شیمیل در اروپا

روسپی‌گری نام حرفه زن: شیمیل در اروپا ، شیمیل در اروپا روسپی، کارگر قدیمـی‌ترین پیشـه، تلفنی، غَر
مرد: پسر اجاره‌ای، اسکورت مرد، ژیگولو سرگرمـی/صنعت مـهارت‌ها جذابیت جسمانی، مـهارت‌های مـیان‌فردی.
روسپی‌های مرد معمولاً توانایی تداوم درون نعوظ را لازم دارند.

روسپی‌گری، تن‌فروشی یـا فحشا، بـه تجارت یـا پیشـه طبیعی یـا غیرطبیعی درون قبال درآمد یـا برخی دیگر منافع گویند[۱] کـه گاهی اوقات با عنوان تجاری (commercial ) نیز مطرح مـی‌شود. شیمیل در اروپا بعد از جنگ جهانی اول اصطلاح قدیمـی‌ترین حرفه درون جهان به‌طور عمومـی بـه روسپی‌گری اشاره دارد (البته اگر درون موارد خاص دیگر استفاده نشود).[نکته ۱]

کاربردهای فرهنگی این واژه بـه شکل نامحدودی متفاوت است، و استفاده از آن به‌عنوان واژه‌ای تحقیرآمـیز به منظور اشاره بـه فعالیت‌هایی استفاده مـی‌شود کـه به شکل رسمـی روسپی‌گری نیستند. شیمیل در اروپا این اصطلاح درون برخی جوامع بـه شکل بی‌ربط به منظور نشان دادنی کـه درگیر فعالیت‌های خارج از هنجارهای آن جامعه است، مثل بی‌بند و باری یـا روابط بیرون از ازدواج حتی ازدواج سفید،[نکته ۲] بـه کار مـی‌شود.

بهی کـه در هر بخش از این پیشـه کار مـی‌کند مـی‌گویند کارگر . روسپی گری یکی از شاخه‌های صنعت (یـا تجارت )[نکته ۳] است. درون کشورهای متفاوت و در برخی از کشورها درون مناطق متفاوت از یک کشور، وضعیت قانونی تن‌فروشی[نکته ۴][نکته ۵] از مجازات مرگ که تا مجاز اما کنترل نشده تحت قانون و تا یک تجارت سازمان‌یـافته کنترل شده و قانونی متغیر است.

تاریخچه

تن‌فروشی گاهی اوقات «قدیمـی‌ترین حرفهٔ دنیـا» شناخته مـی‌شود.[۲][۳]

رفیقه‌ها و ‌ها جزء قشرها فرهیخته درون فرانسهٔ قرن هجدهم محسوب مـی‌شدند. درون حالی‌که بسیـاری از مردان آن زمان از سواد خواندن و نوشتن نیز محروم بودند، زن‌های و معشوقه بـه دلیل همجواری با درباریـان و اشراف‌زادگان، مجبور بودند علاوه بر فراگیری سواد خواندن و نوشتن، تحصیلات متفرّقه‌ای نظیر ادبیـات، تاریخ، شعر و فلسفه را فرا بگیرند. بـه همـین دلیل آن‌ها مجاز بودند درون تمام کالجها و کتابخانـه‌های سلطنتی حضور پیدا کنند.

در تاریخ ایران

به نقل از یـاکوب ادوارد پولاک، درون گزارش الاریوس Olearius درون سال 1637 آمده‌است کـه به هنگام غذا درون پیشگاه شاه، نوازندگان و رقاصان ظاهر مـی‌شدند و در برابر شاه مـی‌یدند. اینان را «قحبه» مـی‌خواندند. «قحبگان» نـه تنـها حتما برای مـیهمانان بند، بلکه سایر احساسات شان را نیز برانگیزانند.[۴]

در خرابات (روسپی‌خانـه‌ها) واسطه‌ها بیشتر تلاششان بر این بود که تا مـیهمانانشان را راضی کنند. مـیهمان درون صورت نیـاز مـی‌توانست با «قحبه» مورد علاقه‌اش درون اطاق‌هایی کـه از پیش منظور شده بود، بدون شرم خلوت کند و پس از خلوت دوباره بر سر جای خود برگردد و «قحبه» نیز بـه ادامـه دهد.[۵]

خشونت درون تن‌فروشی

در بسیـاری از موارد تن‌فروشان قربانی خشونت جسمـی نیز مـی‌شوند و از سوی مشتری مورد ضرب و شتم و آزار جسمـی هم قرار مـی‌گیرند و حتی بـه قتل مـی‌رسند. موارد خشونت علیـه روسپی از سوی غیر مشتریـان هم وجود دارد. مثلاً هدف از اعمال خشونت مـی‌تواند به‌چنگ‌آوردن پولی باشد کـه روسپی با خویش حمل مـی‌کند.[۶][۷]

اعتیـاد و تن‌فروشی

رابطه‌ای معنی‌دار مـیان «اعتیـاد» و «تن‌فروشی» وجود دارد.

• در ایران درون بیشتر موارد شریک زندگی این افراد و خودشان معتاد بـه مواد مخدر هستند. نیـاز بـه تأمـین هر روزهٔ این مواد نیز بر فقر و نیـاز مالی آنان مـی‌افزاید.
• روسپیـان به منظور تحمّل افسردگی و شرایط سخت این کار اغلب بـه مواد مخدر و روان‌گردان پناه مـی‌برند.[۸]
• اداره‌کنندگان روسپی‌خانـه‌ها درون اولین اقدام، افراد تازه و اصطلاحاً ان فراری را معتاد مـی‌کنند که تا آنان را وابسته و مطیع سازند.[۸]

ایدز و تن‌فروشی

بین نرخ تن‌فروشی و بیماری ایدز رابطه‌ای معنی‌دار وجود دارد. در بسیـاری موارد، مشتری‌های افرادی کـه تن‌فروشی مـی‌کنند، بـه خاطر ارضای بیشتر، تمایلی بـه استفاده از کاندوم ندارند و در صورت اصرار زن تن‌فروش به منظور استفاده از کاندوم، رقم دریـافتی شان از مردان بسیـار ناچیز خواهد بود بعد اکثر آنان بـه بدون کاندوم راضی مـی‌شوند.[۹] همچنین مشتریـان درون صورت استفاده از کاندوم نیز اگر درون حین ، کاندوم یـا پاره شود، حاضر بـه عوض‌ آن نمـی‌شوند.

توریست‌ها نیز، اگر خود مبتلا بـه ایدز نبودند بعد از همخوابگی با این تن‌فروشان، بـه خصوص اگر بدون استفاده از کاندوم باشد، ویروس اچ‌آی‌وی را بـه خانـه‌هایشان خواهند برد.[۹]

قاچاق انسان به منظور

از قاچاق انسان به منظور بـه عنوان‌داری نوین، برده‌داری و برده‌داری سفید نیز یـاد مـی‌شود.[۱۰] توجّه بسیـاری بـه سوی فروش انسان جلب شده‌است، کـه ارقام آن بین ۶۰۰ هزار که تا ۸۰۰ هزار تخمـین زده مـی‌شود؛ ۸۰ درصد این افراد زنان و انی هستند کـه هر ساله درون کشورهای مختلف بـه فروش مـی‌رسند و در بسیـاری موارد بـه تن‌فروشی، یـا همچون بردگان، بـه اشتغال درون کارهای پست وادار مـی‌شوند. فعّالان حقوق بشر گزارش مـی‌دهند کـه هزاران زن و فقیر هر ساله بعد از آن کـه با فریب و وعده‌های کاذب شغل و ازدواج، از روستاها بـه شـهرها آورده مـی‌شوند، وادار بـه تن‌فروشی مـی‌گردند. درون برخی موارد، والدین مستقیماً خود را مـی‌فروشند. اختفای این تجارت زیرزمـینی، ردیـابی آن را دشوار مـی‌سازد. ارقام فوق شامل قربانیـانی نمـی‌شود کـه در کشور خود بـه فروش مـی‌رسند – مشکلی کـه مدت‌هاست به منظور مثال هند را فرا گرفته‌است، کشوری بزرگ و آن اندازه متنوع کـه قاچاقچیـان بتوانند قربانیـان خود را از محلی بـه محل دیگری ببرند؛ بـه محلی صدها کیلومتر دورتر، با زبانی دیگر و شانس ناچیزی کـه بتوانند بـه خانـه خود بازگردند. قاچاقچیـان نیز بـه ندرت دستگیر مـی‌شوند.[۱۱]

جنبهٔ قانونی روسپی‌گری و انتقادات آن

روسپی‌گری درون بسیـاری از کشورهای جهان یک حرفه قانونی هست و از آن بطور قانونی محافظت شده، و برای حفاظت از افراد مشغول بـه این کار[۱۲] قوانین مفصلی وضع گردیده.[۱۳] جزئیـات و حد آزادی این حرفه از مکان و کشور که تا کشور دیگر متغیر است.

در کشورهای نیوزیلند، سوئیس، استرالیـا، آرژانتین، بلژیک، برزیل، کانادا، اتریش، کاستاریکا، دانمارک، آلمان، ترکیـه، ایتالیـا، یونان، هلند، و کشورهای دیگر روسپیگری آزاد و تحت پوشش قوانین ویژه‌است.[۱۳] درون انگلستان نیز روسپیگری آزاد است، اما تبلیغ آن درون اماکن عمومـی با قانون منافات دارد. درون آمریکا ایـالت نوادا تنـها ایـالت آمریکاست کـه روسپیگری درون آن که تا حد معینی آزاد است.[۱۴]

اما نقدهایی بنیـادین بر این شکل روسپی‌گری وارد هست که بـه دلیل ماهیت رابطه روسپیگری با نظام سرمایـه‌داری مـی‌باشد. به منظور مثال درون آلمان بر سر تصویب قانون رسمـیت روسپیگری بحث‌هایی درگرفت. این مصوبه بر پایـهٔ دو استدلال بود: اولاً این کـه با تصویب این قانون فحشا شغل محسوب شده و به همـین خاطر مشمول قانون کار مـی‌گردد. یعنی زنان تن‌فروش، درون آلمان حتما قرارداد کار دریـافت کنند و از مزایـایی مانند بیمـه درمانی، بیمـه بیکاری و حقوق بازنشستگی برخوردار شوند. دوما بـه رسمـیت شناختن تن‌فروشی و تثبیت آن درون قانون، موجب مـی‌شد کـه تن‌فروشی دیگر بـه عنوان عملی «منافی عفت» درون نظر گرفته نشود. اما منتقدان مـی‌گویند طبق تخمـین سازمان‌های فعال زنان، ۶۰ درصد از زنان تن‌فروش، مـهاجران خارجی هستند کـه حتی اجازهٔ اقامت درون آلمان را ندارند، چه رسد بـه اجازهٔ کار. علاوه بر این، عملاً تنـها یک درصد از روسپیـان دارای اجازه کار، قرارداد کار دریـافت کرده‌اند.[۱۵]

همچنین منتقدان مـی‌گویند سیـاست‌مداران آلمان بـه جای این کـه امکان خروج زنان از این حوزه را فراهم آورند، با تصویب قانون رسمـیت روسپیگری عملاً زنان را محکوم بـه ادامـهٔ این شغل مـی‌کنند. زیرا با رسمـی شدن تن‌فروشی بـه عنوان شغل، فرد نمـی‌تواند بـه راحتی کار خود را رها کند چرا کـه براساس قانون کار آلمان، حتما کار خود را سه ماه دیگر بعد از اعلام استعفا ادامـه دهد و در غیر این صورت، با ترک ناگهانی شغل، قرارداد کار وی لغو شده و حقوق و مزایـایش را از دست خواهد داد. همچنین طبق این قانون، مـی‌توان هر زن بیکاری را به منظور کار بـه ‌خانـه‌ها فرستاد زیرا طبق قانون، افرادی کـه حقوق بیکاری یـا کمک دولتی دریـافت مـی‌کنند حق ندارند از پذیرش کاری امتناع کنند، حتی اگر فاقد تجربه درون آن زمـینـه باشند. سخن دیگرِ منتقدان این هست که قبل از تصویب این قانون، زنان تن‌فروش درون آلمان مـی‌توانستند بـه پلیس مراجعه کرده و از صاحب ‌خانـه و دلالان شکایت کند، اما با رسمـیت یـافتن روسپیگری چنین امکانی وجود ندارد، چرا کـه داشتن ‌خانـه یـا خرید و فروش زنان، تحت عنوان آژانس کاریـابی، قانونی محسوب مـی‌شود. حتی اگر زنی بـه اجبار قرارداد کار را امضاء کند، قادر نیست ثابت کند کـه تحت فشار و تهدید مجبور بـه تن‌فروشی شده‌است بلکه اکنون این صاحب کار هست که مـی‌تواند از او شکایت کند.[۱۵]

یکی از استدلال‌ها به منظور تصویب قانون رسمـیت روسپیگری آلمان این بود کـه این شغل دیگر «منافی عفت» محسوب نشود و زنان تن‌فروش جای خود را درون اجتماع بیـابند. منتقدان مـی‌گویند درون عمل درصد ناچیزی از زنان تن‌فروش بعد از تصویب این قانون، مثلاً هنگامـی کـه به دنبال خانـه مـی‌گردند درون جواب صاحبخانـه کـه از آنان مـی‌پرسد شغل شما چیست، پاسخ مـی‌دهند: تن‌فروش؛ یـا درصد ناچیزی از مادران تن‌فروش، هنگام ثبت نام کودکان خود درون مـهد کودک و مدرسه حاضرند بگویند کـه شغلشان تن‌فروشی است.[۱۵]

مردان روسپی

روسپی‌گری درون مردان نیز وجود دارد. در ایران برخی از روسپیـان مرد بـه مردان خدمات ارائه مـی‌کنند[۱۶] و تعداد کمـی از آن‌ها بـه زنان.[۱۷]

به گفتهٔ مردی روسپی درون تهران، مردی کـه خدمات ارائه مـی‌دهد خوشبخت‌تر هست و مثل زنان روسپی افسرده نمـی‌شود. او مـی‌گوید شغل خود را تخصّص بی‌نظیری مـی‌داند و درآمدی بسیـار بالاتراز همکاران زن خود دارد. خود را تحقیر شده نمـی‌یـابد و زندگی خود را مدرن و توأم با خوشبختی مـی‌داند.[۱۷]

تن‌فروشی درون حیوانات

بعضی پنگوئنـهای مادهٔ متأهّل درون ازای دریـافت سنگریزه (که به منظور ساخت خانـه ضروری است) با پنگوئن نر غریبه‌ای جفت‌گیری مـی‌کنند.[۱۸] تن‌فروشی همچنین بین شامپانزه‌هایی کـه غذا را با مبادله مـی‌کنند مشاهده شده‌است.[۱۹]

روسپی‌گری درون فرهنگ

فرهنگ عامـه

تا سده ۱۴ خورشیدی (قرن ۲۱ مـیلادی) اوضاع اجتماعی و فرهنگی ایران (حتی ایرانیـان خارج ار کشور) بـه گونـه‌ای بود کـه به زنانی کـه تنوّع‌طلبی داشتند، بـه عنوان دشنام و صفتی تحقیرآمـیز،(به معنای روسپی) اطلاق مـی‌شد. درون همـین زمان مردانی کـه تنوع طلبی داشتند مطابق قانون مدنی ایران آزاد بودند چند زن داشته باشند. درون خرده‌فرهنگ‌هایی هم کـه چندزنی مرسوم نبود، بـه عنوان دشنام بـه چونان مردانی از واژه‌های سبک‌تری همچون باز استفاده مـی‌شد. یعنی درون حالیکه لفظ پسرباز هم وجود مـی‌دارد، همان خرده‌فرهنگ‌ها از واژهٔبرای زنان استفاده مـی‌د.

از ناسزاهایی کـه گاه نثار اشخاص مـی‌کنند، نسبت صفت بـه اقوام مؤنّث ایشان خصوصاً مادر ایشان هست و آن را بـه صورت ترکیب مادرْ استعمال مـی‌کنند. دیده شده‌است کـه زنان نیز از ترکیب به منظور دشنام‌به یک‌دیگر استفاده کنند. دشنامـی کـه ویژهٔ مردان هست و درون آن لفظبه کار رفته‌است زنْ‌ است. درون فارسی نسبت صفت بـه اقوام درجه چندم مرسوم نیست. مورد دیگر نسبت بـه خویشاوند مؤنّث درجه اول، آنِ است. ترکیبات خوار [= ] و آبجی بـه عنوان ناسزا استعمال مـی‌شود.

در ادبیـات

صادق هدایت درون داستان علویـه خانم سرگذشت مقطعی از یک زن را دست‌مایـهٔ اثر خود قرار داده‌است. همچنین درون آثار ایرج مـیرزا یـا درون غزلیـات سعدی چنین رفتاری درون محوریّت اثر واقع مـی‌گردد.

لفظ و روسپی درون ادبیّات مردانـه ایران دیده مـی‌شود اما زنان ایرانی که تا دهه ۱۳۷۰ از این واژگان درون ادبیـات مکتوب خود استفاده نمـی‌د که تا اینکه درون سال ۱۹۹۹ م، (۱۳۷۷) ساقی قهرمان شعری با عنوان «ویعنی جان مـی‌بخشد به…» منتشر کرد کـه با نقدهای گوناگون مواجه شد.[۲۰][۲۱][۲۲]

اصطلاحات

«اسکورت»، واژه‌ای است، خطاب بـه روسپی‌هایی کـه با مشتریـان ثروتمند وقت مـی‌گذرانند.[۲۳]

در برخی جاها، مردانی کـه دور و بر محدودهٔ منطقهٔ «چراغ قرمز» رانندگی مـی‌کنند کـه تقاضای روسپی‌ای کنند «خزندهٔ پیـاده‌رو» Kerb Crawler نامـیده مـی‌شوند.

در زبان فارسی، اداره‌کنندگان مراکز روسپی‌گری بـه شکل کلیشـه‌ای «» (برای مردها)، و «خانم رئیس» (برای زن‌ها) نامـیده مـی‌شوند.

در زبان فارسی، مردی کـه زن خود را به منظور پول بـه دیگران مـی‌دهد «قُرُمساق» نامـیده مـی‌شود.

واژه‌شناسی

روسپی واژه‌ای هست از پارسی مـیانـه. بـه معنای روسپی است،[۲۴][۲۵] اما بار معنایی منفی‌تری دارد. بـه همـین سبب بـه عنوان دشنام نیز بـه کار مـی‌رود.

در فرهنگ معین

۱- زن زناکار؛ روسپی، - جمع: فواحش ۲- هر گناه و بدی کـه از حد درگذرد.

روسپی: زن بدکاره، ، بدکاره.

جستارهای وابسته

• هرزه
• زن بدکاره
• تن‌فروشی درون ایران
• تن‌فروشی درون جمـهوری خلق چین
• زوی مـیگدال
• فیلم زیبایی خطرناک
• قواد

نکات

پانویس

در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ تن‌فروشی موجود است.

• Wikipedia contributors، «Prostitution،» Wikipedia، The Free Encyclopedia، http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Prostitution&oldid=184798780 (accessed January ۱۶، ۲۰۰۸).
• فرهنگ معین جلد دوم.
• فرهنگ فارسی عمـید (جیبی) - چاپ یـازدهم ۱۳۷۷ - انتشارات امـیرکبیر.

فرهنگ نامـه دهخدا چاپ 1395