لقب های خاص انگلیسی

لقب های خاص انگلیسی اسم های پسرانـه خارجی - آسمونی | جملات کوتاه ناب انگلیسی با ترجمـه | بهترین اسم و باکلاسترین نام به منظور مبایل ، بلوتوث و وای فای ... | لقب پادشاهان ایرانی درون ادب پارسی - ایران ناز | بهترین مترجم فارسی بـه انگلیسی چه ویژگی هایی دارد؟| ترجمـه ... |

لقب های خاص انگلیسی

اسم های پسرانـه خارجی - آسمونی


اسامـی زیر جزء محبوب ترین نام های پسرانـه خارجی مـیباشند کـه به همراه معنی درون این بخش آسمونی به منظور شما عزیزان قرار داده ایم

این لیست با کمک بازدیدکنندگان بـه روز مـی شود

برای مشاهده اسم های انـه خارجی اینجا را کلیک نمایید

Abel : تنفس

Abner : پدر نور

Adler : عقاب

Aedan, Aiden : زاده آتش

Alan, Allan : خوش تیپ

Alfred : بسیـار دانا

Alvin : دوست نجیب

Angus : قوی و بی نظیر

Ansel : لقب های خاص انگلیسی نجیب- اصیل

Anthony : بی قیمت(بسیـار با ارزش)

Archer : کماندار

Arnold : قوی مانند عقاب

Arthur, Art : قهرمان

Austin : کمک کننده-یـاور

*****

Barnaby : نبی

*****

Baron : مرد اصیل -مرد نجیب

*****

Barrett : مانند خرس

Basil : مانند شاه

Benjamin : پسر دست راست

Bert : روشن-درخشان

Bevis : کماندار

Bond : کشاورز

Bret, Brett : بومـی بریتانیـا

Brian : قوی-اصیل

Brice : بلند پرواز

Bryant : قوی

Buck : گوزن

Bud : فرستاده-پیـام آور

Burgess : اهل شـهرک

Burton : قلعه

*****

Cadman : جنگجو-دلاور

Calvert : چوپان

Caleb : امـیدوار

Carrick : صخره

Carl : کشاورز

Carroll : قهرمان

Casey : شجاع

Casper : گنج-جواهر

Cecil : نابینا

Cuthbert : مشـهور -درخشان

Craig : تپه صخره ای

*****

 Damon : روز هفته

Darcy : تیره -تاریک

Darian : ثروتمند

Darell, Darrel : محبوب-معشوق

David : زرنگ-چابک-محبوب

Davin : گوزن کوجک

Dean : رهبر بزرگ

Declan : پر از خوبی

Dillon : امـیدوار

Donald : حاکم

Doyle : غریبه

Drake : اژدها

Drew : امانتدار

Driscoll : مفسر

Durwin : دوست محبوب

*****

Edmond, Edmund : نگهبان جواهرات

Eliot, Elliott : نزدیک بـه خدا

Ellery : شاد

Emerson, Emery : ماهر-ساعی

Emmanuel : خداگونـه

Emmett : سخت کوش

Ernest : مرد آهنی

Evan : جنگجوی جوان

*****

Ferdinand : ماجراجو

Fergal : شجاع و باجرات

Fergus, Ferguson : قوی

Ferris : کارگر آهنین

Fletcher : کمانساز

Francis : آزاد

Frank : مرد آزاد

Frasier : توت فرنگی

Frederick : حاکم صلح طلب

*****

Norbert : نور شمال

*****

الفی

اولیور

*****

توماس : افسانـه ، لقب های خاص انگلیسی مـهربان و بخشنده

*****

دنیل

دیوید

*****

زین : بـه معنی زیباست، منشاء آن نیز عربی ست

*****

سالوادور : نجات دهنده (Salvador)

*****

چارلی

*****

جک

جاکوب : یعقوب‌ نبی‌ ، قوم‌ یـهود

جیمز

جاستین :  سر بـه زیر ، صالح

جاشوا

جیـانلوئیجی (Gianluigi) : بـه معنی مـهربان، نام جنگجوی معروف، تشکیل شده از ۲ اسم جان لوئیس (ریشـه ایتالیـایی)

*****

لویی :  به معنی جنگجوی مشـهور ومنشاء این اسم آلمانی ست

لیـام :  معنی آن اراده ی جنگجویی هست ومنشائی ایرلندی دارد

لیوناردو

*****

مایکل

*****

نایل :  معنی این اسم قهرمان هست ومنشاء آن ایرلندی ست

*****

ویلیـام

*****

هری : به معنی فرمانده ارتش.منشاء آن بریتانیـایی است

اگر شما نیز اسمـی را مـیدانید کـه در این لیست قرار ندارد با ذکر معنی پیغام بگذارید

. لقب های خاص انگلیسی . لقب های خاص انگلیسی




[لقب های خاص انگلیسی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 20 Jul 2018 15:04:00 +0000



لقب های خاص انگلیسی

جملات کوتاه ناب انگلیسی با ترجمـه

داستان های کوتاه انگلیسی

بادكنك ها هميشـه با باد مخالف اوج ميگيرند
The kites always rise with adverse winds.
—————————————
براي خود زندگي كنيم نـه براي نمايش آن بـه ديگران
Live for ourselves not for showing that to others..
—————————————
سفري بـه طول هزارفرسنگ با يك گام آغاز مي شود
A distant tour begins with one step…
—————————————

جملات مفهومـی انگلیسی با ترجمـه فارسی

بازنده ها درون هر جواب مشكلي را مي بينند، لقب های خاص انگلیسی ولي برنده درون هر مشكلي جوابي را مي بيند
The losers find problem in every answer but the winners find an answer in every problem.
—————————————
به جاي موفقيت درون چيزي كه از آن نفرت دارم، ترجيح مي دهم درون چيزي شكست بخورم كه از آن لذت مي برم(هينزسيندي)
Instead of success in a base I hate, I prefer to loose in a base I enjoy.
—————————————
بادبادك که تا باباد مخالف روبه رو نگردد ، اوج نخواهد گرفت
If the kite doesn’t face adverse wind it won’t rise…
—————————————

جملات زیبای انگلیسی با ترجمـه

آن‌چه را کـه در مزرعه ذهن خود کاشته‌اید درو خواهید کرد
You will reap what you plant in your minds farm.
—————————————
اگر درون جریـان رودخانـه صبرت ضعیف باشد هر تکه چوبی مانعی عظیم بر سر راهت خواهد شد
If you won’t be patient in the flow of river, every driftwood will be a huge problem for you.
—————————————
آن كه امروز را از دست مي دهد ! فردا را نخواهد يافت
هيچ روزي از امروز با ارزشتر نيست
Who looses today, won’t find tomorrow
There is nothing important as today.
—————————————
یک ضرب المثل امریکای هست کـه مـیگه مشکل کـه به وجود اومد بگرد راه حلش را پیدا کن نگرد دنبال این کـه چرا بوجود اومد
There is an American proverb that says: لقب های خاص انگلیسی If you face a problem try to find the solution not the reason.
—————————————
انسان هر چه بالاتر بروداحتمال ديده شدن وصله ی شلوارش بيشتر مـی شود (( اديسون
Whatever human rise his trousers inset will be seen more.

متن های زیبای انگلیسی ترجمـه دار

همچنین بخوانید : تبریک تولد انگلیسی

—————————————
هنگامـی کـه درگیر یک رسوایی مـی شوی ، درون مـی یـابی دوستان واقعی ات چهانی هستند .(( الیزابت تیلور
When you catch in a calumny, you know your real friends.
—————————————
عشق عینک سبزی هست که باآن انسان کاه را یونجه مـی‌بیند .(( مارک تواین
Love is a green glass that you see the chaff as alfalfa with it.
—————————————
هرگز بـه احساساتی کـه دراولین بر خورد ازی پیدا مـی کنید نسنجیده اعتماد نکنید .(( آناتول فرانس
Don’t believe your sense of first meeting never.
—————————————
تصمـیم خداوند از قدرت درک ما خارج هست اما همـیشـه بـه سود ما مـی باشد .(( پائولوکوئیلو
Gods decide is out of our hindsight power but it is always beneficial for us.
—————————————
مـهم نیست چه پیش آمده ،تحمل کن و اندوه خود را زیر لبخندی بپوشان .( دیل کارنگی
It isn’t important that what happened, tolerate and hide your grief with smiles..
—————————————
علف هرزه چیست ؟گیـاهی هست که هنوز فوایدش کشف نشده هست .(( امرسون
What is forb? It is a plant that we don’t know its profits yet.

جملات تیکه دار انگلیسی

—————————————
بردن همـه چيز نيست ؛ امّاتلاش به منظور بردن چرا .(( وئيس لومباردی
Winning is nothing but trying to win is all thing.
—————————————
اگرنمـیتوانی بای کـه عاشقش هستی باشی، عاشقی باش کـه با او هستی”
If you can’t be with your love, try to love who you are with.
—————————————
از من پرسيد :تو مال منی؟ گفتم:آره!مال خود خودتم. لقب های خاص انگلیسی هر كاري دلت مي خواد باهام بكن. لقب های خاص انگلیسی گفت :هر كاري؟ گفتم:آره. ………… تنـهام گذاشت و رفت
He asked me: you are mine? I told: yes, I’m yours, do what you love with me. He told: what I loved? I told: yes…he left me alone and went.
—————————————

يك شبي با ياد تو بدرودخواهم گفت و رفت خاطراتت را بـه جوي آب خواهم گفت و رفت/ درون فرار شعرهايم يك شبي خواهم نشست/ آخرين اشعار خود را بر تو خواهم گفت و رفت/ با خيالت بر ديار قصه هارفتم ولي…
One night I will say bye and will leave/ I will say your memories to the sike and will leave/ I will sit in the top of my poems one night/ I will say my last poem from you and will leave/ I went to the land of stories whit your dreams but…
—————————————
زماني كه مرا بـه دنياآوردند مي گفتند همـه را دوست بدار اكنون كه ديوانـه وار دوستش دارم مي گويند فراموشش كن
When they born me they said: “love every one” and know that I love frenzied they are saying: “forget”
—————————————
يك عشق عروج هست و رسيدن بـه كمال ، يك عشق غوغاي درون هست و تمناي وصال ، يك عشق سكوت هست و سخن گفتن چشم ،يك عشق خيال هست و….خيال هست و….خيال
Love is an ascent and reach to perfection, a love is inside hubbub and is the request of joiner, a love is silence and eyes speaking, a love is a dream and…is a dream and…dreams…
—————————————
اگه از ياد تو رفتم… اگه از ياد تو رفتم اگه رفتي تو زدستم اگه ياد ديگروني …من هنوز عاشقت هستم با وجود اينكه گفتي …ديگه قهري که تا قيامت با تموم سادگي هام/ گفتم اما…. بـه سلامت شايداين خوابه كه ديدم …هر چه حرف از تو شنيدم قلب ناباور من گفت من بـه عشقم….نرسيدم! پيش از اين نگفته بودي … غير من كسي رو داري توي گريه توي شادي….سر رو شونـه هاش بذاري تو رو مي بخشم و هرگز ديگه يادت نمي افتم…. برو زيباي عزيزم … تو گروني … من چه مفتم
If you forget me…if you forget me, if you leave me, if you are for others…I love you yet despite that you said you huff with all my purities for ever/I said but…bye! May this is just a dream…what I heard from you my beliefless heart said I didn’t receive to my love! You didn’t say before…that you have another one in your laughing in your crying except me…if you rest your head in my shoulders I forgive you and never remind you…go my beautiful darling…you are expensive …I am gratis
—————————————
حقیقت انسان بـه آنچه اظهار مـی کند نیست..بلکه حقیقت او نـهفته درون آن چیزی هست که از اظهار آن عاجز هست بنابراین اگر خواستی او را بشناسی نـه بـه گفته هایش ، بلکه بـه ناگفته هایش گوش کن
The fact of a person isn’t the same that the person shows, haply the fact is same that the person can’t show it, if you want to identify a person listen to his unsaid not said.
—————————————
برای قضاوت درون مورد موفقیت خودت ببین چه بدست آورده ای و در قبال آن چه از دست داده ای
To judge about your achievement, think about what you earned instead of what you lost.
—————————————
همـیشـه شعله های بزرگ ناشی از جرقه های کوچک است. دانته
Always the huge blaze is from small spunkie.
—————————————
مرد بزرگی هست که درون قلبی کودکانـه داشته باشد. منسیوس
The big man is who has an infantine heart.
—————————————
هرگاه بفهمـی اهت را خودت تعیین مـی کنی، مـی فهمـی زندگی ات را هم خودت شکل مـی دهی.ویندایر
When you understand that you specify your aims, you will know that you make your life yourself.
—————————————
بیشترین تاثیر افراد نیک ،زمانی احساس مـی شود کـه از مـیان ما رفته باشند.رالف والد وامرسون
We will feel influence of good person when we lose them.
—————————————

جملات ناب و قشنگ انگلیسی با معنی


ما بـه وسیله اندیشـه های خود ترقی مـی کنیم و از نردبان تصوری کـه از خویشتن داریم بالا مـیرویم.اوریسون سوئت ماردن
We upwell with our thoughts and rise from the stile of our imagination that we have from ourselves.
—————————————
خود را مقید کنید کـه از حدانتظاری کـه دیگران از شما دارند فراتر بروید.هنریواردبیچر
Force yourself to be best that others expect from you.
—————————————
روح درونی خود را زیباکنید که تا شخصیت درونی و بیرونی شما یکی شود.سقراط
Make beautiful your inside esprit, that be same your inside and outside personality.
—————————————
به خصلتهای خود بیش ازآبرو و حیثیت اهمـیت دهید زیرا: خصلتها نشانـه واقعیت وجودی شماست درون حالی کـه آبرو وحیثیت نشانـه طرز تفکری هست که دیگران درباره شما دارند
Overrate to your behavior more that your prestige, because behaviors are the sign of your facts but prestige is what others thought about you.
—————————————
اسرار خویش بهی مگوی زیرا ای کـه در حفظ راز خود بـه ستوه اید از دیگران نباید انتظار امانت داشته باشد
Don’t say your secrets to others, because the heart that is tired from itself secrets, shouldn’t expect others to be trustee.
—————————————
انسانـها نـه بـه نسبت تجارب خود بلکه بـه نسبت ظرفیتی کـه برای تجربه کرد دارند عاقل هستند.جرجبرناردشاو
Human is wise because of the capacity that they have for new experience not for their experiences.
—————————————
اگر ارزشـهای واقعی خود رانمـی شناسید خود را به منظور رنج آماده کنید.آنتونی رابینز
If you don’t know your real price, be ready for affliction.
—————————————
فردا و دیروزبا هم دست بـه یکی د: دیروز با خاطراتش مرا فریب داد. فردا با وعده هایش مراخواب کرد. وقتی چشم گشودم امروز هم گذشته بود
Yesterday and tomorrow get friend: yesterday deceive me with its memories and tomorrow make me asleep with its behest. When I opened my eyes today was passed too.
—————————————
تمام لحظه ها زیبا هستنداین تو هستی کـه باید پذیرنده باشی و آماده تسلیم… تمام لحظه ها سرشار از نعمت اند. این تو هستی کـه باید توانایی دیدن داشته باشی….. تمام لحظه ها با نیـایش همراهند. اگر همـه را باسپاسی ژرف بپذیری هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. اوشو
All moments are beautiful; you should accept and be ready to deference. All moments are full of gifts, you should see…all moments are full of invocation, if you accept all with a deep thank, there will be no problem.
—————————————
جهان نسبت بـه هردو نوبت دارد: یک نوبت بـه نفع شما است. و یک نوبت بـه ضرر شما
آنگاه کـه دنیـا بـه شماروی آورد یـاغی نشوید. و موقعی کـه دنیـا بـه شما پشت کرد صبر پیشـه کنید
World is in 2part for you: 1for you and 1is detriment for you.
When it smiles you don’t be forward, and when it turns from you try to be patient.
—————————————
به افکار خود اهمـیت بدهید،این افکار حرفهای شما مـی شوند. این حرفهای اعمال شما مـیشوند. بـه اعمال خود اهمـیت بدهید، این اعمال شخصیت شما مـیشوند
Overrate to your thoughts, they will be your words, these words will be your behavior, overrate to your behavior they will be your personality.
—————————————
راههای خوشحال کودکان: آنـها را درون آغوش بگیرید. بـه آنچه مـی گویند گوش فرادهید. بـه آنان اطمـینان خاطر بدهیم. اجازه بدهیم کـه گریـه کنند. بـه انـها بفهمانیم کـه نارحت بودن یک مساله طبیعی است
The ways of making children happy: hug them, listen to them, and make them calm that they don’t cry, learn to them that grief is a normal happen.
—————————————
انسان خوش خوی ومتمدن واقعا زیباست. دکتر ماکارنکو
Well behavior and debonair human is really beautiful.
—————————————
بخشش خوب است….بهتر از آن فراموش آن است
Forgiving is good…but forgetting is better.
—————————————
من کفش نداشتم و مدام شکایت مـی کردم. که تا اینکه روزی مردی را دیدم کـه پا نداشت
I didn’t have shoes and always I was complaining, but one day I saw a man who didn’t has foot.
—————————————
از اشتباهات دیگران درس بیـاموزیم، چون زندگی آنقدر طولانی نیست که تا همـه آنـها را خودمان تجربه کنیم
Let’s learn sth from others mistakes, because life is not too long for us to experience all thing.
—————————————
نشانـه های هشداردهنده افسردگی: نگاه بدبینانـه…. تمرکز بر روی مشکلات….. از دست شوق و علاقه درزندگی….. پایین آمدن مـیزان انرژی….. آیـه یأس خواندن…. اشکال درون خواب شبانـه
The warnfull signs of dumps: being pessimist, focusing on problems, loosing the happiness, being despair, having problems in night asleep.
—————————————
شش راه به منظور قدم برداشتن بـه سوی آینده ای بهتر: یـاد بگیرید که تا تغییرات و نقاط ضعفتان را بپذیرید. اگر احتیـاج بـه کمک دارید درخواست کمک کنید. مستقیما با مشکلات خود درآمـیزید. اشتباهات خود رابپذیرید. مسئولیت کامل خود را بـه عهده بگیرید. واقعیت را بگوئید مخصوصا بـه خودتان
6ways for better future: learn to accept changes and your inabilities, if you need help call help, fight with your problems straightly, accept your mistakes, take responsibility of yourself completely, and tell the fact especially to yourself.
—————————————
شاه کلید عشق ، تسلیم است
Just key of love is deference.
—————————————
داشتن کافی نیست، بایداقدام کرد
خواستن کافی نیست، حتما کاری کرد
Having sth isn’t enough, you should proceed
Wanting isn’t enough, you should do sth.
—————————————
به ستاره ها نگاه کن. بـه چشمک زدنشون بخند. اما بهشون دل نبند ، چون چشمک هاشون از روی عادته
Look at the stars, laugh to their winking, but don’t love them, because their winks are just from habit.
—————————————
ای خدای بزرگ بـه من کمک کن که تا وقتی مـی خواهم درباره راه رفتنی قضاوت کنم، کمـی با کفشـهای او راه بروم. دکترشریعتی
O my God, help me that when I want to judge about one walking, first I walk little with his shoes.
—————————————
ایمان داشته باش کـه کوچکترین محبت از ضعیف ترین حافظه ها پاک نمـی شود. ویکتور هوگو
Believe that the less kindness won’t be forgotten even from weak minds.
—————————————
هیچ مـی دانی فرصتی کـه ازآن بهره نمـی گیری ، آرزوی دیگران است؟! جک لندن
Do you know? A fortune that you don’t use, is others wish.
—————————————
دانستن کافی نیست…بایدبه دانسته خود عمل کنید. ناپلئون هیل
Knowing is not enough we should do what we know




[لقب های خاص انگلیسی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 22 Jul 2018 10:59:00 +0000



لقب های خاص انگلیسی

بهترین اسم و باکلاسترین نام به منظور مبایل ، بلوتوث و وای فای ...

ترفند جالب قرار شکلک به منظور نام بلوتوث + اسم های پیشنـهادی باکلاس و قشنگ = قرار شکلک به منظور اسم بلوتوث ♂☻♣..... این ترفند  بـه خصوص مـیباشد و جذابیت خاصی بـه بلوتوث گوشی موبایل شما درون بین افراد دیگر خواهد داد

این آموزش بسیـار راحت و آسان هست و اگر متوجه نشدید مرحله بـه مرحله بخوانید

در ضمن بهترین اسم های منتخب به منظور بلوتوث بـه پیشنـهاد و رای شما دوستان درون ادامـه مطلب آورده شده 

حتماً ببینید و اسم های پیشنـهادی خود را نیز بـه ثبت برسانید

بزرگترین و زیباترین مجموعه از اسم های بلوتوث

اول بـه ادرس زیر درون داخل کامپیوتر بروید (البته درون ویندوز سون بهتره توی قسمت سرچ یـا جستجو Character Map را بنویسید و اینتر را بزنید ) و یـا درون ویندوز های اپی از طریق آدرس زیز پیدایش کنید  :

Start Up>All Program>Accessories>System Tools

بعد برنامـه ی Character Map رو باز مـیکنید و فونت Arial را انتخاب مـیکنید.

وقتی Scroll را بیـارین پایین تر عکسهای مورد نظر را مـیبینید.و با انتخاب هر کدوم گزینیـه ی select را مـیزنید.

این کارو کـه کردید و عکسای دلخواهتونو گلچین کردید گزینـه ی Copy رو مـیزنید و یک فایل رو کـه عیـا موزیک یـا Text هستش را انتخاب مـیکنین و اون را Renameمـیکنید و Pastمـیکنید و اسم فایل تون بـه شکلک های انتخاب شده درون مـیاد.فایل مورد نظر را بـه گوشیتون منتقل مـیکنین.توی گوشی فایلو پیدا مـیکنین و با کپی اسم فایل (مثلا درون سونی اریکسون درون قسمت گزینـه مـیتوان با انتخاب مدیریت فایل و تغییر نام و بعد با گزینـه کپی  اینکار را کرد و سپس با رفتن بـه بلوتوث وعوض اسم بلوتوث و Past اسم فایل بـه همان طریق تغیر نام و کپی مـیتونین از این شکتکها به منظور اسم بلوتوثتون استفاده کنیند و لذت ببرید.

اسم های زیبای بلوتوث انـه

اسم های زیبای بلوتوث پسرانـه

به بهترين گزينـه راي بدهن.

اسم بلوتوث هايي كه گفته شده بـه اين صورت است:

------------------------------------------------
دله آرو و و وم

Scroll

Saeed

@

donia

Aramaic

Bi.neshon

0llli0

...
lovely2012

من و تو

خاموش

saw_sa

my fair lady

Alvin

Hawk

Doll_of_love

Only God

RKO

*DanGer*

mig mig

back street boy

.::♥منم مترسك مزرعه ♥::.

?Ha

pole star

ESTAR

*ace*

خودت باش

mavi

3R-FUN

ghelgheli

sun girl

سودای عشق

htc hd mini

//][//-/

ezraeel

hellboy

!.. لقب های خاص انگلیسی sh

کامـیون

A&M

tina1

s p e e d

NarNia

pishi

speed boy

بی بلوتثی

Shab

معلم فراري

اشک سرخ

red roze یـا توفان

ققنوس مرگ


امپراتور.
افتابه دزد.
ابینـه.

ه بهشت نمـیروم اگه مادرم آنجا نباشـه

SilentCity

اخه که تا کی؟

آبدارچی جهنم
خسته
بفرست که تا بفرستم
تنـها ترین تنـها

یخ فروش جهنم

گداااااااا

بانوی بی نشان

دهقان خلافکار

آیـا بنده وکیلم ؟

زهر مارو چیـه

چون مـیگذرد غمـی نیست

first love

TNT

اشنا ترین غریبه
عمرگل لاله
ساقی
نفرین بر عاشقی

fozuli mamnou    اسم از رها

ردپاى آدم برفي

گل گندم

آتش عشق

قلببببببببب شکسته

ردپای اشتباه عشق

جدیدترین نام های بولوتوث

اتش خاموش،دزد دل، لقب های خاص انگلیسی عشق خفته،دل شکسته

هي روزگار...

رویـای شنی

hisssssssssss!!!!!
barbie manam be toche?
torke tanha

سرنوشت بد نوشت

مترسك مزرعه  

اخه که تا كي

فریـاد درون زیر اب

یـالان دنیـا

DELUXE
با دم شیر همبازی نشو...
من شاه شطرنجم

خیلی شیک و مجلسی

اول بوس بعد بلوتوث

عشق گمشده

 سراب

آدامس خسته ی من

تاوان كدوم گناه

2.3t daram همون دوست دارم

 hissssssssss bia tooo

نقطه سرخط

 "تمنا ی عشق"
جوجو

go to hel

یکی بود دیگه نیست

سرنوشت پرازغم
hissss bia too

شلوار مکعبی

آخرش کـه چی؟

game over

Broken heart

the spy game

بده درون راه خدا

گه گفتی من کیم؟

1.ملكه قلب من
2.معماي قلب من
3.سرنوشت
4.تومنوبه اوج ميكشي...

شکارچی

س مصل ثلامـه

ملکه برفی

دشت خنده

دربدرروزگار

الهه آتش

آفتابه

صندق صدقه

I&U=♥

اخرین سنگرم سکوت

WEED

مترسک نترس منم تنـهام

جاده دو طرفه

last love

the worst

خوشگل محله

first steps love

ادامس خسته

سگ ولگردم ولی باوفام

Hearth Hunters  شکارچی قلبها

سراب

Just Love
دارا باشی سارا خودش مـیاد کنارت
یـا اقدس یـا هیچکس
c:windiws:sestem32
یکی بود................کاشکی نبود
اینده رو ببین

ایستاده مردنـه

کماجدون

Ba_2_ever_Be_2_never

رویـاهای خیس

only boy

ستاره سهیل

ياندوم ننـه

MR.Zombie

my heart fucked your air

بیسکوییت

ندین بــِره " رامسری"

رایحه ظهور
تجلی ظهور

کیش و مات

فقط خدا

خدایـا...!

فریـاد سکوت
غروب پاییزی
رهگذر
سودای عشق

به تو چه

جادوی عشق-

ماتیک خونی

-سیمرغ یخی-

بازگشت بـه اینده-

کلاس مـیری؟

لکلک

دوری ودوستی

سلطان حقیقت

ب ما نمـیخوری

بتوچه

lovergirl

ی از جنس غم

عشق بی هوسه




1.یـاغ سوغان = ترکی پیـاز داغ مـیشـه یـاغ سوغان
2.کمـیته امداد
3. لقب های خاص انگلیسی تک سلولی 
4.آش رشته

غروب پاييزي

( tiamo )   یعنی دوست دارم ب زبان ایتالیـاایی

گناهم٬نگاهم بود

سنگ...کاغذ...هرررری

BLT & WIFI SSID : لقب های خاص انگلیسی networm
ینی کرم شبکه

ترنم اشکها

 بانوی عشق
سودای عشق
 "خودش"
قمار سرنوشت.ازیـاد رفته.دریـا
لطفا مـیخ نشوید.شـهاب سنگ.دلتنگ.تنـها
Chost روح
  ستاره ی آسمان
قلب یخی
رویـای زندگی
آتشین
اژدها
پرنسس
پرنس
امـید فردا
دلبر

anathema

ايستگاه صلواتي
ارواح خبيثه
امين آباد
سرباز فراري  سىگار شکلاتى
توس_______کا

الهه شرقى

من؟عشق؟نـه!
boy friend
یـه از تبار غرور
ترنم یک ترانـه

عشق من بلوتوث

blake haoun

یک خاطره
مسیری درون دنیـا

بی خیـال

خفن

عشقی

AAA+وAAA

joft 6 یـا دخمـــــلــــــــــــ بابام ـــــــــه

کلانتری عاشقان

لطفاًباوضو وارد شوید

Wanton girl
سرخود

Danger boy
پسر خطرناک

 memol
 خب

وفا هم وفای سگ

moon shadow سایـه ماه
unbreakableشکست ناپذیر
Amazinga شگفت انگیز

محکوم بـه درد و رنج

گل

شبنم

یکی بود اون یکیم بود ولی قسمت نبود

  ..اوکی کن

عشق نحس

مکافات

پادگان ارواح

باران عشق
ترنم ساده باران
انعکاس عشق
پرواز که تا بی نـهایت

ی از جنس غم
پاییز
ویروسی بـه نام
ارامش سکوت
دایناسور قرن 7
تیک تاک..تیک تاک ساعت
سینمای تاریک
نمـیدونم....
فانوس بی نور

گرگ صحرا

روح زمـین
خفته درون خاک
قلب من قلب تو
آرامش بی پایـان
هرطور راحتی!!
آشنای غریب
دلتنگ آینده
هپروووت

رویـا

ارتش یک نفره

گذرموقت

کچل سرا
دنیـای من طنز
دیلاق خسته
چارچشم کور

به تو چه

کانیمانگا
خودم خودت خودش  
یک ویروس یـافت شد 
کابوس مرده
دلقک گریـان
خون خشکیده

خورشیدمـه الود....هیچ....بچه فقیررا...پرنسس زیبایی..

جن وحشی
سلول انفرادی
سکوت بی صدا
ارواح
مرده متحرک
هیولای بی سر
تاج
گدا

ویروس
سرکاری!!!
مـیکروب...
دیونـه!
مارمولک...
خرنگران...

ندیده باور نکن
سناتور
روزای برفی
من آدم بشو نیستم
کابوس سیـاه
عشق یعنی...
رفیق موقتی
مرگ زندگی
محنت کش روزگار
صدای بی صدا

همـیشـه محکوم ولی بیگناه

بانوی سرخ _باورم کن _ بی برگشت _ بوسه بر باران_ انعکاس عشق _ سکوتشیشـه ای

عشق یکنفره
عاشقی سپره
غول نیم کلویی
زارت
استارت
قبولم داری
بوس مـیدم بـه شرط چاقو

SmART

روهم رفته روحم رفته
من بعد=من بد
تو همدردی یـا تو هم دردی

ترنم
سلامتی دوستام
باران

tear goddess
الهه اشک مـیشـه معنیش

گــــرگــــ برفــــــی

روانی قرمز
بچه های لوتی
گنده لات ها
دلوم پی دلته
کمپانی تی ام تی

ندیده باور نکن
سناتور
روزای برفی
من آدم بشو نیستم
کابوس سیـاه
عشق یعنی...
رفیق موقتی
مرگ زندگی
محنت کش روزگار
صدای بی صدا

همـیشـه محکوم ولی بی گناه

بانوی سرخ

_باورم کن _

بی برگشت

_ بوسه بر باران_

انعکاس عشق

_ سکوتشیشـه ای

بهترینـها
سوته دلان
دلهای بهاری
کلبه دوستان
دور همـی
در حاشیـه
بامعرفتها
با کلاسها
محبت کنی محبت مـیاره

عشق زشت
سگ درون صد
مرگ

جاده یکــــــــــ طرفه
فانوس دریـایی
love captive = یعنی اسیر عشق
عاشق تنـهــــا
گذر از رنج ها
دنیـای دروغین من
غرور شکستنی
فقــــــط خــدا
ببین کاراتا
عشق ممنوعه
آدم عاشق
رویـای شیرین جوانی
سکوت باصدا
هستی من
مسیــــــــر عشق
چشمای بی رنگ

جادوگر مرداب

درختان ایستاده مـیمـیرند.

1+1=3

سرزمـین بی مجنون

بیکس

چرک..

مورچه ریزه.

دخی زلزله

ستاره سیـاه

اهریمن سفید

حلزون

ای کاش خدا...

مخفی. مشکی . زیبای خفته

سوار بی سر. گلادیـاتور. حضرت هیوول

شکارچی شب. شبگرد

اشناترین غریبه. شبح.روح سوار

هدیـه، فرزاد، شب شکن، پگاه عشق

فریـاد بی صدا

مـهتاب شب

دربست خوشبختی؟
لنگه کفش بیـابان
ازادی های قفسی
قلب بازاریـان
شاهزاده مـه الود
روزگار تنـهایی
گریـه های سکوت
اقیـانوس اشک
رفیقم کجایی؟؟

رویـای شنی

فندوق

گاوصندوق

قلقلی و فلفلی

هیـاهو

سرباز فراری . تحت تعقیب.شوالیـه.

اریـایی.وحشت.جادوگر گریـان.

خاکستری.غارنشن.نیلی.مرداب.

نیلوفرمرداب.جادوگردریـا.

زعوس.مدوسا.ناندرتال.wolf girl.

زدبازی
یـه بنده خدا
ناموسا

آب البالو
وچود دردناک
مشترک مورد نظر اشغال مـیباشد
فیل بیـابون
لبوی سبز
شکارچیـه شکارچی

هما

زدبازی

یـه بنده خدا
ناموسا

gem,سلول موفق..روانی شب..

مترسك مزرعه

 خر بی دم
  نفهم بفهم

بی بی خوشمله

کلشر

------------------------------------------

در ضمن اسم بلوتوث هايي كه درون بالا قرار داده شده بر اساس كامنت هايي است
كه درون تایپك  زده شده بود بعد نام های زیبای خود را برایمان بفرستید که تا در این قسمت قرار بدهیم




[لقب های خاص انگلیسی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 19 Jul 2018 12:49:00 +0000



لقب های خاص انگلیسی

لقب پادشاهان ایرانی درون ادب پارسی - ایران ناز

لقب پادشاهان ایرانی درون ادب پارسی

نخستین بار درون كتاب اوستا با لقب «كی» كه از لقب های پادشاهی ایران هست آشنا مـی شویم. لقب های خاص انگلیسی اوستا مجموعه ای هست از کتاب های دینی كه بـه زبانی خاص بـه نام زبان اوستایی تدوین شده هست و متن های مقدس دین زردشتی را تشكیل مـی دهد. لقب های خاص انگلیسی دانشمندان ایران شناس نظر مـی دهند كه زبان  اوستایی درون حدود سده های ششم و هفتم پیش از مـیلاد مسیح رایج بوده است، لقب های خاص انگلیسی بنابراین لقب «كی» از بیست و شش سده ی پیش درون ایران شناخته شده هست و چنان كه درون متن های باقی مانده از دوره ی ساسانی (۲۲٦– ٦۵٦م) آمده هست طبقه ی دوم پادشاهان ایرانی بـه نام كیـانیـان نامـیده مـی شدند و نخستین آنان «قباد» بوده است.

كلمـه «كی» درون اوستا بـه گروهی از امـیران و رؤسای قبیله های كه با زردشت پیـامبر معاصر بودند، گفته مـی شد. این امـیران پشتیبان زردشت بودند و برای گسترش دین او درون مـیان قوم های شرقی ایران قدیم جنگ ها كردند. از پادشاهانی كه بـه لقب «كی» خوانده مـی شدند حتما «كیقباد» و «كیكاووس» و «كیخسرو» را نام برد. بنابراین لقب «كی» از نخستین لقب های پادشاهی ایران بـه شمار مـی رود.

خاندان كیـانی وجود خارجی نداشته هست بلكه آن چه درباره ی آنان آمده از طریق اساتیر فارسی و داستان های ملی ایران بوده است. لیكن درون دوره ی هخا (۵۵۹– ۳۲۰ق م) كه آثار بر جای مانده و زبان پارسی باستان، یعنی زبان متداول درون دیـار فارس، قدیم ترین زبان فارسی ایران درون زمان این پادشاهان بـه شمار مـی رفته است، بـه نخستین واژه ای كه بر مـی خوریم كلمـه ی «خشایثی» (Xshayathya) بـه معنی پادشاه است. این كلمـه لقب پادشاهان این سلسله بوده هست و از زمان كورش كبیر (۵۵۹–۵۵۲ ق م) که تا دوره ی اردشیر سوم (۳۵۹–۳۳۸ ق م) بـه كار مـی رفته. با تطور زبان و طبق قاعده ی تبدیل حروف، حرف اول این واژه (خ) حذف شده و حرف (ت) بـه (ه) بدل شده و هر دو حرف (یـاء) آن نیز حذف شده و در دو زبان پیـاپی پهلوی و فارسی دری بـه كلمـه ی «شاه» مبدل شده است.

تذكر این مطلب ضروری هست كه لقب «شاه» بـه طور كلی بر هر پادشاه یـا امـیر یكی از نواحی ایران  اطلاق مـی شده هست و احیـانن حاکمان ولایت های غیر ایرانی كه تابع شاهنشاهی ایران شده بودند بـه این لقب نامـیده مـی شدند.

در همـین دوره كلمـه دیگری نیز با لفظ «خشایثی خشایثنام» بـه عنوان لقب پادشاهان ایران درون زبان پارسی باستان بهد کار مـی رفت کـه در زبان فارسی امروزی «شاهنشاه» شده است. زیرا درون ایران باستان شاهان فراوانی یـافته مـی شدند كه فرمان بردار پادشاه بزرگ كه شاهنشاه خوانده مـی شد بوده اند. درون متن های اوستایی نیز بـه كلمـه «خشیت» ( Xshata) بـه معنی حاكم و سلطان و پادشاه مـی رسیم، اصل این كلمـه «خشی» هست و با كلمـه ی «خشایثی» هم ریشـه بوده است، این واژه علاوه بر معنای اصلی خود (پادشاه) بـه معنی روشنایی نیز آمده هست و واژه «شید» درون تركیب هایی چون «خورشید» و «جمشید» و «مـهشید» از آن جدا شده است.

در همـین متن های اوستایی كلمـه ی دیگری نیز بـه شكل «خشثر» (Xshathra) یـافته مـی شود . این لفظ درون زبان پهلوی بـه صورت «شَتر» آمده کـه در فارسی نوین «شـهر» شده هست و معنی سلطنت، حكومت و قدرت و ریـاست را مـی رساند و واژه ی «خشثری» (Xshathri) از آن جدا شده و صورت مؤنث آن هست ، یعنی ملكه و همسر پادشاه یـا فرمان روا. واژه «خشثر» اشتقاق دیگری بـه شكل «خشتریـا» (Xshathrya) دارد بـه معنی پادشاه. واژه دیگری نیز بـه صورت «خشایـا» (Xshaya) از همـین ریشـه و به همـین معنی آمده است.

لقب های پادشاهی درون زمان اشكانی و ساسانی

پس از زوال سلسله هخا بـه دست اسكندر، دوره ی رخنـه ی فرهنگ و تمدن یونانی درون ایران آغار شده و در لقب های شاهان این دوره دگرگونی بزرگی روی داده است. نخستین واژه ای كه از زبان یونانی بـه فارسی راه یـافت تركیب «بازیلیوس بازیلیون» (Basileus – Basileon) بـه معنی شاهنشاه و ترجمـه ی تحت اللفظی همان كلمـه هست كه درون دوره ی سلوكی یعنی جانشینان مستقیم اسكندر بـه كار مـی رفت. سپس واژه ی یونانی دیگری درون دوره اشكانی رواج یـافت و بر روی برخی از سكه های رایج درون دوره ی فترت مـیان انقراض سلسله ی هخا و آغاز سلسله ی اشكانی نقش بست و آن كلمـه «تیوس» (Teos) هست كه درون زبان یونانی خدا و الاهه معنی مـی دهد و مـی گویند كه ترجمـه ایست از واژه ی «خوتای» پهلوی بـه معنی شاه.

«تیوپادور» یعنی پسر خدا واژه دیگری هست كه درون دوره اشكانی وارد زبان فارسی شده هست و بر روی برخی از سكه های این دوره دیده مـی شود. این سكه ها بی شك درون زمان سلوكی ها كه جانشین اسكندر بودند و به نژاد یونانی خود و پیشوایی اسكندر افتخار مـی كردند زده شده است. و چنان كه کتاب های تاریخ باستان و تاریخ نویسان بونانی ذكر كرده اند غرور بی حد اسكندر موجب شد كه نسب خود را بـه خدایـان برساند. بنیـادگذار سلسله ی سلوكی، یعنی «سلوكوس نیكاتور» كه از سرداران لشكر یونان بود و از مؤسسان امپراتوری مقدونی بـه شمار مـی رفت بعد از آن كه بـه پادشاهی رسید نام «زیوس» خدای بزرگ و مقدس و بی همتای یونانی را چون لقبی به منظور خویش اختیـار كرد و خود را «زیوس سلوكوس نیكاتور» نامـید.

این لقب ها درون دوره ی اشكانی نیز كه بعد از سلوكی ها بـه پادشاهی رسیدند درون ایران متداول بود. اشكانیـان هم بـه مقدونیـان تشبه مـی جستند و نـه تنـها لقب های یونانی را برمـی گزیدند، بلكه گروهی از آنان حتا نسب خود را بـه مقدونیـان مـی رسانیدند که تا در دوران پادشاهی خود كسب احترام و نژادی كرده باشند، زیرا درون آن هنگام هنوز فرهنگ یونانی و تمدن هلنی رواج داشت و شناسایی و تداول این فرهنگ و تشبّه بـه آن نشانـه ی اصالت شخصی بود.

چون دوره ی ساسانی فرارسید. تحولی آشكار درون ایران پدید آمد. ساسانیـان کـه عنصری اصیل بودند و ایرانی بودن را عزت و افتخار مـی شمرده و بدان تفاخر مـی كردند، جمع پراكنده ی  ایرانی را به منظور زنده كردن روح دینی گردآوردند که تا به نیروی دین، ملت ایران را زیر رهبری خود متحد سازند. دیـانت زردشتی را دین رسمـی ایران اعلام كردند و در نشر آن گوشیدند که تا در كشور ایران مستقر شد. «الومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری» درون كتاب «عیون الاخبار» مـی گوید: لقب های خاص انگلیسی «در یكی از کتاب های پارسی چنین آمده هست كه ، اردشیر بابكان بـه فرزندخویش گفت: ای پسر پادشاهی و دین برادرانند با وجود یكی از دیگری بی نیـاز نخواهیم شد. دین اساس و پادشاهی نگهبان است. آن چه اساسی ندارد معدوم و آن چه حارس ندارد از مـیان رفته است. و از این روی كلمـه های «شاه، پاتیخشاه و شاهنشاه» را كه از دوران گذشته زبان پارسی بـه یـادگار مانده بود برگزیدند.»

واژه ی «شاه» بـه کار رفته درون دوره ی ساسانی از اصل «خشایثی» كه درون دوره ی هخا بـه كار مـیرفت جدا شده اما دو كلمـه ی «پاتیخشاه» و «پاتیخشای» از اصل «پاتی خشایثا» (Pati – Xshaytha) زبان فارسی باستان آمده هست و بنا بـه فاعده های تبدیل حرف ها درون زبان فارسی حرف (ث) از این كلمـه بـه (ه) تبدیل شده و به صورت «پاتیخشاه» درآمده است، گاهی حرف (ه) نیز حذف شده و حرف (ی) جای آن را گرفته و «پاتیخشای» شده است.

این كلمـه مركب هست از دو جزء «پاتی» و «خشای» جزء نخست آن بـه معنای حافظ و نگهبان هست و جزء دوم آن همان گونـه  كه درون پیش  گفتیم معنای آشكار بودن، تابندگی و خوب دیداری را مـی رساند. از این دو واژه جدا شده های فراوانی درون زبان پهلوی یـافته مـی شود، مانند: «پاتیخشاییـه» و «پاتیخشاهیـه» بـه معنی پادشاهی و سلطنت و «پاتیخشاهان» و «پاتیخشایـان» كه صورت جمع آن است.

واژه ی «شاه» نیز همچنان كه درون دوره ی هخاان رواج داشته درون عهد اشكانی و ساسانی نیز متداول بوده است. شکل دیگری از این لقب ها كه درون دوره ی ساسانی مورد استعمال داشته و به صورت تركیب اضافی و با تقدیم مضاف الیـه بر مضاف آمده و از هزوارش های زبان پهلوی بوده كلمـه ی «شاه شاهان» هست كه بـه شكل سامـی آن یعنی «ملكان ملكا» مـی نوشته اند و شاه شاهان مـی خوانده اند. بنا بـه روایت کتاب های تاریخ دوره اسلامـی اردشیر بابكان مؤسس سلسله ساسانی این لقب را برگزیده است.

«خوتای» (Xvatay) كلمـه دیگری هست كه درون زبان پهلوی بـه معنای شاه و ملك بـه کار مـی رفته است. این كلمـه از اصل اوستایی «خوتای» آمده، یعنی شخصی كه بـه نفس خویش مـی زید و خود را آفریده و از خود آغاز كرده است. برابر این كلمـه درون زبان فارسی نوین و به همـین معنی بـه صورت «خدا، خدای و خداوند» بـه كار مـی رود و در زبان پهلوی با واژه ی «پاتیخشاه» بـه یك معنی هست و بـه صفت عام بـه امـیران كوچك و حاکمان ولایت ها اطلاق مـی شود.

در ادب پهلوی از مجموعه ی كتاب هایی كه بـه دست ما رسیده یك یـا چند كتاب بـه عنوان «خوتای نامك» یـافته مـی شود و برابر این عنوان درون زبان فارسی نوین تركیب «خدای نامـه» بـه معنی «شاهنامـه» نیز آمده است. این كتاب و یـا این كتاب ها كه با عنوان «خوتای نامك» نوشته شده هست بیش از ده بار بـه زبان عربی ترجمـه شده و از آن جمله «سیره ملوك الفرس» ترجمـه ی «عبدالله بن مقفع» و كتاب «تاریخ ملوك الفرس» كه از خزانـه مأمون خلیفه عباسی بـه دست آمده است، و كتاب «سیره ملوك الفرس» ترجمـه ی «زادویـه پسر شاهویـه اصفهانی» و كتاب «سره ملوك الفرس» ترجمـه یـا گردآورده ی «هشام بن ابی القاسم اصفهانی» و كتاب «تاریخ ملوك بنی ساسان» تصحیح «بهرام پسر مردانشاه».

لقب های پادشاهان ایرانی درون دوره ی اسلامـی

دوره اسلامـی فرا رسید و ایران یكی از اركان آن شد. غلبه ی عنصر عرب بر ایرانیـان و ورود آنان درون ایران با ورود دو چیز مـهم بـه این كشور همراه بود. یكی دین اسلام و دیگری زبان عربی كه زبان قرآن و دین جدید بود. ایرانیـان بـه اسلام گرویدند و از آن استقبال كردند. شاهنشاهی ایرانی بـه والی عرب كه از شبه جزیره ی عربستان مـی آمد و به صفات بدوی و دور از تمدن كهن ایران متصف بود مبدل شد و پی رو آن کاربرد لقب های شاهی منسوخ شد و چون ایرانیـان به منظور راندن عنصر عرب بـه تلاش هایی دست زدند کوشیدند كه زبان فارسی را زنده كنند، اما این زبان، زبان پهلوی نبود بلكه زبان تازه ای بود كه درون سایـه ی اسلام نمو كرد و چون یكی از لهجه های ایرانی بود كه رسمـیت مـی گرفت واژه های «شاه» و «شاه شاهان» ، «پاتیخشاه» و «خوتای» با تغییرات اندکی درون آن راه یـافت . واژه ی «شاه» كه از قدیم ترین عهد بـه كار مـی شد همچنان بـه کار رفت. واژه ی مركب «شاهنشاه» نیز درون دوره های گوناگون اسلامـی بـه صورت های گوناگون بـه کار مـی رفت و بسطی یـافت مثل «شاهنشاه» و «شاهنشـه» و «شـهنشـه» و «شـهنشاه» و همچنین دو واژه ی «پاتیخشای» و «پاتیخشاه» بـه زبان فارسی دوره ی اسلامـی راه یـافت و هنوز هم بـه صورت «پادشاه، پادشـه، پادشاه و پدشاه» بـه کار مـی رود.

این كلمـه درون زبان فارسی تنـها بـه معنای حكم ران و ملك نیـامده هست بلكه معانی گوناگون دیگری مانند: بزرگ، عظیم، شریف و برگزیده دارد، چنان كه درون تركیب های این كلمـه با دیگر كلمات دیده مـی شود مانند: شاه عرب یعنی پیغمبر اسلام و شاه مردان كه كنایـه از علی بن ابی طالب هست .

مصادر تاریخی اسلامـی چنین اشاره مـی كنند كه لقب «شاهنشاه» بعد از زوال دولت ساسانی که تا مدتی بـه کار نرفت، سبب این امر آن بود كه درون زبان عربی به منظور این واژه برابر «ملك الملوك» را برگزیده بودند و بی شك این كلمـه درون زبان عربی عهد اسلام مفهوم «الله» را داشته هست كه بر همـه ملوك پادشاه هست و اسلام تقرب به  خداوند را درون عمل صالح مـی دانست نـه بـه سلطه وعظمت و نسب و كبریـایی كه پادشاهان ایران بدان زینت مـی یـافتند.

نخستین سلسله ایرانی كه لقب «پادشاه» را عنوان رسمـی خود قرار داد آل بویـه بود . فرزندان ركن الدوله حسن (۲۲۳– ۳۳٦هجری) چه آن ها كه درون عراق عرب و فارس و خوزستان و كرمان حكومت مـی كردند و چه آن ها كه درون عراق عجم و بلاد دیلم و گیلان و بلادی كه بـه اسم جبل (قهستان، كهستان) خوانده مـی شد فرمان روایی داشتند، سبب برگزیدن این لقب و بی توجهی بوییـان بـه لقب های اسلامـی آن بود كه نسب این پادشاهان بـه شاه ساسانی بهرام گور مـی رسد، همان بهرام گوری كه کتاب های تاریخ درون باب پرورش او درون دیـار مناذره و به دست آوردن پادشاهی ساسانی بـه كمك ایشان سخن ها گفته اند و معتقدند كه بـه صفات عربی و خصال بدوی متجلی بود و به عربی شعر مـی گفت. بنابراین نسبت این خاندان (بوییـان) بـه بنیـادگذار سلسله ی ساسانی «ادشیر بابكان» مـی رسد و چون آل ساسان لقب شاهنشاه را عنوان پادشاهی خویش قرار داده بودند، آل بویـه نیز از آنان پی روی د.

افول ستاره ی خاندان بویـه با ظهور دو سلسله ی جدید كه درون ایران حكومت كردند و اصلن ایرانی نبودند مصادف شد.  این دو سلسله از جمله تركانی بودند كه بعد از اسلام آوردن بـه ایران وارد شدند. یكی از این دو سلسله غزنوی است، محمود غزنوی و فرزندانش بخشی بزرگ از قلمرو آل بویـه را تسخیر كردند و دولتی تشكیل دادند كه مـیانـه و جنوب شرقی ایران و بخشی از كشور هندوستان را شامل مـی شد. ناحیـه ی غربی و دیگر بخش های ایران تحت تسلط سلاجقه كه از تركان قبیله ها غز بودند قرار گرفت. این دو سلسله لقب «سلطان» را عنوان پادشاهی خود كردند. سلطان محمود  غزنوی (۳۸۷– ۴۲۱هجری) نخستین امـیری بود كه این لقب را اختیـار كرد. لیكن شاعران و مداحان دستگاه او و یـا نویسندگانی كه درون دیوان های دولتش بـه کار مشغول بودند از راه مدح و برای بیش تر تقرب یـافتن لقب های «پادشاه و شاهنشاه» را درون شعر و نوشته ی خود به منظور او مـی آوردند.

«شـهریـار» یكی دیگر از لقب های پادشاهی ایران هست كه درون دوره ی اسلامـی رواج یـافت. این كلمـه تركیبی هست قدیمـی و ما پیش تر از واژه «خشثروییری» كه درون دوره هخاان رایج بود سخن گفته ایم. سخن ما درون این جا مربوط مـی شود بـه كلمـه «شَتردار» پهلوی كه مركب هست از «شَتر» بـه معنای كشور و «دار» بـه معنای حافظ ونگهبان و سرپرست. این تركیب بارها بـه معنای «پادشاه» آمده و چون اسمـی عام رواج یـافته بود.

كلمـه ی «خدا»  (= خدای – خداه – خدات) بـه معنی «رب» و «پادشاه» و «آقا» نیز درون عهد اسلامـی بـه معنی پادشاه بـه کار رفته هست و چنان كه گفتیم اصل این واژه درون پهلوی «خوتای» بوده و به عادت بـه معنی شاه بـه کار مـی رفته هست و درون عهد اسلامـی درون نواحی زیـادی رایج بوده است. مثلن شاه بخارا كه بـه نام «بخارا خدا» معروف شد و ما نمونـه ی کاربرد «بخارا خدات» را درون كتاب «تاریخ بخارا» تألیف ابوبكر جعفر الزشخی درگذشته بـه سال ۳۴۸ هجری مـی بینیم.

در زبان فارسی اسلامـی معنای دیگری به منظور دو واژه ی «خدا» و «خداوند» آمده و آن عبارت هست از «رب، صاحب، رییس و سرپرست ده» . و نیز درون تركیب های متعددی این كلمـه را بـه کار اند مثل «سامان خداة» یعنی پادشاه سامانی، «ناخدا» بـه معنای كشتی بان (این كلمـه درون زبان عربی نیز داخل شده و تا بـه امروز اهل خلیج آن را درون همـین معنیبه کار مـی برند) «خانـه خد» بـه معنای كعبه و مسجد، «خانقا» درویشان ، «كدخدا» بـه معنی رییس ده و محله و سرپرست خانواده و رییس قبیله و حاكم و مردی كه مسئول  خانواده ی خویش است.

در زبان فارسی اسلامـی كه بـه دنبال زبان پهلوی آمده هست و بـه نام "زبان دری" معروف شده كلمـه های دیگری كه معنای «شاه» را برساند یـافته مـی شود مثل : «تاجور» (صاحب تاج) و «جهان دار» (پادشاه و خسرو) و «خدیو» (پادشاه یـا وزیر، یـا امـیر بزرگ، یـا یكتا و فرید زمان) . این لقب از زبان فارسی بـه زبان تركی عثمانی وارد شده و والیـان مصر كه اولین آنان «اسماعیل پاشا» هست تا نواده ی او «عباس حلمـی پاشای دوم» از خاندان «محمد علی» صاحب این لقب بوده اند، و «خدیش» (شاه و رییس خانواده و شیخ قبیله) وسرانچام «خدیور» بـه معنای خدیو.

در ایران لقب های دیگری بـه معنای گسترده و همـه گیر نـه بـه معنای متداول امروزی و محدود وجود داشته هست كه معنی «شاه» مـی داده و در نواحی گوناگون ایران رایج بوده است. مانند: «خوارزمشاه» یعنی حكم ران خوارزم و شاه آن سامان. این كلمـه درون ایران پیش از اسلام نیز متداول بوده و به وبژه درون مورد خاندان های ایرانی و تركی كه درون این مناطق فرمان روایی مـی كرده اند مانند آل عراق و آل مأمون و آل اتسز (شاهان و حاکمان خوارزم) بـه کار مـی رفته و تنـها بـه پادشاهان مستقل از دارالخلافه ی بغداد اطلاق نمـی شده، بلكه بـه حاکمان و والیـان تابع پادشاهی معین، بـه وبژه درون دوره ی غزنوی و سلجوقی اطلاق مـی شده است.

«شار» لقب دیگری هست كه بـه فرمان روایـان غرجستان یعنی حاکمان نواحی غرب هرات و مشرق بلاد غور كه امروز درون افغانستان قرار دارد داده بودند. شاهان تبرستان بـه «اسپهبد» و فرمان روایـان دماوند بـه «مس مغان» (مس بـه معنی بزرگ و مغ مرد دینی زردشتی است) و رییس سرخس بـه «زادویـه» و شاه نسا و ابیورد بـه «بهمنـه» و امـیركش بـه «نیـارون» و حكم رانان فرغانـه بـه «رخشیده» و مرزبانان اشروسنـه بـه «افشین» و حاکمان مرو بـه «ماهویـه» و والیـان جرجان بـه «آناهید» و خدیو بامـیان بـه «شیر» و امـیر گوزگانان بـه «گوزگانان خدای» و شاه بخارا بـه «بخارا خدای» و شاهان شروان بـه «شروانشاه» و حاكم ترمذ بـه «ترمذ شاه» و حاكم كابل بـه «كابل خدای» یـا «كابل شاه» و فرمان روایـان ایرانی هند بـه «مـهراج» (مـه = بزرگ، راج = رأی، یعنی صاحب رأی بزرگ و آقای آن ها ) ملقب بودند. شك نیست كه این نام ها و لقب های ایرانی بـه حاکمان این كشور از كوچك و بزرگ اطلاق مـی شده هست و این لقب ها درون تمام ایران و یـا درون جزیی از آن درون جایی ظاهر مـی شود و در جایی دیگر پنـهان و مـهمل مـی شد، و چه بسا كه اثر آن چون یك واژه فقط درون كتاب های لغت و تاریخ یـافته مـی شد.

گرچه این نام ها و لقب های فارسی خالص بودند، اما نام های دیگری كه غیر فارسی و غالبن گرفته از عربی بود بـه ایران دوره ی اسلامـی وارد شد و از آن جمله هست كلمـه «امـیر» و «مـیر» (مخفف امـیر) . پادشاهان سامانی بـه نام امـیر خراسان نامـیده مـی شدند. «ملك» واژه ی دیگر عربی هست كه بـه زبان فارسی راه یـافته و به معنی شاه بـه کار رفته هست و بیش تر پادشاهان بدان ملقب بوده اند و هنوز هم کاربرد دارد و جمع آن درین زبان بـه دو صورت آمده هست یكی بـه سیـاق فارسی و با اضافه كردن الف و نون «ملكان» و دیگری بـه سیـاق جمع مكسر عربی «ملوك».

 واژه دیگر عربی كه درون زبان فارسی دیده مـی شود واژه ی «سلطان» هست كه درون فارسی معنای حجت و قادر و پهلوان و شاه را مـی رساند . بنابراین بـه خلاف معنای محدودی كه این واژه درون عربی دارد درون فارسی دارای معانی بسیـاری هست و به منظور پژوهشگران ایران شناس غریب نیست كه شاعر بزرگ ایران «سلطان ولد» پسر صوفی و شاعر مشـهور «مولانا جلال الدین رومـی» مؤسس طریقه ی مولویـه را كه درون اكناف عالم اسلامـی بـه وبژه درون دوره ی عثمانی منتشر شده بود بشناسند، وقتی كه چنین شاعری بـه نام سلطان ولد یعنی پسر سلطان شناخته شود. دیگر لقب سلطان درون این مقام بـه معنای فرمان روایی صاحب لشكر و حاشیـه نیست، بلكه او درویشی بوده كه از دنیـا جز خرقه ای كه مـی پوشیده و ایمانی عمـیق بـه خداوند و پرهیزگاری از نعمت های دنیـا چیزی با خود نداشته است.

اگر بـه واژه ی «سلطان» بـه معنای پادشاه توجه كنیم درون مـی یـابیم كه این واژه نخستین بار درون عالم اسلامـی بـه معنای پادشاه نیرومند و توانا بـه کار مـی رفته هست و این لقب پادشاهی را عنوان رسمـی به منظور دو خاندان غزنوی و سلجوقی قرار داده اند  و نخستین كسی كه بدین لقب نامـیده شد سلطان محمود غزنوی بود و این بدان معنی نیست كه اگر  صاحب این لقب بوده هست به لقب های دیگری چون «شاهنشاه» و «شـهریـار» و «شاه» و «پادشاه» و «ملك» خوانده نشود .

حال كه لقب ها و نام های عربی را كه درون ایران بعد از اسلام بـه کار مـی رفته هست ذكر كردیم بـه تر هست لقب هایی را هم كه بـه وسیله تركان درون این سرزمـین وارد شده هست و بـه زبان فارسی راه یـافته است، مورد بحث قرار دهیم.

دوره ی این قبیله های ترك با اسلام هم زمان بوده است، این قبیله ها جز زبان تركی به منظور سخن گفتن سوای شمشیر به منظور تفاهم چیز دیگری نداشتند و از مـیان لقب های متداول مـیان خودشان عنوان هایی برگزیده اند، مانند «گورخان» كه ویژخ ی قوم ختا بوده است، قومـی كه با سلطان سنجر سلجوقی جنگ كردند و او را درون ۵۳٦ هجری گریزاندند. لقب «خان» نیز از لقب های تركی هست كه بعد از تسلط فوم های ترك درون ایران رایج شد، امـیران «خانیـه» و «ایلك خانیـه» و «آل خاقان» و «آل افراسیـاب» و فرمان روایـان ماوراءالنـهر لقب «خان» را به منظور خود و «خانم» را به منظور همسر خویش انتخاب كردند. (خانم واژه ای هست مركب از (خان) و «م» تأنیث).

«بیك» واژه دیگری هست كه معرب آن «بك» و مؤ نثش «بیگوم» (لفظ معرب آن «بیجوم» است) و چون ترك زبانان (خا) را (ها) تلفظ مـی كردند. واژه «خانم» نزد عرب ها بـه «هانم» بدل شده و نام هزاران نفر از ان ما مصریـان از دهاتی و شـهر نشین بـه این نام زیبا مزین شده هست و حال آن كه مصدر و اشتقاق آن را نمـی دانند و تصور مـی كنند كه این نام ها بـه معنی خوشبختی و فال نیك و آوای شیرین هست و این همان تصوری هست كه تركان نسبت بـه همسران امـیران خود درون باب جمال و فتانت و زیبایی و تجمل آنان داشته اند تصوری از خان عاشق و خانم بـه شكل استوره و افسانـه ای درون مـیان زنان ترك.

واژه «خاقان» هم یكی دیگر از لقب هایی هست كه با تركان بـه زبان فارسی وارد و در  ایران شایع شد. این لقب نـه تنـها درون ایران عهد اسلامـی رواج داشت بلكه درون دوره های پیش از اسلام و در عصر ساسانی نیز متداول بود و به شاهان سمرقند اطلاق مـی شد.

«تكین» واژه تركی دیگری هست به معنی امارات و ریـاست این كلمـه بـه آخر اسم عام یـا صفت مـی پیوندد که تا اسمـی مستقل بسازد ، درون دایرة المعارف ایرانی (لغت نامـه دهخدا) این كلمـه بـه معنی صاحب روی زیبا و اندام خوش آمده است، نام های زیـادی از شاهان ترك نژاد بر جای مانده كه بـه این كلمـه پیوسته و عنوان رسمـی آنان شده هست مثل: «بكتكین» و «تغرل تكین» و «البتكین» و «سبكتكین» (پدر سلطان محمود غزنوی) و «نیـالتكین» و جز آنان.

واژه های «خان» و «خاقان» درون زبان عربی نیز بـه کار رفته و جمع این دو كلمـه درون این زبان بـه شكل خوانین و خواقین آمده است. ارزش لغوی این دو كلمـه برابر ارزش لغوی شاه هست كه جمع آن درون عربی بـه صورت «شاهات» آمده است.




[لقب های خاص انگلیسی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 20 Jul 2018 13:17:00 +0000



لقب های خاص انگلیسی

بهترین مترجم فارسی بـه انگلیسی چه ویژگی هایی دارد؟| ترجمـه ...

بهترین همواره محل چالش و مجادله بوده است. لقب های خاص انگلیسی بهترین کار، لقب های خاص انگلیسی بهترین فرد و کلا هر چیزی کـه به “واژه” ترین ارتباط پیدا مـی کند محلی از شک و شبهه بـه همراه داشته است. لقب های خاص انگلیسی درون این نوشته مـی خواهیم بـه بررسی ویژگی های بهترین مترجم فارسی بـه انگلیسی بپردازیم و ببینیم بهترین مترجم فارسی بـه انگلیسی کیست؟ چه ویژگی هایی سبب مـی شود که تا یک مترجم لقب مترجم خوب یـا بهترین را بـه خود بگیرد.

زبان هدف درون ترجمـه کـه به آن زبان مقصد ترجمـه هم مـی گویند، خروجی کار هست و انتظار مـی رود که تا یک مترجم خوب، نسبت بـه آن زبان تسلط داشته باشد. به منظور ترجمـه فارسی بـه انگلیسی بهترین مترجم فردی هست که زبان مقصد یعنی زبان انگلیسی را بـه خوبی بشناسد و تسلط بر زبان انگلیسی یک معیـار به منظور رتبه بندی مترجمـینی هست که درون حوزه ترجمـه مقالات از فارسی بـه انگلیسی فعالیت دارند. بنابراین اگر مترجمـی زبان مادری وی انگلیسی باشد یک امتیـاز خاص و ویژه خواهد داشت ولی مشکل این جا هست که بـه ندرت پیش مـی آید یک فرد انگلیسی زبان، فارسی یـاد گرفته باشد و بتواند متنی را از فارسی بـه انگلیسی ترجمـه نماید. با توجه بـه این محدودیت ها، برخی از سایت ها و موسسات ترجمـه خدمتی را تحت عنوان ویرایش نیتیو معرفی کرده اند کـه در آن متن انگلیسی توسط یک مترجم انگلیسی زبان مورد بازخوانی و ویرایش قرار مـی گیرد کـه به آن ویرایش نیتیو مـی گویند. بادی توجه داشت ویرایش نیتیو یک مرحله بعد از ترجمـه فارسی بـه انگلیسی هست و نمـی توان از یک موسسه ترجمـه انتظار ترجمـه فارسی بـه انگلیسی نیتیو داشت!

اگر هدف این هست که یک مقاله از فارسی بـه انگلیسی ترجمـه شود، سابقه مترجم درون ترجمـه مقاله مـی تواند یک عامل مـهم به منظور پیش بینی مـیزان موفقیت درون ترجمـه باشد. مترجم حرفه ای یـا تخصصی کـه در زمـینـه بازگردانی و ترجمـه مقالات از فارسی بـه انگلیسی سابقه دارد، با فضای ژورنال ها و نحوه بیـان مقاله آشنا هست و بـه همـین دلیل مـی توان پذیرفت کـه خروجی کار ساختاری متناسب با مقالات را داشته باشد. هم اکنون درون ایران، بیشتر ترجمـه های فارسی بـه انگلیسی مربوط بـه ترجمـه مقالات هست و مـی توان درون نظر گرفت کـه مترجمـی کـه در نوشتن متون بـه زبان انگلیسی تجربه دارد، حتما که تا کنون اقدام بـه ترجمـه تخصصی متون و مقالات به منظور انتشار درون ژورنال های معتبر نموده است.

آشنا بودن مترجم با فضای متن و اصطلاحات و لغات تخصصی عامل مـهم دیگری به منظور انتخاب یک مترجم فارسی بـه انگلیسی است. مترجمـی کـه در یک حوزه خاص دارای تبحر و امتیـاز بالایی است، الزاما درون تمام حوزه ها و زمـینـه ها مترجم خوبی نیست. برخی از مترجمـین یک حوزه خاص را بـه عنوان حوزه تخصصی خود انتخاب کرده و در این حوزه ها ترجمـه قوی و مورد پذیرشی ارائه مـی نمایند درون حدی کـه ترجمـه ایشان درون ژورنال های معتبر با ضریب اهمـیت بالا چاپ مـی شوند ولی همـین مترجم درون یک زمـینـه تخصصی دیگر قادر، ترجمـه ای نـه چندان دلچسب را ارائه خواهد داد. مثلا مترجمـینی کـه در حوزه پزشکی بـه صورت تخصصی اقدام بـه ترجمـه متن مـی نمایند با فضای این حوزه ها آشنایی دارند ولی درون زمـینـه های مـهندسی نمـی توانند ترجمـه قابل قبولی را تحویل دهند زیرا ساختار و فضای کلی مقاله درون این حوزه ها با یکدیگر متفاوت هست و نمـی توان همـه آن ها را با یک دید درون نظر گرفت.

قبل از هرچیزی حتما پذیرفت کـه ترجمـه یک کار و حرفه و شغل بـه حساب مـی آید و بر این اساس مـی توان درون نظر داشت کـه بایستی مترجم فارسی بـه انگلیسی کـه شاغل این حرفه بـه شمار مـی آید رفتاری حرفه ای و در خور داشته باشد. برخی از ویژگی هایی کـه رفتار حرفه ای یک مترجم ایجاب مـی کند عبارت هست از:

  • پایبند بـه اخلاق حرفه ای: لقب های خاص انگلیسی یک مترجم خوب یـا یک مترجم حرفه ای بایستی امانت دار باشد و مطمـین باشید کـه فایل شما پیش ایشان بـه امانت خواهد بود.
  • منظم و وقت شناس: مترجم بایستی وقت شناس باشد و برنامـه زمانی را رعایت نماید. حتما بتواند کار را بـه موقع تحویل دهد
  • مترجم حتما حرفه ای رفتار کند و برای کار زمان بگذارد و وجدان کاری خود را فدای زمان نکند.
  • در این قسمت سعی شد بـه برخی از ویژگی های مفید مترجمـین اشاره شود. بدون شک لقب بهترین شایسته مترجمـی هست که حرفه ای، دقیق و امانت دار و قابل اعتماد باشد.




    [لقب های خاص انگلیسی]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 08 Jul 2018 09:56:00 +0000



    تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
    هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
    در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
    i.video.ir@gmail.com