کلیم 1 ابلیس

کلیم 1 ابلیس آدم درون اسلام - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد | فرشته - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد | Allama Iqbal Poetry کلام علامہ محمد اقبال | اسلام ناب محمدی درون اندیشـه‌ی امام خمـینی (ره) و اقبال لاهوری ... | سوء استفاده های از زنان درون محيط های کاری ايران |

کلیم 1 ابلیس

آدم درون اسلام - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد

پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو

آدم و حوا. کلیم 1 ابلیس اثر نقاش دوره صفوی جعفر صادق بسال ۱۵۶۵ مـیلادی از کتاب فال نامـه. کلیم 1 ابلیس واقع درون مؤسسه اسمـیتسونین درون واشینگتن دی سی.

آدَم بر طبق اعتقاد ادیـان ابراهیمـی منشأ تمام انسانـها است. ابتدا درون بهشت مـی‌زیست. همسر آدم، کلیم 1 ابلیس حوا بود. چون آدم و حوا، توسط شیطان فریفته شدند و از درخت ممنوعه، مـیوه‌ای را خوردند، از بهشت اخراج شدند. این اولین انتقام شیطان از انسان بود کـه باعث اخراج آدم از پادشاهی بهشت و تنزل او بـه مقام بشری، شد. بعد از اخراج آدم از بهشت، اولین توبه انسان از گناه درون پیشگاه خدا صورت گرفت کـه در نـهایت این توبه‌ها توسط خدا پذیرفته گردید. درون اسلام، نـه تنـها آدم را نخستین انسان بلکه نخستین پیـامبر نیز مـی‌دانند.

همچنین آدم را آدم التراب مـی‌نامند و کنیـه‌اش ابوالبشر هست و وصفش صفی‌الله کـه در ضمن درون سوره‌های بقره، اعراف، حجر، طه، ص، بنی اسرائیل و کهف از او سخن بـه مـیان آمده کـه با روایت «سفر پیدایش» درون عهد عتیق (تورات) اختلاف‌هایی دارد.

او از دیدگاه شیعه صاحب فرزندان زیـادی بود، ولی نام تعدادی از آن‌ها کـه در روایـات موجود بوده‌است: کلیم 1 ابلیس قابیل - هابیل - اقلیما - لوذا - شیث - یـافث

قبل از خلقت آدم

آنچه کـه در احادیث و دست نوشته‌های اسلامـی موجود است، قبل از خلقت آدم ابولبشر، ساکنان زمـین را موجوداتی بـه نام نسناس و جنیـان تشکیل مـی‌دادند. با توجه بـه روایـات آن‌ها هفت هزار سال درون زمـین زندگی مـی‌د و پس از آنکه فسق و فجور درون آن‌ها زیـاد شد، خداوند پرده حجاب را از دنیـا برداشت و به ملائکه فرمود: «که‌ای فرشتگان و ای ساکنان آسمان، نظر کنید بر زمـین و اهل آنرا از جن و نسناس ببینید.» و زمانی کـه ملائکه بـه رفتارها و روش زندگی آن‌ها نگاه د بسیـار متأسف و غضبناک شدند.[۱]

خداوند درون جواب ملائکه فرمود: من خلیفه ای درون زمـین قرار مـی‌دهم کـه حجت من باشد.

فرشتگان بـه خداوند گفتند: خداوندا آیـا خلیفه‌ای را از جنس مفسدان و خون ریزان برمـی‌گزینی[۲] آن حجت را از بین ما قرار بده.[۳]

و خداوند درون جواب گفت: من مـی‌دانم چیزی را کـه شما نمـی‌دانید، به‌درستی‌که من اراده نموده‌ام کـه خلق نمایم خلقی را بید قدرت خود و قرار دهم درون ذریـهٔ او انبیـاء و مرسلین و بندگان صالحین و ائمـه مـهدیین را و آن‌ها را خلفا خود گردانم. درون مـیان خلق که تا رهنمایی کنند آنرا بـه طاعت و عبادت من و بازدارند آنرا از معاصی و نسنان را از مـیان بردارم و جنیـان را درون هوا درون بیـابان‌های قفر ساکن گردانم و بین آن‌ها و نسل بنی آدم حجاب قرار دهم.

ملائکه گفتند: خداوندا تو از هر عیب و نقص مبرائی و چرا درون کار تو روا نیست و ما نمـی‌دانیم مگر آنچه تو بما تعلیم فرمائی.

در نوشته‌ها آمده‌است کـه به دلیل این چون و چرا، فرشتگان بـه پانصد سال دوری از عرش گرفتار شدند، بعد به نزد خداوند آمدند و به توبه و انابه پرداختند. خداوند بیت المعمور را درون آسمان ایجاد نمود و به فرشتگان فرمود: «بروید بـه بیت المعمور طواف کنید و اظهار ندامت نمائید که تا توبهٔ شما قبول شود.» و در احادیث آمده‌است کـه هر روز هفتاد هزار فرشته بـه بیت المعمور به منظور طواف مـی‌رفتند و دیگران درون صف باقی مـی‌ماندند و در روز بعد مجدداً هفتاد هزار فرشته دیگر به منظور طواف مـی‌رفتند.[۴]

و خداوند درون نـهایت بـه ملائکه فرمود: به‌درستی‌که من بشری را خلق‌کننده‌ام از گل خشک شده و از گل سیـاه متغیر متعفن.[۵]

خلقت آدم

از محمد باقر:: نقل شده‌است: چون مشیت الهی تعلق گرفت باینکه آدم را ایجاد نماید، برداشت از طرف یمـین یک غرفه آب گوارا و با خاک مخلوط ساخت و گل خشک شد و از جانب چپ یک قبضه آب شور ناگوار برداشت و گل ساخت بعداً هر دو گل‌ها را مخلوط و از ممزوج طینتین آدم را آفرید.[۶]

آنچه درون نوشته‌های اسلامـی و قرآن موجود است، خداوند گل آدم را درون برابر عرش خود قرار داد، بعد به ملائکه جهات (که مراد شمال – جنوب – صبا – دبور باشند) فرمان داد که تا بادهای مختلف را بر آن سلالهٔ طین بوزند و در آن طبایع اربع را کـه عبارت از صفراء، سوداء، بلغم و دم باشد جاری سازند.

  • صفراء از تأثیر باد جنوب هست که نتیجه آن ایجاد علاقه بـه زنان، آرزوهای زیـاد و حرص است.
  • سوداء از تأثیر باد بور بوده و نتیجه آن غضب، سفه، شیطنت، تکبر، تمرد و عجله حاصل گشته‌است.
  • بلغم از تأثیر باد شمال است، کـه در طنیت او ایجاد شد، علاقه بـه غذا، ، حلم و رفق نصیبش گردید.
  • دم از تأثیر باد صبا است، کـه منظور خون است، علاقه بـه فساد و لذت‌ها، ارتکاب محرمات و پیروی از مشتهیـات ایجاد شد.[۷]

در نـهایت خداوند انسان را خلق نمود و چهل سال بهمان حال بدن او را بدون روح بـه حال خود گذاشت و شیطان بـه دفعات بـه نزد پیکر آدم مـی‌آمد و از خود مـی‌پرسید: «این پیکر به منظور چه خلق شده‌است؟[۸] اگر خداوند بـه من فرمان سجده درون برابر این موجود را بدهد، من درون برابر آدم سجده نخواهم کرد.[۹]

وقتی مدت ۴۰ سال تمام شد روح درون پیکر آدم دمـیده شد و آن زمان کـه روح بـه زانو یـا کمر آدم رسید او توانست حرکت کند و خواست برخیزد ولی نتوانست و این خود اشاره‌ای بـه آیـه «خلق الانسان من عجل» دارد. درون نوشته آمده‌است کـه روح از پای انسان وارد بدن او شد و در نـهایت زمانی کـه روح بـه بینی آدم رسید، او عطسه کرد و برخاست و نشست و گفت: «الحمد لله»

و خداوند درون جواب آدم فرمود: «یر حمک الله ربک یـا آدم.»

پ. ن۱: بـه گفته یکی از دانشمندان قدیم یونانی جسم انسان از چهار عنصر طبیعت (آب، خاک، هوا، آتش) ایجاد شده‌است؛ ولی علم اثبات کرده‌است کـه در انسان بیش از هفتاد عنصر وجود دارد و جسم انسان از بخش‌ها و ذرات مختلفی بوجود آمده و فقط منحصر بـه این چهار عنصر نمـی‌باشد.[۱۰]

پس از خلقت آدم

خداوند بعد از خلقت آدم به منظور آنکه بـه فرشتگان خویش برتری آدم را اثبات نمایند آنکه مقام خلافت بالاتر از آن هست که آن‌ها تواناییب آن‌ها را داشته باشند، بـه آدم علم اسماء[۱۱] را یعنی اسم‌های کوهها، دریـاها، بیـابانـها، نباتات، حیوانات و چیزهای دیگر را آموخت.[۱۲]

سپس خداوند ملائکه را بـه گرد هم آورد و برتری آدم را بـه آن‌ها اثبات نمود. فرشتگان نیز با مشاهده این امر اعلام عجز و ناتوانی نسبت بـه آدم د. طبق قولی کـه خداوند از فرشتگان گرفته بود مبنی بر اینکه بعد از دمـیده شدن روح درون آدم حتما بر او سجده کنند، بـه دستور خداوند فرشتگان بر آدم سجده د.

همـین مسئله مقام و منزلت آدم را نشان مـی‌داد، زیرا سجده بـه غیر از خدا بر دیگر موجودات روا نیست. بـه همـین دلیل درون نوشته‌های مکتوب و احادیث آمده‌است کـه سجده بـه آدم بـه ماننده سجده بر خدا بوده‌است زیرا نور خاتم النبین و اهل بیت معصومـین درون صلب آدم قرار داشت و به احترام آنان آدم مورد احترام قرار گرفت:[۱۳]

آدم به‌کجا و اینـهمـه رتبه و جاه *** از مرتبهٔ پسر پدر آدم شد

تمام ملائکه بـه آدم سجده د جز ابلیس کـه امام رضا گفته‌اند کـه نام اصلی وی حارث و نامـی کـه با آن شـهرت داشته عزازیل بود و به دلیل تکبر و حسادت از سجده امتناع ورزید. شیطان بـه خداوند گفت: پروردگارا مرا از سجده بر آدم معاف دار، که تا من بـه نحوی عبادت انجام و بطوری اطاعت کنم از تو کـه هیچ ملک مقرب و نبی مرسلی چنان عبادت نکرده و نکند.

خداوند پاسخ داد: ما را بـه عبادت تو نیـاز نیست و عبادت آن هست که من مـی‌خواهم و من مـی‌گویم، نـه آنچه تو مـی‌خواهی.

خداوند بـه شیطان فرمود: «چه چیز مانع شد تو را از سجده بـه انسان.» و شیطان جواب داد: «من از آدم برترم، مرا از آتش و آدم را از گل آفریدی.»[۱۴]

خداوند درون جواب ابلیس فرمود: هبوط کن از منزلتی کـه داری و خارج شو از صف ملائکه کـه اینجا مقام و مکان خاشعان و مطیعان هست نـه جای سر کشان و متمردان، بیرون رو کـه تو از صاغران و ان هستی[۱۵]

پس شیطان از خداوند مـهلت خواست که تا روز معلوم که تا فرزندان آدم را گمراه سازد، شیطان از خداوند درون خواست‌هایی را داشت کـه خداوند نیز ان‌ها را برآورده کرد و دلیل آن این بود کـه شیطان درون آسمان دو رکعت نماز خوانده بود کـه هر کدام چهار هزار سال طول کشیده بود. درون خواست‌های شیطان از این قرار بودند:

  • بداند روز معلوم چه روزی است.
  • بتواند بر فرزندان آدم مسلط گردد.
  • در پیکر آنان جاری شود.
  • در برابر هر فرزند از نسل آدم صاحب دو فرزند از نسل خود شود.
  • شیطان انسان‌ها را بتواند ببیند ولی فرزندان آدم او را نتوانند ببینند.
  • و درون نـهایت خواست کـه بتواند بـه هر شکل و ظاهری درون نزد انسان‌ها ظاهر شود.

سپس خداوند شیطان را پست و حقیر از درگاه خود بیرون کرد.[۱۶]

خلقت حوا به منظور آدم

خداوند سپس، حوا را خلق نمود. بدین شکل کـه خداوند آدم را درون خواب کرد سپس حوا را آفرید و به حوا امر کرد کـه آدم را تکان دهد که تا وی بیدار شود. آدم از جایش بلند شد و موجودی زیبا و نیکو رو را درون برابرش دید، بعد پرسید: «کیستی تو؟». و حوا جواب داد: مخلوقی هستم کـه خدا مرا آفریده، چنانچه مـی‌بینی.

در این موقع آدم عرض کرد: خداوندا کیست این موجود زیبا کـه من هم صحبتی و نزدیکی با وی را دوست دارم و مایلم بـه وی نگاه کنم.

خداوند فرمود: این آمـه و کنیز من است، آیـا مـی‌خواهی کـه همـیشـه با تو و انیس و هم سخن تو باشد؟

آدم عرض کرد: خداوندا، آری مایلم.

پس قرار شد کـه حوا بـه شرط آنکه آدم همـه علوم کائنات و دینی را بـه وی بیـاموزد، همسر وی گردد، سپس آدم بـه حوا گفت: «نزد من آی…» و حوا جواب داد: «نـه، تو نزد من آی!» و بعد خداوند بـه آدم فرمود کـه تو حتما به نزد حوا روی.

و این چنین آدم و حوا بـه عقد هم درآمدند و خداوند آن‌ها را وارد بهشت کرد و به آن‌ها اجازه خوردن و آشامـیدن از همـه نعمات بهشتی را داد جز یک درخت کـه فرمود: «به این درخت نزدیک نگردید وگرنـه از ظالمان هستید.»[۱۷]

شیطان بـه صورت مخفی وارد بهشت شد و آدم و حوا را فریب داد، بـه آن‌ها گفت: خداوند نـهی نفرموده شما را از کل ثمره این درخت، مگر به منظور آنکه خیر شما را نخواسته زیرا اگر از ثمره این درخت بخورید، دو فرشته مـی‌شوید یـا علم غیب پیدا مـی‌کنید یـا قدرتی پیدا مـی‌کنید بیش از عزیزان خدا، یـا کارتان بـه جایی مـی‌رسد کـه همـیشـه درون بهشت خواهید ماند و در زمره خالدین باشید، و هیچ‌گاه مرگ بـه سراغتان نمـی‌آید.[۱۸] و قسم خورد کـه من ناصح و خیر خواه شما هستم.[۱۹]

پس شیطان موجب لغزش آن‌ها از بهشت شد. پس از آن بود کـه هر دو مورد توبیخ خداوند قرار گرفتند. آنجا کـه مـی‌فرماید: " و ناداهما ربّهما الم أنـهکما عن تلکما الشجرة و اقل لکما انّ الشیطان عدو مبین " و پروردگارشان آن دو را ندا داد که: آیـا شما را از آن درخت نـهی نکردم و نگفتم کـه شیطان به منظور شما دشمن آشکاری هست ؟! " و تبعا مجازات هر دوی آن‌ها با بیرون رانده شدن از بهشت مساوی بود.[۲۰]

حوا و آدم آنقدر از آن درختان خوردند کـه جامـه بهشتی از تنشان خارج شد و مکشوف العوره شدند. از برگ‌های درختان بهشتی چیدند و با آن‌ها خود را پوشاندند.[۲۰]

خداوند بـه آدم و حوا گفت: آیـا من شما را از نزدیکی بـه این درخت منع نکردم؟ آیـا نگفتم کـه شیطان از به منظور بنی نوع انسان دشمنی ظاهری و قوی است، چرا بـه گفتار او مغرور شدید؟[۲۱]

آدم و حوا بـه جرم خود اعتراف د و از خداوند طلب بخشش د.[۲۲] ولی خداوند قبول نکرد و به فرشتگان گفت کـه آن‌ها را از درگاه خود بیرون کنند و آدم بـه خداوند گفت: خداوندا توبه مرا بپذیر و از گناهم حذر کن.

و خداوند فرمود: برو بـه سوی زمـین که تا توبهٔ تو را قبول کنم.

هنگامـی کـه آدم قصد خارج شدن از بهشت را داشت، گفت: «بسم الله الرحمن الرحیم.» و جبرئیل گفت: ای آدم، کلام بزرگی بر زبان آوردی، صبر کن، شاید حی سبحان ببرکت آن از تقصیراتت بگذرد.

خطاب شد: ای جبرئیل بگذار بـه زمـین برود و نسل او زیـاد شود، من بـه برکت بسم الله، فوج فوج گنـه کار بیـامرزم و از به منظور بسم الله خواص و نتائج و فوائد بسیـار است، هر بخواهد اطلاع بر آن‌پیدا نماید بر او هست که مراجعه بـه کتب اخبار نماید.[۲۳]

آغاز حیـات آدم درون زمـین

آدم بـه محض آنکه چشمانش را درون زمـین باز کرد بـه اطرافش نگاه کرد و شیطان را دید کـه قبل از او آنجا آمده، آدم رو بـه آسمان کرد و گفت: خداوندا مرا توانائی و طاقت زندگی و بسر بردن با او نیست، حال او را هم بـه زمـین آورده‌ای؟ من با وسوسه او چه کنم؟

و خداوند فرمود: ای آدم جزاء هر گناه را همان یک معصیت مـی‌نویسم و پاداش هر عمل نیکو را از ده که تا هفتصد برابر.

خداوند آدم و حوا را از یکدیگر جدا کرد و آدم را بـه کوه صفا و حوا را درون مروه قرار داد. آدم چهل شبانـه روز بـه سجده و گریـه به منظور خداوند پرداخت، سجده‌اش به منظور توبه و گریـه‌اش به منظور خطا و دوری از حوا بود. بعد از آنکه جبرئیل بر آدم نازل شد بـه وی توبه را آموخت و بعد از قبول توبه، مدت دوری آدم و حوا نیز بـه پایـان رسید.[۲۴]

سپس وقتی آن‌ها بـه یکدیگر رسیدند و با یکدیگر هم بستر شدند، حوا بعد از مدتی سنگین و شکمش بزرگ شد. آن هنگام آدم و حوا خدای خود را خواندند و در دعا و مناجات عرض د خدایـا اگر فرزند سالمـی بـه ما دهی هر دم از شاکران تو هستیم.[۲۵]

در هر مرحله حوا یک دو قول مـی‌زایید، درون مرتبه اول نام آن‌ها را قابیل (یـا قابین) و ش را اقلیما گذاشت و در شکم بعدی هابیل و ش لوذا را زایید. قابیل و هابیل به منظور آنکه بـه مقام پیـامبری دست یـابند و اسماء اعظم را بیـاموزند بـه رقابت پرداختند، و در نـهایت قابیل برادر خود، هابیل را بـه وسوسه شیطان کشت، زیرا او توانست درون مراسم قربانی د سر بلند بیرون آید.[۲۶]

شیطان بـه او گفت: قربانی برادرت قبول شد، اما قربانی تو قبول نگردید، اگر هابیل را زنده بگذاری نسل او بر فرزندان تو فخریـه مـی‌کنند کـه قربانی پدر ما مقبول و قربانی پدر شما مقبول نگردید.[۲۷]

پس قابیل بـه قصد کشتن برادر خود بـه سمت هابیل رفت ولی چون نمـی‌دانست وی را چطور بکشد، شیطان بـه او آموخت: سر برادر را بین دو سنگ بگذارد که تا او بمـیرد و قابیل چون اجرا نمود، سر برادر شکست و او مرد.[۲۸] درون آن زمان حیوانات و درندگان بـه سمت جسد هابیل آمدند و قابیل به منظور آنکه از تکه‌تکه شدند او جلوگیری کند برادر را بـه کول گرفت و ساعت‌ها درون جنگل بـه حرکت پرداخت که تا آنکه خسته شد و نشست و بی‌خبر از آنکه حتما با این جسد چه کند.

پس خداوند دو کلاغ را بـه نزدیکی قابیل فرستاد که تا آن‌ها با یکدیگر بجنگند، کلاغی کـه پیروز شده بود گودالی را با منقارش د و کلاغ مرده را درون آن مدفون کرد. بعد قابیل کـه این صحنـه را دید بـه تبعیت از کلاغ گودالی کند و هابیل را درون آن خاک کرد.[۲۹]

قابیل بعد از اینکار بـه خانـه برگشت و آدم جویـای فرزند دیگرش شد و قابیل بـه او گفت کـه از او خبر ندارد، بعد آدم با خبر شد از آن اتفاقی کـه نباید مـی‌افتاد. آدم چهل شبانـه روز به منظور فرزندش گریـه کرد. بعد از آن بـه آدم وحی شد کـه به او فرزندی داده مـی‌شود که تا قائم مقام هابیل باشد و طولی نکشید کـه فرزندی پاک و منزه زایید، وحی شد بر آدم کـه نام او را هبه الله بگذار زیرا هبه و عطیـه من است.

قابیل کـه دید آتش نشانـه مقبول شدن قربانی‌هایشان درون رقابت بوده‌است، بعد بعد از آنکه دید هیچ چیزی بـه نفع او نگردید، اولین آتشکده را ایجاد نمود و در روایت آمده‌است کـه خداوند او را که تا روز قیـامت درون برابر آفتاب معلق ساخت.

پس از آنکه خداوند شیث هبه الله را بـه آدم داد، فرزند دیگری بـه آدم داد کـه نام او یـافث گذاشته شد. زمانی کـه آن‌ها بزرگ شدند خداوند دو حوری درون فاصله یک روز به منظور آنان فرستاد. حوری اول کـه همسر شیث گردید نزله نام داشت و دیگری کـه به عقد یـافث درآمد منزله بود. آدم آن‌ها را بـه عقد یکدیگر درآورد.

شیث از همسرش یک پسر و یـافث از همسرش صاحب یک گردید؛ و خداوند دستور داد بـه آدم زمانی کـه آن‌ها بالغ شدند آن‌ها را بـه عقد یکدیگر درآورد.[۳۰] بعد این‌چنین بود کـه نسل آدم برروی زمـین گسترده گردید.

آدم ابوالبشر عمر طولانی داشت کـه همـه آن را بـه عبادت و زراعت پرداخت و صاحب فرزندان بسیـاری گردید. عمر آدم را بر اساس روایـات ۹۳۰ سال مـی‌دانند. آدم درون مکه درون گذشت و در همان‌جا دفن گردید، بعدها پیکر او را بـه نجف بردند و حالا درون نزدیکی علی بن ابیطالب آرمـیده‌است.[۳۱]

پانویس

  • مسعودی درون کتاب اثبات الوصیـه.
  • اتجعل فیـها من یفسد فیـها یسفک الدماء – الخ (سوره بقره)
  • فاجعل ذالک لخلیفه منا. (سوره بقره)
  • کتاب قصص شگفت‌انگیز قرآن مجید، نوشته حاج علی آقا قاضی زاهدی گلپایگانی درون سال 1348 هـ. ش / درون پانویس همـین بخش آمده‌است کـه کعبه را وسیلهٔ توبه زمـینیـان و بیت المعمور را وسیله توبه اهل آسمان کرده‌اند. (اللهم ارزقنا حج بیتک)
  • و اذ قال ربک للملائکه انی خالق بشرا من صلصال من حما مسنون (آیـه 28 سوره حجر)
  • حدیث قدسی – اصول کافی
  • کتاب قصص شگفت‌انگیز قرآن مجید، نوشته حاج علی آقا قاضی زاهدی گلپایگانی درون سال 1348 هـ. ش صفحه 12
  • و قی روایـه رواها القمـی اده یقول (ع) فخلق الله آدم و بقی اربعین سنته مصورا وکان یمر بـه ابلیس للعین فیقول لامر ما خلقت. (روایت قمـی علیـه الرحمـه – تفسیر علی بن ابراهیم)
  • اوقال لامر عظیم خلقت وقال العالم (ع) فقال ابلیس لئن امرنی الله بالسجود لهذا عصیته.
  • -کتاب قصص شگفت‌انگیز قرآن مجید، نوشته حاج علی آقا قاضی زاهدی گلپایگانی درون سال 1348 هـ. ش صفحه 14
  • مقصود از علم اسماء، علم لغات نیست، بلکه همون علوم دنیوی و آگاهی از حقایق مخلوقات و کائنات هست (قصص شگفت‌انگیز قرآن کریم – صفحه 15)
  • و علم آدم الاسما کلها ثم عرضهم علی الملائکه فقال انبونی باسماء هولاء ان کنتم صادقین
  • قصص شگفت‌انگیز قرآن کریم – صفحه 17 – روایت امام رضا (ع): فسجد الملائکه کلهم اجمعون الا ابلیس ابی و استکبر.
  • قال منعک الا تسجد اذا امرتک (سوره اعراف آیـه 12) قال انا خیره منـه خلقتی من نار و خلقته من طین.
  • قال فاهبط منـها فمایکون لک ان تتکبر فیـها فاخرج انک من اصاغرین. (سوره اعراف آیـه 13)
  • قصص شگفت‌انگیز قرآن کریم - صفحه 25
  • نقل شده از اصول کافی - تفسیر قمـی درون قصص شگفت‌انگیز قرآن کریم درون صفحه 29 از سوره بقره
  • آیـه 20 اعراف
  • و قاسمـهما انی لکما لمن الناصحین.
  • ↑ ۲۰٫۰۲۰٫۱ 22 اعراف
  • 23 اعراف
  • آیـه 36 بقره
  • قصص شگفت‌انگیز قرآن مجید – صفحه 36
  • قصص شگفت‌انگیز قرآن کریم، ص۳۶
  • سورهٔ اعراف آیـهٔ ۱۸۹
  • قصص شگفت‌انگیز قرآن کریم- صفحه 47
  • آیـهٔ ۳۰ مائده
  • حدیث حضرت زین العابدین – اصول کافی
  • آیـه 31 مائده
  • - درون روایت هست که آدم صاحب چهار فرزند بود، درون ابتدا خداوند به منظور آن چهار پسر چهار حوریـه فرستاد کـه نسل آن‌ها را زیـاد گردانید و سپس به منظور آنان از بین جنیون چهار همسر را تزویج کرد و همـینگونـه بود کـه نسل آدم گسترده گردید.
  • قصص شگفت‌انگیز قرآن کریم، صص ۴۳–۵۴
  • عبارت پانویس ۲ از قرآن نیست

    منابع

    • قرآن کریم
    • قصص شگفت‌انگیز قرآن کریم
    • اصول کافی
    • تفسیر قمـی
    • اسرائیلیـات
    • ن
    • ب
    • و
    نسب چهره‌های تورات/عهد عتیق از آدم که تا داوود
    آدم که تا سام
    آدم · شیث · انوش · قینان · مـهللئیل · یـارد · خنوخ · متوشالح · لمک · نوح · سام
    ارفکشاد که تا یعقوب
    ارفکشاد · شالح · عابر · فالج · رئو · سروج · ناحور · تارح · ابراهیم · اسحاق · یعقوب
    یـهودا که تا داوود
    یـهودا · فارص · حصرون · ارام · عمـیناداب · نحشون · شلمون · بوعز · عوبید · یسی · داوود
    • ن
    • ب
    • و
    پیـامبران و رسولان درون قرآن
    آدم • ادریس • نوح • هود • صالح • ابراهیم • لوط • اسماعیل • اسحاق • یعقوب • یوسف • ایوب • شعیب • موسی • هارون • ذوالکفل • داوود • سلیمان • الیـاس • الیسع • یونس • زکریـا • یحیی • عزیر • عِمران • عیسی • محمد
    • ن
    • ب
    • و
    شخصیّت‌ها و اَعلامِ قرآنی
    شخصیت‌ها
    شکل‌های حیـات
    فراانسانی
    خداوند (الله)

    نام‌ها و صفات بیـان شده درون قرآن

    فرشتگان
    (ملائکه)

    اِسرافیل • جَبرَئیل (جِبریل، روح‌الأمـین) و روح‌القُدُس • عِزرائیل (مَلَک‌ُالموت) • مـیکائیل (مـیکال) • هاروت و ماروت • فرشته روح

    جن‌ها

    اِبلیس یـا شَیطان • عِفریت

    در بهشت

    حورٌ عین • غِلمان و وِلدان

    پیـامبران و
    فرستادگان الهی
    نام بُرده شده

    آدم • اِبراهیم (خلیل‌الله) • اِدریس • اِسحاق • اِسماعیل (ذبیح‌الله) • اِلیـاس (اِلیـاسین) • اَلْیَسَع • اَیّوب • داوود • ذوالکِفل • زَکریّا • سُلیمان • شُعیب • صالِح • عُزَیر • عِمران بن ماثان (پدر مریم) • عیسیٰ مَسیح (روح‌الله) • لوط • محمّد یـا احمد • موسیٰ (کلیم‌الله) • نوح • هارون • هود • یَحییٰ • یَعقوب (اسرائیل) • یوسُف • یونُس (ذو النّون، صاحِبِ الحوت)

    اشاره شده

    اِرمـیا بن حلقیّا • سَموئیل (اُشْموئیل) • یوشَع بن نون

    افراد نیک
    (پیش از اسلام)
    نام بُرده شده

    ذو القَرنَین • طالوت • لُقمان • مَریَم

    اشاره شده

    آسیة بنت مزاحم (همسر فرعون‏) • آصِف بن بَرخیـا • بِلقیس (ملکه سَبَأ) • بِنیـامـین • جادوگران فرعون • حَبیب نَجّار (مؤمن آل‌یـاسین‏) • خِضر • شَمعون الصَّفا (شمعون فطرس) • کالِب بن یوفَنّا (همراه یوشع) • مؤمن آل‌فرعون (حزبیل/حزقیل بن صبورا)

    دیگر افراد
    (پیش از اسلام)
    نام بُرده شده

    آزَر (عموی ابراهیم) • جالوت • سامِریّ • فِرعون • قارون • هامان

    اشاره شده

    ابرهه • بُختُ‌نَصَّر • بَرصیصا • بَلعَم باعورا • پوتیفار (عزیز مصر) • پولس • زُلِیخا یـا راعیل (زن عزیز مصر) • شَدّاد • شَمعون بن یعقوب‏ • قاتلان ناقه صالح (قدار بن سالف و مصدع بن دهر (مصدع بن مـهرج)) • نمرود • ولید بن ریّان یـا آمنحوتپ چهارم آخِناتون (پادشاه مصر زمان یوسف)

    افراد نام بُرده شده
    (پس‌از اسلام)

    ابولَهَب • زید بن حارثه

    منسوبان پیـامبران
    منسوبان نیکِ‌
    تصریح‌شده

    اِلیصابات یـا ایشاع (همسر زکریّا) • حَوّا (همسر آدم) • ساره (همسر ابراهیم، مادر اسحاق) • صَفورا (همسر موسی) و لیّا ( صفورا) • کُلثُم یـا کُلثوم ( موسی) • هابیل (پسر آدم) • یوکابِد (مادر موسی) • ان لوط (ریثا، زعورا و...)

    منسوبانِ‌نیکِ‌
    تصریح‌نشده

    ابیونا (مادر ابراهیم) • پسر لقمان • تارَح یـا تارَخ (پدر ابراهیم) • حَنّة (حَنّا) بنت فاقوذ (مادر مریم) • ان محمد • راحیل (همسر یعقوب) • رَحمـه (همسر ایّوب) • شمخا بنت أنوش (مادر نوح) • عِمران (پدر موسی) • لمِک بن مَتْوشَلَخ (پدر نوح) • هاجَر (همسر ابراهیم، مادر اسماعیل)

    دیگر منسوبان

    آزَر (پدر ابراهیم) • اُمّ‌جَمـیل (زن ابولهب) • قابیل (پسر آدم) • کنعان یـا یـام (پسر نوح) • والِهه یـا واهِله (همسر لوط) • والِعه یـا واعِله (همسر نوح) • همسران محمد • برادران یوسُف • فرزند سلیمان (جسد مرده) • فرزندان ایّوب

    گروه‌ها و قبیله‌ها
    اقوام و قبایل
    نام بُرده شده

    اصحاب رَسّ • رومـیان • قُریش • بنی‌اسرائیل • عرب و عجم • قوم اِلیـاس (اِلیـاسین) • قوم ابراهیم • قوم تُبَّع • قوم ثَمود (قوم صالح، اصحاب حِجر) • قوم شُعیب (اصحاب مَدیَن (اهل مدین) و اصحاب اَیکه) • قوم سَبَأ • قوم عاد (قوم هود) • قوم لوط (مؤتفکات) • قوم نوح • قوم یونُس • یأجوج و مأجوج

    اشاره شده

    ایرانیـان • بنی امـیه • بنی قُریظه • بنی قَینُقاع • بنی نَضیر • بنی‌هاشم • عمالقه

    گروه‌ها
    نام بُرده شده

    اسباط • اسباط بنی‌اسرائیل • اصحاب اخدود • اصحاب الجنة (صاحبان باغ سوخته) • اصحاب سبت • اصحاب سفینـه نوح • اصحاب فیل • اصحاب القریة (اصحاب یـاسین) • اصحاب کهف و رقیم • اهل‌بیت • اهل یَثرب یـا اهل مدینـه • حواریـان (انصار عیسی) • نقبای بنی‌اسرائیل
    آل‌ابراهیم • آل‌داوود • آل‌عمران • آل‌لوط • آل‌موسی و آل‌هارون • آل‌یعقوب • اهل نوح • پیـامبران اولوا العَزْم

    اشاره شده

    اصحاب صُفّه • اصحاب عقبه • اهل قبا • اهل مکّه • امت اسلام (امت محمد) • اوس و خزرج • مـهاجرین و انصار • حزب‌الله • قبطیـان (آل‌فرعون، قوم فرعون)

    گروه‌های
    دینی

    اهل ذِمّه • اهل کتاب • صابئان • کافران • مَجوس (زرتشتیـان) • مسلمانان • مشرکان • منافقان • نصاری (اهل انجیل، مسیحیـان) • یـهود • اَحبار (عالمان یـهود) • رَبّانیّون (عالمان دین) • رَهبان (عابدان و زاهدان مسیحی) • قِسّیسین (عالمان مسیحی)

    مکان‌ها، موجودیت‌ها و رویدادها
    مکان‌ها
    نام بُرده شده

    اَحقاف • ارض مقدس(فلسطین و شام) • ارم • باب حطه • بابِل • بَدر • حِجر • حُنَین • رَسّ • سَبَأ • طور سینا (طور سینین، کوه طور) • عرفات و مشعر الحرام • کعبه (بیت الحرام، بیت العتیق) • کوه جودی • کوه صفا و مروه • مجمع البحرین • مَدیَن • مدینـه (پیشتر یَثرب) • مسجد الأقصیٰ • مسجد الحرام • مسجد ضِرار • مِصر • مقام ابراهیم • مَکّه (بَکّه، بَلَد الأمـین، اُمّ‌القریٰ) • مؤتفکة (سدوم) • وادیِ طُویٰ

    اشاره شده

    انطاکیـه (انتاکیـه) • ایله • بهشت شَدّاد • بیت المقدس و اریحا • بین‌النـهرین • حِجْرِ اِسماعیل و حَجَرُ الأسوَد • حُدَیبیّه • دار الندوة • رود اردن • رود فلسطین • رود نیل • سدِّ ذو القَرنین • سدّ مَأرِب • صحرای سینا و تیـه • طائف • غار حَرا و غار ثور • غار اصحاب کهف • مسجد قُبا و مسجد النبی • نینوا • کنعان

    مکان‌های دینی

    بیعه (کلیسا) • صَلات (کنیسه، کنشت) • صومعه (دِیر) • مِحراب • مسجد

    موجوداتِ
    مادّیِ
    غیرانسان
    کتاب‌های آسمانی

    اِنجیل عیسی • تورات (صُحُف موسی) • زَبور داوود • صُحُف ابراهیم • قَرآن محمّد

    حیوانات منسوب

    ابابیل • سگ اصحاب کهف • شتر صالح • گاو بنی اسرائیل و سامری • ماهی یونس • هدهد سلیمان

    اشیـای منسوب

    الواح موسی • تابوت بنی اسرائیل (صندوق عهد) • تخت بلقیس • درخت ممنوعه آدم • صور اسرافیل • عصای موسی • کشتی نوح • مائده آسمانی حواریون

    بُت‌های نام‌بُرده‌شده

    بَعل • لات، عُزّیٰ و مَنات • وَدّ، سُواع، یَغوث، یَعوق و نَسر • (جِبت و طاغوت • اَنصاب)

    رویدادها

    حجةالوداع • صلح حدیبیـه • عمرةالقضا • غدیر خم • غزوه اُحُد • غزوه اَحزاب (خندق) • غزوه بَدر • غزوه تبوک • غزوه حُنَین • غزوه خیبر • فتح المبین • فتح مکه • لیلةالمبیت • ماجرای افک • مباهله • یوم‌الدار

    یـادداشت: ترتیب نام‌ها بر اساس حروف الفباست. آن‌چه درون پرانتز جلوی هر نام آمده است، اکثراً نام‌ها یـا صفات دیگری هست که درون قرآن به منظور آن نام ذکر شده است؛ یـا نسبت آن شخص.
    برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=آدم_در_اسلام&oldid=23804802»




    [کلیم 1 ابلیس]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 25 Sep 2018 23:17:00 +0000



    کلیم 1 ابلیس

    فرشته - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد

    پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو

    برای دیگر کاربردها، کلیم 1 ابلیس فرشته (ابهام‌زدایی) را ببینید.
    یک نقاشی متعلق بـه سده نوزدهم دو فرشته درون بالای نقاشی درون حال پروازند.

    فرشته و فرشتگان (در سانسکریت پرشیته مرکب از پر + واش بـه معنی سفیر، درون فارسی باستان فرائیشته، درون اوستا فرائشته[۱]) موجوداتی فراانسانی پنداشته مـی‌شوند کـه در بسیـاری از ادیـان دربارهٔ آن‌ها سخن رفته‌است.

    سرشت فرشتگان و امور مرتبط با آنان درون ادیـان و سنن مختلف، متفاوت است. کلیم 1 ابلیس درون یـهودیت و مسیحیت و اسلام، آن‌ها معمولاً بـه عنوان پیـام‌آوران از سوی خدا عمل مـی‌کنند. کلیم 1 ابلیس آنان همچنین گاهی نقش‌های جنگجو و نگهبان را بـه عهده دارند. نظریـات درون مورد مختار بودن یـا مجبور بودن فرشتگان متفاوت است. همچنین فرشتگان با امشاسپندان درون دین زرتشت (مزدیسنا) قابل مقایسه‌اند. درحالی‌که تظاهر فرشتگان متفاوت است، بسیـاری آنان را همچون آدمـیان تصویر کرده‌اند. درون باورهای عامـیانـه فرشته نماد پاکی و خیرخواهی است.

    شکل‌گیری اعتقاد بـه فرشتگان

    بسیـاری از پژوهشگران سکولار باور دارند کـه مفهوم فرشته توسط دین زرتشتی بـه دین‌های ابراهیمـی معرفی شده‌است.[۲] درون آغاز شکل‌گیری ادیـان ابراهیمـی، خدا بـه گونـه موجودی بود کـه در کارهای بشر دخالت مـی‌کند و آن‌ها را درون صورت لزوم بی‌رحمانـه تنبیـه مـی‌کند. این خدا منعکس‌کننده طرز فکر انسان کوچ‌نشین و بدوی آن زمان بود کـه مـی‌توانست شخصاً با انسان صحبت کند. بـه مرور تحت تأثیر دین زردشتی خدا موجود آسمانی و فراسوی دسترس انسان‌ها و بخشنده و مـهربان شد. درون این هنگام بود کـه نیـاز بود کـه حد فاصل انسان و خدا را موجودی مانند فرشتگان پر کند. از این هنگام انسان‌ها به‌جای خدا با فرشتگان سخن مـی‌گفتند.[۲] فرشته مانند جبرئیل یـا وحی مسئولیت رساندن پیـام خدا (از نظر ادیـان ابراهیمـی) را داشتند.

    فرشتگان درون یک نقاشی دوران قاجار درون کاخ گلستان.

    فرشتگان مقرب

    نوشتار اصلی: کلیم 1 ابلیس فرشتگان مقرب

    فرشتگان مرتبه‌های متفاوتی دارند. فرشتگانی کـه از بقیـه از نظر درجاتشان بـه خدا نزدیک‌ترند، مقرب نامـیده مـی‌شوند. چهار فرشته مقرب درون اسلام عبارت‌اند از:

    • جبرئیل (فرشته وحی) مسئول عالم ذر

    القاب: روح الامـین۱۹۳شعرا-روح القدس۹۱بقره-شدیدالقوی۵نجم-ذومره۶نجم-امـین وحی

    • مـیکائیل (فرشته روزی) مسئول دنیـا

    القاب:فرشته روزی۹۲بقره

    • عزرائیل (فرشته مرگ) مسئول عالم برزخ ، این فرشته بـه اذن خداوند روح انسان‌ها را از جسم جدا مـی‌کند.
    • القاب:ملک الموت۱۱سجده
    • اسرافیل (فرشته صور) مسئول رستاخیز ، این فرشته درون روز قیـامت شیپوری را درون دست مـی‌گیرد و با دمـیدن درون آن تمام انسان‌های جهان چه غنی و چه فقیر مـی مـیرند و در آن لحظه تنـها خداوند و موجودات دیگر مـیماند(که خداوند آن موجودات را هم به منظور لحظاتی از پای درون مـی آورد و با تنـها ماندن خود یگانگی و بی همتایی اش را نشان مـی‌دهد).

    القاب:نافخ درصور وناقردرنقر درون ناقور۴۱ق

    فرشتگان دیگر

    فرشتگان زیربه ترتیب تحت امرفرشتگان مقرب اند

    • ۸نفرملائک حامل عرش۱۷حاقه-مقربین۱۷۲نسا-مسبحین۱۶۶صافات-مقترنین۵۳زخرف-تمامـی ملائک نازل برانبیـا
    • مدبرات۵نازعات-صافات۲۳فجر-زاجرات۲صافات-مسومـین۱۲۵ال عمران-مروفین۱۹انفال-معقبات۱۱رعد-مقسمات۴ذاریـات-منزلین۱۲۴ال عمران-حافظین۴طارق
    • نازعات وناشطات وسابحات وسابقات۱نازعات-سفره وکرام برره۱۵و۱۶عبس-کاتبین۲۱یونس-عادون۱۱۳مومنون-رقیب وعتیدومتلقیـان۱۷و۱۸و۲۴ق
    • صافات۲۳فجر-غلاظ وشداد۶تحریم و۱۸علق-زبانیـه یـاخزنـه جهنم۷۱زمر-سائق وشـهید۲۱ق-مالکین دوزخ۷۷زخرف-ملائک عذاب۱۹نفر۳۰مدثر[۳] و[۴]
    • هاروت و ماروت
    • رافائل (فرشته)
    • فطرس ملک
    • مالک (فرشته)
    • نکیر و منکر

    فرشته درون ادیـان گوناگون

    نمایی از یک فرشته بر روی تاق بزرگ درون تاق بستان

    .

    • زرتشت: بـه شش فرشته بلندمرتبه زرتشتی امشاسپندان و به دسته دیگر کـه مقام پایین‌تری دارند، ایزد گفته مـی‌شود. ایزدان دو دسته‌اند، ایزدان مـینوی و ایزدان دنیوی. تمامـی فرشتگان مخلوق اهورامزدا هستند و هر امشاسپند مظهر یکی از صفات اوست.
    • یـهودیت: درون این دین، فرشتگان به‌منزله بندگان خدا هستند کـه دستورهای او را درون زمـین اجرا مـی‌کنند. آنان مؤمنان را حمایت و کافران را تنبیـه مـی‌کنند و وحی را بـه انسان‌ها مـی‌رسانند. گاهی هم امکان دارد درون زمـین بـه شکل انسان ظاهر شوند.

    ترتیب فرشتگان درون یـهودیت-رافائل (فرشته)-سرافی‌ها-سمائیل-سندلفون-عزازیل-‌ها-متاترون-یوریل

    • مسیحیت: درون انجیل، درون موارد متعددی از فرشتگان صحبت شده‌است. فرشتگان پیش از انسان آفریده شده‌اند، مرتبه‌هایی دارند و محافظ انسان‌اند. درود فرستادن و به نوعی پرستش بعضی از فرشتگان مانند مـیکائیل درون کلیساهای مسیحی رایج هست و از سدهٔ چهارم مـیلادی، درون سرزمـین‌های مسیحی نماز انـه‌هایی به منظور مـیکائیل ساخته شده‌است.

    اپولیون-تختها-دوبیل-کاتاریسم-لوسیفر-

    • اسلام: با این‌که فرشتگان (به تعبیر قرآنی: "ملائکه") موجوداتی غیرمادی‌اند، به‌طور معمول با استفاده از تصویر و تمثیل از آن‌ها یـاد شده‌است. درون قرآن کریم (سورهٔ فاطر، آیـهٔ ۱)، فرشتگان با بال‌های دوگانـه، سه‌گانـه یـا چهارگانـه معرفی شده‌اند کـه حکایت از توانایی‌های متعدد آنان دارد. فرشتگان جایگاه و کار معینی دارند و هیچ‌گاه از فرمان خدا سر بای‌زنند و مـی‌توانند با چهره انسان، بر پیـامبران و برخی از اولیـای الهی ظاهر شوند و پیـام‌های خداوند را بـه آنان بدهند یـا دستورات خداوند را انجام دهند. آنان درون زمان‌های گوناگون بـه یـاری مؤمنان مـی‌آیند و آنان را درون حل مشکلات یـاری مـی‌دهند و هنگامـی کـه خداوند آدم را خلیفه خود درون زمـین گردانید، تمامـی فرشتگان به‌جز ابلیس بر او سجده د. ابلیس کـه خود از جنیـان بود و با عبادات بسیـار بـه این مقام معنوی رسیده بود، بـه دلیل تکبر و نافرمانی از بهشت رانده شد. بـه باور مسلمانان همواره دو فرشته همراه انسان‌اند کـه کارهای نیک و بد او را ثبت مـی‌کنند. فرشته ثبت‌کننده کارهای بد بر شانـه چپ و دیگری بر شانـه راست قرار دارد. بـه این دو فرشته درون قرآن کرام الکاتبین گفته شده کـه به معنی نویسندگان بزرگوار است.
    فرشته بـه سبک نقاشی ایرانی و رباعی از ابوسعید ابوالخیر

    .

    کتاب دانشنامـه ملایک (فرشتگان) اولین دانشنامـه فرشته‌شناسی ایران واسلام، بـه قلم حمـید رضاکهنگی درسال ۱۳۹۵، بوسیله نشرمحسن درقطع رحلی وبیش از۶۴۰صفحه، درتهران، چاپ ومنتشرگردیده است. دراین کتاب فرشتگان درهمـه ادیـان، آیین‌ها واقوام بطورمبسوط مورد بررسی وتحقیق قرارگرفته‌است وکاملترین منبع فرشته‌شناسی اسلام، ایران وادیـان باستانی ایران مـی‌باشد.

    جستارها

    • ملائکه
    • ترتیب فرشتگان درون یـهودیت
    • ‌ها
    • ملکوت یـا عالم مثال یکی ازعوالم چهارگانـه

    منابع

  • http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-166097b05aff44faaf0e1eb16db05bbe-fa.html#
  • ↑ ۲٫۰۲٫۱ The Encyclopedia of Religion, volume 1, page 283. , Oxford, New York (1986) ISBN: 0-02-909700-2
  • پیـام قرآن ازمکارم شیرازی
  • فرهنگ موضوعی قران کریم نوشته فانی وخرمشاهی
  • کتاب‌شناسی

    مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط بـه فرشته درون ویکی‌گفتاورد موجود است.
    • فرشتگان، نوشته دایـانا کوپر، ترجمـه فریبا مقدم، نشر پیکان
    • دانشنامـه ملائک، نوشته حمـید رضا کهنگی، نشر محسن
    در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ فرشته موجود است.
    • ن
    • ب
    • و
    شخصیّت‌ها و اَعلامِ قرآنی
    شخصیت‌ها
    شکل‌های حیـات
    فراانسانی
    خداوند (الله)

    نام‌ها و صفات بیـان شده درون قرآن

    فرشتگان
    (ملائکه)

    اِسرافیل • جَبرَئیل (جِبریل، روح‌الأمـین) و روح‌القُدُس • عِزرائیل (مَلَک‌ُالموت) • مـیکائیل (مـیکال) • هاروت و ماروت • فرشته روح

    جن‌ها

    اِبلیس یـا شَیطان • عِفریت

    در بهشت

    حورٌ عین • غِلمان و وِلدان

    پیـامبران و
    فرستادگان الهی
    نام بُرده شده

    آدم • اِبراهیم (خلیل‌الله) • اِدریس • اِسحاق • اِسماعیل (ذبیح‌الله) • اِلیـاس (اِلیـاسین) • اَلْیَسَع • اَیّوب • داوود • ذوالکِفل • زَکریّا • سُلیمان • شُعیب • صالِح • عُزَیر • عِمران بن ماثان (پدر مریم) • عیسیٰ مَسیح (روح‌الله) • لوط • محمّد یـا احمد • موسیٰ (کلیم‌الله) • نوح • هارون • هود • یَحییٰ • یَعقوب (اسرائیل) • یوسُف • یونُس (ذو النّون، صاحِبِ الحوت)

    اشاره شده

    اِرمـیا بن حلقیّا • سَموئیل (اُشْموئیل) • یوشَع بن نون

    افراد نیک
    (پیش از اسلام)
    نام بُرده شده

    ذو القَرنَین • طالوت • لُقمان • مَریَم

    اشاره شده

    آسیة بنت مزاحم (همسر فرعون‏) • آصِف بن بَرخیـا • بِلقیس (ملکه سَبَأ) • بِنیـامـین • جادوگران فرعون • حَبیب نَجّار (مؤمن آل‌یـاسین‏) • خِضر • شَمعون الصَّفا (شمعون فطرس) • کالِب بن یوفَنّا (همراه یوشع) • مؤمن آل‌فرعون (حزبیل/حزقیل بن صبورا)

    دیگر افراد
    (پیش از اسلام)
    نام بُرده شده

    آزَر (عموی ابراهیم) • جالوت • سامِریّ • فِرعون • قارون • هامان

    اشاره شده

    ابرهه • بُختُ‌نَصَّر • بَرصیصا • بَلعَم باعورا • پوتیفار (عزیز مصر) • پولس • زُلِیخا یـا راعیل (زن عزیز مصر) • شَدّاد • شَمعون بن یعقوب‏ • قاتلان ناقه صالح (قدار بن سالف و مصدع بن دهر (مصدع بن مـهرج)) • نمرود • ولید بن ریّان یـا آمنحوتپ چهارم آخِناتون (پادشاه مصر زمان یوسف)

    افراد نام بُرده شده
    (پس‌از اسلام)

    ابولَهَب • زید بن حارثه

    منسوبان پیـامبران
    منسوبان نیکِ‌
    تصریح‌شده

    اِلیصابات یـا ایشاع (همسر زکریّا) • حَوّا (همسر آدم) • ساره (همسر ابراهیم، مادر اسحاق) • صَفورا (همسر موسی) و لیّا ( صفورا) • کُلثُم یـا کُلثوم ( موسی) • هابیل (پسر آدم) • یوکابِد (مادر موسی) • ان لوط (ریثا، زعورا و...)

    منسوبانِ‌نیکِ‌
    تصریح‌نشده

    ابیونا (مادر ابراهیم) • پسر لقمان • تارَح یـا تارَخ (پدر ابراهیم) • حَنّة (حَنّا) بنت فاقوذ (مادر مریم) • ان محمد • راحیل (همسر یعقوب) • رَحمـه (همسر ایّوب) • شمخا بنت أنوش (مادر نوح) • عِمران (پدر موسی) • لمِک بن مَتْوشَلَخ (پدر نوح) • هاجَر (همسر ابراهیم، مادر اسماعیل)

    دیگر منسوبان

    آزَر (پدر ابراهیم) • اُمّ‌جَمـیل (زن ابولهب) • قابیل (پسر آدم) • کنعان یـا یـام (پسر نوح) • والِهه یـا واهِله (همسر لوط) • والِعه یـا واعِله (همسر نوح) • همسران محمد • برادران یوسُف • فرزند سلیمان (جسد مرده) • فرزندان ایّوب

    گروه‌ها و قبیله‌ها
    اقوام و قبایل
    نام بُرده شده

    اصحاب رَسّ • رومـیان • قُریش • بنی‌اسرائیل • عرب و عجم • قوم اِلیـاس (اِلیـاسین) • قوم ابراهیم • قوم تُبَّع • قوم ثَمود (قوم صالح، اصحاب حِجر) • قوم شُعیب (اصحاب مَدیَن (اهل مدین) و اصحاب اَیکه) • قوم سَبَأ • قوم عاد (قوم هود) • قوم لوط (مؤتفکات) • قوم نوح • قوم یونُس • یأجوج و مأجوج

    اشاره شده

    ایرانیـان • بنی امـیه • بنی قُریظه • بنی قَینُقاع • بنی نَضیر • بنی‌هاشم • عمالقه

    گروه‌ها
    نام بُرده شده

    اسباط • اسباط بنی‌اسرائیل • اصحاب اخدود • اصحاب الجنة (صاحبان باغ سوخته) • اصحاب سبت • اصحاب سفینـه نوح • اصحاب فیل • اصحاب القریة (اصحاب یـاسین) • اصحاب کهف و رقیم • اهل‌بیت • اهل یَثرب یـا اهل مدینـه • حواریـان (انصار عیسی) • نقبای بنی‌اسرائیل
    آل‌ابراهیم • آل‌داوود • آل‌عمران • آل‌لوط • آل‌موسی و آل‌هارون • آل‌یعقوب • اهل نوح • پیـامبران اولوا العَزْم

    اشاره شده

    اصحاب صُفّه • اصحاب عقبه • اهل قبا • اهل مکّه • امت اسلام (امت محمد) • اوس و خزرج • مـهاجرین و انصار • حزب‌الله • قبطیـان (آل‌فرعون، قوم فرعون)

    گروه‌های
    دینی

    اهل ذِمّه • اهل کتاب • صابئان • کافران • مَجوس (زرتشتیـان) • مسلمانان • مشرکان • منافقان • نصاری (اهل انجیل، مسیحیـان) • یـهود • اَحبار (عالمان یـهود) • رَبّانیّون (عالمان دین) • رَهبان (عابدان و زاهدان مسیحی) • قِسّیسین (عالمان مسیحی)

    مکان‌ها، موجودیت‌ها و رویدادها
    مکان‌ها
    نام بُرده شده

    اَحقاف • ارض مقدس(فلسطین و شام) • ارم • باب حطه • بابِل • بَدر • حِجر • حُنَین • رَسّ • سَبَأ • طور سینا (طور سینین، کوه طور) • عرفات و مشعر الحرام • کعبه (بیت الحرام، بیت العتیق) • کوه جودی • کوه صفا و مروه • مجمع البحرین • مَدیَن • مدینـه (پیشتر یَثرب) • مسجد الأقصیٰ • مسجد الحرام • مسجد ضِرار • مِصر • مقام ابراهیم • مَکّه (بَکّه، بَلَد الأمـین، اُمّ‌القریٰ) • مؤتفکة (سدوم) • وادیِ طُویٰ

    اشاره شده

    انطاکیـه (انتاکیـه) • ایله • بهشت شَدّاد • بیت المقدس و اریحا • بین‌النـهرین • حِجْرِ اِسماعیل و حَجَرُ الأسوَد • حُدَیبیّه • دار الندوة • رود اردن • رود فلسطین • رود نیل • سدِّ ذو القَرنین • سدّ مَأرِب • صحرای سینا و تیـه • طائف • غار حَرا و غار ثور • غار اصحاب کهف • مسجد قُبا و مسجد النبی • نینوا • کنعان

    مکان‌های دینی

    بیعه (کلیسا) • صَلات (کنیسه، کنشت) • صومعه (دِیر) • مِحراب • مسجد

    موجوداتِ
    مادّیِ
    غیرانسان
    کتاب‌های آسمانی

    اِنجیل عیسی • تورات (صُحُف موسی) • زَبور داوود • صُحُف ابراهیم • قَرآن محمّد

    حیوانات منسوب

    ابابیل • سگ اصحاب کهف • شتر صالح • گاو بنی اسرائیل و سامری • ماهی یونس • هدهد سلیمان

    اشیـای منسوب

    الواح موسی • تابوت بنی اسرائیل (صندوق عهد) • تخت بلقیس • درخت ممنوعه آدم • صور اسرافیل • عصای موسی • کشتی نوح • مائده آسمانی حواریون

    بُت‌های نام‌بُرده‌شده

    بَعل • لات، عُزّیٰ و مَنات • وَدّ، سُواع، یَغوث، یَعوق و نَسر • (جِبت و طاغوت • اَنصاب)

    رویدادها

    حجةالوداع • صلح حدیبیـه • عمرةالقضا • غدیر خم • غزوه اُحُد • غزوه اَحزاب (خندق) • غزوه بَدر • غزوه تبوک • غزوه حُنَین • غزوه خیبر • فتح المبین • فتح مکه • لیلةالمبیت • ماجرای افک • مباهله • یوم‌الدار

    یـادداشت: ترتیب نام‌ها بر اساس حروف الفباست. آن‌چه درون پرانتز جلوی هر نام آمده است، اکثراً نام‌ها یـا صفات دیگری هست که درون قرآن به منظور آن نام ذکر شده است؛ یـا نسبت آن شخص.
    • ن
    • ب
    • و
    فرشتگان درون ادیـان ابراهیمـی
    یـهودیت
    افراد
    • مـیکائیل
    • جبرئیل
    • رافائل
    • یوریل
    • عزرائیل
    • آریل
    • رازیل
    • آراریل
    • کمایل
    • دوماه
    • کسیل
    • ایشت
    • هادرانیل
    • هانیل
    • جرامـیل
    • ژوفیل
    • متاترون
    • نوریل
    • سامـیازا
    • پراویل
    • ساچیل
    • سمائیل
    • زفکیل
    • یـاهوئل
    • زدکیل
    • زراچیل
    • دوبیل
    • کوشیل
    گروه
    • سرافیم
    • حیوط
    • اوفانیم
    • چروبیم
    • Recording angels
    مسیحیت
    افراد
    • مـیکائیل
    • جبرئیل
    • رافائل
    • یوریل
    • آریل
    • ساریل
    • گاگیل
    • سندلفون
    • راکل
    • رامـیل
    • سلافیل
    • براکیل
    • جگودیل
    • کامائیل
    • جرامـیل
    • ژوفیل
    • متاترون
    • سامـیازا
    • پراویل
    • ساشیل
    • زدکیل
    • زراکیل
    • فانویل
    • آکر
    • گبوتلون
    • آرفوگیتونوس
    • زبولون
    • دانیل
    • ل
    • کوکبیل
    • کوشیل
    • للیئل
    • موریل
    • پاهالیـا
    • سرافیل
    • شمسیل
    گروه
    • سرافیم
    • اوفانیم
    • چروبیم
    • تختها
    • Dominions
    • Virtues
    • Powers
    • Principalities
    • Recording angels
    اسلام
    افراد
    • مـیکائیل
    • جبرئیل
    • اسرافیل
    • عزرائیل
    • هاروت
    • ماروت
    • مالک
    • رضوان
    • منکر
    • نکیر
    • روح القدس
    گروه
    • Hafaza
    • کرام‌الکاتبین
    • معقبات
    • دردائيل
    • نوزده فرشتهٔ جهنم
    • فرشتگان نماز
    توجه: فرشته‌ای کـه توسط همـه فرقه‌ها بـه رسمـیت شناخته نشده هست کج نمایش داده شده‌است.
    داده‌های کتابخانـه‌ای
    • GND: 4014748-4
    • NDL: 00576659
    • ن
    • ب
    • و
    ادبیـات خیـال‌پردازی (گونـه هنری)
    • History
    • Literature
    • Outline
    • Sources
    زیرگونـه‌ها
    • Bangsian
    • Comic
    • خیـال‌پردازی معاصر
    • خیـال‌پردازی تیره‌وتار
    • Dying Earth
    • Fairytale
    • Fantastique
    • Fantasy of manners
    • فولکلور
    • Gaslamp
    • داستان گوتیک
    • Hard
    • Heroic
    • خیـال‌پردازی حماسی
      • list
    • فانتزی تاریخی
    • Juvenile
    • Lost World
    • Low
    • جادویی
    • Medieval
    • Mythic
    • Romantic
    • Shenmo
    • Sword and sorcery
    • Urban
    • ادبیـات شگرف
    رسانـه‌ها
    فیلم فانتزی and television
    • Anime
    • Films
    • Television programs
    ادبیـات
    • Authors
    • Ballantine Adult Fantasy series
    • Comics
      • list
    • The Encyclopedia of Fantasy
    • Internet Speculative Fiction Database
    • List of novels (A–H)
    • (I–R)
    • (S–Z)
    • Newcastle Forgotten Fantasy Library
    • Publishers
    مجله‌ها
    • Fantastic
    • Locus
    • The Magazine of Fantasy & Science Fiction
    • Science Fantasy
    • Unknown
    • Weird Tales
    Fandom
    • Art
    • Filk music
    • Harry Potter fandom
    • Inklings
    • Mythopoeic Society
    • Religion
    • Tolkien fandom
    • Works inspired by J. R. R. Tolkien
    • World Fantasy Award
    Tropes
    Creatures
    • فرشته
    • دیو
    • اژدها
    • Elemental
    • Familiar
    • فری
    • جن
    • گرگینـه
    • Old One
    • سیرن
    • Spirit
    • Undead
    • تک‌شاخ
    • یوکای
    شخصیت‌ها
    • بربرها
    • Caveman
    • Damsel in distress
    • ارباب تاریکی
    • قهرمان
    • Fairy godmother
    • Magicians
    • Occult detective
      • list
    • افسونگری
    سحر (جادوی سیـاه / light)
    • روح‌باوری
    • دیوشناسی
    • احضار (علوم غریبه)
    • Incantation
    • Magocracy
    • فال اموات
    • دگرپیکری
    • Technomancy
    • افسونگری
    Fantasy race
    • دورف (اساطیر)
    • الف (اساطیر)
    • انت (موجود خیـالی)
    • غول
    • گنوم (اساطیر)
    • گابلین
    • گرملین
    • Halfling
    • Hobgoblin
    • Kobold
    • Ogre
    • انی (خیـال)
    • ارک (موجود خیـالی)
    • ترول (افسانـه)
    مکان‌ها و رویدادها
    • پویش
    • Worlds
      • list
    • Lost city
    • Hollow Earth
    • Astral plane
    • Enchanted forest
    مرتبط
    • تمثیل (ادبیـات)
    • Dungeons & Dragons
    • حماسه
    • حکایت
    • متل (قصه)
    • Fantastic
    • داستان ترسناک
      • Ghost stories
    • Human–animal hybrid
    • LGBT themes in speculative fiction
    • واقع‌گرایی جادویی
    • مکا (سبک)
    • اسطوره‌شناسی
    • خیـال‌پردازی علمـی
    • علمـی–تخیلی
    • Superhero fiction
    • Supernatural fiction

    رده:خیـال‌پردازی (گونـه هنری)

    • Portal
    برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=فرشته&oldid=24568495»




    [کلیم 1 ابلیس]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 22 Sep 2018 08:48:00 +0000



    کلیم 1 ابلیس

    Allama Iqbal Poetry کلام علامہ محمد اقبال

    Allama Iqbal Urdu & Farsi Poetry (11 Complete Books)
    */ ]]>
    1. کلیم 1 ابلیس Armaghan-e-Hijaz Urdu (ارمغان حجاز) The Gift of Hijaz
  • (Armaghan-e-Hijaz-01) (ابلیس کی مجلس شوری) Iblees Ki Majlis-e-Shura
  • (Armaghan-e-Hijaz-02)(بڈھے بلوچ کی نصیحت بیٹے کو ) Budhe Baloch Ki Nasihat Baite Ko
  • (Armaghan-e-Hijaz-03) (تصویر و مصور) Tasveer-o-Musawwir
  • (Armaghan-e-Hijaz-04) (عالم برزخ) Alam-e-Barzakh
  • (Armaghan-e-Hijaz-05) (معزول شہنشاہ) Maazool Shahenshah
  • (Armaghan-e-Hijaz-06) (دوزخی کی مناجات) Dozakhi Ki Munajat
  • (Armaghan-e-Hijaz-07) (مسعود مرحوم) Masood Marhoom
  • (Armaghan-e-Hijaz-08) (آواز غیب) Awaz-e-Ghaib
  • (Armaghan-e-Hijaz-09) (رباعیـات: کلیم 1 ابلیس مـیری شاخ امل کا ہے ثمر کیـا) Rubaiyat - Meri Shakh-e-Amal Ka hai Samar Kya
  • (Armaghan-e-Hijaz-10) (فراغت دے اس کار جہاں سے) Faraghat De Usse Kaar-e-Jahan Se
  • (Armaghan-e-Hijaz-11) (دگرگوں عالم شام و سحر کر) Digargoon Alam-e-Sham-o-Sahar Kar
  • (Armaghan-e-Hijaz-12) (غریبی مـیں ہوں محسود امـیری) Ghareebi Mein Hun Mehsud-e-Ameeri
  • (Armaghan-e-Hijaz-13) (خرد کی تنگ دامانی سے فریـاد) Khirad Ki Tang Daamani Se Faryad
  • (Armaghan-e-Hijaz-14) (کہا اقبال نے شیخ حرم سے) Kaha Iqbal Ne Sheikh-e-Haram Se
  • (Armaghan-e-Hijaz-15) (کہن ہنگامہ ہاے آرزو سرد)Kuhan Hangama Haye Arzoo Sard
  • (Armaghan-e-Hijaz-16) (حدیث بندہ مومن دل آویز) Hadees-e-Banda'e Momin Dil Awaiz
  • (Armaghan-e-Hijaz-17) (تمـیز خار و گل سے آشکارا ) Tameez-e-Khar-o-Gul Se Ashakara
  • (Armaghan-e-Hijaz-18) ( نہ کر ذکر و فراق آشنائی) Na Kar Zikar-e-Firaq-o-Ashnayi
  • (Armaghan-e-Hijaz-19) (تیرے دریـا مـیں طوفان کیوں نہیں ہے ) Tere Darya Mein Toofan Kyun Nahin Hai
  • (Armaghan-e-Hijaz-20) (خرد دیکھے اگر دل کی نگاہ سے) Khirad Dekhe Agar Dil Ki Nigah Se
  • (Armaghan-e-Hijaz-21) (کبھی دریـا سے مثل موج ابھر کر) Kabhi Darya Se Misel-e-Mouj Ubher Kar
  • (Armaghan-e-Hijaz-22) (ملا زادہ ضیغم لولابی کشمـیری کا بیـاض) Mullah Zadah Zaigham Lolabi Kashmiri Ka Bayaz
  • (Armaghan-e-Hijaz-23) (موت ہے اک سخت تر جس کا غلامـی ہے نام) Mout Hai Ek Sakht Ter Jis Ka Ghulami Hai Naam 
  • (Armaghan-e-Hijaz-24)(آج وہ کشمـیر ہے محکوم و مجبور و فقیر) Aaj Woh Kashmir Hai Mehkoom-o-Majboor-o-Faqeer
  • (Armaghan-e-Hijaz-25) (گرم ہو جاتا ہے جب محکوم قوموں کا لہو) Garam Ho Jata Hai Jab Mehkoom Qaumon Ka Lahoo
  • (Armaghan-e-Hijaz-26) (دراج کی پرواز مـیں ہے شوکت شاہین) Durraj Ki Parwaz Mein Hai Shaukat-e-Shaheen
  • (Armaghan-e-Hijaz-27) (رندوں کو بھی معلوم ہیں صوفی کے کمالات) Rindon Ko Bhi Maloom Hain Sufi Ke Kamalat
  • (Armaghan-e-Hijaz-28) (نکل کر خانقاہوں سے ادا کر رسم شبیری) Nikl Kar Khanqahon Se Ada Ker Rasm-e-Shabiri
  • (Armaghan-e-Hijaz-29) (سمجھا لہو کی بوند اگر تو اسے تو خیر) Samajha Lahoo Ki Boond Agar Tu Isse Tou Khair
  • (Armaghan-e-Hijaz-30) (کھلا جب چمن مـیں کتب خانہ گل ) Khula Jab Chaman Mein Kutab Khana'ay Gul
  • (Armaghan-e-Hijaz-31) (آزاد کی رگ سخت ہے مانند رگ سنگ) Azad Ki Rag Sakht Hai Manid Rag-e-Sang
  • (Armaghan-e-Hijaz-32) (تمام عارف و عامـی خودی سے بیگانہ) Tamam Arif-o-Aami Khudi Se Begana
  • (Armaghan-e-Hijaz-33) (دگرگوں جہاں ان کے زور عمل سے) Digargoon Jahan Un Ke Zor-e-Amal Se
  • (Armaghan-e-Hijaz-34) (نشان یہی ہے زمانے مـیں زندہ قوموں کا) Nishan Yehi Hai Zamane Mein Zinda Qaumon Ka
  • (Armaghan-e-Hijaz-35) (چہ کافرانہ قمارحیـات مـی بازی) Che Kafirana Qimar-e-Hayat Mee Bazi
  • (Armaghan-e-Hijaz-36) (ضمـیر مغرب ہے تاجرانہ ، کلیم 1 ابلیس ضمـیر مشرق ہے راہبانہ) (Zameer-e-Maghrib Hai Tajirana, Zameer-e-Mashriq Hai Rahibana
  • (Armaghan-e-Hijaz-37) (حاجت نہیں اے خطہ گل شرح و بیـان کی) Hajat Nahin Ae Khita'ay Gul Sharah-o-Bayan Ki
  • (Armaghan-e-Hijaz-38) (خود آگاہی نے سکھلا دی ہے جس کو تن فراموشی) Khud Agahi Ne Sikhla Di Hai Jis Ko Tan Faramoshi
  • (Armaghan-e-Hijaz-39) (آن عزم بلند آور آن سوز جگر آور) Aan Azam-e-Buland Awar Aan Soz-e-Jigar Awar
  • (Armaghan-e-Hijaz-40) (غریب شہر ہوں مـیں، سن تو لے مـیری فریـاد) Ghareeb-e-Shehar Hun Mein, Sun To Le Meri Faryad
  • (Armaghan-e-Hijaz-41) (سر اکبر حیدری، صدر اعظم حیدرآباد دکن کے نام) Sir Akbar Haideri, Sadar-e-Azam Haiderabad Daccan Ke Naam
  • (Armaghan-e-Hijaz-42) (حسین احمد) Hussain Ahmad
  • (Armaghan-e-Hijaz-43-Book Complete) (حضرت انسان) Hazrat-e-Insan
  • 2. کلیم 1 ابلیس Bal-e-Jibril (با ل جبر یل) Wings of Gabriel                         Back to Top
  • (Bal-e-Jibril-001) (مـیری نوا شوق سے شور حریم ذات مـیں) Meri Nawa-e-Shauq Se Shor Hareem-e-Zaat Mein
  • (Bal-e-Jibril-002) (اگر کج رو ہیں انجم, آسمان تیرا ہے یـا مـیرا) Agar Kaj Ro Hain Anjum, Asman Tera Hai Ya Mera
  • (Bal-e-Jibril-003) (تیرے شیشے مـیں مے باقی نہیں ہے) Tere Shishe Mein Mai Baqi Nahin Hai
  • (Bal-e-Jibril-004) (گیسوۓ تابدار کو اور بھی تابدار کر) Gaisu-e-Tabdar Ko Aur Bhi Tabdar Kar
  • (Bal-e-Jibril-005) (اثر کرے نہ کرے، سن تو لے مـیری فریـاد) Asar Kare Na Kare, Sun To Le Meri Faryad
  • (Bal-e-Jibril-006) (کیـا عشق ایک زندگی مستعار کا) Kya Ishq Aik Zindagi-e-Mastaar Ka
  • (Bal-e-Jibril-007) (دلوں کو مرکز مہر و وفا کر) Dilon Ko Markaz-e-Mehar-o-Wafa Kar
  • (Bal-e-Jibril-008) (پریشان ہو کے مـیری خاک آخر دل نہ بن جائے) Preshan Ho Ke Meri Khak Akhir Dil Na Ban Jaye
  • (Bal-e-Jibril-009) (دگرگوں ہے جہاں، تاروں کی گردش تیز ہے ساقی) Digargoon Hai Jahan, Taron Ki Gardish Taez Hai Saqi
  • (Bal-e-Jibril-010) (لا پھر ایک بار وہی بادہ و جام اے ساقی) La Phir Aik Bar Wohi Badah-o-Jaam Ae Saqi
  • (Bal-e-Jibril-011) (مٹا دیـا مـیرے ساقی نے عالم من و تو) Mita Diya Mere Saqi Ne Alam-e-Mann-o-Tu
  • (Bal-e-Jibril-012) (متاع بےبہا ہے درد و سوز آرزو مندی) Mata-e-Bebaha Hai Dard-o-Souz-e-Arzoo Mandi
  • (Bal-e-Jibril-013) (تجھے یـاد کیـا نہیں ہے مـیرے دل کا وہ زمانہ) Tujhe Yaad Kya Nahin Hai Mere Dil Ka Woh Zamana
  • (Bal-e-Jibril-014) (ضمـیر لالہ مے لعل سے ہوا لبریز) Zameer-e-Lala Mai-e-Laal Se Huwa Labraiz
  • (Bal-e-Jibril-015) (وہی مـیری کم نصیبی، وہی تیری بے نیـازی) Wohi Meri Kam Naseebi, Wohi Teri Be-Niazi
  • (Bal-e-Jibril-016) (اپنی جولاں گاہ زیر آسمان سمجھا تھا) Apni Jolangah Zair-e-Asman Samjha Tha Main
  • (Bal-e-Jibril-017) (اک دانش نورانی، اک دانش برہانی) Ek Danish-e-Noorani, Ek Danish-e-Burhani
  • (Bal-e-Jibril-018) (یـا رب ! یہ جہاں گزرن خوب ہے لیکن) Ya Rab ! Ye Jahan-e-Guzran Khoob Hai Lekin
  • (Bal-e-Jibril-019) (سما سکتا نہیں پہناے فطرت مـیں مـیرا سودا) Sama Sakta Nahin Pehna'ay Fitrat Mein Mera Soda
  • (Bal-e-Jibril-020) (بہت دیکھے ہیں مـیں نے مشرق و مغرب کے مے خانے) Bohat Dekhe Hain Main Ne Mashriq-o-Maghrib Ke Maikhane
  • (Bal-e-Jibril-021) (غلامـی کیـا ہے؟ ذوق و حسن و زیبائی سے محرومـی) Ghulami Kya Hai? Zauq-e-Husn-o-Zaibai Se Mehroomi
  • (Bal-e-Jibril-022) (یہغزل خواں ہے ، پر سوز و نشاط انگیز) Ye Kon Ghazal Khawan Hai, Pur Soz-o-Nishat Angaiz
  • (Bal-e-Jibril-023) (وہ حرف راز کے مجھ کو سکھا گیـا ہے جنوں) Woh Harf-e-Raaz Ke Mujh Ko Sikha Gaya Hai Junoon
  • (Bal-e-Jibril-024) (عالم و آب و خاک و باد! سر عیـاں ہے تو کہ مـیں) Alam-e-Aab-o-Khak-o-Bad ! Sir-e-Ayan Hai Tu Ke Main
  • (Bal-e-Jibril-025) (تو ابھی رہ گزر مـیں ہے، قید مقام سے گزر) Tu Abhi Reh Guzar Mein Hai, Qaid-e-Maqam Se Guzar
  • (Bal-e-Jibril-026) (امـین راز ہے مردان حر کی درویشی) Amin-e-Raaz Hai Mardan-e-Hur Ki Darvaishi
  • (Bal-e-Jibril-027) (پھر چراغ لالہ سے روشن ھوۓ کوہ و دمن) Phir Charagh-e-Lala Se Roshan Huay Koh-o-Daman
  • (Bal-e-Jibril-028) (مسلمان کے لہو مـیں ہے، سلیقہ دل نوازی کا) Musalman Ke Lahoo Mein Hai, Saliqa Dil Nawazi Ka
  • (Bal-e-Jibril-029) (عشق سے پیدا نواۓ زندگی مـیں زیر و بم) Ishq Se Paida Nuwa'ay Zindagi Mein Zair-o-Bam
  • (Bal-e-Jibril-030) (دل سوز سے خالی ہے ، نگاہ پاک نہیں ہے) Dil Soz Se Khali Hai, Nigah Pak Nahin Hai
  • (Bal-e-Jibril-031) (ہزار خوف ہو لیکن زبان ہو دل کی رفیق) Hazar Khof Ho Lekin Zuban Ho Dil Ki Rafeeq
  • (Bal-e-Jibril-032) (پوچھ اس سے کے مقبول ہے فطرت کی گواہی) Pooch Iss Se Ke Maqbool Hai Fitrat Ki Gawahi
  • (Bal-e-Jibril-033) (یہ حوریں فرنگی، دل و نظر کا حجاب) Ye Hooriyan-e-Farangi, Dil-o-Nazar Ka Hijab
  • (Bal-e-Jibril-034) (دل بیدار فاروقی، دل بیدار کراری) Dil-e-Baidar Farooqi, Dil-e-Baidar Karrari
  • (Bal-e-Jibril-035) (خودی کی شوخی و تندی مـیں کبر و ناز نہیں) Khudi Ki Shaukhi-o-Tundi Mein Kibar-o-Naz Nahin
  • (Bal-e-Jibril-036) (مـیر سپاہ نا سزا، لشکر یـاں شکستہ صف) Mir-e-Sipah Na Saza, Lashkar Yaan Shakistah Saf
  • (Bal-e-Jibril-037) (زمستانی ہوا مـیں گرچہ تھی شمشیر کی تیزی) Zamistani Hawa Mein Garcha Thi Shamsheer Ki Taizi
  • (Bal-e-Jibril-038) (یہ دیر کہن ہے، عنبر خس و خاشاک) Ye Dair-e-Kuhan Hai, Anbar-e-Khas-o-Khashaak
  • (Bal-e-Jibril-039) (کمال ترک نہیں آب و گل سے مہجوری) Kamal-e-Tark Nahin Aab-o-Gill Se Mahjoori
  • (Bal-e-Jibril-040) (عقل گو آستان سے دور نہیں) Aqal Go Aastan Se Door Nahin
  • (Bal-e-Jibril-041) (خودی وہ بحر ہے جس کا کوئی کنارہ نہیں) Khudi Woh Beher Hai Jis Ka Koi Kinara Nahin
  • (Bal-e-Jibril-042) (یہ پیـام دے گئی ہے مجھے باد صبح گاہی) Ye Peyam De Gayi Hai Mujhe Bad-e-Subah Gahi
  • (Bal-e-Jibril-043) (تیری نگاہ فرو مایہ، ہاتھ ہے کوتاہ) Teri Nigah Firo Maya, Hath Hai Kotah
  • (Bal-e-Jibril-044) (خرد کے پاس خبر کے سوا کچھ بھی نہیں) Kirad Ke Paas Khabar Ke Siwa Kuch Aur Nahin
  • (Bal-e-Jibril-045) (نگاہ فقر مـیں شان سکندری کیـا ہے) Nigah-e-Faqar Mein Shan-e-Sikandari Kya Hai
  • (Bal-e-Jibril-046) (نہ تو زمـین کے لئے ہے نہ آسمان کے لئے) Na Tu Zameen Ke Liye Hai Na Asman Ke Liye
  • (Bal-e-Jibril-047) (تو اے اسیر مکان ! لا مکان سے دور نہیں) Tu Ae Aseer-e-Makan ! La Makan Se Door Nahin
  • (Bal-e-Jibril-048) (خرد نے مجھ کو عطا کی نظر حکیمانہ) Kirad Ne Mujh Ko Atta Ki Nazar Hakeemana
  • (Bal-e-Jibril-049) (افلاک سے اتا ہے نالوں کا جواب آخر) Aflak Se Ata Hai Nalon Ka Jawab Akhir
  • (Bal-e-Jibril-050) (ہر شے مسافر، ہر چیز راہی) Har Shay Musafir, Har Cheez Rahi
  • (Bal-e-Jibril-051) (ہر چیز ہے محو خود نمائی) Har Cheez Hai Mehew-e-Khud Numai
  • (Bal-e-Jibril-052) (اعجاز ہےی کا یـا گردش زمانہ) Ejaz Hai Kissi Ka Ya Gardish-e-Zamana !
  • (Bal-e-Jibril-053) (خرد مندوں سے کیـا پوچھوں کہ مـیری ابتدا کیـا ہے) Khirad Mandon Se Kya Poochun Ke Meri Ibtada Kya Hai
  • (Bal-e-Jibril-054) (جب عشق سکھاتا ہے آداب خود آگاہی) Jab Ishq Sikhata Hai Adab-e-Khud Agahi
  • (Bal-e-Jibril-055) (مجھے آہ و فغاں نیم شب کا پھر پیـام آیـا) Mujhe Aah-o-Fighan-e-Neem Shab Ka Phir Peyam Aya
  • (Bal-e-Jibril-056) (نہ ہو طغیـانی مشتاقی تو مـیں رہتا نہیں باقی) Na Ho Tughyan-e-Mushtaqi To Main Rehta Nahin Baqi
  • (Bal-e-Jibril-057) (فطرت کو خرد کے رو برو کر) Fitrat Ko Khirad Ke Ru-Ba-Ru Kar
  • (Bal-e-Jibril-058) (یہ پیران کلیسا و حرم، اے واے مجبوری) Ye Piran-e-Kaleesa-o-Haram, Ae Waye Majboori !
  • (Bal-e-Jibril-059) (تازہ پھر دانش حاضر نے کیـا سحر قدیم) Taza Phir Danish-e-Hazir Ne Kiya Sehar-e-Qadeem
  • (Bal-e-Jibril-060) (ستاروں سے آگے جہاں اور بھی ہیں) Sitaron Se Agay Jahan Aur Bhi Hain
  • (Bal-e-Jibril-061) (ڈھونڈ رہا ہے فرنگ عیش جہاں کا دوام) Dhoond Raha Hai Farang Aysh-e-Jahan Ka Dawam
  • (Bal-e-Jibril-062) (خودی ہو علم سے محکم تو غیرت جبریل) Khudi Ho Ilm Se Mohkam To Ghairat-e-Jibreel
  • (Bal-e-Jibril-063) (مکتبوں مـیں کہیں رعنائی افکار بھی ہے؟) Maktabon Mein Kahin Ra'anai-e-Afkar Bhi Hai?
  • (Bal-e-Jibril-064) (حادثہ وہ جو ابھی پردہ افلاک مـیں ہے) Hadsa Woh Jo Abhi Parda'ay Aflak Mein Hai
  • (Bal-e-Jibril-065) (رہا نہ حلقہ صوفی مـیں سوز مشتاقی) Raha Na Halqa-e-Sufi Mein Soz-e-Mushtaqi
  • (Bal-e-Jibril-066) (ہوا نہ زور سے اس کے، کوئی گریبان چاک) Huwa Na Zor Se Uss Ke, Koi Gireban Chaak
  • (Bal-e-Jibril-067)  (یوں ہاتھ  نہیں عطا وہ گوہر یک دانہ) Yun Hath Nahin Ata Vo Gohar-e-Yak Dana
  • (Bal-e-Jibril-068) (نہ تخت و تاج مـیں نے لشکر و سپاہ مـیں ہے) Na Takht-o-Taj Mein Ne Lashkar-o-Sipah Mein Hai
  • (Bal-e-Jibril-069) (فطرت نے نہ بخشا مجھے اندیشہ چالاک) Fitrat Ne Na Bakhsha Mujhe Andesha'ay Chalak
  • (Bal-e-Jibril-070) (کریں گے اہل نظر تازہ بستیـاں آباد) Karain Ge Ahl-e-Nazar Taza Bastiyan Abad
  • (Bal-e-Jibril-071) (کی حق سے فرشتوں نے اقبال کی غمازی) Ki Haq Se Farishton Ne Iqbal Ki Ghamazi
  • (Bal-e-Jibril-072) (نے مہرہ باقی، نے مہرہ بازی) Ne Muhrah Baqi, Ne Muhrah Bazi
  • (Bal-e-Jibril-073) (گرم فغاں ہے ، اٹھ کے گیـا قافلہ) Garam-e-Faghan Hai Jaras, Uth Ke Gya Qafla
  • (Bal-e-Jibril-074) (مـیری نوا سے ہوے زندہ عارف و عامـی) Meri Nawa Se Huay Zinda Arif-o-Aami
  • (Bal-e-Jibril-075) (ہر ایک مقام سے آگے گزر گیـا مہ نو) Har Ek Maqam Se Agay Guzar Gya Mah-e-Nau
  • (Bal-e-Jibril-076) (کھو نہ جا اس سحر و شہر مـیں اے صاحب ہوش) Kho Na Ja Iss Sehar-o-Sham Mein Ae Sahib-e-Hosh !
  • (Bal-e-Jibril-077) (تھا جہاں مدرسہ شیری و شہنشاہی) Tha Jahan Madrasa-e-Sheri-o-Shahanshahi
  • (Bal-e-Jibril-078) (ہے یـاد مجھے نکتہ سلمان خوش آہنگ) Hai Yaad Mujhe Nukta'ay Salman-e-Khush Ahang
  • (Bal-e-Jibril-079) (فقر کے ہیں معجزات تاج و سریر و سپاہ) Faqar Ke Hain Maujazat Taj-o-Sareer-o-Sipah
  • (Bal-e-Jibril-080) (کمال جوش جنوں مـیں رہا گرم طواف) Kamal-e-Josh-e-Junoon Main Raha Garam-e-Tawaf
  • (Bal-e-Jibril-081) (شعور و ہوش و خرد کا معاملہ ہے عجیب) Shaur-o-Hosh-o-Khird Ka Ma'amla Hai Ajeeb
  • (Bal-e-Jibril-082) (قطعہ - انداز بیـان گرچہ بہت شوخ نہیں ہے) Qataa (Andaz-e-Bayan Garcha Bohat Shokh Nahin Hai)
  • (Bal-e-Jibril-083) (رباعیـات - رہ رسم حرم نا محرمانہ) Rubaiyat - Reh-e-Rasm-e-Haram Na-Mehramana
  • (Bal-e-Jibril-084) (ظلام بحر مـیں کھو کر سنبھل جا) Zulaam-e-Behar Mein Kho Kar Sanbhal Ja
  • (Bal-e-Jibril-085) (مکانی ہوں کہ آزاد مکان ہوں) Makani Hun Ke Azad-e-Makan Hun
  • (Bal-e-Jibril-086) (خودی کی خلوتوں مـیں گم رہا مـیں) Khudi Ki Khalwaton Mein Gum Raha Main
  • (Bal-e-Jibril-087) (پریشاں کاروبار آشنائی) Preshan Karobar-e-Aashanai
  • (Bal-e-Jibril-088) (یقین، مثل خلیل آتش نشینی) Yaqeen, Misl-e-Khalil Aatish Nasheeni
  • (Bal-e-Jibril-089) (عرب کے سوز مـیں ساز عجم ہے) Arab Ke Soz Mein Saaz-e-Ajam Hai
  • (Bal-e-Jibril-090) (کوئی دیکھے تو مـیری نے نوازی) Koi Dekhe To Meri Ne Nawazi
  • (Bal-e-Jibril-091) (ہر اک ذرے مـیں ہے شاید مکیں دل) Har Ek Zarre Mein Hai Shaid Makeen Dil
  • (Bal-e-Jibril-092) (تیرا اندیشہ افلاکی نہیں ہے) Tera Andesha Aflaki Nahin Hai
  • (Bal-e-Jibril-093) (نہ مومن ہے نہ مومن کے امـیری) Na Momin Hai Na Momin Ki Ameeri
  • (Bal-e-Jibril-094) (خودی کی جلوتوں مـیں مصطفائی) Khudi Ki Jalwaton Mein Mustafai
  • (Bal-e-Jibril-095) (نگاہ الجھی ہوئی ہے رنگ و بو مـیں) Nigah Uljhi Huwi Hai Rang-o-Bu Mein
  • (Bal-e-Jibril-096) (جمال عشق و مستی نے نوازی) Jamal-e-Ishq-o-Masti Ne Nawazi
  • (Bal-e-Jibril-097) (وہ مـیرا رونق محفل کہاں ہے) Vo Mera Ronaq-e-Mehfil Kahan Hai
  • (Bal-e-Jibril-098) (سوار ناقہ و محمل نہیں مـیں) Sawar-e-Naqa-o-Mohmil Nahin Main
  • (Bal-e-Jibril-099) (تیرے سینے مـیں دم ہے، دل نہیں ہے) Tere Sine Mein Dam Hai, Dil Nahin Hai
  • (Bal-e-Jibril-100) (تیرا جوہر ہے نوری، پاک ہے تو) Tera Johar Hai Noori, Pak Hai Tu
  • (Bal-e-Jibril-101) (محبت کا جنوں باقی نہیں ہے) Mohabbat Ka Junoon Baqi Nahin Hai
  • (Bal-e-Jibril-102) (خودی کے زور سے دنیـا پہ چھا جا) Khudi Ke Zor Se Dunya Pe Cha Ja
  • (Bal-e-Jibril-103) (چمن مـیں رخت گل شبنم سے تر ہے) Chaman Mein Rakht-e-Gul Shabnam Se Tar Hai
  • (Bal-e-Jibril-104) (خرد سے رہرو روشن بصر ہے) Khirad Se Rahru Roshan Basar Hai
  • (Bal-e-Jibril-105) (جوانوں کو مـیری آہ سحر دے) Jawanon Ko Meri Aah-e-Sehar De
  • (Bal-e-Jibril-106) (تیری دنیـا جہاں مرغ و ماہی) Teri Dunya Jahan-e-Murgh-o-Mahi
  • (Bal-e-Jibril-107) (کرم تیرا کہ بے جوہر نہیں مـیں) Karam Tera Ke Be-Johar Nahin Main
  • (Bal-e-Jibril-108) (وہی اصل مکان و لا مکان ہے) Wohi Asal-e-Makan-o-La-Makan Hai
  • (Bal-e-Jibril-109) (کبھی آوارہ و بے خانماں عشق) Kabhi Awara-o-Be Khanman Ishq
  • (Bal-e-Jibril-110) (کبھی تنہائی کوہ و دمن عشق) Kabhi Tanhai-e-Koh-o-Daman Ishq
  • (Bal-e-Jibril-111) (عطا اسلاف کا جذب درون کر) Atta Aslaf Ka Jazb-e-Darun Kar
  • (Bal-e-Jibril-112) (یہ نکتہ مـیں نے سیکھا بو الحسن سے) Ye Nukta Main Ne Sikha Bu-Al-Hassan Se
  • (Bal-e-Jibril-113) (خرد واقف نہیں ہے نیک و بد سے) Khirad Waqif Nahin Hai Naik-o-Bad Se
  • (Bal-e-Jibril-114) (خدائی اہتمام خشک و تر ہے) Khudai Ehtemam-e-Khushk-o-Tar Hai
  • (Bal-e-Jibril-115) (یہی آدم ہے سلطاں بحر و بر کا) Yehi Adam Hai Sultan Behar-o-Bar Ka
  • (Bal-e-Jibril-116) (دم عارف نسیم صبحدم ہے) Dam-e-Arif Nasim-e-Subah-Dam Hai
  • (Bal-e-Jibril-117) (رگوں مـیں وہ لہو باقی نہیں ہے) Ragon Mein Vo Lahoo Baqi Nahin Hai
  • (Bal-e-Jibril-118) (کھلے جاتے ہیں اسرار نہانی) Khule Jate Hain Asrar-e-Nihani
  • (Bal-e-Jibril-119) (زمانے کی یہ گردش جاودانہ) Zamane Ki Ye Gardish Javidana
  • (Bal-e-Jibril-120) (حکیمـی نا مسلمانی خودی کی) Hakeemi, Na Musalmani Khudi Ki
  • (Bal-e-Jibril-121) (تیرا تن روح سے نا آشنا ہے) Tera Tan Rooh Se Na-Aashna Hai
  • (Bal-e-Jibril-122) (قطعہ - اقبال نے کل اہل خیـابان کو سنایـا) Qataa - Iqbal Ne Kal Ahl-e-Khiyaban Ko Sunaya
  • (Bal-e-Jibril-123) (دعا) Dua
  • (Bal-e-Jibril-124) (مسجد قرطبہ) Masjid-e-Qurtuba
  • (Bal-e-Jibril-125) (قید خانے مـیں معتمد کی فریـاد) Qaid Khane Mein Ma'utmid Ki Faryad
  • (Bal-e-Jibril-126) (عبد ارحمن اول کا بویـا ہوا کھجور کا پہلا درخت سرزمـین اندلس مـیں) Abdur Rehman Awal Ka Boya Huwa Khajoor Ka Pehla Darakht Sarzameen-e-Andlus Mein
  • (Bal-e-Jibril-127) (ہسپانیہ) Haspania
  • (Bal-e-Jibril-128) (طارق کی دعا) Tariq Ki Dua
  • (Bal-e-Jibril-129) (لینن - خدا کے حضور مـیں) Lenin (Khuda Ke Hazoor Mein)
  • (Bal-e-Jibril-130) (فرشتوں کا گیت) Farishton Ka Geet
  • (Bal-e-Jibril-131) (فرمان خدا - فرشتوں سے) Farman-e-Khuda (Farishton Se)
  • (Bal-e-Jibril-132) (ذوق و شوق) Zauq-o-Shauq (Ecstasy)
  • (Bal-e-Jibril-133) (پروانہ اور جگنو) Parwana Aur Juggnu
  • (Bal-e-Jibril-134) (جاوید کے نام) Javed Ke Naam
  • (Bal-e-Jibril-135) (گدائی) Gadai
  • (Bal-e-Jibril-136) (ملا اور بہشت) Mullah Aur Bahisht
  • (Bal-e-Jibril-137) (دین و سیـاست) Deen-o-Siasat
  • (Bal-e-Jibril-138) (ال ارض اللہ) Al-Ardullah !
  • (Bal-e-Jibril-139) (ایک نوجوان کے نام) Aik Naujawan Ke Naam
  • (Bal-e-Jibril-140) (نصیحت) Nasihat
  • (Bal-e-Jibril-141) (لالہ صحرا) Lala'ay Sehra
  • (Bal-e-Jibril-142) (ساقی نامہ) Saqi Nama
  • (Bal-e-Jibril-143) (زمانہ) Zamana
  • (Bal-e-Jibril-144) (فرشتےآدم کو جنت سے رخصت کرتے ہیں) Farishtay Adam Ko Jannat Se Rukhsat Kartay Hain
  • (Bal-e-Jibril-145) (روح ارضی آدم کا استقبال کرتی ہے) Rooh-e-Arzi Adam Ka Istaqbal Karti Hai
  • (Bal-e-Jibril-146) (پیر و مرید) Peer-o-Mureed
  • (Bal-e-Jibril-147) (جبریل و ابلیس) Jibreel-o-Iblees
  • (Bal-e-Jibril-148) (آذان ) Azaan
  • (Bal-e-Jibril-149) (محبت) Mohabbat
  • (Bal-e-Jibril-150) (ستارے کا پیغام) Sitare Ka Pegham
  • (Bal-e-Jibril-151) (جاوید کے نام) Javed Ke Naam
  • (Bal-e-Jibril-152) (فلسفہ و مذہب) Falsafa-o-Mazhab
  • (Bal-e-Jibril-153) (یورپ سے ایک خط)Yorup Se Aik Khat
  • (Bal-e-Jibril-154) (جواب) Jawab
  • (Bal-e-Jibril-155) (نپولین کے مزار پر) Napoleon Ke Mazar Par
  • (Bal-e-Jibril-156) (مسولینی) Mussolini
  • (Bal-e-Jibril-157) (سوال) Sawal
  • (Bal-e-Jibril-158) (پنجاب کے دہقان سے) Punjab Ke Dehqan Se
  • (Bal-e-Jibril-159) (نادر شاہ افغان) Nadir Shah Afghan
  • (Bal-e-Jibril-160) (خوشحال خان کی وصیت) Khushal Khan Ki Wasiyat
  • (Bal-e-Jibril-161) (تاتاری کا خواب) Tatari Ka Khawab
  • (Bal-e-Jibril-162) (حال و مقام) Haal-o-Maqam
  • (Bal-e-Jibril-163) (ابو الاعلامعری) Abbu-Al-Allama'ari
  • (Bal-e-Jibril-164) (سینما) Cinema
  • (Bal-e-Jibril-165) (پنجاب کے پیرزادوں سے) Punjab Ke Peerzadon Se
  • (Bal-e-Jibril-166) (سیـاست) Siasat
  • (Bal-e-Jibril-167) (فقر) Faqr
  • (Bal-e-Jibril-168) (خودی) Khudi
  • (Bal-e-Jibril-169) (جدائی) Judai
  • (Bal-e-Jibril-170) l(خانقاہ) Khanqah
  • (Bal-e-Jibril-171) (ابلیس کی عرضداشت) Iblees Ki Arzdasht
  • (Bal-e-Jibril-172) (لہو) Lahoo
  • (Bal-e-Jibril-173) (پرواز) Parwaz
  • (Bal-e-Jibril-174) (شیخ مکتب) Sheikh-e-Maktab
  • (Bal-e-Jibril-175) (فلسفہ) Falsafi
  • (Bal-e-Jibril-176) (شاہین) Shaheen
  • (Bal-e-Jibril-177) (باغی مرید) Baghi Mureed
  • (Bal-e-Jibril-178) (ہارون کی آخری نصیحت) Haroon Ki Akhari Nasihat
  • (Bal-e-Jibril-179) (ماہر نفسیـات) Mahir-e-Nafsiyat
  • (Bal-e-Jibril-180) (یورپ) Yorup
  • (Bal-e-Jibril-181) (آزادی افکار) Azadi-e-Afkar
  • (Bal-e-Jibril-182) (شیر اور خچر) Sher Aur Khachar
  • (Bal-e-Jibril-183) (چونتی اور عقاب)Chionti Aur Auqab
  • (Bal-e-Jibril-184) (قطعہ - فطرت مـیری مانند نسیم سحری ہے) Qataa - Fitrat Meri Manind-e-Nasim-e-Sehri Hai
  • (Bal-e-Jibril-185-Book Complete) (قطعہ - کل اپنے مریدوں سے کہا پیر مغان نے) Qataa - Kal Apne Mureedon Se Kaha Peer-e-Mughan Ne
  • 3. Bang-e-Dra (با نگ درا) The Call of the Marching Bell                   Back to Top
  • (Bang-e-Dra-000) (دیباچہ شیخ عبدالقادر) Dibacha Sheikh Abdul Qadir
  • (Bang-e-Dra-001) (ہمالہ) Hamala
  • (Bang-e-Dra-002) (گل رنگین) Gul-e-Rangeen
  • (Bang-e-Dra-003) (عہد طفلی) Ehad-e-Tifli
  • (Bang-e-Dra-004) (مرزا غالب) Mirza Ghalib
  • (Bang-e-Dra-005) (ابر کوہسار) Abar-e-Kohsar
  • (Bang-e-Dra-006) (ایک مکڑا اور مکھی) Aik Makra Aur Makhi
  • (Bang-e-Dra-007) (ایک پہاڑ اور گلہری) Aik Pahar Aur Gulehri
  • (Bang-e-Dra-008) (ایک گائے اور بکری) Aik Gaye Aur Bakri
  • (Bang-e-Dra-009) (بچے کی دعا) Bache Ki Dua
  • (Bang-e-Dra-010) (ہمدردی) Hamdardi
  • (Bang-e-Dra-011) (ماں کا خواب) Maan Ka Khawab
  • (Bang-e-Dra-012) (پرندے کی فریـاد) Parinde Ki Faryad
  • (Bang-e-Dra-013) (خفتگان خاک سے استفسار) Khuftagan-e-khaak Se Istafsar
  • (Bang-e-Dra-014) (شمع و پروانہ) Shama-o-Parwana
  • (Bang-e-Dra-015) (عقل و دل) Aqal-o-Dil
  • (Bang-e-Dra-016) (صداے درد) Sada'ay Dard
  • (Bang-e-Dra-017) (آفتاب) Aftab
  • (Bang-e-Dra-018) (شمع) Shama
  • (Bang-e-Dra-019) (ایک آرزو) Aik Arzoo
  • (Bang-e-Dra-020) (آفتاب صبح) Aftab-e-Subah
  • (Bang-e-Dra-021) (درد عشق ) Dard-e-Ishq
  • (Bang-e-Dra-022) (گل پژمردہ) Gul-e-Pazmurda
  • (Bang-e-Dra-023) (سید کی لوح تربت) Syed Ki Loh-e-Turbat
  • (Bang-e-Dra-024) (ماہ نو) Mah-e-Nau
  • (Bang-e-Dra-025) (انسان اور بزم قدرت) Insan Aur Bazm-e-Qudrat
  • (Bang-e-Dra-026) (پیـام صبح) Payam-e-Subah
  • (Bang-e-Dra-027) (عشق و موت) Ishq-o-Mout
  • (Bang-e-Dra-028) (زہد اور رندی) Zhud Aur Rindi
  • (Bang-e-Dra-029) (شاعر) Shayar
  • (Bang-e-Dra-030) (دل) Dil
  • (Bang-e-Dra-031) (موج دریـا) Mouj-e-Darya
  • (Bang-e-Dra-032) (رخصت اے بزم جہاں) Rukhsat Ae Bazm-e-Jahan
  • (Bang-e-Dra-033) (طفل شیرخوار) Tifal-e-Sheer Khwar
  • (Bang-e-Dra-034) (تصویر درد) Tasveer-e-Dard
  • (Bang-e-Dra-035) (نالہ فراق) Nala-e-Faraaq
  • (Bang-e-Dra-036) (چاند) Chand
  • (Bang-e-Dra-037) (حضرت  بلال رضی الله تعالیٰ عنہو ) Hazrat Bilal (Razi Allah Tala Anhu)
  • (Bang-e-Dra-038) (سرگزشت آدم) Sargazash-e Adam
  • (Bang-e-Dra-039) (ترانہ ہندی) Tarana-e-Hindi
  • (Bang-e-Dra-040) (جگنو) Juggnu
  • (Bang-e-Dra-041) (صبح کا ستارہ) Subah Ka Sitara
  • (Bang-e-Dra-042) (ہندوستانی بچوں کا گیت) Hindustani Bachon Ka Qaumi Geet
  • (Bang-e-Dra-043) (نیـا شوالا) Naya Shiwala
  • (Bang-e-Dra-044) (داغ) Dagh
  • (Bang-e-Dra-045) (ابر) Abar
  • (Bang-e-Dra-046) (ایک پرندہ اور جگنو) Aik Prinda Aur Juggnu
  • (Bang-e-Dra-047) (بچہ اور شمع) Bacha aur Shama
  • (Bang-e-Dra-048) (کنار راوی) Kinar-e-Ravi
  • (Bang-e-Dra-049) (التجاے مسافر) Iltaja'ay Musafir
  • (Bang-e-Dra-050) (گلزار ہست و بود نہ بیگانہ وار دیکھ) Gulzar-e-Hast-o-Bood Na Beganawar Dekh
  • (Bang-e-Dra-051) (نہ اتے، ہمـیں اس مـیں تکرار کیـا تھی) Na Ate, Humain Iss Mein Takrar Kya Thi
  • (Bang-e-Dra-052) (عجب واعظ کی دین داری ہے یـا رب) Ajab Waiz Ki Deendari Hai Ya Rab !
  • (Bang-e-Dra-053) (لاؤں وہ تنکے کہاں سے آشیـانے کے لئے) Laon Vo Tinke Kahin Se Ashiyane Ke Liye
  • (Bang-e-Dra-054) (کیـا کہوں اپنے چمن سے مـیں جدا کیونکر ہوا) Kya Kahun Apne Chaman Se Main Judda Kyunker Hua
  • (Bang-e-Dra-055) (انوکھی وضع ہے ، سارے زمانے سے نرالے ہیں) Anokhi Wazaa Hai, Sare Zamane Se Nirale Hain
  • (Bang-e-Dra-056) (ظاہر کی آنکہ سے نہ تماشا کرے کوئی) Zahir Ki Ankh Se Na Tamasha Kare Koi
  • (Bang-e-Dra-057) (کہوں کیـا آرزوے  بے دلی مجھ کو کہاں تک ہے) Kahun Kya Arzoo'ay Be Dili Mujh Ko Kahan Tak Hai
  • (Bang-e-Dra-058) (جنھیں مـیں ڈھونڈتا تھا آسمانوں مـیں) Jinhain Main Dhoondta Tha Asmanon Mein Zameenon Mein
  • (Bang-e-Dra-059) (تیرے عشق کی انتہا چاہتا ہوں) Tere Ishq Ki Intaha Chahta Hun
  • (Bang-e-Dra-060) (کشادہ دست کرم وہ جب نے نیـاز کرے) Kushada Dast-e-Karam Jab Vo Be Niaz Kare
  • (Bang-e-Dra-061) (سختیـاں کرتا ہوں دل پر ، غیر سے غافل ہوں مـیں) Sakhtiyan Kerta Hun Dil Per, Ghair Se Ghafil Hun Mein
  • (Bang-e-Dra-062) (مجنوں نے شہر چھوڑا تو صحرا بھی چھوڑ دے) Majnu Ne Shehar Chora Tu Sehra Bhi Chor De
  • (Bang-e-Dra-063) (محبت) Mohabbat
  • (Bang-e-Dra-064) (حقیقت حسن) Haqiqat-e-Husn
  • (Bang-e-Dra-065) (پیـام) Payam
  • (Bang-e-Dra-066) (سوامـی رام تیرتھ) Sawami Raam Tirath
  • (Bang-e-Dra-067) (طلبہ علی گڑھ کالج کے نام) Talaba'ay Ali Garh College Ke Naam
  • (Bang-e-Dra-068) (اختر صبح) Akhtar-e-Subah
  • (Bang-e-Dra-069) (حسن و عشق) Husn-o-Ishq
  • (Bang-e-Dra-070)  (کی گود مـیں بلی دیکھ کر) .... Ki Gode Mein Billi Dekh Kar
  • (Bang-e-Dra-071) (کلی) Kali
  • (Bang-e-Dra-072) (چاند اور تارے) Chand Aur Tare
  • (Bang-e-Dra-073) (وصال) Wisal
  • (Bang-e-Dra-074) (سلیمـی) Sulema
  • (Bang-e-Dra-075-1) (عاشق ہرجائی ١) Ashiq-e-Harjai
  • (Bang-e-Dra-075-2) (عاشق ہرجائی 2) Ashiq-e-Harjai
  • (Bang-e-Dra-076) (کوسش نا تمام) Koshish-e-Natamam
  • (Bang-e-Dra-077) (نواے غم) Nawa'ay Gham
  • (Bang-e-Dra-078) (عشرت امروز) Ishrat-e-Amroz
  • (Bang-e-Dra-079) (انسان) Insan
  • (Bang-e-Dra-080) (جلوہ حسن) Jalwa-e-Husn
  • (Bang-e-Dra-081) (ایک شام) Aik Sham
  • (Bang-e-Dra-082) (تنہائی) Tanhai
  • (Bang-e-Dra-083) (پیـام عشق) Payam-e-Ishq
  • (Bang-e-Dra-084) (فراق) Firaaq
  • (Bang-e-Dra-085) (عبدلقادر کے نام) Abdul Qadir Ke Naam
  • (Bang-e-Dra-086) (صقلیہ) Siqaliya
  • (Bang-e-Dra-087) (غزلیـات : زندگی انسان کی ایک دم کے سوا کچھ بھی نہیں) (Ghazaliyat) Zindagi Insan Ki Ek Dam Ke Siwa Kuch Bhi Nahin
  • (Bang-e-Dra-088) (الہی عقل خجستہ پے کو ذرا سی دیوانگی سکھا دے) Elahi Aqal-e-Khajasta Pay Ko Zara Si Diwangi Sikha De
  • (Bang-e-Dra-089) (زمانہ دیکھے گا جب مـیرے دل سے محشر اٹھے گا گفتگو کا) Zamana Dekhe Ga Jab Mere Dil se Mehshar Uthe Ga Guftugu Ka
  • (Bang-e-Dra-090) (یوں تو اے بزم جہاں ! دلکش تھے ہنگامے تیرے) Yun To Ae Bazam-e-Jahan ! Dilkash the Hungame Tere
  • (Bang-e-Dra-091) (مثال پرتو مے طوف جام کرتے ہیں) Masal-e-Pertu-e-Mei Tof-e-Jam Karte Hain
  • (Bang-e-Dra-092) (مارچ ١٩٠٧) March 1907
  • (Bang-e-Dra-093) (بلاد اسلامـیہ) Bilad-e-Islamia
  • (Bang-e-Dra-094) (ستارہ) Sitara
  • (Bang-e-Dra-095) (دو ستارے) Do Sitare
  • (Bang-e-Dra-096) (گورستان شاہی) Goristan-e-Shahi
  • (Bang-e-Dra-097) (نمود صبح) Namood-e-Subah
  • (Bang-e-Dra-098) (تضمـین بر شعر انیسی شاملو) Tazmeen Ber Shair-e-Aneesi Shamilo
  • (Bang-e-Dra-099) (فلسفہ غم) Falsafa-e-Gham
  • (Bang-e-Dra-100) (پھول کا تحفہ عطا ہونے پر) Phool Ka Tohfa Atta Hone Par
  • (Bang-e-Dra-101) (ترانہ ملی) Tarana-e-Milli
  • (Bang-e-Dra-102) (وطنیت) Wataniyat
  • (Bang-e-Dra-103) (ایک حاجی مدینے کے راستے مـیں) Aik Haji Madine Ke Raste Mein
  • (Bang-e-Dra-104) (قطعہ: کل ایک شوریدہ خواب گاہ نبی صلی الله علیہ و الہ وسلم پہ رو رو کے کہ رہا تھا ) Qataa
  • (Bang-e-Dra-105) (شکوہ) Shikwa
  • (Bang-e-Dra-106) (چاند) Chand
  • (Bang-e-Dra-107) (رات اور شاعر) Raat Aur Shayar
  • (Bang-e-Dra-108) (بزم انجم) Bazm-e-Anjum
  • (Bang-e-Dra-109) (سیر افلاک) Sair-e-Falak
  • (Bang-e-Dra-110) (نصیحت) Nasihat
  • (Bang-e-Dra-111) (رام) Raam
  • (Bang-e-Dra-112) (موٹر) Motor
  • (Bang-e-Dra-113) (انسان) Insan
  • (Bang-e-Dra-114) (خطاب با جوانان اسلام) Khitab Ba Jawanan-e-Islam
  • (Bang-e-Dra-115) (غرہ شوال یـا ہلال عید) Gurah-e-Shawal Ya Hilal-e-Eid
  • (Bang-e-Dra-116) (شمع اور شاعر) Shama Aur Shayar
  • (Bang-e-Dra-117) (مسلم) Muslim
  • (Bang-e-Dra-118) (حضور رسالت مآب صلی الله علیہ و الہ وسلم مـیں) Hazoor-e-Risalat Maab (S.A.W.W.) Mein
  • (Bang-e-Dra-119) (شفا خانہ حجاز) Shifa Khana'ay Hijaz
  • (Bang-e-Dra-120) (جواب شکوہ) Jawab-e-Shikwa
  • (Bang-e-Dra-121) (ساقی) Saqi
  • (Bang-e-Dra-122) (تعلیم اور اس کے نتائج) Taleem Aur Uss Ke Nata'ij
  • (Bang-e-Dra-123) (قرب سلطان) Qurb-e-Sultan
  • (Bang-e-Dra-124) (شاعر) Shayar
  • (Bang-e-Dra-125) (نوید صبح) Naveed-e-Subah
  • (Bang-e-Dra-126) (دعا) Dua
  • (Bang-e-Dra-127) (عید پر شعر لکھنے کی فرمائش کے جواب مـیں) Eid Par Shair Likhne Ki Farma'ish Ke Jawab Mein
  • (Bang-e-Dra-128) (فاطمہ بنت عبدللہ) Fatima Bint-e-Abdullah
  • (Bang-e-Dra-129) (شبنم اور ستارے) Shabnam Aur Sitare
  • (Bang-e-Dra-130) (محاصرہ ادرنہ) Muhasra'ay Adarna (The Siege of Adarianople)
  • (Bang-e-Dra-131) (غلام قادر روحیلہ) Ghulam Qadir Ruhela
  • (Bang-e-Dra-132) (ایک مکالمہ) Aik Mukalma
  • (Bang-e-Dra-133) (مـیں اور تو) Main Aur Tu
  • (Bang-e-Dra-134) (تضمـین نار شعر ابو طالب کلیم) Tazmeen Bar Sheir-e-Abbu Talib Kaleem
  • (Bang-e-Dra-135) (شبلی و حالی) Shibli-o-Hali
  • (Bang-e-Dra-136) (ارتقا) Irtiqa
  • (Bang-e-Dra-137) (صدیق رضی الله تعالیٰ عنہو) Siddique (R.A.)
  • (Bang-e-Dra-138) (تہذیب حاضر) Tehzeeb-e-Hazir
  • (Bang-e-Dra-139) (والدہ مرحومہ کی یـاد مـیں) Walida Marhooma Ki Yaad Mein
  • (Bang-e-Dra-140) (شعاع آفتاب) Shua-e-Aftab
  • (Bang-e-Dra-141) (عرفی) Urfi
  • (Bang-e-Dra-142) (ایک خط کے جواب مـیں) Aik Khat Ke Jawab Mein
  • (Bang-e-Dra-143) (نانک) Nanak
  • (Bang-e-Dra-144) (کفر و اسلام) Kufr-o-Islam
  • (Bang-e-Dra-145) (بلال رضی الله تعالیٰ عنہو) Bilal (R.A.)
  • (Bang-e-Dra-146) (مسلمان اور تعلیم جدید) Musalman Aur Taleem-e-Jadeed
  • (Bang-e-Dra-147) (پھولوں کی شہزادی) Phoolon Ki Shahzadi
  • (Bang-e-Dra-148) (تضمـین بر شعر صائب) Tazmeen Bar Shair-e-Saa'ib
  • (Bang-e-Dra-149) (فردوس مـیں ایک مکالمہ) Firdous Mein Aik Muqalma
  • (Bang-e-Dra-150) (مذہب - تضمـین بر شعر مرزا بیدل) Mazhab - Tazmeen Bar Shair Mirza Bedil
  • (Bang-e-Dra-151) (جنگ یرموک کا ایک واقعہ) Jang-e-Yarmook Ka Aik Waqia
  • (Bang-e-Dra-152) (مذہب) Mazhab
  • (Bang-e-Dra-153) (پیوستہ رہ شجر سے، امـید بہار رکھ) Pewasta Reh Shajar Se, Umeed-e-Bahar Rakh
  • (Bang-e-Dra-154) (شب معراج) Shab-e-Miraj
  • (Bang-e-Dra-155) (پھول) Phool
  • (Bang-e-Dra-156) (شکسپیر) Shakespeare
  • (Bang-e-Dra-157) (مـیں اور تو) Mein Aur Tu
  • (Bang-e-Dra-158) (اسیری) Aseeri
  • (Bang-e-Dra-159) (دریوزہ خلافت) Daryuza'ay Khilafat
  • (Bang-e-Dra-160) (ہمایوں - مسٹر جسٹس شاہ دین مرحوم) Humayon (Mr. Justice Shah Deen Marhoom)
  • (Bang-e-Dra-161-Part 1) (خضر راہ) Khizar-e-Rah
  • (Bang-e-Dra-162-Part 2) (خضر راہ - جواب خضر ) Khizar-e-Rah - Jawab-e-Khizar
  • (Bang-e-Dra-163) (طلوع اسلام) Tulu-e-Islam
  • (Bang-e-Dra-164) (غزلیـات - اے باد صبا ! کملی والے صلعم سے جا کہیو پیغام مـیرا) Ghazaliyat - Ae Baad-e-Saba ! Kamli Wale (S.A.W.W.) Se Ja Kahiyo Pegham Mera
  • (Bang-e-Dra-165) (یہ سرود قمری و بلبل فریب گوش ہے) Ye Surood-e-Qumri-o-Bulbul Faraib-e-Gosh Hai
  • (Bang-e-Dra-166) (نالہ ہے بلبل شوریدہ تیرا خام ابھی) Nala Hai Bulbul-e-Shoridah Tera Kham Abhi
  • (Bang-e-Dra-167) (پردہ چہرے سے اٹھا، انجمن آرائی کر) Parda Chehre Se Utha, Anjuman Arayi Kar
  • (Bang-e-Dra-168) (پھر باد بہار آیی، اقبال غزل خوان ہو) Phir Baad-e-Bahar Ayi, Iqbal Ghazal Khawan Ho
  • (Bang-e-Dra-169) (کبھی اے حقیقت منتظر نظر آ لباس مجاز مـیں) Kabhi Ae Haqiqat-e-Muntazir Nazar Aa Libas-e-Majaaz Mein
  • (Bang-e-Dra-170) (تہ دام بھی غزل آشنا رہے طایران چمن تو کیـا) Teh-e-Daam Bhi Ghazal Aashna Rahe Tairan-e-Chaman To Kya
  • (Bang-e-Dra-171) (گرچہ تو زندانی اسباب ہے) Gharcha Tu Zindani-e-Asbab Hai
  • (Bang-e-Dra-172) (ظریفانہ - مشرق مـیں اصول دین بن جاتے ہیں) Zarifana - Mashriq Mein Asool Deen Ban Jate Hain
  • (Bang-e-Dra-173) (لڑکیـاں پڑھ رہی ہیں انگریزی) Larkiyan Perh Rahi Hain Angraizi
  • (Bang-e-Dra-174) (شیخ صاحب بھی تو پردے کے کوئی حامـی نہیں) Sheikh Sahib Bhi To Parde Ke Koi Hami Nahin
  • (Bang-e-Dra-175) (یہ کوئی دن کی بات ہے اے مرد ہوشمند) Ye Koi Din Ki Baat Hai Ae Mard-e-Hoshmand !
  • (Bang-e-Dra-176) (تعلیم مغربی ہے بہت جرات آفریں) Taleem Maghrabi Hai Bohat Jura'at Afreen
  • (Bang-e-Dra-177) (کچھ غم نہیں جو حضرت واعظ ہیں تنگ دست) Kuch Gham Nahin Jo Hazrat-e-Waiz Hain Tang Dast
  • (Bang-e-Dra-178) (تہذیب کے مریض کو گولی سے فائدہ) Tehzeeb Ke Mareez Ko Goli Se Faida !
  • (Bang-e-Dra-179) (انتہا بھی اس کی ہے؟ آخر خریدیں کب تلک) Intaha Bhi Iss Ki Hai? Akhir Khireedain Kab Talak
  • (Bang-e-Dra-180) (ہم مشرق کے مسکینوں کا دل مغرب مـیں جا اٹکا ہے) Hum Mashriq Ke Maskeenon Ka Dil Maghrib Mein Ja Atka Hai
  • (Bang-e-Dra-181) (اصل شہود و شاہد و مشہود ایک ہے) Asal-e-Shahood-o-Shahid-o-Mashood Aik Hai
  • (Bang-e-Dra-182) (ہاتھوں سے اپنے دامن دنیـا نکل گیـا ) Hathon Se Apne Daman-e-Dunya Nikal Gaya
  • (Bang-e-Dra-183) (وہ مس بولی ارادہ خود کشی کا جب کیـا مـیں نے) Vo Miss Boli Irada Khudkushi Ka Jab Kiya Mein Ne
  • (Bang-e-Dra-184) (نادان تھے اس قدر کے نہ جانی عرب کی قدر) Nadan Thay Iss Qadar Ke Na Jani Arab Ki Qadar
  • (Bang-e-Dra-185) (ہندوستان مـیں جزو حکومت ہیں کونسلیں) Hindustan Mein Juzw-e-Hukumat Hain Councilain
  • (Bang-e-Dra-186) (ممبری امپیریل کونسل کی کچھ مشکل نہیں) Memberi Imperial Council Ki Kuch Mushkil Nahin
  • (Bang-e-Dra-187) (دلیل مہر و وفا اس سے بڑھ کے کیـا ہو گی) Daleel-e-Meher-o-Wafa Iss Se Barh Ke Kya Ho Gi
  • (Bang-e-Dra-188) (فرما رہے تھے شیخ طریق عمل پہ واعظ) Farma Rahe Thay Sheikh Tareek-e-Amal Pe Wa'az
  • (Bang-e-Dra-189) (دیکھئے چلتی ہے مشرق کی تجارت کب تلک) Dekhiye Chalti Hai Mashriq Ki Tijarat Kab Talak
  • (Bang-e-Dra-190) (گاۓ اک روز ہوئی اونٹ سے یوں گرم سخن) Gaye Ek Roz Huwi Unth Se Yun Garam-e-Sukhan
  • (Bang-e-Dra-191) (رات مچھر نے کہہ دیـا مجھ سے) Raat Machar Ne Keh Diya Mujh Se
  • (Bang-e-Dra-192) (یہ آیہ نو، جیل سے نازل ہوئی مجھ پر) Ye Aaya'ay Nau, Jail Se Nazil Huwi Mujh Par
  • (Bang-e-Dra-193) (جان جائے ہاتھ سے جائے نہ ست) Jaan Jaye Hath Se Jaye Na Satt
  • (Bang-e-Dra-194) (محنت و سرمایہ دنیـا مـیں صف آرا ہو گئے) Mehnat-o-Sarmaya Dunya Mein Saff Ara Ho Gye
  • (Bang-e-Dra-195) (شام کی سرحد سے رخصت ہے وہ رند و لم یزل) Sham Ki Sarhad Se Rukhsat Hai Vo Rind-e-Lam Yazil
  • (Bang-e-Dra-196) (تکرار تھی مزارع و مالک مـیں ایک روز) Takrar Thi Mazara'a-o-Malik Mein Aik Roz
  • (Bang-e-Dra-197) (اٹھا کر پھینک دو بھر گلی مـیں) Utha Kar Phenk Do Bahir Gali Mein
  • (Bang-e-Dra-198) (کارخانے کا ہے مالک مردک ناکردہ کار) Kaarkhane Ka Hai Malik Mardak-e-Nakardah Kaar
  • (Bang-e-Dra-199) (سنا ہے مـیں نے، کل یہ گفتگو تھی کارخانے مـیں) Suna Hai Main Ne, Kal Ye Guftugoo Thi Kaarkhane Mein
  • (Bang-e-Dra-200-Book Complete) (مسجد تو بنا دی شب بھر مـیں ایمان کی حرارت والوں نے) Masjid To Bana Di Shab Bhar Mein Iman Ki Hararat Walon Ne
  • 4. Zarb-e-Kaleem (ضر ب کلیم) The Rod of Moses                   Back to Top
  • (Zarb-e-Kaleem-001) (اعلیحضرت نواب سر حمـید اللہ خان فرمان رواے بھوپال کی خدمت مـیں) Aala'Hazrat Nawab Sir Hameed Ullah Khan Farmanrawaye Bhopal Ki Khidmat Mein
  • (Zarb-e-Kaleem-002) (ناظرین سے) Nazreen Se
  • (Zarb-e-Kaleem-003) (تمہید) Tamheed
  • (Zarb-e-Kaleem-004) (اسلام اور مسلمان - صبح) (Islam Aur Musalman) Subah
  • (Zarb-e-Kaleem-005) (لا الہٰ الا للہ) LA ILAHA ILLALLAH
  • (Zarb-e-Kaleem-006) (تن بہ تقدیر) Tan Ba Taqdeer
  • (Zarb-e-Kaleem-007) (معراج) Miraj
  • (Zarb-e-Kaleem-008) (ایک فلسفہ زادہ سید زادے کے نام) Aik Falsafa-zada Syed Zadde Ke Naam
  • (Zarb-e-Kaleem-009) (زمـین و آسمان) Zameen-o-Asman
  • (Zarb-e-Kaleem-010) (مسلمان کا زوال) Musalman Ka Zawal
  • (Zarb-e-Kaleem-011) (علم و عشق) Ilm-o-Ishq
  • (Zarb-e-Kaleem-012) (اجتہاد) Ijtihaad
  • (Zarb-e-Kaleem-013) (شکر و شکایت) Shukar-o-Shikayat
  • (Zarb-e-Kaleem-014) (ذکر و فکر) Zikar-o-Fikar
  • (Zarb-e-Kaleem-015) (ملاے حرم) Mullah-e-Haram
  • (Zarb-e-Kaleem-016) (تقدیر) Taqdeer
  • (Zarb-e-Kaleem-017) (توحید) Touheed
  • (Zarb-e-Kaleem-018) (علم اور عرفان) Ilm Aur Irfan
  • (Zarb-e-Kaleem-019) (ہندی مسلمان) Hindi Musalman
  • (Zarb-e-Kaleem-020) (آزادی شمشیر کے اعلان پر) Azadi-e-Shamsheer Ke Elan Par
  • (Zarb-e-Kaleem-021) (جہاد) Jihad
  • (Zarb-e-Kaleem-022) (قوت اور دین) Quwwat Aur Deen
  • (Zarb-e-Kaleem-023) (فقر و ملوکیت) Faqar-o-Malookiyat
  • (Zarb-e-Kaleem-024) (اسلام) Islam
  • (Zarb-e-Kaleem-025) (حیـات ابدی) Hayat-e-Abadi
  • (Zarb-e-Kaleem-026) (سلطانی) Sultani
  • (Zarb-e-Kaleem-027) (صوفی سے) Sufi Se
  • (Zarb-e-Kaleem-028) (افرنگ زدہ) Afrang Zada
  • (Zarb-e-Kaleem-029) (تصوف) Tasawwuf
  • (Zarb-e-Kaleem-030) (ہندی اسلام) Hindi Islam
  • (Zarb-e-Kaleem-031) (غزل - دل زندہ نہیں ہے اسے زندہ کر دوبارہ) Ghazal
  • (Zarb-e-Kaleem-032) (دنیـا) Dunya
  • (Zarb-e-Kaleem-033) (نماز) Namaz
  • (Zarb-e-Kaleem-034) (وحی) Wahi
  • (Zarb-e-Kaleem-035) (شکست) Shikast
  • (Zarb-e-Kaleem-036) (عقل و دل) Aqal-o-Dil
  • (Zarb-e-Kaleem-037) (مستی کردار) Masti-e-Kirdar
  • (Zarb-e-Kaleem-038) (قبر) Qabar
  • (Zarb-e-Kaleem-039) (قلندر کی پہچان) Qalander Ki Pehchan
  • (Zarb-e-Kaleem-040) (فلسفہ) Falsafa
  • (Zarb-e-Kaleem-041) (مردان خدا) Mardan-e-Khuda
  • (Zarb-e-Kaleem-042) (کفر و مومن) Kafir-o-Momin
  • (Zarb-e-Kaleem-043) (مہدی برحق) Mehdi-e-BarHaq
  • (Zarb-e-Kaleem-044) (مومن) Momin
  • (Zarb-e-Kaleem-045) (محمد علی باب) Muhammad Ali Baab
  • (Zarb-e-Kaleem-046) (تقدیر - ابلیس و یزداں) Taqdeer (Iblees-o-Yazdan)
  • (Zarb-e-Kaleem-047) (اے روح محمد صلی الله علیہ وسلم ) Ae Rooh-e-Muhammad (PBUH)
  • (Zarb-e-Kaleem-048) (مدنیت اسلام) Madniyat-e-Islam
  • (Zarb-e-Kaleem-049) (امامت) Imamat
  • (Zarb-e-Kaleem-050) (فقر و راہبی) Faqar-o-Rahbi
  • (Zarb-e-Kaleem-051) (تیری متاع حیـات علم و ہنر کا سرور) Ghazal
  • (Zarb-e-Kaleem-052) (تسلیم و رضا) Tasleem-o-Raza
  • (Zarb-e-Kaleem-053) (نکتہ توحید) Nukta-e-Touheed
  • (Zarb-e-Kaleem-054) (الہام اور آزادی) Ilham Aur Azadi
  • (Zarb-e-Kaleem-055) (جان و تن) Jaan-o-Tan
  • (Zarb-e-Kaleem-056) (لاہور و کراچی) Lahore-o-Karachi
  • (Zarb-e-Kaleem-057) (نبوت) Nabuwwat
  • (Zarb-e-Kaleem-058) (آدم) Adam
  • (Zarb-e-Kaleem-059) (مکہ اور جنیوا) Makkah Aur Geneva
  • (Zarb-e-Kaleem-060) (اے پیر حرم) Ae Pir-e-Haram
  • (Zarb-e-Kaleem-061) (مہدی) Mehdi
  • (Zarb-e-Kaleem-062) (مرد مسلمان) Mard-e-Musalman
  • (Zarb-e-Kaleem-063) (پنجابی مسلمان) Punjabi Musalman
  • (Zarb-e-Kaleem-064) (آزادی) Azadi
  • (Zarb-e-Kaleem-065) (اشاعت اسلام فرنگستان مـیں) Ishaat-e-Islam Farangistan Mein
  • (Zarb-e-Kaleem-066) (لا و الا) La-wa-Illa
  • (Zarb-e-Kaleem-067) (امراے عرب سے) Umra'ay Arab Se
  • (Zarb-e-Kaleem-068) (احکام الہی) Ahkam-e-Ellahi
  • (Zarb-e-Kaleem-069) (موت) Mout
  • (Zarb-e-Kaleem-070) (قم باذن اللہ) Qum Bi Izinillah
  • (Zarb-e-Kaleem-071) (تعلیم و تربیت - مقصود) Taleem-o-Tarbiat - Maqsood
  • (Zarb-e-Kaleem-072) (زمانہ حاضر کا انسان) Zamana-e-Hazir Ka Insan
  • (Zarb-e-Kaleem-073) (اقوام مشرق) Aqwam-e-Mashriq
  • (Zarb-e-Kaleem-074) (آگاہی) Agahi
  • (Zarb-e-Kaleem-075) (مصلحین مشرق) Musliheen-e-Mashriq
  • (Zarb-e-Kaleem-076) (مغربی تہذیب) Maghrabi Tehzeeb
  • (Zarb-e-Kaleem-077) (اسرار پیدا) Asrar-e-Paida
  • (Zarb-e-Kaleem-078) (سلطان ٹیپو کی وصیت) Sultan Tipu Ki Wasiyat
  • (Zarb-e-Kaleem-079) (غزل - نہ مـیں عجمـی نہ ہندی، نہ عراقی و حجازی) Ghazal
  • (Zarb-e-Kaleem-080) (بیداری) Baidari
  • (Zarb-e-Kaleem-081) (خودی کے تربیت) Khudi Ki Tarbiat
  • (Zarb-e-Kaleem-082) (آزادی فکر) Azadi-e-Fikar
  • (Zarb-e-Kaleem-083) (خودی کے زندگی) Khudi Ki Zindagi
  • (Zarb-e-Kaleem-084) (حکومت) Hukumat
  • (Zarb-e-Kaleem-085) (ہندی مکتب) Hindi Maktab
  • (Zarb-e-Kaleem-086) (تربیت) Tarbiat
  • (Zarb-e-Kaleem-087) (خوب و زشت) Khoob-o-Zisht
  • (Zarb-e-Kaleem-088) (مرگ خودی) Marg-e-Khudi
  • (Zarb-e-Kaleem-089) (مہمان عزیز) Mehman-e-Aziz
  • (Zarb-e-Kaleem-090) (عصر حاضر) Asar-e-Hazir
  • (Zarb-e-Kaleem-091) (طالب علم) Talib-e-Ilm
  • (Zarb-e-Kaleem-092) (امتحان) Imtihan
  • (Zarb-e-Kaleem-093) (مدرسہ) Madrasa
  • (Zarb-e-Kaleem-094) (حکیم نطشہ) Hakeem Natsha
  • (Zarb-e-Kaleem-095) (اساتذہ) Asatizah
  • (Zarb-e-Kaleem-096) (غزل - ملے گا منزل مقصود کا اسی کو سراغ) Ghazal
  • (Zarb-e-Kaleem-097) (دین و تعلیم) Deen-o-Taleem
  • (Zarb-e-Kaleem-098) (جاوید سے) Javed Se
  • (Zarb-e-Kaleem-099) (عورت - مرد افرنگ) Aurat - Mard-e-Afrang
  • (Zarb-e-Kaleem-100) (ایک سوال) Aik Sawal
  • (Zarb-e-Kaleem-101) (پردہ) Parda
  • (Zarb-e-Kaleem-102) (خلوت) Khalwat
  • (Zarb-e-Kaleem-103) (عورت) Aurat
  • (Zarb-e-Kaleem-104) (آزادی نسواں) Azadi-e-Niswan
  • (Zarb-e-Kaleem-105) (عورت کی حفاظت) Aurat Ki Hifazat
  • (Zarb-e-Kaleem-106) (عورت اور تعلیم) Aurat Aur Taleem
  • (Zarb-e-Kaleem-107) (عورت) Aurat
  • (Zarb-e-Kaleem-108) (ادبیـات - فنون لطیفہ - دین و ہنر) Adabiat Fanoon-e-Latifa - Deen-o-Hunar
  • (Zarb-e-Kaleem-109) (تخلیق) Takhleeq
  • (Zarb-e-Kaleem-110) (جنون) Junoon
  • (Zarb-e-Kaleem-111) (اپنے شعر سے) Apne Shair Se
  • (Zarb-e-Kaleem-112) (پیرس کی مسجد) Paris Ki Masjid
  • (Zarb-e-Kaleem-113) (ادبیـات) Adabiat
  • (Zarb-e-Kaleem-114) (نگاہ) Nigah
  • (Zarb-e-Kaleem-115) (مسجد قوت الاسلام) Masjid-e-Quwwat-ul-Islam
  • (Zarb-e-Kaleem-116) (تیـاتر) Tiyatar
  • (Zarb-e-Kaleem-117) (شعاع امـید) Shua-e-Umeed
  • (Zarb-e-Kaleem-118) (امـید) Umeed
  • (Zarb-e-Kaleem-119) (نگاہ شوق) Nigah-e-Shauq
  • (Zarb-e-Kaleem-120) (اہل ہنر سے) Ahle Hunar Se
  • (Zarb-e-Kaleem-121) (غزل - دریـا مـیں موتی، اے موج بیباک) Ghazal
  • (Zarb-e-Kaleem-122) (وجود) Wujood
  • (Zarb-e-Kaleem-123) (سرود) Surood
  • (Zarb-e-Kaleem-124) (نسیم شبنم) Naseem-o-Shabnam
  • (Zarb-e-Kaleem-125) (اہرام مصر) Ahram-e-Misar
  • (Zarb-e-Kaleem-126) (مخلوقات ہنر) Makhlooqat-e-Hunar
  • (Zarb-e-Kaleem-127) (اقبال) Iqbal
  • (Zarb-e-Kaleem-128) (فنون لطیفہ) Funoon-e-Latifa
  • (Zarb-e-Kaleem-129) (صبح چمن) Subah-e-Chaman
  • (Zarb-e-Kaleem-130) (خاقانی) Khaqani
  • (Zarb-e-Kaleem-131) (رومـی) Rumi
  • (Zarb-e-Kaleem-132) (جدت) Jiddat
  • (Zarb-e-Kaleem-133) (مرزا بیدل) Mirza Bedil
  • (Zarb-e-Kaleem-134) (جلال و جمال) Jalal-o-Jamal
  • (Zarb-e-Kaleem-135) (مصور) Musawwar
  • (Zarb-e-Kaleem-136) (سرود حلال) Surood-e-Hilal
  • (Zarb-e-Kaleem-137) (سرود حرام) Surood-e-Haraam
  • (Zarb-e-Kaleem-138) (فوارہ) Fawwara
  • (Zarb-e-Kaleem-139) (شاعر) Shayar
  • (Zarb-e-Kaleem-140) (شعرعجم) Shayr-e-Ajam
  • (Zarb-e-Kaleem-141) (ہنروارن ہند) Hunarwaran-e-Hind
  • (Zarb-e-Kaleem-142) (مرد بزرگ) Mard-e-Buzurg
  • (Zarb-e-Kaleem-143) (عالم نو) Alam-e-Nau
  • (Zarb-e-Kaleem-144) (ایجاد معانی) Ejad-e-Ma'ani
  • (Zarb-e-Kaleem-145) (موسیقی) Mausiqi
  • (Zarb-e-Kaleem-146) (ذوق نظر) Zauq-e-Nazar
  • (Zarb-e-Kaleem-147) (شعر) Shair
  • (Zarb-e-Kaleem-148) ( و موسیقی) Raqs-o-Mausiqi
  • (Zarb-e-Kaleem-149) (ضبط) Zabt
  • (Zarb-e-Kaleem-150) () Raqs
  • (Zarb-e-Kaleem-151) (سیـاسیـات مشرق و مغرب - اشتراکیت) Siasiyat-e-Mashriq-o-Maghrib - Ishtarakiat
  • (Zarb-e-Kaleem-152) (کارل مارکی آواز)
  • (Zarb-e-Kaleem-153) (انقلاب) Inqilab
  • (Zarb-e-Kaleem-154) (خوشامد) Khushamad
  • (Zarb-e-Kaleem-155) (مناصب) Manasib
  • (Zarb-e-Kaleem-156) (یورپ اور یہودی) Yorap Aur Yahood
  • (Zarb-e-Kaleem-157) (نفسیـات غلامـی) Nafsiyat-e-Ghulami
  • (Zarb-e-Kaleem-158) (بلشویک روس) Bolshevik Roos
  • (Zarb-e-Kaleem-159) (آج اور کل) Aaj Aur Kal
  • (Zarb-e-Kaleem-160) (مشرق) Mashriq
  • (Zarb-e-Kaleem-161) (سیـاست افرنگ) Siasat-e-Afrang
  • (Zarb-e-Kaleem-162) (خواجگی) Khawajgi
  • (Zarb-e-Kaleem-163) (غلاموں کے لئے) Ghulamon Ke Liye
  • (Zarb-e-Kaleem-164) (اہل مصر) Ahle Misar Se
  • (Zarb-e-Kaleem-165) (ابی سینیـا) Abyssinia
  • (Zarb-e-Kaleem-166) (ابلیس کا فرمان اپنے سیـاسی فرزوندوں کے نام) Ablees Ka Farman Apne Siasi Farzondon Ke Naam
  • (Zarb-e-Kaleem-167) (جمـیعت اقوام مشرق) Jamiat-e-Aqwam-e-Mashriq
  • (Zarb-e-Kaleem-168) (سلطانی جاوید) Sultani-e-Javed
  • (Zarb-e-Kaleem-169) (جمہوریت) Jumhooriat
  • (Zarb-e-Kaleem-170) (یورپ اور سوریـا) Yorap Aur Suriya
  • (Zarb-e-Kaleem-171) (مسولینی) Mussolini
  • (Zarb-e-Kaleem-172) (گلہ) Gila
  • (Zarb-e-Kaleem-173) (انتداب) Intadab
  • (Zarb-e-Kaleem-174) (لا دین سیـاست) La Deen Siasat
  • (Zarb-e-Kaleem-175) (دام تہذیب) Daam-e-Tehzeeb
  • (Zarb-e-Kaleem-176) (نصیحت) Nasihat
  • (Zarb-e-Kaleem-177) (ایک بحری قزاق اور سکندر) Aik Behri Qazzaq Aur Sikander
  • (Zarb-e-Kaleem-178) (جمـیعت اقوام) Jamiat-e-Aqwam
  • (Zarb-e-Kaleem-179) (شام و فلسطین) Sham-o-Falesteen
  • (Zarb-e-Kaleem-180) (سیـاسی پیشوا) Siasi Paishwa
  • (Zarb-e-Kaleem-181) (نفسیـات غلامـی) Nafsiyat-e-Ghulami
  • (Zarb-e-Kaleem-182) (غلاموں کی نماز) Ghulamon Ki Namaz
  • (Zarb-e-Kaleem-183) (فلسطینی عرب سے) Falesteeni Arab Se
  • (Zarb-e-Kaleem-184) (مشرق و مغرب) Mashriq-o-Maghrib
  • (Zarb-e-Kaleem-185) (نفسیـات حاکمـی) Nafsiyat-e-Hakmi
  • (Zarb-e-Kaleem-186) (محراب گل افغان کے افکار - مـیرے کوہستان تجھے چھوڑ کے جاؤں کہاں) Mehrab Gul Afghan Ke Afkar - Mere Kohistan ! Tujhe Chor Ke Jaun Kahan
  • (Zarb-e-Kaleem-187) (حقیقت ازلی ہے رقابت اقوام) Haqiqat-e-Azali Hai Raqabat-e-Aqwam
  • (Zarb-e-Kaleem-188) (تیری دعا سے قضا تو بدل نہیں سکتی) Teri Dua Se Qaza Tou Badal Nahin Sakti
  • (Zarb-e-Kaleem-189) (کیـا چرخ کج رو ، کیـا مہر، کیـا ماہ) Kya Charkh-e-Kaj Ro, Kya Mehar, Kya Mah
  • (Zarb-e-Kaleem-190) (یہ مدرسہ  یہ کھیل یہ غوغاۓ روارو) Ye Madrasa Ye Khail Ye Ghogha'ay Rawa Ro
  • (Zarb-e-Kaleem-191) (جوعالم ایجاد مـیں ہے صاحب ایجاد) Jo Alam-e-Ejad Mein Hai Sahib-e-Ejad
  • (Zarb-e-Kaleem-192) (رومـی بدلے، شامـی بدلے، بدلا ہندوستان) Rumi Badle, Shami Badle, Badla Hindustan
  • (Zarb-e-Kaleem-193) (زاغ کہتا ہے نہایت بدنما ہیں تیرے پر) Zagh Kehta Hai Nahayat Badnuma Hain Tere Per
  • (Zarb-e-Kaleem-194) (عشق طنیت مـیں فرو مایہ نہیں مثل ہوس) Ishq Tiniat Mein Firo Maya Nahin Misal-e-Hawas
  • (Zarb-e-Kaleem-195) (وہی جوان ہے قبیلے کی آنکہ کا تارا) Wohi Jawan Hai Qabile Ki Ankh Ka Tara
  • (Zarb-e-Kaleem-196) (جس کے پرتو سے منور رہی تیری شب دوش) Jis Ke Parto Se Munawwar Rahi Teri Shab-e-Dosh
  • (Zarb-e-Kaleem-197) (لادینی و لا طینی، پیچ مـیں الجھا ہے تو) La Deeni-o-La Teeni, Kis Paich Mein Uljha Tu
  • (Zarb-e-Kaleem-198) (مجھ کو تو یہ دنیـا نظر اتی ہے دگرگوں) Mujh Ko To Ye Duniya Nazar Ati Hai Digargoon
  • (Zarb-e-Kaleem-199) (بے جرات رندانہ ہر عشق ہے روباہی) Be Jura'at-e-Rindana Har Ishq Hai Robahi
  • (Zarb-e-Kaleem-200) (آدم کا ضمـیر اس کی حقیقت پہ ہے شاہد) Adam Ka Zameer Uss Ki Haqiqat Pe Hai Shahid
  • (Zarb-e-Kaleem-201) (قوموں کے لئے موت ہے مرکز سے جدائی) Qaumon Ke Liye Mout Hai Markaz Se Judai
  • (Zarb-e-Kaleem-202) (آگ اس کی پھونک دیتی ہے برنا و پیر کو) Aag Uss Ki Phoonk Deti Hai Barna-o-Peer Ko
  • (Zarb-e-Kaleem-203) (یہ نکتہ خوب کہا شیر شاہ سوری نے) Ye Nukta Khoob Kaha Sher Shah Suri Ne
  • (Zarb-e-Kaleem-204) (نگاہ وہ نہیں جو سرخ و زرد پہچانے) Nigah Woh Nahin Jo Surkh-o-Zard Pehchane
  • (Zarb-e-Kaleem-205-Book Complete) (فطرت کے مقاصد کی کرتا ہے نگہبانی) Fitrat Ke Maqasid Ki Karta Hai Nigahbani
  • 5. Asrar-e-Khudi (اسرارٍ خودی) Secrets of the Self                     Back to Top
  • (Asrar-e-Khudi-00) (اسرار خودی : تمہید) Asrar-e-Khudi : Tamheed
  • (Asrar-e-Khudi-01) (مثنوی کے پہلے آڈیشن  کا مقدمہ) Masnavi Ke Pehle Edition Ka Muqadma (Introductory Note By Iqbal)
  • (Asrar-e-Khudi-02) (کلام اقبال کو کیسے سمجھا جائے) Kalam -e-Iqbal Ko Kaise Samajha Jaye?
  • (Asrar-e-Khudi-03) (رومـی اور تلاش انسان - کل شیخ چراغ لئے شہر مـیں گھوم رہا تھا) Rumi Aur Talash-e-Insan 
  • (Asrar-e-Khudi-04) (مـیرے جنگل کی خشک و تر لکڑی مـیں کوئی نقص نہیں  ہے) Neest Dar Khushk Wa Tar-e-Besha'ay Mann Kotahi - Asrar-e-Khudi Tamheed
  • (Asrar-e-Khudi-05) (اس بیـان مـیں کہ دنیـا کے انتظام کی بنیـاد خودی پر ہے) Dar Biyan Aynke Asal Nizam-e-Alam Az Khudi Ast
  • (Asrar-e-Khudi-06) (اس بیـان مـیں کہ خودی کی زندگی مقاصد کو تخلیق اور پیدا کرنے مـیں ہے) Dar Biyan Aynkah Hayat-e-Khudi Az Takhleeq Wa Touleed Maqasid Ast
  • (Asrar-e-Khudi-07) (اس بیـان مـیں کہ خودی عشق اور محبت سے مضبوط ہے) Dar Biyan Aynke Khudi Az Ishq Wa Mohabbat Istehkam Mee Pazeeradh
  • (Asrar-e-Khudi-08) (اس بیـان مـیں کہ سوال کرنے سے خودی کمزور ہو جاتی ہے) Dar Biyan Aynke Khudi Az Sawal Zaeef Mee Gardd
  • (Asrar-e-Khudi-09) (اس بیـان مـیں کہ جب خودی عشق اور محبت سے مضبوط ہو جاتی ہے تو وہ نظام کائنات کی ظاہری اور خفیہ قوّتوں کو اپنے  تصرف مـیں لیکر مطیع کر لیتی ہے) Dar Biyan Aynke Chun Khudi Az Ishq-o-Mohabbat Mohkam Mee-Garadd
  • (Asrar-e-Khudi-10) (اس موضوع سے متعلق حکایت کہ خودی کی نفی کا مسلہء بنی نوع انسان کی مغلوب قوموں کی اختراعات مـیں سے ہے) Hakayat Dareen Ma'ani Ke Masla-e-Khud Az Majhtara'at-e-Aqwam-e-Maghluba Bani-Nu Insan
  • (Asrar-e-Khudi-11) (اس بیـان مـیں کہ یونان کا فلسفی افلاطون جس کے افکار سے مسلم اقوام کے تصوف اور ادب نے بہت زیـادہ اثر قبول کیـا، مسلک ی پر چلا ہے) Dar Ma'ani Aynke Aflatoon Yonani Ke Tasawwuf Wa Azbiyat...
  • (Asrar-e-Khudi-12) (شعر کی حقیقت اور اسلامـی ادبیـات کی اصلاح کے بارے مـیں) Dar Haqiqat Shair Wa Islah-e-Adabiat-e-Islamia
  • (Asrar-e-Khudi-13) (اس بیـان مـیں کہ خودی کی تربیت کے تین مرحلے ہیں. پہلے مرحلے کو اطاعت اور دوسرے مرحلے کو ضبط نفس اور تیسرے مرحلے کو نیـابت الہی کا نام دیـا گیـا ہے: مرحلہ اول: اطاعت) Dar Biyan AynKe Tarbiat-e-Khudi...: Marhala Awal: Ita'at
  • (Asrar-e-Khudi-14) (مرحلہ دوئم: ضبط نفس) Marhala Doyem: Zabt-e-Nafs
  • (Asrar-e-Khudi-15) (مرحلہ سوئم: نیـابت الہی) Marhala Soyem: Nayabat-e-Elahi
  • (Asrar-e-Khudi-16) (حضرت علی مرتضیٰ کے اسما کے بھیدوں کی تشریح) Dar Sharah Asrar-e-Isma'ay Ali Murtaza (R.A.)
  • (Asrar-e-Khudi-17) (مرو کے ایک نوجوان کی داستان جو مخدوم حضرت علی ہجویری رحمتہ اللہ علیہ کے پاس آیـا اور دشمنوں کے ظلم و ستم کے خلاف فریـاد کی) Hakayat-e-Nujawane Az Maro Ke Paish Hazrat Makhdoom Ali Hajveri (R.A.)...
  • (Asrar-e-Khudi-18) (اس پرندے کی کہانی جسے پیـاس نے بے قرار کر رکھا تھا) Hakayat Tairay Ke Az Tashnagi Betab Bood
  • (Asrar-e-Khudi-19) (الماس اور کوئلے کی حکایت) Hakayat-e-Almas-o-Zaghal
  • (Asrar-e-Khudi-20) (شیخ اور برہمن کی داستان اور دریـائے گنگا اور ہمالیہ کے مابین مکالمہ، اس حقیقت سے متعلق کہ ملی زندگی کا تسلسل ملت کی مخصوص ملی روایـات کے ساتھ مضبوطی سے وابستہ رہنے پر موقوف ہے) Hakayat-e-Sheikh Wa Barhaman Wa Mukalma Ganga Wa Hamala...
  • (Asrar-e-Khudi-21) (اس موضوع کے بارے مـیں کہ مسلمان کی زندگی کا مقصد کلمتہ اللہ کا بلند کرنا ہے) Dar Biyan Aynke Maqsad-e-Hayat-e-Muslim Ala'ay Kalima-Ullah Ast Wa Jihad...
  • (Asrar-e-Khudi-22) (بابائے صحرائی کے لقب سے مشہور مـیر نجات نقشبندی کی نصیحت جو انہوں نے ہندوستان کے مسلمانوں کے لئے تحریر فرمائی ہے) Andz Meer-e-Nijat Naqshband Almaroof Ba Baba'ay Sehrai Ke...
  • (Asrar-e-Khudi-23) (الوقت سیف - وقت تلوار ہے) Al-Waqt-e-Saif (Waqt Talwar Hai)
  • (Asrar-e-Khudi-24-Book-Complete) (دعا) Dua
  • 6. Rumuz-e-Bekhudi (رموز بیخودی) Mysteries of the Selflessness              Back to Top
  • (Rumuz-e-Bekhudi-00) (دیباچہ - رموز بیخودی) Dibacha (Rumooz-e-Bekhudi)
  • (Rumuz-e-Bekhudi-01) (پیش کش بحضور ملّت اسلامـیہ) Paishkash Ba Huzoor-e-Millat-e-Islamia
  • (Rumuz-e-Bekhudi-02) (تمہید - آغاز - فرد و ملّت کا ربط) Tamheed (Aghaz) Fard-o-Millat Ka Rabt
  • (Rumuz-e-Bekhudi-03) (ملّت اختلاط افراد سے بنتی اور اس کی تکمـیل تربیت نبوت سے ہوتی ہے) Dar Ma'ani Aynke Millat Az Ikhtilat-e-Afrad Paida Mee Shawad...
  • (Rumuz-e-Bekhudi-04) (ملت اسلامـیہ کے ارکان اساسی - رکن اول - توحید) Arkan-e-Asasi Milba Islamia - Rukan-e-Awal : Touheed
  • (Rumuz-e-Bekhudi-05) (یس و حزن اور خوف ام الخبائث اور قاطع حیـات ہیں، ان امراض خبیثہ کا ازالہ صرف توحید سے ہو سکتا ہے) Dar Ma'ani Aynke Yaas Wa Huzn Wa Khof Umm-ul-Khabais Ast
  • (Rumuz-e-Bekhudi-06) (تیر اور تلوار کی باہمـی گفتگو) Mahawara Teer Wa Shamsheer
  • (Rumuz-e-Bekhudi-07) (حکایت شیر و شہنشاہ عالمگیر) Hikayat-e-Sher-o-Shehanshah Alamgeer Ramatullah Alaih
  • (Rumuz-e-Bekhudi-08) (رکن دوئم - رسالت) Rukan-e-Doum...Risalat
  • (Rumuz-e-Bekhudi-09) (بیـان مقصود رسالت محمدیہ جو تشکیل و تاسیس حریت اور مساوات و اخوت بنی آدم کی بنیـاد ہے) Dar Ma'ani Aynke Maqsood-e-Risalat-e-Muhammadia Tashkeel Wa Tasees
  • (Rumuz-e-Bekhudi-10) (بوعبید اور جابان کی حکایت اخوت اسلامـیہ کی روشنی مـیں) Hikayat-e-Bu Ubaid Wa Jaban Dar Ma'ani Akhuwat-e-Islamia
  • (Rumuz-e-Bekhudi-11) (سلطان مراد اور ممار کی حکایت مساوات اسلامـیہ کی روشنی مـیں) Hikayat-e-Sultan Murad Wa Ma'amar Dar Ma'ani Masawat-e-Islamia
  • (Rumuz-e-Bekhudi-12) (بیـان حریت اسلامـیہ و سر حادثہ کربلا) Dar Ma'ani Huriyat-e-Islamia Wa Sirr-e-Hadsa Karbala
  • (Rumuz-e-Bekhudi-13) (چونکہ ملت محمدیہ کی بنیـاد توحید و رسالت پر ہے اس لئے حدود مکانی سے بے نیـاز ہے) Dar Ma'ani Aynke Chun Millat-e-Muhammadia Mosas Bar Touheed Wa Risalat...
  • (Rumuz-e-Bekhudi-14) (وطن اساس ملّت نہیں ہے) Dar Ma'ani Aynke Watan Asas-e-Millat Ast
  • (Rumuz-e-Bekhudi-15) (ملّت محمدیہ بر بنائے وعدہ دوام حدود زمانی سے بھی آزاد ہے) Dar Ma'ani Aynke Millat-e-Muhammadia Nihayat-e-Zamani Hum Nadarad...
  • (Rumuz-e-Bekhudi-16) (نظام ملّت آئین کے بغیر صورت پذیر نہیں ہوتا-ملّت محمدیہ کا آئین قرآن ہے) Dar Ma'ani Aynke Nizam -e-Millat Ghair Az Aain Soorat...
  • (Rumuz-e-Bekhudi-17) (زمانہ انحطاط مـیں تقلید اجتہاد سے بہتر ہے) Dar Ma'ani Aynke Dar Zamana Intihat Taqleed Az Ijtihad Aula Tar Ast
  • (Rumuz-e-Bekhudi-18) (سیرت ملی کی پختگی آئین الہیہ کے اتباع سے ہے) Dar Ma'ani Aynke Pukhtagi Seerat Milya Az Itba'a Ayin Elahia Ast
  • (Rumuz-e-Bekhudi-19) (حسن سیرت ملیہ کا بیـان جو آداب محمدیہ سے درس ادب کے حصول مـیں مضمر ہے) Dar Ma'ani Aynke Husn Seerat Milya Az Tadab Ba-Adaabe-e-Muhammadia (S.A.W.) Ast
  • (Rumuz-e-Bekhudi-20) (بیـان حیـات ملیہ جسے مرکز محسوس کی ضرورت ہے اسی کو بیت الحرام کہتے ہیں) Dar Ma'ani Aynke Hayat-e-Millia Markaz Mehsus Mekhuwahid...
  • (Rumuz-e-Bekhudi-21) (حقیقی جمـیعت ملی نصب العین پر مضبوط گرفت کا نام ہے اور امّت محمدیہ کا نصب العین توحید کی حفاظت و اشاعت ہے) Dar Ma'ani Aynke Jamiat-e-Haqeeqi Az Mohkam Giriftan Nasb-ul-A'ain Millia Ast...
  • (Rumuz-e-Bekhudi-22) (توسیع حیـات ملی نظام عالم کی تسخیر قوی کا نام ہے) Dar Ma'ani Aynke Tousie-e-Hayat Millia Az Taskheer ...
  • (Rumuz-e-Bekhudi-23) (حیـات ملیہ کا کمال یہ ہے کہ ملت فرد کی طرح احساس خودی پیدا کرے اور اس احساس کی تولید و تکمـیل ملی روایـات کے ضبط ہی سے ممکن ہے) Dar Ma'ani Aynke Kamal-e-Hayat-e-Millia Ayn Ast...
  • (Rumuz-e-Bekhudi-24) (نوع اسانی کی بقا امومت سے ہے اور امومت کا حفظ و احترام اسلام ہے) Dar Ma'ani Aynke Baqa'ay Nou Az Amomat Az Wa Hifz Wa Ehtiram...
  • (Rumuz-e-Bekhudi-25) (مسلمان عورتوں کے لئے سیدہء النسا فاطمـه زہرا رضی اللہ تعالیٰ عنہا اسوہٴ کاملہ ہیں) Dar Ma'ani Aynke Syedda-Tu-Nisa Fatima-Tu-Zahra Aswah-e-Kamila Aeest Bara'ay Nisa'ay Islam
  • (Rumuz-e-Bekhudi-26) (خطاب با مخدرات اسلام) Khitab Ba Mukhdarat-e-Islam
  • (Rumuz-e-Bekhudi-27) (خلاصہ مطالب مثنوی - درون تفسیر سوره اخلاص) Khulasa Mutalib-e-Masnvi - Dar Tafseer Surah-e-Ikhlas
  • (Rumuz-e-Bekhudi-28-Book Complete) (عرض حال مصنف با حضور رحمتہ للعالمـین) A'rz-e-Hal-e-Musanif Ba Huzur Rahmatul-lil-Alameen (S.A.W.)
  • 7. Payam-e-Mashriq (پیـامِ مشرق)                          Back to Top
  • (Payam-e-Mashriq-001) (تمہید) Tamheed
  • (Payam-e-Mashriq-002) (دیباچہ) Dibacha (Author's Preface)
  • (Payam-e-Mashriq-003) (مقدمہ) Muqadma
  • (Payam-e-Mashriq-004) (پیشکش - بحضور اعلیحضرت امـیر امان اللہ خان) Paishkash - Bahuzoor Aalihazrat Ameer Aman Ullah Khan...
  • (Payam-e-Mashriq-005) (لالہ طور - رباعیـات) Lala-e-Toor (Rubaiyat)
  • (Payam-e-Mashriq-006) (حصہ اول - لالہ طور - ١ سے ١٦٣ تک رباعیـات) Part 1: Lala-e-Toor (1-163)
  • (Payam-e-Mashriq-007) (حصہ دوئم - افکار) Part 2: Afkaar
  • (Payam-e-Mashriq-008) (گل نخستین - ہنوز ہم نفسے درون چمن نمـی بینم) Gul Nakhasteen - Hunooz Hum Nafse Dar Chman Nami Beenam
  • (Payam-e-Mashriq-009) (دعا - اے کہ از خمخانہ فطرت بجام ریختی) Dua - Ae Ke Az Khamkhana Fitrat Bajaam Rekhti
  • (Payam-e-Mashriq-010) (ہلال عید ) Hilal-e-Eid
  • (Payam-e-Mashriq-011) (تسخیر فطرت) Tashkeer-e-Fitrat
  • (Payam-e-Mashriq-012) (بوۓ گل) Bu'ay Gul
  • (Payam-e-Mashriq-013) (نواۓ وقت) Nawa-e-Waqt
  • (Payam-e-Mashriq-014) (فصل بہار) Fasal-e-Bahar
  • (Payam-e-Mashriq-015) (حیـات جاوید) Hayat-e-Javed
  • (Payam-e-Mashriq-016) (افکار انجم) Afkar-e-Anjum
  • (Payam-e-Mashriq-017) (زندگی) Zindagi
  • (Payam-e-Mashriq-018) (محاورہ علم وعشق ) Mahawara-e-Ilm-o-Ishq
  • (Payam-e-Mashriq-019) (سرود انجم) Surood-e-Anjum
  • (Payam-e-Mashriq-020) (نسیم صبح) Naseem-e-Subah
  • (Payam-e-Mashriq-021) (پند باز بایچہ خویش) Pind Baz Baecha Khawesh
  • (Payam-e-Mashriq-022) (کرم کتابی) Kirm-e-Kitabi
  • (Payam-e-Mashriq-023) (کبر و ناز) Kibr-o-Naaz
  • (Payam-e-Mashriq-024) (لالہ) Lala
  • (Payam-e-Mashriq-025) (حکمت و شعر) Hikmat-o-Shair
  • (Payam-e-Mashriq-026) (کرمک شب و تاب) Kirmak-e-Shab-e-Taab
  • (Payam-e-Mashriq-027) (حقیقت) Haqiqat
  • (Payam-e-Mashriq-028) (حدی - نغمہ سار بان حجاز) Huddi (Naghma Saar Baan Hijaz)
  • (Payam-e-Mashriq-029) (قطرہ أب) Qatra-e-Aab
  • (Payam-e-Mashriq-030) (محاورہ مابین خدا و انسان) Mahawara Mabain Khuda Wa Insan
  • (Payam-e-Mashriq-031) (ساقی نامہ) Saqi Nama
  • (Payam-e-Mashriq-032) (شاہین و ماہی) Shaheen Wa Mahi
  • (Payam-e-Mashriq-033) (کرمک شب و تاب) Kirmak-e-Shab-e-Taab
  • (Payam-e-Mashriq-034) (تنہائی) Tanhai
  • (Payam-e-Mashriq-035) (شبنم) Shabnam
  • (Payam-e-Mashriq-036) (عشق) Ishq
  • (Payam-e-Mashriq-037) (اگر خواہی حیـات اندر خطرزی) Agar Khuwahi Hayat Andar Khatarzi
  • (Payam-e-Mashriq-038) (جہاں عمل) Jahan-e-Amal
  • (Payam-e-Mashriq-039) (زندگی) Zindagi
  • (Payam-e-Mashriq-040) (حکمت فرنگ) Hikmat-e-Farang
  • (Payam-e-Mashriq-041) (حور و شاعر) Hoor-o-Shayar
  • (Payam-e-Mashriq-042) (زندگی و عمل) Zindagi Wa Amal
  • (Payam-e-Mashriq-043) (الملک للہ) Al-Mulk Lillah
  • (Payam-e-Mashriq-044) (جوۓ أب) Jooye-e-Aab
  • (Payam-e-Mashriq-045) (نامہ عالمگیر) Nama-e-Alamgeer
  • (Payam-e-Mashriq-046) (بہشت) Bahisht
  • (Payam-e-Mashriq-047) (کشمـیر) Kashmir
  • (Payam-e-Mashriq-048) (عشق) Ishq
  • (Payam-e-Mashriq-049) (بندگی) Bandagi
  • (Payam-e-Mashriq-050) (غلامـی) Ghulami
  • (Payam-e-Mashriq-051) (چیستان شمشیر) Cheestan Shamsheer
  • (Payam-e-Mashriq-052) (جمہوریت) Jamhooriat
  • (Payam-e-Mashriq-053) (با مبلغ اسلام درون فرنگستان) Ba Mubalagh-e-Islam Dar Farangistan
  • (Payam-e-Mashriq-054) (غنی کشمـیری) Ghani Kashmiri
  • (Payam-e-Mashriq-055) (خطاب با مصطفیٰ کمال پاشا) Khitab Ba Mustafa Kamal Pasha Ayda Allah (July 1922)
  • (Payam-e-Mashriq-056) (طیـارہ) Tayara
  • (Payam-e-Mashriq-057) (عشق) Ishq
  • (Payam-e-Mashriq-058) (تہذیب) Tehzeeb
  • (Payam-e-Mashriq-059) (حصہ سوئم - مئے باقی - غزلیـات) Part 3 - Mai-e-Baqi - Ghazaliat
  • (Payam-e-Mashriq-060) (مئے باقی - غزل ١: بہار که تا بہ گلستان کشید بزم سرود) Mai-e-Baqi - Ghazal 1: Bahar Taba Gulistan Kasheed Bazam Surood
  • (Payam-e-Mashriq-061) (مئے باقی - غزل ٢ : حلقہ بستند سر تربت من نوحہ گراں) Mai-e-Baqi - Ghazal 2: Halqa Bastand Sar Tarbat Mann Nuha Garan
  • (Payam-e-Mashriq-062) (مئے باقی - غزل ٣: مـی تراشد فکرما ہر دم) Mai-e-Baqi - Ghazal 3: Mee Tarashad Fikarma Har Dam Khudawande Digar
  • (Payam-e-Mashriq-063) (غزل ٤: مـیرا ز دیدہ بینا شکایـات دگر است) Mai-e-Baqi - Ghazal 4: Mera Ze Didah-e-Beena Shikayat Dagar Ast
  • (Payam-e-Mashriq-064) (غزل ٥: بایں بہانہ دریں بزم محرمے جویم) Mai-e-Baqi - Ghazal 5: Bayen Bahana Dareen Bazam Meharme Joyem
  • (Payam-e-Mashriq-065) (غزل ٦: خیز و نقاب برکشا پرد گیـان ساز را) Mai-e-Baqi - Ghazal 6: Khaiz Wa Naqab Barkasha, Pardgyan Saaz Ra
  • (Payam-e-Mashriq-066) (غزل ٧: بملا زماں سلطان خبرے وہم زرازے) Mai-e-Baqi - Ghazal 7: Bamala Zaman Sultan Khabare Weham Zaraze
  • (Payam-e-Mashriq-067) (غزل ٨: بیـا کہ ساقی گل چہرہ دست برچنگ است) Mai-e-Baqi - Ghazal 8: Bya Ke Saqi Gul Chehra Dast Barchang Ast
  • (Payam-e-Mashriq-068) (غزل ٩: صورت نہ پرستم من،بتخانہ شکیستم من) Mai-e-Baqi - Ghazal 9: Soorat Na Parsam Mann. Butkhana Shikistam Mann
  • (Payam-e-Mashriq-069) (غزل ١٠: ہواۓ فرودین درون گلستان مـیخانہ مـی سازد) Mai-e-Baqi - Ghazal 10: Hawaye Farodeen Dar Gulistan Maikhana Mee Sazad
  • (Payam-e-Mashriq-070) (غزل ١١: از ما بگو سالمے ان ترک تند خورا) Mai-e-Baqi - Ghazal 11: Az Ma Bago Salame Aan Turk Tund Khawara
  • (Payam-e-Mashriq-071) (غزل ١٢: آشنا ہر خار را از قصہ ما ساختی) Mai-e-Baqi - Ghazal 12: Ashna Har Khar Ra Az Qissa Ma Sakhti
  • (Payam-e-Mashriq-072) (غزل ١٣: خوش اینکه رخت را بہ شعلہ مے سوخت) Mai-e-Baqi - Ghazal 13: Khush Ankah Rakht Raba Shaula May Sokhat
  • (Payam-e-Mashriq-073) (غزل ١٤: بیـار بادہ کہ گردوں بکم ما گردید) Mai-e-Baqi - Ghazal 14: Bayar Badah Ke Gardoon Bakam Ma Gardeed
  • (Payam-e-Mashriq-074) (غزل ١٥: تیر و سناں و خنجر و شمشیرم آرزوست) Mai-e-Baqi - Ghazal 15: Teer o Sanan o Khanjar o Shamsheeram Arzoost
  • (Payam-e-Mashriq-075) (غزل ١٦: دانہ سبح بہ زنار کشیدن) Mai-e-Baqi - Ghazal 16: Dana Sabah Ba Zanar Kasheedan Amoz
  • (Payam-e-Mashriq-076) (غزل ١٧: ز خاک خویش طلب آتشے کہ پیدا نیست) Mai-e-Baqi - Ghazal 17: Za Khak Khawesh Talab Atashe Ke Paida Neest
  • (Payam-e-Mashriq-077) (غزل ١٨: موج را از سینہ دریـا گستن مـی تواں) Mai-e-Baqi - Ghazal 18: Mouj Ra Az Seena Darya Gastan Mee Tawan
  • (Payam-e-Mashriq-078) (غزل ١٩: صد نالہ شبگیرے، صد صبح بلا خیزے) Mai-e-Baqi - Ghazal 19: Sad Nala Shabgeere, Sad Subah Bala Khaize
  • (Payam-e-Mashriq-079) (غزل ٢٠: بازبہ سرما تاب دم چشم کرشمہ زاے را) Mai-e-Baqi - Ghazal 20: Baazba Surma Taab Dam Chashm Karishma Zaaye Ra
  • (Payam-e-Mashriq-080) (غزل ٢١: فریب کشمکش عقل دیدنی دارد) Mai-e-Baqi - Ghazal 21: Faraib Kashmakash Aqal Deedni Darad
  • (Payam-e-Mashriq-081) (غزل ٢٢: حسرت جلوہ آن ماہ تمامے دارم) Mai-e-Baqi - Ghazal 22: Hasrat Jalwa Aan Mah Tamame Daram
  • (Payam-e-Mashriq-082) (غزل ٢٣: بشاخ زندگی مانمے زتشنہ لبی است) Mai-e-Baqi - Ghazal 23: Bashakh Zindagi Maanme Zatashna Labi Ast
  • (Payam-e-Mashriq-083) (غزل ٢٤: فرقے نہ نہد عاشق درون کعبہ و بتخانہ) Mai-e-Baqi - Ghazal 24: Firqe Na Nahad Ashiq Dar Kaaba o Butkhana
  • (Payam-e-Mashriq-084) (غزل ٢٥: بے توازا خواب عدم دیدہ کشودن نتواں) Mai-e-Baqi - Ghazal 25: Be Tawaza Khawab Adam Deedah Kashodan Natawan
  • (Payam-e-Mashriq-085) (غزل ٢٦: این گنبد مـینائی، این پستی و بالائی) Mai-e-Baqi - Ghazal 26: Aen Gunbad-e-Meenai, Aen Pasti-o-Balai
  • (Payam-e-Mashriq-086) (غزل ٢٧: با یکے از صوفیہ نوشتہ شاد) Mai-e-Baqi - Ghazal 27: Ba Yake Az Sufia Naweshta Shad
  • (Payam-e-Mashriq-087) (غزل ٢٨: دلیل منزل سو قسم بدامنم آویز) Mai-e-Baqi - Ghazal 28: Daleel Manzil Sou Qism Badmanam Awaiz
  • (Payam-e-Mashriq-088) (غزل ٢٩: درون جہاں دل ما دور قمر پیدا نیست) Mai-e-Baqi - Ghazal 29: Dar Jahan Dil Ma Door Qamar Paida Neest
  • (Payam-e-Mashriq-089) (غزل ٣٠: گریہ ما بے اثر، نالہ مانا رساست) Mai-e-Baqi - Ghazal 30: Garya Ma Be Asar, Nala Ma Na Rasast
  • (Payam-e-Mashriq-090) (غزل ٣١: سوز سخن ز نالہ مستانہ دل است) Mai-e-Baqi - Ghazal 31: Souz Sukhan Za Nala Mastana Dil Ast
  • (Payam-e-Mashriq-091) (غزل ٣٢: سطوت از کوہ ستانند و بکاہے بخشند) Mai-e-Baqi - Ghazal 32: Sitwat Az Koh Stanand Wa Baka Hai Bakhshand
  • (Payam-e-Mashriq-092) (غزل ٣٣: نا تو اندر حرم گنجی، نا دار بتخانہ مـی آئی) Mai-e-Baqi - Ghazal 33: Na To Andar Haram Ganji, Na Dar But Khana Mee Ayi
  • (Payam-e-Mashriq-093) (غزل ٣٤: تب و تاب بت کدہ عجم نارسد بسوز و گراز من) Mai-e-Baqi - Ghazal 34: Tab-o-Taab Butkadah Ajam Narsad Basouz Wa Garaz Mann
  • (Payam-e-Mashriq-094) (غزل ٣٥: مثل آئینہ مشو محو جمال دگراں) Mai-e-Baqi - Ghazal 35: Misl Aaeena Masho Mehw Jamal Dagran
  • (Payam-e-Mashriq-095) (غزل ٣٦: جہاں عشق نا مـیری نا سروری داند) Mai-e-Baqi - Ghazal 36: Jahan Ishq Na Meri Na Sarwari Danad
  • (Payam-e-Mashriq-096) (غزل ٣٧: خواجہ نیست کہ چوں بندہ پرستارش نیست) Mai-e-Baqi - Ghazal 37: Khawajah Neest Ke Choon Banda Parastarish Neest
  • (Payam-e-Mashriq-097) (غزل ٣٨: بیـا کہ بلبل شوریدہ نغمہ پرداز است) Mai-e-Baqi - Ghazal 38: Baya Ke Bulbul Shourida Naghma Pardaaz Ast
  • (Payam-e-Mashriq-098) (غزل ٣٩: خاکیم و تند سیر مثال ستارہ ایم) Mai-e-Baqi - Ghazal 39: Khakiyam Wa Tund-Sair Misal Sitara Ayem
  • (Payam-e-Mashriq-099) (غزل ٤٠: عرب از سرشک خونم ہما لالہ زار بادا) Mai-e-Baqi - Ghazal 40: Arab Az Sarshak Khoonam Hama Lala Zaar Bada
  • (Payam-e-Mashriq-100) (غزل ٤١: نظر تو ہمہ تقصیر و خرد کوتاہی) Mai-e-Baqi - Ghazal 41: Nazar To Hama Taqseer Wa Khird Kotahi
  • (Payam-e-Mashriq-101) (غزل ٤٢: روشن  از پر رویت نظرے نیست کہ نیست) Mai-e-Baqi - Ghazal 42: Roshan Az Par Roweet Nazare Neest Ke Neest
  • (Payam-e-Mashriq-102) (غزل ٤٣: مباش درپے آزاد و پرچہ خواہی کن) Mai-e-Baqi - Ghazal 43: Mabash Darpe Azad Wa Parcha Khawahi Kun
  • (Payam-e-Mashriq-103) (غزل ٤٤: شعلہ درون آغوش دارد عشق بے پرواۓ من) Mai-e-Baqi - Ghazal 44: Shoala Dar Aghosh Darad Ishq Be Parwaye Mann
  • (Payam-e-Mashriq-104) (غزل ٤٥: بتان تازہ تراشیدہ دریگ از تو) Mai-e-Baqi - Ghazal 45: Butan Taza Tarasheeda Daraig Az Tu
  • (Payam-e-Mashriq-105) (نقش فرنگ - تمہید) Naqsh-e-Farang: Tamheed
  • (Payam-e-Mashriq-106) (پیـام) Payam
  • (Payam-e-Mashriq-107) (جمـیعت الاقوام) Jamiat-al-Aqwam
  • (Payam-e-Mashriq-108) (شوپن ہار و نیٹشا ) Schopenhauer And Nietzsche
  • (Payam-e-Mashriq-109) (فلسفہ و سیـاست) Falsafa-o-Siasat
  • (Payam-e-Mashriq-110) (صحبت رفتگاں - درون عالم) Sohbat Raftagan (Dar Alam Bala)
  • (Payam-e-Mashriq-111) (کارل مارکس) Karl Marx
  • (Payam-e-Mashriq-112) (ہیگل) Hegel
  • (Payam-e-Mashriq-113) (ٹا لسٹاۓ) Tolstoy
  • (Payam-e-Mashriq-114) (مزدک) Mazdak
  • (Payam-e-Mashriq-115) (کوہکن) Kohkan
  • (Payam-e-Mashriq-116) (نیٹشا) Nietzsche
  • (Payam-e-Mashriq-117) (حکیم آئن سٹائن) Hakeem Einstein
  • (Payam-e-Mashriq-118) (انگلستان کے مشہور شاعر - بائرن ) Byron (Inglistan Ke Mashoor Shayar)
  • (Payam-e-Mashriq-119) (نیٹشا) Nietzsche
  • (Payam-e-Mashriq-120) (جلال اور ہیگل) Jalal And Hegel
  • (Payam-e-Mashriq-121) (پٹوفی) Petofi
  • (Payam-e-Mashriq-122) (محاوره مابین حکیم فرنسوی آگسٹس کومٹ و مارس مزدور حکیم) Mahavara Mabain Hakeem Farnasvi Agastas Comte Wa Mard Mazdoor Hakeem (Dialogue Between Auguste Comte And The Labourer)
  • (Payam-e-Mashriq-123) (ہیگل) Hegel
  • (Payam-e-Mashriq-124) (جلال و گوئٹے) Jalal (R.A.) Wa Goethe - Jalal And Goethe
  • (Payam-e-Mashriq-125) (پیغام برگساں) Paigham Bargsan - Bergson's Message
  • (Payam-e-Mashriq-126) (مـیخانہ فرنگ) Maikhana-e-Farang
  • (Payam-e-Mashriq-127) (موسیو لینن و قصر ولیم) Mausio Lenin Wa Qaisar William - Dialogue Between Lenin And Kaiser Wilhelm
  • (Payam-e-Mashriq-128) (حکما) Hukma
  • (Payam-e-Mashriq-129) (شعرا) Shaura - Poets
  • (Payam-e-Mashriq-130) (خرابات فرنگ) Kharabat-e-Farang
  • (Payam-e-Mashriq-131) (خطاب با انگلستان) Khitab Ba Inglistan
  • (Payam-e-Mashriq-132) (قسمت نامہ سرمایہ درون و مزدور) Qismat Nama Sarmaya Dar Wa Mazdoor
  • (Payam-e-Mashriq-133) (نواۓ مزدور) Nawa-e-Mazdoor
  • (Payam-e-Mashriq-134) (آزادی بحر) Azadi-e-Behar
  • (Payam-e-Mashriq-135-Book-Complete) (خردہ) Khurdah
  • 8. Zabur-e-Ajam (زبورعجم) Persian Psalms                          Back to Top
  • (Zabur-e-Ajam-00) (مختصر تعارف - زبور عجم) Mukhtasir Ta'aruf Zabur-e-Ajam (Brief Introduction of Zaboor-e-Ajam)
  • (Zabur-e-Ajam-01) (بخوانندہ کتاب زبور - کتاب زبور کے قاری سے خطب) Ba-Khawanandah Kitab-e-زبر 
  • (Zabur-e-Ajam-02) (زبور عجم پارٹ ١: زبرون درون گزشتم زدروں گفتم ١ - مـیں نے گھر کے دروازے سے گزر کر اندر کی بات کہہ دی ہے) Zabur-e-Ajam Part 1: Zabrun Dar Gashtam Za-Darun Khana Guftam
  • (Zabur-e-Ajam-03) (دعا - یـارب مـیرے سینے مـیں حقیقت کی خبر رکھنے والا دل عطا کر دے) Dua - Prayer
  • (Zabur-e-Ajam-04) (عشق شور انگیز راہر جادہ درون کوے تو برد - شور پیدا کرنے والے عشق کو ہر راستہ تیری گلی کی طرف لے جاتا ہے) Part 1-1: Ishq Shor Angaiz Rahar Jadah Dar Kawe Tu Bard
  • (Zabur-e-Ajam-05) (دروں سینہ ماسوذ آرزو زکجاست - ہمارے سینے مـیں تمنا کی حرارت  کہاں سے یی ہے؟) Part 1-2: Darun Seena MaSouz Arzoo Za Kajast?
  • (Zabur-e-Ajam-06) (غزل سر اے و نوا ہاے رفتہ باز آور) Part 1-3: Ghazal Sar Ae Wa Nawa Haye Rafta Baz Awar
  • (Zabur-e-Ajam-07) (اے کہ زمن فزودہ گرمـی آہ و نالہ را) Part 1-4: Ae Ke Zman Fazoda Garmi Ah Wa Nala Ra
  • (Zabur-e-Ajam-08) (از مشت غبار م صد نالہ بر انگیزی) Part 1-5: Az Musht Ghubar Ma Sad Nala Bar Angaizi
  • (Zabur-e-Ajam-09) (من اگرچہ تیرہ خاکم دلکے هست برگ و سازم) Part 1-6: Man Agarcha Terah Khakam Dilke Ast Barg Wa Sazam
  • (Zabur-e-Ajam-10) (بصد اے درد مندے بنوے دلپزیرے ) Part 1-7: Basad Ae Dard Mande Bano Ae Dil Pazeere
  • (Zabur-e-Ajam-11) (بر سر کفر و دین فشاں رحمت عام خویش را) Part 1-8: Bar Sar Kufr Wa Deen Fashan Rehmat Aam Khawesh Ra 
  • (Zabur-e-Ajam-12) (نواے من ازاں پرسوز و بیباک و غم انگیز است) Part 1-9: Nawaye Man Azan Pursouz Wa Bebak Wa Gham Angaiz Ast 
  • (Zabur-e-Ajam-13) (دل و دیدہ کہ دارم ہمہ لذّت نظارہ) Part 1-10: Dil Wa Didah Ke Daram Hama Lazzat Nazara 
  • (Zabur-e-Ajam-14) (گرچہ شاہین خرد برسر پروازے ہست) Part 1-11: Gharcha Shaheen Khird BarSar Parwaze Hast
  • (Zabur-e-Ajam-15) (این جہاں چیست؟ صنم خانہ پندار من است) Part 1-12: Ayn Jahan Cheest? Sanam Khana Pindar Man Ast 
  • (Zabur-e-Ajam-16) (فصل بہار این چنیں، بانگ ہزار این چنیں) Part 1-13: Fasal-e-Bahar Ayn Chaneen, Bang Hazar Ayn Chaneen
  • (Zabur-e-Ajam-17) (بروں کشید زپیچاک ہست و بود مـیرا) Part 1-14: Barun Kasheed Zapechak Hast Wa Bood Mera
  • (Zabur-e-Ajam-18) (خیز بخاک نشنہ، بادہ زندگی فشاں) Part 1-15: Khaiz Wa Bakhak Nashna, Badah Zindagi Fashan
  • (Zabur-e-Ajam-19) (تو بایں گمان کہ شائد سر آستانہ دارم) Part 1-16: Tu Bayen Guman Ke Shaid Sar Astana Daram
  • (Zabur-e-Ajam-20) (نظر بہ رہ نشینہ سوارہ مـی گزرد) Part 1-17: Nazar Ba Rah Nasheenah Sawarah Mee Garzrd
  • (Zabur-e-Ajam-21) (بر عقل فلک پیما ترکانہ شبخون بہ) Part 1-18: Bar Aqal Falak Pema Tarkana Shabkhoon Ba
  • (Zabur-e-Ajam-22) (...یـا مسلمان رامدہ...اے خدا! تو اس وقت مسلمانوں کو جان) Part 1-19: Ya Musalman Ramdah Farman Ke Jaan Barkaf Banah
  • (Zabur-e-Ajam-23) (عقل ہم عشق است...عقل بھی عشق کی مانند ہے) Part 1-20: Aqal Hum Ishq Ast Wa Az Zauq Nigah Begana Neest
  • (Zabur-e-Ajam-24) (اس زندگی مـیں حرارت و گداز خدا کی تلاش کی لذت کے باعث ہے) Part 1-21: Souz Wa Gudaz-e-Zindagi Lazzat-e-Justujooye Tu
  • (Zabur-e-Ajam-25) (اس بزم جہاں مـیں ساقی رہے نہ مکیش) Part 1-22: Daren Mehfil Ke Kaar Ao Gazasht Az Badah Wa Saqi
  • (Zabur-e-Ajam-26) (اے ساقی مـیرے جگر پر نم آلود شعلہ پھینک) Part 1-23: Saqiya Bar Jigram Shoala Namnaak Andaz
  • (Zabur-e-Ajam-27) (اے خدا! مجھے اس پانی سے صراحی یـا بڑا پیـالہ عطا فرما) Part 1-24: Az Aan Aabe Ke Darman Lala Karad Satgeene Dah
  • (Zabur-e-Ajam-28) (مـیں ہر اس نقش سے پاک ہو کر آیـا ہوں) Part 1-25: Zaher Naqshe Ke Dil Az Didah Geerad Pak Mee Ayem
  • (Zabur-e-Ajam-29) (مـیرے بےقابو دل نے نور ایمان کے ساتھ) Part 1-26: Dil Be Qaid Mann Ba Noor Aeeman Kafiri Kardah
  • (Zabur-e-Ajam-30) (اے خدا ! تو محشر کے روز مجھ سے) Part 1-27: Za Shayar Nala Mastana Dar Mehshar Che Mee Khawahi
  • (Zabur-e-Ajam-31) (...نہ مـیرے اندر کفر اور ایمان کی جنگ ہو رہی ہے اور نہ) Part 1-28: Na Dar Andesha Man Kaar Zaar Kufr Wa Aeemane
  • (Zabur-e-Ajam-32) (اے خوش الحان پرندہ ہو یـا شکار کرنے والا باز) Part 1-29: Murgh Khush Lehja Wa Shaheen Shakari Az Tast
  • (Zabur-e-Ajam-33) (ہزار ہا قسم کی نیکی اور پارسائی سے عاشقی کے راستے پر ایک قدم رکھنا بہتر ہے) Part 1-30: Khushtar Zahzaar Parsai
  • (Zabur-e-Ajam-34) (مـیرے دل کے جہاں پر اس کی حملہ آوری کے انداز تو دیکھو) Part 1-31: Bar Jahan Dil Man Ta Khatnash Rangraid
  • (Zabur-e-Ajam-35) (ابھی تک راہ طلب مـیں مـیرے بوجھ کیچڑ تک پھنسا ہوا ہے) Part 1-32: Mera Barah Talab Baar Dar Gul Ast Hunooz
  • (Zabur-e-Ajam-36) (موسم سرما ختم ہو گیـا اور درختوں کی شاخوں پر نۓ گیت زندہ ہو گۓ ہیں) Part 1-33: Zamastan Ra Saramad Rozgaran
  • (Zabur-e-Ajam-37) (مجھے گھر کی آرزو ہے نہ منزل کی) Part 1-34: Hawaye Khana Wa Manzil Nadarad
  • (Zabur-e-Ajam-38) (مـیں ساقی کی آنکھوں سے پی کر مست ہو گیـا ہوں) Part 1-35: Az Chashm Saqi Mast Sharabam
  • (Zabur-e-Ajam-39) (اے مـیرے محبوب! تو نے اپنے رخ روشن سے مـیری رات کو صبح مـی بدل دیـا ہے) Part 1-36: Shab Man Sahar Namoodi Ke Ba Talat Aftabi
  • (Zabur-e-Ajam-40) (اے ساقی مـیرا اس دنیـا مـیں تیرے سوا کوئی اور محرم راز نہیں ہے) Part 1-37: Dareen Maikhana Ae Saqi Nadaram Mehrame Deegar
  • (Zabur-e-Ajam-41) (عاشقوں کی دنیـا سے تیرا کیـا تعلق ہے؟) Part 1-38: Bajahan Dard Mandan Tu Bagucha Kaar Dari?
  • (Zabur-e-Ajam-42) (تیرے دیدار کی وجہ سے اگر مجھ پر جنوں کی کفیت طاری ہو جاتی ہے) Part 1-39: Agar Nazara Az Khud Raftagi Ard Hijab Aula
  • (Zabur-e-Ajam-43) (اے انسان ! تیرے نور کے جلوؤں سے ہر شے وجود مـیں آئی ہے) Part 1-40: Noor Tu Da Namood Spaid Wa Siyah Ra
  • (Zabur-e-Ajam-44) (...اے خدا ! تو مجھے ایسا دل عطا کر کہ) Part 1-41: Badah Aan Dil Ke Masti Haye Ao Az Badah Khawaish Ast
  • (Zabur-e-Ajam-45) (اے محبوب! مـیرا کل ساز و سامان تو مٹھی بھر خاک ہے) Part 1-42: Kaf Khak Barg Wa Sazam Bar Hai Fashanam Aora
  • (Zabur-e-Ajam-46) (اے خدا ! یہ دل جو تو نے مجھے عطا کیـا ہے) Part 1-43: Ayn Dil Ke Mera Dadi Labraiz Yaqeen Badah
  • (Zabur-e-Ajam-47) (اے خدا ! تیرے عشق کا بھید ہوس کے مارے ہوے لوگوں کے سامنے نہیں کھولا جا سکتا) Part 1-44: Ramz Ishq Tu Ba Arbab Hawas Natwaan Guft
  • (Zabur-e-Ajam-48) (مجھے وہ دن یـاد ہیں جب) Part 1-45: Yaad Ayame Ke Khaurdam Badah Ha Bachang Wane
  • (Zabur-e-Ajam-49) (مـیری اشکوں سے بھری آنکہ نے رو رو مـیرے دامن مـیں ستارے بھر دیےہیں) Part 1-46: Anjum Bagreban Reekht Ayn Didah Tar Mara
  • (Zabur-e-Ajam-50) (اہل مشرق کہ جن کی فکر کی کمند مـیں آسمان ہے) Part 1-47: Khawar Ke Asman Ba Kamand Khayal Aost
  • (Zabur-e-Ajam-51) Part 1-48: Fursat Kashmakash Maddah Aen Dil Be Qarar Ra
  • (Zabur-e-Ajam-52) Part 1-49: Janam Dar Aoyakht Ba Rozgaran
  • (Zabur-e-Ajam-53) Part 1-50: Ba Tassali Ke Dadi Nagzashat Kaar Khudra
  • (Zabur-e-Ajam-54) Part 1-51: Beharfe Mee Tawan Guftan Tamanaye Jahane Ra
  • (Zabur-e-Ajam-55) Part 1-52: Chand Barde KhudKhusi Parda Subah Wa Sham Ra
  • (Zabur-e-Ajam-56) Part 1-53: Nafs Shumar Ba Pechak Rozgar Khudeyam
  • (Zabur-e-Ajam-57) Part 1-54: Ba Faghan Na Lab Kashodam Ke Faghan Asar Nadarad
  • (Zabur-e-Ajam-58) Part 1-55: Ma Ke Aftandah Taraz Par Tu Massa Amdah Ayem
  • (Zabur-e-Ajam-59) Part 1-56: Ae Khudaye Mehr Wa Meh Khak Preshane Nagar
  • (Zabur-e-Ajam-60) Zabur-e-Ajam Part 2: Shakh Nihal Sidra Khar Wa Khs Chaman Masho
  • (Zabur-e-Ajam-61) Part 2: Do Alam Ratawan Deedan Bameenaye Ke Man Daram
  • (Zabur-e-Ajam-62) Part 2-1: Bar Khaiz Ke Adam Ra Hangam Namood Amad
  • (Zabur-e-Ajam-63) Part 2-2: Mah Wa Sitara Ke Dar Rah Shauq Hum Safar Anad
  • (Zabur-e-Ajam-64) Part 2-3: Darun Lala Guzr Choon Saba Tawani Kard
  • (Zabur-e-Ajam-65) Part 2-4: Agar Ba Behar Mohabbat Karana Mee Khawahi
  • (Zabur-e-Ajam-66) Part 2-5: Zamana Qasid Tayyar Aan Dilaram Ast
  • (Zabur-e-Ajam-67) Part 2-6: Dagarz Sada Dilehaye Yaar, Natawan Guft
  • (Zabur-e-Ajam-68) Part 2-7: Khird Az Zauq Nazar Garam Tamasha Bood Ast
  • (Zabur-e-Ajam-69) Part 2-8: Ghulam Zinda Dilanam Ke Ashiq Sarah And
  • (Zabur-e-Ajam-70) Part 2-9: Lala Aen Chaman Aloodah Rang Ast Hunooz
  • (Zabur-e-Ajam-71) Part 2-10: Takiya Bar Hujat Wa Ijaz Byan Naiz Kunand
  • (Zabur-e-Ajam-72) Part 2-11: Choon Mouj Mast Khudi Bash Wa Sar Ba Tufan Kash
  • (Zabur-e-Ajam-73) Part 2-12: Khizr-e-Waqt Az Khilwat Dasht-e-Hijaz Ayad Barun
  • (Zabur-e-Ajam-74) Part 2-13: Za Sultan Kunam Arzooye Nigahe !
  • (Zabur-e-Ajam-75) Part 2-14: Ba Nasha Darvaishi Dar Sazam Wa Damadam Zan
  • (Zabur-e-Ajam-76) Part 2-15: Hawas Hunooz Tamasha Gar Jahandari Ast
  • (Zabur-e-Ajam-77) Part 2-16: Farishta Gharche Barun Az Tilism Aflak Ast
  • (Zabur-e-Ajam-78) Part 2-17: Arab Ke Baz Dahd Mehfil Shabana Kujast?
  • (Zabur-e-Ajam-79) Part 2-18: Manind Saba Khaizo Wa Zaidan Dagar Amooz
  • (Zabur-e-Ajam-80) Part 2-19: Ae Ghuncha-e-Khawabida...Az Khawab-e-Garan Khaiz
  • (Zabur-e-Ajam-81) Part 2-20: Jahan Ma Hama Khak Ast Wa Pe Sapar Gardad
  • (Zabur-e-Ajam-82) Part 2-21: Baaz Bar Rafta Wa Ayenda Nazar Bayad Kard
  • (Zabur-e-Ajam-83) Part 2-22: Khiyal Mann Ba Tamashaye Asman Bowad Ast
  • (Zabur-e-Ajam-84) Part 2-23: az Nawa Man Qayamat Raft Wa Kas Agah Neest
  • (Zabur-e-Ajam-85) Part 2-24: Sharab Maikada Mann Ba Yadgar Jim Ast
  • (Zabur-e-Ajam-86) Part 2-25: Lalah Sehar Ayem Az Taraf Khaya Banam Bureed
  • (Zabur-e-Ajam-87) Part 2-26: Sukhan Taza Zadam Kas Ba Sukhan Wa Narseed
  • (Zabur-e-Ajam-88) Part 2-27: Ashiq Aan Neest Ke LAb Garam Faghane Darad
  • (Zabur-e-Ajam-89) Part 2-28: Dareen Chaman Dil Murghan Zaman Digar Ast
  • (Zabur-e-Ajam-90) Part 2-29: Ma Az Khudaye Gum Shuda Ayem Ao Bajustujoost
  • (Zabur-e-Ajam-91) Part 2-30: Khawajah Az Khoon Rag...Inqilab Ae Inqilab
  • (Zabur-e-Ajam-92) Part 2-31: Gharche Mee Danam Ke Roze Be-Naqab Ayad Barun
  • (Zabur-e-Ajam-93) Part 2-32: Kushada Ro Zakhush Wa Nakhush Zamana Guzr
  • (Zabur-e-Ajam-94) Part 2-33: Zindagi Dar Sadaf Khawesh Guhar Sakhtan Ast
  • (Zabur-e-Ajam-95) Part 2-34: Barun Zeen Gunbad Dar Basta Paida Kardah Aam Rahay
  • (Zabur-e-Ajam-96) Part 2-35: Gunahgar Ghayooram Mazd Be Khidmat Namee Geeram
  • (Zabur-e-Ajam-97) Part 2-36: Jahan Korast Wa Az Aaeena Dil Ghafil Aftad Ast
  • (Zabur-e-Ajam-98) Part 2-37: Na Yaabi Dar Jahan Yare Ke Danad Dil Nawazi Ra
  • (Zabur-e-Ajam-99) Part 2-38: Ilme Ke Tu Amoozi Mushtaq Nigahe Neest
  • (Zabur-e-Ajam-100) Part 2-39: Chu Khursheed Sahar Paida Nigahe Meetawan Kardan
  • (Zabur-e-Ajam-101) Part 2-40: Kasheedi Badah Ha Dar Sohbat Begana Pe Dar Pe
  • (Zabur-e-Ajam-102) Part 2-41: Ishq Andar Justujoo Aftad Wa Adam Hasil Ast
  • (Zabur-e-Ajam-103) Part 2-42: Baya Ke Khawaryan Naqsh Taza Bastand
  • (Zabur-e-Ajam-104) Part 2-43: Ishq Ra Nazam Ke Boodash Ragham Nabowad Ne
  • (Zabur-e-Ajam-105) Part 2-44: Bardil Be Tab Mann Saqi Mai Nabe Zand
  • (Zabur-e-Ajam-106) Part 2-45: Farogh Khakyan Az Nooriyan Afzun Shawad Roze !
  • (Zabur-e-Ajam-107) Part 2-46: Zarsam Wa Rah Shariat Nakardah Aam Tehqeeq
  • (Zabur-e-Ajam-108) Part 2-47: Az Hama Kas Kinara Geer Sohbat Ashna Talab
  • (Zabur-e-Ajam-109) Part 2-48: Beeni Jahan Ra Khud Ranah Beeni
  • (Zabur-e-Ajam-110) Part 2-49: Mann Heech Nami Tarsam Az Hadsa Shab Ha !
  • (Zabur-e-Ajam-111) Part 2-50: Tukeeti ? Zakujai ? Ke Asman Kabood
  • (Zabur-e-Ajam-112) Part 2-51: Diyar Shauq Ke Dard Ashnast Khak Anja
  • (Zabur-e-Ajam-113) Part 2-52: Mai Daireena Wa Mashooq Jawan Cheeze Neest
  • (Zabur-e-Ajam-114) Part 2-53: Qalandaran Ke Ba Taskheer Aab Wa Gul Koshand
  • (Zabur-e-Ajam-115) Part 2-54: Dowad Sta Taigham Wa Gurdoon Barhana Sakht Mera
  • (Zabur-e-Ajam-116) Part 2-55: Misl-e-Sharar Zarah Ratan Ba Tapedan Daham
  • (Zabur-e-Ajam-117) Part 2-56: Khud Ra Mardam Amaizi Daleel Narshai Ha
  • (Zabur-e-Ajam-118) Part 2-57: Choon Charagh Lala Souzam Dar Khayaban Shama
  • (Zabur-e-Ajam-119) Part 2-58: Dam Mera Sift Baad Firodeen Kardand
  • (Zabur-e-Ajam-120) Part 2-59: Guzr Azanke Nadedast Wa Juz Khabar Nadhad
  • (Zabur-e-Ajam-121) Part 2-60: Dareen Sehra Guzr Aftad Shaid Karwane Ra
  • (Zabur-e-Ajam-122) Part 2-61: Tera Nadan Umeed Gham Gusar Yahaz Afrang Ast?
  • (Zabur-e-Ajam-123) Part 2-62: Bagazr Az Khawar Wafusooni Afrang Masho
  • (Zabur-e-Ajam-124) Part 2-63: Jahan Rang Wa Bu Paida Tu Mee Goyi Ke Raaz Ast Ayn
  • (Zabur-e-Ajam-125) Part 2-64: Az Dagh Ao Dard Dil Chamane Daram
  • (Zabur-e-Ajam-126) Part 2-65: Ba Nigah Ashnaye Choo Darun Lala Deedam
  • (Zabur-e-Ajam-127) Part 2-66: Ayn Hum Jahane, Aan Hum Jahane
  • (Zabur-e-Ajam-128) Part 2-67: Bahar Amad Nigah Mee Galatad Andar Atish Lala
  • (Zabur-e-Ajam-129) Part 2-68: Soorat Gare Ke Paikar Roz Wa Shab Afreed
  • (Zabur-e-Ajam-130) Part 2-69: Baz Ayn Alam Dareena Jawan Mee Baest
  • (Zabur-e-Ajam-131) Part 2-70: Lala Aen GulistanDagh Tamanye Nadasht
  • (Zabur-e-Ajam-132) Part 2-71: Hungama Ra Ke Bast Dareen Dair Paye?
  • (Zabur-e-Ajam-133) Part 2-72: Ae Lala Ae Charagh Kohistan Wa Bagh Wa Ragh
  • (Zabur-e-Ajam-134) Part 2-73: Mann Banda Azadam, Ishq Ast Imam Mann
  • (Zabur-e-Ajam-135) Part 2-74: Kam Sukhan Ghuncha Ke Dar Parda Dil Raze Dasht
  • (Zabur-e-Ajam-136) Part 2-75: Khud Rakan Sujoode, Dair -o-Haram Namanadah
  • (Zabur-e-Ajam-137) Part 3: Gulshan Raaz Jadeed, Taaruf
  • (Zabur-e-Ajam-138) Part 3: Gulshan Raaz Jadeed, Ibtada Ke Do Ashaar
  • (Zabur-e-Ajam-139) Part 3: Gulshan Raaz Jadeed, Tamheed
  • (Zabur-e-Ajam-140) Part 3: Sawal (1) Nakhast Az Fikar Khauwesham Datahayar
  • (Zabur-e-Ajam-141) Part 3: Sawal (2) Che Behar Ast Aeen Ke Ilmash Sahil Amad?
  • (Zabur-e-Ajam-142) Part 3: Sawal (3) Wasal Mumkin Wa Wajib Bahim Cheest ?
  • (Zabur-e-Ajam-143) Part 3: Sawal (4) Qadeem Wa Muhaddas Az Hum Choon Jad Ashad
  • (Zabur-e-Ajam-144) Part 3: Sawal (5) Ke Mann Basham Mera Az, Mann, Khabar Kun
  • (Zabur-e-Ajam-145) Part 3: Sawal (6) Che Juzu Ast Aanke Adaaz Kul Fuzoon Ast?
  • (Zabur-e-Ajam-146) Part 3: Sawal (7) Mussafir Choon Bawad Rahr Wa Kadaam Ast?
  • (Zabur-e-Ajam-147) Part 3: Sawal (8) Kad Ammi Nukta Ra Nutq Ast Ana-Al-Haq
  • (Zabur-e-Ajam-148) Part 3: Sawal (9) Ke Shad Bar Sar Wahdat Waqif Akhir?
  • (Zabur-e-Ajam-149) Ghazal - Fanara Badah Har Jaam Kardand
  • (Zabur-e-Ajam-150) Khatma
  • (Zabur-e-Ajam-151) Part 4: Bandagi Nama
  • (Zabur-e-Ajam-152) Dar Bayan Funoon-e-Latifa Ghulaman
  • (Zabur-e-Ajam-153) Mussawari
  • (Zabur-e-Ajam-154) Mazhab-e-Ghulaman
  • (Zabur-e-Ajam-155-Book-Complete) Dar Fan-e-Tameer Mardan-e-Azad
  • 9. Javed Nama (جاوید نامہ) Book of Javed                          Back to Top
  • (Javed Nama-00) Ta'aruf (Introduction)
  • (Javed Nama-01) Munajat
  • (Javed Nama-02) Tamheed-e-Asmani - Nakhsteen Roz Afreenesh
  • (Javed Nama-03) Naghma-e-Malaik (Farishton Ke Geet)
  • (Javed Nama-04) Tamheed-e-Zameeni - 1
  • (Javed Nama-04) Tamheed-e-Zameeni - 2
  • (Javed Nama-05) Zamzama-e-Anjum (Sitare Ka Geet)
  • (Javed Nama-06) Falak-e-Qamar
  • (Javed Nama-07) Arif-e-Hindi Ke Ba Yake Az Ghaar Ha'ay Qamar-e-Khalwat
  • (Javed Nama-08) Nuh Ta Sukhan Az Arif-e-Hindi (Arif-e-Hindi Ki 9 Baatain)
  • (Javed Nama-09) Jalwah-e-Sarosh (Farishta-e-Ghaib Ka Zahoor)
  • (Javed Nama-10) Nawa-e-Sarosh (Naghma-e-Sarosh)
  • (Javed Nama-11) Harkat Ba Wadi Yarghameed Ke Malaika
  • (Javed Nama-12) Taseen-e-Gautam (Gautam Budh Ki Taleemat)
  • (Javed Nama-13) Taseen-e-Zartasht
  • (Javed Nama-14) Taseen-e-Massieh - Roya'ay Hakeem Talstai
  • (Javed Nama-15) Taseen-e-Muhammad (S.A.W.) - (Hazoor-e-Akram Muhammad (S.A.W.) Ki Taleemat)
  • (Javed Nama-16) Falak-e-Attarad - Ziarat-e-Arwah-e-Jamaluddin Afghani wa Saeed Haleem Pasha
  • (Javed Nama-17) Afghani
  • (Javed Nama-18) Ishtarak-o-Malookiat
  • (Javed Nama-19) Saeed Haleem Pasha - Shark-o-Gharb
  • (Javed Nama-20) Mohkamat-e-Alam-e-Qurani : Khilafat-e-Adam
  • (Javed Nama-21) Mohkamat-e-Alam-e-Qurani : Hukumat-e-Elahi
  • (Javed Nama-22) Mohkamat-e-Alam-e-Qurani : Arz-e-Milk-e-Khuda Ast
  • (Javed Nama-23) Mohkamat-e-Alam-e-Qurani : Hikmat Khair-e-Kaseer Ast
  • (Javed Nama-24) Pegham-e-Afghani Ba Millat-e-Roosia
  • (Javed Nama-25) Pir-e-Rumi Bah Zinda Rood Mee Goyed Ke Shair'ay Biyar
  • (Javed Nama-26) Ghazal Zinda Rood
  • (Javed Nama-27) Falak-e-Zahra - Darmiyan-e-Mah-o-Noor-e-Aftab
  • (Javed Nama-28) Majlis-e-Khudayan-e-Aqwam-e-Qadeem
  • (Javed Nama-29) Naghma-e-Ba'al
  • (Javed Nama-30) Firo Raftan Badarya'ay Zahra Wa Didan Arwah-e-Firon-o-Kashnarra
  • (Javed Nama-31) Namoodar Shudan Dervesh Sudani
  • (Javed Nama-32) Falak-e-Mareekh - Ahl-e-Mareekh
  • (Javed Nama-33) Baramdan Anjum Shanas Mareekhi Az Rasdgah
  • (Javed Nama-34) Gardish Dar Sheher-e-Margreen
  • (Javed Nama-35) Ahwal Doshizah-e-Mareekh Ke Dawa'ay Risalat Kardah
  • (Javed Nama-36) Tazkeer Nabiya-e-Mareekh
  • (Javed Nama-37) Falak-e-Mushtari
  • (Javed Nama-38) Nawa-e-Halaj - Halaj Ki Baatain
  • (Javed Nama-39) Nawa-e-Ghalib - Ghalib Ka Kalam Ya Ghalib Ka Naghma
  • (Javed Nama-40) Nawa-e-Tahira - Quratulain Tahira Ki Nawa/Kalam
  • (Javed Nama-41) Zinda Rood Mushkilat-e-Khud Ra Paesh Arwah Buzurg Mee-Gowed
  • (Javed Nama-42) Namoodar Shudan Khawajah-e-Ahle Faraak Iblees
  • (Javed Nama-43) Nala-e-Iblees
  • (Javed Nama-44) Falak-e-Zohal
  • (Javed Nama-45) Qulzam-e-Khooni (Khoon Ka Samundar)
  • (Javed Nama-46) Aa-Shakara Mee Shood Rooh-e-Hindustan
  • (Javed Nama-47) Rooh-e-Hindustan Nala Wa Faryad Mee Kunad
  • (Javed Nama-48) Faryad Yake Az Zorak Nashinan-e-Qulzam-e-Khooni
  • (Javed Nama-49) Aan Su'ay Aflak - Maqam Hakeem Almanwi Natsha
  • (Javed Nama-50) Harkat Bajannat-al-Firdous
  • (Javed Nama-51) Qasar-e-Sharaf-Al-Nisa
  • (Javed Nama-52) Ziarat-e-Ameer Kabeer Hazrat Syed Ali Ahamdni Wa Mullah Tahir Ghani Kashmiri
  • (Javed Nama-53) Dar Hazoor-e-Shah-e-Hamdan
  • (Javed Nama-54) Sohbat Ba Shayar-e-Hindi Bartari Hari
  • (Javed Nama-55) Harkat Ba Kakh-e-Salateen-e-Mashriq - Nadir, Abdali, Sultan Shaheed
  • (Javed Nama-56) Namoodar Mee Shood Rooh-e-Nasir Khusro Alvi
  • (Javed Nama-57) Pegham-e-Sultan Shaheed Ba Rood Kaweri - Haqiqat-e-Hayat-o-Marg-o-Shahadat
  • (Javed Nama-58) Zinda Rood Rukhsat Mee Shood Az Firdous-e-Bareen Wa Taqaza'ay Hooran-e-Behishti
  • (Javed Nama-59) Ghazal Zinda Rood
  • (Javed Nama-60) Huzoor
  • (Javed Nama-61-Book-Complete) Khitab Ba Javed
  • 10. Pas Che Bayad Kard (پس چہ حتما کرد بمعہ مسافر مثنوی) What Should Then Be Done & The Traveller      Back to Top
  • (Pas Che Bayad Kard-00) Pas Che Bayed Kard Ae Aqwam-e-Mashriq
  • (Pas Che Bayad Kard-01) Bakhuwanda'ay Kitab
  • (Pas Che Bayad Kard-02) Tamheed
  • (Pas Che Bayad Kard-03) Khitab Ba Mehar-e-Alamtab
  • (Pas Che Bayad Kard-04) Hikmat-e-Kaleemi
  • (Pas Che Bayad Kard-05) Hikmat-e-Firoun
  • (Pas Che Bayad Kard-06) LA ILAHA ILLALLAH
  • (Pas Che Bayad Kard-07) Faqar (Faqr)
  • (Pas Che Bayad Kard-08) Mard-e-Hur (Azad Mard)
  • (Pas Che Bayad Kard-09) Dar Asrar-e-Shariat
  • (Pas Che Bayad Kard-10) Asakay Chand Bar Iftaraq-e-Hindian
  • (Pas Che Bayad Kard-11) Siasiyat-e-Hazara
  • (Pas Che Bayad Kard-12) Harf'ay Chand Ba Ummat-e-Arabia
  • (Pas Che Bayad Kard-13) Pas Che Bayad Kard Ae Aqwam-e-Mashriq
  • (Pas Che Bayad Kard-14) Dar Huzoor Risalat Maab (S.A.W.)
  • (Pas Che Bayad Kard-15) Masafir Masnavi - Oct 1933
  • (Pas Che Bayad Kard-16) Khitab Ba Aqwam-e-Sarhad
  • (Pas Che Bayad Kard-17) Masafir Wared Mee Shood Ba Sheher-e-Kabal Wa Hazir Mee Shood BaHuzoor Aali Hazrat Shaheed(R.A.)
  • (Pas Che Bayad Kard-18) Bar Mazar-e-Shehanshah Babar Khild Ashiyani
  • (Pas Che Bayad Kard-19) Safar Ba Ghazni Wa Ziarat-e-Mazar Hakeem Sanayi (R.A.)
  • (Pas Che Bayad Kard-20) Ruh-e-Hakeem Sanayi R.A. Az Bahisht-e-Bareen Jawab Mee Dahd
  • (Pas Che Bayad Kard-21) Bar Mazar-e-Sultan Mehmood Alaih Rahmatah
  • (Pas Che Bayad Kard-22) Munajat-e-Mard Shoridah Dar Wirana Ghazni
  • (Pas Che Bayad Kard-23) Qandhar Wa Ziarat Kharqa Mubarik
  • (Pas Che Bayad Kard-24) Ghazal - Az Dair-e-Maghan...
  • (Pas Che Bayad Kard-25) Bar Mazar Hazrat Ahmad Shah Baba Aliah Rahmatah Mousas Millat-e-Afghania
  • (Pas Che Bayad Kard-26-Book Complete) Khitab Ba Padshah Islam Aali Hazrat Zahir Shah
  • 11. Armaghan-e-Hijaz Farsi (ارمغان حجاز فارسی) The Gift of Hijaz Persian                                                  Back to Top
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-00) (دیباچہ) Dibacha
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-01) (حضور حق – خدا کی بارگاہ مـیں) Huzoor-e-Haq (Khuda Ki Bargah Mein)
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-02) (مـیرے دل کو عاشق لے گئے) Huzoor-e-Haq 1: Dil-e-Ma Bedilan Bardnad...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-03) (مـیرا آزاد دل بے چینی کی حالت مـیں ہے) Huzoor-e-Haq 2: Dil-e-Be Qaid Mann Dar...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-04) (مـیں اپنے سینے مـیں بے سرور کیف دل رکھتا ہوں) Huzoor-e-Haq 3: Dile DarSina Daram Be Sarware
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-05) (مـیں تجھ سے اس قوم کی بھلائی چاہتا ہوں) Huzoor-e-Haq 4: Ba Aan Quom Az Tou Mee Khawaham Kushade
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-06) (دل کوی کے ہاتھ سے چھین لینا نہیں جانتا) Huzoor-e-Haq 5: Dil Az Dast Kise Bardan Nadanad
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-07) (مجھے مولانا رومـی کا جنون عشق اور امـیر خسرو کا سوز عشق عطا کر) Huzoor-e-Haq 6: A'ata Kun Shood Rumi, Souz Khusro
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-08) (عہد حاضر کا مسلمان بھوکا اور پھٹے پرانے کپڑوں والا ہے) Huzoor-e-Haq 7: Musalman Faqa Mast Wa Zandah Posh Ast...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-09) (تیرا جہاں چند کمـینوں کے ہاتھ مـیں ہے) Huzoor-e-Haq 8: Mareede Faqa Maste Guft Ba-Sheikh
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-10) (ہندوستان کی سلطنت رنگ بدل چکی ہے) Huzoor-e-Haq 9: Digargoon Kishwar-e-Hindustan Ast...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-11) (ایک مرتبہ نفع اور نقصان کا اندازہ کر) Huzoor-e-Haq 10: Yake Andaza Kun Sood-o-Ziyan Ra...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-12) (جب یہ دنیـا قیـامت کو پہنچ جائے) Huzoor-e-Haq 11: Ba Payan Choon Rasd Aeyn Alam Peer...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-13) (حضور رسالت صلی اللہ علیہ وسلم) Huzoor-e-Risalat (S.A.W)
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-14) (خبردار اے خیمہ مـیں بیٹھنے والے خیمہ چھوڑ دے) Huzoor-e-Risalat 1: Alaya Khemgi Khema Firohal...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-15) (عشق و مستی کے گناہ کو عام کر دیـا) Huzoor-e-Risalat 2: Gunah Ishq Wa Masti Aam Kardnad
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-16) (صبح کے وقت مـیں نے اونٹھنی سے کہا) Huzoor-e-Risalat 3: Sehar Banaqa Guftam Narm Tarrad..
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-17) (کیـا اچھا صحرا ہے جس مـیں قافلے والے درود پڑھتے جاتے ہیں) Huzoor-e-Risalat 4-5: Che Khush Sehra Ke Darwe Karwan Ha
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-18) (مـیرا چھپا ہوا غم بغیر کہے تمام لوگوں پر ظاہر ہے) Huzoor-e-Risalat 6: Gham Pinhan Ke Be Guftan A'ayan Ast...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-19) (کبھی مـیں عراقی کے شعر پڑھتا ہوں کبھی جامـی کے) Huzoor-e-Risalat 7: Gahe Shair Araqi Ra Bikho Anam
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-20) (اے مـیرے دوست! آ ہم اکٹھے مل کر روئیں) Huzoor-e-Risalat 8: Biya Ae Hum Nafs Baham Banaliyam
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-21) (وہ مسلمان جو فقیری مـیں بھی بادشاہ ہے) Huzoor-e-Risalat 9: Musalman Aan Faqeer Kaj Kalahe...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-22) (زندگی کی دلہن ان غیروں کی خلوت مـیں ہے) Huzoor-e-Risalat 10: Uroos Zindagi Dar Khalwatish Ghair
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-23) (مـیرے لئے تنہائی اور گریہ و زاری بہتر ہے) Huzoor-e-Risalat 11: Mera Tanhai Wa Aah Wa Faghan Ba...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-24) (مـیں نے عشق سے وہ آہ و فریـاد سیکھی) Huzoor-e-Risalat 12: Zashauq Aamokhatam Aan Hao Howe...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-25) (تو دوست کے پیـالے سے وہ حاصل کر) Huzoor-e-Risalat 13: Tu Hum Aan Mee Bageer Az Saghir Dost..
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-26) (حضور ملت) Huzoor-e-Millat
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-27) (اللہ کے ساتھ دل لگاؤ اور مصطفیٰ صلی اللہ علیہ وسلم کے راستے پر چلو) Huzoor-e-Millat 1: Ba-Haq Dil Band Wa Rah Mustafa (S.A.W.) Ro...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-28) (خودی – اپنی معرفت یـا پہچان) Huzoor-e-Millat 2: Khudi (Apni Ma'arfat Ya Pehchan)
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-29) (انا الحق- مـیں حق ہوں) Huzoor-e-Millat 3: Anal-Haq (Mein Haq Hun)
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-30) (صوفی و ملا) Huzoor-e-Millat 4: Sufi Wa Mullah
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-31) (رومـی) Huzoor-e-Millat 5: Rumi
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-32) (پیـام فاروق رضی اللہ تعالیٰ عنہو) Huzoor-e-Millat 6: Payam-e-Farooq (R.A.)
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-33) (شعرائے عرب) Huzoor-e-Millat 7: Shuara-e-Arab
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-34) (اے فرزند صحرا) Huzoor-e-Millat 8: Ae Farzand-e-Sehra
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-35) (تو کیـا جانتا ہے اس اڑتی ہوئی گرد مـیں کوئی سوار ہو) Huzoor-e-Millat 9: Tu Cha Dani Ke Darien Gard Saware Bashad
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-36) (خلافت و ملوکیت) Huzoor-e-Millat 10: Khilafat Wa Malookiyat
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-37) (ترک عثمانی) Huzoor-e-Millat 11: Turk Usmani
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-38) (ملت اسلامـیہ کی بیٹیـاں) Huzoor-e-Millat 12: Dukhtaran-e-Millat - Millat-e-Islamia Ki Baitiyan
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-39) (عصر حاضر) Huzoor-e-Millat 13: Asar-e-Hazir
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-40) (برہمن) Huzoor-e-Millat 14: Barhaman
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-41) (تعلیم) Huzoor-e-Millat 15: Taleem
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-42) (تلاش رزق) Huzoor-e-Millat 16: Talash-e-Rizq
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-43) (ایک مگرمچھ کا اپنے بچے سے خطاب) Huzoor-e-Millat 17: Nahnang Ba Bacha Khaweesh
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-44) (خاتمہ) Huzoor-e-Millat 18: Khatima
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-45) (حضور عالم انسانی) Huzoor-e-Alam-e-Insani
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-46) (زمانہ بہت سے فتنے لایـا اور گزر گیـا) Huzoor-e-Alam-e-Insani 2: Zamana Fitna Ha Aawerd Wa Bagzasht...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-47) (تو بلبل کی طرح درد بھری فریـاد نہیں رکھتا) Huzoor-e-Alam-e-Insani 3: Choo Bulbul Nala Zare Nadari..
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-48) (مجھے دانائے افرنگ سے یـاد ہیں) Huzoor-e-Alam-e-Insani 4: Mera Yaad Ast Azd Anaye Afrang...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-49) (یہ جو تو دیکھ رہا ہے وجود حقیقی ہے یـا محض دکھاوا ہے) Huzoor-e-Alam-e-Insani 5: Wajood Ast Ayn Ke Bini Ya Namood Ast...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-50) (مرد غم، رنج اور تکلیف کی وجہ سے نہیں روتا) Huzoor-e-Alam-e-Insani 6: Nagreed Mard Az Ranj Wa Gham Wa Dard...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-51) (شبنم نے باد سحر سے فریـاد کی) Huzoor-e-Alam-e-Insani 7: Bibad Subhdam Shabnam Banaleed
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-52) (دل) Huzoor-e-Alam-e-Insani 8: Dil
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-53) (خودی) Huzoor-e-Alam-e-Insani 9: Khudi
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-54) (جبر و اختیـار) Huzoor-e-Alam-e-Insani 10: Jabr Wa Ikhtiyar
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-55) (موت) Huzoor-e-Alam-e-Insani 11: Mout
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-56) (مـیری طرف سے شیطان کو پیغام دے) Huzoor-e-Alam-e-Insani 12: Bigo Iblees Ra
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-57) (ابلیس خاکی و ابلیس ناری) Huzoor-e-Alam-e-Insani 13: Iblees Khaki Wa Iblees Nari
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-58) (بہ یـاران طریق) Ba Yaran Tareeq
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-59) (قلندر آسمانوں کا شہباز ہے) Ba Yaran Tareeq 1: Qalander Jarah Baz Asmaniha
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-60) (اگر دانا دل اور پاک باطن  ہے) Ba Yaran Tareeq 2: Agar Dana Dil Wa Safi Zameer Ast
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-61) (تو دارا اور جمشید کے آگے سجدہ کرتا ہے) Ba Yaran Tareeq 3: Sajoode Awari Dar Aojam Ra...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-62) (مـیں اور تو دل اور دین سے نا امـید ہیں) Ba Yaran Tareeq 4: Mann Wa Tawaz Dil Wa Deen Na-umeedam...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-63) (انگریز رزاقی کا آئین جانتا ہے) Ba Yaran Tareeq 5: Farang Ayn Razaqi Badanad...
  • (Armaghan-e-Hijaz-Farsi-64) (یہ قلندر تقریر کی خواہش نہیں رکھتا) Ba Yaran Tareeq 6: Qalander Mail Taqreere Nadarad
  • Back to List of Books




    [کلیم 1 ابلیس]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 23 Sep 2018 07:56:00 +0000



    کلیم 1 ابلیس

    اسلام ناب محمدی درون اندیشـه‌ی امام خمـینی (ره) و اقبال لاهوری ...

    چکیده
    در این مقاله، کلیم 1 ابلیس نگارنده مـی‌کوشد بـه اندیشـه‌های امام خمـینی(ره) و اقبال لاهوری درباره‌ی اسلام ناب محمدی بپردازد. کلیم 1 ابلیس بـه نظر وی، اسلام ناب محمدی و تفکیک آن از اسلام آمریکایی، ایده‌ای هست که امام خمـینی(ره) درون عصر حاضر مطرح د، ولی این طرح بـه شکل‌های مختلف درون اندیشـه‌ی اقبال لاهوری نیز یـافت مـی‌شود. کلیم 1 ابلیس اقبال لاهوری درون قبال اصطلاح اسلام آمریکایی، اصطلاح اسلام خانقاهی را بـه کار مـی‌برد. اسلام آمریکایی و خانقاهی(دو شکل مختلف از اسلام غیر‌ناب)، هدف واحدی را دنبال مـی‌کنند کـه همان طرد اسلام ناب محمدی از متن زندگی بشریت است. بنابراین، امام و اقبال مـی‌کوشند اسلام ناب محمدی را درون متن واقعیت تحقق بخشند. از این‌رو، توحید، سیره‌ی پیـامبر(ص) و اهل‌بیت(ع)، کتاب خدا و نیز جامعیت دین را مبنای اصلی اسلام ناب محمدی قرار مـی‌دهند و براساس آن، ویژگی‌های اسلام ناب و غیر‌ناب و نیز راهکارها و شیوه‌های رسیدن بـه آن را یـاد‌آوری مـی‌کنند.

    واژگان کلیدی: اسلام ناب، اسلام آمریکایی، اسلام خانقاهی، طرد اسلام.

    مقدمـه
    تعریف مسئله

    خداوندی کـه ذاتش از همـه‌ی ناخالصی‌ها پاک است، یکتایی و همتایی ناب است، انسان را آفرید و برای رشد و تعالی معنوی و مادی‌اش توسط انبیـاء، برنامـه‌ی جامع و کاملی بـه وی ارزانی کرد. این برنامـه و آیین کـه اسلام نام داشت، بـه پیروان خویش حیـاتی جدید بخشد و با حضور درون عرصه‌های مختلف زندگی، رشد و پیشرفت امت مسلمان را رقم زد و در ابعاد گوناگون، مسلمانان را سر‌بلند و سرافراز کرد. آشکارترین مصداق مدعای ما، دوره‌ی صدر اسلام و تشکیل جامعه‌ی اسلامـی بـه وسیله‌ی شخص پیـامبراسلام(ص) براساس آموزه‌های اسلامـی است. این همان اسلام ناب و خالص محمدی است. این آموزه‌ها و تعلیمات ناب الهی و انسانی کـه با فطرت بشر هماهنگی تام داشت، بـه هیچ‌وجه با مذاق دشمنان دین و انسانیت سازگار نبود، چون بنیـادی‌ترین هدف و غایت این اعتلای کلمـه، توحید درون سراسر عالم و رهایی بشر از وابستگی‌های غیر‌الهی بوده است، درون حالی کـه دشمنان توحید ناب، بـه خاطر منافع مادی‌شان خواستار بردگی و اسارت جامعه‌ی بشری‌اند.

    بنابراین درون طول تاریخ به منظور نابودی دین و دینداری تلاش‌های فراوانی کرده‌اند و کیدها و حیله‌های فراوانی به منظور برچیدن بساط اسلامـی بـه کار‌اند و با پیشرفت زمان، روش و شیوه‌های مبارزه با اسلام و تعلیمات ناب آن را نیز عوض د و در نـهایت، از خود اسلام علیـه آن و پیروان آن استفاده د و ترفندهای گوناگونی به منظور حاشیـه‌نشینی اسلام اصیل از متن حیـات مسلمانان بـه کار بردند و از درون و بیرون جامعه‌ی اسلامـی شکل‌ها و قالب‌های گوناگونی بـه نام اسلام طراحی و ترویج د کـه بر اثر آن، کم‌کم اسلامـی درون صحنـه‌ی حیـات مسلمانان بـه وجود آمد و جای واقعی اسلام اصیل را گرفت کـه به صورت جمود، تحجر، مقدس‌گرایی، عزلت‌نشینی، تفکیک دین و سیـاست... و بروز پیدا کرد. این نوع اسلام با اسلام ناب محمدی کـه سرشار از تحرک، فعالیت، استعمار و استکبار‌ستیزی، عینیت دین و سیـاست و... است، بـه طور کلی درون تعارض است. بـه همـین دلیل، ترویج چنین اسلامـی درون جامعه‌ی مسلمانان باعث مشکلات عدیده‌ای گشت. بنابراین، شناخت این مشکل اساسی و بنیـادی جوامع مسلمانان کـه دین و اسلام رایج مـیانشان اصیل و واقعی نیست، بلکه مخلوط و جعلی است، بینش و درایت عمـیق و وسیعی مـی‌طلبد.

    از آنجا کـه برای درمان مشکلات گوناگون جهان اسلام، هر چند گاهی دین‌شناسان و دردمندان اسلام و مسلمانان از گوشـه و کنار جهان اسلام فریـاد برآورده‌اند و خواستار بازنگری درون تفکر اسلامـی و جامعه‌ی مسلمانان شدند، ولی درون مـیانشان شخصیت عظیم اسلامـی و منحصر بـه فرد یکی بـه نام «حکیم امت» و دیگری بـه نام «امام امت» با اعماق وجودشان بـه معنای واقعی کلمـه، این مسئله خطیر و اسفناک را ادراک کرد و سعی و تلاش‌های فراوانی درون این‌باره د که تا دردهای موجود امت اسلامـی را درمان کنند. بنابراین، با بینش عمـیق و دیدی وسیع، نسخه‌ای به منظور دردهای کهن امت اسلامـی پیچیده‌اند کـه ضامن بقای هویت جامعه‌ی مسلمانان، بلکه فراتر از آن جامعه‌ی بشری درون همـه‌ی عرصه‌های مختلف زندگی هست و آن ارائه‌ی «اسلام ناب محمدی» و حضور فعال آن درون عرصه‌های مختلف مسلمانان و طرد اسلام‌های غیر‌ناب و جعلی از جامعه‌ی مسلمانان بوده است. درون این مقاله سعی ما بر آن هست که بـه مـهم‌ترین مبانی اسلام ناب محمدی بپردازیم و در نـهایت نیز بـه ویژگی‌های آن اشاره کنیم.

    ضرورت تحقیق
    به نظر نویسنده، بررسی این موضوع درون عصر کنونی کـه اسلام و امت مسلمان از هر سو مورد تهاجم فکری، سیـاسی، فرهنگی و نظامـی دشمنان اسلام ناب محمدی قرار گرفته است، از چندین جهت حائز اهمـیت است:
    اول: هر دو متفکر، دغدغه‌ی بازسازی تفکر اسلامـی و جامعه‌ی مسلمانان را داشته‌اند. بـه عبارت دیگر، رؤیـایی کـه اقبال درون اوایل قرن بیستم مـی‌بیند و برای عینیت‌بخشی اسلام درون عرصه‌های مختلف زندگی مسلمانان، زحمت‌های فراوانی را تحمل مـی‌کند، در‌واقع، درون اواخر قرن بیستم با تلاش‌های طاقت‌فرسای امام خمـینی(ره) بـه حقیقیت عینی مـی‌رسد. بـه گفته‌ی مقام معظم رهبری(دام‌ظلله): کلیم 1 ابلیس امروز «جمـهوری اسلامـی» یعنی آرمان اقبال درون کشور ما تحقق پیدا کرد،[1] چون نسخه‌ای کـه اقبال به منظور امت اسلامـی پیچیده بود، امام وی را عملی کرد.

    دوم: هر دو متفکر از دو حوزه‌ی مختلف اسلامـی برخاستند؛ یکی از مکتب‌ اهل تسنن و دیگری از مکتب اهل تشیع؛ یکی از منطقه‌ی هند کـه به طور مستقیم با استعمار انگلیس دست و پنجه نرم مـی‌کرد و دیگری از ایران کـه با استبداد داخلی و استعمار جهانی امپریـالیسم غربی و شرقی مقابله مـی‌کرد. علاوه بر این، هر دو متفکر نـه فقط بر جامعه‌ی مسلمانان، بلکه بر جوامع غربی نیز تأثیر به‌سزایی داشته‌اند.

    سوم: هر دو متفکر درون آن عصر تلاطم افکار، اندیشـه‌ها و ایده‌های استعماری و استبدادی، بـه این واقعیت پی بردند کـه علاج و درمان جامعه‌ی بشری جز با اسلام ناب محمدی نخواهد شد کـه با توجه بـه شرایط دوران آن دو متفکر، کار بسیـار دشواری بود و این بیـانگر شناخت عمـیق و وسیع آنان از اسلام و امت اسلامـی است. امام خمـینی معتقد است: «امروز جهان تشنـه‌ی فرهنگ اسلام ناب محمدی است»[2] و به این واقعیت نیز اشاره مـی‌کند کـه «ما یک اسلام نداریم، بلکه اسلام‌های متفاوتی داریم و همـه‌ی این اسلام‌ها از اعتبار برخوردار نیستند؛ یکی درون خدمت قدرت‌های استعماری، تحجر، پولدارها، جهان سرمایـه‌داری، پر‌خورها و یکی درون جهت حمایت از توده‌های مـیلیونی، مستضعفین، شلاق‌خوردگان زمـین،انی کـه بر آنـها غضب شده،انی کـه زیر سلطه‌ی استعمار مـی‌باشند و...» بنابراین، بـه چنین نتیجه‌ای مـی‌رسد کـه «مسلمانان حتما اسلام را پیدایش کنند؛(زیرا) اسلام از دستشان فرار کرده است. ما الان اسلام نمـی‌دانیم چیست. اینقدر بـه مغز ما خوانده هست این و این جنایتکارها کـه اسلام را ما گمش کردیم. که تا اسلام را پیدا نکنید نمـی‌توانید اصلاح بشوید... همان ما را بـه این روز نشانده هست که ما نمـی‌شناسیم سر اسلام را، ما نمـی‌شناسیم. ما که تا پیدا نکنیم اسلام را، که تا همـه‌ی مسلمانان پیدا نکنند اسلام را نمـی‌توانند بـه مجد خودشان برساند».[3]

    اقبال نیز معتقد است: «در حال حاضر به منظور خروج مسلمانان از جمود و سکون، و دمـیدن روح تازه‌ی معنوی بـه آنان راهی بهتر از توجه بـه تاریخ گذشته‌ی مسلمانان و دنیـای اسلام وجود ندارد».[4] بنابراین، همـه‌ی سعی و تلاش وی این هست که مسلمانان بـه اسلام واقعی کـه در منطق امام خمـینی بـه اسم ناب یـاد مـی‌شود، برگردند؛ زیرا وی نیز همانند امام بـه این نتیجه رسیده هست که مسلمانان، اسلام واقعی و ولایت حقیقی دین را کـه روزی باعث سروری آنان درون سراسر عالم گشته بود و تاریکی‌های عالم شرق را با نور حقیقی آن روشن کرده بود، گم کرده است.

    عرب خود را بـه نور مصطفی سوخت
    چراغ مرده‌ی مشرق برافروخت
    ولیکن آن خلافت راه گم کرد
    که اول مؤمنان را شاهی آموخت[5]

    به نظر اقبال یک مرد مسلمان جز یک مشرب و مکتب ناب(اسلام ناب)، نیـازمند چیزی نیست. مشرب و مکتب نابی کـه مؤمن درون سایـه‌ی آن همت والا داشته باشد و در قلبش حرارت و گرمـی ایمان شعله‌ور شود و عقیده و ایده‌ی ناب داشته باشد و نیز درون وجودش جان و روح دردمند و بی‌تابی داشته باشد، درد اسلام، درد انسانیت، درد بشریت باشد نـه درد جاه و مقام و... .

    چه حتما مرد را طبع بلند مشرب نابی
    دل گرمـی، نگاه پاک‌بینی، جان بی‌تابی[6]

    امام تنـها راه نجات بشریت درون همـه‌ی مراحل زندگی و پیشرفت‌های مادی و معنوی جامعه‌ی انسانی را درون گرو اسلام ناب محمدی مـی‌بیند: «اسلام دینی هست که با تنظیم فعالیت‌های مادی، راه را بـه اعتلای معنوی انسان مـی‌گشاید».[7] بنابراین، «شناخت اصیل اسلامـی، ما را بـه ترقی جامعه‌ای کـه سرشار از استعدادها و تقوای انسانی و عدالت اجتماعی است، راهنمایی مـی‌کند»؛[8] زیرا «ما معتقدیم تنـها مکتبی کـه مـی‌تواند جامعه را هدایت کند و پیش ببرد، اسلام هست و دنیـا اگر بخواهد از زیر بار هزاران مشکلی کـه امروز با آن دست بـه گریبان است، نجات پیدا کند و انسانی زندگی کند، انسان‌گونـه حتما به اسلام روی بیـاورد».[9] وی بر این امر تأکید مـی‌ورزد کـه «ما وقتی از اسلام صحبت مـی‌کنیم، بـه معنای پشت بـه ترقی و پیشرفت نیست، بلکه برعکس، بـه عقیده‌ی ما اساساً اسلام یک مذهب ترقی‌خواه است».[10] بـه نظر امام، با توجه بـه احوال زمامداران و دینداران دوره‌ی صدر اسلام، این مطلب بر ما آشکار مـی‌شود کـه آنـها دارای اسلام ناب بودند، ولی درون عصر ما اسلام مخلوط شده است. امام درباره‌ی شـهادت و مجاهدت درون راه خدا، شجاعت، غیرت، آزادگی، مقاومت، استقامت آنـها مـی‌گوید: «اینـها اثر نیروهای دینی و علاقه‌مندی‌های بـه دین بود، نـه به منظور اینکه دین و مراسم آن را خوار مـی‌شمردند. شما چه چیز شباهت بـه آنـها دارید؟ ... آنـها از دینداری و ایمان بـه غیب و علاقمندی بـه روحانیت آن همـه نصیب بردند و ما درون همـه‌ی این قدم‌ها عقب ماندیم».[11]

    اقبال نیز درون یک جلسه «مسلم لیگ» خطاب مـی‌کند کـه در طول تاریخ تنـها راه نجات مسلمانان، اسلام بوده است. بنابراین، مسلمانان عصر کنونی نیز به منظور هویت خویش و ترقی جامعه‌ی خویش حتما به اسلام ناب متوسل شوند. «من از تاریخ اسلام یک درس آموخته‌ام و آن این هست که درون لحظات حساس و بحرانی تاریخ کـه مسلمانان پشت سر گذاشته‌اند، دین اسلام بوده کـه آنان را نجات داده است، نـه اینکه مسلمانان اسلام را نجات داده باشند. اگر شما درون حال حاضر همـه‌ی توجه‌تان را بـه کانون اسلام معطوف دارید و از افکار حیـات‌بخش دائمـی آن الهام بجویید، مـی‌توانید نیروهای پراکنده‌تان را از طریق آن جمع‌آوری کنید و ترقیـات از دست‌رفته‌تان را باز‌یـابید. درون آن صورت مـی‌توانید خود را از همـه‌ی خرابی‌ها و زیـان‌ها نجات دهید».[12] وی بر این مطلب اذعان دارد کـه «همـین دین اسلام یک روز باعث آزادی و سرافرازی امت اسلامـی بود بـه برکت همـین اسلام، یک روز صحرانشینان عرب، الگوی جهان قرار گرفتند. همـین اسلام بود کـه ملت غیر متمدن عرب را متمدن‌ترین ملت ساخت. دنیـا را تسخیر کرد و افکار خویش روی شرق و غرب جهان تأثیر گذاشت. چرا مسلمان امروز مانند اسلاف دیروز خویش نیستند؟ امروز هم دین و مذهب است، قرآن هست، ولی خود مسلمان ذیل و خوار، مستضعف، عقب‌مانده و غلام است. چرا... ؟».[13] درون پاسخ بـه این پرسش مـی‌گوید: آن موقع هم اسلام بود، امروز هم اسلام است، ولی آن موقع اسلام ناب وجود داشت، ولی امروز اسلام مخلوط شده است. آن موقع دین الهی بود، ولی امروز با رسم و رسومات قومـی و قبیله‌ای مخلوط شده است. با فرهنگ الحادی هنود و یـهود رنگین شده است. اسلام ناب مجاهد پرورش مـی‌کرد، درون حالی کـه اسلام ناخالص و غیرناب، دین‌فروش بـه وجود مـی‌آورد. بنابراین، مشکل اساسی همـین ناخالصی دین است. فقدان اسلام ناب است.[14] بعد با توجه بـه این تضارب آرا و فقدان تعلیمات اساسی و بنیـادین ناب محمدی، به منظور «اسلام ناب» لازم و ضروری است.

    نکته‌ی دیگری کـه اهمـیت این موضوع را درون عصر تکنولوژی دو چندان مـی‌کند، تبلیغ سوء و بد معرفی اسلام درون سراسر جهان از سوی دشمنان وی است. بنابراین، معرفی اسلام ناب بـه ما کمک خواهد کرد تأکیدهای دشمنان را خنثی کنیم. حضرت امام بـه ملت مسلمان خویش تأکید مـی‌کند کـه حامـی و پشتیبان اسلام ناب باشند و نیز «افرادی را کـه طرفدار اسلام سرمایـه‌داری، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بی‌درد، اسلام منافقین، اسلام راحت‌طلبان، اسلام فرصت‌طلبان و در یک کلمـه اسلام آمریکایی هستند، طرد کرده و به مردم معرفی کنند». وی درباره‌ی تبلیغات ویرانگر گذشته علیـه اسلام و بد معرفی آن، مـی‌گوید: «تبلیغ د کـه اسلام دین جامعی نیست، دین زندگی نیست، به منظور جامعه نظامات و قوانین ندارد، طرز حکومت و قوانین حکومتی نیـاورده است. اسلام فقط احکام حیض و نفاس است. اخلاقیـاتی هم دارد، ولی راجع بـه زندگی و اداره‌ی جامعه چیزی ندارد. تبلیغات سوء آنـها متأسفانـه مؤثر واقع شده است. الان گذشته از عامـه‌ی مردم، طبقه‌ی تحصیل‌کرده ـ چه دانشگاهی و چه بسیـاری از محصلان روحانی ـ اسلام را درست نفهمـیده‌اند و از آن تصور خطایی دارند».[15] اقبال نیز این درد عظیم امت را تشخیص داد و مـی‌گفت: «به نظر من همـه‌ی مباحث از غلط فهمـیدن و عدم درک مفهوم مذهب و دین پیدا مـی‌شود. مقصود از مذهب عمل است، نـه اینکه فقط خواسته‌های عقلی و فکری انسان برآورد...».[16] وی نیز بر این امر تأکید مـی‌ورزد و به مسلمانان توصیـه مـی‌کند کـه «به سخنانی کـه مـی‌گویند درون اصول اسلام اسرار و رموزی وجود دارد کـه بر نامحرمان پوشیده مـی‌ماند، گوش ندهید. درون این ادعا اندیشـه‌ی مدعیـان دروغین مستتر است. منظور آنان بندگی شماست. توجه کنید... از بی‌اطلاعیتان نسبت بـه تاریخ بهره‌برداری مـی‌کنند و شما را بـه بردگی مـی‌کشانند...»[17] با توجه بـه مطالب پیش‌گفته، اهمـیت موضوع به منظور ما روشن‌تر مـی‌شود کـه بررسی اسلام ناب محمدی درون اندیشـه‌های امام امت و حکیم امت، بسیـار ثمر‌بخش خواهد بود. اینک با توجه بـه وسعت موضوع و عدم توان علمـی نویسند، پرداختن بـه همـه‌ی ابعاد آن درون این مختصر امکان‌پذیر نیست. بنابراین، اصل توجه‌مان را بـه مبانی اسلام ناب محمدی درون اندیشـه‌های دینی و اجتماعی درون بزرگواران امت اسلامـی معطوف مـی‌داریم و در نـهایت نیز اشاره‌ای بـه ویژگی‌های آن خواهیم داشت.

    فصل اول: مبانی اسلام ناب
    از آنجا کـه هر ایده و نظریـه برخاسته از یک‌ سری مبنا و اصول هست و اهمـیت هر ایده بـه آن مبنا و اصول بستگی دارد، بعد هر اندازه مبنا استوار و پایدار باشد، اهمـیت و ارزش آن نظریـه نیز دو چندان مـی‌شود، ولی سستی و ضعف مبانی باعث تزلزل اندیشـه و نظریـه مـی‌شود. بنابراین، اگر ایده‌ی اسلام ناب محمدی از سوی امام و اقبال تنـها راه نجات بشریت معرفی مـی‌شود کـه پاینده‌ترین و استوارترین راه‌حل بحران‌ها و مشکلات جامعه‌ی بشری به منظور همـیشـه است، حتما مبانی آن نیز پاینده و محکم باشند و هیچ تزلزلی درون آنـها وجود نداشته باشد یـا بـه عبارت دیگر، آن مبنا نیز حتما ناب و خالص باشد. اینک بـه عمده‌ترین اصول و مبانی امام و اقبال کـه براساس آن خواستار تحقق اسلام ناب محمدی درون جامعه‌ی مسلمانان و جامعه‌ی بشریت هستند، مـی‌پردازیم.

    توحید
    یکی از عمده‌ترین مبنای اسلام ناب درون اندیشـه‌ی این «امام امت» و آن «حکیم امت»، التزام بـه توحید عملی است. آنـها همـه‌ی حرکات، تصمـیم‌ها و کارهایشان درون عرصه‌های مختلف سیـاسی، اجتماعی و شئون زندگی فردی و اجتماعی‌شان را بر شالوده‌ی اصل بی‌دلیل و بی‌نظیر دینی «توحید» شکل مـی‌دادند و برای این اصل اساسی و بنیـادی دین اسلام، درون همـه‌ی زمـینـه‌ها نقشی تعیین‌کننده قائل بودند. امام بر مبنای توحید و اندیشـه‌ی توحیدی ناب، حتی توانست شالوده‌ی یک انقلاب دینی بی‌نظیر دوران معاصر را بـه ثمر برساند و حکومت اسلامـی تشکیل دهد و در پرتو تعالیم اسلام ناب محمدی، بـه آرمان‌های الهی دست یـابد. وی بـه استناد بـه آیـه‌ی 46 سوره‌ی سباء کـه مـی‌فرماید: «بگو، شما را تنـها بـه یک چیز اندرز مـی‌دهم و آن اینکه: دو نفر با یک نفر به منظور خدا قیـام کنید، سپس بیندیشید»،[18] قیـام‌لله را یگانـه راه اصلاح جهان مـی‌بینید و معتقد هست خدای متعال درون این آیـه از سرمنزل تاریک طبیعت که تا منتهای سیر انسانیت را بیـان کرده است. آری! قیـام به منظور خداست کـه ابراهیم خلیل‌الرّحمن را بـه منزل خلت رساند و از جلوه‌های گوناگون عالم طبیعت رهاند. قیـام به منظور خداست کـه موسی کلیم‌الله را با یک عصا بر فرعونیـان چیره کرد و همـه‌ی تاج و تخت آنـها را بـه باد فنا داد و نیز او را بـه مـیقات محبوب کشاند. قیـام‌لله هست که خاتم‌النبیین(ص) را بـه تنـهایی بر همـه‌ی عادت‌ها و عقاید جاهلیت، غلبه داد و بت‌ها را از خانـه‌ی خدا برانداخت و توحید و تقوا جایگزین آن ساخت و نیز آن ذات مقدس را بـه مقام قرب قوسین او ادنی رساند.[19]

    اقبال نیز از مسلمانان خواستار التزام عملی بـه توحید هست و بنیـان اصلی زندگانی بشریت را اصل توحید قرار مـی‌دهد. وی مـی‌فرماید: «اسلام وفاداری نسبت بـه خدا را خواستار است، نـه وفاداری نسبت بـه حکومت استبدادی را و چون خدا بنیـان روحانی نـهایی هر زندگی است، وفاداری بـه خدا عملاً وفاداری بـه طبیعت مثالی است».[20] ایشان نیز همانند امام بر این باور هست که هر نوع انقلابی درون زندگی بشر حتما براساس توحید صورت بگیرد و ثمره‌ی توحید را درون سه اصل اساسی بشریت خلاصه مـی‌کند کـه جز بـه وسیله‌ی دولت اسلامـی درون جامعه‌ی بشریت قابل اجرا نیستند: «جوهر توحید بـه اعتبار اندیشـه‌ای کـه کارآمد است، مساوات، مسئولیت مشترک و آزادی است. دولت از لحاظ اسلام، کوششی هست برای آنکه این اصول مثالی بـه صورت نیروهای زمانی، مکانی درآید و در یک سازمان بشری محقق شود».[21] اقبال شیفته‌ی توحید است. بـه نظر وی، وحدت اندیشـه و عمل مسلمانان از توحید سرچشمـه مـی‌گیرد. توحید نظری باعث توحید عملی مـی‌شود و در نتیجه، ملت را قدرت و عظمت عطا مـی‌کند. اگر مسلمانان توحید و کلمـه‌ی «لا‌اله‌الا‌الله» را درست ادراک کنند، مـی‌توانند بر جهانیـان سروری و امـیری کنند.

    لا اله سرمایـه ما اسرار ما
    رشته‌اش شیرازه افکار ما
    حرفش ازچون بـه دل آید همـی
    زندگی را قوت افراید همـی[22]

    پس مقصود از حرف لا اله، گفتار نیست، بلکه کردار طبق فرهنگ لا اله است.

    این دو حرف لا اله گفتار نیست
    لا اله جز تیغ بی‌زنـهار نیست
    زیستن با سوز او قهاری است
    لا اله ضرب هست و ضرب کاری است
    مـهر و مـه گردد ز سوز لا اله
    دیده‌ام این سوز را درون کوه و که
    لا اله گویی بگو از روی جان
    تا ز اندام تو آید بوی جان
    ای پسر ذوق نگه از من بگیر
    سوختن درون لا اله از من بگیر[23]
    تا عصای لا اله بـه دست
    هر طلسم خوف را خواهی شکست[24]
    اعتبار از لا اله داریم ما
    هر دو عالم را نگه داریم ما[25]

    امام امت درون پاسخ خبرنگاری کـه از وی درباره‌ی عقاید دینی پرسیده بود، اصل توحید را منشأ همـه اعتقادات دانست، فرمود: «ریشـه و اصل همـه‌ی عقاید و مـهم‌ترین و با‌‌ارزش‌ترین اعتقادات ما، اصل توحید است. مطابق این اصل، ما معتقدیم کـه خالق و آفریننده‌ی جهان و همـه‌ی عوامل وجود و انسان، فقط ذات مقدس خدای تعالی هست که از همـه‌ی حقایق، مطلع هست و قادر بر همـه چیز هست و مالک همـه چیز».[26] همچنین، با تکیـه بر توحید و محوریت آن درون عرصه‌های گوناگون زندگی، آن را بـه عنوان اساسی‌ترین هدف بعثت انبیـاء معرفی مـی‌کند: «آنچه انبیـا به منظور آن مبعوث شده بودند و همـه‌ی کارهای دیگر، مقدمـه‌ی آن است. بسط توحید و شناخت مردم از عالم است...»[27] و «تمام مقاصد انبیـاء، برگشتن بـه یک کلمـه هست و آن معرفه‌الله است».[28] اقبال نیز اصل اساسی همـه‌ی چیزها را توحید قرار مـی‌دهد و معتقد است: «این فرهنگ جدید(اسلام) پایـه‌ی وحدت جهانی را بر اصل(توحید) بنا نـهاد».[29] و «اسلام بـه عنوان دستگاه حکومت، وسیله‌ای عملی هست برای آنکه اصل توحید را عامل زنده‌ای درون زندگی عقلی و عاطفی نوع بشر قرار دهد».[30] و تأکید دارد کـه همـه‌ی مسلمانان حتما نسبت بـه یکدیگر عواطف انسانی و مسلمانی‌شان را بروز دهند. توحید را بـه منزله‌ی روح درون جسم ملت و امت اسلامـی توصیف کنند. اگر مسلمان توحید را درست درک کند، مـی‌تواند جهان هستی را بـه زانو درآورد، چه رسد بـه شرق و غرب.

    ذره‌ها از یک نگاهی آفتاب
    یک نگه شو که تا شود حق بی‌حجاب
    یک نگاهی را بـه چشم کم مبین
    از تجلی‌ها توحید هست این
    ملتی چون مـی‌شود توحید مست
    قوت و جبروت مـی‌آید بـه دست
    روح ملت از وجود انجمن
    روح ملت نیست محتاج بدن[31]

    امام، تفکر توحیدی را منشأ و مبنای پیدایش انقلاب اسلامـی مـی‌داند و معتقد است: درون سایـه‌ی توحید، انسان از غیر الله بریده و همـه‌ی امتیـاز شخصی و... لغو مـی‌شوند و همـه‌ی روابط و ضوابط بر پایـه‌ی آن استوار مـی‌شوند. «انقلاب اسلامـی بر مبنای اصل توحید استوار هست که محتوای این اصل درون همـه‌ی شئون جامعه سایـه مـی‌افکند. درون اسلام، تنـها معبود انسان و بلکه جهان، خداست کـه همـه‌ی انسان‌ها حتما برای او یعنی به منظور رضای او عمل کنند. هیچ چیز و هیچ‌را نپرستند. درون جامعه‌ای کـه شخص‌پرستی‌ها، شخصیت‌پرستی‌ها، نفع‌پرستی‌ها، لذت‌پرستی‌ها و هر نوع پرستش محکوم مـی‌شود و فقط انسان‌ها دعوت مـی‌شوند بـه پرستش خدا، درون آن صورت، همـه‌ی روابط مـیان انسان‌ها، چه اقتصادی و یـا غیر‌اقتصادی درون داخل چنین جامعه‌ای و در رابطه‌ی این جامعه با خارج تغییر مـی‌کند و ضوابط عوض مـی‌شود. همـه‌ی امتیـازات لغو مـی‌شوند. فقط تقوا و پاکی، ملاک برتری است. زمامدار با پایین‌ترین فرد جامعه برابر است. ضوابط و معیـارهای متعالی الهی و انسانی، مبنای پیمان‌ها و یـا قطع روابط است».[32] اقبال هم براساس همـین نظریـه‌ی توحید عملی مـی‌فرماید: این وحدت افکار و الهامات نظری و التزامات عملی آن هست که ملت‌ها را زنده نگه مـی‌دارد و در وجود آنـها و به تبع آن، درون ملت‌ها باعث انقلاب‌های بزرگ مـی‌شود. بنابراین، افکار و اندیشـه‌هایی کـه باعث از بین رفتن وحدت یک ملت مـی‌شود را الهام و اندیشـه‌های الحاد‌آمـیز مـی‌داند. درون شعری بـه زبان اردو مـی‌فرماید: «یک ملت فقط درون سایـه‌ی وحدت اندیشـه‌ها زنده مـی‌ماند و به همـین دلیل، اندیشـه‌ای کـه باعث از بین رفتن وحدت شود، کفر محض است».[33] وی معتقد هست که درون سایـه‌ی توحید، مسلمان از غیر خدا بریده مـی‌شود و همـه‌ی آنان خودی مـی‌شوند و منکر آن غیر‌خودی، ملت و امت، اندیشـه و افکار، ظاهر و باطن و همـه‌ی رنگ‌های متنوع مسلمانان درون رنگ توحید یکرنگ مـی‌شود و در نـهایت، زبان و قلب و جان‌شان بـه یک چیز مبدل مـی‌شود.

    ملت ما را اساس دیگر است
    این اساس اندر دل ما مضمر است
    حاضریم و دل بـه غایت بسته‌ایم
    پس ز بند این و آن وارسته‌ایم
    رشته این قوم مثل انجم است
    چون نگه هم از نگاه ما گم است
    تیر خویش پیکان و یک کیشیم ما
    یک نما، یک بین، یک اندیشیم ما
    مدعای ما مال ما یک است
    طرز و اندرز خیـال ما یکی است
    ما ز نعمت او اخوان شدیم
    یک زبان و یک دل و جان شدیم[34]

    بنابراین، امام و اقبال، ولایت و سرپرستی زندگی انسان درون همـه‌ی مراحل را از آن خدا مـی‌دانند و به هیچ‌وجه سرپرستی غیر الله را قبول نمـی‌کنند. انبیـا کـه حاملان پیـام اسلام ناب‌اند، بـه مبارزه با انواع بت‌پرستی‌ها پرداخته‌اند. اسلامـی کـه مبنای آن چنین توحیدی باشد، بـه هیچ‌وجه طاغوت استعمار، استکبار، استبداد، تحجر، سازشکاری و... را نمـی‌پذیرد، بلکه خواستار اجرای قوانین و فرامـین الهی درون سراسر گیتی است.

    سیره‌ی پیـامبر اکرم(ص)
    یکی دیگر از مبانی اسلام ناب محمدی درون اندیشـه‌های امام و اقبال، سیره‌ی پیـامبر(ص) است. آنـها به منظور بازگشت بـه اسلام ناب محمدی، از سیره‌ی پیـامبراسلام(ص) و شخصیت ناب وی کمک مـی‌جویند. از آنجا کـه سراسر زندگی پیـامبراسلام(ص) به منظور مسلمانان حجّت‌ است، سیره‌ی وی مـی‌تواند شکل واقعی و عملی اسلام ناب باشد. امام، هدف اساسی همـه‌ی انبیـا را تشکیل حکومت اسلامـی و اجرای احکام الهی بیـان مـی‌کند و نیز تأکید مـی‌کند کـه در سایـه‌ی آن مـی‌خواستند مستضعفین عالم را از طاغوت و مستکبرین زمان رهایی بخشند و در این راه، جانفشانی د: «اداره‌ی خداوند متعال بر آن هست که با رهبری حکیمانـه‌ی انبیـای عظام و وارثان آنان، مستضعفین را از قید حکومت طاغوتی آزاد و سرنوشت آنان را بـه دست خودشان بسپارد» و «اه آنان این بوده هست که حکومت الله را استقرار بخشند».[35] بنابراین، «تا آخرین لحظات پر برکت زندگی خود، درون راه آن، با همـه‌ی توان، فداکاری و ایثار فرمود... و به همـین دلیل ما نیز کـه خود را پیرو آنان و امّت محمد(ص) مـی‌دانیم، حتما به آنان اقتدا کنیم».[36] امام معتقد هست سیره‌ی پیـامبرگرامـی(ص) ما بیـانگر عینیت دیـانت و سیـاست هست و این یکی از روشن‌ترین ویژگی‌های اسلام ناب محمدی است. «پیـامبر اسلام دستش را دراز کرده بود، درون اطراف عالم و عالم را داشت دعوت مـی‌کرد بـه اسلام و دعوت مـی‌کرد بـه سیـاست اسلامـی و حکومت تشکیل داد و خلفای بعد، حکومت تشکیل دادند. درون صدر اسلام از زمان رسول خدا که تا وقتی کـه انحراف درون کار نبود، سیـاست و دیـانت توأم بودند».[37] اقبال نیز شیفته‌ی پیـامبراسلام(ص) است. وی معتقد هست که انحطاط مسلمانان عصر کنونی بـه خاطر آن هست که آنـها از سنت پیـامبر(ص) فاصله گرفته‌اند؛ زیرا سنت و شعار پیـامبر(ص) رمز بقای ملت اسلامـی بوده است، ولی مسلمانان این رمز را از دست داده‌اند.

    تا شعار مصطفی از دست رفت
    قوم را رمز بقاء از دست رفت[38]

    امام، مـهم‌ترین فلسفه‌ی تشکیل حکومت اسلامـی از سامبر اسلام را ابلاغ اسلام ناب معرفی مـی‌کند: «قیـام و حرکت پیـامبر درون تشکیل حکومت به منظور آن بود کـه بتواند اسلام را بـه مردم ابلاغ کند و آنان را بـه سوی توحید دعوت کند».[39] بنابراین، «... ما هم بـه تبع از نبی‌اکرم قیـام کردیم، به منظور اینکه ملت محروم را بـه کمال لایق خودشان برسانیم».[40] و «مـی‌خواهیم اسلام را، لااقل، حکومتش را بـه یک نحوی کـه به حکومت اسلام درون صدر اسلام شباهت داشته باشد، اجرا یم».[41] وی لزوم پای‌بندی بـه اسلام را درون اجرای دستورات اسلام ناب معتقد است: «ما کـه به ولایت معتقدیم حتما به ضرورت تشکیل حکومت معتقد باشیم و باید کوشش کنیم کـه دستگاه اجرای احکام و اداره‌ی امور برقرار شود. مبارزه درون راه تشکیل حکومت اسلامـی لازمـه‌ی اعتقاد بـه ولایت است. حتما کوشش کنیم کـه دستگاه اجرای احکام و اداره‌ی امور برقرار شود».[42] ایشانانی را کـه به تفکیک دین و سیـاست قائل‌اند، سخت نکوهش مـی‌کند: «باید بـه این نادانان(که جدایی دین از سیـاست را تفوه مـی‌کنند) گفت کـه قرآن کریم و سنت رسول‌الله، آنقدر کـه در حکومت و سیـاست احکام دارند، درون سایر چیزها ندارند».[43] امام خمـینی(ره) درون پاسخ بـه این افراد کـه تا چند منزلی اسلام پیش مـی‌آیند، اعلام مـی‌کند: «فریـاد برائت از مشرکان درون مراسم حج و این یک فریـاد سیـاسی عبادی هست که رسول‌الله بـه آن امر فرمود: حال حتما به آن آخوند مزدور کـه فریـاد مرگ بر امریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام مـی‌داند گفت: تأسی بـه رسول‌الله و امر خداوند را تخطئه مـی‌کنید و تأسی آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق‌تعالی را برخلاف مـی‌دانید و مراسم حج را برائت از کفار تنزیـه مـی‌کنید و اوامر خدا و رسول را به منظور منافع دنیـایی خود بـه طاق نیسان مـی‌سپارید و برائت و نفرین را نسبت بـه دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمانان، کفر مـی‌دانید».[44] درون منطق اقبال، مسلمان هنگامـی نزد رسول‌اکرم(ص) سربلند هست که غل و زنجیرهای بردگی غیر الله را بکشند و حاکمان زر و زور را بـه خاک مذلت بکشاند و به مسند آزادی برسند. اگر چنین صفاتی درون یک فرد مسلمان پیدا شود، درون آن صورت مـی‌تواند ادعای پیروی از پیـامبر محمد(ص) را داشته باشد، وگرنـه ادعای پیروی به منظور وی شایسته نیست.

    تا غلامم درون غلامـی زاده‌ام
    ز آستان کعبه دور افتاده‌ام
    چون بـه نام مصطفی خوانم درود
    از خجالت آب مـی‌گردد وجود
    عشق مـی‌گوید کـه ای محکوم غیر
    تو از بتان مانند دیر
    تا نداری از محمد رنگ و بو
    از درود خود مـیالا نام او
    از قیـام بی‌حضور من مپرس
    از سجود بی‌سرور من مپرس
    جلوه حق گر چه باشد یک نفس
    قسمت مردان آزاد هست و بس
    مرد آزادی چو آید درون سجود
    در طوافش گرم رو چرخ کبود
    ما غلامان از جلالش بی‌خبر
    از جمال لازوالش بی‌خبر
    از غلامـی لذت ایمان مجو
    گر چه باشد حافظ قرآن مجو
    مؤمن هست و پیشـه او آزری است
    دین و عرفانش سراپا کافری است[45]

    رمز رسیدن بـه این مراحل را گوش جان سپردن بـه پیـام ناب حضرت پیـامبراسلام(ص) مـی‌داند و آن امر «فارغ از ارباب دون‌الله» شدن است.

    تا کجا طواف چراغ محفلی
    ز آتش خود سوز اگر داری دلی
    چون نظر درون پرده‌های خویش باش
    مـی‌پر و اما بـه جای خویش باش
    در جهان مثل حجاب ای هوشمند
    راه خلوت خانـه بر اغیـار بند
    فرد‌فرد آمد کـه خود را وا شناخت
    قوم‌قوم آمد کـه جز با خود نساخت
    از پیـام مصطفی آگاه شو
    فارغ از ارباب دون‌الله شو[46]

    آنی کـه خویش را نجات دهد و به پیـام ناب پیـام‌‌آور دل بسپارد، مـی‌تواند بر جهانیـان سروری کند.

    خدا آن ملتی را سروری داد
    که تقدیرش بـه دست خویش بنوشت
    به آن ملت سر و کاری ندارد
    که دهقانش به منظور دیگران کشت[47]

    به نظر اقبال، هر نوع قدرت، استحکام و پایداری امت مسلمانان، بـه خاطر وجود مقدس آن حضرت است.

    قوم را سرمایـه قوت از او
    حفظ سر وحدت ملت از او[48]

    پس با توجه بـه مطالب پیش گفته بـه این نتیجه مـی‌رسیم کـه رسیدن بـه این استحکام و قدرت و سروری جهان، جز درون سایـه‌ی دولت اسلامـی ممکن نخواهد بود. علاوه بر آن، پیروی از سیره‌ی رسول درون همـه‌ی زمـینـه‌ها لازم و ضروری هست که این همان پیـاده اسلام ناب درون عرصه‌های مختلف زندگی است.

    قرآن و اهل‌بیت(ع)
    یکی دیگر از مبانی فکری و عقیدتی ایده‌ی اسلام ناب محمدی امام و اقبال را حتما در ثقلین مطهرین جست‌وجو کرد. بـه نظر مـی‌رسد یکی از پایـه‌های اساسی بازگشت بـه اسلام ناب محمدی، قرآن و اهل‌بیت اطهار(ع) هستند. امام درباره‌ی قرآن کـه باید درون متن زندگی باشد، ولی متروک شده است، مـی‌فرماید: قرآن مـهجور گردیده است... آن کتاب زندگی و کمال و جمال، درون حجاب‌های خود ساخته‌ی ما پنـهان شده هست و این گنجینـه‌ی اسرار آفرینش درون دل خروارها خاک کج‌فکری‌های ما دفن و پنـهان گردیده هست و زبان انس و هدایت و زندگی و فلسفه‌ی زندگی‌ساز او بـه زبان وحشت و مرگ و قبر تنزل کرده است.[49] درد ‌دل امام همـین هست که مسلمانان نـه معرفت کافی نسبت بـه آن دارند و نـه بهره‌ای کافی از این کتاب‌اند، درون حالی کـه همـه‌ی نیـازهای مادی و معنوی بشر درون این کتاب ناب نـهفته است: «در قرآن همـه چیز است، ولی مع‌الأسف ما استفاده از آن نکرده‌ایم و مسلمانان مـهجورش د؛ یعنی استفاده‌ای کـه باید از آن ند، ند. حتما مردم را توجه داد.»[50] درون کلام اقبال لاهوری نیز قرآن بـه عنوان نماد اسلام راستین محسوب مـی‌شود. وی معتقد هست که قرآن یکی از شاخص‌های اسلام ناب محمدی است، ولی مسلمانان این عامل حیـات بشری را کنار گذاشته هست و اگر جامعه‌ی بشری مـی‌خواهد بر مشکلات خویش فائق آید، حتما به اسلام راستین کـه یکی از پایـه‌های اساسی آن، کتاب ناب و خالص است، برگردد.

    وی خطاب بـه مسلمانان مـی‌گوید: مای مسلمان! تو اسیر اندیشـه‌ی دیگران شده‌ای و از قرآن کریم بهره‌ای نمـی‌بری! با قرآنی کـه مصدر حیـات و سرچشمـه‌ی قدرت و نیروی تو هست رابطه‌ای نداری، مگر وقتی کـه مرگت فرا مـی‌رسد آنگاه سوره‌ی(یس) را مـی‌خوانی که تا به آسانی بمـیری. شگفتا! آن کتابی کـه نازل شده که تا به تو زندگی و نیرو بخشد، درون موقعی تلاوت مـی‌شود کـه مـی‌خواهی بـه سهولت و بی‌زحمت بمـیری».[51] امام معتقد است: «قرآن یک سفره‌ی گسترده‌ای هست که همـه از آن استفاده مـی‌کنند، ولی هر بـه وضعی استفاده مـی‌کند».[52] وی این کتاب را به منظور رشد و هدایت بشریت معرفی مـی‌کند کـه «آن به منظور رشد جهانیـان و نقطه‌ی جمع همـه‌ی مسلمانان بلکه عالیـه‌ی بشری از مقام شامخ احدیت بـه کشف نام محمدی(ص) تنزل کرد کـه بشریت را بـه آنچه حتما برسند، برساند.[53] بدان کـه این کتاب شریف، چنانچه خود بدان تصریح فرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیـه و نور‌بخش سیر الی‌الله است.[54] کتابی هست که آدمـی حتما از اینجا که تا آخر دنیـا که تا آخر مراتب حرکت د. یک همچون کتابی هست که هم معنویـات انسان را درست مـی‌کند و هم حکومت را درست مـی‌کند. همـه چیز توی قرآن هست.[55]  کتاب تعمـیر مادیّات نیست، همـه چیز است. انسان را بـه تمام ابعاد تربیت مـی‌کند، مادیـات را درون پناه معنویـات قبول دارد و مادیـات را تبع معنویـات قرار مـی‌دهد.[56] ما یک همچون کتابی داریم کـه مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیـاسی، کشور‌داری و همـه چیزها درون آن هست.[57] قرآن مشتمل بر همـه‌ی معارف هست و همـه‌ی مایحتاج بشر است».[58] بـه نظر اقبال، به منظور تنظیم نظام زندگی فردی و اجتماعی یک ملت، قانون و کتاب آیین‌ساز نقش اساسی دارد. اگر ملتی مـی‌خواهد استوار بماند، حتما برای بقای خویش آیین و قانونی بر مبنای حق داشته باشد کـه باعث ایجاد یک نظام محکم و پایدار مـی‌شود.

    ملت از آیین حق گیرد نظام
    از نظام محکمـی خیزد دوام[59]

    ولی شرط اساسی عمل و پای‌بندی بـه آن، قانون هست وگرنـه درون غیر این صورت، آن ملت درون هم مـی‌شکند.

    ملتی را رفت چون آیین ز دست
    مثل خاک اجزای او از هم شکست[60]

    بنابراین، اقبال بـه همـه‌ی امت مسلمان گوشزد مـی‌کند کـه به کتاب و آیین خویش عمل کنند و اگر مـی‌خواهند حقیقت مسلمانی و حقانیت امت مسلمان را کـه جز اسلام ناب محمدی نیست، استوار سازند، حتما به کتاب ناب الهی عمل کنند. بـه نظر وی، قرآن همانند روح درون پیکر امت اسلامـی هست و حیـات و بقای آن، بـه همـین آیین زندگی بستگی دارد و حقیقت اسلام ناب نیز همـین است.

    هستی مسلم ز آیین هست و بس
    باطن دین نبی این هست و بس
    برگ گل شد چون ز آیین بسته شد
    گل ز آیین بسته شد گل دسته شد[61]
    از یک آیینی مسلم زنده است
    اعتصامش کن کـه حبل‌الله او است[62]
    گر تو مـی‌خواهی مسلمان زیستن
    نیست ممکن جز بـه قرآن زیستن[63]

    امام معتقد هست برای دریـافت حقیقت اسلام ناب حتما به مفسران این کتاب رجوع کرد کـه متأسفانـه درون طول تاریخ آنـها را از صحنـه کنار گذاشتند. وی مـی‌نویسد: «از جمله مسائل اسف‌انگیزی کـه باید به منظور آن خون گریـه کرد» کنار نـهادن «مفسران حقیقی و قرآن آشنایـان بـه حقایق هست که سراسر قرآن کریم را از پیـامبر(ص) دریـافت کرده بودند». اقبال نیز معتقد هست که این قانون الهی درون کالبد و روح اهل‌بیت(ع) تجلی یـافته است. بنابراین، شناخت و معرفت آن منوط بـه این هست که درون معرفت اهل‌بیت(ع) کوشا باشیم و تا زمانی کـه صفات آنـها درون وجود ما وارد نشود، نمـی‌توان ادراک و فهم درستی از قرآن داشته باشیم.

    الله ‌الله بای بسم‌الله پدر
    معنی ذبح عظیم آمد پسر
    رمز قرآن از حسین آموختیم
    ز آتش او شعله‌ها اندوختیم
    در مـیان امت کیوان جناب
    همچو حرف قل‌هواله درون کتاب[64]

    وی نیز حضرت زهرای مرضیـه را به منظور زنان مسلمان، الگوی کامل قرار مـی‌دهد و معتقد هست برای پرورش بیرق‌داران اسلام ناب محمدی همچون حسن و حسین(ع) الگو‌گیری از سیرت حضرت فاطمـه(ع) لازم و ضروری است.

    سیرت فرزندها از امـهات
    جوهر صدق و صفا از امـهات
    مزرع تسلیم را حاصل بتول
    مادران را اسوه کامل بتول[65]

    به نظر اقبال، ساده‌زیستی و فقر واقعی مسلمانان را حتما سیره‌ی حیدر و صفدر و حسین جست‌وجو کرد.

    فقر عریـان گرمـی بدر و حنین
    فقر عریـان بانگ تکبیر حسین
    گرمـی هنگامـه بدر و حنین
    حیدر و صدیق و فاروق و حسین
    در نوای زندگی سوز از حسین
    اهل حق حریت آموز حسین

    امام معتقد هست تعلیمات اصیل اسلام، درون نـهضت حسینی بروز کرده هست که قیـام و مبارزه علیـه استعمارگران را بـه ما یـاد مـی‌دهد: «محرم ماه نـهضت بزرگ سید شـهیدان و سروران اولیـای ظالم و شکستن ستمکار را بـه فدایی و فدایی شدن دانست و این خود سرلوحه‌ی تعلیمات اسلام هست برای ملت ما که تا آخر دم».[66] اقبال نیز مسلک شبیری و مکتب ناب فکری حسینی را دوری از عزلت‌نشینی، خانقاهی و پیکار با منکرات و فائق آمدن بر مشکلات گوناگون ابعاد زندگی اجتماعی و فردی انسان معرفی مـی‌کند «ای علمای اسلام! از خانقاها بیرون بیـایید و سنت حسینی را ادا کنید کـه تنـهایی خانقاهی چیزی جز اندوه و غم نیست».[67] بـه نظر اقبال، حقیقت ایمان درون اعتقاد راسخ بـه تعلیم قرآن و سیره‌ی پیـامبراکرم(ص) و جانشینان وی است. مؤمن اگر علوی صفت و حسینی سیرت نباشد، نمـی‌تواند خود را پیرو واقعی پیـامبراکرم(ص) بداند. آزادی حقیقی درون عمل رسول‌خدا(ص) علی(ع) و اولاد وی متجلی است.

    از دم سیراب آن امـی لقب
    لاله رستاز ریگ صحرای عرب
    حریت پرورده آغوش اوست
    یعنی امروز امم از دوش اوست
    او دلی درون پیکر آدم نـهاد
    او نقاب از طلعت آدم گشاد
    گرمـی هنگامـه‌ی بدر و حنین
    حیدر و صدیق و فاروق و حسین[68]

    حیـات اسلامـی درون نظر اقبال، درون پیروی از سیره‌ی امام علی(ع) هست که با پنجه‌ی حیدری، قلعه‌ی خیبر مـی‌گشاید.

    مـی‌شناسی معنی کرار چیست؟
    این مقامـی از مقامات علی است
    امتان ار درون جهان بی‌ثبات
    نیست ممکن جز بـه کراری حیـات

    وی حیـات خویش را نیز مدیون محبت امام علی(ع) و اولاد طاهرین وی مـی‌داند.

    مسلم اول شـه مردان علی
    عشق را سرمایـه ایمان علی
    از ولای دودمانش زنده‌ام
    در جهان مثل گهر تابنده‌ام

    پس بـه نظر امام و اقبال که تا زمانی کـه مسلمانان بـه قرآن صامت و ناطق تمسک نجویند و با تعالیم و آموزه‌های آن عرصه‌های گوناگون زندگی خویش را تطبیق ندهند، نمـی‌توانند بـه آن «اسلام ناب» کـه از سوی حقیقت ناب(خدا) بـه شخصیت ناب حضرت محمد(ص) ارزانی شده بود، دست یـابند. بنابراین، مسلمانان حتما اسلام ناب را درون قرآن و حافظان و مفسران واقعی آن جست‌وجو کنند. بهترین راه رسیدن بـه آن، تأسی از سیره‌ی اهل‌بیت هست که جلوه‌ی روشن و تفصیل عملی از کتاب الهی‌اند.

    جامعیت دین
    یکی دیگر از منشأ و ریشـه‌های اسلام ناب محمدی، خود جامعیت اسلام است. امام و اقبال بـه حضور دین درون همـه‌ی صحنـه‌های زندگی فردی و اجتماعی و... اعتقاد دارند و براساس این باور، پیوسته تأکید مـی‌ورزند کـه اسلام، دین جامع و کامل هست و درون همـه‌ی شئون زندگی و قلمرو حیـات مادی و معنوی انسان، دخالت کرده هست و برنامـه و راه‌حل ارائه کرده است. امام معتقد است: «مسلک‌های توحیدی و ادیـان آسمانی بـه همـه‌ی ابعاد بشر کار دارند. از پیش از تولد نوزاد انسانی، نسبت بـه نظام تشکیل خانواده و چگونگی تربیت او که تا دیگر ابعاد زیست او درون جهان برنامـه دارد...[69] اسلام به منظور این انسان و همـه چیز یعنی از طبیعت یـا ماورای طبیعت که تا عالم الوهیت، مراتب دارد. اسلام، تز دارد. برنامـه دارد. اسلام مـی‌خواهد انسان را یک انسانی بسازد جامع، یعنی رشد بـه آن‌طور کـه هست بدهد. حظ طبیعت دارد رشد طبیعی بـه او بدهد، حظ برزخیت دارد، رشد برزخیت بـه او بدهد، حظ روحانیت دارد، رشد روحانیت بـه او بدهد، حظ عقلانیت دارد، رشد عقلانیت بـه او بدهد، حظ الوهیت دارد، رشد الوهیت بـه او بدهد. همـه‌ی خطوطی کـه انسان دارد و به طور نقص است، الان نرسیده است، ادیـان آمده‌اند کـه این مـیوه‌ی نارس را رسیده‌اش کنند، این مـیوه‌ی ناقص را کامل کنند...».[70]

    اقبال نیز بـه این مطلب اشاره مـی‌کند: «اسلام یک دین جامع است. اسلام برخلاف بقیـه‌ی مذاهب، به منظور هر بعد از ابعاد زندگی حکمـی صادر کرده است. اسلام هیچ امری از امور مسلمانان را چه فردی باشد و چه اجتماعی، از نظر دور نمـی‌دارد».[71] امام با عمل و بیـان خود، نشان مـی‌دهد اسلام همواره بـه سرنوشت زندگی مردم و دنیـای آنان توجه داشته و دارد؛ یعنی اسلام و قرآن کریم آمدند کـه انسان را بـه همـه‌ی ابعادی کـه انسان دارد بسازند و او را تربیت کنند.[72] اقبال اسلام را بالاتر از یک دین، بـه عنوان یک روش و متد معرفی مـی‌کند؛ روش مبارزه‌ی انسان با طبیعت و همـه‌ی تصورهای غلط جهان قدیم: «اسلام از لحاظ مفهوم قدیمـی اصطلاح، یک دین نیست، بلکه یک روش است. روشی چنان آزاد کـه مبارزه‌ی بشر با طبیعت درون آن تشویق مـی‌شود. درون حقیقت این مبارزه علیـه همـه‌ی تصورهای دنیـای قدیم راجع بـه زندگی مـی‌شود...».[73] وی معتقد است، دین جزمـی‌گری، تشریفات و کاهن‌بازی نیست، بلکه کشف حقیقی انسان است: «دین درون تجلبات برتر خود، نـه جزمـی‌گری و تعبد است، نـه تشریفات و نـه کاهن‌بازی...[74] اسلام کشف حقیقی انسان است»[75] و در مثنوی مسافر خویش، درباره‌ی چیستی دین مـی‌فرماید:

    چیست دین؟ دریـافتن اسرار خویش
    زندگی مرگ هست بی‌دیدار خویش

    به نظر اقبال، دین نوعی تعبیر از تمام وجود انسان است. بنابراین، قابل تجزیـه نیست و نمـی‌توان یک جزء را گرفت و دیگری را دور ریخت. حتما به همـه‌ی آن عمل شود: «اسلام، حقیقت واحد غیرقابل تجزیـه‌ای است»[76] و «دین ... نـه فکر مجرد هست و نـه احساس مجرد و نـه عمل مجرد. بیـان و تعبیری از تمام وجود آدمـی است».[77] بعد با توجه بـه این جامعیت، دین حتما در همـه‌ی عرصه‌های زندگی بشر، حضور فعال داشته باشد. نمـی‌توان آن را درون حاشیـه‌ی زندگی قرار داد. بنابراین، واقعیت اسلام ناب محمدی نیز همـین هست که حتما در متن زندگی یک بشر، حضور فعال داشته باشد. با توجه بـه مبانی بررسی شده، بـه این نتیجه مـی‌رسیم کـه در اندیشـه‌های امام و اقبال، اسلام ناب محمدی دارای اساس و پایـه‌های محکم و لا‌یتغیری هست که اساسی‌ترین اصل آن توحید هست و توحید بـه منزله‌ی سرچشمـه و منبع دیگر مبنا، همچون سیره‌ی پیـامبر و اهل‌بیت، قرآن و دین است. بنابراین، هدف و غایت همـه‌ی اینـها این هست که پرچم کلمـه‌ی «توحید» یـا بـه عبارت دیگر، همان «اسلام ناب» را درون سراسر گیتی بـه اهتزاز درآورند که تا جامعه‌ی بشری درون سایـه‌ی این پرچم توحید، از غیر الله ببرد و زنجیرهای استعمار و استکبار را بشکند و آزادی معنوی و مادی را اکتساب نماید.

    فصل دوم: ویژگی‌های اسلام ناب
    پس از اینکه بـه مـهم‌ترین مبانی امام و اقبال درباره‌ی اسلام ناب دست یـافتیم، اینک نوبت بـه بررسی ویژگی و خصوصیـات آن مـی‌رسد کـه از لوازمات این مبانی است. براساس این ویژگی‌ها مـی‌توان اسلام ناب را از غیر‌ناب جدا و تفکیک کرد. آنـها بـه نوبه‌ی خود، به منظور اسلام ناب محمدی ویژگی‌هایی بیـان مـی‌کنند کـه ثمره‌ی آن استقلال و آزادی بشریت از یوغ بردگی و اسارت مادی و معنوی جهان و جهانخواران و استعمارگران است. امام معتقد است: «اسلام ناب محمدی(ص) اسلام ائمـه‌ی هدی(ع)، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیـانـه‌خوردگان تاریخ تلخ و شرم‌آور محرومـیت‌ها، کوبنده‌ی سرمایـه‌داری مدرن و کمونیسم خون‌آشام، نابود‌کننده‌ی اسلام رفاه و تجمل و اسلام التقاط و اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‌درد و در یک کلمـه، اسلام آمریکایی است...»[78] امام همـیشـه درون کلام خویش، اسلام ناب محمدی را اسلام فقرا، رنجدیده‌ها، ستم‌کشیده‌ها و... معرفی مـی‌کند: «اسلام ناب محمدی(ص) طعم فقر را چشیده، مع پا برهنگان زمـین، اسلام مستضعفین، اسلام رنج‌دیدگان تاریخ، اسلام عارفان مبارزه‌جو، اسلام پاک طینتان عارف است...».[79]

    وی معتقد است، وظیفه‌ی کنونی ما حتما تفکیک اسلام ناب از اسلام‌های دیگر باشد: «باید تلاش کنیم زهد و قدس اسلام ناب محمدی را از زنگارهای تقدس مآبی و تحجر‌گرایی اسلام آمریکایی جدا کرده و به مردم مستضعفمان نشان دهیم».[80] اقبال نیز معتقد هست اسلام ناب و واقعی، درون عصر کنونی یـافت نمـی‌شود. بنابراین، با سیری درون صدر اسلام، خاک‌نشینان، عارفان شبانگاهی، عاشقان پیـامبر، راستگویـان و فقیر‌نشینان آن روزگار را بـه عنوان علمدار واقعی اسلام اصیل و ناب معرفی مـی‌کند و نیز امام علی(ع)، حسین(ع)، ابوذر، سلمان و دیگر صحابه پیـامبر را بـه عنوان نمادهای اسلام ناب محمدی معرفی مـی‌کند و در پی آن هست تا همان ذوق و یقین و فقر و ناله‌ای سحرگاهی را درون مـیان مسلمان عصر خویش نیز ایجاد کند. بـه نظر وی «مسلمانان مالک اندیشـه‌ها و کمال مطلوب‌های نـهایی مطلق مبتنی بر وحی مـی‌باشند کـه چون از درونی‌ترین ژرفنای زندگی بیـان مـی‌شود، بـه ظاهری بودن صوری آن رنگ باطنی مـی‌دهد... بسیـار شایسته هست که مسلمان امروز وضع خود را بشناسد و زندگی اجتماعی خود را درون روشنی اصول اساسی بنا کند و از هدف اسلام کـه تاکنون بـه صورت جزئی آشکار شده، آن دموکراسی روحی را کـه غرض نـهایی اسلام است، بیرون بیـاورد و به کامل و گستردن آن بپردازد».[81] اقبال بر این باور هست که «بشریت امروز نیـازمند سه چیز است: تعبیر روحانی از جهان، آزادی روحانی فرد و اصولی اساسی و دارای تأثیر جهانی کـه تکامل اجتماع بشری را بر مبنای روحانی توجیـه کند.»[82] بـه نظر وی، چنین نیـازمندی‌ها را فقط دین اسلام مـی‌تواند برآورده کند و چنین اسلامـی همان اسلام راستین هست که درون کلام امام، بـه صراحت «اسلام ناب» تعبیر مـی‌شود.

    عینیت دین و سیـاست
    یکی از عمده‌ترین ویژگی‌های اسلام ناب محمدی، عینیت دین و سیـاست است. این نکته بـه نوبه‌ی خود بسیـار اهمـیت دارد. امام و اقبال بـه شدت بـه عینیت دین و سیـاست معتقدند. امام مقوله‌ی تفکیک دین و سیـاست را بـه خاطر عدم معرفت اسلام مـی‌داند: «این معنا را کهی بگوید اسلام بـه زندگی چه کار دارد، این جنگ با اسلام است. این نشناختن اسلام است. اسلام با سیـاست‌ چه کار دارد، این جنگ با اسلام است».[83] وی معتقد هست حتی سیـاست‌های مدرن نیز از اسلام سرچشمـه مـی‌گیرد: «والله اسلام تمامش سیـاست است، اسلام را بد معرفی کرده‌اند. سیـاست مدرن از اسلام سرچشمـه مـی‌گیرد...».[84] بـه نظر ایشان، تفکیک دین از سیـاست، کید دشمنان دین هست و منحصر اسلام بـه مسائل عبادی صرف و دعا و... همان کاری هست که با آیین مسیحیت کرده‌اند: «یکی از بدترین چیزی کـه از اجانب درون مـیان مردم و در مـیان خود ما القا د، این هست که اسلام به منظور این هست که ما همان عبادت یم، چنان کـه مذهب مسیح را هم مسخ د، مذهب مسیح مسخ شد. مسیح هرگز نمـی‌شود کـه دعوتش این باشد کـه فقط عبادت ید، ظلم را بگذارید بـه کار خودشان. این نمـی‌شود، نبی نمـی‌تواند این‌طور باشد، مسخ شده است. اینـها اسلام را درون نظر ما، درون نظر جاهلین مسخ د. اسلام را بـه صورت دیگری نشان دادند و این از کیدهایی بود کـه با نقشـه‌ها پیـاده شده هست و ما خودمان هم باور کردیم، آخوند را بـه سیـاست چه؟ حرف، حرف استعمار است. آخوند را بـه سیـاست چه؟ «ساسه‌العباد» درون دعای جامعه، زیـارت جامعه است... چطور امام(ع) را بـه سیـاست آره، اما آخوند را بـه سیـاست نـه...».[85]

    اقبال نیز معتقد هست عینیت دین و سیـاست از ضرورت‌های دینی ماست و پیـام وحی آسمانی نیز همـین است: «قرآن ضروری مـی‌بیند که تا دین و دولت، اخلاق و سیـاست را درون یک وحی با هم پیوند دهد...».[86] بـه نظر وی، دین و دنیـا، معنا و ماده‌ی جدا و مجزای از یکدیگر نیستند، بلکه یک حقیقت‌اند. درون اسلام دین و دنیـا دو ناحیـه‌ی مجزای از یکدیگر نیستند، بلکه دین، حقیقت واحد غیر‌قابل تجزیـه است: «در اسلام یک حقیقت واحد وجود دارد کـه چون از یک دیدگاه بـه آن نظر شود، دستگاه دینی هست و چون از دیدگاه دیگری دیده شود، دستگاه حکومت است. این درست نیست کـه گفته شود دستگاه دین و دولت دو جانبه یـا دو روی یک چیز‌اند. اسلام حقیقت واحد غیر‌قابل تجزیـه هست که بنا بر آنکه نقطه تغییر کند، این یک مـی‌شود و یـا آن یک».[87] ایشان، درون اشعاری بـه زبان اردو مـی‌فرماید: مذهب را نمـی‌توان از سیـاست جدا کرد، چه جمـهوریت باشد و چه سلطنت. چون درون صورت تفکیک این دو از هم، جز چنگزی، سفاکی و خونریزی چیزی باقی نمـی‌ماند.[88]

    امام از قول حضرت امـیر(ع) هدف حکومت اسلامـی را اجرای حق و نابودی باطل قلمداد مـی‌کند «حکومت به منظور هدف‌های عالی؛ یعنی به منظور اجرای حق و از بین بردن باطل است، نـه به منظور به دست آوردن منصب و مقام».[89] بنابراین، «عهده‌دار شدن حکومت فی حد ذاته شأن و مقامـی نیست، بلکه بـه وسیله‌ی انجام وظیفه‌ی اجرای احکام و برقراری نظام عادلانـه‌ی اسلام است».[90] علامـه اقبال نیز به منظور احیـای کلمـه‌ی توحید کـه همان اجرای حق و نابودی باطل است، تشکیل حکومت اسلامـی را امری ضروری و لازم مـی‌داند. از نظر وی، حکومت به منظور احیـای فرهنگ توحیدی وسیله‌ی عملی است؛ یعنی اگر حکومت مقتدر الهی وجود نداشته باشد، احکام توحیدی از سوی دشمنان توحید منزوی و گوشـه‌گیر مـی‌شوند و حتی از بین بروند. اسلام بـه عنوان دستگاه حکومت، وسیله‌ای عملی هست برای آنکه اصل توحید را عامل زنده‌ای درون زندگی عقلی و عاطفی نوع بشر قرار دهد. اسلام وفاداری نسبت بـه خدا را خواستار است، نـه وفاداری نسبت بـه حکومت استبدادی را و چون خداوند، بنیـان روحانی هر زندگی است، وفاداری بـه خدا عملاً وفاداری بـه طبیعت مثالی خود آدمـی است. بنابراین، یکی از روشن‌ترین ویژگی‌های اسلام ناب این هست که دین و سیـاست را از یکدیگر جدا نکنیم، بلکه دین را عین سیـاست بدانیم.

    قیـام علیـه مستکبران و حمایت از مستضعفان
    یکی دیگر از مـهم‌ترین ویژگی‌های اسلام ناب محمدی درون اندیشـه‌ی امام و اقبال، قیـام علیـه باطل و ستمگران و حمایت از مستضعفان و ستمدیدگان است. درون بیـانات و نامـه‌های امام، نمونـه‌های زیـادی درون این‌باره وجود دارد؛ مثل: دعوت مسلمانان بـه قیـام علیـه استکبار جهانی، دعوت ملت عراق و مصر بـه قیـام، دعوت بـه قیـام علیـه اسرائیل(روز قدس)، دعوت علمای اسلام بـه قیـام، دعوت علمای مسیحیت بـه قیـام، دعوت بـه ظلم‌ستیزی و عدم سازش با ستمگران و... ایشان درون یکی از بیـانات خویش مـی‌فرماید: «من با اطمـینان مـی‌گویم اسلام ابر‌قدرت‌ها را بـه خاک مذلت مـی‌نشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده‌ی خود را یکی بعد از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد».[91] درون جای دیگر، قلمرو و حد و مرز قیـام اسلامـی را مشخص مـی‌کند: «ما مـی‌گوییم که تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم... ما تصمـیم داریم پرچم «لا اله‌الا‌الله» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری بـه اهتزاز درآوریم».[92] اقبال نیز اسلام راستین و واقعی را اسلامـی مـی‌داند کـه جوهره‌ی توحید را درون دل‌های توحید‌پرستان تجلی دهد و همـه نوع شرک و بت‌پرستی درون هر قالبی کـه باشد را محو کند: «اسلام به منظور مبارزه علیـه بت‌پرستی ظهور کرد، ... اسلام نمـی‌توانست بت‌پرستی را بـه هیچ‌وجه تحمل کند. بر عهده‌ی ماست کـه با همـه‌ی صور مختلف بت‌پرستی مبارزه کنیم».[93] امام معتقد هست خاصیت اسلام راستین این هست که مجاهدت، شـهامت و مبارزه علیـه زور‌گویی و ستمگری را یـاد دهد: «اسلام مکتبی هست که انسان‌ها را بـه گونـه‌ای مـی‌سازد کـه به جز حق و مبدأ خلق، بـه هیچ مکتبی تسلیم نشوند و تحت هیچ قدرتی واقع نگردند»[94] و «اسلام مکتبی هست که نمـی‌گذارد اجانب بر مسلمانان حکومت ند، اسلام هست که جلوی زور را مـی‌گیرد، جلوی دیکتاتوری را مـی‌گیرد».[95]

    اقبال نیز معتقد هست لازمـه‌ی دین ناب محمدی، مجاهد‌پروری است؛ زیرا افق‌هایی کـه اسلام ناب درون آموزه‌های خود پیش روی دینداران مـی‌نـهد، آنـها را شجاع بار مـی‌آورد و جز خوف خدا درون دل آنـها نمـی‌پروراند. مسلمان واقعی اولین درسی کـه از اسلام ناب مـی‌گیرد، شـهامت و شجاعت درون مقابل غیر خدا و تکیـه بر قدرت لایزال الهی است.

    با تو گویم سر اسلام هست شرع
    شرع آغاز هست و انجام هست شرع
    ای کـه باشی حکمت دین را امـین
    با تو گویم نکته شرع مبین
    شرع مـی‌خواهد کـه چون آیی بـه جنگ
    شعله گردی و اشکافی کام سنگ
    آزماید قوت بازوی تو
    مـی‌نـهد الوند پیش روی تو
    باز گوید سرمـه ساز الوند را
    از تف خنجر گداز الوند را
    شارع آیین‌شناس خوب و زشت
    بهر تو این نسخه قدرت نوشت
    از عمل آهن عصب مـی‌سازدت
    جای خوبی درون جهان اندازدت
    خسته باشی استوارت مـی‌کند
    پخته مثل کوهسارت مـی‌کند
    هست دین مصطفی دین حیـات
    شرع او تفسیر آیین حیـات
    گر زمـینی آسمان سازد تو را
    آنچه حق مـی‌خواند آن سازد تو را
    صیقلش آیینـه سازد سنگ را
    از دل آهن رباید زنگ را[96]

    بنابراین، اسلام ناب محمدی اسلامـی هست که بـه انسان شجاعت و شـهامت عطا مـی‌کند، قیـام علیـه ستمگران و جهانخواران را آموزش مـی‌دهد و در نتیجه، درس حمایت از مستضعفان را یـاد مـی‌دهد.

    اسلام و ساده‌زیستی
    امام و اقبال با وجود اینکه معتقدند اسلام درون همـه‌ی ابعاد زندگی انسان دخالت مـی‌کند، ویژگی اسلام راستین و ناب را ساده‌زیستی آن مـی‌دانند. بـه طوری کـه ساده‌زیستی را ویژگی همـه‌ی مکاتب الهی معرفی مـی‌کنند. تأکید امام بیشتر بـه علما و روحانیون و مسئولان و دست‌اندرکاران حکومت اسلامـی این بوده هست که ساده‌زیستی را حفظ کنند و دنبال رفاه‌زدگی و دنیـا‌طلبی نروند.[97] اقبال نیز ساده‌زیستی را یکی از ویژگی‌های عمده‌ی اسلام ناب معرفی مـی‌کند و معتقد است: این حیدر کرار و سلمان، با وجود اینکه سرور امت اسلامـی بودند، ساده‌زیستی را اختیـار د. آنان سرمایـه‌ای جز شمشیر و قرآن نداشتند. بنابراین، بر مسلمانان امروز لازم هست که اگر بـه آن شکوه و عظمت اسلامـی مـی‌خواهند برسند، از رفاه و دنیـا‌زدگی بر حذر باشند.

    سروری درون دین ما خدمت‌گری است
    عدل فاروقی و فقر حیدری است
    آن مسلمانان کـه مـیری کرده‌اند
    در شـهنشاهی فقیری کرده‌اند
    در امارت فقر را افزوده‌اند
    مثل سلمان درون مدائن بوده‌اند
    حکمرانی بود و سامانی نداشت
    دست او جز تیغ و قرآنی نداشت

    پس، ساده‌زیستی یکی از مـهم‌ترین ویژگی‌های اسلام ناب محمدی است. همـین ساده‌زیستی هست که انسان را از وابستگی‌های دیگر رهایی مـی‌بخشد و یک مرد مجاهد بار مـی‌آورد.

    ویژگی‌های اسلام غیر ناب
    امام و اقبال بـه شاخص‌ها و ویژگی‌های متعددی اشاره مـی‌کنند کـه بیـانگر اسلام غیر ناب و یـا بـه عبارت امام خمـینی «اسلام‌ آمریکایی» است. امام با قاطعیت و جدیت ویژگی‌های اسلام آمریکایی را معرفی و سپس محکوم مـی‌کند که تا بتوان بـه اسلام اصیل و ناب محمدی دست یـافت، ولی درون افکار و اندیشـه‌ی اقبال این ‌چنین اسلام را مـی‌توان بـه اسلام خانقاهی و صوفی‌گری تعبیر کرد. امام مـی‌فرماید: «اسلامـی وجود دارد کـه با اسلام ناب درون تعارض هست و با توجه بـه آنکه آمریکا مـهم‌ترین منشأ فساد درون عصر حاضر است، چنین اسلامـی مخالف با منافع آنـها نیست. از این‌رو، با توسل بـه چنین اسلامـی، نمـی‌توان حق مظلومـی را از این ظالمان گرفت و از آنجا کهانی بـه سراغ چنین اسلامـی مـی‌روند کـه منفعت شخصی و رفاه فردی را بر مصلحت دین و ملت ترجیح مـی‌دهند، با وجود این درون صورت نشستن بر سریر حکومت جامعه‌ی اسلامـی، با احساس کوچک‌ترین خطر، حاصل همـه‌ی زحمات ملت را یک شبه بر باد مـی‌دهند، زیرا آنـها هرگز عمق راه طی شده را ندیده‌اند».[98] وی معتقد هست حامـیان این اسلام حتما شناخته شوند و از جامعه‌ی مسلمانان متروک گردند: ما افرادی را کـه طرفدار اسلام سرمایـه‌داری، اسلام مستکبرین، اسلام مرفهین بی‌درد، اسلام منافقین، اسلام راحت‌طلبان، اسلام فرصت‌طلبان و در یک کلمـه، اسلام آمریکایی هستند، طرد کرده و به مردم معرفی مـی‌کنند». اقبال درون قصیده‌ای با عنوان «وصیت ابلیس بـه شاگردان سیـاسی‌اش»، سه دستور ابلیس بـه شاگردانش را چنین بیـان مـی‌کند کـه بیـانگر اسلامـی هست که امام وی را اسلام آمریکایی معرفی مـی‌کند:

    1. تلاش کنید روح نبوی و محمدی را از کالبد مجاهدی کـه بر فقر و تنگدستی خود صبر مـی‌کند، خارج سازید.
    2. افکار غربی را درون مـیان عرب‌ها رواج دهید و مـیراث دینی اهل حرم را از آنـها بگیرید که تا اسلام را از خاستگاه اولیـه‌ی آن(حجاز و یمن) بیرون کنید.
    3. افغان‌ها از غیرت دینی برخوردارند، به منظور از بین بردن این غیرت دینی، طلاب ، علما و رهبران آنـها را سرکوب و از وطنشان اخراج کنید.[99]

    مـهم‌ترین مواردی کـه به عنوان اسلام غیر ناب و یـا اسلام آمریکایی درون افکار آن بزرگان معرفی شده‌اند، عبارت‌اند از:

    1. اسلام مقدس مآب‌ها؛
    2. تفکیک دیـانت و سیـاست؛
    3. اسلام راحت‌طلبان.

    اسلام مقدس ‌مآب‌ها
    یکی از مـهم‌ترین ویژگی‌های اسلام آمریکایی و غیرناب و یـا اسلام خانقاهی درون افکار امام و اقبال، مقدس مآبی است. از آنجا کـه این گروه بـه ظواهر اسلام اهمـیت زیـادی مـی‌دهند، شناخت آنـها از مسلمانان واقعی، کاری بس دشوار هست و بـه همان اندازه نیز خطرناک‌اند؛ زیرا آنـها درون عمق جامعه‌ی اسلامـی نفوذ کرده‌اند و جدا ساختن آنـها از مسلمانان واقعی، نیـاز بـه درایت بیشتری دارد. امام بدین‌گونـه درباره‌ی خطر آنـها هشدار مـی‌دهد: «در حوزه‌های علمـیه هستند افرادی کـه علیـه انقلاب و اسلام ناب محمدی(ص) فعالیت دارند. امروزه عده‌ای با ژست تقدس مآبی چنان تیشـه بـه ریشـه‌ی دین و انقلاب و نظام مـی‌زنند کـه گویی وظیفه‌ای غیر از این ندارند. خطر تحجر‌گرایـان و مقدس‌نمایـان احمق درون حوزه‌های علمـیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه‌ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند. اینـها مروج اسلام آمریکایی‌اند و دشمن رسول‌الله».[100] وی معتقد هست که پانزده خرداد 42، مقابله با گلوله‌ی تفنگ و مسلسل شاه نبود کـه اگر تنـها این بود، مقابله را آسان مـی‌کرد، بلکه علاوه بر آن از داخل جبهه‌ی خودی گلوله‌ی حیله و مقدس‌ مآبی و تحجر بود: «گلوله‌ی زخم زبان و نفاق و درویی بود کـه هزار بار بیشتر از باروت و سرب، جگر و جان را مـی‌سوخت و مـی‌درید».[101]

    بنابراین، تأکید داشتند کـه طلاب جوان حتما بدانند کـه پرونده‌ی تفکر این گروه، همچنان باز هست و شیوه‌ی مقدس مآبی و دین‌فروشی عوض شده است.[102] ولی اقبال از این مقدس‌نما و مقدس‌ مآب‌ها، بـه تأویل‌گرایـان و باطنی‌گران و خانقاه‌نشینان تعبیر مـی‌کند. وی مـی‌فرماید: «شاید درون شرق این باطنی‌گری بیش از هر جای دیگر خرابی بـه بار آورده باشد. بـه جای آنکه بـه تکمـیل نیروهای درونی انسان مـیانـه حال مدد برساند و او را به منظور سهیم شدن درون سیر تاریخ آماده کند، ترک دنیـای باطنی بـه وی آموخته و او را کاملاً از نادانی و بندگی روحی خویش خرسند نگاه داشته است».[103] اقبال،انی را کـه مروج چنین اسلامـی‌اند و فقط مفاهیم باطنی دین چسبیده‌اند را بـه مسلک و مکتب «ان» تعبیر مـی‌کند.[104] امام بـه ریشـه‌یـابی و منشأ مقدس‌نماها اشاره مـی‌کند و معتقد هست مروجین چنین اسلامـی درون مدارس و حوزه‌ها تولد مـی‌یـابند: «امروز جامعه‌ی مسلمانان طوری شده کـه مقدسین ساختگی، جلوی نفوذ اسلام و مسلمانان را مـی‌گیرند و به اسم اسلام صدمـه مـی‌زنند. ریشـه‌‌ی این جماعت کـه در جامعه‌ی ما وجود دارد، درون حوزه‌های روحانیت است. درون حوزه‌های نجف و قم و مشـهد... اینـها هستند کـه اگر یک نفر بگوید بیـایید زنده باشید، بیـایید نگذارید ما زیر پرچم دیگران زندگی کنیم... با او مخالفت مـی‌کنند».[105]

    وی بـه اهم‌ترین مروجین اسلام آمریکایی کـه کانون و مرکز ترویج چنین اسلامـی شده‌اند، بـه شکل وهابیت اشاره مـی‌کند: «مگر مسلمانان نمـی‌بینند کـه امروز مراکز وهابیت درون جهان بـه کانون‌های فتنـه و جاسوسی مبدل شده‌اند کـه از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیـان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدس نماهای بی‌شعور حوزه‌‌های علمـی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمـیت سرمایـه و سرمایـه‌داران بر مظلومـین و پا ‌ها و در یک کلام(اسلام آمریکایی) را ترویج مـی‌کنند و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش امریکایی جهانخوار مـی‌گذارند؟».[106] اقبال نیز ریشـه و بنیـاد آنـها را درون مدارس پیدا مـی‌کند و همچون امام، ناله و فریـاد مـی‌زند کـه علمای درباری، مدارس و حوزه‌های متحجر، چنین اسلامـی را ترویج مـی‌کنند کـه باعث حاشیـه رفتن اسلام ناب محمدی شده است. چنین اسلامـی نـه دارای معرفت و نظریـه هست و نـه جذبه، محبت و زندگی پر جنب‌وجوشی دارد.[107]

    امام معتقد هست اینـها بـه اسم اسلام، اسلام ناب محمدی را مورد هدف قرار مـی‌دهند و با اشاره بـه مقدس نماهای صدر اسلام کـه جلوی اسلام ناب را گرفتند، منشأ این خط را معرفی مـی‌کند: «ما حتما این تأسف را بـه گور ببریم کـه نگذاشتند آن‌طوری کـه حضرت امـیر مـی‌خواست حکومت تشکیل بدهد. جنگ‌هایی کـه در داخل پیش آوردند، آنـهایی کـه مدعی اسلام بودند و با اسم اسلام با ایشان معارضه د و با اسم اسلام، اسلام را کوبیدند و با اسم قرآن کریم، ایشان را از مقصد بازداشتند. اگر آن حیله‌ای کـه معاویـه و عمر‌و‌عاص بـه کار بردند بودند، آنـهایی کـه از طبقه‌ی مقدسین بـه اصطلاح بودند، مانع نشده بودند از اینکه حضرت امـیر بشکند آن حیله را و آن حیله شکسته مـی‌شد، سرنوشت اسلام غیر از این بود کـه حالا هست، نـه غیر از آن بود کـه بعدها بود. شاید قضایـای امام حسن(ع) و آن ابتلائاتی کـه او پیدا کرد و قضیـه‌ی کربلا پیش نمـی‌آمد و جرم و گناه همـه‌ی این امور بـه گردن آن مقدسین نـهروان بود کـه لعنت خدا از ازل که تا ابد با آنـها باشد... یک دسته بـه اسم اسلام بـه دشمنی برخاستند و یک دسته احمق هم کـه اطراف ایشان بودند، باز بـه اسم قرآن دست ایشان را بستند، دست امـیر مؤمنان را».[108]

    دقت درون بیـانات امام، این حقیقت تلخ را روشن مـی‌سازد کـه ضربه‌های جبران‌ناپذیری بـه وسیله‌ی این افراد بر پیکر اسلام و جامعه‌ی مسلمانان وارد شده است. وی مـی‌فرماید: «خون دلی کـه پدر پیرتان از این دسته‌ی متحجر خورده است، هرگز از فشارها و سختی‌های دیگران نخورده است».[109] اینان همـیشـه خواهند بود و فقط شیوه‌ی دین‌فروشی عوض شده است. این افراد چنان ضرباتی بر پیکر اسلام و مسلمانان وارد کرده و مـی‌کنند کـه بزرگ‌ترین انسان‌ها را نیز دچار مشکل مـی‌کند.انی کـه به تعبیر زیبای امـیر‌مؤمنان(ع)، مرد‌نمایـان نامردی هستند کـه هدفی جز تیشـه بـه ریشـه‌ی دین زدن ندارند: «آنقدر کـه اسلام از این مقدسین روحانی‌نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است...».[110] بنابراین، «ما گاهی بـه خدمتگزاران قرآن هم نمـی‌توانیم حالی کنیم کـه اسلام از سیـاست جدا نیست».[111] اقبال مـی‌گوید: حقیقت اسلام ناب محمدی درون رسومات و خرافات عوام گم شده است. خطیبان ملت اسلامـیه و صوفی‌های امت اسلامـیه، هر دو از سوز درون اسلام محمدی تهی شده‌اند؛ اولی درون مشاجرات لفظی زندانی شده هست و دومـی درون مقامات غیر‌واقعی و تأویل‌های شرق گم شده هست که جز عزلت و گوشـه‌نشینی ثمره‌ی دیگری ندارد.[112] بـه نظر وی، ضربه‌هایی کـه حامـیان اسلام خانقاهی بر پیکر اسلام ناب محمدی وارد مـی‌کنند، عبارت‌اند از:

    الف) تأویل‌های شخصی و نادرست از دین محمدی کـه حتی باعث شگفت‌زدگی خدا و پیـامبر(ص) مـی‌شود.

    ز من صوفی و ملا سلامـی
    که پیغام خدا گفتند ما را
    ولی تأویل‌شان درون حیرت انداخت
    خدا و جبرئیل و مصطفی را[113]

    لازمـه‌ی این تأویل‌های نابخردانـه، مردگی و انزوای قرآن حکیم مـی‌شود.

    زنده قومـی بود از تأویل مرد
    آتش او درون ضمـیر او فسرد
    عقل و نقل افتاد درون بند هوس
    منبرشان، منبرکاک هست و بس[114]
    بند صوفی و ملا اسیری
    حیـات از حکمت قرآن نگیری
    به آیـاتش تو را کاری جز این نیست
    که از یسن او آسان بمـیری[115]

    چنین مقدس‌نماهایی با جوهره‌ی اسلام ناآشنایند و از آن اطلاع چندانی ندارند.

    بیـا ساقی بگردان ساتگین را
    بیفشان بر دو گیتی آستین را
    حقیقت را رندی فاش د
    که ملاکم شناسند رمز دین را[116]
    باعث رسوایی دین مـی‌شوند و به قرآن‌فروشی مـی‌پردازند.

    دین حق از کافری رسواتر است
    ز آنکه ملا، مؤمن کافر‌گر است
    از شگرفی‌های آن قرآن فروش
    دیده‌ام روح‌الامـین را درون خروش[117]

    بنابراین، یکی از ویژگی‌های عمده‌ی اسلام غیرناب و آمریکایی، مقدس‌ مآبی، خانقاه‌نشینی، عزلت‌گزینی و یـا باطنی‌گری ضد دین محمدی هست و خطر این دین‌دزدان دین‌نما بسیـار خطرناک‌تر و جدی‌تر است، چون اینـها درون شکل و لباس دین محمدی روح و جان آن را مجروح و در نـهایت، بی‌جان مـی‌سازند.

    جدایی دین از سیـاست
    یکی دیگر از شاخص‌های عمده‌ی اسلام غیرناب، جدایی دین از سیـاست است. این مقوله درون ‌واقع از مبانی اندیشـه‌ی غربی هست که از قرن‌ها پیش و از زمان رنسانس بیـان شده هست و بـه تدریج بر همـه‌ی ساحات معرفتی و نظری سیـاست‌مداران و اندیشمندان روحانی و غیر روحانی غربی حاکم شده است. امام و اقبال با تذکر بـه این نکته، درصدد رد و طرد این مفهوم از دامن اسلام هستند و در مقابل آن، اسلام را دینی مـی‌دانند کـه با سیـاست عجین شده هست و از آن قابل تفکیک نیست. امام مـی‌فرماید: «شعار سیـاست از دین جداست، از تبلیغات استعماری هست که مـی‌خواهند ملت‌های مسلمان را از دخالت درون سرنوشت خویش باز‌ دارند. درون احکام مقدس اسلام بیش از امور عبادی درون امور سیـاسی و اجتماعی بحث شده است».[118] بـه نظر وی، غربی‌ها بـه خاطر منافع خودشان شعار تفکیک دین از سیـاست را درون گوش شرقی‌ها زمزمـه کرده‌اند: «این معنا کـه دین از سیـاست جداست، این مطلبی هست که استعماری‌ها انداخته‌اند درون دهن مردم و مـی‌خواهند بـه واسطه‌ی این، دو فرقه را از هم جدا کنند؛ یعنی آنـهایی کـه عالم دینی هستند، علی‌حده‌شان کنند و آنـهایی کـه غیر عالم دینی هستند، علی‌حده‌شان کنند. سیـاسیون را از بقیـه‌ی مردم جدا ند که تا استفاده‌هایشان را ند. اگر قوا با هم مجتمع بشوند، آنـها مـی‌دانند کـه با اجتماع قوا نمـی‌توانند اینـها منافعی را کـه مـی‌خواهند ببرند و لهذا دامن بـه این تفرقه‌ها زده‌اند زیـاد».[119] اقبال نیز منشأ تفکیک دین از سیـاست درون غرب را دین کلیسایی و سیـاست ماکیـاولی مـی‌خواند کـه ربطی بـه دین و سیـاست اسلامـی ندارند.

    تا سیـاست، مسند مذهب گرفت
    این شجر درون گلشن مغرب گرفت
    قصه دین مسیحایی فسرد
    شعله شمع کلیسایی فسرد

    اقبال همـه‌یـانی را کـه به تقلید از غرب، بـه جدایی دین از سیـاست قائل شده‌اند و آرمان خود را درون غربی شدن مـی‌جویند، مذمت کرده هست و از آنـها بـه «حرام‌زادگان کلیسا مردان» تعبیر مـی‌کند. از نظر وی، پیروی از اینان جز ابلهی چیز دیگری نیست؛ زیرا این نمـی‌تواند واقعیت اسلام ناب محمدی باشد، بلکه چنین اسلامـی، اسلام تن‌پرستان و کم‌ظرفیت‌هاست کـه از جوهر اسلام ناب کـه همان توحید است، تهی و خالی است.

    داغم از رسوایی این کاروان
    در امـیر او ندیدم نور جان
    تن‌پرست و جاه مست و کم نگه
    اندرونش بی‌نصیب از لااله
    در حرم زاد و کلیسا را مرید
    پرده ناموس ما را بر‌درید
    دامن او را گرفتند ابلهی است
    ینـه او از دل روشن تهی است
    اندرین ره تکیـه بر خود کن که
    مرد صید آهو با سگ کوری نکرد
    آه از قومـی کـه چشم از خویش بست
    دل بـه غیر الله داد از خود گسست

    امام مـی‌فرماید: «در صدر اسلام از زمان رسول خدا که تا آن وقتی کـه انحراف درون کار نبود، سیـاست و دیـانت توأم بودند. این آخوندهای درباری و این بـه اصطلاح سلاطین آمریکایی یـا شوروی، یـا حتما پیغمبر و پیغمبران را و خلفای پیغمبر و پیغمبران را تخطئه کنند یـا حتما خود و حکومت‌های خود را تخطئه کنند».[120] بنابراین، شعار عمده‌ی حامـیان اسلام آمریکایی و غیرناب، تفکیک دین از سیـاست هست که عمده‌ترین دلیل آن، تسلط غربی‌ها بر منافع ملی شرقی‌هاست.

    اسلام راحت‌طلبان
    سعی و تلاش طرفداران اسلام راحت‌طلبی بـه این دلیل هست که راحت‌طلبی را با دینداری یک‌جا جمع کنند و در این امر شکی نیست آنچه کـه معارض با راحت‌طلبی و منفعت شخصی آنـها باشد را نخواهند پذیرفت و برای حفظ رفاه خویش، از کمک بـه دیگران پرهیز مـی‌کنند و همـه چیز را به منظور منافع خویش مـی‌خواهند. حضرت امام با افشاگری خویش، چهره‌یـانی کـه منافع خود را بر احکام دین مقدم مـی‌کنند بـه خوبی روشن کرد: «از صدر اسلام تاکنون دو طریقه، دو خط بوده است؛ یک خط، خط اشخاص راحت‌طلب کـه همـه‌ی هم‌شان بـه این هست که یک ط‌ای پیدا ند و بخورند و بخوابند و عبادت خدا هم آنـهایی کـه مسلمان بودند مـی‌د؛ اما مقدم هر چیزی درون نظر آنـها راحت‌طلبی بود... یک دسته‌ی دیگر هم انبیـا بودند... همـه‌ی عمرشان را صرف مـی‌د درون اینکه با ظلم‌ها و با چیزهایی کـه در ممالک دنیـا واقع مـی‌شود، هم‌شان را اینـها صرف مـی‌د درون مقابله با اینـها... من درون طول نـهضت، اشخاصی را دیدم، بسیـار هم مردم نماز‌خوان و ملا و معتبر و اینـها بودند، ولی درون همان یورش نخست کـه سازمان امنیت برد و یک دسته‌ای را اذیت کرد و زد، راحت‌طلبی را برداشتند و انتخاب د و کنار نشستند و حالا یـا ساکت نشستند و یـا بعضی هم ساکت نشدند و کنار ننشستند؛ یعنی موافقت د با دستگاه».[121] از نظر اقبال نیز افرادی نماز‌خوان و حامـی دین وجود دارند کـه بر وفق مراد صاحبان قدرت، دین را تفسیر مـی‌کنند که تا رفاه بدن‌شان را بخرند و اینـها بدین ترتیب باعث تفرقه‌ی مسلمانان مـی‌شوند. بنابراین، حتما یک موسای زمان پیدا شود که تا با اینـها بـه مبارزه برخیزد.

    حکمت ارباب کین مکر هست و فن
    مکر و فن؟ تخریب جان، تعمـیر تن
    مکتب از تدبیر او گیرند نظام
    مراد او کند تجدید دین
    از دم او وحدت قومـی دو نیم
    حریفش نیست جز چوب کلیم[122]

    پس پیروان و مدعیـان آن اسلام غیر‌واقعی، تن‌پروران و راحت‌طلبان‌اند کـه منافع شخصی و راحت‌طلبی‌شان بر همـه‌ی باورها و اعتقادات آنـها مقدم است. با توجه بـه مطالب پیش گفته درمـی‌یـابیم کـه اسلام ناب محمدی و اسلام غیرناب درون تعارض و ضدیت با یکدیگرند. اسلام ناب آمـیخته و عجین شده با سیـاست هست و بـه هیچ‌وجه عزلت‌نشینی و گوشـه‌نشینی را قبول نمـی‌کند، درون حالی کـه اسلام غیر اصیل بـه خاطر چپاول‌گری و ستمگری، دین را از سیـاست جدا مـی‌کند و به امور عبادی و شخصی محصور مـی‌کند. اسلام ناب درون عین ساده‌زیستی، درس تسخیر کائنات، مجاهدت و شـهامت مـی‌دهد، درون حالی کـه اسلام غیرناب، درون عین ثروت‌اندوزی و راحت‌طلبی، درس ترس و هراس و ستم‌پذیری را آموزش مـی‌دهد. بعد در ‌واقع، دو نوع اسلام وجود دارد. بنابراین، مسلمانان به منظور بازگشت بـه هویت خویش حتما به اسلام ناب محمدی برگردند.

    فصل سوم: مطالب سه‌گانـه
    در این فصل بـه سه مطلب اشاره مـی‌کنیم و بررسی تفصیلی را بـه عهده‌ی خوانندگان مـی‌گذاریم؛ زیرا اولاً: به منظور بیـان مطلب اول و دوم نیـاز بـه چندین جلد کتاب داریم و در چند جمله قابل بیـان نیست؛ ثانیـاً: بحثی درباره‌ی این دو مطلب، مورد نظر ما نبوده است.

    مطلب اول: شیوه‌ها و راهکارها
    اینجا بـه طور اجمالی بـه این نکته اشاره مـی‌کنیم کـه از نظر امام امت و حکیم امت اسلامـی، چه راهکارهایی به منظور رسیدن بـه اسلام ناب محمدی وجود دارد؟ بـه طور کلی مـی‌توان بـه سه شیوه از عمده‌ترین راهکارها و شیوه‌ها اشاره کرد کـه ریشـه‌ی آنـها درون کتاب و سنت یـافت مـی‌شود:

    1. امت اسلامـی؛
    2. اتحاد اسلامـی؛
    3. حاکمـیت اسلامـی.

    همان‌طور کـه دینداران واقعی به منظور رسیدن بـه اسلام ناب محمدی، راهکارها را بیـان کرده‌اند، دشمنان اسلام ناب محمدی و حامـیان اسلام آمریکایی و خانقاهی نیز به منظور رسیدن بـه اه شیطانی خویش راهکارها و شیوه‌هایی را اتخاذ کرده‌آند کـه عمده‌ترین آنـها عبارت‌اند از:

    1. تجزیـه‌طلبی درون جهان اسلام؛
    2. تفرقه‌افکنی درون جهان اسلام؛
    3. ترویج جمـهوری اسلامـی(به روش آمریکایی).

    یعنی: تحمـیل عمال خویش بر جوامع مسلمان، معرفی ناقص اسلام، تحریف‌ها درون اسلام، زور و نابودی طرفداران اسلام ناب.

    مطلب دوم: رسالت ما درون قبال اسلام ناب
    در اینجا بـه رسالتی کـه در قبال اسلام ناب محمدی متوجه علمداران آن مـی‌شود، اشاره‌ی کوتاهی مـی‌کنیم. توجه این رسالت بیشتر بـه طبقه‌ی علما و دانشمندان متعهد و دردمند اسلام و مسلمانان مـی‌شود. امام درون این‌باره مـی‌فرماید: «بزرگ‌ترین فرق روحانیت و علمای متعهد با روحانی‌نما‌ها درون همـین هست که علمای مبارز اسلام همـیشـه هدف تیرهای زهر‌آگین جهانخواران بوده‌اند و اولین تیرهای حادثه، قلب آنان را نشانـه رفته است، ولی روحانی نما‌ها درون کنف حمایت زر‌پرستان دنیـا‌طلب، مروج باطل یـا ثناگوی ظلم و مؤید آنان بوده‌اند. که تا به حال یک آخوند درباری یـا یک روحانی وهابی را ندیده‌ایم کـه در برابر ظلم و شرک و کفر، خصوصاً درون مقابل شوروی متجاوز و آمریکایی جهانخوار ایستاده باشد. همان‌گونـه کـه یک روحانی وارسته عاشق خدمت بـه خدا و خلق خدا را ندیده‌ایم کـه برای یـاری پا‌برهنگان زمـین، لحظه‌ای آرام و قرار داشته باشد و تا سر منزل جانان، علیـه کفر و شرک مبارزه نکرده باشد».[123] امام با وجود اینکه تمـییز و تفکیک اسلام آمریکایی از اسلام ناب محمدی(ص) را کاری بس دشوار مـی‌داند، ولی زدودن اسلام آمریکایی را از رسالت وظایف مـهم دینداران متفکر مـی‌داند. ایشان مـی‌فرماید: «راه مبارزه با اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار هست که همـه‌ی زوایـای آن حتما برای مسلمانان پا ، روشن شود کـه متأسفانـه هنوز به منظور بسیـاری از ملت‌های مسلمان، مرز مـیان اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی و اسلام پا‌برهنگان و محرومان و اسلام مقدس نماهای متحجر و سرمایـه‌داران خدانشناس و مرفهین بی‌درد، کاملاً مشخص نشده و رو درون ‌رو وجود داشته باشد، از واجبات سیـاسی بسیـار مـهمـی است... وظیفه‌ی همـه علماست کـه با روشن این دو تفکر، اسلام عزیز را از شرق و غرب نجات دهند».[124]

    اقبال نیز با توجه بـه شرایط دوران خویش و حقانیت اسلام محمدی، خواستار بازنگری کامل درون کل دستگاه مسلمانی ماست: «وظیفه‌ای کـه مسلمان این زمان درون پیش دارد، بسیـار سنگین است. حتما بی‌آنکه کاملاً رشته‌ی ارتباط خود را با گذشته قطع کند، از نو درون کل دستگاه مسلمانی بیندیشد».[125] وی رسالت خویش را نیز چنین اعلام مـی‌کند: «کوشش من آن بوده هست گرچه بـه صورت جزئی هم باشد، بـه این نیـازمندی جواب بدهم. سعی کرده‌ام کـه با توجه بـه سنت فلسفی اسلام و در نظر گرفتن ترقیـات اخیر رشته‌های جدید علم و معرفت، فلسفه‌ی دینی اسلامـی را احیـا و نوسازی کنم».[126] اقبال، علمای درباری را سرزنش مـی‌کند و به عزلت‌نشینی و خانقاه‌پرستی‌شان خرده مـی‌گیرد. بـه نظر وی، حقیقت اسلام ناب محمدی این هست که انسان مانند حسین(ع) علیـه طاغوت قیـام کند و پرچم توحید را به منظور همـیشـه با خون خویش سرخ‌رو کند. درون شعری بـه زبان اردو بـه این مطلب اشاره مـی‌کند: «ای علمای اسلام! از خانقاها بیرون بیـایید و سنت حسینی را ادا کنید کـه تنـهایی خانقاهی چیزی جز اندوه و غم نیست».[127] بنابراین، رسالت ما این هست که بـه معرفی اسلام ناب بپردازیم و در تمـییز آن از اسلام آمریکایی، کوشا باشیم، ولو درون این راه دشواری و مشکلات فراوان و یـا شـهادت نصیب ما شود.

    مطلب سوم: رؤیـای اقبال، درون حقیقت امام
    در عصری کـه اقبال مـی‌زیست، رؤیـای اسلام ناب محمدی و وحدت امت اسلامـی را مـی‌دید و برای ایجاد حاکمـیت اسلامـی بر پایـه‌ی امت واحده تلاش‌های فراوانی انجام مـی‌داد، ولی با توجه بـه مسائل و مشکلات گوناگون داخلی و خارجی مسلمانان، این رؤیـای وی بـه واقعیت نرسید و ناچار این دردهای اسلام و امت مسلمان، بـه صورت فریـاد و فغان و ناله‌های جانسوز از درون قلب حزین وی با امـید و با گرمـی ایمان برخاست و به اشعار حیـات‌بخش اسلامـی تبدیل شد، ولی بـه این باور رسید کـه دیگر درون عصر وی احدی را نمـی‌توان یـافت کـه حقانیت اسلام ناب را درک کند.

    عصر من داننده اسرار نیست
    یوسف من بهره این بازار نیست[128]

    بنابراین، بـه این نتیجه دست یـافت: «جهان امروز محتاج بـه یک رومـی هست که امـید را درون مردمان بر‌انگیزد و آتش شوق به منظور زندگی را تیزتر کند.»[129] بـه نظر اقبال «تنـها نیروی مؤثری کـه بتواند درون برابر نیروهای مایـه‌ی انحطاط درون یک ملت ایستادگی کند، نیرویی هست که از پرورش افرادی بـه خود متکی و در خود متمرکز حاصل مـی‌شود. چنین افراد‌اند کـه عمق زندگی را آشکار مـی‌سازند. اینان معیـارهای تازه‌ای اکتشاف مـی‌کنند کـه در پرتو آن، چشم ما باز مـی‌شود و کم‌کم بـه این امر توجه مـی‌کنیم کـه آنچه ما را فرا‌گرفته، تغییر‌پذیر مثبت و نیـازمند تجدید‌نظر است».[130] بـه نظر وی، چنین آدمـی هست که نظام‌های شیطانی را بر هم مـی‌زند و با آتش حقانیت خرمن‌های باطل‌شان را نیست و نابود مـی‌سازد. وی معتقد هست حامـیان نظام‌های شیطانی، نـه از جمـهوریت و نـه از ملوکیت خائف‌اند، بلکه از اسلام ناب خوف و هراس دارند. وی از زبان ابلیس بـه این امر اشاره مـی‌کند کـه در عصر کنونی گرچه امت مسلمان بـه طور کامل نابود شده هست و بـه خاکستر تبدیل شده است، ولی درون زیر این خاکستر هنوز هم شراره‌های آرزوی بازگشت بـه اسلام واقعی وجود دارد. بنابراین، گاهی آدم‌هایی درون اقصای این جهان اسلام پیدا مـی‌شوند کـه آرزوی بازیـافت امت اسلامـی و تحقق اسلام ناب محمدی را دارند و از نظر شیطان، این‌گونـه افراد، ظالم نامـیده مـی‌شوند، چون منافع شیـاطین و استکبار جهانی را بر هم مـی‌زنند.[131] اقبال تأسف مـی‌خورد کـه چرا چنین آدمـی درون سرزمـین عجم دوباره تولد نیـافت، درون حالی کـه هنوز هم همان ایران و تبریز وجود دارد.[132] سپس اقبال یک مسلمان خویشتن را خطاب مـی‌کند کـه اقبال ناامـید نیست، بلکه امـیدوار است، گرچه درون شبه قاره‌ی هند و مسلمانان هندی چنین مردی یـافت نمـی‌شود، ولی درون امت مسلمان، بـه طور کلی انسان‌های این‌گونـه پیدا مـی‌شوند؛ زیرا درون اسلام ناب این ویژگی‌ وجود دارد کـه چنین افرادی را پرورش دهد.[133] بنابراین، بـه طرف این سرزمـین مشرق(ایران) رجوع مـی‌کند و به نسل جوان آن خطاب مـی‌کند و قسم یـاد مـی‌کند طرح این رؤیـای «اسلام ناب محمدی» را درون سرزمـین شما مطرح مـی‌کنم. امـیدوارم مردی رومـی ‌صفت و و الّا همت از سرزمـین شما برخیزد کـه اسلام و مسلمانان را از اسارت و یوغ بردگی نجات دهد.

    چون چراغ لاله سوزم درون خیـابان شما
    ای جوانان عجم جان من جان شما
    غوطه‌ها زد درون ضمـیر زندگی زندشـه‌ام
    تا بـه دست آورده‌ام افکار پنـهان شما
    مـهر و مـهر دیدم، نگاهم برتر از پروین گذشت
    ریختم طرح حرم درون کافرستان شما
    مـی‌رسد مردی کـه زنجیر غلامان بشکند
    دیده‌ام از روزن دیوار زندان شما
    حلقه گرد من زنید ای پیکران اگ و گل
    آتشی درون دارم از نیـاکان شما

    به نظر اقبال، این مرد مجاهد کـه از سرزمـین عجم برمـی‌خیزد، دارای افکار بلند، گفتار دلنشین و متین هست که روح و جان‌های انسان را تسخیر مـی‌کند و دلی دردمند و مـهربان دارد کـه دارای درد دین و انسانیت است. اینـها عمده‌ترین ویژگی این رهبر والا‌مقام است[134] و این چیزی جز اسلام ناب محمدی نیست کـه رهبر کبیر انقلاب اسلامـی، امام راحل(ره) آن را از عالم رؤیـا بـه عالم واقعیت رساند و نغمـه و دردهای اقبال و آرزوهای وی را بـه اوج نیل داد.

    نتیجه
    با توجه بـه مطالب پیشین درباره‌ی افکار امام و اقبال، بـه این نتیجه مـی‌رسیم کـه هر دو طبیب امت و ملت اسلامـی بـه این حقیقت پی بردند کـه اسلامـی کـه در عصر آنـها مـیان جوامع رایج است، اسلامـی واقعی و اسلام محمدی نیست؛ زیرا اسلام رایج مـیان مردم، با بسیـاری از چیزهای غیراسلامـی مخلوط شده هست و اسلامـی هست ناقص، راکد، جامد، متحجر‌پرور، مقدس‌نما ساز و... کـه همـه‌ی ظواهر آن اسلامـی است، ولی روح و جان واقعی درون آن وجود ندارد. بـه نظر امام امت، این اسلام، اسلام آمریکایی هست که حامـی مستکبران، جهانخواران، سردمداران، استعمارگران، سرمایـه‌داران و... هست و بـه نظر اقبال، این همان اسلام خانقاهی هست که حامـی قدرت‌طلبان، ثروتمندان، پادشاهان و ستمگران و... است. تعبیرها مختلف هست و شکل‌ها متفاوت است، ولی هر دو هدف واحدی را دنبال مـی‌کنند و آن نابودی اسلام ناب و به تبع آن، جهان مسلمانان است. بنابراین، پی‌ریزی دوباره‌ی اسلام ناب محمدی امری ضروری و لازم قلمداد مـی‌شود. همان اسلامـی کـه در صدر اسلام بروز کرد و حامـی مستضعفان و مبارز ستمگران، سرمایـه‌داران، سردمداران و مقدس‌مآبان بوده است. این اسلام، اسلام نابی هست که هدف آن همان اعتلای کلمـه‌ی توحید و سرنگونی شرک و باطل است. بعد در اندیشـه‌هایشان مبانی و اصولی همچون توحید، سیره‌ی پیـامبر اسلام(ص) و اهل‌بیت(ع)، کتاب خدا و... یـافت مـی‌شود کـه براساس آن، طرح اسلام ناب محمدی شکل مـی‌گیرد و نیز آنـها بـه این واقعیت پی مـی‌برند کـه براساس این اسلام ناب محمدی را مـی‌توان اسلام آمریکایی و خانقاهی را شناسایی و سپس از جامعه‌ی مسلمان دور کرد. اسلام ناب صفاتی همچون عینیت دین و سیـاست، مبارزه علیـه مستکبران و حمایت از مستضعفان و... دارد و اسلام غیر‌واقعی حاوی مقوله‌هایی مانند تفکیک دین از سیـاست، اسلام راحت‌طلبی و مقدس ‌مآبی هست و نیز به منظور اعتلای کلمـه‌ی حق و اسلام ناب محمدی، راهکارهایی همچون تشکیل امت اسلامـی، اتحاد اسلامـی و حاکمـیت اسلامـی وجود دارد و خلاصه اینکه حقیقت اسلام ناب محمدی کـه امام مطرح کرده است، درون حقیقت همان رؤیـایی هست که اقبال درون اوایل قرن بیستم مـی‌بیند. بـه امـید روزی کـه پرچم اسلام ناب محمدی بـه دست علمدار واقعی آن، مـهدی آخر‌الزمان(عج) درون سراسر گیتی برافراشته شود.

    پی‌نوشت‌ها:
    [1]. غلامرضا ستوده، درون شناخت اقبال، تهران، دانشگاه تهران، ص10.
    [2]. امام خمـینی، صحیفه‌ی امام، ج20، ص236.
    [3]. اسلام ناب درون کلام و پیـام امام خمـینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمـینی، ص32.
    [4]. جاوید اقبال، زندگینامـه‌ی محمد اقبال لاهوری، تهران ـ فردوسی، ج 3، ص 362، تحشیـه: دکتر شـهین‌دخت کامران مقدم صفیـاری، رامـین، 1362.
    [5]. محمد اقبال، کلیـات اقبال(فارسی)، ص465، با مقدمـه‌ی احمد سروش، انتشارات سنایی، تهران، 1376.
    [6]. همان، ص3.
    [7]. اسلام ناب درون کلام و پیـام امام خمـینی، ص.2.
    [8]. همان، ص20.
    [9]. همان، ص 26.
    [10]. همان، ص21.
    [11]. همان، ص36.
    [12]. اندیشـه‌های اقبال لاهوری، ص36.
    [13]. محمد اقبال، کلیـات اقبال(اردو)، ندیم یونس پرنتز، لاهور.
    [14]. مشرب ناب، ج1.
    [15]. امام خمـینی، ولایت‌فقیـه، ص 4ـ 5، نشر مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمـینی(ره)، چاپ اول، 1373.
    [16]. جاوید اقبال، زندگی و افکار علامـه اقبال لاهوری، ج1، ص 352، ترجمـه‌ی دکتر شـهین‌دخت کامران مقدم صفیـاری، انتشارات آستان قدس رضوی، 1372.
    [17]. محمد بقایی(ماکان)، سونشدینار، دیدگاه‌های علامـه اقبال لاهوری، تهران، فردوس، 1380.
    [18]. «مقل انما اعنکم بواحده ان تقوموالله مثنی و فرادی ثم تتفکروا...»(سباء: 46).
    [19]. امام خمـینی، صحیفه‌ی نور، ج1، ص ـ 43، نشر وزارت ارشاد اسلامـی، 1361.
    [20]. محمد اقبال، احیـای فکر دینی درون اسلام، ص 169، ترجمـه‌ی احمد آرام، تهران، مؤسسه‌ی فرهنگی منطقه‌ای، 1346.
    [21]. همان، ص 177.
    [22]. محمد اقبال، رموز بی‌خودی، ص83.
    [23]. همان، ص 381.
    [24]. همان، ص30.
    [25]. همان، ص52.
    [26]. صحیفه‌ی نور، ج4، ص166 ـ 167.
    [27]. همان، ج2، ص277.
    [28]. همان، ج19، ص283.
    [29]. احیـای فکر دینی درون اسلام، ص168.
    [30]. همان، ص169.
    [31]. کلیـات اقبال(فارسی)، ص16.
    [32]. منصور دوستکام و هایده جلالی، امام و اسلام، امام و مسائل سیـاسی حکومتی و...، ص 8، نشر پیـام آزادی.
    [33]. هی زنده فقط وحدت افکار سی ملت
    وحدت هو فنا جس سی وه الهام بهی الحاد
    [34]. رموز بی‌خودی، ص 84.
    [35]. صحیفه‌ی نور، ج15، ص75.
    [36]. همان، ج15، ص138.
    [37]. همان، ج17، ص138.
    [38]. کلیـات اقبال(اردو)، ص269.
    [39]. صحیفه‌ی نور، ج1، ص120.
    [40]. همان، ج4، ص 270.
    [41]. همان، ج3، ص 84 و 85.
    [42]. ولایت‌فقیـه، ص20.
    [43]. همان، ص 157.
    [44]. صحیفه‌ی نور، ج18، ص94.
    [45]. کلیـات(فارسی)، ص406 و 407.
    [46]. همان، ص109.
    [47]. همان، ص45.
    [48]. همان، ص70.
    [49]. صحیفه‌ی نور، ج20، ص299.
    [50]. همان، ج1 ، ص88.
    [51]. محمد رفیع‌الدین، اندیشـه‌های اسلامـی اقبال، ترجمـه‌ی سید‌غلامرضا سعیدی، ص18 ـ 19، انتشارات دین و دانش، 1347.
    [52]. صحیفه‌ی نور، ج19، ص84.
    [53]. همان، ج21، ص 170.
    [54]. امام خمـینی، آداب الصلوه، ص184 ـ 185، مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمـینی، چاپ اول، 1370.
    [55]. صحیفه‌ی نور، ج2، ص34.
    [56]. همان، ج5، ص16.
    [57]. همان، ج18، ص275.
    [58]. همان، ج20، ص82.
    [59]. رموز بی‌خودی، ص238.
    [60]. همان، ص217.
    [61]. همان، ص217.
    [62]. کلیـات اقبال(فارسی)، ص76 و رموز بی‌خودی، ص238.
    [63]. رموز بی‌خودی، ص218.
    [64]. کلیـات اقبال(فارسی)، ص74 ـ 75.
    [65]. همان، ص103.
    [66]. صحیفه‌ی نور، ج2، ص11.
    [67]. نکل کر خانقاهون سی ادا کر رسم شبیری
    که فقر خانقاهی هی فقط اندوه و دلگیری
    [68]. کلیـات اقبال(فارسی)، ص407.
    [69]. صحیفه‌ی نور، ج6، ص163 ـ 164.
    [70]. همان، ج2، ص6ـ 155.
    [71]. زندگینامـه‌ی محمد اقبال لاهوری، ج2، ص375.
    [72]. همان، ج2، ص225.
    [73]. زندگی و افکار علامـه اقبال لاهوری، ج2، ص 865.
    [74]. همان، ص214.
    [75]. همان، ج2، ص 865.
    [76]. احیـای فکر دینی درون اسلام، ص176.
    [77]. همان، ص5.
    [78]. صحیفه‌ی نور، ج21، ص 30.
    [79]. همان، ج20. ص194؛ با اندکی تصرف.
    [80]. همان، ج21، ص21.
    [81]. احیـای فکر دینی درون اسلام، ص204.
    [82]. همان، ص203.
    [83]. صحیفه‌ی نور، ج2، ص162.
    [84]. همان، ج1، ص65.
    [85]. همان، ج5، ص 167.
    [86]. محمد بقایی(ماکان)، بازسازی اندیشـه‌ی دینی درون اسلام، تهران، انتشارات فردوسی، 1379، ص262.
    [87]. احیـای فکر دینی درون اسلام، ص176.
    [88]. جلال پادشاهی هو یـا جمـهوری تماشا
    جدا هو دین سیـاست سی تو ره جاتی هی چنگیزی
    [89]. ولایت‌فقیـه، ص45.
    [90]. همان، ص44.
    [91]. اسلام ناب، ص 145.
    [92]. همان، ص145.
    [93]. محمد اقبال، یـادداشت‌های پراکنده، ص 39.
    [94]. اسلام ناب، ص144.
    [95]. همان، ص145.
    [96]. کلیـات، ص 76ـ 77.
    [97]. ر. ک: اسلام ناب، ص 338ـ 344.
    [98]. ر.ک: صحیفه‌ی امام، ج20، ص334.
    [99]. علی‌اکبر علیخانی و همکاران، اندیشـه‌ی سیـاسی اسلام درون جهان معاصر از فروپاشی خلافت عثمانی، ج2، ص256، تهران، جهاد دانشگاهی پژوهشکده‌ی علوم انسانی و اجتماعی، 1384 و کلیـات اقبال(اردو)، ص772.
    وه فاقه کش موت سی درتا نـهین ذرا
    روح محمد اس کی بدن سی نکال دو
    فکر عرب کو دی کی فرنگی تخیلات
    اسلام کو حجاز و یمن سی نکال دو
    افغانیو کی غیرت دین کاه ی یـه علاج
    ملا کو ان کی کوه و دمن سی نکال دو
    [100]. صحیفه‌ی امام، ج21، ص278.
    [101]. همان، ج21، ص 279 ـ 280.
    [102]. همان، ج21، ص280.
    [103]. احیـای فکر دینی درون اسلام، ص213.
    [104]. شیخ عطاء‌الله، اقبال‌نامـه، بخش اول، ص34ـ 36.
    [105]. ولایت‌فقیـه، ص132ـ 133.
    [106]. اسلام ناب.
    [107]. کلیـات اقبال(اردو)، ص107.
    گلا تو گهونت دیـا اهل مدرسه نی‌تیرا
    کهان سی آئیصدا لااله‌الا‌الله
    اتها مـین مدرسه و خانقاه سی غمناک
    نـه زندگی، نـه محبت، نـه معرفت، نـه نگاه
    [108]. صحیفه‌ی امام، ص18، ص408 ـ 409.
    [109]. همان، ج21، ص278.
    [110]. همان، ج21، ص380.
    [111]. جست‌وجوی راه از کلام امام، دفتر 14، ص126.
    [112]. کلیـات اقبال(اردو)، ص523.
    حقیقت خرافات مـین کهو گئی هی
    یـه امت روایـات مـین کهو گئی هی
    لبهاتا هی دل کو کلام خطیب
    مگر ذت شوق سی بی‌نصیب
    بیـان اس کا منطق سی سلجها هوا
    لغت کی بکهیرون مـین الجها هوا
    وه صوفی کـه تها خدمت حق مـین مرد
    محبت مـین یکتا حمـیت مـین فرد
    عجم کی خیلات مـین کهو گیـا
    یـه سالک مقامات مـین کهو گیـا
    [113]. کلیـات اقبال(فارسی)، ص458.
    [114]. همان، ص403.
    [115]. همان، ص457.
    [116]. همان، ص454.
    [117]. همان، ص313.
    [118]. صحیفه، ج4، ص33.
    [119]. مان، ج5، ص08.
    [120]. مان، ج17، ص138.
    [121]. صحیفه‌ی امام، ج14، ص519‌ـ 521.
    [122]. کلیـات اقبال(فارسی)، ص 393.
    [123]. همان، ج21، ص7.
    [124]. صحیفه‌ی امام، ج21، ص121.
    [125]. احیـای فکر دینی درون اسلام، ص112ـ 113.
    [126]. همان، ص2.
    [127]. نکل کر خانقاهون سی ادا کر رسم شبیری
    که فقر خانقاهی فقط اندوه و دلگیری.
    [128]. کلیـات اقبال(فارسی)، ص405.
    [129]. احیـای فکر دینی درون اسلام، ص104.
    [130]. همان، ص173.
    [131]. کلیـات اقبال، ص835.
    هی اگر مجه کو خطر کوئی تو اس امت سی هی جس کی خاکستر مـین هی اب تک شراره آرزو
    خال‌خال اس قوم مـی‌ن ابتک نظر آتی هین وه کرتی هین اشک سحر‌گاهی سی جو ظالم وضو
    [132]. همان، ص 374.
    نـه اتها بهر کوئی رومـی عجم کی لاله زارون سی وی آب و گل ایران و هی تبریز و هی ساقی
    [133]. همان، ص374.
    نـهین هی نا امـید اقبال اپنی کشت ویران ذرا نم هوتوی متی بدی زرخیز هی ساقی
    [134]. همان، ص 474.
    نگه بلند، سخن دلنواز، جان پر‌سوز یـهی هی رخت سفر مـیر کاروان کی لئی




    [کلیم 1 ابلیس]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 17 Sep 2018 17:15:00 +0000



    کلیم 1 ابلیس

    سوء استفاده های از زنان درون محيط های کاری ايران

     مسعود هستم : تا نکند چشم بازي پسر نکند دست درازي ، کلیم 1 ابلیس بلا نسبت بعضي خانوماي محترم بعضيا واقعا ول ميگردن دنبال همچين مسائلي هستن

     الهام : آخه چرا تقصيرارو ميندازين گردن حجاب خانومااا واقعا کـه شعورتونو نشون ميديد من کـه خودم حجابم کامله چادرم سرم ميکنم آرايشم نميکنم ولي مرد ها پسرا هيز بازي درميارن تيکه ميندازن بـه من و.. کلیم 1 ابلیس حالا هي بگيد خانوما اينجوري خانوما اونجوري ميبينيد بعد چرا تو آمريکا خانوما بدجور ميان بيرون مردي هيز بازي درنمياره و معمولي نيگاش ميکنـه مشکل بيشترش از مرداس

    جواب سوني کارت بيست : کلیم 1 ابلیس مگه شما آمريکا زندگي کرده ايد کـه ميفرمائيد مردان آنجا هيز نيستند ؟؟؟ طي تحقيقي درون منطقه منـهتن شـهر نيويورک خانم بازيگري بـه صورت ناشناس بـه مدت ده ساعت درون حاليکه دوربيني وي را دنبال ميکرد درون شـهر قدم ميزند و طي اين ده ساعت دوربين 108 مورد آزار جنسي کلامي و لمسي خياباني را ثبت کرد ، آيا درون ايران هم بـه همين شدت هست ، قطعا نيست ولي مدينـه فاضله هم نيست ولييکه با پوشش ميگويد من دنده ام ميخوارد قطعا آزار بيشتري نيز خواهد ديد

     الناز : جمع کنید بابا
    مملکت ریده شده توش
    باهیچیم درست نمـیشـه
    این مزدا هم عادت دارن همـه چیو بندازن گردن زنا شما آقایون اگ خیلی پاکین و ادعاتون مـیشـه تقصیر زناس
    اصن چرا توجه مـیکنین بهشون هان

     محمد : وقتی زنی با ارایش تمام و کمال بیرون مـیره انواع ادکلن و ماتیک سرخاب سفیداب بخودش مـیزنـه خودش هوار مـیکنـه کـه بیـایید بیـایید. کلیم 1 ابلیس انسان دارای طبع قویی هست که غالب بر عقل و هوش اوست وقتی چنان تصویر نازک و با طراوتی مـیبیند بـه نظر شما عفاف پیشـه مـیکنـه یـا هوسشو سیر مـیکنـه وقتی زنی بیدفاع زیر دست یـه مرد هوسران مـیفته زن حتما چکار کنـه این گند جمـهوری اسلامـی کـه برای پرداخت پول کمتر زنان را بـه کار مـیگیره اونوقت مـیگن مشکلات مشکلات پدر ملت درون اومده از یـه ور مردهای بیکار کـه وقتشون و با چشم چرانی و تجاوز سر مـیبرن از این ور هم بفرما همش رو سر زن بدبخت خالی مـیشـه

     زهرا : چقدر شما مردها بيچاره کثيفيد چقدر حقيريد همـه تو نظراتشون مردها رو تبريه وگناه رو گردن زنـها انداختن چقدددددددرررررر بيچاره ايد مردهم اگر پاک باشد لباس وحرکات زن رو بهانـه نمي کنـه براي گناه من خودم پدرم رو از دست دادمي نيست مخارجم رو بده بايد دست نياز بـه سوي اين وآن دراز کنم؟؟؟بايد بروم خيريه ها وبراي ماهي بيست هزارتومن مستمري زار ب ؟؟؟؟بيچاره هايي کـه خودتون اينکاره ايد وبراي تبريه خودتون وبراي اينکه راحت تر کاري کنيد همـه مشکلات رو گردن زنـها مي اندازيد تو محيطهاي فراواني کار کردم ومجبور شدم از ??درصد فضاهايي کـه کار کردم بخاطر شرايط نامناسب اخلاقي دوري کنم ومحل کار رو ترک کنم با يقين صد درون صد ميگم ??درصد مشکل بـه مردها برميگرده عقم مياد از همـه مردها

    جواب سوني کارت بيست : متاسفانـه وقتي فضا آلوده ميشود پااپاک را با هم گرفتار ميکند ،‌ وقتي مردي جسارت ميکند و تو دهني نميخورد بلکه نيش خانم باز ميشود و کرم بيشتري ميريزد گستاخ تر شده و سري بعد بـه خانمي کـه موقر و متين هست نيز جسارت ميکند ، قطعا بدانيد کـه اگر يک مرد برخورد قاطع يک زن را ببينيد کمتر جرات جسارت بـه هري را درون ذهن بيمارش مرور ميکند

     علیرضا ن : خود کرده را تدبير نيست

     ALIIRANI : من از بيگانگان هرگز ننالم ......

     بنده خدا : دعا کنید آغامون ،سرورمون بیـاد که تا وضعمان ازاین بدتر نشده .اگر بـه فرمان اللهی گوش دهیم این همـه بلا سرمون نمـیاد همـه بدبختی ما همـینـه کـه از اهل بیت و قرآن جدا شدیم .نمـیدانم یعنی اینقدربرامون سخته کـه به سخنان خدا گوش کنیم وااونارو انجام بدیم بـه همون بزرگیش قسم ازش بخوای مـیشـه اونی بنده خلق کرده بـه حرف اش گوش مـیده یعنی اینقدر عاجزه کـه نتونـه درد شو درمان کنـه کلاه خودتون و قاضی کنین چقدر بـه حرف اش گوش کردین ؟بهش اعتماد کردین .خدا رسول دوازده معصوم همگی بـه این جمله اشاره دارن زن حجاب و عفت پیشـه کنـه و مرد چشمش رو نگه داره واقعا کار سختیـه حدود اللهی رعایت کنن دوطرف آسیب نمـی بینند حتی درون بدترین شرایط کـه لازمـه زن مرداب یکجا کار کنن

     س م : خاک برسر خیلی ازخانومـهای ..........که جامعه روبه گوه کشیدن...ترشیده های بدبخت شمااگه حجابتونوحفظ کنیدوبه مردها روندید هیچ مردی بهتون نزدیک نمـیشـه .....مـیخاره

     م.ب : کاش خدا تو مغز زن ها کمـی علم منطق رو بیشتر مـی کرد
    که اینقدر مثل بچه زود گول نخورن

     نرگس : بچه ها سلام . لطفا اگه بیشتر دقت کنید این فرهنگ ما ایرونی هاست کـه مشکل داره و اینکه وقتی پوشش زنان را از مردها بیشتر مـی دونند و این حرفها اونقدر تو گوش همـه هست کـه مردها حساس تر مـی شن . زنان هم کـه مـی خوان خودی نشون بدن و بگن کـه هیچ جلودارمون نیست .

     ناری : اوناییکه پیشنـهاد ازدواج موقت مـیدین...اصلا بـه فکر ایدز و بیماری هایی کـه از طریق رابطه منتقل مـیشـه هستید؟مراقب باشید ...خیلی از مردای متاهل هستن کـه زنای دیگه رو و ایدز گرفتن بـه زن خودشون هم منتقل ...

     edd jaxon : هر طوری هم کـه بشـه آخرش یـه گریزی بـه کربلا مـیزنید و از آمریکا بدگویی مـی کنید درون حالیکه قدرتمنترین و بهترین درون دنیـاست از هر لحاظ و ما یک کشور عقب افتاده و جهان سومـی هستیم کـه هیچ حرفی درون هیچ زمـینـه ای برا گفتن نداریم...

     ناشناس : به نظر من گوشت را حتما از گربه بر حذر داشت چون اگر درون دسترسش باشـه بـه آن حمله مـیکنداولاًخانمـها که تا اونجایی کـه ممکن هست کارنکنند درون خونـه بمانندثانیـاًاگر مجبورندکارکنند درون محیط کاملاًزنانـه کارکنندثالثاخانمـها حتما خودشان را حفظ کنندبا انجام نآرایش ونپوشیدن برخی از لباسها . وهر مردی مـی داند کـه خانم خودش رابرای مردان آرایش مـی دهدحالا این مردشوهرش هست یـابیگانـه

     حامد : من خودم کارفرما بودم ، مشکل از خود خانوماست، اگر محل کارتون الودست ترکش کنید، بعضی های خانم خودشون بی شرمانـه پیشنـهاد مـی دن

     رضا پاباغی : خاک تو سر این جور خانم های

     کامـیاب : ببینید که تا وقتی قانون و عمل بـه قانون تو کشور ما چیزی نزدیک بـه پشمـه رفتار شخصی و هوش شخصیـه کـه حقوق انسانو تامـین مـی کنـه من اصلا بـه حجاب اعتقادی ندارم ولی بـه تجاوز شدیدا بـه امنیت شدیدا اینکه چرا مردای کشور ما زود تحریک مـی شن و چرا بعضی ها براحتی و بدون ترس یک متجاوزن بحث جدایی داره کـه ضعف قانون و حاکمـیت عامل اصلیشـه چون درون نبود قانون و خلاء قدرت قانونی زمـین به منظور متجاوزان مثل جنگله تو روز روشن با اطلاع همـه بدون واهمـه تجاوز مـی کنـه اینجا همون هوش و ترس انسانـه کـه انسانو حتما هدایت کنـه منظورم با خانوماس کـه از آزادی و زیبایی تون که تا چه حد استفاده کنید و آیـا توی هر جاده ای مـیشـه با سرعت 120 حرکت کرد !یـا نوع برخورد یـا ساعت رفت و آمد یـا اصلا نیـاز بـه کار یـا اصلا شناخت سریع طرف مقابل و عدم اطمـینان اینـها همـه قابل تنظیم هستن و این بستگی بـه مـیزان هوش و خواست شما خانوما داره کـه که بخاطر ت و شرایط فیزیکیتون مورد سوء استفاده و تجاوز قرار مـی گیرید زن به منظور مرد پر از کمبود و آسایش و فرهنگ جامعه ما یـه قله موفقیت و پیروزی روانی بعد زیبا باشید ولی باهوش باشید این به منظور ایی کـه توان فهمـیدنشو دارن

     خسرو : مـهم نگرش ما بـه جنس مخالفه . بيشترين اسيبها را درون اين مقوله از قوانين اسلامي ميبينيد . اسلام کـه ارزش زن را که تا حد حيوان تنزل داده

    جواب سوني کارت بيست : برداشت شما از دستورات اسلام براي زنان کاملا سطحي ، عوامي و اشتباه هست و قطعا نميدانيد که تا چه حد خدا و اسلام بـه رفتار صحيح و مـهربانانـه با زنان و خانواده را توصيه کرده هست ،‌ اگر رفتار عاشقانـه ، صحيح و محترمانـه مردان خدا را با همسرانشان ببينيد درک خواهيد کرد کـه چقدر برداشت ناصوابي از تئوري و رفتار عملي اسلام داشته ايد

    رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) : «بهترين شماي هست که براي زن و دترانش بهترين باشد

    و همچنين مي فرمايد: «ما اَکْرَمَ النِّساءَ اِلاّ الْکَريمُ وَ لا اَهانَهُنَّ اِلاّ اللّئيمُ.»

    «تکريم نمي کند زنان را مگر فرد کريم و اهانت روا نمي دارد بـه آنان مگر فرد فرومايه و پست».

    امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد : (اَلْعَبْدُ کَلَّما اَزدادَ لِلْنِساءِ حُبّا اِزْدادَ فِي الايمانِ فَضْلاً) «انسان آن گاه کـه زنان را بيش تر دوست داشته باشد ايمانش فزوني مي يابد.»

    پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) نيز فرموده هست : «نزديک ترين شما بـه جايگاه من درون روز رستاخيز،اني هستند کـه با همسرانشان بهتر رفتار کنند.»

    همچنين درون حديث آمده هست : (مِنْ اَخْلاقِ الانْبِياءِ حُبُّ الْنِّساءِ) «دوستي و محبت بـه زنان از اخلاق پيامبران است».

    «خَيْرُ اَوْلادِکُمْ اَلْبَناتُ» : بهترين فرزندان شما، ان هستند

    شيخ صدوق - حديث شناس بزرگ شيعه کـه نزديک بـه عصر ا معصوم (عليهم السلام) مي زيسته هست - درون بيان معيارها و مشخصات شيعيان مي گويد : «از ويژگي ها و شرايط شيعه بودن ، يقين داشتن ، امانت داري نسبت بـه نيکوکار و (حتي) فاجر و .... احسان بـه زنان است.»

     09111156232 : هم زن و هم مرد حتما خیلی مواظب باشند بخدا وضع خیلی بدتر از اونـه کـه فکر مـیکنید

     بیپناه : 37 سال سن دارم بـه علت مشکلات که تا حالا ازدواج نکردم درون دانشگاه بـه خانمي متاهل درون درسها کمکشون کردم خدا کمکم کنـه نميدونيد نميگم بي تقصيرم ولي بدا بـه حال مرد اين خانم ، اصلا غيرت کـه هيچ بابا يک کم آدم باش ، زنت عين دستمال شده اصلا براش مـهم نيست ميگه زن بايد ازاد باشـه که تا کجا اخه من دارم ديوونـه ميشم ولي زنـه عين خيالش نيست ديد محل نميذارم رفته با يک اقاي متاهل ، همـه کاري هم انجام ميده درون محل کار هم بـه همـه مردها خاک بر سر بيغيرت مردش

     مـهراد : بنده سال اول دبیرستان معلم دینی داشتیم
    هروقت سرکلاسش بودیم مـیومد پیش من مـینشست و نوازشم مـیکرد و حرفای مفت مـیزد...چن وقت چیزی نگفتم که تا اینکه دیدم خیلی روشو زیـاد کرده داد و بیداد راه انداختم ... مدیر و معاونای مدرسه اومدن داخل کلاس اخرشم بنده اخراج شدم....مـهم اینـه کـه خام حرفای اون بی شرف نشدم ... ببین چی شده ک معلم دینی ام ب شاگردش رحم نمـیکنـه

     09393381780 : من خودم مرد هستم .اگر بـه ایران باستان برگردبم خواهیم دید زن درون اجتماع دارای چه مقام و احترامـی مـیباشد. با وجود 50 سال سن هنوز بـه هیچ خانمـی توهین نکردم. و حالا هم اعتماد بـه نفس دارم هیچ خانمـی هم قدرت ندارد مرا از راه بـه در کند. همـه تان موفق باشید

     محسن : اخه سارا خانم احمدی نژاد بیچاره چکارس مگه اون بـه زنا گفته برید خودتونو درون اختیـار مردا بذارین

     1 : همان طور کـه مردها نياز بـه درامد و گذارن زندگي دارند جنس مونث همين نياز رو داره بعد تقصيير اخلاق و ناهنجاريهاي کـه توي مملکت ما درون شرف رخ هست ميشـه خيلي چيزها رو اسم برد توي جامعه کـه در ان زندگي ميکنيم توقعات خيلي بالا هست براي همين خيلي راحت هست کـه يه از مردهاي ضربه بخوره ريشـه اخلاقي ايمان ضعيف درون ادما و شيطان کمين کرده و شرايط اجتماعي ، درون هر صورت نميتوان هيچي رو محکوم کرد چون ريشـه ان خودمون هستيم بـه ته قلبت رجوع کنيد ببينيد واقعا ميتونيد احساس وغريزه رو کنترل کنيد و ديگر آن دسته از خانوم هاي کـه با لباس هاي فجيع درون سطح شـهر تاب ميخورند کـه باعث ضربه زدن بـه خيلي از چشم ها نـه فقظ مردها بلکه حتي خانوم ها کـه توي اون پوشش نيست هم اسيب ميبيند و ادامـه خيلي از تعاملات ديگر هم ميشود بعد يکم واقعيتر بـه مسايل نگاه کنيم

     بنده خدا : نحوه پوشش خانوما خيلي تاثير داره ،مثلا همين خانومايي کـه ميپوشن ....
    تاثير داره عزيزم

     جوون بیست و پنج ساله بیکار : از وقتی دین وارد سیـاست شد بدبختی ما هم باهاش شروع شد همـه این بدبختی ها بـه خاطر سو استفاده از اسلامـه مـیگیم مملکت اسلامـی ولی قوانین اسلامـی فقط که تا جایی خوبه کـه واسه بزرگواران سود داشته باشـه

     سعید : نمـیدونم چی بگم ولی ایمانتونا قوی کنید

     عشق لی مـین هو : واقعا کـه حالم از همـه ی مردا بههم مـی خوره با این غلطا شعور خودشونو نشون مـیدن .

     امـیر : من درون شرکتی کار مـیکردم کـه بیشتر پرسنلش خانم بودند واکثرا متاهل ولی 99درصد خانمـها خودشون مـیخواستندبه هرنحوی با مردها رابطه برقرار کنند بیشتر خانمـهای کـه مـیروند سرکار جهت فرار ازمسولیت وبقول خودشان آزادی مـیروند

     زیبا : اگری شما را مورد اذیت قرار داد تو صورتش تف کنید چند بار که تا حسابی تحقیر شود

     حمـید : اقايان مسوئل اين کـه پيامـهايتان پوشيدن حجاب نشانـه نجابت هست ريشـه فساد درون ايران از حکومت ديني و از اکثر روحانيون کثيف ميباشد همانطور کـه در خبرها نمي‌ايدولي دو نمونـه ان درون کرج بنده ديدم يکي از ان تجاوز اخوند مسجد مـهرويلا بـه ? ساله سرايدار مسجد نمونـه اين کاريها درون روحانيون بسيار زياد هست .وقتي رهبران ديني اين ارازل باشند از اين جور مردنماها هم زياد هستن .

    جواب سوني کارت بيست : مگر درون بين مسيحيان اين موارد نيست ؟ يا بين يهوديان ، مـهندسان ، پزشکان و مديران ؟ درون هر جامعه اي هري ممکن هست به دليلي درون سمت و شغل و جايگاهي باشد ولي اين دليل نيست کـه چون فلاني دکتر يا مـهندس يا روحاني هست از باب اخلاقي نيز صد درون صد شريف و انسان باشد ، خود شما چقدر رعايت ناموس جامعه را ميکنيد چقدر چشمتان را ميبنديد که تا رضاي خدا را جلب کنيد ،‌ همـه ما مقصريم ولي دنبال مقصر ميگرديم

     جلال : طرف از ناموس مردم تو دستشویی دانشگاه فیلمبرداری کرده اورده پخش کرده تو اینترنت بعدش مـیره با یکی ازدواج مـیکنـه خانواده مـیگه داماد ما دانشجو مدرک انچنانی داره فکر نمـیکنـه کـه دامادش ابرویی ناموس مردم

     تمنا : يه عده از خانومـها نارسيست هستند و خيلي تمايل بـه جلب توجه و محبوب بودن دارند اما نميدونن مردا اگه ازي خوششون بياد بيشتر جنبه جنسي داره و حتما براشون نقشـه ميکشـه و فقط بـه يه علاقه سطحي ختم نميشـه و يه عده از مردا ساديسم هستن يعني دوست دارن تجاوز کنن و از رابطه زوري خوششون مياد يعني حتي اگه زن ي و زيبا هم داشته باشن يا حتي امکان خونـه هم وجود داشته باشـه بازم تجاوز را ترجيح ميدن بقيشم مربوط ميشـه بـه نحوه برخورد خانم و پوشش و فيلم هاي مستهجن و اينکه بعضي مردا فکر ميکنن خيانت و هرزگي حق طبيعي و خداداديشونـه و دوست دارن مثل غربيها شرکا جنسي متعدد داشته باشن

     سحر : به نظر من بد نيست تو هر شرکتي يه مامور بزارن از طرف وزارت کار کـه از طرف وزارتخانـه حقوق بگيره و وابسته بـه کارفرما نباشـه اخر از همـه از شرکت خارج بشـه و مراقب باشـه کـه از هيچ نظر بهي تو شرکت ظلم نشـه:-) حجاب و نحوه برخورد که تا حدود زيادي تاثير داره ولي واقعا اگه بخواي خيلي رعايت کني هم خودت خسته ول ميشي تو کار هم اطرافيانت کـه همين زمينـه اخراج را برات فراهم ميکنـه خود من الان خيلي افسردم چون ميدونم همکارام نظرشون اينـه کـه ادم غير اجتماعي و منزوي و سختگيرم تازه من پيش روانشناس رفتم گفت بايد با مردها بيشتر شوخي کني و يکم راحتر باشي يا حتي گفت بايد خودت خوشگلتر کني و به خودت برسي که تا بتوني باي تو محيط کارت براي ازدواج اشنا بشي حالا کدومش درسته? واقعا نميشـه ادم تو محل کارش مثل مجسمـه باشـه کـه ...

    جواب سوني کارت بيست : مجسمـه و بي بخار بودن با مومن بودن فرق داره ، مومن عليرغم رعايت حدود شرعي ، اجتماعي شاداب و پاکيزه هست ،‌ دمق و عبوس بودن نشانـه مومن نيست و صد البته نيش هاي که تا بنا گوش باز پيش نامحرمان نيز شايسته هيچ انسان مومن و غير مومني نيست ، هر چيزي آداب و حد و مرزي دارد و بايد مراقب ترفندهاي شيطاني بود کـه هزاران سال تجربه فريب انسان را درون آستين دارد و گاهي بـه چهره يک دوست يا حتي پزشک انسان را از راه خدا منحرف ميکند ، اگر فکر ميکنيد نياز بـه ازدواج داريد از مادر ، يا بزرگتري بخواهيد شما را بـه خانم هاي بـه اصطلاح راوي کـه جوانان را براي ازدواج معرفي ميکنند معرفي کند که تا خواستگاران مورد نظر شما را بفرستد ،‌ درست هست که ازدواج قسمت هست ولي قسمت ، قسمت جنبان مي خواهد و بايدي راه را هموار کند و راه آن فروختن شرافت و حيا نيست ، راهش راه دارد

     سینا : خانوما و آقایون.با هممونم جوری حرف نزنیم انگار عقل کلیم.1.از ماست کـه برماست2.نبود آموزش های صحیح و تربیتی از کودکی که تا سن بلوغ و دانشگاه چه درون خانواده و چه درون محیط های آموزشی و مدرسه 3.نبود برنامـه ریزی و یکسان سازی درون برنامـه های کلی کشور از فرهنگ گرفته که تا کار و رفاه جامعه 4.عدم وجود عدالت اجتمایی 5.تلقین فرهنگ غرب بـه جامعه 6.و از همـه مـهمتر بی ایمانی و فراموش خدا درون کارها و امور .ای عزیزان بـه خدا قسم اگه انسان خدا رو درون همـه امور درون نظر داشته باشـه نـه از روی ریـا و کبر بلکه حقیقی مطمن باش کـه هیچ وقت دنبال آزار و اذیت و تجاوز نمـیره.دوستان توقعات درون جامعه بالا رفته و باعث شده کـه ازدواجها دیر هنگام بشـه .زیـاد بهانـه نگیرید ازدواج کنید و اینو مطمن باشید کـه فقیر نمـیمونید اگه ایمان داشته باشید و به خدا ایمان داشته باشیم خدا روزی رو مـیده.

     مـهدی : این بحث خیلی مـیتونـه حرف داشته باشـه، ب نظر من انسان های حیوان صفت مـیتونن اینقدر پست باشن کـه به زور و سواستفاده از مقام شون بـه یـه خانم پیشنـهاد زنا بدن، از اون طرف هم خانم هایی هستن بی شرمن و نمـیشـه همـه شونو مظلوم بدونیم ، درون کل درون هردو جنس خصلت حیوانی وجود داره واین خصلت هم تقاص سنگینی دارد و چه درون دنیـا و چه درون آخرت خواهند داد!
    در حیرتم ....

     نازیلا : سلام وقتی مردا جنبه ندارن حتما چی کرد؟؟؟؟؟؟؟؟

     مصطفی : راه حل همـه مشکلات جهان رو دین اسلام 1500 سال پیش داده .و اونایی کـه مـیگن بعد چرا جامعه مسلمانا بدبخترین جوامع هستن بدونن کـه غرب و دشمنان اسلام بـه سرپرستی شیطان قسم بـه نابودی مسلمانان رو خوردن و چه سرمایـه گذاری های کلانی به منظور این کار درون طول تاریخ ،از مسلمان کشی گرفته و نابود کتابخانـه های سرزمـین های مسلمانان و غارت کتابهاشون و سرمایـه های علمـیشون .
    بدون هیچ تعصبی تو درون مورد یـه مشکل تو جهان بگو کـه اسلام راه حلش رو نداشته باشـه؟
    عیب ما ایرانیـا اینـه کـه منتظریم که تا از بیرون یکی بگه دینتون کاملترین و نمونـه چینی اون بیـاد بازار که تا بعد خودمون قبولش کنیم .باور کنین غرب تمام پیشرفتاشو مدیون دین اسلام و تمام حرفا و قواعد دین رو بـه اسم خودشون تمام مـیکنن .
    مثلا درون بحث مدیریت شما تمام نظرات دانشمندا رو بخونید متوجه مـیشید کـه تماما برگرفته از کلام امام علی درون نـهج البلاغه و پیـامبر با این تفاوت کـه حرف معصومـین مال 1500 سال پیش و لی حرفای دانشمندای غرب مال نـهایت 100 سال اخیر.
    باور کنین غربیـا هیچی ندارن دارو ندارشون نـهایتا مال 200 سال.فقط تبلیغات و رسانـه ها دارن کاراشون پیش مـیبرن.باور کنید بچه ها.

     شیما : شرکت ما کاملا آماده هست واسه ...پشتش بـه مدیر عامل بـه شدت گرمـه!
    با خانومای شرکت وقتی تنـهاست خیلی رفتار بدی داره، ولی درون حضورآقایون رفتارش طور دیگه ایـه!
    یعنی فیلمـیه ها! همـه کاره ی شرکته، ریس رییسمونـه!
    خودش هم کـه کاری نداره جز فضولی.

     متین حسن زاده بوساری : آدمای بی ناموسی هستن کـه نوامـیس مردم اینکارو مـیکنن

     کیوان : ای بابا اینا واقعا خجالت نمـی کشن

     سما ایزد : بنظرم قدرت بیشتر دست زنـهاست. درسته شاید قدرت توی مردا بیشتر باشـه ولی خانومـها و زنـها نباید جرقه ای بزنن که تا این قدرت فوران کنـه. من خودم مجردم .یـه وقتایی چادرما برداشتم ولی واقعا احساس ناامنی کردم. من چادر را نـه بخاطر حکومت ونـه حتی بخاطر اسلام سر مـیکنم.من چادر را فقط و فقط بخاطر امنیت و آرامش خودم سر مـیکنم. اونم همـیشـه. مردها حتما خوشونو کنترل کنن ولی وقتی یـه ی جوری مـیاد تو خیـابون کـه آرایشش فقط بدرد اتاق خواب مـیخوره ولباسش انقدر تنگ و زنندست و اسمشم مـیذاره آزادی و تمدن چه انتظاری مـیشـه داشت غیر از اینکه یـه مرد یـا پسر مجرد تحریک بشـه و نو ذهنش باهاش زنا نکنـه و بقیـه زنـها و ا را همون شکلی ببینـه و نـهایتا توی یـه موقعیت مناسب مثه شرکت و اینطور جاها وارد عمل بشـه. ما خانوما نمـیتونیم هوسبازی بعضی آقایون را منع و انکار کنیم ولی مـیتونیم مواظب خودمون باشیم خدا را هم کـه همـیشششششـه داریم.

     اتیلا : ببخشید. بر مـیگرد بـه جنس ادما
    بند شلوار کـه باز شد تمومـه دیگه نمـیشـه بستش
    از اول حتما خودتو نگهداری
    بند و اب بدی تمومـه دیگه خودتم دنبالش مـیگردی

     علی : متآسفم

     حسین-کرج : سلام بـه همـه اگه خانومـهابه اون چیزهایی کـه خدا مـیگه عمل کنن خیلی از این مشکلات درست مثلا همـین ویـا کارهایی کـه در شان یک خانوم نیست .یک یـا یک زن کـه احتیـاج زیـادی بـه کار نداره .سرکار مـیره با پولش بیشتر اوقات بـه خرجهای تفریحی وکم ارزش مـیپردازه ولی اگه همـین کار بـه دست یـه جوون باشـه 1-ازدواج مـیکنـه ویک دم بخت هم شوهر مـیکنـه 2-این جوون یک خانواده وشاید پدر ومادر خودش یـا برادر و خودش رو کمک مـیکنـه3-دیگه تومحل کار مشکلات اخلاقی پیش نمـیاد4-ازهمـه مـهمتر خدارو خوشش مـیاد وشیطان نا امـید مـیشـه-البته بعض از خانوما هستن کـه سرپرست ندارن واوناهم حتما کاری درون شان یـه زن پیدا کنن-اینم بگم کـه الان زنـهای سرپرست خانوارو به منظور بودن قبول نمـیکنن چون حتما خوشگل وخوشصدا وتودل برو باشـه-ممنون از همـه

     بامری1951 : واقعا به منظور مردای بی غیرت متاسففم

     ح ا : بعضي خانم ها خيال ميکنن ميشـه ظاهري مثل بازيگراي فيلم هاي و داشت و جلب توجه هم داشت اما! وارد بازيهاي ماجراجويانـه نشد. هم خر هم خرما
    بعضي مردها پليدن درست ولي آب گنديده گودالو پيدا ميکنـه

     وحید : تای نخ ندهی سر نخ رو نمـیگیره

     ناصر : (برترین عبادت عفت وپاکدامنی است.حدیث معصوم

     و م : چارش س

     امـیر : تجاوز اوج نامرديه. خانوما شيرينيه زندگين

     بدشانس : آقا جون زن به منظور خونـه آفریده شده هست غلط مـیکند دنبال کار بگردد بمان تو خونـه بمـیر قید کار بزن تو کـه مـیدونی مردا ایجوری هستن

     کرمانشـاه 5000 اثر دیدنی دارد : سلام.هرکسی کـه گناه کند دلش بیشتر مـی گیره خدا کمکش نمـیکنـه و بیشتر مـیزنـه تو سرش.(یعنی انقدر گناه ارزش داره کـه شب مـی خوای بخوابی با دل گرفته و از روزگار شاکی باشی خوابت ببره.گناه نکن ببین چه لذتی داره.جوونا پاک باشید که تا خدا بـه داد همـه تون برسه)

     علی د : سلام ,مباحث خوبی خواندم از همـه تشکر.ولی از خانمـها خواهش دارم اگه پیشنـهادی بهشون شد غیر اخلاقی همان اول بـه طرف اعلام کنند کـه شکایت مـی کنند و اگه ادامـه یـافت تذکر بدهند و بعد هم شکایت کنند که تا این جوها از همـه جا حذف شود. وبه این کـه اسلام مردها را نان آور خونـه معرفی کرده (توجه کنند)به این خاطر هست که این مسائل نباشد ومـهمترین خدمت زنان بـه جامعه تربیت فرزند سالم هست که خود باعث ساخته شدن جامعه مـی شود و نـه کار .زیرا بیشترین مشکلات امروز درون خانواده هائی هست که زنان شاغلندویـا و موبایلهای پیشرفته و..وجود داردو قبل از آن ان شاغل باعث مشکلات مـی شوند البته همـه اینـها شاید ناخواسته باشد ولی هست.جهت انواع مشاوره ها آماده ایم

     حخ : حسين جان خودتي هيچ زني بـه مرد پيشنـهاد نميده

     محمد : خدا تو قران سوره بقره گفته من زن را اف براي شما مردان که تا رام شويد بوسيله آن. مگه زن چي داره موجودي کـه از يه سوسک بترسه چيه . زن ناقص العقل و موجود ضعيفيه. از طرف متخصص زنان

    جواب سوني کارت بيست : لطفا براي اثبات تفکرات ناقص و ناقض خود از قرآن و شريعت مايه نگذاريد ، تو اين ممکلت و بين مردمش از دين اسلام مظلوم تر هيچ چيزي نيست و هر بـه طريقي آنرا حراج ميکند

     خاطره.س : مردا فقط فکر ن و زنا هم فقط فکر دادن

    جواب سوني کارت بيست : اينگونـه آدمـها کـه خارج از قاعده شرع و خانواده عمل ميکنند نـه مرد هستند نـه زن ، يک مشت معتاد جنسي بدبخت هستند يک مشت لجن

     حسین : به نظر من اگه مورد تجاوز زوريه خانوم بايد بره شکايت کنـه چرا کـه با اين کارش موجب نجات چند نفر ديگه ميشـه و درس عبرت برا بقيه...

     محقق روانشناسی : کشک ميدونين چيه؟ بريد بساييد
    من بـه صورت همزمان درون يک مرکز خدمات اجتماعي و يک مرکز روانشناسي کار ميکنم، اونجا همـه جور آدمي هست آقايون و خانمـهايي کـه براي مـهار خودشون از هزار عادت ناشايست ميان کـه بايد ازشون بـه بهترين نحو تقدير کرد. زوجهايي کـه براي مشکل روحي ناشي از تجاوز و... ميان. خانـهاي کـه تنـها هستند و آقايان از اين تنـهايي آنـها سوء استفاده کرده و يا قصد آن را دارند و ده ها و شايد هزارها مورد ديگه کـه فرصت گفتنش نيست.
    به نظر من مشکل از فرهنگ جامعه هستش کـه بايد اصلاح بشـه درون حال حاضر روي يک موضوع درون خصوص راهکارهاي مقابله با تجاوز و حفظ حريم خصوصي کارميکنم فکر ميکنيد چقدر موضوع براي مطالعه هست؟

    جواب سوني کارت بيست : آنوقت کشک سابيدن اين وسط چي ميگه ، نشانـه دانائي بيشتر شماست ؟

     عسل : سلام زني 50 ساله ام و تحصيل کرده از خانواده فرهنگي شوهر و دوتا دارم موضوع مطرح شده فقط درون محيط کار نيست متاسفانـه درون فاميل هم نمونـه هايي وجود داره. درون دوران بيماري سخت مادرم پسري از فاميل نزديک 20 سال کوچکتر ازمن از طريق پيامک اعلام کرد کـه در اين موقعيت حاضر بـه کمکه ، پسر جوان خيلي از نظر نسبت فاميلي نزديکه و من شاهد بدنيا آمدن و رشدش بودم و با کمال نزاکت و شوخ طبعي خاص سنش دوران بيماري مادرم رو برام آسونتر کرد. که تا از من خواست بـه خانـه اش بروم من مخالفت کردم او گفت تو جاي مادرم هستي و من خيلي دوست دارم چرا بايد فکر بد کني تازه فاميل نزديکي. من رفتم و بعد از يه ربع بـه من حمله کرد خدارو شکر موفق نشد . او با سوء استفاده از اعتمادم و با عادت من بـه خودش بارها با صور مختلف سعي درون اغفالم داشت ولي موفق نشد و بعد با تحقير و بي احترامي بـه اعتراضم پاسخ داد

    جواب سوني کارت بيست : سيم برق و فاز و نول که تا وقتي درون حريم يکديگر وارد نشده اند کاري بـه هم ندارند ولي اگر روکش آن از بين رفت و به هم رسيدند جرقه انفجاري ميزنند حالا ميخواهد اين سيم هاي خيلي مرتب و باکلاس و با کيفيت باشند يا ميخواهد سيم هاي پاره پوره و در بـه داغون و آشغالي ،‌ اصل آن نيروئي هست که درون سيم جريان دارد و تا وقتي هم بـه آن نزديک نشوي و برخورد نکني متوجه نميشوي چقدر اين نيروي خارج از کنتور ميتواند کشنده و مخرب باشد ،‌ بعد با اين سيم ها شوخي و مزاح نکنيد و به آنـها دست نزنيد و نزديک نشويد معلوم نيست نيروي موجود درون آن شما را مصدوم و نابود نکند

     محسن : بعضی زنـها هم خودشون مـی خوان بدن× من یـه خانومـی رو کرده بودم اما بعد مدتی فهمـیدم با چند نفر دیگه هم ریخته رو هم خیلی روم تاثیر گذاشت از همـه زنـها متنفر شدم

     زینب : سواستفاده اقايون تو شرکت هاي خصوصي از خانوما عادي شده من منشي يه شرکت بودم اخر وقت رييس شرکت بـه بهانـه اينکه منو برسونـه برد خونشون کـه يکم بـه همسرش کمک کنم حالش خوب نيست رفتم خونشون ديدمي نيست مثل اب خوردن بهم پيشنـهاد کرد کـه قبول کنم باهاش باشم حقوقمو دوبرابر ميکنـه قبول نکردم ولي مجبورم کرد با زور چاره اي نداشتم
    گفت بهي بگم اخراجم ميکنـه ولي باهاش باشم حقوقمو دوبرار ميکنـه منم با مادر مريضمم چاره نداشتم با بدبختي کار گير اورده بودم قبول کردم ولي اخرشمم بيرونم کرد منم از ترس ابرو چيزي نگفتم بـه هيچکس

    جواب سوني کارت بيست : دوستان بـه نکته اصلي توجه کرديد ؟ بعد از سوء استفاده اخراجشون کرده اند ! بعد فکر نکنيد با تن بـه خواسته اينگونـه افراد حداقل دنياتون آباد ميشـه و رزق و روزي تون ميرسه درون حاليکه خدائي کـه خالق ماست و رزاق هست ميگه اگه اينکار را کردي فقيرت هم ميکنم يعني هم دنيات را نابود ميکني و هم آخرتت را ،‌ داستان معروف يوسف را هم کـه ميدانيد هم دنياش آباد شد و هم آخرتش ،‌ انتخاب آساني است

     فاطمـه : منم تو یـه شرکت خصوصی کار کردم اخر وقت رئیسم منو نگه داشت کـه اضافه کاری کنم ولی وقتی همـه رفت بـه زور بهم تجاوز کردم با التماس قبول کردم فقط از عقب ولی احتیـاج داشتم بـه کار مجبور شدم

     سلما : افسوس

     فاکر فکور : مملکت کجاش درسته ک این درست باشـه
    شما تو این مملکت فقط حق دزدی داری نـه حق داری نیـاز های اولیـه تو براورده کنی نـه حق داری کار علمـی کنی نـه حق داری بـه بقیـه کمک کنی نـه حق داری کار تولیدی کنی!!!!!
    نظام خرابه از پایـه
    وضع بدتر هم مـیشـه تازه اولشـه چون سیستم نظام اینـه کـه پاچه خوارا و چاپلوس ها بـه ریـاست و قدرت برسند و اهل علم و تقوا بمونن زیر دست و پای دزدها
    خداحافظ ایییییییییییییییران

     مرد هرزه : مردها براشون چادری و مانتویی فرق نداره

     0937467 : به نظر من همـه رو نمـیشـه یـه جور نگاه کرد تو شرایط خاص مـیتونـه مفید باشـه اما فقط تو شرایط خاص نـه برا تفریح

     محسن : ازابتدای خلقت این حیوان انسان نمادرتمام زمانـهاوفرهنگها درامتحان ودرگیرچالش مساله بوده وخالق باشناخت کامل برمخلوق تمام راهکارهای انسان شدن راارائه نموده ونتیجه رابه نعمت عقل انسان سپرده وانسان کـه دربیشتر مواقع خود رافریب مـیدهدبابیـان آزادی کامل بین زن ومرد،فرهنگ غرب،جامعه آرمانی اسلامـی،مردوزن بافرهنگ ایرانی،اعتماد بـه نفس تخیلی،حکومت وسیـاست واقتصاددینی کامل سالم،اعتمادبی جابه عالم وروحانی واستاد ومردوزن وبجای خداپرستی فرد پرستی ،بازدورازواقعیت مسیربین حیوانیت تااوج انسانیت یکدیگررامقصر مـیدانیم مگرآن مردیـازن ازفضا آمده اندوازنزدیکان یـادوستان وهموطنان بـه ظاهرمسلمان مانیستند بعد برای سعادت خودوکشوربایداوامرخالق را اطاعت وهرخودرا اصلاح کندوانسان شود.

     سعید : اگر با رضايت و شرعي باشـه کـه به نظر اشکالي نداره و هري بستگي بـه شرايط و موقعيت خودش تقريبا آگاهانـه محيط و افراد را انتخاب ميکنـه طبيعت انسانـها جذابيت جنس مخالف بـه همديگه هست خودمان زن يا مرد اختيار انتخاب داريم

     انوشیروان : ببنيد مقصر نـه خانم نـه اقايان هستند مقصر انـها هستند کـه مي تونند کاري ند و انجام نميدند اگه کاوره يا خونـه ايجاد کنند هري خواست هر غلط اي د ميره انجا و ديگه مزاحمي نميشـه و امار فاسد قطعا پا مياد

    جواب سوني کارت بيست : اونوقت آمار بالاي تجاوز تو کشورهاي غربي علتش چيه ؟

     امـین : بابا بی انصاف نباشید من شرکت دارم با30تا خانم پدرم دراوردن همـه پیشنـهاد مـیدن چپ راست

     حسین : چرا فقط از آقایـان مـیگید؟ مشکل از برخی خانومـها هم هست. من کارمندم تو محل کارم 5 تاخانوم هست کـه 4 نفر از همکارای خانوم مدام دنبال رابطه با من بودن کـه درنـهایت با یکی شون دوست شدم خیلی دلش مـیخواست کـه بهش تجاوز کنم اما من نکردم چون شوهرش دوستم بود و روم نمـی شد 3تای دیگه هرچی اسرار قبول نکردم. من مقصر بودم یـا خانومـهای همکارم؟ وقتی خود زن شوهردار خودشو برام کرده مـیگه بیـا من چیکارکنم؟ وقتی یکی دیگه از خانومـها همکار تو اتاق برام مـیه و مـیگه بیـا حال کنیم من چیکار کنم؟ وقتی تو اتاق من مـیاد و خودشو آرایش مـیکنـه و مـیگه چرا اهل حال نیستی کدوم پسر 26 ساله مـیتونـه خودشو نگه داره درون مقابل چندتا همکار خانوم کمتر از 22سال و خوشگل کـه خودشون دارن پیشنـهاد مـیدن اونم خیلی راحت تو یـه اتاق تک و تنـها بدون نگرانی حالا شما خانومـها نظر بدین؟؟؟

     فاطی : اخه بـه يک چيزي گير دادين ول نميکنيد ا بد حجابن بابا ه سنگين با حجاب هم از دست مردا آسايش نداره مردا فقط جنس مونثرو تو ميبينن چه با حجاب چه بي حجاب بابا اين زنا بازم هرچي باشن آدمن احساس دارن تاکي همش اينکارو اونکارو نکنن اه

    جواب سوني کارت بيست : کلا بهي ميگن اين کار را اون کار را نکن کـه وظايفش را انجام نميدهد وگرنـه بـه آدم وظيفه شناسي کـه رفتار اجتماعي اش صحيح استي نميگويد چه کار چه کار نکن ، شما يک راه کجي را پيش ميگيريد و لجباز و يک دنده راه خود را ميرويد خب معلوم هست از بچه ده ساله که تا پيرمرد نود ساله بهتون گير ميدهند و اينکارو اون کارو نکن ميکنن ،‌ شما خودت ببين تو يک محيطي کـه دو که تا باشند يکي جلف و ديگري سرسنگين و محجوب و تعدادي پسر جوان ، اطرافيان بـه جلفه پيشنـهاد ميدهند بـه محجوبه پيشنـهاد ازدواج ، يعني فهميدن اين موضوعات و داشتن درک از رفتارهاي اجتماعي اينقدر سخت هست ؟

     محمود : جدا سايت پرو پيمونيه..نظرات زيادي رو خوندم بنظر من مردها بخاطر نياتشان اگر فرصت بهشون داده بشـه از زن سو استفاده ميکنند کـه اين بي معرفتي هست .... اما اگر زن خودش راه باز کند مرد هم ......

     سعیده : من هم دوسال هست که درون يک شرکت خصوصي کار ميکنم يک روز جمعه بود رئيسم زنگ زد بـه من گفت بيا شرکت و من رفتم ديدم هيچکسي نيست يک دفعه رئيسم بـه من حمله کرد و به من تجاوز کرد.

     باران : سلام ؛یک طرفه قضاوت نکنید من یک زن کارمند هستم ،1- اگر کانون زندگی همراه با عشق و ایمان باشـه هرگز هیچ زنی حاضر نمـیشـه بخواد خیـانت کنـه نـه بـه شوهر خود نـه بـه شرافتش . بعد عیب کار درون خانـه است.2- زن که تا مجبور نباشـه نباید بره سرکار چون مسلماًبا همکارای مرد خود ساعت ها درون خلوت هستن و این خود زمـینـه ورود شیطان بـه این محفل ها هستش ، بعد آقایـان رو غیرتتون بیشتر کار کنید.3- خانم محترم ، پدر ، مادر ، شوهر بداخلاق و بهت محبت نمـیکنـه مـیگیم درست ، بعد خدا چی ! سعی کن تقوا پیشـه کنی و عشق و محبتی کـه در محیط کار از همکارا تمنا مـیکنی کـه جز (هوس ) چیزی نخواهد بود از خدا عشق و کمال بخواه ،امـیدوارم یـه روز ان ما بـه ارزش خودشون پی ببرن و آقایون با غیرت تر بشن که تا با افتخار فرزندان خود را بزرگ کنند. بـه امـید آن روز

     سمـیرا : راستش منم حدود 10 سال سابقه کار تو شرکت های خصوصی دارم
    و با اینکه شوهر داشتم همکارام اکثر نظر سوئ داشتن یکبارم مورد .... قرار گرفتم
    ولی از ترس آبرو شکایت نکردم

     تموم شده : حيوونايي کـه آرامشو از آدم ميگيرن، اگرم سرويس ندي اخراجي چطورررررررررر؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    جواب سوني کارت بيست : محل کارتان را عوض کنيد و از اول هم جوري رفتار نکنيد کـه طرف حتي بـه ذهنش خطور کنـه کـه ميتونـه از تون سرويس جنسي بگيره ، وقتي خودتان ، رفتارتان و پوششتان کـه احتمالا تحريک برانگيز هست را اصلاح نکنيد و وقتي طرف مستقيم و غير مستقيم درخواست اولش را ميدهد لبخند نزنيد و شل نشويد آخر کار اين حس منزجر کننده بهتون دست نميده کـه ابزار دفع نامشروع يک حيوان هستيد ، شما وقتي درآمدتان را ، ناموس و شرافتتان را و دسترنج کارتان را مشروط و گره زده بـه راني يک مرد هرزه ميدانيد چه فرقي با يک زن هرزه کنار خيابان داريد ؟ روزي رسان شما خداست يا يک مرد رذل ؟

     مـهسا : صادقانـه مـیگم بـه همتون دوستان!!!!!!!!شاید یک زن تن بـه چنین روابطی دهد امااین درون شرایطی هست که واقعا احساس دوس داشتنی درون کار باشد اما مردها فقط بـه لذت لحظه ای فکر مـیکنند و تمام باورهای طرف مقابل را از بین مـی برند.یک زن درون ذات خود مقدس است.
    اما فکروذات بعضی همـیشـه سرشار از ناپاکی است.

     رضا فضل : خوش بحالتون ! چقدر بیکارید !

     رها : درمورد جوابهای سوتی کارت بیسته :جوابهاش منطقی و درسته :اما هرکسی بـه نوبه خودش حتما جایگاهش رو حفظ کنـه :ماخدا واهل بیت رو داریم حتما از اونـها کمک بگیریم واونـهام حتما بی پاسخ نمـیزارن.

     محسن : سلام.عزیزان ان وبرادران اگر آدم آدم باشـه انسان باشـه ووجدان داشته باشـه اگر همـیشـه خودشو جای دیگران بزاره قبل از انجام هرکار هیچوقت از این اتفاقات نمـیوفته .متاسفم کـه انسانیت جای خودشو بـه هوس وپول داده

     رهگذر : سوني ي بيست تو هم رياکاري ايول !!!

     مسعود : کسایی کـه مـیگید زنـها اگر آدم باشن تو 100تا مرد بیرون مـیان،آیـا حاضرید ویـا همسرتون تو این محیط های پر از آقایون کار کنن؟

     hamidreza.shiraz : سلام دوستان.ببینید این کارها واقعااز کشور مسلمونی مثل ایران بعیده.البته اینا همـه از فرهنگ غرب سرچشمـه مـیگیره..بنظر من سطح آگاهی حتما خیلی بالاتر باشـه...اصلا اگه توشـهر یـه حجابی ببینید دنبالش مـیرید یـا یـه بی سروپا؟؟؟؟مسلما اون حجاب خودش یـه عامل دفاعی از خانوم هاست.پس انتخاب با خودتونـه...

     س -ن : نگید اگه خوب باشـه ،سرسنگین باشـه،نجیب باشـه مشکل نخواهد داشت . مردی کـه ذات خراب داشته باشـه هیچ توجهی نداره کـه نجیب باشـه یـا پایـه . فقط اون فکرش مریضه . زجر مـیکشم وقتی بین رفتار همـه ی همکارای مردم حتما نگاه ها و ریزه حرکات بی شرمانـه ی یکی از همکارا رو تحمل کنم .

     محمد : تقصیر خودشونـه انقدر .....که مرداهم سو ستفاده مـیکنن. ولی مقصر اصلی حکومته.

     اکبردانایی فر : سلام چرا خدا چيزي را حلال کرده بنده خدا چکاره هست ان را حرام و ممانعت کند ما بايد دستورات خدا را قبول کنيم

     یک شـهر وند : در یک کلام بابا ادم باشید ! خیلی سخته !!!!!!!!!

     ع ص ج : زن حتما خودش انسان باشد من حود 25سال هست که باآقایـان همکار هستم هنوز یک بار با همکارانم جز درموارد کاری صحبت دیگری نداشته ام حتی اگر آنـهاراجای دیگری غیر ازسرکار ببینم یـه آنـهاسلام هم نخواهم کرد زن اگرز آدم باشد ازبین هزاران مرد پست هم سالم بیرون خواهد امد بـه شرطی کـه پیرو خدا باشد وفقط بـه اوتوکل کند

     غریبه : اه جبهه کو برادر های من.......یـاد شـهدا......خوشبحالشون کـه با شـهادت رفتند

     اشکان : اگه دنبال آبروش باشـه ميتونـه با موفقيت از بين 100 نفر مرد آشغال بيرون بياد فقط نبايد ارتباط هاي دوستانـه ي نزديک داشته باشـه

     سعید : راست مـیگن مشکل از اقایونـه خانومـها هزار جور ..فلان ناجور بدن اشکال نداره این منطق خانومـهاست بعد اقایون متهم بـه چشم چرانی مـیشن خوب والا

     سارا : من بـه عنوان يه خانم ميگم کـه توي جامعه ماست کـه مردها خيلي زود تحريک ميشن واگه يک خانمي برخورد راحت وبازي داشته باشـه فکرهاي ناجوري درون مورد اون خانم ميکنند،توي کشورهاي ديگه مردها هزار که تا زن کنار دريا ميبينن ،انگار کـه نـه انگار اصلا بـه اون زنـها نگاه نميکنند،من کـه ميگم فرهنگ جامعه ما خيلي پايينـه،من خودم با مردها خيلي راحت صحبت ميکنم و ميخندم درصورتي کـه اصلا منظوري ندارم ولي نميدونيد کـه اونـها چه سوءتعبيري از برخوردهاي من ميکنن وفکر ميکنن کـه من فاسدي هستم ،اين نشون دهنده ي فرهنگ عقب افتاده کشور ماست........

    جواب سوني کارت بيست : درون کشورهاي خارجي از فرهنگشون نيست از ترس قانونشون هست که اگر يک متلک بـه يک بين المللي کـه شـهره شـهر هست بگي پوست سرت را ميکنن کاري کـه براي برخي مردان و پسران ايراني يک عادت مرضي شده هست ، ضمن اينکه اين شما هستيد بـه قول خودتان باعث تحريک مرد مقابل خود ميشويد ، ‌پس خودتان کـه ميدانيد ظرفيت و ميزان غريزه افراد يکسان نيست و بعضا زود پسر ميشوند و روي پيشاني اش هم ننوشته فلان ظرفيت و خويشتنداري ، بعد خودتان حرمت و حريم نگه داريد کـه مورد سوء تفاهم قرار نگيريد

     الاهه : من يه و ديدم کـه چطور با کارهايي کـه بعضي مردا انجام ميدن که تا يه زن رو مجبور کنن کـه به خواستشون تن بده اونقدر با آبروي يه زن ور ميرن که تا اون زن بخاطر آبروش زندگي و بچش تن ميده بـه گناه آخرشم خودکشي ، متنفرم از آدماي هوس باز کـه بخاطر ارضاي خودشون باعث نابودي زندگي يه زن بي گناه کـه هيچي از جامعه و گرگاش نميدونـه ميشن خدا ازشون نگذره

     مرتضی لطیفی : غم انگیز است

     صدق : مشكل از خود آدماست آدم اگه خوب باشـه خوبه اگر هم بد باشـه تو شيشـه درون بسته هم بذاريش كرمشو ميريزه مشكل ا هم اگه بلا سرشون مياد كمبود محبت دارن عقلشون تو چشماشون هست .....

     س ق : در جامعه ای کـه جوانـهای پسر مشکل کار دارن چه لزومـی هست کـه خانومـها اوون جایگاه را اشغال کنند

     فرهاد : اگه زن سنگين و با حجب و حيا باشـه و فقط کارشو انجام بده و به قول معروف حداقل تو محيط کار بـه هيچروي خوش نشون نده و لباساي زننده هم تنش نکنـه آرايش غليظ نکنـه تو محيط کار فکر نکنمي بـه راحتي جرات کنـه حتي بـه اين خانوم بدنگاه کنـه بيشتر اين اتفاقا نميگم همش مربوط بـه نوع رفتارهاي زننده خودخانوماست کـه بايد تو رفتارشون با يه مرد همکار و نامحرم تجديد نظر کنن مرد با نگاه بـه بدن زن خيلي زودحشري ميشـه يه خانوم محترم وقتي اينو ميدونـه نمياد لباساي زننده بپوشـه و آرايش غليظ کنـه اون رييس هم کـه مي خواد خدايي نکرده بـه خاطر موقعيتش از شما سو استفاده کنـه شما بايد بهش اعتراض کنيد و نترسيد و يه جوي بـه وجود بياريد کـه ديگه جرات نکنـه بـه اين راحتي بـه سمت شما بياد

     ارمان. حسنی : چرا ایران از نظر مثال از همـه جا جلوتره

     سعید هادیـان : در اروپا وامریکا این مسائل حل شده به منظور من یـه سوال پیش اومده چرا درون غرب اینـهمـه تجاوز زیـاده چرا ؟ مگر این مسا ئل حل نشده خانوم محترم شما دچار کمبود شخصیت شده ای والا حجاب به منظور عدم دست درازی بـه شما لازمـه اگر بفهمـی کمـی فکر کن حتما بـه نتیجه دلخواه مـیرسی

     سجاد : براهمتون متاسفم خیل

     daniall1 : ماری کوری:
    جهان امرو. از نداشتن اخلاق و پرهیز رنج مـیبرد

     خودم : ازقدیم مـیگن اگه باشـه م ولش کنی تویـه پادگان سالم بیرون مـیاد

     حمـیدرضا : دلا غافل زسبحانی چه حاصل/مطیع نفس شیطانی چه حاصل/بودقدرتو افزون از ملایک/توقدر خود نمـیدانی چه حاصل.

     اصغز : واقعا همتون ديونـه ايد...چه کار بـه کار مردم داري بي حجابه با حجابه ...برو کشک خودتونـه بسابيد بابا...مملکت تو عن پر شده شما علافا سراغه چيرو ميگيريد.بريد بشينيد چهارکلوم علم ياد بگيريد بـه درد يکي بخوريد

    جواب سوني کارت بيست : همون کـه شما تو ايران عالم شده ايد براي همـه کافيه

     صبهبا : بعضيا ميگن ا همچين ارايش ميکنن ميان بيرون اقا اخه ما فقط واسه ي پسرا ارايش ميکنيم؟مگه ما فقط بـه خاطر پسرا اونجوري لباس ميپوشيم.ما ازادي ميخوايم اگه حجاب نباشـه انگار چي ميشـه انگار تنـها ملاک مسلمان بودن حجابه اگه همچين باشـه بايد همـه برن بـه جهنم همـه ي دترا راست ميگن اقا درون هر حالت 2 صورت وجود داره يا حق با مائه يا شما نميفهمين حق با مائه

    جواب سوني کارت بيست : حجاب تنـها ملاک مسلمان بودن نيست ولي شما بقيه موارد مسلماني مثل نماز و خمس و زکات و جهاد و حج و اخلاق مداري و امر بـه معروف و دوري از محرمات و بقيه چيزها را انجام ميدين و فقط گيرتون حجاب هست ؟ خب من هم بگم دوست دارم با تنگ بيام تو خيابون مگه چي ميشـه ؟ همين خود شما نميگين چه مرد بي حيا و بيشعوري کـه چنين پوششي داره ؟

     مجید بان : تا حدودی خود خانوما مقصرن چرا همش مـیگین مردها بدن یـه کمـی هم منصفانـه نگاه کنید

     سلمان : زن و مرد مثل دو که تا قطب مخالف آهنربا به منظور هم جذابیت دارند. بنا بر این به منظور جلوگیری از لغزیدن: جلوگیری از اختلاطهای غیر ضروری حتی درون حد پیـامک های تبریک ، ایمـیلهای غیر ضروری،شوخی ، خندیدن ، خودمونی شدن ، نگاه مستمر ، رعایت فاصله بین دو جنس، تنـها نبودن دو جنس درون یک اتاق، عدم عشوه گری درون صحبت و ظاهر مثل آرایش خانمـها یـا پوشیدن لباسهای تحریک کننده ، عدم الطاف بی مورد دو جنس بـه هم مثل رساندن با ماشین ، آوردن چای یـا غذا و ... خلاصه مواظب باشیم حریم بین زن و مرد نشکنـه.

     manam Dokhtaram : بیشتراتون ادمایـه مسخرهاید ا و خانومایی ک کار مـیکنن بیشترشون بـه احتماله خیلی زیـاد نیـاز بـه این کارا دارن بعد لطفن چرت نگید اونایی هم کـه مـیگن صیقه به منظور برطرفیـه نیـاز این کار درون حقیقت یـه کلک شرعیـه یـا برن واقعا ازدواج کنن یـا بی ابرویی را نندازن فقط تو شرع شاید کمک کنـه ولی واقعا وجه بدی داره الکی توصیـه نکنید

     نصرت اله نصراللهی : متاسفانـه درون محیط سازمانـها و ادارات ما بعضی سیستم های نظارتی نیز خود دچار همـین مشکل هستند. دلیل اصلی این اتفاقات درون این گونـه مراکز عدم نظارت صحیح هست زمانی کـه ناظر خود فاسد هست زنان بیچاره بـه که شکایت ببرند. بعد مـیپذیرد کـه کار کند هرچند بـه قیمت مفسد شدنش بیـانجامد.

     رولی : تو این دنیـای وا نفسا خودتو حفظ کنی هنر کردی

     اکبر : دوسال هست کـه به دنبال يه سن بالا براي صيغه هستم خواهشا از تهران يا اسلامشـهر زنگ بزنيد 09199363501

     موج دریـا : مشکل از طرف خانمـها نيست بلکه تمام اين نوع مشکلات منشائش از ديد کثيف اقايان هست

     ارزو : اقاي سالاري هنوز دادگاه نرفتي ببيني اونجا چه خبره از قاضي هوسباز که تا اون سربازا.حالم بهم ميخوره.
    يک راه حل عاقلانـه بيشتر نيست واون اينـه کـه ادمـهاي هوسباز و طلب و ادمـهاي نرمالي کـه ميخوان تجربه کنند برن توي مکاني کـه مخصوص ارضاي غرايز حيوانيشونـه کـه اونجا هم خانومـهاي هوسباز سرويس ميدن .اينجوري کبوتربا کبوتر بازبا بازه و وقتي يه خانومـه ياشخصيت و حتي متاهل ميره بيرون صدتا مرد هرزه جلوش ترمز نميزنن يا براکار نميگن شما متاهلي ن.الان خوبو بد قاطين واقعا نميشـه تشخيص داد.بايد مثل کشوراي ديگه يه جايي واسه اين کاريا باشن.نـه اينکه تو خيابون بيفتن دنبال زن مردم.

    جواب سوني کارت بيست : غريزه جنسي غريزه اي دريا صفت هست و هر چه بيشتر اطاعت شود سرکشي و طوفاني بودن خود را بيشتر نشان ميدهد ، اين آمار وحشتناک تجاوز درون سراسر دنيا بـه چه علت هست ؟ آيا آنجا ها خانـه ندارند کـه هوس بازها خود را تخليه کنند ؟ بعد چرا اين همـه تجاوز درون کشورهاي خارجي و غربي هست ؟ بـه اين خاطر هست که اگر انسان اين غريزه را آزاد گذاشت سير نميشود فقط حريص تر ميشود و دامنـه آن گسترش مي يابد
    اين تجربه شخصي ايراني هست از اقوام يکي از دوستان کـه از جواني که تا سن حدود 50 سالگي ظاهرا درون ايالت تگزاس زندگي ميکرده هست وي ميگفت من حدود سي سال بهترين و خوشگل ترين هاي آمريکائي را ميکردم (با عرض پوزش از کاربران) همـه جوره از سفيد که تا سياه از کوتاه که تا بلند بـه هر روشي کـه ممکن هست انسان کند ، آنقدر ادامـه دادم کـه از زن و سير شدم و از زن ارضا نميشدم و به پسر روي آوردم و سپس بـه رابطه با حيوانات ، اما بعد از چند دهه بي وقفه بـه خودم آمدم و يک روز با خودم گفتم من فقط يک معتاد جنسي بدبخت هستم و از آن روز کار و بارم را جمع و جور کردم و به ايران برگشتم و يک زن ايراني گرفتم و حالا لذت يک رابطه محدود اما سالم را حس ميکنم و افسوس ميخورم کـه چرا سالهاي عمرم را بـه پاي امتحان انواع و اقسام روشـهاي هدر داده ام
    پس حتي آزاد بودن و وجود خانـه هم درمان اين غريزه نيست درمانش آن هست که کمي مـهارش کرد اين سرکش فتنـه گر و وسيله شيطان را و تبديل بـه وسيله محبت و آرامش و خيرش کرد

     مـیلاد : و خدایی کـه در این نزدیکیست

     علی : 90 % از دردای جامعا ی ما از اینـه کـه شرایط ازدواج جور نیست

     متین : چرا فقط بيشترين مشکلو درون اين زمينـه کشور ما داره

     علی : مرد جسارت این نوع برخورد رو از ظواهر و رفتار زن بدست مـیاورد . خانما لطفا دقت کنید .

     مسعود. : کارو حتما از ریشـه درستش کرد.ذهنشون آلودس دلیلشم بی کاری و بی عاریـه

     سینا : دوستون دارم همتون

     تربچه : تنـها چیزی کـه بعد از خودن متن وکامنت های بقیـه بـه ذهن و قلبم رسید اینـه کـه "الهم عجل لولیک الفرج"

     دلسوز مردم : اینکه درون برابر نامحرم قرار گرفته ای همچون یوسف پیـامبر خدارا بتمام وجود احساس کن خداوندهمـه مارا ازمایش مـی کند که تا درجه ایمان را ازمایش کند اگر پیروز شدی بهشت درون انتظار توست وگرنـه با جهنمـیان روابط زن و مرد یکی از ازمایشـهای سخت خداوند هست عزیزبه لقای خداوند فکر کن که تا به ان برسی مارا بـه این دنیـا فریفتن بشنو ازنی چون حکایت مـی کند از جداییـها شکایت مـی کند این شیطان هست مارا گول مـی زند فرارتر فکر کنید ذکر الهی را فراموش نکنید کـه دنیـا و اخرت با متقیـان هست اگر باتقوا باشید تمام اهل زمـین و اسمان با تواند درتمام ادارات ایـه قران با معنی بصورت چند ایـه نگارش شود بسیـار خوب است

     عماد : از هر دستی بدی از همون دستم مـی گیری دددددددددددنننننییییییییـا کوچیکه

     مـیدیـا : واقعا امان از دست این اساتید دانشگاه اگه ادانشگاه این باشـه دیگه چه توقعی از بقیـه داری

     09123867467 : باید یـه سری مسائل رو بـه طور جدی واسه خودمون حل کنیم که تا بتونیم مشکلات رو کنار بذاریم

     رزاشريف : واقعا مشکل هم از پسرا و هم از هست بعضي از پسرا مثل يک درنده اند و جلوي خودشونو نميگيرن و بيشتر ان هم خودشون دارن کاري ميکنند که.....

     فرهاد گشتاپو : باید چند نمونـه از این بی حرمتی ها رو بگیرن و در ملا عام چند شبانـه روز شکنجه کنن و بعد هم اعدام ، بعدش مـی بینید کـه مشکل حل مـیشـه بـه همـین راحتی

     paresa : دنیـاش اینقدربدشده اگه خوبم باشی باز بهت دست مـیزنن.منم یـه م هنوزاجازه ندادمـی بهم نزدیک بشـه مخصوصا کارفرمام

     موده : به نظرمن هم خودمامقصریم هم جامعه و شرایط پیشرومان درون رابطه باهر مشکلی ما حتما توان دفاعی را داشته باشیم وجامعه انقدر کمک کند کـه بیشترین اگاهی را درباره هر مشکل بـه ادمـها بده اما به منظور برون رفت از این مشکل توان جسارت درون اشخاص حتما زیـاد شود کـه قربانی پول و مال و مقام وجایگاه نشوند.

     سایـه : سلام آگه ميدونستيم چقدر ما ارزشمنديم واسه خودمون ارزش قائل بوديم حجابمونو رعايت ميکرديم. قابل توجه بعضيا کـه ميگن خدا خودش مردارو اينجوري آفريده خدا وقتي يه نيرويي (قدرت جنسي) ميده قدرت کنترلشم ميده.

     یـه : وقتی هنوز فرهنگ و ازداواج موقت درون کشور ما نیست و مردم نگاه بدی بـه اون دارن چطور این راه رو پیشنـهاد مـیکنید تو رو خدا فکری هم بـه حال ه باکره کنیدکه امکان ازدواج نداره بره بشـه؟؟؟؟؟

     مریم : من بـه همان اندازه از هوا سهم ميبرم کـه ريه هاي تو ميبرد.دردآور هست ک من آزاد نباشم که تا تو بـه گناه نيفتي.قوس هاي بدنم بيشتر از افکارم بـه چشمـهايت ميايند.تاسف بار هست که بايد لباسهايم را بـه ميزان ايمان تو تنظيم کنم. (سيمين دانشور)

    جواب سوني کارت بيست : لازم نيست لباسهايت را بـه اندازه ايمان مردان شـهرت تنظيم کني تو لباسهايت را بـه اندازه ايمان خودت تنظيم کن اگر باور داري خدا آنقدر ارزش دارد کـه شايد کمي بـه حرفش گوش کنيم ، تو اگر نميداني بعد لازم نيست قوس بدنت را از مردان و دزدان حيثيت مخفي کني ولي من برايت ميگويم که تا بداني چون درون پاکيزه ترين حالت ، پسران جوان شـهرت بـه ياد قوس هاي بدن تو درون پستوهاي خانـه هايشان بـه ياد تو استمنا ميکنند و شان را بر خاطره تو تخليه ميکنند ، همانقدر کـه تو انتظار داري مردان شـهرت آلت هاي خود را بيرون نگذارند کـه تو تحريک نشوي و به بي اخلاقي آلوده نگردي ، مردان عاقل و غيرتمند شـهرت نيز انتظار دارند تو درون پيش انظار جامعه عشوه نريزي و دلبري نکني و پسرانشان را بـه کجي نکشي ، جامعه قاعده دارد بعد اگر قرار باشد هر بـه آنچه خودش راحتتر هست دل خوش کند و اعمال سليقه نمايد يکماهه جنگلي باقي ميماند بدتر از جنگل بي قانون فعلي

     منصور : به نظر من اگر خامـها درون روابط اجتماعی خود یـه مقدار جدی باشند هیچ احد الناسی نمـی تونـه کوچکترین لطمـه ای رو بـه اونـها وارد کنـه بـه یقین مـی تونم بگم کـه 90 درصد اینگونـه هست و اون 10 درصد هم مربوط بـه انسانـهایی مـیشـه گفت کـه در واقع انسان نیستند بلکه اینـها از حیوان هم پست ترند کـه به خودشون این اجازه رو مـیدن کـه به حریم شخصی دیگران تجاوز کنند ولو چه زن باشـه چه آقا.

     علیرضاsinkaee : اگه صدف واسه اظهار وجود مرواریدشو نشون نده هیشکی واسش نقشـه نمـیکشـه

     الناز : با سلام اين کشور از ريشـه خرابه نـه مشکل خانمـها هستن نـه اقايون فرهنگ خرابه ريشـه نابود شده همـه واسه خودشون ي سازي ميزنن کلمـه ي متحد بودن ديگه هيچ معني درون کشور ما نميده واقعا افسوس داره کـه خانمو اقا تکليفشون فقط شده يه رابطه ي جنسي حالم واقعا بهم ميخوره

     حسن : باسلام .الله اکبر از خيانت زن بـه مرد و برع.هردو کاري زشت وناپسندي هست . آيا مي دانيد خيلي بچه ها معصوم از ديدن مادر که تا آخر عمر بـه خاطر رفتار ناشايست بعضي از آقايان يا يک لحظه خنديدن خانما يا بهتر بگويم مادرها محروم شدند .و درون پايان آ« خانم زندگي خودش و فرزندش را بر باد داده .به خدا پناه مي برم .چون ديدن اين کودکان زجر آور است

     حرف حساب : پیـامبر اسلام(ص) مـی فرمایند: کما تکونوا یولّی علیکم "همانطور کـه هستید بر شما حکومت مـی شود." فارسی تر یعنی: از ماست کـه بر ماست

     مریم : اگه همـه هم خودشونو جر بدن کاریش نمـیشـه کرد.ازنظر فلاسفه مشکلات ریشـه ای هستن

     محمد22 : همش تقصیر خانمـهاست؟؟؟؟؟؟

     ناشناس77 : آقا اسماعییل مـیگن که تا نخواد...همـین الان ی رو رو کنم کـه بعید مـیدونم که تا حالا چادرش از رو بیشونیش و بالای چونش عقب نرفته...حاضر نیست حتی نگاه ی نامحرم ه و بازم متلک مـیشنوه؟مشکل از بی بند و باری بسراست!البته بحث یک سری از اهم که...چیزی راجبشون نگیم جداست...

     شیرین وفرهاد کرمانشاه : عشق فقط بايد يکي باشـه مگه نديديد شيرين وفرهاد کرمانشاهي چطور واسه عشقش جون کندن.فرهاد با کندن کوه وشيرين با خودکشي.بياييد عشقمونو از رو حرف و ثروت و هوس انتخاب نکنيم. يکم از شيرين و فرهاد ياد بگيريم.

     سپیده : چند که تا مطلب اصلی هست کـه باید بهش توجه بشـه 1-ین حقیقت داره و درسته کـه بعضی از ان و خانم ها رفتارهایی از خودشون نشون مـیدن کـه باعث تعرض بهشون مـیشـه،بعضی کاملا نآگاهانـه و بعضی نسبتا ناآگاهانـه2-درسته کـه بسیـاری از زنان زیبا سالیـان سال درون محیط های مختلف و بعضا محیط های نسبتا ناامن کار مـیکنند و مشکلی براشون پییش نمـی یـاد بـه علت آگاهی و یـا هوش دفاع از خود از طریق رفتار مناسب 3-محیط اجتماع را کلی ارزیـابی نکنید،این ارزیـابی ها جاهلانـه و تعصبی قلمداد مـیشوند زیرا پر از احساس خشم و انزجازند و نـه عقل و منطق.فرهنگ نادرست درون همـه جوامع وجود دارد کـه کیفیت آن بسته بـه فاکتورهای متفاوتی متفاوت است3-جدا از تفاوت های فردی،آگاهی و ناآگاهی و اعتقادات مختلف قانون و چارچوب قانونی به منظور جلوگیری و مجازات چنین رفتارهای ضرورت هست و پیگیری بر اجرا آن و فرهنگ ساختن آن مستلزم آگاهی و زمان است

     ندا نادری : سلام این کـه چیزی نیست من یـه مطلب خوندم نوشته بود شکنجه مـی و فلک واقعا که

     علیرضا بیدگلی : باید به منظور رییس شرکت ها و کارمندان مردی کـه این جسارتی رو مـیکنند حکم های سنگینی درون نظر گرفته بشـه و مسئولین هم بـه فکر سازماندهی این شرکتها باشند و وزارت کار هم بـه دنبال اشتغال زنان و بالاخص ان جوان باشد.

     09361515316 : سلام
    آیت الله طالقانی همان اوایل انقلاب فرمودنند وقتی خانـه ایی مـیسازند ابتدا براش دستشویی درست مـی کنند نـه اینکه توالتی هم کـه دارد خراب کنند، بـه نظر من با توجه بـه شرایط سخت اقتصادی خانـه عفاف ضروری بـه نظر مـی رسد

     گلنار : به نظر من حقشونـه

     مرجان و علی و نیلو فر : سلام ما سه نفر وبرادر هستیم و من و هایم مـی گوییم کـه بد نبود.

     09376887458 : دين را بـه ترجيح ندين

     09146275991 : آقايون بيشتر دمدمي مزاجن و هر چي ميذاري جلوشون فکر ميکنن خوردنيه يکم فکر کنيد بعد واقعا که

     ادوین : زن اگر حجابش درست باشد مرد نمـی تواند بـه ان بـه چشم بد نگاه کندالبته زیر چادرش عریـان نباشد

     حدیثه : وای وای وای......................

     09334529986 : به این آدمـهابایدبگوییم بی ناموس

     پوريا : همـه دارين دروغ ميگن اگه ماها راست ميگيم اول از خانواده خودمون شروع كنيم بعد راجع بـه ها وپسرها ويا مردها يا زنـهاي ديگران نظر بديم ما نميتونيم رو خانواده خودمون تسلط داشته باشيم چون هركي برا خودش يه سازي ميزنـه چه انتظاري از ريس جمـهور وبقيه افراد داريم كه 75ميليونو كنترل كنن. واقعا برا همچين مردمي متاسفم

     عدالت : اين مانند غذا خوردن بايد ارضا بشـه كسي كه درون اين حرفي نداره؟؟؟
    2-.....در محيط كار اگه دولتي باشـه همـه بايد يكسان باشند ودرست كار كردن ملاك پيشرفت باشـه نـه كاميابي جنسي
    همـه اينـها چه شركت دولتي چه خصوصي بايد بر اساس عدالت اسلامي باشـه-(حق وحقوق خانمـهاي ديگه پايمال نشدن)
    عدالت اسلامي رو ميشناسيم؟؟؟؟؟؟

     مـینا : من32 ساله مجردم وظاهر جدابی دارم و در دبستان پسرانـه معلمم و پوشش چادر ولی اکثر همکارا نیت بد دارن و من همش حتما مراقب باشم دیگه زنا حتما چیکار کنم پتو سرمون کنیم یـا مثل زنای طالبان پوشیـه بزنیم /مـهمترین دلیل اینکارا اینـه کـه قدرت دست مردهاست تو جامعه فقط مـیگن زنا خودشوت بپوشونن فک کنم حجاب ما از زنان زمان پیغمبر بیشتره مانتو روسری شلوار جوراب حالا یـه ذره موها بیـاد بیرون یـا دستا معلوم شـه یـا کوتاه و تنگ مرد حتما تحریک شـه حمله کنـه توجیـه مقاماتم این باشـه حتما قانون کار بندی رو اضافه کنـه با تشریح کامل به منظور جلوگیری.

     طاقبستان/بیستون/بازارسنتی کرمانشاه : وقیحانـه هست به خدا.

     فرانک ق : ا نبايد بترسن بايد ازخودشون دفاع کنن اينطوري اقايون حساب کار دستشون ميد کـه با کي طرفند همين طور ازادن هر طور ک ميخوان لباس بپوشن مشکل از جامـه ي خراب ماست کـه اگه يه ذره مانتوسش کوتاه باشـه يا هر چيز ديگه اي بـه خودشون اجازه ميدن بهت توهين کنن

    جواب سوني کارت بيست : نـه خير ها آزاد نيستند هر جور کـه خواستند لباس بپوشند همانطور کـه مردها نميتوانند با هر پوششي بيرون بيايند ، اين مثل اينـه کـه بگوئيم من دلم ميخواهد با زير شلواري سر کار يا تو مجلس رسمي بروم چون راحترم باهاش !! يا اصلا شلوار و لباس زيرش را نمي پوشم بقيه نگاه نکنند و چشمـهاشون را درويش کنند !! بنظرتون اينطور انتظار داشتن خيلي احمقانـه بـه نظر نمياد ؟ هر چيزي حد و حسابي داره و وقتي از حدش خارج شد هيچ انتظار مطلوبي از نتيجه کارش نبايد داشت

     سلام : من 8 سال توی یک اداره دولتی کار مـیکنم. ماه 4 ام کارم رئیسم 44 ساله ام ابراز علاقه کرد. یک جوری کـه باورم شده بود. از دستش درون مـیرفتم ولی حواسم بود کـه مشکلی براش پیش نیـاد. متاهل بود و بچه داشت. چند ماه بعد دیگه گیج مـیزد از عشق و ما هم داشت باورمون مـیشد. پیشنـهاد داد و ما هی از دستش درون رفتیم. من خیلی متینی هستم. سابقه هیج رابطه ای هم بجز کار نداشتم. نمـیتونستم تشخیص بدم ولی اهل کاری هم نبودم. زد و گندش درون اومد کـه آقا این کاره هست البته بعد 5 سال. هنوز همکاریم و هنوز با پر رویی تمام لاو مـیترکونـه. دو که تا از زن ای هاش رو کـه قبلا اش بودم دیدم. بگم توی زندگیش تجسس نکردم ولی زرنگ بودم و خدا کمک کردم. اگر هم نمـیفهمـیدم بازم پا بـه گندکاری نمـی دادم. خلاصه بگم این آقای خلی هم آدم حساب

     ناشناس : من نظرات همـه راخوندم اکثريت شماباازدواج موقت موافق بودين کـه من هم موافقم وبايدتلاش کنيم کـه درجامعه جابندازيم .امايه تذکربه اونايي کـه همـه چيزروبه دولت ميبندن بابادولت راخود ماهاتشکيل ميديم نـه مريخي ها بعد ازخودمون خرده بگيريم
    درضمن بيشتراين ازارهاي جنسي تاييداوليش ازخود خانم هاست اگه خانمي عفت خودش راحفظ کنـه مردي حق سواستفاده نميکنـه,بعدشم خيلي از اين خانم ها هرجايي کـه گيراومد ميرن براي کار من نميدونم شرافت انسان مـهمتره يا پولي کـه ميگيرن؟هرجايي محيط مناسب براي کارخانم نيست
    اين فقط توايران نيست توکشورهاي ديگه هم همينـه مشکل اينجاست کـه مافقط ظاهرغرب راميبينيم نـه واقعيتش را يکم تواينترنت سرچ کنيدهمـه چيز دستتون مياد
    تشکر

     علیرضا : سلام.من همـه ي راهايي کـه مثلا شيرينـه و حال ميده رو رفتم اما آخرش برگشتم بـه اصل خودم. بـه انسانيت و پاکي اما کاش ميدونستيد چه بهايي بـه خاطر ندونم کاريام پرداختم.اين همـه هوس وعشق وحال و.... بهتر بود يا خانواده م؟ دوستون دارم مواظب خودتون باشيد. عليرضا

     باتیستا : نـه مرد مقصره نـه زن همش تقصیره شرایط وموقعیته.یـه دفعه تو یـه لحظه اتفاق مـیفته.بعد از اون مرده حالشو کرده و زن با عذاب وجدانش زندگی مـیکنـه.البته پولم بی تقصیر نیست ی رو مـیشناسم کـه به رییسش حال داد وحالا رییسش اونو درون اختیـار دوساش مـیذاره واونم با پول راضی مـیشـه( شده).ولی قربون دوست خودم برم کـه وقتی رییسش بهش پیشنـهاد داد اومد بهم گفت و منم پدر رییسشو دراوردم.

     صص : سازمان ها و نـهاد های دولتی از همـه بدتر هستند .

     یـه ایرانی : از چی بگم؟......ازین جنایتای تار؟
    یـا قانونی کـه بیگناهو بالای دار؟
    تو بـه من اینو بگو...من از چی بگم خب؟
    ای خدا خودت مشکلاتو ریشـه کن،کُن!

     کرمانشاه گهواره تمدن : چي بگم!!!بازم ممنون بخاطره تلاش شبانـه روزي)(کرمانشاه گهواره تمدن وتاريخ)(

     مـیترا : واقعا برا یشان متاسفم این جا را با هالیود اشتباه گرفته اند.....!!!!!!!!!!!!!!

     اسماعیل : عامل اصلي ا هستند من که تا وقتي ي با وقار حرف بزنـه هيچ غلطي نـه من نـه هيچ پسري نميتونـه ه ا گل هستند اگه خودشون بخوان بخدا

     فاطمـه : خانوماي عزيز اي ايراني اگه از يكم نجابت استفاده كنين همـه چي درست ميشـه

     سارا : با نظر امـیر اریـامـهر موافقم

     آي اولدوز : بانظرهمـه موافقم.

     کیـان : تجاوز = جنایت

     بلوچ : متاسفم

     مـهدی : نامردی هست

     عسل : سلام، واقعاً شما آقایون احساس کـه هیچ بگذریم منطقم ندارید بابا داره مـیگه من کاری نکردم بعد شما مـیگی چراغ سبز نشون دادی و جوا اون آقایی کـه گفتن خانما سرکارنرن شما مـیدونستی کـه کارخونـه خودش کلی کار کـه 100 که تا مثل شما نمـیتونن انجام بدن!!!!!!!!!!!!!!

     خون دل : نباید تقصیر را گردن جنس مخالف انداخت بلکه ریشـه همـه ی بی بند و باریـها بی دینی است.اگه دیندار باشیم باشیم خودمون رو مـیپوشانیم و رفتارای سنگین خواهیم داشت کـه کثیفترین مردان هم هیچ غلطی نمـیتوانند ند و اگر مرد باشیم نگاهمان و مان را کنترل مـیکنیم.تمام نظراتی کـه دیگری یـا صرفا"جامعه را مقصر مـیدانند توجیـه هست اینـها همگی از سستی ایمان خودمان است.ایمان یعنی عقل و عاقل مـیداند چگونـه خود را از ناهنجاریـها نگه دارد.<<ما حتما از خودمان شروع کنیم>>

     رضا : واقعا اين کارها از يه ايراني بعيده جاي تامل داره

     حامد : سلام
    یـا رب این آتش کـه بر جان منست
    سرد کن آنسان کـه کردی بر خلیل

     سام افسر : به هر حال این چیز ها طبیعی هست اما درون محل کار آن هم درون ایران

     baraan : کاملاً مشخص چه مقاصد پليدي پشت پرده
    است و چه مساني قصد دارند بـه هدفشان برسند

     علیرضا : پيغام من بـه سوني کارت چجوري ميشـه ازدواج کرد تو اين جامعه مـهريه هاي بالا بريزو بـه پاش هاي عروسي پولشو از کجا بيارن مردم خودتون قضاوت کنين بعد خونـه درسته راه حل خوبي نيست ولي ميشـه جلوي بيشتر تجاوزات رو گرفت ما کـه خيلي ادعاي دين دار بودنمون نميشـه توي کشور هاي کـه زن ها با صورت بند ميان بيرون هم کاواره يا خونـه هست دکتر علي شريعتي بزرگ هم با برداشتن خونـه ها دوره انقلاب مخالف بودن بـه نظر شما ما چيکار ميتونيم يم براي راضي خودمون و پسر فرقي نداره يا بـه رابطه هاي نا مشروع يا استمنا کـه خيلي براي بدن ضرر داره رو مي آوريم قديم (خيلي سال پيش ) پسر ها و ها که تا شب عروسي فرق بين خودشون و ها رو نميدونستن اما حالا با وجود سايت هاي غير اخلاقي بسيار پسر ها و ها ....

    جواب سوني کارت بيست : چرا زنا ؟ چرا فحشا ؟ چرا خونـه ؟ چرا ترويج آسان ازدواج موقت نـه ؟ وقتي خدا راهش را آسون کرده و نشون داده چرا راه کج شيطان ؟

     مرد ،دهبان : در اين خصوص بايد گفته شود کـه اين نشان ازفقر فرهنگي جامعه ي ما است،ولي بايد گفته شود کـه ان با پوشيدن چادر مي توانند که تا حد زيادي از اين سواستفاده هاي جنسي جلو گيري کنند

     امـین : بخش بیشتراین مشکلات بخاطرپول وبقیـه اش هم خودزنان وان مقصرندچون خودشون مشتاق وپایـه اند

     امـیر : ببینید خانم های محترم خودشون حتما خودشون رو نگه دارن وقتی من نوعی مـیبینم مانتوی زن مملکتم از پیراهن من کوتاه تره خب بـه نظرت حتما چشم مو کجا ببرم 1 بار 2 بار 3 بار نگاه نکردم دیگه دفعه 4 بنا بـه غریضه فردی احساس مـیکنم

     لوده : مشکل از دو طرف است, زن بـه خواست مرد راضي نشود هيچ اتفاقي نمي افتد......

     قلندر : زن یـا اگر بـه سیـاهی ای کـه خلقت بـه چشمانشان گذاشته راضی باشند ومنت سورمـه بـه چشماشون نباشـه !مردهای سگ صفت کـه هیچ اون مـهره مار داره کـه هیچ ! رستم وسهراب هم نمـی تونند نگاه چپ بـه شون ند

     علیزاد : در جواب اونکه خودشو کوروش معرفی مـیکنـه
    بهت یـادآور مـیشم:
    ان کورش ( آتوسا ، روشنک) چادری بودند نـه مثل اربابان غربی تو
    یـه جوری حرف مـیزنید کـه انگار کشورهای دیگه همـه معصومند و توی ایران هرزگی بیداد مـیکنـه!!!
    یـه سرچ کنید که تا دلتون بخواد از خبر و مستند و فیلم تجاوز و سوءاستفاده و دوربین مخفی توی هرجایی کـه بخواهید از غرب متمدن پیدا مـیکنید

     ايراني : شايد باور نكنين يك زن رو ميشناختم كه خودش بـه دوستش گفته بود يه كار خوبي برام پيدا كن كه هم پول خوب بدن هم بهمديگه اونجاحال بديم/ بيشتر مشكل خارش از طرف مونث هست. كسي تو جو كار زورگيري نميكنـه راضي ميكنـه بعد كارشو انجام ميده.

     بی همتا : هر مسول سرنوشت کاری کـه مـینـه خداوند بـه هر قدرت انتخاب داده ه ه ه ه ه

     93 : کاش بـه مرگ فکر مـیکردیم

     حسن : اینکه ما مردم زن و یـا مرد از ترس آبرو ویـا چیزهای دیگه اعتراض نمـی کنیم باعث تکرار ظلم وجرم وجنایت مـی شـه اینـها حتما اسیب شناسی بشـه و بصورت علمـی و استراتزیک رفع ورجوع بشـه که تا مرز بین پاکان ودل مریضان مشخص بشـه

     ن-ميرداماد : اگر تمامـی گزینشـهاو استخدام ها توسط یکسازمان سالم و عاری ازپارتی بازی ودغلکاری صورت گیرد ونیروی انسانی سازمانـها براساس سوابق علمـی وتجربه باشدواختیـارات مدیران درون استخدام سلیقه ای ممنوع گردد،معضل حل خواهدشد .فعلا عملکرد ضعیف اداره کاروکاریـابی درون ایران اسلامـی مریض ، شرم آور و ناسالم هست .

     یکی : از کوروش مي پرسند : چرا زنان سرزمين شما حجاب ندارند ؟
    ميگه : حجاب درون پشت چشمان مردان سزمين من هست .
    خيلي از مرداي ما وقيح شدن.البته نسبيه !

    جواب سوني کارت بيست : زنان سرزمين ما درون زمان کوروش با حجاب بوده اند زير تنـها يک عزن درون تخت جمشيد وجود دارد کـه آنـهم با حجاب هست يعني اينکه هم مردان ما با غيرت تر بوده اند و هم زنان ما با حجاب و احتمالا با شرافت تر بر عغرب کـه سنگ تراشـه هاي زنان عريان زينت برخي ساختمان هاي آنـها بوده است

     سارا : هم مردا بی غیرت و بی ناموس شدن هم زنا رو بـه مردا ... ولی همـیشـه نمـیشـه گفت تقصیر زناس یـا مردا . روانشناسانـه حتما قضاوت کرد مـه اینکه پسرا بگن تقصیر زناس ا بگن تقصیر مرداس !!! مردا تحریک پذیرن و زناهم اینو مـیدونن بعد مواظب حتما باشن . مرداهم نگاهشون و شون رو کنترل کنن !!! همـین

     پریـا : سلام با خوندن اين مطالب ديگه شکي نيست کـه جامعه ما واقعا بيمار شده آخه اجتماع هم مثل يک شخص داراي شخصيته . اين جامعه از خود بي خود شده و به خدا سپرده شده اقتصادش ، تربيتش ، آينده ي افرادش و بعد بـه دست عوام سپرده شده کـه بيان و با نظر درستش کنن .
    اونـهايي کـه بايد شرايط جامعه رو اداره کنن رفتن پيب روزي براي خودشون و 50 نسل آيندشون ديگه کار کـه از اين بهتر نمي شـه . خدا هم خودش گفته از تو حرکت که تا از من هم برکت ، عزيزان من و شما کـه گزينـه اي دستمون نيست کـه بخوايم کاري يم فقط داريم خون دل مي خوريم خدا از اونـهايي کـه فکر مي کنند خيلي خوبند ولي هيچ غلطي هم براي بهبود وضع جامعه نکرده اند نسازه لعنت بـه خوبترينشون . خوبي بـه عمليه کـه براي مردم مي کنيد نـه دمي کـه مي زنيد .

     ايليا قهرمانلو : جالب بود ... متاسفانـه اين مسايل و سو استفاده از خانم ها درون محيط کار رو زياد شنيدم اما درون شرکتهاي من ک حدود 30 خانم کار ميکنن من عاين حالت رو هم ديدم ک خانم شيطنت ميکنـه..... ميتونم بگم هيچ جرعت کوچکترين بي ادبي بـه خانم هاي متشخص ندارن

     ویدا : سلام دوستان برایی کـه هر دوطرف چون نمـیتونن بـه هم برسن وعاشق همدیگه هستن چیـه؟ یعنی هیچ راهی نیست کـه از لحاظ شرعی اینا بـه هم برسن ولی هردو عاشق واقعی هستن....

     روانشناس : ببينين اکثر شما از روي احساسات نظراتي ارائه فرمودين واقعيت اين هست که جنس زنان تشنـه محبت بوده و اکثر مردان کـه قصد همين کارها رو دارن از اين راه وارد ميشن نـه پول، و مسئله ديگري هم کـه هست تعريف جوک هاي ............ کـه کم کم روابط رو بـه سمت عادي بودن سوق ميده کـه در نتيجه کار بـه اونجاها مي کشـه حالا بهترين راه حل ميشـه جبران نيازهاي عاطفي چه درون زنان و چه درون ان درون خانواده و همسران اونا و همچنين تفکيک شدن محل و اتاق کار خانم ها و آقايون هم يک راه حل پيشگيرانـه هست و مسئله بعدي هم خود خانمـها هم درون خيلي مواقع مقصر هستند و نيايد همـه گناهان و رفتارهاي اشتباه رو بـه آقايون نسبت ميديم چرا کـه از نظر فيزيولوژيکي هم بعضي خانمـها از روابط خوششون مياد و لذت مي برند.
    باتشکر

     پور محمد : هرآن هرلحظه شیطان درون کمـین هست هم زنان و هم مردان حتما خیلی مواظب باشند ،شاید خدای کریم بخاطر رحمت بی منتهایش از سر گناهان مردان و زنان مقصر بگذرد اما مردم آبرویت را مـی برند

     علی : هرچی مطالب درون مورد نامردی بگیم باز بعضی از ها این حرفارو مسخره مـیگیرن.کاره خودشونو انجام مـیدن بعد بهتره بلا نصیبشون بشـه ب طریقی سرشون ب سنگ بخوره

     مـینا جون : سلام
    من چادری هستم تو محیط کارم تقریبا همـه مردا نگاه مـی کنند چون خدادی خوشگل هستم نـه بای بگو بخند دارم نـه چیز دیگری اما روزی نیست کـه یـه همکار مرد بـه یـه بهونـه داخل اتاق من نیـاید
    حالا من بـه خاطر چی حتما خونـه نشین شم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

     مدير قديمي : تا بحال 30 که تا منشي عوض كردم همش هم من نگفته بله رو گفتن. خارش از خود ها و زنـهاست که تا يكي سالم درون نياد زود زود عوضش خواهم كرد.
    منشي و كار زن درون ايران=فحشا

     09356343674 : من يه مرد هستم .ولي تو جامعه ي ما بـه زن هيچ توجه نميشـه فك ميكنن زن فقط واسه سكس آفريده شده .خيلي زشته

     پطروس : دلیل اصلی اینـه کـه هیچ بـه حقوق خودش واقف نیست ؛ من نمونـه هایی دیده ام کـه اصلا جرات مطرح هم نداره . هر اتفاقی هم بیفته تو ذهن خودش مخفی مـی کنـه

     مجید : ذات هرفردمعرف اوست واعمال هرکیم...
    شمامواظب خودت باش مرد,زن...اینـهاهمش بادمشکه

     سلمان علی : سوزن را اگرتکان دهيم نميشـه نيفه کرد هم اگر مواظب خود باشد هيچ نميتوان بهش خيانت کند

     مسعود ع : از بي عرضگي زنـهاست کـه پا ميدن

     زهرا : سلام با نظر سيامک کاملا موافقم

     مريم : آزار فقط آزار جنسي نيست، درون هر غالبي آزار ميبينيم، آزار و خرد روح و روان، تحقير و حقارت، پايمالي حقوق، تبعيض، عدم اطلاع از حقوق مسلم و هزاران نوع آزار روحي ديگر، چطور مي توان درون مقابل اين نوع آزارها مقاومت كرد؟؟؟؟؟

     محمود : زنـها مانند گل هستند كه اگر خار داشته باشند كسي جرات چيدن اونـها رو نداره

     saghar : hame y jorayi dorost migan ama b nazare man har adami khodesh masoole karaye khodeshe age gharar bashe hamye khanoma chador bezarano beshinan khone dari kon in esmesh mantegh ni

     دنیـا : اینجور مردها هرتوسری خوری را کـه دارند مـی خواهند اینجوری جبران کنند وگرنـه آدم سالم یکی رو دوست داره ومزاحم دیگران کـه کاری بـه کارشون هم ندارند نمـی شـه یعنی بـه عبارتی اینـها عقده دارند

     فرزاد : شايد خانـه 1راه حل باشـه

    جواب سوني کارت بيست : چرا ما هميشـه بهترين راه را گناه ميدانيم درون حاليکه همان وقت ما ديني داريم کـه به ما اجازه داده از راه حلال همسر داشته باشيم و اگر توان همسر دائمي را نداريم بـه راحتي و با شرايط اسان ازدواج موقت کنيم ، فرق مذهب و دين پيشرفته اسلام و تشيع با ساير مذاهب و اديان همين هست که همـه جانبه نگر بوده و نيازهاي بشر را سرکوب نکرده بلکه براي آن راه قرار داده هست و ازدواج موقت همان راه دفع صحيح شـهوات است

     علي قاسمي : واقعا 90درصد تقصير اقايانـه امان از هوس كه نميتوان بـه او پاسخ منفي داد

     الف ح : کار زن درون یک محیط بسته با همکاران مرد درست نیست چون شیطان بیکار نمـی شینـه

     شبنم : اگر بـه خدا توكل كنند و دنبال يه كار ديگه بگردن و تن بـه خودفروشي ندن حتما بيكار نميمونن چون روزي آدما بـه دست خداست بعد فقط بـه اون توكل كنين

     محمد رضا لرد : ي كه خودش نخواد گير نميفته

     رضا هریـانی : امـیدوارم کـه زنـها درون این قضایـا مقصر نباشند ...

     فهیمـه : متاسفانـه من خودم قربانی این ماجرا هستم با هزار حقه و دروغ و وعده و 5 سال سواستفاده از من ساده اخراجم کرد که تا یکی بهتر از من را بیـاره به منظور سواستفاده حالا فقط متظر مرگم و دیگه هیچ

     ياس : از چي بگم خب.ما كه گفتيم دردها همـه ريشـه كن شد.به نظر من تقصير اس كه ميرن تو چشم مردا.

     صادق : زن خلق شده واسه خانـه داري و تربيت فرزندان

     سارا22 : واقعامتاسفم بر این جامعه ای کـه ما دران زنگی مـی کنیم

     تارارحیمـی : همـه اين حرفاي دوستان درسته ولي بايد اضافه کنم اگر ان ما انقدر بـه خاطر فوقش 200تا هزاري خودشونو بـه صاحب کاري کـه مطمئنا بعد از چند وقت مثل يه آشغال ميندازشون بيرون نفروشن انقدر هر روز با موج آدماي بيکار شده يا شرکتاي مثل چمن سبز شده روبرو نمي شويم من خودم زخم خوردم کـه بعد از 7 سال کار با جون و دل بـه بهونـه اينکه زنش شک کرده و هزار بهونـه واهي ديگه بيرونم بعد بهتره از مني کـه تجربشو دارم استفاده کنيد هر چند حالا بعد از گذشت چند ماه ميفهمم خدامنو از اون جا نجات داد چون بعد از اون روز ديگه نتونستم بـه هيچ شرکتي اعتماد کنم و حالا خودم دفتر دارم کـه هواسم بـه اينـه کـه حتي شده يه و از منجلاب اين جور شرکتها نجات بدم /. فقط يکي بگه چطوري اون مدير قبلي را رسوا کنم کـه سر بقيه بلا نياره ؟؟؟؟

     امير عباس : يه روز خوب مياد......

     امـید : واقعا متاسفم براياني کـه تحت آزار و اذيت قرار ميگيرند. اما نبايد سکوت اختيار کنند.

     مـهدی مزروعی : استفاده از چادر بسيار مـهم و حياتي ميباشد

     علی از زابل : چادر یـه حفاظ کامل به منظور زنـه

     ميثم : زن بيشتر بايد خانـه داري د و مي تواند فقط معلم براي ان و دکتر و پرستار زنان باشد.نباید تربیت فرزندان بخاطر مسابقه تشریفات از یـاد برود.زن نباید درون مـیان نامحرمان کار د.خدا رو درون نظر بگیرید.

     شورش طهماسبی : مشکل درون فرهنگ ماست بـه ما یـاد داده نشده کـه زن را مانند یک انسان نگاه کنیم وما را درون محدویت وتنگنا گذاشتن وکار بـه جای رسیده کـه نـه مردان امنیت داشته باشند ونـه زنان .این مشکل را بایدانی حل ند کـه در راس این هرم قرار دارند

     اکبر : فقط تفوا

     م.ن : واقعا متاسفم براي آن آقايوني کـه ميگن ها سرکار نرند که تا سالم بمونند و ما بيکار نباشيم ...شما بي عرضه و بيسواديدي استخدامتون نميکنـه تقصير ها چيه...

     محمد ف : علاقه بـه جنس مخالف درون هر موجودي هست و فقط نبايد مردا رو مواخذه کرد اين يه مساله رواني هست و کوچکترين جرقه شعله ورش ميکنـه چه مرد چه زن.بس اگه زنا فکورانـه تر مقابله کنن هيچ مردي قدرت نداره بدون رضايت طرفش همچين تعرضي رو ه.مرد ي کـه نظر سوئ داره که تا 100درصد مطمين نشـه کـه راه نفوذ درون طرف وجود داره هرگز اقدام نميکنـه رييس کـه چه عرض کنم مدير کل هم قدرتشو نداره. بس اين بر ميگرده بـه رفتار زن از همون ابتداي ورود بـه اون اداره يا هر محيطي.رفتار مودبانـه و محترمانـه و برخورد انسان دوستانـه با همکار مرد درون محيط کار هيچ عيبي نداره ولي درون حد متعادل خودش.و اينکه مردا خيلي استادانـه ميتونن ناز و عشوه و ساده لوحي زن رو تشخيص بدن و تقويتش کنن. بس زن بايد عاقبت انديش باشـه و جدي و اروم و باعث تحريک نشـه. خدانگهدار

     عابد : تا توانی دل بدس آور دل شکستن هنر نمـیباشد.
    حالا اگه یـه وقت شرایط مـهیّا بود چه اشکالی دارد کـه باهم ازدواج کنند منوط بر اینکه از راه شرعی باشد.

     لادن : اباید کمـی اروم بگیرن. اون وقت همـه چیز حله.

     محمدحسين : خاک تو سرشون

     محمداس : ها نبايد بيرون تيپ خفن بزنن

     حسین : تریپ خانوما و رفتاراشون تحریک کننده است

     استاد مطهري: : ازدواج درون غرب اغاز محدوديت ودر اسلام پايان محدوديت است

     هلن : قربونت برم خدا...چه غریبی رو زمـین

     مـهدی : اگه خانمـه مقاومت یـا مقابله نکنـه اسمش دیگه تجاوز نیست توافق مـیشـه اسمش.

     تارا : از بين همـه ي نظرات نظر سيامك بـه دلم نشست

     فهيمـه : خانمـها حجابشان را رعايت كنند كه اقايان تحريك نشوند واقايون هم نگاهشان را وروابط بين خانم واقا صميمانـه نباشد وخدارا درنظربگيرنداين مسايل پيش نمي آيد.واقعا جاي تاسف دارد.خود ما از زنان هرزه ميترسيم كه شوهرمان را از دست ندهيم.

     محسن از ش : به نظر منی کـه این کارهارو مـیکنـهخودش جای دیگه مـیرن مـیدن/اخه اگه ادم ناموس داشته باشـه همچین کاری مـیکنـه/جنس مونث هم حتما خودش خوب باشـه/من عاشق ان گلم کـه در ییـابان عشق پژمرده شدو منت باران نکشید.

     شسسیبب : خيلي از مرد هاي ايراني خرابن.. کاريش نمي شـه کرد..شدن يه خوک تن پرور..که بـه هيچي جز نمي تونن فکر کنن اصلا نمي شـه اسمشون رو ادم گذاشت..مثل حيوون ها شدن.بايد اون هاشون رو ن..اينجوري مشکل حله!

     یـه باهوش : به ریشـه بیندیشید.چی بی دینی آورده جز بیکاری؟

     مصیب : کرم از خود درخت .

     امـیدوار : آه از اين همـه اراجيف و دري وري!
    کامنت گذاشتن هم شد کار
    براي اصلاح امور بايد دستورات شرعي و يا نظريه ها را مطابق با روز داد و علت و عوامل همگي را بررسي کرد با قيل و قال کـه کار درست نمي شـه /براي هر نظريه اي صاجب فن بايد نظر بده و ديد تک بعدي و صرف خالي از اشتباه نيست حالا مي خواهد حکم شرعي باشـه و يا...
    چون جواب درد اجتماع ما نمي شـه / اگر جمعيت ا بيشتره ناشي از سياست هاي غلط مي باشد کـه ناشي از بي کفايتي بعضي از رجال و نيز عدم تمـهيدات لازم و در نظر نگرفتن شرايط اجتماع و نيز درون نظر گرفتن آينده و زمان حال و نيز عدم بررسيهاي مختلف لازمـه مي باشد/
    خداي ناکرده زمانـه مثلا عوض شده/ نمي خواهيد شما هم عوض شويد

     آزادی : زنـها وها هم دلشون مـی خواد کـه ازشون سوء استفاده کنند

     ریحانـه : من یـه دبیرستانی ام من اصلا فکر نمـیکردم جامعه ما اینطوری باشـه درون ضمن اقایونی کـه مـیگن خانما تو خونـه بشینن ما اینقدر زحمت مـی کشیم درس مـیخونیم کـه به خاطر ادمای حیون صفت توی جامعه ترقی نکنیم نصف بار اقتصادی جامعه بر عهده زنـهاست این جور ادما برن خودشونو درست کنن با تو خونـه نشستن خانوما چیزی درست نمـیشـه.

     محمد نوذری : خانـه از پای بست ویران است*وقتی ازدواچ دایم طرد مـیشود و موقت تشویق مـیشود*بنیـان خانواده ها مـیپاشد*چون با بله گفتن سرمایـه عفت انسانی از بین مـیرود*

     مسلم یکتاپرست : باسلام مشکل ماخداشناسی هست که مارا بـه اینجا رسانده خدا درون مـیان ماجایی ندارد ما از امام وامامزاده بیشتر انتظار داریم که تا ازخدا.اقایونی کـه دم از مـیزنند ایـا حاضرندی بایـاشون کنـه؛خدایی کـه همـه جا حاضر هست رافراموش کرده ایم بیـایید مستقیمأ بـه قرآن برگردیم اگر واقعأ ایمان داشته باشیم مثل یوسف(ع) نجات پیدامـیکنیم اما وای برما کـه مشکل ماتوحید وخداپرستی است

     سجاد : مقصر خانمـها هستن چرا نمـیزنن تو دهن همچین مردی البته اینا مرد نیستن نامردن نباید بـه خاطر پول همـه کار کرد

     حسين قربانپور : همـه جور نظري اينجا هست همشم درسته ......ولي تقصير اس کـه خودشونو بـه نمايش ميگذارن. تو خارج فقط اونـهايي کـه ميخارن اينطوري خودشونو آ

     مژ.گان : نميدونم.ولي اي كاش آدم از روز اول بدونـه كجا كار ميكنـه.راست ميگن خونـه بهترين جا واسه زن هاست ، ب.... بـه اون حقوق و مدير عاملش.بي وجدان هاي آشغال

     samira : kambode mohebbat javanha ra be un rah mikeshone

     حقیقت : بعضی مـیگن چرا خانومـها کار کنن وقتی مرد هست معلومـه که تا حالا کنج خونـه سبزی پاک مـی و از دانشجوهایی کـه مجبورن کار کنن و های بی سرپرست کـه مـیخوان پاک زدگی کنن خبر ندارن.آخه برادر من اگه اون حالا هرچقدر هم بد بگرده اهل اونکارها بود کـه نمـیومد دنبال کار!گوشـه خیـابون واسش هست.خدا مـیگه تاریخ رو مطالعه کنید کـه پر عبرته.مسئله یوسف و زلیخا نشون داد مرد اگه مرد باشـه هیچنمـیتونـه تکونش بده و تو قرآنم اول بـه مرد گفته چشمات رو نگه دار بعد بدونیدی کـه ما رو آفریده مـیدونسته کـه مرد راحت مـیتونـه چشمش رو نگه داره کـه اول بـه اون گفته شده.مشکل اینجاس کـه مردها وقیح شدن.یـه چرخ تو اینترنت بزنید ببینید چطور از روابط هرچند دروغ با مادراشون نوشتن.این بیماری این نظامـه وگرنـه بیحجابی تو زمان قبل کـه بیشتر بوده!

     گلستانی : خداوند ما را يک لحظه بـه خودمان وا نگذارد

     خاني : حجاب زن باشد

     معصومـه : والا چي بگم نـه نـه ...

     محمد : سلام بـه همگي
    اين حرفها نيست درسته اقايون هم ايراد دارند اما خوب وقتي بعضي ها با وضع بدي بيرون ميان خوب مردها هم تحريک ميشن ديگه

     سایـه : اقای محترم امـین کـه دهنتو باز کردی و فکر مـیکنی همـه پسراو اقایون پسرای پیغمبرین .مگه مسلمون نیستی ؟؟؟؟؟؟؟؟توی کجای قران نوشته فقط زنا حتما مواظب حرکاتشون باشنو خودشونو کنترل کنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کجای قران نگفته مردا هم بایدخودشونو کنترل کنن برو ادم شو بعد بیـا نظر بده و قضاوت کن

     یـاسین....ارشاد : سلام...این موضوع ها همش از بی فرهنگی صورت مـی گیرد،اگر بـه فرهنگ کامل ایرانی پایبند باشیم این موضوع پیش نمـیاد ...پس بریم فرهنگ سازی کنیم

     مریم : ا حتما با خودشون اسلحه ببرن بیرون وقتی قانونی وجود نداره حتما مثل ایـالات متحده ی امریکا خودت حقتو با تیرو تفنگ و اسلحه بگیری ریشـه اش بی قانونی و بی سوادی وولگردی و چشم ناپاکی مرداست
    اللهم عجل لولیک الفرج

     پیشنـهاد :
    تو ترکیـه قانونی مـیخوان بزارن هرمردی دو بار تجاوز کنـه عقیمش کنن که تا اخر عمر

     امين : سلام/ همـه اين بدبختي هاي ايران از دولت ماست وعدم فرهنگ است.ودولت زور گو هستشو
    واين قدر ماها را از دنيا پرت نگه داشتن و جلمونـه گرفتن کـه از سر مجبوري بـه دنبال بدهاو بي ارزشترين چيز ها ميريم وتا ميام اعتراض کنيم بلائي بـه سرمان ميارن کـه به گو خوردن مي افتيم. کجائي کوروش کبير کـه به ظاهر مملکت اسلامي/ ايران را بـه کجا کشيدند .اقا صاحب الزمان خواهشن ظهور کن بـه داد ايران برس

     مارال : آشي کـه ميدن بايد خورد خانما خودشون ميکنن

     امين : اينـها تقصير روسااست اين همـه پسر جون بيكار هست كه نياز نيست ا سر كار برند كه اين مشكلات برايشون پيش بياد خانوم بشين تو خونـه كارتو بكون تو اداره كه خبري نيست
    ضمنا که تا خانومـها چراغ سبز نشون ندند اقايون فاصلشون را حفظ مي كنند
    ههههههههههههههههههههههه

     سوگل : من آزادي را دوست دارم اما اينطور کـه خوندم نميشـه مجرد باشيم شايد واسه همينـه کـه م منتظره برام خواستگار بياد درحالي کـه من فکر ميکردم واسه راحتي خودشون ميخان من عروسي کنم

     غيرت : تقوا پيشـه کنيد

     اکرم : خدا لعنت کنـه اون مردایی (البته اسمشونو نمـیشـه مرد گذاشت )که مغزشون توشلوارشونـه.با هردست بدی با همون دست هم مـیگیری یکی هست کـه این بلاهارو سر زن و ناموس خودتون بیـاره از خدا بترسین کـه چوب خدا صدا نداره

     سعید : مثل اینکه تو این جامعه فقط مردها مشکل دارند . زنـها کـه معصومند .

     يک دانشجو : فقط بايد بگم متاسفم ان هم براي مردمي کـه ادعاي مسلماني دارند

     مريم اوحدي : خاک بسر هر چي مرد بيشعور ايراني ند کـه بيسوادند و عاميانـه حرف ميزنند اونا اگر خفه شدن بهتره بجاي اراجيف برن يکخورده مطالعه ند.

     هادي : حضرت علي :
    اگر مرد و زني درون مکاني تنـها باشند نفر سوم شيطان است

     رامين همتي : باسلام.اين اتفاقات درون ايران بيشتر هست کـه باعث تاسفه معمولا ادمـهاي بي خانواده دچارش ميشن.

     بهار : بحث آزار زنان کـه معضل اجتماعي درون سطح جهاني هست و بايد گفت کـه اينکه بگيم زنان شغلشان رارها کنند منصفانـه نيست چرا کـه ممکن هست مجبور بـه تامين معاش و ضروريات اوليه زندگي خود باشندو راه حل قطعي تشکيل يا تاسيس مجراهايي قانوني با قوانين جديد و به روز با تعريف انواع آزارهاي شغلي و مقابله قانوني با اين آزارهاست و مرد جامعه وقتي بدونـه کـه به زنان اين حق داده شده کـه در خصوص اين موارد با توجه بـه شفاف سازي نوع آزاره شکايت نمايند و بازوي اجرايي و نظارتي قوي درون اين زمينـه وجود داره از آزار رواني و جنسي و مالي و جسمي زنان درون محيط کار کاسته ميشـه (يک کارشناس اجتماعي)

     عباسی : خداوند زن و مرد را مکمل هم قرار داده و فطرتا نسبت بـه هم علاقه نشون مي دهند اما براي پاکي و دوري از گناه تقوا را هم بهشون داده اگري راه تقوا رو درون بيش گرفت هرگز بشيمان نخواهد شد تقوا کـه باشد محيط کار نيز بـه سمت مثبت تغيير مي کند حتي اگر اين فرد متقي يک نفر باشد درون بين هزاران نفر مي تواند کار کند و پاک باشد خانـه دار باشد و پاک باشد اما اگر اين تقوا و ايمان نباشد درون هرکجا کـه باشد خود را ارزان مي فروشد فرقي هم نمي کند چه زن باشد چه مرد.

     علي : طرز لباس پوشيدن خانمـها و طرز برخورد اونـها مشخص مي کنـه خانم چکاره هست . درسته بعضي آقايون مشکل دارند ولي خانمـها هم بي مشکل نيستند .

     يه رهگذر : آنکه شيران را کند روبه مزاج احتياج هست احتياج احتياج

     زهرا : خیلی از آقایون تو قسمت نظرات با طرزه برخوردشون نشون خودشون از این دست آدما هستن کـه اذیتشون رو انجام مـیدن بعد به منظور تسکین عذاب وجدانشون مـی گن خودش مـی خواره فلانـه بهمانـه اگه هم اینطور باشـه وظیفه شما چیـه یعنی عفت شما مـهم نیست اینکه شما دلتون مـی خواد مـهم نیست من یـه م بـه خاطره محیط خراب کار سالهاست بی کارم ا از دست سرکوفت اجتماع حتی پدرمم تحقیرم مـی کنـه با این حال تحمل مـی کنم اما با عذاب. خیلیـا سرپرسته خونوادشونن چاره ایی ندارن یـه روز شاید یـا مادره خودتون مجبور بـه کار بشـه ازش سو استفاده بشـه حرفا خودتونو بعدش بیـاین بخونین چه حالی مـی شین

     وحید نی......م : از ماست کـه بر ماست

     نارسيس : سلام من اين حرفهارو قبول ندارم بعد اونايي کـه توي خارج هستن و را بايد چي بگيم مامسلمانيم مثلا ولي از همـه بيشتر گناه مي کنيم و نگاهامون آلوده هست در حاليکه مسيحي ها مسلمان واقعي ان

     مـهدی : زن با عفت اگه شد درست کار ميکنـه اگه هم نشد شرافتش رو با بقول خودش کلاس اجتماعي عوض نميکنـه.

     مـیثم : خوبه دیگه!از این بهتر؟

     مـهدی اسماعیلی : زنامـیتونن جلوش بگیرن

     آرمين : چرت نگين.زن اگه اون مدلي كه انگار هست بيرون نياد هيچ مردي نيگاش نميكنـه.

     ايران : زن ومرد مسئول اعمال خودشون هستند ما بايد بدونيم يك روزي بايد جواب اعمالمون روبديم بعد براي افتادن درون دام شيطان دلايل موجه براي خودمون نتراشيم

     محسن یسلیـانی : اگر واقعا ميخواره حقشـه وگرنـه اگه واقعا اعتقاد داشته باشـه تو همچين محيطي اصلا کار جايز نيست

     ارمـین : هر بلايي سر خانوم هاي بي حجاب بياد حقشونـه

     علي از كرج : سلام هادي جون بيا خودت رئيس جمـهور شو منم بهت راي ميدم که تا بتوني اين مشكلات رو حل كني ومرد درون كنار زن يا زنـها بـه ارامش برسند.راستي بحث يك مرد با چند ازدواجي همزمان رو مطرح كن شايد كشور از اين حال درون بياد.اينو هم ميدوني كه جمعيت نسبت بـه پسر دوبرابره.نشوني اون درصد قبول شدگان دانشگاهها درسال89.دوستت دارم.مي بينمت

     سيد :
    عدم اعتقاد بـه توحيد سرسلسله همـه مشكلات بشري هست.

     ر-محمدي : زن اگر بد باشـه تو شيشـه هم خودش را نشون ميده اگر هم خوب باشـه يک ملت حريفش نميشند

     افم : متاسفم

     استار : برين دنبال ريشـه موضوع بگردين و ظاهربين نباشين

     بسيجي : من ميگم همش سر امريکاست

     علیرضا کاظمـی : سلام انسان باهر جنسيتي اگر خداترس و مومن و معتقد باشد هيچ مشکلي پيش نمي آيد

     باران : سلام خسته نباشيد بابت همـه اطلاعاتي کـه رو سايت گذاشتيد ممنونم اميدوارم يه روزي همـه اين بي رحمي ها تموم بشـه ,من کـه از نگاه مرد ها خسته شدم با اينکه ظاهر مناسبي دارم ولي بازم اذيتم ميکنند .راستش چند ماهي دنبال کار ميگردم و برادرم مخالفت ميکرد ,حالا دليلش را ميفهمم ,استرس دارم و دوست ندارم اين اتفاقات برام بيفته. بازم ازتون تشکر ميکنم .به اميد روزهاي رنگين کموني

     على ازسوريه : سلام با تشكر از اينكه بـه بچه ها آگاهي مى دهيد بـه كميل پسر خالت سلام برسون . خودت بـه فكر خودت باش.

    جواب سوني کارت بيست :
    از لطف شما سپاسگزاريم . ولي کميل کي هست ؟ احتمالا اشتباهي صورت گرفته
    به هر حالا باز هم ممنون و براي شما آرزوي موفقيت ميکنيم

     آزاده : چي بگم ؟ از موقعي کـه چشم باز کردم و دنيا رو اينطوري ديدم ‘ همـه چي واسم تغيير کرده‘ دنيا روسرم خراب شده ‘ديگه عشق برام مفهومي نداره ‘ ديگه مرد توي زندگيم جايي نداره ‘ولي خودمونيم دليل
    خيلي از اين اتفاقات خود مردهان کـه ياد نگرفتن بايد درون زندگي يکي رو واسه عشق اول و اخر انتخاب کرد ‘ مگر نميبينن همـه اين فيلمـهارو کـه هوس بـه کجا ميکشوندشون؟
    به اميد روزي کـه تعبير ما از زن و مرد دوباره يه عشق پاک باشـه مثل
    "ليلي و مجنون "

     مرصاد : ايراد از مملکته

     مريم و : جوري شدم کـه به عادت کردم خدا ازشون نگذره

     اشکان-پاسارگاد : اول جواب خواننده خوب ترانـه کـه گفته کرم از خود سیبه:
    دوست خوبم بـه خدا هیچ سیبی ذاتا کرمو نیست- کرموش مـیکنن.
    دوم:اولین باره کـه چنین مطالعات خوب اجتماعی رو درون این سطح گسترده وواضح مـیبینم - شما را بـه خدا بیـائیم کمـی بالای شکم فکر کنیم-جامعه ما فقط شده شکم وزیر شکم-چه انتظار داریداوضاع اجتماعی واخلاقی بهتراز این بشـه؟یـه کمـی بـه فکر ذات پاک انسانی خود باشیم - این کـه همش شد ذات حیوانی-پس فرق ما با سگ وخوک الاغ چیست؟
    اگر بـه خدا کـه ذات پاک مارا شکل داده فکروعمل کنیم - آنوقت هم لذات حیوانی داریم هم لذات معنوی.زن فقط نیست-جلوه تجلی خدابرانسان است.
    زن مریم مقدس-خدیجه کبری-فاطمـه زهرااست.همان حیوان صفتهائی کـه ازخدابرای رسیدن بـه مقاصدشوم استفاده مـیکننداز زن هم استفاده مـیکنند.
    به خدا پناه آوریم0

     محبت 19 : نردبان خلق اين ما و من هست عاقبت از نردبان افتادن است
    ابله هست آن کـه بالاتر نشست
    استخوانش سخت تر خواهد شکست

     09171923186 : همـه این مشکلات رو حل مـیکنـه. گاهی فرهنگ سایر کشورها و نحوه حل مشکل توسط اونـها رو مطالعه کنید. چیزی شبیـه با عنوانـهای متفاوت وجود دارد.

     بند زاره اي : خدا بـه ما نزديك هست ميبيند و ميشنود از اسرار دل ما آگاه هست و عقابش سخت مواظب باشيد عواقب كارتان را درون اين دنيا هم خواهيد ديد شك نكنييد و بدانيد كه چوب خدا صدا ندارد

     محمد : خوب چرا زن ها برن كار كنن كه ما مردا بيكار باشيم

     مـهدی زین االدین : انسانـها الزاما شیفته زیبایی و تنوع هستن ، درون دین ما به منظور هر راهی بابی رو معین شده حالا اگری توان همـه جانبه خودشو بالا مـیبینـه مـیتونـه از راههایی مثل اختیـار تعدد زوجه خودشو تخلیـه کنـه،این مسئله پیش روی ما بازتاب پشت و تغییر درون احکام خداست.
    که متاسفانـه نـه درون این بحث درون خیلی از احکام تحریفات بارزی رو مشاهده مـیکنیم،حکم رضایت کتبی از همسر اول درون هیچ جا مستند نیست،فقط تمکین و تامـین و عدالت درون زندگی بـه چالش کشیده شده ، لاجرم بعد زلزله هایی رو با توجه بـه تغییرات همـه روزه قوانیین کشور کـه رنگ و بوی چند ملیتی گرفته مشاهده خواهیید کرد

     کردستان : برادران و ان من. از قديم گفته اند کار خانـه مال زن و کار بيرون مال مردهاست. اگر بـه جای اون خانمـی کـه برای لوازم آرايش و نقاشی سرو و صورتش کاره مـیکنـه همان حقش هست اما به منظور خانمـی کـه سرپرست نداره مسئولان درون قيامت بايستی جواب بدهند. اينـهمـه پسر بيکار تو علافی هستند و خانمـها بروند کار. عجب دنيايي شده،،،،،

     رضا : فقط نميدونم ما دنبال چي هستيم و ميخواهيم بـه کجا برسيم.

     اصغر : یک خانم اگر واقعاً دلش نخواد و حیـا و حجاب داشته باشدی جرأت جسارت بـه او را ندارد 90% مشکل از خانمـهاست هزار ناز و عشو مـی آیند وقتی کـه بهشون تجاوز شد تازه یـادشان بـه حق و حقوقشان مـی افتد

     1236 : واقعا

     جاويد : ا مواظب تيپ و حركاتشان باشند

     ترانـه : کرم از خود سيب هست

     ستاره سهیلی : اگر هر فردی چه زن وچه مرد حد و حدود خودش را بدونـه و از اون تجاوز نکنـه ویـا درون یک کلام منطقی و منصف باشـه هیچهم آزار نمـی بینـه.
    بیـایید قضاوت را بـه عقل سلیم بسپاریم و ازقید ظاهر این و اون را محکوم نکنیم.

     ميلاذ محمدي : طوري نيست خدا بزرگ تر از اين حرفاس

     صابر اسدا...زاده : همـین کارا را مـی کنند کـه پیشرفت نمـی کنیم

     حسین ش : یـادتون نره کـه امام زمان مـی بیندتون

     عظيمي : تقصير خانم هاست کـه اين قدر بـه مرد ها رو دادند . حالا مثلا کارشونو از دست بدن آيا کار ميتونـه جايگزين شرافت بشـه؟
    واقعا خيلي متاستفم.

     نگار : تا حدی موافقم کـه بعضی از خانمـها واقعآ بد مـی
    ردن اما بقیـه چی؟! واقعآ بک سری از آقایون مریضن و مشکل دارن آخه دیگه تو محیط کار وقتی کـه زن باهاتون حرف مـی زنـه هم تحریک مـی شوید؟؟ خدا بـه همـه کمک کنـه

     سید.ف.ی : خانمـها اگر حجاب خود را رعایت کنند این اتفاقها نمـی افتد

     ريگي 09376569700 : اين خرده وريزهارا ول کنيدبچسپيدکه کله گنده ها دارن هاي اين مملکت رابه کشورهاي ديگه ترانزيت مي کنندکه نـهايت سواستفاده رامي کنندتجاوز واستفاده درفيلم هاي مبتذل واستفاده درکاباره مي فروشندوکرايه مي دهندکه دست نفت رابراي اقايان ازپشت بسته کـه سه تاازماشينـهاي ترانزيتي کـه پرازهاي جوان بودکه درقلعه زنگي کرمان وپل بهادرابادکرمان گيرافتادندکه مي خواستندبه بندرچابهار وبندرعباس ببرندوصادرکنندفکري بـه حال اين کله گنده هاکنيد کـه پول نفت سيرشون نمي کنـه

     سلام نانا : راهش ازدواجه كوتاه مدته که تا هم زنا و فحشا نباشـه هم تمايلات جنسي شون ارضا بشـه و غير شرعي نباشـه درضمن صيغه هم بدك نيست جطوره؟

     رسول : البته نوع پوشش و آرايش بعضي از اين خانمـها درون تحريک اين قبيل آقايان بي تاثير نيست .

     جاويدحاتمي : ازخودم بدم آمد.

     خودم : وحشتناكه

     سیدمـهدی : زندگی همان چیزی هست کـه هست سعی درون تغییرش نداشته باش(انسان آزادست و مـیاندیشد کـه زندگی مـی کند و زندگی هر انسان با اعمال رفتار وعمل و عالعملش جهت مـیگیرد چه بهتر کـه جهتی خوب پاک و مستقیم را به منظور خود انتخاب کنیم .انتخاب مـی کنیم و چون انتخاب مـی کنیم حق انتخاب داریم بعد بهترین شیوه را به منظور زندگی خود واطرافیـانمان انتخاب کنیم .
    ممنون از انتخاب موضوع خوب وقابل بحث شما

     انتي : نداشتن ايمان و تقوا باعث تمام اين حرکت ها شده هست چون يک سري از مردها بي غيرت شده اند مگه نميدونـه کـه اين بـه اصطلاح خانم ايشون چه وضعي بـه بيرون ميره ...پس نتيجه يک سري از مردها بي غيرت شده اند
    همـه چي بستگي بـه مرددارد

     سیـامک : من بـه اون افرادي کـه ميگن تقصير اين و اونـه خندم ميگيره.بابا اين موضوع تو غرب متمدن هست که تا افغانستان.هيچ ربتيم بـه اسلام و حکومت نداره.خودمونيم اگر حتي زن اراده کنـه شوهرشم نميتونـه بهش نزديکي کنـه چه برسه توي سر کار و اون محيط کاري.پس خانومـها نگيد تقصير حکومت و يا دين و حجاب ومحدوديته تقصير .......با کمال احترام براي خانمـهاي پاک و شاغل کـه خودشونرو فقط بـه اوني کـه لياقتشون رو داره ارايه ميدن شوهرشون
    درود بر هرچه ايراني مسلمان ازاد انديش

     زن ايراني : من يک زن معمولي هستم و در يک سازمان دولتي کار ميکنم. از ديد يک زن خدمتتون ميگم و از تجربه اي کـه بدست آوردم کـه فقط درصد کمي از آقايون بـه خاطر ايمان قوي کـه دارند بـه همکاره خانمشان چشمي ندارند اما دو سوم ديگر آقايون آماده آشنايي يا ارتباط هستند. حالا يا خودشان پيش قدم آشنايي و گفتگو ميشن يا با نگاه و تامل نشون ميدن کـه دوس دارن باهات دوست بشن ! تجربه نشون داده کـه به خانم هاي چادري و البته سنگين و متين جرات صحبت هم ندارند. ضمنا" خدا نکنـه کـه آقايون درون جامعه بفهمند کـه مجردي يا طلاق گرفتي! اون وقت ديگه مثل کنـه دنبالتن! زيادن اين مردان بي صفت...

     عبد ذليل خدا : به نظر من تمام اين مشکلات و ناهنجاريها بعلت ضعف ايمان و عقيده و دور شدن از خداوند و دستورات اسلامي مي باشد.به زن يا مرد بودن ربطي ندارد.ان شاالله بتوانيم با انجام دستورات و فرامين الهي جامعه اي سالم و پاک داشته باشيم بـه اميد آن روز.اجرکم عندالله

     م. پارسا : سلام. الان داشتم بعضي از اين کامنت هارو مي خوندم .واقعاً خنده داره کـه آقايون هرکاري دوست دارن ن بعد خيلي راحت مي گن م حجابت رو رعايت کن. مگه هريه کم سر و وضعش ناجور بود يه مشکلي داره؟ مشکل از خودتونـه آقايون، مشکل از شماست کـه همـه رو بـه يک چشم مي بينيد! و يک کم فکر کنيد. اون خانم هايي کـه بي آبرو مي شن بـه دست کي بي آبرو ميشن؟ چند که تا مثل شماها کـه هرکار دوست داريد مي کنيد .اين عقده اي بازيها مال خودمونـه کـه انگار نديد بديد هستيم. محل کارو خونـه و جاي هيچ چيزو نمي دونيم. همـه چيزو قاطي مي کنيم. نميدونيم هرزگي با باکلاسي فرق داره

     مونا محمدي : خوشبختي داشتن دوست داشتني ها نيست دوست داشتن داشتني هاستو...

     کرمان : کار بدی است

     احمد رضا : خدا را درون نظر بگیرند نـه کار وحوق مکفی وامکانات را

     نينا : اون کوته فکري کـه اسمشو ميزاره جومونگ بايدم اين مزخرفاتو بگه!! و آفرين بـه فريد مکارمي!ممنون

     جمال جوادي : زن هاي بدحجاب همانند ويروس واگيردارند و تمام جامعه را بـه فساد كشانده اند تو را خدا حجابت را از دست نده كه ....

     علي دلداده : هميشـه اين مسايل براي زنـها هست مقصر ما مردا هستيم

     وحید : ضمن تشکر از دوستانی کـه در نظرسنجی شرکت د.فقط مـی خوام یـه موضوعی رو مطرح کنم و اون اینکه اگر خانم ها قدر خودشون رو بدونند وهر چی رو کـه اسلام دستور داده بـه اون پایبند باشند مطمئن باشند کـه هیچ مردی جرات نزدیک شدن بـه حریم اونـها رو نخواهد داشت.
    واقعا یـه نگاه بـه پوشش زنان امروزی درون خیـایـان ها بیندازین ، بـه خدا قسم لباس خواب خیلی بهتر از این لباسهایی ست کـه اینـها مـی پوشند...

     09191930344 : سلام. من اعتقاددارم,از اين دست بدي از اون دست ميگيري.اون مردهايي کـه اين کارهارو ميکنند.اينو بدونند کـه خودشون هم يا مادر دارند!!!! مطمئن باشن کـه همين بلارو همي سر ومادرشون مياره.× و اينکه زنـها مثل گل ميمونند نبايد اونـهارو پرپر کرد.

     پسری بیکار : چرا دولت بـه پسرا کار نمـیده؟ کـه ا مـیرن سر کار.بعدش این اتفاقا مـی افته

     علي : هرهرقدر هم محتاج باشـه نبايد تن بـه شغلي بده کـه بهش خيانت کنند

     تانيا : وقتي همـه ما شديم حمال چيني ها کـه هر چي توليد ميکنن مصرف کنيم
    معلومـه غيرتي نميمونـه کـه بخواد جلوي اين تعارضات ايستادگي کنـه
    .
    اي عزيز خانـه از پايبست ويران شد

     نستـــــــــا : خونـه از بيخ ويرونـه! بـه نظر من يه کلاف بي سر و تهه با اين وضع چون بحران هم اقتصاديه هم فرهنگي هم درون خانواده و و و ...اما اگر انقدر محدوديت ايجاد نمي هم زن خودش شخصيتش رو ميساخت هم مرد ها انقدر حريص نميشدن کـه با يه لمس دست فکرشون هزار راه بره...اون موقع جايگاه هر مشخصه . الان نـه چادري مومنـه نـه بي حجاب کافر!اعتقاد تحميلي (و نـه اکتسابي) همـه چي رو بـه هم ريخته...
    چي بگم! هر چي بگم بازم دلم پره...
    حيف ايران کـه اينجوري داره پرپر ميشـه

     اسعدي : خود کرده را تدبير نيست

     ي ي : يه سيب تصور كنيد كه دست نخورده هست حالاپوستش را بكنيد بعد از زماني بـه علت نداشتن حجاب فاسد مي شـه ما جنس مونث هم همين جوري هستيم بنا براين خانوما با شعار مد خودتان را فاسد نكنيد

     ترانـه : من 21 سالمـه و 5 که تا دارم پدرم مجبوره خرجمون رو بده تازه کلی هم سرکوفت و منت مـیزاره مـیگه شوهر کنید من کـه حاضر نیستم شوهر خرجمو بده
    اگه کارنکنم بعد چه طوری زندگی کنم
    این روزا زن و مرد هردوشون حتما کار کنن
    دولت از همـه بی خیـال ترو بی غیرت تره

     جعفر : خدایـا اینـها را بـه راه راست هدایت بفرما

     یـه مسلمون نـه یـه مومن : انسان های پست دین و ایمان نمـیفهمند مخصوصا وقتی بای تنـها باشن از خدا به منظور انـها آرزوی قطع رزق و روزی و عمر پر درد را دارم

     ساسان : تقصیر خودمان است

     ابوالفضل : در حيرتم از مرام اين مردم پست

     فرهاد : اگه اون توالت لازمي كه يك سري از روحانيون گفتند رو راه بندازند خيلي ها ميروند سر كارشون .ما بقي هم بـه كارشون ميرسند.

     حجت : زن ها مقصرن --> بي حجابي و طرز رفتارشون خيلي موثره ?? درصد بـه بالا با کوچکترين حرکت زن يا گفتار يا آرايش اون تحريک ميشن يا برداشت بد ميکنن
    مردا مقصرند --> بازم که تا حدي چون جنس مرد زود تحريک شونده و علاقمند بـه تنوع و زيبايي رنان بـه شدته درصدش کمتره و زن بايد بيشتر يه سري مسايل رو رفتار کنـه
    آيا آزادي جنسي مشکل رو حل ميکنـه؟ درون مورد مردا مطمينم نـه همين الان بالاترين امار جرم درون ارو‍ا و آمريکا تجاوز بـه زنانـه
    نکته:
    -->ببخشيد ولي خانومـها بـه هيچ مردي هرچند بـه ظاهر و خوب و مومن هم اعتماد نکنن ما شنيدم يه آدم رو يه خانوم ? ماه يا حتي بوده دو سال کار کرده که تا بالاخره حالا يا با تجاوز يا با فريفتن کار اون خانوم تموم کرده و من خودم گرگهايي رو درون لباس ميش ديدم با چشمام کـه شايد اگه ي يه مدت با اين آقا بود

     ابراهيم : به نظر من اين کار بايد همين الان پايان يابد

     فرهاد : بايد از اول بدونن کـه کجا استخدام ميشن المومن کيث مومن بايد زيرک باشد

     محمد : بيشتر خانمـها از اين دست خودشون بدشون نمياد باهاشون اينطوري رفتار بشـه

     عاقلین : معمولاان سعی مـیکنندخودرابیگناه وپسران راگناهکارنشان دهند

     جمال : تا ماديان دم نزنـه يابو سم نميزنـه

     منصور : به نظر من اول از همـه حتما محیط کاری رو بـه 2 دسته تقسیم کنیم اقا و خانم ها این طوری پیش گیری از این قبیل موارد مـیشـه- 2-خانمـها بـه 3دلیل این خیـانت ها رو مـیکنن 1-تامـین مالی از طرف شوهر یـا خوانواده -2کم لطف بود شوهر 3- تمایل خود خانم بـه رابطه بـه چند یـا چندین نفر کـه تو جامعه ما بـه چنینانی یـامـیگیم.که نـه تنـها تو ایران بلکه درون تمام جهان چنین افرادی فاقد غرور احترام و شخصیت فردی و اجتماعی هستند1 واما مورد اول و دوم قرار نیست هر کی بیکار یـا بی پول بشـه تصمـیم بـه خود فروشی بگیره اگه این کار رو ن جزو دسته سومند . به منظور هر مشکلی راه حلی هست صبر چاره و صلاح بیکاری و بی پولیـه شاید زمان ببره ولی مـیشـه بـه نظر من این طور ادما بـه اینده فکر کنن کـه به بچه هاشون چه جوابی بعد بدن؟بگن تو مادرت....

     09131683081 : از راه شرعي وارد شوند و خطبه بخونند

     الناز : وقتی زن بـه شوهرش توجهی نداره و ارضاش نمـیکنـه مرد هم مجبوره بـه خانوم های دیگه نظر بد داشته باشـه

     بهبود : اگر تمایل وتحریک از طرف مرد باشد بسیـار ناپسند هست ولی بر عخانم مقصر هست باید حقیقت را بیـان کرد ما نیـاز مبرم بـه خانـه های عفاف داریم که تا فساد چنین بر ملا نکند.

     محمود ازقم : اگه خانم نخواد صدتا مرد هم نميتونند کاري ند دستورات شرع رعايت بشـه هيچ اتفاقي نمي افتد اگر زن ومرد نامحرم درون مکان دربسته قرار گرفتند سومي انـها شيطان هست خانمـها درپوشش وحجاب وارايش رعايت نکنند هرچي سرشون بياد حقشونـه

     حسن رضایی والا : حضرت زهرا فرمودند:بهترین زنان امت من زنانی هستند کـه مردی آنان را نبینند وآنـها مردی را نبیند

     علی : سلام
    ارايه نظرات از طيف هاي مختلف خوب هست اما بـه شرطه اينکه منطقي و قابل هضم براي همگان باشـه حقيقتو نميشـه پنـهان کردکه ما همـه حتي تو بهترين شرايط گناهکاريم شايد انسان جايزالخطا باشـه ولي منطق درستي نيست همـه با هر شرايطي وعقيده ايي کـه داريم موظفيم درون مقابل کلام خدا درون قران عظيم الشان کـه نورانيت اين کتاب ارزشمند قابل وصف نيست بايد بـه راه اين کتاب قدم برداريم کوته فکري ها رو پشت بندازيم خداوند دل همـه رو زيبا خلق کرد بعد بيايين با عملمون بـه زيبايي افرينش خدا زيبايي جلوه دهيم که تا خدا عمل زيبامونو بـه زيبايي جلوه گر نمايد خدا بي شک مواظب همـه ما هست کاري نکنيم فرداي روز محشر درون مقابله دشمنان دين خدا سر افکنده باشيم ما شيعه ايم و بايد درون مقابله دشمنان دين خدا با عمل خوبمان سر افراز باشيم مواظب خودمان باشيم

     د : بر ذاتشان لعنت

     رهبري : ان شاالله با ظهور آقا همـه چيز درست مي شود

     يه دانشجو : اگر صيغه از کشور هاي غربي مي آمد همـه مو بـه مو اجرا مي د,پس چرا صيغه رسمي نيست,اين کـه اسلامي است,هر کـه نياز داشت استفاده ميکند

     خانومم : خواستم بـه ارش حسینی کـه گفته اشکال نداره هر دو طرف حال مـیکنن بگم بعد و مادر خودتم جز همون دسته
    خدا کنـه روزی برسه کـه خداوند .........نمـیدونم چی بگم گاهی به منظور زن بودن خودمون تاسف مـیخورم
    خدا ازتون نگذره با نگاه ناپاکتون

     رضا ي : به نظر من بعضي ها کـه با هر مرد چه زن دار چه مجرد رابطه برقرار ميکنند مردهاي بي جنبه فکر ميکنند کـه ميتونن با هر زن يا ي کـه اراده ميکنند دوست بشن اگر قانون از زنـهايي کـه براشون ايجاد مزاحمت پيش مياد طرفداري جدي ميکرد و براي شکايت از اين ادما دچار مشکل نميشد از ترس هم کـه شده اين مزاحمتا کمتر ميشد چه بسا زنـهايي کـه به خاطر همين پست بازي بعضي مرد نماها مجبور بـه ترک تحصيل شده اند من بـه عينـه شاهد اين ي از طرف يکي از اساتيد دانشگاه بوده ام کـه حتي بـه جنجال خانوادگي مبدل شده بود کاش قضات ما با اين گونـه شکايات مردم قاطع تر برخورد ميد و فرض ميد اين شخص کـه مورد اذيت قرار گرفته از خانواده خودشان است

     ناصرپلنگ : تا مردسخن نگفنـه باشد عيب وهنرش نـهفته باشد،حالا خانمـها را حساب کنيد قيف گرفتن هم زيادي خرابي بـه بار مياره ، زن مال خونـه هست خودشو خراب مي کنـه زود ، بـه ولاي علي هرچي خوب باشـه تاب نمي ياره خودتون شاهديد از بس ساده ساده هستند.اينم حرف دل ما بود خودشونو پاک نشون مي دند ولي آخرش بيا ببين چي از آب درون مياند .هر کي ميگه من پاکم دروغ مي گه دروغ مي گه دروغ ميگه

     باران : به نظرمن عیب از اس اگه خودشونو بزک نکنن و توخیـابونا راه نیفتن پسرابه گناه نمـیافتن من خودم م اما حالم از ابه هم مـیخوره بیخودی بـه اسلام و دولتم نچسبونیم آدمایم کـه به پهلوی وشاه فکر مـیکنن از همون انسانـهای پست ی هستند خداوند ریشـه همـه این پسرای بدواگه هدایت نشدند ه

     صميمي : واقعا آدم بعضي وقتها ميمونـه چي بگه !
    بنازم متربان راكه خلق را سرور مي خواهند نـه زار و مرده و رنجور

     هرماس 0312 : اشتباه از دو طرفه، البته مشكل اصلي از دولت ماست كه فقط فكر خودشونن...

     رضا ص. : مشکل اصلي از مردهاست کـه نميتونند خودشونو کنترل کنند.من بـه عنوان يک جوان مخالفم.مرد بايد غيرت داشته باشـه,نـه اينکه مثل حيوان برخورد ه.اگه يک زن يا ي با حجابه کامل نباشـه ميگن يارو خرابه!!!!!!!!!!!چرا؟؟؟ديگه بعضي ز مردها اينقدر بي ناموس شدن کـه به زن شوهر دارم رحم نميکنند,بعد همونا دم از غيرت ميزنن.په مشکل از مردهاس.په واسه مردا مجازات و قانون بزاريم.انشا ا... نابود بشن اين اشغالايه پست.

     بدلي : اگرکسي درمحيط کار وبيرون مزاحم ناموسيي شود بايد طاقت اين را داشتي باشد کهي مزاحم ناموس او شود واحساس سربلندي کند

     الف ن ون : من كارمندم وهمكار زن و زياد داريم انـهاي بـه خدا نزديك اند از هيچ چيز ابا ندارند

     شاهي : ازادي ايران

     سعيده : هرمردي بايد خودشو باوجدانش طرف کنـه

     شكسپير : اگه مكانـهايي براي ارضاي زن ومردي كه نياز بـه هم دارن باشـه خيلي از اين كارا جلوش گرفته ميشـه

     فرزاد بی مخ : حق خانوما از این بیشتر هم هست یعنی حقشونـه

     فواد -پ : چاه كن ته چاه است

     م-ن : باید صبور بود

     ارش حسینی : از نظرمن اشکال نداره 2طرف حال مـیکنند....

     عطا : خوب هست روابط دوستانـه باشد و محیط کار صمـیمـی اما بقول بسیـار ی از دوستان خود خامـها مـیتوانند سبب بهتر شدن شرایطشان باشند دوست باشند اما با اولین پیشنـهاد مردها بنشینند و خیلی راحت بگویند دوستی ما که تا همـین جاست از این بـه بعد تمام هست و راهی برا شما نیست تمام

     فرياد : ما هرچي ميکشيم از دست اينـهاست / 30ساله مردها و زنان زيبا و پاکدامن ما رو تو نا آگاهي نگهداشتن که تا از دنيا بي خبر باشند/ بچه ها فقط آگاهيتونو بالا ببريد./ ما بيشماريم

     نادر : از خدا بترس

     کورش : نحوه رفتار و لباس پوشیدن خانم ها درون نگاه و قضاوت آقایـان همکار موثر هست مثلا بعضی خانمـها محیط کار را با سالن مد اشتباه مـیگیرند ویـا با نوع نگاه خود باعث ارسال علاماتی مـیشوند کـه شاید بـه واقع قصد آنر نداشته باشند

     مريم : اينكه تقصير اس يعني چي آخه
    توي شـهرستانـهاي كوچيك كه اكثر ها چادر مي پوشن و حجابشون كامله اگه يه ي كيفش رو بندازه رو چادرش از نظر آقايون تحريك كنندس
    و توي شـهراي بزرگ مانتوي خيلي تنگ و شلوار كوتاه و ... تحريك كنندس
    يعني چيزي كه باعث تحريك آقايون ميشـه مدام تغيير مي كنـه (اين از نظر پوشش خانمـها)

     مصطفي : انسان بايد خودش فکر کنـه کـه چه کاري درسته چه کاري غلطه نـه تقصير جامعه نيست

     شاگرد جت لی : اول اینکه زنـها را از شغل مرده بیرون کنید.دوم اینکه بـه قول ناصر ملک مطیی درفیلم طوقی کـه مـی گفت که تا وقتیکه زن نخواهد اگر داخل یک ایل سرباز هم برود هیچ اتفاقی برایش نمـی افتد

     رامين22 : زنـها اگر خودشان نميخواستند تماس جنسي نميد

     محمود : خيلي بي غيرت هستند اگه دست من بود پدرشون رو درون مياوردم

     سعيدازمشـهد : خانمـهاي محترم بهترين توصيه اين هست که موارد بيرون از خانـه را بـه صورت منطقي ونـه غيرتي با خانواده يا فردي دلسوز و با تجربه درون ميان بگذاريد و بعد واکنش نشان دهيد(درصورت نياز توضيح بيشتر خواهم داد)

     گلزار محمد : كسي كه خدا ترس باشـه از اين كارها نميكنـه

     دگر انديش : دوستان » امنيت كامل درون گروي آزادي كامل قرار دارد- جوانان ما از آغاز نوجواني مجبورند نياز بـه رابطه با جنس مخالف را بدون پاسخ گذاشته و ميل جنسي را سركوب نمايند. اين عقده چند سال بعد بـه بدترين وجه بروز مي كند. جامعه ايراني گواه اين ادعاست.

     محمد : نميشـه با اين موارد کلي برخورد کرد و گفت همش تقصير مرداست يا برعکس!!!...مشکل پايه اي تر از اين حرفهاست...البته تجاوز بـه کل غيرقابل توجيه هست ولي درون مورد پيشنـهاد بيشرمانـه درون محيط کاري قضيه بـه فقر ..... مربوط ميشـه...

     حميد خسروي : من ميگم کـه اگه بـه ريشـه ش فکر کنيد

     ديبا : سكس تو وجود آدماست بعضي ها ميتونن كنترل كنن بعضي ها نـه بياييم زوري بگيم كنترل كن ؟؟؟؟ خوب همين ميشـه من که تا به حال نـه تن زن رو ديدم نـه دست زدم اما يادمان باشـه چيزي هست كه تو وجود ماست

     تختي : سلام:اگه رفتار اين خانمـهاي عزيز رو درون بعضي مشغولات مشاهده كرده باشيد ديگه جاي اما و چرا؟ نمي ماند"عفت همـه جانبه(مرد و زن)خيلي مـهمـه!!!

     ساناز : همـه مقصريم

     سيمين : جالبه تقريبا بي استثنا از ضعف اخلاق زنـها گفتيد و نـه يکي از چرايي اين وقاحت مردا!!!!!چرا؟؟؟؟؟قوانين ما مردارو هرزه کرده

     علي : به نظر من آدما بايد از برخي حيوانات ياد بگيرند . مثلا عقاب که تا آخر عمرش فقط يك جفت اختيار ميكند درون حاليكه ما آدميم

     احسان : بنده اعتقاد دارم زن بايد حريم خودش را حفظ کند که تا مرد جرآت نکند کـه به او خيانت کند و سو قصد داشته باشد . والا زني کـه با هزار قلم آرايش درون اجتماع ظاهر مي شود بايد منتظر اين جور رفتارها هم باشد .

     احمدخسروي : زن مثل ميوه کرمو ميمونـه کـه باعث ميشـه مرد فاسد بشـه

     راضيه : ا بايد زورشونو زياد کنند

     داوود : زن ها اگر خودشون نمـی خواستند هیچ وقت رضایت بـه همچین کاری نمـی دادند حتما ......

     بيكار : مقصر هم آقايمن هستن و هم خانوما

     09354167778 : لقمـه حلال خيلي شرطه

     حسین تقی ئی : قانونی حتما باشد کـه هر مرد 4تازن بگیرد که تا نفس او دیگر درون نیـاد اگر چشم چرانی کرد چشمشن را کور کنند اگر زنا کرد اعدامش کنند

     علی : غير از زنانی کـه به زور مورد تجاوز قرار مـیگيرن، اکثر سوءاستفاده های کـه زنـها دچارش مـی شن ،مقصر خودشونن چون آنـهایی کـه سبک سرانـه رفتار مـیکنن و زیـادی بـه خودشون مطمئن هستن و زیـادی خوش برخوردند و با مردها خودمانی مـیشن از این قبیل اند. زن حتما در اجتماع ، محل کار و ... با حجاب وبدون آرایش باشد و با رفتار متین، مودبانـه و محکم (بدون نیش خند) با مردان برخورد داشته باشد. مطمئنا" بـه ندرت مردی جرأت و فکر سوءاستفاده از چنین زنانی بـه سرش بزند.

     رامـین : به نظر من تقصیر هست بخاطر اینـه خارش دارند

     شائولين : رفتار غربي ها رو تفليد ميكنن.

     سهیلا : کاش زنـها بـه ارزش واقعی خود آگاهی بیدا کنند و مردها هم بـه شعور ارتباط با زنان

     حسين قربانپور : البته همـه ي خوانندگان محترم نظرشونو دادند و قابل احترامـه ولي همـه ي اينـها(اتفاقات) از بي ايماني نشات ميگيره. نـه از مسائل ديگه.!!!!!!!!!!

     مقام معظم رهبری : عزیزان من اینـها درد اسلام هست و دل ما را مـیشکند خواهشمندم دقت بفرمایید ما همـه تلاشمان این هست که جلوی این کار را بگیریم اما نمـیشود به منظور همـین از ملت مظلوم ایران مـیخواهم بـه از این قبیل دست مسائل خانم بی حجابی تجاوزات روسپی و امثالهم توجه داشته باشید و به مسائل سیـاسی اهمـیت ندهید برادران دلسوز 3 قوه خود سختی مسئولیت کشور داری و تقسیم بودجه و این کارها را انجام مـیدهند مـهم این بی ناموسی هاست کـه اسلام را نابود مـیکند

     من : بعضی از آدما خیلی چیزا رو با هم قاطی مـی کنن.محل کار کـه جای این مسخره بازیـا نیست.در ضمن آدمـی کـه تحصیلات درست حسابی داره و کار بلده شخصیتش اجازه نمـیده کـه مثلا بـه خاطر 300 تومن دست مالی بشـه یـا بهش توهین کنن.ا بریم تلاش کنیم که تا یـه حرفه یـاد بگیریم کـه محتاج این نامردای از خدابی خبر نباشیم.ایشالا.22 سالهاز تهران

     حسن : يكي هم پيدا ميشـه كه بـه و مادر اونا تجاوز كنـه

     س.ح : منم یکی همچین پیشنـهادی از روی دوستی بهم داد امانپذیرفتم چون کرمو نبودم

      کوروش : شرم آوره. بعد اونایی کـه دست و پا بسته تو زندان جمـهوری اسلامـی مورد تجاوز قرار گرفتند حتما چی بگن؟ مـیدونمانی کـه مـیگن مقصر خود زنـها هستند حالا مـیگن ، خوب حقشونـه مـی خواستن نرن تو خیـابون. اما یـه کم واقع بین باشید. دست از کوته فکری بردارید. مـیدونید که تا وقتی شما افکار اینچنینی دارید اوضاع همـینـه کـه هست اگه و مادر خودتون هم مورد تجاوز واقع بشـه بازم مـیگید مشکل از خودشـه؟ اگه بـه دلیل آرایش و لباس یـه زن مردای ایرانی ی مـیشن بعد مرد نیستن بلکه حیوونند.ضعیف و بی اراده هستند. بهتره برن بمـیرن.چادر نمـیتونـه محافظ زنـها باشـه بلکه درون مواردی حفاظ خوبی واسه بعضی از زنـهای هر جاییـه.البته نـه همـه زنـها.خدا زیباست و زیبایی رو دوست داره.زن حتما شیک و آراسته باشـه.اگه دیزی درش بازه کجاست حیـای گربه کوره؟شرم کنید

     معتمدي : زنـها و ها خدشون راضي هستند كه اين كارها رو انجام ميدن

     عبداله : عالم محضرخداستی کـه خداترس باشد همـه برایش انسان هستند ت مطرح نیست
    تمام مشگلات ماازهرقبیل بـه خاطراین هست که بـه عاقبیت کارنمـی اندیشیم

     محبوبه : دوست داشتم بعد از خوندن مطلب بتونم همـه نظرات رو بخونم و بعد نظر بدم اما بـه دلیل کمبود وقت نمـی تونم.مطالبی کـه خوندم شامل:شرکت خصوصی،دولتی،حجاب،ازادی،مسائل مالی،مسائل ،،دین و ایمان،هرزه و.....اما مـیخوام بگم همـه اینـها درون مورد ما بود،اره خود ما....چی شده کـه ما بـه اینجا رسیدیم.چرا مشکل مالی داریم،چرا بیکاری؟چرا زن بشینـه تو خونـه؟چرا مرد اینقدر نسبت بـه نوع لباس و حجاب و رفتار زن بی جنبه باشـه؟چرا مسئله اینقدر مـهم بشـه؟کی ما رو بـه اینجا رسونده؟چرا بعضی ها تحمل بودن زنـها رو ندارن؟چرا زنـها بد تیپ باشن؟و هزار که تا چرای دیگه؟مـیخوام بگم اینقدر برامون مشکل ایجاد کـه فقط از زندگی اینـها رو بفهمـیم و از اصل مملکت بی خبر باشیم این مسیر از قبل برامون طراحی شده و با اصل 44 هم ادامـه داره،اگاه باشید

     شرمسار : از نشانـه های آخر الزمان این هست که چیزهای عجیب اتفاق مـی افتد جامعه انسانی حیوانی مـیشود و انسانـها مثل حیوان به منظور اعمال بـه سر وکول هم مـیپرند

     شوچنکو : بهتر از اين نميشـه....

     اصغر : زن فقط تومحيطي کـه زن هست سالم مي مونـه نـه باجنس مخالف

     ازحيران : ازون طرف شعار ازادي سرميدنو مملکتو بهم ميريزن ازون طرف ظرفيت همينقدر ازادي رو هم ندارن

     قاصدک : ما خود این راه را برگزیدیم حتما بها داد و عذاب کشید کی درون حکومت قبلی این برنامـه ها بود ، نبود ما را با مسایل جنبی اعتیـاد و جسمـی حجاب وزیران 00 مشغول کرده که تا بیشتر نابودی و غارت و غلبه بر این مردم و این سرزمـین را کامل کنند بقولی ما را بـه رخت و چوب شبانی فریفته اند اما ما رابه جان هم مـی اندازند و مثل همـین موارد ابراز شده فعلا همـه ما مجبوریم بـه همـه خواسته های شوم انـها تن درون دهیم نـه جراتی و نـه تعصبی البته درون خفا همـه رستم دستان و بلبل زبان هستیم

     ستاره : از بي غيرتي ا ست

     محمود : خدارا درون نظر بگيريد.

     سینا : همـه این برنامـه ها و معضلات بدون اینکه اجتماع بداند توسط دستگاههای متولی امر اعمال مـیشـه که تا زمـینـه این طور مسائل بروز کند . ریشـه این امر رو مـی توانست درون قانون کار و حقوق و دستمزد دید کـه شرایط اقتصادی به منظور آقایـان طور بد شده کـه از عهده آن بر نیـامده و سناریوی اشتغال زنان طرح مـیشـه . اصلا این سناریو اشتغال زنان توسط همـین آقایـان بی همـه چیز مطرح مـیشـه و به آن دامن مـی زنند که تا همـه سیـاستمداران از این مسئله به منظور منافع خودشون استفاده کنند اما هیچ موقع از این آقایون پرسیده نمـیشـه کـه اشتغال زنان بـه چه بهایی حتما باشد ؟ آیـا بـه قیمت هتک حرمت آنـها حتما این کار صورت بگیره ؟ چرا از زنان درون مشاغل متناسب با ت خودشون بکار گرفته نمـیشن ، نـه عزیز همـه این اتفاقها کـه مـی افته بدون ابنکه بدانیم سرمان..

     ابطحي : حال درک کنيم سخن حضرت زهرا سلام الله عليها را کـه بهترين حالت براي زن آن هست که هيچچ مرد نامحرمي را نبيند و هيچ مرد نامحرمي را هم او را نبيند. ويا اينکه فرمود خدا را شکر کـه پيامبر مسؤوليت بيرون از خانـه را بر دوش علي نـهاد.
    اسلام گرچه بـه دليل برخي مواد خاص شاغل بودن زن را منعع نکرده و لي تشويق هم نکرده است.

     هادي زرنديني جعفري : زنـهاايراني ازادي مي خواهند.
    زنـها خودشون ميخواهند.

     رحمانی : کرم همـیشـه از خود درخته

     امـین اسدی : با این موضوع حتما ریشـه ای بر خورد نمود

     گل : باید خانمـها تو خونـه باشن معلومـه کـه وقتی برن بیرون اینطوری مـی شـه
    زن حتما تو خونـه بچه ها تربیت کنـه - زن رو چه بـه این کارها -کور مـی شـه مرد خونـه کار مـی کنـه - درون ضمن کرم درخت از خود درخته

     ستار : خدایـا تمام این جور ادم ها رو نابود کن هر دو جنس و البته بيشتر خانم هایی کـه لباس های مستهجن مـی پوشن
    جواب سوني کارت بيست : البته بهتر هست اول دعاي خير کنيد کـه هدايت شوند و اگر قابل هدايت نيستند آنوقت نفرين کنيد

     روح انگیز : متاسفم به منظور خودمان من زنی هستم کـه سرپرستی دو بچه را بـه عهده دارم با اینکه لیسانس کامپیوتر دارم مدتها بیکار بودم و با خیـاطی درون خانـه زندگی بچه هایم را تامـین مـی کردم خیلی دنبال کار گشتم چون بـه قول مدیران شرکتهایی من به منظور کار بـه آنـها مراجعه مـی کردم من اهل عشق و حال نبودم مرا نمـی خواستند خیلی تلاش کردم که تا توانستم بالاخره کاری پیدا کنم اما اینجور مواقع فقط اسم شرکت های خصوصی مـی شود این درون حالیست کـه من درون یک شرکت بزرگ دولتی کار مـی کنم و خود هر روز شاهد چنین رفتارهای وقیحانـه ای هستم و خانم هایی هم کـه تن بـه اینجور خواسته ها مـی دهند از امتبازات ویژه ای درون شرکت برخوردار مـی شوند اضافه کارهای بالا پروزاهای مجانی شرکت حتی از حساب های تنخواه کـه بعضی از روسا مـی توانند بـه آنـها کمکهای زیـادی مـی شود

     نمتد : به دادگاه شکايت کنند

     حجت نوروزی : به نظر من بعضی از زنـها همـینجوری هستند.

     بهادر : وقتی زن یـا خودش را عرضه مـی کند عاقبت کار همـین هست یعنی بد حجابی همـینـه

     احمد عباسي : قرهنگ ندارن آقا

     اسلامي : محكم بايستن و به دادگاه شكايت كنيد

     علي : زن اگر پاك نباشد داخل شيشـه هم اگر شود كارش را انجام مي دهد. واگرهم پاك باشد بـه پادگان هم وارد شود سالم خارج مي شود.

     حمـید طلا : تا نباشد چیزیکی مردم نگویند چیزها

     محمد : وقتی درون جامعه دین زدگی بشود و خانمـها خانـه داری و تربیت اولاد صالح را به منظور خود ننگ بدانند حتما اینچنین بـه شخصیت انـها توهین شود‍.خداوند متعال درون کتاب شریفش مـیفرماید"<وقرن فی بیوتکن>زنان حتما درخانـهایشان ارام بگیرند

     نفيسه : يه همچين آدما بايد برن بميرن!

     فرامرز : اگه ي بره اين جور مکانـها و عقلش نرسه کـه چرا بهش مي خوان پول بيشتر بدن / کار آسون بدن / قربون صدقش برن / دفتري کـه دو سه نفرکار مي کنن واقعا بايد بـه اون چي گفت ؟ جز اينکه بگي .. چيز ديگه هم ميشـه گفت .حماقت از خود آدماست.

     عسل : مشکل از جايي شروع ميشـه کـه خانمـها قدر وارزش خودشان را فراموش د.

     آى_تى_ان : فراموش نکنید کـه هدف از آفرینش فقط پرستش خداست.و کم روی پر روی ابلیس است. چرا کـه خداوند بـه خاطر شما انسانـها بـه ابلیس فرصت زنده ماندن داده است.تا شما ها را برتر نشان دهد.پس او را ناامـید نکنید.تا زندگی جاودانـه را داشته باشید.چرا کـه همـه ی ما مـیدانیم این دنیـا فانی شونده است.دنیـایی کـه تا تمام شدنش چیزی جز بـه اندازه ی یک تار مو نمانده است.

     ارام : از طرز رفتار و نوع لباس پوشیدن خانومـها شخصیت انـها مشخص مـیشود

     سلام : تقصیر احمدی نزاده

     مريم آ : آدم بايد زرنگ بشـه و باهوش يا بـه نوعي گرگ بعد وارد جامعه بشـه كه درون جامعه توانايي مقابله با هر آدمي رو داشته باشـه مشكل جامعه از دست زنان كودن و .. كه با سن كم وارد جامعه مي شوند كم نيست جدا از زنان هيچ كاري بدون مقدمـه انجام نمي شـه خود آدم بايد زيرك باشـه

     آزادي : به درخت ميگن چرا تيشـه ازت ميبره .ميگه چون دسته اش ازخودمـه .آب ازسرچشمـه گل آلوده برادر

     جواد نوري : نميدونم اسمشو چي ميذارين(کمبود محبت-بي جنبگي-کمبود تخته يا سويو بوشلوخ)در هر حال اکثر خانوما که تا يکي بهشون ميگه بـه به چه پري چه دنبه اي عجب پايي فکر ميکنن کـه واقعآ خبريه و تا حالاي نبوده کـه اونا رو کشف کنـه اما بعد کـه اب از سرش گذشت تازه ميفهمن کـه اگه قراره بين امل بودنو بي ابرو بودن يکي رو انتخاب کنن گزينـه ي صحيح کدومـه .

     محمدجواد : به نظر من تمام انحرافات جنسي کـه اتفاق مي افتد مقصر زنان هستند.چطور؟
    محترمي کـه بي گناه مورد تجاوز قرار مي گيرد مقصر نيست بلکه آنقدر زنان وبي بند وبار خودآرايي ميکنندکه مردان شان بـه جوش مي آيد وديگر اهل و نااهل نميکنند
    خداوندا زنان و مردان گمراه کننده را هدايت بفرما و اگر قابل هدايت نيستند نابودشان بگردان
    همتون بگين آمين

     فاطيما : در بدترين شرايط خدا رو داد بزن و بگو اي خداي بزرگ بازم خودت هوامو داشته باش كه رامو كج نزارم .......

     ازاده : وقتي ايمان نباشـه مذكر و مونث فقط آلت جنسي هست ، ديگه كمال روح و.... بي خيال فقط جسم

     ديانا : من واقعا متاسف شدم کـه اين خبر رو خوندم.

     علي : اگر ازادي بود اين اتفاقات نمي افتاد
    به عنوان مثال
    چرا درون حکومت اقاي پهلوي اين اتفاق نمي افتاد
    چون کـه ازادي بود و جاي مخصوصي براي اين کارها بود و هر زن مردي کـه تمايل بـه اين نمونـه کارها داشتند مي رفتند انجا(کاباره)

     هادی : بعضی از خانوما مـیگن مگه فرقمون با اقایون چیـه کـه نمـیتونیم بعضی کارهارو انجام بدیم

     مرتضی : به نظر من که تا زن نخواهد هیچی نمـی تونـه بـه اون تجاوز کنـه مگه بـه زور

     مـهری : اول و آخر تقصیر خود آدمـه . اگه یکی پاندهی نمـی تونـه کاری ه

     زهرا : به نظر من خدا حتما به ادم ابروی بده کـه هیجور پایمال نشـه وخود ادم هم از ته دل بخواد وزنـها حتما عفت خود را نگه دارند

     بنيامين ناصري : اين ها همش زير سر همين موج سبزي هاست کار کار امريکاست

     حسن خطر : خاک تو سرشون کنم

     ابي : خدايا آزادگي رابه ان ياد بده

     ابليس : زن اگر خودش نخواهد هيچبه او تجاوز نمي کند

     اردشير مشـهدي : سلام
    من تو مشـهدم ادم وقتي ميره بيرون از خونش تو هر كوچه و خيابون كم كم 2 که تا (بدكاره) ميبينـه
    بعد شما ها توقع دارين كه غريزه ادم نزن بالا
    به نظرم مشكل اصلي نوع پوشش خانوم ها هستش
    اگر بهتر لباس بپوشن اقايون تحريك نمي شن
    انـهايي هم كه بـه زور بـه ها تجاوز ميكنن انـها ادمـهاي هستن كه كسي بهشون پا نمي ده و به زور ميخوان خودشون را تخليه كنن

     پري : هممون يادمون ميره کـه آدميم سعي کنيم خودمون باشيم که تا وا3 خودمون ارزش قائل نشيم همينـه کـه هست

     ناشناس : باید اینارو گرفت کرد

     مظفر : مشکلات ما کلیدیـه
    بالا رفتن سن ازدواج
    بیکاری
    تهاجم فرهنگی کـه باعث بروز اختلات روحی مـیشود
    پرتقو بودن بعضی خانم ها
    عدم نظارت خانوادها
    فقر و بی توجهی دولت مردان
    بی تجربی و جاهایت بعضی از ان جوان
    اما درون کل متاسفم از این همـه بی غیرتی

     رضا : در این مواقع حتما از طریق قانون جلو رفت و به سزای اعمال ننگینشان برسانند ، مثلاً حبس ابد یـا مواردی اعدام که تا درس عبرت دیگران شود .

     یدی : کار از بالا خراب است

     غریبه : به خدا پناه مـیبریم از این نامردهای ....

     ابراهیم : 99/ خانمـها مقصرند اگر بـه نون سفره پدرشون قانع باشند نخواهند زود صاحب ماشین و غیره باشند مـی تونند بعنوان یک نـه بـه عنوان یک زنیکه صدها نفر از او سو استفاده کرده باشـه پای سفره عقد داماد با گناهتر از خودش بشینـه وسلام

     جواد سروش ازافغانستان : من فکر مي کنم مقصر همين ان بي حجاب هستند.

     حاج اقا : به نظرمن خانوادهامـیتوانندباپشتیبانی وتحقیقاتی کـه درمحل کار انجام مـی دهند تاحدود زیـادی ازاین فجایع جلوگیری کنند...

     من : خيلي نامرديه

     س .اف : انشا’الله خداوند اون هارو لعنت کنـه (اونايي کـه با بي غيرتي وبي ناموسي اي عمل قبيح رو انجام ميدهند مطمئن باشنداني ديگر نيز ناموس اون هارو مورد تجاوز قرار خواهد داد

     وحيد : خود ا ميخواند کـه پسرا ميگن اين چه طرز حجابه

     محمد .ص.ازبيرجند : سلام . واقعا متاسفم. با اسم شرکت چه کارايي کـه نميکنن.خوب بهتره برخورد درستي با اين عمل نا جوانمردانـه بعمل بياد

     فاطمـه : طرف حساب من همـه اونانی هستن کـه خیلی راحت درمورد این مسئله وحشتناک نظرشونو مـیدن دلم مـیخواد فقط چند ثانیـه خودتونو بذارین جای من کـه درسن 21سالگی مورد تجاوز قرار گرفتم الان 25سالمـه و این اولین باره کـه جرات کردم درموردش باکسی حرف ب مـیدونم کـه تا آخر عمر حتما عذاب اون روز شوم همراهم باشـه حالا یکی بـه من بگه اگرشما هم جای من بودید اینقدر راحت درمورد این مسئله حرف مـیزدین ؟
    جواب سوني کارت بيست : گرامي ، سعي کنيد بـه مرور خاطره آن موضوع را بفراموشي بسپاريد و اين اطمينان را بخود بدهيد کـه دامن شما پاک هست بلکه مورد تجاوز قرار گرفته ايد و شما مقصر نيستيد و عقوبت اين عمل گريبانگير متجاوز هست ، و حتي بـه نفرين و مجازات او هم فکر نکنيد و سعي کنيد همـه اين موارد فراموش شود ، بهتر هست براي بهتر شدن وضعيت روحي خود و فراموشي آسانتر آن لحظه با يک مشاور کـه توصيه ميشود خانم باشد م کنيد و اين لکه سياه را آرام آرام از صفحه ذهن خود محو کنيد
    موفق باشيد

     reza : سلام ...البته اينم بگم کـه خود ها هم بي تقصير نيستن,خودشونم يه جورايي مشکل دارند ,البته منظورم بـه همـه ا نيست,به امثال اونايي کـه به خود من پيشنـهاد دادن...

     فرهاد : هميشـه خداوند را ياد داشته باشيد خيلي بهمون نزديكه

     123 : تقصیر دولت کـه جوان ها را ازاد نمـی گذارد و متاسفم

     عبدالله خواجه : بياييد مرد باشيد پاروي خون شـهدا نگذاريد

     علي : پدر مجردي بسوزه

     مریم : تا بز نکند بز بازی تیـه نکند دست درازی. ازبسکه خراب زیـاد شده , بنده خدا مردها مـی مونند کـه به کی پیشنـهاد بدهند واسه همـین بـه همـه پیشنـهاد مـیدهند, گرفت کـه گرفت نگرفت هم نگرفت .
    جواب سوني کارت بيست : اصلا مگر قرار هست مردها پيشنـهاد زنا و فحشا بـه اين و آن بدهند کـه ميفرمائيد بنده خدا ها مونده اند کـه به کي پيشنـهاد کنند !! و آنـها را حق بـه جانب ميکنيد

     محمود : واقعا متاسفم از طرز فکر بعضی از ادم نماها کـه مـی گویند حتما تفریح یم

     ستاره : خدااین مردا رو از وسط نصفشون کنـه.

     سمانـه ر : همش تقصیر این احمدی نزاده

     ناشناس9136 : فقط مي توان گفت ازبي غيرتي ازاين افراد هست که بـه همکارخودنظردارند

     سارا : فقط بگم مردا بي ناموسن گناه ما ا محتاج چيه

     کيوان: : اگر زن بدبخت پاک هم باشـه(خيلي ببخشيد)ادم حرام زاده نامرد نيت پليد خودشو بهر دليلي اجرا ميکند اين جور ادمـها کـه ناموس نمي دونند چيه

     اوا : با مرگ چند قدم فاصله دارم من قربانی یک مرد وحشی شدم
    جواب سوني کارت بيست : اگر کـه ناخواسته مورد تجاوز قرار گرفته ايد بدانيد کـه شما همواره پاکدامن هستيد و نجابت شما مخدوش نيست ، و اگر قرار استي محاکمـه و مجازات شود فرد متجاوز هست که طبق قوانين ايران مجازاتش مرگ هست ، بعد خود را محاکمـه و محکوم نکنيد و اگر دليل محکمـه پسندي داريد ميتوانيد از وي شکايت کنيد ، حتي گاهي نيروهاي انتظامي ميتوانند فرد خاطي را بـه اعتراف وا دارند و دادگاه او را بـه مجازات برساند ، قبل از اقدام ميتوانيد با يک مشاور حقوقي مورد اطمينان و امين م کنيد

     بهنام : فقط مـیشـه گفت متاسفم به منظور جامعه ای کـه به ان بـه عنوان ملعبه نگاه مـیکنن و اقایونی کـه شرافت خود ودیگران رو فدای هوس مـیکنن

     نادر پلنگ : کلاخانومـهاوقتي ببينن کـه اوضاع مکاني مشکوکه پا اونجانميذارن مگه اينکه خانومـه خارش داشته باشـه

     صدرا : اگر چنين اتفاقي براي يک زن نجيب بيفته بايد اون شخص رو بکشـه

     ...... : وقتی آزادی نباشد....... آیـا درون کشور هایی کـه مـیگویند فلان هست و چنان هست همچین اتفاق های شرم آوری مـی افتد

     فرید مکارمـی : در جامعه ماهنوزم عادت بر اینست کـه بر سر زن بزنند .اگر زن را بـه خاطر زیباپسندی وارایشش کـه از روی طبیعت وسرشتش هست محکوم مـیکنند چرا مردان را بـه خاطر غریزه و طبیعت تنوع طلبی و هوسرانی اش محکوم نمـی کنند؟اگر زن ارایش مـیکند مرد مجبور نیست نگاهش کند وبه گناه بیفتد , همان قدر کـه از زن مـیخواهید ارایش نکند که تا مرد بـه خطا نیفتد عزیز من, ... از مردان نیز بخواه که تا چشمان هوسرانش را کنترل کند.مـیدانی ریشـه تمامـی مشکلات ازچیست ؟. . . ازبی عقلی

     جومونگ : زنـها اکثریت کرم دارن واسه اینجور کارام ازشون بعید نیست دوستان تعجب مـیکنن

     ناجي رحمتي : کشوري ثروتمندي کـه به تمام دنيا کمک مالي ميکند چرا ميگذارد ي بـه خاطر ماهانـه چند صد هزارتومان از تنگدستي سواستفاده قرارگيرد بهتر هست مثل کشورهاي ّپيشرفته شـهرداري ها اين وظيفه را بعهده گرفته وتا زمان اشتغال مبلغي ماهانـه پرداخت نمايند

     احمد حامديان : خانمـها اگر شخصيت داشته باشند بـه جاي مراجعه بـه اين شرکتها ‘ تو خونـه قالي بافي مي کنند يا تهيه و فروش پارچه تو منزل يا يادگيري حرفه هاي مختلف از فني حرفه اي و محترمانـه برا خودشون کار ميکنند .پس کرم از خود درخته ! جيگر!

     وهاب : هر کب بخوادمي تونـه هرکي نخوادنميشـه

     رحمت : واقعا بي شرفند

     سارا : به نظرم این اقایون بـه مادرو خودشونم رحم نمـیکنن عزیزم.

     مـهدی سلیمانی : الکی شلوغش نکنین منم اگه بودم همـین کارو مـیکردم این مسیریـه کـه افراد جامعه انتخاب

     ساحل : عشق بـه ناموس دل هر عاشق رامحکم مـی کنـه ولی امان از رخسارهای بزک کرده$

     احمد حرداني : خدارو شکر عمر ادم زير 100 شده جووني بيشتر از 25 سال نيست,ميدوني زياد نميتوني لذت گناه ببري بعدشم وجدانت رهات نمـیکنـه تازشم اون جوونيرو بايد سخت کار کني بعد (ای انسان بکدامـین سو مـیگریزی!اگر مـیگریزی از غریبه بگریز چرا از اشنا مـیگریزی)الله اکبر و الحمد لله

     صدف : وحشتناکه تو محيط کار؟ تجاوز؟ ...........

     ازاد : جانا سخن از دل ما ميگويي؟

     هيجکي : يه واقعيت تلخ مثل بقيه چيزهاي جامعه اي مثلا اسلامي ماست بايد سوخت ساخت وسکوت

     رويا تابناك : حرفي ندارم

     علی.م : والا چي بگم چيزاي گفتني رو دوستان گفتن

     سارینا پرستش : واقعآ به منظور بعضی از آقایـان متاسف هستم.اینگونـه آقایـان مشکل و روحی دارند کـه باید بـه حالشان گریست

     فاطمـه غفاری : من خیلی متاسفم

     يه دوست : نميدانم چه بگم ولي خيلي متاسفم ........

     اكبر : غيبت شديدتر هست از زنا زماني كه درون جامعه پشت سر انسانـهاي پاك افتراها گفته ميشود و عموم جامعه هم آنـها را تاييد ميكند سر نوشتي جز اين نخواهيم داشت.

     افشار : باید بـه سران مملکت تبریک گفت

     احمد : گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
    آنچه البته بـه جایی نرسد فریـاد است

     عشق هست حسين(ع) : جامعه بايد باور داشته باشند کـه ايراني هستند. ايراني کـه به امام حسين معتقد هستند و هيچي تو اين دنيا نيست

     کرم : شاید این هم یک جورش باشد

     مينا : اگر خانمـها درون مکانـهاي اداري پوشش باچادر داشته وسنگين رفتار کند کدام ..ي جرات مي کند کـه با آن رفتار بدي شود آن دسته از خانمـها کـه مشکلاتي درون ادارات پيدا ميکنند مقصر خودشان هستند کـه با پوشش هاي نامناسب جلب توجه مي کنندوتوقع دارند کـه جوانـهاي کف کرده ما بـه آنان نگاه نکنند اول خانمـهاي بي حجاب خودتان را درست کنيد همـه چيز درست مي شود مردان بي غيرت هم کـه زنـهايشان را بزک کرده تحويل خيابانـها مي دهند هم خدا بـه را ه راست هدايتشان کند انشاالله

     امـین موحدی : چه بگم دنیـا همـینـه

     ساره : واقعا که.......

     م : انسان ازاد هست وبايد درون چارچوب قانون با گذاشتن خانـه عفاف خود را خالي کند

     بابک : فقط متاسفم

     سام : این تقصیر خانمـها نیست تقصیر جامعه ماست کـه یک ایرانی به منظور دریـافت چندر غاز بـه کجاها کـه پناه نباید ببرند

     عليرضا : خانمـها بايد درون برخورد با مردها خيلي محكم وجدي باشند که تا هيچ مردي جرات چنين فكري را نكند

     ممل : شما عامل فساديد نـه بازکننده چشم ها

     ازاده : ما خانوما شاخكهامون تيزه و شرايط رو سريع ميفهميم و ميتونيم خيلي راحت خودمونو از خطر دور كنيم.بگذريم از اونايي كه گيرنده هاي خطرشونو خاموش ميكنن.من خودم بارها توي اين شرايط بودم ولي با زيركي ازش فرار كردم.خانومـها بهتره توو اين جور مواقع خودشونو بـه كوچه علي چپ نزنن و محكم و استوار بايستند.

     عسل : همش تقصیره پسرای بده وگرنـه ما بچه ی خوب هم داریم.

     پیـام : گفتم خدایـا نظاره کن آفریدهات چه جور زندگی مـیکنند آیـا این همانی هست که تو بـه آفش افتخار مـیکردی .از بهر غم بـه پیشی گر بری پناه هم غم بـه جای ماندو هم آبرو رود

     فاطي : سرتا پاي مردي کـه ناموس نداره و اين پيشنـهادو ميده و ذليل شـه اون زني کـه قبول مي کنـه

     عباس : خاک بر سر ان زنی کـه از همسرش کم بذاره و نفرین خدا بر ان زنی کـه حتی فقط یک لبخند بـه نامحرم بزند و بیچاره مردی کـه به زنش خیـانت کند کـه هم دنیـا وهم اخرت را از دست داده ضرب المثل مـیگه :هر کـه باشد نظرش درون پی ناموسان پی ناموسش افتد نظر بولحوسان .
    بیچاره زنی کـه به خاطر مادیـات باعث ابروی خود و خانواده مـیشود مگر ما مـیدانیم کی و کجا مـیمـیریم.

     منتظر : اگر هر شخصی ناموسش را با پوشش مناسب بیرون بفرستد و مواظبش باشد این شیـاطین طمع نمـیکنند
    خدا خاتمـی را لعنت کند کـه فحشا و بی حجابی را رواج داد

     بنده خدا : گشنگی نخورده ای برادر وم کـه راه خونـه ات را هم گم کنی.بالای گود نشستی و مـیلنگش کن آدم گرسنـه ایمون نداره.تعدادی نو کیسه از سیری هرزگی مـیکنند و افرادی از فقر و نداری.ای دولتیـان اول بـه فقرا برسید بعد بـه جیب خود و دوستان و اقوامتان

     زيد ياري : حساب کار چندتاشون کـه برسند بـه قصد کشت بقيه حساب کار دستشون مي آد البته بي سر و صدا نباشـه همـه مردم متوجه بشند کـه با غيرت هنوز تو دنيا زياده هيف من نيستم وگرنـه حاليشون مي کردم . خداحافظ

     Y A SH M I N 17 : azizam az nazare man hame ina edame khahad dasht , baba hame zana yejuran messe zane khodeshun

     سعيد : بروندبميرند

     ابي : اگر ادم بـه ناموس ديگران چشم داشته باشـه اينو بايد بدونـه کـه يکي ديگه هم بـه ناموس اون چشم داره. اين يه چيز ثابت شده است.

     ابراهیم نیکان : سلام%بقول معرف چاه بایدازخودش اب دربیـاورهم مردهم زن درضمن مامسلمان هستیم

     مـهدي : داداشـه من چرا ميخواين جلوي اينجور چيزا رو بگيرين

     علیرضا : همـه چیز دست خود ادامـه

     رها : همتون مي گين تقصير اينـه تقصير اونـه ا مي گن تقصير پسرها،پسرا مي گن تقصير است
    نمي دونم بعد تکليف خود انسان وجدانش ،فطرتش،خداش چي مي شـه
    زندگي هر چه سخت باشـه ميشـه سالم موند

     لیلی گلی : اتفاقاتی کـه واسه آدم مـیفته نتیجه رفتار خود شخصه

     حسين : دنياي بدي شده ...

     مسعود يعقوبي : خداوند جزاي عمل ناپسند آنـها را هم درون دنيا و هم درون آخرت بـه آنـها با حداكثر مجازات بـه آنـها بدهد

     عه که تا : تا وقتي طبق معمول بـه خدا حواله مي شود و با يک دعا يا نفرين سروته کار هم ميايد همين است.
    چاره ي کار اقدام مستقيم ادمـهاست.

     شاپور : دولت کم تقصيرنداره/که نان آورشداينجوري نونشو کف دستش ميزارند/دولت درمقابل امريکا و اسرائيل ميايستدامادرمقابل نون ناموس وطنش ناتوان است.مسئولان مربوطه رابه زهرا سلام الله عليها حواله دهيد.

     گمنام : سلام. اگه اون ميمرد براش بهتر بود که تا اينکه ازش سو استفاده کنند.خيلي پستن همچين مرداي

     نسترن مشـهد : کاش مي دونستن يه روزي يه جايي ناموسشون تقاص بعد مي دن

     نرگس یـاوری : از دلايل مـهم کـه افراد درون معرض توهين قرار مي گيرند علاوه بر مسائل اقتصاد ضعف و سستي درون ايمان مي باشد

     ایوب کماسی : زندگی همـینـه بخوری پاته نخوری پاته

     زهرا اسماعيلي : اين شركتها را تخته كنند

     وحید.م/یزد : چرا حتما زنـها درون محیطی کـه مرد قرار دارد کار کند؟چون آخرش شیطان گولش مـیزند.

     رضا اكبري قوچاني : از دست ادمـهاي بي ملاحظه
    بايد بـه اين موضوع رسيدگي شود

     سعيد : فقر عامل تمامي فساد هاي اجتماعي است. اما تنـها فقر مادي نيست بلکه فقر معنوي و ضعف ايمان و معرفت نسبت بـه خدا و جهان نيز عامل مضاعفي هست که متاسفانـه ها و پسر ها را بـه سوي فساد سوق مي دهد.

     نیشفا.م : اخرش.بااین ارایشـهای تندوغلیظ ,ها و خانمـهاچه چیزی رامـی خواهند ثابت کنند.چراکه نقطه شروع تحریکات حیوانی بوده وسرانجام ناگوار.ورن اشـه ایچللر.

     داریوش رضاپور : ان مدیران را حتما دار زد ولی تای نخواهد هیچ مردی نمـیتواند دست بهش بزند چه برسه ؟؟؟بعضی از خانم ها کرم دارند آرایش های زیـاد مـیکنند این کار باعث مـیشود نظر مردان را بـه خود جلب کنند تنـها راه این هست که سر کار جدی باشند شوخی زیـاد نکند مگر بـه هم نوع خودش بازم شرمنده

     ماجدحميد : اول بـه يادخداباش وبعدبه فکرعواقبش باش (ايدز)

     مـهدی : تو این دنیـا ادم اگه ابرو نداشته باشـه دلیلی به منظور زنده بودن وجود نداره بگین بمـیره

     درخشان : خدا رحمتكنـه ايت ا... طالقاني؟

     شاملو : مگر مسئولان اين مطالب را نمي خوانند همـه چيز را كه نمي شود بـه امام زمان حواله داد بعد حرمت خون شـهدا چه ميشود كجايند انانيكه يك تنـه دهها اسير جنگي را غافلگير مي كردند ايااگر از مراجع تقليد فتوا بخواهيد جزبه قتل اين مفسدان فتوا خواهند داد شما فتوايتان را از مقلدتان بگيريدوسپس........

     حسن دهقان : سلام.يه جايي سراغ دارم طرف بـه عنوان کاشت مو خونـه زده!همـه پرسنلش خانمن!

     بابک : من يک کارمند مردم و مدير عامل مون زنـه و هي بند مي کنـه بـه من من چي کار کنم ؟

     مـهدی : اینـها همش نتیجه رزق حرامـه

     ابليس : انسان ها درون معرض آزمايشند خيلي ها ميدوند جه بلايي سرشون مياد دنيا دار مکافاته هيچ عملي درون پيشگاه خدا پوشيده نيست

     نسرین : شوکه شدم درون دبی هستم وکار مـی کنم اما بـه این مطلب فکر هم نکرده ام پناه بر خدا

     سارا : به نظر من خدا بـه آدم عقل و شعور داده ، حتي اگه ي تو يه همچين شرايطي ناخواسته گير بيفته ميتونـه با کمي زيرکي خودش رو نجات بده ، يکسري کـه از خداشونـه(تنشون مي خواره)که خوب بحثي نيست ، يکسري هم ساده و ..ند کـه خودکرده را تدبير نيست .

     ندا : واینـه یـه غیرت ایرونی وای بـه حال اون ی کـه خودش خودشو مـی فروشـه

     هادی محمودی پور : خیلی بی حیـاند

     ممول : بابا بزار حالشو ببرن,چي کارداري؟

     سهراب : به خدا همش تقصير هاست

     هدهد : بابا شما ها چه بيکاريد کار از بيخ و بن خرابه!

     رضا م : فقط خدارا درون همـه جا ناظر بگیرند

     محمد : ای کاش ما همـه چیز رو درون جای خودش مـیخواستیم خدایـا بـه مردان ما شرف و به زنان ما پاکدامنی ارزانی فرما . خدایـا بگذار ما خود را بشناسیم اما انگونـه کـه تو دوست مـیداری فرازی از دعای دکتر شریعتی . بـه همـه دوستان و پسر دوستانـه مـیگویم با هم از سر محبت و وفا دوست باشیم و حقوق هم را نادیده نگیریم چرا کـه روزی کـه ی بی دفاع کـه در اتاق اقای مدیر هست شاید .............

     با غيرت : در محل کارم يک نفر را معرفي د کـه مرد لايق وانساني هست ولي بعد از چند مدت ديدم بـه دو نفر از خانمـهاي منشي گفته اگر ميخواهيد بمانيد بايد بعد از کار خستگي من را نيز درون کنيد کـه از کار اخراجش کردم اما متاسفانـهاني سر کار ميمانند کـه با اقايانيکه که تا ديروز مذهبي واکثرا مسئول بودند وزن نديده وامروز شرکت خصوصي زده اندوجنس نازک ديده اند رابطه داشته باشند

     سشصا : وضع خيلي بدتر از اينـه کـه فکر ميکنيد

     مرتضوي : نـه تنـها ايران عزيز ما كه كل دنيا ازدست رفته ان شاالله كه بـه زودي زود با فرج اقا وسرورمان امام زمان همـه امور اصلاح شود با تشكر والتماس دعا

     شمعون : کرم سيب از خود سيب هست .....

     خلیفه : خدا انشاالله بـه عذابش دچارشون کنـه

      : دوري از خداوند انسان را رسوا مي كند-ياراحمدزهي

     محمودرضا : همـه مطالب بالا بـه نحوي درون ست هست ولي اگر من اين طور موضوعي رو ببينم دفتر و مدير و منشي و همـه وهمـه رو با هم بـه آتش مي کشم .

     آفروديت : كاملا تقصيره خودشونـه

     منم از بيرجند : من تجربشو دارم ولي از ترس آبروم نميدونم چيکار کنم.مدير عامل منو برد تو اتاقش بزور کارشو انجام داد

     حامد : آمار نشون داده کـه تعداد کمي مورد تجاوز بـه عنف قرار ميگيرند . ولي اين معضل سرچشمش خود ه . تو ايران پسرا خيلي بـه ا بها ميدن . م اصلا نداره .

     شبنم خدايي : نبايد انسان اسير اين چيزها بشـه

     الا : خدا رحم کناد

     فرشته : من خودم تو يه اداره با کلي مرد کار ميکنم اصلا بـه اينجور چيزها فکر نميکنم همکارام هم خدارو شکر آدمـهاي خوبين و من مواظب خودمم

     محمرضا استجلو : زنان بايد تحت نظارت كامل مردان خود(پدر،برادر يا همسر)اقدام بـه كاريابي كنند.اگر هركس مواظب ناموس خودش باشد،همـه چيز حل ميشود.

     افشين ز : هيچ چيزي بي جواب نمي مونـه ه رو از باباش بپرسيد , آينده بچه هاي مديره رو هم ببينيد.

     احمد : اگردين خودمان رابشناسيم بسياري ازمشكلات حل ميشود

     آلبالو : خودمونیما حال کـه داره ولی کار زشتیـه انجام ندید

     امـیر : خاک بر سرشون

     ح.ف : بهتر هست از تجربيات افراد مختلف درون دسترس قرار داده بشـه کـه عدهاي ناخواسته درون اين بازيها قرار نگيرند .چه بسا مردان متاهلي کـه اسير عشوهي ي قرار گرفته اند وزندگي خانوادگي شان از هم پاشيده است.

     رضا احمدي : پناه برخدا

     فاطمـه : خانـه از پاي بست ويران هست , اگر نطفه سالم باشـه هيچوقت اين حوادث پيش نمياد

     ايذه -خوزستان : دكهاي آدامس فروشي هم يه منشي خانوم دارن فقط براي همجنسي
    جالب اينجاست كه هر آقاي اين كار مي كنـه و مادرش مي برن باهاشون صفا مي كنند!قانون آدم هاي هوس باز

     فري : غريضه جنسي رو كاريش نميشـه كرد

     م.ق.س : البته اگری درون زندگی الگو پذیری ازی نداشته باشـه مصلما دچار چنین عواقبی خواهد شد مثلا اگر مردها از حضرت علی علیـه السلام الگو بگیرند همـیشـه بـه کار بوده و فکر خیـانت بـه سرشون نمـیزنـه ولی بـه عآن خیر واگر زن ها از حضرت زهرا سلام اله علیـها الگو بگیرند مـی بینند کـه در طول عمر شریفشان حاضر نشدند لحضه ای خارج از منزل قرار بگیرند که تا نگاه نا محرم متوجه آن حضرت نشود بعد شما زن ها وان اگر خواستید درون این دوران مورد حجمـه نامحرم قرار نگیرید خود را درون منزل و در خدمت شوهر و ها پدر و مادر قرار دهید که تا گزندی بـه شما نرسد وسلام

     بهروز : خب بـه شما چه اين راضي اون راضي، گور پدر ناراضي.
    من خودم همچين منشي دارم ، و با كمال ميل با هم قاتي پاتي ميشيم

     بردیـا : اگه سوزن را دست بدن و نخ را دست مرد و اگر اون سوزن رو تکان تکان دهد اون مرد مـیتونـه اون سوزن رو نخ بکشـه

     علي : من يه فروشگاه دارم ويک فروشنده خانم چون خودم خونواده دارم هيچ وقت بفکرتجاوز بـه ناموس مردم نيستم ازشماهم ميخوام اينجوري باشيد

     پی جی : من درون مکانی کار مـیکنم کـه خود بـه کارفرما گیر داده و ول نمـیکنـه
    اگر مفعول بیـاد و خودش فاعل بشـه اونوقت بازم تقصییر مرده . وای بـه حال ما ایرونیـها مـه راهمونو گم کردیم .

     ساناز : من که تا اومد بـه خودم بنجنبم کار از کار کذشته بود. شما سعي کنيد زودتر بنجنبيد

     ب : اخه چي بگم

     عباس بيدگلي : کي بايد حلش کنـه؟

     مریم : اینا واقعا فکر دنیـاشون نیستن آخرتشون را هم نمـی خوان؟

     اژدر : دور از انتظارنیست زن ومرد هم دیگر رو جذب مـی کنند. از وقتی هارو رو سرمون گذاشتیم و پسرهارو خونـه نشین و بیکار کردیم این طور شده که تا جایی پیش رفته کـه حتی آهنگرها (که کار مردونـه است) اسخدام مـی کنند و من خودم چندین مورد رو دیدم .معلومـه آهنگر چه بلایی بـه سر ...
    یک چیز دیگه ها بـه سوء استفادهانی کـه ازشون خوششون نمـیاد واکنش نشون مـیدن

     نازنين : تا موقعي کـه زن بـه چشم کالاي مصرفي ديده مي شـه که تا موقعي کـه زن مقام واقعي و در شانش و تو جامعه بيدا نکنـه اينجور مسائل ازار دهنده رو ميبينيم که تا ابد
    به نظر من زنـها مضلوم ترين قشر جامعه هستن ولي نـه هر زنياني کـه خودشون عامل فسادن بـه نظرم همين جور کارا بـه دردشون مي خوره

     کوهبان : اشکال نداره صاحب کارايي کـه اينجوري هستن بعد ميدن اين قانون طبيعت هرکسي ازديوار ديگري بالابره يکي ديگه ازديوار اون بالا ميره بالاخره اينجور ادمـهاازخودشون هم ومادروزن ودارن. ديروزودداره ولي سوخت وسوز نداره .البته بعضي خانمـها هم خودشون سروگوششون مي جنبه ومردهاروتحريک ميکنن

     لیلی امـیری : کرم از خود درخته

     سهیل : ما حتما خودمان از شرافت خود باسداری کنیمو گرنـه خطر همـیشـه درون کمـین هست و بس

     اسلامـی : هری کـه ایمانش رو قوی کنـه سراغ این کارها نمـیره چون همـیشـه خدا را درون کنارش حس مـی کنـه.

     مدير شرکت خوصوصي اصفهان : ماهم بايديک جوري تفريح کنيم

     حسين_ثمربخش : مشكل از جامعه هست نـه متجاوزين

     نرگس : انشا الله نسل اينجور ادما منقرض شـه که تا ادماي خوب بتونن زندگي کنند.!!1

     سارينا شايان : والا چي بگم ولي وقتي ا با اين وضع ميرن بيرون چه انتظاري بايد داشت . تقصير ...........

     باقر : بابا بـه خدا تقصير هست با اين وضعي کـه دارن همـه دنبالشونن ولي آقايون هم نباد دنبال اين کارا باشن
    هي ديگه همينـه يکي دنبال پيشرفت يکي هم دنبال پسرفت
    خدا بـه داد هممون برسه
    خدا از سر تقصيرات همـه بگذره

     صيغه : اگر محلي براي صيغه رسمي مطابق اسلام باشد مشکلات کمتر ميشود

     مـهدی : چه بگم؟

     دیساپو : مقصر دولت و دولت و خانواده و خود ان هستند کـه خود را با هر وضع ممکن بزرگ مـیکنند.

     مـهسا : خودشون حتما نگذارند ازشون سواستفاده بشـه البته اکثر موارد بـه خاطر فقر فقر فقر

     مـهسا : اشکال نداره خانوم ها زبانم لال بيرون مانتو کوتاه نپوشند. توي روز روشن توي جامعه خداي نکرده دو کلمه با پسر نا محرم حرف نزنند. چهار تا تار موشونم معلوم نشه روم به ديوار. خلاصه تو خيابون مورد منکراتي نداشته باشند کافيه ! حالا هر بلايي تو محيط کار سرشون ميارن اشکال نداره Ú©Ù‡ مهم اينه Ú©Ù‡ گشت ارشاد از دختر راضي باشه خوب مدير عامل شرکت هم راضي باشه Ú†ÙŠ ميشه مگه؟

     پرويز پهلواني : تا نباشد چيزکي مردم نگويند چيزها

     حامد سرخسي : فقر اين چيزا رو هم مياره ولي اخرت هم است

     زيبا : اگه خانوما خودشونو مثل عروسک نکنني کار بـه کارشون نداره خودشون مشکل دارن

     سعيد صالح نژاد : خود کرده را تدبير نيست....

     يونس : اين انسان لامصب نسبت بـه هر چي کـه منعش کنن نسبت بـه اون چيز بيشتريده مي شـه.حالا ما ايرانيا کـه جلوي بعضي بي بند وباري ها رو برامون بستن داريم اين کارها رو ميکنيم

     بهنام : خداتون شکرکنید بدتر از اینکه نشـه

     فرهنگ : ما ايراني ها همـه تو فکر اين جور چيزا هستيم بقيه تو فکر پيشرفت و ما تو فکر ....

     ايراني : مرگ و آخرتي هم هست

     مـهدي سبزواري : به دور از مسائل بيکاري بايد بـه فرهنگ وحشي گري هم توجه شود
    و براي وحشيها هم قانون ساخته شود
    درغير اين صورت بايد با حيوانات تماس گرفت

     حمـید م : به نظر من خود ها مشکل دارند خودشان موقعیتی ایجاد مـی کنند کـه بشود از آنـها سوء استفاده کرد

     سعید : بابا درون یـه کلمـه بگم بیشترتون اشتباه مـیکنید لازمـه اگه نباشـه نمـیشـه ؟؟؟فکر کنین مـی فهمـین راست مـی گم

     يه ايراني : ميگين چه بايد کرد ؟ وقتي ازادي وجود نداره و زياد سخت گيري بشـه درون هر موردي اين موارد هم ميشـه نتيجه کار ...وقتي تو جامعه همـه نوع تفريحي رو از اون جامعه سلب کنند حتي اينترنت رو محدود مي کنند ...جلوي رو مي گيرند ولي از اون طرف ميان مواد مخدر و قرص او هزار جور چيز ديگه رو آزاد درون دسترس همـه قرار ميدن خوب نتيجه اين سخت گيري ها ميشـه اينکه يه سري براشون هر چيز کوچيکي ميشـه يه ارزو البته منظورم درون اين مورد خاص نيست چون من هم با ان مورد يعني تجاوز جنسي کاملا مخالفم

     حامد : من مدير يه شرکت هستم ، يه طرفه بـه قاضي نريد ، منم يه آگهي واسه منشي دادم خدا وکيلي 50 درصد ميگفتن آخر هفته برنامتون چيه ، يا خيليهاشون اين قدر يوري کرده بودن خودشونو کـه خيلي چيزا ميشد ديد چند تايي شون هم فندک ميخواستن سيگارشونو روشن کنن بله اينجوريه

     کريم : من فکر مي کنم بايد جلوي اينارو بگيره چرا بايد اجازه کار بـه اين شيادها داده بشـه اخه چه گناهي کرده کـه بايد قرباني اعتماد شود

     احمد : من اين چيزها را نديدم ولي خيلي شنيدم و با تمام جرات ميتونم بگويم كه يك گناه زن هست چون راضي بـه اين كار شدو دومن گناه مردي كه بـه حريم مردم تجاوز ميكند

     عارف شيراز : من بـه چشم خودم بيشتر از 20 مورد .... داخل شرکت ها ديدم اصولا اول يک طرفه هست بعد ميشـه دو طرفه آخر کارم اخراج .

     سهراب : همـه ی ها بـه فکر عشق و حال هستند

     نازنين : واقعا...

     اسماعیل : به نظر من این خانم ها هستند کـه اجازه مـی دهند با خودشان چنین برخوردی شود

     رضا : اگه مدير يک شرکت بودم سعي مي کردم زنان شوهردار را بکار بگيرم

     سید حمـید رضا..... : آن جهانی هم هست این افراد فقط بـه فکر خوشی و حالی کـه در آن موقع مـیکنند فکر مـیکنند ، خاک بـه سرشان

     ارسلان شوش دانيالي : وقتي کـه چشم دين را براي زندگي و خوشايند دنيا سرمـه ساختگي مي کشند درحقيقت برچشم ايمان و اعتقاد مردم ميل کشيده اند که تا بشود

     ایرانی : متا سفانـه دیده مشود کـه بعضی از خانمـها خود با هفت قلم بـه بیرون خانـه مـیآیند کـه البته مـیتوان گفت روی رنگین کمان بـه سلامت باد چونکه واقعا با وضعیتی بدی بیرون وبه محل کار حاضر مـیشوند کـه خود چراغ سبزیست به منظور بعضی از جوانان(آقایـان)من امـیدوارم حیثیت انسانی هرفرد کـه ابتدا دست خود انسان هست حفظ شود چرا کـه یک بزرگترین سرمایـه او عفت -نجابت-حیـاء متانت و بزرگی اوست

     خودم : من الان فهميدم ميتونم برم شرکت بابام. يه اگهي ب .طرفم رو هم خودم انتخاب کنم.کارو رو باهاش انجام بدم.و 50هزار تومانم بدم کـه الهي نوش جونش گوشت تنش.بابا ننويسين اينارو بد اموزي داره اخه.خوب بيس که.گناه داره.زشته.پس فردا واسه مون تو جهان حرف درون ميارن(نـه اينکه الاني باهامون کار نداره)عزت زياد.
    حودم بودم تو چي؟؟؟؟؟

     سمـیه : من فکر مـی کنم اگر خانمـها به منظور خودشون ارزش قائل باشند اصلاًهمچین جاهایی به منظور کارنمـیروند ما خانمـها شرایط را خیلی سریع متوجه مـیشویم .

     محسن : اين افراد خودشون بي ناموسن




    [کلیم 1 ابلیس]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 25 Sep 2018 07:04:00 +0000



    تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
    هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
    در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
    i.video.ir@gmail.com