كاووسكی بی2
(كیكاووس بود)

ریژانـه كرم
( با كرم)

بخشانـه هی بی
(بسیـار بخشنده بود)

دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیـاز)

حاتم تی بی
(حاتم که تا یی بود)

دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیـاز)

حاتم تی بی
(حاتم که تا یی بود)

كاووسكی بی2
(كیكاووس بود)

ریژانـه كرم
(با كرم)

بخشانـه هی بی
(بخشنده ای بود)

دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیـاز)

حاتم تی بی
(حاتم که تا یی بود)

دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیـاز)

حاتم تی بی
(حاتم که تا یی بود)

نی ورتر دوارن
( پیش از این روزگار همانند او ندیده)

كاووس كی بی2
(كیكاووس بود)

ریژانـه كرم
(با كرم)

بخشانـه هی بی
(بسیـار بخشنده بود)

دنگ داوای دا
(بر آورنده ی نیـاز)

حاتم تی بی
(حاتم که تا یی بود)

دنگ داوای دا
( بر آورنده ی نیـاز)

حاتم تی بی
(حاتم که تا یی بود) ... معنی ترانه کردی وله من یاخی ...

باش بگلران
(برترین امـیران)

روسم زال بی
(رستم زال بود)

باش بگلران
(برترین امـیران )

روسم زال بی
(رستم زال بود)

یـاربی یـاربی یـار ...
(یـاربود یـاربود یـار)

ساقی چه نیش جام مدام و دوری2
(ساقی با جام مـی اش یكسره گردش مـیگشت)

سرحلقه مجلس باران قوم بی
(سرحلقه ی مجلس و باران قوم بود)"برای مردم مایـه ی رحمت بود"

دنیـا نو دم دا گردونـه شارا لیلی مجنون داشت بارا دلارا
(لیلی مایـه ی آرامش و معشوقه ی مجنون بود)

دنیـا نو دم دا گردونـه شارا لیلی مجنون داشت بارا دلارا
(لیلی مایـه ی آرامش و معشوقه ی مجنون بود)

فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)

زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا درون فكر و اندیشـه ی یوسف خود بود)
(سودا درون اینجا بـه معنی فكر و خیـال و اندیشـه مـیباشد)
"با توجه بـه لغتنامـه ی دهخدا"

دنیـا نو دم دا گردونـه شارا لیلی مجنون داشت بارا دلارا
(لیلی مایـه ی آرامش و معشوقه ی مجنون بود)

فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)

زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا سودای یوسف خودش بود)

دنگ داوای دا
(برآورنده ی نیـاز)

قوچاخان دور
(چالاكترین فرد زمانـه)

ستیزه ی فلك یك یك برد و جور
2 (ستیز روزگار را یك بـه یك جور كشید)

یـاربی یـاربی یـار...
(یـاربود یـاربود یـار)

ایسه كفته لیم نـه ای روزگاره نـه ای فتنـه و آشوب مـینت گذاره
(حالا از این روزگار فته و آشوبی محنت بار نصیب من شده)

نـه ای جورعظیم سردی زمانـه بابو نـه فرزن كردن بیگانـه
(در این روزگار سختی كه پدر و فرزند را با هم بیگانـه كردند)

نـه چاو فرهاد
(نـه چشمان فرهاد)

نـه دنگ حاتم
(نـه صدای حاتم)

نـه لقای یوسف
(نـه لقای یوسف)

نـه مور خاتم
(نـه مور خاتم)

نی ورتر دوران
( پیش از این روزگار همانند او ندیده)

كاووسكی بی
(كیكاووس بود)

ریژانـه كرم
(با كرم)

بخشانـه هی بی
(بسیـار بخشنده بود) ... معنی ترانه کردی وله من یاخی ...

باش بگلران
(برترین امـیران)

روسم زال بی
(رستم زال بود)

باش بگلران
(برترین امـیران)

روسم زال بی
(رستم زال بود)

دنیـا نو دم دا گردونـه شارا لیلی مجنون داشت بارا دلارا
2 (لیلی مایـه ی آرامش و معشوقه ی مجنون بود)

فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)

زلیخا سودا یوسف خیش بی2
(زلیخا سودای یوسف خودش بود)

دنیـا نو دم دا گردونـه شارا لیلی مجنون داشت بارا دلارا
(لیلی مایـه ی آرامش و معشوقه ی مجنون بود)

فرهاد زاده عشق شیرین ویش بی
(فرهاد زاده ی عشق شیرینش بود)

زلیخا سودا یوسف خیش بی
(زلیخا سودای یوسف خودش بود)

یـاربی یـاربی یـار...
(یـاربود یـاربود یـار)

ایسه كفته لیم نـه ای روزگاره نـه ای فتنـه و آشو مـینت گذاره
(حالا از این روزگار فته و آشوبی محنت بار نصیب من شده)

نـه ای جورعظیم سردی زمانـه
(در این روزگار سخت و

نـه عاصای موسی
(نـه عصای موسی)

نـه گیسوی رسول
(نـه گیسوی رسول)

نـه یـاهوی مجنون
(نـه یـاهوی مجنون)

نـه هوهوی بلول
(نـه هوهوی بلول)

نـه چاو فرهاد
(نـه چشمان فرهاد)

نـه دنگ حاتم
(نـه صدای حاتم)

نـه لقای یوسف
(نـه لقای یوسف)

نـه مور خاتم
(نـه مور خاتم)

ایسه كفته لیم نـه ای روزگاره نـه ای فتنـه و آشو مـینت گذاره
(حالا از این روزگار فته و آشوبی محنت بار نصیب من شده)

نـه عاصای موسی
(نـه عصای موسی)

نـه گیسوی رسول
(نـه گیسوی رسول)

نـه یـاهوی مجنون
(نـه یـاهوی مجنون)

نـه هوهوی بلول
(نـه هوهوی بلول)

نـه چاو فرهاد
(نـه چشمان فرهاد)

نـه دنگ حاتم
(نـه صدای حاتم)

نـه لقای یوسف
(نـه لقای یوسف)

نـه مور خاتم (نـه مور خاتم)

دنگ داوای دا
(برآورنده ی نیـاز)

قوچاخان دور
(چالاكترین فرد زمانـه)

ستیزه ی فلك یك یك برد و جور
2 (ستیز روزگار را یك بـه یك جور كشید)

: معنی ترانه کردی وله من یاخی ، معنی ترانه کردی وله من یاخی




[معنی ترانه کردی وله من یاخی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 14 Jun 2018 03:23:00 +0000