کتاب بهترین شکل ممکن جدیدترین اثر مصطفی مستور مـی باشد کـه مجموعه ای هست شامل ۶ داستان کـه هر کدام از داستان ها درون یکی از شـهرهای شیراز، دانلود رایگان کتاب بهترین شکل ممکن تهران، مشـهد، اهواز، اصفهان و بندر انزلی اتفاق مـی افتد.
از همـین نویسنده: دانلود رایگان کتاب بهترین شکل ممکن کتاب چند روایت معتبر
درباره کتاب بهترین شکل ممکن
از جمله ویژگی های بارز این کتاب مـی توان بـه جنبه سینمایی داستان ها اشاره کرد کـه خود این کتاب را از دیگر آثار این نویسنده متمایز مـی نماید.
کتاب بهترین شکل ممکن تلفیقی از ادبیـات و سینماست و سبک جدیدی از نوشتارهای لذت بخش مستور را بـه نمایش مـی گذارد کـه شاید موفق ترین اثر مصطفی مستور حتی درون کنار دیگر آثار پرفروش وی مانند روی ماه خداوند را ببوس رقم بخورد.
کتاب بهترین شکل ممکن روایت هایی صمـیمانـه و خودمانی از زندگی است. دانلود رایگان کتاب بهترین شکل ممکن روایت هایی با تجربه های تلخ و شیرین. به نظرم این کتاب تداعی کننده دوران عاشقی است. دانلود رایگان کتاب بهترین شکل ممکن دورانی کـه هر فرد آن را تجربه کرده است.
قسمت هایی از کتاب
حس کردی کـه نمـی دانست کیست یـا چیست ناگهان از او مـی خواهد بازی را رها کند؛ آن هم دقیقا زمانی کـه او دارد بـه بهترین شکل ممکن بازی مـیکند. به منظور اولین بار احساس کرد دارد چیزی را از دست مـی دهد کـه همـیشـه فکر مـی کرد تنـها متعلق بـه خودش بوده است. حس کرد درون بازی نابرابری فریب خورده است. مثل کودکی بود کـه ناگهان اسباب بازی اش را از او گرفته باشند. دلش خواست بزند زیر گریـه. دلش خواست جیغ بکشد، اعتراض کند، التماس کند، فحش بدهد. دلش خواست برود وسط خیـابان و رو بـه جایی کـه نمـیدانست کجاست، فریـاد بزند: «از جون من چی مـیخواهید؟»
توی یک کتاب نوشته بود آدم ها وقتی مـی شوند کم وبیش بـه هم شباهت پیدا مـی کنند و من فکر مـی کنم عاشق ها هم مانند آدم های لُخت بـه شدت بـه هم شباهت دارند.
شب ها قبل خواب سعی کنید سه دقیقه خودتون رو جای چیز دیگهای بذارید. مـی گفت سه دقیقه خیلی زیـاده اما با تمرکز و تمرین زیـاد مـی شـه این کار رو کرد. مثلا جای یـه برگ درخت توی یـه جنگل تاریک. یـا جای یـه سنگ وسط بیـابون. یـا جای یـه پیرمرد آب زیپو کـه نیم ساعت طول مـی کشـه که تا کفش های لعنتیش رو بپوشـه. جای یـه حشره. یـه سیفون توالت. یـه توپ فوتبال. یـه تابوت. یـه جفت کفش. جای یـه قدیس، یـه روسپی، یـه گربه. مـیگفت اگه مدتی این کار رو انجام بدید حس مـیکنید انگار دنیـا داره توی روح تون نفس مـی کشـه.
توی آزمایشگاه مدارهای الکترونیکی دانشگاه تهران چشمم افتاد بـه فرشته. سه ترم بود باهم همکلاس بودیم اما انگار هرگز او را ندیده بودم مثل ساعتی بود کـه روی مچ بسته باشی یـا عینکی کـه روی چشم هایت باشد اما آنـهارا نبینی و دنبالشان بگردی.
از سالها پیش، دست کم از هفده سالگی کـه به شکل جدی بـه عشق فکر کردهام، همـیشـه وقتی درون خیـابان یـا فرودگاه یـا رستوران یـا مترو یـا فروشگاه یـا هر جای دیگری بـه ی برمـی خورم کـه به قول اردشیر برگی، همکلاسی سابقم درون دبیرستان رازی، «جان مـیدهد به منظور این کـه عاشقش شوی»، این وسوسه را داشته ام کـه بروم سراغ او و با ادب و احترام تمام بگویم: «خانم شما فوقالعاده زیبا هستید و من درون یک نگاه عاشق تون شدهم و قسم مـی خورم اگه با من ازدواج کنید مـی تونم بـه بهترین شکل ممکن خوشبخت تون کنم.»
دقیقه ای بـه وضعیتی کـه در آن گرفتار شده بود، فکر کرد. بـه نظرش رسید مـیلیون ها قاتل حرفه ای بر تک تک سلول های خونی اش سوار شده اند و در سرتاسر قلمرو بدنش تاخت و تاز مـی کنند. فکر کرد وسط تماشای فیلم مـهیجی درون سینما با احترام بـه او مـی گویند از سینما بزند بیرون.
وقتی بچه بودم یکشنبه ها با مادربزرگم مـی رفتم کلیسا. یـه بار کشیش توی یکی از موعظه هاش چیزی گفت کـه هنوز یـادمـه. گفت اسم خداوند خاصیتی داره کـه هیچ اسم دیگه ای نداره. گفت اگه یکی از اسم های خداوند رو مدام تکرار کنی، حتی اگه معناش رو ندونی، یـا از اون بدتر، حتا بـه چیزی کـه مـیگی باور نداشته باشی، گفتنش کم کم روی تو تاثیر مـی ذاره. گمونم منظورش یـه جور تاثیر معنوی بود. خوب، من بعدها فهمـیدم چیزهای دیگه ای هم هست کـه دقیقا همـین جوری اند. منظورم کلماتیـه کـه حتا اگه یـه ذره هم بهشون اعتقاد نداشته باشی، وقتی مدام تکرارشون کنی تاثیر وحشتناکی رو آدم مـی ذارن.
آدم ها درون زندگی حتما خیلی خوش شانس باشند کـه درست زمانی عاشقی شوند کـه طرف درون حال خروج از عشق فعلی اش باشد… آدم ها دلیل روشنی به منظور عاشق شدن ندارند گرچه به منظور خروج از آن اغلب دلایل موجهی وجود دارد؛ گیرم یکی از این دلایل عشقی تازه باشد.
ایران کـه درس مـی خوندم، معلم فیزیکی داشتیم کـه گاهی حرف های عجیبی مـی زد. مخصوصا وقتی لبی تر کرده بود. یـه بار گفت شب ها قبل از خواب سعی کنید سه دقیقه خودتون رو جای چیز دیگه ای بذارید. مـی گفت سه دقیقه خیلی زیـاده اما با تمرکز و تمرین زیـاد مـی شـه این کار رو کرد. مثلا جای یـه برگ درخت توی یـه جنگل تاریک. یـا جای یـه سنگ وسط بیـابون. یـا جای یـه پیرمرد آب زیپو کـه نیم ساعت طول مـیکشـه کفش های لعنتی اش رو بپوشـه. جای یـه حشره. یـه توپ فوتبال.یـه تابوت. یـه جفت کفش. جای یـه قدیس. یـه گربه. مـی گفت اگه مدتی این کار رو انجام بدید حس مـی کنید انگار دنیـا داره توی روح تون نفس مـی کشـه.
اطلاعات کتاب
- کتاب بهترین شکل ممکن
- نویسنده: مصطفی مستور
- انتشارات: چشمـه
- تعداد صفحات: ۱۱۶
- قیمت: ۹۵۰۰ تومان
نظر شما درون مورد این کتاب چیست؟
برای عضویت درون کانال تلگرام کافه بوک کلیک کنید.
[دانلود رایگان کتاب بهترین شکل ممکن]
نویسنده و منبع: kafebook.ir | تاریخ انتشار: Fri, 22 Jun 2018 14:55:00 +0000