در این پست از سایت hooris.ir آشنايي با ميراث هنري و فرهنگي ايران,حفظ و احيا و معرفي ميراث فرهنگي و هنري ايران را به منظور شما عزیزان علاقه مند بـه باستان شناسی و مـیراث فرهنگی قرار دادیم .
آشنايي با ميراث هنري و فرهنگي ايران,حفظ و احيا و معرفي ميراث فرهنگي و هنري ايران
آشنايي با ميراث هنري و فرهنگي ايران,حفظ و احيا و معرفي ميراث فرهنگي و هنري ايران,مـیراث فرهنگی,باستان شناسی,معرفی مـیراث فرهنگی,حفظ و مرمت و بازسازی مـیراث فرهنگی,سازمان مـیراث فرهنگی ایران,مـیراث فرهنگی و هنری تاریخی ایران,احیـا مکانـهای مـیراث فرهنگی ایران
فهرست مطالب
مقدمـه
فصل اول : روش کشيدن الگوي نمدي ميراث مکتوب ……………..٢
فصل دوم : ميراث معماري ……………. روش کشيدن الگوي نمدي ١٨
فصل سوم : باغ ايراني …………………٤٦
فصل چهارم : موسيقي ايراني ………… ٥٦
فصل پنجم : نايش هاي آييني و سنتي ..٧٢
فصل ششم : صنايع دستي ……………٨٤
فصل هفتم : پوشاک و زيورآل ت ……… ١٠٦
مطالعه آزاد…………………………. روش کشيدن الگوي نمدي ١٢٢
منابع و مآخذ………………………..١٣١
مقدمـه
در بين متوني کـه از گذشته هاي دور بـه ميراث رسيده هست ، روش کشيدن الگوي نمدي کلمـه »فرهنگ « از دو حرف »فره « بـه معناي »شکوه و عظمت « و
»هنگ « از ريشـه اوستايي »سنگ « بـه معني »کشيدن « و »سنگيني « و وقار برگرفته شده است و در متون فارسي پهلوي بـه معناي »دانش و دانايي « آمده هست .
اما درون حوزه زبان انگليسي مفهوم »فرهنگ « تحول ت ديگري بـه خود مي بيند. تايلور »فرهنگ ١« را مترادف با »تمدن ٢ « بـه کار گرفت . او معتقد هست فرهنگ کليت درون هم تنيده اي هست که از »دانش ، دين ، هنر، قانون ، اخل قيات ، آداب و رسوم ، و هرگونـه توانايي و عادتي کـه آدمي بـه عنوان عضو جامعه بـه دست ميآورد تشکيل مي شود.«
البته نظام فرهنگي يک جامعه را بـه عنوان مجموعه اي از باورها، آيين ها، انديشـه ها، ارزش ها و نيز مسايل ، موضوعات و مقول ت مادي کـه تک تک افراد بـه عنوان اعضاي اين گروه يا اجتماع آنـها را فرا مي گيرند هم لحاظ مي کنند٣. هر چند درون اين مورد مجموعه وسيعي از تعاريف موجود هست ، اما عام ترين تعريف اين رويکرد از آن تايلور هست .
در ديدگاه علماي ايراني از جمله عل مـه جعفري ، هر امري کـه در جهت رشد انسان بـه سوي کمال اثرگذار باشد جزء فرهنگ
محسوب مي شود و هر چه کـه از اين خصوصيت بهره مند نباشد درون حوزه فرهنگ قلمداد نمي شود.
محمد اسلامي ندوشن نيز مـهم ترين پديده درون فرهنگ را عنصر کمال و اعتل ء قلمداد نموده و بدون کمال و اعتل ء هستي براي فرهنگ قايل نيست . از اين روست کـه در ارتباط با فرهنگ مي نويسد: »هرچه ميزان فرهنگ بال تر باشد، رابطه انسان با خود و جامعه و به طور کلي با جهان گرم تر خواهد بود و زندگي از کيفيت بال تري برخوردار خواهد گشت .« و در جاي ديگر مي نويسد: »فرهنگ حاصل و نتيجه کردارهاي نجيبانـه و تعالي بخش انسان بوده و به او امکان مي دهد که تا در عالمي برتر از عالم غريزه زندگي نمايد.
در نـهايت همـه بر اين باورند کـه دين ، هنر، اسطوره ، زبان و علم را مـهم ترين عناصر فرهنگ برمي شمارند و اين امور را مـهم ترين
عناصر جهان انساني تلقي مي کنند.
از آنجا کـه نظام هنري و زيبا شناختي رابطه مستقيم بر فرهنگ جامعه دارد؛ هنر داراي مصاديق متعدد و گسترده اي همانند شعر، موسيقي ، نقاشي ، معماري ، صنايع دستي و اموري از اين قبيل مي گردد. فرهنگ هر جامعه هنر آن جامعه را هدايت و رهبري مي نمايد و فرهنگ درون قالب آن تحقق عيني مي يابد.
فرهنگ و هنر درون سرزمين ايران طي هزاران سال تاريخ پرفراز و نشيب ، همواره درون جلوه هايي گوناگون تجلي يافته هست . فرهنگ و هنري بـه قدمت ، درون جلوه هايي از خلاقیت و شيوه هاي زندگي بروز يافته هست . اگر خلاقیت و از آن جمله خلاقیت هنري را، استعداد توليد ايده هاي فراوان و به کار بستن شيوه ها و روش هاي گوناگون بدانيم ، بي ترديد يکي از پايه هاي لازم براي آن همين اندوخته هاي فرهنگي و هنري ، ديدن و تأمل و تجربهٔ آثار گذشتگان هست . درون اين زمينـه ميراث فرهنگي و هنري ايران منبع ليزال آموزش و پرورش خلاقیت هنري هست . و رشد و بالندگي اين خلاقیت پيوسته درون گرو شناخت آن ميراث هست .
پژوهش ، حفظ و احيا و معرفي ميراث فرهنگي و هنري ايران سبب بالندگي روح ، ارتقاء اعتماد بـه نفس و مايه فخر و مباهات هنر ايراني هست و توجه بـه آن بسيار حائز اهميت هست . گذشتگان ما که تا پاي جان درون حفظ و حراست اين يادگارهاي گران بها تلاش کرده اند، شايسته نيست کـه نسبت بـه اهميت اين مقوله و ارزش هاي نـهفته آن غفلت شود و اکنون وظيفه ما اين هست که همچون پدران خود ميراث هنري جاويدان کشورمان را نگهداري کنيم .
culture ــ١ civilization ــ٢ Thompsonــ۳
بنابراين فرهنگ بر اساس ارتباط انسان با ابعاد سه گانـه محيط زيست ، جامعه و ماوراي طبيعت شکل مي گيرد کـه در دو بخش عمده جسماني و رفتاري قابل طبقه بندي هست و فرهنگ مادي و معنوي را درون بر مي گيرد. فرهنگ معنوي بخش پوياي ميراث فرهنگي هست . همـه باورها و اعتقادات ، صورت هاي ذهني فرهنگ و همـه سنت ها و رفتارهاي آييني ، رفتارهاي هنري و تفريحي جلوه هاي گوناگون فرهنگ معنوي هستند و خود بـه دو بخش » آثار فکري و رفتاري « و » شخصيت هاي برجسته « تقسيم مي شود. درون حقيقت فرهنگ معنوي بدنـه اصلي فرهنگ ملي هست و روح کالبد فرهنگ مادي هست .
فرهنگ ها درون جوامع متفاوت هستند.هر فرهنگ تعاريفي از حقايق موجود کـه بر پايه آن ، معارف مردمش را شکل مي دهد شامل اعتقادات مذهبي ، باورهاي اساسي ، اساطير و تئوري هاي علمي و امثال آن هست . درون فرهنگ اسلامي اعتقاد درون مورد خلقت انسان ، آينده بشريت و ماهيت وجود و رابطه خالق و غيره وجود دارد. بـه بيان ديگر افکار هر مردمي درون قالب سمبل هاي صوتي و بعضي اوقات اشارات تصوير، حرکات بدني و امثال آن خل صه مي شود. کـه به نوعي نماد آن جامعه محسوب مي شوند. نماد بـه هرنوع ژست ، شي ء، عل مت ، و يا رفتاري کـه توسط اکثريت اعضاي يک جامعه استفاده مي شود و از بار معني برخوردار باشد اطل ق مي شود. نمادها کارکرد برقراري ارتباط را بـه شکل مختصر و کوتاه بـه عهده دارند و بيانگر احساسات اند کـه از آن نتيجه مي شود. نمادها عل وه بر اينکه از بعد عيني و بروني برخوردارند داراي بعد ذهني همانند صداقت و وفاداري بـه پرچم و آزادي نيز مي باشد.
البته نبايد فراموش کرد کـه نمادها اختصاص بـه زبان ندارند، بلکه هر پديده کـه حامل معني باشد جزء نماد محسوب مي شود. کاربرد نمادها بـه کنشگران اجازه مي دهد که تا از زمان ، مکان و حتي شخص خودشان فرا گذرند. انسان ها با کاربرد نمادها، مي توانند دربارهٔ چگونگي زندگي درون گذشته و يا درون آينده ، تفکر کنند. از اين گذشته ، کنشگران از اين طريق مي توانند بـه گونـه اي نمادين از شخص خود فراگذرند و جهان را از ديدگاه اشخاص ديگر درون نظر آورند. از همـه مـهم تر اينکه ، نمادها نمي گذارند انسان ها اسير محيط شان شوند. انسان ها از اين طريق مي توانند بـه جاي منفعل بودن ، فعال گردند يعني درون اعمالشان متکي بـه خود باشند. براي مثال از نمادهاي ايراني قبل از اسلام ، گل نيلوفر و بعد از اسلام کـه البته متعلق بـه جهان اسلام هست مي توان نماد اسليمي را يکي از آنـها نام برد.
تعريفي کـه در اين نوشتار بعد از عبور از ميان تعاريف متعدد و متنوع فرهنگ براي فرهنگ انتخاب شده اين هست »فرهنگ بـه نظام معرفتي مشترک ميان انسان ها اطل ق مي شود کـه در امور مادي تجلي مي يابد و دائماً از نسلي بـه نسل ديگر منتقل گرديده و شيوهٔ زندگي را مـهيا مي سازد« فرهنگ طبق تعريف از عناصر و اجزاي مادي.بيروني و معنايي.ذهني تشکيل شده و از خصوصياتي مانند عموميت ، بالندگي و اکتسابي برخور دار هست .
نبايد فراموش کرد کـه »ميراث فرهنگي هنري « تنـها حاصل کار و وجود »شخصيت هاي انساني « نامدار تاريخ نيست بلکه تمامي
مردم ، دانشمندان ، هنرمندان ، صنعتگران و صاحبان حرفه و پيشـه و… درون آن سهمي دارند. »ميراث فرهنگي و هنري « را مي توان اين گونـه
تقسيم بندي کرد:
١ــ آثار بـه جاي مانده )مادي ( شامل آثار منقول )اشيا، آثار مکتوب ، وسايل کار و زندگي و علوم و فنون ( و آثار غير منقول )آثار
معماري ، تک بناها و مجموعه هاي زيستي (
٢ــ آثار بـه ياد مانده )معنوي ( شامل آثار فکري و رفتاري )رفتار و کردار، تعليم و تربيت ، آداب و سنن ، آيين ها و مراسم ، سنت هاي هنري ، زب ان و گويش ، انديشـه و بينش ( و شخصيت هاي برجسته کتاب حاضر بر مبناي آنچه از اين ميراث گران بها باقي مانده هست از قديمي ترين ايام که تا عصر حاضر گزيده اي را طبقه بندي و به اجمال معرفي کرده هست و بـه علت گستردگي مطلب ضمن معرفي آثار مادي اشاراتي هم بـه آثار معنوي شده هست .
فصل هاي کتاب شامل ميراث مکتوب ، ميراث معماري ، باغ ايراني ، موسيقي ايراني ، نمايش هاي آييني و سنتي ، صنايع دستي و
پوشاک و زيورآل ت مي باشد. ضميمـه ميراث جهاني نيز جهت مطالعه آزاد ارائه مي شود.
اين درس بـه صورت موازي با سيرهنر درون تاريخ اجرا مي شود. بـه علت ويژگي اساسي هنر معماري کـه محل همگرايي تمام هنرهاي ايراني اسلامي هست شايد بعضي قسمت هاي اين فصل با کتاب سير هنر درون تاريخ هم پوشاني داشته باشند کـه در روند يادگيري بلند مدت تأثير مستقيم دارد.
هدف کلي
آشنايي با ارزش هاي فرهنگي و هنري ايران بـه منظور حفظ اصالت و نگهداري ميراث فرهنگي و هنري.
فصل اول
ميراث مکتوب
ميراث مکتوب
هدف هاي رفتاري: بعد از پايان اين فصل ، از فراگير انتظار مي رود:
١ــ پيشينٔه پيدايش خط را درون قبل از اسلام شرح دهد.
٢ــ مراحل تحول خط بعد از ظهور اسلام را توضيح دهد.
٣ـ سير تاريخي ، استادان معروف و کاربرد هر يک از انواع خوشنويسي
نامبرده را شرح دهد.
٤ــ انواع خوشنويسي تفنني و خطوط ابداعي معاصر را نام ببرد.
٥ــ سرچشمـه هاي هنر کتابت ايران را بيان کند.
٦ــ آداب کتابت درون خوشنويسي ايران را شرح دهد.
هنر کتابت
کتابآرايي کتاب سازي
خوشنويس نگارگري تذهيب تشعير تجليد کاغذسازي صحافي
چرمي مقوايي پارچه اي
ضربي سوخت معرق لکي مرغش ترمـه مخمل سوزن دوزي زري
ميراث مکتوب
بارزترين ويژگي انسان درون برتري نسبت بـه ساير موجودات ، زبان و انديشـه و به دنبال آن دستيابي بـه خط و کتابت هست . مطالعه »زبان و خط و تاريخ تحول آن « از مـهم ترين مطالعات و کاوش هاي علمي هست . شايد بـه همين دليل درون قرآن کريم خداوند نيز بـه قلم سوگند ياد کرده هست .
۴
به طور کلي ميراث مکتوب درون فرهنگ ايراني شامل تاريخ خط قبل از اسلام و بعد از اسلام و
هنر کتابت درون ايران هست ، کـه به آن مي پردازيم .
تاريخ خط قبل از اسلام
در اسطوره هاي ايران باستان پيدايش خط را بـه تهمورث برادر جمشيد و يکي از پادشاهان
پيشدادي نسبت داده اند. درون تاريخ بلعمي )ترجمـه اي از تاريخ طبري ( نيز بـه اين موضوع اشاره شده تصوير١ــ کتيبٔە آجري از محوطٔە باستان جيرفت )کرمان
است . درون فارسنامـه ابن بلخي و مجمل التواريخ و شاهنامـه فردوسي نيز اين داستان آمده هست . ـ بـه خط نشانـه اي پيش ايل مي هزاره پنجم قبل از ميل د(
در کاوش هاي باستان شناسي اخير درون محوطه جيرفت کرمان درون کنار زيگورات عظيمي ، کتيبه هاي آجري بـه خط نشانـه اي پيش ايل مي ١ کشف شده )تصوير ١( و باعث شد که تا باستان شناسان درباره داشته ها و ادعاي پيشين خود نسبت بـه کهن ترين تمدن جهان )سومر( تجديدنظر کنند. وجود اين کتيبه ها درون کنار آثار عظيم معماري عصر باستان ، نشاني از يک تمدن پيشرفته ، حکومت مقتدر و نظام اقتصادي قوي محسوب مي شود.٢ خط پيش ايل مي بر کتيبه ها و ظروف زيادي برجاي مانده هست . )تصوير ٢( همچنين درون محوطه باستاني شـهداد کرمان )خبيص ( تعداد قابل توجهي سفالينـه قرمز رنگ پيدا شده هست . مطالعات انجام شده بر روي بيش از هفت صد سفالينـه کـه داراي عل ئم و خطوط نشانـه اي هستند، نشان مي دهد کـه کلمات مشکل را بـه وسيله فشار مُهر فلزي يا سنگي درون بدنـه ظرف بـه وجود آورده اند و عل يم ساده خطي را با قلم کنده اند.
تصوير٢ــ کتيبٔە ايل مي ـ نام ٢٤پادشاه از
کشف خط نش انٔه شـهداد دريچٔه تازه اي درون خطوط ابتدايي اقوام پيش از تاريخ نواحي شرق سلسله هاي پيشين ـ موزه لوورفرانسه
ايران گشود٣ )تصوير ٣( همزمان با شـهداد خطوط ايل مي بر روي الواح گلي و سنگي معمول شد )تصوير ٤(.
گسترش خط بـه مناطق غربي و جنوب ايران محدود نشد. کاربرد خطوط نشانـه اي که تا دورترين اماکن رواج يافت زيرا بين تمدن هاي بزرگ ايل م ، سومر، موهنجودارو و هاراپا ارتباط فرهنگي برقرار شده بود.
در اواسط هزاره دوم قبل از ميل د آثار شکوفايي و تحول بزرگ خط درون معبد چغازنبيل شوش تصوير٣ــ خط نشانـه اي شـهداد کرمان ـ هزاره سوم قبل
)بزرگترين زيگورات جهان ( نمايان شد. آجر نبشته هاي خط ميخي ايل مي بر آن بناي رفيع مشـهود از ميل د
است . آجرهاي تزئيني با لعاب رنگارنگ آبي و سفيد حاوي نام سازنده زيگورات )اونتاش گال پادشاه ايل مي ( بـه خط ميخي ايل مي هست و نام خداي اينشوشيناک نيز تکرار شده هست .
Proto Elamite ــ١
٢ــ متأسفانـه حفاران و قاچاقچيان اشياي عتيقه ، بسياري از ميراث گرانبهاي تمدن جيرفت را بـه بهاي اندک از ايران خارج کرده و
به موزه داران بزرگ دنيا فروخته اند. تصوير٤ــ طرح گل نبشته ـ خط نشانـه اي ايل مي مقدم
٣ــ کتيبٔه شش کلمـه اي بـه خط نشانـه اي ايل مي )هزاره سوم ق.م ( بر لبٔه يکي از خمره ها حاوي اين مفهوم هست : »شصت کا آب
باران شيرين «
۵
به طور کلي خط و کتابت درون ايران نتيجه پيشرفت و خيزش درون محلي هست و تأثير ميان رودان درون آن کمرنگ هست . صرف نظر از خط پيش ايل مي درون تمدن جيرفت ، اگر خط ميخي درون جنوب غربي ايران درون فرآيند مبادل ت فرهنگي ــ اقتصادي از سومر تأثير گرفته باشد، اما راه مستقلي را درون پيش گرفته و هرگز نوشتار تصويري سومري درون حوزه فرهنگ ايل مي مقدم تقليد و اقتباس نشده هست .
مردم اَنشان )فارس امروزي ( درون محدوده دورهٔ ايل مي خط ميخي را از ٨٠٠ عل مت بـه ٣٠٠
عل مت ساده تبديل د و براي بعضي از اصوات نيز عل ئمي وضع د.
پس از ورود آريايي ها، مادها آن را از صورت نموداري و آهنگي بـه شکل الفبايي درآوردند و اين مـهم ترين تغيير و پيشرفت درون آسان نمودن خط بـه شمار مي رود. گرچه تاکنون کتيبه يا سندي از مادها بـه دست نيامده هست ولي از بررسي کتيبه هاي ميخي دوران هخامنشي درون تخت جمشيد، بيستون و نقش رستم ، اين مطالب بـه خوبي روشن مي شود. ميخي پارسي از ميخي بابلي و ايل مي ساده تر هست و تنـها درون استفاده از شکل ميخ ١ با آن دو اشتراک دارد)تصوير ٥(. بنابراين خط ميخي پارسي آخرين دگرگوني اين خط و اوج شکوفايي آن محسوب مي شود. تمامي کتيبه هاي پارسي با ستايش اهورا مزدا آغاز مي شود و با تأکيد بر وحدانيت خداوند پيامي را ارائه مي دهد و اين سنت پيام مکتوب هخامنشي هست . کتيبه هاي بسيار متعددي از پارس ها بـه دست آمده هست که درون اين ميان کتيبٔه استوانـه اي کوروش بـه عنوان نخستين منشور حقوق بشر جهان ، از مفاخر ايران بـه شمار مي رود )تصوير ٦(.
تصوير٥ــ شکل ميخ درون نوع نوشتار ميخي تصوير٦ــ حق وقي کـه در اين منشور اشاره شده هست ، امروزه انسان بعد از
٢٥٠٠ سال هنوز درون انديشـه ايجاد و فراهم سازي آن هست و آرزوي گسترش آن عدالت را درسر مي پروراند.
١ــ استفاده از قلم نوک مثلث )ُگوه شکل ( بـه جاي قلم نوک تيز باعث سرعت نگارش شد اما مقطع ميخ مانندي هم بـه وجود آورد.
ِ
۶
گنج نامـه همدان ، کتيبهٔ کوروش درون پاسارگاد، کتيبه هاي نقش رستم ، شوش ، تخت جمشيد
و… از مـهم ترين آثار بازمانده از خط و زبان پارسي باستان هست .
همچنين کتيبهٔ بيستون يکي از با ارزش ترين اسناد تاريخي بـه جا مانده از دوران باستان درون جهان محسوب مي شود. تعدادي از پژوهشگران و دانشمندان اروپايي بـه کمک کتيبهٔ سه زبانـهٔ بيستون توانستند ابتدا رموز خط ميخي پارسي و سپس خطوط ميخي ايل مي ، بابلي و آشوري را کشف کنند و به اين ترتيب بـه تاريخ کهن سرزمين ايران و ميان رودان پي ببرند )تصوير ٧(. درون بخشي از کتيبه داريوش مي گويد: »… بـه خواست اهورا مزدا و به فرمان من اين کتيبه ها بـه آريايي )پارسي ( کـه پيش از اين نبود، روي لوح و پرچم نوشته شد و نزد من خوانده شد. سپس من اين نوشته ها را بـه ميان کشورهاي ديگر فرستادم و مردم پذيرا شدند… .«
وجود کتيبه ها بـه زبان هاي مختلف بيانگر احترام داريوش بـه فرهنگ و زبان هاي ديگر هست . )تصوير
٨ و ٩(.
در دوران هخامنشي درون کنار خطوط ميخي خط آرامي ١ هم ديده مي شود.
تصوير٧ــ بخشي از سنگ نگاره و سبک نبشتٔە
از مـهم ترين کشفيات خزانٔه تخت جمشيد هزاران لوح سفالي کوچک هست که بـه خط ميخي کتيبٔە کوه بيستون
ايل مي دستمزد کارگران بر آن حک شده هست و پژوهشگران با ترجمـه و بررسي اين الواح بـه رازهاي بزرگي پي اند. از جمله اينکه هيچ درون ساخت تخت جمشيد بـه بيگاري گرفته نمي شد و تمامي افراد از مليت هاي مختلف درون آنجا کار مي د و عل وه بر حقوق عادل نـه بـه نوعي بيمـه هم بودند. زنان پابه پاي مردان وظايفي بـه عهده داشتند و هر زني کـه کودکي بـه دنيا مي آورد، عل وه بر حقوق و مرخصي ، مبلغي به عنوان پاداش دريافت مي کرد. )تصوير ١٠(
تصوير٨ــ لوح سيمين و زرين داريوش ـ کشف شده از پايه هاي کاخ تخت جمشيد ـ بـه سه خط ميخي ايل مي ، بابلي و پارسي ـ موزه ملي ايران
تصوير٩ــ اثر مـهر استوانـه اي داريوش ـ بـه سه خط ميخي ايل مي ، بابلي و پارسي
تصوير١٠ــ طرح از کارگران و سنگ تراشان تخت جمشيد
١ــ خط آرامي حدود قرن دهم ق.م از فينيقي ها اقتباس شد ورواج يافت و آن خطي الفبايي هست که داراي ٢٢ حرف مي باشد.
۷
در کتيبٔه مشـهوري کـه در ليروبي کانال سوئز کشف شده با خط ميخي پارسي و هيروگليف
مصري بـه حفر اين کانال توسط داريوش و نام درياي پارس اشاره شده هست .
در حال حاضر از مجموعه الواح کوچک گلي يافت شده و در تخت جمشيد هزاران لوح مربوط بـه بايگاني ديواني داريوش درون گنجينٔه موزهٔ ملي ايران نگهداري مي شود کـه هنوز خوانده نشده هست و درون صورت خوانده شدن افق هاي تازه اي بر هنر معماري و تمدن هخامنشي خواهد گشود.
پس از حمله اسکندر مقدوني درون دوران سلوکي )حکومت کوتاه مدت يوناني ها بر ايران ( روي سکه ها نوشته هايي بـه خط يوناني ضرب شده هست . درون دورهٔ اشکاني با ابداع خط پهلوي اشکاني تحول نويني درون کتابت پديد آمد کـه در کليه مناسبات از ضرب سکه يا پوست نوشته و ديوار نوشته بـه کار مي رفت .
در دوره ساساني خط پهلوي با تغييراتي رواج يافت . ١ اين خط بـه دليل رواج دين زردشت
و کتاب اوستا بـه نام خط اوستايي )دين دبيره ( ناميده شد و سکه هاي ساساني با خط پهلوي ساساني
تصوير١١ــ سکه دوره ساساني ــ حاشيه ضرب شد )تصوير ١١(. درون نقش رستم فارس و بناي کعبه زردشت درون نزديکي آن شرح شکست
به خط پهلوي ساساني والرين امپراطور رومي درون جنگ با شاپور پادشاه اساني حک شده هست . همچنين درون دورااروپوس
س
)واقع درون سوريه امروزي ( مطالبي بـه پارتي و خط پهلوي بر روي سفال و پوست و ديوار نوشته شده هست .
تاريخ خط و خوشنويسي بعد از اسلام
در سال ٦٥١ ميل دي با سقوط سلسله ساساني ، دين مبين اسلام وارد ايران شد.تا چند قرن بعد از ظهور اسلام زبان و خط پهلوي درون ايران تداوم داشت ولي زبان فارسي دري گسترش يافت و به سبب نياز مذهبي خط کوفي ٢ بـه همان شيوهٔ ابتدايي نوشته مي شد. بـه زودي ايرانيان کوشيدند کـه ازاين خط ، خطي زيبا با قاعده و برابر ذوق ايران بـه وجود بياورند و اين آغاز خوشنويسي درون ايران بود.
خوشنويسي بـه مرور ترقي کرد و تزئينات آن غني شد و مقام مـهمي را احراز کرد و نـه تنـها در
کتابت قرآن مجيد٣ بلکه درون نقش سفالينـه ها، قلمزني فلزات ، کتيبه هاي معماري ، سکه ها و… بـه کار
تصوير١٢ــ جام قلم زني شده با خط ثلث ـ
موزه صنايع دستي معاصر ايران شد. )تصاوير ١٢، ١٣، ١٦،١٥،١٤و١٧(
١ــ خط هاي دوره ساساني : طبق استاندارد و نوشته هاي نويسندگان بزرگ چون ابن مقفع هفت خط )اوستايي )دين دبيره ( کشته دبيره ، آم دبيره و …( متفاوت ساساني وجود داشت . براي سروده هاي ديني )اوستايا دين دبيره (، احکام دادگستري و حسابهاي خزانـه دولتي ، کتيبه و نام پادشاهان بر روي سکه ها، دستورات پزشکي متون فلسفي ، منشور پادشاهان و خطي مخصوص پادشاهان کـه آموختن آن براي ديگران جرم بزرگي محسوب مي شد و خطي داراي ٣٦٥ حرف بود )به عنوان کاملترين خط دنيا کـه با آن همٔه زبان هاي آن زمان مانند ترکي ، رومي ، يوناني و … را هم مي نوشتند. و حتي قادر بودند صداهايي چونُ شرُشر آب و آواز پرندگان و حال ت چهره را بنويسند!(.
٢ــ بسياري از محققان معتقدند کـه از خط آرامي شش نوع خط بـه وجود آمده هست : ١( هندي ٢( فارسي پهلوي ٣( عبري )يهوديان (
٤(ُ سرياني ٥(َ تدُمري ٦(َ نَبطي .
تصوير١٣ــ سکه ايلخاني ـ نقره ضرب نبطي مادر خط کوفي هست . دو شاخه مـهم کوفي ، شرقي و غربي هست .
شده درون يزد ـ موزه ملي ايران ٣ــ کتابت درون آغاز اسلام بـه کمک رسول اکرم )ص( رواج يافت . خالدبن ابي الهياج اوليني بود کـه در صدر اسلام از سوره »الشمس
تا آخر قرآن « را درون کتيبه مسجدالنبي با زر نوشت .
۸
تصوير١٤ــ کاسه پايه دار سفالي لعاب دار با خط کوفي و نقش تصوير١٥ــ ظرف مسي قلم زني شده با خط ثلث
ماهي ــ درون اطراف کاسه کلمـه برکه تکرار شده است
تصوير١٨ــ خط کوفي يک صفحه از قرآن ، سده سوم و چهارم هجري ـ موزه رضا عباسي
تصوير١٦ــ مسجد جامع اردستان ، اصفهان تصوير١٧ــ مسجد نصيرالملک ـ شيراز دوره
ـ
دوره هاي سلجوقي و صفويه ـ از ميراث جهاني قاجاريه
خط کوفي ابتدا بدون نقطه و حرکات زير و زبر و پيش نوشته مي شد،
بعدها براي جلوگيري از اشتباه بـه آن نقطه و حرکات اضافه شد.١ هرچند به
علت مخالفت مسلمانان درون دست بردن بـه آيات قرآن ، نقطه و حرکات را با
رنگي متفاوت از متن نوشتند )تصوير ١٨(.
با اين همـه خواندن و نوشتن خط کوفي با مشکل ت همراه بود از اين
رو ايرانيان بعدها با ذوق و سليقه خود نوعي کوفي ساده و روان ايجاد د تصوير١٩ــ کوفي ساده ايراني ـ پيرآموز
که آن را کوفي پيرآموز يا کوفي ايراني ناميدند )تصوير ١٩(.
١ــ بـه دستور حضرت علي )ع ( نخستيني کـه نقطه را براي خط کوفي وضع کرد، شاگرد آن حضرت ، ابوال سود دوئلي بود.
۹
انواع خط کوفي و کوفي تزييني را از پنجاه نوع بيشتر مي توان برشمرد. )تصاوير ٢٠، ٢١، ٢٢،
٢٣( اما آنچه بيشتر درون ايران بـه کار مي رفت شامل کوفي تحريري ، تزييني ، بنايي و بعدها کوفي پيرآموز بود کـه رواج يافت . کوفي بنايي يا معقلي درون نماي بناهاي مقدس و مذهبي بـه کار رفت . درون اين نوع کوفي کلمات و جمله ها با استفاده از خط مستقيم و هندسي بـه صورتي زيبا، محاسبه و طراحي شد و
سپس با آجر لعابدار يا کاشي يک رنگ روي بنا بـه کار رفت )تصاوير ٢٤، ٢٥، ٢٦ و ٢٧(.
تصوير٢٠ــ کوفيُ زَهر )گل دار( ـ گچ بري مسجد جامع قزوين .
تصوير٢١ــ کوفيُ مورق )برگ دار( ـ کتيبٔە مسجد حيدريه قزوين
تصوير٢٢ــ کوفيُ مشتابک ) گره دار( ـ کتيبٔە مسجد جامع قزوين تصوير٢٣ــ کوفيُ موشح )شکل دار( ـ
به شکلُ قبّه ـ عبارت ول غايب ال اللّٰه
۱۰
تصوير٢٤ــ کوفي بنايي ساده با آجر لعاب دار ـ بقعه تصوير٢٥ــ کوفي بنايي ساده ـ کاشيکاري شيخ صفي الدين اردبيلي ـ دوره صفويه
تصوير٢٧ــ کوفي بنايي مشکل ـ
تصوير٢٦ــ کوفي بنايي متوسط ـ کلمات اللّٰه محمد، علي ٦بار کلمٔە علي تکرار شده است
اقل م سته
در اوايل دوره اسلامي ايرانيان دگرگوني تازه اي درون خط پديد آوردند و با ظهور چهره درخشان »محمدبن علي فارسي « معروف بـه ابن مقله شيرازي خط وارد مرحله جديدي شد و خطوط محقق و ريحان ، ثلث ، نسخ ، رقاع و توقيع مشـهور بـه اقل م سته پديد آمد. وي خطوط نسخ و رقاع و محقق را بـه قاعده درآورد و از آن بعد بسياري از قرآن ها و کتاب ها بـه نسخ نوشته شد. وي دوازده قاعده کلي خط را نيز وضع کرد.١
علي بن هل ل معروف بـه ابن بواب براساس قواعد هندسي و دوازده قاعده ، اقل م سته را زيباتر
و روان تر جلوه داد و خط ريحاني را کمال بخشيد. بـه خط ابن مقله و ابن بواب خطوط »منسوب «
١ــ ضعف و قوت ، سطح و دور، صعود و نزول ، نسبت و ترکيب ، کرسي و اصول ، صفا و شأن .
۱۱
مي گويند. ياقوت مستعصمي با جديت و ابتکار اقل م سته را ترويج کرد و خط نسخ و ثلث را بـه مقامي وال رساند. اقل م سته ياقوتي را خطوط »اصول « مي گ ويند.
از خط نسخ بيشتر درون کتابت قرآن مجيد استفاده مي د و از خط ثلث درون سر سوره ها،
قطعه نويسي ، کتيبه نويسي درون مساجد و مکان هاي زيارتي استفاده مي د. توقيع و رقاع براي نامـه نگاري و محقق و ريحان براي نوشتن قطعات و کتابت بـه کار مي رفت . امروزه نسخ و ثلث بـه علت رواج درون کتابت قرآن کريم و برخي کتاب هاي مذهبي همچنان رواج دارد )تصوير ٢٨، ٢٩ و ٣٠(.
تصوير٢٨ــ قرآن مجيد ـ نسخ ريحاني ـ سر
سوره بـه خط رقاع ـ قلم سفيداب درون زمينـه زر
جدولکشي ـ موزه ملي ايران
تصوير٢٩ــ قرآن مجيد خط محقق دايره زرين تصوير٣٠ــ قرآن مجيد بـه خط محقق و ريحان ـ شمسه
ـ ـ
براي عل يم آيات ـ موزه رضا عباسي لجوردي و زرين ـ سر سوره و نشان ـ موزه رضا عباسي
در اواخر عهد صفوي احمد نيريزي درون شيوهٔ خط نسخ تغييراتي ايجاد کرد کـه به نسخ ايراني
تصوير٣١ــ قطعه خط تعليق ــ صفحه اول
حکمت ال شراق سهروردي بـه خط سيد محمد مشـهور شد.
منشي سلطاني ــ قرن ٩ هجري تعليق
خط تعليق با شباهت هاي زيادي بـه خط پهلوي اوستايي )پيوند خط ايراني و عربي ( بـه وجود آمد و در مکاتبات اداري و ديواني رايج شد. بعدها اين خط توسط خواجه تاج اصفهاني و خواجه اختيار منشي گنابادي بـه کمال رسيد. اين خط نـه تنـها با پيچيدگي و انحناي زياد خواندن را مشکل مي کرد، بلکه بدون حرکات زير و زبر و پيش هم بـه کار مي رفت )تصوير ٣١(. نياز بـه تندنويسي موجب شد کـه در اين خط پيوستگي حروف و کلمات زياد شود و سرعت کتابت افزايش يابد و در نوشتن مراسل ت استفاده شود. اين شيوه را تُرسُل يا شکسته تعليق ناميده اند.
نستعليق
به تدريج خطي از ترکيب نسخ و تعليق درون ايران بـه وجود آمد کـه نستعليق نام گرفت . خطي منظم و معتدل کـه از کندي نسخ و نقايص تعليق بـه دور بود؛ داراي نظم و اعتدال با دايره هاي ظريف و موزون ،
تصوير٣٢ــ خط نستعليق ـ خط ميرعماد و عروس خطوط اسلامي ناميده شد. خط نستعليق هنري هست نمادين کـه از نگاه عارفانـه ايراني بـه عشق
حسني بـه سبک و شيوه مير علي هروي و هستي پديد آمده هست .)تصوير ٣٢(
۱۲
اصلح و انضباط اين خط توسط ميرعلي تبريزي انجام شد و با ابتکار و خلاقیت ميرعماد
حسني صيفي قزويني )ميرعماد بزرگ ( بـه درجه ممتاز رسيد. )تصوير ٣٣(
محمدرضا کلهر بر زيبايي اين خط افزود و شيوه کتابت نستعليق را بـه کمال رساند و نيز براي بـه کارگيري درون صنعت چاپ اندک تغييراتي درون آن بـه وجود آورد. سفرنامـه ناصرالدين شاه بـه خراسان با چاپ سنگي اثر اوست .
ميرزا غل مرضا اصفهاني با نگاهي هنرمندانـه بـه جنبه هاي تجسمي و تصويري نستعليق ، سياه
مشق هاي جاودانـه خود را آفريد.
شکسته نستعليق
نياز بـه تندنويسي رفته رفته خط نستعليق را پيچيده کرد و به دست مرتضي قلي خان شاملو و
سپس محمد شفيع هروي )شفيعا( تکميل شد و توسط درويش عبدالمجيد طالقاني بـه درجه کمال رسيد.
سيدعلي اکبر گلستانـه شيوه درويش را ادامـه داد ولي ناخوانا بودن اين خط باعث شد که تا خوشنويساني
چون قائم مقام فراهاني و اميرنظام گروسي آن را ساده تر کنند )تصوير ٣٤(. تصوير٣٣ــ ديوان حافظ ـ خط نستعليق ـ کتابت
بر کاغذ اصفهاني آهار شده ـ داراي سرلوحه و جدولکشي و مـهر ناصرالدين شاه
شيوه هاي کاربرد خوشنويسي
استادان خوشنويسي با افزودن نقشي اندک يا درهم پيچاندن حروف و يا ترکيب هايي شيرين
و… فرم هاي جديدي را ابداع د کـه به عنوان شيوه هاي کاربرد خوشنويسي مطرح مي شوند:
طغري : اگرچه پيشينٔه طغري به دوره سلجوقي مي رسد اما قديمي ترين نمونـه هاي آن از دوران ايلخاني و آل جل ير ديده شده هست و بـه جاي مـهر سلطاني بر سر نامـه ها و فرمان هاي حکومتي نوشته مي شد. بعدها اين خط درون مـهرها، سکه ها و انگشتر هم کاربرد يافت . طغري را با خط ثلث ، رقاع يا ديواني و غيره مي نويسند )تصوير ٣٥(.
مثني : درون لغت بـه معني دوتايي هست و با خطوط کوفي ، محقق ، ثلث و غيره مي توان نوشت .
بعضي از آن را خط مجنوني ١ يا آينـه اي مي نامند )تصوير ٣٦(.
مّع ما: درون اين نوع خط ، عبارت معناي مخفي و پوشيده اي دارد و خواندنش نياز بـه دقت
بيشتري دارد )تصوير ٣٧(. تصوير٣٤ــ ديوان حافظ ـ شکسته نستعليق توسط
علي محمد شيرازي ـ کتابت بر کاغذ زرافشان ـ داراي سرل وح ه وجدولکشي ـ طل اندازي متن و حاشيه مذهب مرصع ـ کتابخانـه کاخ گلستان ـ تهران
تصوير٣٥ــ خط طغري ـ با خط ثلث ــ حبيب اللّٰه فضائلي تصوير٣٦ــ خط مثني ـ ثلث تصوير٣٧ــ خط معما ـ عبارت : اي حجت خدا ــ حبيب اللّٰه فضائلي
١ــ ابداع اين خط را بـه مجنون رفيقي هراتي نسبت مي دهند.
۱۳
سياه مشق : قطعات سياه مشق از حال ت شور و شعف ، آزادگي و آمادگي اساتيد خوشنويس
حکايت مي کند. درون سياه مشق بايد بـه توازن بين فضاهاي پر و خالي توجه شود. تکرار منظم يا نامنظم
حروف وکلمات نشانـهٔ توانمندي استاد خوشنويس هست )تصوير ٣٨(.
گلزار: درون اين نوع خوشنويسي داخل حروف و کلمات را با نقوش اسليمي و ختايي يا گل و
مرغ پر مي کنند)تصوير ٣٩(.
تصوير٣٨ــ سياه مشق نستعليق ــ صداقت
جباري )معاصر( ــ قلم و مرکب
تصوير٣٩ــ گلزار با خط ثلث
غبار: نوع ظريف و زيبايي از خوشنويسي هست و با قلمي ريز هر نوع خطي نوشته مي شود و مانند
گردوغبار بـه چشم مي خورد. و گاهي داخل حروف و کلمات را با اين خوشنويسي هاي ريز پر مي کنند.
چليپانويسي : چليپا از مجموع دو قالب دوسطري بـه صورت مورب درون صفحه بـه وجود ميآيد و بهترين قالب براي نوشتن دوبيتي و رباعي بـه شمار مي رود. درون اطراف چليپا، فضاهاي خالي بـه نام لچکي بـه وجود ميآيد کـه به طور معمول با تذهيب يا قلم ريز پرمي شود. از انواع ديگر آن چليپاي مرکب هست که با قالب هاي ديگر ترکيب مي شود.)تصوير ٤٠(.
ناخني: شيوه اي از نگارش خط کـه با فشار ناخن بر کاغذ بـه صورت برجسته، نقش مي بندد.
تصوير٤٠ــ چليپانويسي نستعليق ــ ميرعماد حسيني
)تصوير ٤١(.
امروزه ضمن رواج خطوط نستعليق ، نسخ و تا حدي ثلث و شکسته نستعليق ، خطوط جديدي هم بـه وجود آمده هست حتي خوشنويسان هنرمند و خل ق سعي کرده اند از ترکيب بندي و آرايش حروف و کلمات بـه منزلهٔ عناصر بصري درون آثار هنري خود استفاده کنند.
هنر کتابت درون ايران
يکي از هنرهاي تمدن درخشان ايراني کـه جلوه هاي بسيار ظريف آن ، نشان دهنده رواج علم و
دانش و کمال ذوق و قريحه مردم اين سرزمين هست ، هنر کتابت و کتاب آرايي هست .
از کتابت قبل از اسلام درون ايران آثار چنداني باقي نمانده هست . با توجه بـه کشفيات باستان شناسي
تصوير٤١ــ نمونـه اي از خط ناخني و اشاره درون متون بعد از اسلام ، کتابت از دوره اشکاني وجود داشته هست و کتاب هاي ايراني درون علوم ،
۱۴
پزشکي ، فلسفه و کشاورزي بـه يوناني و قبطي ترجمـه مي شد.
»اوستا« کتاب مقدس ايرانيان باستان براي قرن ها مکتوب نبود و سينـه بـه سينـه منتقل مي شد که تا اينکه درون زمان ساسانيان بـه رشته تحرير درآمد و بر هزاران پوست با خط زر نوشته شد. اين کتاب داراي دستورالعمل هاي اخل قي و ديني هست و از نظر ادبيات کهن داراي مطالب مـهمي از باورهاي کهن ايرانيان و اساطير هست و شامل عقيدهٔ آنان نسبت بـه آفرينش ، مرگ ، رستاخيز و … هست . همين مطالب سبب پيداش افسانـه ها و حماسه هاي ملي ايرانيان شد کـه مـهم ترين آنـها خداي نامـه ، بهمن نامـه و شاهنامـه فردوسي هست .
ــ درون دورهٔ ساساني برزويه طبيب کتاب »کليله و دمنـه « را از هند بـه ايران آورد و به پهلوي
ساساني ترجمـه کرد و حکايت هايي بر آن افزود.١
ــ کتاب هاي بازمانده از دوران ساسانيان شامل موضوعات مختلفي هست . فرهنگ لغت ،
دانش نامـه ، متون فلسفي و کل مي ، الهام و پيشگويي ، ادبيات حماسي و … نمونـه هايي از آن هست .
دو کتاب »درخت آسوريک ٢« و »يادگار زريران ٣« نيز وجود دارد کـه از آثار اشکاني بوده و در زمان ساسانيان بازنويسي شده هست . يادگار زريران از نظر محتوي و سبک نگارش مي تواند نخستين تعزيهٔ ايراني بـه شمار آيد. درون دوره اسلامي کتاب ها از زبان پهلوي بـه عربي ترجمـه شد.٤
در دوره ساساني ماني تعالي م مذهبي را آغاز کرد و براي ترويج آيين خود کتاب هاي بسياري نگاشت .٥ از جمله شاپورگان و ارژنگ )کتابي با نقاشي هاي زيبا براي آموزش مذهبي بيسوادان ( از کتاب هاي اوست . درون مکتب مانوي طرح و رنگ نقش مـهمي را ايفا مي کند. ماني نقاشي را بـه خدمت
ِ
کتاب گرفت و شايد براي اولين بار درون دنيا تصويرگري درون خدمت کتابت درون آمده باشد.
ظهور دين مبين اسلام ، سرآغاز دوره اي هست که درون طي آن يک مجموعه همگون درون زمينـه کتابت و کتاب آرايي فراهم آمد. شيفتگي مسلمانان نسبت بـه کتاب مقدس باعث شد که تا هر هنري درون ارتباط با کتابت قرآن کريم بـه حد کمال برسد. کاتبان با امانت داري درون کل م وحي ، هنر خوشنويسي را با نقش مزين د و درون جلدهاي زيبا قرار دادند. حيرت آور آنکه درون خل ل فراز و نشيب هاي يک تاريخ پرآشوب ، ارج نـهادن بـه کتاب همچ نان ادامـه يافت . کتاب همچون زبان و ادبيات فارسي درخشش يافت و از مرزهاي ايران فراتر رفت و سرمشق هنرمندان درون هند، امپراطوري عثماني و حتي ايتالياي عصر رنسانس قرار گرفت .
١ــ اصل کتاب کليله و دمنـه بـه زبان سانسکريت و به نام »پنجه تنتره « بوده و شاعر آن بيدپاي هندي هست .
٢ــ درخت آسوريک : داستان مباحثه بز )جانور نماد عشايري ( با درخت خرما )از سرزمين آموريان ( هست در اين داستان نويسنده دوست
بز هست و بز درون اين مناظره پيروز ميشود.
٣ــ يادگار زريران : کتاب با موضوعات پهلواني و دل وري ايرانيان و جنگ هاي گشتاسب وار حباب کـه در آن زرير برادر گشتاسب
است .
٤ــ کتاب هايي مانند خداي نامـه ، کليله و دمنـه ، هزار افسانـه )هزارويک شب امروزي (، سندباد نامـه ، ويس و رامين و … همگي از آثار
پيش از اسلام هست .
٥ ــ هرمز پسر شاپور بـه تحريک موبدان زردشتي وي را بـه قتل رساند و مانويان بـه چين پناه بردند و بقاياي کتاب مانويان از ناحيه تورفان
در غرب ترکستان چين بـه دست آمده هست .
۱۵
مصور و آرايش هنري قطعات و کتاب هاي علمي و ادبي توسط هنرمندان نگارگر،
خوشنويس ، تذهيب کار و جلدساز پيوند خجستهٔ اين هنرها را نشان مي دهد.
هنرمندان فنون کتاب آرايي چون تذهيب ،ت شعير، جدول کشي ، خوشنويسي ، نگارگري و هنرمندان فنون کتاب سازي چون کاغذسازي ، صحافي ، وراقي و جلدسازي آثار منحصربه فردي بـه تاريخ جهان ارزاني داشته اند. همچنين با توجه بـه اصالت خط و کتابت و آداب معنوي آن ميراثي بـه يادگار مانده کـه در تداوم شيوه هاي آموزش با حفظ اصول و قواعد بايستي متوجه حفظ و حرمت ارزش هاي معنوي آن باشند.
دراينجا لزم هست که بـه اختصار بـه آداب کتابت ، نگارگري ، تذهيب و تشعير درون کتاب آرايي به
تجليد و کاغذسازي درون کتاب سازي بپردازيم .
آداب کتابت
هنرمند هنرهاي سنتي براساس اعتقاد خود، کار هنري را با آداب خاصي اجرا مي کرد. و کار خود را کوششي براي رسيدن بـه کمال مي دانست . اين هنرمند برپايهٔ اصول اعتقادي خود قلم بـه دست گرفته و يا دست بـه کار هر هنر اصيل ديگري مي شد. او مي داند کـه نمي تواند با پروردگار برابري کند ولي مي تواند بهسوي او برود و پرتوي از جمال خداوندي را درون اثرش نشان بدهد و به درجات کمال برسد.
در طول تاريخ رساله ها و فتوت نامـه هايي توسط هنرمندان و بزرگان نوشته شده هست .که درباره جوانمردي ، پيشـه ها، هنرها و آداب آنـهاست . درون آيين جوانمردي ، اساتيد هنرهاي سنتي هميشـه اصل و ريشـهٔ هنر و حرفهٔ خود را بـه انبيا و اوليا نسبت مي دهند و پيرو آنانند و خوشنويسان همـه مريد حضرت علي )ع ( هستند. نام خود را معمولً با »کتب القصير« يا »مشقه العبد« و … همراه مي د.
به عن وان مثال رسالهٔ »آداب مش ق « اثر بابا شاه اصفهاني و رسالهٔ ديگر »صراط السطور« اثر سلطان علي مشـهدي دربارهٔ آداب خوشنويسي نوشته اند. از ميان آداب خوشنويسي سه مورد اهميت بسيار دارد. ١( مشق نظري ٢( مشق قلمي ٣( مشق خيالي
مشق نظري: هنرجو بايد از استاد بهره بگيرد. درون کار استاد دقت کند و نمونـه هاي زيادي را ببيند.
مشق قلمي: هنرجو بايد از روي مشق استاد تمرين کند.
مشق خيالي: هنرجو بعد از تمرين قلمي بـه درجات متعالي از خوشنويسي برسد و به صورت
ذهني بنويسد و در آن همـهٔ قواعد خوشنويسي را بـه کار ببندد.
در رسال ت خوشنويسي از ميان دوازده قاعده ، بـه دو قاعدهٔ صفا و شأن تأکيد زيادي شده هست .
در قاعدهٔ صفا، هنرجو بايد حرمت استاد نگه دارد و اگر پيشرفت کرد، متواضع و فروتن باشد و دستورات ديني را رعايت کند و هنگام کار وضو داشته باشد که تا با پاکي ظاهر و صفاي باطن اثر خود را ابداع کند. اينگونـه صفاي دل هنرمند بـه اثر هنري اش منتقل مي شود.
قاعدهٔ ديگر بـه نام شأن ، حالتي درون خوشنويسي هست که کاتب مجذوب تماشاي اثرش شده و از
خود فارغ مي شود و از لذت هاي دنيوي بي نياز مي گردد و پرتو نور الهي را درون کارش مي بيند.
۱۶
پرسش
١ــ خط پيش ايل مي را بر چه آثاري مي توان يافت ؟ نام ببريد.
٢ــ خط و کتابت درون ايران چگونـه بـه وجود آمده هست ؟
٣ــ ارزش کتيبهٔ بيستون را توضيح دهيد.
٤ــ در دورهٔ اشکاني چه خطي بـه وجود آمد و از چه خطي اخذ شد؟
٥ــ خط کوفي درون ايران چه تحولي را طي کرد؟
٦ــ اقل م سته را نام ببريد.
٧ــ خطوط منسوب و اصول چيست ؟
٨ــ خط تعليق را توضيح دهيد.
٩ــ چرا نستعليق ، عروس خطوط اسلامي ناميده شده هست ؟
١٠ــ از شيوه هاي کاربرد خوشنويسي چند نمونـه نام ببريد و يکي را توضيح
دهيد.
١١ــ از مـهم ترين آداب خوشنويسي سه مورد را نام ببريد و توضيح دهيد.
تحقيق کنيد
ــ درباره يکي از موضوعات ميراث مکتوب تحقيق کنيد و در کل س پيرامون
آن گفتگو کنيد.
ــ از انواع نمونـه هاي سنتي مجموعه اي جمعآوري کنيد و در کل س بـه نمايش
بگذاريد.
۱۷
فصل دوم
ميراث معماري
ميراث معماري
هدف هاي رفتاري: بعد از پايان اين فصل از فراگير انتظار مي رود:
١ــ جلوه هاي ميراث معماري و شـهرسازي را بداند.
٢ــ معماري اسلامي ايران را توضيح بدهد.
٣ــ از پديده هاي معماري ايران چند نکته را نام ببرد.
٤ــ بافت شـهري و روستايي را بشناسد.
٥ــ مجموعه هاي معماري و تک بناها را بشناسد.
٦ــ چند نمونـه از تقسيمات بناهاي مذهبي و غيرمذهبي را بيان کند.
٧ــ عناصر معماري و شـهرسازي را توصيف کند.
ميراث معماري و شـهرسازي ايران
ايران همگام با سه تمدن کهن ميان رودان ، هند و مصر و قرار گرفتن ميان تمدن هاي بزرگ شرق و غرب از شرايط خاصي برخوردار بوده و همچنين بـه علت ايجاد گستره هاي دانش ، فرهنگ آن فراتر از مرزهايش بوده هست . همچنين نخستين و يگانـه ملت يکتاپرست جهان ايرانيان بوده و هرگز از خداي خود بت نساخته اند.
در دوران اسلامي نيز ايران مرکز حوزه فرهنگ و تمدن و گسترش اسلام درون سراسر جهان شده و بيشتر بزرگان ، مفسران ، محدثان ، دانشمندان و نويسندگان ايراني بودند. ايرانيان با توسعه و گسترش دانش خويش ممالک اسلامي را با آداب مملکت داري ، معماري ، صنعت و هنر ايراني آشنا ساختند.
معماري ايران را نـه تنـها بـه منزله آثار تاريخي باستاني بلکه بـه آثار فکري کـه روح زنده و پايدار در
آنـهاست بايد نگاه کرد. معماري ايران بخشي از هويت مردم اين سرزمين هست . شرايط طبيعي و اقليمي
۲۰
ايران ، آداب و رسوم مذهبي ، روحيه و انديشـه مردم آن را نـه تنـها درون بناهاي بزرگ بلکه درون ساختمان هاي کوچک هم اين انعکاس را مي توان ديد.
همچنين معماري ايران با شع ر و عرفان ، هندسه و نجوم ارتباط مستقيم دارد و قالب هاي انتزاعي آن درون حکمت و نمادگرايي کيهاني و جهان بيني معنوي ايران کهن ريشـه دارد که تا بيننده را از جهان مادي بـه تعالي برساند. معماران ايراني عل قمند بوده اند که تا مفاهيم معنوي را بـه صورت رمز و نماد درون قالب نقش هاي ماهرانـه و زيبا ارائه نمايند.
البته بايستي يادآور شد کـه معرفي ارزش ها و خوبي هاي ايران ، بازگشت بـه گذشته نيست ، بلکه رجوع و معرفي ارزش ها براي برداشت آگاهانـه و خردمندانـه از آنـهاست و مدرن شدن ريشـه درون گذشته دارد و بايد ادامـه منطقي ارزش هايمان باشد.
ميراث معماري و شـهرسازي درون دوره پيش تاريخي
اگر بـه گذشته دور سفر کنيم با زندگي مردم غارنشين درون فل ت مرکزي ايران آشنا مي شويم .
به دليل آثار و يافته هاي فراوان سرزمين ايران از کهن ترين مراکز فرهنگي جهان بـه شمار مي رود. از مـهم ترين غارهايي کـه براي سکون ت مورد استفاده قرار گرف ته مي توان بـه »غار شکارچيان « درون کوه بيستون کرمانشاه ، »غار تَمتَمـه « درون آذربايجان ، »غار خونيک « درون خراسان و »غار کمربند و هوتو« درون بهشـهر اشاره کرد، کـه مربوط بـه دوره »پارينـه سنگي « يا »حجر قديم « هست . درون اين غارها ابزارهاي سنگي با تراش هاي مختصري يافت شده کـه مورد استفاده قرار مي گرفته هست .
همچنين درون حوزهٔ کشف رود خراسان و بستر رودخانـه لديز درون بلوچستان تعداد زيادي از اين
نوع ادوات کشف شده کـه عمر آنـها بـه اوايل دوره پيلستوسن و احتمالً حدود ٨٠٠.٠٠٠ سال پيش مي رسد)تصوير١(.
اطل عات قابل توجهي هم از انسان هاي دوره پارينـه سنگي ميانـه )از حدود ١٠٠ که تا ٣٥ هزار سال تصوير ١ــ طرح سطوح شکمي و پشتي
پيش( درون مناطق غرب ايران ،آذربايجان ، خراسان ، کرمان که تا فارس و شمال خوزستان که تا کنون کشف شده هست . سنگ ابزارهاي دوره نوسنگي
از اين رو نخستين جمعيت هاي شناخته شده درون دوران پيش تاريخي درون روستاهاي کوچکي پراکنده و زندگي مي د. بـه احتمال ساخت کلبه هايي با شاخه درخت و خشت دست ساز و سپس خشت و گل چينـه از مـهم ترين مصالح ساخت اين خانـه ها بوده هست .
از نمونـه هاي اجتماعات معماري دوران نوسنگي هم تعدادي آثار درون غرب ايران بدست آمده که
نشانگر فرهنگ مشخص اين دوره درون کوه هاي زاگرس هست که بـه »فرهنگ بردوسيان « معروف هست .
آثار بدست آمده از »غار شنيدار« درون غرب ايران درون اين دوره قدمتي نزديک بـه ٣٨ هزار سال را نشان مي دهد کـه تا ٢٠ هزار سال پيش ادامـه داشته هست . از باستاني ترين اماکن مسکوني ايران مي توان بـه »گنج دره هَرسين «، »تپه سراب و دهکده گوران «، »تپه زاغه دشت قزوين «، »تپه سيَلک کاشان «، »تپه حصار دامغان «، »محوطه هاي باستاني شوش « و … نام برد کـه همگي درون مدت زمان طول ني مورد استفاده قرار مي گرفته اند.ويژگي منحصر بـه فرد معماري درون اين دوره با ساخت خانـه هايي از خشت خام ، چينـه و آجر همگام با شيوه زندگي روستايي و کشاورزي و اندود ديوارها با ليه اي از کاهگلي مي باشد.
۲۱
از نمونـه هاي شاخص ساختمان منقوش کشف شده درون تپه زاغه دشت قزوين هست که بـه حدود اواخر هزاره هفتم و اوايل هزاره ششم پيش از ميل د باز مي گردد بـه بهترين وجه بـه امکانات موجود درون آن دوران آراسته و تزيين شده و براي نوعي گردهمايي و جلسات اجتماعي از آن بهره مي اند. اين ساختمان درون مقايسه با نمونـه هاي قبل که تا حّدي استثنايي بزرگ و مجهز هست . تعداد زيادي سکو براي نشستن ، آتشدان هايي براي تأمين حرارت درون فصل سرما، و اجاقي براي پختن يا کباب گوشت نيز درون آن وجود دارد. حداقل دو محفظه براي جاادوات و ابزار ساخته شده هست . همچنين اتاق کوچکتري براي اشيا يا زندگي درون نظر گرفته شده هست . اين ساختمان براي مدت ها مورد استفاده قرار گرفته و تغييرات بعدي نيز درون آن صورت گرفته هست . بـه احتمال قوي ، ساختمان منقوش زاغه بـه عنوان محل مذهبي و مرکز اجتماعي براي اقوام دوران نوسنگي بوده هست . وجود تعداد زيادي مجسمـه گلي کوچک زنان باردار با چند سانتيمتر ارتفاع و همچنين مجسمـه کوچک زني کـه فرزندش را درون بغل نگهداشته هست تأييدي بر اين مدعاست . عل وه بر نقوش تزييني کـه بر روي ديوارها با گل اخراء و رنگ سياه و سفيد اجرا شده ، ديوارهاي اين تال ر نيز با نصب سر بزهاي کوهي تزيين شده کـه احتمالً تنـها جنبه تزييني نداشته و با عقايد مذهبي و افکار سنتي تمدن زاغه درون ارتباط بوده هست .
با افزايش اجتماعات درون فن معماري پيشرفت هايي حاصل شد. نـه تنـها درون خانـه هاي مسکوني از نظر نقشـه و کيفيت بنا بر اساس احتياج زندگي روزمره بلکه درون نقشـه و طرح ساختمان هايي عمومي و بزرگ تر نيز تغييراتي حاصل شد و براساس نيازهاي امنيتي ، دفاعي اجتماعي و مذهبي ساختمان هايي ايجاد شد. اين مراحل رشد را مي توان نخستين گام هايي بـه سوي نظام شـهرنشيني دانست .
معماري و شـهرسازي درون دوره باستان
نمونـه هاي شاخص ديگري درون مناطق ايران وجود دارد کـه سير تحول معماري و شـهرسازي را درون دوره تاريخي و باستاني بيان مي کند. يکي از کهن ترين نمونـه هاي بناهاي شناخته شده باستاني ايران را مي توان درون دوره ايل مي معرفي کرد. اين بنا همان معبد يا زيگورات چغازنبيل درون نزديکي شـهرستان شوش هست . بناي معبد کـه شبيه بـه برجي پلکاني هست زيگورات ناميده شده هست . ساختمان آجري بنا چهارگوشـه درون اصل پنج طبقه بوده اما اکنون فقط سه طبقه از آن باقي مانده هست . بلندي بنا بين
٥٢ ــ٤٩ متر تخمين زده شده هست )تصوير ٢(.
تصوير٢ــ بازسازي فضاي معماري معبد چغازنبيل
۲۲
در ساختمان زيگورات ، مجموعه اي از قوس ها، پله ها، راهروها، اتاق ها و مقبره و آبروها ديده مي شود. اتاق هاي بدون پله بـه عنوان مقبره و اتاق هاي پله دار بـه عنوان محل هدايا مورد استفاده قرار مي گ رفت و اين نشان مي دهد زيگورات مانند اهرام مصر باستان بـه منزله آرامگاه هم بوده هست .
به طور کلي معماري اين بناي عظيم کـه در شمار بزرگترين زيگورات هاي جهان هست ، بهترين نمونـه هنر معماري بر اساس طاق قوسي را درون دنياي باستان نشان مي دهد. طرز ساخت اين معبد با ديگر معابد ميان رودان )بين النـهرين ( تفاوت کلي دارد و آن ساخت طبقات هست که هر کدام بـه صورت مستقل از زمين که تا بال ساخته شده هست . درون حياط معبد و در برابر يکي از ورودي ها، بناي ستون مانند آجري ديده مي شود کـه احتمالً مراسم قرباني درون آنجا انجام شده هست . بر ديواره معبد تعداد زيادي آجرهاي لعابدار ديده مي شود کـه بر آنـها کتيبه هايي بـه خط ميخي ايل مي موجود هست که بيشترين اطل عات درباره ساختمان آن از همين کتيبه ها بدست آمده هست . همزمان با تمدن ايل م درون شوش شـهر سوخته درون کنار کهن ترين دلتاي رود هيرمند، درون استان سيستان و بلوچستان واقع شده هست و از مـهم ترين مراکز دوران مفرغ درون شرق ايران بـه شمار مي رود.در کهن ترين ليه هاي آن يک گل نبشته ايل مي پيدا شده هست . قدمت اين گل نبشته بـه ٣٢٠٠ ق.م مي رسد.
مـهم ترين آثار معماري بدست آمده از شـهر سوخته خانـه هاي پلکاني و بناي شـهرسوخته هست .
خانـه هاي پلکاني نـه تنـها از نظر معماري بلکه از نظر اشياي بدست آمده ١ نيز يکي از دوره هاي درخشان شـهر سوخته بـه شمار مي روند و مصالح اصلي بناها از خشت خام هست .
برخي از باستان شناسان چند پايه درون »تپه مليان « درون نزديکي فارس پيدا کرده اند و عقيده دارند کـه سابقه کاربرد ستون از شش هزار سال پيش درون معماري ايران شناخته شده هست . مـهم ترين بنايي کـه تاکنون درون ايران با تال رهاي بزرگ و ستون دار شناخته شده ، »دژ حسنلو« واقع درون جنوب درياچه اروميه درون نزديکي شـهر نقده هست . با توجه بـه اهميت بناي معبد ايل مي درون هزاره دوم پيش از ميل د، دژ حسنلو بنايي استوار بوده کـه با تال رها، اتاق ها، دهليزها، حياط ، ستون و جرزها همگي براساس اصول معماري با سنگ ، گچ ، آجر و خشت درون سده نـهم پيش از ميل د بنا شده و در شمار پيشرفته ترين معماري هاي آن روزگار محسوب مي گردد.
مادها با شيوه ساختمان سازي هاي عظيم آشنا بودند و در اين دوران با استفاده از ستون آثاري را پديد آوردند. از ديگر نمونـه هاي معماري دوره ماد ساخت گور دخمـه هاست . کـه به آنـها کهندژ يا دژ قديمي گفته مي شد. دخمـه هاي سنگي داراي ايوان طاق دار و ستون هايي هست که درون دهانـه دخمـه ديده مي شود.
با آنکه از معماري چوبي آن زمان اثري بـه جاي نمانده هست ، اما بـه نظر مي رسد همـه ريزه کاري هاي ساختماني از الوارهاي چوبي تراشيده شده بـه کار رفته و به دقت درون اين دخمـه ها، با تراش سنگ نمايش داده
١ــ وجود اشياي سفالي و لوازم زندگي درون گورستان شـهر سوخته بيانگر اعتقاد آنـها بـه جهان بعد از مرگ هست . انجام کارهاي توليدي
صنعتي مانند سنگ تراشي ، بافندگي ، سفالگري ، حصيربافي و بازرگاني درون شـهر سوخته رايج بوده هست .
در کاوش هاي شـهر سوخته يک جمجمـه انسان بـه دست آمده هست که بنا بر نظر کارشناسان درون آن نوعي آثار عمل جراحي بـه چشم
مي خورد و از نظر مطالعه پيشينـه علم پزشکي و نحوه حضور آن درون ايران و جهان اهميت بسيار دارد.
۲۳
شده هست . درون بيشتر اين دخمـه ها علاوه بر حجاري آنـها درون کوه نقش برجسته هايي هم از صحنـه هاي
نيايش ديده مي شود. مـهم ترين اين آثار عبارتند از: دخمـه »دآو « درون ممسني فارس ، دخمـه
»فقرگاه يا فخريگاه « نزديک مـهاباد، دخمـه »فرهاد و شيرين « درون صحنـه کرمانشاه ، دخمـه »اسحاق وند« و
»سکاوند« درون نزديکي هرسين کرمانشاه ، دخمـه »قيز قاپان « درون کردستان عراق و همچنين دخمـه »دکان داوود« درون نزديکي سر پل ذهاب استان کرمانشاه )تصوير٣(.
در استان همدان و در نزديکي شـهرستان مل ير با حفاري هاي انجام شده درون تپه »نوشي جان « نمونـه اي از معماري جالب دوران ماد کـه به کهندژ شـهرت دارند کشف شد کـه آثار ساختماني اين تپه شامل آتشگاه ، تال ر ستون دار، معبد مرکزي ، اتاق ها و انبارها، تونل و حصار دژ وجود دارد
تصوير٣ــ آرامگاه دخمـه اي دکان داود ــ سر پل ذهاب )تصوير٤(.
ــ استان کرمانشاه ــ دوره ماد مـهم ترين شاخص شـهرسازي دوران ماد شـهر هگمتانـه درون دامنـه کوه الوند )و درون داخل شـهر
همدان ( هست که که تا زمان اشکانيان هم بـه عنوان پايتخت تابستاني بـه کار مي رفته هست .
آثار معماري مکشوفه درون کاوش هاي باستان شناسي ايران درون محوطه هگمتانـه شامل برج و حصار و بناهاي عظيم خشتي مي شود و خبر از يک شـهر يا دژ باستاني مي دهد. شـهر داراي حصار خشتي هست که بـدنـه خارجي آن با گچ انـدود شده هست . شـهر باستاني مکشوفه از لـحاظ معماري و نيز از لحاظ تأسيسات دفاعي و حفاظتي ، داراي ويژگي هايي هست که درون نوع خود کم نظير هست .
تصوير٤ــ قلعه نوشي جان ــ مل ير ــ استان همدان هنوز براي اين معماري مکشوفه تاريخ قطعي مشخص نشده هست ، اما اشياي بدست آمده
ــ دوره ماد گوياي اين هست که اين شـهر باستاني درون دوره هاي تاريخي و قرون بعد از اسلام هم مورد استفاده بوده
است . از ديگر آثار مي توان بغستانـه يا بيستون ، کنگاور،اسپدانـه يا اصفهان را نام برد.
کار اصلي مادها کشاورزي و گله داري بوده و گروهي نيز درون فلزکاري و زرگري مـهارت داشتند.
از بقاياي آثار معماري مادها دو نقطه درون غرب ايران مشخص گرديده هست . يکي بر روي تپه بزرگي بـه نام »گودين « نزديک کنگاور درون کرمانشاه و ديگري درون تپه »نوشي جان « درون نزديکي همدان هست .
آثار جالب ديگري از اين دوره درون تپه »گيان نـهاوند« و بخشي از گورستان تپه سيلک ١ کاشان و گنجينـه زيويه موجود هست .
عالي ترين نمونـه درون تاريخ هنر اين سرزمين ، درون دوران باستاني کـه به عنوان معماري شگفتآور خوانده مي شود توسط هنرمندان دوران هخامنشي ايجاد شد کـه در مراکز حکومت و پايتخت ها مانند پاسارگاد، شوش ، همدان ، و تخت جمشيد کاخ هاي بزرگ و زيبايي بنا کرده اند. اين آثار همچنان بعد از گذشت ٢٥ قرن هنوز بقاياي آنـها محکم و استوار بر جاي مانده هست . ستون ها و سر ستون هاي باقي مانده نمونـه آشکاري از هنر معماري و حجاري درون اين دوره بوده هست . سر ستون ها غال باً بـه شکل مجسمـه شير، اسب ،، عقاب و جانوران ترکيبي ٢ هست . )تصوير ٥( شيارهاي ستون ها،
تصوير٥ــ سرستون سنگي عقاب دار از تخت جمشيد
ــ سنگ آهک ــ دوره هخامنشي بلندي و زي بايي چشمگيري بـه آنـها مي بخشند. مـهم ترين آثار اين دوران شامل : کاخ ها، آرامگاه ها و
Sialk ــ ١
٢ــ جانوران ترکيبي را گريفين مي نامند و ترکيب انسان با حيوانات را اسفنمي گويند.
۲۴
آتشکده هاست )تصوير ٦(.
مجموعه کاخ هاي پاسارگاد بـه سال ٥٥٠ پيش از ميل د بـه دستور کوروش کبير احداث شد
و هر يک با ابعادي وسيع ، بر سکويي سنگي بنا شده اند. کاخ شرقي کـه به نام »دروازه پاسارگاد« نيز
ناميده مي شود، داراي تال ر مرکزي و هشت ستون مرتفع درون دو رديف مي باشد کـه سقف چوبي آن را نگاه داشته هست . از اين کاخ ، تنـها يک جرز يا پايه سنگي باقي مانده هست . نمونـه شاخص مجموعهٔ پاسارگاد آرامگاه کوروش هست )تصوير ٧(.
در زماني کـه پاسارگاد نخستين پايتخت هخامنشيان همچنان آباد بود، داريوش هخامنشي تصميم گرفت شوش را پايتخت خود قرار دهد و در آنجا دست بـه کار ساخت کاخ شاهي شد. با توجه بـه اقليم اين منطقه ، بيشتر مصالح ساختماني آن از خشت و آجر تهيه شده هست . بنابر لوحه اي از گفته هاي خود داريوش کـه در شوش کشف شده ، درون بناي کاخ او هنرمندان بابلي ، مادي ، ليدي ، و
مصري خدمت مي کرده اند و مصالح ساختمان از فواصل دوردست بـه شوش آورده شده هست . تصوير٦ــ آرامگاه دخمـه اي نقش رستم ــ استان
مجموعه کاخ ه اي صُفّه تخت جمشيد درون زمان داريوش هخامنشي درون مجاور و دامنـه کوه فارس ــ دوره هخامنشي
رحمت درون منطقه فارس بنا نـهاده شد. درون تکميل اين بناي عظيم بيشتر شاهان هخامنشي بعد از داريوش بـه گونـه اي دخالت داشته اند. درون کاوش ها و خاک برداري تخت جمشيد بقاياي چندين کاخ درون اين صفه عظي م بـه دست آمد: »کاخ آپادانا« يا کاخ بار عام کـه مخصوص پذيرايي مـهمانان بوده هست . لوح هاي طل و نقره )تصوير شماره ٨ درون فصل ميراث مکتوب ( مکشوف درون گوشـه هاي تال ر اين کاخ ، نشان مي دهد کـه سازنده آن داريوش اول هست . »کاخ صد ستون « کـه به شکل مربع و داراي صد ستون بوده هست . »کاخ سه دروازه « يا اتاق شورا کـه سه درگاه بزرگ داشت و اکنون درون وسط صفه تخت جمشيد جاي دارد. »کاخ تچر« يا کاخ زمستاني داريوش ، از زيباترين و محکم ترين کاخ هاي
تخت جمشيد هست که بر خل ف ديگر ساختمان هاي تخت جمشيد رو بـه جنوب هست )تصوير ٨(. تصوير٧ــ پاسارگاد ــ آرامگاه کوروش ــ استان
»کاخ هديش « يا کاخ خشايارشاه ، داراي يک تال ر مرکزي مربع با ٣٦ ستون و يک ايوان فارس ــ اوايل دوره هخامنشي
ستون دار با دو رديف شش ستوني درون مقابل آن قرار دارد. از آنجا کـه ساقه ستون ها از چوب بوده ، از
ميان رفته و فقط ته ستون ها باقي مانده هست .
تصوير٨ ــ کاخ تچر يا کاخ زمستاني داريوش ــ تخت جمشيد ــ دوره هخامنشي
۲۵
عل وه بر آن درون صُفّ ه تخت جمشيد کاخ خزانـه و مجموعه ساختمان هاي ديگري با نام هاي سربازخانـه ، ساخلو )پادگان ( و تعداد بسياري اتاق درون کنار هم قرار گرفته کـه احتمالً براي محافظان و
نگهداري اشياء بوده هست . براي رفتن بر روي تختگاه يا صفه تخت جمشيد بايد از پله هاي بسياري
بال رفت کـه با توجه بـه پهناي عريض آن رفت و آمد بسيار آسان صورت مي گيرد )تصوير ٩ و ١٠(.
يکي از زيبائي هاي تخت جمشيد، نقش برجسته هاي آن هست . اين پايتخت تشريفاتي جايگاه
ديدارهاي رسمي و محل برگزاري جشن نوروزگان بوده هست .
اشکانيان اوايل از شيوه هاي هنر يوناني پيروي د، اما بعد از مدتي بـه هنر و معماري ، بـه ويژه بـه معماري سنتي و ملي ايران تمايل نشان دادند. درون اين دوره ، معماري بناي اصلي خود را، از آداب و اصول دوره چادرنشيني پارتي درون برپايي اردوگاه ها گرفت . حياط هاي چهارگوش مرکزي با ايوان هاي چهار سوي آن ، بـه عنوان مظهري از معماري پارتيان بـه بين النـهرين شد کـه نوع دگرگون شده
تصوير٩ــ ورودي کاخ داريوش ــ تخت جمشيد ــ آن را درون معماري اسلامي بـه ويژه درون دوران سلجوقيان بـه خوبي مي توان ديد.
دوره هخامنشي پس از شکوفايي دولت اشکاني ، بـه نماي ساختمان توجه بيشتري شد و سعي مي شد که تا آثار هنري
را بر ديوارها، درون معرض ديد متمرکز کنند. نقاشي ديواري توسعه يافت و تزئينات ديوارها آميخته اي شد از نقاشي و گچبري ، کـه نمونـه بسيار زيباي آن درون معبد »کوه خواجه « درون وسط درياچه هامون درون سيستان بدست آمده هست )تصوير ١١(. »کوه خواجه « هنگام بال آمدن آب درياچه هامون بـه صورت يک جزيره خودنمايي مي کند. موقعيت مناسب کوه موجب شد کـه در گذشته دور از آن بـه عنوان مأمن و محل استقرار استفاده کنند و آثار معماري خشتي درون آن شکل گيرد )تصوير ١٢(. يادمان خشتي و محوطه کوه خواجه زابل از مـهم ترين آثار هنري و معماري پارتي هست که نقطه اتصال شـهرنشيني و استقرار فرهنگي بين فل ت ايران و شرق و جنوب شرقي درون آن دوران بـه شمار مي آيد و به شکل دايره ساخته شده هست که الگوي شـهرسازي پارتي بـه شمار مي رود.
»محوطه تاريخي نسا«که درون نزديکي عشق آباد پايتخت جمـهوري ترکمنستان واقع شده است
تصوير١٠ــ ورودي دروازه خشايار شاه )دروازه يکي ديگر از محوطه هاي هنر و تمدن پارتيان هست .
ملل ( ــ تخت جمشيد ــ دوره هخامنشي
تصوير ١١ــ نقاشي ديواري ــ سر مرد نيمرخ ــ قرن اول ميل دي ــ تصوير١٢ــ دورنماي کوه خواجه ــ سيستان
کوه خواجه
۲۶
از ويژگي هاي هنر و و معماري اين دوره انتقال برخي از عناصر آن بـه دوره بيزانس و ساساني مي باشد. شايد تاريخ معماري »طاق دار« کـه در ايران بسيار معروف هست ، از دوره اشکانيان آغاز شده و در دوره ساسانيان تکامل يافته هست .
بناي طاق گرا ١واقع درون دامنٔە کوه پاطاق درون کنار راه کرمانشاه بـه سرپل ذهاب ترکيب طاق
گهواره اي و پيشرفت فنون ساختماني را درون اين دوره نشان مي دهد.
معبد آناهيتا )الهه آب ها( درون کنگاور کـه بر سر جاده همدان و کرمانشاه واقع شده ، درون زمان هخام نشي ، براي انجام مراسم نيايش بنياد نـهاد شده بود کـه در دوره اشکانيان بر پي و شالوده هاي صفه و با بـه کارگيري سنگ و حجاري هاي پاک تراش و احياي سنت هاي معماري و حجاري دوره هخام نشي ، پرستشگاه بر آن استقرار يافت ، کـه از جمله شاهکارهاي هنر معماري پارتيان بـه شمار مي رود )تصوير ١٣(. ميان شيوه معماري پارتي و ساساني درون بنياد ساختمان ها چنان همبستگي و نزديکي وجود دارد کـه انتساب پاره اي از آثار بـه اين دو دوره را، دچار ترديد مي کند. براي نمونـه ، درون انتساب کاخ مدائن درون تيسفون بـه يکي از اين دو دوره ، هنوز اظهارنظر قطعي نشده هست . صرف نظر از جهات تاريخي درون معماري ساساني ، چنان عوامل معماري اشکاني بي کم و کاست پيموده شده کـه گويي
با تغيير شاهان هيچ دگرگوني درون طريقه ساختن بناها پيش نيامده هست .
تصوير١٣ــ معبد آناهيتاي کنگاور ــ کرمانشاه ــ دوره اشکاني
با اين حال هنر ساساني با جهان بيني مذهبي همراه هست . آنـها مذهب زردشت را رسميت بخشيدند و در دوران حکومت شان بناهاي بسياري پديد آوردند کـه از حيث عظمت با هنر روم و بيزانس برابري کرد و گاه بر آن برتري داشت .
بهترين شيوه طاق زدن بر بناهاي مربع شکل ، درون معماري ايراني و حتي معماري غربي ، متعلق
Garra ــ ١
۲۷
به ساسانيان هست . معماران آن دوره درون پوشاندن فواصل وسيع با مواد سخت توفيق يافته بودند.
بعضي از اصول معماري ساساني ، راه را براي ترقي معماري گوتيگ درون اروپا باز کرد. درون مجموعه
هنر معماري اين دوره ، يگانگي و پيوند خاصي ديده مي شود. اساس معماري گنبد هست و ايوان ، طاق
نماها، اتاق ها و طاق هاي گهواره اي اغلب درون اطراف يک يا چند حياط قرار گرفته اند.
تزيينات بناهاي ساساني شامل هنرهاي گچبري ، موزائيک کاري و نقاشي ديواري و حجاري
)تصوير ١٤ و ١٥( مي شوند.
به طور کلي ، معماري عهد ساساني براساس معماري سنتي و براي نواحي خشک مرکزي و شرق ي ايران پديد آمده بود. بدين معني کـه در ابنيه ساساني اعم از کاخ ها و آتشکده ها، پوشش هاي گنبدي و ساختن ايوان هاي داراي طاق ضربي و چهارطاق هاي مخصوص آتشکده متداول و اساس معماري اين زمان بوده هست . تعدادي از بناها کـه بقاياي آنـها بر جاي مانده هست ، مانند کاخ فيروزآباد، کاخ سروستان درون فارس و ايوان مدائن درون تيسفون ، ايوان کرخه درون خوزستان ، همچنين آتشکده هايي با نام هاي تپه ميل بين تهران ـ ورامين ، آتشکده نياسر درون کاشان ، آتشکده آذر گشنسب درون تخت سليمان
تصوير١٤ــ غار بزرگ طاق بستان و چهار قاپي درون قصر شيرين و … که تا حد بسياري وضع معماري را درون دوره ساسانيان آشکار مي کنند
) تصاوير ١٦ و ١٧ و ١٨(.
تصوير١٥ــ طاق بستان ــ کرمانشاه تصوير ١٦ــ کاخ اردشير ــ فيروزآباد ــ فارس
تصوير١٧ــ آتشکده نياسرــ کاشان تصوير١٨ــ آتشکده آذرگشنسب ــ تخت سليمان ــ آذربايجان غربي
۲۸
آتشکده ها با مفهوم مذهبي بنا يک پرستش گاه ايراني هستند و مي توانند بـه شکل هاي کاملً
متفاوت از چهار طاق هاي ساده که تا آتشگاه هايي با فضاي زياد، بنا شده باشند.
ايوان رفيع ساساني معروف بـه »ايوان خسرو« کـه از آجر قرمز و مل ت ساروج ساخته شده بود،
نيز بـه لحاظ تاريخ معماري ايران حائز اهميت هست .
شـهر فيروزآباد فارس مانند شـهرهاي پارتي دايره وار بود اما شاپور اول شـهر تاريخي بيشاپور يا
»به شاپور« )شـهر زيباي شاپور( را بر خل ف آن بـه شکل يک چهار ضلعي ساخت کـه از يک جهت محدود هست به ديوار محوطه و خندق ها واز طرف ديگر بـه کوهي تکيه کرده هست . يک قلعه مستحکم نظامي با شبکه اي کامل از ديوارها و دژهاي کوچک ، آن را حفاظت مي کند و سوي ديگر آن را رودخانـه فرا گرفته هست . يک محلهٔ شـهر، مخصوص ساخ تمان هاي شاهي هست . تال ر بزرگ کاخ ، با قلوه سنگ و ساروج ساخته شده و با بـه کارگيري بهترين شيوه معماري ايراني بر پا شده هست . يک محيط مربع شکل مرکزي پايه گنبد هست و چهار ايوان سه اتاقي اطراف آن را فرا گرفته هست . يک تال ر سه ايواني کـه در شرق تال ر بزرگ بـه حياط مشرف هست ، از قطعات سنگ مفروش شده و حاشيه اي از قطعات موزائيک داشته کـه شايد تقليدي از نقش يک قالي ايراني متعلق بـه همان دوران باشد.
در محوطه بيشاپور پرستش گاهي سنگي هست که اح تمالً بـه »آناهيتا« ايزد آب و باروري که
ستايش آن با ستايش آتش همراه بوده هست ، اهدا گرديده کـه از جذابيت خاصي برخوردار هست .
ساختن و پوشانيدن سقف تال ر بزرگ »کاخ بيشاپور«، کاري بسيار مشکل بود و از نظر فني و اجرايي و تاريخ معماري بسيار مـهم مي باشد کـه چگونـه چنين سقفي با مصالح سنگ و ساروج ساخته شده هست که امروزه هم کار مشکل و بزرگي هست . اصولً معماران ساساني با استفاده از تجارب و معماري پيشينيان درون کار طاق زني و گوش ه سازي و فيلپوش سازي ١ براي پوشش گنبدي ، نمونـه ارزنده اي را تجربه کرده و به يادگار گذاشته اند کـه به معماي دوران اسلامي ايران منتقل شده و آنـها اين شيوه را بـه اوج شکوه و زيبايي هنري و فني رسانيده اند.
هنر و معماري ساساني بـه سرزمين هاي ديگر گسترش داشته بـه طوري کـه از طاق گهوارهاي پيوسته
ساساني درون سده ١٠ ميل دي براي ساختمان »کليساي سنت ماري دامر« الهام گرفته شده هست .
معماري دوران اسلامي
اسلام درون قرن هفتم ميل دي ، پايه گذار فرهنگ نويني شد کـه بخش هاي عمده اي از جهان متمدن را فرا گرفت و چهره بسياري از کشورها را دگرگون نمود. با ورود تدريجي اسلام بـه اين کشورها، نژادهاي گوناگون ، از اسپانيا که تا هند درون ساختن تمدن تازه کـه »تمدن اسلامي « نام دارد، شريک شدند، هر چند کـه در اين ميان سهم همـه ملت ها يکسان نيست و آنـهايي کـه با ميراث هاي غني پيش مي آمدند، درون ساختن بناي فرهنگي تازه اثر بخش تر بودند.
از جمله کشورهايي کـه در اين تمدن سهم عمده اي دارد، ايران هست . بعد از اينکه ايرانيان دين
اسلام را پذيرفتند، هيچ مانعي نمي ديدند درون همان جايي کـه پدرانشان بـه عبادت مي پرداختند خود نيز با
١ــ سه کنج
۲۹
دين جديد بـه پرستش بپردازند شايد درون نتيجه همين طرز فکر بود کـه در همان اوايل ، آتشکده هاي دوره ساساني را تبديل بـه مسجد د. »مسجد يزد خواست « )بين اصفهان و شيراز( يکي از اين مساجد هست و بعد از گسترش بيشتر اسلام درون اين سرزمين ، ساخت مساجد درون هر گوشـه اي آغاز شد.
سير تحول معماري و شـهرسازي دوران اسلامي
مـهم ترين بناي اسلامي را مساجد تشکيل مي دادند از اين رو مساجد اوليه طرح و نقشـه بسيار ساده اي داشتند. گو اينکه از معماري اوليه اين دوره ، نشانـه هاي اندکي بدست آمده ، اما با توجه بـه همين نمونـه ها مي توان گفت کـه طرح و نقشـه اين مساجد شامل يک صحن يا حياط مستطيل درون وسط ، سلسله اطاق هايي درون اطراف و در سمت جنوب ، يعني قبله ، شبستاني هست که بـه کمک ستون هايي ، سقف بر آن سايه گسترده هست . درون قرون اول يه ، معماران ايراني چندان بـه دنبال ابداع نبودند، بلکه مي کوشيدند آنچه را موجود بود، کامل ت ر کنند. گنبده اي سنگين ساساني درون اين زمان بر فراز پايه هشت ضلعي منظمي قرار گرفت و مساجد بـه تقليد طرح هاي محلي ، بـه صورت بناهاي شبيه بـه چهار طاقي ساساني ـ البته بـه صورت کامل تر بنا شد.
کيفيت بناي پايه ها، ستون ها و احداث ايوان بلند و طويل و به کار بردن مصالح ساختماني و تزيينات آجري و گچبري درون مساجد اين دوره ، عناصر ساختماني ساسانيان را درون معماري مسجد نشان مي دهد و نفوذ معماري ساساني درون بناهاي مذهبي بـه درجه اي مي رسد کـه به تدريج اصول معماري اسلامي بر شالوده معماري ساسانيان پايه گذاري مي شود.
از معماري اوليه دوره اسلامي درون ايران ، نمونـه هاي اندکي بجاي مانده هست . بناهايي مانند مسجد جامع فهرج درون يزد، تاريخانـه دامغان ، مسجد جامع نائين ، مسجد جامع شوشتر نمونـه هايي از آن زمان هست که بعضي از آنـها از ميان رفته يا تغيير شکل يافته اند )تصوير ١٩(.
»مس جد جامع فهرج « توسط معماران ايراني درون قرون اوليه اسلام برپا شد. ويژگي هاي اين مسجد درون شکل طاق ها، قوس ها و جزئيات تزي يني آن هست و از نظر وضعيت ساختماني ثاب ت مي کند کـه با پيروي از معماري ساساني ساخ ته شده هست . عناصر اصلي بنا شبستان ، راهرو و مناره هست و شکل عمومي بنا ساده و تنـها نقوش ساده و زيبايي از گچبري زينت بخش ديوار آن هست .
تصوير١٩ ــ مسجد جامع فهرج ــ قرون اوليه اسلامي
۳۰
»معماري دوران اسلامي ايران « عموماً درون سه گروه اصلي مورد مطالعه و بررسي قرار
ميگي رند:
١ـ بافت شـهري و روستايي
٢ـ مجموعه هاي معماري
٣ـ تک بناها
بافت شـهري و روستايي
در ايران امروز، روستاها و شـهرهاي تاريخي بسياري با آثار و ساختار دوران اسلامي وجود دارد. بـه بيان ديگر، تمامي شـهرها و روستاهايي کـه امروزه درون آنـها زندگي مي کنيم ، درون دوران اسلامي شکل گرفته اند. هر چند بنيان اوليه تعدادي از آنـها بـه دوران قبل از اسلام مي رسد.
از بين تمامي شـهرها و روستاهاي دوران
اسلامي ايران ، تعدادي از آنـها با توجه بـه بافت
و ساختار ويژه و آثار و بناهاي فراوان بسيار
ارزشمند و صاحب نام و آوازه اند و گروهي از
آنـها درون فهرست آثار ملي ايران بـه ثبت رسيده اند.
روستاهاي ماسوله ، ابيانـه ، ميمند ويا بازارها و
بافت هاي تاريخي شـهرهاي اصفهان ، تبريز،
شيراز، مشـهد، کرمان ، يزد، تهران ، کاشان ، زواره
و … از اين قبيل اند کـه بسياري از آنـها با سابقه
تاريخي و ويژگي هاي معماري و شـهرسازي خود
ارزش جهاني دارند )تصاوير ٢٠ و ٢١ و ٢٢(.
تصوير٢٠ــ دورنماي روستاي ماسوله ــ گيل ن
تصوير٢١ــ روستاي کندوان ــآذربايجان تصوير٢٢ــ دورنماي روستاي ميمند ــ کرمان
۳۱
از اين ميان مي توان بـه دو مورد اشاره کرد:
الف ( ميدان نقش جهان اصفهان و بازارها و بناهاي پيرامون آن و … کـه يکي از قديمي ترين و
وسيع ترين نمونـه هاي معماري و شـهرسازي درون دنياست .
ب( ساختار شـهري و بناهاي دو شـهر کاشان و يزد کـه در نوع خود از عالي ترين نمونـه هاي هنري و معماري ايران و جهان هست که با استفاده از ارزان ترين و در دسترس ترين مصالح و مواد بومي و با رعايت آداب و سنن زندگي و هماهنگ با طبيعت و محيط کويري بنا گرديده و شاهکاري بديع از هنر و معماري مي باشد.
مـهم ترين بخش اجتماعي و کالبدي شکل دهنده بـه بافت هاي تاريخي ، »بازار« هست که با داشتن اصلي ترين بناهاي شـهر، عمده ترين فعاليت هاي اجتماعي درون آن اتفاق مي افتد. با توجه بـه نقش اصلي بازار درون بافت هاي تاريخي و شکل گي ري و زندگي شـهرهاي اسلامي ، بسياري از بازارهاي تاريخي
ايران درون فهرست آثار ملي ايران بـه ثبت رسيده هست )تصوير ٢٣(.
تصوير٢٣ــ بازار کرمانشاه
مجموعه هاي معماري
يک »مجموعه معماري « از تعدادي بناهاي گوناگون با عملکردهاي مناسب و مکمل يکديگر تشکيل ميشود کـه در کنار هم و در قالب يک ساختار بزرگ ساخته شده اند. »مجموعه ها« بـه دل يل مذهبي ، فرهنگي ، اقتصادي ، نظامي ، سياسي و … شکل مي گيرد کـه پيدايش آنـها با ايجاد يک بناي اولي ه مثل يک آرامگاه ساده يا يک مکان مذهبي و يا … شروع مي شود و در طول زمان با اضافه شدن بناهاي ديگر مانند مسجد، مدرسه ، کتابخانـه ، آب انبار، خانقاه ، زائر سرا، کاروانسرا و… بـه يک مجموعه گسترده و با شکوه تبديل مي شود.
مجموعه تاريخي »سنگ بست « درون نزديکي شـهر مقدس مشـهد )سده سوم و چهارم هـ.ق ( از
۳۲
نخستين نمونـه هاي اين گونـه مجموعه هاست .
مجموعه حرم مطهر حضرت رضا )ع ( درون مشـهد )تصوير٢٤(، مجموعه گنجعلي خان
کرمان )تصوير ٢٥(
تصوير٢٤ــ مجموعه حرم امام رضا )ع ( مشـهد مقدس تصوير٢٥ــ نماي داخلي مسجد گنجعل خان ــ کرمان
بقعه شاه نعمت الله ولي درون کرمان ، مجموعه شيخ احمد جام درون تربت جام خراسان و مجموعه شيخ صفي الدين اردبيلي درون اردبيل ، مرقد مطهر حضرت معصومـه )س ( درون قم از اين مجموعه ها مي باشد )تصوير٢٦(.
بناهاي دوران اسلامي درون دو گروه تقسيم بندي مي شوند:
١ــ بناهاي مذهبي مانند: مساجد، مدارس ، بقعه متبرکه ، آرامگاه ، قدمگاه ، حسينيه ها، تکايا،
مصلي ها و کليساها.
٢ــ بناهاي غيرمذهبي مانند: پل ها، آب انبارها، قنات ها، خانـه ها، کاروانسراها، کاخ ها، باغ ها،
ها، قلعه ها، کبوترخانـه ها و…
در قرون ٥ و ٦ هجري درون هنر ايران گامي بزرگ برداشته شد و تاريخ هنر ايران ، يکي از
درخشان ترين دوره هاي خود را درون اين روزگار سپري کرد.
هنر معماري درون اين دوره درخشان و شکوفا بـه درجه کمال رسيد. هنرمندان درون اين دوره درون تصوير٢٦ــ حرم حضرت معصومـه )س (
معماري بـه عوامل و عناصري دست يافت کـه با آنـها بتوان ، بناهاي بزرگ بوجود آورد. اين شيوه
ساختمان ، اساس معماري مذهبي و کاروانسرا و مدرسه سازي ايران هست .
مسجد جامع اصفهان درون حقيقت مجموعه اي هست از تحول ت معماري اين دوران کـه تا هزار سال همچنان سير تحول معماري را نشان مي دهد. دو گنبد خواجه نظام الملک و گنبد تاج الملک درون مسجد، از نظر تکنيک و زيبايي ، اثر بسيار چشمگيري هست . ايوان هاي چهارگانـه مسجد هر کدام شاهکاري از هنرهاست . شبستان هاي مسجد و همچنين محراب زيباي اولجايتو محمد از جمله زيباترين آثار هنري ايران بـه شمار مي روند. درون اين مسجد زيبا و کامل بـه جز
۳۳
سبک هاي مختلف معماري ، انواع خطوط کوفي ، ثلث و نستعليق بـه کار رفته هست ) تصوير٢٧(.
عل وه بر مسجد بايد از مدرسه و کاروانسراها و مقبره هاي اين دوره هم نام برد. اگرچه شبکه راه و
جاده هاي شوسه ، شاهرگ حياتي تجارت يک کشور محسوب مي شود، اما درون گذشته هاي دور، بدون وجود کاروانسراها و مسافرخانـه ها و ايستگاه هاي ميان راه ، استفاده مطلوب از جاده امکان نداشت .
يکي از کامل ترين کاروانسراهاي اين دوره »رباط شرف « درون جنوب سرخس درون راه قديمي نيشابور ــ مرو هست . با وجود خرابي هاي ناشي از مرور زمان ، هنوز بسيار زيبا و کامل هست )تصوير٢٨(.
تصوير٢٧ ــ محراب الجايتو ــ مسجد جامع اصفهان ــ دوره ايلخاني
تصوير٢٨ــ کاروانسراي رباط شرف بر کناره راه ابريشم ــ خراسان رضوي ــ دوره سلجوقي تصوير٢٩ ــ برج گنبد قابوس ــ داراي ١٠ ترک و کتيبه هاي کوفي
از نمونـه آرامگاه هاي اين دوره برج مدور مراغه با طرح دايره وار و برج مـهماندوست دامغان و برج گنبد کاووس درون گلستان و برج طغرل درون شـهر ري با طرح ترکدار را مي توان نام برد )تصوير٢٩(. درون معماري اين دوره برج هاي خرقان درون قزوين و گنبد کبود درون مراغه بـه صورت هشت و ده ضلعي هستند )تصوير٣٠(.
سطوح خارجي ديوار بناها با آجر نماسازي مي شده اند و کاربرد آجر بسيار رواج پيدا کرد و از انواع طرح هاي هندسي درون آجر استفاده مي شد. هنر آجر تراشي و تزيين بنا با آجرهاي تراشيده ، از قرن پنجم هـ.ق درون ايران معمول بوده هست . درون کنار اين تزيينات بسيار زيباي آجري ، کتيبه ها و خطوط تزييني ، با استفاده از آجر تراشيده ، يکي از ويژگي هاي اين دوره بـه شمار مي رود.
تصوير٣٠ ــ برج خرقان ــ نماي آجرکاري ــ قزوين ــ دوره سلجوقي
۳۴
در قرون هفتم و هشتم اين دوره بناها، بـه ويژه ساخت مقبره ها و آرامگاه هاي
برج مانند بـه همان شيوه سده هاي پنجم و ششم هجري ادامـه يافت . همچنين نقشـه چهار
ايواني کـه از پيش متداول بود، درون قرون هفتم و هشتم هجري نيز براي بناهاي مذهبي مانند
مسجد و بناهاي غيرمذهبي مانند کاروانسراها بـه کار مي رفت .
معماري درون اين دوره هم جنبه عمومي داشت و هم جنبه محلي و همان طور که
بناي مسجد جامع اصفهان براي معماران ديگر مساجد سرمشق بود، معماران اين دوره
روش هاي ساخت مراکز بزرگ مثل سلطانيه را اقتباس مي د و در کنار سنت هاي
محلي بـه کار مي بردند. درون اين دوره بـه تزيينات بناها بسيار توجه مي شد.
سر درون مسجد ورامين بـه کاشي ها و آجرهاي قهوه اي رن گ تزيين يافته هست .
اين مسجد نـه تنـها از لحاظ ساختمان عظيم و گنبد آجري آن اهميت دارد، بلکه بـه خاطر
تزيينات کاشي کاري معرق و گچبري و کتيبه هاي تاريخي آن جزء آثار مـهم هنري ايران بـه تصوير٣١ــ مسجد گوهر شاد ــ مشـهد ــ دوره تيموري
شمار مي رود.
مسجد گوهرشاد اگرچه سردر و مدخل مستقلي ندارد و يکي از مجموعه بناهاي
آستانـه امام رضا )ع ( هست ، اما طاق عظيم ورودي آن مملو از کاشي کاري و کتيبه هاي
مفصلي هست . بن اي مسجد از هر جهت زيبا و کامل و يکي از شاهکارهاي معماري
دنياست )تصوير ٣١ و ٣٢(.
مسجد کبود تبريز از بهترين بناهاي قرن نـهم هـ.ق هست که درون زمان جهانشاه
قراقويونلو بنا شده هست . نقشـه اين مسجد شباهت چشمگيري بـه نقشـه مساجد عثماني
دارد. اين مسج د اگرچه فاقد صحن و حياط مرکزي هست ، اما صحن مرکزي کـه با
گنبد پوشيده شده ، بـه صورت چهار ايواني ساخته شده هست . ورودي مسجد با تزيينات
کاشيکاري درون کمال زيبايي و ظرافت زينت شده هست . درون اين کاشي ها رنگ هاي آبي
روشن ، آبي پررنگ ، خاکستري و سبز چمني و پررنگ بـه کار رفته و در برخي موارد، گل
و بوته و شاخه هايي با طل کاري درون آن ديده مي شود. کاشي کاري و تصوير٣٢ ــ مقرنس ــ مسجد گوهر شاد ــ مشـهد ــ دوره تيموري
رنگ آميزي ها درون اين مسجد همان گونـه هست که هنرمندان درون تزيين
و تذهيب صفحات کتاب ها بـه کار مي بردند )تصوير ٣٣(.
عل وه بر معماري مساجد اين دوران ، بايد بـه مقبره ها يا
آرامگاه هاي اين زمان هم اشاره کرد. گنبد سلطانيه يا مقبره سلطان
محمد اولجايت و )خدابنده ( يکي از زيباترين بناهاي اسلامي و
شاهکاري از معماري اين دوره هست که درون اوايل قرن هشتم هـ.ق
در نزديکي زنجان ساخته شده هست . بلندي اين بناي هشت ضلعي
منتظم بيش از ٥٠ متر هست . اين گنبد را طوري ساخته اند که
بدون ساختن بناهاي متصل و مجاور بـه آن با ابتکارات هوشمندانـه
فشارهاي جنبي گنبد را بـه جانب زمين منحرف کرده اند. درون هشت تصوير٣٣ ــ مسجد کبود تبريز ــ دوره قراقويونلو
۳۵
گوشـه ساختمان مناره ها فشار وارده گنبد را عموداً خنثي نمايد.)تصوير ٣٤(
در ديگر بناهاي اين دوره مثل کاروانسراها و مدرسه ها جلوه هاي زيبايي را مي توان
ديد. ايلخانيان براي توسعه و پيشرفت اقتصاد درون نقاط کشور بويژه درون ناحيه شمالي و آذربايجان تعداد بسياري راه هاي ارتباطي ساختند و براي آرايش کاروانيان درون مسير اين راه ها و جاده ها کاروانسراهاي بزرگ و زيبايي با توجه بـه اقليم احداث د. مانند کاروانسراهاي سرچم درون بين راه زنجان و ميانـه ، يا رباط سپنج درون نزديکي شاهرود.
در نزديکي مرز افغانستان و خراسان درون شـهر خواف و کنار دهکده خرگرد، مدرسه غياثيه را دو معمار ايراني ، استاد قوام الدين شيرازي و غياث الدين شيرازي بنا د. کـه يکي از مدارس کامل چهار ايواني نيز هست . کاشي هاي معرق و آجرهاي تزيين شده مدرسه شـهرتي خاص دارند. )تصوير ٣٥(.
تصوير٣٤ ــ گنبد سلطانيه ــ زنجان ــ دوره ايلخاني يکي از درخشان ترين دوره هاي هنري ايران بعد از اسلام دوره صفويه هست .
در اواخر قرن دهم هـ.ق درون زمان شاه عباس با انتخاب اصفهان بـه پايتختي ، اين شـهر
به عنوان يکي از درخشان ترين شـهرهاي شرق گسترش پيدا کرد.
با توجه بـه امنيت ايران درون اين دوره بناهايي بزرگ و عالي مانند کاخ هاي عالي قاپو، چهل ستون ، هشت بهشت و تال ر اشرف درون اصفهان و بقعه شاهزاده حسين و سردر عالي قاپو درون قزوين ساخته شدند. ديوار اين کاخ ها از کاشي هاي خوش آب و رنگ پوشيده شده درون ميان مجموع آنـها با نقوش نقاشان معروف آن دوره پيوند وجود دارد.
سقف ها و ديوارها نيز غالباً با منبت کاري تزيين مي شدند. )تصوير٣٦(. تزيينات چوبي
تصوير٣٥ ــ مدرسه غياثيه خرگرد خواف درون خراسان ــ نمايي درون بناهاي غيرمذهبي داراي نقش اصلي بود و در آنـها ميزان بيشتري از تذهيب کاري و
از فضاي خارجي نقاشي هاي لکي استفاده مي شد. طرح هاي آنـها با هنر نگارگري داراي رابطه نزديکي بود.
کنده کاري و خراطي بـه ويژه درون درها و سقف ها، هنر خاصي درون اين دوره محسوب مي شده هست .
نقاشي هاي ديواري )فرسک ١( درون کاخ هاي عالي قاپو، قصر اشرف و چهل ستون و همچنين آئينـه کاري
تصوير٣٦ ــ بقعه شاهزاده حسين ــ قزوين ــ دوره صفوي
١ــ فرسک شيوه اي درون نقاشي ديواري هست که قبل از خشک شدن مل ت گچ يا آهک انجام مي شود.
۳۶
به عنوان نوعي تزيين جديد درون بناها، مانند آينـه خانـه ، مورد استفاده قرار گرفته هست .
در اين دوره نقشـه جديدي براي شـهر اصفهان ارائه شد و در آن خيابان بزرگ و معروف چهار باغ ساخته و طرفين خيابان را درخت کاشتند. اين خيابان بـه پل بزرگي کـه روي زاينده رود هست ، مي رسد. مرکز شـهر را ميدان نقش جهان با بناهاي باشکوه دربرگرفته هست .
نمونـه شاخص کاخ سازي مستقل از ميدان نقش جهان نيز پديد آمده هست . کاخ چهل ستون با ٢٠ ستون چوبي بلند درون ايوان ، تال ر آئينـه با سقف منقوش و زر اندود و منبت کاري و گچبري و نقاشي هاي عالي ، يکي از مشـهورترين کاخ هاي اين دوره هست )تصوير ٣٧(.
معماري قصر هشت بهشت نيز از نظر منظره باغ اهميت دارد. اين قصر را براي جشن هاي مجلل درون نظر گرف ته بودند. شـهرت اين کاخ گذشته از جنبه معماري و زيبايي ، بـه سبب استفاده از سنگ هاي مرمر و طاق مقرنس کاري و نقاشي مناظر کاشي کاري خاص آن هست . آيينـه کاري اين کاخ عامل ديگري درون زيبايي بنا بوده هست .
مدرسه چهارباغ با سر درون ورودي و گنبد و دو مناره رفيع از نظر شيوه کاشي کاري و رنگآميزي
جلب نظر مي کند. بناي زيباي اين مدرسه و کاروانسرا و بازار درون خيابان چهار باغ احداث شده هست .
از اين زمان بـه بعد درون سراسر ايران ، کاروانسراهاي بزرگي از آجر و گاهي از سنگ ساخته شده هست . از کاروانسراهاي اين دوره مـهيار درون اصفهان ، بيستون درون کرمانشاه ، مادر شاه و شيخ عليخان درون اصفهان را مي توان نام برد.
در دوره صفويه تعداد زيادي پل ساخته شده کـه از نظر زيبايي و شيوه پل سازي بسيار چشمگيرند.
پل اللّه وردي خان يا سي وسه پل درون انتهاي خيابان چهارباغ درون اصفهان درون دو طبقه بر روي رودخانـه زاينده رود واقع شده هست . درون دو سوي جاده اصلي ، راهروي سرپوشيده اي براي پياده روان ساخته شده هست ) تصوير٣٨(.
تصوير٣٧ ــ عمارت چهل ستون ــ اصفهان تصوير٣٨ ــ سي وسه پل )پل اللّه وردي خان ( ــ اصفهان
۳۷
پل خواجو کـه بر روي زاينده رود ساخته شده ، از نظر معماري و کاشي کاري مشـهور هست و از لحاظ تناسب و جلوه ، زيبايي چشمگيري دارد. اين پل ها نـه تنـها براي عبور بلکه براي توقف نيز طراحي شده هست و درون آنـها جاهايي براي تفريح و درنگ وجود دارد. درون سراسر طول پل ، غرفه هاي کوچک زيبايي تعبيه شده کـه با کاشي و نقش هاي ديواري زيبايي آراسته هست )تصوير٣٩(.
از زمان صفويه بناهاي تاريخي بسياري درون ايران وجود دارد، چون مجموعه بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي درون اردبيل ، )تصوير ٤٠(، کـه شامل مجموعه اي از گورهاي شاهان ، شاهزادگان دوره صفوي و
چند ساختمان ديگر بـه نام چيني خانـه ، مسجد و متعلقات ديگر هست .
تصوير٣٩ ــ پل خواجو بر رودخانـه زاينده رود ــ اصفهان تصوير٤٠ ــ بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي
مقبره استوانـه اي شکل با گنبدي کوتاه پوشانيده شده هست و دور برج از خارج داراي
کتيبه بزرگ آجري هست و نام »اللّه « با کاشي روي آن تکرار شده هست .
آستان پرشکوه قدس رضوي )ع ( شامل مجموعه بناهاي متعددي هست . گنبد زرين بنا داراي دو پوشش هست که پوشش خارجي آن طل کاري هست . اين گنبد کتيبه اي بـه خط عليرضا عباسي خوشنويس دوره شاه عباس دارد. دو مناره طل بر روي ايوان عباسي و ايوان جنوبي قرار دارند. طل کاري ايوان صحن کهنـه )عتيق ( بـه فرمان نادرشاه افشار انجام شده و از اين روست کـه به »ايوان نادري « معروف هست .
به طور کلي برخي از بهترين تزيينات و آيينـه کاري و نمونـه کاشي کاري سه دوره تاريخي متوالي را درون آن مکان مقدس مي توان ديد، زيرا مسجد گوهرشاد درون زمان تيموريان ، صحن کهنـه درون زمان صفويه و صحن نو درون دوره قاجاريه ساخته شده هست .
تصوير٤١ ــ کاخ خورشيد )کل ت نادري ( ــ خراسان از نمونـه هاي دوره افشاريه کـاخ خـورشيد و بـرج هاي ديده بـاني شـهر کـل ت است
)تصوير ٤١(.
۳۸
در دوره زنديه درون شـهر شيراز عمارات و بناهاي بزرگي ساخته شد. از جمله آنـها، ارگ
کريم خان ، مسجد و و يک بازار هست . از ويژگي هاي کاشي کاري اين دوره ، استفاده از نوعي
رنگ گل سرخ هست که درون زمان قبل ديده نمي شود. تزيينات کاشي کاري درون بدنـه بناها از آجرهاي کاشي و زمينـه سفيد بود. صورت شخصيت هاي رسمي ، صحنـه هاي هنرن مايي رستم پهلوان ملي ، شکار و دورنماها درون کاشي کاري ديده مي شود. )تصوير ٤٢(
در دوره قاجاريه شيوه جديدي درون معماري ايجاد شد و معماران اين زمان نيز دنباله رو شيوه
صفويه بودند. هرچند هنر معماري اين زمان درون مقايسه با دوره صفويه بسيار ضعيف شمرده مي شود.
اما بـه مرور بـه دليل ارتباط زياد با غرب معماري تلفيقي نيز پديد آمد. تصوير ٤٢ــ ارگ کريم خان ــ شيراز
معماري غيرايراني با طرح هاي تزييني ايراني از قبيل کاشيکاري ، آيينـه کاري ، گچبري و ازاره بندي از کاشي ، توأم شد. با اين حال عناصر معماري ايراني بـه حيات خود ادامـه داد بـه طوري کـه ايجاد زيرزمين ها با طرح هاي زيبا و پوشش هاي ضربي آجري ، تعبيه حوضخانـه ها، رواج بادگير براي خنک فضاها و احداث تالارهای بزرگ با شاه نشين ها و غرفه و گوشواره ها همـه و همـه بـه صورت دلپسندتري درآمد. ساختن بادگيرها درون ابتدا ساده و فقط شامل يک دهانـه هواکش مزين بـه کاشي کاري هاي زيبا بود. سپس بـه تدريج مراحل کمال را پيمود، چنان کـه صورت تکامل يافته آنـها، دو طبقه و از چهار جهت داراي هشت دهانـه هواکش هست و جريان باد و هوا را از اين دهانـه ها بـه داخل ساختمان هدايت مي کند.
در مع ماري ، ساختن بادگيره اي مزين بـه کاشي کاري و قبه طل درون عمارت ، رکني از معماري اصيل ايراني بوده هست . بناهاي مسکوني دوره قاجار )به جز کاخ هاي سلطنتي ( همـه بـه شيوه معماري اصيل ايران درون ادوار قديم بوده کـه در اين دوره با ابتکارات جديدتر بـه صورتي دلچسب و نيکو تکميل شده اند.
در تهران و اطراف آن ، چند نمونـه مـهم از معماري قاجاريه ديده مي شود. يکي مقبره حضرت
عبدالعظيم درون شـهر ري هست که بناي مقبره و گنبد طل ي آن قابل توجه هست . بناهاي ديگر قابل توجه
»عصر قاجاريه «، مسجد امام )شاه يا سلطاني ( و مسجد سپهسالار )مطهري ( تهران هست .
علاوه بر معماري مذهبي کـه از صفويه پيروي شده هست ، معماري کاخ و ساختمان هاي مسکوني کـه آميزش عوامل معماري ايراني و اروپايي را بـه حالتي بسيار دلنشين نشان مي دهد؛ مانند عمارت کل ه فرنگي ، کاخ سرخه حصار، کاخ شمس العماره ، کاخ گلستان ، تيمچه هاي وسيع و زيباي اين دوره خود نشان دهنده شاهکارهاي ماهرانـه اي از استادان هنر معماري قرن سيزدهم هـ.ق هست .
)تصوير ٤٣(
از دوره قاجار تيمچه و بازارهاي وسيع با پوشش هاي خوبي درون تهران و شـهرستان هاي بزرگ تصوير ٤٣ــ کاخ شمس العماره ــ تهران
موجود هست که از نظر هنر آجرکاري و کاشي کاري و چه از نظر وسعت دهانـه طاق ها قابل تحسين و
ستايش اند. معماري درون دوره پهلوي تنوع چشمگير نداشته هست . با ورود مصالح جديد ساختماني
مانن د آهن ، بتون و غيره و نيز آمدن مـهندس ان خارجي بـه ايران ، مـهندساني کـه به پيشينـه پرافتخار معماري کشور ما آشنايي نداشتند و بازگشت ايرانياني کـه در خارج از وطن تحصيل هنر معماري کرده
۳۹
و يا تحت تأثير معماري غرب بودند، دگرگوني شگرفي درون هنر معماري ايران پديد آورد. با همـه زيبايي
که اين نوع معماري ها بـه قيافه شـهرهاي ايران بخشيد، متأسفانـه غالباً جنبه تقليد از شيوه هاي معماري
غرب بر تبعيت از هنر اصيل ايراني يا ابداع شيوه جديدي درون معماري ايران ، ترجيح داده شد.
با اين وجود، درون بعضي از موارد، ناچار از تمايل بـه تزيينات بـه سبک ايراني شده اند. بناهايي چون کاخ هاي سعد آباد، کاخ مرمر درون تهران و ساختمان مجلل باشگاه افسران دبيرستان البرز، سردر باغ ملي ، عمارت پست ، گواه اين مدعاست . اين طريق معماري بدون توجه بـه عوامل اقليمي و پيشينـه معماري درون ايران هنوز ادامـه دارد )تصوير ٤٤(.
تصوير ٤٤ــ سردر باغ ملي ــ تهران
نکاتي درون پديده هاي معماري ايران
به جرئت مي توان گفت کـه بخش عمده اي از پديده هاي موجود درون عالم معماري با توجه بـه مدارک و اسناد موجود، درون فل ت ايران خلق شده اند. مي دانيم کـه مغرب زمين همواره بـه معماري گوتيک فخر کرده هست و بـه اعتباري مـهم ترين شاهکارهاي هنري معماري مغرب زمين بـه اين سبک تعلق دارد. جالب هست که معماري گوتيک را ملهم از معماري ايران مي دانند. درباره پديده هاي معماري کـه در ايران پيش از اسلام آفريده شده و طي قرن ها تحول و تکامل يافته و به ديگر سرزمين ها انتقال يافته ، مي توان نمونـه هايي ياد کرد؛ مانند کاربرد انواع قوس ها و از آن جمله طاق ضربي از هزاره دوم ق.م درون امر پوشش فضاهاي معماري پديده ارزنده اي هست که درون اين سرزمين پاگرفته هست .
خلق گنبد بر روي پايه چهارگوش از ابتکارهاي استثنايي هست که درون اين سرزمين بـه وجود آمده و منشأ دگرگوني اساسي درون کار معماري جهان شده هست . ايوان نيز کـه يکي از پديده هاي شگرف دوره اشکاني هست ، کـه در پي کاربرد وسيع و موفق آن درون معماري ساساني ، درون دوره اسلامي همچنان مورد توجه قرار گرفت و بعدها براي هرچه بيشتر شکوهمندي شبستان گنبددار بـه آن افزوده شد.
عناصر معماري شـهرسازي
محله : با حذف نظام طبقاتي مفهومي براساس هم شـهري بودن يا براساس فعاليت هاي مشترک
به شکل کوي ، محله يا شـهر کوچکي درون بافت شـهري پديد آمد.
خيابان ــ کوچه : ايجاد خيابان و کوچه بـه عنوان شيوه ارتباطي ميان مناطق درون شـهري و برون شـهري از ديرباز درون معماري و شـهرسازي ايران وجود داشته هست . با اين حال بـه دليل اهميت بـه گي اه و زيبا جلوه اين عنصر شـهري خياب ان هاي چهارباغ پديد آمدند. کوچه ها نيز بـه عنوان مسيرهاي فرعي با ايجاد تقاطع يعني گذر از هر محله ايجاد شد. اين کوچه ها براساس مناطق مختلف بـه صورت سرپوشيده يا باز ساخته مي شدند. هر محله ممکن بود چند گذر داشته باشد.
بازار : محل مورد نياز تجارت و مايحتاج مردم را بازار مي نامند کـه در ابتدا درون کنار دروازه هاي اصلي شـهر و سپس درون بافت مرکزي شـهري ايجاد شد. بازارها بـه شکل سرپوشيده يا باز ساخته و مجموعه آنـها را ارسن مي نامند. عناصر مختلف بازار شامل راسته ، رسته ، سرا، تيمچه ، حجره مي باشد، مسير اصلي بازار راسته ناميده مي شود و از تقاطع دو راسته ، چهارسوق پديد مي آيد. بخش هايي از
۴۰
راسته کـه صنف مشاغل يکسان درون آن قرار مي گيرد، رسته ناميده مي شود.
فضاي حياط مياني کـه دورتا دور آن حجره ها قرار گرفته هست .
مرکز چند تجارت خانـه از يک صنف درون يک فضاي سرپوشيده ، تيمچه نام
دارد و مجموعٔه تيمچه ها درون وسط يک فضاي آزاد مسقف دارند )تصوير ٤٥(
ميدان : ميدا همان عن صر دروني شـهر اس کـه فضايي باز براي
حضور مردم يا ارتباط اصلي با ديگر عناص ر شـهري هست . ميدان معمولً
به شکل ميدان هاي بزرگ و کوچک ساخته مي شوند. عملکرد ميدان بيشتر
به عنوان جایگاه مشخص ، برخي ارتباطات و مشاغل و نيازهاي شـهري را
دربرمي گيرد. )تصوير ٤٦(
خانـه : درون اکثر مناطق ايران خانـه هاي سنتي دو قسمت اندروني و بيروني ٤٥ــ بازار مسگري
دارند. قسمت اندروني خصوصي و براي زندگي خانوادگي درنظر گرفته شده
است . و قسمت بيروني براي رفت و آم د و پذيرايي از افراد ديگر استفاده
مي شود. و حريم زندگي خصوصي از ديد مـهمانان بـه طرز زيبايي از هم جدا شده
است . )تصوير ٤٧( خانـه هاي سنتي اغلب درون چهار طرف يک حياط مرکزي
قرار گرفته هست .
مسجد و انواع آن : مساجد مـهمترين عنوان و عنصر بناهاي ديني است
که درون دوره هاي متفاوت براي برگزاري مراسم ديني و فعاليت هاي اجتماعي
مورد استفاده قرار گرفته هست .
در هر دوره نق شـه ساختماني مساجد تفاوت دارد کـه ابتدا بـه شکل
شبستاني يا ستون دار )چهل ستوني ( ساخته مي شد. بعد از آن شيوهٔ چهارطاقي
به شبستان اضافه شد. درون دوره هاي بعد بـه شيوهٔ ايوان دار و گنبدي رونق يافت . تصوير٤٦ ــ دورنماي ميدان نقش جهان ــ اصفهان ــ دوره صفوي
)تصوير ٤٨(.
تصوير ٤٧ــ حيات خانٔە شاه ويل يي ــ کاشان ٤٨ــ مسجد امام ــ اصفهان ــ دوره صفوي
۴۱
ميل مناره: اين عنصر معماري درون واقع برج هاي راهنماست کـه در کناره راه ها و در مسير کوير
يا مناطق کوهستاني و جنگلي ساخته مي شوند. شب ها براي راهنمايي مسافران بر بال ي آن آتش روشن
مي د و به اين لحاظ مناره مدرسه اين بنا عنصر اصلي تأثيرگذار درون شکل گيري مناره درون مساجد اسلامي هست . با اين حال الگوي اصلي بسياري از برج مقبره ها نيز مي باشد )تصوير ٤٩(.
کاروان سرا: بخشي از معماري مـهمي کـه براي اقامت موقت مس افراني کـه به ص ورت گروهي معرفي د ساخته شده هست . اين بنا بـه دليل گستردگي تبادل ت اقتصادي و تجاري و يا زيارت رونق بسيار داشته هست . داراي حياط وسيع و روباز و دورتادور آن تعداد زيادي حجره براي استراحت مسافران بوده هست . )تصوير ٥٠(
٤٩ــ برج طغرل ــ شـهرري ــ دوره سلجوقي
٥١ــ گرم خانٔە گرمابٔە گنجعلي خان ــ کرمان
تصوير ٥٠ــ کاروانسراي ميبد ــ يزد
گرمابه : بـه دليل اهميت بـه پاکيزگي و نظافت ، گرمابه عنصر بسيار مـهم شـهري هست که درون ايران از ديرباز تاکنون حضور اصلي داشته هست . بنابراين اين مکان بعد از مسجد، مدرسه و بازار از عناصر مـهم شـهر بـه حساب ميآمد. از عوامل مـهم درون گرمابه تنظيم دما و گرمايش هست . مسير دسترسي بـه بخش اصلي بنا از ورود ناگهاني هواي سرد؛ هم از بيرون بـه درون و هم درون بين فضاهاي دروني جلوگيري مي کند. از عناصر مـهم گرمابه فضاي بينـه )رخت کن ( و گرمخانـه )محل شست و شو( هست .
)تصوير ٥١(
مدرسه : بـه دليل ارزش آن بـه تعليم و تربيت و يادگيري دانش مکاني خاص بـه عنوان مدرسه حائز اهميت هست . ايرانيان از دوران پيش از اسلام و دوران اسلامي با جديت بـه ساخت اين مکان پرداختند. شيوهٔ معماري مدارس با تحول معماري مساجد بـه شکل ايواني درآمد و از عناصر مـهم آن مَْدَرس )محل تدريس استادان ( و حجره )اتاق هاي محل اقامت طلبه ها( مي باشند. )تصوير ٥٢(
٥٢ــ مسجد مدرسٔە آقابزرگ ــ کاشان آرامگاه : ساخت مقبره از دوران باستان نمادي از اعتقاد بـه دنياي بعد از مرگ هست . از اين رو
سير تحول آرامگاه سازي از درون خانـه ها يا مقابر مستقل يا گوردخمـه ها با استفاده از عناصر معماري
۴۲
در باشکوه جلوه آن قابل بررسي هست . آرامگاه هاي بزرگان ديني و عرفاني و … بـه صورت
زيارت گاه مورد احترام واقع شده هست . )تصوير ٥٣(
٥٣ــ مقبره امير تيمور ساماني ــ بخارا
کاخ : حضور حکومت هاي متمرکز ضرورت ساخت بناهاي باشکوه و
اشرافي را درون دوره هاي تاريخي ايران باعث شد. ساختن کاخ و عمارت هاي
مجلل براي حکمرانان و پادشاهان مسابقهٔ طول ني درون فرهنگ معماري ايران
دارد. بـه دليل انتخاب شـهرهايي درون دوره صفويه بـه عنوان پايتخت ، ساختن کاخ
در عرصه معماري اسلامي مطرح شد. تزيينات اين بناها بـه نحوي قابل تحسين
انجام شده هست . )تصوير ٥٤(
قلعه : بـه دليل ضرورت دفاع و کاربرد نظامي يا حفاظت از کاخ و قلمرو
شاهي درون کوهستان و دشت قلعه هايي مي ساختند. درون ساخت آن از مصالح
مستحکم مثل سنگ و ساروج و آهک بهره مي گرفتند و حتي از موقعيت طبيعي
پرتگاه ارتفاعات شيب دار و صخره هاي دور از دسترسي استفاده مي د. گاه
در دشت ها با کندن خندق قلعه را از دسترس دور نگه مي داشتند. )تصوير ٥٥(٥٤ــ کاخ هشت بهشت ــ اصفهان
٥٥ــ قلعه اي بر فراز کوه يا ارگ بم ــ کرمان
۴۳
پل و آب بند: ساخت پل ها و آب بندها درون مسير جاده هاي کارواني يا
رودخانـه هاي پر آب براي جلوگيري از طغيان يا مسير آب جهت کشاورزي و ديگر
فعاليت هاي مرتبط ميراث شکوهمند ديگري از تاريخ ايران باستان بـه شمار مي رود.
هنگام ساخت آب بند ضمن ذخيرهٔ آب بـه انتقال آب براي بـه گردش درآوردن سنگ هاي آسياب هم توجه شده هست . )تصوير ٥٦(
آب انبار: آب انبار مخزن آب زيرزميني هست که براي ذخيره سازي آب درون مناطق خشک و کم آب مي تواند بهترين روش نگهداري آب باشد. بسياري از آب انبارها درون مسير قنات ساخته شده هست تا آب سالم را بـه آب انبار هدايت کنند. )تصوير ٥٧(
٥٦ــ پل زمان خان ــ شـهرکرد يا آب بند شوشتر يخچ ال: ضرورت بـه کارگي ري آب گوارا و استفاده بهينـه از نزول ت آسم اني
عنصر ديگري بـه عنوان يخچال درون معماري ايران را باعث شد. اين مکان حتي درون روزهاي گرم نيز مي توانست يخ مورد نياز مردم را کـه از نزول ت آسماني )برف ( بـه شمار مي رفت را فراهم کند. )تصوير ٥٨(
کبوترخا نـه ها: از ديگر ابداعات معماران ايراني ساخت کبوترخانـه هست که هدف آن مکاني براي نگهداري کبوترها و جمع آوري فضول ت آنـها درون مصرف کشاورزي بـه عنوان کود بوده کـه براي احياي کشاورزي و غني خاک استفاده مي د. درون شب ک ه هاي آجري بي شترين تعداد لنـه را با کمترين مصالح ساختماني فراهم مي د. )تصوير ٥٩(
تصوير ٥٧ــ آب انبار
٥٨ــ يخچال مؤيدي ــ کرمان
٥٩ــ کبوترخانـه ــ اصفهان
۴۴
پرسش
١ــ دو نمونـه از غارهايي را کـه مورد سقرار گرفته اند، نام ببريد.
٢ــ فرهنگ بردوسيان متعلق بـه کدام دوره هست ؟
٣ــ از قديمي ترين اماکن مسکوني ايران يکي را نام ببريد.
٤ــ فضاهاي معماري زاغه با توجه بـه معيشت و رفتار اجتماعي چگونـه
است ؟
٥ــ درباره ساختمان منقوش تپه زاغه و کاربرد آن توضيح دهيد.
٦ــ درباره ويژگي هاي معبد چغازنبيل بنويسيد.
٧ــ درباره ويژگي هاي دخمـه هاي سنگي مادها توضيح دهيد.
٨ــ مـهم ترين آثار هخامنشي شامل چه نوع معماري هايي هست ؟
٩ــ اشکانيان معماري بناي اصلي خود را از چه سنتي ايده گرفته اند؟
١٠ــ مـهم ترين آثار هنري و معماري پارتي را کـه نقطه اتصال شـهرنشيني و
استقرار فرهنگي بين فل ت ايران و شرق و جنوب شرق بود نام و درباره آن توضيح
دهيد.
١١ــ شـهر تاريخي بيشاپور چه نقشـه اي دارد؟
١٢ــ سقف تال ر بزرگ کاخ بيشاپور چگونـه ساخته شده هست ؟
١٣ــ تحول ت معماري از قرون ٥ و ٦ درون کدام بنا بيشتر مشـهود هست ؟
١٤ــ درون کدام بنا منارها درون هشت گوشـهٔ آن ، از فشارهاي جانبي بنا مي کاهد؟
١٥ــ پل هاي دورهٔ صفويه را نام ببريد.
١٦ــ معماري قاجاريه درون مقايسه با معماري صفويه چگونـه هست ؟
١٧ــ انواع بناهاي دورهٔ اسلامي را نام ببريد.
١٨ــ از عناصر معماري و شـهرسازي چهار نمونـه را نام ببريد و يکي را توضيح
دهيد.
بحث کنيد
ــ درباره علل افول معماري سنتي گفتگو کنيد.
ــ درباره معماري معاصر گفتگو کنيد و آن را با ميراث معماري سنتي مقايسه
کنيد.
۴۵
فصل سوم
باغ ايراني
باغ ايراني
هدف هاي رفتاري: بعد از پايان اين فصل از فراگير انتظار مي رود:
١ــ مفاهيم عارفانـه باغ ايراني را ذکرکند.
٢ــ مفهوم درخت مقدس را بيان کند.
٣ــ الگوي باغ ايراني را توضيح دهد.
٤ــ رابطه شعر فارسي و باغ ايراني را بداند.
٥ــ چند نمونـه از باغ هاي ايراني را نام ببرد.
٦ــ انواع باغ را از نظر عملکرد ذکر کند.
فرهن گ ايراني درون طول تاريخ بـه صورت هاي گوناگون تجلي يافته هست . درياي بي پايان زبان و ادبيات فارسي و گستره پرمعناي هنر و معماري ، همواره بـه بهترين و شکوهمندترين شکل فرهنگ پارسيان را بـه ظهور رسانده هست . فرهنگي بـه قدمت هزاره ها، درون جلوه هايي بي شمار از خلاقیت و شيوه زندگي بروز يافته هست . بـه راستي فرهنگ ايراني با همـه پيچيدگي هاي پنـهان و آشکار درون کجا حقيقي ترين ظهور خويش را تجربه کرده هست ؟
شايد بتوان گفت ، بهتري ن تجلي ذوق و تفکر ايراني ايجاد باغ و پرديس )فردوس ، بهشت ( باشد کـه در تمامي جلوه هاي هنري نمود آشکاري دارد. با اين حال برخي از مورخان بـه اين نتيجه رسيده اند کـه در زمان هاي بسيار دور احتمالً زنان اولين باغ ها را پديد آورده اند چرا کـه در آن روزگ ار، مردان گرايش بـه کوچ داشتند و در جستجوي شکارگاههاي بکر بودند. زنان ، مردان را تشويق مي د که تا شکار را کنار گذاشته و به کشاورزي و دامداري بپردازند و از اين رو بتوانند موادغذايي خود را بـه دست آورده و جايگاهي آرامش بخش و مفرح بيابند. از اين رو باغ ها نمايشي از بهشت درون اين جهان هست که درختان هميشـه سبز و بلندقامتي چون سرو درون آن کاشته مي شد.
۴۸
پس همواره کشت گل و گياه خيال انگيز هست . زنان بـه خصوص درون دوران بارداري عميقاً نياز بـه مستقر شدن و سکني گرفتن درون مکاني ثابت را حس مي د. شايد اولين بار بعد از انتخاب مکاني مناسب ، شروع بـه کشت د و گياهان و گل هاي وحشي را پرورش دادند که تا بال خره توانستند آنـها را تکثير کنند. احتمالً انجام اين فرايند درون آغاز تأمين مواد غذايي و دارويي بوده ولي بعدها گرايش بـه زيبايي يا برخوردار شدن از عطر گياهان يا توجه بـه گياهاني خاص درون باور و زندگي ، آنـها را بـه کشت گياهان وا داشته باشد. بعد اين لحظه کـه نمي دانيم درون چه زماني رخ داده ، همان لحظه تجربه زيباشناختي باغ هست که درون ضمن لحظٔ مش ارکت آف ري نش تجلي زيبايي و طبيعت هست . هرچند باغ هاي ايراني شـهرت جهاني دارند. براساس منابع مکتوب منوچهر پادشاه پيشدادي اوليني بود کـه تخم گل ها و ميوه ها را از کوهستان آورد و در باغ ها بـه کشت آنـها اقدام کرد. با اين حال براس اس شواهد باستان شناسي نخ ستين الگوي چهار باغ درون پاسارگاد يافت شده کـه از ابداعات دوره کوروش بـه شمار مي رود.
مفهوم عارفانـه باغ ايراني
باغ ايراني راهي هست به درونيترين ليه هاي انديشـه و خيال ، تعبيري از معناي زندگي ، غايت
انسان ، ازليت و ابديت ، بهشت و زندگي و جلوه هاي زميني از عالم ملکوت بـه روايت ايرانيان هست .
باغ ايراني تداوم عشقي آکنده از شور و اميد را بـه نمايش مي گذارد. باغ ايراني کـه ميراث ارزشمند فرهن گ پارسيان هست به نظام شکلي و هندسي و حکمت متعالي درون طرح آن و درک عميق باغ را فرآيندي از فهم هست که »ريشـه « درون فرهنگ ايراني اسلامي مي دانند. همـه مفاهيم بنيادي درون ترکيب ديداري و ساختار فضايي ، حرکت ، ضرب آهنگ و ريتم ، تقارن ، پويايي ، عطف و تعادل بـه زيباترين شکل خود درون نظام فضايي باغ ايراني تجلي يافته اند و دريچه اي بـه سوي تجسم ايراني از بهشت موعود و عالم ماورا و گواه هنرورزي ايرانيان هست که درون آن آميختگي هنر و خلاقیت و با حکمت و معرفت بـه نحوي آشکار تحقق يافته هست .
درخت مقدس
باغ ايراني با سکوت طبيعت ، موسيقي سبز درختان و هم آوايي همـه کائنات درون درک حقيقت هستي شکل گرفته هست . درون همـه اديان بـه درخت هاي مقدس اشاره شده هست همچون درخت طوبي درون قرآن مجيد، درخت جاودانگي درون اوستا و درخت کيهاني کـه زمين و آسمان را بـه هم مي دوزند. درون آثار تاريخي بـه ويژه مـهرهاي يافت شده درون شوش ، نقوش درخت را پاي تپه اي نشان مي دهد. درخت آن چنان مقدس هست که درون باورهاي کهن ايران و ميان رودان مجازات بريدن آن را مرگ مي دانستند )تصوير ١(.
در اساطير ايران پيش از اسلام نيز سرو مقدس ترين درخت هست . نقل کرده اند کـه زردشت با
تصوير١ ــ پيرسبز )چک چک ( _ نيايشگاه جهاني
دستان خود دو سرو سه هزار ساله موجود درون کاشمر را کاشته هست . همچنين پادشاهان هخامنشي زرتشتيان
۴۹
به کـاشتن سرو با دستان خود مي بـاليدنـد. نزد عرفـان اسلامي نيز درخت چنار بسيار مـقدس است
و برگ آن را با دست انسان و پنـج تن مقـايسه مي کنند و اساساً رنگ سبز، رنگ رويش گيـاهان
و باز زايش طبيعت نزد مسلمانان و به ويژه پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد )ص ( رنگي مقدس هست .
بنابراين باغ ايراني ، بازتاب و يا فرافکني صورت بهشتي باغي هست که درون ناخودآگاه قومي و خاطره هاي ازلي او هميشـه وجود داشته هست و بـه نظر آرتور پوپ هنرشناس ايراني »در گوشـه ذهن هر ايراني ، باغي وجود دارد.« )تصوير ٢ و ٣(.
الگوي باغ ايراني
رابطه عارفانـه ايرانيان با آب ، درخت و گل بـه آساني نشان مي دهد کـه باغ ايراني محيطي مقدس هست چرا کـه مراوده و رابطه اي بين باغ مثالي و باغ زميني هست . از اين رو کهن الگوي باغ ايراني همواره سرچشمٔه همـه هنرهاي گذشته ايران بوده هست . بعد سؤال اينجاست کـه آيا اين الگو درون زمان معاصر مي تواند ساير هنرها را نيز بارور سازد؟
شکل بنيادين معماري ايراني همواره تقسيم فضا بـه چهار١ قسمت هست که همان الگوي ازلي
تصوير٢ ــ تنگ سيمين با نقش تاکستان ــ قالبگيري جهان چهارگوشـه هست که همـه جنبه هاي هنر ايراني را درون خود جاي داده هست و اين ساختار را
و چکشکاري ــ موزه رضاعباسي تهران
مي توان رکن اساسي همـه باغ هاي مشـهور ايراني دانست .
شاخص هاي معماري و باغ ايراني ، چهار طاق ، چهار باغ ، دو جلوه از يک الگوي مشخص هستند کـه نقش بسيار مـهمي نيز اين ويژگي هاي تقسيم بندي معماري و باغ درون شکل گيري شـهر و شـهرسازي دارند. درون فرهنگ باستان ايران باغ هاي باشکوهي ساخته مي شد و اين روند که تا دوران صفويه نيز بـه انجام مي رسد و چندين الگوي باغ ــ شـهر پديد آمد کـه ابتدا باغ ها و سپس عمارت ها و ساختمان هايي درون آن ساخته مي شدند. باغ ها موجودات زنده اي هستند کـه به ما ارث رسيده اند و هرچند کـه جاي تأسف دارد کـه به اين ميراث گرانبها گاهي توجه نداريم . باغ مـهم ترين توليد ذهن ايراني هست و جهان شمول بودن آن حداقل قدمتي حدود ٢٥ قرن دارد.
اغلب باغ درون اقليم گرمسيري و کويري معنادار مي شود. بـه اين جهت ايرانيان همواره باغ ها
را درون دشت يا دامنٔه تپه يا درون اطراف آبگ ير مي ساختند اين باغ ها با حصار ديواري پيرامون آن به
تصوير٣ ــ کاسه مينايي پايه دار با نقش حاکم درون چهار بخش تقسيم مي شدند کـه به وسيله جوي آب و آب روهاي مزين بـه آبشره ها و تل قي با عمارت ها
باغ ــ دوره سلجوقي ــ موزه رضا عباسي تهران شکل مي گرفتند.از اين رو درختان ، گياهان و گل هايي کـه کاشته مي شد نسبت بـه هر اقليم متفاوت
بود. درون باغ براي دسترسي بـه فضاي موردنظر بايد از فضاهاي ديگر عبور کنيم کـه از اين الگو بـه مفهوم تداوم و سلسله مراتب دسترسي ياد مي کنند. درون طراحي باغ ايراني سر درون ورودي و آب نمايي درون بيرون باغ بـه عنوان جلوخان وجود دارد و با گذر از هشتي و محور اصلي )مسير چهارباغ ( بـه بناي باغ مي رسند )تصوير ٤(.
١ــ عدد چهار مقدس هست و بـه چهار عنصر، چهار فصل ، چهار دوره عمر آدمي و … برمي گردد.
۵۰
تصوير ٤ــ باغ شاهزاده ــ ماهان ــ کرمان
رابطه هنر و باغ ايراني
بي گمان نيکوترين جلوه هاي صورت و معنا برآمده از باورهاي ايرانيان ، باغ
ايراني هست . فرازي از تاريخ آفرينش پارسي کـه لطيف ترين شعر طبيعت و عشق به
زندگي را درون پرتو استعاره هاي عرفاني ايراني و اسلامي بـه بارزترين شکل پديدار ساخته
است . درون باغ ايراني ، شور و لطافت شعر فارسي کـه جلوه اي از شکوه معماري ايران
است ، همواره با تبسمي اميدبخش بـه طبيعت و زندگي و دلبستگي انديشمندانـه بـه عالم
معنا بـه هم آوايي مي رسند. بدون شک شعر فارسي و باغ ايراني نيز با هم انس و الفتي
ديرينـه دارند. همـه شاعران بزرگ پارسي از فردوسي که تا سعدي ، حافظ و مولوي همـه
و همـه درون وصف باغ و گل و گياه شعر سروده اند و موضوع باغ درون آثار آنان گاهي
توصيفي زميني و گاه جلوه اي از باغ ملکوت و بهشت هست که جلوه هاي تمثيلي
بسياري دارند و حتي برخي مراتب سير و سلوک عرفاني خود را درون تجلي باغ جستجو
کرده و بدان تشبيه کرده اند. از اين رو همان تصوير بهشت کـه در باغ شکل گرفته در
شعر پارسي نيز سروده شده هست .
در آثار هنري ديگري مانند نگارگري جلوه هايي از باغ ديده مي شود. نگارگري
ايران نقشي از جهان غيرمادي را درون باغي پر از گل بـه نمايش مي گذارد )تصوير
نگارگري (. جلوه اي ديگر از باغ نيز درون فرش ايراني متجلي شده هست . يکي از نخستين
باغ فرش ها بـه دستور خسرو پرويز از ابريشم ، طل و نقره بافته شده و با سنگ هاي تصوير٥ ــ باغ فرش ايراني معروف بـه فرش واگنر ــ نقش باغ
قيمتي تزيين يافته هست که درون تال ر بزرگ طاقري پهن کرده بودند که تا در طول بهشت و نـهرکشي آن ــ موزه رضا عباسي تهران
زمستان وي را از دلتنگي باغ خود کـه بدان عل قه بسيار داشته بـه در آورد. اين فرش
همان فرش بهارستان هست که آوازه بسياري درون ادب پارسي نيز دارد. همـه فرش هايي
۵۱
تصوير٦ ــ باغ فرش ــ نقش چهار باغ ــ اوايل قرن هجدهم تصوير٧ ــ باغ فرش ــ نقش درخت هستي
که با موضوع باغ کار شده اند درون واقع نگاهي از آسمان بـه باغ هستند )تصوير ٥ و ٦ و ٧(.که با مجموعه گل و گياهان طبيعي و نقش پردازي شده اي شکل گرفته اند که تا جايي کـه گاهي بـه صورت اشکال انتزاعي درآمده اند و در آن تمامي عناصر طبيعت با نقوش هندسي طراحي شده اند. شايد بتوان گفت کـه واژه فرش استعاره اي از عرش باشد و ارتباط آنـها را با يکديگر بيان مي کند.
همچنين درون معماري ايران نيز همواره فضاهاي خالي ، منظم و دقيق تر از فضاي پر هست .
گنبدهايي کـه از داخل با طرح هاي کاربندي شده بسيار زيبايي آراسته شده اند و حفره اي درون مرکز کـه نور داخلي را تأمين مي کند با نـهايت ظرافت و دقت بـه جزئيات پرداخته شده و از بيرون با سطح کاهگلي گاه بـه شکلي نامنظم پوشانده شده هست .
اين اختل ف بيرون از درون بـه بينش فرهنگي دوگانـه انگاري ميان ظاهر و باطن ، جهان دنيوي و اخروي باز مي گردد کـه ريشـه کهن درون باور ايراني دارد. درون تفکر و بينش اسلامي نيز منظره دروني اهميت خاصي دارد و تجلي بسيار زيباي رابطه باغ و معماري با نقش آيينـه و انعکاس جهان پيرامون همواره مورد توجه بوده هست . پيشرفت ايرانيان درون زمينـهٔ ساخت آب نما و فواره هميشـه جهان گردان
۵۲
را بـه شگفتي واداشته هست . درون باغ ، آب نمايي عظيم يا حوضي توانسته عالم مثالي
و جهان مادي را بـه هم متصل کند )تصوير٩ و ٨(. درون فضاي داخلي معماري نيز
آيينـه کاري هاي ظريف و تکه تکه ، بازتاب نگرش هاي تکوين جهان هستي ايراني است
و برداشتي هزار تکه و مبهم از عالم مثال هست .
تصوير٨ ــ آب نماي باغ هشت بهشت ــ اصفهان ــ دوره صفوي تصوير٩ ــ آب نماي کاخ چهل ستون ــ اصفهان ــ دوره صفوي
نمونـه هايي از باغ ايراني
نمونـه اعل و آرمان ذوقي سنت هاي شگرف هنر باغ سازي سرزمين هاي اسلامي همواره باغ هاي فاخر و شاهانـه ايران باستان دانسته اند. باغ درون مقام برخورد ميان انسان و انديشـه ها و به عنوان ميعادگاه زمين و آسمان و نقطه تل قي عملکرد و تفکر و بهترين مکان تجربه شاعرانـه و عاشقانـه و همچنين عالي ترين جلوه گاه رسم و آيين جامعه و حتي بهترين جاي تجربٔه عرفاني هست .
در فرهنگ و تاريخ اسلامي الگوهاي بسياري از باغ سازي درون همـه سرزمين هاي اسلامي پديد آمد کـه همگي آنـها با ساختاري چهارباغي ساخته شده اند کـه يادآور پيشينـه بسيار غني و کهن ايراني هست . هرچند کـه اين باغ ها بـه فراخور شرايط آب و هوايي و امکانات مبدل بـه سبک ها و شيوه هاي
گوناگون باغ سازي شده هست . باغ ها عملکردهاي مختلفي دارند کـه در اين دسته بندي ارائه مي شود:
باغ
باغ ميوه باغ تفرجگاهي خانـه باغ )سکونتگاهي ( باغ سکونتگاهي ــ حکومتي باغ حکومتي باغ مزار
در اينجا براي بهتر شناختن اين ميراث کهن کـه با روح و فرهنگ ايراني رابطه اي تنگاتنگ
دارد، لزم هست که نمونـه هاي عيني آن آورده شود و باغ هاي ايراني را بـه اجمال بشناسيم .
باغ ارم يکي از زيباترين ، مشـهورترين و با سابقه ترين باغ هاي تاريخي ايران درون شيراز هست که وصف آن درون اشعار حافظ و سعدي نيز آمده هست . باغ ارم ، باغ جهان نما، باغ دلگشا، و باغ تخت از باغ هاي چهارگانـه شيراز هست . بوي عطر نارنج باغ دل گشا مشـهور هست .باغ نارنجستان قوام و باغ
۵۳
نظر ) نوعي باغ حکومتي ( از ديگر باغ هاي شيراز هست . شـهر شيراز بـه واسطهٔ باغ ارم و ديگر باغ هاي آن صاحب شـهرت و مقامي خاص درون باغ سازي ايراني هست .چهار باغ ، باغ چهل ستون و باغ هشت بهشت )معروف بـه بلبل ( از باغ هاي دوران صفوي درون اصفهان بـه شمار مي رود. باغ ايل گلي درون تبريز از نمونـه هاي زيبايي هست . بناي آن درون ميان آبگيري بزرگ قرار دارد کـه به کمک پل قابل دسترسي هست .
باغ هاي ديگري چون باغ فين کاشان ، باغ شاهزاده )شازده ( درون ماهان کرمان ، باغ دولت آباد يزد، باغ گلشن طبس و … را مي توان نام برد )تصوير٩، ١٠ و١١(.
امروزه ، بـه فراخور درک و بينش هاي جديد شاهد ظهور برداشتي ديگر از باغ بـه عنوان اثري مستقل هستيم کـه در شکل بـه محيط طبيعي ، سهمي تعيين کننده دارد. از اين رو بـه باغ ها ديگر بـه عنوان ادامـه يا زير مجموعه معماري نمي نگرند بلکه آن را اثري مستقل دانسته و بررسي مي کنند و باغ را نـه بر حسب شکل ظاهري و سازگارشان با تصويرهاي نمادين بلکه از آنجا کـه پاسخگوي نيازهاي عمومي درون دوره هاي معيني بوده اند تفسير مي کنند. بـه عبارتي باغ را ساختاري مشخص مي دانند کـه نحوه تقسيم زمين و آب ، مرزبندي هاي دقيق مکان هاي تجمع و رابطه اي عميق بين ساختار و عوامل طبيعي با درون نظر گرفتن شيوه آبرساني ، لطافت و تعادل ميان آب و هوا و ديگر موارد را درون رابطه با باغ مورد توجه قرار مي گيرد.
تصوير١٠ ــ باغ ارم شيراز ــ دوره سلجوقي ــ مرمت دوره صفوي
تصوير١١ ــ باغ دولت آباد
تصوير ١٢ــ باغ مزار ــ حافظيه شيراز تصوير ١٣ــ باغ ايلگلي تبريز
۵۴
پرسش
١ــ مفهوم عارفانـه باغ ايراني را بـه طور خل صه بنويسيد.
٢ــ درباره درخت مقدس ايرانيان توضيح دهيد.
٣ــ رابطه شعر فارسي و باغ ايراني چيست ؟ توضيح دهيد.
٤ــ چهار طاق و چهار باغ چه معنايي دارد؟
٥ــ سه نمونـه از باغ هاي شيراز را نام ببريد.
گفتگو کنيد
تصويري از نگارگري تهيه کنيد کـه در آن باغ اهميت داشته باشد، دربارهٔ آن گفتگو
کنيد.
۵۵
فصل چهارم
موسيقي ايراني
موسيقي ايراني
هدف هاي رفتاري: بعد از پايان اين فصل از فراگير انتظار مي رود :
١ــ موسيقي را تعريف کند .
٢ــ ماهيت موسيقي ايران را شرح دهد .
٣ــ تقسيم بندي تاريخ موسيقي ايران را ذکر کند .
٤ــ موسيقي پيش از اسلام را شرح دهد .
٥ــ تغييرات موسيقي بعد از اسلام را شرح دهد .
٦ــ چگونگي و علت تبديل موسيقي مقامي بـه نظام دستگاهي را شرح دهد .
٧ــ موسيقي دستگاهي و قطعات آن را شرح دهد .
٨ــ هفت دستگاه و پنج آواز موسيقي ايران را نام ببرد .
٩ــ انواع موسيقي درون ايران امروز را بيان کند .
١٠ــ تقسيم بندي کلي سازهاي ايراني را ذکر کند .
١١ــ انواع سازهاي موسيقي ايران را بشناسد .
١٢ــ موسيقي دانان برگزيدهٔ ايران را بشناسد .
موسيقي چيست ؟
موسيقي هنري هست که با استفاده از گزينش اصوات ويژه و ترکيب آنـها با يکديگر با
استفاده از اصول و قوانين خود، بيان مقصود مي کند . بـه همان صورت کـه در شعر و ادبيات ، واژه ها
٥٨
نقش اصلي را دارند و در نقاشي ، خطوط و رنگ و در معماري حجم ، درون موسيقي نيز اصوات هستند
که نقش بيان کننده را عهده دار هستند . ابونصر فارابي درون احصاءالعلوم مي نويسد : «موسيقي علم
شناسايي الحان هست ، و شامل دو علم هست : علم موسيقي عملي و علم موسيقي نظري ».
امروز نيز موسيقي دو شاخه دارد، موسيقي نظري کـه اصول علمي و رياضي موسيقي را شامل
مي شود و در حقيقت از شاخه هاي فيزيک صوت محسوب مي شود . ديگر موسيقي عملي کـه فني يا
هنري بـه حساب مي آيد .
منابع توليد اصوات موسيقي ، سازهاي موسيقي و نيز حنجره انساني هست . درون حنجره انسان
صداي موسيقايي با کلام نيز توأم مي شود .
هنر موسيقي برحسب شرايط فرهنگي زادگاه خود، انواع و اقسام بسيار دارد و هر قوم و ملتي ،
موسيقي ويژهٔ خود را داراست . موسيقي درون حقيقت بيان انديشـه درون قالب اصوات هست .
ماهيت موسيقي ايراني
هنر موسيقي درون مشرق زمين بيشتر ماهيتي آييني داشته و براي دعا و نيايش و نزديک شدن به
خداوند بـه کار مي رفته هست . از اين رو نـه بـه معناي تفّنن و تفريح کـه راه تأمل بوده و هست و اين بـه جز
از راه تزکيه نمي توانست بـه دست آيد .
موسيقي ايران از دير باز گونـه اي تأمل ، انديشـه و عشق بود . وي کـه بويي از امور معنوي
نبرده و رمز و رازهاي پنـهان درون ژرفاي موسيقي ايران را نفهميده باشد نمي تواند از سطوح ظاهري
موسيقي ايران عبور کرده و به باطن آن برسد و در عالم موسيقي ايران «نامحرم » محسوب مي شود .
«مدعي » خواست کـه آيد بـه تماشاگه راز دست غيب آمد و بر سينٔ «نامحرم » زد
موسيقي ايراني درون نـهايت کمال خود بـه وجهي از عرفان مي رسد . درون موسيقي مراسم «گاتاخواني »١
زردشتيان و موسيقي مراسم خانقاه و سماع درويشان که تا موسيقي تعزيه و لحن هاي متنوعي کـه در اذان
و مناجات استفاده مي شود مانند اذان مرحوم «مؤذن زاده اردبيلي » کـه با لحن و آهنگي خاص درون گوشـه
روح الارواح آواز بيات ترک اثري جاودانـه بـه جاي گذاشت و نيز دعا و مناجات «محمدرضا شجريان »
در مثنوي افشار و بخش عظيمي از موسيقي هاي نواحي ايران همـه مثال هايي براي ارتباط مستقيم روح
ديني درون موسيقي هاي اصيل اقوام مختلف ايراني هست .
روند تاريخي موسيقي ايراني
تاريخ موسيقي ايران را بـه طور کلي مي توان بـه دو دورهٔ قبل و بعد از اسلام تقسيم کرد .
الف ) موسيقي پيش از اسلام : اين دوره خود بـه چند دوره تاريخي از قبيل ايلامي ها، مادها،
پارس ها، پارت ها (اشکانيان ) و ساسانيان قابل تقسيم هست .
١ــ دورٔە ايلاميان: اين دوره کـه تا حدود سدهٔ هشتم قبل از ميلاد را شامل مي شود، وجود آثار
بسيار همچون حجاري ها و مجسمـه ها، دلالت بر رواج موسيقي درون اين دوره دارد . از جمله ٔ اين اسناد
١ــ گاتا از سروده هاي زردشت و بخش اصلي کتاب اوستاست
٥٩
مي توان از مـهر چغاميش متعلق بـه ٣٥٠٠ ق.م نام برد کـه تصوير يک چنگ نواز، نوازندهٔ طبل ، يک نوازندهٔ بوق يا سازي بادي و نيز يک خواننده درون آن ديده مي شود )تصوير ١(. بديهي هست که وجود اين سازها دل لت بر شناخت اين سازها دارد و همچنين نشان مي دهد کـه نغمـه و وزن وجود داشته هست و اگر بپذيريم کـه چنين شناختي ، آسان بـه دست نيامده هست ، بايد اين مطلب را نيز بپذيريم کـه پيشينـه هاي
کهن تر از ٣٥٠٠ ق.م درون پس اين آثار و اين دوره نـهفته هست .
تصوير ١ــ طرحي از مـهر چغاميش ــ ٣٥٠٠ ق.م
٢ــ دورٔە مادها : مادها مرداني آريايي نژاد بودند کـه در اواخر سده هشتم يا اوايل سده هفتم ق.م دولت خود را تأسيس د. آنچه از اين دوره درون دست هست ، بـه اندازه اي نيست کـه بتوان تاريخ موسيقي اين روزگار را بـه خوبي نشان داد. اما از شواهد ديگر که تا حدي مي توان بـه آنچه درون اين دوره رواج داشته هست ، پي برد. يکي از مـهم ترين وقايعي کـه تاريخ نگاران ، با احتمال بسيار بـه اين دوره مربوط مي دانند، ظهور زردشت پيامبر هست . و از آنجايي کـه مـهم ترين دستورهاي ديني زردشت
»گات ها« هست و تنـها بخشي از اوستاست کـه بايد بـه آواز خواند. از اين رو بيانگر آن هست که موسيقي از جايگاهي ويژه برخوردار بوده هست . همچنين بعدها تفسير و ترجمٔه پهلوي اوستا را نيز با آهنگ و آواز خوش مي خوانده اند. درون روزگار ما نيز، همچنان اوستا را بـه گونـه اي آهنگين و نيايش وار مي خوانند و اين سنت نزد مـهاجران ايراني مقيم هند و نيز زردشتيان مقيم ايران همچنان پابرجاست .
بدين سان مي توان دريافت کـه موسيقي مبتني بر گات هاي زردشت ، يا بـه تعبير ديگر، موسيقي »گاهاني «، درون دورهٔ مادها رواج داشته و تا بـه امروز بـه حيات خود ادامـه داده هست ، و مي توان گفت کـه سرچشمٔه اصلي موسيقي ايران ، موسيقي مذهبي و نيايشي بوده هست .
٣ــ دورٔە هخامنشيان : اين دوره از ٥٥٠ که تا ٣٢٠ ق.م را شامل مي شود. درون دوره هخامنشيان نيز موسيقي مذهبي مردم تداوم يافت . از سويي ديگر، موسيقي رزم و موسيقي بزم همچنان رواج داشته هست . از آثار اين دوره ، مي توان بـه کُرناي فلزي و طويل اشاره کرد کـه اکنون درون موزه تخت جمشيد فارس نگهداري مي شود.
٤ــ دورٔە پارتيان يا اشکانيان : درون اين دوره موسيقي و شعر بـه هم نزديک شده چنان کهي
نمي توانست بدون اينکه با موسيقي آشنا باشد و يا درون نواختن يکي از سازها مـهارت داشته باشد شاعر
۶۰
باشد . همچنين اسناد و آثار موجود، رواج موسيقي را درون دوره اشکانيان تأييد مي کند، يکي از آثار به
دست آمدهٔ اين دوره درون حفاري هاي باستان شناسي ، ساتگين يا جام فلزي هست ، اين اثر ظاهراً بـه سدهٔ
دوم ميلادي تعلق دارد و در آن دو ساز «دوناي » و «چنگ » ديده مي شود .
٥ــ دورٔە ساسانيان : موسيقي درون دوره ساسانيان بـه حد کمال و رشد خود رسيد . بيشتر
پژوهشگران تاريخ موسيقي ايران دربارهٔ موسيقي اين دوره ، تنـها بـه ذکر موسيقي دربار ساساني و از
آن ميان هم تنـها بـه ذکر باربد و نکيسا بسنده کرده اند . البته اين موضوع خود داراي اهميت هست ،
اما بايد دانست کـه موسيقي پايتخت ساساني ، تنـها موسيقي رايج اين عهد نبوده و نمي توانسته باشد .
زيرا وسعت و گستردگي سرزمين ايران ، خود موجب آن بوده هست که مردم ديگر مناطق ، از موسيقي
ديگري بهره مند بوده باشند . با اين حال درون زمان خسروپرويز هريک از هنرمندان موسيقي درون ساختن
آهنگ و پيشرفت موسيقي ايران زمين نقش مـهمي را انجام دادند . از جمله آنان باربد هست که اختراع
دستگاه هاي موسيقي ايراني را بـه وي نسبت داده اند . (تصوير ٢، ٣، ٤).
تصوير٢ــ زنان چنگ نواز ــ نقش برجسته دوره ساساني
تصوير ٣ــ زنان درون حال نواختن ساز ــ نقش برجسته دوره ساساني تصوير ٤ــ زنان رامشگر ــ نقش برجسته دوره ساساني
موسيقي بعد از اسلام
پس از ظهور اسلام براساس انديشـه و تفکر نو تمام پديده هاي فرهنگي و اجتماعي دستخوش
تغيير و تحول گرديد . از اين رو موسيقي هم کـه در اشکال متفاوتي وجود داشت دچار تغيير شد . آوازهاي
ملي ، رجزخواني و … مورد تأييد قرار گرفت درون صورتي کـه موسيقي بزمي ، اشرافي مردود شناخته
شد . سپس پيامد اين انديشـه ٔ ديني نوين ، هنر موسيقي درون بخش علم رياضي مورد بررسي و تحقيق قرار
گرفت و بخش نظري و عملي آن گسترش يافت و سازها نيز تکامل يافتند .تأليف کتاب درباره موسيقي و
ضبط قواعد علمي آن و جمع آوري آوازها و طبقه بندي نغمـه ها و شرح احوال نوازندگان و موسيقي دانان
از اواسط قرن دوم هجري آغاز شد . اين گونـه کتاب ها را «الاغاني » يعني نغمـه ها مي خواندند . ظاهراً
نخستين کتاب با اين عنوان بـه وسيله استادي ايراني بـه نام يونس بن کردبن شـهريار (متوفي بـه سال ١٣٥هـ)
٦١
به رشته تحرير درآمد . درون اواسط قرن چهارم هجري علوم ، آداب ، تمدن و فرهنگ اسلامي بـه اوج کمال رسيده بود . و شعر و موسيقي و ساير هنرهاي ديگر همگام با شوکت و شکوه اسلامي درون پرتو مشارکت و معماري همـه مسلمانان درون بيشتر مناطق آسيا، آفريقا و اندلس (اسپانيا) رواج يافت . درون اين دوره با تأسيس مراکز علمي و آموزش پايه و اساس موسيقي علمي نيز گذاشته شد .
در اين دوران موسيقي ايران بـه اطراف دنياي اسلام ، سرزمين هاي عربي و بين النـهرين
(ميان رودان ) پراکنده شد و اساس بيشتر موسيقي هاي مشرق زمين بـه غير از هندوستان شد . فواصل و گام هاي موسيقي ايران درون تمام موسيقي هاي مشرق زمين شنيده مي شد .
موسيقي ايران درون قرن هاي چهارم که تا هشتم هجري بـه اوج کمال علمي و عملي رسيد و تأثير اين
پيشرفت درون آثار نگارگري نيز قابل مشاهده هست (تصوير ٥ و٦).
دانشمنداني بسيار کتاب هاي با ارزش درون زمينٔه موسيقي نوشته اند کـه اکنون پايه علم نظري موسيقي ايران محسوب مي شود .ابن سينا و فارابي از نخستين دانشمنداني بودند کـه در زماني نزديک بـه هزار سال قبل براي موسيقي ، رساله اي علمي نوشتند . از کتاب هاي باارزش مي توان بـه «موسيقي کبير»
فارابي و کتاب «قابوس نامـه » اشاره کرد کـه عنصرالمعالي کيکاوس بن وشمگيربن زياد نوشته و در آن
تصوير ٥ــ نگارگري نوازندگان درون حال نواختن بيشتر بـه مسائل اخلاقي نوازندگي و موسيقي پرداخته هست . شاخه علمي و نظري موسيقي از اوايل
دوره صفويه ، ضعيف و کم کار شد و تا همين سال ها ادامـه داشت . ولي شاخه ٔ اجرايي آن حفظ گرديد .
به خصوص اينکه درون بناهايي مانند عالي قاپو براي ارائه موسيقي بـه نحوي خاص تُنگ بري هايي زيبا صورت گرفت . درون دوره صفويه که تا قاجاريه نوازندگان بزرگي ظهور د کـه موسيقي ايران را زنده نگه داشتند (تصوير ٧).
تصوير ٦ــ مجلس بزم و موسيقي درون نگارگري ــ پنج گنج خمسه نظامي تصوير ٧ــ اتاق موسيقي با تنگ بري ــ کاخ عالي قاپوــ اصفهان ــ دوره صفوي
٦٢
موسيقي مقامي(محلي) و موسيقي دستگاهي (رديفي)
درطي قرن هاي مختلف موسيقي ايران دچار تغييرات زيادي شده ، اما چهارچوب اصلي
خود را حفظ کرده هست و تنـها تغيير عمده اي کـه در موسيقي بـه وجود آمد تغيير نظام دسته بندي
آن از مقامي بـه دستگاهي بود . تاريخ دقيق اين رويداد مـهم بـه درستي روشن نيست .١ اما آنچه که
در آن نمي توان ترديد کرد، ارتباط عميق موسيقي دستگاهي با موسيقي مقامي هست و براين اساس ،
شايد بتوان گفت کـه موسيقي دستگاهي تدوين جديدي از موسيقي مقامي هست و درون اين تدوين ،
همـه ٔ محورهاي فرهنگي از قبيل صوت ، فواصل ، وزن ، گردش نغمات و تزيين بـه خوبي محفوظ
مانده اند .
موسيقي ايران از تعداد بسياري مقام کوچک و بزرگ تشکيل شده هست . حفظ و آموزش اين
مقام ها هميشـه سينـه بـه سينـه و شفاهي از طريق تعليم حضوري استاد بـه شاگرد بود و اين بـه دليل وجود
ظرافت هاي موجود درون آن هست که تنـها از اين طريق حفظ مي شد . درون اواخر دوره زنديه و اوايل دوره
قاجار دانشمندان موسيقي شناس کـه نامشان پوشيده مانده تصميم گرفتند کـه اين مقام ها را درون نظام
زنجيره هاي منطقي و منظّمي قرار دهند که تا حفظ و انتقال آنـها براي نسل هاي بعد امکان داشته باشد .
در اين دوران موسيقي بنا بـه پرده هاي سازنده اش بـه تعدادي دستگاه و آواز تقسيم شد کـه هر دستگاه و
آواز مربوط بـه آن دربردارندهٔ تعدادي گوشـه هست . گوشـه ها جايگزين مقام هاي قبلي هستند . موسيقي
دستگاهي بـه عنوان موسيقي رسمي مردم ايران درون مراکز شـهري اصفهان ، اراک ، شيراز، تهران و تبريز
پذيرفته شد و موسيقي بومي مناطق مختلف ايران با همان سيستم مقامي حفظ شدند . و همين امر باعث
به وجود آمدن مدارس مختلف موسيقي شد .
نخستين مدارس موسيقي بـه سبک اروپايي درون زمان ناصرالدين شاه توسط مسيولومرفرانسوي
بنيانگذاري شد و حدود پنجاه سال بعد از او کلنل علينقي وزيري اولين مدرسه موسيقي سبک ايراني
را تأسيس کرد . اين هنرستان که تا دوره پهلوي بـه سبک اروپايي فعاليت داشت بعد از آن بـه کوشش کلنل
وزيري دوباره تدريس موسيقي ايراني بـه شيوه دستگاهي درون اين هنرستان معمول شد و ادامـه يافت تا
اينکه درون سال ١٣٢٨ روح الله خالقي هنرستان موسيقي ملي را براي احياي موسيقي ايران پايه گذاري
کرد .
موسيقي رديف دستگاهي
موسيقي رديف داراي قطعات متعددي هست که ترتيب و روند آنـها درون يک دستگاه يا آواز
نقش ويژه اي ايفا مي کند . اين قطعات انواع متعددي را شامل هستند و به نام هاي پيش درآمد،
درآمد، چهار مضراب ، گـوشـه ، ضربي ، تصنيف و رنگ خوانده مي شوند . درون واقـع درون يک دستگاه
ِ
يا آواز تـعدادي گوشـه با حالت هاي گوناگون با ترتيب و ربـطي منطقي بـه دنبال يکديـگر واقع
١ــ براساس پاره اي پژوهش ها مي توان اين اتفاق را درون فاصله قرن دوازدهم که تا چهاردهم هـ ق دانست . يعني تاريخ تأليف بحورالالحان
اثر فرصت شيرازي ، نخستين کتابي کـه از موسيقي دستگاهي سخن بـه ميان آورد.
٦٣
مي شوند و همين ترتيب و تسلسل گوشـه هاست کـه مفهوم »رديف « را درون موسيقي سنتي ايران روشن مي کند.
از سويي ، موسيقي رديف دستگاهي ، مجموعه اي از آهنگ ها و نقش مايه هاي اصيل موسيقي ايراني ، از دوران کهن که تا امروز هست و آنچه درون اين راه ذوق و ابتکار را درون آن نشان مي دهد، اعجاز و اختصار درون آوردن همين آهنگ هاست کـه به عنوان »گوشـه « از آن نام مي شود. البته گاهي برخي از گوشـه ها نيز خود بـه تنـهايي مجموعهٔ کوچکي از اين گنجينـهٔ عظيم موسيقي ايراني هستند. هفت دستگاه مشـهور موسيقي ايراني عبارت اند از: دستگاه شور، سه گاه ، چهارگاه ، ماهور، همايون ، راست پنجگاه و نوا. پنج آواز مشتق شده از دستگاه هاي فوق شامل : آواز ابوعطا، دشتي ، افشاري ، بيات زند )ترک ( و بيات اصفهان هست .
موسيقي دستگاهي )رديفي (
موسيقي سازي موسيقي آوازي
زهي بادي ضربي )کوبه اي ( رديف خواني ضربي خواني تصنيف خواني زهي زخمـه اي زهي کماني زهي مضرابي
موسيقي آوازي
موسيقي آوازي بـه سه گروه تقسيم مي شوند:
١ــ رديف خواني : رديف هاي آوازي رديف هايي هستند کـه در آنـها جمله بندي هاي شعري ، حاکم هست . مقصود از آواز اين هست که اشعار با صوت انسان خوانده شود يا جمل ت آن بـه تنـهايي روي سازي نواخته گردد.
٢ــ ضربي خواني : اجراي قطعات موزون با استفاده از اشعار شاعران درون وزن هاي مختلف را ضربي نوازي و ضربي خواني مي گويند. اجراي درست ضربي ها بـه درک وزن ، شناخت شعر، مـهارت درون اجرا و استعداد خل ق درون بداهه سرايي بستگي دارد.
٣ــ تصنيف خواني : قطعه هاي موزون و آهنگين هست که همراه اشعار مناسب و با صداي خوانندگان اجرا مي شود. تصنيف درون تاريخ موسيقي ايران داراي سابقه اي بسيار قديمي هست و شکل معاصر آن از اواخر دوره قاجار بـه وجود آمد و تا سي سال قبل تکامل يافته هست . درون تصنيف از اشعار مناسبي استفاده مي شود کـه از حيث ضرب و وزن يکسان و اشعار آن از حيث محتوا با حالت نغمـه ها هماهنگ باشد.
۶۴
انواع موسيقي درون ايران امروز
در دوره معاصر موسيقي نيز مانند ساير شاخه هاي هنر، تحت تأثير نيازهاي جديد دچار تغيير و
تحولاتي شد . انواع موسيقي درون ايران امروز بدين ترتيب هست :
١ــ موسيقي رديف دستگاهي :
الف ) با شيوه اجراي قدما (تکنوازي يا تکخواني بر پايه بديهه سرايي )
ب) با شيوه هاي جديد اجرا (در چهارچوب رديف يا خارج از رديف )
٢ــ موسيقي هاي محلّي و نواحي (مقامي )
الف ) با حفظ سازها و شيوه اجراي اصلي
ب) با استفاده از سازهاي ديگر و ترکيب با شيوه اجراي موسيقي شـهري
ج) موسيقي و هاي محلّي آييني
٣ــ موسيقي هاي برنامـه اي
الف ) موسيقي خانقاه (دراويش )
ب) موسيقي زورخانـه
ج) موسيقي مذهبي و ذکر : روضه ، نوحه ، تعزيه ، مولودي و چاووشي خواني .
د) موسيقي حماسي
هـ) موسيقي نمايش و فيلم
و) سرود
ز) موسيقي جشن و مجالس
٤ــ موسيقي روز (پاپ )١
الف ) با استفاده از نغمـه هاي رديف و نغمات موسيقي قديمي و مقامي
ب) با استفاده از نغمـه هاي رديف و مقامي و موسيقي هاي اروپايي ، ترکي ، عربي و … همراه با
سازهاي رديفي ، مقامي ، اروپايي و …
٥ــ موسيقي هاي گروهي (ارکسترال )٢
الف ) اجرا با گروه سازهاي رديفي (سنتي ) و ملّي
ب) اجرا با گروه سازهاي مقامي (محلي )
ج) اجرا با گروه سازهاي مختلط
هـ) ارکستر جاز يا پاپ
شرح خصوصيات هر يک از موسيقي هاي ياد شده و اختلاف آنـها با يکديگر موضوع اصلي
موسيقي شناسي هست . شناخت خصوصيات جامعه شناسي و تحولات تاريخ و درک هر کدام از اين
انواع ، نقش مؤثري دارد .
١ــ لفظ POP درون اصل از لغت Popular بـه معناي مردمي و گاه مردم پسند ميآيد.
Orchestral ــ ٢
٦٥
سازهاي موسيقي ايران
سازها ميراث ديگري از توان مندي استادان چيره دستي هستند کـه با تل ش خود درون شکل گيري و تکامل انواع صداها، نغمـه ها و … همت گماشته اند و امروزه بـه عنوان هنري ماندگار برجاي مانده هست .
سازها يا آل ت موسيقي بـه طور کلي بـه سه طبقه تقسيم مي شود:
١ــ سازهاي زهي
٢ــ سازهاي بادي
٣ــ سازهاي ضربي
سازهاي زهي: اين سازها بـه سه نوع تقسيم مي شوند:
الف( سازهاي زهي ـ زخمـهاي : درون اين نوع از ساز يک يا دو کاسه تشديد صوت بـه دستهٔ بلندي وصل شده و سيم ها از ابتدا که تا انتهاي ساز کشيده شده ، توليد انواع صداها با تغيير جاي انگشتان نوازنده روي دستهٔ ساز و با نواختن مضراب يا ناخن روي سيم هاي کشيده شده بر کاسه انجام مي گيرد.
مانند: تار، سه تار، دوتار، تنبور،…
ب( سازهاي زهي ـ کماني : درون اين سازها استخراج صدا از طريق چوب باريک و بلندي
که موهايي بر آن بسته و کشيده شده باشد با نام کمان يا آرشـه توليد مي شود. مانند: کمانچه و قيچک .
ج( سازهاي زهي ـ مضرابي : سازهايي هستند کـه در آنـها توليد نت ها با کم و زياد طول سيم ها بـه کمک انگشتان انجام نمي گيرد. بلکه براي هر نت سيم مخصوصي درون نظر گرفته و طبق همان صدا کوک مي شود. مانند: سنتور، چنگ و قانون .
سازهاي بادي : سازهايي هستند کـه در آنـها توليد صدا از طريق هواي جاري درون لوله هاي
صوتي انجام مي پذيرد. مانند: انواع ني ، سُرنا، کُرنا، نَفير، شيپور، دوَزله ، ني اَنبان ، بال بان ، دونيه .
سازهاي کوبه اي يا ضربي : درون اين سازها نت توليد نمي شود، بلکه اين سازها وظيفه حفظ وزن قطعات موسيقي را بـه عهده دارند. مانند: انواع دهل ، طبل ، تنبک ، دايره ، دف ، سنج ، نقاره )تصوير ٨ و ٩(
۶۶
تصوير ٨ ــ معرفي سازهاي سنتي ايراني
٦٧
تصوير ٩ ــ معرفي سازهاي سنتي ايراني
٦٨
موسيقي دانان برگزيده ايران
در اين قسمت بـه معرفي چند تن از نامدارترين موسيقي دانان ايراني در
مکتب هاي مختلف و در حد آشنايي بـه عنوان ميراث فرهنگي موسيقي ايران پرداخته
مي شود .
آقا علي اکبر فراهاني : آقا علي اکبرخان فراهاني (تصوير ١٠)، بزرگ ترين و
معروف ترين نوازنده تار و سه تار دوره قاجاريه و استاد تار بود . او با خانواده اش در
زمان ميرزاتقي خان اميرکبير از فراهان اراک بـه تهران آمد . رديف موسيقي امروز
ايران روايت اين استاد بزرگ هست . تصوير١٠ــ آقا علي اکبرخان فراهاني
نايب اسدالله اصفهاني : نايب اسدالله (تصوير ١١)، استاد مسلم ني نوازي و
پايه گذار مکتب رديف ني نوازي اصفهان درون نواختن اين ساز بوده هست . او بـه مـهارت
بسيار درون نواختن و اخلاق نيکوي انساني معروف بود .
درويش خان : درويش خان (تصوير ١٢)، نوازندهٔ بلند مرتبه تار و سه تار و
بنيان گذار جريان آهنگ سازي درون موسيقي ايران هست . ابتکار فرم پيش درآمد، تلخيص
رديف قدما، ايجاد شيوه اي لطيف درون تارنوازي و سه تارنوازي ، ساختن آهنگ هايي
در فرم هاي مختلف موسيقي ايراني ، تأسيس کلاس تعليم موسيقي (و جداگانـه براي
خانم ها) و اضافه سيم ششم را بـه تار، از درويش خان مي دانند .
ابوالحسن صبا : ابوالحسن صبا (تصوير ١٣)، برجسته ترين چهره موسيقي
ايران درون هفتاد سال گذشته و يکي از ستون هاي ثابت و استوار بناي موسيقي ايران تصوير١١ــ نايب اسد الله
شناخته مي شود . وي درون تمام رشته هاي موسيقي ايراني و حتي ساير هنرها هم چون
ساختن ساز، نقاشي ، ادبيات و… مـهارت داشت و دايرة المعارفي جامع از علم و عمل
موسيقي ايراني بود .
تصوير١٢ــ درويش خان
تصوير ١٣ــ ابوالحسن صبا
٦٩
حبيبُ سماعي : حبيب سُماعي (تصوير ١٤)، استاد و تکنواز سنتور درون اوايل قرن حاضر و نگه دارندهٔ حيات سنتور درون موسيقي ايراني بود . از زندگاني سماع حضور روايات مشـهوري مبتني بر خلوص ايمان و دائم الوضو بودن او ـ از خصوصيات نوازندگي او مـهارت و خلاقيت فراوان درون بداهه نوازي را ذکر مي کنند .
و او را بزرگ ترين سنتورنواز معاصر مي شناسند .
علي اکبر شيدا : ميرزا علي اکبر شيدا (تصوير ١٥)، را بايد پايه گذار اصلي تصنيف و ترانـه بـه معني و مفهوم امروزي بدانيم . بـه علت پيوستگي با حلقه ٔ درويشان لقب «مسرورعلي » را براي خود انتخاب کرد . وي درون ترانـه هايش بسيار بـه زبان مردمي نزديک مي شد و موسيقي را بيشتر از هر ديگر درون دسترس مردم قرار داد .
عارف قزويني : عارف قزويني متولد قزوين بود و در سن شانزده سالگي بـه تهران آمد . او از شاگردان شيدا بود و در زمان مشروطيت با غزل هاي خود بـه موفقيت مشروطه کمک کرد . تصنيف هاي عارف بـه دليل سادگي و نداشتن اوج بـه راحتي براي مردم قابل اجرا بود .
تصوير١٤ــ حبيبُ سماعي تصوير١٥ــ علي اکبر شيدا
٧٠
پرسش
١ــ موسيقي را تعريف کنيد .
٢ــ ماهيت موسيقي ايران را توضيح دهيد .
٣ــ موسيقي پيش از اسلام درون چه دوره اي قابل بررسي هست ؟
٤ــ درون دوره مادها چه نوع موسيقي رواج داشته هست ؟ چرا؟
٥ــ موسيقي دانان معروف دورهٔ ساساني را نام و تأثيرشان را درون موسيقي ايراني
بيان کنيد .
٦ــ ظهور اسلام چه تأثيري درون علم موسيقي گذاشت ؟
٧ــ چند دانشمند ايراني کـه در مورد موسيقي رسالاتي نوشته اند، را نام ببريد .
٨ــ نظام موسيقي دستگاهي درون چه دوره اي پايه گذاري شد، درون مورد آن توضيح
دهيد .
٩ــ قطعات موسيقي رديف دستگاهي را نام ببريد .
١٠ــ مفهوم رديف درون موسيقي ايران را توضيح دهيد .
١١ــ هفت دستگاه و پنج آواز موسيقي ايران را نام ببريد .
١٢ــ انواع موسيقي آوازي را توضيح دهيد .
١٣ــ چند تن از موسيقي دانان برگزيده ايران را نام ببريد .
١٤ــ تقسيم بندي انواع ساز ايراني را با ذکر مثال توضيح دهيد .
گفت وگو کنيد
ــ درباره موسيقي محلي شـهر خودتان جستجو کنيد و در مورد آن درون کلاس
گفتگو کنيد .
ــ درباره ماهيت موسيقي ايران امروز درون کلاس گفتگو کنيد .
٧١
فصل پنجم
نمايش هاي آييني و سنتي
نمايش هاي آييني و سنتي
هدف هاي رفتاري : بعد از پايان اين فصل از فراگير انتظار مي رود :
١ــ نمايش را تعريف کند .
٢ــ آغاز نمايش درون ايران را بيان کند .
٣ــ نحوه پيدايش نمايش را شرح دهد .
٤ــ انواع نمايش هاي قبل از اسلام را توضيح دهد .
٥ــ نمايش هاي بعد از اسلام را نام ببرد .
٦ــ انواع نقالي را توضيح دهد .
٧ــ تعزيه و قراردادهاي آن را توضيح دهد .
٨ ــ علت توجه ايرانيان بـه تعزيه را شرح دهد .
٩ــ دوره اوج و رواج تعزيه را بيان کند .
١٠ــ انواع تعزيه نامـه ها را توضيح دهد .
١١ــ انواع نمايش هاي شاديآور را بيان کند .
١٢ــ انواع نمايش عروسکي را شرح دهد .
نمايش هاي سنتي و آييني
نقالي تعزيه نمايش عروسکي هاي نمايشي نمايش هاي شادي آور خرده نمايش ها
٧٤
نمايش چيست ؟
نمايش بـه معني اعم انجام عملي از پيش معلوم شده ، براي بيان مفهوم ، بدون واسطه براي مخاطب هست . بـه وجود آورندگان نمايش درون حقيقت تل ش کرده اند کـه بگويند تئاتر آينـه زندگي هست و مي خواهند با بـه نمايش گذاشتن بدي ها و خوبي ها درون تهذيب اخل ق جامعه نقش داشته باشند و جامعه را بـه سوي خير و صلح رهنمون سازند. با بـه نمايش گذاشتن ابعاد شخصيت و روابط درست و غلط ، انسان ها را متوجه اعمال و رفتار خود سازند، از اين رو براي رسيدن بـه اين اه از امکانات وسيعي کـه در اختيار دارند از قبيل : ادبيات ، موسيقي ، هنرهاي تجسمي و … بهره مي گيرند.
پيدايش نمايش
در مورد سرچشمـهٔ پيدايش نمايش نظريه هاي گوناگوني ارائه شده کـه مـهم ترين آن ، منشأ آييني هست . درون آغاز انسان هاي اوليه دريافت صحيحي از عوامل طبيعي نداشتند، بلکه آنـها را با نيروهاي فوق طبيعي و جادويي مرتبط مي دانستند و جهت جلب حمايت آن نيروها بـه جستجوي راه حلي پرداختند و شيوه هايي درون اين زمينـه ابداع د. بيشتر اين شيوه ها حرکات و رفتار نمايشي بود کـه کم کم بـه آيين و مراسم آييني تبديل شد. مراسم نمايش آييني برزيگري )کشاورزي ( بـه هنگام مراحل مختلف کشت و برز همراه با موسيقي )نواختن ساز و خواندن آواز( درون زمين هاي کشاورزي اجرا مي شد که تا آرزوها و نيازهاي آنان را روايت کند. اين مراسم امروزه نيز درون برخي مناطق ايران از جمله شمال ايران ، خراسان و سيستان و بلوچستان بـه دليل کاربردي بودن آن همچنان رواج دارد.
با آنکه منشأ آييني ، امروزه پذيرفته ترين نظريه درباره خاستگاه نمايش هست ، اما هرگز تنـها نظريهٔ مورد قبول محسوب نمي شود. هستند محققاني کـه معتقدند سرچشمـهٔ نمايش امروزي داستان سرايي هست ، آنـها اظهار مي دارند کـه گوش و رابطه برقرار با قصه ها عمده ترين خصيصه انسان هست . نظريه ديگر اين هست که انسان نمايش را با تقليد حرکات و صداي حيوانات آغاز کرده و به تدريج گسترش يافته هست . درون سده بيستم عده اي از روانشناسان اظهار د انسان داراي استعداد خيال پردازي هست و از اين طريق مي کوشد واقعيت بيروني را مناسب حال خود و نـه چنان کـه در زندگي روزمره با آن برخورد مي کند بازسازي کند. از اين رو قصه بـه انسان امکان مي دهد که تا اضطراب ها و ترس هاي خود را عينيت بخشد که تا بتواند با آنـها برخورد کند، يا اميدها و روياهايش تحقق يابند. درون اين صورت نمايش وسيله اي مي شود کـه انسان توسط آن جهان خود را تعريف مي کند، يا از طريق آن از واقعيت هاي تلخ مي گريزد.
نمايش درون ايران
تاريخ نمايش درون ايران مانند ديگر هنرها بـه هزاران سال پيش مي رسد. درون ايران نيز ريشـه نمايش
را بايد ميان جشن ها، آيين ها، اساطير و اشعار بررسي کرد.
۷۵
شايد بتوان گفت نمايش ، شکل تکامل يافته آيين و داستان سرايي هست که از قالب مناسک
بدوي و روايت هاي ساده درآمده و صورت جدي تر و هنري تري يافته هست .
نمايش درون طول دوران مختلف و هماهنگ با آن تغيير و تحولات زيادي پيدا کرد و اين تغييرات بيشتر مربوط بـه طرز تفکر و نگرش حاکم بر هر دوره بوده هست ، بـه همين دليل بـه طور کلي نمايش درون ايران را مي توان درون دو دوره قبل و بعد از اسلام مورد بررسي قرار داد .
نمايش قبل از اسلام
با حضور اقوام بومي فلات ايران و ورود اقوام مـهاجر هند و ايراني درون حدود هزاره دوم (ق .م ) و در نتيجه ادغام اين فرهنگ ها با يکديگر، آيين هايي بـه وجود آمد کـه اين آيين ها و مراسم پايه ٔ نمايش ايران شد، کـه در اينجا بـه تعدادي از آنـها اشاره مي شود .
١ــ آيين هاي ستايش : خواندن سرودهاي مذهبي ، سرودهاي اوستا و حرکات موزون از جمله آيين هايي بود کـه در جشن هايي مانند مـهرگان ، سده ، نوروز و. .. وجود داشت . و در آن ستايش خداوند و شخصيت هاي اسطوره اي بـه همراه حرکات موزون انجام مي شد .
٢ــ قوّالي : درون کنار حرکات موزون و سرودها، نقل داستانـها رواج داشت . درون اجتماع ها، اهالي مي نشستند و به آنچه پهلواني درون شرح جنگ ها مي گفت گوش مي د . هر چند قوالي درون واقع نقل داستان ، بـه آواز و يا همراه موسيقي بود، اما همين قوالي منجر بـه قصه سرايي و بيان نمايشي يک داستان شد .
٣ــ سوگ سياوش(سياوشان) : سياوش پسر کيکاوس پادشاه ايران نمادي از پاکي و معصوميت درون ايران هست که با توطئه ٔ «گرسيوز» و به دست «گروي زره » کشته شد . با کشته شدن او هر ساله مراسمي کـه نوعي عزاداري بود برگزار مي شد، کـه به عنوان مويه بر مرگ سياوش و يا «سووشون »
مشـهور هست . مردم مناطق مختلف ايران اين آيين را برگزار مي د . هنوز هم درون جنوب ايران اين آيين برپا مي شود . اين آيين بعد از اسلام بـه شکل تعزيه دنبال شد .
٤ــ مغ کشي : اين مراسم کـه در دوران هخامنشي پاگرفته هست ، با ياد قتل گئومات مغ ١ غاصب کـه به جاي برديا٢ بر تخت نشست برگزار مي شد . مغ کشي نمايشي سياسي و تبليغاتي بود و رويداد تاريخي ويژه اي را مي نمايانده هست . درون طي اين مراسم بـه صورت نمايشي او را بـه قتل مي رساندند .
در اين روز با وجود احترامي کـه براي مغ ها قايل بودند، آنـها را بـه شدت مورد توهين و تمسخر قرار مي دادند و به همين منظور هيچ مغي از خانـه بيرون نمي آمد .
٥ــ نمايش ميرنوروزي : اين نمايش نمايانگر ستايش و سپاس از بهار بود کـه به مرور تبديل
به نمايش «نوروزي خواني »٣ شد . نوروزي خوان ها گروه کوچکي بازيگر طنز (شادي آور) بودند که
١ــ پيشواي دين زرتشت
٢ــ برديا فرزند کوروش و برادر کمبوجيه .
٣ــ نوروزي خواني که تا چند دهه ٔ پيش ، آييني متداول بوده هست ، کـه از معدود آيين هاي موسيقايي کهن ايراني بـه شمار مي رود و از نظر فرم و
ساختار مبتني بر بداهه خواني و بداهه سرايي هست . با آمدن اسلام با اعتقادات و باورهاي مذهبي آميخته شد و به اين لحاظ بقا و تداوم يافت .
٧٦
با لباس رنگين و آرايش عجيب از اواخر زمستان دوره مي افتادند و به خواندن و حرکات موزون
به پيشواز بهار مي رفتند . درون زمان ما مردي کـه چهره خود را بـه رنگ سياه درمي آورد و لباس قرمز
مي پوشد و «حاجي فيروز» خوانده مي شود، احتماًلا از گروه نوروزي خوان ها بـه يادگار مانده هست .
٦ــ آتش افروزي : از جمله رسم هاي ايرانيان ، افروختن آتش و پايکوبي درون اطراف حلقه هاي
آتش بود . آنچه از اين رسم مانده تنـها افروختن بوته هاست و ديگر بازي هايي کـه در شب چهارشنبه
آخر سال برگزار مي شود .
نمايش بعد از اسلام
پس از پيدايش و گسترش اسلام بعضي از انواع نمايش دچار تغيير و تحول شدند . با توجه به
آنچه گفته شد پيش از اسلام نوعي قصه سرايي همراه با نواختن يک ساز وجود داشت کـه به آن «قوالي »
مي گفتند . اما بـه دليل محدود شدن موسيقي درون دوره اسلام اين نمايش همراهي ساز را از دست داد و
از آن فقط نقل واقعه باقي ماند . بـه همين دليل واقعه خوانان براي جبران اين کمبود با تکيه بر بازيگري ،
شرح و بيان خود را تقويت د .
پس از اسلام بـه انواع بازيگري توجه خاصي شده هست که بـه شرح زير ميآيد :
١ــ نقالي : از جمله نمايش هاي مستقلي کـه پس از اسلام شکل گسترده و نمايشي پيدا کرد
«نقالي » بود . نقالي را وسيله ٔ ارتباط جمعي سنتي مي دانند . موضوع داستان درون نقالي قهرمانان اسطوره اي
هستند بـه همين دليل قصد واقع بيني صرف وجود ندارد و بيشتر تکيه بر احساسات تماشاگر دارد .
نقالي از نظر مضمون بـه دو گروه مذهبي و غيرمذهبي قابل تقسيم هست . مضمون نقالي هاي
غيرمذهبي منبع ها و مرجع هايي چون شاهنامـه ، اسکندرنامـه ، هزار و يکشب و سمک عيار بوده هست .
نقالي هاي مذهبي شامل مناقب خواني ، فضائل خواني ١، حمله خواني ، پرده خواني و روضه خواني
بودند کـه هدف آنـها شناساندن شخصيت هاي مذهبي و نقل داستان هايي از زندگي آنان ، بر شمردن
فضائل و تأکيد بر حقانيت ايشان بود (تصوير ١، ٢ و ٣).
از مناقب خواني و فضائل خواني چندان چيزي بـه جاي نمانده هست . مناقب خواني در
پديد آمدن ساير گونـه هاي نقالي مؤثر بوده هست . حمله خواني براساس وقايع جنگ هاي حضرت
محمد(ص ) و حضرت علي (ع ) از کتاب «حمله حيدري » بود . پرده خواني يا شمايل خواني نيز
گونـه اي از نقالي مذهبي هست که درون پيدايش شبيه خواني يا نمايش تعزيه سهم بسزايي داشته هست .
روضه خواني کـه به خواندن اشعار «روضه الشـهدا» اثر «ملاحسين واعظ کاشفي » گفته مي شود نيز
نوعي نقالي مي باشد .
نقال يکي از چهره هاي مـهم و اصيل بازيگري درون نمايش ايران هست . برخي واقعه خوانان
از چيره دست ترين بازيگران هستند و از نوعي روان شناسي مردم آگاهند و تسلط زيادي بر جمع
دارند . آنـها مي دانند چگونـه با تغيير درون آهنگ کلام و ايجاد وقفه هيجان بيشتري براي تماشاگر ايجاد
١ــ متعلق بـه اهل تسنن
٧٧
تصوير١ــ تقاص گرفتن کيکاوس از سياوش ــ رنگ روغن روي بوم ــ قوللر آغاسي ــ ١٣١١ شمسي ــ ابعاد ١٧٧ درون ١١٠ سانتي متر تصوير٢ــ رستم و سهراب ــ رنگ روغن روي بوم ــ قوللر آغاسي ــ ١٣٢١ شمسي ــ ابعاد ١١٦ درون ١٨٥ سانتي متر
کنند . پيش از شروع نقل شاگرد نقال کـه آن را «بچه مرشد» مي نامند، قطعه اي مي خواند کـه به آن پيش خواني مي گويند . و از اين طريق تماشاگران آماده شنيدن نقل مي شوند . نقالي شامل قسمت هايي چون واقعه خواني ، مناجات ، خطبه خواني ، حديث خواني ، گريز زدن ، و … هست .
معموًلا نقالي درون قهوه خانـه ها و ميادين روستاها انجام مي شد (تصوير ٤).
٧٨
تصوير٣ــ مصيبت کربلاــ رنگ روغن روي بوم ــ محمد مدبر ــ ابعاد ٢٥١ درون ١٩٨ سانتي متر
تصوير٤ــ نقال درون حال پرده خواني
٢ــ خرده نمايش ها : وجود برخي واژه هاي نمايشي درون ايران نشان دهنده حضور برخي
نمايش هاست . از جمله «تماشا» کـه به مجموعه نمايش هايي اطلاق مي شد کـه در تجمع عصرانـه مردم بازي
مي شد . اين نمايش ها عبارت بود از انواع «معرکه » بندبازي ، چشم بندي ، بـه و تقليد درون آوردن
جانوران ، (تصوير ٥) و مراسمي از قبيل «مراسم شستشو و تدفين مقدسين »، مراسم «قالي شويان »
(تصوير ٦) کـه هنوز هم درون نيمـه مـهرماه درون مشـهد اردهال کاشان برپا مي شود . از طرفي برخي از
٧٩
نمايش هاي قبل از اسلام ــ مانند مراسم «ميرنوروزي » ــ نيز درون اين دوره بـه شکل عمونوروز يا حاجي فيروز ادامـه يافت .
٣ــ دسته هاي عزاداري : رسم ديگري نيز باعث ايجاد نمايش شد و آن هم بـه راه انداختن
«دسته هاي عزاداري » بود . برپايي اين دسته هاي سوگواري از زمان «سوگ سياوش »١ و قبل از اسلام آغاز شده بود .
تعزيه
تعزيه يا شبيه خواني ، مـهم ترين نمايش بعد از اسلام هست که ريشـه درآيين سوگ سياوش دارد
و درون آن جنبه هاي اسطوره اي نيز بـه جنبه هاي تاريخي اضافه گرديده هست .
تصوير٥ــ معرکه گير درون خيابان پايه هاي نمايش «شبيه خواني » درون قرن چهارم و در زمان خاندان آل بويه گذاشته شد و در دوره
صفويه بـه شکوفايي رسيد، همچنين مراسم روضه خواني و حمله خواني نيز صورت مي گرفت . درون دوره قاجاريه و در زمان ناصرالدين شاه قاجار، تعزيه بـه اوج تکامل خود رسيد و ساختن تکيه نيز رونق خاصي پيدا کرد کـه مـهم ترين آن «تکيه دولت » درون تهران بود (تصوير ٧).
شايد بتوان گفت يکي از دلايل قدرت يافتن تعزيه درون اين دوره ساخت تکيه ها و تماشاخانـه هاي مذهبي بود . ناصرالدين شاه بعد از بازگشت از سفر اروپا سعي داشت که تا يک سالن تئاتر درون ايران ايجاد کند . سرانجام بـه دستور او ساختمان «تکيه دولت » درون سال ١٢٩٠ هجري شمسي جنب کاخ گلستان درون تهران ساخته شد . اين مکان يک محوطه وسيع و ساختماني عظيم چهار طبقه بود، کـه سرانجام بـه دليل مخالفت هايي تبديل بـه تکيه و تماشاخانـه مذهبي شد .
ادبيات تعزيه
اشعار تعزيه عموماً بـه صورت «مثنوي » نوشته مي شد و گاه داراي وزن نبود بيشتر عبارات
تصوير٦ــ قالي شويي درون مشـهد اردهال کاشان محاوره اي بود و مرثيه سرايي پايه اي براي ادبيات تعزيه بود کـه مي توان بـه شعرهاي شاعراني مانند :
محتشم کاشاني و وصال شيرازي اشاره کرد .
ادبيات تعزيه از لحاظ موضوعي بـه چهار دسته تقسيم مي شود : پيش واقعه ، واقعه ، گوشـه ،
تعزيه زنانـه .
پيش واقعه : تعزيه نامـه هايي کـه از نظر داستاني مستقل نيست و بايد با نمايش واقعه همراه شود .
واقعه : تعزيه نامـه هايي کـه مصائب و شـهادت افراد مذهبي ، خصوصاً ماجراي کربلا و امام
حسين (ع ) را نشان مي دهد .
گوشـه : تعزيه نامـه هاي فکاهي و تفنني کـه به عنوان موضوع فرعي مطرح مي شود و در آن لعن و نفرين و تمسخر مخالفان اسلام وجود دارد . اين نوع تعزيه معمولاً درون جمعه ها و عيدهاي مذهبي براي شاد مردم اجرا مي شد .
١ــ سياوش درون ايران باستان يک شخصيت مذهبي و بي گناه بـه شمار مي رفته و جنبه روحاني و معنوي داشته هست . با مرگ سياوش
تصوير٧ــ تکيه دولت ــ اثر کمال الملک اسطوره شـهادت درون ايران شکل مي گيرد.
٨٠
تعزيه زنانـه : اين نمايش روزگاري بـه وسيله ٔ زنان براي تماشاگران زن معمولاً درون دنباله مجالس
روضه خواني اجرا مي شد . اين تعزيه ها درون فضاي باز حياط ها و يا تالارهاي بزرگ خانـه اجرا مي شد .
تعزيه زنانـه عموميت و توسعه اي نيافت و رفته رفته که تا اواخر دوره قاجار از ميان رفت .
قراردادهاي تعزيه
تعزيه نمايشي سمبليک يا نمادگرا و طراحي صحنـه ٔ آن خلاصه و نمادين هست و شامل : علم ،
کتل ، پرچم ، شاخه اي نخل و تشت آب مي باشد . اين نمادگرايي درون رنگ لباس شخصيت هاي تعزيه که
دو دسته : شخصيت هاي نيک (مظلومان ) و شخصيت هاي بد (اشقيا) هستند نيز ديده مي شود . رنگ
لباس مظلومان ، سبز، سفيد و يا مشکي (براي زنان ) و رنگ لباس اشقيا سرخ هست (تصوير ٨ و ٩).
در تعزيه محدوديتي از جهت زمان و مکان وجود ندارد . بازيگر با چرخيدن بـه دور صحنـه
يا ميداني ، نشان مي دهد کـه زمان و مکان عوض شده هست . تعزيه موسيقي خاص خود را دارد و با
نواختن شيپور، طبل ، قره ني ، سنج ، دهل و حتي با صداي سوگواراني کـه بر سينـه ٔ خود مي کوفتند و تصوير٨ــ لباس تعزيه
شيون تماشاگران پديد مي آمد . موافق خوان ها (اوليا) معمولاً بـه زبان شعري مي خوانند کـه به آن تحرير
مي گويند . مخالف خوان ها (اشقيا) بـه زبان نثر و با صداي بلند مي خوانند کـه به آن اُشتُلم خواني
مي گويند . از اين طريق تماشاگر بيشتر تحت تأثير اوليا قرار مي گيرد . ممکن هست قبل از شروع تعزيه
نوحه ها و روضه هايي با موضوع کربلا اجرا شود کـه به آن چاووشي مي گويند .
نمايش هاي شاديآور (تقليد)
نمايش هاي شادي آور اصطلاحي کلي هست که بـه گونـه هايي از نمايش هاي پرجنب وجوش ،
مردم پسند و هيجان انگيز گفته مي شود . نمايش هاي شادي آور از معرکه ها و کارهاي بازيگران منفرد تصوير٩ــ تعزيه ــ استفاده از نماد درون نمايش تعزيه
موسوم بـه دلقک ، نوروزي خوان ها (مثل حاجي فيروز و آتش افروز)، دسته هاي تمسخر ميرنوروزي و
بازيگران دوره گرد شکل گرفت . درون اواخر دوره صفويه و بعدها درون دوره زنديه اين دسته ها درون بعضي
قهوه خانـه ها پاتوقي داشتند و براي گرم مجالس شادي ، بـه خانـه هاي مردم دعوت مي شدند . درون اين
مجالس تقليدي بـه نام «حسن کچل » وجود داشت کـه قصه ٔ جواني فقير هست که مرتباً بـه خواستگاري
يک حاجي بازاري مي رود .
نوع ديگري از نمايش هاي شادي آور «بقال بازي » بود کـه در آن وضع و حال بقالي ثروتمند ولي
خسيس و نوکر گيج و حواس پرت او بـه اسم نوروز بـه نمايش درمي آمد .
بيشتر نمايش هاي شادي آور، نمايش هاي في البداهه يعني بر پايه بيان و آفرينش درون همان لحظه و
حضوري مي باشند . يعني معمولاً اين نمايش ها متن نوشته شده از قبل ندارند .
يکي از شخصيت هاي مـهم و مورد بحث درون نمايش هاي ايراني ، شخصيت «سياه » هست که
صورت خود را بـه کمک دوده سياه مي کرد . بـه اين دليل کـه با فريب ، درون اجتماع ، بـه طبقه ٔ او خيانت
شده بود (تصوير ١٠).
٨١
از نمايش هاي مـهم شادي آور، نمايش هاي «تخت حوضي » يا «روحوضي » هست . اين نمايش ها را بـه اين جهت تخت حوضي مي نامند کـه ، تخت هاي چوبي روي حوض هاي بزرگ وسط حياط مي گذاشتند و آن را مفروش کرده و روي آن بازي مي د . درون اين نمايش ها هجو و ريشخند بـه آداب و ظاهرسازي هاي افراد طماع وجود داشت (تصوير ١١).
نمايش عروسکي
نمايش عروسکي نـه فقط درون ايران بلکه درون بسياري از حوزه هاي جغرافيايي ــ فرهنگي جهان
پديد آمده و داراي پيشينـه
تصوير١٠ــ نمايش سياه بازي ٔ کهن مي باشد . رواج نمايش هاي عروسکي شايد از اين جهت هست که
اين بازي ها داراي وسايل و ابزار سبک و قابل حمل مي باشد و نمايش دهنده مي تواند هم پاي ايل يا روستائيان تغيير مکان دهد . بـه همين دليل بر وسعت قصه هاي عروسکي و قهرمانان عاميانـه اش افزوده شد . از نمونـه هاي اين نمايش را مي توان نمايش تکم منطقه ٔ آذربايجان نام برد . تکم بزي چوبي و متحرک هست که با پارچه روي آن را مي پوشانند و با سکه يا زنگوله آن را تزيين مي کنند و مظهر فرارسيدن سال نو، شادي و خوشي هست . تکم چي ، عروسک گردان هست و اشعار نويدبخش بهار را مي خواند .
نمايش عروسکي سايه
در اين نمايش عروسک ها را از تکه اي چرم مي بريدند و در مقابل منبع نور قرار مي دادند، کـه سايه ٔ آن
تصوير١١ــ نمايش روحوضي درون حياط خانـه بر ديوار نقش مي بست . اين نمايش کـه چادر خيال نام گرفت ، درون ايران چندان مورد توجه قرار نگرفت .
نمايش عروسکي نخي
در اين شيوه عروسک هايي کـه نـهايتاً ٣٠ سانتي متر ارتفاع دارند و مفصل هاي حرکتي آنـها بـه نخ
وصل هست ، توسط يک عروسک گردان از بالا بـه حرکت درون مي آيند .
مـهم ترين نمايش عروسکي نخي ايران «خيمـه شب بازي » هست . خيمـه شب بازي يا شب بازي
نمايشي هست که شب ها و در خيمـه اي کـه در دو طرفش دو چراغ روشن بود، نمايش داده مي شد .
صحنـه صندوقي بود کـه يک طرفش رو بـه تماشاگران باز هست و عروسک گردان پشت صندوق مخفي شده و عروسک را با نخ تکان مي دهد . عروسک گردان «استاد» ناميده مي شود و از سوتي بـه نام صفير استفاده مي کرد که تا صداها زير و نازک شود . شخصيت اصلي و معروف اين نمايش «مبارک » (تصوير ١٢) هست که همان خصوصيات و بذله گويي سياه را دارد . موسيقي هاي اصلي اين نمايش کمانچه و ضرب هست . عروسک گردان بـه همراه مرشد گفتگو مي کرد و داستان را پيش مي برد .
نمايش عروسکي دستکشي
در اين نمايش سر عروسک ساخته مي شود و در ليفه اي قرار مي گيرد . دست عروسک گردان درون ليفه يا دستکش قرار مي گيرد و عروسک را حرکت مي دهد . ويژگي اين نوع عروسک درون سريع و فرز بودن و امکانات ساده حرکتي آن هست . از نمونـه هاي اين نوع نمايش عروسکي درون ايران نمايش
تصوير١٢ــ عروسک مبارک از نمايش خيمـه شب بازي عروسکي «پهلوان کچل » متعلق بـه استان فارس هست .
٨٢
نمايش نوين
نمايش بـه شيوه امروزي از زماني آغاز شد کـه اولين بناي تئاتري بـه همت مزين الدوله نقاش باشي
براي سي صد تن تماشاگر دارالفنون بنا نـهاده شد و نخستين نمايش هايي کـه به تقليد آثار اروپاييان
نوشته شد، آثار آخوندزاده و ملکم خان ناظم الدوله بود . نمايش بـه صورت امروزي ، اولين بار از طريق
ترجمـه و مخصوصاً اجراي آثار «مولير» درون ايران مطرح شد و نويسندگان ايراني درون اين زمينـه آثاري به
وجود آوردند مانند ميرزا آقا تبريزي کـه نمايش نامـه «طريقه حکومت زمان خان » را نوشت . درون اواخر
دوران قاجار گروهي از جوانان ، اولين شرکت نمايشي بـه نام «فرهنگ » را تأسيس د کـه به وسيله ٔ
آن نمايش هاي سياسي و اقتصادي را بـه معرض نمايش گذاشتند . بعد از آن شرکتي بـه نام «تئاتر ملي » و
سپس «شرکت کمدي ايران » ايجاد شد . اين سير تحول که تا به امروز هم چنان ادامـه داشته هست . امروزه
شيوه هاي تلفيقي و نوآورانـه اي درون رابطه با حفظ ارزش هاي فرهنگي و هنري بـه ظهور رسيده هست .
با اين مختصر درون مورد نمايش درون ايران مي توان دريافت کـه هر نمايش بازتاب شيوهٔ نگرشي
خاص بـه زندگي هست و هر هنرمندي با استفاده از تجربه و زندگي آدمي بـه هنر خود شکل مي بخشد و
در اين مسير براساس نوع مخاطب و شرايط موجود درون زمان از شيوه هاي مختلف کمک مي گيرد، تا
بتواند بهترين بيان هنري را داشته باشد .
پرسش
١ــ مفهوم نمايش را بيان کنيد .
٢ــ نظريه هاي مختلف درون مورد سرچشمـه پيدايش نمايش را توضيح دهيد .
٣ــ انواع نمايش هاي قبل از اسلام را نام ببريد و به اختصار توضيح دهيد .
٤ــ نقالي از نظر موضوعي چند نوع هست ؟ توضيح دهيد .
٥ــ انواع خرده نمايش ها را نام ببريد .
٦ــ تاريخچه ٔ پيدايش تعزيه را بـه اختصار توضيح دهيد .
٧ــ ويژگي ادبيات تعزيه را بيان کنيد .
٨ــ انواع تعزيه از نظر موضوعي را ذکر کنيد .
٩ــ نمادگرايي درون تعزيه را توضيح دهيد .
١٠ــ بـه چه نمايش هايي «نمايش هاي شادي آور» گفته مي شود؟
١١ــ خيمـه شب بازي مربوط بـه کدام نوع از نمايش هاي ايران هست ؟ توضيح دهيد .
١٢ــ نمايش بـه شيوهٔ امروزي از چه زماني درون ايران آغاز شد؟ توضيح دهيد .
جستجو کنيد
ــ دربارهٔ نقالي مطالعه کنيد و در کلاس قطعه ٔ کوتاهي از آن را اجرا نماييد .
ــ دربارهٔ يکي از انواع نمايش ها درون کلاس گفتگو کنيد .
٨٣
فصل ششم
صنايع دستي
صنايع دستي
هدف هاي رفتاري: بعد از پايان اين فصل از فراگير انتظار مي رود :
١ــ طبقه بندي صنايع دستي را نام ببرد .
٢ــ چگونگي پيدايش هريک از انواع صنايع دستي را توضيح دهد .
٣ــ ويژگي هاي انواع صنايع دستي را بداند .
٤ــ نمونـه هايي از انواع صنايع دستي را ذکر کند .
«صنايع دستي » جايگاه ويژه اي درون ميراث فرهنگي هر ملتي دارد . تنوع آثار صنايع دستي ، گذشته از آنکه ذوق ، تفکر و خلاقيت يک ملت را نشان مي دهد، نسبت بـه موقعيت جغرافيايي هر منطقه نيز متفاوت هست . درون کشور پهناور ايران بـه دليل تنوع آب و هوايي و ويژگي هاي جغرافيايي گوناگون صنايع دستي درون شکل ها و رنگ هاي زيبا و چشم نواز با کاربردهاي متفاوت بـه وجود آمده هست . گرچه درون ابتدا صنايع دستي براي برطرف نيازهاي اوليه انسان پديد آمد اما بـه مرور ذهن خلاق مردمان ، باورها، اعتقادات و آداب و رسوم خود دستمايه اي براي بالا بردن کيفيت و هدف آنـها شد . همين باعث شد کـه آموزه هاي گوهرباري از اين هنر تراوش کند . هنرمند هنرهاي سنتي از ابتدا بـه کمک ادب و اخلاق جوانمردي و پاک شدن از هرگونـه ناپاکي ، خودسازي مي کرد . هدف از هنر را نزديک شدن بـه خدا (قرب الي الله ) مي دانست . او هنر را امانتي الهي مي داند و خود را نـه بـه عنوان خالق اثر بلکه بـه عنوان واسطه اي کـه بتواند زيبايي هاي الهي را انتقال دهد،١ مي شناسد . بـه همين دليل درون طول تاريخ هنرمندان هنرهاي سنتي کمتر نام خود را درون زير آثارشان نوشته اند . اگر رقمي ٢ از ايشان ديده مي شود
١ــ آيه ٔ ١٧ سوره انفال
٢ــ رقم : امضايي درون پاي اثر اوست .
٨٦
به گونـه اي اشاره بـه جايگاه بندهٔ کمترين بارگاه الهي و يا توسل جستن بـه ائمـه ٔ اطهار (ع )، دارد . براي
مثال «آقا نجف اصفهاني » هنرمند دورهٔ قاجار کـه «يا شاه نجف » رقم کرده هست و يا «محمدزمان »١ که
در زير آثارش «يا صاحب الزمان » مي نوشته هست . همچنين ساخت انواع آب خوري هاي سفالين ،
سنگي و فلزي درون مساجد و يا سقاخانـه ها کـه علاوه بر نيت خالص هنرمند، نوع هدف و کاربرد آن نيز
آميخته با آموزه هاي ديني هست تا هر رهگذر تشنـه علاوه بر سيراب شدن نامي از امام و سرور شـهيدان
امام حسين (ع ) نيز برببرد . بنابراين صنايع دستي از سه رويکرد شکل ظاهري ، هدف و کاربرد و
روش توليد، مواد اوليه و ابزار تشکيل شده هست به دليل تنوع فراوان اين هنر، طبقه بندي هاي مختلفي
براي آن بـه وجود آمده هست که درون اينجا بـه طور کلي با توجه بـه نوع مواد اوليه ٔ آنـها اين دسته بندي ارائه
مي شود (تصوير ١).
آثار صنايع دستي
تصوير ١ــ انواع آثار صنايع دستي
آثار طراحي و نقاشي سنتي
آثار بـه دست آمده از طرح ها و نقش هاي خيالي و طبيعي زمينـه ساز طراحي سنتي ، نگارگري ،
تذهيب ، تشعير، گل و مرغ و خيالي سازي (نقاشي قهوه خانـه اي ) مي باشد .
اين آثار با سابقه طولاني درون تاريخ و تمدن ايران بـه حدود ده هزار سال پيش درون غارها و
صخره نگاري هاي لرستان ، ديوارنگاري ها و نقش پردازي بر سفالينـه ها و آثار مختلف که تا به امروز باز مي گردد
که خود داراي طرح ، رنگ و نقش خاص خود هستند و به روش هاي متفاوت اجرا شده اند. آنچه امروزه
شکل کلي و نـهايي خود را بـه دست آورده ، مي توان بـه گونـه هاي متفاوت مشاهده کرد (تصوير ٢).
طراحي و نقاشي سنتي
طراحي سنتي نقاشي سنتي
نگارگري تذهيب تشعير گل و مرغ خيالي سازي
تصوير ٢ــ هنرهاي زيرمجموعه طراحي و نقاشي سنتي
١ــ محمد زمان دوم ، نقاش آثار لاکي و پايه ماشـه بوده هست .
٨٧
طراحي سنتي : طراحي انواع نقش و نگارهاي خيالي بـه صورت خطي براي بـه کارگيري درون انواع صنايع دستي کـه از تنوع بسيار بالايي برخوردار هست را طراحي سنتي مي گويند . استادان و هنرمندان زبردست سنتي براي نقش اندازي بر روي دست ساخته هاي خود ابتدا طرح هاي زيبايي بـه تناسب موضوع و نوع کار، طراحي مي د . سپس آنـها را برروي کار خويش منتقل کرده و در نـهايت رنگ آميزي مي د (تصوير ٣).
تصوير ٣ــ نمونـه هايي از طراحي هنرمندان سنتي قديمي
تذهيب : تذهيب بـه معني زراندود و طلاکاري هست که با نقوش منظم هندسي و گردان همراه با خطوط نازک مشکي و آب طلا تزيين شده و رنگهاي متنوع ديگر نيز درون آن بـه کار مي رود . اين رنگ ها معموًلا از شنگرف ، لاجورد، سفيد آب ، زنگار، زعفران و … مي باشد (تصوير٤). کاربرد هنر تذهيب بـه دوران قبل از اسلام برمي گردد و «زرنگاري » درون کتاب هاي مانويان انجام مي شده هست .
تصوير ٤ــ تذهيب ، سرلوح ، معاصر
٨٨
پس از ظهور اسلام ايرانيان درون تزيين و آراستن کتاب هاي قرآن کوشيدند . درون قرون اوليه
اسلامي سنت مانويان را ادامـه دادند ولي بـه تدريج آن را بـه مراحل کمال رساندند .
در ابتدا تذهيب بـه منظور تعيين سر سوره ها و تفکيک آيات و جزءها بـه کار گرفته شد و غالباً در
صفحات آغازين و پاياني کتاب مورد استفاده قرار مي گرفت . سپس درون دوره سلجوقي سرلوح ، سرسوره ها
و حاشيه ها هم تذهيب شد . بعد از اسلام آوردن حکام مغول ، خوشنويسي و تذهيب دوباره جان گرفت و
شامل آرايش ميان سطرها و طلااندازي شد . درون عصر تيموري رشد قابل توجهي کرد (تصوير ٥).
تصوير ٥ــ ديوان حافظ ــ خط نستعليق با طلااندازي ميان سطرها ــ حاشيهُ مذَهب مرصع درون دو صفحه قرينـه ــ موزه هنرهاي
تزييني ايران
تشعير : درون اين هنر نقوش گياهي و تصاويري از جانوران و نقش هاي انساني درون حاشيه نسخ
خطي يا مرقعات با تک رنگ قلم گيري مي شود کـه بيشتر با طلا يا رنگ سفيد برروي زمينـه ٔ نخودي و يا
تيره مانند مشکي و لاجوردي مشاهده مي شود(تصوير ٦). رنگ هاي محدود بـه وسيله حرکات قلم مو
از خصوصيات بارز تشعير و تفاوت آن با تذهيب هست .
تشعير درون عصر تيموري و صفوي بـه اوج خود رسيد . بسياري از نسخه هاي خطي دوره صفويه
داراي حاشيه بزرگي هست که مناظر طبيعي و اشکال انساني و حيواني بر آن نقش شده هست ، رنگ
طلايي و در بعضي موارد رنگ نقره اي بر آن حاکم هست (تصوير ٥). تصوير ٦ــ تشعير با آب طلا بر زمينـه لاجوردي طرح
گل ، پرنده ، چهره هاي حيوانات و موجودات خيالي
٨٩
نگارگري : اين هنر شامل طراحي ، رنگ آميزي ، پرداز و قلم گيري انواع طرح ها و نقوش سنتي با موضوعات مختلف هست که براي ايجاد نگاره هاي مستقل و يا کاربرد درون کتاب آرايي و ديوارنگاري استفاده مي شود (تصوير ٧).
تصوير٧ــ نگارگري ، بخشي از ديوارنگارگري چهلستون ــ اصفهان ، دورٔە صفوي
هنر نگارگري ايراني ، جهان اسرارآميزي دارد کـه با نقاشي هاي واقع گراي غربي بسيار متفاوت
تصوير٨ ــ نگارگري يک برگه از ديوان حافظ ، همراه با هست . هيچ گاه هنرمند بـه تقليد از طبيعت نپرداخته و حقيقت را بدون سايه روشن ، حجم پردازي ،
تذهيب ــ موزه رضا عباسي عمق نمايي و شخصيت پردازي کشف کرده و ارائه نموده هست .
اين نگاره ها و نقاشي ها جزئيات خارق العاده اي را بـه نمايش مي گذارد کـه آدمي را بـه تحسين وامي دارد . با قلم گيري و رنگ هاي تخت و درخشان ، وفاداري بـه دو بعد، پرده از حقيقت پنـهان برمي دارد و در بعد ظاهر تابناک خود، جاودانـه بودن را خلق مي کند؛ زيرا نور را مطلق مي بيند .
در اين جهان رمزآلود، آسمان طلايي ، گل و شکوفه ، درختان پر از پرندگان ، بناهاي رنگارنگ ، اشياي مجلل ، چشم اندازهاي خيال انگيز، تخته سنگ هاي مرجاني ، آدم هاي کوچک با لباس هاي پرنقش و نگار با دقتي خارق العاده بر سطحي کوچک ظاهر مي شوند . نگارگر جهان عارفانـه خود را ميآفريند . فضايي کـه پيوند آن با عالم ملکوت بيش از توجه بـه حواس ظاهري اهميت دارد . نگارگري ايراني درون نقش تصويرسازي و اعتباربخشي بـه متن از اوايل کتابت با آن همراه بوده هست و درون نخستين نگاه مي توان بازتاب ادبيات فارسي را درون آن مشاهده کرد . البته متون علمي و تاريخي بسياري نيز نگارگري شده اند، ولي آنچه بيشتر قابل توجه نگارگران بوده ، متون شعري هست و از ميان آنـها شاهنامـه فردوسي بيشتر از همـه مورد توجه و هنرنمايي هنرمندان نگارگر و صفحه آرا بوده هست (تصوير ٨).
گل و مرغ: آنچه بـه عنوان گل و مرغ شـهرت يافته طراحي ، رنگ آميزي ، ساخت و ساز انواع
طرح ها، نقوش گياهي و پرندگان درون حالت هاي مختلف هست که براي ايجاد نگاره هاي مستقل يا کاربرد
تصوير ٩ــ گل و مرغ نگاره مستقل ، معاصر درون جلدها و قلمدان ها بـه کار مي رود (تصوير ٩).
٩٠
خيالي سازي (نقاشي قهوه خانـه اي) : اين هنر بـه صورت نقاشي هاي روي پرده هاي بزرگ يا
ديوارنگاري با مضامين مذهبي يا حماسي انجام مي پذيرد کـه با بهره گيري از داستان هاي عامـه پسند و قومي
از جمله حماسه ها، افسانـه ها، وقايع و روايت هاي مذهبي ساخته و پرداخته شده هست . درون اين هنر گاهي
وقايع مختلف درون زمان هاي متفاوت درون کنار يکديگر تصوير مي شوند کـه از آن جمله مي توان بـه واقعه کربلا،
هفت خوان رستم و … اشاره کرد و گاهي يک داستان حماسي يا افسانـه اي ، خيالي سازي مي شود که
بيشتر درون مکان هاي عمومي از جمله تکايا، قهوه خانـه ها و غيره بـه کار مي شود (تصوير ١٠).
تصوير١٠ــ کشته شدن ديو سپيد بـه دست رستم ــ قوللر آغاسي ــ ١٣٢٤
در کنار اين هنر، شغل پرده خواني رواج يافت کـه در آن پرده خوان وقايع نقاشي شده را بـه زبان
شعر و لحني زيبا و جذاب براياني کـه در آن مکان (تکيه ، قهوه خانـه ، روستا و …) گردهم آمده
بودند، بازگو مي کرد . آيين جوانمردي رشادت ها و از خودگذشتگي براي دين و ديگر ويژگي هاي
پسنديده بـه وسيله ٔ آنـها بين مردم رواج مي يافت و سينـه بـه سينـه نقل مي شد . هم اکنون نيز درون برخي از
قهوه خانـه ها و تکاياي شـهرهاي گوناگون اين کار ادامـه دارد . همچنين درون روستاها پرده خوانان سيار با
پرده هاي نقاشي شدهٔ متحرک بـه مناسبت هاي مختلف درون حال حکايت و نقالي هستند .
آثار سنگي
پيشينـه آثار سنگي بـه ظهور سکونتگاه ها و مراکز اجتماعي اوليه درون دوران عصر سنگ باز
مي گردد و شامل شکل و نقش پردازي سنگ بـه روش هاي برش ، تراش ، خراش و شيوه هاي
تلفيقي بـه منظور ساخت و تزيين اشياء با ابزارهاي مختلف مي شود . اين هنر درون طول دوران تکاملي خود
٩١
در ادوار تاريخي با انواع روش هاي رايج شکل گرفته کـه امروزه نيز کاربرد دارند . جواهرتراشي ، خراطي ، نقش بـرجسته بـه روش تـراش سنگ ، مـعرق و مشبک بـه روش بـرش ، حکـاکي روي سنگ بـه روش خراش و ديگر آثار مانند مجسمـه هاي سنگي بـه روش هاي تلفيقي ساخته مي شوند
(تصوير ١١ و ١٢).
آثار سنگي
جواهرتراشي خراطي نقش برجسته مشبک معرق تلفيقي
تصوير ١١ــ رايج ترين هنرهاي سنگي
آثار هنري سنگي کاربردهاي فراواني دارد . برخي از اين آثار درون زيورآلات ، برخي درون تزيين
بناهاي مذهبي ، تاريخي و مـهم ، تعدادي درون ساخت ظروف سنگي و … بـه کار مي روند (تصوير ١٣ و
تصوير ١٢ــ نقش برجسته ، تخت جمشيد ١٤ و ١٥).
تصوير ١٣ــ مشبک ، نرده سنگي از جنس مرمر تصوير ١٤ــ مجسمـه سنگي (شير سنگي ) ساخت ، بـه روش تلفيقي
تصوير ١٥ــ ظروف سنگي ، ساخت بـه روش خراطي و تزيين بـه روش حکاکي روي سنگ
٩٢
آثار سفالي
سفالگري را شايد بتوان يکي از قديمي ترين روش هايي دانست کـه بشر توانسته بـه کمک آن
نيازهاي خود را تأمين سازد . براساس يافته هاي باستان شناسان بـه نظر مي رسد زادگاه اين هنر سرزمين
ايران هست و نمونـه هاي اوليه بدست آمده متعلق بـه حدود ده هزار سال قبل هست (تصوير ١٦). بـه دنبال
ساخت و تکميل چرخ هاي سفالگري از حدود هزاره چهارم ق.م شاهد تحول ديگري درون اين حرفه و فن
هستيم کـه در جهت تهيه لعاب و انواع تزيين ظروف نيز اقدامات جدي تري انجام پذيرفت (تصوير ١٧).
آثار سفالي تصوير ١٦ــ ظرف سفالي بدون لعاب ، بـه شکل پرنده
ظرف کاشي
بدون لعاب لعاب دار تک رنگ هفت رنگ معرق زرين فام
تصوير ١٧ــ گونـه اي از تقسيمات کلي آثار سفالي
به طور کلي درون سفال از خاک رس با ترکيب هاي مختلف استفاده مي شود . لعاب نيز کـه عامل
اصلي بالا بردن مقاومت ظروف سفالين و زيباتر شدن آن هست در انواع گوناگون شفاف ، کدر و مات
مورد استفاده قرار مي گيرد . سفال درون دوره پيش از اسلام همچنان روند تکاملي خود را بـه آهستگي
طي کرد و در دوران اسلامي مورد توجه بيشتري (نسبت بـه فن فلزکاري ) قرار گرفت و در مراکزي از
جمله ري و نيشابور بـه تحولاتي شگرف دست يافت . درون سده هاي پنجم و ششم هجري ظروف لعابي
سفيد رنگ ، لعابدار تک رنگ ، ظروف با نقش قالبي ، ظروف طلايي يا زرين فام و ظروف مينايي ساخته
شد . درون سده هاي هفتم و هشتم هجري ساخت نوعي کاشي بـه نام کاشي معرق آغاز و زينت بخش اماکن
متبرکه شد (تصوير ١٨ و ١٩ و ٢٠ و ٢١).
تصوير١٨ــ ريتون ( تکوک ) سفال لعاب دار بـه شکل مرغابي
تصوير٢١ــ کاسه سفالي مينايي و زراندود قالبي ــ قرن ٦
تصوير١٩ــ سفال مشبک لعاب دار تصوير٢٠ــ کاشي سفالي هشت گوش زرين فام و ٧ هـ. ق ــ ري
٩٣
در دورهٔ اسلامي بـه طور کلي علاوه بر ساخت انواع ظروف با لعاب هاي گوناگون ، کاشي هاي
مختلفي با نقوش مختلف از جمله درخت ، گل ، گياه و جانوران و انواع خط کوفي رواج يافت .
همچنين ساخت و استفاده از کاشي هاي هفت رنگ ، معرق و بنايي نيز گسترش يافت کـه در تزيين بناهاي مذهبي و تاريخي بـه کار گرفته شد . از حدود سده ١٢هـ. بـه تدريج از رونق سفالگري کاسته شد اما امروزه با روش هاي نوين شاهد رواج و رونق سفالگري درون بسياري از مناطق ايران هستيم
(تصوير ٢٢).
آثار بافت و نساجي
سابقه دست بافي درون ايران بـه هزاره هاي قبل از ميلاد باز مي گردد . نخستين نشانـه اي کـه از وجود
منسوجات درون ايران موجود هست در شوش بـه دست آمده هست .
آثار بافندگي بـه صورت انواع پارچه (مخمل دوزي ، ترمـه ، کرباس ، جاجيم و …)، انواع فرش
(قالي ، گبه ، گليم ، زيلو و نمد) و انواع حصير بافته مي شود . اجزاي اصلي درون بافت شامل تار و پود،
تصوير ٢٢ــ کاشي هفت رنگ ، مسجد جامع اصفهان گره يا پرز مي باشد کـه به کمک ابزار و امکانات ديگر با يکديگر درگير شده و در هم بافته مي شود و تنـها
نمد هست که از هم تنيدن الياف پشم بـه وجود مي آيد (تصوير ٢٣).
آثار بافت و نساجي
دستي داري دستگاهي
قالي گليم زيلو جاجيم کرباس زري ترمـه مخمل
تصوير ٢٣ــ تقسيمات کلي آثار بافت و نساجي و مشـهورترين آثار آنـها
برخي از دستبافت ها بـه صورت داري و برخي ديگر بـه صورت دستي بافته مي شوند . روش دستي مانند انواع پوشاک ، کلاه ، بالاپوش و پاي پوش و … هست و روش داري مانند انواع قالي و گليم هست .
همچنين گليم داراي انواعي هست که بسته بـه نوع پودگذاري آن گاهي بـه صورت يک رو و گاه
به صورت دورو مشاهده مي شود (تصوير ٢٤).
قديمي ترين قالي ايراني شناخته شده بـه حدود ٢٥٠٠ سال پيش برمي گردد کـه به قالي پازيريک
تصوير٢٤ــ گليم شـهرت دارد . اين قالي از نواحي جنوبي سيبري بـه دست آمده هست . بنا بـه نظر هنرشناسان و نوع
طرح ها و نقش هاي بـه کاررفته درون اين قالي ، اين بافته متعلق بـه دوره هخامنشي هست و توسط شاهزادگان
«سکايي » بـه فرمانرواي پازيريک هديه شده هست . قالي پازيريک که تا به امروز قديمي ترين قالي شناخته شده درون جهان هست (تصوير ٢٥).
٩٤
قالي درون ايران درون دورهٔ بعد از هخامنشيان نيز هم چنان از ارزش و اعتبار خاصي برخوردار بوده
است . از جمله فرش معروف بـه بهارستان کـه داراي پود ابريشمين بوده و به زر و سيم و انواع گوهرها
نيز آراسته بوده و مربوط بـه دوران خسرو پرويز درون دوره ساسانيان مي باشد . بعد از ظهور دين مبين
اسلام ، درکتاب ها و سفرنامـه ها اشاره هاي بسياري بـه قالي هاي گسترده درون خانـه ها شده هست و درون متون تاريخي از جمله تاريخ بيهقي مربوط بـه سده پنجم هجري نيز بـه صراحت از قالي نام شده هست .
در دوران صفويه طي سده هاي دهم و يازدهم هجري رونق و شکوفايي قالي ايراني بـه اوج خود
رسيد و شاهکارهاي بسياري از اين دوران از جمله قالي معروف بـه «اردبيلي » و «قالي شکارگاه » بر
جاي مانده هست .
قالي معموًلا از روي نقشـه بافته مي شود . با بررسي آثار نگارگري سده هاي هفتم و هشتم
تصاويري از قالي ديده مي شود کـه داراي نقش و رنگ بسيار فاخري هستند .
طرح هاي قالي ايران بـه دليل تنوع بسيار بالايي کـه دارند تقسيم بندي هاي گوناگوني نيز براي آنـها
ارائه شده هست .
گاهي طرح هاي قالب هاي ايراني را براساس ساختار کلي ، گاهي براساس ويژگي هاي طرح يا
نقش (شکسته و گردان ) و گاهي نيز براساس موضوع نقش يا طرح تقسيم بندي مي کنند . طرح لچک و
تصوير٢٥ــ بخشي از قالي پازيريک
ترنج ، افشان ، شکارگاه ، محرمات ، قابي ، ماهي (ماهي درهم )، محرابي ، هندسي ، تابلويي (طرح بناهاي
مذهبي و تاريخي ، شخصيت ها و …)، تلفيقي و … از مشـهورترين آنـها هستند (تصوير ٢٦ و ٢٧).
تصوير ٢٦ــ قالي با طرح لچک و ترنج و نقش هاي هندسي تصوير ٢٧ــ قالي با طرح درختي ، حيوانات و چهرٔە اقوام مختلف
٩٥
اين تنوع باعث شده کـه امروزه برخي از کشورهايي کـه به توليد فرش دستباف مشغولند همواره
از طرح قالي هاي ايراني اقتباس مي کنند .
بافندگي دستگاهي همواره با عبور رشته هاي پود از لابه لاي تار بـه روش هاي گوناگون همراه هست . اين بافندگي بـه سه شيوه ساده ، پيچيده و تلفيقي انجام مي شود . از نمونـه روش هاي ساده بافندگي دستگاهي مي توان بـه زيلو، جاجيم ، کرباس ، متقال و غيره اشاره کرد و از شيوه هاي پيچيده آن مي توان بـه پارچه هاي زري ، ترمـه و مخمل اشاره کرد (تصوير ٢٨ و ٢٩ و ٣٠).
تصوير ٢٨ــ جاجيم (بافتۀ دستگاهي ) تصوير ٢٩ــ بخشي از پارچۀ مخمل (قديمي ) با طرح سوارکار تصوير ٣٠ــ پارچۀ ترمۀ يزد
آثار فلزي
فلزکاري و هنرهاي مرتبط با آن ، از کهن ترين روزگاران که تا دوران معاصر، آثار ارزشمندي را همچون مفرغينـه هاي لرستان ، زيورآلات و جام هاي هخامنشي ، بشقاب هاي نفيس زرين و سيمين ساماني ، آثار بي نظير دوران اسلامي ، مفرغ ها و مشبک کاري هاي بي همانند و ضريح هاي پر جلوه و با ابهت اماکن متبرکه را ارائه کرده هست .
آثار فلزي براساس نوع ساخت آن ها بـه کوفتگري ، ورقه اي ، خمکاري و … تقسيم بندي مي شود .
همچنين تزيينات گوناگوني بر هريک از آنـها انجام مي شود کـه روش هاي مختلفي دارند . قلم زني ، طلاکوبي ، مليله کاري ، فيروزه کوبي ، حکاکي ، قفل و يراق سازي ، زيورآلات سازي ، چاقوسازي ، ميناکاري و ساخت ضريح و درهاي اماکن متبرکه از انواع هنرهاي فلزي هستند کـه برخي از آنـها روش ساخت و تزيين تلفيقي دارند مانند زيورآلات سازي ضريح و درب هاي اماکن متبرکه (تصوير ٣١).
آثار فلزي
قلمزني مليله کاري طلاکوبي فيروزهکوبي حکاکي ميناکاري مشبک کاري تلفيقي
تصوير ٣١ــ برخي از روش هاي تزيين آثار فلزي
٩٦
نخستين اشياء فلزي ساخته شده شامل اشياء کوچک مسي چکش کاري شده اي هست که به
نيمـه اول هزارهٔ چهارم ق.م تعلق دارد . شوش يکي از سرزمين هاي باستاني هست که از آن آثار فلزي
بسياري چون ادوات و سلاح هاي مسي بـه دست آمده هست .
در حدود ٢٥٠٠ که تا ١٥٠٠ ق.م عصر مفرغ آغاز مي شود . از آثار اين دوره درون ناحيه حسنلو
واقع درون شمال غرب ايران نمونـه هاي فراواني بـه دست آمده هست . همچنين آثار و اشياء مفرغي بسياري
از جمله لگام اسب ، تبر، سرنيزه ، روکش تيردان ، بخوردان و. .. از لرستان بـه دست آمده کـه متعلق
به هزاره اول پيش از ميلاد هست . اين اشيا داراي تزييناتي با نقش حيوانات افسانـه اي ، نقش تلفيقي
انسان و حيوان هستند کـه هم اکنون زينت بخش موزه هاي داخلي و خارجي هست . درون هزاره اول ق.م تصوير ٣٢ــ لگام مفرغي لرستان
آثار فلزي داراي اعتبار خاصي بوده کـه مي توان بـه آثار ارزشمند مارليک اشاره کرد (تصوير ٣٢).
يکي از مـهم ترين نمونـه هاي فلزکاري درون دوران هخامنشي ظرفي زرين با يک جفت دسته به
شکل بز کوهي بال دار هست که از آثار برجسته و با ارزش فلزي دوران هخامنشي بـه شمار مي رود
(تصوير ٣٣). همچنين جام هاي زيباي موسوم بـه تکوک (ريتون ١) هست (تصوير ٣٤). از ديگر
کاربردهاي فلز ضرب سکه هست که از دوران هخامنشي رواج داشته و در روند تاريخي دچار
تحولات بسياري شده هست . همچنين ساخت زيورآلات همواره از اهميت خاصي برخوردار است
که حداقل از هزاره دوم پيش از ميلاد درون ايران مرسوم بوده کـه به صورت استفاده از فلزات گرانبها و
سنگ هاي قيمتي بـه کار مي شد . درون تکامل اين هنر بـه هنر مليله کاري نيز بايستي اشاره کرد که
قدمت آن هم بـه احتمال بـه دوره ماد و هخامنشي برمي گردد کـه از مفتول هاي طلايي و نقره ايي استفاده
مي د (تصوير ٣٥ و ٣٦).
تصوير ٣٣ــ ظرف با دسته بال دار هخامنشي
تصوير ٣٤ــ تکوک ، نقره اي طلاکوب ، هخامنشي تصوير ٣٥ــ سکه هاي فلزي ، هخامنشي تصوير ٣٦ــ گردنبند ساخته شده از مفتول هاي زرين
١ــ Rython ريتون يا تکوک بـه آن دسته جام هايي گفته مي شود کـه شکل حيواني يا انساني يا شاخي دارند.
٩٧
همان گونـه کـه اشاره شد ساخت ظروف از فلزات قيمتي درون دوره هخامنشيان و ساسانيان پيشرفت
زيادي داشته هست . از معروف ترين ظروف فلزي دوره ساساني مي توان بـه «جام خسرو» اشاره کرد .
با ظهور اسلام که تا مدت ها مفرغ (برنز) جانشين طلا و نقره شد و فلزکاران با بهره گيري از اين آلياژ بـه ساخت ظروفي از قبيل سيني ، ابريق و آبخوري بـه اشکال جانوري و پرندگان ادامـه دادند . با بـه قدرت رسيدن سلجوقيان درون شرق ايران دوران درخشان فلزکاري اسلامي آغاز مي شود . درون اين دوره اکثر ظروف نقره اي (به ويژه ساخته شده درون سده هاي پنجم و ششم هجري ) از ارزش هاي خاصي برخوردار هست . همچنين ميناکاري نيز درون اين دوره مرسوم مي شود . همراه با آثار مفرغي آثار نفيسي پديد ميآيد . فلزکاران ايراني درون ساخت مشبک کاري و ظروف مشبک نيز بـه مراتب بالايي دست يافتند و با مـهارت ظروفي نظير شمعدان و عودسوز ساختند کـه به شکل حيوانات و پرندگان ساخته شده هست . مفرغ کاري با ترصيع نقره و مس نيز درون قرن هاي پنجم و ششم هجري از اهميت و اعتبار خاصي
تصوير ٣٧ــ کوبه مشبک و طلاکوب ، درب برخوردار شد و فلزکاران ترصيع اشياء مفرغي را با ساير فلزات تکميل د (تصوير ٣٧ و ٣٨).
مسجد چوبي و منبت کاري شده مرصع کاري اشياء برنجي و مفرغي درون دوره صفويه رونق مجدد مي گيرد و ظروف مسي اغلب
سفيدگري مي شود که تا به شکل نقره جلوه کند، ضمن آنکه آهن و فولاد نيز درون ساخت اشياء فلزي و تزيين آنـها نيز بـه کار مي رفت . فلزکاران دوره صفويه درون استفاده و کاربرد آهن و فولاد مـهارت بسيار پيدا د و آثار بسيار عالي از جمله کمربند، لوحه و نشان ساختند .
در پايان دوره صفويه بـه بعد بـه تدريج شاهد از رونق افتادن فلزکاري درون ايران هستيم ، بـه گونـه اي کـه آثار فلزي دوره هاي افشاريه ، زنديه و قاجار بـه هيچ وجه قابل مقايسه با آثار ارزشمند آثار فلزي از سده پنجم که تا يازدهم ميلادي نيست . از نمونـه هاي جالب و قابل ذکر دوره قاجاريه آثار قلمزني شده متعددي هست که بر درهاي امامزاده ها و ديگر اماکن مقدس ساخته و پرداخته شده هست . مـهم ترين جلوه اشياء قلم زني شده درون اين دوران درون نقش هاي غيراسليمي مانند گل هاي درهم پيچيده با تصاوير
تصوير ٣٨ــ سيني قلم زني شده با طرح خيالي سنـه پرندگان و حيوانات ، نقش گل ها و تاک هاي درهم پيچيده و مشبک کاري شده هست (تصوير ٣٧).
ُمرو (سرخرس ، بال پرنده ، پنجه شير و دم طاووس ) همچنين از سده دوازدهم بـه بعد آثار ميناکاري شده و مليله وجود دارد کـه نمونـه هاي مناسب و جالب
توجهي هستند (تصوير ٣٩).
امروزه با احياي روش و اسلوب هاي فلزکاري گام نويني درون احياء و حفظ شيوه هاي کهن برداشته شده کـه آن هم بـه همت استادان بزرگ اين عرصه درون روزگار ماست (تصوير ٤٠).
تصوير ٣٩ــ ميناکاري ، کاسه و بشقاب برنجي تصوير ٤٠ــ تنگ مليله کاري ، نقره اي ، معاصر
٩٨
آثار شيشـه گري
کشف ظرف شيشـه اي بـه رنگ زرد صدفي با تزييني شبيه بـه خطوط شکسته موج دار درون يکي از
گورستان هاي منطقه تاريخي لرستان و گردنبندي شيشـه اي با دانـه هاي آبي رنگ متعلق بـه هزاره سوم در
مناطق باستاني شمال غربي ايران و ديگر قطعات شيشـه اي مايل بـه سبز درون کاوش هاي باستاني لرستان ،
شوش ، حسنلو، شـهر سوخته و آثار متعلق بـه هزاره هاي سوم و دوم پيش از ميلاد نشانگر قدرت اين صنعت
ارزنده و هنر اصيل درون کشور ماست . همچنين وجود جام هاي بلورين و دکمـه هاي ظريف شيشـه اي دوره
هخامنشي کـه با روش هاي دميدني و قالبي درون اين دوران ساخته و به گونـه اي هنرمندانـه تراش داده شده اند،
همگي حاکي از اعتبار و رونق شيشـه گري قبل از ظهور اسلام درون ايران هست (تصوير ٤١).
آثارشيشـه گري
چند پوسته شيشۀ رنگارنگ آبگز نقاشي روي شيشـه مات سازي تراش تلفيقي
تصوير ٤١ــ برخي از رايج ترين تزيينات درون شيشـه گري
هرچند کـه از شيشـه گري دوره اسلامي اطلاع چنداني وجود ندارد اما آثار پراکنده اي که
از مناطق شوش ، ري ، ساوه و نيشابور بـه دست آمده نشان مي دهد کـه در اين دوره ظروف گوناگون
شيشـه اي مانند بطري ، عطردان ، قوري ، گلدان و فنجان ساخته شده هست (تصوير ٤٢). تصوير ٤٢ــ جام شيشـه اي دوپوسته ، تراش داده شده
سده هاي پنجم و ششم هجري اوج صنعت شيشـه گري درون دوره اسلامي ايران هست و هنرمندان
توانستند با مددگيري از شيوه هاي جديد و با استفاده از طرح ها و قالب هاي گوناگون ابداعاتي درون ظروف
نقش برجسته پديد آورند و به کمک روش هاي تزييني حک و تراش بـه غناي کار خود بپردازند . از همين
زمان بـه بعد شيوه نقاشي روي شيشـه نيز با رنگ هاي متنوع با طرح هاي گل هاي تزييني ، اشکال جانوري
و بـه کارگيري اشعار و آيات قرآني عامل مکمل درون فرايند توليد متنوع آثار شيشـه گري ايراني شد .
در دوره صفويه نيز ظروف مختلف شيشـه اي درون مناطق مختلف ايران از جمله شيراز، گرگان و
اصفهان و ديگر مناطق توليد و از ارزش خاصي برخوردار شدند . درون حال حاضر نيز شيشـه دست ساز
ايران نيز درون زمره يکي از اقلام صادراتي صنايع دستي هست که با ديگر کشورها قابل رقابت هست .
معمولاً مواد اصلي شيشـه گري سنگ سيليس ، سنگ آهک و ديگر مواد افزودني و کاني هاي
فلزي هست که باعث توليد انواع شيشـه با رنگ هاي متفاوت مي شود (تصوير ٤٣ و ٤٤).
تصوير٤٣ــ ليوانَ ترَک دار ــ ليوان دو رنگ با تزيينات برجسته ــ ليوان مات تصوير ٤٤ــ پارچ و ليوان ، تلفيق شيشـه و فلز
با تزيينات برجسته و ليوان دورنگ با تزيينات برجسته ٩٩
آثار چوبي
آثار چوبي درون هنر ايران از اهميت خاصي برخوردار هست اما بـه دليل آسيب پذيري چوب ، نمونـه هاي اندکي درون دوران تاريخي بـه جاي مانده هست . اين هنر بـه لحاظ اهميت و زيبايي خاص خود بـه روش هاي مختلفي امروزه بـه کار مي رود کـه مي توان بـه خراطي ، منبت کاري ، مشبک کاري ، گره چيني ، معرق کاري ، نازک کاري ، خاتم کاري و احجام چوبي و غيره اشاره کرد (تصوير ٤٥).
آثار چوبي
منبت معرق مشبک گره چيني خراطي نازککاري خاتم کاري تلفيقي (احجام چوبي )
تصوير ٤٦ــ بخشي از يک تابلوي منبت تصوير ٤٥ــ برخي از رايج ترين انواع آثار هنري چوبي
از مـهم ترين روش هاي هنر چوب روش منبت کاري هست که درون آن گاهي تنـها خطوط طرحهاو نقوش و گاهي زمينـه را با ابزاري خاص (مُغار) مي تراشند و به شکل نيم برجسته ، برجسته و تمام برجسته ساخته و پرداخته مي شود .
براساس منابع موجود منبت کاري ، قدمتي بيش از ١٥٠٠ سال دارد و قديمي ترين اثر موجود بـه نيمـه اول سده سوم هجري قمري باز مي گردد کـه شامل لنگه دري چوبي متعلق بـه مسجد جامع عتيق شيراز هست که داراي زيرسازي از چوب سپيدار هست و روي آن با ترکه هايي از چوب گردو و نقوش پنج ضلعي بسيار زيبايي زينت شده هست . نمونـه ديگر سر درون منبت کاري شده متعلق بـه سده چهارم هست که با ظرافت کامل ، خطوط کوفي با عمق سه سانتيمتر کنده کاري شده هست . اين هنر درون دوره صفويه درون سده يازدهم بـه اوج و شکوفايي مي رسد و در درهاي مساجد متعددي بـه کار مي رود . درون حال
تصوير ٤٧ــ گره چيني توپر، بخشي از يک درب چوبي حاضر هم اين هنر درون بسياري از شـهرهاي ايران بـه کار مي رود و آثار ارزشمندي را مشاهده مي کنيم
(تصوير ٤٧ و ٤٦).
از ديگر روش هاي هنر چوب گره چيني هست که با برش زهوارها و قطعات مختلف چوبي و درگير آنـها مطابق طرح هاي سنتي و هندسي ، نقوش يکپارچه مشبکي پديد مي آيد . گره چيني براساس نوع طرح و اجرا بـه انواع گوناگون توخالي ، مشبک و توپر تقسيم مي شود (تصوير ٤٧).
شيوه ديگر هنر چوب ، معرق کاري هست که با بريدن و کنار هم چسباندن قطعات چوب و ديگر مواد
(فلز و صدف ) براي ايجاد پوشش تزييني براساس طرح ها و نقوش متنوع ايجاد مي شود (تصوير ٤٨).
هنر خاتم کاري نيز با آراستن سطح اشياء چوبي بـه صورتي شبيه بـه موزائيک با مثلث هاي کوچک سه پهلو، يا دو پهلو با چوب ، استخوان يا فلز ساخته مي شود .
قديمي ترين نمونـه خاتم سازي بـه دست آمده
تصوير٤٨ــ معرقکاري متعلق بـه دوره صفويه هست (تصوير ٤٩).
تصوير ٤٩ــ ميز خاتم کاري شده ، معاصر
آثار چاپ و رنگرزي سنتي
به نظر مي رسد روش هاي رنگرزي سنتي با استفاده از مواد رنگ زاي طبيعي هم زمان با شکل گيري فن نساجي و بافت درون ايران سابقه تاريخي دارد درون رنگرزي سنتي گاهي الياف تابيده نشده ، گاه نخ هاي تابيده شده پنبه اي ، پشمي و ابريشمي را رنگ آميزي مي کنند و گاهي پارچه هاي بافته شده رنگرزي مي شوند . از نخ هاي رنگ آميزي شده براي بافت انواع قالي ، گليم و پارچه هاي سنتي استفاده مي کنند و از پارچه هاي رنگ شده نيز براي چاپ سنتي و يا دوخت انواع پوشاک بهره مي گيرند
(تصوير٥٠ و٥١). روش هاي چاپ نيز درون صنعت نساجي درون ادوار تاريخي پيشينـه کهن دارند . اما آنچه امروزه بـه يادگار مانده روشي هست که هر نقشي بـه وسيله قالب ، قلم مو، موم و رنگ هاي مختلف روي انواع پارچه قابل انتقال هست . درون چاپ سنتي کـه به دو روش مستقيم و غيرمستقيم انجام مي شود مي توان مقدار زيادي از پارچه را درون مدت کوتاهي نقش اندازي و رنگ گذاري کرد . درون چاپ مستقيم نقوش بـه وسيله قالب يا شابلون و رنگ ها بـه شکل مستقيم روي پارچه منتقل مي شود (مانند پارچه قلمکار) و چاپ غيرمستقيم نقش اندازي درون دو مرحله انجام مي شود کـه به دو شيوه چاپ برداشت و مقاوم (باتيک ) رايج هست .
چاپ و رنگرزي سنتي
رنگرزي چاپ
الياف نخ ها پارچه ها مستقيم غيرمستقيم
تصوير٥٠ــ زيرمجموعه چاپ رنگرزي سنتي
تصوير ٥١ــ نخ هاي پشمي رنگرزي شده
چاپ قلمکار نوعي چاپ و رنگ گذاري مستقيم هست که طرح و
نقش با قالب چوبي آغشته بـه رنگ روي پارچه هاي کتاني و پنبه اي مرغوب ،
ابريشمي يا کرباس منتقل مي شود و چاپ کلاقه اي يا باتيک نوعي چاپ
مقاوم درون کشورهاي جنوب شرق آسياست کـه در ايران هم متداول شده است
( تصوير٥٢، ٥٣، ٥٤).
تصوير٥٢ــ چاپ باتيک (کلاقه اي )
تصوير٥٣ــ چاپ قلمکار بر پارچه پنبه اي متقال تصوير ٥٤ــ نمونـه اي از قالب چوبي براي چاپ قلمکار
آثار رودوزي سنتي
اين مجموعه هنر شامل انواع رودوزي هايي مثل سوزن دوزي بلوچ ، پته دوزي ، گلابتون دوزي ، پولک دوزي ، و … هست . کـه مجموعه گسترده اي از آنـها را درون مناطق مختلف ايران بـه خود اختصاص داده و از تنوع چشمگيري نيز برخور دارند (تصوير ٥٥ و ٥٦). درون برخي از رودوزي ها با نخ هاي رنگارنگ ابريشمي ، پنبه اي و يا پشمي با دوخت هاي مختلف ، نقش هاي زيبايي را بر پارچه ها بـه وجود ميآورند . نقش ها و طرح ها درون برخي ديگر از رودوزي هاي سنتي با آرايه هايي مانند پولک ،
تصوير٥٥ــ پته دوزي ــ رودوزي سنتي کرمان تصوير٥٦ــ سکمـه دوزي و چشمـه دوزي ــ رودوزي سنتي
١٠٢
دکمـه ، منجوق ، آينـه ، سکه و … دوخته مي شوند (تصوير ٥٧).
صنايع دستي ايران داراي تنوع بسياري هست که انواع مختلف آنـها را درون توليدات شـهري ،
روستايي ، عشايري و سنتي مي بينيم کـه هر کدام بـه فراخور نوع کاربرد و نياز منطقه خاص حالتي بومي
نيز بـه خود گرفته هست . برخي از آنـها نيز درون زير مجموعه طبقه بندي هاي ذکر شده بـه عنوان تلفيقي
قرار دارند کـه شامل صحافي و جلدسازي ، کاغذسازي ، سازسازي ، ميناکاري ، قلمدان سازي و غيره
نيز مي شود .
در ادامـه بـه دو دسته از آثار ارزشمند صنايع دستي کـه در مواد اوليه و روش ساخت تلفيقي
هستند اشاره مي شود .
جلدسازي
ارزش کار خطاط و تذهيب کار درون کتابت با عمل صحافي و جلدسازي تکميل مي شود . ابداع
لبه برگردان (زبانـه ) پشت جلد جهت حفاظت کتاب از گرد و خاک يکي از بزرگ ترين خدمات صحافان
مسلمان هست . درون جلدسازي اسلامي تزيين منحصر بـه جلد خارجي کتاب نيست بلکه آستر (بخش
داخلي جلد) نيز اغلب تزيين و نقاشي مي شود .
انواع جلد را اغلب از چرم مي ساختند. از انواع چرم هاي بـه کار رفته درون هنر تجليد مي توان بـه تيماج تصوير ٥٧ــ آرايه دوزي با دکمـه و خرمـهره
(چرم بز)، ميشن (چرم ي )، شبرو (چرم ) و ساغري ١ (چرم گرده کره الاغ ) اشاره کرد . آبي رنگ
از انواع جلدهاي چرمي ، جلدهاي «سوخت » و «ضربي » کاربرد بيشتري داشته اند . درون هر دو
نوع جلد، چرم را ميان دو قالب فلزي منقوش تحت فشار قرار مي دهند (ولي درون نوع سوخت قالب ها
حرارت ديده و داغ شده اند)، سپس نقش را با طلاکاري مي پوشانند . گاه نقوش کوچک را از چرم هاي
رنگارنگ بريده و روي متني ديگر قرار مي دهند و (اغلب نقش لچک ترنج دارد) اين شيوه «معرق چرم »
ناميده مي شود . «جلدهاي روغني » (لاکي ) متفاوت هست . درون اين شيوه بعد از نقاشي رنگ روغن
روي مقوا، آن را با روغن کمان (نوعي ورني ) مي پوشانند (تصوير ٥٨ و ٥٩ و ٦٠ و ٦١).
تصوير ٥٨ــ جلد معرق سوخت ــ روي جلد پشت جلد و زبانـه تصوير ٥٩ــ جلد لاکي و روغني با طرح گل و مرغ
١ــ جلد ساغري معمولاً براي کتاب هاي ديني استفاده نمي شود. کاربرد اين جلد بيشتر براي ديوان اشعار و کتاب هاي متفرقه هست .
١٠٣
کاغذسازي
پيش از ابداع کاغذ معمولاً از پاپيروس مصري و پوست دباغي شده براي نگارش اسناد و تدوين
کتاب ها استفاده مي شد. عده اي از محققين واژه کاغذ را برگرفته از واژه سانسکريت «کاذي »، دانسته اند.
در سال ١٠٥ قبل از ميلاد، کاغذ توسط يک مقام عالي رتبه ٔ دربار امپراطوري چين تکميل يا ابداع شد.
مواد اوليه آن از الياف درخت توت ، جوانـه خيزران ، رشته هاي پارچه ابريشم يا پنبه و کتاب بود .
در ايران از دوره ساساني کاغذ وارداتي چين درون دربار استفاده مي شد ولي بعد از اسلام درون اوايل قرن دوم هجري فن کاغذسازي درون ناحيه خراسان وارد جهان اسلام مي شود و با مـهارت هنرمندان و صنعتگران ايراني درون تمامي گستره جهان اسلام توسعه يافت . نخستين کارخانـه هاي کاغذسازي دنياي اسلام درون سمرقند، خراسان و سپس بغداد آغاز بـه کار کرد و تا قرن چهارم هجري درون تمام شـهرهاي معتبر ايران و حدود قرن پنجم هجري درون اسپانيا کاغذ توليد شد . ولي خراسان و سمرقند همچنان
تصوير ٦٠ــ قالب سنگي جلدهاي ضربي بـه عنوان مـهم ترين مرکز توليد کاغذ اعتبار خود را حفظ د . ايرانيان درون کاغذسازي خلاقيت هاي
بسياري داشتند بـه طوري کـه از چاي ، پوست پياز، جوهر گردو، زعفران و … براي رنگ آميزي کاغذ استفاده مي د . کاغذ ابري هم گونـه اي از کاغذ هنري و از ابداعات ايرانيان بود کـه بيشتر براي آستر جلد کتاب يا قطعات خوشنويسي از آن استفاده مي د . گاهي براي سهولت کتابت و رواني قلم کاغذ را آهار١ و مـهره ٢ مي زدند (تصوير ٦١).
از کاغذهاي مشـهور مي توان بـه کاغذ خراساني ، سمرقندي ، اصفهاني و ابريشمي اشاره کرد
(تصوير ٦٢).
تصوير ٦١ــ ديوان حافظ خط شکسته نستعليق
ــ کتابت بر کاغذ خانبالغ ــ حاشيه کاغذ اصفهاني
آهار مـهره ــ داراي پيشاني مذهب ــ کتابخانـه کاخ
گلستان ــ تهران
تصوير ٦٢ــ عقدنامـه با تذهيب و به خط نستعليق ، کتابت بر کاغذ آهار مـهره شده
١ــ آهار درون انواع سرد و گرم استفاده مي شد. آهار گرم مانند لعاب نشاسته ، سريش و کتيرا و … آهار سرد مانند شيره انگور، اسپرزه ،
لعاب گل ختمي و …
٢ــ مـهره کشي : کاغذ را با سنگ صيقلي يا بلوري مـهره مي زدند که تا پرزهاي کاغذ کاملاً يک دست و صيقلي شود.
١٠٤
پرسش
١ــ صنايع دستي از نظر مواد اوليه طبقه بندي هست ؟
٢ــ انواع آثار طراحي و نقاشي سنتي را نام ببريد .
٣ــ درون چه کتاب هايي بيشتر بـه نگارگري پرداخته شده هست ؟
٤ــ تذهيب را توضيح دهيد .
٥ــ تفاوت تذهيب و تشعير درون چيست ؟
٦ــ خيالي سازي را توضيح دهيد .
٧ــ چگونگي پيدايش سفالگري را درون ايران توضيح دهيد .
٨ــ قديمي ترين قالي ايراني را معرفي کنيد و شرح دهيد .
٩ــ از انواع طرح هاي قالي چند نمونـه را نام ببريد .
١٠ــ ظهور اسلام چه تأثيري بر فلزکاري ايران گذاشت ؟
١١ــ تاريخچه پيدايش شيشـه را بنويسيد .
١٢ــ از انواع آثار چوبي چند نمونـه نام ببريد .
١٣ــ دو روش چاپ دستي را توضيح دهيد .
١٤ــ از انواع جلدها چند نمونـه را نام ببريد و يکي را توضيح دهيد .
١٥ــ از خلاقيت هاي ايرانيان درون حرفه کاغذسازي يک نمونـه را بنويسيد .
جست وجو کنيد
ــ صنايع دستي شـهر يا استان خودتان را شناسايي کنيد . نمونـه يا تصاوير آن
را جست و جو کنيد و آنـها را درون کلاس بـه نمايش گذاشته و دربارهٔ آن مختصري
توضيح دهد .
١٠٥
فصل هفتم
پوشاک و زيورآلات
پوشاک و زيورآلات
هدف هاي رفتاري: بعد از پايان اين فصل از فراگير انتظار مي رود :
١ــ عوامل مؤثر درون شکل گيري پوشاک را بداند .
٢ــ پيشينـه ٔ پارچه بافي را درون ايران بيان کند .
٣ــ پوشاک ايران باستان را درون طول تاريخ توضيح دهد .
٤ــ پوشاک ايراني را درون دورهٔ اسلامي شرح دهد .
٥ــ پوشاک اقوام امروزي مردم ايران را بيان کنيد .
٦ــ زيورآلات مردم ايران را درون طول تاريخ و در اقوام امروزي ذکر کند .
٧ــ تأثيرات فرهنگي درون پوشاک را بداند .
پوشاک و زيورآلات
پوشاک از نيازهاي اوليه و اساسي بشر محسوب مي شود و يکي از بارزترين نمونـه هاي فرهنگ درون جامعه هست . بـه همين دليل هست که بايد با گذشته ٔ پوشاک سرزمين خود آشنا باشيم که تا ضمن بررسي سير تحول فرهنگي با سليقه و زيبايي شناسي ، اعتقادات و طبقات اجتماعي و اصالت پيشينيان خود آشنا شويم .
عوامل مؤثر بر پوشاک درون جوامع مختلف عبارتند از :
١ــ شرايط جغرافيايي ، محيطي و آب و هوا
٢ــ نحوه زندگي و نوع اسکان و اوضاع داخلي اجتماع
٣ــ اعتقادات مذهبي ، آداب و رسوم اجتماعي
١٠٨
٤ــ نظام طبقاتي حاکم بر جامعه ، مشاغل و وظايف وابسته بـه آن
٥ــ روابط فرهنگي ، اقتصادي و سياسي يا جنگ با سرزمين هاي ديگر
٦ــ شرايط اقتصادي و پيشرفت هاي تکنولوژي
پوشاک ايراني از دوران باستان اهميت داشته و در شرع مقدس اسلام نيز بر آن تأکيد بسيار شده هست . پوشش ايراني از ابتداي تاريخ باستاني تاکنون دستخوش تحول ت جدي نشده و مفهوم آن از زمان باستان درون فرهنگ ايراني حفظ شده هست . لزم هست قبل از بررسي پوشاک بـه پارچه بافي بپردازيم . زيرا خلاقیت درون پارچه بافي بر پوشاک نيز مؤثر هست .
پارچه بافي تصوير١ــ ظروف سنگي جيرفت کرمان
در ابزار باقيماندهٔ سنگي و گلي از هزاره ششم قبل از ميل د درون فل ت ايران تعدادي دوک ـ هزاره پنجم که تا سوم ق.م
نخ ريسي ديده مي شود و همچنين کشف قطعاتي از نخستين پارچه ها درون شوش و بعدها درون شـهر سوخته ، مارليک ، حسنلو و … بيانگر اين هست که فل ت ايران خيلي زودتر از نقاط ديگر دنيا بـه نساجي پرداخته هست .
با مطالعه اشيايي مانند دسته چاقوي استخواني از سيلک کاشان و ظروف سنگي متنوعي از جيرفت و جام زرين حسنلو شاهد دامن هاي لنگي پارچه اي هستيم )تصوير ١ (. درون ضمن نقوش روي مـهرهاي شوش و همچنين نقش برجسته زن اشرافي )تصوير ٢(، ريسندگي و بافندگي درون فل ت ايران را نشان مي دهد. درون طول کاوش هاي باستان شناسي درون شـهر سوخته ، سوزن نيز بـه دست آمده هست .
کشفيات باستان شناسي از نفوذ پارچه هاي بافت ايران درون يونان باستان ، روم غربي و همسايه هاي تصوير ٢ــ زن اشرافي درون حال ريسندگي ــ نقش
شرقي حکايت مي کند. با تکيه بر چنين اسنادي مي توان گفت بافتن پارچه از ايران آغاز شده و در برجسته ــ شوش
طول تاريخ که تا دوره صفوي از مـهم ترين فرآورده هاي صادراتي ايران بوده هست . انواع پارچه هاي کتان ، پنبه و ابريشم باقي مانده از دورهٔ مادها داراي نقش هايي هست که بـه علت مرغوبيت و ظرافت درون کشورهاي ديگر خريداران بسياري داشته هست . نقش زدن بر پارچه و گلدوزي نيز مرسوم بود.
پارچه هاي رنگارنگ نقش دار پارس ها کـه بر تن سربازان جاويدان نقش شده و بر آجرهاي لعاب دار کاخ آپاداناي شوش قابل مشاهده هست )تصوير ٣(، نمونـه ديگري از خلاقیت ايرانيان هست . درون نقوش تابوت سنگي اسکندر هم )که درون موزه استامبول نگهداري مي شود( ايرانيان شلوارهايي با پارچه هاي زيبا پوشيده اند کـه طرح دار هستند. برخي پارچه هاي ايراني کـه ويژه اسقف ها تهيه مي شد، هنوز هم درون گنجينـه هاي کليساهاي اروپا نگهداري مي شود.
با آنکه بافت ابريشم از چين آغاز شد اما پارچه هاي ابريشم ايراني درون دوره ساساني بـه چنان کيفيت و ظرافتي رسيده بود کـه حتي بـه چين هم صادر مي د. نقش سيمرغ و يا سر گراز محدود شده درون دواير دور مرواريد ريشـه درون اعتقادات مذهبي ساسانيان دارد. نقش دايره درون دوره پارتي و
ساساني داراي رمز نيرومندي هست . مرغوبيت بافته هاي ابريشمي ، زربفت ، کتاني ، پشمي ، تصوير٣ــ آجرهاي رنگي لعاب دار با نقش برجسته کمان داران
و بوده
سپاه جاويدان ـ کشف از آپاداناي شوش ـ موزه برلين آلمان
۱۰۹
پنبه اي نشانگر توجه خاص پادشاهان بـه اين صنعت هست (تصوير ٤).
در دوره هاي بعد از اسلام ، ابتدا پارچه ها درون نوع جنس و بافت و حتي طرح ، مشابه پارچه هاي
ساساني هست ، با اين تفاوت کـه گاهي از خط نوشته هم درون حاشيه پارچه استفاده کرده اند (تصوير٥).
در دوره هاي اوليه اسلامي پارچه هاي زربافت و ابريشم ايران همچنان مشـهور بود . حمله ترکان سلجوقي بـه ايران درون صنعت نساجي تأثير فراوان داشت و نقش ها تغييرات زيادي کرد . نقش هاي اژدها و حيوانات افسانـه اي و ابرهاي چيني وارد هنر پارچه بافي ايران شد .
در دوره صفويه پارچه بافي از نفوذ نقش هاي چيني رها شد و ابداعاتي درون صنعت پارچه بافي بـه وجود آمد . پارچه چندلايي ١ و مخمل ٢ با نقش انساني و داستاني از نمونـه هاي آن هست . نمونـه هايي از پارچه هاي زربافت ، ابريشم ، مخمل ، ترمـه ٣ و ديبا و. .. بـه کشورهاي ديگر صادر مي شد .
در دوران بعد از آن بـه علت گسترش روابط تجاري با غرب هنر نساجي از رونق افتاد و امروزه
تنـها درون يزد و کاشان شمار اندکي پارچه بافي بـه شيوه سنتي وجود دارد . از اين رو عدم حمايت از
تصوير٤ــ پارچه زربافت ساساني ـ نقش درون ميان دايره هاي دور نساجي سنتي ، اين هنر را بـه فراموشي مي کشاند (تصوير ٦).
مرواريدي
تصوير٦ــ يزد ــ پوش حسينيه بيت العباس
پوشاک درون تاريخ دوره هاي باستان
اگرچه هدف از پوشيدن لباس براي جلوگيري از سرما، تابش آفتاب يا بـه منظور پوشش بدن
تصوير٥ــ نمونـه اي از پارچه دوران ساساني هست اما درون برخي فرهنگ ها، انتخاب رنگ و نقش پارچه و تزيين آن معرف پيامي از باورها، آداب و
سنن و خاستگاه قومي آنـهاست .
تداخل وابستگي هاي قومي و باورها درون شکل گيري پوشاک و زيورآلات و آرايش آنـها در
تمام دوره هاي تاريخي و در ميان اقوام گوناگون ايراني بـه خوبي قابل فهميدن هست . تغييرات آن روند
١ــ ادغام چند نوع بافت با چند جنس مختلف مانند حرير و مخمل
٢ــ داراي تار و پود و پرز
٣ــ با کرک بز يا پشم هاي لطيف و حتي ابريشم بافته مي شود و نقش عمدهٔ آن بته جقه هست .
١١٠
تدريجي دارند و اسلوب کلي آن درون همـه دوره ها محفوظ مانده و به خوبي شناخته مي شود . با توجه به
اين نکات به بررسي پوشاک مردان و زنان و زيورآلات درون دوره هاي مختلف تاريخي مي پردازيم .
پوشاک مردان
سرپوش تن پوش پاي پوش
تاج کلاه عمامـه دستار سربند کلاه خود قبا شلوار ردا(کت ) زره گيوه کومخ چاروق ساغري
پوشاک زنان
سرپوش تن پوش پاي پوش (مانند مردان )
عمامـه چادر و نيم چادر روبنده سربند روسري چارقد کلاه قبا دامن شلوار جليقه
پوشاک ايران باستان
پوشاک ، بـه استناد آثار و شواهد باقي مانده از دوره هاي باستان مي تواند مورد مطالعه قرار گيرد .
اين شواهد معمولاً بـه پوشاک درباري و نظامي محدود مي شود و از طبقات مردمي آثار کمتري بـه جاي
مانده هست .
از ميان آثار دوره هاي باستان ، جام سيمين قلم زني شده اي از دوره ايلامي ، ملکه اي را با پيراهن
بلند با آستين و سربندي روي موها نشان مي دهد . پيراهن بر روي يقه و بالاتنـه با ه هايي تزيين شده
است (تصوير ٧).
اقوام ماد بـه علت زندگي درون مناطق کوهستاني بـه پوشيدن پوشاک مناسب با جغرافياي محل
روي ميآورند کـه براي سوارکاري هم مناسب بود . مردان قباي کوتاه جلوبسته با آستين تنگ و يقه
ساده مي پوشيدند و شلوار تنگ و رکاب دار با تزيينات قلاب دوزي بـه پا مي د . کمربند چرمي بر کمر
مي بستند و کلاه گرد نمدي بـه نام «تيار» برسر مي گذاشتند، کـه تا امروز نيز درون ميان برخي اقوام استفاده
مي شود . کفش چرمي يک تکه اي را مانند جوراب بـه پاي مي کشيدند و در زمستان چکمـه هاي ساق
بلندي بـه پا مي د . (تصاوير ٨ و ٩). تصوير٧ــ جام سيمين قلم زني ـ انشان فارس ـ
ِ دوره ايلامي کهن
تصوير٨ ــ چکمـه مادي ــ پاي پوش دوران ماد تصوير٩ــ گيوه ــ پاي پوش عشايري
١١١
پوشاک مادها و پارس ها، درون بسياري از موارد يکسان هست . اما برخي از صاحب منصبان پيراهن بلند و گشاد رنگارنگ با شلواري درون زير آن ١ مي پوشيدند کـه با آب و هواي خشک سازگاري داشت و پيراهن زنان پارس بلند و آستين دار بود . زنان نيم چادري نيز برروي سرداشتند (تصاوير ١٠ و ١١).
پوشاک اقوام پارتي که تا حدي شبيه مادها بوده و در واقع پيشينـه ٔ پوشاک امروزي هست . آنـها درون حين سوارکاري يا جنگ براي محافظت از پاها، دو ساق بند گشاد چرمي بـه نام «رانپوش » روي شلوار مي پوشيدند کـه در دوره هاي ديگر مشاهده نمي شود . پوشاک زنان پارتي شامل پيراهني بلند و آستين دار و چادري همراه عمامـه بود کـه در تنديس هاي سنگي آن دوران بـه خوبي ديده مي شود . (تصاوير
تصوير١٠ــ طرحي از پوشاک صاحب منصب هخامنشي ١٢ و ١٣).
تصوير١١ــ طراحي پوشاک زن هخامنشي تصوير١٢ــ تنديس سنگي از صاحب منصب پارتي وتنديس مفرغي تصوير١٣ــ تنديس سنگي ملکه اشکاني ــ کاخ هترا ــ عراق براساس يافته هاي باستان شناسي صاحب منصب پارتي از شمس
از عناصر اصلي پوشاک ساسانيان قبايي کوتاه
و شلواري پرچين هست . شلوار و ساق پيچ آنـها درون مچ
گره مي خورد . براي تزيين پوشاک ، آن را قلاب دوزي
مي د . پاي پوش اين دوران تداوم دوران ماد هست .
پوشاک زنان ، پيراهني گشاد و بلند دراپه ٢ با آستين بلند
بود نقش برجسته هاي طاق بستان و نقش رستم و حتي
موزاييک هاي بيشاپور از زيباترين پوشاک آنـها، حکايت
مي کند . چادري کوتاه بـه عنوان پوشش سر از مـهم ترين
عناصر پوشاک بانوان بوده هست که بـه صورت هاي تصوير١٤ــ مجسمـه بزرگ شاپور اول ــ ورودي غار
گوناگون استفاده مي د (تصاوير ١٤ و ١٥). بيشاپور
تصوير١٥ــ آناهيتا بخشي از سنگ نگاره هاي بيستون
که براساس يافته ها رنگ آميزي شده هست . ١ــ ايرانيان اولين مردماني بودند کـه شلوار مي پوشيدند. واژه Pajama از واژه فارسي پاجامـه بـه زبان انگليسي وارد شده هست .
derapeh ــ٢
١١٢
پوشاک جنگي (زره)
در دوره اشکاني و ساساني مردان جنگي خود و اسبشان را زره پوش مي د . سوار زره پوش
ساساني درون نقش برجسته طاق بستان کرمانشاه ، امروزه ما را ياد شواليه هاي اروپايي مي اندازد درون حالي
که زره پوشان ايراني سرمشق آنـها قرار گرفته هست .
در دوره هاي بعد از اسلام هم مردان جنگي از زره استفاده مي د (تصوير ١٦ و١٧).
تصوير١٦ــ طرح نيزه دار و کمان دار اشکاني ـ برگرفته از اسناد تاريخي و نقش برجسته ها تصوير١٧ــ طرح نيزه دار و کمان دار ساساني ـ برگرفته از اسناد
تاريخي و نقش برجسته ها
پوشاک دورٔە اسلامي که تا معاصر
تقسيم ابعاد گوناگون فرهنگي و اجتماعي جامعه ٔ ايراني با مرز مشخص بـه پيش از اسلام
دورهٔ اسلامي غيرممکن هست . زيرا تحولات بنيادي يک باره صورت نمي پذيرد . اما تلفيق هنر کهن
با باورهاي جديد قابل مشاهده هست . پوشاک بومي بعد از اختلاط با آيين اسلامي ، همچنان رواج
داشت اما پوشيدن لباس حرير و ابريشم و به کار بردن زيورآلات براي مردان تحريم شد . دراين دوران
رنگ پوشاک نقش نمادين داشته هست و حتي دوره تاريخي خاصي را نشان داده هست .
در دورهٔ اسلامي ، پوشاک شامل قباي بلند و شالي بر کمر، شلوار و ساق پيچ بر روي آن بود .
پوشاک با نوارهاي گلدوزي آراسته مي شد . چکمـه هاي تنگ بـه نام «موزه » يا گيوه و نعلين هم بـه عنوان
پاي پوش استفاده مي د .
نکته قابل توجه ، شکل گيري تدريجي عمامـه هست . بستن دستار روي کلاه درون پارتيان هم ديده
شده بود . آنچه اهميت دارد اين هست که نقش هيچ مردي قبل و بعد از اسلام بدون سرپوش يا سربند
ديده نمي شود .
با توجه بـه کتاب مقامات حريري مي توان گفت کـه در دوران اسلامي رنگ عمامـه و دستار
براساس موقعيت اجتماعي فرد تغيير مي کرد . بـه عنوان مثال کارگران عمامـه آبي ، ريسندگان و بافندگان
عمامـه زرد برسر مي گذاشتند .
پوشاک زنان شامل پيراهن کوتاه آستين دار و قبايي رنگين روي آن بود . شلوار گشاد و
١١٣
سفيدرنگي هم برتن مي د و هنگام خروج از منزل چادر سياه و روبنده مي پوشيدند .
بعدها درون دوران صفويه دگرگوني مـهمي درون پوشاک ايران بـه وجود آمد . پارچه هاي مجلل و
پرنقش و نگاري براي تن پوش استفاده د کـه در بالاتنـه تنگ و در قسمت دامن گشاد بود . (تصوير
١٨). گاه جوراب هاي ساق بلند که تا زانو بـه پا مي د کـه با بند محکم مي شد و ساق پيچ هم معمول بود .
لباس زنان و مردان بسيار مشابه بود، جز آنکه زنان با چادرهاي سفيد يا آبي و روبندهٔ توري درون ميان مردم ظاهر مي شدند (تصوير ١٩).
تصوير١٨ــ قباي ابريشمي زربافت دوره صفوي درون دوران قاجار برخي از درباريان از پوشاک اروپاييان تقليد مي د . زنان قاجار دوباره
چادر سياه رنگ را مورد استفاده قرار دادند . شلوار زنانـه ليف داري بـه نام «تنبان » درون اين دوره معمول شد کـه همراه دامن پرچين کوتاهي بـه نام «شليته » مي پوشيدند . گاه تنبان بـه جوراب ختم مي شد و آن را
«چاقچور» مي ناميدند و بيرون از منزل ، درون زير چادر مي پوشيدند .
تصوير٢٠ــ پوشاک دوره قاجار ـ چهره مظفرالدين شاه و صدراعظم عين الدوله ـ اثر ابوالحسن ـ رنگ روغن روي بوم .
قبا همچنان تداوم يافت و جزء لاينفک پوشاک اقوام ايراني باقي ماند(تصوير ٢٠). امروزه
تصوير١٩ــ پوشاک درون نگاره هاي دوران صفوي روحانيون زير عباي خود، قباهاي ساده اي مي پوشند .
در دورهٔ پهلوي بـه فرمان رضاشاه ، کشف حجاب اجباري شد با وجود مخالفت هاي شديد مردم مذهبي ، تعدادي از زنان شـهري با کت ، دامن و کلاه لبه پهن درون ميان عموم ظاهر شدند . امروزه مانتو، شلوار و پوشش سر بـه صورت چادر، مقنعه يا روسري براي بانوان متداول مي باشد .
١١٤
پوشاک اقوام ايراني
در ايران امروزي اقوام مختلف ايراني با توجه بـه فرهنگ ها، آداب و رسوم خاص و اقليم خود
داراي پوشاک زيبايي هستند . زنان روستايي و ايلاتي و عشايري براي ايجاد تنوع و خوشايندي ،
اغلب بـه ترکيب رنگ هاي شاد روي آورده اند . اغلب ، پوشاک کردهاي غرب کشور شبيه بـه هم هست .
پيراهن آستين «سُراني ١» کـه دور مچ يا بازو پيچيده مي شود، کت هاي مردانـه از نوع دو جيب بر روي
سينـه ، شلوار «جافي » و شالي دور کمر روي پيراهن جوراب هاي پشمي رنگارنگ و نوعي پاي پوش به
نام «گيوه ٢» شب کلاهي کـه دور آن دستمالي ريشـه دار مي پيچند از عناصر پوشاک مردان هست . پوشاک تصوير٢١ــ مردان کرد غرب کشور
زنان کرد از شلوار پرچين و پف دار کـه در مچ پا جمع مي شود، پيراهن بلند با آستين سُراني و جليقه اي
سکه دوزي شده و رنگارنگ تشکيل مي شود (تصاوير ٢١ و ٢٢). از پوشاک مردان کرد خراسان
مي توان بـه ساق پيچ (پاتاوه ) اشاره کرد .
ساق پيچ نواري پهن مي باشد کـه روي شلوار، دور ساق پا مي پيچند و از دوران باستان تاکنون
مورد استفاده قرار گرفته هست (تصوير ٢٥). زنان کرد خراسان ، کفش هاي چرمي بـه نام کومُخ و
دامن هاي بلند و پرچين زير پيراهن مي پوشند .تشابهات زيادي درون ميان پوشاک اقوام لر و قشقايي
وجود دارد . تصوير٢٢ــ ي از اقوام کرد غرب کشور
تصوير٢٣ــ سوارکار مادي با ساق پيچ (پاتاوه ) تصوير٢٤ــ چکمـه مادي ــ پاي پوش دوران ماد تصوير٢٥ــ گروهي از مردان کرد خراسان
کلاه نمدي ، شلوار گشاد و قباي ساده جلو باز آنـها شبيه هم هست . بختياري ها ردايي پشمين
و سفيد راه راه بـه نام «َشولا» مي پوشند . زيبايي و رنگارنگي پوشاک زنان لر و قشقايي زبانزد هست .
علاوه بر پيراهن هاي رنگين ، دامن هاي پرچين و بلند مي پوشند . زنان قشقايي گاهي شش يا هفت
دامن را روي هم مي پوشند . کـه بسيار باشکوه هست . جليقه ٔ مخملي با يراق دوزي نيز روي پيراهن
مي پوشند زنان لر سربند زيبايي دارند کـه شامل کلاهي کوچک و دستاري پيچيده شده بـه دور آن است
که با زيورهايي آراسته شده هست . زنان عشاير ترک همدان هم سربندهايي شبيه عمامـه دارند . امروزه
پاي پوش آنـها گيوه هايي هست که با نخ پنبه اي بافته شده هست . از گيوه هاي معروف مي توان بـه گيوهٔ
١ــ قطعه اي مثلثي درون لبه ٔ آستين
٢ــ اين نوع پاي پوش بـه گيوهٔ کلاش معروف هست .
ِ
١١٥
کرمانشاهي و گيوهٔ شيرازي ١ اشاره کرد (تصاوير ٢٦ و ٢٧ و ٢٨ و ٢٩ و ٣٠ و ٣١).
پوشاک مردم سواحل درياي خزر بـه هم شباهت بسياري دارد . مردان جوراب هاي پشمي بلند و ساق بند (پاتاوه ) برروي شلوار و پاي پوشي معروف بـه «چاروق ٢» و «چوموش٣» مي پوشند . پوشاک زنان ، شامل روسري سفيد بـه نام «لچک » و دامن هاي پرچين بلند با نوارهاي رنگي هست که از زيبايي بي نظيري برخوردار هست . از بارزترين عناصر پوشاک آنـها چادر شبي هست که بـه صورت سه گوش دور کمر مي بندند(تصوير ٣٢).
تصوير٢٦ــ کلاه مرد قشقايي
تصوير٢٩ــ بختياري درون حال درست
تصوير٢٧ــ زن قالي باف قشقايي و مرد قشقايي مشک ـ ايزه ـ خوزستان
تصوير٢٨ــ عروسي ايل بختياري ـ مردان هنگام چوب بازي ـ شـهرکرد تصوير٣٠ــ زني از عشاير ترک همدان
١ــ معروفترين گيوه شيراز بهَ مْلکي شـهرت دارد.
٢ــ چاروق پاي پوش زمستاني هست که از چرم يک تکه ساخته مي شود.
٣ــ چوموش چکمـه هاي چرمي و بنددار هست که از دوران ماد تاکنون رواج دارد.
١١٦
تصوير٣١ــ گيوه کرمانشاهي تصوير٣٢ــ زنان گيلان درون حال جمع آوري محصولات
کشاورزي
اقوام بلوچ ، پيراهن يقه گرد کتان و شلواري گشاد (دم پاتنگ ) مي پوشند و عمامـه اي طويل
برسر مي بندند کـه ابتداي آن را مانند تاج برافراشته نگاه مي دارند ولي انتهاي آن را که تا کمر آزاد
مي گذارند . درون پوشاک زنان بلوچ ، سوزن دوزي هاي ظريف و پرکار روي يقه و سرمچ آستين و دم پاي
شلوار شـهرت زيادي دارد(تصوير ٣٣ و ٣٤). درون سيستان از برگ نخل وحشي (داز) و سيس خرما
کفش هايي مي بافند کـه به جرئت مي توان گفت قدمتي چندين هزار ساله دارد .
تصوير ٣٣ــ مرد بلوچ تصوير٣٤ــ زن بلوچ
در پوشاک ويژهٔ مردان ترکمن کلاهي پوستي از پشم و
پيراهن يقه گرد بلند و قبا هست . برخي از پژوهشگران ، پوشاک و زيورهاي
ترکمن را از مفصل ترين جامـه ٔ قومي ايران مي دانند . زنان ترکمن پيراهن
بلند، شلوار و جوراب سوزن دوزي شده مي پوشند . جوراب هاي پشمي
و ابريشمي آنـها بسيار زيبا و معروف هست . مـهم ترين بخش پوشاک زنان ،
چارقد بلند و مجلل و ريشـه دار و کلاهي بـه نام «عرقچين » هست که آن را با
انواع تزيينات مي آرايند (تصوير ٣٥).
تصوير٣٥ــ زن و مرد ترکمن
١١٧
بيشتر مـردان بنـدري خود را درون «لُنگ » مي پيچند و يکـي ديگر هم بـه دور سر مي بنـدنـد
(تصوير٣٦).پيراهن زنان که تا زانو مي باشد کـه لبه هاي آن قيطان دوزي شده هست . شلوار گشاد آنـها دم پا تنگ هست و اين قسمت از شلوار زردوزي مي شود . چشمگيرترين بخش از پوشاک زنان بندري روبنده اي بـه نام بتوله (بُرقع ) هست که آنـها را از آفتاب و نگاه بيگانگان محفوظ مي دارد (تصوير ٣٧).
زيورآلات
زيورآلات گوناگوني درون طول تاريخ مورد استفاده زنان و مردان قرار گرفته هست که بـه اختصار
تصوير٣٦ــ مردان بندري بـه آن مي پردازيم .
از جالب ترين زيورآلات باستاني مي توان بـه حلقه نامزدي درون دست چپ ملکه ناپيراسو درون دوره ايلاميان اشاره کرد (تصوير٣٨). از آن زمان يا قبل تر هم مي توان تزيينات النگو را مشاهده کرد . درون ايران باستان زينت آلاتي مانند گوشواره ، النگو، بازوبند، گردنبند، انگشتر مـهردار، کمربند و … ميان زن و مرد استفاده اي يکسان داشت . احتمال دارد گيس بند و سنجاق سر، دستبند طلا١ مخصوص زنان باشد (تصوير ٣٩). مرصع کاري از دوره هخامنشي متداول هست اما درون دوره ماد زيورآلات خاصي درون زيويه ساخته مي شود . وجود معادن فراواني از سنگ هاي قيمتي سبب شد درون دوره ساساني حتي طبقات پايين هم از جواهرات و زيورآلات استفاده کنند (تصاوير٤١،٤٠، ٤٢ و٤٣ ).
تصوير٣٧ــ زن بندري با بتوله تصوير٤٠ــ النگوي طلا با نقش شير از زيورآلات دوران هخامنشي
ـ ژاپن موزه سيهو
تصوير٣٨ــ تصوير بازسازي شده از تنديس ملکه
ناپيراسو ـ دوره ايلامي تصوير٣٩ــ دستبندي از زنجيرهاي طلا متصل بـه تصوير٤١ــ گردنبند طلا با سنگ هاي قيمتي ـ با نقش فروهر و
حلقه هاي انگشتري ـ دوره ماد ـ زيويه کردستان صحنـه شکار ـ از زيورآلات هخامنشي
١ــ اين نوع دست بند بـه کمک زنجير بـه حلقه هاي انگشتري متصل مي شده هست .
١١٨
تصوير٤٢ــ پلاک و انگشتر مـهردار با نقش ملکه پارسي ـ گنجينـه جيحون ـ موزه بريتانيا ـ انگليس تصوير٤٣ــ بازوبند طلايي با طرح شيردال ـ گنجينـه
جيحون ـ موزه بريتانيا ـ انگليس
از قرون اوليه اسلامي از زيورآلات زنان اطلاع چنداني دردست نيست . ولي از آنچه در
نقاشي ها و مجسمـه ها يا نوشته هاي کتاب هاي آن زمان بـه دست آمده مي توان دريافت ، مصرف نقره براي
مردان مجاز بود ولي طلا ممنوعيت داشت ، اما طلا درون زيورآلات زنان کاربرد داشته هست . از تاج زنان
ايلخاني رشته هايي بلند از مرواريد آويزان بوده کـه تا زير گوشواره هم ادامـه داشته هست .
در دوره قاجار از زيورآلات مردان ساعت جيبي بود کـه مزين بـه جواهرات مي شد . درون آن با
فشار باز مي شد و به وسيله زنجيري کـه يک سر آن بـه ساعت و سر ديگر آن درون جيب قلاب شده بود،
درون جيب قرار مي گرفت .
زيورآلات زنان قاجاري شامل گوشواره هاي پرکار بلند و اغلب بـه شکل ماه يا قطره اشک
مرصع کاري يا ميناکاري مي شد . غير از زيورآلات مرسوم از خلخال و سنجاق روبنده هم استفاده
مي د . استفاده از اين زيورآلات درون ميان اقوام امروزي ايران هم رايج هست . بانوان کرد غير از
زيورآلات مرسوم از سکه و خرمـهره بر روي جليقه و پيشاني بند استفاده مي کنند .
از زيورآلات خاص زنان بلوچ و جنوب کشور خلخال و پلّک (حلقه اي درون بيني ) قابل توجه
است . زيورآلات زنان ترکمن چنان سنگين و برجسته و با نقش و طرحهاي بکر ساخته مي شود که
شباهتي بـه زيورآلات اقوام ديگر ندارد . زنان ترکمن اين زيورها را بـه لباس خود مي دوزند يا آن را به
خود مي آويزند (تصوير ٤٤).
تصوير٤٤ــ زيورآلات درون پوشش زن ترکمن
تأثيرات فرهنگي درون پوشاک
زماني کـه ايران ، قدرتمند و مـهد تمدن مشرق زمين بود، الگويي نيز براي ملل تابع بـه شمار
مي رفت . بيشتر ملل خواه و ناخواه تابع آداب ، رسوم و فرهنگ ايران بودند . نمونـه نوآوري هاي متعدد
در پوشافوذ آن درون شرق و غرب اين مطلب را تأييد مي کند .
ايرانيان ، نخستين مردمي بودند کـه کت و شلوار مي پوشيدند، خود و اسبشان را زره پوش
١١٩
مي د، پوشاک مناسب سواري مي پوشيدند و براي نخستين بار درون چوگان بازي لباس ورزشي استفاده مي د١ (تصوير ٤٥).
تصوير٤٥ــ شکار قوچ ــ بشقاب سيمين ــ دوره ساساني ــ طرح بازسازي شده از گنبد سلطانيه درون زنجان
همچنين مي توان بـه دستکش مادها، انواع کلاه براي موقعيت هاي گوناگون اجتماعي ، چکمـه هاي
چرمي مادها٢ و شال ٣ اشاره کرد .
در دوران هاي بعد وقتي يونان و روم مسلط بر قوم ها شدند، فرم پوشاک آنـها مورد توجه جهانيان قرار گرفت و هنگامي کـه فرانسه بـه اوج تمدن رسيد، مُد فرانسوي مورد تقليد واقع شد . بعد از جنگ جهاني دوم مد آمريکايي نفوذ زيادي درون ميان ملل دنيا پيدا کرد .
در هر حال آنچه امروز شاهد آن هستيم ، فراگير شدن لباس هاي رايج عرف جهاني درون ايران زمين هست . زندگي ماشيني امروز، شرايط خود را مي طلبد . لباس کارگران يا لباس هاي ورزشي ، پزشکي ، نظامي و … مثال هاي خوبي از لزوم پوشاک کاربردي درون شرايط خاص هست . ما بايد چون گذشتگان ، ضمن پذيرش نکات ارزنده درون کاربرد پوشاک از بيگانگان ، گامي هم درون جهت تلفيق داشته هاي غني فرهنگي خود با آن و ارائه طرح ها و شيوه هاي نو و اصيل خود داشته باشيم .
١ــ نوعي پيراهن آستين کوتاه و شلوار تنگ مي پوشيدند و چکمـه هاي پارچه اي بـه پا مي د که تا راحت باشند. حتي از جنسي پيراهن تهيه مي د کـه کمتر عرق کنند. انگليسي ها بعد از آشنايي با چوگان اين نوع لباس را بـه اروپا بردند، بعدها کـه به آمريکا راه يافت ، بـه تي شرت هاي امروزي منجر شد.
٢ــ ژوستينين امپراطور روم شرقي ، چکمـه هاي قرمز ايراني مي پوشيد.
٣ــ Shawl درون زبان انگليسي باهمين نام خوانده مي شود.
١٢٠
پرسش
١ــ از عوامل مؤثر بر پوشاک درون جوامع مختلف سه مورد بنويسيد .
٢ــ آغاز بافت پارچه را درون ايران توضيح دهيد .
٣ــ درون کدام دوره پارچه چندتايي بـه وجود آمد؟
٤ــ هدف از پوشيدن پوشاک چيست ؟
٥ــ پوشاک يکي از دوره هاي باستان را شرح دهيد .
٦ــ پوشاک دورهٔ صفوي را توضيح دهيد .
٧ــ چند پاي پوش سنتي را کـه امروزه هنوز استفاده مي شود، نام ببريد .
٨ ــ درباره پوشاک جنگي دوران اشکاني و ساساني توضيح دهيد .
٩ــ استفاده از سرپوش ميان زنان ايراني از چه زماني آغاز شده هست ؟ توضيح
دهيد .
١٠ــ درباره پوشاک يکي از اقوام ايراني توضيح دهيد .
١١ــ تن پوش زنان ايراني بـه طور کلي چگونـه بوده هست ؟
تحقيق کنيد
درباره پيشينـه ٔ پوشاک شـهر يا استان محل زندگي خود و پوشاک معاصر آن
بررسي کنيد . نتايج بررسي را درون کلاس عنوان کنيد و درباره علل ماندگاري يا تغيير
آن گفتگو کنيد .
١٢١
مطالعه آزاد
آثار فرهنگي ثبت شده ايران در
فهرست ميراث جهاني
مطالعه آزاد
انديشـه کار و تلاش گذشتگان ما درون يک تاريخ طولاني و محيط طبيعي و جغرافيايي گسترده و متنوع ، آثار ارزشمندي بـه بار آورده هست که زبانزد هست و جايگاه مؤثري درون فرهنگ و تمدن بشري دارد بـه طوري کـه تاکنون چند اثر معماري و شـهرسازي ايران يعني چغازنبيل ، تخت جمشيد، ميدان نقش جهان و بناهاي پيرامون آن ، تخت سليمان ، پاسارگاد، گنبد سلطانيه ، ارگ بم ، پل بندهاي شوشتر و … درون فهرست ميراث جهاني بـه ثبت رسيده هست و آثار بسيار ديگري نيز وجود دارد کـه ارزش و امتياز ثبت آثار جهاني را دارد . ارگ بم قبلاً درون اين فهرست ثبت شده بود ولي متأسفانـه درون اثر زلزله که تا حد زيادي ازبين رفته هست . ثبت آثار ايران درون اين فهرست نشانـه اهميت اين گونـه آثار درون فرهنگ و تمدن و تاريخ بشري و يا داشتن ارزش هاي ويژه زيست محيطي و تاريخ فرهنگي حيات هست .
١٢٤
تخت جمشيد
بناي تخت جمشيد يکي از عظيم ترين ، باشکوه ترين ، غرورآميزترين مجموعه هاي
تاريخي ايران و جهان هست . ساخت اين بناي مجلل بـه دست داريوش اول درون قرن
ششم قبل از ميلاد آغاز شد . جلگه وسيع مرودشت داراي پيشينـه ٔ تاريخي بسيار کهني
بود، بعد بناي تخت جمشيد را درون دامنـه ٔ کوه رحمت کـه از نظر پارسيان مکان مقدسي
بود، بنيان نـهاد .
نام اصلي اين مجموعه «پارسه » بود . يونانيان آن را پرسپوليس مي ناميدند .
حدود ٢٠٠ سال اين بنا آباد بود و از مراکز بسيار مـهم اداري و حکومتي بـه شمار
مي رفت کـه از نظر آييني ، مذهبي و تشريفاتي نيز اهميتي خاص داشت .
از مجموعه کاخ هاي تحسين برانگيز تخت جمشيد، اکنون جز ويرانـه هاي به
يادماندني و منحصر بـه فرد، چيزي باقي نمانده هست .
چغازنبيل
اين کهن ترين اثر ايراني درون ابعاد و خصوصيات خيره کننده اي هست که با اهرام
مصر برابري مي کند و بزرگ ترين زيگورات جهان هست . بناي جذابي هست که عواطف
شديد مذهبي را از طريق تجسم کوه بيان مي کند . اين بنا درون دشت پهن شـهر دوراونتاش
نزديک شوش بـه وسيله اونتاش گال شاه ايلام درون ١٢٥٠ پيش از ميلاد ساخته شد .
بناي اين زيگورات درون پنج طبقه پلکاني و از خشت خام ساخته شده هست و
ملات گل و آهک و قير آنـها را بـه هم پيوند داده و سطح ساختمان با آجر پخته لعابدار
به رنگ آبي و سبز براق (متاليک )١نماسازي شده هست . درون اين بنا خاتم کاري با عاج
١ــ جلاي فلزي
١٢٥
نيز بـه کار رفته و درهاي چوبي آن با آينـه کاري مات (حيوانات درون حال جست وخيز را نشان مي دهد) زينت يافته شده هست .
زيگورات چغازنبيل پيش از آنکه کامل شود بـه دست آشور بانيپال تصرف و ويران شد . سه بناي کوچک آجري دايره اي شکل درون سه سوي زيگورات ساخته شده بود کـه تنـها يکي از آنـها سالم مانده هست . اين سه بنا بـه احتمال زياد يک رصدخانـه خورشيدي براي گردش خورشيد و سال شماري و استخراج تقويم بوده هست .
در چهار سوي اين بناها چهار آفتاب سنج آجري بـه شکل طاق نما وجود دارد کـه با آفتاب سنج رصدخانـه ٔ نقش رستم شباهت زيادي دارد . اين طاق نماها بـه شکل چند قوس پشت سر هم بـه ترتيب کوچک مي شوند و اين شکل خاص درون آيين معماري باستان جايگاه ويژه اي دارند .
ميدان نقش جهان
ميدان نقش جهان درون زمان شاه عباس اول ، بـه منظور پاسخگويي بـه نياز روزافزون پايتخت جديد صفويان بـه توسعه اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي ساخته شد و مرکز قديمي شـهر (ميدان کهنـه ) را از رونق انداخت . سر درون بازار قيصريه درون شمال ، کاخ عالي قاپو درون غرب ، مسجد امام درون جنوب و مسجد شيخ لطف الله درون شرق ميدان واقع شده هست و درون فاصله ميان اين بناها، غرفه هاي دو طبقه اي قرار دارد .
ميدان نقش جهان درون دوره صفوي محل برگزاري جشن هاي رسمي ، رژه هاي قشون ، مسابقات چوگان ، سوارکاري و تيراندازي بوده هست . دو دروازه سنگي چوگان درون شمال و جنوب ميدان ، يادگار روزگار اهميت و اعتبار اين ميدان تاريخي هست .
١٢٦
عمارت عالي قاپو داراي شش طبقه ساختمان هست که هر طبقه ٔ آن تزيينات
ويژه اي دارد کـه با وجود لطمـه هاي جبران ناپذير بر تزيينات آن ، هنوز هم شاهکارهايي
از گچبري هاي دوره صفوي را نشان مي دهد .
مسجد شيخ لطف الله يکي از شاهکارهاي هنر معماري و کاشي کاري هست .
کتيبه ٔ سر درون مسجد بـه خط ثلث عليرضا عباسي و معمار و بنّاي مسجد، استاد
محمدرضا اصفهاني هست . مسجد امام مجموعه اي از تأسيسات شـهري (بازارچه ،
مدرسه ، ، مغازه و ديگر بناهاي وقفي ) را دربرمي گيرد و اين درون شـهرسازي ايراني
سنت بوده هست . درون حياط مدرسه جنوبي مسجد، سنگ مثلث شکلي نصب شده که
ظهر حقيقي اصفهان را نشان مي دهد و گفته مي شود کـه محاسبه ٔ دقيق آن را «شيخ
بهايي » دانشمند مشـهور صفوي انجام داده هست .
١٢٧
تخت سليمان
تخت سليمان درون شـهر تکاب درون آذربايجان غربي ، يکي از ارزشمندترين مراکز تاريخي و فرهنگ ايران و جهان بـه شمار مي رود . درون تخت سليمان بقايايي از آثار چند دورهٔ قبل از اسلام ، درون اطراف درياچه اي طبيعي موجود هست . ديوارهاي شـهر طويل و ضخيم هست . دو دروازه و تعداد زيادي برج دارد و در داخل آن آتشکدهٔ بزرگ آذر گشنسب ، معبد آناهيتا و نيز کاخهاي متعددي قرار گرفته اند . همچنين يک قلعه درون داخل شـهر قرار دارد . خرابه هاي قصري از دوره سلجوقي هم درون آن ديده مي شود کـه در دوره ايلخاني مرمت و بازسازي شده هست .
آباداني و گسترش تخت سليمان درون دوران ساسانيان بوده کـه از نظر اعتقادي و
باورهاي ديني براي آنـها اهميت فراواني داشته هست .
تخت سليمان کـه مجموعه اي از دوران ماد که تا ايلخاني را درون خود جاي داده و روي تپه اي طبيعي ساخته شده هست (اين تپه حاصل رسوب هاي درياچه اي هست که درون ته آن چشمـه اي مي جوشد). هم جواري اين مجموعه با گودالي بزرگ و در قله کوه بـه نام زندان سليمان کـه از شگفتي هاي طبيعي هست ، ويژگي هاي فرهنگي طبيعي اين مجموعه را درون جهان ، منحصر بـه فرد مي سازد .
پاسارگاد
جلگه ٔ پاسارگاد درون دشت مرغاب درون شمال تخت جمشيد واقع شده هست .
پاسارگاد از چندين کاخ جدا و پراکنده درون جلگه اي پهناور تشکيل شده و نخستين
١٢٨
پايتخت هخامنشيان بوده هست . که تا پايان حکومت هخامنشي مراسم تاج گذاري در
پاسارگاد انجام مي شد . کاخ هاي پاسارگاد همگي درون ميان باغ هاي پرآب و سرسبز قرار
گرفته بودند .
نام پاسارگاد هميشـه با نام آرامگاه کوروش مترادف هست . اين آرامگاه داراي
يک بناي چهارگوش ساده از سنگ سفيد با سقف شيرواني بر يک هرم پلکاني ساخته
شده هست و درون عين سادگي ، نمايشگر قدرت و اقتدار بنيان گذار سلسله ٔ هخامنشي
است .
گنبد سلطانيه
بناي گنبد سلطانيه مظهر تجلي هنر، ذوق ، زيبايي و شکوه خاصي هست . در
دوره ايلخاني توسط سلطان محمدخدابنده (الجايتو) ساخته شده هست . معمار بنا،
علي شاه تبريزي اين بنا را بر اساس اصول معماري منحصر بـه فرد زمان خود با پلان
هشت ضلعي ساخته هست . قطر گنبد دو پوسته پيوسته دهانـه ٔ بزرگي دارد و در بيرون با
کاشي هاي زيباي فيروزه اي پوشش يافته هست .
اين ساختمان يکي از باشکوه ترين آثار دوره اسلامي و از لحاظ بزرگي سومين
١٢٩
گنبد بلند جهان ١ و اولين و عظيم ترين گنبد جهان از لحاظ آجري بودن محسوب مي شود .
طرح بازسازي شده از گنبد سلطانيه درون زنجان
بيستون
پس از آن کـه داريوش ، امپراطوري ايران را بـه دست گرفت ، دستور داد سنگ نگاره اي بزرگ درون پاي کوه بيستون (مکان مقدس مادها و پارس ها) کهُ بغستان هم ناميده مي شود حک شود . اين سنگ نگاره يکي از با ارزش ترين اسناد تاريخي بـه جا مانده از دوران باستان درون جهان محسوب مي شود . درون نقش برجسته ٔ آن درون زيرنقش فروهر٢ داريوش با قامتي بزرگتر از بقيه ٔ نقش برجسته ها، گئوماتاي غاصب را دستگير کرده هست و شورشيان درون بند ديده مي شوند .
کتيبه ٔ تاريخي بيستون بـه سه زبان ميخي بابلي ، ايلامي و پارسي حک شده هست .
دو کتيبه ٔ کوچک و بزرگ دارد . کتيبه ٔ بزرگ شامل پرستش و اطاعت از «اهورا مزدا»
و وقايع دو سال نخست سلطنت داريوش هست . کتيبه ٔ کوچک شامل حوادث بعدي دوران امپراطوري وي هست .
١ــ بعد از سانتاماريا درون فلورانس ايتاليا و ايا صوفيه درون شـهر استانبول ترکيه بزرگترين گنبد محسوب مي شود.
٢ــَ فروَهر فرشته اي آسماني و مأموري از جانب خداي اهورامزدا بود کـه به زمين فرستاده شده بود که تا همواره يادآور و راهنماي انسان
براي رسيدن بـه کمال و ملکوت اعلا باشد.
١٣٠
منابع ومآخذ
ــ احمد، آريا منش ــ کرشمـه خوشنويسي تولدي ديگر، انتشارات يساولي ــ
چاپ سوم ١٣٨٧
ــ محمد پناه ، بهنام ــ کهن ديار ــ انتشارات سبزان ــ ١٣٨٥
ــ جعفري ، کيوان و کبيري نژاد، رضا ــ خلاقيت موسيقي ــ انتشارات راه
انديشـه ــ١٣٨٣
ــ نسل شريف ، افسانـه ــ خلاقيت نمايشي ــ انتشارات را ه انديشـه ــ١٣٨٦
ــ جي کلارک و. … ــ سيري درون صنايع دستي ــ انتشارات بانک ملي
ــ پرفسور پوپ ،آرتور ــ معماري ايراني (پيروزي شکل رنگ ) مترجم کرامت
اللّٰه افسر ــ انتشارات يساولي ــ ١٣٦٥
ــ نامجو، عباس ــ سيماي فرهنگي ايران ــ انتشارات عيلام ــ چاپ ١٣٧٨
ــ اميني ، همايون ــ صد جلوه از ميراث ايران ، نشر قلمرو آفتاب ــ چاپ اول
١٣٧٨
ــ بور کهارت ، تيتوس ــ هنر اسلامي (زبان وبيان ) ــ ترجمـه مسعود رجب نيا ــ
انتشارات سروش ــ ١٣٦٥
ــ تاريخ لباس ايران ــ رنج دوست ، شبنم ــ مؤسسه انتشاراتي جمال هنر ــ
چاپ اول ــ پاييز ٨٧
ــ رحيمي ، پريچهر ــ نگرشي بر پوشاک ايران از هزاره پنجم پيش از ميلاد تا
اواخر دوره هخامنشيان ــ دانشگاه هنر ــ ١٣٨٥
ــ چيت ساز، دکتر محمدرضا ــ تاريخ پوشاک ايرانيان از ابتداي اسلام که تا حمله
مغول ــ انتشارات سمت ــ چاپ دوم ــ ١٣٨٦
ــ بلوک باشي ، علي ــ قالي شويان (مناسک نمادين قالي شويي درون مشـهد
اردهال ) ــ دفتر پژوهش هاي فرهنگي ــ ١٣٧٩
١٣١
ــ دکتر هنري ، مرتضي ــ نوروزگان ــ انتشارات سروا ــ چاپ اول ١٣٧٧ ــ محمدي ، حسين ــ جشن هاي ايران باستان ــ جهاد دانشگاهي تربيت معلم
ــ ١٣٨٠
ــ بهنام ، محمد ــ کهن ديار، پناه ــ انتشارات سبزان ــ چاپ دوم ١٣٨٦ ــ زارعي ، باب اله ــ کتيبه کوفي مسجد جامع قزوين ــ انتشارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ــ چاپ اول ــ تابستان ١٣٧٣
ــ گري ، بازيل ــ نگارگري ايران ــ عربعلي شروه
ــ پاکباز، روئين ــ نقاشي ايران از دير باز که تا امروز ــ نشر نارستان
ــ راشد، محمد تقي ــ کتيبه هاي ايران باستان ــ محصل . دفتر پژوهشـهاي
فرهنگي ــ چاپ اول
ــ شيري ، حسين ــ آموزش خط معلي ــ انتشارات هم مـهين ــ چاپ سوم ــ
بهار ١٣٨٨
ــ داندامايف ، محمد ــ ايران درون دوران نخستين پادشاهان هخامنشي ــ مترجم
روحي ارباب ــ انتشارات علمي فرهنگي ــ١٣٨١
ــ سلطان زاده ، حسين ــ تخت جمشيد ــ دفتر پژوهش هاي فرهنگي ــ تهران
١٣٧٩
ــ ياوري ، حسين ــ آشنايي با هنرهاي سنتي ــ چاپ غزل باران ــ بهارــ
١٣٨٦
ــ پرايس ،کريستين ــ تاريخ هنر اسلامي ــ مترجم مسعود رجب نيا ــ انتشارات
علمي و فرهنگي ــ ١٣٦٤
ــ اتينگهاوزن ، ريچارد ــ هنر و معماري اسلامي جلد ١ و ٢ ــ مترجم دکتر
يعقوب آژند ــ انتشارات سمت ــ ١٣٧٨
ــ گريشمن ، رومن ــ هنر ايران ــ مترجم يعقوب آژند ــ انتشارات مولي ــ
١٣٨٢
ــ پوپ ، آرتورــ سيري درون هنر ايران ــ گروه مترجمان سيروس پرهام ــ
انتشارات علمي و فرهنگي ــ ١٣٨٨
ــ دورانت ، ويل ــ تاريخ تمدن ــ نشر انقلاب
١٣٢
ــ غيبي ، مـهرآسا ــ پوشاک اقوام ايراني
ــ ضياپور، جليل ــ پوشاک ايران باستان
ــ متين ، پيمان ــ پوشاک ايرانيان ــ دفتر پژوهش هاي فرهنگي ــ چاپ دوم
۱۳۸۶
ــ عشاير ايران ــرائيان ، نصراله ــ مجموعه عکس
ــ ايران زمين ــ ويت ،جيمز ــ جميله حيدري ــ مجموعه عکس
Routledge ,٢٠٠٧ ,Kuhrt, Amelie, The Persian Empire ــ
,٢٠٠٥ ,Sarkhosh Curtis,Vestis,Birth Of The Persian Empire ــ
British Museum
,٢٠٠٠ ,The Golden Age Of Persian Art,Canby, Sheila ــ
Abrams
٢٠٠٩ , Masterpieces Of Islamic Art ,Grabar,Oley ــ
Yale University ٢٠٠٥ ,Grabar, Oley Early Islamic Art ــ
٢٠٠٧ ,M, The Arts Of IslamــRogers, J ــ
نشريات
ــ مجله گردشگري شماره ١٣ شـهريور ٨١ و شماره ٤ فروردين ٨٢
ــ رساله اخوان الصفا ــ فصل نامـه هنر زمستان ٧٤ و بهار ٧٥
ــ حکمت کهن ، منظر جديد ــ باغ ايراني ــ موزه هنرهاي معاصر پاييز ــ
۱۳۸۳
ــ نشريه دست ها ونقش ها ــ ويژه زيورها وگوهرها ــ شماره ٢ زمستان ٧٦
ــ نشريه ايران زمين ــ سال دوم شماره ٥ و٤ ــ تابستان ٧٢
ــ نشريه هنرهاي تجسمي ــ دوره جديد ــ شـهريور ٨٤ ــ شماره ٢٣
ــ نشريه رشد آموزش هنر ــ شماره ٨ ــ دورٔه چهارم ، شماره ٢ زمستان ١٣٨٥
ــ آرشيو انحصاري عدفتر انتشارات کمک آموزشي ــ سازمان پژوهش
و برنامـه ريزي آموزشي ، عکاسان : هاتف همايي ، مجيد ناگهي ، افشين بختيار، رضا
بهرامي
۱۳۳
[روش کشيدن الگوي نمدي]نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 03 Jul 2018 22:41:00 +0000