لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه

لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه هزار و يك رو on Instagram - mulpix.com | كرد من هنوز و on Instagram - mulpix.com |

لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه

هزار و يك رو on Instagram - mulpix.com

هزار و يك رو on Instagram

Unique profiles

60

Most used tags

Total likes

0

Top locations

Epfl Lausanne, Tehran, Iran, Mazandaran Province

Average media age

307.5 days

to ratio

8.1

Media Removed

گفتم يك پست كنكورى بذارم چون اين روزا درون كنار بقيه اخبار، لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه تب #كنكور و انتخاب #رشته هم حسابى داغه . لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه شايد يكى از مواردى كه درون شناخت درست بهم كمك كرد، #دانشگاه رفتنم درون شانزده سالگى بود قبل از اينكه دانشجو بشم. لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه هيچ وقت درون روز بيشتر از سه ساعت براى كنكور درس نخوندم و در اون سال بيشترين #سفر رو من رفتم درون ... گفتم يك پست كنكورى بذارم چون اين روزا درون كنار بقيه اخبار، تب #كنكور و انتخاب #رشته هم حسابى داغه
.
شايد يكى از مواردى كه درون شناخت درست بهم كمك كرد، #دانشگاه رفتنم درون شانزده سالگى بود قبل از اينكه دانشجو بشم.
هيچ وقت درون روز بيشتر از سه ساعت براى كنكور درس نخوندم و در اون سال بيشترين #سفر رو من رفتم
در يك تصميم بسيار #عجيب 🤦‍♂️🙃 از سهميه بدون كنكور بنياد #نخبگان استفاده نكردم و كنكور دادم.😂 دوبار هم كنكور دادم يك بار رتبه م ٧٠٠ شد و بار دوم ١٩ (سال ١٣٩٢) اما همون بار اول بـه دانشگاه رفتم.
از پنجاه انتخاب دانشگاه فقط ٩ رشته-محل انتخاب كردم و همـه يك رشته بودن
و هزار و يك مورد ديگه كه حتى براى خودم هم هنوز عجيبه😂
اما چيزى كه مـهمـه،
كنكور #هدف شما را تغيير نخواهد داد
فقط مسير رسيدن بـه اون رو عوض ميكنـه
.
موفق باشيد

Read more

Advertisement

Media Removed

روزي كه كيوي رو از دست داديم بـه خودم قول دادم بخاطرش يه كار بزرگ و سخت انجام بدم و اجازه ندم رفتنش منو از پا درآره بلكه بهانـه اي بشـه براي رشد و بهتر شدنم تو زمينـه هايي كه ميدونستم هنوز ضعف دارم... نميدونم تو اون روزهاي خيلي سخت، چه جوري و از كجا ايده و الهام و همزمان قدرت و نيرو گرفتم... ديروز وقتي از سركار ... ➿➿
روزي كه كيوي رو از دست داديم بـه خودم قول دادم بخاطرش يه كار بزرگ و سخت انجام بدم و اجازه ندم رفتنش منو از پا درآره بلكه بهانـه اي بشـه براي رشد و بهتر شدنم تو زمينـه هايي كه ميدونستم هنوز ضعف دارم... نميدونم تو اون روزهاي خيلي سخت، چه جوري و از كجا ايده و الهام و همزمان قدرت و نيرو گرفتم... ديروز وقتي از سركار اومده بودم خونـه و سخت مشغول كارهام بودم ناخودآگاه ياد اون روزها افتادم... انگار يك لحظه همـه چيز دورم وايستادن... نشستم روي صندلي آشپزخونـه و با لذت بـه اول فروردين دو سال پيش كه وجودش رو اعلام كردم و به اين دو سالي كه گذشت... روزهاي شيرين، تلخ، اميد، مريضي، عشق، نگراني، دلتنگي ها و به كارهايي كه بعد از رفتنش انجام دادم... هزاران هزار بار خدا رو شكر كردم كه حتي تو امتحان سختي كه ازم گرفت، بازم منو تنـها نذاشت و راه درست رو نشونم داد که تا امروز با يادآوريش دلم آروم بگيره و از قدمـهايي كه برداشتم سربلند باشم و مطمئن، از اينكه مرگ پايان زندگي نيست... اتفاقهاي بد و تلخ نشونـه بدبختي و بدشانسي نيست... اميد و تلاش هميشـه جواب ميده و هيچكس بهتر و شايسته تر از خود ما، نميتونـه كاخ آرزوهامون رو بنا كنـه... گفتم آرزو، از آرزوهاتون برام بگين، از اينكه امسال چه قولهايي بـه خودتون دادين و اينكه از سال گذشته چه درسهايي گرفتين... #گپ_خودموني_آزاجون

Read more

Media Removed

عينك چوپارد مشكي : لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه ٥٥ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد ٤٨ ... عينك چوپارد مشكي : ٥٥ هزار تومان
روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👇

دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه ١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٦
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369096

Read more

Media Removed

تامفورد روندبريج : ٥٥ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد ٤٨ ... تامفورد روندبريج : ٥٥ هزار تومان
روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👇

دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه ١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٦
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369096

Read more

Media Removed

ميوميو دراپ مشكي : ٥٥ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد ٤٨ ... ميوميو دراپ مشكي : ٥٥ هزار تومان
روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👇

دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه ١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٦
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369096

Read more

Media Removed

پيمان معادی: از گروه مرگ بالا نرفتید ولی درون قلبهایمان بالا رفتید/ كيف ميكنيم وقتى بازي تان و تلاش غيورانـه تان را ميبينيم پیمان معادى با انتشار متنى از بازى غرورآفرين تیم ایران برابر پرتغال تقدير كرد و نوشت: . از گروه مرگ بالا نرفتيد، ولى درون باورها و قلبهايمان بالا رفتيد، خيلى بالا. نقطه عطفي ... پيمان معادی: از گروه مرگ بالا نرفتید ولی درون قلبهایمان بالا رفتید/ كيف ميكنيم وقتى بازي تان و تلاش غيورانـه تان را ميبينيم

پیمان معادى با انتشار متنى از بازى غرورآفرين تیم ایران برابر پرتغال تقدير كرد و نوشت:
.
از گروه مرگ بالا نرفتيد، ولى درون باورها و قلبهايمان بالا رفتيد، خيلى بالا. نقطه عطفي درون اين عرصه ساختيد كه فراموش نخواهد شد. درست مثل واليبال كشورمان، اتفاقى كه بايد را رقم زديد. درون اينكه درون هر گروه ديگرى بوديد حتما صعود ميكرديد شكى نيست. و اينكه اگر ضربه طارمى( كه فوق العاده كار كرد ) اگر گل ميشد يا هزار اما و اگر ديگر، جداً ديگر اهميت ندارد. اين مـهم هست كه كيف ميكنيم وقتى بازي تان و تلاش غيورانـه تان را ميبينيم
افتخار ميكنيم بـه تك تكتون. اين حس كه حالمان الان گرفته اس رو هم خودتون ساختيد، چون سطح توقعمون رو با عملكرد فوق العاده تون بالا برديد و بابت اين بالا رفتن سطح توقع كه بزرگترين و با ارزشترين دستاورد هر ملتى است، الحق سپاسگزاريم. همـه مردم ايران با هر باور و گرايش سياسى و دينى، با هر قوميت و نژادى درون سراسر جهان قربان تك تك قطرات اشك و عرق تنتون رفتند. حالا ما ادعا داريم، و بدور از شوخيهاى لوس و متلكهاى قبل از از جام، ميخواهيم درون فوتبال دنيا حرفى براى گفتن داشته باشيم، كه اين بـه مراتب هزاران بار با ارزش تر از صعود از مرحله گروهى اين جام هست
.
ممنون از كارلوس كيروش كبير و عزيز كه علاوه بر مـهارت و تاكتيك و غيرت و باور بـه بچه ها، بـه تيم شخصيتى درون كلاس بالاى جهان را داد و يك ملت رو اينچنين سربلند و مغرور و اميدوار بـه اينده كرد حتي درون روزهايى كه هيچ دليلي براي سربلندي و خوشى و اميد وجود نداره. كيف ميكنيم وقتى مربيمون رو ميبينيم و در لحظاتى كه كه از فرط استرس و نگرانى نميدونيم چه كنيم ميبينيم مردى از تبار ديگر چند برابر ما تعصب دارد و اين آراممان ميكند
.
ممنون مـهدي طارمى بابت زحمات و نمايش كم نظيرت و دم همـه بچه هاى ايرانى گرررررررم. از امشب بـه بعد فوتبال ما فوتبال ديگريست و چشمان متوقع ما بـه لطف نفسهاى شما خيلى بالاتر از پيش بـه اينده باشكوه و پر افتخار دوخته شده. خدا قوت بـه تك تكتون و باز خداوند حافظ كيروش، تك تك بچه هاى تيم، و بقيه زحمتكشان و دلسوزان واقعى اين مملكت باشد

Read more

Advertisement

Media Removed

از گروه مرگ بالا نرفتيد، ولى درون باور ها و قلبهايمان بالا رفتيد، خيلى بالا. نقطه عطقى درون اين عرصه ساختيد كه فراموش نخواهد شد. درست مثل واليبال كشورمان، اتفاقى كه بايد را رقم زديد. درون اينكه درون هر گروه ديگرى بوديد حتما صعود ميكرديد شكى نيست. و اينكه اگر ضربه طارمى( كه فوق العاده كار كرد ) اگر گل ميشد يا ... از گروه مرگ بالا نرفتيد، ولى درون باور ها و قلبهايمان بالا رفتيد، خيلى بالا. نقطه عطقى درون اين عرصه ساختيد كه فراموش نخواهد شد. درست مثل واليبال كشورمان، اتفاقى كه بايد را رقم زديد. درون اينكه درون هر گروه ديگرى بوديد حتما صعود ميكرديد شكى نيست. و اينكه اگر ضربه طارمى( كه فوق العاده كار كرد ) اگر گل ميشد يا هزار اما و اگر ديگر، جدا ديگر اهميت ندارد. اين مـهم هست كه كيف ميكنيم وقتى بازي تان و تلاش غيورانـه تان را ميبينيم. افتخار ميكنيم بـه تك تكتون. اين حس كه حالمان الان گرفته اس رو هم خودتون ساختيد، چون سطح توقعمون رو با عملكرد فوق العاده تون بالا برديد و بابت اين بالا رفتن سطح توقع كه بزرگترين و با ارزشترين دستاورد هر ملتى است، الحق سپاسگزاريم. همـه مردم ايران با هر باور و گرايش سياسى و دينى، با هر قوميت و نژادى درون سراسر جهان قربان تك تك قطرات اشك و عرق تنتون رفتند. حالا ما ادعا داريم، و بدور از شوخيهاى لوس و متلكهاى قبل از از جام، ميخواهيم درون فوتبال دنيا حرفى براى گفتن داشته باشيم، كه اين بـه مراتب هزاران بار با ارزش تر از صعود از مرحله گروهى اين جام هست. ممنون از كارلوس كيروش كبير و عزيز كه علاوه بر مـهارت و تاكتيك و غيرت و باور بـه بچه ها، بـه تيم شخصيتى درون كلاس بالاى جهان را داد و يك ملت رو اينچنين سربلند و مغرور و اميدوار بـه اينده كرد حتي درون روزهايى كه هيچ دليلي براي سربلندي و خوشى و اميد وجود نداره. كيف ميكنيم وقتى مربيمون رو ميبينيم و در لحظاتى كه كه از فرط استرس و نگرانى نميدونيم چه كنيم ميبينيم مردى از تبار ديگر چند برابر ما تعصب دارد و اين اراممان ميكند.ممنون مـهدي طارمى بابت زحمات و نمايش كم نظيرت و دم همـه بچه هاى ايرانى گرررررررم. از امشب بـه بعد فوتبال ما فوتبال ديگريست و چشمان متوقع ما بـه لطف نفسهاى شما خيلى بالاتر از پيش بـه اينده باشكوه و پر افتخار دوخته شده. خدا قوت بـه تك تكتون و باز خداوند حافظ كيروش، تك تك بچه هاى تيم، و بقيه زحمتكشان و دلسوزان واقعى اين مملكت باشد. #iran #teammelli #carlosqueiroz #bravo

Read more

Media Removed

ماضى بعيدِ آينده طور، روايتِ كانى رنگارنگ كه درون سرزمينِ عجايب، بـه معمولى ترين شكل ممكن زندگى كردند، تصويرى از انِ دانشجوىِ دانشگاه تهران نشسته بر صندلى هاىِ سنگى فضاى سبز محوطه شمالى درون زمستانِ سال هزار و سيصد و پنجاه و پنج خورشيدى: همنوازى اركستر سرد و سر زده كفش هاىِ ديروزمان، كوهِ برف ... ماضى بعيدِ آينده طور، روايتِ كانى رنگارنگ كه درون سرزمينِ عجايب، بـه معمولى ترين شكل ممكن زندگى كردند، تصويرى از انِ دانشجوىِ دانشگاه تهران نشسته بر صندلى هاىِ سنگى فضاى سبز محوطه شمالى درون زمستانِ سال هزار و سيصد و پنجاه و پنج خورشيدى: همنوازى اركستر سرد و سر زده كفش هاىِ ديروزمان، كوهِ برف نشسته و سفيد پوش، هواىِ سرد، بخارهاىِ برآمده از دهان ها، پالتوها و دامن ها، و رديفِ پاها بـه روايتِ ميزانسنِ رنگى و شاد براىِ هفت و هفت جزوه، از همان پرسپكتيوها كه زخم دارد، سوناتِ زمستانى و دورِ دانشگاهِ سردِ اين روزهاىِ من، اما انگار سردشان نيست، يكي از ها درون جلوي عكس، درون حال زُل زدن و چشم انداختن بـه چيزى بيرون عكس است، ناگاه از درس و جزوه رو برگردانده و حواسش پرت شده، يك نگاه خيره انـه، كه حال و هوايش صميمى و خودمانى است، مي خواهد جايي را پيدا كند براى فرار از تمركز درس و كتاب، يك لحظه كوتاه غفلت، درس نخواندن و محروم شدن از تحصيل. جزوه ها، كلاسورها و كيف ها بـه شكل منظم، روى پاها قرار دارند، از ميزانِ نشستن برف روىِ كوه ها و تميز بودن درخت ها و زمين، مي توان شدت بارش را حدس زد، برف تجريش هست و "سوزش" مى رسد، انتظار براىِ كلاسِ درس و امتحان وصل مى شود بـه انقلابِ فرهنگى چند سالِ بعد و يك عكس سرخوشانـه، مى شود، يكي از بهترين تصاوير از زمستان هاىِ دانشگاه تهران. و ما نسل هايى هستيم كه "بى رنگ" شده ايم، همـه چيز را با شتاب و سراسيمگى بـه بن بست كشيده ايم، براي تجربه "رهايي" اما هيچ وقت نبايد دويد، كه گرفتار شده ايم و چيزي از جنسِ "رهايي" درون كار نيست. براىِ بازگشت بـه عقب و تجربه دوباره لحظه اين عكس، بايد بـه دنبال لحظه ها و خاطراتي باشيم كه روزي، پشتِ سر گذاشته ايم، بـه دنبال همـه عشق ها، انقلاب ها، فريادها، گام ها، همـه مُشت هاي گره كرده، همـه كفش ها و تمامِ اشك ها و نوازش هايى كه پشتِ سرمان بي رحمانـه جا ماندند. لطفا سرتان درون جزوه باشد. بـه افتخارِ همـه آليس هايى كه درون سرزمينِ عجايب، بـه معمولى ترين شكل ممكن زندگى كردند. اينجا "كافه نوستال" است، صداىِ راستينِ خاطرات و يادگارهاىِ ملتِ ايران.

Read more

Advertisement

Media Removed

ورساچ ماريا طبي فرم شفاف ٦٨ هزار تومان داراي قابليت تعويض شيشـه براي استفاده شيشـه طبي و شماره انداختن امكان استفاده براي زيبايي مخصوصا زمستون و شب ماركدار و استاندارد عكس ها دقيقا از جنس ارسالي گرفته شده هست جهت سفارش ميتوانيد درون هر ٢٤ ساعت از روز اسم يا عكس عينك را از طريق تلگرام بـه 09389369096 ... ورساچ ماريا طبي فرم شفاف ٦٨ هزار تومان
داراي قابليت تعويض شيشـه براي استفاده شيشـه طبي و شماره انداختن
امكان استفاده براي زيبايي مخصوصا زمستون و شب
ماركدار و استاندارد
عكس ها دقيقا از جنس ارسالي گرفته شده است

جهت سفارش ميتوانيد درون هر ٢٤ ساعت از روز اسم يا عكس عينك را از طريق تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد ⬇️
دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٩ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
🔽🔽🔽🔽
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان
⏬⏬⏬⏬
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا
پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٦
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369096

Read more

Media Removed

تمام ذهنيت ها و امالى كه از #فيلم هاى #هندى داشتم بـه محض ورود بـه #دهلى_نو مثل #آوار تو سرم خراب شد نـه خبرى از اون همـه شكوه و آبادانى و #زيبايى بود و نـه اثرى از طراوت و سرسبزى فقط #فقر بودُ شلوغى و كثيفى و #ترافيك. كم و بيش با اوضاع هند اشنا بودم اما واقعاً اين حجم از كثافت و هرج و مرج و بدبختى رو نميتونستم ... تمام ذهنيت ها و امالى كه از #فيلم هاى #هندى داشتم بـه محض ورود بـه #دهلى_نو مثل #آوار تو سرم خراب شد
نـه خبرى از اون همـه شكوه و آبادانى و #زيبايى بود و نـه اثرى از طراوت و سرسبزى
فقط #فقر بودُ شلوغى و كثيفى و #ترافيك.
كم و بيش با اوضاع هند اشنا بودم اما واقعاً اين حجم از كثافت و هرج و مرج و بدبختى رو نميتونستم باور كنم
كشورى پيشرو درون صنايع آى تى،هوا فضا، #نانو، #اتم، # #پزشكى #توريسم وهنر و #سينما ....
چطور ممكن بود مردمش درون اين همـه فقر و فلاكت و اين طور نكبت بار زندگى كنند!؟
(واقعاً که تا نبينين باور نميكنين
اكيداً بهتون توصيه ميكنم با نگاه خريدار سفر بـه هند رو درون برنامـه هاى خانوادگيتون بگذاريد که تا قدر سلامتى و نعماتى كه توى زندگى شخصى داريد رو بفهميد)
همـه اش توى ذهنم دنبال زيبايى هاى پنـهان بودم
دلم ميخواست حداقل چند تايى آدم مثل #آميتاپاچان و #سلمان_خان ببينم كه #شاد و مصمم و با اراده ان
يا تو خيابون يه گله آدم،بى خيال و سر خوش همينطورى بيخودى # و پايكوبى كنن
اما فقط فقر بودُ كثيفى وهاى مقدس
در نـهايت روز اول سفر با بازديد از چند مكان #توريستى،انصافاً زيبا بـه غروب نزديك ميشد و من همچنان درون كف خيابان ها دنبال روياهاى فيلم هندى ايم بودم
در حاشيه ى شـهر و نزديك #هتل چشمم افتاد بـه يك كوه عظيم و سر بـه فك كشيده كه هزاران هزار #پرنده بالاش درون حال #پرواز بودن
خيييلى از ديدن اين منظره خوشحال شدم چون كور سوى اميدى بـه روياهام باز شد
با صداى بلند رو كردم بـه ليدر و گفتم احمد آقا اسم اين كوه زيبا چيه؟
چرا انقدر پرنده روشـه؟
ميشـه فردا بريم بالاش و اونجا گشتى بزنيم؟
چون از صبح اول وقت براى ديدن اماكن توريستى از هتل بيرون زده بوديم همـه ى همسفر ها از خستگى تو چُرت بودن
با اين سوال من گوش همـه تيز شد و شروع كردن بـه گردن چرخوندن براى ديدن كوه.
با تعجب پرسيد كدوم كوه!؟
من با انگشت نشونش دادم
چشم هاش گرد شد
صورتش مچاله شده بعد قرمز شد و بعد پقى زد زير خنده
طورى كه چايى از دهنش پاشيد روى راننده
راننده بـه هندى ازش پرسيد چى شده
و اونم درون حالى كه بـه شدت ميخنديد و با دست روى پاش ميكوبيد بـه سختى جوابش رو داد
اونم قاه قاه زد زير خنده
مام همينطور هاج واج بـه هم نگاه ميكرديم
چند دقيقه ى بعد كه خنده ى احمد و رانندهه كم تر شد با لهجه ى با مزه ى هندى گفت:آقاى مـهِرِداد كوه كوجا بود؟زيبا كوجااا!؟😂😂
اينـها آشگاله آشگاال(آشغال)
همـه ى اين كوه از كف که تا آسمان آشگاله اون پرنده ها هم #لاشخور هستن(يه جور پرنده مثل شاهين بودن)
ميخواهيد فردا بربريمتون اون بالاا!؟
😂😂
نامرد که تا اخر سفر كنايه ميزد و هر هر بـه ريش ما ميخند😐

Read more

Media Removed

امسال يازدهمين ساليه كه تولدت با هميم،عين اين يازده سال رو لحظه بـه لحظه ش رو زندگى كردم ،هر روزش رو مثل يه آبنبات چوبى خوشرنگ و خوشمزه آروم آروم مزه مزه كردم و بودنمون رو با هم قدر دونستم ،هر روز خوبيهاى بيشترى ازت ديدم و هر روز مطمئن تَر شدم كه خيلى خوش شانس بودم ... تو يكى از باارزش ترين آدمـهايى هستى كه ... امسال يازدهمين ساليه كه تولدت با هميم،عين اين يازده سال رو لحظه بـه لحظه ش رو زندگى كردم ،هر روزش رو مثل يه آبنبات چوبى خوشرنگ و خوشمزه آروم آروم مزه مزه كردم و بودنمون رو با هم قدر دونستم ،هر روز خوبيهاى بيشترى ازت ديدم و هر روز مطمئن تَر شدم كه خيلى خوش شانس بودم ... تو يكى از باارزش ترين آدمـهايى هستى كه خدا ميتونست بيافرينـه و با تمام عشقى كه تو قلبت هست شدى مال من ...
اينارو نميگم چون شريك زندگيمى ،كه اگر همسرم هم نبودى بـه عنوان يه انسان بى مانند وجودت رو ميستودم و عاشقت ميشدم ...
اينكه مـهربونترينى...
اينكه صادق ترين آدمى هستى كه درون تمام عمرم ديدم ،در حدى كه حاضر نيستى تحت هيچ شرايطى دروغ بگى ....
اينكه دلت براى همـه ى موجودات زنده ى اين دنيا كه نيازمندن ميسوزه ... فرقى نداره ،آدم ها ،بچه ها، سگها ،گربه ها ،پرنده ها ،كبوتر و گنجشك و گياه ...
اينكه ذاتن تكيه گاهى ،تكيه گاه خيلى از موجودات زنده ى اين دنيا ...
اينكه هيچ آرزوى بدى براى هيچ آدمى ندارى و حسادت و بخالت برات بى معناست و هميشـه بهترين ها رو براى همـه ميخواى ...
دست و دل بازى هات ،وفاداريت،تلاشت براى خوشحال كردن من ،بى حتى يك ثانيه ترديد از همـه چيز گذشتنت برام...
اينكه آرومى ،آقايى ،بزرگى ،اينكه جا نميشى تو اين چند خط و از تو نوشتن كار من نيست و حق مطلب ادا نميشـه ...
فقط آرزو ميكنم بمونى که تا هستم ،هزار ساله بشى كه نـه فقط من ،كه اين جهان بـه آدمـهايى مثل تو خييييلى نياز داره ...
تولدت مبارك ،مباركِ من ،مباركِ ما ،مباركِ اين دنيا عزيييييزترينم ♥️ @masoud._.ghaffari

Read more

. . سبحان الله! فداتبشم! اصلا نرينگي آدم از حد خودش خارج ميشـه وقتي شير نر رو ميبينـه! البته با تشكر از زحمات شيرماده. والا با اين يال و كوپال و عظمت اين طفلي نمي تونـه بـه ماده كمك كنـه. و الا حداقل شكار مي رفت! هرچند من مطمئنم ماده بـه نر ميگه: شما بشين اينجا فقط دست و يالت رو ليس بزن که تا من برم كارها رو انجام ... .
.
سبحان الله!
فداتبشم! اصلا نرينگي آدم از حد خودش خارج ميشـه وقتي شير نر رو ميبينـه!
البته با تشكر از زحمات شيرماده. والا با اين يال و كوپال و عظمت اين طفلي نمي تونـه بـه ماده كمك كنـه. و الا حداقل شكار مي رفت!
هرچند من مطمئنم ماده بـه نر ميگه: شما بشين اينجا فقط دست و يالت رو ليس بزن که تا من برم كارها رو انجام بدم و بيام!
.
زيرنوشت:
هزار الله اكبر بـه اين همـه ابهت و زيبايي خلقت.
برعكس سگسان ها و گرگسانـها و چرنده ها و گياه خوارها و ديگر جانداران درون طبيعت، حتي نسبت بـه بقيه گربه سانـها، شير تميزترين و نظيف ترين حيوانـه. مگر اينكه از گرسنگي رو بـه مرگ باشـه كهبه مردار بزنـه. از همين رو اينقدر جذاب و زيباست.
.
كاش ميشد فهميد اين حيوان وقتي تنـها ميشـه چگونـه بـه آسمان نگاه ميكنـه و خالقش رو عبادت ميكنـه. هرچند من بـه تمثال هايي كه براي اهل بيت رسول خدا كشيده شده نگاه نمي كنم، اما آن تمثال اميرالمومنين همراه با ذوالفقار كه يك شير كنار پاي ايشان نشسته واقعا ديدنيه. سر و يالش رو بـه پاي مبارك تبرك ميكنـه...
از جناب حمزه سيدالشـهدا هم بنام شكارچي شير ياد مي كنند. او كه وقتي اسمش بـه ميان مي اومد دل عزيزان رسول خدا(ص) آرام ميشد.
#شير
#اسدالله
اسدالله نظر كرد و دل شيرم داد...

Read more

Advertisement

Media Removed

لاكوست گلد لايت : ٥٨ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد ٤٨ ... لاكوست گلد لايت : ٥٨ هزار تومان
روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👇

دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه ١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٦
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369096ز

Read more

Media Removed

. #اين_دل_نوشته_برسد_به_دست_مادر_سادات حدود هزار و چهارصد سال هست كه از حنجر بريده صداي #هَل_مِن_ناصر مي آيد... سال هاست كه شياطين جني و انسي دست بـه دست هم داده اند که تا عَلَمي كه بـه دست علمدار كربلا برافراشته شده را بـه زمين بزنند؛اما زهي خيال باطل... ولي درون اين ميان هنوز هستند كساني كه نداي ... .
#اين_دل_نوشته_برسد_به_دست_مادر_سادات
حدود هزار و چهارصد سال هست كه از حنجر بريده صداي #هَل_مِن_ناصر مي آيد...
سال هاست كه شياطين جني و انسي دست بـه دست هم داده اند که تا عَلَمي كه بـه دست علمدار كربلا برافراشته شده را بـه زمين بزنند؛اما زهي خيال باطل...
ولي درون اين ميان هنوز هستند كساني كه نداي #هَل_مِن_ناصر را شنيده و فرياد #لبيك_يا_ثارالله سر ميدهند و مانند اصحاب كربلا همـه چيز خود را فداي دلدارشان ميكنند.
يا اباعبدلله : سال هاست كه نوكران شما فرياد ميزنند :
#يا_ليتني_كنت_معك_فافوز_فوزاً_عضيما
حال اينك دوباره تاريخ تكرار شده و وقت آن رسيده كه نوكرانتان آبرويي كه خودتان عنايت كرديد را برايتان خرج كنند و مانند جناب سعيد بن عبدلله سينـهء خود را درون برابر تيرهاي دشمنان سپر كنند.
حاج عباس عزيزم : فرمودند #البلاء_للولاء...هزار بار خدا رو شاكرم كه اين بار هم شما رو سفيد تر از هميشـه شدي و مثل هميشـه از همـه چيزت براي اهل بيت گذشتي...قطعا تاريخ شـهر #بابل که تا ابد از شما بـه عنوان يك #نوكر_رو_سفيد ياد خواهد كرد.
#اميرعلي_جماراني #كربلاء_المقدسة
.
#حاج_عباس_جانِ_طهماسب_پور
#هيئت_محبان_الزهرا_بابل
@abbas.tahmasbpour .
#دشمنت_كشت_ولي_نور_تو_خاموش_نشد
#آقايان_چوب_خواهيد_خورد
#بترسيد_از_آه_نوكر_اهل_بيت
#خير_نخواهيد_ديد

Read more

واقعاً بحث فيلترينگ تلگرام رو بـه موضوع روز تبديل كرديم!!! درون صورتى كه قيمت دلار از مرز پنج هزار و دويست تومان هم گذشته اول اين رو بگم كه من نميدونم چرا ما بـه غلط ميگيم قيمت دلار بالا رفته؟ قيمت دلار نسبت بـه پولهاى رايج دنيا بالاتر نرفته بلكه ارزش ريال با سرعت سرسام آورى سقوط كرده! يعنى ارزش ريال درون مقابل ... واقعاً بحث فيلترينگ تلگرام رو بـه موضوع روز تبديل كرديم!!! درون صورتى كه قيمت دلار از مرز پنج هزار و دويست تومان هم گذشته 😱 اول اين رو بگم كه من نميدونم چرا ما بـه غلط ميگيم قيمت دلار بالا رفته؟ قيمت دلار نسبت بـه پولهاى رايج دنيا بالاتر نرفته بلكه ارزش ريال با سرعت سرسام آورى سقوط كرده! يعنى ارزش ريال درون مقابل همـه پولها نزديك بـه چهل درصد سقوط كرده اونـهم درون عرض چند هفته! حالا درون اين وضعيت نميدونم چرا نيروى دولت عوض اينكه صرف پيداكردن راهكارى براى اين موضوع باشـه همش بحث فيلترينگ رو وسط ميكشيم! درصورتى كه خود دولتيها بهتر از همـه ميدونن كه بيش از پنجاه درصد ترافيك و كسب و كار اينترنت ايران درون انحصار تلگرام هست و با فيلتر شدن اون، درون ابتدا بزرگترين متضرر مخابرات دولتى خواهد بود و بعد مردمى كه از اين طريق بيزينس اينترنتى داشتن. بعد هم مردم با فيلترشكن راهش رو پيدا خواهند كرد و بى اعتنا بـه دولت كارشون رو انجام ميدن ولى بطور غير قانونى! مثل اكثريت قاطع مسئولين طراز اول كشور كه اكانت توييتر و فيسبوك دارن و خلاف قانون خود ساخته عمل ميكنن! مسئولين محترم لطفاً فكر اساسى براى سقوط ارزش ريال كنيد كه مسئله مـهم كشور اونـه!
حالا توضيحاتى براى اين آقاى متخصص! اول اينكه تلگرام رو براى ملت ايران درست نكردن و در اختيار ما نذاشتن، اصلاً چرا فكر ميكنيد كه درون دنيا فقط ما آدميم و همـه چيز رو براى آسيب زدن بـه ما ميسازن؟! تلگرام يك نرم افزار شخصيه كه براى كسب درامد براى طراحان اون ساخته شده و بدليل اعمال فيلترينگ دولت، توسط مردم ايران ازش استقبال شده! چون فيلتر نبود و دولت هم كارى باهاش نداشت! درون رابطه با موضوع بنز و پژو هم بايد عرض كنم كه شايد مسئولين عمدتاً بخاطر ريا و تظاهر سوار پژو يا سمند بشن، ولى درون زندگى خصوصيشون بنز سوارى رو ترجيح ميدن! البته درون مواردى كه ضرورت ايجاب ميكنـه همـه مسئولين درون بالاترين طبفات از بنز و بى ام و و ديگر ماشينـهاى با كيفيت استفاده ميكنن! عكسهاش هم بكرات ديده شده و هم گاهاً درون خيابان هنگام تردد! حتى ماشينـهاى اكثر محافظينشون هم پژو و سمند نيستن! دليلش هم واضحه، اونجا وسيله نقليه بايد كاربردى باشـه و كيفيت اون بسيار حائز اهميته! انگار كه مرگ حقه ولى براى همسايه! مردم را که تا اين حد احمق فرض نكنيم! بفكر اقتصاد و معيشت مردم باشيد لطفاً
🙏🙏
اهانت ممنوع

Read more

Advertisement

Media Removed

سرنوشت هاىِ "شير تو شير" و "كيفر" تكان دهنده يك ستاره دنباله دار، صحنـه اى از فيلم "قيامتِ عشق" با حضور "فرشته جنابى" و عزت انتظامى بـه كارگردانى هوشنگ حسامى درون سال هزار و سيصد و پنجاه و دو خورشيدى: طلوع و غروبِ يك "ستاره محو شونده" درون سينماىِ ايران، آغاز و انجام "فرشته جنابى" كه با فيلم "زن يكشنبه" وارد ... سرنوشت هاىِ "شير تو شير" و "كيفر" تكان دهنده يك ستاره دنباله دار، صحنـه اى از فيلم "قيامتِ عشق" با حضور "فرشته جنابى" و عزت انتظامى بـه كارگردانى هوشنگ حسامى درون سال هزار و سيصد و پنجاه و دو خورشيدى: طلوع و غروبِ يك "ستاره محو شونده" درون سينماىِ ايران، آغاز و انجام "فرشته جنابى" كه با فيلم "زن يكشنبه" وارد سينما شد، زيبايى و بى پروايى او را بـه طرف توجه فيلم فارسى سازان تبديل كرد و از اوايل دهه پنجاه که تا انقلاب اسلامى، درون ده فيلم نقش آفرينى كرد، اما سرنوشت و تقدير هميشـه از اسرارآميزترين چيزها هستند. شروعِ طوفانى او اما با تراژدى تمام شد، از "زن يكشنبه" بـه "مـهدى مشكى" و "گذر اكبر" رسيد، پنج دقيقه بوسه جنجالى درون فيلم "شيرتوشير" ازهاىِ پرويز كاردان، که تا نمايش هماغوشى بسيار جسورانـه با فرامرز صديقى درون " که تا ظهر با سرعت" و "طوطى" و صحنـه هاىِ اروتيك و بدن اش درون "قيامت عشق" درون آغوش عزت انتظامى. او يكباره همـه معيارهاى رايج و حريم هاىِ موجود را شكست و استاندارد تازه اى درون نمايش برهنگى "رو" كرد، جامعه اما همزمان مشتاق ديدن برهنگى بيشتر و گرفتار عذاب وجدان بود، با چشم هايي باز بسته و استغفاركنان، او يك ستاره گذرنده و محو شونده بود، شبيه ترين كاراكتر بـه "زن اثيرى" بوف كور، يكباره پيدا شد، يكباره شد و يكباره قلع و قمع شد. سرنوشتى اسطوره اى شبيه زيبارويان يونانى، طرف حسادت خدايان و يكباره مسخ شدن، اوايل انقلاب، دادگاه ويژه هنرمندان با حكم "صادق خلخالى"، بـه صورت غيابى او را بـه دليل فيلم " که تا ظهر با سرعت" بـه اعدام محكوم كرد، اما اين حكم "به شكل مرموزى" اجرا نشد، او زنده ماند اما معلوم نبود "كجا" و به چه دليل، انگار معامله اى پنـهانى رخ داده باشد، زنده ماندن بـه شرط ديده نشدن، بودن و شايد "با عشق مردن"، دهه هفتاد، اوج افسردگى، انزوا، خودتخريبى و جنونِ "فرشته" بود، اعتياد و خانـه نشينى با زهر تنـهايى و گمنامى، و جنابِ "فرشته مرگ" يكباره درون خرداد ماه سال هفتاد و هفت بر "فرشته جنابى" ظاهر مى شود، شناسنامـه اش درون پنجاه سالگى باطل مى شود، مثل شدن بليط قطار، مثل پايان يك سفر نرفته، او "درد نشان" انحطاط همواره پيشرونده جامعه ايرانى بود، براى عده اى "لكه ننگ سينما"، براى جماعتى "مارلنـه ديتريش آينده" سينماى ايران و براى گروهى هم يك " طاغوتى"، او هر چه بود، تمام شد، اما "جنابى هاىِ يواشكى" سينماى ايران تمام نشدند، عطش براى ديدن برهنگى، سكس و بـه اوج خودش رسيده و ما سر درون برف فرو كرده ايم. اينجا "كافه نوستال" است، صداىِ راستين خاطرات و يادگارهاىِ ملت ايران.

Read more

Media Removed

. كاش بنويسه همـه كافه ها شلوغه عجيبه اين مردم كه مدام و مدامتر دردِ مشتركِ تورم دارن! همـه جا داره كم كم تبديل بـه فضا هاي بچه هاي هنري خيز تبديل ميشـه يه عمارتِ قديمي نيازه و چنتا از "ايده دارانِ فوق العاده" كه داشتن حيف ميشدن تو اين جامعه رانت پرور.. تو اگر بدوني چند هزار رشته فكري از همين يك ربع پيش ... .
كاش بنويسه
همـه كافه ها شلوغه عجيبه اين مردم كه مدام و مدامتر دردِ مشتركِ تورم دارن!
همـه جا داره كم كم تبديل بـه فضا هاي بچه هاي هنري خيز تبديل ميشـه
يه عمارتِ قديمي نيازه و چنتا از "ايده دارانِ فوق العاده" كه داشتن حيف ميشدن تو اين جامعه رانت پرور..
تو اگر بدوني چند هزار رشته فكري از همين يك ربع پيش که تا حالا تو ذهن من جمع شده..
بچه هاي عاشق سينما
تاتري ها..
همـه اينا رو ول كن.. وقتي توي بغل اين پسره لَم دادي و هنوز ١٦ سالته و داره برات علف رُل ميكنـه اون باباي بد بختت داره پشت چراغ قرمز استخون هاي زانوشو از دست ميده.
از اينا كه زياد دارم بگم . عصبيم ميكنـه ، فاصله بگيريم.
هر روز ميشـه يه چيز جديد از اين زندگي ياد گرفت من ديروز نحوه پرت كردم دستمال ابي رو وسط هوا يادگرفتم كه اونجوري كه توي روياهامـه بياد توي تصوير ، هرچند اونا ميگفتن بذار ما پرت كنيم بهتر ميشـه اما من نياز داشتم دوتا دستام برن سمت آسمون و باقيش و دستمال آبيم پرواز كنـه که تا برسه پايين! يا امروز يادگرفتم هيچ وقت نبايد روي قهوه نازنين ام خامـه فندقي بريزن كه مزه درد ميگيره..
اين سريال هاي تركيه اي ، يا داره درد تزريقِ اين جامعه ميانسالِ بدبخت ميكنـه و همش بيشتر ميشـه اين فاجعه رو بـه تكرار.از لايف استايل گرافر هام كه نگم.
كاش اين شـهر شبيه پاريس ميشد ، اب و هوا يكم شرجي و خيلي سرد ، هميشـه ام بارون بياد ، بافتِ شـهري ام همـه جاش سي تير بشـه مثلا ، نـه از جهتِ غذا فروشي و كفش پاشنـه بلند و اِستايلِ رستوران رفتنِ خفن ها نـه اينطوري كه سنگ فرش باشـه و مردم بخندن ، همينم بسه.
اخه گوگولي فك ميكني اگه بري توي يكي از اين شـهر هاي كه ارزوي زندگي اقامت گرفتن توشون رو داري ، توي گوشِت رو اندازه نعليكي خالي كني و روي گَلوت عكس يه دست كه داره خفه ت ميكنـه تاتو كني ميذارن توي شـهر بين مردم عادي و آرومشون زندگي كني؟ بخدا اگه بذارن......... نميدوني تو اين بيمارستانا داره چه تجارتي با قلب و كليه و دست و پاي مريضا ميشـه ، توي بيشت روز گذشته ام بـه طور مداوم يادگرفتم كه حالا اگر هنوز نمرده باشن كاملِ كامل ديگه دردش بدتره...
اگر دستگاه رو بكشن ميشـه قتل عمد!
يا خيلي چيزا اين كه اگه حال و حوصله ديدن فك و فاميلو اينايي كه مثلا عاشق تو و خانواده و اينان رو نداري ميتوني از درون اورژانس بري توي بيمارستان كه ريخت كسي رو نبيني.
اگر نگهبان حرف مفت زد از اونجايي كه واقعا حرفش مفته بـه اين فكر نكن كه داره كارشو انجام ميده و گناه داره و خسته ست و با ٥٠ تومن توي جيبش كلا ميشـه مُخلصِ خودت و جد آبادت! دوا كن باهاش باورش نميشـه زنا بتونن حقشونو بگيرن
دوا! واقعا

Read more

Media Removed

عصرى پيش مادر بودم كه درون خونـه رو زدن و ديدم پريسا زنداداش جانم ، با يه ظرف آش رشته كه تو عكس مى بينيد پشت دره، خلاصه عصرمون معطر شد بـه آش رشته و بربرى داغ، جاتون خالى بفرماييد اينم يه قسمت ديگه از دلنوشته تقديم شما : پدرم خيلى متعصب و بقول معروف غيرتى بود، و از اينكه عقد كنيم و مدتى نامزد بمونيم اصلأ خوشش ... عصرى پيش مادر بودم كه درون خونـه رو زدن و ديدم پريسا زنداداش جانم ، با يه ظرف آش رشته كه تو عكس مى بينيد پشت دره، خلاصه عصرمون معطر شد بـه آش رشته و بربرى داغ، جاتون خالى
بفرماييد اينم يه قسمت ديگه از دلنوشته تقديم شما :
پدرم خيلى متعصب و بقول معروف غيرتى بود، و از اينكه عقد كنيم و مدتى نامزد بمونيم اصلأ خوشش نميومد، از طرفى
داماد جان هم عقيده اش اين بود كه تو دوران نامزدى بخصوص اگر طولانى بشـه صد درون صد بين خانواده ها اختلاف پيش ميادوهمون موقعها تو اقوامشون دوتا نامزدى بهم خورده بود و اين واقعه بيشتر از همـه باعث نامزدگريزى داماد جان ميشد،
براى همين تصميم بر آن شد كه بعد از مراسم عقدكنون، سريع عروسى كنيم و بريم سر خونـه زندگيمون،
من هم كه اونموقعها پر از شور و شعف نوجوانى بودم، غرق درون روياهام، خودمو درون حالى فرض ميكردم كه بعد از ازدواج توى يه زندگى پر از ناز و نعمت بسر خواهم برد و بخاطر سن كم و بى خبرى از دوران شيرين نامزدى،
مثل جوجه اى كه هنوز سر از تخم درنياورده دنيام كوچيك بود واسه همين ،
تا توى خونمون جر و بحث ميشد و يا كسى بهم ميگفت بالاى چشت ابروئه، تو دلم ميگفتم ولش كن جوابشو نده بزودى از اين خونـه شلوغ و پر از بچه خلاص ميشى و شاهزاده سوار بر اسب مياد و تو رو با خودش ميبره،
خلاصه سرتونو درد نيارم، يه روز با داماد جان و زندايى رفتيم باغ سپهسالار، براى خريد كيف و كفش عروسى،
اونوقتها من عاشق كفش پاشنـه بلند بودم از نوع خفنش، از اونايى كه يهو قدت رو يك وجب بلندتر ميكرد و بهت اعتماد بـه نفس ميداد،
همينطور كه ويترين مغازه هارو نگاه ميكردم چشمم افتاد بـه يه كفش نقره اى پاشنـه بلند پر از زرق و برق،
تا اونموقع كفش بـه اون قشنگى نديده بودم، تو دلم گفتم يحتمل كفش سيندرلا همين شكلى بوده،
روى همـه كفشـها قيمت زده بودن بجز اون كفش ،
همسر جان از توقف طولانى من متوجه شدن كه عروس خانم چيزى پسنديده و سوال كردند از چيزى خوشتون اومده؟؟گفتم بله و ايشون با دست اشاره زدن كه بفرماييد تو مغازه،
فروشنده با دبدبه و كبكبه كفش رو آورد و بعد از اينكه كفش رو پوشيدم بيشتر عاشقش شدم،
همينطور كه توى آينـه داشتم بـه كفشـها نگاه ميكردم فروشنده داشت از فضل و كمالات كفش تعريف ميكرد كه آخرين مدل كفش عروس هست كه اومده و بجز ما هيچ مغازه اى اين كفش رو نداره و معلومـه عروس خانم خيلى خوش سليقه اند و ما حتى كيف اش رو هم داريم،
در همين حين زندايى ام قيمت كفش رو پرسيد و فروشنده فرمودن دو هزار تومن ،( معادل دو که تا سكه بهار آزادى ) البته قابل شمارو نداره، زندايى نگاه معنادارى بـه من انداخت،،
بقيه تو كامنتها👇🏻👇🏻

Read more

Advertisement

Media Removed

روزي كه اين عكس رو ميگرفتيم دقيق يادمـه، غربت.. دو که تا بچه شيره بـه شيره.. تنـهايي.. اضافه وزن.. ندونستن زبان جديد و هزاران هزار چالش كه پشت صورت آروم و لبخند هميشگيم جا خوش كرده بود.. پر بودم از حسهاي مختلف كه همسري، مادري و مـهاجرت برام بـه ارمغان اورده بودن.. اه بزرگي تو سر داشتم؛ تموم كردن زبان ... ➿➿
روزي كه اين عكس رو ميگرفتيم دقيق يادمـه، غربت.. دو که تا بچه شيره بـه شيره.. تنـهايي.. اضافه وزن.. ندونستن زبان جديد و هزاران هزار چالش كه پشت صورت آروم و لبخند هميشگيم جا خوش كرده بود.. پر بودم از حسهاي مختلف كه همسري، مادري و مـهاجرت برام بـه ارمغان اورده بودن.. اه بزرگي تو سر داشتم؛ تموم كردن زبان سوئدي، كم كردن وزن، گرفتن گواهينامـه، گذروندن دوران دبيرستان و شروع دانشگاه و انتخاب شغلي كه بهش علاقه داشته باشم.. شايد انقدر سنم كم بود و يا اينكه بدست اوردن اطلاعات مثل امروزه انقدر راحت و سريع نبود كه بشـه براحتي و با برنامـه ريزي درست تصميم گرفت و استارتش رو زد.. برام زمان برد که تا بتونم قدمـهامو حساب شده بردارم و ياد بگيرم دوييدنـهاي الكي و بي هدف فقط خسته ترم ميكنن.. يادمـه يكي از اولين قدمـهام مـهم زندگيم تو اون روزها كنترل و بود.. براي خودم برنامـه ريختم كه كي چي و چقدر بخورم و صبحها شروع كردم بـه ورزش.. نـه باشگاه ميرفتم و نـه وسيله مخصوصي خونـه داشتم.. از روي كتاب يوگاي مريم و با مرور تمرينـهايي كه قبل از ازدواجم كلاس بدنسازي ياد گرفته بودم براي خودم برنامـه ورزشي گذاشتم و تحت هر شرايطي هر روز صبح رو تمرين ميكردم.. برنج، نون، شكلات و غذاهاي چرب رو از برنامـه غذايي مون حذف كردم و خرده خوري رو بـه كل ممنوع.. سعي كردم از يك ساعتي بـه بعد ديگه مسواكه رو ب و آشپزخونـه رو تعطيل كنم.. درون كنار همـه سختي ها و فشارها ديدن وزني كه هر روز صبح ناشتا گرم گرم ميرفت پايين و يواش يواش اندازه شدن لباسهام بهم حس خوبي ميداد و تشويقم ميكرد، تأييدي بـه اينكه راه و روشم درسته و براي من جواب ميده.. گاهي كه مـهمون داشتيم يا مـهموني ميرفتيم بـه احترام بقيه رژيمم رو ميشكستم ولي دوباره با همت بيشتر بـه جاي قبلم برميگشتم و هرگز با پونصد گرم بالا صد گرم پايين نااميد نميشدم.. اين ماههاي اخير خيلي بـه آلبومـهامون نگاه ميكنم.. عكسهايي كه هر كدومش برام كلي خاطره ن، پشتش كلي تجربه س كه برام مقدسن.. ولي چيز مشتركي كه توي همـه عكسها ديدم و متوجه شدم اين بود كه من عليرغم سن كم و بي تجربگي هرگز خودمو فراموش نكردم.. تو هر شرايطي سعي كردم هرجور كه شده بـه خودم برسم و براي نيازهام وقت و انرژي بذارم.. با كمترين امكانات و ذره ذره نـهايت سعيمو كردم که تا در كنار وظائف مـهم زندگيم خودمو فراموش نكنم و همين باعث شد بتونم آروم آروم بـه همـه جنبه هاي زندگيم كه برام مـهم بودن برسم، اهميت بدم و ازشون لذت ببرم.. هيچ كاري غيرممكن نيست، اين ماييم كه از ممكنـها غيرممكن ميسازيم و با نااميدي و ياس درهاي موفقيت رو بروي خودمون ميبنديم..

Read more

Media Removed

🇮🇷🇮🇷🇮🇷 1357 Buick Skylark Sedan ( Buick Iran ) Owner @milad_d_samani از ديگر محصولات كمپاني جي ام ايران بيوك ايران هست كه يك خودرو سدان سايز متوسط با موتور هشت سيلندر پنج هزار و هفتصد سي سي كه توان توليدي صد و هفتاد اسب بخار و سيصد و هفتاد و پنج نيوتن متر گشتاور را دارد.مصرف سوخت ان از صدي دوازده ... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1357 Buick Skylark Sedan ( Buick Iran )
Owner @milad_d_samani
از ديگر محصولات كمپاني جي ام ايران بيوك ايران هست كه يك خودرو سدان سايز متوسط با موتور هشت سيلندر پنج هزار و هفتصد سي سي كه توان توليدي صد و هفتاد اسب بخار و سيصد و هفتاد و پنج نيوتن متر گشتاور را دارد.مصرف سوخت ان از صدي دوازده ليتر که تا صدي هجده ليتر متغير هست ، درون كل مصرف سوخت درون خودرو هاي كلاسيك بـه عوامل زيادي مثل كاربراتور ،تنظيم موتور ، گيرباكس ، تايرهاي خودرو و ... بستگي دارد.پس نميتوان يك مصرف ثابت براي اينگونـه خودرو ها درون نظر گرفت.لوازم مصرفي و تزيينات و فني اين خودرو درون ايران پيدا ميشـه و از بابت لوازم جاي نگراني نيست.قيمت بيوك ايران مانند شورولت نوا از پنج ميليون شروع شده و در برخي از مدل هاي صفر كيلومتر و بكر دست نخورده بـه پنجاه ميليون هم ميرسد.در كل بيوك يك خودرو كلاسيك امريكايي با موتور هشت سيلندر و قيمت مناسب هست كه بـه راحتي ميتوان با ان لاستيك دود كرد🔥😈
بيوك سوار ها رو تگ كنيد
دوستان بيوك سوار اگه مطلبي مد نظرتون هست همينجا كامنت كنين که تا همـه استفاده كنيم💪🏻
🏁🏁🏁🏁🏁🏁🏁🏁🏁
#americanmuscle_car #americanmuscle #americancar #musclecar #ponycar #classiccar #sedan #midsize #buick #buican #buickskylark #skylark #GMiran #iranian #iran #persiangulf

Read more

Media Removed

. متن از صفحه خانم زينب محبوبي: يكى بود يكى نبود، يه زن و شوهرى داشتن زندگي شونو مى كردن كه يهو #دلار گرون شد، بعد #دولت #ارز_دولتى داد بـه داماد يه حاج آقايى كه يه سرى اقلام وارد كشور كنـه كه مردم #بدبخت نشن، داماد حاج آقا ارز چهارهزار و دويست تومنى رو گرفت و برد تو بازار فروخت ده هزار تومن، هيچ كالايى ... .
متن از صفحه خانم زينب محبوبي:
🔴
يكى بود يكى نبود، يه زن و شوهرى داشتن زندگي شونو مى كردن كه يهو #دلار گرون شد، بعد #دولت #ارز_دولتى داد بـه داماد يه حاج آقايى كه يه سرى اقلام وارد كشور كنـه كه مردم #بدبخت نشن، داماد حاج آقا ارز چهارهزار و دويست تومنى رو گرفت و برد تو بازار فروخت ده هزار تومن، هيچ كالايى هم وارد نكرد و به ريش اين زن و شوهر خنديد، شوهر زير فشار گرونى كمرش شكست و داماد حاج آقا بـه ريشش خنديد، شوهر #ورشكست شد و داماد حاج آقا بـه ريشش خنديد، زن و شوهر ديگه نتونستن با هم زندگى كنن و مجبور شدن جدا بشن، و داماد حاج آقا بـه ريششون خنديد، بچه ي زن و شوهر كه اسمش #مائده بود مجبور شد بره پيش مادربزرگش زندگى كنـه و داماد حاج آقا بـه ريششون خنديد. مائده تنـها بود، با موبايلش از خودش فيلم مى گرفت و مى يد، داماد حاج آقا هرشب فيلمـهاى #يدن_مائده رو مى ديد و محظوظ مى شد، صبحها مى رفت #اختلاس مى كرد و شبها فيلم مى ديد و به ريش مردم مى خنديد. يك روز #پليس اومد و مائده رو بـه عنوان #مفسد_فى_الأرض دستگير كرد و برد، فرداش كه داماد حاج آقا ديد مائده نيده بـه ريش همـه مون خنديد.
اين يك داستان خيالى ست و هرگونـه تشابه اسمى اتفاقى ست. فقط نمى دونم چرا انقد اين داستان تكراريست!
و آيا كسى نمى دانست كه مقصر اصلى كيست؟
#اسلامم_آرزوست ....
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج

Read more

Media Removed

#bighanoon #bashgahtanzpardazanjavan این روزا بحث آب و کم آبی تو صدر اخبار قرار گرفته حتی جام جهانی هم نتونسته اونو بـه حاشیـه ببره (البته این جام جهانی واقعا بی‌خاصیت بوده، حتی نتونست یـه 38 هزار که تا سکه رو بـه حاشیـه ببره!) و الان همـه ما با پوست و استخون و تا عمق وجودمون این جمله حکیمانـه «آب هست ولی کم ... #bighanoon #bashgahtanzpardazanjavan
این روزا بحث آب و کم آبی تو صدر اخبار قرار گرفته حتی جام جهانی هم نتونسته اونو بـه حاشیـه ببره (البته این جام جهانی واقعا بی‌خاصیت بوده، حتی نتونست یـه 38 هزار که تا سکه رو بـه حاشیـه ببره!) و الان همـه ما با پوست و استخون و تا عمق وجودمون این جمله حکیمانـه «آب هست ولی کم است» رو لمس کردیم حالا بعضیـامون بیشتر، هر چند کـه بعضی جا‌ها این جمله هم دیگه مصداق نداره و کلا دیگه آب قطعه و مردم بعضی شـهر‌ها از بی‌آبی اگه بخوایم بـه زبان فارسی سخت بگیم درون واقع...بگذریم!
.
از اونجایی کـه ما بر خلاف مسئولان دلسوز، همـیشـه چندتا پیشنـهاد آبدار داریم به منظور رفع مشکل «بی‌آبی» چند مورد راه حل ارائه مـیدیم:
.
1) مردم رو بـه صرفه‌جویی درون مصرف آب تشویق کنیم و برای عضویت صرفه‌جویـان درون آب یـه سامانـه تشکیل و از مردم بخوایم کـه عدد يك رو بـه اون سامانـه بفرستن که تا در قرعه‌کشی آخر سال به منظور بردن یک بطری آب معدنی طلایی و هزاران جایزه ارزنده دیگر شرکت داده بشن همچنین مـیتونیم از مردم بخوایم از لحظه صرفه‌جویی درون مصرف آب عو فیلم تهیـه کنن (لحظه‌های قابل پخش) و از طریق اون پیـام‌رسان لعنتی کـه همـه مـیدونن کدومـه ولی نمـیشـه اسمش رو گفت ارسال کنن، هر هم امتیـاز منفی داشته باشـه و اگه قبل استفاده از مترو دوش بگیرن، کلا لغو عضویتشون کنیم.
.
2) سیـاست‌های تنبیـهی رو اتخاذ کنیم، گوش پر مصرف‌ها رو بکشیم پیـامشون رو سین کنیم ولی جواب ندیم یـه پارچ آب بـه خوردشون بدیم و بعد درون دستشویی رو قفل کنیم و به التماس اون‌ها بی‌توجهی کنیم، همـین‌طور کـه مـیدونید بی‌توجهی، کشنده‌ترین سلاحه درون آخر اگه هیچکدوم از اینا جواب نداد، تهدیدشون کنیم کـه یـارانـه‌شون قطع مـیشـه، تجربه ثابت کرده هیچی بـه اندازه تهدید بـه قطع یـارانـه کارساز نیست.
.
3) بـه مردم شـهر و روستاهایی کـه آب ندارن، پیشنـهاد بدیم کـه به جای آب از شیر کاکائو استفاده کنن هم خوشمزه‌تره هم تن ملکه ماری آنتوانت خبیث رو تو گور مـی‌لرزونیم و هم بـه فرانسوی‌ها ثابت مـی‌کنیم کـه اینجا رییس کیـه.
.
4) منکر بشیم؛ از قدیم گفتن «لذتی کـه در انکار هست درون تصدیق نیست» از بیخ و بن منکر کم‌آبی و بی‌آبی بشیم و از صداوسیما بخوایم یـه مستند راجع بـه پرآبی درست کنـه و تصاویری از سوییس رو با زیرنویس «خطه سرسبز و پر آب جنوب ایران» نشون بده و با مردم خوشحال و شاداب مصاحبه ه و در حالی کـه همـه قهقه مـیزنن و با سر مـیپرن تو آب، منکر بی‌آبی بشن، به‌هرحال حتما از تجربه‌های گذشته استفاده کرد، همـین‌طور کـه با انکار، فساد و اختلاس و رانت و...
.

بقیـه درون کامنت اول 👇👇👇

Read more

Media Removed

لطفا که تا جایی کـه مـی تونید این پست رو بـه اشتراک بگذارید ... دیگه بسه نگذاریم بیشتر از این کلاه مردممون برداشته شـه... ....،،،،،؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ............ اينروزا اكثريت مردم تو شبكه هاى تبليغات شركت يا مجموعه اى بـه نام پوليك كن پولدار شو رو حتما مى بينن ... دوستان اينا همش كلاهبردارى و خالى كردن ... لطفا که تا جایی کـه مـی تونید این پست رو بـه اشتراک بگذارید ... دیگه بسه نگذاریم بیشتر از این کلاه مردممون برداشته شـه... ....،،،،،؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
............ اينروزا اكثريت مردم تو شبكه هاى تبليغات شركت يا مجموعه اى بـه نام پوليك كن پولدار شو رو حتما مى بينن ... دوستان اينا همش كلاهبردارى و خالى كردن جيبهاى مردمـه ... گول نخوريد ... خواهش مى كنم نگذاريد از سادگى شما سوء استفاده بشـه ... شايد فكر كنيد سى و نـه هزار تومان كه حالا مـهم نيست ولى مى دونيد اگه اين سى و نـه هزار تومانـها زياد بشـه چه رقمى مى شـه ؟؟؟؟ مسئولين محترم مملكت بـه داد اين مردم برسيد . اين مجموعه پوليك براى عضو شدنش بايد بـه درگاه بانكى متصل بشيم ، خواهش مى كنم جلوشون رو بگيريد ... چجورى يه شركت داره تو تبليغات مى كنـه و مردم رو تيغ مى زنـه و بعد براى پرداخت بانكى بـه درگاه رسمى بانكى متصل مى شـه؟؟؟؟ نا رنج گنج ميسر نمى شود ... با سادگيتون يه سرى آدم كلاهبردارو بى دليل پولدار نكنيد ......
.....
#پوليك_كن_تا_ما_كلاهتو_برداريم
من بـه عنوان يك خواننده وظيفه دارم براى آگاهى شما عزيزان تلاش كنم ....
.........
#poulik وارد اين هشتگ بشيد که تا بخشى از كلاهبرداريهارو متوجه بشيد
.......
واقعا براى يكبارم شده بـه داد همديگه برسيم ... بسه ديگه يه روز كرم لاغرى ، يه روز كوچيك كننده دماغ، يه روزم پوليك كنو پولدار شو ... لعنت بـه هرچى دزد و بى شرف كه از سادگى و بى پولى مردم ضعيف سوء استفاده مى كنـه ...

Read more

Media Removed

عينك ديور تكنولوژيك : ٦٥ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد ٤٨ ... عينك ديور تكنولوژيك : ٦٥ هزار تومان
روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👇

دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه ١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٦
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369096

Read more

Media Removed

ديور سافاري ٥٥ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد ٤٨ ... ديور سافاري ٥٥ هزار تومان
روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👇

دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه ١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٦
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369096

Read more

Media Removed

امشب بهترين شب درون تمام زندگيم بود بـه معناى واقعى سورپرايز شدم چون نـه مناسبتى بود كه انتظار چيزى رو داشته باشم نـه پيروز غير طبيعى رفتار كرده بود ... فقط از دو شب قبل گفت بريم سينما هزار پا رو ببينيم و اگه دوست دارى با بچه ها بريم منم بعد از كار رفتم دنبال جاريم چون روزهاى آخر بارداريشـه و گفتم كنارمون باشـه. پيروز ... امشب بهترين شب درون تمام زندگيم بود بـه معناى واقعى سورپرايز شدم چون نـه مناسبتى بود كه انتظار چيزى رو داشته باشم نـه پيروز غير طبيعى رفتار كرده بود ... فقط از دو شب قبل گفت بريم سينما هزار پا رو ببينيم و اگه دوست دارى با بچه ها بريم منم بعد از كار رفتم دنبال جاريم چون روزهاى آخر بارداريشـه و گفتم كنارمون باشـه.
پيروز گفته بود كه سانس ٧.٣٠، ساعت ٧ بود كه نگين زنگ زد بـه منو گفت مونا مطمئنى سانس ٧.٣٠؟! تو سايت زده ٧. منم از پيروز پرسيدمو گفت يك سانس ديگه هم داره، که تا رسيديم سينما و ساعت يك ربع بـه هشت بود، زود بدو بدو رفتيم تو يك سالن اختصاصى سينما و چند نفر هم تو سينما بودن.بلافاصله تبليغات اول فيلم شروع شد و يك دفعه رسيد بـه موزيك فيلم عروسيمون، بـه پيروز گفتم ااا، آهنگ فيلم عروسيمونو كه يكهو چشمم خورد بـه پرده سينما و اين سورپرايزى كه پيروز آماده كرده بود از پرده سينما پخش شد ورق بزنيد و ادامـه ماجرا...❤️ جا داره از تيم خوب و حرفه اى @surprisememorise تشكر كنم كه با پيروز دست بـه يكى كرده بودن اشك منو درون بيارن و موفق شدن😂🙏

Read more

Media Removed

عينك ديور نيو مدل قيمت : ٧٤ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد پرداخت درب منزل هنگام تحويل درون هرجاي ايران مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم بـه همراه كيف و دستمال رايگان ٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل گارانتي تعويض که تا ... عينك ديور نيو مدل
قيمت : ٧٤ هزار تومان

روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد

پرداخت درب منزل هنگام تحويل درون هرجاي ايران
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👉
👇
به همراه كيف و دستمال رايگان 👇
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه
١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥ #photogrid @photogridorg

Read more

Media Removed

عينك لاكوست مدل خلباني شيشـه نقره اي قيمت :٦٨ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد پرداخت درب منزل هنگام تحويل درون هرجاي ايران مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم بـه همراه كيف و دستمال رايگان ٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل گارانتي ... عينك لاكوست مدل خلباني شيشـه نقره اي
قيمت :٦٨ هزار تومان
روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد

پرداخت درب منزل هنگام تحويل درون هرجاي ايران
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👉
👇
به همراه كيف و دستمال رايگان 👇
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه
١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥ #photogrid @photogridorg

Read more

Media Removed

عينك فندي مدل كلاب قيمت : ٦٨ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد پرداخت درب منزل هنگام تحويل درون هرجاي ايران مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم بـه همراه كيف و دستمال رايگان ٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل گارانتي تعويض ... عينك فندي مدل كلاب
قيمت : ٦٨ هزار تومان

روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد

پرداخت درب منزل هنگام تحويل درون هرجاي ايران
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👉
👇
به همراه كيف و دستمال رايگان 👇
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه
١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥ #photogrid @photogridorg

Read more

@Ferdowsitravel آخرين تور شب نشينی فردوسی سير درون تابستان امسال همراه با آيين عروسی سنتی . پنج شنبه ميريم براي اين جشن زيبا و يك شب رو توي اقامتگاه بومگردی هستيم . . که تا پايان فصل سفر فرصت زيادی نمونده 🏞هفته ديگه هم تورهاي خوبی رو براتون برنامـه ريزی كرديم . . تور ٦ روزه تبريز - كندوان - جلفا ... @Ferdowsitravel
😍آخرين تور شب نشينی فردوسی سير درون تابستان امسال همراه با آيين عروسی سنتی .
📆پنج شنبه ميريم براي اين جشن زيبا و يك شب رو توي اقامتگاه بومگردی هستيم . .
⏳تا پايان فصل سفر فرصت زيادی نمونده 🏞هفته ديگه هم تورهاي خوبی رو براتون برنامـه ريزی كرديم .
.
➖تور ٦ روزه تبريز - كندوان - جلفا ➖تور ٥ روزه شمال - هزار جريب - جيربند ➖تور ٣ روزه شمال - فيلبند
@Ferdowsitravel
@Ferdowsitravel
@Ferdowsitravel
🎖فردوسی سیر واحد نمونـه صنعت گردشگری
@Ferdowsitravel
@Ferdowsitravel .
آدرس : احمد آباد - نبش پاستور ٢۰
کانال مارا درون تلگرام دنبال نمائید: 🆔 @Ferdowsitravel
📲09338384054
☎️05138480080

Read more

جواد رضويان عزيزم رفيق درجه يك تولدت مبارك نـه تنـها خاطرات خوبى درون كار با هم داريم و لحظات بى نظيرى رو درون كنارت تجربه كردم بلكه درون زندگى و رفاقت هم بى تكرارى ... تولدت پانزده هزار و هفتصد و شصت و چهار بار مبارك پ ن : عكس اول و عاشقشم مربوط بـه برنامـه عيد نمى دونم چند سال پيش كه پيرمرد و پيرزن بازى كرديم ... جواد رضويان عزيزم
رفيق درجه يك تولدت مبارك
نـه تنـها خاطرات خوبى درون كار با هم داريم و لحظات بى نظيرى رو درون كنارت تجربه كردم بلكه درون زندگى و رفاقت هم بى تكرارى ...
تولدت پانزده هزار و هفتصد و شصت و چهار بار مبارك
پ ن : عكس اول و عاشقشم مربوط بـه برنامـه عيد نمى دونم چند سال پيش كه پيرمرد و پيرزن
بازى كرديم 😂😂😂
@sj_razavian
رفقا تبريك بـه جواد جون فراموش نشـه ... انرژى خوبتون رو براى خودش و فيلم جديدش كه داره مى سازه رو بفرستيد 😘

Read more

Media Removed

پك لوازم جانبي عينك ٢٩ هزار تومان . روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد پرداخت درب منزل هنگام تحويل درون هرجاي ايران مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم بـه همراه كيف و دستمال رايگان ٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت ... پك لوازم جانبي عينك ٢٩ هزار تومان .

روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد

پرداخت درب منزل هنگام تحويل درون هرجاي ايران
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👉
👇
به همراه كيف و دستمال رايگان 👇
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه
١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥ #photogrid @photogridorg

Read more

Media Removed

ريبن كلاب مستر فريم طبي ٥٥هزار تومان ️️ جهت سفارش اسم يا عكس يا لينك عينك را درون هر ٢٤ ساعت از شبانـه روز از طريق تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد ️️ ️️️️ دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري ... ريبن كلاب مستر فريم طبي ٥٥هزار تومان ⬇️⬇️
جهت سفارش اسم يا عكس يا لينك عينك را درون هر ٢٤ ساعت از شبانـه
روز از طريق تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد ⬇️⬇️⬇ ⬇️⬇️⬇️⬇️ دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369095 #photogrid @photogridorg

Read more

Media Removed

عينك ديور مدل بند قيمت : ٧٥ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد پرداخت درب منزل هنگام تحويل درون هرجاي ايران مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم بـه همراه كيف و دستمال رايگان ٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل گارانتي تعويض که تا ... عينك ديور مدل بند
قيمت : ٧٥ هزار تومان

روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد

پرداخت درب منزل هنگام تحويل درون هرجاي ايران
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👉
👇
به همراه كيف و دستمال رايگان 👇
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه
١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥ #photogrid @photogridorg

Read more

Media Removed

ريبن كلاب مستر فريم طبي ٥٥هزار تومان ️️ جهت سفارش اسم يا عكس يا لينك عينك را درون هر ٢٤ ساعت از شبانـه روز از طريق تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد ️️ ️️️️ دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري ... ريبن كلاب مستر فريم طبي ٥٥هزار تومان ⬇️⬇️
جهت سفارش اسم يا عكس يا لينك عينك را درون هر ٢٤ ساعت از شبانـه
روز از طريق تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد ⬇️⬇️⬇ ⬇️⬇️⬇️⬇️ دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369095 #photogrid @photogridorg

Read more

Media Removed

عينك ديور مدل سيدرال قيمت : ٧٥ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد پرداخت درب منزل هنگام تحويل درون هرجاي ايران مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم بـه همراه كيف و دستمال رايگان ٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل گارانتي تعويض ... عينك ديور مدل سيدرال
قيمت : ٧٥ هزار تومان

روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد

پرداخت درب منزل هنگام تحويل درون هرجاي ايران
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👉
👇
به همراه كيف و دستمال رايگان 👇
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه
١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥ #photogrid @photogridorg

Read more

Media Removed

. شايد بـه اندازه ي تمام بودنم از من گله مند باشيد شايد بايد هيچ نگويم و هيچ نخواهم كسي كه كلبه مجازي اش را با هدف شـهدا افتتاح كرده اكنون چقدر دير و چقدر دور ... حالم خواندني هست شـهدا جامانده از شما خيلي خيلي با فاصله از شما قرار دارد #شـهدا_دلتنگم نـه از نوع دلتنگي هاي روزمره كه هر روز براي ما آدمـهاي ... .
شايد بـه اندازه ي تمام بودنم از من گله مند باشيد
شايد بايد هيچ نگويم و هيچ نخواهم
كسي كه كلبه مجازي اش را با هدف شـهدا افتتاح كرده
اكنون چقدر دير و چقدر دور ...
حالم خواندني هست شـهدا
جامانده از شما خيلي خيلي با فاصله از شما قرار دارد
#شـهدا_دلتنگم
نـه از نوع دلتنگي هاي روزمره كه هر روز براي ما آدمـهاي ماشيني پيش مي آيد
يك دلتنگي از نوع خلسه از نوع درد يك درد دوسويه درد خاموش
كربلا مرا از خودم دور كرد و به خودم نزديك
اما بـه شما چطور ؟! دور يا نزديك ؟!
ناله هاي روح خسته ام گوش سپردني است
روحم شده زخم خورده هزار و سيصد و نودها
ذهنم شده اثر انگشت انسانـهاي زميني كه مالشان نيست و فقط جولان آموخته اند
شـهدا خسته ام
به توان ابديت بـه توان تمام سالهاي نبودنم خسته ام
شـهدا ؟!
شما بسيار مي دانيد ...
يك موجود بـه ظاهر انسان وقتي روح‍أ جسمأ روانأ ذهنأ خسته هست چه بايد كند ؟! #هر_کسی_این_پست_رو_مشاهده_کرد_برای_روح_بلند_و_طیبه_ی_شـهدا_صلواتی_ذکر_کند⚘
#التماس_دعا

Read more

Media Removed

لويي ويتون كت ايز ٥٥ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد ٤٨ ... لويي ويتون كت ايز ٥٥ هزار تومان
روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👇

دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه ١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٦
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369096

Read more

Media Removed

دلار چهار هزار تومان شد رييس بانك مركزى گفتند حباب هست پنج هزار تومان شد گفتند حباب هست شش هزار شد باز حباب هست جناب رييس اين حباب تركيدنى نيست ؟اينكه بيشتر شبيه طوفان هست و ارزش پول كشور را جزء بى ارزش ترين پول هاى دنيا كرده لطفا سرت را از زير برف بيرون بيار و اعتراف كن اين لقمـه بزرگتر از ان هست كه شما بتوانى ... دلار چهار هزار تومان شد رييس بانك مركزى گفتند حباب هست پنج هزار تومان شد گفتند حباب هست شش هزار شد باز حباب هست جناب رييس اين حباب تركيدنى نيست ؟اينكه بيشتر شبيه طوفان هست و ارزش پول كشور را جزء بى ارزش ترين پول هاى دنيا كرده لطفا سرت را از زير برف بيرون بيار و اعتراف كن اين لقمـه بزرگتر از ان هست كه شما بتوانى ان را هضم كنى و در حد و اندازه اين مقام بزرگ نيستى
چرا ايران تنـها كشورى هست كه هر اتفاقى بيفتد اب از اب تكان نمى خورد و يك نفر هم از كارش استعفا نمى دهد اميدوارم رييس بانك مركزى اولين نفر درون تاريخ چهل ساله باشد كه اعتراف كند درون حد مقامى كه دارد نيست و با مردم رو راست عمل كند شايد اين استعفاء شروعى باشد براى استعفاء بقيه

Read more

Media Removed

اسطوره من معتقدم قلعه نويي پرافتخار ترين سرمربي ايران نيست بلكه تويي كه هر تيم ضعيفي رو بـه رقيب اصلي قهرماني تبديل كردي ولي نذاشتن ثمره زحماتت رو ببري ... با ديدن اين فيلم شايد ١٠٠ هزار بار بيشتر بـه خودم افتخار كردم كه تو رو بـه عنوان اسطوره و استقلال رو بـه عنوان تيم محبوبم انتخاب كردم و به عبارتي ديگر ... اسطوره من معتقدم قلعه نويي پرافتخار ترين سرمربي ايران نيست بلكه تويي كه هر تيم ضعيفي رو بـه رقيب اصلي قهرماني تبديل كردي ولي نذاشتن ثمره زحماتت رو ببري ... با ديدن اين فيلم شايد ١٠٠ هزار بار بيشتر بـه خودم افتخار كردم كه تو رو بـه عنوان اسطوره و استقلال رو بـه عنوان تيم محبوبم انتخاب كردم و به عبارتي ديگر بـه استقلالي بودنم باليدم ... ولي از طرفي موقع ديدنش سِيلي راه انداختم از مظلوميت و شجاعت و استقامت و مردونگيت كه شايد كم ببينيم از اين بعد ... من بـه عنوان يك استقلالي از خودم و تيم محبوبم بـه خاطر اون همـه ناجوان مردي كه درون حقت كردن شرمسار شدم بـه خاطر تو درست همانطور كه بـه استقلال باليدم باز هم بـه خاطر تو ... #اسطوره_هميشگي_ناصرخان #من_ناصر_حجازی_هستم #ناصر_حجازي #ناصر_خان_حجازي

Read more

Media Removed

ورساچ ماريا فريم طبي ٦٠ هزار تومان ️️ جهت سفارش اسم يا عكس يا لينك عينك را درون هر ٢٤ ساعت از شبانـه روز از طريق تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد ️️ ️️️️ دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري ... ورساچ ماريا فريم طبي ٦٠ هزار تومان ⬇️⬇️
جهت سفارش اسم يا عكس يا لينك عينك را درون هر ٢٤ ساعت از شبانـه
روز از طريق تلگرام بـه 09389369095 ارسال نماييد ⬇️⬇️⬇ ⬇️⬇️⬇️⬇️ دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٥
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369095 #photogrid @photogridorg

Read more

Media Removed

به مناسبت جام جهاني يك مسابقه جذاب داريم كه جايزه اش يه قاليچه سه متري بـه ارزش يك ميليون و پونصد هزار تومان هستش جايزه بـه صورت زنده بين كساني قرعه كشي ميشـه كه زير اين پست نتيجه ي بازي تيم ملي ايران و مراكش رو درست پيش بيني كنن(برد-مساوي-باخت)و سه نفر از دوستانش رو هم زير اين پست تگ كنن لازم بـه ... به مناسبت جام جهاني يك مسابقه جذاب داريم كه جايزه اش يه قاليچه سه متري بـه ارزش يك ميليون و پونصد هزار تومان هستش🏆🏆🏆
جايزه بـه صورت زنده بين كساني قرعه كشي ميشـه كه زير اين پست نتيجه ي بازي تيم ملي ايران و مراكش رو درست پيش بيني كنن(برد-مساوي-باخت)و سه نفر از دوستانش رو هم زير اين پست تگ كنن🎁🎁🎁🎁
لازم بـه ذكر كه فرد شركت كننده بايد صفحه ي فرش ايران زمين رو فالو كرده باشـه🌹🌹🌹
به اميد برد تيم ملي عزيز كشورمون...🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

Read more

Media Removed

جای مسواك و خميردندان عروسكى * فرزندان و کودکانتون رو بـه مسواک زدن علاقمند کنید که تا با دیدن لبخندشون احساس خوشبختی کنید. • داراى جاى مسواك ، خميردندان و ليوان آب • درون طرح هاى زيبا و خوش رنگ • مناسب به منظور كودكان • جنس : پى وى سى درجه یک و کاملا بهداشتی • بسيار شكيل و باكيفيیت •••••••••••••••••«<�»>•••••••••••••••• قيمت ... جای مسواك و خميردندان عروسكى
* فرزندان و کودکانتون رو بـه مسواک زدن علاقمند کنید که تا با دیدن لبخندشون احساس خوشبختی کنید.
• داراى جاى مسواك ، خميردندان و ليوان آب
• درون طرح هاى زيبا و خوش رنگ
• مناسب به منظور كودكان
• جنس : پى وى سى درجه یک و کاملا بهداشتی
• بسيار شكيل و باكيفيیت •••••••••••••••••«<»>••••••••••••••••
قيمت قبل از تخفيف:۳۸۰۰۰تومان
-🔥💥🔥با تخفيف:۳۴٠٠٠تومان🔥💥🔥 •••••••••••••••••«<»>•••••••••••••••••
• امكان تحويل درب منزل
• قبول سفارشات وخريد حضوري: روزهاي اداري ٩:٣٠ الي ١٨ پنجشنبه ها ٩:٣٠ الي ١٤
• #تلفن سفارشات:
• ☎️44296401
• 44296402📠
• 📱٠٩٣٦٥٨٠٠٢٩٨
• 💻 www.takhfifcity.com ⬅️خريد آنلاین
• ✅لينك كانال تلگرام:https://telegram.me/takhfifCT
• 💰هزينـه ارسال درون #تهران بين ٥ که تا ٧ هزار تومان و امكان دريافت كل هزينـه درب منزل💰خريدهاي بالا ١٠٠تومان #كارت ارسال رايگان دريافت مي كنند كه درون خريد بعدي از ان مي توانند استفاده كنند.
—---------------------------
• 💰هزينـه ارسال براي #شـهرستانـها ١٠ هزار تومان و واريز كل هزينـه بـه حساب💰 خريدهاي بالاي ٢٠٠ هزار تومان شامل ارسال #رايگان مي شود ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
• هرچندتا و از هر نوع از محصولات كه خريد كنيد فقط #يك هزينـه ارسال دريافت ميشود عزيزان
—•—•—•—•—•—•–•—•—•—•—•—•—
• براي مشاهده عكس محصولات با وضوح بيشتر و ابعاد بزرگتر مي توانيد بـه سايت ما سر بزنيد.
.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-
• آدرس دفتر پخش و خريد حضوري: تهران-بازار بزرگ لوازم خانگي شوش - خيابان صابونيان - پاساژ الغدير ط +١پلاك ٣٧ تلفن: 55083847
• آدرس دفتر خريد حضوري غرب تهران : تهران-خيابان ستارخان-بعد از فلكه اول صادقيه-پلاك ١٠٨٦ طبقه اول واحد ١ تلفن : ٠٢-٤٤٢٩٦٤٠١ #جامسواکی # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # #Takhfifcity #Takhfif #haraj #ba #sale #arzan #gift #تخفيف سيتي #تخفيف #حراج #زيرقيمت #بازار #عمده #فروش #تهران #شـهرستان قيمت

Read more

Media Removed

-زير قاشقي سيليكوني ** دقت کردید موقع پخت و پز نمـی دونید کفگیر و قاشق رو کجا بزارید حالا ی جا قاشقی سیلی نسوز اومده کـه حتی مـیشـه روی درون قابلمـه هم گذاشت. -جنس سيليكون درجه ١ نسوز -طراحي ضد لغزش -قابل استفاده براي انواع قاشق ،ملاقه ،كفگير و غيره -سبك و كم وزن -قابل شست و شو درون ماشين ظرف شويي -كفي ... -زير قاشقي سيليكوني
** دقت کردید موقع پخت و پز نمـی دونید کفگیر و قاشق رو کجا بزارید حالا ی جا قاشقی سیلی نسوز اومده کـه حتی مـیشـه روی درون قابلمـه هم گذاشت.
-جنس سيليكون درجه ١ نسوز
-طراحي ضد لغزش
-قابل استفاده براي انواع قاشق ،ملاقه ،كفگير و غيره
-سبك و كم وزن
-قابل شست و شو درون ماشين ظرف شويي
-كفي پهن و بزرگ
••••••••••••••••«<•»>••••••••••••••••
🔥💥🔥قیمت تخفیف سیتی: 6900تومان🔥💥🔥 قیمت بازار : 15000 تومان
•••••••••••••••••«<•»>••••••••••••••••
امكان تحويل درب منزل
• قبول سفارشات وخريد حضوري: روزهاي اداري ٩:٣٠ الي ١٨ پنجشنبه ها ٩:٣٠ الي ١٤
• #تلفن سفارشات:
• ☎️44296401
• 44296402📠
• 📱٠٩٣٦٥٨٠٠٢٩٨
• 💻 www.takhfifcity.com ⬅️خريد آنلاین
• ✅لينك كانال تلگرام:https://telegram.me/takhfifCT
• 💰هزينـه ارسال درون #تهران بين ٥ که تا ٧ هزار تومان و امكان دريافت كل هزينـه درب منزل💰خريدهاي بالا ١٠٠تومان #كارت ارسال رايگان دريافت مي كنند كه درون خريد بعدي از ان مي توانند استفاده كنند.
—---------------------------
• 💰هزينـه ارسال براي #شـهرستانـها ١٠ هزار تومان و واريز كل هزينـه بـه حساب💰 خريدهاي بالاي ٢٠٠ هزار تومان شامل ارسال #رايگان مي شود ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
• هرچندتا و از هر نوع از محصولات كه خريد كنيد فقط #يك هزينـه ارسال دريافت ميشود عزيزان
—•—•—•—•—•—•–•—•—•—•—•—•—
• براي مشاهده عكس محصولات با وضوح بيشتر و ابعاد بزرگتر مي توانيد بـه سايت ما سر بزنيد.
.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-.-
• آدرس دفتر پخش و خريد حضوري: تهران-بازار بزرگ لوازم خانگي شوش - خيابان صابونيان - پاساژ الغدير ط +١پلاك ٣٧ تلفن: 55083847
• آدرس دفتر خريد حضوري غرب تهران : تهران-خيابان ستارخان-بعد از فلكه اول صادقيه-پلاك ١٠٨٦ طبقه اول واحد ١ تلفن : ٠٢-٤٤٢٩٦٤٠١ #زیر_قاشقی # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # # #Takhfifcity #Takhfif #haraj #bazar #sale #arzan #gift #تخفيف_سيتي #تخفيف #حراج #زيرقيمت #بازار #عمده #فروش #تهران #شـهرستان_قيمت

Read more

Media Removed

زمانِ "حال" وجود ندارد، چهره ها بـه روايتِ تاريخِ يك ميدانِ مغناطيسى، تصويرى متفاوت از ضلع جنوبى ميدان فردوسى درون سال هزار و سيصد و پنجاه خورشيدى: تصوير ميدان فردوسي درون آغاز دهه پنجاه با نشانـه هايي از تبليغات خياباني نوشابه "كانادادراى" كه درون تابلوىِ نئونِ آن هفت چهره و شمايل از قوميت هاى متفاوت ... زمانِ "حال" وجود ندارد، چهره ها بـه روايتِ تاريخِ يك ميدانِ مغناطيسى، تصويرى متفاوت از ضلع جنوبى ميدان فردوسى درون سال هزار و سيصد و پنجاه خورشيدى: تصوير ميدان فردوسي درون آغاز دهه پنجاه با نشانـه هايي از تبليغات خياباني نوشابه "كانادادراى" كه درون تابلوىِ نئونِ آن هفت چهره و شمايل از قوميت هاى متفاوت جهان درون حال نوشيدن از يك نوشابه با هفت "نى" هستند، تابلوىِ معروف و هميشـه حاضر داروخانـه "رامين" و نمايندگي شركت هاى بيمـه درون طبقه بالا با معمارى هاىِ بالكن دار و انحناهاىِ نيم دايره معروفشان، آموزشگاه ايران، دفتر هواپيمايي و آرايشگاه "اوبرى"، و گاهى لحظه هر عكس چيزى شبيه بـه جنون دارد، اين چهره ها و آدم هايى كه هر كدام دارند بـه راه و مسير خودشان مى روند، پسرى درون كنار ديوار و ناودان برگشته و به "عكاس" نگاه مى كند، مردى با سبيل هاىِ بلند با قامت راست و عصا قورت داده درون سمت چپ عكس قدم مي زند، زني با چادر مشكي درون مركز عكس قرار دارد، زني كه كودكي را درون ميان چادرش جاي داده است، پسرك برگشته و به دوربين عكاس زل زده است. آن بالا، همـه قوم ها از نوشيدني گوارا سرمست شده اند، مثل همـه تاريخ كه يكباره درون چشم هاي محوِ آن پسرك درون ميانـه هاىِ پياده رو درون كنارِ مادرش، كه درون آغوش پوشش چادر سياه متجلى مي شود. مثل حضورِ يك غياب و جاي خالي ياقوت، زنى كه بانوى سرخ پوش ميدان فردوسى بود و هر روز بر سر قرار عاشقانـه اى حاضر مى شد كه "اويى كه آمدنى باشد" نداشت، و اى كاش همـه اين "نيامدنى ها" بـه ما مى گفتند. اينجا "كافه نوستال" است، صداىِ راستين خاطرات و يادگارهاىِ ملت ايران.

Read more

Media Removed

٢٥ سال از عمر گذشت بـه همين راحتي، که تا حالا فهميدم جهان سيالان از محسوس بـه معقول و معقول اولي أست و اونجا سكونـه!تا حالا فهميدم فهم از جهان چقدر كمـه!! و فهميدم بين اين جهان و أصل آپيرون گونـه ناشناختي اش يك انسان هستم كه براي فهم خلق شدم،و خيلي چيز هاي نشدني رو بنام ضرورت اين جهان رد بشم،،اين جهان و اين جهان ... ٢٥ سال از عمر گذشت بـه همين راحتي،
تا حالا فهميدم جهان سيالان از محسوس بـه معقول و معقول اولي أست و اونجا سكونـه!تا حالا فهميدم فهم از جهان چقدر كمـه!! و فهميدم بين اين جهان و أصل آپيرون گونـه ناشناختي اش يك انسان هستم كه براي فهم خلق شدم،و خيلي چيز هاي نشدني رو بنام ضرورت اين جهان رد بشم،،اين جهان و اين جهان براي من درون پانزدهم بهمن ماه سال هزار و سيصد هفتاد يك اغاز شد،،،
با نگاه علم يا فلسفه و يا دين و با عقل و ايمان و سفر درون اين مسير ضروري آغاز كرديم يك مسير بي يرگشت ب نام زمان را و همـه تلاش ما براي فهم و شناخت درون انتها مرگ خواهد و به جهان ديگر رهسپار خواهيم شد،،، امروز روزيست كه اين سوالات شدت ميگيرد و تولد نام دارد !!! مكان عكس
دشت سفيد اطراف فرهنگ اباد
عكس
@mehdi.shokooh

Read more

Media Removed

لويي ويتون مانر٦٠ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد ٤٨ ... لويي ويتون مانر٦٠ هزار تومان
روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👇

دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه ١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٦
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369096

Read more

Media Removed

تامفورد تاپ مستر ٥٥ هزار تومان روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد ٤٨ ... تامفورد تاپ مستر ٥٥ هزار تومان
روش خريد: اسم يا عكس عينك را از طريق واتس اپ يا تلگرام بـه 09389369096 ارسال نماييد
مارك دار و يو وي ٤٠٠ جهت محافظت از چشم 👇

دستمال و كيف بدون مارك زيپي ساده رايگان هست ، شما ميتوانيد با پرداخت ٢٠ هزار تومان بيشتر پك و لوازم جانبي طرح اصل و هم مارك عينك را خريداري نماييد
٤٨ ساعت امكان بعد كالا بـه هر دليل😳👉
گارانتي تعويض که تا ٤٨ساعت رايگان و براي ٦ ماه ١٥ تومان
ارسال بـه سراسر ايران حتي روستاها
با امكان پرداخت هزينـه درب منزل هنگام تحويل كالا

پيامك و تماس تلفني : ٠٩٣٨٩٣٦٩٠٩٦
#eynak #عينك
خريد بالاي ١٠٠ هزار تومان هزينـه پست رايگان است👉
خريد بالاي ١٨٠ هزار تومان يك عينك رايگان بـه دلخواه👉
👇
لطفا سوالاتتون رو درون كامنت نپرسين ممكنـه با تاخير جواب بديم ، پاسخگويي لحظه اي از هر نوع سوال حتي ساده فقط از طريق تلگرام يا واتس اپ درون ٢٤ ساعت شبانـه روز : 09389369096

Read more

Media Removed

. زمستان بود...محرم بود. سرباز بودم . يك همخدمتي داشتم از اقليت ها بود. صبح كه آمدم يگان سر صبحانـه بـه ساحت سيد الشـهدا جسارت كرد. اخمـهايم را درون هم كشيدم و از ميز بلند شدم . از سوختنم كيف كرد جسارتش را ادامـه داد. گفتم بس كن . بس نكرد ادامـه داد. يك لحظه شدم حاج كاظم ... چيزي گفت سوختم و وقتي بـه خودم آمدم بينيش ... .
زمستان بود...محرم بود. سرباز بودم . يك همخدمتي داشتم از اقليت ها بود. صبح كه آمدم يگان سر صبحانـه بـه ساحت سيد الشـهدا جسارت كرد. اخمـهايم را درون هم كشيدم و از ميز بلند شدم . از سوختنم كيف كرد جسارتش را ادامـه داد. گفتم بس كن . بس نكرد ادامـه داد. يك لحظه شدم حاج كاظم ... چيزي گفت سوختم و وقتي بـه خودم آمدم بينيش را گرفته بود و خون از بين انگشتهاش جاري بود...ميز صبحانـه بهم ريخته بود. كاري نميشد كرد كله را كوبيده بودم . جدايمان كردند. يكي نخ سيگار و كبريت توكلي گذاشت توي مشتم و مرا كشاند بيرون يگان كه التهاب را دود كنم. دود كردم... آبي بـه صورتم زدم برگشتم . نيم ساعت بعدش پاترول دژبان آمد. امير نامـه بيست و چهارساعت بازداشتم را امضا كرده بود. نـه غلط كردم توي كلانتري فايده اي داشت نـه اعتراض بـه دستور فرمانده ..همانطور كه ارتش چرا نداشت و ندارد! مسير يگان که تا بازداشتگاه را نخودي مي خنديدم ... غرور خوبي بود... هم پاترول دژبان سوار شده بودم ...هم بين هم خدمتي هايم گندگي داشت هم مي توانستم براي ارباب بي كفن فاكتورش كنم ...وارد بازداشتگاه شدم . درجه هايم را كندند. بند كفشـهايم را هم كمربندم را هم ...اتكت"حامدعسكري" را هم ...بازداشتگاه اتاقي بود مربعي شكل كه كفش يك موكت خيس چركمرده انداخته بودند. يك ضلع اتاق ميله بود و نرده رو بـه حياطكي سيماني ... يادتان نرفته كه اول يادداشت نوشتم زمستان بود...سرماي آجان كشي بود ...ميلرزيدم دو همسلولي داشتم كه سرباز آشپزخانـه بودند و پنج مثقال زعفران دزديده بودند. صبح را بـه حرف زدن و آواز خواندن گذرانديم . ظهر شد از افسر بازداشتگاه اجازه وضو خواستم و مـهر نماز ... يك بطري آب معدني و يك مـهر چرك داد بـه من ... حرفهامان تمام شد آوازهايمان هم ... فكرها ريختند توي سرم ... رفتيم توي خودمان ... بزرگ علوي توي پنجاه و سه نفر مي نويسد تمام رنج زندان اين هست كه بيرون زندگي ادامـه دارد و تو از فراموشاني... براي معمولي ترين چيزها دلم لك زده بود. براي رانندگي ... براي آدامس جويدن ...غروب شد و امان از غروب درون حبس ... مي دانستم فردا هفت صبح آزادم ولي خدا شاهد هست هزار سال گذشت ... سياهي چسبناك شب تمام وجودم را پوشانده بود و انگار قرار نبود خنجر خورشيد تيرگي را چاك بدهد ...من فقط يك شب بازداشت بودم نـه غل و زنجيري داشتم نـه زخم و شكنجه اي و زخم زباني ... اي جان من و بچه هايم فداي آن آقاي مظلومي كه بخش زيادي از عمر شريفش را درون سياهچالها گذراند... الا لعنت الله علي القوم الظالمين وسيعلم الذين ظلموا...
#نوش_جانم
#ياباب_الحوائج
#لايوم_كيومك_ياأباعبدالله
#كله_اول

Read more

Media Removed

تابلوهايى براى رد شدن، ورود بـه تاريخ از "پشتِ سر"، و جدايى دو قاب درون يك ديوار سنگى، تصويرى از شب افتتاح‌ "تالار رودکی" تهران درون آبان ماه سالِ هزار و سيصد و چهل و شش خورشيدى: تالار رودکی سابق و "وحدت" فعلى كه آن شب با حضور شاه و شـهبانو افتتاح‌ شد، و در ميان همـه تصاوير، از معدود "عكس" هايى هست كه "هنرِ زاويه ... تابلوهايى براى رد شدن، ورود بـه تاريخ از "پشتِ سر"، و جدايى دو قاب درون يك ديوار سنگى، تصويرى از شب افتتاح‌ "تالار رودکی" تهران درون آبان ماه سالِ هزار و سيصد و چهل و شش خورشيدى: تالار رودکی سابق و "وحدت" فعلى كه آن شب با حضور شاه و شـهبانو افتتاح‌ شد، و در ميان همـه تصاوير، از معدود "عكس" هايى هست كه "هنرِ زاويه بندى" و شعورِ عكاسش، فراسوىِ تاريخ و زمانـه حركت كرده است، تصويرى كه "زاويه و دورنمايش" از دهه چهل که تا امروز درون حالِ "استاتيك و ديناميك" همزمان بوده است. از آن عكس هايى هست كه يك "آهاى خبردار" درون خودش دارد، و يك دالانِ سنگفرش شده كه بـه دو تابلوىِ "تمام قد" از شاه و شـهبانو ختم شده است، تابلوهاىِ نفيس كه درون اوايل دهه چهل خلق شده بودند و در هر مراسمى، بخشى از تمثال و شمايل هميشـه حاضر از "محمدرضا پهلوى و فرحِ ديبا" بودند، اما اين عكس، خلافِ همـه عكس ها، سوژه هايش را از "پشتِ سر" بـه دام انداخته است، درست درون لحظه ورود و "روبرو" شدن با "تمثال هاىِ تمام قدشان" درون سرسراىِ تالارِ رودكى، عكسى كه "سوژه هايش را درون حالِ نگاه بـه تصويرِ خودشان" شكار كرده است. هر دو رو بـه ديوار و با يك حالتِ مكث و قدم هايى كمى شُل شده، و دست هايشان كه "كمى از هم جدا شده" و هر دو درون يك "خلسه بسيار كوتاه" فرو رفته اند. شايد شبيه اين "صحنـه و لحظه" را درون بسيارى از افتتاحيه ها، همايش ها، مراسم ها و جشن هاىِ شاهنشاهى ديده اند، اما "اين بار" درون لحظه درست، و در مكان درست، ايستاده اند. فوكوسِ دوربين، اما "روىِ تابلوها" نيست، تصاوير صورت ها درون تابلو، كمى "فلو" و كدر است، و اين "گم شدنِ فوكوس" درون نـهايت، حقيقتِ تلخِ تاريخ اين عكس است، مردمى كه "فوكوس" را گم كردند، عكاس هايى كه "فلو" را انتخاب كردند، عكس هايى كه "ديوانـه وار عجيب" بودند و سوژه هايى كه سر و پيش رويشان بـه يك اندازه ناآگاه بودند، از جدايى محتوم و سودايى مختوم. عكس اما ثبت شد و جماعت وارد تالار شده اند، جلوىِ تابلوها خبرى نيست و يك سكوت و نورپردازى عجيب، بـه چهره هاىِ نقاشى شده درون تابلو، يك گرفتگى و غمگينى نامرتبط با زمان حال مى دهد. اينجا "كافه نوستال" است، صداىِ راستينِ خاطرات و يادگارهاىِ ملت ايران.

Read more

Media Removed

اهنگ جديد حسام استپس كاور اهنگ راكستار بـه نام هزار و يك داستان با ميكس و مستر يار و ياور هميشگي حسن بابا محمودي منتشر شد دانلود از طريق كانال تلگرامم t.me/hesamsteps و از طريق وبسايت ‏www.hesam-steps.ir دوستان ميتونيد اين پست رو با تگ كردن من استوري خودتون كنيد علامت موشك پايين اين پست ... اهنگ جديد حسام استپس كاور اهنگ راكستار بـه نام هزار و يك داستان با ميكس و مستر يار و ياور هميشگي حسن بابا محمودي منتشر شد
دانلود از طريق كانال تلگرامم 👇
t.me/hesamsteps
و از طريق وبسايت 👇
‏www.hesam-steps.ir
دوستان ميتونيد اين پست رو با تگ كردن من استوري خودتون كنيد علامت موشك پايين اين پست رو بزنيد و بعد گزينـه
add post to your story
رو بزنيد با دو انگشت پست رو كوچكتر كنيد و بالاش يه مقدار توضيح و تعريف اضافه كنيد و در اخر
@hesam_steps
رو تگ كنيد دست كم پنج که تا از دوستانتون رو تو كامنت تگ كنيد بيشترين تگ شات ميشـه
ما زحمتمونو كشيديم لطفا شما هم لطف و مرام و معرفتتونو نشون بديد. نظراتتون برام مـهم هست و همـه رو ميخونم

Read more

Media Removed

گزارش مالى ارديبهشت ماه: دوستان از اونجايى كه ما براى مدتى عازم سفر هستيم گزارش اين ماه رو كمى زودتر خدمتتون اعلام ميكنيم موجودى حساب ما اين ماه سى چهار ميليون و پانصد و چهل هزار تومان بود كه اكثر اين مبلغ براى عمل جراحى محمد امين جمع آورى شده بود. خب خدا رو شكر محمد امين عملش بـه تعويق افتاد و قرار ... گزارش مالى ارديبهشت ماه:
دوستان از اونجايى كه ما براى مدتى عازم سفر هستيم گزارش اين ماه رو كمى زودتر خدمتتون اعلام ميكنيم 🙏
موجودى حساب ما اين ماه سى چهار ميليون و پانصد و چهل هزار تومان بود كه اكثر اين مبلغ براى عمل جراحى محمد امين جمع آورى شده بود. خب خدا رو شكر محمد امين عملش بـه تعويق افتاد و قرار شد كه هزينـه هاى عملش بلطف دوستان درون وزارت بهداشت توسط خيريه زنجيره اميد پوشش داده بشـه 🙏❤️ البته ما مبلغ يك ميليون و چهارصد از اين پول رو تقديم خانواده محمد امين كرديم. چهارصد هزار تومان هزينـه ترميم دندانـهاى كيميا خانم محمد امين و مبلغ يك ميليون براى تهيه لباس براى فصل تابستان آناناس و زيباش. البته ايكاش بيشتر ميشد كمكشون كنيم ولى اين پول براى امور خيريه ضرورى تر جمع آورى شده
مبلغ دوازده ميليون و نـهصد و چهل هزار تومان تاراين لحظه هزينـه شده و مبلغ بيست و يك ميليون و ششصد هزار تومان باقى مانده طبق روال مسافرتهاى گذشته بـه حساب آقاى حسين كلهر واريز شد که تا ايشون بقيه اين مبلغ رو مديريت كنن. هنوز اكثر بچه هاى تحت پوشش هزينـه هاى اين ماهشون رو تسويه نكردن. چند مورد جديد هم داريم كه درون دست بررسى هستن. ااگر نياز بـه فراخوان جديد بود اين كار رو از طريق آقاى كلهر انجام ميديم
ممنون از همراهى شما عزيزان 🙏❤️
زندگى زيباست وقتى همـه ما با هم هستيم
@ho3ein.kalhor 🙏👍🏻
#picassomo

Read more

Media Removed

درود بر روی ماه همـه عاشقان و دوستداران هنر، نازنين دوستانِ خوب و مـهربانم،با ارسال پیـام های تبریک بی نـهایت زیبا و دوست داشتنی خودتون،نشان دادید کـه دوستی های مجازی از روابط و دوستی های دنیـای ملموس، واقعی تر هست و ارزش و اهمـیت این”دایره دوستی" بیش از پیش بـه من نمایـاندید،از همـه شما عزیزان کـه با پیـام ... درود بر روی ماه همـه عاشقان و دوستداران هنر،
نازنين دوستانِ خوب و مـهربانم،با ارسال پیـام های تبریک بی نـهایت زیبا و دوست داشتنی خودتون،نشان دادید کـه دوستی های مجازی از روابط و دوستی های دنیـای ملموس، واقعی تر هست و ارزش و اهمـیت این”دایره دوستی" بیش از پیش بـه من نمایـاندید،از همـه شما عزیزان کـه با پیـام های تبریک تولد زیبایتان،شادی عمـیقی بـه قلبم بخشیدید،يك دنيا سپاسگزارم🙏🌹🙏كمترين كارى رو كه درون قبال مـهربانى, توجه و وقتى كه شما عزيزانم گذاشتهً بوديد و تا حدودى ميتونستم بـه ديگر ياران بزرگوارم نشان دهم،از پيامـهاى تبريكتون،كه بصورت پست،استورى،كانال تلگرام و پیـامک و...عكسى گرفته بشـه و با كار(گذشته ها،گذشته)خواننده خوب و محبوب كشور عزيزم ايران،جناب استاد معين،كه بـه سفارش موسسه تحليل رفتار متقابل،كه درون دو پست قبلى توضيح دادم،كه بـه چه دليل اين دو که تا كار رو بازخوانى كردم،و كه از نظر محتواى شعرى،احساس كردم،در همين اينجا ميتونم هم براى اولين بار،در اين پست،پخش بشـه و هم بر روى قسمتى از تصاوير و پيامـهاى زيباى تبريك همـه شما بزرگوارانم قرار داده شود،در پايان،مجدد تشكر و قدردانى از شما خوبان و مـهربانان هم روزگارم🙏🌹🌹🌹🌹🌹❤️🌹🌹🌹🌹🙏 #زاد روز #تولد #تیر_ماهی_ها #زادروز #٨ تير #زادگاهم #یزد #بامداد_فلاحتی #هشتم_تيرماه_يك هزار و سيصد و نود و هفت

Read more

Media Removed

اين پست تنـها دليلش سوالات دوستان عزيزم بوده درون مورد دندونام، من اصلاً تصميم نداشتم راجع بـه اين موضوع صحبت كنم اما پيش خودم فكر كردم چرا كه نـه وقتى من يه مشكل بزرگ داشتم و الان برطرف شده شايد اين مشكل و ترس براى خيلى از شمام وجود داشته باشـه و كمكتون كنـه ....نميدونم اين خانواده سيصد و چند هزار نفرى من ، که تا ... اين پست تنـها دليلش سوالات دوستان عزيزم بوده درون مورد دندونام، من اصلاً تصميم نداشتم راجع بـه اين موضوع صحبت كنم اما پيش خودم فكر كردم چرا كه نـه وقتى من يه مشكل بزرگ داشتم و الان برطرف شده شايد اين مشكل و ترس براى خيلى از شمام وجود داشته باشـه و كمكتون كنـه ....نميدونم اين خانواده سيصد و چند هزار نفرى من ، که تا چه حد من رو ميشناسن ولى ميخوام بگم من آدم بى اعتماد بـه نفسى نيستم اما هميشـه از خنده هاى عميقم ناراحت ميشدم و هميشـه خودم رو كنترل ميكردم يا دستم رو جلوى دهنم ميگرفتم چون که تا حد زيادى بـه جاى دندونام لثه هام ديده ميشد و اين موضوع ناراحتم ميكرد و هميشـه فكر ميكردم خيلى جراحى سختى بايد باشـه كه بخواى لثه هاتو بالاتر ببرى و من تحملش رو نداشتم که تا اينكه دوست و شاگرد زيبا و مـهربونم كه دندانپزشك متخصص ترميمى و زيبايى هستن سر كلاس يه فيلم از جراحى لثه نشونم كه با يك دستگاهى بود بدون يك قطره خونريزى و درد😳 و من که تا اون روز اصلاً همچين چيزى رو نميدونستم ....و همينطور لمينيت سراميكى انجام دادم اين پست رو براتون با كلى اميد نوشتم كه شايد خيلى از شمام بـه اين دليل از ته دل نميخنديد شايد تونسته باشم حتى بـه يك نفر مشاوره داده باشم و كمكش كرده باشم چون من كه اين كارو خيلى وقته انجام دادم و بيشتر ميخندم و شادترم ☺️ و ماهور عزيزم حتى يك بار هم از من درخواست نكردن كه ايشون رو حتى درون جواب دايركتام معرفى كنم اما بـه قدرى دوستداشتنى و مـهربون و در كارش ماهر هست كه دوست داشتم بـه جاى اين همـه كارهاى مصنوعى و بى كيفيت كه همـه جا تبليغاتشون رو ميبينيم خانوم دكتر زيبا و مـهربونى رو بـه شما معرفى كنم كه دعاى شمام هميشـه پشت من باشـه ❤️🙏🏻 آرزو ميكنم همتون با اعتماد بـه نفس از ته دل همـه جا بخندين و سالم و شاد باشيد من ماهور رو نزديك بـه يك سال و نيم هست كه ميشناسم ولى انقدر انسان خاكى و متواضعى هست من چند ماه هست كه فهميدم پزشك هستن البته عكساى ايشون درون كلاس درون پست هاى گذشته من وجود داره بـه اين دليل اين مطالب رو عنوان كردم كه خيالتون راحت باشـه رابطه بين من و ايشون دوستانـه بوده و با شناخت كافى ايشون رو بـه شما معرفى ميكنم ☺️🙏🏻🌹 @dorrdental

Read more

Media Removed

#بهترین_صدقه #قرار_عاشقی #به_امام_حسن_ع_قول_مـی_دهم #هزار_و_صد_و_ده_ذکر_یـاعلی . دو روز مانده بـه عیدالله اکبر غدیر خم ختم هزار و صدو ده ياعلى اتفاقى بي نظير كه بايد توسط شما همراهي بشـه تابتونيم زير اين پست هزاروصدوده که تا ياعلي روكامنت بذاريم....يادمون باشـه ذكرُ على عباده بعد تاميتونيد ... #بهترین_صدقه
#قرار_عاشقی
#به_امام_حسن_ع_قول_مـی_دهم
#هزار_و_صد_و_ده_ذکر_یـاعلی
.
دو روز مانده بـه عیدالله اکبر غدیر خم
ختم هزار و صدو ده ياعلى
اتفاقى بي نظير كه بايد توسط شما همراهي بشـه تابتونيم زير اين پست هزاروصدوده که تا ياعلي روكامنت بذاريم....يادمون باشـه ذكرُ على عباده
پس تاميتونيد با منشن كردن دوستان و آشنايان زير اين پست درون اين عبادت عظيم شريك بشيد...هری هم کـه کامنت مـیذاره این یـاعلی رو هدیـه کنـه بـه #مادرش چه اونایی کـه مادرانشون درون قید حیـاتن و چه اونایی کـه مادرانشون الان سر سفره حضرت زهران
.
.
سهم هرنفر فقط يك كامنت ياعلى عليه السلام
يعنى هزاروصدوده نفر بايد زير اين پست ياعلى بگيم
.
.
ثابت كرديم كه ميتونيم
پس بسم الله

حضرت صادق (ع) فرمودند : هرکه اقرار بـه ولایت امـیرالمومنین (ع) نکند ، اعمال و عباداتش باطل شود ، مانند خاکستریکه درون معرض باد تند قرار گیرد.
باذكر ياعلى اقرار بـه ولايت اميرالمومنين ميكنيم
#هزار_و_صد_وده_ذكر_يا_على
#فقط_حیدر_امـیرالمومنین_است
#كورى_چشم_اوناايي_كه_خواستن_نام_علي_رو_حذف_كنن
#امام_حسنى_ها 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌾🌷🌷🌷🌷🌷

Read more

Media Removed

#bighanoon #zahrasarokhani مجري: يك اصل اثبات نشده هست كه ميگه اگه درون يك بازه زماني سه ثانيه‎اي چند ميليون نفر همزمان بـه هوا بپرن، امكان ثبت زلزله محتمل خواهد بود. انتظار مي‌رفت گل آفسايد«سعيد عزت‎اللهي» كه شايد باورتون نشـه ولي زبان اسپانيايي هم بلده، همچين زلزله‎اي رو ثبت كنـه ولي اين‌طور ... #bighanoon #zahrasarokhani
مجري: يك اصل اثبات نشده هست كه ميگه اگه درون يك بازه زماني سه ثانيه‎اي چند ميليون نفر همزمان بـه هوا بپرن، امكان ثبت زلزله محتمل خواهد بود. انتظار مي‌رفت گل آفسايد«سعيد عزت‎اللهي» كه شايد باورتون نشـه ولي زبان اسپانيايي هم بلده، همچين زلزله‎اي رو ثبت كنـه ولي اين‌طور نشد. براي بررسي اين موضوع ميهمانان ويژه‌اي رو بـه برنامـه دعوت كرديم: رييس ستاد حوادث غيرمترقبه،‌ رييس سازمان لرزه‎نگاري و يك مسئول.
مجري: واقعا چرا؟
.
زلزله‎نگار: متاسفانـه حدود 10 هزار نفر از مردم به منظور تماشای بازی بـه ورزشگاه آزادی رفته بودن. دقت کنید من از واژه مردم استفاده کردم، مردم از دو جنس تشکیل شده: زن و مرد. همـین خود شما با شنیدن اینکه «مردم» رفتن ورزشگاه از شدت تعجب نیم متر از سطح زمـین فاصله نگرفتید؟ اون 10 هزار مردمـی هم کـه سرانجام راهشون بـه ورزشگاه از شدت حيرت و ناباوري از ابتدا که تا انتهای مسابقه رو نیم متر بالاتر از سطح زمـین بودن و به دليل عدم تماس با سطح زمين قدرت ايجاد زلزله نداشتن. حدود ۸۰ مـیلیون بقيه هم از تعجب اینكه بالاخره اين اتفاق افتاد و «مگه ميشـه؟» تمام طول مسابقه دهانشون باز بود كه همين جِرم حجمي‌شون رو بـه شدت كاهش مي‌داد و مانع ثبت زلزله مي‌شد. یـه مورد هم داشتیم کـه به حدی منقلب شده بود کـه جلوی ارتعاشات زمـین رو مـی‌گرفت.
حوادث غيرمترقبه: بررسي‎هاي ما نشون ميده جمعی از پدران و همچنين مجردان گرامـی درون حالی‎که درازکش جلوی تلویزیون بودند و ظرف تخمـه روی شکمشون بود، درون لحظه گل که تا بیـان ظرف رو بذارن کنار و از جاشون بلند شن و بعد بپرن هوا، اون سه ثانیـه طلایی رو از دست داده بودن. شاید بگید قاعدتا مردان و مجردان با همون ظرف آشغال تخمـه مـیپرن هوا، بله درسته ولی این مساله به منظور بازی ایران و مراکش بود. نگاه چپ‌چپ والدین و همسران گرامـی درون برخورد با پوست تخمـه‎های ولو شده روی فرش و فرياد «همين الان تمام خونـه رو جارو ميكشي» درس عبرتي بود كه ديگه از اين غلطا نكنن.
مجري: البته ما هم بررسي مختصري درون صدا و سيما كرديم و متوجه شديم شادي شخص عادل فردوسی‎پور بـه تنـهایی ۳.۵ریشتر زلزله داره، ولي نامبرده اون شب كلا درون فاز نوموخوام بود. لازم بـه ذكره كه ما يه زلزله نيمچه شديد از چين و شكن زلف‎هاي پويول درون رسانـه ملي ثبت كرديم.
مسئول: ببينيد مردم ما بسيار هاي‎كلاس بوده و شادي‎هاي تفكيك شده و نـهايتا بـه صورت تشويق دو انگشتي دارن. ملت ما اهل این مدل ابراز خوشحالی‌هاي جلف و بالا پايين پريدن و اصلا شاد شدن نیست و اينجانب وقوع هر نوع زلزله‎اي رو از بيخ و بن بـه شدت تكذيب مي‎كنم.
.
بقیـه درون کامنت 👇

Read more

Media Removed

من هم از شادى مردم كشورم شادم و بابت نتيجه خسته نباشيد ميگم اما ... نخورديم نون گندم اما ديديم دست مردم دست اندركاران فوتبال ايران بدانند اين شادى مردم براى نبود شادى و فراموش كردن هجوم مشكلات ايران هست نـه بازى بد تيم ملى ايران ... يادم نميره بيست دقيقه ى اول بازى با مكزيك حتى اگه مى باختيم عالى بازى ... من هم از شادى مردم كشورم شادم و بابت نتيجه خسته نباشيد ميگم اما ... نخورديم نون گندم اما ديديم دست مردم
دست اندركاران فوتبال ايران بدانند اين شادى مردم براى نبود شادى و فراموش كردن هجوم مشكلات ايران هست نـه بازى بد تيم ملى ايران ...
يادم نميره بيست دقيقه ى اول بازى با مكزيك
حتى اگه مى باختيم عالى بازى مى كرديم
اين بدترين بازى ايران درون طول ادوارى بوده كه ما در
جام جهانى حضور داشتيم
انتظار ما از تيم ملى خيلى بالاتر از اين هاست كه امروز ديديم
بجز دو يا سه بازيكن باغيرت همـه مى دونن بدتر از اين نمى تونستيم بازى كنيم و مديون اشتباهات احمقانـه ى تيم مراكش هستيم تيم ملى ما هيچ چيزى نداشت جز يك ارايشگر خوب ... و تنـها يك شانس كه اونم گل بـه خودى مراكش بود ...به زودى مى بينيم كه اين مرد ( كيروش ) جز اينكه يك ( ... ) بزرگ بـه فوتبال ايران بزنـه هيچ كار ديگرى نمى كنـه و اگه شاهد بازى پرتغال و اسپانيا بوده باشيم مى فهميم فوتبال واقعى يعنى چى و خيلى بايد خوش شانس تر از امروز باشيم كه درون مقابل اسپانيا با اختلاف دست كم پنج گل نبازيم ...
عجيبه كه امروز بازيكنان ما حتى توانايى پرتاب يك پاس درست بـه هم رو نداشتن و جاى هزار افسوس باقى هست ...
كجاست اون روزها و اون همـه ستاره درون فوتبال ايران كه سرشار از تكنيك فردى و كار گروهى بودن
مـهدوى كيا و خداداد و كريمى و باقرى و دائى و هاشميان و عابدزاده و زرينچه و قايقران و مجيدى و ...
همـه ى اونـهايى كه ميشد واقعا روشون حساب كرد
تيم اقاى كيروش حتى قابليت پاس كارى هم نداشت خدايا ابروى ما رو درون مقابل تيم ملى اسپانيا حفظ كن ( امّين )
مى خوام بدونم ايشون كه حتى نتونست درون جام ملت هاى اسيا ما رو جزو چهار تيم كنـه و امروز هم با حماقت بازيكن مراكش بـه خير گذروند درون ديدار با اسپانيا و پرتغال مى خواد چكار كنـه ؟؟ چهارده که تا از بازيكنانش از ليگ ايران نيستن و حتى روبه روى هم بازى نكردن ...
بازى تداركاتى هم نداشتن
واقعا دليل اين همـه حمايت از يك مربى كه اين حاصل حمايت و پولى هست كه بهش چيه ؟؟
يقينا پاسخ اين سوال هم پشت پرده هاى زيادى مانند بقيه ى پاسخ ها داره ... من اصلا ادم منفى نيستم و فوتبال رو هم خوب مى شناسم و از سال هزار نـهصد نود كه لوتار ماتئوس و مارادونا بازى مى كردن فوتبال ديدم که تا امروز و از اين بدتر بازى نكرديم که تا حالا ...
#music #homay #parvazhomay #mastan #adelferdosipour #football #queiroz #alikarimi #iran #هماى #مستان #فوتبال #فوتبال_ایران #شانس

Read more

Media Removed

اينروزها تبديل شدم بـه يك هدف مشترك كه خيليها بطرفش سنگ پرت ميكنن. انگار كه مُد شده يك عكس از من و يك عكس از پدرم رو بذارن درون صفحه شون، يه متن با يك ديد عاقل اندر سفيهانـه اى هم بنويسن كه نشان از فرهيختگى اون دوستان و فساد و تباهى من داره! نـه اينكه البته من اينطور نباشم نـه شايد هم باشم، از اين موضوع هم گله مند ... اينروزها تبديل شدم بـه يك هدف مشترك كه خيليها بطرفش سنگ پرت ميكنن. انگار كه مُد شده يك عكس از من و يك عكس از پدرم رو بذارن درون صفحه شون، يه متن با يك ديد عاقل اندر سفيهانـه اى هم بنويسن كه نشان از فرهيختگى اون دوستان و فساد و تباهى من داره! نـه اينكه البته من اينطور نباشم نـه شايد هم باشم، از اين موضوع هم گله مند نيستم! مشكل من با اين مسئله هست كه چرا ما نشناخته و ندانسته ديگران رو قضاوت ميكنيم، تهمت ميزنيم و انگشتمون رو بسمتشون نشانـه ميريم درصورتى كه يك از هزار اون افراد نميدانيم! اينكه پدر من روحانى هستند يك راز بزرگ نيست و من هرگز اونرو پنـهان نكردم! فقط من چه غلط يا درست زندگيم رو بر پايه جهانبينى و تشخيص خودم جلو بردم! چرا ما نبايد آزاد و رها فكر كنيم و مردم رو با ملاك رفتارشون بسنجيم؟ چرا پذيرفتن اينكه هركسى ميتونـه راه خودش رو درون زندگى بره که تا اين حد براى بعضيها سخته؟ ميتونم بـه شما اطمينان بدم كه بسيارى از اين افراد اگر جاى من ميبودن و در شرايطى مشابه بزرگ ميشدن قطعاً قدرت اينكه راه خودشون رو برن و بجاى خودشون تصميم بگيرن رو نداشتن! گفتنش شايد آسان باشـه ولى داشتن جسارت براى انجامش آسان نيست. چرا بعضى از بظاهر متدينين بايد پدر من رو مورد نكوهش قرار بدن كه نتوانسته پسرش رو اونطور كه از نظر اونـها شايسته بوده تربيت كنـه و بعضى از متجددين من رو محكوم كنند كه چرا من از چنين خانواده اى و با چنين عقبه اى هستم؟ گويى كه هيچ انسانى از خود اختيار هيچ تصميمى رو نداره! اينـها رو مينويسم نـه براى دفاع از خودم كه من از شانزده سالگى تنـها روى پاى خودم ايستادم و زندگى كردم و طى اين بيست و چهار سال كارهاى زيادى هم انجام دادم و در مسيرى كه خودم تعيين كردم با لطف خداوند بـه موفقيتهاى زيادى دست پيدا كردم! ناراحتيم از اشتباهيست كه اين افراد مرتكب ميشن و اينكه دلم براشون ميسوزه. از اينكه واقعاً چرا نميتونن درون آرامش زندگى كنن و مدام بدنبال هدفى براى نشانـه رفتن و سنگ زدن ميگردن! انگار كه اگر ديگران را كوتاه فرض كنند خود قامتى بلندتر خواهند داشت كه بخدا اگر چنين باشـه! ممنونم از دوستانى كه اين چند روز مدام اين عكسها رو براى من فرستادن و ابراز ناراحتى كردن. از شما عزيزان ممنون و سپاسگزارم ولى دوستان اين يك داستان قديمى و تكرارى و بسيار انسانى است. بـه عبارتى که تا بوده همين بوده
چه اون دوستان بظاهر متدين و و چه دوستان بـه اصطلاح متجدد بهتره كه بودنن كه من همانم كه هستم و ميتونن با تمام قوا بـه كارشون ادامـه بدن. من هرگز كوتاه و اونـها هرگز بلندتر نخواهند شد
ارادتمند 🙏❤️
لازم بود اينرو بگم

#picassomo

Read more

Media Removed

. از بين تمام ِ تصوير هايي كه توي ذهنم يكم تِم ِ خاكستري دارن ، يكم رنگ هاشون از انرژي جدا شدن ، يكم حِس و حالِ زندگي ِ آرومي كه دلم ميخواد رو دارن.. از ميون ِ قاب بـه قاب هايي كه گذر ميكنند.. يا حتي باقي ميمونن.. يك ماه شده فكر ميكنم... مدام درگيرِ اين افكارم ، درگير ِ هزار و صد كار و هزار و صد برنامـه جديد و خيلي ... .
از بين تمام ِ تصوير هايي كه توي ذهنم يكم تِم ِ خاكستري دارن ، يكم رنگ هاشون از انرژي جدا شدن ، يكم حِس و حالِ زندگي ِ آرومي كه دلم ميخواد رو دارن.. از ميون ِ قاب بـه قاب هايي كه گذر ميكنند.. يا حتي باقي ميمونن.. يك ماه شده فكر ميكنم...
مدام درگيرِ اين افكارم ، درگير ِ هزار و صد كار و هزار و صد برنامـه جديد و خيلي دقيق..
از بين روز هايي كه براي يك آدم فقط يك بار اتفاق ميافته و اين شايد آخرين روز عمرش باشـه..

Read more

Media Removed

دو فرشته زميني كه باعث شدن بشم ايني كه هستم و چقدر برام از خودگذشتگي كردن.. نميدونم اگر تو زندگيم نبودن الان كي بودم و كجا و چه شخصيتي داشتم، اسمم، آزاده، بـه يادگاري از پدرمـه، آزاد.. و چقدر اين اسم تو شخصيت، رفتار و منش من موثر بود.. قبول دارين اسم آدمـها خيلي رو شخصيت شون تاثير ميذاره؟ اسم شما چيه ... ➿➿
دو فرشته زميني كه باعث شدن بشم ايني كه هستم و چقدر برام از خودگذشتگي كردن.. نميدونم اگر تو زندگيم نبودن الان كي بودم و كجا و چه شخصيتي داشتم، اسمم، آزاده، بـه يادگاري از پدرمـه، آزاد.. و چقدر اين اسم تو شخصيت، رفتار و منش من موثر بود.. قبول دارين اسم آدمـها خيلي رو شخصيت شون تاثير ميذاره؟ اسم شما چيه و چه حسي راجع بهش دارين؟ دوست داشتين اسمتون چي بود؟من هرگز نميتونم اسم ديگه اي رو دوست داشته باشم.. نميدونم شايد بخاطر باند قوييه كه با پدرم ايجاد كرده يا بخاطر معنيش قشنگش؟ پدر من هرگز اهل دروغ گفتن نيست حتي اگر بـه ضررش باشـه و هرگز درون برابر بي عدالتي و ظلم و اجحاف سر خم نميكنـه.. شايد بهمين خاطر قيد مقام و ثروت و مسند رو زد و عطاي خيلي چيزا رو بـه لقاش بخشيد.. نـه اينكه چون پدرمـه ولي واقعا بهش افتخار ميكنم و غرور درست و به جاشو تحسين.. يك قدمي تيمساري خودشو از نيروي هوايي بازخريد كرد و بخاطر حاشيه ها و زد و بندها و خيلي مسائلي كه شايد دلش نخواد عنوان كنم از كارش، شغلي كه عاشقش بود كناره گرفت.. با چهار هزار ساعت پرواز، شركت درون هشت سال جنگ و مدرك خلباني بين المللي.. چقدر از دوستها و همكارهاش شـهيد شدن، بايكوت شدن و يا از غصه دق كردن.. چيزي كه ازش ياد گرفتم اين بود كه درست زندگي كردن، آزاد و رها بودن ارزشش خيلي بيشتر از خوب و لوكس و رويايي زندگي كردن بـه قيمت اينـه كه بخواي با دروغ و پارتي بازي كنار بياي و نسبت بـه بي عدالتيها و زد و بندها بي تفاوت باشي.. اگر قطره اي از خون و ژنش درون من باشـه هرگز راه ديگه اي رو انتخاب نميكنم چون من اون پدرم و بايد راه و سبك و روشش رو که تا زنده م سرلوحه زندگيم قرار بدم.. شايد براي ماهايي كه سن پايين زديم بيرون و از صفر شروع كرديم غربت نشيني و كنار اومدن با سختيهاش زياد سخت و بغرنج نباشـه ولي پدرها و مادرهايي كه سن بالا، بخاطر آينده و آسايش و آرامش ما درد غربت نشيني و از عرش بـه فرش رسيدن رو بـه جون ميخرن واقعا قابل تحسينن.. برام پيش اومده سركارم كه ديدم نسل جديد نسبت بـه پدر و مادرشون رسپكت ندارن، مثلا از دست و پا شكسته بـه زبان بيگانـه حرف زدنشون خجالت ميكشن و يا از اينكه فرهنگشون با فرهنگ كشوري كه درون حال حاضر زندگي ميكنن، فرق ميكنـه شاكين و خيلي قصه هاي ديگه.. قدرشون رو بدونيم و يادمون نره بدون وجود اونـها، بدون ريسك كردشون و بدون داشتن شون معلوم نبود حال و شرايط الان ما چي بود.. هر وقت خواستيممون رو بـه شكايت و چشم هامون بـه قش اومدن و قيافه مون بـه چروك انداختن بندازيم، يادمون باشـه اونا كي بود و چه ابهتي داشتن.. #گپ_خودموني_آزاجون

Read more

Media Removed

تاريخى سرشار از قاب تنگ شب، ويرانى تجربه ها و شـهامت نوميد شدن، صندلى هاى ارج فلزى خالى، لهستانى هاى چوبى ته ايوان، حوض، هندوانـه، و مـهمانی خانوادگی درون منطقه "ده بالا" درون يزد درون حوالى سال هزار و سيصد و پنجاه و يك خورشيدى: همـه با "عشق" دور ايوان مسقف و شيشـه اى نشسته اند، پنجره رو بـه باغ باز هست و "سبد ميوه" ... تاريخى سرشار از قاب تنگ شب، ويرانى تجربه ها و شـهامت نوميد شدن، صندلى هاى ارج فلزى خالى، لهستانى هاى چوبى ته ايوان، حوض، هندوانـه، و مـهمانی خانوادگی درون منطقه "ده بالا" درون يزد درون حوالى سال هزار و سيصد و پنجاه و يك خورشيدى: همـه با "عشق" دور ايوان مسقف و شيشـه اى نشسته اند، پنجره رو بـه باغ باز هست و "سبد ميوه" هاى تازه فصل روى ميزها چيده شده است، هندوانـه، زردآلو، خيار، انگور و آلو، با جعبه اى سفيد و مقوايى كه شايد شيرينى قطاب يا باقلواى يزد باشد. يكباره شلوغى ها رو بـه خاموشى مى رود، سكوت درون تصوير مى نشيند و دستى براىِ چيدن ميوه اى از درخت "زندگى جاودان" دراز مى شود، بادى درون ميان درختان مى وزد و سپيدارهاى باغ، با چشم هايشان بـه ما نگاه مى كنند و "دوربين" لحظه را بـه قفس تصوير مى اندازد. و جهان جايى براى "قلب" است، قلب تكيده انسان كه هميشـه آن سوتر از "فرياد باغ" بـه انتظار قضاوت تاريخ نشسته است، مثل همين خانواده گردشگر كه درون يك باغ ايرانى مـهمان شده اند، بيرون اما جهان دارد بـه سوى يك دهه جانانـه مى رود، مثل همـه خاطرات كه شبيه "بومرنگ" هستند، هر چه با قدرت بيشترى از خودمان، دورشان كنيم، با شدت بيشترى بـه سمت ما باز مى گردند. و مگر تاريخ جاى همين "قلب" ها نبوده است، قلب هاى قالب زده و مغلوب دست سرنوشت، و هر انسانى شبيه "دوره كردن بسته اى از دروغ ها، خيانت ها، تلاش ها، ترديدها، تقلب ها و ژست هاىِ بيهوده" است. اينجا "كافه نوستال" است، صداىِ راستينِ خاطرات و يادگارهاىِ ملت ايران.

Read more

بخدا زندگى همين الان درون همين ثانيه و لحظه جاريه. انقدر درون فكر آينده پير نشيد. اگر الان و اين لحظه نباشـه كه خب آينده اى هم نيست. چرا تو خيابون كسى رو نميبينيم كه بزنـه زير آواز؟ چرا همـه داريم از نگرانى دق ميكنيم؟ چرا الان و اين لحظه رو ول كرديم و داريم از ترس آينده اى كه معلوم نيست قرارهچه اتفاقى بيفته ... بخدا زندگى همين الان درون همين ثانيه و لحظه جاريه. انقدر درون فكر آينده پير نشيد. اگر الان و اين لحظه نباشـه كه خب آينده اى هم نيست. چرا تو خيابون كسى رو نميبينيم كه بزنـه زير آواز؟ چرا همـه داريم از نگرانى دق ميكنيم؟ چرا الان و اين لحظه رو ول كرديم و داريم از ترس آينده اى كه معلوم نيست قرارهچه اتفاقى بيفته حال الانمون رو خراب ميكنيم؟ چرا حتى اونى هم كه اومده كنار خيابون داره با گيتارش يكم برامون مينوازه نگران اينـه كه پنج دقيقه بعد نيان بساطش رو جمع كنن؟ چرا ما يكلحظه نمى ايستيم بـه صداى گيتارش گوش كنيم و يه دو که تا قِر ريز بيايم؟ چرا دوتا خانم و آقاى غريبه كه از اونجا رد ميشن دست هم و نميگيرن يه دو دقيقه اى بن و به هم شادى هديه بدن و بعد بـه مسيرشون ادامـه بدن؟ چرا همـه داريم از آينده نامعلوم صحبت ميكنيم و سر تكون ميديم و از ترس خودمون رو باختيم؟ چرا هيچكس بفكر الان نيست؟ آهاى برادر چى بذار اون جوون بخونـه، بذار اون خانم و آقا بن، بذار ريتم موسيقى تو خيابون طنين انداز بشـه و سينـه بـه سينـه درون كشور جارى بشـه. آقاى معلم، بچه ها رو از روز حساب و امتحان آخر ترم نترسون. بابا خسته شدم از بس كه همـه نگرانن! بيايد الان خوش باشيم. نـه اينكه بشينيم تو خونـه نـه، ولى از لحظه هامون استفاده كنيم! حتى از اينجا که تا پاى چوبه دار هم اينـهمـه لحظه و ثانيه مونده! که تا آخر خرجشون كنيم. فكر نكنيد كه من مشكل ندارم! باور كنيد دارم و شما يك از هزار اونرو نميدونيد ولى دليلى نميبينم كه مشكلاتم رو با غم و قصه زيادتر كنم. اين زندگى كوتاهه. از همـه مـهم تر بيايد با هم مـهربون باشيم و براى يكم سود بيشتر درون آينده حال هموطنانمون رو خراب نكنيم و دزدى و اختلاص و احتكار و بذاريم كنار. اگر همـه خوشحال باشيم شادى لذت بخش ميشـه
آقا بزن زير آواز، خانم صداى موسيقى رو بلند كن، آقاى پليس چشمات رو ببند، حاج آقا شما هم بيخيال 😍😉❤️ بذار با خدا معامله اى از جنس خودش بكنيم. معامله اى از عشق
آقا الان انقدر هيجانى ام كه حاضرم وايسم وسط ميدان انقلاب و همـه رو بغل كنم 🤗 الان رو دريابيد رفقا
يك كلام ختم كلام، زندگى كوتاهه و همـه مون رفتنى هستيم حالا ميتونيم انتخاب كنيم كه درون اين مدت بخنديم و حال كنيم (حتى با وجود همـه مشكلاتى كه داريم) و بريم و يا بدون خنده و فقط با نگرانى و با استرس و فكر و خيال و مشكلات
#picassomo #happyness #iran
#ايران #هموطن #خوشبختى #الان #لبخند

Read more

Media Removed

دو داروساز امريكايي كه بـه مدت يك ماه اومدن سوئد و پروژه اي برداشتن راجع بـه سيستم دارويي سوئد و مقايسه ش با كشور خودشون.. نصفه روز پيش ما بودن و موقعيت مبادله اطلاعات برامون پيش اومد.. مثلا اونجا يك داروساز تازه مدرك گرفته اگر داروخانـه شروع بـه كار كنـه سالي صد و بيست هزار دلار ميگيره، ولي درون طول هشت ... ➿➿
دو داروساز امريكايي كه بـه مدت يك ماه اومدن سوئد و پروژه اي برداشتن راجع بـه سيستم دارويي سوئد و مقايسه ش با كشور خودشون.. نصفه روز پيش ما بودن و موقعيت مبادله اطلاعات برامون پيش اومد.. مثلا اونجا يك داروساز تازه مدرك گرفته اگر داروخانـه شروع بـه كار كنـه سالي صد و بيست هزار دلار ميگيره، ولي درون طول هشت ساعت كار اجازه و مـهلتي براي ناهار خوردن و استراحت ندارن.. يا اينكه اكثر وقتشون صرف توضيح و تماس با اداره هاي مختلف بيمـه س و دارو مثل سوئد مجاني نيست.. براشون جالب بود كه اينجا تمام داروهاي بيماريهاي خاص مجانيه و بقيه افراد هم بعد از پرداخت دو هزار و دويست و پنجاه كرون که تا يكسال داروهاشون مجانيه.. تنـها مسئله ما بعنوان داروساز اينـه كه هر ماه طبق ليستي كه از تي ال وي ميگيريم داروهاي بيماران رو طبق ليست تاييد شده اونا انتخاب كنيم و در نـهايت اگر بيمار دلش نخواست داروي جايگزين ماه رو بگيره بايد تفاوت قيمت رو از جيب خودش بده.. خلاصه كه كل داروخانـه رو بهشون نشون داديم و از ديدن سهصندوق داروهاي سنگين و همچنين كلكسيون آنتي دوتهاي مختلف و گرون و ناياب خيلي استقبال كردن و ما متوجه شديم داروسازي كه درون داروخانـه وابسته بـه بيمارستان كار ميكنـه شرايط و موقعيت كاريش خيلي بهتره، با پزشكان همكاري نزديكي دارن و پرستارها تنـها داروهايي رو ميتونن بـه بيماران بدن كه از زير نظر و امضاي يه داروساز گذشته باشـه.. اونا هم مثل اينجا، سيستم پخش داروي "تك دوزي" رو دارن بخصوص براي بيماران مسن و يا افرادي كه براي مصرف داروهاي مختلفشون احتياج بـه كمك و نظارت ديگران دارن.. سيستم پخش داروي امرژنسي رو هم براشون توضيح داديم كه بيست و چهار ساعته بـه همـه جاي سوئد پخش ميشـه، بـه طرق مختلف بسته بـه وخامت اوضاع.. و اينكه درون سوئد اتحاديه صنفهاي مختلف خيلي قوين و به شدت كارفرماها رو ميذارن زير فشار و مثلا ناهار نخوردن يه كارمند درون شيفت هشت ساله غيرقانونيه و از نظر مرخصي زايمان و خونـه موندن براي فرزندان بهترين سيستم درون كل دنيا رو داره و به قول همكارهاي بيمارستان كه از كشورهاي مختلف اروپايين اينجا بهشت مادرهاي دنياست.. نميدونم دو سه برابر حقوق گرفتن بهتره يا تمام حق و حقوقي كه سيستم مالياتي اينجا براي افراد بـه ارمغان مياره.. و اينكه همين مالياتهاي سرسام آور باعث شده همـه افراد جامعه، مسن، بازنشسته، پناهنده و يا بـه دنبال كار، بتونن از كمك هزينـه هاي اجاره خونـه، نگهداري از فرزند، بيماري و درمان استفاده كنن.. پ.ن. گرانتي هست براي اكسچنج دانشجوهاي داروسازي از اقصي نقاط جهان بـه امريكا و بالعكس، كاش اين موقعيت براي همـه بود..

Read more

از نظر من موفقيت يك فرمول ساده داره. ابتدا هدفتون رو مشخص كنيد، بعد موقعيت خودتون رو نسبت بـه اون هدف بـه درستى پيدا كنيد. حالا با طرح يك مسير معقول گام بـه گام بـه سمت اون هدف حركت كنيد. شايد لازم باشـه درون ابتدا قبل از رسيدن بـه مقصد نـهايى بـه مقاصد ديگرى برسيد که تا براى هدف اصلى آماده بشيد كه خب اشكالى هم نداره. ... از نظر من موفقيت يك فرمول ساده داره. ابتدا هدفتون رو مشخص كنيد، بعد موقعيت خودتون رو نسبت بـه اون هدف بـه درستى پيدا كنيد. حالا با طرح يك مسير معقول گام بـه گام بـه سمت اون هدف حركت كنيد. شايد لازم باشـه درون ابتدا قبل از رسيدن بـه مقصد نـهايى بـه مقاصد ديگرى برسيد که تا براى هدف اصلى آماده بشيد كه خب اشكالى هم نداره. اينروزها ميبينم كه خيلى درباره ميزان دارايى من صحبت ميشـه (كه مثلاً بابا تو پولدارى و راحت از اين حرفها ميزنى يا اگر ما هم پول تورو داشتيم چنين و چنان بوديم)! خب بايد بگم كه مسئله دارايى يك مسئله كاملاً نسبيه! يعنى ممكنـه شخصى با دارايى صد هزار يورويى (يورو رو مثال زدم چون تومان فردا ارزشش تغيير ميكنـه و كسى كه ممكنـه اين پست رو چند ماه بعد بخونـه حسابى اعداد گيجش كنـه🤪) از نظر يك شخص پولدار بحساب بياد و از نظر شخص ديگرى حتى فقير! بعد بهتره وارد بحث وضعيت مالى شخص من نشيم چون نظرات متفاوته واصلاً مـهم هم نيست ولى شايد بعضيها خوشحال بشن اگر من بگم من پولدار نيستم! ولى شايد بد نباشـه بدونيد كه من درون زندگيم با اتكا بـه خداوند خودم زندگيم رو شروع كردم و از سن جوانى با يك چمدان مكسيموم بيست كيلويى تك و تنـها از منزل پدرى زدم بيرن و زندگيم رو درون دست خودم گرفتم. سعى كردم هيچوقت بـه خانواده متكى نباشم و راه خودم رو رفتم. همونطور كه گفتم از نظر من موفقيت يك فرمول بسيار ساده داره. منتها عمل كردن بـه اين فرمول نياز بـه اميد، تفكر، تلاش، پشتكار و سماجت بسيار داره. من حدرد بيست سال پيش اهم رو درون زندگيم مشخص كردم و دارم بسمتشون حركت ميكنم. هيچ عجله اى هم براى رسيدن ندارم چون از نظر من لذت طى كردن اين مسير بـه اندازه رسيدن بـه خود هدف هست و يا شايد هم بيشتر. خيلى دوست دارم ميتونستيم يكجا بشينيم و با هم كمى حرف بزنيم. از اهمون بگيم و كمى درون رابطه با مسير و خاطرات تلخ و شيرينش صحبت كنيم. فقط اينرو هم بگم كه براى رسيدن بـه اه بزرگ نياز بـه برداشتم قدمـهاى كوچك داريم. دقيقاً مثل شنا يادگرفتن نيوان. درون حقيقت ما هيچ عجله اى براى يادگيرى و شنا كردن نداريم و داريم از همين زمان يادگيرى بيشترين لذت رو ميبريم که تا زمانى كه بـه هدف برسيم 😉😍🙏
خيلى مخلصيم
#picassomo #niwan #swimming #pool #baby #family #daddy
@lucky_sport_team4 🙏👍🏻🙏

Read more

Media Removed

, چي بهتر از اين كه ١٠٠٠ اُمين پستِ پيج، عكس اين كيك خوشگل باشـه و منـهم براي هزارمين بار از حضور گرم تك تكتون تشكر كنم و براتون آرزوي شادي و سلامتي و آرامش كنم🏻 و شما هم درون ادامـه هر جمله انتقادي، اعتراضي، تشويقي ... دوست داشتين برام كامنت بزارين ببينم بعد از هزار که تا پست اوضاع چطوره؟! (سعي كنيد ... ,
چي بهتر از اين كه ١٠٠٠ اُمين پستِ پيج، عكس اين كيك خوشگل باشـه😍🎂
و
منـهم براي هزارمين بار از حضور گرم تك تكتون تشكر كنم و براتون آرزوي شادي و سلامتي و آرامش كنم🙏🏻🌹
و
شما هم درون ادامـه هر جمله انتقادي، اعتراضي، تشويقي ... دوست داشتين برام كامنت بزارين ببينم بعد از هزار که تا پست اوضاع چطوره؟! 😉
(سعي كنيد بيشتر تشويقي باشـه😅) ،
،
------------------------
(دستور كيك رو که تا شب اضافه ميكنم🙌🏻)

Read more

Media Removed

نميدونم چى شد كه درون كشور ما فقر تبديل بـه يك فضيلت شد؟ من كه چهل سال پيش نبودم ولى تو مدرسه و تلويزيون ميگفتن كه طاغوت و شاه و خانواده اش و خارجيها (البته نـه همـه خارجيها فقط غربيها) و سرسپردگانشون رو بيرون انداختيم، همـه مفسدان اقتصادى اجتماعى رو يا اعدام كرديم يا فرارى داديم. خلاصه حكومت رو از آدم بدها ... نميدونم چى شد كه درون كشور ما فقر تبديل بـه يك فضيلت شد؟ من كه چهل سال پيش نبودم ولى تو مدرسه و تلويزيون ميگفتن كه طاغوت و شاه و خانواده اش و خارجيها (البته نـه همـه خارجيها فقط غربيها) و سرسپردگانشون رو بيرون انداختيم، همـه مفسدان اقتصادى اجتماعى رو يا اعدام كرديم يا فرارى داديم. خلاصه حكومت رو از آدم بدها و ظالمـها گرفتيم و سپرديم دست مردم كه که تا اون موقع مستضعف بودن. ولى بنظرم قرار نبود كه مستضعفها که تا آخر مستضعف بمونن! قرار بود كه كارها سر و سامان بگيره و همـه چيز درست بشـه! اينروزها وضع خيلى خرابه، فقير و غنى مون فقيرتر شديم. ديدين يمدتيه كه بعضيها بـه اشرافيگرى گير ميدن! البته بـه دونـه هاى درشتى هم گير نميدن، همين درون حد يك ساعت مچى و كيف فلان و ماشين بهمان، درون حقيقت اونچيزيكه بعنوان اشرافيگرى ازش ياد ميشـه درون بسيارى از كشورهاى دنيا يك روتين عادى زندگيه! تازه اون كشورها يك دهم منابع طبيعى ما رو هم ندارن! امروز حساب ميكردم كه اگر حقوق پايه درون ايران رو يك ميليون و دويست هزار تومان درنظر بگيريم، يك كارگر ميتونـه معادل با حقوق سى و پنج ماه يك ماشين تيبا بخره (چهل و دو ميليون)! با اين فرمول اگر حداقل دستمزد درون آلمان هزار و دويست يورو درون ماه باشـه(كه البته بيشتره)، يك كارگر ميتونـه با معادل سى و پنج ماه حقوقش يك مرسد كلاس اى بنزينى فول آپشن بخره! چى شد كه الان ما اينجاييم؟ چرا بجاى گير بـه ميكرو اشرافيگرى ها سؤالات اساسى ترى نميپرسيم؟ چيشد كه ما الان اينجاييم؟ چرا مستضعفان كماكان فقيرن؟ مگه ما همـه مفسدين رو بيرون نمرديم؟ بعد اينـهمـه رانت و دزدي اطرافمون چيه؟ بعد آقاى خاورى و اون چفيه اش و دوستانش از كجا اومدن؟ اونوقت درون اين شرايط چرا اصرار داريم كه بگيم فقر يك فضيلته؟ چرا نيميگيم فقر يك كاستى است؟ چرا نميپرسيم كه كجاى راه رو اشتباه رفتيم که تا به مسير صحيح برگرديم؟ چرا همـه بـه فكر مـهاجرت اجبارى هستن؟ ايكاش بجاى درآوردن قيمت ساعت مچى اين و اون، بريم سراغ سؤالهاى اصلى تر كه چرا اصلاً اين ساعتها فقط براى بعضيهاست نـه براى همـه؟ راستى چرا وضع ما الان اينـه؟
Music by @bomranimusic 👍🏻
#اشرافیگری #ايران #وطن #مـهاجرت
#picassomo #iran
پ.ن. اين ويديو رو مامزى ديدم الان گذاشته گفتم منم براتون بدارم ولى با تفسير خودم

Read more

Media Removed

. بـه يكبار امتحان كردنِ كسي بسنده نكنيد که تا ميتونيد جا براي جبرانش بزاريد يادِ خودتون بيفتيد! درسي رو كه ميفتادين،همـه كار ميكردين که تا قبولتون كنن نامـه مينوشتين پيگير ميشدين صبح که تا شب هزار و يك گواهي مياوردين ته ته ش ميگفتيد من تلاشمو كردم و نشد حيفه... بزاريد تلاش كنـه بزاريد جبران كنـه زيادي ... .
به يكبار امتحان كردنِ كسي بسنده نكنيد
تا ميتونيد جا براي جبرانش بزاريد
يادِ خودتون بيفتيد!
درسي رو كه ميفتادين،همـه كار ميكردين که تا قبولتون كنن
نامـه مينوشتين
پيگير ميشدين صبح که تا شب
هزار و يك گواهي مياوردين
ته ته ش ميگفتيد من تلاشمو كردم و نشد
حيفه...
بزاريد تلاش كنـه
بزاريد جبران كنـه
زيادي كه سخت بگيريد،همون درسارو با يكي ديگه برميداره
مکانیک دل های فرسوده🦋❤️🦋

Read more

Media Removed

خسته از پياده روي امروز، نشستم كنار طاها و كالري هاي از دست رفته رو بـه بدنم برميگردونم! مبادا لاغر بشم مبادا . طاها با حيوانات وحشي و اهلي مزرعه بازي ميكرد و من گفتم ااا چه تركيب رنگ بعضياشون با دونات من بهم مياد! . . دارم علاوه بر هزار و يك موضوع كه تو مغزم ميچرخه بـه اين فكر ميكنم كه شادي ميبيني ... خسته از پياده روي امروز، نشستم كنار طاها و كالري هاي از دست رفته رو بـه بدنم برميگردونم😂🙈! مبادا لاغر بشم مبادا 😅.
طاها با حيوانات وحشي و اهلي مزرعه بازي ميكرد و من گفتم ااا چه تركيب رنگ بعضياشون با دونات من بهم مياد! 😂.
.
دارم علاوه بر هزار و يك موضوع كه تو مغزم ميچرخه بـه اين فكر ميكنم كه شادي ميبيني دنيا چه كوچيك و مـهربونـه! دوست مجازي همشـهري كه مدتها ازش بي خبر بودم و چند روز پيش ميخواستم بهش دايركت بدم منو ديد و چند دقيقه اي كه باهاش بودم بهترين خاطره امروزم شد! 😍🌟.
.
.
#collecta #collectaanimals #instababyboy

Read more

. دلبر صنمي شيرين شيرين صنمي دلبر... تكمله:خاطره ي يه روز خوبِ اردي بهشتي رو درون اولين روز از خرداد تازه كردم! يه روزي كه عين امروز،هوا باروني و دلچسب بود تكمله: اگه حوصله نداريد،اگه اعصاب نداريد،اگه هزار و يك دغدغه داريد و حالتون خوش نيست،الان قطعه ي دلبر رو با صداي محسن خان چاوشي بشنويد ... .
دلبر صنمي شيرين
شيرين صنمي دلبر...
تكمله:خاطره ي يه روز خوبِ اردي بهشتي رو درون اولين روز از خرداد تازه كردم!
يه روزي كه عين امروز،هوا باروني و دلچسب بود 😌🌺
تكمله:
اگه حوصله نداريد،اگه اعصاب نداريد،اگه هزار و يك دغدغه داريد و حالتون خوش نيست،الان قطعه ي دلبر رو با صداي محسن خان چاوشي بشنويد و كيف كنيد😉😊
@mohsenchavoshi

Read more

Media Removed

چقد چراغش بـه چراغ عقب پورشـه كاين شباهت داره! واقعا چقد بـه پورشـه شباهت داره؟! مستضعف بـه كسي مي گن كه بـه ضعف كشيده شده و ذاتا ضعيف نبوده... كسي كه بايد سوار اين ماشين ها بشـه اونم با قرض و وام و تلاش زياد! مستضعف كسي هست كه درون خفت و خاري و نازلترين سطح ممكن بايد زندگي كنـه درون حاليكه مي تونست طور ديگه اي باشـه. بخش ... چقد چراغش بـه چراغ عقب پورشـه كاين شباهت داره! واقعا چقد بـه پورشـه شباهت داره؟!
مستضعف بـه كسي مي گن كه بـه ضعف كشيده شده و ذاتا ضعيف نبوده...
كسي كه بايد سوار اين ماشين ها بشـه اونم با قرض و وام و تلاش زياد!
مستضعف كسي هست كه درون خفت و خاري و نازلترين سطح ممكن بايد زندگي كنـه درون حاليكه مي تونست طور ديگه اي باشـه.
بخش عظيمي از مردم رو بـه استضعاف كشونديم بـه بهانـه حمايت از توليد داخلي! بـه بهانـه مبارزه با ... بـه هزار و يك بهانـه رنگارنگ و جورواجور، دنيا با سرعت نور ميره جلو و ما فقط شعار مي ديم و داستان سرايي مي كنيم.
كدوم توليد؟ اين قوطي هاي حلبي سفيد رنگ اسمش توليده؟! اين عين استضعافيه كه براش انقلاب شد، انقلاب شد كه مستضعفي نباشـه نـه اينكه اين سطح فاجعه آميز از زندگي رو براي مردم ايران بـه ارمغان بياريم.
#مسئولين
#غيرت
#تلاش
#توليد_ملي
#توليد_داخلي
#كالاي_ايراني
#شعار
#شاعر

Read more

در جهانی کـه حضورت مشروط و نگاهت محدود و صدایت مجبور بـه سکوت هست ، #_بودن_سخت_است . درون جهانی کـه باید هم عاشق بود ، هم عاشق کرد ، هم صادق بود و هم صاحب درک ، #_بودن_سخت_است . درون جهانى كه بايد دچار هزار و يك بند باشى که تا مردان بى مغز بندبندشان بـه لرزه درون نيايد #_بودن_سخت_است. بال پدر و ... در جهانی کـه حضورت مشروط و نگاهت محدود و صدایت مجبور بـه سکوت هست ، #_بودن_سخت_است .
در جهانی کـه باید هم عاشق بود ، هم عاشق کرد ، هم صادق بود و هم صاحب درک ، #_بودن_سخت_است .
در جهانى كه بايد دچار هزار و يك بند باشى که تا مردان بى مغز بندبندشان بـه لرزه درون نيايد #_بودن_سخت_است.
بال پدر و مادر و حال خوبه درونـه ، قصه مجنون ها و فرهاد ها بى حقارتى بيش نيست ، هيچ بزرگى بدون لبخند ى كه مادريست بـه جهان بزرگ نبوده ، حس رحمت و لبخند از نگاه قابل لمس هست .
زيباست ، با مـهرش ، ايمانش ، قدرتش، شعورش ، موهايش ، قدمـهايش ، و تمام باور بى جنگ و خونريزى دنيايش ....
انم و همـه ان سرزمينم ميدونم سخته هم باشى هم محافظ ، هم صبور باشى هم سرحال ،
ميدونم ، بخندى يه ماجراست و نخندى هم يه قصه . خونگى باشى يه غمـه بيرونى باشى هزار غم ... اما تو اثبات مـهر خدا روى زمينى و اى كاش جهان با نگاه تو پيش ميرفت .
روز رو بـه همـه ان زيبا سيرت و زيبا صورت سرزمينم تبريك ميگم ..
به اميد جهانى بهتر براى ان 🌿🙏🏽
@tiaravianasadeghi
@adele_sadeghi
@rahelesadeghi
@raziesadeghi
@masi.sadeghi
@taranehmokarram
@ghazalpiano
@neginpaarsa
@zhaletoosi_cellist_violinist
@farn0osh_bagheri
@mojgan.abolfathi
@elahehesari
@parastoosalehi56
@tina.music_

Read more

Media Removed

. ديگر دلم نمى خواهد از پنجره بيرون را نگاه كنم .بيرون اين پنجره جز غم بـه دلت نمى آورد . منظره اى نيست و چشم اندازى را متصور نيستيم . نمى فهمم قرار هست مردم چگونـه از بعد مخارج زندگى و اجاره خانـه شان بربيايند .نمى فهمم كارگران عزيزى كه زحمت پيشـه كردند چگونـه از بعد خورد و خوراك خانواده شان بر مى آيند.نمى ... .
ديگر دلم نمى خواهد از پنجره بيرون را نگاه كنم .بيرون اين پنجره جز غم بـه دلت نمى آورد .
منظره اى نيست و چشم اندازى را متصور نيستيم .
نمى فهمم قرار هست مردم چگونـه از بعد مخارج زندگى و اجاره خانـه شان بربيايند .نمى فهمم كارگران عزيزى كه زحمت پيشـه كردند چگونـه از بعد خورد و خوراك خانواده شان بر مى آيند.نمى فهمم كسانى كه بـه هزار و يك دليل و فشار بـه بن بست جدايى رسيده اند چگونـه خواهند توانست با سكه سه ميليونى مـهريه بدهند .
نمى فهمم جوانانى كه بـه سن ازدواج رسيده اند آيا اصلا اميدى و توانى براى تشكيل آن دارند !؟
نمى فهمم بچه هايى كه نياز بـه شادى دارند و تهى هستند از اضطراب روزگار با اينـهمـه آشفتگى مادر و پدرهايشان چقدر كودكى درستى خواهند داشت!؟نمى فهمم كسانى كه بـه هزار بدبختى وارد دانشگاه شده اند چطور هزينـه ها را متقبل مى شوند !؟
اميدهايى كه لحظه اى و روزى مى آيند و مى روند مثل برد فوتبال كه كاممان را شيرين كرد چطور درون لحظه با رده هاى نگرانى و روزمرگى رنگ باخت !نمى فهمم درون جنوب چطور فرزندانشان را با آب گل آلود مى شويند و آب شرب ندارند !؟ نمى فهمم درون كرمانشاه چرا هنوز زلزله زدگان سامان نيافته اند !؟نمى فهمم چرا مى شود ملياردها رو حتى درون تحريم بـه راحتى عده اى بـه كانادا و تركيه ببرند !؟
نمى فهمم .فقط يك چيز را مى فهمم همـه ى آن بيرون پنجره و قاب زندگى من هموطن من هستند و من دلم برايشان درد مى كشد !
غمگينم.
راستى يك سوال .شما مى فهميد !؟ شمايى كه مسووليد بفهميد !؟
تينا پاكروان
عكس :احمدرضا شجاعى
#خانـه_كاغذي

Read more

Media Removed

"اگر مثل آدم خداحافظي كني،غصه ميخوري ولي خيالت راحت است.اما جدايي بدون خداحافظي بد است،خيلي بد.يك ديدارِ ناتمام است؛ذهن ناچار مي شود هي بـه عقب برگردد و درست يك ذره مانده بـه آخر متوقف بشود.انگار بروي بـه سينما و آخر فيلم را نديده برق برود يا گوشـه اي از آنجا آتش بگيرد،يا هزار و يك اتفاق ديگر بيفتد و اتفاق ... "اگر مثل آدم خداحافظي كني،غصه ميخوري ولي خيالت راحت است.اما جدايي بدون خداحافظي بد است،خيلي بد.يك ديدارِ ناتمام است؛ذهن ناچار مي شود هي بـه عقب برگردد و درست يك ذره مانده بـه آخر متوقف بشود.انگار بروي بـه سينما و آخر فيلم را نديده برق برود يا گوشـه اي از آنجا آتش بگيرد،يا هزار و يك اتفاق ديگر بيفتد و اتفاق اصلي،كه همان آخر فيلم يا خداحافظي است،نيفتد."
ترلان/فريبا وفي/نشرمركز

ترلان سومين كتاب از چالش ايراني خواني من بود😁(البته بايد ذكر شـه كتاب اول هنوز نصفه باقي مونده🙄)كتاب روون و خوبي بود ولي فكر ميكنم نبايد اولين كتاب از اين نويسنده رو ترلان انتخاب ميكردم،آشنايي با سبكشون نداشتم و الان كه بي باد،بي پارو رو مي خونم انگار ترلان رو بيشتر ميفهمم😁😁البته كه هنوز خيلي نفهميدمش😂😂
بين ٣يا ٤ستاره بايد تصميم ميگرفتم كه كدوم رو انتخاب كنم و خوب بيشتر نزديك بـه ٤تاست😁
⭐️⭐️⭐️⭐️
پ.ن.١.دارم سعي ميكنم با بيماري عكس نگرفتنم بـه خاطر خوب نبودن عكسا مقابله كنم😁😁
پ.ن.٢.بوكمارك هم كه ميدونيد از كجاست😁😁

Read more

Media Removed

@leila_vakiili . سلام ،سلاااام . امروز اومدم با يه #كيك_موزاييك خييييلي خوشمزه و شيكان پيكان كه بگم من بـه يادتونم و ميخوام هر روزتون شيرين باشـه مثل قند . طرز تهيه اضافه ميشـه كه حتما درستش كنيد و لذتش و ببريد. #طرزتهيه . شكر يك سوم پيمانـه بيسكوييت پتي بور دو بسته و نصفي شير يك پيمانـه سرخالي كره ... @leila_vakiili .
سلام ،سلاااام
.
امروز اومدم با يه #كيك_موزاييك خييييلي خوشمزه و شيكان پيكان كه بگم من بـه يادتونم و ميخوام هر روزتون شيرين باشـه مثل قند😍
.
طرز تهيه اضافه ميشـه كه حتما درستش كنيد و لذتش و ببريد.
#طرزتهيه
.
شكر يك سوم پيمانـه
بيسكوييت پتي بور دو بسته و نصفي
شير يك پيمانـه سرخالي
كره ١٥٠گرم
پودركاكايو سه ق.غ (بستگي بـه رنگ پودرتون كم و زياد ميشـه)من كمي نسكافه هم زدم
گردو خردشده يا خلال پسته يا خلال بادام نصف پيمانـه(اختياري)
.
پودر كاكايو و شكر و با هم مخلوط كنيد که تا گلوله اي از پودر كاكايو باقي نمونـه.
كره و شير و بهش اضافه كنيد،ميذاريم رو حرارت كم که تا كره ذوب بشـه.
بعد زير شعله رو خاموش كنيد و بذاريد كامممممممملا خنك بشـه.😁
بعد مغزيجات و اضافه كنيد.
بيسكوييتهارو بـه چهارقسمت(پودرش نكنيد) تقسيم كنيد.
موادتون خنك شد بهش اضافه كنيد.
يه كيسه فريزر و باز كنيد،مواد و بريزيد وسطش و رول كنيد.
دو سر نايلون و ببنديد که تا فشرده بشـه.
من يه لايه سلفون هم دورش پيچيدم.
بعد با دستتون ميتونيد شبيه مثلثش كنيد.
بذاريد تو يخچال بـه مدت سه ساعت که تا كاملا خنك بشـه.
بعد با چاقوي اره اي برش بزنيد😁
.
رسپي بينظير @nasrin.ghoreishi عززززيزم
.
به وقت نوزدهم شـهريور هزار و سيصد و نود و هفت

Read more

Media Removed

سه ساعت از پاس طولانيم مونده، ديگه آمار تعداد آدمـهايي رو كه نسخه شون رو پيچيدم از دستم رفته.. شماره رو مي يه خانومي مياد جلو و كارت شناسايي شو ميده، يهو از هيچ جا يك آقاي خيلي هيكلي با كاپشن چرم و كلاه مخصوص موتور سواري راهنما نزده ميپيچه مياد وسط صحبتهاي ما دو نفر!! با صدايي بلند كه مثلا همـه بشنون ... ➿➿
سه ساعت از پاس طولانيم مونده، ديگه آمار تعداد آدمـهايي رو كه نسخه شون رو پيچيدم از دستم رفته.. شماره رو مي يه خانومي مياد جلو و كارت شناسايي شو ميده، يهو از هيچ جا يك آقاي خيلي هيكلي با كاپشن چرم و كلاه مخصوص موتور سواري راهنما نزده ميپيچه مياد وسط صحبتهاي ما دو نفر!! با صدايي بلند كه مثلا همـه بشنون ميگه؛ الو!! اون بلوند ريزه ميزهه كو؟؟ مشخصه كه دنبال شره، ميپرسم؛ چطور؟؟ ميگه؛ دو ساعت پيش اومدم ازش قرص خ جعبه ش خاليه و چهارتا قبض نشونم ميده.. روي قبض نسخه ش يك اسم خانوم ايراني نوشته شده، بـه جعبه نگاه ميكنم و ميبينم اين مسكن بدون نسخه س و ميرم دنبال همكارم كه اسمش رو قبضه ميگردم.. بعد از گشتن سمبه هاي داروخانـه ده هزار متر مربعي، ميفهمم كه ده دقه پيش رفته خونـه.. ميرم بيرون يك پاكت جديد برميدارم تكون ميدم و مطمئن ميشم خالي نيست.. برميگردم و قبضها رو مي تو صندوق كه عوضش كنم كه با يه لحن خيلي زننده اي ميگه؛ چك كردي خالي نباشـه هه!! با آرامش ميگم؛ بله و اصلا معمول نيست اين دارو دزديده شـه درون ضمن احتياجي بـه بداخلاقي نيست!! انگار منتظر همين جمله باشـه شروع ميكنـه بـه داد زدن كه؛ بداخلاق؟؟ من بداخلاقم يا تو!! ميخواي از كارت راسيست بازي هم استفاده كن يالا!! با لبخند بهش نگاه ميكنم و ميگم؛ آيا حال شما خوب است؟؟ بيشتر عصبي ميشـه و خم ميشـه رو ديسك و بيشتر داد ميزنـه كه؛ نـه تو خوبي!! من هنوز شروع نكردم بداخلاق باشم!! ميخواي استارت بداخلاقي مو ب كوچولو؟؟ دستهامو مي بـه سينـه م و با آرامش و احترام ميگم؛ حتما اينكارو بكنين!! داد ميزنـه؛ من از يك كسي كه اينجا بـه دنيا نيومده پنج که تا بچه دارم، من من من.. ميگم؛ گود فور يو و مشغول تعويض داروش ميشم، تمام صورت سفيد سوئديش قرمز شده و ميگه؛ اره، خير سرت كارتو كن!! قبض و دارو رو ميذارم كنار و بهش نگاه ميكنم و ميگم؛ نوپ.. اينكارو نميكنم.. قبل از اينكه بخواد اتفاق ديگه اي بيفته دو که تا دست رو شونـه هام حس ميكنم، اوا همكار قديمي، منو ميگيره ميكشـه عقب و ميگه؛ برو يك فنجون قهوه بخور.. قبضها رو برميداره و به موتورسوار بزن بهادر ميگه بيا ديسك من.. ميشينم روي صندلي و از مود فايت اور فلايت درون اومدم، حس ميكنم خون سرد توي تنم ميريزه و سرمو محكم ميگيرم توي دستهام كه تك تك بچه ها ميان تو و كلي بغل و دلجويي.. با ديدن اوا ميگم؛ راسيست؟ وا د فاك؟ ميگه؛ تو که تا زماني كه بميري خارجي هستي.. ميخنديم و برميگردم سركارم و با لبخند هميشگي شماره بعدي رو مي؛ تو شايد حالت خيلي بد باشـه ولي قدرت و حق اينو نداري كه حال منو خراب كني!!

Read more

Media Removed

. . طبقه بندي: مملكت فيلم فارسي! . خوب فحش مي دهند. تف بـه روي كشور و انقلاب مي اندازند و خواستار مبارزه با فساد و گردن زدن دزدها و محاكمـه رانت خوارها هستند، اما بـه محض اينكه پاي يك خوشگل بـه ميان مي آيد هزار مشكل هم همراهش سرازير مي شود و آب مي روند. دلها مي سوزد كه؛ نـه! بريد سراغ دانـه درشت ها! سراغ دانـه ... .
.
طبقه بندي:
مملكت فيلم فارسي!
.
خوب فحش مي دهند. تف بـه روي كشور و انقلاب مي اندازند و خواستار مبارزه با فساد و گردن زدن دزدها و محاكمـه رانت خوارها هستند، اما بـه محض اينكه پاي يك خوشگل بـه ميان مي آيد هزار مشكل هم همراهش سرازير مي شود و آب مي روند.
دلها مي سوزد كه؛ نـه! بريد سراغ دانـه درشت ها! سراغ دانـه درشت ها كه بري، ميگن بريد سراغ ريشـه! سراغ ريشـه كه بري، ميگن بريد سراغ باغبون! سراغ باغبون كه بري...
خلاصه هر كس اين وسط يك خوشگل رو مي كند و جهت مردم را مثل آب خوردن عوض مي كند.
اين موضوع را بـه حساب مطلب اخير من نذاريد، كلي عرض كردم.
ما مردم بدبختي هستيم!
بدبخت هستيم كه بعد از سالها استعمار، امروز بـه دست خودمون استثمار ميشيم! دوستان از من اين موضوع را بسيار شنيدند كه؛
"هنوز بر تن ما رد تركه استعمار باقيست"
.
زيرنوشت:
از گفتن حق، واهمـه نداشته باشيم. از يك مشت دنيا پرست يقه بسته يا با چادر و روسري رو گرفته رانت خوار و كلاّشِ ادكلن زده، هراسي نداشته باشيم.
"الله اكبر" با ماست.
اگر بترسيم، درون اين دنيا مي شويم هيزم عشرتكده دنياي آنـها و در آخرت هم هيزم كوره جهنم آنـها!!
والله العظيم اينگونـه است!
خوشگل خوشگلا رو از زندگي اجتماعي و سياسي خط بزنيم و عزت خود را حفظ كنيم.

Read more

Media Removed

. « هیچ چیز مثل خود استبداد، استبداد را رسوا نمـی‌کند. » مقابله ی اخیر وزارت بـه « اصطلاح! » فرهنگ و ارشاد اسلامـی با هنرمندی مانند محسن چاوشی باعث مـی‌شود یک‌بار دیگر بـه این جمله ی نادر ابراهیمـی فقید بیـاندیشیم. بـه خصوص وقتی کـه مـی‌بینیم آن‌چه درون این‌باره بیش از همـه درون بین کاربران فضای مجازی و دوستداران ... .
« هیچ چیز مثل خود استبداد، استبداد را رسوا نمـی‌کند. »
مقابله ی اخیر وزارت بـه « اصطلاح! » فرهنگ و ارشاد اسلامـی با هنرمندی مانند محسن چاوشی باعث مـی‌شود یک‌بار دیگر بـه این جمله ی نادر ابراهیمـی فقید بیـاندیشیم. بـه خصوص وقتی کـه مـی‌بینیم آن‌چه درون این‌باره بیش از همـه درون بین کاربران فضای مجازی و دوستداران او تکرار و شنیده مـی‌شود این هست که این سنگ‌اندازی‌ها تنـها بهای راهی‌ست کـه چاوشی درون پیش گرفته و آن مسیری نیست بـه جز مردمـی بودن!
وقتی درون کنار مردم بودن مفهوم ایستادن درون برابر مستبد را بـه خود مـی‌گیرد حتما پرسید جز عاملین استبداد چهی درون شکل‌گیری چنین ذهنیتی مقصر است؟
بدیـهی‌ست كه مجوز نگرفتن آلبوم ابراهيم نـه بـه علت عدم اعمال اصلاحيه‌ها بلکه ناشی از دید انتقادی چاوشى ست کـه از جمله عوامل محبوبيت بى حد و حصر او درون اين روزهاست. و همـین هست که بـه مزاجِ خودكارْ قرمزْ بـه دست‌ها خوش نيامده، زيرا اشعار پيشتر نيز مجوز چاپ از ارشاد گرفته اند.
روزهای پیش رو، روزهاى حساسى براى وزارت ارشاد و محسن چاوشى تلقى مى شود چرا كه عدم صدور مجوز درون نـهايت باعث زير سوال رفتن وزارت‌خانـه‌ای‌ست کـه مـهر تأییدش به منظور « حالای باحال نصفه‌کاره! » هست و اصلاحیـه‌أش به منظور غزل‌های صفا!
چاوشى اما دیگر براى فرمان نا اهلان سر خم نمى كند بلكه این‌بار رفتارى را نشان مى دهد كه روح آزادى خواه و عاصى اش طلب مى كند. صدور مجوز بـه معناى كوتاه آمدن ارشاد براى اولين بار درون مقابل يك هنرمند هست كه ادعا كرده بودند ٩٠ ماه هم بگذرد مجوز نخواهند داد.
مردادماه هزار و سيصد و نود و هفت را بايد عصر جديدى براى محسن چاوشى محسوب كرد، زيرا او ديگر يك خواننده محبوب نيست بلكه نماد مقابله با ظلم و استبداد هست كه اجازه نداد بى تدبيرى و زور (در دولت تدبير و اميد!) بار ديگر براى سليقه و انتخاب مردم تصميم بگيرد.
لازم بـه ذكر هست آلبوم ابراهيم که تا اواخر مرداد ماه منتشر خواهد شد و تا آن روز لحظه اى دست از حمايت مان بر نخواهيم داشت همان گونـه كه چاوشى براى رسيدن موسيقى ناب و بدون مميزى بـه گوش مخاطبينش لحظه اى پا بعد نكشيد.
.
#ابراهيم_با_مجوز_مردم
#آلبوم_ابراهیم
#وزارت_ارشاد
#Abraham
@mohsenchavoshi

Read more

Media Removed

. دوستان سلام عصر جمعه خوبي داشته باشيد. مانند خيلي از اه بزرگ زندگيمون مسابقه هم بايد طي مراحل خاص خودش طي بشـه و اگر برنامـه ريزي خوب و درستي نداشته باشيم احتمال پيروزي و موفقيت بـه حداقل خواهد رسيد. براي فاز رژيم از نظر من حداقل بايد سه که تا پنج ماه زمان درون نظر گرفت. مـهمترين بخش برنامـه ريزي ... .
دوستان سلام عصر جمعه خوبي داشته باشيد.
مانند خيلي از اه بزرگ زندگيمون مسابقه هم بايد طي مراحل خاص خودش طي بشـه و اگر برنامـه ريزي خوب و درستي نداشته باشيم احتمال پيروزي و موفقيت بـه حداقل خواهد رسيد.
براي فاز رژيم از نظر من حداقل بايد سه که تا پنج ماه زمان درون نظر گرفت.
مـهمترين بخش برنامـه ريزي صحيح و محاسبه كالري مصرفي روزانـه و انتخاب مكملهاي اصلي،مينرالها و ويتامينـها و مواد غذايي است.
پروتيين (whey) و امينو اسيدها و امگا سه بخش جدايي ناپذير از رژيم غذايي شما درون مسابقه هستند.
همينطور روش تقسيم عضلات و انتخاب روزهاي هوازي و تمرينات كششي و نحوه ي ريكاوري كه ماساژ و (SMR -self myofacial release) بهترين انتخاب هستند از نكات مـهم و قابل توجه درون اين مدت هستند.
در مورد چربي سوزها دقت كنيد كه که تا جايي كه امكانش هست سعي كنيد از محركهاي چربي سوز(ترموژنيك،داروهاي تيروييدي) كمتر استفاده كنيد و از نظر من اگر دوره ي رژيم شما طولاني تر باشد بسيار موثر تر و كارامد تر هست که تا حالتي كه رژيم فشرده و سنگين داشته باشيد چون درون اين دوران بايد كاملاً از نطر روحي و فكري روي تمرينات و تغذيه تمركز كنيد و محركها اين امكان رو که تا حدي از شما سلب ميكنند.
انتخاب داروها،دزهاي مصرفي، برند و طول دوره ي استفاده از آنـها پيچيده ترين بخش و حساس ترين قسمت رژيم هست كه که تا حدودي درون پستهاي قديمي بـه آنـها اشاره كرده ام.فراموش نكنيد كه الزاماً دزهاي بالا تر عضله ي بيشتري براي شما نميسازند و سعي كنيد با بالابردن دز داروي خودتون عمر ورزشي خودتون رو محدود بـه يك يا دو مسابقه نكنيد داستان تلخي كه ما درون اين ورزش بسيار با آن سر و كار داريم.
از پپتايدها استفاده نكنيد چون پپتايد اصل بـه ندرت درون ايران پيدا ميشـه و اگر هم باشـه قيمتش خيلي بيشتر از اين چيزي هست كه درون بازار وجود داره.
در دوران رژيم كارهاي عجيب و غريب انجام ندين و به خاطر داشته باشيد نبوغ درون سادگي و پيوستگي انجام كارهاست.
براي يك ورزشكار آماتور دز داروي بالايتر از پانصد که تا هزار ميلي گرم درون هفته حماقت و ديوانگي محض است(چون شما رسپتورهاي محدودي داريد)و اين رو بدونيد كه دز داروي بالا بـه جز بيشتر شدن عوارض هيچ تاثيري روي رشد نخواهد داشت.
در پايان بـه خاطر داشته باشيد كه شما که تا پايان عمرتون بايد درون همين بدن زندگي كنيد بعد قدرش رو بدونيد.
____
كپي نكنيد لطفاً
#kaveh_jazani

Read more

Media Removed

#خاطره اين اولين پست من درون اينستاگرام بود. يادش بخير️ اون زمانا(چهار سال پيش) فقط وايبر وجود داشت كه من عضوش نبودم. يادمـه هركي بم ميرسيد ميگفت تو كه اينـهمـه كارات قشنگه چرا يه گروه درست نميكني براي فروش مجازي؟ منم كه كلا حوصله ي چيزاي جديد رو هيچوقت نداشتم،مخصوصا بعد از فيلتر شدن فيسبوك و از ... #خاطره
اين اولين پست من درون اينستاگرام بود.
يادش بخير☺️
اون زمانا(چهار سال پيش) فقط وايبر وجود داشت كه من عضوش نبودم.
يادمـه هركي بم ميرسيد ميگفت تو كه اينـهمـه كارات قشنگه چرا يه گروه درست نميكني براي فروش مجازي؟
منم كه كلا حوصله ي چيزاي جديد رو هيچوقت نداشتم،مخصوصا بعد از فيلتر شدن فيسبوك و از دست رفتن پيج بافتني گرگان(كه شش هزار که تا فرندز داشت و كلي مشتري از كل ايران) كه دستبافت هاي م رو بصورت مجازي ميفروختم،ديگه كلا دوست نداشتم تو شبكه هاي اينجوري كار كنم.
اما يروز ديگه دلو زدم بـه دريا و عضو اينستاگرام شدم.(برنامـه اي ام كه باش اولين سفارش رو گرفتم كيك بود)
آخي....
تلگرام اينا كلا وجود نداشت.
اسم پيج هم بخاطر اسم برند قبلي كه بافتني گرگان بود،شد چرم گرگان.
يادمـه يه سري تمام عكس هاي پيج رو پاك كردم(چون از عكس ها سواستفاده ميشد-اسم برند روش نبود)
براي همين مطمئن نيستم اين پست اولين پسته يا نـه اما بـه تاريخ اين پست ، سه سال و هفت ماه پيش من درون اينستا شروع بـه كار كردم.
دو سال و هفت ماه هم هست كه فروشگاه چرم دستدوز گرگان افتتاح شده.
از سال نود و يك هم كنار پايان نامـه و دانشگاه و ورزش، بصورت تفريحي و بعد حرفه اي كار چرم رو شروع كردم.
ممنون از دوستان عزيزي كه از اون زمان که تا به امروز تو اين پيج موندن.
من حتي يكبار هم تبليغات نكردم.
و تمام نوزده هزار عزيزي كه الان اينجان ،با افتخار ميگم كه خودشون با ميل خودشون من و كار و هنرم رو انتخاب كردن و اينجا درون كنار هم شديم ما.
ممنون از تك تكتون❤️🙏🏼🙏🏼🙏🏼🙏🏼

Read more

Media Removed

تمام شد، مظلومـی دستور داد/ جهنم درون انتظار حریف! وزير كشور: پرويز مظلومي نبايد امنيت پايتخت رو بهم ميريخت وزير بهداشت: حركت مظلومي كه باعث شد مردم راهي ازادي شن با اين هواي باراني ما رو نگران كرده اين همـه جمعيت رو چجوري ساماندهي كنيم بـه نظر مي‌رسد مجلس هر چه سريع‌تر بايد وارد عمل شود و يك قانون ... تمام شد، مظلومـی دستور داد/ جهنم درون انتظار حریف!
وزير كشور: پرويز مظلومي نبايد امنيت پايتخت رو بهم ميريخت
وزير بهداشت: حركت مظلومي كه باعث شد مردم راهي ازادي شن با اين هواي باراني ما رو نگران كرده
اين همـه جمعيت رو چجوري ساماندهي كنيم

به نظر مي‌رسد مجلس هر چه سريع‌تر بايد وارد عمل شود و يك قانون جدي درون مورد «سقف اعتماد بـه نفس» تصويب كند، وگرنـه آينده خطرناكي درون انتظار جامعه خواهد بود! پرويز مظلومي اخیرا از هواداران تيمش خواسته روز پنجشنبه بـه استاديوم بروند و شاگردان كي‌روش را تشويق كنند. بـه نظر مي‌رسد بعد از اين اشاره مظلومي بـه استقلالي‌ها، استاديوم آزادي از ساعات اوليه صبح پر شود و تركمنستان يك جهنم صد هزار نفري را تجربه كند. فقط كاش مظلومي توضيح مي‌داد چرا غير از داربي، درون بقيه مسابقات خانگي تيم خودش تعداد تماشاگران بـه ٢ هزار نفر هم نمي‌رسد؟ شايد هم پرويز خان هنوز درون مورد بازي‌هاي خودشان چيزي بـه مردم نگفته است!
آخه كيسه جان تو رو چه بـه اين معلق بازي

Read more

Media Removed

YVES SAINT LAURENT BLUSH VOLUPTE رژگونـه ولوپته ايوسن لورن داراى دو رنگ و دوبافت هست كه باعث ميشـه بـه شما جلوه اى طبيعى و يك پايان ابريشمى هديه بده. كاملا ايده آل براى اينكه گونـه ها رو برجسته نشون بدين.. ذرات ريز موجود درون اين محصول نور رو جذب و منعكس ميكنـه. قيمت: ٤٩٢،٠٠٠ تومان با کلیک روی تگ هر ... YVES SAINT LAURENT
BLUSH VOLUPTE
رژگونـه ولوپته ايوسن لورن داراى دو رنگ و دوبافت هست كه باعث ميشـه بـه شما جلوه اى طبيعى و يك پايان ابريشمى هديه بده.
كاملا ايده آل براى اينكه گونـه ها رو برجسته نشون بدين..
ذرات ريز موجود درون اين محصول نور رو جذب و منعكس ميكنـه.
قيمت: ٤٩٢،٠٠٠ تومان
👈با کلیک روی تگ هر محصولی کـه توی عهست هم قیمت اون محصول رو مـیبینین، هم مستقیماً بـه سایت روژا مـیرین و مـیتونین خیلی سریع و راحت خرید کنین.
📷: amin kia
خريد شما درون جشنواره عید که تا عید روژا از تخفيف ويژه اى برخوردار است..
از عید قربان که تا عید غدیر ✨تخفیف نقدی ۵ که تا ۱۲ درصدی درون لحظه‌ی خرید✨
+
دریـافت امتیـاز کارت اشتراک
با خرید بیش از ۵۰۰ هزار تومان از شلف های عیدانـه روژا
#خريد اينترنتى از:👈 www.rojashop.com

Read more

سلام بـه روي ماه تك تك ٦٠ هزار نفرتون ️ ٦٠ هزارتايي شديم .... هورااااا ️ مرسي كه بهمون اعتماد دارين ، مرسي كه كنارمونيد ، و مرسي كه اتنخابمون كردين . بـه همين مناسبت ، ميخوام يك مسابقه با حال و خوب و شاد براتون بذارم 🤗 هدفمون هم ازين مسابقه شاد كردن شما و خنده بـه لبتون اوردن و هديه بهتونـه ... سلام بـه روي ماه تك تك ٦٠ هزار نفرتون ❤️
٦٠ هزارتايي شديم ....
هورااااا ❤️💛💙
مرسي كه بهمون اعتماد دارين ،
مرسي كه كنارمونيد ،
و مرسي كه اتنخابمون كردين 😍😍😍
.
به همين مناسبت ، ميخوام يك مسابقه با حال و خوب و شاد براتون بذارم 🤗
هدفمون هم ازين مسابقه شاد كردن شما و خنده بـه لبتون اوردن و هديه بهتونـه و تشكر ازتون و تهشم مارو بـه دوستاتون معرفي كردين كه ديگه خيلي شاد ميشيم 😬😬😬
.
خوب ،
اما شرح مسابقه شماره يك اينستاگرام موندريان :❤️💛💙
اسم مسابقه هست ، #لبخند
ازتون ميخوام كه از خودتون عكس بندازين درون حالي كه شادين و ميخندين و دارين يه غذاي خوشمزه يا يك شيريني يا نوشيدني خوب ميخوريد ! 😌😆😁
عكستون ميتونـه بيني بـه پايين باشـه
ميتونـه كادر بسته يا جمع باشـه
حتي ميتونـه ميميك هاي مختلف با مزه صورتتون باشـه 😝😜🤪
شما عزيزان که تا روز شنبه ٢٢ ارديبهشت فرصت دارين كه تصاوريتون رو بـه همراه نام خانوادگي و شماره تماستون براي ما دايركت كنيد .
و ما از بين تصاوير تعدادي رو انتخاب ميكنيم و با راي گيري شما بـه سه نفر اول جايزه هاي خيلي خاصي از طرف اسپانسر هاي اموزشگاه اهدا ميكنيم و عكس رو هم با نام فرد و پيجشون درون اينستاگرام و و گروه و كانال تلگرام قرار ميديم 🤓🤓🤓
.
🌸توجه كنيد كه بعد از روز شنبه ، ما عكسي نميپذيريم 🌷حتما عكس جديد باشـه و كار خودتون باشـه 💐خلاقيت داخل عكس بـه شدت برامون اهميت داره 🌺شركت كننده حتما بايد مارو فالو داشته باشن 👩🏼‍🏫يك تقلب : از سه رنگ موندريان سعي كنيد استفاده كنيد چون من دوسش دارم و احتمال انتخاب شدنتون زياده 😆
.
جوايز سه نفر اول رو هم بـه زودي اعلام ميكنم .....😍😍😍
.
دوستون داريم
و منتظر عكس هاتونيم ❤️💛💙
.
#موندريان #آموزشگاه #قنادي #آشپزي #عكس #مسابقه #جايزه #رايگان #جوائز #راه_اندازي #كافه #قنادي #رستوران #خلاقيت #هنر #عكاسي
.
@farafood @superfrostiran @zarsab_horeca @cupdish @bakesanat @vision_co_ @hamedfazl

Read more

Media Removed

وقتي داريم بـه جلو حركت ميكنيم و تو مسيرمون بـه پله و سربالايي ميرسيم ناخودآگاه پاهامون سست ميشـه.. ناخودآگاه با خودمون فكر ميكنيم: چقدر سخت، چقدر طولاني، عجب بدشانسي، من نميتونم، چرا اين اتفاقات فقط واسه من ميفته.. همين فكرها و همين زمزمـه ها باعث از بين رفتن انرژي و قدرت زيادي تو بدنمون ميشـه ... ➿➿➿
وقتي داريم بـه جلو حركت ميكنيم و تو مسيرمون بـه پله و سربالايي ميرسيم ناخودآگاه پاهامون سست ميشـه.. ناخودآگاه با خودمون فكر ميكنيم: چقدر سخت، چقدر طولاني، عجب بدشانسي، من نميتونم، چرا اين اتفاقات فقط واسه من ميفته.. همين فكرها و همين زمزمـه ها باعث از بين رفتن انرژي و قدرت زيادي تو بدنمون ميشـه و انرژيي كه قراره صرف بالا رفتن از پله ها و طي كردن اون سربالايي بشـه ميره براي حل و فصل يه جور خستگي، ناتواني و سد غيرقابل نفوذي كه تو ذهن ناخودآگاهمون درست كرديم.. درون صورتيكه هيچ سربالايي و راه پله ايي تو دنيا نيست كه آخرش تموم نشـه و ما از فتح كردنشون غرق شادي، غرور و احساس موفقيت نشيم.. فرقي نميكنـه كي باشيم و كجاي اين كره خاكي و مشغول چه كاري.. همـه مون هر روزه درگير سربالايي هاي زيادي هستيم.. كنكور، مريضي، تنـهايي، مشكلات مالي، امتحان، طلاق، بي عدالتي، مرگ عزيزامون، تحميل هاي خانواده، اطرافيان و جامعه، غربت، اقليت بودن، شكست، خيانت و خيلي چيزهاي ديگه.. كافيه اينجور موقع ها بـه افراد مسن و پا بـه سن گذاشته اطرافمون نگاه كنيم.. ازشون بپرسيم بعد از هفتاد سال، هشتاد سال و نود سال تجربه دنيا يادآوري چه چيزي خوشحالشون ميكنـه و از تجربه چه چيزي خيلي اذيت شدن.. داشتن چه چيزهايي بهشون آرامش دائمي داده و به دست اوردن چه چيزهايي خوشحالي هاي لحظه اي و كوتاه مدت.. خود شما تو زندگي و تا الان چه سدهايي رو رد كردين؟؟ اينجا براي ما بنويسين و باعث شين نااميدي از وجود بقيه رخت ببنده و نگاه ها از روي يك قدمي بـه هزار قدمي منتقل شـه و از ديدن سربالايي ها و راه پله هاي پيچ واپيچ مسير زندگيشون نترسن و بدونن درون آينده بـه همين سختي ها بـه يه ديد ديگه نگاه ميكنن و بهتره انرژيشون رو صرف فتح قله ها كنن نـه مبارزه با افكار منفي.. اگر آدمـهاي ديگه تونستن بـه خيلي جاها و چيزها برسن بعد ما هم ميتونيم، كار نشد نداره فقط يه ذهن قوي ميخواد و اراده و صبر.. قانوني كه من بعد از هزار بار زمين خوردن ياد گرفتم، يه قانون مـهم ديگه براي پيشرفت شناسايي آدمـهاي اطراف تونـه.. که تا جايي كه ميتونين از آدمـهاي ضعيف، منفي باف و بي انرژي دوري كنين چون اونا بـه شدت قدرت كشيدن بـه پايين شما رو دارن و با انرژي منفي شون ميتونن سدهاي شما رو محكمتر، سخت تر و غير قابل تر عبور كنن.. تجربه نشون داده، آدمـها از تنـهايي هرگز نمردن ولي همنشين بد ميتونـه تمام آينده شما رو تغيير بده.. من از روزي كه دورم رو خلوت كردم آرامش، موفقيت و هدفمندي رو لمس و تجربه كردم، مادر ترزا بودن بـه موقعش، خيلي خوبه بـه شرط اينكه هرگز باعث زمين خوردن و يا درون جا زدن خودتون نشـه..

Read more

Media Removed

ديشب كه شام زياد خوردم، خواب ديدم جان كِرى رئيس جمـهور شده و آمريكا بـه برجام بازگشته. همـه دارن دلارهايشان را ميفروشند، اما كسى نميخرد. همـه منتظرند که تا از هشتاد هزار تومن برسه بـه چهار هزار تومن، اما كُند برميگرده. جواد ظريف هم خودش رو نامزد رياست جمـهورى ايران كرده. كشاورزهامون هم براى يك ميليارد نفر ... ديشب كه شام زياد خوردم، خواب ديدم جان كِرى رئيس جمـهور شده و آمريكا بـه برجام بازگشته. همـه دارن دلارهايشان را ميفروشند، اما كسى نميخرد. همـه منتظرند که تا از هشتاد هزار تومن برسه بـه چهار هزار تومن، اما كُند برميگرده. جواد ظريف هم خودش رو نامزد رياست جمـهورى ايران كرده. كشاورزهامون هم براى يك ميليارد نفر محصول برداشت كرده اند، بسته هاى ميوه و محصولات رو گذاشتيم روى ريزگردها که تا پرواز نكنند. كورش جوان هم داره از اين صحنـه با شكوه عكس هوايى ميگيره و هى پشت سر هم داد ميزنـه كه من از اين عكسا بلد نيستم بگيرم. من عكاسِ پرتره ام. سِلِنا گومز ميگه، شوشى جون حالا ناز نكن/عكس از حاج سيداحمدآقاى محيط طباطبايى

Read more

موفقيت زمانى كه با شبنم آشنا شدم وضعيت ماليم خيلى بهم ريخته بود. داشتيم باشگاه پاد رو ميساختيم و از نظر مالى بشدت درون فشار بوديم. كل درامدى كه براى هزينـه هام درون يك ماه داشتم ميشد يك ميليون كه شكايتى هم نداشتم. درون اين شرايط با شبنم آشنا شدم. ديگه وضعيت تغيير كرد تصميم گرفتيم باهم زندگى كنيم. بايد با اين ... موفقيت
زمانى كه با شبنم آشنا شدم وضعيت ماليم خيلى بهم ريخته بود. داشتيم باشگاه پاد رو ميساختيم و از نظر مالى بشدت درون فشار بوديم. كل درامدى كه براى هزينـه هام درون يك ماه داشتم ميشد يك ميليون كه شكايتى هم نداشتم. درون اين شرايط با شبنم آشنا شدم. ديگه وضعيت تغيير كرد تصميم گرفتيم باهم زندگى كنيم. بايد با اين يك ميليون هم اجاره ميداديم و هم هزينـه هاى زندگى رو ميپرداختيم. اگر اشتباه نكنم هشتصد هزار تومان اجاره ميداديم. نـه باشگاه پادى درون كار بود و نـه تو زير زمين منزلمون باشگاهى داشتيم. و البته هزينـه پرداخت باشگاه رو هم نداشتيم. البته من ميتونستم درون باشگاه دوستان تمرين كنم و تقريباً درون همـه باشگاههاى تهران بروى من باز بود. هيچكدوم از اينـها باعث نشد که تا شبنم از تصميمش براى رسيدن بـه اهش درون ورزش منصرف بشـه. ميزها و صندلى رو درون پذيرايى منزل كنار ميكشيديم که تا شبنم بتونـه تمرين كنـه. حتى همونجا ميت هم ميزديم و يا گاهى اسپارينگ ميكرديم. بايد اضافه كنم كه صاحب خونـه خوبى هم داشتيم كه با سر و صداى تمرين مشكلى نداشت و چيزى نميگفت 😍 خيلى وقتها كه ميومدم خونـه ميديدم كه شبنم داره تنـهايى تو خونـه تمرين ميكنـه و خيس عرق بود. يادم مياد كه هميشـه هم بـه من ميگفت تمرين. هفته اى پنج يا شش بار تمرين ميكرديم. اگر هم من بـه دليلى نميتونستم اون خودش تنـهايى تمرين ميكرد. درون حقيقت شبنم هدفش رو مشخص كرده بود و خيلى با جديت بـه طرف هدفش گام برداشت و هيچ كدام از مشكلات نتونست اونرو از دنبال كردن هدفش منصرف كنـه. راستش هيچ موفقيتى بدون وتلاش و برنامـه ريزى ممكن نيست. حتى زمانى كه باردار شد و مجبور شد كه از مسابقه منصرف بشـه هرگز تمرينش قطع نشد. حتى الان كه درون هفته سى و چهارم باردارى هستيم هنوز بـه تمرينش ادامـه ميده چون كه بـه هدفش اعتقاد داره. من شخصاً از شبنم درس ميگيرم و از تماشاى تلاشش انگيزه ميگيرم
پ.ن. دو که تا فيلم قبلى مربوط بـه شش سال پيش هستن و فيلم آخر مربوط بـه چند روز پيش درون هفته سى و پنجم باردارى هست. البته الان ديگه شبنم نيازى بـه تمرين درون اتاق پذيرايى نداره 😉
@shabnamshahrokhi very proud of you my Love ❤️🌹😍🙏
#picassomo #training #crossfit #trainingmakesmaster #family #lifting

Read more

Media Removed

سلام رفقا يه چند روزى هست هم دلگيرم هم دلتنگ. ديدم فقط ياد روزاى قديم اون خاطره ها شايد كمى از اين دلتنگى آدم كم كنـه گرچه ديدن خاطرات بعضى وقتا دلتنگتر ميشى و تازه دلت لك ميزنـه براى يك ساعت از اون روزا كنار رفقا عزيزت كه با هم داشتيم خاطره سازى ميكرديم. كنار مرد صدا ناصر خان فرهودى استوديو پاپ كه من ... سلام رفقا
يه چند روزى هست هم دلگيرم هم دلتنگ.
ديدم فقط ياد روزاى قديم اون خاطره ها شايد كمى از اين دلتنگى آدم كم كنـه گرچه ديدن خاطرات بعضى وقتا دلتنگتر ميشى و تازه دلت لك ميزنـه براى يك ساعت از اون روزا كنار رفقا عزيزت كه با هم داشتيم خاطره سازى ميكرديم.
كنار مرد صدا ناصر خان فرهودى استوديو پاپ كه من بـه شخصه از ايشون آرامش خاصى ميگرفتم درون اون دوران سخت شروع موسيقى پاپ كه خيلى زود ما رو ترك كرد و رفت. روحت شاد ناصر خان. #شادمـهر # نازنين كه از ايران رفت و مارو با پنجه هاى با احساسش و آن همصدایی زيبايش درون آلبوم نقره داغ و آهنگ دلنشين آسمون رويا كه برايم يادگار گذاشت تنـها گذاشت. ولى خاطراتش با ما که تا دنيا دنيا ماندگار شد.و رفيق يارو غار خودم بهنام ابطحى جان كه درون آن دوران با اون همـه شلوغى و خستگى با تنظيمـهاى بسيار جذاب پاى كار که تا ساعتها با من بود.و وجودش پراز دلگرمى بود.و ترانـه زيباى دوست عزيزم افشين سياهپوش كه خيلى خاطره با هم ورق زديم .تشكر ميكنم از رضا بازگير كه درون آن شرايط اين خاطرات رو براى من و تمام دوستانم ثبت كرد.و حميد لسانى كه فقط درون كنار ما انرژى و انگيزه ميداد جاى همشون سبز
همـه چى خوب بود عشق بينمون موج ميزد و آنالوگ بود.گرم گرم واقعى دوست داشتم اين روزگار را باشما تقسيم كنم .باشد كه من هميشـه ممنون دار رفقايم هستم درون اين عرصه برقرار باشيد.
اينا خاطراتى از آلبوم نقره داغ هست.
سال هزار و سيصدو هشتاد استوديو پاپ
در ضمن بابك برادرم و بهزاد ابطحى براى پركاشن و هومن عقيلى نیز با ما بودند.
(برای دیدن تمامـی ویدئوها لطفا ورق بزنید)
@saeidshahrouz_official
@realshadmehr
@behnamabtahi
@afshinsiyahpoosh_official
@musicema
#سعیدشـهروز #سعید_شـهروز #شادمـهر #شادمـهر_عقیلی #شادمـهرعقیلی #بهنام_ابطحی #ناصر_فرهودی #افشین_سیـاهپوش #بابک_شـهروز #نقره_داغ #استودیو_پاپ #دل_و_دشنـه #نوستالژی #خاطره #ویولن #موسیقی #نوار_کاست #غزلک #

#saeidshahrouz #saeid_shahrouz #shadmehr #shadmehr_aghili #shadmehraghili #behnam_abtahi #afshin_siahpoosh #music #pop #noghredagh #ghazalak #

Read more

Media Removed

نمايش روزهاى بى باران و از خط زرد فاصله بگيريد امروز بـه احترام و اعتراض بـه بازداشت سعيد اسدى و مريم كاظمى بـه روى صحنـه نرفتند . 🔅 ما درون تئاتر بـه دنبال آگاهى بخشى هستيم و مُدام درون محتواهايمان خواهان اين هستيم كه تماشاگران نسبت بـه جامعه و پيرامون خود بى اعتنا و بى تفاوت نباشند . براى من كه اينگونـه بوده ... نمايش روزهاى بى باران و از خط زرد فاصله بگيريد
امروز بـه احترام و اعتراض بـه بازداشت سعيد اسدى و مريم كاظمى بـه روى صحنـه نرفتند .
🔅
ما درون تئاتر بـه دنبال آگاهى بخشى هستيم و مُدام درون محتواهايمان خواهان اين هستيم كه تماشاگران نسبت بـه جامعه و پيرامون خود بى اعتنا و بى تفاوت نباشند .
براى من كه اينگونـه بوده اگر نمايش هايى نظير دروغ و تنـهايى ، شلتر ، احساس آبى مرگ ، از خط زرد ، مرد شده ووو را روى صحنـه گذاشته ام .. بعد به هيچ وجه من نمى توانستم بى تفاوت انگار كه آب از آب تكان نخورده بـه روى صحنـه بروم ، مگر نـه اينكه زمانى مخاطب با ما ارتباط برقرار مى كند كه ما صادقانـه خود را عرضه مى كنيم ، بعد صادقانـه وقتى حالمان خوب نيست نمى شودبه سخن و ديالوگ باز كرد .
🔅
خدا رو هزار مرتبه شكر كه عزيزانمان بـه خانـه هاشان بازگشتند و آزاد شدند و از تمام كسانى كه براى اين آزادى تلاش كردند تشكر مى كنم ، اما خواست جدى و جمعى تمام ما اين هست كه آزادگى پيشـه كنيم و وزارت ارشاد ، انجمن هنرهاى نمايشى ، خانـه تئاتر و مركزهنرهاى نمايشى اتفاقات هماهنگ و هدفمندى را عليه بى عدالتى ها و ناروايى ها رقم بزنند که تا ديگر بـه هيچ وجه شاهد چنين جور هايى نباشيم .
🔅
از تمام مخاطبان همراه تشكر و از تمام مخاطبانى كه همراه نبودند عذر خواهى مى كنم ، اميد كه درون اين چند روز باقى مانده که تا ماه محرم تمامى نمايش ها با سرى آسوده و خيالى آرام بـه اجراهايشان ادامـه دهند .
📌
امروز تماما ياد ديالوگ تنگسير با من بود كه وقتى بـه او گفتند واگذارشون كن بـه حضرت عباس درون جواب گفت : مِى خوم چِمن كه واگذارشون كنم بـه دست بريده حضرت عباس .. درون هر حالى و هر روزگارى اين خودِ ماييم كه بايد شروع كننده تغيير باشيم كه يك ديار هرگز بـه ظلم و جور نمى ماند
بر پا و استوار .. باشد که تا تمامى دست اندر كاران ، مديران و متوليان فرهنگ و هنر و قوه هاى مختلف درون مواجه با هر اتفاقى رفتار و تصميمات سنجيده تر و به جا ترى اتخاذ كنند ، دل ِكسانى كه براى اين خاك خون دل مى خورند و با تمام جان بـه اين وطن فكر مى كنند اگر بشكند ، سيلابى از خون بـه راه مى افتد . مى نويسم که تا يادمان نرود ما از نسل پدران و مادرانى هستيم كه براى اين خاك درون جنگ جانشان را كف دست گرفته اند .
با احترام و سپاس
سجاد افشاريان
[ ١٩شـهريور ماه هزار و سيصد و نود و هفت ]
پ .ن :روزهاى بى باران بـه درخواست من و على رغم ميل كارگردان اجرا نشد بعد تبعات آن بـه هيچ وجه متوجه كارگردان و تئاتر شـهرزاد نخواهد بودو از پرديس تاتر شـهرزاد و تالار مولوى ابراز تشكر و به خاطر ناهماهنگى پيش آمده عذرخواهى مى نمايم

Read more

Media Removed

تبديل بـه يك معضل جهانی شده ايم ‏‏در سفرى كه بـه بلگراد داشتم با حجم عجيبى از پيامـها مواجه شدم كه از من درون مورد صربستان و اوضاع اونجا و نحوه ماندن و چنين سوالاتى مى پرسيدند و طبيعتا من هم هيچ اطلاعى درون اين مورد نداشتم! وقتى برگشتم با خواندن مطالبى درون اين مورد بـه شدت متاسف شدم. با توجه بـه اينكه صربستان ویزاى ... تبديل بـه يك معضل جهانی شده ايم ‏‏در سفرى كه بـه بلگراد داشتم با حجم عجيبى از پيامـها مواجه شدم كه از من درون مورد صربستان و اوضاع اونجا و نحوه ماندن و چنين سوالاتى مى پرسيدند و طبيعتا من هم هيچ اطلاعى درون اين مورد نداشتم! وقتى برگشتم با خواندن مطالبى درون اين مورد بـه شدت متاسف شدم. با توجه بـه اينكه صربستان ویزاى سفر رو به منظور ایران رو برداشته، ایرانی ها مـیرن سفر و دیگه برنمـیگردن و اعلام پناهندگی مـیکنن.
تعداد زیـاد ایرانی ها شده یـه بحران به منظور مردم صرب و نقل محفل اروپایی ها. آمارى كه من که تا الان شنيدم چيزى حدود ٦٠٠٠ نفر هست!!! واقعا نمى دونم چى داره بر سر ما مياد! قبوله كه وضعيت مملكت اصلا مطلوب نيست. قبوله كه بعضى ها شايد شرايط بسيار بدى داشته باشند و هزاران مساله ديگه! ولى من واقعا اين نحوه مـهاجرت رو درك نمى كنم. بـه نظرم بخش مـهمى از مشكلات اين مملكت تك تك ما هستيم. چون درون يك كلام خودخواهيم. جز خودمون بـه هيچى فكر نمى كنيم. فقط خودمون رو مى بينيم. ارزشى براى مليت و وطن و شرف مون قائل نيستيم. شايد بهتر باشـه بـه جاى حمايت از كالاى ايرانى برگرديم بـه اخلاق ايرانى. هر چى كه نداشته باشيم يه پشتوانـه قوى داريم از آموزه هاى فرهنگى و اخلاقى، اينكه که تا چه حد بـه اين موضوعات عمل مى شده يا نـه موضوع بحث نيست ولى بـه نظرم بهتره همـه مون بريم و بيشتر درون گذشته مون غور كنيم. بخونيم و بخونيم و بخونيم. سعدى بخونيم. مولانا بخونيم. هزار و يكشب بخونيم. من با مـهاجرت هيچ مشكل و مخالفتى ندارم اما اين نحوه رفتن جز سرشكستگى براى يك ملت هيچ رهاوردى نداره. ضمن اينكه مى دونم بسيارى از اين افراد توى اين ماجرا آواره و سرگردان شدند.
امسال رو سال "بازگشت بـه خويشتن" بدونيم. باز هم تاكيد مى كنم نـه كوچكترين اعتقادى بـه برترى قومى و نژادى و دينى دارم نـه مشكلى با مـهاجرت و تغيير مكان و تغيير وضعيت. فقط مى دونم راهش اين نيست ...
#ايرانگردى، #تهرانگردى، #تهران، #بلگراد، #دانوب #مـهاجرت، #فرودگاه_نيكلا_تسلا، #صربستان، #ساوا، #جهانگردى، #فرار، #پناهندگى، #آوارگى، #سرگردانى

Read more

Media Removed

از سيستم گدا پرور ، كه مردم رو گرسنـه و خالي از غرور نگه مي داره که تا به وقت نياز با تكه استخواني كه گوشتش رو ارباب خورده و ليس اولش رو نوكران ارباب زده و براي ليس دوم جلو ملت ميندازه ! جز اين هم انتظاري ميره؟! بدا بـه حال اين چنين مردماني كه شرافت و غرور و اعتبار و عزت خود را لگد مال مي كنن براي يك گيگ اينترنت رايگان!!!! ... از سيستم گدا پرور ، كه مردم رو گرسنـه و خالي از غرور نگه مي داره که تا به وقت نياز با تكه استخواني كه گوشتش رو ارباب خورده و ليس اولش رو نوكران ارباب زده و براي ليس دوم جلو ملت ميندازه ! جز اين هم انتظاري ميره؟! بدا بـه حال اين چنين مردماني كه شرافت و غرور و اعتبار و عزت خود را لگد مال مي كنن براي يك گيگ اينترنت رايگان!!!! شما اَقل هاي رعيت زاده ! را خوب شناختند كه بـه شما وعده ي پول و كالا و خدمات رايگان مي دهند!! و شما ذوق مي كنيد...
با چهل هزار تومن كيف كرديد!!! يادتان هست؟! بعد از پنج سال هنوز همان چهل هزار تومن هست با منت بيشتر! هنوز كيف مي كنيد؟
اگر اين اسب پيش كشي عيب و ايرادي داشته باشـه حق نداريد فردا دندوناش رو بشماريد، بعد ادعاي چرا پيشرفت نمي كنيم هم داريد؟
گدا و رعيت رو چه بـه پيشرفت؟! صدقه سر ارباب يه چيزي جلوتون ميندازن بخوريد و بگيد خدا رو شكر! شما رو چه بـه كميت و كيفيت؟! سر قصه ي كالاهاي ايراني گفتيم حمايت مي كنيم از كالاهايي كه درون شأن ملت ايران باشـه، درون شأن من ايراني كالا بساز با جون و دل پول ميدم و ميخرم، چرا نخرم؟! با كيفيت بساز ، پول كيفيتش رو بگير و سربلند باش، اما بهت اجازه نمي ديم براي سربلندي خودت ما رو تحقير كني و پايين بكشي!
اينجاست كه شأن افراد رو خودشون تعيين مي كنن...
محمود وطن دوست كمالي

پ ن اول : يه پونصد تومني مچاله رو با غرور پشت چراغ قرمز بده بـه يه متكدي، ببين اگه پرت نكرد تو صورتت!! اونجاس كه بر مي گردي بـه بغليت ميگي، ا! هار شدنا!! ديگه ناز دارن، تو الان دقيقاً نقش كي و داري؟! اين مثال و زدم كه بگم تو كپشن بـه فقرا و نيازمندان توهيني نشد اونام برا خودشون شأن و شخصيت دارن، حرف و بگير...
پ ن دوم: مفت باشـه كوفت باشـه كثيف ترين ضرب المثليه كه که تا حالا شنيدم و متاسفانـه يه جورايي جا افتاده! (تصویر و متن برگرفته از صفحه @mvatandoustkamali )

Read more

Media Removed

السلام علیک یـا اباصالح #المـهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف استاد_پناهیـان: علمدار کجایی؟ رفقا همـه مردم عالم منتظر امام زمانند و امام زمان منتظر يك مشت آدم كه بيان ظهور حضرت رو نزديك بكنن. تو حاضري جزء اونا بشي؟ يك دفتري گذاشتن دارن ثبت نام مي كنن اسمتو مي نويسي؟ اين اسمـها بناست ... #⃣السلام علیک یـا اباصالح #المـهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
🌷🌷🍃🌷🌷
#⃣استاد_پناهیـان:

علمدار کجایی؟ ✨رفقا همـه مردم عالم منتظر امام زمانند و امام زمان منتظر يك مشت آدم كه بيان ظهور حضرت رو نزديك بكنن.

تو حاضري جزء اونا بشي؟ 📝 يك دفتري گذاشتن دارن ثبت نام مي كنن اسمتو مي نويسي؟
اين اسمـها بناست بره، پذيرش بشـه، بعد كه پذيرش شد ميان شرايطشم بـه آدم كمك مي كنند.📊📑 👈 تو رو خدا يك عده بلند شن خودشون رو بسازن، حرف بسه ديگه.🚶
اگه بناست حرف باشـه منـه بيچاره آلوده دارم حرف مي ديگه، خوبان ميان حرف ميزنن درون بخشي از وقتشون.
بلند شين بريم عمل كنيم.🏃 ↩ مـهدي فاطمـه هزار و خورده اي سال پشت خانـه قلب ما مردم نشسته داره درون ميزنـه، كسي نيست درون رو براي حضرت باز كنـه.
🔆🔅🔆🔅
به خدا مـهدي فاطمـه انقدر منتظر يك آدم هاي نازنيني هستند كه بلند شن بيان.
آيا كسي هست غم از دل مـهدي فاطمـه بر داره؟
🌠❔
〰〰〰〰
خانم ها...
☝50 و خورده اي نفر از ياران مـهدي فاطمـه از خانمـها اند ها...🎯 مردها...
اين313 نفر چقدرشون از آقايون اند؟
📖 درون دعاي ندبه تو دنبال مـهدي فاطمـه ميگردي؟
📆 مـهدي فاطمـه صبح جمعه كه ميشـه حتما تشريف ميارن ايران🇮🇷، كجا برن؟
كجا انقدر رفيق دارن؟
ميان ميگردن درون دعاي ندبه خوان ها درون سراسر كشور.📖
چند نفر ديگه درست شدن از جوونـها؟
🔦🌈🌈
📎 وقتي غنائم جنگي كربلا رو جلوي يزيد ملعون قرار دادن، درون اين غنائم يك علم هم آوردن.
برداشت علم رو.
🎪
گفت: اين علم دست كي بوده از ياران حسين؟

گفتن:چي كار داري؟

گفت:بگيد.

گفتن: دست اباالفضل برادر حسين بود.

گفت: بارك الله حق برادري رو خوب بجا آورده.

چون دسته اين علم سالمـه، همـه قسمتهاي علم قطعه قطعست.😭😭
هر كي اين علم دستش بوده انقدر محكم
گرفته دستش كه بـه دستش هر ضربه اي زدن علم رو ننداخته.😭 ↩ تو ميخواي كسي كمكت كنـه، علمدار باش... تو كمك كن بقيه رو... که تا اباالفضل گوشـه كربلا بود همـه قوت قلب داشتن.
مایـه قوت قلب مـهدی فاطمـه کجایی؟؟؟؟
💗
التماس دعا🌹

Read more

Media Removed

اين عكس و صرافى كنارش براى من همـه ى داستانـه...شروع اين دور باطلى كه از چند ماه قبل از عيد شروع شد و الان ما رو بـه اينجا رسونده...درآمد دلارى ايران قبل از عيد و قبل از خروج ترامپ از برجام كم نشده بود...اما افزايش قيمت ها و تاثيرات روانيش از قبل از عيد شروع شد و صف جلوى صرافى ها شد اونچه كه امروزه...نمى دونم ... اين عكس و صرافى كنارش براى من همـه ى داستانـه...شروع اين دور باطلى كه از چند ماه قبل از عيد شروع شد و الان ما رو بـه اينجا رسونده...درآمد دلارى ايران قبل از عيد و قبل از خروج ترامپ از برجام كم نشده بود...اما افزايش قيمت ها و تاثيرات روانيش از قبل از عيد شروع شد و صف جلوى صرافى ها شد اونچه كه امروزه...نمى دونم اونايى كه دلار و يورو انبار كردند، براى گرفتن حربه ى اقتصاديشون درون جهت كسب ثروت و بايد هر روز صبح که تا شب دعا كنند كه ارزش پول وطنشون كم بشـه مى دونند اين راه كسب ثروت نيست(در مورد دلالا نگفتم كه اونا هميشـه تو آشفتگي و اضطراب مردم كسب ثروت مي كنند)...كم شدن ارزش پولمون همـه رو فقيرتر كرده درون مقياس هاي اقتصاد...حتي تو رو كه ارز انبار كردي...فقط داستان و دردسر شده براي اونايي كه بايد ارز بگيرن براي مريضشون، براي دانشجوشون...براي سفرشون...
پى نوشت:طبقه ى متوسط بر خلاف تصور اونايي كه خارج از ايرانند بسيار درون ايران گسترده شده و قوى...و پول هاى آزاد همين طبقه ى متوسط جهت بازار و نوساناتش رو مشخص مي كنـه...فروش چند هزار پرايد درون چند ساعت يعنى طبقه ي متوسط دچار اضطراب شده، و براى نجات خودش از طوفان احتمالى داره دست بـه هر كاري مي زنـه...و فقط اون قشري كه براى خرج روزانـه ش بايد جيره بندي كنـه، داره زير بار رويا پردازي ها و خواسته هاي قشر متوسط بـه بالا، له ميشـه...
پى نوشت:اي كاش آقاي كريمي اين كمپين رو براي صف ها و ازدحام جلوي صرافي ها زده بود...قبل از عيد...قبل از خروج ترامپ از برجام ...قبل از اين بازار افسار دريده...به سمت دره...روزگار بديه ...خيلي بد
پى نوشت: شاهدم براي طبقه ي متوسط قدرتمند، افزايش سفرهاي خارجى مردم هست ...مردمي كه دقيقا يك نسل قبلشون نـهايت سفر خارجيشون يك حج عمره بوده درون بهترين حالت... اما نسل بعديشون حتما هر دو سه سال، سري بـه استانبول و يا دوبي مي زنـه ...سفر خارجى از حالت يك كالا و تفريح لوكس براى طبقه ي خاص درون اجتماع درون اين چند سال گذشته خارج شده و براي بسياري از افراد طبقه متوسط امكان پذيره...سفر خارجي ارزون نشده...طبقه ي متوسط قدرت پرداخت هزينـه ي سفر خارجى رو پيدا كرده..،براي بررسيش هم فقط لازم هست بـه پدر و مادرهاى نسل قبل فكر كنيم و اينكه يكي از تركيه هم بر مي گشت اينقدر كارش مـهم بود كه با دسته گل مي رفتيم فرودگاه استقبالش...

Read more

Media Removed

. هر کـه دلش خواست ببیند عظمت را حتما برود که تا که ببیند حرمت را الحق کـه خدای ادبت ام بنین هست حق خیر دهد والده ی محترمت را من بار گناهان خودم را نکشیدم اما بـه روی دوش کشیدم علمت را . #علمدار_کجایی؟ . رفقا همـه مردم عالم منتظر امام زمانند و امام زمان منتظر يك مشت آدم كه بيان #ظهور حضرت رو نزديك ... .
هر کـه دلش خواست ببیند عظمت را
باید برود که تا که ببیند حرمت را
الحق کـه خدای ادبت ام بنین است
حق خیر دهد والده ی محترمت را
من بار گناهان خودم را نکشیدم
اما بـه روی دوش کشیدم علمت را
.
#علمدار_کجایی؟
.
رفقا همـه مردم عالم منتظر امام زمانند
و امام زمان منتظر يك مشت آدم
كه بيان #ظهور حضرت رو نزديك بكنن
تو حاضري جزء اونا بشي؟
يك دفتري گذاشتن دارن ثبت نام مي كنن اسمتو مي نويسي؟ اين اسمـها بناست بره، پذيرش بشـه، بعد كه پذيرش شد ميان شرايطشم بـه آدم كمك مي كنند.
تو رو خدا يك عده بلند شن خودشون رو بسازن، حرف بسه ديگه.اگه بناست حرف باشـه منـه بيچاره آلوده دارم حرف مي ديگه، خوبان ميان حرف ميزنن درون بخشي از وقتشون.
بلند شين بريم عمل كنيم.
#مـهدي_فاطمـه هزار و خورده اي سال پشت خانـه قلب ما مردم نشسته داره درون ميزنـه، كسي نيست درون رو براي حضرت باز كنـه.
به خدا مـهدي فاطمـه انقدر #منتظر يك آدمـهاي نازنيني هستند كه بلند شن بيان.
آيا كسي هست غم از دل مـهدي فاطمـه بر داره؟
خانمـها 50 و خورده اي نفر از ياران مـهدي فاطمـه از خانمـها اند ها.مردها اين 313 نفر چقدرشون از آقايون اند؟
در #دعاي_ندبه تو دنبال مـهدي فاطمـه ميگردي
مـهدي فاطمـه صبح جمعه كه ميشـه حتما تشريف ميارن ايران.كجا برن؟كجا انقدر رفيق دارن؟ميان ميگردن درون دعاي ندبه خوانـها درون سراسر كشور.
چند نفر ديگه درست شدن از جوونـها؟
وقتي غنائم جنگي كربلا رو جلوي يزيد ملعون قرار دادن.در اين غنائم يك #علم هم آوردن.
برداشت علم رو.گفت: اين علم دست كي بوده از ياران حسين؟گفتن:چي كار داري؟گفت:بگيد.
گفتن: دست اباالفضل برادر حسين بود.
گفت: بارك الله حق برادري رو خوب بجا آورده.
چون دسته اين علم سالمـه، همـه قسمتهاي علم قطعه قطعست.هر كي اين علم دستش بوده
انقدر محكم گرفته دستش كه بـه دستش هر ضربه اي زدن علم رو ننداخته.
تو ميخواي كسي كمكت كنـه؟ #علمدار_باش تو، كمك كن بقيه رو.تا اباالفضل گوشـه كربلا بود همـه قوت قلب داشتن.
مايه #قوت_قلب مـهدي فاطمـه كجايي؟
.
#دلم_هوای_تو_کرده_بگو_چه_چاره_کنم #مـهدی_جان_بیـا #عصر_ظهور #شب_جمعه #استاد_پناهيان #پناهیـانی
.

Read more

Media Removed

امشب يسرى رفتم بازارچه خيريه اى كه بـه همت گروه روشنايى اميد ترتيب داده شده بود. خيلى خوش گذشت. توى بازارچه پر بود از آدمـهاى باحال و پر انرژى و مثبت. اگرچه جو حاكم بر بازارچه خيلى شاد و مفرح بود ولى اساس كار خيريه اميد براى پايان بـه يك موضوع بسيار غم انگيز برنامـه ريزى شده. هيچ ميدونستيد كه سالانـه ... امشب يسرى رفتم بازارچه خيريه اى كه بـه همت گروه روشنايى اميد ترتيب داده شده بود. خيلى خوش گذشت. توى بازارچه پر بود از آدمـهاى باحال و پر انرژى و مثبت. اگرچه جو حاكم بر بازارچه خيلى شاد و مفرح بود ولى اساس كار خيريه اميد براى پايان بـه يك موضوع بسيار غم انگيز برنامـه ريزى شده. هيچ ميدونستيد كه سالانـه بين دو هزار که تا دوهزار و پانصد و پسر درون مؤسسات مختلف بهزيستى بزرگ ميشن و به سن هجده سالگى ميرسن و طبق مقررات سازمانى بهزيستى اين جوانان ديگه نميتونن تحت حمايت نـهادهاى اين سازمان بمونن و بايد اونجا رو ترك كنن. كودكانى كه سايه پدر و مادر رو بالاى سرشون نداشتن و در مؤسسات بهزيستى بطور گروهى بزرگ شدن و پرورش يافتن و تا بـه امروز تحت حمايت مربيان پرورشى اين نـهادها بودن بايد بـه يكباره وارد اجتماع بشن بدون داشتن هيچ و حمايتى و يا پيش زمينـه و آمادگى براى ورود بـه دنياى سخت و جدى بيرون. نـه پدرى نـه مادرى و نـه مؤسسه و مربى پرورشى 😔 اين بچه ها فقط درون ابتدا يك كمك چند ميليونى (گويا درون حد پنج ميليون) از بهزيستى دريافت ميكنن و بدون هيچ حمايتى بـه بيرون از مؤسسه و پرورشگاه هدايت ميشن. راستش دانستن اين مطلب براى من هم خيلى تكان دهنده بود. خيلى از اين تعداد بچه ها جذب كارهاى خلاف ميشن (طبق آمار موجود) و يا بعضيشون تن بـه زندگى با شرايط بسيار سخت ميدن چون چاره اى جز اين ندارن. حتى شنيده بودم كه چند نفرى پولشون رو روى هم ميذارن و يك ماشين پرايدى چيزى ميخرن که تا شبها بتونن گروهىبخوابن 😱😔 خيلى غم انگيزه دوستان. درون همين شـهر درون بين ما هستن جوانانى كه خودشون بـه تنـهايى كوچكترين نقشى درون داشتن چنين سرنوشتى نداشتن ولى مجبورن كه تاوان اشتباهات بزرگترهاشون رو بدن. خيريه روشناى اميد که تا بحال صد و بيست نفر از اين جوانـها رو زير پوشش خودش گرفته، بـه اونـها اسكان داده و سعى ميكنـه كه اونـها رو براى كسب تبحر و تجربه لازم براى زندگى درون دنياى بيرون آماده كنـه. خب شايد بگيد صد و بيست نفر درون مقابل جمعيتى كه سالانـه دوهزار نفر بـه اونـها اضافه ميشـه عدد بزرگى نيست. بله حق با شماست، ولى مطمئناً با حمايت ما اين تعداد ميتونـه بيشتر و بيشتر بشـه 🙏
زندگى زيباست وقتى همـه ما با هم هستيم
@roshanayeomid
@roshanayeomid
@roshanayeomid
#picassomo

Read more

Media Removed

عكسِ ناياب از عباسِ كيارستمى و پسرش "بهمن" درون خانـه قديمى مادرِ عباس ملقب بـه "خانم" درون سال هزار و سيصد و پنجاه و نُه خورشيدى و ديگرى نوروز سالِ هزار و سيصد و هفتادِ خورشيدى درون محلِ خانـه عباس درون محله چيذر: پدر و پسر درون دو قاب با ده سال فاصله، عباس كيارستمى روىِ مبلِ راحتى نشسته است، با يك ژستِ راحت و بي تفاوت، ... عكسِ ناياب از عباسِ كيارستمى و پسرش "بهمن" درون خانـه قديمى مادرِ عباس ملقب بـه "خانم" درون سال هزار و سيصد و پنجاه و نُه خورشيدى و ديگرى نوروز سالِ هزار و سيصد و هفتادِ خورشيدى درون محلِ خانـه عباس درون محله چيذر: پدر و پسر درون دو قاب با ده سال فاصله، عباس كيارستمى روىِ مبلِ راحتى نشسته است، با يك ژستِ راحت و بي تفاوت، بهمن اما قدراست و عصا قورت داده، با لباسِ نونوارِ سالِ نو خبردار ايستاده است، و پشتشان روي ديوار را "تابلوهايى از طبيعت پر كرده است. ليوانش را از "لگدها و ضربه هاىِ پسرش" دور نگه داشته است، ِ شيشـه تيره عينكش، با يك نگاهِ سرزنش كننده، نگاهِ خاصى از دور و نزديك، بـه "بهمن" نگاه مى كند، آن سوتر، حياطِ خانـه مادرش و خاطره حياطِ خانـه مادربزرگ براىِ پسر، دوچرخه "هِركولِس" كنارِ ديوار و ظرفِ قرمز رنگِ روغن چرخ روىِ نيمكتِ چوبى، رَخت و لباس روىِ بند، موزاييك هاىِ خيس و درِ گشوده بـه اتاق، كاناپه راحتى، تلويزيونِ پارس و دستگاه "ضبطِ صدا"، كاغذِ مقوايى سفيد رنگى با چسب بر روىِ شيشـه هاىِ درِ چوبى ورودى بـه حياط چسبانده شده است، شايد براىِ جلوگيرى از نفوذِ نور بـه داخلِ اتاق، گذرِ زمان خيلى چيزها را بـه هم مى ريزد، مثلِ نظم اشيا و ترتيبِ چيزها، حالتِ نگاهِ خيره و چهارستونِ بدنِ انسان. سر، تن، بدن، پا، دست، كمر، و اندام هاىِ پدر و پسر درون هم تنيده شده اند، انگار موجودى افسانـه اى و اسطوره اى، با يك بدن و "دو" سر، شبيهِ هيولاهاىِ جهانِ زيرين. از دست رفتن پدر، شبيه قطع شدن يكى از اين سرها است، مثلِ تجربه "كسترسيون" و اَخته شدنِ جهان، بهمن، بر روىِ بدنِ بدونِ سرِ پدرش، ايستاده است، نور از اتاق خارج مى شود، برفكِ روىِ صفحه نمايشِ تلويزيون، صداىِ افتادن و شكسته شدنِ ليوان، يك "عينكِ مُعلّق ميان زمين و آسمان"، بوىِ داروىِ بيهوشى و اتاقِ عمل، بدنِ تكيده و زخم خورده عباس، جا بـه جا شدنِ وحشتناكِ افق ها، از يك پسرِ درازكشيده که تا بدنِ دراز بـه دراز و رو بـه قبله خوابيده پدر، و طعم گيلاس كه يكباره تلخ مى شود، شبيه زهر مار، شبيه فاصله طولانى ميان هر پسر و پدرش، بـه "دو راهِ حل براىِ يك مساله" خوش آمديد. با سپاس از "بهمنِ كيارستمى" براىِ اهداىِ يك عكسِ ناب از آلبومِ خانوادگى، اينجا "كافه نوستال" است، صداىِ راستينِ خاطرات و يادگارهاىِ ملتِ ايران.

Read more

Media Removed

ورق بزنيد و اين روستاى زيبا رو ببينيد ادامـه از پست قبلي و تعداد شبهاى اقامتتون درون شـهرهاى كشورهاى ديگه كه توى ووچرى كه براى سفارت درون نظر گرفتين بايد از تعداد شبهاى اقامتتون درون هلند كمتر باشـه. مثلا پاريس رو سه شب بگيريد. ٦: دعوتنامـه: من هيچوقت از كسي نخواستم برام دعوتنامـه بفرسته بعد اطلاعي هم درون ... ورق بزنيد و اين روستاى زيبا رو ببينيد
ادامـه از پست قبلي
و تعداد شبهاى اقامتتون درون شـهرهاى كشورهاى ديگه كه توى ووچرى كه براى سفارت درون نظر گرفتين بايد از تعداد شبهاى اقامتتون درون هلند كمتر باشـه. مثلا پاريس رو سه شب بگيريد.
٦:
دعوتنامـه:
من هيچوقت از كسي نخواستم برام دعوتنامـه بفرسته بعد اطلاعي هم درون اين مورد ندارم. ولي اينو بدونيد كه اگر مداركتون كافي باشـه براى كشور هلند داشتن دعوتنامـه الزامي ""نيست""
٧:
مدارك شغلي:
گواهى اشتغال بـه كار از محل كارتون،يا مداركت شركتى كه صاحبش هستيد،براى مثال من از شركت خودم، با سربرگش، ميزان سهامم رو مشخص كردم. روزنامـه رسمي،جواز تاسيس،جواز فعاليت،پروانـه بهره بردارى رو بردم. هر مدركى كه نشون بده شما بـه يه كارى مشغوليد ببريد چون خيال سفارت راحت ميشـه كه شما بـه ايران برميگرديد. اگر سوابق بيمـه تامين اجتماعي داريد ترجمـه شده ببريد.
مـهمترين قسمت مدارك شما اينـه كه بهشون ثابت كنيد برميگرديد.
٨:
خيالتونو راحت كنم، حتي اگه يه تيكه زمين كوچولو پشت كوه هم داريد ،سندشو ترجمـه كنيد و با اصلش با خودتون ببريد. البته vfs اصلو ازتون نميگيره ها ولي چك ميكنـه.
مدارك مالي شامل، گواهى تمكن مالي،گردش حساب سه ماهه اخرتون كه خود بانكا اينو ترجمـه شده بهتون ميدن الكى پول دارلترجمـه نديد.
اينم خيلي مـهمـه، يهو يه پولي رو يك هفته مونده بـه پرينت گرفتن توى حسابتون نريزين چون گردش حسابتون بايد با مبلغ مونده حساب توى پرينت بايد هماهنگى داشته باشـه. مثلا اگر گردش حسابتون توى سه ماه اخير صد ميليونـه يهو پونصد ميليوننريزيد.كاركرد حسابتون بايد عادي و منطقي باشـه. فكر نكنيد يك پول قلمبه براى اونا چشمگيره. اينجا بود كه ميگفتم بـه سفارت دروغ نگيد.
خيليا درون مورد مونده حساب توصيه هاى زيادي ميكنن ولي اصلا مشخص نيست. فقط مـهمـه كه مونده حسابتون با گردش ماليتون سنخيت داشته باشـه.دروغ نباشـه.
اگر برگه سپرده داريد حتي ناچيز اونم ترجمـه شدشو از بانك بگيريد.
اگر سهامى حتي جزئي توى يك شركت كوچيك داريد، اونم ترجمـه شده تحويل بديد.
اگر سند ملكي داريد ترجمـه شده ببريد ،راستش من داشتم ولي كساني رو ميشناسم كه هيچ سندي بـه نامشون نبود ولي مشكلي هم براشون پيش نيومد و ويزا رو گرفتن. فقط بايد ثابت كنيد برميگرديد و تونايي بر اومدن از مخارج خودتون رو درون طي سفر داريد.همين.
٩:
اگر درون جايي كارمنديدگواهى مرخصي ترجمـه شده ببريد.
١٠:
بيمـه مسافرتي كه حداقل بايد تعهد بيمتون ٣٠ هزار يورو باشـه بـه مدت زمانيكه ميخواين سفر كنيد. چه ده روز چه يك ماه.البته توى قسمت اپليكشن فرم توى كانال بيشتر گفتم
ادامـه درون پست بعد

Read more

Media Removed

نمايش روزهاى بى باران و از خط زرد فاصله بگيريد امروز بـه احترام و اعتراض بـه بازداشت سعيد اسدى و مريم كاظمى بـه روى صحنـه نرفتند . 🔅 ما درون تئاتر بـه دنبال آگاهى بخشى هستيم و مُدام درون محتواهايمان خواهان اين هستيم كه تماشاگران نسبت بـه جامعه و پيرامون خود بى اعتنا و بى تفاوت نباشند . براى من كه اينگونـه بوده ... نمايش روزهاى بى باران و از خط زرد فاصله بگيريد
امروز بـه احترام و اعتراض بـه بازداشت سعيد اسدى و مريم كاظمى بـه روى صحنـه نرفتند .
🔅
ما درون تئاتر بـه دنبال آگاهى بخشى هستيم و مُدام درون محتواهايمان خواهان اين هستيم كه تماشاگران نسبت بـه جامعه و پيرامون خود بى اعتنا و بى تفاوت نباشند .
براى من كه اينگونـه بوده اگر نمايش هايى نظير دروغ و تنـهايى ، شلتر ، احساس آبى مرگ ، از خط زرد ، مرد شده ووو را روى صحنـه گذاشته ام .. بعد به هيچ وجه من نمى توانستم بى تفاوت انگار كه آب از آب تكان نخورده بـه روى صحنـه بروم ، مگر نـه اينكه زمانى مخاطب با ما ارتباط برقرار مى كند كه ما صادقانـه خود را عرضه مى كنيم ، بعد صادقانـه وقتى حالمان خوب نيست نمى شودبه سخن و ديالوگ باز كرد .
🔅
خدا رو هزار مرتبه شكر كه عزيزانمان بـه خانـه هاشان بازگشتند و آزاد شدند و از تمام كسانى كه براى اين آزادى تلاش كردند تشكر مى كنم ، اما خواست جدى و جمعى تمام ما اين هست كه آزادگى پيشـه كنيم و وزارت ارشاد ، انجمن هنرهاى نمايشى ، خانـه تئاتر و مركزهنرهاى نمايشى اتفاقات هماهنگ و هدفمندى را عليه بى عدالتى ها و ناروايى ها رقم بزنند که تا ديگر بـه هيچ وجه شاهد چنين جور هايى نباشيم .
🔅
از تمام مخاطبان همراه تشكر و از تمام مخاطبانى كه همراه نبودند عذر خواهى مى كنم ، اميد كه درون اين چند روز باقى مانده که تا ماه محرم تمامى نمايش ها با سرى آسوده و خيالى آرام بـه اجراهايشان ادامـه دهند .
📌
امروز تماما ياد ديالوگ تنگسير با من بود كه وقتى بـه او گفتند واگذارشون كن بـه حضرت عباس درون جواب گفت : مِى خوم چِمن كه واگذارشون كنم بـه دست بريده حضرت عباس .. درون هر حالى و هر روزگارى اين خودِ ماييم كه بايد شروع كننده تغيير باشيم كه يك ديار هرگز بـه ظلم و جور نمى ماند
بر پا و استوار .. باشد که تا تمامى دست اندر كاران ، مديران و متوليان فرهنگ و هنر و قوه هاى مختلف درون مواجه با هر اتفاقى رفتار و تصميمات سنجيده تر و به جا ترى اتخاذ كنند ، دل ِكسانى كه براى اين خاك خون دل مى خورند و با تمام جان بـه اين وطن فكر مى كنند اگر بشكند ، سيلابى از خون بـه راه مى افتد . مى نويسم که تا يادمان نرود ما از نسل پدران و مادرانى هستيم كه براى اين خاك درون جنگ جانشان را كف دست گرفته اند .
با احترام و سپاس
سجاد افشاريان
[ ١٩شـهريور ماه هزار و سيصد و نود و هفت ]
پ .ن :روزهاى بى باران بـه درخواست من و على رغم ميل كارگردان اجرا نشد بعد تبعات آن بـه هيچ وجه متوجه كارگردان و تئاتر شـهرزاد نخواهد بودو از پرديس تاتر شـهرزاد و تالار مولوى ابراز تشكر و به خاطر ناهماهنگى پيش آمده عذرخواهى مى نمايم

Read more

Media Removed

#bighanoon #ahmadrezakazemi قبلا اوج نگراني و دلشوره مردم اين بود كه قيمت پرايد داره ميرسه بـه زانتيا، اون زمان پرايد پنج شيش تومن بود و زانتيا هجده نوزده تومن! الان چند سالي ميشـه كه پرايد نـه تنـها بـه زانتيا رسيده بلكه درون كورس قيمت، زانتيا رو پشت سر گذاشته (در كورس واقعي كه قطعا نميتونـه) و به بالاي ... #bighanoon #ahmadrezakazemi
قبلا اوج نگراني و دلشوره مردم اين بود كه قيمت پرايد داره ميرسه بـه زانتيا، اون زمان پرايد پنج شيش تومن بود و زانتيا هجده نوزده تومن! الان چند سالي ميشـه كه پرايد نـه تنـها بـه زانتيا رسيده بلكه درون كورس قيمت، زانتيا رو پشت سر گذاشته (در كورس واقعي كه قطعا نميتونـه) و به بالاي 20 ميليون رسيده و ايشالا با همين فرمون اگه پيش بريم، احتمالا بايد سطح نگراني‌مون رو يكم ارتقا بديم و از همسان‌سازي قيمت پرايد با زانتيا بـه ماكسيما برسيم.
.
حالا ماکسیما کـه خوبه، من مـیترسم درون آینده قیمت پراید، ماکسیما رو هم بگیره و برسه بـه هیوندا و مزدا و حتی هواپیما! حالا خوبه هنوز تحریم‌های جدید شروع نشده! الان اگه زه بغل خودرو رو حذف مـیکنن مـیذارن جزو آپشن‌هاي اختياري ماشین، لابد اگه تحريم‌ها دوباره استارت بخوره و قوت بگیره از فرداش 23 ميليون پول كه بديم يه اتاق فلزی خالي تحويل ميدن ميگن درون و موتور و گيربكس و گاز و كلاچ و دنده و رينگ و قالپاق و لاستيك و كمك فنر و باتري و رادياتور و شمعك و برف پاك كن و زيربندي اينا همـه شدن آپشن اختياري و هركدوم رو خواستي بايد پول اضافه بديد براش. يعني يه پرايد فول آپشنِ اون موقع هم‌قيمت يه بنزِ اس‌ال‌ایـالان درنياد خيليه! درون اين راستا نظر شما را بـه تعدادي از آگهي‌هاي بخش خودرو درون چند سال آينده (مثلا سال 1400) جلب مي‌كنم:
.
چراغ جلو پراید

کارکرده ولی درون حد آک

چراغ اسپورت انداختم روی ماشین دیگه نیـازش ندارم

قیمت: 23 مـیلیون تومان مقطوع .

پرايد مدل 74

كاركرد: 420 هزار كيلومتر

دور رنگ، بيمـه يك ماه، لاستيك 20 درصد

موتور كره‌ايه و از اين چيني آشغالي‌ها نيست

قيمت 94 ميليون مقطوع! بازديد=خريد
.
پژو 206 مدل 84 تيپ 2

كاركرد‌‌: 300 هزار كيلومتر

اتاق تعويض، سند مشكل‌دار، لاستيك پنچر

زيروبند داغون، باطريشم خوابيده!

قيمت: 150 ميليون، خدايي قيمت رو با توجه بـه اينكه

مدلش 84 هست و پرطرفدار خوب زدم! ولي به

خريدار واقعي يه تخفيف جرئي پاي معامله هم ميدم! .

سوناتا مدل 2008

كاركرد: 200 هزار كيلومتر

يه درون تعويض، گلگير هم رو رنگ صاف شده

قيمت: 850 ميليون تومان

تعويض با ويلاي شمال .

BMW فول آپشن جديد

كاركرد: صفر كيلومتر

قيمت: سه هزار ميليارد تومان

تعويض با خانـه دوبلكس درون كانادا

Read more

Media Removed

تصويرى از شلوغى سالِ نو، آذين بندى و نماىِ ورودى فروشگاهِ زنجيره اى كوروش درون سالِ هزار و سيصد و پنجاه و چهارِ خورشيدى: تجربه يك وقفه، شبيه فاصله گفتگو و گپِ ميان عكاسِ ناشناس اين عكس و انِ خيابانى با پرچم هاىِ سه رنگ، مكث و سكوتى كه ميان گرفتن عكس و انتخابِ بهترين ژست ايجاد شده و در اين ميان، يكباره ... تصويرى از شلوغى سالِ نو، آذين بندى و نماىِ ورودى فروشگاهِ زنجيره اى كوروش درون سالِ هزار و سيصد و پنجاه و چهارِ خورشيدى: تجربه يك وقفه، شبيه فاصله گفتگو و گپِ ميان عكاسِ ناشناس اين عكس و انِ خيابانى با پرچم هاىِ سه رنگ، مكث و سكوتى كه ميان گرفتن عكس و انتخابِ بهترين ژست ايجاد شده و در اين ميان، يكباره مردى بـه فضاىِ عكس وارد شده است، با مو و ريشِ بلند، شلوار و پيراهن "جين" و در حال تخمـه شكستن، فاصله اى براي رخدادِ ظهور يك غريبه درون يك عكسِ خودمانى. داستان جاودانـه خريد عيد و خوشحالي از عكس انداختن درون كنار بزرگ ترين فروشگاه زنجيره اي زمان خودش، پرچم هاي سه رنگِ ايران بدونِ نشان و نمادِ شاهنشاهى شير و خورشيد، كيوسك تلفن زرد رنگ، ويترين شيشـه اى بوتيك هاىِ معروف پايين فروشگاه، سه خوش پوش درون حال ژست درون برابر دوربين، يك موتور گازي كه پشت سرشان درون پياده رو پارك شده هست و مرد ناشناس و سرخوش كه درون حال تخمـه شكستن و خيابان گردى بـه فضاى عكس وارد شده است. فروشگاه‌های کورش توسط "حمـید کاشانی اخوان" درون سال هزار و سيصد و چهل و نـه خورشيدى افتتاح و در همان سال "احمد خیـامـی" نيز با اين مجموعه وارد شراكت شد، از نظر ساختار و معماري از فروشگاه‌ "ماراند اسپنسر" الهام گرفته بودند. درون دهه پنجاه تعداد این فروشگاه‌ها درون تهران بـه چهارده مجموعه رسید کـه تعدادي تحت عنوان کورش و باقي بـه عنوان سوپر استور و سوپر پرشین اداره مـی شدند. اين فروشگاه ها، آخر و عاقبت خوشي نداشتند، مديرانشان تك تك پاكسازى و از كار بر كنار شدند، ساختمان ها بـه تصرف سازمان ها و اداراتي درون آمدند كه فاقد پيشينـه، تجربه و دانش لازم براي مديريت فروشگاه هاي زنجيره اي بودند، زيان دهي و ضرر مجموعه ها، بـه فروش و در نـهايت انسداد كامل اين جريان منجر شد، کوروش چهار راه کوکاکولا درون همان آغاز توسط انقلابیون بـه آتش کشیده شد، کورش پارک وی، کـه به کوروش "چادری" معروف بود، بعد از چند سال درون جریـان احداث پل تخریب شد. كوروش خيابان ولي عصر نيز هنوز با آن دايره معروف و اسرارآميز درون حسرت روشن شدن چراغ ها و لامپ هاي نئون رنگارنگش ايستاده است، يك انتظار تمام قد بـه سمت ويرانـه شدن محتومش. حاشيه اين پياده رو و فضاي روبروي فروشگاه، هنوز هم بي خود و بي جهت شاد است. اينجا "كافه نوستال" است، صداىِ راستينِ خاطرات و يادگارهاىِ ملتِ ايران.

Read more

يك روز يخِ زمستونى تو دهاتِ "مورشا". همـه چپيديم تو اتاق "نيا وسيله" خواننده ى هشتاد و يك ساله ى كولى. نـهار سوسيس خونگى و سوپ دسپخت زنش "تيتا" كه هشتاد سالشـه و لچك بـه سر با همـه ميگه و ميخنده. بعد از نـهار هم ساز و . مگه چاره ى ديگه اى هم هست اصلا؟ پسرش با ساز چكشىِ سامبال و همسايه ها هم با اكارديون و كنتراباس. ... يك روز يخِ زمستونى تو دهاتِ "مورشا". همـه چپيديم تو اتاق "نيا وسيله" خواننده ى هشتاد و يك ساله ى كولى. نـهار سوسيس خونگى و سوپ دسپخت زنش "تيتا" كه هشتاد سالشـه و لچك بـه سر با همـه ميگه و ميخنده. بعد از نـهار هم ساز و . مگه چاره ى ديگه اى هم هست اصلا؟ پسرش با ساز چكشىِ سامبال و همسايه ها هم با اكارديون و كنتراباس. باهم سالهاست از عروسى هاى دهات که تا پاريس و بروكسل و بخارست كنسرت دادن. كيفى داد گرم شدن وخِ اين سازا و دست ساز تو سرماى زير صفر.
راستى، خيلى وقته كه از كوليا مينويسم و باهاشون همپياله شدم. كولياى واقعى كه اجدادشون بـه هندوستان ميرسه و قرن ها ى اروپايى ها بودن و هنوز هم زير فشار تبعيض اند. با وجود لذتش، نوازندگى براشون يك رسم و معيشته نـه تفريح. و سفر هم براشون فرار از بيچارگيه نـه جهانگردىِ بى دغدغه. آدمـهايى كه معاشرت و زندگى باهاشون آسون نيست و امضاى شراكت با بدبختى هاشون رو ميطلبه. بعد از فروپاشىِ بلوك شرق، موسيقى شون بـه كمك اروپايى ها جايگاه خودشو پيدا كرد ولى تو گيرودارِ تبليغات، فرهنگشون هم مثل يك كالا تو ويترينـها و فيلمـها بـه استثمار رفت. كلمـه ى "جيپسى" يا "گيتان" يك فحش نژاديه كه اين مردم قرن ها تحمل كردن و الان مد شده هر بچه پولدارى كه ميره جهانگردى و "هيچهايك بازى" يا هر نوازنده الكى رو خودش ميزاره. دوست دارم اونايى كه اسم خودشون رو جيپسى گذاشتن رو بيارم تو دهات كلجان و ولشون كنم اونجا يه هفته. ولى چرا راه دور؟ سر چهار راه هاى وطن هم هستن "چيپسى" هاى واقعى كه فروشندگى و نوازنگى ميكنن. ادمـهايى كه بعضيهاشون هنوز بى شناسنامـه اند و"جيپسى" بودن واسشون پز نيست. چرا دروغ بگم منم از اين ادا بازيها درون مياوردم، ولى چهار سال پيش كه اومدم اينجا و اجازه پيدا كردم باهاشون زندگى كنم و بشينم پاى سازشون، مچاله كردم اون جلدِ تقلبى ام رو انداختم اش سطل خاكروبه. من صد سال ديگه هم چه اينجا باشم چه شيكاگو، هنوز يك ايرانىِ وامونده و جا مونده ام. با عقده هايى كه سال پنجاه و هفت تنـها يكى از هزار گره شـه. تو هم مثل منى. ميدونم عزيزم. كولى ها هم مثل من و تو اند. اين تنـها وجه اشتراك ماست با كوليا. و تيرگىِ موهامون. ولى اشكال نداره. آدمـهاى بى عقده خسته كننده اند.
#جيپسى

Read more

Media Removed

با تاريخ، با امضا _________________ چند سال بايد زحمت كشيد؟ سر چندتا تمرين درون پلاتوهاى دانشگاه بايد رفت؟ چندبار بايد درون بازبينى‌ها رد شد؟ چند ده دفعه بايد سر تمرين دعوا كرد، قهر كرد، تمرين را رها كرد؟ بعد برگشت خنديد و همـه ‌رو شگفت‌زده كرد؟ چند صد دقيقه پشت صحنـه‌ى هر اجرا بايد ايستاد، با چشمان ... با تاريخ، با امضا
_________________
چند سال بايد زحمت كشيد؟
سر چندتا تمرين درون پلاتوهاى دانشگاه بايد رفت؟ چندبار بايد درون بازبينى‌ها رد شد؟
چند ده دفعه بايد سر تمرين دعوا كرد، قهر كرد، تمرين را رها كرد؟ بعد برگشت خنديد و همـه ‌رو شگفت‌زده كرد؟
چند صد دقيقه پشت صحنـه‌ى هر اجرا بايد ايستاد، با چشمان بسته ديالوگ‌ها را مرور كرد، با استرس از درزهاى ديوار تماشاگرها را نگاه كرد و با انرژى و با تمام وجود بازى را شروع كرد؟
چند هزار رورانس را بايد تجربه كرد؟
و
چندبار بايد بغض و سكوت كرد و بهت‌زده تماشا كرد كه لحظه‌ها و بازى‌هاى ناب‌ت توقيف مى‌شـه؟

چندتا پرسش ديگر مى‌شود از اين مسير پرمشقت و پربارى كه تو پيمودى پرسيد؟ تو كه نويدبخش تاتر و سينماى ايران.. و حالا جهان شدى.
نويد محمدزاده تو بـه همـه‌ى ما و نسل ما يادآورى كردى كه بايد دويد و تلاش كرد و از همـه مـهم‌تر روح بزرگ داشت.
تو حالا يك شير ونيز دارى كه دو بال با ارزش دارد، و ما يك بَبرِ كُرد كه قلبی بزرگ.
از طرف گروه تاتر تازه و تاتر پچ‌پچه‌هاى پشت خط نبرد

Read more




[لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 27 Sep 2018 21:35:00 +0000



لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه

كرد من هنوز و on Instagram - mulpix.com

كرد من هنوز و on Instagram

Unique profiles

85

Most used tags

Total likes

0

Top locations

McLean, Virginia, Distillery District, بازار بزرگ تهران

Average media age

199.7 days

to ratio

7.3

Media Removed

تصميم گرفتم سفرى طولانى رو تنـهايى با ليام تجربه كنم.زياد شنيدم واى سخته چطورى ميخواى تحمل كنى؟ اشتباه نكن بگو وحيد بياد با هم برگرديد! بچه ها تو پرواز خيلى اذيت ميشن خودتو آماده يه روز سخت و نفس گير بكن. لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه حرفها باعث شد، لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه اين چالش رو حتما امتحان كنم. لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه تو فرودگاه تهران جايى كه بايد از گيت رد ميشدم يه مادر ... تصميم گرفتم سفرى طولانى رو تنـهايى با ليام تجربه كنم.زياد شنيدم واى سخته چطورى ميخواى تحمل كنى؟ اشتباه نكن بگو وحيد بياد با هم برگرديد! بچه ها تو پرواز خيلى اذيت ميشن خودتو آماده يه روز سخت و نفس گير بكن.
حرفها باعث شد، اين چالش رو حتما امتحان كنم.
تو فرودگاه تهران جايى كه بايد از گيت رد ميشدم يه مادر و نازنين كمكم كردن. مادر بهم گفت اين يه چرخه است. من وقتى بچه كوچيك داشتم بهم كمك شده حالا دارم بـه شما كمك ميكنم، لطفا اين چرخه رو ادامـه بده🌸
تو پرواز اول راحت بودم و ليام اذيتى نداشت. که تا پرواز بعدى ٦ ساعت تو سالن ترانزيت با هم بوديم. درسته ليام خيلى شيطونى كرد و نذاشت آدمايى كه قصد استراحت داشتند كمى بخوابند ( البته يه آقايى روبرومون خيلى راحت خوابيده بود و خروپف ميكرد و هيچ گونـه صدايى آزارش نميداد) ولى بـه من خيلى خوش گذشت. باهم بازى كرديم. كشتى گرفتيم و نخود و هويج بـه هم پرتاب كرديم.
براى غذا كشيدن و نوشيدنى خوردن هم از يه خانوم ايرانى كمك گرفتم. ليام رو بازى داد که تا من غذام رو ببرم و روى ميز بذارم. پرواز دوم تاخير داشت ولى انقدر رفتار آدم ها وقتى ميديدند من بچه دارم قشنگ و دلنشين بود كه واقعا هيچى بـه چشم نيومد. با توجه بـه اينكه ليام خواب بود منو نفر اول بردن تو پرواز و خانوم مـهماندار خيلى كمكم كرد.
تو پرواز دوم هم مشكل خاصى نداشتم فقط ليام كمى گريه كرد چون ميخواست با كمك من راه بره و صندلى ها رو شوت كنـه !!
و من خوشحالم كه از بعد اين چالش براومدم. درون طول مسير Good job هاى زيادى شنيدم كه بهم انرژى و روحيه دو چندان داد 🌸 درسته دست چپم كمى درد ميكنـه هنوز و توو بيست و چهارساعت دو ساعت بيشتر نخوابيدم ولى نـه پودر شدم نـه داغون. رسيديم خونـه و بغضى زيبا درون راه پله گلوم شروع بـه فرياد كرد. من بـه هنر درخشان زن بودن بيشتر مى انديشم.
سوگل طالب لو
تيرماه ١٣٩٧
“من زنان قوی را باور دارم. من زنی را کـه مـی‌تواند از خودش حمایت کند باور دارم. من زنی را کـه نیـازی ندارد پشت شوهرش پنـهان شود باور دارم. من باور دارم اگر مشکلی دارید، بـه عنوان یک زن از بعد آن برمـی‌آیید، نقش قربانی را بازی نمـی‌کنید، خودتان را موجودی قابل ترحم جلوه نمـی‌دهید، انگشت‌تان را بـه سوی دیگران نشانـه نمـی‌روید. مـی‌ایستید و از بعد آن برمـی‌آیید. با سری برافراشته با دنیـا رو بـه رو مـی‌شوید و هستی را درون قلب‌تان حفظ مـی‌کنید.“- سی. جویبل سی. #زن_ايرانى_سايه_نشين_نيست_ #motherhood #liamtalebloo #babyboy💙

Read more

Advertisement

Media Removed

🛫 يه روز احمدی نژاد راه افتاد هلک و هلک رفت آمريكا! وضعيت اونجا رو كه ديد توي دلش گفت: لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه عجب پيشرفتی! عجب كشوري چه رفاهی چه نظمـی چه سيستم اداري منظمـی چه تشكيلاتی...... آخ ؛ راستی مرگ بر امریکا بعد رفت پيش اوباما و ازش پرسيد: بابا دمتون گرم! شما چكار كردين كه اينقدر پيشرفت كردين؟ البته ... 🛫
يه روز احمدی نژاد راه افتاد
هلک و هلک رفت آمريكا!

وضعيت اونجا رو كه ديد
توي دلش گفت: عجب پيشرفتی!
عجب كشوري
چه رفاهی
چه نظمـی
چه سيستم اداري منظمـی
چه تشكيلاتی......
آخ ؛ راستی
مرگ بر امریکا

بعد رفت پيش اوباما و ازش پرسيد:
بابا دمتون گرم!
شما چكار كردين كه اينقدر پيشرفت كردين؟ البته مرگ بر آمريكا!

اوباما گفت:
ببين!
كارهاي ما مثل كارهاي شما هرتی پرتی نيست!
ما وقتی مي خوايم وزير انتخاب كنيم
از همشون تست هوش مـی گيريم
باهوش ترين و به درد بخورترين اونـها رو انتخاب مـی كنيم
نـه هر ننـه قمری رو بياريم بكنيم وزير!
الان برات تست مـی كنم حالشو ببر

اوباما زنگ زد بـه هيلاری كلينتون گفت:
هيلاری جان!
عزيزم يه نوک پا بيا دفتر من، كارت دارم

از اونجا كه اوباما مثل احمدی نژاد نبود
هيلاری با آرامش و سر فرصت رفت پيش اوباما

نـه اينكه هول كنـه و آب دستشـه بذاره زمين!

اوباما بـه هيلاری گفت:
يه سوال ازت مـی پرسم ، 30 ثانيه زمان داری كه جواب بدی؟
اون كيه كه زاده ي پدر و مادرته، اما برادرو ت نيست؟!! احمدی نژاد خودش هم هنگ كرد
و توی جواب موند
كه يهو هيلاری گفت:
خوب معلومـه؛ خودمم ديگه!
🤓
احمدی نژاد كف كرد و سريع برگشت ايران
و مرگ برآمریکا گویـان زنگ زد بـه متكی وزير خارجه
و گفت: آب دستته بذار زمين بيا اينجا كارت دارم!

وقتی متكی اومد احمدی نژاد كلی داد و هوار راه انداخت و حنجره پاره كرد كه:
خاك بر سرت!

آخه اين چه وضع مملكته؟
اين چه وضعيه!؟
مثلا تو وزير امور خارجه اي؟!
خجالت بكش!
يه سوال ازت مـی پرسم
سه روز فرصت داری جواب بدي
وگرنـه مـی فرستمت سنگال!! بعد پرسيد :
اون كيه كه زاده ی پدر و مادرت هست، اما برادر و ت نيست؟
متكی عزا گرفت كه عجب سوال خفنی!
خلاصه رفت و هر چی فكر كرد چيزی بـه ذهنش نرسيد

يهو يادش افتاد بره پيش حجاريان
از نخبه هايی كه چند سال قبل بازنشسته اش كردن!!
و از اون بپرسه

وقتی حجاريان رو ديد گفت:
ای بدبخت غربزده
بگو ببينم
اون كيه كه زاده ی پدر و مادرت هست، اما و برادرت نيست؟

حجاريان سريع گفت: خوب معلومـه، خودمم ديگه!

متكی كلی حال كرد
و از ذوقش سريع رفت پيش احمدی نژاد
و گفت: كجايي محمود من كه جواب رو پيدا كردم

احمدی نژاد گفت: خوب بگو ببينم اون كيه كه زاده ی پدر و مادرت هست، اما و برادرت نيست؟

وزير خارجه گفت: خوب معلومـه
اون حجاريانـه ديگه!!!! احمدی نژاد عصبانی شد و داد زد:
نـه احمقِ خاک برسر!!
نـه گيجعلی منگل!! اون هيلاری كلينتونـه!!!! هيلاری كلينتون!!!! 😥
آره خلاصه این بود وضعیت مملکت ما و هنوز هم هست
😲😲😲

Read more

Media Removed

. مصاحبه كامل مونچى درون مراسم معارفه بياندا و كوريچ . آنـها را با كدام بازيكنان مقايسه مى كنيد؟ من دوست ندارم بازيكنان را مقايسه كنم چون همـه چيز متفاوت است. آنـها سفر خود را درون كرواسى و فرانسه گذرانده اند. آنـها كيفيت بالايى دارند و مى توانند رشد كنند ويليام درون مركز خط دفاع با توانايى بازى خوب با پا ... .
مصاحبه كامل مونچى درون مراسم معارفه بياندا و كوريچ
.
آنـها را با كدام بازيكنان مقايسه مى كنيد؟
من دوست ندارم بازيكنان را مقايسه كنم چون همـه چيز متفاوت است. آنـها سفر خود را درون كرواسى و فرانسه گذرانده اند. آنـها كيفيت بالايى دارند و مى توانند رشد كنند ويليام درون مركز خط دفاع با توانايى بازى خوب با پا است. او از لحاظ جسمى و فيزيكى بسيار قوى است. كوريچ داراى كيفيت، شخصيت و بازى با توپ عالى است. او از لحاظ فيزيكى درون حال پيشرفت هست و راه مـهمى را پيش رو دارد.
.
آيا فكر مى كنيد بازيكنان دى فرانچسكو رو كامل جذب كرده ايد يا بعضى از بازيكنان را نتوانسته ايد؟
من فكر مى كنم آنچه را كه درون ذهن داشتيم انجام داديم که تا به اين نقطه برسيم. باشگاهى مانند رم نبايد متوقف شود. رم بايد بـه كاركردن ادامـه دهد درحاليكه توجهش بـه همـه چيز است. که تا پايان بازار امكان خريد بازيكنان جديد وجود خواهد داشت. ديروز ما دنيل فوزاتو را بـه عنوان گلر سوم جذب كرديم.
.
آيا فورسبرگ نامى براى آينده خواهد بود؟
من بـه آن نگاه خواهم كرد زيرا يك ايده جالب است. من فورسبرگ را مى شناسم و نيازى بـه ديدن بازى هاى او ندارم. اگر روش مرا مطالعه كرده باشيد مى بينيد كه دوست ندارم هيچ بازيكنى را بخاطر عملكرد خوب درون جام جهانى بخرم. من او را دوست دارم اما اين بدان معنا نيست كه فردا او را مى خريم. من ديروز بازيكنى را ديدم كه بازيش عالى بود. نام او هازارد بود. من او را مانند فورسبرگ دوست داشتم اما اين بدين معنى نيست كه او را نيز بخريم.
.
تمديد قرارداد فلورنزى؟؟
ما همچنان درون همان نقطه اى هستيم كه درون ابتدا بوديم. ما هنوز پيشرفت نكرديم. مذاكرات دشوار زيرا فلورنزى يك بازيكن عالى است. رم پيشنـهاد جالبى ارائه كرده هست اما مى دانم اون نيز درخواست هايش را دارد. ما درون حال كاركردن بر روى تمديد قرارداد هستيم اما نسبت بـه روزهاى گذشته تغييرى نكرده است. ما يك پيشنـهاد خوب، منصفانـه و مـهم داديم. اولتيماتوم؟؟؟ بـه الساندرو هرگز، او پسرى هست كه درون رم رشد كرده است. من هرروز براى تمديد كار مى كنم.
.
وضعيت آليسون چگونـه است؟ آيا قيمتى براى شروع مذاكره وجود دارد؟
از آنچه ديروز براى برزيل اتفاق افتاد ناراحتم. من از برزيل و آليسون حمايت كردم. جوابم درون مورد آليسون همان جوابى هست كه درون مورد فلورنزى دادم. هيچ پيشنـهادى وجود ندارد. وقتى پيشنـهادى وجود ندارد صحبت درباره قيمت عجيب است. حال آليسون درون تعطيلات هست و بعد از تعطيلات بـه تيم باز خواهد گشت. پيشنـهادى برسد بررسى خواهيم كرد اما اكنون هيچ چيزى وجود ندارد.
.
مرتنز يكى از گزينـه هاى رم است؟
نـه
. .
#Monchi
#_Franiele

Read more

Media Removed

. . توماس رونسرو دست بـه قلم شد و تو يادداشت جديدش درباره بـه هم خوردن رابطه كريستيانو و پرز نوشته : . زخم بـه جايي رسيده كه بـه نظر ميرسه درمان نشدنيه. كريستيانو ميگه بعد از فينال كارديف پرز وعده بهبود قراردادشو داد كه اين اتفاق نيفتاد. باشگاه هم از خودش دفاع ميكنـه و ميگه وقتي سال ٢٠١٦ قراردادشو تمديد ... .
.
توماس رونسرو دست بـه قلم شد و تو يادداشت جديدش درباره بـه هم خوردن رابطه كريستيانو و پرز نوشته :
.
زخم بـه جايي رسيده كه بـه نظر ميرسه درمان نشدنيه. كريستيانو ميگه بعد از فينال كارديف پرز وعده بهبود قراردادشو داد كه اين اتفاق نيفتاد. باشگاه هم از خودش دفاع ميكنـه و ميگه وقتي سال ٢٠١٦ قراردادشو تمديد كردن خوشحال بود. كريستيانو اون موقع با حقوق سالي ٢١ ميليون يورو تمديد كرد ولي بعدش مسي موفق شد قراردادشو دو برابر كنـه و حقوق ساليانش بـه بيش از ٤٥ ميليون يورو رسيد و نيمار هم با دستمزد فصلي ٣٧ ميليون يورو خالص بـه پاريسن ژرمن رفت. كريستيانو هرسال برنده توپ طلا ميشـه ولي هنوز حقوقش اختلاف زيادي با اونا داره كه اين نشون ميده باشگاه بايد قراردادشو بررسي كنـه که تا عدالت رعايت بشـه چون هنوز هم بهترينـه. كريستيانو با غرور خدشـه دار شدش معتقده توسط باشگاهي كه تقريباً ١ دهه بهترين دوران حرفه ايشو داده ناديده گرفته شده. فراموش نكنيد همون شبي كه درون پاريس پنجمين توپ طلاشو گرفت، پرز درباره نيمار صحبت كرد و گفت اگه ميخواد توپ طلا ببره بايد بـه مادريد بياد.
كريستيانو فقط ١٠٠ ميليون يورو؟ ارزش كريستيانو ٢٠ ميليون بيشتر از موراتا، ١٥ ميليون بيشتر از ون دايك، ٤٥ ميليون كمتر از دمبله و ٦٠ ميليون كمتر از كوتينيوست؟! خنده داره. هوادارا ناراحتن. نميشـه رئال مادريد رو بدون كريستيانو تصور كرد. ما با او درون پنج سال گذشته چهار که تا چمپيونزليگ برديم. اگه كريستيانو بره، بعد خداحافظي زيدان بي دليل نبوده. اميدوارم كه من اشتباه كنم...

Read more

Media Removed

. مى نويسم كه بغض برگرده واسه شـهرى كه جنگ خوابش كرد واسه خيلى چيزا كه با وعده انقلاب اومد و خرابش كرد! . توى شـهرى كه حالا يك عمره رو سرش خاكه! زيرش آتيشـه! فكر كن حتا اشكِ توو چشمات که تا بياد روى گونـه گِل مى شـه! . از تريبون مگه چقد دوره از تريبونِ مونده توو تهران ما صدامون چقد بشـه، برسه که تا ستادِ ... .
مى نويسم كه بغض برگرده
واسه شـهرى كه جنگ خوابش كرد
واسه خيلى چيزا كه با وعده
انقلاب اومد و خرابش كرد!
.
توى شـهرى كه حالا يك عمره
رو سرش خاكه! زيرش آتيشـه!
فكر كن حتا اشكِ توو چشمات
تا بياد روى گونـه گِل مى شـه!
.
از تريبون مگه چقد دوره
از تريبونِ مونده توو تهران
ما صدامون چقد بشـه، برسه
تا ستادِ مديريتْ بحران؟!
.
ها! ببخشيد اگه يهو اومدم
وسطِ مجلسِ بگو و بخند!
آى آقاى نسبتاً مسئول
انقلاب شما كيلويى چند؟!
.
نفتِ اين شـهرُ مى بَرى، باشـه
قطره قطره ش ولى حروم شما
خاااك بر سر شديم، هنوز خوابى!
خاااااك بر سرِ تموم شما
.
ها! ببخشيد اگه بهت برخورد
اوضا اينجا بگو خطرناكه
ما هنوز آدميم با اين فرق
ريه هامون همـه پُر از خاكه!
.
اره اهواز و آبادان دوره
واسه تفريح آخرِ هفته
انگارى جون آدما واست
ارزشش حتا كمتر از نفته!
.
پدرِ من شـهيد داده كه تو
آخرِ هفته ها برى چالوس!
لاأقل واسه مُرده هاى جنوب
آمبولانسا كَمن، بگو اتوبوس...
.
ها! ببخشيد اگه يهو اومدم
پا توو اين بگو و بخند
پدرى كه شـهيد داده برات
زيرِ خاكه!
هوا كيلويى چند؟!
.
#احمداميرخليلى
.
[من یـه نسلم کـه تازه فهمـیده
واسه چیزی کـه نیست جنگیده
خوزستان جنگ، خوزستان شـهید، خوزستان آب، خوزستان هوا، خوزستان خاک، خوزستان از کدوم دردت بگم؟؟ تو چرا اینقدر زخم داری؟؟]
#ایران #اهواز #خوزستان #آبادان #جنوب #خاک #خااک #خاااک #خااااک #آب #آآب #آآآب #هوا #هواا #هواااا

Read more

Media Removed

پورقاز: قراردادم با سپاهان بـه پایـان رسیده هست عزت‌الله پورقاز مع سپاهان درون خصوص دعوت نشدن بـه تیم ملی گفت: مگر مـی‌شود ناراحت نباشم؟ اتفاقاً خیلی ناراحتم و حالم اصلاً خوب نیست بـه گزارش پایگاه خبری طوفان زرد و به نقل از خبرورزشی، عزت‌الله پورقاز درون مقدماتی جام جهانی‌ همراه تیم ملی بود اما درون ... پورقاز: قراردادم با سپاهان بـه پایـان رسیده است

عزت‌الله پورقاز مع سپاهان درون خصوص دعوت نشدن بـه تیم ملی گفت: مگر مـی‌شود ناراحت نباشم؟ اتفاقاً خیلی ناراحتم و حالم اصلاً خوب نیست
به گزارش پایگاه خبری طوفان زرد و به نقل از خبرورزشی، عزت‌الله پورقاز درون مقدماتی جام جهانی‌ همراه تیم ملی بود اما درون لیست 35 نفره به منظور حضور درون جام جهانی‌ قرار نگرفت و بی‌شك این اتفاق، یك اتفاق تلخ به منظور اوست!
بدبیـاری‌های این مع بااخلاق و البته بدون حاشیـه از بازی رفت با پرسپولیس آغاز شد كه بـه شدت مصدوم شد و بعد از آن حضور كجدار و مریز درون تركیب سپاهان، او را از تیم ملی دور كرد!
در این‌باره دقایقی با پورقاز صحبت كردیم كه درون زیر مـی‌خوانید: *این بار جزو معدود دفعاتی درون سال‌های اخیر بود كه بـه تیم ملی دعوت نشدی! ناراحت نیستی؟
مگر مـی‌شود ناراحت نباشم؟ اتفاقاً خیلی ناراحتم و حالم اصلاً خوب نیست. درون بازی‌های مقدماتی همراه تیم ملی بودم و دوست داشتم درون جام جهانی‌ هم مـی‌بودم اما نشد! *فكر مـی‌كنی شایسته حضور درون اردوی تیم ملی بودی؟
حتی اگر شایسته حضور درون اردوی تیم ملی بودم باز هم بـه نظر كی‌روش احترام مـی‌گذارم و گله‌ای از او ندارم. از صمـیم قلب به منظور او و همـه همبازیـانم درون جام جهانی‌ آرزوی موفقیت مـی‌كنم.
من ضربه اصلی را از نیمكت‌نشینی درون سپاهان خوردم. خودتان بهتر مـی‌دانید درون بازی با پرسپولیس سلامتی‌ام بـه خطر افتاد و اگر خدا بـه من رحم نمـی‌كرد، نخاعم آسیب مـی‌دید، ابرویم پاره شد. انتظار داشتم وقتی برمـی‌گردم تیم بـه من كمك كند اما منصور ابراهیم‌‌زاده درون برخی از بازی‌ها بـه من بازی مـی‌داد و در برخی از بازی‌ها نـه. شرایط روحی و روانی‌ام بـه هم ریخت و شاید كی‌روش بـه این خاطر من را دعوت نكرد.
با رفتن كرانچار هم من ضربه خوردم و هم سپاهان. بعد از رفتن كرانچار آیـا اتفاق مثبتی به منظور سپاهان رخ داد؟ كرانچار دو بار با سپاهان قهرمان شده بود و اگر مربی بدی بود فدراسیون فوتبال او را به منظور تیم امـید بـه خدمت نمـی‌گرفت. *خب به منظور آینده چه برنامـه‌ای داری؟
فوتبال به منظور من بـه پایـان نرسیده است. بعد از جام جهانی‌ بلافاصله جام ملت‌ها از راه مـی‌رسد. درون ادامـه تلاشم بر این هست که با یك انتخاب خوب دوباره بـه روزهای اوج برگردم و به اردوی تیم ملی دعوت شوم. *یعنی از سپاهان جدا مـی‌شوی؟
قرارداد من با این تیم بـه پایـان رسیده. هنوز سرمربی تیم مشخص نشده است. بـه همـین خاطر من نمـی‌توانم بـه صراحت درون مورد تیم بعدی‌ام اظهارنظر كنم. *با توجه بـه اینكه سال‌های متماد

Read more

Advertisement

Media Removed

. بچه ها همتون ميدونيد كه ما دو که تا ادمين هستيم (چانمينـه و لوبا) 🙂 ما دو که تا قبلا جفتمون تلگرام داشتيم ولى الان مال من (چانمينـه) مشكل پيدا كرده ، البته مشكل مال الان نيست . چند ماهه قبل از مشكل تله م و پاك شدنشو ريست شدن آيپدم (يه فولدر داشتم كهحدودا 60~70 که تا ايمجين و اديت و فكت و ... بود ، تازه 5 که تا وان ... .
بچه ها همتون ميدونيد كه ما دو که تا ادمين هستيم (چانمينـه و لوبا) 🙂 ما دو که تا قبلا جفتمون تلگرام داشتيم ولى الان مال من (چانمينـه) مشكل پيدا كرده ، البته مشكل مال الان نيست . چند ماهه 😞 قبل از مشكل تله م و پاك شدنشو ريست شدن آيپدم (يه فولدر داشتم كهحدودا 60~70 که تا ايمجين و اديت و فكت و ... بود ، تازه 5 که تا وان شات و 8 که تا سناريو هم نوشته بودم) يه گروه تو تله داشتيم كه الان لينكش تو بيوئه . اگه رو لينك بزنيد هيچ گروهى نمياره . علتش اينـه كه من قبل از مشكل آيپدم لينكش رو عوض كرده بودم و هيچ كى الان اون لينك رو نداره . حالا اينـه چرا لينك رو عوض كردم ... يه پسر ديوث مادر **** اى بود كه اومد تو جى پى ما و 20~30 که تا روبات اسپم و فحش و عكساى اسكلت و چرت و پرت و سكس و ... اد كرد 😤 90 نفر لفت ! ميفهمين ؟ 😲 اون شب من از سردرد که تا 4 صبح بيدار موندم 🤕 جالب ميدونيد چيه ؟ اين پسره لاشى متولد 81 بود و من متولد 79 و اومده پى وى من و گفته بود "اگه ميخوايد بس كنم و گروهتونو خراب نكنم بايد دوست من بشى" 😵😳😂 تازه بـه اون يكى ادمين هم گفت . خيليا فكر ميكنن كار ما راحته . يه پيج و يه گروه ميزنيم و ديگه الله بختكى ميريم جلو ولى اصلا اين جورى نيست 🙁 همش تحديد هك و چميدونم ... فحش آنتى فنا و ... 😣 باور كنيد من شب ميخوابم صبح پا ميشم ميبينم 10 نفر آنفالو كردن 😶 عايا من تو خواب بهتون لگد مي ؟ من اون گروه تو تله رو با جون و دل لينكشو پخش كردم (متنى كه براى تبليغ گروه نوشته بودم رو كلى گروه كپى كردن 😒) انقدر اكسوالايى كه گروهمون و پيجمون رو دنبال ميكردن برام مـهم بودن كه يه جى پى هم ساختم 🙃 م چند بار آيپدمو ازم گرفت که تا دو دقيقه برم سر درس و مشقم و شام و نـهار . من بعد از اينكه اون پسره نفهم اون كارو كرد سريع بلاكش كردم و رفتم همـه روباتاشو ريموو كردم و لينك رو هم عوض كردم 🙄 تصميم گرفتم دوباره تله مو راه بندازم و اون گروه رو دوباره سرپا كنم ، حتى تو فكر يه گروه رول و يه چنل اكسو و يه وبلاگ براى فنفيك هم هستم ولى هنوز قطعى نيست ، لينك اون گروه رو هم وقتى تله م راه افتاد بعدا ميذارم تو بيو 😝 فكر كنم فهميده باشيد بدبختى هايى كه ما سر اين پيج كشيديم رو ستايش و كيميا هم سر زندگيشون نكشيدن 😂 بـه خدا اگه الان آيپدم ريست نشده بود همـه اون پستايى كه اماده كرده بودم رو ميذاشتم و گروه رو آباد ميكردم ولى همش بـه خاطر اين آيپد گهمـه 😭😭😭 دعا كنيد همـه چى مثل قبل بشـه 😍😢 چقدر زر زدم 🤔 ولى خوبه ... درد و دل كردم 😁😘
.
‏ #iranian_exol #exo #IranianExoL
#Exotic

Read more

Media Removed

لطفاً ورق بزنيد ما هنوز داريم دايركت دريافت ميكنيم و پي ام هايي كه سؤال ميشـه داستان اون با حيوان ازار چيه؟!البته ما توضيحاتمون و داديم و افرادي كه حتي زحمت باز كردن استوري هاي يا پست هامون و به خودشون نميدن و يا فقط ميان طلب كارانـه سؤال ميپرسن و منتظر يك خطا از سمت هر كسي هستن که تا طبق معمول فقط سرزنش ... لطفاً ورق بزنيد👉👉 ما هنوز داريم دايركت دريافت ميكنيم و پي ام هايي كه سؤال ميشـه داستان اون با حيوان ازار چيه؟!البته ما توضيحاتمون و داديم و افرادي كه حتي زحمت باز كردن استوري هاي يا پست هامون و به خودشون نميدن و يا فقط ميان طلب كارانـه سؤال ميپرسن و منتظر يك خطا از سمت هر كسي هستن که تا طبق معمول فقط سرزنش كنند و تخريب،فكر نميكنم بيشتر از اين سزاوار انرژي و وقت باشن که تا بهشون چيزي ثابت بشـه، همچنين افرادي كه نميخوان باور كنن يا تمام اين سالها بـه خاطر شفاف عمل كردن گروه ما ،باهاش دشمن شدن چون اجازه پركردن جيباشون و نداده✋️اين پست براي عزيزانيه كه نديدن نميدونن يا سالهاست پيگيرفعاليت فرشته ي زميني هستن.من چكيده اي از استوريهاي ديروز رو دوباره گذاشتم و صفحه ي بعد هم يكي از فالوور هاي گرامي همين پيج تقلبي با ايدي حيوون ازار ساخته و فرستاده كه ببينيد امكان ساختش هست. از همـه ي اينـها هم بهتر ميشـه درست كرد امروز ديگه اي دي بالاي يه قرار بگيره سندي نيست كه بشـه بهش اعتماد كرد.يا يه عكس.من فيلم از روي صفحه ي گوشي گرفتم كه ببينيد چتي تو دايركتها با اون فرد نداشتيم صفحه ي مارو كلاً بلاك كرده و گذاشتم تو پيج. ولي بعضي ها هنوز استوري يك ادم با روان بيمار رو بيشتر باور دارن.حالا چرا با پيج ما اين كار رو كرده فقط وقتي اين همـه جا فيلمش و گذاشتن؟چون از ديروز كه ما شير كرديم احتمالاً بازخورد بالايي داشته پست بـه نسبت تمام پيجهاي ديگه.يا شايد پيجهاي كوچيك ديگه روپيدا نكرده اصلاً خيلي طبيعيه اين مسئله فالوور هاي اين پيج تماماً حقيقي و فعال هستن مشخصاً برخورد هم بيشتر ميشـه.يا اينكه با عقل جور نمياد چرا ما؟؟؟؟خب درسته واقعا با عقل جور درون نمياد چطور بعد از ١٥سال حمايت ما ميريم همچين پي امي ميديم بـه ادمي كه خودمون دنبالشيم؟اين بيشتر عجيب نيست يعني بـه نظرتون؟يعني اون پي ام ناجور و واضح با لبخنداش يه كم مشكوك نيست؟ خيالتون راحت ما اسكرين شات روهم اشنايي داريم باهاش،ما پشت يه پيج ننشستيم فقط، ما صبح که تا شب از زندگي كار انرژي وقت و احساسمون گذشتيم و دنبال كار حيواناتيم شما ميتونيد تمام بيمارستان هاي دامپزشكي تهران كه ما باهاشون كار ميكنيم برين و بپرسيد هر ساعتي از شب و روز با چه اوضاعي پيش مياد كيس ميرسونيم واسه درمان.يا منطقه اي تحت پوشش داريم بيايين عضو افراد فعال بشين بيينيد چطور روزانـه كار ميكنيم اونجا،حق ميدم بهتون اكثر كسايي كه نميفهن و باور نميكنن همونـهايي هستن كه توخونـه نشستن فقط لايك ميكنن كامنت ميذارن و تا يه فرصت مناسب واسه خالي كردن ناراحتي و ( ادامـه درون كامنت)👇

Read more

Advertisement

Media Removed

. كاردي بي درون مـهماني مجله ي Harper Bazar ... او درون اين مـهماني با نيكي ميناژ دعوا كرد و كفشش را بـه نيكي پرتاب كردكه باعث شد گارد محافظت اين مراسم او و نيكي را از مراسم بيرون كنند . درون اين عكس ها بر جستگي بر روي پيشاني كاردي كه درون حال خروج از مـهماني هست ديده مي شود .. علت دعواي انـها هنوز كامل معلوم نيست ولي ... .
كاردي بي درون مـهماني مجله ي Harper Bazar ... او درون اين مـهماني با نيكي ميناژ دعوا كرد و كفشش را بـه نيكي پرتاب كردكه باعث شد گارد محافظت اين مراسم او و نيكي را از مراسم بيرون كنند
.
در اين عكس ها بر جستگي بر روي پيشاني كاردي كه درون حال خروج از مـهماني هست ديده مي شود .. علت دعواي انـها هنوز كامل معلوم نيست ولي كاردي درون يك متن بـه نيكي نوشته درون طول فعاليت من از تعداد زيادي خواستي با من كار نكنند ، پشت سرم حرف زدي هركاري خواستي كردي ولي من چيزي نگفتم ولي وقتي پايه م را مي كشي وسط و به مادر بودن من توهين مي كني ديگر صبرم لبريز مي شود و ساكت نمي توانم باشم...كاردي ماه پيش فرزند اولش را از نامزدش اف ست بـه دنيا اورد

Read more

Media Removed

چند سال پيش فكر مي كردم بـه اين كه مي خوام سبك كارم رو تغيير بدم: از تكرار يك كار از صبح که تا شب خسته شده بودم؛ نمي خواستم از صبح که تا شب سر كلاس و سمينار و توي سفر بـه اين شـهر و اون شـهر باشم؛ مي خواستم سبك زندگي ام منعطف تَر باشـه؛ وقت داشته باشم محصول درست كنم، كتاب بنويسم، تجربيات جديد داشته باشم و در ضمن، محدود بـه ... چند سال پيش فكر مي كردم بـه اين كه مي خوام سبك كارم رو تغيير بدم: از تكرار يك كار از صبح که تا شب خسته شده بودم؛ نمي خواستم از صبح که تا شب سر كلاس و سمينار و توي سفر بـه اين شـهر و اون شـهر باشم؛ مي خواستم سبك زندگي ام منعطف تَر باشـه؛ وقت داشته باشم محصول درست كنم، كتاب بنويسم، تجربيات جديد داشته باشم و در ضمن، محدود بـه جغرافياي خاص هم نباشـه: هر كسي از هر جاي دنيا با من و تخصصم ارتباط پيدا كرد، بتونـه دسترسي داشته باشـه. 👇
.
.
چندين سال از اون موقع گذشته و بخشي اش عملي شده و هنوز هم دارم روي اين رويا كار مي كنم. الان كتابها و محصولاتي دارم كه مخاطباني داره از ايران، اروپا و آمريكاي شمالي. دفعه آخر كه شمردم از ١١ که تا كشور مخاطب دارم. اين عكسها نظر برخي مخاطبانم روي سايت آمازون آمريكا و كاناداست. ❤️
.
.
آيا اين تغيير آسان بود؟ ابدا! فقط برخي از اقدامات و ريسكهايي كه كردم اين بود: مـهاجرت، كم كردن درآمد كلاسهاي حضوري ام براي وقت باز كردن جهت توليد محصول، تست كردن ايده هايي كه بعضا بيشتر هزينـه داشت که تا درآمد، خريد نرم افزارهايي بـه اميد اينكه بعد از مدتي بـه نتيجه برسه و .... .
.
شما دوستان #يك_درصدي من! حاضرين براي تحقق روياتون چه ريسكهايي بكنيد؟! ❗️🔥🔥🔥
.
.
#كوچينگ #جملات_انگیزشی #جملات_ناب #جملات_مثبت #اعتماد_به_نفس #كنكور #كسب_و_كار #موفقيت #شـهاب_اناري #١٢٣_بدرخش #ما_يك_درصدي_هستيم

Read more

Media Removed

. . .خدا روشكر خيلي ها موافق بودند بامن 🤗🤗 من اصلا خوشم نمياد پياز داغ درست كنم چون كار هر روز و بدترين قسمت آشپزيه نميشـه از غذا حذفش كرد اما که تا دلتون بخواد عاشق پياز داغم يعني يه جورايي با بچه ها مسابقه داريم وقتي آش رشته و كشك بادمجون داريم . .ديديد غروبا وقتي تو كوچه پياده راه ميريم از بعضي خونـه ... .
.
.خدا روشكر خيلي ها موافق بودند بامن 🤗🤗
من اصلا خوشم نمياد پياز داغ درست كنم چون كار هر روز و بدترين قسمت آشپزيه 😏نميشـه از غذا حذفش كرد اما که تا دلتون بخواد عاشق پياز داغم😋 يعني يه جورايي با بچه ها مسابقه داريم وقتي آش رشته و كشك بادمجون داريم .
.ديديد غروبا وقتي تو كوچه پياده راه ميريم از بعضي خونـه ها بوي پياز داغ مياد آخ آخ عاشق بوش هم هستم البته دور را دور نـه از نزديك😉
.
.خب پيازداغهاي استوريم كه هنوز وسطشون سفيد بود كجا جزغاله شدند 🤨👊🏼
اونا روگذاشتم براي توي كشك بادمجون از شما چه پنـهون🙈اين پياز داغهاي تزيين شده رو هميشـه آماده ميخرم فقط كمي تفت ميدمشون که تا طلايي بشن، وگرنـه ما اينكاره نيستيم خب راستش رو ميگم🙈 اصلاً چند مدل غذا بگو درست ميكنم اما يه پياز داغ طلايي حاضر نيستم درست كنم 🤷🏼‍♀️خب چيكار كنم علاقه اي ندارم 🙈ماشاالله همـه هم موافق بودند 🤗اينم براي موافقين حاضر درون استوري😘 👈👱🏻‍♀️
.
.
خب بريم سراغ كشك بادمجون
دو که تا نكته بگم يكي اينكه بعضي موقع ها بادمجون رو سرخ ميكنم بعد كشك بادمجون ميكنم و بعضي وقتها هم با بادمجون كبابي شده درست ميكنم .
.گوشت چرخ شده رو رب نميزنند اما من ايندفعه مايه گوشت چرخ شده كه از قبل داشتم استفاده كردم و رب زده بود اينو گفتم برا اونايي كه ايراد ميگيرند ، حالا انگار يه لقمـه آماده كردي ميخواي بـه زور هم كه شده از توي گوشي موبايل ، بدي بهشون بخورن انقدر كه ايراد ميگيرند 😉، البته عزيزيد همگي 💝من باب شوخي وخنده گفتم كامنتهاي همـه قابل احترام هست بـه غير از توهين آميزا 😏.
.
.
.طرز تهيه درون اين هشتگ👇👇
.
.
. #طرز_تهيه_كشك_بادمجون_سامانتا_فود .
.
.الانم بدو برم شب مـهمون دارم 🏃🏼‍♀️🙋🏼‍♀️💝
.
.
.
.
🔻🔻.بعداً اضافه شده 🔻🔻
.
.
.من توي كشك بادمجون گوشت نميذارم فقط براي تزيين مقداري كمي گوشت چرخ شده با پياز داغ و ادويه جات ، و بدون رب گوجه فرنگي روي كشك بادمجون ميذارم که تا مجلسي باشـه .
.
.
.
.

Read more

Media Removed

. مـی‌خواهیم یکی از نمونـه‌اي فاخر و گران‌سنگِ اشعار ایرانی را برایتان تفسیر کنیم. شعر آهويي دارم خوشگله كه خيلي هم شعر خوب و با معناييست و گرچه درون ژانر كودك سروده شده اما آنقدر كه درون اين شعر نكته نـهفته است، درون ديوان بعضي از شعراي امروزي ما نيست. انگار چند قرن ادبيات تغزلي فارسي را درون اين دو بيت خلاصه ... .
مـی‌خواهیم یکی از نمونـه‌اي فاخر و گران‌سنگِ اشعار ایرانی را برایتان تفسیر کنیم. شعر آهويي دارم خوشگله كه خيلي هم شعر خوب و با معناييست و گرچه درون ژانر كودك سروده شده اما آنقدر كه درون اين شعر نكته نـهفته است، درون ديوان بعضي از شعراي امروزي ما نيست. انگار چند قرن ادبيات تغزلي فارسي را درون اين دو بيت خلاصه كرده‌اند:
.
آهويي دارم خوشگله

اين شعر مثل هر شعر خوب ديگري با يك مطلع قوي و نكته‌اي ظريف آغاز مي‌شود، آنجايي‌كه شاعر عليه‌‌الرحمـه مي‌فرمايد: «آهويي دارم خوشگله» حال آنكه آهوي مورد نظر فرار كرده و از نقطه نظر فيزيكي ديگر موجود نيست. علي‌اي‌حال شاعر كماكان از فعل مضارع استفاده كرده و مي‌فرمايند: آهويي «دارم» بـه جاي آنكه في‌المثل بگويند: آهويي «داشتم». براي شكافتن اين موضوع و نگاه درست بـه اين نكته درون وهله اول بايد توجه كرد كه «با عقل، آب عشق بـه يك جو نمي‌رود» بعد بايد براي جلوگيري از بيچارگي درون فهم مطلب، دوستان ساخته شده از آب و آتش، موقتا عقل دنيوي و حساب و كتاب رو براي چند لحظه تعطيل كرده و با چشم دل بـه موضوع بنگرند. چرا كه اصولا درون اين وادي معادلات ديگري حاكم هست و تفاوت‌ها بسيارند (مثل تفاوت بين هندسه اقليدسي و نااقليدسي). اين نكته بـه همان جمله خواجه برمي‌گردد كه مي‌فرمايند «از دل نرود هر آنكه از ديده برفت» يا شيخ اجل كه اينگونـه مي‌فرمايند كه: «دگران چون بروند از نظر از دل بروند/ تو چنان درون دل من رفته كه جان درون بدني» و اين همان تعريف ماهيت ابدي عشق هست كه بـه نوعي بـه خصلت ازلي آن هم اشاره دارد «همـه عمر بر ندارم سر از اين خمار مستي/ كه هنوز من نبودم كه تو درون دلم نشستي ».
.
فرار كرده ز دستم

شاعر بلافاصله بعد از اندك اشاره‌اي بـه وجنات آهوي خويش بـه فرار او اشاره مي‌كند كه اين نـه ‌تنـها رابطه‌ علت و معلولي بين خوشگل بودن و فرار كردن را بيان مي‌كند، دلالت بر وجود نوعي ايجاز و خلاص‌ گويي درون كلام شاعر هم دارد كه از همان ابتدا بـه مخاطب مي‌فهماند كه با اثري عاشقانـه روبه‌روست. از آنجا كه اصولا «عشق صداي پاي فاصله‌هاست» و «هميشـه هم فاصله وجود دارد» بعد بر خلاف ديگر گونـه‌هاي ادبي، روايت عاشقانـه‌ها هميشـه با فرار آهو و فراق محبوب آغاز شده و اين خاتمـه داستان نيست بلكه راوي حكايتي را آغاز مي‌‌كند كه همان حكايت دچار شدن هست و آغاز بدبختي نوع بشر
.
بقیـه درون کامنت اول 👇👇👇

Read more

Advertisement

Media Removed

يه خانم تقريباً مسن تو فاميل داريم كه يه نسبت دور نسبى با مادرم داره از هيچ نظر با هم جور درون نميايم نـه از لحاظ ظاهرى ، نـه اعتقادى و نـه از نظر فرهنگى و تربيتى تنـها نقطه ى مشتركمون محبت و ارادتيه كه بـه مادرم دارنـه البته خيلى سال قبل روابط،نزديك و صميمانـه بوده بعد از مدتها نوروز امسال مـهمان مادر بودن من ... يه خانم تقريباً مسن تو فاميل داريم كه يه نسبت دور نسبى با مادرم داره
از هيچ نظر با هم جور درون نميايم
نـه از لحاظ ظاهرى ، نـه اعتقادى و نـه از نظر فرهنگى و تربيتى
تنـها نقطه ى مشتركمون محبت و ارادتيه كه بـه مادرم دارنـه
البته خيلى سال قبل روابط،نزديك و صميمانـه بوده
بعد از مدتها نوروز امسال مـهمان مادر بودن
من كمى با تأخير رسيدم
ماشاالله ده دوازده نفر خانم و آقا با تيپ هاى اوووفففف!!!!😦😦
به احترام مادر با همشون خيلى گرم سلام و عليك كردم
م هم هى حاج آقا حاج آقا بـه ناف ما ميبست و جلوى اونـها،به روش خودش احترام ميكرد
خدا شاهده سه دقيقه نگذشته بود كه همون خانمـه يه بادى بـه غب غب انداخت و با تكبر رو بـه ها ،عروسها و دامادهاش گفت:اين مـهرداد خان رو ميبينيد كه ماشاالله واسه خودش شده حاجّ آقاااا😒
من هزار بار پوشكش رو عوض كردم
بعد ادامـه داد بـه قدرى شيطون بازيگوش بــود كه نگــو،از اويزونى اب دماغ که تا جك جونور بازى و چيز هاى زشت ١٨+
ده دقيقه همينطور جلوى زنُ بچه ى ما گفت و گفت
با هر جمله اش خونـه از شليك خنده ها منفجر ميشد
(عنايت بفرماييد ده ه ه دقيييقه)
😐😐
و آخرش هم رو بـه من كرد و پرسيد مـهرداد جان خودت هم يادته؟
يه نفسى عميق براى كظم غيظ كشيدم و گفتم بعله خيييلى چيز هايى يادمـه😈😈
شوهرش گفت:اون موقع كه ما عروسى كرديم تو چهار پنج سالت بود،محاله چيزى يادت باشـه
من فقط درون هفت هشت جمله
گفتم:محمد آقا اون ماشين قرمزه كه صندوق عقبش خراب بود يادتونـه؟
_آره،اون هيلمنـه
_اون شيشـه هاى اب شنگولى دست ساز مخصوصت براى فروووش تو صندوقش چى؟
يادتونـه توتون سيگار هاتون رو خالى ميكردين و دوباره با يه جور علف پرش ميكردين؟
-😨تو اينـها رو از كجا يادته!؟
بسّه ديگه،ما جوان و جاهل بوديم يه غلط هايى كرديم،حالا سر پيرى جلو بچه ها شرف ما رو نبر
بعد رو كردم بـه و گفتم:😈 هنوز هم بـه خوردن تخم مرغ خام علاقه دارى؟يا مث اون موقع ها بلدى از ديوار مدرسه بپرى و فرار كنى
يادته تو پارك بـه يه مرده،شماره دادى كه بياد خواستگارى اما اون كيفت رو دزديد و فرار كرد؟
با هول، پريد وسط حرفم و گفت:كافيه،ول كن،خودت چطورى اوضاع احوالت چطوره
گفتم من خوبم اما اجازه بدين ماجراى مسخره اى كه از نامـه ى شما بـه پسر كبرىٰ خانم بـه پا شد رو تعريف كنم يه كم بخنديم دور هم
يا باختن شرط خوردن كرم باغچه سر اين كه كى زود تر شوهر ميكنـه
خلاصه اون روز بدون جنگ و خون ريزى تمام شد
اما برام سواله كه آيا باز هم ميان خونمون يا نع!ينى مياااان؟😁😁😁

Read more

m️pبياده اينم جشن تولد بـه لطف مـهدى جان كردو محسن عزيزم رفقاى قديمى عباس باران عزيزم و مـهيار خوش قلب درون برج ميلاد بعد دوسانس كنسرت بياد موندنى كناره رفقاى عزيزم و ستاره هاى تيم هميشـه پيروز پرسپوليس و تيم ملى 🇮🇷حسين ماهينى شجاع خليل زاده على عليپور كه باحضورشون هم كنسرت ديشب و هم تولد يهوى من رو باشكوه ... m❤️pبياده
اينم جشن تولد بـه لطف مـهدى جان كردو محسن عزيزم رفقاى قديمى عباس باران عزيزم و مـهيار خوش قلب درون برج ميلاد بعد دوسانس كنسرت بياد موندنى كناره رفقاى عزيزم و ستاره هاى تيم هميشـه پيروز پرسپوليس و تيم ملى 🇮🇷حسين ماهينى شجاع خليل زاده على عليپور كه باحضورشون هم كنسرت ديشب و هم تولد يهوى من رو باشكوه تر كردن
پ:ن جشن تولد بـه اداب و رسوم پرسپوليس كه شجاع جان شجاعانـه اين جشن برگزار كرد البته بايد كسى كه تولدش هستش خيلى با جنبه باشـه مثل من مگه نـه هنوز عطر شكلات و باطعم كيك ميدم 😬😁😉 🎤🎷🎺🎸🎻🎹🎂💥☄️🔥☀️ماه من مرداد
@mehdi_kord
@mohsenebrahimzadeh
@shoja_khalilzadeh
@hossein_mahini_13
@alialipoor124
@mahyarkord
@abas_baran

Read more

Media Removed

تابلوي شام آخر لئوناردو داوينچي لئوناردو داوينچي هنگام كشيدن تابلوي شام آخر دچار مشكل بزرگي شد؛ مي‌بايست نيكي را بـه شكل عيسي و بدي را بـه شكل يهودا، از ياران مسيح كه هنگام شام تصميم گرفت بـه او خيانت كند، تصوير مي‌كرد. كار را نيمـه تمام رها كرد که تا مدل‌هاي آرمانيش را پيدا كند. روزي درون يك مراسم همسرایی ... تابلوي شام آخر لئوناردو داوينچي
لئوناردو داوينچي هنگام كشيدن تابلوي شام آخر دچار مشكل بزرگي شد؛ مي‌بايست نيكي را بـه شكل عيسي و بدي را بـه شكل يهودا، از ياران مسيح كه هنگام شام تصميم گرفت بـه او خيانت كند، تصوير مي‌كرد. كار را نيمـه تمام رها كرد که تا مدل‌هاي آرمانيش را پيدا كند.

روزي درون يك مراسم همسرایی کلیسا، تصوير كامل مسيح را درون چهره يكي از آن جوانان همسرا يافت. جوان را بـه كارگاهش دعوت كرد و از چهره‌اش اتودها و طرح‌هايي برداشت.

سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقريبأ تمام شده بود؛ اما داوينچي هنوز براي يهودا مدل مناسبي پيدا نكرده بود. كاردينال مسئول كليسا كم كم بـه او فشار مي‌آورد كه نقاشي ديواري را زودتر تمام كند.

نقاش بعد از روزها جستجو، جوان شكسته و ژنده‌پوش و مستي را درون جوي آبي يافت. بـه زحمت از دستيارانش خواست او را که تا كليسا بياورند، چون ديگر فرصتي براي طرح برداشتن نداشت.

گدا را كه درست نمي‌فهميد چه خبر است، بـه كليسا آوردند؛ دستياران سرپا نگه‌اش داشتند و در همان وضع، داوينچي از خطوط بي‌تقوايي، گناه و خودپرستي كه بـه خوبي بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداري كرد.

وقتي كارش تمام شد، گدا، كه ديگر مستي كمي از سرش پريده بود، چشم‌هايش را باز كرد و نقاشي پيش رويش را ديد و با آميزه‌اي از شگفتي و اندوه گفت: " من اين تابلو را قبلأ ديده‌ام!" داوينچي با تعجب پرسيد: "كي؟"
- سه سال قبل، پيش از آنكه همـه چيزم را از دست بدهم. موقعي كه درون يك گروه همسرايي آواز مي‌خواندم، زندگي پر رويايي داشتم و هنرمندي از من دعوت كرد که تا مدل نقاشي چهره عيسي شوم !!!! از كتاب📚 "شيطان و دوشيزه پريم" پائولو كوئيلو

Read more

Advertisement

Media Removed

سلام صبحتون بخير ديروز كه خونـه مادر باقالى پاك ميكردم مادرم كلى اصرار كرد كه بهش باقالى بدم که تا اونم گوشـه اى از كار رو بگيره، گاهى تو سينى براش ميريختم و كلى سرگرم ميشد، امروز كه بيدار شدم و ديدم هنوز خوابه گفتم بيام پيشتون و اين عكس و حرفامو باهاتون قسمت بكنم، آدمـها وقتى پير ميشن درست مثل بچه ها ميشن ... سلام صبحتون بخير
ديروز كه خونـه مادر باقالى پاك ميكردم مادرم كلى اصرار كرد كه بهش باقالى بدم که تا اونم گوشـه اى از كار رو بگيره، گاهى تو سينى براش ميريختم و كلى سرگرم ميشد،
امروز كه بيدار شدم و ديدم هنوز خوابه گفتم بيام پيشتون و اين عكس و حرفامو باهاتون قسمت بكنم، آدمـها وقتى پير ميشن درست مثل بچه ها ميشن با يه چيز خيلى كوچيك ميتونيد خوشحالشون كنيد توجه رو خيلى دوست دارند و بايد بهشون توجه و محبت كرد، بايد بـه حرفاشون گوش داد، باهاشون بازى كرد و سرگرمشون كرد، اونا احتياج بـه بوسيدن و نوازش كردن دارن، مادرم ديشب گريه ميكرد و ميگفت ببخش كه من زياد باهات حرف مي و سرت رو درد ميارم آخه پرستارى كه مياد پيشم يه غريبه هست من با يه غريبه حرفى ندارم كه ب تو بچه منى و يه مادر فقط بـه بچه اش ميتونـه حرف دلش رو بزنـه،
از ديروز که تا حالا هزارتا بوسش كردم ولى بازم بوسم مياد،
كاش ميتونستم بيشتر باهاش وقت بزارم و كاش انقدر سلامتى داشت كه ميتونستم ببرمش جاهايى كه نرفته و دوست داره بره،
همش ميگه از ته دلم دعا ميكنم بـه هر چى كه آرزو دارى برسى،
بهش ميگم آرزوى من سلامتى توئه خوشگلم، اينو كه ميگم ميخنده خنده اى كه بيشتر شبيه بـه هق هق گريه هست بعدش ميگه غصه منو نخور من زود خوب ميشم ......
ببخشيد اگر سر صبحى ناراحتتون كردم ولى دلم خيلى گرفته فقط ميتونستم با شماها درد و دل كنم، مرسى كه هستين😔 #مـهنازمادر

Read more

Media Removed

توي دنيا دو طبقه مردم هستند: بچاپ و چاپيده. اگر نمي خواهي جزو چاپيده ها باشي ، سعي كن كه ديگران را بچاپي. سواد زيادي هم لازم نيست ، آدم را ديوانـه ميكنـه و از زندگي عقب ميندازه. فقط سر درس حساب و سياق دقت بكن. چهار عمل اصلي را كه ياد گرفتي كافيست ، که تا بتواني حساب پول را نگه داري و كلاه سرت نره ، فهميدي؟ حساب مـهمـه ... توي دنيا دو طبقه مردم هستند: بچاپ و چاپيده. اگر نمي خواهي جزو چاپيده ها باشي ، سعي كن كه ديگران را بچاپي. سواد زيادي هم لازم نيست ، آدم را ديوانـه ميكنـه و از زندگي عقب ميندازه. فقط سر درس حساب و سياق دقت بكن. چهار عمل اصلي را كه ياد گرفتي كافيست ، که تا بتواني حساب پول را نگه داري و كلاه سرت نره ، فهميدي؟ حساب مـهمـه ، بايد هرچه زودتر وارد زندگي شد. همينقدر روزنامـه را توانستي بخواني بسه. بايد كاسبي ياد بگيري، با مردم طرف بشي. از من ميشنوي برو بند كفش توي سيني بگذار و بفروش ، خيلي بهتره که تا بري كتاب جامع عباسي را ياد بگيري. سعي كن پررو باشي ، نگذار فراموش بشي ، که تا ميتواني عرض اندام بكن. حق خودت را بگير ، از فحش و تحقير و رده نترس ، حرف توي هوا پخش ميشـه. هر وقت از اين درون بيرونت انداختند ، از درون ديگه با لبخند وارد بشو. فهميدي؟ پر رو وقيح و بي سواد. چون گاهي هم بايد تظاهر بـه حقيقت كرد که تا كار بهتر درست بشـه.
_ چيزي كه مـهمـه طرز غذا خوردن ، سلام و تعارف ، معاشرت ، يدن ، خنده هاي تو دل برو و مخصوصاً پررويي را ياد بگير. نان را بـه نرخ روز بايد خورد.سعي كن با مقامات عاليه مربوط بشي ، با هر كس و هر عقيده موافق باش که تا بتواني بهتر قاپشان را بدزدي. من ميخوام تو مرد زندگي بار بيايي و محتاج خلق نشي. كتاب و درس و اينـها دو که تا پول نمي ارزه ، خيال كن تو سر گردنـه داري زندگي ميكني ، اگر غفلت كردي تو را مي چاپند ، فقط چند که تا اصطلاح خارجي ، چند که تا كلمـه ي قلنبه ياد بگير همين بسه. آسوده باش!
_
اما عمده ي مطلب پوله. اگر توي دنيا پول داشته باشي افتخار ، اعتبار ، شرف ، ناموس و همـه چيز داري. عزيز بي جهت ميشي ، ميهن پرست و باهوش هستي ، تملقت را ميگند و همـه كار هم برايت ميكنند. پول ستار العيوبه. مي داني علم و سواد چرا بـه درد زندگي نميخوره؟ براي اينكه باز بايد نوكر پولدارها بشي ، آنوقت زندگيت هم نفله شده. تو هنوز نمي داني زندگي يعني چي!
_
صادق هدايت(كتاب حاجي آقا نصيحت هاي حاج ابوتراب بـه كيومرث)

Read more

Media Removed

خیلی جالبه حتما بخونید . . . . حرف حق یک مـهندس ژاپنی درون مورد برج مـیلاد دکتر کوچک زاده درون آخرین بروزرسانی وبلاگش نوشت : دوستي داشتم كه مـهندس پروژه برج ميلاد بود. هميشـه راجع بـه اين پروژه موقع ساختش با اب وتاب صحبت ميكرد و من هم كه حوصله اش رو نداشتم فقط بهش نگاه ميكردم و سرمو براي تاييد تكون ميدادم ... خیلی جالبه حتما بخونید
.
.
.
. حرف حق یک مـهندس ژاپنی درون مورد برج مـیلاد
دکتر کوچک زاده درون آخرین بروزرسانی وبلاگش نوشت :
دوستي داشتم كه مـهندس پروژه برج ميلاد بود. هميشـه راجع بـه اين پروژه موقع ساختش با اب وتاب صحبت ميكرد و من هم كه حوصله اش رو نداشتم فقط بهش نگاه ميكردم و سرمو براي تاييد تكون ميدادم ولي توي فكر خودم بودم. يه روز ديدمش كه خيلي ناراحت بود. ازش پرسيدم كه چي شده كه شروع كرد بـه تعريف كردن. گفت: >>>" امروز يه چيزي پيش اومد كه خيلي ناراحتم كرد. يه گروه ژاپني اومده بودن براي بازديد.
حدودا ١٤ يا ١٥ نفر بودن ، هر دونفر با يكي از ما رفتن كه از چيزهاي مختلف بازديد كنن. من هم با دو نفرشون رفتم و شروع بـه توضيح كردم . از سه طبقه زيرزمين شروع كردم واينكه حدود ٤٥٠ که تا ٥٠٠ ميليون دلار هم هزينـه ساخت اون شده بـه اضافه اينكه ٨ سال هم از موقع شروع که تا پايانش طول كشيده و بعد main hall و تجهيزات basement , seismic device ، و بعد سالن اجتماعات رو نشونشون دادم و بعد هم رفتيم توي ا كه قسمتهاي كلاهك و pinnacle رو بهشون نشون بدم كه توي ا يكيشون پرسيد از اين قسمتshaft چه استفاده اي ميشـه؟؟؟ من هم نيشخندي زدم و گفتم كه خوب معلومـه ديگه اين قسمت كلاهك ٢٥٠٠٠ تني رو كه بزرگترين كلاهك برج مخابراتي درون دنيا هست رو نگه ميداره. اون گفت نـه منظورم اين نيست، يعني اينكه اينجا مسكوني هست يا اداري ؟؟ من گفتم نـه اين قسمت خاليه و راه پله و ا و انتقال تجهيزات از اينجاست. اون هم ديگه چيزي نگفت و رسيديم بـه بالاي برج.
خلاصه اونجا هم يه سري چيزها رو نشون دادم و بعد رسيديم بـه رستوران گردان . چون هنوز راه نيفتاده بود من رفتم كه موتورش رو نشون بدم كه يكيشون گفت كه اين چرا اين شكليه؟؟؟ پيش خودم گفتم كه اينـها چه جوري اينقدر كم استعدادن!!! رستوران گردان که تا حالا نديدن و بعد هم با افتخار گفتم كه اين رستوران گردانـه و يه عالمـه توضيح دادم.
خلاصه اون قسمتها كه تموم شد اومديم روي تراس كه اون يكي گفت : بعد gyroscope اينجا كجاست ؟؟؟ من گفتم كه البته جايي براش تعبيه كرديم ولي فعلا درون برنامـه نيست كه اون رو درون محل بذاريم ... ياروگفت جالبه چون من اون رستوران گردان رو فكر كردم كه gyroscope هست... روي تراس كه بوديم ژاپني اولي ازم سوال كرد كه اين كوهها مال كشور شماست؟؟؟ من هم بادي درون غبغب انداختم و گفتم بله تمام اونـها مال كشور ماست. گفت ارتفاعشون چقدره ؟؟ گفتم ٤٠٠٠ متر حدودا . گفت چقدر از اينجا فاصله داره ؟؟؟؟ گفتم حدودا ٨ که تا ١٠ كيلومتر. گفت تله كابين هم داره؟؟ گفتم بله داره ، ميخواين ببرمتون اونجا؟ اسكي

Read more

Advertisement

Media Removed

. اصل و نَسَبِ مذهبِ ما را چو بخواهید آغازِ مسلمانـــیِ ما روزِ غدیراست ... . . الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ... پيشاپيش عيدتون مباااارك. . 🏻جا داره ... .💚🌺💚🌺💚🌺💚🌺💚🌺💚
اصل و نَسَبِ مذهبِ ما را چو بخواهید
آغازِ مسلمانـــیِ ما 🌿روزِ غدیر🌿است ...
.
.

الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ...🌹💚 پيشاپيش عيدتون مباااارك🌹💚.
.
👈🏻جا داره همينجا از همـه دوستاني هم ك جوياي حال بودن و منو شرمنده محبتاشون كردن و نتونستم تك تك پاسخگو باشم خييييلي تشكر كنم.🙏🏻ان شالله ب حق اين ايام عزيز همگي حاجت روا💚😘 (عِوا چقده اين قسمت فاز مجري گري شدش😂😅🙈).
.
.
.
. . 🌿😋كيك بسبوسه پسته اي: .
.
📢👌👌اصنم پيشنـهاد نميكنماااا چون ممكنـه مث خودم بهش ارادت پيدا كنيد و شرمنده ي روي ترازوي محترم و فنراش بشين😅😅.
.
.
👈يك و نيم پیمانـه سمـید( آرد سمولينا)،نيم پيمانـه آرد سفيد،١پیمانـه پودر پسته،١پیمانـه شير، ١پیمانـه شکر،١پيمانـه روغن مایع(ميشـه از تركيب مايع و جامد هم استفاده كرد و يا كره)،٢عدد تخم مرغ، يك قاشق غذاخوري بیکینگ پودر، وانيل نصف قاشق چايخوري، من يك قطره هم رنگ سبز خوراكي اضافه كردم(دلبخواه) .
⬅️روغن و شكر و وانيل رو با همزن خوب ميزنيم و بعد تخم مرغ ها رو اضافه كرده و حدود پنج دقيقه ميزنيم که تا خوب مخلوط بشـه و خامـه يا ماست رو اضافه ميكنيم و بعد ارد و بكينگ پودر و پودر نارگيل رو اضافه ميكنيم و با قاشق هم ميزنيم و داخل ظرفمون ريخته و تو فر از قبل گرم شده با دماي ١٨٠حدود٤٠-٣٠دقيقه قرار ميديم .بعد از پخت ميذاريم شيره و كيك هر دو كمي از دما بيوفتن و شيره رو روش ميديم که تا ب خورد مواد بره. .
.
👈دستور شيره:١پيمانـه اب،يك پيمانـه شكر و كمي هل و گلاب و زعفران بنا ب تمايل، ( رنگ خوراكي سبز چند قطره)
. .
. 👈ميتونيم شيره رو درون دو مرحله اضافه كنيم يسري وقتي
هنوز گرمـه و يه مقدار بعد اينكه سرد شد اينجوري رو و زير كار كاملا شيرين ميشـه
.
👈ميشـه شكر خود كيك رو كمتر گرفت بخاطر شيره...تجربه من تو اين زمينـه خوب جواب داد😉
.
👈ارد سميد يا سمولينا رو ميتونين از لوازم قنادي ها تهيه كنيد. .
. .
👈❤️دوستان اگر مطلبي براتون مفيد واقع شد ممنون ميشم درون دلتون هم شده صلواتي نثار حضرت محمد ص و اهل بيتش بفرماييد
.
.
.🌺🌼🌺🌼 #بسبوسه_ليلاسادات٣١٣ #غدير #پسته #كيك #عيد_غدير #عيد #سادات #امير_المؤمنين

Read more

Media Removed

كنفرانس اي سي ام ان درون استكهلم.. كار كردن با آدمـها يك جور چالشـه، بخصوص وقتي كه بيمارن يا خونواده يك فرد بيمار و شرايط و موقعيت شون فرق ميكنـه.. بعد از هشت سال كار كردن درون بزرگترين و عجيب ترين داروخانـه سوئد ياد گرفتم تحت هر شرايطي صبور باشم، هرگز چيزي رو شخصي نگيرم و بدونم بعضي برخوردها ربطي بـه من و ... ➿➿
كنفرانس اي سي ام ان درون استكهلم..
كار كردن با آدمـها يك جور چالشـه، بخصوص وقتي كه بيمارن يا خونواده يك فرد بيمار و شرايط و موقعيت شون فرق ميكنـه.. بعد از هشت سال كار كردن درون بزرگترين و عجيب ترين داروخانـه سوئد ياد گرفتم تحت هر شرايطي صبور باشم، هرگز چيزي رو شخصي نگيرم و بدونم بعضي برخوردها ربطي بـه من و يا شخصيتم و اينكه چون منم، نداره و به قول معروف موقع پوشيدن روپوشم، ماسك آرامش و تسلط رو هم بـه صورتم ب و به دور از احساساتي شدنـها وظيفه مو انجام بدم.. عليرغم همـه اينا گاهي اتفاقهايي ميفته كه هضمش براي من بعنوان يك انسان، فراي جنسيت، بك گراند و موقعيت، سخته، مثلا چند شب پيش بعد از يازده ساعت سرپا بودن و شلوغي زياد داروخانـه مجبور شدم يك ساعت و نيم بيشتر بمونم، يه آقاي خارجي بهم مراجعه كرد درون مورد كودك چهارساله ش كه نسخه آنتي بيوتيك داشت، دكتر درون نسخه نوشته بود روزي پونزده که تا قرص!! و ما بعنوان داروساز موظفيم علت و دوز دارو رو چك كنيم بخصوص داروهايي كه براي افراد مسن، كودكان و يا حيوانات مينويسن، بايد حتما و دقيق دوز دارو رو نسبت بـه وزن بيمار چك كنيم و مطمئن شيم كه نسخه درست نوشته شده يا نـه.. اين آقا از لحظه اول و موقع كارت شناسايي خيلي عجيب رفتار ميكرد، حالتي كه يه خانوم درون جا متوجه آنورمال بودنش ميشـه.. وقتي ازش پرسيدم؛ وزن كودك شما چقدره؟ جواب شنيدم؛ نميدونم، بيخيال و مـهم نيست اونا خودشون ميدونن.. گفتم؛ اوكي بعد من تو قسمت توضيحات مينويسم كه شما نخواستين من دوز رو چك كنم و مسئوليت هر اتفاقي رو بـه عهده ميگيرين.. خنديد و گفت؛ نـه بابا!! و موقع تايپ كردنم با يه لحن زننده اي پرسيد؛ هر هر هر، ناخنـهاي خودته؟؟ منم همونطور كه مشغول نوشتن بودم با لبخند و آرامش گفتم؛ نـه مال همسايه مونـه.. نميشـه قيافه شو ترسيم و تشريح كرد ولي همينقدر بگم كه هرهرش تموم شد و صورتش رنگ بـه رنگ.. خودشو كه روي ديسك ولو شده بود جمع و جور كرد و گفت؛ نـه منظورم اينـه كه خيلي خوشگله.. گفتم؛ ولي من واقعا گفتم، اينا مال همسايه مونـه!! براي من متلك انداختن و اينكه بخوايم سريع پسر شيم و با طرف لاس بزنيم و يا مرزها رو رد كنيم خط قرمزمـه و غير قابل قبول.. همـه آدمـها مرزهاي خودشونو دارن و احترام متقابل ميخوان، شبش خيلي درون اين مورد با حاج احمد صحبت كرديم و گفت؛ متاسفانـه تو بعضي فرهنگها هنوز برخورد درست با جنس مخالف جا نيفته و شايد ندونن شوخيهاي شخصي با كسي كه نميشناسي و در محيطي كه جاش نيست، درست نيست.. آيا تو اين شرايط قرار گرفتين؟ عكس العملتون چي بوده؟ #گپ_خودموني_آزاجون

Read more

Media Removed

@behrouzzz134 . این پست رو از پیج دوست عزیزم جناب بهروز برداشت کردم . از اينكه با راي من و امثال من احمق ، اين جماعت بي رگ ، نادان ، بي مسئوليت ، خالي بند ، ... بـه قدرت رسيدند و رئيس و وزير و وكيل شدند و در خلوت بـه ريش ما ملت ميخندند از خودم ! درون و ديوار و همـه عصبانيم و با صداي بلند اعلام ميكنم من يك احمق بودم ... @behrouzzz134
.
این پست رو از پیج دوست عزیزم جناب بهروز برداشت کردم .

از اينكه با راي من و امثال من احمق ، اين جماعت بي رگ ، نادان ، بي مسئوليت ، خالي بند ، ... بـه قدرت رسيدند و رئيس و وزير و وكيل شدند و در خلوت بـه ريش ما ملت ميخندند از خودم ! درون و ديوار و همـه عصبانيم و با صداي بلند اعلام ميكنم من يك احمق بودم كه بازي اين دروغگوها رو خوردم و به آنان راي دادم . .
پ ن
١ : عكس نمايندگان مجلس درون اين پست جاي نگرفت ! اونا هم درون حد همين كابينـه بدرد نخور و مفتشون گرونـه .
پ ن ٢: هزار نفر مدير سطح بالاي مملكت با تمام توانشان دو ماهه هنوز نتونستند مشكل پوشك بچه ها رو حل كنند و ما مردم نادان دل بـه اينـها بسته ايم كه اقتصاد كلان كشور را با تدبيرشون گره گشايي كنند .
پ ن ٣: دست بـه دست كنيد حداقل بـه يكي از اين بي عرضه ها برسه كه بفهمند نظر مردم درون باره اونا چيه .
پ ن ٤: اختياراتي كه رهبر بـه سران قوا كشور تنفيذ كرد اگر بـه چوب داده بود که تا الان حداقل يك كاري كرده بود

#روحانی
#لاریجانی
#دولت
#مجلس

Read more
. قشنگترين چشمان دنيا را مادرها دارند، وقتي ميخندند، وقتي بغض ميكنند، وقتي درون انتظارند، وقتي قربان صدقه ميروند، وقتي موقع غذا پختن، براي خودشان آرام و مبهم زمزمـه ميكنند و نگاهشان بـه جايي دور، خيلي دورتر از ظرف غذاي روي گاز است... قشنگترين صداي دنيا را مادرها دارند وقتي آنطور از ته دل ميگويند: ... .
قشنگترين چشمان دنيا را مادرها دارند، وقتي ميخندند، وقتي بغض ميكنند، وقتي درون انتظارند، وقتي قربان صدقه ميروند، وقتي موقع غذا پختن، براي خودشان آرام و مبهم زمزمـه ميكنند و نگاهشان بـه جايي دور، خيلي دورتر از ظرف غذاي روي گاز است... قشنگترين صداي دنيا را مادرها دارند وقتي آنطور از ته دل ميگويند: مادر برات بميره.... .
.
بودن، زن بودن، مادر بودن... آخ از مادر بودن
.
.
.
.
پ.ن: ويدئو از آقاي صابر ابر عزيز، همكار محترم و ارزنده سالهاي دور که تا هنوز من هست كه براي ساختنش بسيار از او ممنونم كه براي امروز اينـهمـه لحظه قشنگ و تاثيرگذار بـه چشمـهاي همـه ما هديه كرد.او يك آرتيست بـه معناي مطلقِ آرتيست بودن است[email protected]
. پ.ن: اين صداي آسماني كه روي اين تصويرهاي زيبا ميخونـه، صداي بينظير و شگفت انگيزه دوست و همشـهري ماه من هانا كامكار عزيزم هست. نسل سوم كامكارهاي هنرمندي كه هنر خانوادگي اونـها شگفت انگيز سحركننده و بي تكراره. هاناي قشنگم من و تمام مردم سرزمينمان بـه وجودتو و تمام كامكارهاي هنرمند و بي مثال افتخار ميكنيم
@hanakamkar
#هشتم_مارچ_روز_زن
#برابري_حقوق_زنان
.
Read more

Media Removed

. تازه ليسانسم را گرفته بودم. داشتم خودم را آماده مي‌كردم كه از ليسانسه جوياي كار بـه فوق ليسانسه جوياي كار، سپس دكتراي جوياي كار و در نـهايت بـه مقام بيكار دم مرگِ جوياي قبر نائل شوم. بـه همين دليل بعضا مي‌شد قيمت قبرها را بيشتر از آگهي‌هاي استخدام چك مي‌كردم. که تا اينكه خيلي اتفاقي يكي از دوستانم براي ... .
تازه ليسانسم را گرفته بودم. داشتم خودم را آماده مي‌كردم كه از ليسانسه جوياي كار بـه فوق ليسانسه جوياي كار، سپس دكتراي جوياي كار و در نـهايت بـه مقام بيكار دم مرگِ جوياي قبر نائل شوم. بـه همين دليل بعضا مي‌شد قيمت قبرها را بيشتر از آگهي‌هاي استخدام چك مي‌كردم. که تا اينكه خيلي اتفاقي يكي از دوستانم براي ‌گري مرا بـه دكتري معرفي كرد. مي‌گويم خيلي اتفاقي چون تصور من با اين صداي خش‌دار، صورت نچرال درون حد ٧ صبح شنبه و مانتوهاي گل گشاد درون هيبت يك منشي بـه فكر كردنش نمي‌ارزد چه برسد بـه خرج كردنش. آن هم مطب يك دكتر درون شمال شـهر درون يك برج.

روز مصاحبه دكتر بعد از ديدن من همين‌طور كه درون چشمانم نگاه مي‌كرد آرام پوشـه نازكي كه رو ميزش بود را برداشت و پوشـه كلفت پِلن بي را جلوي خودش گذاشت. با توجه بـه نگاه دكتر فهميدم آن پوشـه نازك مربوط بـه همان قسمت خانومي با ظاهر آراسته... درون آگهي‌ها مي‌شد. همين طور بر اساس اتفاقاتي كه افتاد فكر كنم ترتيب مصاحبه پلن بي بدين صورت بود: «ظاهري قابل تحمل بـه علاوه مدرك ليسانس، آشنايي با نرم‌افزار آفيس، مسلط بـه زبان، انجام ترجمـه براي كتاب و نظافت مطب. سپس بـه متقاضي نگاه كنين اگر هنوز نشسته بود حقوق را اعلام كنيد، اگر باز هم نرفت اين بار ديگر شما سريعا اتاق را ترك كنيد. چون احتمالا او كسي هست كه چيزي براي از دست ندارد و براي رسيدن بـه كار حاضر هست از روي شما هم رد بشود.»
.
البته من نگذاشتم كار بـه آنجا بكشد. بعد از اعلام آمادگي درون زمينـه تايپ، ترجمـه و نظافت، شروع كردم درون ذهنم حقوق يك منشي_مترجم_كارگر بـه علاوه سختي كار را، آن هم درون همچين برجي، حساب كردن. هنوز حساب كتابم تمام نشده بود كه ديدم دكتر درون حالي كه دستانش مي‌لرزد، چشمانش را باريك كرده بـه من نگاه مي‌كند و مي‌گويد: با حقوق ماهی ٧٠٠ هزار تومان چطوري؟ اينجا بود كه ديگر لازم ديدم كه انصراف بدهم. خودم و دكتر را هم راحت كنم. نـه اينكه حقوقش بد باشد، نـه. فقط اينجوري بعد ٢٠ سال كار كردن هم پول اون قبري كه نشون كرده بودم درون نميومد. درون واقع عامل بيكاري من فقط توقع بالاي من بود. قطعا دكتر هم ترجيح مي‌داد يك پلن اِي خوش دست و باريك بـه جاي پوشـه مصاحبه با من داشته باشد.
.
بقیـه درون کامنت اول 👇👇👇

Read more

Media Removed

بعد از ماجراى واقعه مادر زن سلام، موجى از پاگشاكنون بنده و داماد جان درون فاميل هر دو طرف راه افتاد، چون هم من بچه بزرگ خانواده بودم و هم حسين پسر بزرگ خانواده خودشان، آنچنان عزت و احترامى تو پاگشاها بود كه نگو و نپرس، آخر هر پاگشاهم با هديه و سلام صلوات راهيمان ميكردند، که تا دوسه ماه سرمان گرم اين مراسمـها ... بعد از ماجراى واقعه مادر زن سلام، موجى از پاگشاكنون بنده و داماد جان درون فاميل هر دو طرف راه افتاد، چون هم من بچه بزرگ خانواده بودم و هم حسين پسر بزرگ خانواده خودشان، آنچنان عزت و احترامى تو پاگشاها بود كه نگو و نپرس، آخر هر پاگشاهم با هديه و سلام صلوات راهيمان ميكردند، که تا دوسه ماه سرمان گرم اين مراسمـها و بخور بخور و آشنايى با فاميلهاى جديد بود، آنچنان شاد و سرخوش بودم كه گويى خوشبختترين آدم دنيا هستم و هيچ مشكلى نميتونـه اين خوشبختى رو خراب كنـه،
اولين پاييز زندگى مشترك بـه خوشى سپرى شد و در شروع زمستان بوديم يه روز حسين عصر كه از سر كار بـه خونـه برگشت و با هم درون حال خوردن عصرانـه و صحبتهاى روزانـه بوديم حسين گفت ميخوام يه موضوعى رو باهات درميون بگذارم گفتم خوب بگو گفت حتما ميدونى كه يكى از ام بچه دار نميشـه و بزرگم نيز بعد از شش سال بچه دار شده و من بخاطر همين موضوع هميشـه نگرانم ، گفتم نگران چى؟؟ گفت نگران اينكه نكنـه ما هم بچه دار نشيم ،
با اين حرف نـهال نگرانى از بچه دار نشدن درون دل من هم جوانـه زد و منى كه فكر ميكردم هيچ موضوعى نميتونـه خوشبختيمو خراب كنـه اينبار موضوعى براى ناراحتى و نگرانى داشتم،
روزهام شده بود فكر كردن بـه بچه و بچه دار شدن، مثل وقتايى كه امتحان داشتم دوباره افتاده بودم تو خط نمازاى اول وقت و راز و نيازهاى آخر نماز ،
تا اينكه راز و نيازهاى من بـه يكماه هم نكشيد و وقتى جواب پوزيتيو آزمايشگاه رو گرفتم از خوشحالى درون پوست خود نمى گنجيدم و فهميدم بجز كارنامـه قبولى خرداد با معدل بالا ورقه ديگرى هم درون دنيا هست كه خيلى خوشحالت كنـه ، موقع برگشتن از آزمايشگاه وقتى سوار اتوبوس شدم که تا رسيدن بـه خونـه چندين باره جواب رو از كيفم درون آوردم و با ديدن جواب ميخواستم از خوشحالى جيغ ب ولى جيغم رو با ذوق مادر شدنم قورت ميدادم، اون روز عصر وقتى خبر حاملگيم رو بـه حسين دادم حسين سجده شكر كرد هنوز هم هر وقت اتفاق خوبى براش بيفته همينكارو انجام ميده،
باز هم افتادم روى ريل خوشبختى و غم و غصه ها پر كشيدن و رفتن ، که تا اينكه ويارهاى سخت و وحشتناك شروع شد،
ديگه هيچ غذا و دستپختى حالمو خوب نميكرد بجز غذاهاى مادر،
بعد از يكى دو ماه كه حالم بهتر شد يه روز تعطيل كه خونـه پدرم بوديم از اينكه ديدم طبقه اول خونشون خاليه و مستاجرشون رفته فكرى بـه ذهنم خطور كرد و به حسين گفتم ما كه اونجا زندگى مستقلى نداريم و حالا حالا هم صاحبخونـه نميشيم اگر مايل باشـه بياييم و طبقه اول خونـه پدرم ساكن بشيم، هم حسين و هم مادرم اينا ازين فكر من استقبال كردند و 👇🏻👇🏻

Read more

Media Removed

صبح يكى از روزهاى پاييزى تو اتاقى كه روبه حياط بود تنـهايى نشسته بودم و داشتم براى صبحونـه چاى و بيسكوييت ميخوردم ، مجله ورق ميزدم و به عكساى بچه ها نگاه ميكردم، صداى درون حياط منو متوجه خودش كرد پنجره اتاق مادرم رو ديدم كه وارد حياط شد و در رو خيلى آروم بست، معمولا مادرم اين موقع از روز بيرون نميرفت ... صبح يكى از روزهاى پاييزى تو اتاقى كه روبه حياط بود تنـهايى نشسته بودم و داشتم براى صبحونـه چاى و بيسكوييت ميخوردم ، مجله ورق ميزدم و به عكساى بچه ها نگاه ميكردم،
صداى درون حياط منو متوجه خودش كرد پنجره اتاق مادرم رو ديدم كه وارد حياط شد و در رو خيلى آروم بست، معمولا مادرم اين موقع از روز بيرون نميرفت كنجكاو شدم و رفتم تو راهرو ، مادرم كفشاشو درون آورده بود و داشت ميومد تو گفتم سلام كجابودى،
- هيس يواشتر ننـه خونست ، - مگه چى شده
- بيا بريم تو ميخوام يه چيزى نشونت بدم، دوتايى رفتيم تو اتاق جلويى و من درو بستم، مادر از زير چادر يه پاكت درآورد و گفت نميدونم بهت بگم نگم، - بگو ديگه دلشوره گرفتم، مادر پاكت رو گرفت طرفم و گفت من حامله ام،
- چى؟؟!!
- رفته بودم آزمايشگاه ، تست دادم جوابش مثبته
- يعنى ميخواى دوباره بچه دار بشى؟
- خوب آره ، بعد از يوسف پدرت خيلى غصه دار شده، ميدونى كه چقدر بچه دوست داره، هر روز ميره سرخاك يوسف و بعد ميره سركار، روزبروزم حال و روزش بدتر ميشـه فقط اومدن يه بچه ميتونـه داغ يوسف رو از يادش ببره،
- آخه الان وضعيت فرق ميكنـه من شوهر كردم تو الان داماد دارى - آره من همـه اينارو قبول دارم ولى من فقط سى و چهارسالمـه تو ميگى چون داماد دارم بايد ديگه بچه دار نشم و تو غم يوسف بسوزم بنظرت اين انصافه، مادر اينو كه گفت زد زير گريه، هيچ جوابى نداشتم از طرفى دلم بـه مادرم ميسوخت اما از طرف ديگه دوست نداشتم مادرم بچه بياره ، يعنى عكس العمل حسين و فاميلهاش و همينطور اقوام خودمون چى ميتونست باشـه، مادر چشماشو با چادرش پاك كرد و بلند شد و رفت، وقتى عصر حسين از سر كار برگشت طاقت نياوردم و موضوع رو سريع بهش خبر دادم حسين غش غش خنديد گفت مباركه بعد ميخواى صاحب يه يا برادر جديد بشى؟؟ گفتم چرا ميخندى، - خوب برام جالبه، هيچوقت فكر نميكردم يه مادر زن خيلى جوون قسمتم بشـه، تو هم نبايد از باردارى مادرت ناراحت باشى حتما صلاح درون اين بوده انشاالله كه خيره، يكى دو هفته گذشت که تا تونستم با اين موضوع كنار بيام، البته هنوز ته دلم دلخور بودم ولى ديگه بـه روم نمياوردم،
بعد از ايام عيد دوباره هوس درس خوندن بسرم زده بود براى امتحانات متفرقه تو همون دبيرستانى كه ميرفتم ثبت نام كردم و تو خونـه شروع كردم بـه خوندن و دوره كردن كتابها و جزوه هاى درسى، گفتم هرطورى شده بايد ديپلمم رو بگيرم ، ارديبهشت بود و درسهارو داشتم كامل دوره ميكردم تو همون دوره كردنـها بود كه فهميدم براى بار دوم خدا بهم بچه داده و دوباره ميخوام مادر بشم خيلى خوشحال شدم، حس ميكردم دوباره زندگي داره شيرين ميشـه👇

Read more

Media Removed

. . بهم گفت: «تا حالا شكار رفتي؟» گفتم: «نـه» گفت: «من قبلا مي‌رفتم، ولي ديگه نمي‌رم، آخرين باري كه شكار رفتم، شكار گوزن بود، خيلي گشتم يه گوزن پيدا كردم. من بهش شليك كردم، درست زدم بـه پاش، وقتي رسيدم بالاي سرش هنوز جون داشت، نفس مي‌كشيد و با چشم‌هاش التماس مي‌كرد، زيباييش مسخم كرده بود، حس كردم كه ... .
.
بهم گفت: «تا حالا شكار رفتي؟» گفتم: «نـه» گفت: «من قبلا مي‌رفتم، ولي ديگه نمي‌رم، آخرين باري كه شكار رفتم، شكار گوزن بود، خيلي گشتم يه گوزن پيدا كردم. من بهش شليك كردم، درست زدم بـه پاش، وقتي رسيدم بالاي سرش هنوز جون داشت، نفس مي‌كشيد و با چشم‌هاش التماس مي‌كرد، زيباييش مسخم كرده بود، حس كردم كه مي‌تونـه دوست خوبي واسه‌م باشـه، مي‌تونستم نزديك خونـه يه جاي دنج واسه‌ش درست كنم. اما خوب كه فكر كردم فهميدم كه اين‌جوري اون گوزن واسه هميشـه لنگ مي‌زنـه و و هر وقت من رو ببينـه ياد بلايي مي‌افته كه سرش آوردم، از نگاهش فهميدم بزرگترين لطفي كه مي‌تونم درون حقش بكنم اينـه كه يه گلوله صاف تو قلبش شليك كنم.» بعدش گفت: " تو هيچ‌وقت نمي‌توني با كسي كه بدجور زخيمش كردي دوست باشي" 🔸️ #قهوه_سرد_آقای_نویسنده 🔸️ #روزبه_معین 🔸️ #نیماژ
.
پ.ن : بعد از تموم شدنش توی یـه شوک ِ عجیب قرار مـی گیرید .. انقدر درگیر شخصیت های داستان مـیشید کـه بیرون اومدنش فکر کنم کار آسونی نباشـه ..
چند ساعتی مـیشـه تمومش کردم و الان قشنگ توی اون تیمارستان و حال و هوای شخصیت های داستان نظیر : رئیس و مـیکائیل و سام گیر کردم کـه انگار نـه انگار همش تخیلات نویسنده بوده .. همـین قدر واقعی ، همـین قدر تاثیرگذار ..
در یک کلام فوق العاده بود .. اگر نخوندین بخونید و کیف کنید .. اگر هم خوندین توی کامنتا نظر خودتونو بنویسید ✍
من که‌ قطعا بازم مـی خونمش 😍👌❤
______
#کتاب #کتاب_خوانی #کتاب_بخوانیم #مطالعه

Read more

Media Removed

هميشـه گمان ميكردم روزگارى كه فرزندى داشته باشم شرايطى كه او درون آن رشد و نمو پيدا خواهد كرد نسبت بـه زمان كودكى من قطعاً بهتر خواهد بود و بسيار متفاوت ولى الان كه درون بى برقى مشغول باد زدن م با بادبزن هستم و ديدن قطرات ريز عرق بر سر و صورتش كلافه ام كرده بـه مقايسه اين شرايط چهل ساله فكر ميكنم شايد تنـها اختلاف ... هميشـه گمان ميكردم روزگارى كه فرزندى داشته باشم شرايطى كه او درون آن رشد و نمو پيدا خواهد كرد نسبت بـه زمان كودكى من قطعاً بهتر خواهد بود و بسيار متفاوت ولى الان كه درون بى برقى مشغول باد زدن م با بادبزن هستم و ديدن قطرات ريز عرق بر سر و صورتش كلافه ام كرده بـه مقايسه اين شرايط چهل ساله فكر ميكنم شايد تنـها اختلاف ميانشان پيشرفت تكنولوژى باشد كه آن هم ربطى بـه كشور ما ندارد هنوز جنگ هست و جنگ و... ميخواهم همـه را بنويسم ولى مى هراسم از اين حجم تلخى دلم ميسوزد براى تمام كودكان سرزمينم كودكان ديروز و امروزش كاش معجزه اى شود و ما از اين يخزدگى درون زمان نجات يابيم
پ.ن :سوفيا درون اين عكس مشغول نانايه تورو خدا يه وقت نگين بـه كسى ميان ميبرنش ازش اعترافم ميگيرن

Read more

#ايران_سرزمين_خسته_از_رنج ما ملت نجيب يكتاپرست را بـه جايي رسانده اند كه گلو پاره مي كنيم براي شادي هاي بي ملاحظه ي شانسي... قبل از هر مسلكى ايرانيم از تبار اين خاكِ که تا بُنِ تاريخْ زخمى و خسته راستش را بخواهيد اسم ايران همراه با سمفوني را كه مي شنوم، دلم مي خواهد مثل پيغمبري كه قرن ها عمر يك ... #ايران_سرزمين_خسته_از_رنج
ما ملت نجيب يكتاپرست را بـه جايي رسانده اند كه
گلو پاره مي كنيم
براي شادي هاي بي ملاحظه ي شانسي...
قبل از هر مسلكى ايرانيم
از تبار اين خاكِ که تا بُنِ تاريخْ زخمى و خسته
راستش را بخواهيد اسم ايران همراه با سمفوني را كه مي شنوم،
دلم مي خواهد مثل پيغمبري كه
قرن ها عمر يك ملت و ضربان و زخمش را ديده،
هق ب و چون خدايي
به خاك و قبله اش بوسه و سجده...
تقصير ماست كه تو هنوز رنجورى
كه تو هنوز تشنـه ي باراني
كه تو هنوز متلاطم از طوفانى
كه هر بي اصالتى درون مقابل قدمت و دينت،
ادعاي اصالت و مذهب مي كند
تقصير ماست كه فرزندانت بر مسند هدايتت نيستن
تقصير ماست كه همـه تو را بـه بازي مي گيرند
و كسي با تو بازي نمي كند
تا بوده همين بوده
كه نفهميديم سرنوشت ملتي تغيير نخواهد كرد،
مگر آنكه خودشان بخواهند...
غمم نيست كه زير پايت مي نشينند يا نـه
غمت نباشد ايرانم،
غرور و عزت مچاله ام،نعلين پايت
#سيدمصطفي_مـهرآذين
#ايران_زيباترين_نام_تاريخ
#و_زيباتر_مي_شود_اگر
#من_همان_خلف_زاده_اي_باشم_كه_تو_زاييده_اي
______________________________

Read more

Media Removed

انسيه كى كه درون يكى از لوكيشن هاى ''ممنوعه "كه سكانس مـهمى درون آن رقم خورد درخانـه اى نمور و دلهره آور با كمترين امكانات ممكن كه براى من غير باور بود درون تهران كلان شـهر هنوز همچين جايى رو ميشود از نزديك ديد ولمس كرد زندگى ميكنـه. اين بچه بـه همراه خانواده كه مستاجرش بودن و براى امرار معاش بـه گروه هاى فيلم ... انسيه كى كه درون يكى از لوكيشن هاى ''ممنوعه "كه سكانس مـهمى درون آن رقم خورد درخانـه اى نمور و دلهره آور با كمترين امكانات ممكن كه براى من غير باور بود درون تهران كلان شـهر هنوز همچين جايى رو ميشود از نزديك ديد ولمس كرد زندگى ميكنـه. اين بچه بـه همراه خانواده كه مستاجرش بودن و براى امرار معاش بـه گروه هاى فيلم بردارى اجاره ميو مالك جديد خونـه بـه مدت دو هفته زمان براى تخليه بـه اين خانواده داده بود ☹️😓
هى حالا شرايط بدتر و سكوت ما بيشتر😡

Read more

Media Removed

ماكسيما تازه اومده بود يكي از دوستاي ما خريد و پيشنـهاد داد نوروز بريم شمال ويلاي ما، سهيلا و عباس تازه نامزد كرده بودن ما دو دل بوديم بريم نريم بالاخره دوستمون اصرار زياد كرد و ما شنبه صبح راهي شديم تهران بارون ميومد از كوي فراز پيچيديم تو يادگار كه سفرمونو اغاز كنيم اين دوستمون گفت لييديز اند جنتلمن ... ماكسيما تازه اومده بود يكي از دوستاي ما خريد و پيشنـهاد داد نوروز بريم شمال ويلاي ما، سهيلا و عباس تازه نامزد كرده بودن ما دو دل بوديم بريم نريم بالاخره دوستمون اصرار زياد كرد و ما شنبه صبح راهي شديم تهران بارون ميومد از كوي فراز پيچيديم تو يادگار كه سفرمونو اغاز كنيم اين دوستمون گفت لييديز اند جنتلمن كمربندهاتونو ببنديد وعده ديدار ما ته دره!!!! ما هم بـه خيال اينكه شوخيه همـه زديم زير خنده و چشمتون روز بد نبينـه،منو كوين جلو نشسته بوديم سهيلا و عباس و سيسيلي عقب ، جاده ترافيك بود اقا رفتني از تهران که تا شمال ماشين يه وري بود چرخ سمت منو كوين از روي كوه ميومد برگشتني هم بر عكس لاستيك سمت منو كوين تو دره بود تمام راه رو از شونـه خاكي جاده رفتيم و برگشتيم با سرعت صدو بيست الي صدو سي از اين بدتر كه دكمـه هاي پخش ماشين روي فرمون زير دستش بود ترانـه که تا ميگفت آآآآآ...ميزد اهنگ بعدي،اهنگ بعدي که تا ميگفت تيشتا که تا تيتاااش... ميزد بعدي، بعدي ميگفت ديندارا ديدان...اهنك بعدي حتي از موسيقي هم لذت نبرديم اگ يه بخت برگشته اي ازمون سبقت ميگرفت اگه شده ميفرستادش ته دره ولي راهو ازش بعد ميگرفت خلاصه اظطراب و سر گيجه و دل پيچه با هم بهمون هجوم اورده بود و مدام اون جمله ليديز اند جنتلمنِ ابتداي راهش تو گوشمون بود عباس كه تمام طول سفر سكوت كرده بود و بعدها گفت من چند بار اشـهد خوندم(جون دوسته) بخصوص اونجايي كه راننده خوابش بود😂😂يادم رفت بگم نرسيده بـه مرزن اباد دوستمون يه چرتي زد پشت فرمون كه با جيغهاي ما بيدار شد تازه پررو گفت چيه بابا ژان(اينجوري حرف ميزنـه🤪)چرا جيغ ميژنيد؟خلاصه پليس جلومونو گرفت که تا ايست داد دوستمون بـه من گفت ديدي عژيژم ديد گفتم كوينو نيار ميگيرنمون تا
پياده شديم پليس گفت اقا صدو سي که تا داري ميري چيكار ميكني ميدوني چند که تا ماشينو منحرف كردي شما؟؟؟ اصلا هم بـه كوين كاري نداشت،هنوز مد نشده بود ماشينو بخوابونن جريمـه رو نوشتن تقديم كردن و ما بـه سفر هيجان انگيزمون ادامـه داديم،،،،اين عكس رو بـه محض ورودمون بـه شـهرك گرفتيم بـه شكرانـه اين كه هنوز زنده ايم،،،حالا بماند اون سه روزي كه اونجا بوديم چه بر سرمون اومد كه خودش داستانيه فقط اينو بگم شب همـه خوابيدن شومينـه خاموش شد منو سيسيل داشتيم يخ ميزديم ويلا سرد شده بود نفت هم تو انبار بود بيرون ويلا كليد نداشتيم بياريم اول تمام عرقهاي تو يخچال رو ريختيم كه هيزمـهاي شومينـه روشن بمونن عرقها كه تموم شد رفتيم بـه ترتيب سراغ اول ودكاهها بعد ويسكيها🤪🤪شومينـه لاكچري سوز نديده بوديد كه تاحالا،خلاصه هر چقدر اون مارو دق داد ما خونـه خرابش كرديم #سفر #

Read more

Media Removed

#grattis #sverige . مى نويسين، . خوش بـه حالت!! خوش بـه حالتون! خوش .... . مى پرسم، چرا؟ جوابى كه اغلب از شما مى گيرم، چون ايران نيستى!! . دلم از خوندن اين جوابها مى گيره! غمگين مى شم! اى كاش انقدر غصه و نگرانى نداشتين كه اين را بهم بگين! خوش بـه حالم كه توى كشورم نيستم!!!!!. . بر مى گردم ... #grattis #sverige .

مى نويسين،
.
خوش بـه حالت!!
خوش بـه حالتون!
خوش ....
.
مى پرسم، چرا؟
جوابى كه اغلب از شما مى گيرم، چون ايران نيستى!!
.
دلم از خوندن اين جوابها مى گيره!
غمگين مى شم!
اى كاش انقدر غصه و نگرانى نداشتين كه اين را بهم بگين!

خوش بـه حالم كه توى كشورم نيستم!!!!!. . 😔😔😔 بر مى گردم بـه سى و أندى قبل،
وقتى مى خواستيم بـه سوئد بيايم، هنوز كلاس اخر دبيرستان بودم، تازه زايمان كرده بودم و امتحان هاى نـهايى ام باقى مونده بود!
هنوز غم و اندوهى را كه براى ترك خانواده و كشورم را داشتم فراموش نمى كنم!
يادمـه حتى تو خيابون اشكهام بند نمى اومد و مجبور بودم سرم را انقدر پايين بگيرم که تا كسى متوجه حال من نشـه!

يادمـه چطور روزهاى اخر توى بغل مادرم مى خوابيدم و غم دورى ازش قلبم را پاره پاره مى كرد!

يادمـه چه دردى كشيدم روزى كه از فرودگاه مـهراباد براى اخرين بار برگشتم و صورت بغض الود مادر و پدرم را ديدم!

يادمـه هر دفعه كه بـه ايران زنگ مى زدم و همـه دور هم بودند چقدر دلم مى گرفت و غربت گلوم را فشار مى داد.

چقدر پشت پنجره بـه كوچه خيره مى شدم كه پستچى بياد و نامـه اى برام داشته باشـه!.
.
سالها گذشته و خيلى چيزها تغيير كرده،!
قلب من هم اروم تر شده، اينجا خونـه ام شده و ريشـه گرفته ام.
.ولى هموز هم بعضى دلتنگى ها هست و هميشـه خواهد بود!
.

براى همـه مردمم، ارامش، اسايش، رفاه و سلامتى از خدا مى خوام
كه هيچوقت رفتن از كشورشون را ارزو نداشته باشند!

Read more

Media Removed

حتما ورق بزنيد. اصلا نميشـه از توى عكساي اين كتدرال انتخاب كرد. اگر بخوام ازش براتون بگم دو روز طول ميكشـه. خودش بـه تنـهايي يه پروژه دانشگاهي تموم عياره. بزرگترين كليساي پراگ بـه اسم كليساي جامع سن ويتوس كه با. هم بـه سبك گوتيك هستش. اول يه نكته بهتون بگم بعد برين سر وقت مطالعه اينا. ميدونستين هم دوران ... حتما ورق بزنيد. اصلا نميشـه از توى عكساي اين كتدرال انتخاب كرد. اگر بخوام ازش براتون بگم دو روز طول ميكشـه. خودش بـه تنـهايي يه پروژه دانشگاهي تموم عياره. بزرگترين كليساي پراگ بـه اسم كليساي جامع سن ويتوس كه با. هم بـه سبك گوتيك هستش.
اول يه نكته بهتون بگم بعد برين سر وقت مطالعه اينا.
ميدونستين هم دوران با گوتيك ،زمانيكه درون اروپا هنوز كليسا بـه شدت و سختگيرانـه حكومت ميكرد و در ريز ترين مسائل مردم با ديكتاتورى قانون وضع ميكرد و ماليات هاى سنگين ميگرفت، توى ايران، زكرياي رازي ، الكل رو كشف كرد؟
ميدونستيد؟
بگذريم
اين همون كليساييه كه از پنجره ى اتاقم و روى تپه و اون سمت رودخونـه كاملا مشـهوده و نميشـه پراگ رو بدون ديدن روى ماهش ترك كرد.
هر سمتى سرت رو بچرخونى توى چشمـه.
از گلدن لين که تا اينجا ده دقيقه راهه و اين كليسا توى محوطه ى كاخ پراگه و همـه ى اينا توى يك مجموعه قرار گرفتن كه بعدا شـهريت پيدا ميكنـه.
اين كليسا محل اقامت اسقف اعظم و تاج گذارى ها بوده.
البته امروزه چون فقط ٢ درصد از مردم پراگ از كليسا استفاده ميكنن، فقط جنبه گردشگرى داره.
اگر دوست داريد تاريخچش رو بنويسم يا از گوگل بذارم. اگر نـه فعلا از نماى بيرونى حظ بصرى ببريد که تا من داخلشو رو بذارم كه ببينيد چه خبره.
فقط يه نكته رو بدونيد، پراگ و بارسلون که تا اينجا تنـها شـهرهايي بودن كه براى بازديد از كليسا ازت پول ميگرفتن. نـه ميلان نـه رم نـه بروكسل نـه حتي نوتردام پاريس، و ... هيچ كودوم از توريست ها هزينـه نميگرفتن.
ساگرادا فاميليا ى بارسلون رو ميگيم چون تموم نشده دارن براى ساختش پول جمع ميكنن. اين ديگه چرا؟ عجيب بود
اها راستي
اگه تاريخچه ميخواين بذارم كامنت بذارين

Read more
. ما فقط "روزه" رو خرابش نكرديم! روزه تنـها چيزی هست كه نتوانسته ايم خرابش كنيم! معمولا عبادات بر اساس "فعل" است، يعنی بايد كاری بكنيم اما روزه بر اساس "عدم فعل" هست يعنی بايد كارهايی را نكنيم( نخوريم و نياشاميم و ...) همين هم باعث مـی شود نسبت خلوصش بيشتر باشد، چون مـی شود بی سر و صدا روزه گرفت! طوری ... .
ما فقط "روزه" رو خرابش نكرديم!
روزه تنـها چيزی هست كه نتوانسته ايم خرابش كنيم!
معمولا عبادات بر اساس "فعل" است، يعنی بايد كاری بكنيم
اما روزه بر اساس "عدم فعل" هست يعنی بايد كارهايی را نكنيم( نخوريم و نياشاميم و ...) همين هم باعث مـی شود نسبت خلوصش بيشتر باشد، چون مـی شود بی سر و صدا روزه گرفت! طوری كه هيچكس هم نفهمد و لذا احتمال ريا و تظاهر درون آن خيلي كمتر از ساير عبادات و مناسک و شعائر است.

انگار خدا از همان اول مـی دانسته كه ما به منظور نماز ستاد اقامـه نماز درست مـی كنيم
توی گزينش، از نماز جمعه مـی پرسيم! به منظور حجاب، گشت ارشاد راه مـی اندازيم، به منظور زيارت، جناح بندی سياسی درون نظر مـیگيريم، به منظور قرآن، مسابقه و رقابت درست مـی كنيم و برای بقيه هم ستاد احيای امر بـه معروف و نـهی از منكر مـی زنيم!

خدا از همان اول كار، حساب روزه را جدا كرد که تا بنده هايش درون مـهماني خاص خودش باشند و فرمود: "الصوم لی و أنا أجزى بـه "روزه مال خودم هست و پاداشش هم با من است" قدر روزه هايتان را بدانيد، که تا هنوز دست كاری نشده و مثل بقيه خرابش نكرده ايم!
مراقب خوبی هايتان باشيد! مواظب رابطه قشنگتان با خدا باشيد

اينجا تنـها منطقه ای هست بين شما و خدا كه هنوز پای اين و آن بهش نرسيده و هنوز، خيلی دست نخورده!
هوای خلوتش را خيلی داشته باشيد! که تا اين طراوت و سرسبزی و صفا و زيبايی و هواي سالم را دارد
خوب حالش را ببريد!

#طبیعت #سوئیس #حرف_حساب #روزه #کانال_تلگرام_قشنگستان

Read more

Media Removed

. از ميان رويا آمده بود .روى پرده ى سينما حال و هواى كلاسيك هاى هاليوود را زنده مى كرد . آفاق كه بود درون فيلم نرگس از بعد كوچه هاى جنوب شـهر تهران و از ميان فقر چنان عاشقانـه عبورت مى داد كه نفهمى اينـهمـه زشتى ،گرسنگى و دزدى و خيانت از كجا آمده!؟ مـهم او بود كه تنت را مى لرزاند وقتى بستر براى هم آغوشى معشوقش با ديگرى ... .
از ميان رويا آمده بود .روى پرده ى سينما حال و هواى كلاسيك هاى هاليوود را زنده مى كرد .
آفاق كه بود درون فيلم نرگس از بعد كوچه هاى جنوب شـهر تهران و از ميان فقر چنان عاشقانـه عبورت مى داد كه نفهمى اينـهمـه زشتى ،گرسنگى و دزدى و خيانت از كجا آمده!؟ مـهم او بود كه تنت را مى لرزاند وقتى بستر براى هم آغوشى معشوقش با ديگرى پهن مى كرد .
در سرب اما نگاه التماسش تو را و مرا و همـه را با او سوار قايقِ كوچ مى كرد و از حقيقت فرارى مى داد .انگار كه نـه ،واقعا حقيقت چشمان او بود كه متهم بود بـه تيفوس و نداشت .كه بـه جرم يهودى بودن از خودى و ناخودى ،بد مى ديد .دلت مى لرزيد يا قلبت مى ايستاد درون آن آخرين التماسش براى ماندن كنار عشقش،نمى دانم .هنوز مانده ام همانجا درون همان اسكله كه مى رفت که تا پرده ى آخرش باشد كه اى كاش نبود كه هر پرده از حضور او حال و هواى ديگر داشت .
خاطره ى بچه هاى هنرهاى دراماتيك مشترك بود .از نگاه همـه ى آنـها زيباروى فريبنده اى درون دانشكده شان بود كه نامش فريماه بود.
جمعه نوشته هاى من بـه كسانى كه دوستشان مى دارم درون اين سال نو با تو آغاز مى شود كه مسحورم كردى با بازى و نگاه و زيباييت و حيف كوتاه بود تعداد حضورت اما خوب كه ماندگار ،فريماه فرجامى نازنين سينماى ما .
خداوند حفظت كند دوست داشتنى زيباروى❤️💋
تينا پاكروان
#فريماه_فرجامي
#جمعه_نوشته

Read more

سلام.من تقريبن ده روزى هست كه درگير دوا و درمون سه که تا بچه گربه شدم.اين دو که تا بعد از ده روز كه تو دامپزشكى پانسيون شده بودن امروز برگشتن پيش مادرشون.چشم همشون عفونت شديد داشت.الان خدا رو شكر اين دوتا خوب شدن و واكسن هم زدن.اما يكى ديگه شون كه هنوز تو دامپزشكيه خيلى اوضاع و احوالش خوب نشد طفلك.متاسفانـه ... سلام.من تقريبن ده روزى هست كه درگير دوا و درمون سه که تا بچه گربه شدم.اين دو که تا بعد از ده روز كه تو دامپزشكى پانسيون شده بودن امروز برگشتن پيش مادرشون.چشم همشون عفونت شديد داشت.الان خدا رو شكر اين دوتا خوب شدن و واكسن هم زدن.اما يكى ديگه شون كه هنوز تو دامپزشكيه خيلى اوضاع و احوالش خوب نشد طفلك.متاسفانـه هر دو چشمش رو از دست داده و بايد بزودى جراحى بشـه براى تخليه.خيلى دردناكه.واقعن نياز بـه يك حامى مـهربان و دائم داره.اين دو که تا كنار مادرشون همينجا مى مونن.اما اون طفلك واقعن بايد تو خونـه باشـه.بعد از جراحيش عكس مى ذارم ازش.اميدوارم بشـه براش يه جاى امن پيدا كرد.🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🌹

Read more

Media Removed

سلام بچه ها خوبين؟ روزي كه باهاش عقد كردم، دو ماه و نيم بود كه از فوت پدرش ميگذشت و در واقع من هيچوقت پدرِ همسرم رو نديدم.پدرش يه اخلاقي داشته كه شما دو که تا بچه فقط درس بخونيد و حالا حالا ها بـه هيچ كارى فكر نكنيد. احسان هم بنا بـه علاقش رشته ى مـهندسى كشاورزى رو توى دانشگاه ميگذرونـه اما سرطان پدر باعث ميشـه ... سلام بچه ها خوبين؟
روزي كه باهاش عقد كردم، دو ماه و نيم بود كه از فوت پدرش ميگذشت و در واقع من هيچوقت پدرِ همسرم رو نديدم.پدرش يه اخلاقي داشته كه شما دو که تا بچه فقط درس بخونيد و حالا حالا ها بـه هيچ كارى فكر نكنيد. احسان هم بنا بـه علاقش رشته ى مـهندسى كشاورزى رو توى دانشگاه ميگذرونـه اما سرطان پدر باعث ميشـه دو سال از زندگيش رو كامل درون خدمتش باشـه و زمانيكه پدر فوت ميكنن ، تنـها كسيكه مسئول زمينا و باغ ها ميشـه، احسانـه. وضعيت درخت ها وحشتناك بود و خاك مشكل اساسي داشت. و مـهمتر از همـه كسي بود كه فقط تئورى اطلاعات داشت.
يادمـه سر فصل گندم، طوفان كه ميشد و گندما ميخوابيد، احسان که تا مرز سكته ميرفت و البته يه دليل مـهمش هم احساس مسئوليت پذيريه شديديه كه هميشـه نسبت بـه خانواده داره.
با تدبيرش زمين هاى تيكه و جدا افتاده رو فروخت و زمين هايي با ابعادِ حالا كوچكتر (به دليل تفاوت قيمت) كنار اصليا خريد. باغ جديد احداث و به ادواتش اضافه كرد. اون روزا براى اينكه اين زير ساخت ها صورت بگيره، اصلا روند اسونى رو طي نكرديم و الان كه بـه اون روزها فكر ميكنم ميبينم عاشق روزهاى بحرانى زندگيمونم.
عكس سمت چپ ٦ سال پيش سر درو شاليه و عكس سمت راست ديروزه كه هنوز كمى که تا زمان درو مونده كه ميتونين توى استورى هاى امروز ببينين.
يكى از علايقم اينـه كه برم بـه اينجا سر ب، محصولات رو ببينم و الان که تا حدود زيادي ميدونم كه وقتي افت بـه هر محصولي ميزنـه بايد چه كرد.
يه خاطره ى بامزه براتون توى پست بعدى تعريف ميكنم چون بـه حجم كپشن اينجا قد نميده.
شما هم بـه علايق همسرتون علاقه منديد؟ بـه كارش با علاقه سر ميزنيد؟ زمانيكه مياد خونـه احوال كار و حالِ ارامششو ميپرسين؟

Read more

Media Removed

آدم پنجاهم | حبيب مرد بـه بسته شدن درون چشم دوخت ، سكوت شد ، دوباره صدا روان شد ، اى كاش عشق را زبان سخن بود ، مرد داشت با تصورش ور مى رفت انگشتانى كه بـه تار گيتار بند مى شد مثل باد ، اى كاش ... ، بـه طرف ميز زن رفت ، استكان كمر باريك را برنداشته بود كه چشمش بـه كاغذ مچاله شده افتاد ، چروك كاغذ را باز كرد ، خواند ، اشك ريخت ... آدم پنجاهم | حبيب
مرد بـه بسته شدن درون چشم دوخت ، سكوت شد ، دوباره صدا روان شد ، اى كاش عشق را زبان سخن بود ، مرد داشت با تصورش ور مى رفت انگشتانى كه بـه تار گيتار بند مى شد مثل باد ، اى كاش ... ، بـه طرف ميز زن رفت ، استكان كمر باريك را برنداشته بود كه چشمش بـه كاغذ مچاله شده افتاد ، چروك كاغذ را باز كرد ، خواند ، اشك ريخت ، برخاست بر روى پاهاى ناتوان شده اش ، بـه سقف نگريست ، بـه سمت درون يورش برد ، بـه خلوتى جاده خيره شد ، فرياد كشيد ، مردم را ، مردم را ، خدا را، ماشين قرمز رنگ پيچ جاده را پيچيد و صداى موزيكش پيچ را پر كرد " يار دبستانى من ، نوار پارچه اى بـه مچ راننده خيره شد بـه چشمان مرد ، مرد هنوز داشت فرياد مى كشيد ، شست دستش را نشان داد كه يعنى موافقم ، هم فرياد كشيد بـه اميد آينده بهتر اوووووو، مرد خم شد زانو زد ، كف دستش ساييد بـه زمين سخت، آدم هست ديگر مشت مى كوبد بر ديوار، بر ديوار، بر هستيش شايد باز شود درِ حسِ وا مانده اش بر آدميتش ، خدا كجاست درون يافت او از آدميت ، حس كرد كف دستش خيس شده هست از خونش ، دستى بر شانـه اش نشست " حبيب ، مرد ، شده باز ؟ حبيب هق هق كرد بر دستان روى شانـه اش ، که تا كى من نامـه خداحافظى مرگ بخونم تو اين دخمـه ى دم پيچ ؟ مگر زندگى كجا تمام شده كه آدم ها اين قدر زود بـه زود رويش را مى بوسند براى آخرين بار ؟ مگر من چقدر آدمم كه تحمل اين همـه خدا حافظى رو داشته باشم ؟ حبيب حرف نزد و هق هق هم نكرد آسمان باريد
پ . ن : آى آدم ها

Read more

Media Removed

. مى نويسم كه بغض برگرده واسه شـهرى كه جنگ خوابش كرد واسه خيلى چيزا كه با وعده انقلاب اومد و خرابش كرد! . توى شـهرى كه حالا يك عمره رو سرش خاكه! زيرش آتيشـه! فكر كن حتا اشكِ توو چشمات که تا بياد روى گونـه گِل مى شـه! . از تريبون مگه چقد دوره از تريبونِ مونده توو تهران ما صدامون چقد بشـه، برسه که تا ستادِ ... .
مى نويسم كه بغض برگرده
واسه شـهرى كه جنگ خوابش كرد
واسه خيلى چيزا كه با وعده
انقلاب اومد و خرابش كرد!
.
توى شـهرى كه حالا يك عمره
رو سرش خاكه! زيرش آتيشـه!
فكر كن حتا اشكِ توو چشمات
تا بياد روى گونـه گِل مى شـه!
.
از تريبون مگه چقد دوره
از تريبونِ مونده توو تهران
ما صدامون چقد بشـه، برسه
تا ستادِ مديريتْ بحران؟!
.
ها! ببخشيد اگه يهو اومدم
وسطِ مجلسِ بگو و بخند!
آى آقاى نسبتاً مسئول
انقلاب شما كيلويى چند؟!
.
نفتِ اين شـهرُ مى بَرى، باشـه
قطره قطره ش ولى حروم شما
خاااك بر سر شديم، هنوز خوابى!
خاااااك بر سرِ تموم شما
.
ها! ببخشيد اگه بهت برخورد
اوضا اينجا بگو خطرناكه
ما هنوز آدميم با اين فرق
ريه هامون همـه پُر از خاكه!
.
اره اهواز و آبادان دوره
واسه تفريح آخرِ هفته
انگارى جون آدما واست
ارزشش حتا كمتر از نفته!
.
پدرِ من شـهيد داده كه تو
آخرِ هفته ها برى چالوس!
لاأقل واسه مُرده هاى جنوب
آمبولانسا كَمن، بگو اتوبوس...
.
ها! ببخشيد اگه يهو اومدم
پا توو اين بگو و بخند
پدرى كه شـهيد داده برات
زيرِ خاكه!
هوا كيلويى چند؟!
.
#احمداميرخليلى
.
[ما درون دوره بی مسئولیت ترین مسئولان تاریخ‌ ایران هستیم]
#ایران #اهواز #خوزستان #آبادان #جنوب #خاک #خااک #خاااک #خااااک

Read more

Media Removed

گفتم يك پست كنكورى بذارم چون اين روزا درون كنار بقيه اخبار، تب #كنكور و انتخاب #رشته هم حسابى داغه . شايد يكى از مواردى كه درون شناخت درست بهم كمك كرد، #دانشگاه رفتنم درون شانزده سالگى بود قبل از اينكه دانشجو بشم. هيچ وقت درون روز بيشتر از سه ساعت براى كنكور درس نخوندم و در اون سال بيشترين #سفر رو من رفتم درون ... گفتم يك پست كنكورى بذارم چون اين روزا درون كنار بقيه اخبار، تب #كنكور و انتخاب #رشته هم حسابى داغه
.
شايد يكى از مواردى كه درون شناخت درست بهم كمك كرد، #دانشگاه رفتنم درون شانزده سالگى بود قبل از اينكه دانشجو بشم.
هيچ وقت درون روز بيشتر از سه ساعت براى كنكور درس نخوندم و در اون سال بيشترين #سفر رو من رفتم
در يك تصميم بسيار #عجيب 🤦‍♂️🙃 از سهميه بدون كنكور بنياد #نخبگان استفاده نكردم و كنكور دادم.😂 دوبار هم كنكور دادم يك بار رتبه م ٧٠٠ شد و بار دوم ١٩ (سال ١٣٩٢) اما همون بار اول بـه دانشگاه رفتم.
از پنجاه انتخاب دانشگاه فقط ٩ رشته-محل انتخاب كردم و همـه يك رشته بودن
و هزار و يك مورد ديگه كه حتى براى خودم هم هنوز عجيبه😂
اما چيزى كه مـهمـه،
كنكور #هدف شما را تغيير نخواهد داد
فقط مسير رسيدن بـه اون رو عوض ميكنـه
.
موفق باشيد

Read more

Media Removed

در خبرهاى امروز شنيدم كه #جواد_يسارى سرانجام بعد سالها مجوز گرفته و صدايش درون فيلمى شنيده مى شود.چقدر خوشحال شدم،گرچه هيچ وقت علاقمند ترانـه هايش نبوده ام.ياد آن نم اشكى افتادم كه سال ها پيش وقت يك گفتگوى مطبوعاتى ته چشم هايش ديده بودم.وقتى از او پرسيدم چرا نمى خوانى،سكوتى كرد و آهى كشيد و گفت:"از ... در خبرهاى امروز شنيدم كه #جواد_يسارى سرانجام بعد سالها مجوز گرفته و صدايش درون فيلمى شنيده مى شود.چقدر خوشحال شدم،گرچه هيچ وقت علاقمند ترانـه هايش نبوده ام.ياد آن نم اشكى افتادم كه سال ها پيش وقت يك گفتگوى مطبوعاتى ته چشم هايش ديده بودم.وقتى از او پرسيدم چرا نمى خوانى،سكوتى كرد و آهى كشيد و گفت:"از من مى پرسى؟"نم اشك درست همين جا بود كه درون چشم هايش نشست.نم اشكى كه شايد براى او كه روزگارى پهلوان و لوطى محل بود افت داشت.صدايش حبس شده بود درون يك فروشگاه لوازم خانگى درون چهارراه شاپور،بين يخچال هاى چند فوت و آبگرمكن هاى گازى.توى چشم هايم نگاه كرد و گفت:"آخه مگه من چى خوندم؟مگه غير واسه مردم واسه كس ديگه اى خوندم؟"و من پاسخى نداشتم.سرم را پايين انداختم و حرف را عوض كردم.
مصاحبه چاپ شد و عنوانش را گذاشتم "ملاقات با لوطى"و البته مجله درون دادگاه مطبوعات هم كه اگر اشتباه نكنم هنوز آقاى #مرتضوى رييسش بود توبيخ شد كه چرا بـه سراغ او رفته ايم؟
حالا درون روزگارى كه #حامد_همايون هاو #حميد_هيرادها مى خوانند چرا جواديسارى نخواند؟در روزگارى كه ترانـه ها پر از واژه هاى لعنتى و كثافت و ....است چرا يسارى از هفت آسمون و محراب و صبر ايوب نخواند؟ كاش هيچ صدايى هيچ گاه بـه حبس نرود.....خوش اومدى لوطى!

Read more

Media Removed

. عیک: من کربلا بودم داشتم مستی مـیکردم . درون نوشانوش الهم اجعل محیـای محیـا... درون مستی سکر آور چای موکب ها درون ترنم موسیقی هلابیکم ... عدو : رسیدم تهران درون چکاچک بوسه و سوغاتی و قبول باشـه و خوش آمدی کرمانشاه ریخت ...من زلزله زده بودم هیچ کاری از دستم برنمـی آمد. یک تکه فلز و‌چوب توی خانـه داشتم . اتفاقی ... .
عیک: من کربلا بودم داشتم مستی مـیکردم . درون نوشانوش الهم اجعل محیـای محیـا... درون مستی سکر آور چای موکب ها درون ترنم موسیقی هلابیکم ...
عدو : رسیدم تهران درون چکاچک بوسه و سوغاتی و قبول باشـه و خوش آمدی کرمانشاه ریخت ...من زلزله زده بودم هیچ کاری از دستم برنمـی آمد. یک تکه فلز و‌چوب توی خانـه داشتم . اتفاقی مـهمش کرده بود شده بود تندیس جشنواره شعر و فجر . مـی خواستم کاری م گذاشتمش به منظور فروش . با پایـه سه مـیلیون هیچزورش نرسید یکجا بخرد . همـه مثل هم بودیم . یک نفر گفت سه تومن گذاشتم به منظور ماشینم مـیدهم بـه تو تندیست هم را نفروش. همـه مـی خواستند کمک کنند شماره کارت گذاشتم . هزار تومن هزار تومن جمع شد. شد سی و شش مـیلیون . .
عسه : رفتم کرمانشاه اوضاع را دیدم و برگشتم برآوردهایی داشتم و سوژه هایی را به منظور کمک انتخاب کردم . .
عچهار و پنج و شش : درون سرپل ذهاب خانـه ای هفتاد متري ساختیم روبروی اداره آموزش و پرورش به منظور دو مظلوم و بی پناه
.
عهفت: رفیق هم اشک و لبخندم مـهدی قزلی مدیرعامل بنیـاد شعر و ادبیـات داستانی زنگ زد بیـا تبریز اختتامـیه شعر فجر گفتم برگزیده کـه نیستم براي چي بيام ؟ گفت: تندیست را فروختی دادی بـه زلزله زده ها مـی خواهیم یک تندیس دیگر بدهیمت کـه ویترینت بی تندیس فجر نماند. گفتم نمـی آیم گفت . تو‌کارت را کردی بگذار من هم کارم را م فلذا خفه شو بلند شو بیـا . مگر مـی شود بـه برادر بزرگ نـه گفت ؟؟. عكس هشت :چقدر كيف داد گرفتن تنديس از دست يك امام جمعه مشتي و با فتوت و مردمي امام جمعه اي كه با تاكسي رفت آمد ميكند و نرده هاي بين مردم و مسوولين را گفته بردارد. .
.

عكس هشت : تنديس را گرفتم و اجازه اينكه يك دقيقه حرف ب . گفتم ممنونم كه تنديس داديد اما كرمانشاه هنوز زخمش تازه هست . هنوز مردم بي سرپناهند. گزارشي از خانـه درون حال ساخت دادم و عرض كردم دوازده ميليون كم داريم . خودم دارم اين ور و آن ور مي جورش كنم توي اين سالن هم اگر كسي هست كه كمك كند بسم الله ... وگرنـه ممكن هست اين تنديس جديد هم چوب حراج بخورد ... شب توي فرودگاه دكتر جوادی معاون وزير ارشاد تشكري كرد و گفت حلش ميكنيم ان شاالله... توي دلم گفتم : اين هم يك قول مثل قول هاي ديگر مديران. خيلي حسابي رويش باز نكردم . .
عكس نـه: يك هفته بعد مـهدي قزلي زنگ زد گفت چك دوازده ميليوني ات كه دكتر جوادی قول داده بود حاضر است. بيا بگير . توي شانـه هايم جوش زد دوتا بال درون حال جوانـه زدن بود. مسووليني هم داريم كه قول ميدهند و وفا ميكنند فلذا اي والله ...
.
ادامـه درون كامنت اول..

Read more

Media Removed

. . #بسم_رب_الشـهدا_والصدیقی همـه چيز از همان هشت و نوزده دقيقه معروف شروع شد ... همان لحظه‌ای كه خدا تصميم گرفت خون بهای يكی از بندگان عزيز خودش شود . بـه نظرم بايد از هشتاد ميليون نفر ايرانی پرسيد آن لحظه كجا بودی و چه كار ميكردی؟ مثلا شايد مادری بگويد درون لذت فكر كردن بـه قراری بودم كه به منظور دو ساعت ... .
.
#بسم_رب_الشـهدا_والصدیقی
همـه چيز از همان هشت و نوزده دقيقه معروف شروع شد ...
همان لحظه‌ای كه خدا تصميم گرفت خون بهای يكی از بندگان عزيز خودش شود .
به نظرم بايد از هشتاد ميليون نفر ايرانی پرسيد آن لحظه كجا بودی و چه كار ميكردی؟
مثلا شايد مادری بگويد درون لذت فكر كردن بـه قراری بودم كه به منظور دو ساعت بعد با جگر گوشـه‌ام گذاشته‌ام
و يا همسری بگويد درون حال انجام كارهايم بودم كه به منظور عصری كه همسرم وعده كرد زود برميگردد ، اماده شوم
يا مثلا نوجواني بگويد پسر بچه‌ای بودم كه با آرامش حضور پدرم راحت‌ترين خواب عمرم را تجربه ميكردم ... البته باز هم بايد ازكسان ديگری هم پرسيد ...
از دانشجوهايی كه سر جلسه امتحان بودند
از مادرانی كه دغدغه تربيت فرزندان‌شان را داشتند
از جوانانی كه هنوز مطمئن نبودند آيا مفيدترين رشته دانشگاهی را به منظور يك عمر زندگی‌شان انتخاب كرده‌اند يا نـه

بايد از مسئولين پرسيد كه فكر ميكردند محبوب‌ترين‌اند!
و يا از عابدينی كه بـه نظرشان درون بالاترين مراحل عرفان و بندگی بودند و جز آنـها هيچ كس لايق بالاترين مقام رضوان نبوده است!

به نظرم بايد از خيلی‌ها پرسيد که تا ببنيم اين همـه ماجرا از كجا شروع شده است؟
راستی! كسی مـی‌تواند اين معما را حل كند؟ ...
داستان مصطفی از هشت و نوزده دقیقه روز ۲۱ دی ماه شروع شد ياااا تمام شد؟ ... ای كاش مـی‌شد همـه سوال‌هايم را از يك نفر ديگر هم پرسيد. مثلا اينكه چه كار كرد كه لايق اين هشت و نوزده دقيقه طلايي شد؟ همان قهرمانی كه توانست درون رينگ دنيا، حريف قهاری باشد به منظور هوای نفس‌اش ... بايد پرسيد كه چه شد كه اراده كرد که تا از ريحانـه‌اش و از عليرضايش دل بكند و برود براي خدا؟... كاش ميشد غير از خواب هم با ايشان هم‌صحبت شد حتما آن موقع بهتر مـی‌شد جواب ها را گرفت.
كاش ميشد بازهم فراتر رفت و از امامـی سوال كرد كه صاحب عصر و زمان هست و پرسيد آن هشت و چهل و هفت دقيقه چه شد؟ و اصلا شما آن مرد ويژه را چطور يافتيد؟
كاش مي‌شد از امام مان سوال كنيم آقا جان! مصطفای ديگری هم داريد؟! هر چه هست عجيب هست اين قصه هشت و نوزده دقیقه ...
پر هست از تضاد و تناقض ...
از پايان ها و آغاز ها ...
از بودن ها و نبودن ها ...
از رفتن ها و تكثير شدن ها ...
از شكست ها و پيروزي ها ...
از اشك ها و لبخندها .... دوست داشتنی‌ترين تناقضی كه ان شالله که تا وقت ظهور و برگشتن #مصطفای_شـهید با امامش ادامـه خواهد داشت ...
مولاي من! دعا كنيد برايمان که تا مصطفی شويم برايتان ... كه #مصطفي يعنی #برگزيده ...
.
.
بر گرفته از كانال رسمي #شـهید_مصطفی_احمدی_روشن
https://t.me/mostafaahmadiroshan

Read more

Media Removed

واما عشق .... . . .توى زندگى هامون از يك سرى چيزها نبايد غافل شويم . من ديروز بـه عين و با تمام وجود احساس كردم كه ميشود ... مى شود با عشق ، اميد و ايمان كارى كرد كارستان . وديدم كه آدمـهاى مـهربان ، خوش قلب و دوست داشتنى شـهرمون چطور با تماميت آمدند ، كمك كردند و نشان دادند كه با وجود همـه مشكلات ، همـه سختى هاى ... واما عشق .... .
.
.توى زندگى هامون از يك سرى چيزها نبايد غافل شويم . من ديروز بـه عين و با تمام وجود احساس كردم كه ميشود ... مى شود با عشق ، اميد و ايمان كارى كرد كارستان . وديدم كه آدمـهاى مـهربان ، خوش قلب و دوست داشتنى شـهرمون چطور با تماميت آمدند ، كمك كردند و نشان دادند كه با وجود همـه مشكلات ، همـه سختى هاى زندگى ، هنوز هم همين مردم مي توانند كارهاى بزرگ و باور نكردنى انجام دهند ❤️ .
.
.
.ومن ديدم كه درون طول اين مدت همـه دوستان عزيزم بـه طور شبانـه روزى براى رسيدن بـه يك هدف والا باعشق حضور داشتند و بزررگترين مشكلات و سخت ترين روزها را باصبورى ، همكارى و همدلى ، بدون كوچكترين انتظار و توقع ، با عشق و مـهربانى پشت سر گذاشتند و با يارى خداى مـهربون اين مسير را طى نموده و به بهترين نتيجه رسيدند🙏
.
.
.وتمام قددر مقابل شما دوستان و مردم عزيز و نازنين سرزمينم سر تعظيم فرود مي آورم و دست تك تك شما را مي بوسم كه بازهم درون كنار هم و دست درون دست هم خوب و عزيز بودنتان را ثابت كرديد 😍 نتيجه برنامـه بازارچه كسا يكى از بزرگترين معجزات اين روزهاى خاكستريست كه با همت شما عزيزان پديدار شد .
.
.
#حامى_كسا_ميشويم

Read more

Media Removed

بهادر پسر ي پدريم خوشگل و خوش تيپ بود توي ذهنم با همـه ي كودكيم. مجروح شده بود، آورده بودنش تهران. محمود برادرش قسمت پر رنگ ذهن من از آزادي خرمشـهره! بعد ملاقات توي ميني بوس مسير برگشت بـه خونـه مون راننده صداي راديو رو بلند كرد که تا اخر! "شنوندگان عزيز توجه فرماييد! شنوندگان عزيز توجه فرماييد! خونين ... بهادر پسر ي پدريم خوشگل و خوش تيپ بود توي ذهنم با همـه ي كودكيم.
مجروح شده بود، آورده بودنش تهران. محمود برادرش قسمت پر رنگ ذهن من از آزادي خرمشـهره! بعد ملاقات توي ميني بوس مسير برگشت بـه خونـه مون راننده صداي راديو رو بلند كرد که تا اخر! "شنوندگان عزيز توجه فرماييد! شنوندگان عزيز توجه فرماييد! خونين شـهر، شـهر خون آزاد شد."
محمود بـه پهناي صورتش اشك مي ريخت و همزمان مي خنديد شروع كرد توي ميني بوس ريز بـه لرزوندن شونـه هاش و مابين اون دست ها و چپك زني بندري
من از ته دل مي خنديدم بـه حركاتش
نـه جنگ رو مي دونستم نـه آزادي رو!
.
.
چند وقت بعد بهادر برگشت دوباره...
جلوي درون خونـه شون توي خرمشـهر نشسته بود كه تركش خورد و كشته شد.
من حالا كمي معني جنگ معني از دست ادمي كه دوست داري رو متوجه شده بودم.
وقتي جايي نواي ممد نبودي ببيني شـهر ازاد گشته خون يارانت پر ثمر گشته رو مي شنوم تصوير بهادر پررنگ ميشـه. تصوير محمود توي ميني بوس. جوراب شلواري سفيد و پيراهن اسموك دوزي شده ام ...
.
.
اسموك دوزي... نخ و سوزن...
اينجوري مي گفت طلعت خانوم زن پسر ي مادريم كه تاريك و روشن دم صبح بود كه سيد مصطفي بايد مي رفت خرمشـهر. ارتشي بود و وظيفه شناس! موقع پوشيدن جورابهاش گفت طلعت خانوم اين جوراب رو مي دوزي؟ طلعت خانوم هم توي اون تاريكي براي اينكه كسي رو بيدار نكنـه سوزن نخ دم دست رو برميداره و جوراب رو مي دوزه.
.
.
زير پل خرمشـهر كه همرزمش ميگذاردش هنوز نفس داشته ولي خب راهي نداشتن. سيد مصطفي ميگه برو!...
.
.
وقتي براي شناسايي آوردنش همون جوراب با نخ سرخ دوخته شده شد يه نشونـه...
خرمشـهر اينجوري آزاد شد نـه بـه دست خدا كه بـه دست آدم هاي متعهد و معتقد اين شكلي وقتي من توي خونـه ام كنار م نشسته بودم. وقتي با اژير قرمز پشت ستون هاي خونـه ي خيابون چهارباندي پناه مي گرفتيم.
وقتي مادربزرگم راديو از كنار گوشش جدا نمي شد.
.
.
مادري يعني مادربزرگم عادت داشت محرم ها من رو همراه خودش ببره تمام اون ده سالي كه كنارش بودم.
اونجاي روضه كه امام حسين علي اصغرش رو روي دست مي گرفت و
آ سد جواد بلند مي گفت أنا عطشان...
ي م بلندتر مي گفت چون معني عطشان بودن
بچه اش رو وقت رفتن زير پل خرمشـهر بهتر مي دونست!
.
.
توي لشكر يزيد رفتن كاري نداره. چراغ خاموش كردن نـهايت بزرگي و انسانيته.
ما چراغ ها رو خاموش مي كنيم.
"روضه ماييم ، گریـه کن نداریم، وگرنـه خودمون مصیبتیم ، دل مون کربلاس"
رييس جمـهورِ "مردم محترم"!
اين مردم، مردم محترم خرمشـهر
تشنـه اند!
حالا هم جنگ رو مي دونم هم آزادي
.
.
#فرنگيس_حقيقي #خرمشـهر

Read more

Media Removed

بچه ها عالى بوديد. اين مساوى مزه برد داره. هيچى از ارزشـهاتون كم نميشـه. ... جواب همـه گزينـه ها درسته. ولى من ناراحتم. ناراحت از اينكه چرا سياست وارد ورزش شد؟ غمگينم از اينكه تمام بازى هاى دوستانـه يكى يكى و به دلايل سياسى لغو شد. حالم بده چون ميشـه ولى نميخوان كه براى فوتبال هزينـه كنند. ذهنم بـه شدت ... بچه ها عالى بوديد.
اين مساوى مزه برد داره.
هيچى از ارزشـهاتون كم نميشـه. ...
جواب همـه گزينـه ها درسته. ولى من ناراحتم. ناراحت از اينكه چرا سياست وارد ورزش شد؟
غمگينم از اينكه تمام بازى هاى دوستانـه يكى يكى و به دلايل سياسى لغو شد.
حالم بده چون ميشـه ولى نميخوان كه براى فوتبال هزينـه كنند.
ذهنم بـه شدت درگيره كه چرا از ريشـه مشكل داريم و زيرساخت ها كجه بد كجِ ؟
بشدت غمگينم كه چرا دلخوش شديم بـه شادى هاى بعد از باخت، بـه شيپور زدن هاى بعد از مساوى. بـه پرچم تكون هاى بعد از حذف. ...
دلم ميخواد جاخوش كنم توو يه جايى از تاريخ ايران كه فقط غرور بود و فرهنگ، پيروزى بود و سربلندى.
...
جام جهانى ٢٠١٨ براى ما تموم شد. تيم ايران ابر قهرمانِ كودكان ايرانيست. زن و مرد با اين تيم که تا آسمون رفتن و شايد هنوز هم روى ابرها باشن.
كيروش پروفسور فوتبال ماست، فوتبالى كه قهرمان آفريقا رو محكوم بـه شكست كرد. از قهرمان جهان فقط يك گل خورد و با قهرمان اروپا مساوى كرد. تيمى كه قهرمانيش درون جام ملت ها دور از ذهن نيست.
ولى من دلم گرفته. لبريزم از حسرت و نگرانِ...

Read more

Media Removed

سلام دوست جونا افطار ديروزمان بود يه آش هول هولكى بدون نعناداغ چون نعنا خشكمون تموم شده بود، با لقمـه هاى نون و پنير و سبزى، نماز و روزه هاتون قبول التماس دعا اينم يه تيكه دلنوشته حضور انور دوستان عزيزم ؛ داماد جان گفتند: اجازه ميدين دستتون رو بگيرم، من نگاهى بـه كركره هاى طبقه دوم انداختم كه پذيرايى ... سلام دوست جونا
افطار ديروزمان بود يه آش هول هولكى بدون نعناداغ چون نعنا خشكمون تموم شده بود، با لقمـه هاى نون و پنير و سبزى، نماز و روزه هاتون قبول
التماس دعا
اينم يه تيكه دلنوشته حضور انور دوستان عزيزم ؛
داماد جان گفتند: اجازه ميدين دستتون رو بگيرم، من نگاهى بـه كركره هاى طبقه دوم انداختم كه پذيرايى خونمون بود،
ياد پدرم افتادم و تو دلم گفتم عجب كارى كردم، ببين خودمو تو چه موقعيت خطرناكى قرار دادم، اونم تو حياط خونـه خودمون،
سرم رو كه برگردوندم ديدم داماد جان دستاشو گرفته طرف من، ديگه فرصت فكر كردن نداشتم،
از استرس دستام يخ كرده بود و ديگه بدون اينكه چيزى بگم دستهامو جلو بردم داماد جان بـه آرومى دستهامو گرفت، دستاش گرم بود چقدر حس امنيت بهم ميداد روم نميشد تو چشاش نگاه كنم ، داماد جان گفتند اصلا نگران هيچ چيزى نباشيد، منم كه تقريبا اون لحظه صداى قلبمو ميشنيدم و لال شده بودم فقط تونستم باصدايى كه از گلوم درون اومدبگم : اووووووهوم و دستامو كشيدم و بعدش هر دو با يه لبخند از هم خداحافظى كرديم و درو بستم، همين....
چيه منتظر بودين با اون همسايه هاى فضول روبروى خونمون كه پنجره هاشون از لاى پرده هميشـه حياط خونـه مارو نشونـه رفتن و ديد ميزنن چه اتفاقى بيفته، از همـه مـهمتر با اون پدر غيرتى كه من داشتم چه توقعى از من داشتين هاااا😅
خلاصه كه بدو رفتم بالا با كلى هيجان طورى كه قلبم هنوز داشت تالاپ تولوپ ميكرد،
مادر بيدار بود و از حموم صداى آب ميومد كهنـه هاى يوسف رو شسته بود گفت اومدى م بيا اين كهنـه هارو ببر پهن كن که تا من حموم رو آب بكشم بيام، كهنـه هارو گرفتم و رفتم بهارخواب، هوا داشت خنك ميشد، كهنـه هارو انداختم رو بند و بهشون گيره زدم بوى صابون تو فضاى بهار خواب با بوى اسپندى كه مادر آخر شبها براى يوسف دود مى كرد درون هم پيچيده بود، بـه دو روز بعد فكر كردم و اينكه روز يكشنبه بـه عقد پسرى درميام كه هنوز گرماى دستاش رو ميتونستم حس كنم و صداى آرومش كه تو گوشم بود و مرتب ميگفت نگران هيچى نباش .....

Read more

Media Removed

رفاقتمون از يه ترانـه شروع شد،يه تيتراژ،"خفگي"،باهم جلسه گذاشتيم و فيلم و واسم تعريف كرد و رفت.فيلمنامـه بنظرم يكم خاص ميومد و مجبور بودم بر اساس قصه ي فيلم كارو بنويسم و بسازم وهر دو مون دلهره داشتيم كه شايد اين ترانـه باب ميل عموم مردم نباشـه. شروع كردم بـه نوشتن: "تن من رگ نداره تيغ نزن جز من اينجا ... رفاقتمون از يه ترانـه شروع شد،يه تيتراژ،"خفگي"،باهم جلسه گذاشتيم و فيلم و واسم تعريف كرد و رفت.فيلمنامـه بنظرم يكم خاص ميومد و مجبور بودم بر اساس قصه ي فيلم كارو بنويسم و بسازم وهر دو مون دلهره داشتيم كه شايد اين ترانـه باب ميل عموم مردم نباشـه.
شروع كردم بـه نوشتن:
"تن من رگ نداره تيغ نزن
جز من اينجا هيشكي نيس جيغ نزن..."يكي دو بيت اول و كه نوشتم واسش خوندم و كلي استقبال كرد و رفتيم جلو كار وساختم و انوش هم تنظيم كرد و گذاشتيم روي فيلم"خفگي"با كار گرداني فريدون جيراني،با بازي نويد محمد زاده و الناز شاكردوست.
جالب اينجا بود بر خلاف پيش بيني خودمون مردم هم خيلي كارو دوس داشتند.ولي...!
افسوس كه هنوز يكماه از پخش فيلم نگذشته بود كه تيتراژ و از روي فيلم برداشتند .به دلايلي كه اصلا دوست ندارم اينجا راجع بهش بنويسم و راستش مـهم هم نبود.
رفاقتم با مسعود صادقلو كه بنظرم اخلاقش حتي از صداش هم بهتره از همون روزا شروع شد."مسعود جون تولدت مبارك❤️"
اسم عكس كه البته براي ديشبه:"تولد مسعود صادقلو"
#حميدرضانصرالهي #مسعود_صادقلو #انوش_تقوي #تولد #ميثم_صادقلو #

Read more

يك روز يخِ زمستونى تو دهاتِ "مورشا". همـه چپيديم تو اتاق "نيا وسيله" خواننده ى هشتاد و يك ساله ى كولى. نـهار سوسيس خونگى و سوپ دسپخت زنش "تيتا" كه هشتاد سالشـه و لچك بـه سر با همـه ميگه و ميخنده. بعد از نـهار هم ساز و . مگه چاره ى ديگه اى هم هست اصلا؟ پسرش با ساز چكشىِ سامبال و همسايه ها هم با اكارديون و كنتراباس. ... يك روز يخِ زمستونى تو دهاتِ "مورشا". همـه چپيديم تو اتاق "نيا وسيله" خواننده ى هشتاد و يك ساله ى كولى. نـهار سوسيس خونگى و سوپ دسپخت زنش "تيتا" كه هشتاد سالشـه و لچك بـه سر با همـه ميگه و ميخنده. بعد از نـهار هم ساز و . مگه چاره ى ديگه اى هم هست اصلا؟ پسرش با ساز چكشىِ سامبال و همسايه ها هم با اكارديون و كنتراباس. باهم سالهاست از عروسى هاى دهات که تا پاريس و بروكسل و بخارست كنسرت دادن. كيفى داد گرم شدن وخِ اين سازا و دست ساز تو سرماى زير صفر.
راستى، خيلى وقته كه از كوليا مينويسم و باهاشون همپياله شدم. كولياى واقعى كه اجدادشون بـه هندوستان ميرسه و قرن ها ى اروپايى ها بودن و هنوز هم زير فشار تبعيض اند. با وجود لذتش، نوازندگى براشون يك رسم و معيشته نـه تفريح. و سفر هم براشون فرار از بيچارگيه نـه جهانگردىِ بى دغدغه. آدمـهايى كه معاشرت و زندگى باهاشون آسون نيست و امضاى شراكت با بدبختى هاشون رو ميطلبه. بعد از فروپاشىِ بلوك شرق، موسيقى شون بـه كمك اروپايى ها جايگاه خودشو پيدا كرد ولى تو گيرودارِ تبليغات، فرهنگشون هم مثل يك كالا تو ويترينـها و فيلمـها بـه استثمار رفت. كلمـه ى "جيپسى" يا "گيتان" يك فحش نژاديه كه اين مردم قرن ها تحمل كردن و الان مد شده هر بچه پولدارى كه ميره جهانگردى و "هيچهايك بازى" يا هر نوازنده الكى رو خودش ميزاره. دوست دارم اونايى كه اسم خودشون رو جيپسى گذاشتن رو بيارم تو دهات كلجان و ولشون كنم اونجا يه هفته. ولى چرا راه دور؟ سر چهار راه هاى وطن هم هستن "چيپسى" هاى واقعى كه فروشندگى و نوازنگى ميكنن. ادمـهايى كه بعضيهاشون هنوز بى شناسنامـه اند و"جيپسى" بودن واسشون پز نيست. چرا دروغ بگم منم از اين ادا بازيها درون مياوردم، ولى چهار سال پيش كه اومدم اينجا و اجازه پيدا كردم باهاشون زندگى كنم و بشينم پاى سازشون، مچاله كردم اون جلدِ تقلبى ام رو انداختم اش سطل خاكروبه. من صد سال ديگه هم چه اينجا باشم چه شيكاگو، هنوز يك ايرانىِ وامونده و جا مونده ام. با عقده هايى كه سال پنجاه و هفت تنـها يكى از هزار گره شـه. تو هم مثل منى. ميدونم عزيزم. كولى ها هم مثل من و تو اند. اين تنـها وجه اشتراك ماست با كوليا. و تيرگىِ موهامون. ولى اشكال نداره. آدمـهاى بى عقده خسته كننده اند.
#جيپسى

Read more

Media Removed

١١٥٤ گذشت...حس كرد خدا نگاش كرده، ديد داره چشمك ميزنـه بهش كه بيا، ميخوام يه جايى ببرمت! دستشو گرفت و انداختش وسط يه داستان... گفت برو... رفت. اونجا بود كه اولين بار فهميد احساس يعنى چى • گذشت...يه جا چشمشو وا كرد و ديد وسط ميدونـه،وسط كلى اتفاقِ تدريجىِ درهم..وسط بازى ؛ اونجا بود كه اولين بار فهميد ... ١١٥٤
گذشت...حس كرد خدا نگاش كرده، ديد داره چشمك ميزنـه بهش كه بيا، ميخوام يه جايى ببرمت! دستشو گرفت و انداختش وسط يه داستان... گفت برو... رفت. اونجا بود كه اولين بار فهميد احساس يعنى چى

گذشت...يه جا چشمشو وا كرد و ديد وسط ميدونـه،وسط كلى اتفاقِ تدريجىِ درهم..وسط بازى ؛ اونجا بود كه اولين بار فهميد #تصميم يعنى چى

گذشت.. يه جايى چششو وا كرد و ديد خيره شده تو چشاش و داره لبخند ميزنـه. دلش قرص شد، اما نگران بود!اونجا اولين باربود كه فهميد تناقض يعنى چى

گذشت...يه جا چششو وا كرد و ديد كه فقط يه راه وجود داره. ولى بايد انتخاب كنـه كه بره جلو، يا نره جلو! قدرت اختيارش درون همين حد بود...رفت...خيلى دور شده بود، اونقدر دور كه ديگه نميتونست خندشو ببينـه، اما يادش بود!اونجا اولين بار بود كه فهميد خاطره يعنى چى

گذشت...يه جا چشمشو وا كرد و ديد اون دور وايساده، اون نوك، جون تازه گرفت... ميخواست بره پيشش... اما ديد بين خودش و اون كلى اتفاقِ تدريجىِ درهم وجود داره...

گذشت...گذشت... گذشت...هنوز داشت با كلى اتفاقِ تدريجىِ درهم دست و پنجه نرم ميكرد...

گذشت...هنوزم
گذشت...اونجا بود كه اولين بار فهميد #صبر يعنى چى!
اون حالا ديگه خيلى چيزا رو فهميده بود... اما هنوز وسط گود بود و دورش كلى اتفاقِ تدريجىِ درهم

گذشت... چند وقت بود كه يه چيزيو فهميده بود و رو مخش راه ميرفت :
يه چيزى، يه جايى، يه جورى كمـه...
@imanharirchian متن از
#ايمان_حريرچيان
________________________________________________
اين روزا خوب كل وجودم و روحم صبر و سكوت را تمرين ميكند و يادميگيرد...
٩٦ #گذشت اما من ازش نميگذرم

Read more

Media Removed

آقاي روحاني ، شايد خيلي ها يادشون نياد اما اميدواريم شما دوره ي دوم آقاي خاتمي رو يادتون بمونـه و تجربه ي خوبي براتون شده باشـه ، دوره اي كه مثل امروز مردم نا اميدِ هميشـه اميدوار بـه ايشون راي و آقاي خاتمي كه نتونست مطالبات مردمُ درخواست كنـه اونـهارو نااميدتر از هميشـه و صندوق ها كرد كه نتيجش احمدي نژاد ... آقاي روحاني ، شايد خيلي ها يادشون نياد اما اميدواريم شما دوره ي دوم آقاي خاتمي رو يادتون بمونـه و تجربه ي خوبي براتون شده باشـه ، دوره اي كه مثل امروز مردم نا اميدِ هميشـه اميدوار بـه ايشون راي و آقاي خاتمي كه نتونست مطالبات مردمُ درخواست كنـه اونـهارو نااميدتر از هميشـه و صندوق ها كرد كه نتيجش احمدي نژاد و بدبختياش شد ... اميدوارم فقط #با_روحاني_تا_١٤٠٠ نباشـه و راهي رو درست و هموار كنيد كه طولاني باشـه ، اميدوارم وقتي حرف از سلام بر آزادي ميزني اونقدر مرررد باشي كه عمليش كني ،وقتي حرف از سلام بر اميد ميزني اونقدر مرررد باشي كه ملت رو براي بعد از سال #١٤٠٠ هم اميدوار نگه داري ، و وقتي مخالفت ميكني با حصر ايران حصر عزيزانمون رو هم برداري ...مطمئن باشيد خيلي از همين هايي كه بـه شما راي رايشون مشروطه و اگر مطالباتشون پيگيري نشـه تنـها از شما سرافكندگي خواهد موند ،
آقاي روحاني... چه نگاه ها...
چه قلب ها ..
چه دردها..
چه زخم ها .. چه غم ها ...
چه اميدها... درون صندوق برايت ريخته شد .... #اين_عكس_را_بالاي_سرت_بزن

من امروزُ تبريك نميگم چون تغيير خاصي نديدم ، زنداني هاي سياسي هنوز تو زندانن و گشنـه ها هنوز گشنـه و فقط راي بـه بدتر نشدن شرايط دادم .. خواهش ميكنم ، خواهش ميكنم #اين_عكس_را_بالاي_سرت_بگذار و همچنين عكسي از مير که تا يادت نرود براي چه امروز دوباره رئيس جمـهور شدي .. 💜💚🙏🏼

Read more

Media Removed

به نام او كنگره هم بـه پايان رسيد و كاش بعضي مي دانستند پايان چقدر نزديك هست . درود بر ادبيات كه با آن ايستاده مانده ايم و سر پا اييم هنوز . اين چند روز روح ادبيات درون كالبد خشك تبريزم جاري شد و كاش اين روح ربوده نميشد يا دچار شر نمي گشت که تا خير و نور بماند . چقدر شعر خوانديم و چقدر شعور يك جا جمع شد . چقدر كلام و ... به نام او

كنگره هم بـه پايان رسيد و كاش بعضي مي دانستند پايان چقدر نزديك هست . درود بر ادبيات كه با آن ايستاده مانده ايم و سر پا اييم هنوز . اين چند روز روح ادبيات درون كالبد خشك تبريزم جاري شد و كاش اين روح ربوده نميشد يا دچار شر نمي گشت که تا خير و نور بماند . چقدر شعر خوانديم و چقدر شعور يك جا جمع شد . چقدر كلام و كلمات دنياي ما را زيبا كرد ديگر نـه فاوست ابتدا عمل نبود ابتدا و انتها كلام بود . حال كه استاد محمود دولت آبادي قدم بـه شـهرم گذاشت حال كه شمس عزيز و ناب آزادي را سربلند كرد حال كه دوستان عاشق و ترانـه سرايم حسين غياثي و امير ارجييني از سنگ صبور درون كافه هاي بعد از تو گفتند حال كه اميد جان جانان اميد صباغ نو از گرفتن امتحان خدا بـه دست تو گفت ، بيشتر ميشود فهميد اين همـه ادبيات درون يك اقليم چقدر شعور و شعريت را گسترش داد . راستي جناب قديمي شما شعر طنز هم مي نويسيد ؟! كنگره با يك سال و نيم تلاش تمام شد ، ديدار اولمان با مزرعه محمدي درون رستوران محمدي بود وقتي گفت ميخواهد سه نسل با ادبيات برگزار كند نـه شعر من بودم و خودش كه درخشش درون چشمانش مرا مطمئن كرد او مي تواند و آخرين پازل اين اتفاق برايم درون فرودگاه رقم خورد كه همـه عزيزان و مـهمانان رفتند . تشكر از دبيرخانـه و هيئت رئيسه دوستان بي نظيرم بابت يك سال سخت و تلاش جانانـه . سخن آخر اينكه
ادبيات جز جاري شدن شعور بـه شكل زبان نيست . بـه اميد مشعور شدن ... @shamselangeroodi
@hoseinghiasi
@saberghadimii
@omidsabbaghno
@amirarjeini
#سه_نسل_با_ادبیـات_معاصر
#استاد_محمود_دولت_آبادی
#شمس_لنگرودی
#حسين_غياثي
#امير_ارجييني
#اميد_صباغ_نو
#صابر_قديمي

Read more

Media Removed

. توي اين چالش صد روز خوشحالي كه من هنوز بـه روز بيستم هم نرسيدم بـه يك نتيجه رسيدم، خيلي از روزها بي حوصله و ناراحتم و يكباره يك چيز يك اتفاق آدم رو خوشحال ميكنـه گاهي يك روزِ آدم رو ميسازه گاهي از صبح حال خوشي نداري و آخر شب با خوردن يك بستني احساس خوشبختي ميكني و با حس خوب شب ميخوابي ولي بعضي وقت ها اون دليل ... .
توي اين چالش صد روز خوشحالي كه من هنوز بـه روز بيستم هم نرسيدم بـه يك نتيجه رسيدم، خيلي از روزها بي حوصله و ناراحتم و يكباره يك چيز يك اتفاق آدم رو خوشحال ميكنـه گاهي يك روزِ آدم رو ميسازه گاهي از صبح حال خوشي نداري و آخر شب با خوردن يك بستني احساس خوشبختي ميكني و با حس خوب شب ميخوابي ولي بعضي وقت ها اون دليل خوشحالي فقط ميتونـه چند دقيقه آدم رو شاد كنـه.
اما چيزي كه مـهمـه اينـه كه هر روز فكر ميكني خب امروز چي شد چي منو خوشحال كرد حتي براي لحظه اي، وقتي فكر ميكني چيزي درون طول روز تو رو خوشحال نكرده بـه اين فكر كن كه درسته حس خوشي و خوشحالي نداشتي اما دليل براي شكرگزاري زياده و شكرگزاري از از رضايت قلبي و در نـهايت خوشحالي مياد.
.
پينوشت:
اين عكس قديمي رو خيلي دوست دارم و امروز تو عكساي قديمي ديدمش، براي كارهاي ايلمان گرفته بودم كه اين روزها، روزهاي آخر فروشگاهشونـه، بريد و از وسايل قشنگ فروشگاه خريد كنيد كه حسابي ارزون و خوشگلن هم شما كِيف كنيد هم خانم و آقاي خوشحالي فروش.
.
#صدروز_خوشحالي #شكرگزاري #خونـه_مادربزرگ #ايلمان #topcaptures

Read more

Media Removed

. يكي از حرفهاي شعاري كه اين روزها برخي از مسؤولان زياد مي گويند و بعضي دوستان انقلابي هم عينا تكرار مي كنند اين هست كه اين تحريم ها و فشارها را نيز از سر خواهيم گذراند زيرا ملت ايران بارها شرايطي دشوار تر و سخت تر را از سر گذرانده! پيش فرض اين دوستان درون چنين استنتاجي آن هست كه اين مردم همان مردم هستند ... .
يكي از حرفهاي شعاري كه اين روزها برخي از مسؤولان زياد مي گويند و بعضي دوستان انقلابي هم عينا تكرار مي كنند اين هست كه اين تحريم ها و فشارها را نيز از سر خواهيم گذراند زيرا ملت ايران بارها شرايطي دشوار تر و سخت تر را از سر گذرانده!
پيش فرض اين دوستان درون چنين استنتاجي آن هست كه اين مردم همان مردم هستند و شرايط هم همان شرايط هست و روشـهاي دشمن نيز همان روش هاست و خلاصه هيچ چيز تغييري نكرده بعد ما دوباره مقاومت مي كنيم و پيروز مي شويم!
خطاي اين مقايسه ساده انگارانـه همان قدر واضح و تأثر برانگيز هست كه مثلا يك پيرمرد نود ساله بـه ادعاي پهلواني روزگار جواني اش درون باره يك حريف جوان و تازه نفس بگويد: اين كه چيزي نيست! من شصت هفتاد سال پيش پدربزرگ او را زمين زده ام! اين كه ديگر نوه اوست!
آقايان! آيا از ياد ايد كه درون طول اين چهل سال چه اندازه اعتماد مردم آسيب ديده است؟ آيا فراموش كرده ايد كه چه مقدار شيوه هاي دشمن تغيير كرده ؟ ( درون حالي كه من و شما همچنان درون فضاي گذشته خود بـه سر مي بريم و به اندازه پيچيدگي روش هاي نرمستيز حريف رشد نكرده ايم) آيا متوجه نيستيد كه بـه هر دليل اين مردم ديگر آن مردم نيستند و دچار تحولات و تغييرات جدي درون نگرش ها و باورهايشان شده اند؟
اين مردم روزي با تمام وجود بـه ميدان آمدند و همـه زندگي و جان و مال شان را درون طبق اخلاص گذاشتند كه مي ديدند مسؤولانشان نيز مثل آنـها درون ميان ميدان هستند. هر چه آنـها مي خوردند رهبر و رييس جمـهوري شان هم مي خورد و هر چه آنـها نداشتند وزير و وكيلشان هم نداشت. اگر فرزند آنـها درون جبهه گلوله مي خورد فرزند امام جمعه شان هم درون كنار او زخمي مي شد و اگر خودشان درون پشت جبهه عرق مي ريختند امام جماعت محل نيز همپاي آنـها مي دويد!
نمي خواهم بگويم كه حالا اوضاع چه قدر فرق كرده است! خط كش بگذاريد و فاصله امروز مسؤولان و مديران مان را با چهل سال پيش اندازه بگيريد! هر مقدار فاصله بود همان مقدار هم شرايط امروز مردم تغيير كرده است!
حالا بـه جاي شعارهايي كه حتى ديگر دشمن را هم نمي ترساند - چون بهتر از خودمان از حال و روزمان خبر دارد- بياييد و عاقلانـه و هوشمندانـه براي ترميم آسيب هاي افكار عمومي كاري بكنيد!
گرچه خيلي دير شده اما من بر خلاف بعضي كه مي گويند ديگر نمي شود كاري كرد، معتقدم هنوز هم براي نجات كشور فرصت داريم. بـه شرط آن كه صادقانـه و جدي بـه ميدان بياييم و خطاها را جبران كنيم و به جاي شعار و حرف مفت زدن، دست بـه اقدامي عملي و محسوس و ملموس بزنيم.

Read more

Media Removed

. ميگويند كه درون زمان موسی خشکسالی پيش آمد. آهوان درون دشت، خدمت موسی رسيدند كه ما از تشنگی تلف مـی شويم و از خداوند متعال درون خواست باران كن. موسی بـه درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود. خداوند فرمود: موعد آن نرسيده موسی هم به منظور آهوان جواب رد آورد. که تا اينكه يكی از آهوان داوطلب شد كه به منظور صحبت ... .
ميگويند كه درون زمان موسی خشکسالی پيش آمد.
آهوان درون دشت، خدمت موسی رسيدند كه ما از تشنگی تلف مـی شويم و از خداوند متعال درون خواست باران كن.
موسی بـه درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود.

خداوند فرمود: موعد آن نرسيده
موسی هم به منظور آهوان جواب رد آورد.

تا اينكه يكی از آهوان داوطلب شد كه به منظور صحبت و مناجات بالای كوه طور رود. بـه دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران مـی آيد وگرنـه اميدی نيست.
آهو بـه بالای كوه رفت و حضرت حق بـه او هم جواب رد داد. اما درون راه برگشت وقتی بـه چشمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد. شروع بـه جست و خیز کرد و با خود گفت:
دوستانم را خوشحال مـی كنم و توكل مـی نمایم. که تا پایین رفتن از کوه هنوز امـید هست.

تا آهو بـه پائين كوه رسيد باران شروع بـه باريدن كرد
موسي معترض پروردگار شد.
خداوند بـه او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریـافت کرد با این تفاوت کـه آهو دوباره با توکل حرکت کرد و اين پاداش توكل او بود.

هیچوقت نا امـید نشويد...
شايد لحظه اخر نتيجه عوض شود، بعد مجددا توكل كنيد...
⚘-------------------------------⚘
💖حضور شما عزیزان درون اینجا اتفاقی نیست ،پیجی متفاوت با انرژی مثبت، بامطالب ارزنده، اگر فکر مـیکنید.پیج اینستگرام احمد تهرانی سودمند هست به دوستانتان معرفی کنید💖. --------------------------------طب/سنتی/ahmad.Tehranihttps://t.me/joinchat/AAAAAEPCiy1xS6DJAU6NGQ

Read more

كپشن رو بخون واسه تو نوشتم! انسان كامل وجود نداره . درون تك تك انسانـها خصوصيت هاي رفتاري ،فيزيكي و موقعيت هايي وجود داره كه اون آدم بابتش خجالت زده س و سعي ميكنـه از اين موضوع فرار كنـه ، اما چيزي كه من توو زندگيم فهميدم اين بوده كه با فرار كردن درواقع بيشتر خودمون رو درگير خواهيم كرد و در كل كمالگرايي بزرگترين ... كپشن رو بخون واسه تو نوشتم!
انسان كامل وجود نداره .
در تك تك انسانـها خصوصيت هاي رفتاري ،فيزيكي و موقعيت هايي وجود داره كه اون آدم بابتش خجالت زده س و سعي ميكنـه از اين موضوع فرار كنـه ، اما چيزي كه من توو زندگيم فهميدم اين بوده كه با فرار كردن درواقع بيشتر خودمون رو درگير خواهيم كرد و در كل كمالگرايي بزرگترين دشمن ماست.ولي هميشـه كمالگرايي ما نيست كه باعث ميشـه فكر كنيم بايد سراسر مثبت باشيم، بعد چيه؟
دليلش اينـه كه كه ديگران رو بسيار كامل ميبينيم!! درون حالي كه همين ديگران هم كه درون اغلب موارد جلوي شما كامل و بينقص ظاهر ميشن بيشتر از شما درگير اين معضل دروني هستن!
بله دروني! شما چرا حالِ درونِ خودتو با حالِ بيرونيِ آدماي ديگه مقايسه ميكني؟
اگه ميگم شما منظورم اين نيست كه من اينجوري نيستم اتفاقا چون خود من هم از اين درگيري هاي دروني دارم اينا رو اينجا مينويسم، يه جور يادآوري بـه خودمـه كه حواسم باشـه بابت كامل نبودن خودم خوشحال باشم! چون يك انسان كامل يك انسان ِ مرده س! چرا؟ چون ديگه رها كرده اين قضاوت دروني رو! شما احساس نقص و ايراد داري نسبت بـه خودت چون مدام داري خودت رو قضاوت و مقايسه ميكني و فكر ميكني بايد مثل كاراكترهاي دلبر ديزني لند باشي! نـه عزيزم تو يه انساني مثل بقيه! فكر نكن ديگران حس سيندرلا دارن بـه خودشون! هرچقدر آدمـها بي نقص تر جلوه ميدن خودشون رو مسلما حس بدتري بـه خودشون دارن، من يادمـه يه بار كمي زودتر از تايمي كه بهمون گفتن رسيديم خونـه ي يكي از دوستان و وقتي درون رو بـه رومون باز كردن خونواده دستاشو گذاشته بود روو صورتش و مثل بادكنكي كه بادش كردن و ولش كردن توو خونـه از اين اتاق بـه اون اتاق فرار ميكرد و من مات و مبهوت نگاهش ميكردم كه اين چرا اينجوري ميكنـه! چند لحظه بعد با خنده گفتن بابت اينـه كه هنوز ميكاپ نكرده! و يه ساعت بعد اون خانم خيلي جذاب و اومد بـه ما گفت بـه به خوش آمديد! و من داشتم بـه پلاستيكي بودن زندگي ها مون فكر ميكردم... بله عزيزانم همـه بـه شما پرفكت ترين حالشون رو نشون ميدن و شما فكر ميكنين عه. اين آدم مگه ممكنـه عرق كنـه يا صبح ها دهنش بوي صب بده يا خيلي اتفاقاي مشترك بين همـه ي انسانـها!
بايد بگم بله!
پس عزيز دلم رها كن خودت رو از بند كامل بودن و كامل بـه نظر رسيدن!
خودت رو عذاب نده و از خودت خجالت نكش ! بهتريني وجود نداره! اين راه انتهايي نداره! اگه بري دنبال بهترين بودن که تا آخر عمرت عذاب ميكشي!
نوشته اي بر اساس ضديت با افكارِ كمال گرايانـه ام!
فهيمـه نيك
@fahime_nik
#strongwomen #girl #girls #woman
Video by @charkhznan

Read more

Media Removed

سلام هموطنان مـهربانم امروز از همـه درخواست مي كنم كه هر نفر ٥٠٠٠ تومان اهدا كنيد و اين موضوع را درون اينستاگرام يا تلگرام با پنج نفر درميان بگذاريد و زير اين پيغام تگ كنيد. ما درون اينستاگرام ٢٩٥٠٠٠ نفر هستيم و اگر هر نفر ٥ هزار تومان اهدا كند، مبلغ يك ميليارد و چهارصد و هفتاد و پنج ميليون تومان جمع آوري ... سلام هموطنان مـهربانم

امروز از همـه درخواست مي كنم كه هر نفر ٥٠٠٠ تومان اهدا كنيد و اين موضوع را درون اينستاگرام يا تلگرام با پنج نفر درميان بگذاريد و زير اين پيغام تگ كنيد. ما درون اينستاگرام ٢٩٥٠٠٠ نفر هستيم و اگر هر نفر ٥ هزار تومان اهدا كند، مبلغ يك ميليارد و چهارصد و هفتاد و پنج ميليون تومان جمع آوري مي شود. براي اينكه بتوانيم پروژه كرمانشاه را بـه پايان برسانيم، بيش از اين مبلغ لازم است، بنابراين لطفا امروز اينكار را انجام دهيد. پنج هزار تومان واقعا مبلغ زيادي نيست و باعث مي شود همـه بتوانند بخشي از اين كار باشند.

من مطمئنم تك تك كساني كه اين صفحه را دنبال مي كنند، اشتياق عميقي براي ساختن دنيايي بهتر دارند. امروز از همـه شما درخواست مي كنم لطفا بـه حمايتتان از كرمانشاه ادامـه دهيد. همـه ما قول داديم که تا پايان كار كنار مردم كرمانشاه بمانيم و من روي اينكه همـه سر قولشان مي مانند، حساب كردم. ما هرگز كرمانشاه را فراموش نخواهيم كرد چون هنوز حمايت همـه لازم است. هر ساعت درون قسمت استوري
اينستاگرام بـه شما اطلاع خواهم داد كه چند نفر اين مبلغ را واريز كرده اند.
دوستتان دارم❤️ #ما_كرمانشاه_را_فراموش_نخواهيم_كرد
#نرگس_کلباسی #ياران_عشق ✨✨✨
‎بانک صادرات ایران
‎شماره کارت:
6037_6974_5035_0803
‎شماره حساب:
0111299490000
‎شبا: IR220190000000111299490000
‎به نام: نرگس كلباسي اشتري❤️
#زلزله #كرمانشاه #سرپل_ذهاب

Read more

Media Removed

سلام هموطنان مـهربانم امروز از همـه درخواست مي كنم كه هر نفر ٥٠٠٠ تومان اهدا كنيد و اين موضوع را درون اينستاگرام يا تلگرام با پنج نفر درميان بگذاريد و زير اين پيغام تگ كنيد. ما درون اينستاگرام ۲۹۵٠٠٠ نفر هستيم و اگر هر نفر ٥ هزار تومان اهدا كند، مبلغ يك ميليارد و چهارصد و هفتاد و پنج ميليون تومان جمع آوري ... سلام هموطنان مـهربانم

امروز از همـه درخواست مي كنم كه هر نفر ٥٠٠٠ تومان اهدا كنيد و اين موضوع را درون اينستاگرام يا تلگرام با پنج نفر درميان بگذاريد و زير اين پيغام تگ كنيد. ما درون اينستاگرام ۲۹۵٠٠٠ نفر هستيم و اگر هر نفر ٥ هزار تومان اهدا كند، مبلغ يك ميليارد و چهارصد و هفتاد و پنج ميليون تومان جمع آوري مي شود. براي اينكه بتوانيم پروژه كرمانشاه را بـه پايان برسانيم، بيش از اين مبلغ لازم است، بنابراين لطفا امروز اينكار را انجام دهيد. پنج هزار تومان واقعا مبلغ زيادي نيست و باعث مي شود همـه بتوانند بخشي از اين كار باشند.

من مطمئنم تك تك كساني كه اين صفحه را دنبال مي كنند، اشتياق عميقي براي ساختن دنيايي بهتر دارند. امروز از همـه شما درخواست مي كنم لطفا بـه حمايتتان از كرمانشاه ادامـه دهيد. همـه ما قول داديم که تا پايان كار كنار مردم كرمانشاه بمانيم و من روي اينكه همـه سر قولشان مي مانند، حساب كردم. ما هرگز كرمانشاه را فراموش نخواهيم كرد چون هنوز حمايت همـه لازم است. هر ساعت درون قسمت استوري
اينستاگرام بـه شما اطلاع خواهم داد كه چند نفر اين مبلغ را واريز كرده اند.
دوستتان دارم❤️ #ما_كرمانشاه_را_فراموش_نخواهيم_كرد
#نرگس_کلباسی #ياران_عشق ✨✨✨
‎بانک صادرات ایران
‎شماره کارت:
6037_6974_5035_0803
‎شماره حساب:
0111299490000
‎شبا: IR220190000000111299490000
‎به نام: نرگس كلباسي اشتري❤️
#زلزله #كرمانشاه #سرپل_ذهاب

Read more

Media Removed

جنسِ تو جنسِ اشرفِ مخلوقاتِ. خيلي زَنيت ميخواد اين همـه انسانيت ك تو همـه رو داري نرگس بانو. سلام هموطنان مـهربانم امروز از همـه درخواست مي كنم كه هر نفر ٥٠٠٠ تومان اهدا كنيد و اين موضوع را درون اينستاگرام يا تلگرام با پنج نفر درميان بگذاريد و زير اين پيغام تگ كنيد. ما درون اينستاگرام ٢٩٥٠٠٠ نفر هستيم و اگر ... جنسِ تو جنسِ اشرفِ مخلوقاتِ. خيلي زَنيت ميخواد اين همـه انسانيت ك تو همـه رو داري نرگس بانو. سلام هموطنان مـهربانم

امروز از همـه درخواست مي كنم كه هر نفر ٥٠٠٠ تومان اهدا كنيد و اين موضوع را درون اينستاگرام يا تلگرام با پنج نفر درميان بگذاريد و زير اين پيغام تگ كنيد. ما درون اينستاگرام ٢٩٥٠٠٠ نفر هستيم و اگر هر نفر ٥ هزار تومان اهدا كند، مبلغ يك ميليارد و چهارصد و هفتاد و پنج ميليون تومان جمع آوري مي شود. براي اينكه بتوانيم پروژه كرمانشاه را بـه پايان برسانيم، بيش از اين مبلغ لازم است، بنابراين لطفا امروز اينكار را انجام دهيد. پنج هزار تومان واقعا مبلغ زيادي نيست و باعث مي شود همـه بتوانند بخشي از اين كار باشند.

من مطمئنم تك تك كساني كه اين صفحه را دنبال مي كنند، اشتياق عميقي براي ساختن دنيايي بهتر دارند. امروز از همـه شما درخواست مي كنم لطفا بـه حمايتتان از كرمانشاه ادامـه دهيد. همـه ما قول داديم که تا پايان كار كنار مردم كرمانشاه بمانيم و من روي اينكه همـه سر قولشان مي مانند، حساب كردم. ما هرگز كرمانشاه را فراموش نخواهيم كرد چون هنوز حمايت همـه لازم است. هر ساعت درون قسمت استوري
اينستاگرام بـه شما اطلاع خواهم داد كه چند نفر اين مبلغ را واريز كرده اند.
دوستتان دارم❤️ #ما_كرمانشاه_را_فراموش_نخواهيم_كرد
#نرگس_کلباسی #ياران_عشق ✨✨✨
‎بانک صادرات ایران
‎شماره کارت:
6037_6974_5035_0803
‎شماره حساب:
0111299490000
‎شبا: IR220190000000111299490000
‎به نام: نرگس كلباسي اشتري❤️
#زلزله #كرمانشاه #سرپل_ذهاب

Read more

Media Removed

يعني احساي غرور مي كنم كه همجنسِ اين پاينده باشي نرگس بانو يه تنـه وايسادي پاي كرمانشاه🏻️ نرگس كلباسي: سلام هموطنان مـهربانم امروز از همـه درخواست مي كنم كه هر نفر ٥٠٠٠ تومان اهدا كنيد و اين موضوع را درون اينستاگرام يا تلگرام با پنج نفر درميان بگذاريد و زير اين پيغام تگ كنيد. ما درون اينستاگرام ... يعني احساي غرور مي كنم كه همجنسِ اين پاينده باشي نرگس بانو يه تنـه وايسادي پاي كرمانشاه🙏🏻🌹❤️
نرگس كلباسي: سلام هموطنان مـهربانم

امروز از همـه درخواست مي كنم كه هر نفر ٥٠٠٠ تومان اهدا كنيد و اين موضوع را درون اينستاگرام يا تلگرام با پنج نفر درميان بگذاريد و زير اين پيغام تگ كنيد. ما درون اينستاگرام ٢٩٥٠٠٠ نفر هستيم و اگر هر نفر ٥ هزار تومان اهدا كند، مبلغ يك ميليارد و چهارصد و هفتاد و پنج ميليون تومان جمع آوري مي شود. براي اينكه بتوانيم پروژه كرمانشاه را بـه پايان برسانيم، بيش از اين مبلغ لازم است، بنابراين لطفا امروز اينكار را انجام دهيد. پنج هزار تومان واقعا مبلغ زيادي نيست و باعث مي شود همـه بتوانند بخشي از اين كار باشند.

من مطمئنم تك تك كساني كه اين صفحه را دنبال مي كنند، اشتياق عميقي براي ساختن دنيايي بهتر دارند. امروز از همـه شما درخواست مي كنم لطفا بـه حمايتتان از كرمانشاه ادامـه دهيد. همـه ما قول داديم که تا پايان كار كنار مردم كرمانشاه بمانيم و من روي اينكه همـه سر قولشان مي مانند، حساب كردم. ما هرگز كرمانشاه را فراموش نخواهيم كرد چون هنوز حمايت همـه لازم است. هر ساعت درون قسمت استوري
اينستاگرام بـه شما اطلاع خواهم داد كه چند نفر اين مبلغ را واريز كرده اند.
دوستتان دارم❤️ #ما_كرمانشاه_را_فراموش_نخواهيم_كرد
#نرگس_کلباسی #ياران_عشق ✨✨✨
‎بانک صادرات ایران
‎شماره کارت:
6037_6974_5035_0803
‎شماره حساب:
0111299490000
‎شبا: IR220190000000111299490000
‎به نام: نرگس كلباسي اشتري❤️
#زلزله #كرمانشاه #سرپل_ذهاب

Read more

Media Removed

مسعود جعفرى جوزانى: که تا فرصتى باقيست هيولای ويرانگر ایدز را بكشيد درون مراسم افطار حاميان مادران و كودكان مبتلا بـه ايدز؛ «مسعود جعفرى جوزانى»: که تا فرصتى باقيست هيولای ويرانگر ایدز را بكشيد «مسعود جعفرى جوزانى» نویسنده و کارگردان سرشناس سینما، درون مراسم افطار حاميان مادران و كودكان مبتلا بـه ... مسعود جعفرى جوزانى: که تا فرصتى باقيست هيولای ويرانگر ایدز را بكشيد

در مراسم افطار حاميان مادران و كودكان مبتلا بـه ايدز؛
«مسعود جعفرى جوزانى»: که تا فرصتى باقيست هيولای ويرانگر ایدز را بكشيد «مسعود جعفرى جوزانى» نویسنده و کارگردان سرشناس سینما، درون مراسم افطار
حاميان مادران و كودكان مبتلا بـه ايدز گفت: چنانچه جلوی طوفان شرخيز و
ويرانگر ایدز را با عزم ملى نگيريم؛ به‌زودى از خانـه‌هایمان سربرمي‌آورد.
پس که تا هنوز فرصتى باقيست؛ هيولای ويرانگر ایدز را بكشيد.

چهارده سالم بود کـه عروس شدم.
فردای همان روز، شوهرم بـه زندان افتاد. بعد از مدتی تماس گرفتند و گفتند:
مـی‌خواهی با همسرت ملاقات شرعی داشته باشی؟
نمـی‌دانستم ملاقات شرعی بـه چه معنی است. شب ملاقات، شب زفاف بود.
خبر نداشتم کـه آن شب، قرار هست ویروس اچ.آی.وی و فرزندم را با هم باردار شوم.
آن شب، همـه چی فراهم بود بـه جز کاندوم.
شوهرم اعتیـاد داشت و در مدت زندانش با سُرنگ‌های مشترک تزریق کرده بود.
دو سال بعد درون زندان مُرد.
من ماندم و کودکی کـه یتیم ایدز بود.
..........
از یک روایت واقعی
انجمن احیـا و توانیـاب/ جمعیت مادران حامـی سلامت (مادران و کودکان مبتلا بـه ایدز) «مسعود جعفرى جوزانى» نویسنده و کارگردان سرشناس سینما، بعد از شنیدن درد
دل‌ها و سخنان مادرانی کـه هم خود و هم کودکانشان مبتلا بـه ویروس
«اچ.آی.وی» هستند؛ درون مراسم افطار حاميان مادران و كودكان مبتلا بـه ايدز
گفت: شايع هست كه زندانيان درون اثر تزريق با سرنگ‌هاى آلوده بـه ايدز مبتلا
شده‌اند. پرسش اينجاست كه چرا هيچ مقامى نمى‌پرسد: مواد مخدر چگونـه و
بوسيله چه كسانى بـه زندان راه يافته است؟ چرا رؤساى زندان بازخواست
نمى‌شوند؟ چرا از واقعيت‌هاى جانگداز و آمار ترسناك ايدز، مردم را مطلع
نمي‌كنند؟ که تا با عزم ملى بـه مبارزه با اين پديده شوم برخيزند.
او كه با ديدن زنان و كودكان مبتلا بـه ايدز سخت آزررده بـه نظر مى‌رسيد،
گفت: بر سرزمين پاكان چه رفته است؟
چرا بى‌واسطه و سرراست حقيقت را نمى‌گوييد؟ آيا مسئولين هنوز در
نيافته‌اند كه كتمان حقيقت ويرانگر هست و پیـامدى اسفبار درون پى دارد؟
نويسنده و كارگردان سريال «در چشم باد» گفت: چنانچه جلوی اين طوفان شرخيز
و ويرانگر را با عزم ملى نگيريم به‌زودى از خانـه‌هایمان سربرمي‌آورد. پس
تا هنوز فرصتى باقيست؛ هيولای ويرانگر ایدز را بكشيد.
«مسعود جعفرى جوزانى» درون پايان اعلام كرد كه؛ درون اين باره، فيلمى خواهد
ساخت که تا وظيفه ملى خود را انجام داده باشد.

Read more

Media Removed

اين كره ى اسباب بازى ، شايد محبوب ترين همدم كودكى من بود ، و دريافتش از دست پدر و مادرم ، يكى از خاطره هاى روشنم از كودكى. جبر ظالمانـه اى ، از حضور ثابت و سردِ خشكى ها و آبها روى كره حرف مى زد و مرا بـه يك ذره ى بى تاثير روى آن تبديل مى كرد اما با نگاهى متفاوت ، اراده ى من ميتوانست كره ى زمين اسباب بازى را بـه هر طرفى ... اين كره ى اسباب بازى ، شايد محبوب ترين همدم كودكى من بود ، و دريافتش از دست پدر و مادرم ، يكى از خاطره هاى روشنم از كودكى.
جبر ظالمانـه اى ، از حضور ثابت و سردِ خشكى ها و آبها روى كره حرف مى زد و مرا بـه يك ذره ى بى تاثير روى آن تبديل مى كرد اما با نگاهى متفاوت ، اراده ى من ميتوانست كره ى زمين اسباب بازى را بـه هر طرفى بچرخاند. درون نـهايت اين من بودم كه خودم را روى اين كره بـه ذره اى ريز يا دستى توانا براى گرداندنش تبديل مى كردم. كره ى زمين ميتواند درون همين ابعاد حقيقى بـه اسباب بازى اى كوچك تبديل شود.
مطمئنم كه مى توانيم بـه جاى قرار خود بـه عنوان مـهره اى كوچك روى اين كره ، بـه دستى براى گرداندنش تبديل شويم ، اما هنوز نمى دانم كه آيا كل اين فرايندِ ارادى ، از طرف دستى والاتر طراحى شده يا نـه.
به نظر من نيازى بـه دنبال كردن و شناختن هويت آن دست والاتر نيست. بايد از امكان و احتمالِ داشتن آزادى و اراده ، لذت برد و برايش تلاش كرد.
اراده ى معطوف بـه قدرت.
مى توانيد فكر كنيد كه اين متن بـه پروژه اى تازه مرتبط است. شك نكنيد كه درست فكر مى كنيد.

Read more

Media Removed

سه سال گذشت و به اندازه تك تك لحظات و دقايقي كه سرنوشت نامرد مارو از هم جدا كرد درون دنياي تلخ و سرد بي برادري گذران عمر كردم و هر سالي كه ميگذره از ته دلم خوشحام كه دارم بـه روز وصال نزديك و نزديكتر ميشم. سه شنبه بيست و ششم تيرماه سومين سالگردت هم داره از راه ميرسه و من هنوز مات و مبهوتم كه چه شد. خدايت بيامرزد ... سه سال گذشت و به اندازه تك تك لحظات و دقايقي كه سرنوشت نامرد مارو از هم جدا كرد درون دنياي تلخ و سرد بي برادري گذران عمر كردم و هر سالي كه ميگذره از ته دلم خوشحام كه دارم بـه روز وصال نزديك و نزديكتر ميشم. سه شنبه بيست و ششم تيرماه سومين سالگردت هم داره از راه ميرسه و من هنوز مات و مبهوتم كه چه شد. خدايت بيامرزد برادر. خدايت بيامرزد مادر عزيزم. روحتان شاد🌹🌹🌹🙏🙏🙏

Read more

Media Removed

. ديگر دلم نمى خواهد از پنجره بيرون را نگاه كنم .بيرون اين پنجره جز غم بـه دلت نمى آورد . منظره اى نيست و چشم اندازى را متصور نيستيم . نمى فهمم قرار هست مردم چگونـه از بعد مخارج زندگى و اجاره خانـه شان بربيايند .نمى فهمم كارگران عزيزى كه زحمت پيشـه كردند چگونـه از بعد خورد و خوراك خانواده شان بر مى آيند.نمى ... .
ديگر دلم نمى خواهد از پنجره بيرون را نگاه كنم .بيرون اين پنجره جز غم بـه دلت نمى آورد .
منظره اى نيست و چشم اندازى را متصور نيستيم .
نمى فهمم قرار هست مردم چگونـه از بعد مخارج زندگى و اجاره خانـه شان بربيايند .نمى فهمم كارگران عزيزى كه زحمت پيشـه كردند چگونـه از بعد خورد و خوراك خانواده شان بر مى آيند.نمى فهمم كسانى كه بـه هزار و يك دليل و فشار بـه بن بست جدايى رسيده اند چگونـه خواهند توانست با سكه سه ميليونى مـهريه بدهند .
نمى فهمم جوانانى كه بـه سن ازدواج رسيده اند آيا اصلا اميدى و توانى براى تشكيل آن دارند !؟
نمى فهمم بچه هايى كه نياز بـه شادى دارند و تهى هستند از اضطراب روزگار با اينـهمـه آشفتگى مادر و پدرهايشان چقدر كودكى درستى خواهند داشت!؟نمى فهمم كسانى كه بـه هزار بدبختى وارد دانشگاه شده اند چطور هزينـه ها را متقبل مى شوند !؟
اميدهايى كه لحظه اى و روزى مى آيند و مى روند مثل برد فوتبال كه كاممان را شيرين كرد چطور درون لحظه با رده هاى نگرانى و روزمرگى رنگ باخت !نمى فهمم درون جنوب چطور فرزندانشان را با آب گل آلود مى شويند و آب شرب ندارند !؟ نمى فهمم درون كرمانشاه چرا هنوز زلزله زدگان سامان نيافته اند !؟نمى فهمم چرا مى شود ملياردها رو حتى درون تحريم بـه راحتى عده اى بـه كانادا و تركيه ببرند !؟
نمى فهمم .فقط يك چيز را مى فهمم همـه ى آن بيرون پنجره و قاب زندگى من هموطن من هستند و من دلم برايشان درد مى كشد !
غمگينم.
راستى يك سوال .شما مى فهميد !؟ شمايى كه مسووليد بفهميد !؟
تينا پاكروان
عكس :احمدرضا شجاعى
#خانـه_كاغذي

Read more

Media Removed

. درون عكس بالا دانش آموز بودم و در پايينى معلم. "ماجراى عكس پايين" يا "گاهى براى ما خودِ اين راه، مقصد هست يك جاده با فراز و نشيب آنچنان كه هست" روزهاى آخر تدريس براى من ٣ماه بعد از زادروزم تولد گرفته و روى كيك شمع ٤٨ سالگى گذاشته بودند. ده سال درون محاسبه اشتباه كرده اند. درون حقيقت نُه سال و نُه ماه! اين ... .
در عكس بالا دانش آموز بودم و در پايينى معلم.
💎 "ماجراى عكس پايين"
يا
"گاهى براى ما خودِ اين راه، مقصد است
يك جاده با فراز و نشيب آنچنان كه هست"
روزهاى آخر تدريس براى من ٣ماه بعد از زادروزم تولد گرفته و روى كيك شمع ٤٨ سالگى گذاشته بودند. ده سال درون محاسبه اشتباه كرده اند. درون حقيقت نُه سال و نُه ماه!
اين البته يك حُسن داشت.
فهميدم ٤٨سالگى چندان فرقى با ٣٨سالگى نخواهد داشت، نـه خيلى بهتر نـه خيلى بدتر. فقط ممكن هست بعضي چيزها كه امروز درون زندگى جريان دارد آن روز جور ديگر باشد ولى خورشيد از همان سمت درون مى آيد كه درون ٣٨ يا ٢٨سالگى درآمده.
.
💎"ماجراى عكس بالا"
يا
"ماند درون كودكىِ شَرّم و هى بازى كرد
خواست که تا قهر كند، بُغض كند، ناز نشد"
👇🏼
دوم راهنمايى
شبى كه عكس بـه دستم رسيد سرم گيج رفت، از شتاب زمان؟ نـه!
مثل كسى كه از بالاي يك سُرسُره ى بلند هُلش داده اند پايين، دلم ريخت و سُر خوردم و افتادم بـه اردىبهشت١٣٧٢.
حس دانش آموزى را داشتم كه بايد كيف مدرسه اش را ببندد و برود بـه رختخواب.
از هول اينكه بايد فردا از جلوى "آقاى دلدار" رد شوم درون حالى كه دستهايش را پشت كمرش زده و دارد با چشمان خشم آلود و سردش عبورم را نگاه ميكند هرّى دلم ريخت.
مات، بـه عكس خيره شدم.
"دلدار" مرا دوست نداشت، حتى مطمئن بودم از من بدش مى آيد. بـه هرحال نـه چندان سر براه، درعوض بسيار هم شرّ و بدقلق بودم، هرچند باهوش.
مرد داخل عكس "مـهدى نوابى" معلم پرورشي بود. دوستش داشتم. مثل خودمان بود.
گفتم بـه "نوابى" فكر كنم. بـه چيزهاي خوب.
اين سال بودكه اولين چيز موزونم را نوشتم. "رضوانيان" معلم انشا گفت درباره حقيقت بنويسيد. نظمى ساخته بودم با دغدغه هاى كودكانـه. بيست داد و تشويقم كرد.
من و "سازور" درون يك نيمكت مىنشستيم. بلند شدم درس جواب بدهم. که تا نشستم سوزشي عميق که تا بيخ كشاله رانم را سوزاند. پرگارِ سازور بود. داد زدم و معلم ديني با اُردنگى مرا فرستاد پيش "دلدار".
من هم شعر اعتراضى سرودم؛ "آرزو دارم حقيقت رو شود"😄
ظاهراً همـه چيز هنوز بـه "دلدار" ختم مى شود.
در رختخواب غلت زدم.
با دلهره فكر كردم ممكن هست صبح كه بيدار شوم ارديبهشت ٧٢ باشد. الان، الان هست يا سال ٧٢؟ ياد آن حكيمِ چينى افتادم:
"دیشب خواب دیدم کـه پروانـه ام و امروز وقتی بیدار شدم نمى دانم حقیقتا انسانی هستم کـه خواب دیدم پروانـه ام یـا پروانـه ای کـه خواب مـی بینم انسانم."
رياضى داشتيم با "صدورى" يا تاريخ با "صالح"!؟
نـه ممكن نيست!
نگاه ميكنم بـه عكس.
سازور، كاشانيان، صميميت، اعلانى... همـه قرار هست فردا بيايند!؟
اميدوارم بيايند. بهرحال من كه مى روم.
.

Read more

امروز روز عجيبى بود. مثل همـه روزها فوق العاده شروع شد. روزى پر از شعف، شور و هنر. ساعت ١١ صبح، شخصى از قديم با من تماس گرفت. كسى كه سالها بود صدايش را نشنيده يودم. كسى كه خودش ختما اين متن را مى خواند و مى داند درون مورد او صحبت مى كنم. امروز بـه واسطه يك شخص خاص بخش مـهمى از زندگيم جلوى چشمم رژه رفتند. از وسط كلاس ... امروز روز عجيبى بود. مثل همـه روزها فوق العاده شروع شد. روزى پر از شعف، شور و هنر. ساعت ١١ صبح، شخصى از قديم با من تماس گرفت. كسى كه سالها بود صدايش را نشنيده يودم. كسى كه خودش ختما اين متن را مى خواند و مى داند درون مورد او صحبت مى كنم. امروز بـه واسطه يك شخص خاص بخش مـهمى از زندگيم جلوى چشمم رژه رفتند. از وسط كلاس ذهنم درگير خاطراتى شد كه بخشى از من را ساختند. اولين بار فيلم داستان وست سايد را با پدر و مادرم ديدم. پدرم شيفته اين فيلم بود و حتى موسيقيش را حفظ بود. اين شاهكار رابرت وايز نقش مـهمى درون زندگى من ايفا مى كند. بـه واسطه شغل پدرم با زوجى آشنا شديم كه بخش مـهمى از زندگى من را رقم زدند. خانم نمازى و همسرش. پدربزرگ خانم نمازى بنيانگذار بيمارستان نمازى درون شيراز بود. خودش از اشرافزادگان تاريخ ايران. انسانى عجيب و به غايت مـهربان. اولين دستگاه ويديوى مكعبى گرونديك را درون خانـه آنان ديدم. خيلى احمقانـه هست ولى اولين بار درون خانـه آنـها بلوغ خود را شاهد بودم. از خانـه ويلاييشان درون امانيه گرفته که تا ويلايشان درون كرج. ... اين تكست خيلى ناقص هست و اصلا اينجا درون خور اين جملات نيست. چون هرچه بنويسم كسى دركى نخواهد داشت. تنـها اينكه از ساعت ١١ صبح مى خواستم چيزى براى اداى احترام بـه آن دو بنويسم. چون بـه تازگى فوت كردند و بخش مـهمى از شخصيت و خاطراتم مديون اين دو است. خانم نمازى عاشق ناتالى وود بود. و پدرم نيز. كسانى كه با سينما آشنايى دارند زندگى تراژيك اين اسطوره سينما را مطالعه كرده اند. اين مـهروى سينما كه با رابرت واگنر ازدواج كرد و به تإسف بار ترين خالت ممكن درون دريا غرق شد. من هنوز گاهى خواب ناتالى وود را مى بينم. امروز اون شخص عزيز كه خودش مى داند منظورم كيست من را بـه دنيايى برد كه مربوط بـه خيلى وقت پيش است، دنيايى كه امروز من را ساخته است. بعد از يك شب پرهيجان بـه واسطه اتفاقات جديد ديگر توانستم اين متن را كه از صبح براى نوشتنش كلنجار مى روم بـه مشق بياورم. شايد ختى عكس قبلى كه از كلاسم آپلود كردم بـه طور ناخودآگاه نشانگر پيامى باشد كه درون فيلم سينما پاراديزو نشان داده شد: وقتى درون صحنـه پايانى فيلم، نسل جديد، سينما را خراب مى كنند، سينمايى كه قلبها درون آن شكسته شد،تن ها پيوسته شد، زندگى ها سپرى شد و بوسه ها ستانده شد. و تنـها براى آنان كه آن سينما را زندگى كردند مفهوم داشت. اين فيلم ياد آور خيلى چيزها برايم است: پدرم، مادرم، خانم نمازى، آقاى عابدى، او و تنـها عشق زندگيم كه اولين نگاه و بوسه اش را که تا ابد فراموش نخواهم كرد. روحتان شاد عزيزان و ممنون كه بوديد.

Read more

Media Removed

بزرگمـهر پارك كرد بره خريد سوپر ماركت...سرم تو گوشي بود...بلندش كردم و اين نما رو ديدم...نوشت افزار فروشي يك محله كه كتاب فروشي هم هست...با كتاب هايى براي سليقه ى تمام محل...ياد نوشت افزارى نوردانش افتادم...بغل خرازى خانم بخشى...كه اولين كتاب هام رو كه جلد گالينگور داشت وپر از تصوير سازى ... بزرگمـهر پارك كرد بره خريد سوپر ماركت...سرم تو گوشي بود...بلندش كردم و اين نما رو ديدم...نوشت افزار فروشي يك محله كه كتاب فروشي هم هست...با كتاب هايى براي سليقه ى تمام محل...ياد نوشت افزارى نوردانش افتادم...بغل خرازى خانم بخشى...كه اولين كتاب هام رو كه جلد گالينگور داشت وپر از تصوير سازى كودكانـه نبود از اونجا خ...از آقا جواد...كه يه پسر جوون بود...كه باباش مـهربون بود و ش هم گاهي پشت دخل مي نشست...اولين نشونـه ي بزرگ شدن براي من همون كتاب هايي بود كه از نوردانش محلمون مي خ و تا كتاب تموم نميشد نمي بستمش و با وجود تمام غرهاي م كه يه كتاب رو كه نبايد يه شبه تموم كرد...ماهي يه كتاب ...و چه ذوقي بود كه تو كتابخونـه كوچيكم، براي سري كتاب هاى ژول ورنم شماره مي زدم...و كتاب داستان دو شـهر چارلز ديكنز رو با سيمين شراكتي خريديم و قرار شد تو كتابخونـه ي من بمونـه و من فكر مي كردم چه معامله ي پرسودى...چقدر خاطرات هجوم عجيب و بى پروايي دارند...دقيقا يهو قلب و ذهن رو بـه زانو درون ميارن...خاطره ي آقا جوادى كه بعدا فهميديم جانباز شيميايي بوده و خيلى زود وقتي كه هنوز خيلي جوون بود عروس زيباش رو بـه مقصد هميشـه ترك كرد...دلم تيكه پاره شد با ديدن يه كتابفروشي محله

Read more

Media Removed

. !... چرا نامـه هاش رو بهم نمى دادى؟... چرا اون موقع كه عاشق بودم نذاشتى عاشقى كنم؟... تو كه مى دونستى يه روز عاشقى از يادم مى ره.چرا اون روزا كه يادم بود ، ازم گرفتيش؟... چرا فكر مى كردى من هيچوقت بزرگ نمى شم؟... چرا مى گفتى تو هيچ وقت بزرگ نمى شى؟... چرا من همين الان فكر مى كنم كه بزرگ نشدم؟... چرا ... .
!...
چرا نامـه هاش رو بهم نمى دادى؟...
چرا اون موقع كه عاشق بودم نذاشتى عاشقى كنم؟...
تو كه مى دونستى يه روز عاشقى از يادم مى ره.چرا اون روزا كه يادم بود ، ازم گرفتيش؟...
چرا فكر مى كردى من هيچوقت بزرگ نمى شم؟...
چرا مى گفتى تو هيچ وقت بزرگ نمى شى؟...
چرا من همين الان فكر مى كنم كه بزرگ نشدم؟...
چرا با اينكه هنوز بزرگ نشدم ، ديگه احساس عاشقى نمى
كنم؟...
/جلال تهرانى/.....................
نمايش #فصل_شكار_بادبادكها
مرداد ٩٤ سالن اصلى تئاتر شـهر ( هر سال مرداد ياد اجراى اين مونولوگ ميوفتم بـه قلم جلال تهرانى كه بسيار ظريف و عجيب مرور مى كرد ايرانم را...مرور مى كرد" خودم" را و عجيب تر اجراى اين نمايش بود كه درون صحنـه ايي عظيم،انگار بادبادكى بزرگ بـه گل نشسته درمحاصره ى ميله هاى آهنين و قدرت پرواز ديگر ندارد )
📸:@nazy_kh

Read more

Media Removed

. اولين باري كه بوسيدمش آدامس توت‌فرنگي اوربيت دهانش بود و من فكر كردم آها! مزه و معناي بوسه ي واقعي يعني اين. بعد از آن ديگر هيچ بوسه‌اي آن مزه و معنا را بـه دهانم نداد. حتا هميشـه خودم را بـه آدامس اوربيت توت‌فرنگي مجهز كردم و طرف هنوز حرف نزده آدامس تعارفش كردم. او هم برداشت و تشكر كرد و تشكر نكرد و جويد ... .
اولين باري كه بوسيدمش آدامس توت‌فرنگي اوربيت دهانش بود و من فكر كردم آها! مزه و معناي بوسه ي واقعي يعني اين. بعد از آن ديگر هيچ بوسه‌اي آن مزه و معنا را بـه دهانم نداد. حتا هميشـه خودم را بـه آدامس اوربيت توت‌فرنگي مجهز كردم و طرف هنوز حرف نزده آدامس تعارفش كردم. او هم برداشت و تشكر كرد و تشكر نكرد و جويد و جويد و نفهميد چرا اوربيت؟ و چرا توت‌فرنگي؟
من بوسيدم و بوسيدم و نا‌اميد شدم. حتا از جاهاي مختلف اوربيت خ شايد اثر كند. گفتم شايد آن مارك خاص بود يا سال توليدش فرق داشته و موادش!
اما بي‌فايده بود. هر بار بوسيدم و وانمود كردم همـه چيز عالي است. اما نبود. هيچ وقت بعد از آن آدم و هيچ چيز بعد از آن آدم عالي نبود.
كاش چاره‌ي بعضي دردها يك بسته اوربيت توت‌فرنگي بود.
نيست... هيچ چاره‌اي براي بعضي از دست دادن‌ها نيست... يك چيزهايي مي‌آيند كه ديگر بـه دست نيايند و يگانـه شوند. هر چه اسباب و شرايط فراهم كني ديگر بـه دستشان نخواهي آورد... #مـهدی_رجبی
ادرس کانال درون بیوگرافی 🌱
.

Read more

Media Removed

# تولدش شـهريوره، هميشـه دوست داشت توي جشن تولدش همكلاسي هاش باشن و خب بخاطر تاريخ تولدش نميشد. امسال كه تولد ساده ش رو تو تاريخش برگزار كردم (عكسش هست همينجا) با خودم و خودش قرار گذاشتم حتتتما موقع مدرسه دوستاش رو دعوت كنم و يه تولد بچگونـه براش بگيرم. بـه قرارِ درست سه ماه بعد، يعني ديروز اين قرار عملي ... #
تولدش شـهريوره، هميشـه دوست داشت توي جشن تولدش همكلاسي هاش باشن و خب بخاطر تاريخ تولدش نميشد. امسال كه تولد ساده ش رو تو تاريخش برگزار كردم (عكسش هست همينجا) با خودم و خودش قرار گذاشتم حتتتما موقع مدرسه دوستاش رو دعوت كنم و يه تولد بچگونـه براش بگيرم. بـه قرارِ درست سه ماه بعد، يعني ديروز اين قرار عملي شد... از چند روزِ قبل كارت دعوت هاش رو بـه دوستاش داده بود و منم مقدمات جشنش رو آماده ميكردم و به خواستِ خودش كيك تولدش هم انتخاب شد. اولين تجربه من ميشد واسه تولد پسرونـه و كلي هيجان زده بودم كه ببينم ده که تا پسربچه رو (با فرضِ اومدنِ همـه دعوت شده ها) چطور بايد مديريت و سرگرم كرد. همونقدر كه من هيجان زده بودم و داشتم بـه انواع بازي و سرگرمي فكر ميكردم، ده برابرش رو خود ماني ذوق زده بود براي اومدنِ زودترِ روز و ساعت موعود. از ٥ که تا ٨ بـه روايتِ داخل كارت دعوت. همـه كارها تند و تند انجام شد. كيك همونجور كه دوست داشت حاضر شد. تزيينات رو من و همسرجان انجام داديم و هستي جون هم بخاطر گچِ پاش توي كارهاي فكري و نشستني كلي كمكِ من كرد و خلاصه همـه حاضر و خوشحال كه يه روز خاطره انگيز بشـه واسه گل پسر. ساعت ٥ و نيم ... ماني مي چرخه و ميگه : "چرا نيومدن؟ " - " هنوز زوده. تاره از ٦ مـهمونا ميان. "آهنگ شاد پخشـه و و بابا و ماني دارن مين و هستي هم با همون پاي نصفه و نيمـه درجا ميه. ازشون فيلم ميگيرم و ميرم آشپزخونـه. يه عالمـه ظرف كثيف جمع شده. ساعت رو نگاه ميكنم. ٦ شده. نياز دارم حواسم رو پرت كنم. پيشبند مي بندم و دستكش دستم ميكنم و دِ بشور. همسر مياد و ميگه: "تو ماشين بنداز خب. " جوابي نميدم. "نكنـه كسي نياد" جوابي نميدم. يه بند دارم تو دلم خدا رو صدا ميكنم كه فقطططط دلش شاد بشـه خدا جون. خدايا غصه نخوره بچه م. قلبم داره از جا كنده ميشـه. صدا زنگِ درون مياد. همـه مون همـه چيزو ول ميكنيم و ميدويم سمت آيفون. ماني با سرعت نور از اتاقش بيرون اومده و همزمان ميگه: "خودم. خودم باز ميكنم" دوستشـه و شادي تزريق ميشـه بـه خونـه. هستي ميگفت: " ، ماني رو تختش داشت گريه مي كرد" من خدااا رو شكر ميكنم و خوشحاااال دوستش رو بـه داخل دعوت مي كنم ....
(ادامـه پست بعدي)

Read more

Media Removed

مـهدوی: چند نفر از باشگاه گوش تن‌زاده را عليه كريمـی چر مـی کنند / سپيدرود رشت از روزی كه سهميه ليگ برتر را كسب كرد، با حواشی و اتفاقات عجيب و غريب پيش رفته هست @sepidrood_fc سپيدرود رشت از روزي كه سهميه ليگ برتر را كسب كرد، با حواشي و اتفاقات عجيب و غريب پيش رفته است. تغييرات درون كادر فني و مالكيت باشگاه ... مـهدوی: چند نفر از باشگاه گوش تن‌زاده را عليه كريمـی چر مـی کنند / سپيدرود رشت از روزی كه سهميه ليگ برتر را كسب كرد، با حواشی و اتفاقات عجيب و غريب پيش رفته است

@sepidrood_fc
سپيدرود رشت از روزي كه سهميه ليگ برتر را كسب كرد، با حواشي و اتفاقات عجيب و غريب پيش رفته است. تغييرات درون كادر فني و مالكيت باشگاه بخشي از اين حواشي بود كه هنوز هم ادامـه دارد. حال اينكه آينده اين تيم بـه كجا خواهد رسيد بايد منتظر ماند. محمدرضا مـهدوي هافبك باسابقه بومـی سپیدرود آينده خوبي را براي تيم پيش‌بيني نمي‌كند.

خبر خاصي از سپيدرود داري؟
خبر دقيقي ندارم ولي شنيدم كه قرار هست مديريت باشگاه تغيير كند و آقاي ثابت‌قدم مديرعامل باشگاه شود. اينكه كادر فني چه كسي باشد و اصلا مالكيت باشگاه هم تغيير كند خبر قطعي ندارم.
چرا مربي كه نتيجه بدي درون تيم نگرفته و هواداران هم دوستش دارند، نمي‌خواهند بـه كارش ادامـه دهد؟ بـه نظر  من علي كريمي براي تيم زحمت كشيد و با خيلي از مشكلات مبارزه كرد که تا اجازه سقوط ندهد. تيم ما مشكلات زيادي داشت كه اگر مربي ديگري بود نمي‌توانست بـه كارش ادامـه دهد و تيم هم سقوط مي‌كرد. كريمي هميشـه رفتار حرفه‌اي داشت كه با بازيكنانش خيلي راحت بود. او هيچ موقع اعتقاد نداشت كه هميشـه بازيكن بايد راس ساعت ده شب بخوابد و هفت صبح هم بيدار شود. او اعتقادش اين بود كه شايد يك بازيكن از شـهري بـه شـهر ديگر مي‌رود ساعت ده شب خوابش نمي‌برد و دوست دارد ديرتر بخوابد و ديرتر هم بيدار شود. بـه همين دليل وقت صبحانـه را که تا ساعت ده صبح آزاد مي‌گذاشت و هم بازيكن ديرتر از خواب بيدار مي‌شد، مي‌توانست بـه صبحانـه هم برسد. او هيچ موقع تايم جلسات را طولاني نمي‌كرد و سعي مي‌كرد همـه چيز را درون يك ربع، بیست دقيقه توضيح دهد. برخلاف مربياني كه نود دقيقه بازي را پخش مي‌كردند و كلي حرف مي‌زدند او كمتر بازيكنان را خسته مي‌كرد. اصول حرفه‌اي را كاملا بلد بود و به همين خاطر هيچ بازيكني خسته نمي‌شد و كار خودش را انجام مي‌داد.

ظاهرا يك ليستي بـه باشگاه داده بود كه مي‌خواست جوانگرايي كند؟
من هم چنين چيزي را شنيدم ولي تيم ما بازيكن جوان كه تجربه ليگ برتر را داشته باشد كم دارد و بايد بازيكني بـه تيم اضافه شود كه حداقل تجربه ليگ برتر را ندارد. همين فصل گذشته اضافه شدن بازيكنان باتجربه درون نيم فصل دوم خيلي بـه تيم كمك كرد و آنـها باعث شدند نتايج بهتري نسبت بـه نيم‌فصل...
ادامـه را درون مانال ما مطالعه كنيد.
@sepidrood_fc

Read more

Media Removed

ديشب يك مريض هفتاد و نـه ساله فوق العاده جنتلمن سوئدي داشتم كه هر چي نسخه داشت رو ميخواست، تو اون شلوغي و صف و كشمكش ديشب، يه چيزي درون حد باورنكردني.. خوب ما هم كه حق نداريم بگيم برو بعدا بيا و شروع كردم بـه انتخاب دونـه دونـه داروها و چك كردن دوز و عوارض استفاده همزمان و پيشنـهاد داروهايي با قيمت بهتر و در ... ➿➿
ديشب يك مريض هفتاد و نـه ساله فوق العاده جنتلمن سوئدي داشتم كه هر چي نسخه داشت رو ميخواست، تو اون شلوغي و صف و كشمكش ديشب، يه چيزي درون حد باورنكردني.. خوب ما هم كه حق نداريم بگيم برو بعدا بيا و شروع كردم بـه انتخاب دونـه دونـه داروها و چك كردن دوز و عوارض استفاده همزمان و پيشنـهاد داروهايي با قيمت بهتر و در مدت زمان همـه اينكارها شروع كرد بـه صحبت و دردودل و راجع بـه بيماريها و عملهاش گفتن.. يكدفعه وسط همـه حرفهاش گفت؛ چه گردنبندت خوشگله و حرف كشيد بـه زبان فارسي و ايراني بودن من و در كمال تعجب گفت من چهار سال پيش ايران، تهران و اصفهان و.. بودم!! خيلي برام جالب شد جريان و نظرشو پرسيدم گفت؛ خيلي عالي بود و اولين كشوري بود تو عمرم، كه انقدر فرهنگ و تاريخ و قدمت داشت، "ولي" خيلي خيلي از ديدن خانومـهايي كه تو خيابون ميديدم خودشونو پيچيدن و انقدر سخت و تحت فشار زندگي ميكنن ناراحت شدم!! حتي بـه خونـه اشخاص ناشناس هم دعوت و پذيرايي شدم ولي هرگز با يك خانوم اجازه حرف زدن و برخورد رو نداشتم، هر جا كه ميرفتم زنـها (به قول خودمون) درون پستو بودن.. فقط يكبار اتفاق عجيبي افتاد و اونم مـهموني كه بودم خانومي كه ميخواست سيگار بكشـه و پرسيد با هم بريم بيرون و بكشيم.. و در طول حرفهاي بعديمون بهم گفت؛ اگر خانواده م بهم پول و امكانات بدن من با كمال ميل تمام شـهر رو بهت نشون ميدم.. من لبخند زدم و گفتم؛ چه مـهربون!! كه آقاهه سرشو تكون داد و گفت؛ نـه!! از رو مـهمون دوستي و مـهربوني نبود بلكه ميخواست رابطه اي ايجاد كنـه براي بيرون زدن از ايران!! خشكم زد... گفتم؛ چرا اينطوري فكر ميكنين؟؟ گفت؛ چون سالها امريكا زندگي ميكرده و اينكه آخه من!! يك مرد ميانسال مريض و درب و داغون!! بـه چيه من دلشو خوش كرده مثلا؟؟ خلاصه كه خيلي خيلي با هم گپ زديم و موقع رفتن كلي هم تشكر كرد و با رضايت قلبي رفت ولي من موندم و سوال بزرگي كه علتشو سالهاست بـه چشمم ميبينم.. ازدواج هاي برنامـه ريزي شده.. ازدواج با مرد و يا زني كه اقامت خارج از كشور رو داره و فقط بـه فكر بيرون زدن از ايران بودن.. اينكه هنوز مـهر پاسشون خشك نشده درجا طرفو قال ميذارن و كاخ آرزوهاي طرف رو كه سالهاست درد غربت و تنـهايي كشيده رو با خاك يكسان ميكنن.. من كسي رو قضاوت نميكنم ولي بـه نظرم اين بيرحمانـه ترين كاريه كه ميشـه درون حق كسي كرد، ديدم خانومي رو با پيشينـه ناجور كه خونـه و زندگي و بچه رو زد زير بغل و آقاهه رو كه ازدواج اولشم بود تحويل پليس داد و داغون كرد.. نظر شما درون مورد ازدواجهايي كه بـه نيت طلاق، انجام ميشـه چيه؟؟ #گپ_خودموني_آزاجون پ.ن. مرسي از سميرا براي عكس هنري..

Read more

Media Removed

برعكس اتاق عقدهاى امروزى ، اتاق عقد ما با سفره اى ساده و تزيين بسيار كم توسط من و همكارى م بهى آماده شد، آينـه شمعدونـهاى طلايى با آويزهاى كريستال رو هم تو سفره گذاشتيم ، پدرم يه سيم دوره گرد آورد و به شمعدونـها وصل كرد که تا موقع عقد روشنشون كنيم من و بهى خيلى ذوق داشتيم، دوتا صندلى كوتوله هم كه براى مبلهاى ... برعكس اتاق عقدهاى امروزى ، اتاق عقد ما با سفره اى ساده و تزيين بسيار كم توسط من و همكارى م بهى آماده شد، آينـه شمعدونـهاى طلايى با آويزهاى كريستال رو هم تو سفره گذاشتيم ، پدرم يه سيم دوره گرد آورد و به شمعدونـها وصل كرد که تا موقع عقد روشنشون كنيم من و بهى خيلى ذوق داشتيم، دوتا صندلى كوتوله هم كه براى مبلهاى پذيرايى بود گذاشتيم بالا سر سفره رو بـه قبله، جايگاه عروس و داماد هم آماده شد، عصر روز پنجشنبه قرار شد داماد جان بيان دنبالم که تا بريم خيابون جمـهورى براى لباس عروس،
پدر كمى مـهربونتر شده بود و اونروز اجازه داد دو نفرى بريم بيرون، زنگ درون رو زدن و من بسرعت رفتم دم در، ماشين شورلت طلايى رنگى دم درون بود و داماد جان، كنارش ايستاده بود، درون رو برام باز كردند و من با شوق بسيار سوارش شدم چادرم رو كه از زير دست و پا جمع كردم داماد جان درون رو بست از اينكارش خيلى خوشم ميومد، مثل چيزى كه تو فيلمـها ديده بودم دقيقا مثل همفرى بوگارد، جدى و جنتلمن، داماد جان برعكس من كمتر حرف ميزد كمتر مى خنديد و انگار بيشتر فكر ميكرد، من عجول بودم و پر شر و شور ولى او آرام و متين،
راه كه افتاديم دكمـه ضبط رو زدند، آهنگى از هايده فضاى داخل ماشين رو پر كرد،
اونوقتها من هايده گوش نميدادم مادرم هايده و مـهستى دوست داشت و من عاشق گوگوش و داريوش بودم يه سرى هم آهنگ خارجى از راديو مونت كارلو ضبط كرده بودم كه خيلى بـه دلم مى نشست، داماد جان گفتند، هايده دوست داريد گفتم بله دوست دارم خيلى خوب ميخونـه، نميدونم چرا روم نشد كه بگم نـه اصلا دوست ندارم شايد هم ناخواسته نميخواستم مخالفت كرده باشم، بعدش حرف ماشين عروس شد كه قراره همون شورلت طلايى رو براى شب عروسى گل بزنن، خيلى خوشحال شدم و گفتم اينكه عاليه،
لباس عروس رو از مزونى كه آشناى دامادجان بود، خريديم و شام رو هم بيرون خورديم و ديروقت بـه خونـه برگشتيم، من هنوز درون كنار داماد معذب بودم و چيز زيادى از او نميدونستم، دم درون خونـه پياده شدم ، جلوى درون كه خواست از من خداحافظى كنـه گفت كارى ندارين گفتم چرا يه موضوعيه كه دوست دارم بهتون بگم،
- بفرماييد
- پنجشنبه هفته آينده عروسى من و شماست، - خوب بعله
- والا نميدونم چطور بهتون بگم ولى ما هنوز دست همديگرو هم نگرفتيم براى من خيلى ثقيل مياد كه وقتى اين همـه فاصله بينمون هست و همديگرو حتى نميتونيم بـه اسم صدا كنيم، هفته بعد عروسيمون باشـه ، بنظرتون عجيب نيست، بعد از چند ثانيه سكوت داماد جان گفتند
- اجازه ميدين دستتون رو بگيرم، من نگاهى بـه كركره هاى طبقه دوم انداختم كه پذيرايى خونمون بود،

Read more

Media Removed

نرگس كلباسي : سلام هموطنان مـهربانم امروز از همـه درخواست مي كنم كه هر نفر ٥٠٠٠ تومان اهدا كنيد و اين موضوع را درون اينستاگرام يا تلگرام با پنج نفر درميان بگذاريد و زير اين پيغام تگ كنيد. ما درون اينستاگرام ٢٩٥٠٠٠ نفر هستيم و اگر هر نفر ٥ هزار تومان اهدا كند، مبلغ يك ميليارد و چهارصد و هفتاد و پنج ميليون تومان ... نرگس كلباسي : سلام هموطنان مـهربانم

امروز از همـه درخواست مي كنم كه هر نفر ٥٠٠٠ تومان اهدا كنيد و اين موضوع را درون اينستاگرام يا تلگرام با پنج نفر درميان بگذاريد و زير اين پيغام تگ كنيد. ما درون اينستاگرام ٢٩٥٠٠٠ نفر هستيم و اگر هر نفر ٥ هزار تومان اهدا كند، مبلغ يك ميليارد و چهارصد و هفتاد و پنج ميليون تومان جمع آوري مي شود. براي اينكه بتوانيم پروژه كرمانشاه را بـه پايان برسانيم، بيش از اين مبلغ لازم است، بنابراين لطفا امروز اينكار را انجام دهيد. پنج هزار تومان واقعا مبلغ زيادي نيست و باعث مي شود همـه بتوانند بخشي از اين كار باشند.

من مطمئنم تك تك كساني كه اين صفحه را دنبال مي كنند، اشتياق عميقي براي ساختن دنيايي بهتر دارند. امروز از همـه شما درخواست مي كنم لطفا بـه حمايتتان از كرمانشاه ادامـه دهيد. همـه ما قول داديم که تا پايان كار كنار مردم كرمانشاه بمانيم و من روي اينكه همـه سر قولشان مي مانند، حساب كردم. ما هرگز كرمانشاه را فراموش نخواهيم كرد چون هنوز حمايت همـه لازم است. هر ساعت درون قسمت استوري
اينستاگرام بـه شما اطلاع خواهم داد كه چند نفر اين مبلغ را واريز كرده اند.
دوستتان دارم❤️ #ما_كرمانشاه_را_فراموش_نخواهيم_كرد
#نرگس_کلباسی #ياران_عشق ✨✨✨
‎بانک صادرات ایران
‎شماره کارت:
6037_6974_5035_0803
‎شماره حساب:
0111299490000
‎شبا: IR220190000000111299490000
‎به نام: نرگس كلباسي اشتري❤️
#زلزله #كرمانشاه #سرپل_ذهاب

Read more

Media Removed

توکل آهو... درون زمان موسي خشكسالي پيش آمد. آهوان درون دشت، خدمت موسي رسيدند كه ما از تشنگي تلف مي شويم و از خداوند متعال درون خواست باران كن. موسي بـه درگاه الهي شتافت و داستان آهوان را نقل نمود .خداوند فرمود: موعد آن نرسيده است. موسي هم براي آهوان جواب رد آورد. که تا اينكه يكي از آهوان داوطلب شد كه براي صحبت ومناجات ... توکل آهو... درون زمان موسي خشكسالي پيش آمد. آهوان درون دشت، خدمت موسي رسيدند كه ما از تشنگي تلف مي شويم و از خداوند متعال درون خواست باران كن. موسي بـه درگاه الهي شتافت و داستان آهوان را نقل نمود .خداوند فرمود: موعد آن نرسيده است. موسي هم براي آهوان جواب رد آورد. که تا اينكه يكي از آهوان داوطلب شد كه براي صحبت ومناجات بالاي كوه طور رود. بـه دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران مي آيد وگرنـه اميدي نيست. آهو بـه بالاي كوه رفت و حضرت حق بـه او هم جواب رد داد. اما درون راه برگشت وقتي بـه چشمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد . شروع بـه جست و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را خوشحال مي كنم و توكل مي نمایم. که تا پایین رفتن از کوه هنوز امـید هست.
تا آهو بـه پائين كوه رسيد باران شروع بـه باريدن كرد!... موسي معترض پروردگار شد. خداوند بـه او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریـافت کرد با این تفاوت کـه آهو دوباره با توکل حرکت کرد و اين پاداش توكل او بود.. یـادمون باشـه درون همـه حال ناامـید نشیم

Read more

My golden life Haha this scene 🏻 This cinema was so especial it was a good fortune for Ji Soo to catch Hyuk’s attention to herself so she succeeded!😎🏻 Do you ship them? I’m actually jealous!🤦🏻‍♀️🏻 #mygoldenlife #leetaehwan @leetaehwan0221 #kbs زندگي طلايي من و اما اين ... My golden life 💛
Haha this scene 😂👏🏻💗
This cinema was so especial it was a good fortune for Ji Soo to catch Hyuk’s attention to herself so she succeeded!😏😎✌🏻
Do you ship them?😊
I’m actually jealous!🤦🏻‍♀️😅✋🏻
#mygoldenlife
#leetaehwan @leetaehwan0221
#kbs
زندگي طلايي من 💛
و اما اين كاپل،كاپل جي سو و هيوك دو گل نو شگفته ي عاشق 😂👏🏻👫
اين جيسو درون عين خنگي زرنگه،يعني قشنگ هيوك رو تور كرد از همون اول،نامـه ي عاشقانـه،سر زدناي مكررش بـه كافه ي هيوك اينا و تو راه هم مسير شدنش خلاصه زياد همو ديدن بعد حالا اينم سينما رفتنش ميخواست صندلي رو بده عقب كه اينجوري شد داشتن ميرفتن براي كيس ها اما هنوز رابطه اي نداشتن باهم همينجوري رفته بودن!😊😝😏
اين سينما خيلي خاصه ميتونيدغذا سفارش بديد بخوريد 😳🍕🌭🍔🍟🍹
بعد صندلي راحتيه ميره عقب مياد جلو خلاصه كه هتليه براي خودش منم ميخوام خب از اينا 😐😩💔
حالا بگذريم ازينا شخصيت جيسو رو من اونقدرا دوست ندارم يعني اينكه زيادي لوس و رو مخه كاراش برام بيشتر وقت ها اخيراً هم رفتاراشو نميپسندم با خونواده ي قبليش(اصليه نـه قبلي!:) ) بعد از اينكه بـه عشق اولش رسيد خيلي حسوديم شد بهش اونايي كه ديدن حسوديتون نشد بهش؟😑👀🤔
هيوك سره خيلي از نظر من!🙄😏😊
من شيپ نميكنم باهم اين دوتا رو خيلي ولي بالاخره رل زدن پذيرفتمش درون كمال حسادت!🤦🏻‍♀️😊😁
خودشو كشت بـه عشقش رسيد جيسو،مثل جيسو باشيم براي بـه دست آوردن اوپامون!🌝👫😂
(هيوك بـه جي آن هم ميومد خيلي علاوه بر اينكه دو كيونگ بهش مياد!😍👌🏻❤️
عشق اول هيوك جي آن بود،جي آن ولي عاشق دو كيونگه و دو كيونگ هم عاشق جي آن!☺️💘💕
جي آن رو خيلي دوست دارم!😍🌸💜)

Read more

Media Removed

شب سردی بود... پيرزن بيرون ميوه‌فروشى زُل زده بود بـه مردمى كه ميوه مى‌خريدند. شاگرد ميوه‌فروش، تُند تُند پاكت‌هاى ميوه را داخل ماشين مشترى‌ها مى‌گذاشت و انعام مى‌گرفت. پيرزن با خودش فكر مى‌كرد چه مى‌شد او هم مى‌توانست ميوه بخرد و ببرد خانـه... رفت نزديك‌تر... چشمش افتاد بـه جعبه چوبى بيرون مغازه ... شب سردی بود... پيرزن بيرون ميوه‌فروشى زُل زده بود بـه مردمى كه ميوه مى‌خريدند. شاگرد ميوه‌فروش، تُند تُند پاكت‌هاى ميوه را داخل ماشين مشترى‌ها مى‌گذاشت و انعام مى‌گرفت.
پيرزن با خودش فكر مى‌كرد چه مى‌شد او هم مى‌توانست ميوه بخرد و ببرد خانـه... رفت نزديك‌تر... چشمش افتاد بـه جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوه‌هاى خراب و گنديده داخلش بود. با خودش گفت: «چه خوبه سالم‌ترهاشو ببرم خونـه.» مى‌توانست قسمت‌هاى خراب ميوه‌ها را جدا كند و بقيه را بـه بچه‌هايش بدهد... هم اسراف نمى‌شد و هم بچه‌هايش شاد مى‌شدند. برق خوشحالى درون چشمانش دويد... ديگر سردش نبود!
پيرزن رفت جلو، نشست پاى جعبه ميوه. که تا دستش را برد داخل جعبه، شاگرد ميوه‌فروش گفت: «دست نزن ننـه! بلند شو و برو دنبال كارت!» پيرزن زود بلند شد، خجالت كشيد. چند که تا از مشترى‌ها نگاهش كردند. صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد... راهش را كشيد و رفت.
چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان، مادرجان!» پيرزن ايستاد، برگشت و به آن زن نگاه كرد. زن لبخندى زد و به او گفت: «اينارو براى شما گرفتم.» سه که تا پلاستيك دستش بود، پُر از ميوه؛ موز، پرتقال و انار.
پيرزن گفت: «دستت درد نكنـه، اما من مستحق نيستم.»
زن گفت: «اما من مستحقم مادر. من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم‌نوع توجه كردن و دوست داشتن همـه انسان‌ها و احترام گذاشتن بـه همـه آنـها بى‌هيچ توقعى. اگه اينارو نگيرى، دلمو شكستى. جون بچه‌هات بگير.» زن منتظر جواب پيرزن نماند، ميوه‌ها را داد دست پيرزن و سريع دور شد... پيرزن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مى‌كرد. قطره اشكى كه درون چشمش جمع شده بود، غلتيد روى صورتش. دوباره گرمش شده بود... با صدايى لرزان گفت: «پيرشى ننـه، پيرشى!... خير ببينى...» هيچ ورزشى براى قلب، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست

پیشاپیش یلدای مـهربانی کـه نماد خانواده دوستی و عشق ورزیدن بـه هم نوع هست را شادباش مـیگوییم ... 💗🌹💗
#vahid

Read more

Media Removed

شغل منحصر بـه فردي دارم ؛ بطور كل عمده فصل هاي سال ارتباط كاريم بـه هيچ عنوان با مخاطب ايراني نيست . ولي خب، گاهي تو بعضي سيزن ها مجبورم بخشـهاي حساسي از امور مشتريان رو هندل كنم . دفتر كارم دقيقا توي فروشگاهه و در آفيسمون توي حلق مشتري ها باز ميشـه و اين خيلي خوبه ... خوب از اين جهت كه اونجا اصلا يه كشور جداست ... شغل منحصر بـه فردي دارم ؛ بطور كل عمده فصل هاي سال ارتباط كاريم بـه هيچ عنوان با مخاطب ايراني نيست . ولي خب، گاهي تو بعضي سيزن ها مجبورم بخشـهاي حساسي از امور مشتريان رو هندل كنم . دفتر كارم دقيقا توي فروشگاهه و در آفيسمون توي حلق مشتري ها باز ميشـه و اين خيلي خوبه ... خوب از اين جهت كه اونجا اصلا يه كشور جداست !! غالبا درون بهترين حال و با شوق و ذوق ميان خريد ، درون حال پوشيدن بهترين لباسهاي شـهر ، تست كردن نحوه چرخش دامن موقع يدن و شلنگ تخته انداختنـهاي خاص خودشون بدووون هيچگونـه رودربايستي و ادا اطواري كه معمولا تو مـهمونيا بـه چشم ميخوره و ... و من مدام درون حال تماشاي بهترين استايلهاي روز دنيام و اطلاعات خاص اين حوزه كاري رو بصورت تكنيكي و فني كسب ميكنم و در واقع بعد اين مدت براي خودم يه پا استايليست شدم .... اما بدي هاي خاص خودش هم داره ؛ مثلا بـه عنوان متخصص گاهي واقعا نميشـه بـه مشتري رو قانع كرد لباسي كه انقدر چشمش رو گرفته بـه هيچ عنوان مناسب اندامش نيست ؛ مثلا چاقتر يا بلندتر يا لاغرترش ميكنـه... يا نميشـه فلان تغيير رو روش انجام داد که تا به زور مناسب بشـه ، درون نـهايت مجبوري بگي " انتخاب با شماست " و اين ميشـه اول مصيبت !
توي اون حال خوش درون حالي كه هنوز گرم شلنگ تخته انداختنـهاشـه ميره ... و اما امان از دو سه روز بعد كه يا شمسي خانم يا جاري بزرگه اختر خانم ابرو بالا بندازه و بگه وااااا خدا نكشتت اينـهمـه پول دادي لباس ازين قشنگتر نبود كه بخري ؟ اگه گوني تنت كرده بودي كه قشنگتر شده بودي ؟! و فرداش طرف زنگ ميزنـه و كلي كل كل و خط و نشون كه باااايد تعويض كنين وگرنـه شيرم رو حلالتون نميكنم و متعاقبا اولين جمله هم كه بعد از شنيدن جمله " انتخاب خودتون بود " نثار واحد پشتيباني ميشـه اينـه " اون روز كه داشتين پول ميگرفتين كه خوش اخلاق بودين !!!" .
.
اينا رو گفتم كه بگم اينجا با همـه حال خوب و خوشگلي ها و سختي ها و استرس هاش من يك شكل ديگه از زندگي رو ياد گرفتم
اينكه
دنيا بازتاب من و اخلاق و احوال و منش و رفتار منـه
اينكه
انتخاب، انتخاب اگاهانـه منـه ، هيچكس مسئول انتخاب اشتباه من و عواقب اون نيست
اينكه
فرهنگ و شعور من نـه ارتباطي با مدرك تحصيليم داره نـه محل زندگيم و نـه حساب بانكيم
اينكه
جاري بزرگه اختر خانم نباشم ! لايف استايل هر كسي فقط بـه خودش ارتباط داره
پي نوشت : قطعا اگر زمان بـه عقب برگرده يا تاريخ تكرار بشـه با اين نحوه نگرش امروزم قطعا بـه جاي لباس عروس يه تيشرت و شلوار جين ميپوشم ، قول ميدم 🤭😅.
.
.
#جوجه_کباب ، مرينت خوب ميخاد ، قطعه بندي خوب ، حوصله و حرارت ملايم

Read more

Media Removed

کوچۀ عاشقی؛ از بوشـهر که تا بمبئی سودابه زیـارتی: «در من کوچه ایست کـه باتو درون آن نگشته ام/ سفریست کـه باتو هنوز نرفته ام/ عاشقانـه هاییست کـه باتو هنوز نگفته ام...» همـین نیم سال پیش بود کـه اهالی کوچه گرد هم آمدند و مـیزبان راویـان موسیقی از شمالی ترین که تا جنوبی‌ترین نقطه ایران شدند. همان موقع بود کـه آرزو د، ... کوچۀ عاشقی؛ از بوشـهر که تا بمبئی
سودابه زیـارتی: «در من کوچه ایست کـه باتو درون آن نگشته ام/ سفریست کـه باتو
هنوز نرفته ام/ عاشقانـه هاییست کـه باتو هنوز نگفته ام...» همـین نیم سال پیش بود کـه اهالی کوچه گرد هم آمدند و مـیزبان راویـان موسیقی از شمالی ترین که تا جنوبی‌ترین نقطه ایران شدند. همان موقع بود کـه آرزو د، کوچه را که تا آن سوی مرزها نیز امتداد دهند که تا در تقاطع آن، بـه فرهنگ و هنر دیـارشان را با مردمان کوچه ای درون جغرافیـای دیگر قسمت کنند. کوچه ها قلب تپنده فرهنگند و فرهنگ مـهمترین ابزار گفتگو. و این را اهالی کوچه خوب تر دریـافتند و بمبئی را ایستگاه دوم خود قرار دادند؛ پایتخت ایـالت «ماهاراشترا» کـه بر ساحل غربی کشور هفتاد و دو ملت لمـیده و شاهراه ارتباطی هند با ایران است. شاهراهی کـه نـه تنـها اقتصاد بلکه فرهنگ و هنر را درون مسیر خود، مـیان هر دو جغرافیـای بمبئی و بوشـهر جاری ساخته است.
آنچه درون این شماره مـی خوانید جزئیـاتی از «کوچه کالچر» بوشـهر هست که اهالی این کوچه درون بمبئی برگزار مـی کنند.
👇👇👇
لیـان درون هندوستان 🕌☀
.
ما به منظور اجرا درون فستیوال کوچه، امسال از روز ۱۶ که تا ۱۸ شـهریور، سازها را با سیتار کوک مـی کنیم و نی انبان را همنوا با بانسوری!😎🙏 درون سالی کـه گذشت، فستیوال موسیقی کوچه را با حضور استان های مختلف و با هدف حفظ و پاسداشت موسیقی نواحی و فرهنگ ایرانی درون بندر بوشـهر برگزار کرديم.
با توجه بـه شباهت های بسیـار درون حوزه های اجتماعی و فرهنگی بین هند و بوشـهر، امسال كوچه فستيوال را درون بمبئی برگزار خواهيم كرد.
.
اجرای موسیقی، پخش فیلم، نمایشگاه عکس، غذا و صنایع دستی از جمله برنامـه های فرهنگی بوشـهر درون بمبئی است.

سالن هاى محل اجرا:
IEFS Hall in bandra
IIT at powai
Phoenix Mills
#کوچه_۲۰۱۸ #کوچه_فستیوال #لیـان #بوشـهر #ایران #بمبئی #هند #موسیقی
#فرهنگ #کوچه_فستیوال #بانسوری
#موسیقی_نواحی #کنسرت #نی_انبان #محسن_شریفیـان
#boushehr #festival #india #koocheh2018 #mohsen_sharifian
#mumbai #KMF2018 #mohsen_sharifian
#music #movies, #photography #food #crafts
عكس: محسن پيامى(نشست خبری)

Read more

Media Removed

ديشب همـه چيز عالى و خوب بود و در حقيقت اينشكلى بود که تا اينكه آقاى مديرى فهميد من سرما خوردم و بعد اوضاع عوض شد 🤪 ديشب على اوجى عزيز همون ديروز يهويى مارو بـه كنسرت آقاى مديرى دعوت كرد. راستش منكه سرما خورده بودم، مامزى هم كه خب ديگه درون آخرين روزهاى باردارى شب جايى نميره و آقا نيوان هم كه بايد ميخوابيد، ... ديشب همـه چيز عالى و خوب بود و در حقيقت اينشكلى بود که تا اينكه آقاى مديرى فهميد من سرما خوردم 😂😂 و بعد اوضاع عوض شد 🤪
ديشب على اوجى عزيز همون ديروز يهويى مارو بـه كنسرت آقاى مديرى دعوت كرد. راستش منكه سرما خورده بودم، مامزى هم كه خب ديگه درون آخرين روزهاى باردارى شب جايى نميره و آقا نيوان هم كه بايد ميخوابيد، اينروزها هم كه كلاً جو جامعه خيلى سرحال نيست. ولى خب دقيقاً موسيقى درون اين شرايط اينچنين ميتونـه بهترين ايده باشـه. خيلى زود نيوان لطف كرد و اومد پيش نيوان و جاتون خالى ما رفتيم كنسرت. البته شـهروز هرروز هم باهامون اومد. واقعاً شب بينظرى بود. خيلى حال كرديم و جاى همـه رو خالى كرديم. فقط اينترنت خيلى قوى نبود كه لايو بذاريم 😕. حالمون وقتى خيلى بهتر شد كه فهميديم تمام سود حاصل از اين كنسرت براى تهيه شير خشك بـه سازمانـهاى خيريه مردمى تقديم ميشـه و همـه شركت كننده گان درون اين امر خير شريك بودن 🤗👍🏻👍🏻 موسيقى، تفريح، شادى باعث ايجاد اميد درون انسان ميشـه. ايكاش درون خيابانـهامون همـه جا ميشد از موسيقى لذت برد. ايكاش ديشب مردم ميتونستن بـه قول يك شخصيت مـهم كشورى كه دست بر قضا همشـهرى امام رضا هم هست بـه هوا بپرّن و حسابى حال كنن و خوش باشن. ايكاش كلاً هر چيز خوب درون نظر خيليها حرام نبود. ميدونم آخرش باز غُر زدم، ولى انقدر ميگم كه آقايان (خانم مسؤل كه كلاً نداريم) بدونن بابا مردم خسته ان و شرايط زندگى سخته. جوانى و عمر سه که تا نسل ديگه داره تمام ميشـه و هنوز طعم شادى رو درون اين كشور نچشيدن 😶 ما ميگيم شايد يكى اين وسط فهميد ❤️
#picassomo #tehran #iran
#كنسرت #مـهران_مدیری #ايران #تهران #موسيقى

Read more

Media Removed

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #هجدهم_ذیحجه_عید_غدیر_خم . درون روز هجدهم ذی الحجه سال ۱۰هجری قمری مصادف با #عید_نوروز #اول_فروردین سال ۱۰هجری شمسی پیـامبر اکرم صلی الله علیـه وآله #امـیرالمومنین علیـه السلام را بعنوان #خلیفه و جانشین و #امام بعدازخود معرفی فرمود. پیـامبر بعد از فراغت از اعمال ... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#هجدهم_ذیحجه_عید_غدیر_خم
.
در روز هجدهم ذی الحجه سال ۱۰هجری قمری مصادف با #عید_نوروز #اول_فروردین سال ۱۰هجری شمسی پیـامبر اکرم صلی الله علیـه وآله #امـیرالمومنین علیـه السلام را بعنوان #خلیفه و جانشین و #امام بعدازخود معرفی فرمود.

پیـامبر بعد از فراغت از اعمال #حجة_الوداع ودر هنگام بازگشت بـه مدینـه بـه امر الهی درون سرزمـین غدیر ودر حضور #صد_وبیست_هزار نفر از مسلمـین خطبه ای ایراد فرموده و امر خلافت و #امامت_امـیرالمومنین علیـه السلام و #یـازده_امام بعد از او را اعلام فرمود.

ایشان بعد از حمد خداوند و معرفی مقام رسالت، زیر دو کتف مولا على عليه السلام را گرفتند و حضرت را بالا بردند بحدى كه پاى مبارک مولا که تا سر زانوهاى مبارک پيامبر رسيده بود.
سپس فرمود: #الست_أولى_بكم_من_انفسكم؟
همـه گفتند: "اللهم بلى" بعد فرمود:
"هذا على #اخى و #وصيى، #من_كنت_مولاه_فهذا_على_مولاه و هو #على_بن_ابى_طالب"

جبرئيل نازل شد و اين آيه را آورد:
"ألْيَومَ أكمَلتُ لكُم دينَكم و أتمَمتُ عَلَيكُم نعمَتى و رَضيتُ لكُمُ الإسلامَ دينا" سوره مائده آیـه سوم
امروز براى شما دينتان را كامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام کردم واز اسلام بـه عنوان دين شما راضى شدم.
سپس دستور بیعت داده و فرمود خبر غدیر و ولایت را حاضرین بـه غائبین و پدران بـه فرزندان که تا روز قیـامت برسانند.
#فلیبلغ_الحاضر_الغایب_و_الوالد_الولد_الی_یوم_القیـامـه

بيعت ۳روز طول كشيد و دراين ۳روز نماز ظهر وعصر را با هم مى خواندند. و در اذان شـهادت ثالثه را مـیگفتند.
براى بيعت زنان، ظرف آبى زير پرده اى قرار دادند، بـه طورى كه نصف ظرف درون طرفى و نصف ديگر آن درون طرف ديگر پرده قرار داشت. يک طرف أميرالمؤمنين عليه السلام دست مبارک خود را داخل ظرف آب قرار داده بودند، و طرف ديگر زنـها دست خود را مى گذاشته و اینطور بیعت مـید.
حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها نیز حضور داشتند و موقع بیعت پرده را کنار زده و با مولا دست دادند و تا آخرین نفس پای بیعت خود ایستادند.

پس از بیعت مردم، شخصی از #منافقین درون حضور پیـامبر و با جسارت و توهین از بیعت خودداری کرد و گفت: خدايا! اگر آنچه محمد مـیگويد حق هست عذابى دردناك بر من فرو فرست!
راوى مـیگويد: بخدا سوگند، هنوز آن مرد بـه شترش نرسيده بود كه خداوند از آسمان #سنگى را نازل کرد و بر فرق او اصابت كرد و از دُبُرش خارج شد و جان داد سپس این آیـه نازل شد
"سَأَلَ سائِلٌ بِعذاب واقِع لِلكافرينَ لیسَ لهُ ِع"
سوره معارج آیـه١

بحارالانوار ج۳۸ ص۳۴۴
ملحقات احقاق الحق ج۶ ص۴۶۸
الغدير: ج١ ص۱۲۳
.
#پست_مشترک

Read more

Media Removed

اين روزها كه گذشت براى من ايام سخت و سنگينى بود، هرمندان عزيز و بزرگوارى رو از دست داديم، جناب #عزت_الله_انتظامـی و جناب #ضياءالدين_درى و يكى از نزديكان بسيار عزيزى كه برايمان حكم فرشته مـهربان و نازنينى رو داشت كه جاى خالى اش را هيچ چيز پر نمى كند و هنوز از غم نبود او آرام نشده بودم كه پسر عموى فرهيخته ... اين روزها كه گذشت براى من ايام سخت و سنگينى بود، هرمندان عزيز و بزرگوارى رو از دست داديم، جناب #عزت_الله_انتظامـی و جناب #ضياءالدين_درى و يكى از نزديكان بسيار عزيزى كه برايمان حكم فرشته مـهربان و نازنينى رو داشت كه جاى خالى اش را هيچ چيز پر نمى كند و هنوز از غم نبود او آرام نشده بودم كه پسر عموى فرهيخته و نابغه ام هم جهان خاكى را ترك كرد و به سوى پروردگارش راهى شد، براى تمام درگذشتگان و مخصوصا تازه سفر كردگانمان طلب مغفرت و آرامش دارم و براى همـه بازماندگان صبر و آرامش تمنا دارم.
توى اين ايام روزهاى خاصى رو پشت سر گذاشتيم كه بايد بـه خيلى ها تبريك مى گفتم هم #روز_عكاس و #روز_خبرنگار و #روز_پزشک كه بايد بـه خيلى از دوستان و عزيزانم تبريك مى گفتم، ولى شرايطم مناسب نبود، درون ضمن تولد تعدادى از دوستان و همكارانم بود كه متاسفانـه نتونستم بـه موقع بهشون تبريك بگم، حالا كم كم خودمو پيدا مى كنم و سعى ميكنم با تاخير همـه رو مجدد يادآورى كنم
ولى اين پست رو براى اين گذاشتم كه از همـه دوستان و عزيزانم كه بايد بهشون تبريك مى گفتم و از كسانى كه بايد براى مـهر و لطفشون تشكر كنم، تشكر كرده باشم
كسى رو تگ نمى كنم چون واقعا هنوز حضور ذهن كامل ندارم و دلم نمى خواد كسى رو از قلم بندازم
روزگارتون شاد باشد و پراز عشق
#معصومـه_کریمـی #بازيگر

Read more

Media Removed

. رتبه‌های كنكور اعلام شده بود و قرار شد به منظور انتخاب رشته، از دانش‌آموزان قدیمـی مدرسه كمك بگیریم. آن‌ها چندسال پیش كنكور داده و حالا آمده‌ بودند به منظور ما از رشته‌ها و بازار كار بگویند. همـه ریـاضی‌ها و انسانی‌ها و تجربی‌ها، درهم درون یك كلاس نشسته بودیم که تا بیخودی دوتا كلاس دیگر را كثیف نكنیم. نفر ... .
رتبه‌های كنكور اعلام شده بود و قرار شد به منظور انتخاب رشته، از دانش‌آموزان قدیمـی مدرسه كمك بگیریم. آن‌ها چندسال پیش كنكور داده و حالا آمده‌ بودند به منظور ما از رشته‌ها و بازار كار بگویند. همـه ریـاضی‌ها و انسانی‌ها و تجربی‌ها، درهم درون یك كلاس نشسته بودیم که تا بیخودی دوتا كلاس دیگر را كثیف نكنیم.

نفر اولی كه شروع بـه صحبت كرد، دانشجوی پزشكی بود و ظاهرا موفق‌ترین دانش‎‌آموزی كه تاریخ مدرسه‌ ما بـه خودش دیده بود، چون فقط به منظور او مـیوه و آب معدنی گذاشته بودند. او از سختی‌ها و شیرینی‌های رشته پزشكی برای‌مان گفت و وقتی سرجایش نشست، خانوم ناظم گوشزد كرد كه: «البته درسته خودش از رشته‌اش راضیـه، خیلی هم براش زحمت كشیده، ولی من از باباش شنیدم كه بعضی شب‌ها كشیكه و دیر مـیاد خونـه، یـا اصلا که تا صبح نمـیاد. بـه نظر من خوب نیست شب خونـه نیـاد، هر شغلی كه داره و هرجای دنیـا كه هست، شب حتما تو خونـه پیش باباش باشـه. دیگه خود دانید». ِ دانشجوی پزشكی، سر جایش نشست و در همـین فاصله خانوم ناظم با اشاره دست، نفر بعدی را بـه صحبت دعوت كرد.

نفر بعدی دانشجوی دكتری عمران بود. او برای‌مان از بازار كار گفت و رشته‌اش را تشریح كرد و وقتی صحبت‌هایش تمام شد، خانوم ناظم كه که تا آن لحظه با رضایت و غرور یك گوشـه ایستاده بود، اضافه كرد: «مـهسا جون با وجود اینكه مـهندسه ولی هنوز لطافتش رو حفظ كرده، شنیدم آشپزیش هم حرف نداره و به منم قول داده زودتر ازدواج كنـه. قرار نیست درس خوندن از كارهای مـهم‌تر بندازدش كه! ظاهرشم كه مـی‌بینید چقدر ساده و خوبه، شما یـاد بگیرین بیشعورها».
.
مـهسا جون سرجایش نشست و ما بیشعورها منتظر نفر بعدی ماندیم كه دانش‌آموخته‌ مدیریت بود. قبل از اینكه شروع بـه صحبت كند، خانوم ناظم بـه عنوان پیش درآمد گفت: «راستش رو بخواین من اصلا این رشته رو توصیـه نمـی‌كنم بچه‌ها جون؛ واسه شما ها اصلا خوب نیست؛ خواستگارتون بفهمـه مدیریت خوندین دمش رو مـیذاره رو كولش درون مـیره. از جونش كه سیر نشده مدیریت خونـه زندگیش رو بده دست شما و یـه عمر دستور دادن‌هاتون رو تحمل كنـه. همـین خانوم مدیر خودتون سر همـین موضوع كلی با شوهرش بـه مشكل خورده». بعد از بیـان این جملات، ی كه که تا پیش از این آماده‌ صحبت بود عذرخواهی كرد و گفت كاری برایش پیش آمده و باید برود. موقعی كه داشت از كلاس خارج مـی‌شد، جوری كه خانوم ناظم نفهمد، رو بـه ما كرد و گفت: «اصلا مـهم نیست چه رشته‌ای و چه دانشگاهی قبول مـی‌شین بچه‌ها، اصلا هیچ‌جا هم قبول نشدین باز مـهم نیست.
.
بقیـه درون کامنت اول 👇👇👇

Read more

Media Removed

اگرچه چند سالی هست درگیر تئاتر و سینما هستم، اما از وضعیت فوتبال و اتفاقاتی کـه در اون مـی افته بی خبر نیستم. هنوز خبرهایی کـه توی سطح اول فوتبال کشورمون منتشر مـیشـه رو دنبال مـی کنم و متاسفانـه درون این اواخر سیـاهی عجیبی این اخبار رو احاطه کرده. با اینکه لیگ فوتبالمون تازه شروع شده، ولی وضعیت سکوها و ورزشگاه ... اگرچه چند سالی هست درگیر تئاتر و سینما هستم، اما از وضعیت فوتبال و اتفاقاتی کـه در اون مـی افته بی خبر نیستم. هنوز خبرهایی کـه توی سطح اول فوتبال کشورمون منتشر مـیشـه رو دنبال مـی کنم و متاسفانـه درون این اواخر سیـاهی عجیبی این اخبار رو احاطه کرده. با اینکه لیگ فوتبالمون تازه شروع شده، ولی وضعیت سکوها و ورزشگاه ها جالب نیست.

این روزها خبر از خشونت تماشاگران تیم های مختلف، شعارهایی زننده تر از چیزی کـه در گذشته ها بوده و حتی حرکت های عجیب و پرخاشگرانـه مثل پرتاب سنگ و آجر و خسارت زدن بـه اماکن ورزشی زیـاد داره شنیده مـیشـه و این خیلی اذیت کننده است.

اگر وضعیت توی فوتبال ما اینطور ادامـه داشته باشـه، حتما منتظر روزهای بدتری باشیم و هر روز و هر هفته خودمون رو آماده شنیدن خبرهای تلخی کنیم.

حالا ورزش سه بـه عنوان یکی از رسانـه های ورزشی ایران ، پیشقدم شده که تا با یک حرکت دسته جمعی و همگانی، این اتفاقات تلخ رو کمتر کنـه و جو ورزشگاه ها رو بـه سمت آرامش و فوتبالی شدن پیش ببره. برنامـه 90 هم امشب آيتم خاصی به منظور این مسائل داره و به حاشیـه های عجیب و خطرناک این چند هفته مـی پردازه. این ناهنجاری ها حتما به دست ما تموم بشـه و خودمون قدم اولش رو برداریم.
جا داره از فضاهایی مثل اینستاگرام شروع کنیم و به این بی اخلاقی ها پایـان بدیم؛ بي اخلاقي هايي كه متاسفانـه فقط مختص ورزشگاه ها نيست و در سطح شـهر و جامعه امروزمون نيز بـه وفور ديده ميشـه. حالا بـه عنوان عضو كوچكي از مردم ، از همـه افرادی کـه دغدغه اخلاق درون جامعه و ورزش ایران رو دارند، درخواست مـی کنم کـه به این فضایی کـه در رسانـه ها راه افتاده کمک کنند و در این حرکت دسته جمعی سهیم باشند.
يادمون نره ورزش درون كنار رقابت ، راهيست براي تبادل فرهنگ و دوستي و از اون مـهمتر ،فراموش نكنيم كه ايران موطن تمام اقوام عزيز و ماندگار آن است.
درود بر ترك و كرد و فارس و لر و عرب و بلوچ و ... تك تك مردم شريف ايران.
پژمان جمشيدي
پ.ن : شكي نيست كه بخشي از اين فريادها از مشكلات موجود درون جامعه و بخصوص مشكلات اقتصادي و معيشتي نشات ميگيره.من هم با تمام وجودم مشكلات مردم رو ميشناسم و با جونم درك ميكنم.من هم با تمام وجودم از بسياري بي كفايتي ها و كم كاري ها و دزدي ها و بي مسئوليتي ها خسته و درمانده ام.اما چكيده مطلب و خواهش من اينـه كه ما مردم فقط همديگه رو داريم ، بعد اجازه نديم بـه بهانـه مذهب و قوم و زبان مارو رو درون روي هم قرار بدن.ما كنار هم ميشيم يك ملت بزرگ و دوست داشتني و ماندگار كه ميتونـه كارهاي بزرگي انجام بده.

Read more

ديشب با دوستى صحبت كردم كه بيست و پنج سال بود با هم حرف نزده بوديم ، نـه اينكه قهر باشيم ، مـهاجرت كرده بود و اون وقت ها بـه راحتى نمى شد رفقايى كه از ايران رفتن رو باهاشون ارتباط داشته باشى ، شنيده بود يك سال بيمار بودم و تلفنم رو پيدا كرده بودو دل بـه دلم داد ، سه ساعت و نيم حرف زديم . گفت ؛ دلم گرفت، اندازه ى يه دنيا ... ديشب با دوستى صحبت كردم كه بيست و پنج سال بود با هم حرف نزده بوديم ، نـه اينكه قهر باشيم ، مـهاجرت كرده بود و اون وقت ها بـه راحتى نمى شد رفقايى كه از ايران رفتن رو باهاشون ارتباط داشته باشى ، شنيده بود يك سال بيمار بودم و تلفنم رو پيدا كرده بودو دل بـه دلم داد ، سه ساعت و نيم حرف زديم . گفت ؛ دلم گرفت، اندازه ى يه دنيا .
گفتم ؛ نگيره، ماه با اون عظمتش ، ديشب فقط دو ساعت گرفت ، تو كه قلبت اندازه ى مشتته فقط دو هزارم ثانيه وقت داره ، گرفته بمونـه . گفت ؛ بـه كسى نگو چقدر اذيت شدى و دشمن شاد مى شى ، كلى خنديدم و گفتم ؛ هنوز اصطلاحات ايرانى رو يادت نرفته؟!!دشمنى كه از بيماريم شاد مى شـه ، حقيره و جزو دشمنم محسوب نمى شـه ، من دشمن قوى رو فقط بـه دشمنى قبول دارم ، بزرگ ، مثل خود خدا ، اونم كه تمام مدت كنارم بود و وقت هايى كه بچه ها نبودن که تا دستم رو بگيرن ، خودش دستم رو مى گرفت .گفت نمياى اينجا ؟! ايرانى ها اينجا خيلى با هم ارتباط ندارن ولى خيلى بهتر از زمانين كه تو ايرانن ، گفتم ؛ بى خيال ، بـه قول دوستم كه كپشن گذاشته بود: جهان سوم مرز وكشور و شـهر نمى شناسه ، تو مغز و تفكر و قلب خود انسان هاست ، همونطور كه سلامتى ، خوشحالى و انسانيت و شرف مرز و كشور و شـهر لازم نداره ، بايد بسازيش ، درون عوض اينجا ، تو يك سال گذشته ايرانى ها چند برابر سابق باهام درون ارتباط بودن ، بيام جايى كه ايرانى ها باهام ارتباط نداشته باشن! المانى ها برن برام خريد و غذا درست كنن كه غذاى بيرون برات خوب نيست؟!اينبار دوستم غش غش مى خنديد و تأييد مى كرد . براى اينكه حرف هامون از تلخى درون بياد،از گربه ها گفتم ، گفت ؛بى خيال ، بـه خودت برس ، گفتم ؛ اينطورى بـه خودم مى رسم ، نقره رو بـه زور بغلم مى گيرم و لهش مى كنم، مدونا رو مجبور مى كنم روى دوپا بايسته که تا تشويقى بهش بدم و ترمـه رو نگاه نمى كنم که تا هى بزنـه بـه دستم كه نازش كنم و كلى بهش مى خنديم و...گربه هاى بيمار رو هم با دوستام مى بريم دوا و درمون ، مى گفت بيشتر بـه حيوون ازارى شبيه که تا گربه بازى !!!!
پرسيد ؛خيلى جوون بوديم هميشـه مى گفتيم سفيدى چشم هاى تو رنگ سفيدي چشم هاى نوزادهاست ، ابى كم رنگ ، هنوز همونطوريه؟
دلم گرفت ، بـه اندازه ى ماه گرفتگى شب قبلش.
پرسيدم ؛اونجا قطره ى چشمى وجود داره كه چشم هاى ادم رو ، نگاه ادم رو ، حسش رو مثل سى سال پيش كنـه؟؟؟؟
گريه افتاد ، گفتم ؛اِ جاهايى كه بـه صرفتونـه يادتون مى مونـه ، اونجا كه نيست يادتون مى ره ؟! تو ايران مردها نبايد گريه كنن ،چند که تا هم خاطره ى قديمى كه يادش رفته بود رو ياداورى كردم(بقيه كپشن درون كامنت)

Read more

Media Removed

. من از دو سالگى بـه بعد شايد هم حتى قبلترش بعضى خاطراتمو يادم مياد.. اميدوارم درون علم روانشناسى اين نشانـه ى اختلال نباشـه 🤯.. امروز كلى خنديدم بـه اينا ... عكس ١: اسم اين عروسكِ دست ساز ،قلى بود اون موقع كه هنوز مد نبود ملت عكسشونو روى ليوان و كوسن !!چاپ كنن ، قلى از خودش متكاشو داشت (مثل قلى نباشيم) 🤣 عكس ... .
من از دو سالگى بـه بعد شايد هم حتى قبلترش بعضى خاطراتمو يادم مياد.. اميدوارم درون علم روانشناسى اين نشانـه ى اختلال نباشـه 🤯.. امروز كلى خنديدم بـه اينا ... عكس ١: اسم اين عروسكِ دست ساز ،قلى بود اون موقع كه هنوز مد نبود ملت عكسشونو روى ليوان و كوسن !!چاپ كنن ، قلى از خودش متكاشو داشت (مثل قلى نباشيم) 🤣😂 عكس ٢ : نـه ! بايد با اين عكس مث همـه اينجورى شروع ميكردم وى درون خانواده اى مذهبى چشم بـه جهان گشود و قيافه اش شبيه علامت سوال بود. (اينجا از حموم اومدم البته) ولى ناگزيرى جبر درون اين عكس هست 😂عكس٣: يه ولم كن که تا ولت كنم خاصى تو چشمامـه 🧐 (موها از آشيونـه ى كلاغ فراتر رفته 🦅) عكس ٤: فكر كنم از اينجا تصميم گرفتم يه استايل خانمانـه تر بـه خودم بدم 👧🏻عكس ٥: اين بابانوئل و با يه عروسك پارچه اى كه اسمش كوزت بود يه توپ و يه شكلاتهايى كه دقيق يادم نيست ولى انگار سيب هاى كوچيكى بودن كه دورشون رو با آبنبات پوشونده بودن دايى جون بهنام از سربازى برام اورده بود فكر ميكنم اون موقع سربازى يه سرزمين شبيه مغازه ى اسباب بازى فروشى بود درون دايره ى لغات من !.. عكس ٦: اين اسمش ستاره بود .. اول بچه شو گم كرد بعدم كوكش خراب شد و ديگه موقع اهنگش تكون نميخورد بعدشم براى اينكه از دلش درون بيارم رو صورت ستاره و خانم حنا با خودكار ستاره و ماه و يه سرى خط خطى كشيدم كه پاك نميشد ولى من براى م توضيح دادم اونجورى خيلى قشنگتر شدن عكس٧: اين اگر خود استيصال نيست چيه؟ اين عكسا رو كه ميبينم ياد اهنگهاى اقاى ناظرى و بيشتر داريوش مى افتم كه بابام اون موقع گوش ميداد ! كفتر پر بسته پروندن نداره😅 .... مث همـه ى بچه هاى ديگه منم با اهنگها يا لالايياى غمگين بغض ميكردم .. البته اينو يادم نيست م تعريف ميكنـه 😅 عكس ٨: با ديدنش دلم براى اين گيره سرها كه آويز قلبهاى رنگى داشت ، تنگ شد .. عكس ٩ : واقعا از اين مجسمـه ميترسيدم حس ميكردم يه زن بدجنسيه كه ميخواد منم بغل كنـه ببره اون بالا و منم مث اون پسر سنگ بشم! بعدها كه بزرگتر شدم و اصطلاح مادر فولاد زره رو شنيدم اين خاطره درون ذهنم تداعى ميشد متاسفانـه .. يادمـه حتى دلم نميخواست كنارش عكس بگيرم .. طفلك م چى ميكشيد از تخيلات من 😖 عكس ١٠ : سه چرخه م مجهز بـه بوق بوده :)) .
._________
البته توى اين عكسها بيشتر از خودم ، مو اونور دوربين ميتونم تصور كنم كه که تا چه اندازه با عشق اينا رو ثبت كرده ❤️☺️
.
.
.پ.ن: درون جواب دوستانى كه پرسيدن ، من متولد ٦٣ هستم .
.
.
.

Read more

ٰ درست خاطرم هست زمانى كه بعد از شش سال انتظار مجوز فعاليت هاى هنريم صادر شد خيلى از دست اندركاران و تهيه كنندگانِ موسيقى درباره من مى گفتن مگه كسى براى اينجور موسيقى هم كنسرت مى ره ! مگه اين خواننده با اين مدل ترانـه و موسيقى مى تونـه كنسرت پُر كنـه ! همون زمان هم ترجيح مى دادم سكوت كنم و بدون توجه بـه اينجور ... ٰ
درست خاطرم هست
زمانى كه بعد از شش سال انتظار مجوز فعاليت هاى هنريم صادر شد
خيلى از دست اندركاران و تهيه كنندگانِ موسيقى درباره من مى گفتن مگه كسى براى اينجور موسيقى هم كنسرت مى ره ! مگه اين خواننده با اين مدل ترانـه و موسيقى مى تونـه كنسرت پُر كنـه !
همون زمان هم ترجيح مى دادم سكوت كنم و بدون توجه بـه اينجور صحبت ها بـه كارم ادامـه بدم، امروز همچنان هيچ پاسخى براى اون حرف ها ندارم چون شما بـه جاى من جواب تمام اون سوال ها رو دادين ...
اول از همـه چيز هميشـه گفتم كه آرزو مى كنم خدا که تا ابد شمارو براى من حفظ كنـه
و
يه تشكر درست و درمون مى كنم از رفيق، برادر و مردى كه از همون ابتداى مسير با اعتماد كامل جلو اومد و هميشـه حامىِ من و موسيقيم بود و با حضورش درون كنار من ثابت كرد كه حمايت از آرتيست و موسيقىِ غير مصرفى و خاص هم مى تونـه آينده ى روشنى داشته باشـه، منوچهر حسنى تهيه كننده درجه يك و برادرِ با معرفت من .
منوچهر خان يه جمله معروف داره كه برام نـهايت دلگرميه؛
هنوز شروع نشده ...
ٰ
@manouchehrhassani
@avayebaran_music
#رستاك / #Rastaak

Read more

سهم من چاپ سي و چهارم سال ٨٢ از كتابفروشيي درون خيابون انقلاب خ اين كتاب رو خوندمش ، پنج سال بود كه از آمريكا برگشته بودم و اين رمان انقدر منو درگير كرد كه نتونستم كنار بذارمش . و حالا بعد از ١٥ سال دوباره سهم من را با عشق شروع كردم بـه خواندن و انگار شخصيت ها هنوز تازه ان و نفس ميكشند نويسنده آن را باور ... سهم من
چاپ سي و چهارم
سال ٨٢ از كتابفروشيي درون خيابون انقلاب خ اين كتاب رو خوندمش ، پنج سال بود كه از آمريكا برگشته بودم و اين رمان انقدر منو درگير كرد كه نتونستم كنار بذارمش . و حالا بعد از ١٥ سال دوباره سهم من را با عشق شروع كردم بـه خواندن و انگار شخصيت ها هنوز تازه ان و نفس ميكشند
نويسنده آن را باور دارم از شنيدن حرفهايش تازه متوجه شدم چرا انقدر معاشرتش برايم لذت بخش ترين معاشرت جهان هست و چرا سهم من و پدر آن ديگري ( كه شانس خلق مريم قصه اش براي سينما از إن من شد ) براي من انقدر قابل باور هست . پرينوش صنيعي با تمام وجودش زندگي مي كند و قلمش از جوهر عشق و رهايي و صداقت پر ميشود
سهم من بـه چاپ سي و چهارم رسيده و به زبانـهاي مختلف ترجمـه شده همانند پدر آن ديگري كه بـه دوازده زبان جهان ترجمـه شده
دوستتان دارم و اين حس خوب را با شما قسمت ميكنم
موسيقي: پدرام امامي
موسيقي درون كانال تلگرام

Read more

Media Removed

پست اول قبل تحويل سال اين عكسو كه نيلو ازم ميگرفت اين بچه شتر تازه دنيا اومده بود و داشتم باهاش درد و دل ميكردم و ميگفتم: خب كم كم سال عوض ميشـه ، سال خروس تموم ميشـه و سايه ي سياهشو از سرمون كم ميكنـه اين جمله اي كه از دهن مردمم ميشنوم اما سوال من اينـه ، عجب رياستي كرد اين خروس ، چون سال خروس بود پلاسكو ريخت ... پست اول قبل تحويل سال
اين عكسو كه نيلو ازم ميگرفت اين بچه شتر تازه دنيا اومده بود و داشتم باهاش درد و دل ميكردم و ميگفتم:
خب كم كم سال عوض ميشـه ، سال خروس تموم ميشـه و سايه ي سياهشو از سرمون كم ميكنـه 👉اين جمله اي كه از دهن مردمم ميشنوم اما سوال من اينـه ، عجب رياستي كرد اين خروس ، چون سال خروس بود پلاسكو ريخت و هنوز بازماندگان بيكارن ؟
چون سال خروس بود زلزله اومد و هنوز هموطنان كرد زبانم بي سر پناه هستن؟
بخاطر اين خروس شر سانچي غرق شد و هيچ كس حاضر بـه كمك نشد و ما اصلا نفهميديم جعبه سياه چي شد؟
اين خروس شر چيكار كرد كه مردم ريختن تو خيابون و شعار و كتك و بازداشت ، چرا خروس كشف حجاب كرد و ان كشورم تبديل بـه ان خيابان انقلاب شدن؟ اصلا مگه خروس زن داريم؟
اين خروس يهو چي گفت كه پاسداران جنگ شد؟
كي بـه اين خروس اجازه داد بشينـه پشت رل هواپيماي تهران - ياسوج كه كلي دكتر و مـهندس و بچه هاي محيط زيست هنوز لاي كوه و برف موندن و خدا ميدونـه اصلا داستانش چي بود و چي شد؟
چي شد يهو تيمارستان اينستاگرام راه اندازي شد و مردم كشورم بـه معني حقيقي ديوانـه شدن؟؟
بيكاري؟ بي پولي؟
ببخشيدا يادم نرفت از خوبي ها بگم فقط هر چي فكر كردم يادم نمياد چيزي درون سالي كه هنوز نگذشته خوشحالم كرده باشـه .
مادرم ميگه نا شكر نباش فيلمتو ساختي امسال
ولي واقعا خوشحالي ساخت فيلمم كمتر از ناراحتياش بود باز حالا بماند چه ناراحتي اي.
آهان راستي چند روز مريضم ، چند ميليون خرج بيماريم شده ، چند بيمارستان عوض كردم پيش چندين دكتر رفتم همـه ميگن ببخشيد آخر سال ، مسافرت ، خريد ، زن و بچه ، شما فعلا باش اگه تو سال جديدم بودي ايشالا ميفهميم مريضيت چيه و درمانش ميكنيم ، اينم زير سر خروس بي محل؟
خلاصه كه فردا خروس ميره سگ مياد ، از قديمم كه گفتن سگ با وفاست البته اميدوارم درون ادامـه ي رفتار و اخلاق خروس سگ اون روش و نشونمون نده و پاچمونو نگيره.
خداحافظي نزديك است.

Read more

Media Removed

. ميدونم شايد ديگه نشـه روت حساب كرد که تا ابد فكر اينكه يه بار تونستى بى من باشى،بازم ميتونى،قطعا ولم نميكنـه ولى اينا دليل برا هيچى نميشـه من هنوز از خيال راحتت كه فكر كنى كم آوردم و كوتاه اومدم ميترسم يه وقتايى شروع كه ميكنم بـه نوشتن و ميبينم كلمـه ها بازى درون ميارن، ميترسم، ميترسم نكنـه اين كش اومدنـه ... .
ميدونم شايد ديگه نشـه روت حساب كرد
تا ابد فكر اينكه يه بار تونستى بى من باشى،بازم ميتونى،قطعا ولم نميكنـه
ولى اينا دليل برا هيچى نميشـه
من هنوز از خيال راحتت كه فكر كنى كم آوردم و كوتاه اومدم ميترسم
يه وقتايى
شروع كه ميكنم بـه نوشتن و ميبينم كلمـه ها بازى درون ميارن،
ميترسم،
ميترسم نكنـه اين كش اومدنـه زمانـه كه داره همـه چيز و عادى ميكنـه برام
اما شايد فقط منم كه ميدونم اين سر پر حرفاييه كه تمومى نداره
تو فقط گذرتو كج كن سمت دست خط من
خيلي وقتا ميگم
كاش عينكى بودم
با چشاى اونقدر ضعيف كه وقتى برش داشتم از رو چشام
بتونم يه نفس راحت از نديدن چيزاى بى ارزشى كه فقط زور ميزنن جاى تورو پر كنن بكشم
اين كه نميگم كاش كور بودم
همون اميد احمقانس
نيستى شديم يه عصاى سفيد دست زندگى
صب که تا شب سرمونو ميكوبه رو سنگفرشاى خيابونايى كهقدم ميزديم
#خودنويس

Read more

Media Removed

بيست و دو سه ساله بودم كه خدا توفيق داد که تا به عنوان #خادم بـه #حج #تمتع مشرف شدم بعد از ايام خوشى كه درون #مدينـه داشتيم بـه قصد انجام اعمال حج درون #مسجد_شجره #احرام بستيم و راهى #مكه مكرّمـه شديم از حال و هواى خوش زيارت #رسول_الله و #بقيع بهتر هست چيزى نگويم چون درون قالب كلمات آن حال #روحانى و سبكبالى معنوى ... بيست و دو سه ساله بودم كه خدا توفيق داد که تا به عنوان #خادم بـه #حج #تمتع مشرف شدم
بعد از ايام خوشى كه درون #مدينـه داشتيم بـه قصد انجام اعمال حج درون #مسجد_شجره #احرام بستيم و راهى #مكه مكرّمـه شديم
از حال و هواى خوش زيارت #رسول_الله و #بقيع بهتر هست چيزى نگويم چون درون قالب كلمات آن حال #روحانى و سبكبالى معنوى قابل وصف نيست و گفتن همانا و جفا درون حق خاطراتم همان
اما بعد از مُحرم شدن و گذشت چند ساعت درون اتوبوس وقتى بـه #مسجد_الحرام رسيديم دوست هم سفرم خواهش كرد چشمانت را ببند و دست من را بگير و تا نگفته ام باز نكن.
خودش #جانباز بود،يك چشم و يك پا را از زير زانو نداشت
مثل نابينا ها مرا لنگ لنگان بـه دنبال خودش ده ها متر كشيد،تا جايى كه ديگر ايستاد و گفت،حالا ببين
چشم كه باز كردم،پشت #مقام_ابراهيم عليه السلام نگاهم بـه #كعبه گره خورد و از بهت و حيرت شوكه شدم
با صداى هق هق گريه دوستم بـه خودم آمدم و به سجده افتادم
نميدانم چند دقيقه درون آن حال خوش غوطه ور بودم اما درون تمام عمرم هرگز آنطور خودم را درون آغوش خدا احساس نكرده بودم
وقتى سر از زمين برداشتم،دوباره عاشقانـه چشم بـه آن سياه پوش جان نواز دوختم
از تماشاى اين تصوير كه درون تمام عمر آرزويش را داشتم سير نميشدم و هنوز هم هرگز نشده ام
شـهد شيرين وصال مثل آب گوارايى تشنگى جانم را فرو مينشاند و نسيم فرح بخش و بهشتى مسجد الحرام همراه با زمزمـه ها و نجواى دعا و مناجات حجاج صحنـه هايى را درون ذهنم حك كرد كه که تا امروز هم طعم نوشين آن كام خاطرم را شيرين ميكند
مثل خلسه و رؤيايى زيبا دلم ميخواست درون همان حال،جان بدهم و ديگر بعد از ديدن خانـه ى خدا چيزى نبينم
.
ان شاالله درون پست بعد درون مورد ادامـه اين مطلب و ماجراى محبت و دوستى با يك عبد صالح خدا صحبت خواهم كرد

Read more

Media Removed

پاهايم لُخت از مسح وضوی توي حوض ضريح هست ...ساعدهايم خيس است، صورتم هم ...پشت لبم قطره‌اي آب وضو مانده مي‌مكمش...خنكاي رقيقي از مرمرهاي براق مـی‌دود توي ساقهايم مي‌رسد بـه قلبم ... بوهای خوب مي آيد...بوي كاهگل باران خورده بوي خوب تي شرت تازه شسته شده درون حدفاصل وقتي كه سرت از پايينش برود و از گلدان ... پاهايم لُخت از مسح وضوی توي حوض ضريح هست ...ساعدهايم خيس است، صورتم هم ...پشت لبم قطره‌اي آب وضو مانده مي‌مكمش...خنكاي رقيقي از مرمرهاي براق مـی‌دود توي ساقهايم مي‌رسد بـه قلبم ... بوهای خوب مي آيد...بوي كاهگل باران خورده بوي خوب تي شرت تازه شسته شده درون حدفاصل وقتي كه سرت از پايينش برود و از گلدان يقه‌ات جوانـه بزند ... بوي زعفران، چمدان سوغاتی ...بوي عطاري ...بوي وانيل بوي گل سنجد بوي دانـه هلي كه توي نقلی تویسرکانی، هربار مـی‌آیم همينجای توي اين عكس مـی‌ايستم، دل مي‌دهم بـه تماشای دروازه بهشتتان... خیلی اهل جلو آمدن نیستم ...بالای سرم هواسازهاي بارگاهتان كريستال‌های يك چلچراغ را بـه بازي گرفته‌اند و بلورها تيريك تيريك صلوات مـیفرستند... بـه شما فكر مي‌كنم بـه حضورتان توی خاطراتم ... حبابها یکی یکی گردالی مـیشوند و مـی‌ترکند، یکی از حبابها خیلی ورم مـیکند،همان را ادامـه مـیدهم ... مـیرسم بـه صبح گرم و چسبناکی كه فرمانده بـه خطمان كرد و جلو آسايشگاه دانـه‌دانـه توي كلاهمان را نگاه كرد كه جز اسممان هر چه نوشته باشيم را بهانـه كند و اضاف بزند... چند نفري مانده بود بـه ما برسد . بغل دستی‌ام زد توي پهلويم و با نگاهش گفت: بـه دادم برس : چشم انداختم توي گودی كلاه شوره بسته اش بدخط نوشته بود آهو ... گفتم خب؟ گفت:اسم عشقمـه بـه گاراج رفتم! خودکار از جيبم درآوردم و قبل آهو نوشتم : «یـاضامن» هنوز مطمئن نبودم گل را زده ام یـانـه ... فرمانده رسید اول توی کلاه من را نگاه کرد رد شد . بعد کلاه رفیقم را، چشم توی چشم شدند . آب دهن فرو نمـی‌رفت سکوت بود ... لکه ی چرک کلاغی و ناله‌اش اسمان و سکوت حاکم را چاک داد ... نقاب کلاه را گرفت چند بار کاسه کلاه را کوبید کف دست مخالفش و صدا ول داد : خاک تو سرتون یـاد بگیرید یـه چی هم مـی‌نویسین خداپیغمبری بنویسین ... زد رو شونـه رفیقم و گفت:کارت خلاف بود ولی امام رضاس حرمت داره... رفت کلاه بعدی ... کله‌ها چرخید رو بـه هم با پلک‌ها همدیگر را بغل کرده بودیم و صدای نقاره‌خانـه توی کله‌ام ول کن نبود ...بغض کرده بودیم جهیدن از جهنم اضاف شوخی نبود ... خلاصه کـه آقاجان نوشتم بدانید شما دوبار ضامن آهو شدید! یکبار آهویی درون دشتهای خراسان و یکبار آهویی محبوس درون کاسه کلاه شوره بسته سربازی عاشق درون کرمان و حتا ضامن خود شکارچی آهو ... خلاصه آقاجان ما پز شما را مـیدهیم و روی چک شما چک مـیکشیم ... این شب تولدتان کـه بریز و بپاش دارید حواستان بـه دل ما باشد... توی این بریز و بپاش ها یک دانـه دراژه کیکتان هم نصیب من گیوه سوخته باشد با تمام دنیـا عوضش نمـی کنم ...تصدق علینا...
#مشـهدنیستم

Read more

Media Removed

در راستاي بـه اصطلاح كمپين #من_و_چي جا داره يادي كنم از سكانسي از سريال #ماه_و_پلنگ كه هنوز با يادآوريش دلم مي سوزه.. درون پي بـه جنون رسيدن #كتايون بعد از مرگ آرش شبي كتيِ خانوم ( بنده) لباس عروس آغشته بـه خون آرش رو مي پوشـه( كه البته ديگه رنگ خون نبايد اينقدر زنده و شفاف مي بود) .. همچون جن زده اي ... در راستاي بـه اصطلاح كمپين #من_و_چي
جا داره يادي كنم از سكانسي از سريال #ماه_و_پلنگ كه هنوز با يادآوريش دلم مي سوزه.. درون پي بـه جنون رسيدن #كتايون بعد از مرگ آرش شبي كتيِ خانوم ( بنده) لباس عروس آغشته بـه خون آرش رو مي پوشـه( كه البته ديگه رنگ خون نبايد اينقدر زنده و شفاف مي بود) ..
همچون جن زده اي از پله ها پايين مياد و در توهم و جنون با تصور شب عروسي و حضور آرش شروع بـه اجراي والسي مي كنـه كه من اسمش رو والس مرگ گذاشته بودم.. بسيار سوزناك و تاثيرگذار .. اونقدر كه دو شبي كه فيلمبرداري اين سكانس طول كشيد تمام عوامل پشت صحنـه با تاثر و تعدادي هم با هق هق اين صحنـه رو مي نگريستند.. كتايون مي چرخيد و مي گريست و مي سوخت و عشق از دست رفته اش را مي جست...
گذشته از هزينـه زيادي كه براي اين دو روز فيلمبرداري شد و به باد فنا رفت،شايد اين مـهمترين سكانسي بود كه بيننده دلش براي كتايون مي سوخت و درد و رنج اونو مي فهميد و باهاش همذات پنداري مي كرد..
بگذريم.. شد.
همچين از وسط قلوه كنش كردن كه بيننده مواجه شد با يه ك ديوانـه كه داره سر مادر پدرش عربده مي كشـه و همـه خونـه رو بـه هم مي ريزه و بعد هم سر از تيمارستان درون مياره.. درون نـهايت هر قدر سعي كردم فايلش رو بدست بيارم و منتشر كنم كسي با من همكاري نكرد.. مرسي #چي ✋
اين تصوير رو #نادر_پيرزاده عزيز ثبت كرد.. #احمد_اميني #ويدا_جوان #آرمان_زرين_كوب #سعيد_مطلبي

Read more

Media Removed

. "او درون اين تصوير..." از سال هاي دور مي آمد، سال هاي غريب، از شـهري كه آواز هزاره ها درون آن پيچ و تاب مي خورد و گفتگوهاي طولاني و بي ثمر فلسفي گويا هرگز سرانجامي نداشت... تنـها ديوارها بودند كه انگار هنوز زنده اند و برخلاف همـه ي شعرها و آوازها و گفتگوها بـه خاطره بدل نخواهند شد، ديوارهايي كه از قيد و بند ... .
"او درون اين تصوير..."
از سال هاي دور مي آمد، سال هاي غريب، از شـهري كه آواز هزاره ها درون آن پيچ و تاب مي خورد و گفتگوهاي طولاني و بي ثمر فلسفي گويا هرگز سرانجامي نداشت...
تنـها ديوارها بودند كه انگار هنوز زنده اند و برخلاف همـه ي شعرها و آوازها و گفتگوها بـه خاطره بدل نخواهند شد، ديوارهايي كه از قيد و بند درها آزاد شده اند. شـهرِ بي درون و پيكر اينك آزادي اش از بار سنگين رازها را با صداي بادي كه هر از گاه درون لابلاي جاي خالي درها بـه خنده مي ماند طعنـه مي زند. آسمان اما همـه ي حجم اندوهش را هنوز بر چهره نگاه داشته، مثل من كه ترسم را و چه اندازه اندوهِ آسمان و ترسِ من هويت ماست. چقدر بدون ترس، خودم را نمي شناسم...
ديوارهاي بدون سقف، ديوارهاي سردِ همـه ي عمر، ديوارهايي كه چون ستونِ سترگِ اندوهِ آسمان، بي تفاوت، بي تفاوت ايستاده اند و بر چهره هايشان نـه خاطره اي از شعرها و آوازها ديدم و نـه يادگاري از گفتگوها. ديوارهايي كه بـه مثابه سياه چاله هايي بي رحم همـه چيز را بـه درون خود مي مكند و حتي اندك گرماي دست هاي ملتمس را نيز باز نمي گردانند، ديوارهاي بدون سقف، ديوارهاي سردِ همـه ي عمر...
در اين تصوير اما او نبود، هرچه درون ذهن خسته و روان رنجورم تقلا كردم او را درون اين تصوير بـه ياد نياوردم، تصوير آشنايي كه انگار درون مخفي ترين كنجِ صندوقچه ي پنـهانِ درونم نيز حتي حك شده بود. تصويري كه با من زاده شد و گويا پيش از زادنم هم بـه ياد دارمش. اما او اينجاست، درست درون وسط اين تصوير كهنـه اما زنده ي هميشگي. او درست همينجاست و چنان درون اين تصوير وجود دارد كه انكارش ناممكن است...
"او" درون "اين تصوير" شايد شيرين ترين تضادي هست كه مي توان درون زندگي تجربه كرد...
اميرفرهاد حنيف زادگان
٢٢مرداد١٣٩٧

Read more

Media Removed

. همـه درون جاي خودشان آماده بودند. چند دقيقه‌اي بيشتر که تا آغاز مسابقه باقي نمانده بود. صدای تپش قلبم را مـی‌شنیدم. هنوز هیچ کاری نکرده بودم ولی تمام بدنم خیس از عرق بود. سعي كردم تمرکزم را حفظ کنم و يك بار ديگر تمام چيزهايي كه آموخته و در چند ماه اخير تمرين كرده بودم را بـه ياد بیـاورم. . دقت و سرعت، رمز پيروزي ... .
همـه درون جاي خودشان آماده بودند. چند دقيقه‌اي بيشتر که تا آغاز مسابقه باقي نمانده بود. صدای تپش قلبم را مـی‌شنیدم. هنوز هیچ کاری نکرده بودم ولی تمام بدنم خیس از عرق بود. سعي كردم تمرکزم را حفظ کنم و يك بار ديگر تمام چيزهايي كه آموخته و در چند ماه اخير تمرين كرده بودم را بـه ياد بیـاورم.
.
دقت و سرعت، رمز پيروزي بود. اين ها را پدرم مي‌‎گفت. بـه هر حال او عمرش را روي اين مسابقه گذاشته بود. نمي‌خواستم مثل چند دفعه قبل کـه بازنده از زمـین بیرون آمدم، این بار هم شکست بخورم. تصاویر تمرينات شبانـه‌روزی و طاقت‌فرسایی کـه انجام داده بودم، مثل يك فيلم ضبط شده از جلوي صورتم مي‌گذشت. دويدن‌ها، عرق ريختن‌ها، تمرين‌هايي كه براي افزايش تمرکز و مدیریت ذهنی انجام داده بودم، رژيم‌ها و شب بيداري‌ها، همـه و همـه از جلوي چشمم رد مي‌شد و ترس عجيبي تمام وجودم را فرا گرفته بود. اگر اين بار هم موفق نشوم چه كار كنم؟ چه طور که تا خانـه بروم؟ و چطور توي صورت پدرم نگاه كنم؟ او كه با تمام وجود كمكم كرد. او کـه مربی مـهربان من بود. او كه شب‌ها با من بيدار مـی‌ماند. تعليمم مـی‌داد. نكات و ظرايف مسابقه را برايم شرح مـی‌داد و پا بـه پاي من تمرين مـی‌كرد و آبرويش را روي نتيجه اين مسابقه شرط بندي كرده بود. نـه... من بايد موفق شوم. براي پدرم هم كه شده بايد از اين مسابقه پيروز بيرون بيايم.
.
سعي كردم بـه سر و صدا و هياهوي سالن توجهي نكنم. چند که تا درجا زدم و نفس عمـیق کشیدم. همـه چیز به منظور یک شروع طوفانی آماده بود. فقط بـه شرطی کـه مـی‌توانستم استرسم را کنترل کنم. پشت خط قرمز ايستادم و بند كفشم را محكم كردم بعد بـه قدر نياز خم شدم که تا استارت قوي‌تري داشته باشم. مي شود؛ اين طور گفت كه نتيجه مسابقه بـه همين استارت و شروع اوليه وابسته بود، چون همـه چيز آن قدر سريع اتفاق مي‌افتاد كه براي چند ثانيه قدرت فكر كردن را از تو مي‌گرفت و وقتي بـه خودت مي‌آمدي كه همـه چيز تمام شده بود. اين بار ولي اجازه نمي‌دادم كه كسي بخواهد جلوي موفقيتم را بگيرد. من براي پيروزي درون اين مسابقه تلاش كرده بودم و بايد نتيجه تلاش‌هايم را مي‌ديدم. .

صداي بلندگو بلند شد: «دوستان لطفا پشت خط قرمز قرار بگيرند.» همـه روي پاهاي‌شان خم شدند. چند ثانيه بيشتر که تا شروع مسابقه باقي نمانده بود. فقط بـه پيروزي فكر مي‌كردم. پیروزی، پیروزی، پیروزی. چند ثانيه‌اي درون استرس و سكوت گذشت... بالاخره قطار مترو ایستاد و درهاي واگن باز شد. نعره زدم و دویدم:
.
اين بار اگه صندلي گيرم نياد ديگه سوار مترو نميشم...

Read more

Media Removed

سلام فلافل!!! نميدونم كه ميدونيد يا نـه ولي من خيلي از عمرجوانيم رادربازاربودم ودران محيط كاركردم باخاطراتي بسيارزياد. از قديم كسبه بازارغذاهاي سنتي ايراني رامي پسنديدن هر حجره ايي ظرفي روحي داشت (كاسه و ياسيني هاي گرد )كه شاگردان بازارسرظهر همراه اين ظروف درنوبت غذامي ايستادن وغذاهاي ... سلام 😊
فلافل!!!
نميدونم كه ميدونيد يا نـه ولي من خيلي از عمرجوانيم رادربازاربودم ودران محيط كاركردم باخاطراتي بسيارزياد.
از قديم كسبه بازارغذاهاي سنتي ايراني رامي پسنديدن هر حجره ايي ظرفي روحي داشت (كاسه و ياسيني هاي گرد )كه شاگردان بازارسرظهر همراه اين ظروف درنوبت غذامي ايستادن وغذاهاي ايراني(از رستورانـهاي شناخته شده ايي چون مرشد چلويي و كباب زنگي و شمشري وآهنگران واواخر مسلم و غيره) مي گرفتن وهمراه اهل حجره درصفاوصميميت ميل ميكردن؛تااينكه بافت بازار تغيير كرد و روش تجارت هم دچار تغييراتي شرادي بافرهنگهاي ديگرهم بـه بازاراضافه شدن .
در زمان جنگ دركوچه مروي عربهاي مـهاجراز عراق وجنوب ايران بيشتر ازقبل مشغول فعاليت وتجارت شدن و باخود فرهنگ غذايي منطقه خودرا منتقل كردن ابتدا باخورش باميه وديگر غذاهاي عربي و جنوبي و بعد با فلافل !!!كه درون ابتدا از يك مغازه كه عكس ان را درون بالا ميبينيد شروع شدوبخاطرارزاني وطبخ سريع ودارابودن مزه ايي تازه خيلي سريع دربازار ودر بين قشر جديدآن كه فرصت كمي داشتن که تا در كنار هم مثل گذشته بنشينن و غذا ميل كنند جا باز كرد و گسترش يافت.خيلي جالبه كه يكي از دلايل مورد استقبال قرار گرفتن اين نوع غذا شاگردان يا پادوهاي حجره ها بودن كه بيشتر انـها جوان بودن و سوخت و ساز زيادي داشتن (گاها صبحانـه و ناهار و عصرانـه)فلافل ميخوردن چون هم ارزان بود و هم سريع اماده ميشد و هم انـها را سير ميكرد!!!و بدين ترتيب اين غذاي جنوبي و مديترانـه ايي جا پاي خودش رادر بازار محكم كرد و در سطح شـهر وكشور گسترش يافت و ايجاد شغل دربين آحاد مردم كرد !!!
خيلي جالبه كه خيلي از افراداز قبال اين غذاي ارزان و مقوي(اگر روي اصول درست شود)ثروتمند شدن خداراشكر 🙏
پس هميشـه لاكچري بودن وگرون بودن مـهم نيست درون پيشترفت كار فقط بايد بدانيم چطور و كجا كار درست را انجام دهيم و با حفظ كيفيت هم بـه ديگران سود برسانيم و هم خود بهره ببريم.
اين مغازه فلافل اولين فلافلي درون بازار و كوچه مروي هست و بـه جرعت ميتونم بگم كه باعث فرهنگ سازي وگسترش اين نوع غذادربين مردم اين شـهر بوده وهست فقط خودشون اين را بـه خوبي نميدانند😊😢اين مغازه بخاطراينكه ازمـهاجرين عراقي هستن هنوز گازشـهري ندارندواز كپسول استفاده ميكنن واصلادرآن خبري ازسس كچاپ ويامايونز نيست !!!وفقط وفقط باسس انبه وترشي وخيارشور و كاهو و گوجه ميتوانيد ساندويچ سفارش بدين (مقاومت خيلي شديدي دارن درقبال مايونز وكچاب كه بنظر من خيلي هم درسته)تازگي ها كبه سوري هم بـه منو اضافه شده😊
#فلافل #بازار #غذا #راه_اندازی #عربي #رستوران #آموزش #ايران #مقدم

Read more

Media Removed

. طاق باز خوابيده بودم و مچ پاي راستم را كه انداخته بودم روي پاي چپ، با ريتم تكان مي‌دادم. داشتم زيرلب «روزاي روشن خداحافظ» را مي‌خواندم كه بابا سرش را آورد توي اتاق و گفت: «عزاي منو گرفتي قند عسل بابا؟» از حرفش خيلي خوشم نيامد ولي حسش نبود برايش بلبل زباني كنم و بگويم «دور از جونت بابا جانم»، براي همين ... .
طاق باز خوابيده بودم و مچ پاي راستم را كه انداخته بودم روي پاي چپ، با ريتم تكان مي‌دادم. داشتم زيرلب «روزاي روشن خداحافظ» را مي‌خواندم كه بابا سرش را آورد توي اتاق و گفت: «عزاي منو گرفتي قند عسل بابا؟» از حرفش خيلي خوشم نيامد ولي حسش نبود برايش بلبل زباني كنم و بگويم «دور از جونت بابا جانم»، براي همين غلتي زدم و پشتم را كردم بـه بابا و به خواندن ادامـه دادم و با سوز و گداز بيشتري خواندم «روزاي خوبت بگو كجا رفت؟» بابا سري بـه تاسف تكان داد و برگشت روي مبل نشست و صداي اخبار را زياد كرد. رفته بود از همسايه سيم كشيده بود و اخبارهايي كه خانم مجري وجيهه، با كت قرمز مي‌خواند، گوش مي‌داد. كلافه گفت: «كم كن اون بي‌صاحبو! خيلي خبراي خوبي داره؟» بابا بي‌تفاوت گفت: «كمـه!». كه ذوب شدگي بابا درون اخبار را ديد، اسكاچ كفي را پرت كرد بعد كله بابا و گفت: «بقيه ظرفا مال تو!» بعد هم آمد من را بغل كرد و كنترل را از دست بابا گرفت و نشست جاي بابا. زل زد بـه صفحه تلويزيون و گفت: «كتش چه شيكه. بذار از مدلش عكس بگيرم!» صداي تلويزيون را قطع كرد که تا تمركزش بـه هم نخورد و دوربين را زوم كرد روي صفحه تلويزيون. بابا گفت: «كم نكن. بذار ببينم بالاخره ما تصميم گرفتيم چطوري زندگي كنيم؟» گفت: «به تو چه. بـه ما چه! اين چيزا براي ما ظرف تميز نميشـه». بابا گفت: «حالا نيست كه چيزي دندون گيري داريم بريزيم تو ظرفا بخوريم. اصلا ميخواي چي كار ظرف تميز، چايي بزن هاني!» پشت چشمي نازك كرد و رويش را از بابا برگرداند و گفت: «ميذاري از اين كت عكس بگيرم يا نـه؟» بابا با حالت قهر سكوت كرد و به شست‌وشو ادامـه داد. هنوز قهر بابا منعقد نشده بود كه صدايم را انداختم سرم و گفتم: «همـه با هم قهر، همـه از هم دور» بابا بـه نگاهي انداخت و گفت: «چشـه اين زبون بسته؟» درون حالي كه زيرغر ميزد زبونش كجا بسته است؛گفت: «قهره، پوشكش تموم شده كهنـه پيچش كردم بهش برخورده» بابا شانـه‌اي بالا انداخت و گفت: «هميني كه هست. شانس آورده همون پوشك قبلي‌ها رو آب نزديم دوباره ببنديم بهش». پوفي كرد و گوشي را برداشت و گفت: «پرايد 40 ميليون؟ يا خدااا! اي بابا، اون روزنامـه خوبه هم بسته شد، كاغذ نداشتن! چه وضعيه!» بابا گفت: «سركاريم رسما!» گفتم: «انگار كه خوابيم، كابوس مي‌بينيم». بابا گفت: «آفرين م. با وجود عقل ناقصت خوب گفتي!» من هم گفتم: «عقل كامل تو ما را بس بابا جانم». تشر زد كه: «بي‌تربيتِ وقيح، فلفل بريزم؟» بابا با نيشخند گفت: «خوبت شد نوزاد نادون؟»
.
بقیـه درون کامنت اول 👇👇👇

Read more

Media Removed

يادداشت جالب توجه چيا فوادي سردبير سايت نود درون صفحه اينستاگرامش درباره اتفاق هاي شب مناظره محمدرضا ساكت و علي كريمي درون استوديوي #برنامـه_نود: @chiafoadi مناظره محمدرضا ساكت و #علي_كريمي درون #برنامـه_نود هنوز سوژه است. نظرسنجي ها همـه از پيروزي قاطع علي كريمي خبر مي دهند. آمارها نود و چند درصدي ... يادداشت جالب توجه چيا فوادي سردبير سايت نود درون صفحه اينستاگرامش درباره اتفاق هاي شب مناظره محمدرضا ساكت و علي كريمي درون استوديوي #برنامـه_نود: @chiafoadi
مناظره محمدرضا ساكت و #علي_كريمي درون #برنامـه_نود هنوز سوژه است. نظرسنجي ها همـه از پيروزي قاطع علي كريمي خبر مي دهند. آمارها نود و چند درصدي است. كريمي سرنخ هاي خوبي از بسياري مسايل پشت پرده داد و همچنين سوالاتي را مطرح كرد كه دبيركل فدراسيون فوتبال سعي كرد با شيوه هاي مخصوص بـه خودش از كامل جواب بـه آنـها پرهيز كند. از ماجراهاي اسپانسر سازمان ليگ که تا اخراج يك كارمند كميته بازاريابي سازمان ليگ آن هم درون روزهايي كه ساكت مشاور بازاريابي سازمان ليگ بود و ساكت بـه كل ماجرا را تكذيب كرد. از ماجراهاي مربوط بـه پيراهن هاي تيم ملي جوانان که تا انتقادهايش از كي روش و ماجراي اخراج دستياران ايراني که تا دستياران خارجي و مرخصي هاي كي روش؛ زماني كه مناظره بـه خاطر آيتم يا آگهي قطع مي شد، ساكت و كريمي بحث مي كردند و جالب اينجا بود كه وقتي مشاورانشان بـه آنـها نزديك مي شدند، بحث ها قطع نمي شد. علي كريمي پيش از شروع برنامـه آرزو كرد كه بتواند همـه سوژه هايش را مطرح كند اما نتوانست و وقت نشد. او اولين بار بود كه درون چنين وضعيتي قرار مي گرفت و طبيعي بود كه انتظارها را برآورده نكند. او چند بار سوژه هاي مـهمي را مطرح كرد اما بحث ها بـه دليل صحبتهاي تاكتيكي ساكت عقيم مي ماند. كريمي بعد از پايان برنامـه گفت ساكت نمي ماند! البته منظور جناب ساكت دبير كل فدراسيون فوتبال نيست :)) چندين گزارش هم صحنـه برنامـه نود منتشر شد كه خواندم و بيشتر فكت هايشان درست نبود. درباره كامنتهايي كه علي كريمي براي من نوشت هم بحث كرديم و علي كريمي هم اصلا سعي نكرد از دل من درون بياورد! :))) درون هر حال كريمي گفت نور تابانده و از رسانـه هاي سالم مي خواهد سوژه هايش را پيگيري كنند و از هيچ چيز نترسند. چيزي كه من حس مي كنم اين هست پس از اين مناظره اتفاقهاي مـهمي درون فوتبال ايران خواهد افتاد. حداقل اينكه درون اين چند روز آنقدر تماس داشته ايم كه سه شب بعد از برنامـه فرصت پست گذاشتن پيدا كرده ام! @aliiiiiiiikarimi8 @chiafoadi

Read more

Media Removed

Hi dear guys, how are you today? The Persian equivalent of the expression "As far as the eye can see." :تا جايي كه چشم كار ميكنـه٠ """""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""توضيح : دوستان سلام٠در جمله اول ميگويد؛"آيا رضا را اخيراً ديده اي؟" درون اين جمله بخاطر وجود قيد ( ريسنتلي ) بـه معني اخيراً ... Hi dear guys, how are you today? The Persian equivalent of the expression "As far as the eye can see." :تا جايي كه چشم كار ميكنـه٠ """""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""توضيح : دوستان سلام٠در جمله اول ميگويد؛"آيا رضا را اخيراً ديده اي؟" درون اين جمله بخاطر وجود قيد ( ريسنتلي ) بـه معني اخيراً بايد از زمان حال كامل يا ماضي نقلي استفاده كرد٠ درون جمله دوم ميگويد؛ "من هنوز او را نديده ام ٠"در اين جمله بخاطر وجود ( يت ) بـه معني هنوز كه درون جملات سوالي و منفي كاربرد دارد،بايد از زمان حال كامل استفاده شود٠ درون جمله سوم ميكويد ؛او را كي ديدي؟" درون زبان انگليسي نمي توانيم با ( ون ) بـه معني كي يا چه موقع ،از زمان ماضي نقلي استفاده كرد بلكه بايد از زمان گذشته ساده كمك گرفت٠ درون جمله چهارم ميگويد؛" من او را يك ساعت قبل ديدم٠"طبيعي هست كه درون اين جمله بخاطر وجود زمان انجام كار بايد """""""""""""""""""""""""""""""""""""""""" #Englishidioms #Englishwriting #Englishlearning #Englishspeaking #Englisheducation #Englishexpressions #Englishexpressions #Englishforiranians #Englishconversation #Englisheasylearning #Engliscommonmistakes #Englishonlielearning #Englishvituallearning #TOEFL #IELTS #تافل #آموزش #آيلتس

Read more

Media Removed

‌ احسان هميشـه معتقد بود خدا الناز را براى او آفريده. سال اول دانشگاه با هم آشنا شدند و آنقدر بـه پاى هم ماندند که تا چند سال بعد ازدواج كردند. ولى من هنوز بـه اين فكر مى‌كنم كه اگر احسان يكسال ديرتر كنكور شركت مى‌كرد يا اينكه بـه جاى دانشكده‌ى حقوق بـه دانشكده‌ى معمارى مى‌رفت؛ احتمالاً الان با مريمى، مژگانى، ...
احسان هميشـه معتقد بود خدا الناز را براى او آفريده. سال اول دانشگاه با هم آشنا شدند و آنقدر بـه پاى هم ماندند که تا چند سال بعد ازدواج كردند. ولى من هنوز بـه اين فكر مى‌كنم كه اگر احسان يكسال ديرتر كنكور شركت مى‌كرد يا اينكه بـه جاى دانشكده‌ى حقوق بـه دانشكده‌ى معمارى مى‌رفت؛ احتمالاً الان با مريمى، مژگانى، نسترنى چيزى زير يك سقف هنوز خوشبخت بود و مى‌گفت خدا مريم، مژگان يا نسترن را براى او آفريده...
- سبید

Read more

Media Removed

. #مشاهیر_مازندران پریسا فاطمـه واعظی با نام هنری پریسا، زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ درون شـهسوار زندگینامـه از زبان خودش: درون ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ درون شـهسوار متولد شدم؛صداى خوش از طرف پدر و پدربزرگ بـه من و ها و برادرانم بـه ارث رسيده است. بزرگ‌ترين مشوق و حامى من درون خانواده پدرم بود و در دوران تحصيل هر وقت ... .
#مشاهیر_مازندران 👤
پریسا

فاطمـه واعظی با نام هنری پریسا، زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ درون شـهسوار
زندگینامـه از زبان خودش:
در ۲۵ اسفند ۱۳۲۸ درون شـهسوار متولد شدم؛صداى خوش از طرف پدر و پدربزرگ بـه من و ها و برادرانم بـه ارث رسيده است.
بزرگ‌ترين مشوق و حامى من درون خانواده پدرم بود و در دوران تحصيل هر وقت برنامـه‌اى بود كه از من مى‌خواستند شركت كنم،او نـه تنـها مخالفت نمى‌كرد بلكه بسيار هم تشويق ميكرد؛با حمايت و تشويق‌هاى او بود كه من درون مسابقات هنرى مدارس شركت ميكردم.
آخرين بارى كه درون رشته آواز رتبه اول را درون بين تمام دانش‌آموزان سراسر كشور كسب كردم،با استادم مرحوم محمود كريمى كه از اعضاى هيئت داوران بودند آشنا شدم؛استاد كريمى مرا بسيار تشويق كردند و پيشنـهاد كردند كه براى آموزش موسيقى ايرانى (دستگاه‌ها و رديف موسيقى سنتى) شاگرد ايشان شوم لذا تحصيل موسيقى سنتى ايران را بـه طور جدى و مستمر درون خدمت آن استاد بزرگوار آغاز كردم؛هنوز دو سالى از آموزش من نگذشته بود كه ايشان براى آغاز كار حرفه‌اى مرا بـه وزارت فرهنگ و هنر وقت معرفى كردند ولى كار آموزش من زير نظر مستقيم ايشان و تا سال‌ها بعد از آغاز كار حرفه‌اى ادامـه داشت.
همكارى من با وزارت فرهنگ و هنر مدت پنج سال ادامـه داشت كه درون اين مدت برنامـه‌هايى درون تلويزيون اجرا كردم و كنسرت‌هايى درون تهران و بعضى شـهرستان‌ها و نيز همراه با گروه‌هاى مختلفی كه درون آن وزارتخانـه فعال بودند،كنسرت‌هايى درون خارج از كشور براى معرفى موسيقى سنتى ايران اجرا كردم؛تصور ميكنم اين كنسرت‌ها بين سال‌هاى ۴۷ که تا ۵۲ بوده است.
در سال ۵۲ ازدواج كردم و درست دو ماه بعد از آن از طرف مركز حفظ و اشاعه موسيقى سنتى ايران كه بـه ابتكار و مديريت استاد دكتر داريوش صفوت پايه‌گذارى شده بود بـه همكارى دعوت شدم و همراه با گروهى از موسيقيدانان مركز عازم سفرى بـه بلژيك و فرانسه براى اجراى كنسرت شديم.
به اين ترتيب همكارى من با مركز حفظ و اشاعه موسيقى آغاز شد و از سال ۵۲ که تا ۵۷ كه آخرين سال فعاليت حرفه‌اى من بود بـه مدت پنچ سال ادامـه داشت؛در اين دوران درون محضر استاد دوامى نيز با سبك اجراى تصنيف‌هاى قديمى و آواز سنتى آشنايى پيدا كردم.
مجموعه فعاليت‌هايى كه درون اين دوران انجام شد عبارتند از شركت درون سه جشن هنر شيراز،اجراى چند برنامـه درون تلويزيون،دانشگاه تهران،باغ فردوس،تئاتر شـهر و اجراى كنسرت‌‌هاى متعدد درون خارج از كشور.
ادامـه درون کامنت اول👇
دوستان خودتون رو تگ کنید ❤
#بزرگان_مازندران #پریسا #فاطمـه_واعظی #مازندران #شمال #ایران #اینجامازندران
#injamazandaran #mazaniha #mazandaran #shomal #iran

Read more




[لينك گروه كنكورى هاى زلزله زدگان كرمانشاه]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 27 Sep 2018 21:35:00 +0000



تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
i.video.ir@gmail.com