رمان قمار عشق

رمان قمار عشق دانلود کتاب,دانلود رمان | ناول 98 | رمان افسونگر - romanma.rozblog.com | دانلود رمان پسران مغرور ان شیطون | ناول 98 | دانلود رمان قتل کیـارش اندروید،جاوا،pdf،ایفون | نگاه دانلود | kafebook.ir | معرفی کتاب های خوب | خلاصه و نقد و بررسی ... |

رمان قمار عشق

دانلود کتاب,دانلود رمان | ناول 98

خلاصه: رمان قمار عشق نورا تنـها مغرور و سرسخت و زیباییـه کـه چشمان سیـاهش زیباترین رکن چهره اشـه. رمان قمار عشق اون  پدرشو درون بچگی از دست داده و به سختی امورات زندگی خودش و برادر و مادرش مـی گذره نورا با جدیت درس مـی خونـه.و کار مـی کنـه  که تا بتونـه پزشک بشـه اون هدف بزرگی توی زندگی داره کـه مـی خواد بهش برسه درون حین رسیدن اون بـه هدفش با مشکلات زیـادی دست و پنجه نرم مـی کنـه بیماری مادرش بی پولی و عشقی کـه ناخواسته سر راهش قرار مـی گیره و اونو تو تنگنای بدی مـی ذاره درون حالی کـه اون اصلا  وقتی برای  عاشق شدن نداره... رمان قمار عشق حتما با نورای مغرور همراه بشیم و ببینیم آیـا مـی تونـه از بعد رسیدن بـه هدف بزرگش و عشقی جانسوز و آتشین کـه گرفتارش مـی شـه بر بیـاد ؟ آیـا امـیر علی تهرانی مغرور مـی تونـه این غزال تیزپا رو شکار کنـه ؟

نویسنده: اعظم حسین پور، رمان قمار عشق




[رمان قمار عشق]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 01 Aug 2018 01:00:00 +0000



رمان قمار عشق

رمان افسونگر - romanma.rozblog.com

عنوان کتاب: رمان قمار عشق افسونگر

نویسنده رمان افسونگر:هماپور اصفهانی

منبع:نودهشتیـا

خلاصه:

افسونگر : 

تائیس افسونگری بود...

که با افسون خود اسکندر را وادار کرد پرسپولیس را بـه آتش بکشد و من افسونگری هستم.

که روح را بـه آتش مـی کشم ... رمان قمار عشق یکی بعد از دیگری ... 

افسون نخواست افسونگر باشد ... رمان قمار عشق افسونگرش د...

مقدمـه شروع رمان افسونگر:

یک مادر ایرانی 

یک هویت ایرانی ...

یک ایرانی ...

نـه نـه!

یک پدر اروپایی ...

یک هویت اروپایی

یک اروپایی 

نـه نـه!

من کیستم؟!

افسون؟

یک زن؟

آفریده شده ام به منظور پاکی؟

یـا گناه؟

برای محبت دیدن و محبت ؟

یـا دیگران را تشنـه محبت ؟

یـا مورد ظلم قرار گرفتن و تحقیر شدن؟

من مـهمم؟

شاید هم نـه ... اصلا بـه چشم نمـی آیم ...

اذیت من را دوست دارند ...

چرا من اذیت و آزار را دوست نداشته باشم؟

چرا من تلافی نکنم؟

آنـها مردند ... من ی یکه و تنـها!

آنـها زور بازو دارند و من ...

عشوه و مکر زنانـه!

شعار من اینست:

ترجیح مـی دهم همـه مردان رژ لبم را خراب کنند ... 

نـه ريمل چشم هايم را ! ...

، رمان قمار عشق




[رمان قمار عشق]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 31 Jul 2018 21:11:00 +0000



رمان قمار عشق

دانلود رمان پسران مغرور ان شیطون | ناول 98

مشخصات رمان

عنوان: رمان قمار عشق رمان پسران مغرور ان شیطون

نویسنده : امـیر فرهی

ژانر: عاشقانـه

زبان: فارسی

صفحات: ———

فرمت رمان و حجم هر کدام :

فرمت آندروید : ۱٫۱۴ مگابایت

فرمت پی دی اف : ۶٫۲۹ مگابایت

فرمت آیفون : ۲۹۲ کیلوبایت

خلاصه ی از داستان رمان پسران مغرور ان شیطون نوشته امـیر فرهی

داستان مربوط بـه سه مـیشـه کـه در اولین روز دانشگاه خود با یک ماشین تصادف مـیکنند و در آن تصادف با سه پسر آشنا مـیشوند,
بعد از معطلی کـه به خاطر تصادف بـه وجود مـی آید بـه سمت دانشگاه راه مـیفتند.در دانشگاه متوجه حضور ان سه پسر مـیشوند و به فکر تلافی و انتقام مـیفتند….

صفحه اول رمان پسران مغرور ان شیطون

رو بـه آینـه قدى اتاقم ایستادم و در حالى کـه سعى داشتم کالسورم را زیر بغلم نگهدارم با یک
دست … تند تند موهاى مشکى بلندم را کـه مدام از مقنعه ام بیرون مـیزد را توى مقنعه ام
پنـهان کردم . رمان قمار عشق استرسى کـه بر تنم افتاده بود باعث لرزش دستانم مى شد … امروز اولین روزى
بود کـه قراره بریم دانشگاه براى همـینم دل تو دلم نبود . رمان قمار عشق بعد از پوشیدن لباسام ، رمان قمار عشق هیکل خودم
را توى آینـه برانداز کردم … یـه مقنعه ى سرمـه اى با یـه مانتوى مشکى کـه هیکلم را بـه خوبى
توش نمایش مـیداد پوشیده بودم ؛ بـه همراه یـه کیف و کفش مشکى … الهى قربون خودم برم
، یعنى خدا چى آفریده .. هیکلم شبیـه مدالى آلمانیـه .! بـه چهره ى بى رنگ و روم خیره شدم
… پوست نسبتاً سفیدى داشتم براى همـینم از پنکفیدکن استفاده نمى کردم و فقط
کمى برقکارمو راه مى نداخت . دیگه خیلى هم مـیخواستم آرایش کنم .. یکم ریمل و
خط چشم مى کشیدم … وگرنـه درکل احتیـاجى بـه همـیناهم نبود . از اتاقم بیرون امدم و
سریع بـه سمت اتاق اون دوتاى دیگه بـه راه افتادم … دم درون اتاقشون کـه رسیدم ضربه اى به
در وارد کردم و با لحنى کـه سعى داشتم عصبانیتباشـه صداشون کردم :
_ مـهدیس .. ترانـه .. بیدارشید .

کمى منتظرموندم ، اما خب هیچ جوابى نشنیدم … ضربه ى محکمترى بـه دراتاقشون وارد
کردم کـه صداى بلندى تولید کرد …
_بچه ها بیدارشید دیگه دیرمون شد! باالخره صداى خوابالوى مـهدیس بلندشد :
_مـهدیس_ اووووف … ما بیداریم صحرا صبر کن اآلن آماده مى شیم
_اى بابا زودباشید دیگه ساعت کالسمون شروع مـیشـه .
_مـهدیس_ باشـه .. تو برو ، که تا ماشینو روشن کنى ماهم مـیایم .
دیگه منتظر هیچ حرفى از طرفشون نشدم و پله هاى خونـه رو دوتا..یکى پایین رفتم . گاهى
عادتم بود روى نرده ى پله ها بشینمو لیز بخورم پایین ، اما حیف اآلن حال و حوصله ى این
کارا رو نداشتم براى همـینم مثل بچه ى ادم پله ها رو گذراندم که تا وارد پارکینگ شدم
_سالم عشقم صبح بخیر!
عاشق ماشینم بودم … ۲ آلبالویى ام را روشن کردم و منتظر اون دوتا خل و چل نشستم …
وقت نشد خودم رو معرفى م ، من صحرا امـیدى دانشجوى سال اول گرافیک هستم …




[رمان قمار عشق]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 01 Aug 2018 16:02:00 +0000



رمان قمار عشق

دانلود رمان قتل کیـارش اندروید،جاوا،pdf،ایفون | نگاه دانلود

نویسنده : رمان قمار عشق نگاه ۱۱۷ دیدگاه بازدید : 80,234 تاریخ : ۲۴ مـهر ۱۳۹۴

دانلود رمان قتل کیـارش اندروید،جاوا،pdf،ایفون

خلاصه:دانلود رمان قتل کیـارش اندروید،جاوا،pdf،ایفون درون یک مـیهمانی خانوادگی کیـارش دولتشاه بـه قتل مـیرسد. رمان قمار عشق تمام مدارک نشان مـی دهند قاتل، رمان قمار عشق نگهبان خانـه هست اما واقعیت چیز دیگریست…پایـان

آرزوها و خواسته های من خیلی هم بزرگ نیستند. رمان قمار عشق راستش شاید هم بزرگ باشند، یعنی ملیحه مـی گوید

همـین هایی کـه تو مـی خواهی، خیلی ها حتی توی خواب هم جرات ندارند بهش فکر کنند و من فکر مـی کنم

راست مـی گوید. ترنم مـی گوید آدم خودش هست که خواسته ها و آرزوهایش را بزرگ و کوچک مـی کند. او هم

راست مـی گوید. مثلاً این کـه من آرزو دارم یک خانـه نقلی خوشگل به منظور خودمان داشته باشیم و بابا هم یک

پراید داشته باشد با اوضاعی کـه من که تا حالا باهاش زندگی کرده ام خیلی بزرگ نیست. ولی اگر وضع زندگی ام

را بی خیـال بشوم، یعنی جایی کهزندگی مـی کنم و آدم هایی کـه کنارشان زندگی مـی کنم را بی خیـال

بشوم و فقط خودم و بابا محمدعلی و اعظم را ببینم آن وقت خیلی زیـادی بزرگ بـه نظر مـی رسند. آن

قدر کـه حتی توی خواب هم جرات نکنم بهش فکر کنم. تازه از این ها بزرگ تر هم هستند. یکیش همـین کـه فکر

کنم یکی مثل کیـارش از من زیـادی خوشش بیـاید یـا نـه اصلاً عاشقم بشود.ملیحه مـی گوید همـین هایی کـه تو

مـی خواهی، خیلی ها حتی توی خواب هم جرات ندارند بهش فکر کنند و من فکر مـی کنم راست مـی گوید.

ترنم مـی گوید آدم خودش هست که خواسته ها و آرزوهایش را بزرگ و کوچک مـی کند. او هم راست مـی گوید

مثلاً این کـه من آرزو دارم یک خانـه نقلی خوشگل به منظور خودمان داشته باشیم و بابا هم یک پراید داشته باشد

با اوضاعی کـه من که تا حالا باهاش




[رمان قمار عشق]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 31 Jul 2018 05:40:00 +0000



رمان قمار عشق

kafebook.ir | معرفی کتاب های خوب | خلاصه و نقد و بررسی ...

ما درون قسمتی از وب‌سایت معرفی کتاب کافه‌بوک، رمان قمار عشق جملات زیبای کتاب‌های معروف را درون قالب پاراگراف خواندنی منتشر مـی‌کنیم. رمان قمار عشق مطالب پاراگراف خواندنی هر هفته، شنبه‌ها به‌روز‌ رسانی مـی‌شود و...

. رمان قمار عشق : رمان قمار عشق




[رمان قمار عشق]

نویسنده و منبع: kafebook.ir | تاریخ انتشار: Mon, 30 Jul 2018 01:59:00 +0000



تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
i.video.ir@gmail.com