شـهر
[جاده لردگان هفتکل]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 05 Aug 2018 19:03:00 +0000
شـهر
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 05 Aug 2018 19:03:00 +0000
فرهنگیـان نیوز - تدبیر:
آذربایجان شرقی
نام مرکز محل استقرار آدرس کد تلفن کد تلفن2 فاکس نزدیکی بـه مراکز دیدنی رفاهی شماره دو تبزیز تبریز خیـابان طالقانی بالاتر از مصلی 041 35550619 041 35569769 35554820 موزه آذربایجان- مـیدان شـهرداری-ارک علشاه - خانـه شـهریـار بازار بزرگ تبریز - خانـه مشروطه رفاهی شماره یک تبزیز تبریز خیـابان طالقانی ایستگاه لاله زار 041 35553590 041 35543536 05543536 موزه آذربایجان- مـیدان شـهرداری-ارک علشاه - خانـه شـهریـار بازار بزرگ تبریز - خانـه مشروطه رفاهی شماره کلبیر کلبیر کلبیر خ فرمانداری- جنب دادگستری 041 44420784 قلعه بابک - قله فرخی -قلعه پیغام رفاهی شماره جلفا جلفا جلفا-خیـابان امام خمـینی - روبروی ایستگاه راه آهن جلفا 041 42022031 041 42022343 آسیـاب خرابه -کلیساخرابه رفاهی شماره مرند مرند مرند -خیـابان شـهید رنجبری - پایین تر از فرمانداری 041 42232422 041 رفاهی شماره مراغه مراغه مراغه مـیدان اوقاف 041 37222570 37407666 برج هولا گوخان-رصدخانـه مراغه - دهکده توریستی رفاهی مـیانـه مـیانـه خیـابان کشاورزان روبرو اداره تامـین اجتماعی 041 52244017 پل - قلعهآذربایجان غربی
اردبیل
اصفهان
البرز
ایلام
بوشـهر
تهران
چهار محال و بختیـاری
خراسان جنوبی
خراسان رضوی
خوزستان
زنجان
سمنان
سیستان و بلوچستان
شـهرستانـهای تهران
فارس
قزوین
قم
کردستان
کرمان
کرمانشاه
کهکیلویـه و بویر احمد
گلستان
نام مرکز محل استقرار آدرس کد تلفن کد تلفن2 فاکس نزدیکی بـه مراکز دیدنی مرکز آموزش و رفاهی فرهنگیـان گنبد گنبد کاووس گنبد - کمربندی - مـیدان بسیج - بلوار معلم - شـهرک فرهنگیـان فاز یک 017 33555147 017 33555497 33555864 برج تاریخی گنبد مرکز آموزش و رفاهی فرهنگیـان گرگان گرگان گرگان - بلواگیلان
لرستان
مازندران
مرکزی
هرمزگان
همدان
یزد
نام مرکز محل استقرار آدرس کد تلفن کد تلفن2 فاکس نزدیکی بـه مراکز دیدنی مدرسه سید کاظم طباطبایی یزد-خیـابان انقلاب -بلوار مشیر الممالک-کوچه شـهدا یزد-خیـابان انقلاب -بلوار مشیر الممالک-کوچه شـهدا 035 35243062 مرکز آموزشی رفاهی شـهرستان بافق شـهرستان بافق-بلوار انقلاب شـهرستان بافق-بلوار انقلاب 035 32421481 035 32424737 قاضی سید جعفر مرکز آموزشی رفاهی شـهرستان خاتم شـهرستان خاتم-مـیدان جمـهوری اسلامـی-شـهر مسیح غربی شـهرستان خاتم-مـیدان جمـهوری اسلامـی-شـهر مسیح غربی 035 32574799 035 32572446 منزل گاه علی-جنگل باغ شادی مرکز آموزشی رفاهی شـهید دادرس یزد یزد-خیـابان کاشانی-پشت پارک 7تیر-جنب هنرستان چمران یزد-خیـابان کاشانی-پشت پارک 7تیر-جنب هنرستان چمران 035 38247029 035 38245323 38245844 مسجد جامع-مجموعه امـیر چخماق مجتمع آمئزشی رفاهی فرهنگیـان یزد-صفاویـه-خ تیمسار فلاحی-خ عدالت یزد-صفاویـه-خ تیمسار فلاحی-خ عدالت 035 38250041-9 38241069 موزه قصر آینـهنویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 03 Aug 2018 15:31:00 +0000
پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
مسجدسلیمان شـهری تاریخی درون مـیان کوههای زاگرس و از شـهرهای بختیـاری نشین استان خوزستان درون کشور ایران است. جاده لردگان هفتکل عملیـات استخراج نفت، به منظور نخستین بار درون خاورمـیانـه درون سال ۱۹۰۸ مـیلادی توسط کنسرسیوم دارسی از این شـهر و با چاه شماره یک، درون مـیدان نفتی مسجد سلیمان آغاز گردید.مردم مسجدسلیمان از طوایف گوناگون ایل بزرگ بختیـاری هستند.مسجدسلیمان (پارسوماش)از نخستین شـهرهای پارسی خوزستان مـی باشد[۲]
روستاهای اندیکا و لالی عنبر هفت شـهیدان گلگیراز بخشهای تابعه اطراف این شـهر بودند؛ کـه در چند سال اخیر بخشهای اندیکا و لالی بـه شـهرستان تغییر یـافتهاند. جاده لردگان هفتکل از دیدنیهای این شـهر مـیتوان بـه اولین چاه نفتی درون خاورمـیانـه دامنـه کوه آسماری، تفرجگاه تمبی، گُلگیر، معبد سرمسجد و معبد برد نشانده اشاره کرد. یکی از عوامل ایجاد و گسترش شـهر مسجدسلیمان، اکتشاف نفت درون این منطقه بود.
مسجدسلیمان را درون دوره تمدن ایلام آساک مـینامـیدند کـه بخشی از منطقه سیماش عیلام تلقی مـیشد؛ ولی بعد از حمله آریـاییها و شکست عیلامـیان نام آن بـه «پارسوماش» تغییر پیدا کرد.[۳] درون فاصله اواسط سدهٔ ۹ که تا اوایل سدهٔ ۷ پیش از مـیلاد قومـی آریـایی بـه نام «پارسوا» از دامنـههای شمال غربی زاگرس و کوههای بختیـاری بـه جلگه خوزستان فرود آمدند و مسجدسلیمان کنونی از جمله مناطقی بود کـه در آن سکنی گزیدند. این قوم نیمـه بدوی کـه متکی بر معیشت شبانی و به ویژه تربیت اسب بودند، بعد از آشنایی با کشاورزی و ترک کوچنشینی، درون نواحی کوهپایـهای جلگه، شـهر تازهای بنا نـهادند و آن را بـه یـاد سرزمـین گذشته خود کـه «پارسوا» نام داشت، «پارسوماش» خواندند.در شمال شرقی مسجدسلیمان بر روی تپهای باستانی بنام سرمسجد آتشکدهای مربوط بـه آن دوران وجود دارد کـه پروفسور گیرشمن باستانشناس فرانسوی این آتشکده را مربوط بـه دوران پارسها مـیداند و آن را زادگاه چیش پش اول هخا جد کوروش بزرگ مـیداند. مسجدسلیمان را درون قدیم سرمسجد مـینامـیدند و علت آن وجود این آتشکدهٔ باستانی بود. درون زمان حمله اعراب تازیها مـیخواستند کـه آن را از بین ببرند اما ایرانیـان بـه دروغ بـه آنها گفتند کـه این معبد ساخت سلیمان نبی مـیباشد و چون سلیمان بسیـار مورد احترام اعراب بود آنها از این عمل سر باز زدند. درون سال ۱۳۰۳ هجری شمسی هنگام بازدید رضاخان از سرمسجد وقتی کـه او این ماجرا را شنید دستور بـه تغییر نام سرمسجد بـه مسجدسلیمان داد و بدین ترتیب درون سال ۱۳۰۵ و به تصویب مجلس شورای ملی نام مسجدسلیمان را بر این شـهر نـهادند.
اعتقاد ایرانیـان بـه آتش بـه عنوان نمادی از اهورامزدا و جوشش روغن مقدس قابل اشتعال بر سطح زمـین درون شـهر پارسوماش باعث شد که تا این شـهر دارای آتشکدههای همـیشـه جاویدان شده و بنابراین شـهر از لحاظ مذهبی نیز بـه شدت اهمـیت یـافت، بـه گونـهای کـه آتش این آتشکده که تا زمان «هارون الرشید» نیز روشن بود.
اهمـیت مذهبی و اعتقادات مردم بـه پاک و مقدس بودن این شـهر بـه حدی زیـاد گردید کـه حتی بعد از ورود اسلام، ایرانیـان به منظور زیـارت بـه این شـهر مراجعه مـینمودند؛ لذا هویت مذهبی آن مانند دیگر اماکن مقدس همچنان باقیمانده و نام «مسجدسلیمان» نیز درون همـین راستا بر آن اطلاق گردید. اما حتی این نامگذاری از غروب اولیـه شـهر درون زمان هارون جلوگیری نکرد.
طلوع دوبارهٔ مسجدسلیمان، بعد از گذشت چندین سده درون ۴ بامداد ۵ خرداد ۱۲۸۷ هجری شمسی (۱۹۰۸مـیلادی) با فوران نفت از مـیدان نفتی نمرهیک درون مـیانـه مسجدسلیمان کنونی آغاز گردید. فورانی کـه حیـات اقتصادی و اجتماعی مسجدسلیمان و بعد ایران را دگرگون کرد. بعد از کشف و فوران نفت درون مسجدسلیمان با دخالت دولت انگلیس، شرکت سندیکای امتیـازات، متعلق بـه ویلیـام نادارسی بـه شرکت «نفت ایران و انگلیس» تبدیل شد.
با اتمام خط لوله مسجدسلیمان بـه آبادان از ۱۹۱۲ مـیلادی حیـات مجدد مسجدسلیمان آغاز شد. استخراج نفت کـه در این سال ۴۳ هزار تن بود که تا آخر جنگ اول جهانی بـه سالیـانـه ۱ مـیلیون تن و تا ۱۹۲۵ مـیلادی بـه بیش از ۴ مـیلیون تن درون سال رسید.مسجدسلیمان که تا سال ۱۹۲۸ مـیلادی تنـها منبع استخراج نفت ایران بود که تا در این سال درون مـیدان نفتی عظیم هفتگل نیز فوران نفت آغاز و مسجدسلیمان درون تولید نفت از انحصار خارج شد. اما تولید درون منطقه همچنان افزایش یـافت بهطوریکه درون سال ۱۳۱۴ ه.ش (۱۹۳۵مـیلادی) اوج تولید درون سراسر بهرهبرداری (۱۲۷ هزار بشکه درون روز) رسید. بعد از اُفتی کوتاه درون تولید نفت بـه علت ملی شدن این صنعت درون ایران (۱۳۳۳–۱۳۳۰) بـه دلیل برنامـه شرکت نفت ایران و انگلیس و دولت انگلیس بار دیگر استخراج نفت افزون شد کـه تا سال ۱۳۴۵ کمابیش ثابت بود. اما از این سال بـه بعد تولید نفت بـه سرعت کاهش یـافت و بعد از بسته شدن چاهها درون سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ تولید سالیـانـه آن بـه حدود تولید روزانـه درون گذشته محدود گشت. دلیل کم شدن تولید نفت این بود کـه بعد از حدود ۷۰ سال بهرهبرداری مداوم ۹۸٪ از مقدار نفت قابل حصول بـه صورت طبیعی از منطقه استخراج شد و از آنجا کـه بهرهبرداری از سایر مـیدانـهای نفتی بـه ویژه مـیدانهای نفتی مرزی از اولویت برخوردار گردید، استخراج نفت درون مسجدسلیمان کـه مـیبایست با تزریق آب یـا گاز انجام پذیرد و این خود نیز مشکلاتی را بـه دنبال دارد، متوقف شد.
در تاریخ ۲۸ ماه مـه سال ۱۹۰۱ مـیلادی، درون زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، ویلیـام نادارسی، تاجر بزرگ طلا درون انگلستان امتیـاز کشف نفت ایران را از آن خود کرد و برای این منظور جورج برنارد رینولدز را کـه تجربیـاتی درون زمـینـه حفاری نفت درون مناطق نفت خیز سوماترا را داشت، به منظور اکتشاف و استخراج نفت بـه استخدام خود درآورد. رینولدز درون پایـان سال ۱۹۰۲ مـیلادی عملیـات حفاری اولین چاه درون چاه سرخ واقع درون قصر شیرین و همچنین شاردین درون رامـهرمز را آغاز کرد و همزمان مقدمات حفاری درون منطقه نفتون مسجدسلیمان را مـهیـا ساخت.
پس از دو سال حفاری درون شاردین، گروه رینولدز بـه این نتیجه رسیدند کـه در این نقطه نمـیتوانند بـه نفت برسند. سرمایـه شرکت کـه در انگلیس تشکیل شده بود که تا در ایران بـه نفت دست یـابد. بـه علت طولانی شدن کار، دوره حفاری بـه پایـان خود مـیرسید و ویلیـام نادارسی کـه از پیدا شدن نفت درون این سرزمـین قطع امـید کرده بود طی تلگرافی از رینولدز خواست که تا حفاری را تعطیل کند. اما علائم موجود و وجود آتشگاه و نیز حوضچهای کـه خود بـه خود قیر از آن مـیجوشید و یـادداشتهای مورخین و باستان شناسان کـه تصریح کرده بودند درون ناحیـه نفتون نفت فراوان بـه دست مـیآید، سرمـهندس رینولدز را کـه از مدتی پیش درون آنجا بـه کار حفاری مشغول بود، امـیدوار کرد و به همـین علت وسائل و تجهیزات را بـه منطقه نفتون درون مسجد سلیمان منتقل د و در پایـان ماه ژانویـه سال ۱۹۰۸ مـیلادی حفاری چاه شماره یک این شـهر آغاز شد. گفته مـیشود تلگراف بـه دست رینولدز رسیده بود اما چندان بـه مسجدسلیمان اعتماد داشت کـه ترجیح داد بدان اعتنایی نکرده و به کار خود ادامـه دهد. سرانجام درون حالیکه اعضای گروه درون اوج ناامـیدی بـه سر مـیبردند، درون ساعت چهار صبح روز پنجم خرداد ماه ۱۲۸۷ خورشیدی برابر با ۲۶ ماه مـه ۱۹۰۸ مـیلادی، مته حفاری از ضخامت زمـینی بـه قطر ۳۰۰ متر عبور کرد و آخرین ضربه خود را بـه صخره عظیمـی کـه روی منبع نفت قرار داشت فرود آورد، درون نتیجه درون عمق ۱۱۸۰ پا (۳۶۰ متری) نفت با فشار زیـادی که تا ۵۰ پا (۱۵ متر) بالاتر از نوک دکل حفاری فوران کرد و کارگران را درون خود غرقه ساخت. بدین ترتیب فصل جدیدی درون تاریخ کشور رخ داد و ایران بـه جمع کشورهای نفت خیز جهان پیوست.
این اتفاق، کـه نخستین اکتشاف نفت درون خاورمـیانـه بهشمار مـیرفت، حیـات اقتصادی و اجتماعی مسجد سلیمان و ایران را دگرگون کرد، چنانکه از این چاه روزانـه ۳۶۰۰۰ لیتر (معادل ۸۰۰۰ گالن) نفت استخراج مـیشد و بعدها درون این شـهر حداقل ۳۰۰ چاه نفت حفر شد. این شـهرک باستانی بـه یک شـهر مدرن و پر رونق بدل شد و جمعیت آن افزایش یـافت و خانـهها و محلههای جدید به منظور کارکنان شرکت نفت از مدیران ارشد گرفته که تا کارگران ساخته شد.
یکی از نامـهایی کـه به این شـهر اطلاق مـیشود، شـهر اولین هاست؛ کـه دلیل این نامگذاری هم ورود بسیـاری از امکانات، دستگاهها، کارخانجات ایران به منظور اولین بار درون این شـهر بودهاست. درون جدول زیر لیست تعدادی از دهها اولینـهای مسجدسلیمان آمدهاست:
ردیف عنوان توضیحات ۱ اولین چاه نفت ایران و خاورمـیانـه در تاریخ ۵ خرداد ۱۲۸۷ درون مسجدسلیمان بـه نفت رسید. ۲ اولین کارخانـه گوگردسازی درون ایران و خاورمـیانـه درسال ۱۲۹۱ درون منطقه بی بیـان این شـهر احداث شد و هم اکنون بـه عنوان موزه نفت توسط شرکت بهرهبرداری نفت و گاز مسجدسلیمان نگهداری مـیشود. ۳ اولین تصفیـه خانـه آب کشور در سال ۱۲۹۷ درون منطقه تل بزان احداث شد کـه آب شرب مورد نیـاز منازل کارکنان انگلیسی و خانوادهشان را تأمـین مـیکرد. ۴ اولین کارخانـه تولید برق درون ایران و خاورمـیانـه در منطقه تمبی و در جوار سدی تفریحی بر روی رودخانـهای با این نام احداث شد و کار برقرسانی بـه تأسیسات نفتی را انجام مـیداد. ۵ اولین راه آهن درون ایران به طول ۵۵ کیلومتر از مسیر دربخزینـه درون راه اهواز که تا مسجدسلیمان جهت تسهیل نمودن امر جابجایی وسایل حفاری و دیگ بخار احداث شد. ۶ اولین فرودگاه درون ایران پس از انتشار خبر کشف نفت درون این شـهر یک تیم ارشد تحقیقاتی جهت انجام کارهای نقشـهبرداری و تحقیقاتی خود بـه وسیله هواپیما عازم این شـهر شدند که تا بدینوسیله مقدمات اولین فرود هواپیما درون این شـهر و ساخت اولین فرودگاه آغاز شود. این فرودگاه هم اکنون با نام فرودگاه شـهید آسیـایی درون خدمت هواپیمایی نیروی زمـینی ارتش (هوانیروز) مـیباشد. ۷ اولین و مجهزترین بیمارستان کشور ۸ اولین و مجهزترین آزمایشگاه طبی درون کشور ۹ اولین کارخانـه شیر پاستوریزه درون کشور ۱۰ اولین واحد نوشابهسازی درون کشور ۱۱ اولین کلوب تفریحی با نام باشگاه مرکزی کـه در سال ۱۲۹۸ درون این شـهر ایجاد شد و شامل امکاناتی از قبیل: سینما، استخرهای شنا، بولینگ، زمـینهای تنیس، مـیزهای بیلیـارد و پینگ پنگ و سالن فوتبال و مـهمانسرا مـیباشد و هم اکنون بعد از گذشت نزدیک بـه یک قرن بـه فعالیت خود ادامـه مـیدهد. ۱۲ اولین پیست و تیم دوچرخه سواری ۱۳ اولین باشگاه گلف بانوان ۱۴ اولین باشگاه گلف در منطقه گلف بین محلات کلگه و بی بیـان قراردارد و هم اکنون جزو مجهزترین باشگاههای گلف ایران مـیباشد. همچنین محل استراحت بازیکنان تیم فوتبال نفت مسجدسلیمان درون مـهمانسرای این باشگاه مـیباشد. ۱۵ اولین استخر شنا درون ایران در محل باشگاه مرکزی قراردارد و اولین استخر مدرن ایران بهشمار مـیآید کـه قهرمانان زیـادی را بـه ایران و آسیـا معرفی کردهاست. ۱۶ اولین باشگاههای ورزشی از جمله باشگاه والیبال، پینگ پنگ؛ گلف، شنا، فوتبال، راگبی. ۱۷ اولین باشگاه سوارکاری درون کشور ۱۸ اولین باشگاه اسکواش درون کشور ۱۹ اولین پالایشگاه نفت درون ایران و خاورمـیانـه در کنار کارخانـه گوگردسازی بی بیـان احداث شد و محل تصفیـه نفت خام درون خاورمـیانـه بود. ۲۰ اولین واحد بهرهبرداری نفت درون ایران و خاورمـیانـه بنام شرکت نفت ایران و انگلیس کـه کار بهرهبرداری نفت را انجام مـیداد. ۲۱ اولین کارخانـه گچ درون کشور ۲۲ اولین زمـین فوتبال رسمـی درون ایران و خاورمـیانـه زمـین فوتبال مـیدان کـه هم اکنون با عنوان ورزشگاه شـهید بهنام محمدی درون اختیـار تیم فوتبال نفت مسجدسلیمان مـیباشد. ۲۳ اولین و مجهزترین بیمارستان کشور ۲۴ اولین و بلندترین پل فلزی ایران و خاورمـیانـه بیش از صد سال پیش بر روی رودخانـه تمبی احداث شد. ۲۵ اولین فرستنده خصوصی درون ایران و خاورمـیانـه با نام رادیو نفتون. ۲۶ اولین تله کابین درون کشور و خاورمـیانـه ۲۷ اولین شـهر صنعتی درون ایران ۲۸ اولین موزه زمـینشناسیشـهرستان مسجدسلیمان از دید جغرافیـایی درون درازای جغرافیـایی ۴۸ درجه و ۲۴ دقیقه خاوری و پهنای جغرافیـایی ۳۱٫۹۳ درجه و ۴۹٫۳۰ دقیقه شمالی گسترده شدهاست و بلندای آن از روی دریـا ۳۷۲ متر مـیباشد.
شـهرستان مسجدسلیمان مانند بیشتر شـهرهای خوزستان دارای آب و هوای گرم و نسبتاً خشک مـیباشد و تابستانی گرم و زمستانی مدیترانـهای دارد. مـیانگین بارش سالانـه باران بالای ۴۰۰ مـیلیمتر و مـیانگین دما کمتر از -۴ درجه سانتیگراد درون زمستان و بیش از ۵۰ درجه سانتیگراد درون تابستان مـیباشد.
آب و هوای مسجدسلیمانژانویـه فوریـه مارس آوریل مـــــه ژوئـن ژوئیـه اوت سپتامبر اکتبـر نوامبر دسامبر سـال
گرمترین
مـیانگین گرمترینها
مـیانگین سردترینها
سردترین
بارش
مـهمترین رودخانـه مسجدسلیمان، رود کارون مـیباشد کـه از کوههای زاگرس سرچشمـه مـیگیرد و پس از عبور از سدهای شـهید عباسپور و مسجدسلیمان از کنار شـهر مـیگذرد. همچنین رودخانـه تمبی درون جنوب شـهر وجود دارد کـه در ساحل رودخانـه پارکها و تفریحگاههایی ساخته شده کـه از جاذبههای گردشگری شـهر بهشمار مـیروند.
بلندترین ارتفاعات استان خوزستان درون شـهرستان مسجدسلیمان قرار دارد. این ارتفاعات درون مناطق شمال و شمال شرقی شـهرستان و در منطقه توریستی اندیکا واقع شدهاند. مرتفعترین قله درون محدوده شـهرستان مسجدسلیمان، کوه کینو با ارتفاع ۳۷۱۰ متر است. دیگر کوههای بلند مسجدسلیمان عبارتند از لیله، تاراز، منار، دلا، آلا، ادیو، شوه، لندر، دلی و آسماری.
اولین بار نمایش فیلم به منظور عموم مردم درون کشور ایران درون این شـهر اتفاق افتاد. این شـهر هماکنون دارای ۴ سینمای قدیمـی مـیباشد کـه ۱ سینما تمام فعال، ۲ سینما نیمـه فعال و ۱ سینما تعطیل هستند.
مسجدسلیمان دارای دو هتل ۳ ستاره است. بـه علاوه آن؛ خود شرکت نفت دارای مـهمانسراهای ویژهای جهت مـهمانان خود مـیباشد، همچنین درون روبروی ترمـینال مسافربری ولیعصر یک شرکت خصوصی درون حال ساخت یک هتل ۴ستاره مـیباشد.
برخی ساختمانهای مسجدسلیمان کـه در دوره فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس ساخته شدهاند سبک معماری انگلیسی داشته کـه اغلب درون اثر گسترش و نوسازی درون شـهر تخریب شدهاند. بخشهایی از آن هنوز بـه نامهای انگلیسی آن دوره مانند منطقه کمپ کرسنت و اسکاچ کرسنت و کمـیککرسنت (Chemic Lab) معروف است.
محدودهٔ مسجدسلیمان ناهموار و دارای پستی و بلندیـهای زیـادی است. شرکت نفت منازل و ادارات خود رادر نقاط مناسبتر احداث کرده و به همـین دلیل محلههای این شـهر ازهم فاصله داشتند. درون سالهای اخیر بـه دلیل رشد جمعیت شـهر و عدم کنترل اولیـهای کـه بر ساخت و ساز وجود داشت، فاصلهٔ بین محلات کم شده و در بسیـاری جاها، کاملاً بـه هم چسبیده هستند.
نام محلات بیشتر از نام چاههای نفت یـا ادارات شرکت نفت گرفته شدهاست؛ مانند نمره یک کـه از نام چاه شمارهٔ یک گرفته شدهاست. بسیـار از محلهها بـه همـین ترتیب بـه یک نمره خوانده مـیشوند کـه بیشترین آن نمره چهل است. اسم برخی محلات هم از نام طوایفی گرفته شده کـه برای اولین بار درون آنجا سکنی گزیدهاند؛ مانند مالجونکی.[۵] برخی جاها هم افرادی کـه از شـهرهای دیگر به منظور کار بـه مسجدسلیمان آمده بودند، درون کنار هم اقامت کرده و خانـه ساختهاند؛ مانند لیناصفهانیها یـا محل اقامت کارکنان خارجی شاغل درون شرکت نفت مانند لین هندیها.
باشگاه مرکزی:ورودی مسجدسلیمان
اگر بگوییم این شـهر نخستین شـهر صنعتی ایران مـیباشد گزاف نگفتیم. وجود اولین چاه نفت خاورمـیانـه، اولین پالایشگاه نفت خاورمـیانـه، اولین کارخانـه گوگردسازی، اولین کارخانـه تولید برق و … خود گواه بر این مدعاست. ازجمله دوتن از پرسنل باسابقه صنعت نفت مسجدسلیمان را مـیتوان علی محمد اسفندیـاری و علی طاهری معروف بـه خانعلی نام برد کـه هرکدام بـه ترتیب چهل و هشت و چهل و هفت سال درون پالایشگاههای بی بیـان خدمت نمودند. هم اکنون مسجدسلیمان درون بخش صنعت یکی از قطبهای صنعت ایران است. این شـهر دارای کارخانجات صنعتی عظیمـی از جمله: کارخانـه تولید سیمان کارون مسجدسلیمان، سد و نیروگاه مسجدسلیمان کـه در سال ۱۳۹۲ به منظور سومـین سال پیـاپی رتبه اول را درون تولید برقب کرد، شرکت بهرهبرداری نفت و گاز مسجدسلیمان یکی از ۵ شرکت تابعه مناطق نفت خیز جنوب مـیباشد کـه گستردگی آن از ایذه که تا ایلام و خرمآباد مـیرسد، کارخانجات تانکسازی شـهید فرخنیـا، پالایشگاه گاز مسجدسلیمان، پتروشیمـی بزرگ مسجدسلیمان، کارخانجات آلومـینیومسازی و … بـه علاوه اینکه این شـهر دارای یک شـهرک صنعتی عظیم مـیباشد کـه در آن کارخانجات بزرگ و کوچکی از جمله تولید آرد، سوسیس، ماکارونی، صنایع پلاستیک، گونی بافی و … مـیباشد
این شـهر با اهواز مرکز استان خوزستان، ۱۲۵ کیلومتر فاصله دارد کـه البته با احداث جادهٔ دسترسی جدید بـه ۸۰ کیلومتر تقلیل خواهد یـافت. همچنین این شـهر دارای جاده آسفالته که تا شـهرهای لالی، شوشتر، هفتکل، ایذه، باغملک و استان چهارمحال و بختیـاری مـیباشد.
در شمال شـهر درون منطقه نفتک واقع هست و کار جابجایی مسافران را بـه وسیله اتوبوسها و سواریهای پلاک کرایـه انجام مـیدهد.
این شـهر دارای یک فرودگاه درون شمال شرقی خود هست که درون حال حاضر بـه نام فرودگاه شـهید آسیـایی نامـیده مـیشود این فرودگاه اولین فرودگاه کشور بوده و در دوران جنگ ایران و عراق درون خدمت هواپیمایی نیروی زمـینی ارتش (هوانیروز) بود و طی موشک بارانهای رژیم بعث عراق دچار خسارات و نواقصی شد که تا از کاربری عمومـی بیفتد اما درون سال ۱۳۸۷ و همزمان با یکصدسالگی کشف نفت درون این شـهر دولت و وزارت نفت با بودجهای ۶ مـیلیـاردی کار ترمـیم و بازسازی آن را از سر گرفت و هم اکنون آماده خدماترسانی بـه مردم این شـهر و شـهرهای اطراف مـیباشد.
اولین راه آهن ایران درون این شـهر قرار داشت و جهت حمل بار و باربری مورد استفاده قرار مـیگرفت کـه در دوران جنگ هشت ساله از بین رفت.
زبان اهالی این شـهر، لری بختیـاری هست و مردم آن از طوایف مختلف ایل بختیـاری هستند.
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 08 Aug 2018 08:37:00 +0000
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 26 Jul 2018 01:07:00 +0000
بر خلاف يك تصور نابجا تقديس آتش ، جاده لردگان هفتکل نـه بـه دليل پرستش آن كه درون واقع نوعي نشانـه و اثر از روشنايي و حقيقت اهورا مزداست و نقشي كنايه اي دارد .
عصرايران ؛ اميرهادي انواري - جشن سوري و يا آنچه ما امروز آن را چهار شنبه سوري ميخوانيم ، جشني هست كه مانند بيشتر جشن هاي ايراني كه بـه ستاره شناسي بستگي دارند مبدا همـه حساب هاي علمي و تقويمي هست .
در آن روز درون سال 1725 پ م زرتشت بزرگترين حساب گاه شماري جهان را نموده و كبيسه پديد آورده و تاريخ كهن را درست و منظم كرده هست (1).
بر خلاف بعضي از مناسبت ها اين مناسبت سر منشا اي كهن و باستاني درون تاريخ اين آب و خاك دارد ، و پر هجو نيست اگر بگوييم از اهميتي بـه مراتب بالاتر از نوروز بر خوردار بوده هست .
ازين رو شايد از آنچه كه بايسته اين مناسبت تاريخي بوده كمتر بـه آن توجه شده !
بر ماست كه دست كم درون مورد بعضي نكات برجسته آن بيشتر از آنچه که تا حال ميدانسته ايم بدانيم.
جشن سوري تنـها يك جشن ساده نيست ، جشن سوري يك ياد آوري از گوشـه اي از تاريخ غرور آور اين آب و خاك هست .
جشن سوري يا چهار شنبه سوري
در كتاب تاريخ بخارا(2) اشاره شده كه منصور بن نوح از شاهان ساماني درون نيمـه اول سده چهارم هجري اين جشن را برگزار مي كند كه موجب آتش سوزي درون قصر او نيز مي شود . جاده لردگان هفتکل :
«..... جاده لردگان هفتکل و چون امير سديد منصور بن نوح بـه ملك بنشست اندر ماه شوال سال سيصد و پنجاه بـه جوي موليان ، فرمود که تا آن سراي ها را ديگر بار عمارت كردند و هر چه هلاك و ضايع شده بود بهتر از آن بـه حاصل كردند . آن گاه امير سديد بـه سراي بنشست و هنوز سال تمام نشده بود كه چون شب سوري چنانكه عادت قديم هست ، آتشي عظيم افروختند . پاره اي آتش بـه جست و سقف سراي درون گرفت و ديگر باره جمله سراي بسوخت و امير سديد هم درون شب بـه جوي موليان رفت .....»
آنچه از اين بخش برداشت مي شود اين هست كه بطور يقين اين جشن درون 350 هجري و در ماه شوال كه مصادف با پايان سال شمسي بوده توسط يكي از شاهان ساماني درون بخارا و جوي موليان برگزار شده هست و آنجا كه نگارنده بـه «عادت قديم است» اشاره ميكند مشخص ميشود كه اين جشن از سالها و بلكه سده هاي پيش درون ايران رايج بوده است.اما هيچ اشاره اي بـه روز آن نشده ، يعني شب چهار شنبه سوري .
امروزه ما مردم ايران هر ساله بـه شكل هاي مختلف جشن چهار شنبه سوري را برگزار مي كنيم ، درون جاي جاي ايران اين جشن بـه صورت هاي مختلف برگزار مي شود كه نسبت بـه آنچه اصل آن بوده تفاوت هاي بسياري دارد .
در شـهر هاي بزرگ بـه نظر مي رسد كه رسوم و آداب اصيل جشن سوري رو بـه فراموشيست و آنچه بدان تبديل شده يك فستيوال جديد هست كه هيچ ربطي بـه اصل جشن سوري ندارد! ( البته بايد ياد آور شد هنوز درون شـهرستان ها و شـهر هاي كوچك و روستا ها پيوند هايي بين چهار شنبه سوري و خود جشن سوري ديده ميشود كه درون ادامـه بـه آنـها اشاره خواهيم كرد ) .
تا بـه حال بر اساس تحقيقات محققين و پژوهشگران هيچ سند تاريخي براي روز دقيق برگزاري جشن سوري درون زمان باستان بدست نيامده هست .
پيش از آن ماه هاي ايراني بـه صورت پنج پنج تقسيم مي شده كه بـه هر يك پنجه مي گفتند ،مثل تقسيمي كه درون مصر باستان و بابل رايج بوده است(3) .
تقويم ايران باستان شامل دوازده ماه سي روزه بوده( سي روز بي كم و كاست و نـه سي و يك روز ) و در سال كبيسه پنج روز با الهام از پنج نام گاثاها 4به سال اضافه مي كردند ، اين پنج روز را درون مجموع پنجه ، خمسه ، پنجه دزديه ، خمسه مسترقه ، گاه ، اَندَرگاه ، بِهيزك و پنجه وِه مي گفتند .
بر اين اساس درون ايران باستان زمان جشن سوري نمي توانسته درون شب چهار شنبه بوده باشد ، چرا كه اصلا شنبه و چهار شنبه و آدينـه اي برقرار نبوده !
در روزشماري اعراب چهار شنبه روز منحوس و نا مباركي شمرده مي شود ، يكي از دلايلي كه بـه نظر مي رسد بعد ها جشن سوري بـه شب چهار شنبه منتقل شد همين هست ، يعني سعي مي شده شب چهار شنبه را كه نحس و نا مبارك بوده را با جشن و سرور بگذرانند و در آن شب و روز دست از خريد و فروش و كسب و كار بكشند چرا كه اعتقاد داشتند بـه دليل نحسي چهار شنبه هر معامله و كسبي كه درون آن شب و روز نيز انجام شود نا مبارك خواهد بود ، جاحظ درون تاليف خود بـه چهار شنبه يا يوم الرباع اشاره ميكند و ميگويد :
« وَ الاِربَعاء يَوم ضنك و نَحس »(5)
همچنين منوچهري دامغاني نيز درون يكي از اشعار خود بـه نحسي اين روز اشاره كرده و گفته : جاده لردگان هفتکل چهار شنبه كه روز بلاست باده بخور
بسا تكين مي خور که تا به عافيت گذرد
چنان كه از نظر گذشت چهار شنبه درون تقويم تازي داراي خصوصيات منحوس بود.( مثل روز 13 فروردين )
شايد بـه همين جهت بوده كه مردم سعي داشتند شب چهار شنبه آخر سال را بـه جشن و پايكوبي بگذرانند و دست از كسب و كار بكشند که تا بدين شكل از نحسي آن درون امان باشند ! و جشن سوري بهترين بهانـه براي برگزاري اين فراغت بوده ، همانند آنچه مردم درون سيزده فروردين انجام ميدهند ، با اين تفاوت كه جشن سوري داراي پيشينـه بسيار غني تاريخي و اعتقادي ميباشد .
پس شايد بعد ها بـه همين دليل جشن سوري را بـه شب چهار شنبه نحس آخر سال انتقال دادند .
يكي ديگر از حدس هايي كه براي چگونگي انتقال جشن سوري بـه شب چهار شنبه ميت وان زد ارتباط آن با مختار سردار شيعه عرب هست كه بـه خون خواهي شـهداي كربلا كه بـه نا حق درون كربلا توسط لشكر يزيد با شـهيد شده بودند، قيام مي كند .
گفته شده مختار بعد از واقعه عاشورا و پس از آنكه از زندان آزاد مي شود ، بـه خون خواهي شـهداي كربلا بر مي خيزد (6).
آنگاه براي آنكه مخالف را از موافق تشخيص دهد و بر كفتار ها بتازد فرمان داد که تا شيعيان راستين آن حضرت بر بام خانـه ها آتش بيفروزند ، شب آن فرمان مصادف بوده با شب چهار شنبه آخر سال .
يكي از حدس ها نيز اين هست كه شايد بـه اين دليل بوده كه از آن بعد مردم ايران كه دوستدار اهل بيت رسول اكرم (ص) و حضرت سيد الشـهدا هستند ، آن شب را پاس مي دارند و به ياد آن شب چهار شنبه را با جشن سوري همزمان جشن مي گيرند ، كه درون آن شب دوستداران واقعي حضرت سيد الشـهدا شناخته شدند .
يك عقيده كهن ايراني
اعتقاد مردم باستان فروهر ها (7) بـه مدت ده شبانـه روز از جايگاه اصلي و آسماني خود بـه شـهر و ديار خود فرود آمده و ميان بازماندگان زندگي مي کنند . که تا پيش از روز بيست و پنجم اسفند ماه كه درون شب آن ، يعني شب بيست وششم فروهر ها فرود مي آيند .
در اين روزها بازماندگان لباس نو تهيه مي كنند و در اتاق ها بـه ويژه اتاق درگذشتگانشان نقل و نبات و شيريني و ميوه و سبزي و گل و كتاب مقدس و شمع روشن و چوب هاي خوشبو درون سفره مي نـهند . كدورت ها و نقارها را بر طرف مي كنند بهآن اميد كه چون روان درگذشتگان بـه ميان آنان آمدند شاد و راضي باشند و به بازماندگان دعا و بركت عنايت كنند .
در اين شبها مردم بر سر بامـها براي راهنمايي روان درگذشتگانشان آتش روشن ميكردند که تا در فروغ و روشناي آن آتش ، روان درگذشتگان درون روشنايي وارد خانـه بازماندگان شوند ، همچنين رسم بوده كه كنار آن آتش كه بر پشت بام روشن ميكردند خوراك هاي ويژه اي نيز قرار دهند .
دليل توجه بـه فروغ و روشن كردن آتش
فروغ بـه معني نور و روشنايي هست ، بر اساس تعليمات زرتشت از آتش (8) كه يكي از مخلوقات اهورا مزدا ميباشد نيز نشات مي گيرد .بر خلاف يك تصور نا بجا تقديس آتش نـه بـه دليل پرستش آن كه درون واقع نوعي نشانـه و اثر از روشنايي و حقيقت اهورا مزدا ميباشد و نقشي كنايه اي دارد .
در زمان ايران باستان و همچنين پيروان امروزي آيين بهي(زردشتي) از آنجا كه براي اهورا خالق مطلق گيتي سمت و سويي جغرافيايي و مادي قائل نيستند هر جا كه فروغي ديده شود آن را نشانـه اي صوري از وجود روشنايي و حقيقت و وجود اهورا مزدا مي دانند ، از اين روست كه درون هنگام نماز رو بـه فروغ نماز مي گذارند .
در تعليمات آيين بهي انگره مينو ( از دو بخش انگره + مينو تشكيل ميشود انگره بـه معني فشرده و خلل رساني هست و مينو از «من» مي آيد كه درون زبان سنسكريت بـه معني دانش هست ) سبب بدي و زشتي و پليدي درون تاريكيست و در نقطه مقابل آن سپنتا مينو * ( از دو بخش سپنتا + مينو تشكيل شده درون اينجا سپنتا بـه معناي سود رساني و مينو هم معني قبل هست ) قرار دارد كه سبب خير و خوبي و نيكيست و در روشنايي و فروغ جاودان قرار دارد .
همچنين آتش درون زمان باستان داراي خاصيت ضد عفوني و در واقع از بين برنده بيماري و بدي بوده كه اينـها همـه بـه خواست اهورا مزدا بدست انگره مينو توليد ميشدند .
از اين جهت و دلايل ديگر براي تقديس آتش هست كه درون آيين باستاني ايران آتش تقديس ميشده و اكثر مراسم و جشن ها با حظور آتش بر گزار ميشده و مي شود .
البته دليل ديگري نيز وجود دارد و آن آتشي هست كه زرتشت با خود بـه همراه داشته و بي دود بوده ، بحث درون مورد آن آتش از حوصله اين نوشت خارج هست ، براي مطالعه بيشتر رجوع شود بـه كتاب فروغ زردشتي .(9)
به طور تحقيق ميتوان تاريخ برگزاري شب سوري را درون ايران باستان از سه مرحله بيرون ندانست يا درون شب بيست و ششم از ماه اسفند ، يعني درون نخستين شب از پنجه كوچك (از بيست وششم اسفند که تا سي ام مي باشد ) (10)يا نخستين شب از ده شب و روز فروردگان ( شايد همان عيد نوروز باشد ، اين جشن پيش از زرتشت نيز درون ايران شرقي رواج داشته هنگام اصلي آن پنج روز كبيسه يا پنجه دزيده يا اندرگاه است) (11)قرار دارد ، يا درون اولين شب پنجه بزرگ يا پنجه وه ( پنج روز آخر سال هست )(12) كه پنج روز كبيسه هست و نخستين شب و روز جشن همسپتمدم Hamaspatmadam و آخرين گهنبار محسوب ميشود دانست .
و يا درون آخرين شب سال قرار دارد كه جشن اصلي همسپتدم وآخرين گهنبار( درون واقع گهنبار ها شش فصل نا متساوي و شش تقسيم سال بـه شمار مي روند كه بر اساس زندگي جوامع دامدار و كشاورز اين چنين تقسيم بـه وجود آمده هست )(13)
البته اين تقسيم بندي مختص بـه آيين زرتشتي نيست ، چه پيش از زرتشت نيز درون ايران و هند چنين گاهنبار هايي وجود داشته كه با خواندن سرود ها و ادعيه هاي ويژه مذهبي و نماز برگزار ميشده )(14) و جشن آفرينش انسان هست .
( گهنبار مواقع آفرينش و خلقت زمين هست در كل شش گهنبار عبارتند از : 1: ميديوزرم – Midyuzarm- 2: ميديوشم – Midyushcm 3: پيتي شـهيم - Pityshahim 4 : اياترم – Ayathcrm 5: ميديارم – Midyarem 6 : همسپتمدم - Hamaspatmadam و اين شش با احتساب تاريخ فعلي بـه ترتيب :
1 : از يازده که تا پانزدهم ارديبهشت ماه
2: از يازدهم که تا پانزدهم تير ماه
3 : از بيست و شش که تا سي شـهريور ماه
4 : ازبيست و شش که تا سي مـهرماه
5 : از ده که تا چهار ده دي ماه
6 : از بيست و پنج که تا آخر اسفند ماه )
گوشـه اي از سنن مختلف ايراني كه رو بـه فراموشي هستند
لُرك آجيل مشكل گشا :يكي از مراسم بسيار مورد توجه شب چهارشنبه سوري ، تشريفات فراهم آوردن آجيل مشكل گشا مي باشد . اين آجيل وجهي تمثيلي دارد . هر كس كه مشكل و گرفتاري داشته باشد با تشريفاتي اين آجيل را تهيه و به عنوان نذر و فديه ميان ديگران پخش مي نمايد . ب
ي گمان درون شكل اوليه ، اين تقديم و اهدايي بوده جهت فروهر ها كه بر سفره مينـهادند که تا موجب خشنودي شان شود .
در اعتقادات عامـه مردم مسلمان هست كه شب جمعه آخر سال يا شب چهار شنبه يا آخرين شب سال ، اهل قبور و ارواح مردگان بايد زيارت شوند و آنكه درون اين شب ها بيدار و منتظر و بر بام خانـه هاي خود درون آمده که تا كه بازماندگان بـه نام آنان نذور و خيرات دهند و هم چنين مرسوم هست در چنين شبهايي درون گورستان ها بر سر قبر عزيزان شمع يا چراغ بيفروزند .
همـه اين ها و بسياري ديگر ياد آور مراسم مردم ايران قديم هست كه براي فروهران درون ده روز پايان سال كه ايام فروردگان هست انجام مي دادند و امروزه كم و بيش نيز زرتشتيان انجام مي دهند . (16)
مردم ايل قره پاپاق بـه عيد نوروز خيلي اهميت مي دهند و ماه اسفند را ماه عيد گويند .
چهار شنبه اول اسفند را دروغگو ، دوم را راستگو ، سوم را سياه و چهارم را " اجرا " گويند .
در روز چهار شنبه سوري ، يعني چهار شنبه آخر ، اهالي لباس نو مي پوشند و با هلهله و شادي بـه آتش افروزي مي پردازند و به ديد و باز ديد مي روند .
صبح روز چهار شنبه آخر ، پيش از طلوع آفتاب زن و بچه كنار رودخانـه رفته از آب چهار شنبه استفاده نموده و كوزه خود را پر كرده براي سال نو تيمناٌ نگه مي دارند»(17)
پيشتر ها و البته هنوز درآذربايجان و بخصوص اروميه رسم كجاوه اندازي رايج بوده . شب چهار شنبه سوري بر بام خانـه ها مي روند و كجاوه اي را كه زينت كرده اند و بر آن طاق شال كشيده و آيينـه بندي كرده اند با طنابي از بام بـه سطح خانـه فرود مي آورند و مي گويند :"بكش كه حق مرادت را بدهد "كسي كه درون خانـه هست مكلف هست كه درون آن كجاوه شيريني و آجيل شور و شيرين و ميوه خشك بريزد و پس از آن كه چيزي درون آن ريختند با طناب آن را بالا مي كشند و به خانـه ديگر مي روند .
مخصوصا جوانان تازه داماد كه هنوز عروس را بـه خانـه نياورده اند موظفند چنين كجاوه اي را بـه بام خانـه عروس ببرند و اگر نتوانند از بام بالا روند ، بايد پشت درون خانـه بروند و پنـهان شوند كه كسي نبيند و كجاوه را بـه طريقي بـه پشت اطاق برسانند که تا چيزي دريافت كنند .( 18)
در تبريز آتش افروزي وگره گشايي از عناصر اصلي چهار شنبه سوري هستند.
آجيل چهار شنبه سوري و خشكبار ، از مـهمترين عناصر و سنن اين جشن درون تبريز هست . اگر دوست و ميهمان تازه واردي درون اين شب داشته باشند ، از رسوم هست كه خوانچه اي آجيل و خشكبار براي او بفرستند .
ديگر ويژه گي هاي رسوم مردم تبريز آن هست كه از بام خانـه ها بـه سر عابران آب مي پاشند . اين سنت از آداب كهن ايراني هست و درون زمان ساسانيان معمول بوده هست كه درون جشن نوروز بـه يكديگر آب مي پاشيدند . و هنوز درون ميان ارمني ها و زرتشتي ها چنين رسمي باقي هست .
در ميدان ارك تبريز هم توپي بود چون توپ مرواريد تهران و شيراز كه زنان و ان براي حاجت خواهي بدان متوسل مي شدند .
در ميدان ارگ تهران توپ كهن سالي بود كه مدت صد سال بر فراز صفه اي* ( جاي سايه دار غرفه مانند ) جا گرفته بود و چون پيران زمين گير از جاي خود نمي جنبيد .
شب هاي چهار شنبه سوري زنان و اني كه حاجتي داشتند مخصوصا آن اني كه درون آرزوي شوهر بودند از آن توپ بالا مي رفتند و بر فراز آن دمي مي نشستند و از زير آن مي گذشتند و در بر آورده شدن آرزوي خود شك نداشتند و بچه هاي شير خوار را كه بـه اصطلاح نحسي مي كردند يا ريسه مي رفتند از زير توپ مرواريد و سر درون نقار خانـه ميگذراندند . اين توپ را توپ مرواريد مي ناميدند و افسانـه هاي گونا گون درباره آن مي گفتند (21)
مردم تهران درون چندين سال پيش كه از سر درون نقار خانـه بالا مي رفتند ، كوزه اي آب نديده با خود بالا مي بردند و از آنجا بـه زمين مي افكندند و مي شكستند و كساني كه بدان جا دست رسي نداشتند ، از بام خويش كوزه را بـه زمين مي افكندند . اين كار درون بسياري از شـهر هاي ايران هنوز معمول هست و درون سده هاي سوم و چهار هجري ، درون بغداد نيز رايج بود . عقيده بر آن هست كه بلا ها و قضا هاي بد را درون كوزه متراكم كرده اند و چون بشكنند آن قضا و بلا دفع شود . (22)
كردستان : درون پايان وا پسين روز اسفند ماه ، يعني درون هنگام فرو نشستن آفتاب ، كردها خود را آماده افروختن آتش ميكنند ..... درون بالاي بام ها و فراز كوهها ، آتش نوروز را با شكوه هر چه بيشتر مي افروزند ( درون حالي كه اصل و بنياد و علت آتش افروزي را كه مربوط بـه نوروز نيست فراموش كردند ) و شادي مي كنند ، پسران و ان گروه گروه درون پيرامون آتش مي ايستند و پايكوبي و شادي مي كنند .
......روستائيان درون شب جشن ، گندم و نخود و كنجد و شاهدانـه را توي ساج برشته ميكنند و آنـها را با ديگر ميوه هاي خشك كه گردو و پسته و ..... درون هم مي آميزند و بدين شكل آجيل جشن را فراهم مي كنند ( همان آجيل لرك يا هفت مغز ) ..... ، هم چنين درون شب چهار شنبه سوري درون آوند ( ظرف )هاي ويژه اي نگه ميدارند. که تا اگر كسي از خانواده شان بيمار شود ، از آن آب بدو بدهند ، چون باور دارند بيمار اگر از آب شب چهار شنبه سوري بنوشد بهبود مي يابد . ... زنان نازا درآن شب بـه پشت بام ها مي روند و هر يك كليد ( يا قفل ) بسته اي را با خود مي برند و از روزنـه خانـه اي بـه سخن هاي مردمآن گوش ميدهند . هر گاه از خوشي ها گفت و گو كنند ، مي گويد : اي كليد بـه نياز درونيم باز شو و خود كليد ( قفل ) را باز ميكند و آنگاه با دلي خوش باز مي گردد . 23
خراسان : مردم خراسان درون شب چهار شنبه آخر سال ، نزديك غروب آفتاب ، هر خانواده يا گروهي ، هفت يا سه بوته خار روشن مي كنند . سپس پير و جوان و كوچك و بزرگ از روي آتش مي پرند و براي دفع شرور و زيان ، اين شعر را مي خوانند :
زردي ما از تو سر خي تو از ما
در برخي روستا ها ، هنگام پريدن از روي آتش ، اين شعر را مي خوانند :
آلا بـه در ، بلا بـه در دزد و حيز از دِها بـه در
در توضيح شعر دوم ، آلا ala همان آل هست كه زني موهوم و لاغر اندام و بلند قد و سرخ روست كه بيني اش از گِل و كارش دزديدن جگر زنان زائوست .! دِها deha بـه آدم دزد و چشم دريده گويند .
با خواندن اين ترانـه ها و پريدن از روي آتش آل ها و دزد ها و زيانكاران را از روستا و خانـه هاي خود مي رانند .
ديگر رسوم شب چهار شنبه: همچنين ديگر رسوم شب چهار شنبه از قبيل : كوزه شكني ، فال گوش ، گره گشايي ، بخت گشايي دفع چشم زخم و بخت گشايي كندر و خوشبو ، قليا ( زاج سياه را گويند ، و زاج خود از نمك هاي طبيعي هست ، بي بو و بي مزه ) سودن ، آش بيمار ، فال گرفتن با بلوني ( كوزه دهانـه گشاد ، شبيه شيشـه هاي مربا ) ، درون اكثر شـهر ها و شـهرستان هاي ايران كم و بيش و با اختلافاتي انجام ميشود .
مثلا درون مورد بخت گشايي سنت تقريبا يكيست اما درون اصفهان محل آن سنگ ي درون قريه مورگان هست ، درون تهران و شيراز و تبريز توپ مرواريد درون همدان شير سنگي و ...(24)
شيراز : آتش افروختن درون معابر و خانـه ها ، فال گوش ايستادن ، اسپند سوختن ، نمك گرد سر گرداندن ، درون موقع اسفند دود كردن و نمك گردانيدن همراه با اوراد * ( دعا ها و ذكر ها ، جمع ورد ) مخصوصي هست كه زنان مي خوانند . قلمرو چهار شنبه سوري درون شيراز صحن بقعه شاه چراغ هست و درون آن جا نيز توپ كهنـه اي هست مانند توپ مرواريد تهران زنان از آن حاجت ميخواهند ( البته درون گذشته دور كه اينك درون شيراز و تهران هر دو اين رسم منسوخ شده هست ). (25)
در سروستان (كه درون حدود نود و دو كيلومتري شرق شيراز قرار دارد ) نيز مراسم چهار شنبه سوري تشريفات خاصي دارد :
«در غروب آخرين چهار شنبه سال ، مراسمي بسيار ساده بر پا ميشود . بـه اين ترتيب كه توي كوچه ها ، ميدان ها و اغلب خانـه ها ، خرمن هاي خار و گَوَن آماده را با شعله آتش مي افروزند و همـه با سرور و شادي از كوچك و بزرگ از روي آن مي پرند و با هر پرشي اين شعر را مي خوانند :
هاجنگ شير ، ها جنگِ شير / بالا بي شين ، خود شير اومد رسيد .
و يا : سرخي تو از من زردي من از تو »(26)
ضحاک
توضيحات ، منابع و مآخذ:
1 : تقويم و تاريخ ايران / ذبيح منصوري
2: تاريخ بخارا – تاليف ابوبكر محمد بن جعفر نرشخي ( 286- 348) بـه عربي هست كه بـه سال 522 ابونصر احمد بن محمد البقاوي بخشي از آن را بـه فارسي برگردان كرده و به سال 574 محمد بن زفر بن عمر منتخب و ويراسته اي از آن بخش فراهم آورد . شارل شفر اين گزيده را درون مجموعه گزيده هاي فارسي بـه سال 1883 چاپ و در پاريس منتشر كرد .
3: گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 - بخش پنجم / پنجه ، روزهاي فروردگان ص 211
4: گاثا ها: سروده هاي خود زرتشت كه چه از نظر مذهبي و چه از نظر تاريخي داراي اهميت بالايي ميباشند
5: المحاسن و الاضداد ، ص 277
6:در اين نبرد ايرانيان كوفه ، بصره و الجزاير بياري او و سردار شجاعش مالك اشتر بر ميخيزند ، و سبب پيروزي او ميگردند ولي مختار درون دعوي دوستي با آل علي صادق نبوده بهمين علت بعد از چندي ادعا ميكند كه بـه او وحي نازل مي شود ، چون نتوانست دليلي بر گفته خود بياورد اعتقاد مردم باوسست شد و بالاخره درون مقابل سپاه عدل الملك شكست خورد . – تاريخ تحولات اجتماعي ، مرتضي راوندي ، جلد دوم فصل هفدهم ص 289 تهران
7: فروهر : درون آيين زرتشتي ذره اي از ذرات نور اهورا – مزدا كه درون وجود هر كس بوديعه نـهاده شده و كار او نور افشاني و نشان راه راست بـه روان هست و بعد از مردن تن راه بالا را ميپيمايد و به منبع اصلي خود مي پيوندد و فقط روان هست كه از جهت كارهاي نيك يا بد كه مرتكب شده پاداش ميبيند . فروهر ها سالي يكبار بزمين فرود مي آيند و آن درون جشن فرورديگان هست كه زرتشتيان مراسمي بـه ياد روانـهاي درگذشتگانشان برگزار ميكنند . فرهنگ فارسي دكتر عميد جلد دوم ص 1535
8: از آكاشا Akasha هست ، آكاشا لفظي هست سنسكريت – زباني كه كتب ودا نيز بـه آن زبان نوشته شدند و در اصل زبانيست آريايي كه زبان ايران باستان باان پيوند هاي بسياري دارد - و به دو معني درخش و جايي كه درون مقام بالا از ابتدا ي آفرينش نقش حال و اعمال و اوضاع زمانـه و كائنات و آمد و شد ها درون ان صورت مي بندد .
9: برگرفته از كتاب فروغ مزديسني ، تاليف ارباب كيخسرو شاهرخ ، تهران – 1380
10: گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 - بخش پنجم / پنجه ، روزهاي فروردگان ص 211
11: گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 / بخش پنجم / جشن فرودگان و پنجه ص 203
12: گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 / بخش چهارم / گاهنبار ها ، فصول شش گانـه سال ص 177
13: گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 / بخش دوم / سال و ماه و روز شمار آن ص 79
14: - گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 / بخش چهارم / گاهنبار ها فصول شش گانـه سال ص 181
15: فرهنگ بهدينان ، گرد آوري جمشيد سروشيان ، تهران 1335 ، ص 147_ 146
16: _ گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 / بخش ششم / اهداي آجيل و هدايا درون چهار شنبه سوري ص 237
17: ايرانشـهر – جلد اول ، بخش هفتم – ص 230-229و 235
18: گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 / بخش ششم / آهداي آجيل و هدايا درون چهار شنبه سوري ص 237 همينطور بخش ششم / مراسم چهار شنبه سوري ص 258_259
19: گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 - بخش ششم / مراسم چهار شنبه سوري ص 259
20: گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 / بخش ششم / آهداي آجيل و هدايا درون چهار شنبه سوري ص 237
21: گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 بخشش ششم / مراسم چهار شنبه سوري / ص 253_ 254
22: گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 / بخش ششم / مراسم چهار شنبه سوري / ص 254_255
23: نوروز درون ميان كرد ها ، نوشته دكتر صديق صفي زاده ، تهران 1350 خورشيدي ، ص 17_16و 27_28
24: گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 / بخشش ششم
25: گاه شماري جشن هاي ايران باستان ، بـه كوشش هاشم رضي ، تهران 1382 – بخش ششم / مراسم چهار شنبه سوري ص 257
26: فرهنگ مردم سروستان ، تاليف صادق همايوني ، تهران ، 1371 ، ص 409
27: فرهنگ مردم سروستان ، تاليف صادق همايوني ، تهران ، 1371
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 30 Jul 2018 18:27:00 +0000
تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
i.video.ir@gmail.com