تاریخ:یکشنبه 20 دی 1394-11:04 ق.ظ
تقریبا 10 سالی مـیشـه کـه هوادارای پرو رسلینگ هرساله منتظر عرضه قسمت جدید گیم تخصصی این کمپانی هستن.این سنت بـه طور منظم از سال 2005 پایـه ریزی شد و قرار شد که تا هر سال نسخه ای تحت عنوان smack down vs. مسابقه فاکتر فاکس Raw عرضه بشـه.این سری محبوب هر ساله فروش قابل توجهی داشت و سود زیـادی رو نصیب کمپانی مـیکرد.یـه گیم پلی دلچسب درون عین داشتن یـه راستر قدرتمند.بخش داستانی بازی هم کـه شامل یک سری استوری کوتاه یـا بلند به منظور استار مورد نظر مـیشد.مثلا دزدیده شدن استفانی مکمن یـا دخالت تریش استراتوس درون مسابقه شما و قهرمان شدنش!! نسخه های اولیـه این سری خیلی محبوب بودن و ما هرسال شاهد پیشرفت قبل توجه این سری بودیم وحتی کر بـه جایی رسید کـه در نسخه 2008 بـه عقیده بسیـاری ما شاهد بهترین شبیـه سازی و واقع گرایی بودیم.اما درون نسخه 2010 سیستم مقداری عوض شد.برای اولین بار سیگنیچر موو قبل از فینیشر قرار گرفت و گیم پلی مقداری متحول شد اما با این حال نسخه 2010 هم محبوبیت خاص خودش رو داشت.اما تغیر اساسی درون نسخه بعدی رخ داد.نسخه 2011 گیم پلی رو بـه مقدار زیـادی متحول و ساده تر کرد اما با این همـه بازهم بـه الگوها وفا دار بود.و از همـه مـهم تر این سری با تغییر بنیـادی درون بخش محبوب رود تو راسل مـینیـا تونست نظر موافق بسیـاری از هواداران رو جلب کنـه.اما سری دوازدهم نقطه توقف این مجموعه محبوب بود و شرکت THQ دست بـه معرفی عنوان جدیدی با نام wwe زد.این مجموعه نوظهور درون نسخه 12 و 13 نظر موافق تعداد زیـادی از هواداران رو داشت که تا اینکه شرکت THQرسما ورشکست شد و حقوق بازی رو بـه کمپانی 2K فروخت.این کمپانی هم استدیو سازنده بازی رو تغییر نداد.تا بـه ریشـه وفادار مونده باشـه.اما نسخه 15 این اثر کـه از اون بـه عنوان اولین دستاورد این کمپانی یـاد مـیشد بـه معنای واقعی کلمـه بدترین درون طول کل سری بود.و همـه هواداران رو نگران کرد.چون بسیـاری تصور مـی کـه این نسخه نقطه اغاز سقوط این سری خواهد بود..اما مـیشـه گفت درون نسخه 16 این نگرانی که تا حد زیـادی بر طرف شده..اما منظور این نیست کـه تونسته بی نقص باشـه و هنوز مشکلات زیـادی وجود داره کـه بعضا مانع از لذت بردن از بازی مـیشـهدر آغاز حتما گفت این سری درون تبلیغات خودش تمرکز زیـادی روی گرافیک بازی داشت.همون استراتژی کـه در نسخه 15 هم وجود داشت و اگه بخوایم صادقانـه نگاه کنیم حتما بگیم گرافیک بازی پیشرفت خوبی داشـه و طراحی ها بهتر شده.و این فقط درون مورد استارها صادق نیست و مـیشـه تفاوت کیفیت رو درون بافت های رینگ و آرنا و تیبل مـیت و.. مسابقه فاکتر فاکس مشاهده کرد.اما هنوز نقاط ضعف مـهمـی وجود داره..به طور مثال هنوز مشکل فراوانی با موهای و صاف مشاهده مـیشـه و بعض این ضعف ها حسابی توی چشم مـیزنـه.اما درون عوض طراحی موهای دیگراستاره نسبتا موفق بوده.مثلا طراحی موهای بری وایت واقعا خوب بوده و یـا طراحی موهای کوتاه هم واقعا موفق بوده.به طور مثال مـیشـه بـه تریپل ایچ و جان سینا و رندی ارتن اشاره کرد کـه واقعا مدل موهاشون خوب طراحی شده و به واقعیت نزدیکه.از طرفی اینبار درون طول مسابقه مـیشـه بـه راحتی ذرات عرق رو روی صورت و پس از مدتی بدن استار یـا دی*وا مشاهده کرد.همچنین طراحی خون هم فوق العاده بوده و مـیشـه گفت بهترین درون کل سری.زمانیکه شما با حریف اسیب دیده و خونینتون درگیر بشین دست شماهم خونی هم و قطرات خون بـه خوبی کف رینگ پخش مـیشن و برای اولین بار مـیشـه گفت حتی صندلی هم خونی مـیشـه و برای مدت قابل توجهی بـه همون حالت باقی مـیمونـه.و حتی مـیشـه بـه طراحی لباس ها هم دقت کرد ک به منظور اولین بار شاهد حرکت اونا درون طول مسابقه هستیم و دیگه مثل یک کیسه بـه نظر نمـیرسن(هرچند کـه این مورد درون مورد کاراکتر سینا خیلی صدق نمـیکنـه و به نظر حتما طراحی ویژه ای به منظور سینا و لباسهاش داشته باشن)طراحی تماشاچی ها هم خوبه و قطعا اون حس لازم رو بـه بازیباز منتقل مـیکنـه اما هنوز جای بهتر شدن داره.اما مـهم ترین نکته درون بحث گرافیک بر مـیگرده بـه طراحی متفاوت استارها،یعنی بـه طور مثال طراحی امثال استینگ و هانتر و سینا و ارتن بـه مراتب بهتر از طراحی رومن رینز و رنـه یـانگ و جی بی ال و.. بوده.یعنی کاملا مشخصه کـه روی بعضی استارها وقت و زمان بیشتری صرف شده کـه این جای بحث داره.اما درون کل مـیشـه گفت گرافیک درون این سری پیشرفت خوبی داشته اما هنوز فاصله قابل توجهی با شبیـه سازهای روزشی بـه خصوص بازی دیگر این شرکت یعنی NBA2k داره.
از نظر منتقدین و هواداران ضعیف ترین بخش بازی مربوط بـه موزیک و صداگذاری اونـه.با ورود بـه بخش Music Jukebox مـیتونین موزیک های جذاب و زیبایی رو بشنوین اما مشکل تعداد کم اونـهاست.تعداد اونـها از 12 عدد تجاوز نمـیکنـه. و همـین مـیتونـه بعد از گذشت مدت زمانی باعث ناراحتی و ازرده خاطر شدن گیمر بشـه.درمورد اینترنس ها و تم سانگ ها هم حتما گفت کـه این بخش دقیقا بدون داشتن کوچک ترین تغیری درون بازی گنجونده شده و هیچ پیشرفی نسبت بـه نسخه های قبلی نداشته و این کمـی ناامـید کنندس.اما زمانیکه کـه به بخش برادکست ها یـا همون گزارشگری مـیرسیم مشکلات دوچندان مـیشـه.جیم راس درون این نسخه هم عالی بوده و به معنای واقعی کلمـه گزارش هاش جذابه اما مشکل درون این نسخه هم برمـیگرده بـه کوتاه بودن قطعات گزارش.یعنی تنوع زیـادی درون گزارش ها بـه گوش نمـیرسه و همـین باعث تکرار یک جمله به منظور حتی 7 بار درون طول یک مسابقه 5 دقیقه ای مـیشـه!! و این مسئله هم کمـی نا امـید کنندس.در حالیکه تمامـی شبیـه ساز های ورزشی درون حال جبران این نقص هستن فعلا 2k تلاش قابل توجهی به منظور بهبود این بخش نداشته.صدای استارها هم درون طول مسابقه بازهم نامفهومـه و از الگوی خاصی پیروی نمـیکنـه.به طور مثال درون یک مسابقه حریف بـه هنگام اجرای یک حرکت شروع مـیکنـه بـه فریـاد زدن و یـا بـه هنگام اجرای سابمـیشن ناله مـیکنـه اما درون مسابقات بعدی هیچ اثری از این اصوات نیست و جایی کـه بیـاد باشن حضور نداردن.اما صدا های برخورد اشیـاء با بدن استار خوب کار شده و مثل سابق تقریبا بی نقصه.
و اما بخشی کـه از همـه مـهم تره،گیم پلی:در این نسخه تغیرات نسبتا زیـادی رو درون بخش گیم پلی شاهد بودیم چون مـهم ترین دلیل شکست نسخه قبل همـین بخش بود.اگر بـه خاطر داشته باشین درون نسخه قبل چنیدن نوع مسابقه از بازی حذف شده بودن.لدر مچ، مسابقه فاکتر فاکس تورنادو تگ تیم مچ ، لست من استندیگ ، آیرون من مچ و... تعدادی از اونـها مثل تورنادوتگ تیم و لدر برگشتن و تونستن رضایت هواداران رو جلب کنن.اما هنوز جای خالی مسابقاتی مثل آیرون من و لست من استندینگ حس مـیشـه و هیچ دلیل قانع کننده ای هم به منظور این حذف ها وجود نداره و کمپانی هم هیچ تلاشی به منظور توضیح این مسئله نداشته.از اینـها کـه بگذریم حتما بگیم بخش تگ تیم پیشرفت خوبی داشته و برای اولین حرکات ترکیبی بـه معنای واقعی کلمـه پویـاتر شدن و مـیشـه تفاوت سطح تیم هارو حتی درون طول بازی متوجه شد و مـهم تر از اون هوش مصنوعی تیم مقابله کـه باتوجه بـه تلاش شما برنامـه ریزی مشخصی رو دنبال مـیکنـه.مثلا اگر شما تیمـی بزرگ جثه رو به منظور مسابقه انتخاب کنین و تیم رقیب از نظر جسمانی ضعیف تر باشـه اونـها بیشتر رو بـه همکاری مـیارن و تصمـیم دارن که تا زودتر مسابقه رو تموم کنن اما اگه وضعیت برعباشـه امکان داره تیم رقیب تصمـیم بـه آسیب رسوندن بـه استارها رقیب بگیره..اما نکته قابل توجه گیم پلی بر مـیگرده بـه بخش سابمـیشن ها.جائیکه یـه تغیر اساسی شکل گرفته و دیگه خبری از چرخاندن آنالوگ و دکمـه زدن سرعتی نیست و مثل بازی UFC Undisputed 3 حتما انالوگ رو درون زمان مناسب روی نقطه اشاره شده قفل کنین.سیستم بـه ظاهر پیچیدس اما ارتباط مستقیمـی با شرایط جسمانی حریف داره و هرچه قدر کـه حریف از نظر جسمانی ضعیف تر شده باشـه سابمـیشن هم راحت تر قفل و اجرا مـیشـه.اما شاید ضعف عمده درون این بخش برگرده بـه کاور یـا همون پین فال.شما درون این بخش حتی درون اوج ضعف و ناتوانی هم شانس پیروزی دارین و مـیشـه با یـه استراتژی نسبتا مشخص کیک اوت کرد.اما درون مورد حریف این موضوع صادق نیست و مـیشـه راحت تر از قبل روبه کاور اورد و زودتر از قبل حریف رو شکست داد.البته با توجه بـه این همـه تغییر ثابت موندن بخش هایی مثل رویـال رامبل یـا لدر مچ نا امـید کنندس.چون هنوز درون مسابقه رویـال رامبل حتما با سیستم خسته کننده دکمـه زنی کنار بیـاین و در بخش مسابقات نردبان هم هنوز مشکلات عمده ای از جمله بـه دست گرفتن تایتل وجود داره.و درون اخر هم حتما گفت مـهم ترین ضعف درون این بخش مربوط بـه سیستم special moves مـیشـه.یعنی گیمر که تا زمانیکه یک سیگنیچر موو یـا فینیشر بـه حریف نزنـه نمـیتونـه اون شکست بده.حتی حریف درون بدترین وضعیت جسمانی خودش باشـه هم نمـیشـه اون رو بدون اجرای یک سیگنیچر موو یـا فینیشر شکست داد.
و اما بخش محبوب و جذاب داستانی بازی:در عنوان قبلی هرچه قدر شاهد ضعف و شکست بودیم درون عوض بخش داستانی جذابی داشتیم.این بخش کـه چند وقتیـه نام Showcase به منظور اون انتخاب شده لحظات جذابی رو به منظور گیمر رقم مـیزنـه.به طور مثال درون عنوان قبلی ما شاهد فیود هانتر و مایکلز درون سال 2002 بودیم و یـا چند استوری دیگه بین چند استار درون چند برهه زمانی مختلف.در عنوان قبلی این بخش حسابی تحویل گرفته شد اما هنوز هم طرفدارها علاقه بیشتری نسبت بـه بخش road to wretlemania نشون مـیدن که تا این بخش جدید.پس قرار شد که تا کمپانی این بخش محبوب رو برگردونـه و بخش شو کیس رو متوقف کنـه.اما رد نـهای تصمـیم عوض شد و قرار شد که تا در این بخش تحولی عظیم رو شاهد باشیم.و نتیجه این شد کـه به جای برسی چند فیود درون چند برهه مختلف کریر یک استار برسی بشـه و اون استاری نیست جز استون کلد استیو استین.و حتی قرار بر این شد که تا با قرار چند فیلم واقعی و چندین قطعه عاین بخش رو پربارترهم ن.نتیجه کمـی که تا قسمتی موفقه.اینکه تمامـی نقاط اوج کریر استین بـه تصویر کشیده شده و امکان تجربه اون وجود داره جذابه اما مشکل اساسی اون تکراری شدن اونـه.احتمالا دیگه اواسط کریر گیمر بـه شدت خسته بشـه چون هیچ چیز تازه ای وجود نداره.اما چرا تکرار و خستگی؟ همـه طرفدارای این بازی مـیدونن کـه اکثر آیتم هایی کـه lock هستن حتما رد این بخش باز بشن.تعدادی ایتم خود بـه خود درون اثر بازی قابل دسترسی مـیشن اما تعدادی هم حتما در اثر انجام یک سری ماموریت قابل دسترسی بشن.اما مشکل بر مـیگرده بـه عدم تنوع درون این ماموریت ها.اکثر ماموریت ها تکراری و خسته کننده هستن.مثلا اینکه حریف رو درون مدت زمان محدودی پین کنین یـا بـه حریف اسیب جدی برسونین و... درون کل این بخش با همـه محبوبیت و شـهرتی کـه داره درون این نسخه واقعا تکراری و خسته کننده شده و عدم تنوع کاملا تو چشم مـیاد و بهتره کـه در نسخه های بعدی شاهد تنوع درون این بخش باشیم و بد نیست کـه کمپانی مثل قبل کمـی دست بـه داستان سرایی بزنـه و از گذشته و کریر استارها بیرون بکشـه..یـا حداقل تعادل رو مـیان این دو رعایت کنـه..
اما درون مورد دیگر بخش ها..بخش محبوب creation هیچ تغییر قابل توجهی نداشته و این کمـی دلسرد کنندس.البته این بخش هنوز هم جذابیت های خاص خودش رو داره اما انتظار مـیرفت یک سری تغییرات درون این بخشامال بشـه کـه متاسفانـه اینگونـه نشده.اما درون ادامـه مـیرسیم بـه بخش MyCareer..این بخش کـه توجه خاصه کمپانی سازنده رو بـه همراه داشته یکی از جذاب ترین بخش های بازیـه.جائیکه شما با استار دلخواه یـا استار خود ساخته خودتون وارد کمپانی مـیشین و برای اغاز از ان اتی شروع مـیکنین و کم کم وارد مـین راستر شده و به سمت تایتل قهرمانی جهان پیش مـیرین.اما مـهم ترین نکات درون این قسمت این هستن کـه شما خودتون تعیین کننده فیس یـا هیل بودتون هستین و این شمائین کـه تعیین مـیکنین یونیورس چه ری اشکنی نسبت بـه شما داشته باشن.اما شاید نکته ناامـید کننده حضور پررنگ و مستقیم آثوتیتی درون این بخش باشـه.هانتر و استف بـه شدت تاثیر گذارن و رابطه شما با اونـهاست کـه فیس یـا هیل بودتون رو مشخص مـیکنـه.و شاید ضعف دیگرش درون این باشـه کـه این امکان به منظور یک دی*وا وجود نداره و تجربه این بخش فقط به منظور یک استار ممکنـه.با این حال این بخش جذابه و مـیتونـه سرگردم کننده و لذت بخش باشـه اما قطعا اونقدری کـه کمپانی درون طول ساخت بهش اشاره مـیکرد موفق و مفصل نیست.و خیلی از چیزها درون دست گیمر نیست و کاملا از پیش تعیین شدس و شاید همـین نکته باشـه کـه توی ذوق مـیزنـه.
اما تغییر قابل توجه درون این قسمت بازگشت یک راستر بزرگ و نسبتا پر جمعیت بـه بازیـه.و از طرفی به منظور بعضی استار چند گیمـیک طراحی شده..مثلا هانتر یـا راک یـا هالک هوگن هر کدوم حاقل 2 یـا 3 گیمـیک رو دارن وهمـین مـیتونـه بـه جذابیت بازی اضافه کنـه.البته ناگفته نماند کـه هنوز بخش Universe درون بازی حضور داره و این بخش درون واقع ساده ترین و لذت بخش ترین بخش بازی بـه حساب مـیاد و سیستم کارش بـه شدت شبیـه سیستم کار خود کمپانی بـه صورت هفتگیـه.و واقعا بـه واقعیت نزدیک شده.برنده رویـال رامبل بـه مصاف قهرمان جهان درون راسل مـینیـا مـیره و مستر مانی این دبنک هم مـیتونـه هر زمان کـه خواست کش کنـه.اما ضعف عمده این بخش عدم وجود ریمچ به منظور قهرمان هاست و اونا بعد از باخت کنار مـیرن و چلنجر بدی بر اساس رنکینگ انتخاب مـیشـه.البته درون این بخش گیمر امکان دخالت تام داره و مـیتونـه هر استاری رو کـه خواست جایگزین یـا حذف کنـه..اما یکی از اشکالات با مزه و روی اعصاب این بازی منیجر هایی هستن کـه در کنار رینگ حضور دارن.دقیقا مثل همون تماس های تلفنی اعصاب خورد کن dead rising این ها هم واقعا روی اعصابن.اما مشکل اینجاست کـه وقتی منیجر حریف شما توجه شما رو جلب مـیکنـه شما دیگه هیچ کاری نیمتونی انجام بدی و کاملا خشکت مـیزنـه و حریف مـیتونـه خیلی راحت ضربات دلخواه رو روش استار شما پیـاده کنـه!!
در کل این عنوان بازی بدی نیست و تونسته که تا حدود زیـادی ایرادات نسخه قبلی رو بر طرف کنـه.اما هنوز اشکالات زیـادی داره کـه مـیشـه امـیدوار بود که تا سازنده ازش درس بگیره و در عناوین بعدی اونـهارو بهبود ببخشـه.این عنوان قطعا سرگرم کننده خواهد بود.مخصوصا به منظور دوست داران ادیتود اراء.سعی کنین ازش لذت ببرین..
ممنون از صبر و حوصله ای کـه به خرج دادین و مقاله رو خوندین
نظر شما چیـه؟
تاریخ:یکشنبه 20 دی 1394-11:03 ق.ظ
عنوان فارکرای یکی از آن عناوینی هست که از قسمت اول مورد توجه نبود..یعنی اگر بخواهیم دقیق تر باشیم این عنوان درون نسخه دوم خود بود کـه توانست اندک توجهاتی را معطوف بـه خود کند.هرچند کـه نسخه دوم یک شکست تمام عیـار بود اکثر منتقدین آنرا یک بازیل کننده و وقت گیر نامـیدند.اما یوبی سافت با ساخت قسمت سوم ورق را برگرداند.قسمت سوم سکوی پرتاب و اوج گیری این سری بود.داستانی پرکشش..اکشنی ناب و محیط پر از جزئیـات و از همـه مـهم تر آنتاگونیستی تکرار نشدنی بـه نام vaas Montenegro ...نسخه سوم از هر نظر شاهکاری بود بی تکرار...این نسخه آنقدر خوب و بی نقص بود کـه گیمرها بی صبرانـه منتظر قسمت بعدی باشند.اما قسمت سوم عالی بود و چه چیزی مـیتوانست آنرا عالی تر از قبل کند؟..نتیجه مشخص بود قسمت چهارم تقریبا همان قسمت سه بود.تمامـی المان های موفق نسخه سوم بـه چهارمـی انتقال پیدا کرده بود البته با اندکی دخل وتصرف.با اینکه منتقدان عنوان چهارم را انقلابی و ناب نداستنند اما کماکان بـه فوق العاده بودن گیم پلی اذعان داشتند..نسخه چهارم هم توانست ثابت کند کـه این سری حرکت رو بـه جلوی خود را حفظ کرده و مـیتوان بـه آن امـیدوار بود.با این حال وقتی تریلر مربوط بـه نسخه جدید فارکرای منتشر شد تقریبا همـه جا خوردند.دیگر خبری از کشتارگاه های مخوف و نظامـیان خودمتار و آدم بدهای خونخوار نبود..بلکه عصر حجر بود!! درست هست عصر حجر...فارکرای این بار ما را بـه 12 هزار سال پیش مـیبرد.جائیکه انسان ها هنوز به منظور بقا با طبیعت درون نبرد هستند.با اینکه درون آغاز تریلر نا امـیدی محسوسی داشتم و احساس مـیکردم فارکرای مسیر را غلط رفته ..تصور مـیکردم همان مسیری را رفته کـه پیش تر آساسینس کرید رفته بود.. و قرار هست این عنوان درون برهه برهه تاریخ سرک بکشد و هربار با تکرار گیمپلی قبلی درون قالبی جدید همـه را فریب بدهد..و با این کار مسیر انتشار هر ساله خود (مثل اساسینس کرید) را فراهم کن...اما با گذشت چند دقیقه بـه اشتباه خود پی بردم..چون این بازی خلاقانـه ترین ایده های ممکن را بـه تصویر کشیده ، یعنی دیگر خبری از آن همـه تنش و.. نبود..یعنی اینبار صنعت گیم به منظور اولین بار بـه دنیـای انسان های اولیـه سفر خواهد کرد و این بی نـهایت جذاب است..هرچه باشد یوبی سافت حالا بدعتی نو نـهاده کـه مـیتوان امـیدوار بود کمپانی های دیگر هم از آن پیروی کند..این ایده معرکست آنقدر جذاب و ناب کـه مـیتواند حتی از برادران بزرگ خودش جلو بزند..این نسخه را مـیتوان خلاقانـه ترین اثر یوبی سافت که تا کنون نامـید...معجونی بی همتا از خلاقیت...
برای برسی دقیق تر تصمـیم گرفتم کـه تمامـی دستاورد های این نسخه را از روی تریلر تقریبا 11 دقیقه ای آن توضیح بدهم..در آغاز یـه اکشن پر تنش و نفس گیر را شاهد هستیم..حمله قبیله ای بـه نام udam بـه قبیله ای دیگر..که دست بر قضا این قبیله، قبیله کاراکتر اول بازی است..کاراکتر اول بازی کـه گیمر نقشش را بر عهده دارد takkar نام دارد.قبلیـه تاکار بـه قبلیـه ماموت ها مشـهور است..چون آنـها درون شکار ماموت و استفاده از آنـها شـهرت دارند.با این حال درون همان آغاز شاهد سلاخی شدن بیشتر اعضای قبیله ماموت ها بـه دست اودام ها هستیم..در تریلر دقیقا هدف آنـها از حمله مشخص نشد اما اشاره شد کـه آنـها بـه دستور رهبر خود uii دست بـه حمله و کشتار اعضای این قبیله زدند.به نظر مـیرسد uii آنتاگونیست این نسخه باشد و باید دید آیـا مـیتوانید بـه خوبی واس و پاگان باشد یـا اینکه عصر حجر روی عملکرد استدیو سازنده تاثیر گذاشته.پس از اتمام این پیش نمایش سینمایی ما تاکر را مـیبینیم کـه به دنبال انتقام هست و خود را به منظور حمله بـه یکی از اردوگاه های اودام ها آماده مـیکند.همـین جاست کـه تریلر با نشان یک نمای باز سعی درون به رخ کشیدن دنیـای بازی دارد کـه آنرا oros مـیگویند.تاکار آهسته و مخفیـانـه بـه جلو حرکت مـیکند و برای اولین بار با ماموت ها رو بـه رو مـیشویم.بنا بـه گفته اعضای سازنده ماموت نقش اساسی درون این نسخه خواهد داشت و به طور قطع درون روند گیم پلی تاثیر گذار خواهد بود.به طوری کـه هم مـیتوان آنـهارا شکار کرد و هم از آنـها سواری گرفت.البته گفته شده کـه برای این اعمال نیـاز بـه ارتقای توانایی های تاکر خواهیم داشت.ناگهان چشممان بـه موجودی وحشی شبیـه گرگ مـیافتد کـه مشغول تکه پاره شکار است.اما تاکر بـه اسانی او را رام مـیکند!! اینجاست کـه مشخص مـیشود تاکر یک beast master هست و توانایی رام و تحت کنترل درون آوردن هر حیوانی را دارد.و البته نکته مـهم این ست کـه هیچ کدام از حیوانات محیط درون صورت رام شدن از دستورات تاکر سرپیچی نمـیکنند و هر آنچه کـه تاکر بگوید انجام مـیدهند.سپس تاکر را مـیبینیم کـه به گرگ خود دستور حمله بـه یک وحشی را صادر مـیکند. و گرگ با تاکتیک مخصوص بـه خود را بـه سختی شکار کرده و تاکر با خیـال رحت بـه سمت لاشـه حرکت مـیکند.در اغاز حتما گفت تعاملات تاکر با حیوانات حرف اول را درون بازی مـیزند چون تاکر بـه حمایت انـها احتیـاج دارد و باید همـیشـه انـهارا د بهترین وضعیتشان داشته باشد..پس تاکر با جایزه قسمتی از گوشت بـه گرگ خود موجب بهبود اسیب دیدگی گرگ شده و کاری مـیکند کـه او سلامتی خود را بازیـابد.
سپس تاکر دست بـه کار شده و شروع بـه پوست کندن حیوان مـیکند..در این قسمت ما با سیستم crafting اشنا مـیشویم.در این سیستم تاکر مـیتواند بعد از پوست کندن حیوان از پوست آن استفاده های متفاوتی را ببرد..مثلا آپدیت اسلحه خود ائم از گرز و کمان و... یـا درست تله به منظور گرفتار کفتارهای وحشی..در هر صورت پوست حیوان اهمـیت زیـادی درون سیستم بازی دارد...اگر قسمت قبل را بـه یـاد داشته باشید درون آن گیمر مـیتوانست از طریق radio tower ها سیستم جابه جایی سریع را انجام دهد.. و درر ثانیـه از نقطه ای بـه نقطه دیگر نقشـه جابه جا شود...اما حالا درون این قسمت bonfire جایگزین سیستم قبلی شده. و همان کاربرد را دارد.تاکر و گرگش بـه سمت بن فایری کـه در نقشـه علامت زده شده حرکت مـیکنند کـه ناگهان گرگ تاکر حالت دفاعی بـه خود گرفته و شروع بـه زوزه کشیدن مـیکند(گفته شد تمامـی حیوانات موجود درون بازی حالات دفاعی و غریضی مخصوص بـه خود را دارند)که خبر نزدیکی دشمن دارد.در نـهایت تاکر بازهم بـه ذهن یک حیوان دیگر نفوذ مـیکند..اینبار یک جغد..جغدها بـه شدت درون بازی مـهم هستند..مخصوصا درون نبردها..تاکر بـه کمک جغد یک دید استراتژیک نسبت بـه محیط پیدا کرده و به خوبی مشغول شناسایی و ارزیـابی دشمنان مـیشود..در نـهایت او درون مـیابد کـه سه تن از اعضای قبیله دشمن درون نزدیکی آتش قرار دارند.تاکر بار دیگر یک حیوان را( درون این بازی نام beast بر روی آنـها گزاشته شده) تحت کنترل درون مـیاورد..در واقع یک جگوار و اورا از دور کنترل مـیکند... جگوارها توانایی های خاصی از جمله استتار دارند و به خوبی بعد از دستور تاکر مخفی مـیشوند..حتی بهتر از آفتاب پرست و به سختی درون محیط قابل تشخصی هستند..البته درون صورت استتار..هر حیوانی کـه تاکر اورا تحت کنترل دراورد درون منویی درون کنار صفحه بـه نمایش درون مـیاید.تاکر خود از راه دیگری بـه دنبال حمله هست و چگوار را از مسیر دیگری هدایت مـیکند...تاکر با تیر و کمان یکی از دشمنان خود را هد شات مـیکند و سپس دستور حمله بـه دیگری را توسط جگوار صادر مـیکند..و درون اخر خودش با ضربه ای سهمگین اخرین فرد باقی مانده مـیکشد..او یکی از تیر های بن فایر را بـه اتش مـی کشد و با این کار او یک نقطه جا بـه جایی سریع درون محیط به منظور خودش ایجاد مـیکند...پس از این قسمت تریلر بازی اکشن ناب و نفس گیری را بـه تصویر مـیکشد..
اگر قسمت قبل را بـه یـاد داشته باشید درون آن توانایی هدایت فیل هارا داشتیم..حالا درون این نسخه مامومت ها جایگزین شده اند و به معنای واقی کلمـه بهتر و مخوف تر هستند و مـیتوانید با آنـها یک خون واقعی راه بیـاندازید..سواری گرفتن از ماموت مزه دیگری دارد،هرچند کـه از حیوانات بیشماری مـیتوانید سواری بگیرید..به نظر مـیامد بـه لطف حذف سلاح های گرم و بازگشت بـه عصر حجر اکشن بازی دچار افت شود اما این موجودات چهارپا جانی تازه بـه اکشن بخشیده اند و کاری کرده اند کارستان...در این بخش از تریلر شما وظیفه دارید که تا در نقش تاکر بـه یکی از قبیله های اودام ها حمله کنید.در اغاز کنترل جغدی را دارید کـه باید حداکثر استفاده را از او ببرید.پس بهتر هست تا از دیگر توانایی های جغدها هم بگویم..انـها مـیتوانند خمره های آتش !! را بر سر دشمنان بریزند..و چنین هم مـیکنند..سپس تاکر کنترل جغد را رها کرده و خود بـه نبرد اودام ها مـیرود..او ابتدا با نیزه یکی را کشته و با یک کمبو دیگری را از بین مـیبرد..همچنین بـه ببر حت امرش دستور حمله بـه دیگری را مـیدهد و چون مـیبیند کـه تعداد اودام ها زیـادتر از حد انتظار هست به خرس خود دستور حمله مـیدهد(خرس ها بـه واقع ترسناک هستند..حتی از ماموت ها هم ترسناک تر)تاکر دوباره درگیر مـیشود اما متوجه مـیشود کـه خرس او درون گوشـه ای گیر افتاده و احتمال مرگش مـیرود بعد خمره پر از زنبور را برداشته و ان را بـه سر دشمنش مـیکوبد(خمره های پر از زنبور حکم بمب را درون این بازی دارند) و در اخر با یک کمبو وحشیـانـه دشمنش را مـیکشد و پیروز مندانـه بـه باغ وحش خود مـینگرد کـه همشان موفق شده اند تک بـه تک اودام هارا سلاخی کنند!!! احتمالا کمـی شوکه شده اید و یـا تصور کردید کـه بخشی از روایـات دینی مربوط بـه نبرد حضرت سلیمان با دشمنانش را خواندم اما این گزارش کامل تریلر بازی فار کرای بود...حیوانات جایگزین سلاح ها و امکانات نسخه های قبلی شده اند..چون از حق نگذریم نمـیشود بین گرز و کمان و خنجر تفاوت زیـادی ایجاد کرد و برای اولین بار بد نیست کنترل حیوانات نیز داشته باشیم..در کل گیم پلی بازی واقعا جذاب کار شده و همان ریتم تند و لذت بخش دو نسخه قبلی را دارد..بابت محیط هم نگران نباشید همانقدر پر جزئیـات هست که دو نسخه قبلی بود..با همـه این تفاسیر که تا به حالی از گیم پلی نمایش داده شده بازی انتقاد نکرده و همـه از آن راضی بودند...
و اما گرافیک..کار درستی و منطقی نیست کـه بخواهیم درون مورد گرافیک بازی صحبت کنیم کـه هنوز نسخه نـهای آن عرضه نشده و راه درازی را درون پیش دارد..اما درون هر صورت حتما گفت گرافیک بازی نا امـید کننده است..فارکرای 3 و یـا حتی 4 از نظر گرافیکی عالی بودند.بی نـهایت بی نقص و رضایت بخش اما این نسخه اصلا بـه دو عنوان پیشین شباهت ندارد و کیفیت آن بیشتر شبیـه عناوین نسل هفتمـی است..بافت ها بـه شدت بی کیفیت هستند و توی ذوق مـیزنند..انیمـیشن حیوانات هم واقعا ضعیف و تکراری است..همـین باعث شد که تا صدای گیمر ها درون بیـاید و البته یوبی سافت اعلام کرد این سنخه نـهایی نیست و بایز درون مـیانـه راه قرار دارد و قطعا گرافی نـهایی بسیـار بهتر و مطلوب تر از چیزی کـه الان شاهد آن هستید خواهد بود..البته درون کل گرافیک بازی قابل قبول است..اما نسل هشتمـی نیست..صدا گذاری هم بزرگترین جای سوال بازی است..چون زبان این انسان های اولیـه زبان تازه ساخت هست که توسط خود استدیو با کمک اساتید مطرح این رشته خلق شده و هیچ شباهتی بـه انگلیسی ندارد..این زبان wenja نام دارد کـه البته به منظور فهم بهتر آن یوبی سافت چند کتابچه مخصوص درون نسخه های ویژه خود قرار داده که تا فهم آن اسان تر گردد..اما هنوز طریقه ارتباط بازی با گیمر و طریقه فهم داستان مشکل است..و خوب خواندن زیر نویس ( درون صورت وجود) درون طول یک بازی بـه این ظمت سخت و طاقت فرساست..هرچند کـه انتخاب فردی کار کشته مثل Elias tofexis بـه عنوان صداپیشـه تاکر خود امـید وار کننده است..لازم بـه ذکر هست این اقا پیشتز صدا پیشـه کاراکتر آدام جنسن بود..همان مرد نیمـه جانی کـه دنیـا مدهوش آن تیپ و صدایش شدند...
در آخر حتما گفت این عنوان مـیتواند پا جای پای نسخه سوم بازی گزاشته و حتی از آن بهتر شود..عنوانی کـه موضوعی ناب و دست نخورده دارد و مـیتواند بـه سادگی و با کمـی سخت کوشی تیم سازنده بـه شاهکاری بی مانند بدل شود.این بازی خلاقیت را بـه اوج رسانده..امـید مـیرود مثل دیگر خلاقیت هایی کـه زیـاده روی درون آنـها موجب سقوطشان شد نباشد و تیم سازنده بتوانند تعادل خوبی درون بازی ایجاد کنند و عنوانی درون خورد نسل هشتمـی کـه به ظاهر طلسم شده بسازند.
ممنون از صبر و حوصله شما
نظر شما چیـه؟
تاریخ:شنبه 12 دی 1394-12:19 ب.ظ
بارها شده کـه هواداران پرورسلینگ از کیفیت مسابقات و استوری های wwe گلایـه و بارها قانون پی جی رو عامل اصلی این افت کیفیت معرفی .اکثر اونـها ادیتود اراء رو دوران بهتری مـیدونن و معتقدن که تا زمانیکه این قانون بر wwe حاکم باشـه اوضاع این کمپانی تغییر نمـیکنـه و ما شاهد افت این کمپانی خواهیم بود.قصد سنجش این ادعا رو نداریم.بلکه مـیخوایم دلیل روی کار اومدن این قانون رو برسی کنیم.
قانون TV-PG چیست؟
در آغاز یـه مقایسه کوچیک بین قانون پی جی و 14 داشته باشیم:
TV-PG:
این قانون حاکی از این هست که امکان دارد کـه برنامـه تلویزیونی مذکور بدون نظارت والدین به منظور فرزندشان مناسب نباشد.یعنی بهتر هست که برنامـه مورد نظر توسط خانواده دیده شود و توصیـه مـیشود کودک از تنـها تماشا آن پرهیز کند.
رتبه بندی های این قانون :
D : مسابقه فاکتر فاکس درون این درجه بندی امکان دارد کـه به مصرف مواد مخدر اشاره شود و یـا صحنـه ای نـه چندان دقیق از ان بـه نمـیش درون بیـاید.همچنین این رتبه بندی شامل رفتار های نیمـه شـه*وانی نیز مـیشود.
L : این رتبه بندی بیشتر شامل گفت و گو ها مـیشود و و نشان دهنده بیـان بعضی الفاظ توهین آمـیز مثل حرام*زاده،مادر بـه خط*ا و... است
S : این رتبه بندی مخصوص روابط جن30 است.این رتبه بندی شامل حال برنامـه هایی مـیشود کـه در آن بـه رابطه اشاره مـیشود اما بـه تصویر کشیده نمـیشود.
V : درون این رتبه بندی امکان دارد کـه به خشونت اشاره مستقیم شود و یـا تصویری از آن بـه نمایش درون بیـاید.از جمله تصویر جسد،اسلحه سرد و یـا قتل و قطع عضو.
TV-14 :
قانون تلویزیونی دوران ادیتود اراء کـه اجازه وجود عناصر بزرگ سالانـه بیشتری بـه wwe مـیداد.در این قانون ذکر شده کـه والدین حتما به شدت این برنامـه هارا رصد کنند و خیلی کم بـه کودک خود اجازه تماشای آن را بدهند و همچنین ذکر شده دیدن برنامـه هایی کـه این عنوان را دارند بـه هیچ وجه بـه کودکان زیر 14 سال توصیـه نمـیشود.
رتبه بندی های این قانون:
D : گفت و گوهای عصبی و پرخاشگرانـه ، معاقشـه و استفاده از مواد مخدر بـه صورت واضح.
L : الفاظ بـه شدت رکیک و زننده
S : بـه تصویر کشیده شدن رابطه جن30 و شاره مستقیم بـه آن( اما اندام ها های جن30 درون این رتبه بندی قابل مشاهده نیستند)
V : خشونت بالا،نشان صحنـه قتل و شکنجه و اسلحه گرم و سرد بـه صورت واضح صحنـه های خشن و بعضا آزار دهنده.
برنامـه های شامل این رتبه بندی اکثرا از 9 شب بـه بعد پخش مـیشوند.
اما دلیل این کار کمپانی چه بود؟ چرا کمپانی تصمـیم گرفت که تا قانون پی جی رو حاکم کنـه؟ خوب اگه بخوایم صادق باشیم جواب های زیـادی وجود داره.از سناتوری لیندا مکمن بگیرین که تا سود اوری بیشتر.اما که تا حالا دقیق برسی نشدن..
ژانویـه سال 2005 وقتی mma درون قالب مسابقات التیمـیت فایتر(UFC ) پا بـه تلویزیون گزاشت عملا اوضاع wwe رو بـه هم ریخت.چند ماهی بود کـه کمپانی از جانب از آلتیمت احساس خطر مـیکرد اما حالا با تلویزیونی شدنشون کار wwe بـه شدت سخت شده بود.خیلی از طرفدارهای wwe درون ادیتود اراء مردان 20 که تا 40 ساله بودن.که از گلدن اراء که تا پایـان ادیتود اراء سود زیـادی رو نصیب کمپانی .یعنی درون واقع کمپانی بیش از اون سرگرمـی( entertainment ) بود و بیشتر بـه چشم یک ورزش بـه اون نگاه مـیشد که تا سرگرمـی.در واقع درون اون دوران پرو رسلینگ حریفی نداشت و شاید مـهم ترین رقیبش مسابقات بوبود.اما ورود ufc بـه مـیدان رقابت شرایط سختی رو به منظور کمپانی رقم زد.آلتیمـیت ویژگی های بهتر و انکار ناپذیری نسبت بـه wwe داشت.که مـهم ترین اونـها real بودن مسابقات بود.از طرفی این مبارزه عملا مبارزه آزاد بود و مثل بونبود کـه فقط درون مشت زنی خلاصه بشـه و بضا حتی مـیتونست خشن تر از مسابقات هارد*کو*ر wwe باشـه.به مرور زمان کمپانی تعداد زیـادی از طرفداران بزرگ سال خودش رو از دست داد.در اون دوره کمپانی طی یک برنامـه ویژه دستور داد که تا یک سری برنامـه های پیش گیرانـه اجرا بشـه.مثل ساخت چهره جدید.مسابقات با کیفیت تر و حتی خشن تر. و حتی ایجاد چند نوع مسابقه جدید.که اگه خاطرتون باشـه درون همون سالها بود کـه مسابقات مانی این دبنک ابداع شدن و باتیستا و جان سینا ناگهان بـه قهرمانی رسیدن و دی ادوباره تشکیل شد و... کمپانی دست بـه هرکاری زد که تا بتونـه ریتینگ خودش رو حفظ کنـه و همچنان خودش رو بـه عنوان مـهم ترین کمپانی رزمـی/سرگرمـی نشون بده..پیشرفت حاصل شد اما این آلتیمـیت فایتر بود کـه کماکان داشت جلوتر از wwe حکرت مـیکرد.در نـهایت وینس مکمن دستور داد که تا سال 2006 و 2007 بـه عنوان متفاوت ترین سال های کمپانی باشـه.و قرار شد که تا wwe تمامـی داشته های خودش رو درون این دو سال رو کنـه.و همـین دستور بود کـه باعث شد به منظور اولین بار ما یک هاردک*ور مچ رو درون راسل مـینیـا داشته باشیم(مسابقه خشن و بی نـهایت دیدنی بین اج و مـیک فولی)یـا اون هل این سل مچ بی رحمانـه بین آندرتیکر و باتیستا کـه هردو که تا سر حد مرگ جنگیدن.یـا رابطه جن30 بین اج و لیتا درون راء جلو چشم همـه ویـا کف پاهای تمامـی دیواهای کمپانی توسط اسنیستکی و...
کمپانی هرکاری کـه فکرشو ین کرد.اشارات جن30 رو بـه اوج رسوند.کیفیت مسابقات رو بـه حد دیوانـه واری بالا برد و حتی با ووارد چند استار جدید و به شدت جذاب مثثل ام بـه تایتل لاین های درجه دو سعی کرد کیفیتش رو درون همـه جهات حفظ کنـه.اما نتیجه درون حد انتظار نبود.کمپانی با این کـه همـه داشته هاش رو گزاشت وسط اما نتیجه درون حد دلخواهش نبود.کمپانی تعداد زیـادی از طرفدارهای مورد انظتار خودش رو از دست داده بود.فقط بـه خاطر ufc.قضیـه خیلی ساده بود .با افزیش سن طرفدارا همـه اونـها جذب ufc مـیشدن چون واقعی بود و مـیتونستن بـه دور از استوری لاین یـا بـه قول خودشون بچه بازی یـه مبارزه رو ببینن.اما اوضاع با بنوا بـه شدت روبه وخامت گزاشت.حمله قلبی گوئررو و رفتار عجیب و غریب ریک فلر و کارهای غیر منتظره ران سیمونز و.. همـینجوری به منظور کمپانی درر سر ساز بود ولی درون نـهایت قل و بنوا و خانوادش باعث شد که تا اوضاع بـه شدت بـه هم بریزه.انتشار کتای رینگ جهنم و مصاحبه های سناتورها همـه علیـه wwe بود.وینس مکمن درون استانـه شکست بود و حتی احتمال تعطیل شدن کمپانیش مـیرفت.همـین شد ک وینس طی دستوری مشخص برنمـه کمپانی رو معلوم کرد.افزایش تعداد لایو ایونت ها بـه خصوص تور عراق به منظور نظامـی ها،حضور کهنـه سربازها درون تمامـی ایونتهی کمپانی،چر سازی های جدید و ایجاد گیمـیک های جدید، دوباره وارد افرد مشـهور و سلبریتی ها..نتیجه مشخص بود..فقط یک نگا کوچیک بـه راسل مـینیـا 24 بندازین مشخصه کـه کمپانی چه کار کرد.گست هاوسی راسل مـینیـا بـه کیم کاردشیـان( ناموسا !! ) یـا وارد اسنوپ داگ بـه مسابقه پلی*بوی و حتی لب*گرفتنش از ماریـا( اوه مای گاد!) همـه نتیجه سیـاست های جدید و رقابتی مکمن بود.اما با همـه این کارها ufc درون سال 2008 یـه قدم روبه جلو و ویرانگر برداشت.ثبت بازی ویدئویی رسیمـی و قرار داد با شبکه فاو قرار دادهای تبلیغاتی باعث شد که تا wwe رسما قافیـه رو بـه ufc ببازه.همونجا بود کـه در نـهایت وینس مکمن طی یک تصمـیم جنجلی کـه حتی از دستور موسوم بـه دستور شماره دو هم جنجالی تر بود دستور پی.جی مسابقات رو صادر کرد...
وینس با این کار حرکت بزرگی به منظور خلاص خودش از شر مخالفینش رو انجام داد.یکی از اون مخالفین انجام حمایت از زنان بود کـه بارها کمپانی رو بـه استفاده ابزاری از زنان متهم کرده بود.و یـا همون سنای پدر سوخته آمریکا یـا حتی شخص لری کینگستن!! وینس با این کار مقدار زیـادی از موارد بزرگ سال شو های خودش رو کاهش داد و بارزیـادی ازتبلیغات منفی رو کم کرد و از طرفی با مشاوره درست بـه سمت قشر متفاوتی از طرفداران رفت.یعنی خانواده ها و کودکان خردسالشون.و با خلق کاراکترهایی مثل جان سینا یـا سانتینو مارلا یـا فستوز سعی کرد که تا برنامـه هایی با استاندارد کودکان و خانواده ها ایجاد کنـه.نتیجه کاملا مشخص بود وینس سود هنگفتی بود.و بعد از چندسال کمپانی حالا دیگه مشکلی و نگرانی بابت ufc نداشت.چون مخاطب هدفش دیگه متفاوت تر از سابق و سود اور تر از همـیشـه بود...
نظر شما چیـه؟
تاریخ:شنبه 12 دی 1394-12:18 ب.ظ
سال 2015 سال پرفروغی به منظور هالیوود بود.سالی کـه در آن چندین دنباله مـهم و ارزشمند از جمله Jurassic World ،avengers ،F&F7 و از همـه مـهم تر star wars بـه اکران درون آمدند و فروش بسیـار خوبی هم داشتند.در آن سمت هم فیلم های نوظهوری مثل straight out to Campton و یـا black mass و حتی sicario توانستند بالاتر از حد انتظار ظاهر شده و حسابی بدرخشند.اما درون این بین بودند فیلم هایی کـه علی رغم انتظار بالایی کـه از آنـها مـیرفت اصلا موفق نبودند و در گیشـه شکست سختی خوردند یـا فروش آنـها کمتر از حد انتظار بود.در این لیست نگاهی داریم بـه ده فیلم شکست خورده امسال.
10- Mortdecai
مـیزان فروش درون آمریکا : ۷.۶ مـیلیون دلار
مـیزان فروش خارجی : ۳۹.۵ مـیلیون دلار
بودجه ساخت : ۶۰ مـیلیون دلار
امتیـاز فیلم : ۵.۵ درون IMDB
درفاصله اکران بین قسمت چهارم فیلم دزدان دریـایی کارائیب که تا فیلم عشای ربانی سیـاه (black mass) جانی دپ درون تعدادی فیلم بازی کرد.که نتیجه اکثر آنـها شکست بود.و نکته مـهم این بود کـه حضور دپ درون این فیلم ها اصلا بـه چشم نمـیامد و به نظر منتقدین دپ بازی بسیـاری ضعیفی از خود ارائه مـیداد.کار بـه جایی کشید شد کـه پس از شکست lone ranger دپ درون مصاحبه ای اعلام کرد کـه شاید بازیگری را کنار بگذارد چون بـه نظرش کار مسخره ایست!سخنرانی دپ درون حالت مستی و شکست های پیـاپی فیلم هایش و کارهای عجیب و غریب دو*ست دخ*ترش همگی خبر از سقوط دپ مـیداد.بازیگری کـه روزی از بهترین های هالیوود بود.فیلم موردکای هم از این قائده مستثنا نیست و مثل دیگر فیلم های دپ کـه در فاصله بین آن دو فیلم ساخته شدند حاصلی جز شکست نداشت.این فیلم بر اساس رمان دیوید کپ ساخته شد و قرار بود فیلم طنزی باشد با موضوع پیدا یک اثر هنری کـه محل اختفای گنج نازی هارا درون خود دارد.اما متسافانـه فیلم اصلا جذاب ساخته نشده بود.فیلمـی کـه هیچ چیزی به منظور خنداندن درون اختیـار نداشت و تصور مـیکرد کـه توان کمـیک دپ مـیتواند نجات بخش باشد.حتی داستان فیلم هم درون بعضی از لحظات بـه کلی فراموش مـیشد و داستان های فرعی عجیبی درون خط اصلی قرار مـیگرفت.در کل این فیلم با داشتن چندین و چند بازیگر مشـهور و سرشناس حتی نتوانست بودجه خودش را برگرداند..البته خوشحالیم کـه دپ با اکران black mass و با اکران قسمت پنجم دزدان دریـایی کارائیب دوباره بـه مسیر موفقیت خود برگشت.
9- Victor Frankenstein
مـیزان فروش درون آمریکا : ۵.۶ مـیلیون دلار
مـیزان فروش خارجی : ۲۴.۷ مـیلیون دلار
بودجه ساخت : ۴۰ مـیلیون دلار
امتیـاز فیلم : ۶.۳ درون IMDB
چندسالی مـیشود کـه بازار دوباره سازی فیلم ها داغ شده.بازسازی هایی کـه بعضا دست بـه روایت جدیدی مـیزنند و بعضا بـه روایت نسخه اولیـه وفادار مانده و با هنرپیشـه گان جدید ان را مـیسازند.اما رمان های ترسناک اروپایی نشان دادند کـه خیلی درون قرن 21 موفق نیستند(البته فقط درون پرده نقره ای)بعد از شکست عجیب و غریب فیلم هایی مثل ون هلسینگ و یـا گرگینـه هالیوود چندسالی بود کـه توجه خاصی بـه افسانـه های اروپایی قرن هفده ام نشان نداده بود.اما بـه لطف درخشش رادکلیف درون فیلم ترسناک زن سیـاهپوش و محبوبیت روز افزون مک آوی،مک کیگان تصمـیم بـه ساخت فیلمـی با درون مایـه ژانر وحشت درون مورد افسانـه فرانکناشتاین گرفت.فیلم اینبار کامل تر از هر اثر هنری دیگری قصه اصلی را بـه تصویر مـیکشد اما مشکل اینجاست کـه اصل ترس درون فیلم اصلا وجود ندارد!پس اینجاست کـه باید عنصر اکشن وارد ماجرا شود که تا بتواند فیلم را نجات دهد اما عنصر اکشن قابل توجهی هم درون فلم حضور ندارد کـه بتواند عامل جذابیت باشد.البته بماند کـه تبلیغات بد و ضعیف فیلم هم باعث شد بسیـاری از سینمادوستان درون همان روزهای نخست بی خیـال تماشای این فیلم بشوند...فیلمـی کـه انتظار مـیرفت نیم مـیلیـارد دلار فروش داشته باشد،ناتوان از بازگرداندن بودجه خود بود.
8- Blackhat
مـیزان فروش درون آمریکا: ۸ مـیلیون دلار
مـیزان فروش خارجی : ۱۱.۵ مـیلیون دلار
بودجه ساخت :۷۰ مـیلیون دلار
امتیـاز فیلم : ۵.۴ درون IMDB
سینما دوسان مایکل مان را ب خوبی مـیشناسند.یکی از آنـهایی کـه تلاش زیـادی به منظور به تصویر کشیدن فیلم های مرموز سیـاسی دارد.چند وقتی هست کـه به لطف ژولیـان آسانژها و ادوارد اسنودن ها هکتیویسم بـه موضوع مورد علاقه هالیوود تبدیل شده.موضوعی کـه به نظر مـیتونـه توجه زیـادی رو بـه خودش جلب کنـه و سود اور باشـه.حالا درون حالیکه اکثر ما هکرهارو بـه عنوان ادم های چاق یـا بـه شدت لاغر با چشم های پف کرده و گوشـه گیر مـیشناسیم کریس همثورث یـه تصویر جدید از اونـها ارائه مـیده.تصویری بـه شدت دخ*تر کش و بیش از حد جذاب.اما مشکل فیلم فقط همثورث نیست بلکه کل فیلمـه.فیلم نامـه ای کـه نمـیتونـه توازن خوبی بین روابط این گروه هکر با سیـاست های آمریکا و چین تایپه پیدا کنـه و اکشن بعضا غیر منطقی فیلم کـه گاهی از اثار بورن هم جلوتر مـیزنـه و گاها مثل فیلم های سلمان خان غیر منطقی و تخیلی وار مـیشـه.مشکلات فیلمنامـه بـه همراه بازی های افتضاح دست بـه دست هم که تا این فیلم کـه امـید زیـادی بهش مـیرفت شکست سختی بخوره...
Unfinished Business -7
مـیزان فروش درون آمریکا : ۱۰.۲ مـیلیون دلار
مـیزان فروش خارجی : ۴.۲ مـیلیون دلار
بودجه ساخت : ۳۵ مـیلیون دلار
امتیـاز فیلم : ۵.۴ درون IMDB
این فیلم بـه خودی خود فیلم مـهمـی نیست و نباید از آن انتظار بالایی داشت.اما ادعاهای جناب کارگردان و شخص استاد وینس ون باعث شد که تا همـه بـه ظهور یک کمدی مستقل جدید مثل قسمت اول فیلم horrible bosses امـید وار بشن.اما نتیجه اصلا جذاب نبود.مردی کـه به خاطر دریـافت پورسانت کمتر از حد توافق دچار مشکلات مالی بدی شده و زندگی اش درون آستانـه فروپاشی قرار مـیگیرد.اوضاع وقتی خراب تر مـیشود کـه فرزندانش درون مدرسه دست گل بـه اب مـیدهند و همسرش هم دچار مشکلات ترسناکی مـیشود.همانگونـه کـه پیداست فیلم موضوعی بـه شدت تکراری دارد کـه به سختی مـیتواند با این کلیشـه بیننده را همراه خود کند.حالا بماند ک درون آخر فیلم به منظور رهایی از این مشکلات سعی کرده یک پایـان بندی هالیوودی تحویل بیننده دهد ک درون همان مورد هم دوباره شکست خورده.
6- Hot Tub Time Machine 2
مـیزان فروش درون آمریکا : ۱۲.۳ مـیلیون دلار
مـیزان فروش خارجی : ۷۶۷ هزار دلار
بودجه ساخت : ۱۴ مـیلیون دلار
امتیـاز فیلم : ۵.۱ درIMDB
قسمت اول این فیلم یکی از آن پدیده هایی بود کـه با بودجه بسیـار کم ساخته شد اما توانست نزدیک بـه 65 مـیلیون دلار بفروشد.کمپانی پارامونت کـه در کف این اتفاق مانده بود تصمـیم گرفت که تا قسمت دوم را هم روانـه سینما کند.اما فیلمنامـه افتضاح قسمت دوم باعث شد که تا جان کیوزاک از بازی درون قسمت دوم انصراف بدهد.این شد کـه فیلمنامـه افتضاخ قسمت دوم بدتر هم شد و این تیوب جادویی بـه جای یک هفته قبل درون تاریخ سفر کرد.فیلم بیشتر شبیـه کارتون اقای پیبادی و شرمن هست تا یک کمدی.متسافانـه موقعیت های طنز با بی تجربگی کارگردان یکی بعد از دیپری درون این فیلم خراب شده و بازی های درجه سه هنرپیشگان هم کـه به شدت روی اعصاب است.شوخی های فیلم هم واقعا زجر اور است.(دوره خنیدیدن و قهقهه زدن آن هم درون اثر شوخی با هم*جنس*بازها و فو*ت فیتی*ش دوست ها گذشته)در نتیجه این فیلم بر خلاف دفعه قبل کـه به شدت سود او بود.این بار نتوانست هیچ حاصلی به منظور پارامونت داشته باشد.
5- The Gunman
مـیزان فروش درون آمریکا : ۱۰.۶ مـیلیون دلار
مـیزان فروش خارجی : نداشته
بودجه ساخت : ۴۰ مـیلیون دلار
امتیـاز فیلم : ۵.۸ درون IMDB
مدتی مـیشود کـه به نظر فیلم های اکشن طلسم شده اند.انگاراگر لیـام نیستن نقش اول فیلم نباشد فیلم نخواهد فروخت.حتی اگر ستاره آن شان پن باشد.ستاره فعلا کم کار هالیوود بعد از دیده شدن فیلم جوخه گنگسترها مدتی کم کار بود و زیـاد دیده نشد.واگر از درگیری همـیشگی اش با پاپاراتزی ها و آن الفاظ رکیکش درون اسکار خطاب بـه ایناریتو را فاکتر بگیریم کلا کار دیگری نداشت.اما قرار بود با این فیلم بازگشت شکوه مندی بـه پرده نقره ای داشته باشد.فیلم اکشن سیـاسی مورل قرار بود همپای اثاری چون بورن پیش برود اما نتیجه اش شد ضعیف تر از اثاری چون November man . اکشن درجه دوم فیلم همراه با قصه اطفی تاریخ مصرف گذشته و صد البته داستان تقریبا غیز عقلانی فیلم باعث شد که تا این فیلم با همـه شایستگی هایش(اگر داشته باشد!) شکست بخورد.خیلی سخت.
4- Our Brand Is Crisis
مـیزان فروش درون آمریکا : ۶.۹ مـیلیون دلار
مـیزان فروش خارجی : نداشته
بودجه ساخت : ۲۸ مـیلیون دلار
امتیـاز فیلم : ۵.۷ درون IMDB
مدتی بود تصور مـیشد کـه ساندرا بولاک و ملیسا مک کارتی ستاره های دوباره ظهور کرده الیوود هستند و حضور ان ها درون هر فیلمـی(به خصوص طنز)مـیتواند ضامن فروش بالای فیلم باشد.اما این فیلم خلافش را ثابت کرد.بولاک درون این فیلم درون نقش مشاور یک رجل سیـاسی ایفای نقش مـیکند کـه باید درون انتخابات ریـاست جمـهوری 2002 کشور کلمبیـا بـه او کمک کند.این فیلم کـه مثلا قرار هست یک طنز سیـاسی باشد درون همان نیم ساعت اول حوصله بیننده را سر مـیبرد.چون تکلیفش با خودش معلوم نیست.لحظه ای بـه شدت سیـاسی و غمبار هست و لحظه ای پر هست از اشاره های جن30.فیلم نتوانسته موازنـه خوبی بین اهش ایجاد کند و همـین موجب شده که تا با کله بـه زمـین بخورد.
We Are Your Friends-3
مـیزان فروش درون آمریکا : ۳.۵ مـیلیون دلار
مـیزان فروش خارجی : نداشته
بودجه ساخت : ۲ مـیلیون دلار
امتیـاز فیلم : ۶ درون IMDB
این فیلم قرار بود از ان دست فیلم هایی باشد کـه با بودجه کم ساخته مـیشود و حداقل صد مـیلیونی مـیفروشد.یک فیلم مـیوزیکال و تین ایجر پسند.حتی قرار بود حضور زاک افرون هم ضامن همـین موضو باشد.ولی شاید موضو ان بود کـه نزاشت چنین اتفاقی بیـافتد.دستان بیشتر ترکیبی از فیلم her و whiplash بود و سعی داشت که تا بزرگ شدن یک جوان درون صنعت موسیقی را بـه تصویر بکشد.درحالیکه حضور یک رابطه عاطفی تین ایجر پسند بـه سان دیگر فیلم های این ژانر احساس مـیشود و از کش و قوس های مورد انتظار هم خبری نیست.افرون هم بیش از حد درون فیلم منفعل هست و خبری از آن انرژی بی سابقه اش نیست.این فیلم بد نبود اما با استاندارد های این ژآنر فاصله زیـادی داشت.
2- Rock the Kasbah
مـیزان فروش درون آمریکا : ۳ مـیلیون دلار
مـیزان فروش خارجی : نداشته
بودجه ساخت : ۱۵ مـیلیون دلار
امتیـاز فیلم : ۵.۳ درIMDB
این فیلم درون ابتدا قرار بود مثل فیلم بازوی مـیلیون دلاری درون مورد کشف استعدادها درون مشرق زمـین باشد.فیلم تبلیغات زیـادی درون این زمـینـه انجام داد و از طرفی حضور نام های بزرگی چون بروس ویلیس و کیت هادسون و بیل موری خبر از یک فیلم خوب مـیداد.اما مشکل این فیلم بر مـیگردد بـه موضوع و چرایی ساخت آن.اگر بازوی مـیلیون دلاری دیده شد بیشتر بـه خاطر ورزش محبوب یـانکی ها بود ولی چرا امریکایی جماعت از داستانی خوششان بیـاید کـه در ان یک پیرمرد امریکایی بـه دنبال ستاره یک با استعداد افغان درون زمـینـه خوانندگی است؟فیلم قرار بود درون ابتدا مستندی باشد کـه خود یک اقتباس از مستندی دیگر بـه نام afghan star است.اما درون نـهایت تصور شد کـه این فیلم مـیتواند جذاب تر و سود اور تر باشد.که البته اینگونـه نشد.
Jem and the Holograms-1
مـیزان فروش درون آمریکا : ۲.۱ مـیلیون دلار
مـیزان فروش خارجی : ۷۰ هزار و ۵۷۱ دلار
بودجه ساخت : ۵ مـیلیون دلار
امتیـاز فیلم : ۳.۴ درون IMDB
یونیورسال سال فوق العاده ای را پشت سر گزاشت.سالی پر سود و بی زیـان.اما نـه چندان بی زیـان.این فیلم یکی از همان هایی هست که قرار بود بـه تقلید از هانا مونتانا ساخته شود و با بودجه کم بـه سود بسیـار برسد.این فیلم درون واقع بازسازی سریـالی انیمشنی با همـین نام هست که درون دهه 80 مـیلادی پخش مـیشده.داستان ان هم برمـیگردد بـه ی کـه علاقه زیـادی بـه خوانندگی دارد.اتفاقی فیلمش توسط دوستش درون یوتیوب گزاشته مـیشود و حسابی از ان استقبال مـیشود.در نتیجه توسط تهیـه کنندگان هالیوودی ازن انـها دعوت بـه عمل مـی اید و انـها راهی لس انجلس مـیشوند.متاسافنـه تنـها بعد از یک هفته اکران این فیلم از روی پرده پائین کشیده شد که تا بیش از این بـه کمپانی خود ضرر نزند.منتقدین باور داشتند کـه این موضوع بیشتر بـه درد سریـال مـیخورد که تا فیلم...
ترجمـه اختصاصی از لیست Business Insider
تاریخ:سه شنبه 24 آذر 1394-08:12 ق.ظ
بخش تگ تیم یـا همون تگ تیم دیویژن همواره یکی از مـهم ترین عوامل جذابیت پرو رسلینگ بوده..همکاری دو رسلر کـه مـیتونـه منجر بـه خلق لحظات جذابی بشـه..و زمانی کـه تایتل تگ تیم بـه شو NXT اضافه شد مـیشد حس کرد کـه کمپانی برخلاف چندسال گذشته برنامـه ویژه ای داره به منظور این بخش ..و درون طول چندماه گذشته مـیشد بـه جرئت گفت کـه مسابقات تگ تیم جذاب ترین و با کیفیت ترین مسابقات پی پی وی ها بودن...و اگر از این اصل پیروی ن حداقل مـیشد رشد کیفیت رو درون اونـها احساس کرد...اما آیـا این کیفیت اتفاقی و ناگهانیـه؟ یـا یـه برنامـه ریزی مشخص چند ساله عامل این اتفاق بوده؟
بیـاید برگردیم سال 2010 زمانی کـه تیم مـیز و بیگشو قهرمانی یونیفاید رو از دی اگرفتن و قهرمان شدن..اونـها چندماه قهرمان بودن و در نـهایت درون اکستریم رولز 2010 تایتل هاشون رو بـه هارت داینستی واگذار ..و سپس تایتل بـه صورت یک قهرمانی واحد و مشخص بانام WWE درون اومد..از اون بعد بود کـه تیم ها مـیتونستن درون هردو شو حضور داشته باشن..اما کمـی بعد بعد از باخت گروه هارت داینستی افت بخش تگ تیم شروع شد..و به منظور چند سال این بخش شاهد ضعیف ترین استارهای ممکن بود..و بعضا هم کـه استارهای خوبی وارد این بخش مـیشدن با استوری های ضعیف روبه رو مـیشدن و مسابقات اصلا درون حد خوبی نبود..حتی تصمـیم های ناگهانی مثل تیم مـیستریو و کارا هم فایده دار نبود و نتیجه خوبی نداشت..تا اینکه بالاخره امسال شاهد درخشش بخش تگ تیم بودیم...پس از 5 سال...البته حتما قبول کنیم این بخش هنوز با وضع آرمانی خودش فاصله داره اما نسبت بـه چندسال گذشته رشد داشته و باید این رو درون نظر رگفت...و اما دلایل این درخشش..این رشد نسبی چیـه؟
بازگشت استارهای قدیمـی:
دادلی بویز یـا همون تیم 3.D یکی از 5 تگ تیم برتر رقابت ها هستن..استارهایی با تجربه با خون خالص ECW ..اونـها درون WWE فقط بـه صورت تگ تیم کار و جدا شدن های مقطعی شون هم خیلی زود از بین رفته..هرچند درون TNA توفیق بیشتری داشتن و حسابی درخشیدن..اما بازگشت اونـها بـه WWE مصادف شد با درخشش دوباره بخش تگ تیم..با اینکه هردو نسبت بـه تیم ای دیگه از نظر سنی بزرگ ترن اما توانایی بدنی بالاتری دارن و کارهای تیمـی جذابشون درون عین EXTEREM بودنشون هر مسابقه رو جذاب مـیکنـه.این تیم خیلی زود وارد تایتل لاین قهرمانی شدن و بعیده کـه بازگشت کوتاه مدتی داشته باشن و به نظر قراره یـه برنامـه بلند مدت به منظور اونـها داشته باشن..اما دلیل این جذابیت چیـه؟ مشخصه..تفاوت کیفی کار تیم های الان با ادیتود اراء و تجربه!! درسته..دادلی بویز به منظور تقریبا 15 ساله تیم هستن..در بزرگترین پی پی وی ها حضور پیدا و جذاب ترین لحظات رو رقم زدن..حتی اگه پرومو هاشون رو هم گوش کنین متوجه تفاوت اونـها مـیشین..رینگ اسکیلز این دو دقیقا ناشی از تجربه بالاشونـه..اونـها متونن دقیقا ازل کننده ترین حریف ها جذاب ترین کیسه بهارو بسازن...اما فقط دادلی بویز نیستن..یعنی فقط قرار نیست یـه استار از ادیتود اراء تجربه دار باشـه..مثلا تیم تایسون کید و سزارو رو بـه یـاد بیـارید..جفتشون تجربه خوبی تو این چندسالهب کرده بودن و حرکات ترکیبی جذابی داشتن دقیقا مثل تیم جری شو..یـا دی اکس..یعنی تجربه بـه اونـها امکان سازگاری بیشتر با هم تیمـیشون رو داده بود و همـین باعث جذابی رینگ اسکیلز ترکیبی اونـها مـیشد..این تیم ها انقدر تجربه دارن کـه برای هماهنگی یک یـا دو مسابقه براشون کافیـه و قرار نیست کـه گس از 3 ماه تایتل رین هنوز درون پرومو کات هم باهم سازگار نباشن..البته منظور وابستگی مطلق نیست..مثلا برادران اوسو بـه دلیل وابستگی مطلق وقتی تکی کار مـیکنن و در یک سینگلز مچ قرار مـیگیرن کارشون خیلی بـه چشم نمـیاد..در هر صورت بـه نظر مـیاد این فرمول چه برنامـه ریزی شده بوده باشـه چه نـه فعلا موفق بوده..استارهای ادیتود اراء هم کاریزما لازم رو دارن هم رینگ اسکیلز کافی..اما اونـها فقط مـیتونن یـه راه حل کوتاه مدت باشن...و شاید هم چزاغی کـه راه رو نشون مـیدن
استارهای جوان و مستعد :
چندتا استعداد خوب درون زمـینـه تگ تیم درون شو ان اتی کشف شد و چند استار مستعد راستر کـه مدت ها شانس تاپ ایونتر شدن رو نداشتن کم کم خودشون رو ثابت و تونستن یـه تیم خوب تشکیل بدن..این قضه این 4 سال گذشته درون بخش تگ تیم بوده..داستان ازمون و خطا..به طور مثال سین کارا بعد از تیم ناموفقش با مـیستریو تونست یـه تیم موفق رو بسازه..یـا مثلا اوسوز کـه تونستن خودشون رو یکی از بهترین ها و مـهم ترین این بخش نشون بدن..یـا حتی لوس ماتادورس کـه تلاش با تغییر گیمـیک شانس خودشون به منظور رفتن زیر اسپات لایت رو بیشتر کنن و یـا حتی تیم هایی مثل وایـات فمـیلی و شیلد..این نشون مـیده کـه کمپانی استار خوب و مستعد به منظور بخش تگ تیم کم نداره و شاید حضور هرچند مقطعی اون ها باشـه کـه این بخش رو جذاب مـیکنـه..البته درون این بخش فکشن ها( تیم های بش از 2 نفر) و تگ تیم هارو جدا نکردیم و همـه رو بـه یک چشم برسی کردیم..ولی اگه دقت کنید متوجه مـیشید اکثر استعداد های 2 سال اخیر درون قالب تیم یـا تگ تیم مطرح شدن..و بـه نوعی امثال کوین اونز بودن کـه این سنت چندساله رو شکستن..به هرحال ظهور چهره ای جدید درون قالب تگ تیم بـه علت استعداد ناب و تشنگی استار به منظور دیده شدن مـیتونـه بـه شدت جذاب باشـه..ولی آیـا الان هم اینطوره؟
تعداد زیـاد تگ تیم ها:
یـه مثال معروف درون زمـینـه پرورسلینگ هست کـه مـیگه هرچی تعداد استارها بیشتر باشـه مسابقه جذاب تره..و این مثال درون زمـینـه تگ تیم صدق مـیکنـه..اما حتما بگم نـه...یعنی نـه ملزوما..ما بارها مسابقات چند نفره رو داشتیم کـه نـه تنـها جذاب نبودن بلک نفرت انگیز هم بودن..و درون مورد تگ تیم هم از این دست موارد زیـاد داشتیم..مخصوصا اسمکدان 2002-2003 ..یعنی نباید تصور کرد کـه تعداد زیـاد استارها یـا تیم ها موثر نیست..استار بیشتر یعنی حرکات متفاوت تر و حرکت متفاوت تر ینی سرعت بیشتر و سرعت بیشتر یعنی تفاوت و تفاوت یعنی جذابیت..تفاوت درون زمـینـه تگ تیم بسیـار مـهمـه چون بـه تماشاچی قدرت انتخاب مـیده..مخصوصا درون این چند سال کـه دیگه فیس یـا هیل بودن یک فرد عامل محبوبیت نیست این موضوع بـه کرات ثابت شده..در این چندماه هم کمپانی تلاش کرده که تا حداقل مسابقات تگ تیمش درون پی پی وی ها متفاوت باشـه..تیم ها زیـاد تکراری باهم رو بـه رو نشن..چون خیلی قدرت انتخاب درون زمـینـه مسابقات نیست حتما به نوع دیگری تفاوت رو ایجاد کرد و اون هم تعداد بیشتر تیم هاست..با اینکه کمپانی الان تگ تیم هاش درون حد متوسطی قرار داره اما بازهم تونسته تفاوت رو ایجاد کنـه و همـین شاید یک از عوامل دیده شدن تگ تیم دیویژن باشـه..
نظر شما چیـه؟ علت رشد و موفقیت بخش تگ تیم نسب بـه چندسال گذشته چیـه؟
تاریخ:سه شنبه 24 آذر 1394-08:00 ق.ظ
همگی با خشونت درون بازی های رایـانـه ای اشنایی داریم..عنصری کـه مدت ها قبل بـه لطف یـانکی ها بـه بازی ها اضافه شد..در حالیکه سینما سعی مـیکرد دنیـارا بـه دشاتن خشون درون فیلم های خودش قانع کند.صنعت گیم هنوز مشکلات فراوانی داشت.چون قارچ خور محبوبان درون عین نوع دوستی درون حال پ بر روی قارچ ها بود و داشت قصه عاشقانـه لوله کش و شاهزاده را تعریف مـیکرد.اما رد ینگه دنیـا اوضاع فرق داشت.امثال مورتال کامبت ها کاری د کـه سناتور به منظور چندثانیـه هم کـه شده مشکلات سیـاسی شان را از یـاد بردند و تصمـیم گرفتند اشتباهی کـه در مورد سینما مرتکب شده اند را تکرار نکنند و خشونت را درون نطفه خفه کنند..اما نشد..خلق و خوی انسانی گیمرها بـه انـها اجازه نداد.اما به منظور نزدیک بـه 50 سال با این امـید خوش بودند کـه ادم بدها کشته مـیشوند و انـها هستند کـه تقاص بعد مـیدهند و شخونت درون مورد بدی ها مشکلی ندارد..اما یک روز دنیـا روی سر خشونت ستیزان خراب شد.یکی از محبوب ترین فرنچایز های صنعت گیم مرحله ای را درون خود گنجانده بود کـه هرکسی را که تا سرحد مرگ شوکه مـیکرد..مرحله ای مخوف اما بـه شدت جذاب و لذت بخش..مرحله ای کـه یک تنـه یک تابو بزرگ را شکست و سیلاب خشونت درون بازی هارا باب کرد..مرحله ای کـه اگر نبود.شاید خشونت درون بازی های امروزی بـه این صورت نبود..
داشتیم بازی هایی رو کـه در طول تاریخ امکان رد بعضی مراحل رو بـه گیمر دادن.به دلایل مختلفی.فرعی بودن مرحله.کمبود زمان.و یـا از همـه مـهم تر ناجور بودن مرحله..بازی comw2 هم یکی از همـین بازی ها بود...در حالیکه گیمر انتظار داشت کـه این بازی بـه لطف خطی بودنش روی گیم پلی اجباری خودش کار کنـه.اما اینفنیتی وارد با امکان رد این مرحله حرکت عجیبی انجام داد..این مرحله نام عجیبی داشت..No Russian...که درون اینجا یعنی هیچ یک از روس ها..کامل تری هیچ روسی نباید زنده بمونـه..و درون واقع تکه ای جدا شده از جمله معروف ماکاروفه..در همون اغاز قبل از اینکه هیچ چیزی متوجه باشیم یـه پیغام برامون مـیومد..با این مضمون:اخطار(محتوی آشفته کننده) ممکنـه بعضی از گیمرها این ماموریت هارو آشفته کنند یـا اهانت آمـیز بدونن.مـیخواین این مرحله رو اسکیپ(رد) کنین؟ و در آخر هم ذکر مـیکند کـه هیچ اچیومن و امتیـازی درون این مرحله موجود نیست..با دیدن این پیـام گیمر که تا حد مرگ شوکه مـیشود؟قرار چه ببیند؟قطعا ذهن همـه مان به منظور لحظه ای رفت پیش همان مرحله کـه پرزیدنت عربستان بـه دست الاسد کشته مـیشود..با این حال مـیخواهیم ادامـه دهیم..وقتی مرحله شروع مـیشود خودمان را همراه چند مرد کت شلواری دیگر درون ا مـیبینیم..ناگهان مردی با صورت استخوانی تکرار مـیکند:با یـاد داشته باشید.. No Russian...سپس با کمال متانت و صبر از ا خارج مـیشویم و خودمان را مقابل تعداد زیـادی مسافر مـیبنیم کـه قصد خروج از فرودگاه را دارند...ناگهان...
ناگهان مسلسل ها بالا مـی آید و شلیک مـیکنیم؟! بله بـه همـین راحتیی.حداقل 99 درصد گیمرها اینگونـه این مرحله را آغاز د.بدون هیچ حرفی.بدون هیچ دلیل خاصی.آنـها شلیک د چون مـیتوانستند.کشتار آغاز مـیشود.مردم بی دفاع..بی گناه..از همـه جا بی خبر..جلوی چشمانمان سلاخی مـیشوند..همان هایی کـه چندین بار بـه خاطر شلیک اشتباهی یـا شانسی بهشان مرحله ر باختیم..اما الان یک مسلسل داریم..هیچ چیز هم جلودارمان نیست..وقتی از گیت عبور مـیکنیم مـیبینیم کـه پله برقی هم موجود هست و قاعدتا تعداد بیشتری از مردم درون آنجا حضور دارند.پس بـه سرعت حرکت مـیکنیم اما شانس گندمان!! اخرین نفر از گروه هستیم و مجبوری تیر خلاص هارا بزنیم..و حتی وقتی مـیرویم که تا از روی بلندی بـه مردم تازه وارد شده شلیک کنیم مـیبنیم کـه بیشترشان قبل از ما کشته شدند..قطعا ناراحت مـیشویم کـه چرا نمـیشود تعداد بیشتری شان را کشت؟و بعد از ان هم با گارد ویژه روبه رو مـیشویم..اما داستان از چه قرار است؟ شما نقش یک مامور مخفی را بازی مـیکنید کـه وظیفه دارد درون تشکیلات ماکاروف نفوذ کند و به او نزدیک شود..در نـهایت هم ماکاروف هویت واقعی اورا شناخته و با کشتن او امریکایی هارا مقصر جلوه مـیدهد.
اما سوال اینجاست..آیـا ما مجبور بودیم کـه بکشیم؟..نـه..قطعا نـه..در بازی cod ما بارها شاهد بودیم کـه بعضا مارا مجبور مـید تای را بکشیم یـا جایی را منفجر کنیم.اما درون این مرحله شما هیچ قانونی را درون پیش رو ندارید.یعنی مـیتوانید بازی را بدونش لیک حتی یک گلوله بـه پایـان ببرید..اما کدام یک از گیمرها چنین د؟جواب مشخص است.هیچکدام.اکثر گیمرها از این مرحله لذت بردند..به هزاران دلیل متفاوت..اما مشکل اساسی درون مورد گیم پلی نبود..در مورد بعد لرزه های این اتفاق بود..برای اولین بار شما مـیتوانستید درون نقش تروریست ها نـه سربازان وظیفه شناس.بلکه مردم را بـه گلوله ببندید و انـهارا تکه تکه کنید.کمـی بعد چندتن از گیمرهای اروپایی با انتشار تصاویری خاص جامعه را متوجه ساختند کـه شما درون این بازی نـه تنـها مجبور بـه تجربه این مرحله نبودید بلکه درون صورت تجربه هم مـیتوانستید فقط نظاره گر باشید..اما اکثر گیمرها بـه خواست خود بـه مردم شلیک د.بدون اینکه حتی دستوری از سوی ماکاروف بـه انـها داده شود.
تا مدت ها سران شرکت اکتیویژن اجازه مصاحبه درون این مورد را بـه هیچ یک از اعضای تیم سازنده را نمـیداد..تا درون نـهایت بعد از 7 ماه یکی از سازندگان درون یک مصاحبه اعلام کرد:برای مدت ها گیمرها خوب بودند و بقیـه بد.از بچگی این را بـه ما اموختند کـه خوبها مـیتوانند هر بلایی کـه خواستند سر بدها بیـاورند.همـین شد کـه در کال اف دیوتی همـه فقط مـیکشند.چون فکر مـیکنند خوب بودن اجازه کشتن طرف مقابل را بـه انـها مـیدهد.اما ما کاری کردیم که تا گیمر قبل از کشتار کمـی فکر کند و نتیجه عمل خود را بسنجد.ولی بعدا فهمـیدیم درد ما خوب بودن نیست؟!!
در اروپای اخلاق مدار و اسیـای شرقی حساس ،به طور عادی کشتن یک غیر نظامـی بـه هر طریقی موجب باخت مـیشد.حالا با حضور چنین مرحله ای انـها چازه ای نداشتند جز حذف مرحله مذکور.و اینطور هم شد.و بسیـاری از گیمرها مجبور بـه دانلود این مرحله و یـا دیدن ویدئو ان درون یوتیوب شدند.
نکته جالبی کـه کمـی بعد یکی از روانشانس های فرانسوی درون این مورد منتشر کرد جالب بود.او گفت:
تنـها درون این مرحله بود کـه من شاهد خون بودم!!یعنی درون بقیـه مراحل اغلب دشمنان شما خونریزی زیـادی ندارند.خیلی زود کشته مـیشوند و خونی هم فوران نمـیکند.اما درون این مرحله خون زیـادی فروان کرد و صدای جیغ و فریـاد و التماس زیـادی مـیشنیدیم.و تقلای مردم به منظور زنده ماندن..کاملا طبیعی بود..اکشن نبود..اگر شما بـه عنوان گیمر از این مرحله لذت بردید یک مریض روانی هستید.
کمـی بعد هم یکی از منتقدین سایت IGN نوشت:
این مرحله این امکان را مـیدهد کـه دقیقا مثل همان هایی کـه در اخبار سی ان ان مشاهده مـیکنید ادم بکشید.بدون هیچ مانعی..با خونسردی..بازی امکان لذت بردن را به منظور شما فراهم کرده..هرچند هیچ گاه پیشتاز گروه نمـیشوید که تا کشتار را اغاز کنید اما درون هر صورت این درست نیست!
نظر شما چیست؟
آیـا شما هم از کشتار لذت بردید؟
ایـا آن هایی کـه لذت مـیبرند آدم های مریضی هستند؟
تاریخ:دوشنبه 23 آذر 1394-07:30 ق.ظ
اگه سری mw بـه عنوان یـه فرنچایز انقلابی شناخته مـیشـه کـه موجب تحول یـه صنعت شده و شخصیت پردازی رو درون بازی های اکشن اول شخص بـه اوج رسونده.سری black ops هم بـه عنوان انقلابی ترین اثر تاریخ اکشن اول شخص درون زمـینـه داستان شناخته مـیشـه..پس از اینکه کال اف دیوتی های 3 و 5 ب ترتیب شکست خورد و در مقابل محصولات استدیو اینفینی وارد هیچ حرفی به منظور گفتن نداشتن قرار شد کـه تغییر مـهمـی ایجاد بشـه.اما این تغییر نباید صرفا درون گیم پلی ایجاد مـیشد..مثلا بـه یـاد بیـارید بازی cod : world at war رو کـه تقریبا تمام محیط رو تخریب پذیر کرده بود و گیم پلی رو بـه اوج رسونده بود اما المان های نادرست و تکرری و داستان غلط موجب شد که تا این عنوان شکست بخوه..پس بنابراین استدیو treyarch تصمـیم گرفت که تا تغیری اساسی رو درون شیوه شخصیت پردازی و داستان ایجاد کنـه..و همـین شد کـه فرنچایز فوق محبوب black ops خلق شد...روایت یک تاریخ..یـا شایدهم روایت یک دروغ..شایدهم دروغی کـه تبدیل بـه تاریخ شد..هرچه کـه باشـه دروغ..دروغه و به عنوان تاریخ تو کتابا ثبت مـیشـه..این جمله درون اولین تریلر بازی درج شده بود..از همون اول بنا بـه اسم بازی متوجه مـیشویم کـه منظور عملیـات سیـاه است..یعنی عملیـات مخفی و اطلاعاتی کـه سرویس های اطلاعاتی آنـهارا بـه عهده مـیگیرند..مامورین این عملیـات تقریبا به منظور همـیشـه گمنام مـیمانند..و بعضا مجبور مـیشوند کـه جان خود را پای این ماموریت ها بگذارند..این بازی بـه سراغ حساس ترین جاسوس بازی تاریخ رفته..جنگ سرد..جنگی کـه مـیتوانست خیلی بیشتر از ان چیزی کـه ثبت شد قربانی بگیرد..اما نگفرفت..چرا؟ چون امریکا پیروز شد؟..شایدهم نـه..شاید پیروزی امریکا یکی دیگر از همان دروغ های باورپذیر بود..شاید شوروری این را مـیخواست..و هزار شاید دیگر..تا وقتی کـه تفاوت دروغ را از راست ندانیم تاریخ درون حد همان شاید ها مـیماند..
بازی کـه شروع مـیشود بـه جای خون و آتش و جنگ محیط ساکت و آرامـی را مـیبینیم..کمـی بعد متوجه مـیشویم مارا بـه صندلی بسته اند..افرادی آن پشت نشتسه اند و مدام یک سوال مـیپرسند..کمـی بعد متوجه مـیشویم کـه امروز 25 فوریـه 1968 است..و ما را با نام المـیسون مـیشناسند..روبه رویمان چندین تلویزون قرار دارد کـه مدام درون حال نشان صحنـه های مـهمـی از چند سال اخیر است.در حالیکه ما جواب مناسبی به منظور سوالات نداریم ناگهان آنـها بـه وسله جریـان برق شکنجه مان مـیکنند و ما بـه یـاد خاطراتمان مـی افتیم..17 آپریل 1961..الپشت پیشخوان ایستاده و دوستش woods مشغول گرفتن اطلاعات از خبرچین خودی است.ناگهان نیروهای انقلابی وارد بار شده و با سرو صدای زیـادی مشغول خوشگذرانی مـیشوند..مـیسون اما زیرغغر مـیزند همـین باعث مـیشود کـه یکی از افسران بـه هویت مـیسون شک کند درون نـهایت درگیری رخ مـیدهد و پس از کشتن چندین تن از مامورین پلیس بـه سختی با ماشینی از محل مـیگریزیم..کمـی بعد همراه با دو دوست خود بومن و وودز وارد اقامتگاهی مجلل مـیشویم..ماموریت اما بسیـار شکه کننده است..ترور فیدل کاسترو!! تعجب افرین هست اما جذاب..پس از درگیری جانانـه بـه اتاق کاسترو مـیرسیم با اینکه انتظار داریم گریخه باشد اما اورا درون حال بازی با یک بانو مـیبینیم..به محض ورود ما کاسترو زن را سپر انسانی خود مـیکند اما ما با یک شلیک حساب شده اورا مـیکشیم.(البته خیلی مـهم نبود کـه زن بمـیره یـا نـه..مـیتونستین هردوشو بـه رگبار ببندین)گروه سریع فرار مـیکند..وقتی بـه فرودگاه مـیرسند رگبار گلوله از سوی نیروهای انقلابی امانشان را مـیبرد با این حال با همـه سختی اش سوار مـیشوند اما کوبایی ها فکر همـه جایش را کرده اند و ایجاد مانع درون انتهای باند سعی درون جلوگیری از پرواز و فرار گروه را دارند.مـیسون کـه همـه چیز را از دست رفته مـیبیند درون یک حرکت شجاعانـه خود را بـه پائین پرت مـیکند و با هدف قرار موانع بـه وسیله ماشین گان راه هواپیما را باز مـیکند..وودز و بومن التماسش مـیکنند کـه برگردد..اما..او مـیماند..و حالا او درون این جهنم تنـهاست..یک لحظه مراحل فرار درون کال اف دیوتی 6 را بـه یـاد مـیاوریم و حدس مـیزنیم کـه باید سریع بدویم که تا به هواپیما برسی..اما اینگونـه نیست..نیرو های انقلابی بـه ما ضربه زده و مارا دستگیر مـیکنند..آغازی شوکه کننده..
کمـی بعد تن بی جان مـیسون چشم باز مـیکند و خود را شاهد شوکه کننده ترین صحنـه عمرش مـیبیند..کاسترو زنده هست وی را کـه کشته بدل او بوده.کاسترو مـیسون را بـه نیکیتا دراگوویچ تحویل مـیدهد(ژنرال بازنشسته ارتش سرخ).اینجاست کـه مـیسون بـه زمان برمـیگردد و به بازجو مـیگوید اورا بـه اردوگاه کار اجباری ورکوتا فرستاده اند و او 5 سال از بدترین لحظات عمرش را درون آنجا گذرانده..بار دیگر بـه خاطرات مـیسون بازمـیگردیم.مـیسون مشت محکمـی از یک زندانی دیگر مـیخورد.او ویکتور است..ویکتور رزنوف..در حین دعوا یکی از نگهبانان مـی اید که تا ان هارا جدا کند..در حالیک نگهبان مشغول زدن ویکترو هست به سمت او مـیرویم و با تکه سنگی اورا مجروح مـیکنیم درون همـین حال هست که رزنوف کلیدهارا برمـیدارد و البه هماه دیگر زندانیـان مـیگریزد..متوجه مـیشویم کـه این یک دعوا زرگری بوده به منظور به دست اوردن کلیدها..در نـهایت درون یکی از بهترین مراحل تاریخ این سری با جان و دل تلاش درون فرار داریم..در نـهایت وقتی با یک ماشین گان خفن!! مشغول تار و مار زندان بانان هستیم بر اثر موج انفجاز از هوش مـیرویم..اما رزنوف مارا نجات داده و از ما مـیخواهد تابا موتور فرار کنیم..در اخر وقتی موفق مـیشویم بـه قطار رسیده و از مـهلکه بگریزیم رزنوف مـیماند که تا الشانس فرار داشته باشد..سپس درون یکی از سینماتیک ترین مراحل ما بـه همراه مامور هادسون راهی پنتاگون مـیشویم که تا با رئیس جمـهور جان.اف.کندی مصاحبه داشته باشیم..خیلی جذاب و نفس گیر قدم برمـیداریم(و ناموسا آن خانومـی کـه سیگارش را دود مـیکند خیلی خوب بود)و با پرزیدنت صحبت مـیکنیم..او دستور قتل دراگوویچ و تیمش را بـه مـیسون مـیدهد..اما چیزی غیر متعارف است..مـیسون تصور مـیکند کـه برای لحظه ای تفنگیرا بـه سمت پرزیدنت نشانـه رفته..کمـی بعد مـیسون و تیمش راهی پایگاه موشکی شوروی مـیشوند که تا جلوی پرتاب موشک را بگیرند..کمـی بعد متوجه مـیشوند کـه یکی از افردشان(ویور) بـه دست کرچنکو(شریک دراگوویچ) دستگیر شده و یک چشمش کور مـیشود..گروه تصمـیم مـیگیرد ابتدا ویور را نجات دهد سپس مانع از پرتاب موشک شود..مـیسون و تیمش ویور را نجات مـیدهند اما زمانی بـه موشک مـیرسند کـه پرتاب شده درون نـهایت مـیسون با یک راکت آن را درون آسمان منفجر مـیکند و به سختی از پایگاه مـیگریزد..گفته مـیشود کـه سقوط تکه های موشک از آسمان موجب انفجار اتوموبیل دراگوویچ شده واو مرده است.اما الباور ندارد..اما 5 سال بعد انـها ردی از یک تبعه روس تبار خطرناک درون ویتنام مـیابند.پس راهی ویتنام مـیشوند که تا او را بیـابند..مـیسون و هادسون درون کمپ وودز را مـیبینند کـه غرق درون خون و است..مدتی بعد ویتنامـی های بـه مانند مور و ملخ بـه کمپ حمله مـیکنند با وجود تلفات بسیـار انـها شکست مـیخورند و در همـین هنگام بومن هم با مـیسون دیداری تازه مـیکند..انـها بعد از این حادثه راهی شـهر مـیشوند که تا ردی از تبعه روس تبار بیـابند..اما هلی کوپتر انـها درون راه اسیب دیده و مـیسون بـه سختی درون یک ساختمان سقوط مـیکند..
اینجاست کـه مـیسون دوست قدیمـی خود رزنوف را مـیابد..به سختی باور مـیکند کـه رزنوو زنده باشد اما او زنده هست و بـه یـاری مـیسون شتافته ..او بـه مـیسون مـیگوید کـه دراگوویچ زنده هست و نقشـه بسیـار خطرناکی درون سر دارد..پس از نبردی خونین گروه از محل گریخته و مـیسون بـه فکر حرف های رزنوو است.در همـین هنگام بازجو از مـیسون مـیخواهد کـه منبع انتشار مربوط بـه مختصات ویروس nova6 اعداد را بیـان کند.اما مـیسون مـیگوید کـه چرا از هادسون و ویور نمـیپرسند.آنـها درون عملیـات دستگییل کلارک حضور داشتند..اینبار درون نقش هادسون قرار مـیگیریم کـه همراه با ویور مشغول شکنجه دکتر کلارک است.کلارک بـه انـها مـیگوید او مشغول همکاری با دانشمندی نازی بـه نام اشتاینر بر روی ویروس نوا سیبوده.در همـین هنگام نیروهای دراگوویچ بـه انـها حمله مـیکنند..نبردی نفس گیر و سخت با نیروهای دراگوویچ بر روی پشت بام های خانـه های هنگ کنگ ادامـه دارد.در نـهایت هم کلارک درون اخرین لحظات عمرش بـه هادسون محل اختفای اشتاینر را مـیگوید و تکرار مـیکند کـه اعداد از همـه چیز مـهم تر هستند..و درون نـهایت تیری مغزش را مـیشکافد اما هادسون و ویور موفق بـه فرار مـیشوند..کمـی بعد مـیسون بـه بازجو مـیگوید کـه هادسون و تیمش راهی محلی درون شوروی شدند که تا اشتاینر را بیـابند اما من و تیمم راهی ویتنام شدیم که تا کرچنکوف را بکشیم..اینجاست کـه بازجو تکرا مـیکند ایـا رزنوف چیزی درون مورد اعداد نوا سیبه تو نگفت؟مـیسون هم یـاد خاطر ای کـه رزنوف درون مورد جنگ جهانی دوم برایش گفته بود مـی افتد.حال درون نقش رزنوف قرار مـیگیریم ..نازی ها درون حال نابودی هستند اما هنوز پایگاه هایی از انـها وجود دارد کـه به سختی مقاومت مـیکنند..پس رزنو و افرادش بـه فرماندهی دراگوویچ راهی ان کمپها شده که تا هم اشتاینر و گاز معروف اش را بیـابند هم بـه قول خودشان کمـی نازی بکشند!!در نـهایت وقتی نازی هارا تارو مار مـیکنند بـه اشتاینر مـیرسند..او یک کشتی را بـه انـها نشان مـیدهد و ان هارا بـه انجا مـیبرد که تا گاز را بـه انـها هدیـه دهد..اما دراگوویچ و افرادش بـه رزنوف و دوستانش خیـانت مـیکنند و انـهارا با زندانی درون اتاق گاز خواستار مشاهده اثرات گاز بر روی انـها هستند..اما بـه لطف حمله کاماندو های انگلیسی به منظور به دست اوردن این گاز کشنده رزنووف موفق بـه فرار مـیشود..اما کمـی بعد توسط دراگوویچ دستگیر و به ورکوتا تبعید مـیشود..جای کـه او مـیسون را ملاقات مـیکند..
مـیسون و تیمش راهی جنگل های ویتانم مـیشوند که تا کلک کرنچکوف را ند..اما درون جنگل با ویت کونگ ها درگیر شده و هلی کوپتر مـیسون سقوط مـیکند..او درون تلاش هست تا از غرق شدن نجات یـابد اما درب خروجی هلی کوپتر گیر کرده و باز نمـیشود..در حالیکه انتظار مـیرود مـیسون هم از هوش برود اما ناگهان رزنوف بـه کمک او امده و در را از بیرون برایش باز مـیکند.(این چندمـین باری هست که رزنوف هنگام مشکل و سختی بـه کمک مـیسون مـی آید)پس از نبردی هیجان انگیز و جذاب تنـهایی راهی مخفی گاه کرچنکووف درون زیرزمـین مـیشویم..بازهم رزنوف با ما همراه مـیشود..اما وقتی بـه پناهگاه مـیرسیم کرنچکوف فرار کرده..اما دست نوشته هایش موجود است..از آنـها مـیتوان فهمـید کـه دراگوویچ روی نواسیکار مـیکند و قرار بـه زودی یک حمله بزرگ از طریق آن انجام دهد.کمـی بعد بـه تیم اطلاع مـیدهند کـه یک هواپیما محتوی ویروس نوا سیدر جنوب شرقی انـها سقوط کرده..پس درون طی یکی ز زیباترین مراحل بازی بعد از نبردی جذاب راهی منطقه مـیشویم اما وقتی درون محفظه را باز مـیکنیم با نارنجک روبهروی مـیشویم.اینجاست کـه ویت کونگ ها مثل مور و ملخ بر سر مـیسون و گروهش مـیریزند و مشخص مـیشود کـه این کار یک تله بیشتر نبوده..تمامـی گروه دستیگر شده و به دام مـی افتند.بازجو مـیسون را از خاطراتش بیرون مـیکشد و به او یـاداوری مـیکند کـه وقتی کـه مـیسون و تیمش درون ویتنام بودند.هادسون و ویور بـه دنبال استاینر بودند.اینجاست کـه در مرحله ای عجیب اما نسبتا دلچسب درون نقش خلبانی هستیم کـه قرار هست مسیر امن را بـه هادسون و تیمش نشان داده و انـهارا بـه سلامت بـه هدفشان برساند..کمـی بعد تیم بـه دفتر اشتاینر مـیرسند..اما او نیست.درست چند لحظه بعد او پیـام مـیدهد کـه حاضر بـه همکاری با انـها بـه شرط ضمانت امنیتش است.و مـیگوید کـه در منطقه Rebirth Island قرار دارد..پس تیم راهی ان منطقه مـیشود.بازجو بازهم سوال را تکرار مـیکند و از او مـیخواهد که تا منبع انتشار اعداد مربوط بـه نوا سیرا بیـان کند.اما رزنوف بـه یـاد کشتن کرچنکوف مـی افتد..پس از بـه تله افتادن او بـه همراه وودز و بومن ویت کونگ ها از انـها مـیخواهند کـه بازی رولت روسی را انجام دهند(یک گلوله درون هفت تیر گذاشـه مـیشود و از دو طرف خواسته مـیشود که تا به نوبت ماشـه را بکشند)بومن تن بـه این کار نمـیدهد و توسط افسر شوری مثل یک حیوان کشته مـیشود..وودز مقابل مـیسون قرار مـیگیرد..وودز و مـیسون شانس خود را یکبار امتحان کرده.و....
اینجاست کـه وودز ریسک کرده و اسلحه را سمت یکی از ویت کونگ ها نشانـه رفته و ماشـه را مـیکشد همزمان مـیسون هم اسلحه یکی از انـهارا گرفته و همـه شان را مـیکشد..پس از ان انـها راهی جنگل شده و پس از درگیری با تعداد زیـادی از ویت کونگ ها سوار هلی کوپتر شده و(در عین اینکه درون حال ذوق مرگ شدن از هلی کوپتر سواری هستین!)تمامـی مواضع دشمن رو درون منطقه نابود مـیکنند.سپس فرود امده و به سمت مقر اصلی(محل اختفای دراگوویچ) رفته و پس از درگیری سخت زندانیـان را ازاد کرده و مـیسون بـه سمت کرچنکوف حمله ور مـیشود..اما کرچنکوف اورا زخمـی کرده و تلاش دارد که تا با نارنجکی همـه چیز را نابود کند کـه در نـهایت وودز با او درگیر شده و مانع این کار مـیشود و خودش درون این راه کشته مـیشود(البته همـه چیز درون قسمت بعد مشخص مـیشـه)مـیسون با برسی اطلاعات دراگوویچ متوجه مـیشود کـه اشتاینر کجاست بعد راهی آنجا شده که تا او را بکشد..مـیسون بـه همراه رزنوف راهی منطقه مـیشوند و پس از قلع و قمع همـه بـه اشتاینر مـیرسند..در همـین حال هادسون و تیمش هم بـه ان منطقه رفتند و ان ها نیز بـه دفتر اشتاینر مـیرسند و شاهد ماجرا هستند..اشتاینر بـه مـیسون مـیگوید:من تو را بـه خاطر دارم..تو نمـیدانی کـه چه بلایی سرت اوردیم..کشتن من دردی از حال نوا سیدوا نمـیکند..در همـین حال ویکتور رزنوف فریـاد مـیزند من رزنوف هستم.و من اهمـیتی بـه نوا سینمـیدم..من انتقامم رو مـیخوام..در همـین حال او اشتاینر را با ضرب چند گلوله مـیکشد..اما هادسون و تیمش شاهد هستند کـه این مـیسون هست که این جملات را تکرار مـیکند(دنیـا روی سر گیمر خراب مـیشود..گیمر احساسی شده و حسابی کیف مـیکند)این جاست کـه متوجه مـیشویم رزنوف شخصیت خیـالی مـیسون بوده و در نتیجه هادسون او را دستیگر مـیکند.کمـی بعد بـه اتاق بازجویی رفته و متوجه مـیشویم کـه بازجو ها هادسون و ویور هستند.انـها دست های مـیسون را باز مـیکنند و از او مـیخواهند که تا منبع انتشار اعداد را بیـان کند.اما مـیسون با ضرب و شتم انـها از محل مـیگریزد اما ذهن مغشوش او هر لحظه خاطر ای بـه یـاد مـیاورد..تک بـه تک ماموریت ها و اشخاص..همـین جاست کـه مـیسون بـه یـاد مـیاورد..اشتاینر و دراگوویچ او را شست وشوی مغزی کرده اند.و چندین مل جراحی روی او انجام داده اند..سپس بـه یـاد رزنوف افتاده و متوجه مـیشود کـه او مدت ها پیش درون فرار از ورکوتا مرده است..در همـین حال هادسون اورا متوقف کرده و...
هادسون بار دیگر از مـیسون مـیخواهد بـه یـاد اورد..این بار بـه خاطر انتقام دوستش رزنوف و مـیگوید:به رزنوف بگو مطمئن باشـه کـه انتقامش رو مـیگیریم..حالا خوب فکر اون اعداد کدوم مختصات رو نشون مـیدن؟کجا؟مـیسون بار دیگر بـه خاطراش رجوع مـیکند..روزی کـه از کوبایی ها رودست خورد..کشتی Rusalka..که متعلق بـه شخص دراگوویچ بود.گروه با تمامـی راهی ماموریت مـیشـه..کشتی درون خلیج مکزیک قرار داره.وقتی کشتی رو تصرف مـیکنند متوجه مـیشن کـه کشتی مقر اصلی نیست و از کشتی صرفا به منظور اکسیژن رسانی استفاده مـیشـه.پس بـه زیر اب رفته و به هزار و یک مشکل موفق مـیشن دراگوویچ رو بـه چنگ بیـارن..مـیسون دستانش را محکم فشار داده و دراگوویچ را بـه سختی تحت کنترل دارد و
فریـاد مـیزند:..تو منو شست و شوی مغزی دادی..
دراگوویچ پاسخ مـیدهد:تو هیچی نمـیدونی..
مـیسون بازهم فریـاد مـیزند: تو تلاش کردی کـه من رو وادار بـه ترور رئیس جمـهورم کنی؟!
دراگوویچ: تلاش کردم؟!
و درون نـهایت التاب نمـیاورد و او را با نـهایت خشم و عصبانیت خفه مـیکند
در نـهایت گروه با قایق از محل مـیگریزد.
ویور: التموم شد..ما بردیم..
المـیسون: اینبار..
اما شوک اساسی پایـان بازی وارد مـیشود زمانی کـه فیلمـی کوتاه نشان داده مـیشود با مضمون ترور جان اف کندی کـه المـیسون بـه راحتی درون آن قابل تشخیص است.آیـا واقعا مـیسون قاتل رئیس جمـهور ایـالات متحده بود؟
همونطور کـه دیدین داستان ای عنوان همانند یـه فیلم سینمایی جذاب بود.مثل اثار فینچر پیچیده و مثل اثار مارول دارای شوک نـهایی..داستانی زیبا و جذاب..
نظر شما چیـه؟
تاریخ:یکشنبه 22 آذر 1394-09:14 ق.ظ
پرده پنجم : 9 ژولای 2001
در تمامـی این مدت کـه شین مالکیت نایترو رو بـه عهده داشت بارها با پدرش درگیری پیدا کرد.چه فیزیکی چه کلامـی!کاملا مشخص بود کـه ماندی نایت وارز ادامـه داره اما بـه نوع دیگری.شنی بارها بـه وینس یـاداوری مـیکرد کـه اون داره تاوان تمام اون بلاهایی کـه سر استف و مادرش اورده رو بعد مـیده.وینس هم هربار عصبانی تر از قبل یـاداوری مـیکرد کـه تمامـی اونـه به منظور بقای بیزینس لازم بودن.اما شین بـه درگیریش با پدر ادامـه مـیداد.اکثر مسابقات هم الان بین استار های wwe و wcw بود..منتها تو شو راء..در اون سمت هم استارهای ecw که کمپانیشون توسط وینس خریداری شده بود بـه شدت عصبانی و ناراحت بودن و مدام اعتراض خودشون رو درون قلب های مختلق ابراز مـی که تا اینکه درون نـهایت اون شب رسید.قرار شد که تا در مسابقه ای کین و جریکو از سوی wwe در مقابل لنس استورم و مایک اسام از wcw قرار بگیرن.ناگهان وسط مسابقه تامـی دریمر و راب ون دم بـه جریکو و کین حمله ..و بعد از اون چند استار از لاکر روم اومدن که تا با اونـها مبارزه کنن.اما تمامـی اون استارها سابقه حضور در ecw و یـا wcw رو داشتن بعد در عین ناباوری درون حالیکه انتظار یـه نبرد مـیرفت همـه اونـها چرخیدن بـه سمتن و جریکو!..کین و جریکو کاملا تنـها بودن و به سختی ضربه خوردن.یـه کتک مفصل!!..
اما نکته کار اینجا بود کـه پائل هیمن درون حالیکه مشغول گزارش بود از جاش بلند مـیشـه و وارد رینگ مـیشـه و به شین و وینس هشدار مـیده کـه شو حتما اکستریم باشـه(اشاره بـه شعار اکستریم ecw)در حالیکه جیم راس سرشو از ناراحتی تکون مـیده!!شین مکمن هم بـه پدرش هشدار مـیده کـه اونـها الان تو خونـه اونـها هستن..و خونـه مکمن ها..پس شین 5 نفر از استارهای wcw رو برمـیداره و وینس هم 5 نفر از اعضای wwe تا درون رینگ با اونـها مسابقه بدن...چون اونـها درون کل 10 نفر هستن..وینس هم مـیخواد هم کـه 5 نفر شین بـه 5 نفر اون گوش کنن اما شین قبول نمـیکنـه ولی درون نـهایت گروه راهی رینگ مـیشن.اما بین اعضای دو گروه درگیری سختی پیش مـیاد و اعضای wwe تمامـی اعضای wcw رو از رینگ پرت مـیکنن بیرون و زمانیکه استارهای ecw به رینگ حمله مـیکنن استارهای wcw کنار مـیکشن و استارهای wwe به سختی کتک مـیخورن و از رینگ بـه بیرون پرت مـیشن.پس درون اخر استارهای wcw وارد رینگ مـیشن که تا درگیری رو شروع کنن..اما درون عین ناباوری همدیگه رو بغل مـیکنن و به نشانـه اتحاد درون کنار هم قرار مـیگیرن...در حالیکه جیم راس داره از خشم ناراحتی فریـاد مـیزنـه: این دیگه چه کوفتیـه؟ دارن باهم های فایو مـیکنن؟
وینس مکمن: این دیگه چه کوفتیـه؟
شین مکمن: من بهت گفتم هچقوت نمـیتونم با سیـاست هات کنار بیـام..تو چه قدر باهوشی؟..در ضمن من شخصا مسئولم که تا مالک جدید ecw رو بهت معرفی کنم..استفانی مکمن!!
و اینگونـه شد کـه فرزندان وینسنت کندی مکمن علیـه اون شو و قصد تصاحب تاج و تخت پدر رو درون حالیکه هیچ واکنشی از سوی مادر دریـافت ن..اتحاد اعضای ecw و wcw گروی قدرتمند بـه نام alliance رو ایجاد کرد..گروهی کـه تقریبا کنترل کمپانی رو درون دست داشت.بارها این دو جناح بـه مصاف هم رفتن کـه هربار بـه نوعی اتفاقی افتاد اما مـهم ترینش خیـانت استین به wwe بودکه با ضرب و شتم کرت انگل موجب پیروزی الاینس درون مقطعی شد...کرت انگل بعدا همـین کار را تکرار کرد و با خیـانت به wwe به الاینس پیوست..همـه چیز تقسیم شده بود..حتی گزارشگرها و داورها...پس از چندماه درگیری بالاخره قرار شد که تا در یک شب همـه چیز مشخص بشـه و این درگیری ها بـه طور کل خاتمـه پیدا کنـه...در یک مسابقه تیمـی ده نفره پنچ نفر از اعضای الاینس درون مقابل 5 نفر از اعضای wwe قرار مـیگرفتن و تیم برنده برنده اون مسابقه مالک همـه چیز مـیشد...یعنی درون صورت برد الاینس wwe بین شین و استفانی تقسیم مـیشد اما اگر مـیباختن وینس دوباره قدرت رو بـه دست مـیگرفت...و بـه قول معروف winner take all
پرده آخر: 18 نوامبر 2001 (سروایر سریس)
کل این پی پی وی تحت الشعاع درگیری کمپانی با الاینس قرار گرفته بود و تقریبا تمامـی مسابقات درون واقع بین دو طرف برگزار مـیشد.اما مسابقه تعیین کننده مسابقه نـهایی بود...
کریسشن درون مقابل آل اسنو
مسابقه افتتاحیـه شو بر سر یوروپین چمپیون شیپ بود..کریسشن کـه قهرمان هم بود و طرف الاینس رو داشت حتما با ال اسنو(با اون روح و روان مریضش) کـه طرف وینس رو داشت مسابقه مـیداد.مسابقه درون کل 3 دقیقه طول کشید و کریسشن با همون تاکتیک های منحصربه فرد خودش از بعد اسنو بر اومد و قهرمانیش رو حفظ کرد..الاینسی ها درون لاکر روم حسابی کیف و این برد بهشون روحیـه داد.
ویلیـام ریگال درون مقابل تاجری
این مسابقه هرچند مستقیما خواست الاینس و وینس نبود ام درون گیری این دو موجب شد که تا این دو هم طرفداری یک جناح رو بـه عهده بگیرن..در واقع باخت ب تاجری ریگال رو ناخشنود کرده بود بعد اون بهش حمله مـیکنـه و چندین بار کنار رینگ مورد ضرب و شتم قرارش مـیده..کمـی بعد بـه توری ویلسون(اون زمان کنیز تاجری بود!!حیف این دیوا !!) هم دست درازی مـیکنـه و تلاش مـیکنـه که تا اون رو مال خود کنـه اما تاجری نمـیزاره.و درون نـهیت هم بازهم ریگال درون چند نوبت دیگه بهش حمله مـیکنـه که تا اینکه درون این استیج بـه مصاف هم مـیرن.استاد ریگال کـه طرفدار الاینس بودند درون نـهایت با همن تاکتیک های کثیف تاجری رو پاور بمب کرده و مسابقه رو مـیبرن.مسابقه کـه تقریبا 2 دقیقه طول کشید!!اما مـهم تر از اون این بود کـه استاد ریگال بـه توری ویلسون هم رحم نکرد و ایشون رو بـه سختی پاوربامب
اج درون مقابل تست
زمانی کـه تست درون مسابقه اج و وندام بـه نفع وندام دخالت مـیکنـه و موجب باخت اج مـیشـه اج بـه شدت خشمگین مـیشـه..در اخر هم موفق مـیشـه که تا اج رو شکست بده و قهرمانی آی سی رو ازش گیره.اما اج بـه لطف بردن کرت انگل قهرمان یو اس مـیشـه و استوریش رو با تست ادامـه مـیده.در نـهایت هم دخالت مـیک فولی موجب مـیشـه که تا این دو درون این پی پی وی مسابقه Title Unification match رو داشته باشن.یعنی بازنده تایتلش رو بـه دیگری مـیبازه و برنده صاحب هردو تایتل مـیشـه....اج طرف wwe و تست طرف الاینس بود...در نـهایت هم اج با زیرکی خاص خودش مسابقه رو مـیبره و قهرمان هردو تایتل مـیشـه..
دادلی بویز درون مقابل هاردی بویز
چندماهی مـیشد کـه این دو گروه درون قالب تگ تیم باهم مشکل داشتن..هردو هم از بهترین تیم های تاریخن..دادلی بویز قهرمان تگ تیم wcw و هاردی بویز قهرمان تگ تیم wwe بودن..نکته مـهم تر درگیری لیتا و استیسی کیبلر درون قالب منیجر های دو تیم بود کـه حسابی تنور مسابقه رو گرم کرده بود(ژووووون J )قرار شد که تا این دو تیم یـه Steel Cage Title Unification matchبه مصاف هم برن و برنده صاحب هردو تایتل بشـه..مسابقه بـه شدت جذاب و دیدنی بود..اما رد نـهایت این دادلی بودیز بودن کـه برنده مسابقه شدن و قهرمانی هارو بـه دست اوردن...
بتل رویـال:
Billy Gunn, Bradshaw, Farooq, Lance Storm, Billy Kidman, Diamond Dallas Page, Albert, Tazz, Perry Saturn, Raven, Chuck Palumbo, Crash Holly, Justin Credible, Shawn Stasiak, Steven Richards, Tommy Dreamer, The Hurricane, Spike Dudley, Hugh Morrus, Chavo Guerrero, Jr., and Funaki، test
که درون نـهایت بیلی گان و تست درون رینگ باقی موندن و همونطور کـه اطلاع دارین تست از الاینس بود و بیلی گان از wwe ولی تست شکست خورده ناگهان بیلی گان رو حذف مـیکنـه و برنده بتل رویـال مـیشـه
لیتا درون مقابل مالی درون مقابل ایوری درون مقابل جز درون مقابل جاگولین درون مقابل تریش استراتوس
یـه مسابقه 6 نفره کـه خیلی اثری از درگیری بین الاینس و wwe در اون دیده نمـیشد..هرچند مسابقه بدی هم نشد و جذابیت بالایی داشت.و درون نـهایت تریش مثل همـیشـه قهرمانی رو بـه دست اورد
مـین ایونت شو:
تیم الاینس : شین مکمن . استون کلد استیو آستین . راب ون دم .بوکر تی .کرت انگل
در مقابل
تیم wwe : د راک . آندرتیکر . کین . بیگشو . کریس جریکو
مسابقه درون حالی شروع مـیشد کـه راک و جریکو برسر تایتل سنگین وزن باهم درگیری داشتن و انگل و استین جدای از اون فیود قبلی سر تایتل wwe باهم درگیری داشتن..یعنی اه شخصی هم درون مسابقه دخیل بود و همـه چیز وفاداری بـه تیم نبود...در هر صورت مسابقه آغاز شد و ابتدای کار بیگشو بازهم با اون غرور مسخره اش توسط هر 5 استار دیگه کتک خورد و در نـهایت با فراگ اسپلش شین مکمن حذف شد...اما شین نتونست زیـاد دووم بیـاره و به لطف تیزهوشی جریکو خیلی زود حذف شد.در ادامـه وندام و کین هم باهم درگیری سختی پیدا کـه در نـهایت کند بودن کین موجب باخت او شد و حذف شد.پس از این هم اندرتیکر هرچند عالی مبارزه کرد اما اتحاد و همکاری الاینس موجب شد که تا تیکر هم زیـاد دووم نیـاره و حذف بشـه..البته بـه لطف کرت انگل..حالا نوبت راک بود کـه بیـاد ثابت کنـه کـه یـه سر و گردن از همـه بالاتره..راک طوفانی بـه پا کرد و تونست با کمک جریکو بوکر تی رو حذف کنـه..در ادام راک حتی ون دام رو هم حذف کرد که تا تعداد دو تیم برابر بشـه..یعنی دو رقیب درون غالب تیم درون مقابل یکدیگر..کرت انگل هم با تیزهوشی راک(البته بیشتر فرصت طلبی)حذف شد..جریکو بیش از این تاب نیـاورد و با یـه اشتباه از استین ضربه خورد و حذف شد و باخت!!پس از حذف جریکو درون حالیکه انتظار مـیرفت نبرد حماسی استین و راک رو شاهد باشیم اما جریکو بـه تیمش خیـان کرد و راک رو مورد ضرب و شتم قرار داد..قصد دخالت بیشترهم داشت کـه تیکر و دیگر اعضای wwe مانعش شدن و برش گردوندن بـه بک استیج..راک هیچ رقمـه حاضر بـه باخت نبود..اما بـه نظر دست بالاتر با استین بود اما درون اخر بـه لطف کینـه انگل از استین او دخالت کرد با تایتل قهرمانی wwe بهش ضربه زد که تا راک بتونـه با یـه راک باتم کار رو تموم کنـه و برنده این جدال باشـه...در نـهایت وینس مکمن با حضور درون آرنا درون حالیکه کتش رو درون اورده بود لبخندزنان فریـاد مـیزد پاسخ گریـه های ش رو با همون نگاه مغرورانـه مـیداد..اینگونـه بود کـه کمپانی با یک استوری زیبا پرونده ecw و wcw رو به منظور همـیشـه بست...
نظر شما چیـه؟
تاریخ:یکشنبه 22 آذر 1394-09:13 ق.ظ
استوری و داستان سرای بخش جدای ناپذیر از پرورسلینگ(کشتی کچ ) بـه حساب مـیاد.در واقع یـه استوری مـیتونـه یـه فیود جذاب بین چند استار خلق کنـه و تنور مسابقه رو گرم تر کنـه.یـه استوری خوب مـیتونـه تماشاچی رو تشنـه دیدن مسابقه کنـه.یـه استوری خوب مـیتونـه دقیقا مثل یک فیلم سینمایی شمارو متعجب یـا ناراحت یـا هیجان زده کنـه.حالا 26 مارچ 2001 رو بـه یـاد بیـاریم.زمانی کـه وینس مکمن با چند سکانس جلوه ویژه تلویزونی اعلام کرد که wcw رو خریده.خوب کـه چی؟باید که تا چند هفته تو راء خشوحلی مـیکردم و تبریکات جیم راس رو مـیشندیم؟ نـه کمپانی برنامـه بهتری داشت.به مراتب بهتر.مکمن ها اواخر هزاره قبل مـیلادی و اوائل هزاره جدید بـه مدت چند سال بـه شدت درون استوری های دخیل بودن و حضور زیـادی داشتن.به لطف خواست وینس مکمن حالا قرر بود کـه مکمن ها بـه نقطه اوج اختلافشون برسن..حتی بالاتر از راسل مـینیـا 16.یکی از جذاب ترین استوری های تاریخ درون همـین اوقات اتفاق افتاد.قدرت گیری فرزندان مکمن و درگیری با پدرشون بـه واسطه خرید wcw و شورشecw ...
پرده اول: 11 ژانویـه 1999
شین مکمن فرزند ارشد وینس چندسال بود کـه به طور مستقیم و غیر مستقیم درون استوری های کمپانی حضور داشت.اما حالا قرار بود کـه پدرش درون رویـال رامبل حضور پیدا کنـه بعد تصمـیم گرفت کـه مربی شخصی پدرش بشـه و اون رو تمرین بده.نتیجه این شد کـه این دو غالب اوقات درون باشگاه یـا کشتار گاه یـا پارک تنـها بودن و در طی تمرین باهم حرف مـیزدن.جدای از اون شعارهای همـیشگی کـه شین سرمـیداد که تا پدرش رو بـه تمرین سخت تر وادار کنـه گاها حرف های جالبی هم بینشون رد و بدل مـیشد.مثلا:
شین: ما مکمن هستیم و مـیتونیم باهم هرکسی رو شکست بدیم.
وینس:واسه همـینـه کـه مـیخوام کل خانواده رو کنارم داشته باشم.
شین:منظورت و استف هستن؟
وینس:البته.اگه اونـها هم تو این بیزینس باشن دیگه هیچی جلودارم نیست.
شین:ولی فکر نکنم این کار درستی باشـه.استف هنوز بچس..
وینس:اما اون یـه مکمنـه.همونقدر مکمنـه و خون من تو رگهاش جریـان داره کـه تو هستی و خون من تو رگ هات جریـان داره.
شین:ولی اون ته.مـیخوای بندازیش تو رینگ که تا با آستین مبارزه کنی؟
وینس:اگه لازم باشـه..
پس از این گفت و گو حالت چهره شین بـه خوبی نشان دهنده ناراحتی او از سیـاست های پدرش را مـیداد..اما همـین گتف و گو بود کـه مجوز حضور بیشتر استفانی را در wwe صادر کرد.
پرده دوم: 7 ژوئن 1999
در اون همون سال بود کـه یـه استوری جالب و فانتزی خلق شد.استوری higher power یـا همون greater power که حاصل درگیری وینس مکمن با لرد اف د دارکنس اندرتیکر بود.یـه استوری واقعا جذاب و فانتزی کـه کمپانی نسبت بـه سال حضورش حقه ای واقعا چشم گیری رو بـه کار برد که تا بتونـه واقع گراییکنـه.هرچند خود همـین استوری نیـاز بـه یـه تاپیک جدا داره.اما درون نـهایت اخرین تیر ترکش اندرتیکر به منظور نابودی وینس مکمن دزدیدن او و ازدواج با او بود که تا بتونـه از طریق خواست خدای تاریکی رو براورده کنـه یعنی اینکه استفانی بچه ابلیس ( mammon) رو بـه دنیـا بیـاره.به نظر مـیرسید وینس هیچ رو نداره کـه بتونـه بهش کمک کنـه.در نتیجه دست بـه دامن استیو استین مـیشـه.استین هم بعد از چندماه درگیری جانانـه استفانی رو ازاد مـیکنـه.اما درون نـهایت اندرتیکر مـیگه کـه تمامـی این اتفاقات بـه خواست یـه قدرت بزرگتر بوده(گریتر پاور)وینس هم مـیخواد کـه اون قدرت رو ملاقات کنـه.پس درون این روز یعنی 7 ژوئن اندرتیکر تصمـیم گرفت که تا این قدرت رو بـه رینگ دعوت کنـه و اون رو نشون همـه بده.در نـهایت این قدرت بزرگتر بـه رینگ اومد و نقاب از چهره برداشت و مشخص شد کـه ایشون همون وینسنت کندی مکمن هستن! بله مالک کمپانی کـه تمامـی این بازی هارو راه انداخته بوده فقط به منظور اینکه بتونـه آُستین رو نابود کنـه.و درون پرومو خودش هم این رو بیـان مـیکنـه
وینس مکمن: کاری نیست کـه من نکنم، قیمتی نیست کـه نپردازم که تا در نـهایت تو نابود بشی آستین!
اما همـه اینـها یـه طرف وقتی استف و شین از این قضیـه خبردار مـیشن بـه شدت واکنش نشون مـیدن.هرچند شین درون ابتدا عین خیـالش نیست و به نظر از حرکت پدرش خوشش اومده اما درون شوهای بعدی بارها بـه پدرش گوش زد مـیکنـه کـه این حرکت غیرمنطقی بوده و ممکن بوده که تا به استف ضربه بزرگ روحی وارد بشـه! اما وینس بازهم تکرر مـیکنـه کـه استف مقاوم تر از این حرفاست.
پرده سوم: 2 آپریل 2000
کمپانی وارد یـه بحران مـیشـه.با ورورد لیندا مکمن بـه استوری های کمپانی بـه تحریک هانتر استفانی از پدر جدا مـیشـه و اعتقاد داره حتما هوای شوهرشو داشته باشـه.در اون سمت هم شین معتقد کـه مدیر بهتری نسبت بـه پدرشـه بعد اون هم بـه دنبال قدرت گیریـه.و لیندا مکمن هم کـه به محض ورودش اعلام مـیکنـه کـه بهترین گزینـه بری ریـاستی بـه جز همسرشـه.در نـهایت قرار مـیشـه این 4 نفر 4 که تا استار رو معرفی کنن که تا در راسل مـینیـا بـه مصاف هم برن و هرکی کـه اون مسابقه رو برد علاوه برب قهرمانی wwe به منیجرش هم کمک مـیکنـه کـه به صدر کمپانی برسه.در نـهایت هم با یکبندی شوکه کننده وینس و شین کمک مـیکنن که تا هانتر و استف برنده این مسابقه بشن(لیندا مثل همـیشـه بی گناه جلوه کرد!) و اینگوه قدرت دست وینس مـیموند.اما شین کـه از غییر عقیده پدرش خبر نداشت دو هفته بعد راء بهش گفت:
شین: نمـیشد از همون اول بگی کـه طرف استف هستی؟
وینس: امکان داشت همـه چیز خراب بشـه!
شین:یعنی تو حاضری بـه خاطر این کمپانی کوفتی با مشت بزنی تو صورت پسرت اما حقیقت رو بهش نگی؟
وینس:من حاضرم خودمو از ساختمون پرت کنم پائین اگه لازم باشـه!
پرده چهارم : 26 مارچ 2001
در این روز بود کـه وینس مکمن بـه طور رسمـی اعلام کرد که wcw رو خریداری کرده.اما جرقه تمامـی اتفاقات همـین روز زده شد.در یکی از شوکه کننده ترین پرومو های تاریخ ماندی نایت راء..در حالیکه وینس درون رینگ راء صحبت از نابودی wcw مـیکرد شین با یـه ارتباط زنده تلویزونی از نایترو حالش گرفت و چیزهای گفت کـه وینس رو بـه شدت ترسوند.
وینس مکمن:من اینجام..توی شبکه اختصاصی wcw ..چه طور ممکنـه؟..wcw توی دستای منـه..درسته..من وینس مکمن..مالک چیزی شدم کـه مال خودم بود....برای اولین بار درون تاریخ کمپانی این برادکست فقط درون تی ان ان کلیولند اوهایو دیده نمـیشـه..همچنین درون حال پخش شدن از ترنر نتورکه..من wcw رو خ!...wcw دفن شد...رفت زیر خاک..حتی باقی مونده های wcw رفتن زیر خاک..دفن شدن..و حالا من مالک همـه چیزم..من....wcw تموم شد..
شین مکمن: سورپرایز پدر.. خوب تو اونجا توی اوهایوهستی..و من اینجا توی ساحل شـهرپاناما فلوریدا...و توی رینگ wcw ایستادم...قرار داد با wcw تنظیم شد(منظور قرار داد فروش wcw به وینس مکمن بود) و اسم روی قرارداد شین مکمنـه..به هر حال قرار داد بـه اسم شین مکمن خونده مـیشـه(منظور اینـه کـه شین مکمن بـه جای خرید کمپانی به منظور پدرش خودش رو خریدار معرفی کرده و حالا اونـه کـه مالک wcw به حساب مـیاد)..درسته..حالا من مالک wcw هستم...wcw قبلا حالتو اساسی گرفته و بازهم این کار رو خواهد کرد...
جیم راس: شین مکمن wcw رو خریده!؟
تاریخ:جمعه 20 آذر 1394-05:42 ب.ظ
فیلم های ابرقهرمانی همـیشـه یکی از محبوب ترین و پرفروش ترین فیلم ها بودن.فیلم هایی قهرمان محور کـه داستان نبرد و خوبی و بدی رو بـه زیبایی روایت مـیکنند.اما آغاز این روایت ها بر مگیرده بـه کامـیک بوک ها..همون مجلات مصور معروف.در این کتاب ها ما شاهد شکل گیری دنیـای بزرگی هستیم کـه در اون هر موضوعی بـه دیگری ربط داره.اما درون فیلم های سینمایی بعضی محدودیت ها نمـیزاره همـه چیز بـه تصویر کشیده بشـه.پس کار گردان دست بـه خلق جزئیـاتی مـیزنن کـه روایتگر جزئیـات درون کامـیک بوک هست و یـا ادرسی درون مورد فیلم های بعدی و یـا موضوعات بعدی مـیده.
1: فیلم های مارول دو پایـان دارد!
هم ما بـه دیدن صحنـه هایی کـه پس از تیتراژ اولیـه پخش مـیشـه عادت داریم و همگی صبر مـیکنیم که تا تیتراژ پخش بشـه و بتونیم اون پایـان رو ببینیم.اما شاید ندونین کـه پس از پخش تیتراژ اصلی(همونی کـه یک سری نوشته سفید روی پرده سیـاه بالا مـیرن)هم صحنـه ای وجود داره کـه البته خیلی مـهم نیست اما بضا جذاب و دیدنیـه.البته درون فیلم ant man این سنت شکسته شد و صحنـه مـهم تر فیلم درون اخرین لحظات بـه نمایش درون اومد.
2: و این پیرمر دوست داشتنی کـه احتمالا قصد ثبت رکورد را دارد!
همـه با استن لی آشنای دارن.خالق و طراح نـهایی بسیـاری از ابرقهرمان های کنونی مارول.به پاس زحمات این فرد تصمـیم گرفته شد کـه از این بعد در تمامـی فیلم های مارول حضور داشته باشـه.پس از فاز یکم فیلم هیـا مارول درون همـه اونـها حضور داشته.البته حضوری کوتاه و چندثانیـه ای.ولی امـید مـیره کـه با حفظ این روند بتونـه با کریس ایونز و هیوجکمن درون این زمـینـه رقابت کنـه.
3: درخت دنیـا
همونطور کـه مـیدونید کل افسانـه تور درواقع متعلق بـه فرهنگ اسکاندیناویـه.در فیلم کاپیتان امریکا زمانیکه جمجمـه سرخ دنبال تسرکت مـیگرده وارد یـه کلیسا مـیشـه.و متوجه مـیشـه کـه تسرکت درون یـه طراحی چوب قرار داره.این طراحی چوبی درواقع Yggdrasillه.یعنی درخت دنیـا.که بـه باور مردم اون منطقه درون مرکز جهان هستی قرار داره و نـه دنیـا روی شاخه های اون قرار دارن.
4: ضدقهرمانی کـه هنوز خبری از او نیست
در فیلم هالک شگفت انگیز درون اواخر فیلم شاهد هستیم کـه بروس بنر بالاخره با دکتر ساموئل استرنز دیدار مـیکنـه.که درون نـهیت درون اثر حادثه ای خون آلوده بـه رادیواکتیو بنر از طریق یک زخم سطحی وارد جریـان خون دکتر استرنز مـیشـه.منتها این زخم رشنی دکتر قرار داره.کمـی بعد سر ایشون شروع بـه بزرگ شدن مـیکنـه و ایشون از این اتفاق لذت مـیبرن و یک لبخند عریض تحویل تماشاچی مـیدن.به احتمال قوی ایشون همون The Leader هستن..یعنی بزرگترین دشمن هالک.
5: فعلا خبری از رابطه والد فرزندی نیست!
در فیلم X-Men: Days of Future Past کوئیک سیلور به منظور لحظاتی موفق بـه هم صحبتی با مگنیتو مـیشـه.و با خوشحالی مـیگه:تو مـیتونی فلزات رو کنترل کنی؟مادرم منم یکیو مـیشناخت..در وقع مسئله اینجاست کـه در کامـیک بوک ها کوئیک سیلور حرام *زاده مگنیتو است.
6: کریس ایونز اینجا.کریس ایونز اونجا.کریس ایونز همـه جا
در فیلم کاپیتان امریکا زمنی کـه باکی و استیو راهی نمایشگاه استارک مـیشن به منظور چند لحظه دوربین یـه موجود انسان نمارو با لباس قرمز رنگ نشون مـیده.این موجود یـه رباته با نام human torch کـه در واقع مثل اسمش یـه جور مشعل انسانیـه..یعنی یـه ربات کـه مـیتونـه با استفاده از شعله های آتش پرواز کنـه.در این فیلم بـه وضوح مـیبینیم کـه برای جلوگیری از اشتعالش درون محفظه بدون اکسیژن نگه داری مـیشـه.نکته مـهم تر اینکه خود کریس ایونز این نقش کوتاه رو بازی کرده.و خبو همـینم بهش کمک کرد که تا بتونـه درون رقابت با هیو جکمن دست بالاتر رو داشته باشـه.
7: فعلا بچه ای!
در فیلم x-men:first class پروفسور ایدستگای مـیسازه بـه نام Cerebro کـه این توانایی بـه پروفسور مـیده کـه زهن هرکسی رو کـه مـیخواد.از هر جای جهان بخونـه.وقتی پروفسور مشغول برسی افراد هستن ناگهان بـه یـه مورد برمـیخورن کـه خیلی بچس اما بعدا بـه یکی از مـهم ترین اعضای تیمشون تبدلی مـیشـه.یعنی استورم!!
8: واقعیش کی مـیاد؟
در فیلم آیرون من به منظور لحظه ای ما برمـیخوریم بـه پوستر عجیب.درواقع این پوستر طرحیـه از فیم فنگ فوم.یـه اژدهای سخن گوی چینی کـه به شدت با تونی استارک و کارهاش مشکل داره و از سخت جون ترین دشمن هاش بـه حساب مـیاد!!البته فعلا فقط تصویرشـه!!
9:جون مادرتون ازش استفاده کنین
در قسمت اول فیلم تور وقتی غول های یخی درون ربودن تسرکت شکست مـیخورن و پابه فرار مـیزارن به منظور لحظه ای این دست کش رو مـیبینیم.درواقع نام این دست کش .دست کش ابدیت مـیباشد.و به منظور استفاده از قدرت شش سنگ ابدیت بـه طور همزمان استفاده مـیشـه..هرکه این دستکش رو بـه همراه شش سنگ داشـه باشـه مـیتونـه هرکاری ه.جالبه کـه در کامـیک بوک ها فقط تونی استارک از این دست کش استفاده کرده! و در طول این همـه سال هیچ کاراکتر دیگه ای ازش استفاده نکرده..البته چند وقت پیش فهمـیدیم کـه این دست کش بالاخره دست ادم نادرستش افتاد!!
10: کلاغ هارا دست کم نگیرید!
در قسمت اول فیلم اونجرز درون صحنـه ای شاهد حضور دو کلاغ بودیم و در قسمت دوم فیلم تور شاهد حضور یکی از انـها بر روی دست ادین.در واقع این دو ”Hugin and Munin”هستند. کـه Hugin بـه معنای تفکر و Munin بـه معنای حافظه مـیباشند.این دو ماموریت دارند هر روز بـه 9 عالم سرکشی کنند و تمامـی وقایع مـهم را بـه ادین گزارش کنند.البته گفته شده ماموریت اصلی انـها ظهور راگنوراک (آخرزمان درون فرهنگ اسکاندیناوی) مـیباشد.
11: 9عالم
در قسم دوم فیلم تور بارها شاهد حضور دروازه های 9 عالم بودیم اما از این بین یکی از انـها بارها بـه چشم امد. Muspelheim جهنمـی.سرزمـینی پوشیده از آتش و گدازه با مردمان وحشی خو و زادگاه یکی از خوفناک ترین موجودات جهان هستی یعنی Fire Giant Suture کـه به نظر مـیاد درون راگنوراک نقش اساسی داشته باشد.
12: دکتر داره مـیاد!
در قسمت دوم فیلم کاپیتان امریکا وقتی راجرز و دوستاش وقتی Brock Rumlow رو رو کـه یکی از جاسوس های هایدرا بوده گرفتار و شکنجه مـیکنن.اون توضیح مـیده کـه اه پروژه نظارتی شیلد درون واقع یـه پروژه بوده کـه هدفش حذف افراد خطرناک به منظور هایدارست!این افراد شامل استیو راجرز.بروس بنر و استفن استرنج! مـیشـه.ینی همون دکتر استرنج معروف کـه قدرت های مافوق طبیعی خاصی داره..و البته فیلمش درون حال ساخته.
13: خوشگلی کـه زیـاد مـیداند!
در فیلم مرد مورچه ای درون سکانسی از فیلم ما متوجه مـیشویم کـه گروه اونجرز بـه دنبال مرد مورچه ایست و برای پیدا او با ژورنالیست های معروف شـهر دیدار مـیکنند.در یکی از این دیدار ها گروه مـیگوید بـه دنبالی هست که تازه خودش را مطرح کرده. و ژورنالیست هم درون جواب مگوید ما ادم های زیـادی را مـیشناسیم.یکی مـیپرد.یکی سر مـیخورد.یکی از دیوراها بالا مـیرود!! احتمالا اوی کـه از دیوارها بالا مـیرود رو مـیشناسیم.بله همون اسپایدر من معروف کـه حضورش هم درون فیلم بعدی قطعی شده!
این نکات کاملا سلیقه ای و انتخابی بودن.شما چی؟آیـا بـه نکات ریزی از این دست برخورد کردین؟
[مسابقه فاکتر فاکس]نویسنده و منبع: مجتبی خادمی | تاریخ انتشار: Fri, 15 Jun 2018 04:47:00 +0000