شماره تلفن ادم خیر پولدار

سلام من دانشجوبودم متاسفانـه رفتم سراغ خلاف معتادشدم وشروع کردم بـه هک حساب بانکی وازچندنفرکلاهبرداری کردم وافتادم زندان حالاسه ساله ترک کردم وتوبه کردم ولی حالابعدازسه سال دارم بخاطریک ونیم مـیلیون تومن همـه چیزموازدست مـیدم یـابایدفرارکنم یـابرم سراغ خلاف.شماروبخداکسی بدادم برسه ونجاتم بده.من یک فرصت ویک اعتمادمـیخوام.یـاعلی.09369802178تهران چهاردانگه شـهرک مطهری خ جان زمـینی کوچه مصطفایی پلاک39واحد1علی یـارعباسی.واقعافرصتی هم ندارم دیگه نجاتم بدید.

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 15 Jul 2018 08:08:00 +0000

به جای این‌که درون طول مسیر ضبط را روشن کنم و دامبالی دامبال گوش کنم، شماره تلفن ادم خیر پولدار جیک و پوک کار طرف را از زیر زبانش مـی‌کشیدم بیرون. شماره تلفن ادم خیر پولدار بماند کـه آخرش درون جاده ورامـین نامردا ریختند سرم و نیسانم را ازم دزدیدند اما همـین پیله ‌هایم بـه مردم باعث شد کـه حداقل سر از صد جور بیزنس درون بیـاورم. شماره تلفن ادم خیر پولدار از فروش ترقه و فشفشـه درون چهارشنبه سوری بگیر که تا صادرات شیر خر بـه صربستان و زنده زمـین موات و خرید و فروش فله‌ای مزار درون قبرستان و آخر بـه این نتیجه رسیدم کـه Launch Venture درون محیط  E-Commerce و در فضای تحت وب از همـه جا امن‌تر و مطمئن‌تر است.

البته بنده خدا مـی‌خواست بـه من بگوید کـه “کار، کار مـی‌زاید” کـه یـادش افتاد ماشینش را دزدیدند و حواسش پرت شد. درون کل منظورش این بود کـه اگر موقع کار عرضه داشته باشی که تا با مردم ارتباط مثبت برقرار کنی، مـی‌توانی علاوه بر همان کار یک کار جدید هم بگیری و چه بسا با رد و بدل دو که تا شماره تلفن، طرف را مشتری خودت ی. آخه مردم با آدم خوش سر و زبون راحت‌تر کار مـی‌کنند که تا با آدم عبوس و کم حرف.

دوباره برگردیم بـه داستان. درون همان اثناء کـه Gold Quest, Gold Mine و Swiss Cash و غیره و ذلک کله مردم را حسابی داغ کرده بودند، خبر آمد کـه آن فرد روانی سرشاخه‌ی بسیـار گولاخی درون یکی از همـین بیزینس‌های کفتارپروری شده هست و همـین‌طور کـه زیرشاخه‌هایش مثل سونامـی درون حرکت‌اند، او هم درون حالی کـه کُت و شلوار Taylor Made انگلیسی تنش هست خاویـار مـی‌خورد و جعفر جنی را هم استخدام کرده که تا ببر مایک تایسون را درون یک چشم بهم زدن برایش بیـاورد.

من هم بـه هوای این‌که سکه درون زمـین بکارم و بعد از چند وقت درخت پول از زمـین درون بیـاید، سه سوته پرزنت شدم و در طی مراسمـی حماسی، سوگند وفاداری بـه بالاشاخه‌ای‌ها یـاد کردم و با ۵۰ هزار تومن  وارد کارزار شدم. آقا چشم‌تان روز بد نبیند، بس کـه قدمم خیر بود از فردای ورود من، خونِ تمام اقتصاد دانان ایران مثل آب قلیـان بـه قُل قُل درون آمد و روزی ۲۵ساعت درون تلویزیون حاضر مـی‌شدند که تا پته‌ی این پرزنتی‌ها را روی آب بریزند. چند روز بعد دوباره آن آدم مجنون را دیدم کـه به دریوزگی افتاده بود و مثل گربه خودش را بـه پر و پای مردم مـی‌مالید که تا چیزی جلویش بندازند. این جریـان انقدر درد داشت کـه تا چند وقت دیکلوفناک مـی‌خوردم که تا درد و ورم فرونشیند. اگر پول همـین دیکلوفناک‌ها را کنار گذاشته بودم، اکنون یک داروخانـه داشتم و پول پارو مـی‌کردم. یعنی اوضاع جوری شده بود کـه کم مانده بود پینوکیو ظاهر شود و سرش را بـه نشانـه‌ی تأسف برایم تکان بدهد.

چند وقتی بـه همـین منوال گذشت که تا این‌که روزی یکی از دوستانم گفت شب حاضر شو که تا برویم عروسی یک بنده‌خدایی کـه در باغ برگزار مـی‌‎شود. آخه دروغ چرا؟ راستش را بخواهید یک لحظه شیطان گولم زد و درِ گوشم گفت عروسی مختلط است. من هم حسابی تریپ زدم و دوش ادکلن گرفتم و عازم عروسی شدم. رسیدیم بـه باغ و دیدیم زهی خیـال باطل. زنانـه و مردانـه با یک چادر برزنتی از هم جدا شده بود. انگار قرار نبود چیز جالبی درون زندگی من اتفاق بیفتد. رفیقم کـه از دوستان داماد بود من را بـه کل یـادش رفته بود و رفته بود سر مـیز رفقای خودش قاه قاه مـی‌خندید. با دستی درازتر از پای شتر وو لوچه‌ای آویزانتر از منقار پلیکان رفتم و در کنج مجلس تنـها مـیز خالی را پیدا کردم و روی یکی از صندلی‌هایش نشستم. چند دقیقه‌ای از خودم پذیرایی کردم کـه دیدم فرد شکم گنده‌ و گردن کلفتی سیگار بـه دست، خرامان بـه طرف مـیز من مـی‌آید. احتمال دادم بـه این خاطر بـه سمت مـیز من آمده کـه نمـی‌خواسته دود سیگارشی را اذیت کند. همـین‌طور هم بود. از من اجازه گرفت و روبرویم نشست. کم کم سر صحبت را با هم دیگر باز کردیم و با یکدیگر آشنا شدیم که تا این‌که متوجه شدم طرف بساز و بفروش هست و برج بالا مـی‎برد. تنـها چیزی کـه به عقلم رسید این بود کـه تمام اعتماد بـه نفسم را جمع کنم و از او بپرسم کـه آیـا بـه نیروی کار پرانرژی احتیـاج دارد یـا نـه؟ او هم گفت اتفاقاً تازگی‌ها سرم خیلی شلوغ شده و دنبالی مـی‌گشتم کـه قسمتی از کارهایم را بـه او بسپارم. حدس بزنید شغل بعدی‌ام چه بود؟ مدیر کارگاه ساختمانی! کافی بود چند سال زیر دست این آدم کار کنم که تا آینده‌ام تأمـین شود. صبح کله سحر بلند مـی‌شدم، با جدیت کار مـی‌کردم، چیز یـاد مـی‌گرفتم و جای شما خالی خوب هم پول درون مـی‌آوردم و تمام این‌ها بـه این خاطر بود کـه من درون شبی کـه لباسی مرتب بر تن داشتم و بوی ادکلن مـی‌دادم، با اعتماد بـه نفس توانستم با یک فرد دیگر ارتباط برقرار کنم و آی به منظور بالا رفتن از پله‌های ترقی به منظور خودم پیدا کنم. اکنون هم بعد از گذشت چند سال، خودم به منظور خودم کار مـی‌کنم. قسمتی از پولم را درون کار زمـین انداختم و با قسمتی دیگر سهام خرید و فروش مـی‌کنم.

راه‌های بسیـار زیـادی به منظور پولدار شدن وجود دارد. عموماً از یک فرد پولدار انتظار مـی‌رود کـه از جنبه‌های مختلف، نسبت بـه عامـه‌ی مردم، فرد باهوش‌تر و باشعورتر و خوش‌برخوردتری باشد اما خود من حداقل صد نفر پولدار مـی‌شناسم کـه نـه سواد درست حسابی دارند، نـه فرهنگ بالا و نـه اخلاق خوب. بنابراین نسبت بـه توانایی‌های خود شک نکنید. فکر نکنید کـه برای پولدار شدن حتماً حتما نبوغ استیو جابز را داشت. اگر مـی‌خواهید سریع‌تر از حد نرمال پیشرفت کنید فقط بـه فرصتی به منظور نشان توانایی‌های خود احتیـاج دارید. با بـه جا گذاشتن یک اثر روانی قوی از خود بر روی افراد دیگر این فرصت‌ها را به منظور خود ایجاد کنید. انرژی گذاشتن و تخصص داشتن چیزی هست که درون مراحل بعد بـه کمک شما مـی‌آیند.

۱- به منظور پولدار شدن دست از یـادگیری برندارید

مدل حاجی‌بازاری را کنار بگذارید. دنیـای کنونی درون حال تغییر هست وانی برنده هستند کـه اطلاعات بیشتر، دقیق‌تر و به‌روزتری نسبت بـه بقیـه داشته باشند. که تا مـی‌توانید درباره موفقیت،ب مـهارت و هر چیزی کـه اپسیلونی ذهن شما را برایب موفقیت و ثروت باز مـی‌کند، کتاب بخوانید. به‌خصوص زندگی نامـه ی آدم های موفق. واقعاً فکر مـی‌کنید اگر کتاب اعتراف‌های یک تبلیغات‌چی را بخوانید هیچ چیزی درباره بیشتر پول درون آوردن یـاد نمـی‌گیرید؟ یعنی اگر زندگی‌نامـه‌ی استیو جابز را بخوانید هیچ ایده‌ای بـه ذهن‌تان خطور نخواهد کرد؟ اگر مـی‌خواهید سریع‌تر از هم سن و سال‌های خود پول درون بیـاورید مـی‌توانید با این کتاب‌ها دوپینگ کنید.

پرورش مغز بـه معنای پرورش مـهمترین عامل موفقیت است.

۲- از مردم فراری نباشید

هر وقت پولدار شدید بروید تنـهایی یک جزیره بخرید و یک سری کروکودیل آدم‌خوار رود نیل را هم بگیرید و در ساحل رها کنید که تا هیچ‌ احدی بـه سرش نزند کـه مزاحم‌تان شود. اما که تا آن موقع نیـاز دارید که تا در بین مردم جاذبه داشته باشید. حتما طوری رفتار کنید کـه بود و نبود شما درون جمع احساس شود .

هیچی از مادرش کـه متولد شده با این خاصیت بـه دنیـا نمـی‌آید. شاید بعضی‌ها بـه صورت ذاتی اخلاق‌هایی داشته باشند کـه آن‌ها را درون این راه کمک کند، اماانی درون این زمـینـه بهتر از بقیـه هستند کـه یـاد بگیرند، مطالعه کنند، مطلب بخوانند و آموخته‌ها را تمرین کنند.

داشتن یک ارتباط سازنده با شبکه انسانـهایی کـه هر روز مـی‌بینیم یکی از عوامل موفقیت است.

۳- به منظور پولدار شدن سخت کار کنید

اگر مـی‌خواهید بعد از چند سال بینی‌تان را با پول پاک کنید، حتما حداقل درون سال‌های اولیـه حسابی زحمت بکشید که تا تمام ریزه کاری‌های کارتان را یـاد بگیرید. چه خودتان کاری را از صفر شروع کردید و چه به منظور دیگری کار مـی‌کنید، که تا کار را از خودتان ندانید و برای آن زحمت نکشید نـه چیزی یـاد مـی‌گیرید، نـه پیشرفت مـی‎کنید و نـه پولی از آن کار درون مـی‌آورید.

۴- درون زندگی ریسک‌پذیر باش

این بدان معنا نیست کـه چشم بسته قمار کنید. ریسک‌های هوشمند و حساب شده شانس موفقیت را که تا حد بسیـاری بالا مـی‌برند.ی کـه تمام پولش را درون بانک خوابانده مطمئناً بـه جایی نخواهد رسید.ی هم کـه با نیم ساعت تحقیق درباره پرورش شترمرغ، ناگهان نصف سرمایـه‌اش را خرج این امر مـی‌کند دیوانـه است. درباره هر سرمایـه‌گذاری اطلاعاتب کنید و با پردازش صحیح این اطلاعات و م با افراد ذیصلاح اقدام کنید.

ریسک درون زندگی اولین قدم به منظور جهش بـه سمت موفقیت‌های بزرگتر است.

نکات ریز و مـهم به منظور ثروتمند شدن

۱- وارد شغلی بشوید کـه جا به منظور پیشرفت داشته باشد

پول و پیشرفت سریع درون این مسیرها بدست مـی‌آید. مثلاً زمانی کـه مـهاجران اولیـه امریکا ساکشان را درون بیـابان روی زمـین مـی‌گذاشتند،ی کـه نجاری بلد بود و مـی‌توانست خانـه و اصطبل بسازد نانش درون روغن بود.

موفقیت شغلی مستلزم رعایت نکات متعددی هست که تنـها با مطالعه مقالات زیر محقق مـی‌شود.

۲- به منظور معتبرترین شرکتی کـه مـی‌توانید کار کنید

این کار باعث مـی‌شود اعتبار بیشتری پیدا کنید و کار را به منظور گسترش ارتباطات‌تان راحت‌تر مـی‌کند.

۳- تخصصب کنید که تا ثروتمند شوید

سعی کنید درون یکی از زمـینـه‌های کاری‌تان چنان متخصص شوید کهی نتواند روی دست‌تان بلند شود. دنیـای امروز دنیـای تخصص است.ی این خاصیت را بدست خواهد آورد کـه عاشق یـادگیری باشد. شما را به‌عنوان یک برنامـه نویس درون شرکتی استخدام کرده‌اند و هر روز وظایف چالش برانگیزی بـه شما محول مـی‎‌شود. اگر اهل جست و جو و یـادگیری باشید نـه تنـها وظیفه‌ی خود را انجام داده‌اید بلکه بعد از چند وقت به منظور خود غولی خواهید شد کـه تمام شرکت‌های معتبر به منظور داشتن‌تان سر و دست مـی‌شکنند.

۴- از چند جا درآمد داشته باشید

البته نـه بـه آن شیوه‌ای کـه سازمان بازرسی کل کشور را عصبانی کند (چند شغله‌های دولتی). اگر کاری را درون حد تخصص یـاد گرفته‌اید شروع کنید درباره آن مطلب بنویسید، مشاوره بدهید و تدریس کنید و از تمام این‌ها پول درون بیـاورید.

۵- هرز نچرخید

آدمـی کـه علاف باشد مـی‌خواهد پول‌هایش را خرج اَتینا کند. انقدر کار سر خودتان بریزید کـه وقت پول خرج نداشته باشید. وقت مفید‌تان را درون چرخه‌ای از کار و یـادگیری بگذرانید و البته بـه اندازه استراحت کنید که تا از کارتان زده نشوید.

زمان موضوعی هست که موفقیت و ثروت بـه آن گره خورده است. از دست زمان یعنی از دست فرصت غیر قابل بازگشت

۶- یک شرکت بزنید

کدام آدم مـیلیـاردی را مـی‌شناسید کـه شرکت نزده باشد؟ راستش من چند نفری را مـی‎شناسم کـه شرکت نزده‌اند. اما خودم مـی‎روم پیدای‌شان مـی‌کنم و مخ‌شان را مـی‎ که تا این‌ کار را ند. جدای از شوخی، تأسیس شرکت کار خیلی آسانی هست و اگر مقدار کمـی پول داشته باشید مـی‎توانید بـه یکی از آگهی‌های ثبت شرکت‌ها درون روزنامـه همشـهری زنگ بزنید و با پرداخت کمـی پول شرکت‌تان را رسماً ثبت کنید. منتها این‌که چه‌طور شرکت را اداره کنیم مـهم است. شرکت‎های موفق کارشان را این‌طور شروع نکرده‎اند کـه یک‌شبه ۵۰ نفر را استخدام کنند و ۱۰ مـیلیون دلار درون حلق شرکت بریزند و بسم الله بگویند. این‌ها کارشان را از دفاتر خیلی کوچک و محقر شروع کرده‌اند و حالا شده‌اند غول‎های چند ملیتی. همـین شرکت پیکسار کـه استیو جابز آن‎را خرید و آن را بـه این عظمت درآورد، شرکتی بود کـه در شروع کار چند نفر گرافیست کامپیوتری با ذوق را دور هم جمع کرده بود و انیمـیشن‌های کوتاه و بسیـار ساده مـی‎ساخت.

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 22 Jul 2018 06:41:00 +0000

ادامـه خواندن “خیرین وام دهنده”

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 20 Jun 2018 05:46:00 +0000