ديگه هيچ وقت ، اين کار رو تکرار نکن ، من رو که تا سر حد مرگ ترسوندى !
مسافر عذرخواهى کرد و گفت : من نميدونستم کـه يه ضربه‌ى کوچولو آنقدر تو رو ميترسونـه .

راننده جواب داد : واقعا تقصير تو نيست ، امروز اولين روزيه کـه به عنوان يه راننده‌ى تاکسى دارم کار ميكنم ‌، آخه من ۲۵ سال راننده‌ ماشين نعشکش بودم .
.
.
.
گاه آنچنان بـه تکرارهاى زندگى عادت ميکنيم ، کـه فراموش ميکنيم جور ديگر هم ميتوان بود .
.
.
.

Read more

Media Removed

كيك هويج و نارگيل سلام دوستان خوبيد؟طاعات و عباداتتون قبول.راستش من نميخواستم اين كيك رو پست كنم ولي اينقدر دايركت براي رسپيش زياد بود كه مجبور شدم يه عكس هول هولي بگيرم و رسپيش رو بذارم ،رسپي اين كيك مال خودمـه يعني من يه كيك پايه دارم كه كه با اندكي تغيير كه تو دستور اصليش بوجود اوردم كيك خيلي عالي ... كيك هويج و نارگيل
سلام دوستان خوبيد؟طاعات و عباداتتون قبول.راستش من نميخواستم اين كيك رو پست كنم ولي اينقدر دايركت براي رسپيش زياد بود كه مجبور شدم يه عكس هول هولي بگيرم و رسپيش رو بذارم ،رسپي اين كيك مال خودمـه يعني من يه كيك پايه دارم كه كه با اندكي تغيير كه تو دستور اصليش بوجود اوردم كيك خيلي عالي اي ميشـه و با دستور همين كيك همـه نوع كيكي درست ميكنم كه هميشـه بهتر از كيك هاي مشابهش ميشـه و تا حالا بـه چندتا كافي شاپ هم دستورش رو دادم همگي راضي بودن🙈🙈🙈🙈🙈 اميدوارم شما هم درست كنيد و خوب دربياد و شرمنده تون نشم.
تخم مرغ ٤ عدد (به دماي محيط رسيده)
آرد ٢ليوان دسته دار فرانسوي (٣بار الك شده)
وانيل نصف قاشق چايخوري (اگر وانيلتون عطر و طعم قوي اي داره براي جلوگيري از تلخ شدن كيك١/٣قاشق چايخوري بريزيد )
شير ١/٣ليوان كه بـه همون شير ٤تا ٥ قاشق غذاخوري گلاب اضافه كنيد و به دماي محيط رسيده باشـه يا اينكه ١٥تا ٢٠ ثانيه داخل مكروفر بذاريد
شكر ١و ١/٣ ليوان
روغن مايع ٢/٣ليوان
پودر نارگيل ٣ که تا ٤ قاشق غذا خوري
بكينگ پودر ١قاشق مرباخوري سر پر
هويج رنده ريز ٢ عدد متوسط برابر با ١كاسه ماست خوري
ابتدا تخم مرغ ،شكر و وانيل رو با همزن ميزنيم که تا كرم رنگ و كشدار بشـه و روي مايه حباب بزنـه بعد روغن رو اضافه كرده ٣٠ ثانيه ميزنيم سپس شير و گلاب و با ٣٠ ثانيه ديگه ،حالا بكينگ پودر،پودر نارگيل و هويج رنده شده رو اضافه ميكنم ١٠ که تا ١٥ ثانيه ميزنيم و در آخر آرد رو درون سه مرحله اضافه كرده و با دور كند همزن درون حد مخلوط و يكدست شدن ميزنيم مايه كيكمون آماده س ،قالبتون رو چرب و آرد پاشي كنيد و آرد اضافشو بگيريد يا از اسپري جدا كننده استفاده كنيد مايه كيك رو درون قالب ريخته که تا ٢/٣قالب پر بشـه بعد درون فر از قبل گرم شده با دماي ١٧٥ درجه سانتي گراد بـه مدت ١ ساعت بپزيد.
زمان پخت بـه فر شما بستگي داره ،بعد از پخت كيك ١٠دقيقه اجازه بديد که تا كيكتون همون توي فر بمونـه بعد از بيرون اوردن هم حداقل نيم ساعت اجازه بديد داخل قالب باشـه بعد از قالب خارج كنيد
من وقتي نصف مايه رو داخل قالب ريختم با نمك بپاش يه كوچولو روش دارچين زدم بعد نصف ديگه مواد رو ريختم(دارچين بـه مقدار خيلي خيلي كم چون نميخوايم كيكمون طعم دارچين بگيره و طعم كيك هويج و گردو رو پيدا كنـه و هم اينكه رنگش تيره شـه)من چون اينكار رو كرده بودم نوشتم كه تمام جزئيات رو گفته باشم ولي شما اگه دستتون بـه كم نميره نزنيد.
من که تا اونجايي كه تو ذهنم بود همـه موارد رو نوشتم اميدوارم چيزي از قلم نيفتاده باشـه.
#كيك #كيك_هويج_و_نارگيل #كيك اركيده _صورتي #خوشمزه

Read more

Media Removed

10 ھەنگاو بۆ چارەسەری خەیـاڵ ڕۆشتن لە نوێژدا 1ـ هه‌ستكردن به‌ ئاماده‌بونى په‌روه‌ردگار و بیركردنـه‌وه‌ له‌ ڕاوه‌ستان به‌رامبه‌ر خودا پێش ئه‌وه‌ى نوێژ ئه‌نجام بده‌ى، ئایـا بیرت كردۆته‌وه‌ په‌روه‌ردگارى ئاسمان و زه‌وى بانگت ده‌كات بۆ دیدارى خۆى ؟. 2ـ پێویسته‌ نیـه‌ت به‌ته‌واوى ببه‌ستى ... 10 ھەنگاو بۆ چارەسەری خەیـاڵ ڕۆشتن لە نوێژدا

1ـ هه‌ستكردن به‌ ئاماده‌بونى په‌روه‌ردگار و بیركردنـه‌وه‌ له‌ ڕاوه‌ستان به‌رامبه‌ر خودا پێش ئه‌وه‌ى نوێژ ئه‌نجام بده‌ى، ئایـا بیرت كردۆته‌وه‌ په‌روه‌ردگارى ئاسمان و زه‌وى بانگت ده‌كات بۆ دیدارى خۆى ؟.
2ـ پێویسته‌ نیـه‌ت به‌ته‌واوى ببه‌ستى و مكوڕبیت له‌سه‌ر ته‌ركیز له‌ نوێژه‌كه‌ دا وه‌ خۆت به‌ خوا ببارێزى له‌ وه‌سوه‌سه‌ و ڕاڕایى شـه‌یتان .
3ـ ئێمـه‌ قسه‌… له‌گه‌ڵ په‌روه‌ردگار ده‌كه‌ین ، ئایـا وه‌ها ته‌ماشاى نوێژ ده‌كه‌ین كه‌ به‌سه‌ر شانمان دادراوه‌ و له‌ كۆڵ خۆمان ده‌كه‌ینـه‌وه‌ ،بۆ وێنـه‌ كاتێ سوره‌تى الفاتحه‌ ده‌خوێنى وا هه‌ست بكه‌ له‌ گفتوگۆیـه‌كى تایبه‌ت دایى له‌گه‌ڵ په‌روه‌ردگارت .
4ـ بیركردنـه‌وه‌ له‌ ماناى ئه‌و وشانـه‌ى ده‌ریده‌بڕى له‌ نوێژدا به‌ به‌كارهێنانى دڵ و عه‌قڵ له‌گه‌ڵ زماندا که تا بتوانى (تدبر) له‌ وشـه‌كان بكه‌یت و كاریگه‌ریت له‌سه‌ر دابنێ كه‌ ئه‌مـه‌ش بریتیـه‌ له‌ خشوع وه‌كو خوداى گه‌وره‌ ده‌فه‌رموێت: (الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ).
5ـ سه‌ر به‌رز نـه‌كردنـه‌وه‌ بۆ ئاسمان چونكه‌ پێغه‌مبه‌ر (صلی الله‌ علیـه‌ وسلم) ئه‌فه‌رموێ: (ما بال اقوام یرفعون ابصارهم الى السماء ).
6ـ ئاورنـه‌دانـه‌وه‌ به‌ملاو به‌ملادا پێغه‌مبه‌ر (صلی الله‌ علیـه‌ وسلم) ده‌فه‌رموێ: (إن الله أمركم بالصلاة فإذا صليتم فلا تلتفتوا ، فإن الله تعالى ينصب وجهه لوجه عبده في صلاته ما لم يلتفت).
7ـ باوێشك نـه‌هاتن پێغه‌مبه‌ر (صلی الله‌ علیـه‌ وسلم) ئه‌فه‌رموێ: ( التثاؤب من الشيطان).
8ـ به‌دواى گومان دا نـه‌رۆیشتن ئه‌گه‌ر هه‌ر گومانێكت كرد له‌ ژماره‌ى ركعه‌ته‌كان یـان ته‌واوى ده‌ست نوێژه‌كه‌ت ، ئه‌وا له‌سه‌ر یـه‌قین برۆ و گوێتى پێ مـه‌ده‌ .
9ـ نوێژه‌که‌ت نـه‌ به‌بێ ده‌نگى بخوێنـه‌و نـه‌ به‌ ده‌نگى به‌رز،واته‌ پێویسته‌ گوێت له‌ خۆت ببێته‌وه‌ .(وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا ).
10ـ له‌سه‌ر خۆبوون له‌ جێ به‌جێ كردنى روكنـه‌كان و هه‌ریـه‌كه‌یـان حه‌قى خۆى پێبده‌ واته‌ په‌له‌ په‌ل مـه‌كه‌ له‌ ته‌واو بوونى نوێژه‌كه‌.
هاوڕێکانت تاگ بکە..

Read more

Advertisement

Media Removed

, تنـها عكس نصف و نيمـه از ميز شام ِمـهموني، تولد موژان جون ️ بـه تاريخ پنجشنبه ٢٨تير٩٧ #جاتون_خالی ، #چلوخورشت_قورمـه_سبزي #چلوخورشت_فسنجان #دلمـه #كالباس #سالاد_اندونزی #دسر_انبه #دسر_طالبی ، هر سوالي داشتين بفرماييد ️ ________________________ بله بله حواسم هست!!! ... ,
تنـها عكس نصف و نيمـه از ميز شام ِمـهموني، تولد موژان جون ♥️ 😉
به تاريخ پنجشنبه ٢٨تير٩٧
#جاتون_خالی ،
#چلوخورشت_قورمـه_سبزي
#چلوخورشت_فسنجان
#دلمـه
#كالباس
#سالاد_اندونزی
#دسر_انبه
#دسر_طالبی ،
هر سوالي داشتين بفرماييد 😉❤️
________________________
بله بله حواسم هست!!! دسر طالبي و انبه رو پست خواهم كرد☺️به روي چشم 🙌🏻😉
________________________
من هميشـه دسرها رو هم روي ميز شام ميزارم .... ديگه اينجوريم ديگه چه كار كنم!؟😄😉
________________________
در مورد برنامـه ريزي براي مـهموني عرض كنم خدمتتون كه من هميشـه از چند روز قبل از مـهماني برنامـه ريزي ميكنم و غذاهايي كه ميخوام بپزم و موادي كه نياز دارمو روي كاغذ مينويسم بعد براي همـه روزهاي قبل از مـهموني كارش رو مشخص ميكنم كه چه كارهايي بايد تو چه روزي انجام بشـه
به عنوان نمونـه براي اين مـهموني من اول هفته همـه برنامـه ها و كارهامو نوشتم ، علت انتخاب غذاهام هم ميزان علاقه مـهمونام بـه غذاها بود، خوشبختانـه اين روزها هم ساعت كار ٦ که تا ٢ هست و عصرها كه ميامدم براحتي بـه كارهام ميرسيدم
برنامـه: سه شنبه كه از اداره اومدم مواد دلمـه رو آماده كردم و شب دلمـه رو پيچيدم و تو قابلمـه چيدم و گذاشتم تو يخچال و آخر شب هم كيك رو پختم و وقتي كاملا خنك شد كاملا سلفون پيچيدم دورش و گذاشتم تو يخچال، ،
چهارشنبه :بعد از اداره رفتم همـه خريدهام مثل ميوه، سبزيجات ، يه سري وسيله براي پذيرايي و ... خ و اومدم خونـه، اول از همـه دسرهام رو آماده كردم و گذاشتم تو يخچال، بعد كالباس رو درست كردم و خنك شد گذاشتم يخچال
پنجشنبه: صبح زود حدود ساعت ٧ هر دو که تا خورشت رو بار گذاشتم، بعد كيك رو خامـه كشي كردم و گذاشتم يخچال، بعد دسرها رو از قالب درون آوردم و تزيين كردم و رفت تو يخچال، كالباس رو برش زدم و چيدم تو ظرف،بعد هم ظرف و ظروف پذيرايي و سرو غذا رو آماده كردم و چيدم، خونـه تميز بود(زحمت نظافت خونـه رو يه خانم محترمي ميكشن) ولي يه بررسي كلي هم بـه نظافت خونـه كردم ، حدوداي ساعت ٢ قابلمـه دلمـه رو گذاشتم بپزه، سالاد رو آماده كردم و ميوه ها رو شستم و تقريبا از ساعت ٤ كاري نداشتم، برنج هم خيس كرده بودم که تا ساعت ٧ دم بزارم
بعد هم خودم حاضر شدم و يه سري ريزه كاريهايي كه مونده بود رو انجام دادم
....
سعي كردم اجمالي همـه كارها و ترتيبشون رو عرض كنم البته خودتون درون جريانيد كه يه سري خرده كاريهاي وقت گير هم هست
تو اين سالها بيشترين سوالي كه ازم ميشـه همين برنامـه ريزي با وجود شاغل بودنم هست و بهمين دليل لازم دونستم كه يكبار و يك مورد رو خدمتتون عرض كنم ...😉☺️

Read more

سلام عزيزانِ دلِ قباد ... خوبين ؟ شايد بعضيا تو زندگيشون يه نفرو داشته باشن كه بدونن اگه بهش احساس واقعيشون رو بگن شايد براي هميشـه اون آدم رو از دست بدن ... حس جالبي نيست ، سخته ... كاريشم نميشـه كرد ! ولي هست و حقيقيه ... عشق چيز عجيبيه ، آدمارو عوض ميكنـه ، پيچيدس ولي خيلي زيباست ، و من براي تك تك آدما ... سلام عزيزانِ دلِ قباد ...
خوبين ؟
شايد بعضيا تو زندگيشون يه نفرو داشته باشن كه بدونن اگه بهش احساس واقعيشون رو بگن شايد براي هميشـه اون آدم رو از دست بدن ... حس جالبي نيست ، سخته ... كاريشم نميشـه كرد ! ولي هست و حقيقيه ...
عشق چيز عجيبيه ، آدمارو عوض ميكنـه ، پيچيدس ولي خيلي زيباست ،
و من براي تك تك آدما و مخصوصا شماها آرزو ميكنم كه اگه تجربش كردين ، اون اتفاق مربوط بـه كسي باشـه كه از گفتن حستون بهش نترسين ، كسي كه بعد از اون كنار شما قرار بگيره ،
زندگي يه نوع جنگه و هيچ جنگي دوست داشتني نيست جز جنگ براي عشق و زندگي ودر نـهايت رسيدن بـه يه آرامش شيرين ... .
.
مرسي از ترانـه سراي مـهربون و با احساس اين كار ، خانوم "پريسا سير" كه هميشـه محبتش رو احساس كردم .
.
ممنونم از "ياسين تركي" هنرمند و عزيزم ، دوست خوب و دوست داشتني و خلاقم كه مثل هميشـه كنار من بود و تنظيم زيباي اين كار رو زد ...
.
.
تشكر ميكنم از كارگردان خلاق اين كار ، دوست خوبم مازيار ناصري ... خلاقانـه ساخت ودلسوزانـه كنارم بود ... .
.
مرسي از "لاوين آقاخانيان" دوست خوش ذوق و هنرمندم كه يه كاور درجه يك و زيبا رو بـه من هديه كرد ... .
.
ممنونم از دي زاد عزيزم كه براي ساخت اين ويديو خيلي زياد زحمت كشيد و انرژي گذاشت ، ممنونم از مـهيار ضميري عزيزم ، سياوش بكايي ، ميلاد احساني ، اميد حسيني ،فائزه حميدي ، حميدرضا مرادي ، استوديو فراز و تمام كسايي كه بـه من كمك كردن ... .
.
در ضمن قسمتي از ملودي اين كار بر گرفته از آهنگي از خواننده ي قزاقستاني "جاه خليب" هست
.
.
در نـهايت ممنونم از شما ، شمايي كه همـه ي اين كارها براي شما و به عشق شما انجام ميشـه ...كه اگه نبودين هيچكدوم از ما هم نبوديم ...
واسه همينـه كه دوس دارم شمارو ، خيلي زياد ❤
.
.
#امين_قباد #عاشق_شدم #موزيك #جديد #منتشر_شد
@radiojavan @deyzaad @maziyarnaserii @yasintorki @mahyar.zamiri @parisasiyar @luvinivul @siamusic.official @miladehsanii @hamidrezamoradi_official @omid_hosseiniofficial @faeze.hamiidi
modire pakhsh : @jamal_dehghanpoor

Read more

Advertisement

Media Removed

اتابك تصميم اش رو گرفته بود. اينكه اتابك تصميم بگيره، امر عادى اى تو خانواده ما نيست. همگى ژن بيخود و لعنتى رودروايسى و خجالت و تا آخرين دقيقه هاى هر اتفاق سكوت كردن رو از پدرم تمام و كمال بـه ارث برديم. اصلا اين اتفاق طبيعى نيست كه فرزند ارشد خونـه زنگ بزنـه بـه ته تغارى و بگه؛ ببين، من مى ترسم بيام بدرقه اتابك ... اتابك تصميم اش رو گرفته بود. اينكه اتابك تصميم بگيره، امر عادى اى تو خانواده ما نيست. همگى ژن بيخود و لعنتى رودروايسى و خجالت و تا آخرين دقيقه هاى هر اتفاق سكوت كردن رو از پدرم تمام و كمال بـه ارث برديم. اصلا اين اتفاق طبيعى نيست كه فرزند ارشد خونـه زنگ بزنـه بـه ته تغارى و بگه؛ ببين، من مى ترسم بيام بدرقه اتابك و گريه ام بگيره و نتونم مثل خودمو كنترل كنم. بـه نظرت چكار كنم؟ يا م كه عاشق اتابكه، بياد بغلم كنـه و با خيسى چشماش كه ماليده ميشـه بـه تيشرتم بگه؛ اگه اتابك بره من چكار كنم؟ يا مادرم پشت تلفن زار زار گريه كنـه كه بهترين بچه ام داره دور ميشـه، من دلم تنگ شد، پاشم كجا برم؟ يا پدرم پشت تلفن بغض شو قورت بده و در برابر دلدارى من بعد پنج دقيقه بگه؛ ميشـه بعدن بهت زنگ ب و نتونـه جلوى گريه شو بگيره! اينارو اولين بار اينجا مينويسم و هيچ كدوم از اين آدما نمى دونند كه دلتنگى شونو تكيه بـه من كه كوه صبرشون باشم. اما واقعا هيچ كس بـه اندازه من بـه اتابك نزديك نبود. من تو اين شـهر و اين خاك، يه رفيق سى و سه ساله ام رو بدرقه كردم كه بره! چجورى؟ با استندآپ كمدى درون ساعت ٣ شب که تا فضاى ملتهب دلتنگى رو قبل از اتابك راهى كرده باشم. هم مدرسه و هم تيمى و هم بازى و همسفر و هم درد و هم راه و همدم و هم نفس و هم چيزى كه ميان دو برادر ميتونيد حدس بزنيد رو ما سالها براى هم كم نذاشتيم. روزى كه خبر لاتارى شو داد، ازمير بودم، جلوى درون دانشكده كه اينترنتم فول باشـه و قطع و وصل نشـه. گفت يه چيزى ميگم بـه هيشكى نگفتم. گفتم چى؟ گفت لاتارى برنده شدم!!! لان!! چى؟؟ خوشحالى بيش از حدى براش داشتم. اتابك آدم اينجا نبود. يك آدم بى نـهايت خونسرد و آرام و مخفى ترين مـهربان دنيا. شك ندارم كه بهترين عضو خانواده ماست و حتى فاميل بدون ترديد. بدون يك اپسيلون ذهنيت منفى و يا هر چيز ديگه. مگه ميشـه انقدر زلال باشى رفيق؟ كجاى جهان ايستادى؟ از كدوم سياره اومدى؟ بذاريد اعتراف بكنم. برخلاف همـه كه ميخواستن اتابك نره، من تمام قد پشتش وايسادم. و ميدونم اونجا بهترين ها براش رقم خواهد خورد. اعتراف مى كنم كه هرقدر سعى ميكنم آدم خوبى باشم، يه تار موى اتابك هم نشدم. اعتراف مى كنم كه تنـها ماندم. تنـها مانديم. مـهربانى مان كوچ كرد. معناى چشم بسته اعتماد كردن رو گم كردم. امروز افسرده و آرام ام. رفتم كنار مادرم دراز كشيدم و بغلش خوابيدم. نـه بخاطر خودم، بخاطر چشماى غمگينش كه نياز داشت بوى پسر دور شده اش رو تو تن من احساس كنـه. و آخر سر بايد بگم: حال همـه ى ما خوب ست، اما تو باور كن! / ياور هميشـه مومن، تو برو سفر سلامت..

Read more

Media Removed

خوب دو روزه كه من كار و زندگيمو گذاشتم و فقط دارم دايركت جواب ميدم، بـه غير از اونايي كه درون دايركت جواب دادم يه تعدادي رو هم گذاشتم استوري که تا متوجه حال و اوضاع من و علت اينكه ميگم از جواب بـه سوالها درون دايركت معذورم رو متوجه شين.. هر شخصي با توجه بـه تحصيلات و تجربه ش درون يك زمينـه اي آگاهي و اطلاعات لازم ... ➿➿
خوب دو روزه كه من كار و زندگيمو گذاشتم و فقط دارم دايركت جواب ميدم، بـه غير از اونايي كه درون دايركت جواب دادم يه تعدادي رو هم گذاشتم استوري که تا متوجه حال و اوضاع من و علت اينكه ميگم از جواب بـه سوالها درون دايركت معذورم رو متوجه شين.. هر شخصي با توجه بـه تحصيلات و تجربه ش درون يك زمينـه اي آگاهي و اطلاعات لازم رو داره و بقيه افراد هرگز نميتونن بهتر و بيشتر بهتون كمك كنن.. يكي از دلايل موفقيت و پيشرفته بودن جامعه سوئد اينـه كه اطلاعات عمومي مردمش خيلي بالاست، اكثرا قبل از اينكه بـه پزشك مراجعه كنن ميرن راجع بـه بيماري و مشكلاتشون ميخونن و با اطلاعات وارد مطب ميشن و گفتگو با پزشك شون پربارتر و مفيدتره، درون ضمن راجع بـه درمان غير دارويي بيماري شون هم اطلاعات زيادي جمع ميكنن مثلا فردي كه آلرژي داره نبايد شبها پنجره ها رو باز بذاره و يا لباسهاشو بيرون از خونـه خشك كنـه و تميز كردن و جارو كشيدن زير مبل و تخت خواب و سمبه ها بسيار مـهمـه و ممكنـه بـه بعضي ميوه ها كورس آلرژي داشته باشـه و بوهاي تند و قوي براش سمـه.. و فردي كه آسم داره ميدونـه استرس، سرما و سرماخوردگي و آلرژي فصلي قاتل آسمـه.. من راجع بـه بد بودن سيستم پزشكي ايران خيلي دردودلها شنيدم ولي خودتون ببينين اگر وقتي ميرين پيش پزشك و يا داروسازتون و به حرفها و نصيحت هاشون گوش نميدين و يا سوالهاي بي ربط ميپرسين و يا صبوري نميكنين و وسط درمان دارو رو قطع ميكنين چه توقعي دارين؟؟ مثلا يادتونـه براي كمپين نـه بـه آنتي بيوتيك چقدر من اطلاع رساني كردم، ولي هنوزم هستن خيلي از همكارهام كه ميگن همچنان بيماران ميان و بدون نسخه تقاضاي دارو دارن و در صورت دريافت نكردن توهين ميكنن و ميرن داروخانـه بعدي كه شايد بخاطر بيزينس اون دارو رو تحويلشون ميدن.. بارها پيش اومده كه افراد عكس از جواب آزمايشـها و حتي دست قطع شده واسه من فرستادن كه اينو ببين، آيا ما خوب ميشيم؟؟ من پزشك نيستم و شايد با يه سرچ ساده و پيدا كردن دو که تا مقاله معتبر و به روز بتونم جواب مختصر و مفيدي رو بدم ولي آيا بـه نظر شما اين كافيه؟؟ پزشك معالج شما كل پرونده و سابقه پزشكي شما زير دستشـه و شما رو يك انسان كامل ميبينـه با همـه فاكتورها، بعد يه فرقي بين تشخيص ايشون و حدس من هست.. ما داروسازها اينجا يكي از مـهمترين امتحانـهاي فارماكوتراپي مون اينـه كه كي اجازه داريم بيمار رو درمان كنيم، كي بايد بهش درمانـهاي غير فارماكولوژيك بديم و كي بايد بفرستيمشون پيش پزشك.. ما بايد دو که تا چيز رو ياد بگيريم؛ يك شجاعت و اعتماد بـه نفس داشتن براي گفتن نميدونم، دو رجوع بـه كسي كه تو اون مسئله خبره و حاذقه..

Read more

Media Removed

٦ ماه و ١٠ روز بود كه عكسي از خودم توي اين پيج نذاشته بودم ، خيليا گفتن مُردي ؟ چي شدي .. چرا ديگه اصلا نيستي .. جوابش اينـه : دنيارو بزرگتر از خودم ديدم ، عينك مَن درونم با هزار که تا استايل و لباس و برند و فلان و بيسار و خلاصه اين دنياي مترياليستي از چشام برداشتم ، با چشماي واقعيم اين دنيا رو حسش كردم... حس كردم ... ٦ ماه و ١٠ روز بود كه عكسي از خودم توي اين پيج نذاشته بودم 😄 ، خيليا گفتن مُردي ؟ چي شدي .. چرا ديگه اصلا نيستي .. جوابش اينـه : دنيارو بزرگتر از خودم ديدم ، عينك مَن درونم با هزار که تا استايل و لباس و برند و فلان و بيسار و خلاصه اين دنياي مترياليستي از چشام برداشتم ، با چشماي واقعيم اين دنيا رو حسش كردم... حس كردم و ديدم كه من ، بـه عنوان يه جنس ، يه شئ ، يه بدن؛ خيلي چيز با ارزشي نيستم.من محكوم بـه تموم شدنم، ولي بـه عنوان يه مغز ، يه تفكر ، بـه عنوان يك نتي از موسيقي دنيا كه اگه نباشـه اون موسيقي شكل نميگيره ، مثل تك تكمون .. ميتونم خيلي بزرگ باشم چون بدون من ، بدون ما ، اين موسيقي زيبا نواخته نميشـه ، ما آدما دنيارو از بچگي بهمون اشتباه نشون ، اين دنياي ساخت ما يه توهمـه كامپيوتري بيشتر نيست ، ولي وقتي چشمامون كه ببنديم ، و به جاي سيگار از ته دل نفس بكشيم ، كم كم ميتونيم خود واقعميون پيدا كنيم ، اينـهمـه حرف زدم چون معلوم نيست پست بعدي كه ميزارم كي باشـه فقط خواستم جبران اين شش ماه بشـه ، الكي نخند سعي كن شاد بودن واقعي حس كني ، الكي مـهموني نرو كه دورتو شلوغ كني كه بـه هيچ چيزي تو زندگيت فكر نكني و با خودت روبرو شي ، نخور كه از خودت فرار كني و خاموشش كني..سعي كن با خودت شلوغ كني ، با خودت رو درون رو بشي ، با خودت مسائل و حل كني که تا بتوني تو تنـهايي خودت با خودت زندگي كني ، از خودت لذت ببر از خودت فرار نكن ، تو يك موجود فراتر از معجزه اي فقط خودتو نميشناسي ، نترس ، شيزوفرني نداري ، واقعا يكي هست توي تو كه بايد باهاش حرف بزني ، كنار بياي درددل كني ، بـه خودت ايمان بيار ، اون كودك درون نيست اون واقعيت درونته اون معجزه ي درونته ، اون انسان درونته، باهاش حرف بزن ، دوست شو اونوقت يكاري ميكنـه بـه هيشكي بيشتر از خودت نيازي نداشته باشي ، تو فوق العاده اي ، اينا شعار نيست ، دركش كن ، فقط چندتا نفس عميق بكش و باهاش حرف بزن ... با اون دنيارو ببين ، هرچيزي كه اين دنيا هست ، برات زيباتر ميشـه ...هروقت پيداش كردي صدام بزن ... براي خود واقعيت سورپرايزايي دارم🙏🏼

Read more

Media Removed

چند سال قبل بـه دعوت #دوست عزيز و قديميم آقا سعيد كه درون #آلمان درس خوانده و مدير فنّى يك #شركت آلمانى بود براى بازديد از #نمايشگاه #برلين مـهمانش بودم درون جريان بازديد همكار آلمانى سعيد هم بـه ما پيوست كه اتفاقاً خيلى #خونگرم و خوش #اخلاق بود و براى #نـهار با اصرار زياد ما رو مـهمون كرد. (يه چى ميگم بين خودمون ... چند سال قبل بـه دعوت #دوست عزيز و قديميم آقا سعيد كه درون #آلمان درس خوانده و مدير فنّى يك #شركت آلمانى بود براى بازديد از #نمايشگاه #برلين مـهمانش بودم
در جريان بازديد همكار آلمانى سعيد هم بـه ما پيوست كه اتفاقاً خيلى #خونگرم و خوش #اخلاق بود و براى #نـهار با اصرار زياد ما رو مـهمون كرد.
(يه چى ميگم بين خودمون بمونـه من که تا اون موقع #اسپاگتى نخورده بودم)
وقتى غذا رو آوردن تازه منُ سعيد يادمون افتاد،بلد نيستيم اين #غذا رو چطورى بخوريم
گفتم صبر ميكنم که تا مايكل بياد و شروع كنـه،نگاه ميكنم و ياد ميگيرم
اما اونم يه تماس مـهم كارى رو بهانـه كرد و مشغول #صحبت با موبايلش شد.
😰😰
هر چى دور و اطراف رو نگاه كردم هيچ كس غذاش مثل ما نبود كه ببينم و ياد بگيرم.
روى ديوار يه عكس سياه و سفيد از #سوفيا_لورن(همون آشناى #علم_الهدا اينا 😁) بود كه توى دستش چنگالى بود كه قد كلاف كاموا ازش اسپاگتى آويزون بود.
مطمئن شدم،اين راه خوردنش نيست
حالا،بوى #مطبوع غذا هم بهم ميخورد و گشنگيم رو تشديد ميكرد.
خلاصه دل رو بـه دريا زدم و مث هپلى ها چنگال را زدم توى رشته هاى #ماكارونى كه هر كدومشون بـه جرات چهل سانت بود و مقدارى رو آوردم بالا اما لامصب عين تار #عنكبود نصف بشقاب هم باهاش اومد بالا
😰😰
يوآش سرم رو بردم پايين و چنگال رو گذاشتم دهنم و ادامـه ى اسپاگتى ها رو با دندان قطع كردم
😅😅
خييلى خوش مزه بود
خييلى
😋😋
يه دستمال برداشتم و دور دهنم رو كه گوش که تا گوش سسى شده بود را پاك كردم
سعيد بيچاره گفت:مـهرداد فكر نميكنم راهش اين باشـه هااا،اين طورى خيلى خاك برسريه،نخورآبرومون ميره
😨😨
گفتم بخور حرف نزن دارم ميميرم از گشنگى
😡😡
اون هم كمى با ترديد بعد از من بـه احمقانـه ترين شكل ممكن شروع كرد بـه خوردن
.
آخرهاى غذاى ما مايكل با چهره اى بشاش و شيطنت اميز، اومد و با گفتن، اكسكيوزمى نشست سر جاش و بدون توجه بـه كوه دستمال كاغذى هاى كثيف جلوى من سعيد با قاشق و چنگال شروع بـه خوردن
.
كصثسافّت انقدر شيك و با كلاس خورد كه ما از ادامـه ى غذا خوردن دست كشيديم
😰😰
اول چنگالش را زد توى اسپاگتى
چند دور تاب داد
بعد گذاشت توى قاشق و همونطورى كه ميچرخوندش كمى آوردش بالا
اين طورى يه لقمـه ى كوچولوى شيك سر چنگال درست شد و گذاشت دهنش
🤬🤬
فلان فلان شده نميشد زود تر بيايى،غذات رو كوفت كنى،تا مام ياد بگيريمُ اينطورى خودمون را خار و ذليل نكنيم
.
بعدها سعيد گفت مايكل عمداً اين كار رو كرده که تا ما رو سر كار بگذاره😐و سعيد خودش بعداً ابين بلا رو سر ده نفر ديگه آورد😁
شايد يه روز براتون تعريف كردم وقتى مايكل اومدن ايران ما چه بلايى سرش آورديم

Read more

Advertisement

Media Removed

• خب درون مورد تغيير رشته واستون بگم؛ اول اينكه من رشته ى ليسانسم شيمى-كاربردى بوده و كاملاً بى ارتباط با هنر. مى خواستم داروسازى قبول شم اما چون رتبه ام نرسيد بـه اجبار رفتم اين رشته. ترم بـه ترم بيشتر ميديدم كه اين رشته هيچ طورى مورد علاقه من نيست، طورى كه شباى امتحان بس كه عصبى مى شدم كسى جرأت نمى كرد ...
خب درون مورد تغيير رشته واستون بگم؛
اول اينكه من رشته ى ليسانسم شيمى-كاربردى بوده و كاملاً بى ارتباط با هنر. مى خواستم داروسازى قبول شم اما چون رتبه ام نرسيد بـه اجبار رفتم اين رشته. ترم بـه ترم بيشتر ميديدم كه اين رشته هيچ طورى مورد علاقه من نيست، طورى كه شباى امتحان بس كه عصبى مى شدم كسى جرأت نمى كرد حرف بزنـه تو خونـه باهام. ولى هيچ موقع هم جرأت اينو نداشتم كه انصراف بدم. اون دوران بـه صورت تفننى كلاس كاريكاتور مى رفتم. ترم آخر بـه سرم زد كه اين ليسانس رو بگيرم و بعدش دوباره از اول كنكور هنر بدم. ولى يكى از دوستام كه فهميد مى خوام اين كار رو بكنم اصرار پشت اصرار كرد كه ارشد هنر بده و از اول نخون و تو مى تونى و اين حرفا. خيلى ترسناك بود برام اين موضوع و فكر مى كردم چطور ممكنـه. ولى از وقتى كه تصميمش رو گرفتم خود بـه خود كلى راه جلوم باز شد و با استاداى مختلف تو اين زمينـه آشنا شدم و يكيشون هم قبول كرد كه باهام درساى هنر رو كار كنـه كه اصلاً بيام تو باغ. درون واقع ٤سال ليسانس رو برام تو يه سال خلاصه كرد. و من بـه صورت باور نكردنى چنان اين راهو مى خواستم ادامـه بدم كه بيشتر از هر دوره اى درس خوندم، واقعاً از صبح كه بيدار ميشدم که تا شب كه بخوابم، چون رشته ى تصويرسازى خيلى كم بود و تو شـهر خودم هم نبود. بايد قبول ميشدم و شدم بالاخره. اينم بگم كه حتما نياز نيست كه استاد بالا سرتون باشـه، خودتون هم با خوندن منابع مى تونين از پسش بر بياين چون حفظيه بيشتر. مى خوام بگم اگه واقعاً بخواين تغيير رشته اصلا چيز ترسناكى نيست و شدنيه. درسته كه بعد از اينكه وارد دانشگاه شدى هم ترساى خودش رو داره و شايد تو جمعى باشى كه همـه سال ها تو اين كار باشن و تو اولين بارته، بعضى كلمـه هاى تخصصى عملى اصلا نمى دونى چيه، اوايل شايد از كلاس بر ميگشتم خونـه گريه مى كردم ولى بـه مرور همـه چى اوكى ميشـه اگه خودت بخواى كه خودتو بكشى بالا. حتى ترماى آخر من اونقد سرچ مى كردم كاراى مختلف رو كه با تكنيك ماژيك آشنا شدم و برا استادا خيلى تازه بود و ازم مى پرسيدن چطور رنگ مى كنى و اين برا من آخر خوشحالى بود.
خيلى خوشحال و راضيم از اينكه اين تغيير رو تو زندگيم ايجاد كردم، اميدوارم حرفام براى كسايى كه تو شرايط مشابه هستن، باعث يه هُل كوچيكى تو زندگيشون بشـه 💙🌿
.
.
در مورد امتحان عمليم بگم كه برا اونم بعد از امتحان تئورى بـه صورت كوتاهى كلاس رفتم و يكم بـه صورت مختصر با تكنيكا آشنا شدم. تاثير كنكور عملى خيلى زياده تو رتبه ى نـهايى، ولى سعى كنين اونقد رتبه ى تئوري تون خوب باشـه كه استرس عملى رو خيلى نگيرين. برا من اينطور بود. •

Read more

Media Removed

شب تولد احسان ما بيروت بوديم. قبل از اينكه بريم اونجا من تصميم گرفته بودم براش تولد بگيرم. ليدرمون همسن ما بود و مام ادماى شوخى كن و خون گرمى هستيم خدايى. نـه اهل فيس و افاده ايم و نـه اهل چشم و ابرو اومدن. ديديم يه ايرانى تنـهاست اونجا ، بـه خاطر همين توى سه روز اول هر جا ميرفتيم اين ميخواست قليون بكشـه، ... شب تولد احسان ما بيروت بوديم. قبل از اينكه بريم اونجا من تصميم گرفته بودم براش تولد بگيرم. ليدرمون همسن ما بود و مام ادماى شوخى كن و خون گرمى هستيم خدايى. نـه اهل فيس و افاده ايم و نـه اهل چشم و ابرو اومدن. ديديم يه ايرانى تنـهاست اونجا ، بـه خاطر همين توى سه روز اول هر جا ميرفتيم اين ميخواست قليون بكشـه، ما حساب ميكرديم، غذا ميخواستيم بخوريم مـهمونش ميكرديم. حتى يادمـه از خريداي خودمونم، براى اونم مثل همونو گرفتيم. بماند . يه روز صبح كه با تور نبود، بـه ما زنگ زد كه من ميخوام برم خيابون حمرا، شلوارمو درست كنم ، مياين بريم؟ مام از خدا خواسته گفتيم اره🤦🏻‍♀️. اونجا كه رفتيم چند ساعتى رو توى رستوران نشسته بوديم که تا هم ناهار با هم بخوريم هم ايشون بره كارشو انجام بده. بعد اتنا گفت من دلم ميخواد موهامو براشينگ كنم، گفت اينجا يكى از دوستام هست بيا بريم برات انجام ميده. موقعي كه خواست حساب كنـه بـه عربي يه چيزي بـه هم گفتنو، ١٠٠ دلار از اتنا گرفت. بماند.
بهش گفتم يه رستوران باحال با تم عربي براى ما ميز ميتونى رزرو كنى؟ كه من براى احسان تولد بگيرم؟ گفت كيك و بادكنكم ميخواى و منم با كمال ميل قبول كردم. بهم گفت يه جاى درست و حسابي براتون ميگيرم فقط بايد حتما بيانـه بدين. گفتم چقدر گفت ٥٠٠ که تا بده، بعد اضافيشو برميگردونن.😐🤦🏻‍♀️ دادم😑. شب رفتيم رستوران، روى ميز چهار که تا گل ليليوم بود. كنار صندلي احسان ٣ که تا بادكنك و كيك هم يه كيك ١٥ سانتى. با ما سر ميز نشست و شام و مخلفات مابقيشم با ما بود. موقع خداحافظي گفتم حسابمون چقدر ميشـه، گفت ١١٠ تاى ديگه بايد بدي. دادم😑🤦🏻‍♀️
راستش اون شب خيليم خوش گذشت و به همين دليل حرفي نزدم بـه احسانم حتى نگفتم چقدر خرج كردم.
تا اينكه ، يادتونـه درون مورد رستوران كارتل و اشنايي با مديريتش براتون گفتم؟ همون شب ازمون پرسيد که تا الان چه كرديد و براش تولد رو تعريف كردم. هنگ كرده بود. ميگفت اون رستوران عربيه توى اين منطقه درجه بالايي نداره و وروديش ٢٠-٣٠ دلاره و نـهايتا تولدبراي ٣ نفر ادم ٢٥٠ ، خيلي ديگه زياد بشـه ٣٠٠ دلاره.
فرداش، خانوم سميه، ليدر تور بيروت، بهم تكست داد و گفت، هزينـه ى دربست که تا حمرا و برگردوندنتون که تا هتل ميشـه ١٢٠ دلار و با هم حساب نكرديم. اينجا بود كه من ديگه منفجر شدم و صورت حساب قليونا و ميزا و اون شب تولد رو براش ليست كردم و اين ١٢٠ دلار كرايه رو هم كه ازش كم كردم نزديك ٧٠٠ دلار بدهكار ميشد و بهش گفتم از اين ورا رد شدى بگو ميام لابي كه بهم پرداخت كنى. هنوز ٤ روز از سفر مونده بود و من اولين تجربه ى ليدريمو بدون نياز بـه ايشون تجربه كردم

Read more

Media Removed

كلّيت و ريشـه ى نقاشى هام از يك نوع پوچى حاصل ميشـه . من عقيده دارم هيچ چيز بـه خودى ه خود هيچ معنى اى نداره و اين ما هستيم كه بـه همـه چيز معنا ميبخشيم، و در واكنش بـه اين اصل، مغز من علاقه داره معناى قديمى ه هر چيزى رو حذف كنـه و هر چيزى رو بى معنى نگه داره، و اين مسئله اين شانس رو بـه من ميده كه بتونم تمام چهار چوب هاى واقع ... كلّيت و ريشـه ى نقاشى هام از يك نوع پوچى حاصل ميشـه . من عقيده دارم هيچ چيز بـه خودى ه خود هيچ معنى اى نداره و اين ما هستيم كه بـه همـه چيز معنا ميبخشيم، و در واكنش بـه اين اصل، مغز من علاقه داره معناى قديمى ه هر چيزى رو حذف كنـه و هر چيزى رو بى معنى نگه داره، و اين مسئله اين شانس رو بـه من ميده كه بتونم تمام چهار چوب هاى واقع درون جهان رو درون ذهنم حذف كنم و حالا از اول اونجور كه دلم ميخواد بسازمش
به عنوان مسال درون يك كادر ميبينيم بچه اى كه دست مادرش رو گرفته و داره بـه سمت يه دلقك ميكشـه و مادر بى توجه داره بـه يه مانكن با لباسِ زنانـه نگاه ميكنـه ممكنـه براى همـه ى ما بـه طريقى داراى يك معنى باشـه (اگر با همون چهارچوب ها نگاه كنيم بـه تصوير) اما بـه نظر من اين تصوير همومقدر بى معنى ه كه اين تصوير: كه دلقكى درون حال ليس زدنِ سر يه بچه س درون حالى كه مادرش داره سرِ يه مانكن رو ميكنـه تو ماتحتِ دلقك
يا بـه نوعى هردوشون ميتونن مفهوم داشته باشن
اما تصوير دوم نشان از شكستنِ قوانين داره
من علاقه ى بسيار زيادى بـه ايجاد سوال درون بيننده و همچنين زير سوال بردن تمام چهارچوب ها و قوانين و ارزش هاى بيننده دارم
تمام اين اتفاقات درون نقاشى هاى من بـه صورت كاملاً ناخوداگاه و بدون برنامـه ريزى ميوفته
يه تصوير پوچ كه بـه نظر مياد مفهومى داره
اما انگار نداره
به نظر مياد احساسى درش هست اما انگار نيست
و درون نـهايت شما چيزى رو درون تصوير ميبينيد كه خودتون هستيد نـه چيزى كه من ميخوام
و اين چيزى ه كه من ميخوام

Read more

Advertisement

Media Removed

اصالت.. اصالت براي من يعني شجاعت.. شجاعت واسه سينـه سپر كردن و نگاه مستقيم تو چشماي طرف مقابل و محكم و با افتخار گفتن: من ايرانيم.. من عربم.. من كردم.. من مسيحيم... من مسلمونم... من كليميم... من نظر دارم... من با نظر شما مخالفم... من همينم كه هستم... من از يك خونواده فقيرم... من فرزند يه كارگرم... ... ➿➿
اصالت.. اصالت براي من يعني شجاعت.. شجاعت واسه سينـه سپر كردن و نگاه مستقيم تو چشماي طرف مقابل و محكم و با افتخار گفتن: من ايرانيم.. من عربم.. من كردم.. من مسيحيم... من مسلمونم... من كليميم... من نظر دارم... من با نظر شما مخالفم... من همينم كه هستم... من از يك خونواده فقيرم... من فرزند يه كارگرم... من منم... من با و يا بي حجابم... من پرورشگاهيم... من فرزند يه بدكاره م... خوب يا بد... من بـه خودم و ريشـه هام افتخار ميكنم... من خودمو عوض ميكنم نـه بخاطر همرنگ جماعت شدن كه بخاطر بهتر شدن، بخاطر رشد، بخاطر اهم... من بخاطر بالا بردن پرچم هم ريشـه اي هام دود چراغ ميخورم، باركشي ميكنم... من واسه نون سفره هم سفره اي هام بعد از اداره مسافركشي ميكنم... عوض شدن من از روي مطالعه و تحقيقه... پاچه شلوار من با مد روز تنگ و گشاد نميشـه... من عليرغم همـه تغيير تحول ها و رشدها هيچوقت يادم نميره كي بودم و از كجا ريشـه دارم... من نون بـه نرخ روز خور نيستم... من نـه باج ميگيرم نـه باج ميدم... من اصلم رو فراموش نميكنم... من "من بودنم" رو از نسل بـه نسل بـه امانت گرفتم و پاك و دست نخورده و بدون تحريف تحويل نسل بعديم ميدم... آدماي اصيل آدماي قوي و با اراده اي هستن... آدمايي كه حتي لباساي پاره و دستاي پينـه بسته شون نميتونـه چيزي از غرور تو چشمـهاشون كم كنـه... آدمايي كه هزار سالم كه بگذره واسه خوش اومدن اره عوره شمسي كوره از تركي حرف زدن اكراه ندارن... از پوشيدن لباسهاي محلي ترسي ندارن... واسه يه مـهموني از درون و همسايه آفتابه لگني قرض نميكنن... همينكه تنبونشون دو که تا شد اسم مستعار پيدا نميكنن... اونور آب كه ميرن روز دوم بـه سوم جمله "به فارسي بـه اين چي ميگن" ورد زبونشون نميشـه.. آدماي اصيل که تا پاي دار هم كه برن حرفشون يكيه... حاضرن جون بدن ولي زير بار حرف زور نرن... آدماي اصيل بين كرور كرور آدم تو چشم ميزنن... همـه چيشون متفاوته.. تو هيچي حرص نميزنن.. چشم و دلشون بدجور سيره... از اون بنز سوارايي نيستن كه تو صف نذري بقيه رو بولدوزري له كنن.. كلاه برداري رو زرنگي بدونن و با گفتن" بـه اين سوي چراغ" خون مردمو بكنن تو شيشـه.. از كسي و چيزي تقليد كوركورانـه نميكنن.. خودشون سبك سازن.. از كسي يا چيزي بت نميسازن... خودشون بت شكنن.. تو روشنايي روز يه فانوس بردارين و دنبال يه همچين آدمي بگردين.. و اگر پيداش كردين دو دستي بهش بچسبين و تا ابد ولش نكنين.. آدماي اصيل مطمئن ترين و بهترين حامي هاي زندگين.. داشتن يكي از اين تيپ آدما هم دنياتون رو تضمين ميكنـه هم آخرت تون رو.. آدماي اصيل بوي خدا ميدن.. #گپ_خودموني_آزاجون

Read more

Media Removed

٧٨٦ بِسْمِ خُداى اَحْدُ واحِدْ جدا از اينكه همـه توو اين دنيا زندگى ميكنيم اما هر كسى هم واسه خودش يه دنيايى داره كه شايد از بچگى خشت خشت روى هم گذاشته که تا ساخته شده منم مثل همـه داشتم اين دنيارو ، سخت بود برام واسه خاطره اينكه ، بـه لطف خدا رو جفت پاى خودم رسيدم بـه اينى ك الان هستم ساده بگم از طناب كسى نگرفتم ... ٧٨٦
بِسْمِ خُداى اَحْدُ واحِدْ
جدا از اينكه همـه توو اين دنيا زندگى ميكنيم اما هر كسى هم واسه خودش يه دنيايى داره كه شايد از بچگى خشت خشت روى هم گذاشته که تا ساخته شده
منم مثل همـه داشتم اين دنيارو ، سخت بود برام واسه خاطره اينكه ، بـه لطف خدا رو جفت پاى خودم رسيدم بـه اينى ك الان هستم
ساده بگم از طناب كسى نگرفتم برم بالا
بلكه خودمم طناب هزار نفر شدم واسه بالا اومدن
بگذريم از اينكه هركى از من رسيد اون بالا اولين كارى كه كرد يه چاقو زد بـه طناب و دل ما
خلاصه ، دنيايى ك الان حدود سى سال زحمتشو كشيدم بسازم اصل اولش انرژى مثبتى بوده كه دوست داشتم بـه همـه برسونم از طريق موزيك كه تنـها فَنى هست كه ادعا دارم سرش
يه وقتايى نميدونيد چه عشقى ميكنم وقتى فيدبك كارامو از كسايى ميبينم ك نكته سنج و دقيق هستن
تمام اين انرژى بر ميگرده بـه شما هواداران
هوادار ك چه عرض كنم من هوادارشونم
كم و زيادش اصلا ملاك نيست
مـهم اينـه ك هوادارام خاص هستن
هيچ وقت نخواستم يه لشكر صد مليونى فالور داشته باشم
داستانـه همون مثالِ ك ميگفت : ٥ که تا ٢٠ دلارى نميخوام يه صد دلارى بستمـه 😜

يادم نميره يه شب ك خسته بودم از دنيا از خونـه زدم بيرون پياده گَز ميكردم و به اين فكر ميكردم ك كجا خشت كج كاشتم ك حال الانم خوب نيست
توو اين فكر بودم ك يهو صداى يكى از موزيكامو شنيدم، ك چندتا جوون شاد شاده و به قول يه عارفى ، فارغ ز غوغاى جهان ، داشتن دم ب دمِ من مي.
سرمو گرفتم بالا و گفتم دمت گرم الله كه با نشونـه هات دل گرمم كردى بـه دنيام، اخه من از دنيا شادى ميخواستم و بس
سرمو گرفتم رو بـه آسمون
يه تك ستاره توو آسمونِ سياه داشت سوسو ميكرد
خدا بهم چشمك زد
اين همون نشونـه بود
به خدام گفتم که تا كى بايد صبر كنم
جواب داد (( وَ ما يوريكَ لَعل اَلساعه تَكونَ قَريباً
تو چه ميدانى شايد موعدش نزديك باشد )) -سوره ى احزاب /٦٣

اونجا بود ك دوباره جون گرفتم و گفتم شكرِت اوس كريم که تا حالا ك خوب ساختى برام از اين بـه بعدشو لاتى تر بساز ... حالا من كه ستاره نيستم
ولى با يه چشمك بـه همـه ى دوستام ميگم ؛ خدارو كم نگيريد ، درسته دنيا سياهِ ولى اميدتونُ نبرين
ختم كلام :
چشمك بزن ؛ اما فقط بـه خدا❤
اخه ميگن آهويى ك بـه كفتار چشمك ميزنـه لياقت نداره سايه ى شير رو سرش باشـه ... يا على
#majideslahi

Read more

Media Removed

تو چند روزى كه اين گل رو درست ميكردم خيلى ياد گذشته ها و سالهايي كه گلسازى درس ميدادم بودم سالهايي كه توام بود با اتفاقات تجربه ها وخاطرات شيرين خيلى بـه ندرت ناراحت كننده ، يه وقتايي فكر ميكنم از خاطرات اينـهمـه سال كار و ارتباط نزديك با افراد مختلف ميشـه يه كتاب قطور نوشت (شايد تو زمان بازنشستگى نوشتم ... تو چند روزى كه اين گل رو درست ميكردم خيلى ياد گذشته ها و سالهايي كه گلسازى درس ميدادم بودم سالهايي كه توام بود با اتفاقات تجربه ها وخاطرات شيرين خيلى بـه ندرت ناراحت كننده ، يه وقتايي فكر ميكنم از خاطرات اينـهمـه سال كار و ارتباط نزديك با افراد مختلف ميشـه يه كتاب قطور نوشت (شايد تو زمان بازنشستگى نوشتم 😉)تو يكى از دوره هاى كلاسهام يه خانم مسنى بود كه ما بـه خواست خودش خانم دكتر صداش ميكرديم (همسرشون دكتر و استاد دانشگاه بودند)يه خانم مسن حدود هفتاد سال باچشماى رنگى و پوست درخشان و خيلى زيبا خانم دكتر هميشـه يك دنيا داستان و ماجرا از افراد فاميلشون داشت كه تو كلاس با اب و تاب فراوون تعريف ميكرد داستانـهايى كه جالب بود ولى يه وقتايي ديگه تعددشون كلافه كننده البته من هميشـه سعى ميكردم با سياست كلاس رو تحت كنترل خودم داشته باشم ولى اگر تو كلاس يك اتفاق غير منتظره مي افتاد واقعا كنترل اوضاع از دست من هم خارج ميشد و كلافگى رو تو چهره ى تك تك بچه ها ميديدم 😅😅ماجرايي كه ميخوام تعريف كنم مربوط بـه يكى از همين روزهاست .يه روز يكى از هنرجوها تو نيمـه هاى كلاس با چشماى پف كرده از گريه ى زياد وارد كلاس شد همـه هاج و واج نگاهشون بـه ترانـه (مستعار)بود كه چى شده ؟و فورا همـه ى تيرها سمت اقايون بيچاره هدف گرفته شد ،با شوهرت دعوا كردى ؟خانم دكتر مجال نداد و گفت عيبى نداره غصه نخوريا دعوا نمك زندگيه من هر وقت با دكتر دعوام ميشـه يه ساعتم طاقت نمياره مياد منتم رو ميكشـه مردا همـه اشون بنده ى شكمن 😳شب يه غذاى خوشمزه بپز خودش مياد دستاتم ماچ ميكنـه دكتر بـه من ميگه خانم دستت اصلا تو اشپزى معجزه ميكنـه ادم ميخواد انگشتاشم بخوره همينجور كه داشت از اشپزيش و هنرش درون زمينـه ى شوهر دارى تعريف ميكرد من رفتم وسط حرفش گفتم خانم دكتر يه دقيقه مجال بديد ببينيم چى شده و رو كردم طرف ترانـه كه عزيزم اگر مشكلى برات پيش اومده و ما ميتونيم كمكى بكنيم بگو درون غير اينصورت يه خورده اينجا بشين حالت كه بهتر شد برات تاكسى ميگيريم برو خونـه استراحت كن همينجور كه وسايلش رو ميزاشت رو صندلى گفت زرى جون الان دكتر بودم ميگه مشكوك بـه بيمارى .....هستى الان از من ازمايش گرفت چند روز ديگه جوابش اماده ميشـه اگر مريض باشم چى ؟هنوز بچه ام كوچيكه و از ته دل زد زير گريه
خانم دكتر گفت اين حرفا چيه علم كلى پيشرفت كرده حتما درمان ميشى 😳😳من گفتم بابا درمان ميشى چيه هنوز كه مشخص نيست اصلا مريض باشى خانم دكتر همينجور كه سرش رو درون تاييد حرف من تكون ميداد
گل نسترن گل اموزشى مـهرماه خواد بود البته فقط گل بـه تنـهايي
بقيه ى داستان تو يه پست ديگه

Read more

Advertisement

Media Removed

صپخيلللللللل😎 يكي بـه من يه لقمـه شيل بده ملدم از دُشنگي🤦🏻‍♀️ صپخيلللللللل😎
يكي بـه من يه لقمـه شيل بده ملدم از دُشنگي🤦🏻‍♀️😂😍

Media Removed

اين بچه تو يه كارخونـه بـه دنيا اومده بود اما متأسفانـه مادر از بچه هاش جدا ميكنن و در ميبندن.بعد از چند روز جسد مادر و يكي جلو درون پيدا ميكنـه بچه هارو مياره كنارش ميذاره اينام از گرسنگي سينـه ي مادر مردشون ميگيرن و گويا دچار مسموميت ميشن.٢تاشون از دست رفتن اين بچه هم فقط دو هفته ميلرزيدو از بدنش اب دفع ميشد ... اين بچه تو يه كارخونـه بـه دنيا اومده بود اما متأسفانـه مادر از بچه هاش جدا ميكنن و در ميبندن.بعد از چند روز جسد مادر و يكي جلو درون پيدا ميكنـه بچه هارو مياره كنارش ميذاره اينام از گرسنگي سينـه ي مادر مردشون ميگيرن و گويا دچار مسموميت ميشن.٢تاشون از دست رفتن اين بچه هم فقط دو هفته ميلرزيدو از بدنش اب دفع ميشد اما موند.حالا بـه شدت بغلي و شكمو شده و به خاطر اينكه من گربه ي بيمار دارم نميتونم اين و در كنارشون بيشتر از اين نگهداريش كنم با اينكه واقعاً وابستش شدم..٣ماهست و به شرط عقيم سازي و نگهداري مادام العمر واگذار ميشـه.
اگر كسي شرايط نگهداري از اين پسر واقعاً شيرين و باهوش و داره باهام تماس بگيره لطفاً.
٠٩١٢٠٣٣٥٥٧٥

Read more

Media Removed

از اول رمضان هر روز ساعت ١٨ ادمـهاي خوب شـهر رو معرفي ميكنيم اميدوارم حال تون با حال خوب آدمـها خوب بشـه. اعتقاد دارم رمضان ماه شادي و رحمت خداست و نبايد اشك ريخت ،بايد درون حد توان دست هم رو گرفت ،و احساس خوش خوشبختي رو تقسيم و منتقل كنيم. مردونگي بـه پول خرج كردن نيست ، خوب بودن بـه ثروت نيست ،مردونگي و شريف ... از اول رمضان هر روز ساعت ١٨ ادمـهاي خوب شـهر رو معرفي ميكنيم اميدوارم حال تون با حال خوب آدمـها خوب بشـه.

اعتقاد دارم رمضان ماه شادي و رحمت خداست و نبايد اشك ريخت ،بايد درون حد توان دست هم رو گرفت ،و احساس خوش خوشبختي رو تقسيم و منتقل كنيم.
مردونگي بـه پول خرج كردن نيست ، خوب بودن بـه ثروت نيست ،مردونگي و شريف بودن اصالته ،يه مرام و اخلاق زيباست.
اوني هم كه ثروتي داره و از مالش درون جهت مشكلات ،رفاه،اموزش،بهداشت و بيماريهاي مردم هزينـه ميكنـه وظيفه اش نيست ،لطف و محبتشـه،معرفت شـه.
البته مـهم اينكه:خوبي بايد درون عرض سال باشـه نـه فقط درون زمانـهاي خاص.
#دست_بگيريم_تا_دستمون_رو_بگيرن
#آدمـهاي_خوب_شـهر
#حال_خوب
كساني كه حال ديگران رو خوب ميكنن رو بـه من معرفي كنيد.
كامنت بزاريد و لطفا بـه پيامك ٣٠٠٠٠٢١١ هم اطلاع بديد.

#شبكه_دو #ساعت_١٨تا١٩
آرزوهاتون قبول حق.ياعلي
#شبكه_دو #آدمـهاي_خوب_شـهر #محمودرضاقدیریـان #رمضان
#تهيه_كننده #علي_كريمي

Read more

Media Removed

اسم الشخصية : صابر ويلقب بـ: الفيصل عمره: 27 قدرته الخارقة: إخراج سيوف ضوئية من العلم السعودي ضرباته:حركات من الكاراتيه كما يستعمل العقال ظمن سلسلة ضرباته إما ضرباً او رمياً ضربته السرية:يستعمل السيوف الضوئية بضربات متتالية وينـهيها بضربة يرسل بها حد ضوئي كبير نبذة عنـه: صابر إسم ... اسم الشخصية : صابر

ويلقب بـ: الفيصل

عمره: 27
قدرته الخارقة: إخراج سيوف ضوئية من العلم السعودي

ضرباته:حركات من الكاراتيه كما يستعمل العقال ظمن سلسلة ضرباته إما ضرباً او رمياً
ضربته السرية:يستعمل السيوف الضوئية بضربات متتالية وينـهيها بضربة يرسل بها حد ضوئي كبير
نبذة عنـه: صابر إسم على مسمى فهو شخص مناضل ويحب ان يعتمد على نفسه دائماً لُقب بالفيصل لأنـه يفصل بين الحق والباطل ويعدل بين احبابه في عطائه

قبل تصميمي له لاحظت كل الشخصيات جميلة تصاميمـها لكنـها كلها توحي للعرب عامة اكثر من كونـها "شخصية سعودي" لاحظت أيضأ ان اغلب التصاميم تشبه شخصية "شاهين" من آخر أجزاء لعبة تيكن شاهين والذي برأيي لا يمثل السعودية إلا بغترته ولو سقطت الغترة لما ميزت الجنسية بل حتى حسيته اقرب لكونـه فلسطيني او شامي كذلك اغلب التصاميم إما شخص بدوي يوحي لعصر قديم او درباوي لم ارى شخصيات عصرية إلا قبل المشاركة بفترة وجيزة لذلك حرصت على التركيز في التصميم على جوانب عدة توحي للسعودية وليست فقط غترة أو إسم وحرصت يكون مبتكر قدر الإمكان ومقبول من العرب والأجانب ويكون مثال جيد للسعودية ويدأت من أسمـه واخترت صابر لأنـه سهل النطق والحفظ بالانجليزي كما ان حروف صابر بالانجليزي تكون كلمة إنجليزيه تعني نوع من انواع السيوف وهو كالسيف الذي في يده يسمى سابر بالإنجليزية فالاسم عربي في إنجليزي في آن واحد، بعدها حرصت على ان اعطيه ستايل عصري ومصمم من قبلي للعوارض فكشاب سعودي شكل العوارض او اللحية والشنب هي من اهم الأشياء التي تميز كل شخص سعودي خليجي عن غيره فحرصت ان اصمم لوك خاص بـه من رأسي، رسمت الشخصية بلبس الثوب ومشخص التشخيصة ففي بداية الحوار بين الشخصيتين قبل المعركة يدخل مشخّص وعندما تنتقل الكاميرا للعدو ويقول جملته تعود الكامير لصابر وهو قد جهز نفسه للقتال ويربط شماغه على رأسه ويرفع ثوبه ليصبح مظهره كلبس الكاراتيه وبالتالي سيقبله السعودي والاجنبي وحرصت على إدخال الحروف العربية كنقوش في ثوبه والالوان مستوحاة من الكعبة المشرّفة كذلك نقش الصقر في الجيب لأن الصقر الحيوان الرسمي للمملكة وكذلك المسبحة يضعها حول عنقه لكي لا تسقط وهذا سيعجب اليابانيين لان مقاتلين المونك يلبسون مثلها واخيراً قوته الخارقه أصليه ومن خيالي وسعودية بحت فهي مستوحاة من علمنا السعودي على أية حال وحركة الفوز يفتح كفّيه ويحمد ربي وهو يمشي كما يفعل اليابانيون بشخصياتهم بصفق اليدين ببعض للصلاة نحن ايضاً نقول الحمدلله عندما ننجز اي شيء... في النـهاية اتمنى ان ينال تصميمي إعجابكم اتمنى ان تفكيري بكل الجوانب والجزئيات ليس على شروط المسابقة فقط

Read more

به نام خدا پرسپوليس سروره استقلاله هر كي شك داره خدا نگهدار که تا قيام قيامت همينـه كه هست عشقم ...به من مي گن كري نخون ...بابا نمي شـه والا نمي شـه بلاه نميشـه بابا ما پرسپوليسي هستيم تيممونو دوست داريم اونم بي حدو مرز با عشق فقط مگه اين كه دعا كني ايشالا يه روزي بشـه اين حس تو وجود من بميره ...ولي ... به نام خدا
پرسپوليس سروره استقلاله
هر كي شك داره
خدا نگهدار
تا قيام قيامت همينـه كه هست
عشقم ...به من مي گن
كري نخون ...بابا نمي شـه
والا نمي شـه بلاه نميشـه
بابا ما پرسپوليسي هستيم تيممونو دوست
داريم اونم بي حدو مرز با عشق
فقط مگه اين كه دعا كني
ايشالا يه روزي بشـه اين
حس تو وجود من بميره ...ولي اون
روز روزيه كه ديگه من نيستم و
روزيه كه ضربان قلب من براي
هميشـه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ايست
عشق مني پرسپوليس
@faraz_officialll

Read more

. لازم نيست من بهتون بگم اوضاع بده، همـه مي دونن کـه بده. توي رکود اقتصادي هستيم، همـه از کار اخراج شدند يا نگران از دست کارشون هستند. ارزش دلار بـه اندازه ي يه سکه ي پنج سنتي ـه. بانک ها دارن ورشکست ميشن. مغازه دارها يه اسلحه زير پيشخون شون نگه ميدارن. ولگردها دارن توي خيابون ها وحشي ميشن. بـه ... .
لازم نيست من بهتون بگم اوضاع بده، همـه مي دونن کـه بده.
توي رکود اقتصادي هستيم، همـه از کار اخراج شدند يا نگران از دست کارشون هستند.
ارزش دلار بـه اندازه ي يه سکه ي پنج سنتي ـه.
بانک ها دارن ورشکست ميشن. مغازه دارها يه اسلحه زير پيشخون شون نگه ميدارن.
ولگردها دارن توي خيابون ها وحشي ميشن.
به نظر مي رسه هيچنيست کـه بدونـه داره چيکار مي کنـه و اين پاياني نداره.
ما مي دونيم کـه هوا براي نفس کشيدن مناسب نيست و همچنین غذامون هم براي خوردن!
خب، من شما رو تنـها نميذارم! ازتون مي خوام کـه عصباني بشين
ازتون نمي خوام کـه اعتراض کنيد، ازتون نمي خوام کـه شورش کنيد، من نمي خوام بـه نماينده تون نامـه بنويسيد، چون نمي دونم بهتون چي بگم کـه بنويسيد.
من نمي دونم بايد با رکود و تورم، و روس ها و جرم درون خيابون چيکار کرد.
تنـها چيزي کـه مي دونم، اينـه کـه اول، تو بايد عصباني بشي.
تو بايد بگي، «من يه انسانم، خدا لعنت کنـه، زندگي من ارزش داره»
خب، ازتون مي خوام کـه بلند بشین و  به سمت پنجره بريد، بازش کنيد و سرتون رو يد بيرون و فرياد بزنيد:
من خيلي عصباني هستم و نمي خوام اينو تحمل کنم!
#شبکه
#سیدنی_لومت
#Network
#Sidney_Lumet --

Read more

اينجا رو بخونيد و نظرتونو بنويسيد و براي دوستاتون هم بفرستين ((((("""گاهي وقتا بايد بـه اين فكر كنم كه چي شد كه من اينجا ايستادم ، كجا ميرم ، که تا الان خوب جلو اومدم يا عقب موندم از جريان زندگي . يه وقتايي كه هيچي درست جلو نميره بايد نشست يه گوشـه يه فنجون قهوه يه #موسيقي و لحظه اي بـه اين فكر كرد كه من چقدر ... اينجا رو بخونيد و نظرتونو بنويسيد و براي دوستاتون هم بفرستين ((((("""گاهي وقتا بايد بـه اين فكر كنم كه چي شد كه من اينجا ايستادم ، كجا ميرم ، که تا الان خوب جلو اومدم يا عقب موندم از جريان زندگي .
يه وقتايي كه هيچي درست جلو نميره بايد نشست يه گوشـه
يه فنجون قهوه
يه #موسيقي
و لحظه اي بـه اين فكر كرد كه من چقدر از دنياي كوچيك اطرافم لذت ميبرم
#زندگي #لحظه هاي #كوچيك و #به هم #پيوسته ي جهان بي كران خداست
اگر الان كلافه اي برو يه گوشـه با خودت يه قرار بذار و چند لحظه بـه خودت فكر كن""""))) #بزن_بخون #زندگي #پيانو #صدا #خواننده

Read more

...... ئه ڤرو ده مي مـه سرور بارزاني گوتار پيشكيشكري ل ناڤا ياريگه ها زا خو ... گوت؛- بـه ري ئه ز بهيم زاخو ئه س لده ف جه نابي سه روكي بيم و سه روكي گوته من سلافا ل خه لكي زاخو بكه و هيشتا زاخو رحو دلئ منـه...️..ب ئه وئ سلافئ ل وي ده مي مـه هه ست ب هاتنا جه نابي وي كر . . ____________ .Admın{@NiBAR_11} ......
ئه ڤرو ده مي مـه سرور بارزاني گوتار پيشكيشكري ل ناڤا ياريگه ها زا خو ...
گوت؛- بـه ري ئه ز بهيم زاخو ئه س لده ف جه نابي سه روكي بيم و سه روكي گوته من سلافا ل خه لكي زاخو بكه و هيشتا زاخو رحو دلئ منـه...♥️..ب ئه وئ سلافئ ل وي ده مي مـه هه ست ب هاتنا جه نابي وي كر👑😭
.
. ____________
.Admın{@NiBAR_11}

Media Removed

. . مصاحبه جديد كريستيانو با DAZN : . زندگي درون تورين چطوره؟ واقعاً خوب، خيلي خوشحالم. تيم خوبي داريم. سخت كار ميكنيم هميشـه. هيچ روزي اينجا آسون نيست . اين درسته كه جلسات تمريني درون ايتاليا خيلي سخته؟ بله، من شيوه اي كه تمرين ميكنن رو دوست دارم، ذهنيت، اين خوبه، خيلي خيلي حرفه اي هستن، بخاطر ... .
.
مصاحبه جديد كريستيانو با DAZN :
.
زندگي درون تورين چطوره؟
واقعاً خوب، خيلي خوشحالم. تيم خوبي داريم. سخت كار ميكنيم هميشـه. هيچ روزي اينجا آسون نيست
.
اين درسته كه جلسات تمريني درون ايتاليا خيلي سخته؟
بله، من شيوه اي كه تمرين ميكنن رو دوست دارم، ذهنيت، اين خوبه، خيلي خيلي حرفه اي هستن، بخاطر همين من لذت ميبرم
.
چرا يوونتوس رو انتخاب كردي؟
بعضي چيزا درون زندگي بـه يه دليل اتفاق ميفتن. انتظار نداشتم كه درون اين باشگاه بازي كنم اما همـه چيز بـه طور طبيعي اتفاق ميفته. همونطور كه همـه ميدونن يووه يكي از بزرگترين باشگاه هاي جهانـه بنابراين تصميمم ساده بود. البته، رئال مادريد، كاري كه اونجا انجام دادم باورنكردني بود. اونجا همـه چيز بدست آوردم و دوستان و خانوادم اونجا هستن اما پيوستن بـه اين باشگاه تصميم آسوني بود. اونا همـه كار برام انجام و بهم فرصت دادن. ميخوام اينجا هم تاريخ سازي كنم
.
يه بار گفتي سر الكس فرگوسن مثل پدرته، هنوزم همونطور فكر ميكني؟
البته، او درون شروع دوران حرفه ايم خيلي مـهم بود. من از اسپورتينگ ليسبون رفته بودم منچستر و هنوز ذهنيت پرتغالي داشتم. خيلي دريبل ميزدم، بعضي وقتا درون زمين درست تصميم نميگرفتم و او بهم ياد داد چجوري بـه عنوان بازيكن پيشرفت كنم. همـه چيز بـه من ياد داد. بـه همين دليل هميشـه او رو بـه عنوان پدر فوتباليم درون نظر ميگيرم
.
چجوري فشار رو كنترل ميكني؟
اين آسون نيست، اما بعضي وقتا از بازي كردن زير فشار لذت ميبرم، فشار مثبت. داشتن مسئوليت هاي زياد ميتونـه منفي باشـه ولي اين بخشي از كاره، جزئي از CR7 بودنـه. اين مشكلي نيست، ميدونم چجوري ادارش كنم

Read more

Media Removed

. امروز اومدم با يه كيك_موزاييك خييييلي خوشمزه و شيكان پيكان كه بگم من بـه يادتونم و ميخوام هر روزتون شيرين باشـه مثل قند . طرز تهيه اضافه ميشـه كه حتما درستش كنيد و لذتش و ببريد. طرزتهيه . شكر يك سوم پيمانـه بيسكوييت پتي بور دو بسته و نصفي شير يك پيمانـه سرخالي كره ١٥٠گرم پودركاكايو سه ق.غ (بستگي ... .
امروز اومدم با يه كيك_موزاييك خييييلي خوشمزه و شيكان پيكان كه بگم من بـه يادتونم و ميخوام هر روزتون شيرين باشـه مثل قند😍
.
طرز تهيه اضافه ميشـه كه حتما درستش كنيد و لذتش و ببريد.
طرزتهيه
.
شكر يك سوم پيمانـه
بيسكوييت پتي بور دو بسته و نصفي
شير يك پيمانـه سرخالي
كره ١٥٠گرم
پودركاكايو سه ق.غ (بستگي بـه رنگ پودرتون كم و زياد ميشـه)من كمي نسكافه هم زدم
گردو خردشده يا خلال پسته يا خلال بادام نصف پيمانـه(اختياري)
.
پودر كاكايو و شكر و با هم مخلوط كنيد که تا گلوله اي از پودر كاكايو باقي نمونـه.
كره و شير و بهش اضافه كنيد،ميذاريم رو حرارت كم که تا كره ذوب بشـه.
بعد زير شعله رو خاموش كنيد و بذاريد كامممممممملا خنك بشـه.😁
بعد مغزيجات و اضافه كنيد.
بيسكوييتهارو بـه چهارقسمت(پودرش نكنيد) تقسيم كنيد.
موادتون خنك شد بهش اضافه كنيد.
يه كيسه فريزر و باز كنيد،مواد و بريزيد وسطش و رول كنيد.
دو سر نايلون و ببنديد که تا فشرده بشـه.
من يه لايه سلفون هم دورش پيچيدم.
بعد با دستتون ميتونيد شبيه مثلثش كنيد.
بذاريد تو يخچال بـه مدت سه ساعت که تا كاملا خنك بشـه.
بعد با چاقوي اره اي برش بزنيد😁
. .
کاری از کدبانوی باسلیقه
@leila_vakiili

Read more

Media Removed

از يه جاى كه فكر ميكنى ديگه بايد براى خودت زندگى كنى، ديگه نمى تونى سعى كنى براى همـه قهرمان بازى دربيارى و انتظار نداشته باشى كه يكى بگه ممنون، ممنون كه حواست بهم بود، از يه جايى تصميم مى گيرى بـه جاى ٤ صدنفر وقتت رو براى ٤ نفر بذارى... ٤ تايى كه بـه اندازه ٤٠٠ که تا معرفت دارن، از يا جايى مى فهمى كه آدم بد و خوب ... از يه جاى كه فكر ميكنى ديگه بايد براى خودت زندگى كنى، ديگه نمى تونى سعى كنى براى همـه قهرمان بازى دربيارى و انتظار نداشته باشى كه يكى بگه ممنون، ممنون كه حواست بهم بود، از يه جايى تصميم مى گيرى بـه جاى ٤ صدنفر وقتت رو براى ٤ نفر بذارى... ٤ تايى كه بـه اندازه ٤٠٠ که تا معرفت دارن، از يا جايى مى فهمى كه آدم بد و خوب نداريم همـه معلم هاى هستند كه بـه ما ياد ميدن، از يه جايى تصميم مى گيرى كه همـه انرژى رو براى خودت بذارى چون آدم ها شيفته قدرت تو هستند نـه چيزه ديگه، بعد ما هم اين اجازه رو ميدم كه قدرتمون رو خوب بييند، ببيند ما براى موفقيت خيلى تلاش كرديم و براى پيروزى خيلى شكست خورديم، شكست جذاب ترين اتاق زندگى هر آدمى مى تونـه باشـه، چون آدم هاى ضعيف رو ضعيف تر ميكنـه و آدم هاى قوى رو قوى تر، وقتى يه هدف مشخص دارى هيچ وقت نا اميد نميشى فقط سعى ميكنى ديدت رو باز تر كنى و راه هاى بزرگترى رو براى رسيدن بـه هدفت پيدا كنى، من هيچ كسى رو تو زندگيم نديدم كه با عشق كارش و انجام بده و بيشتر از بقيه زحمت بكشـه و به هدفش نرسه، حتما موفق ميشـه، مـهم نيست چى پشت سرت ميگن، مى دونين كيا پشت سرت حرف مى زنن، كسايى كه دوست دارن، كسايى كه دوست دارن با تو باشن و يا كسايى كه دوست داشتن جاى تو باشن، بايد بـه همـه اونـها احترام گذاشت چون اونان كه شبانـه روز دارن بـه تو فكر ميكنن نـه تو بـه اونـها، تو انقدر مشغول و سرگرم كارت هستى كه نمى بينيشون، تو بايد هدف موفقيت باشـه... بـه كسايى كه دنبال موفقيت هستن ميگم نا اميد نشين، از شكست نترسين از بلند پروازى نترسين و آدم هاى كه بـه شما ميگن نمى تونين رو كنار بگذارين، اگه روياش رو دارين، اگه مى تونين تصورش كنين، يعنى خدا قدرت رسيدن بهش رو بهتون داده "عكس مربوط بـه ١ سال پيش هست" 🙏❤️

Read more

ما يه غلطى كرديم دلمون واسه يكى سوخت !! الان شعر پنج سال پيشم بذارم ميگين واسه اونـه !! شعر الان رو هم بذارم ميگين واسه اونـه !! عكس ننمم بذارم ميگين اونـه !!! انقدر بى جنبه و فضولين ماشالله كه همـه بايد همـه چيزو ازتون قايم كنن و واستون نقش بازى كنن !! اينو بدونين كه شمائين كه درگير يه يا يه پسر ميشين و همـه ... ما يه غلطى كرديم دلمون واسه يكى سوخت !! الان شعر پنج سال پيشم بذارم ميگين واسه اونـه !! شعر الان رو هم بذارم ميگين واسه اونـه !! عكس ننمم بذارم ميگين اونـه !!! انقدر بى جنبه و فضولين ماشالله كه همـه بايد همـه چيزو ازتون قايم كنن و واستون نقش بازى كنن !! اينو بدونين كه شمائين كه درگير يه يا يه پسر ميشين و همـه ى زندگيتون ميشـه اون !! اين حرفا واسه ما خاطره س و اگرم با كسى ميگرديم از روى محبت و دلسوزيمونـه نـه چيز ديگه اى !! خدارو شكر انقدر واسه ما اين چيزا عادى و پيش پا افتاده هست كه تو كسى گير نكنيم و بچسبيم بـه كار و هدفمون !! آدما ميان و ميرن و اون چيزى كه ميمونـه هدف و سلامتى و هنر آدمـه !! همينو بس !! من هر وقت يه آدم درست حسابى پيدا كردم كه فقط واسه خودم بود بـه همـه با افتخار معرفيش ميكنم و از كسى هم ترسى ندارم !! فعلا حتما ندارم و نداشتم كه معرفى نميكنم انقدر باهوش بازى درون نيارين و دنبال مو تو ظرف غذا نگردين كه مال ما پوچه فعلا ... !! همين كارارو ميكنين كه يه دوزارى هم بهتون ميگه شما بايد برين بميرين ديگه !! خب چيكار مردم دارين !!!؟ بچسبين بـه زندگى خودتون كه اوضاعتون درست شـه و انقدر سرتون تو زندگى مردم نباشـه !! بعدشم !! اينم بگم واسه همـه ى اين ورزشكارا و بازيگرا كه گير بـه همون دوزارى و پله ش كردن واسه چاپلوسى جلوى مردم !! درختى كه خورده زمين كه تبر زدن نداره كه !! بدتر معروفش كردين يارو رو !! شما اگه هنرمندى واسه چيز ديگه تلاش كن و به گنده هاى لاشى تو كار خودت و تو مملكت گير بده كه اوضاع واسه مردمت بهتر شـه نـه بـه كسى كه تو ايران نيستو هرچى بيشتر معروفش كنى بيشتر تبليغ سايت ميكنـه و بيشتر خوش بـه حالش ميشـه !! التماس تفكر !! ٧٨

Read more

Media Removed

خسته از مردمِ شـهر ، خسته از اون كه تو ميخوای بشی و من خودِشَم خسته از الكلِ شر ، پاک خونـه از دَم پُرِ شمع فكرِ هدف كُلِّ شب ، اون كه ميگفت نرو كه رفت خودِشَم دوست دارَن دست خورده شَن ، بذار بره با اونا كه درخورِشَن بگو با اصلاً كلِّ شـهر ، هه بـه من چه هان ؟! بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه برو راحتَم ... خسته از مردمِ شـهر ، خسته از اون كه تو ميخوای بشی و من خودِشَم
خسته از الكلِ شر ، پاک خونـه از دَم پُرِ شمع
فكرِ هدف كُلِّ شب ، اون كه ميگفت نرو كه رفت خودِشَم
دوست دارَن دست خورده شَن ، بذار بره با اونا كه درخورِشَن
بگو با اصلاً كلِّ شـهر ، هه

به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين
به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين

خسته ام از اين الگوريتمِ زندگی ، خسته از دوسِت دارم اونم هرطوری كه بهم بگی
آرومَم نميكنـه ديگه هر گُلی كه بهم بدی

به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين
به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين

به من چه كی مُرد ، كی باخت كی بُرد
كی گرفت سيمرغ اينطور بی ذوق ، كی اومد رو بيلبورد ميلبورد بيخود هركی اومد ، يه دلِ سير خورد ...
به من چه اون چشـه ؟ خودش خواست كه تو چشـه ، خودش خواسته سوژه شِه
زيادی وِل بپری بدن حق داره كوفته شـه ، اون خودش خواسته كوفتِش شـه
به من چه لعنتی حالِ من چطور خوب بشـه ؟

به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين
به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين

همـه جا پُشتِ هم بَدِ همو هِی ميگيم
همـه جا گشنـه بعد غمِ همو كِی ديديم
همـه جا ميدى فقط وعده بعد و هِی ميری
ميزنی شوخی شوخی قلبِ منو جِر ميدی
خنده خنده يهويی بندِ همو آب ميديم
همـه جا ديوارِ و پنجره رو خواب ديديم
ميشينيم و وايسادَنِ يه پيرمرد رو ميبينيم
دَمِ بدشانسی فقط فيلمِ همو ميگيريم
خسته ام از خوابيدن ، از خواب ديدن ، از پاييدن ، نـه آبجيتَم ، نـه ماميتَم ، نـه داييتَم ، نـه عادیَم ، نـه مادیَم
نـه هرجا زود ميرم و وا ميدم ، نـه وا ميرم ، نـه حتی رو ميدم بـه فاميلَم ، روانيَم

به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين

Read more

Media Removed

..... خسته از مردمِ شـهر ، خسته از اون كه تو ميخوای بشی و من خودِشَم خسته از الكلِ شر ، پاک خونـه از دَم پُرِ شمع فكرِ هدف كُلِّ شب ، اون كه ميگفت نرو كه رفت خودِشَم دوست دارَن دست خورده شَن ، بذار بره با اونا كه درخورِشَن بگو با اصلاً كلِّ شـهر ، هه بـه من چه هان ؟! بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه برو ... .....
خسته از مردمِ شـهر ، خسته از اون كه تو ميخوای بشی و من خودِشَم
خسته از الكلِ شر ، پاک خونـه از دَم پُرِ شمع
فكرِ هدف كُلِّ شب ، اون كه ميگفت نرو كه رفت خودِشَم
دوست دارَن دست خورده شَن ، بذار بره با اونا كه درخورِشَن
بگو با اصلاً كلِّ شـهر ، هه

به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين
به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين

خسته ام از اين الگوريتمِ زندگی ، خسته از دوسِت دارم اونم هرطوری كه بهم بگی
آرومَم نميكنـه ديگه هر گُلی كه بهم بدی

به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين
به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين

به من چه كی مُرد ، كی باخت كی بُرد
كی گرفت سيمرغ اينطور بی ذوق ، كی اومد رو بيلبورد ميلبورد بيخود هركی اومد ، يه دلِ سير خورد ...
به من چه اون چشـه ؟ خودش خواست كه تو چشـه ، خودش خواسته سوژه شِه
زيادی وِل بپری بدن حق داره كوفته شـه ، اون خودش خواسته كوفتِش شـه
به من چه لعنتی حالِ من چطور خوب بشـه ؟

به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين
به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين

همـه جا پُشتِ هم بَدِ همو هِی ميگيم
همـه جا گشنـه بعد غمِ همو كِی ديديم
همـه جا ميدى فقط وعده بعد و هِی ميری
ميزنی شوخی شوخی قلبِ منو جِر ميدی
خنده خنده يهويی بندِ همو آب ميديم
همـه جا ديوارِ و پنجره رو خواب ديديم
ميشينيم و وايسادَنِ يه پيرمرد رو ميبينيم
دَمِ بدشانسی فقط فيلمِ همو ميگيريم
خسته ام از خوابيدن ، از خواب ديدن ، از پاييدن ، نـه آبجيتَم ، نـه ماميتَم ، نـه داييتَم ، نـه عادیَم ، نـه مادیَم
نـه هرجا زود ميرم و وا ميدم ، نـه وا ميرم ، نـه حتی رو ميدم بـه فاميلَم ، روانيَم

به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين

Read more

Media Removed

خسته از مردمِ شـهر ، خسته از اون كه تو ميخوای بشی و من خودِشَم خسته از الكلِ شر ، پاک خونـه از دَم پُرِ شمع فكرِ هدف كُلِّ شب ، اون كه ميگفت نرو كه رفت خودِشَم دوست دارَن دست خورده شَن ، بذار بره با اونا كه درخورِشَن بگو با اصلاً كلِّ شـهر ، هه بـه من چه هان ؟! بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه برو راحتَم ... خسته از مردمِ شـهر ، خسته از اون كه تو ميخوای بشی و من خودِشَم
خسته از الكلِ شر ، پاک خونـه از دَم پُرِ شمع
فكرِ هدف كُلِّ شب ، اون كه ميگفت نرو كه رفت خودِشَم
دوست دارَن دست خورده شَن ، بذار بره با اونا كه درخورِشَن
بگو با اصلاً كلِّ شـهر ، هه

به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين
به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين

خسته ام از اين الگوريتمِ زندگی ، خسته از دوسِت دارم اونم هرطوری كه بهم بگی
آرومَم نميكنـه ديگه هر گُلی كه بهم بدی

به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين
به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين

به من چه كی مُرد ، كی باخت كی بُرد
كی گرفت سيمرغ اينطور بی ذوق ، كی اومد رو بيلبورد ميلبورد بيخود هركی اومد ، يه دلِ سير خورد ...
به من چه اون چشـه ؟ خودش خواست كه تو چشـه ، خودش خواسته سوژه شِه
زيادی وِل بپری بدن حق داره كوفته شـه ، اون خودش خواسته كوفتِش شـه
به من چه لعنتی حالِ من چطور خوب بشـه ؟

به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين
به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين

همـه جا پُشتِ هم بَدِ همو هِی ميگيم
همـه جا گشنـه بعد غمِ همو كِی ديديم
همـه جا ميدى فقط وعده بعد و هِی ميری
ميزنی شوخی شوخی قلبِ منو جِر ميدی
خنده خنده يهويی بندِ همو آب ميديم
همـه جا ديوارِ و پنجره رو خواب ديديم
ميشينيم و وايسادَنِ يه پيرمرد رو ميبينيم
دَمِ بدشانسی فقط فيلمِ همو ميگيريم
خسته ام از خوابيدن ، از خواب ديدن ، از پاييدن ، نـه آبجيتَم ، نـه ماميتَم ، نـه داييتَم ، نـه عادیَم ، نـه مادیَم
نـه هرجا زود ميرم و وا ميدم ، نـه وا ميرم ، نـه حتی رو ميدم بـه فاميلَم ، روانيَم

به من چه هان ؟!
بگو خودم چه مرگمـه ، بگو بلند يه مرتبه
برو راحتَم بذار ، نميشـه اوضاع ديگه بدتر از اين

Read more

Media Removed

. غذایت را روے لباسَت بریز غُر بزن برایم با سرفه هایت از خواب بیدارم من هنوز ساعت را بـه وقتِ قرص هایت کوک مے کنم دردت بہ جانم چقدر این قاب ِ عبه تو مے آید #مـهسا_مجیدی_پور . . اين عكس خودم شكار كردم بـه صورت كاملا اتفاقي شبيه يه داستان شد گاهي اوقات از يه عكس بـه يه شعر ميرسي شما هم بر اساس اين ... .
غذایت را روے لباسَت بریز
غُر بزن برایم
با سرفه هایت از خواب بیدارم
من هنوز ساعت را بـه وقتِ قرص هایت کوک مے کنم
دردت بہ جانم
چقدر این قاب ِ عبه تو مے آید
#مـهسا_مجیدی_پور
.
.

اين عكس خودم شكار كردم بـه صورت كاملا اتفاقي شبيه يه داستان شد گاهي اوقات از يه عكس بـه يه شعر ميرسي
شما هم بر اساس اين عكس براي من يه شعر بنويسيد

شعر و عكس : #مـهسا_مجیدی_پور

Read more

Media Removed

ســـــلآم 🤩 چون كه خيلي از شمآ خوآسته بودين مآنتو منآسب زير چآدر طرآحي كنيم و بآ توجه بـه اينكه اين روزآ همـه رفتن تو كآرِ عبآ 🤪 من تصميم گرفتم مدلآي جديدم يه مقدآر متفآوت تر بآشن نسبت بـه قبل اين مآنتو يه آپشن خيلي خوبي كه دآره اينـه كه دو تيكه ست 😎 تورِ طرحِ دولچه كه رويه ست و يه شوميز بلند سآده کـه ... ســـــلآم 🤩
چون كه خيلي از شمآ خوآسته بودين
مآنتو منآسب زير چآدر طرآحي كنيم
و بآ توجه بـه اينكه اين روزآ
همـه رفتن تو كآرِ عبآ 🤪
من تصميم گرفتم مدلآي جديدم
يه مقدآر متفآوت تر بآشن نسبت بـه قبل
اين مآنتو يه آپشن خيلي خوبي كه دآره
اينـه كه دو تيكه ست 😎
تورِ طرحِ دولچه كه رويه ست
و يه شوميز بلند سآده کـه جلوش دکمـه داره
و شمآ خيلي رآحت ميتونيد
بآ خريد يه مآنتو دو مدل مآنتو متفآوت
دآشته بآشيد برآي دو موقعيت مختلف
شوميز بلند رو ميتونيد بـه تنـهآيي
برآي استفآده روزآنـه بپوشيد
و توي مـهموني هآتونم رويه ش رو بپوشيد
برآي زير چآدر هم جمع و جور و رآحته
اگه بآ نظرآتون بـه من كمك كنيد
برآي طرآحي مدل هآي بهتر و كآربردي تر
بي نـهآيت سپآس گذآر ميشم 🤓☺️
Photo : @amirmohammad821

Read more
«نشونی» شعر و‌ صدای یغما گلرویی موسیقی: جان ویلیـامز - فهرست شیندلر بانو! بگو کـه کافه ی دنجِ چشات کو؟ من خسته ام... نشونیِ اون کافه رو بگو! باز از مسيرِ خواب برم که تا سرابِ تو، يا از پياده روی همين شعرِ رو بـه رو؟ پيشِ تو قطب نمای دلم مست مـی کنـه بايد بغل کنم تو رو از هر چهار سو! من بـه نشونیِ غلطت ... «نشونی»

شعر و‌ صدای یغما گلرویی
موسیقی: جان ویلیـامز - فهرست شیندلر

بانو! بگو کـه کافه ی دنجِ چشات کو؟
من خسته ام... نشونیِ اون کافه رو بگو!

باز از مسيرِ خواب برم که تا سرابِ تو،
يا از پياده روی همين شعرِ رو بـه رو؟

پيشِ تو قطب نمای دلم مست مـی کنـه
بايد بغل کنم تو رو از هر چهار سو!

من بـه نشونیِ غلطت شک نمـی کنم
حتا تو التهابِ کتک های بازجو

بی تو يه ساعتم کـه عقب مـی ره عقربه ش،
با صدهزار زنگ فرو مُرده تو گلو!

يه برکه ام کـه روی تنم غوطه مـی خورن،
اين اردکای زشت همـه تو لباسِ قو!

بايد تمامِ شعرای حافظ رو دوره کرد،
تا شرحِ يک نگاهِ تو رو گفت مو بـه مو

اما تمامِ حرفِ دلِ من خلاصه شد،
تو چهار سطرِ ساده ی يک شعرِ شاملو:

آه ای يقينِ گم شده! ای ماهیِ گريز!
در برکه های آينـه لغزيده تو بـه تو!

من آب گيرِ صافی ام، اينک! بـه سِحرِ عشق!
از برکه های آينـه راهی بـه من بجو! .
.
.
.
چهار سطرِ آخر اين غزل ترانـه از شعر «ماهی» سروده ی احمد شاملوست. .
عاز
@kambiz_photography

کانال رسمـی یغما گلرویی درون تلگرام:
https://telegram.me/yaghmagolrouee

Read more

Media Removed

. ميخوام تشكر كنم ازتون كه منو توي شادياتون شريك ميكنين سورپرايز هاي خوبتون و هديه هاتونو بـه من ميسپرين، و من تيكه هاي عشق رو سرهم ميكنم که تا بتونم لايق انتقال حال خوبتون باشم ️ . . اينبار اين آقاي خوشتيپ قرار بود سفارشي ساخته بشن ( عكس هارو ورق بزنيد ببينيد جزئيات رو ) و من بـه شخصه عاشق اون سر قاشقي ... .
ميخوام تشكر كنم ازتون كه منو توي شادياتون شريك ميكنين 😍 سورپرايز هاي خوبتون و هديه هاتونو بـه من ميسپرين، و من تيكه هاي عشق رو سرهم ميكنم که تا بتونم لايق انتقال حال خوبتون باشم 🌸♥️
.
.
اينبار اين آقاي خوشتيپ قرار بود سفارشي ساخته بشن ( عكس هارو ورق بزنيد ببينيد جزئيات رو ) و من بـه شخصه عاشق اون سر قاشقي ام. وقتي يه نفر بـه عطرش معروفه بوي اون عطر هميشـه و هرجا شمارو يادش ميندازه...
اين آقا هم كه با بوي Aventus CREED معروف هستن جز واجبات بود كه قاشق ماگشون همراه بشـه با سرقاشقي ادكلنشون 😊
.
.
براي ساخت ادكلن تو ابعاد كوچولو @pichak_handcraft خيلي كمكم كرد، سحر عزيزم مرسي بابت خوبيات 🍃
.
.
راستي واسه شمام پيش اومده توي كوچه خيابون مـهموني عروسي .... يدفه يه بويي بـه مشامتون بخوره و ياد يه آدم بيفتين ؟
براي من خيلي اين اتفاق افتاده و چه تلخ چه شيرين، يادآوريش و حسش واسم شيرينـه 🌸

Read more

Media Removed

خطيب المسجد الحرام: على الحاج أن يقف مع نفسه وقفات محكمات أدى جموع المصلين وحجاج بيت الله الحرام وسط منظومة متكاملة من الخدمات قامت بها الرئاسة العامة لشؤون المسجد الحرام والمسجد النبوي صلاة الجمعة وقد أم المصلين فضيلة إمام وخطيب المسجد الحرام الشيخ أسامة خياط. وابتدأ فضيلته بحمد لله الذي ... خطيب المسجد الحرام: على الحاج أن يقف مع نفسه وقفات محكمات
أدى جموع المصلين وحجاج بيت الله الحرام وسط منظومة متكاملة من الخدمات قامت بها الرئاسة العامة لشؤون المسجد الحرام والمسجد النبوي صلاة الجمعة وقد أم المصلين فضيلة إمام وخطيب المسجد الحرام الشيخ أسامة خياط.
وابتدأ فضيلته بحمد لله الذي جعل البيت مثابة للناس وأَمْنًا، قائلاً أحمده سبحانـه، بشر قاصديه بـالحج بالمغفرة التامة إحسانا ومَنًّا، وأشـهد ألا إله إلا الله وحده لا شريك له؛ شـهادةً تُبلّغ نيلَ الحُسنى، وأشـهد أن سيدنا ونبينا محمداً عبد الله ورسوله، خير الناس هديًا وأكملهم دِينًا، اللهم صل وسلم عليه وعلى آله وأصحابه، الذين كانوا حرزاً لدينـه وحِصْنًا، ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين.
وأضاف فاتقوا الله -عباد الله-واذكروا أنكم موقوفون بين يديه: (يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الإِنسَانُ مَا سَعَى)، (يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ * وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ * وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ * لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ). أيها المسلمون: إنّ وقوفَ حاجِّ بيت الله في مقام الشكر لله ربّ العالمين على مـا منّ بـه -سبحانـه- من نِعمٍ جليلة، يأتي في الطليعة منـها بعد نعمة الإسلام التوفيقُ إلى قضاء المناسك، والفراغ من أعمال الحجّ والعمرة، في صحةٍ وسلامةٍ، وأمنٍ وصَلاحِ حال؛ حقٌّ واجب، وفرض متعيّن عليه إذا أراد استبقاءَ النعمة، واستدامة الفضل، واتصالَ التكريم، ذلك: أنّ الشكرَ موعود صاحبُه بالمزيد كما قال عزّ من قائل: (وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ) وأوضح أمّا التحذير: فمن دعاء الحجّاج ربَّهم أن يؤتيَهم من حظوظ الحياة الدنيا ما ينصرفون إليه، ويقتصرون عليه، نائين بـه عمّا هو أعظم وأكمل وأبقى وأجمل من المنازل والمقامات في الدار الآخرة دار الخلد ودار المتقين.
وبين فضيلته كيفَ سيكون حال حاج بيت الله فيما يستقبِل من أيام عمُره بعد أن منَّ الله عليه بإتمامِ حجِّه.
وأضاف وهل سينكُص على عقِبَيه فيتردَّى في وهدَةِ حب الدنيا بعد إذ أنار الله فؤادَه وأضاء جنَباتِ نفسِه وكشَفَ عنـه غطاءَ الجهالاتِ الجاهلة والضلالاتِ الضالّة، فوجهه -سبحانـه-للطّواف ببيته الحرام، وحرَّم عليه الطوافَ بأيِّ شيءٍ آخر سواه.
وهل سَيعودُ إلى ارتِداءِ لِباسِ الإثم والفسوق والعصيانِ، ومبارَزَة الملِك الـديان بالخطايا والآثام بعدما كساه ربّه من لباس الإيمان وحُلل التقوى خيرَ اللباس وأبهى الثِّياب.

Read more

Media Removed

ده‌بوایـه‌ بمزانیبایـه‌، وه‌ک بایـه‌ک دێیت و ده‌ڕۆی! له‌گه‌ڵ هه‌ڵدانی پێکێک شـه‌راب ون ده‌بی له‌گه‌ڵ نـه‌فه‌سی جگه‌ره‌یـه‌کدا، ده‌بی به‌ دووکه‌ڵ و نامێنی.. وه‌ک ورده‌واڵه‌ فرۆشـه‌کانی سه‌ر ڕێگا، جێگای خۆت زوو زوو ده‌گۆڕی! من وامدانابوو، وه‌ک به‌رد سه‌نگین ده‌بی نـه‌مزانی به‌رد ... ده‌بوایـه‌ بمزانیبایـه‌،
وه‌ک بایـه‌ک دێیت و ده‌ڕۆی!
له‌گه‌ڵ هه‌ڵدانی پێکێک شـه‌راب ون ده‌بی
له‌گه‌ڵ نـه‌فه‌سی جگه‌ره‌یـه‌کدا،
ده‌بی به‌ دووکه‌ڵ و نامێنی..
وه‌ک ورده‌واڵه‌ فرۆشـه‌کانی سه‌ر ڕێگا،
جێگای خۆت زوو زوو ده‌گۆڕی!
من وامدانابوو،
وه‌ک به‌رد سه‌نگین ده‌بی
نـه‌مزانی به‌رد له‌ دڵتا سه‌نگینـه‌.
وه‌مزانی ده‌مکه‌یته‌ گوڵی خۆت،
نـه‌مزانیتۆ
گوڵ هه‌ر بۆ هه‌ڵوه‌رینـه‌!
من زۆر شتم نـه‌ده‌زانی..
ته‌نانـه‌ت ئه‌وه‌ی پێم وابوو ده‌یزانم
هه‌مووی درۆبوو.
ئه‌وه‌ی پێم وابوو،
تۆ مرۆڤێکی له‌ قوڕی من
خوێنی من تێکه‌ڵته‌ درۆ بوو.
(نـه‌مده‌زانی ئه‌وه‌ی ڕۆحم بۆئه‌و
هه‌مـیشـه‌ فیدا بوو
شایـه‌نی نیگایـه‌کیشم نـه‌بوو..)
ده‌کرێ وه‌ڵامـی من بۆ خۆم
چی بێ؟
که‌ له‌سه‌ر تۆ
چه‌ندان وانـه‌م فئری خۆم کرد
چه‌ندان ڕه‌نگ و یـاسام گۆڕی
چه‌ندان حه‌ز و خولیـام پێلێنا!
ده‌کرێ وا زوو
له‌ تۆ ونبم و له‌گه‌ڵ خۆما ئاشتبمـه‌وه‌؟
شـه‌ڕی ئه‌و بێباکی و بێ هه‌ستیـه‌ی تۆ
له‌گه‌ڵ من هه‌ڵه‌یـه‌
منێک وه‌ڵامـی هیچ یـه‌کێک له‌ غه‌دری
دوژمنـه‌کانم ناده‌مـه‌وه‌
دڵ پاکی خۆم نـه‌فره‌ت لێناکه‌م
نابمـه‌ گورگ و پێستی مـه‌ڕ بۆخۆم دروست ناکه‌م
نابمـه‌ ئاده‌مـییـه‌کی مۆدێرن
وه‌ک ئێوه‌و مانان!
چۆن له‌گه‌ڵ تۆ به‌شـه‌ڕ بێم؟
ده‌زانی ئازیز
من ناتوانم له‌مـه‌یدانی تۆدا
جارێکی تر دروشمـه‌کانی خۆم بڵێمـه‌وه‌؟!
کاتێک تۆ گاڵته‌جاڕیت،
به‌ هه‌ست و سۆز و گریـانی من بێ
من با سوتانم هه‌ر بۆخۆم بێ و
له‌ دووره‌وه‌ بێ..
پێت بڵێم
من نـه‌مده‌زانی هێنده‌ بئویژدانی
وه‌ک ئه‌وه‌ی،
نـه‌ بۆنی من کردبێ و
نـه‌ جێی ماچی منت پێوه‌ بێ
به‌ به‌رده‌ما بێیت و ب‌ڕۆی!
ئاهێک هه‌ناسه‌یـه‌کی سارد هه‌ڵنةکێشی..
نیگایـه‌ک بزه‌یـه‌ک به‌یـادی ڕۆژانی زوو
له‌ ڕوخسارتا به‌دی نةکه‌م
نـه‌مده‌زانی هێنده‌ نامرۆڤانـه‌
ڕابردوویـه‌ک دروست ده‌که‌ی
نـه‌ده‌توانم له‌بیری بکه‌م نـه‌ ده‌توانم تیـایـا بژیم
نـه‌مده‌زانی هێنده‌ دڵشکان و گریـانی منت پێخۆشـه‌
چه‌ن ساویلکه‌م ئێستاکه‌ش
هه‌روا هه‌ست ده‌که‌م یـاریم له‌گه‌ڵ ده‌که‌ی
ده‌ڵێم ڕه‌نگه‌ چاوشارکێبێ
وه‌ک مناڵی که‌ ته‌واوبوو
بێته‌وه‌ بڵێی ئه‌مجاره‌یـان کێ چاوی دابخا؟
کامان به‌دوای ئه‌ویتردا ڕاکا..
ئه‌ها بۆ ئه‌وه‌ی ڕقم لێت نـه‌بێ
چه‌ن جوان خۆم هه‌ڵده‌خه‌ڵه‌تێنم
ئه‌مـه‌یـان ده‌زانم
بیره‌وه‌ لێت ده‌رده‌
خۆشویستنت غه‌دره‌ و له‌ خۆمـی ده‌که‌م
که‌چی هێشتا وه‌ک پاساری
له‌ هێلانـه‌ی عه‌شقتدا
چاوه‌ڕێی گه‌ڕانـه‌وه‌ی تۆم..
ده‌زانم نایـه‌یت
لئ نازانم بۆچی ..؟
بۆچی ناکرێ ڕۆژێک
هه‌موو شتێک باش بێ؟
تۆ بێیته‌وه‌و ئه‌م قه‌سیده‌و
نوسینانـه‌م بدڕێنیت و
بۆ ئه‌به‌دی
له‌ باوه‌شم بگریت و جێمنـه‌هیلی

Read more

Media Removed

Part 2 ‎ من دوێنی وه‌ك خۆبه‌خشێك چووم بۆ ئه‌وه‌ی دڵی گه‌نجان خۆشبكه‌م، یـه‌كێك له‌ كۆمێنته‌كان ئافره‌تێكی كوردی دانیشتووی سوێده‌ كه‌ ده‌ڵێت، (ئه‌م ره‌قسه‌ چییـه‌ ئه‌گه‌ر ئێمـه‌ له‌وێ بوینایـه‌، ئێستا هاوكار بوویت؟!)، خانم من چه‌ندین رێگات بۆ داده‌نێم که تا هاوكار بیت، له‌ رێگه‌ی ئه‌م لینكه‌وه‌ ... Part 2 ‎
من دوێنی وه‌ك خۆبه‌خشێك چووم بۆ ئه‌وه‌ی دڵی گه‌نجان خۆشبكه‌م، یـه‌كێك له‌ كۆمێنته‌كان ئافره‌تێكی كوردی دانیشتووی سوێده‌ كه‌ ده‌ڵێت، (ئه‌م ره‌قسه‌ چییـه‌ ئه‌گه‌ر ئێمـه‌ له‌وێ بوینایـه‌، ئێستا هاوكار بوویت؟!)، خانم من چه‌ندین رێگات بۆ داده‌نێم که تا هاوكار بیت، له‌ رێگه‌ی ئه‌م لینكه‌وه‌ ده‌توانی پاره‌ و هاوكاری بنێریت، كه‌ راسته‌وخۆ هاوكارییـه‌كه‌ت ده‌چێت بۆ خه‌ڵكی ئه‌فرین؛ www.justgiving.com/campaigns/chairty/re-build/afrin ‎ئێوه‌ له‌ ده‌ره‌وه‌ی وڵات له‌ ژیـانێك ده‌ژین كه‌ ئه‌منیـه‌ت و ئاسایش هه‌یـه‌، كه‌ كۆتایی هه‌فته‌ خۆشیده‌كه‌ن، كه‌ منداڵه‌كانتان ده‌چن بۆ فێستیڤاڵه‌كان سه‌ما ده‌كه‌ن و خۆشی ده‌بینن، ده‌چن بۆ سه‌ر رووبار و به‌ هه‌موو دونیـادا ده‌گه‌ڕێن و خۆشی ده‌بینن، به‌ڵام منداڵی ئێره‌ هیچ شتێكی نییـه‌، گه‌نجی ئێره‌ چییـان هه‌یـه‌؟! رۆژێك كه‌ركووكه‌، رۆژێك شنگال، رۆژێك ئه‌فرین، رۆژێك خۆڵبارینـه‌، له‌ لایـه‌كی دیكه‌وه‌ سیسته‌مـی قوتابخانـه‌ خراپ و سه‌قه‌ته‌، ئه‌گه‌ر قوتابخانـه‌و مـه‌كته‌بیش هه‌بێت به‌ ده‌گمـه‌ن ده‌رفه‌ت هه‌یـه‌ بۆ گه‌نجان، بۆیـه‌ گه‌نجانمان ده‌یـانـه‌وێت لێره‌ بڕۆن، بۆیـه‌ گه‌نج ده‌ڕوات ! ‎ده‌مـه‌وێت بڵێم، كه‌ من چووم بۆ قه‌ندیل، یـه‌په‌گه‌ خۆیـان سه‌مایـان ده‌كرد، خۆیـان نـه‌ورۆزیـان پیرۆز ده‌كرد، خۆ عه‌فرین به‌شداری خۆپیشاندانم كرد، كوا خۆ پیشاندانی ئێوه‌؟ له‌ تویته‌ر ستۆرم شـه‌ڕم بۆ عه‌فرین كردووه‌، كوا ئاماده‌بوونی ئێوه‌، له‌ كاتێكدا ده‌بوایـه‌ ئێستا بۆ عه‌فرین سه‌دان هاشتاگ هه‌بووایـه‌ ! ‎من له‌ هه‌موو ئه‌وانـه‌ به‌شدارم و شـه‌ڕ ده‌كه‌م، كه‌چی ئه‌و په‌یجه‌ی زۆرترین لایكی هه‌یـه‌ سوكایـه‌تی به‌ من ده‌كات، ده‌ك داوه‌شێن، یـاره‌بی رسوا بن !!، من وه‌كو هونـه‌رمـه‌ندێك هه‌موو مافێكم خوراوه‌، ئه‌لبومـی هونـه‌رمـه‌ند ناكڕدرێت، كه‌س پاره‌ بۆ كۆنسێرتی گۆرانی نادات به‌ هونـه‌رمـه‌ندێك، له‌گه‌ڵ ئه‌وه‌ش من له‌ چالاكییـه‌كانم به‌رده‌وامم. ‎به‌سه‌ به‌س، من دوێنێ بۆ منداڵانی خۆم گۆرانیم گوت، ئێوه‌ هاتوون هه‌ڕه‌شـه‌ ده‌كه‌نـه‌ سه‌ر منداڵیی من ؟ هه‌رگیز قبوڵی ناكه‌م، جا ئه‌گه‌ر ئه‌وه‌نده‌ به‌شـه‌ڕه‌فن بڕۆن چه‌ك هه‌ڵگرن و بچن بۆ عه‌فرین.

Read more

Media Removed

@leila_vakiili . سلام ،سلاااام . امروز اومدم با يه #كيك_موزاييك خييييلي خوشمزه و شيكان پيكان كه بگم من بـه يادتونم و ميخوام هر روزتون شيرين باشـه مثل قند . طرز تهيه اضافه ميشـه كه حتما درستش كنيد و لذتش و ببريد. #طرزتهيه . شكر يك سوم پيمانـه بيسكوييت پتي بور دو بسته و نصفي شير يك پيمانـه سرخالي كره ... @leila_vakiili .
سلام ،سلاااام
.
امروز اومدم با يه #كيك_موزاييك خييييلي خوشمزه و شيكان پيكان كه بگم من بـه يادتونم و ميخوام هر روزتون شيرين باشـه مثل قند😍
.
طرز تهيه اضافه ميشـه كه حتما درستش كنيد و لذتش و ببريد.
#طرزتهيه
.
شكر يك سوم پيمانـه
بيسكوييت پتي بور دو بسته و نصفي
شير يك پيمانـه سرخالي
كره ١٥٠گرم
پودركاكايو سه ق.غ (بستگي بـه رنگ پودرتون كم و زياد ميشـه)من كمي نسكافه هم زدم
گردو خردشده يا خلال پسته يا خلال بادام نصف پيمانـه(اختياري)
.
پودر كاكايو و شكر و با هم مخلوط كنيد که تا گلوله اي از پودر كاكايو باقي نمونـه.
كره و شير و بهش اضافه كنيد،ميذاريم رو حرارت كم که تا كره ذوب بشـه.
بعد زير شعله رو خاموش كنيد و بذاريد كامممممممملا خنك بشـه.😁
بعد مغزيجات و اضافه كنيد.
بيسكوييتهارو بـه چهارقسمت(پودرش نكنيد) تقسيم كنيد.
موادتون خنك شد بهش اضافه كنيد.
يه كيسه فريزر و باز كنيد،مواد و بريزيد وسطش و رول كنيد.
دو سر نايلون و ببنديد که تا فشرده بشـه.
من يه لايه سلفون هم دورش پيچيدم.
بعد با دستتون ميتونيد شبيه مثلثش كنيد.
بذاريد تو يخچال بـه مدت سه ساعت که تا كاملا خنك بشـه.
بعد با چاقوي اره اي برش بزنيد😁
.
رسپي بينظير @nasrin.ghoreishi عززززيزم
.
به وقت نوزدهم شـهريور هزار و سيصد و نود و هفت

Read more

Media Removed

روز پزشك رو بـه تمام پزشكان زحمتكش و بزرگوارمون تبريك ميگم ، ميخوام يه تبريك ويژه بگم بـه دكتر محمدرضا فرهمند عزيز و مـهربانم كه تولدي دوباره رو بـه من هديه دادند و زندگي دوباره بهم بخشيدند ، دكتر مسعود صابري نازنين كه هميشـه دوست و رفيق عزيز من هستندو خيلي مـهربونند و دكتر اميد روحاني مـهربان دوست و همكار ... روز پزشك رو بـه تمام پزشكان زحمتكش و بزرگوارمون تبريك ميگم ، ميخوام يه تبريك ويژه بگم بـه دكتر محمدرضا فرهمند عزيز و مـهربانم كه تولدي دوباره رو بـه من هديه دادند و زندگي دوباره بهم بخشيدند ، دكتر مسعود صابري نازنين كه هميشـه دوست و رفيق عزيز من هستندو خيلي مـهربونند و دكتر اميد روحاني مـهربان دوست و همكار عزيز من و دكتر رامين خليلي دوست و رفيق قديمي من ، دكتر مكي عزيز و مـهربان دكتر ريه جانم كه يه فرشته هستند ، دكتر باقرزاده عزيز كه وقتي پام شكست دوبار من و نجات دادند و الان ميتونم راه برم ، دكتر آيت شـهماري پزشك قلب جانم كه خودشون از مـهربوني يه قلبند ، هرچي گشتم عكسشون رو پيدا نكردم ، دكتر بهروز پرهام پور عزيز دكتر فيزيوتراپ جانم ، دكتر نوروزي عزيز دكتر فيزيوتراپ تيم هاي ورزشي كه از پزشكان قديمي و عالي هستند و دكتر ميري عزيز و مـهربون كه جراح حاذقي هستند ، دكتر عمادي فر پزشك پروتز دستهاي رسول و تمام پزشكاني كه با عشق براي اين مرز و بوم و مردمش تلاش ميكنند ، ببخشيد اگه اسمي رو يا عكسي رو فراموش كردم بدونيد درون قلب من و ما جا داريد .

Read more

Media Removed

قرار بود توو تايم صبحانـه بياد خدمتتون اما خواب موندم با يه خمير ١٠ دقيقه اي درستش كردم خوشمزه شد دوسش داشتيم من يه پسري دارم كه خيلي مقرون بـه مصرفست چون فقط املت و كته گوجه ميخوره 🤦🏻‍♀️ رستوران رفتن و دوست نداره و اهل هيچ اسباب بازي خفني هم نيس يه تفنگ ٢ هزار تومني هم كارشو راه ميندازه مـهم اينـه ... قرار بود توو تايم صبحانـه بياد خدمتتون
اما
خواب موندم 😅🙈
با يه خمير ١٠ دقيقه اي درستش كردم خوشمزه شد دوسش داشتيم
من يه پسري دارم كه خيلي مقرون بـه مصرفست چون فقط املت و كته گوجه ميخوره 🤦🏻‍♀️
رستوران رفتن و دوست نداره و اهل هيچ اسباب بازي خفني هم نيس يه تفنگ ٢ هزار تومني هم كارشو راه ميندازه
مـهم اينـه كه تفنگ باشـه و كارت بازي صدا ازين بچه درون نمياد
منم ديشب بـه ذهنم رسيد اينجوري واسش املت درست كنم بلكه خوشش بياد كه موفق بودم 💪🏻 .
.
.
#پيتزا_املت_نداپز
خمير مايه يك ق غ
نمك يك ق چ
شكر يك ق چ
روغن مايه دو ق غ
شير نصف پيمانـه
آرد بـه ميزان لازم ( حدودا دو و نيم پيمانـه )
آب ولرم رو بـه سردي يك پيمانـه
ابتدا خمير مايه و اب و شكر و در يك ليوان مخلوط ميكنيم و روي درشو ميپوشونيم بهش ١٠ دقيقه اجازه ميديم که تا عمل بياد
سپس درون يك كاسه بزرگ همـه مواد و مخلوط ميكنيم و خمير مايه عمل اومده هم اضافه درون انتها كم كم ارد و اضافه ميكنيم که تا جايي كه ارد اضافه كنيد كه خمير بـه دست نچسبه ( اگه آرد زياد بـه خورد خمير بدين خميرتون اصلا لطيف نخواهد شد و پوك نميشـه ) خمير رو حسابي ورز ميديم يا صد مرتبه بـه كف ظرف ميكوبيم روشو پوشونده ١٠ دقيقه بهش استراحت ميديم
يك قالب پيتزا رو چرب ميكنيم كف و دور قالب رو از خمير ميپوشونيم
در كاسه اي جدا گانـه من ٣ عدد تخم مرغ نمك و فلفل و اويشن و كمي پودر سير مخلوط كردم
روي خمير كه درون قالب پهن كرده بودم كمي پنير پيتزا ريختم
بعد تخم مرغ هاي هم زده رو روي خمير ريختم و روش گوجه و پنير هاي رنگي گذاشتم ( ميتونيد پنير رنگي و حذف كنيد بـه جاش هر سبزيجات ، ذرت ، فلفل دلمـه اي يا هرچي دوس داريد بريزيد ) داخل فر ٢٠٠ درجه بـه مدت ٢٠ دقيقه قرار دادم ٥ دقيقه اخر گريل رو روشن كردم
ميتونيد اين املت رو داخل تابه با حرارت ملايم و گذاشتن دم كني روي درون تابه بـه مدت ٣٠ که تا ٤٠ دقيقه درست كنيد

Read more

Media Removed

Part 1 من حه‌ز ده‌كه‌م سه‌باره‌ت به‌ ئاهه‌نگی دوێنێ له‌ فێستیڤاڵی به‌هار-هه‌ولێر، روونكردنـه‌وه‌یـه‌ك بده‌م، پێش هه‌موو شتێك جێگه‌ی ده‌ستخۆشییـه‌ بۆ تۆڕی گه‌نجانی نیشتمان، بۆ رێكخستنی ئه‌م فێستیڤاڵه‌ بۆ گه‌نجان و منداڵان كه‌ ئه‌گه‌ر بۆ رۆژێكیش بێت دڵیـان تێیدا خۆش بێت، به‌ڵام زۆر دڵگرام ... Part 1
من حه‌ز ده‌كه‌م سه‌باره‌ت به‌ ئاهه‌نگی دوێنێ له‌ فێستیڤاڵی به‌هار-هه‌ولێر، روونكردنـه‌وه‌یـه‌ك بده‌م، پێش هه‌موو شتێك جێگه‌ی ده‌ستخۆشییـه‌ بۆ تۆڕی گه‌نجانی نیشتمان، بۆ رێكخستنی ئه‌م فێستیڤاڵه‌ بۆ گه‌نجان و منداڵان كه‌ ئه‌گه‌ر بۆ رۆژێكیش بێت دڵیـان تێیدا خۆش بێت، به‌ڵام زۆر دڵگرام و دڵشكاوم كه‌ خه‌ڵكانێك له‌ تۆڕه‌ كۆمـه‌ڵایـه‌تییـه‌كان به‌تایبه‌تی چه‌ند لاپه‌ڕه‌و په‌یجێكی تایبه‌ت كۆمێنتی زۆر نـه‌شیـاو به‌تایبه‌ت بۆ رووخاندنی نـه‌ك ته‌نیـا بۆ رووخاندنی من وه‌ك كچه‌ كوردێك، به‌ڵكو بۆ رووخاندنی گه‌نجان و منداڵان ده‌نووسن كه‌ هیچ گونجاحێكیـان نییـه‌. چه‌ندین ساڵه‌ من شـه‌ڕ ده‌كه‌م بۆ كوردستان به‌بێ ئه‌وه‌ی بودجه‌یـه‌كم هه‌بێت، به‌بێ ئه‌وه‌ی هیچ پشتگیرییـه‌كم هه‌بێت، چه‌ندین هه‌ڕه‌شـه‌ له‌ كاتێكدا من كه‌سێكم كه‌ ئه‌زموونم پێیـه‌و وزه‌م پێیـه‌ بۆ ئه‌وه‌ی چه‌ندین كاری باش بكه‌م، له‌ رێگه‌ی گرین كیدس و چالاكی دیكه‌ی هونـه‌ره‌كه‌م له‌ كوردستان و له‌ ده‌ره‌وه‌ی وڵات.

ئه‌وه‌ی من كردم بۆ كه‌ركووك به‌ به‌شداریكردنم له‌ خۆپیشاندانـه‌كان، به‌ هاوكاریكردنی ٤٠ خێزان به‌ دابینكردنی خواردن بۆ دوو هه‌فته‌، ئه‌وه‌ی من كردم له‌ سۆشیـال مـیدیـا به‌ تایبه‌تی له‌ تویته‌ر و له‌ رێگه‌ی منداڵه‌ سه‌وزه‌كان، به‌ تایبه‌تی هێنان و كۆكردنـه‌وه‌ی هاوكاری له‌ ده‌ره‌وه‌ی وڵات، هه‌روه‌ها باسكردنی ناسنامـه‌ی كورد به‌ باشی له‌ چه‌ندین كه‌ناڵی وه‌كو بی بی سی و چه‌ندین كه‌ناڵی دیكه‌و گه‌وره‌ترین رۆژنامـه‌كانی جیـهان، ئینجا دێن له‌ به‌رامبه‌ر ئه‌وه‌ وشـه‌و قسه‌ی نـه‌شیـاو به‌ من ده‌ڵێن ؟! که تا كه‌ی من ئه‌مـه‌ قبوڵ بكه‌م ؟

ئێوه‌ ده‌زانن من هه‌موو ئه‌و ئاهه‌نگانـه‌ی كردوومـه‌ له‌ ساڵی رابردوو تاوه‌كو ئێستا، هه‌موو ئاهه‌نگه‌كان به‌ خۆبه‌خش و بێ به‌رامبه‌ر چوومـه‌ بۆ به‌شداریكردن؟! ته‌نانـه‌ت پاره‌ی تاكسی و چه‌ند خه‌رچییـه‌كی بچووكی هاتوچۆشم وه‌رنـه‌گرتووه‌ته‌وه‌ !!!، ئێوه‌ ده‌زانن له‌ دوو ئاهه‌نگ من خۆم پاره‌ی باند و گرووپی مـیوزیكیم خه‌رچكردووه‌و داومـه‌؟ ئێوه‌ ده‌زانن كه‌ باوكی سه‌ر سپیم من به‌خێو ده‌كات؟! ده‌زانن منیش وه‌ك ئێوه‌ خاوه‌ن باوك و برا و ٨ مامم !؟

Read more

Media Removed

#لطفابخوانيد هم بهشتي هاي عزيز سلام اميدوارم با وجود همـه ي خبرهاي بدي كه اينروزها ميشنويم حالتون خوب باشـه. خوشحالم كه بـه لطف شما موقعيت مخاطب قرار ٨٠٠٠ نفر از برجسته هاي قشر تحصيل كرده جامعه رو دارم و بخاطر استوري امروز از همـه تون عذر ميخوام كه با يه خبر بد برگشتم اما اينجور اتفاقا دغدغه ي ... #لطفابخوانيد
هم بهشتي هاي عزيز سلام
اميدوارم با وجود همـه ي خبرهاي بدي كه اينروزها ميشنويم حالتون خوب باشـه. خوشحالم كه بـه لطف شما موقعيت مخاطب قرار ٨٠٠٠ نفر از برجسته هاي قشر تحصيل كرده جامعه رو دارم و بخاطر استوري امروز از همـه تون عذر ميخوام كه با يه خبر بد برگشتم
اما اينجور اتفاقا دغدغه ي قلب مـهربون همـه مردم ماست كه بـه ياري شبكه هاي اجتماعي، امروز بيشتر ازشون مطلع ميشيم و بيشتر روحمون بـه درد مياد
شايد كاري از دست من براي اين بچه هاي بي دفاع كه آسيب ميبينن برنياد و اين بـه اشتراك گذاريا فقط مرهمي باشـه براي وجدانمون، بخاطر دنياي ظالمي كه براي اين فرشته ها آماده كرديم و اونا رو بهش دعوت ميكنيم
اما مشكل اساسي تر از اين حرفاست! همـه ي ما بـه لطف خدا روزي نـه چندان دور صاحب فرزند ميشيم يا حتي همين الان خيليامون دروازه ي بهشت بـه روشون باز شده و صاحب فرزندن!
آدماي سواستفاده گر و بيمار همـه جا هستند ولي با هوشياري و آگاهي ميشـه كنترلشون كرد و جلوي تعرضشون بـه حريم خوشبختي و زندگيمون رو گرفت
اين قبيل اتفاقا براي همـه ما ممكنـه بيفته و من خوشحالم كه شما مخاطبم هستيد و با ساده ترين جملات، عميق ترين مسائل رو ميشـه مطرح كرد.
براي بـه جريان افتادن اتفاقاي بزرگ، بايد با كاراي كوچيك مقدمـه چيني كرد و براي جامعه اي آروم بايد از خودمون شروع كنيم
چشم اميد آينده، بـه من و شماست كه با هوشياري و آگاهيمون، روزاي امني بسازيم و جلوي تلف شدن آسيب پذيرترين قشر كه بچه هاي بي دفاع و معصوم هستن رو بگيريم.
شايد بتونيم با ياداوري بـه پدر و مادر بچه هاي محيط زندگيمون، اونا رو هوشيار كنيم تو مراقبت كردن ازشون و جلوي يه اتفاق بد ديگه رو بگيريم
براتون بهترينـها رو آرزو دارم
و من الله توفيق

Read more

Media Removed

. ‎سلاو بـه ريزم ئه مـه م بو پوست بكه ن تكايه من گەنجێكی ٢١ سالم تاكو ايستا خوشەويستيم زور كردوه بـه لام ١ جار عاشقبوم ئەويش عاشقي كه سيك بوم لەبەر هه ژاري جێی هيشتم ايتر ئەوەی ئه مناسيتو که تا ماوه يه ك ليم دوره كه ويته وه بـه ته واوي بيهيز بومـه من دايكمو باوكم ژير په نجه يان هه يه كه سيش نـه بوه تاكو ايستا ده ستم بـه ... .
‎سلاو بـه ريزم ئه مـه م بو پوست بكه ن تكايه من گەنجێكی ٢١ سالم تاكو ايستا خوشەويستيم زور كردوه بـه لام ١ جار عاشقبوم ئەويش عاشقي كه سيك بوم لەبەر هه ژاري جێی هيشتم ايتر ئەوەی ئه مناسيتو که تا ماوه يه ك ليم دوره كه ويته وه بـه ته واوي بيهيز بومـه من دايكمو باوكم ژير په نجه يان هه يه كه سيش نـه بوه تاكو ايستا ده ستم بـه سه ر دابينيتو كه ميك نازم هه لكريت من له ته مـه ني ٥ ساليه وه ايشم كردوه تاكو ايستاش كه كه سيك ئه بينم بـه جلي مـه كته بـه فرميسك له جاوه كانما ناوه ستي نازانم زياني من ئه گا بـه جي كه كه سيك ئه بينم له گه ل خانـه وا ده كه يا دل خوشـه دلم خوربه ي يه ت ده ليم خودايه من جيم له وانـه كه م تره من ٢١ سالي گه نجيم هه موي روشت هه موي سوتا روزانـه ئه وه نـه هيلاك ئه بم ناتوانم له سه ر قاجه كانم بوه ستم كه يه مـه وه ماله وه سه عات ٢ شـه وه ئه بيت دايكو باوكم هه ل سينم حه پو شتيان بي بده مو خواردنيان بو حازر بكه م من نازانم بو كه س مني ناويت بو كه س نازا نيت كه من هه م له و جييه ي كه كاريش ده كەم خاوه ن كاره كه هه مو روژ بـه من ده لي ئه گه ر ايره ت بـه دل نيه ده رگا كرا وه يه بەو تەمـه نـه م له بـه ر جاوي خه لكا قسه م بيده ليتو ئه م شكينته وه من ناتوانم هيج قسه يه ك بكه م جونكه نا جارم ايش بكه م . بمبورن كه هه نديكتانم بيتاقه ت كردبيت دوباره ببورن.ته مـه نـه م له بـه ر جاوي خه لكا قسه م بيده ليتو ئه م شكينته وه من ناتوانم هيج قسه يه ك بكه م جونكه نا جارم ايش بكه م . نا جارم زياني خوم ته ر خان بكه م هه ر كيه ك ده م بينيت ده ليت جيه نان نيه بي خويت اي بـه و خوايه جاري وا هه بوه بـه ٣ روژ نانم نـه خواردوه جه ند جار له برسا له هوش خوم جومـه بـه س تكايه دوعام بو بكه ن .
.
.
. 👉🏻 #labert_nakam

Read more

Media Removed

نظر يكى از تهيه كنندگان خوش قلب️ماركت موسيقى كه از دوستان بامعرفتم هست درون خصوص حواشى خواننده جوان كشورمون حميد هيراد @aliaghaynassab ‏ : پسر محجوب من نـه که تا الان از نزديك ديدمت ونـه پيش اومده كه كنسرتهات بيام ولى تك تك كارهايي كه که تا الان ساختى بى نظيره ، متأسفم براى اين ماركت موسيقى كه شبكه سه بياد ... نظر يكى از تهيه كنندگان خوش قلب❤️ماركت موسيقى كه از دوستان بامعرفتم هست درون خصوص حواشى خواننده جوان كشورمون حميد هيراد
@aliaghaynassab ‏
:
پسر محجوب من نـه که تا الان از نزديك ديدمت ونـه پيش اومده كه كنسرتهات بيام ولى تك تك كارهايي كه که تا الان ساختى بى نظيره ، متأسفم براى اين ماركت موسيقى كه شبكه سه بياد بـه عنوان يه منتقد با رييس خانـه موسيقى كه هيچ كار مثبتى حداقل تو اين مدتى كه من يادم هست نداشته و ترانـه سرايي كه بازم ... و آهنگ سازى كه يه ماكت تو كامپيوتر داره برا همـه كپى ميكنـه مصاحبه كنـه ، آخه چرا با آبروى يه نفر كه هنوزم براى همـه اثبات نشده داريد بازى ميكنيد هيچ بـه ايرادات خودمون فكر كرديم كه يك نفر رو بـه باد انتقاد گرفتيم ' خجالت داره ' بى خيال شيد ' چرا كسى كه موفق هست و ميخوايد بفرستيدش كُنج خونـه ، چرا داريم انگيزش رو ازش ميگيريم ، آهاى استادهايي كه نشستيد نقد ميكنيد ( آب كه سر بالا بره قورباغه ابوعطا ميخونـه ) ول كنيد ، فقط ميتونم بگم تو يه كار ديگه ( سينما يا تئاتر ) اگر يه هنرمندى اشتباهى بكنـه قطعاً همكارهاش كمك ميكنند که تا داستان تموم بشـه نـه اينكه بندازنش ته چاه لطفاً دوستان و همكاران حوزه موسيقى بـه خودمون بيايم اگر حالشو داريد ، درون آخر حميد هيراد با اين اتفاقات حتماً عزيز تر خواهى شد و با انگيزه بيشتر بـه كارت ادامـه بده ‏@hiraad.hamid ‏@musicema ‏@navayefars ‏@nava.ir ‏@concert_iranian ‏@parsconcert ‏@pause_music ‏@ham_ahang ‏@music ‏@mowjmusic

Read more

Media Removed

. سلام بچه ها خوبين . همـه ي روزاي خدا خوبه اما يه روزايي خيلي خوبه امروز يكي از اون روزاي خيلي خوب بود ، امروز شاهد دفاع مـهديه جانم بودم ، عمق وجودم پر از شوق و تحسين بود ، نازنينم عروسكم مباركت باشـه اين تلاش و اين مدرك الهي مقطع بعديتو (دكتري) شاهد باشيم ، ميتوني رو كمك منم حساب كني البته نـه استاد ... .
سلام بچه ها خوبين✋
.

همـه ي روزاي خدا خوبه اما يه روزايي خيلي خوبه امروز يكي از اون روزاي خيلي خوب بود ، امروز شاهد دفاع مـهديه جانم بودم ، عمق وجودم پر از شوق و تحسين بود ، نازنينم عروسكم مباركت باشـه اين تلاش و اين مدرك 😘😘
الهي مقطع بعديتو (دكتري) شاهد باشيم ، ميتوني رو كمك منم حساب كني البته نـه استاد راهنماها درون حد نگه داشتن سبحان و غذا درست كردن برات😂👊🏻
.
با توام مـهديه جانم
بارها كه جلوي همـه گفتم بزار اينبارم جلوي اينـهمـه آدم برات اقرار كنم ، حرفهام حرفهاي يه مادره كه با خيال راحت پسرشو چندساله سپرده بهت ، من تورو از خدا هديه گرفتم خودت و خدا ميدونـه كه چقدررررر دوست دارم و هميشـه و همـه جا بهت افتخار كردم و بارها هم گفتم تو شيرين ترين و عزيزترين رقيب مني وقتي مثه من نگران كم خوابي و خستگي علي هستي وقتي مثه من قد من علي رو دوست داري ، وقتي علي صدات ميكنـه مـهديه ، و تو از ته قلبت جواب ميدي جااااانم و من قند تو دلم آب ميشـه از جانم گفتنت مگه ديگه چي ميخوام از خدا
خدايا شكرت خدايا مرسي🙏🏻🍀
و يه تشكر ويژه بخاطر دنيا آوردن اون كله فرفري عشق و نفس من #آقاسبحان💙
.
ميدونم حرفهام كاملأ از ديد يك مادر شوهر بودا🤓🙋‍♀️
.

خطابم بـه شما فالورهاي مـهربون
مرسي كه بـه من لطف دارين اما بدونين كه رابطه هاي خوب هميشـه دوطرفه اس ، جايي اين جمله رو خوندم و چقدر كيف كردم
.
خوشبختي از آني هست که درون پي خوشبختي دیگران باشد❤️
و من امروز خوشبخت ترينم🤓
.
@mahdiehalimhm
@nemat.ali
.
حالا بريم سراغ هشتگها😂👊🏻
نمـیدونم چرا هروقت این لباسو مـیپوشم یـاد سفر کره و هشتگ #يانگوم_السلطنـه مي افتم
#ي_نگو_بلا_بگو
امضاء يك مادرشوهر #پزو
.
.
به تاريخ نوزدهم شـهريورماه سال نود و هفت
راستي فردا اول ماه محرم نماز اول ماه و صدقه فراموش نشـه لطفأ 🍀❤️
.
.

Read more

Media Removed

چشمانم درون آينـه ى تمام قدء كنارء تخت ء مدل ء استراليايى كه كمد را پوشانده بود، باز شد. كورمال بـه دستشويى رفتم، تقريبا خواب آلود روى توالت فرنگى نشستم و دقيقا نمى دانم كارى كردم يا نـه، ولى سيفون را زدم، منگ ء خواب دستهايم را شستم و با حوله اى كه مال من نبود دستهايم را خشك كردم،قبل ء رفتن بـه تخت ، از شيشـه ى آبى ... چشمانم درون آينـه ى تمام قدء كنارء تخت ء مدل ء استراليايى كه كمد را پوشانده بود، باز شد. كورمال بـه دستشويى رفتم، تقريبا خواب آلود روى توالت فرنگى نشستم و دقيقا نمى دانم كارى كردم يا نـه، ولى سيفون را زدم، منگ ء خواب دستهايم را شستم و با حوله اى كه مال من نبود دستهايم را خشك كردم،قبل ء رفتن بـه تخت ، از شيشـه ى آبى كه معمولا كنار تخت مى گذارم يكى دو قلپ سر كشيدم، ساعت ٢.٣٠ نصفه شب بود، از پنجره ى بزرگ اتاق با چهارچوبهاى قديمى اش بـه ماه و تصوير بسيار زيباى بيرون نگاه كردم، آسمان ء زيبا خودنمايى مى كرد.
دراز كشيدم كه ناگهان صدايى توجه منو جلب كرد،صداى ظريف ء يخچال كه گويى موتورش تازه بـه كار افتاده باشد، ياد يخچال قديمى خانـه مان درون تهران افتادم-كه بانو خانم، م با خريدء يخچال نو هم حاضر بـه از دست آن نبود و تقريبا انبار خوراكى شده بود كه خود يادگار عادات روزهاى جنگ و قحطى و صف بود- دقيقا همان صدا را دوباره شنيدم، صداى قيژء كشدارء طولانى مدت و بدون قطع كه درون گوشـهايم ميپيچيد، گويى گوشـهايم زنگ ميزد، صدايى كه درون خانـه ى مان براى قطع ء آن مجبور بـه بيرون كشيدن پريز يخچال مى شدم.اما حالا،اين صدا برايم تبديل بـه صدايى آرام كننده شده بود و مرا ياد خانـه مى انداخت و گويى دلتنگى يه مرا تسكين مى داد، با دقت و وسواسى شبانـه بـه صدا گوش كردم، انگار برايم جعبه ى موزيك كودكانـه اى را كوك كرده اند، از پيچيدن آن صدا درون گوشـهايم خوشحال بودم، صدايى فالش، خارج از كوك موسيقائى و به دور از زيبايى شناسى صوتى برايم لالايى شد که تا از درون احساس ارامش كنم و خوابم بگيريد، اسمش را دلتنگى گذاشتم، دلتنگى زودهنگام.........گاهى از مزار خاطرات قديمى عبور كردن تسكين دلتنگيست.

Read more

Media Removed

• • • • • يـا عرب وش هو بسـويبه أليـا رخصت الروح من شـانـه عـوق م'ـا في حـد يـدريبه غـير رب الـكـون سـبحْانـه م بغـيت اليـوم أشكـي بـه غـير قافـي طيب بألـحانـه يـا الخـوي بنقـوم نسـريبه لـي مصنع عـند "يـابـانـه" و كلـجه م'ـا فـيه تسـليبه و أنقبضـت الخط كـ الزانـه تفـتخر بـه يـوم ...




يـا عرب وش هو بسـويبه
أليـا رخصت الروح من شـانـه
عـوق م'ـا في حـد يـدريبه
غـير رب الـكـون سـبحْانـه

م بغـيت اليـوم أشكـي به
غـير قافـي طيب بألـحانـه

يـا الخـوي بنقـوم نسـريبه
لـي مصنع عـند "يـابـانـه"

و كلـجه م'ـا فـيه تسـليبه
و أنقبضـت الخط كـ الزانـه
تفـتخر بـه يـوم تمشيـبه
و الخـطوط تـزّيـن بيـبانـه
غيُـرو بـيب عـن بيـبه
و أختـلف بـ الصـوـت و الحانـه " #بيج لـونـه و انـت تدريبـه
و الـ #تيوتا رمـز عنوانـه
أطلـب الله الرازـق أيـبه
من وكيـل يبـيع شيصاـنـه 🙌🏼

Read more

Media Removed

سلام دوستان يه مطلب هست كه چند وقته ميخواستم بگم ولي فرصت نكردم . خطاب بـه دوستان خواننده و هنرمند درون ضمينـه موسيقي : ١: بـه هيچ عنوان هيچ قطعه موسيقي و تنظيمي بدون اينكه مبلغ بيعانـه دريافت بشـه استارت نميخوره توسط من ( امير ارشيا ) . بـه هيچ عنوان . اين چيزيه كه تو اين ١١ سال فعاليت بهم ثابت شده و براي هركي ... سلام دوستان يه مطلب هست كه چند وقته ميخواستم بگم ولي فرصت نكردم . خطاب بـه دوستان خواننده و هنرمند درون ضمينـه موسيقي :
١: بـه هيچ عنوان هيچ قطعه موسيقي و تنظيمي بدون اينكه مبلغ بيعانـه دريافت بشـه استارت نميخوره توسط من ( امير ارشيا ) . بـه هيچ عنوان . اين چيزيه كه تو اين ١١ سال فعاليت بهم ثابت شده و براي هركي كه بـه من سفارش ساخت و توليد يك كارو ميده صدق ميكنـه . غريبه و آشنا هم نداره . بعد هنرمند عزيزي كه براي من كارتو ارسال ميكني براي حالا تنظيم يا ميكس ، من نبايد بـه شما بگم لطف كنين مبلغ بيعانـه رو واريز كنيد بلكه شما خودتون بايد قبل از اينكه من بگم اين كارو انجام بديد ( بابا زشته بـه قرآن )
٢: هيچ قطعه فاينال شده اي قبل از اينكه تسويه حساب نـهاييِ مالي انجام شده باشـه تحويل خواننده داده نميشود ... اين هزاااار باااررر .... خيلي از دوستان هستن كه خيلي وقت ها ناراحت ميشن از اين موضوع ولي واقعا ديگه براي من اهميتي نداره اگر كسي انقدر غير حرفه اي هست كه از موضوع ناراحت بشـه لطف كنـه تنظيم كنندش رو عوض كنـه . من واقعا نـه شرخرم نـه چك نقد كن . من بايد تمام تمركزم رو كاري كه دارم ميسازم و خلق ميكنم باشـه نـه اينكه الان تازه حالا بايد بيفتم دنبال دستمزدم .
اين بخشي از تجربه هاي ١١ - ١٢ ساله من تو اين ماركته كه چون بارها و بارها ضربه خوردم ديگه نميخوام تكرار بشـه . اعتماد هاي بي جا و مـهربوني هايي كه مناسب خيلي افراد نبوده .
پس لطف كنين اين دو مطلب رو خوب بـه خاطرتون داشته باشيد قبل از اينكه سفارش ساخت و توليد كاري رو بـه من بديد . ببخشيد كه خيلي صريح گفتم . اميدوارم حرفه اي بـه اين موضوع نگاه بشـه همونطور كه من كار حرفه اي براتون توليد ميكنم ممنون از توجهتون

Read more

Media Removed

تصميم گرفتم سفرى طولانى رو تنـهايى با ليام تجربه كنم.زياد شنيدم واى سخته چطورى ميخواى تحمل كنى؟ اشتباه نكن بگو وحيد بياد با هم برگرديد! بچه ها تو پرواز خيلى اذيت ميشن خودتو آماده يه روز سخت و نفس گير بكن. حرفها باعث شد، اين چالش رو حتما امتحان كنم. تو فرودگاه تهران جايى كه بايد از گيت رد ميشدم يه مادر ... تصميم گرفتم سفرى طولانى رو تنـهايى با ليام تجربه كنم.زياد شنيدم واى سخته چطورى ميخواى تحمل كنى؟ اشتباه نكن بگو وحيد بياد با هم برگرديد! بچه ها تو پرواز خيلى اذيت ميشن خودتو آماده يه روز سخت و نفس گير بكن.
حرفها باعث شد، اين چالش رو حتما امتحان كنم.
تو فرودگاه تهران جايى كه بايد از گيت رد ميشدم يه مادر و نازنين كمكم كردن. مادر بهم گفت اين يه چرخه است. من وقتى بچه كوچيك داشتم بهم كمك شده حالا دارم بـه شما كمك ميكنم، لطفا اين چرخه رو ادامـه بده🌸
تو پرواز اول راحت بودم و ليام اذيتى نداشت. که تا پرواز بعدى ٦ ساعت تو سالن ترانزيت با هم بوديم. درسته ليام خيلى شيطونى كرد و نذاشت آدمايى كه قصد استراحت داشتند كمى بخوابند ( البته يه آقايى روبرومون خيلى راحت خوابيده بود و خروپف ميكرد و هيچ گونـه صدايى آزارش نميداد) ولى بـه من خيلى خوش گذشت. باهم بازى كرديم. كشتى گرفتيم و نخود و هويج بـه هم پرتاب كرديم.
براى غذا كشيدن و نوشيدنى خوردن هم از يه خانوم ايرانى كمك گرفتم. ليام رو بازى داد که تا من غذام رو ببرم و روى ميز بذارم. پرواز دوم تاخير داشت ولى انقدر رفتار آدم ها وقتى ميديدند من بچه دارم قشنگ و دلنشين بود كه واقعا هيچى بـه چشم نيومد. با توجه بـه اينكه ليام خواب بود منو نفر اول بردن تو پرواز و خانوم مـهماندار خيلى كمكم كرد.
تو پرواز دوم هم مشكل خاصى نداشتم فقط ليام كمى گريه كرد چون ميخواست با كمك من راه بره و صندلى ها رو شوت كنـه !!
و من خوشحالم كه از بعد اين چالش براومدم. درون طول مسير Good job هاى زيادى شنيدم كه بهم انرژى و روحيه دو چندان داد 🌸 درسته دست چپم كمى درد ميكنـه هنوز و توو بيست و چهارساعت دو ساعت بيشتر نخوابيدم ولى نـه پودر شدم نـه داغون. رسيديم خونـه و بغضى زيبا درون راه پله گلوم شروع بـه فرياد كرد. من بـه هنر درخشان زن بودن بيشتر مى انديشم.
سوگل طالب لو
تيرماه ١٣٩٧
“من زنان قوی را باور دارم. من زنی را کـه مـی‌تواند از خودش حمایت کند باور دارم. من زنی را کـه نیـازی ندارد پشت شوهرش پنـهان شود باور دارم. من باور دارم اگر مشکلی دارید، بـه عنوان یک زن از بعد آن برمـی‌آیید، نقش قربانی را بازی نمـی‌کنید، خودتان را موجودی قابل ترحم جلوه نمـی‌دهید، انگشت‌تان را بـه سوی دیگران نشانـه نمـی‌روید. مـی‌ایستید و از بعد آن برمـی‌آیید. با سری برافراشته با دنیـا رو بـه رو مـی‌شوید و هستی را درون قلب‌تان حفظ مـی‌کنید.“- سی. جویبل سی. #زن_ايرانى_سايه_نشين_نيست_ #motherhood #liamtalebloo #babyboy💙

Read more

Media Removed

سلام صبح جمعتون بخير جاتون خالى ديشب عروسى بوديم و شب كه برگشتيم فقط رسيدم سنجاقاى سرمو دربيارم، صورت بشورم مسواك ب بيفتم بخوابم الان پاشدم ديدم شكل جوجه تيغى شدم چون ديروز تو دايركت خيلى ازم دستور خواسته بودين نشستم اول صبحى دستور رو بزارم بعد برم سراغ موهام، پاى كيك سيب مواد لازم تخم مرغ ... سلام صبح جمعتون بخير
جاتون خالى ديشب عروسى بوديم و شب كه برگشتيم فقط رسيدم سنجاقاى سرمو دربيارم، صورت بشورم مسواك ب بيفتم بخوابم الان پاشدم ديدم شكل جوجه تيغى شدم چون ديروز تو دايركت خيلى ازم دستور خواسته بودين نشستم اول صبحى دستور رو بزارم بعد برم سراغ موهام،
پاى كيك سيب
مواد لازم

تخم مرغ ٣عدد
شكر ١ ليوان
روغن نيمـه جامد نصف ليوان
ماست پرچرب يك ليوان
آرد ٢ ليوان
بكينگ پودر ٢ق چ
وانيل١ق چ
سيب يك عدد
دارچين و شكر براى سيبها بمقدار لازم
روغن و شكر رو با همزن بزنيد که تا سفيد و يكدست بشـه بعد تخم مرغهارو يكى يكى اضافه كنيد، وانيل رو هم بـه همراه تخم مرغها اضافه كنيد، سپس ماست را افزوده و مخلوط كنيد من نصف ق چ هم دارچين بـه همراه ماست اضافه كردم، بعد مخلوط آرد و بكينگ پودر رو با ليسك بشكل دورانى بـه دستور اضافه نماييد و مايع رو داخل كپسول بريزيد، اين مايع براى دوازده عدد كپسول بزرگ كافيست، روى هر كدام از سيبهاى تكه شده كه داخل يك ق غ شكر و يك ق چ داچين غلتانده شده بگذاريد، بعد پاى كيكهارو داخل فر ١٨٠ درجه بمدت چهل دقيقه اجازه پخت دهيد نوش جان،
پى نوشت: دوستاى عزيز كه هميشـه بـه من لطف داريد و از بقيه دلنوشته ميپرسيد داستان زندگى من بعد از بدنيا اومدن پسرم وارد فراز و نشيب هاى بسيار زيادى ميشـه و بازگو كردنش مستلزم نام بردن از كسانى هست كه يا درون قيد حيات تيستند و يا راضى بـه نام بردن از نامشون نخواهند بود، که تا جايى كه ممكن بود از روند شروع زندگيم براتون گفتم ولى بشكل روتين و دنباله دار ادامـه اش كمى سخت و هنجارشكن خواهد بود،
البته حتما براتون از مقاطع مختلف مثل قبل خواهم نوشت و سعى ميكنم بيشتر طنز گونـه و مفرح باشـه، مطمئنأ رضايت شما برام مـهمـه و دوست دارم درون كنار هم از تجربيات هم درس بگيريم و هميشـه فضاى دوستانـه و شادى بينمون برقرار باشـه،
پس دلنوشته داريم ولى نـه بشكل دنباله دار ، قربون اون چشماى خوشگلتون بشم من، فعلا برم يه ترتيبى بـه موهام بدم که تا همسر جان بيدار نشده و وحشت ورش نداشته،
راستى شمام ميرين عروسى كمدتون منفجر ميشـه و همـه لباساتون ميريزه وسط،
من كه هميشـه آخرسر، موقع پيدا كردن جوراب مشكل پيدا ميكنم و جوراب مورد نظر پيدا نميشـه كه نميشـه، خدا بگم لعنت كنـه اونى رو كه جوراب شلوارى رو اختراع كرد يعنى كل مـهمونى بايد مثل اردك راه برى ، استغفرالله ربى ....
مواظب مـهربونياتون باشين ❤️

Read more

Media Removed

بهت اور ولي واقعي لطفا بادقت بخونيد و اگه شما هم تجربه اي داريد بنويسيد شايد با يه عقل جمعي خودمون بـه يه راهكار برسيم. . . روز بعد از تعطيلات #عيد_فطر از چهارراه پارك وي پياده حركت كردم که تا رسيدم ميدان #ونك داشتم با #موبايل صحبت ميكردم يهو يه پسر بچه شايد ٥تا٦ساله جلوم رو گرفت: # واسم #غذا ميخري!؟ با ... بهت اور ولي واقعي لطفا بادقت بخونيد و اگه شما هم تجربه اي داريد بنويسيد شايد با يه عقل جمعي خودمون بـه يه راهكار برسيم.
.
.
روز بعد از تعطيلات #عيد_فطر
از چهارراه پارك وي پياده حركت كردم که تا رسيدم ميدان #ونك
داشتم با #موبايل صحبت ميكردم يهو يه پسر بچه شايد ٥تا٦ساله جلوم رو گرفت: # واسم #غذا ميخري!؟
با دست اشاره كردم نـه....
دوباره گفت: گرسنمـه تورو خدا
برگشتم بـه دوست پشت خط گفتم بعدا زنگ مي .
گفتم:چي ميخواي.
گفت مرغ(اونجا مرغ بريان داشت) .
تا خواستم برم سفارش بدم گفت ميشـه بريم سوپر ماركت!
گفتم بريم،رفتيم....چي تصور ميكنيد!؟😕
يه راست رفت يه كيسه برنج بيست كيليويي برداره من بـه زور قانعش كردم تو نميتوني اينو برداري و يه پنج كيليويي برداشتم،بلافاصله گفت چايي هم نداريم،روغن هم برداشت،شامپو هم برداشت
رفت يه شونـه تخم مرغ بزرگ برداره ديگه شك بـه يقين داشت تبديل ميشد!گفتم نميشـه
پرسيدم اينارو چطور ميخواي ببري !؟ گفت با بردار بزرگترم الان تو اتوبوسا داره كار ميكنـه! گفتم بايد برادرت رو ببينم،دوباره شروع بـه التماس كرد!
حس بدي گرفتم ولي خودم رو راضي بـه پرداخت وجه كردم شد١٢٥ هزار تومان(البته قبل از موج گرونيهاي اخير)
رفتم بـه سمت خونـه فرداش درون جلسه اي
دوستي گفت اينا با سوپرماركتها ميبندن يه عددي ميگيرن و كالا ميمونـه واسه خودشون
يعني سوپر ماركت!(نميدونم درسته اين نظر يا نـه)
ولي درون اينكه اين كودكان الت دست گروههاي تكدي گري هستن كه ديگه شكي نيست!
.
.
امشب دوباره داشت همون صحنـه تكرار ميشد كه بـه يه پرس غذا ختم شد..
.
نوشتم چون حس خوبي ندارم!
چون تعداد كودكان متكدي درون #ايران بينـهايت زياد شده!
ايا بـه خاطر #اعتياد والدينشونـه!؟
ايا بـه دليل فقر اقتصادي است!؟
يا بي درايتي و عدم دغدغه مديران مربوطه و نمايندگان مجلس!؟
.
اصلا چرا بايد اينـهمـه كودك شب و نصفه شب تو خيابون راه برن و التماس مردم رو كنن!؟
مگه كار كودك غير قانوني نيست!؟
ايا اين كودكان اينده ساز اين مملكتن!؟ بزرگ بشن چي ميشن!؟ مگه اينجا هند با جمعيت ميليارديه!؟ .
من بـه اندازه خودم سفر رفتم هيچ كجاي دنياي كمي توسعه يافته از اين خبرا نيست....! .
چرا مارو بـه جايي ميرسونيد كه از حس خوب دستگيري و مـهرباني بـه حس بد رَكَب خوردن برسيم!!!.و درون بهترين حالت ممكن عذاب وجدان
.
..
داستاني داريم تو اين مملكت!!!!.
.
#داستان #كودك #كودك_كار #فقر #فرهنگ #مدير #توسعه #شـهر #شام
#پول #وجدان #عذاب_وجدان .
.
عكس تزييني است
روزي چند بار با اين صحنـه مواجه ميشيد و چه بايد كرد!؟

Read more

Media Removed

دوای خیـانـه‌تی 16ـی ئۆكۆتبه‌ری ساڵی رابردوو, پێشمـه‌رگه‌ له‌ ناوچه‌ داگیركراوه‌كان كشاوه‌ته‌وه‌, فه‌رمانده‌یـه‌كی پێشمـه‌رگه‌ش مـه‌رچه‌كانی گه‌ڕانـه‌وه‌ی پێشمـه‌رگه‌ بۆ كه‌ركووك و ناوچه‌ داگیركراوه‌كان, ئاشكرا ده‌كات و ده‌شلێت:” هۆكاری پاشـه‌كشـه‌ی پێشمـه‌رگه‌ هه‌ڵه‌ی پێشمـه‌رگه‌ ... دوای خیـانـه‌تی 16ـی ئۆكۆتبه‌ری ساڵی رابردوو, پێشمـه‌رگه‌ له‌ ناوچه‌ داگیركراوه‌كان كشاوه‌ته‌وه‌, فه‌رمانده‌یـه‌كی پێشمـه‌رگه‌ش مـه‌رچه‌كانی گه‌ڕانـه‌وه‌ی پێشمـه‌رگه‌ بۆ كه‌ركووك و ناوچه‌ داگیركراوه‌كان, ئاشكرا ده‌كات و ده‌شلێت:” هۆكاری پاشـه‌كشـه‌ی پێشمـه‌رگه‌ هه‌ڵه‌ی پێشمـه‌رگه‌ نـه‌بوو به‌ڵكو هۆكاری خیـانـه‌تی گرووپێكی نێو یـه‌كێتی بوو

سیروان بارزانی به‌رپرسی مـیحوه‌ری هێزه‌كانی پێشمـه‌رگه‌ی هه‌رێمـی كوردستان (مـیحوه‌ری گوێر و مـه‌خمور) ده‌ڵێت” هێزه‌كانی پێشمـه‌رگه‌ به‌مـه‌رج ده‌گه‌رێته‌وه‌ بۆ ناوچه‌ جێناكۆكان یـا ده‌بێت به‌هه‌ماهه‌نگی بێت له‌گه‌ڵ هاوپه‌یمانان و هێزه‌ عیراقیـه‌كان یـاخود ناكرێت هه‌ركات ئه‌وان ویستیـان بڵێن بگه‌ڕێنـه‌وه‌ بڵێن هێزمان به‌شی ئه‌وه‌ هه‌یـه‌ ئێوه‌ بگه‌ڕێنـه‌وه‌ ئێمـه‌ به‌ فرمانی ئه‌وان كارناكه‌ین، به‌ڵام ئه‌گه‌ر ویستیـان به‌هاوبه‌شی ئەو ناوچانە بەڕێەوە ببرێن و به‌فه‌رمـی ڕایبگه‌یـه‌نن ئه‌وا ئێمـه‌ ئاماده‌ین بگه‌ڕینـه‌وه‌ كه‌ركوك و ناوچه‌ جێناكۆكه‌كان، كه‌چوینەوە جارێکی تر ناكشێینـه‌وه‌ ”

له‌باره‌ی مـه‌رجه‌كانی پێشمـه‌رگه‌ گوتی” مـه‌رجه‌كانی ئێمـه‌ یـه‌كه‌م ئه‌وه‌یـه‌ ئه‌گه‌ر به‌هاوبه‌شی بێت وه‌ك پێش شـه‌ڕی داعش ئه‌وا با به‌ هاوبه‌شی بێت خۆ ئه‌گه‌ر هه‌ر بۆ ئێمـه‌ی به‌جێبهێڵن وه‌ك ئه‌وه‌ی ئه‌و هێزانـه‌ ده‌چنـه‌وه‌ باشوری عیراق و ناوه‌ڕاستی عیراق به‌هۆی خۆپیشاندانـه‌كان به‌ته‌نـها بۆ ئێمـه‌ بێت ئه‌و ناوچانـه‌ ئه‌وا ئەوەش ده‌بێت، به‌ڵام ئه‌وه‌ش به‌مـه‌رج ده‌بێت ، نـه‌وه‌ك دواتر بێنـه‌وه‌ بڵێن هێزمان به‌شی ئه‌وه‌ هه‌یـه‌ ئێوه‌ بگه‌ڕێنـه‌وه‌، ئێمـه‌ به‌ ئه‌مری ئه‌وان كارناكه‌ین ئه‌گه‌ر به‌هه‌ماهه‌نگی و لێكتێگه‌یشتن بێت ئه‌وەش ئاماده‌ین به‌فه‌رمـی چ بۆ كه‌ركوك یـاخود ناوچه‌كانی تری ماده‌ی(١٤٠) كه‌ عیراق یـانز ساڵه‌ به‌ ئه‌نقه‌ست كێشـه‌ دروست ده‌كات و جێ به‌جێی ناكات ئێمـه‌ ئاماده‌ین به‌هه‌ماهه‌نگی و هاوبەشی له‌وێ بین به‌ڵام ناكرێت دواڕۆژ پێمان بڵێن بڕۆن بكشێنـه‌وه‌ كه‌چوینەوە جارێکی تر ناكشێینـه‌وه‌ .” سه‌باره‌ت به‌وه‌ی ڕووداوه‌كانی(١٦) ی ئۆكتۆبه‌ر و چۆڵكردنی ناوچه‌ كێشـه‌له‌سه‌ره‌كان چه‌نده‌ كاریگه‌ری له‌سه‌ر ئه‌وه‌هه‌بووه‌ خه‌ڵك ڕازی بێت پێشمـه‌رگه‌ بگه‌ڕێته‌وه‌ ناوچه‌كانیـان؟

سیروان بارزانی وتی” خه‌ڵكی ئه‌و ناوچانـه‌ باش ده‌زانن كه‌ هه‌ڵه‌ی هه‌موو پێشمـه‌رگه‌ نـه‌بوو خیـانـه‌ته‌كه‌ی (١٦)ی ئۆكتۆبه‌ر، به‌ڵكو خیـانـه‌تی ژماره‌یـه‌كی كه‌م بوو، به‌ڵام ئه‌و هێزانـه‌ی به‌شدارنـه‌بوون له‌و خیـانـه‌ته‌ به‌ پێچه‌وانـه‌وه‌ خه‌ڵك زۆریـان پێ خۆش ده‌بێت ته‌نانـه‌ت من له‌و بڕوایـه‌دام خه‌ڵكانی تریش ناڵێم له‌شۆڤێنیـه‌كان به‌ڵام ل

Read more

Media Removed

. . . له‌به‌ر ئه‌وه‌ی پیـاوه‌کان ناتوانن خۆیـان ڕابگرن و دان به‌خۆیـانا بگرن،ژنـه‌کان ئه‌بێ به‌ خاتری ئه‌وان خۆیـان داپۆشن!! ئه‌مـه‌ چاره‌سه‌ره‌! له‌به‌ر نـه‌فسیـه‌تی تۆ من ئه‌بێ بخنکێم مـه‌لایـه‌کی ئیسلامـی نازانم چۆن له‌ ڕووی یـه‌ت ئه‌م ڕسته‌یـه‌ ئه‌ڵێ(له‌به‌ر ئه‌و ژنـه ڕووته‌ی که‌ پیـاو ... .
.
.
له‌به‌ر ئه‌وه‌ی پیـاوه‌کان ناتوانن خۆیـان ڕابگرن و دان به‌خۆیـانا بگرن،ژنـه‌کان ئه‌بێ به‌ خاتری ئه‌وان خۆیـان داپۆشن!!
ئه‌مـه‌ چاره‌سه‌ره‌!
له‌به‌ر نـه‌فسیـه‌تی تۆ من ئه‌بێ بخنکێم
مـه‌لایـه‌کی ئیسلامـی نازانم چۆن له‌ ڕووی یـه‌ت ئه‌م ڕسته‌یـه‌ ئه‌ڵێ(له‌به‌ر ئه‌و ژنـه ڕووته‌ی که‌ پیـاو له‌سه‌ر جاده‌ ئه‌یبینێ له‌ ماڵه‌وه‌ ژنـه‌که‌ی لێ ئه‌بێ به‌ مـه‌یمون و ناچێ به‌ لایـا)!
کابرا خۆی هیچ و پوچ و بێ شـه‌ره‌فه‌ ئه‌گه‌ر خیـانـه‌ت بکا ئه‌گه‌ر حساب بۆ ژنـه‌که‌ی نـه‌کا ئه‌و ژنـه‌داماوه‌ی سه‌ر جاده‌ بڵێ چی؟!ژنی وا هه‌یـه‌ ده‌ستی به‌ ده‌ستی پیـاوێکه‌ له‌سه‌ر ئه‌و جاده‌یـه‌ یـانی ژنی خه‌ڵکه‌ که‌چی تۆ که‌ پیـاوی خه‌ڵکی هه‌ر سه‌یری ئه‌که‌ی جاری وایـه‌ ئه‌ڵێی سه‌یری ئه‌وشته‌ جوانـه‌ ژنی کێیـه‌.!
نازانم ئه‌یـانـه‌وێ کێ بگه‌وجێنن؟!
ئه‌م حیزبه‌ ئیسلامـیانـه‌..ئه‌ڵێ ئه‌بێ خۆی داپۆشێ چونکه‌ پیـاوێک سه‌یری ئه‌کا و یـان ژن ناهێنێ یـان ژنـه‌که‌ی ئیـهمال ئه‌کا..
ئه‌ی بۆ باسی ئێران ناکه‌ن خۆ هه‌مووی له‌چک ئه‌کا .؟خۆو جواب به‌ره‌وه‌ چ حاڵێکه‌ تلیـاک دیسکۆ فه‌سادی له‌ژێر ئه‌و له‌چکه‌وه‌..
ئه‌زیزه‌که‌م عه‌قڵ ،عه‌قڵت هه‌ر له‌ ناو ئه‌شکه‌وته‌ جه‌ناب هێشا پوز و باڵ و جوڵاندنی لێو ڕۆشتنی کچێک کۆنترۆڵ پێ له‌ ده‌ست ئه‌یـا چی و له‌گه‌ڵ بڵێم نازانم؟
هه‌مووتان به‌ ئێمـه‌ ئه‌ڵێن ئه‌قڵ بچوازانم چی ئه‌گه‌ر به‌ڕوتیش له‌سه‌رجاده‌ بتانبینین ئه‌ڕۆین و ئاوڕتان لێ نایـه‌ینـه‌وه‌ !به‌ڵام خۆ ئێمـه‌ش به‌تاڵ نین له‌ خۆشی له‌ حه‌ز.!
ئه‌ها بیرم که‌وته‌وه‌ ژنـه‌کان ئه‌بێ خۆیـان داپۆشن چونکه‌ پیـاوه‌کان کۆنتڕۆڵ له‌ ده‌ست ئه‌یـه‌ن جا ئه‌زیزم پیـاوێك به‌وهه‌موو ئه‌قڵ و هێزه‌وه ‌نـه‌توانێ خۆی ڕابگرێ له‌ ئاستی قاچی ڕوتی ژنێکا ده‌ ئیتر ئه‌وه‌چۆن له‌ ڕوی یـه‌ت به‌ خۆی بڵێ پیـاووووو پیـاو!؟؟؟؟!!!!
.

له‌گه‌ڵ ئه‌وه‌شا ڕێزم بۆ پیـاو هه‌یـه‌ که‌ ڕه‌فیقمـه‌ که‌ برامـه‌ که‌ باوکمـه‌ که‌ پیـاوێکی باشـه‌ و له‌ دوور و نزیک هه‌یـه‌ دیسان ئه‌ڵێم ڕێزم بۆ کچی باش و چاک هه‌یـه‌ جا ڕوت بێ یـان له‌چک به‌سه‌ر
.
.

ڕێزم بۆ ئیسلام هه‌یـه‌و موسوڵمانم نوێژ ئه‌که‌م و شتی جوان له‌ ئیسلامـه‌وه‌ فێربوم و فێر ئه‌بم ..
.
@mn__bashm
@mn__bashm

Read more

Media Removed

سلام، ميگن فوتبال قشنگترين ورزش دنياست. كسى كه پاهاش بـه توپ خورده ميتونـه اين حرف رو تاييد كنـه. ورزش فوتبال نـه بـه دين و مذهب فرد نگاه ميكنـه، نـه بـه اصليت فرد و نـه بـه وضعيت مالىِ فرد. اى كاش همـه جا اينطورى بـه فوتبال نگاه ميكردن..!اى كاش آدمايى كه نور دستشونـه، جاهاى تاريك رو نور مى انداختن که تا همـه بتونيم ... سلام،
ميگن فوتبال قشنگترين ورزش دنياست. كسى كه پاهاش بـه توپ خورده ميتونـه اين حرف رو تاييد كنـه. ورزش فوتبال نـه بـه دين و مذهب فرد نگاه ميكنـه، نـه بـه اصليت فرد و نـه بـه وضعيت مالىِ فرد.
اى كاش همـه جا اينطورى بـه فوتبال نگاه ميكردن..!اى كاش آدمايى كه نور دستشونـه، جاهاى تاريك رو نور مى انداختن که تا همـه بتونيم ببينيم، نـه اينكه
فقط خودشون ببينن.
بزرگترين هدف فوتبال اينـه كه دل مردم رو شاد كنى. درسته كه درون اروپا بزرگ شدم، اما از بچگى آرزوم اين بود كه يك روزى، حتى اگر شده يك بار توى استاديوم آزادى پيرهن تيم ملى رو بر تن كنم و بازى كنم. تنـها آرزوم اين بود كه با فوتبالم، خانواده و هوادارانم رو شاد كنم.
اين شش سالى كه درون تيم ملى حضور داشتم، واسم بزرگترين افتخارى بود كه درون فوتبال و زندگى ام تونستم بدست بيارم.
پوشيدن پيرهن تيم ملى واسه من بزرگ ترين آرزو درون دنياى فوتبال بود و هنوز هم بعضى موقع ها باورم نميشـه كه اين پيرهن رو خدا برام گذاشت که تا من تنم كنم.
در اين سالها كه درون تيم ملى بودم نمى تونم بهتون بگم چقدر خدارو شكر كردم بابت اين همـه لطف و محبتى كه شما عزيزان بـه من داشتيد. هيچ وقت تشويق هاتون رو يادم نميره ايرانى هاى عزيز و با غيرت♥️
در اين جام جهانى و در روزهاى اخير، خيلى هاتون ازم يه سؤالى پرسيدين كه متاسفانـه من هم جوابش رو هنوز نميدونم....شايد بهتره كه بعضى از سؤال ها بى جواب و بعضى از درها توى زندگى هميشـه بسته بمونن.. بـه اين نتيجه رسيدم كه درون قلبم، عشقِ بـه تيم ملى، هر روز بيشتر و بيشتر ميشـه، اما عقلم، شخصيتم و غرورم اين اجازه رو بـه من نميدن كه بهترين پيرهن دنيا رو ديگه بر تن كنم.. دليلش نخواستن نيست، دليلش اينـه كه بعضى مواقع بايد يك تصميم سختى رو بگيرى که تا بتونى زندگى ات رو دوباره راحت ادامـه بدى.
ميخوام از اين طريق از همـه آقايان درون كادر فنى، تداركات و بازيكنان عزيز تيم ملى تشكر كنم بابت اين شش سالى كه بـه من افتخار دادين. منو نـه تنـها كمك كرديد كه بازيكن بهترى بشم، بلكه از من انسان بهترى هم ساختيد..تشكر بابت اين همـه لطف و انرژى مثبت.
مرسى از شما ايرانى هاى با غيرت، تك تك شما رو از ته دل دوست دارم. بـه اميد پيروزى و پيشرفتِ تيم ملى ايران.
يا على.
١٦

Read more

Media Removed

. خوا قبولي ناكا كافر تؤ وا له من ئه كه يت گوتت ئه مشـه و قسه ده كه ين زؤر چاوه رئم كرد بـه لام نامـه يه كيشت نـه نارد بؤم هـه ر شتئكت بناردبوايه من دلم پئي خؤش ئه بوو گه ر قسه شمان نـه كردبوايه ته نيا بمزانيبا بيرت لاي منـه له بيرت نـه كردووم هـه ر چه ند هـه ولم دا خؤم نامـه ت بؤ بنئرم بـه لام گوتم نا بـه سه بؤچي ... .
خوا قبولي ناكا كافر تؤ وا له من ئه كه يت
گوتت ئه مشـه و قسه ده كه ين
زؤر چاوه رئم كرد
به لام نامـه يه كيشت نـه نارد بؤم
هـه ر شتئكت بناردبوايه
من دلم پئي خؤش ئه بوو
گه ر قسه شمان نـه كردبوايه
ته نيا بمزانيبا بيرت لاي منـه
له بيرت نـه كردووم
هـه ر چه ند هـه ولم دا خؤم نامـه ت بؤ بنئرم
به لام گوتم نا بـه سه
بؤچي ده بئ هـه ر ته نيا من دواي ئه و بكه وم
بؤچي هـه ر ئه و بؤ من گرينگ بئت
بؤ ئه و هـيچ باكي بـه من نيه
دلم زؤر ته نگه
ئه مشـه و وات كرد بگريم
ده مئك بوو نـه گريابووم
به لام ئه مشـه و دوباره تؤ منت گريان
كئشـه م نيه
له وانـه يه ئه مـه دلي تؤ خؤش بكات
كه ئازارم بده ي
ئئ خؤ ويستي منيش هـه ر ئه مـه يه
تؤ دلت خؤش بئت
.
.
.

Read more

Media Removed

_____. . بيزارم بيزار خوايه شوينيك نيه تيايا بحه سيمـه وه .. كه سيك نيه ليم تيبگا گویم پره له هاواره کانی باوکم له دوعاو نزاکانی دایکم له قیژه ی مناله چه تونـه کانی کولان .... خوم له ناو چوار دیواری ژوره نـه فره تیـه کـه ما سجن کردوه بـه رده وام ئه گریم ئه گریم ... نامـه وی هه وای پیسی ده ره وه هه لمژم بیزارم ... _____.
.
بيزارم بيزار خوايه
شوينيك نيه تيايا بحه سيمـه وه ..
كه سيك نيه ليم تيبگا
گویم پره له هاواره کانی باوکم
له دوعاو نزاکانی دایکم
له قیژه ی مناله چه تونـه کانی کولان
.... خوم له ناو چوار دیواری ژوره نـه فره تیـه کـه ما سجن کردوه بـه رده وام ئه گریم ئه گریم ... نامـه وی هه وای پیسی ده ره وه هه لمژم
بیزارم له مروفی دو روو له مروفی پیس له دروزنـه شـه ریفه کان له پوشته له ش فروشـه کان ...
ئای خودا له م هه مو پاشـه ل پیسه ....مـیشکم پره
له هاوارو قسه کانی باوکم و له نزاکانی دایکم
بو من !!
سه یره دایکی ئیوه نزای خیرتان بو ئه کـه ن و نزای خوش بـه ختی و دوربون له بـه لا کـه چی من له دایکیشا بـه خت پوچ بوم ...
دایکم هه مـیشـه ده ست بـه دوعایـه بو بـه د بـه خت بونم ..
چه ند هه ستیکی ناخوشـه گویم لییـه پر ئه داته یـه خه ی کراسه کـه ی بـه ده نگی بـه رز ئه لی ئوی ره بی روله که تا ماوی نـه حه سیته وه ... دایکه گیـان دوعای ناوی خو دیـاره حه سانـه وه له قاموسه کـه ی منا نیـه ... دیـاره که تا ماوم ئه بی بـه شم هه ر گریـان بی ئای دایـه چه ند ماندوم چه ند هیلاکم ... ئه وسا توم هه بو سه رم ئه خسته سه ر قاچه کانت ئه گریـام و ده رده دلم ه کرد ئیستالیم بوی بـه د وژمنو لومـه م ئه کـه ی !! دايه خوزگه ئه تزانی کچه کـه ت چه ند ماندوه چه ند شکاوه چون هه لا هه لا بوه چه ند سه یره دلم بـه که س ناکریته وه... !! له هیچ شوینیک ئارامـیم نیـه
ئیسته گریـانیش دادم نادات ... خودایـه زور ماندوم خوت ئاگات لیمـه که تا که ی له ژیر باری تاقیکرنـه وه ده بم .. !! چه ند هیوای تر بنیژم !!؟ ئازاری چه ند دابرانی تر خه تم بکه م !! چه نی تر بـه رگه بگرم !!
خودايه له هه ر شوينيك گویت لیمـه ئه م یـاریـه بوه ستینـه .. من ماندو بوم ...
توانام نـه ما .. جه سته م پره له ئازار ..
دلم پره له خه م ...
چاوم پره له فرمـیسک ...
مـیشکم پره له هاوارو نزاکان ...
ماندومممم ماندوووو
.
.
______________________!!!
ناوی نوسەر نازانم ... بەس ئێوە وەك خوێنەر باوەر ئەكەن دایك و باوكی وا هەبێت ؟؟؟
.
.
. .
#shahezm .
========+

Read more

Media Removed

ترجيح من و بهنوش اينـه كه بـه جاي داشتن يه ماشين لاكچري خفن و يه خونـه لوكس ، سفر بريم و تجربه بـه دست بياريم 🌍 . . پول براي زندگي بـه دست مياد ولي شك نكنيد كه زمان از دست رفته براي سفر كردن هرگز برنميگرده ، اگه براتون سخته ميتونيد از جاهاي نزديك شروع كنيد ، که تا ببينيد كه ميشـه 🌍🌍🌍 . 🏻‍♀️ بهنوش بهم ميگه بهتون ... ترجيح من و بهنوش اينـه كه بـه جاي داشتن يه ماشين لاكچري خفن و يه خونـه لوكس ، سفر بريم و تجربه بـه دست بياريم 💑👫🌍 .
.
پول براي زندگي بـه دست مياد ولي شك نكنيد كه زمان از دست رفته براي سفر كردن هرگز برنميگرده ، اگه براتون سخته ميتونيد از جاهاي نزديك شروع كنيد ، که تا ببينيد كه ميشـه 🌍🌍🌍
.
👱🏻‍♀️ بهنوش بهم ميگه بهتون بگم ؛ زماني كه تو سفر هستين جزو عمرتون محسوب نميشـه ! .
.
به نظرم جمله خفني بودااااااا 😂 .
شما بـه من يه جمله راجب سفر بگين يا هرچي كه باحاله 😂❤

Read more

Media Removed

ـ سلاو . من کچیکم له‌گه‌ل کوریکم زۆر یـه‌کمان خۆشـه‌وی ئه‌م کوره فیری زۆر شتی باشی کردم له هه‌له بـه دووری گرتم و زۆر نـه‌سیحه‌تم ئه‌کا و به‌دایم له هه‌وڵی ئه‌وه‌یـه کـه من توشی خه‌له‌ت نـه‌بم فێری ریگه‌ی راستی کردم هاته داوام باوکم رازی بوو دواتر مالی نـه‌نکم ته‌داخولیـان کرد و په‌شیمانیـان کرده‌وه و ... ـ
سلاو . من کچیکم له‌گه‌ل کوریکم زۆر یـه‌کمان خۆشـه‌وی ئه‌م کوره فیری زۆر شتی باشی کردم له هه‌له بـه دووری گرتم و زۆر نـه‌سیحه‌تم ئه‌کا و به‌دایم له هه‌وڵی ئه‌وه‌یـه کـه من توشی خه‌له‌ت نـه‌بم فێری ریگه‌ی راستی کردم هاته داوام باوکم رازی بوو دواتر مالی نـه‌نکم ته‌داخولیـان کرد و په‌شیمانیـان کرده‌وه و نـه‌یـان هیشت بۆ ئه‌و کوره ببم زوریـان لیکردم تاوه‌کو لیی جیـاببمـه‌وه ئه‌هاتنمن ئه‌یـان وت ئه‌و کوره خرابه ‌وئه‌ویش به‌پیچه‌وانـه‌وه هه‌ر جیـانـه‌بوینـه‌وه باوکم چه‌ن جاریک پیی وتم کـه رازی نییـه به‌س ئیمـه جیـانـه‌بوینـه‌وه له ئاخیر جار وتی ئه‌گه‌ر هه‌ر به‌و رازیت ئه‌وه ئه‌بیت حاشامان لیی بکه‌ی ئه‌و کوره زور زور باشـه بوم و قه‌ت درو شتم له‌گه‌ل ناکا به‌لام ماله‌وه‌ی من رازی نین بـه هیچ شیوه‌یـه‌ک ئه‌لین شـه‌هاده‌ی نییـه و له‌تو گه‌وره‌تره و پیم ئه‌لین ئه‌گه‌ر شـه‌هاده‌ی نـه‌بی ئیمـه یـان خوت دوو روژی کـه له روت نایـه بلیی ئه‌وه مـیردی منـه به‌س من وانیم من ئه‌وم زور خوش ئه‌وی تکایـه نازانم چیبکه‌م من ژیـانم زور زور ناخوشـه هه‌مـیشـه مالی نـه‌نکم ته‌داخولی هه‌موو شتیک ئه‌که‌ن من ‌و ئه‌و کوره‌ش نازانین چیبکه‌ین ئه‌وه‌نـه‌ی ئه‌و کوره پیم ئه‌لیت و فیری شتی راستم ئهکت ماله‌وه‌شم فیریـان نـه‌کردوم و نـه‌سیحه‌تیـان نـه‌کردوم وه ئه‌و‌کوره منال نییـه

Read more

Media Removed

( کچان بە قسەی کوڕ هەڵمەخەڵتێن و خۆشەویستی مەکەن ) السلام علیکم ئەوە بەسەرهاتی خانمێکە داوایکرد بۆی پۆست بکەم دوعای خێری بۆ بکەن سلاو من حه زم كرد بـه سه رهاتي ژياني خوم باس بكه م بو ئه وه ي ببيته په ندو ئاموژگاري بو هه مو كجيك كه توشي هه له نـه بن ..من كجيك بوم له زانكو بوم له يه كيك له زانكوكاني ... ( کچان بە قسەی کوڕ هەڵمەخەڵتێن و خۆشەویستی مەکەن ) السلام علیکم ئەوە بەسەرهاتی خانمێکە داوایکرد بۆی پۆست بکەم دوعای خێری بۆ بکەن 😔 ⬇⬇⬇⬇⬇⬇⬇⬇⬇⬇⬇⬇⬇ سلاو من حه زم كرد بـه سه رهاتي ژياني خوم باس بكه م بو ئه وه ي ببيته په ندو ئاموژگاري بو هه مو كجيك كه توشي هه له نـه بن ..من كجيك بوم له زانكو بوم له يه كيك له زانكوكاني سليماني له زانكو كوريكم ناسي بوين بـه هاوري زور خوشم ويست دواي ١ سال له هاوريه تي بوين بـه خوشـه ويستي يه كتري من زورم خوش ئه ويست نـه م ازاني او كوره دروزنـه منی هەڵخه له تاند بـه مني ئه وت قه رزدارم يارمـه تيم بـه يارمـه تيم نـه يه يت ئه م كوزن منش له بيناو ئه وه ي ئه و كوره هیجي بـه سه ر نـه يه ت پاره يه كي زورم يايه ئیتر كه قه رزه كاني يايەوه زوو زوو ئه ي وت من توم ناويت وازم لي بهينـه منیش وتم بو وتي من ژن ناهينم دروي له گه ل من كرد منیش پرسياري ئه و كوره م له كه سيك كرد وتي ئه و كوره زور دروزنـه ئه و كوره قومارچيه ئیتر دواي ئه وه من بـه كوره كه م وت توم ناويت تو درو له گه ل من ئه كه يت بـه درو ئه ي وت توم خوش ئه ويتو ئه م قسانـه بـه س من بيستم لاي كه سيك وتبوي بـه س بێي را ئه بويرم زور سه رتان نـه يه شينم من لەبەر ئه و شوم نـه كرد ته مـه نم گه وره بوو ئه ويش بو خوي ژني هينا مالو حالو ژيانيكي خوشي هه يه ..كجان تخوا بـه قسه ي كور هه ل مـه خه له تين تخوا قه ت خوشـه ويستي مـه كه ن با وه كو منتان لي نـه يه ت من له خه فه که تا مردم شيت بوم جاري وايه شـه ر بـه هه مو كه سيك ئه فروشم له خه فه تي دلي خوم .له كوتايدا هيوادارم هه ر كه س ئه م بـه سه رهاته ي من ئه خوينيته وه دوعام بو بكات خوا حه قي مني لي بستنيت دوعام بو بكه ن كه سيكي باش داوام بكاتو ژيانيكي خوشبيك بهينم سوباستي ئه وانـه ش ئه كه م كه ئه م بـه سه رهاته ي من بلاو ئه كه نـه وه

Read more

Media Removed

قسمت ٣) با الناز شاكردوست درون رستوران كاپری نشستيم. آقاپسر دوست داشت يك ستاره درون اولين تآترش بازي كند. بر اساس سابقه‌ی همكار‌ی‌ درون "در ميانِ ابرها"‌ی روح‌الله حجاز‌ی، از الناز دعوت كرده بودم بيايد، ولی بـه جای گفتگو فقط صدای قاشق چنگال‌هامان ‌مـی‌آمد. سكوتِ طولا‌نيِ بين‌مان با صداي برخوردِ محكمِ ... قسمت ٣) با الناز شاكردوست درون رستوران كاپری نشستيم. آقاپسر دوست داشت يك ستاره درون اولين تآترش بازي كند. بر اساس سابقه‌ی همكار‌ی‌ درون "در ميانِ ابرها"‌ی روح‌الله حجاز‌ی، از الناز دعوت كرده بودم بيايد، ولی بـه جای گفتگو فقط صدای قاشق چنگال‌هامان ‌مـی‌آمد.
سكوتِ طولا‌نيِ بين‌مان با صداي برخوردِ محكمِ قاشقِ ‌آقاپسر بـه بشقابش شكست: "بهاره فهميده من ميخوام با يه بازيگر ديگه كار كنم، زرنگي كرده زودتر كارش كرده!" گفتم: "ولي كارگردان داوود بني‌اردلانـه نـه بهاره رهنما". و دوباره سكوت شد. الناز يك ليوان آب سفارش داد. و باز سكوت. آقاپسر دوباره محكم سكوت را شكست: "ولي ما كارش ميكنيم!" .
- ايده‌ی خاصي براي اجراش داري؟
- نـه! ولي درون ذهنِ من خاصه!
و قاشق محكم بـه بشقاب خورد. آرامشِ صورت گارسن پريد و ليوانِ آب را جلوي آقاپسر گذاشت. آمدم بـه گارسن بگويم آب سفارشِ الناز بود كه آقاپسر يك نفس آب را سركشيد. الناز اشاره كرد كه اشكال ندارد و بي اين كه آقاپسر متوجه شود يك ليوان آبِ ديگر سفارش داد.
- من: حالا چه كاريه براي اولين كارگرداني بري سراغِ متني كه يه گروهِ حرفه‌ا‌ی اجراش مـی‌كنن. كه مسلمَّن هم خوب اجراش مـی‌كنن. اين همـه متن
- آقاپسر: آخه من كمدي آمريكايي بلدم.
يادم نيست آكسان روي كدام كلمـه بود؛ "من" يا "كمدي آمريكايي". اگر روي "من" باشد، معني‌اش مي‌شود "فقط من اين را بلدم" و اگر روي "كمدي آمريكايي" معني‌اش مي‌شود "من جز كمدي آمريكايي چيزي بلد نيستم". هرچه بود من و الناز بـه هم نگاهي كرديم و به خوردن ادامـه داديم.
- من: خب ميشـه رفت سراغِ نمايشنامـه‌های ديگه‌ی وودي آلن.
- الناز: يا حتا نويسنده‌هاي آمريكاييِ ديگه. تازه‌گی‌ها ترجمـه‌هاي خوبي از شـهرام زرگر خونده‌م.
- من: بچه‌ها پيدا كردم! خيلي سال پيش ايده داشتم براي " خداحافظي" كه -
- الناز: نيل سايمون؟
- آره؛ هربرت راس ساخته. خيلي هم خوب دوبله شده، مدیر دوبلاژ منوچهر نوذري؛ ناصر طهماسب جاي ریچارد دریفوس حرف زده، شـهلا ناظریـان جاي مارشا ميسون.
- آقاپسر: من كه حتمن زبون اصليشو ديده‌م، ولي الان يادم نمياد!
- من: ايده‌م نسخه‌ي آمريكايي نيست؛ ايرانيش! بازيگره خيلي شبيه سال ٧٧ منـه كه از آبادان اومدم تهران. تو فيلم يه بازيگر تآتر از شيكاگو ميره نيويورك
- الناز: گمونم ايراني شدنش ملموس‌ترش هم ميكنـه
چشمانِ آقاپسر برق زد. گارسن با ليوانِ آب گذشت. آقاپسر ليوان را از روي سينيِ درون گذر برداشت و آرام سركشيد. الناز بـه گارسنِ دست درون هوا مانده اشاره كرد كه اشكالي ندارد. آقاپسر ليوان را آرام و پُرصدا روي ميز گذاشت و گفت: "خب... كي شروع كنيم؟" (ادامـه دارد).

Read more

Media Removed

#كُبه_برنج ديروز قولش رو داده بودم الوعده وفا يادش بخير دو سه سال پيش اين #خوشمزه جان رو تو گروهى كه با دوستان آشپز مون درون گروه لاين (Line )داشتيم رو بـه چالش گذاشتند با دو ادمين عزيز مريم بانو @Maria_bakhtiari و خانم ايلخانى عزيز ادمين پيج @persian_chefs كه پيجى بسيار عالى و مفيد ... #كُبه_برنج
ديروز قولش رو داده بودم الوعده وفا
يادش بخير دو سه سال پيش اين #خوشمزه جان رو تو گروهى كه با دوستان آشپز مون درون گروه لاين (Line )داشتيم رو بـه چالش گذاشتند 😊😍 با دو ادمين عزيز
مريم بانو 😍😍
@Maria_bakhtiari
و خانم ايلخانى عزيز 😍😍 ادمين پيج
@persian_chefs
كه پيجى بسيار عالى و مفيد براى دوستان عزيز اينستاگرامى است
اونجا دوستان هركدام بـه نوعى رسيپى ميدادند كه همش خوشمزه هست 😋
و اما من
براى دو و نيم پيمانـه برنج بعد از شستن و خيساندن بـه اندازه كافى آب ميريزم و يك ق چ زردچوبه نـه خيلى پر و نوك ق چ زعفرون و يك ق م نمك ميريزم و بدون روغن ميذارم كته بشـه ... وقتى آبش تموم شد ميذارم خنك ميشـه و از چرخ گوشت رد ميكنم ... يكى دو که تا نكته براى همين قسمت بگم اگر بخواهيد برنجتون نرم و منسجم بشـه ميتونيد از يك دونـه سيب زمينى كوچولو پوست كنده همزمان بندازيد توى برنج بپزه و با هم چرخ كنيد و يا نصف پيمانـه دال عدس ( عدس قرمز ريز )
رو خيس كنيد و با برنج همزمان بپزيد و باز با هم چرخ كنيد که تا برنجتون نرم و كبه تون هم نسبتا نرم بشـه 😊
اما من برنج رو بـه تنـهايى كته كردم چون دوست دارم كاملا برنجش سرخ و ته ديگى بشـه 😋
براى مواد ميانى من از يك عدد پياز طلايى ريز و دويست و پنجاه گرم گوشت چرخ كرده و نصف پيمانـه كشمش سرخ شده و مقدارى جعفرى ريز خرده شده و سرخ كرده بهمراه ادويه هايى مثل : زردچوبه و نمك و فلفل كمى زعفرون و كمى پودر ليمو عمانى و دارچين و پودر تخم گشنيز و حتى كمى سماق استفاده ميكنم و اين طعم رو بچه ها خيلى دوست دارند
شما ميتونيد بنا بر ذائقه خانواده تون مواد ميانى رو هر طور دوست دارين درست كنيد : مثل مايع ماكارونى و يا هر مدل ديگه اى 🍃🍃🍃🍃
يادمـه الهام جون تو همون گروه از برگ كرفس استفاده كرده بودن كه حتما عطر و طعم خوبى بـه مواد ميده 👌👌
@ashpazi_elham
بعد از اينكه مواد ميانى رو آماده كردين
تو يه بشقاب گود آب بريزيد و بذارين دم دستتون ... دستتون رو خيس كنيد و به اندازه يه نارنگى كوچك از برنج بردارين و تو دستتون گودش كنيد و يك ق غ از مواد گوشتى وسطش بذاريد و حالت بيضى و يا گرد بدين و ببندين و باز دستتون رو بـه آب بزنيد و صاف و صوفش كنيد و بذاريد تو ماهى تابه اى كه از قبل رو حرارت با روغن لازم داغ كردين ... من بدليل اينكه مقدار موادم زياد نبود از همون اول دونـه دونـه كبه ها رو درست كردم و تو ماهى تابه سرخشون كردم اصلا نگران نباشيد اگر يه كم با تجربه باشين خيلى راحت همزمان ميتونيد..
بقيه تو كامنت اول

Read more
#Review @hanalizaa #ToSadei #2017 Producer @araz_ap اولين بارهی رو قلب من تاثير گذاشت بعد اون روزا كه يكي بود و ميمردم براش اخه هيچكس اينجوري بـه عشق منو نزديك نكرد خيلي وقت بود كه يه حسي ذهنمو درگير نكرد اولين باره چشام وا شد بـه عشقه واقعى آخ بميرم واسه قلبت كه تو انقدر ساده اى مگه ميشـه ... #Review
@hanalizaa
#ToSadei
#2017
Producer @araz_ap
اولين بارهی رو قلب من تاثير گذاشت
بعد اون روزا كه يكي بود و ميمردم براش
اخه هيچكس اينجوري بـه عشق منو نزديك نكرد
خيلي وقت بود كه يه حسي ذهنمو درگير نكرد
اولين باره چشام وا شد بـه عشقه واقعى
آخ بميرم واسه قلبت كه تو انقدر ساده اى
مگه ميشـه كه جدا شـه آدم از يه حسه پاك
هرچي بوده قَبل اين عشق تـــــو ، ميسپارم بـه خاك

باتوعاشق شد دلم ، دوس دارم با تو برم
تو خيابوناى شـهر داد ب دوست دارم
هيچكي بت نزديك نشـه ، كه دلم اذيت نشـه
قول بديم ما که تا به هم اين عشقمون كمتر نشـه
حسه خوبيه كه دارم من تورو از همـه دنيا ميخام قطعاً تورو
تو فقط ميدي بـه من يه حس خوب
اين همـه عشق قبله تو اصلا نبود
بي دليل و بي بهونـه دوست دارم
تو تموم چيزي هستي كه من دارم
من بـه غير از تو ديگه چيو بخوام
عطر تو پر شد توو اين حال و هوام .
باتوعاشق شد دلم ، دوس دارم با تو برم
تٌو خيابوناي شـهر داد ب دوست دارم
هيچكي بت نزديك نشـه ، كه دلم اذيت نشـه
قول بديم ما که تا به هم اين عشقمون كمتر نشـه
#emadkhiabanian
Company #radiojavan @radiojavan @rjtv.official

Read more

Media Removed

. ‎ بـــ'ۆ فـەرخە گەردیەکەم 🦋🦋 ‎نازانم ئه م نامـه م ئه گاته ده ستت يا نا بـه س اوه بزانـه كه تؤ تاكه كه س بوي له ژيانم ئازارم بده يو هه ر ئاشقت بم ئه مرؤ كه منيان له و شوينـه ناخوشـه ده رهينا كه تو وات كرد بمبه ن بو ئه وي 🙂 له ريگا ئه و شوينانـه م ده ديت كه بيدا تيپه ر ده بوين له جياتي فرميسك خوين بـه جاوه كانم ده هاته ... .
‎🐼😅 بـــ'ۆ فـەرخە گەردیەکەم
🦋🦋 ‎نازانم ئه م نامـه م ئه گاته ده ستت يا نا بـه س اوه بزانـه كه تؤ 🐼تاكه كه س بوي له ژيانم ئازارم بده يو هه ر ئاشقت بم ئه مرؤ كه منيان له و شوينـه ناخوشـه ده رهينا كه تو وات كرد بمبه ن بو ئه وي 🙂 له ريگا ئه و شوينانـه م ده ديت كه بيدا تيپه ر ده بوين له جياتي فرميسك خوين بـه جاوه كانم ده هاته خواره وه😅😅له وانـه نيه ليت خوش نـه بم بـه لام پربه دلم ده مـه وي دل خوشترين كه سي دونيا بيت چونكه له وه ته ي هه م بـه قه ده ر ئه و كاته دل خوش نـه بوم كه له گه ل تؤ🐼بوم هه رچه نده له دوايش زورت گرياندم 😅 هه رگيز و بو يه ك چركه ش له بـه رچاوما لاناچيت ازاني جله كانم هيشتا بؤني تويان ليديت ده سته كانم هه ست بـه هيج ناكه ن ته نيا داواي ده ستي تو ده كه ن ئه گه ر يه ك رؤژ سه يري يادگاريه كان نـه كه م ناتوانم هه ناسه بده م چونكه بوته خواردن و خه وم 😶خؤده شزانم بو يه ك چركه ش منت له بير نيه خوزكه منيش امتواني وه ك تو بم 😅ئه زاني خه م له چي ئه خوم له و ئه لقه ي كه بوتم كري و نـه متواني پيتي بده م 💔 تاكه داوام ئه وه رقت ليم نـه بيت تكايه چونكه بـه رگه ي ئازاره ش ناگرم هه سته كاني من لاي هيج كه س كرنگ نـه بون تكايه با لاي تو گرنگ بيت هه ر چه نده اگه ر گرنگيش با ويرانت نـه ده كرم 😅💔 بـه س كيشـه نيه ئه گه ر تو ويراني منت بوي ئه وه بـه ده ستي خوم بوت ده كه م تو 🐼جوانترينو خؤشـه ويسترين يادگاري ژيانم بوي كه له بيركردنت مـه حاله و له تواناي من🦋 دانيه خؤزگه ئه تزاني كه چه نده پيويستم پيته 😶💔 ' له كوتاي بيت ده ليم ببوره اگه ر بـه و قسانـه م بيزارم كردبي جوانترينم😑🐼 ليم ببوره 💔
. .
.
.
👉🏻 #labert_nakam

Read more

Media Removed

. [ مـی‌رود، مـی‌روی، مـی‌روم. رفتن، رفتن و رفتن. . دغدغه خیلی از آدما درون این روزای ایران... . تلخ‌ترین سوالایی کـه ذهن‌ها رو درگیر کرده: - ترکیـه خونـه چجوری مـی‌شـه خرید؟ - گرجستان خونـه بخرم یـا ترکیـه؟ - اونجا مـی‌شـه کار کرد؟ - ترکیـه راحت اقامت مـیده؟ . تلخ از این جهت کـه پَسِ این عزم بـه رفتن نـه مـیل بلکه ... .
[ مـی‌رود، مـی‌روی، مـی‌روم.
رفتن، رفتن و رفتن.
.
دغدغه خیلی از آدما درون این روزای ایران...
.
تلخ‌ترین سوالایی کـه ذهن‌ها رو درگیر کرده:
- ترکیـه خونـه چجوری مـی‌شـه خرید؟
- گرجستان خونـه بخرم یـا ترکیـه؟
- اونجا مـی‌شـه کار کرد؟
- ترکیـه راحت اقامت مـیده؟
.
تلخ از این جهت کـه پَسِ این عزم بـه رفتن نـه مـیل
بلکه لاعلاجی‌ه
بالای یـه مـیلیون ایرانی درون استانبولن و دنبال زندگی بهتر.
بالای یک مـیلیون درون آنکارا، ازمـیر و ترابوزان و وان همـین وضع رو دارن
باتومـی، تفلیس، باکو، عمان، دبی، استرالیـا، آلمان، صربستان، مالزی، تایلند، امریکا، کانادا و ... پر شده از ایرانیـایی کـه به اجبار تن بـه مـهاجرت دادن، واقعیتی تلخ، همـه اینایی کـه رفتن هم نیروی متخصصن، هم پول دارن، هم جوانن
هم پولمون مـی‌ره، هم تخصصمون و هم جوانی و نیروی کارمون، مـی‌ریم بـه امـید شرایطی بهتر از اینجا، با هزارها آرزو و امـید.
نمـی‌دونم کِی قراره بـه خودمون بیـایم و جلوی ویرونی رو بگیریم
به خدا با زیـاد عوارض و دلار ننمـی‌شـه کنترل کرد
درد رو جای دیگه جستجو کنین
چرا حتما مـهندس مملکت جمع کنـه و بره و بگه مـی‌رم کارگری مـی‌کنم.
دیروز یکی رفت، امروز یکی دیگه، فردا هم شاید من و تو بـه این نتیجه برسیم کـه رفتن تنـها چاره است.
خدا مـی‌دومـه به منظور یـه آدم ۳۰-۳۵ ساله رفتن چقد سخته.
بری، جا بیفتی، کنار بیـای و یـاد بگیری دیگه عمری نمـی‌مونـه
اگهی چمدون بست بدونین راهی جز رفتن نداره
این مملکت حیفه ]
.
پ.ن: توی نظرسنجی‌هایی کـه اینور اونور مـی‌بینم اکثریت غالب مـی‌خوان از ایران برن فقط به منظور اینکه دنبال آرامش اعصابن.
ما روحمون داره رنده مـی‌شـه توو این مملکت، واقعن چرا؟
یک جا بس کنین. یک جا این‌همـه خبر بد رو بس کنین. تمومش کنین.
به قول دوستی مـیگه من بـه نظرم يه ستادى توو حكومت هست بـه نام "ستاد حفظ سطح عصبانيت و نارضايتى مردم" !
‏اينا که تا مـی‌بينن عصبانيت مردم فروكش كرده يه بامبول تازه راه مـی‌ندازن، يه روز گرونى دلار، يه روز فيلترينگ تلگرام، يه روز گشت ارشاد، يه روز كشور شدن قم، یـه روز نارز دولتی بـه مسافرا و...! ‏خدا خيرشون بده، كار سختى دارن والا! 🤔
.
شاید کـه روزی بادموهایم بپیچد درون همـین ایران

Read more

Media Removed

مـیروم ، مـیروی، مـیرود، مـیرویم ، مـیروید ، مـیروند . رفتن، رفتن و رفتن. دغدغه خیلی از اونـهایی بود کـه در نمایشگاه دیدم ترین سوالی کـه شاید ده پونزده نفر پرسیدن: - ترکیـه خونـه چگونـه مـی شـه خرید؟ - گرجستان خونـه بخرم یـا ترکیـه؟ - اونجا مـیشـه کار کرد؟ - ترکیـه راحت اقامت مـیده؟ تلخ از این جهت کـه پَسِ این ... 📝 مـیروم ، مـیروی، مـیرود، مـیرویم ، مـیروید ، مـیروند .
رفتن، رفتن و رفتن.

دغدغه خیلی از اونـهایی بود کـه در نمایشگاه دیدم
ترین سوالی کـه شاید ده پونزده نفر پرسیدن: - ترکیـه خونـه چگونـه مـی شـه خرید؟
- گرجستان خونـه بخرم یـا ترکیـه؟
- اونجا مـیشـه کار کرد؟
- ترکیـه راحت اقامت مـیده؟

تلخ از این جهت کـه پَسِ این عزم بـه رفتن نـه مـیل بلکه لاعلاجی بود.

بالای یـه مـیلیون ایرانی درون استانبولن و دنبال زندگی بهتر.
بالای یک مـیلیون درون آنکارا، ازمـیر و ترابوزان و وان همـین وضع رو دارند.

باتومـی، تفلیس، باکو، عمان، دبی، استرالیـا، آلمان، صربستان، مالزی، تایلند، امریکا، کانادا و ... پر شده از ایرانیـانی کـه به اجبار تن بـه مـهاجرت داده اند. واقعیتی تلخ و تکان دهنده، همـه اینـهایی کـه رفته اند هم نیروی متخصصن، هم پول دارند، هم جوانند.

هم پولمان مـی رود، هم تخصصمان و هم جوانی و نیروی کارمان، مـی رود بـه امـید شرایطی بهتر از اینجا، با هزاران آرزو و امـید.
نمـی دانم کی قراره بـه خودمان بیـاییم و جلوی ویرانی رو بگیریم
به خدا با زیـاد عوارض و دلار ننمـی شـه این موج را کنترل کرد
درد را جای دیگر جستجو کنید

چرا حتما مـهندس مملکت جمع کند برود و بگوید مـی روم کارگری مـی کنم.

دیروز یکی رفت، امروز یکی دیگه، فردا هم شاید من و تو بـه این نتیجه برسیم کـه رفتن تنـها راه چاره است.

خدا مـی داند به منظور یـه آدم 40،50 ساله رفتن چقدر سخته. .

در کشور غریب امتحان شغلی و امتحان رانندگی مـی‌دهد و همچنان با قوانین جدید کشور بیگانـه دست بـه گریبان است.به مشکل زبان بر مـی خورد ،
همچنان بـه چیزهایی کـه پشت سرش گذاشته و آمده، فکر مـی‌کند و گاهی افسوس مـی‌خورد .
همچنان نگران شرایطش درون کشور جدید است...... بروی، جا بیفتی ، کنار بیـای و یـاد بگیری دیگر عمری نمـی ماند
اگری چمدان بست بدانید راهی جز رفتن ندارد.

این مملکت حیفه

پ.ن: توی نظرسنجی هایی کـه اینور اونور مـیبینم اکثریت غالب مـیخوان از ایران برن فقط به منظور اینکه دنبال ارامش اعصابن.
ما روحمون داره رنده مـیشـه تو این مملکت.واقعا چرا ؟
یک جا بس کنید . یک جا اینـهمـه خبر بد رو بس کنید. تمومش کنید.
به قول سیـامک قاسمـی مـیگه :من بـه نظرم يه ستادى توى حكومت هست بـه نام "ستاد حفظ سطح عصبانيت و نارضايتى مردم" !
‏اينا که تا مي بينن عصبانيت مردم فروكش كرده يه بامبول تازه راه مي ندازند. يه روز گرانى دلار ، يه روز فيلترينگ تلگرام ، يه روز گشت ارشاد ، يه روز كشور شدن قم ، ...! ‏خدا خيرشون بده، كار سختى دارند والا!( دکتر مرتضی عباد ) 👌👌👌سلام روزتون بخیر دوستان خوبم 🌺💐🌹

Read more

Media Removed

. دعوت ژول بـه بازى من و چى رو لبيك ميگم و از بين خاطرات متعدد و شيرينم با چى هاى عزيز، يه خاطره از سريال "دزد و پليس" تعريف ميكنم. توى طرح اوليه اى كه نوشتم، تمام محله اى كه خانواده شقايق و هومن زندگى ميكردن دزد بودن و فقط با دزد ها وصلت ميكردن. زن ها و مرداى خانواده بهنام هم بـه صورت موروثى پليس ... .
دعوت ژول بـه بازى من و چى رو لبيك ميگم و از بين خاطرات متعدد و شيرينم با چى هاى عزيز، يه خاطره از سريال "دزد و پليس" تعريف ميكنم. توى طرح اوليه اى كه نوشتم، تمام محله اى كه خانواده شقايق و هومن زندگى ميكردن دزد بودن و فقط با دزد ها وصلت ميكردن. زن ها و مرداى خانواده بهنام هم بـه صورت موروثى پليس بودن و اونا هم فقط با پليس ها ازدواج ميكردن. قصه هم از يه جايى "رومئو و ژوليت" ميشد. عشق يه پليس و يه دزد. همون اول گفتن يه خانواده پليس اصلاً نميشـه و اجازه ندارى با پليس شوخى كنى. ما هم گفتيم چشم و فقط بهنام پليس شد. بازنويسى شد. گفتن يه محله دزد نميشـه و توهين بـه محل محسىب ميشـه. گفتيم ما كه اسم محل رو نياورديم. گفتن بـه هر حال ميشـه محدوده اش رو تشخيص داد. گفتيم چشم. بازنويسى كرديم و تبديل شد بـه يه خونـه با چندين خانواده كه همـه شون دزدن. گفتن نميشـه و اين مفهوم رو القا ميكنـه كه همـه مردم دزدن. يه نفرشون دزد نباشـه. گفتيم چشم. يه شخصيت غير دزد بين همسايه ها اضافه كرديم. گفتن نميشـه. اگه اين دزد نيست چرا لو نميده بقيه رو؟ گفتيم يه كارى ميكنيم ندونـه. گفتن اون وقت معنيش اين ميشـه كه تنـها كسى كه دزد نيست احمقه. بازنويسى شد. فقط چند که تا همسايه دزد شدن. گفتن مادر خانواده دزد نباشـه. توهين بـه مقام مادره. بازنويسى شد و مادر رو كلاً حدف كرديم. گفتيم مرده. گفتن حالا توهين بـه مقام پدره. بازنويسى شد. پدر رو هم تبديل كرديم بـه دزد توبه كرده... تهش هم بـه هيچ قيمت راضى نشدن شقايق و بهنام بـه هم برسن. حتى گفتيم شقايق دزدى رو كنار ميذاره و توبه ميكنـه... نشد...
#من_و_چي

Read more

Media Removed

. من از دو سالگى بـه بعد شايد هم حتى قبلترش بعضى خاطراتمو يادم مياد.. اميدوارم درون علم روانشناسى اين نشانـه ى اختلال نباشـه 🤯.. امروز كلى خنديدم بـه اينا ... عكس ١: اسم اين عروسكِ دست ساز ،قلى بود اون موقع كه هنوز مد نبود ملت عكسشونو روى ليوان و كوسن !!چاپ كنن ، قلى از خودش متكاشو داشت (مثل قلى نباشيم) 🤣 عكس ... .
من از دو سالگى بـه بعد شايد هم حتى قبلترش بعضى خاطراتمو يادم مياد.. اميدوارم درون علم روانشناسى اين نشانـه ى اختلال نباشـه 🤯.. امروز كلى خنديدم بـه اينا ... عكس ١: اسم اين عروسكِ دست ساز ،قلى بود اون موقع كه هنوز مد نبود ملت عكسشونو روى ليوان و كوسن !!چاپ كنن ، قلى از خودش متكاشو داشت (مثل قلى نباشيم) 🤣😂 عكس ٢ : نـه ! بايد با اين عكس مث همـه اينجورى شروع ميكردم وى درون خانواده اى مذهبى چشم بـه جهان گشود و قيافه اش شبيه علامت سوال بود. (اينجا از حموم اومدم البته) ولى ناگزيرى جبر درون اين عكس هست 😂عكس٣: يه ولم كن که تا ولت كنم خاصى تو چشمامـه 🧐 (موها از آشيونـه ى كلاغ فراتر رفته 🦅) عكس ٤: فكر كنم از اينجا تصميم گرفتم يه استايل خانمانـه تر بـه خودم بدم 👧🏻عكس ٥: اين بابانوئل و با يه عروسك پارچه اى كه اسمش كوزت بود يه توپ و يه شكلاتهايى كه دقيق يادم نيست ولى انگار سيب هاى كوچيكى بودن كه دورشون رو با آبنبات پوشونده بودن دايى جون بهنام از سربازى برام اورده بود فكر ميكنم اون موقع سربازى يه سرزمين شبيه مغازه ى اسباب بازى فروشى بود درون دايره ى لغات من !.. عكس ٦: اين اسمش ستاره بود .. اول بچه شو گم كرد بعدم كوكش خراب شد و ديگه موقع اهنگش تكون نميخورد بعدشم براى اينكه از دلش درون بيارم رو صورت ستاره و خانم حنا با خودكار ستاره و ماه و يه سرى خط خطى كشيدم كه پاك نميشد ولى من براى م توضيح دادم اونجورى خيلى قشنگتر شدن عكس٧: اين اگر خود استيصال نيست چيه؟ اين عكسا رو كه ميبينم ياد اهنگهاى اقاى ناظرى و بيشتر داريوش مى افتم كه بابام اون موقع گوش ميداد ! كفتر پر بسته پروندن نداره😅 .... مث همـه ى بچه هاى ديگه منم با اهنگها يا لالايياى غمگين بغض ميكردم .. البته اينو يادم نيست م تعريف ميكنـه 😅 عكس ٨: با ديدنش دلم براى اين گيره سرها كه آويز قلبهاى رنگى داشت ، تنگ شد .. عكس ٩ : واقعا از اين مجسمـه ميترسيدم حس ميكردم يه زن بدجنسيه كه ميخواد منم بغل كنـه ببره اون بالا و منم مث اون پسر سنگ بشم! بعدها كه بزرگتر شدم و اصطلاح مادر فولاد زره رو شنيدم اين خاطره درون ذهنم تداعى ميشد متاسفانـه .. يادمـه حتى دلم نميخواست كنارش عكس بگيرم .. طفلك م چى ميكشيد از تخيلات من 😖 عكس ١٠ : سه چرخه م مجهز بـه بوق بوده :)) .
._________
البته توى اين عكسها بيشتر از خودم ، مو اونور دوربين ميتونم تصور كنم كه که تا چه اندازه با عشق اينا رو ثبت كرده ❤️☺️
.
.
.پ.ن: درون جواب دوستانى كه پرسيدن ، من متولد ٦٣ هستم .
.
.
.

Read more

Media Removed

درود بـه همـه عزيزان خوبين خوشين ️ چه خبرا ؟؟؟!! پريروز عصر خوابيده بود حوالي ساعت شش عصر بود كه با صداي موبايل بيدار شدم،شماره ناشناس بود ،برداشتم و ديدم يه خانم بـه زبان تركي شروع بـه صحبت كرد ،يه كم منگ بود سعي كردم حواسمو جمع و جور كنم ،گفت از مخابرات اروميه زنگ مي ، ازون شركت هاي وابستش البته ،شروع ... درود بـه همـه عزيزان خوبين خوشين ✋️
چه خبرا ؟؟؟!!
پريروز عصر خوابيده بود حوالي ساعت شش عصر بود كه با صداي موبايل بيدار شدم،شماره ناشناس بود ،برداشتم و ديدم يه خانم بـه زبان تركي شروع بـه صحبت كرد ،يه كم منگ بود سعي كردم حواسمو جمع و جور كنم ،گفت از مخابرات اروميه زنگ مي ، ازون شركت هاي وابستش البته ،شروع كرد بـه توضيح يه سري حرف ها اونم با سرعت خيلي بالا ،گفتم خانوم من متوجه نشدم اللن چي ميخواي ،گفت شما كاريت نباشـه فقط بـه من يه أدرس بده لطفا ،گفتم بابت چي ،من ساكن تهرانم ،گفت اروميه كسي. را نداري !؟
گفتم چرا خونـه مادرم هست
گفت خوب بگو بنويسم
گفتم اخه واسه چي ؟؟!!من سيم كارت نمي خوام هاااا
گفت اي بابا خانوم مي خوام سند موبال تو بفرستم هزينشم ميشـه بيست و پنج تومان
خلاصه من تو همون حالت منگي ادرس را دادم،بعد قطع كردن با خودم گفتم چه سندي !!من كه گوشيم صفر بود و از خود مخابرات خريده بودم ،اين خانومـه چي گفت !!؟؟🤔🤔 ديروز عصر ديدم گويشم داره زنگ ميخوره و برداشتم و ديدم پيك موتوري ادرس دقيق ميخواد ،گفتم بهش ديروز زنگ زده بودن و اول بگو ببينم چي اوردي ؟؟گفت نمي دونم !!!
خلاصه سرتونو درد نيارم م ميره دم درون ،از همونجا پيش موتور سوار بهم زنگ زد گفت تو سيم كارت خواسته بودي ؟؟!!گفتم نـه ،گفتن واسه من سند ميارن ،گفت اين مرده هم سي تومان پول ميخواد ،گفتم گوشي را بده بـه مرده
بهش گفتم من ديروز گفتم كه سيم كارت نمي خوام واسه چي دروغ گفتين ،چرا فرستادين !!؟؟
گفتم برگردون بده بـه خانومـه ،باورتون نميشـه يهو موتور سواري كه ادعا ميكرد نمي دونستچيه گفت خانوم اگه اين خط را تحويل نگيري خط أصليتو هم قطع ميكنن و شروع كرد بـه تهديد كردن من !!؟؟؟
اماااا من ميگه شماره خانومـه را بگير من باهاش حرف ب ،كلي با م بحث ميكنـه كه تون خودش ادرس داده و اگه تحويل نگيره خطش را قطع ميكنيم بياد بيفته دنبال امورمشتركين و علاف بشـه
م من هم بـه پيك موتوري ميگه زودتر بگو اون خانومـه كي هست ،اسمشو بگو من ببينم چطوري حق داره تهديد كنـه ،من عليه اون شكايت مي كنم و پدرشو درون ميادن
پيك موتوري كه اينو مي شنوه بـه شدت ميترسه و مي گه خانوم ببخشيد من غلط كردم تو را خدا كاري نكن ،من خيلي بدبختم و از نون خوردن منو ننداز 😔🤔
خلاصه اينم از داستان دو روزه من كه واقعا درون تعجبم واقعا داره چه اتفاقاتي مي افته تو اين مملكت گل و بلبل !!؟؟
من هميشـه حواسم خيلي جمع ميشـه نمي دونم اصلا چطور شد كه اين اتفاق افتاد ؟؟!!واقعا مي دونين جريان چيه؟؟!!!
#دروغ #حيله #دولتمردان #دروغگو #مخابرات #ننگ_ما

Read more

Media Removed

كنفرانس اي سي ام ان درون استكهلم.. كار كردن با آدمـها يك جور چالشـه، بخصوص وقتي كه بيمارن يا خونواده يك فرد بيمار و شرايط و موقعيت شون فرق ميكنـه.. بعد از هشت سال كار كردن درون بزرگترين و عجيب ترين داروخانـه سوئد ياد گرفتم تحت هر شرايطي صبور باشم، هرگز چيزي رو شخصي نگيرم و بدونم بعضي برخوردها ربطي بـه من و ... ➿➿
كنفرانس اي سي ام ان درون استكهلم..
كار كردن با آدمـها يك جور چالشـه، بخصوص وقتي كه بيمارن يا خونواده يك فرد بيمار و شرايط و موقعيت شون فرق ميكنـه.. بعد از هشت سال كار كردن درون بزرگترين و عجيب ترين داروخانـه سوئد ياد گرفتم تحت هر شرايطي صبور باشم، هرگز چيزي رو شخصي نگيرم و بدونم بعضي برخوردها ربطي بـه من و يا شخصيتم و اينكه چون منم، نداره و به قول معروف موقع پوشيدن روپوشم، ماسك آرامش و تسلط رو هم بـه صورتم ب و به دور از احساساتي شدنـها وظيفه مو انجام بدم.. عليرغم همـه اينا گاهي اتفاقهايي ميفته كه هضمش براي من بعنوان يك انسان، فراي جنسيت، بك گراند و موقعيت، سخته، مثلا چند شب پيش بعد از يازده ساعت سرپا بودن و شلوغي زياد داروخانـه مجبور شدم يك ساعت و نيم بيشتر بمونم، يه آقاي خارجي بهم مراجعه كرد درون مورد كودك چهارساله ش كه نسخه آنتي بيوتيك داشت، دكتر درون نسخه نوشته بود روزي پونزده که تا قرص!! و ما بعنوان داروساز موظفيم علت و دوز دارو رو چك كنيم بخصوص داروهايي كه براي افراد مسن، كودكان و يا حيوانات مينويسن، بايد حتما و دقيق دوز دارو رو نسبت بـه وزن بيمار چك كنيم و مطمئن شيم كه نسخه درست نوشته شده يا نـه.. اين آقا از لحظه اول و موقع كارت شناسايي خيلي عجيب رفتار ميكرد، حالتي كه يه خانوم درون جا متوجه آنورمال بودنش ميشـه.. وقتي ازش پرسيدم؛ وزن كودك شما چقدره؟ جواب شنيدم؛ نميدونم، بيخيال و مـهم نيست اونا خودشون ميدونن.. گفتم؛ اوكي بعد من تو قسمت توضيحات مينويسم كه شما نخواستين من دوز رو چك كنم و مسئوليت هر اتفاقي رو بـه عهده ميگيرين.. خنديد و گفت؛ نـه بابا!! و موقع تايپ كردنم با يه لحن زننده اي پرسيد؛ هر هر هر، ناخنـهاي خودته؟؟ منم همونطور كه مشغول نوشتن بودم با لبخند و آرامش گفتم؛ نـه مال همسايه مونـه.. نميشـه قيافه شو ترسيم و تشريح كرد ولي همينقدر بگم كه هرهرش تموم شد و صورتش رنگ بـه رنگ.. خودشو كه روي ديسك ولو شده بود جمع و جور كرد و گفت؛ نـه منظورم اينـه كه خيلي خوشگله.. گفتم؛ ولي من واقعا گفتم، اينا مال همسايه مونـه!! براي من متلك انداختن و اينكه بخوايم سريع پسر شيم و با طرف لاس بزنيم و يا مرزها رو رد كنيم خط قرمزمـه و غير قابل قبول.. همـه آدمـها مرزهاي خودشونو دارن و احترام متقابل ميخوان، شبش خيلي درون اين مورد با حاج احمد صحبت كرديم و گفت؛ متاسفانـه تو بعضي فرهنگها هنوز برخورد درست با جنس مخالف جا نيفته و شايد ندونن شوخيهاي شخصي با كسي كه نميشناسي و در محيطي كه جاش نيست، درست نيست.. آيا تو اين شرايط قرار گرفتين؟ عكس العملتون چي بوده؟ #گپ_خودموني_آزاجون

Read more

Media Removed

EMINEM-No Apologies No Apologies معذرت خواهی درون کار نیست [Verse 1] In my mind I'ma fighter, my heart's a lighter توي ذهن خودم من يه جنگجوام، قلبم يه مشعله My soul is the fluid, my flow sparks it right up روحم آزادانـه حركت ميكنـه،‌ خوندنم باعث ميشـه جرقه هاش بيشتر بشـه Arsenic writer, author ... EMINEM-No Apologies
No Apologies

معذرت خواهی درون کار نیست [Verse 1]
In my mind I'ma fighter, my heart's a lighter
توي ذهن خودم من يه جنگجوام، قلبم يه مشعله

My soul is the fluid, my flow sparks it right up
روحم آزادانـه حركت ميكنـه،‌ خوندنم باعث ميشـه جرقه هاش بيشتر بشـه

Arsenic writer, author with arthritis
يه نويسنده زهرآگين،‌ نويسنده اي با ورم مفاصل

Carpel tunnel, Marshall will start shit-itis
تونل كارپال (بخشي حائل ما بين استخوان و گوشت بدن)،‌ Marshall شعر التهاب آورشو شروع مي كنـه

Hard headed and hot headed, bull headed and pig headed,
يه مرد عمل و خشن،‌ كله شق و خودسر،

Dick headed, a prick, a big headache I'm sick
احمق، يه خار، يه سردرد شديد، من مريضم

Quick witted, for every lyric spitted there are 6 critics
تيزهوشم، براي هر شعري كه ميگم 6 که تا منتقد هست

Who wait for me to slip with it, so quick
كه منتظر منن تالغزشي داشته باشم، خيلي سريع

This dynamite stick buried the wick, it's gonna explode any minute
اين ديناميت چسبيده بـه يه فيتيله چال شده هستش، هر دقيقه ممكنـه منفجر بشـه

Some lunatic lit it and it's not Nelly
يكم حماقته كه روشنش كني و مطمئنا نـه

Do not tell me to stop yelling, when I stop selling I quit
بهم نگو كه فرياد زدنو بس كنم،‌وقتي كه ديگه آهنگام فروش نكرد ساكت ميشم

So stop dwelling an I am not felling
پس ديگه حرف نزن من نمي تون

You fuckers are not ready, cause I got jelly, like (Beyonce's) pot belly
شما بازنده ها آماده نيستين،‌ چون من منعطف شدم، مثل شكم Beyonce

This is Destiny, yes money I'm of running
اين سرنوشته، آره پوله كه من بخاطرش دوندگي ميكنم

So get off of me, I'm not slowing or softening
پس ازم دورشين، من سرعتم و كم نمي كنم ملايمم نميشم [Chorus]
No apologies, nah suckers I'm not sorry
معذرت خواهي درون كار نيست، نـه احمقا من متاسف نيستم

You can all sue me, y'all could be the cause of me
مي تونيد همتون ازم شكايت كنين، همتون مي تونيد طرف دعويم باشين

No apologies, y'all feelin' the force of me
معذرت خواهي درون كار نيست، همتون دارين قدرت منو احساس مي كنين

No remorse for me, like there was no recourse for me
براي من پشيمونيي درون كار نيست، همون طور كه راه نجاتي نيست

No apologies, not even acknowledging you at all
معذرت خواهي درون كار نيست، حتي اگه بـه همتون اقرار كنم كه لازمـه 'till I get a call that god's!

Read more

Media Removed

﷽ . " عجب لطف بهاري تو " سلام و عرض ادب خدمت تمام دوستان عزيز سال جديد بر شما عزيزان دل مبارك اميدوارم كه سال خوبى داشته باشيد هر سال ما ايراني ها... روز اول فروردين رو جشن ميگيريم جشن ميگيريم چون سال جديد با لحظاتي جديدشروع شده چون خدا دوباره يه فرصت جديد بهمون داده که تا با هم خوب و مـهربون باشيم ...
.
" عجب لطف بهاري تو "
سلام و عرض ادب خدمت تمام دوستان عزيز
سال جديد بر شما عزيزان دل مبارك
اميدوارم كه سال خوبى داشته باشيد
هر سال ما ايراني ها...
روز اول فروردين رو جشن ميگيريم
جشن ميگيريم چون سال جديد با لحظاتي جديدشروع شده
چون خدا دوباره يه فرصت جديد بهمون داده که تا با هم خوب و مـهربون باشيم ، بـه هم محبت كنيم که تا دنيا گلستون بشـه...
بهار يعني شكوفايي...
بهار يعني بهتر شدن...
بهار يعني زيبا شدن...
بهار يعني نو شدن...
بهار يعني شاد بودن...
بهار يعني بهترين روزهاي زندگي...
خب حالا بريم سر اصل مطلب...
ما مضاف بر بهار طبيعت ، سال جديد و...
روز اول فروردين رو بـه يه علت ديگه هم خيلي شاد و خوشحاليم و جشن ميگيريم...
اما خب امسال مصادف با شـهادت امام هادي (ع) بود و ما شيعيان عزادار امام غريبمون بوديم...
پس گذشتم كه اين جشن و خوشحالي بعد از ايّام شـهادت باشـه !
حالا امروز بايك روز تأخير اعلام ميكنم :
خيلي شاد و خوشحالم چون خدا بهترين نعمتش رو درون اين روز بـه من هديه داده...
روز اول فروردين هرسال مصادف با ولادت باسعادت پدر عزيزتر از جانم هست
باباجانم...
اي پدر عزيزم كه نگاه بـه صورتتون بالاترين عبادتمـه
اي آسموني كه بوسيدن دستتون بالاترين سعادتمـه
اي مـهربوني كه تمام وجودتون رو خرج بزرگ شدن كوچكي مثل من كرديد
اي عزيزي كه هميشـه و همـه جا مثل يه كوه پشت و پناه يك كودك بي پناه مثل من بوديد...
اي رفيقي كه از كودكي که تا به حال درون هر سن و سال بهترين رفيق و با معرفت ترين رفيقم بوده و هستيد
اي باروني كه بارش رحمت وجودتون كوير خشك دل من رو هم باروني كرد
اي بهاري كه با وجودتون بـه من طراوت داديد و عشق رو بـه من هديه داديد و من رو عاشق اين خانواده كرديد
با تمام وجود بـه احترام شما مي ايستم
پدر عزيزتر ازجانم ، استاد بزرگوارم، ذاكر با اخلاص حضرت زهرا(س)
#حضرت_عشق ❤🌹تولـــدتون مبـــارك
الهي بـه حق امام رضا (ع) که تا آخرين نفس سايتون بالا سرم باشـه و توفيق نوكريتون رو بيش از پيش داشته باشم
اي بـه قربان وجودت كه وجودم ز وجودت بـه وجود آمده است❤
نوروز بـه خاطر تو نوروز شده..
#بابا🌹
.

#ياعلي
#حاج_محمدرضا_طاهري
#عيد_نوروز
#اول_فروردين
#سال_١٣٩٧
#سال_حمايت_از_كالاي_ايراني
#كربلايي_حسين_طاهري
#حسين_طاهري
‏ #hoseintaheri
___________________

Read more

Media Removed

‏‎چند سال قبل يه نصفه شبى توحرم سيد الشـهدا داشتم پرسه مى زدم خواستم برم كنار ضريح مطهر و دوباره زيارتى بكنم ولى جلوى درون نگاهم افتاد بـه مرد ميانسالى كه داشت ‏ #ويلچر #زن #جوان #بيمارى را بـه سمت ضريح هل ميداد بـه پهناى صورت #اشك ميريخت ‏ همينطور كه از كنارم رد ميشدن نيمـه ى صورت اون خانم #جوان را هم ديدم ... ‏‎چند سال قبل يه نصفه شبى توحرم سيد الشـهدا داشتم پرسه مى زدم
خواستم برم كنار ضريح مطهر و دوباره زيارتى بكنم
ولى جلوى درون نگاهم افتاد بـه مرد ميانسالى كه داشت ‏
#ويلچر #زن #جوان #بيمارى را بـه سمت ضريح هل ميداد بـه پهناى صورت #اشك ميريخت ‏
همينطور كه از كنارم رد ميشدن نيمـه ى صورت اون خانم #جوان را هم ديدم كه از چشمش #سيلاب #اشك جارى بود
.
‏‎از حال نزار زنُ مرد بـه طور عجيبى تنم لرزيد و حالم دگرگون شد
‏‎اصولاً بنده درون زيارتها و تشرّف حاجتى طلب نميكنم و مزدم را موكول بـه كرم و عنايت خودشون ميكنم
‏‎اما اين بار،پر رويى كردم و صورتم را بـه ضريح مطهر گذاشتم و از صميم #قلب خدمت سيد الشـهدا عرض كردم
‏‎ارباب جان من براى اين زيارت هيييچ تقاضا و خواسته اى ندارم
‏‎عنايت بفرماييد هر صله اى كه براى حقير درون نظر گرفته ايد را يك جا بدهيد بـه اين خانم و آقا
‏‎ساعتى بعد دوباره ديدمشون بـه ذهنم رسيد شايد حكمتى توى اين تكرار وجود داره و ممكنـه كمكى از دستم بربياد
‏‎پيره مرده را كنارى كشيدم و باهاش
‏‎سلام و احوالپرسى كردم
‏‎گفتم:حاجى ببخشيد،اشكالى نداره كسالت همسرتون را بپرسم؟
‏‎با لهجه خييلى غليظ جنوب خراسانى گفت:اين فاطمـه بزرگ منـه ١٥ سالشـه،چند سال پيش تو راه مدرسه تصادف كرده و از گردن قطع نخاع شده
‏‎من چهار که تا ديگه هم دارم ولى تمام زندگيم را فروخته ام و خرج فاطمـه كرده ام
‏‎قلبم از جاش كنده شد😰😰
‏‎فاطمـه!؟هم اسم نازدونـه بود!فقط چند سال بزرگ تر😓😓
‏‎پرسيدم حاجى دكتر ها چى گفتن
‏‎-هرجا برديم،همـه نا اميدمون كردن،ماهم با قرض و قوله پناه اورديم بـه سيد الشّهدا
‏‎ازش شماره تلفن و ادرس گرفتم
‏‎گفتم پدر اجازه بده من هم يه تلاشى بكنم،باهات تماس ميگيرم
‏‎اين ماجرا گذشت و من كلاً يادم رفت كه امام حسين چه نونى تو سفره ام گذاشته ‏‎تا اين كه حدود شش ماه بعد،پيش از نماز صبح يادشون افتادم و مثل برق گرفته ها و ديوانـه وار و با درد سر و گرفتارى گشتم و پيداشون كردم
‏‎متاسفانـه ظرفيت نوشتن تو اينستا محدوده و نميتونم داستان هاى زيبايى كه اين حول و حوش كرم سيد الشـهدا اتفاق افتاد را براتون تعريف كنم ‏‎اما خلاصه ى كلام اين كه امام حسين يه ديگه هم بـه من و بانو داد ‏‎و از اون روز بـه لطف خدا و به بركت وجود فاطمـه و نيت خالص دوستانى كه درون جريان عنايت سيد الشـهدا قرار گرفتن ‏‎گرچه فاطمـه خوب نشد اما هم صاحب خانـه شد هم
‏‎هزينـه هاى درمانش تامين شد ‏‎و هم وسايل زندگيشون نو نوار شد و...
خيلى هاى ديگه سر سفره ى نورانى اى نشستن كه آقام سيد الشـهدا بـه بركت فاطمـه براى ما پهن كرده بدون اين كه حتى ريالى هزينـه كرده باشم

Read more

Media Removed

سلام دوستان هميشـه همراهم خوبين ؟ خوشين ؟ هر سال اين روزا مشغول پختن شيرينى هاى #سنتى بودم ، راستش امسال هنوز شروع نكردم ... اما چندى پيش داشتم رسيپى اين كوكى خوشمزه رو كه که تا بحال چند بار درستش كردم رو ميديدم كه طبق دستور خانم مارتا استوارت بود ... ولى اين بار با دستور شف طيبه عزيز درست كردم كه اينم ... سلام دوستان هميشـه همراهم خوبين ؟ خوشين ؟ 😍😍😍 هر سال اين روزا مشغول پختن شيرينى هاى #سنتى بودم ، راستش امسال هنوز شروع نكردم ... اما چندى پيش داشتم رسيپى اين كوكى خوشمزه رو كه که تا بحال چند بار درستش كردم رو ميديدم كه طبق دستور خانم مارتا استوارت بود ...😊😊 ولى اين بار با دستور شف طيبه عزيز درست كردم كه اينم بسيار #خوشمزه و عالى شده ...😋😋😋 امتحان كنيد، پشيمون نميشيد و لذتش رو ببريد 👌👌 #كوكى_هاى_شكلاتى 🍪🍪🍪 ‎
كره 170 گرم ‎
شكر 1 ليوان ‎پنير خامـه اي 120 گرم ‎
وانيل 1 ق چ ‎
زرده تخم مرغ 1 عدد ‎
آرد 2 ليوان ‎
نمك ربع ق چ ‎
چيپس شكلات نصف ليوان بيسكويت شكلاتي خورد شده 1 ليوان ‎
فر رو روى درجه 180 سانتيگراد 350 فارنـهايت قرار ميديم ‎كره و شكر و پنير خامـه اي و وانيل رو مخلوط ميكنيم (كره بايد درون دماى محيط نرم شده باشـه) ‎با همزن برقى ميزنيم
و زرده تخم مرغ رو اضافه ميكنيم
آرد و نمك رو مخلوط كرده و كم كم بـه مواد اضافه كرده و باز با همزن ميزنيم ‎تا كاملا مخلوط شـه ‎
چيپسهاى شكلات رو توى يك قاشق از همون ميزان آردى كه داريم مخلوط ميكنيم ، كه با آرد پوشيده بشـه و بعد بـه مواد اضافه كنيد (اين باعث ميشـه چيپسها توى بيسكويت ته نشين نشن) ‎براي اين كوكي بايد از يه مدل بيسكويت شكلاتي خيلي تيره استفاده كنيد كه درون نـهايت رنگ سفيد و سياه بيسكويت باعث خوشگل شدنش بشـه. !اوريو بهترين مارك هستش ولى اگه اريو نبود هر مدل بيسكويت تيره ايرانى بـه شرط خوشمزه گى اشكالى نداره
مـهم رنگشـه كه بايد خيلي تيره باشـه و به سياهي بزنـه ‎بيسكويتها رو توى پلاستيك ميريزيم و كمي با وردنـه ميكوبيم كه خرد بشـه اما پودر نشـه من با چاقوى اره اى انجام دادم ‎
بيسكويتها رو هم اضافه ميكنيم ‎با قاشق هم ميزنيم که تا مخلوط شـه ‎
به اندازه يك اسكوپ بستنى از خمير برميداريم و با فاصله روي كاغذ روغني قرار ميديم ‎با دست يا پشت قاشق كمي بيسكويتها رو صاف ميكنيم
و ميذاريم توي فر ‎زمان پخت 12 که تا 15 دقيقه هست و يا که تا زماني كه كف بيسكوييتها طلايي بشـه .
توجه داشته باشيد كه روي بيسكويتها تغيير رنگ چندانى نداره ‎
مزه پنير خامـه اي توي بيسكويت كاملا مشـهوده و بيسكويتها كاوري ترد و مركزى نرم دارن (نـه زياد نرم)
بيسكويتها رو توي ظرف درون بسته يخچال نگهداري كنيد ‎طعمش خيلي خوبه (فقط كمي شيرينـه كه بهتره با قهوه يا چاي سرو كنيد)

پ ن ؛ پنير خامـه اى من ماسكار پونـه بود ، اسكوپ بستنيم سايزش بزرگ و ١٦ عدد كوكى شد ... ومدت زمان پخت بدليل سايز بزرگ كوكى ها بيست دقيقه شد 😍😍

Read more

پارسال كه براى شركت درون نمايشگاه صنايع خودرو با تعدادى از رفقا بـه #برن #سوئيس رفته بوديم يكى از دوستان پسر جوانش را هم آورده بود گرچه با پدرش رفاقت عميقى نداشتم اما تلاش كردم ،وقت براش بذارم و بيشتر باهاش معاشرت كنم که تا به اون هم خوش بگذره و خاطره ى بدى براش نمونـه اتفاقاً اين فكر،جواب داد و آقا مسعود ... پارسال كه براى شركت درون نمايشگاه صنايع خودرو با تعدادى از رفقا بـه #برن #سوئيس رفته بوديم
يكى از دوستان پسر جوانش را هم آورده بود
گرچه با پدرش رفاقت عميقى نداشتم اما تلاش كردم ،وقت براش بذارم و بيشتر باهاش معاشرت كنم که تا به اون هم خوش بگذره و خاطره ى بدى براش نمونـه
اتفاقاً اين فكر،جواب داد و آقا مسعود خيلى بهم محبّت پيدا كرد و حتى باعث شد رفاقت من و پدرش وارد فاز جديدى بشـه و اكثر اوقات مثل شام و نـهار ها را با هم بگذرونيم
البته بـه خاطر اختلاف سن زياد پدر و پسر بر عكس من و بابام همچين رابطه ى گرم و صميمى اى با هم نداشتن
يه شب كه با رفقا براى قدم زدن و هوا خورى رفته بوديم بـه #شـهر_بازى نزديك #هتل
ازو لوچه ى آويزون مسعود متوجه شدم خيلى دمقه
گفتم:چته پسر؟چرا آويزونى؟
گفت:بابام پايه ى هيچ كدوم از اين بازى ها نيست،اجازه هم نميده تنـهايى برم
آقا مـهردااااااد،شما ميايـــى؟جاااااان من بيااااا
تو رو خدا اگر شما بيايى بابام حرفى نميزنـه
موندم تو رو درون بايستى😐
خدا يا چى بگم؟چه كار كنم؟
برم؟نرم؟
گفتم باشـه😰ميام😰ولى مسعود جان فقط بازى هاى لايت لطفاً😐
با خوشحالى ان و جفتك زنان رفت سه چهار که تا #بليط گرفت و اومد
رفتيم سوار يه وسيله ى عجيب و غريب شديم
و مثل فضا نورد ها بستنمون بـه صندلى و تا خواستم پشيمون بشم و بهانـه بيارم شروع كرد بـه چرخيدن و بالا رفتن
هى چرخيد
هى رفت بالا
هى چرخيد
هى رفت بالا
و بااااااز هم رفت بالا
طورى شد كه ديگه آدم ها رو نميشد ديد و كل شـهر زير پامون قرار گرفت
به سختى برگشتم بـه سمت مسعود و گفتم مسعود جان اين چند متر ديگه قرار بره بالا ؟
بعدش چى ميشـه!؟
گفت عمو نگران نباش
شصت متر بيشتر نميره،فقط #سقوط ازاده چند ثانيه اى داره،همين☺️☺️☺️
گفتم همييييين!!؟؟😨😨😨😨
يعنى مارو از اين بالا ميخوان ول بدن پايين
😱😱😱😱
دكمـه ى غلط كردمش كجاس!!؟؟😩😩😩
كمممممممككككك،يا حضرت عبااااس
يا همـه ى امام زاده هااااا
😫😫😫😫
توضيح لازم نيست
بقيه اش رو توى فيلم ببينيد وقتى رها شد که تا زمين مسعود عربده كشيد و من مث ديوانـه ها خنديدم
اصلاً هم نپرسيد بعدش چى شد
😑😑😑😑
اه ه ه ه.با اين نوناشون
...
چرا پست قبلى بـه اون خوبى را نديدين!!؟؟😑

Read more

Media Removed

سر درد گرفتم... باورم نميشـه!! تو سوئد خانومي از همسرش كتك بخوره بره شكايت كنـه بعد هموطن و همزبون و هم دينيش تو دادگاه بگن؛ دروغ ميگه!!! زنـها معمولا الكي ميگن كه كتك خوردن!!! و اينكه چون سطح خونواده خانومـه از خونواده شوهرش خيلي پايين تره بعد حق حتما با آقاهه س!! تازه حتي اگرم كه كتك خورده باشـه بازم ... ➿➿➿
سر درد گرفتم... باورم نميشـه!! تو سوئد خانومي از همسرش كتك بخوره بره شكايت كنـه بعد هموطن و همزبون و هم دينيش تو دادگاه بگن؛ دروغ ميگه!!! زنـها معمولا الكي ميگن كه كتك خوردن!!! و اينكه چون سطح خونواده خانومـه از خونواده شوهرش خيلي پايين تره بعد حق حتما با آقاهه س!! تازه حتي اگرم كه كتك خورده باشـه بازم بيخود كرده اومده شكايت و شكايت كشي، بايد ميرفته از طريق ريش سفيدهاي فاميلش كمك ميگرفته... باورم نميشـه... انقدر بيرحم و سنگدل؟؟ بعد اينا نميگن با اين حرفها و حكمـهاشون آبروي هر چي خارجي و مسلمون و مـهاجر و پناهنده رو ميبرن؟؟ بعد اون خانوم محترم كه تو يه پارتي و حزب دولت سوئد هم هست دوازده سال پيش هم ميخواسته قوانين جديد و خاص وضع شـه فقط براي مسلمونـها؟؟ بابا بـه همون خداي احد و واحد، كسي دعوتنامـه نفرستاده برات، برگرد جايي كه قوانينش رو دوست داري اين چشم آبيهاي بدبخت چه گناهي كردن كه تو مملكت خودشونم از دست ماها آرامش ندارن... همينكارهارو ميكنيم كه مرزهاشونو بـه كل بستن و پناهنده ها رو دسته بندي كردن... همينكارها رو كرديم كه وقتي بازيمون ميگيرن و بهمون شغلهاي كليدي و مـهم ميدن، با گندهايي كه ميزنيم، موقعيتهاي خوبي كه ميشـه بـه بهترين نحو و براي بهتر شدن شرايط براي همنوعهامون استفاده كرد رو ازمون ميگيرن و بعدم ميشيم تيتر اخبار و تف سربالا... همينكارها رو كرديم كه حزب راسيستها و ضد خارجيهاي سوئد داره روز بـه روز قويتر و مطرح تر ميشـه و بيشترين رو از مردم و مخصوصا خود خارجيهايي كه خسته شدن ميگيرن... از ماست كه بر ماست... تو خود ايران مرد دست رو خانومش بلند كنـه قانون پشتشـه و كمكش ميكنـه براي دادخواهي، حداقل من اينجوري شنيدم... شمايي كه ايرانين چند که تا سوال ازتون دارم، آيا شوهر حق تنبيه همسرش رو داره؟؟ قانون چي ميگه؟؟ اسلام اينـهمـه قانون داره بعضيا فقط ازش چهار که تا زن گرفتن و كتك زدن همسر و عدم برابري سهم ارث زن و مرد رو سلكت كردن و باعث شدن تمام قوانين ديگه ش تحت الشعاع قرار بگيره و باعث ايجاد بدبيني بين افرادي بشـه كه هيچ اطلاعي از اديان مختلف ندارن... خدا رو شكر اين دو نفر از كاربركنار شدن اميدوارم و مطمئنم يه روزي جلوي همون خدايي كه اسمشو خراب كردن، جوابگوي همون زني هستن كه كتك خوردنش باور نشد و تو مملكت غربت، بهش تهمت دروغگويي زدن...

Read more

Media Removed

آدم پنجاه و دوم | مادر سارا آخ اگه مى دونستى ، آخ اگه مى دونستى ، امروز هفتمين روز از روزى كه رفتم و ششمين روز از روزى كه تو شوهرتو روى تخت پيدا كردى ، مى دونم ميخواى بگى من تو مراسم نيومدم ، مگه يادت نيست بـه خودم قول داده بودم كه تو مراسمش هيچ وقت نيام ! ششمين روز از روزى كه من شبهاى قبلش راحت مى خوابم ، ... آدم پنجاه و دوم | مادر سارا
آخ اگه مى دونستى ، آخ اگه مى دونستى ، امروز هفتمين روز از روزى كه رفتم و ششمين روز از روزى كه تو شوهرتو روى تخت پيدا كردى ، مى دونم ميخواى بگى من تو مراسم نيومدم ، مگه يادت نيست بـه خودم قول داده بودم كه تو مراسمش هيچ وقت نيام ! ششمين روز از روزى كه من شبهاى قبلش راحت مى خوابم ، باورت ميشـه راحت ! منو ببخش كه هيچ وقت نفهميدمت ، هيچ وقت بهت حق ندادم كه بـه من بگى اون مرتيكه بابامـه ، هواى اينجا خوبه ، حالا فهميدم چرا ميگن پراگ تبعيدگاه همـه فراريهاى جهانِ ، راستى که تا يادم نرفته تو اين آخرين صدام بايد بهت بگم اون دستگاه اكسيژن بالا سر عمو يعنى شوهرت هيچ وقت خراب نبود، مخصوصا هفته پيش ، آخ كه نمى دونى چقدر راحت شدم و راحت ميشم كه اين حرفها رو برات ميگم ، امشب هفتمين شبى كه ديگه اين كابوس رو نمى بينم كه بالا سرم اون مرتيكه از قرصهاى خوابى كه بـه خورد تو داده مطمئن شده و وايستاده ! يه چيز ديگه آدمـه ديگه اينو بهت بگم بزرگترين عشق من از بزرگترين نفرت من شكل گرفته !
صداى بوق ممتد آمد و پيام گير تلفن خاموش شد
پ . ن : آى آدم ها

Read more

Media Removed

#سالاد_ماكارونى با ٩٠ درصد از آراء ميريم كه داشته باشيم دستور سالاد ماكارونى خيلى از دوستان گفتن برامون تكراريه، ولى اكثريت درخواست رسپى كردن.ضمن اينكه من قبلاً تو كانال تلگرام دستورشو گذاشته بودم.هشتگ بقيه ى دستوراى سفارش پست قبل، بـه همون پست اضافه شده، كافيه روى هشتگ بزنيد و دستورشو ببينيد. مواد ... #سالاد_ماكارونى
با ٩٠ درصد از آراء ميريم كه داشته باشيم دستور سالاد ماكارونى👇
خيلى از دوستان گفتن برامون تكراريه، ولى اكثريت درخواست رسپى كردن.ضمن اينكه من قبلاً تو كانال تلگرام دستورشو گذاشته بودم.هشتگ بقيه ى دستوراى سفارش پست قبل، بـه همون پست اضافه شده، كافيه روى هشتگ بزنيد و دستورشو ببينيد.

مواد لازم:
ماكارونى فرمى يك بسته
ژامبون ٤٠٠ گرم
خيار شور ٣٠٠ گرم
كنسرو ذرت يك قوطى كامل
سس مايونز بـه ميزان لازم
كمى روغن زيتون
فلفل سياه
روش تهيه:
ماكارونى رو طبق معمول هميشـه با آب و نمك بذاريد بجوشـه. مراقب باشيد زيادى نرم نشـه. آبكش كنيد و بذاريد سرد شـه.كمى روغن زيتون بهش بزنيد كه بهم نچسبه،البته روغن زيتون كمك ميكنـه سس بيش از حد جذب سالاد نشـه.
تو يه كاسه ى بزرگ خيار شور و ژامبون خرد شده رو اضافه كنيد. كنسرو ذرت و ماكارونى هارو هم اضافه كنيد كمى فلفل سياه بزنيد، همـه ى مواد رو بـه سس آغشته كنيد .
من هميشـه مقدار خيلى كمى شويد تازه ى خرد شده بـه اين سالاد مي طعم خيلى خوبى ميگيره. حتماً بايد چند ساعت تو يخچال بمونـه. اگر ميخواييد قالبى درون بياد، تو قالب مورد نظر بريزيد و با قاشق فشرده كنيد بذاريد چند ساعت تو يخچال بمونـه و بعد تو ظرف مورد نظر برگردونيد. احتياجى بـه چرب كردن قالب نيست.جنس قالب هم مـهم نيست چى باشـه، قالب من فلزى بود.بدليل وجود سس، خيلى راحت از قالب درون مياد.
اندازها ممكنـه طبق ذائقتون كم و زياد شـه، من خودم براى يك بسته ماكارونى، يك قوطى و نصفى كنسرو ذرت زدم.
#سالاد_ماكارونى_سميرا
#سفارش #كرج #سالاد #ماكارونى #ايده #تولد #مـهمونى #

از گالري هنرمند @samira_forouzan

Read more

Media Removed

عهای دسته جمعي ، يك روح خاصي داره ! هميشـه دلم ميخواست مثل فيلم هري پاتر ( البته نسل من اول كتابشو خوند) همـه عكساي روي ديوار تكون بخورن و حرف بزنن🤣 تو موبايل ميشـه ولي من عكس رو ديوار كه روي ورق چاپ شده رو ميخوام متحرك باشـه رد بشي و زَهره ترك بشي 🤣 اقا من يه ي دارم ، وقتي ايران بود ، عاشق اير ... عهای دسته جمعي ، يك روح خاصي داره ! هميشـه دلم ميخواست مثل فيلم هري پاتر ( البته نسل من اول كتابشو خوند) همـه عكساي روي ديوار تكون بخورن و حرف بزنن🤣😂
تو موبايل ميشـه ولي من عكس رو ديوار كه روي ورق چاپ شده رو ميخوام متحرك باشـه
👻👻👻👻
رد بشي و زَهره ترك بشي 🤣😂
اقا من يه ي دارم ، وقتي ايران بود ، عاشق اير بودش كه همـه رو بترسونـه !!! خدا شاهده استتار ميكرد ساعت هااااا که تا رد بشي پِخ كنـه و جيگرش حااااال ميومد 😂🤣
مورد داشتيم ، يه بار دوتايي خونـه بوديم !
فيوز خونـه رو زد ! و طوري منو ترسوند تو تاريكي كه مدتي حرف نزدم 🤣🤣🤣 منم نا مردي نميكردم ! سارا ( م ) هميشـه فلفل رو تو جاي ادويه قاطي ميكرد با بقيه ، منم خودمو ميزدم بـه اون راه ، ميگفتم بيا تست كنيم ببينيم كدوم فلفله 🤣😂 خلاصه بساطي بودااااا! بزرگترمون هم فقط بـه نگاه بسنده ميكرد 🤭🤭
.
.
از اينـها بگذريم ،
🌯پنيني و ساندويچ ها _ رامين عباسي
پنجشنبه _ چهارم مرداد
.
تا آخر تابستان تكرار نداريمااااااا❤️💛💙
.
☎️براي دريافت منو ها و اطلاعات نام نويسي:
٠٢١٢٢٧٩٥٨٩٠
٠٩١٩٨٠٢٨٢٤٣
.
#موندريان #آموزشگاه #قنادي #آشپزي #خوشمزه #برگر #ساندويچ #پنيني #راه_اندازي #فست_فود #صبا #صبا_خاني #انـه

Read more

Media Removed

١ سال ديگه هم گذشت ... همـه چي هر روز سخت تر و سخت تر ميشـه .... هر چي بزرگ تر ميشي بيشتر بـه اين درك ميرسي كه كلا تو اين دنيا سر كاري ... بگذريم .. دوباره ٩ خرداد شد و دوباره بـه من يادآوري شد كه بهترين خانواده و دوستارو دارم كه هيچ وقت روز تولدم منو تنـها نزاشتن و سعي كردن هرجوري شده منو خوشحال كنن .. مرسي از همتون ... ١ سال ديگه هم گذشت ... همـه چي هر روز سخت تر و سخت تر ميشـه .... هر چي بزرگ تر ميشي بيشتر بـه اين درك ميرسي كه كلا تو اين دنيا سر كاري ... بگذريم .. دوباره ٩ خرداد شد و دوباره بـه من يادآوري شد كه بهترين خانواده و دوستارو دارم كه هيچ وقت روز تولدم منو تنـها نزاشتن و سعي كردن هرجوري شده منو خوشحال كنن .. مرسي از همتون كه انقدر خالصانـه بـه من محبت داريد . دم همتون گرم .. پارسال روز تولدم از خدا خواستم سال بعد جايي خارج از ايران باشم . حالا بـه دليل يه سري مسائل شخصي .. خدارو شكر آرزوم براورده شد و يه چند روزي مزاحم يكي از بهترين دوستام( محسن شعباني) و خانوم گلش شدم تو استانبول .. جاي همتون خالي. انشالله كه هيچ كس هيچ جاي دنيا روز تولدش احساس تنـهايي نكنـه ❤️❤️🙏🙏 مخلص همگي
Photo & edit : @mohsenshabanii
#mybirthday #تولدم_مبارک #٩خرداد

Read more

Media Removed

بعضي ترانـه‌ها را مي توان بارها و بارها گوش داد بعضي انسان‌ها را مي‌توان بارها و بارها دوست داشت #ايلهان_برك بهم زنگ زد و گفت، ديدي بيرون چه هوايي شده؟ طوفانُ خاكه، فكر كنم بهتره قرارمونُ كنسل كنيم، پرده رو كنار زدم و پنجره آتُ و اشغال بود كه بـه پرواز درومده بودن، بهش گفتم، راست ميگيااا، ... بعضي ترانـه‌ها را
مي توان
بارها و بارها
گوش داد
بعضي انسان‌ها را
مي‌توان
بارها و بارها
دوست داشت
#ايلهان_برك
بهم زنگ زد و گفت، ديدي بيرون چه هوايي شده؟ طوفانُ خاكه، فكر كنم بهتره قرارمونُ كنسل كنيم، پرده رو كنار زدم و پنجره آتُ و اشغال بود كه بـه پرواز درومده بودن، بهش گفتم، راست ميگيااا، باشـه نميريم، خظي كرديم و رفتم كه كارمو ادامـه بدم كه تلفنم دوباره زنگ خورد، بعداز دو سه دقيقه مكالمـه خودمو تو آشپزخونـه و درحال شروع يه كار دقيقه نودي پيدا كردم، بايد بنفش مي بود، چون عاشق بنفشـه، بايد ساده و قشنگ مي بود چون ساده پسنده و منم وقت كافي نداشتم كه بخوام مانور بدم، اما يه چيزيم خيلي مـهم بود، اقاي همسرشونم كه از دوستانم هستن، اهل گل ُ گلدون و خوش ذوق هستن، نتيجه، اين شد كه ميبينيد، درون ظاهر يك گلدان اماده هديه دادن، درون باطن يك كيك بنفش شكلاتي مطابق سليقه دوست جانمون، ... اعتراف ميكنم انقدررر سريع و خوب همـه چي پيش رفت كه خيلي خوشحالم قبول كردم تواين زمان كم اماده ش كنم
حالا من هي بگم #هيچ_چيز_تصادفي_نيست ، شما باورتون نشـه! خب ايمان بياريد بـه من 😚☺️
🔸كيك شكلاتي، فيلينگ كرم پنيري، توت فرنگي، شكلات، گردو،...
و بـه همين صورتي بنفشي يك روز پركار با انرژي عالي بـه پايان رسيد.
تولدت مبارك @fatima63m دوست داشتني 💕💝
پ ن : سورپرايز كنين ، سورپرايزتون ميكنن، از ما گفتن بود، نگي نگفتي 😜🤗
#كيك_دنياي_رنگي
#در_دنياي_رنگي_بيادگار_بماند
#chocolatecake #surprisecake #flowercake #violetcake #pinkcake #vasecake #vase #flower #cake #straberryfilling
بيستُ دوم فرودين ماه ٩٧

Read more

Media Removed

****** هميشـه شروع هر كارى خيلى سخته؛ هميشـه وقتى ميخوام چيزى بنويسم ميمونم كه از كجا شروع كنم، مثل همين الان كه ميخوام از داداش رضام بگم، نميدونم چى بگم، چه كلمـه اى يا جمله اى بگم كه لياقته داداشمو داشته باشـه؛ انقدر برام عزيزه كه بخوام قسمتى از دنياى مجازيمو فقط فقط از اون بگم..... كه بگم داداشم ... ******
هميشـه شروع هر كارى خيلى سخته؛
هميشـه وقتى ميخوام چيزى بنويسم ميمونم كه از كجا شروع كنم، مثل همين الان كه ميخوام از داداش رضام بگم، نميدونم چى بگم، چه كلمـه اى يا جمله اى بگم كه لياقته داداشمو داشته باشـه؛
انقدر برام عزيزه كه بخوام قسمتى از دنياى مجازيمو فقط فقط از اون بگم.....
كه بگم داداشم مـــرد زندگى شدنت مبـــارك ،
كه بگم عزيـــز دل برادر قشنگ ترين شـب زندگيت مبـــارك ،
كه بگم جـان دلــم عروسيــــت و دامـاد شدنت مبـــارك ؛
فقط ايــن رو بدون كه اگه همـه پشت سر من بـه دروغ حرف بزنن، اگه همـه كمر بـه بد نام كردن عليرضا ببندن، من انقدر دوست دارم، انقدر هوادارتم، انقدر توو دلم ول ولست واست كه بازم مثل كوه پشتت وايميستم که تا خراب رفاقتت بشم؛
من حاضرم جونمم واسه تو و رامينو اميرحسينم بدم،
شما سه نفر مثلث قلب منيد، خودتونم خوب ميدونيد كه خاطرتون برام چقدر عزيزه،
اگه دنيا بـه من پشت كنـه من يه تار موى شما سه تارو با دنيام عوض نميكنم،
اگه همينجورى مثل همين الان مثل همين سالاى عمرم تنـها بمونم، شما سه تارو تنـها نميزارم؛
داداش رضاى من، رفيق روزهاى خوبم، رفيق خوب روزهام از خدا ميخوام كه لحظه لحظه ى زندگيه مشتركت اون جورى كه دوست دارى، اونجورى كه عاشقشى بگذره، ان شاالله جيبت پر پول باشـه، سفرت پر بركت باشـه، درون خونت هميشـه باز باشـه و از همـه مـهمتر هميشـه تنت سالم باشـه، بازم از خدا ميخوام مرد خوبى براى همسرت و باباى مـهربونى براى بچه هات باشى و در که تا آخرين نفس عمرت خوشبخت باشى و خوشبخت زندگى كنى؛
عليرضا رو ببخش كه نميتونـه داداششو توو لباس دامادى ببينـه،
خيلى برام سخته داداش خيـــــلى،
خيلى برام سخته كه توو بالا و پاييناى زندگيت، توو روزاي سخت و ناخوشى كه هيچكس پيشت نبود، پشتت نبود، عليرضا شونـه بـه شونـه، سايه بـه سايه و نفس بـه نفس باهات بود و حالا توو خوشيات همـه هستن و عليرضا ......؛
خيلى برام سخته داداشى خيـــلى مثل همين چند سال كه بود كه گذشت كه ميگذره ....
بيخـيـــــال
آره گفتم و ميگم و خواهم گفت بيخيال چون فقط و فقط و فقط داش رضاى خودمو عشقه؛
ولـــى....
من دركت ميكنم تو هم منو درك كن،
من بهت حق ميدم تو هم بـه من حق بده،
خدا خودت ميدونى كه هيچكس حال اين چند وقته منو نميفهمـه جز خودت ولى....
بيخـيــــــال
من براى تو ، براى رامينم، براى امير حسينم، حرفمو با اين شعر تموم ميكنم:
"ايــنجـا بــراى از شــما نـوشــتن هوا كـــم اســت...."
›› فقط خــدا ميدونـه كه چـــقدر دوســـتون دارم ‹‹
يــا عـــلى*
@reza_golshani
@raminmousavii
@ahramezani

Read more

Media Removed

كه مردم شين و گريانت بـه من چي؟ كه گوڵ چوو، ئاوي بارانت بـه من چي؟ له سه ر ته رمي مني عاشق بـه قوربان ئيتر زولفي په رێشانت بـه من چي؟ له هۆده ي ماته م و غه مدا كه سووتاوم سه فايي باغ و هه يوانت بـه من چي؟ كه هێلانـه ي شـه هێني دڵ خرا بوو قه‌دي سه روي گوڵستانت بـه من چي؟ بـه پاييز پووشي ويشكي ته ن كه فه وتا بـه هاري لێوي ... كه مردم شين و گريانت بـه من چي؟
كه گوڵ چوو، ئاوي بارانت بـه من چي؟
له سه ر ته رمي مني عاشق بـه قوربان
ئيتر زولفي په رێشانت بـه من چي؟
له هۆده ي ماته م و غه مدا كه سووتاوم
سه فايي باغ و هه يوانت بـه من چي؟
كه هێلانـه ي شـه هێني دڵ خرا بوو
قه‌دي سه روي گوڵستانت بـه من چي؟
به پاييز پووشي ويشكي ته ن كه فه وتا
به هاري لێوي خه ندانت بـه من چي؟
كه مانگي بـه ختي من رووي نا له كه سري
تريشكه ي رۆژي كوڵمانت بـه من چي؟
به كاسي غه م دڵم شێواو و كاسه
شـه ڕابي سافي فينجانت بـه من چي؟
كه تووشي له شكري ده رد و خه فه ت بووم
ده وايي ده رد و ده رمانت بـه من چي؟
كه په يدا بوو شـه وي تاريكي دووريت
ده سي مووسايي عيمڕانت بـه من چي؟
له شم گه ر كه وته مـه يداني نـه بووني
له وه دا باسي لوقمانت بـه من چي؟
كه بڕوا نووري بينايي له چاوم
جواني ره نگي باغانت بـه من چي؟
له نێو چاڵي غه مي ‌تۆد ا كه گيرام
جواني ده شت و كێوانت بـه من چي؟
«فيدايي» گه ر نـه ما ، بۆ ته عزيه ي
ئه وده م و لێوي غه زه لخوانت بـه من چي⚫️؟

Read more

Media Removed

سلام عزيزاى دلم اين پست ورق زدنيهههه چند نفر پيشنـهاد كه عكس از ميز بله برونم بذارم تو پيج براى ايده بـه شما عروساى آينده البته بعضى از اين ايده ها رو تو جشنـهاى ديگه هم ميشـه استفاده كرد من ميزمو خودم چيدم البته آقاى داماد هم خيلى خوش سليقه بود و كادوهايى كه آورد زيبايى ميزُ چندين برابر ... سلام عزيزاى دلم 🌺🌹
اين پست ورق زدنيهههه😍
چند نفر پيشنـهاد كه عكس از ميز بله برونم بذارم تو پيج براى ايده بـه شما عروساى آينده البته بعضى از اين ايده ها رو تو جشنـهاى ديگه هم ميشـه استفاده كرد😍
من ميزمو خودم چيدم البته آقاى داماد هم خيلى خوش سليقه بود و كادوهايى كه آورد زيبايى ميزُ چندين برابر كرد❤️
حالا توضيح بدم كه اصلا چيا رو ميز بود:
يه تخت سياه مدل انگشتر بود كه روش اسمامون و تاريخ مراسم بـه رسم يادبود روش نوشته شده بود 💍
يه تابلوى شعر بود كه خودم براى داماد خريده بودم 🤵🏻
ليوان هاى كوچيك كهيه برگ كاج يه تيكه گل زنبورى و شمع شناور گذاشته بودم 🌸
شمع هاى بزرگتر كه دورشون با حلقه گل تزيين شده بود🌸
چند مدل كوكى حلقه و قلب و دسته گل بود كه خيلى دلبر بودن و هنر دست زهرا جون بود 🍪 @zhra_bkhtiari
كاپ كيك هارو بـه شكل انگشتر چيده بودم و وسطش يه نوشته گذاشتم : 💍
I said yes
دو که تا طرف شيشـه اى كه روش روبان زده بودم و توى يكيشون ماكارون ريختم و تو اون يكى هم مارشملو 🍡🍢
كيك قشنگم كه @sofiacakeboutique زحمت كشيده بودن و با گل طبيعى تزيين شده بود 🎂
يه حلقه بزرگ هم كه با گل طبيعى كار شده بود 🌺
و از همـه مـهمتر انگشتر نشونم كه با رز جاويدان تزيين شده بود🌹
دو که تا گلدون بلند همدو که تا دسته گل زنبورى بود🌸
ديوارمون هم بـه ريسه هاى مدل حلقه و قلب تزيين كردم و كنار ميز و پايين ميز هم بادكنك گذاشتم 💍❤️
خريد اين وسايل يه كمى سخته و بايد وقت بذارين براش😍
اينم از قولى كه داده بودم و عكسهاى روزى كه خيلى دوسش داشتم، اميدوارم تونسته باشم بـه عروسهاى آينده هم ايده داده باشم 👰🏻 🤵🏻
#تاتا_عروس_ميشود #بله_برون_تاتا
#بله_برون #ديزاين_ميز_بله_برون

Read more

Media Removed

... ... سلام صبح بـه خير... بـه قول يه رفيقي يادتونـه قبل ترها زير درخت توت جمع مي شديم يه نفر كه از درخت بالا رفتنُ بلد بود و احتمالا آدم مـهربوني هم بود مي رفت اون بالا و با يه بغل توت مي اومد پيش ما... مي اومد که تا كام ما شيرين بشـه از شيريني توت... بـه به ،يادش بـه خير ... يادتونـه توي همين جمع ها يه چند ... ...
...
سلام
صبح بـه خير...
به قول يه رفيقي
يادتونـه قبل ترها زير درخت توت جمع مي شديم
يه نفر كه از درخت بالا رفتنُ بلد بود و احتمالا آدم مـهربوني هم بود مي رفت اون بالا و با يه بغل توت
مي اومد پيش ما...
مي اومد که تا كام ما شيرين بشـه از شيريني توت...
به بـه ،يادش بـه خير
...
يادتونـه توي همين جمع ها يه چند تايي بودن كه از كالي توت شكايت مي كردن...
چرا كالِ؟ چرا شيرين نيست؟چرا؟!!
انگار نـه انگار يه بنده خدايي از درخت بالا رفته،
شايد دست و پاهاش خراشي برداشته؟!!!
اونايي كه هيچ چيزي خوشحالشون نمي كنـه...
اونايي كه قدر مـهربوني رو نمي فهمن...
اون بنده ي خداي مايوس شده از تلاش ديگه از درخت بالا نرفته چون يه بنده خداي ديگه اي
توت شيرين تري مي خواسته ...
يادتونـه؟
چه خوبه كه بلد باشيم بريم اون بالاهاااا،
چه خوبه توت چيدن بلد باشيم...
اما بـه قول همون رفيقي كه اون بالا بهش اشاره كردم...
من آدمايي كه براي خودشون توت نمي چيننو دوست ندارم...
چه فرقي داره كي اون پايين منتظر چيه...
وقتي مي ري بالا اول كام خودتو شيرين كن.
كام تون شيرين بشـه الهي....
اكران خصوصي #هزارپا
سپاس از خانم ندا سرگردان
‏@tiarasmaison
سپاس از خانم مريم جودت
@mari.beautysalon
Photo by:@reyhanfarajollahi

Read more

Media Removed

. . كريستيانو يه قرارداد همكاري جديد با دو شركت Graphic India و VMS براي ساخت يه انيميشن امضا كرده و نقش اصلي و سوپر قهرمان سريال كارتوني "استرايكر فورس ٧" ميشـه. اين قرارداد توسط شركت Polaris Sports ثبت شده . كريستيانو : من هميشـه ابر قهرمان ها رو دوست داشتم و از اينكه ميتونم بـه توليد يه مجموعه ... .
.
كريستيانو يه قرارداد همكاري جديد با دو شركت Graphic India و VMS براي ساخت يه انيميشن امضا كرده و نقش اصلي و سوپر قهرمان سريال كارتوني "استرايكر فورس ٧" ميشـه. اين قرارداد توسط شركت Polaris Sports ثبت شده
.
كريستيانو :
من هميشـه ابر قهرمان ها رو دوست داشتم و از اينكه ميتونم بـه توليد يه مجموعه جديد كمك كنم هيجان زده ام. همونجوري كه فوتبال فرهنگ ها و مردم دنيا رو باهم متحد ميكنـه، من معتقدم قهرمان ها و شخصيت هاي بزرگ كارتوني هم ميتونن اين كار رو انجام بدن و به همين دليل از اين پروژه و به اشتراك گذاشتنش با هوادارام هيجان زده ام. اين انيميشن درباره ارزش ها، چالش ها، دوستي، زمان هاي سخت، كار سخت، همبستگي و در يه كلام درباره زندگيه
.
مؤسس شركت گرافيك اينديا :
كريستيانو رونالدو با تعهد و اخلاق كاريش الهام بخش ميليون ها نفر درون سراسر دنياست. CR7 سوپر قهرمان زندگي واقعيه يه نسله
.
رئيس شركت وي ام اس :
ما بيش از پنج ساله كه با كريستيانو و شركت پولاريس اسپورتس كار ميكنيم و نميتونيم پارتنرهاي بهتري بخوايم. اسم كريستيانو مترادف حرفه اي گري، تعهد و موفقيته. بـه همين دليله كه او الهام بخش ميليون ها نفر درون سراسر جهانـه و اين شانسي نيست كه بين تمام ورزشكاران دنيا بيشترين دنبال كننده رو درون شبكه هاي اجتماعي داره

Read more
. بگو: بـه من تهمت بزن بانو من از بی حرفی مـی ترسم بگو.. هر چي کـه دوس داری بگو پستم... بگو هرزم بگو زن باره و بدکار يه کابوسم ، يه جور وهمم بگو هيچ چيزی حاليم نيس بگو اصلا نمـی فهمم بگو معصومـی ِ چشمام فقط حربه س، يه جور دامـه بگو طعم هزار تاهميشـه روی لبهامـه بگو شعرای من کـلا دروغن ، حرفاي ... .
بگو:

به من تهمت بزن بانو
من از بی حرفی مـی ترسم
بگو.. هر چي کـه دوس داری
بگو پستم... بگو هرزم

بگو زن باره و بدکار
يه کابوسم ، يه جور وهمم
بگو هيچ چيزی حاليم نيس
بگو اصلا نمـی فهمم

بگو معصومـی ِ چشمام
فقط حربه س، يه جور دامـه
بگو طعم هزار که تا لب
هميشـه روی لبهامـه

بگو شعرای من کـلا
دروغن ، حرفاي مـُفتن
( گلم! کوتاه نياي اصلا
اگه چيزی بهت گفتن)

بگو هرچی بهم گفتی
همـه شـهرو خبر کردم
مراعاتم نکن اصلا
بگو نامرد ِ نا مردم

بگو بي رحمو دلسنگم
حسابی بد بگو از من
بگو.. هر چيزي کـه نيستم!
منو خـُرد کن.. منو بشکن

بزن هر قد کـه دوس داري
واسه اين روح ِ سردرگم
واسم اصلا مـهم نيس که
چه فکری مـی کنن مردم

بگو بانو! بگو بازم
بگو کـه لایقت نیستم!
ولی هرگز ،گلم.. عمرم..
نگو کـه عاشقت نيستم!! .
محسن شیرالی
زمستان 87
یکی از اولین کارهایی کـه ازم منتشر شد. تو روزگاری کـه سعی مـی کردم متفاوت بنویسم! با صدای رفیقم، سینا حجازی
@sinahejazi

Read more

Media Removed

٠ ٠ سلاااام بچه ها خوبين صبح قشنگِ ارديبهشتي تون بخير . خواهش ميكنم بخونين🏻 . اگه ديروز استوري هاي عدسي رو ديدين (اگه نديدينم بـه اسم عدسي هايلايت كردم )حتما متوجه شدين كه تقريبأ هر دوساعت ميتونستم يه استوري آپلود كنم حالا يا مشكل اينستاس يا اينترنت ما ، نميدونم ولي اينقدر طول كشيد كه تقريبا ... ٠
٠
سلاااام بچه ها خوبين✋
صبح قشنگِ ارديبهشتي تون بخير😊
.
خواهش ميكنم بخونين🙏🏻
.
اگه ديروز استوري هاي عدسي رو ديدين (اگه نديدينم بـه اسم عدسي هايلايت كردم )حتما متوجه شدين كه تقريبأ هر دوساعت ميتونستم يه استوري آپلود كنم حالا يا مشكل اينستاس يا اينترنت ما ، نميدونم ولي اينقدر طول كشيد كه تقريبا عصر تموم شد براي همين عكسشو گذاشتم امروز صبح پست كنم . بنظرم اينقدر ساده و واضح بود كه نيازي بـه نوشتن طرز تهيه نداره اما بعدأ ويدئو بعلاوه طرزتهيه بـه كانال اضافه ميشـه (لينك كانال بيو پيج هست)
.
گفتم بيام يه كوچولو باهاتون حرف ب😊
ببينين بچه ها بخدا منتي نيست خودم دوست دارم آموزشـهارو بصورت استوري بزارم چرا چون احساس ميكنم اينجوري يادگيري بهتر انجام ميشـه چون اينقدر برام عزيزين و هميشـه بـه من لطف داشتين چه با لايكهاتون و چه كامنتهاتون ، درون واقع اين كمترين كاره دربرابر انرژي و انگيزه اي كه بهم ميدين🙏🏻❤️
وقتي يه سري استوري ميگيرم بعد همونو پست ميذارم تازه بعدش كانال ميذارم و فكر ميكنم تو اين چهارسال اينستاگرام اكثر غذاهارو تو صفحه م دارم ، بعد لطفأ خواهش ميكنم تقاضاي طرزتهيه خصوصي نكنين واقعا درون توانم نيست اونوقت شرمندتون ميشم .
ديروز شنيدم چون دايركتهام زياده نميتونم استوري بزارم ، بي رودربايستي منم هرچي دايركت خونده و نخونده داشتم پاك كردم ، ببخشيدا 🤓
درمورد ديده نشدن هايلايتها هم فكر ميكنم بايد اينستاگرامتونو آپديت كنين.
.
آهان راستي بخدا من تو حوزه ي آشپزي اونم بقدر دانش و معلوماتم ميدونم و نـه بيشتر بنابراين بنظرم براي سوالها با موضوعات متفرقه بهتره با يه نفر كه مشاوره و ميتونـه شمارو راهنمايي كنـه مطرح كنين.
.

پيشنـهاد ؛ غير از پيازداغ فراوووون موقع سرو از روغن زيتون و گلپر و ليموي تازه كوتاهي نكنين👌🏻😋
.
پينوشت ؛ كامنتهاي مسابقه بسته شد بزودي جواب و برنده ي مسابقه مشخص ميشـه😍
.
حالا خوبه گفتم يه صحبت كوچولو اگه زياد بود چقدر ميشد😂
.
#عدسي_آذرالسلطنـه #بزن #نزني_پشيمون_ميشي_ازماگفتن 😉
.

Read more

Media Removed

هر وقت سوار اين اتوبوس كوفتي ميشم ذهنم پر ميشـه از خاطرات ، از گذشته ها ، از ايده ها و فكرهاي بلندپروازانـه و حتي قابل تحقق و خواب از چشمم مي گيره ، دلم مي خواد اتوبوس يه جا نگه داره كه سيگار بكشم درون حالي كه توي طول روز بـه هيچ وجه اينقدر بي تاب سيگار كشيدن نميشم و حتي ممكنـه ده - دوازده ساعت هم سيگاري نكشم ، هميشـه ... هر وقت سوار اين اتوبوس كوفتي ميشم ذهنم پر ميشـه از خاطرات ، از گذشته ها ، از ايده ها و فكرهاي بلندپروازانـه و حتي قابل تحقق و خواب از چشمم مي گيره ، دلم مي خواد اتوبوس يه جا نگه داره كه سيگار بكشم درون حالي كه توي طول روز بـه هيچ وجه اينقدر بي تاب سيگار كشيدن نميشم و حتي ممكنـه ده - دوازده ساعت هم سيگاري نكشم ، هميشـه سوار اتوبوس كه ميشم ياد خاطره ي فرزانـه دوست صادق هدايت مي افتم ، كه هدايت توي مسيري ، سوار ميني بوس بـه قدري از گرما و از افكارش عاصي مي شـه كه با مشت شيشـه ميني بوس رو ميشكنـه و بعدش هم يه دعواي مفصل با شاگرد شوفر پيش مياد ، سفري نبوده كه من كنار شيشـه بشينم و به اين خاطره فكر نكنم و سفري نبوده كه وسوسه نشم همون كار رو بكنم با وجودي كه نـه اين شيشـه ها بـه راحتي قابل شكستن هستن و نـه من اون جنون هدايت رو دارم ، بـه سرم زده فردا يه كاري بكنم اگه تونستم و با رضايت انجامش دادم توي اينستا ميذارمش ، راستي چرا گاهي دلمون مي خواد خاطرات شخصي و خيلي شخصيمون رو عمومي كنيم توي اينستا ، فيس بوك ، ... ، خاطراتي كه بـه واقع خود اون خاطرات نيستند و تاويل ماست از گذشته ، ما هرگز گذشته رو اونطور كه بـه واقع اتفاق افتاده نمي تونيم بازآفريني و بازگو كنيم بـه خصوص گذشته ي مربوط بـه خودمون رو . گرچه درون خلوت خود يقين داريم كه چيزي جز حقيقت نمي گيم و چيزي رو پنـهان يا فراموش نمي كنيم اما اين خاصيت گذشته و خاطرات گذشته ي ماست هنگام بازآفريني شان ، كه از تطبيق با آنچه بـه واقع رخ داده سر باز مي زنند . هيچ گريزي هم ازش نيست و به هيچ وجه دليلي بر تحريف عمدي واقعيت يا عدم صداقت ما نيست .

Read more

Media Removed

مولحید بی یـان ئیماندار.. مەسیحيی، یەهودیی، بودایی، سابيئی، ئێزدیی، زەردەشتیی، کاکەیی، بەهائیی، قادیـانیی، چەپ، عەلمانیی،ئیسلامـیی، گوماندار.. با لەسەر هەر ئایين و ئایينزایەک بیت، بە لامەوە گرنگ نیيە! منیش وەک تۆم، بەندەیـەکی خـودانی خـۆمم.. موحاسەبەی ئیمان و ئیلحادت، ئیشی من ... مولحید بی یـان ئیماندار..
مەسیحيی، یەهودیی، بودایی، سابيئی، ئێزدیی، زەردەشتیی،
کاکەیی، بەهائیی، قادیـانیی،
چەپ، عەلمانیی،ئیسلامـیی، گوماندار..
با لەسەر هەر ئایين و ئایينزایەک بیت، بە لامەوە گرنگ نیيە!
منیش وەک تۆم، بەندەیـەکی خـودانی خـۆمم..
موحاسەبەی ئیمان و ئیلحادت، ئیشی من نیيە..
خۆ ئه‌من خـودایەک نیم لە جـوملەی خـوداکاندا؟
نە سزام لایە نە پاداشت..
تاپۆی به‌هه‌شت و دۆزه‌خ، وه‌ ناوی من نييه‌
ئەی چيی تۆ، بۆ من، گرنگە؟
ئەوەی له‌بۆ من گرنگە: بە ئیمان و ئیلحادت چيی دەکەیت؟
ژینی مڕۆڤایەتیی پێ بنیـاتدەنێی، یـان دەیڕمێنيی؟
ئەوەی له‌ تۆوه‌ به‌ من پێوەستە: ڕەفتار و کردەوەتە.. تەنێ، لەسەر مامـه‌ڵه‌ و هەڵسوکەوتت ده‌گەڵم، بۆم هەیە: لێپێچینەوە و لێپرسينـه‌وه‌ت لەگەڵدا بکەم..
دينت-مـه‌زه‌بت بۆ خۆت و، ڕه‌وشتت، بۆ من.
مڕۆڤایەتیيت پێوانـه‌يه‌،
ستالین مولحید بوو، حەجاج ئیماندار!
وه‌لێ، هەردووک ڕوخێنەر..
مـه‌ولانا ئيماندار بوو، ئه‌ديسۆن گوماندار
وه‌لێ، هه‌ردووك بنياتنـه‌ر..
لە شاگردانی ئەهلی عەدلم.. یـار و پشتگیرم، لە بێبڕوایەکی مەزڵووم و ئاشتیخواز ..
نەیـار و دژم به‌: بڕوادارێکی زاڵم و شەرخواز.....! بە سوپاسەوە وەرگیراوە لە پەیجی (مرۆڤ بە)
.
.
.
#hazhar

Read more

Media Removed

~ نگرانم كه بعدِ رفتن تو خنده هامون بـه قاب برگرده که تا درستش كنم جدايي رو اونكه رفته، خرااااب برگرده . واسه رفتن دروغ لازم نيست رو لبت حرفِ مفته مي دونم قبلِ رفتن سكوت كن # حرف هاتو نگفته مي دونم! . من يه عمره كه پات وايسادم کی نشست زير پات و گرگت كرد؟! از منی تو، نذار تنـهاشم از منی كه تو ... ~
نگرانم كه بعدِ رفتن تو
خنده هامون بـه قاب برگرده
تا درستش كنم جدايي رو
اونكه رفته، خرااااب برگرده
.
واسه رفتن دروغ لازم نيست
رو لبت حرفِ مفته مي دونم
قبلِ رفتن سكوت كن #
حرف هاتو نگفته مي دونم!
.
من يه عمره كه پات وايسادم
کی نشست زير پات و گرگت كرد؟!
از منی تو، نذار تنـهاشم
از منی كه تو رو بزرگت كرد!
.
نگرانم برات وقتی كه
تو بـه دستاى ديگه تن مـیدی
گريه اى كه بـه ياد تو هستم!
#بوسه ای كه بـه ياد من مـیدی
.
خاطراتى كه با مرور زمان
تا ابد توىِ قاب مي مونـه
ساعتت بعدِ من بگو
توو اتاقِ کی خواب مـی مونـه؟!
.
نگرانم كه وقتِ برگشتن
با يه حالِ خراب برگردى
من نپرسم كه چي شده! اما
با
يه دنيا
جواب
برگردى...
~
#احمداميرخليلى
~
[ مکالمـه امروز:
+چه خبر؟ کجاهایی؟
-سلامتی! همـین گوشـه هام
توو خودم...
+توو خودت نباش!
- توو خودم راحتم تنـها جاییـه کـه هیشکی کاری بـه کارم نداره...]

Read more

Media Removed

اين تابلوي نقاشي مينياتور از روي يكي از داستانـهاي هفت پيكرنظامي كشيده شده،داستان از اين قرار هست كه بهرام گور كنيزي داشته بسيار زيبا كه سخت شيداومفتونش بوده و"فتنـه"ميناميدش،اوكه همـه جا،ازجمله درون شكار همركاب شاه بوده،يكبار كه بهرام سم و گوش شكاري را بهم ميدوزد،برخلاف ديگرانبه تحسين و تعريف ... اين تابلوي نقاشي مينياتور از روي يكي از داستانـهاي هفت پيكرنظامي كشيده شده،داستان از اين قرار هست كه بهرام گور كنيزي داشته بسيار زيبا كه سخت شيداومفتونش بوده و"فتنـه"ميناميدش،اوكه همـه جا،ازجمله درون شكار همركاب شاه بوده،يكبار كه بهرام سم و گوش شكاري را بهم ميدوزد،برخلاف ديگرانبه تحسين و تعريف شاه نميگشايد و اين موضوع شاه راعصباني ميكند.فتنـه معتقدبود كه شاه از كودكي تعليم شكار ديده و اين كار براي او فضيلتي محسوب نميشود.فتنـه با كمك يكي از ملازمان از حكم قتل بهرام فرار ميكند و هر روز اي را بر دوش گرفته و با طي كردن شصت پله درون روز خودش را پرورش ميدهد،تا روزي كه شود وفتنـه قويتر...در نـهايت هنر خود رادر بدوش كشيدني پيل تن نزد شاه بـه نمايش گذاشت و در مقابل ديدگان متحير شاه گفت:كه اگر بر دوش نـهاده ام از ممارست هست و فرصتي داشته ام و فضيلتي برمن نيست(همان ضرب المثل كار نيكوكردن از پركردن است).
زيباتر از خودداستان،تصويري هست كه محمدزمان درون عصر صفوي از آن ارائه داده و گويا چيزي را پيش بيني كرده است.در اين نقاشي زني كه پشتش بـه ماست با گامـهايي مصمم باي بر شانـه بالا ميرود،مردان از آن بالا با نگاههايي مبهوت و بعضي دست بر خنجر نگاهش ميكنند.جايي مي خواندم كه اين بـه سختي بالا رفتن زن نوعي تلاش براي تغيير جايگاه اجتماعي ست و آن دستهاي برخنجر نوعي دفاع از آن بالابودگي،ما درون تصوير دامن حرير فتنـه را ميبينيم،درست هست كه زن چهره اش ديده نميشود،اما همـه تمركزتصويرروي اوست.
اين زن ماييم،زنان امروز جامعه ي من.مصمم باي برگرده مان درون مقابل ساختار سياسي،اجتماعي،و مذهبي كه از همـه ي وجودمان فقط دامن حرير و و شال مون ديده ميشـه....
ببخشيد....
ولي خب ديد من بـه اين روز(روز زن) با خيليها متفاوته،يه شاخه گل و يه كادو و يه تبريك براي من كافي نيست.
#پرسپکتیو #من #روز_زن

Read more

Media Removed

‏‎بچه ها اگه اهل سورپرايز كردن دوستاتون هستين حتما بـه پيج پلاك برين و تو مسابقه شون شركت كنيد شايد برنده اين هفته شما باشيد و بتونيد از اين طريق دوستاتون رو خوشحال كنيد، اینطوری کـه اون دوستتون کـه وقت نمـیکنـه بـه خونـه و زندگی و ماشینش برسه رو تگ کنید! شاید برنده شد و تونستید کمکش کنید. ‏‎ چند وقتى بود كه ... ‏‎بچه ها اگه اهل سورپرايز كردن دوستاتون هستين حتما بـه پيج پلاك برين و تو مسابقه شون شركت كنيد شايد برنده اين هفته شما باشيد و بتونيد از اين طريق دوستاتون رو خوشحال كنيد، اینطوری کـه اون دوستتون کـه وقت نمـیکنـه بـه خونـه و زندگی و ماشینش برسه رو تگ کنید! شاید برنده شد و تونستید کمکش کنید.
‏‎ چند وقتى بود كه سرم شلوغ بود و فرصت رسيدگى بـه باكس هاى گل توى تراس رو نداشتم، فقط گهگاهى بهشون آب ميدادم ، که تا اينكه چندروز پيش ديدم طفلكى ها پژمرده و خشك شدن و تراس ديگه صفاى قبلش رو نداره، ‏‎حوصله خريد گل و عوض كردن خاكشونم نداشتم، ‏‎يادم افتاد كه یـه اپليكيشنی هست بـه اسم پلاک کـه سرويس خدمات آنلاين داره،
‏‎ براى همين سريع ثبت نام كردم و اونام خيلى سريع يه باغبون زرنگ و خوش اخلاق فرستادن، گلی کـه مـی خواستم شمعدونی بود کـه تو توضیحات سفارشم نوشته بودم و ایشون هم همون گلهارو آوردن، هم خاك گلدونـهارو عوض كردن و هم با كاشت شمعدونى هاى خوشگل بـه تراسم رنگ و شادى بخشيدن، كلى ام درون زمينـه نگهداريشون راهنماييم كردن ،
‏‎جالب اينجاست كه همون روز باهام تماس گرفتن و ازم خواستن بـه باغبونى كه كارها رو انجام داده بود امتياز بدم من هم با صفایی کـه به بالکنم داده بودن، بالاترين امتياز رو دادم. ‏‎شما هم ميتونيد براى انجام كارهاتون، حالا غیر از باغبونی، مثلا نظافت منزل و راه پله ها، تعمـیرات وسایل برقی، بازسازی خونـه و چیزایی کـه برای انجامش وقتتون گرفته مـیشـه از پلاك كمك بگيرين.
‏‎شما جاى من بودين كدوم گل رو انتخاب ميكردين؟؟
‏@pelakservices
‏ #ad
#خدمات_در_پلاک_شما
#کمکش_کن

Read more

Media Removed

رجالٌ من ظفار ____________ كان رجلاً من أهل الإيثار والعطاء فحين تحتجب رياح الناس تبقى نسماته متنفس للمقل والمحتاج والأرمل والعاجز لا يبخل ولا يعتذر سهلٌ سمِح النفس والمعشر .. إبتسامة الترحيب غرة في جبينـه الوضاء .. جمع لنفسه المحبة في القلوب وتباركت أيامـه بالسعة والفرج رغم ضيق الأحوال وقلة ... رجالٌ من ظفار ____________

كان رجلاً من أهل الإيثار والعطاء فحين تحتجب رياح الناس تبقى نسماته متنفس للمقل والمحتاج والأرمل والعاجز لا يبخل ولا يعتذر سهلٌ سمِح النفس والمعشر .. إبتسامة الترحيب غرة في جبينـه الوضاء .. جمع لنفسه المحبة في القلوب وتباركت أيامـه بالسعة والفرج رغم ضيق الأحوال وقلة المال ، يصل بين الفرقاء ويجمع بين العاجز والقادر ، المعطي والمحتاج وصاحب السلعة وطالبها ليقف بينـهم ضامناً للحق مسهلاً للمحتاج ..
بسيط كأنـه يعيش على الهامش وكبير مؤثر في أفعاله ليملأ
الساحة والحدث ، لا يتظاهر ولا يستعرض ولا يتفاخر فقد
كانت له من جمائل الفعّال وحب الخير وتقوى الله ما يغنيه عن ذلك .. كلمته فصل حين يتوسط بين طرفين ووعده صادق نافذ لا يشكك بـه أحد ومسعاه فكاك عسرة وجلاء كربة وتفريج هم ..
إنـه المرحوم بإذن الله / مستهيل بن سعيد بن عوض حمدِيهْ الشحري من مواليد عام ١٩٣٠م ..
من عشيرة بيت حمدِيهْ ، رجال من جبال ظفار تعج مجالسهم بالناس والزائرين أهل كرم وسخاء ونجدةٍ ووفاء لا يخونون الصديق ولا يتنكرون للجار والخليط مـهما تقلبت الأيام والظروف كانوا ومازالوا مثالاً للضيافة والشـهامة منذ سنوات الضيق حتى الساعة لهم من المآثر وكرم الأخلاق مكارم تفخر بها ظفار ومرابيها .. كان بر حمدِيهْ تاجراً بلا بضاعة ووكيلاً بلا وكالة ووسيطاً بلا مال ..! تجارته الحقيقة كانت مع الله حين يكفل المحتاج بقوت عياله أو مواشيه وبكماليات المنزل والملبس .. وكان وكيلاً لكل تاجر في صلالة وثمريت فمن تعسر عليه المال كان يذهب لمستهيل بر حمدِيهْ فيكفله بالشـهر والحول لتسهيل أمره ومتطلبات حياته .. وفي مواسم الجدب حين يقل الكلأ في المراعي ويعتمد الرعاة على السردين المجفف لتغذية قطعانـهم كان برحمدِيهْ هو الضامن بين الطرفين .. لقد عاش ليسعد غيره ويسهل أمور الجار والصديق والقريب والبعيد ، وثق بـه الناس من طالبي الحاجة والتجار وأهل المال ترتاح له النفوس وتطيب لوجوده الخواطر وهو في تواضعه ونبل أخلاقه لا يرجو شيئاً ولا ينتظر مقابل أفعاله إلا القبول والرضا من رب العالمين .. إنـه رجل جعل للحياة وجهدها أبعاد تفوق المنفعة الشخصية
وتجاوزها إلى القيمة الحقيقية في إرساء روح المودة والتبادل
المنفعي بين الناس كما أراد الله لهم أن يكونوا ..
رحم الله مستهيل برحمديه .. رحم الله الرجل الذي تاجر مع الله ..
كانت وفاته في شـهر فبراير عام ٢٠٠٢م ..
#رجالٌ_من_ظفار

أبوعلي البرعمي ..

Read more

Media Removed

+بيا اين گلدون ها رو ببين چقدر گل . _چقدر حوصله داري تو آخه .خيلي قشنگ شده . +بحثه حوصله نيست ، من عاشق اين گلدونـهام . _درگيرشون نميشي از كارات بموني ؟ + نـه اين يه بخشي از زندگي منـه . _من كه هرچي گلدون ميخرم خشك ميشـه . يه گلي ميشناسي كه نگهداري نخواد، ولي هميشـه سرحال بمونـه ؟ +همچين گلي نداريم! _چرا ... +بيا اين گلدون ها رو ببين چقدر گل .
_چقدر حوصله داري تو آخه .خيلي قشنگ شده .
+بحثه حوصله نيست ، من عاشق اين گلدونـهام .
_درگيرشون نميشي از كارات بموني ؟ + نـه اين يه بخشي از زندگي منـه .
_من كه هرچي گلدون ميخرم خشك ميشـه . يه گلي ميشناسي كه نگهداري نخواد، ولي هميشـه سرحال بمونـه ؟ +همچين گلي نداريم!
_چرا گل فروشا كه ميگن نداريم ! + اونا كارشون اينـه كه دروغ بگن !
_يعني تو ميفهمي و اونا نميفهمن ديگه اره ؟! + بذار برات يه مثال ب ، گل ها مثل دوستامون ميمونن ، وقتي فكر كني ،هميشـه يه سري آدم بـه اسم دوست دور و برمون بودن ، اونـهايي رو ميگم كه يه موقعي هستن و يه موقعي نـه ، تو شادي هستن و تو غم و تنـهايي نـه ، وقتي درست نگاه كني حتما يه پوسيدگي ، خرابي چيزي تو ريشـه هاشون پيدا ميكني ،كه درون نـهايت ميپوسونـه اون بـه اصطلاح دوستي رو و تموم ميشـه . اما يه آدم هايي هم هستن كه دوستي باهاشون طول ميكشـه كم كم صميمي ميشن ، عزيز ميشن، براشون عزيز و مـهم ميشي ، مـهم نيست كي ببينيشون هميشـه دوست داشتني هستن و مـهربون ، اينـها همون گل هايين كه حتي اگه گل از عمرشون كم كنـه ، گل ميدن كه لبخندتو ببينن .
اگه گلي ميخواي كه براش وقت نذاري و سراغش نري ،اما برات سر سبز بمونـه فقط علف هرز گيرت مياد .
_چه خوبه كه دارمت رفيق ، حالا ميفهمم چرا اين گل ها اينقدر دوست دارن برا اينا هم مثل من رفاقت كردي .
برام يه قلمـه بزن از يكيشون، ميخوام رفاقتو تمرين كنم .
بخشي از يك رُمانِ نانوشته !

#دلنوشته_های_من #شقايق_جعفري_جوزاني #شقايق_جوزاني #رفيق #رفاقت #باغ_هنر_ایرانی #گياه #تهران

Read more

Media Removed

جمـهورى اسلامى !! آبروى اسلامو بردى !! جورى كه بايد بـه فكر دين جديد باشيم 🤚 #انسانيت !! ضربه اى كه آخوندا بـه حجاب و نماز زدن رو هيچ اسرائيلى و آمريكايى اى نميتونست بزنـه !!! چطور اينگيليس ميتونست انقدر مردم رو از حجاب و نماز زده كنـه كه فحشش بدن ؟!؟!؟ هان ؟!؟ نـهايتاً اونا تبليغ سكس و بى بندو بارى كردن !! امّا ... جمـهورى اسلامى !! آبروى اسلامو بردى !! جورى كه بايد بـه فكر دين جديد باشيم 🤚 #انسانيت !! ضربه اى كه آخوندا بـه حجاب و نماز زدن رو هيچ اسرائيلى و آمريكايى اى نميتونست بزنـه !!! چطور اينگيليس ميتونست انقدر مردم رو از حجاب و نماز زده كنـه كه فحشش بدن ؟!؟!؟ هان ؟!؟ نـهايتاً اونا تبليغ سكس و بى بندو بارى كردن !! امّا شما كارى كردين كه حرف از نماز و حجاب ميزنيم فحش ميدن !! جمـهورى اسلامى ننگ بـه نيرنگ تو !! خون جوانان ما ميچكد از چنگ تو !! منفور شدن حجاب و نماز فقط بر ميومد از دست تو !!يك درصد فكر نكن كه من عين اين عوضيايى هستم كه پامو گذاشتم اينور آب و زر زر ميكنم !!! شما يادتون نيست !! من تو ايرانم هر چى از دهنم درميومد و هر چى ميخواستم ميگفتم !!! يه درصد هم فكر نكن كه من برنگردم ايران بـه خاطر اين حرفام !!! حرف حقه !! برميگردم !! يكم پول درارم برميگردم !! همين فردا پول درارم برميگردم و هيچ غلطى هم نميتونين بكنين چون حرفم حقه !! شما جمـهورى ضد اسلامى بودين نـه جمـهورى اسلامى !! الان اگه نميام چون اونجا درامد ندارم و كارى كردين نتونم يه قرون پول درارم !!! جهنم درست كردين برام !!! اگه نميام بـه خاطر بى كارى و بى پوليمـه نـه بـه خاطر ترس از شمايى كه ديگه زندانتون برام حكم كمپ ترك سيگارو داره !!! من عين اين بزدلاى اين ور نيستم كه از اوين و قاضى و اره اوره شمسى كوره تون بترسم !!! ميام !!! هر وقت حال كنم ميام !! ميدونى ؟!؟ ترك زمين باخته سه هيچ و من هرگز كشورمو ترك نكردم و نميكنم !! فك كن تتل رفته مسافرت و شيش ماه ديگه مياد خونـه فقط همين !! شما عشق و كار و پول و جوونى و هنر منو از من گرفتين امّا خاك بابامو كشورمو نميذارم ازم بگيرين !! ميگى نـه 👀 يه صد هزار دلار بزن تو حسابم ببين همين فردا ميام ايران يانـه !!! ٧٨

Read more

Media Removed

. . .شب خوش 🏼‍♀️ . .عاقا من اينـهمـه توي تهران پياده روي ميرفتم و بعداز پياده روي مي اومدم خونـه اصلاً هوس شام نميكردم . نميدونم هوااي شمال چطوري همين كه ميايم اينجا اشتهامون دوبرابر ميشـه مي طلبه🤭🤭 . .شما چطور؟؟؟ . .طرز تهيه كتلت درون اين هشتگ #طرز_تهيه_كتلت_سامانتا_فود . . . . . . ... .
.
.شب خوش 🙋🏼‍♀️
.
.عاقا من اينـهمـه توي تهران پياده روي ميرفتم و بعداز پياده روي مي اومدم خونـه اصلاً هوس شام نميكردم .
نميدونم هوااي شمال چطوري همين كه ميايم اينجا اشتهامون دوبرابر ميشـه 🙈🙈مي طلبه🤭🤭
.
.شما چطور؟؟؟
.
.طرز تهيه كتلت درون اين هشتگ👇👇
#طرز_تهيه_كتلت_سامانتا_فود .
.
.
.
.
. .*****************************************
.
.امروز صحبت شستن ميوه بود درون پست قبلي ياد يه خاطره اوفتادم .
.ما يه دوستي داشتيم اسمشو نميگم كه غيبتش نباشـه .
توي شستن ميوه ايشون اصلاً دقت نميكردند هميشـه من استرس اينو داشتم بچه هام بعد از مـهموني كه از خونـه شون ميايم مريض نشن خلاصه بهشون گفته بودم وقتي اونجا ميريم فقط ميوه اي اونجا بخورن كه پوست دار باشـه و بدن من پوستشو براشون بگيرم از قضا بهار بود و فصل گوجه سبز دومي ما حدوداً كلاس دوم وسوم دبستان بود ، بچه ميزبان مـهربون اصرار اصرار...به م كه گوجه سبز بخور منم دلهره داشتم كه نخوره طوريش بشـه خلاصه م همش بـه من نگاه ميكرد كه چكار كنـه ؟اين سياستدار ما كه دلش نميومد دل بچه مردمو بشكنـه گوجه سبز رو از دستش گرفت وعمدا يهو انداختش بعد از كلي واي گفتن و عذر خواهي كردن از اين كه گوجه سبز افتاد ، گفت من برم بشورمش و دويد تو اشپزخانـه 😈🏃🏼‍♀️🏃🏼‍♀️
.
. واااي يه شب شام رفته بوديم خونـه شون ، همسر بنده خيلي حساس هستند از نظر تميزي
به من گفت تو رو خدا برو تو آشپزخونـه شون حواست باشـه .
.من رفتم توي آشپزخونـه ديدم كاهو رو از وسط دو نيم كرده و ميخواد سالاد درست كنـه 😱😱
.
.گفتم كاهو رو مگه شما برگ برگ نميشوريد گفت نـه من شير آب ظرفشويي رو وسط كاهو با شدت زياد باز ميكنم و خوب شسته ميشـه گفتم آهااااان 😱😱
ولي من هميشـه برگ برگ ميكنم و توي كاهو رو دست ميكشم ، واااي ايشون هم حدود چهار پنج سال از من بزرگتر بود ، نميشد اصرار كنم كه اينطوري تميز نميشـه، كاهو روديدم كلي شته (حشرات ريز) 🕷🕷🐛🐛توي كاهو بود 🙈🙈خلاصه سالاد رو درست كرد منم نگران حالا چطور بـه همسرم و بچه ها بگم سالاد نخورن 😱😱😱
.
.خلاصه رفتم كنار همسرم نشستم بهش گفتم اما بـه لهجه خوزستاني خودمون 😈كه بچه هاهم متوجه بشن ، سالاد نخوريد؟؟ .
.
.
حالا ميگيد خب چرا رفت و آمد ميكردي ؟؟ بعضي موقع ها آدم مجبوره؟ .
.
.حالا من نميخوام بگم خيلي تميزم اما چه خوبه آدم درون شستن سبزيجات دقت داشته باشـه
.
.شما هم اگر خاطره اي داريد درون مورد شستن ميوه و سبزيجات اگه دوست داريد كامنت بديد
.
.شب تون پر ستاره ✨✨
.
.
. #آشپزي_در_شمال_سامانتا_فود

Read more

﷽ . سلام و ادب امشب ، شب جمعه و شب زيارتي آقا سيدالشـهدا (ع) و آغاز وعده ى هرساله ى چله زيارت عاشورامونـه چقدر تقارن زيبا و خوبي شده... از امشب که تا شب اول ماه عاشقى چهل شب بيشتر نمونده... هر سال بـه اين شب كه ميرسيم دلشوره ى هر ساله ما هم شروع ميشـه... بـه خودمون كه بيايم ميبينيم شب اول محرم رسيده و هنوز ...
.
سلام و ادب
امشب ، شب جمعه و شب زيارتي آقا سيدالشـهدا (ع)
و آغاز وعده ى هرساله ى چله زيارت عاشورامونـه
چقدر تقارن زيبا و خوبي شده...
از امشب که تا شب اول ماه عاشقى چهل شب بيشتر نمونده...
هر سال بـه اين شب كه ميرسيم دلشوره ى هر ساله ما هم شروع ميشـه...
به خودمون كه بيايم ميبينيم شب اول محرم رسيده و هنوز دستامون خاليه و تو اين يك سال برا اربابمون كه هيچى برا خودمون هم هيچ كارى نكرديم !
جان ارباب بيايم از امشب هر جايى كه حال معنوى خوبي داشتيم براى همديگه دعاكنيم...
از حضرت زهرا (س) رزق اشك و حال و اخلاص و معرفت همديگه رو بخوايم
از حضرت زهرا (س) بخوايم دستمون رو بـه محرم برسونن و دعا كنيم كه امسال توي اين محرم برا اربابمون جون بديم و فقط و فقط برا خودشون باشيم و خوب براشون نوكرى كنيم ك...
اي كاش بشـه هموني بشم كه اربابم ميخواد...
خيلي برا ما دعاكنيد...
از امشبى بـه بعد بـه عشق محرمت
چله گرفته ام كه گنـه كم كنم حسين
#چله_عاشقي
.
.
.
الحمدلله امسال هم روزيمون شد حرف دلمون رو تو اين نوحه اينطور با اربابمون نجوا كنيم...
.
ميدونم ، چيزي ندارم ... كسي خريدارم نيست
ميدوني ، كسي ندارم... جز تو كسي يارم نيست
دستام خاليه .. شرمندتم از اينكه باز با روسياهي اومدم حسين
دستام خاليه ...
بيچاره ام آواره ام پىِ نگاهي اومدم حسين
دستام خاليه
مثه يه چش بـه هم زدن
يه سال گذشتو باز غم اومد
مثه يه چش بـه هم زدن
دوباره ماه ماتم اومد
مثه يه چش بـه هم زدن
دوباره باز محرم اومد
...
توو دنيا ، خيري نديدم
جز درون خونت ارباب
محرم ، ميرسه از راه
سينـه زناتو درياب
ميترسم حسين ...
محرمو نبينمو نباشم اين دهه برا عزات
ميترسم حسين... حسرت بشـه زير لحد كه كاشكي جون من ميشد فدات
ميترسم حسين ...
خبر بديد بـه عاشقا
كه سر رو خاك غم بذاريد
خبر بديد بـه عاشقا
توو اين مصيبت خون بباريد
خبر بديد بـه عاشقا
پيرن سيا برام بياريد
.
.
.
#ياعلي
#محرم
#دستام_خاليه
#شرمندتم
#ميترسم_حسين
#حسين_طاهري ‏
___________________

Read more




[در برنامه ببىن بپز جه جنس ق]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 24 Nov 2018 18:46:00 +0000



تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
i.video.ir@gmail.com