لب گرفتن مورات و حیات

لب گرفتن مورات و حیات بیوگرافی مورات بوز | murat boz + ع- جذاب | www.cloob.com | kdramers - نقد وبررسی سریـال ترکی عشق حرف حالیش نیست |Ask ... | بهترین عهای جذاب و خفن عاشقانـه و غمگین دو نفره سال 2018 ... |

لب گرفتن مورات و حیات

بیوگرافی مورات بوز | murat boz + ع- جذاب

بیوگرافی مورات بوز | murat boz + عکس

murat boz متولد 7 مارس 1980و از خوانندگان پاپ ترکیـه است. لب گرفتن مورات و حیات وی درون شـهر karadeniz(کارادنیز) درون کرانـهٔ دریـای سیـاه بـه دنیـا آمد و هماکنون درون استانبول زندگی مـیکند.
murat تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را درون همان شـهر کارادنیز ارغلی بـه پایـان رساند. لب گرفتن مورات و حیات وی درون خلال سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ به منظور ادامـه تحصیل درون یک هنرستان بـه استانبول رفت. درون همام زمان وی بـه عنوان یک وکالیست مبتدی درون استودیوهای مختلف بـه کار پرداخت. او درون سال ۱۹۹۸ درون سن ۱۸ سالگی درون یک مسابقه ملی کـه توسط روزنامـه ملیت برگزار شده بود، لب گرفتن مورات و حیات بـه عنوان بهترین مرد وکالیست تکخوان برنده شد. وی درون سال ۱۹۹۹ موفق بـه دریـافت بورسیـه ای از دانشگاه معتبر bilgi istanbul (بیلگی استانبول)شد و در رشته موزیک جاز به تحصیل پرداخت. وی که تا سال ۲۰۰۳ درون آن دانشگاه مشغول بـه تحصیل بود و پس از آن وارد دانشگاه صنعتی استانبول شد..
boz درون سال ۲۰۰۴ با شرکت درون کلیپی از nil karaebrahim gil پا بـه عرصه هنر گذاشت. یک سال بعد وی درون آهنگ yalan (دروغ) گروه hepsi (هپسی) بـه عنوان وکالیست شرکت کرد که تا اینکه درون سال ۲۰۰۶ نخستین تک آهنگ خود بنام a$ki bulamam ben (عشق را پیدا نمـیکنم) را بـه بازار عرضه کرد..
نام البوم ها: لب گرفتن مورات و حیات maxsimom…. $ans…


عمورات بوز خواننده ترکیـه ای





[لب گرفتن مورات و حیات]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 23 Jul 2018 15:15:00 +0000



لب گرفتن مورات و حیات

www.cloob.com

کلوب دات کام

شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده مـی کنید.
کاربر گرامـی ؛ به منظور مشاهده بهتر این سایت و کارایی بهتر امکانات آن مـی توانید یکی از مرورگر های زیر را دانلود و نصب نمایید.
توصیـه مـی شود به منظور استفاده و مشاهده وب سایت ها از این مرورگرها استفاده نمایید.

دسته بندی رسانـه ها

رسانـه ها

. لب گرفتن مورات و حیات . لب گرفتن مورات و حیات : لب گرفتن مورات و حیات ، لب گرفتن مورات و حیات




[لب گرفتن مورات و حیات]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 27 Jul 2018 10:17:00 +0000



لب گرفتن مورات و حیات

kdramers - نقد وبررسی سریـال ترکی عشق حرف حالیش نیست |Ask ...

ژانر : کمدی | عاشقانـه

زبان : لب گرفتن مورات و حیات ترکی

کیفیت : HDTV

فرمت : MKV

شبکه : Show TV

سال تولید : 2016

حجم : 500 مگابایت

محصول : ترکیـه

ستارگان : Burak Deniz , Hande Erçel , Berk Hakman , özcan tekdemir

کارگردان : Bahadır İnce

خلاصه داستان Burak Deniz وارث یکی از بزرگترین و معتبرترین کمپانی های نساجی استانبول هست که از عشق هیچی رو درک نمـیکنـه Hande Erçel کـه در این سریـال با اسم حیـات ایفای نقش مـیکند با هم مواجه مـیشوند.یکی درون گیرسون بـه دنیـا آمده کـه هردو درون استانبول زندگی مـیکنند و این یکی فرصتی هست برای ارتباط با مرات کـه در ادامـه بـه دوست داشتن و شروع یک جنگ و مبارزه به منظور عشق تلقی مـیشود ...

داستان از این قراره کـه حیـات یـه شـهرستانیـه کـه تو استانبول درس خونده اما همـینکه درسش تموم شده مادرش مثل شیر بالا سرش ایستاده کـه یـا کار گیر مـیاری یـا خِرکِشت مـیکنم وبا خودم مـیبرم داهات که تا شوهرت بدم ..وبرام بِش دَنـه چوجوک (پنج که تا بچه ) بیـاری

حالا حیـات کـه دقیقا تو همون روز قرار بوده مصاحبه ی کاری بده با اعصابی خرد با مورات (مراد )اشنا مـیشن وکلی هم بـه تیپ وتاپ هم مـیزنن ..القصه حیـات مـیره شرکته سارته کـه برحسب تصادف با ی بـه اسم سونیـا پکتاش کـه دوست صمـیمـی رئیس شرکت بوده اشنا مـیشـه ..سونیـا کـه اصلا نمـیخواد تو این شرکت زپرتی بـه عنوان رییس کار کنـه مدارکش رو مـیذاره ودر مـیره وحیـات هم از قضای روزگار مدارک رو برمـیداره وبالاخره بعد از کلی خود درگیری با اسم سونیـا پکتاش ودوست خونوادگی وارد شرکت مـیشـه ..اما از بخت بد چی مـیبینـه ..مراد رو ..که درواقع پسر بزرگ رئیسه وهمـه کاره ی شرکت ..

وازهمـینجا کل کل هاشون ودعوا ومرافعه هاشون شروع مـیشـه ..اون هم درحالی کـه حیـات راه خطیری درون پیش داره چرا کـه نمـیتونـه از کار استعفا بده چون مادرش مدام پیگر کاره .. لب گرفتن مورات و حیات نـه مـیتونـه ادامـه بده چرا کـه مدام ومدام ممکنـه دستش رو بشـه .. لب گرفتن مورات و حیات یعنی من از استرس رو شدن دست حیـات ضعف اعصاب گرفتم ..

خب این خلاصه ای بود کـه قبلا گذاشتم ..حالا بریم سرباقیش ..

درکنار حیـات بیننده با چند که تا زوج دیگه ی داستان اشنا مـیشـه اولیش ایپک وکرم ..

ایپک کیـه ؟ دوست صمـیمـی حیـات یـه بدبین و جنگجو ضد مردها از اوناییـه کـه حتی اگه روز باشـه قاطعانـه مـیگه شبه

وبا کی اشنا مـیشـه ؟ کرم راننده ی مراد.. یـه ادم داش مشتی لوتی ..بچه ی ناف استانبول کرم ایپک رو مـیبینـه وتو یـه نگاه عاشقش مـیشـه ..جوری  این کرم چنان قربون صدقه ی ایپک مـی‌ره والا جای ایپک دل ما رفت این دوتا زوج مورد علاقه ی من بودن ..

زوج دوم آصلی ودوروک جفتشون عین همن سرخوش وخوش بین مـهربون ودوست صمـیمـی بچه ها.آصلی از خوش بینی زیـاد درست نقطه ی مقابل ایپک ..یعنی حتی اگه جلوش خونـه هم اتیش بگیره مـیگه حتما یـه خیری پشتش هست ..

درکنار اینـها مادربزرگ مراد وپدربزرگ حیـات هم هستن ..ودرکنار تمام این زوج ها انواع واقسام ایده های کلیشـه ای وتکراری اعم از

اتیش سوزی

از دست حافظه

ادم دزدی

رقیب عشقی هم کـه تا دلتون بخواد هست ..

کتک وکتک کاری ..(مراد خیلی باحال با رقیب هاش گلاویز مـیشد همچین جانانـه تودک وپوز رقیبهاش مشت مـیزد خودش هم تو سریـال بـه حیـات مـیگفت تو مـیخوای منو بندازی زندان ..؟ از بس با این واون درگیر مـیشد  )

مادرگم شده

پدربزرگ مادربزرگی کـه قبلا عاشق هم بودن

پیدا شدن برادر نداشته

شراکت وپولدار شدن یـه دفعه ای حیـات

بچه ی ناتنی بودن

تله ها ونقشـه های مادر ناتنی مراد وسِوگیل قبلی(جی اف ) مراد ومادر جدید مراد .. اینقدر کـه اینـها بد طینت بودن دلم مـیخواست بهم گره اشون ب بندازم تو رودخونـه ابوذر ..این رودخونـه ابوذر کـه مـیگم سروتهش معلوم نیست ..فکر کنم شمال وبه جنوب تهران وصل مـیکنـه اینقدر بزرگه .. بین خودمون بمونـه گاهی هم ازدست و پای قطع شده بیرون مـیکشن درون این حد خوفناکه جزای دیدَم ودریـا ومادر مراد لیلا

کیس ییـهوی ...بغل یـهویی ...افتادن تو بغل یـهویی ..دعواهایی کـه به بغل ختم مـیشـه ...یعنی شما بگرد تو کل سریـالها ..ایده ی همـه اشون رو جمع کن مـیشـه این سریـال .. ایده پشت ایده ..بر خلاف کره ای ها کـه به یـه ایده اینقدر نوک مـیزنن کـه ادم خسته مـیشـه این ایده تمون نشده ایده ی بعدی وسط سریـال بود ..رسما سرسام اور بود

بریم سر بازیگرها ..

اول ازهمـه شاه شاه ها ..مراد ..چقدر این بازیگر خوب بازی کرده بود ..چقدر خوب بـه موقعش مغرور مـیشد ..غیرتی مـیشد ..عاشق مـیشد ..به قول توال :چوخ محتشم ..چوخ شاهانـه ...

بازیگرهای مرد مختلفی دیدم ..امای کـه بتونـه اینقدر خوب مسئولیت پذیر بودن ..بزرگ بودن ..عصبانی بودن وشوخ بودن وعاشق بودن رو کنار هم قرار بده رو کمتر دیدم ..ازاین جهت بـه بازی مراد از ده نمره نمره ی 9.5 رو مـیدم .یـه جاهایی با خودم مـیگفتم چرا اینقدر مراد نسبت بـه حیـات بی اعتماده ولی بعد کـه یـه نگاه کلی بـه سریـال مـی کردم دیدم نـه اتفاقا تمامش هدفمند بود ..اونقدر بدبختی وبدبیـاری رو سرش بارید کـه به جای مراد من مُردم ..یـه دفعه نتونست نفس راحت بکشـه ..تا بود رقیب های مختلف دوره اش کرده بودن ..رقیب ها مـیرفتن ..مادر ناتنیش ومادر خودش مـیومد ..حیـات اذیتیش مـیکرد ..

حیـات هم کـه گفتن نداره ..مستر ومـیسیز مژه بودن ..چقدر بهم مـیومدن این دو که تا ...فقط دوست داشتم حیـات اینقدرکفش پاشنـه بلند نمـیپوشید ..شیمـی خوبی بینشون بود ..حیـات ومراد هم با فیس واکتشون بـه این جذابیت بینشون دامن مـیزدن

کلا همـه ی بازیگرها رو دوست داشتم ..از بازیگرهای اصلی بگیر که تا بابابزرگ حشمت وعظیمـه خانم وحتی حیـات وای اینقدر بامزه بود خودش رو مـیزد یـا بچه ها رو مـیزد ..خیلی بامزه حرص مـیخورد ..وازهمـه بیشتر ابراهیم ..الهی کـه این پسر چقدر متین ودلنشین بود اخلاقش ..اصلا مـیدیدمش روحم تازه مـیشد ..

خب اینبار مـیخوام اول ازهمـه برم سراغ نکات منفی

سریـال بسیـار کشدار بود ..فکر کنید سی ویک قسمت تقریبا دو ساعته ..اون هم پشت سرهم دیدن مغز ادم گیرپاژ مـیکنـه ..عاشقانـه اش هم همـین طور .. درون مقابل سریـال کره ای ها مثنوی هفتاد منـه

از اول که تا اخر مراد وحیـات با هم درگیرین ..حالا یـا حق با مراده یـا حق با حیـات ..یـا جفتشون حق دارن وبقیـه نمـیذارن بهم برسن فقط قسمت های اولیـه بود کـه این دوتا کنار هم خوش بودن ..بعد از ازدواج رسما خوشی ندیدن ..هرچند بـه نویسنده حق مـیدم اگر اینکار رو نمـیکرد من یـه نفر طاقت دیدن سی قسمت رو نداشتم

دومـین موردی کـه از اول سریـال ازار دهنده بود اینـه کـه یـه وقتهایی یـه سری ایده ها رونویسنده حل نکرده رها مـیکرد ..مثلا فادیک دوست صمـیمـی خونواده اول سریـال عاشق یـه مرد دیگه شد عقد هم ..اما بعد هیچ نشونی ازمرده نبود جالب اینجا بود کـه هالیب هم عاشق فادیک شده بود ..

یـا مثلا قسمتی کـه طلبکار مـیاد شرکت ..پول ها رو بردن چرا هیچ پیگیری ای از طرف مراد نشد ..مخصوصا اخر داستان این اشفتگی بیشتر شده بود ..انتهای داستان بود اما جمع بندی کلی روند خوبی نداشت

هیچ اتفاقی به منظور مادر دوروک نیفتاد ..هیچ خبری از بابابزرگ محتشم وعظیمـه خانم نبود ..معلوم هم نشد کـه بالاخره اون عکسی کـه مادر مراد با خودش داشت جریـانش چی بود چرا مرده تو عشبیـه بـه مراد بوده ..اما بابای مراد نبوده ..یـا حتی هزال یـا غزل ...؟اصلا این ادم چی شد ..فقط اومد ورفت ..

یـه وقتهایی هم روندش خسته کننده مـیشد ..مثلا دعواهای بیش ازحد مراد وحیـات...یعنی کم مونده بود دست بـه دعا بشم این دونفربی دردسر بهم برسن .ولی مگه بهم مـیرسن ..!اوففففف..خودتونو به منظور ساعتهای بیشمار انتظار وحرص خوردن اماده کنید ..

ادمـهای بد داستان هم ماشالله هرچی از پلیدیشون بگم کم گفتم ..اینقدر سنگ اندازی کـه رسما بـه اخلاقیـات مردمش شک کردم ..اخه ادم هم اینقدر بد ذات ..

عملا هیچ حرف درستی نداشت از اولین قسمت که تا یک سوم ابتدایی طول مـی‌کشـه که تا جاذبه  ی بین مراد وحیـات رو نشون بده وn قسمت طول بکشـه که تا کیس اول بعد هم دوباره n ساعت طول بکشـه به منظور رو شدن واقعیت ورابطه...شما همـین رویـه رو بگیر وبرو جلو ..

ولی جدای اینـها بریم سرنکات مثبتش ..

من کلا با این سریـال همزاد پنداری زیـادی حس کردم ..ترکی کـه حرف مـیزدن یـا محیط وشرایط زندگیشون برام خیلی اشنا بود ...نگید سریـال ترکی  ..بگید فک وفامـیل مریم ..از طرف دیگه برخلاف همـیشـه کـه سریـالهای ترکی رو با دوبله مـیدیدم ..این سری لذتش برام دو چندان بود ..من کلا زبون اصلی هرفیلم وسریـالی رو بـه دوبله اش ترجیح مـیدم ..بهتر مـیتونم با شخصیت ها ارتباط برقرار کنم ..دوست دارم بالهجه ونوع حرف زدنشون سریـال رو ببینم ..

خیلی هم تفریح کردم ..جمع سه نفره ی ایپک وآصلی وحیـات وچرت وپرتهاشون ...حتی توال ..طراح لباسی کـه فقط اراجیف مـیگفت ..من واقعا نیمـه بیشتر از سریـال رو لبخند زدم یـا از ته دل خندیدم ..

مدل موها وفضا سازی ها ..خونـه ها وتشریفات زیبا ..لباس های رنگ ووارنگ ..این تیپ سریـالها رو دوست دارم دیگه ..علاقمـه ..

بیشترین دلیلی کـه سریـال رو رها نکردم اول زوج اصلیشون حیـات ومراد بودن کـه خیلی ازکل کل هاشون خوشم مـیومد ..مثلا یـه قسمت مراد بـه حیـات مضنون شده بود هردوشون رفتن پیش بابای مراد ..مراد اینقدر این قسمت رو عالی بازی کرده بود کـه لذت بردم ..خیس از عرق شده بود ..دو که تا مورد دیگه هم بود اینکه دوست داشتم بدونم سرنوشت این دروغ گفتن ها چی مـیشـه وبه کجا مـیرسه ..که عملا نصفشون بی نتیجه موند ..بعد هم از جمع دوستانـه وفامـیلی سریـال خیلی خوشم اومده بود .. حرف مـیزدن من عشق مـیکردم ..

استفاده از ضرب المثل ها ونکات طنزشون جالب بود .. مثلا مراد یـه قسمت مـیگه ..ما سارسیلماز ها مثل ققنوسیم مـیسوزیم اما از خاکستر مون دوباره متولد مـیشیم ..

بریم سراغ سکانس های برتر ..

دو که تا سکانسش روخیلی دوست داشتم ..

اول از همـه قسمتی بود کـه دروغ حیـات رو شده ..مراد بـه شدت سعی داره اصلا بـه روی خودش نیـاره وبه زندگی عادیش ادامـه بده ..اما دقیقا تو همـین لحظه ش لباس عروس حیـات رو مـیاره تو اتاق ..واقعا ری اکشن مراد عالی بود ..اونقدر با ناراحتی وعصبانیت لباس عروس روپاره مـیکنـه کـه بیینده هم تاثرش رو حس مـیکنـه ..

ایده ی بعدی رو فوق العاده دوست داشتم ..مخصوصا کـه کلا با فرهنگ ما اشناست ..

قسمتی کـه مراد تو کلبه بـه شدت از دست حیـات عصبانیـه ..بهش مـیگه دیگه فاتحه ی این ازدواج واین عشق رو بخون ..وازکلبه بیرون مـیزنـه ..حیـات از حال مـیره وکلبه اتیش مـیگیره ..

تو این لحظه نویسنده  رابطه ی قلبی رو خیلی خوب نشون داد کـه حیـات زیرمورات وچند بار صدا مـیزنـه وجالبه با اینکه مورات که تا خرخره عصبانیـه حس مـیکنـه ویـه دفعه ای ماشین رو نگه مـیداره ..انگار بـه ادم الهام مـیشـه یـه اتفاق بد داره مـیوفته ..این مورد تو فرهنگ ما بـه وفور یـافت مـیشـه

خیلی خیلی این سکانسها عالی بود ..حسی کـه مراد وقتی حیـات بی هوش رو از کلبه بیرون مـیاره والتماس مـیکنـه کـه زنده بمونـه ..شاید بالای ده دفعه این تیکه اش رو دوره کردم ..

در کل با اینکه سریـال کاملا سطح پایین وپراسترس وخیلی کشداری بود اما ازاونجایی کـه واقعا از دیدنش لذت بردم  بهش نمره ی 8.8رو مـیدم چون واقعا درکنار عاشقانـه ی اعصاب خرد کنش ..خیلی خندیدم ..آصلی وایپک چرت وپرت مـیگفتن من دل ضعفه مـیگرفتم ..زیـاد هم جالب نبود اما خیلی گروه بامزه ای بودن ..

درکنار تمام اینـها  این سریـال رو بـه دو دسته نمـیتونم توصیـه کنم ..اول اونـهایی کـه اصلا سریـال ترکیـه ای ندیدن وبا شرایط وفضاشون اشنا نیستن ..دوم اونـهایی کـه حوصله ی کش وواکش ولفت رو ندارن ..چند سال پیش رمان هم خونـه ای مد شده بود ..این سریـال یـه اقتباس کلی از این مدل داستان هاست ..با کلی ایده ی رها شده وبلا تکلیف وزوجی کـه اگرچه بعد از فرازو نشیب فراوان بهم مـیرسن اما خیلی وقتها نقطه عطف های خوبی نداشته وممکنـه کلا دلزده اتون کنـه ..

برای دیدن عهای سریـال مـیتونید تو کانال تلگرام با استفاده از هشتگ ها سرچ کنید ..

کانال تلگرام 


، لب گرفتن مورات و حیات




[لب گرفتن مورات و حیات]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 19 Jul 2018 22:22:00 +0000



لب گرفتن مورات و حیات

بهترین عهای جذاب و خفن عاشقانـه و غمگین دو نفره سال 2018 ...

گالری زیبای ععاشقانـه و پسر و دونفره بدون متن 97 – 2018 با سلام خدمت شما کاربران عزیز سایت نمکستان , امروز به منظور شما عزیزان تصمـیم گرفته ایم جدیدترین گلچین از گالری بزرگ و زیبای ععاشقانـه و پسر زیبا و رمانتیک کـه تک تک این عهای عاشقانـه با دقت فراوان با عشق به منظور شما خوبان...

ادامـه مطلب ». لب گرفتن مورات و حیات . لب گرفتن مورات و حیات : لب گرفتن مورات و حیات ، لب گرفتن مورات و حیات




[لب گرفتن مورات و حیات]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 27 Jul 2018 16:15:00 +0000



تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
i.video.ir@gmail.com