شـهاب حسینی Shahab Hosseini چطور عاشق همسرش پریچهر قنبری شد
سید شـهابالدین حسینی تنکابنی (متولد ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ درون تهران) بازیگر سینما و تلویزیون، کتک خوردن پسر از دختر هیکلی مجری و گوینده ایرانی است.
او اولین فرزند خانوادهاش هست و یک برادر و دو دارد. کتک خوردن پسر از دختر هیکلی تحصیلات دانشگاهی او دررشته روانشناسی دانشگاه تهران بود کـه آن را بـه قصد مـهاجرت بـه کانادا ناتمام گذاشت.
شـهاب حسینی درون جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ با ایفای نقش درون فیلم فروشنده بـه کارگردانی اصغر فرهادی، توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را بـه خود اختصاص بدهد. کتک خوردن پسر از دختر هیکلی همچنین او خرس نقرهای بهترین بازیگر مرد جشنواره بینالمللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را بههمراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمـینب کرد.
instagram Shahab Hosseini
شـهاب حسینی درون سال ۱۳۷۴ ازدواج کرد، فرزند اولشان بـه نام محمدامـین درون زمستان ۱۳۸۲ و فرزند دومشان بـه نام امـیرعلی درون تابستان ۱۳۹۰ بـه دنیـا آمدند.
کار خود را با تئاتر دانشجویی و سپس گویندگی رادیو آغاز کرد، سپس درون برنامـهای بـه نام “اکسیژن” درتلویزیون ظاهرشد.
در چند برنامـه دیگر هم مانند بر پا بر پا، بـه رنگ صبح، سایـه روشن و… بـه عنوان مجری حضورداشت، با سریـال خانواده بعد از باران پا بـه عرصه بازیگری گذاشت. او سالهای بعد هم بـه کار بازیگری و هم اجرا پرداخت. وی بخاطر بازی درون فیلمـهای سینمایی واکنش پنجم و شمعی درون باد و محیـا مورد توجه قرار گرفت، درسال ۱۳۸۶ به منظور فیلم محیـا از جشنواره بینالمللی فیلم فجر، موفق بهب دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد، و در سال ۱۳۸۷ درون همـین جشنواره به منظور فیلم سوپراستار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریـافت کرد.
همچنین وی بـه خاطر فیلمـهای پرسه درون مـه و درباره الی بازیگر مرد برگزیده چهاردهمـین جشن بزرگ سینمای ایران نیز بود. حسینی بـه همراه چندی از دوستانش و همچنین برادرش سید مـهدی حسینی، گروه موسیقی هفت را تاسیس د. که تا کنون چهار مجموعه آهنگ از این گروه منتشر شدهاست کـه شـهاب حسینی درون آلبوم یک و دو بـه دکلمـه پرداخته و درآلبوم سه و چهار خوانندگی کردهاست. درون سال ۱۳۷۴ ازدواج کرد، فرزند اولشان بـه نام محمدامـین درون زمستان ۱۳۸۲ وفرزند دومشان بـه نام امـیرعلی درون تابستان ۱۳۹۰ بـه دنیـا آمدند.
«شـهرزاد» این روزها روی بورس است، بـه خصوص آقای شـهاب حسینی با نقش «قباد» کـه داستان ترحم برانگیزی دارد. همـیشـه احساسات مردم جایی جلب مـی شود کـه روابط انسانی درون مـیان است؛ نفرت، غم شادی و عشق همـه درون زندگی ما جاری اند و هر جا آینـه ای از آن باشد ما را ناخودآگاه بـه سوی خود مـی کشد.
شاید هم همـه ما شـهرزادی داریم کـه در اتمسفر او تمام این احساسات را تجربه مـی کنیم. شـهاب حسینی هم با همـه سوپراستار شدن و شـهرت و محبوبیتی کـه دارد باز هم یکی از ماست. او هم مثل ما شـهرزادی دارد کـه پریچهر است. شـهاب حسینی از دسته ستاره هایی هست که باوجود رسیدن بـه مواهب بازیگری از عشق بـه خانواده و همسر غافل نشده است. او همـیشـه همراهی داشته کـه در کنار او نقاط عطف زندگی اش را صعودی کرده و چیزی نتوانسته او را پایین بکشد. زندگی چنین آدمـی دیدنی هست و شنیدنی و البته کـه خواندنی!
این مطلب روایت زندگی شـهاب حسینی با همـه بالا و پایین هاست. این پرونده چکیده ایست از گفت و گوهای او و همسرش با مجله زندگی ایده آل و رادیو هفت.
عپریچهر قنبری همسر شـهاب حسینی
صحبت های خواندنی شـهاب حسینی از زندگی شخصی اش
نوزاد نیمـه شب زمستان
متولد زمستان هستم. درست بعد از ۹ ماه متولد شدم، حین تولد ۳ کیلو و ۷۰۰ گرم وزن داشتم. ساعت بـه دنیـا آمدنم هم ۳ و ۳۰ دقیقه نیمـه شب بود. پدر و مادرم درون جوانی ازدواج د، آنـها وقتی مرا بـه دنیـا آوردند کـه سرگرم جمع و جور زندگی شان بودند.
سرشکستگی های کودکی
دوران کودکی من بـه شیطنت های مختلف با پسربچه ها گذشت. مادرم مـی گفت تو پسر شری بودی. روزی کـه به خاطر سر بازی سرم را با نمره ۴ اصلاح کردم، دیدم سرم از ۹ ناحیـه شکسته است. با توجه بـه اینکه زمان وقوع ۵-۴ مورد از این شکستگی ها را بـه خاطر نمـی آورم، حتما آنـها را به دوران کودکی ام نسبت داد. جز سر از نواحی دیگری همچون صورت و دست و پا هم بارها دچار جراحت های مختلف شدم.
توپ چرمـی عید
در خانواده پدری نوه اول بودم. ا رتباط ما با فامـیل مادرم بیشتر بود که تا با اقوام پدر. دوست ندارم از نقطه نظر مـهر و محبتی را برتر از دیگری بدانم. هر دو خانواده بـه اندازه وسع خودشان محبت مـی د. یـادم مـی آید کـه مادر پدرم بهترین عیدی ها را مـی داد. یک بار از او یک توپ چرمـی فوتبال عیدی گرفتم. آن موقع این هدیـه بسیـار گرانبها بود و هری توپ چرمـی نداشت.
دوستان بزرگ تر از من
دوستی بخش مـهمـی از روند شکل گیری نگاه و بزرگ شدن همـه ماست. دانش عمومـی من که تا حدودی خیـابانی هست و محصول رفاقت با هم محلی ها. کودکی من درون حد فاصل مـیان دو خیـابان هاشمـی و سپه غربی گذشت. دوستی داشتم بـه نام رضا کـه هم خیلی صمـیمـی بودیم و هم بـه صورت متوالی با هم کتک کاری مـی کردیم. ضمن آنکه اهل دوستی با بزرگ تر از خودم بودم، ولی مایلم از رفقا بـه خصوص درون مسائل مختلف درس بگیرم؛ براساس این رویـه حالا اکثر دوستانم بالای ۴۰ سال سن دارند.
از دست رفیق قدیمـی
دوست نداشتم قلدر محل باشم. با این حال همـیشـه درون جمع بچه محل ها بـه حساب مـی آمدم. نوجوانی من حول و حوش خیـابان فاطمـی گذشت. هرقدر بزرگ تر مـی شدم، دایره ارتباطاتم گسترش مـی یـافت. درنتیجه بـه تمایل برخی بچه ها به منظور انجام کارهای خلاف پی بردم. درون آن دوره یکی از بهترین دوستانم را بـه خاطر اعتیـاد به مواد مخدر از دست دادم.
کلکسیون ماشین های من
در مرور خاطرات هر پسربچه ای انگار وجود اسباب بازی اتومبیل، امری ناگزیر است. مادر من هم برایم از این ماشین های کوچک اسباب بازی مـی خرید. مجموعه ای جمع کرده بودم کـه در آن ۱۵۰ ماشین کوچک بـه چشم مـی خورد. هنگام اسباب کشی، اسباب بازی ها را جا گذاشتم. ۲ هفته بعد کـه فهمـیدم کیسه حاوی ماشین ها نیست، از این موضوع بسیـار ناراحت شدم.
زندگی شخصی شـهاب حسینی
دور ایران با مادر امدادگر
اول دبستان را درون مدرسه بامداد نو گذراندم. سال بعد بـه خاطر کار مادرم بـه خرم آباد نقل مکان کردیم؛ او امدادگر سیـار بود. سال های دوم، سوم و چهارم را درون خرم آباد خواندم. دوران بسیـار بدی بود. از جنگ تحمـیلی خاطرات ناراحت کننده ای درون ذهنم باقی مانده است. آن موقع این طور احساس مـی کردم کـه عراقی ها با کشتن مردم بی سلاح تفریح مـی کنند.
شاگرد گوشـه گیر کلاس
حضور درون یک محیط جنگی، دوری از تهران و اکثریت فامـیل بـه انضمام نگرانی هایی کـه به خاطر شغل مادرم درون آنجا متوجه ما بود، باعث شد که تا در بازگشت بـه تهران احساس غریبی کنم و در کلاس پنجم شاگردی آرام و گوشـه گیر باشم. معلمـی کـه بیشتر از بقیـه معلم های دوره ابتدایی دوستش داشتم، معلم کلاس پنجم من بود. درون ابتدایی دانش آموز متوسطی بودم و هیچ گاه مبصری را تجربه نکردم.
تجدید شدن مبصر کلاس
دوران راهنمایی بود، از کودکی درآمده بودیم و مـی خواستیم شبیـه بزرگ ترها رفتار کنیم. همـین تغییر وضعیت بـه شدت روی درس خواندنم تاثیر گذاشت و باعث شد افت کنم. سال دوم راهنمایی بودم کـه در درس های ریـاضی، علوم و عربی کارم بـه شـهریورماه کشید. درون راهنمایی نیز ورزشم فوتبال بود و این بار طعم مبصری را چشیدم. سال سوم مرا مبصر کلاس مان د.
دیپلم با اعمال شاقه
نزدیک امتحانات ثلث سوم سال سوم دبیرستان بود کـه به شدت دچار بیماری یرقان شدم. حالم بـه قدری خراب بود کـه نمـی توانستم از خانـه خارج شوم. معده ام حتی
آب خوردن را هم بعد مـی زد. بـه خاطر بیماری نتوانستم درون امتحانات شرکت کنم. بـه همـین خاطر سال سوم را دوبار خواندم و سرانجام دیپلم را با معدل تقریبا خوبی گرفتم.
یک روانشناس درون راه کانادا
آنقدر بـه خودم اطمـینان داشتم کـه فقط درون کنکور سراسری شرکت کردم. مطمئن بودم کـه قبول مـی شوم، اما نشدم. سال بعد درون دانشگاه آزاد جواز ورود بـه رشته بازیگری را
به دست آوردم. اما آن موقع چون این حرفه برایم مطرح نبود، صبر کردم که تا نتایج سراسری هم مشخص شود. با قبولی درون رشته روانشناسی بـه دانشگاه سراسری نقل مکان کردم. دو سال درس خواندم و بعد انصراف دادم. عمویم مقیم کانادا بود. قصد داشتم هرچه سریع تر بـه او برسم و در کانادا ادامـه تحصیل بدهم. همـین تصمـیم باعث شد که تا درس را نیمـه کاره رها کنم. حالا کـه به گذشته ها فکر مـی کنم، مـی بینم درس شیرینی را رها کردم.
راننده پرمسوولیت ارتش
برای سفر بـه خارج یک سال تلاش کردم. وقتی نشد، رفتم سربازی؛ بـه این امـید کـه بعد از پایـان خدمت بروم. افتادم ارتش. درون تیپ ۶۵ نیروهای ویژه خدمت، کردم و راننده بودم. رانندگی درون خدمت، کار سخت و پرمسوولیتی است.
معافیت بـه خاطر بیماری
بعد از ۱۸ ماه خدمت دچار خونریزی معده شدم. مرا بـه بیمارستان ۵۰۲ منتقل د. آنجا بـه من گفتند تو نباید بـه خدمت مـی آمدی. تو بـه خاطر وضع معده ات مـی توانستی از معافیت پزشکی استفاده کنی. باتوجه بـه اضافه هایی کـه خورده بودم ترجیح دادم معاف شوم. این گونـه بود کـه سر ۱۸ ماه با خدمت خداحافظی کردم.
شـهاب حسینی و همسرش چطور عاشق هم شدند
در سربازی عاشق پریچهر شدم
راستش درون دوران سربازی بود کـه عاشق شدم. عاشق همسرم. همـین موضوع تحمل سربازی را برایم سخت مـی کرد. افسری کـه نمـی خواهم اسمش را ببرم متوجه این ماجرا شد و تا مـی توانست بـه پر و پایم پیچید که تا آزارم دهد. راننده ها درون زمان استراحت شان نباید نگهبانی بدهند، با این حال او مرا مـی فرستاد سر پست که تا نتوانم مرخصی بگیرم و از پادگان خارج شوم. همسرم (پریچهر) را درون دانشگاه دیدم. یک روز از سربازی مرخصی گرفتم که تا سری بـه رفقای دانشجو ب. دیدم خانم زیبا، ساده و محجوبی سرگرم مطالعه کتاب هایش است. هرچه خواستم با او ارتباط برقرار کنم، نشد کـه نشد. با این حال درون نگاهش چیزی دیدم کـه تشویقم کرد بـه ادامـه راهی کـه منجر به ازدواج شد.
خانواده یـا بازیگری
کار ما بـه قدری سخت هست و دوری از خانواده درون آن بـه چشم مـی خورد کـه گاهی مـی بینم چقدر بابت این موضوع شرمنده زن و بچه هایم شده ام. یک بار وقتی پسرم را دیدم غرق حیرت شدم. لحظه ای فکر کردم او چقدر بزرگ شده و من این را ندیده ام. خانواده من درون این سال ها از این مسائل بسیـار آسیب دیده اند و خوب کـه فکر مـی کنم از خودم مـی پرسم واقعا این کارها ارزش این آزار ناخواسته خانواده را داشت یـا نـه؟!
روشن شدن تکلیف تجرد
شماری از جوان ها مـی گویند که تا جوانی حتما جوانی کنی، بنابراین حتما با تاخیر تن بـه ازدواج داد. هرگز این اعتقاد را قبول نداشته و ندارم. همـیشـه مایل بودم تکلیفم خیلی زود مشخص شود، بـه همـین دلیل من هم مثل پدر و مادرم درون ابتدای دوران جوانیـازدواج کردم.
ازدواج بدون سنگ اندازی
خانواده من و همسرم از نظر تقسیم بندی های اجتماعی هم گروه بودند؛ بـه همـین خاطر بـه سرعت با هم صمـیمـی شدند طوری کـه پدرخانمم مـی گفت ما مان را با پسر شما عوض کردیم. هیچ کدام سنگی جلوی پای ما نگذاشتند. مـهریـه هم بـه مـیزانی تعیین شد کـه من و همسرم روی آن توافق داشتیم. من و همسرم درون همـه زمـینـه ها با هم توافق داریم. او مشکلات کاری مرا خیلی خوب درک مـی کند. همسرم مدتی درون فرهنگسراهای بانو و شفق گریم درس مـی داد. درون ضمن نقاش خوبی هم هست.
اتودهای باستان شناس اسبق
زمانی دوست داشتم باستان شناس شوم. این حس بـه مرور از بین رفت و جایش را بـه بازیگری داد. بین سال های ۷۱ که تا ۷۲ بود کـه در کلاس های استاد سمندریـان شرکت کردم. ضمن دستیـابی بـه فنون بازیگری، این کلاس ها محاسن دیگری هم به منظور ما داشت. بـه خاطر شرکت درون کلاس های بازیگری استاد بود کـه جرات کردم کارهای مختلف را اتود ب. ترسم از بازی درون حضور جمعیت ریخت و صاحب اعتمادبه نفس شدم.
ستاره ها درون دانشگاه
در دانشگاه با بچه های دانشکده هنر، تئاتر کار مـی کردم. از آن جمع پارسا پیروزفر و یوسف تیموری به بازیگرانی مطرح تبدیل شدند. اولین کار تصویری من برنامـه زنده اکسیژن بود کـه در آن مجری بودم. این برنامـه زمان خودش مخاطبان زیـادی را جذب کرد. به منظور اجرا درون شبکه های ۲ و ۳ و حتی جام جم صاحب برنامـه شدم. البته درون آن دوره و در اجراهایم بیشتر یک مجری بازیگر بودم کـه برایم جذابیت زیـادی داشت. وقتی تماشاگر از کارم راضی هست لذت مـی برم، اما هیچ وقت کاری کـه انجام داده ام بـه نظرم آرمانی و ایده آل نیست. بـه نظرم همـیشـه مـی توان بهتر بود.
پریچهر قنبری، همسر شـهاب حسینی از او مـی گوید
همسر شـهاب بودن، چه حسی دارد؟
اگر نگاهی بـه گفت وگوها، مصاحبه های چاپ شده و نقل قول های شـهاب حسینی داشته باشید خواهید دید کـه او همواره از پریچهر قنبری بـه عنوان یکی از بزرگ ترین حامـیان و همراهانش یـاد مـی کند. نیم نگاهی کوتاه بـه زندگی این زوج بـه سادگی نشان مـی دهد که پریچهر قنبری تنـها همسر سوپراستار دوست داشتنی ما نیست و بیشتر دوست، همدم و نزدیک ترین فرد درون دنیـا بـه اوست.
پریچهر قنبری همسر شـهاب حسینی
شـهاب همـیشـه بـه صورت علنی قدردان زحمات همسرش بوده و هر موقع توانسته درون مجامع عمومـی از او تشکر کرده است. او حتی یکی از کلیدی ترین نقش های فیلمش را بـه او داد که تا برای همـیشـه این تشکر درون تاریخ ثبت شود. اما اگر مـی خواهید بدانید پریچهر قنبری چه ناگفته هایی از زندگی مشترک شان دارد، گزیده حرف هایش درون سال های اخیر درون گفت و گو با مجله زندگی ایده آل و نشست خبری و رونمایی از فیلم ساکن طبقه وسط، ساخته شـهاب حسینی را به منظور تان جمع کرده ایم.
شـهاب واقعا چه کاره است؟
شـهاب هیچ وقت کافه دار نبوده است. بعد از تولد محمدامـین مدتی درون خانـه بودم و همان موقع دوست داشت فضای دوستانـه و صمـیمانـه ای را به منظور گپ وگفتمان ایجاد کند؛ فضایی سالم و خانوادگی و بیشتر بـه خاطر ما کافه را راه انداخت. درون مورد مجری گری هم حتما بگویم او بیـان خیلی شیوایی داشته و بانک کلمات زیـادی درون ذهنش دارد. من هم بـه عنوان همسرش همـیشـه از این توانایی او لذت مـی برم و گاهی اوقات هم غبطه مـی خورم کـه چطور نمـی توانم مانند او حرف ب. درون مورد بازیگری هم دیگر حرفی ن بهتر است؛ استاد هست دیگر. (خنده) درون مورد کارگردانی هم حتما بگویم بـه عنوان تجربه اول خیلی خوب بود؛ تجربه ای کـه خودش هم درون بازی و کارگردانی شریک بود.
بهترین پدر دنیـاست به جرات مـی توانم بگویم او بهترین پدر دنیـاست. خیلی بـه بچه هایش علاقه دارد و گاهی اوقات حس مـی کنم بیشتر از من، آنـها را دوست دارد. خیلی عجیب است. من هم آنـها را دوست دارم اما حس مـی کنم کـه شـهاب بیشتر از من و عجیب تر بـه آنـها علاقه مند است. با تمام سختی های شغلی شـهاب همـیشـه کنار ما بوده است. خیلی وقت ها پیش مـی آید کـه برای تمرکز احتیـاج بـه سکوت دارد. حس و حال بازیگری شبیـه کارهای دیگر نیست کـه درست مانند بقیـه از خواب بلند شوید، بـه مغازه یـا اداره بروید و … . حتما روح را بسازید کـه بتوانید نقشی را ایفا کنید. شاید جاهایی از هم دور افتادیم اما همـیشـه با هم بودیم و عشقی کـه نسبت بـه هم داشتیم، رابطه مان را محکم تر مـی کرد.
دیگر برخورد مردم اذیتم نمـی کند
برخوردهای مردم خیلی عجیب است. این عجیبی آنقدر زیـاد هست که هیچ خاطره واضحی از آنـها را بـه خاطر نمـی آورم اما خیلی زیـاد است. قبل از این خیلی بیشتر اذیت مـی شدم اما همـیشـه مـی گویند هر قدر سن بالاتر مـی رود، تجربه ها بیشتر مـی شود و در برخورد با اتفاقات جامعه برخورد پخته تری را مـی توانیم از خودمان نشان دهیم.
پسران هنرمند ما
پسر کوچکم، امـیرعلی چهار ساله هست و البته خیلی هم بازیگر است. درون یک لحظه مـی تواند عصبانی باشد و با عصبانیت حرف بزند و در همان لحظه مـی خندد و جواب مـی دهد. درواقع یک صحنـه را بـه راحتی با دو زاویـه و دو شخصیت تحویل ما مـی دهد. (خنده) از طرفی دیگر محمدامـین استعداد زیـادی درون زمـینـه نقاشی دارد و بیشتر دوست دارد نقاشی بکشد. بـه نظرم یک استعداد هنری ذاتی درون زندگی آنـها وجود دارد و ما نمـی توانیم منکر آن شویم.
شـهاب حسینی و پدرش
با اوج گرفتن شـهاب خودم را مـی بینم
اینکه شاهد باشی همسرت با سرعت و شتاب، همـه سرازیری ها را طی مـی کند و تو درون حاشیـه ای ـ یعنی با وجود اینکه همسرش بودی و هستی و شاید نزدیک ترین فرد زندگی او درست مثل دیگران کـه از بیرون شاهد رشد او هستند حتما صحنـه تماشاگر صعودش باشی ـ درون ظاهر سخت بـه نظر مـی رسد اما این تنـها یک بخش از ماجراست؛ یعنی چیزی کـه شاید از بیرون قابل دیدن و تصور و قضاوت است. اما یک بخش دیگر ماجرا تصویری هست که من و شـهاب خودمان از زندگی مشترک مان داریم. خیلی ها حتی با نگاه شان بارها از من پرسیدند کـه تو چطور نشستی که تا شـهاب روزبه روز محکم تر بایستد اما حقیقت به منظور من چیز دیگری است. با اوج گرفتن شـهاب من خودم را مـی بینم کـه رشد مـی کنم.
در مراحلی از زندگی احساس کردیم اینجا آخر خط است
ما با هم بزرگ شده و با گذشت زمان با همـه کم و کیف روحیـات هم آشنا شده ایم. درون طول تمام این سال ها زیروبم صدای یکدیگر را بـه خوبی احساس مـی کنیم؛ بنابراین حتی درون مراحلی از زندگی کـه احساس مـی کردیم اینجا و این بار دیگر آخر خط است، همان حس آشنایی کـه در وجود هر دوی مان بود، ما را بـه صبر و مدارا دعوت مـی کرد. من خودم را از شـهاب جدا نمـی دانم. درون این ۱۸ سال زندگی مشترک ما با هم بزرگ شدیم. هر اتفاقی کـه برای او مـی افتاد من درون کنارش بودم و از همراهی با او لذت مـی بردم.
داستان آشنایی شـهاب حسینی و همسرش بسیـار بامزه است:
«۲۲ساله بودم کـه با بچههای تئاتر دانشگاه تهران کار مـیکردم؛ جوانی سرگشته از طبقه متوسط جامعه کـه به امکانات تفریحی متمولانـه دسترسی نداشت.
تا قبل از اینکه همسرم را ببینم، قصد ازدواج نداشتم که تا اینکه روزگار ما را درون برابر هم قرار داد. بـه او پیشنـهاد آشنایی دادم اما همسرم هیچ اعتقادی بـه اینگونـه دوستیها و آشناییها نداشت و گفت: کتک خوردن پسر از دختر هیکلی اگری واقعا عاشق هست و تمایل قلبی به منظور رسیدن بـه مورد علاقهاش دارد، حتما در این راه صادقانـه گام بردارد و بنابراین موضوع را با خانوادهام درون مـیان گذاشتم و مصمم بـه ازدواج شدم. دیگر تکه دوم زندگیام را پیدا کرده بودم.
بعد از صحبتهای اولیـه و رسم و رسومـی کـه در این رهگذر طی مـیشود، بعد از ۴-۳ ماه نامزدی، عقد کردیم اما شرایط برگزاری جشن عروسی را نداشتم، از طرفی مایل بودم استقلال درون زندگی را با برگزاری جشن توسط خودم آغاز کنم؛ بـه همـین دلیل ۳ سال طول کشید که تا ما بـه جشن عروسی برسیم.
ما هم مثل زن و شوهرهای دیگر درون مواردی توافق نداشتیم؛ درون گذرگاههایی بـه بنبست برخوردیم و در جاهایی بـه «مو» مـیرسیدیم اما درون انتهای هر ماجرا وقتی مـیایستادیم و به همدیگر نگاه مـیکردیم، احساس مـیکردیم واقعا یکدیگر را دوست داریم.» امروز «شـهاب حسینی» یـا همان «حجت» فیلم اصغر فرهادی، صاحب ۲ پسر بـه نامهای «محمد امـین» و «امـیر علی» هست و درون کنار همسرش، درون کافهای کـه در لواسان درون اطراف تهران افتتاح کردهاند، زندگی آرام و لذتبخشی دارند.
فیلمـها و سریـال و نمایشـهای تلویزیونی شـهاب حسینی
حسینی درون سالهای ۱۳۸۱ که تا ۱۳۸۳ درون فیلمهای واکنش پنجم بـه کارگردانی تهمـینـه مـیلانی و این زن حرف نمـیزند بـه کارگردانی علیرضا امـینی و زهر عسل بـه کارگردانی ابراهیم شیبانی و رستگاری درون هشت و بیست دقیقه بـه کارگردانی سیروس الوند ایفای نقش کرد و به عنوان یک بازیگر بیش از پیش مطرح شد و توانست به منظور بازی درون شمعی درون باد و رستگاری درون هشت و بیست دقیقه دو سال پیـاپی کاندیدای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شود.
او سالهای بعد به منظور بازی درون فیلمهای شمعی درون باد، محیـا و دل شکسته درون سال ۱۳۸۶ مورد توجه قرار گرفت. حسینی درون سال ۱۳۸۶ به منظور فیلم محیـا موفق بهب دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر شد. سال ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ دو سال درخشان به منظور وی بود. او درون دل شکسته ساخته علی روئینتن، درباره الی ساخته اصغر فرهادی، سوپراستار ساخته تهمـینـه مـیلانی و پرسه درون مـه ساخته بهرام توکلی بازیهای متفاوت و قابل توجهی را بـه نمایش گذاشت و با سوپر استار بـه اوج محبوبیت و شـهرت رسید.
حسینی به منظور فیلم سوپر استار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره بینالمللی فیلم فجر را دریـافت کرد. همچنین وی بـه خاطر فیلمـهای پرسه درون مـه و درباره الی برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشن خانـه سینما شد. نیلوفر ساخته سابین ژمایل درون سال ۲۰۰۸ اولین کار او با کارگردان غیر ایرانی بود. حسینی درون سال ۱۳۸۹ بار دیگر با اصغر فرهادی همکاری کرد و در فیلم جدایی نادر از سیمـین بـه ایفای نقش پرداخت. این فیلم به منظور او اولین دستآورد بینالمللی اش را بـه ارمغان آورد و توانست خرس نقرهای جشنواره بینالمللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را بـه همراه دیگر بازیگران مرد این فیلم بـه دست آورد.
یکی مـیخواد باهات حرف بزنـه درون سال ۱۳۹۰، هیس! ها فریـاد نمـیزنند، حوض نقاشی و تعبیر خواب درون سال ۱۳۹۱ از دیگر آثار قابل توجه او درون چند سال اخیر بـه شمار مـیرود. حسینی درون سال ۱۳۹۳ بـه بازی درون فیلم دوران عاشقی پیوست. شـهاب حسینی درون نظرسنجی برنامـه هفت سال ۱۳۹۲ بـه عنوان بهترین بازیگر دهه هشتاد ایران و بالاتر از بازیگرانی چون پرویز پرستویی، خسرو شکیبایی، بهرام رادان، حمـید فرخنژاد و حامد بهداد قرار گرفت. شـهاب حسینی درون سال ۲۰۱۶ بـه موفقیت بزرگی دست یـافت و توانست با ایفای نقش درون فیلم فروشنده جایزه بهترین بازیگر مرد فستیوال فیلم کن را بـه دست آورد. این سومـین همکاری وی با اصغر فرهادی بـه شمار مـی آید.
تلویزیون
حسینی درون سال ۱۳۷۹ با سریـال بعد از باران پا بـه عرصه بازیگری گذاشت. رخساره درون سال ۱۳۸۰ اولین تجربه سینمایی او بود وی درون همـین سال درون سریـال پلیس جوان بـه ایفای نقش پرداخت. وی درون سال ۱۳۸۵ درون سریـال مدار صفر درجه درون نقش حبیب پارسا بـه ایفای نقش پرداخت و این سریـال دوره اوج وی درون تلویزیون بود.
مدار صفر درجه ساخته حسن فتحی محصول مشترک کشورهای ایران، مجارستان، فرانسه و لبنان است. حسینی درون سال ۱۳۸۸ درون نقش عباس بابایی درون سریـال شوق پرواز ظاهر شد و این سریـال نیز بـه موفقیت درون نزد مخاطبین دست یـافت. شـهرزاد درون سال ۱۳۹۳ اولین کار رسانـه خانگی و دومـین همکاری او با حسن فتحی است.
اجرا
حسینی درون برنامـهای بـه نام اکسیژن درون تلویزیون ظاهر شد. وی درون چند برنامـه دیگر هم مانند برپا برپا، رنگ صبح، و سایـه روشن بـه عنوان مجری اجرای این برنامـهها را برعهده داشت. وی همچنین درون برنامـه رادیویی دو نیمـه سیب، صدای ما و گلبانگ شادی بـه گویندگی پرداخته است.
موسیقی
شـهاب حسینی بـه همراه چند تن از دوستانش و همچنین برادرش سید مـهدی حسینی، گروه موسیقی هفت را تأسیس د. تاکنون چهار مجموعه آهنگ از این گروه منتشر شده هست که شـهاب حسینی درون آلبوم یک و دو بـه دکلمـه پرداخته و در آلبوم سه و چهار خوانندگی کرده است.
کارگردانی
شـهاب حسینی درون سال ۱۳۹۲ کارگردانی را با فیلم ساکن طبقه وسط آغاز کرد و در سال ۱۳۹۴ فیلم بیـا با من را بـه همراه علیرضا نسایی و سینا آذین کارگردانی نمود. فیلم بیـا با من مجموعهای از سه داستان متفاوت است.
تهیـه کنندگی
خورشید نیمـه شب نخستین فعالیت شـهاب حسینی درون زمـینـه تهیـه کنندگی بـه کارگردانی شبیر شیرازی هست که درون مـهرماه سال ۱۳۹۴ اتفاق افتاد.
سینمایی
سال
نام فیلم
نقش
کارگردان
توضیحات
۱۳۹۴
برادرم خسرو
احسان بیگلری
۱۳۹۴
فروشنده
عماد
اصغر فرهادی
۱۳۹۴
امتحان نـهایی
عادل یراقی
۱۳۹۴
بیـا با من
شـهاب حسینی
سینا آذین
علیرضا نسایی
۱۳۹۳
چهارشنبه
سروش محمدزاده
۱۳۹۳
سایـههای موازی
اصغر نعیمـی
۱۳۹۳
دوران عاشقی
علیرضا رئیسیـان
طعم شیرین خیـال
کمال تبریزی
۱۳۹۲
ساکن طبقه وسط
شـهاب حسینی
پنج ستاره
رضا
مـهشید افشارزاده
۱۳۹۱
تعبیرخواب
سرگرد
رضا دادویی
آشغالهای دوستداشتنی
محسن امـیر یوسفی
حوض نقاشی
رضا
مازیـار مـیری
۱۳۹۰
یکی مـیخواد باهات حرف بزنـه
مصطفی
منوچهر هادی
هیس! ها فریـاد نمـیزنند
بازپرس
پوران درخشنده
من و زیبا
فریدون حسن پور
۱۳۸۹
آفریقا
شـهاب
هومن سیدی
جدایی نادر از سیمـین
حجت
اصغر فرهادی
همـین یک ساعت پیش
مرد
سینا آذین
خانـه پدری
ناصر
کیـانوش عیـاری
برف روی شیروانی داغ
بهمن
محمدهادی کریمـی
سوت پایـان
سامان
نیکی کریمـی
۱۳۸۸
پرسه درون مـه
امـین
بهرام توکلی
حوالی اتوبان
پاشا
سیـاوش اسعدی
آناهیتا
عزیزالله حمـیدنژاد
۱۳۸۷
گزارشگر
ایـاز سایـالوف
درباره الی
احمد
اصغر فرهادی
سوپر استار
کوروش زند
تهمـینـه مـیلانی
۱۳۸۶
تنـهایی
حمـید
حجت قاسمزاده اصل
پرچمهای قلعه کاوه
صادق
محمد نوریزاد
دلشکسته
امـیر علی
علی روئینتن
محیـا
جاوید
اکبر خواجویی
نیلوفر
عزیز
سابین ژمایل
۱۳۸۵
ایستگاه بهشت
سروش
نادر مقدس
تنگنا
هادی
علیرضا بذرافشان
بچههای ابدی
ایمان
پوران درخشنده
غیرمنتظره
سالک
محمدهادی کریمـی
قصه عشق
بیژن بیرنگ
۱۳۸۴
باغ آلوچه
بهروز شعیبی
پیشنـهاد ۵۰ مـیلیونی
برمک
مـهدی صباغزاده
قتل آنلاین
کامران
مسعود آبپرور
۱۳۸۳
رستگاری درون هشت و بیست دقیقه
فواد
سیروس الوند
گرداب
همایون
حسن هدایت
۱۳۸۲
الهه زیگورات
بهرام
رحمان رضایی
شمعی درون باد
بابک
پوران درخشنده
۱۳۸۱
زهر عسل
شاهین
ابراهیم شیبانی
این زن حرف نمـیزند
مانی
احمد امـینی
واکنش پنجم
مجید
تهمـینـه مـیلانی
۱۳۸۰
آدمکها
مراد
علی قویتن
رخساره
ماهان
امـیر قویدل
سریـال
سال
نام مجموعه
نقش
کارگردان
توضیحات
۱۳۹۵
شـهرزاد (فصل دوم)
قباد دیوانسالار
حسن فتحی
شبکه نمایش خانگی
۱۳۹۴
شـهرزاد
قباد دیوانسالار
حسن فتحی
شبکه نمایش خانگی
کلاه قرمزی ۹۳
مـیهمان برنامـه
ایرج طهماسب
شبکه دو سیما
۱۳۸۹
سرزمـین کهن
رهی
کمال تبریزی
شبکه سه سیما
۱۳۸۸
شوق پرواز
عباس بابایی
یدالله صمدی
شبکه یک سیما
۱۳۸۵
پرواز
دکتر وحید مولایی
احمد مرادپور
شبکه دو سیما
مدار صفر درجه
حبیب پارسا
حسن فتحی
شبکه یک سیما
۱۳۸۲
تب سرد
شـهاب کیـانفر
علیرضا افخمـی
شبکه سه سیما
۱۳۸۰
پلیس جوان
یونس بهگر
سیروس مقدم
شبکه سه سیما
همسفر
قاسم جعفری
شبکه سه سیما
۱۳۷۹
پس از باران
علی احمدی
سعید سلطانی
شبکه سه سیما
۱۳۷۷
خانواده محبوب
حسین فرخی
تئاتر
- برکرانـه باد
- افسانـه
- ملاقات
جوایز شـهاب حسینی
- جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن به منظور بازی درون فیلم فروشنده ۲۰۱۶
- تندیس طلایی بهترین بازیگر مرد جشنواره بینالمللی فیلم شـهر به منظور بازی درون فیلم تعبیرخواب ۱۳۹۴
- نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر به منظور بازی درون فیلم دوران عاشقی ۱۳۹۳
- نامزد تندیس شایستگی بهترین بازیگر نقش اول مرد جشن خانـه سینما به منظور بازی درون فیلم حوض نقاشی ۱۳۹۳
- دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران به منظور بازی درون فیلم حوض نقاشی ۱۳۹۲
- دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره بینالمللی فیلمهای پلیسی مسکو به منظور بازی درون فیلم تعبیرخواب ۲۰۱۳
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلمهای ویدئویی یـاس به منظور بازی درون فیلم تعبیرخواب ۱۳۹۲
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره جام جم به منظور بازی درون فیلم تعبیرخواب ۱۳۹۲
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره مـیلاد سرخ به منظور بازی درون فیلم تعبیرخواب ۱۳۹۲
- دریـافت دیپلم افتخار جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران به منظور بازی درون فیلم حوض نقاشی ۱۳۹۲
- برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشن خانـه سینما به منظور بازی درون فیلم جدایی نادر از سیمـین ۱۳۹۰
- برنده خرس نقرهای جشنواره بینالمللی فیلم برلین بهترین گروه بازیگران مرد به منظور بازی درون فیلم جدایی نادر از سیمـین ۲۰۱۱
- برنده تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران به منظور بازی درون فیلم جدایی نادر از سیمـین ۱۳۹۰
- برنده تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد جشن تصویر دنیـای هنر به منظور بازی درون فیلمهای سوپراستار و دربارهٔ الی ۱۳۸۹
- تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشن منتقدان و نویسندگان ایران به منظور فیلم پرسه درون مـه ۱۳۸۹
- تندیس شایستگی بهترین بازیگر نقش اول مرد جشن خانـه سینما به منظور فیلمهای پرسه درون مـه و درباره الی ۱۳۸۹
- دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر به منظور بازی درون فیلم جدایی نادر از سیمـین ۱۳۸۹
- نامزد تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران به منظور بازی درون فیلم دربارهٔ الی و سوپراستار ۱۳۸۸
- تقدیر شده بـه عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر به منظور بازی درون فیلم درباره الی ۱۳۸۷
- دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد درون بیست و ششمـین جشنواره فیلم فجر به منظور بازی درون فیلم محیـا ۱۳۸۷
- سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر به منظور بازی درون فیلم سوپر استار ۱۳۸۷
- یـاس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنوارهٔ فیلمهای تلویزیونی به منظور بازی درون فیلم تنـهایی ۱۳۸۶
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشن خانـه سینما به منظور بازی درون فیلم شمعی درون باد ۱۳۸۳
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر به منظور بازی درون فیلم رستگاری درون هشت و بیست دقیقه ۱۳۸۳
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر به منظور بازی درون فیلم شمعی درون باد ۱۳۸۲
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشن خانـه سینما به منظور بازی درون فیلم واکنش پنجم ۱۳۸۲
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر به منظور بازی درون فیلم واکنش پنجم ۱۳۸۱
[کتک خوردن پسر از دختر هیکلی]نویسنده و منبع: خسروبیگی | تاریخ انتشار: Sat, 18 Aug 2018 10:41:00 +0000