درون انسان یـا یـا خفتوخیز[ف ۱] معمولاً بـه ورود اندام ی مرد درون اندام ی زن گفته مـیشود.[۱] درون صورت موفقیت عمل تولیدمثل، معنی لغت لاپایی در زبان انگلیسی سلولهای اسپرم جنس مذکر وارد بدن جنس مؤنث شده و تخمکهای زن بارور مـیشود. معنی لغت لاپایی در زبان انگلیسی این کار باعث تشکیل اندامگان جدیدی مـیشود. معنی لغت لاپایی در زبان انگلیسی درون زمان برانگیختگی ، بدن با بالا بردن ضربان نبض و انقباض ماهیچهها خود را به منظور آماده مـیکند. درون مردان خون بـه سمت آلت ی روان شده کـه موجب بزرگتر شدن و سفت شدن آن مـیشود که تا ورود آلت مرد درون مـهبل زن سادهتر گردد. درون زنان دیوارههای مـهبل نمناک شده، بخش درونی مـهبل منبسط شده و کلیتوریس بزرگ مـیشود. درون مرحلهٔ اوج لذت فشارهای عصبی-ماهیچهای کـه در مراحل قبل جمع شده درون چند ثانیـه آزاد مـیشود. مـهبل شروع بـه انجام یک سری انقباضات منظم مـیکند و آلت مردانـه نیز بصورت موزونی جمع شده کـه اسپرمها و منی را دفع کند. با خروج منی (حاوی اسپرمها و مایع حاوی مواد غذایی به منظور اسپرمها، آب، نمک و متابولیتها) درون کانال مـهبلی زن پایـان مـیپذیرد. نـهایتاً اندامهای بـه حالت اولیـهٔ قبل از تحریک بازمـیگردند.[۲]
روشی مورد ترجیح یک زوج به منظور از فرهنگ آنـها تأثیر مـیپذیرد. بـه عنوان مثال مردمان برخی فرهنگها روش چهره بـه چهره را بر روشهای دیگر ترجیح مـیدهند درون حالی کـه در برخی فرهنگها این روش محبوبیت آنچنانی ندارد.[۱] توسط انسانـها ممکن هست به صورت دسته جمعی نیز صورت گیرد کـه به آن گروهی مـیگویند.
برای بسیـاری از جوامع باستانی و سنتی، روابط دارای معانی برجسته مذهبی بودهاست. عموماً به منظور این موضوع از تمثیل «حاصلخیزی یـا باروری» استفاده مـیشدهاست. مشخص نیست کـه آیـا قدیمـیترین جامعهٔ یکجانشین کشاورز (که حدود ۷۰۰۰ سال قبل از مـیلاد درون ناحیـه مدیترانـه بوجود آمدند)، از ارتباط علی و معلولی بین « » و «حامله شدن» آگاه بودهاند یـا خیر، ولی بـه نظر مـیآید کـه بـه عنوان بخشی از نظام باروری طبیعت نگریسته مـیشده زیرا تطبیقی بین زن و «زمـین مزرعه»، بین مرد و «شخم»، و بین و «عمل شخمزدن» درون این فرهنگها دیده مـیشود. از اقوام گذشته داستانهای آفرینش زیـادی کـه صحبت از خلق کیـهان بـه دلیل موجودات نخستین یـا خودارضایی یک موجود نخستین مـیکنند، بـه دست رسیدهاست. همچنین رابطهٔ بین خدایـان و انسانهای مؤنث موضوعی هست که درون فرهنگهای مختلف بسیـار بـه چشم مـیخورد.[۳]
در مذاهب و فرهنگهای مختلف نگرشهای متفاوتی نسبت بـه دیده مـیشود. یک رویکرد آن را «مثبت» و «طبیعی» قلمداد کرده و مراسم مذهبی خاصی نیز به منظور آن پیشنـهاد مـیدهد، و یک رویکرد دیگر نگاهی «منفی» نسبت بـه دارد.[۳] بـه عنوان مثال قرآن را شیطانی یـا لزوماً موجب دلبستگی بـه دنیـا درون نظر نمـیگیرد اگرچه نگاه نسبت بـه زنان را مثالی از شیفتگی بـه لذتهای دنیـا مـیداند.[۴] این نظر اشاره بـه آیـه ۱۴ سوره ۳ قرآن دارد.
فلاسفه درون شاخهای از فلسفه بـه نام «فلسفه » بـه بررسی و موضوعات مربوط بـه آن از دیدگاه مفهومـی، اخلاقی، متافیزیکی، و هنجاری مـیپردازند.[۵] ارزشگذاری اخلاقی بر روی رابطه بـه نگاه فرد بـه ماهیت برانگیختگی و امـیال درون انسان بستگی دارد. درون این زمـینـه فلاسفه بـه دو دستهٔ عمدهٔ خوشبینها و بدبینها تقسیم مـیشوند. فلاسفهٔ بدبین برانگیختگی و انجام عملی بر اساس آن را درون حد کرامت و شأن انسان نمـیبینند. فلاسفهٔ خوشبین را مکانیزمـی درون نظر مـیگیرند کـه بصورت طبیعی و از روی شادی پیوندی و غیر مـیان دو نفر برقرار مـیکند.[۶]
مصداقهای سوء استفاده درون قوانین ذکر مـیشود و این قوانین بسته بـه زمان و مکان تغییر مـیکند. تقریباً درون تمامـی نظامهای قضایی تجاوز جرمـی با مجازات سنگین محسوب شدهاست.[۷]
نامگذاری
در زبان پهلوی به منظور دو کلمـهٔ «گادَن» و «مُرزیدَن» بـه کار رفته است. درون زمانهای مختلف تاریخی کلمات مختلفی مانند «کَردن»، «خُفتوخیز»، «جِماع»، «گُشنی کَردن»، «مقاربه»، «نزدیکی »، « »، «سِکس»، «سپوختَن[سِ/سَ/سُ]» درون زبان فارسی استفاده شده است. برخی از این کلمات معانی اصلی متفاوتی داشتهاند و در طول زمان معنی اصلی آنـها تغییر کردهاست.[ف ۲] برابر انگلیسی واژه «Sex» مـیباشد کـه در سالهای ۱۴۰۰–۱۳۵۰ مـیلادی از کلمـه لاتین «Sexus» ساخته شدهاست. گمان مـیرود کـه کلمـه «Sexus» همخانوادهٔ کلمـه «Secāre» بـه معنی «تقسیم » بوده کـه کلمـهٔ امروزی «Section» از آن برگرفته شده است.[۸]
در حالی کـه بصورت کلی زبان از درون یـا تحت تأثیر عوامل بیرونی دچار تغییر و تحول مـیشود، اما لغات مربوط بـه از جمله حوزههایی مـیباشند کـه نرخ جهش و تکامل سریعی مـیدارند. یکی از فرایندهایی کـه مـیتواند اتفاق بیفتد این هست که بجای کلمـهٔ اصلی، کلمـهای لطیفتر و کمتر وقیحانـه استعمال شود. بـه عنوان مثال درون انگلیسی کلمـه «عشقورزی» (making love) بـه جای «» (Sex) رایج شد. با رایج شدن آن واژه و گذشت زمان، آن لغت، خود بـه کلمـهای وقیحانـه و غیرلطیف تبدیل شده و در فهرست واژههای تابو قرار گرفته است.[۹][۱۰]
از دیدگاه زیستشناسی
مراحل
چرخه واکنشـهای مرد و زن را مـیتوان بـه چهار مرحله تقسیم کرد: معنی لغت لاپایی در زبان انگلیسی تحریک، برانگیختگی ، اوج لذت (ارگاسم) و مرحله آرامش.[۲] درون مرحله تحریک، بدن خود را با بالا بردن ضربان نبض و سفت ماهیچهها به منظور آماده مـیکند. درون مردان خون بـه سمت آلت مردانـه روان شده کـه موجب بزرگتر شدن و سفت شدن آن مـیشود (نعوظ). درون زنان دیوارههای مـهبل نمناک شده، بخش درونی مـهبل پهنتر شده و کلیتوریس بزرگ مـیشود. درون مرحله برانگیختگی تنفس شدید مـیشود و سخت شدن ماهیچهها ادامـه مـییـابد. غدههای سر آلت مردانـه متورم شده و خایـهها بزرگ مـیشوند. درون زنان مـهبل خارجی خودش را جمع کرده و کلیتوریس منقبض مـیشود. درون مرحله اوج لذت یـا ارگاسم فشارهای عصبی-ماهیچهای کـه در مراحل قبل جمع شده درون چند ثانیـه آزاد مـیشود (انزال). درون زنان، مـهبل شروع بـه انجام یک سری انقباضات منظم مـیکند و در مردان آلت مردانـه نیز بصورت موزونی جمع شده کـه اسپرمها و منی را دفع کند. نـهایتاً درون مرحله آرامش آلت مردانـه بـه وضعیت قبلی بازمـیگردد و در زنان مـهبل و بقیـه اجزای دستگاه بـه حالت اولیـه قبل از تحریک بازمـیگردند. مردان درون طول این مدت قابلیت انجام را از دست مـیدهند. این مرحله مـیتواند از چند دقیقه که تا چند ساعت بـه طول بینجامد. زنان چنین حالت بازگشتی را ندارند و مـیتوانند درون هر زمانی بعد از مرحله آرامش مجدد تحریک شوند.[۲]
در صورتی کـه اسپرمـها با موفقیت بـه تخمک برسند موجب تشکیل سلول تخم و بارداری مـیشود. به منظور جلوگیری از بارداری از وسایلی چون کاندوم و داروهای حاوی استروژن و پروژسترون[۱۱] استفاده مـیشود. بارداری به منظور انسان ۳۸ هفته طول مـیکشد و زمان شروع آن از آخرین قاعدگی است. نوزادانی کـه زودتر از ۳۸ هفته بـه دنیـا بیـایند نارس نامـیده مـیشوند.
[نمایش]
دستگاه ی انسان
اولین
در اغلب موارد پرده بکارت زنان درون اولین پاره شده کـه مـیتواند همراه با درد و خونریزی باشد[۱۲] (جنس مؤنث انسان از نظر داشتن پرده بکارت و خونریزی درون هنگام پاره شدن آن درون مـیان داران یکتا است).[۱۳] اما درون برخی زنان پرده بکارت بجای پاره شدن کشیده مـیشود. مواردی هم وجود دارد کـه پرده حتی درون هنگام زایمان نیز پاره نمـیشود. پرده بکارت همچنین ممکن هست به دلیل استفاده از تامپون، حرکات ورزشی شدید یـا نوازش شدید پاره شود.[۱۲]
حالات مختلف
نوشتار اصلی: روش
روشی مورد ترجیح یک زوج به منظور بـه فرهنگ آنـها بستگی دارد. بـه عنوان مثال آمریکاییـان روش چهره بـه چهره را بر روشهای دیگر ترجیح مـیدهند درون حالی کـه در برخی فرهنگها این روش محبوبیت آنچنانی ندارد. بگفته جان پال مککینی از دانشگاه ایـالتی مـیشیگان محبوبیت روش چهره بـه چهره درون آمریکا بحدی هست که بر اساس آمار یک کتاب منتشر شده درون سال ۱۹۶۷، ۷۰ درصد زوجها درون آمریکا اصلاً روش دیگری را بجز روش چهره بـه چهره امتحان نکرده بودند.[۱]
لذت
از دیدگاه زیستشناسی لذت نتیجه واکنشهای شیمـیایی هست که درون مغز رخ مـیدهد[۱۴] (برخی از فیلسوفان معادل بودن فرایندهای شیمـیایی مغزی و کیفیـات ذهنی از جمله لذت ارگاسم را نمـیپذیرند).[۱۵] اکثر مطالعات روانپزشکان عصبشناس نشان مـیدهد کـه لذت ناشی از تحریک مسیر دوپامـینرژیک مـیباشد.[۱۴][۱۶] اوج لذت (ارگاسم) درون مردان با عمل تولید مثلی خروج اسپرم بـه همراه هست اما اوج لذت درون زنان هم از طریق و هم از طریق ه ممکن هست و مـیتواند از طریق ه و بدون هم اتفاق بیفتد. تفکیک لذت و عمل از موضوعات مورد مناقشـه مـیان زیستشناسان درون مورد بودهاست. برخی پیشنـهاد دادهاند کـه وجود اوج لذت درون زنان از ملزومات تولیدمثل زنان نیست یعنی به منظور تلقیح اسپرم و تخمک نیـازی بـه ارگاسم زن نیست. درون نتیجه لزومـی نداشته کـه در مسیر فرگشت این دو با یکدیگر تطبیق کامل پیدا کنند.[۱۷]
دیدگاه تکاملی
بگفته برنارد کمپبل تکامل انسان و گسترش قشر مغز خصوصاً لوب پیشانی و لوب آهیـانـهای تأثیر مـهمـی بر رفتار انسان داشتهاست. از یک طرف محدودهٔ تحریکاتی کـه مـیتوانند منجر بـه پاسخ درون انسان شوند گسترش یـافته و از طرف دیگر قابلیت امتناع از -زمانی کـه تمام تحریکات به منظور فراهم است، بوجود آمدهاست. درون مورد «گسترش محدوده تحریکاتی کـه مـیتواند منجر بـه پاسخ شود» مـیتوان گفت کـه به عنوان مثال بصورت یک قانون کلی درون داران، جنس مؤنث قبل از بلوغ بـه رفتارهای روی نمـیآورد درون حالی کـه جنس مذکر قبل از بلوغ گاهی اوقات بـه آن روی مـیآورد. شامپانزهای مؤنث که تا حدی علاقه بـه قبل از بلوغ دارند. اما درون انسان درون صورتی کـه کنترل جامعه وجود نداشته باشد، هم پسر و هم غیربالغ تقریباً تمامـی رفتارهای ممکن را (بجز خروج منی) از خود نشان مـیدهند. از طرف دیگر «گسترش قابلیت امتناع از » که تا حدی افزایش یـافته کـه مردان براحتی مـیتواند درون طول عمر خود دست بـه نزنند. درون زنان تمایل مربوط بـه استروس تقریباً از بین رفتهاست. درون حالی کـه ترشح استروژن هنوز وجود دارد، این هورمون نقش مشخصی بازی نمـیکند و رابطهٔ بـه دلیل تحریک تقریباً درون هر زمانی مـیتواند برقرار شود.[۱۸]
اختلال عملکرد
اختلال عملکرد (به انگلیسی: ual dysfunction) بـه مجموعه مشکلات مربوط مراحل تحریک، برانگیختگی و ارگاسم درون چرخه واکنشـهای گفته مـیشود. درون ابتدای قرن بیستم پزشکانی مانند کرافت-ابینگ[۲۱] اختلال عملکرد را ناشی از استمنا درون دوران کودکی، و فعالیت بیش از حد بعد از بلوغ مـیدانستند و جهت معالجه آن ممانعت از استمنا درون کودکان و کاهش فعالیت بالغین را پیشنـهاد مـید. دیدگاه دیگری کـه بعدها توسط فروید رواج یـافت اختلالات را از عوارض حل ن عقده ادیپ مـیدید. این توضیح از اختلالات به منظور سالها غالب بود اگر چه رواندرمانی پیشنـهادی فروید به منظور رفع اختلالات ناکارآمد بود. اولین روانپزشکانی کـه دیدگاه فروید را بـه چالش کشیدند رفتاردرمانگرانی مانند ژوزف ولپی بودند کـه تشویش و اضطراب را علت اصلی اختلال عملکرد مـیدانستند. این روانپزشکان جهت کاهش اضطراب از بیمار مـیخواستند کـه سلسله مراتبی از رفتار را درون حالتی کـه در آرامش عمـیق ماهیچهای قرار دارد تصور کند. بیمار سپس همان رفتارها را درون همان وضعیت آرامش انجام مـیداد.[۲۲] تحقیقات بعدی ویرجینیـا جانسون و ویلیـام مسترز نقش عمدهای درون توسعه روشهای درمانی اختلال ایفا کرد. آنـها توضیح روانی بهتری از عملکرد تی ارائه کرده و روشهای درمانی جدیدی را پیشنـهاد د. جانسون و مسترز تأکید مـید کـه اختلالات مشکل هر دو شریک هست و نـه مشکل یکی از آنـها. از این جهت معالجه هر دو نفر را تجویز مـید. آنـها رابطه را رفتاری طبیعی درون نظر مـیگرفتند کـه قابل یـادگیری نبوده، بلکه حتما به افراد درون حذف موانعی کـه در بروز رفتار معمولی آنـها وجود دارد کمک کرد. جانسون و مسترز معتقد بودند کـه موضوعاتی مانند شرطی شدن فرهنگی، نگاه خانواده و دوران کودکی بـه ، نگاههای مذهبی، مـهارتهای بیـانی ضعیف و بسیـاری عوامل دیگر درون رشد اختلالات مؤثر هستند. پیشرفت بعدی کمـی بعد توسط هلن کاپلان درون کتابش با عنوان « درمانی جدید» (به انگلیسی: The New Sex Therapy) بدست آمد.[۲۳] هم اکنون به منظور اختلال درون نعوظ از داروهایی کـه در آن از «سیلدنافیل آنزیم غیرفعال کننده گوانزین مونوفسفات حلقوی» استفاده مـیشود[۱۱]
فواید رابطه
رابطه باعث کاهش اضطراب، افزایش حس شادی، تقویت سیستم ایمنی، تسکین درد، کاهش روانرنجوری و کاهش خطر ابتلا بـه سرطان پروستات مـیشود.[۲۴] افزایش رابطه درون مـیانسالی ممکن هست انسان را باهوشتر کند و اثرات مخرب افزایش سن بر نگهداری و فراخوانی اطلاعات از حافظه را جبران کند.[۲۵] قسمت هیپوکامپ مغز جایی هست که درون آن حافظه بلندمدت شکل مـیگیرد. با افزایش سن درون داران و از بین رفتن نورونهای این قسمت مغز، آنـها دچار انواع «فراموشی» ها مـیشوند. موشها بعد از قرارگرفتن درون معرض مداوم و درازمدت رابطه ، عملکرد حافظه و شناختشان بهبود یـافته است. همچنین بررسیهای مغز این موشها نشان از حضور سلولهای عصبی جدید بـه ویژه درون قسمت هیپوکامپ داشته است. رابطه و بـه عنوان یک نوع تعامل احساسی و فیزیکی با افراد دیگر، موجب کاهش استرس و افزایش رشد سلولهای ناحیـه هیپوکامپ مـیشود.[۲۶][۲۷]
بیماریها
بیماریهای ی یـا ، یـا مقاربتی، بیماریهای گوناگونی هستند کـه از طریق انواع روشهای ( دهانی، مـهبلی، ی) انتقال پیدا مـیکنند مانند هپاتیت ب، ایدز، سیفلیس، سوزاک، کلامـیدیـا تراکوماتیس، شانکروئید، تبخال، CMV، شپش عانـه، کوندیلوما آکومـیناتوم و… برخی از این بیماریـها از روشـهای غیر نیز منتقل مـیشوند مثلاً از طریق انتقال خون، سوزن مشترک درون معتادان بـه مواد مخدر تزریقی یـا درون زایمان.[ف ۳] بیماریـهای مقاربتی (STD) یـا منتقله از راه یـا ی را بر اساس تظاهرات عمده اولیـه (موضعی) مـیتوان بـه سه گروه تقسیم کرد:[ف ۳]
۱. زخمـهای ی مانند عفونت هرپس ی (تبخال ی)، سیفلیس، شانکروئید (آتشک)، لنفوگرانولوم ونروم، گرانولوم اینگوینال (به علت کلامـیدیـا)، کوندیلوما آکومـیناتوم (زگیل ی)
۲. اورتریت، سرویسیت و بیماریـهای التهابی لگن مانند سوزاک (گنوره)، کلامـیدیـا تراکوماتیس، تریکوموناس واژینالیس و اوروپلاسما اورولیتیکوم
۳. واژینیت مانند کاندیدا آلبیکنس، تریکوموناس واژینالیس و گاردنلا واژینالیس
برخی از بیماریـهای منتقله از راه مانند ایدز و هپاتیت تظاهرات موضعی خاصی ندارند؛ برخی از این بیماریـها عامل غیرمـی دارند مثلاً قارچ تنیـا کروریس یـا حشره جرب (گال) و شپش عانـه. البته عوامل غیرمـی مانند شپش عانـه و جرب هر چند ممکن هست ناحیـه ی را درگیر سازند ولی چون از راه ی منتقل نمـیشوند بلکه از راه تماس مستقیم پوست فرد آلوده با فرد سالم منتقل مـیشوند، بهتر هست جزء بیماریـهای منتقلهٔ محسوب نشوند.[ف ۳]
به عنوان یک اصل کلی درون درمان این بیماریـها نیـاز بـه درمان همزمان شریک وجود دارد و باز بـه عنوان یک اصل کلی ابتلای مادران بـه این بیماری مـیتواند بـه جنین آسیب بزند.[ف ۳]
در فرهنگها و ادیـان
فرهنگهای مختلف درون مورد اسطورههای مختلفی را تبیین کردهاند. بحث درون مورد اسطورههای نیـازمند تعریف «اسطوره» مـیباشد. نزد اسطوره شناسان، تعریف «اسطوره» درون معنای خاص آن، داستانی هست که عموماً شخصیتهای الهی یـا شگفتانگیز درون آنـها رفتاری کـه از جهاتی شبیـه رفتار انسانها است، نشان مـیدهند. «اسطوره» درون معنای عام آن، بـه سیستم تفکری اشاره دارد کـه یک گروه خاص از مردمان آن را بـه عنوان حقیقت پذیرفته و دیدگاههای مخالف آن را مردود مـیدانند، درون حالی کـه مردمان فرهنگهای دیگر ممکن هست آنرا بـه عنوان خرافات رد کنند.[۳۱]
در معنای عام آن، اسطورههای درون تمامـی جامعهها وجود داشته و کارکردهایی مانند معنی دار تجربیـات شخصی، پاسخ بـه سؤالات بنیـادین، و ارتباط شخص با طرح کلی تر دنیـا دارد. هنگام مواجهه با حس شدید ، مردمان فرهنگهای مختلف ممکن هست از تأثیر الهه آفرودیته یـا مـیزان سطح هورمونـها جهت فهم و معنی بخشی بـه آن استفاده کنند. همچنین مواجه شدن بـه این واقعیت کـه بین رشد و آب رفتن ماه درون آسمان با عادت ماهانـه یـا بارداری زنان ارتباط وجود دارد شگفتانگیز بودهاست. بسیـاری از فرهنگهای قدیمـی جهت توضیح و فهم تجربیـات خود از خدایـان بـه عنوان نمایندههای نیروهای طبیعی استفاده مـیجستند و با آنـها رابطه برقرار مـید. بـه عنوان مثال با درک اینکه غذای آنـها از زمـین خارج مـیشود، جهت ترغیب زمـین بـه باروری «الهه زمـین» را مـیپرستیدند و عموماً درون مراسم مربوطه آداب نیز بجا مـیآوردند. بگفته سارا دنین این نحوه برخورد نمادین و شاعرانـه با طبیعت، بسیـار متفاوت از اسطوره دنیـای امروزی (در معنای عام آن) کـه روش علمـی را تنـها راه معتبر پرسیدن سؤال و یـافتن پاسخ مـیداند، مـیباشد.[۳۱] داستانـهای خلقت زیـادی صحبت از خلق کیـهان بـه دلیل موجودات نخستین یـا استمنای یک موجود نخستین مـیکنند. یک کیـهانشناسی رایج درون مصر باستان خلقت را ناشی از رابطه خدای نخستین با دست خودش توصیف مـیکند.[۳] رابطه بین خدایـان و زنان نوع بشر موضوعی هست که درون فرهنگهای مختلف بسیـار بـه چشم مـیخورد. درون برخی از فرهنگها، این واقعه افسانـهای درون مراسمـی مکرراً مطرح مـیشود و باور بر این هست که این مراسم «قدرت» های روحانیای را از یک الاهه بـه انسان منتقل مـیکند. درون مراسمـی با نام «رابطه با بوفالو» کـه مـیان شاینها مرسوم هست زنانی کـه ازدواج کردهاند با پیران قبیله رابطه برقرار مـیکنند که تا این «قدرت» روحانی را بـه شوهران خود منتقل کنند. این مراسم درون استمرار داستانی کـه در آن یک زن با روح بزرگ (که احتمالاً بـه شکل یک بوفالو ظاهر شده بود) رابطه برقرار کرد، مؤثر است. مراسم قربانی اسب درون ایرلند و هند نیز بـه داستان مشابهی از رابطه بین یک خدا و یک موجود فانی اشاره دارد.[۳]
ادیـان خاص
کیش بودایی
متون مقدس بودایی هنگام بحث درون مورد عموماً تمرکز اصلی خود را بر مفاهیم «مـیل» و «قدرت» قرار مـیدهند. بوداییـان امور را جزوی از امـیال طبقهبندی کرده و معتقدند کـه امـیال (بهمراه تنفر و جهالت) وجود انسان را آلوده کرده و این آلودگی از طریق باززایی (یـا تناسخ) ادامـه مـییـابد. متون بودایی با این استدلال کـه جهت کاهش آرزوها، امـیال حتما تحت کنترل شخصی درون آیند، بر لزوم پاکدامنی تأکید مـیکنند و این را درون خروج از چرخه تولد مجدد مؤثر مـیدانند. بعلاوه اعتقاد بوداییـان هندی بر این بوده یک راهب با اجتناب از قدرتی روحانی بدست مـیآورد (در هند این دیدگاه رایج بوده کـه خروج منی باعث ضعیف شدن مرد مـیشود). بوداییها از دست انرژی هنگام را «مرگ کوچک» نامگذاری کرده و رابطه یک راهب با یک زن را غیراخلاقی و نقض هنجار صومعه مـیدانستند. البته اجتناب از از بوداییـان معمولی غیر راهب انتظار نمـیرفت. برخی از راهبهها حتی که تا آن حد پیش مـیرفتند کـه خود را اخته مـید. صومعه درون واکنش اخته را محکوم کرد. با حیوانات نیز به منظور راهبان ممنوع بود اگر چه حساسیت روی آن کمتر از حساسیت با زن بود. خودارضایی نیز گناه بزرگی محسوب مـیشد کـه مـیتوانست مجازات تبعید موقتی را بـه همراه داشته باشد. خودارضایی درون نگاه بوداییـان شکست معنوی، اسراف انرژی و نیروی حیـاتی بـه حساب مـیآمد.[۳۲] موضوع دیگری کـه نگاه بوداییـان بـه را تحت تأثیر قرار مـیداد نگاه آنـها بـه بدن انسان بود. درون قرون اولیـه، که تا پیش از تأثیر تانترا درون قرن چهارم مـیلادی، بوداییـان بدن انسان را ناپاک مـیدانستند. خصوصاً بدن زن بـه دلیل جذبه شدید آن به منظور راهبها و «آلوده شدن» آن با حیض بیش از بدن مرد مورد نکوهش قرار مـیگرفت.[۳۲]
تائوئیسم و کنفوسیـانیسم
تائوئیسم و کنفوسیـانیسم (از مذاهب چینی) همانند بقیـه مذاهب طرفدار تربیت و رشد فرزندان بودند. بگفته کنفوسیوس یک مرد نجیب حتما از خودش شرم د کـه یک زمـین بـه علت نبود مردان کافی اسراف شود. البته دانشمندان کنفوسیـانیسم نسبت بـه خطر جمعیت زیـاد و منابع کم هشدار داده بودند. تائوئیسم طرفدار یک حکومت کوچک با جمعیت کم بود زیرا از دیدگاه آنان جمعیت زیـادی مـیتواند نظم جامعه را بـه هم بزند. بـه همـین دلیل آنـها با برنامـههای تنظیم خانواده و سقط جنین مخالفتی نداشتند. موضوع دیگری کـه به این امر کمک مـیکرد این دیدگاه بود کـه اساساً به منظور باروری نیست و معتقد بودند کـه لذت مشروعیت و هدف خودش را دارد. از دیدگاه آنان مشکلی نبود بلکه طبیعی بود. بگفته فیلسوف کائوتسه[۳۳] درون کتاب منسیوس «ما بصورت طبیعی از غذا و لذت مـیبریم».[۳۴]
تائوئیسم را مقدس بـه حساب مـیآورد. این تقدس را مـیتوان بـه عنوان مثال درون لغاتی کـه برای رحم استعمال مـیشود (مانند «قصر بچهها»، «اتاق خواب قرمز»، «حصار جواهر») کـه همچنین بـه معنی جاهای خاص و ارزشمندی مـیباشد، دید. همچنین گردن رحم با نام «قلب گل» و «درونیترین گره» درون زبان چینی خوانده مـیشود.[۳۵]
تکنیکهای کنترل
دستورالعملهای چینی مربوط بـه سلسله دودمان هان شرقی (از سال ۲۵ که تا ۲۲۰ مـیلادی) بـه تکنیکهای کنترل تائوئیستها اشاره مـیکنند. این تکنیکها روشهایی به منظور «تغذیـه اصل حیـات» درون نظر گرفته مـیشد کـه بوسیله آن تائوئیست مـیتوانست بـه جاودانگی برسد. بجز این تکنیک، دو دستورالعمل دیگر بـه نامهای «تنفس جنینی» و دآاویین «ژیمناستیک» نیز انجام مـیشده کـه توصیف آن بر جا ماندهاست: اصولاً تکنیک فشار آوردن بر روی مجرای منی به منظور جلوگیری از خروج منی بودهاست. اینگونـه تصور مـیشده کـه این کار باعث مـیشود بذر بـه محل اولش بازگشته، بـه سمت مغز بالا رفته و نـهایتاً بازیـابی شود. همچنین تصور این بوده کـه مایـه زنانـه جذب مجدد مـیشود و به طولانی شدن عمر زن کمک مـیکند. درون یکی از این آداب، توصیـه شده بود کـه شرکت کننده شریک اش را که تا جایی کـه ممکن هست مکرراً عوض کند (متون بدست رسیده که تا هزار شریک را ذکر مـیکنند ولی ده شریک بهنظر مـیزان معمول بودهاست). اگر چه کنفوسیـانیسم این آداب را غیراخلاقی و مخرب سلامت درون نظر مـیگرفت، این آداب که تا قرن شانزده مـیلادی همچنان مرسوم بود.[۳]
یـهودیت
یـهودیت بر خلاف مسیحیت و همانند اسلام، امتناع از را ارزش بحساب نمـیآورد. قانون خاخامـی ازدواج و تولیدمثل را به منظور تمامـی مردان لازم دانسته و حقوق ازدواجی بـه زنان مـیدهد. تنخ درون جاهای متعددی راجع بـه تولیدمثل و موضوعات مربوطه بـه آن صحبت مـیکند. بـه عنوان مثال درون کتاب پیدایش فصل یک،آیـات ۲۸-۲۹ اینگونـه بیـان مـیکند:[۳۶]
پس خدا انسان را شبیـه خود آفرید. او انسان را زن و مرد خلق کرد و ایشان را برکت داده، فرمود: «بارور و زیـاد شوید، زمـین را پُر سازید، بر آن تسلط یـابید، و بر ماهیـان دریـا و پرندگان آسمان و همـه حیوانات فرمانروایی آنید.»
تنخ همچنین مرز بین مشروع و غیرمشروع را مشخص کرده و ازدواج با محارم، زنا، همجنسگرایی مرد، با حیوانات و با زنی کـه در عادت ماهانـه هست را ممنوع مـیکند. محققی بنام دیوید بیـال معتقد هست که انگیزه برخی از این قوانین جلوگیری درون اختلال درون تولید مثل یـا از بین بردن خطوط شجره نامـهای است. برخی از پیـامبران درون تنخ بتپرستی را بصورت استعارهای «زنا علیـه خدا» درون نظر گرفتهاند (کتاب هوشع۱-۲ ، کتاب حزقیـال16).[۳۶] داشتن درون روز شنبه ممنوع است.[۳۷] درون سنت یـهودی ضوابط خاصی به منظور رابطه درون نظر گرفته شده: بـه عنوان مثال حتما با متانت و افتادگی باشد، و در تاریکی انجام شود درون حالی کـه مرد بر روی زن است. اگر زن علاقه بـه ندارد، یـا اینکه خیلی مشتاق هست نباید رابطه برقرار شود؛ البته درون عین حال مرد حتما نیـاز زن را درون نظر داشته باشد و اجازه محروم زن از را ندارد.[۳۸] بر اساس قوانین عهد عتیق تجاوز بـه زنی کـه ازدواج کرده مجازات مرگ دارد، تجاوز بـه زنی کـه مجرد هست پرداخت پنجاه «شِکِل» بـه پدر و ازدواج با فرد تجاوز کننده مـیباشد.[۳۹]
در دوره متأخر دنیـای باستان خاخامـها محرکهای را مشکل ساز دانسته و آن را «سیرت شیطانی» (به عبری: יצר הרע) نامـیدند. دیوید بیـال معتقد هست که ممکن هست این مفهوم تحت تأثیر فرهنگ یونانی آن زمان شکل گرفته باشد. البته خاخامها معتقد بودند کـه در صورتی کـه این سیرت شیطانی هدایت صحیح بیـابد درون واقع منشأ ازدواج، ساختن خانـه، بدنیـا آوردن فرزند و خیرهای زیـادی مـیباشد. خاخامها تولیدمثل را به منظور تمامـی مردان (و نـه زنان) واجب د. دیوید بیـال معتقد هست ممکن هست این دستور فقط به منظور مردان صادر شده باشد که تا به مقابله با امتناع از ازدواج آن گروه از نخبگان خاخامها بپردازد کـه ترجیح مـیدادند درون خانـه مانده و تمام وقت خود را بـه مطالعه بپردازند.[۳۶]
در دوران قرون وسطی، فلاسفه یـهودی بـه سمت بیارزش خواندن دنیـای مادی و ارزش «روح» مقابل «جسم» متمایل شده بود و به عنوان مثال موسی بن مـیمون معتقد بود کـه فقط حتما برای تولیدمثل انجام شود و لذتی کـه به شخص بـه هنگام مـیرسد را حتما به حداقل رساند. استدلال موسی بن مـیمون این بود کـه ختنـه بدین دلیل وضع شده کـه تمایل را هم از نظر جسمـی و هم از نظر روحی کاهش دهد. بـه عقیده دیوید بیـال این فلاسفه قرون وسطی تحت تأثیر دیدگاههای سیستم فلسفی ارسطو و فلسفه افلاطونی نوین قرار داشتهاند.[۳۶]
متصوفین یـهودی قرون وسطی هم مانند فلاسفه حس دوگانـهای نسبت بـه داشتند. اما تفاوت آنـها این بود کـه معتقد بودند نحوه صحیح بین زن و مرد باعث مـیشود کـه تجلیـات الاهیای کـه در این دو قرار داده شده بروز پیدا کرده و باعث وحدت آنـها شود. این نحوه صحیح تنـها درون سایـه پایبندی کامل بـه قوانینی کـه خداوند وضع کرده بدست مـیآید و در هنگام تمامـی افکار انسان حتما به سمت خدا رفته و از لذات بدنی دور شود. بـه همـین دلیل کتابهای معروف متصوفین یـهودی مانند زوهر و همچنین اسحاق لوریـا از تصاویر قوی استفاده مـید. البته زوهر حتی کوچکترین تخلف مانند «انزال درون حال خواب» را گناهی بزرگی مـیدید. داستانهایی از خاخامهای حسیدی قرن هجدهم مـیلادی نقل شده کـه حتی از درون ازدواج نیز امتناع مـید.[۳۶]
غالب یـهودیـان درون قرون وسطی بین شوهر و همسر را اصلیترین راه به منظور جلوگیری از های نامشروع یـا تخیلات مـیدیدند. همچنین درون زمانهایی درون فرهنگ عامـه مردم یـهودی قرون وسطی آداب ای بوجود آمد کـه با قانون خاخامـی سازگاری نداشتهاست.[۳۶]
مسیحیت
رهبران اصلاحات پروتستانی (در تصویر) ازدواج و را هدیـه خدا کـه باید از آن لذت برد تعریف کرده و دیدگاه سنتی مسیحیت درون مورد «امتناع اجباری کشیشها از ازدواج» را رد د.
کلیسای باستان درون درون دنیـای یونانی-رومـی رشد پیدا کرد. جریـان فکری کلیسای اولیـه درون مورد از این جهت تحت تأثیر ارزشها و ساختارهای دنیـای یونانی-رومـی قرار گرفت کـه مـیبایست بـه دیدگاههای رایج آن زمان پاسخ دهد؛ این پاسخ مـیتوانست از طریق پذیرش، یـا رد ارزشها و نحوه نگاههای موجود درون آن جامعه باشد. درون دنیـای یونانی-رومـی ساختار طبقاتی اجتماعی شدیدی حاکم بود و مردها تقریباً قدرت مطلقی بر زنان، فرزندها وها داشتند؛ دیدگاههای فلسفی و مذهبی آن زمان ذات انسان را بـه بدن مادی (که شیطانی و معوج فرض مـیشد) و روح جاویدان غیرمادی (که پاک و ایدهآل فرض مـیشد) تقسیم مـیکرد. رواقیون بر امتناع از لذات جسمـی و امتناع از تأکید داشتند. پدران کلیسای اولیـه مانند ژروم، اریگن، ترتولیـان و آگوستین ضمن تأیید خوبی ازدواج و تولیدمثل، بشدت از قدرت، شدت و لذت امـیال و ابراز نگرانی مـید. آنـها معتقد بودند کـه در هر فعالیت و در نتیجه گناه دخیل بوده، و به همـین دلیل توصیـه مـید کـه از فعالیت که تا جای ممکن (حتی به منظور افراد متأهل) اجتناب شود. باکرگی، اجتناب از ازدواج و پاکدامنی بعد از ازدواج تشویق مـیشد.[۴۰]
تا اوایل قرن یـازدهم مـیلادی ازدواج و تعدد زوجات به منظور کشیشها ممنوع نبوده، درون سال ۱۱۲۲ پاپ بندیکت هشتم به منظور حفظ اموال کلیسا هر گونـه ازدواجی را به منظور کشیشها ممنوع اعلام کرد و در سال ۱۱۳۹ پاپ اینوسنت دوم ازدواج همـهٔ کشیشها را باطل کرد و دستور داد که تا همـه کشیشها همسران خود را طلاق دهند و پس از آن تنـها بهانی اجازه داده مـیشد کشیش شوند کـه ازدواج نکرده باشند و تا آخر هم عمر مجرد باقی بماندند.[۴۱]
رهبران اصلاحات پروتستانی دیدگاه سنتی مسیحیت درون مورد «امتناع اجباری کشیشها از ازدواج» را رد کرده، و ازدواج و را هدیـه خدا کـه باید از آن لذت برد تعریف د. رهبران اصلاحات همچنین دیدگاه سنتی کـه لذت را ذاتاً چیز بدی مـیدید را رد کرده اگر چه بـه خطراتی کـه این نیرو مـیتواند داشته باشد اذعان داشتند.[۴۰]
امروزه اختلاف نظراتی درون مورد نحوه تفسیر کتاب مقدس درون مورد مسائل درون دنیـای مدرن وجود دارد. برخی از مسیحیـان معتقدند کـه گفتهها و دستورالعملهای کتاب مقدس مطلق و جهانی بوده؛ برخی معتقدند کـه گفتهها و دستورالعملهای کتاب مقدس هیچ ربطی بـه مسائل و فهم مدرن مسائل ندارد؛ و گروهی دیدگاهی مابین این دو دارند و معتقدند کـه کتاب مقدس بـه مسائل درون قالب یک فرهنگ خاص پاسخ داده، و پس از فهم مناسب آن فرهنگ و یـافتن اصول کلیتری کـه دستورالعملها درون جهت برقراری آن حرکت مـید، مـیتوان بشکل انعطافپذیری آن اصول کلی را بـه فرهنگ حال حاضر اعمال کرد.[۴۰]
اسلام
هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ … بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ
«ایشان پوشش شما و شما پوشش ایشان هستید… بعد با ایشان درآمـیزید و از خدا آنچه کـه برایتان مقدر کرده طلب کنید» (بقره ۱۸۷).
قرآن را شیطانی یـا لزوماً موجب دلبستگی بـه دنیـا درون نظر نمـیگیرد.
در حالی کـه قرآن به منظور زنان را بـه عنوان مثالی از شیفتگی بـه لذتهای دنیـا ذکر مـیکند (مثلاً آلعمران ۱۴)، را شیطانی یـا لزوماً موجب دلبستگی بـه دنیـا درون نظر نمـیگیرد. قرآن را ویژگی مـهمـی از دنیـای طبیعی دانسته و در مورد آن قوانینی وضع مـیکند. قرآن بصورت خاص لذت را تأیید کرده و را تنـها و تنـها وسیلهای به منظور تولید مثل درون نظر نمـیگیرد. قرآن را بـه حوزه نـهادهای ازدواجی وداری منحصر کرده، ازدواج با محارم، زنا، فاحشگی، و رابطه همجنسگرایی مرد را محکوم کرده و مقاربتهای ای کـه در عربستان قبل از اسلام موجود بوده را از طرقی تغییر داده یـا محدود کردهاست.[۴]
از دیدگاه قرآن وجود جفتها بخشی از نظم و ترتیب موجود درون طبیعت هست و شاهدی بر وجود خدا و یکتا بودن او مـیباشد («و از هر چیزی جفت خلق کردیم باشد شاید شما متذکر شوید»[ذاریـات ۴۹]) و این اصلی هست که انسان نیز مشمول آن است. قرآن مـیگوید: «و یکی از آیـات او این هست که به منظور شما از خود شما همسرانی خلق کرد که تا به سوی آنان مـیل کنید و آرامش گیرید و بین شما مودت و رحمت قرار داد و در همـین نشانـهها هست به منظور مردمـی کـه تفکر مـیکنند.»[روم ۲۱] قرآن همچنین صحبت از آفرینش انسان از یک نفس واحد کرده: «اوست کـه شما را از یک تن آفرید و همسر او را از او آفرید که تا بدو آرام گیرد» کـه به عقیده دوین استوارت (به انگلیسی: Devin J. Stewart) اشارهای بـه این دیدگاه دارد کـه دلیل جاذبه بین زن و مرد این هست که از یک نفس خلق شدهاند، ایدهای کـه در آثار افلاطون و در متون یـهودی دوران بعد از تثبیت کتاب مقدس یـافت مـیشود. البته قرآن از ذکر داستانی کـه در آن حوا از دنده آدم خلق مـیشود و سلسه مراتب مربوطه، اجتناب کرده و حدیثی هم موجود هست که زنان را شقائق (نیمـه) مردان توصیف مـیکند. آیـه ۱۸۷ سوره بقره مـیگوید: «ایشان پوشش شما و شما پوشش ایشان هستید… بعد با ایشان درآمـیزید و از خدا آنچه کـه برایتان مقدر کرده طلب کنید.»[بقره ۱۸۷] امتناع از و تجرد درون اسلام هیچگونـه ارزشی بـه حساب نمـیآید. قرآن درون نساء ۲۳ لیستی از های غیر مشروع را ذکر کردهاست. همچنین قرآن رسم قبل از پیدایش اسلام کـه به ارث بردن یـا ازدواج با زنان پدر یک شخص بوده را ممنوع کرد.[۴]
به عقیده دوین استوارت اگر چه برخی از آیـات قرآن صحبت از رابطه متقارن بین زن و مرد مـیکنند ولی آیـات دیگری نشان مـیدهند کـه حقوق زن و مرد متفاوت مـیباشد. با استناد بـه اینکه خطاب قرآن درون خیلی از آیـات پیرامون و ازدواج بـه مردان است، و به عنوان مثال بـه مردان چندهمسری را اجازه مـیدهد نتیجه مـیگیرد کـه هدف ازدواج ارضای نیـازهای مردانـه و ادامـه نسل او از طریق مرد مـیباشد. البته دوین استوارت این را مـیافزاید کـه آیـاتی نیز هستند کـه به زنان حقوق ازدواجی اعطا کرده و فرای مسئله تولید مثل، بـه نیـاز آنـها بـه و بهره بردن از معاشرت توجه مـیکند.[۴] زنان مسلمانی مانند اسما بارلاس تفاسیری غیر مردسالارانـه از قرآن ارائه کردهاند.[ف ۴]
نحوه انجام
چرخه عادت ماهانـه. قرآن با زنان درون حال حیض را ممنوع مـیکند.
طبق دانشنامـهٔ قرآن، قرآن محدودیتی درون مورد نحوه انجام مقرر نمـیکند:«زنان شما کشتزار شمایند از هرجا یـا هر وقت[انی شئتم] کـه خواستید بـه کشتزار خود درآئید و درصدد پدیدآوردن یـادگاری و نسلی به منظور خود برآئید.»[بقره ۲۲۳] تفاسیر ذکر مـیکنند کـه شأن نزول این آیـه رد دیدگاه برخی از یـهودیـان معاصر محمد بود کـه فرجی (با ی اشتباه گرفته نشود) را رد کرده و معتقد بودند باعث کج شدن چشم بچهها مـیشود. قرآن راجع بـه ی صحبتی نمـیکند اگر چه احادیثی هست کـه آن را ممنوع کرده و احادیث اندکی هم آن را اجازه مـیدهند.[۴] ی درون بین اهل سنت حرام بوده و در بین شیعیـان شدیداً مکروه مـیباشد. استدلال ا شیعه به منظور حرام ندانستن ی گفتار لوط پیغمبر هست که ان خود را بـه قومش عرضه کرد[ف ۵] درون حالیکه مـیدانست آن مردم انش را فقط به منظور وطی از دبر مـیخواهند.[ف ۶]
با زنان درون حال حیض (بقره ۲۲۲) ممنوع شدهاست. درون احادیث ذکر شده کـه هنگام افراد روی خود را بپوشانند. بـه مردان توصیـه شده کـه تا زمانی کـه شریکشان ارضا نشده را قطع نکنند. روایتی از محمد نقل شده کـه مـیگوید: «بر روی زنانتان همانند یک حیوان نیـافتید. بگذارید بین شماها رسولی باشد.» پرسیدند «آن چیست، ای رسول خدا؟» او پاسخ داد «بوسیدن و حرف زدن». برخی گزارشها و دستورالعملهای ی از محمد نقل قول مـیکنند کـه نسبت بـه تولید صداهای هیجانآمـیز و ناله هنگام اعتراضی نداشتهاست.[۴]
با غیر مسلمانان
قرآن درون آیـه (مائده ۵) اجازه ازدواج مـیان اهل کتاب و مسلمانان را صادر مـیکند. همچنین درون آیـه (بقره ۲۲۱) مـیگوید «با زنان مشرک ازدواج[لا تَنکِحُوا] مکنید که تا ایمان آورند و یک کنیز باایمان بهتر هست از زنی مشرک هر چند آن زن مورد شگفت و خوشایندتان باشد.» این آیـه بـه طرق مختلف ممکن هست معنا شود زیرا نکاح هم بـه معنی ازدواج و هم مـیباشد؛ بعلاوه برخی از فقها مشرکین را اعم از یـهودیـان و مسیحیـان هم دانسته و آیـه ۲۲۱ سوره بقره را ناسخ آیـه ۵ سوره مائده درون نظر گرفتهاند.[۴۲] علیرغم این بحثها، بسیـاری از فقهای شیعه ازدواج مـیان مردان مسلمان و زنان اهل کتاب را مجاز مـیدانند. اما بصورت سنتی اتفاق نظری درون رد ازدواج زنان مسلمان با مردان غیرمسلمان وجود دارد.[۴۳] درون دوران معاصر برخی استنتاجات فقهی مربوط بـه این حکم را زیر سؤالاند.[۴۴] بگفته یوهانان فن آیـه ۲۲۱ سوره بقره به منظور مسلمانان مشکلساز بوده: بر اساس دیدگاه غالب فقهای قدیمـی مسلمانان نمـیتوانستند با کنیزان مشرک یـا زرتشتی داشته باشند. یوهانان فن مـیگوید کـه فقها راه حل خلاقانـه «اجبار بـه پذیرش اسلام» به منظور این مشکل پیشنـهاد د، بدون اینکه بـه آنچه فن تناقض آن با آیـهٔ «هیچ اکراهی درون این دین نیست»[بقره ۲۵۶] مـیخواند، توجه کنند. بـه عنوان مثال احمد بن حنبل مـیگوید کـه زنان مشرک و زرتشتی کـه به اسارت گرفته مـیشوند، حتما مجبور بـه پذیرش اسلام شوند؛ اگر پذیرفتند با آنـها مجاز است؛ اگر نپذیرفتند فقط حتما خدمتکاری کنند و با آنـها مجاز نیست. از طرف دیگر محمد ادریس شافعی درون هنگام پرداختن بـه این موضوع صحبتی از اجبار به منظور پذیرش اسلام نمـیکند.[۴۲]
در دنیـای معاصر
در آمریکا و اروپای معاصر
ازدواج
بر اساس برخی نظر سنجیها درون آمریکا ۷۲ درصد دانشآموزان سالهای آخر دبیرستان داشتهاند.[نیـازمند منبع] حداقل نیمـی ازانی کـه برای انعقاد ازدواج بـه روحانیون مسیحی مراجعه مـیکنند، درون حال داشتن بودهاند. بر اساس نظرسنجیهای منتهی بـه سال ۲۰۰۵، درون نروژ تعداد جفتهایی کـه بدون انجام ازدواج با هم زندگی مـیکنند ۶۴٪ رشد داشتهاست. درون غرب بهشکل فزایندهای شاهد افزایش تعداد بیوهها و مردان همسر مردهای هستیم کـه بدون عقد ازدواج و فقط به منظور معاشرت و نزدیکی با هم رابطه دارند. این افراد بـه دلایل مختلف شخصی و اقتصادی ازدواج را غیرعملی مـییـابند. بطور متوسط درون غرب از هر سه ازدواج یکی بـه طلاق مـیانجامد و از هر سه ازدواجی یکی ازدواج مجدد است. کلیسا درون پاسخ بـه این پدیده و همچنین درون پاسخ بـه همجنسگرایی چند دسته شده و مناظرات شدیدی درون مـیان آنـها درون جریـان است. برخی کلیساها ازدواج همجنسگرایـان و حتی کشیش شدن آنـها را بـه رسمـیت شناختهاند و برخی علیـه آنـها فعالیت مـیکنند. برخی از محافظهکاران کـه با ازدواج همجنسگرایـان مخالفند با شکلی از «پیمان همبستگی مدنی» کـه حقوق مدنی همجنسگرایـان را تضمـین کند موافقند. اما دیگر محافظهکاران چنین پیمانهایی را خطرناک مـیدانند چون ممکن هست که برخی از زوجهای غیر همجنسگرا هم جهت فرار از مسئولیتهای ازدواج بـه آن روش روی بیـاورند. از سوی دیگر فمـینیستها درون غرب به منظور برابری کامل زنان و مردان درون حال مبارزه هستند و نقش سنتی زنان و مردان را ساختاری اجتماعی و نـه ذاتی مـیدانند، و به آشکارسازی «استثمار و ظلم بـه زنان» مـیپردازند. علیرغم سالها تلاش به منظور دوبارهسازی ساختارهای اجتماعی، دیدگاههای فمـینیستها به منظور برخی مردان و زنان سنتی غربی، گیج کننده و مضطرب کننده بودهاست.[۴۵]
عواقب انجام
به عقیده مایکل رز، درون فرهنگ اروپای غربی اعتقادی مبنی بر اینکه انجام عواقب بدی دارد، وجود دارد. او بـه عنوان مثال بـه فیلمهای وحشتناک غربی اشاره مـیکند کـه در این فیلمها معمولًا انی کـه زودتر از بقیـه رابطه دارند زودتر مـیمـیرند، وانی کـه باکره هستند برخلاف بقیـه قطعه قطعه نمـیشوند. همچنین درون سنت مسیحی امتناع از مثبت بـه حساب مـیآمد و به طور خاص کشیشان کاتولیک از داشتن روابط منع شدهاند؛ اگر چه درون عمل مواردی عدم اطاعت از این دستورها گزارش شدهاست.[۴۶]
در ایران معاصر
ازدواج و
اغلب زنان درون ایران از قبل از ازدواج امتناع مـیکنند که تا از آن بـه عنوان ابزاری به منظور واداشتن طرف مقابل بـه پیشنـهاد ازدواج استفاده کنند. اما درون این بین، درون مـیان آن دسته از جوانان ایرانی ساکن شـهرها کـه به طبقه اجتماعی متوسط یـا بالا تعلق دارند، قبل از ازدواج بسیـار رایج است. درون یک مطالعه تحقیقاتی کـه در آن از ۵۰ زن از تهران، مشـهد و شیراز مصاحبه مـیشد، ۷۵ درصد بیـان د کـه به گونـهای بـه عمل با جنس مخالف قبل از ازدواج دست زدهاند. از مـیان این افراد،انی کـه نمـیخواستند بکارت خود را از دست بدهند بـه ی، دهانی و غیره دست زده بودند. تنـها حدود نیمـی از افراد مورد مطالعه فرجی داشتند. از مـیان آنـها دو نفر بوسیله جراحی بکارت خود را بازسازی کرده بودند، و پنج نفر بیش از یک بار سقط جنین انجام داده بودند. بـه دلیل وجود تابوهای اجتماعی، به منظور این زنان یـافتن منابعی به منظور جلوگیری یـا کاهش احتمال بارداری یـا کاهش خطرات بهداشتی سخت مـیباشد.[۴۷]
بعد از ازدواج نـه تنـها مجاز، بلکه اجباری است. (به این معنی کـه اگر مرد یـا زن از انجام آن امتناع کند، مـیتواند زمـینـه را به منظور طلاق فراهم آورد) درون ایران زن فقط حق با شوهر را دارد، ولی مرد مـیتواند با حداکثر چهار همسر دائم و بینـهایت همسر موقت کند. گاهی اوقات زنان از بـه عنوان ابزاری به منظور خ آنچه دوست دارند، یـا گرفتن اجازه به منظور انجام کارهایی کـه دوست دارند استفاده مـیکنند.
؛ کلاسهای آموزش درون ایران ایران سرمایـهگذاری زیـادی درون زمـینـه ارائه کلاسهای آموزش کردهاست. چنانچه درون سال ۲۰۰۲ مـیلادی تعداد زیـادی مقاله درون نشریـات غربی مبنی بر اینکه ایران از آمریکا درون زمـینـه آموزش پیشرفتهتر هست به چاپ رسید. محققی با نام مستعار پروانـه هوشمند بر اساس تحقیقی کـه در سال ۲۰۰۴ مـیلادی انجام داده بـه تفاوتهایی درون تعریف «آموزشهای » درون ایران با تعریف آن درون آمریکا، نحوهٔ انتقال اطلاعات درون ایران، مشکلاتی کـه در انتشار اطلاعات وجود دارد و آنچه بـه عقیده او جوانان نمـیدانند ولی شاید حتما بدانند مـیپردازد.[۴۸]
تعریف اتخاذ شده درون ایران از آموزش تعلیم مسائل مربوط بـه عادت ماهیـانـه، بلوغ، باکرگی، تولیدمثل و اهمـیت نداشتن قبل از ازدواج است. اما بـه عقیده این پژوهشگر مباحثی کـه خیلی از جوانان دوست دارند بدانند و توجه کمتری بـه آنـها درون این برنامـههای آموزشی مـیشود بیماریهای قابل انتقال از ، روشهای جلوگیری از باردار شدن، هویت آنـها، و مبانی ارتباط رفتاری بین مردان و زنان مـیباشد.[۴۸]
به عقیده پروانـه هوشمند، اکثر فعالان آموزش درون ایران اطمـینان بیش از حد نسبت بـه سیستم آموزشی خود دارند. بـه عقیده این محقق مشکل اصلی این هست که اکثر این فعالان درباره جوانان صحبت مـیکنند، ولی کمتری با جوانان صحبت مـیکند. مطالعات او نشان مـیدهد کـه ۸۰ درصدانی کـه مورد مصاحبه قرار گرفتند نمـیتوانستند حتی یکی از امراض را نام ببرند. همـهٔ آنـها اچآیوی را با نام ایدز کـه در واقع نوع پیشرفته اچآیوی هست مـیشناختند ولی هیچکدام آنـها قادر نبودند کـه دقیقاً بگویند چگونـه اچآیوی انتقال مـییـابد، یـا مراحلی کـه برای پیشگیری از انتقال از آن حتما انجام داد چیست. زنان جوان بصورت خاص درون مورد نحوهٔ تنظیم خانواده از چیزی بجز قرص و استفاده از کاندوم آگاهی نداشتند و در مورد سطح محافظتی کـه روشهای مختلف جلوگیری از بارداری فراهم مـیکنند اطلاعات دقیقی نداشتند. تقریباً تمامـیانی کـه مورد مصاحبه قرار گرفتند اشتیـاق داشتند کـه اطلاعات بیشتری راجع بـه والیته خود بدست آورند. هویت ، نیـازها و امـیال خود را مورد سؤال قرار دهند، و از روشهای دیگر کنترل جمعیت آگاهی یـابند.[۴۸]
روش اصلی انتقال اطلاعات ای کـه خیلی از جوانان مشتاق شنیدن آن هستند صحبتهای شخصی است. شصت درصد افراد گفتند کـه اولین اطلاعات خود راجع بـه را «از طریق یک دوست» آموختهاند. بقیـه بـه اینترنت، تلویزیونهای ای غربی، موسیقی، و تا حد کمتری والدین اشاره د. اکثر افرادی کـه مورد مصاحبه قرار گرفتند درون پاسخ بـه اینکه بهترین راه انتقال اطلاعات چیست، پاسخ دادند کـه یک کتابچه کوچک، یـا یک سایت اینترنتی کـه توسط حکومت نشود. برخی گفتند کـه اگر مشاورانی اینترنتی نیز فراهم شود مفید خواهد بود زیرا استفاده از خطوط تلفنی کـه در حال حاضر به منظور این کار تهیـه شده خیلی خجالتآور است. آنـها همچنین گفتند کـه اگر مشاوران از بین خود جوانان باشند به منظور آنـها خیلی بهتر خواهد بود. چون اغلب اینگونـه کلاسها توسط زنان چادری مسنتر از آنـها ارائه مـیشوند و برای گروهی از جوانان ارتباط با این زنان چادری سخت مـیباشد زیرا احساس مـیکنند کـه این افراد آنـها را مورد قضاوت قرار مـیدهند یـا اینکه نمـیتوانند آنقدر بـه آنـها اعتماد ند کـه با آنـها راحت باشند.[۴۸]
در هندوستان معاصر
مـینیـاتور هندی مربوط بـه سال ۱۷۹۰ مـیلادی
بیشتر مطالعات موجود درون مورد رفتار درون هند بـه نواحی شـهرنشین مربوط مـیشود و اطلاعات کمتری از رفتار روستانشینان و حومـهنشینان هند (که ۷۰ درصد جمعیت هند را تشکیل مـیدهند) وجود دارد. بصورت سنتی قبل از ازدواج مردان و زنان بشدت تقبیح مـیشدهاست. همچنین جامعه هند بصورت سنتی بر ازدواج زودهنگام زنان تأکید مـیکرده است، زیرا ت زنانـه را نیرومند و دارای تواناییهای سرکشانـه و خطرناک مـیدانسته است.[۴۹]
قشر کم درآمد
مطالعهای کـه از قشر کم درآمد هندیـان بمبئی (اعم از مسلمان و هندو) انجام شده نشان مـیدهد کـه خیلی از این زنان درون خانوادههایی بزرگ شدهاند کـه را کثیف و گناه آلود مـیدیدهاند و به آنـها راجع بـه مسائل اطلاعات داده نمـیشدهاست. بسیـاری از این زنان کم درآمد اول خود را ناگوار و خجالت آور (به دلیل نبود حریم خصوصی) یـافته، و مـیگفتند کـه لذت بتدریج بوجود مـیآید. خیلی از این زنان معتقد بودند کـه لزوم کار بیرون، مادری و خانـهداری تأثیر منفی بر لذت بردنشان درون هنگام دارد. همچنین بـه زنان آموزش داده شده بود کـه باید نیـازهای شوهرشان را برآورده کنند. این زنان به منظور اجتناب از از روشهای مختلف بهره مـیجستند: آوردن کودکان بـه تخت خوابشان، بهانـه شیر بـه کودکان، مریضی، درون حیض بودن، و همچنین مقاومت فیزیکی از پیشروی شوهر. زنان ضعف خود و ترس از اینکه شوهرانشان آنـها را ترک کنند را از دلایل پرهیزشان بیـان مـید. این زنان بهترین راه مقابله با باردار نشدن را عدم تصور مـید.[۵۰]
مطالعه دیگر نشان مـیدهد کـه زنان از بیـان نیـاز بـه امتناع مـیورزیدند زیرا این تصور درون آنـها وجود داشت کـه ممکن هست شوهرانشان این را ناشی از دانش و تجربیـات از طریق رابطه خارج از ازدواج درون نظر بگیرند. البته زنان جهت ارضای نیـازهای شان از روشهای غیرکلامـی مختلفی بهره مـیبردند. برخی از این روشها پختن غذای مورد علاقه شوهر، خواباندن زود بچهها، بوسیدن، نوازش بودند.[۴۹]
مطالعات آماری
تا پیش از سال ۱۹۶۰ جامعه آمریکا بصورت کلی پیش از ازدواج را نمـیپذیرفت. اما از آن هنگام تصور کلی جامعه آمریکا تغییر کردهاست. همـین موضوع انجام تحقیقات آماری درون مورد قبل از ازدواج را سادهتر کردهاست.[۵۱] محققین علوم اجتماعی همچنین سعی درون پاسخ بـه این سؤال داشتهاند کـه این تغییر درون جامعه آمریکا چه تأثیراتی درون معنا، ماهیت و عملکرد ازدواج داشتهاست. مطالعات متعددی افزایش احتمال فروپاشی درون ازدواج را با پیش از ازدواج مرتبط دانستهاند چنانچه برخی مطالعات زیـاد شدن احتمال طلاق را که تا پنجاه درصد تخمـین زدهاند. یک مطالعهٔ آماری بـه این نتیجه رسیدهاست کـه عامل مؤثر «داشتن رابطه یک زن با مردان مختلف قبل از ازدواج» است، و داشتن «رابطه یک زن تنـها با شوهر آیندهاش» عامل مؤثری درون نرخ طلاق بـه حساب نمـیآید.[۵۲]
برخی مطالعات نشان مـیدهند کـه اولین تجربه برجستهای درون زندگی فرد است، و تعهد افراد را نسبت بـه شریک شان افزایش مـیدهد. همچنین اگر اولین بعد از اینکه دو فرد بـه درجه تعهد بالاتری نسبت بـه هم رسیدهاند اتفاق بیفتد، باعث افزایش عشق و نزدیکی بین دو فرد مـیشود و امکان ازدواج آنـها را افزایش مـیدهد.[۵۱]
ساختار شیمـیایی تستوسترون. کاهش سطح این هورمون درون زنان از دلایلی هست که باعث مـیشود کـه وقوع و تکرر شان درون طول زندگی کاهش یـابد.
تحلیلهای آماری درون آمریکا نشان مـیدهند کـه وقوع و تکرر درون ازدواج درون طول زندگی کاهش مـییـابد. مـهمترین عاملی کـه عموماً بـه آن اشاره مـیشود افزایش سن هست که انگیزه و توانایی مردان و در زنان سطح تستوسترون را کاهش مـیدهد. همچنین افزایش سن مـیزان بیماریها را افزایش مـیدهد و همچنین تأثیرات روانی بر فرد مـیگذارد کـه خود بر کاهش تکرر تأثیر مـیگذارد؛ ولی این عامل نمـیتواند کاهش مـیزان درون مدت زمان کمـی بعد از ازدواج را توجیـه کند. توضیح دیگری کـه برای کاهش داده مـیشود از بین رفتن هیجان اولیـه، درون دسترس بودن شریک ، و قابل پیشبینی شدن رفتار فرد مقابل مـیباشد. اما این دیدگاه نمـیتواند کم شدن تدریجی بعد ازب شناخت را توجیـه کند. از جمله دلایل دیگری کـه در افت تکرر ذکر مـیشود افزایش مشغولیت یکی از زوجین هست که شامل کار خارج و رسیدگی بـه امور کودکان مـیباشد. همچنین هنگام سهماهه آخر حاملگی مـیزان کاهش مـییـابد. تولد نوزاد هم رابطه زن و شوهر را شدیداً تغییر مـیدهد و توجه آنـها را از یکدیگر بـه سمت نوزاد و فرزندان کوچک کـه این خود باعث خستگی آنـها و کاهش زمانی مـیشود کـه با هم هستند. درون نتیجه موقعیتهایی کـه دارند نیز کاهش مـییـابد. عامل مـهم دیگر مـیزان رضایت زن و شوهر از ازدواج آنـها است: زن و شوهر کـه از ازدواجشان راضی هستند بیشتر با هم خواهند داشت. عوامل اجتماعی مانند کاتولیک بودن یـا زندگی درون مناطق روستایی درون برخی مطالعات بر کاهش مـیزان مؤثر شناخته شدهاند ولی مطالعات دیگر چنین تغییری را گزارش نمـیکنند. یک مطالعه آماری بر اساس دادههای آمریکا درون سال ۱۹۸۸ بـه این نتیجه رسیدهاست کـه زوجهایی کـه قبل از ازدواج رابطه داشتهاند، درون مقایسه با آنـهایی کـه این تجربه را نداشتهاند درون کوتاه مدت با تکرر بیشتری انجام مـیدهند؛ اما تأثیرات بلند مدت آن مشخص نمـیباشد.[۵۳]
نظرسنجی مجله لنست درون سال
برآوردهای انجام شده توسط مجله لنست (که هر ۱۰ سال انجام مـیشود) نشان مـیدهد:[۵۴]
- در مـیان حدود ۱۵ هزار بریتانیـایی درون مـیانگین سنی ۱۶ که تا ۴۴ نشان مـیدهد کـه آنـها درون ماه کمتر از پنج بار رابطه دارند، درون حالیکه نظرسنجیهای قبلی کـه سالهای ۱۹۹۰ که تا ۹۱ و ۱۹۹۹ که تا ۲۰۰۰ انجام گرفت متوسط رابطه ماهانـه بیش از شش بار بود.
- زوجهای ۱۶–۴۴ ساله ممکن هست از فیلم و به عنوان جایگزین به منظور رابطه استفاده کنند.
- نگرانی مالی و فعالیت درون شبکههای اجتماعی، باعث کاهش مـیل مـیشود.
- مردان درون بین سالهای ۲۰۱۰ که تا ۲۰۱۲ درون ماه حدود ۴٫۹ بار و زنان حدود ۴٫۸ بار داشتهاند.
- ۴۲ درصد زنان بین سن ۶۵ که تا ۷۴ سال و همچنین ۶۰ درصد از مردان درون همـین مـیانگین سنی، همچنان از لحاظ فعال هستند.
- سن افرادی کـه علاقه بـه رابطه دارند کمتر شده است.
- از هر شش باروری یک مورد ناخواسته است
- نیمـی از زنان و مردان این بررسی درون روابط خود مشکل دارند، اما تنـها ۱۰ درصد از آنـها نگران روابط خود هستند
- بی علاقگی بـه از شایعترین مشکلات است، ۱۵ درصد از مردان مـیل ندارند.
- این تحقیقات نشان مـیدهد، بعد از آخرین تحقیقات سال ۲۰۰۰، رابطه با جنس موافق بیش از خیـانت بـه همسر پذیرفتنی است.
- زنان زیر ۴۴ سال گفتهاند درون دوران زندگی خود ۷٫۷ شریک داشتهاند درون حالیکه شریک مردان درون همـین مـیانگین سنی ۱۱٫۷ بوده است.
- ۳٫۶ درصد از مردان درون پنج سال گذشته به منظور پول پرداختهاند، اما درون مورد زنان این مسئله بـه ندرت اتفاق افتاده است.
- براساس این گزارش از هر ۱۰ زن یک نفر و از هر ۷۰ مرد یک تن چنین رابطه ناخواسته و اجباری را تجربه کرده است.
سایت جستجوگر گوگل آمار مربوطه بـه مـیزان جستجوی واژه () را پیوسته گزارش مـیکند.[۵۵] بر اساس این آمار بطور کلی درون طی سالیـان گذشته توزیع جستجو واژه بـه شرح زیر هست (بروزرسانی ۱۵ آذر ۱۳۸۹ – این آمار بـه دلیل ینگ درون ایران ممکن هست صحیح نباشد):
دادههای جهانی گوگل (۲۰۱۰)[۵۶]
دادههای ایران گوگل (۲۰۱۱)[۵۷]
#
ناحیـه اول
۱۰ شـهر اول
۱
استان مرکزی
قزوین
۲
استان زنجان
اردبیل
۳
استان گیلان
کرج
۴
استان کرمان
اراک
۵
استان آذربایجان شرقی
رشت
۶
استان همدان
قم
۷
استان خراسان
کرمان
۸
استان اصفهان
بابل
۹
استان کرمانشاه
تبریز
۱۰
استان مازندران
گرگان
ازدواج بدون
ازدواج بدون موضوع رایج درون برخی کشورهاست. تخمـین زده مـیشود کـه در آمریکا درون ۲۰ مـیلیون خانواده رابطهٔ بـه مـیزان بسیـار کم وجود دارد.[۵۸] براساس تخمـین سازمان جهانی بهداشت، درون ژاپن حدود یکچهارم شرکای با یکدیگر درون طول سال رابطهٔ ندارند. بر اساس آمار شرکتهای تولیدکنندهٔ کاندوم درون ژاپن، متوسط تعداد زوجهای ژاپنی ۴۵ مرتبه درون طول سال است، درحالیکه متوسط جهانیِ آن ۱۰۳ بار درون طول سال مـیباشد.[۵۹] این موضوع باعث تأثیر بازار یک مـیلیـارد دلاری فروش فیلم وگرافی درون ژاپن و افزایش فیلمهای وی سالمندان شدهاست.[۶۰]
از دیدگاه فلسفی
نوشتار اصلی: فلسفه
فلسفه کـه به بررسی فلسفی و موضوعات مربوطه مـیپردازد بـه فلسفه مفهومـی والیته، فلسفه متافیزیکی والیته و فلسفه هنجاری والیته تقسیمبندی مـیشود.[۵]
؛ فلسفه مفهومـی فلسفه مفهومـی بـه موضوعات «مـیل »، «فعالیت » و «لذت » مـیپردازد. چه چیزی باعث بوجود آمدن احساسات مـیشود؟ درگیر شدن ارگانهای لزومـی ندارد زیرا بخشهای دیگر بدن نیز مـیتوانند لذت بدهند. یک عمل دقیقاً چه چیزی است؟ لمس بازو یک شخص ممکن هست رفتاری دوستانـه، تجاوز، یـا فعالیتی مربوط بـه باشد؛ و خواص فیزیکی بـه تنـهایی امکانها را از هم تمـیز نمـیدهد. ارتباط مفهومـی بین لذت و فعالیت چیست؟ بهنظر مـیآید کـه نـه «قصد ایجاد لذت » و نـه «خود تجربه لذت » ملزوماتی به منظور اینکه ماهیت یک عمل را درون نظر بگیریم نیستند. بجز سؤالات مفهومـی درون مورد اینکه «چه چیزی یک عمل را مـیکند»، سؤال دیگر این هست که چگونـه اعمال خاص را تعریف کنیم؟ مثلاً چه نوعی از «تجاوز» محسوب مـیشود؟ از نظر مفهومـی آیـا تفاوتی بین «مجبور یک نفر با نیروی فیزیکی بـه » یـا «پول بـه شخص به منظور انجام » هست؟ و اگر هست این تفاوتهای مفهومـی دقیقاً چه هستند؟[۵]
؛ فلسفه متافیزیکی این شاخه از فلسفه مسائل مربوط بـه را از دیدگاه هستیشناسی و شناختشناسی مورد بحث قرار مـیدهد: جایگاه درون ذات انسان چیست؟ روابط بین والیته، احساسات، و ادراک چیست؟ معنی والیته به منظور یک شخص، یک گونـه، یـا کل کیـهان چیست؟ دربارهٔ چیست؟ این دیدگاه کـه مـیل غریزهای هدایت شده توسط هورمونها هست که توسط یک خدا یـا بوسیله طبیعت درون ما قرار داده شده که تا در خدمت بقای گونـهها باشد، با دیدگاه دیگر کـه جنبه روحانی بسیـار برجستهای داشته باشد، لزوماً متناقض نیست. اما دیدگاه دیگر این هست که تفاوت چندانی با خوردن، نفس کشیدن، و ادرار ندارد؛ اما شاید (علاوه بر این) رفتار که تا حدی مشخص کننده شخصیت اخلاقی شخص نیز باشد.[۵]
؛ فلسفه هنجاری فلسفه هنجاری والیته بـه بررسی سؤالاتی درون مورد اخلاقیـات مـیپردازد. درون چه شرایطی انجام ، فعالیت ، یـا تجربه لذت از نظر اخلاقی مجاز است؟ انجام آن با چهی مجاز است؟ با چه بخشهایی از بدن؟ بـه چه مدت؟ این شاخه از فلسفه همچنین بـه سؤالات حقوقی، اجتماعی و سیـاسی مربوطه نیز مـیپردازد. آیـا جامعه حتما مردمش را بـه سمت ازدواج، خانواده و دور شدن از همجنسگرایی سوق دهد؟ آیـا قوانینی درون ممنوعیت فاحشگی و همجنسگرایی حتما وضع شود؟ این سؤالات جنبه اخلاقی دارند. اما این شاخه فلسفه بـه سؤالات غیر مرتبط بـه اخلاق نیز مـیپردازد: خوب چیست؟ خوب تأثیری درون زندگی خوب دارد؟[۵]
و فلسفه اخلاق
ایمانوئل کانت معتقد بود کـه امـیال باعث مـیشود کـه یک شخص طرف مقابلش را درون حد یک «شئ» به منظور لذت خودش پایین بیـاورد و بدین وسیله کرامت و شأن انسانی خودش را از دست بدهد.[۶]
ارزش گذاری اخلاقی بر روی رابطه بـه نگاه فرد بـه ماهیت برانگیختگی و امـیال درون انسان بستگی دارد؛ و این فلاسفه را بـه دو دسته عمده خوشبینها و بدبینها تقسیمبندی کردهاست.[۶]
فلاسفه بدبین برانگیختگی و انجام عملی بر اساس آن را درون حد کرامت و شأن انسان نمـیبینند. بـه عقیده آنـها هنگامـی کهی نسبت بـه شخص دیگر تمایل پیدا مـیکند، چه قبل و چه درون هنگام درون واقع آن شخص دیگر را درون حد یک شئ به منظور لذت خودش پایین مـیآورد. درون تمایل درون واقع نسبت بـه بدن، لبان، و بخشهای مختلف طرف مقابل تمایل وجود دارد، و این بخشها متمایز از خود آن شخص هستند. بعلاوه بنظر مـیآید کـه گونـههایی از تأثیرگذاری ماهرانـه و گمراه کننده قبل از درگیر شدن لازم است، و اینگونـه رفتارهای اغوا کننده آنقدر رایج هستند کـه بنظر مـیآید کـه بخشی ذاتی از تجربه هستند. بـه عنوان مثال ما خود را جذاب تر از آنچه هستیم و مورد تمایل طرف مقابل نشان مـیدهیم، و تلاش زیـادی مـیکنیم کـه نقصهای خود را بپوشانیم. بعلاوه برانگیختگی قابل کنترل نیست. هنگام بر انگیختگی ممکن هست فرد کاری را انجام بدهد کـه حتی درون حالت عادی فکرش را هم نمـیکردهاست. درون هنگام شخص کنترل بر نفسش را از دست مـیدهد و حتی ممکن هست تهدیدی به منظور طرف مقابل هم بـه حساب بیـاید. نیـاز بـه مـیتواند شرایطی را ایجاد کند کـه یک نفر را بـه دلیل احتیـاج بـه رابطه تحت سلطه شخص دیگر قرار داده و بازیچه او کند.[۶]
از طرف دیگر فلاسفه خوشبین را مکانیزمـی درون نظر مـیگیرند کـه بصورت طبیعی و از روی شادی پیوندی و غیر مـیان دو نفر برقرار مـیکند. لذت بـه خود و به دیگری بصورت همزمان هست که خود مـیتواند باعث ایجاد حس قدردانی و محبت شود و باعث عمق یـافتن رابطه زوج شود. این دسته از فیلسوفان معتقدند کـه بـه خودی خود ارزشمند هست (نـه بـه عنوان وسیلهای به منظور رسیدن بـه هدفی دیگر). اگر چه شباهتهایی با اشتهاهایی مانند گرسنگی و تشنگی دارد، اما تفاوت مـهمـی کـه با آنـها دارد این هست که بـه ما امکان مـیدهد کـه از ذهن و شخصیت و بدن محظوظ شویم. اینکه افراد چگونـه تحت تأثیر رابطه قرار مـیگیرند و به آن پاسخ مـیدهند بسته بـه شخصیت خود فرد دارد و نـه بـه ماهیت ذاتی تمایلات . تمایلات بـه خودی خود بد یـا خوب نیستند؛ شخصی کـه تمایلات مبتذل دارد تجربه بد و شخصی کـه تمایلات غیرخودپرستانـه و اخلاقی دارد تجربه خوب خواهد داشت. اگر چه برخی از افراد ممکن هست شریک خود را بـه عنوان شئ ای نگاه کنند کـه پس از استفاده از آنـها کنار گذاشته مـیشوند، اما این «ویژگی قطعی» تمایلات نیست. بصورت ذاتی اشخاص را تبدیل بـه شئ نمـیکند؛ بر ع وسیلهای درون نظر گرفته شود کـه افراد بـه همدیگر از طریق بدنشان پاسخ مـیدهند. مـیتواند افراد را نسبت بـه حضور همدیگر بیدار کرده و آنـها را قادر مـیسازد کـه ارتباطی واقعی با طرف مقابلشان برقرار کنند.[۶]
تجارت
از خرید و فروش زنان و کودکان اغلب زیر سن قانونی بـه منظور برقراری با عنوان تجارت یـاد مـیگردد. تجارت را نوع نوین داری درون عصر حاضر قلمداد مـیکنند. قربانیـان تجارت معمولاً توسط کلاهبرداری، اجبار و زور وارد این عرصه مـیگردد بـه این ترتیب کـه به این افراد اغلب وعده کار و زندگی بهتر درون یک کشور دیگر داده مـیشود یـا اینکه توسط والدین خود بـه داران فروخته مـیشوند یـا توسط گروههای قاچاق انسان ربوده مـیگردند.
بسیـاری از گروههای تبهکار درون این زمـینـه تحت عنوان موسسههای خیریـه مشغول بـه کار هستند. براساس گزاشهای سازمان یونیسف هر ساله بیش از یک مـیلیون کودک درون سراسر جهان با اه مختلف از جمله بـه عنوان روسپی قاچاق مـیشوند. این نوع قاچاق، سومـین تجارت پر سود جهان بعد از مواد مخدر و سلاح محسوب مـیشود. بخش اعظم قربانیـان تجارت را کودکان ۱۲ که تا ۱۷ سال تشکیل مـیدهند. که تا سالها پیش تایلند بـه عنوان یکی از کشورهایی بود کـه تجارت درون آن بـه شکل گسترده رواج داشته اما اکنون برزیل با پیشی گرفتن از تایلند یکی از مقاصد مـهم به منظور افرادی هست که بـه قصد رابطه مسافرت مـیکنند. یونیسف تخمـین مـیزند کـه حدود ۲۵۰ هزار روسپی کودک درون برزیل زندگی مـیکنند. ضعف و عدم نفوذ دولتهای مرکزی درون مرکز و غرب آفریقا، جنوب آسیـا و آمریکای لاتین بستر مناسبی به منظور قاچاق کودک فراهم آوردهاست.[۶۱][۶۲]
در سال ۲۰۰۹ کشورهای آسیـایی درون نشستی کـه در سیدنی درون استرالیـا برگزار شد تصمـیم بـه اجرای عملیـات مشترک بزرگی گرفتند کـه هدف آن جلوگیری از قاچاق انسان به منظور استفاده درون تجارت بودهاست. بـه گفته این کشورها قاچاق انسان و تجارت بسیـار سازماندهی تر شده از آن هست که آنها فکر مـید.[۶۳]
مسائل حقوقی
قوانین حقوقی اعمالی کـه سوء استفاده محسوب مـیشوند را تعریف مـیکند. این قوانین بسته بـه زمان و مکان تغییر مـیکند. تقریباً درون تمامـی سامانـههای قانونگذاری تجاوز جرمـی با مجازات سنگین محسوب شدهاست. درون برخی جوامع مجازات آن مرگ بودهاست. نمونـههای دیگر مجازات کور دو چشم و اخته (که درون دوره نورمنها درون انگلیس اجرا مـیشده است)، چند سال حبس و پرداخت جریمـه، یـا تبعید یـا موارد دیگر بودهاست.[۷]
تخمـین زده مـیشود کـه امروز حدود ۱۰ درصد تمامـی پسران و ۲۰ درصد تمامـی ان قربانی سوء استفاده باشند هرچند بـه دلیل پنـهانکاری مـیزان دقیق سوء استفاده کودکان مشخص نیست.[۶۴] اولین قوانین حکومتی محافظت کننده از سوءاستفاده از کودکان درون اروپا درون قرن ۱۶ مـیلادی درون انگلستان ایجاد شد. درون سال ۱۵۴۸ قانونی تصویب شد کـه پسران از را تجاوز بـه زور، و ان زیر ۱۰ سال را از تجاوز با زور حمایت مـیکرد.[۶۵] هر دوی این قوانین به منظور متخلف مجازات مرگ را درون نظر گرفته بودند.[۶۶] درون همـین قرن درون آلمان قوانینی تصویب شد کـه پسران زیر ۱۴ سالی کـه تنفروشی مـید را مجازات مـیکرد.[۶۵] بعد از انقلاب فرانسه مجازات اعدام به منظور تخلفات حذف و بسیـاری از انواع رابطه آزاد شد. عموم کشورهای اروپایی بـه پیروی از فرانسه پرداختند، اما انگلستان و آمریکا از این کار امتناع د. درون قرن ۱۸ مـیلادی درون انگلیس مراجعه بـه پلیس درون مورد سوءاستفاده کودکان کمتر بود زیرا طبق قوانین انگلستان هنگام انجام جرم بر روی کودکان هم قربانی و هم مجرم خطاکار محسوب مـیشدند و هر دو مجازات مـیشدند. درون طی قرنهای ۱۹ و ۲۰ مـیلادی قوانین محافظت از کودکان بهبود یـافته کـه اکثر تلاشها درون این زمـینـه بـه ۲۵ سال آخر قرن بیستم مـیلادی بازمـیگردد.[۶۶]
از ابتدای دهه ۸۰ مـیلادی قرن بیستم تعاریف مربوط بـه سوء استفاده گسترش یـافت که تا شامل مواردی مانند تجاوز توسط همسر و آزار بشود. همچنین تمـهیداتی اندیشیده شده کـه تعقیب قانونی اینگونـه جرمها را درون نظر قربانی کمتر تهدیدآمـیز کند.[۶۷]
در حقوق اسلامـی تمامـی انواع رابطهٔ خارج از چارچوب ازدواج، هرچند با رضایت طرفین، قابل مجازات است.[ف ۷] نوع مجازاتها با توجه بـه معیـارهایی چون وضعیت تأهل، مذهب، نسبت خویشاوندی دو طرف و شکل رابطهٔ متفاوت هست و به منظور برخی وضعیتها مجازاتهای سنگسار و اعدام نیز درون نظر گرفته شدهاست.
در قانون مجازات عمومـی، اولین قانون کیفری ایران درون سال ۱۳۰۴ زنا و لواط جرم تلقی شده و مجازاتهایی به منظور آن درون نظر گرفته شد، اما درون اصلاحات سال ۱۳۱۲ عنوان زنا حذف شده و به جای آن از عناوین مجرمانـهای چون «هتک ناموس بـه عنف»، «رابطهٔ نامشروع» و «ازالهٔ بکارت» استفاده شد. آنطور کـه از این قانون برمـیآمد رابطهٔ با جنس مخالف درون صورتی کـه هر دو طرف مجرد بوده و زن بـه سن بلوغ رسیده و باکره نبوده و عمل نیز درون ملاء عام صورت نگرفته و بدون تهدید و زور بوده باشد، جرم تلقی نمـیشد و کیفری نداشت. اما بعد از انقلاب ۱۳۵۷ اصطلاح زنا دوباره بـه قوانین برگشت و علاوه بر آن اعمالی چون مساحقه (همجنسگرایی زنانـه)، تفخیذ (لاپایی)، تقبیل (بوسیدن)، مضاجعه (همخوابگی بدون )، و اصطلاحاتی چون «اعمال منافی عفت علنی» و «تظاهر بـه فعل حرام» نیز جرم و قابل مجازات شناخته شدند.[ف ۸]
موضوعات متفرقه
تاگسازی روشی جایگزین به منظور تولید مثل هست که از طریق انجام نمـیشود. چگونگی تاگسازی یک درون تصویر آمدهاست.
موضوعات متفرقه زیـادی درون ارتباط با وجود دارد کـه در این بخش مختصراً بـه چند مورد از آن پرداخته مـیشود.
- موسیقی و ترانـه: برخی قائل بـه تشابهاتی مـیان ریتم موسیقی راک و ریتم حرکات درون هستند و راک اند رول را تشبیـهی از مـیدانند. بـه عقیده سیمون فریس اینکه برخی این شباهت را مشاهده مـیکنند دلیلی جامعهشناسانـه داشته و به دلیل خود موسیقی نمـیباشد.[۶۸] بنابر یکی از مطالعات انجامشده درون آمریکا، شنیدن ترانـههای موهن مـیتواند فرد را ترغیب بـه انجام رفتار نماید. این تمایل رفتاری به منظور کودکان و نوجوانان مـیتواند بیشتر اتفاق افتد.[ف ۹]
- تاگسازی: از جمله استدلالاتی کـه علیـه پروژه تاگسازی انسان بجای «تولیدمثل از طریق » ذکر شده مزیتهای روحانی و اخلاقیای هست که درون و وحدت عشقی بین زن و مرد ایجاد مـیشود. همچنین برخی استدلال کردهاند کـه تاگسازی رابطهٔ بین والدین و فرزندان را غیرطبیعی کرده یـا از بین مـیبرد. بـه عنوان مثال اگر فرزند از یکی از والدین تاگسازی شده باشد از نظر زیستشناسی دوقلوی او بحساب مـیآید و نـه فرزندش.[۶۹]
[معنی لغت لاپایی در زبان انگلیسی]نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 19 Jul 2018 06:23:00 +0000