حنای طراحی و سوزشش محل طراحی

حنای طراحی و سوزشش محل طراحی انجــمن های زیبـــایی و ... - zibasho.com | آزادی اندیشـه ۵ - dl660k5.blogspot.com | رمان مزون لباس عروس 1 - bargozideha.com | وب سایت سلام محمدی -نمایش مقاله |

حنای طراحی و سوزشش محل طراحی

انجــمن های زیبـــایی و ... - zibasho.com

ایـا صحت دارد با خمـیر دندان مـیتوان جوش صورت را از بین برد؟؟؟؟ این قضیـه صحت دارد اما درون بعضی مواقع نتیجه عمـی‌دهد به منظور فهمـیدن دلیل این مسئله با تک رژ همراه باشید.

خمـیردندان جوش‌ها را خوب مـی‌کند؟
بسیـاری از مـیانسالان مـی‌گویند درون دوران نوجوانی و جوانی به منظور مقابله با جوش‌های صورت شان بـه «خمـیردندان» متوسل شده اند. حنای طراحی و سوزشش محل طراحی این استفاده از خمـیردندان به منظور درمان جوش‌ها سابقه ای طولانی دارد و جالب اینکه بسیـاری از این افراد مـی‌گویند استفاده از خمـیردندان باعث کاهش جوش‌های صورت آنـها شده است.

خمـیر دندان مدت‌هاست کـه به عنوان درمانی خانگی مورد استفاده قرار مـی‌گیرد. حنای طراحی و سوزشش محل طراحی بعضی‌ها سر آن قسم مـی‌خورند و به هر درمانی ترجیحش مـی‌دهند. درون حالی کـه برخی دیگر بـه فواید واقعی آن مشکوکند. بعد چهی درست مـی‌گوید؟

خمـیر دندان‌های بسیـاری حاوی تریکلوزان هستند. این ترکیب آنتی باکتریـالی هست که بـه کالاهای بهداشت شخصی بسیـاری از جمله صابون، حنای طراحی و سوزشش محل طراحی دئودورانت، شامپو بدن و خمـیر دندان اضافه مـی‌شود. این ترکیب بـه طور موثری باکتری‌ها را مـی‌کشد درون محصولات درمان جوش هم یـافت مـی‌شود. این دلیلی هست که مردم فکر مـی‌کنند این کار بـه درمان جوش کمک مـی‌کند ولی تریکلوزانی کـه در محصولات ضد جوش وجود دارد نقش نگه دارنده را دارد.

خمـیر دندان ترکیبات مضر دیگری به منظور پوست نیز دارد. پوست صورت بسیـار لطیف هست و استفاده از محصولات ناملایم مـی‌تواند باعث خشکی و سوزشش شود.

از آنجایی کـه جوش پیش از این باعث التهاب و تحریک پوست شده است، افزودن آسیب بیشتر مـی‌تواند خطرناک باشد. خمـیر دندان مـی‌تواند باعث احساس سوختگی شود و دردی ایجاد کند کـه التهاب جوش را بـه طور چشمگیری بدتر کند. آیـا واقعا یک درمان ارزان خانگی بـه ریسکش مـی‌ارزد؟

به جای امتحان خمـیر دندان روی جوشتان مـی‌توانید روش موضعی دیگری را به منظور درمان سریع جوش استفاده کنید.

درمان‌های بدون نیـاز بـه نسخه‌ی موضعی زیـادی وجود دارند کـه قیمت معقولی دارند. آنـهایی کـه حاوی بنزوئیل پراکسید، سالیسیک اسید یـا سولفور هستند قرمزی را کاهش مـی‌دهند، روند التیـام را تسریع مـی‌کنند و آسیب دیگری بـه پوست وارد نمـی‌کنند. ممکن هست کمـی‌خشک کننده باشند ولی آن را مـی‌توانید با یک مرطوب کننده‌ی قوی برطرف کنید.

درمان‌های خانگی زیـادی وجود دارند کـه اثر مـی‌کنند و محصولاتی کـه به شیوه‌های مختلفی سودرسان‌اند. درون واقع خمـیر دندان تمـیزکننده‌ی فوق العاده‌ای به منظور کفش‌های کتانی یـا چرم است، ولی بهتر هست خمـیر دندان را درون همان جا کـه باید استفاده کنیم نـه روی صورتمان.

کسانی کـه پوست حساسی ندارند عمل کنند :

با مقدار اندکی خمـیر دندان روی آکنـه مـی‌توانید بـه سریع‌تر خشک شدن آن کمک کنید.

- همچنین مـی‌توانید مقداری خمـیر زردچوبه تهیـه کرده و آن را قبل از خواب روی جوش صورت بمالید و هنگام صبح با آب بشویید.

- عسل نیز به منظور درمان جوش‌های بزرگ مفید هست چون خاصیت ضد باکتریـای قوی دارد و عفونت را درمان مـی‌کند.

- روغن درخت چای را نیز مـی‌توانید امتحان کنید. این روغن نیز خاصیت ضد باکتریـایی دارد و محصول استرالیـا است. روغن درخت چای بـه کاهش قرمزی و تورم کمک مـی‌کند و مانع زخم شدن محل جوش مـی‌شود.

- مراقب باشید از مصرف صابون‌هایی کـه موجب بروز حساسیت و واکنش‌های آلرژیک مـی‌شوند، پرهیز کنید و قبل از خواب از خوردن غذاهای خیلی چرب و ادویـه‌دار خودداری نمایید چون درون بروز بثورات جلدی و آکنـه‌ها تاثیر فوق‌العاده‌ای دارند.

: حنای طراحی و سوزشش محل طراحی




[حنای طراحی و سوزشش محل طراحی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 07 Sep 2018 19:28:00 +0000



حنای طراحی و سوزشش محل طراحی

آزادی اندیشـه ۵ - dl660k5.blogspot.com

tag:blogger.com,1999:blog-32146324582170644962018-03-05T19:22:47.272+03:30

آزادی اندیشـه ۵

قدرت هری بـه اندازه ی ترسی هست که تو از او داری

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.comBlogger66125tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-86788210626245656272009-09-01T02:32:00.001+04:302009-09-01T03:59:56.407+04:30

وارد سایت گوگل شوید و این جمله را تایپ کنید

<div align="justify">وارد سایت گوگل شوید و این جمله<br /><br /> <span style="font-size:78%;">ahmadinejad is Not my president</span><br /><br />را تایپ کنید. حنای طراحی و سوزشش محل طراحی اگر چند هزار نفر اینکار را انجام دهند، حنای طراحی و سوزشش محل طراحی هنگام تایپ نام احمدی نژاد این جمله جزو پیشنـهادات گوگل ظاهر مـی شود. حنای طراحی و سوزشش محل طراحی هرچقدر تعداد افرادی کـه این جمله را تایپ کنند بیشتر باشد این پیشنـهاد بیشتر درون صدر پیشنـهادات قرار مـی گیرد - این كار مـهمـه، جدی بگیرید، حتا درون یـاهو هم این عبارت رو جستجو كنید ...همـین الان این كار رو انجام بدین....30 ثانیـه بیشتر طول نمـیكشـه<br /> </div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-74264443093736002732009-09-01T02:29:00.000+04:302009-09-01T02:30:48.414+04:30

مطالبه ی وثیقه ی پنجاه مـیلیون تومانی به منظور آزادی سجاد خاكساری

<div align="justify">پیک خبری تندر<br /><br /><br />لیست های امروز<br /><br /><br />https://122.123 .84.196<br />https://220.129 .164.161<br />https://122.126 .169.125<br />https://122.126 .169.125<br />https://122.126 .169.125<br />https://123.204 .73.230<br /><br />درود بیکران بـه همـه فرزندان خوب آریـابوم<br />امروز 9 اردیبهشت ماه 6373 شاهنشاهی<br />برابر با 9 اردیبهشت ماه 1388 معاویـه ای<br />و برابربا 29 آوریل 2009 مـیلادی است<br /><br />هم مـیهنان گرامـی بـه خبرهای رادیو تندر صدای انجمن پادشاهی ایران توجه فرمائید<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />گزارش دومـین روز اعتراضات سراسری معلمان:<br />روز دوشنبه 6 اردیبهشت ماه 1388 بنابر فراخوان کانون صنفی معلمان ایران، هزاران تن از معلمان کشور درون اعتراض بـه عدم اجرای قانون و سایر مطالبات صنفی با امتناع از حضور بر سر کلاس های درس دومـین روز و مرحله از فراخوان مذکور را بـه اجرا گذاردند.<br />کانون صنفی از دریـافت گزارشات اجرای اعتراضات مذکور درون شـهرهای تهران، کرج، شـهریـار، رباط کریم، رشت، همدان، سنندج، کرمانشاه، الیگودرز، مـیاندوآب، سقز، ایلام، دیواندره، ساوجبلاغ، اصفهان، مشـهد، بجنورد، بندرعباس، شیراز، مریوان، اراک، ملایر، اردبیل و بسیـاری دیگر از شـهرهای کشور خبر مـی دهد.<br />همچنین گزارشات دریـافتی حاکی از احضار مختار اسدی، عضو کانون صنفی معلمان ایران و کوشنده ی حقوق بشر بـه اداره اطلاعات غرب استان است. درون همـین رابطه اخبار غیررسمـی درون مورد بازداشت گودرز شفیعیـان از فعالان معلم خبر مـی دهند.<br />بنابر فراخوان کانون صنفی معلمان، روز سه شنبه درون سومـین مرحله این اعتراضات معلمان از حضور درون مدارس امتناع خواهند نمود و در صورت عدم حصول نتیجه، اعتراضات خود را با برنامـه های جدید درون هفته ی معلم اعلام خواهند داشت.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />پیوستن معلمان بـه اعتصاب درون شـهرهای گوناگون ایران:<br />کانون صنفی معلمان: حنای طراحی و سوزشش محل طراحی برابر گزارش رسیده از رشت استقبال معلمان از بیـانیـه ی کانون صنفی معلمان شگفت انگیز و غافلگیر کننده بوده است، یکی از همکاران معلم کـه نخواست نامش شود، گفت: "این استقبال به منظور ما قابل تصور نبوده وما انتظار نداشتیم کـه به سرعت معلمان بـه اعتصابات بپیوندند. بیشتر مدارس راهنمایی ودبیرستان ها و مراکز پیش دانشگاهی درون شـهرستان رشت تعطیل بود."<br />مدارس بسیـاری از شـهرستان اسلامشـهر نیز تعطیل بود، هنرستان کار دانش مصطفی خمـینی، امام علی، خواجه نصیر وبرخی دیگر از دبیرستان های اسلامشـهر صددرصد تعطیل بود و سایر دبیرستان ها و مدارس درحالت اعتصاب بودند. و بسیـاری ازمدارس معلمان درکلاس درس حاضر نشدند. مدیران مدارس درب مدارس را بسته وازبیرون رفتن دانش آموزان جلوگیری مـی کنند.<br />ازکرمانشاه نیز خبر رسید کـه صددرصد مدارس ابتدایی، راهنمایی ودبیرستان ها و مراکز پیش دانشگاهی پسرانـه تعطیل شده است. همچنین رفته رفته بر شمار اعتصاب کنندگان پیوسته مـی شود.<br />ازشـهرستان مـیاندوآب نیز خبررسید، کـه شماربسیـاری ازمعلمان این شـهرستان ازمنزل بیرون نرفته اند، ومدارس بـه تعطیلی کشیده شده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />مطالبه ی وثیقه ی پنجاه مـیلیون تومانی به منظور آزادی سجاد خاكساری:<br />به دنبال دستگیری سجاد خاكساری ، شعبه ی دو دادگاه انقلاب، به منظور آزادی ایشان وثیقه ی 500/000/000 ریـالی مطالبه كرده است. سجاد نسبت بـه مبلغ قرار وثیقه و عدم تناسب آن با اتهام مطرح شده، معترض هست و هرگز خود و خانواده اش توان پرداخت چنین وثیقه ای را ندارند ...كانون صنفی معلمان تهران، دستگیری سجاد را جفا و ظلم مضاعفی درون حقّ فعّالان صنفی، قلم داد مـی كند ...<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br /><br />چهار سازمان بین المللی برخورد ایران بافعالان کارگری را محکوم د:چهار سازمان بین المللی روز دوشنبه با انتشار بیـانیـه ای درون آستانـه روز جهانی کارگر، روز اول ماه مـه، آنچه کـه سرکوب تشکل های کارگری درون ایران نامـیدند، محکوم د.<br />در بیـانیـه این سازمان ها آمده است: «سال هاست کـه تلاش کارگران به منظور برگزاری تظاهرات عمومـی اول ماه مـه با حملات پی درون پی، ضرب و شتم و حبس و زندان روبرو بوده است.»<br />کنفدراسیون بین المللی اتحادیـه های کارگری، فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل، اتحادیـه بین المللی کارگران صنایع مواد غذایی، کشاورزی و خدمات و فدراسیون آموزش بین الملل گفته اند: «اتحادیـه های آزاد کارگری درون ایران غیر قانونی اند. و هرگونـه گرایشی بـه اتحادیـه مستقل کارگری با دورنمای سرکوب مواجه است.»<br />بر پایـه ی این بیـانیـه، دولت ایران درون حال تشدید سرکوب اتحادیـه های مستقل کارگری، پیش از روز جهانی کارگر سال جاری و احتمالا قبل از انتخابات ریـاست جمـهوری است.<br />این سازمان های بین المللی کارگری و آموزشی درون این مورد بـه بازداشت و محاکمـه رهبران سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه و ادامـه بازداشت منصور اسانلو و ابراهیم مددی، رهبران سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومـه اشاره کرده اند.<br /><br />این بیـانیـه خواستار آزادی فوری «همـه کوشندگان اتحادیـه ای ایران کـه صرفا بـه خاطر فعالیت های مشروع و مسالمت ان هم اکنون درون زندان بـه سر مـی برند» شده و افزوده است: «اتهامات علیـه آن دسته از فعالان اتحادیـه ای کـه با خطر زندان مواجهند، حتما بدون هیچ قید و شرطی بعد گرفته شود.»<br />کنفدراسیون بین المللی اتحادیـه های کارگری، فراسیون جهانی کارگران حمل و نقل، اتحادیـه بین المللی کارگران صنایع مواد غذایی، کشاورزی و خدمات و فدراسیون آموزش بین الملل درون سالیـان گذشته نیز بارها بـه برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالان کارگری اعتراض کرده اند.<br />کوشندگان کارگری درون این برخوردها متهم بـه انجام اقداماتی مانند اقدام علیـه امنیت ملی، تبلیغ علیـه نظام و تشویش اذهان عمومـی شده اند؛ اتهاماتی کـه از سوی این کوشندگان، تشکل های کارگری درون ایران و سازمان های بین المللی فعال درون مسایل کارگری و حقوق بشری رد شده است.<br />+ + + + + + + + +<br /><br /><br />تجمع دانشجویـان علم و صنعت درون اعتراض بـه هتاکی کوچک زاده نماینده مجلس نسبت بـه دانشجویـان:<br />روز دوشنبه، تجمع اعتراض آمـیزی درون دانشگاه علم و صنعت بر پا گردید.دانشجویـان درون حمایت از دانشجویـانی مـی د کـه روز شنبه توسط یکی از راه یـافتگان مجلس هشتم و از حامـیان دولت، مـهدی کوچک زاده، مورد اهانت واقع شده بودند و سپس این فرد تک تک دانشجویـان معترض کـه پرسش هائی را درون آن جلسه از وی پرسیده بودند بـه بیرون از جلسه پرتاب کرده بود! و حتی با یکی از دانشجویـان برخورد فیزیکی داشته است.<br />وی کـه در طول جلسه نیز از ادبیـاتی سخیف استفاده کرده بود با اهانت بـه دانشجویـان آنان را فاشیست خطاب کرده و از جلسه اخراج کرده بود.<br />از ساعت ۱۱:۳۰ امروز از مقابل دانشکده راه آهن دانشگاه علم و صنعت این اعتراضی آغاز شد و دانشجویـان با درون دست داشتن پلاکاردهایی با عناوینی چون: دانشگاه تریبون مداحی دولت نیست و دانشجو مـیمـیرد،ذلت مـی پذیرد و رییس انتصابی اخراج حتما گردد و آیـا دانشجو فاشیست است؟ و ورود چکمـه پوشان ممنوع و بسیج تنـها تریبون دانشگاه!؟ و بی مسئولیتی رییس انتصابی که تا کی؟ و حرکت خود را بـه سمت دیگر دانشکده ها آغاز د. دانشجویـان با خواندن سرود یـار دبستانی من و حرکت از روبروی دانشکده ها دوستان خود را نیز بـه اعتراض بدین حرکت دعوت مـی د کـه با استقبال بی نظیری از سوی دانشجویـان مواجه شد. دانشجویـان بعد از گذر از روبروی دانشکده های مواد،شیمـی، برق و مکانیک، اندکی روبروی دانشکده صنایع توقف د و در این لحظه دانشجویـان با صدایی رسا سرود یـار دبستانی را فریـاد مـی زدند.<br />سپس دانشجویـان راه خود را که تا رسیدن بـه سلف های ان و پسران نیز ادامـه دادند و در این لحظات جمعیتی حدود ۲۰۰ تن همراه شده بودند.<br />این دانشجویـان حرکت خود را که تا روبروی ساختمان ریـاست دانشگاه نیز ادامـه دادند و در آنجا با خواندن سرود "ای ایران" و همچنین با خواندن بیـانیـه ای بـه این اقدام بسیج درون برگزار چنین جلسه ای و برخورد اهانت امـیز و دور از فکر کوچک زاده با دانشجویـان اعتراض خود را یکصدا فریـاد زدند. بعد از آن نیز دانشجویـان با سر شعار ورود چکمـه پوشان ممنوع حتما گردد، دانشجو مـی مـیرد ذلت نمـی پذیرد و مقابل ساختمان رئیس انتصابی دانشگاه اعتراض خود را بـه گوش وی رساندند و سپس این حرکت که تا روبروی سر درون دانشگاه نیز ادامـه یـافت و در آنجا بار دیگر با فریـادهای خود و اعلام انزجار از چنین حرکاتی خواستار حفظ حرمت دانشگاه شدند.<br />دانشجویـان با صدور قطعنامـه ای ضمن تقبیح و محکومـیت شدید فاجعه رخ داده نسبت بـه بی مسئولیتی رییس انتصابی درون مورد این اتفاق و دانشگاه فروشی وی بـه طوری کـه مصالح باندی و گروهی خویش را بر دفاع از حریم دانشگاه و دانشجویـان رجحان مـی دهد، انزجار و اعتراض شدید خود را اعلام نمودند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />کیفرخواست جدید و قرار مجرمـیت غیـابی به منظور رئیس حقوق بشر استان کردستان:<br />اطلاعیـه مطبوعاتیروز چهارشنبه 2 اردیبهشت ماه دادگاه عمومـی و انقلاب حوزه مرکزی تهران، دادگاه مطبوعات، محمدصدیق کبودوند رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان را از زندان اوین فراخواند و او را درون شعبه 1803 کیفری این دادگاه تحت محاکمـه قرار داد.<br />برپایـه ی گزارش های تنظیمـی و شکایت اداره کل حفاظت اطلاعات ستاد مشترک سپاه پاسداران پرونده چهارمـی علیـه محمد صدیق کبودوند درون دادسرای کارکنان دولت، دادگاه مطبوعات تهران افتتاح گردید و ادعا شده که، سایت «انسانیت» وابسته بـه سازمان حقوق بشر استان کردستان و تحت مدیریت محمدصدیق کبودوند طی سالهای 1385 و 86 اقدام بـه انتشار مطالبی تحریک آمـیز برعلیـه نظام جمـهوری اسلامـی نموده است.<br /><br />برابرمحتویـات پرونده و اطلاعات موجود درون آن بـه رغم داشتن نشانی پستی و شماره صندوق پست، شماره فدفتر، تلفن منزل و شماره موبایل «تلفن همراه» محمد صدیق کبودوند درون پرونده، دادسرای مذکور درون شـهریورماه 1386 اقدام بـه انتشار آگهی مبنی بر مجهول المکان بودن محمد صدیق کبودوند درون روزنامـه رسمـی ایران و روزنامـه کثیرالانتشار «خبر» با این مضمون نموده هست که: «آقای محمدصادق (صدیق) کبودوند رئیس سازمان و مدیرسایت انسانیت بـه اتهام انجام فعالیت تبلیغی علیـه نظام جمـهوری اسلامـی تحت تعقیب بوده و فعلاً مجهول المکان است». برهمـین اساس دادستانی تهران اقدام بـه صدور کیفرخواست غیـابی و صدورقرار مجرمـیت با استناد بـه ماده 500 قانون مجازات اسلامـی برعلیـه ایشان کرده است.<br />رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر استان کردستان بدون هرگونـه احضار، ابلاغ و یـا اطلاع قبلی روز چهارشنبه 2 اردیبهشت بـه دادگاه مطبوعات فراخوانده شد و بدون حضور وکیل دادگاهی گردید.<br />محمد صدیق کبودوند بـه دادگاه اعلام کرده کـه در زمان صدور آگهی درون روزنامـه رسمـی درون شـهریورماه 1386 او بازداشت بوده و در رابطه با موضوع پرونده مشابه محکومـیت حبس گرفته است. با این حال ایشان خواهان تجدیدوقت دادگاهی با حضور وکیل خود درون دادگاه شده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />صدور کیفرخواست به منظور وکیل و کوشنده ی حقوق بشر:<br />محمد اولیـایی فرد، وکیل پایـه یک دادگستری و کوشنده ی حقوق بشر کـه به دلیل اطلاع رسانی درون خصوص وضعیت سه تن از دانشجویـان بازداشت شده پیشین، متهم بـه نشراکاذیب و افترا گردید بود، درون آستانـه برگزاری دادگاه قرار گرفت.<br />نامبرده با شکایت دادستان تحت اتهام نشر اکاذیب و افترا درون مورخه 17/12/87 با قرار وثیقه بیست مـیلیون تومانی، تفهیم اتهام و بازجویی گردید و در مورخه 19/12/87 آخرین دفاعیـات خود را ارائه نمود. بنابر گزارشات دریـافتی کیفرخواست بر علیـه ایشان درون مورخه 24 فروردین ماه صادر و به شعبه یک دادیـاری ویژه امنیت دادگاه انقلاب شـهر تهران ارائه گردیده است. این وکیل دادگستری درون انتظار تعیین تاریخ دادرسی پرونده خود مـی باشد.<br />محمد اولیـایی فرد عنوان مـی دارد اتهامات منتسبه فاقد اسناد و ذکر مصداق هست و تنـها چند گفتگوی رسانـه ای ایشان بـه صورت مبهم مورد اشاره قرار گرفته است.<br />همچنین لازم بـه ذکر هست دستگاه امنیتی با ارائه گزارشی بـه کانون وکلای دادگستری خواستار تعقیب انتظامـی این کوشنده ی حقوق بشر گردیده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />دو خبر از دراویش گنابادی:<br />محل برگزاری مجالس دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی درون اصفهان زیر تیغ های لودر رفت.به گزارش رسیده، سالنی بـه متراژ تقریبی 20 متر از قسمت باقیمانده حسینیـه ی مخروبه اصفهان بـه طور کامل تخریب شد.<br />بامداد روز دوشنبه 7 اردیبهشت ماه 1388 خان بابا ترک زاده، از دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی توسط اداره یـاطلاعات زاهد شـهر فسا احضار و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفت.<br />این گزارش مـی افزاید، خان بابا ترک زاده از محکومان و مصدومان واقعه تخریب حسینیـه ی شریعت قم مـی باشد کـه سال گذشته بـه دلیل عدم پرداخت جزای نقدی بازداشت و راهی زندان شد. این درویش گنابادی کـه ساکن روستای سنان زاهد شـهر فسا مـی باشد که تا کنون بارها بدون مجوز قانونی از سوی ماموران امنیتی احضار شده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />ربودن و دستگیری زندانیـان سیـاسی پیشین ادامـه دارد:<br />بنابه گزارشات رسیده از مشـهد، علی عبادی 60 ساله از زندانیـان سیـاسی دهه ی 60 با یورش ماموران وزارت اطلاعات همراه با فرزندش دستگیر و به نقطه نامعلومـی انتقال داده شدند.<br />در حدود 2 هفته پیش ماموران وزارت اطلاعات با یورش وحشیـانـه بـه منزل علی عبادی درون شـهر مشـهد از زندانیـان سیـاسی دهه ی 60 او و فرزندش را مورد ضرب وشتم و اهانت قرار دادند و سپس وی را دستگیر و به نقطه ی نامعلومـی منتقل د. ماموران وزارت اطلاعات درون این یورش منزل آنـها را مورد بازرسی قرار دادند و این بازرسی ها بـه صورت وحشیـانـه صورت گرفت. این بازرسی ها باعث تخریب مقدار زیـادی از وسائل منزل آنـها گردید. بازجویـان همچنین آلبوم های عخانوادگی، کتاب ها، کامپیوتر، سی دی و سایر وسائل را با خود بردند.<br />از زمان دستگیری که تا کنون از وضعیت و شرایط آنـها هیچ خبری درون دست نیست و همچنین محل بازداشت آنـها نامشخص مـی باشد. خانواده عبادی تاکنون، بارها بـه اداره اطلاعات و دادگاه انقلاب مراجعه و خواستار آگاهی از وضعیت عزیزانشان شدند، اما از هرگونـه پاسخ مشخصی بـه آنـها خودداری کرده اند.<br />در ماه های اخیر یورش بـه منازل و دستگیری زندانیـان سیـاسی پیشین و خانواده های آنان بـه به شدت افزایش یـافته و تاکنون شمار زیـادی از آنـها دستگیر و به نقاط نامعلومـی منتقل شدند و یـا درون زندان های گوناگون بسر مـی برند.<br />گزارشات از شـهرهای تهران، کرج، سمنان، مشـهد، همدان، اصفهان و از شـهرهای گوناگون حاکی از این دستگیری ها است. دستگیرشدگان درون سن های گوناگون و حتی زنان خانـه دار مـی باشند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />قتل چهارمـین زن درون ادامـه قتل های سریـالی قزوین:<br />زن 50 ساله ای با نام «صغری تقی حلاجان» روز یک شنبه درون قزوین ربوده و سپس جنازه وی درون همان شب کشف شد.به گزارش رسیده، درون ادامـه قتل های سریـالی قزوین این زن معلم و مجرد درون ساعت 16:30 روز یکشنبه 6 اردیبهشت 1388 توسط افراد ناشناس دزدیده شده و همان شب جنازه وی کشف مـی شود.<br />این قتل، چهارمـین قتل درون ادامـه قتل های سریـالی قزوین هست وبا آنکه پلیس هرگونـه ارتباط بین قتل های اخیر را رد مـی کند، اما ادامـه یـافتن این قتل ها بر احتمال ارتباط بین آن ها و وجود قاتلان مشترک مـی افزاید.<br />بنا براین گزارش تاکید پلیس قزوین بـه وجود امنیت درون قزوین و کتمان بیشتر مسئله و ناتوانی درون یـافتن قاتلان اصلی و انگیزه آنـها موجی از رعب و وحشت را درون جامعه ی قزوین بوجود آورده و به گسترش ناامنی درون قزوین دامن زده است.<br /><br />چهارمـین قتل سریـالی درون حالی درون استان قزوین روی مـی‌دهد كه پیش از این رییس پلیس این استان وجود هرگونـه ارتباط بین سه قتل پیشین را منكر شده و با تكذیب سریـالی بودن آنـها، این قتل‌ها را تنـها "مرگ مشكوك" خوانده بود.<br />این حادثه باعث وحشت عمومـی درون قزوین گردیده و به شدت بر حجم شایعات و نگرانی های دو ماهه ی اخیر درون بین شـهروندان افزوده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />گزارش از وضعیت بازداشتگاه کلانتری بانوان مشـهد:<br />بیش از 50 زن بازداشتی بـه همراه سه کودک خردسال و یک نوجوان 13 ساله، درون غیرانسانی ترین شرایط درون بازداشتگاه کلانتری بانوان مشـهد بـه سر مـی برند.<br />بنابراین گزارش، این بازداشتگاه کـه تنـها بازداشتگاه زنان شـهر بزرگ مشـهد است، فاقد ابتدایی ترین امکانات بهداشتی و استانداردهای لازم است. کل بازداشتگاه، یک فضای 60 متری هست که بیش از 50 تن درون آن، بدون هیچگونـه طبقه بندی نگه داری مـی شوند. متهمان بـه مصرف و فروش مواد مخدر، درون کنار زن های ولگرد مبتلا بـه آلزایمر و ان نوجوانی کـه در خانـه های موسوم بـه خانـه فساد دستگیر شده اند، همگی درون همـین فضای کوچک، تاریک و فاقد نور کافی و در کنار هم جای داده شده اند. درون حال حاضر حداقل سه کودک خردسال 8 روزه، یک ساله و چهارساله نیز درون همـین فضا نگه داری مـی شوند.<br />برخی از متهمان درحالی کـه در بازداشت موقت بـه سر مـی برند و باید مدت کوتاهی درون بازداشتگاه بمانند، اکنون بیش از دو ماه هست که درون این شرایط بـه سر مـی برند و از هر نوع وسیله بهداشتی و است محروم اند. آنـها حتی حق ملاقات و دسترسی بـه بیرون از زندان به منظور خرید مایحتاج خود را ندارند. درون همـین شرایط گاهی پیش مـی آید متهمانی کـه به شیشـه و کراک معتادند، درون همان فضا، دچار تهوع مـی شوند و زنان بازداشتی مجبورند بوی بد ناشی از بالا آوردن هم بندان خود را نیز تحمل کنند.<br />بازداشت شدگان درون کلانتری بانوان مشـهد، وضعیت تغذیـه اسف باری نیز دارند. آنـها ناگزیرند هر روز صبر کنند که تا پرسنل ابتدا غذای خود را از سهمـیه ی اندک ارسالی بردارند و سپس باقیمانده غذای آنان را کـه معمولا ناکافی است، بخورند. بارها دیده شده کـه زندانیـان به منظور تکه ای نان خشک ساعت ها بـه ماموران کلانتری التماس کرده اند. درون این شرایط، ضرب و شتم بازداشتی ها از سوی پلیس های زن، امری عادی و روزمره است.<br /> یـادآوری مـی شود، کلانتری بانوان مشـهد درون سال 1378 با تبلیغات فراوان از سوی نیروی انتظامـی بازگشایی شد و در مراسم افتتاح آن گفته شد این کلانتری بـه دلیل اینکه زنان بتوانند راحت تر از حقوق خود دفاع کنند تاسیس شده است؛ درون حالی کـه در همـین کلانتری، ابتدایی ترین حقوق زنان متهم کـه در قوانین مربوط بـه بازداشتگاه ها و مصوبه حقوق شـهروندی بـه آن تصریح شده زیر پا گذاشته مـی شود. اخیرا نیز فرمانده نیروی انتظامـی تهران خبر داد بـه زودی چهار کلانتری زنان درون تهران تاسیس مـی شود.<br />شرایط بازداشتگاه کلانتری بانوان مشـهد و نیز اخباری کـه از منابع خبری متعدد جمع آوری شده اند همگی تردیدهای جدی درون این باره کـه آیـا کلانتری های زنان، دردی از زنان دوا مـی کنند یـا درون بسیـاری از موارد درون جهت نقض حقوق آنـها گام برمـی دارند، ایجاد کرده اند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />مشکلات زنان و ان عشایر:<br />با وجود این کـه زنان و مردان موسوم بـه عشایر بـه طور مشترک از مشکلات بی شماری مانند فقر، کمبود امکانات تحصیلی، کمبود آب و امکانات بهداشتی رنج مـی‌برند، اما زنان تحت فشارها و سختی‌های مضاعف دیگری نیز قرار دارند.<br />برابر اظهارات معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیـا و اقیـانوسیـه، ان عشایر نسبت بـه پسران از امکانات تحصیلی کمتری برخوردارند. وی همچنین از مرگ و مـیر و ابتلای زنان عشایر بـه بیماری‌های عفونی درون اثر زایمان گزارش داد.<br />برابر نتایج اولیـه سرشماری عشایر کوچنده درون سال 1387، درون مجموع یک مـیلیون و 221 هزار و 131 تن درون ایران بـه عشایر تعلق دارند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />شمار زنان بیوه 6 برابر مردان بدون همسر:<br />برابرآخرین اطلاعات مرکز آمار ایران از سرشماری سال 85، شمار زنان بدون همسر درون اثر فوت 6 برابر تعداد مردان بدون همسر درون اثر فوت است.<br />دکتر شـهلا کاظمـی پور با اشاره بـه جمعیت 30 مـیلیونی مردان 10 سال بـه بالا درون کل کشور گفت: درون مـیان مردانی کـه زنان خود را درون اثر فوت از دست داده اند، تنـها یک درصد از آنـها کـه 300 هزار تن هستند، بدون همسر بـه زندگی خود ادامـه داده و بقیـه مجددا ازدواج کرده اند.<br />وی با بیـان اینکه درون مقابل جمعیت یک درصدی مردان بدون همسر درون اثر فوت، شش درصد از زنان با همـین شرایط زندگی مـی کنند و به ازدواج مجدد اقدام نکرده اند، اظهار داشت: این زنان، یک مـیلیون و 891 هزار تن درون کل کشور هستند.<br />بر پایـه ی نتایج یک بررسی با عنوان «بررسی مسایل و مشکلات زنان و ان بدون همسر» با جامعه آماری ان و زنان 28 که تا 55 ساله مجرد و بدون همسر ساکن 22 منطقه شـهر تهران» کـه طی سال های گذشته انجام شده نزدیک بـه نیمـی از زنان مطلقه، دارای درآمد شخصی هستند. درون حالی کـه این موضوع درون مورد تنـها 27/4 درصد زنان بیوه صدق مـی‌کند.<br /> بنابراین مـی‌توان ادعا کرد زنان شاغل و دارای استقلال مادی آمادگی بیشتری به منظور رهایی از زندگی مشقت ‌بار و غیرقابل تحمل را دارند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />امنیت اجتماعی با وحشت اجتماعی:<br /> فریبا داودی مـهاجر؛ امروز روزی هست که مردان حتما زنان را درون ابن مبارزه همراهی کنند. سکوت را شکسته و پا درون مـیدان مبارزه عملی بگذارند و از ابن زنان کـه رو درون روی پلیس مـی ایستند، گاه مجروح مـی شوند و گاه بازداشت، حمایت کنند. اگر زنی مورد تعرض پلیس قرار مـی گیرد بایستند و از او دفاع کنند. این کارزار از ۱۵ روز دیگر آغاز مـی شود<br />فرماندهی نیروی انتظامـی تهران بزرگ درون نشست خبری اخیر خود اعلام کرد فعالیت گشت های ارشاد از ۱ که تا ۱۵ روز دیگر آغاز خواهد شد.<br />عزیزاله رجب زاده درون این نشست از فعالیت گشت های ارشاد با قدرت و قوت خبر داد. بـه گفنـه وی گشت های ارشاد درون سال جاری تعطیل نخواهد شد و با رفع اشکالات گذشته ادامـه مـی یـابد. همچنین وی از اجرای طرح انضباط اجتماعی از ۱۵ اردیبهشت نیز خبر داد.<br />به نظر مـی رسد بار دیگر درون آستانـه تابستان طرح امنیت اجتماعی یـا بـه عبارتی طرح وحشت اجتماعی آغاز مـی شود و حکومت بـه جای پر اوقات فراغت جوانان، توسعه امکانات تفریحی به منظور آحاد مردم، ایجاد شادی و نشاط وامـید بـه آینده، سعی مـی کند با پلیسی خیـابان ها بـه گسترش ترس و نا امنی فردی دامن بزند.<br />بدون شک این عمل نیروی انتظامـی عملی کاملا آگاهانـه و با اه مشخص صورت مـی گیرد. هدف انفعال عمومـی جامعه است. هدف ناامـیدی مردم از هر گونـه تاثیر گذاری است. حکومت مـی خواهد از طریق گماردن پلیس و مامور بر سر هر چهار راه و خیـابانی بگوید کـه ما ناظر بر اعمال و رفتار شما هستیم و کلیـه تحرکات و رفتارهای شما را از مدل لباس پوشیدن که تا سبک زندگی و مدل تفکر و اندیشـه اتان رصد مـی کنیم و این کنترل را هر روز و هر ساعت بـه مردم یـاد آوری مـی کند.<br />حکومت کاملا هدفمند مـی خواهد مردم از شادی و امـید بـه آینده و تحرک خالی باشند.<br />افزایش روزهای عزاداری، برنامـه های رسانـه ها، تبلیغات عمومـی و جاری همـه ناظر بر اندوه است. فیلم و سریـال ها آکنده از غم و مشکلاتی هست که درون نـهایت با نذر و نیـاز و معجزه حل مـی شود و دست و پای عقل راه بـه جایی نمـی برد. حکومت با روش های مختلف بخصوص از طریق طرح های مختلف امنیتی درون خیـابان چهره ترس را بازسازی مـی کند که تا هری سرش بـه کار خودش باشد و کاری بـه کار آقایـان سیـاستمدار نداشته باشد. هری کلاه خودش را سفت نگه دارد و به این همـه تاراج ثروت ملی، فروپاشی اقتصادی و اخلاقی و سیـاسی توجهی نکند. رانت خواران و آقازاده ها مملکت را چپاول کنند و مردم از ترس اعتراضی نکنند.<br />حکومت مردم را از دشمن های ریز و درشت خارجی و داخلی مـی ترساند و از آن ها مـی خواهد کـه مشت خود را بـه جای کوبیدن بـه دهان این تاراج کنندگان بـه دهان دشمنان خیـالی بکوبند. غافل از آن کـه دشمن واقعی پشت درون خانـه های ما و حتی توی خانـه هایمان بـه نام اسلام و حفظ منافع ملی کمـین کرده و منافع کشور را غارت مـی کند. سایـه این ترس از کوچه ها بـه خانـه هایمان و اندرونی ها کشیده شده است.<br />حکومت مـی خواهد بـه نام کنترل حجاب و ناموس و ارزش های اجتماعی جامعه را کنترل کند و سلطه خود را بسط دهد. مـی خواهد با تذکر دایمـی بـه مدل پوشش زنان ردایی به منظور جامعه بدوزد کـه خودش مـی خواهد. درون واقع این گونـه پیـام مـی دهد کـه اگر مـی خواهی از دست پلیس و بازداشت و دادگاه و زندان و جریمـه درون امان بمانی حتما از لباس پوشیدن که تا مدل رفتار اجتماعی آن گونـه باشد کـه حکومت مـی خواهد.<br />از چنین منطقی هست که طرح یکسان سازی پوشش درون دانشگاه ها مطرح مـی شود که تا به دنبال کنترل این پوشش پای پلیس و ضابط قضایی و انواع و اقسام کمـیته های انضباطی بـه دانشگاه باز شود.<br />آن چه بدیـهی هست در تمام طول ۳۰ سال گذشته زنان درون مقابل انواع واقسام این ترفندها ایستاده اند. طرح هایی کـه مـی خواهد اراده یک مدل فکری را بـه جامعه تحمـیل کند. زنان بـه خوبی دریـافته اند کـه از طریق کنترل حجاب و ت زنان مـی خواهند همـه جامعه را زیر سلطه قرار دهند و به همـین دلیل تن بـه دستورات آقایـان نمـی دهند.<br />به هر حال امروز روزی هست که مردان حتما زنان را درون ابن مبارزه همراهی کنند. سکوت را شکسته و پا درون مـیدان مبارزه عملی بگذارند و از ابن زنان کـه رو درون روی پلیس مـی ایستند، گاه مجروح مـی شوند و گاه بازداشت حمایت کنند.<br />اگر زنی مورد تعرض پلیس قرار مـی گیرد بایستند و از او دفاع کنند. این کارزار از ۱۵ روز دیگر آغاز مـی شود.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />اگر مبنا سن بلوغ است، بـه ان 9 ساله‌ هم حق رأی بدهیم!:<br />محمدحسین فرهنگی نماینده ی تبریزبه عنوان مخالف اول دوفوریت لایحه حق رأی بـه 15‌ساله‌ها، با بیـان این‌که سن بلوغ 15 سال است، یـادآور شد: «سن رشد فردی مقدم بر سن اجتماعی است، بـه همـین دلیل هست که درون قانون استخدام، سن فرد نباید کمتر از 18 سال باشد و اگر بخواهیم سن 15 سال را سن بلوغ درون نظر بگیریم بعد ان هم کـه در سن 9 سالگی بـه بلوغ مـی‌رسند، حتما بتوانند از همان سال رای دهند».<br />کاظم جلالی درون اخطاری با استناد بـه اصل 3 قانون اساسی مبنی بر عدم تبعیض قوانین بین زن و مرد، گفت: «در سخنان دکتر الهام بحث سن تکلیف، مطرح بود کـه چنانچه این بحث مورد توجه باشد درون دین مبین اسلام به منظور مردها 15 سالگی و برای زن‌ها 9 سالگی سن تکلیف هست و همـین مساله باعث تبعیض ناروا مـی‌شود و لذا چنین استدلالی درست نیست».<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />اعتراف بـه بی اعتنایی کامل مردم بـه ﻣﻀﺤﮑﻪ اﻧﺘﺨﺎﺑﺎت:<br />دبیر فراكسیون اقلیت مجلس با اشاره بـه انتخابات آینده ریـاست جمـهوری اعلام نمود: متاسفانـه فضای انتخابات یك فضای سردی هست كه این موضوع علل مختلفی مـی‌تواند داشته باشد.<br />تابش با بیـان این كه فشار اقتصادی، بیكاری سرسام‌آور و وجود برخی دیگر از مشكلات درون جامعه باعث بی‌تفاوتی مردم درون انتخابات شده است، خاطرنشان كرد: به منظور حضور مردم درون انتخابات و پرشور كردن آن حتما كاندیداها برنامـه‌های عملی و قابل اجرای خود را ارائه كنند و راه‌حل‌های رفع مشكلات را نشان دهند.<br />وی گفت: عده‌ای از همـین حالا نتیجه انتخابات را پیش‌بینی مـی‌كنند و این نگرانی‌هایی را بـه وجود آورده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />نمایش انتصابات؛ حرکت با چراغ خاموش و پخش شربت صلواتی:<br />خبرآنلاین: طی یک هفته‌ای کـه از استعفای مجتبی ‌هاشمـی‌ثمره و ریـاستش بر ستادهای انتخاباتی احمدی‌نژاد مـی‌گذرد، خبری از نحوه فعالیت آنـها منتشر نشده است. سکوت مشاورعالی رئیس‌جمـهور درون واکنش بـه سؤالات متعددی کـه در مورد فعالیت‌هایش وجود دارد گویـای تمایل وی بـه حرکت با "چراغ خاموش" است. او با بیـان اینکه "هنوز وقتش نرسیده کـه مصاحبه کنم" از پاسخ بـه سؤالات خبر امتناع مـی‌کند و مـی‌گوید: اگر تحمل کنید، زمان پاسخگویی ما هم مـی‌رسد!<br />ستادهای انتخاباتی احمدی‌نژاد درون دوره پیشین با ابتدایی‌ترین روش‌ها فعالیت داشت. الصاق پلاکاردهای دستنویس روی نـهادها و ماشین‌ها و یـا پخش شربت‌های صلواتی درون چهارراه‌ها و...<br />برخی از نمایندگان مجلس مدعی‌اند دولت بـه دلیل پخش پول درون سفرهای استانی، پیشاپیش فعالیت‌های انتخاباتی خود را آغاز کرده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />عیدی رییس‌جمـهور بـه ساكنان خوابگاه عزت دانشجویـان را لكه‌دار مـی‌كند:<br />در پی انتشار خبر توزیع مبلغ نقدی بـه عنوان عیدی از سوی ریـاست جمـهوری بـه دانشجویـان خوابگاهی دانشگاه تهران‏، دبیركل انجمن دانشجوئی دانشگاه تهران با اشاره بـه اینكه نفس پرداخت عیدی رییس‌جمـهور بـه دانشجویـان كوی دانشگاه غلط است، افزود: این كار عزت مداری دانشجویـان را لكه‌دار مـی‌كند. غلام محمدی با اشاره بـه بحث عیدی رییس‌جمـهور بـه دانشجویـان كوی دانشگاه این اقدام را غیركارشناسی و غلط خواند و افزود: دراین رابطه ما معتقدیم وقتی بـه انتخابات نزدیك مـی‌شویم حتما به ابعاد فعالیت‌های خود درون دانشگاه‌های كشور توجه و نسبت بـه استفاده از امكانات و منابع عمومـی درون دانشگاه‌های كشور از سوی نامزدهای ریـاست جمـهوری توجه كرد.<br />وی افزود: نفس این حركت كه تنـها بـه بخشی از دانشجویـان عیدی پرداخت شود اشتباه هست كه درون صورت كمك بـه دانشجویـان مـی‌توانیم دانشجویـان نیـازمند را شناسایی و هر قدر بـه آنـها كمك كنیم و این‌كه این‌طور و به صورت عیدی اتفاق افتد غلط و غیركارشناسی است.<br />محمدی با تاكید براینکه این اقدام عزت مداری دانشجویـان را لكه‌دار مـی‌كند، یـادآور شد: درون سال‌های اقداماتی از سوی دولت صورت گرفته هست كه عزت عمومـی را زیر سوال هست و حال آن‌كه دانشجویـانی كه سال‌ها مطالبه آن‌ها عدالت، توسعه، برابری اجتماعی بود برخی از آنـها بـه جایی رسیده‌اند كه فر م دریـافت عیدی رییس را پر كنند.<br />وی درون پایـان خاطرنشان كرد: اعضای انجمن اسلامـی و دانشگاه تهران با ارسال نامـه‌ای بـه دكتر فرهاد رهبر مراتب اعتراض خود را اعلام كرده‌اند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />جعل انتخابات، جعل جاسوس:<br />در همان حال کـه سر رسیدن هنگام تعیین سُکاندار قوه مجریـه، اختلاف و تجزیـه درون باند ولی فقیـه را ژرفش مـی دهد، نگرانی حُکومت از تاثیرات اجتماعی آشفتگی درون بالا و مـیدان یـافتن فضای اعتراضی بیشتر، شدت یـافته است. اعلام دستگیری "جاسوسان اسراییلی"، یک تلاش مـهارکننده درون برابر این شرایط و بازتاب امنیتی آن است.<br />وزارت اطلاعات جمـهوری اسلامـی کـه در نقش بلندگوی بیم و تشویش حُکومت ظاهر شده است، بدون هر گونـه کوشش به منظور پرده پوشی، بـه صراحت دستگیری های اخیر را با "انتخابات دهمـین دوره ریـاست جمـهوری" مرتبط ساخته است. بـه گُفته دستگاه مزبور، افراد بازداشت شُده قصد "انجام انفجارهای مُتوالی درون سطح شـهر تهران" را بـه این مناسبت داشته اند.<br />رژیم ملاها بـه طور معمول با این دست زمـینـه چینی، قصد خود به منظور افزایش بار سرکوب و بستن دهان مخالفان و معترضان را آشکار مـی سازد؛ متُد شناخته شُده و رسوایی کـه وزارت اطلاعات این بار نیز با بـه اشاره بـه ارتباط "گروه های ضد انقلاب و اشرار" با "تیم تروریستی" بدان توسل جسته است.<br />در آذر ماه گُذشته نیز سپاه پاسداران از "کشف و انـهدام یک شبکه جاسوسی هسته ای وابسته بـه اسراییل" اطلاع داده بود؛ خبری کـه با وجود گُذشت بیش از 5 ماه از عمر آن، هنوز بازوی نظامـی – امنیتی "نظام" نتوانسته هست جزییـات باور پذیری به منظور آن سرهم کند.<br />آویختن دوباره دستگاه امنیتی بـه دامن اسراییل و آمریکا و مترادف جلوه هر گونـه مخالفت با "وابستگی بـه بیگانـه"، حساسیت رو بـه فزون حُکومت نسبت بـه اعتراض های اقشار و گروه های گوناگون جامعه را نشان مـی دهد. کارگردانی یک انتخابات جعلی درون محاصره تماشاچیـان خشمگین، بـه راستی وظیفه ای کمرهست، حتی اگر بار نزاع دشمن شاد - کن بازیگران بدان افزوده نمـی شُد.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />مـیهمانی شام احمدی نژاد درون یكی از گرانترین هتل های سوئیس:<br />روزنامـه اعتماد: محمد هاشمـی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتقاد از حضور محمود احمدی‌نژاد درون اجلاس دوربان ژنو درباره ی هزینـه هایی كه جمـهوری اسلامـی به منظور رفتن بـه ژنو متحمل شد، اعلام نمود: هیـات جمـهوری اسلامـی همراه رئیس جمـهور حدود 100 تن و تعدادی هم از سفارتخانـه های ایران درون اروپا درون اجلاس حاضر بودند و در مـیهمانی شامـی كه درون یكی از گران ترین هتل های سوئیس برگزار شد، هیـات ایرانی و تعدادی از ایرانیـان مقیم سوئیس شركت داشتند كه هزینـه بسیـار گزافی دربر داشت و حتی برخی از ایرانیـان بـه عنوان اعتراض آنجا را ترك كردند.<br /><br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />گرسنگی شدید؛ خط جدید فقر و فلاکت درون حاکمـیت سیـاه آخوندی:<br />تدوینگر نقشـه جغرافیـایی خط فقر درون کشور، خط فقر مطلق كشوری درون سال ۸۳ را ۲۳۸ هزار تومان، ۸۴، ۲۸۳ هزار تومان، ۸۵، ۳۲۵ هزار تومان و در سال ۸۶ نیز ۴۰۵ هزار تومان برشمرد و با اعلام این كه خط فقر مطلق شـهر تهران هم، درون سال ۸۶، حداقل ۷۷۰ که تا ۷۸۰ هزار تومان بوده است، افزود: خط فقر مطلق استان تهران نیز درون سال ۸۳، ۴۰۰ هزار تومان، ۸۴، ۴۸۰ هزار تومان، ۸۵، ۵۶۰ هزار تومان و سال ۸۶، ۶۵۰ هزار تومان و این ارقام بیـانگر رشد سالانـه ۱۸ درصدی خط فقر درون كشور است.<br />حسین راغفر با اشاره بـه مـیزان افزایش درصد جمعیت زیر خط فقر مطلق درون سال های گذشته اذعان داشت: درون سال ۸۳، ۲۵/۳ درصد، سال ۸۴، ۲۷/۴ درصد، سال ۸۵ ، ۲۹ درصد و سال ۸۶، ۳۱/۳ درصد جمعیت كشور زیرخط فقر مطلق بسرمـی بردند.<br />رانده شدن نزدیک یک سوم ایرانیـان بـه زیر خط فقر مطلق درون حالی رخ داده هست که بر پایـه ی آمارهای رسمـی منتشر شده از سوی سازمان اوپک درون سال ۲۰۰۷ دولت محمود احمدی‌نژاد با متوسط درآمد نفتی بالغ بر ۶۲ مـیلیـارد دلار درسال طی سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ مـیلادی، بیشترین سهم درآمدهای نفتی، تنـها از محل صادرات نفت خام، را از آن خود کرده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />کمک 250 مـیلیون دلاری رژیم اسلامـی بـه کنیـا:<br /><br />وزیر نیرو بعد از دیدار همتای کنیـایی درون جمع خبرنگاران با بیـان اینکه ایران درون کنیـا نیروگاه برق آبی مـی سازد، افزود: درون این دیدارهمچنین درباره اعطای خط اعتباری 200 مـیلیون یورویی (بیش از 250 مـیلیون دلار) با کنیـا گفتگو و قرار شد ازآن به منظور توسعه ی انرژی برق آبی و حرارتی استفاده شود.<br />پرویز فتاح افزود: ایجاد این خط اعتباری درون سفر رئیس جمـهور بـه کنیـا موافقت شده است.<br /> وزیر نیرو تأکید کرد: مقامات کنیـا با مسئولان بانک توسعه صادرات گفتگو مـی کنند و در صورت توافق (عملیـاتی شدن)، بخشی از طرح های نیروگاه های برق آبی با همکاری شرکت "فراب" اجرا مـی شود. وی آموزش کارکنان فنی کنیـا درون دانشگاه عباسپور صنعت آب و برق را هم از توافق های روزسه شنبه با همتای کنیـایی اعلام کرد.<br />فتاح همچنین از مطالعه ی سه طرح برق آبی درون کنیـا با همکاری شرکت مـهاب قدس خبر داد و افزود: این توافق درون مرحله عملیـاتی شدن قرار دارد. وزیر نیرو با توجه بـه موقعیت کشور کنیـا و بهره مندی از آب فراوان یـادآور شد: استعدادهای زیـادی درون شرق آفریقا به منظور تولید انرژی برق آبی وجود دارد اما کنیـا فقط از 1250 مگاوات این ظرفیت استفاده مـی کند و جمعیت زیـادی درون این کشور از نعمت برق محروم هستند.<br />وی با اشاره بـه احداث و بازسازی نیروگاه برق آبی کنیـا با همکاری شرکت فراب کـه دو سال پیش با حضور درون یک مناقصه بـه ارزش 30 مـیلیون یورویی، برنده شد، افزود: این شرکت درون مناقصه طرح دیگری نیز حضور دارد کـه امـیدواریم بـه نتیجه برسد.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />به رغم افزایش درآمدهای نفتی، وضع كارگران بدتر شده است:<br />وزیر صنایع و معادن دولت پیش کارگران را ایفاکنندگان نقش اول درون مجموعه تولید دانست و اظهار داشت: تمامـی عوامل تولید تنـها زمانی بـه تولید و بهره‌وری خواهند رسید کـه نیروی کار بـه خوبی نقش خود را ایفا کند.<br /> اسحاق جهانگیری درون گفت‌وگو با ایلنا تصریح کرد: تمام سرنوشت اقتصاد و تولید کشور بـه صورت مستقیم و غیرمستقیم وابسته بـه کارگران و فعالیت‌های آنان است.<br /> وی درون ادامـه افزود: بـه نظر مـی‌رسد کـه مـهم‌ترین انتظار کارگران بـه عنوان مجموعه‌ای از مردم کشور، انتظارات صنفی و گروهی نبوده هست بلکه مـهم‌ترین انتظار آنان استقلال، آزادی و جمـهوری اسلامـی بوده هست اما درون زمـینـه قوانین و مقررات، کارگران انتظار تصویب قانونی را داشتند کـه بیـانگر رعایت حق و حقوق و امنیت شغلی و صیـانت از نیروی کار بوده است.<br /> عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران تاکید کرد: مـیزان توجه بـه این قشر مولد و زحمتکش درون ایران امروز بـه همان اندازه‌ای هست که اقتصاد کشور با نقطه مطلوبش فاصله دارد. درون نتیجه هنوز هم فاصله بسیـاری که تا برآوردن نیـازهای کارگران وجود دارد و گواه این مدعا دغدغه‌های کارگران درون مورد دستمزد، بیکاری کـه روز بـه روز پر رنگ‌تر مـی‌شود هست که نیـازمند چاره‌اندیشی است.<br /> وی با اشاره بـه شعارهای دولت نـهم درون بدو ورود، افزود: دولت نـهم بـه دلایلی همچون این تصور کـه با استفاده از منابع نفت ایران توانایی انجام کارهای عظیم و گسترده‌ای وجود دارد و همچنین با اتخاذ تصمـیم‌های عجولانـه و غیرکارشناسی بـه ویژه درون 1/5 سال اول، موجب نتیجه ع شعارهای خود را فراهم آورد.<br /> وزیر صنایع و معادن دولت اصلاحات اذعان داشت: مـهم‌ترین شاخصی کـه لازم هست در راستای گسترش عدالت دنبال شود، کنترل تورم هست و امروز مشاهده مـی‌شود تورمـی کـه ۱۱ درصد بوده است، بـه ۲۵ درصد رسیده هست و زندگی به منظور محرومان بـه ویژه کارگران روز بـه روز سخت‌تر مـی‌شود.<br />به عقیده جهانگیری انتظار مردم ایران از افزایش درآمدهای نفتی، ایجاد گشایش درون زندگی بوده هست اما امروز نـه تنـها گشایشی حاصل نشده هست بلکه اوضاع بدتر نیز شده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />مـیزان بیکاری جوانان افزایش یـافت:<br />مـیزان بیکاری جوانان 15 که تا 24 ساله درون زمستان سال گذشته افزایش یـافت و طی چهار فصل سال گذشته از 20/3 بـه 27/4 درصد رسید. بـه گزارش مرکز آمار ایران، طی سال گذشته مـیزان بیکاری جوانان منحنی سینوسی را طی کرد بـه طوری کـه از یک روند ثابتی برخوردار نبوده است.<br /> معاون توسعه مرکز آمار ایران «علی رضا زاهدیـان» پیش بینی کرده بود موج دوم بیکاری بـه دلیل موالید دهه ی 60 کـه هم اکنون بعد از اتمام تحصیلات وارد بازار کار کشور مـی شوند درون راه است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />افزایش صد درصدی حج درون چهارسال اخیر:<br />قهرودی رئیس سازمان حج و زیـارت پیش از بازگشت از عربستان بـه ایران آماری از فعالیت سازمان متبوعش درون دولت نـهم بـه خبرگزاری ها ارائه و اعلام داشت: «شمار زائران عمره گزار درون دولت نـهم صد درون صد افزایش یـافت. امسال نیز حدود 850هزار زائر ایرانی بـه خانـه خدا مشرف مـی شوند. این رقم درصورت تامـین مسکن مورد نیـاز و نبود مشکل درون بخش ترابری و ناوگان هوایی کـه دو رکن اساسی درون بخش خدمات دهی بـه زائران خانـه خدا هستند و توافق طرف سعودی مـی تواند همچنان افزایش یـابد.»<br />+ + + + + + + + +<br />مشاهده 30 درصدی علا‌ئم آسم درون برخی مناطق تهران:<br />رئیس انجمن آسم و آلرژی ایران اعلام نمود: درون بعضی از مناطق تهران علائم آسم که تا 30درصد گزارش شده هست كه بـه علت افزایش روز بـه روز آلاینده‌هاست.<br />معین درون نشست خبری همایش روز جهانی آسم با اشاره بـه آمار سال 1383 شیوع بیماری آسم درون كشور افزود: بر این اساس، آمار مرگ و مـیر ناشی از بیماری آسم درون ایران بیش از 2700 تن درون این سال بود، همچنین آمار هزینـه‌های دارویی كه بـه علت این بیماری مصرف شده بیش از 150 مـیلیـارد ریـال برآورد شده است.<br />آقاجانی رئیس مركز مدیریت بیماری‌های غیرواگیر و خاص وزارت بهداشت با اشاره بـه آلاینده‌های موجود درون كشور تصریح كرد: وضعیت ترافیك، تردد خودروها، وضعیت ناسالم هوا، ساختن منازل و مدرسه‌ها درون كنار اتوبان‌ها از جمله عوامل مستعد كننده افراد بـه بیماری آسم هست كه حتما برای از بین بردن این بیماری یك عزم ملی صورت گیرد.<br />وی افزود: درون نشست وزرای بهداشت سازمان بهداشت جهانی، 4 بیماری درون اولویت اصلی قرار گرفته‌اند كه شامل بیماری‌های قلبی و عروقی، دیـابت، سرطان‌ها و بیماری‌های مزمن ریوی بود كه از مـهم ترین این بیماری‌ها آسم است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />عابران پیـاده متخلف جریمـه مـی‌ شوند:<br />جانشین پلیس راهنمایی و رانندگی كشور اظهار داشت: درون قانون اخذ جرائم راهنمایی و رانندگی بـه مجلس پیشنـهاد داده‌ایم که تا عابران پیـاده ی متخلف جریمـه شوند.<br /> كمال هادیـانفر افزود: عابران پیـاده درون صورت بی‌توجهی بـه چراغ راهنمایی و عدم رعایت قوانین جریمـه خواهند شد.<br />كلیـات قانون اخذ جرائم راهنمایی و رانندگی درون صحن علنی مجلس اسلامـی بـه تصویب رسیده و رسیدگی بـه جزئیـات این قانون درون كمـیسیون حقوقی و قضایی مجلس درون حال بررسی است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />مردم قدرت خرید داروهای آسم را ندارند:<br />رئیس مركزمدیریت بیماری های غیرواگیروخاص وزارت بهداشت با بیـان اینکه آسم دربین كودكان90 درصد ودربین بزرگسالان50 درصد جنبه آلرژیك دارد، یـادآور شد: با آموزش های گسترده درون سطح جامعه مـی توان ازشیوع این بیماری جلوگیری كرد.<br />حسن آقاجانی با اشاره بـه نقش آموزش درپیشگیری ازآسم اظهارداشت: داروهای جدیدی به منظور درمان آسم دربازاروجود دارد كه بـه علت بالا بودن قیمت، مردم توان خرید آنـها را ندارند وباید مسئولان بیمـه‌ چاره ای بیندیشند. وی با اشاره بـه اینكه شیوع این بیماری درون جامعه ی روستایی 5 درصد ودرجامعه شـهری 10درصد هست ادامـه داد: شیوع آسم75 درصد درجامعه جهانی افزایش داشته هست كه دركودكان این افزایش 160 درصد بوده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />سهام شركت كشتى سازى صدرا بـه سپاه پاسداران واگذار شد:<br />كلیـه سهام شركت كشتى سازى صدرا بـه قرارگاه خاتم الانبیـا متعلق بـه سپاه پاسداران واگذار شد.<br />اسماعیل فرقى از صنعت و معدن گفت درون روزهاى گذشته سه درصد ارزش کل معامله توسط قرارگاه خاتم بـه شرکت سپرده گذارى مرکزى واریز شد و در روز عرضه نیز کنسرسیومى از چند شرکت بـه مدیریت قرارگاه خاتم، بلوک مدیریتى صدرا را خریدارى د.<br />وى افزود رقابتى براى این سهم صورت نگرفت و طبق توافق قبلى، قرارگاه خاتم بـه عنوان تنـها خریدار بلوک صدرا را بـه طور یکجا و ب صورت نقد و اقساط بر پایـه قیمت پایـه هر سهم صدرا 100 تومان خریدارى كرد.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />قاچاق کاغذ به منظور چاپ اسکناس 100دلاری:<br /> دادیـار شعبه اول دادیـاری دادسرای قاچاق کالا و ارز از بازداشت یک تبعه کامرونی کـه با قاچاق کاغذ چاپ اسکناس قصد داشت با همکاری 2 ایرانی، اسکناس 100دلاری جعلی منتشر کند، خبر داد.<br />به گفته «احمدرضا امانی» با انجام بررسی های لازم درون این رابطه «عبدالکریم شیگی»، تبعه کامرونی، «هادی.ی.» و «علی.ج.» درون تهران دستگیر شدند و محموله قاچاقی کـه با لنج بـه یکی از بنادر جنوب کشور رسیده بود و شامل 150 کیلوگرم کاغذ چاپ اسکناس شامل 400هزار برگه 100 دلاری بود نیز شناسایی و توقیف شد.<br />دادیـار شعبه اول دادیـاری دادسرای قاچاق کالا و ارز درباره ی نحوه ورود این ارز قاچاق بـه کشور گفته: «این تبعه کشور کامرون کاغذهای چاپ اسکناس 100دلاری را از کشورش بـه امارات منتقل کرده بود، و سپس با لنج قصد انتقال آن بـه یکی از بنادر جنوب کشور و سپس بـه تهران جهت چاپ 100دلاری را داشت.»<br />به گفته امانی، «عبدالکریم شیگی» تبعه کامرونی بـه اتهام قاچاق ارز با وثیقه یکصد مـیلیون تومانی بـه لحاظ عجز از تودیع وثیقه روانـه زندان شده و «هادی.ی.» با تودیع وثیقه 200مـیلیون تومانی و «علی.ج» با تودیع وثیقه 100مـیلیون تومانی درون حال حاضر آزاد هستند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />واردات 2/5 برابر شد:<br /> مقایسه مـیزان واردات کالا درون دوره ی چهارساله اخیرنسبت بـه هشت سال پیش از آن نشان مـی دهد مجموع واردات سال های 87-1384 بـه مـیزان 213 مـیلیـارد دلار بوده کـه در مقایسه با واردات 166/5 مـیلیـارد دلاری طی هشت سال 83-1376 بیـانگر افزایش 46/5 مـیلیـارد دلاری است.<br />به عبارتی واردات درون دولت نـهم 28 درصد بیش از مجموع واردات دولت های پیشین بوده است. بر این اساس متوسط واردات سالانـه ی دولت احمدی نژاد 2/5 برابر متوسط واردات سالانـه دولت پیشین بوده است.<br />به عبارت دیگر عملکرد دولت احمدی نژاد درون شرایط افزایش شدید درآمد نفت موجب شد مـیزان واردات درون چهار سال 87-1384 تقریباً دو برابر واردات سال های 84-1380 مـی باشد. بـه گزارش روابط عمومـی وزارت امور اقتصادی و دارایی مـیزان واردات درون سال 87 نزدیک بـه 56 مـیلیـارد دلار بوده و آمار دقیق آن نشان مـی دهد 43 مـیلیون و 983 هزار تن کالا بـه ارزش 55 مـیلیـارد و 849 مـیلیون دلار طی سال گذشته وارد کشور شده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />جذب سرمایـه ‌خارجی درون سال 87 تنـها 600 مـیلیون دلار:<br /> وزیر امور اقتصادی و دارایی از تشكیل بانك جامع اطلاعات آمار ایرانیـان خارج از كشور خبر داد. شمس‌الدین حسینی، درباره ی مـیزان سرمایـه‌های خارجی جذب شده درون سال 87 عنوان كرد: طی سال 87 براساس مجوزهای صادر شده، 600 مـیلیون دلار سرمایـه خارجی درون كشور جذب شده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />تخریب شبانـه سر درون دروازه هزار جریب اصفهان:<br />در این مسیر مسئولان شـهرداری، شورای شـهر و سازمان مـیراث فرهنگی و ... متهم هستند زیرا این حفاری ها بدون نظارت کارشناسان مربوطه انجام و حتی مورد بی توجهی نیز قرار گرفت و بسیـاری از قبرستان ها، لوازم تاریخی، اشیـاء خانـه ها و حتی سردر دروازه هزار جریب اصفهان بـه طور کلی نابود شد.<br /> از 10 سال پیش تاکنون شـهر اصفهان شاهد ساخت و سازهای جدید و اجرای پروژه های عمرانی زیـادی بوده هست که متاسفانـه عدم توجه بـه آثار تاریخی درون اجرای این پروژه ها، تخریب آثار گرانبهایی را بدنبال داشته کـه تخریب سر درون دروازه هزارجریب از جمله آنـهاست.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />«خلیج ‌فارس» هنوز ثبت ملی نشده است:<br />روزنامـه همشـهری : 5 سال از ثبت عنوان روز ملی «خلیج‌فارس» درون دهمـین برگ تقویم دومـین ماه شمسی سپری شده هست و با وجود تعرضاتی كه بـه این قدمت تاریخی مـی‌شود فعالیتی درون حد و حدود این دوره 5 ساله به منظور حفاظت از این مـیراث‌معنوی و هویت تاریخی نشده است.<br />با آغاز فعالیت درون حوزه ثبت ملی مـیراث‌معنوی درون حالی كه چندین پرونده تا‌كنون درون این حوزه ثبت شده هست اما هنوز بـه موضوع «خلیج‌فارس» به‌عنوان مـیراثی ملی و جهانی نپرداخته‌ اند، این درون حالی هست كه كشورهای حاشیـه خلیج‌فارس درون جعل این نام از هیچ تلاشی فروگذارنكرده‌اند.<br />نكته اینجاست كه با وجود اظهار تمایل اسفندیـار رحیم‌مشایی، رئیس سازمان مـیراث‌فرهنگی، مبنی بر اینكه «ثبت جهانی همـه بخش‌های خلیج‌فارس مورد علاقه سازمان است» هیچ تحركی درون این‌زمـینـه اتفاق نیفتاده است. حتی بعد از آنكه قائم‌مقام این سازمان از طرح پیشنـهادی ایران مبنی بر ثبت جهانی «خلیج‌فارس» درون فهرست آثار یونسكو درون همایش باستان‌شناسی «خلیج‌فارس» درون دورهام انگلستان خبر داد باز هم حركتی درون این ‌زمـینـه رخ نداد.<br />اینك درون آستانـه روز ملی «خلیج‌فارس» ایسنا خبر مـی‌دهد كه مدیركل ثبت سازمان مـیراث‌فرهنگی، از طرح پرونده‌ای به منظور ثبت ملی و جهانی «خلیج‌فارس» به‌عنوان مـیراث‌معنوی اظهار بی‌اطلاعی كرده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />تخریب شبانـه سر درون دروازه هزار جریب اصفهان:<br />در این مسیر مسئولان شـهرداری، شورای شـهر و سازمان مـیراث فرهنگی و ... متهم هستند زیرا این حفاریـها بدون نظارت کارشناسان مربوطه انجام و حتی مورد بی توجهی نیز قرار گرفت و بسیـاری از قبرستانـها، لوازم تاریخی، اشیـاء خانـه ها و حتی سردر دروازه هزار جریب اصفهان بـه طور کلی نابود شد.<br /> از 10 سال پیش تاکنون شـهر اصفهان شاهد ساخت و سازهای جدید و اجرای پروژه های عمرانی زیـادی بوده هست که متاسفانـه عدم توجه بـه آثار تاریخی درون اجرای این پروژه ها، تخریب آثار گرانبهایی را بدنبال داشته کـه تخریب سر درون دورازه هزارجریب از جمله آنـهاست.<br />این شـهر همواره درون طول تاریخ مورد توجه بوده و این مورد موجب شده درون نـهایت آثار بی نظیر تاریخی فراوانی را از دوره های مختلف برجای بماند اما ساخت و سازهای بی رویـه و اجرای پروژه های عمران شـهری درون سالاهای اخیر بـه خصوص از زمان تاسیس شورای اسلامـی شـهر موجب تخریب برخی از این آثار شده است. به منظور نمونـه مصلی اولیـه اصفهان، قبور شاه رضا و صاحب از جمله آثار تاریخی بوده کـه در حفاری های منطقه طوقچی اصفهان و زیرگذر آن کـه در زمان نخستین شورای شـهر پایـه ریزی شد، نادیده گرفته شود.<br />همچنین درون این حین متروی اصفهان نیز نقش قابل توجهی را بر عهده داشت چنانچه عبور آن از بافتهای تاریخی چون آب بخشان، مورنان، کنار بقعه شیخ ابومسعود، باغ تختی و دروازه دولت حفاری های زیـادی صورت پذیرفت کـه این حفاری ها نـه تنـها یکی از بزرگترین مـیراث ملی - ایرانی - شرقی بلکه بزرگترین مـیراث بشری را نابود کرد.<br />در این مورد یکی از کارشناسان مسائل تاریخی و فرهنگی استان اصفهان کـه نخواست نامش ذکر شود، اظهار داشت: متاسفانـه درون این مسیر مسئولان شـهرداری، شورای شـهر و سازمان مـیراث فرهنگی و ... متهم هستند زیرا این حفاریـها بدون نظارت کارشناسان مربوطه انجام و حتی مورد بی توجهی نیز قرار گرفت و بسیـاری از قبرستانـها، لوازم تاریخی، اشیـاء خانـه ها و حتی سردر دروازه هزار جریب اصفهان بـه طور کلی نابود شد.<br />وی با اشاره بـه جلسه ای کـه هفته گذشته درون خصوص مسائل تاریخی اصفهان برگزار شده بود، اظهار داشت: اخیرا نیز یکی از کارشناسان اعلام کرده در حفاری های متروی اصفهان سر درون دروازه هزار جریب مربوط بـه دوران صفویـه، تخریب شده هست که حتما در خصوص این مسائل تدبیر جدی شود.<br />این کارشناس و اصفهان شناس اظهار داشت: امروزه اصفهان بـه رغم داشتن کارشناسان مطلع درون عرصه تاریخ، فرهنگ و آثار گذشتگان درون طرحهای شـهرسازی و عمرانی خود چون مترو خودسرانـه و بدون کارشناسی عمل مـی کند.<br />وی تصریح کرد: آنـها بدون هیچ گونـه توجهی بـه پیشینـه تاریخی شـهر، مـیراث فرهنگ بشری و متمدن ایرانی اسلامـی را بـه راحتی تخریب و ویران مـی کنند.<br />این اصفهان شناس و کارشناس مسائل تاریخی با اشاره بـه اینکه اینگونـه اقدامات گناهی نابخشودنی است، خاطرنشان کرد: ویرانی ضل السلطان درون اصفهان آثار و عواقبی را بـه همراه داشته هست که اکنون گریبان گیر ما شده است.<br />پیش از این درون این خصوص علیرضا جعفری زند درون همایش اصفهان شناسی اصفهان با اشاره بـه تخریب سردر دروازه هزار جریب مطرح کرده بود: درون جریـان احداث تونلهای مترو درون شـهر تایخی رم ایتالیـا، یک هیئت باستان شناسی درون تمام مدت درون مراحل حفاری ها حضور داشت و آثار تاریخی را کـه در مسیر حفاری قرار داشتند، کشف و شناسایی مـی کرد بـه نحوی کـه برخی از این آثار کشف شده هم اکنون بر دیواره مترو بـه شکل موزه بـه نمایش گذاشته شده است.<br />این باستان شناس تصریح کرد: متاسفانـه حفاری های مترو درون اصفهان بدون حضور باستان شناسان درون خیـابان چهارباغ و مناطق بسیـار مـهم و حساس انجام شد.<br />وی عنوان کرد: این درون حالیست کـه سر درون بزرگ درازه کاخ هزار جریب درون کارگاه حفاری مترو درون مـیدان آزادی کشف شد ولی به منظور اینکه مترو بـه کار خود ادامـه دهد این اثر ارزشمند شبانـه تخریب شد.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />اتحادیة انجمن¬های علمـی دانشجویـان باستان¬شناسی دانشگاه های کشوردربارة تخریب مـیراث فرهنگی درون خوزستان<br /><br />هم مـیهنان عزیز!در ادامة تخریب و سوءمدیریت سازمان مـیراث فرهنگی و گردشگری درون استان خوزستان، اخیراً علاوه بر نابودی و تخریب تأسف¬بار شماری دیگر از محوطه¬ها و یـادمان¬های تاریخی و ذخایر و مواریثِ فرهنگی و معنوی کشورمان، تخلفات و نقض آشکار ضوابط مـیراث فرهنگی توسط مدیریت مـیراث فرهنگی این استان منجر بـه وارد آمدن آسیب¬های جبران¬ناپذیری شده است. نگرانیم کـه استمرار این روند علاوه بر تخریب چهرة فرهنگ و تاریخ و معنویت کشور منجر بـه خدشـه¬دار شدن اعتماد عمومـی نسبت بـه مدیریتِ کلان مـیراث فرهنگی کشور گردد.<br />اتحادیة انجمن¬های علمـی دانشجویـان باستان¬شناسی دانشگاه های کشور ضمن یـادآوری این نکته بـه مسؤولان سازمان مـیراث فرهنگی و گردشگری کشور و لزوم پاسخگو بودن ایشان، خواستار توجه نمایندگان مجلس شورای اسلامـی (خصوصاً نمایندگان استان خوزستان) به منظور رسیدگی بـه موارد ذیل است:<br />1- مدیریت مـیراث فرهنگی استان خوزستان بدون هماهنگی با پژوهشکدة باستان‌شناسی کشور، مجوز مطالعه و بررسی باستان¬شناسی درون مسیر شبکة آبرسانی انتقال آب درون محوطه‌های باستانی رامـهرمز را صادر کرده است. این درحالی هست که صدور چنین مجوزی کاملاً غیرقانونی بوده و اکنون یگان پاسداران مـیراث فرهنگی شـهرستان رامـهرمز مانع از فعالیت سازمان آب درون محوطه‌های مذکور شده است.<br /><br />2- شرکت «مـهندسین مشاور آثار پیمایش» بـه عنوان شرکتی کـه در قبال مـیراث فرهنگی کشور تخلف انجام داده مـی¬بایست تحت پیگرد قرار گیرد و صلاحیت اعضاء آن مورد بررسی قرار گیرد و روشن شود کـه چرا درون نامـه ای (به مورخه 19/1/1388//شماره 1332/آپ/7) خطاب بـه ادارة مـیراث فرهنگی رامـهرمز و خارج از اختیـارات خود از بلامانع بودن «اجرای جادة دسترسی مربوط بـه چاه‌های حفاری شده قدیمـی سازمان آب و برق و آب و فاضلاب رامـهرمز درون منطقه باستانی جوبجی» سخن گفته اند. مدیریت این شرکت چهانی هستند و در مجامع علمـی داخلی یـا بین المللی باستان¬شناسی چه جایگاهی دارند؟ سوابق این شرکت و اعضای آن، چه درون زمـینة اجرای طرح¬های مطالعاتی و چه انتشار مقالات و تألیفات باستان¬شناسی چیست؟ آیـا درون جامعة علمـی باستان¬شناسی ایران شناخته شده و مورد تأیید هستند یـا خیر؟<br /><br />3- اتلاف وقت و سرمایة کشور با فرصت¬سوزی و مجاز شمردن یـا سکوت درون برابر تخریب مـیراث فرهنگی و معنوی کشور توسط مدیریتِ مـیراث فرهنگی و گردشگری استان خوزستان با چه هدف و زمـینـه¬ای صورت گرفته است؟<br /><br />4- اتحادیـه درون وهلة اول خواستار رسیدگی جدی سازمان مـیراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور بـه این موضوع هست و همزمان خواهان توجه ویژه نمایندگان مجلس و مراجع قضایی بـه چنین اقداماتی علیـه بنیـانـهای فرهنگی و معنوی کشور است. همچنین خواهان نظارت جدی و مسوولانة پژوهشکدة باستان¬شناسی کشور بر فعالیت های رؤسا و مدیران مـیراث فرهنگی و گردشگری (در زمـینـه تمام برنامـه¬های باستان¬شناسی اعم از بررسی، كاوش، گمانـه¬زنی، تعیین عرصه و حریم و...) درون سایر استانـهاست.<br /><br />5- بحران¬های اخیر مـیراث فرهنگی درون رامـهرمز، نمونـه¬های کوچکی از رخدادهای تأسف¬باری هستند کـه به گستردگی درون استان پهناور و غنی خوزستان درون حال وقوع است. مدیریت مـیراث فرهنگی و گردشگری استان خوزستان درون طی چند سال اخیر نـه تنـها درون زمـینة رشد و بالندگیِ مـیراث فرهنگی کوشش درخوری انجام نداده، بلکه با بی¬توجهی درون برابر تخریبِ یـادمان¬ها، محوطه¬ها و مجموعه¬های جهانی و منحصربه فردی همچون شوش، جندی¬شاپور، ارجان، رامـهرمز، شوشتر، هرمزاردشیر، مسجد سلیمان، ایوان کرخه، ایذه و ده¬ها محوطة بزرگ و کوچک و بی¬توجهی بـه مفاهیمِ بنیـادین مـیراث فرهنگی درون روزگار معاصر، سبب مخدوش شدن چهرة مدیریت کلان کشور درون قبال صیـانت از مـیراث فرهنگی و معنوی کشور شده است.<br /><br />6- بـه رغم وضع نابسامان مـیراث فرهنگی درون استان خوزستان و ناتوانی و بی¬مسوولیتی آشکار مدیریت مـیراث فرهنگی این استان، چرا سازمان مـیراث فرهنگی و گردشگری درون پایـان سال 1387 ریـاست این استان را بـه عنوان پنج مدیر نمونـه مـیراث فرهنگی کشور معرفی نموده و اساساً چنین انتخابی بر اساس چه معیـارهایی صورت گرفته است؟<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />آتش‌سوزی دریـاچه پریشان کاملا عمدی بوده:<br /><br />سایت دویچه وله: حریق دوم اردیبهشت ماه دریـاچه‌ی پریشان چهارمـین آتش‌سوزی این دریـاچه درون سه ماه گذشته بود. عملیـات جاده‌سازی حدود دو ماه هست که با حکم دادستانی متوقف شده، اما آتش‌سوزی‌ها ادامـه دارد و هر بار هکتارها زمـین را مـی‌بلعد.<br />الهه‌ی ، روزنامـه‌نگار و از فعالان زیست‌محیطی ایران، درون گفت‌وگو با دویچه‌وله از روز آتش‌سوزی و گمانـه‌زنی‌ها سخن مـی‌گوید.<br />دویچه‌وله: خانم درون طول سه ماه گذشته این چهارمـین بار هست که دریـاچه‌ی پریشان دچار آتش‌سوزی مـی‌شود. این بار علت آتش‌سوزی چه بود؟<br />متأسفانـه باز هم بـه طور رسمـی درون خبرها هیچ پاسخی را پیدا نکردیم. اما حدس و گمان‌هایی کـه ما از آتش‌سوزی‌های قبلی داشتیم و تلاش‌هایی کـه برای احداث راه و ایجاد جاده درون آن منطقه شده بود، به منظور ما این تصور را بـه وجود آورد کـه علت این آتش‌سوزی مـی‌تواند ادامـه‌ی جاده‌سازی باشد. البته بعضی‌ها معتقدند کـه کشاورزهای منطقه هم به منظور آبیـاری و استفاده از آب نیـاز دارند کـه یک سری از این نیزارها را بسوزانند. ولی من فکر مـی‌کنم، آن جاده‌ای کـه آن نماینده‌ی محترم مـی‌خواهد ایجاد د به منظور اینکه از مردم آنجا رأی بگیرد، بـه مردم قول داده و به او رأی دادند که تا برای دوره‌های بعد بتواند بـه اصطلاح مـیخ خودش را بـه زمـین بکوبد و مجددا رأی بیـاورد،‌ ایشان قول داده کـه آنجا را آسفالت د و این کار حتما بشود. این آتش‌سوزی مـی‌تواند ارتباط نزدیکی با این مسئله داشته باشد کـه مردم برخورد د،‌«ان جی او»‌ها برخورد د بـه رهبر جمـهوری اسلامـی نامـه نوشتند، خواهش د بـه هر ترتیبی هست جلوی احداث راه گرفته شود و به حکم دادستانی این اتفاق هم افتاد. مـی‌شود گفت کـه اینـها بـه نوعی مـی‌خواستند انتقام بگیرند و دهن‌کجی ند بـه قانون و اینکه حالا کـه شما نگذاشتید این کار را یم ما هم اینجا را آتش مـی‌زنیم و به این طریق مـی‌توانیم بعدا این راه را ادامـه بدهیم. من گمانم بر این هست و بسیـاری از کارشناسان و «ان جی او»ها و فعالان زیست‌محیطی منطقه هم این را تأیید مـی‌کنند.<br />من از اظهارات شما اینطور متوجه شدم کـه احتمال عمدی بودن این آتش‌سوزی بیشتر از سهوی بودن آن است؟<br />این احتمال بسیـار زیـاد است. بـه این دلیل کـه آتش‌سوزی ساعت ۶ صبح اتفاق افتاده. آنجا درون این ساعت معمولا گردشگر نیست، بومـی‌ها نیستند کـه احیـانا خطایی ند و آتش‌سوزی ایجاد شود. شرایط اقلیمـی و آب و هوایی منطقه هم بـه گونـه‌ای نیست کـه آنجا ۶ صبح آتش بگیرد. یعنی دما آنقدر بالا باشد کـه آتش‌سوزی ایجاد شود، بنا براین مسلما این آتش‌سوزی کاملا عمدی بوده.<br /><br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />سروهای 400 ساله فین درون معرض نابودی:<br />رئیس اداره مـیراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری كاشان گفت وزش بادهای سرد و خشك و سوز‌آور درون طرف غربی باغ فین از دلایل خشكی و نابودی بیشتر درختان سرو این باغ است.<br />عبداللهی سنگ‌فرش كردن پیـاده‌روهای شنی باغ را یكی دیگر از دلایل پژمرده شدن درختان سرو و خشكی آنـها برشمرد و اضافه كرد: با سنگ‌فرش شدن پیـاده‌روها، فرصت تنفس و رسیدن مواد لازم بـه ریشـه‌ها به منظور ادامـه حیـات از درختان گرفته و سبب خفگی و نابودی سروها شده است.وی همچنین از ایجاد درون ورودی جدید درون باغ فین خبر داد و خاطرنشان كرد: بـه دنبال درخواست‌های متعدد اهالی منطقه فین بـه منظور عبور مرور آسان اعضای كتابخانـه عمومـی باغ فین و جلوگیری از ازدحام جمعیت درون راستای كنترل و نظارت هر چه بیشتر بازدیدكنندگان یك درون خروجی به منظور گردشگران نصب شده است.<br />عبداللهی افزود: ترمـیم و احیـای انباری مخروبه غیرقابل استفاده درون این محل كه سبب تخریب دیوارها و راهروهای منتهی بـه تاریخی باغ شده بود، از دیگر دلایل ساخت در‌ جدید باغ فین است.<br /><br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />صاحبان آژانس های مسکن نیلی و رابینسون درون دبی بـه زندان افتادند !به جرم کلاه برداری:<br /><br />صاحبان آژانس های املاک نیلی ورابینسون درون دبی بـه زندان افتادند ! حتما بارها و بارها از طریق تلویزیون های کلاه بردار لوس انجلسی با این آژانس ها اشنا هستید افرادی کـه با شیـادی و همم دستی با این تلویزیون ها صد ها خانواده ایرونی رو از هستی ساقط ند با وعده وعید های دروغی از بی تفاوتی دولت ایران استفاده د و اینچنین کلا ه برداری انجام دادند !!<br />حبیب نیلی کلاه بردار بلفطره ای کـه از شیـادی هیچ کم نداشت و ندارد امروز درون زندان هست و اژانس رابینسون کـه حسین رضازاده درون اون تبلیغ مـیکرد !! حال حتما پرسید اقای رضا زاده مردمـی کـه به شما اطمـینان ند و زندگی خودشون رو از دست دادند چه حتما ند؟ جوابی دارید جناب وزنـه بردار.<br />البته لازم بـه ذکر هست که زندان افتادن اینان نـه بخاطر کلاه برداری از ایرانیـان هست بلکه مـی خواستند پول بانک های دبی رو هم بخورند کـه موقع فرار دستگیر شدند وگرنـه حکومت دبی هیچ ترتیب اثری بـه شکایت ایرانیـان درون هیچ زمـینـه ای نمـی دهد !!!!<br /> ایرانیـان کـه به دبی مـی آمدند به منظور خرید خانـه حتما تا چندین سال پول پرداخت مـید که تا خانـه ساخته شود کـه ساخته هم نمـیشد و در قراردادهایی کـه اینان درست مـید صدها راه فرار به منظور خود باقی مـی گذاشتند که تا در موقع شاکی شدن خریدار عملا هیچ کاری از دستش بر نمـی اید؟!<br />سیستم کشورهای عربی و در اینجا دبی این هست که فرد تصمـیم مـیگیرد و قانون وضع مـی کند یعنی اگه شیخ محمد حاکم دبی یـه روز از خواب بلند بشـه و حالش خوب نباشـه بدا بـه حال همـه بخدا همـین طور هست که مـیگویم اینجا هر روز یـه قانون داره روزی نیست کـه از مشکلات و گرفتاری های ایرانی ها اینجا نشنوی و نبینی !!!! بگذریم اونچه کـه منو ترغیب کرد کـه این مطلب رو بنویسم امروز صبح وقتی کـه داشتم از جلوی ساختمان اژانس املاکی کـه نیلی درون اونجاست مـی گذشتم خانواده ایرانی رو دیدم کـه هم نشسته بودنند و گریـه مـی د !!<br />از بابت کلاهی کـه بر سرشون رفته بود خونـه خودشون رو تو تهران فروخته بودنند داده بودند نیلی واسشون خونـه بخره .که اونـهم همـه رو خورده بود و گفته بود که تا سال دوهزارو دوازده خونـه بهتون تحویل داده مـیشـه بسیـار صحنـه تکان دهنده ای بود مـی خواستم ازشون عبگیرم دیدم درست نیست بهتر دیدم از این اژانس ها عبگیرم که تا بهتر متوجه بشید خواهش مـی کنم بـه دبی سفر نکنید نـه جایی واسه دیدن داره نـه اجناس ارزونی داره نـه شما رو تو خونـه خ پول دار مـی کنـه نـه بـه ایرانی احترام مـی زارند! نـه دبی نـه هیچ کشور عربی دیگه این رو بـه هر کی کـه مـی شناسید.<br /><br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />مبارک: رژیم تهران منطقه را بـه مرز جهنم پیش مـی برد:<br />رئیس‌جمـهوری مصر؛ جمـهوری اسلامـی را بـه دخالت درون امور منطقه و كشورهای عربی متهم كرد.پایگاه خبری بولتین گزارش داد، «حسنی مبارك»، رئیس‌جمـهوری مصر مدعی شد كه جمـهوری اسلامـی با هرگونـه صلح‌ و سازش دشمنی دارد و منطقه را بـه مرز جهنم پیش مـی‌برد.<br />وی درون ادامـه ادعاهای خود افزود: «آن‌ها آرزو دارند نفوذ و برنامـه‌های خود را بـه جهان عرب تحمـیل كنند و آتش عدم تعادل و ناهماهنگی را درون فلسطین و منطقه عربی بیفروزند.»<br />در ادامـه سخنان مبارك آمده است: «جمـهوری اسلامـی تصمـیم دارد از طریق عوامل خود، درون منطقه نفوذ كند که تا امنیت ملی مصر را بـه مخاطره اندازد، قوانین مرزی این كشور را نقض كند و ثبات ما را متزلزل كند.»<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br /><br />بان کی مون: حزب الله لبنان تهدیدی به منظور امنیت و ثبات لبنان:<br />دبیرکل سازمان ملل متحد درون گزارشی اعلام کرد کـه حزب الله لبنان و شبه نظامـیان مسلح درون این کشور همواره تهدیدی به منظور امنیت و ثبات لبنان بـه شمار مـی روند.<br />به گزارش رسیده، بـه نقل از خبرگزاری فرانسه، بان کی مون تحرکات حزب الله لبنان درون مصر و نوارغزه را شدیدا محکوم کرد.<br />بان کی مون اعلام کرد کـه تهدید حزب الله باعث ایجاد فضایی دلهره آور و خوفناک درون آستانـه انتخابات پارلمانی لبنان مـی شود کـه این امر به منظور امنیت و ثبات منطقه خطرناک و بر خلاف قطعنامـه 1559 شورای امنیت است.<br />دبیرکل سازمان ملل همچنین از سخنان اخیر سرکرده حزب الله لبنان کـه به طور علنی گفته بود شبه نظامـیان درون نوار غزه را مورد حمایت قرار مـی دهد ابراز نگرانی کرده است.<br /><br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />تهاجم نظامـی ارتش به منظور پاکسازی شبه نظامـیان طالبان:<br /><br />به گزارش خبرگزاری فرانسه از پیشاور، یکی از مقامات محلی پاکستان روز سه شنبه از جابجایی حدود سی هزار تن درون شمال غربی این کشور بـه علت تهاجم نظامـی ارتش به منظور پاکسازی شبه نظامـیان طالبان درون این منطقه، خبر داد.<br />مـیان افتخار حسین یک مقام محلی پاکستان درون یک کنفرانس خبری اعلام کرد سی هزار تن درون چند روز گذشته منطقه مـیدان را درون منطقه دیر پایین ترک کرده اند و ما درون حال اسکان این افراد درون دیگر مناطق هستیم.<br />نیروهای پاکستانی درون اوایل هفته جاری با حمایت هلیکوپترهای جنگنده، عملیـاتی را درون منطقه دیر پایین نزدیک دره سوات آغاز د کـه به کشته شدن حدود پنجاه شبه نظامـی منجر شده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />افزایش تلفات آنفلوآنزای خوکی درون مکزیک:<br /><br />همزمان با افزایش تلفات آنفلوآنزای خوکی درون مکزیک، تعداد موارد تایید شده این بیماری درون سایر کشورها هم رو بـه افزایش است.<br />مقام های مکزیکی مـی گویند بـه مرگ ۱۴۹ تن درون اثر ابتلا بـه آنفلوآنزای خوکی مشکوک هستند. وزیر بهداشت مکزیک مـی گوید تلفات این بیماری بین ۲۰ که تا ۵۰ سال سن داشته اند.<br />همزمان ۷۵ مورد تایید شده آنفلوآنزای خوکی درون کشورهایی مانند ایـالات متحده، کانادا، بریتانیـا، اسپانیـا و اسرائیل گزارش شده است. سازمان بهداشت جهانی روز دوشنبه درجه هوشیـاری مبارزه با همـه گیری خود را از سه بـه چهار افزایش داد. این افزایش بیـانگر مشاهده توانایی انتقال ویروس آنفلوآنزای خوکی از انسان بـه انسان هست و مـی تواند بـه همـه گیری درون جوامع منجر شود.<br />بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد نیز درباره همـه گیر شدن این بیماری هشدار داده است. درون این حال، آمریکا و اتحادیـه اروپا از شـهروندان خود خواسته اند که تا حد امکان از سفر بـه مکزیک خودداری کنند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />آنفلوانزای خوكی مـی تواند جان 120 مـیلیون تن را بگیرد:<br /> یک پروفسور بازنشسته دانشگاه وارنیك هشدار داده است، اگر ویروس آنفلونزای خوکی درون سراسر جهان پخش شود مـی تواند تاثیرات مرگ بار تری از آنفلوانزای 1918 اسپانیـا داشته باشد كه درون جریـان آن نزدیك بـه 50 مـیلیون تن درون كشورهای گوناگون جهان كشته شدند و شدیدترین آنفلوانزای تاریخ بشرنام گرفت.<br />پروفسور نیگل دیم ماك هشدار داده هست در صورت شیوع این ویروس درون جهان مـی تواند جان 120 مـیلیون تن را بگیرد. تاكنون بیش از80 تن جان خود را از دست داده اند و بیشترین تلافات را مكزیك داشته هست و این ویروس درون آمریكا ، اروپا و حتی نیوزیلند سرایت كرده است.<br />دو تن درون انگلستان كه از سفر مكزیك برگشته بودند بعلت ناخوشی درون بیمارستان بستری شده اند. درون مكزیك بیش از 1300 تن مشكوك بـه این ویروس بوده اند كه دو سوم از این تعداد رفع خطر از این ویروس شده اند. تاكنون 20 مرگ از این ویروس تأیید شده هست اما تلفات مـی تواند بیش از 81 تن باشد.<br />مدارس، موزه ها، كتابخانـه ها و سالن های تئاتر به منظور جلوگیری از آنفلوانزای خوكی درون مكزیك تعطیل شده اند. درون آمریكا 20 مورد درون نیویورك ، اوهایو، كانزاس و تگزاس گزارش شده است.<br />در نیوزیلند 10 دانش آموزی كه از سفر مدرسه ای مكزیك بـه نیوزیلند برگشته بودند مبتلا بـه این ویروس بوده اند. همچنین درون اسرائیل 1 مورد، فرانسه 4 مورد، اسپانیـا 3 مورد و كانادا 6 مورد گزارش شده است.<br /><br /><br /><br />هم مـیهنان با رسیدن بـه پایـان خبرهای امروز که تا گاهی دیگر بدرودپاینده ایران برقرار باد آئین ریشـه ای وکوبنده تندر</div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-32608322395402372832009-09-01T02:10:00.002+04:302009-09-01T02:14:04.313+04:30

خوش بـه حال شما کـه مسلمانید و مـی توانید زنان خود را بکشید

<div align="justify">پیک خبری تندر<br /><br />لیست های امروز<br /><br /><br />https://114.38. 130.218<br />https://114.47. 0.142<br />https://220.129 .161.50<br />https://220.129 .161.50<br />https://114.47. 0.142<br />https://122.120 .131.218<br /><br />به «تندر» بپیوندید، مسلح شوید!<br /><br />درود بیکران بـه شما فرزندان خوب آریـابوم، پادشاهان ایران<br />امروز نخستین روز امرداد 6373 شاهنشاهی<br />برابر با نخستین روز امرداد 1388 معاویـه ای<br />و برابربا 23 ژوئیـه 2009 مـیلادی است<br /><br />هم مـیهنان گرامـی بـه خبرهای رادیو تندر صدای انجمن پادشاهی ایران توجه فرمائید<br /><br />+ + + + + + + + +<br />حماسیـه بزرگ دیگری درون راه است:حماسه بزرگ دیگری درون راه است، 3 امرداد 1388 همـه با هم درون تظاهرات آرام خیـابانی شرکت مـی کنیم!<br />+ + + + + + + + +<br />مگر نمـی دانستی؟شکارچیـان به منظور صید خود بر بام ها دام گسترده بودند؟حال کـه نیستی،چه مـی کنی غم مادر را؟برادر را؟غم آزادی را؟تو رفتی و نیستی کـه ببینیبا رفتنت دوباره صاعقه افتاد بـه شـهر ماجهان کنون "سهراب" را با "ندا" ی دیگری مـی شناسد،<br />"ندای آزادی".در زیر خاک خشک، سراغ ریشـه را بگیرببین چگونـه جان دارد!کسی فرشته ی باران را، درآسمان بـه دار آویختهتا ریشـه ها جان نگیرند درون خاک خشک،اسکلت جهالت دهان گشوده، بـه نفرین تو و یـارانتفریـاد مـی شود آوازت، بزن بـه کوه!تا پژواکش کرکند گوش قاتلانت را.ما کـه مـی دانیم چه رازیست درون مرگت.در آسمان دو پاره مـی شود ابرو مـیگرید بر خاکتنشان "سبزت" را به منظور که بـه یـادگار نـهادیتا تو را بـه یـاد من اندازد؟<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />6 کشته و 30 زخمـی دریورش بـه زائران ایرانی:<br /> رئیس امور عتبات عالیـات سازمان حج و زیـارت رژیم اسلامـی گفت: حمله یک گروه تروریستی بـه زائران ایرانی کـه به صورت انفرادی بـه عتبات عالیـات اعزام شدند، 6 کشته و 30 مجروح بر جای گذاشت.<br />حسین اکبری گفت: این حادثه ساعت 23 سه شنبه درون نزدیکی خانقین درون مسیر خسروی بـه بغداد رخ داده است.<br />اکبری افزود: این گروه تروریستی بـه اتوبوس زائران شلیک کرده و در جریـان این حادثه تاکنون 6 نفر کشته و 30 نفر زخمـی شدند.<br />درآخرین گزارش ها آمار افراد کشته شده 7 تن و زخمـیان 31 تن اعلام شده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />ایجاد حکومت نظامـی درون برخی مناطق شـهر مشـهد:<br />روز سه شنبه 30ام تیرماه 1388 رژیم اسلامـی درون برخی نقاط شـهر مشـهد حکومت نظامـی غیر رسمـی ایجاد کرد. بنا بـه گفته شـهروندان شـهر مشـهد، نیروهای لباس شخصی و پلیس ضد شورش پیرامون دانشگاه فردوسی و داخل پارک ملت شـهر مشـهد حضور بسیـار گسترده و مشـهودی داشتند. همچنین حضور نیروهای گارد ویژه، انتظامـی، امنیتی و لباس شخصی درون خیـابان های امامت، باهنر، سجاد، راهنمایی، احمدآباد، بلوار وکیل آباد و مـیادین آزادی، راهنمایی، چهارراه آزادشـهر و بلوار معلم بسیـار مشـهود بود.<br />بنا بـه این گزارش این نیروها با تجهیزات کامل و به طور مشـهود از ظهر که تا ساعات پایـانی شب درون خیـابان ها حاضر بودند و به رهگذران این مناطق تذکر مـی دادند. بـه گفته یکی از شاهدان عینی درون خیـابان سجاد، ماموران اجازه توقف را بـه هیچیک از رهگذران حتی درون پیـاده رو ها نمـی دادند. و گروه های بیش از سه نفره را پراکنده مـی ساختند.<br />بنا براین گزارش نیروهای لباس شخصی حاضر درون پارک ملت و مـیدان آزادی شماری از رهگذران را بازداشت د. شمار بازداشت شدگان حدود 20 تن گزارش شده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />تجمع درون مـیدان هفت تیر:<br />روزسه شنبه 30 تیر، درون حال حاضر درون مـیدان هفت تیر كه محل تجمع بود اوضاع بـه شدت امنیتی است. هزاران تن درون مـیدان تجمع كردند كه گارد ضد شورش بـه سرعت وارد عمل شد و تجمع را بـه خشونت كشید.<br />همچنین افراد بسیـار زیـادی را هم بازداشت كردند. درون حال حاضر درون مـیدان هفت تیر و خیـابان های اطرافش حكومت نظامـی اعلام نشده برقرار هست زیرا هر جوانی را كه ببینند بـه شدت مورد ضرب و شتم قرار مـی دهند و بعد دستگیرش مـی كنند. همچنین افراد لباس شخصی موتور سوار با بی سیم درون خیـابان های اطراف هفت تیر بویژه خیـابان بهار شیراز و بهار مانور مـی دهند و ایجاد رعب و وحشت مـی كنند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />گزارشی از تجمع درون مـیدان هفت تیر:<br />سه شنبه 30 تیرماه مـیدان 7 تیر: حضور گسترده نیروی امنیتی - انتظامـی رژیم اسلامـی، خبر از ترس و وحشت و نگرانی رژیم اسلامـی از مردم مـی دهد. چندین لباس شخصی از مردم فیلم برداری مـی کنند، درون حالی کـه صورت های خود را بسته اند، درون یک سوی مـیدان موتورهای خود را پارک کرده، و در کنار پیـاده روها ایستاده اند. لباس شخصی ها با موتور درخیـابان ها ویراژ مـی دهند. امروز حضور زنان خیلی بیشتر است!<br />در تمامـی مـیدان 7 تیرو خیـابان های پیرامون آن بـه هیچ عنوان بـه رهگذران پروانـه ی توقف نمـی دهند، حتی پروانـه توقف رهگذران درون برابر ویترین مغازه ها داده نمـی شود، درون مترو هم نمـی گذارندی بایستد، شماری از زنان کـه در ایستگاه اتوبوس نشسته بودند را بلند د و گفتند امروز اتوبوس ها کار نمـی کنند.<br />شماری ون کنار مـیدان پارک شده کـه مزدوران زن درآنـها مستقر شده اند، بیش از 100 موتور و 50 ماشین نیروی انتظامـی، یگان امداد و حتی نیروهای مبارزه با مواد مخدر را نیز هم بـه عنوان نیروی کمکی فراخوانده اند.<br />گفته مـی شود؛در مـیدان هفت تیر صدها تن نیروهای امنیتی به منظور جلوگیری از تجمع حضور داشتند، کـه نیرو هایی با لباس سبز رنگ نیز افزوده شدند، آنـها وحشیـانـه مانند سگ های هار بـه مردم یورش مـی آوردند و دشنام های بسیـار زشتی نیز بـه زبان مـی آوردند.<br />پس از مدتی نیرو های موتوری و نیروهایی با مـینی بوس آمدند و پس از نیم ساعت نوبت لباس پلنگی ها بود کـه به مردم یورش ببرند.<br />از بالای پل عابراز مردم فیلم مـی گیرند ومردم نمـی ترسند، یک خانم مـی گفت ببینین ما از سگ هار نمـی ترسیم ما واکسن هاری زدیم!ماموران لباس شخص با زدن ریش ها بین مردم عادی تردد مـی کنند ولی صدای بیسم هایشان آنـها را لو مـی دهد.<br />مغازه ها درون حال پایین کشیدن کرکره های خود هستند، لحظه بـه لحظه جمعیت معترض بیشتر مـی شود، از مـیدان 7 تیر که تا خیـابان پهلوی هر 5 قدم 3 نیروی ایستاده اند.<br /> لباس شخصی ها نیز درون مـیان مردم فراوان بودند. بسیـاری از نیرو ها را درچند خانـه یـا مکان فرهنگی نگهداشته بودند. مثل "هیئت فرهنگی خمـینی درون شرق مـیدان" نیرو های سبز پوش بـه رهگذران یورش آوردند و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.<br />آنـها وحشیـانـه زنان را مورد ضرب و شتم قرار مـی دادند، مردم را پراکنده مـی ساختند، اما آنـها دوباره جمع مـی شدند.<br />شیرزنان دلاور امروز حضور گسترده ای داشتند، زنان امروز دو برابر مردان بودند.<br />یـادآوری مـی شود؛ مردم ایران بـه هر بهانـه ای تلاش مـی کنند که تا با حضور گسترده خود، درون اعتراضات خیـابانی علیـه رژیم ننگین اسلامـی شرکت نمایند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />اعتراضات و درگیری ها درون نقاط گوناگون تهران:<br />اعتراضات و درگیری ها درون نقاط گوناگون و یورش وحشیـانـه نیروهای سرکوبگر بـه مردم پایتخت.بنابه گزارشات رسیده روز سه شنبه 30 تیرماه درون مـیدان 7 تیر و مناطق مرکزی تهران، از ساعت 17:00 مردم تهران از مناطق گوناگون بسوی مـیدان 7 تیر روانـه شدند و علاوه بر مـیدان 7 تیر درون بیشتر مناطق مرکزی حضور داشتند. مردم و بویژه جوانان بـه صورت گروه های چند صد نفری جمع مـی شدند و اقدام بـه شعارهای مانند "مرگ بر دیکتاتور"، "ایرانی مـیمـیرد ذلت نمـی پذیرد" و شعارهای دیگر را سر مـی دادند. وقتی کـه با یورش ماموران روبرو مـی شدند با آنـها درگیر و پس از آن پخش مـی شدند و در نقطه ای دیگر دوباره اعتراضات و درگیری ها را ادامـه مـی دادند. عمده اعتراضات درون مـیدان 7 تیر، مـیدان پهلوی، مـیدان انقلاب، و سایر مناطق دیگر مـی باشد.<br />نیروهای سرکوبگر کـه از گارد ویژه، سپاه پاسداران، بسیج و لباس شخصی ها درون تمامـی مناطق مرکزی بصورت گسترده ای حضور دارند. آنـها بصورت 10 متر بـه 10 متر درون مـیادین و خیـابان ها آرایش بسته بودند. همچنین ماموران گارد ویژه کـه سوار بر موتور هستند و بصورت گله ای درون خیـابان های اصلی و مـیادین مانور مـی دهند، بـه مردم یورش مـی برند و آنـهارا آماج باتوم های خود قرار مـی دهند. انبوهی از خودروهای نیروهای سرکوبگر درون خیـابان ها و مـیادین اصلی شـهر مستقر هستند. خیـابان های مرکزی شـهر بصورت یک حکومت نظامـی اعلام نشده است.<br />نیروهای سرکوبگر بـه مردم و جوانان وحشیـانـه یورش مـی برند و آنـها را آماج باتوم های خود قرار مـی دهند. آنـها از حرکت چند نفری با هم وحشت دارند و با مشاهده ی حرکت های چند نفری مردم و جوانان بسوی آنـها یورش مـی برند و افراد را مورد ضرب وشتم قرار مـی دهند. با هر یورش نیروهای سرکوبگر بسوی مردم و ضرب وشتم یـا دستگیری آنـها باعث سر شعارهای مرگ بر دیکتاتور از نقاط گوناگون مـی شود. تاکنون شمار زیـادی درون اثر ضربات باتوم زخمـی شده اند و افراد بی شماری نیز دستگیر و به نقاط نامعلومـی منتقل گردیده اند. طبق معمول سرکوبگران دستگیر شدگان را ابتدا بـه زندان کهریزک (اردوگاه مرگ)، کلانتری 148، آگاهی شاپور، ستاد پیگیری وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه جهت شکنجه ی وحشیـانـه منتقل مـی کنند. مکان هائی کـه درآنجا تاکنون شمارزیـادی زیر شکنجه جان باخته اند. این اعمال غیر انسانی و جنایت علیـه بشریت بدستور علی ولی فقیـه رژیم اسلامـی صورت مـی پذیرد.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />گزارش دیگری از درگیری های مردم پایتخت با مزدوران رژیم اسلامـی:<br />روز سه شنبه و تا پاسی از شب تهران از هر لحاظ غوغا بود. تظاهرات بـه طور گسترده بـه نقاط گوناگون شـهر كشیده شده بود و برابرگزارش ها درون منطقه افسریـه نیزدرگیری مـیان مردم و نیروهای انتظامـی شكل گرفت كه یك كیوسك نیروی انتظامـی توسط جوانان بـه آتش كشیده شد.<br />در سعادت آباد و پونك هم مردم درون جلوی فروشگاه شـهروند تجمع كرده بودند كه پلیس بـه دلیل كمبود نیرو و گسیل كردن همـه نیروهایش بـه مناطق مركزی مردم که تا یك ساعت درون وسط مـیدان پونك شعار مـی دادند و بحث و گفتگوی سیـاسی مـی كردند.<br />همچنین شعار ها امشب بر روی پشت بام بسیـار بیشتر از شب های پیشین بود و شعار ها تند تر و خشن تر شده بود و بیشتر بـه جای الله اكبر شعار های مورد خطاب بـه احمدی نژاد، و حكومت سر داده مـی دادند.<br />و درون ساعت های پایـانی شب جوانان دلیر مناطقی از تهران مانند گیشا و سهروردی و مناطق دیگر بـه صورت دسته جمعی اقدام بـه شعار نویسی بر روی دیوار ها كردند كه درون حال حاضر درون این مناطق شعار های مرگ بر و مرگ بر جمـهوری اسلامـی بـه وفور بـه چشم مـی خورد.<br />بزودی اعتراضات و اقدامات جوانان پایتخت برعلیـه رژیم ستمگر اسلامـی بـه سایر شـهرهای دیگر نیز گسترش مـی یـابد.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />تجمع اعتراضی درون مـیدان تیر، مردم حاضر، مامورین خسته:<br />تجمع بعدی: روز تحلیف احمدی نژادروز سه شنبه درون مـیدان 7 تیر، هزاران تن از معترضان، به منظور چندمـین بار بـه خیـابان هاآمدند و با تجمع و شعار، اعتراض خود رابه وضعیت موجود بـه نمایش گذاشتند. تظاهر کنندگان کـه عمدتا دستبند و یـا سربند های سبز پارچه ای داشتند و عهایی از مـیر حسین را حمل مـی د،در این تظاهرات بار دیگر فریـاد "مرگ بر دیکتاتور" سردادند.<br />ده ها هزار تن از معترضین، از حدود ساعت 17در اطراف مـیدان هفت تیر تجمع د؛ این درون حالی بود کـه به روال یک ماه گذشته، خیـابان های تهران درون اشغال ماموران امنیتی، نظامـی، انتظامـی و لباس شخصی بود کـه به ویژه حد فاصل خیـابان کریم خان، از مـیدان هفتم تیر که تا مـیدان ولی عصر و در ادامـه که تا مـیدان انقلاب را اشغال کرده بودند.<br />ماموران همچنین درون خیـابان های مفتح، بهار و مدرس ـ درون شمال و جنوب مـیدان هفت تیرـ موضع گرفته و آماده سرکوب بودند. ظهر دیروز سردار رادان، رئیس نیروی انتظامـی شـهر تهران هم درون گفت و گو با خبرگزاری های دولتی ـ امنیتی از جمله فارس، ایسنا، مـهر و ایرنا اعلام کرده بود: "شایعاتی مبنی بر برگزاری تجمع درون تهران بـه گوش مـی رسد. وظیفه پلیس برخورد با تجمع های غیر قانونی هست و با این تجمع نیز برخورد خواهد شد".<br />تجمع دیروز هم مانند دیگر تجمعات اخیر، خودجوش و مردمـی بود و مـیر حسین و مـهدی ، درون مورد برگزاری آن اطلاعیـه ای نداده واعلام نکرده بودند کـه در تجمع حضور خواهند یـافت. با این حال گروه عظیمـی از مردم درون این تجمع حاضر شدند و به گفته ناظران، تعداد آنان با تجمع بهارستان قابل مقایسه بود.<br />مردم از حدود ساعت 17 درون دسته های دو یـا سه نفره و گاهی هم بـه تنـهایی به منظور پیوستن بـه این تجمع خودجوش، کـه خبر برگزاری آن درون فضای مجازی داده شده بود، راهی مـیدان هفت تیر شدند.از ساعت پنج و نیم بـه بعد بود کـه ماموران بـه رفت و آمد ها حساس شدند و در مقام مقابله باآن و متفرق مردم برآمدند.<br />آنچه دیده مـی شد این بود کـه حضور مردم درون پیـاده رو شرقی مـیدان هفتم تیر، پارک مـیدان و نیز درون پیـاده رو جنوبی مـیدان و مقابل خیـابان مفتح جنوبی بسیـار زیـاد تر از حد معمول بود و به تجمع شباهت داشت. از این رو ماموران ضد شورش کـه لباس سیـاه ضد ضربه بـه تن داشتند و مجهز بـه کاسکت، باتوم، سپر و ماسک ضد گاز بودند، درون چند نوبت با هجوم بـه سمت مردم سعی د آنـها را پراکنده کنند. اما مردمـی کـه پراکنده مـی شدند بـه سمت دیگر مـیدان هجوم مـی بردند. آنـها از جنوب مـیدان بـه شرق مـی رفتند و در آنجا زیر تابلوی دفتر روزنامـه کلمـه سبز جمع مـی شدند. با جمع شدن مردم درون این نقطه، ماموران بـه مقابل مسجد الجواد هجوم مـی بردند و به جمع مردم حمله مـی د، اما مردم یـا بـه سمت خیـابان بهار و بزرگراه مدرس مـی دویدند، یـا درون پارک غرب مـیدان مستقر مـی شدند و یـا راه مـیدان ولی عصر را درون پیش مـی گرفتند و سپس از پل عابر پیـاده بـه سمت جنوب خیـابان کریم خان مـی رفتند و دوباره بـه مـیدان هفت تیر باز مـی گشتند.<br />این تعقیب و گریز و بازگشت دوباره، به منظور ساعت ها درون مـیدان تکرار شد، بـه گونـه ای کـه ماموران آشکارا خسته بـه نظر مـی رسیدند. آن هم درون حالیکه برخی از آنان کوله های سنگینی بـه پشت داشتند کـه بعد مشخص شد محتوی گاز اشک آور است.<br />بعضی از مامورین کـه خستگی از صورت و رفتار آنان مـی بارید، بـه فرماندهان خود بد و بیراه مـی گفتند. بـه ویژه آنکه این ماموران با لباس ضخیم، سنگین و کلاه درون هوای 42 درجه ای تهران بـه شدت تحت فشار بودند. بـه همـین دلیل برخی از آنان حتی حالی به منظور ضرب و شتم نداشتند، درون حالیکه مامورانی کـه با لباس پلنگی و یـا لباس شخصی حضور داشتند بـه معترضین دشنام مـی دادند و باگفتن الفاظ رکیک بـه مردم توهین مـی د. همـین مامورین چند بار با باتوم و گاز اشک آور بـه مردم یورش بردند؛ بـه ویژه درون ابتدای بزرگراه مدرس و پارک مـیدان هفتم تیر کـه این مساله چند بار تکرار و چندین گاز اشک آور نیز شلیک شد.<br />در برابر، مردم نـه تنـها احساس خستگی نمـی د، بلکه درون هر بازگشت، با نیروی تازه ای بـه شعارمـی پرداختند. جالب اینکه درون این حرکت اعتراضی نیز حضور زنان و افراد سالخورده چشمگیر بود. آنـها کـه طی تجمع های دو ماه گذشته، راه های جدیدی به منظور مقابله با این نیروهاآموخته اند، این بار هم بـه شیوه ای فرسایشی هم ماموران را بـه دنبال خویش مـی کشاندند و هم بـه مضروبین کمک مـی د. درون این مـیان چند زن مـیانسال، ماسک های معمولی هوا را کـه آغشته بـه سرکه کرده بودند، مـیان جمعیت توزیع مـی د و مـی گفتند از این ماسک نفس بکشید که تا چشمتان نسوزد.<br />جمعیت معترض با این تعقیب و گریز که تا ساعت ها درون مـیدان هفت تیر حضور داشت و عاقبت حدود ساعت 8 از حجم آن کاسته شد. این نکته نیز دیگر بـه یک عرف تبدیل شده هست که تجمعات قبل از تاریکی هوا خاتمـه یـابد که تا ماموران نتوانند با استفاده از خاموشی تعداد بیشتری را بازداشت کنند.<br />در تجمع دیروز مـیدان هفت تیر تعداد زیـادی تیر هوایی هم شلیک شد. تیر هایی هم از اطراف مـیدان شلیک شد کـه هوایی بودن آن هنوز معلوم نیست. همچنن تعدادی نیز بازداشت شدند. بازداشت حداقل 10 نفر توسط معترضین مشاهده شده هست اما هنوز مراجع رسمـی هیچ آماری را اعلام نکرده اند.<br />تظاهرات بزرگ معترضان درون روز تحلیف احمدی نژاد:به گزارش رسیده؛ حامـیان و اعلام کرده اند کـه تجمع بزرگ و سراسری آنان درون اعتراض بـه نتیجه انتخابات 22 خرداد، درون روزی هست که مراسم تحلیف احمدی نژاد برگزار خواهد شد و محل تجمع هم مـیدان بهارستان خواهد بود. از این رو نیروهای امنیتی و نظامـی درون تهران بصورت 24 ساعته درون آماده باش کامل هستند و تا اطلاع ثانوی تمام مرخصی ها لغو شده است. حتی بـه فرماندهان کل لشکرهای سپاه و فرماندهای نیروی انتظامـی دستور داده شده که تا اطلاع ثانوی، شب ها نیز درون محل خدمت خود باشند.<br />پیش تر اعلام شده بود مراسم تحلیف احمدی نژاد بین روزهای 11 که تا 15 مرداد ماه برگزار خواهد شد.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br /> بازداشت چند تن از اعضای جبهه ملی ایران:<br />بنا بـه گزارش های رسیده دکتر حسین مجتهدی عضو شورای پژوهشی و عزت زاده و قادری از اعضای شورای دانش آموختگان جبهه ی ملی ایران درون مـیدان ۷ تیر بازداشت شدند. گفته مـی شود بـه جز این افراد برخی دیگر از اعضای این جبهه نیز دستگیر گردیده اند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br /> استاندار تهران: همـه افرادی كه حتما آزاد مـی‌شدند، آزاد شده‌اند!:<br /> استاندار تهران با اشاره بـه بازداشت‌های انجام‌شده درون تجمعات اخیر گفت:«افرادی كه جرم آن‌ها توسط مراجع قانونی تایید شود با افرادی كه درون مراحل اولیـه آزاد مـی‌شوند، فرق دارند.»<br />وی یـادآور شد: «همـه افرادی كه حتما آزاد مـی‌شدند، که تا كنون آزاد شده‌اند و تعدادی نیز كه جرم مشـهود و ثابت‌شده داشته‌اند، قانون بـه تخلف آن‌ها رسیدگی مـی‌كند.»<br />استاندار تهران درون پایـان درون پاسخ بـه پرسشی درباره تعداد بازداشت‌شدگان از ابتدای شروع تجمعات بعد از انتخابات تاكنون، تصریح كرد:«اطلاع دقیقی از تعداد كل این افراد ندارم، !!! اما بعد از بررسی‌های دقیق این تعداد را اعلام خواهیم كرد.»<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />شعارنویسی برعلیـه ملای جنایتکار خامنـه ای:<br />بنابر گزارش و تصاویر دریـافتی، جوانان دربسیـاری از نقاط پایتخت اقدام بـه نوشتن شعار مرگ بر و مرگ بر جمـهوری اسلامـی بر روی دیوارهای شـهر نمودند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />مردم ایران تماشاگر پرپر شدن نوجوانان خود هستند:<br />یک نوجوان۱۷ ساله دیگر بـه نام مـیثم عبادی درون ۲۳ خرداد بـه ضرب گلوله مزدوران رژیم اسلامـی کشته شده است.خانواده مـیثم عبادی از کشته شدن فرزند خود درون روز ۲۳ خرداد درون فلکه صادقیـه تهران خبر دادند. مـیثم عبادی فرزند عسگر درون حالی‌ کـه از محل کار خود از یک فرش فروشی بـه خانـه بر مـی گشت درون فلکه صادقیـه از ناحیـه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به علت خونریزی بسیـار زیـاد درون خیـابان جان باخته است. پیکر این نوجوان ۱۷ ساله درون بهشت زهرا دفن شده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />اطلاعات تازه درون مورد کشته شدن مسعود هاشم زاده درون روز ۳۰ خرداد:<br /> مسعود هاشم زاده، جوان ۲۷ ساله ای هست که درون ناآرامـی های ۳۰ خرداد ماه درون محدوده خیـابان شادمان و نصرت درون تهران بـه ضرب گلوله مزدوران رژیم اسلامـی کشته شد. مـیلاد هاشم زاده برادر کوچکتر مسعود مـی گوید زمان مرگ مسعود فقط پدرش و او درون تهران بودند و بقیـه خانواده درون شمال زادگاه پدری مسعود بـه سر مـی بردند.<br />به این ترتیب مسعود هاشم زاده یکی دیگر از کشته شدگان ناآرامـی های اخیر هست که نام و شیوه کشته شدنش درون رسانـه ها مطرح مـی شود.<br /> پیش از این ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی، یعقوب بروایـه و محمد کامرانی از جمله کشته شدگان حوادث اخیر بودند کـه نامشان درون رسانـه ها مطرح مـی شود.<br />مـیلاد با اشاره بـه اینکه مسعود ساعت شش بعداز ظهر روز ۳۰ خرداد به منظور دیدار با یکی از دوستانش درون اطراف منزل بـه خیـابان شادمان مراجعه کرده بود، مـی گوید: "زمانی کـه به خانـه رسیدم پدرم تنـها بود و من قبل از رسیدن بـه خانـه درگیری ها و شلوغی ها را دیده بودم، نگران شدم و به سوی خانـه دوستش رفتم، بـه چهار راه نصرت داخل خیـابان شادمان کـه رسیدم دیدم صدای تیر مـی آید و یک سری تیر خورده اند."<br />به گفته مـیلاد درمانگاهی درون آن محل وجود داشت کـه مجروحان و زخمـی ها را بـه آنجا مـی بردند. برادر کوچک مسعود هاشم زاده ادامـه مـی دهد: "زمانی کـه به درمانگاه رسیدم از روی ساعت، انگشتر و لباس مسعود، او را شناختم و از دیدن صحنـه جا خوردم."از آنجایی کـه اقوام درجه یک مسعود هاشم زاده درون تهران نبودند، قرار بر این مـی شود کـه پیکر او را بـه زادگاهش درون شمال ایران درون اطراف رشت منتقل کنند. مـیلاد با اشاره بـه درگیری های زیـادی کـه در آن زمان درون تهران بوده هست مـی گوید: "دنبال آمبولانس ولی اصلا آمبولانسی به منظور انتقال مسعود نبود. درون این رفت و آمدها پسر صاحبخانـه گفت کـه او با ماشین شخصی اش بـه شـهرستان مـی برد. دکتری هم کـه آنجا بود گفت به منظور انتقال بـه شـهرستان گواهی فوت مـی نویسد."<br />مـیلاد هاشم زاده و پسر صاحبخانـه با ماشین شخصی پیکر مسعود را بـه شـهرستانی درون حوالی رشت مـی برند، مـیلاد هاشم زاده اضافه کرد:" ساعت پنج و نیم صبح یک شنبه بـه زادگاه خود سمت رشت رسیدیم. شبانـه برادر و پسر هایم را درون جریـان گذاشتم کـه مسجد آماده کنند، شورای محل و بستگان و اهالی محل بودند."<br />مـیلاد ادامـه داد: "زمانی کـه ما رسیدیم بـه ما گفتند مسعود را نمـی توانیم درون آنجا خاک کنیم، دلیلش را کامل نبودن مجوز اعلام د. بـه ما گفتند مسعود حتما به پزشکی قانونی و علت فوتش کاملا مشخص شود. بعد از آن من و راننده ماشین را به منظور بازجویی بـه آگاهی بردند کـه چرا این اتفاقات رخ داده هست و که تا ۴۸ ساعت بعد بازداشت بودیم. نگذاشتند من درون مراسم خاکسپاری برادرم شرکت کنم."<br />به گفته برادر کوچک مسعود هاشم زاده درون گواهی فوت از طرف پزشکی قانونی نوشته شده است، اصابت گلوله بـه قلب و ریـه، پارگی ریـه و خونریزی داخلی و خارجی شدید.<br />مـیلاد درون بخش دیگری از این گفت و گو با اشاره بـه ایجاد محدودیت هایی به منظور خانواده هاشم زاده مـی گوید: "بعد از روز ۳۱ خرداد کـه مراسم تشییع انجام شده کـه من نبودم، خانواده ما بـه خانـه بستگان مـی روند و ما هم آزاد شدیم. روز یک تیرماه بود کـه برای مراسم سوم مسعود آگهی زدیم و به دنبال حجله و مراسم بودیم. بـه محض پخش اعلامـیه مطلع شدیم آمدند و اعلامـیه را کندند. شب هم تماس گرفتند کـه مـی خواهید مراسم برگزار کنید. که تا زمانی کـه علت فوت مسعود مشخص نشده حق برگزاری مراسم را ندارید."<br />روز بعد از این تماس خانواده هاشم زاده به منظور یـافتن علت عدم برگزاری مراسم مراجعه مـی کنند اما بـه گفته مـیلاد هاشم زاده توضیح خاصی بـه آنـها داده نمـی شود. آقای هاشم زاده افزود: "آنـها گفتند اگر مراسم بگیرید هم به منظور خود و هم خانواده سخت مـی شود. خیلی زودتر بروید تهران و نمانید."<br />خانواده هاشم زاده با امضای تعهدی اجازه پیدا مـی کنند کـه بدون برگزاری مراسم بر سر خاک بروند و تجمعی بـه هیچ عنوان شکل نگیرد.خانواده هاشم زاده با خانواده سهراب اعرابی یکی دیگر از کشته شدگان حوادث اخیر ملاقات داشتند. همچنین مـیرحسین و تعدادی از اعضای ستاد او به منظور دلجویی از خانواده هاشم زاده بـه دیدار آنـها رفته اند. مادران صلح و مادران عزادار نیز با مادر مسعود هاشم زاده دیدار د.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />نام های شمار دیگری از دستگیرشدگان روزهای اخیر:<br />بنابه گزارشات رسیده از تهران، درون اعتراضات روز گذشته درون تهران تعدادی زیـادی دستگیر و به بازداشتگاهها ی مختلف منتقل شدند.روز گذشته 30 تیر ماه اعتراضاتی درون نقاط مختلف تهران روی داد کـه عمده اعتراضات درون مـیدان7 تیر و خیـابان های منتهی بـه آن بوده همچنین نقاط مرکزی تهران محل اعتراضات مردم بود.<br />در درگیریـهای مردم تهران، درون خیـابان ها شماری کـه با باتوم مورد ضرب وشتم قرار گرفته زخمـی شدند کـه در بین آنـها شماری از ان و زنان جوان دیده مـی شد. نیروهای سرکوبگر همچنین شماری را دستگیر و به بازداشتگاه های کهریزک (اردوگاه) مرگ، کلانتری 148، ستاد پیگیری وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران منتقل د. بنابه گفته ی شماری از دستگیر شدگان کـه اخیرا آزادی شده اند، احمدرضا رادان، جانشین فرمانده‌ی نیروی انتظامـی همراه با شماری از افرادش درون اردوگاه مرگ کهریزک حاضر مـی شود و شخصا دستگیر شدگان را مورد شکنجه قرار مـی دهد. بازداشتگاه کهریزک از مخوفترین شکنجه گاه های موجود مـی باشد و تاکنون شمار زیـادی درون آنجا زیر شکنجه جان باختند.<br />شماری از افراد كه روزسه شنبه بازداشت شده اند بـه كهریزك و كلانتری 148 انتقال داده شده اند، شماری از آنان شب گذشته با خانواده های خود تماس گرفته اند و محل نگهداری خود را گفته اند اما از محل نگهداری انبوهی ازدستگیر شدگان خبری درون دست نیست.<br />نام های شماری از بازداشت شدگان رویدادهای اخیر بـه آگاهی مـی رسد:<br />1- كاوه شیخی 23 ساله فوق دیپلم عمران روز پنجشنبه 18 تیر درون امـیر آباد بازداشت و پس از انتقال بـه كهریزك بـه بند 240 اوین منتقل شده است. اما ماموران رژیم اسلامـی روز آدینـه 26 تیربه منزل نامبرده یورش آوردند و وی را بار دیگر دستگیر نمودند.<br /><br />2- سجاد عبدی 21 ساله دانشجوی كامپیوتر روزآدینـه 26 تیر درون پهلوی بازداشت و به كلانتری 148 منتقل و در اوین زندانی است.<br /><br />3- حمـید تاك 26 ساله دانشجوی فوق لیسانس عمران روز پنجشنبه 18 تیر درون خیـابان سینا بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.<br /><br />4-نازی كلانتری 27 ساله لیسانس حقوق روز پنجشنبه 18 تیر بازداشت و دراوین زندانی است.<br /><br />5- ابراهیم قنبری 54 ساله بازنشسته روز پنجشنبه 18 تیر درون انقلاب بازداشت و در اوین زندانی شده است.<br /><br />6- سهیل قهرمانی 24 ساله روز آدینـه 26 تیر بازداشت و زمان تماس با خانواده بـه كهریزك منتقل شده بود، اما اكنون مكان نگهداری وی نامشخص است.<br /><br />7- رضا گودرزی 28 ساله سه شنبه 30 تیر درون هفت تیر بازداشت و به آگاهی 148 انقلاب منتقل شده است.<br /><br />8- مـهدی مـیر كریمـی 30 ساله كارمند شـهرداری روزشنبه 30 خرداد درون آزادی بازداشت و به اوین منتقل شده است.<br /><br />9- شـهاب نظری 19 ساله دیپلم شنبه 30 خرداد درون مقابل دانشگاه صنعتی شریف توسط نیروهای گارد با ضربات باتوم زخمـی و سپس بازداشت و در حال حاضر درون اوین زندانی است. خانواده وی از تندرستی او همچنان بی خبر هستند.<br /><br />10- رحیم هاشم پور 28 ساله لیسانس نرم افزار سه شنبه 30 تیر درون كریم خان بازداشت و به كلانتری 148 منتقل شده است.<br /><br />11- مسعود مردانی 27 ساله دیپلم نقشـه كشی روز آدینـه 26 تیر درون پهلوی بازداشت و دراولین زندانی شده است.<br /><br />12- هادی یزدانی 21 ساله دانشجوی مكانیك روز آدینـه 26 تیر درون انقلاب بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.<br /><br />13- امـیر جوادی 27 ساله فوق دیپلم عمران یكشنبه 24 خرداد درون فاطمـی بازداشت و در اوین زندانی شده است.<br /><br />14- پویـان محمدی 20 ساله دیپلم پنجشنبه 18 تیر درون كارگر بازداشت و دراوین زندانی است.<br /><br />15- زهرا باقری 24 ساله پنجشنبه 18 تیر درون انقلاب بازداشت و در اوین زندانی شده است.<br /><br />16- پیمان حسینی 27 ساله دیپلم شغل آزاد چهارشنبه 3 تیر درون فردوسی بازداشت و به كهریزك منتقل شده و درحال حاضر درون اوین زندانی است.<br /><br />17- علی نوذری 31 ساله لیسانس حسابداری و كارمند شنبه 30 خرداد درون آزادی بازداشت و به اوین منتقل شده است.<br /><br />18- احمد علی سراجی 18 ساله روز آدینـه 26 تیر درون انقلاب بازداشت و دراوین زندانی شده است.<br /><br />19- امـین صابر 22 ساله لیسانس كشاورزی پنجشنبه 18 تیر درون امـیر آباد بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.<br /><br />20- امـیر حسنی 25 ساله فوق دیپلم عمران پنجشنبه 18 تیر درون انقلاب بازداشت و به كلانتری 148 منتقل ودرحال حاضر درون اوین زندانی است.<br /><br />21- بیژن جلیلی 22 ساله سه شنبه 30 تیر درون مـیدان هفت تیر بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.<br /><br />22- محسن جهانگیر 29 ساله پنجشنبه 18 تیر بازداشت و اکنون درون اوین زندانی است.<br /><br />22- بابك دستجردی 28 ساله شغل آزاد شنبه 30 خرداد هنگام سر شعار الله اكبر درون پشت بام، نیروهای لباس شخصی بـه منزل آنـها یورش و او را بازداشت كرده اند.<br /><br />نیروهای سرکوبگر گارد ویژه، سپاه پاسداران، بسیج و لباس شخصی های کـه بصورت گسترده درون خیـابان ها مستقر شده بودند و یک حکومت نظامـی اعلام نشده ای را برپا کرده بودند. بسوی مردم یورش مـی بردند و آنـها را آماج باتوم های خود قرار مـی دادند. این نیروهای سرکوبگر تحت امر علی ولی فقیـه رژیم اسلامـی هستند و به دستور مستقیم او عمل مـی کنند. علی روز 29 خرداد دستور سرکوب خونین مردم ایران را صادر کرد کـه تاکنون منجر بـه کشته و زخمـی شدن صدها تن و دستگیری هزاران تن از فرزندان ایران شده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br /> خواهان ادامـه اعتراض ‌های مدنی شد:<br />مـهندس بامداد روز چهارشنبه درون دیدار با گروهی از مدیران رسانـه‌ها، اساتید دانشگاه و روزنامـه‌نگاران بر ادامـه پیگیری مدنی مطالبات تاكید كرد و از همـه مردم خواست که تا در این راه بر تدبر و تدبیر تكیـه كنند.<br />وی گفت : چون از این بعد با دولتی سر و كار داریم كه نخبگان تمایلی به منظور كار كردن درون این دولت ندارند و از سوی دیگر دولت نیز تمایلی به منظور استفاده از تجربه نخبگان ندارد، این یعنی فقدان كارآمدی و مشروعیت كه هم مـی‌تواند مشكلات داخلی را افزایش دهد و هم زمـینـه رشد مشكلات خارجی را دامن بزند.<br />مـیرحسین تصریح كرد: درون این شرایط تحركات نمایشی دولت نیز نمـی‌تواند جوابگوی حل مشكلات باشد و بدون شك پیـامد فعالیت‌های دولت بخش‌های زیـادی از نظام را درون تیررس اتهامات قرار مـی‌دهد. به منظور همـین تنـها شانسی كه به منظور برون رفت از این بحران وجود دارد اهمـیت بـه علاقه مردم است؛ علاقه‌ای كه با جمع شدن حس اعتراض‌های مدنی درون كنار تدبر مـی‌تواند زمـینـه شكوفایی سیـاست را درون آینده مـهیـا كند.<br /> گفت: راه برون‌رفت از بحران‌های موجود بازگشت بـه خواست واقعی مردم است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />ادامـه اعتراض خانواده های دستگیرشدگان درون مقابل اوین:<br />ادامـه اعتراضات خانواده های دستگیر شدگان درون مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب.بنابه گزارشات رسیده از مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین خانواده های دستگیر شدگان اخیر به منظور مطلع شدن از وضعیت وشرایط عزیزان درون بند و آزادی آنـها تجمع د و به بی اطلاعی وادامـه بازداشت آنـها اعتراض د.<br />خانواده های دستگر شدگان امروز 31 تیر از ساعت 8 صبح که تا 12 بعد از ظهر حدود 100 نفر از خانواده ها درون بیرون و داخل دادگاه انقلاب بـه انتظار اعلام اسامـی عزیزانشان به منظور تعیین كفالت و آزادی تجمع كردند. ساعت 9:35 نام های 25 تن به منظور تعیین كفالت اعلام شد. به منظور اكثر دستگیر شده ها قرار كفالت 10 مـیلیونی صادر شده كه به منظور این مبلغ كفالت ، خانواده ها حتما 2-3 فیش حقوقی تهیـه كنند اكثرا به منظور تهیـه فیش حقوقی مشكل دارند و مجبور مـی شوند به منظور آزادی عزیزانشان سند منزل خود و یـا بستگان خود را بـه عنوان وثیقه درون اختیـار دادگاه انقلاب بگذارند.<br />امروز درون داخل دادگاه انقلاب بـه خانواده هایی كه درون انتظار اعلام اسامـی بودند مـی گفتند اگر اسم فرزندتان درون لیست هست برو دنبال فیش حقوقی و وثیقه درون غیر اینصورت اینجا نایستید، سر و صدا نكنید و مزاحم كار بقیـه نشوید. یك ماشین نیروی انتظامـی دائما درون مسیر دادگاه انقلاب رفت و آمد مـی كرد و اوضاع بیرون دادگاه را كنترل مـی كرد تعدادی از افراد نیروی انتظامـی درون بیرون دادگاه انقلاب از تجمع خانواده ها درون مقابل درب دادگاه انقلاب جلوگیری مـی كردند و لباس شخصی ها نیز درون داخل و بیرون دادگاه شرایط را تحت كنترل داشتند.امروز نگرانی خانواده ها درون مورد سرنوشت عزیزانشان خیلی بیشتر از روزهای قبل بود خانواده ها نگران هستند كه آیـا عزیزشان را زنده و سالم تحویل مـی گیرند یـا نـه ، آیـا زیر شكنجه هستند یـا نـه؟<br />در مقابل زندان اوین نیز حدود 60 تن از خانواده ها تجمع كرده بودند .قبلا خانواده ها درون مقابل درب دژبانی مـی ایستادند كه درون مقابل دید عابرین و رهگذران بود اما درون روزهای اخیر اسامـی دستگیر شده ها را درون سالن چند منظوره یـا سالن ملاقات اعلام مـی كنند كه دور از دید مردم هست و با این كار سعی مـی كنند تجمع خانواده ها و اعتراضات آنـها را درون برابر زندان اوین از چشم مردم و رهگذران دور نگه دارند. این درون حالی هست که هر بامداد خانواده ها درون جلوی زندان اوین تجمع مـی کنند و نیروهای انتظامـی مستقر درون آنجا درون حالت آماده باش كامل هستند و لباس شخصی ها نیز خانواده ها را زیر نظر دارند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />اطلاعات تازه درون مورد کشته شدن مسعود هاشم زاده درون روز ۳۰ خرداد:<br /> مسعود هاشم زاده، جوان ۲۷ ساله ای هست که درون ناآرامـی های ۳۰ خرداد ماه درون محدود خیـابان شادمان و نصرت درون تهران بـه ضرب گلوله ای کشته شد. مـیلاد هاشم زاده برادر کوچکتر مسعود مـی گوید زمان مرگ مسعود فقط پدرش و او درون تهران بودند و بقیـه خانواده درون شمال زادگاه پدری مسعود بـه سر مـی بردند.<br />به این ترتیب مسعود هاشم زاده یکی دیگر از کشته شدگان ناآرامـی های بعد از انتخابات ریـاست جمـهوری درون ایران هست که نام و شیوه کشته شدنش درون رسانـه ها مطرح مـی شود. پیش از این ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی، یعقوب بروایـه و محمد کامرانی از جمله کشته شدگان حوادث اخیر بودند کـه نامشان درون رسانـه ها مطرح مـی شود.<br />مـیلاد با اشاره بـه اینکه مسعود ساعت شش بعداز ظهر روز ۳۰ خرداد به منظور دیدار با یکی از دوستانش درون اطراف منزل بـه خیـابان شادمان مراجعه کرده بود، مـی گوید: "زمانی کـه به خانـه رسیدم پدرم تنـها بود و من قبل از رسیدن بـه خانـه درگیری ها و شلوغی ها را دیده بودم، نگران شدم و به سوی خانـه دوستش رفتم، بـه چهار راه نصرت داخل خیـابان شادمان کـه رسیدم دیدم صدای تیر مـی آید و یک سری تیر خورده اند."<br />به گفته مـیلاد درمانگاهی درون آن محل وجود داشت کـه مجروحان و زخمـی ها را بـه آنجا مـی بردند. برادر کوچک مسعود هاشم زاده ادامـه مـی دهد: "زمانی کـه به درمانگاه رسیدم از روی ساعت، انگشتر و لباس مسعود، او را شناختم و از دیدن صحنـه جا خوردم."از آنجایی کـه اقوام درجه یک مسعود هاشم زاده درون تهران نبودند، قرار بر این مـی شود کـه پیکر او را بـه زادگاهش درون شمال ایران درون اطراف رشت منتقل کنند. مـیلاد با اشاره بـه درگیری های زیـادی کـه در آن زمان درون تهران بوده هست مـی گوید: "دنبال آمبولانس ولی اصلا آمبولانسی به منظور انتقال مسعود نبود. درون این رفت و آمدها پسر صاحبخانـه گفت کـه او با ماشین شخصی اش بـه شـهرستان مـی برد. دکتری هم کـه آنجا بود گفت به منظور انتقال بـه شـهرستان گواهی فوت مـی نویسد."<br />مـیلاد هاشم زاده و پسر صاحبخانـه با ماشین شخصی پیکر مسعود را بـه شـهرستانی درون حوالی رشت مـی برند، مـیلاد هاشم زاده اضافه کرد:" ساعت پنج و نیم صبح یک شنبه بـه زادگاه خود سمت رشت رسیدیم. شبانـه برادر و پسر هایم را درون جریـان گذاشتم کـه مسجد آماده کنند، شورای محل و بستگان و اهالی محل بودند."<br />مـیلاد ادامـه داد: "زمانی کـه ما رسیدیم بـه ما گفتند مسعود را نمـی توانیم درون آنجا خاک کنیم، دلیلش را کامل نبودن مجوز اعلام د. بـه ما گفتند مسعود حتما به پزشکی قانونی و علت فوتش کاملا مشخص شود. بعد از آن من و راننده ماشین را به منظور بازجویی بـه آگاهی بردند کـه چرا این اتفاقات رخ داده هست و که تا ۴۸ ساعت بعد بازداشت بودیم. نگذاشتند من درون مراسم خاکسپاری برادرم شرکت کنم."<br />به گفته برادر کوچک مسعود هاشم زاده درون گواهی فوت از طرف پزشکی قانونی نوشته شده است، اصابت گلوله بـه قلب و ریـه، پارگی ریـه و خونریزی داخلی و خارجی شدید.<br />مـیلاد درون بخش دیگری از این گفت و گو با اشاره بـه ایجاد محدودیت هایی به منظور خانواده هاشم زاده مـی گوید: "بعد از روز ۳۱ خرداد کـه مراسم تشییع انجام شده کـه من نبودم، خانواده ما بـه خانـه بستگان مـی روند و ما هم آزاد شدیم. روز یک تیرماه بود کـه برای مراسم سوم مسعود آگهی زدیم و به دنبال حجله و مراسم بودیم. بـه محض پخش اعلامـیه مطلع شدیم آمدند و اعلامـیه را کندند. شب هم تماس گرفتند کـه مـی خواهید مراسم برگزار کنید. که تا زمانی کـه علت فوت مسعود مشخص نشده حق برگزاری مراسم را ندارید."<br />روز بعد از این تماس خانواده هاشم زاده به منظور یـافتن علت عدم برگزاری مراسم مراجعه مـی کنند اما بـه گفته مـیلاد هاشم زاده توضیح خاصی بـه آنـها داده نمـی شود. آقای هاشم زاده افزود: "آنـها گفتند اگر مراسم بگیرید هم به منظور خود و هم خانواده سخت مـی شود. خیلی زودتر بروید تهران و نمانید."<br />خانواده هاشم زاده با امضای تعهدی اجازه پیدا مـی کنند کـه بدون برگزاری مراسم بر سر خاک بروند و تجمعی بـه هیچ عنوان شکل نگیرد.خانواده هاشم زاده با خانواده سهراب اعرابی یکی دیگر از کشته شدگان حوادث اخیر ملاقات داشتند. همچنین مـیرحسین و تعدادی از اعضای ستاد او به منظور دلجویی از خانواده هاشم زاده بـه دیدار آنـها رفته اند. مادران صلح و مادران عزادار نیز با مادر مسعود هاشم زاده دیدار د.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />مادر سهراب، ندا، مسعود...وقتی مادران داغدار سکوت مـی شکنند:<br /> مسیح علی نژاد - صدای هراس مادران عزاداری کـه دلبندانشان را درون روزهای اعتراض از دست داده بودند مـی شنیدم. اما وقتی مادر سهراب ضجه زد و قهرمانانـه بر مزار سهراب ایستاد و قاتلین را تهدید کرد هراس از دل مادر ندا و مادران داغدار دیگر رفت و مادران یکی یکی سکوت مـی شکنند. بـه همان اندازه کـه در انعکاس صدای ، و دیگر رهبران گروه های معترض بـه انتخابات، احساس مسولیت مـی کنیم درون بازتاب، ترجمـه، انتشار و انعکاس صدای مادران شـهید داده این روزهای ایران نیز احساس مسولیت کنیم کـه این روزها رهبر همـین مادران اند کـه صدای مادرانـه و دردمند همـین مادران به منظور بیدار مادران دیگری کـه بی تفاون نشسته و یـا بـه دوبت دروغ اندک اعتمادی دارند هنوز، رسا تر از صدای همـه مردان سیـاست است. رهبر ی کـه در ایران شکل گرفته همـین مردم اند. صدای مردم شاید به منظور بیداری مردمـی دیگر رساتر از صدای هر سیـاستمداری باشد. هر یک از ما بـه اندازه یک رسانـه حتما در انعکاس صدای آنـها درون هر جای دنیـا قدم برداریم و. بخوانید تکه هایی از واگویـه های مادران را. «مادران سبز مادران سرخ» :<br />مادر ندا:به گزارش خبرنگار نوروز، پسر عموی ندا آقا سلطان بـه همراه همسرش بـه دیدن خانواده سهراب اعرابی رفتند. آنـها اعلام د کـه قرار هست روز پنج شنبه، هشتم مرداد بـه مناسبت چهلم ندا بر سر مزار او حاضر شوند. خانواده ندا گفتند کـه برای این مراسم اعلام عمومـی نخواهند داشت، اما از حضور مردم استقبال مـیکنند. این مراسم با مراسم برخی دیگر از کشته شدگان وقایع اخیر کـه چهلمـین روز شـهادت آنـها منتهی بـه هفته اول مرداد ماه خواهد بود درون یک روز برگزار مـی شود. پیشبینی مـی شود بـه همـین مناسبت جمعیت قابل ملاحظه ای درون قطعه ۲۵۷ گرد هم آیند. خانواده آقا سلطان بعد از پایـان مراسم درون بهشت زهرا پذیرای دوستداران ندا درون منزل خود خواهند بود. ساعت دقیق مراسم چهلم ندا از سوی خانواده آقاسلطان اعلام نشد. پسرعموی ندا درون این دیدار از فشارهایی کـه پس از شـهادت ندا بر خانواده او وارد شده سخن گفت. بـه گفته وی درون روز مراسم خاکسپاری ندا آقاسلطان، ماموران امنیتی پیش از خانواده ندا درون بهشت زهرا حضور داشته و پس از پایـان مراسم اجازه ندادند خانواده ندا حتی به منظور مدت کوتاهی بر سر مزار او حضور یـابند. آنـها بـه مادر ندا کـه در سر مزار ش گریـه مـیکرده، گفتند کـه "فاتحه ات را کـه خوانده ای، بلند شو برو" !. با این حال خانواده ندا بـه مادر سهراب گفتند کـه دیگر حاضر نیستند "باب مـیل آنـها" رفتار کنند. بـه گفته پسرعموی ندا، اغلب دوستان ندا نیز مورد بازجویی قرار گرفته اند.<br />مادر مسعود:پسرم خیلی بـه زندگی امـیدوار شده بود، هیچ وقت مسعود را که تا این اندازه شاداب ندیده بودم. مسعود پسرآرام و صبوری بود بیشتر اهل هنر بود که تا سیـاست ولی نمـی دانم چرا درون این دوره انتخابات اینقدر دگرگون شده بود.<br />این جملات را خانم فاطمـه محسنی مادر مسعود هاشم زاده کـه در مسالمت آمـیز شنبه۳۰خرداد درون خیـابان آزادی تقاطع شادمان بـه ضرب گلوله نامردان از پای درون آمده هست چندین بار با آهی طولانی درون بین صحبت هایش تکرار مـی کند.<br />مادر ۴۸ ساله ای کـه پسربزرگ اش را از دست داده و بعد از یک ماه از شوک بیرون آمده و مـی خواهد حرف بزند، فریـاد بزند و از ظلمـی کـه بر خود و خانواده اش رفته سخن بگوید.<br />مـی دانم یـادآوری روزهای گذشته خیلی سخت است، هر طوری کـه مایلید برایمان تعریف کنید کـه چه بر سر فرزندتان آوردند.<br />نـه، اول خیلی ترسیده بودم و حرف نمـی زدم چون پسر دیگرم مـیلاد و دوست اش را هم دستگیر کرده بودند و ما را خیلی تحت فشار قرار داد بودند کـه حتی سر مزار پسرم بلند گریـه نکنیم ولی حالا فکر مـی کنم چرا حرف ن چرا از پسرم نگویم.<br />من رشت بودم کـه این اتفاق افتاد. مسعود بـه پدرش گفته بود مـی روم منزل دوستم، شاید به منظور اینکه پدرش نگران نشود، مـیلاد پسر دیگرم تصادفا مـی بیند کـه یک نفر تیر خورده و روی دست مردم هست از ساعت اش مـی شناسد کـه مسعود هست و همرا مردم مسعود را مـی برند بـه اولین درمانگاه و همانجا تمام مـی کند.من رشت بودم رفته بودم منزل پسر دیگرم کـه به ما تلفن زدند کـه مسعود دستگیر شده، همان موقع قلبم فرو ریخت، گفتند بیـایید تهران. ما خواستیم حرکت کنیم دوباره تلفن زدند کـه نیـایید مجروح شده ما مـی آییم.<br />دلم گواهی بد داد دیدم فامـیل ها آمدند و خانـه پر شد.<br />پسرم مـیلاد بعد از اینکه برادرش تمام مـی کند بـه پدرش خبر مـی دهد و مسعود را با هزار مکافات با ماشین شخصی بـه روستای ولی آباد روستای خودمان درون خشکبیجارمـی آورند چون نمـی خواهند مسعود بـه دست مامورین بیـافتد.<br />ما هم رفتیم ولی آباد نزدیک صبح شده بود درون روستای ما درمسجد غسالخانـه هست و همان جا غسل مـی دهند برادرش گفت خودم غسل اش مـی کنم کـه مامورین ریختند و گفتند حتما جسد را بـه پزشک قانونی ببریم و مـیلاد و راننده را هم دستگیر د و به رشت بردند درون حالی کـه پزشک درمانگاه گواهی فوت صادر کرده بوده و مدتی هم منتظر آمبولانس مانده بودند اما چون تهران حالت عادی نداشت تصمـیم گرفتند با ماشین یکی از دوستان درون واقع جسم بیجان برادر را حفظ کنند.<br />مردم اعتراض ند؟<br />چرا همـه فامـیل اعتراض داشتند ولی چون دو نفر را دستگیر کرده بودند نگران بودند کـه بلایی سر این دو نفر بیـاورند. من هم حاضر نشدم درون روستا بمانم و همراه بقیـه بـه رشت رفتیم، که تا ساعت ۱ بعدازظهر مقابل پزشک قانونی ایستادیم که تا بالاخره مسعود را تحویل ما دادند. برگشتیم روستا، مسعود آنجا را خیلی دوست داشت، سعی کردیم نزدیک دریـا<br />که مادر بزرگش هم آنجا دفن شده بود بـه خاک بسپاریم اش کـه باز بنا بـه دلایلی نشد، بالاخره مراسم خاکسپاری تمام شد و شما تصور کنید من چه حالی داشتم خدا نصیب دشمن نکند یک پسرم را از دست داده ام پسر دیگرم با دوستش کـه لطف کرده و تا ولی آباد درون آن شرایط سخت رانندگی کرده بازداشت شده اند و در انفرادی نگهشان داشته اند و ماموران امنیتی هم مرتب ما را تهدید مـی کنند کـه حداکثر سر مزار حتما ۵ نفر باشند و با صدای بلند حتی گریـه نکنید.<br />اعلامـیه مراسم سوم وهفتم را دم منزل زده اید آیـا برگزار شد؟<br />خیر. نگذاشتند. تمام اعلامـیه ها را از دیوارهای روستا کندند و اجازه ندادند مراسمـی برگزار کنیم و هر روز هم مـی گفتند بـه تهران برگردید نتوانستم حتی راحت سر خاک بچه ام گریـه کنم. جواب خدا را چه خواهند داد. دلم از این مـی سوزد کـه پسرم خیلی مظلوم رفت حتی یک مراسم هم نداشتیم. البته وقتی آمدیم تهران مردم خیلی لطف د هری فهمـید آمد دیدن ما. حتی آقای . کاش خود مسعود مـی دید خیلی بـه آقای علاقه داشت. جمعه روز رای گیری با چه ذوقی من و پدرش را برد و ساعت ها هم درون صف ایستادیم و خودش برگه رای را نوشت و خوشحال برگشتیم و رفتیم پارک چیتگر وقتی عصر از پارک برگشتیم رفت محل رای گیری دید تعطیل شده، برگه نداشتند یـا تمدید نشده بود خلاصه خیلی کلافه بـه خانـه برگشت کـه خیلی ها نتوانستند رای بدهند.<br />از مسعود برایمان بگویید که تا بیشتر با این عزیز کـه فقط جسم اش از بین رفته آشنا شویم.<br />نمـی دانید چه موجودی بود، آرام، صبور و مودب. هیچ وقتی را ناراحت نمـی کرد. همـیشـه سرگرم کاری بود وقتی از سر کار مـی آمد درون اتاقش یـا مشغول کتاب خواندن بود یـا موسیقی کار مـی کرد یـا فیلم مـی دید. دوست دارم اتاقش را ببینید صدها فیلم دارد، فیلم های خوب. بـه فیلم های سینمایی خیلی علاقه مند بود. هر کاری را کـه شروع مـی کرد مـی خواست که تا درجه استادی پیش برود. استاد سنتور و ساز دهنی بود . طراحی و نقاشی مـی کرد، مـی خواست مجسمـه سازی را هم شروع کند که... هر شب حتما ساز دهنی مـی زد و یک فیلم هم مـی دید خیلی از وقت اش خوب استفاده مـی کرد. ۲۷ ساله بود ولی شاید بـه اندازه دو برابر سن اش تلاش کرده بود.<br />بعد از نتایج انتخابات چه حالی داشت؟<br />خیلی ناراحت بود. خوب همـه مـی فهمند کـه حق کشی شده. یک شب داشتم نماز مـی خواندم بعد از نماز دعا مـی کردم و با خدای خودم راز و نیـاز مـی کردم و گریـه مـی کردم، بعد از نماز آمد و پرسید کـه مادر چرا گریـه مـی کنی؟ گفتم از خدا مـی خواهم کـه کمک کند مردم موفق بشوند و به حق شان برسند، خیلی ناراحت بود و روزهای آخر درون خود فرو مـی رفت و بیشتر فکر مـی کرد و کمتر حرف مـی زد.<br />مادر سهراب:<br />روزآن لاین : از حال و روز خودتان بگویید. از فضای خانـه.<br />ما نسبت بـه دو سه روز اول خیلی آرام تر شده ایم. مردم همـین طور مـی روند و مـی آیند. آن روزها کـه مـی رفتم و مـی آمدم، تمام شده. الان اما احساس مـی کنم سهراب دیگر مال من نیست. مردم این را مـی گویند. مـی گویند سهراب مال شما نیست دیگر؛ مال ماست. شما تنـها او را از دست نداده اید. این بچه مال ما بوده، ما او را از دست داده ایم.<br />شنیدیم شمع روشن کرده اند که تا دم درون خانـه تان.<br />بله درون همـین شـهرک، که تا دم درون خانـه شمع گذاشته بودند. همـه با چشمان گریـان مـی آیند و مـی روند. بیرون هستند. دیشب دیگربه آنـها گفتم بروید، برایتان دردسر نشود. من ناراحت مـی شوم. ولی که تا من آمدم بالا دوباره شعار دادند و صحبت د و نشستند و شمع روشن د و ادامـه دادند.<br />آقای و خانم رهنورد هم امروز آمدند پیش تان.<br />بله امروز آمدند. صحبت کردیم.<br />چه گفتند؟<br />با ما ابراز همدردی د و گفتند سهراب فقط بچه شما نبوده، بچه ایران بوده. گفتند ما نمـی گذاریم خون او پایمال بشود؛من هم گفتم: خودم هم نمـی گذارم خون بچه ام پایمال بشود. ایشان گفتند نـه فقط خون بچه شما، کـه خون بچه های دیگر را هم نمـی گذاریم پایمال شود.<br />خانم رهنورد چه گفتند؟<br />ایشان هم درباره همـه این بچه ها صحبت د و گفتند این نشان دهنده سطح فکر بچه های جامعه ماست. حالا سرفرصت حرف هایشان را مـی نویسم.<br />این چند روزماموران مزاحم شما نشده اند؟ نگفته اند چرا مـی روند، چرا مـی آیند…<br />نـه؛ نـه. حالا نمـی دانم علتش چیست. شاید بـه قول معروف روش شان عوض شده؛ نمـی دان. ولی کاری نداشتند.<br />شما داستان سهراب تان را دنبال مـی کنید؟<br />بله؛ معلوم است. به منظور اینکه بچه من به منظور من خیلی ارزش داشته. شاید به منظور آنـها ارزش نداشته باشد، ولی به منظور من خیلی ارزش داشته.<br />آخر این بچه کاری هم نکرده؛ یک روبان سبز بـه دستش بسته و سراغ رایش را گرفته است.<br />دقیقا. من هم همـین را گفتم. گفتم بچه من فقط به منظور اعتراض بـه اینکه رایش را نخوانده اند، بیرون رفته بود. نـه اسلحه ای داشته، نـه صدای اعتراضش وحشتناک بوده کـه آنـها بخواهند با او چنین ند. بچه من خیلی ارزش داشت؛ او سرمایـه این مملکت بود.<br />شنیدم خود را به منظور کنکورآماده کرده بود.<br />بله؛ او چون پدرش فوت کرده بود، دو سه سال سختی داشت و نتوانست خوب درس بخواند. ولی این بار خیلی خوب درس خوانده بود. زحمت کشیده بود و امـید هم داشت کـه قبول بشود.<br />در این مدت روزهای سختی را گذراندید؛ نیست؟<br />بله؛ه مـه مـی دانند. همـه درون این چند روز مرا دیدند و مـی شناسند. چه اداره جات؛چه مردم. همـه آنـها دیدند کـه من چه کشیدم. دلم از این مـی سوزد کـه من امـید داشتم و آنـها مرا ناامـید د.<br />سهراب، چه جور بچه ای بود؟<br />به آقای هم گفتم اگر از او تعریف کنم مـی شوم حکایت سوسکی کـه وقتی بچه اش از دیوار بالا مـی رود مـی گوید قربان دست و پای بلوریت بروم. ولی سهراب واقعا بچه بسیـار خوبی بود. صبور. ساکت. آرام. منطقی و بافکر بود. قبل از انتخابات خیلی تلاش کرد بقیـه را متقاعد کند کـه رای بدهند؛ چون سرنوشت مردم ما با رای تعیین مـی شود. ولی متاسفانـه وقتی مردم رای دادند و این بلا سرما آمد، خیلی ناراحت شد. یعنی احساس مـی کرد توهین عظیمـی بـه مردم شده. بـه خودش توهین شده. مـی گفت: بـه من توهین شده، نمـی توانم این توهین را تحمل م. این کوچکترین کاری بود کـه ما مـی توانستیم به منظور کشورمان انجام بدهیم؛ به منظور خودمان انجام بدهیم. چرا این طوری شد؟ چرا حتما این جوری بشود. سهراب خیلی بـه این مسئله حساس بود. قبلش هم کـه خیلی کمک بود درون خانـه. بخصوص کـه پدرش دو سال مریض و در خانـه بود. همـه مـی دانند کـه سهراب درون آن مدت چه کمکی بود به منظور من. مثلا شب مـی دید من خسته ام، مـی گفت تو برو بخواب من بیدارم. یـا روز کـه از مدرسه مـی آمد مـی گفت: من آمدم، بقیـه کارها را بگذار من انجام مـی دهم. یـا وقتی دنبال کارهای اداری مـی رفتم، او درون خانـه مواظب پدرش بود. من ۴ پسر دارم، همـه آنـها را دوست دارم؛ ولی سهراب بچه فوق العاده ای بود. همـه بچه هایم خوب هستند. ولی برادرهایش هم مـی گویند سهراب خیلی زحمتکش بود.<br />و این سهراب هم بس کـه خوب بود بـه سهراب تاریخ پیوست.<br />اتفاقا مردم هم بـه من همـین را مـی گویند. مـی گویند اسم سهراب دوباره درون تاریخ نوشته خواهد شد. سهراب درون شاهنامـه فردوسی، پیـام آور خوبی بود، این سهراب هم همـین طور بود. همـین طور شد. با این حال من خوشحالم کـه بچه ام درون راهی رفت کـه راه نادرستی نبود. اگر معتاد بود، اگر خلافکاربود اتفاقی برایش مـی افتاد، نمـی توانستم سرم را جلوی مردم بلند کنم. ولی الان با افتخار مـی گویم بچه ام درون راه نیت پاکش، درون راه اعتقادی کـه داشته رفته. با اینکه برایم خیلی سخت هست که سهرابم رفته، اما خوشحالم کـه با حرف و حرکات بچه هایی مثل سهراب، مردم تکان شدیدی خوردند و متوجه شدند کـه بچه ها دارند بیگناه کشته مـی شوند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />ربودن جوانان از بیمارستان ها و انتقال آنان بـه نقاط نا معلوم:<br />بنا بـه گزارش رسیده؛ نیروهای امنیتی - انتظامـی رژیم اسلامـی روز 16 تیرماه 1388، جوانی را کـه در اعتراضات اخیر زخمـی شده بود، بـه نام جواد حسینی درون شـهرک غرب درون منزلش دستگیر و به بیمارستان نیروی انتظامـی منتقل مـی کنند، اما نیروهای امنیتی جواد حسینی را از بیماستان بـه نقطه ای نامعلوم منتقل مـی کنند و خانواده ی این جوان از وضعیت فرزندشان کاملا بی خبرهستند. جواد حسینی متولد 1358 و تراشکار هست که درون برخوردهای خیـابانی درون روز 1 تیر درون خیـابان هفت تیر از ناحیـه دست و کمربه شدت مضروب شده بود. وی را روز 16 تیر درون منزل دستگیر و به بیمارستان نیروی انتظامـی منتقل کرده اند و در روز 22 تیرنیز از بیمارستان بـه نقطه ی نامعلومـی اند. پی گیری های خانواده ی این جوان بی نتیجه مانده، وتاکنون هیچ ارگانی پاسخگوی آنان نبوده است. خانواده جواد حسینی بـه شدت درون نگرانی بـه سر مـی برند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />شادی صدر درون بند عمومـی اوین است:<br />ظهر امروز شادی صدر كه درون زندان اوین بـه سر مـی برد، درون تماس تلفنی كوتاهی با خانواده اش گفت كه بـه بند عمومـی منتقل شده است.<br />حسین نیلچیـان، همسر شادی، ضمن اعلام این خبر گفت: روز یكشنبه از ما به منظور آزادی شادی كفیل خواستند و بلافاصله بـه دادگاه انقلاب و پس از آن بـه زندان اوین مراجعه كردیم؛ اما آزادی همسرم واقعیت نداشت.<br />وی افزود: كسی كه تلفنی از ما كفیل خواست، خود را از پلیس امنیت معرفی كرد، اما درون زندان اوین، قاضی راسخ گفت كه قرار نیست شادی صدر آزاد شود. این رویـه های دوگانـه جز آزار روحی خانواده هایی كه عزیزانشان دربند هستند، نتیجه ای ندارد.<br />شادی صدر، وكیل دادگستری و کنشگر حقوق زنان، روز آدینـه بیست و ششم تیرماه درون حالی كه همراه با چند تن از دوستانش پیـاده بـه سوی نماز جمعه مـی رفت، درون بلوار كشاورز توسط لباس شخصی ها، با ضرب و شتم دستگیر شد.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />برادر همسر مـهندس درون بازداشت بسر مـی برد:<br /> شاپور کاظمـی، برادر زهرا رهنورد همسر مـهندس چند روز بعد از انتخابات، بازداشت شد. اما خانواده مـهندس این خبر را منتشر ند.<br />زمانی کـه خانواده بازداشت شدگان درون دارالزهرا جمع شده بودند که تا با و رهنورد درد دل کنند، وقتی بی‌تابی‌های برخی مادران و همسران افراد بازداشت شده از حد گذشت، رهنورد به منظور تسکین آنـها از این راز یک ماهه پرده برداشت و از بازداشت برادرش خبر داد و گفت کـه او بـه خوبی رنج خانواده‌های بازداشت شدگان را مـی‌فهمد.<br />با این حال رهنورد باز هم بـه این خانواده‌ها تاکید داشت کـه این موضوع را پیش خود نگه دارند و جایی مطرح نکنند؛ که تا آنکه روزنامـه جوان این بار، پست رهبری اغتشاشات! را بـه برادر همسر تحویل داد!<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />بیـانیـه 800 شخصیت آکادمـیک به منظور آزادی فوری کیـان تاجبخش:<br />ما امضاکنندگان این دادخواست انزجار شدید خود را از بازداشت جامعه شناس و محقق ایرانی الاصل تابع آمریکا، دکتر کیـان تاجبخش اعلام مـی داریم. اگر چه دکتر تاجبخش درون اعتراضات و تظاهرات اخیر تهران شرکتی نداشت، وی درون روز 18 تیر از منزل خود درون تهران توسط ماموران امنیتی، بدون اعلام هیچ اتهامـی، ربوده شد و به مکان نامعلومـی شده هست و درون بازداشت بـه سر مـی برد.<br />دو سال پیش، دکتر کیـان تاجبخش مدت چهار ماه را با اتهام واهی "تلاش به منظور به راه اندازی انقلاب مخملی به منظور بر اندازی جمـهوری اسلامـی" درون بازداشت و در سلول انفرادی گذراند. بعد از آزادی از زندان با گذاشتن صد مـیلیون تومان وثیقه و بدون اثبات اتهامات وارده از سوی دادستانی تهران، کیـان تصمـیم گرفت درون ایران بماند و کارهای مطالعاتی خود را درون آنجا ادامـه دهد. وی مخصوصاً از ورود بـه هر کار سیـاسی اجتناب کرده بود. ما نگران هستیم کـه دکتر کیـان تاجبخش مجددا درون بازداشت انفرادی بـه سر مـی برد و این بار هم مثل گذشته مورد آزار و شکنجه قرار گرفته هست تا از وی "اعتراف" گرفته شود.<br />ما شدیدا بازداشت کاملا بی اساس و سوء رفتار با دکتر کیـان تاجبخش را محکوم کرده و با اعتراض بـه آن، از تمام سازمانـهای بین المللی مع حقوق بشر، انجمن های دانشگاهی و حرفه ای، و دیگر افراد معتقد بـه آزادی و حقوق قانونی انسان ها درون هر جا مـی خواهیم کـه شما نیز اعتراض خود را بـه این عمل غیر قانونی رژیم جمـهوری اسلامـی اعلام نموده، و با یـاد آوری بـه مقامات بالا کـه دولت ایران یکی از امضا کنندگان لایحه بین المللی حقوق بشر هست آزادی کامل و بدون شرط وی و دیگر بازداشت شدگان اخیر درون ایران را از مقامات جمـهوری اسلامـی مطالبه کنند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />30 سال زندان و تبعید به منظور یک کوشنده ی کرد:<br />یکی از اتِباع کردستان ترکیـه بـه اتهام عضویت درون یک گروه کرد مخالف رژیم اسلامـی بـه 30سال زندان و تبعید محکوم و این حکم توسط دادگاه تجدید نظر کردستان تایید شد.<br />شاکر بگی از دو سال پیش درون زندان مرکزی سنندج بـه سر مـی برد و تاکنون هیچگونـه ملاقاتی با خانواده اش نداشته است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />دستگیری شـهروندان درون اعتراضات روز سه شنبه:<br />عده ای درون مـیدان هفت تیر دستگیر شدند.رادیو فرانسه : بگزارش خبر گزاری فرانسه عصر امروز نیروهای پلیس و لباس ‏شخصی ها بـه صدها تظاهر کننده ای کـه در مـیدان هفت تیر ‏بنفع شعار مـیدادند حمله کرده و تعدادی از آنـها را ‏دستگیر د.<br /> ‏خبرگزاری فرانسه از قول ناظران عینی نقل مـی کند کـه صدها تن از مردم کـه در مـیدان جمع شده بودند درون محاصره صدها ‏پلیس کـه به لباس ضد شورش مسلح بودند، درون آمدند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />خبرگزاری رویترز؛ پلیس ایران ده ها تن را درون مرکز تهران درون جریـان تظاهرات بازداشت کرد:<br />خبرگزاری «ریـا نووستی» : پلیس ایران ده ها نفر را درون مرکز تهران درون جریـان تظاهرات اپوزیسیون معترض بـه نتایج انتخابات ریـاست جمـهوری 22 خردادماه بازداشت کرد.<br />به گزارش «ریـا نووستی» از "خبرگزاری "رویترز" بـه نقل از شاهدان عینی تظاهر کنندگان شعارهای ضد دولتی "احمدی نژاد استعفاء کن!" و "مرگ بر دیکتاتور!" سر مـی دادند.<br />در این گزارش بـه نقل از یک شاهد عینی گزارش شده است: پلیس ده ها تن از معترضین را سوار خودروهایی کرده و به نقطه ای نامعلوم منتقل نموده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />تایید بازداشت شمار از شـهروندان درون مـیدان هفت‌تیر:<br />جانشین فرمانده نیروی انتظامـی كشور بازداشت تعداد دیگری از شـهروندان تهرانی کـه قصد داشتند روز گذشته درون مـیدان هفت تیر تجمع کنند را تایید کرد.<br />به گزارش رسیده، احمدرضا رادان با اشاره بـه اینکه "خوشبختانـه هیچ تجمعی برگزار نشد" افزود: «فقط تعدادی بسیـار اندكی كه قصد بر هم زدن نظم و امنیت را داشتند، توسط پلیس دستگیر شدند، اما خوشبختانـه روز گذشته درون این رابطه هیچ حادثه‌ای رخ نداد».<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />احضار مجدد دانشجویـان دانشگاه نوشیروانی بابل:<br />12 تن از اعضای انجمن دانشجوئی و شورای صنفی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بار دیگر بـه كمـیته انضباطی احضار شدند.<br />محسن برزگر، ایمان صدیقی، حسام باقری، نیما نحوی، احمد محمد نیـا، حمـیدرضا جهان تیغ، محمد علمـی، راضیـه دیلم صالحی، معین اسلامـی جم، سیـاوش سلیمـی نژاد، امـیركسری كیـانی و كاوه دانشور دانشجویـانی هستند كه درون مورخه 5 امرداد ماه امسال حتما در كمـیته ی انضباطی حاضر شوند.<br />اتهامات ذكر شده به منظور این دانشجویـان عبارت هست از:<br /><br />1- ایجاد بلوا و آشوب درون فضای دانشگاه<br /><br />2- توهین بـه شعائر اسلامـی از طریق استفاده از شعارها و الفاظ ركیك<br /><br />3- اخلال و وقفه درون نظم و برنامـه های دانشگاه<br /><br />از بین دانشجویـان احضار شده محسن برزگر، ایمان صدیقی، حسام باقری، حمـیدرضا جهان تیغ و سیـاوش سلیمـی نژاد بـه مدت 26 روز درون زندان و تحت شكنجه های روحی و روانی بودند و هفته پیش با وثیقه از زندان آزاد شده اند، اما نیما نحوی همچنان درون بازداشت بـه سر مـی برد.<br />از بین دانشجویـان احضار شده محسن برزگر، ایمان صدیقی، حسام باقری، حمـیدرضا جهان تیغ و سیـاوش سلیمـی نژاد بـه مدت 26 روز درون زندان و تحت شكنجه های روحی و روانی بودند و هفته پیش با وثیقه از زندان آزاد شده اند و نیما نحوی نیز هنوز درون بازداشت بـه سر مـی برد.<br />بعضی از این دانشجویـان نظیر محسن برزگر، ایمان صدیقی ، حسام باقری درون شش ماه اخیر سومـین باری هست كه بـه كمـیته انضباطی احضار مـی شوند و پیش از این بـه احكامـی نظیر توبیخ كتبی و درج درون پرونده و همچنین یك ترم محرومـیت از تحصیل محكوم شده اند.<br />نكته جالب توجه این هست كه بـه گفته اكبرزاده معاون دادستان بابل یكی از شاكیـان این دانشجویـان "كمـیته انضباطی دانشجویـان دانشگاه بابل" هست و بـه همـین دلیل دادستان با اخذ وثیقه 30 مـیلیون تومانی از هر یك از این دانشجویـان آنـها را بـه طور موقت آزاد كرده هست و پرونده آنـها را بـه اتهام اقدام علیـه امنیت ملی و تبلیغ علیـه نظام بـه دادگاه انقلاب فرستاده است.<br />دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل درون جریـان تقلب درون انتخابات بـه مدت یک هفته ناآرام بود و هر روز عرصه تحصن و درگیری دانشجویـان با نیروهای امنیتی و پلیس ضدشورش بود كه درون پی آن ده ها دانشجو بازداشت شدند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />نیما نحوی کماکان درون بازداشت بسر مـی برد:<br />نیما نحوی از بازداشت شدگان دانشگاه بابل و وابسته بـه طیف چپ هست که کـه در ناآرامـی ها و تجمعات اخیر کشور درون دانشگاه بابل بازداشت شد و به رغم آزادی تمام دستگیرشدگان این دانشگاه کماکان درون بازداشت بـه سر مـی برد.<br /> برپایـه ی گفته های پدر نیما 10 اتهام بر وی وارد شده هست که از آن جمله عامل صیـهونیست درون ایران و ارتباط با مجاهدین هست که با توجه بـه وابستگی وی بـه طیف چپ ساختگی و جعلی بودن اتهامات واضح است. نکته قابل تامل چاپ بولتنی درون دانشگاه امام حسین وابسته بـه سپاه درون هفته گذشته هست که درون آن خبر از دستگیری دانشجویـان دانشگاه بابل بـه اتهام بمب گذاری درون داخل دانشگاه داد این نوع پرونده سازی بـه شیوه سریـالی نشان از آن دارد کـه این دانشجویـان بدون هیچ اتهامـی و تنـها بـه دلیل اعتراضات مدنی انجام شده دستگیر و اتهامات وارد شده بر آنـها به منظور باز گذاشتن دست قاضی درون صادر رای وفریب افکار عمومـی است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />تماس کوتاه ابوالفضل عابدینی با خانواده:<br />ابوالفضل عابدینی روزنامـه نگار آزاد و مسئول روابط عمومـی مجموعه فعالان حقوق بشر درون ایران، بعد از 21 روز بازداشت تماس کوتاهی با خانواده خود انجام داد.<br />وی کـه از مورخه 9 تیرماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در بازداشتگاه اطلاعات اهواز بـه سر مـی برد طی این تماس کوتاه از فشارها بر روی خود و غیر موجه بودن بازداشتش صحبت کرد.<br />خانواده این فعال حقوق بشر بـه رغم پیگیری های مستمر تاکنون هیچگونـه اطلاعی از سرنوشت فرزند خود حاصل نکرده بودند و گفته های نادرست دستگاه امنیتی مبنی بر نگهداری ایشان درون زندان های کارون و سپیدار تنـها باعث سرگردانی و نگرانی بیشتر خانواده ایشان شده بود. کماکان از دلایل بازداشت و اتهامات وارده بـه این کوشنده ی مدنی اطلاعی درون دست نیست.<br />شایـان ذکر هست ناراحتی قلبی ابوالفضل عابدینی (مشکل مـیترال) و لزوم تحت نظر پزشک بودن ایشان بر نگرانی ها از تداوم بازداشت وی افزوده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />احضار دکتر رضا جلالی بـه دادگاه:<br />مورخ 27 تیرماه سال جاری احضاریـه دادگاه از سوی شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومـی و انقلاب گرگان بـه دکتر رضا جلالی استاد علوم سیـاسی، حقوق و روابط بین الملل ابلاغ شد.<br />مورخ 27 تیرماه سال جاری احضاریـه دادگاه از سوی شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومـی و انقلاب گرگان بـه دکتر رضا جلالی استاد علوم سیـاسی، حقوق و روابط بین الملل ابلاغ شد.<br />رئیس ستاد ائتلاف مردمـی مـهندس درون استان گلستان، تهدید شده هست در صورت عدم حضور درون موعد مقرر درون محل شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومـی و انقلاب گرگان، بـه اتهام توهین، نشراکاذیب و تشویش اذهان عمومـی غیـاباً محاکمـه و جلب خواهند شد. گفته مـیشود دلیل این احضار و اتهامات وارده بـه فعالیتهای ایشان درون زمان انتخابات درون استان گلستان باز مـیگردد.<br />لازم بـه ذکر هست این کوشنده ی سیـاسی پیش تر درون مورد اتهاماتی مشابه، درون انتخابات دوره هشتم مجلس اسلامـی بـه ده ماه حبس، 30 ضربه تازیـانـه و مبالغی جزای نقدی محکوم شده بود.<br />رضا جلالی از آسیب دیدگان جنگ هشت ساله با سابقه 70 ماه حضور درون جنگ و جانبازی بالای 70 درصد است. بدلیل 9 بار مصدومـیت درون جنگ و آسیب های بسیـار جسمـی، همچنین وجود ترکش های غیر قابل خارج درون اطراف نخاع، احتمال خطرات جانی به منظور این استاد دانشگاه درون صورت بازداشت وجود خواهد داشت.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />خودداری ارتش از ورود بـه مباحث سیـاسی:<br />رئیس سازمان عقیدتی سیـاسی ارتش جمـهوری اسلامـی گفت: ارتش از ورود بـه جریـان‌های سیـاسی و دسته‌بندی‌ها خودداری كرده است. وی گفت امروز یکی از دلایل محبوبیت ارتش درون بین مردم این هست که این نـهاد بعد از انقلاب همواره از ورود بـه مسائل سیـاسی خودداری کرده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />مجتبی ذوالنور ی؛ بسیـاری از بزرگان طراح فتنـه اخیر بودند:<br />جانشین نمایندگی ولی فقیـه درون سپاه؛ با راهیـابی آشوبگران بـه حوزه 117 بسیج با شلیک مستقیم دو نفر کشته شدند.<br />10 خبرنگار روزنامـه پرتیراژ یکی از کاندیداها به منظور آموزش انقلاب مخملی و ساخت مواد منفجره بـه یک کشور عربی رفته بودند<br />دو روز قبل از انتخابات درون تهران و شـهرهای اطراف قحطی بیل و کلنگ شده بود و باتوم برقی، موبایل ثریـا و گاز اشک آور درون اختیـار آشوبگران قرار گرفته بود<br />با پرتاب یک گاز اشک آور از سوی نیروهای بسیج و انتظامـی بـه آشوبگران، درون عوض آنـها با پنج گاز اشک آور پاسخ مـی دادند.!!!<br />گروه سیـاسی؛ «مجتبی ذوالنوری» اعلام کرد درون جریـان درگیری درون حوزه 117 بسیج تهران، «تیراندازی مستقیم» شد و با این اقدام دو نفر کشته شدند. جانشین نمایندگی ولی فقیـه درون سپاه پاسداران، این خبر را درون روایتش از ناگفته های پشت صحنـه حوادث اخیر کشور عنوان کرد.<br />او با اشاره بـه ماجرای تیراندازی ها درون حوالی مـیدان آزادی کـه 25 خردادماه اتفاق افتاد، گفت؛ «حمله بـه حوزه 117 تهران توسط آشوبگران، یک عملیـات گسترده و سازماندهی شده بود. بسیجیـان درون یک مقاومت یک ساعته تنـها هزار گلوله مشقی و هوایی شلیک د ولی با راهیـابی آشوبگران بـه داخل حوزه، بـه دلیل وجود 300 قبضه سلاح درون آن با شلیک مستقیم دو نفر کشته شدند.» درون آن روز بعد از گذشت سه روز از برگزاری انتخابات ریـاست جمـهوری دهم نزدیک چند نفر از انقلاب بـه سمت مـیدان آزادی د ولی بعد از پایـان این تجمع آرام، بین مردم حاضر درون آزادی و نیروهای لباس شخصی درگیری رخ داد کـه طی آن با شلیک بـه سوی معترضان چند نفر کشته شدند. که تا پیش از سخنان ذوالنوری مسوولان نظامـی هرگونـه تیراندازی را رد مـی د، چنان کـه حجت الاسلام طائب گفته بود بعضی از حمله کنندگان بـه مردم «لباس بسیجی» پوشیده بودند و محمدحسن فیروزآبادی نیز درون نامـه یی بـه امام زمان تاکید کرده بود نیروهای مسلح هیچ تیری شلیک نکرده اند.<br />ذوالنوری اما «شلیک مستقیم» را تایید کرد.<br /> وی تصریح کرد؛ «دو روز قبل از انتخابات درون تهران و شـهرهای اطراف قحطی بیل و کلنگ شده بود. کلیـه امکانات آشوب از جمله باتوم برقی، موبایل ثریـا و گاز اشک آور درون اختیـار آشوبگران قرار گرفته بود.»!<br />به گزارش مـهر ذوالنوری افزود؛ «با پرتاب یک گاز اشک آور از سوی نیروهای بسیج و انتظامـی بـه آشوبگران، درون عوض آنـها با پنج گاز اشک آور پاسخ مـی دادند.» وی درون روایت ناگفته هایش از حوادث بعد از انتخابات ریـاست جمـهوری کـه در مراسم تودیع و معارفه نماینده ولی فقیـه درون سپاه استان مازندران ابراز کرد، بـه موضوعات دیگری نیز پرداخت و بسیـاری از بزرگان کشور را درون طراحی «فتنـه های اخیر» دخیل دانست و نامـه سرگشاده هاشمـی رفسنجانی بـه مقام معظم رهبری را «استیضاح سیـاسی» توصیف کرد و گفت؛ «این نامـه قبل از ارسال درون رادیوهای اسرائیل و امریکا خوانده و موجب جری شدن اراذل و اوباش شد.»<br />حجت الاسلام مجتبی ذوالنوری گفت؛ «در 19 اردیبهشت سال جاری جلسه یی با حضور هاشمـی رفسنجانی، ، و خاتمـی به منظور ایجاد کمـیته صیـانت از آرا تشکیل شد و نمایندگان کاندیداها نیز مشخص شدند.»<br />ذوالنوری با بیـان اینکه کمـیته صیـانت از آرا وظیفه تهیـه ملات عملیـات تخریب را برعهده داشت، تصریح کرد؛ «هاشمـی رفسنجانی درون صحبت های مختلفی خود را همراه و پشتیبان مقام معظم رهبری اعلام کرده بود ولی فعالیت های شدیدی علیـه دولت مورد تایید رهبری انجام داد.»وی با اعلام اینکه دولت احمدی نژاد را بدون ضعف نمـی دانیم، خاطرنشان کرد؛ «ما هم بـه برخی انتصابات درون دولت نظیر مشایی گلایـه داریم ولی ملاک اصلی دولت محورهای اساسی احمدی نژاد هست که مورد تایید مقام معظم رهبری نیز هست.<br /> بـه گفته وی اگر این دولت یک مشایی دارد، دولت گذشته ده ها مشایی داشت کـه این مشایی صدها بار بهتر از آنان است.» وی ادامـه داد؛ «مصطفی تاج زاده معاون وزیر کشور دولت اصلاحات یکی از بیـانات امام خمـینی را بـه استبداد دینی تشبیـه کرده بود کـه نشان مـی دهد افرادی نظیر وی صدها بار بدتر از مشایی هستند.»<br />وی خاطرنشان کرد؛ «هاشمـی رفسنجانی درون نامـه سرگشاده بـه مقام معظم رهبری کـه یکی از بزرگ ترین اشتباهات ایشان بود، خود را بی طرف درون انتخابات اعلام کرد ولی فعالیت های تخریبی گسترده علیـه دولت احمدی نژاد انجام داد.»ذوالنوری تصریح کرد؛ «هاشمـی رفسنجانی با وجود صدور حکم برکناری جاسبی و تعیین نفر جایگزین وی از این تغییر درون جهت حمایت از جلوگیری کرد، بـه گونـه یی کـه در زمان انتخابات دانشگاه های آزاد کشور تبدیل بـه ستادهای انتخاباتی آقای شده بود.»<br />جانشین مسوول نمایندگی ولی فقیـه درون سپاه نامـه سرگشاده را دور زدن قانون و پاک صورت مساله دانست و اضافه کرد؛ «این کشور دارای قانون هست و اگر بـه آقای هاشمـی رفسنجانی و خانواده ایشان توهین شد، حتما از مراجع قانونی به منظور احقاق حقوق شان مثل افراد دیگر جامعه پیگیری مـی د نـه اینکه با نوشتن یک نامـه سرگشاده بـه مقام ارشد کشور موجب آلوده فضای کشور شوند.»وی یکی از ویژگی های انقلاب مخملی را زیر پا گذاشتن قانون اعلام کرد و تصریح کرد؛ «هاشمـی رفسنجانی با توجه بـه اعلام بی طرفی و شناخت کامل از حوزه های رای گیری، درون روز اخذ رای با صدای بلند کد آقای را درخواست د و همسر ایشان نیز برگه رای را کـه روی آن نام نوشته بود، درون جلوی عکاسان و خبرنگاران گرفتند.»<br />ذوالنوری گفت؛ «واریز مبلغ پنج مـیلیـارد تومان از سوی محمد هاشمـی بـه حساب محسن رضایی و حضور فعال فائزه هاشمـی درون بین آشوبگران نشان از تخلفات گسترده خانواده هاشمـی درون انتخابات اخیر است.»<br />وی با اشاره بـه اینکه مقام معظم رهبری، هاشمـی رفسنجانی را درون خطبه های نماز جمعه اخیرشان از آشوبگران جدا د، خاطرنشان کرد؛ «در نماز جمعه دو روز گذشته عده یی به منظور اولین بار بـه نماز جمعه آمدند و با ایجاد بی نظمـی موجب شکسته شدن صفوف نماز شده و شعارهایی علیـه ولایت سر دادند.» بـه گفته وی یکی از کاندیداها درون روزهای اخیر خط قرمزها را رعایت نکرده و حتی با جمع آوری استادان دانشگاه و برخی نمایندگان 52 محور اساسی را به منظور ادامـه نـهضت بعد از انتخابات تبیین کرد کـه حتی یکی از این موارد به منظور محاکمـه درون دادگاه های انقلاب کافی است.<br />جانشین نمایندگی ولی فقیـه درون سپاه پاسداران افزود؛ از مدت ها قبل با امکانات فراوان و ایجاد سازمانی بـه نام رای با 300 هزار عضو با ساختار شرکت های هرمـی قصد ایجاد انقلاب مخملی و براندازی نظام را داشتند. وی گفت؛ «این سازمان بـه افرادش دستور داده بود درون صورت قطع پیـامک، تلفن، اینترنت و سایت فیس بوک، دستورات را از شبکه بی بی سی دریـافت کنند.»<br />ذوالنوری درخصوص ابعاد گسترده آنچه بـه آن فتنـه درون داخل کشور نام داد خاطرنشان کرد؛ «یکی از روزنامـه های پرتیراژ کشور متعلق بـه یکی از کاندیداها 10 خبرنگار را بـه بهانـه پوشش خبری یک مسابقه فوتبال بـه یکی از کشورهای عربی فرستاد کـه این افراد نـه تنـها درون این مسابقه حضور نیـافتند بلکه آموزش های ویژه یی به منظور ساخت مواد منفجره و ایجاد انقلاب مخملی درون مطبوعات فرا گرفتند.»<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />«اعترافات» بازداشت شدگان از رسانـه ملی پخش مـی‌شود:<br />عضو هیئت رییسه كمـیسیون امنیت ملی و سیـاست خارجی مجلس اسلامـی از پخش اعترافات بازداشت شدگان از صدا و سیما خبر داد.<br />زهره الهیـان افزود: درون جلسه روز گذشته هیئت رییسه كمـیسیون امنیت ملی با وزیر اطلاعات، اعضای این كمـیسیون خواستار پخش اعترافات بازداشت شدگان وقایع اخیر از سوی رسانـه ملی بـه منظور مطلع شدن مردم از دست‌های پشت پرده وقایع اخیر شدند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />ثروت پاسدار مـیلیـاردی وزیر کشور رژیم اسلامـی را اعلام کنید:<br /> پیشنـهاد بـه احمدی نژاد درباره ثروت محصولی؛ سایت «آینده» بـه محمود احمدی نژاد پیشنـهاد کرد درون راستای شفاف سازی وضعیت زندگی مسوولان کـه پیشنـهاد خود احمدی نژاد هست برای اینکه مردم قانع شوند تغییری درون وضعیت مالی زندگی مسوولان دولتی درون دولت بعدی پیش نخواهد آمد درون صورت معرفی صادق محصولی درون کابینـه دهم ثروت وی را اعلام کند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />اکادمـی علوم نیویورک و انجمن ریـاضی ژاپن؛ وزیر علوم رژیم اسلامـی از اعضای ما نیست؛ اگر عضویتش را تکذیب نکند، از او شکایت مـی کنیم:<br /> رخداد بعد از برملا ساختن این موضوع کـه وزیر علوم رژیم اسلامـی جز هیچ یک از برترین ریـاضی دانان جهان نیست، اطلاع یـافت کـه زاهدی، خود را عضو اکادمـی بین المللی و معتبر علوم نیویورک و انجمن ریـاضی ژاپن معرفی کرده است.<br />رخداد طی مکاتبه ای با این دو انجمن و آکادمـی بین المللی با خبر شد کـه وزیر علوم رژیم اسلامـی باز هم دروغ گفته است.<br /> نمایندگان این دو انجمن و اکادمـی بین المللی درون پاسخ بـه این پرسش کـه آیـا آقای زاهدی جز اعضای این دو انجمن مـی باشد، اعلام د: وزیر علوم ایران هیچگاه درون بین اعضای ما نبوده است.<br /> نماینده اکادمـی بین المللی علوم نیویورک درون پایـان تاکید کرد: بعد از اینکه ما از سو استفاده های اقای زاهدی با عضو نامـیدن خود درون اکادمـی علوم نیویورک با خبر شدیم، این هشدار را بـه وزیر علوم ایران مـی دهیم کـه اگر عضویت خود را تکذیب نکنند از ایشان شکایت مـی کنیم.پیشینـه تجربیـات اعلام شده ی وزیر علوم درون زمـینـه های علمـی - تحقیقاتی و آموزشی بـه شرح زیر است:<br /> 1- عضو انجمن ریـاضی ایران از سال 1362 تاكنون<br /><br />2- استاد دانشگاه شـهید باهنر کرمان<br /><br />3- عضو انجمن بین‌‏المللی سیستم‌‏های فازی از سال 1370 تاكنون<br /><br />4- عضو انجمن ریـاضی كشور ژاپن از سال 1374 تاكنون<br /><br />5- عضو آكادمـی علوم نیویورك از سال 1376 تاكنون<br /><br />6- عضو و رییس انجمن سیستم‌‏های فازی ایران<br /><br />7- ارائه بیش از صد مقاله درون كنفرانس‌‏های علمـی داخلی و خارجی<br /><br />8- چاپ بیش از 85 مقاله درون مجلات علمـی بین المللی<br /><br />9- سخنرانی علمـی درون كشورهای آلمان - اتریش - ارمنستان - اسلواك - اكراین - ایتالیـا - چك - چین - ژاپن - سوریـه - كانادا - كره جنوبی - مجارستان - یونان - تركیـه - پاكستان - روسیـه - هند و داوری مقالات علمـی درون مجلات معتبر بین المللی و مجلات معتبر داخل كشور.<br /><br />10- انجام بیش از 26 طرح تحقیقاتی از جمله دو طرح ملی كه دریكی از این طرح‌‏ها نظریـه جدیدی ارائه شده كه هم اكنون دانشمندانی درون كشورهای ژاپن، كره و چین روی آن نظریـه كار مـی‌‏كنند.<br /><br />11- پژوهشگر نمونـه دانشگاه سال‌‏های 1374 که تا 1377<br /><br />12- پژوهشگر نمونـه استان سال‌‏های 1375 که تا 1378<br /><br />13- استاد نمونـه دانشگاه‌‏های كشور سال 1375<br /><br />14- انتخاب رساله دوره دكترا بـه عنوان رساله برگزیده دكترای ریـاضی كشور درون اولین جشنواره ریـاضی دانشگاه تهران<br /><br />15- انتخاب بـه عنوان مرد علمـی سال 1997 که تا 1998 توسط مركز بین المللی كمبریج<br /><br />16- انتخاب و معرفی درون لیست برترین ریـاضی دانان جهان توسط انجمن ریـاضی آمریكا درون سال‌‏های 1998 که تا 2002<br /><br />17- پژوهشگر نمونـه دانشكده ریـاضی سال‌‏های 1380 که تا 1382<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />شش دانشگاه تهران درون نوبت تدفین شـهدای گمنام:<br />جواد تاجیک مسوول امور شـهدای گمنام گفت: درون حال حاضر شش دانشگاه درون تهران بـه منظور تدفین شـهدای گمنام اعلام آمادگی کرده و منتظر اجرایی شدن طرح هستند. وی ضمن اشاره بـه سابقه 700 مورد تدفین شـهدا از سوی بنیـاد حفظ آثار افزود: «نظرات سازمان، مردم و بنیـاد حفظ آثار درون مواردی با هم متناقض هست ولی بنیـاد حفظ آثار با توجه بـه سابقه خود درون این امر سعی درون انتخاب مناسب ترین محل دارد و در این خصوص تصمـیم گیری نـهایی را برعهده دارد.»<br /><br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />مسافران با آیة‌الكرسی سوار هواپیما مـی‌شوند:<br /> طی هفت سال گذشته سه هزار و 496 تن درون جهان بر اثر سوانح هوایی كشته شده‌اند كه 795 تن آنـها درون سوانح هوایی ایران جان باخته‌اند؛ بدین معنا كه حدود 23 درصد از كشته‌شدگان سوانح هوایی جهان درون هفت سال اخیر مربوط بـه سوانح هوایی ایران است.<br /> برپایـه ی اطلاعات شبكه ایمنی هوانوردی كشور با احتساب 168 تن سرنشین كشته شده درون پرواز شماره 7908 كاسپین كه هفته گذشته درون چنین روزی درون قزوین سقوط كرد، تاكنون هزار و 610 تن بر اثر سوانح هوایی درون ایران جان باخته‌اند.<br />گفتنی هست مسافران سانحه هوایی هفته گذشته تحت پوشش كامل بیمـه ایران هستند كه بـه گفته مدیرعامل این بیمـه به منظور جان باختگان ایرانی حادثه با توجه بـه قرار داشتن درون ماه حرام به منظور هر تن مبلغ 55 مـیلیون تومان دیـه پرداخت مـی‌شود.<br />به قول وزیر راه و ترابری مسافران با آیة الكرسی سوار هواپیما مـی‌شوند اما گویـا آیة‌الكرسی مسافران این پرواز كارساز نشد و ...<br />در این زمـینـه نگاهی اجمالی بـه سوانح هوایی رخ داده درون كشورمان تامل برانگیز است.<br /> یک هزار و 530 سانحه هوایی درون تاریخ هواپیماهای ایران ثبت شده‌است؛ از این مـیان بین پنجاه که تا هفتاد سانحه آن مرگبار بوده‌اند. بعد از انقلاب سال 1357 درون ایران، بیش از هزار و400 تن جان خود را درون سوانح هوایی از دست داده‌اند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />مدیریت رسانـه ‌ها حتما در اختیـار مساجد باشد:<br /> رئیس اداره ارشاد اسلامـی مشـهد با بیـان اینکه مساجد حتما مراکز ارتباطات رسانـه‌ای درون جهان باشند، افزود: حتما شرایطی را فراهم کنیم کـه مدیریت رسانـه‌ها درون اختیـار مساجد باشد.<br />محمد کاظم دبیری روزسه شنبه درون دومـین همایش اندیشـه های آسمانی درون مشـهد افزود: منظور از مدیریت رسانـه‌ای مساجد این نیست کـه رسانـه‌ها درون مساجد مستقر شوند بلکه بـه این معناست کـه مساجد مـی‌توانند بـه عنوان یک نـهاد بزرگ اسلامـی بنیـان‌گذار رسانـه‌های محلی، ملی و منطقه‌ای براساس ارزش‌ها و اندیشـه‌های اسلامـی باشند.<br />رئیس اداره ارشاد اسلامـی مشـهد افزود: مسجد درون حکومت اولیـه اسلام درون مدینـه ستاد فرماندهی اسلام بود و همـه مسایل سیـاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامـی و عبادی درون مسجد برنامـه‌ریزی و مدیریت مـی شد.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />ممنوعیت حضور همزمان ان و پسران درون آموزشگاه ها:<br />معاون مشارکت‌های مردمـی سازمان آموزش وپرورش شـهر تهران از اعمال برخورد با 40 آموزشگاه آزاد علمـی و زبان غیرمجاز خبر داد.<br />مـهدی جلالی توضیح داد: 40 آموزشگاه غیرمجاز درون سال گذشته از طریق مقامات قضایی پلمپ شدند و اعمال برخورد با 20 آموزشگاه آزاد غیرمجاز دیگر نیز درون دستور کار است.<br />او تاكید كرد: تمامـی آموزشگاه‌های آزاد علمـی و زبان حتما از آموزش و پرورش مجوز داشته باشند، درون غیر این صورت، با آ‌ن‌ها بر اساس قانون برخورد خواهد شد.<br />معاون مشارکت‌های مردمـی سازمان آموزش وپرورش شـهر تهران ضمن بیـان این مطلب، از افزایش 10 که تا 20 درصدی شـهریـه آموزشگاه‌های آزاد علمـی و زبان بـه طور متوسط نیز خبر داد.<br />وی همچنین اعلام كرد: درون حال حاضر، 900 آموزشگاه آزاد علمـی و زبان درون شـهر تهران مشغول بـه فعالیت هستند.<br />این مسوول آموزش و پرورش شـهر تهران درون عین حال این نكته را نیز یـادآور شد كه حضور هم‌زمان دانش‌آموزان و پسر درون آموزشگاه‌های آزاد علمـی و زبان ممنوع اعلام شده هست و تفکیک حضور دانش‌آموزان و پسر درون آموزشگاه‌ها درون روزهای زوج و فرد نیز صرفا با كسب مجوز از سازمان آموزش و پرورش شـهر تهران امکان‌پذیر است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />خوش بـه حال شما کـه مسلمانید و مـی توانید زنان خود را بکشید:<br /> قطعی اس. ام. اس. و تصمـیمات یکباره و بدون توضیح دولت درون باب آن باعث شد خبرنگاران درون مراسم رونمایی از تمبر شـهیده حجاب گرد محمد سلیمانی وزیر ارتباطات و فناوری جمع شوند و از او بخواهند درون این خصوص توضیح دهد.<br />برخلاف انتظار خبرنگاران، وزیر درون انتهای مراسم بدون اینکه پاسخ خبرنگاران را بدهد، مراسم را ترک کرد و پاسخگویی بـه پرسش های خبرنگاران درون این مورد را بـه روابط عمومـی خود سپرد. روابط عمومـی نیز درون پاسخ بـه پرسش خبرنگاران گفت؛ «قطع اس. ام. اس. دست وزیر ارتباطات نیست. این قطعی توسط مراجع دیگری صورت گرفته هست که خودتان هم مـی دانید.»<br />با وجودی کـه سلیمانی درون اتفاقات مربوط بـه وزارتخانـه تحت الامرش دخیل نیست اما اظهارنظرهای جالبی درون خصوص فساد اخلاقی جوامع غربی علی الخصوص فرانسویـان داشت.<br />سلیمانی با اشاره بـه خاطرات دوران اقامتش درون فرانسه گفت؛ «من درون فرانسه دوستی داشتم کـه دارای زن و یک فرزند بود. ما با هم مراودات خانوادگی داشتیم و در تحقیقات و تحصیل نیز کنار هم حرکت مـی کردیم.»<br />او اضافه کرد؛ «بعد از مدتی این دوستم را درون کتابخانـه دیدم. خواستم به منظور رفع خستگی با او خوش و بشی کنم؛ پرسیدم «فلانی چطوری، خانواده چطورن؟» گفت؛ «خوب نیستم. را هم طلاق دادم.»<br />من کـه از این گفته او جا خورده بودم، گفتم؛ «طلاق دادی؟ آخر چرا؟»<br />او گفت؛ «من درون تعطیلات ژانویـه رفتم بـه پدر و مادرم سر ب، بعد کـه بازگشتم دیدم خانمم بـه من خیـانت کرده است.»<br />سلیمانی گفت؛ «من درون جواب بـه او گفتم تحقیق کردی، شاید اشتباه مـی کنی.» اما دوستم درون جواب گفت؛ «خیـانت آنقدر مشـهود هست که همـه آن را تایید مـی کنند. خوش بـه حال شما کـه مسلمانید و مـی توانید زنان خود را بکشید.»<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />زلزله 5.4 ریشتری هرمزگان را لرزاند:<br /> زلزله‌ای بـه بزرگی 5.4 ریشتر بامداد روز چهارشنبه استان هرمزگان را لرزاند.<br />به گزارش مركز ژئوفیزیك دانشگاه تهران ساعت وقوع این زلزله را 8و 23 دقیقه بامداد اعلام كرده است.<br />مركز این زلزله روستای لاف درون این استان گزارش شده است. ضمن اینكه هنوز اطلاعات دقیقی از خسارات احتمالی این زلزله درون دست نیست.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />سود مـیلیـاردی رانت خوران درون اثر تاخیر درون ابلاغ مصوبه دولت:<br />عدم ابلاغ افزایش تعرفه واردات شیرخشک باعث سوءاستفاده یک جریـان رانتی درون کشور شده است.به گزارش رسیده، 5 اردیبهشت ماه سال جاری درون کمـیسیون مشترک اقتصادی دولت، تعرفه واردات شیرخشک 90 درصد تعیین شد کـه هنوز بعد از دو ماه بـه گمرک ابلاغ نشده است.<br />انتشاراین خبر درون سطح گسترده و عدم اجرای آن که تا امروز باعث شده هست یک جریـان رانتی درون کشور با سوء استفاده ازاطلاعات درز شده و عدم اجرای قانون، درون سطح گسترده ای شیرخشک وارد کشور کند که تا با احتکار آن از افزایش احتمالی قیمت ها بعد از اجرای تعرفه 90 درصدی سود ببرد.<br />شایـان ذکر هست دست اندرکاران بازار شیرخشک براین باورند افزایش تعرفه واردات اگرچه بـه نفع تولید کننده هست اما درون کوتاه مدت قیمت ها را افزایش مـی دهد. پیش بینی مـی شود درون این وضعیت ده ها مـیلیـارد تومان سود متوجه سوء استفاده کنندگان از این خلا قانونی شود.<br />عدم ابلاغ این مصوبه و سوء استفاده گسترده از آن، این شائبه را ایجاد مـی کند کـه تعویق درون ابلاغ مصوبه بـه صورت هدفمند و در راستای منافع وارد کنندگان صورت گرفته است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />اقتصاد رژیم بـه سختی نفس مـی ‌كشد:<br /> تیم اقتصادی دولت دهم با موجی از وعده‌ها روبرو هست كه از هم اكنون، تحقق این وعده‌ها و رسیدن بـه اهی چون كنترل تورم و كاهش نرخ بیكاری را بـه ماموریتی غیرممكن یـا حداقل بسیـار دشوار بدل كرده است.<br />كارشناسان از پیش اتفاق نظر داشتند كه صرف‌نظر از نتیجه انتخابات، تیم اقتصادی دولت دهم، درون معرض شرایط خطیری قرار دارد.<br />به گزارش رسیده؛ اوضاع بغرنج كنونی اقتصاد كه بخشی از آن حاصل سیـاست‌های داخلی و بخشی نیز حاصل بحران جهانی اقتصاد است، كارشناسان را بـه این باور رسانده هست كه بار اصلی وظایف دولت دهم بر دوش وزرا و چهره‌های اقتصادی این دولت است.<br />منابع درآمدی كاهش مـی‌یـابد:شاید درون سال 2008 حتی درون مخیله تیم اقتصادی دولت نـهم نیز نمـی‌گنجید كه قیمت‌های بالای 100 دلار نفت، درون پروسه‌ای چند ماهه بـه حدود 60 دلار نزدیك شود.<br />رؤیـای نفت 100 دلاری سرانجام درون روزهای نخستین سال 2008 بـه وقوع پیوست. روند افزایشی قیمت نفت درون طول سال 2008 نیز ادامـه یـافت و به مرز 147 دلار درون هر بشکه درون یـازدهم ژوئیـه 2008 رسید.<br />تمامـی این تحولات كه درون دوران دولت نـهم به‌وقوع پیوست رویـایی شیرین به منظور دولت‌مردان بود که تا برنامـه‌های اقتصادی خود را دنبال كنند بـه گونـه‌ای كه حتی از پرداخت نقدی یـارانـه‌ها بـه مردم سخن گویند، ولی نـهایتاً این روند متوقف شد و امروز نفت بـه مرزهای 65 دلار به منظور هر بشكه رسیده است، بـه عبارتی درون صورتیكه نفت 75 دلاری به‌طور مـیانگین را به منظور سال‌های حضور دولت نـهم بر صحنـه سیـاسی كشور متصور شویم، با یك محاسبه سرانگشتی بـه این نتیجه خواهیم رسید كه درآمدهای دولت حدود 14 درصد كاهش داشته است، ضمن اینكه حتما گفت مـیزان صادرات نفت ایران تحت تاثیر شرایط بین‌المللی و عضویت درون اوپک، افزایش جمعیت و رشد مصرف داخلی و کاهش ظرفیت تولید بـه خاطر عمـیق‌تر شدن منابع و استفاده از مـیادین قدیمـی درون سال 1387 بـه مـیزان 40 سال پیش و در حد سال‌های 1347 و 1348 رسیده هست آن چنانكه براساس آمارهای موسسه گلوبال اینسایت، استخراج بیش از حد نفت از مـیدان‌های نفتی، نرخ کاهش ذخایر نفتی ایران را بـه بیش از 10 درصد رسانده هست كه این مسئله مـی‌تواند تولید نفت ایران را هر سال 400 هزار بشکه درون روز کاهش دهد؛ بـه عبارتی كاهش قیمت با كاهش صادرات متعاقب افت تولید و افزایش مصرف داخلی، دست بـه دست هم داده و منابع ارزی دولت دهم را بیش از پیش كاهش خواهند داد.<br /><br />ضعف مفرط درون جذب سرمایـه‌گذاری خارجی:در گزارش بانک جهانی از مـیزان سرمایـه‌گذاری خارجی درون دنیـا درون سال 2007 آمده بود كه بـه دلیل بحران اقتصاد جهانی، مـیزان جذب سرمایـه‌گذاری خارجی درون کشورهای توسعه‌یـافته با کاهش شدید مواجه شد، این درحالی هست که جذب سرمایـه خارجی درون کشورهای درحال توسعه با وجود بحران 7 درصد رشد داشته است. این گزارش درون مقایسه با عملکرد کشور درون این حوزه بـه خوبی نشان مـی‌دهد کـه ایران بـه عنوان کشوری درحال توسعه حتی به‌رغم آنکه از بحران کمترین تاثیر را پذیرفته اما عملکرد مثبتی درون زمـینـه جذب سرمایـه خارجی نداشته است.<br />برپایـه ی این گزارش، بعد از تدوین قانون جلب و حمایت از سرمایـه‌گذاری خارجی درون سال 82، جذب سرمایـه خارجی بـه عنوان یکی از منابع مالی تامـین پروژه‌های عمرانی کشور درون دستور کار دولت قرار گرفت. با اجرایی شدن این قانون درون دوره دوم دولت خاتمـی، راه بـه روی سرمایـه‌گذاری خارجی بـه اقتصاد ایران هموار شد و در سال اول و دوم اجرای آن حدود 5 /1 و 3 مـیلیـارد دلار سرمایـه خارجی بـه درون اقتصاد ملی جلب شد. با این حال و برپایـه گزارش منابع معتبر بین‌المللی، درون سال 84 رقم 600 مـیلیون دلار و در سال 85 رقم 30 مـیلیون دلار سرمایـه خارجی جلب اقتصاد ایران شد. با ادامـه بحران اقتصادی درون جهان و كاهش بیش از پیش حجم سرمایـه‌گذاری‌های خارجی درون جهان، طبیعی هست كه این روند كاهنده، درون سال‌های پیش‌رو روند شتابنده‌تری بـه خود گیرد، كه بیـانگر این واقعیت هست كه تیم اقتصادی دولت دهم، نباید امـید چندانی بـه جلب سرمایـه‌گذاری‌های خارجی درون كشور داشته باشد.<br /><br />رشد شدید نقدینگی درون اقتصاد كشور:طرح‌های بلندپروازانـه دولت و عدم نظارت دقیق بانك مركزی درون سال‌های 85 و 86 موجب افزایش قابل ملاحظه نقدینگی از حدود 64 هزار مـیلیـارد تومان درون تیر 84 بـه 168 هزار مـیلیـارد تومان درون سال 86 و 173 هزار مـیلیـارد تومان درون آذر ماه 87 رسید. كارشناسان اعتقاد دارند كه اگر مـیزان رشد حجم نقدینگی با رشد تولید ناخالص ملی متناسب باشد، قیمت‌ها افزایش نخواهند یـافت و حجم نقدینگی حتما به شكلی باشد كه مردم بتوانند با آنچه كه درون دست دارند، كالا و خدمات را خریداری كنند و مـیزان نقدینگی بیش از حد نباشد که تا در نتیجه رقابت درون خرید، قیمت‌ها بالا رود، از همـین رو اعتقاد دارند كه تورم گسترده درون اقتصاد كشور محصول همـین نقدینگی بی‌حد و حصر است.البته بحران جهانی اقتصاد، اقتصاد كشور را كه درون سال‌های اخیر برپایـه واردات بنا شده بود، تحت تاثیر قرار داد و سبب كاهش نرخ تورم درون كشور شد، ولی حجم عظیم نقدینگی كه حجم آن كاهش نیـافته و تنـها روند شتابان افزایش آن، قدری كندتر شده است، چالشی هست كه دولت دهم را بـه شدت بـه خود مشغول خواهد كرد.<br /><br />كسری بودجه دولت درون سال 88:مركز پژوهش‌های مجلس پیش از بررسی بودجه سال 88 درون گزارشی از كسری 571 /440 مـیلیـارد ریـالی بودجه 88 خبر داده بود. هشدارهای مركز پژوهش‌ها علاوه بر كاهش قیمت نفت‌خام، بـه مواردی همچون كاهش سقف تولید اوپك، نحوه برآورد و اعمال آثار بحران مالی بین‌المللی، اثر ركود ناشی از آن بر سود و در نتیجه مالیـات (شركت‌های دولتی و غیردولتی) و سود سهام شركت‌های دولتی و ركود بازار بورس مربوط مـی‌شود كه با بررسی شرایط امروز این پیش‌بینی‌ها تاكنون بـه وقوع پیوسته است.<br />از سوی دیگر‏، این مركز پیشتر‌ اعلام كرده بود كه دولت به منظور تراز كردن بودجه، علا‌وه ‌بر استفاده از كل عایدات نفت‌خام صادراتی درون سال 87، حدود 116 هزار و 521 مـیلیـارد ریـال (33 /12 مـیلیـارد دلا‌ر) از موجودی حساب ذخیره ارزی برداشت كرده كه با توجه بـه كسری بودجه سال جاری مـیزان برداشت دولت از منابع حساب ذخیره ارزی نسبت بـه سال گذشته افزایش خواهد یـافت.<br />از سوی دیگر، بـه دلیل عدم قطعیت منابع و بیش‌‌برآورد بخشی از منابع پیش‌بینی شده درون بودجه سال جاری منابع و مصارف با مخاطرات جدی روبه‌رو است.<br />ضمناً اقدامات گذشته دولت نـهم نیز این كسری بودجه را تشدید كرده است. افزایش نقدینگی به منظور جبران كسری بودجه، بـه جهت پرداخت حقوق كاركنان و هزینـه‌هایی همچون پرداخت سود سهام عدالت از جمله اقدامات دولت نـهم به منظور جلب آرای عمومـی بود كه بی‌شك كشور را دچار مشكل خواهد كرد. از همـین رو ادامـه استقراض دولت از بانك مركزی به منظور جبران كسری بودجه، سبب افزایش نقدینگی خواهد شد كه تیم اقتصادی دولت نـهم را بر سر دوراهی خطیری مبنی بر ادامـه دمـیدن بر كوره تند نقدینگی یـا كاهش هزینـه‌های جاری و عمرانی دولت قرار خواهد داد؛ امری كه درون صورت گزیدن راه نخست بـه افزایش دوباره تورم و در صورت انتخاب دومـین راه، بـه ایجاد نارضایتی عمومـی و بیكاری منجر خواهد شد.<br /><br />بنگاه‌های زودبازده و مسئله‌ای بـه نام بیكاری:هر چند بسیـاری از كارشناسان اقتصادی و مسئولان مملكتی از قبیل رئیس دفتر بازرسی رهبری و رئیس مجلس، خواستار بازبینی سیـاست اصلی دولت نـهم درباره اشتغالزایی؛یعنی طرح بنگاه‌های زودبازده شدند، اما رئیس ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد درون زمان انتخابات بر ادامـه این راه تاكید كرد و رئیس دولت نـهم كه قرار هست مسئولیت دولت دهم را نیز برعهده گیرد، نیز بر باور خود بـه این طرح صحه گذاشت.<br />طرح بنگاه‌های زودبازده اقتصادی كه مطابق اعلام بانك مركزی و رئیس مركز پژوهش‌های مجلس، بالای 38 درصد انحراف از هدف به منظور آن گزارش شده است، بـه عقیده عده‌ای از كارشناسان، نـه تنـها بـه حل معضل بیكاری كه با تنزیل شاخص درون سال‌های نخستین دولت نـهم، كاهش یـافت، كمكی نكرد بلكه از اصلی‌ترین طرح‌های اقتصادی دولت نـهم درون بحث افزایش بی‌رویـه نقدینگی درون جامعه بود.<br /><br />در دولت نـهم شاغل بـه كسی اطلاق شد كه درون هفته یك ساعت كار كرده باشد كه این تعریف درون دولت اصلاحات، بر مبنای اشتغال فرد درون دو روز هفته بود. این نازل كردن شاخص، هرچند درون سال‌های نخستین حربه‌ای بـه دست تیم اقتصادی دولت نـهم داد که تا با مانور بر كاهش نرخ بیكاری بـه زیر 10 درصد، مخالفان و منتقدان را بـه سكوت وادار كنند، اما با اعلام آمار بیكاری درون روزهای گذشته (1 /11) كه از نرخ بیكاری درون پایـان دولت هشتم (8 /10) نیز بالاتر بود، این یقین را حاصل كرد كه این سیـاست، توفیق مطلوبی درون اشتغالزایی نداشته است، حتی با نازل كردن شاخص‌های اشتغال. لذا با توجه بـه عزم احمدی‌نژاد بر ادامـه این راه، تیم اقتصادی دولت دهم وظیفه سختی درون اقناع كارشناسان بـه ثمربخش بودن این طرح آزموده شده دارد كه بعید هست قادر بـه انجام آن باشد.<br /><br />معضلی بـه نام واردات و ورشكستگی صنایع داخلی:گزارش‌های موجود نشان مـی‌دهد كه مـیزان واردات کالا از رقم 99676 مـیلیون دلار درون چهار سال پایـانی دولت هشتم بـه رقم 183144 مـیلیون دلار درون چهار سال دولت نـهم افزایش یـافته و 74 /83 درصد رشد کرده است. بـه گزارش آمارهای نشریـه برنامـه ارگان معاونت برنامـه‌ریزی و نظارت راهبردی ریـاست جمـهوری، مـیزان کالاهای وارداتی مصرفی نیز از رقم 12578 مـیلیون دلار درون دوره چهار ساله 83-1380 بـه رقم 26362 مـیلیون دلار درون دوره چهار ساله 87-1383 افزایش یـافته و 5 /109 درصد رشد داشته است. همچنین سهم واردات کالاهای مصرفی از کل واردات از رقم 6 /12 درصد درون چهار سال دوم دولت هشتم بـه 4 /14 درصد درون چهار سال دولت نـهم افزایش یـافته و 8 /1 درصد بیشتر شده است. درون همـین حال ارزش واردات کالاهای مصرفی درون سال 87 نسبت بـه سال 83 افزایش 7 /88 درصدی داشته است. البته حتما به این ارقام افزایش 6 برابری واردات مـیوه و خشكبار درون چهار سال گذشته نسبت بـه چهار سال قبل از آن را نیز اضافه كرد.<br /><br />همچنین درون این زمـینـه حتما به گزارش مركز پژوهش‌های مجلس درباره سقوط نرخ رشد سرمایـه‌گذاری صنعتی درون كشور اشاره كرد كه با مقایسه آمار سال‌های 78 که تا 86، نـهایتاً بـه این نتیجه رسیده هست كه نرخ رشد سرمایـه‌گذاری صنعتی درون سال 86، بدترین رقم طی سال‌های مورد بررسی بوده است. همچنین بنا بر گزارش نمادگرهای بانك مركزی درون سه ماهه اول سال 87، 9 هزار و 263 فقره جواز به منظور تاسیس واحدهای جدید صنعتی صادر شد كه نسبت بـه سه ماهه اول سال 86، 6 /20 درصد كاهش داشته است. همچنین ارزش سرمایـه‌گذاری موردنیـاز به منظور تاسیس واحدهای جدید صنعتی 253 هزار و 379 مـیلیـارد ریـال درون سال 87 بود كه نسبت بـه دوره مشابه سال 86، 3 /18 درصد كاهش نشان مـی‌دهد.<br /><br />علیرضا محجوب، دبیركل خانـه كارگر نیز با اشاره بـه اینكه درون سال 88، مرگ و مـیر واحدهای صنعتی درون كشور بر زایش‌ها پیشی خواهد گرفت، از تعطیلی 400 واحد صنعتی و بیكاری 200 هزار كارگر درون كشور خبر داد. همچنین مطابق گزارش اتاق بازرگانی، از جامعه اطلاعاتی مورد بررسی این نـهاد صنفی متشكل از 183 واحد صنعتی، تمامـی این واحدها بحران‌زده توصیف شده‌اند.<br />در همـین زمـینـه، برخی از مدیران صنعتی مـی‌گویند كه درون چند سال گذشته، واردات محصولات صنعتی بلایی بر سر اقتصاد صنعتی ایران آورده هست كه نمـی‌توان از آن شاد بود و با خیـالی آسوده از توسعه صنعتی سخن گفت. این عده بر این باورند طی چهار سال گذشته صنعت درون ایران وارد كارزار نابرابری با واردات بی‌رویـه شده هست كه ادامـه آن شكست صنعت ایران را بـه همراه خواهد داشت، بزنگاهی كه بی‌شك تیم اقتصادی دولت دهم را كه اقتصاد عادت كرده بـه واردات به منظور كنترل قیمت‌ها را دچار تحول كنند، بـه سختی خواهد آزمود.<br /><br />وعده‌های زمـین مانده مسكن مـهر:3 سال پیش و در اوج گرانی مسكن، احمدی‌نژاد از آغاز طرحی خبر داد كه قرار بود با اجرای آن 5 /1 مـیلیون واحد مسكونی احداث و در اختیـار اقشار آسیب‌پذیر قرار گیرد. تبلیغات وسیع درون اطراف این طرح كه بـه عقیده كارشناسان، بلندپروازانـه بود و غیرقابل اجرا، انتظارات بسیـاری از خانواده‌هایی كه امـیدی بـه خانـه‌دار شدن نداشتند، دوباره زنده كرد ولی گذشت 3 سال از آن تاریخ و عدم واگذاری این واحدها بـه متقاضیـانی كه سال هاست درون این پروژه ثبت‌نام كرده و پول پرداخت كرده‌اند، بـه آرامـی تبدیل بـه بحرانی به منظور دولت خواهد شد. دولت دهم و گروه اقتصادی این دولت بـه عنوان مـیراث‌دار دولت نـهم، با چالشی عظیم درون این راه روبروست كه بی‌شك هزینـه و توان فراوانی به منظور حل آن احتیـاج خواهد داشت، چرا كه بنا بـه گفته كارشناسان، به منظور ایجاد یك مـیلیون و 200 هزار واحد مسكونی، نزدیك بـه 18 هزار مـیلیـارد تومان اعتبار نیـاز هست كه قطعاً با توجه بـه مشكلات مربوط كسری بودجه دولت و كاهش درآمدهای دولتی، این موضوع قابل تحقق نخواهد بود.<br /><br />بدهی‌های معوق دولت بـه نـهادهای متعدد:آمارهای بانك مركزی از بدهی 28 هزار مـیلیـارد تومانی دولت بـه بانك مركزی حكایت دارد. اگر بدهی دولت بـه سازمان تامـین اجتماعی را كه بـه گفته مدیرعامل سازمان تامـین اجتماعی معادل 12 هزار مـیلیـارد تومان است، بـه این عدد بیـافزاییم، متوجه مـی‌شویم كه دولت فقط درون این دو مورد معادل 40 هزار مـیلیـارد تومان بدهكار است. دولت دهم بـه عنوان وارث این بدهی، درون زمانی كه بانك مركزی بسیـاری از منابع خود را از دست داده و سازمان تامـین اجتماعی بـه دلیل بـه هم خوردن تناسب مـیان منابع و مصارف، درون آستانـه ورشكستگی قرار دارد، ماموریتی سخت برعهده دارد.<br /><br />معضلی بـه نام سیستم بانكی:بر مبنای گزارش یک نـهاد دولتی، شكاف منابع و مصارف نظام بانكی درون پایـان بهمن ماه منفی 154 هزار مـیلیـارد ریـال بوده است. این شكاف به منظور بانك‌های تجاری دولتی منفی 7 /62 هزار مـیلیـارد ریـال و برای بانك‌های تخصصی دولتی منفی 3 /103 هزار مـیلیـارد ریـال بوده است. این درون حالی هست كه شكاف منابع و مصارف بانك‌ها تنـها درون بانك‌های غیردولتی مثبت و به مـیزان 12 هزار مـیلیـارد ریـال بوده است. این نـهاد مالی درون جمع‌بندی این مسائل آورده است: تداوم روند موجود باعث تشدید مشکلات مالی بانک‌ها شده و در نـهایت، تامـین مالی کلیـه فعالیت‌های اقتصادی مولد را متأثر كرده و رشد اقتصادی کشور را تضعیف خواهد كرد. بر این اساس، لازم هست با درون نظر گرفتن توان بانک‌ها درون ارائه تسهیلات بـه بخش غیردولتی بر اساس توانایی آنـها درون جذب منابع سپرده‌ای، اعمال فشارهای بیرونی به منظور اعطای تسهیلات بـه بخش‌های مورد حمایت دولت توسط بانک‌های دولتی محدود شده و سیـاست‌ها و تصمـیمات مناسبی به منظور بهبود وضعیت تجهیز و تخصیص منابع درون بانک‌ها به‌ویژه بانک‌های دولتی اتخاذ شود.<br /><br />در بحث بدهی‌های نظام بانكی نیز آمارهای بانک مرکزی نشان مـی‌دهد که تا پایـان آذر ماه سال 87 مـیزان کل مطالبات سیستم بانکی از بخش دولتی و غیر‌دولتی معادل 204 هزار مـیلیـارد ریـال هست که از این مـیزان معادل 176 هزار مـیلیـارد تومان مـیزان بدهی بخش غیر‌دولتی بـه سیستم بانکی هست که این مـیزان بدهی نشان مـی‌دهد سرانـه بدهی مردم ایران بـه سیستم بانکی بیش از 3 /2 مـیلیون تومان است. تمامـی این موضوعات زمانی قابل بررسی هست كه عنوان شود سخت‌گیری‌های مظاهری درون سال‌های 86 و 87 ترمز این روند را بـه شدت كشید و در غیر این صورت عواقب شدید و نامنتظره‌ای درون نظام بانكی ایران اتفاق مـی‌افتاد.<br /><br />خارج كردن اقتصاد از زیر یوغ شركت‌های دولتی و شبه‌دولتی:نحوه اجرای سیـاست‌های ذیل اصل 44 كه برخی از كارشناسان اعتقاد داشتند كه زمـینـه‌ساز جهش و پرش اقتصادی ایران خواهد بود، درون حال حاضر وضعیتی را پیش آورده هست كه نـه تنـها از سهم بخش دولتی درون اقتصاد كاسته نشده است، بلكه بخش دولتی اقتصاد روز بـه روز فربه‌تر و بخش غیردولتی درون حال انقباض بیش از پیش است.<br /><br />بانک جهانی درون گزارشی درون این باره آورده است: شرکت‌های بزرگ دولتی اقتصاد ایران را درون تسلط خود درآورده‌اند. شرکت‌های شبه‌دولتی نیز حضور فراگیر و گسترده‌ای درون صنعت و فعالیت‌های تجاری و بازرگانی دارند. بیش از 60 درصد تولیدات صنعتی ایران توسط شرکت‌های دولتی عرضه مـی‌شود. بخش مالی نیز تحت سیطره و نفوذ بانک‌های دولتی است. هرچند بانک‌های خصوصی از اوایل دهه 2000 مـیلادی پا بـه عرصه فعالیت درون نظام بانکی ایران گذاشتند. این گزارش با اشاره بـه روند خصوصی سازی درون ایران نوشته است: طی سال‌های گذشته روند خصوصی سازی و آماده بستری به منظور گسترش فعالیت بخش خصوصی کند بوده است. درون جولای سال 2006 مـیلادی دولت طرح بزرگی را به منظور خصوصی سازی صنایع استراتژیک و بزرگ اعلام کرد کـه براساس آن بخشی از سهام شرکت‌های بزرگ دولتی مطابق اصل 44 قانون اساسی حتما به بخش خصوصی واگذار شود. اجرایی شدن این برنامـه بـه علت پایین بودن تقاضای بخش خصوصی به منظور خریداری بخش زیـادی از سهام شرکت‌های بزرگ دولتی، که تا حدی بـه تاخیر افتاده است.<br /><br />براساس این گزارش، اقتصاد ایران حتما به سمت اقتصاد دانش‌محور حرکت کند. این موضوع درون دورنمای برنامـه پنج ساله چهارم توسعه لحاظ شده است. علیرغم تلاش‌های زیـاد بانک مرکزی، نرخ تورم ایران همچنان دو رقمـی است. این موضوع موجب افزایش نگرانی بخش خصوصی و بی‌تمایلی آن به منظور افزایش سرمایـه‌گذاری و ایجاد اشتغال درون اقتصاد ایران خواهد شد.<br /><br />كلاف سردرگم اقتصادی:تمامـی موارد فوق با درون نظر گرفتن عواملی چون بالا بودن نرخ تورم درون كشور، كلاف سردرگمـی را به منظور تیم اقتصادی دولت دهم به‌وجود آورده هست كه رهایی از آن بـه آسانی مقدور نخواهد بود. بیماری هلندی اقتصاد ایران كه از سال 76 گریبانگیر این كشور شده است، نقدینگی بالا، كسری بودجه سالانـه و مستمر و نرخ تورم بالایی را بـه همراه داشته هست كه اجازه تحرك را از اقتصاد كشور گرفته است.اگر سیـاست‌های انبساطی سال‌های 85 و 86 كه با هدف فائق آمدن بر آمار بالای بیكاری اتخاذ شد، همچنان ادامـه یـابد،نقدینگی متعاقب كسری بودجه دولت كماكان روند شتابان افزایش خود را ادامـه مـی‌دهد و در این صورت تورم، نارضایتی مردمـی را سبب خواهد شد و اگر سیـاست‌های انقباضی درون پیش گرفته شود، وعده‌هایی كه دولت از ابتدای سال و با هدف پیروزی درون انتخابات داده بود، محقق نشده و این بار نارضایتی‌های دیگری درون كشور پدید مـی‌آید.<br /><br />تیم اقتصادی دولت دهم با موجی از وعده‌ها از قبیل ادامـه پرداخت سود سهام عدالت درون شرایطی كه شركت‌های مشمول این سهام زیـان‌ده هستند، ادامـه پرداخت افزایش حقوق كارمندان و بازنشستگان، كاهش نرخ تورم، ادامـه طرح نـه چندان موفق بنگاه‌های زودبازده، ساخت 5 /1 مـیلیون واحد مسكونی وعده داده شده طرح مسكن مـهر و ... با وجود كاهش درآمدهای نفتی و شكست درون صادرات گاز درون طرح‌هایی چون خط لوله گاز نوباكو، روبرو هست كه از هم اكنون، تحقق این وعده‌ها و رسیدن بـه اهی چون كنترل تورم و كاهش نرخ بیكاری را بـه ماموریتی غیرممكن یـا حداقل بسیـار دشوار بدل كرده است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />چینی ‌ها درون بندر پهلوی سیگار تولید مـی ‌كنند:<br />مدیر عامل شركت دخانیـات گفت: با یک كمپانی چینی بـه توافق رسیدیم که تا در بندر انزلی سیگار تولید كنند.<br />وی افزود: به منظور تولید بهمن بلند با كمپانی چینی بـه توافق رسیدیم که تا در بندر انزلی بـه تولید این سیگار بپردازند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />ساخت مجسمـه نیم تنـه ندا آقا سلطان توسط مجسمـه ساز آمریکایی پائولا اسلاتر:<br /> مجسمـه نیم تنـه ندا آقا سلطان کـه توسط مجسمـه ساز آمریکایی پائولا اسلاتر ساخته شده است، قرار هست در کـه مقابل انجمن شـهر سانفرانسیسکو درون 25 جولای برگزار مـی گردد رونمایی شود. انتظار مـی رود بیش از 20 هزار تن درون این شرکت کنند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />رویتر: قادر بـه مـهار اوضاع نیست:<br />خبرگزارى رویتر درون گزارشی نوشت، جنگ قدرت بعد از انتخابات ریـاست جمـهوری درون ایران پایـه هاى جمـهورى اسلامى را بـه لرزه درون آورده است. نشانـه ای از اینكه خامنـه اى بتواند مردم خشمگین را آرام كند یـا بتواند دو باره اعتماد سیـاستمداران و روحانیونی كه از او رانده شده اند را ‌بدست بیـاورد، دیده نمى شود.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />ایران براى همـیشـه تغییر كرده و راه بازگشتى وجود ندارد:<br />یکی از اعضای ارشد سناى آمریكا درون مصاحبه ای گفت، ایران براى همـیشـه تغییر كرده و راه بازگشتى هم وجود ندارد. رژیم حاکم اعتبار خود را درون مـیان مردم از دست داده و تنـها دلیل بر سر كار ماندن آن استفاده از زور و خشونت و سركوب علیـه معترضان است.<br />سناتور لیندزى گراهام عضو جمـهوریخواه كمـیته نیروهاى مسلح سناى آمریكا و یكى از دو سناتور تنظیم كننده لایحه جدیدى كه شركت هاى فروشنده تكنولوژی هاى شنود مكالمات و مكاتبات اینترنتى درون ایران را مشمول مجازات مى كند، درباره هدف این لایحه گفت، آنچه من بـه همراه سناتور دموكرات چاک شومر درون پى آن هستیم این هست كه فناوریـهاى جدید علیـه مردم ایران مورد استفاده قرار نگیرد. لایحه ما مى گوید هر شركتى كه تجهیزات سركوب اینترنتى را براى جلوگیرى از تماس مردم ایران با یكدیگر و با جهان بیرون درون اختیـار رژیم تهران قرار دهد، از انجام معاملات با آمریكا محروم مى شود. بدترین كارى كه مى توان كرد این هست كه مشتاقان آزادى درون ایران را از آزادیـها محروم كرد.<br />وى درون پاسخ بـه این پرسش كه همكارى شرکت های زیمنس و نوکیـا با رژیم تهران درون زمـینـه فروش تجهیزات شنود و كنترل اینترنت براى آنان چه پیـامدهایى خواهد داشت؟ گفت، امـیدوارم عواقب آن سنگین و زودرس باشد. این شركتها هیچ خدمتى بـه جهان آزاد نمى كنند. لایحه ما حامـیان بسیـارى درون دو حزب دارد. اكثریت درون آمریكا از راست و چپ مى دانند مردم ایران از دست حكومتشان بـه ستوه آمده اند. این وظیفه من نیست كه بـه مردم ایران بگویم چگونـه حكومتى داشته باشند، اما وقتى مردم براى اعتراض بـه سركوب و رژیمى كه خارج از معیـارهاى بین المللى عمل مى كند پا بـه خیـابان مى گذارند، وظیفه ما این هست كه با صداى رسا از آنـها حمایت كنیم و در كنارشان بایستیم و اطمـینان بیـابیم شركتهایى كه بـه این رژیم سرکوبگر كمک مى كنند حتما بهاى آن را بپردازند.<br />سناتور گراهام درون پاسخ بـه این سئوال كه آیـا فكر مى كنید از طریق گفتگو بتوان رفتار رژیم تهران را تغییر داد، گفت، من فكر مى کنم ایران براى همـیشـه تغییر كرده هست و راه بازگشتى هم وجود ندارد. اگر ما با این رژیم بر سر مـیز مذاكره بنشینیم، درون واقع علیـه مردم ایران مذاكره مى كنیم. با تمام احترامى كه براى رئیس جمـهور و وزیر خارجه قائلم، حتما از آنـها بپرسم ما قرار هست با چه كسانی مذاكره کنیم. با افرادى كه تنـها بـه دلیل ارعاب قدرت را درون دست دارند. اعتقاد من این هست كه رژیم حاکم اعتبار خود را درون مـیان مردم ایران از دست داده هست و تنـها دلیل بر سر كار ماندن آنـها استفاده از زور و خشونت و سركوب است. من ترجیح مى دهم وقت و انرژیمان را صرف كمک بـه مردم ایران كنیم كه خواهان تغییر هستند.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />فرانسه: تحریم ها علیـه رژیم تهران سخت تر مـی شود:<br />خبرگزاری «ریـا نووستی»/ "برنار کوشنر" وزیر امور خارجه فرانسه روز سه شنبه اعلام کرد کـه پاریس مسئله اعمال تحریمات جدید علیـه ایران را بررسی خواهد کرد. وی ابراز امـیدواری نمود کـه مردم ایران درک کنند کـه چنین تحریماتی علیـه حکومت این کشور هست نـه علیـه ملت آن.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />مسکو و واکنش بـه شعار مرگ بر روسیـه درون تهران:<br />سفیر ایران درون مسکو گفته هست که روسیـه دیدگاه معقولی نسبت بـه انتخابات بحث انگیز ریـاست جمـهوری ایران دارد و در عین حال وزارت خارجه روسیـه نیز درون واکنش بـه شعار "مرگ بر روسیـه" کـه روز جمعه گذشته درون خیـابان های تهران طنین انداز شد، گفته هست تعداد شعاردهندگان انگشت شمار بوده است.<br />در جریـان برگزاری راه پیمائی روز آدینـه گشته معترضان پایتخت، مردم تهران با سر شعار "مرگ بر روسیـه" پرچم آن کشور را بـه آتش کشیدند.<br />وزارت خارجه روسیـه مـی گوید کـه افکار عمومـی درون ایران دیدگاه مثبتی بـه روابط ایران و روسیـه دارد و شعار دهندگان ضد روسی تعداد انگشت شماری درون این کشور هستند.<br /> روس ها اعتقاد دارند ملت ایران ملتی رشید و بالغی است. روسیـه برخلاف غربی ها کـه اسلام ستیز اند و دارای رویکرد منفی نسبت بـه انقلاب اسلامـی ایران هستند، نگاهی منطقی بـه انقلاب اسلامـی دارد<br />سفیر ایران درون روسیـه:گزارش ها از ایران حاکی از آن هست که درون هفته های اخیر و پس از تلاش به منظور سرکوب اعتراض های مردمـی بـه نتایج انتخابات ریـاست جمـهوری ایران، بخشی از افکار عمومـی این کشور، بـه نقش روسیـه درون تحولات اخیر ایران مظنون شده است.<br />دیمـیتری مدودف، رئیس جمـهوری روسیـه، اولین مقام خارجی بود کـه پس از اعلام نتایج انتخابات ریـاست جمـهوری اخیر ایران، بـه محمود احمدی نژاد تبریک گفت.<br />آقای احمدی نژاد سه روز بعد از اعلام نتایج انتخابات ریـاست جمـهوری، به منظور شرکت درون اجلاس سران رهبران سازمان همکاری شانگهای بـه روسیـه سفر کرد.<br />ملاقات روسای جمـهور ایران و روسیـه درون جریـان این سفر، محدود بـه مصافحه آقایـان احمدی نژاد و مدودف بود.<br />مطابق پروتکل های تشریفاتی این سفر، آقای احمدی نژاد به منظور دیدار با رئیس جمـهوری روسیـه درون مقبال دوربینـهای تلویزیونی و عکاسان، بـه سوی او حرکت کرد اما ملاقات دوجانبه ای کـه پیشتر برخی از رسانـه ها از احتمال انجام آن خبر داده بودند، صورت نگرفت.<br />سفیر ایران: روسیـه دیدگاه معقولی نسبت بـه ایران دارد<br />محمودرضا سجادی، سفیر ایران درون مسکو درون گفت و گو با خبرگزاری نیمـه رسمـی فارس، درباره دیدگاه روسیـه نسبت بـه انتخابات بحث انگیز ریـاست جمـهوری ایران، گفته هست که "روس‌ها بسیـار معقول با این انتخابات برخورد د."<br />آقای سجادی گفته هست که روس‌ها موضوع را یک موضوع داخلی جمـهوری اسلامـی اعلام کرده و دخالت دیگران درون این قضیـه را منطقی ندانستند.<br />پس از تحمـیل قرارداد ترکمنچای بـه ایران، الکساندر گریبایدوف، وزیر مختار روسیـه درون دربار فتحعلی شاه بـه همراه اعضای سفارت این کشور درون تهران، بـه دست مردم خشمگین کشته شد<br />چند روز بعد از اعلام نتایج انتخابات ایران و سفر محمود احمدی نژاد بـه این کشور، درون حالی کـه اعتراض های مردمـی بـه نتایج انتخابات درون ایران فراگیر شده بود، دولت روسیـه "نمایشی بودن" تبریک اعلام انتخاب محمود احمدی نژاد را تکذیب کرد و گفت مسائل مربوط بـه این انتخابات حتما براساس قوانین ایران حل شود.<br />سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیـه گفته بود کـه کشورش "هرگز بـه اقدامات نمایشی دست نمـی زند."<br />به اعتقاد برخی کارشناسان، مردم ایران بـه دلیل دخالت های تاریخی روسیـه تزاری درون این کشور از جمله تحمـیل جنگ فراگیر بین دو کشور و جدا شدن چندین شـهر قفقاز از ایران، دیدگاه مثبتی بـه سیـاست های روسیـه درون ایران ندارند.<br />ماجرای رفتار الکساندر گریبایدوف، وزیر مختار روسیـه درون دربار فتحعلی شاه کـه به عهدنامـه ترکمنچای منجر شد و چپاول نسخ خطی کتابخانـه شیخ صفی الدین اردبیلی درون اردبیل کـه اینک درون موزه سنت پیترزبورگ نگهداری مـی شود، از جمله خاطرات تلخ تاریخی از سیـاست های روسیـه درون ایران است.<br />برخی از چهره های سیـاسی و آکادمـیک ایران نیز اعتقاد دارند کـه پس از فروپاشی شوروی و پایـان جنگ سرد نیز، روسیـه با آنچه کـه "کارت ایران" مـی خوانند، هنوز درون صحنـه بین المللی "بازی" مـی کند.<br />به اعتقاد این گروه تاخیر مکرر درون بهره برداری از نیروگاه اتمـی بوشـهر کـه روسیـه پیمانکار آن هست و روگردانی مسکو از همراهی با ایران درون مذاکرات تعیین رژیم حقوقی دریـای خزر از جمله آشکارترین این سیـاست ها است.<br />برخی از ناظران مسائل بین المللی درون ایران مـی گویند هرچند آیت الله رهبر جمـهوری اسلامـی، درون جریـان سفر نزدیک بـه دو سال پیش ولادیمـیر پوتین، رئیس جمـهوری وقت روسیـه بـه تهران گفت کـه "تصویر ملت روسیـه درون ذهن ما، تصویر روشن و خوبی است" اما واکنش های شـهروندان ایرانی درون جریـان وقایع اخیر این کشور نشان مـی دهد کـه در ذهن گروهی از مردم این کشور روسیـه بیش از آنچه کـه رهبران ایرانی و حتی روسی تصور مـی کنند، درون حوادث دور و نزدیک ایران مقصر است.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />فیگارو؛ پاسداران انقلاب، حاکمان واقعی ایران:<br /> فیگارو 22 ژوئیـه 2009 برابربا 31 تیر ماه دیدگاههای خود را درون باره ایران اینگونـه مـینویسد : از هنگام سرکوب تظاهر کنندگان مخالف احمدی نژاد درون ایران ، نقش سپاه پاسداران درون کشورافزایش یـافته است. نقاب ها از چهره ها فرو افتاده است. نیرویی کـه از دیر باز« ارتش سایـه » نامـیده مـی شد، خود را اربابان تازه ایران مـی دانند.<br />یک عضو سابق نیروهای زبده رژیم گفت ؛ کـه از آغاز بحران سیـاسی درون ایران، حفاظت تهران درون دست سپاه مـی باشد. درون تلویزیون دولتی، هرروز بر ساعات برنامـه های خنثی سازی « انقلاب مخملی» افزوده مـی شود.<br />قدرت پاسداران روز بروز افزایش مـی یـابد، از این بعد آنان همـه قدرت را درون دست دارند. سردار یدالله جوانی، رئیس اداره سیـاسی - عقیدتی سپاه پاسداران، درون آخرین اعلامـیه اش کـه روز دوشنبه 29 تیر ماه ، درون سایت خبرگزاری سپاه پاسداران درج شده هست گفت« انتخابات 22 خرداد بـه ما اجازه داد که تا قدرت را درون دست بگیریم. این یک تغییر سیـاسی بزرگ مـی باشد».<br />برملا شدن رازی پنـهان!از آغاز برپایی سپاه پاسداران درون سی سال پیش « سپاه تبدیل بـه یک مجموعه سیـاسی- اجتماعی-اقتصادی شده است، و نفوذ آن حتی درون کوچکترین گوشـه های زندگی درون جامعه گسترش یـافته است».<br />در یک پژوهش تازه صدو پنجاه صفحه ای، درون باره سپاه پاسداران کـه از سوی موسسه آمریکایی (Think-Tank American Random Corporation)، انجام شده است، تخمـین زده مـی شود کـه پاسداران امروز یک نیروی 130 هزار نفری مـی باشند، و با نیرو های بسیجی زیر فرمان خود تظاهرات را سرکوب مـی کنند.<br />زمان تغییر کرده است، هنگامـی کـه آیت الله خمـینی سپاه پاسداران را بـه موازات ارتش بنیـاد نـهاد به منظور مبارزه با کودتای احتمالی ارتش بود، ولی بـه سرعت پاسداران نقش دو گانـه ای را بازی د: مبارزه با دشمن خارجی، عراق صدام حسین، و شکار مخالفان داخلی.<br />دو مکتب تفکر:پس از پایـان جنگ ایران و عراق (1988-1980)، نفوذ سپاه گسترش زیـادی یـافت و ماًموریت های دیگری بـه آن واگذار شد. رزمندگان سابق اکنون قهرمانان ملی بشمار مـی آمدند. مسئولیت های بزرگ اقتصادی بـه آنان واگذار شد، از اداره صنایع نفت گرفته که تا خریدهتل های لوکسی کـه توسط بنیـاد های مذهبی مصادره شده بودند.<br />قدرت تازه ای کـه نمـی توانست هیچ رقیبی را تحمل کند. نمونـه آن بستن فرودگاه بین المللی تازه تاًسیس امام خمـینی درون تهران، کـه بهره برداری آن بـه یک شرکت ترک واگذار شده بود.<br />بنظر ( Random Corporation)، قدرت پاسداران روحانیون را نیز تهدید مـی کند، این نیروی گسترش یـافته درون زمـینـه های انرژی اتمـی و موشک سازی، با درون دست داشتن بازار سیـاه، بـه واردات قاچاق از طریق شش اسکله ای کـه در بنادر ایران درون اختیـار آنان هست مـی پردازد.<br />در پایـان جنگ ایران و عراق، بعد از یک توقف کوتاه دانشگاهی، برخی از پاسداران بـه سیـاست روی آوردند. درون آغاز سال 2000 مـیلادی ، دو مکتب تفکر، درون سپاه پاسداران بـه موازات هم بوجود آمد. درون یکسو « واقع بینان» مانند علی لاریجانی رئیس کنونی مجلس شورای اسلامـی، و یـا محسن رضائی، سرکرده سابق سپاه پاسداران کـه در سال 1997 لباس نظامـی را کنار گذاشت، وامـیدش را به منظور به نتیجه رسیدن مذاکرات اتمـی ایران از دست داده است. و از سوی دیگر « بنیـاد گرایـان» کـه اداره برخی از صنایع استراتژیکی مانند نفت را درون دست دارند، و تمایلی بـه آشتی و بازگشایی ایران بسوی غرب ندارند. همـین گروه بودند کـه برای حفظ منافع کلان اقتصادی خود، رهبر را به منظور پشتیبانی از احمدی نژاد تحت فشار گذاشتند. اصلاح طلبان و تظاهر کنندگان بـه آن کودتا لقب دادند.<br />شایعات زیـادی درون باره انتصاب سردار رستم قاسمـی، یکی از فرماندهان سپاه پاسداران بـه وزارت نفت شنیده مـی شود. سردار جوانی رئیس اداره سیـاسی عقیدتی سپاه پاسداران، درون گفتگوی خود با خبرگزاری جمـهوری اسلامـی ایرنا گفت:«امروز دو جریـان دیده مـی شود،انی کـه از انقلاب و تثبیت آن دفاع مـی کنند، وانی کـه خواهان واژگونی آن مـی باشند»، به منظور «حفظ نظام» حتما قدرت را درون دست گرفت.<br /><br />+ + + + + + + + +<br /><br />موضع گیری مقتدی صدر علیـه جمـهوری اسلامـی:<br />پس از مدت ها سکوت، مقتدا صدر روحانی جنجالی عراق کـه برای سفری بـه سوریـه رفته است، طی سخنانی از کشورهای عرب خواست حضور خود را درون عراق پررنگ تر کنند که تا سایر کشورها از جمله ایران از شرایط ناامن عراق بـه باور او سوء استفاده نکنند. وی کـه روز دوشنبه به منظور سفری دو روزه بـه دمشق رفته بود، با بشار اسد رئیس جمـهوری سوریـه دیدار و گفت وگو کرد. این روحانی شیعه عراق درباره ادعای مطرح شده درون مورد دخالت ایران درون عراق تصریح کرد؛ درون حقیقت دستان زیـادی هستند کـه امنیت عراق را بـه بازی گرفته اند و تنـها ایران نیست. هری مـی خواهد از این ناامنی سهمـی داشته باشد. مقتدی صدر گفت؛ نبود اعراب درون عراق موجب ایفای نقش ایران و دیگر کشورها درون عراق شده است.<br /><br /> امـیدوارم اعراب نقش خود را درون قبال عراق ایفا کنند که تا دست دیگر کشورها را درون عراق قطع کنند.<br /><br /><br /><br />هم مـیهنان با رسیدن بـه پایـان خبرهای امروز که تا گاهی دیگر بدرودپاینده ایران، برقرارآئین ریشـه ای وکوبنده تندر</div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-58379682253349148742009-09-01T01:53:00.001+04:302009-09-01T01:59:55.534+04:30

وزیر علوم جز هیچ یک از برترین رباضی دانان جهان نیست

<div align="justify">چهارشنبه، ۳۱ تير، ۱۳۸۸</div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div><div align="justify">وزیر علوم جز هیچ یک از برترین رباضی دانان جهان نیست، </div><div align="justify"> </div><div align="justify"><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://3.bp.blogspot.com/_zIYBDJJvBR8/Spw_1m86MnI/AAAAAAAAADM/d4d6ISzuLPE/s1600-h/%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1+%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg"><img style="MARGIN: 0px 0px 10px 10px; WIDTH: 250px; FLOAT: right; HEIGHT: 150px; CURSOR: hand" border="0" alt="حنای طراحی و سوزشش محل طراحی آزادی اندیشـه ۵ - dl660k5.blogspot.com mimplus.ir" src="http://3.bp.blogspot.com/_zIYBDJJvBR8/Spw_1m86MnI/AAAAAAAAADM/d4d6ISzuLPE/s400/%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1+%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg" /></a><br /></div><div align="justify"> </div><div align="justify"> </div><div align="justify"> </div><div align="justify"> </div><div align="justify"> </div><div align="justify"> </div><div align="justify"> </div><div align="justify"> </div><div align="justify"><br /><br />رخداد بعد از برملا ساختن این موضوع کـه وزیر علوم جز هیچ یک از برترین رباضی دانان جهان نیست، اطلاع یـافت کـه زاهدی، خود را عضو اکادمـی بین المللی و معتبر علوم نیویورک و انجمن ریـاضی ژاپن معرفی کرده است. <br /><br />رخداد طی مکاتبه ای با این دو انجمن و اکادمـی بین المللی با خبر شد کـه وزیر علوم کابینـه احمدی نژاد باز هم دروغ گفته است.<br /> نمایندگان این دو انجمن و اکادمـی بین المللی درون پاسخ بـه این سئوال کـه ایـا اقای زاهدی جز اعضای این دو انجمن مـی باشد اعلام د: وزیر علوم ایران هیچگاه درون بین اعضای ما نبوده است.<br /> <br />نماینده اکادمـی بین المللی علوم نیویورک درون پایـان تاکید کرد: بعد از اینکه ما از سو استفاده های اقای زاهدی با عضو نامـیدن خود درون اکادمـی علوم نیویورک با خبر شدیم، این هشدار را بـه وزیر علوم ایران مـی دهیم کـه اگر عضویت خود را تکذیب نکنند از ایشان شکایت مـی کنیم. ،<br /> <br />سوابق و تجربيات اعلام شده ی وزیر علوم درون زمينـه هاي علمي - تحقيقاتي و آموزشي بـه شرح زیر است:<br /> 1- عضو انجمن رياضي ايران از سال 1362 تاكنون<br />2- استاد دانشگاه شـهيد باهنر کرمان<br />3- عضو انجمن بين‌‏المللي سيستم‌‏هاي فازي از سال 1370 تاكنون<br />4- عضو انجمن رياضي كشور ژاپن از سال 1374 تاكنون<br />5- عضو آكادمي علوم نيويورك از سال 1376 تاكنون<br />6- عضو و رييس انجمن سيستم‌‏هاي فازي ايران<br />7- ارائه بيش از صد مقاله درون كنفرانس‌‏هاي علمي داخلي و خارجي<br />8- چاپ بيش از 85 مقاله درون مجلات علمي بين المللي<br />9- سخنراني علمي درون كشورهاي آلمان - اتريش - ارمنستان - اسلواك - اكراين - ايتاليا - چك - چين - ژاپن - سوريه - كانادا - كره جنوبي - مجارستان - يونان - تركيه - پاكستان - روسيه - هند و<br /><br />10- انجام بيش از 26 طرح تحقيقاتي از جمله دو طرح ملي كه دريكي از اين طرح‌‏ها نظريه جديدي ارائه شده كه هم اكنون دانشمنداني درون كشورهاي ژاپن، كره و چين روي آن نظريه كار مي‌‏كنند.<br />11- پژوهشگر نمونـه دانشگاه سال‌‏هاي 1374 که تا 1377<br />12- پژوهشگر نمونـه استان سال‌‏هاي 1375 که تا 1378<br />13- استاد نمونـه دانشگاه‌‏هاي كشور سال 1375<br />14- انتخاب رساله دوره دكترا بـه عنوان رساله برگزيده دكتراي رياضي كشور درون اولين جشنواره رياضي دانشگاه تهران<br />15- انتخاب بـه عنوان مرد علمي سال 1997 که تا 1998 توسط مركز بين المللي كمبريج<br />16- انتخاب و معرفي درون ليست برترين رياضي دانان جهان توسط انجمن رياضي آمريكا درون سال‌‏هاي 1998 که تا 2002<br />17- پژوهشگر نمونـه دانشكده رياضي سال‌‏هاي 1380 که تا 1382<br /><br />18- داوري مقالات علمي درون مجلات معتبر بين المللي و مجلات معتبر داخل كشور<br /><br /><br />آیـا بـه نظر شما همـه این سوابق و تجربیـات واقعیت بیرونی دارند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟</div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-74920895296841391372009-09-01T01:42:00.001+04:302009-09-01T01:47:02.025+04:30

چینی‌ها حتی جانماز‌ به منظور ایران تامـین مـی‌كنند پرچم چینی با آرم خرچنگ برگرفته از آرم سیک های هندی به منظور ایران، باتوم و شوكر

<div align="justify">پیک خبری تندر<br /><br />لیست های امروز<br /><br />https://114.38. 130.218<br />https://118.170 .179.138<br />https://118.170 .179.138<br /> https://122.126 .169.237<br /><br />به «تندر» بپیوندید، مسلح شوید!<br />درود بیکران بـه شما فرزندان خوب آریـابوم، پادشاهان ایران<br />امروز 31 تیرماه 6373 شاهنشاهی<br />برابر با 31 تیر ماه 1388 معاویـه ای<br />و برابربا 22 ژوئیـه 2009 مـیلادی است<br />هم مـیهنان گرامـی بـه خبرهای رادیو تندر صدای انجمن پادشاهی ایران توجه فرمائید<br />+ + + + + + + + +<br />هفت ساعت پایداری فرزندان ایران درون درگیری مسلحانـه با نیروهای امنیتی رژیم اسلامـی درون ارومـیه:در پی یورش وحشیـانـه نیروهائی امنیتی رژیم اسلامـی بـه فرزندان ایران درون ارومـیه شامگاه دوشنبه 29 تیرماه 1388، فرزندان ایران نیز باایستادگی درون برابر مزدوران رژیم اسلامـی از خود پند نمودند. دراین درگیری شمار زیـادی از مزدوران رژیم اسلامـی بـه شدت زخمـی شدند، از شمار افراد بـه هلاکت رسیده نیرو های امنیتی رژیم اسلامـی خبری درون دست نیست. اما گفته مـی شود دراین درگیری یک تن از فرزندان ایران کشته شده است. روانش شاد و راهش پر رهرو باد!<br />+ + + + + + + + +<br />علی شاهدی جوان 24 ساله براثر ضربات باتوم درون کلانتری کشته شد:علی شاهدی 24 ساله بعد از دستگیری و انتقال بـه كلانتری تهرانپارس یكشنبه 31 خرداد با ضربات باتوم درون كلانتری بـه قتل رسیده است.<br />+ + + + + + + + +<br />پیکر محمد کامرانی بـه خاک سپرده شد:محمد کامرانی کـه تنـها 18 سال داشت و آدینـه گذشته قرار بود درون کنکور پزشکی دانشگاه آزاد شرکت کند، روز هجدهم تیر درون حوالی مـیدان پهلوی تهران دستگیر و به بازداشتگاه کهریزک منتقل مـی شود، پیکر محمد کامرانی کـه پنجشنبه گذشته بر اثر جراحت‌های وارده درون زندان اوین، درون بیمارستان مـهر تهران جان سپرد، بامداد روز شنبه درون بهشت زهرا بـه خاک سپرده شد. محمد کامرانی کـه تنـها 18 سال داشت و آدینـه گذشته قرار بود درون کنکور پزشکی دانشگاه آزاد شرکت کند، روز هجدهم تیر درون حوالی مـیدان ولیعصر تهران دستگیر و به بازداشتگاه کهریزک منتقل شده بود. محمد کامرانی چند روز بعد از بازداشت، بـه همراه گروه دیگری از بازداشت شدگان بـه زندان اوین منتقل شد. خانواده‌ی وی وقتی از محل نگهداری او خبردار شدند کـه یک مامور زندان اوین درون جمع خانواده‌ی بازداشت‌شدگان فهرستی از نام های افراد بازداشت شده راخواند و از انتقال آنـها از کمپ کهریزک بـه زندان اوین خبر داد. پیگیری خانواده‌ی او بـه اینجا رسید کـه مطلع شدند دستور آزادی وی نیز صادر شده و به همـین منظوربامداد روز چهارشنبه 24 تیر ماه بـه زندان اوین مراجعه د، اما درون آنجا بـه آنـها گفته شد کـه فرزند شما زخمـی بوده و به بیمارستان منتقل شده است. وقتی این خانواده بـه بیمارستان لقمان رفتند، با پیکر نیمـه جان محمد کامرانی روبه‌رو شدند کـه همچنان تحت کنترل ماموران بود. آنـها با هماهنگی مسئولان بیمارستان و باز تحت کنترل شدید ماموران، فرزند خود را بـه بیمارستان مـهر منتقل د، اما تلاش‌های کادر پزشکی درون نـهایت بی‌نتیجه ماند و محمد کامرانی 18 ساله نیز بـه ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی و دیگر جانباختگان راه آزادی پیوست.<br />+ + + + + + + + +<br />تعویق دیگر بار اعدام ریگی؛ سیـاستى براى ارعاب:خبرگزاری فارس وابسته بـه سپاه پاسداران امروز بـه نقل از رئیس کل دادگستری رژیم درون استان سیستان و بلوچستان گزارش داد کـه حکم اعدام عبدالحمـید ریگی، برادر عبدالمالک ریگی فعلا اجرا نمـی شود. ابراهیم حمـیدی گفت: درون واقع هنوز تاریخ دقیقی به منظور اجرای حکم وی تعیین نشده است. رئیس کل دادگستری رژیم درون استان سیستان و بلوچستان روز پنج شنبه گذشته گفته بود کـه حکم اعدام عبدالحمـید ریگی و دو تن دیگر از اعضای گروه ریگی این هفته بـه اجر گذاشته خواهد شد. روزنامـه گاردین چاپ انگلستان درون این باره نوشت، اعدام های دسته جمعی از جمله اعدام اخیر 13 تن درون زاهدان كه رژیم تهران بـه آنـها دست مى زند بـه منظور ایجاد رعب و وحشت براى مقابله با تظاهرات ضد دولتی است. این اقدامات درون جهت ارعاب براى مقابله با تظاهرات غیرقابل پیش بینى معترضان طراحى شده است.<br />+ + + + + + + + +<br />هشتم امردادماه؛ بزرگداشت چهلم ندا درون بهشت زهرا:قرار هست روز پنج شنبه، هشتم امرداد بـه مناسبت چهلم ندا مردم بر سر مزار او حاضر شوند، از سوی بسیـاری از مردم پیشنـهاد شده است، به منظور بزرگداشت چهلم ندا و صدها جانباخته ی راه آزادی و صدها گمنام دیگرکه جان خود را درون راه آزادی مـیهن تقدیم کرده اند درون یک حرکت نمادین همـه بر مزار ندا گرد هم آیند. پیش بینی مـی شود بـه همـین مناسبت جمعیت قابل ملاحظه ای درون قطعه 257 گرد هم مـی آیند خانواده آقا سلطان بعد از پایـان مراسم درون بهشت زهرا پذیرای دوستداران ندا درون منزل خود خواهند بود. خانواده ندا گفتند قرار روز5 شنبه، 8 امردادبمناسبت چهلم ندابرسرمزاراو حاضر شوند، اعلام عمومـی نخواهندشد اما از حضور مردم استقبال مـی کنند.<br />+ + + + + + + + +<br />رفتار غیر انسانی با خانواده های دستگیر شدگان و لیست جدیدی از نام های دستگیر شدگان:بنابه گزارشات رسیده از مقابل دادگاه انقلاب و زندان اوین، خانواده های دستگیر شدگان اخیر به منظور اطلاع یـافتن از وضعیت عزیزانشان و آزادی آنـها مقابل زندان اوین و دادگاه انقلاب به منظور چندمـین هفته ی متوالی تجمع د. روز 28 تیرما حدود 80 تن از خانواده ها درمقابل دادگاه انقلاب بـه انتظار اعلام اسامـی بازداشت شدگان بودند کـه حدود ساعت 9:15 نام های شماری به منظور گذاشتن کفالت اعلام گردید، اما نام هیچ کدام از زنان بازداشت شده درون آن قید نشده بود، درون صورتی كه هنوز شماری زیـادی از زنان درون بازداشت هستند. ماموران سرکوبگر درون مقابل دادگاه انقلاب از تجمع خانواده ها جلوگیری مـی كردند و با داد زدن سر خانواده ها آنـها را از جلوی دادگاه انقلاب دور مـی كردند. درون بین بازداشت شده ها افرادی هستند كه به منظور بار دوم بعد از شروع اعتراضات دستگیر شده اند. این بازداشت شده ها بعد از گذاشتن كفالت به منظور آنـها و آزاد شدن روز آدینـه 26 تیر نیروهای گارد بدون دلیل وارد منزل آنان شده اند و برای بار دوم آنـها را بازداشت كرده اند. درون مقابل زندان اوین هم بیش از 100 تن از خانواده ها تجمع كرده بودند. شماری از آنـها حدود یك هفته هست كه به منظور عزیزانشان كفالت گذاشته اند، اما هنوز آزاد نشده اند و دائم آنـها را از اوین بـه دادگاه انقلاب و از دادگاه انقلاب بـه اوین پاس مـی دهند. تمامـی خانواده هایی كه بـه دادگاه انقلاب مراجعه كرده اند بـه آنـها گفته شده پرونده دست قاضی حداد هست و حتما با او صحبت كنید اما بـه هیچ كس اجازه رفتن بـه پیش حداد و حتی تماس تلفنی با دفتر او داده نمـی شد.و خانواده ها هر روز از ساعت 8 که تا 15 سرگردان و بلاتكلیف بـه انتظار مشخص شدن وضعیت فرزندانشان درون داخل و بیرون دادگاه انقلاب مـی نشینند. درون چند روز اخیر هر روز شمار كمـی كه از 30 اسم تجاوز نمـی كند توسط دادگاه انقلاب به منظور گذاشتن كفالت اعلام مـی شود و بقیـه خانواده ها حتما همچنان چشم انتظار اعلام نام های فرزندشان درون روزهای دیگر بمانند.<br /><br />نام های شمار دیگری از بازداشت شدگان اخیر بـه آگاهی مـی رسد:<br />1- مسعود سرگل 14 ساله یك ماه پیش درون ونك بازداشت و در اوین زندانی است.<br />2- حمـید رضا مسعودی 25 ساله مـهندس عمران 18 تیر نیروهای گارد بـه داخل منزل یورش و او را بازداشت و به اوین منتقل كرده اند.<br />3- نوید نصیرزاده 27 ساله و متاهل فوق لیسانس كشاورزی پنجشنبه 18 تیربا یورش نیروهای گارد بـه منزلش بازداشت و به اوین منتقل شده است.<br />4- مـهدی شریفی 22 ساله سرباز پنجشنبه 18 تیر درون پهلوی بازداشت و در اولین زندانی است.<br />5- حسین نظامـی 23 ساله 40 روز پیش تنـها بـه دلیل پوشیدن لباس مشكی بازداشت و به اوین منتقل شده است.<br />6- علی قاسمـی 27 ساله لیسانس كامپیوتر پنجشنبه 18 تیر درون ولی عصر بازداشت و دراوین زندانی است.<br />7- كسری داور پناه 29 ساله لیسانس ادبیـات جمعه 26 تیر درون انقلاب بازداشت و به اوین منتقل گدیده است.<br />8- احمدرضا احسانی 25 ساله دیپلم شنبه 30 خرداد درون جمـهوری بازداشت و در اوین زندانی است.<br />9- حامد نصیری 24 ساله فوق دیپلم جمعه 26 تیر درون خیـابان قدس بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.<br />10- كاوه 26 ساله جمعه 26 تیر درپهلوی بازداشت و به اوین منتقل شده است.<br />11- سعید سعادتی 17 ساله شنبه 30 خرداد درون آزادی بازداشت و در اوین زندانی است.<br />12- سینا محرابی 28 ساله فوق لیسانس عمران شنبه 30 خرداد درون خیـابان آذربایجان بازداشت و به اوین منتقل شده است.<br />13- ایمان اسفندیـاری 18 ساله دیپلم جمعه 26 تیر درون انقلاب بازداشت و در اوین زندانی است.<br />14- محمد جواد نوری 19 ساله دانشجوی عمران پنجشنبه 18 تیر بازداشت و در اوین زندانی گردیده است.پ<br />15- مسعود افشار 24 ساله فوق دیپلم برق پنجشنبه 18 تیر درون امـیر آباد بازداشت و دراوین زندانی شده است.<br />16- ناصر كوهی 30 ساله شغل آزاد جمعه 26 تیر درون انقلاب بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.<br />17- دانیـال امـیری 21 ساله شغل آزاد شنبه 30 خرداد درون انقلاب بازداشت و در اوین زندانی است.<br />18- نریمان سلیمانی فر 25 ساله لیسانس الكترونیك پنجشنبه 18 تیر درون امـیر آباد بازداشت و به اوین منتقل شده است.<br />19- مجید حامدی 23 ساله شغل آزاد جمعه 26 تیر درون انقلاب بازداشت و مكان نگهداری وی نامشخص است.<br />20- حسن صادقی 26 ساله شنبه 30 خرداد درون شادمان بازداشت و به اوین منتقل گردیده است.<br />21- علیرضا سعیدلو 19 ساله شنبه 30 خرداد درون ستارخان بازداشت و در اوین زندانی است.<br />+ + + + + + + + +<br />ادامـه اعتراضات شبانـه ی مردم تهران:بنابر گزارشات رسیده از تهران؛ اعتراضات شبانـه مردم تهران کـه نزدیک بـه چندین هفته هست بر بام منازل، کوچه ها و خیـابان های فرعی بـه رغم یورش های وحشیـانـه بـه منازل، دستگیری ها وسایر موارد سرکوب همچنان ادامـه دارد. گفتنی هست دوشبنـه شب 29 تیرماه، به منظور چندمـین هفته هست كه مردم با اراده و عزم قوی با وجود كنترل بسیجی ها و لباس شخصی ها بر پشت بام ها حاضر مـی شوند و شعارهای اعتراضی خود را با شدت هر چه تمام تر سر مـی دهند. مردم برخی از مناطق تهران مانند تهران پارس، آزادی،‌ سعادت آباد،‌ سید خندان، تجریش، صادقیـه واكباتان از ساعت 22 که تا 22:30 درون پشت بام ها و كوچه ها و خیـابان های فرعی شعار مرگ بر دیكتاتور مـی دادند. شدت اعتراضات درون منطقه سعادت آباد، سید خندان و تجریش بیشتر از نقاط دیگر تهران بود. نیروهای بسیج محل کـه در مساجد مستقر هستند سرخورده ومایوس ناظر اعتراضات مردم هستند و در مواردی کـه دخالت مـی کنند باعث شعله ور شدن اعتراضات مـی شوند و حتی مبدل بـه درگیری بین سرکوبگران و مردم مـی شود.<br />+ + + + + + + + +<br />تجمع اعتراضی مسیحیـان ایرانی مقابل دفتر هواپیمایی کاسپین:دوشنبه بازماندگان پرواز شوم کاسپین تصمـیم بـه برگزاری تجمعی اعتراضی مقابل دفتر هواپیمایی کاسپین گرفته اند. ساعت ۱۱:۳۰ دقیقه همان ساعتی هست که ۱ هفته پیش پرواز شوم کاسپین درون هوا منفجر شد. این تجمع اعتراضی نمادین بود و بازماندگان پرواز شوم کاسپین از مسولان این هواپیمایی خواستار پاسخگویی بـه سوالات بی پاسخ خود شدند.<br />+ + + + + + + + +<br />دانشجوی بـه یک سال زندان محکوم شد:بنابر گزارشات رسیده، دانشجوی زندانی مـهسا نادری کـه در بند 209 زندان اوین، زندانی است، محکوم بـه حکم سنگین و غیر انسانی یک سال زندان شد. این حکم توسط محمد مقیسه ای معروف بـه ناصریـان بـه وی ابلاغ شد. دانشجوی زندانی مـهسا نادری 19 ساله دانشجوی رشتۀ اقتصاد دانشگاه مفید شـهرستان قم،روز سه شنبه 23 تیر ماه بـه شعبۀ 28 دادگاه انقلاب شد. رئیس شعبۀ 28 فردی بنام محمد مقیسه معروف بـه ناصریـان از اعضای هیئت مرگ قتل عام زندانیـان سیـاسی سال 1367 مـی باشد . حکم سنگین و غیر انسانی 1 سال زندان را بـه او ابلاغ د. درون حالی هست که او تمامـی اتهامات نسبت داده شده را رد کرده بود. از طرفی دیگر وکیل دانشجوی زندانی با استدلهای حقوقی خود تمامـی اتهامات را رد د. محمد مقیسه ای رئیس شعبۀ 28 دادگاه انقلاب ،هنگامـی کـه دانشجوی زندانی به منظور ابلاغ حکم غیر انسانی درون دادگاه حاضر شده بود با برخوردی وحشیـانـه و غیر انسانی شروع بـه تهدید او نمود و نـهایتا حکم 1 سال زندان را بـه وی ابلاغ کرد.دانشجوی زندانی علیرغم ابلاغ حکم همچنان درون بند مخوف 209 زندان اوین نگهداری مـی شود.<br />اتهاماتی کـه به دانشجوی زندانی توسط سر بازجویـان وزارت اطلاعات سعید شیخان و علوی نسبت داده شده هست به قرار زیر مـی باشد: شرکت درون مراسم خاوران، محاربه، تبلیغ علیـه نظام است. محمد مقیسه ای معروف بـه ناصریـان از اعضای هیئت مرگ سال 67 مـی باشد این هیئت بنابه شاهدان بازمانده از آن قتل عام کـه باعث جان باختن هزاران زندانی سیـاسی شد شناسائی شده اند. علیرغم خواستۀ سازمانـهای حقوق بشری به منظور دستگیری ، محاکمـه و مجازات آمرین و عاملین این قتل عام هنوز تحقق نیـافته هست بلکه بعضی از آنـها درون نقش قاضی های وزارت اطلاعات مشغول بکار هستند و تا بـه حال چندین زندانی سیـاسی با اتهامات واهی و بدون برخوداری از حق دفاع و وکیل بـه سالها زندان محکوم کرده اند.<br />لازم بـه یـاد آوری هست که زندانی سیـاسی مـهسا نادری 19 ساله 2 اسفند ماه درون پی یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شدو 153 روز هست که از بازداشتش درون بند 209 زندان اوین مـی گذرد 88 روز آن را درون سلول های انفرادی تحت شکنجه های جسمـی و روحی بسر برد. این دانشجوی زندانی درون اثر شکنجه های غیر انسانی دچار ناراحتی قلبی و سردردهای شدید شده است. سعید شیخان سربازجوی وزارت اطلاعات و فردی بـه نام سید او را مورد بازجوئی و شکنجه های جسمـی و روحی قرار داده اند. همچنین اکثر خانم هایی کـه در اعتراضات اخیر دستگیر شده اند درون بند 209 زندان اوین بسر مـی برند آنـها تحت شکنجه های جسمـی و روحی بازجویـان وزارت اطلاعات قرار دارند.<br />+ + + + + + + + +<br />نگرانی درمورد امنیت زنان زندانی:شادی صدر نیز بـه خیل بازداشت شدگان اعتراضات اخیر پیوست. فاطمـه گوارایی سه شنبه 30 تیرماه 1388 - زمانی کـه خبرگزاری ها از زبان خانم سعید زاده چگونگی بازداشت وی را گزارش مـی دادند بی اختیـار گریستم با خود اندیشیدمانی کـه ادعای شرعی بودنشان گوش فلک را کر کرده وقتی این گونـه درون مقابل چشم صدها نفر بی مـهابا عمل کرده و بی پروا و بی شرم روسری بر سر و مانتو بر تن زنان ما پاره مـی کنند بـه راستی درون پشت درهای بسته بازداشتگاه های نامعلوم با عناصر بازداشت کننده مجهول الهویـه با زنان ما چه خواهند کرد؟<br />زنان زندانی آسیب پذیر ترین اقشار جامعه هستند. اخبار زندان های زنان ایران بـه دلیل ت زندانیـان و دشواری های مرتبط با آنـها هیچ گاه نتوانسته درون صدر خبرها و گزارش ها باشد، اما قربانیـان خود را نیز کم نداشته است. بـه عنوان زنی کـه خود سال ها درون انفرادی و زندان این تجربه را پشت سرنـهاده هست به جرات مـی توانم بگویم تهدید و تعرض نسبت بـه زنان زندانی کابوس وحشتناکی هست که اغلب زندانیـان زن این کابوس رازآلود را که تا لحظه مرگ پنـهان نگاه مـی دارند. ترس از بـه خطر افتادن آبرو، هراس از انگشت نما شدن، موقعیت اجتماعی و خانوادگی، مراحل توهین آمـیز بازجویی، وحشت از ضرب شتم و یـا حتی کشته شدن درون بعد از آزادی، جامعه را با عدم اطلاع رسانی درست و فقدان آمار واقعی درون این عرصه مواجه ساخته است.<br />در اعتراضات اخیر کشورمان نیز بـه علت مشارکت بسیـار خیره کننده زنان، آنان از هیچ آسیبی درون امان نبودند. از دستگیری که تا ضرب و شتم با باتوم و لگد درون خیـابان که تا نصیب شدن گلوله و به شـهادت رسیدن ندای ازادی مردم ایران. حکومتگران کـه به همـه اه خود دست نیـافته و استمرار سبز موجب افشای بسیـاری از تبانی ها و ناکامـی بخش هایی از اقداماتشان گردیده ناراحتی و عقده خود را علاوه بر سرکوب وحشیـانـه خیـابانی و دستگیری های فزاینده، درون اعمال خشونت با دستگیر شدگان از بدو دستگیری که تا بازداشتگاه ها خالی مـی نمایند. و زنان زندانی نیز از این عقده گشایی ها درون امان نیستند. بـه طور قطع این وضعیت و آسیب دیدگی درون جریـان بحران های سیـاسی و اجتماعی کـه کنترل کاملی بر اوضاع وجود ندارد و حتی خشونت ورزی بیشتر خود بـه مثابه یک ابزار کارآمد به منظور مـهار بحران بـه کار مـی آید افزایش مـی یـابد.<br />آنچه کـه مشخص هست حکومتگران دست نیروهای خود را درون برخورد با افراد بازداشت شده باز گذاشته اند.کسی عوامل بازداشت کننده را نمـی شناسد. هیچ گروهی مسئولیت رخدادهای پدید آمده را نمـی پذیرد. بازداشتگاه ها یی کـه این خیل عظیم را درون خود جای داده بر خلاف قوانین داخلی و بین المللی ناظر بر حقوق زندانیـان نامشخص بوده و به طور رسمـی ثبت نشده اند. سیلوهای کهریزک، زیر ساختمان وزارت کشور، بند 2 الف زندان اوین و... مکانـهای غیر رسمـی هست که درون رابطه با این بازداشتی ها نام شده است. دامنـه اختیـاراتی نیز کـه به عوامل سرکوب داده شده نامشخص است. بعد سرنوشت افراد بازداشت شده نیز کاملا نامشخص مـی باشد سابقه پرونده برخورد با زنان زندانی درون طی دهه های گذشته بویژه دهه 70 کـه باز گشایی پرونده آن رسالتی بزرگ بر دوش فعالان حقوق بشر و حقوق زنان هست که حتما در جای خود بـه آن پرداخته شده و تابوی حرف نزدن از آن شکسته شود، خاطره تلخ متاخر قتل زهرا کاضمـی و دکتر زهرا بنی یعقوب و اخبار ضد و نقیض مربوط بـه ترانـه از بازداشت شدگان بعد از کودتا ما فعالان زنان را نسبت بـه سرنوشت ان بازداشتی خود بـه شدت نگران کرده است. ما از وضعیت زنان بازداشت شده اعم از فعالان زن، دانشجویـان زن و زنان و انی کـه در اعتراضات بعد از کودتا بازداشت شده اند نگرانیم و اعتمادی بـه دستگاه های بازداشت کننده نداریم.<br />ما درون کنار تلاش به منظور آزادی کلیـه بازداشت شدگان بعد از کودتا از همـه حقوق دانان، فعالان حقوق بشر، فعالان سیـاسی و اجتماعی و مدنی درون داخل و خارج از ایران مـی خواهیم به منظور جلوگیری از فجایع بیشتر بر محور ازادی زنان زندانی درون اسرع وقت کوشش نمایند. ما شادی، زینب، ژیلا، شیوا، مـهسا و سایر ان خود را مـی خواهیم. آن ها را آزاد کنید. ما نسبت بـه امنیت آنان از جوانب مختلف بـه شدت بیمناکیم.<br />+ + + + + + + + +<br />نگرانی نسبت بـه وضعیت علی وفقی:با گذشت یك ماه از بازداشت علی وفقی مسوول ستاد دانشجویی استان تهران مـهندس ، بی اطلاعی از وضعیت وی و عدم امكان ملاقات با این زندانی سیـاسی موجبات نگرانی خانواده وی را فراهم ساخته است. ریحانـه حقیقی همسر علی وفقی با اعلام این خبر گفت: همسرم درون نیمـه شب 29 خرداد درون خیـابان صادقیـه بازداشت شده و ما از نحوه بازداشتش اطلاع دقیقی درون دست نداریم و از محل نگهداریش هم بی اطلاع هستیم. حقیقی تاكید كرد: حدود یکماه از بازداشت علی وفقی مـی گذرد و با توجه بـه عدم امكان دسترسی او بـه وكیل و همچنین عدم اجازه بـه خانواده به منظور دیدار با وی، نگرانی های ما نسبت بـه وضعیت جسمانی و همچنین فشارهای امنیتی وارده بر همسرم افزایش یـافته است.<br />+ + + + + + + + +<br />احضار و دستگیری 66 دانشجو:به دنبال احضار دست کم شانزده دانشجوی دانشگاه صنعتی بابل بـه کمـیته انضباطی این دانشگاه و دستگیری شماریدیگردر هفته پیش، طی دو روز گذشته هم منابع خبری از احضار دست کم 63 دانشجوی دیگر درون تهران، سمنان، تبریز و مشـهد و 3 دستگیری تازه خبر دادند. درون تازه ترین برخوردها با کوشندگان دانشجوئی و به ویژه دانشجویـان فعال درون عرصه انتخابات دهمـین دوره ریـاست جمـهوری، کمـیته های انضباطی درون دانشگاه های گوناگون، بـه رغم تعطیلی دانشگاه ها، بـه شکل گسترده ای دور جدیدی از احضارهای دست جمعی دانشجویـان فعال و معترض را آغاز و در چند روز گذشته دست کم 63 تن را کتبا بـه کمـیته های انضباطی احضار کرده اند. بنابر گزارش ها علاوه بر آنکه18 تن از دانشجویـان دانشگاه علامـه طباطبائی تهران، کـه اغلب آنان از دانشجویـان دانشکده علوم اجتماعی هستند، احضارهای کتبی خود را از طریق اداره آموزش دانشکده ها دریـافت کرده اند، درون دانشگاه های سمنان، تبریز و مشـهد نیز دستکم 45 دانشجوی دیگر بـه کمـیته های انضباطی احضار شده اند.<br />خبرنامـه امـیر کبیر هم با تائید خبر برخوردهای اخیر با دانشجویـان معترض، درون خصوص جزئیـات و علت احضار دست جمعی دانشجویـان سمنان، تبریز و مشـهد نوشته است: روند فشارهای گسترده بر دانشجویـان منتقد دولت کودتا هم چنان ادامـه دارد و در تازه ترین موج فشارها علیـه دانشجویـان، بـه تازگی 10 دانشجوی دانشگاه سمنان، 15 دانشجوی دانشگاه تبریز و بیش از 20 دانشجوی دانشگاه آزاد مشـهد بـه کمـیته های انضباطی این دانشگاه ها احضار شده اند. دانشجویـان دانشگاه سمنان درون دوران امتحانات خود بـه کمـیته انضباطی فراخوانده شده اند و علت احضار آنان فعالیت های این دانشجویـان درون دوران انتخابات ریـاست جمـهوری اعلام شده است. هم چنین علت احضار 20 تن از دانشجویـان مشـهدی کـه همگی آنان عضو انجمن دانشجوئی دانشگاه آزاد هستند، برگزاری و شرکت درون دو تجمع هزاری نفری درون دانشکده مـهندسی این دانشگاه درون اعتراض بـه بازداشت چند تن از اعضای همـین تشکل دانشجوئی و اعتراض بـه برخوردهای صورت گرفته دولت کودتا با مردم معترض بـه کودتای 22 خرداد و همچنین شرکت درون مراسم سالگرد 18 تیر ذکر شده است.<br />احضارهای گسترده دانشجویـان دانشگاه تبریز درون حالی هست که 3 دانشجوی این دانشگاه هفته گذشته با یورش نیروهای امنیتی بازداشت شدند. این سه کوشنده ی دانشجوئی تبریزی عبارتند از: آیدین خواجه ای، احسان نسب و فراز زهتاب کـه به گفته وکیل آنان درون کیفر خواست صادره از سوی دادگاه انقلاب تبریز، اتهام آنان فعالیت تبلیغی علیـه نظام بـه نفع گروه های مخالف جمـهوری اسلامـی و همچنین تشکیل و اداره گروه های غیر قانونی بـه قصد برهم زدن امنیت ملی، عنوان شده است.<br />به دنبال اعتراضات گسترده مردم و دانشجویـان، از یک روز بعد از برگزاری مراسم 18 تیر، تاکنون بـه طور مشخص درون شـهرهائی چون تهران، مشـهد، تبریز، سمنان و بابل حداقل 79 دانشجوی معترض بـه کمـیته های انضباطی احضار شده اند و بیم آن مـی رود اغلب آنان با محرومـیت از تحصیل روبرو شوند. نگرانی دانشجویـان احضار شده از احتمال محرومـیت از تحصیل شان زمانی بیشتر شد کـه مسئولان وزارت علوم رسما اعلام د با تمامـی دانشجویـان معترض بـه انتخابات برخورد قاطع خواهد شد.<br />باید اشاره کرد همزمان با گسترش احضارها و برخوردهای غیرقانونی با دانشجویـان، خانواده های ده ها تن دیگر از دانشجویـان بازداشت شده درون وقایع اخیر، کماکان از سرنوشت فرزندانشان درون بازداشتگاه ها بی خبرند و همچنان با عدم پاسخگوئی مسئولان قضائی دولت کودتا روبرو هستند. بسیـاری از این خانواده ها حتی از مکان نگهداری فرزندان شان کـه بیش از یک ماه از بازداشت آنـها مـی گذرد، خبری ندارند.<br />+ + + + + + + + +<br />تحصن دانشجویـان دانشکده معدن دانشگاه تهران درون اعتراض بـه ادامـه بازداشت دکتر خدایـاری:دانشجویـان دانشکده معدن دانشگاه تهران درون اعتراض بـه ادامـه بازداشت دکتر علی اصغر خدایـاری، استادیـار گروه معدن دانشگاه تهران دست بـه تحصن زدند. درون تجمع دانشجویـان برخی از اساتید دانشگاه تهران نیز حضور داشته و خواستار آزادی هر چه سریعتر دکتر خدایـاری شدند. دانشجویـان همچنین خواستار تشریح دلایل بازداشت اساتید دانشگاه تهران شده و نسبت بـه عدم مشخص عاملین حمله بـه کوی دانشگاه معترض بودند. شایـان ذکر هست دکتر خدایـاری بـه همراه چند تن دیگر از استادان دانشگاه تهران بعد از اعتراض اساتید نسبت بـه حمله نیروهای لباس شخصی بـه کوی دانشگاه تهران بازداشت شدند. از مـیان دیگر استادان دانشگاه تهران دکتر خالصی، دکتر حسینعلی عرب، دکتر داود سلیمانی و دکتر علی محقر نیز جزو اساتید بازداشت شده بودند. بیش از 70 تن از استادان دانشگاه های مختلف نیز بعد از دیدار با مـیرحسین درون هفته بعد از اعتراض بـه نتایج انتخابات بازداشت شده بودند. گرچه بیشتر این اساتید تاکنون آزاد شده اند اما از وضعیت برخی از آنـها از جمله دکتر خدایـاری اطلاعی درون دست نیست. هفته گذشته زاهدی درون پاسخ بـه سوالات خبرنگاران حاضر نشد تعداد دقیق استادانی کـه هنوز درون بازداشت بـه سر مـی برند را ذکر کند. وی همچنین درون پاسخ بـه خبرنگاران درون مورد وضعیت اساتیدی کـه در زندان هستند، گفت: «زندان تعبیر درستی نیست آنـها درون بازداشت هستند و اگری درون بازداشت باشد صرفا یکی دو تن هستند.»<br />+ + + + + + + + +<br />انتقال چند تن از بازداشت شدگان مـهابادی بـه زندان این شـهر:چند تن از بازداشت شدگان روزهای اخیر شـهر مـهاباد، بامداد روزسه شنبه از بازداشتگاه بـه زندان عمومـی این شـهر انتقال یـافتند.محمد گلاوی، حسن آتش پوش، جعفر وهاب پور، عبدالرحمان سیدی، طاهر فرامرزی، کریم صوفی مولودی از جمله بازاریـان انتقال داده شده بـه زندان مـهاباد مـی باشند. یـادآور مـی گردد این افراد درون پی تعطیلی مغازه ها و بازار مـهاباد درون بیست و دوم تیر ماه بازداشت شده بودند.<br />+ + + + + + + + +<br />نگرانی نسبت بـه وضعیت پیمان عارف با گذشت یک ماه از بازداشت:با وجود گذشت یک ماه از بازداشت پیمان عارف همچنان اطلاع موثقی از محل نگهداری وی درون دست نیست.پیمان عارف از دانشجویـان محروم از تحصیل هست که طی روزهای پیش از انتخابات بعد از آنکه احمدی نژاد و زاهدی وجود دانشجویـان ستاره دار و محروم از تحصیل را منکر شدند، بـه همراه دیگر دانشجویـان محروم از تحصیل تجمع اعتراضی برگزار د. گفتنی هست نزدیک یک هفته از آخرین تماس وی با خانواده اش مـی گذرد و در این مدت نیز همچنان هیچ نـهادی مسئولیت وضعیت پیمان را بـه عهده نگرفته است. بـه گفته وکیل پیمان عارف، درون صورت ادامـه این وضعیت از نـهادهای مربوطه بدلیل عدم پاسخ گویی، شکایت قانونی صورت خواهد گرفت.<br />+ + + + + + + + +<br />یکی از شکنجه گران؛ اعترافات را پخش کنید:پاسدار جنایتکار یدالله جوانی رییس اداره سیـاسی سپاه پاسداران گفت: ضروری هست کهانی کـه دستگیر شدند اعترافات آنان به منظور مردم پخش گردد. از قدیم گفته اند کـه انسان خواب را مـی توان بیدار ساخت، لکن آنکه خود را بـه خواب زده نمـی توان بیدار کرد. اگر درون این انتخابات اثبات شود کـه از مدت ها قبل احزاب و گروه های سیـاسی و متأسفانـه برخی از شخصیت های برجسته سیـاسی با اه خاص درون اذهان بخشی از ملت ایران نسبت بـه سلامت انتخابات تردید ایجاد د و در همـین راستا بعد از انتخابات موضوع «تقلب بزرگ» را طرح ساخته و به صورت غیرمنطقی بر خواسته خویش مبتنی بر ابطال انتخابات پافشاری د، چگونـه مـی توان تردید این جماعت را برطرف ساخت. درون ایران اسلامـی طی سی سال گذشته، چرا به منظور اولین بار و در این انتخابات این تردیدها ایجاد گردید. آیـا این تردیدها اتفاقی رخ داد و حال حتما برای برطرف آن تلاش کرد.<br />چهانی و با چه هدفی به منظور اولین بار کمـیته صیـانت از آرا را با اه خاص سیـاسی مطرح د؟ چهانی با نظرسازی ها و بر خلاف واقعیت یکی از کاندیداها را واجد اکثریت آرای مردم معرفی د؟ چهانی شعارهایی چون «اگر تقلب نشـه، پیروز مـی شـه» را بـه سر زبان عده ای از هواداران این کاندیدای ریـاست جمـهوری انداختند؟ درون کدام اتاق فکر این شعار طراحی گردید کـه «اگر تقلب بشـه، ایران قیـامت مـی شـه». این شعارها چه نسبتی با نظریـه معروف حجاریـان مبنی بر، «فشار از پایین چانـه زنی درون بالا» دارد؟<br />چرا به منظور اولین بار غرب و رسانـه های غربی و تمامـی جریـان های ضد انقلابی و رسانـه های وابسته بـه آنـها و شبکه های ای برخلاف رویـه تحریم انتخابات، از یک نامزد خاص حمایت و همـین شعارها را القا د؟ چهانی قبل از انتخابات و روز انتخابات با صراحت اعلام د کـه اگرتقلب شد مردم بـه خیـابان ها بریزند و اعتراض کنند؟ و چراهای بسیـاری وجود دارد کـه نشان مـی دهد موضوع بی اعتمادسازی مردم نسبت بـه نظام اسلامـی و ایجاد تردید درون نتیجه این انتخابات درون صورت نرسیدن بـه پیروزی، یک راهبرد طراحی شده درون اتاق های فکر برخی از گروه های سیـاسی بوده و نـه بـه صورت طبیعی و اتفاقی بـه دلیل اشتباهات و ندانم کاری یک عده ای پدید آمده باشد؟<br />بنابراین درون چنین شرایطی مناسب بود خطیب محترم جمعه نورافشانی بـه پشت صحنـه های توطئه مـی کرد و با افشایـانی کـه چنین برنامـه های خطرناکی را به منظور بی اعتمادسازی مردم تدارک دیده بودند بـه بازسازی اعتماد عمومـی کمک مـی کرد؟ بـه نظر مـی رسد امروز یکی از راه های بازسازی اعتماد آن بخش از جامعه کـه مخدوش شده، رسیدن بـه همـین سناریوهای خطرناک و طراحی شده درون اتاق های فکر گروه های سیـاسی ساختارشکنی کـه در دوره دوم خرداد مواضع ساختارشکنانـه آنان روشن گردید، باشد. براین اساس ضروری هست کهانی کـه دستگیر شدند اعترافات آنان به منظور مردم پخش گردد که تا مشخص شود کـه چگونـه و چهانی استراتژی برد درون هر صورت را طراحی کرده بودند و در این استراتژی بی اعتمادسازی مردم بـه نظام و رهبری درون کانون تفکر آنان قرار داشت.<br />+ + + + + + + + +<br />شکنجه به منظور اعتراف گرفتن از یک هم مـیهن کر و لال:شنیده حاکی است، کـه رفتار ماموران امنیتی با بازداشت‌شدگانی خیـابانی بسیـار خشن و شدید هست و بسیـاری از آنـها بی‌پروا تحت شکنجه قرار مـی‌گیرند. درون یکی از همـین موارد، یک فرد بازداشت شده را کـه کر و لال بوده، بـه گمان اینکه خود را بـه کر و لالی زده است، به منظور چند روز بـه شدت شکنجه کرده‌اند که تا او را بـه حرف بیـاورند و سرانجام بعد از چند روز با تایید کر و لال بودن او توسط پزشک، وی را رها کرده‌اند.<br />+ + + + + + + + +<br />بازداشت حسن صالح زاده دبیر ریـاضی درون سقز:به اطلاع عموم همکاران مـی رساند کـه آقای حسن صالح زاده از فعالین انجمن صنفی معلمان کردستان درون شـهر سقز بازداشت شد. بـه گزارش رسیده؛ از شـهرستان سقز درون روز سه شنبه 23/4/88 مأموران امنیتی با مراجعه بـه آموزشگاه ایشان بـه تفتیش وجستجو مـی پردازند. از آنجا کـه ایشان به منظور معالجه بـه یکی از شـهرستان های اطراف رفته بود موفق بـه بازداشت او نمـی شوند. اما روز بعد حسن صالح زاده با مراجعه بـه حراست آ.پ سقز علت بازرسی را جویـا مـی شود و از طریق آنـها بـه ستاد خبری اداره اطلاعات هدایت مـی شود وپس از حضور درون ستاد خبری بازداشت مـی شود .لازم بـه ذکر هست تا کنون دلیل بازداشت مشخص نشده هست .به همسر ایشان اطلاع داده شده هست که اکنون صالح زاده درون زندان مرکزی بسر مـی برد. حسن صالح زاده از دبیران رشته ریـاضی شـهرستان سقز مـی باشد.<br />+ + + + + + + + +<br />جان دستگیر شدگان اخیر درون زندان اصفهان درون معرض خطر جدی قرار دارد:بنابه گزارشات رسیده، شمار زیـادی از مردم اصفهان و بویژه جوانان درون سلول های انفرادی بندالف -ط زندان مرکزی اصفهان تحت شکنجه های جسمـی و روحی قرار دارند. درون حال حاضر سلول های انفرادی بند الف- ط مملو از بازداشت شدگان اخیر مـی باشد، دستگیری های گسترده درسطح استان و بویژه شـهر اصفهان همچنان ادامـه دارد، ماموران وزارت اطلاعات بـه منازل مردم یورش مـی برند و اقدام بـه دستگیری جوانان مـی کنند. درون بین دستگیر شدگان کودکان با سنین 15 که تا 17 ساله وجود دارد و یکی از نوجوانان 17 ساله درون اثر شکنجه ی بازجویـان وزارت اطلاعات فک او شکسته شده است. شماری از جوانان دستگیر شده بـه بازداشتگاه های اطلاعات سپاه پاسداران منتقل شده اند و تحت شکنجه های وحشیـانـه بسر مـی برند. از وضعیت شماری از جوانان خبری درون دست نیست و ناپدید هستند این درحالی هست که بستگان و دوستانشان شاهد دستگیری آنـها درون اعتراضات خیـابانی بودند. جان آنـها درون معرض خطر جدی قرار دارد.<br />خانواده ها دستگیرشدگان توسط بازجویـان وزارت اطلاعات درون اصفهان تحت فشارهای زیـادی قرار دارند کـه نام فرزندان دستگیر شده و شرایط و شکنجه هایی کـه علیـه آنـها اعمال مـی شود را نباید بـه بیرون درز نمایید درون غیر اینصورت خود آنـها بازداشت و عزیزان درون بندشان متحمل عواقب آن خواهند شد. یک جو وحشت آوری درون بین خانواده های دستگیر شدگان ایجاد کرده اند.همچنین جوانانی کـه با یورش مامورین وزارت اطلاعات بـه منازل آنـها دستگیر مـی شوند درون مقابل چشمان عزیزانشان مورد ضرب وشتم وحشیـانـه قرار مـی گیرند.<br />+ + + + + + + + + انتقال جعفر ابراهیمـی از بند209 بـه بند عمومـی:جعفرابراهیمـی بعد از 38 روززیستن وچشیدن سرد وگرم روزگاراززندان انفرادی، وارد بخش 4 بند 7 زندان اوین شد، جعفر ابراهیمـی سخن های بسیـاری به منظور گفتن داشت، بغض نکرده بود، گلویش نگرفته بود، لرزشی درصدایش نبود، بلکه صدایش لبریزفریـاد ودلش سرشارامـید بود. گویـا راه نرفته ی بسیـاری داشت کـه بایستی مـی رفت، سخن جعفر کوتاه، اما تفسیر سخنش که تا افق های شعر و شعورسرزمـین تاریک ستمگران را نور افشانی مـی کرد.<br />کلید واژه های سخنش سرشار از دلگرمـی بود و امـید و سربلندی. جعفر ابراهیمـی معلمـی کـه عمرش را بـه پای دانش آموزان جامعه اش گذاشته وزندگی و آرامش وآسایش خود را بـه مردم بخشیده است. پشت تلفن باجعفر سخن مـی گفتم، اما اندیشـه ام درآسمان خاطرات نجابت این قوم (ایرانی) پنجه درون پنجه بود. شگفتا کـه جعفر ستم های رفته برخودرا از یـاد بود، اندیشـه اش درون دیـارسپاسگزاری پرمـیزد! جعفر از شـهر اوین مـی گفت،آنجا کـه معلمان دیگر درون بند زنجیرستم گرفتارند،آنجا کـه فرزاد کمانگر سال هاست بـه خاطر بدگمانی گروهی خودسر رنج های بسیـار کشیده است.<br />آنجا کـه ابوالفضل عابدینی همان روزنامـه نگاراهوازی کـه مظلومـیت کارگران هفت تپه ونیشکر و سایپا وشرکت واحد ومعلمان و دانشجویـان و دیگر مظلومـین این خاک را باقلم مـی نگاشت،وباگلو فریـاد مـی زد. ابوالفضل عابدینی کـه پیکرنحیفش 40 کیلوبیش وزن ندارد، اما اندیشـه واراده اش درون هیچ ترازوی سیـاستی نمـی گنجد. چه غم انگیز هست داستان آزادی خواهی ایرانیـان!!<br />ابوالفضل و فرزاد و جعفر وهاشم وثریـاو عبدالله ومسعود و... درون خراسان و سنندج و کامـیاران وشیراز و اصفهان وتبریز و تهران و همدان و.......... بدون اینکه همدیگر را دیده باشند،مانند مضراب های یک ساز آنچنان بر پرده های موسیقی فریـاد مـی نوازند. کـه سمفونی شگفت انگیزی بـه نام همبستگی و آزادی راپرورده اند. خدایـا پایدار گردان، این همنوایی را. فرزاد ازکامـیاران همان فریـادی را مـی نوازد کـه هاشم درون خراسان درون گوش هموطنان مـی خواند. جعفر همان سخن مـی راند، کـه قاسم دانش آموز شـهریـاری اش مـی گوید. درون شگفتم، چگونـه قدرت طلبی وجاه طلبی، گوش برخی راازشنیدن حقایق کر،چشمشان را کور و اندیشـه ی آنان را ازدرک راستگویی ودرستکاری ناتوان مـی سازد؟!<br />خدایـا مـی دانم کـه عاقبت، زمـین از آن درستکاران است. اما ما رایـاری کن کـه از درستکاران باشیم، و درستکار بمانیم. خدایـا مـی دانم کـه تو سرنوشت هیچ قومـی را دگرگون نمـی کنی مگر خود آنان بخواهند! اما بارخدایـا خواست ما بر خواست تو پیشی نخواهد گرفت. خدایـا مـی دانم درون پایـان هر سختی آسانی هم هست. اما بار پروردگارا بـه ما توانی بخش کـه سختی هابردوش ناتوانمان آسان شود. خدایـا هرکه را تونگهبان وی باشی، قدرتمند ترین سپاهیـان برروز نخواهندشد. بارپروردگارا تو نگهبان زندانیـان ما باش کـه در اعماق سیـاه چال ها هیچ پشت و پناهی ندارند. بارپروردگارا ! شب های تار زندانیـان مار ا بـه نور امـید خود روشنی بخش. قلب های شکسته ی آنان را امـیدوار گردان.<br />+ + + + + + + + +<br />آتش زدن محل كسب یكی دیگر از شـهروندان بهایی سمنان:در ادامـه حملات مـهاجمان ناشناس بـه اماکنب بهاییـان درون سمنان، مغازه شـهروندی دیگر درون این شـهر بـه آتش کشیده شد. درون نیمـه شب شنبه 20 تیر ماه 1388 مـهاجمـین ناشناس با حمله بـه تعمـیرگاه اتومبیل یكی از شـهروندان بهایی اهل سمنان بـه نام "شیردل پیراسته" ، ضمن آتش زدن مكان مزبور موجب ایجاد خسارات بسیـاری بـه شیردل پیراسته شدند متاسفانـه نیروی انتظامـی با آنكه درون طی یك ماه گذشته چندین مغازه بهاییـان درون سمنان مورد یورش قرار گرفته ولی تاكنون هیچ اقدام و پیگیری درون مورد شناسایی و دستگیری مـهاجمان بعمل نیـاورده است. لازم بـه یـادآوری هست علاوه بر تخریب قبرستان بهاییـان درون این شـهر، آتش زدن اماکنب و حمله بـه منازل آنان، چندی پیش شماری از ادارات دولتی درون اقدامـی عجیب فهرستی از بهاییـان شاغل درون سمنان را تکثیر و در تابلو اعلانات خود بدون توضیح خاصی درون معرض دید عموم قرار دادند.<br />+ + + + + + + + +<br />روزنامـه نگاران: هر روز احضار و تهدید مـی شویم:سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۸۸ - درون حالیکه شمار زیـادی از چهره های سرشناس روزنامـه نگاری درون ایران بعد از اعتراضات اخیر بازداشت شده اند و خانواده های آنان هیچ اطلاعی از وضعیت شان ندارند، سایر روزنامـه نگاران و روزنامـه های مستقل هم بـه شدت تحت فشار هستند و به طور مداوم از سوی نـهاد های مختلف نظامـی و امنیتی احضار مـی شوند و تحت بازجویی قرار مـی گیرند.این روزنامـه نگاران علنا تهدید شده اند کـه در صورت خبررسانی و مصاحبه با نشریـات خارجی، بـه آنـها فشار شدیدی وارد خواهد شد. برخی از این روزنامـه نگاران درون گفتگو با روز از تهدیدها و فشارهای روزافزونی گفته اند کـه در تاریخ مطبوعات ایران کم سابقه است. شمس الواعظین، ممنوع المصاحبه:ماشاالله شمس الواعظین، روزنامـه نگار، مدیرمسول و سردبیر بسیـاری از روزنامـه های توقیف شده ایرانی هفته گذشته بـه وزارت اطلاعات احضار شد.در آنجا بـه او گفته اند حق مصاحبه با هیچ رسانـه ای را ندارد. این روزنامـه نگار سرشناس با تایید این خبر بـه روزمـی گوید: هیچ دلیل و مبنای قانونی به منظور ممنوعیت مصاحبه من وجود ندارد. وی همچنین توضیح مـی دهد کـه به او گفته اند با عدم مصاحبه و اطلاع رسانی درون سهم خود درون کاهش بحران نقش ایفا کند! شمس الواعظین مـی گوید: من بر اساس تعهدی کـه از من گرفته شده مصاحبه نمـی کنم اما اوضاع کشور با حرف نزدن و سکوت این و آن حل نمـی شود بلکه با حرف نزدن نخبگان و روزنامـه نگاران، راه به منظور شخصیت های نظامـی هموار مـی شود که تا یکی به منظور امام زمان نامـه بنویسد، یکی تهدید کند و دیگری با گاز اشک آور بـه جان مردم بیفتد.<br />وی تاکید مـی کند کـه "روزنامـه نگاران و نخبگان حتما حرف بزنند و ابراز عقیده کنند؛ بحران کشور با سکوت این روشنفکران نـه تنـها حل نخواهد شد بلکه این وضعیت تشدید خواهد شد." تهدید از سوی سپاه و پلیس امنیت:ممنوع المصاحبه شدن روزنامـه نگاران ایرانی، تنـها مشکل این قشر فرهنگی کـه وظیفه ای جز اطلاع رسانی ندارند نیست. بعد از کودتای انتخاباتی اکثر روزنامـه نگاران از سوی نـهادهای مختلف نظامـی و امنیتی از جمله وزارت اطلاعات، دادستانی تهران و نـهاد جدیدالتاسیسی بـه نام پلیس امنیت احضارو بـه آنان اخطار داده مـی شود کـه از خطوط قرمز تعدی نکنند و در چارچوب نظام فعالیت کنند. این درون حالیست کـه روزنامـه نگاران کشور بـه علت احضارها وتهدید های مداوم و فضای نظامـی، امنیتی حاکم بر ایران حتی از اطلاع رسانی درون چارچوب همان قوانین کشورنیز بازمانده اند. روزنامـه نگارانی کـه به پلیس امنیت احضار شده اند مـی گویند آنـها را بـه شدت تحت فشار قرار داده اند که تا در حمایت از دولت کودتا و برعلیـه تجمعات اعتراضی مردمـی مقاله و گزارش بنویسند.یکی از این روزنامـه نگاران کـه بارها بـه ساختمان پلیس امنیت درون خیـابان معلم،که این روزها روزنامـه نگاران ایرانی را بـه بهانـه های واهی بـه آنجا مـی کشانند احضار شده است، بـه روز مـی گوید: روزنامـه نگاران تحت فشار قرار مـی گیرند کـه در گزارشات خود تجمعات مردم را بـه بیگانگان منتسب وبا انتقاد از مـیرحسین و سید محمد خاتمـی و مـهدی ، بیـانیـه ها و مواضع آنان را علت اغتشاشات ذکر کنند.<br />این روزنامـه نگار کـه به شدت تهدید شده و به همـین جهت مایل بـه انتشار اسم خود نیست مـی گوید: بـه من نمـی گویند کـه چرا فلان مطلب را نوشته ای، بلکه فشار مـی آورند کـه چرا درون حمایت از دولت نمـی نویسی و از صحت انتخابات دفاع نمـی کنی. از سوی دیگرروزنامـه نگارانی نیز کـه آزاد شده اند بـه طور مکرراز سوی پلیس امنیت احضار مـی شوند و تحت بازجویی قرار مـی گیرند و آنـها را تهدید مـی کنند کـه هیچ گونـه سخنی درباره دوران بازداشت خود نزنند؛ همچنین بـه آنـها گفته مـی شود کـه به شدت تحت نظر هستند. برغم این مشکلات، روزنامـه نگاران مستقل ایرانی با وجود این فشارها و تهدیدها تاکنون حاضر بـه حمایت از دولت کودتا و نوشتن گزارش و مقاله علیـه تجمعات مردمـی و چهره های اصلاح طلب نشده اند.<br />تهدیدهای چند جانبه:بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامـه نگاران هم از جمله روزنامـه نگارانی هست که هفته گذشته بـه وزارت اطلاعات احضار شدو تحت بازجویی قرار گرفت. برخورد صورت گرفته با بدرالسادات مفیدی بسیـار زننده و خشن بوده است. او درباره این احضارها و تهدیدات مکرر روزنامـه نگاران بـه روز مـی گوید: برخی از مسولان انجمن صنفی روزنامـه نگاران طی هفته گذشته احضارشده اند و به آنان گفته شده هست که حق مصاحبه ندارند بـه طور مثال آقای شمس الواعظین احضار و ممنوع المصاحبه شده است. این روزنامـه نگار مـی افزاید: ما واقعا نمـیدانیم این احضارها از سوی چه ارگانی صورت مـی گیرد،چون بعد از رخدادهای اخیر برخوردها با روزنامـه نگاران از سوی انواع و اقسام نـهادها و ارگان هاست؛ از طرفی پلیس امنیت احضار مـی کند، از طرف دیگر نـهاد های نظامـی و امنیتی و چند دستگاه درون این قضیـه دست دارند؛ واقعا نمـیدانیم طرف حساب ما چهانی هستند.<br />وی مـی افزاید: از طرف دیگر مشکل ما این هست که روزنامـه نگارانی کـه احضار و تهدید مـی شوند، چون بـه شدت تحت فشار هستند حاضر بـه افشا و اعلام موضوع نیستند. درون مواردی هم کـه به انجمن صنفی روزنامـه نگاران مراجعه مـی کنند بـه خاطر وحشتی کـه دارند اصرار مـی کنند قضیـه اعلام نشود. این روزنامـه نگار با بیـان این واقعیت کـه روزنامـه نگاران ایرانی درون حال حاضر درون شرایط بسیـار بدی بـه سر مـی برند ـ چهانی کـه بازداشت شده اند و چهانی کـه بازداشت نشده اند ـ یـادآوردی مـی کند کـه "البته این قضیـه شامل همـه روزنامـه نگاران ایرانی نیست وانی کـه با رسانـه های اصولگرا کار مـی کنند از نوعی حاشیـه امنیت برخوردار هستندو ما امـیدواریم این حاشیـه امنیت بـه تمام روزنامـه نگاران ایرانی از جمله روزنامـه نگاران مستقل و منتقد دولت تعمـیم داده شود."<br />مفیدی با اشاره بـه توقیف روزنامـه یـاس نو و برخوردی کـه با روزنامـه کلمـه سبزصورت گرفت، بـه بیکاری تعدادی از روزنامـه نگاران بـه عنوان مشکل دیگری کـه جامعه مطبوعات ایران با آن دست و پنجه نرم مـی کند اشاره دارد و مـی گوید: روزنامـه نگارانی هم کـه در روزنامـه های کم و بیش مستقل کار مـی کنند تحت فشار هستند و با احضار و تهدید مواجه هستند. دبیر انجمن صنفی روزنامـه نگاران ایران با اشاره بـه ادامـه حضور ماموران دادستانی و وزارت فرهنگ و ارشاد درون چاپخانـه ها و پیش از انتشار مطالب روزنامـه ها از سوی آنان مـی گوید: ما طی این سالها انواع و اقسام شیوه های محدود کننده را شاهد بودیم اما این شیوه جدیدی هست که متاسفانـه صورت مـی پذیرد. وزارت ارشاد اسلامـی حتما از این قضیـه ممانعت و ماموران امنیتی را از چاپخانـه ها جمع کند. گزارشگران بدون مرز؛ روزنامـه نگاران اصولگرا هم تحت فشارند:!رضا معینی، مسئول بخش ایران سازمان گزارشگران بدون مرز هم خبر از تشکیل کمـیته مشترکی از وزارت اطلاعات، حفاظت ناجا و سپاه مـی دهد و مـی گوید: این کمـیته تحت عنوان پلیس امنیت روزنامـه نگاران را احضار و با آنان برخورد مـی کند.<br />به گفته معینی این کمـیته، یـادآور کمـیته مشترکی هست که درون زمان شاه شکل گرفته بود. وی مـی گوید: تعداد زیـادی از روزنامـه نگاران درون ایران بازداشت شده اند و در بند های امنیتی نگهداری مـی شوند و مسولان حکومتی از تریبون نماز جمعه گرفته که تا وزیر اطلاعات و... بـه طور مداوم بـه این روزنامـه نگاران اتهام مـیزنند و جرم مـی تراشند و این خطری هست که باعث مـی شود سایرین حساب کار دستشان بیـاید. وی با اشاره بـه احضار مکرر روزنامـه نگاران مـی گوید:انی کـه بازداشت نشده اند بـه همراهانی کـه با وثیقه و قرار آزاد شده اند بـه طورمرتب احضار مـی شوند و همـیشـه این قضیـه احتمال بازداشت مانند یک شمشیر بالای سر آنان است.<br />معینی با بیـان اینکه روزنامـه نگاران رسانـه های اصولگرا هم تحت فشار هستند مـی افزاید: استعفا یـا اخراج بسیـاری از خبرنگاران رسانـه های حامـی دولت نشاندهنده اوج فشاری هست که بـه آنان وارد مـی شود؛ آنـها نیز تحت فشار هستند و به راحتی نمـی توانند کار کنند. وی ادامـه مـی دهد: وقتی یک روزنامـه نگاری درون روزنامـه رسالت مجبور مـی شود سخنان هاشمـی رفسنجانی یـا برخی روحانیون را کند بـه شدت تحت فشار روحی و روانی است؛ به منظور همـین ما این روزها شاهد اخراج روزنامـه نگاران و یـا استعفای برخی از آنان درون رسانـه های اصولگرا نیز بوده ایم.!<br />معینی بابیـان اینکه روزنامـه نگاران ایرانی درون چارچوب قوانین جمـهوری اسلامـی هم آزادی عمل ندارند مـی گوید: وقتی نیروهای امنیتی درون چاپخانـه ها مستقر شده و مطالب را پیش از انتشار مـی کنند عملا ابتکار عمل از دست روزنامـه نگار خارج شده و این نـهادهای امنیتی هستند کـه اولویت های خبری را تعیین مـی کنند. وی با اشاره بـه زندانی بودن تعداد زیـادی از روزنامـه نگاران مـی گوید: تعدادی از اینـها را ما مـی شناسیم اما تعداد بسیـار زیـادی را نیز نمـی شناسیم و مطمئن هستیم تعداد بازداشت شده ها بسیـار بیشتر از لیستی هست که داریم. وی مـی افزاید: آنچه کـه از 22 خرداد اتفاق افتاد، چه ازنظر بازداشت های صورت گرفته و چه از نظر کنترل و فشار بر روزنامـه نگاران، بی سابقه است.<br />+ + + + + + + + +<br />بیرون آوردن اعضای بدن کشته شدگان:پزشکی کـه در بخش پیوند کلیـه بیمارستان خمـینی تهران کار مـی کند خبر از افزایش غیر طبیعی ارسال کلیـه از بیمارستان های نظامـی بویژه بیمارستان بقیـه الله بیمارستان سپاه پاسداران داد و گفت با توجه بـه اینکه آمار تصادفات و مرگ و مـیرهای مغزی کاهش یـافته و در فصول گرم سال اهدای کلیـه کمتر مـیشود و همچنین مرگ و مـیر افراد بی خانمان کاهش مـی یـابد ( درون فصل سرما افراد بی خانمان بدلیل سرمازدگی بیشتر فوت مـی کنند) این افزایش دریـافت کلیـه غیر عادی هست و وقتی من از ایشان سوال کردم امکان دارد بسیـاری از این کلیـه ها از اجساد کشته شدگان وقایع اخیر برداشته شده باشد وی با تعجب گفت بدون اجازه اولیـای دم نمـی شود این کار را کرد و وقتی من بـه ایشان گفتم زمانیکه حکومت جنازه ها را بدون اجازه ی خانواده کشته شدگان دفن مـی کند آیـا امکان ندارد بدون اجازه آنـها اندامـی مثل کلیـه و ریـه ها و قلب و کبد و .... را برداشته (و سپس بدنشان را بدوزند و بگویند کالبد شکافی شده که تا علت مرگ کشف شود !!!) و این اعضا را به منظور شما ارسال کنند که تا به افرادی کـه خودشان مشخص مـی کنند پیوند بزنید. ایشان مکثی کرد و به من گفت ان شاالله کـه اینطور نباشد. ( از لحن جواب دادنش شک و تردید موج مـی زد ولی شاید مـی خواست بـه خودش قوت قلب بده کـه در این جریـانات گناه آلود نقشی نداشته).<br />در هر صورت با ماشاالله و ان شاالله نمـیشود جلوی این جنایت را گرفت و شرط عقل هست که این خانواده های داغدار درون صورتیکه اجساد پاک عزیرانشان را تحویل گرفتند حتما تمام قسمت های بدنشان را بدقت بررسی کنند و درصورتیکه جایی دوخته شده و بخیـه خورده حتما علت آن را خواستار شوند و در صورت تردید درخواست کالبد شکافی درون حضور پزشکان معتمد نمایند که تا خدای ناکرده اندامـی از اندام پاک این عزیزان بـه سرقت نرفته باشد.<br />+ + + + + + + + +<br />مرگ یک نوجوان زندانی درون بیمارستان لقمان:هدیـه مویدی کـه از چند روزپیش بـه دلیل استعمال قرص های خطرناک درون بیمارستان لقمان الدوله درون کما و بستری شده بود. روز آدینـه ساعت ۱۳ جان سپرد. برخی از هم بندی های وی مـی گویند کـه هدیـه نکرده و چند تن از زندانی ها بـه قصد کشتن نامبرده بـه وی قرص خورانده اند. - هدیـه مویدی کـه از چند روز قبل بـه دلیل استعمال قرص های خطرناک درون بیمارستان لقمان الدوله درون کما و بستری شده بود. روز جمعه ساعت ۱۳ دار فانی را وداع گفت. برخی از هم بندیـهای وی مـی گویند کـه هدیـه خودکش نکرده و چند نفر از زندانی ها بـه قصد قتل بـه وی قرص خورانده اند.<br />هدیـه مویدی متولد 12/5/1369 هست زمانی كه هدیـه دو سال بیشتر نداشت مادر و پدرش بـه دلیل اختلافات خانوادگی از یكدیگر جدا شدند وی بـه دلیل بروز اختلاف با نامادریش، مدتی خانـه را رها كرد و نزد یكی از دوستانش بود چرا كه نمـی توانست محلی جهت ادامـه زندگی درون اجتماع یـابد و پشتیبانی نیز نداشت. درون مورخه 12/5/1383 هدیـه با دوستش بـه منزل، یكی دیگر از دوستانشان رفت كه با شكایت شخصی بـه نام علی، مامورین كلانتری آنـها را دستگیر و از مالك منزل مقداری اسكناس مجعول، و ماهوره كشف مـی كنند با تشكیل پرونده، همگی با دستور ریئس كلانتری راهی دادسرای وی‍ژه ارشاد مـی شود هدیـه منكر تمام اتهامات منتسبه مـی شود ولی با این وجود علیـه ایشان قرار مجرمـیت و كیفر خواست تنظیم و به جای آنكه بازپرس شعبه پرونده را به منظور رسیدگی بـه دادسرای اطفال ارجاع و اگر اتهامـی منتسب بـه وی بود بـه كانون اصلاح و تربیت اعزام كند پرونده را به منظور رسیدگی و صدور حكم بـه شعبه 1089 دادگاه عمومـی تهران مستقر درون داسرای ویژه ارشاد فرستاده و هدیـه را نیز بـه زندان اوین معرفی مـی نماید.<br />فرستادن هدیـه بـه زندان اوین بر مشكلات وی افزود بـه جای انكه دستگاه قضایی طبق فلسفه مجازات بر فرض انتساب اتهام یـا جرمـی بـه متهم، محلی را جهت تنبیـه و تربیت این فرد بی گناه درون نظر گیرد زندان اوین را كه محل نگهداری بزرگسالان هست انتخاب مـی كند. هدیـه سختیـهای فراوانی را درون این زندان تحمل نمود او مجبور بود با افراد شرور و سابقه دار درون یك بند زندگی را سپری كند. فشارهای روحی و روانی بـه وی بـه گونـه ای بود كه طاقت ماندن درون زندان را نداشت و روزانـه از قرص های خواب آور و مسكن استفاده نمـی نمود که تا لحظات پر درد و رنجش احساس نشود. بعد از مدت كوتاهی هدیـه را بـه زندان رجایی شـهر كرج منتقل نمودند زندانی كه محل نگهدار افراد سابقه دار، محكومـین بـه اعدام و حبس های طویل المدت است.<br />او چهارده سال بیشتر نداشت كه عدالت او را بـه ندامتگاه هدایت كرد. درزندان رجایی شـهر با افرادی بـه مراتب شرور تر از زندان اوین هم بند بود. درون زندان چون مواد مخدر بـه وفور یـافت مـی شد به منظور تسكین آلام و دردهای خود از مواد مخدر استعمال مـی نمود درون حالی كه زندان محل تربیت و تعلیم حتما باشد ولی به منظور وی قبرستانی بود با توهمات تخیلی وحشتاك كه نمـی توانست تحمل كند. جالب اینكه انسانـهای بزرگسال و قوی طاقت ماندن درون زندان "آنـهم زندانی مثل رجایی شـهر را ندارند" چه رسد بـه این بچه بی پناه كه هیچ كس حتی جامعه و قوه قضاییـه پشتیبانش نبود. او درون چنین شرایط حق داشت عصبی باشد حق داشت روانی باشد و حق داشت حتی از مواد مخدر به منظور تسكین دردهایش استفاده كند.<br />زندان بـه جای آنكه وی را انسانی سالم ساخته و به جامعه بازگرداند وی را مجرمـی دیگر ساخته بود او حقش بود درون كانون اصلاح و تربیت با كودكان دیگر هم اطاق شده و به كارآموزی و تحصیل بپردازند ولی دستگاه قضایی این حق را از وی گرفته بود. مـی گوییم پدرو ومادر وی انسان هایی مسئول نبودند جامعه چرا وی را بـه بیراهه زندگی كشاند. مـی گوییم پدر و مادر هدیـه، وی را مورد آزار و اذیت قرار مـی دادند بعد دستگاه قضایی چرا وی را شكنجه كرد (درحالی كه مـی بایست بـه كانون اصلاح و تربیت رود بـه زندان بزرگسالان اعزام شد)<br />سختی ها و شداید هدیـه بـه اینجا ختم نمـی شود او درون شب مورخ 11/3/1384 بـه همراه چهار تن از هم سلولی هایش جهت تنبیـه بـه انفرادی انداخته مـی شود دو نفر از این چهار نفر رئیس بند بوده و از خلق و خوی خشنی برخوردار بوده و سوابق متعدد كیفری داشته اند. هانیـه یكی از پنج زندانی وارد شده بـه انفرادی، فردی خطرناك و زورگو بوده كه بیشتر زندانیـان از وی مـی ترسیدند و اگر خواسته های وی مـهیـا نمـی شد هر گونـه آزور و اذیتی از طرف هانیـه مـی شدند بـه هر حال درون آن شب وحشتناك هانیـه با ی بـه نام فرشته درگیر شده و به شدت او را مورد ضرب و جرح قرار داده و وی را بـه قتل مـی رساند. بعد از این ماجرا هدیـه نیز بـه اتهام مشاركت درون قتل عمد زندان نشین مـی شود. پرونده هدیـه بعد از سه سال ماندن درون دادسرا، با صدور قرار مجرمـیت و كیفر خواست بـه شعبه 80 دادگاه كیفری استان مستقر درون دادگستری كرج ارسال و در روز ۱۳/۴/۱۳۸۸ محاکمـه و اتهام انتسابی را درون حضور پنج قاضی منکر شد.<br />چند روز گذشته، بـه همراه خانم پریسا دشته ای پور دیگر وکیل مع هدیـه با قضات دادگاه بـه صورت حضوری مذاکره کردیم. بـه نظر مـی رسید آنان نظرشان بر بی گناهی هدیـه بود. بـه هر حال او قبل از آزادی جان باخت. پیش از شروع رسیدگی بـه پرونده هدیـه لایحه نوشته و به دادگاه دادیم کـه بر بی گناهی هدیـه تاکید مـی نمود. دربخشی از این لایحه بـه رئیس و مستشاران شعبه 80 دادگاه کیفری استان تهران آمده است؛ موکله درون طول زندگی خود چه از جانب خانواده و چه از جانب جامعه صدمات جبران ناپذیری را تحمل نموده و در زندان نیز با مشکلات و شداید فراوانی دست بـه گریبان است. موکله دو ساله بود کـه پدر و مادرش بـه دلیل اختلافات زناشویی از یکدیگر جدا مـی شوند طرز تفکر متفاوت پدر با مادر باعث شد که تا هدیـه دچار تعارض درون رفتار و اختلال درون روان شود سالها با این تعارضات حادث شده توسط خانواده اش زمان را سپری کرد که تا اینکه درون سن 14 سالگی تحمل ماندن درون نزد خانواده خود را از دست داد. وضعیت خانوادگی او بـه گونـه ای بود کـه دیگر توان ماندن درون نزد مادر و پدرش را حتی بـه صورت جداگانـه نداشت. او درون این سن با ی آشنا مـی شود کـه به تنـهایی زندگی مـی نمود و با یکدیگر توافق نمودند کـه در منزل استیجاری زندگی را سپری کنند.<br />در مورخ 15/5/1383 موکله زمانیکه درون منزل یکی از اقوام و دوستان هم اطاقی خود بود با مراجعه مامورین نیروی انتظامـی، دستگیر مـی شود گویـا صاحب خانـه فردی مجرم و دارای سابقه کیفری بوده کـه موکله اطلاعی از این موضوع نداشته هست ولی بـه هر تقدیر بـه ایشان اتهام ناروای رابطه نامشروع و خرید و فروش اسناد جعلی تفهیم مـی گردد. بـه هر حال بـه جای آنکه وی بـه کانون اصلاح و تربیت اعزام و در دادسرا و دادگاه ویژه اطفال مورد بازخواست و محاکمـه قرار گیرد بر خلاف قانون و رویـه قضایی بـه زندان اوین اعزام و از آنجا بـه زندان رجایی شـهر کرج کـه محل نگهداری مجرمـین خطرناک مـی باشد منتقل مـی گردد مضافآ بـه اینکه حکمـی ناعادلانـه نسبت بـه اتهامـی کـه مرجع قضایی ( شعبه 1089 دادگاه عمومـی کیفری مستقر درون دادسرای ارشاد) بـه ناروا بـه وی منتسب نموده و با اینکه دلیلی بر محکومـیت وی وجود نداشته و از طرفی منکر هر گونـه ارتکاب جرم بوده اند حکم بـه تحمل دو سال حبس تعزیری و سی ضربه شلاق صادر مـی گردد کـه جای بسیـار تعجب و تامل دارد چرا کـه روا نبود مرجع قضایی بـه جای آنکه پشتیبان حقوق افراد باشد خود فردی را بـه ناحق بـه مجازاتی محکوم کند که: اولآ مستحق محکومـیت نبوده و ثانیآ- دادگاه مجازات کننده، صالح بـه رسیدگی بـه اتهام ایشان نبوده است. بـه هر حال این اقدام غیر قانونی توسط مرجع قضایی باعث شد که تا بر شداید و گرفتاری های موکله افزوده گردد و ی کـه تنـها 14 سال داشت بـه جای آنکه از کودکی خود لذت و با هم سن و سالان خود بازی و تفریح کند؛ بـه زندان رجایی شـهر کرج منتقل و با مجرمـین خطرناک دست و پنجه نرم کرده و به استعمال مواد مخدر بپردازد و همچنین برفشارهای روحی و روانی اش افزوده گردد که تا جاییکه سعی کند دست بـه خود کشی زند.<br />درمورخه 3/ 3/ 1384 چند تن از زندانیـان، درون زندان رجایی شـهر درگیری لفظی و فیزیکی بوجود مـی آورند که تا اینکه مسئول زندان این تعداد از زنان را بـه سلول انفرادی (سوئت) منتقل مـی نماید. جایی کـه موکله از قبل درون آنجا محبوس بود زندانیـانی کـه با موکله هم سلول مـی شوند هم از نظر سنی بسیـار بزرگتر از موکله و هم از مجرمـین خطرناابقه دار بوده اند. از جمله آنـها هانیـه. ه رئیس بند و از زندانیـان بسیـار خطرناک و زورگو بوده هست که دیگر زندانیـان از وی بـه شدت هراسان بوده و مجبور بوده اند بـه خواسته اش جامعه عمل مـی پوشاندند. اگر زندانیـان بر خلاف مـیل این زندانی اقدامـی مـی د مورد ضرب و شتم و آزارهای روحی و روانی قرار مـی گرفتند. این وضعیتی بود کـه موکله تنـها با داشتن 15 سال سن درون شرایطی کـه هنوز پا بـه عرصه جامعه نگذارده و از حمایت خانواده نیز بر خوردار نبود مواجه شده و راهی به منظور خروج از این بحران وجود نداشت.<br />هانیـه. ه از قبل بـه دلایل نا معلومـی با مقتول بـه نام فرشته. ر خصومت و دشمنی داشته و حتی سه روز قبل از جنایت وی را بـه دفعات مورد ضرب و شتم قرار داده بود. هانیـه قبل از قتل فرشته بـه دیگر زندانیـان دستور مـی دهد کـه فرشته را مورد ضرب و جرح قرار دهند و خود نیز مقتول را بـه شدت مورد ضرب و جرح قرار مـی دهد بـه گونـه ای کـه طبق نظریـه کارشناس پزشکی قانونی، کبودی و خراشیدگی درون گونـه، پیشانی و دهان مقتول مشـهود است. بـه هر حال بعد از ضرب و شتم فرشته، هانیـه دست از ادامـه اعمال مجرمانـه خود بر نداشته و با روسری مقتول را خفه مـی نماید. موکله هیچگونـه دخالتی درون قتل نداشته و تا کنون بی گناه درون زندان محبوس شده هست چنانچه قضات بـه دقت محتویـات پرونده را مداقه نمایند خواهند دید کـه در باز جویی های بعمل آمده تمامـی متهمـین، اعلام نموده اند، از هانیـه ترس و واهمـه داشته و وی همواره آنان را تهدید بـه مرگ مـی نمود. هانیـه با این تهدیدها، دیگر زندانیـان را مجاب نموده بود کـه اعلام کنند مقتول دست بـه زده هست به همـین دلیل هانیـه بـه اتفاق یکی دیگر از متهمـین، مقتول را از لوله حلق آویز مـی نماید و سپس با فریـاد از مامورین بند استمداد مـی طلبد. اظهارات دیگر متهمـین بـه شرح ذیل نشان مـی دهد، موکله نقشی درون قتل نداشته و نمـی توانسته داشته باشد.<br />1- مریم. ز درون مورخ 3/3/84 درون اولین بازجویی خود عنوان نمود که: « ... هانیـه شال را انداخت دور گردن مقتول و یک طرف آن را گرفت و من هم یک لحظه سر شال را گرفتم و چون درون حالت تشنج بودم دیگر نفهمـیدم.»<br />2- فاطمـه. ف درون ص 17 پرونده مـی گوید: « ... هانیـه شال را دور گردن گلی (مقتول) بـه تنـهای انداخت و گره زد.»<br />3- هانیـه درون ص 26 پرونده ضمن اقرار بـه اینکه شال را خود بـه گردن مقتول انداخته و کشیده هست به نقش زراعتی و فیروز بخت و موکله نیز اشاره مـی کند درون حالیکه گویـا ایشان قصد دارند قتل ارتکابی خود را بـه گردن دیگری بیندازند.<br />4- موکله درون مورخ 3/3/86 اعلام مـی کند که: درگیری بین فرشته و زندانیـان هانیـه، فاطمـه. ف و مریم. ز از سه روز پیش درون سالن 19 شروع شد این درگیری بـه علت قرص های روان گردان بود این درون گیرها ادامـه داشت که تا روز وقوع قتل ...... من خواب بودم حدود ساعت یک شب با فریـاد هانیـه از خواب بیدار شدم دیدم هانیـه و زراعتی درون داخل اتاق متوفی را مـی زنند....... هانیـه یک شال قهوه ای کـه متعلق بـه گلی بود دور گردن او انداخت و به مریم زارعی گفت بیـا کمک کن و بکش .... هانیـه از یک طرف و مریم ز از طرف دیگر شروع بـه کشیدن د....... و تنـها بـه دلیل ترس و واهمـه ای کـه از هانیـه داشت و تحت فشارهای روحی و روانی حاکم بر بازجویی درون این قسمت پرونده بـه کذب مـی گوید کـه در قتل دست داشته است.» او درون بازجویی ها صراحتا اشاره کرده هست که هانیـه و فاطمـه شال را مـی کشیدند و قتل توسط آنـها بـه انجام رسید.<br />5- فاطمـه. ف درون مورخ 1/3/84 ضمن قبول قتل اظهار داشته هست که بـه هانیـه کمک کرده چون از وی مـی ترسیده است. هانیـه درون مورخ 12/3/84 مجدآ اعلام مـی دارد کـه وی بـه همراه فاطمـه. ف شال را دور گردن مقتول انداخته و کشیده است.» نحوه اظهارات متهمـین نشان مـی دهد کـه ترس هنگفتی از هانیـه وجود داشته هست به گونـه ای کـه هر یک بـه صورت مجزا بنا بـه فشار های خارجی نقشی را درون ارتکاب جرم بـه عهده مـی گیرند درون حالیکه تمام تعارضات موجود درون پرونده نشان مـی دهد کـه هانیـه بـه تنـهایی مبادرت بـه ارتکاب جرم نموده چرا کـه خود از قبل با مقتول خصومت و دشمنی داشته است. شدت ترس زندانیـان از این زن بـه گونـه ای بود کـه در تاریخ 17/5/1384 وی را بـه قتل مـی رسانند.<br />علی ایحال با عنایت بـه اینکه هیچگونـه نقشی درون قتل نداشته هست و تمام دلایل و امارات نشان مـی دهد کـه هانیـه. ه مبادرت بـه قتل مرحوم فرشته ر نموده هست و اینکه با وجود خصومت شخصی بین مقتول با دیگر متهمـین، موکله نمـی توانسته دخالتی درون قتل داشته باشد تقاضای صدور حکم بـه برائت موکله را دارم. اما دیگر هدیـه ای وجود ندارد کـه شاهد آزادی خود باشد. هر چند مـی دانم همچون هدیـه ها درون زندان بسیـارند و در انتظار عاقبتی روشن چشم بـه عدالت دوخته اند.<br />+ + + + + + + + +<br />گسترش سیطره نـهادهای امنیتی بر زندان اوین: با افزایش بازداشت شدگان سیـاسی و امنیتی، سیطره نـهادهای امنیتی بر بندهای گوناگون زندان اوین رو بـه گسترش است. بنابرگزارشات دریـافتی نـهادهای امنیتی و در راس آن وزارت اطلاعات علاوه بر بند 209 مدیریت بندهای 240 و 241 کـه پیش تر درون اختیـار حفاظت قوه قضائیـه بود و همچنین قرنطینـه 7 کـه بندی جدید التاسیس درون طبقه زیرین بند 7 با ظرفیت 100 تن بود کـه در حال حاضرافزون بر 400 تن درون آن جای داده اند را بعهده گرفته است. این موضوع اماکنی چون بند 2 الف کـه متعلق بـه اطلاعات سپاه پاسداران درون زندان اوین هست را درون بر نمـی گیرد. درون حال حاضر نیروهای امنیتی مورد نیـاز، از اماکن دیگری بـه زندان اوین منتقل شده و در مدیریت و اداره امور اماکن نگهداری زندانیـان اعتراضات اخیر شرکت دارند. با کمرنگ شدن نقش سازمان زندان ها و بالطبع قوه قضائیـه درون زندان اوین این زندان بزرگ بـه سمت هر چه امنیتی تر شدن حرکت مـی کند. همچنین لازم بـه یـادآوری هست به رغم آزادی بیش از صد شـهروند زندانی طی روزهای 26 و 27 تیرماه کماکان صدها معترض و زندانی سیـاسی حوادث اخیر درون زندان اوین و اماکن دیگر نگهداری مـی شوند.<br />+ + + + + + + + +<br />بیـانیـه شماره دو جمعی از خانواده های زندانیـان سیـاسی بعد از انتخابات:فضای امنیتی - نظامـی هرچه زودتر برچیده شود: خانواده های برخی از زندانیـان سیـاسی بازداشت شده حوادث بعد از انتخابات با صدور بیـانیـه ای ضمن تقدیر از تمام بزرگانی کـه در مورد وضعیت موجود واکنش مناسب نشان داده اند خواستار آزادی سریع و بدون قید و شرط عزیزان دربندشان شدند.<br />دربخشی ازاین بیـانیـه آمده است؛ ما خانواده های زندانیـان سیـاسی حوادث بعد از انتخابات كه گروهی از آنان از عالمان فرهیخته و كارگزاران دلسوز نظام جمـهوری اسلامـی بودند تبدیل بـه یك خانواده واحد شده ایم. ما بـه همراه خانواده عزیزانی كه درون اعتراضات بعد از انتخابات دستگیر شده اند خواسته ای جز این نداریم كه صدها تن از فرزندان غیور این كشور كه تنـها جرمشان گرم كردن فضای انتخاباتی و فعالیت شبانـه روزی درون ستادهای انتخاباتی نامزدهای مورد تأیید نظام بوده است، بدون قید و شرط آزاد شوند؛ نـه اینكه بعد از حدود یك ماه هنوز بعضی از خانواده ها خبری از سلامتی عزیزان خود نداشته باشند. خواسته ما جز این نیست كه فضای امنیتی - نظامـی حاكم بر كشور كه جوّ رعب و وحشت مـی پراكند هرچه زودتر برچیده شود.<br />دربخش دیگر ازاین بیـانیـه آمده است؛ ما بر این باوریم كه آزادی زندانیـان سیـاسی بازداشت های غیرقانونی اخیر و دلجویی از خانواده های آسیب دیده، و همچنین روشن شدن وضعیت خانواده هایی كه فرزندان آنان مفقود مـی باشند، از بدیـهی ترین گام های اولیـه درون جهت بازسازی اعتماد مردم هست و معتقدیم كه راهكارهای ارائه شده توسط جناب آقای هاشمـی رفسنجانی مـیتواند شروع مسیری باشد كه باعث بازگشت تدریجی آرامش و امنیت بـه جامعه ملتهب و بحران زده ایران امروز شود.<br />در پایـان لازم مـی دانیم اعلام كنیم كه درون این فضا، افترائات، اظهار نظرهای غیر مستدل، و طرح پرسش های جهت دار، از مصادیق بارز تشویش اذهان عمومـی و نشر اكاذیب هست و بـه مراجع مسئول هشدار مـی دهیم كه عدم پیشگیری از این تحركات غیرقانونی از طرف افراد و گروه های معلوم الحال، تنـها پیچیده تر شدن معادلات و شرایط جاری كشور را درون پی خواهد داشت. جمعی از خانواده های زندانیـان سیـاسی بعد از انتخابات<br />+ + + + + + + + +<br />اعضای دفتر تحکیم وحدت با حضور بر سر مزار ندا، سهراب اعرابی و اشکان سهرابی:اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت بر سر مزار کشته شدگان راه آزادی حاضر شده و یـاد و خاطره آنان را گرامـی داشتند.آنـها ابتدا بر سر مزار ندا آقا سلطان جوانی کـه در روز خونین سی خرداد درون خیـابان های تهران توسط نیروهای لباس شخصی کشته شد رفتند.<br />مـیلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم درون آغاز شعری را به منظور ندا و سایرکشته شدگان راه آزادی خوانده شد و خطاب بـه حاضران گفت : " جرم ندا این بود کـه در برابر استبداد و خودکامگی ایستاده بود. آنان ندا را کشتند زیرا از حضور مسالمت آمـیز مردم درون خیـابان ها ترسیده بودند اما گویـا از تاریخ درس نگرفته اند و نمـی دانند این خون ها بـه هیچ وجه فراموش نمـی شود. ما امروز اینجا جمع شده ایم که تا بگوییم اجازه نمـی دهیم خونانی کـه جان خود را بر سر اعتراضات مسالمت آمـیز از دست داده اند بـه سادگی پایمال شود. " مـهدی عربشاهی دبیر تشکیلات این اتحادیـه دانشجویی نیز درون ادامـه ندا و سهراب را نماد نسل جدیدی دانست کـه برای اه خود که تا پای جان ایستاده اند و گفت : " نگاه ندا درون آخرین لحظه ها به منظور مردم ایران پیـام داشت و شـهادت مظلومانـه ی او مانند ضربه ای بر وجدان های خاموش بسیـاری از مردم بود".<br />وی افزود :" متاسفانـه امروز شاهد این هستیم کـه خون مردم ایران کم ارزش تر از مردم سایر کشورها شده هست و مسئولان حکومتی تلاش مـیکنند که تا با بزرگنمایی اتفاقی کـه برای یک زن مصری افتاد ندا و سایر جانباختگان فجایع اخیر ایران را بـه فراموشی بسپرند ". مرتضی سمـیاری دیگر عضو شواری مرکزی دفتر تحکیم نیز قطعه 257 بهشت زهرا را قطعه ای ماندگار درون تاریخ مبارزات مردمـی این سرزمـین خواند و گفت: " تنـها راه احقاق حقوق ملی ادامـه مسیری هست که درون یک ماه گذشته با آگاهی و درایت کم نظیر مردم بـه خوبی طی شده هست ".<br />در ادامـه نیز اعضای دفتر تحکیم با حضور بر سر مزار اشکان سهرابی و سهراب اعرابی یـاد آنان را گرامـی داشتند. حضور اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم درون منزل سهراب اعرابی:دانشجویـان عضو دفتر تحکیم همچنین بـه منزل سهراب اعرابی رفته و با خانواده ی او دیدار د. درون این دیدار دانشجویـان با ابراز هم دردی با مادر داغدار سهراب از پیگیری ها و زحمات وی قدردانی د و به وی اطمـینان دادند راه سهراب و دیگر شـهدای وقایع اخیر را ادامـه خواهند داد و به دین خود نسبت بـه آنان وفا خواهند کرد. مـهدی عربشاهی خطاب بـه مادر سهراب گفت:" نمـی دانیم امروز حتما به شما تبریک بگوییم کـه چنین فرزندی درون دامان شما پرورش یـافته یـا تسلیت بگوییم کـه او را از دست داده اید. امروز سهراب دیگر تنـها متعلق بـه شما نیست و فرزند همـه ملت است. شما را بـه عنوان مادری کـه حاضر بـه سکوت درون برابر ظلم نشده اید و پیش از این اتفاق هم نشان داده بودید دلسوز همـه کودکان جهان هستید بـه حق حتما مادر صلح ایران نامـید".<br />در ادامـه مادر سهراب اعرابی نیز بـه شرح رویدادهای رخ داده درون روزهای اخیر پرداخت و گفت :" من و سهراب همـیشـه درون کنار هم درون تجمعات حضور داشتیم. سهراب به منظور آزادی کشورش بـه خیـابان ها مـی رفت و من از آنجا کـه به راهی کـه او انتخاب کرده بود ایمان داشتم همراهی اش مـی کردم. بر سر خاک او با خود قسم یـاد کردم کـه هیچگاه سکوت نکنم و تا آخرین لحظه عمر پیگیر این ماجرا باشم ".<br />+ + + + + + + + +<br />آقای خامنـه ای، درون تریـاک روزانـه شما " کراک " مـی ریزند!صادقانـه بگویم، دارم بـه سلامت مزاج شما شک مـی کنم. این را نـه بـه قصد توهین و نـه به منظور طنز، بلکه با توجه بـه عملکرد رو بـه پس رفت شما طی یک ماه اخیر گفتم. این کـه هر روز مـی آئید و یک سخنرانی تازه مـی کنید کـه اوضاع را بد و بدتر مـی کند.<br />شما البته هیچ وقت یک رهبر مولف و خلاق نبوده ای و همـیشـه پشت جریـانات پنـهان شده ای که تا بهترین عالعمل را ببینی و بلافاصله آن را کمـی بپرورانی و با جملات اتو کشیده تحویل ملت بدهی. پیـام های تبریک و تسلیت شما و عالعمل بـه وقایع و رویدادهای مـهم طی این بیست سال، بخوبی شاهد این مدعاست. بعد چرا اینبار انقدر دست دست مـی کنید و کار تکراری نوشیدن جام زهر را بـه تاخیر مـی اندازید؟ بدانید کـه بر خلاف مدح و ثنای دستمال بـه دستان و چفیـه بـه گردن های حرم پاستور، شما نـه ولی ملتی نـه فقیـه امت، نـه رهبر فرزانـه ای و نـه مقام عظمای ولایت. این حرف ها را اصلا باور نکنید کـه هیچ، کمـی هم حواستان را جمع کنید و مراقب باشید چون رفتار ناهنجار شما و اینکه هر چند روز درون مـیان بـه رغم سیلی محکمـی کـه ملت بـه مناسبت های مختلف بـه شما مـی زند، دچار توهم مـی شوید و اُلدرم بُلدرم مـی کنید، کاملا نشان مـی دهد کـه یکی از نزدیکان شما دارد درون جیره روزانـه تریـاک شما یک روانگردان قوی مثل کراک یـا شیشـه مـی ریزد! رفتار بر خلاف نوشته این هم مـیهن بر اثر تریـاک و کراک نیست. بلکه آنچه کـه این جانوران انجام مـیدهند بر اساس آموزشـهای اسلام ناب هست که توسط سلمان فارسی بـه نوکر دستآموزش محمد داده شده است.<br />+ + + + + + + + +<br />غنی‌سازی كتب درسی توسط سپاه:رئیس روابط عمومـی سپاه گفت: «معرفی و شناسایی 1500 نویسنده مستعد سپاه، درون غنی‌سازی محتوای کتاب‌های درسی و انتقال فرهنگ دفاع‌مقدس و ایثار و شـهادت موثر است.» رمضان شریف خاطرنشان کرد: «هسته اولیـه سپاه با رویکرد فرهنگی تشکیل شد اما وقوع جنگ نگاه بـه آن را بـه سوی جنبه نظامـی تغییر داد.»<br />+ + + + + + + + +<br />حذف خاطرات «لباس شخصی» ها: «یـادداشت های یک لباس شخصی» از روی سایت «نظام آباد» حذف شد. درون پی انتشار خاطرات علی کردان بـه نقل از این سایت، مسوولان سایت یـادداشت هایی را کـه به قلم یک «لباس شخصی» درون مورد رویدادهای بعد از انتخابات نوشته شده بود حذف د.<br />+ + + + + + + + +<br />خط و نشان کشیدن رادان به منظور مردم معترض:خبرگزاری حکومتی فارس: جانشین فرمانده نیروی انتظامـی كشور گفت: پلیس با هرگونـه تجمع غیرقانونی برخورد قاطع خواهد كرد. سردار احمدرضا رادان درون گفت‌وگو با خبرنگار انتظامـی فارس افزود: برقراری نظم و امنیت درون جامعه وظیفه پلیس هست به همـین علت با هرگونـه تجمع غیرقانونی كه باعث بی‌نظمـی درون جامعه شود بـه شدت برخورد خواهیم كرد. جانشین فرمانده نیروی انتظامـی كشور گفت: شایعاتی مبنی بر برگزاری تجمع غیرقانونی درون تهران طی امروز شنیده مـی‌شود، كه با این تجمعات غیرقانونی برخورد خواهیم كرد.<br />+ + + + + + + + +<br />حمله سپاه پاسداران بـه خانواده همسر :روزنامـه حکومتی جوان وابسته بـه سپاه پاسداران؛ برادر زن آشوب طلب كیست؟الیـاس نادران، نماینده تهران با نوشتن یـادداشتى، برخى از ناگفته هاى آشوب هاى اخیر تهران را افشا كرد. برادرزن مـیرحسین موسوى از هدایت كنندگان آشوب هاى اخیر بوده است. الیـاس نادران درون بخشى از این یـادداشت كه خطاب بـه هاشمى رفسنجانى نگاشته شده هست فردى را معرفى كرده و گفته كه «این فرد برادر همسر یكى از سردمداران آشوب بوده و مدیریت بخشى از اغتشاشات را بـه عهده داشته است. وى كه از ۱۰ سال پیش با خانمى داراى سابقه همكارى با گروهك منافقین ارتباط داشته، درون خانـه تیمى دستگیر شده و اعتراف كرده هست كه سفرهاى متعدد بـه آمریكا داشته و بخشى از آشوب ها را مدیریت كرده است.» پیگیرى هاى خبرنگار «جوان» بیـانگر آن هست كه فردى كه درون یـادداشت الیـاس نادران بـه وى اشاره شده، شخصى بـه نام شاپور كاظمى، برادر همسر مـیرحسین موسوى است. وى از بدهكاران سیستم بانكى كشور مى باشد.<br />+ + + + + + + + +<br />مراسم تحلیف احمدی نژاد؛ سفر نوه خمـینی بـه خارج:سایت سلام درون تهران: نوه بنیـانگذار انقلاب بـه دلیل فشارهای سیـاسی جهت حضور درون مراسم تنفیذ حکم ریـاست جمـهوری، کشور را بـه مقصد یکی از کشورهای منطقه ترک کرد. حسن خمـینی اخیرا و در اعتراض بـه اتفاقات بعد از انتخابات، کشور را بـه مقصد یکی از کشورهای منطقه ترک کرده است. گفتنی هست وی درون چند مدت اخیر به منظور حضور درون مراسم تحلیف و تنفیذ حکم ریـاست جمـهوری بسیـار تحت فشار بوده هست و بـه همـین علت به منظور چند وقتی بـه یکی از کشورهای منطقه مسافرت کرده است.<br />+ + + + + + + + +<br />اطلاعیـه صدا و سیما درون باره شعار مرگ بر چین:روزنامـه جمـهوری اسلامـی: روابط عمومـی سازمان صدا و سیما درباره خبر مربوط بـه حذف برخی بخش ها درون خطبه های نماز جمعه تهران كه بـه امامت آیت الله هاشمـی رفسنجانی برگزار شده بود اطلاعیـه ای صادر كرد كه درون آن آمده است: «شیوه معمول و حرفه ای رسانـه درون انعكاس خطبه های نماز جمعه اقتضا مـی كند بـه منظور حفظ یكنواختی سخنان خطیبان محترم پاره ای شعارها كه مورد تایید خطیبان محترم قرار نمـی گیرد حذف شود و این درون همـه سال های اخیر و برای همـه خطیبان محترم بوده است.» یكی از شعارهای حذف شده «مرگ بر چین» بود كه مردم بـه دلیل اعتراض خطیب جمعه بـه كشتار مسلمانان سین كیـانگ توسط دولت چین سردادند.<br />+ + + + + + + + +<br />احمدی نژاد گفت امر و نـهی را فقط از مـی پذیرد:خبرگزاری حکومتی مـهر: رئیس جامعه مدرسین از گفت وگو با احمدی نژاد درباره مشایی خبر داد.محمد یزدی درخصوص ارتقای جایگاه مشایی توسط رئیس جمـهور و نظر مخالف دلسوزان و مراجع کشور نسبت بـه این شخص یـادآور شد: «در این خصوص تذکراتی بـه احمدی نژاد داده شده و باز هم حتما به ایشان تذکر داده شود، منتها ایشان امر و نـهی را تنـها درخصوص مقام معظم رهبری مـی دانند و در غیر مقام رهبری امرنـهی را قبول ندارند اما نصیحت، موعظه و پیشنـهاد را مـی پذیرند.» وی تصریح کرد: «بنده بـه همراه جمعی از دوستان نیز مستقیماً با احمدی نژاد درون این خصوص صحبت کردیم و گفتیم افرادی کـه روی آنان حساسیت وجود دارد یـا ممکن هست در افکار عمومـی مقبولیت نداشته باشند حتما اینـها رعایت شود.»<br />+ + + + + + + + +<br />داماد تیرخلاص زن رئیس دفتر او شد:گفته مـی‌شود احمدی‌نژاد درون پی انتصاب خویشاوندان خود بـه مقامات دفتری و کشوری، دامادش را بـه رئیس دفتری خودش منصوب کرده است. سایت «عصرایران» درون ادامـه گمانـه‌زنی‌ها درباره تغییرات دولت از انتصاب مـهدی خورشیدی، داماد احمدی‌نژاد، بـه عنوان رئیس دفتر رئیس‌جمـهوری خبرداد. احمدی‌نژاد پیش از این بذرپاش، باجناق و رحیم مشایی، پدر عروس خویش را نیز بـه پست‌های رئیس سازمان ملی جوانان، مشاور اول خود منصوب کرده بود کـه با اعتراض گسترده جریـان‌های سیـاسی مختلف همراه بود.<br />+ + + + + + + + +<br />عدم استقبال از سخنرانی احمدی نژاد درون مشـهد:احمدی نژاد بـه مشـهد رفت که تا اینکه بتواند انبوه طرفداران خود درون شـهرمشـهد را بـه رخ بـه کشید. با اینکه افراد زیـادی را از اطراف و اکناف کشور بـه بهانـه زیـارت بـه مشـهد آورده بودند که تا بتوانند با تصویر برداری های خاص و افزودن افکت هایی این جمعیت اندک را انبوه نشان دهند اما با حضور خود و با دیدن این صحنـه ی خالی درون مـیان حضور طرفداران خریداری شده ی خود رسوا شد! این درون حالی بود کـه قرار بود معترضان با حضور خود و با ایراد شعار هایی او را رسوا کنند اما عدم حضور معترضان و همزمان عدم استقبال طرفداران احمدی نژاد از او درون موعد مقرر، خود نشان از نبودن تمایلی بـه داشتن چنین رییس جمـهوری هست در ضمن فیلم عدم واکنش مردم بـه شعارهای مورد نیـاز احمدی نژاد درون سفربه مشـهد درون یو تیوب منتشر شده کـه حکایت از برودت استقبال از ایشان را دارد.<br />+ + + + + + + + +<br />تظاهرات معترضان درون جاده چالوس:روزنامـه حکومتی جوان وابسته بـه سپاه پاسداران: سوء استفاده از موقعیت هاى خاص و ایجاد فشار عصبى براى مردم از جمله اه جریـانات وابسته بـه ستاد موسوى مى باشد كه درون روزهاى اخیر بـه اشكال مختلف دنبال مى شود. براى مثال روز گذشته حامـیان این كاندیداى شكست خورده درون انتخابات با استفاده از شلوغى جاده هاى مواصلاتى تهران بـه شمال كشور كه بـه علت تعطیلى عید مبعث رخ داده بود اقدام بـه شعار و دست افشانى و یدن كنار جاده با لباس و سربند سبز نمودند! همچنین برخى از این افراد با ایجاد ترافیك مصنوعى درون جاده چالوس و روشن كردن چراغ ماشین ها درون روز! و برخى حركات دیگر موجبات ناراحتى و تكدر خاطر خانواده هایى را فراهم آوردند كه درون هواى گرم روز گذشته درون ترافیك این جاده معطل مانده بودند. برخى از این خانواده ها با مراجعه بـه گشت انتظامى و پلیس راهنمایى و رانندگى مستقر درون جاده، خواستار برخورد جدى با این افراد شدند.<br />+ + + + + + + + +<br />توصیـه های یك كارمند نیروگاه به منظور قطع برق شب 30 تیر رأس ساعت 21:عملیـات قطع برق رأس ساعت 21 همزمان با اخبار سیما درون سراسر كشور.مطلب زیر توسط یك كارمند نیروگاه برق منتشر شده هست که اجرای این توصیـه ها به منظور نشان اعتراض بدون دردسر ضروری است. 30 ام تیرماه رأس ساعت 21 بـه مدت 4 دقیقه فراموش نشود!به تازگی شاهد فراخوان از طرف بعضی از دوستان مبنی بر افزایش ناگهانی مصرف برق درون ساعت 21، 30 تیر هستیم . بعنوان فردی شاغل درون نیروگاه و آشنایی كافی نسبت بـه صنعت برق بهتر دیدم توضیحاتی درون مورد اثر بخشی این عملیـات (در صورت عملكرد درست دست كمـی از یك عملیـات جنگی ندارد) داده شود. اولا:در این تاریخ بـه تمامـی نیروگاه ها آماده باش داده شده كه خود نشانگر مـیزان ترس عمال رژیم درون این رابطه است. دوما: تمامـی شبكه توسط دیسپاچینگ ملی كنترل مـی شود كه درون صورت بالا رفتن ناگهانی مصرف برق اقدام بـه قطع مناطق پر مصرف مـی نماید. این كار توسط كامپیوتر با اولویت بر صنایع پر مصرف مثل صنایع فولاد انجام مـی شود. بعضی از افراد نا آگاه فكر مـی كنند ایجاد اشكال درون شبكه تنـها باعث قطعی برق مـی گردد. لیكن درون صورت اقدام مناسب توسط مردم و در صورت black out شدن شبكه ضرر و زیـان بیش حد تصور خواهد بود و حداقل که تا 14 ساعت نرمال كردن شبكه امكان ندارد. بنده قصد ندارم ابعاد ضرر زیـان را بطور مفصل توضیح بدهم چون از موضوع اصلی فاصله مـیگیریم. بنا براین تنـها نحوه مناسب عملیـات شرح داده مـی شود. این درون حالی هست که این مطلب بصورت یك سناریو و از دید یك شاغل درون دیسپاچینگ شرح داده مـی شود:<br />1) درون ساعت پیك بار بـه مطابق با گراف مصرف بـه نیروگاهها دستور افزایش تولید داده مـی شود. درون ساعت پیك 21 الی 23 مـی باشد درون بیشترین مقدار مصرف قرار دارد.<br />2) این افزایش مصرف بدلیل وقوع شب و روشن شدن لامپهای روشنایی درون كشور حادث مـی شود. اما بدلیل تفاوت افق درون شرق و غرب كشور و اختلاف 1 ساعته آن و همـیشگی بودن موضوع بـه راحتی قابل كنترل مـی باشد.<br />3) حال فرض كنیم درون ساعت 21 شب مذكور بـه شدت شاهد افزایش تولید شوند. آنگاه بـه سرعت بدلیل هشدارههای داده شده اقدام بـه برداشتن بار از شبكه و عادی سازی آن مـینمایند. یعنی با اعمال خاموشی درون بعضی مناطق شبكه را از فاجعه نجات مـی دهند.<br />4) اما چیزی كه راهی ندارد افزایش ناگهانی بـه مدت 3 دقیقه یـا حداكثر 5 دقیقه و پس آن.<br />5) ضربه نـهایی و كمر شكن!!!!! یعنی برداشتن كلیـه مصرف و قطع ناگهانی آن بـه مدت 10 دقیقه كه درون این مورد كاری از دیسپاچنگ ساخته نیست مگر دستور بـه نیروگاه ها بـه منظور كاهش بار كه حداق 20 دقیقه بطول مـی انجامد و در این زمان كار از كار گذشته. و شبكه black out مـی شود. كه درون صنعت برق كمتر از زلزله نیست. و عادی سازی آن با توجه بـه عمق فاجعه كه شامل تمامـی صنایع مـی شود قابل ارزیـابی نیست.<br />6) تیر خلاص: بـه احتمال كم اگر مشكلی پیش نیـاید (خیلی بعیده!) بعد از اتمام 10 دقیقه مجددا بمدت 5 دقیقه نـهایت مصرف را اعمال نمایید.<br />7) درون صورت تمایل مـی توانید ساعت 22:30 همزمان با اخبار عملیـات را تجدید كنید!!<br />8) این كار را درون همـه روزهای امرداد ماه درون روزه های فرد كه بیشترین مصرف كشور مـی باشد انجام دهید.<br />+ + + + + + + + +<br />چینی‌ها حتی جانماز‌ به منظور ایران تامـین مـی‌كنند پرچم چینی با آرم خرچنگ برگرفته از آرم سیک های هندی به منظور ایران، باتوم و شوكر:<br />شعارهای جدید این روزها گوش همـه را پر کرده اما روزی کـه مردم ایران علیـه دو کشور سابقا کمونیستی شعار داده اند، خیلی هم جای شگفتی نداشت. آدینـه گذشته مردم معترض پایتخت علیـه دو کشور روسیـه وچین شعار دادند. درحاشیـه نماز جمعه آن روز، مردم بحثی قدیمـی را پیش کشیدند کـه پیش ازآن، هم دراینترنت دنبال شده بود وهم از سوی تولیدکنندگان ایرانی بارها شنیده بودیم. آن روز مردم معترض درخیـابان ها حضور مـیلیونی داشتند، به منظور نخستین بار بـه صورت گسترده، از تحریم کالاهای چینی سخن گفتند.<br />بحثی کـه پیش ازاین بارها توسط تشکل‌های اقتصادی وفعالان بخش خصوصی مطرح شده بود. بـه این ترتیب بـه نظر مـی‌رسد مردم به منظور نخستین بار کنار تشکل‌های اقتصادی وتولیدی قرار گرفته‌اند که تا کالاهای بی کیفیت کشوری کـه دولتش سرکوبگری مـی‌کند را تحریم کنند. این درحالی هست که سایـه کالاها وسیـاست والگوی چینی، بدجوری بر زندگی ما سایـه افکنده است. باتوم و شوک الکتریکی: Made In China البته مشخص نیست کـه در ایران مدل توسعه متعادل، نامتعادل، صنایع جایگزین، صنایع مادر یـا... کدام مدل مورد استفاده هست اما کشورهای جهان سوم درون هر حال کـه رو بـه توسعه باشند، تلاش مـی‌کنند که تا لااقل بخشی از نیـازهای ساده خود را کـه به تکنولوژی‌های انحصاری نیـاز ندارد، خودشان تولید کنند.<br />در این مسیر به منظور پاگرفتن این حرکت، دولت که تا حدی با وضع پاره‌ای قوانین مثل تعرفه‌های واردات یـا ممنوع واردات برخی کالاها بـه تولید کنندگان داخلی مـهلت مـی‌دهد که تا سرپا بایستند. باتوم‌ها عموما یـا پلاستیکی یـا فولادی هستند. برخی از آنـها ساختار کمـی پیچیده‌ای دارد به منظور مصارف خاص. درون ایران گاهی از باتوم‌های چوبی هم استفاده مـی‌شود. با این شرایط جای سوال هست که آیـا ایران کـه در زمـینـه نانوتکنولوژی بـه دستاوردهایی جهانی رسیده، ایـا واقعا نیـاز دارد از چین وسایل ضد شورش و دفاع شخصی وارد کند؟!<br />وسایل چینی مثل شوکرها، اسپری‌های اشک آور و... قابل قبول هستند اما باتوم و دستبند دیگر وسیله‌های پیچیده‌ای نیستند. با این حال شاید برایتان جالب باشد کـه بدانید انواع وسایل ضد شورش، دفاع شخصی و باتوم‌های چینی درون بازار داخل وجود دارند. با این توضیح کـه طی چند سال اخیر شرکت‌های خصوصی معدودی بـه صورت تخصصی اجازه پیدا د که تا وسایل نظامـی و دفاعی را بـه کشور وارد کنند. ...<br />+ + + + + + + + +<br />بی سرو سامانی ادارات درون تهران:<br />استاندار تهران گفت: ادارات بهداشت و درمان و بانك‌ها درون استان تهران بی سر و سامان هستند و متولی مشخصی كه پاسخگوی شـهروندان باشد، وجود ندارد. بـه گزارش فارس، تمدن درون جلسه شورای برنامـه‌ریزی توسعه استان تهران افزود: درون این جلسه همـه سازمان‌ها اعم از اوقاف، بهزیستی و سایر سازمان‌ها نماینده دارند و ما با یك نفر طرف حساب هستیم ولی درون بخش بهداشت و درمان این گونـه نیست. وی خاطرنشان كرد: ‌بهداشت و درمان درون استان تهران مشكل جدی ساختاری دارد و هرچه تلاش كردیم كه مسئولیت‌ها را درون این استان یك كاسه كنیم، ناموفق ماندیم بـه طوری كه بسیـاری از اقدامات درون بخش بهداشت و درمان درون این استان تیری درون تاریكی است.<br />تمدن با بیـان اینكه با وجود اقدامات دولت درون این بخش، مردم تهران هنوز با مشكل مواجه هستند، افزود: هر چه داد مـی‌زنیم كسی نیست، گوش كند و اگر لازم باشد آنـها را توبیخ مـی‌كنیم. استاندار تهران تصریح كرد: تقسیم تهران بـه شرق و غرب و مناطق خود مختار باعث مـی‌شود هیچ مرجع معین و پاسخگویی نداشته باشیم. وی گفت: ساختار غلط اجازه نمـی‌دهد كه مدیران كارآمد درون این جلسات شركت كنند و اگر حضور مـی‌یـابند دایره پاسخگویی آنان که تا كجاست. یك خط كش گذاشته‌ایم و شـهر را تكه پاره كرده‌ایم درون حالی كه بهداشتو درمان، مدیریت یكپارچه مـی‌خواهد. تمدن اظهار كرد: بانك‌های استان تهران نیز پاسخگوی مردم نیستند و نمـی‌دانیم كه درون این ارتباط حتما با چه كسی رایزنی كنیم و پاسخ نـهایی بگیریم. وی افزود: چاره‌ای نداریم جز اینكه بسیـاری از مسائل را مستقیماً با رئیس بانك مركزی درون مـیان بگذاریم. استاندار تهران گفت: درون صورت تخلف سیستم بانكی درون استان‌های دیگر مشخص هست كه چه كسی حتما پاسخگو باشد درون حالی كه این اتفاق درون بانك‌های استان تهران نمـی‌افتد. تمدن یـادآور شد: تأكید رئیس جمـهور بر این بوده هست كه مدیریت بانك‌ها درون استان تهران حتما یكپارچه باشد.<br />+ + + + + + + + + ۱۶ تن درون ایران بـه آنفلوانزای خوکی مبتلا شده اند:<br />یکی از مقامات وزارت بهداشت و درمان ایران اعلام کرد تعداد مبتلایـان بـه آنفلوانزای خوکی درون ایران بـه ۱۶ تن رسیده است. بـه گزارش بی. بی. سی محمود سروش با اعلام این آمار گفت: "پیش از این آمار مبتلایـان بـه بیماری آنفلوانزای خوکی درون کشور ۹ تن بود کـه با اضافه شدن هفت تن دیگر بـه این بیماران، آمار مبتلایـان بـه آنفلوانزی خوکی درون ایران بـه ۱۶ تن رسید. از مـیان این مبتلایـان ۱۲ تن از زائران حج عمره هستند. " مدیر برنامـه آنفلوانزا و مراقبت بهداشتی مرزی با انتقاد از بی توجهی کاروان های زیـارتی نسبت بـه تاکید های وزارت بهداشت بـه شـهروندان توصیـه کرد کـه افراد بالای ۶۵ سال، کودکان زیر پنج سال و بیماران قلبی، تنفسی، آلرژی و آسم، کلیوی، عضو پیوندی و شیمـی درمانی بـه عمره نروند. برپایـه ی آخرین آمار اعلام شده از سوی مسئولان بهداشتی عربستان سعودی، درون حال حاضر نزدیک بـه ۴۰۰ تن درون آن کشور مبتلا بـه آنفلوانزای خوکی شده اند.<br />+ + + + + + + + +<br />برنج‌های وارداتی آلوده بـه سموم خطرناك اند!:<br />نایب رئیس انجمن برنج ایران گفت: برنج‌های وارداتی بـه ایران دارای سموم خطرناكی هست كه به منظور نگهداری درازمدت آن استفاده مـی‌كنند. پرویز حسین‌نتاج با اشاره بـه اینكه آزمایش‌هایی به منظور تایید این نتیجه انجام شده است، یـادآور شد: برنج مانند هر ماده غذایی دیگر دارای زمانی به منظور فاسد شدن هست كه گذر این زمان بـه فاسد شدن آن منجر مـی‌شود. بـه گزارش فارس وی با اشاره بـه اینكه برنج‌های وارداتی بـه ایران درون مقایسه با سایر برنج‌های دیگر دارای ماندگاری غیرطبیعی است، تصریح كرد: اگر برنج‌های نوع ایرانی و وارداتی به منظور مدت مشابه درون شرایط یكسان نگهداری شوند، برنج ایرانی سریعتر و در زمان منطقی فاسد مـی‌شود اما نوع وارداتی بسیـار ماندگارتر است.<br />وی تصریح كرد: اگر واردات برنج به‌منظور توازن بازار به منظور رعایت حال مصرف‌كنندگان وارد مـی‌شود چرا حتما به این سادگی برنج‌های آلوده‌ای كه هیچ كشوری حاضر بـه خرید آنـها نیست، وارد كشور شود. بـه گفته وی این نوع برنج‌ها بـه جز ایران، افغانستان و عراق درون هیچ ‌جای دیگر دنیـا خریدار ندارند. حسین‌نتاج با اشاره بـه اینكه همـه دنیـا تلاش مـی‌كند با كشت ارقام پرمحصول بـه خودكفایی درون این محصول دست‌یـابد، افزود: با وجود اینكه از سال‌های گذشته تاكنون دست‌یـافتن بـه خودكفایی درون برنج از اه متولیـان بوده هست اما بـه دلیل اینكه نداشتن زمانبندی، دست‌یـافتن بـه مرز خودكفایی حاصل نشده است.<br />وی با اعلام اینكه اعتبارات بخش كشاورزی درون دولت نـهم نسبت بـه دولت‌های گذشته رشد چشمگیری داشته است، یـادآور شد: بـه دلیل عدم سیـاست‌گذاری مناسب درون این حوزه، تغییر چشمگیری درون بخش كشاورزی با وجود اعتبارات مناسب صورت نگرفته است. نایب ‌رئیس انجمن برنج ایران اظهار داشت: اعتبارات این بخش درون سال‌های گذشته حتما صرف امور زیربنایی مـی‌شد نـه اینكه اعتبارت مربوط بـه خشكسالی صرف واردات برنج شود.<br />+ + + + + + + + + حقوق و مزایـای ۱۳ مـیلیون تومانی برخی کارمندان وزارت نفت:<br />حقوق و مزایـا درون برخی واحدهای زیرمجموعه وزارت نفت بـه نحو چشمگیری افزایش یـافته هست به نحوی کـه به عنوان نمونـه یک مسئول مـیانی درون یکی از شرکت های تابعه وزارت نفت ۱۳مـیلیون و ۶۰۰ هزار تومان درون یک ماه حقوق و مزایـا دریـافت کرده است. بـه گزارش رسیده؛ این افزایش حقوق درون حالی هست که بـه نظر مـی رسد توجیـه احتمالی درباره این کـه این مبلغ صرفا شامل حقوق و مزایـا نبوده کـه وام یـا مطالبات قبلی آن هاست را رد مـی کند. زیرا گزارش ها حاکی هست همان فرد درون ماه های پیش ۵ مـیلیون و ۵۰۰ هزار تومان و ۷مـیلیون و ۳۹۰ هزار تومان حقوق دریـافت کرده است. این افزایش حقوق با توجه بـه سال پیش درون حدود ۷۵ تا۱۰۰ درصدی آن هم درون یک محدوده بالا افزایش پیدا کرده هست در صورتی کـه بسیـاری از کارمندان تنـها با افزایش ۱۵درصدی حقوق روبرو بوده اند.<br />+ + + + + + + + +<br />اعتباری به منظور پرداخت حق الزحمـه ناجیـان غریق درون نظر گرفته نشده: مدیرعامل جمعیت هلال احمر مازندران گفت: تاکنون هیچ اعتباری به منظور پرداخت حق الزحمـه ناجیـان غریق مستقر درون سواحل استان اختصاص نیـافت. فردین خنجری ظهر دوشنبه درون حاشیـه بازدید از طرح های سالمسازی دریـا درون ساری افزود: هیچ اعتباری از سوی جمعیت هلال احمر کشور درون خصوص تامـین و پرداخت حق الزحمـه ناجیـان غریق درون 116 نقطه حادثه خیز استان درون بودجه سال 88 دیده نشده است. مدیرعامل جمعیت هلال احمر مازندران افزود: بر اساس مصوبه جلسه ستاد طرح سالم سازی دریـا درون خرداد ماه امسال مقرر شد سازمان گردشگری استان نسبت بـه تامـین 150 مـیلیون تومان حق الزحمـه ناجیـان غریق اقدام کند کـه تحقق این مصوبه درون فرآیند پرداخت حق الزحمـه ناجیـان غریق ضروری است. 338 کیلومتر از نوار ساحلی شمال کشور درون مازندران واقع است.<br />+ + + + + + + + +<br />رکود شدید بازار مسکن:<br />رکود شدید بازار مسکن طی 9 ماه اخیر، موجب شده هست تا درآمدهای شـهرداری تهران با کاهش بی‌سابقه‌ای روبرو شده و این سازمان بزرگ را درون بحران مالی گرفتار کند. شـهرداری تهران ماهیـانـه حدود 100 مـیلیـارد تومان هزینـه جاری دارد کـه باید درون بخش خدمات شـهری و اداری هزینـه کند و از سوی دیگر با احتساب هزینـه‌های عمرانی بـه ویژه هزینـه تملک‌ها و احداث پروژه‌های بزرگ، درآمد موردنیـاز شـهرداری تهران درون هر هفته مبلغی بالغ بر 100 مـیلیـارد تومان مـی‌شود کـه بنابر اظهار منابع آگاه، درون شرایط کنونی، تنـها کمتر از نصف این مبلغ محقق مـی‌شود.ری شدید درآمد شـهرداری موجب شده هست تا پروژه‌های بزرگ شـهری بـه جز BRT و تونل توحید با مشکل تأمـین بودجه روبرو شوند و بسیـاری از پروژه‌ها نظیر تکمـیل بزرگراه امام علی، صیـاد شیرازی و یـادگار امام، از برنامـه زمان‌بندی خود عقب افتاده‌اند. اما بـه نظر مـی‌رسد کل کشور و شـهرداری تهران بـه دلیل عدم دسترسی بـه درآمدهای ثابت نظیر درآمد نفتی دولت و حساس بودن فعالیت‌های اقتصادی تهران نسبت بـه مسایل سیـاسی و تحولات جهانی، بیشترین آسیب را از رکود جهانی اقتصاد، سیـاست‌های نادرست اقتصادی و ناآرامـی‌های بعد از انتخابات متحمل شود و در صورتی کـه تدبیری به منظور جبران اثر کاهش شدید درآمدهای شـهرداری کـه ناشی از رکود بی‌سابقه فعالیت‌های ساختمانی درون تهران هست اندیشیده نشود،‌ پایتخت با پیـامدهای بحران درون مدیریت شـهری روبرو خواهد شد.<br />+ + + + + + + + +<br />ذخایر خارجى كشور روند نزولى بـه خود گرفت:<br />اكونومـیست درون تازه ترین گزارش خود اعلام كرد: ذخایرخارجى ایران روند نزولى بـه خود گرفت.واحد اطلاعات اكونومـیست درون تازه ترین گزارش خود اعلام كرد كه ذخایر ایران بـه جز طلا درون سال جارى كاهش بیش از ۱۴ مـیلیـارد دلارى خواهد داشت. بـه گزارش رسیده، اكونومـیست درون گزارش ماه ژوئن ۲۰۰۹ خود مـیزان ذخایر ایران بـه جز طلا درون سال گذشته را ۹۶ مـیلیـارد و ۳۰۹ مـیلیون دلار برآورد و پیش بینى كرد كه این مـیزان با ۱۴ مـیلیـارد و ۲۵۰ مـیلیون دلار كاهش درون سال جارى بـه ۸۲ مـیلیـارد و ۵۹ مـیلیون دلار برسد. بـه باور اكونومـیست درون سال گذشته كشور شاهد بیشترین مـیزان ذخایر خارجى خود بود و در سال جارى و سال آینده مـیزان این ذخایر روند نزولى بـه خود خواهند گرفت. اكونومـیست عنوان كرده هست كه درون سال ۸۹ ذخایر ایران بـه جز طلا با ثبت رقم ۷۷ مـیلیـارد و ۸۰۹ مـیلیون دلار، كاهش چهار مـیلیـارد و ۲۵۰ مـیلیون دلارى نسبت بـه سال جارى خواهد داشت.<br />+ + + + + + + + +<br />اظهارات یک مقام سیـاسی درون مورد چاه نفتی "شماره 4 پیچ انگیزه" کـه اکنون درون تصرف عراق است:یک مقام آگاه سیـاسی درباره تفاوت دیدگاه نیروهای مرزی جمـهوری اسلامـی ایران و عراق درون خصوص چاه نفتی "شماره 4 پیچ انگیزه" کـه اکنون عراقی ها آنرا بـه تصرف درون آورده اند، درون منطقه عمومـی دهلران و اخباری کـه بعضی از رسانـه ها درون این رابطه گزارش کرده اند، توضیحاتی اراده کرد. بـه گزارش خبرگزاری مـهر، یک مقام مطلع سیـاسی درباره تفاوت دیدگاه نیروهای مرزی جمـهوری اسلامـی ایران و عراق درون خصوص چاه نفتی "شماره 4 پیچ انگیزه" درون منطقه عمومـی دهلران و اخباری کـه بعضی از رسانـه ها درون این رابطه گزارش کرده اند، گفت: بـه دنبال وقوع جنگ علیـه کشورمان اغلب مـیله های مرزی بـه کلی از مـیان رفته و از طرفی آثار و عوارض طبیعی خط مرز (توپوگرافی) نیز تخریب شده اند. لذا پرسنل مرزی ایران و عراق بعضاً درون تشخیص دقیق خط مرز با تفاوت دیدگاه مواجه شده و در نتیجه موجبات بروز سوء تفاهماتی را فراهم ساخته اند.<br />دولت های جمـهوری اسلامـی ایران و عراق نسبت بـه رفع کلیـه مشکلات موجود درون مرزهای زمـینی و رودخانـه ای مشترک براساس معاهدات 1975 و نیز فعال نمودن مجدد مکانیسم های فنی- اجرایی پیش بینی شده درون این معاهدات توافق نموده و در حال حاضر نیز اغلب کمـیسیون های مشترک فنی پیش بینی شده درون معاهدات 1975 فعال شده اند. این مقام ابراز امـیدواری کرد، با اتمام کار کمـیسیون مختلط مامور ساخت مـیله های مرزی درون مرز زمـینی مشترک ایران و عراق تفاوت دیدگاه درون مورد چاه های نفتی واقع درون مرز مشترک از بین برود.<br />+ + + + + + + + +<br />وضعیت اقتصادی رژیم وخیم تر مـی ‌شود:<br />بنابر نظر کارشناسان حتی اگر بحران سیـاسی موجود بر همـه‌ی مسائل سایـه نیـافکنده بود، دولت بـه سختی مـی‌توانست تورم را مـهار کند و از مـیزان بیکاری توده‌ای بکاهد. نفت دیگر نمـی‌تواند منبع امـید مطلق دولت برایب تن‌خواه‌گردان باشد. هفته‌ی گذشته خبرگزاری آسوشیتدپرس درون گزارشی درون مورد وضعیت اقتصادی ایران از قول ساموئل سیچوک، کارشناس انرژی درون لندن، نوشت کـه با نظر بـه مشکلات موجود این پرسش مطرح هست که احمد‌ی‌نژاد چگونـه خواهد توانست بعد از سرکوب اعتراض‌ها بـه وضعیت اقتصادی کشور سروسامان دهد. این تحلیل‌گر، مـی‌گوید کـه رئیس جمـهور حتما دست کم که تا پایـان سال حواس خود را بر روی تنش‌های سیـاسی داخلی متمرکز کند و این درون حالی هست که اقتصاد ایران دیگر تحمل آن را ندارد کـه وضعیت نابسامان کنونی را ادامـه دهد. این پرسش هم ولی مطرح هست که آیـا بحران سیـاسی فروکش خواهد کرد؟<br />تورم و بیکاری:آسوشیتدپرس درون گزارش خود بـه این نکته اشاره مـی‌کند کـه احمدی‌نژاد درآمد سرشار نفتی سال ۲۰۰۸ را بـه گونـه‌ای خرج کرد کـه بتواند رأی جمع کند. شیوه‌ای کـه او به منظور خرج درآمد نفتی پیش گرفت، باعث شد کـه تورم فزونی گیرد. درون این گزارش آمده هست که تورم ۲۵ درصدی و نرخ بیکاری ۲۰ درصدی بویژه بر توده‌ی جوان زیر ۳۰ سال، کـه اکثریت اهالی را تشکیل مـی‌دهد، فشار مـی‌آورد. به منظور رفع مشکل بیکاری بایستی سرمایـه‌گذاری صورت گیرد، اما اکنون بخش خصوصی بـه دلیل تیره بودن چشم‌انداز آینده، تمایلی بـه این کار ندارد. خود دولت نیز ناتوان از سرمایـه‌گذاری به منظور حل مشکل بیکاری است.<br />"ایلنا" بـه نقل از ابراهیم جمـیلی، عضو هیئت رئیسه‌ی اتاق ایران و رئیس اتاق زنجان نوشته است: «یکی از مشکلاتی کـه واحدهای تولیدی را آزار مـی‌دهد، کمبود نقدینگی است، اما بانک‌ها اقدامات لازم به منظور جبران و برطرف این معضل را بـه طور جدی انجام نمـی‌دهند و در نتیجه زیـان‌های هنگفتی بـه واحدهای تولیدی وارد آمده و باعث شده که تا نیـاز شدیدی بـه کمک دولت و تأمـین نقدینگی داشته باشد.» نقدینگی و نفت:منبع نقدینگی درون ایران اساسا نفت است. فاروق کیخسروی بابامـیری، رئیس کمـیسیون تجارت اتاق ایران، گفته است: « تراز بازرگانی خارجی کشور درون بین سال‌های ۸۲ که تا ۸۷ روند صعودی را نشان مـی‌دهد و از ۳۴ هزار مـیلیـارد ریـال بـه ۱۲۰ هزار مـیلیـارد ریـال رسیده است. اما این تراز تجاری با احتساب صادرات نفت مثبت است.» ایلنا نوشته هست که «کیخسروی معتقد هست که اگر نفت را از تراز بازرگانی خارجی کنار بگذاریم آمارها ابعاد نگران‌کننده‌ای را نشان مـی‌دهد».<br />اما دولت دیگر نمـی‌تواند بـه درآمد نفت بـه عنوان یک منبع لایزال تولید نقدینگی نگاه کند. بازار نفت تثبیت شده هست و با وجود غلبه‌ی خوش‌بینی بر آن بـه دلیل افزایش تقاضا بعید بـه نظر مـی‌رسد کـه با پدیده‌ی رشد سرسام‌آور قیمت بـه روال سال ۲۰۰۸ روبرو شود. عامل دیگری کـه بر روی درآمدهای نفتی ایران تأثیر منفی مـی‌گذارد، کاهش مـیزان استخراج نفت، بـه دلیل مشکلات سخت‌افزاری ایران درون این زمـینـه است. آسوشیتدپرس درون این مورد مـی‌نویسد: «ایران بایستی مـیلیـاردها خرج واردات بنزین کند، درون حالی کـه مـیزان استخراج نفت هر ساله کاهش مـی‌یـابد، با وجود اینکه ایران از نظر منابع نفتی درون زیر زمـین خود مقام سوم را درون جهان دارد. درون مورد گاز نیز چنین هست که فقط روسیـه از نظر حجم منابعش از ایران برتر است. ایران به منظور اینکه منابع‌ خود را بـه کالا تبدیل کند، بـه فناوری‌های استخراج و پالایشگاه نیـاز دارد. این، پاشنـه‌ی آشیل ایران است. تحریم‌های بین‌المللی مشکلات درون این زمـینـه را تشدید مـی‌کنند و انتخابات بحران‌انگیز ریـاست جمـهوری وضع را بدتر کرده است.»<br />مشکل استخراج:بنابر آماری کـه در گزارش آسوشیتدپرس آمده است، ایران هر ساله ۴ که تا ۸ درصد ظرفیت استخراج خود را از دست مـی‌دهد، چیزی کـه هر روز برابر با ۲۰۰ هزار که تا ۳۰۰ هزار بشکه مـی‌شود. بنابر برآورد این گزارش، دولت احمد‌ی‌نژاد، حتی اگر با بحران سیـاسی کنونی مواجه نبود، نمـی‌توانست با کمک روس‌ها و چینی‌ها مشکل استخراج را حل کند. گزارش درون این رابطه، پروژه‌ی پارس جنوبی را مثال مـی‌زند: «بنابر نظر کارشناسان ۷۰ درصد تکنیکی کـه در پارس جنوبی، از جمله به منظور تأسیسات برنامـه‌‌ریزی شده‌ی گاز مایع لازم است، درون دست شرکت‌های آمریکایی هست که ایران نمـی‌تواند از آنـها چیزی بگیرد. درون مورد پالایشگاه‌ها نیز چنین است.»<br />+ + + + + + + + +<br />شرکت فرانسوی رنو از ایران خارج مـی شود:<br />این روزها بازار شایعه لغو قرارداد همکاری‌های رنو با خودرو‌سازان بزرگ داخلی قوت گرفته است. بعد از صنایع سنگین (صنایع نفت وگاز) سهم صنعت خودرو حدود 5 /4 درصد از تولید ناخالص ملی هست و اشتغال‌زایی مستقیم و غیرمستقیم دارد و صنعتی کـه دارای تأثیر مسقیم روی توسعه ملی دارد.<br />+ + + + + + + + +<br />بحران درون حال گسترش بـه شـهرهای دیگر است:<br />روزنامـه فرانسوی فیگارو: اکنون خیـابان ها نقش دستگاه بحران سنج را بازی مـی کنند. بحرانی کـه کشور را تهدید بـه فلج شدن مـی کند. فیلم های های تازه ای از تظاهرات مردم شیراز و رشت، بـه سایت یوتیوب فرستاده شده است. بحران درون حال گسترش بـه شـهرهای دیگر مـی باشد. بیـانیـه هایی درون باره گردهمایی های تازه نیز صادر شده است.<br />+ + + + + + + + + تخریب گسترده بافت تاریخی شیراز:<br />بخشی از بافت تاریخی شیراز كه متعلق بـه دوره قاجار و پهلوی اول است، طی هفته‌های گذشته با طرح احتمالی ساخت مجتمع تجاری و در بی‌خبری مسئولان مـیراث فرهنگی بـه طور كامل تخریب شد. درحالی كه تنـها شش ماه از جلسه پرهیـاهوی مدیران سازمان مـیراث فرهنگی كشور با مسئولان استان فارس و نمایندگان این استان درون مجلس شورای اسلامـی به منظور حفظ و ساماندهی بافت تاریخی شیراز مـی‌گذرد، بافت قاجاری شیراز دچار تخریب گسترده شده و مدیران مـیراث فرهنگی استان از اتفاقات رخ داده اظهار بی‌اطلاعی مـی‌كنند. معاون مـیراث فرهنگی استان فارس، تخریب‌ها را متعلق بـه 10 سال پیش دانست كه طبق طرح به‌سازی پیش مـی رود. مصیب امـیری درون پاسخ بـه اینكه آیـا تخریب‌های ماه گذشته نیز متعلق بـه طرح 10 سال پیش است، اظهار داشت:« از تخریب های جدید خبری ندارم و باید درون مورد آن پرس و جو كنم.» این اظهارات امـیری درحالی عنوان مـی شود كه یك كارشناس پایگاه مـیراث فرهنگی استان فارس بـه CHN گفت:« تخریب‌ها را از نزدیك دیده‌ام و بخش زیـادی از آنـها جدید است.»<br /> وی با تاكید بر اینكه تخریب متعلق بـه 10 سال پیش نیست، افزود:« تخریب بافت قاجاری شیراز طرحی هست كه سازمان عمران و نوسازی شـهرداری از یك سال پیش آغاز كرده است. عموم قسمت‌های تخریب شده جدید نیز درون گذر اسكندری قرار دارد.» این كارشناس مـیراث فرهنگی با اشاره بـه تخریب‌های پشت مدرسه خان، تصریح كرد:« طرح مدرسه خان پروژه‌ای هست در دست شـهرداری كه قرار هست تبدیل بـه یك مركز تجاری بزرگ شود، بنابراین حواشی آن‌را كم كم دارند مـی‌كنند.» وی یـادآور شد پایگاه مـیراث فرهنگی استان فارس از تخریب‌ها مطلع بوده است. اما رئیس سازمان مـیراث فرهنگی و گردشگری استان درون واكنش بـه تخریب گسترده بافت قاجاری شیراز تنـها گفت:« اطلاعی ندارم.» محمدرضا بذرگر افزود:« تاكنون گزارشی مبنی بر تخریب بـه من نرسیده است. با این حال بازرس بافت قدیم را بـه محل موردنظر اعزام مـی كنیم که تا از اتفاقات حادث شده مطلع شویم و چنانچه این تخریب خلاف مقررات و قوانین باشد، ناظران بافت تاریخی سازمان بعد از بررسی آنرا متوقف مـی كنند.»<br />رئیس سازمان مـیراث فرهنگی و گردشگری استان فارس كه آیـا به منظور تهیـه گزارش و باخبر شدن از تخریب كمـی دیر نیست آنـهم باتوجه بـه اینكه بخش‌های زیـادی از بافت بـه كلی تخریب شده است، اظهار داشت:« بار دیگر مـی گویم از تخریب مطلع نشدم زیرا خبری بـه من نداده‌اند.» لازم بـه ذكر هست محوطه تخریب شده بافت تاریخی شیراز؛ بخشی از بافت 360 هكتاری تاریخی هست كه درون جنوب شـهر شیراز واقع است. مـهم ترین قسمت‌های تخریب شده مدرسه خان که تا سرای مشیر، از كوچه قاضی بـه گذر حاج كریم صراف و كوچه اسكندری است. این سه محوطه دچار تخریب گسترده شده است. این اتفاق كه بـه گفته آگاهان بی‌سابقه‌ترین تخریب مـیراث فرهنگی درون استان فارس بوده است، بخش اعظم بافت قاجاری شیراز را بـه محاق است.<br />+ + + + + + + + +<br />فردا طولانی ترین خورشید گرفتگی قرن:<br />سی. ان. ان: طولانی ترین خورشیدگرفتگی قرن بیست ویکم درون روز چهارشنبهبه وقوع مـی پیوندد. این خورشید گرفتگی حد اکثر شش دقیقه و سی و نـه ثانیـه بـه طول خواهد انجامـید. وقوع این حادثه باعث شگفتی بسیـاری درون جهان خواهد شد اما بر اساس اعتقادات خرافی موجی از خطرات برخی مناطق را فرا مـی گیرد. بـه طور مثال طالع بینان هندی معتقدند با وقوع خورشیدگرفتگی، درون سراسر جهان ناآرامـی و آشوب بـه وقوع خواهد پیوست. بر اساس اساطیر هندو ها، گرفتگی خورشید درون نتیجه بلعیدن خورشید توسط دو دیو بـه وقوع مـی پیوندد. برخی نیزمعتقدند درون هنگاموف، مواد غذایی و آبها غیرقابل خوردن و آشامـیدن مـی شوند. چینی های قدیم نیز خورشید گرفتگی را بـه وقوع حوادث فاجعه بار و مرگ امپراطوران نسبت مـی دهند. تصورات خرافی درون باره وقوع حوادث درون زمان خورشیدگرفتگی هم اکنون نیز درون چین جریـان دارد. بر اساس یک مقاله اینترنتی، چینی ها براین باورند نودو پنج درصد جنگ ها یـا ناآرامـی ها درون سالی کهوف بـه وقوع مـی پیوندد رخ مـی دهد.<br />+ + + + + + + + +<br />صدراعظم آلمان یـاد سو‌قصدكنندگان بـه جان هیتلر را گرامـی داشت:<br />رهبران آلمان درون مراسم یـادبود عاملان سوقصد بـه «آدولف هیتلر» شرکت د.به گزارش دویچه‌وله، رهبران آلمان روز دوشنبه درون مراسم یـادبود عاملان سوقصد بـه جان آدولف هیتلر کـه ۶۵ سال پیش اعدام شدند، شرکت د. «فرانس یوزف یونگ»، وزیر دفاع آلمان، درون این مراسم تاج گلی نثار بنای یـادبود این افراد کرد. درون این گزارش آمده است، بیستم ماه ژانویـه ۱۹۴۴مـیلادی چند تن از افسران آلمانی با قرار بمبی درون کیف دستی تلاش د، آدولف هیتلر، رهبر آلمان نازی را ترور کنند، ولی این عملیـات بـه شکست انجامـید و چهار تن از عاملان آن، از جمله سرهنگ «کلاوس گراف شِنک فون اشتاوفن برگ»، چندی بعد اعدام شدند. گفته‌شده كه «آنگلا مركل»، صدراعظم آلمان درون این مراسم شرکت كرده و مقاومت این افراد را موجب سرافرازی آلمان دانست.<br />+ + + + + + + + +<br />زیـان جدی شرکت نوکیـا درون ایران:روزنامـه فرهیختگان درون گزارشی از زیـان جدی شرکت نوکیـا درون ایران بعد از حوادث بعد از انتخابات ریـاست جمـهوری خبر داده است. بر اساس این گزارش، درون پی حوادث بعد ار انتخابات و انتشار اخباری مبنی بر فروش فناوری کنترل ارتباطات از ناحیـه شرکت نوکیـا بـه دولت، فروش گوشی های تلفن همراه این شرکت با افت شدیدی درون بازار ایران مواجه شده است. درون گزارش فرهیختگان آمده است: روزنامـه اعتمادملی چند پیش از کاهش مـیزان فروش و تقاضای گوشی‌های نوکیـا درون بازار ایران خبر داده بود، گفت‌وگو با فعالان بازار تلفن همراه نیز این را ثابت مـی‌کند کـه نوکیـا جایگاه همـیشگی خود را درون بازار تلفن همراه از دست داده است. گزارش نویس روزنامـه اعتمادملی و فعالان بازار تلفن همراه کـه با ما گفتگو د بی‌تردید دلیل بی‌مـیلی خریداران گوشی تلفن همراه به منظور خرید گوشی‌های نوکیـا را انتشار خبری بـه نقل از یکی از سخنگوهای شرکت نوکیـا ـ زیمنس درون هفته‌های اخیر مـی‌دانند کـه در آن خبر آقای بن روم فروش تجهیزات شنود بـه دولت ایران را تأیید کرده است.<br />فروشندگان گوشی درون بازار از کاهش 5 که تا 10 درصدی فروش نوکیـا درون بازار تلفن همراه تهران خبر مـی‌دهند. این رقم درون بدبینانـه‌ترین حالت حتی که تا 50 درصد کاهش مـیزان فروش به منظور نوکیـا هم برآورد شده است. بـه گفته فعالان بازار درون حال حاضر بیشتر شرکت‌ها و به ویژه نوکیـا بـه دلیل مسائل سیـاسی با افت فروش مواجه شده‌اند. درون پی این موضوع، متقاضیـان گوشی تلفن همراه بـه سوی دیگر برندهای گوشی روی آورده‌اند و تمایلی بـه خرید گوشی‌های نوکیـا ندارند.<br />این فعالان مـی‌گویند با کاهش خرید و فروش گوشی‌های نوکیـا، نمایندگان این شرکت نیز به منظور فروش بهتر و جلب مشتری انواع محصولات خود را با افت قیمت درون بازار عرضه کرده‌اند. اما از دست بخش بزرگی از بازار تلفن همراه ایران تنـها زیـان نوکیـا ـ زیمنس نبوده است، این شرکت براساس گزارشی کـه نشریـه واشنگتن تایمز منتشر کرده، درون آستانـه از دست قراردادی بزرگ قرار دارد. براساس گزارش این نشریـه، مسوولان حمل‌ونقل کلانشـهر لس‌آنجلس روز 23 ژوئیـه برابربا اول امرداد پیرامون قراردادی 300 مـیلیون دلاری تصمـیم‌گیری خواهند کرد. این قرارداد به منظور ساخت 100 واگن مترو بسته خواهد شد. شرکت زیمنس آلمان یکی از شرکت‌های باسابقه و مورد اعتماد درون چنین پروژه‌هایی است، اما برخی سیـاستمداران ایـالت کالیفرنیـا و معان حقوق بشر ایرانی، با سپردن قرارداد بـه این شرکت آلمانی مخالفند. آنان از مقام‌های لس‌آنجلس خواسته‌اند کـه قرارداد را بـه شرکت دیگری واگذار کنند.<br />دلیل این درخواست، انتقادی هست که بـه معامله سال گذشته شرکت زیمنس ـ نوکیـا با ایران وجود دارد. شرکت آلمانی زیمنس بـه همراه شرکت تجاری نوکیـا، درون سال 2008 تازه‌ترین فناوری کنترل ارتباطات را درون اختیـار دولت ایران گذاشته‌اند. چندی پیش «وال استریت ژورنال» نوشت کـه شرکت زیمنس ـ نوکیـا بـه شبکه ایرانی «TCI» کـه خدمات اینترنتی درون اختیـار مشترکان خود قرار مـی‌دهد، نرم‌افزاری موسوم بـه DPI فروخته هست که با آن مـی‌توان مجموعه‌ای از داده‌ها را کرد. نرم‌افزار «Inspection Packet Deep»، اساساً به منظور ردگیری ویروس یـا هرزنامـه‌ها و جدا و فرستادن آنـها بـه قرنطینـه ساخته شده است، با آن اما مـی‌توان اطلاعات هم گرد آورد و گفت‌وگوهای کاربران را نیز شنود کرد. انتشار این اخبار از جمله واکنش‌های منفی‌ای را درون مـیان برخی سیـاستمداران آلمانی برانگیخت. بر هم خوردن روابط اقتصادی و تجاری شرکت نوکیـا ـ زیمنس درون حالی اتفاق مـی‌افتد کـه این شرکت اوضاع اقتصادی نابسامانی را تجربه مـی‌کند و این اتفاقات مـی‌تواند مزید بر علت شده و شرایط سختی را به منظور این شرکت فراهم کند، سود نوکیـا درون سه ماه نخست سال 2009 مـیلادی با کاهش 90 درصدی نسبت بـه مدت مشابه پارسال همراه بوده است.<br />+ + + + + + + + +<br />سفیر مزدور رژیم اسلامـی درون مسکو: توپولوف هواپیمایی امن است:خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس): سفیر جمـهوری اسلامـی درون روسیـه «توپولوف» را هواپیمای بسیـار امنی خواند كه آمار سقوط آن درون مقایسه با تعداد پروازهایش درون دنیـا از «ایرباس» كم‌تر است. محمودرضا سجادی توپولوف را هواپیمای بسیـار امنی خواند كه آمار سقوط آن درون مقایسه با تعداد پروازهایش درون دنیـا از ایرباس كم‌تر هست و افزود: یك هیئت كارشناسی از روسیـه بدین منظور بـه ایران عزیمت كرده که تا به همراه كارشناسان سازمان هواپیمایی كشوری و با استفاده از جعبه سیـاه هواپیما بررسی‌ها را انجام و علت قطعی سقوط را مشخص كنند.<br />سجادی پیش از این نیز هواپیمای توپولوف 154 را جزو ‌امن‌ترین هواپیماهای دنیـا دانست و گفت: شما اگر درون مسیرهای داخلی روسیـه، سوار توپولوف‌های 154 ‌شوید درون خواهید یـافت كه بـه هیچ وجه از لحاظ زیبایی و راحتی با ایرباس فرقی ندارند. متأسفانـه توپولف درون ایران بـه بدترین وجه، عرضه مـی‌شود، موكت‌های كثیف، صندلی‌های نزدیك بـه هم، قیمت آزاد بلیط و .... و نیز تصادفاتی كه بـه اصل هواپیما ارتباطی نداشت، همـه دست بـه دست هم دادند که تا تصویری ترسناك از این هواپیما ارائه دهند. درون حالی كه توپولف 154 جزو امن‌ترین هواپیماهای دنیـاست. از لحاظ اقتصادی هم بـه صرفه هست و تنـها هواپیمایی كه درون خطوط ایران سود مـی‌دهد، این هواپیماست.<br />+ + + + + + + + +<br />بازتاب گسترده شعار مرگ بر روسیـه درون رسانـه های روسی:خبرگزاری روسی نووستی: شعار "مرگ بر روسیـه!" بـه "مرگ بر دیکتاتور!" اضافه شد. اما چنین تنفری ناگهانی درون ایران نسبت بـه روسیـه از کجا پیدا شد؟ بلافاصله بعد از درگیری های خونین درون تهران طی روزهای 20 و 21 ژوئن، "مـهدی " یکی از رهبران اپوزیسیون بیـانیـه ای درون روزنامـه رسمـی حزب خود منشر کرد. او درون آن دولت را فراخوانده بود کـه سرکوب و تعرض بـه معترضین را متوقف نموده بازداشت شدگان را آزاد کند. درون این بیـانیـه درون رابطه با نیروهای دولتی چنین گفته شده بود: "شما پلیس ها را بـه همسایـه شمالی فرستادید که تا در آنجا آموزش ببیند کـه چگونـه تظاهرکنندگان را مورد ضرب و شتم قرار دهد و با گاز اشک آور آنان را متفرق کند". همسایـه شمالی، روسیـه است. همزمان شایعاتی منتشر شدند کـه نیروهای ویژه روسیـه درون متفرق سازی تظاهرات دست دارند و "مشاورین" روس درون دولت ایران خدمت مـی کنند.<br />در Facebook گروهی بـه نام "مخالفین ماموران روسی درون ایران" ایجاد شد. مردم معمولی ایران همـیشـه نظر مثبتی نسبت بـه روسیـه داشتند و این موج شدید نارضایتی پایـه و اساسی جدی دارد. درون درجه اول، روسیـه یکی از اولین کشورهایی بود کـه انتخاب مجدد "محمود احمدی نژاد" را تبریک گفت. احمدی نژاد بلافاصله بعد از انتخاب خود عازم روسیـه شد کـه در آنجا درون یکاترینبورگ "دمـیتری مدویدیف" رئیس جمـهور روسیـه درون برابر دوربین با او دست داد (دیدار احمدی نژاد نـه از روسیـه و بلکه بمنظور شرکت درون اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای بود کـه ایران درون آن حکم ناظر را دارد و طبق پروتکل مـیزبان ملزم بـه دست بـه مـیمـهمان هست - «ریـا نووستی»). علاوه بر این روسیـه همچنان راه اندازی نیروگاه اتمـی ایران درون بوشـهر را بـه درازا کشانده است. ایرانیـان مـی فهمند کـه مسئله تنـها درون برنامـه هسته ای و فشار بین المللی نیست. بـه نفع روسیـه هست که برگی برنده درون دست داشته باشد که تا با کمک آن بتواند بـه امتیـازات سیـاسی و اقتصادی دست یـابد.<br /><br /><br />هم مـیهنان با رسیدن بـه پایـان خبرهای امروز که تا گاهی دیگر بدرودپاینده ایران، برقرارآئین ریشـه ای وکوبنده تندر</div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-55300694859369225232009-09-01T01:34:00.001+04:302009-09-01T01:35:25.714+04:30

يه سوال پرسيدم چرا اينطوري جواب ميدي؟ فرمانده تو صدا كن ببينم

<p align="justify"><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://negahazchap.blogspot.com/2009/07/blog-post_7480.html" target="_blank"><strong>حاجي عصباني:‌ "يه سوال پرسيدم چرا اينطوري جواب ميدي؟ فرمانده تو صدا كن ببينم!"</strong></a><br /><br />بهش گفتم حاجي الان براي چي گاز انداختن؟ خودت كه ديدي همـه داشتن خطبه ها رو گوش ميكردن. قبول ميكني اگه بگم اينـها خودشون دنبال اغتشاش و درگيري اند؟ گفت نـه پسر، اينطور هم نيست، حتما اشتباهي گاز انداختن يا از دستشون درون رفته!!! جمعه تو خيابان شرقي دانشگاه تهران جمعيت زيادي جمع شده بودن. موقع سخنراني تقوي، مردم بيشتر شعار ميدادند و كاري با تقوي نداشتن. نزديكي جايي كه من ايستاده بودم آخوندي نشسته بود و منتظر بود نماز شروع بشـه. بـه حركاتش دقت ميكردم. عصباني بود و زيرنميدونم ذكر ميگفت يا فحش ميداد. وقتي شعار مي"مجتبي بميري، رهبري رو نبيني" يا "بسه ديگه دروغ گو، اكبر هاشمي كو؟(خطاب بـه تقوي)"، بـه نشانـه تاسف سري تكون ميداد و زيرچيزهايي ميگفت.<br />تا اينكه موقع خطبه اول هاشمي شد و موسويون نشستند و آروم و بي صدا مشغول گوش حرفهاي هاشمي شدن. همـه تو سكوت داشتن گوش ميدادند كه يكي از برادران مخ لس بسيجي(يكي از لش ها) گاز اشك آوري انداخت و ... . وقتي گاز بـه ما رسيد و چشم حاج آقا هم شروع بـه سوزش كرد، اكثرا بلند شده بودن و داشتن از اونجا دور ميشدن. حاجي هم بلند شد و خودشو بـه يكي از آتيشـها رسوند که تا سوزشش چشمـهاش كمتر بشـه. من هم همونجا بودم ، بهش گفتم حاجي الان براي چي گاز انداختن؟ خودت كه ديدي همـه داشتن خطبه ها رو گوش ميكردن. قبول ميكني اگه بگم اينـها خودشون دنبال اغتشاش و درگيري اند؟ گفت نـه پسر، اينطور هم نيست، حتما اشتباهي گاز انداختن يا از دستشون درون رفته!!!<br />خلاصه قرار شد براي اثبات بـه من و اطرافيان بريم پيش بسيجيها که تا بهمون بگن كه اشتباهي گاز انداختن. پشت سر حاجي راه افتاديم و باهاش رفتيم پيش همون لشگر مخ لس. نرده ها بـه يكي از ميليشاها گفت: "خسته نباشي پسرم" طرف يه نگاهي كرد و جوابي نداد، حاجيمون! پرسيد: "پسرم چرا گاز انداختيد، مگه از دستتون درون نرفت؟" طرف هم جواب داد:"به تو ربطي نداره، برو اينجا نايست." حاجي عصباني گفت:‌ "يه سوال پرسيدم، چرا اينطوري جواب ميدي؟ فرمانده تو صدا كن ببينم!" فرمانده اش كه عقب تر ايستاده بود، بـه سربازش كه داشت باتومش رو درون مياورد گفت:"كاظم نذار ك...شعر بگه، بزن تو دهنش!" كه ما حاجي بيچاره رو كشيديم عقب و... . حاجي غمگين و سرافكنده باهامون خداحافظي كرد و رفت. فكر نميكنم بازم رغبت كنـه بره نماز جمعه.<br /><br />from<br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://negahazchap.blogspot.com/" target="_blank">نگاه از چپ</a></p>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-30542000686460726782009-09-01T01:32:00.000+04:302009-09-01T01:33:54.970+04:30

شکست مفتضحانـه ی صدا و سیمای رژیم درون دروغ پراکنی درباره ی خیزش مردم

پیک خبری تندر<br /><br /><br />مسلح شوید و به «تندر» بپیوندید!<br /><br />شکست مفتضحانـه ی صدا و سیمای رژیم درون دروغ پراکنی درباره ی خیزش مردم<br /><br /><br />چندین روز پیش مقاله ای را نوشته بودم کـه "تبلیغات دشمن را خنثی کنید."<br /><br />این روزها دیدیم کـه صدا و سیمای رژیم درون تبلیغت خود شکست خورد و نتوانست جنایـات تروریستهای بسیج و سپاه و نیروهای سرکوبگر را بپوشاند.<br />در روزهای نخست یک گفتگوی مسخره ی تلفنی پخش شد کـه یک خانمـی بـه نام زهرا از سازمان مجاهدین از انگلستان (به قول رژیم مجاهدین پایگاه انگلیس) پخش شد، با مردی بـه نام بهروز و سپس آن اعتراف تلویزیونی ساختگی پخش شد. من درون این برنامـه ی مسخره چند گاف بزرگ دیدم، با این کـه دسترسی بـه منابع ندارم و نمـی توانم برنامـه را دوباره نگاه کنم، بـه هر حال نکاتی درون خاطرم ماند کـه لازم مـی دانم بیـان کنم.<br />نخست بـه خود مکالمـه ی تلفنی مـی پردازیم. صدای زهرا خانم کـه نقش مجاهد را بازی مـی کرد فرآیند شده (افکت دار) بود که تا به نظر بیـاید تلفن از خارج است. با این کـه اگر با تلفن های راه دور حرف زده باشید مـی بینید کـه صدا کاملا واضح هست و اگر گفت و گوی تلفنی شنود شود، صدای هر دو با یک حالت ضبط مـی شوند.<br />دوم این کـه وقتی تلفن راه دور با خارج صحبت مـی کنید، طرف کـه حرف مـی زند با کمـی تاخیر درون حد دو ثانیـه صدای شما را مـیشنود و شما هم صدای او را با همـین تاخیر مـی شنوید.<br />سوم این کـه مکالمـه مصنوعی بود و انگار پاسخ یکدیگر را آماده داشته اند.<br />حال از مسایل فنی بیرون آمده و به مسایل سازمانی و مبارزاتی وارد مـی شویم.<br />من بـه هر حال یک فرد مبارز هستم، بسیـاری از ما مبارز هستیم و درباره ی روشـهایی کـه مجاهدین داشتند مـی دانیم. گروه های مخفی درون همان زمان پیش از انقلاب، شنود تلفنی بـه وسیله ی ساواک را محتمل مـی دانستند و در کتابچه ی آموزشی آنـها کـه چندی پیش درون تارنمای تکاوران بـه مدت کوتاهی گذاشته شد نوشته و توضیح داده چه رسد بـه زمان بعد از انقلاب. جالب هست بدانید، همـه ی پاکت نامـه ها کـه به خارج مـی روند یـا از خارج مـی آیند بـه وسیله ی کارمندان اطلاعاتی پاره و سپس خوانده مـی شوند. سی دی هایی کـه از خارج مـی آیند نیز مورد بازرسی قرار مـی گیرند. اگر نامـه از خارج داشته باشید خیلی از وقتها این نامـه ها پاره شده هستند. آیـا فکر مـی کنید رژیم تلفن را هم شنود نمـی کند؟ این روزها رژیم از هر ابزاری به منظور کنترل اینترنت بهره مـی برد.به هر حال ما مجاهدین را خوب مـی شناسیم. اینـها کـه توانستند عملیـاتهای بسیـاری را زمانی بر ضد رژیم تدارک ببینند آن قدر عرضه دارند کـه فکر امنیت طرفداران خود را ند.<br />خوشبختانـه مردم کـه جنایـات رژیم را بـه چشم دیدند موجب شدی گول تبلیغات رژیم را نخورد و اکنون صدا و سیمای رژیم بـه چشم رادیو و تلویزیون دولت اشغالگر نگریسته مـی شود، چیزی مانند رادیو عراق کـه دولت صدام این برنامـه را بـه زبان فارسی پخش مـیکرد، یـا شاید بی آبرو تر از آن.<br />رژیم تصمـیم گرفت درون جنگ روانی خود خیزش مردم ایران را بـه مجاهدین نسبت بدهد، بـه چند دلیل یکی این کـه اصلاح طلبان را بـه مجاهدین وصل کند و آنـها را بترساند، دوم این کـه خیزش مردم را بـه گروهی خاص نسبت دهد، سوم این کـه در هر صورت دستور از سوی رهبر مفعول بـه رسانـه های خارجی از کشور و صدا و سیما آمده کـه ابدا نامـی از «تندر» نشود. بعد ها معلوم شد کـه این جنگ را نیز باخت.<br /><br />پاینده ایران، کوبنده تندر<br />پرساوش - تهران

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-34494262419185723612009-09-01T01:17:00.002+04:302009-09-01T01:32:26.044+04:30

لیبراسیون؛ بسیجی ها به منظور کشتن تربیت شده اند

<div align="justify">پیک خبری تندر<br /><br />لیست های امروز<br /> https://122.126 .168.233<br /><br />https://220.129 .160.102<br /><br />https://220.129 .160.102<br /><br /> https://114.39. 204.162<br /><br />درود بیکران بـه شما فرزندان خوب آریـابوم، پادشاهان ایران<br />امروز 30 تیرماه 6373 شاهنشاهی<br />برابر با 30 تیر ماه 1388 معاویـه ای<br />و برابربا 21 ژوئیـه 2009 مـیلادی است<br />هم مـیهنان گرامـی بـه خبرهای رادیو تندر صدای انجمن پادشاهی ایران توجه فرمائید<br /><br /><strong>شکنجه‌ی شدید چند شـهروند پل‌ی بـه اتهام بمب‌گذاری:</strong><br />رژیم ننگین اسلامـی چندین شـهروند پل‌ی را بـه اتهام بمب‌گذاری درگور خمـینی ملعون زیر شدیدترین شکنجه‌ها قرار داده است. درون حالی کـه در مورخه 30 خرداد نیروهای سرکوبگر رژیم اسلامـی، فرزندان بی دفاع مـیهن را بـه دستور ننگین سرکوب مـی د، تکآور دلاوری گور خمـینی، را منفجر کرد. درون این انفجار علاوه بر این کـه شماری از عوامل رژیم اسلامـی کشته شدند، یکی از تکآوران دلاور تندر بـه نام «بیژن عباسی» زاده ی خرم‌آباد نیز جان سپرد.<br />خبرگزاری هرانا وابسته بـه سازمان «مجموعه فعالین حقوق بشر» کـه یک سازمان دولتی بـه حساب مـیآید دراین باره مـی نویسد: بعد از اين‌که درون اواسط اعتراض‌ها بـه نتيجه‌ی انتخابات، خبرگزاري‌هاي رسمي ايران از يک انفجار انتحاري درون آرام‌گاه آیت الله خميني خبر دادند، خبر بيش‌تري درون اين‌باره منتشر نشد، اما نیروهای امنیتی عامل بمب‌گذاری را یکی از شـهروندان پل‌ لرستان دانستند.<br />معمولا نیروهای سرکوبگر رژیم پیـامـهای جنایت علیـه هواداران «انجمن پادشاهی» را از طریق این سازمان دولتی منتشر مـیکنند.<br />نویسندگان آخوند این مجموعه مـینویسند: «این درون حالی ‌است کـه نيروهاي امنيتي بعد از شناسايي وي تمام اعضاي خانواده‌ی نامبرده را درون اين شـهر دست‌گير کرده و مورد شديدترين شکنجه‌هاي روحي و فيزيکي قرار دادند. بنابر گزارش‌های دریـافتی، نيروهاي امنيتي براي اطلاع از جزئيات اين کار با روش‌هاي غير انسانی سعي درون گرفتن اطلاعات از خانواده‌ی وي د. هویت این شـهروند از سوی مجموعه درون حال بررسی است.»<br />در این بخش از بیـانیـه با اینکه نامـی از «عامل» نمـیبرند اما درون پاراگراف بعدی از واژه «نامبرده» استفاده مـیکند. لازم بـه یـادآوری هست که شایعه دستگیری استاد فرود فولادوند، توسط سازمان اطلاعات، نیز از هم این سازمان دولتی پخش شد و در آن زمان فکر مـید کـه این شایعه مـیتواند نیروهای «تندر» را ضعیف کند. فعالیتهای بعدی نشان داد کـه «تندر» سامان و توان حساب شده و مناسبی دارد و بیدی نیست کـه با این بادها بلرزد. امروز «تندر» با قدرتی رو بـه افزایش درون مـیدان حاضر هست و اشتیـاق جوانان به منظور پیوستن بـه آن روز بـه روز افزایش مـیابد.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>اعدام یک زن درون زندان قزوین:</strong>زنی کـه چهار سال پیش درون یک نزاع کـه به‌طورغیرعمد پدر شوهر خویش را بـه قتل رسانده بود، بامداد روز سه شنبه‌ی هفته‌ی گذشته درون محوطه‌ی بند زنان زندان قزوین اعدام شد. نا‌م‌برده از چهار سال پیش درون زندان به‌سر مـی‌برد اما با توجه بـه فقر مالی و نبود وکیل نتوانست ادعای خویش مبنی بر غیرعمد بودن این قتل را اثبات کند، بنابراین از سوی دادگاه اسلامـی بـه قصاص محکوم شد و با توجه بـه عدم رضایت خانواده‌ی مقتول حکم وی بامداد روز سه شنبه بـه اجرا درآمد.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>افزایش روزافزون درون شـهرهای استان کردستان:</strong> درون شـهرهای شین افزایش زیـادی پیدا کرده است.بنابر گزارش های رسیده؛ مردی بـه نام صدیق صبوری اهل روستای کودره کامـیاران بـه دلایل مشکلات اقتصادی و خانواده‌گی با شلیک گلوله بـه سر خویش بـه زند‌گی خود پایـان مـی‌دهد. شوربختانـه بـه دلیل این‌که وی از اسلحه‌ی ساچمـه‌یی شکاری به منظور این استفاده کرده صورت وی کاملا متلاشی شده و غیر قایل شناسایی بوده است. شایـان ذکر هست که بـه دلیل وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیـاسی مناطق شین، آمار درون این مناطق بـه طور قابل ملاحظه‌یی افزایش پیدا کرده اما شوربختانـه روند درون مـیان مردان نیز افزایش چشم‌گیری داشته است.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان دادگاهی شد:</strong>رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان بـه اتهام فعالیت تبلیغی علیـه نظام درون مـهاباد دادگاهی شد. روز یکشنبه 28 تیر ماه دادگاه محمد صدیق کبودوند درون شعبه اول دادگاه انقلاب مـهاباد بـه اتهام تبلیغ علیـه نظام از طریق تهیـه و توزیع جزوات مربوط بـه زنان کرد، برگزار گردید.<br />ایشان درون مورد اتهامات یـاد شده بـه دادگاه گفت: مطالب مندرج درون کتابچه یـاد شده هیچ گونـه تناسبی با مواضع و ادبیـات سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان ندارد. بعلاوه موضوعات و مطالب را با آرم رسمـی و نشانی منتشر مـیکند ومسئولیت ما تنـها درون قبال مطالبی هست که درون وبسایت سازمان منتشر گردیده یـا مـی گردد. درون ادامـه جلسه عباس جمالی وکیل ریس سازمان حقوق بشر کردستان درون این پرونده گفت: محمد صدیق کبودوند مدیر مسئول هفته نامـه پیـام مردم و موسس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان از این نظر بـه عنوان شخصیت سیـاسی و روزنامـه نگار فعال درون کردستان مشـهور هست که ایشان شجاعانـه مسئولیت کلیـه فعالیت های خود را درون چارچوب فعالیت های روزنامـه نگاری و سازمان حقوق بشر پذیرفته و از این بابت محکوم بـه 11 سال حبس گردیده است.<br />به طور قطع اگر ایشان درون تهیـه جزوات یـاد شده دست داشت با شجاعت کامل مسئولیت همـه آنـها را مـی پذیرفت. وکیل محمد صدیق کبودوند درون ادامـه افزود: بازرس دو بار به منظور محمد صدیق کبودوند قرار منع تعقیب صادر کرده کـه هر دو بار با مخالفت دادستانی مواجه شده، حال انکه هیچگونـه شواهدی و یـا توجه قانونی درون خصوص اتهام وجود ندارد. یـادآور مـی گردد ریس سازمان حقوق بشر کردستان اواخر هفته گذشته از زندان اوین بـه زندان مـهاباد منتقل شده و احتمالا طی روز های آینده بـه زندان اوین باز گردانده خواهد شد.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>شیوا نظرآهاری و ژیلا بنی یعقوب همچنان درون بند 209 زندان اوین بـه سر مـی برند:</strong>شیوا نظرآهاری، روز، یک شنبه 28 تیر ماه، طی تماس تلفنی با خانواده خود اعلام کرد کـه از دو روز پیش درون سلول های عمومـی بند 209 اوین بـه سر مـی برد. شیوا نظرآهاری، روز یک شنبه 28 تیر ماه، طی تماس تلفنی با خانواده خود اعلام کرد کـه از دو روز پیش درون سلول های عمومـی بند 209 اوین بـه سر مـی برد. او همچنین از حضور ژیلا بنی یعقوب بـه عنوان یکی از چهار هم سلولی اش نام برد. وی زمان آزادی خویش را نامشخص دانسته و از ارائه درخواست به منظور ملاقات با خانواده اش خبر داد. درون همـین راستا، مادر شیوا نظر آهاری، خانم شـهرزاد کریمان نیز درون روزهای گذشته، نامـه ای را بـه منظور ارائه درخواست پی گیری پرونده ی ش، حضوری، بـه کمـیسیون حقوق بشر قوه قضاییـه و ستاد حقوق شـهروندی همان قوه تقدیم نمود و خواستار آزادی فرزندش شد.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>پنج روزنامـه نگار دیگر درون ایران بازداشت شدند:</strong>در گزارشی کـه سازمان گزارشگران بدون مرز درون روز یکشنبه منتشر کرد اعلام شده هست که پنج روزنامـه نگار دیگر درون ایران بازداشت شده اند. این سازمان مـی گوید ٤١ روزنامـه نگار درون ایران درون یک ماه بعد از انتخابات اختلاف برانگیز ٢٢ خرداد، بـه زندان افتاده اند. گفته مـی شود؛ ایران درون حال حاضر بزرگترین زندان روزنامـه نگاران درون جهان هست و درون حال تبدیل شدن بـه خطرناک ترین محل کار به منظور خبر نگاران درون جهان است. سازمان گزارشگران بدون مرزمـی گوید خبرنگارانی کـه به تازگی بازداشت شده اند عبارتند از دو عکاس بـه نام های مجید سعیدی و توحید بیگی، یک وبلاگ نویس بـه نام هنگامـه شـهیدی و دو روزنامـه نگار بـه نام های سمـیه نصرتی و سعید متین پور. بـه گفته این سازمان چهار تن از پنج تن بازداشت شدگان اخیر بدون هرگونـه اطلاعی بـه خانواده و یـا نمایندگان قانونی آنـها، درون محل های مخفی محبوس مـی باشند.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>انتقال خبرنگار زندانی از زندان اصفهان بـه بند 209 زندان اوین:</strong> بنابه گزارشات رسیده، خبرنگار- عکاس زندانی امـید سلیمـی روز یکشنبه 28 تیر ماه از بند الف-ط وزارت اطلاعا ت زندان مرکزی اصفهان بـه بند 209 زندان اوین منتقل شد. او درون شرایط سختی درون بند الف- ط زندان مرکزی اصفهان بسر مـی برد و سر او دچار جراحاتی شده بود او از یک هفته پیش از سلول های انفرادی بند الف- ط بـه سلول عمومـی منتقل شده بود.<br />خانواده ی امـید سلیمـی از زمان دستگیری فرزندشان بارها بـه دادگاه انقلاب و ستاد پیگیری اداره اطلاعات به منظور اطلاع یـافتن از وضعیت فرزندشان مراجعه د. بازپرس شعبۀ 12 دادگاه انقلاب اصفهان رفتاری وحشیـانـه و غیر انسانی با این خانواده داشت و با داد و فریـاد سعی درون بیرون این خانواده از دفتر محل کارش داشت. خانواده امـید سلیمـی با پیگیری های مستمر خود روز پنجشنبه 25 تیرماه توانستند با عزیزشان ملاقات کنند.<br />لازم بـه یـادآوری هست که خبرنگار زندانی امـید سلیمـی 31 ساله متاهل و دارای 2 فرزند مـی باشد و در حرفۀ خبرنگاری - عکاسی مشغول بکار است. خبرنگار زندانی علاوه بر حرفۀ خبرنگاری خود دانشجوی رشته ی حقوق دانشگاه پیـام نور اصفهان و دانشجوی دانشکده خبر تهران مـی باشد. روز یکشنبه 24 خرداد ماه مامورین وزارت اطلاعات با امـید سلیمـی تماس مـی گیرند و به او گفته شد به منظور تحویل گرفتن اموال ضبط شده ی خود بـه دفتر سپاه اصفهان حتما مراجعه کند. او هنگام مراجعه دستگیر و به سلول های انفرادی بند الف-ط زندان مرکزی اصفهان کـه در دست بازجویـان وزارت اطلاعات هست منتقل شد. امـید سلیمـی عضو انجمن خبرنگاران مـی باشد و دبیر سابق بخش فرهنگی روزنامـه نصف جهان درون اصفهان بوده. امـید سلیمـی درون جریـان اعتراضات آذر 1387 دستگیر و به مدت 20 روز درون سلول های انفرادی بند 209 بسر برد و سپس آزاد شد ولی بعد از 4 روز دوباره دستگیر و به سلول های انفرادی بند 209 شد و از آنجا بـه سلول های انفرادی بند الف-ط زندان مرکزی اصفهان منتقل شد.ا و جمعا 3 ماه را درون زندان بسر برد.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>سایت آینده توقیف و سردبیر آن بازداشت شد:</strong>بنابر گزارش رسیده؛ ساعت 13 روز یك شنبه 28 تیرماه بعد از اخراج خبرنگاران و اعضای تحریره، سایت آینده با حضور ماموران امنیتی توقیف و عمار كلانتری سردبیر آن نیز بازدداشت شد. بـه نظر مـی رسد سرنوشت سایت آینده نیز بـه سایت شـهاب نزدیك شده است.<br />چندی پیش نیز گروهی با پوشش امنیتی سایت شـهاب را تصرف و اقدام بـه ارسال اخبار و تحلیل هایی مغایر با خط رسانـه ای آن كرده بودند. این واكنش شدید بـه سایت آینده درپی آن صورت گرفت كه این سایت پوششی واقع بینانـه از رویدادهای نمازجمعه تهران داد و به اشتباهات فاحش حرفه ای خبرگزاری فارس و صداوسیما اشاره كرده بود.<br />با توقیف سایت آینده دسترسی خبرنگاران و مدیران بـه بخش مدیریت سایت لغو شده هست و بـه نظر مـی رسد با ادامـه بازداشت عمار كلانتری سردبیر آن، گروهی ناشناس و حامـی دولت اداره سایت را برعهده خواهند گرفت. شایـان ذكر هست همزمان با پایـان انتخابات فواد صادقی مدیرمسئول سایت نیز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>خبرنگاران اصلاح‌طلب به منظور ساخت مواد منفجره آموزش دیده‌اند!</strong> / قبل از انتخابات درون تهران و شـهرهای اطراف قحطی بیل و کلنگ شده بود:مـهر : حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنوری مدعی شد یکی از روزنامـه‌های پر تیراژ کشور متعلق بـه یکی از کاندیداها 10 خبرنگار را بـه بهانـه پوشش خبری یک مسابقه فوتبال بـه یکی از کشورهای عربی فرستاد کـه این افراد نـه تنـها درون این مسابقه حضور نیـافتند بلکه آموزش‌های ویژه‌ای را به منظور ساخت مواد منفجره و ایجاد انقلاب مخملی درون مطبوعات فرا گرفتند.<br />به گزارش خبرگزاری مـهر، ذوالنور رویدادهای اخیر را با اشاره بـه سخنان رهبری «فتنـه‌ای عمـیق و گسترده» نامـید و تجمعات مـیلیونی معترضان درون تهران را با تجمع‌های 10 هزار نفری توسط مسعود رجوی درون استادیوم آزادی مقایسه کرد.<br />به گفته وی، یکی از کاندیداها درون روزهای اخیر خط قرمزها را رعایت نکرده و حتی با جمع‌آوری اساتید دانشگاه و برخی نمایندگان 52 محور اساسی را به منظور ادامـه نـهضت بعد از انتخابات تبیین کرده هست که «حتی یکی از این موارد به منظور محاکمـه درون دادگاه های انقلاب کافی است.» جانشین نمایندگی ولی فقیـه درون سپاه پاسداران افزود: «از مدتها قبل با امکانات فراوان و ایجاد سازمانی بـه نام رای با 300 هزار عضو با ساختار شرکت های هرمـی قصد ایجاد انقلاب مخملی و براندازی نظام را داشتند. این سازمان بـه افرادش دستور داده بود کـه در صورت قطع پیـامک، تلفن، اینترنت و سایت فیس بوک، دستورات را از شبکه بی. بی. سی دریـافت کنند.»<br />ذوالنور به منظور تاکید بر «ابعاد گسترده این فتنـه» اضافه کرد: «یکی از روزنامـه های پرتیراژ کشور متعلق بـه یکی از کاندیداها 10 خبرنگار را بـه بهانـه پوشش خبری یک مسابقه فوتبال بـه یکی از کشورهای عربی فرستاد کـه این افراد نـه تنـها درون این مسابقه حضور نیـافتند بلکه آموزش‌های ویژه‌ای را به منظور ساخت مواد منفجره و ایجاد انقلاب مخملی درون مطبوعات فرا گرفتند.» وی البته درون خصوص ارتباط ساخت مواد منفجره با ایجاد «انقلاب مخملی درون مطبوعات» توضیحی نداد.<br />این روحانی سپاهی با عنوان اینکه دو روز قبل از انتخابات درون تهران و شـهرهای اطراف قحطی بیل و کلنگ شده بود، گفت: «کلیـه امکانات آشوب از جمله باتوم برقی، موبایل ثریـا و گاز اشک آور درون اختیـار آشوبگران قرار گرفته بود.»<br />به گفته وی «با پرتاب یک گاز اشک‌آور از سوی نیروهای بسیج و انتظامـی بـه آشوبگران، درون عوض با پنج گاز اشک‌آور پاسخ مـی‌دادند.» حجت‌الاسلام ذوالنوری با انتقاد از برگزاری مراسم ختم به منظور کشته‌شدگان افزود: «مقام معظم رهبری بسیـار تلاش د که تا حساب کاندیداها را از آشوبگران جدا کنند اما برخی کاندیداها حتی به منظور این افراد کشته شده مجلس ختم برگزار و سفارش به منظور تداوم این مجلس نیز د.»حجت الاسلام مجتبی ذوالنوری بسیـاری ازانی کـه آن‌ها را بزرگان کشور مـی‌نامـید بـه طراحی درون «فتنـه‌های اخیر» متهم کرد و گفت: «در 19 اردیبهشت سال جاری جلسه با حضور هاشمـی رفسنجانی، ، و خاتمـی به منظور ایجاد کمـیته صیـانت از آرا تشکیل و نمایندگان کاندیداها نیز مشخص شدند. کمـیته صیـانت از آراء وظیفه تهیـه ملات عملیـات تخریب را بر عهده داشت. هاشمـی رفسنجانی درون صحبت‌های مختلفی خود را همراه و پشتیبان مقام معظم رهبری اعلام کرده بود ولی فعالیت‌های شدیدی علیـه دولت مورد تایید رهبری انجام داد.<br />وی با اعلام اینکه دولت احمدی نژاد را بدون ضعف نمـی دانیم، گفت: «اگر این دولت یک مشایی دارد، دولت گذشته ده ها مشایی داشت کـه این مشایی صدها بار بهتر از آنان است.» او بدون ارائه‌ هیچ سندی افزود: «مصطفی تاج زاده معاون وزیر کشور دولت اصلاحات یکی از بیـانات امام خمـینی را بـه استبداد دینی تشبیـه کرده بود کـه نشان مـی دهد افرادی نظیر وی صدها بار بدتر از مشایی هستند.» وی همچنین تایید کرد کـه «در نماز جمعه دو روز گذشته عده‌ای شعارهایی علیـه ولایت سر دادند.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>آخرین اخبار از زندانیـان سیـاسی بعد از نمایش انتخابات درون کشور:</strong>روزنامـه اعتمادملی درون چهار خبر بـه ارائه آخرین اخبار از وضعیت محمد عطریـانفر، محمد توسلی، شادی صدر و حسینعلی عرب پرداخت. این روزنامـه نوشت کـه محمد توسلی بعد از 33 روز بازداشت بامداد شنبه با خانواده‌اش ملاقات كرد. توسلی 33 روز گذشته را درون بند 209 و در انفرادی بـه سر بود و چنانكه بـه او و خانواده‌اش گفته شده بازداشت موقت وی بـه مدت یك ماه دیگر تمدید شده است. توسلی از ناحیـه فك دچار مشكل شده هست و بنا بـه گفته ش كه خود نیز دندانپزشك است، درون حال حاضر نیـاز بـه معاینات تخصصی فك و عكسبرداری دارد. رئیس دفتر سیـاسی نـهضت آزادی كه 71 سال سن دارد، درون دیدار یك ساعته با خانواده‌اش گفته هست كه بـه احتمال زیـاد قرار هست همچنان درون انفرادی 209 بماند.<br />همچنین محمد عطریـانفر عضو شورای مركزی حزب كارگزاران سازندگی با گذشت یك ماه از بازداشت به منظور نخستین بار با خانواده خود تماس گرفت. همچنین روشنك سیـاسی عضو حزب كارگزاران روز پنجشنبه گذشته بازداشت شد. شادی صدر، وكیل دادگستری وکشنگر حقوق زنان نیز بـه بند امنیتی زندان اوین منتقل شد.<br />محمدمصطفایی، وكیل شادی صدر با اعلام این خبر گفت:«پس از پیگیری‌های بـه عمل آمده مشخص شد كه شادی صدر روز آدینـه بعد از بازداشت درون خیـابان كریم خان بـه بند امنیتی زندان اوین منتقل شده است.» مصطفایی با ابراز نگرانی از وضعیت جسمانی صدر افزود:«توضیحی بیش از این درباره اتهام وی مطرح نشده هست و پیگیری‌های ما نیز هنوز نتیجه‌ای نداشته است، از سوی دیگر شادی صدر بـه دلیل بیماری حتما تحت مراقبت پزشك باشد.»<br />همچنین حسینعلی عرب، دانشیـار و رئیس بخش فارماکولوژی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، از وضعیت پدرش كه حدود یك ماه هست بازداشت شده، ابراز نگرانی كرده است. علی اصغر خدایـاری، استادیـار گروه معدن دانشکده فنی، داوود سلیمانی نیز از دیگر استادان دانشگاه تهران هستند كه درون بازداشت به‌سر مـی‌برند.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>ادامـه بازداشت بازاریـان درون مـهاباد:</strong>به دنبال بازداشت شماری از شـهروندان مـهابادی درون روزهای اخیر، روز گذشته نیز چند تن دیگر از بازاریـان این شـهر بازداشت شدند. عبدالرحمن سیدی، کریم منده، شم، باقی خاتمـی، ایـازی، عثمان گلاوی و خدر جوانبخش از جمله این بازداشت شدگان مـی باشند. گفته مـی شود برخورد با این افراد کـه اکثراً بازاری هستند، درپی تعطیلی مغازه ها و بازار مـهاباد درون 22 تیر ماه، صورت گرفته است.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>دادگاه انقلاب مـی گوید به منظور آزادی شادی ضمانت بیـاورید، دفتر قاضی حداد تكذیب مـی كند:</strong>در حالی كه حسین نیلچیـان همسر شادی صدر خبر داده بود كه ظهر امروز درون تماسی از طرف دادگاه انقلاب از وی خواسته اند به منظور آزادی شادی صدر بـه قید ضمانت بـه دادگاه مراجعه کند؛ اما دفتر قاضی حداد این خبر را تكذیب مـی كند. درون حال حاضر خانواده شادی صدر، وكیل و دوستانش درون مـیان یـاس و امـید درون برابر زندان اوین بـه انتظار نشسته اند.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>در نماز جمعه دستکم 40 تن دستگیر شدند:</strong>نیروی انتظامـی رژیم اسلامـی اعلام کرد کـه 40 تن از شـهروندان تهرانی را درون جریـان نماز جمعه هفته ی گذشته تهران بازداشت کرده است. درون ادامـه این اطلاعیـه آمده است: «از مـیان این افراد بـه جز آن دسته‌ کـه با انجام اعمال مخل امنیت باعث بی نظمـی و اغتشاش درون مراسم و نیز پایـان نماز شده بودند، بقیـه بعد از رسیدگی، آزاد شده‌اند».<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>پاکستان یک زندانی بلوچ مخالف رژیم اسلامـی را بـه رژیم تحویل داد:</strong>بنا بـه گزارش خبرگزاری حکومتی "فرهنگ آشتی" یکی دیگر از مخالفان رژیم اسلامـی بـه نام ‌موسی بلوچ‌زهی کـه در زندان تربت بلوچستان پاکستان بسر مـی برد دولت پاکستان وی را بـه رغم خطر شکنجه و اعدام بـه ایران تحویل داد.<br />این نخستین بار نیست کـه پاکستان دست بـه چنین عملی مـی زند. دراواخر خرداد سال گذشته دولت پاکستان چهار بلوچ مخالف رژیم اسلامـی کـه در خبرگزاری های حکومتی از یکی از آنان بـه بعنوان "عبدالحمـید ریگی" نامبرده شده و سه تن دیگر کـه در مورد مشخصات آنـها چیزی ذکر نشده بود را درون فرودگاهی درون اسلام آباد تحویل مسئولین رژیم اسلامـی داد. و بنا بر اطلاعیـه دادگستری سیستان و بلوچستان عبدالحمـید ریگی درون روزهای هفته جاری و یـا درون هفته آینده اعدام خواهد شد.<br />همچنین طبق گزارشی از "رادیو گوانک بلوچستان" درون اسفند سال گذشته پنج تن دیگر از مخالفان رژیم اسلامـی ادریس بلوچ - عبدالصبور بلوچ - ریـاض احمد بلوچ - محمدعلی بلوچ و محمد آشا بلوچ کـه در زندان کوئته پاکستان بسر مـی بردند توسط دولت پاکستان بـه رژیم جمـهوری اسلامـی تحویل داده شدند ودو تن از آنـها ادریس بلوچ و عبدالصبور بلوچ درون هفته ی گذشته بهمراه یـازده تن دیگر درون زندان زاهدان بـه دار آویخته شدند.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>رییس کمـیته حقیقت یـاب مجلس:</strong> شورای امنیت ملی، مسوول حمله بـه دانشگاه:پس از گذشت بیش از یک ماه از یورش نیروی های امنیتی و لباس شخصی بـه کوی دانشگاه و ضرب و شتم و بازداشت شمار زیـادی از دانشجویـان دانشگاه تهران، رییس کمـیته حقیقت یـاب مجلس با اشاره بـه اینکه "این كمـیته جلسات متعددی را با كسانی کـه در جریـان این حوادث آسیب‌دیده‌ بودند و همچنین برخی از مسئولان و دست‌اندركاران سیـاسی و امنیتی كشور داشته است" اعلام کرد: "دبیرخانـه شورای عالی امنیت ملی عهده‌دار حوادث كوی دانشگاه شده است." محمد حسن ابوترابی فرد کـه از سوی علی لاریجانی بـه ریـاست کمـیته حقیقت یـاب مجلس به منظور بررسی حوادث پیش آمده درون کوی دانشگاه تهران و چند دانشگاه دیگر کشور شده است.<br />اظهارات رییس کمـیته حقیقت یـاب مجلس به منظور بررسی حوادث کوی دانشگاه درون حالی صورت مـی گیرد کـه پیش از این نیزاز برخی منابع غیر رسمـی اعلام شده بود کـه "نیروی های امنیتی و انتظامـی با مجوز شورای عالی امنیت ملی و شورای تامـین استان کـه هر دو زیر نظر وزارت کشور اداره مـی شوند بـه کوی دانشگاه وارد شده ودانشجویـان را مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار داده اند." درون همـین رابطه پیش تر رئیس کمـیسیون آموزش و تحقیقات مجلس صدور مجوز به منظور ورود ماموران نیروی انتظامـی بـه کوی دانشگاه را متوجه شورای تامـین استان دانسته و گفته بود "در مورد ورود نیروهای انتظامـی بـه کوی دانشگاه تهران نقل شده بود کـه این کار با مجوز دانشگاه صورت گرفته هست اما با بررسی هایی کـه در کمـیته منتخب، کمـیسیون آموزش و تحقیقات و کمـیسیون فرهنگی مجلس صورت گرفت مشخص شد کـه این مجوز از سوی شورای تأمـین شـهر تهران صادر شده است" علی عباسپور تهرانی فرد همچنین درون این باره تاکید کرده بود: "مشخص شدن هویت لباس شخصی هایی کـه به دانشگاه وارد شده و دانشجویـان را مورد تعرض قرار داده اند نیز درون دست بررسی است.<br />" دانشجویـان و اساتید همچنان دربند، مـهاجمان آزاد: رییس کمـیته حقیقت یـاب مجلس، درون زمانی شورای عالی امنیت ملی را عهده دار حمله نیروهای امنیتی و لباس شخصی بـه کوی دانشگاه معرفی کرده کـه همچنان شمار زیـادی از دانشجویـان ساکن کوی و همچنین دانشجویـان دانشگاه تهران و دیگر دانشگاه های کشور و شماری از اساتید درون بازداشت بسر مـی برند. هر چند مقامات رسمـی کشور درون اظهاراتی متناقض تاکنون آمار دقیقی از دانشجویـانی کـه در بند هستند، ارایـه نکرده اند اما درون همـین باره فرهاد رهبر رییس دانشگاه تهران درون آخرین اظهاراتش درباره دانشجویـان زندانی دانشگاه تهران اعلام کرد کـه "عدد مشخصی را نمـی توانم اعلام کنم اما تعدادی از دانشجویـان هنوز درون بازداشت بـه سر مـی برند." رییس دانشگاه تهران درون همـین اظهارات همچنین اشاره کرده بود کـه "این اظهاراتش درباره دانشجویـانی هست که درون کوی دانشگاه تهران بازداشت شده اند و اعلام کرده بود کـه دانشجویـان دیگری از این دانشگاه نیز درون بازداشت هستند کـه خارج از محیط دانشگاه و در نقاط دیگر دستگیر شده اند.<br />" همچنین غلامرضا قربانی رییس دانشگاه صنعتی اصفهان نیز چندی پیش درون اظهاراتی مشابه اعلام کرد کـه "برخی از دانشجویـان بازداشت شده این دانشگاه آزاد شده اند اما تعدادی هنوز درون بازداشت هستند." از سوی دیگر، طی روزهای اخیر خبرهای مختلفی درباره ادامـه بازداشت دانشجویـان دانشگاه های شیراز، تبریز، بیرجند و دانشگاه های دیگر تهران نیز منتشر شده است. چهار تن از اساتید دانشگاه قزوین نیز بعد از اعتراضات اخیر درون دانشگاه این شـهر دستگیر و به مکان نامعلومـی منتقل شده اند. بنا بر گزارش ها بی خبری از وضعیت چهار تن از استادان دانشگاه بین المللی خمـینی قزوین از جمله دکتر رئیسان، دکتر ایمانیـه، دکتر درویش و دکتر فضلی کـه از 25 خرداد ماه بازداشت شده اند همچنان ادامـه دارد. تنـها خبری کـه درباره وضعیت این اساتید دانشگاه قزوین منتشر شده بود بـه اظهارات حسن قاسمـی رییس کل دادگستری قزوین باز مـی گردد کـه آنـها را متهم کرده بود کـه "به تحریک دانشجویـان بـه اعتراض" پرداخته اند.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>ادامـه پلمپ یک ماهه ی دفتر جبهه مشارکت:</strong>بیش از یک ماه از پلمپ دفتر حزب جبهه مشارکت مـی گذرد و هنوز نـه تنـها خبری از رفع پلمپ آن نیست بلکه کمتری از پلمپ آن خبر دارد. دبیر سیـاسی این حزب اصلاح طلب با بیـان اینکه «رفع پلمپ دفتر جبهه مشارکت را از مسیر قانونی پیگیری مـی کنیم»، تاکید مـی کند: «درصورت بـه درازا کشیده شدن این مساله بـه گونـه دیگری عمل خواهیم کرد.» آذر منصوری از معدود اعضای جبهه مشارکت کـه آزاد بوده و پس از انتخابات دهمـین دوره ریـاست جمـهوری بـه زندان نیفتاده هست همچنین از تنظیم نامـه ای اعتراض آمـیز بـه آیت الله محمود هاشمـی شاهرودی رئیس قوه قضائیـه خبر مـی دهد.<br />مشارکت از جمله احزاب عمده و تاثیر گذار اصلاح طلبی هست که بـه همراه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامـی، حزب کارگزاران سازندگی، مجمع روحانیون مبارز، حزب اعتماد ملی، حزب همبستگی و حزب اسلامـی کار جبهه اصلاحات را تشکیل مـی دهند. جبهه مشارکت بعد از انتخاب سید محمد خاتمـی بـه عنوان رئیس جمـهوری درون دوم خرداد 1376، بـه عنوان ستاد اصلی اصلاحات سیـاسی از ترکیب گروه های موسوم بـه چپ سابق تاسیس شد کـه از اولین روزهای تاسیس وخود با مخالفت های اصولگرایـان و محافظه کاران آن زمان روبه رو بود. ترور سعید حجاریـان نظریـه پرداز این حزب و توقیف روزنامـه رسمـی سخنگوی این حزب و 70 روزنامـه هوادار اصلاحات، زندانی اعضای فعال آن حزب درون تهران و شـهرستان ها از جمله مـهم ترین ضربه هایی بود کـه این حزب بعد از پیروزی درون انتخابات مجلس ششم از مخالفان خود دریـافت کرد. تلاش به منظور منزوی و به حاشیـه کشیدن این حزب کـه چهره های سیـاسی برجسته ای آن را همراهی مـی کند، بعد از کناره گیری دولت اصلاحات شدت گرفت و پس از دهمـین دوره انتخابات ریـاست جمـهوری با بازداشت اکثر اعضا و پلمب دفتر مرکزی آن اوج گرفت.<br />اعضای جبهه مشارکت کـه در آغاز روند اعتراضات بـه نتایج دهمـین دوره انتخابات ریـاست جمـهوری و بروز دو هفته ناآرامـی درون ایران بازداشت شدند، عبارتند از: «محسن مـیردامادی، دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامـی، نماینده تهران و رئیس کمـیسیون امنیت ملی مجلس ششم؛ عبدالله رمضان زاده قائم مقام دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامـی، سخنگوی دولت دوم سیدمحمد خاتمـی، سیدمصطفی تاج زاده، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامـی، معاون سیـاسی وزیر کشور درون دولت خاتمـی؛ سعید حجاریـان، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامـی، منتخب مردم تهران درون شورای شـهر اول و مشاور ارشد سیدمحمد خاتمـی، محسن صفایی فراهانی، عضو شورای مرکزی و رئیس هیـات اجرایی جبهه مشارکت، نماینده تهران درون مجلس ششم و رئیس اسبق فدراسیون فوتبال؛ محسن امـین زاده، عضو موسس جبهه مشارکت، معاون وزیر امور خارجه درون دولت محمد خاتمـی؛ علی تاجرنیـا، رئیس شورای منطقه تهران جبهه مشارکت ایران اسلامـی، نماینده مشـهد درون مجلس ششم، سعید شیرکوند، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، معاون وزیر اقتصاد درون دولت محمد خاتمـی، شـهاب الدین طباطبایی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، رئیس ستاد 88 کل کشور؛علی اصغر خدایـاری، عضو سابق شورای مرکزی جبهه مشارکت و استاد دانشگاه؛ داوود سلیمانی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، نماینده مردم درون مجلس ششم؛ عباس کوشا، عضو دفتر سیـاسی جبهه مشارکت، رمضان پور، رئیس شورای منطقه هرمزگان جبهه مشارکت، سعید نورمحمدی،عضو شاخه جوانان جبهه مشارکت؛ حمزه غالبی، عضو شاخه دانشجویـان جبهه مشارکت؛ رضا همایی، زویـا حسنی؛ سعیده کردی نژاد؛ محمد رضا یزدان پناه، روزنامـه نگار.»<br />محسن مـیردامادی دبیرکل جبهه مشارکت بعد از 26 روز بازداشت دیروز توانست به منظور نخستین بار با خانواده خود تماس بگیرد و ضمن اعلام سلامتی خود از بازداشت درون زندان انفرادی خبر دهد. با وجود آنکه تقریباً اکثر اعضای جبهه مشارکت درون زندان بـه سر مـی برند، دادستانی تهران چند روز بعد از دهمـین دوره انتخابات ریـاست جمـهوری حکم بـه پلمب دفتر مرکزی این حزب واقع درون خیـابان سمـیه تهران داد.آذر منصوری درون این باره مـی گوید: «شامگاه 23 خرداد درست یک روز بعد از انتخابات ریـاست جمـهوری مامورانی بدون ارائه حکم بـه دفتر جبهه مشارکت رفته و شبانـه همـهانی کـه در دفتر حضور داشتند حتی آبدارچی، سرایدار و نگهبان و همچنین اعضای شورای مرکزی را کـه پس از پایـان جلسه درون دفتر حضور داشتند بازداشت و به همراه تمامـی اسناد و مدارک، دسته چک ها و فیش حقوقی کارکنان را با خود بردند و در آخرین اقدام هم دفتر جبهه مشارکت را پلمپ د». دبیر سیـاسی مشارکت با غیرقانونی خواندن پلمپ دفتر جبهه مشارکت مـی افزاید: «در حال تنظیم نامـه ای خطاب بـه آیت الله هاشمـی شاهرودی رئیس قوه قضائیـه هستیم چرا کـه معتقدیم این اقدام کاملاً خلاف قانون است».<br />به گفته وی پلمپ و توقف فعالیت جبهه مشارکت سیر قانونی را کـه در شرح وظایف کمـیسیون ماده 10 احزاب ذکر شده، طی نکرده است. منصوری مـی گوید: «کمـیسیون ماده 10 احزاب کـه مسوولیت صدور پروانـه فعالیت احزاب را بر اساس تاکیداتی بـه عهده دارد درون صورت مشاهده تخلف از سوی حزبی درون اولین اقدام حتما به تذکر کتبی اکتفا کند اگر بـه تذکر توجه ای نشد حتما اخطار دهد، درمرحله بعد مجوز حزب را توقیف مـی کند و در نـهایت هم درون خواست انحلال را بـه دادگاه صالحه ای مـی دهد کـه مـهم ترین مشخصه آن حضور هیـات منصفه است». وی تاکید مـی کند: «بر اساس اصل 168 قانون اساسی این حق را به منظور خود مفروض مـی دانیم کـه از این روند غیرقانونی کـه در پلمب دفتر جبهه مشارکت شکل گرفته، شکایت کنیم و در قدم اول نامـه ای بـه رئیس قوه قضائیـه خواهیم نوشت و اعتراض خود را اعلام مـی کنیم و اگر پلمب دفتر جبهه مشارکت بـه درازا کشده شود بـه گونـه دیگری عمل خواهیم کرد.» منصوری همچنین درون گفت وگوی جداگانـه ای ضمن بیـان اینکه «ناامـیدی بـه هیچ وجه درون بین اعضا و برنامـه های جبهه مشارکت جایی ندارد»، تاکید مـی کند: «ما همواره درون تلاش هستیم تهدیدها را بـه فرصت تبدیل کنیم.» وی با بیـان اینکه «ما با امـید و عزم بیشتری فعالیت های خود را ادامـه خواهیم کرد» بـه ایسنا مـی گوید: «مبنای حرکت ما استفاده از همـه ظرفیت های قانونی به منظور تحقق اهمان هست ولی با توجه بـه شرایط جدید، قطعاً رویـه ها و رویکردهای خود را تغییر خواهیم داد.»<br />وی با تاکید بر اینکه «باید با توجه بـه فضای جدید بـه وجودآمده حرکت ها و رفتارهای بعدی خود را تنظیم کنیم»، خاطرنشان مـی کند: «مبنای حرکت ما قانون مداری و حرکت درون چارچوب قانون هست و بـه هیچ وجه این رویـه را تغییر نخواهیم داد ولی بـه دلیل استقرار فضای جدید روی روش ها و نوع فعالیت های خود بحث و گفت وگو خواهیم کرد و قطعاً اگر فضا بـه همـین شکل ادامـه پیدا کند نوع و روش فعالیت های ما هم تغییر خواهد کرد». دبیر سیـاسی جبهه مشارکت درون ادامـه مـی گوید: «آن چه از ابتدا مبنای فعالیت های جبهه مشارکت را تشکیل داده حرکت درون چارچوب قانون اساسی و تداوم اصلاحات بوده است. با توجه بـه اه بیـان شده درون مرامنامـه جبهه مشارکت این روند از ابتدا شروع شده و بر اساس همـین روند هم فعالیت های خود را ادامـه خواهیم داد و همواره درون تلاش هستیم درون چارچوب قانون اساسی فعالیت ها و برنامـه های خود را تنظیم کنیم». منصوری مـی افزاید: «متاسفانـه بعد از انتخابات با برخوردهایی کـه صورت گرفته درون فعالیت های جبهه مشارکت اخلال ایجاد شده هست به طوری کـه بسیـاری از رهبران حزب درون بازداشت بـه سر مـی برند و ما همـه تلاش خود را بـه کار مـی گیریم بر اساس قانون اساسی زمـینـه رهایی این دوستان را فراهم کنیم و شاهد آزادی آنـها باشیم.»<br />دبیر سیـاسی جبهه مشارکت، همچنین با تاکید بر اینکه «فعالیت های خود را با همان اه و در چارچوب قانون اساسی ادامـه خواهیم داد»، مـی افزاید: «از منابع اطلاع رسانی بسیـار محدودی کـه در اختیـار داریم، استفاده خواهیم کرد که تا مواضع و عملکرد خود را بـه گوش هواداران و اعضا برسانیم ولی متاسفانـه با توجه بـه رفتارهای انجام شده با حزب مشارکت که تا حدود زیـادی درون روند طبیعی و معمول حزب اختلال ایجاد شده است».<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>نیروهای مسلح زنان را بـه داخل جوی پرتاب مـی د:</strong> مقابل چشم مردم جوانان را کشته اند و مـی گویند اسلحه ای دراختیـار نداشته ایم. نیروهای مسلح، زنان را بـه داخل جوی ها پرتاب مـی د مـهدی با انتقاد از فضایی کـه پس از انتخابات ریـاست جمـهوری دهم شکل گرفته هست گفت: "من بـه عنوان عضو این نظام از دروغ های واضح و نسنجیده ای کـه گفته مـی شود شرمنده ام."<br />وی با ابراز تاسف از برخوردهایی کـه با اعتراضات آرام مردم صورت گرفت تاکید کرد: "پس از انتخابات مردم درخواستی قانونی داشتند و تنـها خواسته شان این بود کـه مـی گفتند "رأی ما چه شده است" مردم بسیـار آرام، ساکت و منطقی مـیلیونی برگزار د ولی متاسفانـه مانع این حرکت و تظاهرات آرام مردم شدند و شما شاهد آن بودید کـه چه غوغایی درون تهران و شـهرستان ها برپا شد و با سپر ، کلاهخود، باتوم، گاز اشک آور و گلوله بـه مردم حمله د.<br />اما بعد از روی این حوادث اتفاق جالبی روی داد، آن هم اینکه همـین افرادی کـه بر روی مردم گلوله گشودند اینک مـی گویند ما مردم را نکشتیم و افراد دیگر این کار را انجام دادند و این دیگر داستان عجیبی دارد. " وی با تاکید بر اینکه اینک درون عصر ارتباطات زندگی مـی کنیم تصریح کرد: "مردم خود شاهد آن بودند کـه نیروی مسلح چگونـه با مردم برخورد مـی د و حتی زنان را بـه داخل جوی ها پرتاب مـی د و با توجه بـه اینکه درون عصر ارتباطات هستیم این اتفاقات درون تمام دنیـا منعشد کـه باید گفت متاسفانـه آبروی امام کـه بنیـان گذار جمـهوری اسلامـی بود و نظام اسلامـی ایران را مخدوش کرد." خطاب بـه عاملان چنین حوادثی گفت: "آیـاانی کـه این کارها را انجام مـی دهند نمـی دانند کـه در کجا زندگی مـی کنند، و یـا اینکه فراموش کرده اند اینک عصر ارتباطات است."<br />مـهدی سپس به منظور تبیین شرایطی کـه اینکه درون آن بـه سر مـی بریم بـه شرح اتفاقی کـه روز جمعه درون حاشیـه نماز جمعه روی داد پرداخت و افزود: "روز جمعه من حدود ساعت 12 بـه روزنامـه اعتماد ملی رفتم و سپس از آنجا با ماشین بـه سمت نماز جمعه حرکت کردم ، وقتی جمعیت مرا دیدند بـه سمت من آمدند و من از ماشین پیـاده نشده و به سمت دانشگاه حرکت کردم درون همـین حال مردم نیز پشت سر من حرکت مـی د. وقتی جلوتر رفتیم مشاهده کردم کـه یک طرف موتور سوارانی با اسلحه ایستاده اند و گاز اشک آور نیز درون فضا پیچیده هست وقتی نروم و من هم احتمال مـی دادم کـه اگر جلوتر بروم درگیری رخ مـی دهتد مانند اتفاقی کـه در مسجد قباد سالگرد شـهید بهشتی روی داد و بنابراین بـه مردم علامت دادم کـه بروند و خودم هم با علامت نشان دادم کـه مـی خواهم به منظور ادای نماز جمعه بروم. بنابراین ماشینی آوردند که تا به سمت دانشگاه بروم، من نیز علی رغم آن کـه همـیشـه با ماشین وارد دانشگاه مـی شدم وقتی مقابل داتنشگاه رسیدم پیـاده شدم درون آنجا دیگری نبود جز نیروهای امنیتی منتسب بـه خودشان بـه محض انکه من از ماشین پیـاده شدم شروع بـه سرشعار مرگ بر ضد ولایت فقیـه و من با توجه بـه سوابقم از این شعاری کـه داده مـی شد تعحب کردم. درون آن زمان فردی آنجا نبود ولی همـه مشاهده کردید کـه عهای مختلفی از این صحنـه کـه به سمت من حمله د و عمامـه ام را انداخته اند منتشر شده است. بعد چگونـه اینـها مـی خواهند برخوردهای کـه با مردم صورت گرفته را کتمان کنند و یـا بـه گردن دیگری بیـاندازند. چرا کـه همـه این اتفاقات مقابل چشم مردم صورت گرفته است. "<br />مـهدی تاکید کرد: "مقابل چشم مردم جوانان را کشته اند و اینک مـی گویند ما اصلاً اسلحه ای دراختیـار نداشته ایم من بـه عنوان عضو این نظام از این دروغ های واضح و نسنجیده شرمنده هستم. این قدر بـه مردم دروغ گفته مـی شود کـه دیگر نمـی توان هیچ حرفی را باور کرد مردم نیز شایعات را باور مـی کنند و هر آماری کـه ارایـه شود را مـی پذیرند . " وی خطاب بـه مسئولان امنیتی و انتظامـی گفت: "اگر شما معتقدید کـه این اعمال از سوی نیروهای منتسب بـه شما نبوده بعد چرا تاکنونی را معرفی نکرده اید؛ آخر این چه کاری هست که مـی گویند عده ای با اسلحه های آمریکا، انگلیس و اسرائیل کشته شده اند البته شاید هم درون داخلی بوده کـه تیراندازی کرده ولی شما حتما با مدرند این حرف ها را ثابت کنید."<br /> با اشاره بـه نامـه نگاری های برخی از مسئولان بـه امام زمان گفت: "ابتدا آقایـان مـی گویند کـه این افراد توسط نیروهای ما کشته نشده اند و انگاه بـه امام زمان نامـه مـی نویسند و مـی گویند کـه دست ما خالی بوده و هم شـهید داده ایم و هم مظلومـیم و هم ستم کشیده ایم و این دیگر جای بسی تعجب است. "<br />وی نسبت بـه بی توجهی بـه اصول دینی و مسئله اعتقاد بـه امام زمان و انتظار گفت: " متاسفانـه امروز شرایط بـه گونـه ای شده هست که درباره امام زمان این گونـه صبحت مـی شود و ان قدر این مسئله فاجعه آمـیز هست که حتی نمـی توان جلوی آن را گرفت. " وی افزود: " ما بـه عنوان شیعه اثنی اعشری معتقدیم کـه امام زمان درون غیبت هستند و امام زنده مـی باشند!!! و در انتظار فرج ایشان هستیم ولی ایـا این گونـه صحبت با ایشان درست است؟ آیـا حتما به آقا هم دروغ گفت؟ خوب مـی توانستید درون نامـه بـه ایشان بگویید کـه این افراد یک عده آشوب گر بوده اند کـه مـی خواستند آشوب کنند کـه با آنـها برخورد کردیم ولی چرا دروغ گفتید ؟ "<br />" همچنین با تبیین اه برگزاری این مراسم گفت: " اکنون کـه تنش ها مـیان نامزدها و داوطلبان کاهش پیدا کرده هست من بـه این فکر افتادم کـه یک نشستی را با دوستانی داشته باشم کـه در ایـام انتخابات از بنده حمایت کرده اند و از آنان تقدیر و تجلیل کنم و از سوی دیگر مـی خواستم این مراسم برگزار شود که تا دیگران هم بدانند کـه ما زنده هستیم و به راهی کـه انتخاب کرده ایم ادامـه مـی دهیم .انی کـه مـی خواهند ما را بـه حاشیـه برانند حتما بدانند کـه فراز و نشیب ها، بی مـهری ها و تقلب ها هیچ کدام درون روحیـه ما اثر ندارد .<br />" وی افزود : " من از 48 سال پیش وارد عرصه مبارزاتی شده ام و به یـاری خدا بـه راهم ادامـه مـی دهم. " خواستار حفظ ارتباط باانی شد کـه در عرصه انتخابات بـه حمایت از او پرداخته اند و گفت: " دوستانی کـه در انتخابات همراه من بوده اند دو دسته هستند یک عده دوستانی هستند کـه از دوستان حزبی من مـی باشند و نسبت بـه یکدیگر بـه مانند یک خانواده هستیم و عده ای دیگر دوستان غیر حزبی ام هستند کـه نسبت بـه بنده محبت دارند و در این مسابقه با من همراه بودند و بنده نیز علاقه مند هستم کـه این ارتباط محفوظ بماند البته این ارتباط سیـاسی نیست بلکه یک ارتباط عاطفی و فکری مـی باشد. بنابراین پیشنـهاد مـی کنم کـه رابطینی از مـیان این دوستان انتخاب شوند کـه همواره با من درون ارتباط باشند.<br />همچنین مـهدی بـه تعدادی دیگر از حامـیانش اشاره کرد کـه متاسفانـه امروز درون زندان بـه سر مـی برند و ابراز امـیدواری کرد کـه هرچه سریعتر آنـها آزاد شوند. گفتنی هست در این مراسم علاوه بر حامـیان غیر حزبی و حزبی مـهدی برخی از خانواده های بازداشت شدگان حوادث اخیر نیز حضور داشتند.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>سنگ ها را بسته و سگ ها را گشوده‌اید؛ هرچه سریعتر بـه این بازی خاتمـه دهید:</strong>مـهندس بامداد روز دوشنبه درون جمع خانواده زندانیـان سیـاسی حضور یـافت و ضمن شنیدن صحبت های خانواده ها درون مورد چگونگی بازداشت و نگهداری عزیزانشان و نیز برخورد ناشایست محاکم قضایی با خانواده های آنـها، دقایقی بـه سخنرانی پرداخت.<br />، خطاب بـه خانواده‌های زندانیـان گفت: یقینا شما خانواده‌ها تنـها نیستید. خانواده عزیزانی کـه امروز درون بند هستند، بـه بزرگی همـه ملت ایران‌اند، چرا کـه آنـها بـه خاطر دفاع از ارزشـها و آرمانـهای این ملت زندانی شده اند و این مساله یک مساله ملی هست و ملی باقی خواهد ماند. مـهندس درون ادامـه با تقبیح تلاش های زیـادی کـه در جهت پرونده‌سازی به منظور زندانیـان صورت مـی‌گیرد، افزود: بسیـاری از این زندانیـان چهره‌های شناخته‌شده‌ای هستند کـه سالها به منظور این کشور و این نظام زحمت کشیده‌اند. چهی باور مـی‌کند کـه اینـها با بیگانگان بسازند و منافع کشور خود را درون جهت خواست آنان بفروشند؟ آیـا کشور ما اینقدر حقیر و کوچک شده کـه مـی‌خواهید حرکت اعتراضی عظیم ملت را بـه بیگانگان نسبت دهید؟ آیـا این توهین بـه ملت ما نیست؟ آیـا این توهین بـه 40 مـیلیون رای‌دهنده نیست؟ آیـا این توهین بـه دانشجویـان، اساتید، نخبگان و مدیران زحمتکش کشور ما نیست؟ متاسفانـه خطیبی درون نماز جمعه مـی‌گوید اعترافات درون حال گرفته شدن هست و درون صورت صلاحدید پخش مـی شود و مساله تمام شده است. اما ما مـی‌گوییم با مساله‌ی جدیدی بـه نام بیداری ملت مواجه شده‌اید؛ یک ملتی کـه دوباره متولد شده و به صحنـه آمده که تا از دستاوردهای خود دفاع کند. با دستگیری‌ها و پرونده‌سازی‌ها نمـی‌توان این مساله را خاتمـه داد. هر چه زودتر بـه این بازی خاتمـه دهید و فرزندان ملت را بـه ملت برگردانید.<br /> درون بخش دیگری از سخنان خود با اشاره بـه اینکه درون طول سالیـان اخیر همواره منتقد صدا و سیما بوده و اعتقاد داشته این رسانـه درون جهت منافع ملی حرکت نمـی‌کند، گفت: چهره‌ای کـه بعد از انتخابات از رسانـه ملی دیدیم، بـه هیچ وجه قابل تصور نبود. سنگها را بسته اند و سگها را باز کرده اند.<br />افرادی دعوت شده‌اند که تا با دروغ و تهمت و هتک حرمت، داستان‌سرایی و فضاسازی کنند، درون حالی کـه 13 مـیلیون جمعیت بـه قول شما و اکثریت بـه قول ما حق ندارند از خود دفاع کنند. مانند تبلیغات ماشین رختشویی تهمتهای افراد را تکرار مـی‌کنند و امکان دفاع را به منظور ملت فراهم نمـی‌آورند و امروز وجدان عمومـی جامعه نشان مـی‌دهد کـه تا چه اندازه بـه یک رسانـه‌ی مستقل و ملی نیـاز داریم. وقتی امکان گفت‌و‌گو و تبادل آرا درون رسانـه‌ی ملی سلب مـی شود، فشارها خود را درون جای دیگر بروز مـی‌دهند و مردم بـه رسانـه‌های بیگانـه روی مـی‌آورند. ما نمـی خواهیم ملت بـه رسانـه‌های بیگانـه اتصال پیدا کنند و مـی‌پرسیم چرا ملت نباید خبرهای خودش را از رسانـه‌های خودش بشنود؟<br />وی درون ادامـه بـه یکی از پرونده‌سازی‌های صورت گرفته به منظور یکی از اعضای ستاد خود اشاره کرد و گفت: یکی از اعضای ستاد را تحت فشار گذاشته‌اند کـه اعتراف کن 4 مـیلیـارد تومانی را کـه از ستاد گرفته‌ای، چه کرده‌ای! حال آنکه کل هزینـه‌های ستادهای تبلیغاتی بنده کمتر از سه و نیم مـیلیـارد تومان بوده هست و اینـها چون خود مـیلیـاردها تومان خرج د، بـه خیـال خود دنبال منابع مالی ما مـی‌گردند.<br />وی با اشاره بـه پلمپ دفتر روزنامـه کلمـه سبز و دستگیری کارمندان آن، گفت: آقای شاهرودی مـی‌گوید روزنامـه‌ی کلمـه سبز توقیف نیست و مـی‌تواند انتشار یـابد و ما مـی گوییم این چه روزنامـه‌ی آزادی هست که دفترش پلمپ شده و کارمندانش دستگیر شده‌اند؟<br />مشکل ما متاسفانـه همـین بی‌قانونی‌هاست کهی هم پاسخگوی آن نیست. ما معترض بـه بی‌قانونی هستیم. ما مـی‌گوییم برخوردهای صورت گرفته درون روزهای اخیر و اینکه عزیزان ما اکنون درون زندان هیچ دسترسی بـه وکیل ندارند و حتی امکان ملاقات با خانواده‌های خود را ندارند، بی‌قانونی است. اینکه بر خلاف نص قانون اساسی اجازه برگزاری تجمعات اعتراضی داده نمـی‌شود، بی‌قانونی است. ما مدعی اجرای قانون اساسی هستیم و مـی‌گوییم ساختارشکنانانی هستند کـه موارد زیـادی از قانون اساسی را بنا بـه مـیل خود نادیده مـی‌گیرند و اجرا نمـی‌کنند. حتما بدانیم کـه این قانون اساسی راحت بـه دست نیـامده و رنج و مشقت و ایثارگری و تجربه‌های 300 ساله‌ی نیـاکان ما درون پشت این قانون هست و حتما از آن حراست کرد.!!!<br /> فراموش کرد کـه یـادآوری کند کـه این قانون بر اساس کتاب تازی نامـه (قرآن) استوار هست که به منظور انسانـها هیچ گونـه ارزشی قایل نیست و انسانـها (و آن هم انسانـهای نر) تنـها حتما برای الله خود بجنگند و روزیشان را درون بهشت از دست الله بـه صورت حوری (زنان همـیشـه باکره) و قلمان (پسر بچه های بی مو) بگیرند.<br /> درون ادامـه افزود: اکنون برگرداندن اعتماد از دست رفته، بزرگترین ضرورت هست و این مساله بـه هر شکل ممکن حتما انجام بگیرد. یقین بدانید دولتی کـه در فضای بی‌اعتمادی بـه وجود آید، دولت ضعیفی خواهد بود و چون پشتوانـه و مشروعیت مردمـی ندارد، مرتبا بـه بیگانگان امتیـاز خواهد داد و این بـه صلاح نظام و ملت نیست. به منظور استقرار این نظام خون های بسیـاری ریخته شده و هزینـه‌های زیـادی پرداخت شده است. حتما ببینیم شـهدای ما از انقلاب چه مـی‌خواستند؟ آیـا پیـام شـهدا بستن فضا و آباد زندانـها بود یـا آنـها به منظور استقرار آزادی و حاکمـیت بر سرنوشت خود جان مـی دادند؟ و اکنون نیز اگر ما هزینـه مـی‌دهیم و شـهید مـی‌دهیم، به منظور حفظ و حراست از همـین ارزشـهاست. ما مـی‌خواهیم کمترین هزینـه پرداخت شود، اما از هزینـه نمـی‌هراسیم.<br />وی درون انتها با انتقاد شدید از جو امنیتی حاکم بر جامعه، خطاب بهانی کـه مـی‌پندارند با ایجاد رعب و وحشت مـی توانند مردم را ساکت کنند، گفت: ملت ما بعد از 30 سال آنقدر رشد پیدا کرده هست که به منظور ساکت آن نمـی‌توان بـه روش های قبل از انقلاب بازگشت. بگذارید مردم آزادانـه حرف و اعتراض خود را بیـان کنند و یقین بدانید یک فضای آزاد، امنیت را درون کشور ما بهتر از نیروهای نظامـی حفظ خواهد کرد.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>خاتمـی؛ مشروعیت دولت را بـه رفراندوم بگذارید:</strong>محمد خاتمـی درون جلسه‌ای کـه عصر روز یکشنبه با حضور خانواده چند تن از بازداشت شدگان و اعضای شاخص مجمع روحانیون مبارز برگزار شد، خواستار برگزاری همـه‌پرسی درون خصوص مشروعیت دولت شد. بـه گزارش رسیده؛» درون این دیدار کـه در محل دفتر مجمع روحانیون برگزار شد، چندین نفر از خانواده‌های زندانیـان سیـاسی و همچنین تعدادی از اعضای شاخص مجمع از جمله خوئینی‌ها، محمد خاتمـی، امامـی جمارانی، محمد رضوی، مجید انصاری، بجنوردی ،محمد مقدم، علی اکبر محتشمـی پور و ... حضور داشتند.<br />بدین ترتیب هنوز جلسه بـه طور رسمـی آغاز نشده بود کـه محسن امـین زاده، عبدالله رمضان زاده و محسن صفایی فراهانی یکی بعد از دیگری با همسران خود کـه در جلسه حاضر بودند، تماس گرفتند و با آنـها صحبت د. این تماس‌ها درون پایـان جلسه نیز از سوی جواد امام کـه به همراه دیگر فعالان سیـاسی اصلاح طلب درون زندان اوین بـه سر مـی‌برد، ادامـه یـافت و باعث شد کـه خاتمـی نیز به منظور لحظاتی از طریق تلفن با این زندانی سیـاسی صحبت کند.<br />سخنان مـهم خاتمـی: این جلسه با سخنان چند تن از اعضای خانواده‌های بازداشت‌شدگان از جمله زهرا مجردی، همسر «محسن مـیردامادی»، فخرالسادات محتشمـی‌پور همسر «مصطفی تاج زاده»، خانم حقیقی همسر «علی وفقی»، شریف‌النسب همسر «سمـیه توحیدلو» و مادر «مـهسا امراللهی» کـه مادر همسر«مسعود باستانی» نیز هست و هردوی آنـها هم‌اکنون درون بازداشت هستند، آغاز شد و آنـها سخنان مـهمـی را درباره اعضای بازداشتی خانواده خود، برخوردهای غیرقانونی صورت گرفته با آنـها از سوی عوامل کودتا و شرایط تأسف‌انگیز پیش آمده، بیـان د.<br />این گزارش حاکی هست در ادامـه این جلسه، محمد خاتمـی نیز درون سخنان خود درون جمع خانواده های بازداشت شدگان، با تشكر از بیـانات منطقی و خیرخواهانـه‌ی هاشمـی رفسنجانی درون نماز جمعه گفت: «توصیـه‌های آقای هاشمـی حداقل‌هایی هست كه مـی‌تواند فضای عمومـی را تلطیف كرده و اعتماد از دست رفته را برگرداند و من درون اینجا نكته‌ای را اضافه مـی كنم و به صراحت مـی گویم راه برون‌رفت از بحران فعلی، اتكا بـه ارای مردم و برگزاری رفراندوم قانونی است.»<br />وی با تاكید بر این نكته كه این رفراندوم بایستی از سوی نـهادهای بی‌طرف نظیر مجمع تشخیص مصلحت انجام پذیرد، عنوان كرد: «بایستی از مردم پرسید آیـا وضعیت پیش آمده، مطلوب هست واز آن راضی هستند؟ اگر اكثریت مردم این وضع را قبول داشته باشند، ما هم تسلیم هستیم.» محمد خاتمـی درون بخش دیگری از سخنانش ضمن ابراز تاسف از مسایل غیر قانونی و غیر شرعی كه درون بازداشت و نگهداری زندانیـان وقایع اخیر رخ داده است.<br />خاتمـی با تاكید بر اینكه بایستی توصیـه‌های خیرخواهانـه‌ی آقای هاشمـی درون نماز جمعه مبنای عمل قرار گیرد، افزود: «بایستی اعتماد عمومـی را بـه جامعه برگرداند. دوام نظم و تداوم پیشرفت كشور درون گرو بازگرداندن اعتماد عمومـی است. ما از ابتدا عنوان كردیم كه به منظور بازگرداندن این اعتماد راه قانونی وجود دارد و مورد توجه قرار نگرفت. اكنون هم بـه صراحت مـی گویم راه برون‌رفت از بحران فعلی، اتكا بـه آرای مردم و برگزاری رفراندوم قانونی است.»<br />اظهارات برخی اعضای خانواده بازداشت شدگان:به گزارش «موج سبز آزادی» درون ابتدای این دیدار كه درون محل مجمع روحانیون مبارز و با حضور جمعی از اعضای شاخص این مجمع انجام شد، چند تن از همسران و مادران دستگیرشدگان بـه شرح چگونگی بازداشت و نگهداری عزیزان خود بعد از گذشت بیش از 30 روز پرداختند.یکی از اعضای خانواده بازداشت شدگان کـه در این جلسه صحبت کرد، همسر علی وفقی بود کـه گفت: «علی وفقی هم از نخبگان کشور است. چرا هنوز یک سال از آزادی‌اش نگذشته، دوباره بازداشت شده و در واقع ربوده شده؟»<br />وی با اشاره بـه اینکه همسرش از دانشجویـان موفق دانشگاه صنعتی شریف بوده کـه فوق لیسانس خود را با معدل بالا درون این دانشگاه بـه پایـان رسانده، گفت: «در تلویزیون عده‌ای از نخبگان را نشان دادند کـه به احمدی‌نژاد درون مورد عدم آرامششان درون فضای بعد از انتخابات شکایت مـی‌کنند. اما آیـا علی نیز کـه از نخبگان این مملکت است، نباید بتواند درون این مملکت دکتری بخواند و یـا حتی با آرامش کار کند؟ حال آنکه درون زمان بازداشت یک سال پیش وی، اساتید دانشگاه شریف با انتشار بیـانیـه درون محکوم این اقدام، بر سلامت نفس و ایمان وی تإکید د.» وی با اشاره بـه اینکه از فروردین ماه سایت‌هایی چون رجا نیوز اقدام بـه پرونده‌سازی‌های جعلی درون مورد همسرش د، گفت: «امروز وقتی مراجعه مـی‌کنیم و مـی‌پرسیم جرم وی چیست، مـی‌گویند وی درون ستاد مـهندس فعال بوده و وقتی مـی‌گوییم این کـه جرم نیست، مـی‌گویند شما نمـی‌دانید ایشان درون قالب فعالیت‌های ستادی جرم‌های سنگینی مرتکب شده و برای مثال همان موارد جعلی را کـه از فروردین ماه درون سایت‌ها بیـان مـی د، عنوان مـی کنند.»<br /> عبدالرضا تاجیک، روزنامـه نگار بازداشتی، نیز درون این جلسه خبر داد کـه به تازگی با برادر زندانی‌اش ملاقات داشته، ولی این ملاقات درون کابین و باحضور دو مأمور صورت گرفته و آقای تاجیک نتوانسته زیـاد درون مورد وضعیت خود حرف بزند. درون این جلسه همچنین اکثر خانواده‌های زندانیـان بـه برخوردهای سخیف دادگاه انقلاب و دیگر نـهادهایی کـه برای پیگیری وضعیت عزیزانشان بـه آنـها مراجعه مـی کنند، اعتراض داشتند و خبر مـی‌دادند کـه گاهی حتی بـه برخورد فیزیکی با باتوم هم تهدید شده‌اند. آنـها تصریح مـی‌د کـه هیچ مرجعی پاسخگوی آنان نیست و حتی دادستان کل کشور هم خود را از انجام هر اقدامـی عاجز مـی‌داند.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>یورش وحشیـانـه ی پلیس رژیم اسلامـی بـه خودروهای سواری</strong>:روز آدینـه درون خیـابان فاطمـی سوار بر ماشین درترافیک انبوه ماشین های معترضان بودیم. من بـه همراه و مادرم عقب نشسته بودیم کـه ناگهان متوجه شدم یک فرمانده نیروی انتظامـی بر سر سرباز ها فریـاد مـی زند کـه شیشـه هر ماشینی را کـه بوق مـی زند بشکنید شاید یک لحظه جا خوردم. اصلا این احتمال را نمـی دادم کهی بخواهد چنین حرکت وحشیـانـه ای را انجام دهد کـه یک سرباز بـه سمت یک خودرو حرکت کرد و شیشـه های بغل و پشت ماشین او را خرد کرد با دیدن این صحنـه ناگهان بی اختیـار مادر و م شروع بـه فریـاد زدن د کـه چرا این کار را مـی کنید کـه سرباز دیگری کـه در کنار ماشین ما بود بـه سمت عقب ماشین رفت و با باتوم شیشـه ی عقب ماشین ما را روی سر من و و مادرم خرد کرد.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong> تبریزی:</strong> زندانیـان حتما آزاد شوند:به گزارش خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، تبریزی، رییس شورای مرکزی خانـه‌ی احزاب و دبیر کل مجمع محققین و مدرسین حوزه‌ی علمـیه‌ی قم، نامـه‌های جداگانـه‌ای به منظور هاشمـی شاهرودی، رییس قوه‌ی قضاییـه، محسنی اژه‌ای، وزیر اطلاعات و نیز دری نجف‌آبادی، دادستان کشور نوشته است.<br /> تبریزی درون این نامـه یـادآور شده کـه اعتراض بـه نتیجه‌ی انتخابات، با توجه بـه اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی، نمـی‌تواند اتهامـی تلقی شود کـه چهره‌های شناخته‌شده‌ی سیـاسی بـه خاطر ارتکاب آن تحت تعقیب قرار گرفته، دستگیر و بازداشت شوند. درون نامـه‌ی تبریزی آمده کـه شماری از شخصیت‌های سیـاسی کـه در گروه‌ها و احزاب سیـاسی فعالیت مـی‌د، بازداشت شده‌اند و دفاتر این احزاب بسته و لاک و مـهر شده است.<br />خواست دادرسی عادلانـه:وی خاطر نشان ساخته کـه فلسفه‌ی تشکیل احزاب و گروه‌های سیـاسی، درون ارائه‌ی برنامـه و معرفی کاندیداهای خود درون عرصه‌ی انتخابات بـه افکار عمومـی هست و اعتراض بـه نتیجه‌ی انتخابات، با توجه بـه اصل ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی کـه آزادی فعالیت احزاب و اجتماعات را بـه رسمـیت شناخته، نمـی‌تواند اتهام تلقی شود. رییس شورای مرکزی خانـه‌ی احزاب یـادآور شده کـه قانون اساسی، حق انتخاب وکیل را بـه رسمـیت شناخته و حداقل انتظار این هست که بازداشت‌شدگان بتوانند درون دادرسی‌های عادلانـه و با حضور وکیل و هیئت منصفه از حقوق خود دفاع کنند. تبریزی درون پایـان خواستار تسریع درون آزادی بازداشت‌شدگان اخیر، رفع محدودیت‌های احزاب و برخورد با متجاوزان بـه حقوق شـهروندان شده است.<br />درخواست آزادی زندانیـان نقض قانون است!از سوی دیگر، درون پی سخنان هاشمـی رفسنجانی درون نماز جمعه و خواست وی به منظور آزادی بازداشت‌شدگان حوادث اخیر، مرتضی تمدن، استاندار تهران، طرح چنین خواسته‌ای را «نقض قانون» خواند. بـه گفته‌ی وی،انی کـه جزو دستگیرشدگان هستند، «عموما بـه جرم‌شان اعتراف کرده‌اند یـا اسناد محکمـی مبنی بر مجرم بودن آن‌‌ها وجود دارد». تمدن تصریح کرد که: «درخواست آیت‌الله هاشمـی رفسنجانی به منظور آزادی زندانیـان نقض قانون هست مگر این‌که منظورایشانانی باشند کـه به دلیل عدم ارتکاب جرم زندانی شده‌باشند». + + + + + + + + +<br />ساعت 21 سی‌ام تیرماه ایران درون خاموشی مطلق فرو مـی رود:بنابرگزارش های رسیده از منابع خبری بی شمار، فراخوان مردمـی ایران درون اعتراض گسترده بـه کشتارهای وحشیـانـه اخیر، درون وب سایت‌ها و وبلاگ‌های گوناگون خواستار یک نافرمانی مدنی گسترده درون ماهگرد کشتار خونین سی‌ام خرداد شده اند کـه با روشن‌ وسایل پرمصرف برقی خود درون راس ساعت 21، سی‌ام تیرماه جمـهوری اسلامـی را با بحران برق روبرو خواهند ساخت و شـهرها درون سوگ عزیزان بـه خون خفته خاموش خواهند شد. درون اطلاعیـه‌ای کـه از سوی شمار گسترده‌ای از کاربران اینترنتی منتشر شده، از هم‌ مـیهنان خواسته شده کـه راس ساعت 21، ۳۰ تیرماه، همزمان با شروع اخبار، اتوی خود را با قرار روی آخرین درجه بـه مدت چهار دقیقه روشن بگذارند.<br />افراد درون صورت تمایل مـی‌توانند دو یـا سه وسیله برقی پرمصرف را همزمان با هم روشن کنند و از این طریق درون این اعتراض مدنی شرکت کنند. گفتنی هست این شیوه اعتراض مدنی درون طی هفته‌های اخیر همزمان با پخش نخستین سخنرانی احمدی‌نژاد درون صداوسیما صورت گرفته بود و به دلیل بحران الکتریسیته درون تهران، برق شـهرستان‌ها قطع و سهم آن درون طول سخنرانی بـه استان تهران داده شده بود.<br />+ + + + + + + + + </div><div align="justify"><strong>داماد احمدی‌نژاد رئیس دفترش مـی‌شود:</strong> درون ادامـه گمانـه‌زنی‌ها درون خصوص انتصابات احمدی‌نژاد به منظور دولت بعدی، خبرها از کنار رفتن شیخ الاسلام، از ریـاست دفتر رئیس‌جمـهور حکایت دارند. بـه گزارش رسیده، قرار است، مـهدی خورشیدی کـه معتمد شخص رئیس‌جمـهور و داماد وی است، درون دولت آینده ریـاست دفتر رئیس‌جمـهور را بر عهده بگیرد.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>مشایی استعفا از معاون اولی را تكذیب كرد:</strong>خبرگزاری حکومتی فارس: سایت شخصی رحیم مشایی درون مطلبی استعفای وی از معاون اولی دولت دهم را تكذیب كرد. سایت شخصی اسفندیـار رحیم مشایی رئیس سازمان مـیراث فرهنگی و گردشگری درون مطلبی آورده است: چند سایت درون اقدامـی هماهنگ با درج عنوان مشایی از معاون اولی استعفا داد با نیت خاص شروع بـه تخریب دولت كردند، این خبر شایعه و دروغی بیش نیست و این شایعات از طرف دشمنان ولایت و دولت كریمـه ساخته و پرداخته شده است.<br />+ + + + + + + + + </div><div align="justify"><strong>پرویز داودی دو روز گذشته سر کار نرفت:</strong> پرویز داوودی معاون اول سابق رئیس جمـهور روزهای شنبه و یکشنبه درون محل کار خود حاضر نشد. گفته مـی شود پرویز داودی بدون اینکه مراسم تودیعی برایش برگزار شود یـا به منظور خداحافظی با کارکنان زیرمجموعه خود بـه محل کارش مراجعه کند دو روز آغازین هفته را درون محل کار خود حضور نیـافت و به این ترتیب بـه شایعات مربوط بـه قهر با دولت دامن زد.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>احمدی‌نژاد فعالان ستادش را بـه سوریـه مـی‌فرستد:</strong>انتشار تصویر یک دعوتنامـه، مشخص کرد کـه سران دولت بعد از پیروزی درون نمایش انتخابات قصد دارند هواداران خود را با اعطای وام بـه سوریـه بفرستند. بر اساس آنچه درون این دعوتنامـه آمده، ستاد حمایت‌های مردمـی از احمدی‌نژاد از اعضای خود دعوت کرده کـه «به همراه حداکثر شش نفر»! بـه دفتر یک شرکت خدماتی بـه نام «سیـاحت نور» مراجعه کنند که تا برای سفر هوایی بـه سوریـه، وام قرض‌الحسنـه دریـافت کنند! مشخص نیست بودجه کلانی کـه برای چنین برنامـه‌ای هزینـه شده، از کجا بـه دست آمده است. اما یـادآوری این نکته خالی از لطف هست که احمدی‌نژاد قبل از آغاز فعالیت‌های انتخاباتی ادعا کرده بود بـه خاطر نداشتن بودجه، از راه‌اندازی ستاد انتخاباتی اجتناب مـی‌کند؛ هرچند کمـی بعد مشخص شد کـه در عمل چندین ستاد بـه طور غیرقانونی و با بودجه دولت بـه فعالیت تبلیغاتی به منظور احمدی‌نژاد مشغول‌اند.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>خریداران هواپیماهای کشتار جمعی توپولوف، مـی دانید چرا مردم گفتند مرگ بر روسیـه؟</strong> روز چهارشنبه 24 تیر ماه درون اثر سقوط هواپیمای روسی توپولوف، 153 مسافر و 15 تن از کارکنان هواپیما جان سپردند. این فاجعه انسانی را بـه خانواده داغدار آنان و مردم ایران تسلیت مـی گوییم. اما سخن تنـها با تسلیت گویی پایـان نمـی یـابد. افشای مسببان این فاجعه و زیر سوال بردن آنان نیز وظیفه و دین ما درون برابر این جان باختگان است. واقعیت این هست که ثروت ملی مردم ایران را بـه فروشندگان هواپیماهای اسقاط توپولوف بخشیدن یک نمونـه از باج دهی رژیم به منظور گرفتن پشتیبان است. بنابراین شگفت آور نیست کـه پورسانت گیرهای سیـاسی و نقدی رژیم تلاش مـی کنند با انواع و اقسام حقه بازی و دروغگویی مردم را فریب دهند و دلایلی به منظور دور انگشت اتهام از خود ارایـه دهند.<br />خبرگزاری حکومتی مـهر اعلام مـی کند کـه "هواپیمای توپولوف با نام اختصاریTU-154 ، نا امن ترین هواپیمای مسافربری جهان شناخته شده است." همـین منبع مـی افزاید: "این هواپیما از نظر فنی درون دنیـا تحریم و مجوز پرواز بین المللی بـه اتحادیـه اروپا و آمریکا را ندارد. شرکت توپولوف بـه دلیل زیـان ده بودن درون سال 2002 اعلام ورشکستگی کرد." با این همـه، بروجردی، رییس کمـیسیون امنیت ملی و سیـاست خارجی مجلس ارتجاع بـه دروغ اعلام مـی کند: "توپولوف از ایمن ترین هواپیماهای جهان است." او به منظور رد گم ، این سانحه را "مبهم و پیچیده" کـه لابد درک آن درون سطح مردم غیر کارشناس نیست، توصیف مـی کند.<br />در همـین رابطه، دادستان کل کشور دلیل اسقاطی بودن توپولوف را تحریمـهای نـهادهای بین المللی ذکر کرد. دری نجف آبادی نگفت اولا اگر رژیم اش بمب سازی نمـی کرد، تحریم هم نمـی شد. درون ثانی فراموش کرد کـه او و هم سنخهایش ادعا مـی کنند کـه تحریم اثری ندارد. درون نـهایت، سقوط هواپیمای روسی چه ارتباطی بـه تحریم فروش قطعات هواپیماهای ساخت آمریکا یـا اروپا دارد؟ تازه اگر مسوولان مـی دانند مشکل قطعات دارند، چرا تابوت بـه هوا مـی فرستند و با جان مردم بازی مـی کنند؟<br />این سوال، پرسش مردمـی هست که دست پورسانت گیرها و گدایـان حمایت خارجی را که تا خط آخر خوانده اند و خود آنـها هم پاسخ آن را دو روز بعد درون تظاهراتی کـه به بهانـه نماز جمعه برپا کرده بودند بـه رژیم دادند. آنـها درون پاسخ بـه بلندگوها کـه شعار مـی دادند: مرگ بر آمریکا، گفتند: مرگ بر روسیـه! درون جواب مرگ بر اسراییل، گفتند: مرگ بر روسیـه! و در پاسخ مرگ بر منافقین، باز هم گفتند: مرگ بر روسیـه!<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>نقص فنی؛ هواپیمای ایران ایر بـه عربستان نرسید:</strong>خبرگزاری حکومتی فارس: معاون سازمان حج و زیـارت گفت: هواپیمایی مسافربری زائران ایرانی كه از تهران بـه مقصد عربستان پرواز مـی‌كرد بـه دلیل نقص فنی از قم بـه تهران بازگشت. مـهدی امـینیـان افزود: ساعت 22:30 دقیقه شب گذشته یكی از پروازهای زائران ایرانی از تهران بـه مقصد عربستان درون قم بـه دلیل نقص فنی بـه سمت تهران بازگردانده شد. معاون سازمان حج و زیـارت ادامـه داد: این پرواز متعلق بـه شركت هواپیمایی ایران ایر بوده است.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>تاوانری بودجه را مردم با بنزین 250 تومان مـی پردازند:</strong> بدون شک لایحه افزایش بهای بنزین درون صحن علنی مجلس اسلامـی بـه تصویب مـی رسد، و چاره ای جز این افزایش قیمت وجود ندارد و با وجود فشار اقتصادی آن کـه به مردم، تحمـیل مـی شود مجلس ناگزیر از تصویب آن است. درون حال حاضر دولت باری بودجه درون سال جاری روبرو است.<br />سعدالله نصیری قیداری با اعلام این مطلب تاکید کرد: افزایش قیمت بنزین بـه نرخ پیشنـهادی 250 تومان بدون شک بر زندگی مردم تاثیر مـی گذارد و موجب افزایش تورم و افزایش هزینـه های خانواده مـی گردد. عضو کمـیسیون آموزش و تحقیقات عنوان کرد: مرکز پژوهش ها با ارایـه گزارشی نرخ های متفاوتی به منظور نرخ بنزین تعیین د، یکی از این قیمت ها 250 تومان به منظور بنزین و 80 تومان به منظور گازوئیل بود کـه در جلسه کمـیسیون طرح تحول اقتصادی این نرخ بـه تصویب کمـیسیون رسیده است. نماینده زنجان اظهار داشت: بدون شک این افزایش قیمت بنزین بی تاثیر درون روال عادی زندگی مردم نمـی باشد و مردم را متحمل فشارهای اقتصادی ناشی از این افزایش قیمت مـی نماید، این هزینـه سنگین را ملت حتما بپردازد.<br />+ + + + + + + + + </div><div align="justify"><strong>نامـه یک تولیدکننده بـه احمدی نژاد:</strong>جناب آقای رئیس جمـهور! شرکت تولیدی پارس کوپال با ظرفیت تولید سالانـه 45 هزار دستگاه انواع موتور سیکلت و تولید بیش از 5 مـیلیون قطعه موتور سیکلت حدود 4 سال هست که درون انتظار دریـافت تسهیلات است. این واحد تولیدی کـه با بیش از 250 تن نیروی انسانی ماهر و نیمـه ماهر سال ها مشغول فعالیت بوده، امروز بـه تعطیلی کشانده شده است. درون عصری کـه قدرت و امنیت ملی کشورها درون گرو توسعه اقتصادی آنـها قرار گرفته و در زمانی کـه دولت ها به منظور توسعه اقتصادی بـه مسابقه با یکدیگر برخاسته اند و در تلاش به منظور پیشی گرفتن از یکدیگرند و در زمانی کـه ضعف اقتصادی و یـا عقب افتادن از دیگران حتی درون منطقه کوچک خودمان و در مقایسه با کشورهای کوچک و بزرگ اطراف مان مـی تواند به منظور ما تهدیدآور باشد، بسیـاری از عوامل توسعه اقتصادی از جمله بخش صنعت کشور درگیر مسائل و مشکلات عدیده ای شده هست و این مشکلات، حاشیـه های زیـادی این بخش مـهم و استراتژیک کشور و سایر بخش ها بـه وجود آورده است! مشکلاتی کـه بعضا" جنبه شخصی پیدا کرده و از آن هدف والا و اساسی کـه همان خدمت بـه مـیهن عزیز هست کاملا" فاصله گرفته!<br />جناب آقای رئیس جمـهور ! بنده تولید کننده ی بخش خصوصی هستم کـه سال های زیـادی درون بخش تولید و صنعت سرمایـه گذاری کرده ام که تا بتوانم درون کنار سایرین گوشـه ای از مشکلات این جامعه را حل کنم! اما قوانین و مقررات برخی از سازمان ها و نـهاد ها و ادارات تحت اختیـار حضرتعالی موجب شده هست که واحد تولیدی اینجانب حدود 4 سال بـه ورطه تعطیلی کشانده شده و عملا" تمامـی اندوخته های اینجانب نیز صرف بروکراسی های اداری و هزینـه های جانبی دیگر به منظور احیـای دوباره واحد تولیدی پارس کوپال شده هست که متاسفانـه که تا به امروز هیچ روزنـه امـیدی حاصل نشده است!<br />جناب آقای رئیس جمـهور ! شرکت تولیدی پارس کوپال با ظرفیت تولید سالانـه 45 هزار دستگاه انواع موتور سیکلت و تولید بیش از 5 مـیلیون قطعه موتور سیکلت حدود 4 سال هست که درون انتظار دریـافت تسهیلات است. این واحد تولیدی کـه با بیش از 250 نفر نیروی انسانی ماهر و نیمـه ماهر سال ها مشغول فعالیت بوده ، امروز بـه تعطیلی کشانده شده است. جناب آقای رئیس جمـهور! عدم همکاری بانک ها با واحدهای تولیدی امروز بـه خط بزرگی تبدیل شده هست که بخش تولیدی را تهدید مـی کند بسیـاری از آنـها یـا تعطیل شده اند و یـا درون آستانـه تعطیلی قرار گرفته اند!<br />انحصاری بودن بانکها عامل اصلی همـه مشکلات هست چرا کـه نگاه بانک ها نگاهی تولیدی نیست و آنـها همواره نقدینگی خود را درون اختیـار بازاریـان و افرادی کـه کار دلالی و پول شویی هستند ، قرار مـی دهند. جناب آقای رئیس جمـهور، از زمانی کـه قانون چک درون کشور دچار تغییر شده بسیـاری از چک ها بـه حقوقی تبدیل شده ، مـیزان برگشتی چک های مشتریـان روز بـه روز افزایش پیدا کرده و تبدیل بـه معضل بزرگی به منظور واحدهای تولیدی و در نتیجه ایجاد بحران نقدینگی درون این واحدها شده هست به طوری کـه تولید کننده مجبور بـه فروش اقساطی و خرید نقدی شده کـه نیـاز بـه نقدینگی بسیـار بیشتر از قبل شده است. درون حقیقت بانک ها فقط درون سود با مشتریـان شریک هستنند و در ضررهایی کـه متوجه واحدهای تولیدی هست هیچ نقشی ندارند کـه این نحوه از عملکرد با سیستم بانکداری اسلامـی درون تضاد است.<br />جناب آقای دکتر احمدی نژاد، برخی افراد درون مدیریت بانکهای دولتی از روی نا آگاهی یـا سود جوئی سرمایـه ها را بـه سمت بازار هدایت و وارد جریـاناتی مـی شوند کـه همواره بانک را دچار مشکلات عدیده ای مـی کنند. بـه عنوان مثال درون بانک سپه و درزمان مدیریت چندین ساله آقای " خ " بر واحد ارزی، این بانک توسط مجامع بین المللی بارها مورد تحریم قرار گرفت کـه این تحریم ها مشکلات زیـادی را به منظور تولید کنندگان بـه همراه داشت. همچنین یکی از مدیران شعب بانک سپه از جمله آقای " الف " کـه در حال حاضر متهم یکی از پروندهای اقتصادی هست به یک مفسد اقتصادی بزرگ کشور حدود ده فقره تسهیلات 20 مـیلیـارد ریـالی داده، درون صورتی کـه شرکت تولیدی پارس کوپال حدود 4 سال درون انتظار دریـافت تسهیلات است.<br />همچنین پیگیری قضائی و شکایت علیـه مدیر مذکور (آقای الف) موجب شده هست که بانک سپه درون یک اقدام تلافی جویـانـه، به منظور ما پاپوش و پرونده سازی کرده و همواره مجموعه را تهدید مـی کند که تا ما از شکایت خود علیـه آقای " الف " صرف نظر کنیم. همچنین تمامـی چک هایی را کـه به عنوان ضمانت نزد بانک سپه قرارداشت، برگشت نموده است.<br />جناب آقای رئیس جمـهور!، عملکرد رئیس شعبه مرکزی بانک سپه آقای " الف " درون تحویل اسناد گشایش یـافته کـه بیش از 1 سال بـه طول انجامـید و کارشکنی های دیگر موجب تعطیلی کارخانـه پارس کوپال گردید کـه علیرغم تذکرهای عدیده اعضای هیئت مدیره بانک سپه این اقدامات همواره تکرار گردید ! کـه ریشـه این اقدامات خصومت های فردی آقای " الف" بوده هست و بنده مجبور بـه شکایت از ایشان درون دادگاه صالحه شدم. اما واحد حقوقی بانک سپه بـه هر بهانـه ای این شکایت را دستاویز قرار داده و از آقای "الف" دفاع مـی کند و بارها بـه ما اعلام د کـه شما از آقای " الف " شکایت کردید و تا زمانی کـه رضایت ندهید ما درون بانک سپه به منظور شما کاری انجام نمـی دهیم! جناب آقای دکتر احمدی نژاد، برخی از مدیران درون دستگاه های دولتی از جمله آقای " الف " آنقدر صاحب نفوذ هستند کـه کارمندان دولت را به منظور کارهای شخصی خود بـه خدمت مـی گیرند!<br />جناب آقای رئیس جمـهور!، بانک های ملت و سپه نـه تنـها وثیقه های مارا به منظور دریـافت تسهیلات قبول نمـی کنند بلکه خط اعتباری ویژه با اعتبار 2500 مـیلیـارد ریـالی را کـه وزارت کار به منظور واحدهای تولیدی جهت پرداخت بدهی های آنان درون اختیـار بانکها قرارداده هست را بـه صورت گزینشی درون اختیـار افراد خاص قرار مـی دهند، و فقط از سپرده آن استفاده مـی نماید و به نوعی واحدهای تولیدی کشور،از این موضوع بـه نفع بانک ها مغبون مـی گردد.<br />جناب آقای دکتر احمدی نژاد! بـه رغم حمایت و پیگیری های استانداری، فرمانداری و اداره استان مرکزی به منظور کمک بـه از سرگیری فعالیت این واحد تولیدی، اما همچنان بانک سپه بر عدم همکاری و کارشکنی های خود اسرار دارند. اما ما، مصمم هستیم با محکومـیت این فرد خاطی کوره راهی به منظور اصلاح مدیریت بانک ها و هشداری بـه مقامات قضائی کشور درون خصوص خطر بانک ها درون انحراف برنامـه های اقتصادی واحدهای تولیدی کشور باشیم . آیـا وقت آن نیست کـه حضرتعالی درون این مورد فکری ید و این حلقه های شوم و اتحاد نامبارک را بـه نفع ملت وتولید ضعیف و رنجور و همچنین منافع بانک بشکنید. از شما چنین انتظار مـی رود امـید هست موفق گردید. مدیر عامل شرکت پارس کوپال حمـید عیدی نجف آبادی<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>افزایش شمار پناهجویـان ایرانی درون ترکیـه</strong>:بنا بر گزارشات رسیده‌ از ترکیـه‌، صدها تن از ایرانیـانی که‌ درون اعتراضات اخیر توسط نیروهای رژیم ایران مورد تعقیب قرار گرفته‌اند، به‌ دفاتر سازمان ملل درون ترکیـه پناهنده‌ شده‌اند و قصد رسیدن به‌ یک کشور امن را دارند. رژیم اسلامـی مرزهای ماکو و ارومـیه‌ را کاملآ به‌ کنترل درون آورده‌ و شوربختانـه شماری از جوانان نیز درون مرزها دستگیر شده‌اند که‌ هم اکنون تحت فشار و شکنجه‌ مـی باشند.<br />این درون حالی هست که‌ درون طی روزهای گذشته‌ جهت کنترل بیشتر مرزها، هر دو دولت جمـهوری اسلامـی درون ایران و ترکیـه‌ دیدارهایی را انجام داده‌اند. از سوی دیگر همچنان که‌ قبلآ نیز درون خبرها آمده‌ بود، جان شماری از پناهندگان درون ترکیـه‌ از جمله‌ یک زن کرد به‌ نام سارا اسماعیلی درون خطر مـی باشد. اسماعیلی از اهالی روستای بوراگلدی شـهر ماکو، که‌ سابقه‌ سیـاسی دارد، درون تضاهرات اخیر زخمـی شده‌ و هم اکنون به‌ صورت مخفیـانـه‌ درون ترکیـه‌ تحت مداوا مـی باشد. شمار زیـادی از پناهندگان ایرانی نیز درون شـهر استانبول از سوی قاچاقچیـان مرز، به‌ بهانـه‌ی فرستادن به‌ یونان، پولهایشان دزدیده‌ شده‌ و بلاتکلیف و سرگردان درون استانبول مانده‌اند...<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>خاطرات وکیل آلمانی از تظاهرات و حبس درون اوین:</strong>وکیل آلمانی کـه خاطرات خود را از تظاهرات مردم، سرکوب نیروهای ویژه و بی‌خوابی و فشار درون سلول انفرادی اوین منتشر کرده، "آندرآس موزر" نام دارد. برپایـه‌ی گزارش اشپیگل آنلاین، موزر، کـه در عین حال از سیـاستمداران حزب سوسیـال دموکرات نیز هست، درون سال‌های گذشته بـه دلیل علاقه‌ی شخصی، بـه بیشتر مناطق بحرانی جهان سفر کرده است.<br />آندرآس موزر، مدتی پیش بـه صورت تصادفی درون قطار با محمد مصطفائی، وکیل ایرانی کـه برای گذراندن تعطیلات بـه آلمان آمده بود آشنا شد. وی کـه قبلا نیز یکبار بـه ایران سفر کرده بود، بعد از انتخابات ریـاست‌جمـهوری و نخستین تظاهرات اعتراضی عظیم مردم علاقمند شد کـه به ایران برود و شاهد عینی ماجراهائی باشد کـه از شبکه‌های تلویزیونی مـی‌دید. موزر روز ۲۲ ژوئن (اول تیر) بـه تهران پرواز کرد. دوستانش قول دادند کـه اگر ظرف ۴۸ ساعت خبری از او نشنیدند، موضوع را با سفارت آلمان درون تهران درون مـیان بگذارند.<br />وکیل آلمانی، درون فرودگاه بین‌المللی تهران موفق بـه دریـافت سه هفته ویزای توریستی شد. او خبرها را دنبال مـی‌کرد و شاهد تبی بود کـه زیر پوست شـهر جریـان داشت. روز سوم تیر، موزر هتل خود را درون خیـابان سعدی بـه قصد گردشی درون شـهر ترک کرد و از قضا بـه مـیدان بهارستان رسید کـه محل تظاهرات گروهی از مردم و حمله‌ی پلیس بود. وکیل آلمانی، درون آنجا مورد هجوم نیروهای ویژه قرار گرفت و پس از دریـافت ضربات متعدد باتوم، توانست فرار کند و خود را بـه هتل برساند. موزر، هنگامـی کـه نیروهای ویژه او را زیر ضربه باتوم گرفته بودند، دائما بـه انگلیسی فریـاد مـی‌زد کـه توریست است. اما ماموران اعتنائی نمـی‌د.<br />وکیل آلمانی درون خاطرات خود مـی‌نویسد: «هنگامـی کـه من درون قطار با محمد مصطفائی وکیل ایرانی آشنا شدم، او از من خواست کـه هروقت بـه تهران سفر کردم، بـه او تلفن ب. یک روز بعد از کتک خوردن درون بهارستان، بـه او تلفن زدم و برای شب با او قرار گذاشتم. مصطفائی با اتومبیل مرسدس خود کـه همسر و ۶ ساله اش روی صندلی عقب آن نشسته بودند، بـه هتلی کـه من درون آن بودم آمد که تا برای شام بـه جائی برویم. اما چند لحظه بعد، دو خودروی صحرائی راه را بر ما بستند، مردانی از آن پیـاده شدند، ما را از اتومبیل مصطفائی بیرون کشیدند، مرا بـه یکی از ماشین‌ها بردند و بین مردی با سر و صورت خونین و مرد خشن دیگری با کت و شلوار تیره نشاندند. بعد، یکی از ماموران تلفن همراه مرا گرفت و کارت و باطری آن را بیرون کشید.<br />وکیل آلمانی درون خاطرات خود شرح مـی‌دهد کـه چگونـه بر او چشم‌بند زدند، او را بـه اوین بردند، چند مرحله درون حالی کـه باید صورتش را بـه دیوار مـی‌چسباند از او بازجوئی د و او را به منظور یک هفته درون سلولی حدود ۴ متر مربع انداختند کـه دو لامپ سقفی آن شبانـه‌روز روشن بود. وکیل آلمانی بعد از شرح بازجوئی‌ها توضیح مـی‌دهد کـه بازجویـان باور نمـی‌د او با همکار ایرانی خود بـه صورت تصادفی آشنا شده، بلکه مـی‌خواستند او اعتراف کند کـه در توطئه‌ای دست داشته است. ساعت یک نیمـه شب بیست و هشتم ژوئن، سرانجام مردی کـه خود را قاضی معرفی مـی‌کند، درون سلول بـه سراغ وی مـی‌رود و از او مـی‌خواهد بنویسد کـه پدر و مادرش چه شغلی دارند، ش درون کجا زندگی مـی‌کند و به کدام کشورها سفر کرده است. بعد از این بازجوئی‌ها، مترجم توضیح مـی‌دهد کـه قاضی معتقد هست دلیلی به منظور بازداشت وی وجود نداشته و شاید آزاد شود».<br />روز بعد، آندرآس موزر باز بـه ساختمان دیگری منتقل مـی‌شود و مردی کـه حدود ۳۵ ساله به‌نظر مـی‌رسد، بـه او مـی‌گوید: «ببخشید کـه اینقدر طول کشید که تا ما کشف کنیم کـه همـه چیز فقط یک سوء‌تفاهم بوده. همـه‌ی اطلاعات شما پاک شده و در آینده مشکلی با ویزا نخواهید داشت. مردم ایران و آلمان مناسباتی تاریخی دارند. بالاخره همـه ما آریـائی هستیم»!<br />در آخرین شب بازداشت، مرد ۴۰ ساله‌ای را کـه ۲ متر قد او هست و ریش و موی پریشی دارد، بـه سلول وکیل آلمانی مـی‌فرستند. این مرد مـی‌گوید کـه ۱۵ سال هست در اینجا زندانی هست و فردا قرار هست آزاد شود. او از وکیل آلمانی مـی‌پرسد کـه آیـا مـی‌تواند وقتی آزاد شد کاری برایش انجام بدهد؟ آندرآس موزر از او مـی‌خواهد کـه نامش را بـه خاطر بسپارد و به سفارت آلمان درون تهران اطلاع بدهد. اما روز بعد، وکیل آلمانی نیز آزاد مـی‌شود. او درون پایـان مـی‌نویسد: «وقتی زندان را ترک کردم، با انبوه زنان و مردانی روبرو شدم کـه بعضی از آن‌ها خودشان را درون یک پتو پیچیده بودند. هریک از آن‌ها نامـی را بر زبان مـی‌آورد و مـی‌پرسید کـه آیـا صاحب آن نام را دیده‌ام؟ آیـا او را کشته‌اند؟ یـا هنوز زنده است».<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>کارمند بازداشت شده سفارت بریتانیـا آزاد شد:</strong>به گزارش خبرگزاری فرانسه از تهران، حسین رسام، تحلیلگر سیـاسی درون سفارت بریتانیـا درون تهران، روز یک شنبه، با قرار وثیقه ای از قرار یک مـیلیـارد ریـال آزاد شد، سپس بـه اتهام اقدام علیـه امنیت ملی، محاکمـه خواهد شد. خرمشاهی درون ادامـه خاطر نشان کرد کـه وثیقه یک مـیلیـارد ریـالی به منظور آزادی وی واریز شده است. حسین رسام تحلیلگر سیـاسی سفارت بریتانیـا درون تهران درون مورخه 27 ژوئن بـه همراه هشت تن دیگر از کارکنان محلی این سفارت درون تهران بازداشت شد، اما سایر بازداشت شدگان درون هفته های اخیر آزاد شدند. این افراد بدنبال ناآرامـی های بعد از اعلام نتایج انتخابات اخیر ریـاست جمـهوری درون ایران و اعلام پیروزی محمود احمدی نژاد بازداشت شدند.<br />مقامات جمـهوری اسلامـی سفارت بریتانیـا را متهم د کـه با فرستادن کارمندان خود درون تظاهرات مخالفان بـه اغتشاشات دامن زده اند، اما دولت بریتانیـا بـه شدت این اتهامات را تکذیب کرد. گوردون براون، نخست وزیر بریتانیـا درون روز ششم ژوئن بـه جمـهوری اسلامـی هشدار داده بود درون صورت عدم آزادی بازداشت شدگان سفارت متبوعش درون تهران، اتحادیـه اروپا تدابیر مشترکی را علیـه ایران اتخاذ خواهد کرد. نخست وزیر بریتانیـا همچنین متذکر شده بود کـه کشورش براین باور هست که نتیجه انتخابات ایران بـه ملت ایران مربوط است، اما اخراج دیپلمات ها و بازداشت کارکنان ایرانی سفارت بریتانیـا درون تهران را غیر قابل قبول و غیر موجه دانست.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>لیبراسیون؛ بسیجی ها به منظور کشتن تربیت شده اند:</strong>19 ژوئن 2009 برابر با 28 تیرماه - ماریو گرانلی، روزنامـه لیبراسیون فرانسه: تهران، دو کشته دیگر بر فهرست بلند کشتگان افزوده شد. سرکوب ها تازه آغاز شده است. مرشاد آموزگار جوان دبستان مـی گوید: «چه خبر است، این ها دستور کشتن گرفته اند!». روز 18 تیر، ده ها هزار تهرانی تصمـیم مـی گیرند ممنوعیت تظاهرات را بشکنند ،دهمـین سالگرد کشتار دانشجویـان درون خوابگاه هایشان است.«بسیجی ها درون پی دستگیر هر چه بیشتر مردم مـی باشند». فیروزه مـهندس جوان کامپیوتر از تظاهرات بر گشته و آشفته است، درون خانـه اش را از داخل قفل مـی کند. یک گروه بسیجی با موتور بـه خیـابان سرازیر مـی شوند، هیجان زده اند و باتوم بـه دست «به شکار تظاهر کنندگان » مـی پردازند.<br />وحشت و ترور درون چشم هایشان دیده مـی شود، شبکه تلفن های دستی قطع مـی شود. فیروزه نفسی تازه کرد، و به اخبار رسمـی دولتی کـه درباره شرکت اندک مردم درون تظاهرات پخش مـی شود اعتراض مـی کند. «مـیدان انقلاب غلغله بود، فردوسی هم همـینطور، خیـابان های منشعب بـه مـیدان پر شده بودند. وقتی این ها حمله بـه مردم را آغاز د، ما بـه سوی شمال خیـابان ولی عصر رفتیم، اتومبیل ها با بستن راه ها و بوق زدن، ما را درون فرار کمک مـی د. بسیجی ها برف پاک کن اتومبیل های آنان را شکستند و به رانندگان حمله د». بسیجی ها زنگ درها را مـی زنند و به درها مـی کوبند. فیروزه بـه همـه گفت کـه از پنجره ها دور شوند «خطرناک است» هنگام تظاهرات بسیجی ها عادت کرده اند بـه سمت پنجره ساختمان ها تیراندازی کنند که تا مردم را بترسانند، کهی شاهد کارهایشان نباشد!. «این ها به منظور کشتن تربیت شده اند، آنان بـه قدرت و مزایـای خودشان که تا آخرین نفس چسبیده اند. با این ترتیب هست که رژیم سرپا مانده ، رژیم ده درون صد مردم را روبروی بقیـه گذاشته است. پول نفت هم درون اختیـار آنان است، و نیـاز هایشان را برآورده مـی کند».<br />بسیجی ها دوباره بـه جان مردم افتاده اند، دوربین آیفون دیده مـی شوند کـه در دسته های ده نفری بالا و پایین مـی روند. فاطمـه مثل ریگ فحش مـی دهد«همـه را مـی زنند: جوانان، زنان، پیران ، همـینطوری مردم را دستگیر مـی کنند و سپس مدرک سازی و با شکنجه وادار بـه اعتراف مـی کنند» ، روزنامـه های دولتی هم سخنگوی این ها هستند و مـی گویند«تحریک شده از خارج» بوسیله «دشمنان جمـهوری اسلامـی». علی درون زمـینـه کامپیوترکار مـی کند او معتقد هست که " کلوتید رایس" جوان فرانسوی، احتمالاً ساده بوده و به سئوالاتی پاسخ داده کـه فکر مـی کرده مـهم نیستند. «اگر سازمان های اطلاعاتی رژیم ابزار تکنیکی دارند، ولی هوش و مـهارت آن را ندارند کـه بجز مخالفان شناسایی شده، بـه تلفن های دیگران گوش فرا دهند، بعد همـه شبکه تلفنی را قطع مـی کنند. این دهاتی ها را دست کم نگیرید!. اینجا مانند قرون وسطی است، عقب ماندگی کامل، قضاوت یکسویـه، رژیم بـه مردم فشار مـی آورد، فشار بر زندگی مردم بر اساس تهدید هایی هست که رژیم احساس مـی کند ، مثل امروز کـه احساس مـی کند وضعیت انفجاری است».<br />لیلا پنجاه و هشت سال دارد، او مخالفتش را درون خیـابان ها نشان نمـی دهد: «نمـی دانم چطور شد کـه روز 15 ژوئن از خانـه خارج شدم، خیلی ترس داشتم». شب از ساعت ده شب بـه بعد بالای پشت بام مـی رود و با همسایگانش شعار مـی دهد. ش صبا، خود را آماده مـهاجرت بـه آمریکا مـی کند «پیش بینی شده کـه در ماه سپتامبر بـه دانشگاهی درون مـیشیگان برود» روسری اش مرتباً بـه روی شانـه هایش مـی افتد: «مـی ترسم بلایی سر کشور بیـاید، ولی فکر مـی کنم به منظور من خوب است، نمـی توانم اینجا بمانم». از انتخابات 12 ژوئن تاکنون، مانند این ها زیـاد شده اند، مـی گوید پناهنده شدن بـه خارج ریسک این را دارد کـه نتواند بـه کشورش باز گردد.<br />صلاح 28 سال دارد، او همـه بعد اندازش را درون یک مغازه فرش فروشی سرمایـه گذاری کرده است. کمبود گردشگران و عدم صادرات، باعثادی کاسبی او شده هست «مشکل این نیست کـه حق ندارند با کوتاه درون خیـابان قدم بزنند، یـا بطور آزادانـه روی اینترنت گردش کنند، تنـها خواست این هست که مسئولین چاره ای بیـاندیشند، که تا ما بتوانیم به منظور زندگی آینده مان برنامـه ریزی کنیم. این ها همـه چیز را بـه ما تحمـیل مـی کنند، چه حتما یم، چه حتما نکنیم!. بیش از هر چیز درون حال خفه شدن هستیم! اگر من مغازه ام را ببندم چه حتما م؟ مواد مخدر بفروشم؟» طاهر 19 سال دارد هنوز بـه آن درجه از فهم سیـاسی نرسیده است، او دوست دارد با «دوست ش» دست درون دست، درون خیـابان ها آزادانـه قدم بزند، بی آنکه هراسی از سوی گشت ارشاد داشته باشد. «دوست م یکروز درون دبیرستان به منظور پوشیدن جوراب سفید درد سر پیدا کرد» رژیم سرکوبگر است، وطاهر شادی های ظاهری را هم نمـی پسندد.<br />امـین بهترین دوستش تحمل او را ندارد. ترامادول مصرف مـی کند، یک داروی مسکن قوی کـه فروش آن آزاد است. چهار که تا چهار تا، کپسول های 400 مـیلی گرمـی را مـی بلعد، کـه خطرناک است. شب هست در مـیدان تجریش شمال شـهر، بسیجی ها پست بازرسی بر پا کرده اند، اتومبیل ها بـه آرامـی مـی گذرند، و سرنشینان روی خود را بر مـی گردانند کـه چشمشان با بسیجی ها تلاقی نکند. احمد نزدیک بـه شصت سال دارد مانند همـه نگران هست «از این بعد هیچ چیز مانند گذشته نخواهد بود. ایرانیـان تاکنون بسیـار خود خواه بودند، ولی بعد از این انتخابات بهم نزدیک شده اند و همبستگی بیشتری احساس مـی کنند، مشکلات مـیان مردم تقسیم شده است، اگری بتواند این جریـان را سازماندهی کند، ملا ها سقوط مـی کنند». مـیرحسین ، کاندیدای بد شانس، کوشش مـی کند بعد از این بحران یک تشکیلات تازه سیـاسی بر پا کند.<br />صبا مـی گوید «ما دیگر اشتباه نخواهیم کرد کـه به یک نفر چشم بسته اعتماد کنیم. کاری کـه والدین ما درون سال 1979، درون باره خمـینی انجام دادند». مرشاد مـی گوید «همـه چیز بـه آن بستگی دارد که، چه اندازه با آیت الله ها فاصله بگیرد». جمـهوری اسلامـی اعتبارش را درون نزد همگان از دست داده است. هنگام انتخابات مبارزه ی قدرت، جاه طلبی های شخصی و انتقامجویی اعضای شورا، کـه پس از مرگ خمـینی درون سال 1989 دنبال مـی شد، درون یک روز بـه انفجاری بزرگ تبدیل شد». احمد، سخنانش را بی پرده مـی گوید «رفسنجانی به منظور یک منبع مالی بیشتر نیست. این شخص بـه چیزی جز سود خود و خانواده اش فکر نمـی کند. یک پسرش درون راًس شرکت نفت، و پسردیگرش مدیر عامل متروی تهران است. او از این امتیـازات نمـی تواند بـه سادگی چشم بپوشد».<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>ضرر 300 مـیلیون دلاری زیمنس بخاطر همکاری با رژیم اسلامـی:</strong>شرکت زیمنس درون آستانـه‌ی از دست‌قراردادی بزرگ قرار دارد. از شرکت زیمنس-نوکیـا، به‌دلیل فروش تجهیزات کنترل تلفن همراه بـه دولت ایران، انتقاد مـی‌شود. برپایـه ی گزارش نشریـه‌ی "واشنگتن ‌تایمز"، مسئولان حمل‌ونقل کلان‌شـهر لس‌آنجلس روز ۲۳ ژوئیـه برابر با اول مرداد پیرامون قراردادی ۳۰۰ مـیلیون دلاری تصمـیم‌گیری خواهند کرد. این قرارداد به منظور ساخت ۱۰۰ واگن مترو بسته خواهد شد. شرکت زیمنس آلمان یکی از شرکت‌های باسابقه و مورد اعتماد درون چنین پروژه‌هایی است. اما برخی سیـاستمداران ایـالت کالیفرنیـا و معان حقوق بشر ایرانی، با سپردن قرارداد بـه این شرکت آلمانی مخالفند. آنان از مقام‌های لس‌آنجلس خواسته‌اند کـه قرارداد را بـه شرکت دیگری واگذار کنند. دلیل این درخواست، انتقادی هست که بـه معامله‌ی سال گذشته‌ی شرکت زیمنس-نوکیـا با ایران وجود دارد. شرکت آلمانی زیمنس بـه همراه شریک تجاری سوئدی خود، نوکیـا، درون سال ۲۰۰۸ تازه‌ترین فن‌آوری کنترل ارتباطات را درون اختیـار دولت ایران گذاشته‌اند.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>الشرق الاوسط:</strong> بحران کنونى سرآغاز سقوط نظام اسلامـی:سایت فارسی شبکه خبری العربیـه: روزنامـه فرامنظقه ای الشرق الاوسط چاپ لندن درون باره رویدادهای ایران نوشت، اوضاع کنونی بسیـار خطرناک است، اصلاح طلبان درصدد ایجاد تحولاتی درون درون ساختار کنونی نظام هستند، ولی ارگان های نظام چنین تحولی را نمـی پذیرند و این امر چه بسا منجر بـه سقوط نظام درون ایران شود.<br />+ + + + + + + + +<br /><strong>نگرانی روسیـه از شعارهای ضد روسی درون ایران:</strong> گازیتا.رو، خبرگزاری «ریـا نووستی» روسیـه، 29 تیرماه اپوزیسیون ایران دشمن اصلی خارجی خود را پیدا کرد. این دشمن، روسیـه هست که بعد از پیروزی مجدد "محمود احمدی نژاد" درون انتخابات ریـاست جمـهوری ایران، از وی حمایت کرد. طی تظاهرات روز جمعه بـه شعارهای معمول "مرگ بر دیکتاتور!"، شعار "مرگ بر روسیـه!" نیز اضافه شد. معترضین پرچم روسیـه را نیز آتش زدند، عو فیلم های این اقدامات درون سایت ها و وبلاگ ها دیده مـی شود. درون ایران یقین دارند کـه روسیـه مستقیما درون سرکوب اعتراضات اپوزیسیون دست دارد. یک تبعه روس کـه در تهران زندگی مـی کند و نخواست نامش فاش شود، بـه "گازیتا. رو" گفت: "ایرانیـان یقین دارند کـه مشاورین ما بـه پلیس (ایران) م مـی دهند، به منظور سرکوب تظاهرات آموزش مـی دهند و علاوه بر این کار سرویس های ویژه را سر و سامان مـی دهند". "الکسی مالاشنکو" کارشناس مرکز کارنگی مسکو نیز مـی گوید: "روسیـه اشتباه کرد کـه بلافاصله از احمدی نژاد حمایت کرد. اگر خط مشی مسکو ملاحظه کارانـه باشد، "شعارهای ضد روسی تکرار نخواهند شد".<br /><br />هم مـیهنان با رسیدن بـه پایـان خبرهای امروز که تا گاهی دیگر بدرودپاینده ایران، برقرارآئین ریشـه ای وکوبنده تندر</div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-14857251882281442352009-09-01T00:26:00.001+04:302009-09-01T00:27:50.749+04:30

حقه ی کثیف

<div align="justify">پیک خبری تندر<br /><br /><br />*حقه ی کثیف *<br /><br /><br />الزام خانواده قربانیـان بـه امضای فرم بسیجی بودن مقتول به منظور تسریع درون تحویل جسد!<br /><br />خواهش مـیکنم این را بـه همـه اطلاع بدهید:امروز کـه خانـه مادر رفته بودم (حوالي مرکز تهران) شنيدم کـه داماد همسايه شان يکي از کشته شدگان حوادث اخير است. چون با پسر همسايه دوست قديمي هستم رفتم پيشش کـه ببينم اش و حالش را بپرسم و تسليت بگويم درون خلال حرفش چيزي گفت کـه کم بود از تعجب شاخ دربياورم.م يگفت براي تحويل جسد کـه رفته اند بـه انـها گفته اند کـه با امضاي برگه اي کـه ثابت مي کند مقتول بسيجي بوده هست هم درون تحويل جسدشان تسريع مي شود و هم احتمال اينکه بـه جاي خوردن انگ ضد انقلابي بر نام مقتول بر چسب شـهيد بزنند و ا زمزايايش خانواده اش را برخوردار کنند هست و دوستم مانده بود کـه چکار کنند چون مقتول هيچ اعتقادي بـه اين حرفها نداشت و فقط براي اعتراض بـه انتخابات بـه تظاهرات رفته بوده است. خواستم اين را اطلاع بدهم که تا با اين تاکتيک جديد کـه مي خواهند بر نام مقتولان برچسب بسيجي بزنند و ان را بـه عنوان تلفات خودشان معرف يو مظلوم نمايي کنند آشنا باشيد<br /><br />*کامران نجف زاده را چقدر مـی‌شناسید ؟*<br /><br />بسیـاری از دوستان را دیده ام کـه لینک کامران نجف زاده را درون وبلاگ یـا سایت خود گذاشته اند و یـا اینکه از او بـه عنوانی کـه حساب او از بقیـه صدا و سیما جدا هست برخورد مـی کنند. لازم دیدم به منظور روشن شدن افکار عمومـی واقعیت را بیـان کنم که تا شاید دوستان تجدید نظر نمایند. کامران نجف زاده از جوانی به منظور موسسه کیـهان کار مـی کرد . مدتی درون کیـهان بچه ها و مدتی درون کیـهان ورزشی مشغول بـه کار بود که تا اینکه کم کم مطالب او درون روزنامـه کیـهان مشاهده گردید. ستونی درون صفحه 14 کیـهان (اخبار داخلی ) داشت و مطالب او با نام کامران .ن چاپ مـی گردید با پیروزی خاتمـی درون انتخابات شاهد مقالات تند نجف زاده علیـه اصلاح طلبان بودم . او با همـین سبکی کـه گزارش‌هایش را مـی‌نویسد درون روزنامـه مطلب مـی نوشت و با طعنـه اصلاح طلبان را بـه باد انتقاد مـی گرفت . این آخر کاریـها مطالبش را با نام کامل چاپ مـی‌نمود که تا اینکه با پیشنـهاد و توصیـه حسین شریعتمداری (معروف بـه حسین شر شری) مدیر مسئول کیـهان راهی صدا و سیما گردید .<br /><br />شما با خود فکر نمـی‌کنید کـه این جوانک چگونـه یک شبه سر از برنامـه های خبری صدا و سیما درون آورد؟ علت آن توصیـه مقامات به منظور بکار گیری او بود . کم کم سبک گزارشگری و خبر نویسی او بـه دیگر گزارشگران صدا و سیما سرایت کرد و برای خود نوچه هایی دست و پا نمود. نجف‌زاده بـه همراه همـین نوچه‌ها و پشتیبانی ضرغامـی‌ بخش خبری 20:30 را راه‌اندازی نمود . این بخش خبری سعی کرد با عبور از برخی از خط قرمز‌های صدا و سیما به منظور خود مخاطبانی جذب نماید و در این کار نیز موفق بود.<br /><br />اگر تیتراژ ابتدایی خبر 20:30 را بـه یـاد داشته باشید کـه در آن نجف زاده بـه ساعت خود نگاه مـی کرد که تا به ساعت 20:30 برسد و بعد اخبار شروع شود از نقش وجایگاه نجف‌زاده درون این بخش خبری آگاه مـی شوید.<br /><br />از یک سال مانده بـه انتخابات و زمزمـه حضور خاتمـی نجف زاده بدجوری بـه تکاپو افتاد که تا بین او و مـهدی دیگر کاندیدای اصلاح طلبان اختلاف افکنی کند نمونـه آن پخش قسمتهای جزئی از سخنرانی بود کـه از برخی دیگر از اصلاح طلبان انتقاد مـی کرد. البته اگر قرار بود متنی و یـا گزارشی علیـه خاتمـی و دیگر اصلاح طلبان درون 20:30پخش شود هرگز نجف زاده این خبر را قرائت نمـی کرد بلکه آن را مـی‌نوشت و به دیگر مجریـان مـی‌داد که تا آنـها این خبر را بخوانند با این کار نجف زاده خود را نوک پیکان انتقادات اصلاح طلبان مصون نگه مـی‌داشت.<br /><br />البته کامران نجف زاده فرد بسیـار باهوشی هست و از هر موقعیتی به منظور بالا بردن محبوبیت خود استفاده مـی کند مثلا درون جریـان برنامـه نود شدیدا از فردوسی پور حمایت کرد چون مـی‌دانست این برنامـه مخاطبان بسیـاری دارد و یـا اینکه از محبوبیت فرهاد استفاده مـی‌کند و در گزارش های خود از ترانـه های این خواننده فقید استفاده مـی کند.<br />مطالب فوق جهت اطلاع دوستان نوشته شده که تا چهره واقعی نجف زاده به منظور دوستان روشن گردد .<br /><br />برای اثبات نوشته ها و همچنین همکاری نجف زاده با شریعتمداری و کیـهان مـی‌توانید بـه آرشیو روزنامـه کیـهان درون سال های 77 که تا 80 مراجعه نمایید .</div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-6958019521885149842009-08-04T02:08:00.000+04:302009-08-04T02:09:03.259+04:30

انقلاب نکردیم کـه خون بریزند

<p align="justify">چهارشنبه ۳۱ تير ۱۳۸۸<br /><br /><strong>انقلاب نکردیم کـه خون بریزند</strong><br /><br /><br />پس از انقلاب بـه ياد ماندني بهمن ماه 1357ملت ايران و به منظور احياء و پاسداري از حقوق مردم نجيب اين سرزمين قرار شد:<br /><br />• حكومت مردم سالار باشد<br />• ميزان رأي ملت باشد<br />• بـه كمك مردم، توي دهن دولت‌هاي فاقد مشروعيت زده شود<br />• بند بند قانون اساسي بدون كم و كاست بـه اجرا درآيد<br />• نيروي انتظامي و نيروهاي مسلح درون كنار مردم و حافظ مال و جان آنان باشند<br />• اجتماعات مسالمت آميز جزء حقوق مسلم مردم باشد<br />• روزنامـه‌ها و مطبوعات آزادي كامل داشته باشند که تا مردم بتوانند از طريق آن آزادانـه بر نحوه كار مسئولين انتقاد كنند<br />• صدا و سيما با مردم صادق باشد و به مردم درس راست گوئي و درست انديشي بدهد و بزرگترين دانشگاه باشد<br /><br />• قرار شد........<br /><br />آيا حقيقتاً چنين شد؟ چرا كار ما بـه اينجا كشيد كه درون كمتر ا ز سه دهه سوگوارانـه شاهد ريخته شدن خون جوانان معصوم و بي‌گناهمان باشيم ؟ چرا دانشجويان عزيز و ان و پسران پاك انديش و نگران ما بايد بي‌دليل مورد حمله وحشيانـه قرار گرفته و راهي سياه چالها شوند؟ بـه كدام دليل ملتي كه هنوز خستگي يك انقلاب بزرگ را بـه تن دارد بايد اين همـه زنداني سياسي داشته باشد؟ چه كساني مسئول اين جفاها درون حق اين ملت شريف حق جو هستند؟ و چه راهي براي مردم باقي مانده هست تا بتوانند خواست‌هاي مشروع خود را بيان كنند! مگر مردم ايران چه مي‌خواهند؟ آيا شعار "دروغ ممنوع" از زيباترين و مسالمت آميزترين و خداپسندانـه ترين شعارها نيست؟ و حمل اين شعار توسط جوانان پر شور و با كمال و پاكدل ما يك افتخار بزرگ و يك جهش بلند اخلاقي درون جامعه‌اي متأثر از انواع بداخلاقي ها بشمار نمي‌رود؟<br /><br />من بـه عنوان يك خدمتگزار ناچيز و عاشق مردم اين سرزمين و ايران عزيز و ميليونـها نفر مانند من درد و فرياد مان را بـه كجا ببريم و اين همـه كج روي‌ها را درون چنين مدتي كوتاه چگونـه توجيه كنيم؟<br /><br />با توجه بـه مسائل ايجاد شده بـه نظر مي‌رسد براي جلب اعتماد عمومي و حل مشكلات موجود ، حكومت بايد صادقانـه و با درستي و شفافيت با مردم روبرو شود و از اين همـه بيدادگري و گستاخي و بي‌ادبي كه درون حق مردم بـه ويژه جوانان رشيد و آگاه و افتخارآفرين كه صاحبان اصلي اين ديارند انجام شده است، پوزش بخواهد و با دلجوئي از خانواده‌هاي محترمي كه عزيزشان را از دست داده‌اند و آزاد كردن بي‌قيد و شرط زندانيان سياسي و دانشجويان درون بند و تأمين حقوق ذكر شده درون قانون اساسي زمينـه‌اي فراهم كند که تا در سايه بزرگواري و دريادلي مردم بتواند بـه حيات سياسي خود ادامـه دهد و در جهت تحقق اه ياد شده گام بردارد.<br /><br /><br /><br />منبع: نوروز<br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/author/name/-2129e82d42.html">دکتر ايرج فاضل</a></p>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-28798939338068400372009-08-04T02:04:00.000+04:302009-08-04T02:06:49.373+04:30

درباره ماجرای کشف چهار صندوق رای

<div align="justify">سه شنبه ۳۰ تير ۱۳۸۸<br /><br />درباره <strong>ماجرای کشف چهار صندوق رای<br /></strong><br /><br />آقای ابراهیم عزیزی، فرماندار محترم شیراز<br /><br /><br />با سلام<br /><br />در آغاز تکلیف یک چیز را بهتر هست روشن کنم. من بـه "زندگی ام، شغلم و آینده ام" علاقه دارم. "آزادی" را مـی ستایم و به آن "عشق" مـی ورزم.<br /><br />آقای فرماندار، حدود سه هفته هست که از انتشار خبر کشف چهار صندوق رای درون کتابخانـه نیمـه ساخته شیراز مـی گذرد. درون این مدت من تحت فشار بودم کـه سکوت کنم اما واقعا دلیل آن را نمـی فهمـیدم. من تنـها یک روزنامـه نگار هستم، نـه یک مبارز یـا فعال سیـاسی.<br /><br />آنچه را هم کـه روز چهارشنبه 10 تیر از ماجرای مشاهده چهار صندوق رای درون وبلاگم گذاشتم تنـها بر اساس وظیفه حرفه ای خبر رسانی بود و نـه چیزی دیگر. وبلاگ یک فضای شخصی هست با این حال اما من سخنان شما و دیگر مسئولان شیراز را درباره این چهار صندوق درون وبلاگم گذاشتم که تا نشان دهم وظیفه حرفه ای خبررسانی را بر اساس سه اصل "دقت، بی طرفی و انصاف" انجام مـی دهم.<br /><br />جناب عالی اما روز شنبه 20 تیر درون جلسه شورای اداری شیراز، اخلاق را نادیده گرفتید و انتشار خبر چهار صندوق را "احمقانـه و رذیلانـه"خواندید. آیـا لحظه ای بـه این حرف خود فکر کردید؟<br /><br />آقای عزیزی، معیـار شما به منظور "احمقانـه و رذیلانـه" دانستن یک خبر چیست؟ دست کم من کـه حدود یک دهه هست در عرصه مطبوعات کار مـی کنم هنوز تعریفی از خبر احمقانـه ندیده ام. البته که تا این لحظه درون کتاب های روزنامـه نگاری نیز چنین چیزی تعریف نشده است. شما خبری را کـه به آن علاقه ای ندارید، نمـی توانید "احمقانـه" بخوانید و انتشار آن را "جوسازی" بدانید.<br /><br />فرماندار محترم، شما روزی کـه لباس سپاه پاسداران را از تن خارج کردید و به حکم دولت محمود احمدی نژاد وارد فرمانداری شیراز شدید، حتما به این نیز مـی اندیشیدید کـه یک شـهر، پادگان نیست. مـی دانم و به خوبی هم مـی دانم کـه در دوران جنگ هشت ساله ایران و عراق، درون نقش مسئول تخریب "تیپ احمد بن موسی و لشکر 19 فجر"، شجاعت و رشادت ها بـه خرج داده اید. درون زمان جنگ با اینکه درون سنین کودکی بـه سر مـی بردم اما بـه خوبی درون یـاد دارم جوانانی را کـه خود را به منظور رفتن بـه مـیدان جنگ آماده مـی د و مدتی بعد، جسدشان بود کـه بازمـی گشت و روی دستان مردم تشییع مـی شد.<br /><br />در همـه جای دنیـا چه افرادی کـه در راه دفاع از مـیهن جان داده اند و چه آنان کـه در این راه زنده مانده اند، مورد احترام هستند. اما رنج های شما درون دوران جنگ نباید سبب شود کـه خود را "حق" بپندارید و دیگران را "باطل" و از موضع سرزنش با آن ها سخن بگویید.<br /><br />من جوانی هستم کـه یک زندگی بدون دردسر و آرامش آرزویم است. مـی خواهم حرفه ام را کـه روزنامـه نگاری هست بدون ترس و لرز انجام دهم. نـه آنکه چنان فضایی ایجاد شود کـه از فردا هراسناک باشم.<br /><br />شما اما درون این سه هفته از موضع قدرت، مرا بـه "جوسازی، انتشار خبر احمقانـه و رذیلانـه و بازی با حیثیت ملت" متهم کرده اید. سیل اتهامات شما سبب شد کـه درباره ماجرای صندوق ها بیشتر تحقیق کنم که تا برای جناب عالی ثابت شود کـه ریشـه خبر چهار صندوق رای نـه تنـها بر اساس گفته شما "جوسازی، احمقانـه و رذیلانـه و و بازی با حیثیت ملت" نبوده، بلکه درست بر عکس، خبری "معتبر، دقیق و منصفانـه و بر اساس واقعیـات" بوده است.<br /><br />آقای عزیزی، درون جلسه شورای اداری شیراز، گفته اید کـه صندوق های موجود درون کتابخانـه مرکزی شیراز بر اساس قانون بـه عنوان "یـادگار تاریخی" نگه داری مـی شوند. شما اما پیش تر این صندوق ها را جزو "اسناد ملی" نامـیده بودید. بین یـادگار تاریخی و سند ملی تفاوت وجود دارد. بالاخره این صندوق ها سند ملی هستند یـا یـادگار تاریخی؟<br /><br />گفته اید کـه این صندوق ها بر اساس "قانون" درون کتابخانـه شیراز نگه داری مـی شوند اما کدام قانون؟ من قانون انتخابات شوراها، مجلس شورای اسلامـی و مجلس خبرگان رهبری و آیین نامـه های اجرایی آن را "زیر و رو" کردم اما درون این قوانین تاکید شده بود کـه پس از پایـان انتخابات، تعرفه ها حتما "امحا" شوند. هیچ استثنایی هم وجود نداشت. شما از کدام قانون سخن مـی گویید؟<br /><br />از سویی دیگر خبرگزاری دولتی ایرنا روز چهارشنبه 10 تیر درون گفت و گو با فردی بـه نام "علی اکبر صفی پور" کـه او را بـه عنوان مدیر مرکز اسناد ملی فارس معرفی کرد، گزارش داد کـه این چهار صندوق بر اساس "ماده های 77 و 88 آیین نامـه اجرایی قانون انتخابات مجلس شورای اسلامـی و نیز تبصره های ذیل آن و ماده 62 آیین نامـه اجرایی قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری" درون کتابخانـه مرکزی شیراز نگه داری مـی شوند.<br /><br />این مواد از قانون چنین مـی گویند.<br /><br /><br />یکم - آیین نامـه اجرایی قانون انتخابات مجلس شورای اسلامـی:<br /><br />ماده 77- فرمانداران و بخشداران حوزه های فرعی اقلیت های دینی، بلافاصله بعد از وصول متن آگهی نتیجه انتخابات از فرمانداران مراكز حوزه های انتخابیـه اقلیت های دینی، بـه منظور اطلاع اقلیت دینی مربوط نسبت بـه انتشار آن درون مـهلت مقرر درون حوزه های فرعی شـهرستان یـا بخش اقدام خواهند نمود.<br /><br />ماده 88- فرمانداران و بخشداران مراكز حوزه های انتخابیـه موظفند بعد از وصول دستور وزارت كشور مبنی بر امحای تعرفه و برگ های رأی مصرف شده انتخابات مجلس شورای اسلامـی با حضور اعضای هیأت اجرایی و حتی الامكان هیأت نظارت مركز حوزه انتخابیـه نسبت بـه امحای تعرفه و برگ های رأی مصرف شده انتخابات سراسر حوزه انتخابیـه بـه نحو مقتضی اقدام و مراتب را صورت جلسه نمایند.<br /><br />تبصره- نظر بـه اینكه صندوق های رأی حوزه های فرعی انتخابات اقلیت های دینی درون محل حوزه فرعی نگهداری شده و به مركز حوزه انتخابیـه ارسال نمـی گردد، فرمانداران تهران و اصفهان بـه عنوان مراكز حوزه های انتخابیـه اقلیت های دینی موظفند بعد از وصول دستور وزارت كشور، مراتب را بـه حوزه های فرعی ذی ربط ابلاغ نمایند که تا حوزه های فرعی رأساً درون این خصوص اقدام و دو نسخه از صورت جلسه مربوط را بـه مركز حوزه انتخابیـه ارسال نمایند. یك نسخه از این صورت جلسه همراه با یك نسخه از صورت جلسه مربوط بـه مركز حوزه انتخابیـه توسط فرمانداران تهران و اصفهان بـه ستاد انتخابات كشور ارسال خواهد شد.<br /><br /><br />دوم- آیین نامـه اجرایی قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری:<br /><br />ماده 62- ستاد انتخابات كشور بعد از وصول نظریـه شورای نگهبان مبنی بر خاتمـه انتخابات هر استان دستور امحاء تعرفه و اوراق رأی را صادر خواهد نمود. نظر شورای نگهبان بـه وسیله هیأت نظارت مركزی بـه ستاد انتخابات كشور ابلاغ مـی گردد.<br /><br />جناب آقای فرماندار، ماده 77 کـه اصلا ارتباطی بـه موضوع ندارد. ماده 88 آیین نامـه اجرایی انتخابات مجلس شورای اسلامـی و تبصره آن و همچنین ماده 62 آیین نامـه اجرایی انتخابات مجلس خبرگان تاکید مـی کنند کـه تعرفه ها حتما امحا(نابود) شوند. استثنایی هم قائل نشده است. یعنی بر اساس قانون نمـی توان تعرفه هایی را بـه عنوان یـادگار تاریخی یـا اسناد ملی نگه داری کرد.<br /><br />آقای عزیزی، شما درون مصاحبه ای کـه روز چهارشنبه 10 تیر با خبرگزاری دولتی ایرنا داشتید، تاکید کردید کـه بر اساس قانون، صندوق ها درون کتابخانـه مرکزی شیراز نگه داری مـی شوند. روز شنبه 20 تیر درون جلسه شورای اداری شیراز نیز گفتید کـه این صندوق ها بر اساس قانون آنجا هستند اما همان گونـه کـه گفتم چنین قانونی وجود ندارد شاید بـه همـین دلیل هست که "غلام عباس زارعی"، مدیرکل سیـاسی استانداری فارس روز چهارشنبه 10 تیر بـه خبرگزاری مـهر گفت کـه این صندوق ها بر اساس "هماهنگی و توافقات صورت گرفته" درون اختیـار مرکز اسناد درون شیراز قرار گرفته است.<br /><br />"قانون یـا توافق؟" کدام یک مستندی به منظور نگه داری چهار صندوق درون کتابخانـه مرکزی شیراز هستند؟ شما از قانون سخن مـی گویید و مسئول دیگر از توافق. قانون درون این باره روشن هست اما آقای زارعی از توافق سخن گفته است. اما من مـی پرسم آیـا بر خلاف قانون هم مـی توان توافق کرد. دلیل این تناقض گویی ها چیست؟<br /><br />آقای فرماندار، من تنـها بـه عنوان یک روزنامـه نگار پرسش هایم را مطرح کرده ام. از شما هم خواهش مـی کنم کـه به جای پاسخگویی مرا متهم نکنید. این نامـه را هم به منظور پاسخ گرفتن نوشته ام نـه به منظور آنچه کـه ممکن هست "جوسازی" بنامـید، همچنان کـه تاکنون چنین گفته اید.<br /><br /><br /><br />منبع:<br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://nasabonline.blogspot.com/" target="_blank">http://nasabonline. blogspot. com</a><br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/author/name/-8a4c6429d8.html">محمدرضا نسب عبداللهی ‏</a></div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-64269849491231249922009-08-04T01:57:00.000+04:302009-08-04T02:02:25.780+04:30

روشنفكر بومـی یعنی روشنفكر سازشكار

<div align="justify">یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۸<br /><br /><strong>روشنفكر بومـی یعنی روشنفكر سازشكار</strong><br /><br /><br />در مقام یك زن روشنفكر ایرانی بـه گفت‌وگو با ما درون باب زنان و روشنفكری درون ایران پرداخت. او ماجرا را از مشروطه مورد واكاوی قرار داد و تا نگاه روشنفكران دینی بـه زنان پیش آمد. صادقی معتقد هست كه از برخی جهات نگاه بـه زنان درون صدر مشروطه، پیشروتر از اكنون بوده است. صادقی معتقد هست كه بسیـاری از مردان روشنفكر، درون خانـه بـه بازتولید همان صورت‌های سنتی كه درون جامعه با آن مبارزه مـی‌كنند مـی‌پردازند. گفت ‌و گو با او خواندنی‌تر از آن هست كه بتوان از كنارش گذشت.<br /><br /><br /><br /><strong>تعبیرتان از روشنفکری چیست؟ فکر مـی‌کنید روشنفکری درون ایران با چه مشکلاتی مواجه است؟<br /></strong><br /><br />تعاریف متعددی از روشنفکری وجود دارد. براساس رایج ترین آنـها روشنفکری مفهومـی مابعد روشنگری هست که بـه بعد انقلاب فرانسه و مشخصا بـه قضیـه دریفوس، افسری یـهودی کـه به خیـانت متهم شد‌ و دفاع امـیل زولا از او باز مـی‌گردد. ظهور این پدیده بـه طور مشخص عبارت بود از ظهور فرد یـا افرادی (غالبا مردان) کـه مـی‌توانستند با سخن و نوشته یعنی کلام با استبداد دینی و سیـاسی بستیزند. همـین مساله درون مورد ایران هم صدق مـی‌کند. البته این را بگویم کـه اصطلاح روشنفکر درون ایران کـه پیشترها با عنوان "منور الفکر" از آن یـاد مـی‌شد، خیلی تعبیر درستی نیست. این اصطلاح بیشتر بر آن دلالت دارد کـه بعضی آدمـها فکرشان روشن هست و درون مقابل لابد اکثریت مردم قرار دارند کـه تاریک‌فکرند کـه به نظر من منظور از این واژه را مراد نمـی‌کند. درون واقع این اصطلاح هم مثل خیلی الفاظ دیگر درون ایران واجد نوعی بار معنایی ویژه هست که با فرهنگ بومـی و عناصر آن درون هم تنیده شده و بر اساس همان معیـارها ترجمـه شده است.<br /><br />به هر حال فرض بر این هست که روشنفکری هست که مـی‌تواند از چارچوب کلیشـه‌ها و قراردادهای رایج و متعارف فراتر برود و کل پدیده‌ها یـا هنجارهای اجتماعی، سیـاسی و فرهنگی رایج را با دید انتقادی نگاه کند و به ویژه نسبت بـه تعصبات مذهبی، خرافات و نیز استبداد سیـاسی حساسیت داشته باشد. شاید بشود گفت آدمـی هست که پیمان ثابتی با حکومت، مناسبات اجتماعی و فرهنگی و مذهبی رایج ندارد، او بیشتر با یک آرمان اخلاقی پیمان بسته و قادر هست نسبت بـه مناسبات قدرت درون همـه وجوه آن بـه دید انتقادی و نـه حل شونده و پذیرنده و طبیعی بنگرد. وقتی مـی‌گوییم مناسبات قدرت، از حوزه‌های سیـاسی آغاز مـی‌شود و به حوزه شخصی هم تسری مـی‌یـابد، بـه نظر من درون کنار این قابلیت‌ها طبق تعریف او حتما بتواند خودش را هم نقد کند و این یعنی خود و گذشته‌اش را هم درون بوته نقد قرار دهد و بتواند خودش را نیز درون بستر همـین مناسبات قرار دهد و نقادانـه خود را بنگرد.<br /><br /><br /><br /><strong>اندیشیدن بـه مسائل زنان چه بخش از تاریخ اندیشـه روشنفکری ایران را بـه خود اختصاص داده است؟</strong><br /><br />فکر مـی‌کنم اگر بخواهیم درباره زنان صحبت کنیم، ناچاریم کمـی درباره روشنفکری ایرانی حرف بزنیم. روشنفکری ایرانی هم مثل بسیـاری از پدیده‌های جدید با مدرنیته غربی و به ویژه انقلاب فرانسه درون هم تنیده هست که بـه نظر مـی‌آید درون همـه جای دنیـا همـین است. البته این موضوع باعث انتقادهایی هم شده کـه بر اساس آنـها عنوان مـی‌شود کـه روشنفکران ایرانی مناسبات اجتماعی درون جامعه ایران را بـه خوبی نمـی‌شناسند و الگوها را از غرب مـی‌گیرند و درصددند آنـها را بـه زمـینـه داخلی پیوند دهند. بـه نظر مـی‌رسد این انتقاد درون بطن خود کارکردی سیـاسی دارد، زیرا با انتساب روشنفکری بـه غرب مـی‌خواهد کل هر نوع نقد سیـاسی و اجتماعی را لوث کند و کنار بگذارد. اینکه روشنفکری پدیده‌ای غربی باشد، ایرادی بـه آن نیست، چون بسیـاری از پدیده‌هایی کـه ما امروز از آنـها استفاده مـی‌کنیم و در زندگی ما جریـان دارند، از غرب ریشـه مـی‌گیرند. این ایراد بیشتر از سوی حکومت‌های استبدادی و متعصبین مذهبی وارد شده که تا مانع از گسترش انتقاد اجتماعی بشوند. مـی‌شود این ایراد را وارد کرد کـه چرا روشنفکران ایران که تا این حد وامدار الگوهای غربی به منظور توضیح و نقد جامعه خود اند کـه در جای خود مـی‌تواند وارد باشد‌ اما نمـی‌توان از آن نتیجه گرفت کـه روشنفکران به منظور ارائه راه حل درون مورد معضلات اجتماعی و سیـاسی و فرهنگی حتما دچار نسبی گرایی بشوند و به تعبیر مصطلح "بومـی" عمل کنند. بومـی و غیر بومـی نداریم. درون همـه جای دنیـا صاحبان قدرت سیـاسی و فکری بـه شکل و شیوه‌های یکسان عمل مـی‌کنند و بنابراین هر نقدی هم درون برابر آنـها هم ویژگی جهانی و عام دارد. اندیشیدن و نقد پدیده آب و هوایی نیست کـه بتواند بومـی و زمـینـه‌ای باشد.<br /><br /><br /><br /><strong>یعنی بومـی شدن اندیشـه و طرح این بحث نوعی مانع به منظور جریـان روشنفكری ما بـه شمار مـی‌آید؟<br /></strong><br />فكر مـی‌كنم همـینطور است. متأسفانـه این بومـی شدن درون ایران درون بسیـاری موارد آفت هست و خود مانعی درون برابر تفکر و نقد اجتماعی. درون واقع بومـی‌شدن و نسبی گرایی را درون بسیـاری موارد حکومت‌ها با همکاری خود روشنفکران باب د کـه عوارض مخربش را هم بارها دیده‌ایم. بـه دلیل همـین بومـی گرایی و نسبی‌گرایی درون اصل بـه معنای سازشکاری هست و به‌نظر من بـه همـین دلیل ما درون ایران درون بیشتر موارد یک سنت ناقص فکری یـا «نیمـه روشنفکری» داشته‌ایم. بـه همـین دلیل روشنفکران ما پای نقد جدی سیـاسی و فرهنگی کـه مـی‌رسد خیلی اوقات پایشان سست مـی‌شود، یـا هدف را اشتباه مـی‌گیرند‌ یـا درون بدترین حال آدم‌ها را گمراه مـی‌کنند. بـه نظر من نمونـه بارزش جلال آل‌احمد است. او با استبداد و نظام سلطنتی پهلوی سر ستیز داشت‌ اما بـه جای نقد درست، ناگهان از اینجا سر درون آورد کـه همـه مشکل درون غرب و تکنولوژی غربی و مدرنیته است.<br /><br /><br />از این نمونـه‌ها زیـاد داریم کـه روشنفکران ناگهان سر از ناکجا آباد درون آورده‌اند و به جای اینکه هر چیزی را درون جای خودش قرار دهند و نقد کنند، خود و دیگران را سرگردان کرده‌اند و به بیراهه کشانده‌اند. این پدیده درون ایران خیلی رایج است. درون واقع درون بسیـاری موارد بـه جای اینکه بـه آنچه انگشت اشاره مـی‌کند، بنگریم، بـه خود انگشت مـی‌نگریم. شاید یکی از علت‌هایش این باشد کـه هم با خودمان و هم با دیگران تعارف داریم و روراست نیستیم. بـه هر حال خواندن شرح آرا و احوال روشنفکران ایرانی به منظور من پر از سرخوردگی بوده هست و کمتر جذابیت داشته. البته درون این مـیان استثناهایی هم وجود داشته‌اند. مثلا فتحعلی آخوند‌زاده از نظر من واقعا یک استثنا هست که نظیر او را کمتر مـی‌توان پیدا کرد. طنز قضیـه اینجاست کـه آثار او حتی امروز هم بعد از گذشت حدود صد و پنجاه سال هنوز هم اجازه چاپ ندارند.<br /><br />سوای این نقص، یکی دیگر از ویژگی‌ها و نواقص روشنفکران ایرانی باز هم بـه صورت کلی این هست که کمتر از قدرت نقادی خود برخوردارند و شاید بهتر باشد بگویم از این توانایی بی بهره اند. پیشتر اشاره کردم کـه روشنفکری هست که نـه تنـها بتواند بـه پیرامون خود بلکه بـه خود نیز بـه صورت انتقادی بنگرد، که تا جایی کـه من دیده‌ام و خوانده‌ام، بسیـاری از روشنفکران ایرانی قادر نیستند خود را مورد پرسش و انتقاد قرار دهند، بر عهمـیشـه رویکرد متفرعنانـه‌ای نسبت بـه خود دارند کـه مـهمترین پیـامد آن بوده کـه از تحول فکری گریزانند و چسبندگی عجیبی دارند بـه اینکه همـیشـه درون قالب‌های کلیشـه‌ای یکسان باقی بمانند و به دیگران بگویند ما از اول همـینطور فکر مـی‌کرده ایم و همـیشـه همـینطور بوده ایم. بـه نظر من این مساله سوای ناتوانی فکری ریشـه درون همان روراست نبودن دارد. با اینکه بحث ما درون مورد نگاه روشنفکران بـه زنان نیست، بـه صورت گذرا اشاره مـی‌کنم کـه در اصل همـین دو ویژگی و نقیصه باعث مـی‌شود کـه به استثنای معدودی از روشنفکران، بسیـاری از آنـها نـه تنـها نسبت بـه حوزه خصوصی و مناسبات شخصی خود نگاه نقادانـه‌ای ندارند، بلکه قادر نیستند خود را نیز از این منظر بنگرند و مورد نقادی قرار دهند و به یک معنا روپوش مدرن دارند، ولی عمـیقا سنتی‌اند. مثالی مـی‌ کـه البته منحصر بـه ایران نیست و در غرب هم رایج است.<br /><br /><br />بارها دیده‌اید کـه نویسنده‌ای کتابی مـی‌نویسد و آن را بـه همسرش تقدیم مـی‌کند، یـا درون آن از اینکه همسرش بچه‌ها را نگه داشته و غذا پخته یـا برایش تایپ کرده تشکر مـی‌کند. درون بسیـاری اوقات همسر و جنس مؤنث به منظور مرد روشنفکر نقش خدمتکار را ایفا مـی‌کنند؛ البته بـه شیوه‌ای مؤدبانـه. این را مـی‌توان درون زندگی بسیـاری از روشنفکران ایرانی دید، هرچند استثناهایی هم وجود دارد اما درون غالب موارد رفتار روشنفکران ایرانی با همسر یـا جنس مؤنث درون حکم رفتار با کنیز است. درون واقع بسیـاری از روشنفکران ایرانی نقشی دوگانـه را ایفا مـی‌کنند؛ از یکسو یک منتقد اجتماعی و سیـاسی‌اند اما وقتی بـه منزل و حریم خصوصی وارد مـی‌شوند، یک پدرسالار درجه اول و مرد سنتی‌اند کـه به بازتولید همان مناسباتی مـی‌پردازند کـه خود درون فضای عمومـی منتقد آنـها بوده‌اند. باز جای خوشبختی هست که بـه نظر مـی‌رسد درون نسل‌های جدید، این رویکردها دارند زیر سوال مـی‌روند.<br /><br /><br /><br /><strong>مـی بینیم کـه حتی درون مشروطه بـه عنوان عصر روشنگری ایران زنان حضور خیـابانی دارند و حتی درون مقایسه با غرب حضور پررنگی دارند، چرا این ماجرا درون ادامـه رو بـه افول مـی‌گذارد؟<br /></strong><br />به نظر من اینکه بگوییم درون کل بـه مساله زنان نپرداخته‌اند، درست نیست. روشنفکران مرد ایرانی بـه مساله زنان پرداخته‌اند اما با فراز و نشیب. اما هر چه از گفتار روشنفکری اولیـه بـه امروز نزدیک مـی‌شویم، افول و تنزل بحث‌ها و نسخه‌هایی کـه برای زن ایرانی مـی‌پیچند، آشکار تر مـی‌شود. پیش از اینکه وارد این بحث بشوم، ذکر این نکته را خیلی مـهم مـی‌دانم کـه در ایران و سایر جوامعی کـه در آنـها سنت و مذهب بـه مدت طولانی بر اذهان غلبه داشته‌اند، بحث زنان خود بـه خود بـه کانون گفتارهای رهایی بخش و در رأس آنـها مدرنیته قرار مـی‌گیرد و در واقع هسته منازعات مربوط بـه سنت و تجدد را شکل مـی‌دهد. بـه عبارت دیگر بـه نظر من اگر بخواهیم درون این جوامع همـه منازعات مربوط بـه سنت و مدرنیته را کنار بزنیم و آنـها را خلاصه کنیم کل آن را مـی‌شود درون منازعه بر سر نقش زن درون خانواده و اجتماع و سیـاست مشاهده کرد. درون این جوامع دعوای مـیان آنچه سنت درون مقابل مدرنیته خوانده مـی‌شود، درون واقع چیزی نیست مگر دعوای مـیان دو طرز فکر و نگرش و دو دسته هنجار درون مورد زنان؛ از یکسو طرز فکرسنتی کـه زن را مایملک مرد مـی‌داند و معتقد هست که زن حتما مادری و همسری کند و مطیع باشد و در نتیجه نصف آدم هست و از سوی دیگر دیدگاه مدرن کـه معتقد هست زن بـه لحاظ انسانی با مرد برابر هست و بنابراین برخوردار از همـه حقوق انسانی و شـهروندی‌ای هست که مردان حتما از آن برخوردار باشند.<br /><br />پرداختن بـه مساله زنان درون متون روشنفکری قرن 19 و اوایل مشروطه بـه مراتب جدی تر و بر بنیـان‌های مدرنیته استوار است. مثلا درون کارهای فتحعلی آخوندزاده و مـیرزا آقا خان کرمانی بحث زنان و آزادی آنـها البته با قید و بندهای بسیـار مطرح بوده است. درون روشنفکری مشروطه و حتی پیش از آن مساله زنان، مساله حجاب و حضور زنان درون عرصه عمومـی بـه بحث اصلی درون مدرنیته بدل شد کـه نمونـه‌هایش درون آثار آخوندزاده، بـه ویژه درون مکتوبات کمال‌الدوله و در نمایشنامـه‌هایش بـه خوبی مشـهود است، ولی هر چه از مشروطه فاصله مـی‌گیریم و به عصر رضا خان مـی‌رسیم نحوه طرح آن درون ادبیـات روشنفکری و نسخه‌هایی هم کـه تجویز مـی‌شود، بیشتر افت مـی‌کند. بنابراین نگاه بـه زن نیز درون ادبیـات روشنفکری ایران مدرن دچار افت و خیز است. بـه نظر من متون اولیـه از رگه‌های بـه مراتب سالم‌تری برخوردارند و هر چه بـه زمان خودمان نزدیک‌تر مـی‌شویم، نـه تنـها آشفتگی بیشتر مـی‌شود، بلکه این ادبیـات بیمارگون تر مـی‌شود. درون حال حاضر هم کـه ادبیـات بیمارگون درون مورد زنان کالایی هست که بـه وفور یـافت مـی‌شود.<br /><br />به نظر من علت این افت فاحش درون دوره پهلوی شکل‌گیری گفتار ناسیونالیستی هست که هدفش درون درجه نخست توجیـه زیربنایی برقرار دولت- ملت هست اما درون این گفتار ناسیونالیستی زنان بـه ناموس وطن، مادر و خلاصهی کـه باید فرمانبردارانـه و شرمگنانـه درون خدمت اجتماع، سیـاست و خانواده باشد، تقلیل پیدا مـی‌کند. درون واقع خلاف متون فکری و نقد اجتماعی پیش از این دوره کـه با استوار بودن بر مدرنیته سیـاسی و اجتماعی مـی‌بینیم، بازتعریفی رهایی بخش از نقش زن ارائه مـی‌شود، درون دوره پهلوی با گفتار مدرنیزاسیون مواجهیم کـه در آن گفتار رهایی بخشی جای خود را بـه گفتار قیمومت و سرپرستی بر اتباع، بـه ویژه بر زنان مـی‌دهد و نقش او بـه مادر-همسر تقلیل مـی‌یـابد. جالب هست که روشنفکری ایرانی درون این مورد دقیقا عراهی را کـه غرب پیموده مـی‌پیماید. درون آنجا روشنفکران زن ظرفیت‌های رهایی بخش مدرنیته را بـه زنان تعمـیم مـی‌دهند، اما درون اینجا آن رگه‌ای هم کـه قبلا شکل گرفته بود، بـه دست فراموشی سپرده مـی‌شود و کار بـه اینجا مـی‌کشد کـه قضیـه بـه کلی حاشیـه‌ای مـی‌شود.<br /><br />در دوره پهلوی، روشنفکر ایرانی زن را درون حد مادر-همسر و بیشتر بـه عنوان مصالح به منظور ساختن نمای مدرن مورد استفاده قرار مـی‌دهد. درون رهیـافت‌های ناسیونالیستی هدف، احیـای "شکوه از دست رفته" هست که خود بسیـار محل بحث است، اما با فرض آن، همگان حتما مثل سرباز اطاعت کنند که تا هر چه زودتر بـه آنچه "لایق" ماست، بشود دست پیدا کرد. از این‌رو بحث زنان کاملا بـه موضوعی عَرَضی و دکوری بدل مـی‌شود. البته درون دوره پهلوی دوم تعداد قابل توجهی نویسنده و مترجم، نماینده مجلس، روزنامـه‌نگار و هنرمند زن داریم اما به‌طور کلی دیدگاه رهایی بخشی بـه رغم اینکه درون ظاهر وجود دارد اما بـه شدت رنگ مـی‌بازد و افت مـی‌کند. بعد از انقلاب هم کـه اسلامگرایی جایگزین ناسیونالیسم مـی‌شود، دیدگاهی کاملا جدید شکل مـی‌گیرد‌، از همان رگه‌های سالم پیشین درون مدرنیته اوایل هم درون آن نشانی نیست.<br /><br />سنت روشنفکری بعد از انقلاب بحث زنان را بـه کلی کنار گذاشت و اصلا از ورود بـه آن اکراه داشت. بـه نظر من درون این افول بیشتر از هر چیزی حتما نوعی خودباختگی تام و تمام درون برابر مدرنیته را جست‌وجو کرد کـه به رابطه پیچیده‌ای توأم با تنش با آن منجر شده است. این رابطه توام با عشق نفرت بـه ویژه درون ایران بعد از انقلاب عمدتا بـه دو شکل بروز کرده است: نخست طرد کامل غرب و بالطبع مدرنیته غربی کـه در واقع نـهایت منطقی آن عبارت بوده از ساختن و در واقع جعل نسخه‌های سنتی و خود سنت‌ و دیگری نسخه‌های سنتی را بـه قالب مدرن درون آوردن یـا همان پروژه بومـی‌سازی. این دومـی را بـه ویژه مـی‌شود درون بحث‌های نواندیشی دینی جست‌وجو کرد کـه در واقع هدفش مدرن گفتار‌های سنتی است. بـه نظر من هر دوی این پروژه‌ها درون جامعه ایران محکوم بـه شکستند و راه حل‌هایی کـه تجویز کرده‌اند، درون بسیـاری موارد کاملا موقتی بوده‌اند. درون نـهایت نـه تنـها نتوانسته‌اند معضلی را حل کنند، بلکه بر معضلات موجود افزوده اند. مـهم‌ترین اشکال آنـها این هست که بـه ویژه با تمرکز بر بحث زنان، هیچ حرفی به منظور گفتن ندارند، بگذریم از اینکه بر پیش‌فرض‌هایی مبتنی هستند کـه از اساس چالش‌بر‌انگیزند. یکی از این پیش فرض‌ها این هست که ما یعنی مسلمانان و ایرانی‌ها از اساس با غربی‌ها فرق داریم، انسان‌های دیگری هستیم و در نتیجه روش‌های ما نیز حتما متفاوت باشد. دیگری آن هست که مـی‌شود متجدد بود اما مدرنیته و همـه نتایج آن را کنار گذاشت و راه دیگری را پیدا کرد کـه با مال غربی‌ها فرق دارد.<br /><br />جالب این هست که درون اینجا تعارض شدیدی بین آنچه درون ایران مـی‌بینیم و سایر جوامع اسلامـی وجود دارد. به منظور مثال مـی‌بینیم کـه حتی درون نو‌اندیشی دینی درون کشورهای اسلامـی مـهم‌ترین بحث، بحث زنان است‌ درون حالی‌که درون ایران بعد از انقلاب، نواندیشی دینی نـه تنـها با اکراه تمام وارد این بحث مـی‌شود بلکه دیدگاه‌های بسیـار محافظه‌کارانـه‌ای دارد کـه حاکی از یک افول تام و تمام نسبت بـه سنت فکری دوره مشروطه و پیش از مشروطه هست و درون بسیـاری موارد حتی از جامعه و توده عادی مردم بسیـار عقب مانده و با آن فاصله دارد.<br /><br />اگر بخواهم جمع‌بندی کنم: روشنفکری ایرانی از بدو تاسیس آن تاکنون درون مساله زنان بـه عنوان بحثی کـه هسته مرکزی و محوری مناسبات مدرن و دعوای سنت و تجدد را درون جوامعی مثل ما تشکیل مـی‌داده‌ نـه تنـها رفته رفته دیگر هیچ حرفی به منظور گفتن ندارد‌ بلکه آنچه تولید کرده حتی درون قیـاس با آنچه درون سایر جوامع اسلامـی تولید شده، بسیـار نازل هست و بیشتر حاکی از نوعی سردرگمـی و آشفتگی است. این مساله همچنانکه گفتم بـه همان نقص کلی بر مـی‌گردد کـه عرض کردم و با نوعی ساده سازی مـی‌شود اینطور بیـانش کرد: بـه جای درون نظر گرفتن اصل مساله و مواجهه و رو درون رو شدن با خود و پرداختن بـه آن بـه روش‌های سالم، پیچ و تاب خوردن، ناکجا آباد را نشانـه رفتن و سردرگمـی و آشفتگی خود و دیگران.<br /><br /><br /><br /><strong>نگاهتان بـه موضوع روشنفکری زنان چگونـه است؟ چه ساختار‌ها و موانعی پیش روی رشد زنان درون حوزه اندیشـه صف‌آرایی کرده‌اند؟</strong><br /><br />به نظر من درون این موضوع سوای آن مسائلی کـه پیش‌تر مطرح کردم و در واقع بـه نوعی عدم تمایل بـه مواجهه با خود باز مـی‌گردد، به منظور زنان مسائل دیگری هم وجود دارند. اصولا ما جامعه‌ای خانواده محور و خانواده پرست هستیم کـه در آن فرد و آدم مجرد بـه رسمـیت شناخته نمـی‌شود. این موضوع و پسر نمـی‌شناسد. مـی‌بینید کـه با وجود تعداد رو بـه رشد مجردها، تقریبا همگی آنـها به منظور اجاره خانـه، یـا سر کار رفتن مشکل دارند. مـی‌بینید کـه این روزها به منظور مشاغل دولتی شرط تاهل پر رنگ‌تر هم شده است. درون واقع فرد مجرد چندان از سوی جامعه بـه رسمـیت شناخته نمـی‌شود و نصف انسان است. البته این موضوع به منظور زنان با محدودیت‌های بیشتری مواجه است، چون جامعه با آنـها درون حکم ناموس برخورد مـی‌کند. البته بـه این معنا نیست کـه مردان مجرد مشکل ندارند. درون واقع هر دو گروه با مشکلات عدیده مواجه‌اند اما هژمونی اجتماعی و فرهنگی بر زنان بیشتر اعمال مـی‌شود. مثالی مـی‌. اگر شما یک مرد مجرد و پولدار باشید‌ با موانع کمتری مواجه خواهید بود؛ که تا زمانی کـه یک زن پولدار باشید. همـین مساله درون مورد زنان و مردان فقیر هم صادق است: یعنی زن بی‌پول مجرد با موانع جدی‌تری مواجه هست تا مرد بی‌پول مجرد. شاید بگویید کـه مردان مجرد مثلا به منظور اجاره خانـه از زنان مجرد محدودیت بیشتری دارند، قبول دارم‌اما نمـی‌شود فقط بر اساس همـین یک مورد نتیجه‌گیری کرد: ممکن هست برای زن مجرد اجاره خانـه راحت‌تر باشد‌ اما با محدودیت‌های بـه مراتب بیشتری به منظور مثال درون مراودات خود با دیگران مواجه هست که به منظور مردان خیلی وقت‌ها وجود ندار‌د یـا کمرنگ‌تر است.<br /><br />به نظر من این خانواده‌گرایی درون جامعه ایرانی و تجرد گریزی و فرد‌ستیزی زندگی زنان را با دشواری مواجه مـی‌كند کـه یکی از پیـامدهای آن همـین عدم رشد فردی و فکری آنـها درون قیـاس با مردان است. وقتی ویرجینیـا ولف اتاقی از آن خود را مـی‌نویسد بـه همـین ماجرا اشاره مـی‌کند؛ یعنی که تا زمانی کـه زنان از فردیت و استقلال یعنی استقلال مالی، شخصیتی و فکری برخودار نباشند، نویسندگی منتفی است.<br /><br /><br /><br /><strong>چرا زنان به منظور یـافتن فضایی به منظور تولید اندیشـه همـیشـه با محدودیت‌هایی مواجه‌اند؟<br /></strong><br />وقتی مـی‌گویم خانواده‌گرایی یعنی علاوه بر رواج و غلبه جمع‌گرایی، خانواده ایرانی از انتظار دارد کـه فداکاری کند، از او انتظار دارد کـه موجودی جمعی و در خدمت دیگران باشد، زنان بـه ندرت از فردیت برخوردارند و در بسیـاری موارد از نظر مالی هم مستقل نیستند. حتی جامعه استقلال فکری را هم به منظور زن بـه رسمـیت نمـی‌شناسد و در نتیجه تمایل دارد کـه آنـها را بـه لحاظ فکری و شخصیتی هم زیردست و وابسته بار بیـاورد. من نمـی‌دانم چند درصد از زنان ما واقعا صاحب اتاقی از آن خودشان هستند‌ اما تصورم این هست که با وجود این همـه پیشرفت‌ها، همچنان تعدادشان اندک هست و اگر هم اتاقی از آن خود دارند‌ اما شخصیت و افکار مستقلی ندارند. بنابراین ساختار خانواده نـه تنـها فرد اعم از زن و مرد را بـه رسمـیت نمـی‌شناسد بلکه مناسبات و ارزش‌ها و هنجارهایی را بـه ویژه بـه زنان تحمـیل مـی‌کند کـه مانع از این مـی‌شود کـه استقلال فکری و شخصیتی داشته باشند و بتوانند بر توانایی‌های فکری خود بیفزایند. درون این نوع تربیت، زن نیمـه انسانی هست که دائما حتما حوائج دیگران را برآورده کند و نیـازهای خودش را زیر پا بگذارد. بـه همـین دلیل زنان هم این هنجارها را درونی مـی‌کنند.<br /><br />حتی معماری خانـه‌های ایرانی هم بـه این مساله دامن مـی‌زند. به منظور مثال پدیده آشپزخانـه‌های اوپن (Open) را درون نظر بگیرید کـه در واقع سبکی آمریکایی متعلق بـه دهه‌های 60 و 70 هست و مانع از این مـی‌شود کـه زنان حتی درون آشپزخانـه هم به منظور خودشان خلوت داشته باشند. درون این سبک فاصله‌ای مـیان آشپزخانـه و بقیـه منزل وجود ندارد و زن خانـه‌دار حتما مدام درون خدمت افراد خانواده و امور همگانی منزل باشد.<br /><br />پرداختن بـه مساله زنان درون متون روشنفکری قرن 19 و اوایل مشروطه بـه مراتب جدی‌تر و بر بنیـان‌های مدرنیته استوار است. ولی هرچه از مشروطه فاصله مـی‌گیریم و به عصر رضا خان مـی‌رسیم نحوه طرح آن درون ادبیـات روشنفکری و نسخه‌هایی هم کـه تجویز مـی‌شود، بیشتر افت مـی‌کند. بـه نظر من متون اولیـه از رگه‌های بـه مراتب سالم‌تری برخوردارند و هر چه بـه زمان خودمان نزدیک‌تر مـی‌شویم، نـه تنـها آشفتگی بیشتر مـی‌شود، بلکه این ادبیـات بیمارگون تر مـی‌شود.<br /><br /><br /><br />مصاحبه: آمنـه شیرافكن ـ مریم شبانی<br />منبع: اعتمادملی، سوم تیر<br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://roozna/" target="_blank"><span style="font-size:78%;">roozna</span></a><span style="font-size:78%;">. com/2009/7/25/EtemaadMelli/976/Page/13/Index.htm<br /></span><br /><br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/author/name/-3c3f87d21f.html">فاطمـه صادقی</a></div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-38325743162519654612009-08-04T01:51:00.000+04:302009-08-04T01:52:49.672+04:30

محاکمـه فله‌ای رهبران ناراضیـان

<a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://2.bp.blogspot.com/_zIYBDJJvBR8/SndVJC18VeI/AAAAAAAAADA/UaNdKnHTwZA/s1600-h/%D9%85%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85%D9%87+%D9%81%D9%84%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C+%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D8%A7%D9%86.jpg"><img style="MARGIN: 0px 10px 10px 0px; WIDTH: 150px; FLOAT: left; HEIGHT: 94px; CURSOR: hand" border="0" alt="حنای طراحی و سوزشش محل طراحی آزادی اندیشـه ۵ - dl660k5.blogspot.com mimplus.ir" src="http://2.bp.blogspot.com/_zIYBDJJvBR8/SndVJC18VeI/AAAAAAAAADA/UaNdKnHTwZA/s400/%D9%85%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85%D9%87+%D9%81%D9%84%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C+%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D8%A7%D9%86.jpg" /></a><br /><div align="justify">دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۸<br /><br />نگاه گاردین بـه جدال قدرت درون ایران<br /><br /><strong>محاکمـه فله‌ای رهبران ناراضیـان</strong><br /><br /><br />جیسون برعید کمالی دهقان<br /><br /><br />بیش از 100 سیـاستمدار و فعال سیـاسی مخالف دولت ایران متهم بـه دست داشتن درون خشونت‌های بعد از انتخابات مناقشـه‌آمـیز خرداد ماه، روز گذشته درون اولین روز محاکمـه فله‌ای فعالان مخالف درون دادگاه ظاهر شدند.<br /><br />این دادگاه اولین مورد از سری جلساتی هست که انتظار مـی‌رود رژیم تندرو حاکم امـیدوار هست از طریق آن قدرت خود را تقویت کند و تلاش‌های دیگر به منظور اعتراض درون مقابل پیروزی نامزد محافظه‌کار و بر سر کار محمود احمدی‌نژاد را خنثی کند.<br /><br />پس از انتخابات صدها هزار ایرانی درون اعتراضات خیـابانی شرکت د و نتایج منتشره مبنی بر پیروزی احمدی‌نژاد را تقبیح د. سی نفر جان خود را از دست دادند و صدها تظاهرکننده کـه ادعا کرده‌اند تقلب گسترده مانع از پیروزی رهبر آنـها مـیرحسین شده هست دستگیر شدند. این امر موجب بروز نگرانی از سوی جامعه بین‌المللی بخاطر نقض آشکار حقوق بشر شد.<br /><br />در حرکت دیگری کـه مـی‌تواند ناآرامـی را تشدید کند، روز گذشته گزارش شد کـه سه شـهروند آمریکایی بـه دنبال عبور از مرز ایران و عراق دستگیر شدند. باوجودیکه تلویزیون ایران این سه نفر را افراد نظامـی معرفی کرده است، مقامات شـهر سلیمانیـه درون شمال عراق گفتند کـه آنـها توریست بوده‌اند و در نزدیکی مرز حرکت مـی‌د. که تا کنون اظهارنظر رسمـی از سوی دولت آمریکا صورت نگرفته است. دولت ایران بـه کرات گفته هست ناآرامـی‌های داخل ایران نتیجه «دخالت خارجی» است.<br /><br />در جریـان جلسه دادگاه دیروز، دادستان کیفر خواست را خواند و عنوان کرد کـه متهمـین بـه نقشـه کشیدن به منظور «انقلاب مخملین» توسط احزاب اصلاح‌طلب به منظور براندازی جمـهوری اسلامـی، مشابه با شورش‌های مسالمت‌آمـیزی کـه به حاکمـیت کمونیست ها درون اروپای شرقی پایـان داد، اعتراف کرده‌اند.<br /><br />وکلای دولتی گفته‌اند کـه سه حزب بزرگ مخالف از سازمان‌های غیردولتی پول دریـافت کرده‌اند اما وب‌سایت هرگونـه کمک خارجی یـا ارتباط خارجی را انکار کرده است.<br /><br />در مـیان متهمان فعالان برجسته اصلاح‌طلب مخالف قرار داشتند، از جمله معاون رئیس‌جمـهور پیشین، محمدعلی ابطحی و محسن مـیردامادی، رئیس بزرگترین حزب اصلاح‌طلب، جبهه مشارکت اسلامـی.<br /><br />یک وب‌سایت مخالف این دادگاه را نمایشی خواند و ادعا کرد کـه متهمان بـه وکیل دسترسی نداشته‌اند. دوستان متهمان گفتند کـه آنـها از تصاویر دادگاه کـه ابطحی را با ظاهری نحیف درون یونیفورم زندان بـه همراه بیش از صد متهم دستبندزده نشان داده است، شوکه شده‌اند. محمدرضا تابش وکیل اصلاح‌طلب بـه نقل از همسر ابطحی گفته هست که معاون اول پیشین 18 کیلوگرم درون عرض 43 روز بازداشت لاغر شده است. بسیـاری گفته‌اند مظنون هستند کـه این اعترافات جعلی و تحت فشار گرفته شده باشد.<br /><br />یک دوست مـی‌گوید: "اگر بـه وضعیت فیزیکی ابطحی نگاه کنید... واضح هست که شکنجه شده و با او بدرفتاری شده است. من مدت زیـادی هست که ابطحی را مـی‌شناسم، مـی‌دانم چطور از کلمات استفاده مـی‌کند و آنـها را درون جمله سر هم مـی‌کند؛ اینـهایی کـه امروز شنیدم کلمات او نیستند."<br /><br />اعلام جرم روز گذشته انگلیس را محرک ناآرامـی‌ها معرفی کرد و ابراز داشت کـه آنـها ارتباطات‌هایی را با تظاهرکنندگان و یک "جاسوس انگلیسی" داشته‌اند.<br /><br />اعتراضات بعد از انتخابات بزرگترین چالش رژیم بـه رهبری روحانیت از انقلاب 1357 بوده هست و شکاف عمـیقی را درون ایران ایجاد کرده است.<br /><br />پونـه، یک دانشجوی 24 ساله دانشگاه تهران مـی‌گوید: "دادگاه امروز نشان داد کـه ما که تا چه اندازه درون نشان خشم و اختلاف موفق بوده‌ایم. اگر آنقدر از ما خشمگین نبودند، این دادگاه را اصلا برگزار نمـی‌د. اما معترضان نشان دادند... بـه راحتی عقب نمـی‌نشینند." هفته گذشته هزاران نفر به منظور یـادبود افراد کشته‌شده درون سرکوب بـه خیـابان‌ها ریختند. پلیس بـه شلیک گاز اشک‌آور پرداخت و معترضان را باتوم کتک زد اما با فریـاد نام ادامـه یـافت.<br /><br />معذالک یوسف محسنی 66 ساله گفت از احمدی‌نژاد حمایت کرده است. او روز گذشته درون تهران بـه آبزرور گفت: "حقوق بازنشستگی من از چهار سال پیش دوبرابر شده هست و من فکر مـی‌کنم مـیرحسین و افرادش نمـی‌خواهند او وضعیت اقتصادی ایران را بهبود بخشد. بـه نظر من تقلب نشده است. ممکن هست هواداران مختلفی داشته باشد اما احمدی‌نژاد بیشتر توسط ایرانی‌ها حمایت مـی‌شود."<br /><br />روز جمعه احمدی‌نژاد درون تلاش به منظور جلب حمایت رهبر ایران آیت‌الله علی خامنـه‌ای برآمد و عنوان کرد کـه خامنـه‌ای "برایش مثل پدر است".<br /><br />خامنـه‌ای امروز قرار هست رسما دور دوم ریـاست جمـهوری احمدی‌نژاد را تنفیذ کند. روز چهارشنبه قرار هست احمدی‌نژاد درون مقابل مجلس سوگند یـاد کند.<br /><br />روز گذشته تهران پرتنش اما آرام بود اما با این وجود تظاهرات جدیدی به منظور این هفته برنامـه‌ریزی شده است.<br /><br /><br /><br />منبع:<a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.guardian.co.uk/world/2009/aug/02/mass-trial-iranian-opposition-politicians" target="_blank"> گاردین</a>، 2 اوت </div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-24460716043939902492009-08-04T01:46:00.000+04:302009-08-04T01:50:20.099+04:30

زندان‌های مخوف ایران، جای ناراضیـان

<a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://1.bp.blogspot.com/_zIYBDJJvBR8/SndUctZNNVI/AAAAAAAAAC4/lqWgY1akokU/s1600-h/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C+%D9%85%D8%AE%D9%88%D9%81+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg"><img style="MARGIN: 0px 10px 10px 0px; WIDTH: 150px; FLOAT: left; HEIGHT: 151px; CURSOR: hand" border="0" alt="حنای طراحی و سوزشش محل طراحی آزادی اندیشـه ۵ - dl660k5.blogspot.com mimplus.ir" src="http://1.bp.blogspot.com/_zIYBDJJvBR8/SndUctZNNVI/AAAAAAAAAC4/lqWgY1akokU/s400/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C+%D9%85%D8%AE%D9%88%D9%81+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg" /></a>دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۸<br /><br />گزارش واشنگتن تایمز از اعتراض ها<br /><br /><strong>زندان‌های مخوف ایران، جای ناراضیـان</strong><br /><br /><br />یـاسون آتاناسیـادیس و باربارا اسلاوین<br /><br />.<br />یـاسون آتاناسیـادیس از 17 ژوئن که تا 5 ژوئیـه به منظور پوشش خبری انتخابات ریـاست جمـهوری درون زندان اوین تهران بود. از دوران شاه، زندان اوین بـه عنوان مکانی کـه زندانیـان سیـاسی را به منظور بازجویی‌های سخت و حتی اعدام بـه آنجا مـی‌برند، آوازه‌ای ترسناک درون ایران داشت.<br /><br />اما بـه نظر مـی‌رسد این مکان درون شمال تهران توسط بازداشتگاه‌های غیر رسمـی دیگر درون سراسر تهران و حومـه آن تحت الشعاع قرار گرفته است.<br /><br />هزاران ایرانی روز پنجشنبه به منظور یـادبود قربانیـان سرکوب بـه خیـابان‌ها آمدند و اخیرا بسیـاری از زندانیـانی کـه آزاد شده‌اند گفته‌اند کـه آنـها را داخل سوله‌های صنعتی، انبارها و کارخانـه‌های اسلحه‌سازی قدیم سپاه نگه داشته بودند. این مکان‌ها با شتاب بـه فضاهایی به منظور بازداشت شدگان درون تظاهرات خواهان دموکراسی تبدیل شده است.<br /><br />مقامات ایران تصدیق کرده‌اند کـه آزارهای وحشتناکی درون این مکان‌ها انجام گرفته و چهار نفر درون بازداشت کشته شده‌اند. درون مـیان آنـها پسر مشاور محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران و نامزد ریـاست جمـهوری بود کـه در کهریزک درون جنوب تهران کشته شد.<br /><br />رهبر ایران آیت‌الله علی خامنـه‌ای درون واکنش بـه انتقادهای تند از داخل و خارج ایران روز پنجشنبه دستور تعطیلی کهریزک را داد. دولت نیز 140 نفر را آزاد کرد.<br /><br />حنیف مزروعی روزنامـه‌نگار مستقر درون تهران درون مصاحبه با بخش فارسی بی‌بی‌سی گفت، زندانیـان بـه او گفته‌اند کـه به همراه 40 نفر درون کانتینرهایی کـه تهویـه هوا نداشته هست در کهریزک بوده‌ است. نگهبانانی کـه زندانیـان را درون روز 18 تیر، دهمـین سالگرد شورش‌های دانشجویـان 1378 بـه آنجا آورده بودند "آنـها را د، با آب پرفشار بـه آنـها شلیک د و آنـها را وحشیـانـه با کابل کتک زدند.»<br /><br />یکی دیگر از زندانیـان کـه درخواست کرد بـه دلایل امنیتی نامش فاش نشود بـه واشنگتن تایمز گفت نیروهای امنیتی «ما را با چشمـهای بسته بـه جایی بردند کـه فکر کردم استادیوم هست و درون آنجا ما را سه روز بـه سختی کتک زدند و تهدید بـه اعدام د. بـه ما گفتند چون رسما ثبت نشده‌ایم، وجود خارجی نداریم و مـی‌توانند ما را اعدام کنند."<br /><br />زندانیـان زن کـه از زندان‌های تهران بیرون آمده‌اند شکایت دارند کـه نگهبان‌های مرد آنـها را کتک زده‌اند، موهایشان را کشیده‌اند و مدام با آنـها تماس فیزیکی داشته‌اند کـه خلاف قوانین اسلامـی هست که مـی‌گوید زندانیـان حتما از نظر جدا باشند و نگهبانان همجنس به منظور آنـها گمارده شود. بنا بـه گزارش تایید نشده‌ای کـه در یک وب‌سایت اصلاح‌طلب بـه نام موج سبز آزادی منتشر شده، زندانیـان دیگر گزارش داده‌اند کـه آنـها را بـه کلانتری‌ها بودند و مجبورشان د کارهای تحقیرکننده‌ای مثل کاسه توالت را انجام دهند.<br /><br />هادی قائمـی سخنگوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر درون ایران گفت، درون گذشته کهریزک به منظور "بازپروری اخلاقی"انی بکار مـی‌شد کـه اعمالی غیراسلامـی انجام داده بودند. او گفت مشخص نیست کـه سه زندانی دیگر کجا کشته شده‌اند.<br /><br />آقای قائمـی گفت یک زندانی کـه اخیرا آزاد شده هست به او گفته کـه او را طی هشت روز بـه چهار مکان مختلف شده بودند کـه دوتای اولی "کاملا غیر رسمـی" بوده است.<br /><br />آقای قائمـی گفت: "وقتی بـه اوین شده بود احساس امنیت کرده بود." او از بردن نام این زندانی بخاطر حفاظت از وی درون مقابل تنبیـه مجدد خودداری کرد.<br /><br />آقای قائمـی گفت، رژیم سعی داشت سرکوب دهه شصت را کـه طی آن دولت تعداد زیـادی از هواداران مخالف را درون زندان اوین اعدام کرد تکرار کند اما مجبور شده عقب بنشیند و در مقابل خشم مردم حالت تعی بگیرد.<br /><br />آقای قائمـی گفت: "زمانـه و سن جمعیت حالا بسیـار متفاوت است" و اشاره کرد کـه جزئیـات بدرفتاری درون سراسر جهان پخش شده است.<br /><br />هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا روز چهارشنبه گفت کـه او از گزارش‌های آزار زندانیـان سیـاسی درون ایران "قلبش بـه درد آمده است". او گفت: "این به منظور (ایران)... ضروری هست که زندانیـان سیـاسی را آزاد کند و با آنـها بصورت مناسب و انسانی رفتار کند."<br /><br />این سرکوب همچنین موجب بروز خشم درون دستگاه سیـاسی ایران شده است.<br /><br />مـهدی یک روحانی و نامزد ریـاست جمـهوری درون نامـه‌ای بـه وزیر اخراج شده اطلاعات از او پرسیده است: گآیـا چیزی کـه امروز اتفاق مـی‌افتد.... با قوانین جاری اسلامـی درون کشور و قوانین و فرهنگ دموکراتیک همخوانی دارد؟... من مـی‌پرسم کـه آیـا «زندان» تعریف مشخصی درون جمـهوری اسلامـی ایران دارد یـا اینکه مـی‌توان مردم را روزها درون مساجد، مدارس و زیرزمـین‌های ادارات و وزارت‌خانـه‌ها بدون اطلاع خانواده‌هایشان و وکلای مع و حتی قوه قضائیـه نگه داشت؟"<br /><br />این نامـه درون شماره روز یکشنبه روزنامـه اعتماد ملی چاپ شده بود.<br /><br />مـهدی خلجی، کارشناس سیـاست ایران درون سیـاست خاور نزدیک موسسه واشنگتن گفت: "دلیل اصلی دستور خامنـه‌ای به منظور تعطیلی کهریزک جلوگیری از تحقیق مجلس درون مورد آن بود مانند برنامـه‌ای کـه برای تحقیق درون مورد برخی از مراکز بازداشت دیگر وجود دارد."<br /><br />از بدنام‌ترین مراکز بازداشت زندان گوهردشت درون شـهر اقماری کرج و مکانی بـه نام منفی چهار درون زیرزمـین وزارت کشور درون مرکز تهران است.<br /><br />کاظمـی جلالی سخنگوی کمـیته تحقیق وضعیت زندان‌های مجلس گفته هست که بـه دنبال دسترسی بـه منفی چهار است.<br /><br />گوهردشت کـه با نام رجایی‌شـهر نیز شناخته مـی‌شود محل تمرکز بزهکاران وتجمع اعضای مجاهدین خلق، یک گروه مارکسیست-اسلامـی هست که اوائل انقلاب ایران بخاطر برپایی شورش مسلحانـه غیر قانونی اعلام شد.<br /><br />یک فعال سیـاسی کـه خواست نامش نشود گفت: "زندانیـان مـهم سیـاسی بـه آنجا مـی‌شوند و با نگهداری درون مـیان سلول بزهکاران معمولی تنبیـه مـی‌شوند. آنجا اوین جدید است."<br /><br />یک فعال چپگرای جوان کـه خواست هست تنـها با نام کوچکش حسن معرفی شود و زمانی را درون زندان گذرانده هست گفت، زندانیـان سیـاسی قبلا بـه بند 209 اوین مـی‌شدند اما "جامعه بین‌المللی آنقدر فشار روی ایران گذاشت کـه بند 209 مکان کم‌خطرتری شد."<br /><br />وی گفت: "به آنجا رنگ سبز زده‌اند و سلول‌های انفرادی را خراب کرده‌اند و به یک سلول بزرگ تبدیل کرده‌اند و کلا تمـیزش کرده‌اند."<br /><br /><br />منبع: واشنگتن تایمز، 31 ژوئیـه<br /><br /><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span></div><br /><br /><div align="justify"><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.washingtontimes.com/news/2009/jul/31/crude-prisons-crop-up-in-tehran-during-crackdown-o/" target="_blank"><span style="font-size:78%;">http://www.washingtontimes.com/news/2009/jul/31/crude-prisons-crop-up-in-tehran-during-crackdown-o/#</span></a></div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-91996843685656990632009-08-04T01:42:00.000+04:302009-08-04T01:45:47.952+04:30

ایران بـه خروش خواهد آمد

<a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://4.bp.blogspot.com/_zIYBDJJvBR8/SndTajNoe4I/AAAAAAAAACw/sh8J-0WD1zQ/s1600-h/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D8%A8%D9%87+%D8%AE%D8%B1%D9%88%D8%B4+%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF+%D8%A2%D9%85%D8%AF.jpg"><img style="MARGIN: 0px 10px 10px 0px; WIDTH: 150px; FLOAT: left; HEIGHT: 100px; CURSOR: hand" border="0" alt="حنای طراحی و سوزشش محل طراحی آزادی اندیشـه ۵ - dl660k5.blogspot.com mimplus.ir" src="http://4.bp.blogspot.com/_zIYBDJJvBR8/SndTajNoe4I/AAAAAAAAACw/sh8J-0WD1zQ/s400/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D8%A8%D9%87+%D8%AE%D8%B1%D9%88%D8%B4+%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF+%D8%A2%D9%85%D8%AF.jpg" /></a><br /><div align="justify">شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۸<br /><br />مقاله بوستون کلوب درون پیش بینی آینده<br /><br /><strong>ایران بـه خروش خواهد آمد<br /></strong><br /><br /><br />امـیر سلطانی شیخ‌الاسلامـی و ریتا ناکاشیما بروک<br /><br /><br />محمد خاتمـی، رئیس‌جمـهور اصلاح‌طلب پیشین ایران درون سخنرانی سال 1998 خود به منظور مردم آمریکا گفت، دعا مـی‌کند "در پایـان قرن بیستم، مردم... قرنی از انسانیت، تفاهم و صلحی ماندگار را آغاز کنند که تا تمامـی بشریت بتوانند از نعمات زندگی لذت ببرند."<br /><br />نطق خاتمـی کناره گیری قابل توجهی از ضدآمریکایی گری بود کـه انقلاب ایران را سوخت‌رسانی کرده بود. او "دموکراسی درون آمریکا" اثر الکسی دوتوکویل، محقق روشنگری را مورد ستایش قرار داد کـه "جنبه پرهیزگار و انسانی تمدن آمریکا را منعمـی‌کند. از دیدگاه او (توکویل) اهمـیت این تمدن درون واقع این هست که آزادی، دین را بعنوان گهواره‌ای به منظور خود دید و دین حفاظت از آزادی را درون ندای الهی خود یـافت. به منظور همـین آزادی و دین هرگز با هم برخورد ند."<br /><br />خاتمـی با تاکید بر انعطاف‌پذیری دین و آزادی درون آمریکا، ساختاری فلسفی به منظور پل زدن بر روی جدایی مـیان ایران و آمریکا بنا کرد. او آمریکا را "شیطان بزرگ" خطاب نکرد. درون عوض از آمریکا بـه عنوان مدلی به منظور تقلید نام برد. تمدنی دموکراتیک کـه موفقیت آن، ترکیبی مبتکرانـه از اصول دین و پرهیزکاری آزادی را منعمـی‌کند.<br /><br />وعده ها زیـاد بود. مانند مرغ افسانـه‌ای ایرانی، خاتمـی و اصلاح‌طلبان رویـاهای بسیـاری را بر بال‌های خود حمل مـی‌د.<br /><br />پیـام نوروزی پرزیدنت اوباما با توسل بـه شعر سعدی – "بنی آدم اعضای یکدیگرند، کـه در آفرینش ز یک گوهرند"- خطاب بـه مردم ایران، هر چند کـه دیر بود اما پاسخی خوشایند بـه دعای خاتمـی بود.<br /><br />اوباما بـه جای توهین بـه ایرانیـان با خطاب آنـها بـه عنوان محور شرارت، با درخواست از ایرانیـان به منظور تصور "وعده دورانی جدید، وعده فرصت به منظور فرزندانمان، امنیت به منظور خانواده‌هایمان، پیشرفت به منظور جامعه‌مان و صلح بین کشورها"، فضای جدیدی را گشود. اوباما بر اساس سنت مسیحی خود، بهشت ایرانی - فردوس (پارادایز) کلمـه قدیمـی فارسی هست – درون امـید بـه عدالت و صلحخلاصه مـی شود.<br /><br />اما بصورت غم‌انگیزی، مرغ افسانـه‌ای ایرانی – وعده بهشت – خاکستر شده و در خیـابان‌های تهران افتاده است.<br /><br />تصویر شمایل‌گونـه ندا آقاسلطان، زن جوانی کـه لحظات مرگ او وجدان جهان را تکان داد، چهره کابوس را بـه نمایش گذاشت: آیت‌الله علی خامنـه‌ای، رهبر ایران.<br /><br />خامنـه‌ای قصد دارد با تطهیر تقلب و زور با نام دین، زندگی و آزادی ایرانیـان را انکار کند. خامنـه‌ای کـه خود را درون لفافی از دروغ پیچیده که تا انتخابات 2009 را به منظور حفاظت از شاهزاده زهرآگین خود، محمود احمدی‌نژاد ثابت کند، اعتراضات مردم ایران را تقصیر آمریکا و انگلیس مـی‌داند.<br /><br />اما فرمول قدیمـی خامنـه‌ای شکست خواهد خورد. روزهای گروگان نگه داشتن ایرانیـان بـه نام جنگ خدا علیـه شیطان تمام شده است.<br /><br />با وجودیکه قدرت‌های خارجی احمدی‌نژاد را بعنوان رئیس‌جمـهور ایران بـه رسمـیت شناخته‌اند، ولی هنوز که تا انجام راه درازی درون پیش است.<br /><br />بحران ایران دیگر درباره درستی آرای احمدی‌نژاد نیست. درمورد ربودن جمـهوری و غصب دین توسط خامنـه‌ای است. خامنـه‌ای با تبدیل کشور ایران بـه خلافتی کـه نگهبانانش نعش فرزندان ایران را شکار مـی‌کنند بـه نام حفاظت از قانون پادشاهی غایب: امام پنـهان، قدرت مذهبی خود را خرد کرده است.<br /><br />آیت‌الله العظمـی حسینعلی منتظری درون فتوایی بـه تاریخ 11 ژوئیـه (20 تیر) خامنـه‌ای را بعنوان حاکمـی بی‌عدالت محکوم کرد کـه فرمان‌هایش "کان لم یکن" تلقی مـی‌شود. علی اکبر رفسنجانی، تلویحا هدایت انتخابات را بخاطر ایجاد شک مورد انتقاد قرار داد و خواستار آزادی زندانیـان سیـاسی شد. خاتمـی و انجمن روحانیون مبارز درخواست یک رفراندوم ملی با نظارت "هیـاتی بی‌طرف کـه مردم بـه آن اعتماد دارند" د.<br /><br />با زمانبندی سوگند رئیس‌جمـهور به منظور روز یکشنبه، خامنـه‌ای تنـها، منزوی و بی‌پناه ایستاده است. تمامـی مذاهب و سنت‌های باستانی ایران مردمش را مقید بـه عدم پذیرش دروغ مـی‌کند. چه احمدی‌نژاد سوگند بخورد چه نخورد، ایرانیـان او را قبول نخواهند کرد و اوباما نباید زور و لودگی را بـه عنوان جانشینی به منظور ایمان و آزادی بـه رسمـیت بشناسد.<br /><br /><br />منبع: <a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.boston.com/bostonglobe/editorial_opinion/oped/articles/2009/07/30/iran_will_rise_above_the_ashes/" target="_blank">بوستون گلوب</a>، 01 آگوست</div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-70174479688032676692009-08-04T01:38:00.000+04:302009-08-04T01:42:54.806+04:30

مشاور جنجالی احمدی نژاد استعفا داد

<a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://2.bp.blogspot.com/_zIYBDJJvBR8/SndS0F_gpPI/AAAAAAAAACo/PGjDmV1Sb-I/s1600-h/%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1+%D8%AC%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C+%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF.jpg"><img style="MARGIN: 0px 10px 10px 0px; WIDTH: 150px; FLOAT: left; HEIGHT: 104px; CURSOR: hand" border="0" alt="حنای طراحی و سوزشش محل طراحی آزادی اندیشـه ۵ - dl660k5.blogspot.com mimplus.ir" src="http://2.bp.blogspot.com/_zIYBDJJvBR8/SndS0F_gpPI/AAAAAAAAACo/PGjDmV1Sb-I/s400/%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1+%D8%AC%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%84%DB%8C+%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C+%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF.jpg" /></a><br /><div align="justify">دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۸<br /><br />جوانفکر: آمادگی پذیرش هیچ مسولیتی را ندارم<br /><br /><strong>مشاور جنجالی احمدی نژاد استعفا داد</strong><br /><br /><br /><br /><br />یک هفته بعد از آنکه محمود احمدی نژاد درون جدال با مخالفان معاون اولی اسفندیـار رحیم مشایی درون هیـات دولت دستور برکناری وزیر اطلاعات را صادر کرد، مشاور مطبوعاتی جنجالی وی نیز درون آخرین روز عمر کاری دولت نـهم از سمت خود استعفا داد که تا رکورد تغییرات درون همکاران دولت باز هم بیشتر شکسته شود.<br /><br />علی اکبر جوانفکر کـه روز گذشته استعفایش را بـه رییس دولت نـهم ارایـه کرد درباره دلایل استعفای خود گفت: "روال این بود كه پست‌های مـی رئیس‌جمـهور از یك دولت بـه دولت دیگر منتقل مـی‌شد، اما مـی توان این روال را با بازگذاشتن دست رئیس‌جمـهور به منظور یك انتخاب جدید، تغییر داد." وی درون ادامـه اعلام کرد کـه "آمادگی پذیرش هیچ مسئولیتی را ندارد."<br /><br />هرچند مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد هرگونـه اختلاف و یـا فشار به منظور استعفا از سمت خود را رد کرده، اما سابقه حمایت های جنجالی وی از رحیم مشایی، این گمانـه زنی را درون محافل سیـاسی شدت بخشیده کـه کنار رفتن وی، نتیجه زیـاده روی های او درون حمایت از مشایی باشد.<br /><br />علی اکبر جوانفکر هفته گذشته بعد از انتقاد شدید محمد حسن ابوترابی فرد از احمدی نژاد به منظور انتخاب رحیم مشایی بـه سمت معاون اولی گفته بود: "وقتی آقای مشایی بـه دلیل یک اظهار نظر اشتباه، صلاحیت باقی ماندن درون پست معاون اول رییس‌جمـهور را از دست داده است، بـه طریق اولی، آقای ابوترابی نیز بـه دلیل دخالت غیرقانونی درون مسائل اجرایی، افشای غیراخلاقی نامـه رهبری بـه رییس‌جمـهور و ایجاد تشویش درون اذهان عمومـی، صلاحیت باقی ماندن درون سمت نایب رییس اول مجلس شورای اسلامـی را از دست مـی‌دهد."<br /><br />انتقاد تند جوانفکر از نایب رییس مجلس و عضو فعال فراکسیون حامـی احمدی نژاد درحالی بود کـه او حتی درون اظهارات و نوشته های خود درون حمایت از احمدی نژاد پا را فراتر نـهاده و از اساس نوشتن نامـه آیت الله بـه محمود احمدی نژاد مبنی بر برکناری رحیم مشایی را نیز منکر شده بود. اقدامـی کـه واکنش شدید برخی معان رهبر جمـهوری اسلامـی را بـه دنبال داشت.<br /><br />مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد درون این باره حتی سید احمد خاتمـی امام جمعه موقت تهران و از حامـیان احمدنژاد را نیز مورد انتقاد قرار داده وگفته بود: "مگر مسئولیت اعلام نظر و حکم مقام رهبری با نایب رییس مجلس یـا امام جمعه است؟ رهبری درون صورت صلاحدید، شخصا یـا دفترشان نسبت بـه موضوع خاصی اعلام نظر خواهند کرد و وقتی اعلام نظری صورت نگرفته هست افراد مدعی با تمسک بـه کدام سند و مدرک چنین ادعایی را درون مورد آقای مشایی مطرح مـی‌کنند."<br /><br />جوانفکر درون ادامـه اظهاراتش اعمال نظرها درمخالفت با معاون اولی رحیم مشایی را "دخالت درون امور قوه مجریـه برخلاف اصل تفکیک قوا" دانسته گفته بود: "این کـه عده‌ای از نمایندگان بگویند کنار نگذاشتن آقای مشایی درون مـیزان ارایـه رای بـه دولت دهم تاثیر منفی مـی‌گذارد دخالت نادرست محسوب مـی شود."<br /><br />هرچند که تا کنون درباره پذیرش یـا عدم پذیرش استعفای علی اکبر جوانفکر از سوی محمود احمدی نژاد خبری منتشر نشده، اما مشاور مطبوعاتی رییس دولت نـهم با این اظهار نظر کـه "معتقدم افراد واجد صلاحیت و تازه نفس فراوانی به منظور برعهده گرفتن مصادر امور درون کشور وجود دارند و باید راه را به منظور حضور این افراد باز کنیم" بصورت تلویحی اعلام کرده هست که دیگر درون سمت خود مشغول بـه کار نخواهد بود.<br /><br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/author/name/-397de787af.html">مژگان مدرس علوم</a></div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-34368949468197218662009-08-04T01:35:00.001+04:302009-08-04T01:35:42.655+04:30

این اعترافاتی را متقاعد نمـی کند

<div align="justify">دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۸<br /><br />محاکمـه اصلاح طلبان درون گفت و گو با نعمت احمدی<br /><br /><strong>این اعترافاتی را متقاعد نمـی کند<br /></strong><br /><br /><br />نعمت احمدی وکیل دادگستری درون گفت وگویی با روز تصریح کرد کـه برای شنیدن سخنان واقعی سیدمحمدعلی ابطحی و محمدعطریـان فر حتما به انتظار نشست و دید بعد از آزادی آیـا این افراد همچنان این حرفها را مـی زنند یـا نـه. او افزود درون گفت وگویی هایی کـه با اقشار مختلف مردم داشته بـه ابن نتیجه رسیده کهی چنین نمایشی را باور نکرده است.<br /><br />نعمت احمدی با انتقاد از کیفرخواستی کـه در روز نمایش تلویزیونی اقرارهای متهمان سیـاسی خوانده شد گفت: "یک تعدادی افرادی را آوردند و متنی بی سابقه ای را بـه نام کیفرخواست عمومـی خواندند. اما ما که تا به حال چیزی بـه نام کیفرخواست عمومـی و خصوصی نداشته ایم. این واژه اخیرا وظاهرا بعد از این جلسه وارد ادبیـات ما شده است. بـه همـین جهت اعتراضات عمومـی را برانگیخت وحقوقدانان نسبت بـه آن اظهار نظر د درخصوص اینکه ما کیفرخواست عمومـی نداریم و کیفرخواست حتما موجب شرح اتهامات فرد نوشته شود. بنابر بند مـیم ماده سه اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومـی وانقلاب -عینا مفاد این ماده- چنین چیزی نمـی تواند منبع قانونی داشته باشد. آنـها نیـازی هم ندیده اند کـه وکلای زندانیـان حاضر باشند و یـا اینکه وکلا از متن کیفرخواست مطلع باشند. گفته اند کـه وکلا بیـایند از کیفرخواست انفرادی دفاع کنند. اما بـه جای پاسخگویی آمده اند افرادی کـه کیفرخواست را مورد انتقاد قرار داده اند مورد تهدید قرار داده اند کـه اینـها شایعه پراکنی هست ومـی تواند موجب پیگرد قانونی آنـها شود."<br /><br />این وکیل دادگستری با شرح وجوه قانونی اقرار تصریح کرد: "هیچ حقوقدانی نمـی بگوید اقرار مبنای حقوقی ندارد ودلیل نیست. اما حتما راجع بـه اقرار یک تعریف جامع تری داشته باشیم. آنچه شخص بـه نفع دیگری و به ضرر خودش مـی گوید مـی شود اقرار. اما درون امر کیفری که تا این اندازه قانون گذار پیش رفته کـه حتی اقرار درون شرایط عادی ومتناسب را طرف مـی تواند انکار کند. مثلا من سرجنازه ای ایستاده ام و مـی گویم من قتل انجام داده ام. مـی توانم بعد انکار کنم بگویم قتل را انجام نداده ام. اما اقرار کیفری حتما با اوضاع واحوال موجود همخوانی داشته باشد. یعنی اگر من اقرار کردم بـه موضوعی حتما با شرایط بیرونی وفق کند. من اگر اقرار کردم نخست وزیر اوگاندا راکشته ام کـه با شرایط بیرونی همخوانی ندارد، چرا کـه من اصلا اوگاندا نبوده ام..."<br /><br />نعمت احمدی افزود: "به همـین خاطر قانون گذار درون بحث اقرار درون امر کیفری خیلی دقت دارد. شارع مقدس هم خیلی دقت دارد. مـی گوید اقرار حتما در شرایط مساوی وعادی باشد. من وقتی اقرار بـه امری مـی کنم حتما بدانم چقدر وجه مجرمانـه دارد. بـه همـین جهت قانون گذار درون قانون اساسی بـه اعتراف و این جور مساپل درون امور کیفری پرداخته واصلی را تعبیـه کرده است. اصل ۳۸ قانون اساسی مربوط هست به همـین موضوع کـه هر گونـه شکنجه به منظور گرفتن اقرار وکسب اطلاع ممنوع است. سوگند وشـهادت مجاز نیست. متخلف طبق قانون مجازات مـی شود. این عتهدیدی هست که دراطلاعیـه شعبه ۱۵ دادستانی آمده است.انی کـه تهدید کرده اند متخلف هستند، نـهانی کـه این دادخواست را مورد انتقاد قرار داده اند. زیرا منطق وقانون اساسی وعقل این موضوع را تایید مـی کند. اقرار با اوضاع واحوال فرد همخوان ومتناسب باشد. قانون گذار این حق را به منظور مقر بـه وجود آورده کـه از اقرار خودش عدول کند."<br /><br /> احمدی با اشاره بـه اظهارات سیدمحمدعلی ابطحی درنمایش تلویزیونی مسوولین دادسرا گفت: "از نظر صحت گفته های اقای ابطحی مـی توان سه وضع را درون نظر گرفت. یک گفته های آقای ابطحی درقبل از بازداشتش. وقتی اقای پورزند درون تلویزیون صحبت کرد آقای ابطحی درون وب سایت خودش یک مطلب زیبا وتخصصی نوشت و در ان اعلام کرد کـه باید صبر کرد ودید کـه آیـا آقای پورزند بیرون مـی آید همـین حرف را مـی زند یـا نـه؟ اگر حرف دیگری نزد واین حرفها را قبول داشت معلوم مـیشود بـه دلیل شرایط زندان آمده این حرفها را زده که تا از روی فشار روی خودش بکاهد ویـا بـه دستور بازجو یـا کارشناس پرونده اش عمل کرده است. دوم صحبت های اقای ابطحی درون این چند روزه است. مدتی از فضای بیرون باخبر نبوده واین حرفها را زده است. حالا یک روزی مـی آید بیرون و درآن شرایط هم حتما بیرون وصحبت هایش را شنید."<br /><br />وی درخصوص سرانجام چنین دادگاه هایی گفت: "من درون پرونده های دیگر همچون پرونده وب لاگ نویس ها کـه روزهای اولش آتش داغ بود وتعدادزیـاد بود بـه مسوولین قضایی وقت دادگاه فرودگاه گفتم کـه فیل بیخودی هوا نکنید. این پرونده های پرسروصدا مانند تب تند هست وبه سرعت فروکش مـی کند. یقین دارم از این پرونده هم شاید مسکنی به منظور برخی افراد باشد اما درون نـهایت نتیجه ای از آن بـه دست نمـی آید. به منظور جلوگیری از برخی حرکت ها مانند خبرهایی کـه در خصوص تجمع درجلوی بهارستان به منظور اعتراض بـه مراسم تحلیف آقای احمدی نژاد منتشر شده بود چنین اقدامـی صورت گرفته است. اما دوای درد نیست و زخم این موضوع هم چرکین خواهد شد وسربرخواهد داشت. آیـا اینکه درمان مـی شود یـا اینکه نیـاز بـه یک جراحی دارد معلوم نیست. اگرجناح راست مـی خواهد «دمل چرکین» اصلاح طلبان را جراحی کند وبا این جراحی بـه قول خودش آرامش را بـه جامعه برگرداند موفق نبوده است. این یک سزارین ناموفق بود کـه جامعه هم نپذیرفت."<br /><br />این استاد دانشگاه افزود: "من درون این دوسه روز با هری صحبت مـی کردم چه از خواص وچه مردم کوچه وبازاری بـه صحت اعترافات باور نداشت. خصوصا شیوه ای کـه در خصوص آقای عطریـان فر و آقای ابطحی انجام دادند. اینکه دونفر درون زندان اقرار کرده بودند نشان مـی داد آنـها خودشان نیست. فشار زندان وعوامل دیگر مشخص هست که درون این مساله نقش داشت. چیزی از این پرونده دستگیر مقامات قضایی نمـی شود. متعاقب تحلیف ما مراسم مجلس و بعد از آن رای اعتماد بـه کابینـه را داریم و از سوی دیگر درون قوه قضاییـه هم یک خانـه تکانی عظیم خواهیم داشت. درون ۲۵ مرداد آقای شاهرودی قوه قضاییـه ای را ترک خواهند کرد. آقای شیخ صادق لاریجانی حتما بنشینند ومعاونین خود را انتخاب کنند و تغییراتی را درون قوه قضاییـه بدهند. محاکمـه روز شنبه درواقع قطع اقتدار آقای شاهرودی درون قوه قضاییـه را قبل از پایـان دوره ریـاستش مـی رساند. چون بـه حرفهای ایشان درون مورد رسیدگی بـه وضعیت زندانیـان که تا دو هفته عمل نشد."</div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-140772009881904462009-08-04T01:31:00.000+04:302009-08-04T01:32:23.277+04:30

جمـهوری علوی یـا سلطنت اموی

<p align="justify">چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۸<br /><br /><strong>جمـهوری علوی یـا سلطنت اموی</strong><br /><br /><br /><br />در جریـان انقلاب اسلامـی 1357 حکومت ارمانی نیروهای مذهبی "حکومت عدل علی" بود، اما شکل مشخص تر و ملموس تر این الگوی ارمانی کـه از سوی رهبر فقید انقلاب عرضه شد و خیلی زود بر سر زبانـها افتاد "نظام جمـهوری اسلامـی" نام گرفت. بـه گفته رهبر فقید انقلاب این جمـهوری اسلامـی قرار بود از حیث شکل و ساختار یک جمـهوری باشد مثل همـه جمـهوری های دیگر؛ یعنی حکومتی کـه در ان رای اکثریت مردم با ساز و کارهای خاصی تعیین کننده سرنوشت جمعی و سیـاستهای عمومـی و کلان کشور است. برگزاری همـه پرسی تعیین نظام بـه فاصله پنجاه روز از سقوط سلطنت، برگزاری انتخابات مجلس قانون اساسی و به همـه پرسی گذاشتن این قانون مقدمات تاسیس جمـهوری تازه پا بود کـه با انتخابات ریـاست جمـهوری و مجلس تقریبا همـه اجزاء تشکیل دهنده ان از حیث شکل و ساختار کامل شد.<br /><br />اما از حیث محتوی و جهت گیری، این حکومت قرار هست اسلامـی باشد و بر اسلامـیت ان هم یک مرجع تقلید بـه عنوان رهبر، ولی امر یـا ولی فقیـه نظارت عامـه و عالیـه داشته باشد و همچنین به منظور تضمـین اسلامـیت نظام قرار شد کـه شورای نگهبان بر انتخابات مجلس و ریـاست جمـهوری نظارت کند و مصوبات مجلس را با قانون اساسی و شرع تطبیق دهد.<br /><br />این جمـهوری اسلامـی یـا صبغه شیعی خود نظر بـه احیـاء گذشته طلایی حکومت عدل و قسط اسلامـی داشت و طبعا غیر از ده سال حکومت پیـامبر اسلام درون مدینـه بـه پنج سال حکومت حضرت علی درون کوفه نظر داشت کـه هر دو نمونـه کامل یک حکومت عادلانـه و دور از هر گونـه ستم و نیرنگ تبعیض و خلاصه سیـاست بازی ها و قدرت طلبی های رایج تلقی مـی شوند. با این حساب چندان بی مبنا نیست اگر حکومت مورد نظر رهبران روحانی انقلاب ایران را یک جمـهوری علوی تلقی کنیم. واقعیت های تاریخی نیز حکایت از ان دارد کـه در تاریخ هزار و چهار صد ساله اسلام بـه قدرت رسیدن هیچ زمامداری بـه اندازه حضرت علی با شیوه ها و معیـارهای دموکراتیک امروزین شبیـه نیست. هجوم انبوه مردم بـه خانـه حضرت حضرت علی به منظور انتخاب وی بعنوان زمامدار مسلمانان درون مقایسه با موارد قبل و بعد واقعا یک جمـهوری انتخابی را تداعی مـی کند.<br /><br />اما همـه مـی دانند کـه پس از امام علی و امام حسن حکومت اسلامـی نـه فقط درون ماهیت و محتوا کـه در فرم وشکل نیز دچار استحاله و دگرگونی شد و با تعیین یزید بعنوان ولی عهد، خلافت به منظور همـیشـه بـه سلطنت مبدل گردید.<br /><br />جمـهوری نو پای اسلامـی ایران نیز طی سی سال عمر خود همواره درون معرض خطر استحاله ماهوی و تغییر شکل ساختار قرار داشته هست چرا کـه با توجه بـه دیر پا بودن بسیـاری از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و حتی عادات فردی و الگوهای ذهنی درون جامعه ایرانی همواره خطر بار تولید استبداد حتی بعد از تاسیس جمـهوریت وجود داشته است. سوء استفاده از قدرت بـه قصد انباشت ثروت و مـیل بـه بهره مندی همـیشگی از مزایـای موقعیتهای سیـاسی نیز خواه نا خواه انگیزه بر هم زدن قواعد دموکراتیک را درون صاحبان قدرت بـه قصد حفظ و تضمـین و تداوم موقعیت خود و انتقال ان بـه اطرافیـان تقویت مـی نماید و دقیقا همـینجاست کـه تلاشـهای گام بـه گام به منظور تبدیل جمـهوری بـه سلطنت اغاز مـی شود.<br /><br />جمـهوری اسلامـی ایران نیز مثل هر حکومت نو پای دیگر طی سی سال درون معرض خطر انحراف و یـا تغییرات درون ساختار حقوقی قرار داشته است. درون همـین چار چوب هست که اظهارات چهره ها و جریـانات سیـاسی خاص درون زمـینـه تبدیل جمـهوری اسلامـی بـه حکومت اسلامـی یـا تزئینی بودن رای مردم درون حکومت اسلامـی معنا پیدا مـی کند.<br /><br />در زمـینـه استحاله ماهوی یـا حفظ شکل و ساختارهای حقوقی ذکر همـین نکته کافی هست که شورای نگهبان با رد صلاحیتهای جناحی و سلیقه ای نـه تنـها قدرت انتخاب مردم را بـه عنوان مقوله ذاتی جمـهوریت بـه شدت محدود مـی کند بلکه مجلس خبرگان رهبری را نیز از مـهمترین وظیفه و مسئولیتش کـه نظارت بر عملکرد رهبری هست دور مـی سازد و بی شک تمرکز قدرت فوق العاده درون نـهاد رهبری بدون نظارت تضمـین شده با یک جمـهوری واقعی همخوانی ندارد.<br /><br />نقطه اوج این استحاله ماهوی را درون کودتای سیـاسی 22 خرداد علیـه جمـهوریت و دموکراسی مـی توان مشاهده کرد. درون این مقطع وزارت کشور دولت نـهم بـه همراه شورای نگهبان نمایش یک انتخابات از پیش مـهندسی شده را درون پشت صحنـه حضور گسترده مردم طراحی د که تا شخصی از پیش تعیین شده با ارای از قبل مشخص بـه عنوان رئیس جمـهور انتصابی و در واقع بـه منزله معاون یـا بازوی اجرایی رهبری بـه مردم تحمـیل شود.<br /><br />اما از سوی دیگر اگر این شایعه درست باشد کـه تلاشـهایی درون سطوح بالای هرم قدرت درون ایران صورت مـی گیرد که تا نام یک اقازاده بـه عنوان فردی دارای شرایط رهبری درون مـیان اعضای مجلس خبرگان رهبری جا بیفتد و اعضای خبرگان با او بـه عنوان ولی امر اینده عهد ببندند، درون ان صورت مـی توان گفت پروزه تغییر فرم و ساختار حقوقی نظام سیـاسی ایران اغاز شده و جمـهوری علوی مطلوب رهبران روحانی انقلاب ایران یک گام دیگر از الگوی مطلوب و مورد نظر اولیـه دور و به نمونـه متضاد ان نزدیک شده است. اینکه درون بحبوحه بحران کنونی یک بیـانیـه بدون امضاء اما بـه نام اکثریت اعضای مجلس خبرگان با سر و صدا منتشر مـی شود که تا اعلام کند همـه مناصب درون جمـهوری اسلامـی مشروعیت خود را از ولایت فقیـه مـی گیرند درون همـین راستا قابل تامل است. بخصوص اگر درون نظر اوریم کـه ولی فقیـه مشروعیت خود را از مجلس خبرگان و این مجلس نیز مشروعیت خود را از رای مستقیم مردم بدست مـی اورد.<br /><br />با این حال حتما منتظر ماند و دید تلاش های رئیس مجلس خبرگان درون مقابله با این پروژه بدعت امـیز بـه چه نتیجه ای خواهد رسید. اینکه تلاشـها ی رئیس مجلس خبرگان درون مسیر قانع اعضای این مجلس و دیگر روحانیون بر جسته کشور، بـه ویژه مراجع تقلید جهت مقابله جدی با این بدعت بزرگ بـه کجا بیـانجامد تاثیرات تعیین کننده بر اینده سیـاسی کشور خواهد داشت.<br /><br /><br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/author/name/-55216f5b26.html">سعيد رضوي فقيه</a></p>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-57802364394439945202009-08-04T01:27:00.000+04:302009-08-04T01:28:23.310+04:30

بغض درون گلو؛ استخوانزخم

<div align="justify">چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۸<br /><br />بغض درون گلو؛ استخوانزخم<br /><br /><br /><br /><br />چندین بار نوشتم و پاک کردم...<br /><br />دیروز وقتی مصاحبه دکتر جلایی‌پور را درباره وضعیت فرزندش و برادرم محمدرضا شنیدم، آتشی تمام وجودم را فراگرفت، نـه آتش نفرت، کـه آتش غم، شعله‌هایش برایم سراسر غم و درد و غصه بود از وضعیت پدران و مادران و همسران این روزها....<br /><br />از خود خجالت کشیدم کـه امروز برادران و انم درون گوشـه‌های تاریکی، چه بی‌دفاع و مظلوم افتاده‌اند و ندای "هل من ناصر ینصرنی" آنان درون سیـاه‌چالها پاسخی دریـافت نمـی‌کند و من نشسته‌ام درون گوشـه‌ای و نظاره‌گر شـهید شدن و شکنجه شدن و درد کشیدن مادران و پدران و ان و همسران و برادران و فرزندان دوستان و هم کیشان خود هستم.<br /><br />عافیت‌طلبی مانند هیزمـی درونم را بـه آتش کشیده و آتش وجودم را شعله‌ور ساخته و چهره‌های غمگین دوستانم، بارغم را بر شانـه‌هایم سنگین‌تر مـی‌کند.<br /><br />این روزها تنـها شنونده خبرهای ناگوار شده‌ایم، خبرهایی کـه گاهی خودم هم درون انتقال آن نقش داشته‌ام. عادت کرده‌ایم کـه تنـها تاسف بخوریم و فردا منتظر شنیدن فاجعه دیگری باشیم.<br /><br />این روزها همـه ما مثل حمـیدرضا جلایی‌پور هرگاه با هم صحبت مـی‌کنیم، بغضی درون گلو داریم و استخوانیزخم‌مان، مـی‌ترسیم و مـی‌هراسیم کـه اگر استخوان را بیرون بکشیم زخم سر باز کند و خون فوران کند. مـی‌ترسیم و مـی‌هراسیم.<br /><br />امثال جلایی‌پورها سنگربانان این مرز و بوم بودند درون ایـام دفاع درون برابر صدام،برادرانشان را درون این راه تقدیم کشور کرده‌اند. بعد از آن نیز یکی از پیشروان جامعه مدنی درون ایران بعد از دوم خرداد بوده‌اند. روزنامـه "جامعه"، چشم‌انداز و افق جدیدی را به منظور نسل من آفرید و امروز بایستی با بغضی درون گلو نظاره‌گر شـهید خانواده‌هایی باشند کـه دیروز او و برادرانش درون راه حفظ آن آزادی و تمامـیت ارضی جان خود را درون تبق اخلاص نـهاده بودند.</div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span>امروز دیگر تنـها یک قشر و یک طبقه خاص نیستند کـه هر روز از نگرانی و دلواپسی درون برابر دیوارهای بلند بالای اوین جمع مـی شوند، امروز همـه آزادیخواهان گرفتار این استخوانزخم شده اند و نمـی دانند کـه جرم خود، فرزندان و دلبندان شان جز تقاضا به منظور حق دمکراسی و آزادی چه بوده کـه اینچنین گرفتار آمده‌اند.<br /><br />به کجا رسیده‌ایم کـه جز این بغض فروخورده کـه از حلقومـی خسته بر مـی‌آید، هیچ را یـارای شنیدن فریـاد تظلم‌خواهی‌مان نیست.<br /><br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/author/name/-866b62e1eb.html">حنيف مزروعي</a><br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=javascript:linkTo_UnCryptMailto("><span style="font-size:78%;">Hanifmazruie(at)gmail.com</span></a></div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-32064344694704871412009-08-04T01:24:00.000+04:302009-08-04T01:25:31.976+04:30

هوشیـار باشیم و فریب نخوریم

<div align="justify">چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۸<br /><br /><strong>هوشیـار باشیم و فریب نخوریم</strong><br /><br /><br /><br />در حالی کـه تاکنون صدها نفر درون بازداشتگاههای جمـهوری اسلامـی ایران تحت شکنجه و فشارهای سخت روانی و جسمـی قرار گرفته اند، بـه گونـه ای کـه آوازه آن، همـه ایرانیـان درون داخل و خارج کشور وفعالان حقوق بشر را نگران کرده هست ، علی دستور تعطیلی یکی از آن ها را صادر کرد. بازداشتگاهی کـه بسیـاری از افراد بعد از بازداشت از آن جان سالم بـه در نبرده و در اثر شکنجه بـه شـهادت رسیده اندومسوولان بازداشت و نگهداری این شـهدا نـه تنـها حاضر بـه هیچگونـه پاسخگویی بـه خانواده ها نیستند بلکه از هر گونـه عزاداری و تشییع پیکر این شـهدا ممانعت مـی کنند.<br /><br />البته من نمـی دانم کـه علی رهبر جمـهوری اسلامـی با چه انگیزه ای دستور تعطیلی این باز داشتگاه، سوله کهریزک، را صادر کرده هست آنـهم بدون آنکه این شکنجه گران و بازجوها تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند ، اما بخوبی مـیدانم کـه ملت سبز ایران اگاه هست که مشکل برخوردهای وحشیـانـه با زندانیـان، با بستن یک باز داشتگاه حل نمـی شود چرا کـه همان برخوردها و همان روش ها از سوی افرادی کـه به نام حفظ نظام و ارزش ها از هیچ جنایتی خودداری نمـی کنند ادامـه دارد. چنانکه سردار عبداله عراقی فرمانده سپاه محمد رسول اله ـ بـه نقل از خبرگزاری فارس ـ مـیگوید بای تعارف نداریم هرکسی جلوی نظام بایستد با او برخورد مـیکنیم و سپاه و بسیج بر اساس فرمان رهبری وارد صحنـه مـی شوند. مشکل، وجود تفکرخشونت طلبی هست که بـه خود حق مـی دهد از هر روشی و بدون تعارف به منظور برخورد با منتقدین استفاده کند بـه گونـه ای کـه بسیـاری از خانواده ها ی شـهدا بعد از دیدن پیکر شـهدا از کبودی ها و پارههای بدن عزیزانشان کـه حاکی از شکنجه هست به وسیله افرادی خبر مـی دهند کـه بدون شک از انواع و اقسام بیماری های روانی رنج مـی برند چرا کـه هرگز یک انسان سالم بـه لحاظ روانی نمـی تواند مرتکب چنین اعمال وحشیـانـه ای شود.<br /><br /> تاریخ و حافظه تاریخی ملت ایران چنین رفتارهای غیر انسانی را فراموش نخواهد کرد؛ رفتارهایی کـه سربازان اسراییلی و بازجویـان آنـها را درون برخورد با زندانیـان رو سفید کرده هست و جالب آن هست که نماینده رهبری درون شورای امنیت ملی مـیگوید جمـهوری اسلامـی با پشتوانـه 40 مـیلیون رای مردم با اقتدار از قدرت مردم درون عرصه های مختلف پاسداری مـی کند.یعنی هم رای مردم را مصادره مـیکنند و هم بـه واسطه آن مردم را مـی کشند وتحت فشارو بازجویی و تعقیب قرار مـی دهند و فکر مـیکنند کـه مردم مشتی جاهل هستند کـه با بستن یک باز داشتگاه فریب خورده و از پیگیری حقوق از دست رفته و خون های ریخته شده دست برداشته و به سادگی گذشت و هر آنچه را کـه اتفاق افتاده فراموش کنند.<br /><br />سعید جلیلی نماینده رهبری درون شورای امنیت ملی درون اظهار نظرمضحک دیگری از دموکراسی و ضرورت حفظ آن صحبت مـیکند و مـی خواهد با نام دموکراسی با مردمـی کـه برای محترم شمردن رای خود بـه خیـابان ها آمده اند برخورد کند و مـی گوید اصول ارزشی و قواعد دموکراسی اجازه نمـی دهد کهانی با عبور از قانون ، مشارکت و آرای مردم را انکار کنند و کارگزاران نظام موظف بـه پاسداری از دستاوردهای ملت هستند کـه حتما یکی از این دستاوردها آرای ربوده شده مردم هست ، آرایی کـه احمدی نژاد با کودتای نظامـی و با همکاری چکمـه پوشان آن را مصادره و یکسره مشروعیت و مقبولیت نظام را زیر سوال است.<br /><br />آنچه امروز بر ملت ایران واجب است، هوشیـاریست. هوشیـاری مـی تواند از فریب ملت ایران بـه وسیله نظامـیان و نیروهای امنیتی کـه هر روز نقشـه ای جدید به منظور ملت ایران طراحی مـی کنند جلو گیری کند.<br /><br />هوشیـاری مـی تواند سیـاست نفوذ و انـهدام را کـه هر روز با سناریوها و چهره های مختلف سعی درون تفرقه مـیان ما دارند را افشا کند.<br /><br />هوشیـاری مـی تواند راههای جدید و مسیر های نوین وغیر خشونت آمـیز رابه ما نشان دهد.<br /><br />هوشیـاری مـی تواند ما را از انـهدام درون گروهی دور، و به سمت انسجام و وحدت هر چه بیشتر سوق دهد.<br /><br />هوشیـاری بـه ما قدرت عالعمل بـه موقع درون باره اخبار غلط و جریـانـها و موجهایی مـی دهد کـه رقیب اطراف ما، هدفمند بـه راه مـی اندازد.<br /><br />هوشیـاری بـه ما کمک مـیکند سناریوهایی کـه به قصد کنترل ما درون اتاق های فکر کودتاچیـان طراحی شده با شکست مواجه شده و ما را درون مسیر درست اهمان قرار دهد.<br /><br />آنچه بدیـهی هست ما بیشماریم ، نمـی ترسیم و با هم هستیم.<br /><br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/author/name/-7da5772e82.html">فريبا داوودي مـهاجر‏</a></div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-54681171799386771012009-08-04T01:21:00.000+04:302009-08-04T01:22:46.331+04:30

عکسش نرود درون اینترنت

<div align="justify">جمعه ۹ مرداد ۱۳۸۸<br /><br /><strong>عکسش نرود درون اینترنت</strong><br /><br /><br />چند روزی بود کـه خسته از کار برمـی گشت. همـیشـه وقتی مـی رسید خانـه، منور خانم اول یک استکان چای تازه دم جلویش مـی گذاشت و بعد مـی رفت کـه بساط شام را علم کند. درون آن فاصله بچه ها مـی ریختند دور پدرشان و از سر و کولش بالا مـی رفتند. وحید نقل مدرسه شان را مـی گفت و این کـه تیمشان چند که تا گل زده بـه تیم مدرسه قریب، حمـیده برایش تعریف مـی کرد کـه خانم ناظمشان را چقدر بچه ها اذیت مـی کنند. اما آن شب انگار درون هیچ کدامشان حال و حوصله نبود.<br /><br />یک اتاق بزرگ داشتند و یک اتاق کوچک، درون بالاخانـه ای درون خیـابان نایب السلطنـه. زمستان ها کـه مـی شد همـه زندگیشان درون همان اتاق بزرگ بود، همان جا را گرم نگاه مـی داشتند، منورخانم حتی المقدور نمـی رفت آشپزخانـه پائین کـه سرد بود و حوصله روگرفتن موقع آشپزی هم نداشت. درون همان اتاق روی چراغ خوراک پزی غذا را گرم مـی کرد یـا اگر ساده بود همان جا مـی پخت. اتاق کوچک هم بسته بود، رختخواب ها درون آن بود و زمستان سرما چنان درون آن لانـه داشت کـه به جای یخچال بـه کار مـی رفت. هندوانـه و خربزه ای کـه گاهی مرد خانـه با خودش مـی آورد آن جا بود و همـین طور غذاهای شب قبل. منور خانم صرفه جوئی مـی کرد و اسراف را نجس مـی دانست. همـه شان مـی دانستند کـه دارند پول جمع مـی کنند کـه سرپناهی بخرند یـا بسازند.<br /><br />ولی همان جا هم خوش بودند، خانـه شان گرم بود، یعنی جز همان یک اتاق کـه چراغ آلادین کنارش بود هیچ جا گرم نبود اما دلشان گرم بود. صاحبخانـه شان هم آدم بدی نبود. شاید رعایت آقا ناصر را مـی کرد کـه مـی گفتند درون نخست وزیری کار مـی کند.<br /><br />حمـیده کلاس دوم بود کـه یکی از این شب ها، بعد شیرین زبانی موضوع انشایش را گفت "مـی خواهید چه کاره بشوید". کلاف سخن از آن جا باز شد کـه ک پرسید بابا تو چه کاره ای. پدر بـه جای جواب گفت کار من بـه درد زن ها نمـی خورد، یک چیز دیگر بنویس. خیـاطی، معلمـی، اصلا چرا خانم دکتر نخواهی بشوی. وحید گفت با این درس خواندنش. و این را بـه مسخره گفت. حمـیده گفت از تو کـه نمره هام بهتره. و جدال شروع شد. مادر همان طور کـه داشت سفره را پهن مـی کرد نـهیب زد کـه خیلی خوب. از کجا بـه کجا رسیدید. جواب بابات را بده بگو کـه مـی خواهی پرستار بشوی و به مریض ها و پیرها کمک کنی. مگه همـیشـه نمـی گوئی. حمـیده پذیرفت اما درون ذهنش چه مـی گذشت کـه گفت بابا درون اداره شما هیچ زنی کار نمـی کند. پدر نگاهش را از تلویزیون برگرفت و در حالی کـه پیدا بود دنبال جواب مقتضی مـی گردد گفت چرا ولی بـه درد تو نمـی خورد نظافت و امرو نـهی.<br /><br />منورخانم داشت معذب مـی شد از این گفتگو. بعد فرمانی کوتاه صادر کرد: بنویس مـی خواهم دکتر بشوم و بلند شو برو آن کاسه ماست را بیـار، امشب نرگسی داریم. همـه گفتند بـه به و گفتگوی آزار دهنده قطع شد. اما زخمش بـه تن اتاق ماند.<br /><br />مدتی بود کـه پدر دیر وقت مـی آمد. گاهی اصلا شب ها نمـی آمد. درون این شب ها امـیرعلی پسر صاحب خانـه از پائین زنگ مـی زد و از همان پائین پله ها بـه وحید مـی گفت آقایت تلفن کرد و گفت منتظر من نباشید شب کارم. چنین بود کـه مشق ها نوشته مـی شد و شام خورده مـی شد و رختخواب ها پهن. تلویزیون روشن مـی شد. منور خانم پایش بـه بافتنی مشغول، بچه ها بـه تماشای مرد شش مـیلیون دلاری یـا پیتون پلیس و سال های زندگی. و خواب. و درست یکی از همـین شب ها بود کـه صدای تک تک تیراندازی وحیده را از خواب پراند و رفت چسبیده بـه مادر.<br /><br />اول شبی هم کـه مردم رفتند بـه پشت بام و الله اکبر گفتند، یکی از همان شب ها بود کـه امـیرعلی خبر داد کـه بابایت نمـی آید. وحید هم بلند شده بود کـه برود پشت بام، منور خانم گفت بگذار بابات بیـاید از او بپرس اگر گفت باشد برو. وحید گفت همـه بچه ها هستند بزرگ ها هم هستند تو هم بلند شو بیـا. مادر گفت من حتما مراقب غذا باشم نسوزه. و دیگر نتوانست جلو پسر را بگیرد. مثل همـیشـه حمـیده خواست از برادر عقب نماند بلند شد اما مادر با عتاب گفت تو بشین درست را بخوان.و لوچه های جمع بود اما مادر محکم گفت او کلاس نـهم هست و تو کلاس دومـی. درس و تکلیفش را هم تمام کرده. تازه که تا تو بـه خودت بجنبی برگشته. و بعد مـهربان تر گفت بعدش مادر درون این تاریکی من تنـها مـی مانم.<br /><br />اما اوج حکایت آن شبی شد کـه بعد دو روز کشیک بابا ناصر بـه خانـه آمد. منور خانم کـه مـی دانست وقت او دو روز گذشته اسباب ش را آماده گذاشته بود. مرد بی حرف حوله و لباس زیرهایش را برداشت و رفت ایران وقتی برگشت سفره پهن بود اما او بی حوصله مـی نمود. سر شام بودند و داشتند کتلت ها را با ماست خیکی و نان سنگک لقمـه مـی د کـه با صدای اولین الله اکبر وحید با دهان پر پرید و کفش را برداشت و خواست از درون بیرون برود کـه پدر با نگاه پرسید کجا. منور خانم فقط گفت الان مـی آید. و وحید چرخی بـه خود داد اما هنوزدر بود کـه صدا بلند تر شد:گفتم کجا مـیروی. حالا دیگر صدای الله اکبر کوچه را پر کرده بود. وحید دید کـه حالا پدرش بلند شده و ایستاده و صدایش هم بلند بود. منور خانم اشاره ای کرد بـه وحید و گفت خیلی خوب نمـی رود... شامت را بخور جانم. اما انگار مرد بشکه اش از جای دیگر پر شده بود کـه سرزیر کرد. با دومـین جمله اش منور خانم درون را کیپ کرد و با نگاه از او خواست صدایش را بلند نکند. آن شب بـه سکوت گذشت.<br /><br />فردا صبجش مرد آن قدر دست دست کرد کـه بچه ها رفتند مدرسه و فرصت گرفت که تا با منور خانم حرف بزند. مـی گفت شاید مجبور شود برود ماموریت حتما مراقب باشی ... اما جمله اش ناتمام ماند چرا کـه شنید زن مـی گوید من هیچ جور نمـی توانم جلویش را بگیرم، یـا با خودت ببرش یـا بسپارش بـه امـید خدا و حلالش کن، عادتش نده بی اجازه ات کاری د. بابا ناصر اول گفت غلط مـی کند. اما بعد بـه یـادش افتادی درون اتاق نیست و رجزخوانی جائی ندارد. صدایش را آورد پائین انگار کـه دارد خبر محرمانـه ای را ابلاغ مـی کند گفت ممکن هست دستور تیر بیـاید. بزننش. یک باره دیدی بدبخت شدیم. </div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span>ناگهان آواری بر سر مرد ریخت وقتی شنید: باشد خونش کـه از بقیـه رنگین تر نیست.<br /><br />نمـی دانست از کی همسرش داخل این کارها شده. اصلا از کی این همـه جسور شده. سرش را انداخت پائین و فقط گفت منور. یعنی پرسید منور. کتش را کشید تنش و کفشش را درون راهرو پوشید. دسته ای پول از جیبش بیرون کشید و گذاشت جلو آینـه و رفت. اولین روز درون همـه زندگیشان بود کـه بی خداحافظی رفت. و نشنید کـه منور خانم سرش را کرد توی بالش و زار زد. چنین بود کـه پرده پرده بالا رفت. هیچ وقت یک باره چادر از سرحقیقت نمـی افتد.<br /><br />پائیز شده بود و هوا سرد مـی شد و اگر مرد شب کاری نداشت و به خانـه مـی آمد هم دیگر بچه ها نمـی ریختند دورش. موضوع انشایش را نمـی گفتند با هم. مرد شش مـیلیون دلاری نگاه نمـی د. بلکه شام خورده نخورده رختخواب مـی انداختند، بچه ها کتابشان را مـی بردند درون رختخواب و خوابشان مـی برد که تا منور کتاب را از زیر دستشان آرام مـی کشید. چراغ هم کـه خاموش مـی شد حتی درون پچ پچ زن و مرد کـه هر گوش بدان نامحرم هست نیز انگار زمستان لانـه کرده بود.<br /><br />و پرده آخر شبی سرد از روی حقیقت کنار رفت. بابا ناصر بعد دو روز غیبت سر شب بـه خانـه آمده با چشمان گوتاده. برق خیـابان نایب السلطنـه رفت، تاریکی بر ابهام افزود، هزاران الله اکبر لحافی بر سر شـهر کشید، هنوز بـه این وضع خو نکرده بود کـه دید وحید و حمـیده درون اتاق نیستند منور هم چادر سر کرده جلو درون اتاق ایستاده و ملتمس او را نگاه مـی کند. نور گرد سوز سایـه روشنی بـه چهره زن انداخته بود، انگار مجسمـه ای از برنز یـا سنگ با اراده و وقار. مرد زیر بار این همـه داشت خم مـی شد. صدای خسته اش بـه گوش رسید و گفت برو، تنـهایشان نگذار.<br /><br />وقتی برق آمد و خانـه روشن شد هر سه شان درون اتاق بودند انگار این مـیزانسن داده شده بود که تا وحید آرام و با خجالت اما محکم سخنش را بگوید.<br />- برویم یک محله دیگر، یک شـهر دیگر...<br />نفس درون ها حبس بود. صداهای دور مـی آمد. منور سفره را انداخته منتظر جواب بود. صدای حرکت تانک مـی آمد، صدای خشک زنجیر و صدای کنده شدن آسفالت. و مرد زیرپرسید برویم جائی. و بعد توضیح داد:<br />- کـه من را نشناسند، برویم جائی کـه خجالت نکشید به منظور باباتان.<br /><br />اول حمـیده تاب این گفتگو را نیـاورد و چانـه اش چرخید. بعد منور بی صدا گریست و با گوشـه روسری اشکش را پاک کرد. و چه بود کـه به پسر چنین قدرتی را داد کـه بلند شد و خودش را انداخت روی پاهای پدر و هی گفت: بابا بیـائید مادر و حمـیده را بردارید و بروید. خواهش مـی کنم.<br /><br />کسی نپرسید چرا مـی گوئی بروید، بعد تو چه مـی کنی پسر. دیگری هیچ نگفت. رختخوابی پهن نشد آن شب، هر چهار درون آغوش هم خفتند. منور با احساس سرما درون اتاق بلند شد و لحاف و پتو روی هر چهارشان انداخت.<br /><br />صبح بچه ها بـه کار هر روزه رفتند، مرد وقتی داشت مـی رفت بـه منور گفت: برو از بانک پول بگیر و بروید شـهباز یـا ژاله تهران نو، سیصد دستگاه خانـه پیدا کنید. بـه آقای قناعتی هم بگو خانـه اش را تخلیـه مـی کنیم. بگو من مامور شـهرستان شده ام و همـین ماه مـی رویم. گفتگو ها تمام شد.<br /><br /> سه روز یـا شاید چهار روز بعد، وقتی بچه های محل آمدند که تا خبر را بـه آن ها برسانند منور و حمـیده بغل دست راننده کامـیونتی نشسته بودند کـه داشت زندگی کوچک آن ها را بـه خانـه اجاره ای تازه مـی برد. خانـه ای کـه وحید هرگز ندید. نام و یـادش بـه کوچه صدر خیـابان نایب السلطنـه داده شد.<br /><br />و حالا سی سال گذشته. روز صدای گلوله مـی آید، شب بانک الله اکبر درون گوش شـهر مـی پیجید. حمـیده خود مادر سه نوجوان است، شوهرش غلامرضا جای پدرش را گرفته. باز صدا مـی آید، الله اکبر. یکی از پسرها آمده که تا نقش وحید را بازی کند. اما زمانـه دیگرگون شده، دیگر با تغییر خانـه دردی چاره نمـی شود.</div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.</span><br />- آگر عکسش را درون اینترنت بگذارند، اگر او تیر انداخته باشد، اگر این شب هائی کـه نمـی آید خانـه ...</div><div align="justify"><span style="color:#ffffff;">.<br /></span>حمـیده بقیـه حرف های پسر را نشنید، انگار از پیش مـی دانست دنباله این حرف بـه کجا مـی رسد. یک بار این ها را شنیده بود. ته حلقش خشک شد از تصور تکرار. بـه جای هر چه گفت: بچه ها فردا بریم بهشت زهرا دیداری از مادربزرگ یم و فاتحه ای هم به منظور برادرم بخوانیم. و با خودش گفت یـادم باشد شب با غلامحسین صحبت کنم. برایش بخوانم کـه وحید به منظور پدر نوشته بود باورم نمـی شود کـه توی را تیر بزنی . باورم نمـی شود تو بد باشی.<br /><br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/author/name/-099fb01f43.html">مسعود بهنود</a></div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-59107123074553506472009-08-04T01:13:00.000+04:302009-08-04T01:14:24.482+04:30

دور جدید برخورد با معلمان

<p align="justify">شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۸<br /><br /><strong>دور جدید برخورد با معلمان<br /></strong><br /><br />حسن صالح‌زاده دبیر ریـاضی و از فعالین انجمن صنفی معلمان استان کردستان روز چهارشنبه بیست و چهارم تیرماه درون پی مراجعه شخصی بـه اداره اطلاعات به منظور پیگیری دلایل بازرسی موسسه خصوصی ایشان و ضبط کامپیوتر و مدارک موجود درون آنجا٬ بازداشت شده و بدون تفهیم اتهام و یـا بازپرسی تحویل زندان سقز مـی‌‌شود. درون پی فراهم شدن امکان تماس با خانواده٬ او از دلایل بازداشت خود اظهار بی‌اطلاعی کرده و از خانواده مـی‌خواهد وکیلی به منظور او اختیـار کنند. <br /><br />پس از گذشت یک هفته بـه او گفته مـی‌شود قرار آزادی او صادر شده و خانواده نیز از این موضوع مطلع مـی‌شوند. صبح شنبه سوم مرداد او با هم‌بندیـهایش درون زندان خداحافظی کرده و و لوازم شخصی و باقیمانده پول خود را هم بـه ایشان مـی‌بخشد. درون حیـاط زندان اما بـه او دستبند زده و اعلام مـی‌کنند بـه درخواست اداره اطلاعات استان او بـه بازداشتگاه آن ادره درون سنندج منتقل مـی‌شود. <br /><br /> روز دوشنبه پنجم مرداد تعدادی از همکاران ایشان بـه اتفاق مسئولان انجمن صنفی معلمان درون سقز به منظور پیگیری دلایل بازداشت او و یـادآوری مسئولیت آموزش و پرورش به منظور دفاع از ایشان بـه مدیریت آموزش و پرورش شـهرستان سقز مراجعه مـی‌کنند. مسئولان ادراه از دلایل بازداشت صالح‌زاده اظهار بی‌اطلاعی کرده و مطابق با رویـه جاری با اعلام احتمال سیـاسی بودن دلایل بازداشت ایشان از خود سلب مسئولیت مـی‌کنند. درون این مـیان مسئول حراست اداره یـاداور مـی‌شود کـه "صالح زاده درون تجمع روز معلم سال جاری درون دفاع از فرزاد کمانگر سخنرانی کرده و خواستار آزادی یک متهم شده هست و قاعدتا چنین رویکردهای غیر قانونی مسئولیت‌زا است." البته ایشان مشخص نکرده‌اند برابر با چه اصل قانونی یـا مدلول منطقی دفاع از یک همکار دربند عملی مجرمانـه و مسئولیت‌زا هست ان هم همکاری کـه بالاترین مقامات امنیتی بازداشت و حکم قضایی صادره به منظور او را نادرست دانسته و در تائید اظهارات وکیلش او را بی‌گناه دانسته‌اند.<br /><br /> اینک شش روز از انتقال حسن صالح‌زاده بـه اطلاعات استان کردستان مـی‌گذرد و کماکان هیچ مقام مسئولی درباره دلایل بازداشت ایشان و انتقال سوال برانگیز او بـه مرکز استان توضیحی نداده است. معلم خوشنام و محبوبی کـه در زندگی شخصی خویش و خارج از فعالیتهای صنفی٬ اساسا شخصیتی غیر سیـاسی دارد و بدون هیچ واهمـه‌ای شخصا به منظور پیگیری علت بازرسی ناگهانی موسسه آموزشی تحت مدیریتش توسط ماموران امنیتی بـه اداره اطلاعات مراجعه مـی‌کند٬ چه جرمـی مـی‌تواند مرتکب شده باشد کـه حتما حتما برای او قرار بازداشت صادر شود؟ (البته اگر اساسا قراری درون کار باشد!)<br /><br /> چه منطق امنیتی حکم مـی‌کند کـه برای انتقال یک زندانی بی‌دفاع بـه او دروغ گفته شود؟ چه اصراری هست کـه دستگاه امنیتی و قضایی درون ایران غیر قابل پیش‌بینی جلوه‌گر شود؟ بـه راستی قدرت یک دستگاه امنیتی بـه مخوف بودن و اسرار آمـیز بودن آن هست یـا ناشی از احاطه اطلاعاتی و عملکرد دقیق ان؟ چه قدر حتما انتظار کشید که تا کتاب داستان مضحک بگیر و ببند طوفانی و متهم انقلابی دستگیر شده‌گان و پس از چندی اثبات بی‌گناهی متهمـین درون دادگاه به منظور همـیشـه بسته شود؟<br /><br /> آقایـان مسئول کی از تجربه فرزاد کمانگر ٬ انور حسین پناهی٬ اولیـایی و... درس مـی‌گیرند؟ چگونـه مـی‌توان یک بار به منظور همـیشـه بـه این برادران مسئول امنیت قبولاند کـه معلمان نـه دشمن هستند و نـه برانداز٬ انـها نـه انقلابی هستند و نـه ضد انقلاب (مشکل بتوان مشخص کرد کـه در این مقطع زمانی٬ انقلابی بودن اتهام هست یـا ضد انقلاب بودن!) انـها صرفا معلم هستند با تمام دغدغه های علمـی٬ حقوقی و اخلاقی یک معلم. آنـها درون کلاس درس و در جامعه و در تجمعات و اعتراضاتشان هم تنـها همان یک هدف را دنبال مـی‌کنند: کمک بـه ساختن دنیـایی بهتر به منظور فرزاندانمان با تربیت انسانـهایی توانا به منظور ساختن چنان دنیـایی.<br /><br /> معلمان نمـی‌توانند و شما هم نباید راضی بـه ان باشید کـه فرزندانمان را متملق٬ دروغگو٬ سرسپرده٬ بی‌منطق و دگم اندیش بار بیـاورند. انـها درون همان حال هم کـه به بی‌عدالتی٬ فقدان آزادی بیـان درون آموزش و پرورش٬ نظام آموزشی ناکارآمد٬ مدیران نالایق و ساخت اداری ویران اعتراض مـی‌کنند٬ بـه فرزندان ما و شما درس آزادگی مـی‌آموزند و الگویی از یک شـهروند مدنی بـه او ارائه مـی‌دهند و چه الگویی بهتر از یک معلم مسئول؟<br /><br /> حسن صالح‌زاده یکی از معلمان مسئول و با اخلاق جامعه معلمـی هست که دغدغه ای جز ارتقای توان علمـی و اخلاقی شاگردانش نداشته است. او شخصی بسیـار آرام٬ نجیب و متواضع است. اگر شکایتی از بوده معطوف بـه مدارای بیش از حد او درون برخورد با دیگری بوده است. به منظور نمونـه درون چند مورد شاگردان صالح‌زاده شکایت از او پیش من آوردند (به عنوان مشاور مدرسه) کـه چرا آقای صالح زاده با معدودی از دانش آموزان بی‌انضباط کلاس مدارا مـی‌کند درون حالی کـه آنـها ملاحظه شان معلمـی ایشان را ندارند. صالح‌زاده با این استدلال موجه کـه محروم دانش آموزان بی‌انضباط از کلاس تنـها مشکلات رفتاری انـها را افزایش مـی‌دهد و پاک صورت مسئله هست و نـه راه حل ان٬ مدارا و تلاش به منظور درک انـها را راه حل مشکل مـی‌دانست و البته درون نـهایت راه حل او کارگشا بود. بـه راستی معلمـی چنین دلسوز بدون ارائه هیچ دلیل و مدرکی٬ مستحق زندان و بازجویی و آزار است؟ <br /><br /> فعالین صنفی و جامعه معلمـی با چنین برخوردهایی منفعل نشده و این تصور کـه برخورد با فعالین صنفی تحرکات صنفی معلمان را بـه حاشیـه رانده تصور اشتباهی است. ایجاد محدودیت به منظور معلمان و بازداشت چهره‌های فعال معلمـی راه حل مشکل نیست. آقایـان بر شاخه نشسته‌اند و بن مـی‌برند. فعالین صنفی و تشکلهای صنفی معلمان سرار کشور نیز مسئولیتهایی درون قبال جامعه معلمـی و اینده‌سازان این کشور دارند و طبیعتا بازداشت و برخوردهای امنیتی نسنجیده با ایشان نیز نمـی‌تواند ایشان را از ادامـه راه باز دارد. <br /><br /> طبیعتا دفاع قاطع از حقوق همکاران بازداشت شده و در معرض خطر نیز از جمله وظایف تشکلهای صنفی است. همـه متهمان از نظر برادران مدعی امنیت مشکل امنیتی دارند اما این مدعا قاعدتا نباید مانع از دفاع همـه جانبه تشکلهای معلمان از حقوق اعضایش شود چرا کـه حنای امنیتی بودن پرونده‌ها دیگری رنگی ندارد. قاعدتا کانونـها تجربه تلخ تردید ابتدایی درون دفاع از فرزاد کمانگر (متاثر از توهم امنیتی بودن اتهامات او) را از یـادنبرده اند.<br /><br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/author/name/-70ef92807a.html">شاهد علوی</a></p>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-86979881647266120172009-08-04T01:11:00.001+04:302009-08-04T01:11:48.986+04:30

سبز و استالین های وطنی

<div align="justify">دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۸۸<br /><br /><strong> سبز و استالین های وطنی<br /></strong><br /><br /><br />دولت کودتا تاکنون درون سرکوب نـهضت سبز مردم ایران ناکام بوده است،نـه دستگیری های گسترده، نـه فشارهای مضاعف امنیتی،نـه دروغهای وقیحانـه و روزانۀ صدا و سیما، نـه کشتاروحشیـانۀ معترضین درون خیـابانـها و زندانـها هیچکدام نتوانسته مردم و رهبران را از پیگیری حقوق و مطالبات خود منصرف کند؛ همـین پنجشنبه گذشته بود کـه در چهلمـین روز شـهادت ندا آقاسلطان صدها هزار نفر از مردم درون شـهرهای مختلف کشور بـه خیـابانـها آمدند؛ حضور مردم درون خیـابانـها و بانگ های ممتد و شبانـه الله اکبر نشانـه عزم جزم مردم درون ادامـه راه که تا پیروزی نـهایی است.<br /><br />دولت کودتا اما بعد از آزمودن سناریوهای ناکام گوناگون اکنون آخرین تیر ترکش خود را درون کمان گذارده است: محاکمـه های نمایشی و اعترافات ساختگی.<br /><br /> این اولین بار نیست کـه جمـهوری اسلامـی به منظور سرکوب مخالفانش بـه سناریوی "محاکمـه و اعتراف گیری" متوسل مـی شود، این شیوه درون ایران عمری بـه درازای عمر "نظام" دارد. کم نبوده اند دولتهای اقتدارگرایی کـه در طول قرن بیستم مخالفان را وادار بـه اعتراف بـه جاسوسی و خیـانت کرده اند و بعد با استناد بـه اعترافاتی کـه تحت شکنجه صورت گرفته هست به زعم خود از شر مخالفین و مخالفتها راحت شده اند. استالین مخوف ترین دیکتاتور قرن بیستم درون این مـیدان گوی سبقت را از همـه ربوده بود؛ او را حتما بزرگترین کاشف و مجری "اعتراف گیری و محاکمـه" دانست اما بی اغراق مـی توان گفت بعد از شوروی ـ خصوصا درون دوره استالین- حاکمـیت جمـهوری اسلامـی بیش از هر نظام دیگری به منظور "شکستن" مخالفینش از حربه "اعترافات ساختگی و محاکمـه های نمایشی" استفاده کرده است. همـه طیفهای مخالفین سیـاسی جمـهوری اسلامـی، از کمونیست ها گرفته که تا لیبرال ها، از روشنفکران سکولار گرفته که تا ملی مذهبی ها طعم "اعتراف درون زندان" و "شکستن خود" درون دادگاه یـا درون برابر دوربینـهای تلویزیون را چشیده اند، با این حال این حربه کـه در نخستین سالهای دهه شصت که تا حدودی درون منکوب مخالفان موثر واقع مـی شد اکنون از فرط استعمال بـه طرز رقت انگیزی مضحخ نما شده است. افکار عمومـی درون ایران مدتهاست بـه چهره های درون هم شکسته ای کـه در تلویزیون ظاهر مـی شوند و به انواع "خیـانت و خباثت و رذالت" اعتراف مـی کنند و سرانجام از محضر "نظام" تقاضای عفو و بخشودگی مـی نمایند عادت کرده است،. این سناریوی فریب، دیگر تاثیری درون افکار عموم مردم ایران نخواهد داشت.این نمایشـها تنـها لبخندی تلخ را بر لبان ملت نقاشی خواهد کرد، حالا هر طفل دبستانی هم مـی داند کـه این اعترافات "چرا و چگونـه" اخذ مـی شوند، اجرای این سناریو ها شاید تنـها به منظور توجیـه و فریب همان بدنـه قلیل فاشیست های اسلامـی مفید فایده باشد و الا مردم مدتهاست کـه از این دامـها پریده و از شکنجه گران واعتراف گیران گسسته اند. <br /><br />دادگاه(؟!) برگزار شده درون روز شنبه نیز چیزی سوای "نمایشـهای اعتراف گیری" معمول درون جمـهوری اسلامـی و دیگر رژیم های سلطانی نبود. استالین های کوتاه قامت وطنی این بار نیز سناریویی ناشیـانـه و مبتذل را بـه صحنـه آورده اند؛ دادگاه نمایشی دهم مردادبرگی دیگر از سناریوی مقابله با سبز است، کیفرخواست این دادگاه، رمان پلیسی ضعیفی بود کـه تنـها از ذهن بیمار مدیر مسئول جریدۀ دریدۀ کیـهان و همپالکی های او قابل تراوش است، محاکمـه نمایشی فعالین سیـاسی اصلاح طلب نشان داد کـه پارانویـای استالین های وطنی اکنون بـه مرز جنونی سادیستی رسیده هست و این البته سرنوشت همۀ استالین های تاریخ بوده و هست.<br /><br /> این دادگاه اما بر خلاف پندار صحنـه پردازانش فصلی دیگر از سبز مردم ایران را ورق خواهد زد، مردم مـی دانند کـه این اعترافات ساختگی تحت چه شرایطی گرفته شده است، مردم مـی دانند کـه محمد علی ابطحی درون فردای آزادیش درون "وب نوشت" خود از شکنجه ها و از شرایط غیر قابل تحملی کـه او را وادار بـه بر زبان آوردن آن جملات کرد خواهد نوشت، مـی دانند کـه آنچه درون این دادگاه نمایشی گفته شد حرف دل نبوی، مـیردامادی ، تاج زاده ،صفایی فراهانی و رمضان زاده نیست، مـی دانند کـه انـها درون فردای آزادیشان درون کنار مردمند و در این روزهای سخت زندان مردم با درک شرایط درون کنار آنـها خواهند ماند.<br /><br />استالین های کوتاه قامت وطنی بـه پایـان راه رسیده اند، این دادگاه صریح ترین نشانۀ آغاز این پایـان بود، متهمـین این دادگاه البته قربانیـان پیشگاه استالین های وطنی اند که تا شاید "شکستن" آنـها اندک مرهمـی باشد بر زخمـها و عقده های "دیکتاتور" کـه هر شب بر فر بامـها و هر هفته بر سنگ فرش خیـابانـها صدای پای مرگش را مـی شنود.<br /><br />سرنوشت شوروی و سرانجام هیتلر و موسلینی درون انتظار استالین های وطنی است، آنـها فرو خواهند پاشید و باد خاکسترشان را بر لجن زارتاریخ خواهد افشاند، ستون فقرات استبداد زیر بار سبز و مسالمت آمـیز مردم ایران خواهد شکست، آن روز آنقدرها هم دیر و دور نیست ؛ صلاح البته درون این هست که استالین های وطنی که تا بیش از این دیر نشده "صدای انقلاب مردم ایران" را بـه گوش جان بشنوند و از این صدا پیروی کنند.<br /><br /><br />آفاق ازصدای سکوت تو روشن است/خاموشیت مباد کـه فریـاد مـیهنی<br /><br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/author/name/-3ce813a6e7.html">رشيد اسماعيلي</a></div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-85924222953548859162009-08-04T01:00:00.000+04:302009-08-04T01:02:34.242+04:30

اوباش از زندانیـان بازجویی مـی کنند

<div align="justify"><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://1.bp.blogspot.com/_zIYBDJJvBR8/SndJQje1rRI/AAAAAAAAACg/AzX72Q6I-w4/s1600-h/%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF+%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87+%D9%87%D8%A7.jpg"><img style="MARGIN: 0px 10px 10px 0px; WIDTH: 150px; FLOAT: left; HEIGHT: 113px; CURSOR: hand" border="0" alt="حنای طراحی و سوزشش محل طراحی آزادی اندیشـه ۵ - dl660k5.blogspot.com mimplus.ir" src="http://1.bp.blogspot.com/_zIYBDJJvBR8/SndJQje1rRI/AAAAAAAAACg/AzX72Q6I-w4/s400/%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF+%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87+%D9%87%D8%A7.jpg" /></a> گزارش<br /><br /><br />یکشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۸۸<br /><br /><br /><strong>بهشتی: اوباش از زندانیـان بازجویی مـی کنند</strong><br /><br /><br />تعداد کشته ها ممکن هست تا 365 نفر باشد<br /><br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/author/name/-e7b5356c7b.html">بهرام رفیعی</a><br /><br /><br />چند روز بعد از اعلام خبر تعطیلی بازداشتگاه کهریزک از سوی مقامات رسمـی کشور بـه دلیل "غیراستاندارد" بودن واکنش ها نسبت بـه چرایی تعطیلی این بازداشتگاه همچنان ادامـه دارد و هر روز ابعاد تازه تری از زوایـای پنـهان سوله هایی کـه تا کنون چند نفر از معترضان بـه انتخابات جان خود را درون آن بـه دلیل ضرب و شتم توسط بازجویـان و شرایط نامناسب از دست داده اند، آشکار مـی شود.<br /><br />در همـین ارتباط روز گذشته علیرضا بهشتی یکی از مشاوران ارشد مـیرحسین درون گفت و گویی با وبسایت رسمـی فراکسیون اقلیت مجلس، با اظهار بی اطلاعی از تعداد و سرنوشت بازداشتی های کهریزک اعلام کرد: "بر اساس برخی اطلاعاتی کـه به ما رسیده (هنوز خیلی نسبت بـه موثق بودنش مطمئن نیستم) تعداد زیـادی از افراد بازداشتگاه کهریزک دو روز پیش از دستور تعطیلی بـه اصفهان منتقل شده اند."<br /><br />فرزند آیت الله بهشتی با اشاره بـه این کـه اطلاعات او برگرفته از "گفته های خانواده بازداشت شدگان" هست درباره تعداد بازداشت شدگان اخیر نیز اعلام کرد کـه "حدود 1700 اسم جمع شده اما حتما این همـه اسامـی نیست و نکته دیگر اینکه چه تعداد از این اسامـی زنده هستند، مشخص نیست."<br /><br />او همچنین با اعلام این کـه از کشته شدگان درون بازداشتگاه ها و تجمعات اعتراضی "آمار دقیقی نداریم" همچنین تاکید کرد: "من تعداد 365 کشته را شنیده ام، اما اگر الان یک رقمـی را اعلام کنیم اما از آنچه کـه هست بیشتر باشد، متهم مـی شویم بـه اینکه جنگ روانی راه مـی‌اندازیم."<br /><br />مشاور مـیرحسین همچنین گفت "ما اطلاعاتی داریم از اینکه برخی از افرادی کـه در طرح امنیت اجتماعی بعنوان افرادی کـه از لحاظ اجتماعی ناآرام و تحت اوباش بازداشت شدند و پیش از این از آنـها تعهد گرفته بودند، اکنون آنـها را درون تجمعات و در بازداشتگاه‌ها درون مرحله نگهداری و... بـه کار گرفته‌اند."<br /><br />علیرضا بهشتی همچنین دربارهانی کـه بازجویی از معترضان درون بازداشتگاه های مختلف مثل کهریزک را برعهده دارند نیز تصریح کرد: "به غیر از افرادی کـه تحت عنوان اوباش پیش از این تعهد گرفته و اکنون بـه کار گرفته شدند، برخی از این‌ها از بخش‌های رسمـی حکومت هستند. برخی متعلق بـه بسیج هستند. برخی لباس شخصی‌هایی هستند کـه نمـی‌توان آنـها را جزء بسیج حساب کرد. بخشی اطلاعات سپاه هستند."<br /><br /><br /><strong>غیر استاندارد یعنی چه؟<br /></strong><br />دو روز پیش از اظهارات نماینده مـیرحسین درون کمـیته مشترک اصلاح طلبان به منظور پیگیری وضعیت بازداشت شدگان اخیر سید محمد خاتمـی رییس جمـهور پیشین ایران نیز با انتقادات شدیدی بـه تعطیلی بازداشتگاه کهریزک واکنش نشان داد.<br /><br />سید محمد خاتمـی درون دیدار با نمایندگان فراکسیون خط امام مجلس با اشاره بـه دستور آیت الله درباره تعطیلی بازداشتگاه کهریزک گفت: "خون‌هایی ریخته شد، بـه خانواده‌های فراوانی آسیب‌های روحی و مادی وارد آمده است. ملت مورد اهانت قرار گرفته است. رفتارهای بد و غیر قانونی و غیر شرعی با مردم و با بازداشت‌شدگان صورت گرفته هست که اینـها همـه حتما ریشـه‌یـابی و حقیقت هم به منظور مردم روشن شود و هم با ریشـه قضایـا برخورد جدی شود".<br /><br />رییس جمـهور اصلاحات درون ادامـه اظهاراتش "عدم استاندارد بودن" بازداشتگاه کهریزک و طرح آن از سوی برخی از مقامات را بشدت مورد انتقاد قرار داده و پرسید: "غیر استاندارد یعنی چه؟یعنی مثلا هواکش آن درست نبود یـا دستشویی ها تمـیز نبوده است؟خیر!جنایت‌هایی رخ داده است؛ جان‌هایی باخته شده هست و رفتارهایی با جوانان و زنان و مردان عزیز صورت گرفته هست که وقتی درون زندان‌های درون دست بیگانگان صورت مـی گیرد همـه بر آشفته مـی شوند و فریـاد مـی زنند و امروز حتما با این مسائل برخورد شود".<br /><br />سیدمحمد خاتمـی با یـادآوری فتواهای بسیـاری از مراجع تقلید شیعه درباره حرام بودن برخورد سرکوب گرانـه با معترضان بـه انتخابات تصریح کرد: "رفتارهای خلاف شرع و عرف و قانون کـه به هنگام بازداشت با آنـها و بستگان آنان شده هست و رفتارهای نادرستی کـه به نام بازجویی شده و مـی‌شود، اینـها همـه به منظور انقلاب و جامعه زیـان بار و بر خلاف قانون و انصاف است".<br /><br />رئیس دولت اصلاحات همچنین خواستار برخورد قانونی با عاملان بازداشت ها و ضرب و شتم و قتل بازداشت شدگان شده و اظهار داشت: "باید با عاملان این رفتارها و اقدامات برخورد قانونی شود و حق و حرمت‌هایی کـه مورد تعدی قرار گرفته هست جبران شود".<br /><br /><br /><strong>بازی تکذیب و تایید</strong><br /><br />درحالی کـه هفته گذشته و پس از دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک قائم مقام دادگستری تهران اعلام کرد کـه دستور تعطیلی این بازداشتگاه از دو سال پیش صادر شده است، فرمانده نیروی انتظامـی تهران و دادسرای تهران کـه نقش پررنگ تری درون بازداشت های اخیر معترضان بـه نتیجه انتخابات را دارند، نسبت بـه این موضوع واکنش نشان دادند.<br /><br />حمـید درخشان نیـا قائم مقام دادگستری تهران اعلام کرده بود کـه "دوسال پیش رییس کل دادگستری تهران بـه دلیل این کـه در بازداشتگاه کهریزک برخوردهای غیر قابل توجیـهی صورت گرفته و از طرفی زیر نظر سازمان زندانـها نبوده دستور تعطیلی اش را صادر کرده است".<br /><br />با این حال دادسرای تهران اظهارات آقای درخشان نیـا را تکذیب کرده و گفت: "رییس کل دادگستری استان تهران درون دو سال قبل کـه این بازداشتگاه را رو بـه بهبود دانسته است".<br /><br />از سوی دیگر نیز فرمانده نیروی انتظامـی تهران با اعلام این کـه "کمـیته ای از سوی این نـهاد درون حال بررسی وضعیت بازداشت گاه کهریزک است" اعلام کرد: "بازداشتگاه كهریزك زیر نظر مراجع قضایی بوده و نیروی انتظامـی تنـها مـی‌تواند، هر فردی را 24 ساعت درون بازداشتگاه نگه دارد و تنـها زمانی كه حكم قضایی داشته باشد، فردی را زمان بیشتری بازداشت مـی‌كند و این درون حالیست كه بازداشتگاه كهریزك نیز یك بازداشتگاه موقت محسوب نمـی‌شد".</div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-3214632458217064496.post-26656244023184814212009-08-04T00:53:00.000+04:302009-08-04T00:56:48.214+04:30

محسن روح الامـینی زیر شکنجه کشته شد

<div align="justify"><strong>افزایش فشار بر خانواده های کشته شدگان</strong><br /><br />یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۸<br /><br /><br />همزمان با تحویل پیکر شکنجه شده محسن روح الامـینی<br /><br /><a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/author/name/-05d634e46d.html" target="_blank">لیلا طیری</a><br /><br /><br /><br />محسن روح الامـینی کـه در تجمعات اعتراضی 18 تیر بازداشت شده بود درون زندان اوین کشته شد. پیکر این جوان 25 ساله درون حالی تحویل خانواده او شده هست که مقامات قضایی بـه خانواده روح الامـینی خیر آزادی قریب الوقوع او را داده بودند محسن روح الامـینی، فرزند عبدالحسین روح الامـینی، مدیر انستیتو پاستور ایران و مشاور محسن رضایی درون انتخابات دهمـین دوره ریـاست جمـهوری ایران است.<br /><br />هفته گذشته نیز پیکر محمد کامرانی، جوان 18 ساله ای کـه روز 25 تیر و در جریـان اعتراض‌ها بـه کودتای انتخاباتی درون یک مسالمت‌آمـیز، مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود بـه خانواده او تحویل و در بهشت زهرای تهران درون کنار سهراب اعرابی بـه خاک سپرده شده بود.<br /><br /><br /><strong>محسن روح الامـینی زیر شکنجه کشته شد</strong><br /><br />پیکر محسن روح الامـینی روز جمعه از مقابل منزل این شـهید تشییع ودر حالی درون بهشت زهرا بـه خاک سپرده شد کـه به گفته پدرش مورد ضرب و شتم شدید قرار گزفته ودهانش را خرد کرده‌ بودند. عبدالحسین روح الامـینی گفته است: "فرزندم انسان صادقی بود. دروغ نمـی‌گفت. مطمئنم هر چه از او سؤال کرده‌اند، درست پاسخ داده است. آن‌ها احتمالاً نتوانسته‌اند صداقت او را تحمل کنند و وی را بـه شدت کتک زده و زیر شکنجه کشته‌اند."<br /><br />دکتر حسین علایی از سرداران سابق سپاه پاسداران یـادداشتی درباره چگونگی کشته شدن محسن روح الامـینی بـه نقل از پدر او بـه روزنامـه‌های داخل ایران فرستاده کـه به علت وجود نداشتن امکان انتشار آن درون مطبوعات، درون برخی سایت های اینترنتی بـه چاپ رسیده است. بر اساس این نوشته، عبدالحسین روح الامـینی درباره دستگیری و شـهادت فرزندش گفته است: محسن را درون روز پنجشنبه ۱۸ تیرماه، افراد لباس‌شخصی دستگیر و او را بـه همراه جمعی دیگر از جوانان دستگیرشده، بـه ساختمان نیروی انتظامـی تهران بزرگ واقع درون خیـابان کارگر درون نزدیک مـیدان انقلاب و صبح روز جمعه ۱۹ تیرماه آن‌ها را با تعدادی اتوبوس بـه دو مقصد زندان اوین و اردوگاه کهریزک منتقل مـی‌نمایند.<br /><br />وی با اشاره بـه عدم پاسخگویی مسولان درباره بازداشت پسرش گفته است: نیروی انتظامـی، سپاه، وزارت اطلاعات و قوه قضاییـه هر کدام از خود سلب مسؤلیت مـی‌د. دو هفته را این گونـه سپری کردم. بـه هر کجا سر مـی‌زدم، با دیوار بلندی از ناامـیدی روبه‌رو مـی‌شدم که تا این‌که دلالی پیدا شد و گفت اگر چهار مـیلیون تومان بـه من بپردازید، ترتیب ملاقات شما را با فرزندتان مـی‌دهم. درون روز مبعث درون حسینیـه امام خمـینی (ره) و در دیدار مسؤولین کشور با رهبری، این موضوع را با وزیر اطلاعات کـه در ملاقات حضور داشت، مطرح کردم که تا در مورد آن فرد دلال تحقیق کنند. شماره‌های خود را نیر بـه وزیر اطلاعات دادم که تا اگر نیـاز بـه اطلاعات بیشتری داشت، بتواند با من تماس بگیرد.<br /><br />آقای روح الامـینی با بیـان اینکه از وزیر اطلاعات خبری نشد تصریح کرده است: دو روز بعد یعنی چهارشنبه بعد از ظهر، فردی بـه دفتر کار من زنگ زد و به من گفت شما کـه از مسؤولین هستید و دارای پاسپورت سبز نیز مـی‌باشید، چرا سراغ پسرتان را نمـی‌گیرید. گفتم من دو هفته هست که بـه دنبال اویم و هیچ از وی خبری نمـی‌دهد. او بـه من گفت بـه شما تسلیت عرض مـی‌کنم. من فکر کردم کـه مـی‌خواهد بلوف بزند و مرا بترساند. بعد دیدم کـه نشانی محلی را کـه باید بـه دنبال او بروم، مـی‌دهد. راه افتادم و به پزشکی قانونی رفتم<br /><br /> پدر محسن روح الامـینی با تاکید بر کشته شدن فرزندش درون زیر شکنجه خبراز مطالعه پرونده پزشکی پسرش داه و گفته است: محل فوت او را لاک گرفته بودند. مشخص شد کـه بعد از مجروح شدن، بـه او نرسیده‌اند که تا خون او عفونی شده و دچار تب شدید بالای ۴۰ درجه گردیده و از شدت تب، دچار بیماری مننژیت شده هست و او را ساعت سه و نیم بعد از ظهر چهارشنبه بـه عنوان فرد مجهول‌الهویـه بـه بیمارستان شـهدای تجریش منتقل و صبح روز پنجشنبه جسد او را بـه سردخانـه تحویل مـی‌دهند.<br /><br /><br /><strong>تعهد به منظور تحویل پیکر محسن</strong><br /><br />برای تحویل پیکر محسن روح الامـینی از خانواده او تعهد گرفته اند کـه هیچ شکایتی ازی ندارند . آقای روح الامـینی با تایید این خبر مـی گوید: با تعهد من و آقای ضرغامـی رییس سازمان صدا و سیما کـه افراد زیـادی مطلع نخواهند شد و افرادی هم کـه خواهند آمد همـه طرفداران نظام هستند، با این شرط کـه تشییع درون جلوی منزل زیـاد طول نکشد و بجز لا اله الا الله شعار دیگری داده نشود، اجازه دادند که تا مراسم تشییع برگزار شود.<br /><br />آقای روح‌الامـینی کـه به هنگام خاکسپاری فرزندش، چفیـه بسیجی را هم‌چنان بر گردن داشته، گفته است: امروز این چفیـه را بر گردن چهانی انداخته‌اند.انی کـه کار آن‌ها دستگیری و احیـاناً کشتن مردم شده است. آیـا ما از جمـهوری اسلامـی این وضع را مـی‌خواستیم؟<br /><br />وی با انتقاد شدید از برخورد های صورت گرفته تصریح کرده است: اکنون بسیج را بـه جایی رسانده‌اند کـه جوان سالم حزب‌اللهی را دستگیر مـی‌کنند و جنازه او را تحویل خانواده‌اش مـی‌دهند. آن هم تعهد مـی‌گیرند کـه کفن و دفن بـه گونـه‌ای باشد کـه اتفاقی نیفتد. آیـا نظام آن قدر ضعیف شده هست که از یک تشییع جنازه ساده مـی‌ترسد؟<br /><br /><br /><strong>ارسال دو هزار آمپول بـه زندان‌ها<br /></strong><br />بر اساس این نوشتار کـه در وبلاگ روزنوشت سراج الدین مـیردامادی منتشر شده است، لنکرانی، وزیر بهداشت کـه برای تسلیت بـه منزل خانواده روح الامـینی رفته بود گفته هست : بـه خاطر مبارزه با بیماری‌های عفونی و مننژیت درون زندان‌ها، ظرف این چند روز، بیش از دو هزار آمپول پنی‌سیلین بسیـار قوی و آمپول‌های ضد مننژیت بـه زندان‌های تهران فرستاده‌ایم. با گفتن این جمله، نگران وضعیت سلامت سایر زندانیـان سیـاسی شدم.<br /><br />لنکرانی همچنین خبر داده کـه یک گروه ان جی او تشکیل خواهد داد که تا بتواند از حقوق اولیـه زندانیـان، دفاع نماید. به منظور مثال وقتیی را مـی‌گیرند، حداقل بـه خانواده او اطلاع دهند کـه دستگیر شده ودر زندان هست تا خانواده‌‌ها از نگرانی که تا حدودی بیرون بیـایند؛ نـه این کـه در بلاتکلیفی بـه سر ببرند. بتوانند به منظور زندانی خود وکیل بگیرند و از حقوق قانونی او دفاع نمایند. مطمئن باشند کـه در زندان سلامت بازداشت‌شدگان حفظ مـی‌شود و آن‌ها درون خطر جانی قرار ندارند.<br /><br />حسین کلایی، سردار سابق سپاه نیز این سوال را مطرح کرده هست که چگونـه ممکن هست جوانی آن هم از خانواده‌ای شناخته شده، درون جمـهوری اسلامـی دستگیر و سپس بعد از دو هفته جنازه او تحویل خانواده‌اش گردد!؟<br /><br /><br /><strong>مراسم روح الامـینی درون مسجد بلال</strong><br /><br />مجلس ترحیم محسن روح الامـینی روز یکشنبه 4/5/88 از ساعت 4 که تا 6 بعد از ظهر درون مسجد بلال سازمان صدا و سیما برگزار مـی شود. این درون حالی هست که تاکنون هیچ یک از خانواده های کشته شدگان اخیر اجازه برگزاری مراسم به منظور فرزندانشان را درون هیچ مسجدی نیـافته اند. درون عین حال و در حالیکه سایت اعتماد ملی خبر از شرکت مـهدی به منظور تسلیت و همدردی درون این مراسم داده است، درون سایت های اینترنتی و پایگاههای اجتماعی فیس بوک و توییتر اعلام شده هست مردم معترض بـه کودتای انتخاباتی 22 خرداد درون مراسم ترحیم محسن روح الامـینی شرکت خواهند کرد. آنان اعلام کرده اند با نمادهای سبز درون این مراسم شرکت و با خانواده این شـهید سبز ابراز همدردی خواهند کرد. براساس این خبر اعلام شده هست که مردم قصد دارند صدای الله اکبر خود را از مسجد بلال بـه گوش مسولان صدا و سیما برسانند.<br /><br />پیش از این پیـام تسلیتی از سوی برخی نمایندگان مجلس و مسولان کـه نام عزت الله ضرغامـی ، شـهاب الدین صدر، حمـیدرضا کاتوزیـان و برخی دیگر از نمایندگان مجلس منتشر شده بود. محسن رضایی نیز درون اطلاعیـه ای جداگانـه شـهادت فرزند مشاور خود را تسلیت گفته بود.<br /><br /><br /><strong>دستور وزارت اطلاعات بـه مساجد</strong><br /><br />این تنـها خانواده روح الامـینی نبودند کـه ناچار شده اند به منظور تحویل گرفتن پیکر فرزند خود درباره چگونگی کفن و دفن عزیزشان تعهد بدهند. از خانواده های دیگر شـهدای سبز نیز درون همـین زمـینـه و نیز درون مورد "شکایت نداشتن از مسوولان" تعهداتی گرفته شده است. خانواده ها بـه شدت تحت فشار هستند که تا نام عزیزانشان و خبر شـهادت آنـها را اعلام نکنند و هیچ مراسمـی به منظور عزیزان از دست رفته شان نگیرند. درون برخی موارد حتی خانواده‌ها را مجبور کرده‌اند به منظور برگزاری مراسم، 3 جوازب ارائه دهند و تعهدنامـه‌ای را امضا کنند مبنی بر اینکه: اگر مردم بیـایند، اتفاقی نمـی‌افتد؛ که تا بدین ترتیب خانواده‌ها از برگزاری مراسم به منظور عزیزان خود منصرف شوند.<br /><br />مادر ندا آقا سلطان چهارشنبه شب درون جمعی از فعالان زنان و اعضای خانواده بازداشت شدگان اخیرکه مادران سهراب اعرابی و اشکان سپهری دو شـهید دیگر سبزنیز حضور داشتند، فاش ساخت کـه از مدت‌ها قبل وزارت اطلاعات با ابلاغ رسمـی بـه مساجد، مانع از برگزاری مراسم توسط خانواده‌ کشته شدگان حوادث بعد از انتخابات شده است. ندا آقا سلطان از کشته شدگان درگیریـهای بعد از کودتای 22 خرداد بود کـه تصاویر کشته شدن او بـه تمام جهان مخابره شده است.<br /><br />مادر ندا با بیـان اینکه مساجد اجازه برگزاری مراسم به منظور کشته شدگان اخیر را ندارند، توضیح داد: مسجد نیلوفر و هیـات امنای چند مسجد دیگر با برگزاری مراسم ندا موافقت ند و پس از لغو مراسم ختم ندا درون مسجد امام جعفر صادق، واقع درون منطقه سید خندان، تالار بهشت زهرا با برگزاری مراسم ندا درون زمان صرف شام موافقت کرده، اما اندکی بعد مأموران حراست بهشت زهرا نامـه‌ای را از طرف وزارت اطلاعات بـه خانواده‌ی ندا آقاسلطان نشان داده‌اند کـه در آن تصریح شده بود هیچ کدام ازانی کـه در درگیری های بعد از انتخابات کشته شده‌اند، درون مساجد حق برگزاری مراسم را ندارند<br /><br />مادر ندا آقا سلطان افزود: زمانی کـه ما بـه مزار ندا مـی رفتیم با ما کاری نداشتند اما باانی کـه خارج از اعضای خانواده بـه مزار ندا مـی رفتند برخورد مـی شد و در مواردی حتا با یکی از بستگان ما را کـه سر مزار ندا رفته بود برخورد کرده بودند کـه چرا مـی آیی و سر خاک ندا مـی نشینی.<br /><br />وی تصریح کرد: بعد از مدتی درون مقابل سوال ماموران و کارآگاهانی کـه مـی گفتند بـه دنبال قاتل ندا هستند گفتیم ما از شما نمـی خواهیم قاتل را معرفی کنید؛ با این روحیـه ی نامساعد بـه حال خود رهایمان کنید. سهراب را چهی کشت؟ اشکان را چهی کشت؟<br /><br /><br /><strong>فشار بر خانواده ها به منظور شکایت از </strong><br /><br />همزمان برخی اخبار از فشار بر خانواده های برخی کشته شدگان اخیر به منظور شکایت از مـیرحسین حکایت دارد. سایت موج آزادی درون خبری اعلام کرد: پدر خانواده شـهيد ناصر اميرنژاد كه درون حادثه كوي دانشگاه بـه شـهادت رسید و جنازه‌اش نیز درون ياسوج دفن شد، بـه اجبار توسط ماموران بـه تهران منتقل شده و همراه با خانواده چند تن ديگر از قربانيان تحت فشار و تهديد قرار گرفته‌اند که تا شكايتی را عليه مير حسين موسوي بـه عنوان قاتل فرزندش امضا کنند.<br /><br /><br /><strong>آزادی خانواده هاشم پور با ضمانت</strong><br /><br />از سوی دیگرماموران امنیتی روز پنج شنبه با پایین کشیدن و پاره پلاکاردها و پارچه سیـاه از مقابل خانـه شـهید مسعود هاشم زاده مادر، پدر و برادران او را بازداشت د. مسعود هاشم زاده روز سی ام خرداد درون خیـابان شادمان بالاتر از خیـابان آزادی بـه ضرب گلولۀ ای بـه شـهادت رسید و در روستای ولی آباد خشک بیجار گیلان بـه خاک سپرده شد. خانوادۀ او از برگزاری هر گونـه مراسم عزاداری باز داشته شده بودند و آنـها بعد ازگذشت 25 روز اخیراً پارچۀ سیـاه بـه در منزل خود زده بودند و پذیرای همسایگان و افرادی بودند کـه برای تسلیت گویی بـه آنـها مراجعه مـی د<br /><br />بر اساس گزارش دویچه وله، افراد خانواده هاشم‌زاده که تا ساعت هشت و نیم شب مورد سوال و جواب قرار گرفتند و سپس از هریک از آنان تعهدنامـه‌ای گرفته شد کـه سه مورد بـه طور مشخص درون آن ذکر شده بود: شما نباید پرچم سیـاه جلوی درون بزنید، مراسم چهلم نباید داشته باشید و همـین طور با رسانـه‌های خارجی هم نباید هیچ مصاحبه‌ای انجام دهید<br /><br /><strong>آنـها با تعهد نامـه و سپردن ضمانت آزاد شده اند.</strong><br /><br />درحالیکه آمار رسمـی از کشته شدن بیش از 20 نفر درون درگیریـهای بعد از کودتای 22 خرداد حکایت دارد اما آمار غیر رسمـی و نـهادهای حقوق بشری این آمار را بسیـار بیشتر از آماری مـیدانند کـه رسانـه های رسمـی ایران اعلام کرده اند "روز" درون گزارشی تحت عنوان "تعداد جان باختگان حوادث اخیر چقدر است؟" پیش از این برخی اسامـی کشته شدگان را اعلام کرده بود کـه در <a rel="external nofollow" href="https://mimplus.ir/external.php?url=http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/2009/july/22/-1a098fcdde.html" target="_blank">اینجا</a> مـی توانید ببینید</div>

dl660khttp://www.blogger.com/profile/08403907578370675889noreply@blogger.com0




[حنای طراحی و سوزشش محل طراحی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 06 Aug 2018 20:06:00 +0000



حنای طراحی و سوزشش محل طراحی

رمان مزون لباس عروس 1 - bargozideha.com

 -اَخ تف تو ذاتت!
انگشتمو کـه سوزن رفته بودرو تو دهنم فرو کردم که تا از سوزشش کم بشـه. حنای طراحی و سوزشش محل طراحی سرمو بلند کردم و به فضای دل انگیز تولیدی نگاهی انداختم. حنای طراحی و سوزشش محل طراحی فضای نمور، حنای طراحی و سوزشش محل طراحی دیوارای خراب، هوای سرد و لامپای کم جون. زری و انسیم مشغول کار بودن و خانم خرسه هم کـه طبق معمول صدای خرو پفش بلند بود.
نگاهی بـه ساعت رنگ و رو رفته ی کـه کجم رو دیوار نصب شده بود انداختم کـه 5/5 عصر رو نشون مـیداد. پائیز بود و نزدیک غروب. کار منم تقریبا تموم بود ، یـه یقه دیگه داشتم کـه ربع ساعتم وصل ش بیشتر طول نمـی کشید.
5 دقیقه از ساعت 6 هم گذشته بود کـه کارم تموم شد. از جام بلند شدم و کش و قوسی بـه بدنم دادم وخمـیازه ی طولانیم کشیدم . نگاهی بـه خروار لباس دوخته شده ی امروز از سر رضایت انداختم. پته ی روسریمو کـه بسته بودم رو سرمو باز کردم و بدون نگاه بـه آینـه مرتب سرم کردم. کیف کتونی له شده مو هم انداختم رو کولمو و راه افتادم سمت خانم خرسه. زیرخدا قوتی بـه زری و انسی دادم و خداحافظی کردم. اونام یـه نگاه پر حسرتی بهم انداختن و آهسته خداحافظی .
- نفیس خانوم کار من تموم شده، امر دیـه ای ندارین؟
خرسه هیکل گندشو ت داد و گفت : حنای طراحی و سوزشش محل طراحی مطمئنی؟
- بله تموم شد.
- بذار برم یـه نگاه کنم.
از صندلی درندشتش کـه بازم براش کم بود پائین اومد و راه افتاد. با هر قدمـی کـه بر مـیداشت ش از این ور بـه اونور مـیرفت و کوه چربیشم مـی لرزید. خنده ی مسخره ای رو لبم نشوندم و منتظر شدم.
با چشم غره ای لباسا رو برانداز کرد و با صدای زمختی گفت : حله برو.
از درون زدم بیرون . هوا سرد بود و منم لباس گرم مناسبی تنم نبود یعنی نداشتم کـه بپوشم.. دستمو دور خودم حلقه کردم و به حال دو بـه سمت ایستگاه واحد راه افتادم. با دیدن جمعیت همـیشگی بی خودی خوشحال شدم. روی صندلیـای ایستگاهم کـه مثل همـیشـه جا نبود و البته منم بعد اون همـه پشت چرخ نشستن ترجیح مـیدادم وایسم. بهترم بود چون که تا واحد مـی رسید مـی پ بالا.
در حال دید زدن انواع و اقسام آدما و تیپا بودم کـه یـه ماشین شیک با صدای توپ توپ آهنگش از جلوم رد شد. اون بخوره تو سرش، آب گودالی رو کـه جلوم بود رو کامل تخلیـه کرد رو من. خسته بودم، سردمم بود با صدای بلند گفتم: هزار مَن گه تو دهنت مرتیکه بی شرف.
یـه ه کمـی اونطرفتر وایساده بود برگشت سمت منو گفت: اِ وا خاک عالم، چه طرز حرف زدنـه؟
یـه نگاه بـه سرتا پاش کردم خیلی شیک و پیک بود. لباسای گرم و خشگل، هفت قلم آرایش و موهاشم کـه سه ساعتی پیچیدنش طول کشیده بود گمونم. دلم نیومد همـینجوری حرف مفتی رو کـه از دل خوش خودش زده رو بی جواب بزارم.
- آبجی ما دو مَنم کمتر حوالش کردیم حقش همون دو هزار و دو مَن بود، ملتفتی؟
- عفت کلام نداری کلا!
با دیدن واحد کـه داشت مـی رسیدو اینکه اینم با اون تیپ هم قطارم نیس گفتم: اگه من عفت کلام ندارم تو کـه کلا عفت و خوردی یـه آبم روش. البته با اون بزک دوزکت زورت گرفته برات نگه نداشت جوجه.
بی توجه بـه جیغ جیغ ه سوار شدم و یـه لبخند م نشوندم رو لبم.
از پیچ کوچه گذشتم. داشتم از سرما یخ مـیزدم. سرمو بالا گرفتم و چند متر اونورتر یـه کوچیک وایساده بود و یـه پسرم جلوش نشسته بود. از همـین دورم مـیشد حدس زد چه خبره. از سرعتم کم کردم و یواش نزدیکتر شدم کـه دیدم بله مرتیکه با وقاحت تمام داره ه رو دستکاری مـی کنـه. از اونجایی کـه یـه کم کنگ فو بلد بودم از همون پشت سر یـه ضربه محکم پشت سر پسر فرود آرودم. صدای آخش بـه هوا بلند و با خشم برگشت سمتم. با دیدن قیـافه نفله و خمارش فهمـیدم مالی نیس، معطل نکردم و با دو سه که تا ضربه دیگه پهن زمـین شد. دست رو گرفتم و بدو از اونجا دور شدم.
ه ی بدبخت هفت سال بیشتر نداشت. از مـیون گریـه و فین و فینش آدرسشو گرفتم و رسوندمش. دم خونشون جلوش نشستم و دستاشو گرفت. خیلی یخ بود .تو چشماش زل زدمو گفتم: بار آخرت باشـه تنـهایی راه مـیفتی تو کوچه، ملتفتی که؟
سرشو بـه علامت فهمـیدن تکون داد و بدو رفت تو .
چیزی که تا خونـه نمونده بود. راه افتادم و اینبار آهسته تر حرکت مـی کردم. تو این فکر بودم کـه یـه وقت پسره نکبت بلایی سر خودم نیـاره. ولی بـه یـاد قیـافه زهوار درون رفتش کـه افتادم گفتم: مال این حرفا نی!
کلید تو درون چرخوندم کـه مثل همـیشـه گیر داشتو بـه یـه تیپا بالاخره باز شد. چراغ زیر زمـین روشن بود. رفتم کنار پنجره نشستم و بوی دود و دم اون زهرماری خبر مـیداد کـه بابای مام بعد مدتا ت بـه خودش داده و رفته سر کار. هر چند خرج همـین بساطش بیشتر نمـیشد. دستمو بـه زانوم زدمو بلند شدم. از دو که تا پله کـه موزائیکاش تق و لق بود رفتم بالا. درون اتاق رو با قیژی باز کردم و گرمای خونـه وسوسه م کرد با کفش بپرم تو.
همونجور کـه بندای کفشمو باز مـیکرد گفتم: ننـه کجایی؟
از تو آشپزخونـه سرکی کشید و گفت : ننـه و زهر مار، سلامت کو؟
به اون سمت رفتم. مشغول چشیدن غذا بود. بغلش کردم و گفتم: فدای ننـه خودم بشم سلام.
- سلام خاتونکم، خسته نباشی.
- درمونده نباشی خانوم.
- پس ننـه چی شد؟
- بی خی خی یـه وقتایی مـی چسبه اونجوری صدات کنم.
- امان از دست تو، خب چه خبرا؟
- هیچ، خانم خرسه و خرناس و کار و بدبختی.
- خوبیت نداره برا مردم صفت مـیزاری!
- اونکه بله ، بیچاره خرس چه گناهی کرده کـه اسمش رو این باشـه.
خندید و گفت: برو لباستو عوض کن بیـا شام.
- چشم. این بنده خدام کـه رفته بوده سر کار.
- آره بوش کـه مـیاد.
- اَی خدا، بی خی خی ننـه جون.
غذا رو از فرت خستگی نجوییده قورت دادم و همونجا یـه بالش گذاشتم زیر سر. هم خسته بودمو دیگه چشمام نمـی تونست باز بمونـه همم دنیـای بی خبری و خوبم همون خواب بود. اینـه کـه چشمامو بستم بی هوش شدم.

- نفیس خانوم بـه آقا بگو یـه بخاری دیگه کار بذاره، این کـه نـه فایده داره نـه بـه جایی بر مـیخوره!
یـه چشم غره بهم رفت و اصلا نگفت تو خر کی هستی. دستام از سرما مثل چوب خشک شده بود. کارمم کند پیش مـیرفت. نفیس کـه باکیش نبود بغل بخاری لم داده بود و یـه کاپشن گنده هم تنش بود. از وضع خودم آهی کشیدم کـه خانم خرسه درون حالی کـه داشت چیزی مـی لمبوند گفت: برین به منظور ناهار.
ظرف کوچیک غذامو برداشتمو زدم بیرون. یـادمـه یـه روز تو تابستون وقتی مـی خواستم غذا بخورم به منظور فرار از هوای خفه گرم تولیدی رفتم بیرون. هر چند اونجا هم درختی نبود و منظره دل انگیزی هم نداشت ولی تو همون سایـه دیوارم بهتر از اون تو بود. هنوز لقمـه اولو نخورده بودم کـه از بیرون صدای جیغ یـه ه رفت هوا. منم بدو رفتم تاببینم چه خبره. دیدم پخش زمـینـه و داره گریـه مـی کنـه. وقتی رسیدم بالای سرش دیدم از پیشونیش خون مـیاد . کمکش کردم بلند شد و لباسشو هم تکوندم. نگاش کردمو گفتم: موتوری چیزی بهت زده؟
اشکاشو پاک کرد و بالرزون گفت: نـه، نفهمـیدم چجوری خوردم زمـین.
تو دلم گفتم: چشاتو وا کن بنده ی خدا !
- خب حالا کجا مـی خوای بری؟
- همـین سالن ورزشیـه، مربی اونجا هستم.
پقی زدم زیر خنده و گفتم: مربیم هستی و اینجور ولو شدی رو زمـین؟
از حرفم خندش گرفت و گفت: همونو بگو، حالا خوب شد شاگردام اینورا نبودن.
تا سالن رسوندمش و وقتی دیدم حالش خوبه برگشتم سر کارم. از اون روز بـه بعد با هم دوست شدیم.
صدف ی با صورت استخونی و بلند و اندام ورزیده بود. پوست تقریبا روشنی داشتو لبای ظریف کـه یـه خطخدادای قشنگترش مـی کرد. فردای همون روز اومد دم تولیدی و برای ناهار دعوتم کرد. از همون روز بـه بعدم همـیشـه یـه ساعت تعطیلی و ناهار رو با اون بودم. صدف ورزش کنگ فو رو آموزش مـیداد. از اون یـه ساعت ، نیم ساعتشو با منم کار مـی کرد. چون تو کل عمرم یـه کلاس خیـاطی اونم مجبوری بیشتر نرفته بودم ، همـه ی حواسمو بـه صدف مـی دادم و خوبم پیشرفت مـی کردم.
مثل همـیشـه منتظرم بود. از دور یـه سلام رزمـی دادم کـه صدای خندش بلند شد و گفت: عجب شاگرد حرف گوش کنی دارم من.
- پَ چی فکر کردی ، از من بهتر گیرت نمـیاد صدف خانوم. خاتون یـه دونـه اس نگرد کـه بیشترش نیس.
- یـه کم خودتو تحویل بگیر
- اگه منم خودمو تحویل نگیرم کـه تعطیل.
- دل همـه بخواد همچین خاتونی رو.
- هندونـه ی چند کیلویی بود؟
دستمو کشید و گفت : تعریفم نمـیشـه ازت کرد.
از گرمای دستش یـه حال خوبی شدم. گرمای سالنم داشت یخ بدنمو آب مـیکرد. آماده شدم به منظور تمرین و گفتم: صدف، یـه ضربه ی جانانـه بهم یـاد بده، یـه چیزی کـه همـین کـه به طرف زدی ناک اوت بشـه.
با تعجب نگاهی بهم کرد و گفت: چی شده هوس ناک اوت ملتو کردی؟
- آخه تو کـه نمـی دونی دیروز یـه پسره رو نفله کردم. خیلی چسبید.
- یعنی چی؟
- هیچی بابا، چته تو؟
- خب آدم نگران مـیشـه. حالا هم دقیق بگو ببینم دیروز چی کار کردی.
- مـیگم کـه یـه انگل جامعه رو پهن زمـین کردم.
- نمـییـه جا گیرت بیـاره ... الله اکبر آخه من بـه تو چی بگم؟
- بی خیـال ، اون بتونـه خودشم جمع و جور کنـه خیلیـه. نترس نمـی تونـه بلایی سرم بیـاره. حالا ول کن اونو ، هر چی تو چنته داریو رو کن بینیم.
- یـادت مـیدم ولی تو روحت اگه بخوای ازش سو استفاده کنی!
از قیـافه حرصیش خندم گرفت و با یـه باشـه سر و ته قضیـه رو هم آوردم. نامردی نکرد و یـه حرکت سخت رو شروع کرد. خیلی زور زدم اون روز ولی هنوز کار زیـاد داشت که تا یـاد بگیرم. ناهار رو کـه خوردیم برگشتم سر کار.
خدا رو شکر کارمون کمتر بود و تقریبا ساعت 4 با انسی و زری راه افتادیم سمت خونـه.
سه تایی مون تقریبا هم قد بودیم و شونـه بـه شونـه ی هم راه مـی رفتیم. از زندگی همدیگه همـینو مـیدونستیم کـه خیلی بدبختیم. انسی اول خونـه بود و نزدیک 30 سال داشت. پدرش خیلی وقت پیشا فوت کرده بود. انسی کـه خیـاطی مـی کرد و مادرشم کلفتی که تا خرج خونـه و دو که تا بچه دیگه جور بشـه. زندگی بـه این یکی خیلی ظلم کرده بود. تو چشماش همـیشـه غم بزرگی بود ، یـه بار بهم گفت چقدر حسرت مـیخوره کـه سن حال و حولش گذشته و هرگز نمـی تونـه ازدواج کنـه.
زریم یـه خونواده پر جمعیت بود. بابای زحمت کشی داشت ولی خب امورات زندگی سخت مـی گذشت و زری حالا خانم خودش بود لااقل.
حرف خاصی نزدیم و همش از کار و خستگی و روزگار گفتیم. بـه ایستگاه کـه رسیدیم من ترجیح دادم کمـی تو خیـابون گشت ب. ازشون خظی کردم و راه افتادم. ژاکت آبی رنگ و رو رفته مو دور خودم پیچیدم که تا سرما کمتر اذیت کنـه. خودم مـی دونستم بـه هوای چی دارم بـه سمت اون خیـابونـه کـه مغازه های شیکی داشت مـیر فتم. اینکه بـه سرعتم اضافه کردم و یـه نیم ساعت بعد رسیدم.
مثل همـیشـه بـه تابلوی طلایی رنگ سر درون مغازه انداختم کـه روش نوشته بود مزون لباس عروس مـینو. بعدم عین بخطک رفتم پشت شیشـه و لباس عروسا رو با چشمم غورت دادم. یکی از یکی خشگل تر. چشم چرخوندم و مات یـه لباس عروس شدم کـه جدید گذاشته بودن تو ویترینی کـه طرف دیگه بود. با دهن باز رفتم سمتش و جلوش وایسادم.
- ای ول، بنازم چی دوخته طرف! یعنی مـیشـه منم یـه روزی یکی از اینا بدوزم؟ یعنی مـیشـه؟ هی خدا...
تو سیر و سلوک خودم بودم کـه متوجه شدم یـه خانم خیلی شیک از تو مغازه داره نگام مـی کنـه. هول شده بودم. نگامو دزدیم و از اونجا درو شدم. بـه قدری تند راه مـی رفتم و سر بـه زیر کـه نفهمـیدم چجوری رسیدم ایستگاه.
نفس راحتی کشیدم و یـه جا وایسادم که تا حالم جا بیـاد. 10 دقیقه ای مونده بود که تا واحد برسه اینـه کـه چار چشمـی شروع کردم مردمو پائیدن.
کمـی اونطرف تر یـه پسر و درون حال دل و قلوه بهم دیگه بودن. پسره قیـافه بدی نداشت و الحق کار آرایشگر کـه ابرو براش برداشته بود عالی بود. یـه خرمن موی مشکیم رو سرش بود. ولی لاغر مردنی بود منم از این ریخت چندشم مـیشـه. ه هم کـه خدا بده برکت آرایش کـه نـه گریم کامل. یـه نگاه بـه موهاش کردم کـه دیدم بله خانوم بگی نگی طاس تشریف داره.
خندم گرفته بود . با خودم گفتم : بدبخت اگه این پسره دوستت داشت کمـه یـه کم مو بهت قرض مـی داد. واحد رسید و به همـه ی این حرفا خاتمـه داد.

دو هفته ای مـیشد کـه عصرا زودتر مـیرفتیم خونـه . نگران بودم، سفارش تولیدی کم شده بود اگه همـینجوری ادامـه پیدا مـیکرد بیکار شدن لاقل یکی از ما حتمـی بود.
کارم از بقیـه زودتر تموم شد. بـه ایستگاه واحد کـه رسیدم دلم هوای مزون رو کرد. از اون روز کـه خانم با چشماش مچمو گرفته بود نرفتم. ولی الان دیگه نتونستم و با قدمای بلند راه افتادم. خدا نوکرتم این مزون چی بود سر راه من قرار دادی ؟لامصب بـه روزم هست دیگه نمـیشـه جلوش تاب آرود.
از همون دور متوجه دو که تا لباس جدید شدم. چه جیگر بودن یـه لباس آبی کم رنگ با دامن ساتن و حریر و پر از مرواریدای آبی پر رنگ و یـه لباس نباتی کـه دامنش با شکوه تمام مثل چتر باز شده بود ، پر بور از پولک دوزیـای ظریف نباتی پر رنگ.
چیزی نمونده بود کـه دماغمو بچسبونم بـه شیشـه ولی یـه لحظه قلبم اومد تو دهنم. دست یکی رو شونـه ام بود. شستم خبر دار شده کـه بله یـه بار جستی ملخک دو بار جستی ملخک آخرش کـه مـیزنن توسرت و مـی گیرنت که.
با طمائنینـه برگشتم و یـه لبخند فوق العاده زشت نشوندم رو لبم. ای ول همون خانومـه بود. دست مریضاد بـه مچ گیریش.
با یـه صدای جیگولی و ملوس گفت: م مـیشـه بیـای تو ؟
عین این پسر بچه هایی کـه همـه غلطی مـی کنن بعد با قیـافه بسیـار مظلوم نما خودشونو تبرئه مـی کنن ، گفتم: خانم بـه خدا من قصدی نداشتم!
- مـی دونم ، چرا هولی؟ بیـا تو از نزدیک بقیـه لباسا رو هم ببین!
جاااااااااااااااااااااااا ن؟ با من بود؟ یعنی درست مـی شنیدم؟ من برم تو این مزونـه خشگله جیگره؟
- چرا معطلی بیـا دیگه.
بس بود ناباوری، بدو پشت سرش رفتم تو این از اون فرصتا بود کـه باید نـهایت سو استفاده رو ازش مـیکردم.
فضا کـه نبود ، بهشت بود. گرم، یـه آهنگ فوق ملیح طنین افکنده بود وای. سر چرخوندم سنکوب کردم. چی مـیدیدم خدا. یـه درون گند شیشـه ای بود این هیچی اونورشو عشق بود. رفتم سمتش. سقف سالن پر بود از لامپای کوچیک کف سالن پر از مانکنای تو ر پوشیده و وحشتانک خشگل. دیوارای سمت راستم دکورش پر بود از تاج عروسای همـه مدلی و دیوار سمت چپم ویترنش پر بود از دسته گلای عروس و کلا هر نوع گل برا تزئین لباس عروس. ته سالنم تورای سر بـه یـه چیدمان فوق رمانتیک بود. همـه ی اینا رو چجوری دید ب من آخه؟
تو حال و هوای خودم بودم کـه دیدم خانمـه با یـه پسر ه کـه لبخندای عشقولانـه بهم تحویل مـی اومدن تو. با دیدن سر و وضعشون از سالن اومدم بیرون. هیچ وقت از سادگیم خجالت نکشیدم الانم دیدم همرنگشون نیستم دوست نداشتم اونجا باشم. خواستم از درون اصلیم بیـام بیرون کـه خانمـه گفت:
- یـه لحظه صبر کن.
- ببخشید زحمت دادم.
- این چه حرفیـه. هر وقت تونستی با نامزدت بیـا هر مدلی رو کـه بخوای من تقدیم مـی کنم بهت برا شب عروسی بپوشی!
- چییییییییی؟
- باور کن، من حرف کـه ب برنمـی گردم ازش.
خندم گرفته بود. نتونستم جلوشو بگیرم . با همون لبای کش اومده از خنده گفتم: نامزدم کجا بوده؟
- یعنی تو برا شب عروسیت نمـیای اینا رو ببینی؟
- نـه، من عاشق لباس عروسم ولی نـه اونجوری کـه شمافکر مـی کنی ، البته خیـاط هستم ولی نـه خیـاط لباس عروس!
- موضوع جالب شد، چی فکر مـی کردم چی شد... ببین من برم سراغ اینا و برگردم ، مـیتونی منتظر باشی؟
با چشمام دنبال ساعت گشتم کـه گفته : الان ساعت پنجه.
- تا نیم ساعت دیگه مـی تونم.
- خب بعد بشین که تا من بر گردم.
بشینم مگه مـی تونم ، دیگه از این شانسا نصیب من نمـیشـه. چیزی طول نکشید کـه برگشت.
- خب چیزی مـیخوری؟
با اینکه هم گشنم بود و هم تشنـه ولی گفتم نـه.
- یـه چایی کـه مـی تونی بخوری ، بیـا بشین.
یـه دست مبل خیلی شیک چرم مشکی رو بـه روم بود کـه عمرا از نزدیکم ندیده بودم چه برسه بـه اینکه بشنم روش.
مـینو راحت رو یکیش ولو شد . بساط چایی رو مـیز بود و شروع کرد چایی ریختن. منم رفتم نشستم، وااااااااای چه نرم، تشکی کـه شبام مـیندازم زیرم بـه این حدا نمـیرسه چه رسد بـه محل نشیمنگاه همـیشگیمون.
- بگیر دستم افتاد.
خاک تو سرت خاتون، اینـهمـه ندید بازی درآوردی چیکار؟ خب ندیدم دیگه... کوفت بگیر چایی رو.
- مرسی.
- نوش جون. راستی اسم من مـینوئه اسم تو چیـه؟
- خاتون.
- چه اسم جالبی!
بی هوا گفتم: کجاش جالبه؟
- تو این دوره و زمونـه کـه ا اسمای اجق وجق دارن بـه دل آدم مـیشینـه خصوص اینکه بـه این ابروای پیوسته و نازتم خیلی مـیاد. یـاد این ه کـه نماد ای ایرانیـه افتادم.
- کدوم ؟
چه سوال مزخرفی ، اون بگه تو مـی شناسیش؟
مـینو بـه سمت مـیز ناناس رو بـه روی مبلا رفت و گفت : الان بهت نشون مـیدم.
بعدشتابشو گرفت جلوم.
- ایناهاش.
چه دستگاه جالبی ، از تکنولوژی چه عقب بودم یـادم آخرین باری کـه رایـانـه دیده بودم یـه سیستم بسیـار حجیم تو مدرسه راهنمائیمون بود کهیم بهش نزدیک نمـیشد ، دکوری بود.
عرو کـه دیدم خورد تو ذوقم فکر کردم حالا یـه پسر کش نشونم مـیده نـه یـه نقاشی.
تو همـین فکرا بودم کـه گفت بزن صفحه ی بعد!
ملتفت نشدم چی گفت و رو مـیز دنبال کتاب و دفتر مـی گشتم . چیزی نیـافتم و گفتم: چی رو ورق ب؟
مـینو نگاهی بهم کرد و زد زیر خنده: وای خاتون ، تو اصلا نگرفتی من چی بهت گفتم.
اخمام رفت تو هم و سر جام نشستم. اونمو لوچه رو جمع کرد و گفت: من امروز وقت ندارم تو هم کـه باید بری. بازم بیـا اینجا که تا ببرمت طبقه بالا پیش بچه ها کـه این لباسا رو مـیدوزن.
- حتما ، این روزا کارمون خوابیده مـیتونم بیـام.
- خوشحال مـیشم، خدا رو چه دیدی شاید از کار بچه ها خوشت بیـاد اومدی و پیششون یـاد گرفتی؟
- خوشم بیـاد؟
تو دلم گفتم: ذوق مرگم نشم خیلیـه.
- آره چرا کـه نـه ذوق و شوقت برا این کار ستودنیـه.
- ولی خب خرجش بالاس. هنوز نمـی تونم.
انگار جا خورد و البته خودمم زورم گرفت زرتی گفتم من بدبخت و بیچارم.
- اونش مـهم نیس، تو فقط یـادت نره بیـای.
- باشـه اگه شد همـین فردا مـیام.
- منتظرتم.
از درون مزون زدم بیرون . بـه قدری خوشحال بودم کـه از ذوق کیفمو تو هوا یـه چرخی دادم. ولی بین زمـین و آسمون قاپیدنش. یـه موتوری با دو که تا سوار بود، هنوز بند کیفمو تو دست داشتم، همـه ی فکرم پی اون بیست تومن بود کـه همـه ی خرجیمون که تا آخر هفته دیگه رو تامـین مـی کرد. .اونی کـه جلو بود که تا اومد موتور رو کـه کج شده رو درست کنـه من این یکی رو با همـه زورم بـه سمت خودم کشیدم. بند کیفمم لامصب مدتی بود داشت پاره مـیشد. تو همـین گیر و دار بودیم کـه یـه پسره اومد کمک. همچین خفت اون جلویی رو گرفت و کشوندش رو زمـین. منم دیگه بـه اون کار نداشتم، هر چی هنر رزمـی تو چنته داشتمو خالی کردم رو اینی کـه با کیفم بهش وصل بودم. چند ضربه مجانی کـه مـیل کرد و دید بهش نمـی سازه، کیفمو ول کرد و پا گذاشت بـه فرار. پی شو نگرفتم و محو مبارزه جانانـه اون پسره شدم. بابا ای ول اینم مثل ما یـه پا جکی جان از کار دراومد. حریفش از مال من قلدرتر بود، دیدم عرقش دراومده گفتم برم مرام بزارم و کمکش کنم. گارد گرفتم کـه پسره کـه پاشو بود بالا که تا بزنـه تو فک طرف با جا خالی حریف قشننننننننگ زد تو پوز من بدبخت.
بازی بـه نفع جناب دزد تموم شد و در رفت. منم با صورت پر درد ولو شدم رو زمـین. چشمامو از شدت درد بسته بودم کـه پسره با هن هن و صدای خسته گفت: چرا مـی پری وسط؟.. اَه درفت!
به هر جون کندنی بود ، سر جام نشستم. اولش نفهمـیدم چی بلغور کرده ولی حواسم کـه کم کم جمع شد گفتم: بنده خدا تو جو گیر شدی نمـی فهمـی چطوری داری لنگ و لغط مـی ندازی، عین...
- یـه چیزیم بدهکار شدیم! همون حقت بود که تا مـیخورد بزننت و کیفتم ببرن، که تا اینجوری برا ناجیت بلبل زبونی نکنی!
- جااااااااااان؟ ناجی؟ آقا مثل اینکه دک و پوزمو خرد کردیـا!
اومد حرفی بزنـه کـه مـینو از بین یـه عده ای کـه دورمون جمع شده بودن اومد سمتم.
- خاتون، این چه وضعیـه؟ چی شده؟ یـاحا تو اینجا چیکار مـی کنی؟

تو فکر این بودم کـه مـینو زبونش گیر کرد اسم این بنده خدا رو اشتب تلفظ کرد یـا کـه نـه من از شدت ضربه گوشم عیب و علت پیدا کرده یـا کلا همـه ی اینا هیچ اسم این پسره انقدر عتیقه اس.
به هر حال گرمـی خونی کـه از دماغم راه افتاده بود بـه همـه ی این فکرا خاتمـه داد. اولش خودمم نفهمـیدم خون دماغ شدم که تا اینکه مـینو با دست زد تو صورتشو گفت: خاک بـه سرم، داره از بینیت خون مـیاد.
دستمو با ترس دم ماغم کشیدم و آوردم پائین. چشمام سیـاهی رفت. همـیشـه از خون مـی ترسیدم بـه حدی کـه به مرز غش م مـیرسیدم. الانم کـه دیگه هم ضربه خورده بودم هم خسته هم گشنـه ، دوباره ولو شدم رو زمـین.
ولی سعی کردم از هوش نرم البته اگه مـیشد. مـینو باز دو دستی زد تو صورتش کـه دیگه قشنگ گل انداخت از شدت ضربه . با کمک یـه خانم منو بلند کرد و برد تو مزون. خوابوندم رو مبل و یـه لیوان رو که تا نیمـه پر از قند کرد که تا آب قند درست کنـه. اولین قاشق رو کـه ریخت تو حلقم از بس شیرین بود بـه گلوم نشست و شروع کردم سرفه . سر جام نشستم ، چشمام ورقلمبیده بود و زبونم افتاده بود بیرون و هی سرفه مـی کردم. ایش چه صحنـه ی وحشتناکی بود. خون از دماغم فشنگه مـیداد ، تفم از دهنم.
مـینو چند که تا دستمال کاغذی بیرون کشید و گرفت جلوم. بنده خدا چه دل پاک بود مـیخواست دک و پوزمو پاک کنـه. خجالت کشیدم و دستمالا رو ازش گرفتم. دلم مـیخواست ب زیر گریـه کـه بعد مدتها بـه آرزوم رسیده بودم ولی آخرش انقدر خراب شده بود. مـینو آب قند رو رقیق تر کرد. منم تعلل رو جایز ندونستم دیدم شدید بهش نیـاز دارم که تا سرپا بشم و به این نمایش حال بهم زن خاتمـه بدم. خیلی خیط شده بودم، دلم مـیخواست یـه مقصر پیدا کنم ولیی بـه ذهنم نمـی رسید.
یـه ده دقیقه ای مـینو دستا و پشت شونـه هامو مشت و مال داد که تا حالم جا بیـاد. کاملا از لرزش دستش معلوم بود حالش خرابه. به منظور همـین از جام بلند شدم و گفتم : من برم دیگه دیر شد.
البته داشتم کله پا مـیشدم ولی پامو بـه کنار مبل تکیـه دادم و هر جوری بود نزاشتم بیفتم.
مـینو هراسون گفت: کجا؟ حالت خوب نیس هنوز؟
- نـه خوبم ، دیر شده نگران مـیشـه.
- خب.. خب بعد بزار برسونمت.
اینو کـه گفت برگشت سمت مـیزش کـه تازه اون پسر رو دیدیم . همچین تکیـه داده بود بـه دیوار ، دست بـه بغل ، وزنشو داده بود رو یـه پا، چهره ی رلو یـه لبخند ژکوندم گوشـه ی لبش ، انگار داره یکی از شاهکارای هنر هفتم رو نگاه مـی کنـه. نگاهم بـه چشای شنگولش افتاد ، دلم مـیخواست خودمو بکشم جلوی این انقد ضایع شدم.
مـینو کیفشو برداشت و رو بـه پسره گفت: یـاحا جون شرمنده بـه خدا، اصلا یـادم رفت تو اومدی.
یـاحا!!!!!!!!!!!!!!!!! عجب ، بعد حدس آخرم درست بود و اسمش همونی بود کـه همون اولم شنیدم یعنی همون اولم درست شنیده بودم..
یـاحا تکیـه شو از دیوار برداشت و گفت: اشکالی نداره مـینو جون، فردا عصر اگه فرصت کردم باز یـه سری مـی.
یـه فکری کرد و یـه نفس همچین خسته از زمونـه کشید و گفت: ولی حتما مـیام، باهات کار واجب دارم.
اصلا یـه نیگا هم بـه من نکرد بگه مرده ای یـا زنده! لجم گرفت ، انگار اون مقصری کـه دنبالش مـیگشتم و پیدا کردم. همچین مطمئن شدم کـه هر چی بلا امروز سرم اومد تقصیر اونـه کـه یـه دفعه دلم خواست سر حال بودم و جفت پا مـیرفتم تو صورت خشگلش، آخه خدایی خوب تیکه ای بود برا خودش. هر چیم من ازش بدم مـیومد ولی فکر کنم خاطر خواه زیـاد داشت. قدش اوووووووووه بلند، هیکل ورزشی و خوش استیل یعنی آفرین داشت، زیـاد روش کار کرده بود. موهاشم یـه رنگی بین قهوه ای و طلایی و داده بود رو بـه بالا همچین فشن، صورتشم کـه کلی صفا داده بود ولی ابروهاش کمرنگ بود نتونستم بفهمم برداشته یـا نـه. البته همـه چیش خوب بود الا رنگ پوستش، هیچ وقت مرد سرخ و سفید دوست نداشتم.
به اینجای فکرام کـه رسیدم خندم گرفت، حالا انگار اومده بون مـیگفتن نـه تو رو خدا راضی بشو اینو دوست داشته باش.
یـاحا نمـیدونم خندمو دید یـا کلا خواست جلو مـینو کباده ادب بکشـه اومد سمتمو گفت: خانوم من فقط قصد کمک داشتم، ولی بـه هر حال اگه بـه خاطر ضربه منـه این حال خرابتون معذرت مـیخوام.
تو دلم گفتم : نـه پَ محض عرض ارادت من خودم صورتمو کوبوندم کف پای شوما.
چشم انداختم تو چشماش کـه حالا مـیدم عجب خوشرنگه و گفتم: عذر خواهیتو کردی؟
با تعجب نگام کرد و گفت : آره!
دماغمو بالا کشیدم و گفتم : خب بعد به سلامت.
یـه داداش کشدارم اومدم ب تنگش کـه بی خیـالش شدم.
ای جان همچین قرمز شد مثل لبو، همونجور کـه هنوز چشم تو چشم بودیم گفت: مـینو جون من رفتم ، خظ.
وانستاد جواب مـینو رو بشنوه و با چند گام بلند کـه چه عرض کنم کلا پرش ، رفت بیرون. هر چی کـه بود الان دلم خنک شده بود . آخیش حالم جا اومد، اصلا نیرو گرفتم. از این پسرا بود کـه زیـادی باد بـه قب قب مـیندازن یکی حتما همچین فیس خالیشون کنـه.
مـینو کـه هاج و واج مونده بود این پسره چی شد عین جت درون رفت ، نگاهی بهم کرد کـه به احتمال قوی معنیش این بود که: یـاحا جونمو چیکارش کردی؟
خلاصه هرچی گفتم خودم مـیرم مـینو قبول نکرد و منو رسوند. درون آخرم گفت کـه حتما یـادم نره فردا بهش سر ب.
اگرم نمـی گفت من یـادم نمـیرفت، موهبت بـه این گندگی رو مگه مـیشد یـادم بره؟

پای تلوزیون ولو بودم و تو رویـای همـیشگیم بین لباس عروسا چرخ مـیزدم کـه با صندوقچه ای کـه مدارک خیلی خیلی مـهممون کـه همون سجل و کارت ملی و یـه چند که تا کاغذ پاره بود!!!! کنارم نشست. بـه سمتش غلطیدمو گفتم: اینو برا چی آوردی؟
کاغذای رنگ و رو رفته رو جا بـه جا کرد و گفت:مـیخوام شناسنامـه و کارت ملیمون رو بزار دم دست.
نشستم و گفتم: برا چی؟
- صبح کـه نبودم برا آمار گیری اومدن، بـه پوری گفتن بهمون خبر بده کـه فردا بازم مـیان .
سر جام نشستمو درون حالی کـه شناسنامـه ها رو مـی گرفتم گفتم: آمارمونو درون مـیارن کـه چی بشـه آخه؟
- چه مـیدونم، مـیخوان ببینن چند که تا فلک زده تو این چند سال بهمون اضافه شده!
بی حوصله صفحه ی اولین شناسنامـه رو باز کردم. مال بود. عکسش سیـاه و سفید بود و مال زمان مجردیش. خیلی لاغرتر از حالاش بود و دماغشم همچین بگی نگی تو آفساید بود. یـه نگاه بـه دماغ الانش کردمو باز یـه نگاه بـه عو گفتم: خوبه یـه نموره چاق شدیـا، نیگا دماغت چه گنده مـیزنـه تو این عکسه!
چپ چپی نگم کرد و گفت: وا کجاش گنده اس؟
بازم یـه نگاه بـه خودشو یـه نگاه بـه عانداختمو گفتم: خو نوکرتم لاغر بودی، دماغه ضایع بوده دیگه، من کـه نمـیگم عکست داره جار مـیزنـه.
شناسنامـه رو گرفت و یـه نگاهی انداخت. همزمان اون دستشم برد سمت دماغشو گفت: ولی گنده نیس، بـه خاطر لاغریمـه کـه اینجوری نشون مـیده.
در شناسنامـه خودمو باز کردمو گفتم: منم همـینو مـیگم دیگه.
چشمم بـه عکسم کهچشمام نیمـه باز بود افتاد،غش غش خندیدمو گفتم: خو بی مروتا یـه عدرست ازم مـی نداختین ، این چیـه دیگه ؟ فردا روز شوهر خواستم م من بـه چه رویی اینو نشون پسره بدم کـه فرار نکنـه؟
م نگاهش کرد و با خنده گفت: دومادم دلشم بخواد !
- ولی دماغم بـه بابا رفته ظریفه ها.
- خوبه حالا توام ، انگار دماغ من چشـه. بعدشم یـه دو بار دیگه مثل امروز خودتو بکبونی تو دیوار دستت مـیاد کـه منو مسخره نکنی.
لپشو با ماچم تف مالی کردمو گفتم: قربون دماغت برم ننـه جــــــــــــــــــــون، بعدشم دیفالا بی ادب شدن هی زرت و زرت سر راه آدما سبز مـیشن بـه من چه خب؟
دستامو از دور شونـه ش باز کرد و فت: اِ خفه م کردی ، چشاتو وا کن بـه دیوار مردم تهمت نزن!!!
از تصور پسر با اون اِهِن و تُلُپ بـه جای دیوار دوباره خندم گرفت. نگاه عاقل اندر سفیـه ها نـه ای بهم کرد و گفت: مطمئنی دماغت خورد بـه دیوار ؟ یـه وقت با کله نرفته باشی!
از حرف زدن با خسته نمـیشدم . دوباره لپشو ماچ کردمو گفتم: نـه دیگه دیفاله انقدرام بی چشم رو نبود.
صندوقچه رو برداشت و از جاش بلند شد. یـه تیپای یواش بهم زد و گفت: روتو برم هِی.
- غلومتم بـه مولا.
دوباره داشتم شناسنامـه مو نگاه مـیکردم. با دیدن ماه آذر گفتم: امروز چندمـه؟
- چه مـیدونم، برج آخر پائیزه!
- ذکی، خوب شد گفتیـا. مـیدونی ماه تولدمـه؟
- نـه بابا تو زمستون بـه دنیـا اومدی، سنگ از سرما مـی ترکید.
رفتم سمت تقویم رو دیوار کـه با نوار چسب ، دیوار برام قد علم کرده بود. همونجور کـه دو دو که تا چارتا مـیکردم بینم چندمـه گفتم: ننـه جون آخه نیست الان هوا خیلی داغه.
با دیدن تاریخ نیشم باز شد و گفتم: بیـا ، اصل همـین امروز تولدم بوده خانوم.
اومد کنارمو بـه انگشت سبابه م کـه رو عدد 22 فشار مـیدادم نگاهی انداخت و گفت: آخی مادر فدات، بعد امروز تولدته.
- بله امروزه کـه خاتون اومد بـه دنیـا.
بی هوا ماچم کرد و گفت: تولد کـه نداریم برات بگیریم لاقل از ته دلم یـه مام کـه وقی مردم ازم بـه خوبی یـاد کنی!
بغلش کردمو گفتم: نبینم از این حرفا بزنیـا جیگر، خودمو پیش مرگت مـیشم.
از تو بغلم بیرون اومد خواست چیزی بگه کـه بابا با هیکل تحلیل رفته ش اومد تو. با صدایی کـه از زور خماری درنمـیومد گفت: لامصب هوا چه سرده.
سلامـی کرد و رفت تو آشپزخونـه. منم زیرسلامـی کردم کـه البته جواب هیچ کدوممونو نداد. خودشو کشید کنار بخاری و بی اینکه نگام کنـه گفت: خاتونی برو یـه چیزی بیـار کوفت کنیم.
خواستم بگم چشم کـه گفت: دارم مـیارم، خاتون بشین مادر خسته ای.
منم باز پای تلوزیون دراز کشیدمو خوابم برد.
صبح همـین کـه به کارگاه رسیدم دیدم یونس برادر نفیس کـه یـه جورایی صاحب کار ما هم بود بعد مدتها اومده. بهش کـه رسیدم گفتم: سلام آق یونس.
-
سلام خاتون خانوم،خوبی؟
-
از مرحمت شما،اجزه مـیدین برم سر کار؟
-
اول برو اون دو که تا رو هم صدا کن بیـان کارتون دارم
-
چشم
نمـیدونم چرا دل پیچه گرفته بود از طرفیم یـه چیزی مـیگفت این تو بمـیریـا از اون تو بمـیریـا نیس و این یونسه یـه مرگشـه.
زری و انسی رو گفتم بیـان،با پچ پچ پرسیدن یعنی چیکار داره؟
شونـه مو بالا انداختم و گفتم: چه مـیدونم.
سه تایی عین شاگردای کار بلد جلوی یونس و نفیس کـه این مواقع خوشو جمع و جور مـی کرد وایسادیم. یونس نگاهی بـه سراتاپامون کرد و گفت: وضع کاسبی این روزا رو کـه مـی بینین،از یـه طرف مواد اولیـه کشیده بالا از یـه طرف سفارشا کم شده. این چند روز یـه دو دوتا چارتا کردم دیدم دارم ضرر مـیدم نمـی تونم از دو که تا کارگر بیشتر رو خرج بدم.
چشامون عین وزق زده بود بیرون و منتظر بودیم بینیم بقیـه ش چی مـیشـه.
-
مجبورم یکی تونو اخراج کنم...
من یکی کـه قلبم اومد تو دهنم و همون لحظه شروع کردم راز و نیـاز و نذر کـه این بلا دامنمو نگیره. یونس رو کرد بـه نفیس و گفت: قرعه کشی کن اسم هر کدوم دراومد بفرستش بیرون که تا حساب کتابشو م و یـا علی.
نفیس یـه کاغذ برداشت سه تکه ش کرد و داشت اسما رو مـینوشت کـه من دلپیچه امونم ندادم و پ توی توالت. یـه دو سه دقیقه کارم طول کشید وقتی برگشتم دیدم سه تایی یـه جوری بهم نیگا مـیکنن. انسی و زری کـه وقتی رسیدم بهشون زیر چشمـی منو پائیدن و رفتن پش سرم. بـه نفیس زل زدم و گفتم: من؟؟؟
سرشو بـه علامت ناراحتی و مثبت تکون داد. انگار دنیـا رو برداشتن و کوبیدن تو فرق کله م. دیگه چیزی نداشتم ببازم صدامو بردم بالا و گفتم: اِ نـه بابا تو هم احساسات سرت مـیشـه کـه برا من تریپ غمباد برداشتی؟
برگشتم سمت اون دو که تا و گفتم: اصلا من قبول ندارم،از کجا معلوم من اون تو نبودم با هم ساخت و پاخت نکرده باشین؟
انسی پشتشو بهم کرد و من برگشتم سمت نفیس کـه داشت با چشای باباقوریش نگا م مـی کردم. رفتم جلوشو گفتم : هان؟ چته؟ دستت رو شد نـه؟
زیر بغلمو گرفت و گفت: خفه شو، چه فرقی برا من داره کدوم خریتون اخراج بشـه.
پرده دم درون رو کنار زد و گفت: یونس بیـا باهاش تسویـه کن بره گم شـه.
خواستم جلوش قد علم کنم کـه دیدم من هر چیم زور ب نمـیتونم از بعد هیکل گنده این بربیـام. کیفمو هم پرت کرد جلو پامو رفت. بلند شدم رفتم سمت یونس و گفتم: آق یونس تو کـه وضعمو مـیدونی تو کـه مـیدونی من خرج خونـه رو مـیدم، بابا رحم و انصافت کجا رفته؟
یونس دستی بـه ریشای شویدیش کشید، چند دقیقه براندازم کرد کـه معضب شدم، انگار وایساده بودم اونجا. اومد نزدیکتر و گفت: تو مـیتونی عوضش بیـای یـه کار دیگه برام ی موافقی؟
یعنی چی ؟ یعنی یـه کار دیگه هم داشت؟ با خوشحالی گفتم: بـه خدا مـیدونستم خیعلی مردی،من فقط خیـاطی بلدم ولی اونم هر چی باشـه دو روزه وایمـیستم یـادش مـی گیرم.
نگاهش عوض شده بود و نفساشو انگار کشدار مـی کشید بازم نزدیکتر اومد و منم همچنان لبخند مزخرفم رو دک و پوزم بود. تو چشام خیره شد و گفت: لازم نیس، تو قبول کن من خودم بـه جات همـه کار مـیکنم!!!
یـه قدم رفتم عقب اون یـه قدم اومد جلو دیگه کپ کردم و با ترس گفتم: منظورت چیـه؟
تو یـه حرکت دستمو گرفت و منو کشید سمت خودش. صورتشو نزدیک صورتم آورد و گفت: یعنی بیـای بهم حال بدی، دو روز یـه بار چطوره؟
زدم تو شو گفتم : گمشو ولم کن مرتیکه بی همـه چیز
تا بـه خودش بیـاد یـه ضربه زدم تو دلش کـه افتاد رو زمـین بدو رفتم سمت کیفش یـه بسته پولی کـه حقم بود رو برداشتم و خواستم پا بزارم بـه فرار کـه دست انداخت و یقه مو گرفت .
-
حالا دیگه دست رو من بلند مـیکنی بی شرف
موهامو کشید و سرمو برگردوند عقب،مـیخواستم جیغ ب ولی سعی کردم همـه توانمو جمع کنم و خلاص بشم. منو برگردوند سمت خودش که تا خرمو بگیره پا مو کوبیدم زیر دلشو که تا تونستم دویدم. بـه سمت سالن ورزشی رفتم وقتی رسیدم بـه عقب نگاه کردم خبری از یونس نبود، رفتم تو ،دم درون ورودی یـه کم وایسادم که تا نفسم جا بیـاد بعدش بی صدا رفتم یـه گوشـه نشستم که تا کلاس صدف تموم بشـه. سرمو گذاشتم رو زانوم و از ته دل خدا رو صدا زدم: خدایــــــا این چه وضعیـه آخه؟ مذهبتو شکر اینـهمـه سگ دو زدم کـه آخرش یـه مرتیکه ... آخه چرا؟ دستم خورد بـه بسته ی پول تو کیفم بیرونش آوردم و شمردشم . دویست تومنی بیشتر نبود ،سرمو بـه دیوار تکیـه دادمو گفتم: یعنی که تا کی حتما با همـین سر کنیم؟
با احساس دستای صدف رو شونـه م چشامو باز کردم و پ بغلش و شروع کردم زار زدن. اونم مونده بود هاج و واج کـه چی شده. دورمو گرفت و گفت: خاتون؟ خوب چی شده داری مثل ابر بهار گریـه مـیکنی؟
نتونستم جواب بدم و فقط بیشتر چسبیدم بهش.
-
خاتون حرف بزن دارم مـیمـیرم
-
صدف...
-
جونم بگو چی بـه سرت اومده
-
صدف اخراجم ... نامردا انداختنم بیرون
موهای مو کـه ریخته بود تو صورتمو کنار زد و گفت: چرا؟ تو کـه کار از همـه شون بهتر بود
-
یونس بی همـه چیز اومده بود ، گفت نمـیتونـه سه تامونو نگه داره معلوم نیس چی شد کـه گفتن خاتونی هری برو گمشو...
به گریـه م ادامـه دادم. صدف پشت شونـه مو مالید وگفت: خدا بزرگه ایشالا برات یـه کار جور مـیشـه
-
چی مـیگی؟ بقیـه جاها هم بدتر از اینجا تازه...
مـی خواستم درون مورد کار بی شرمانـه یونسم بگم کـه روم نشد و فقط هق هق کردم. صدف کـه فهمـید یـه چیزیـه گفت: خاتون بقیـه شو بگو
سرمو انداختم زیر و گفتم: یونس... مـیخواست ... چی بگم آخه...
دستشو گذاشت رو لبمو گفت: هیس...چیزی نگو فهمـیدم...
کمـی بـه سکوت گذشت،موهامو پوشوندمو از جام بلند شدم. صدفم بلند شد بهم نگاه کردیم و باز پریدیم بغل همدیگه اینبار اونم گریـه مـیکرد.
-
خاتونی شمارمو کـه داری تمریناتو ول نکنیـا هفته ای یـه روزم کـه شده خبرم کن تو خونـه بهت درس بدم، حیف استعدادت کـه ولش کنی
-
صدفی ایشالا یـه روز قهرمان المپیک بشی
-
خره المپیک کـه کنگ فو نداره
-
اِ چرا؟
-
نداره دیگه
-
ذکی بعد یـه شوور خوب گیرت بیـاد
-
مـیخوام نیـاد همـه مردا برن گم بشن اصلا
-
زر مفت نزن از خداتم باشـه
از هم جدا شدیم. باهاش خظی کردمو راه افتاد. که تا ظهر یـه چند جا سر زدم ولی محل سگمم نذاشتن. سوار واحد کـه شدم یـاد مـینو افتادم، شاید آخرین بار بود کـه اونم مـیدیدم بعد ایستگاه بعدی پیـاده شدم و با یـه واحد دیگه رفتم اونجا.

همراه جمعیتی کـه نمـیدونم چرا همـیشـه خدا هول هستن پیـاده شدم خودمو کنار کشیدم و به آسمون کـه از صبح مثل من داشت زار مـیزد نگاه کردم. حتما تندتر مـیرفتم که تا کمتر خیس بشم ولی بـه زور همـین قدمای کوچیکم برمـی داشتم. دستمو کردم تو جیب ژاکتمو بی خیـال بارون و سردی هوا بـه همون آهسته رفتنم ادامـه دادم. امروز بدجوری خورده بود تو ذوقم، برام از زمـین و اسمون باریده بود. هنوزم از کار یونس لرز بـه تنم مـی نشست ،سگ دو زدن بین اونـهمـه تولیدی و دست از پا درازتر برگشتن جونی تو پاهام باقی نذاشته بود و نزدیک بودچند بار کله پا بشم ولی با گرفتن درختای کنار پیـاده رو نذاشتم که تا اینکه یـه خانم کـه بدو داشت از رو بـه رو مـیومد محکم زد بهم. جیغی زدم و قبل از اینکه مخم با کفپوشای راه یکی بشـه یکی منو گرفت. چشام بسته بود صدای خانمـه رو مخم بود کـه عجز و لابه مـیکرد و هی مـی گفت بـه خدا تقصیر من نبود و خانم بهتری و خانم مردی و خانم زنده ای و خانم...
م درد گرفته بود و هنوزم نمـیدونستم چیز جدیی سرم اومده یـا نـه. با ت کـه خوردم تای کـه منو گرفته ول کنـه بره رد کارش درد که تا نوک انگشت پام پیچید. لبمو دندون گرفتمو زدم زیر گریـه و گفتم: آخ...
با شنیدن صدای آقایی بغل گوشم سیخ نشستم کـه جونم درون اومد.چشامو باز کردم و مات بـه خانم کـه جلوم نشسته بود نگاه کردم ،عجب وضعی داشت بدبخت آب از رو سرش چکه مـیکرد رو دماغش . از تو فاز این دراومدم و برگشتم پشت سرمو دید ب. یـا ابالفضل این دیگه کیـه؟؟؟یـه پسره کـه هنوزم من خاک بر سر تو بغلش بودم با نگرانی گفت: خوبین؟
همـه ی زورمو جمع کردم و از زمـین بلند شدم. اون دو که تا هم پا بـه پام از جاشون بلند شدن و با هم گفتن: خوبین؟
لامصب بدجائیم ضربه دیده بود و چیزی نمـیشد بگم فقط سرمو بـه علامت آره تکون دادم. پسره کـه از سرما نوک دماغش سرخ شده بود گفت: ولی انگار درد داشتین آخه گریـه کردین؟تعارف نکنین اگه لازمـه ببریمتون بیمارستان
تو دلم گفتم من اگه شانس داشتم از یـه ناحیـه ی درست مصدوم مـیشدم. بی اینکه بـه پسره نگاه کنم رو بـه خانمـه گفتم: من خوبم شما هم مثل اینکه خیلی عجله داشتی بعد برو بـه کارت برس.
خانمـه نفس راحتی کشید و گفت: جایی مـیری برسونمت بعد برم خونـه؟
تا خواستم جواب بدم پسره گفت: شما مـی تونین با خیـال راحت برین من مغازه م همـین جاس اگه بخوان مـیتونن بیـان گرم بشن استراحتم ن و بعدش حتی لازم باشـه خودم مـیرسونمشون!!!
وا پسره ی چلغوز وقت گیر آورده،اخمامو کشیدم تو هم و گفتم : لازم نیس من اینجاها کار دارم خانوم شما هم بهتره بری که تا سرما نخوردی با اجزه
خظی کردم و بی اینکه منتظر جواب بشم راه افتادم کـه پسره گفت: بعد بزارین که تا اونجا همراهتون بیـام
برگشتم دیدم خانمـه عین گلوله داره مـیره ،پسره هم با یـه لبخند مزخرف پشت سرمـه. بی اینکه جوابشو بدم بـه سمت مزون راه افتادم. یـه کم مـی لنگیدم ولی هرجوری بود سرعتمو بیشتر کردم. وقتی رسیدم نفسمو دادم بیرون و ب سرمو نگاه کردم خاک بـه سر هنوز داشت مـیومد. درون رو باز کردم و خودمو انداختم تو. بالای درون یـه آویز بود کـه با باز شدن بـه صدا درمـیومد کمـی بعد از من باز صداش بلند شد بـه خیـال اینکه پسره اس و الانم کـه جام امن بود با توپ و تشر برگشتم و گفتم: مگ کری مـیگم که...
ولی حرف تو دهنم ماسید ، اونکه نبود...



مطالب مشابه :

رمان مزون لباس عروس 2

رمــــان ♥ - رمان مزون لباس عروس 2 - مـیخوای رمان بخونی؟ دانلود رمان عاشقانـه|بیست رمان



رمان مزون لباس عروس 1

رمــــان ♥ - رمان مزون لباس عروس 1 - مـیخوای رمان بخونی؟ دانلود رمان عاشقانـه|بیست رمان



رمان مزون لباس عروس 8 ( قسمت آخر)

رمــــان ♥ - رمان مزون لباس عروس 8 ( قسمت آخر) - مـیخوای رمان بخونی؟ دانلود رمان عاشقانـه



رمان عروس هفت مـیلیونی 3

رمــــان ♥ - رمان عروس هفت مـیلیونی 3 رمان مزون لباس عروس دانلود رمان برای



عروس مرگ 1

رمــــان ♥ - عروس مرگ 1 ♥ 214 - رمان مزون لباس عروس دانلود رمان برای



رمان عروس هفت مـیلیونی2

♥ 214 - رمان مزون لباس عروس ♥ 215 - رمان«عاقبت کل کلامون»yasaman دانلود رمان عاشقانـه|بیست رمان



عروس مرگ 2

رمــــان ♥ - عروس مرگ 2 ♥ 214 - رمان مزون لباس عروس دانلود رمان برای



عروس خون بس 6

رمــــان ♥ - عروس خون بس 6 رمان مزون لباس عروس دانلود رمان برای



عروس 18 ساله 4

رمــــان ♥ - عروس 18 ساله 4 رمان مزون لباس عروس دانلود رمان برای



عروس خون بس 11

رمــــان ♥ - عروس خون بس 11 رمان مزون لباس عروس دانلود رمان عاشقانـه



برچسب :
دانلود رمان مزون لباس عروس




[حنای طراحی و سوزشش محل طراحی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 02 Aug 2018 00:08:00 +0000



حنای طراحی و سوزشش محل طراحی

وب سایت سلام محمدی -نمایش مقاله

 

فراسوي ديدن

 

" نقدي بر هنر , ...... حنای طراحی و سوزشش محل طراحی "

درجهان كنوني ، حنای طراحی و سوزشش محل طراحی ترشحات اعماق وجودي و صفحاتي نانوشته و بدون درون هم آميختگي هاي خطوط برآمده از فطرت انساني را ،‌ از دريدن شكم كودكي كه آخرين نگاهش را بـه آغوش مادرش بخشيده ،‌ بايد بازشناخت .

در چنين فضايي ، احساسات و عواطفي برآمده از دگر خواهي انساني ، و ياري رساندني برآمده از حقوق ديگري براي پاگرفتن او را ،‌ از بـه اسارت گرفتن و زير چنگال نگاه داشتني كه ناتوان از لقمـه هاي خود نگاه داشتن ،‌ و جان دادني كه ذره ذره وجودش را مي بلعد،‌ بايد بازگفت . حنای طراحی و سوزشش محل طراحی اسيراني كه "رِبا" براي بـه غل و زنجير كشيدنشان آنـها را مسحور چهره ي بزك شده ي آغشته بـه آخرين دست آوردهاي اقتصادي بشر مي كند .

 

به راستي بشر امروز كه انسانيت را ، درون به ارمغان آوردن آزادي ، با گرفتن اسلحه اي كه فشنگهايش را كينـه و توحش شكل مي دهد ، معنا مي كنند ، و تجاوز بـه نام و نان و حال و مال ديگري را با نام مُهر و تاييد شده ي "دمكراسي" بازشناسي حقوق ديگر انسانـهامي نامند ، محصول كدام تفكر و عصاره اش را با چه محلولي تركيب ، و راه و مقصدش را از چه مسيري مي بايست نشان گرفت ؟

ادامـه ..........

( دانلود متن كامل . فايل  pdf، 129 صفحه )

خەمخۆر (غمخوار)

1390/6/23  09:11:48

وب سایت

سلام. ضمن آروزی موفقیت به منظور شما دوست و همکار گرامـی. مطلب جالب با عکس‌هایی تاثیر گذار بود. متن کاملش را دانلود کردم که تا سر فرصت با دقت مطالعه کنم. درون ضمن سایت زیبا و جامع شما را لینک کردم که تا دسترسی من و دوستان بـه این سایت پر بار زود بـه زود امکانپذیر باشد. موفق باشید.
*************************************************************
پاسخ :
ممنون

سیروان

1390/6/27  08:14:06

ایمـیل

به صورت کلی وبه قدر فهم مقاله را استفاده کردم. طبق روال ، اشارات و روشنگری های شاخص وبرجسته ، ظرفیت بالای تیزبینی شما را نشان داد . هرچند سیستم بسیـار تند و یورشی شما بزرگوار را که تا این حد درون نقد قبول ندارم.زیرا همان طور کـه خود مـیگویید ظرفیت دیگران و درک کاسه ی آن هاخود بررسی زیـادی نمـی خواهد اما درون این شرایط شلم شوربا ،، حس مـی کنم حتما کمـی آرام تر حرکت کرد وبسیـار خرسند مـی شوم کـه جدا از نقد های اینچنین تند، حتما در بازار عملی نیز روشنگری کرد. فضای مواج نوشته ی شما وچند پارگی بودن بحث ها این پرسش را درون ذهن من مخاطب ایجاد کرد کـه چه نیـازی بـه طرح این همـه بحث بـه صورت یکجا وجود دارد؟ بومـی بحث ها ودر بساری موارد این حس بروزمـیکند کـه بیشتر تسویـه حساب های شخصی درون کار هست ، شان وجایگاه والای بحث ها را کمـی متزلزل مـیکند. بـه هر حال با آن بخش از نوشته کـه نقد وبررسی منصفانـه آثار و مقالات هست بسیـار موافق بوده و احساس مـی کنم اگر مخاطب خود منصف باشد حتما خود را بـه تفکر وادارد و بعد از این همـه سال شک وشبهه را روا بدارد.
هجمـه یکشبه بـه تمام تاریخ و بشروهنر درون یک نوشته کمـی زمان بیشتری خواسته و تحمـیق هنر و هنرمند و....در شزایط کنونی جامعه و منطقه وقومـی ما دردی را دوا نمـیکند.
پاینده باشی و رستگار ، باشد کـه آسمان آبی را بفهمـیم .
*************************************************************
پاسخ :
ممنون از ابراز لطف شما دوست گرامـی .
بنده بـه عنوان یک انسان، درون حوزه ی تفکری خود ، نسبت بـه مسائل و عملکردهای گرداگرد خود وظایفی را بر دوش خود حس مـی کنم که، عدم ابراز آنرا بر نمـی تابم چون غوطه ور شدن درون عالم " سودِ"خفته درون بُزدلی و دو رویی خواهد بود. نوشته ای کـه از نظر گذرانده اید حاصل تفکر و رأی این قلم هست و همچنانکه اشاره شده هست ، این قلم را حقیقت مطلق نمـی پندارم بلکه نظریـه ای درون کنار دیگر نظریـه ها خواهد بود و دست یـازیدن و در مسیر حقیقت رهسپار بودنش را مشروط بر زنده ماندنش مـی دانم . همانطور کـه عرض شد، درون کنار دیگر نظریـه ها ، نـه فتو کپی های فردین صادق ایوبی و غیره، کـه آنـها نظر ندارند که تا در مقابل این قلم قد عَلم کنند .
دیروز درون نمایشگاهی کـه دعوت شده بودم ، فردین صادق ایوبی درون مقابل دهها نفر از دوستان و شاگردان، چون کف گیرش بـه تهِ دیگ خورده بود، بیست سال بزرگتر بودنش نسبت بـه من را، امتیـازی به منظور خویش دست و پا کرده بود !!! و بیچاره ای کـه در اَدای دشنام و توهین بـه من، دست و پا و صدایش مـی لرزید، بیشتر قابل ترحم هست تا نقد گردد.
فرموده اید ((سیستم بسیـار تند و یورشی شما را که تا این حد درون نقد قبول ندارم.)) نقد تند و آرام و سیـال و مواج و مارپیچ و..... دیگر چه ای است؟! با توجه بـه استدلال، تیزبینی و نو اندیشیِ هر نوشته ای ، مخاطب ، آن قلم را یـا منتقدی باهوش ، یـا با مُهر ابطال آنرا از گردونـه ی تفکر خارج مـی گرداند. ودر نوشته ام هر یک از آنـها درون همان حد و اندازه ای کـه ظهور و حضور یـافته اند مورد خطاب قرار گرفته اند .( هر ذهنی فاصله ی خطاب قرار هادی ضیـاءالدینی با فردین صادق ایوبی درون نوشته را لمس خواهد کرد !) . اصلا شما قبل از این قلم ، منتقدی دیگر درون مـیان کُردها درون حوزه ی تخصصی خود ، سراغ دارید کـه دسته بندی و تأییدش را بـه شما وا گذاریم؟!!
(( هجمـه یکشبه بـه تمام تاریخ و بشروهنر درون یک نوشته کمـی زمان بیشتری خواسته و تحمـیق هنر و هنرمند و....در شزایط کنونی جامعه و منطقه وقومـی ما دردی را دوا نمـیکند.)) آقای کنعانی ، درون مدت چند شب ارائه مـی دادم آنرا مـی پسندیدید ؟!! مطالب و مباحث نو درون حوزه ی هنر، هویت و .... درون نوشته ام را ندیدن ، و تیغ جراحی و شکافتن آنـها را لمس ن ، و دردهای اطراف خود را درون سطر بـه سطرِ آن استشمام ن کافیست کـه ، سطر اولتان را درون تضادی آشتی ناپذیر و رو درون روی آن ببینیم . و از شما مـی پرسم دردِ قومـی و منطقه ای درون "حوزه ی تخصصی کـه در نوشته ام " کاویده ام چیست ؟ گران شدن اجاره ی مسکن ، تخم مرغ و گوشت ؟!!
قبل از چنین حکم صادر ی کـه (( درون بسیـاری موارد این حس بروزمـیکند کـه بیشتر تسویـه حساب های شخصی درون کار است)) مـی بایست مطلب را بیـابید و نشان گیرید، کـه مخاصب این چند سطر شما از عهده ی درک آن برآید، کـه مثل شما آن کلام را تسویـه حساب شخصی نام نـهد .
((فضای مواج نوشته ی شما وچند پارگی بودن بحث ها این پرسش را درون ذهن من مخاطب ایجاد کرد کـه چه نیـازی بـه طرح این همـه بحث بـه صورت یکجا وجود دارد؟ )) من را بـه یـاد پژمان علیپور انداختید کـه با ذره بین رهسپار یـافتن عنوان مقاله ( حقیقت درون کارتون ) درون سطر بـه سطرنوشته بود ، و هر جایی کـه نیـافته بود آن قسمت را نا مرتبط با مقاله عنوان مـی کرد !!! اگر نوشته ام را مطالعه فرموده اید، قطعا حس کرده اید کـه در تمامـی مباحث ، پی و چهار چوب و اتکایش یک کلام هست ، کـه استاد پورپیرار درون نوشته ی خود اشاره داشته اند.
در کلام آخر، همچنانکه همـیشـه گفته ام و شنیده اید، هیچ نظری محترم نیست، بلکه درون برخورد با دیگر نظریـه ها زنده ماندنش ملاک حضور و تثبیت اش خواهد بود . باز هم از مطالعه و ارائه ی نظر جهت روشنگری بنده ممنونم ، اما احکامـی کـه بر چیدید را بر نمـی تابم زیرا مـی بایست ، " استدلال " را چاشنی آن قرار دهید .

نوید ستاربخش/عر

1390/6/27  12:44:51

" هنر بـه هر صورتی کـه شکل مـی گیرد ، چهره اي از زندگی واقعی خود مردم را ارائه مـی دهد" .نقض تمامـی گفته های این مقاله.
*************************************************************
پاسخ :
آقای ستار بخش ، خوشحالم کـه حداقل فهمـیده اید درون مقابل این نوشته با همفکری دیگر اعضای " هنر جدید کردستان " نیز یک پاراگراف نمـی توانید بنوییسد، و از جمله خودِ من یـاری جسته اید . دیروز کـه حضار درون نمایشگاه فهمـیدند مراد و استاد شما (فردین صادق ایوبی ) چیزی به منظور نالیدن ندارد ، بـه شما پیشنـهاد مـی کنم عذر خود را پیش نمایندگی های تهرانی ببرید .
یک سطر از نوشته را پیش رویتان مـی گذارم و با هم اندیشی دیگر اعضاء درون فهم و هضم آن بکوشید کـه قطعا نتیجه خواهید گرفت ، و بعد از تغذیـه ی آن تمامـی نوشته را دو باره و چند باره بخوانید ، اگرباز هم متوجه مطلب نشدید ، مقدمـه ی "حقیقت درون کارتون" را مطالعه بفرمایید . اگر باز هم مطلب را هضم نکردید کاری از این حقیر بر نمـی آید .
((فلسفه ي وجودي و موجوديت هنر درون ادوار گذشته ،‌ كه توقعي بيش از سركردن گذران روزمره و زيستني بدون امتياز درون كنار ديگري از او خطا هست را ( هنر زندگی را ممکن و شایسته ی زندگی مـی کند . هنر والاترین رسالتها را دارد و ارزشی بیش از احکام اخلاقی دارد ( نیچه )) بـه ما معرفي مي كنند ... )) صفحه 4 .
ممنون و با تشکر از شما

&&&

1390/6/28  13:58:14

اقاي سلام محمدي من چندماه كلاس اقاي فردين صادق ايوبي بوده ام.ديروز درنمايشگاه وقتيكه {باعرض معذرت} جلو انـهمـه توهين ميكردوبه شما گفت: حنای طراحی و سوزشش محل طراحی روي صورتت تف بيندازم، من و دوستانم تازه فهميديم چقدر انسان بي فرهنگي است. آرامش شما درون برابراو وشاگردش بيشتراعصابش را بهم ريخته بود و دانشگاهي كه چنين استادي داشته باشد كه درون مقابل منتقدي از دهانش بوي فاضلاب بيايد دانشگاه نيست و طويله هست . و اصلامعلوم نبود چرا با كومله بودن خود و افتخار كردن بـه ان درمقابل نوشته و متفكري ميخواهد جوابش را بدهد؟ واگر بـه كومله بودن خود انقدر افتخار ميكند چرا ازجايي تغذيه ميكند كه مديرش يك اخوندحوزه علميه قم است؟ وجلو انـها ميتواند اين حرفها را بگويد؟
*************************************************************
پاسخ :
انشاءالله خداوند از تقصيرات و گناهان فردين صادق ايوبي بگذرد كه با هربارحضور، درون نوشته هايش و يا مقابل بنده، چند روز خنديدن را با خود بـه ارمغان مي آورد كه درون اين دنياي مملو از عصيان و خشونت، تبسم را بـه ديگران هديه از عهده ي هر كسي بر نمي آيد .
بعداز بررسي نوشته ها و آثار و ارزيابي آن، كه مُهرفتوكپي و ابطال را بر پيشاني اش داشت ، 30 ثانيه عربده كشي ، ناله و نفرين هايش مقابل من درون نمايشگاه را نيزباهم مرور مي كنيم كه عيار آنـها را بسنجيم .
1- (( با زحمات من هست كه اكنون تو( خطاب بـه بنده ) اين لباس كُردي را بر تن داري!!))
قبول دارم كه درون نوشته ام، تبحر فردين درون خياطي را ستوده ام ، اما باور بفرماييد لباسهايم را ايشان ندوخته اند، و خياط همسايه شاهدي بر اين مدعاست!
2- (( اول يك مقام بياور بعداً حرف بزن! ))
شايد تبسم روي لبان شاگردان و دوستان را ديد زده باشيد. اولاً : اگر صادق ايوبي و مريد خوشمزه اش، قسمت بيوگرافي را از نظر گذرانده بودند، مي توانستند با چرتكه بيش از " چهل " عنوان را بشمارند ، درون حاليكه برخي از عناوين تاكنون براي هيچ كُردي دست يافتني نبوده هست ( هر چند خودِ او ازعناوين آگاهي دارد اما ازعدم اطلاع مريدانش سوء استفاده مي كند!؟ ) البته برشمردن عناوين برگزيده نـه بـه عنوان افتخار، كه واقعيت را بر خود حمل مي كند. وهميشـه دوستان درون كلاس و محافل شنيده اند كه تمامي عناوين كسب شده را، درون مقابل پاراگرافي از نوشته هايم بسيار ناچيز و حقير مي شمارم . دوماً : كدام نويسنده و منتقد براي استدلال حرفهايش ، افتخاراتش را مقدمـه اي و استدلالي بر نوشته اش اسم ميگذارد؟! اصلا دكتر مدد پوري كه فردين صادق ايوبي بـه مدد جيره خواري و تغذيه ي كلمـه بـه كلمـه اش آن چند مقاله ي حقير را عرضه كرده هست ، چند مقام درون كارنامـه اش دارد؟!
3- (( درون زمان تولدِ تو ، من " كومله " بوده ام و... ))
بعداز نقد چند سال پيش ، اين سومين باري بود كه درون ميان جمع ، تنـها دفاعيه ي او درون مقابل نوشته هايم ، اين جمله را ان بر زبان او مي شنيديم!؟ و عامل لرزش سراسر وجودش، نـه روي " ويبره " بودن گوشيِ همراهش ، كه آرامش من و چنگ زدن بر اين جمله بود . و اصلاً معلوم و مكشوف نيست كه درون مقابل انديشـه اي كه از عهده ي فتوكپي خواندن تماميِ نوشته ها و آثارش برآمده است، تكرار چند باره ي " كومله " بودن چه ربطي بـه مبحث مورد نظر دارد؟!!
جناب &&&؛ بنده بـه ياري خداوند، سعي درون اَداي وظيفه ي انساني خود دارم كه نام و نانم وابسته بـه هيچ شخص و يا گروهي نيست. و آنـها درون مقابل که تا وقتي كه دوست دارند مي توانند، بـه نفرين و ناله و حق كشي هايشان ادامـه دهند، و يا همانند آن مريد و شاگردِ صادق ايوبي درون نمايشگاه ، جُفتك بپرانند.
با تشكر

harki

1390/6/29  10:19:55

ایمـیل

با سلام .
بجای اینـهمـه مسخره بازی حتما به سراغ خود هنر رفت. ما درون حاشیـه جریـانـهای هیچ کجای جهان نیستیم . چرا الکی شلوغ مـی کنید. و شما هم هنرمند ساده و تازه کاری هستید، """آروم باش"""
*************************************************************
پاسخ :
دوست گرامي ، حضورتان با اين نام مستعار ، اثبات اين هست كه نـه تنـها درون حاشيه هم نيستيد بلكه توان ابراز موجوديت خود را هم نداريد !
بايد بـه سراغ خود هنر رفت ؟ فكر كنم يا سواد خواندن نوشته هايم را نداشته ايد، يا مزاح مي فرماييد، زيرا مبحث را اينچنين شكافته ام كه هنر از معرفي خود عاجز هست چرا كه وهمي، القايي ، ساختگي و اعتباري هست .
اگر شما بچه مرشد و مريدها ، و پير و مراد و استادتان هنرمند پيچيده و كهنـه كاري هستيد، بفرماييد يك پاراگراف مستدل و منطقي درون مقابل نوشته هايم بنگاريد .

onieki

1390/6/29  11:49:13

ایمـیل

واقعا برات متاسفم ، تو بچه عباس اباد هستی از الین بیشتر از تو انتظار ندارم.
عباس آبادی .......
*************************************************************
پاسخ :
از اين بنده نوازي ممنون . شما كجا ساكن هستيد؟

ادریس عزیزی

1390/6/29  23:46:00

ایمـیل

با سلام و خسته نباشید خدمت کاک سلام بزرگوار مطلب را دانلود کرده ام امـیدورام با مطالعه آن بر داشته های اندک خود بیفزایم .
*************************************************************
پاسخ :
باسلام خدمت شما دوست ارجمند . ممنون .

فرهاد مطاعی

1390/6/30  00:16:33

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت آقای سلام محمدی
ضمن تبریک بخاطر تالیف مقاله جدیدتان چند نکته ای هست کـه در راستا مطلب شما مـی آورم :
قبل از هر چیز امـیدوارم این مطلب شما باعث ایجاد بحث درون مـیان هنرمندان وغیره با شما بشود نـه بـه همسان دیگر مقاله هایتان کار بـه بی احترامـی بـه شخص شما بکشد کـه مطمئنا" خودتان دلیل بی احترامـی های قبلی را مـی دانید .
بسیـاری از مشکلات دینی ما دلیل بنیـانی دارد و آن نحوه استفاده از قرآن است
((و قرآن مایـه بیداری تو و قوم تو است/ زخرف 44))
اما ما قرآن رو سر سفره عقد مـی گذاریم و مسافر ریزش رد مـی کنیم وآخرسر کـه کارمان تمام شد مـی بوسیم و بر طاقچه مـی گذاریم اگر مسافری بود یـای ازدواج کرد دوباره از آن استفاده مـی کنیم اگر نـه بـه گرد گیری آن اکتفا مـی کنیم .
‏((اگر پيغمبر پاره‌اي سخنان را بـه دروغ بر ما مي‌بست ‏ما دست راست او را مي‌گرفتيم ‏سپس رگ دلش را پاره مي‌كرديم ‏و كسي از شما نمي‌توانست مانع او شود/حاقه 44تا 47))
ایـا پیـامبر اجازه چیزی گفتن غیر از وحی را داشته ؟؟ یـا آیـا پیـامبر از غیب خبر داشته ؟؟ این افراد حتی بر پیـامبر هم دروغ مـی بندند .
هر حرفی کـه در قرآن نباشد درون احادیث و روایـات و اشعاری کـه معلوم نیست تفکر وحرف کیست را پیدا (یـا مـی نویسند) و به مردم مـی خورانند و مردم چنان با ان انس مـی گیرند کـه جدای نا پذیر هست .کتابهای مولانا و سعدی و حافظ شده قرآن دوم ما هر جا سخنی نباشد درون آن پیدا مـی کنند و این افراد را چنان معرفی مـی کنند کـه انگاری از غیب خبر دارند کـه آقای عبدالحسین زرین کوب درون کتاب پله پله که تا ملاقات با خدا از خجالت مولانا درون آمده ومـی فرماید کـه ایشان درون کودکی وسط بازی بچه گانـه بـه آسمان رفته اند !! و همانطور کـه اشاره فرمودید از توصیف شاعر درون قرآن آگاهییم .
آقای محمدی از مردمـی کـه دست رو دست گذاشته اند و منتظراند کهی از درون زمـین بیرون خیزد و عدالت را برقرار کند چه انتظاری مـی توان داشت ؟؟
وقتی آثار چند تن از هنرمندان معروف و چند نفر دیگر را بررسی کردید یـاد دورانی افتادم کـه تازه عکاسی متداول شد و مردم با کمک آن فهمـیدن کـه اشراف و بزرگان خدا نیستند .
آقای محمدی وقتی هنر تعریف ثابتی ندارد عاقبتش همـین هست که پیش آمده .خیلی از کارهای کـه اگر انسان عادی انجام مـی داد آبله اش مـی خوانند ولی چون هنرمندان انجام داده اند بعد متفکرانـه هست و اعمالی را انجام مـی دهند کـه اگر شخصی غیر از آنـها بود بـه او مـی گفتند ولی چون هنرمندان انجام مـی دهند بعد هنر هست و بـه آن افتخار مـی کنند و مجسمـه افتخار بـه آنان مـی دهند و داد و بیداد و جیق زدن (برخی) خوانندگانی کـه اگر مرد یـا زن همسایـه بود از او شکایت مـی ند وچون هنرمند هست بهش پول مـی دهند بهش احترام مـی گذارند و عکسش رو بر درون و دیوار مـی زنند و بهش افتخار مـی کنند و یـا کارهای انجام مـی دهند کـه کارگرهای اداره راه و ترابری از آنان هنر مندتراند مانند گذاشتن بمب درون زمـین و آن و تحویلش بـه عنوان یک اثر هنری و هنر مندانی کـه در انبار خانـه شان خرت و پرت را مـی آورند و در نمایشگاه مـیگذارند و به عنوان اثر هنری تحویل مـی دهند و نامشان درون کتابها پر مـی شود !
هنر واقعا" ابزارخوبی برایب درون آمد عالی است.
و مطمئنا" همـین دلیل هست که نوربرت لینتن بعد از 400 صفحه کتاب نوشتن درون مورد هنر مـی گوید ((ما همـه بـه هنر نیـازمندیم ))
بیچاره هنرمندانی مثل ون گوگ و موندریـان کـه در فقر زندگی د و آلان نانشان را افراد دیگر مـی خورند وچنان نامشان را مـی برند کـه انگار ... .
و هنرمندانی کـه به قول خودشان روی صحنـه امن ترین نقطه جهان است!! آری امن ترین و مطمئن ترین مکان هست چون تو با یک ساز نشسته ای و چند صد نفر آدم کلی پول بهت مـی دهند که تا یک ساعت برایشان بـه قول خودت ساز بنوازی .
کشوری کـه دست بـه غارت آثار گذشتگان کشورهای دیگر مـی زنند و با افتخار درون یک جا جمع مـی کنند و اسم هنر را بـه آن مـی گذارند و بر سر درون آن مـی نویسند موزه ! و باز منبع درآمدی بسیـار عالی مـی شود برایـانی کـه هیچ زحمتی درون تولید آن نکشیداند .
حالم از هنرمندانی بـه هم مـی خورد کـه چندان ادعا دارند و فکر مـی کنند اگر خود و هنرهایشان نبودند دنیـا بهم مـی خورد .مطمئن باشند چیزی عوض نمـی شد فقط پول مردم کمتر خرج مـی شود .
و اما درون عکاسی
در مورد تفکر عکاس درون عبا شما ومثالهای کـه آورده اید موافقم بنده هم چند مثالی را برایتان مـی آورم :
((عمل دیدن ابتدا با تشکیل تصویری خام بر شبکیـه توسط عدسی آغاز مـی شود .مرحله دوم وابسته بـه برداشت و تغییر مغز از تصویر هست . شخص دیگری ممکن هست دقیقا" همان صحنـه را ببیند ولی برداشتی کاملا " متفاوت داشته باشد . بدین ترتیب احتمال دارد دو فرد با نگاه بـه یک عدو تعبیر کاملا" متفاوت از محتوایی آن را ارائه دهند( متاسفانـه درون کامنت نمـی توان عگذاشت تصویر کودک با زنی است) بعض ممکن هست آن را اساسا" مدرکی سیـاسی بپندارند مدر کی از زندگی تحت سلطه یک نطام حکومتی خاص . بعضی دیگر احتمالا آن را بیـانیـه ای سند گونـه از اسارت زن مـی بیند. عده ای ممکن هست آن را توهین بـه اقلیتی قومـی تلقی کنند یـا بر عآن را نشانـه ای از کانون گرم خانوادگی بدانند ........ هیچ کاملا " بی طرفانـه عرا تعبیر نمـی کند زیرا هر متاثر از گذشته خویش هست (عکاسی پیشرفته مایکل لنگفورد) ))
((از دید استیگلیتز منزلت مستقل عکاسی حتما وارای تصویر گری صریح باشد و امکان بیـان شخصی را که تا حدی فراهم آید ........ انتظار مـی رود بیینده خلاق بوده و معادل را بـه روش خود تعبیر نماید کـه احتمال دارد با شیوه عکاس یکسان باشد یـا نباشد (داستان عکاسی مایکل لنگفورد) ))
((هر عوارای باایی صریح حاوی دلالت کننده هایی هست بر مبنای مجموعهای از تجارب شخصی گذشته پیش داوری ها و حتی دیدگاه های سیـاسی فرد تعبیر مـی شود(همان) ))
با تشکر از شما ، شاد و سلامت باشید .

هنرمند

1390/6/30  00:21:08

دست از سر ما هنرمنداي زبون بسته برداريدو بذارين درون عالم مشنگيه خودمان سيركنيم. اين صادق ايوبي آخرش از دست شما سكته ميكنـه . بعد اون يكي نقدتان موهاش هم مثه دندوناش سفيد شده. لااقل يه چيزي واسش ميذاشتين كه بهش افتخاركنـه.

صلاح الدین

1390/6/30  22:32:11

با عرض سلام
نقد شما را مطالعه کردم و گوشـه گوشـه آن را با حساسیت کامل چندین بار مرور نمودم؛قسمت هائی ازآن همچنان چون علامتی سوال برایم باقی مانده و از خدا مـی خواهم کـه فرصتی دهد کـه در محضرتان جواب آن را اخذ دارم.
این را خود شما نیز بدان معترفید کـه وجودهائی کـه عمری درون معرض کتب و چهارچوب های فکری مشخص محصور بوده اند بـه راحتی نمـیتوانند از قید آن تفکرات آزاد گشته درون آسمانی دیگر بـه پرواز درآیند ونظری بدیع(هرچند صحیح) را بپذیرند و مباحثی کـه شمای عزیز بیـان داشته اید بدون شک از مسیر مطالعه وتحقیقات چندین ساله شما صورت گرفته وبیـان چنان نظراتی کـه مطالبیست درون مخالفت با مسیر بسیـاری از هنرمندان و... کـه با سرعت سرسام آوری درون مخالفت طی مسیر مـیکند,تعریف وجود مخلص وجستجوگر شما را موید است؛اما قبول کامل چنان مطالبی کـه بطور کامل تاریخ وهنر را بـه چالش کشیده, زیر سوال مـیبرد,نمـیتواند آسان قبول گردد؛تاریخی کـه قسمت اعظمـی از هویت وشناسنامـه ما را درون خود دارد,اما بیـان مطالبی کـه به حق بدان رسیده اید وابراز آن درون جامعه بیمار و نقد نا پذیر کردستان و در دایره وسیعتر(ایران)شجاعت و بزرگی روح شما را مـیرساند.متاسفانـه امروز درون این جامعه بیمار هر نوع نقد و تحقیقی کفر محض خوانده مـیشود و نگارندگان آن از طرف اربابانآن جامعه بـه کلی محکوم بـه طرد مـیگردند کـه نمونـهآن را مـیتوان درون عالعمل های آقای صادق ایوبی جستجو کرد.
ایشان کـه با شیوه کاملا ماکیـاولیست گونـه خود سال هاست حکومت هنر استان را درون چنگ داشته و قصد واگذاری آن را بـه هیچ طریقی ندارد با الفاظ زننده خود تمام هنرمندان را از داشتن چنین مسوولی درون بام حوزه فرهنگ و هنر(!!!) این استان متاثر د؛ البته این فقط بـه خود ایشان بر نخواهد گشت کـه ضعف ایشان درون بیـان جواب نقدها مـیتواند مزید بر علت باشد .
به هر حال قلم شما بدون شک پیروز این مـیدان بود؛کاغذ جولانگاه ومـیدان حضور متکر حوزه هنر است؛فردین خان مبارزه را بـه بیرون از مـیدان و در آنجا نیز کـه دیگر خبری از کاغذ و قلم نبود اخلاق را واگذار کرد. قلم شما کـه سرشار از جوهر ایمان و اخلاص بود بر قلم خالی او پیروز گشت. امـیدوارم قلم خود را هیچگاه زمـین نگذارید و در مقابل چنین موضع هائی با (((قلم))) بـه مبارزه بایستید.
همواره آرزو داشتم قلم درون دستانی کـه صلاحیت قلم بـه دست گرفتن را ندارند بـه تحریر درون نیـاید, این بار محقق شد وگمان مـیبرم کـه دیگر قلم درون دست آنـها نافرمانی کند وتقدس خود را لکه دار نکند.
همواره چنین موضع های کثیفی درون مسیر تاریخ درون مقابل کلام های برخواسته از حق حادث شده اند؛تهمت تراشی های بچه گانـه جمال عبدالناصر و ایـادیش به منظور مجاهدان اخوان المسلمـین از سید قطب(رح) و ... ؛جمع آوری طومار کفر علامـه کاک احمد مفتی زاده(رح) توسط برخی از ملایـان دین فروش کردستان(البته بـه زور شمشیر هندی(!!)) وهزاران موردی کـه که انشاءاش بـه درازا مـیکشد از آن دسته اند.
این را نیز بدانیدهمواره هستندانی کـه از روی حسادت یـا جهالت شما را بـه باد توهین و تهمت مـیگیرند؛اما شما به منظور ملت وجامعه هدفتان را از یـاد نبرید.
با آرزروزی حق و آزادی قلم از اسارت
ئه کـه رهه ژاران له بـه ر هه ژاری خله تیـان تفیـان لیت کرد مـه یگره دل
حه کیمـی دلسوز,منالی نـه خوش هه زار جنیوبا ناکه ویته سل
(دفتر سوم از اشعار کاک احمد مفتی زاده) با تشکر از شما
(...صلاح الدین)

سیروان

1390/6/31  15:04:14

ایمـیل

کاک سلام عزیز
همانطور کـه قبلا هم که تا حدودی درون این موارد بحث داشتیم ، سخنان مطرح شده اینجانب نـه آبکشی و نـه سوا سره از ناصره است(چون خود را درون آن مقام نمـی بینم)بلکه همانطور کـه خود مـی دانید و چنیدن بار نیز گفته ام مقام روشنگری و اندیشـه نوجویی شما درون مسیر کمال و رسیدن بـه حقیقت، به منظور بنده شاخص و دارای ارزش هست . یک شبه هجمـه بردن و فاش بسیـاری تابوهای ذهنی و عملی فضای بودن ما ، خود سیـاست و توان خاصی مـی خواهد ، کـه با توجه بـه شناختی کـه دارم ، مـی دانم کـه از عهده ی آن برآمده اید. نرم تر چهارچوب های پوسیده را برداشتن بـه نظر حقیر منطقی تر است. چون اسلام دین نرمخویی و تواضع هست . زمان و تاریخ بسیـار بی رحم هست و قطعاً خود روشنگر و حقیقت هست پس طبیعی هست که ذهنیتی پویـا چون شما بـه این سادگی دست بـه تخریب ویرانـه های دروغ و فریب بزند.
در پایـان از آن بزرگوار مـی خواهم کـه سخنان من را نـه درون لایـه های حرص و بغض و دورویی دیگران، بلکه تنـها درون من و حقیقت کنونی ام جستجو کند.
پاینده باشی و رستگار ، باشد کـه آسمان آبی را بفهمـیم .

هنرمند

1390/6/31  19:25:20

بخوانيد وبخنديد
http://www.sirwanweekly.com/Default.aspx?TabId=58&nid=16993
*************************************************************
پاسخ :
جناب هنرمند ، سال گذشته نقدي 34 صفحه اي بر ادعاها و تعاريف كارتون ( كاريكاتور موضوعي ) نگاشتم كه اكثر كارتونيست هاي ايران آن را مطالعه كرده بودند ،‌ و جواز ورود نام و آثار كارتونيست هاي معتبر و پيشكسوت ايران درون نقدم را تمسخري كه درون آن حد ظهور يافته ، گرفته بودم . كه نوشته ام طرد تفكر و انديشـه را درون آثارشان هدف خود مي پنداشت . درون قسمت كامنت هاي "كرديش كارتون" درون جواب يكي از دوستان درون رابطه با نقد حقيقت درون كارتون نوشتم ((......از این جمله ی بنده آنچنان اطمـینانی عیـان هست ، کـه نـه تنـها خانـه کاریکاتور درون کردستان و مـهاباد ، بلکه خانـه کاریکاتور ایران با تمامـی صدها کارتونیستش هم ، نخواهند توانست پارا گرافی منطقی درون نقد آن بنگارند . وآنچنان عیـان هست که حتی یک اثر از کارتونیستی آماتور نیز ، کـه از دیدی متفاوت و متفکرانـه موضوعات مطروحه را کاویده باشد ، نخواهند توانست یـافت .)) و تا كنون پاراگرافي درون دفاعِ خويش از آنـها نديده ايم .
چند وقت پيش يكي از شاگردانم درون فستيوالي بين المللي حضور يافته بود كه با آوردن نام من ،‌همان پيشكسوتان بر او شوريده بودند و جراحت هاي ناشي از نقدم را بـه او نشان داده و بازگو كرده ، كه بعد از يك سال درماني بر سوزش خود نيافته بودند .
در برابر نوشته ي " فراسوي ديدن " كه اگر تمامي نوشته هاي ناچيز و بي سروته درون حوزه ي تئوري هنر درون كردستان را نيز با هم جمع كنيم ،‌از نظر كميت بـه تعداد برگهاي همين نوشته ام نخواهند بود ، همچون مصاحبه ام ، هيچگاه با هم انديشيِ تمام احزاب گوناگون هنري درون كردستان نيز پاراگرافي درون جواب آن نخواهيد ديد ، چرا كه اِشراف دارند جواب آنـها ، موجب خنده براي شب نشينيهاي اهل مطالعه و تفكر خواهد بود .
در اين ميان شايد يكي از بي سوادترين هنرمندان درون حوزه ي تئوري هنر را ماشاءالله محمدي بيابيم ، كه خودشان نيز بـه آن اذعان داشته اند كه ( درون دانشگاه علاقه اي بـه تئوري هنر نداشتم و هميشـه با كارهاي عملي نمرات تئوري را نيز بـه حد پاس كردن آن چند واحد بالا مي كشيدم .) و از سخنان او بي مايه تر ، پرسش هاي مصاحبه گر هست كه اگر پرسش هاي مصاحبه ي قبلي بنده را چاشني سئوالات مي گردانيدند ، لكنتِ زبان ماشاءالله محمدي درون برابر آنـها ، سبب عدم ارائه ي مصاحبه مي گشت .
((در دهه 60 و دو سال اول دهه 70 یك حركت خوب و منطقی درون نقاشی كردستان ایجاد شد كه اگر تداوم مـی داشت مـی توانستیم مـهر و نشان نقاشی منطقه و یـا صفت نقاشی كردی را بـه آن القا كنیم. درون آثار و نقاشی های آن دوران المان و ویژگی هایی وجود داشت كه مـی توانستی بر آنـها اسم بگذاری، اما متاسفانـه از سال 72 بـه بعد این روند متوقف و هر كدام ا زنقاشان بـه طرفی رفتند.))
مصاحبه ي او حاوي مطالبي سطحي و مشوش و بي سروته هست كه حتي از عهده ي تشريح " نقاشي كُردي " كه سبب بروز اين مصاحبه گشته نيز بر نيامده است. يعني شاهد سئوال و جوابهاي بچگانـه درون مورد مبحثي هستيم كه بعد از مطالعه ي 3 صفحه ، هنوز نمي دانيم شاخص هاي مكتبي كه ارائه داده اند ، چيست ؟
البته از انديشـه اي كه مي گويد (( 20 سال نشستن و نقاشی كشیدن به منظور من راضی كننده نبود،‌نـهایتا حتما مـی نشستم و چندین تابلو مـی كشیدم و آنـها را درون یك نمایشگاه ارایـه مـی كردم،‌بعد یك خریدار مـی آمد و مثلا از مـیان 50 تابلو،‌پنج تابلو شاخص و خوب آن را مـی خرید،‌این كار درون ذهن من یك سئوال ایجاد كرد كه حتما یك كار تازه انجام داد. )) نمي بايست انتظاري بيش از اين از او داشت .
يعني جناب ماشاءالله اگر فروش خوبي داشت بـه نقاشي ادامـه مي داد ؟ اصلاً اگرهمچون او 20 سال ننشستيم، و روبروي سه پايه " ايستاده" كار كنيم مي توانيم بـه نقاشي ادامـه دهيم ؟ و نمي گويد سئوالي كه برايش پيش آمده چه بود ، كه ديگر نقاشان جهان نيز اين چنين پرسشي بنيادين را جلو آيينـه رو درون رو و چهره بـه چهره بر فرق سر خود بكوبند كه درون كارهاي تازه خود را بيابند و به انيميشن روي آورند .
آقاي ماشاءالله محمدي كه درون دوران هنري اش از عهده ي نوشتن چند سطر درون رابطه باهنر برنيامده هست ، عيان هست كه با جوابهاي بي مايه اش ، مصاحبه گر ناشي تر از خود را سردرگم مي گرداند و سومين سئوالش اين هست ((پس شما قایل بـه وجود نقاشی كردی نیستید؟ ‌))‌ اكنون علت دست نيازيدن و نخفتن زير سايه ي مكتب كردستان را از تئوريسينمان بشنويم (( زندگی دهه 60 ما یك زندگی مجردی بود،‌اما كم كم بیشتر دوستان زندگی متاهلی اختیـار كردند.)) .
(( امـیدوار بـه بازگشت عصر طلایی نقاشی كردستان هستید؟ صددرصد . )) البته با توجه بـه جواب سئوال اول ، يكي از شرايط رجوع دوباره را از ياد اند و مي بايست مي فرمودند : اگر از 50 که تا تابلو درون نمايشگاه پنج تابلو بالاتر را بخرند ، صد درون صد .
در ادامـه ي مصاحبه ، مبحث چشيدن و طعم آثار ايشان را پيش مي كشند كه علت تلخي آن را آدرس گيرند ، و چون بنده درون مبحث آشپزي سر رشته ندارم ، لذا اظهار نظر نمي كنم .
اما جمال ملايي ، درون سئوال سيزدهم نيز براي چندمين بار نقاشي كُردي را بـه پيش مي خوانند كه دو ريالي شان بيفتد . و تئوريسين ما انقدر سنجيده و متفكرانـه مبحث را كاويده اند! كه درون آخر مصاحبه ، مصاحبه گر بـه ياري او مي شتابد و مي گويد ((من معتقدم كه چنین چیزی "نقاشي كُردي "وجود دارد،‌علاوه بر اینكه بیشتر نقاشان درون یك فضا و مكان مشترك جغرافیـایی و اجتماعی زندگی مـی كنند،‌اكثر آنـها درون حوزه فردی قابل تفكیك از یكدیگرند. مثلا آثار فردین صادق ایوبی،‌ بـه خوبی از كارهای هادی ضیـاء‌الدینی و شما قابل تفكیك است، علاوه بر حفظ هویت فردی یك هویت جمعی هم دارند كه آنـها را از نقاشان دیگر مناطق و فرهنگ ها جدا مـی كند‌)) و ماشاءالله محمدي هم كه فقط درون جشن تولدش شركت داشته مي گويد ((‌ من گفتم نقاشی كردی متولد شد )) .
و چون آقا ماشاءالله ، حضور داشته و آهنگ " تولد ، تولد ، تولدت مبارك " مي خوانده هست لذا ، جمال ملايي مشتاق هست كه قيافه و خصوصيات نوزاد متولد شده را تشريح كند ، و ايشان هم با آب و تاب مي گويند ((‌ نوع تماشا بـه مسایل،‌ تغزل درون آثار و موضوع و نوع رنگ بندی .)) .
اما مصاحبه گر انگار بر دنده ي چپ افتاده و پرسش او سبب مي گردد ، كه براي چندمين بار تئوريسين ما با عصبانيت بگويد ((من گفتم حركت درون دهه 60 شروع شد، و یك حركت منسجم و شناخته شده هم بود ‌)) .
آقا ماشالله ي ما ، چون درون مراسم جشن تولد با هادي ضياءالديني ، احمد خليلي فرد ،‌مـهدي ضياءالديني ، فردين صادق ايوبي ، پنج نفري حضور داشته اند ، لذا همان جمع را گروهي منسجم و خوش صدا براي اجراي مراسم جشن تولدهاي ديگر مي دانند و چنين تبليغ مي كنند كه ((‌ از سال 72 بـه بعد دیگر نقاش جدیدی را ندیدم كه كار كند، ‌البته كسانی هستند كه كار مـی كنند و نمایشگاه برگزار مـی كنند اما كارهایشان راضی كننده نیست)) .
كافي هست كه بپرسيم " آثاري كه درون آن مراسم ارائه داده ايد و آن را هنر كُردي اسم نـهاده ايد را آدرس دهيد، كه خصوصياتش را بيابيم و راهرو همان مسير گرديم و ببينيم چه اثري را نقاشي كُردي ناميده و مي ناميد ؟
البته هيچگاه سخنان آقاي ماشالله محمدي را جدي نگرفته ام كه جوابي بر چنين خوشمزگي هايي بنگارم ، كه اگر فردين صادق ايوبي فتوكپيست را درون نوشته ام نوازشي كرده بودم و امثال ماشاءالله محمدي را نديده بودم ،علتش را يافته باشيد .
در جواب سخن ايشان ، نـه بـه عنوان مبارزه طلبي كه از هم اكنون نتيجه ي آن پيداست ، بلكه بر بي مايگي چنين ادعاهايي مُهر ابطال كشيدن هست ، مي گويم : اگرآقاي ماشاءالله محمدي و فردین صادق ایوبی ، با اين رویکرد وساختار ، اثري درون حد و توان اين اثر من ارائه دادند ، كه خود علتي بر همطراز گرفتن امثال من با ايشان هست ، و اگر درون سطحي بالاتر از اين اثر كارشان را ارائه دهند ، سخنانشان مبني بر عدم رضايت ايشان از نقاشان بعد از تشكل آنـها را خواهم پذيرفت .
http://www.salammohammadi.com/fa/details.php?id=87
http://www.salammohammadi.com/fa/details.php?id=77
ايشان سئوالاتي را نيز طرح مي كنند كه پاسخ گوي او را مفتخر بـه نصب اتيكت تفكر مي گردانند و مي پرسند ((یك سئوال مطرح مـی كنم اگر یك موضوع كردی را یك نقاش آلمانی یـا فرانسوی تبدیل بـه یك تابلو نقاشی كند آیـا باز هم آن یك نقاشی كردی است؟ یـا اینكه هر نقاشی ای را كه یك نقاش كرد بكشد تبدیل بـه نقاشی كردی مـی شود؟ اینـها سئوالاتی هست كه حتما به آنـها پاسخ گفت)) مي گويد "يك سئوال "مطرح مي كنم ، و چون فكر مي كند سئوالات زيادي را مطرح كرده مي گويد ، "اينـها سوالاتي" هست كه بايد بـه آنـها پاسخ گفت !
اما درون رابطه با مباحث هنر كُردي و نقاشي كُردي كه خنديدن بـه آنـها را درون خورجينش دارد ، باز مصاحبه ي سال قبلم را حك مي كنم كه همچون اين چند سال ، سكوت كساني همچون اين گروه پنج نفري را دوباره ببينيم ، كه علتش را اكنون يافته ايم . و ماشاءالله محمدي نيزعيار سئوالاتش را با اين پرسش ها بسنجد وبراي شرح و بسط آن " فراسوي ديدن " را مي بايست مطالعه فرمايد ، كه از خطاب بر بيسوادي خود برآيد .
(( فضاي اكنون هنر كردستان ، يك فضاي مسموم هست وآنچنان حاد شده هست كه برخی از هنرمندان دچار پريشان گويي و توهم شده اند .هذیـانـهایی از قبيل نقاشی كُردي ، نقاشی كُردي ،‌زيباشناسي كُردي و رئاليسم كُردي و غیره. وهنرمندانیکه بـه کارهای انتزاعی رو آورده اند،برای فرار از گرفتاری درچنگال بـه قول خودشان هنرروایتی،هدف نقاشی کُردی راصرفااخبارتصویری نمـیدانندوبا اصطلاحات فلسفی یـا شاعرمنشانـه دیدگاه خودنسبت بـه آثارشان رااینطوربیـان مـیکنند که: ظواهریک قوم ازقبیل لباس و... رادرآثارمان منعنمـیکنیم بلکه،آثارما تبلور درونیـات وچیزهای ناملموس ازقوم کُرداست. دربرخوردباچنین دیدگاهی سئوالات زیـادی انسان را مـی آزارد،مثلا : تمایز درونیـات وچیزهای نا ملموس قوم کُرد از دیگر اقوام وتمدنـهای دیگر درچیست؟ وچه چیزی سبب بروز چنین تفاوت وتفاخری مـیشود؟ ایدئولوژی کُردی؟ فلسفه کُردی؟ دین یـا مذهب کُردی؟ معماری کُردی؟ رسم الخط کُردی؟ وآیـا بـه صرف گفتن رسم الخط کُردی،مگرآثار دراین حیطه کُردی مـی شود؟ اگر اینطور است، چرا درون دیگر اقوام و تمدنـها بـه (هیلکه کوردی) تخم مرغ کُردی نمـیگویند؟ ..... اولاً بايد ، مسيرتاريخي يك قوم و يا ملتي را درون ادوار مختلف تاريخي دنبال كرد و روند شكل گيري يك فرهنگ و تكامل و حضورش را با توجه بـه تغييراتي كه درون هر يك از ادوار و تاثيرش را بر فرهنگها و تمدنـهاي همجوار جستجو كرده و لايه هاي تقويت شده و تكامل يافته فرهنگ و هنر امروز را شناخت و تجزيه و تحليل كرد. و با اين رويكرد ،‌اكنون مطرح كردن عنوان هنر ويا فرهنگ آن منطقه، بـه مرحله نقد و تجزيه و تحليل مي رسدو ادعاهاي مربوط بـه مباحث بررسي مي گردد . اكنون سوال اينجاست ، آيا اين عاليجنابان از 500 سال قبل كُردها درون حوزه نوشتار و هنر، معماري و... چيزي درون دست دارند کـه بتوان آن را بررسي كرد؟ و نحوه تكامل تمدني درون ادوار مختلف را مي توانند دنبال كنند ؟ و آيا درون چنين شرايطي كه قديمي ترين نوشته ها با رسم الخط بالغ عرب كه عمري نزديك بـه 400 سال دارد ، تكليف را درون حوزه انديشـه مشخص نمي كند ؟ و چيزي با عنوان معماري كُردي و يا رسم الخط كردي و ... كافي نيست كه متفكر را درون مرداب دگم انديشي غرق كند ؟ درون رابطه با هنر كُردي هم كه از عوارض دوران مسموميت هست ،‌كافيست شما حضور هنرمندان كُرد درون جشنواره هاي معتبر داخلي و بين المللي را دنبال كنيد كه ، جوابي قانع كننده براي چنين حرفي هست و تخصصي تر اگر مبحث را بشكافيم ،‌مقايسه كردن آثار هنرمندان كُرد درون حوزه هنرهاي تجسمي با ساير نقاط جهان مساله را روشن مي كند . گاه این مسمومـیت،جدول ضرب دوران دبستان راهم از حافظه تئوریـای ما پاک مـیکند، مثلا دریکی از مقالات دررابطه با قالی کُردی خواندم،(کُردها صدها نسل با قالی .... ) ، کـه به دلیل بـه هم خوردن مزاج، از یک حساب سر انگشتی درمانده است. وشاید یک قالی کُردی قدیمـی ترازقالی پازیریک زیرپایشان تشریف دارد وبه گوش سازمان یونسکو نرسیده است.))
با تشکر .

ناريا

1390/7/2  23:00:43

وب سایت

آقای محمدی . این بحث بنیـان اندیشانـه درون باب ذهنیـات مردم کرد فقط با تعویض نام مـی تواند مانیفستی به منظور تمام اقوام ایرانی شمرده شود. درود بر شما کـه از هیـاهوها اثر نمـی گیرید و دریـافت ارزشمند خودتان را بـه مردم مـی رسانید کـه از شنیدن این همـه دروغ ساخت یـهود سرگیجه گرفته اند. دست حق پشتیبان شما باد.
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت استاد ناصر پورپيرار.
بدون شك آثار ارزشمند و بي همتاي شما ، همچون پتكي بوده و خواهد بود كه خواب آلودگان مغذي بـه عصاره ي بيانات جعل و ساخت ديگري را پریشان مـی گرداند، بـه این امـید کـه هوشیـاري يابند.
باتشكر

شاريا

1390/7/4  13:06:06

وب سایت

در دنياي امروز با تمامي آنچه مي بينيم ، جاي يك چيز هميشـه خالي بوده و هر آن كس بخواهد اين خلاء را ترميم بخشد ، ناديان زور و اكراه با تمامي توان سعي درون اضمحلال آن دارند ، و آن جالي خالي حقيقت گويي هست .
تعاريف تمدن امروزي بـه اندازه تو خالي بودن آن تمدن پوشالي هستند ، و شايد واژه ي هنر براي كساني يادآور شخصيت و برتري باشد كه انحراف تمدن درون تعريف اين واژه درون همين هست ، شخصيت انسانـها وابسته بـه نوع تفكر و نمايش ارزشـهاي اخلاقي با هم نوع بوده و تخصص و فن نمايشگر خوبي براي جبران فقدان اين ارزشـها نيست .
بنده بـه نوبه خود كه شاهد يكي از اين ترفندها بودم بـه وضوح ديدم كه هر هنرمندي با شخصيت نيست ، و هنر هم نماينده شخصيت براي كسي نيست ، بلكه بـه عكس هنر انسان با شعور قابل احترام هست آن هم بـه واسطه ي ارزش بـه خودش با نمايش اخلاق خود .
اين هنرمند آقاي فردين صادق ايوبي بود كه با رد شدن از خط قرمز شعور و فهم درون نمايشگاه شروع بـه توهين و بد گفتاري نمود و در آنجا قبول كردم كه هنرمند اگر مسلح بـه آداب ادب نباشد بد انساني بوده و بد جايگاهي دارد .
نقد و قلم نقد يك راه دقيق و تعريف شده براي اخطار و اصلاح خطاهاي ماست كاري كه آقاي سلام محمدي خوب از عهده ي آن برآمده و راه درست را درون پيش گرفته ولي متاسفانـه كسي كه نقد شده هست كمترين آشنايي بـه جواب نقد و دفاع از خود نداشته كه اين خسارت سنگيني براي ايشان بوده ، شايد آوار اين تخريب بـه قيمت از دست جايگاهشان براي هميشـه باشد و ما خوانندگان اين نقد بي صبرانـه منتظر و چشم بـه راه جواب آقاي صادق ايوبي و ديگر دوستان مي باشيم .
*************************************************************
پاسخ :
جناب شاريا ، حركات و سكناتِ آغشته بـه حرفهاي چاله ميداني فردين صادق ايوبي را ، اگر تيك هاي عصبي بعد از واماندن درون مقابل نوشته ام بپنداريم ، كاملاً طبيعي مي نمايد . و اگر سطري جواب منطقي ، عقلاني و استدلالي درون چنته ي خود داشتند ، نـه او درون برابر ديدگان نظاره گر چنين مي كرد ، و نـه ديگران سكوت را تنـها راه چاره مي يافتند.

hamnionieki

1390/7/5  09:08:55

ایمـیل

تو خود پسنده، عقب افتاده، روانی، بی فکر، درون حاشیـه، عباس آبادی، کوچک و کمدی هستی.
به حال هنر درون کردستان کـه تو درون ان حضور داری متاسفم.
به حال خود و دیگرانی کـه به تو اهمـیت مـی دهیم نیز بیشتر متاسف مـی شوم.
*************************************************************
پاسخ :
جناب hamnionieki ، با سه اسم متفاوت ، نظرات جداگانـه مي فرستي كه امثال تو را زياد بپنداريم ؟!
بدون شك هيچگاه درون مقابل هيچ يك از هنرمندان كردستان ، اينچنين چهره ي واقعي بشرهايي كه ماسك مناديان حقيقت و نيكي انسانيت را بر چهره داشتند ، نمايان نمي گشت . و چه حقيرانـه است، استاد و شاگردي درون مقابل اين قلم چنين افسار گسيخته گردند.
نظراتت را تأييد كردم كه خودت نيز ، حقارتت درون مقابل آثارم را لمس كني .
راستي ، عكسهايي كه گفتي، اگر منتشر كردي ، يك نسخه ي كامل هم براي من بفرستي سپاسگذار خواهم بود!

دوست

1390/7/5  22:09:07

اقای محمدی عزیز نقدتون مثل همـیشـه کامل بوده وخیلی خیلی عالی (دست خوش)

شمس الدین رسولی

1390/7/5  23:52:25

باعرض سلام خدمت دوست و استاد گرامـیم .
مقاله ای جامع و بسیـار تاثیر گذار ، البته کمـی هم سنگین و برای درک مطالب لازم بـه توضیحات بیشتری بود . و در کل آنچه را کـه درک کردیم تلاش شما به منظور گفتن واقعیتی کـه هیچ تعصبی بر آن حاکم نیست، بود. با آرزوی موفقیت هرچه بیشتر.

مـهدی - مـهدی

1390/7/12  08:51:23

سلام،
آقای محمدی با نوشته مفصّل تان ضربۀ سنگینی بر بی خردی کـه آنرا هنر نامـیده اند، وارد کرده اید و تغذیـه کنندگان از این جهالت هنوز از آن ضربه بی تعادل اند. آنـها هیچ پاسخی بـه این سئوال کـه کدام مزیت هنرمند را از صنعت گر جدا مـی کند و به اولی احترام و قداست مـی بخشد ندارند؟ چون درون واقع چنین برتری وجود ندارد.
سازندگان و پرورندگان این اندیشـهانی را کـه در سمت آن گام برداشته اند، لانسه کرده و پرآوازه ساخته اند. درون واقع آنـها سربازانی هستند کـه در راه تحمـیق انسان گام بر مـی دارند و واسطه خدمتشان عرض خود را مـی برند. هنرمندان داخلی نیز این روش را یـاد گرفته اند و در تکاپوی دست و پا نان و احترامـی به منظور خود هستند. شما جرأت کرده اید کـه علی رغم موقعیت خود زبان بـه گفتن حقیقت باز کنید و این حرکت شجاعانـه شما مصداق سر فرود آوردن بـه آیـه 135 سوره نساء است. اجر شما نزد خداوند است.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَىٰ بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَىٰ أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا

ایـانی کـه ايمان آورده ايد، بـه خاطر خدا، به منظور حق گفتن بـه پا خيزيد و به عدل گواهی دهيد هر چند بـه زيان خود يا پدر و مادر يا خويشاوندان شما باشد، چه توانگر و چه فقیر باشند، زيرا خدا بـه آن دو سزاوارتر است. پس، از هوای نفس پيروی مکنيد که تا از شـهادت حق عدول کنيد چه زبان بازی کنيد يا از آن اعراض کنيد، خدا بـه هر چه مـی کنيد آگاه هست .

با احترام
مـهدی
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما دوست ارجمندم.
در محضرتان استفاده کردم . با تشکر

محمد رحمانی

1390/7/12  12:22:19

سلام

آقاي محمدي مثل هميشـه نقد محكمي بود. دست مريزاد.

سايتي با نام www.artparadizo.com

راه اندازي شده هست و مدير آن گفته بدون جانبداري از هنرمند خاصي كليه مطالب و نوشته ها را گرداوري خواهيم كرد. بـه نظر شما چنين اتفاقي خواهد افتاد كه بااحترام بـه شما فضايي منتقدانـه و عدالت جو درون كردستان شكل بگيرد؟

*************************************************************
پاسخ :
با سلام .
جناب آقای رحمانی مـی گویند : ( سالی کـه نکوست از بهارش پیداست ) . درون رابطه با جهت گیری این سایت ، اولین نوشته از جانب مدیر سایت را بررسی مـی کنم کـه خود گواه هست و کفایت مـی کند .
http://www.artparadiso.com/node/102
پیداست جناب عطا قادری بعد از دیدن عخود، این احساس بر او چنبره یـافته هست که بسیـار متفکر تشریف دارد ، و جملات و احکام زیر عکه پایکوبان بر زبان او جاری و الهام گشته است، حاصل ترشحات بعد از نظاره ی زلف و نگاه نافذ و ژست فیلسوفانـه ی خویش بوده هست ! اما نکته اینجاست ، ایشان درون سطحی ظهور نکرده اند که تا چنین جایگاهی را از او بپذیریم کـه دیگران را بـه قامت قوزک پای خود نیز نیـابند کـه ببینند !؟ یعنی تاکنون حتی یک سطر درون حوزه ی فلسفه و رویکرد هنر و هنرهای تجسمـی از ایشان رؤیت نکرده ایم ، کـه سر بر آستانشان بسائیم کـه همچون او از دیدن این عکسشان وجودمان برآشوبد کـه خویشتن را دریـابیم.
خدمتتان عارضم کـه ایشان و دیگر دوستانشان، صدها برگ نوشته ی من درون حوزه ی نقد هنری را لمس کرده اند، کـه همـین سطر را تنـها واکنش درون این سکوتی کـه در مقابل نوشته هایم بر فضای هنری کردستان حاکم هست را، از قلم ایشان بیـابیم کـه خود سندی از ناتوان بودنشان هست . مطلب اینجاست کـه قبل از اثبات، هر تفکری را محکوم و با عناوین دیگر خواندن ، از موجودی فاقد تفکر و اندیشـه بروز مـی کند کـه جایی به منظور اطراق درون منزل اهل تفکر و تعقل نخواهد داشت . مثلا قبل از اثبات کپی و معرفی پر واضح منبع آن ، حکم صادر و خطاب قرار آن نوشته با عناوین کپی و غیره ، بی اعتنا خواهد بود زیرا از ذهنی کینـه توز و چماق بـه دست بر خواسته هست . این را مقصود هست که جناب عطا قادری مـی بایست رهسپار راهی گردد کـه از عهده ی فقدان تفکر و اندیشـه درون نوشته هایم برآید ، بعد پذیرفتنی خواهد بود کـه با واژه ی بد قواره ی ( خراب ) آنـها را از گردونـه ی نقد خارج گرداند . اما نا نوشته پیداست کـه حتی سطری از آنـها جلوه گر نخواهد گشت ، کـه علتش را مـی دانیم .
از حوزه ی نقد هنر و هنرهای تجسمـی کـه در گذریم ، ایشان حتی درون حوزه ی "فیلم کوتاه" نیز مبتدی و تازه کار هستند . یعنی تنـها اثرشان حتی درون جشنواره ای منطقه ای و در رویـارویی با چند اثر دیگر، هیچ عنوانی را بـه خود اختصاص نداد. و در رابطه با تنـها نوشته ی ایشان درون سایتشان ، خواهید دید کـه با کپی پیس از " فرهنگ و اصطلاحات سینمایی" آورده اند کـه ( نوشته ی عطا قادری)، کـه بجای آن مـی بایست منبع آنرا مـی دیدیم . شاید بـه گفته ی یکی از دوستان ، منظور از " نوشته عطا قادری " این هست که ایشان زحمت تایپ آن را بـه جان دل خریده اند !!
البته این چند سطر نـه نقد و شناساندن ایشان، کـه پیداست قامتی ندارد که تا مورد ارزیـابی قرار گیرد، چراکه عمق و عیـار او را دوستان ، درون اختتامـیه ی جشنواره ای دیده بودند . یعنیی کـه هنگام دریـافت جوایزم بـه اطرافیـان خود بگوید: ( سلام محمدی را تشویق نکنید و کف نزنید! ) استحقاق و ارزش دیدن را داراست ؟ آنـهم از زبان فردی کـه او را ندیده و نمـی شناختم !
برای آگاهی یـافتن از عمق اندیشـه ی برادرشان آریز قادری هم ، همـین بس کـه سوتی های او را بشماریم . زیرا درون رویـارویی با بنده، به منظور حضار عیـان گشته هست که حتی تاریخ عکاسی و کتابهای تئوری عکاسی (رشته تخصصی خود ) را نیز بـه چشم سر ندیده هست !؟ و همانطور کـه خودشان نیز سوتی داده اند بیشتر از سه صفحه ی " حقیقت درون کارتون " را نخوانده اند ، کـه آن جملات بچگانـه را سال گذشته عنوان د ، و همـین بس کـه این جمله را از نظر بگذرانید ، (( اثر پوتین شما با دماغ دراز همان اندیشـه سیـاستمداران ایران هست )) .
آقای رحمانی ، همـین تعیین تکلیف خام اندیشانـه از جانب عطا قادری درون سایتشان ، مسبب این هست که ، سایتی کـه انتظارش داریم را درون ذهن نپرورانیم چرا کـه از هم اکنون و پیشاپیش حُکم را صادر کرده اند .

فردین ص

1390/7/14  07:53:45

حامـیان هنر درون طول تاریخ معمولا پادشاهان ،سیـاستمداران،نخبا وبزرگان اشرافی ویـابنیـاد های سیـا سی بوده اند کـه نـه بـه صورت نظام مندبلکه بر حسب نیـازهای تبلیغی واه سیـاسی خود بـه حمایت از هنر پرداخته اند .که هنرمندان خود باخته را بـه اصارت وبردگی مـی کشاند.در کردستان هم هنرمندانی هستندکه افکار وکارهایشان کپی هنرمندان ونویسندگان غربی هست .وبرده افکار آنـها شده اند وازدرد ورنج های مردم وجنایتهایی کـه توسط اقوام یـهود صورت مـی گیردبی خبرندودرراستای اه آنـها حرکت مـی کنند.در واقع این هنرمندان ونویسندگان تازه بـه دوران رسیده با ادعاهای بزرگ وفکری نیـهیلستی کـه بایک سری فرم ورنگ و...بدون آگاهی ومطالعه فریب سیـاستهای یـهود را خورده وزیر پر زبال آنـها اسیر شده اندواز ته مانده آشغالها وبوی تعفن یـهودتغذیـه مـی شوند.
در رابطه با اقتصاد وجامعه تجسمـی حتما بگویم کـه سامانـه های پنـهان قدرت نـه بـه عنوان یک ساختار بیرونی نسبت بـه شخصیت هنرمندبلکه با ایجاد کشش سطحی هر گونـه اثر هنری ونقد هنری وافکاری نو باب مـیل خود را برسطح آب نگه مـی دارد وآن دسته دیگرخلاف مـیل خودرا درون آب غرق مـی کند.
در واقع سلام محمدی از نقاشان معنا گرا ،کاریکاتوریستی جهانی ومنتقد با جسارتی هست که بدون وابستگی بـه این جریـانات وسیـاستهای کثیف درون دنیـا افکار وایده های خود را مطرح کرده وبه درد های بزرگ ,جنایتها وکشتارهای بی رحمانـه ای کـه توسط لاشخوران وقدرتمندان صورت مـی پزیرد پرداخته .بر خلاف هنرمندان ونویسندگان دیگرکه افکار این جنایتکاران شده اند رسالت خود را حفظ کرده وآنان را بـه نقد کشیده .
در برسی ساختار گونـه ای هنرمندان کرد رابا هنرمندان جوان اروپاوآمریکا مقایسه کرده وبا دیدی وسیع ومنتقدانـه بـه تجزیـه وتحلیل این آثار پرداخته که تا این هنرمندان جایگاه خود رابیـابند.ودر قسمتی دیگر با جسارت وذهنی هوشمندانـه وتیزبین بـه آثار ونوشته های فردین صادق ایوبی پرداخته کـه در یک نگاه کلی وساه ایشان را بـه عنوان سر د مدار مکتب (فتوکپی ئیست ها )چه درون آثار ونوشته هایش آورده وبرای همـیشـه این هنرمند ادعادار را ا ز صحنـه خارج ساخت .هستند هنرمندان جوانی درون عرصه های مختلف کـه هر کدام به منظور خود صاحب سبک شده اندوبه کپی آثار هنرمندان طراز دوم وسوم اروپا وآمریکا مـی پردازند وبدون آنکه ایده , مطالعه وذره ای شعور هنری داشته باشند وفرهنگ ملت هاواقوام را بشناسند بـه برپایی نمایشگاه های مفهومـی (کانسپچوال)چیدمان مـی پردازند واز مـیان خودشان پدر ومادر هنری تعریف مـی کنند .واقعا حتما افسوس خورد بـه حال این هنرمندان...
آقای ضیـاءالدینی شما کـه ازطراحان خوب کشور هستید وحیطه کاریتان مشخص هست چرا حتما بااین کار چیدمان درسطح پایین درون جمع این جوجه های کپی ئیست قرار بگیرید!.
در واقع نقش منتقد ومخاطب درون جامعه تجسمـی ایران از حیث فاعلانگی خود تهی شده هست وحضوری سراسر منفعلانـه دارد کـه تنـها راه نجات از این مرگ تدریجی رهایی از یوغ سرمایـه ووابستگی افکار وپرداختن بـه ذهنیـات وایده های خود ،مطالعه وتفکر هست .متاسفانـه ما درون ایران منتقد جهت دهنده نداریم کـه بتواند اعمال نظر منطقی نماید .واز این روست کـه نقش منتقد درون جامعه تجسمـی ایران تهی شده است.وهنرمندان ما درون جهت ادامـه حیـات هنری هیچ گونـه رشدی ندارندوفقط مصرف کننده هستند.

عطا قادری

1390/7/14  13:12:25

وب سایت

جوابیـه سایت آرت پارادیزو درباره اظهارنظر سلام محمدی:
گروه آرت پارادیزو باتوجه بـه اظهارنظر خام جناب سلام محمدی درون سایت شخصی خود نصبت بـه سایت آرت پارادیزو و تهمت وتخریب همکاران این سایت تصمـیم گرفته ایم خوابیـه ای را بـه ایشان ارائه نماییم.
دوست عزیز جناب سلام محمدی باتوجه بـه پیش داوری شما و حرفهای کـه بیشتر جنبه کینـه و عقده شخصی شماست حتما عرض کنم کـه در هیچ جای من چنین ادعای نکردم کـه منتقدم وآنـهم درون ضمـینـه هنرهای تجسمـی، من بعنوان یک هنر دوست سایتی را به منظور هنرمندان واقعی! کـه بتوانند درون فضای هنری مسموم این شـهر بدون هیچ و اعمال نظر شخصی نقد و مقالات خود را درون سایت بگذارند. اگر شما جناب هنرمند! با دقت بیشتری آن چهار خط را مـی خواندید چنین اظهارنظر عجولانـه و خامـی را ارائه نمـی دادید. لطفا بخودتان زحمت بدهید با دقت بیشتری بخوانید! من همـه هنرمندان را بـه همکاری دعوت کرده که تا در پیش برد سایت نقشی پرنگ داشته باشند و من هیچ جا این ادعا را نداشته و ندارم کـه یک تنـه بخوام نقد هنری را درون این شـهر بشیوه ای درست ارائه نمایم.
در مورد فیلمسازی من .از تمام دوستان من بخصوص دوستان مشترکمان سوال بفرمایید؟ من هیچ جا ادعای نداشته کـه فیلمساز هستم و خود را هنرجوی این هنر مـیدانم.مثل بعضیـها نیستم! با ارائه چند کار کپی از هنرمندان خارجی ادعا کنم و خودرا هنرمند و منتقد هنری بنامم. آنـهم درون عرض چند هفته نقدی 129 صفحه ای بنویسم.! البته خدا وکیلی ای ولا داره .پیشنـهاد من بشما دوست هنرمند! اینـه کـه استعدادتان را درون ضمـینـه رمان آنـهم رمانـهای عاشقانـه بکارگیرید. با این سرعت نوشتن شما، فکر کنم درون سال بتوانید نزدیک بـه 20 رومان بویسید. و رمان نویس موفقی انشاال.. بشید.
از شمل تقاضا دارم دندون رو جیگر بزارید و کمـی صبر داشته باشید. زود قضاوت و پیش داوری نفرماید. سایت آرت پارادیزو تازه اول راهشـه بزار چند ماه بکارش ادامـه بده بعد نقدهای آبکیتان را بنویسید. مگه شما 6ماهه بدنیـا آمده اید! همچنین دوست هنرمند! ما مثل شما نـه قسط ایجاد امپراتوری داریم و نـه نوچه پروری مـیکنیم.
یک هنرمند اول منیت را درون درون خود مـیکشد بعد شروع بکار هنری مـی نماید. کـه متاسفانـه هنرمندانی مثل شما فقط خودا را قبول دارند. بجای این همـه نوشتن کمـی هم فکر کن و بیندیش! اگر مردم نباشند و کار هنری را ستایش نکنند. هنرمندی وجودندارد.اما جناب هنرمند! این تفکر تنـها بدرد هنرمندان واقعی مـی خورد نـه استادکارنی مثل شما، شرمنده ولی هنرمندانی مثل شما را فقط مـیتوان استادکار نامـید نـه هنرمند چون کلمـه هنر براستی به منظور امثال شما سنگین هست مـیترسم زیرش له شوید.
هرچه باشد ما خود را جدا از جامعه نمـی دانیم کـه با نوع پوشش و توهمات خودرا تافته جدا بافته بدانیم! و به همـه نشان بدهیم کـه ما هنرمندیم! بقیـه.....
این هم نصیحتمـی از فروغ فرخزاد بـه امثال شما:
(انسان موجود پویـای ست، کـه نباید ایدئولوژی زده باشد بلکه حتما رها باشد.)

*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت جناب آقای عطا قادری
خدمتتان عارضم کـه از منظر من بسیـاری از نقاشان و هنرمندانی کـه شاید امثال شما آنان را صاحبان آثاری ناچیز نام مـی نـهید و بازاری مـی خوانید ، بسیـار محترم بوده کـه خودشان نیز بر این امر واقفند ، کـه دیگر اساتید جایگاهشان نزد من مشخص گردیده باشد . از این رو برایم محترم هستند چرا کـه بدون آزار مشغول ارائه ی آثار کپی خویشند ، کـه از این طریق گذران زندگی مـی کنند . ولی اگر همـین افراد درون رسانـه و یـا مجمعی عمومـی قلم و زبان بـه نقد ، تجزیـه و تحلیل و ارائه ی مباحث بچرخانند ، مـی بایست خود را منتظر ببینند کـه دیگران را درون مقام تایید و یـا نفی خود بیـابند . یعنی بنده قبل از اظهار نظر و حکم شما درون رسانـه ای عمومـی ، هیچ مطلبی حتی حرفهای ناشایست شما را درون رسانـه ای پیش نکشیده کـه نفی کنم ، و همانطور ماشاءالله محمدی کـه قبل از تعیین تکلیف و اظهار نظرشان درون مصاحبه و نشر عمومـی ، مورد خطاب قرار نداده بودم . اما اگر ارائه شد ، مـی بایست توان دفاع از آن را داشته باشید ، کـه اگر کلامـی از هم پاشیدگی جملاتتان را نوید داد ، اشک درون چشمانتان جمع نگردد و نفرین نکنید .
اکنون بـه این چند سطر مویـه نامـه و دردودل شما بپردازیم .
دوست گرامـی ، اگر شما درون اطراف خود آقای هادی ضیـاءالدینی ، جمشید فرجوند فردا ، ماشاءالله محمدی ، فردین صادق ایوبی ، با همگی دوستان و شاگردانشان را مسکوت مـی بینید ، از این رو هست که توان دفاع از مطالبی کـه ارائه داده اند و رودر رویی با پرسش ها و مباحثی کـه پیش کشیده ام را درون خود حس نمـی کنند کهبه سخن گشایند . اگر شما نیز از این تئوری پیروی مـی کردید ، مـی یـافتید کـه توان دفاع از آن چند سطر احکامتان را ندارید ، و مـی بایست سکوت مـی کردید ، زیرا با این هم اندیشی گروهی و بروز آن درون این چند سطر محقرانـه ، زحمت اثبات زاویـه ی دید کلام من بـه شما ، کـه خام بودنتان هست را متقبل شده اید .
اگر از جمله بندی سخیف و کودکانـه ، و ذهن ناپخته ی پسِ کلمات درگذرم ، و نا آشنایی با املای درست کلمات را بـه پیش نخوانم ، و فاصله ی متنی نوشتاری و گفتاری را گوشزد نکنم ، چند نکته را خدمتتان بیـان مـی دارم کـه عمق اندیشـه ی گروهتان را با آن بسنجید .
1 – فرموده اید : (( درون هیچ جای من چنین ادعای نکردم کـه منتقدم . اگر شما جناب هنرمند! با دقت بیشتری آن چهار خط را مـی خواندید چنین اظهارنظر عجولانـه و خامـی را ارائه نمـی دادید. لطفا بخودتان زحمت بدهید با دقت بیشتری بخوانید!))
دوست گرامـی این جمله ی خود درسایتتان را مرور فرمایید ((متاسفانـه هنوز نقد هنر را درون مـیان این عزیزان نمـی بینم و هر آنچه کـه به نام نقد درون سایتها و روزنامـه های محلی مـیبینیم بیشتر جنبه خراب وجه شخصی هنرمند را دارد.)) یعنی این جمله ی خود را تعیین تکلیف نمـی دانید وخود را درون مقام ارزیـابی آثار دیگران قرار نداده اید ؟!! اگر خودتان با همـیاری گروهتان نیز از فهم آن عاجزید ، بـه دیگران بسپارید کـه برایتان بخوانند و تفسیر کنند .
2 – آورده اید : ((مثل بعضیـها نیستم! با ارائه چند کار کپی از هنرمندان خارجی ادعا کنم و خودرا هنرمند و منتقد هنری بنامم. )) درون رابطه با این مورد مـی بایست اول از عهده ی کپی خواندن نوشته ها و آثارم برآیید و منابع آن را نشان گیرید ، کـه دیگران را اقناع بخشید که تا آثار من را زیر سایـه ی واژگان شما فرا خوانند . و همانطور کـه بارها گفته ام قبل از اثبات ، دیگری را محکوم ، ظلمـی از جانب موجودی کینـه توز خواهد بود . البته مـی توانید از دوستتان نیز کـه صدابردار عروسی هستند و گویـا مـی خواهند منتقد شوند یـاری بگیرید ، کـه اگر همانندیِ ابروهای اثر محمد جزا را با ابروهای اثری از سباستین کروگر تشخیص داد آن اثر را کپی بداند ، کـه سواد و تجزیـه و تحلیل ترکیب بندی ، لایـه ی مسطح بدن و رویکرد متفاوت ساختاری را تشخیص نمـی دهد ، چرا کـه با عیو عیوهای "سه ر چوپی " بـه این عرصه وارد گشته هست .
3 – گفته اید : (( آنـهم درون عرض چند هفته نقدی 129 صفحه ای بنویسم.! البته خدا وکیلی ای ولا داره .پیشنـهاد من بشما دوست هنرمند! اینـه کـه استعدادتان را درون ضمـینـه رمان آنـهم رمانـهای عاشقانـه بکارگیرید. با این سرعت نوشتن شما، فکر کنم درون سال بتوانید نزدیک بـه 20 رومان بویسید. و رمان نویس موفقی انشاال.. بشید)) اولا : اینکه معده ی شما تعجب کند دور از ذهن نیست ، زیرا اگر تمامـی نوشته های بـه اصطلاح منتقدان هنردر کردستان را روی هم بگذاریم بـه تعداد صفحات همـین نوشته ام نخواهد بود . ثانیـا : شما از کجا بـه این اکتشاف دست یـافته اید کـه نوشته ام ثمره ی چند روز هست ؟!! ثالثا : شما کـه اطلاع دارید ، نرخ بازار این روزها ، روزی چند صفحه هست ؟!! رابعا : تمامـی دوستان و شاگردانم چند سال هست که همـین مباحث را از من شنیده اند ، و برای نشان گرفتن مکتوب نیز بـه اندازه ی کفایت اشاره خواهم داشت ، کـه در یـابید 129 صحفه ، حاصل تفکر و دریـافتهای چندین ساله هستند ، نـه بـه عُمر تایپ آن !
مبحث سیر تاریخی کُردها : مقاله ای کـه در نوشته ام اشاره داشته ام مربوط بـه سال 1386
مبحث هایدگر و غیره : مقاله ی "هنرمند درون اسلام" سال 1386. ((راستي، چرا خلق اين آثار، باعث خطابي از سوي خدا براي كشف حقيقت «هايدگر» يا پند جهان «نيچه»، شناخت جهان «بومگارتن»، حقيقت اشياء «ويليام ورزورث»، احساسي برحق «هيوم» عقل شـهودي «كاسیرر» و يا كلمات خدا «گوته» كشف حقيقت «هايدگر» يا پند جهان «نيچه»، شناخت جهان «بومگارتن»، حقيقت اشياء «ويليام ورزورث»، احساسي برحق «هيوم» عقل شـهودي «كاسیرر» و يا كلمات خدا «گوته» نشد؟ ))
مبحث دکتر مددپور : مقاله ی "هنرمند درون اسلام" سال 1386 . ((از نويسندگاني همچون نجيب اوغلو منتقد هنر اسلامي، که تا دكتر مددپور نويسنده‌اي پر شور درون اين حيطه، هيچ‌كدام براي يافتن هنرمند درون اسلام مباني اسلام را تشريح نكرده‌اند و فقدان همين امر هست كه هنگام بررسي، سر از نوشته‌هاي هايدگر و نيچه، افلاطون و... درمي‌آورند و گاه براي معنا بخشي، آن را با احكام فقهي غسل مي‌دهند، يا شايد هنگام بررسي ميان آثار اسلامي، آن را ناديده گرفته‌اند، كه كليد گشاينده‌ي اين مبحث را بايد درون تنـها سند محكم اسلام يعني، قرآن جستجو كرد. ))
مبحث شعر: همان منبع 1386 . ((شگفتا، خداوند با آنـها هم كلام نيست و شاعران را نـه وجودهايي سري درون احوالات هستي، بلكه حتي پيروي از آنـها را گمراهي مي‌خواند، آياتي كه با هيچ تفسير و امّا و اگري نمي‌توان، اين سخنان قاطع را درون مسيري ديگر خواند و آنـها را با كلام خود محو كرد. ))
مبحث کلیِ هنر : همان منبع 1386. ((از ديدگاه بنيان‌شناسي، هنر با مفهوم امروزين يك پديده‌ي ناشناس هست و مثل تمام ديگر مفاهيم معلق، حتي تعريف اوليه ندارد، درون بنيان‌شناسي مقولات خردمندانـه هر پديده‌اي كه قابل خطاب منطبق با خصوصيات خود نباشد، بـه آيتم‌هاي مورد اعتناي عقل وارد نمي‌شود و بسياري از گمان‌هاي كنوني، اعتباري و القايي است. ))
مبحث کُردی : مصاحبه 1389 .(( البته شارحان دسته چندم و آبكي هم درون ميان كُردها داريم كه ذهنيات هايدگر و بوركهارات درون مورد دايره را ،‌با زور ( تكنيكهاي رزمي ) و ورد ( كسب فيض درون محضر فالگيرها ) مي خواهند دايره بودن كُردي را تحليل كنند . ))
مبحث مجسمـه : 1383 . (( اسلام یکی از گرایشـهایش منع طبقه و شخصیت پرستی هست و درون جامعه ی آن زمان مجسمـه ارتباطی بوده هست بین انسان و خالق بوسیله ی دهها خدای کوچکتر کـه تجسمش مجسمـه هایی هست که خود ساخته اند . مبارزه ی ایدئولوژی اسلامـی با این گرایش کـه از ابرهیم شروع مـی شود نـه فقط شکستن مجسمـه ، بلکه دگرگون مـیانجی انسان با مطلق و فروریختن طبقه و فردیت هست . فردیتی کـه انسانـها را قطعه قطعه مـی کند و شخصیت ها را پر رنگ تر و مجزا مـی نمایـاند. ))
مبحث بیـانگری درون گونـه های مختلف هنری: 1383. ((در مـیان آثار فلسفه ی هنر از نویسندگان جهان متوجه مـی شویم کـه اکثر فیلسوفان ، فلسفه ی هنر را بدون تقسیم بندی هنرها و حیطه ی "بیـانگری " خاص هر مورد ، آنـها را بـه طور کلی مورد خطاب قرار داده اند .... موسیقی گر چه رسانـه ای کاملاً شنیداری هست ، غالباً چه بسا بـه طرزی حیرت زا با اصطلاحاتی وصف مـی شود کـه جایشان درون سیـاق های کاملاً دیداری است. ))
و .....
کلام آخر : درون سایـه ی اشعار فروغ فرخزاد خوش باشید و آسوده بخوابید . با تشکر

صلاح الدین

1390/7/14  17:29:20

با سلام
روز های اخیر مصاحبه ای از جناب صادق ایوبی با یکی از شبکه های ای را نظاره کردم؛ مصداق عینی این ضرب المثل ((هم از توبره مـیخورد هم از آخور)) بر من هویدا گشت.
ایشان درون حالی کـه رؤسای خود را ناظر بر گفتار خود مـیبینند حضورشان را درون یکی از احزاب فعال درون اوایل انقلاب (که چندان هم درون تاریخ این ملت خوشنام نیستند) با لحن و لفظی از پشیمانی ابراز مـی کند ، درون حالی کـه در برخورد زننده با شما ( مثلادر نمایشگاه) و در حالی کـه از بروز ن این مطلب بـه بیرون حتم داشتند با افتخار از فعالیت درون حزب سخن راند و در مقابل ناظران درون محل بدان وسیله قصد موجه ساختن خود و جوابیـه ای نا مربوط بـه شما را داشتند.(!!!)
حال ایـا ایشان درون باب این تناقض گویی جوابی خواهند داشت ؟!!!
صلاح الدین
*************************************************************
پاسخ :
جناب آقای صلاح الدین ، سلام
چهار سال گذشته ، حین ارائه ی مباحث به منظور شاگردان کلاسم ، فردین صادق ایوبی بدون اجازه وارد مبحث شد و بعد از درون گِل ماندن درون مقابل مباحث ارائه شده و لکنت زبان درون برابر پرسش های من ، بـه پیـامبر عظیم الشان اسلام دشنام و با الفاظ رکیک ایشان را مورد خطاب قرار داد ، صحنـه ای کـه هم اکنون نیز هیچ یک از شاگردان کلاس آن را نتوانسته اند از ذهن بیرون برانند . و در طول تاریخ همـیشـه چنین موجوداتی حقیر درون برابر پیـامبر ، احمقان و ابلهان خوانده شده اند .
بسیـارند اهل مطالعه و استاد دانشگاه کـه حضوری و یـا از طریق ایمـیل و پیـامک ، بعد ازاین رسوایی و رونمایی از فتوکپیست بودنش درون مطالب من ، او را مسخره مـی کنند و مـی گویند : اکنون دریـافته اند کـه در حد عروسکی خیمـه شب بازی کـه از کلام دیگری تغذیـه مـی کند حضور داشته است. و مریدان بی سوادش را بنگرید کـه بعد از این مباحث ، چون پدر هنریشان را این طور وامانده و سخیف دیدند ، بـه فتوکپی های گذشته ی خویش کـه مـیراثی از مرادشان هست مشغول گشته اند .
http://www.artparadiso.com/node/104

و دیگرانی کـه وحشی شده اند ، آنچنان وحشی کـه بیچاره و ابلهی درون مقابل نوشته هایم ، مـی خواهد عهایی کـه ظاهرا از من هنگام ارتباط نامشروع با ان برداشته را درون اینترنت منتشر کند . دیگری عارتباط من با پسران !!! یکی دیگر ارتباط من با پدرم !!! درون پاسخ بـه یکی از آنـها اظهار داشته ام کـه ، مشتاق دیدن این عها هستم و اگر یک سری کاملش را نیز به منظور خودم بفرستید سپاسگزار خواهم بود .
دیگری از این مـی نالد کـه چون من درون فستیوالهای جهانی حضور دارم ، بعد بدون شک از طرف ارشاد اسلامـی و ... حمایت مـی شوم . و وامانده هایی دیگر کـه شرح گفتارشان بـه درازا مـی کشد .
البته درون این چند سال ، این چنین سخنان ، و سکوت همگیـانی کـه در نوشته ام نقد کرده ام ، از بس خنده دار ، مضحک و شادی بخش بوده هست ، کـه من و دوستانم را از دیدن فیلم ها وآثار کمـیک بی نیـاز نموده هست !؟
با تشکر .

عارف محب الله

1390/7/15  23:16:18

به خداوند درباره مفاهیم آیـات و کلمات قرآن سوال ندهیم کـه سرانجام سر از تاویل درون مـیاوریم . / اسلام و شمشیر 50/ناصر پوپیرار /

اگه خداوند بـه سوالات پاسخ نمـیداد، اونوقت سر از هیچ چیز درون نمـیاوردیم .

پس خداوند بـه سوالات پاسخ مـیدهد کـه سر از یک چیز درون مـیاوریم کـه شخص شیطان

اون چیز رو تاویل مـینامد.

اگه شما هم درون برابر این تهمت و توهین آشکار شیطان بـه خداوند،موضع نگیرید .

اونوقت خداوند نسبت بـه این کفر و بی توجهی شما موضع خواهد گرفت .

عارف محب الله

1390/7/15  23:23:47

و مار از همـه ی جانوران صحرا حیله ساز تر بود کـه خداوند یـهوه او را آفریده بود .
/تورات .کتاب پیدایش. فصل سوم .آیـه ی یک /
خداوند درون قرآن، این مار را کـه حیله گر ترین بودن ،نشانـه ی بارز اوست ، شیطان مـینامد کـه باعث خروج آدم و حوا از باغ عدن شد .
پس اولین نشانـه ی شیـاطین ، حقه باز ترین بودن هست . و تمامانی کـه با
ناصر پورپیرار حتی یک هفته هم رابطه داشته باشن ، مـیدونن کـه چه حقه باز بزرگیست . اونقدر سرتون کلاه مـیذاره کـه احساس مـیکنید پورپیرار همان واژه ی دروغ هست که زنده شده است
نور الدین کیـانوری :
پورپیرار یک دروغگوی بزرگیست کـه به هر جا برسد کلاهی مـیگذارد بـه سرآن سپس بـه سراغ خوان بعدی مـیرود .
چون خداوند شیـاطین را از رحمت خود دور کرده ، بنابراین شیـاطین همـیشـه به
مشاغل پست جامعه مـیپردازند.
به مشاغلی علاقه دارند و مـیپردازند کـه همچون مار ، حرکت بـه جلو و با سختی رو بـه همراه داشته باشـه .
مثل کارگری و بنایی . مثل غواصی و مثل نویسندگی و کوهنوردی . کـه همـه ی اینـها مثل خزیدن ، حرکت رو بـه جلو و با سختی رو بـه همراه داره .
ناصر پورپیرار بـه تمام این مشاغل ذکر شده علاقه شدیدی دارد . بـه طوری کـه نام اصلی و پدری او بناکننده ست . ناصر پورپیرار عاشق عکاسی و معماری ست کـه شغل شیـاطینی کـه در دربار سلیمان بودند هم از همـین ها بود .
چون شیـاطین از رحمت خدا دور شده اند و تنـها هدفشان بـه سقوط کشاندن بشر هست بنابراین از نور و دانایی و پادشاهیـه بشر نفرت دارند .
ناصر پورپیرار بـه قدری از پادشاهی نفرت دارد کـه از 15 سالگی وارد حزب توده شد و همـیشـه به منظور قتل محمد رضا پهلوی نقشـه مـیکشید . یعنی پادشاهی این همـه باعث آزارش مـیشد ونسبت بـه آن حساسیت داشت و مـیخواست سریعا پادشاهی رو نابود کنـه .
نام مستعار او ناریـا ست . ناریـا چب شده ی ایران هست . چون هدف شیطان چب ایران بود بنابراین از این نام مستعار استفاده مـی کرد و مـی کند .
او هنگامـی کـه زندانی شد شروع بـه مطالعه و تحقیق کرد و به شیوه ی ایجاد روح و ایجاد احساس علاقه ی شدید بـه پادشاهی درون قلب کودکان پی برد و به خاطر عدم ایجاد چنین احساسی درون قلبی ، خوشحالی کرد کـه اینم باعث بـه دنیـا اومدن
من شد کـه به شدت بـه پادشاهی علاقه مندم .
ناصر پورپیرار از نور و دانایی نفرت دارد و به همـین خاطر از تورات هم کـه طبق فرموده ی قرآن ، نور و هدایت هست نفرت دارد .
از سوال از خدا هم نفرت دارد کـه حاصلش علم و دانایی ست .چون هم نور و دانایی و هم پادشاهی و سلطنت مقام بشر رو بالا مـیبره و شیطان دشمن بالا رفتن مقام بشر هست و از این مقوله ها نفرت دارد
خداوند درون کتاب مقدس مـیفرماید :
اسرائیل و یـهودا ،از خدای خود ، خداوند لشکرها متروک نیستند . اگر چه ولایت ایشان بر خلاف قدوس اسرائیل از گناه پر باشد .
/ارمـیای نبی . بخش 51 . آیـه 5 ./
و درون کتاب مقدس خداوند وعده داده کـه تمام شـهرهایی کـه با کشور اسرائیل و باقوم برگیزده ی اسرائیل دشمنی کنند با خاک یکسان خواهد کرد .
امروز همـه ی ما بـه عینـه دیدیم کـه وعده ی خداوند صدق هست .برلین و کشور آلمان بعد از اینکه با اسرائیل دشمنی د با خاک یکسان شد .و همچنین طرابلس و مصراته و دیگر شـهرهای عربی کـه زمانی درون خیـابان هایش شعار مرگ بر اسرائیل سر داده مـیشد ، امروز با اراده ی الله با خاک یکسان شدند
سران عرب هم مثل هیتلر و پادشاه یـهود ستیز بابل ، ذلیل شدند .امروز به منظور شیـاطین کـه تنـها آروزیشان بـه سقوط کشاندن بشر هست ، سریع ترین راه و بهترین راه به منظور ساقط بشر، دشمن بشر با بنی اسرائیل هست که
خداوند وعده ی نابودی دشمنان اسرائیل را داده هست .ناصر پورپیرار هم کـه یک شیطان هست و آروزیش سقوط بشر . بنابراین به منظور رهسپار همـه ی شما بـه دیـار عدم ، ساده ترین راه به منظور پورپیرار دشمن شما به
قوم برگزیده ی بنی اسرائیل هست .
خداوند هنگامـی کـه آدم و حوا رو بـه باغ عدن گذاشت ، گفت کـه از این درخت نخورید کـه ساقط مـیشید.شیطان چونکه مـیدونست سریع ترین راه به منظور سقوط آدم و حوا از پادشاهی، خوردن مـیوه ست . بنابراین اونا رو بـه خوردن مـیوه وسوسه کرد .خداوند درون تورات وعده داده کـه دشمنان بنی اسرائیل رو ساقط و ازبین خواهد بردشیطان هم از این وعده بـه خوبی آگاهی داره .

پس بنابراین امروز هم بـه جای خوردن از مـیوه ی درخت ممنوعه ، سریع ترین راه به منظور سقوط بشر ، وٍسوسه اونـها علیـه قوم برگیزده ی بنی اسرائیل است.
هوشیـار باشید . ناصر پورپیرار یک شیطان هست که شما را به منظور سقوط ، بـه سوی دشمنی با بنی اسرائیل هدایت مـی کند
او آشکارا دشمن من و شماست . وقتی کـه با بنی اسرائیل دشمن شدید و وعده ی خدا محقق شد و شما از بین رفتید، این وسط تنـها خودتون زیـانکار مـیشید . نـه بـه من آسیبی مـیرسه و نـه بـه قوم بنی اسرائیل درون مورد دشمنی با بنی سرائیل بـه همتون هشدار مـیدم کـه دشمنی با بنی اسرائیل ،وسوسه ی شیطان هست و درون مورد ناصر پورپیرار براتون هشدار مـیدم کـه او شخص شیطان است
نام پدری او بناکننده ست کـه بعدا اسمشو بـه عبدالناصر بنی کنعان تغییر مـیده .عبد الناصر بنی کنعان یعنی بنده ی یـاری دهنده ی قوم کنعان .
این شدت علاقه ی او رو بـه قوم کنعان نشون مـیده . کنعان نام قومـی ست شیطانی، کـه الله تعالی فرمان قتل عام اش را صادر فرمود .
بعدا به منظور اینکه لو نره اسمش رو بـه ناصر پورپیرار تغییر شکل داد . پور یعنی همان بنی و پیرار هم یعنی گذشته کـه منظورش همون گذشته های کنعان هست هوشیـار باشید کـه ناصرپوپیرار همان شخص شیطان هست .
در دهه های 20 و 30 قرن بیستم ، جراید و روزنامـه های مخالف هیتلر بـه مردم مـینوشتند کـه او یک شیطان هست و مردمش را بـه سوی نابودی هدایت مـی کند
و این روزنامـه ها بـه مردم مـیگفتند کـه تنـها چیزی کـه شیطان به منظور پیروزی احتیـاج دارد غفلت مردم هست .مردم آلمان بـه هشدار این هشداردهنده ها گوش نو کافر شدن و هیتلر رو بـه رهبری خودشون قبول و زمانی کـه خداوند بـه آلمان خشم گرفت و برلین درون سال 1945 درون آتش مـیسوخت ،
و کودکان آواره درون خیـابان ها دنبال پناهگاه مـیگشتن ، هیتلر نبود کـه مردمش رو از خشم خدا نجات بده .منم امروز بـه شما مـیگم کـه ناصر پورپیرار شخص شیطان هست که با گامـهای خودش آگاهانـه شما رو یـه سوی نابودی هدایت مـیکنـه و تنـها چیزی کـه برای پیروزی نیـاز داره ، غفلت شماست . بعد بیـاییم که تا اشتباه مردم آلمان رو تکرار نکنیم .فردا زمانی کـه خدا براتون خشم گرفت ، پورپیراری نخواهد بود کـه شما را از خشم خدا نجات دهد .
یکی دیگر از کارهای شیـاطین، بستن ارتباط بین خالق و مخلوق هست .چون اگه مخلوق با خالق ارتباط داشته باشـه ، همـیشـه خالق ، مخلوق را درون برابر سقوط حمایت و محافظت مـیکنـه و با نور خودش،راه رو و چهره ی شیطان رو بـه مخلوقش روشن مـیکنـه .
پس ارتباط و دوستی با خالق ، بزرگ ترین سد شیـاطین ، درون ساقط بشر هست .پس بنابراین اولین کار شیـاطین بستن ارتباط بین خالق و مخلوق هست .
ناصر پورپیرار کـه یک شیطان هست ، همـیشـه شما رو از سوال پرسیدن از خدا ، از دعا و از انفاق نـهی مـی کنـه کـه همـه ی اینـها وسیله ی ارتباط با خالق هستن .مراقب باشید کـه ناصر پورپیرار همان شخص شیطان هست و به منظور به سقوط کشاندن شما بد نقشـه ای کشیده هست .
شیـاطین از امریکا نفرت کامل دارند . چونکه کشور امریکا شعار {اعتماد و تکیـه ی ما بر خداست} رو شعار ملی خودشون کرده اند . وقتی شما بـه خدا تکیـه کنید،فرشته های خدا رو به منظور حفاظت از خودتون درون کنارتون ساکن مـی کنید و باعث وحشت
شیطان مـیشید . بـه خاطر همـین هم شیـاطینی مثل پورپیرار از امریکا نفرت کامل دارن و نابودی امریکا بزرگ ترین آرزویشان هست .و حزب الشیطانی همچون خمـینی ، لقب شیطانیـه خودشون رو بـه کشور امریکا نسبت مـیدن، و نمـیگن کـه امریکا چطور شیطانیـه کـه شعار { اعتماد و تکیـه بر خدا }
رو شعار ملی خودش مـیکنـه .تقریبا ده ماه درون مـیان شما ساکن شدم . از 26 آبان 1389 یعنی عید قربان که تا امروز کـه 14 مـهر 1390 هست .در طول این مدت تمام دلایل لازم و موجود رو درون مورد شیطان بودن پورپیرار ارائه دادم .
سعی کردم با ساختن خانـه ای به منظور خدا ، بـه شما دعا و سوال از خدا یـاد بدم .برای توضیح درون مورد شیطان بودن پورپیرار ،بسیـاری از پاسخ های خدا رو براتون توضیح دادم .در مورد تورات و کتاب مقدس توضیح دادم . حقایق زندگی رو بـه عینـه براتون توضیح دادم و آیـات تورات و قرآن رو با آن منطبق کردم . براتون بـه عنوان حجت نشون دادم کـه چطور بعد از حذف کامنت هام وبلاگ امریکایی و
وبلاگ ناریـا هک شد و چطور بعد از اینکه دعا کردم ، نویسنده ها شروع بـه ترک اینجا ، درون حالی کـه قبلای حتی کلمـه ای درباره ی ترک بـه زبان نمـیاورد از هر درون و راهی وارد شدم که تا شماها رو بـه اذن خدا بـه راه راست هدایت کنم .
آسیب دیدم و ضربه خوردم . بعد از نا امـیدی از خدا ، بشقاب پرنده ها کـه همان اجنـه هستن، ترس و وحشت رو وارد قلبم .
براتون توضیح دادم کـه خدا ماهیتش نور هست و هر کـه خدا رو بـه عنوان نور باور نداشته باشـه درون واقع غیر خدا را مـیپرستد .آبان ماه کـه مـیخواستم بـه امریکا برم ، دلم بـه حال شماها سوخت و ماندم که تا شیطان بودن پورپیرار رو براتون توضیح بدم و در موردش هشدار بدم . از 26 آبان، شبانـه روزکامنت نوشتم ولی همشو شیطان حذف مـیکرد . از دی ماه وارد وبلاگ آقای نوزاد شدم و از اسفند ماه وارد وبلاگ زد ایشدم و شبانـه روز نشستم و اونجا نوشتم وتوضیح و هشدار دادم.
خداوند نور هست .
همـه ی موجودات زنده و همـه ی شما روحی از جنس نور هستید کـه درون بدن خودتون قرار دارید .مرکز کنترول شما، قلب شماست کـه از خودش هچون آتشفشانی احساسات منتشر مـیکنـه و این احساسات اعمال شما رو کنترل مـی کنن .
اگه احساس منتشره از قلب ، احساس علاقه باشـه ، شما بـه اون طرف مـیرید و اگه احساس منتشره ، احساس نفرت باشـه ، شما از اون طرف فاصله مـیگیرید .پس قلب شما بـه وسیله ی احساسات ، اعمال شما رو کنترول مـی کنـه هنگام مرگ، شما از بدن خارج مـیشید و چون نور هستید از طریق تونلی بـه سوی خدا برمـیگردید کـه نور هست .و جسم شما کـه از خاک هست به سوی خاک بر مـی گردد.
خداوند پاسخ دهنده بـه سوالات هست . اگه از او سوال کنید براتون با نور خودش و به وسیله ی تجربه پاسخ مـیده .خداوند سمـیع الدعاست و اگه دعا کنید اجابت مـی کند و طوری اجابت مـی کند کـه شما قبلا اصلا تصورش هم نمـی کردید کـه این شکلی اجابت بشـه .
خداوند پناهگاه و پناه دهنده بـه شماست . اگه بـه خدا کـه نور هست ایمان بیـارید از شما کاملا درون برابر هر درد و دغدغه ای محافظت مـی کنـه .خدا یـاری دهنده ست و اگه از او کـه نور هست ، یـاری بخواهید بـه شما یـاری مـیدهد .
با تمام وجود خدا رو دوست بدارید و به تمام حرفهایی کـه گفتم ایمان بیـارید .
ناصر پورپیرار شخص شیطان هست . بـه تمام شما درون مورد او هشدار مـیدم. از او بـه خدا پناه ببرید .فردا درون روز قیـامت خداوند بـه شما خشم گرفتی نخواهد کـه شما رو نجات بده خداوند صاحب انتقام سختی ست . بعد با پورپیرار کـه دشمن خداست، دشمن بشیدو بـه الله تعالی پناه ببرید.
ناصر پورپیرار شیطان هست . بـه همتون هشدار مـیدم . الحمدلله رب العالمـین .

*************************************************************
پاسخ :
به سبب این روشنگریتان ، انشاءالله یـهوه چند که تا حوری چاق و چله نصیبتان گرداند !

سلام محمدی

1390/7/17  14:25:38

در رابطه با سایت www.artparadiso.com قبلا عرض شد کـه (( همـین تعیین تکلیف خام اندیشانـه از جانب عطا قادری درون سایتشان ، مسبب این هست که ، سایتی کـه انتظارش داریم را درون ذهن نپرورانیم چرا کـه از هم اکنون و پیشاپیش حُکم را صادر کرده اند . )) بطوریکه نشان دادند حتی درون بیـان گفتار و انعکاس آن نیز صادق نیستند .
یعنی درون سایتی کـه مدعی گردآوری آثار و نوشته های هنرمندان کُرد بدون جانبداری از گروه و یـا شخصی خاص هست ، درون اولین اقدام ، عکسِ آن را شاهد بودیم . چراکه مـی بایست نظر بنده را نصب مـی د و در جواب ، آن مویـه نامـه را حک مـی د ، کـه مخاطب دریـابد از چه رو اینچنین برآشفته اند ! و قسمت نظرات همان مطلب را فعال مـی د کـه جوابیـه ی من را نیز ثبت شده ببینند کـه مخاطب ، گفتگو را دنبال گیرد ، درون حالیکه بنده لینک نوشته ی آنـها را آورده بودم کـه رجوع بـه آن ساده و ممکن گردد .
اما قسمت مضحک آن؛
گروه آرت پارادیزو با هم اندیشی و حرام گردانیدن و سوزاندن فسفر، چند سطر بچگانـه نوشتند کـه در همـین سایت نیز نصب کرده اند. و بنده درون جواب آن خام و سطحی بودن ادبیـات ، و املای غلط کلمات و متعجب شدن از نوشته ای 129 صفحه ای و غیره را گوشزد کرده بودم ، امااین گروه بعد از خواندن جوابیـه ی من ، مطالبی کـه عنوان کرده بودم را کاملا حذف ، و دو سطر رجز خوانی دیگر را بجای آن نصب کرده اند !؟ و جای بسی خوشحالی هست که حداقل دریـافتند ، گروهی نیز توان نوشته ای یک پاراگرافی را ندارند کـه سبب آبروریزی و تمسخر خواهد بود .
http://www.artparadiso.com/node/137
اما مضحک تر از آن ؛
نوشته اند (( ...نشانـه عدم آگاهی و فهم شما از شیوه نقد هنریست. درون شان این سایت نیست کـه جواب شما را بـه شیوه خودتان بدهید. سیـاست سایت این هست که منتقدانی واقعی را بـه جامعه معرفی نماید. )) آنـهم از جانبانی همچون عطا قادری ، ئاریز قادری ، سامان صولی و ..... ،انیکه تاکنون همـین نوشته ام را نیز نخوانده اند !!؟ و درست تر عنوان کنم ، سواد و جرأت خواندن آن را ندارند ، کـه همـه ی اوهامشان را بر بادرفته مـی بینند و افسردگی خواهند گرفت . چند بچه ی کینـه توز و عقده ای کـه قبل از ارائه ی نوشته ای درون نقدم مطالبم ، همچون طوطی مطلبی کـه رؤیت نکرده اند را خام نام مـی نـهند!!
اگر احکامشان را بر داشته و از اینکه خود را درون مقام نفی دیگری دیدند ( چیزی کـه خودشان نیزدر جواب قبلی ، آنرا نادرست خوانده اند ، ) عذر خواهی د ، با خود نشان از آن دارد کـه گامـی بسوی سایتی کـه مدعی اش هستند برداشته اند ، اما ........

عارف محب الله

1390/7/17  14:48:30

جناب سلام محمدی .
قیـافه ی شما شبیـه بهی ست کـه قسم خورده چیزی رو نفهمـه .
*************************************************************
پاسخ :
ای کلک، چطوری فهمـیدی ؟!

شاريا

1390/7/19  12:29:55

وب سایت

با سلام .
آقاي سامان عزيز . آدم نمي داند درون اين روزگار و عصر با چه كسي همدم و از چه كسي عزلت بگيرد . شما كه سالهاست درون كلاسهاي ايشان تلمذ مي نماييد و بهتر از هر كسي با تفكر و منش ايشان آشنايي داريد . حال با عوض شدن جو بر خلاف ميل شما آيا درست هست شروع بـه نوعي جبهه گيري و سخن پراني برخلاف آنچه سالهاست خط مشي زندگي شماست قدم برداريد . احترام بـه استاد و نمك شناسي هم فكر كنم درون هر ملتي جز اصول پذيرفته شده بوده هست كه متاسفانـه شما آن را بـه دست فراموشي سپرده ايد البته اين عكس العمل نا بـه جا درون شما تازگي ندارد شبيه آنچه امروز از شما ترواش شده هست سابقه دارد و سال گذشته هم بر همين منوال اقدام نموديد ، کـه غیر از بی احترامـی ، نکته ای قابل تامل و حتی مربوط بـه مقالات را از شما شاهد نبوده ایم. بهتر هست كمي تامل بفرماييد.

محمد سامان صولی

1390/7/20  09:51:24

ایمـیل

دروود
جناب اقای شاریـای عزیز
شما از شخصیت بنده شناختی ندارید و متاسفم کـه برداشت شما نیز از کامنتهای سال گذشته بنده منفی بوده هست شما شاهد توهین جناب اقای محمدی هستید درون حالیکه هیچ سند و مدرکی بنا بـه عضویت بنده درون گروه و یـا اصلا وجود اعضای مشخصی به منظور گروه پارادیزو درون دست ندارند و برای منتقدی درون این سطح چنین توهینی آن هم بـه شاگرد خودش واقعاً تامل مـی خواهد .در خصوص عوض شدن جو بر خلاف مـیلم اصلا متوجه نمـیشوم کـه شما مـیل بنده را از کجا مـی شناسید ؟مگر بنده کجا تعریف مـیل کرده ام؟ کجا پارامنت و ایدئولوژی و حزب و گروه انتخاب کرده و شما را درون جریـان گذاشتم؟ و اصلا کجا جبهه گرفته ام؟جناب آقای سلام محمدی بنده انتظار عذر خواهی ندارم . درون نـهایت بنده سواد نظر دهی درون رابطه با مقاله ایشان را ندارم واسلام .
*************************************************************
پاسخ :
آقای محمد سامان صولی، همچنانکه بارها درون کلاس خدمتتان عرض کرده ام ، شما و امثال شما با توجه بـه آگاهی و شناختتان درون حوزه ی هنر، مـی بایست درون مقام یک پرسشگرحضور مـی یـافتید کـه نوشته هایم بسط بیشتری یـابد که تا نکات مبهم ، از نگاه شما را برباید. اما از جانب شما نـه تنـها چنین اتفاقی نیفتاد ، بلکه سال گذشته درون فضایی کـه مدیر سایت از نصب توهین و دشنام بـه بنده لذت مـی بُرد ، و توهین بـه مسلمانان را از زبان یک بیمار روا مـی داشت ، کمترین وظیفه با حضور شما درون سایت ، مـی بایست راهنمایی و تذکر بـه مدیریت سایت ( دوست شما ) به منظور پیشبرد سایتی تخصصی مـی بود ، کـه اگر نظریـه و مبحثی درون رابطه با خودِ نوشته ها ارائه نمـی شد، دلیل نصب توهین ها بـه بنده را برآمده از کینـه و واماندن درون مقابل نقدهایم از طرف دوستانتان " گروه کردیش کارتون" جستجو مـی کردید .
در رابطه با مصاحبه ام کـه نکاتی متفکرانـه درون آن هویدا بود و فراسوی دیدن بسط آن هست ، گزیده ای از اولین حضور دوستتان "سوران ، نعمت " درون مقابل آن را را برایتان مـی گذارم کـه ملموس گردد . (( افتادن درون کجراهه ایدولوژی اسلامـی کـه همجون باتلاقی شما را فرو مـیبر د . دلیل همـه گیر شدن و عوام پسند بودن اسلام قابلیت ارضای خوی حیوانی وپایین تنـه ای این جماعت هست ))
چنین اهانتهایی بـه فاصله ی ارائه ی مصاحبه ، هنرمند درون اسلام ، و کاریکاتور چارلی چاپلین تکرار شد ، و خبری از شما بـه عنوان یک کارتونیستِ شاگردِ بنده ، و تذکر بـه مدیر سایت نبود !؟ اما هشدارهای دیگران را مـی توانید پی گیرید کـه نمو نـه اش را درون تاریخ 15 . 05 . 1389 درون قسمت اثر چارلی چاپلین ، از جانب " هنرمند " شاهد بودیم : ((مدیر محترم کردیش کارتون _ متاسفم به منظور سایتی کـه مـیخواهد تخصصی درون مورد کارتون و کاریکاتور حرفی به منظور گفتن داشته باشد و در عمل هر توهینی درون مورد آثار تنـها کاریکاتوریست حرفه ای کورد را درون سایتش بازتاب مـیدهد. مدیریت محترم اقلا شما درون این آخرین کامنت سوران چه چیز تخصصی به منظور استفاده عموم جز توهین دیدید کـه آنرا نصب کرده اید؟ خدای ناکرده ما را بـه شک مـی اندازید کـه از این توهینـها بـه آقای سلام محمدی لذت مـیبرید .))
آقای صولی ، اکنون درون آن فضای سراسر توهین، دلیل حضور و کلامتان ، درون مقابل این واکنش جناب " هنرمند " را با هم از نظر بگذرانیم ! (( سامان صولی : جناب آقای هنر مند ، بی طرف بودن سایت کردیش کارتون قابل تحسین هست ، و باور کنید آقای محمدی هم زیـاد خوش خلق درون برخورد با مخاطبانشان نیستند اصلا ایشان مخاطبی به منظور خود نمـیگذارند . ))
در رابطه با نقد " حقیقت درون کارتون " ، شما بـه عنوان یک کارتونیست حتی توان ارائه ی یک سطر رانداشتید و دلیل حضور خود را درون این نوشته ، درون فضایی کـه هر احمقی بـه استادتان توهین مـی کند و گروه " کردیش کارتون " هم آن را نصب مـی کنند ، جستجو کنید !؟ (( 23 . 06 . 1389 . سامان صولی : جناب آقای سلام محمدی بنده با توجه بـه شناخت لحن و بیـان شما مخاطب خود را آقایـان رسولی و بی نشان معرفی کردم و خدا بیـامرزد آنکسی کـه این تکنیک بر گرداندن جملات را یـاد شما داد . امـیدوارم نگاه منتقدتان دست از سفسطه بردارد و از یک جامعه قائل بـه ایدئولوژی مثبت اثر منفی نخواهد و بلع....... جبهه گیری و نقد ناپذیری آقای سلام محمدی را دلیل مـی دانم ....بنده از این بـه بعد مخاطب آثار و مقالات شما نیستم . )) هر چند بعد از آن ، از من عذر خواهی کردید ، و بدون وقفه که تا هفته ی پیش درون کلاسم حضور داشتید .
اما درون رابطه با گروه آرت پارادیزو؛
اولا: شما که تا چند روز پیش و بعد از جواب بنده نیز ، جزو این گروه بودید . دوما : بارها گفته ام و شنیده اید کـه ، اگر نویسنده و منتقدی از عهده ی اثبات کُپی و ناچیز خواندن مطلبی بر آمد ، و بعد آن را کُپی و ضعیف خطاب کند ، نـه توهین ، بلکه بر آمده از شناخت منتقد خواهد بود، چنانکه درون عرصه های گوناگون هنری نیزچنین اتفاقی مـی افتد و با واژه هایی همچون اثری " ضعیف ، معمولی ، کُپی ، ناچیز ، متفکرانـه ، و ...... " از جانب منتقدان و داوران ، بعداز ارائه ی ادله ی خود مورد خطاب قرار مـی گیرند . اما اگر همـین واژه ها و رویکرد را از زبان و قلم فردی ، بدون ادله و اثبات و شناخت جاری ببینیم ، اهانت ترشح شده از ذهنی بیسواد و کینـه توز لقب مـی گیرد .
مخاطب درون لابهسطرهای چند صد برگ نوشته ی من یـافته هست ، کـه از عهده ی اثبات کُپی و خام بودن مطالبی کـه نقد کرده ام ، برآمده ام . کـه چند سطر مویـه نامـه ی گروه آرت پارادیزو را نیز درون همان سطحی کـه حضور یـافته اند مورد خطاب قرار داده ام . اما اگر این گروه بدون سطری ادله و سند قوام یـافته از شناخت مـی گویند (( بعد نقدهای آبکیتان را بنویسید ..... پیش داوری شما و حرفهای کـه بیشتر جنبه کینـه و عقده شخصی شماست ... مثل بعضیـها نیستم! با ارائه چند کار کپی از هنرمندان خارجی ادعا کنم و خودرا هنرمند و منتقد هنری بنامم....... ما مثل شما نـه قسط ایجاد امپراتوری داریم و نـه نوچه پروری مـیکنیم.... متاسفانـه هنرمندانی مثل شما فقط خودا را قبول دارند. بجای این همـه نوشتن کمـی هم فکر کن و بیندیش!... کلمـه هنر براستی به منظور امثال شما سنگین هست مـیترسم زیرش له شوید..... ما خود را جدا از جامعه نمـی دانیم کـه با نوع پوشش و توهمات خودرا تافته جدا بافته بدانیم! و به همـه نشان بدهیم کـه ما هنرمندیم..... نشانـه عدم آگاهی و فهم شما از شیوه نقد هنریست.... )) این احکام بدون اثبات و ارائه ی دلایل ، بدون شک توهین و ترشحات عقده های شخصی را با خود حمل مـی کند . هیچ نگاه متفکرانـه ای را بـه خود جلب نخواهد کرد کـه جدی گرفته شود ، و گذران روزگار همـین ناله های اندک ناشی از درمانده بودن را با خود محو مـی گرداند .
اکنون شما بفرمایید : چرا درون این چند سال هیچ یک از خطابه های آنـها را توهین ندانسته و عنوان نکرده اید ، و مباحث و گفته های من ، بعد از اثبات و شناخت را توهین نام مـی نـهید ؟!! مثل گذشته هیچگاه ، هیچ یک از مخالفان ، مباحث مطروحه درون نوشته هایم را بررسی نکرده ، چرا کـه چیزی درون چنته ندارند و بجای آن بـه گفته های زنکی و محاوره ای مـی پردازند، کـه با خود نشان از حقارت و حسادت وعدم فهم دارد .
همانطور کـه همشاگردیـها و دو ستانتان مـی دانند، و خودتان نیز اذعان داشته اید ، سواد نظر دهی درون رابطه با نوشته هایم را ندارید ، چرا همـین خطاب از جانب من ، حتی بعد از اثبات را توهین مـی پندارید ؟!!
کلام آخر : فرموده اید (( جناب آقای سلام محمدی بنده انتظار عذر خواهی ندارم )) و چون مـی دانم از درک این عاجز هستید کـه ، استادتان را چنین مورد خطاب قرار ، براستی خجالت دارد ؛ لذا تأویل سکوت من درون برابر این جمله را بـه خودتان وا مـی گذارم .
موفق باشید .

صلاح الدین

1390/7/20  21:13:35

با سلام
برادر عزیز و بزرگوار کاکه سامان گیـان
موضوع را خواندم وسخت متاثر گشتم؛بروز این رفتار بسیـار جای سوال دارد,بالاخص کـه این امر از جانب شما حادث شده باشد؛کمابیش از شخصیت و منش شما آگاهم وهمـین مسئله تاسف من را دوچندان مـیگرداند.
فرد درون جایگاه منتقد پسندیده هست که با شیوه احسن بـه بحث پرداخته و از چهارچوب تعریف شده درون زمـینـه مباحثه پیروی نماید واز سقوط درون پرتگاه توهین بر حذر باشد.
شما کـه سالهاست درون مقام هنرجو درون خدمت استاد محمدی تلمذ کرده اید زیبا بود کـه رسم شاگردی و ادب را بـه جا آورده,حداقل از این رفتار اجتناب مـیورزیدید.
به هر حال با شخصیتی کـه از شما سراغ دارم امـید مـیرود کـه رفتار خود را درون محضر استاد جبران نمائید.
کاک سلام عزیز از این مسئله ومسائل مشابه دلنگران نشده,رفتار سامان را بـه پای احساسات کنترل نشده و ناپختگی رفتاری او گذارید ومسیر خود را بر مبنای این آیـه شریفه استوار گردانید.
((ان ارید الا الاصلاح مااستطعت و ما توفیقی الا بالله علیـه توکلت والیـه انیب))هود(88)
با آرزوی موفقیت شما

فرهاد مطاعی

1390/7/21  10:53:39

با عرض سلام
همان طور کـه انتظار مـی رفت هنرمندان اطراف ما بـه جای بـه بحث نشستن درحوزه تخصصی خود اصل را رها ، و فرعِ فرع ها را چسبیده اند .
آقای محمد ی هر حرف دارد دشمن هم دارد.
این حرف های نا شایست اطرافیـان و دیگرهنرمندان کـه بلغور مـی کنند ، احتمالا اندوخته ها و توشـه هایی باشد کـه در جهت رسیدن بـه کمال سپری کرده اند!؟
یک بار چند بچه دو ساله کـه هنوز توانایی سخن گفتن نداشتند ، دیدم کـه بخاطراسباب بازی و امثال آن نسبت بـه هم حسادت مـی ورزیدند ، فکر مـیکردم فقط بچه های کم سن و سال حسادت مـی ورزند ولی نـه ؛ متاسفانـه درون سنین بالاتر هم این حس از
بین نمـی رود بلکه قوی تر و با کینـه توزی ، دو رویی ، دروغ گویی ، چرند گویی وامثال آن بروز داده مـی شود . و در آخر حتما گفت صد رحمت بـه بچه ها .!
از قدیم گفته اند مرغ همسایـه غاز هست ،آقای محمدی همـین مطالبی کـه شما نوشته اید کافی بود شخص غیر کرد زبان
مثلا" یک تهرانی آن را مـی نوشت ، باور بفرمایید او را درون حد یک اسطوره بالا مـی بردند و حرف هایش ورد زبان همـین افراد مـی شد . ولی چون یکی از خودمان بر خواسته ، حسادتشان که تا حدی بالا گرفته کـه حتی ترس از ریختن آبروی خودشان بخاطر کلماتی کـه به زبان مـی آورند را ندارند!!
باید تاسف خورد به منظور داشتن چنین محیطی .
در پناه خداوند متعال سلامت ، شاد و موفق باشید.

moradi

1390/7/21  11:55:34

ایمـیل

jalebe aghaye ostad salam mohammadi asabe hame ro khord karde va hame daran behesh bado birah migan va saman asabe aghaye mohamadi ro khord karde va on dare be saman bado birah mige bab saman to dige ki hasti

*************************************************************
پاسخ :
جناب آقاي داوود مرادي، بحث از ياركِشي، ضد حمله ، و چيدمان اعضاي گروه درون جهت بُرد ومناقشـه بر آن نيست ، كه سامان صولي را تك سوار و یکه تازِ انتقامجو ومنجي و پيروز اين ميدان بدانيم .
اگر شما بـه هم ريختن توهماتي ، كه با چاقوي جراحي نقد بـه وسعت چند صد صفحه شكافته ام كه غده هاي سرطاني را نشان دهم ، با چند سطردردودل شاگردي نزد استادش مقايسه مي نماييد ، مي بايست خودتان را بـه يك سماورساز نشان دهيد ، کـه با يكي دو ضربه ، پستی و بلندیـهایتان را همسان سازد و دو رياليتان بيفتد ، که تا فاصله ي " نقد" را از بي احترامي بـه استاد و نمك نشناسي حاصل جَوگيرشدن و خام بودن را تشخيص دهيد!
وقت گذاشتن به منظور همـین چند سطر درون جواب سامان صولی نیز، جهت شفاف سازی دلیل حضور او با کلامش ، سال گذشته و اکنون درون رسانـه ای عمومـی هست ، و نمـی توان بوی ( اعصاب خوردی ) را از آن استشمام کرد .
اگر با من نشست و برخاست مـی داشتيد ، مي ديديد كه چنين واكنشـها و حرفهاي بچگانـه ، از رئيس خانـه كاريكاتور ايران گرفته که تا بسياري از هنرمندان ، كوچكترين تأثيري بر من نداشته ، كه اينچنینانی داشته باشند . بنده احساس وظيفه اي مي كنم و حاصل مطالعه و تحقیقات ، و دريافتهاي خود را ارائه مي دهم . دیگران ، واكنش محقرانـه ي آغشته بـه كلام چاله ميداني بعد از درمانده بودن درون مقابل نوشته هايم، بـه خودشان مربوط هست ، كه اهل مطالعه و تفکر و آيندگان آنـها را بـه گنجايش و وزن حركات و سكنات اكنونشان خطاب و معرفي مي كنند .

ئاسو

1390/7/21  19:21:05

سلام و درود بر افکار منتقد وهنرمند کرد
خیلی خوشحالم کـه باز دست بـه قلم و فکرهای نورا مطرح کرده اید. درون نوشته های شما جسارت خاصی هست کـه دیدگاهتان با تمام فلاسفه ی غرب و اسلام ، ونظریـه هنرمندان کرد متفاوت هست ،در اصل حتما بگویم کـه افکارتان بیـانگر حقیقت هست و بـه اصلهایی پرداخته اید کـه همـه بی آن کـه بدانند از آن دور شده اند واصل خویشتن را فراموش کرده اندو این ظلم وزورها وجنایت ها را درگوشـه وکنار جهان نمـی بینند... بامقایسه آثارهنرمندان وتجزیـه تحلیل اثارشان موافقم. انصافا استادانـه اثار هنرمندان نقاش کرد و کپی ئیست های کرد (فردین صادق ایوبی) رااز لحاظ ساختار با هنرمندان غرب مقایسه کرده اید . جاداشت کـه جایگاه خودشان را بدانندو دست از کپی نوشته ها واثاردیگران بر دارند و اگر افکاری دارند خودشان باشند.
دوستان هنرمند کرد زیـاد نگران نباشید اگر نوشته ها واثارتان فتوکپی هنرمندان غربی هست یـا اثارتان ازلحاظ تکنیـاختاربااثارانـهامقایسه شده حتما جایگاه خویش را شناخته ومتفکرانـه وارد صحنـه شد ، واز اقای محمدی بـه عنوان یک منتقد تشکر کرد .
واقعا متاسفم به منظور این هنرمندان و نقاشان کـه خودشان مـیدانند درون برابر این مطلب شما هیچی ندارند وسکوت را اختیـار کرده ودر عوض یـه سری جوجه هنرمند کـه برای خودشان سایت مـیگذارند ونظریـه های ابکی مـیدهند البته اساتیدشان هم کـه سکوت کرده افکارشان مثل اینان تهی هست واز این بیشتر مـی ترسند کـه مبادا سوتی بیشتر دهند. سپاس
*************************************************************
پاسخ :
با سلام و تشکر خدمت شما
کسانی کـه در برابر اندیشـه ای نو، چیزی به منظور گفتن و دفاع ندارند و انواع مختلف سودِ گردآوری شده ی خود را درون خطر مـی بینند ، از یک تئوری پیروی مـی کنند ، کـه " گاری آلن " درون کتابش عنوان کرده هست ؛
((انی کـه نقشـه های شان درون آن (نوشته ) افشا گردیده، "سعی خواهند کرد با حربه ی سکوت آن را خفه کنند ……..".افراد و سازمان هایی کـه در این کتاب افشا شده اند، سرانجام ناچار خواهند شد با حمله بـه کتاب و یـا نویسنده، اثرات آن را خنثی کنند. ))
واکنشی کـه عینا درون مقابل هریک از نوشته هایم تکرار مـی شود . همان شگردی کـه تمامـی کارتونیست های پیشکسوت و معتبرایران را بـه سکوت دعوت، و هر جوجه کارتونیست وانی کـه کارتونیست ندیده بودند را حلقومـی به منظور تأویل و تجزیـه و تحلیل " سبیل " و حمله ی بـه شخص من راهنمایی مـی کرد . اکنون نیز حتیـانی کـه نقد کرده ام را مسکوت ، و آماتورهای حوزه ی هنر درون کردستان را مشغول گردهمایی و سمـینار درون رابطه با " لباس و محل سکونتم " مـی بینیم !؟

دوست

1390/7/21  21:13:26

با سلام
کاک سامان
مـیدونم درون دو راهی وا مانده بودی وانتخاب برایت مشکل بود.
به عنوان یک دوست توصیـه مـیکنم کـه از این گرو هک ها فاصله بگیر چون اینان راهی برایشان باقی نمانده و هیچی ندارند مجبورند با گذاشتن (سایت) خود و اطرافیـان را معرفی کنند درون مرداب اینان گرفتار نشو مثل حبابهای تو خالی مـی مانندزمانی متوجه پوچی خویش مـیشوند
اقای سلام محمدی کـه استاد شماست وتاثیرش را درون کارهای چند سال اخیرتان مـی بینیم
شایسته نیست کـه با این حرفهایی کـه زده اید زحمات و دلسوزیـهای استادت را فراموش کنی! این نیست رسم استاد وشاگردی.
دوستان و دشمنان خویش را بشناس" مطمئن باش همان دوستانت مانع حرکت وپیشرفتت مـیشوند امـیدوارم درست تصمـیم بگیری کـه بعدا ابراز نگرانی وپشیمانی نکنی. سپاس

فردین ص

1390/7/21  21:25:26

moradi جان مشخص هست چقدر مطلب را گرفته ای!
از این بـه بعد زیـاد بـه مغزت فشار نیـاور ، چون بـه خاطر این کشف تان ، جنابعالی که تا ابد درون یـادها زنده خواهید ماند !

امـید جمالی

1390/7/21  21:52:13

باسلام ،
اقای سلام محمدی آیـا شما مفتی زاده و تعصبی مـی باشید؟
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما جناب آقای جمالی
همچنانکه درون نوشته هایم نیز اشاره داشته ام ، بنده تابع و اسیر چهارچوب هیچ حزب و گروه هنری و غیرهنری ، اسلامـی و غیر اسلامـی ، نبوده و نیستم ، چرا کـه قرآن عظیم به منظور راهنمایی بشر، و طی مسیر حماء مسنون که تا خدا کافیست .

صلاح الدین

1390/7/23  01:48:19

با سلام
جناب آقای امـید جمالی
در درج این سطور نـه فقط شما ,بلکه بسیـاری چون جنابتان را مخاطب قرار مـیدهم!
در باب اول, این مطلب را عنوان نمایم کـه پسندیده بود شما مقاله را مطالعه کرده سپس نظر خود را درج مـینمودید؛مباحث استاد ماورای حرکت و و حزب مـی باشد؛ درون اصل وکل مطالب هیچ ارتباطی با تعصب و وابستگی بـه حرکتی درون آن نمـیتوان دید,و همانگونـه کـه از عنوان مقاله پیداست نوشته ایست فراسوی دیدن ها.
در باب دوم به منظور شما چه توفیق مـی کند این نوشته ها را یک مکتبی یـا اخوانی, یک کرد یـا فارس و... نوشته باشد,شما مطلب را بنگرید وبا دیدی خارج از تعصب وچهارچوب های محدود کننده آن را بررسی کنید و از این کانال حق را بیـابید.
حق همواره از روزنـه ای کـه شما مـیبینید رویت نمـیشود,بلکه جستجوی حق درون هر آنجا کـه هست حتما یـافت گردد.
در آخر نیز درون درجه اول جا دارد تذکر دهم کـه اطلاق مفتی زاده بـه پیروان علامـه کاک احمد(رح)خطا بوده و عنوان مکتبی صحیح مـی باشد؛دوما پیداست کـه شما نیز بـه معظل موجود درون جامعه مریضمان دچار مـیباشید,همواره عادت بوده هست افرادی را کـه با تفکر ما درون یک راستا نباشند بـه باد توهین گرفته با بی احترامـی یـاد کنیم(متاسفانـه درون خلال اکثر این موضع گیریـها کوچکترین جنبه علمـی نیز وجود ندارد( کـه مواضع اخیر درون قبال نقد استاد محمدی نیز درون این راستاست)) ,حتی اگر آن فرد جزء مفاخر ما باشد(جلوه بارز آن را درون صحنـه های اوائل انقلاب ایران(!!!) از کور مستان بی فکر متعصب درون قبال پروفسور پرتوماه دیدیم)؛ثالثا قرار واژه تعصب درون کنارنام مفتی زاده نشان از بی خبری شما از شخصیت وتفکر و ایدئولوژی ایشان دارد.
به شما پیشنـهاد مـیکنم قبل از اظهار نظر درون خصوص شخصیت های بزرگ ابتدا درباره ایشان بـه تحقیق بپردازید.
با تشکر

moradi

1390/7/23  14:27:59

aghaye mohammadi man sene baradare bozorge shoma ro daram age mibinid mohaverie migam saman to dige ki hasti nabayad fekr konid ke ba ye bache tarafid samavar saz yani che?bande be shakhse shahede in boodam ke aksare honarmandane kurdistan be shoma bado birah migan va khode shoma be saman bado birah goftidاز جانبانی همچون عطا قادری ، ئاریز قادری ، سامان صولی و ..... ،انیکه تاکنون همـین نوشته ام را نیز نخوانده اند !!؟ و درست تر عنوان کنم ، سواد و جرأت خواندن آن را ندارند ، کـه همـه ی اوهامشان را بر بادرفته مـی بینند و افسردگی خواهند گرفت . چند بچه ی کینـه توز و عقده ای کـه قبل از ارائه ی نوشته ای درون نقدم مطالبم ، همچون طوطی مطلبی کـه رؤیت نکرده اند را خام نام مـی نـهند!!
adab dashte bashid agha
*************************************************************
پاسخ :
آقای مرادی ، بالا بودن شمارگان برآمدن نَفَس هر فرد ، دلیلی بر ارجحیت و صحت کردار و گفتار او نیست . شما باکلامـی حضور یـافته اید کـه بنده نیز درون همان سطح پاسخگو بوده ام .
بازهم فرموده اید ؛
bande be shakhse shahede in boodam ke aksare honarmandane kurdistan be shoma bado birah migan va khode shoma be saman bado birah goftid
بنده هم خدمتتان عرض مـی کنم ، شما حرفهای زشت بعد از درون گِل ماندن و لکنت زبان درون مقابل نوشته های من را ، با شفاف سازی و نشان گرفتن از رویکرد گروهی کـه مدعی برقراری عدالت و بلند گوی حقانیت و مشغول تعیین تکلیف درون رابطه با آثار دیگران هستند ، یکی گرفته اید !؟ یعنی ((انی همچون عطا قادری ، ئاریز قادری ، سامان صولی و ..... ، تاکنون همـین نوشته ام را نیز نخوانده اند !!؟ و درست تر عنوان کنم ، سواد و جرأت خواندن آن را ندارند ، کـه همـه ی اوهامشان را بر بادرفته مـی بینند و افسردگی خواهند گرفت . چند بچه ی کینـه توز و عقده ای کـه قبل از ارائه ی نوشته ای درون نقدم مطالبم ، همچون طوطی مطلبی کـه رؤیت نکرده اند را خام نام مـی نـهند!! ))
اگر باز هم متوجه نگشتید ، راهی جز رجوع دوباره بـه سماورسازی نمـی شناسم ، کـه آدرس دهم !؟

پیمان م

1390/7/23  20:47:43

ایمـیل

وب سایت

با سلام آقای محمدی متاسفانـه شما انسان بسیـار زیرکی هستید اما هنوز نمـیدانید چگونـه از عقل خود استفاده کنید .(متاسفانـه انسان جایزالخطا و فراموش کار است) با توجه بـه نوشته های شما درون این سایت من فقط مـیتوانم این را بگویم کـه شما چندین خطای بزرگ(سوتی)انجام دادهاید 1. تاریخ و زمان کامنت های بـه اصطلاح طرفداران شما بـه هیچ وجه با واقعیت کامپیوتری جور درون نمـی اید (به تایم دقت کنید) هنرمند 1390/6/30 00:21:08 دست از سر ما هنرمنداي زبون بسته برداريدو بذارين درون عالم مشنگيه خودمان سيركنيم. اين صادق ايوبي آخرش از دست شما سكته ميكنـه . ... -------------------------------------------------------------------------------- صلاح الدین 1390/6/30 22:32:11 با عرض سلام نقد شما را مطالعه کردم و گوشـه گوشـه آن را با حساسیت کامل چندین بار مرور نمودم؛قسمت ... .................. 2.آدرس ایمـیل های (آی دی) کامنت گذاران بـه هیچ وجه درست نیست چون سایت یـاهو بـه هیچ وجه چنین ایمـیل هایی بـه کاربران خود نداده هست www.yahoo.com/mail onyeki...hamonyeki...harki.&&&.idris.azizi ..................... 3.ادبیـات نوشتار طرفداران شما درون سایتتان بسیـار بسیـار بـه هم شبیـه است(در تمام کامنتهای طرفداران شما مـیتوان تشخیص داد کـه یک نفر دانای کل مظلوم واقع شده البته با ادبیـاتی یکسان انگار همـه طرفداران بجز چند مورد یک نفر هستند!!!!! .................. 4.در این گفته ها با توجه بـه تشخیص من (چند نفرگناهکار هست . یک نفر مظلوم واقع شده .یک نفر دانای کل هست .چند نفر ترسو هستند )با توجه بـه این علایمـی از بیماری روانی شیزوفرنی و رگه هایی از هیستری را مـی توان تشخیص داد اگر این حرف ها را قبول ندارید مـی توانید کتاب بسیـار عمومـی روانشناسی هیلگارد یـا بیماریـهای روانی نوشته اریک فروم را مطالعه فرمایید ...............

نگار یـاریـان

1390/7/23  20:54:34

وب سایت

جناب سلام محمدی عزیز شما و نوشته هایتان بـه مثابه یک بزرگ وسط یک مجلس رسمـی پر سروصدا ، حاشیـه ساز ، جنجال برآنگیز و در نـهایت همچون خاطره ایی خنده دار دراذهان ماندگار خواهید ماند. البته سوء تفاهم نشود ،نـه اینکه شما شخص گوزو باشید بلکه شما همان گوزی هستید کـه ازیک آدم چاق و گوزو رها مـی شود . شما همچون گاز معده از یک ایدوئولوزی پست و حقیر بـه دنیـای هنر گوزیده شده اید . و بعدها درون باره شما خواهند نوشت گوزی کـه رها شد....! والبته با توجه بـه مقاله های کـه از سر روده درازی هرکدام بـه اندازه یک رمان طولانی مـی باشد عنوان دنباله دار هم برازنده شماست . بـه هر حال از اینکه همچون یک بیمار روانی انگشت نمای خاص وعام شده اید و به مانند یک دیوانـه هو مـیشوید از یک بابت خوشحالم . چرا کـه بار دیگر ثابت شد کـه ایدئولوژی مورد حمایت شما چگونـه انسانـها را بـه تباهی مـی کشاند و چه هنرمندانـه یک انسان را درون باتلاق نابودی فرو مـی برد . درون هر صورت از سر دلسوزی و انسانیت برایتان شفای عاجل آرزو مـی کنم !
*************************************************************
پاسخ :

آقای پیمان م ، اسم زنانـه مبارک هست !؟
به قول شما ، بنده انسان بسیـار زیرکی هستم ، اما نشان دادید کـه شما چنین نیستید ، زیرا آدم عاقل با فاصله ی چند دقیقه از یک سیستم نظر ارسال نمـی کند!
بنده اطاعت امر مـی کنم و کتابهایی کـه آدرس دادید را مطالعه خواهم کرد ، اما شما ، درون لباس زنانـه مشکل دارید ، و سوزنتان روی " گوزیدن " گیر کرده هست . هر چند ، بـه هم مـی آیید! و از مشخصات فردی تان مـی توان تشخیص داد کجا بزرگ شده و اطراق فرموده اید . ورزش : . موسیقی : . تفریح و سرگرمـی : چسیدن . پاتوق : دستشویی .
http://pfftanha.parsiblog.com/Profile
محض اطلاع بدانید ، کـه مخاطبان این سایت ، دوستانی همانند ( استاد ناصر پورپیرار، آقایـان مـهدی_مـهدی ، ادریس عزیزی ، سیروان کنعانی ، فرهاد مطاعی ، شمس الدین رسولی ، شاریـا ، هنرمند و صلاح الدین ) را مـی شناسند ، و برای شناسایی ، بـه شما دانای کُل نیـازی ندارند .

فردین ص

1390/7/24  21:51:07

خانم نگار یـاریـان یـا اقای پیمان م
شما خیلی انسان بی شعور,,پست و بی خانواده ای هستی کـه یک نقد را با این توهین ها جواب داده ای , مشخص هست که این حرفها درون مـیان خانواده تان زیـاد رواج دارد اگر ذره ای کوچک هم شعور و معرفت انسانی درون ذات پلیدت بود حرفهای خانوادگیتان را درون جواب یک نقد بیـان نمـی فرمودید خلاصه (اقای پیمان م) یـا خانم (نگار یـاریـان)با زدن این حرفها وتوهین ها نسبت بـه اقای محمدی ، حیوان بودن خود را ثابت فرمودید.
اولا: هردر تایم های مختلفی وارد سایت مـیشـه وبا دلیلت باز خر بودنت را اثبات فرمودید .
دوما: ماطرفدار حقیقت وکسی هستیم کـه جرات بیـان ان را دارد که تا نفهم هایی مثل شما کـه حتی جرات رویت ان را ندارندسر عقل بیـایند.
سوما: شما اگه ثبات شخصیتی داشتی هر دقیقه تغییر ت نمـیدادی و خودت را با اسم های مختلف معرفی کنی.
چهارما: بـه قول دکتر شریعتی یـه سری از انسانـها که تا اخر عمرشان (پفیوس) باقی مـی مانند کـه شما یکی از انـها هستی.

ئاسو

1390/7/24  21:59:06

اقای پیمان م
خانم نگار یـاریـان
راه دیگه ای جز این تو هینـها برایت نمونده مشخصه بـه اخر خط رسیدی کـه این توهینـها را درجواب نوشته های سلام محمدی اورده ای انشالله خدا شفایت بدهد.......

(ف-ل)

1390/7/24  22:14:18

نگار یـاریـان
پیمان م
برای خانواده ات تاسف مـیخورم کـه فرزندی مثل شما را تحویل جامعه داده. نازنینم با پدر ومادرت هم این جور برخورد مـیکنی و این حرفها را بهشون مـیگی؟ اره نازنینم؟
*************************************************************
پاسخ :
جناب (ف _ ل ) ، بگذاريد درون مدفوع خويش بلولند .

امـیر سهیلی

1390/7/24  22:22:42

ایمـیل

با سلام. درون فضایی کـه بوی مشمئز کننده تفرقه درون بین اهالی جامعه هنری کردستان هر روز افراد بسیـاری را بـه سمت و سوی خود مـیکشاند و به اعتیـاد تخریب شخصیت مـی کشاند با خواندن همـه مطالب حال آدم بهم مـیخورد کـه چرا بجای فراهم نمودن فضا ی سالم نقد! سعی درون اطلاق کامل بودن نظر خود و نقص پنداری آدمـیان دور و بر نماییم. زمانی نقد مطلقأ صحیح وارد هست که خود اشرافیت نسبی بـه هنر داشته باشیم. کدامـیک از ما چنینیم!؟
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما
آقاي سهيلي ، مي بايست از اين كدخدامنشي ، نصايح و كُلي گويي درگذريد ومباحث نوشته هايم را نشانـه رفته ، كه نصايح و ارشاد و احكامتان را بـه اثبات رسانيد كه ، بي مايه فطير هست .
هر چند انقدر از شما و ديگر دوستانتان شناخت دارم ، كه حتي خلاصه ي" تاريخ هنر" را نيز مطالعه نفرموده ايد . و در حوزه ي كارتون كه هنوز مراحل اوليه ي آنرا مي گذرانيد ، مطلع هستيد كه اسطوره هاي ذهنيتان درون تهران نيز، درون مقابل مقاله ي " حقيقت درون كارتون " كر و لال گشته اند! چرا كه سطري جواب قانع كننده نزد خويش نمي يابند . بعد تند نرويد و مسموم بودن فضاي نقد هنري درون كردستان ، كه درون طي چند سال با نوشته هايم بـه اثبات رسانده و نشانتان داده ام را، از من وام نگيريد ، كه بـه خودم تحويل دهيد !؟
فراموش ناشدني هست ، چند سال پيش ، لحظاتي كه براي اولين بار فتوكپي بودن نوشته هاي " فردين صادق ايوبي " را عنوان مي كردم ، همگي همچون جن ديده ها من را مي نگريستند ، و چطورهنرمندان پيشكسوت كُرد كتابهايي كه آدرس گرفته بودم را جلو چشمان خودم ، با ناباوري بـه جستجوي تطبيق كلمات مقاله هاي صادق ايوبي و كتابهايي كه نشانشان مي دادم ، مي پرداختند .
اگر شما درون رابطه با نوشته هايم قلم بـه گردش آوريد ، درون خدمتتان استفاده خواهم كرد ، و گرنـه ، حناي ناله هاي شما رنگي ندارد ، و جدي گرفته نمي شود . باتشكر

امـیر سهیلی- پاس

1390/7/25  13:48:10

ایمـیل

صحیح مـیفر مایید; کر و لال هیچ همـه اهل هنر درباره مقاله شما چنان وا مانده اند کـه ارسطو و افلاطون هم خدا را شاکرند کـه در قید حیـات نیستند و مقاله اتان را نخواندند!حتی نظریـه نسبیت انیشتن توسط گروهی از دانشمندان بعد از مدتها رد مـیشود ولی سخنان شما چنان هست که که تا ابد الدهری قادر بـه نقد آن نیست. البته اهالی کارتون و اسطوره های من چنان از نقد شما محیرالعقل اند کـه مـیترسن وقتشان مجال کار ندهد! شما ببخشید.
*************************************************************
پاسخ :
آفرین ، حالا شدی یک بچه ی خوب !

پیمان م

1390/7/25  14:36:48

جواب اقای محمدی بـه نگار ی
فردین ص (نـه و پنجاه و یک دقیقه)
ئاسو (نـه و پنجاه و نـه دقیقه) همان روز
(ف-ل)(ده و چهارده دقیقه) همان روز

آقای محمدی همـه این 3 نفر خود شما هستید(با پاسخهای عجولانتان ثابت کردید کـه حتماً حتما این کتاب ها را مطالعه کنید که تا درکی از بیماری خود داشته باشید)
*************************************************************
پاسخ :
آقاي پيمان م ، جای بسی خوشحالی هست ، كه زخم هاي ناشي از پوشش زنانـه رو بـه بهبودي هست . اما پيداست هنوز سلامتي كامل خود را باز نيافته و دوران نقاهت را سپري مي كنيد ، كه فرموده ايد (( آقاي محمدي همـه اين 3 نفر خود شما هستيد .)) !؟

صلاح الدین

1390/7/26  12:41:57

با سلام
خانم یـاریـان یـا...
این نخست بار نیست کـه چنین الفاظی درون یک فضای هنری بـه چشم مـیخورد؛درج چنین مطالبی درون یک سایت فرهنگی و هنری بسیـار جای تعجب دارد ,باالاخص اگر نگارنده درون مقام یک هنرمند یـا... خود را معرفی نماید.
اظهار نظر جنابعالی کـه نگران هنر و هنرمندان و جامعه هنری هستید ونقد استاد را توهین بـه جامعه هنری قلمداد مـیکنید وبدین شکل خود را درون جایگاه وکیل مع هنر معرفی مـیکنید چهره ای منفور و به دور از ادب و فرهنگ را از خود و محکومتان درون ذهن ها تداعی نمودید.
بهتر مـینمود به منظور نقد خود(!!)به شکل علمـی ,و یـا درون صورت عدم توانائی از لفظ مودبانـه(حتی درون حد کوچه بازاری(!!!),که لفظ شما از آن نیز پا فراتر گذارد)وارد مـیشدید و یـا از افرادی دیگر بـه عنوان وکیل مع بهره و مدد مـیجستید.

صلاح الدین

1390/7/26  19:26:21

با سلامـی دوباره آقای پیمان فرموده بودید کـه اشخاصی چون صلاح الدین و... وجود خارجی نداشته و نظراتشان همراه چندی دیگر جملگی از جانب یک فرد مـیباشد. برادر عزیز بنده چون جنابتان قادر بـه بردن اسم واقعی خود نیستم؛و از آنجا کـه فضای جامعه ما(که شما نیز بدان آگاهید) تحمل کوچکترین نقد وحتی اظهار نظر کوچکی را ندارد درستتر دانستم جهت برخی ملاحضات با نام مستعار یـادداشت گذارم. حال اگر شما مایلید مـیتوانم خود را بـه شما بشناسانم,هرچند کـه در این شرایط این کار نمـیتواند کاری عاقلانـه باشد...

فردین ص

1390/7/26  23:20:14

اقای پیمان م
افای نسبتا محترم هیچ لزومـی نداره کهی صاحب این افکار باشد وخودرا بـه جای سه نفر معرفی کند جنابعالی چون از درک مطلب عاجز و ناتوان هستی بـه توهین وحرفهای چرت وپرت پرداخته ای. بـه قول اقای صلاح الدین جامعه وافراد از شنیدن حقیقت عاجزند بعد هیچ لزومـی نداره کـه من اسم خودم را بیـارم, شما هم بهتر هست که از این بیشتر خودت را بی ارزش نکنی وهر زمانی کـه توانایی اظهار نظر داشتی محترمانـه نظر بدهی. ولی بـه نظر من با این طرز تفکر ,سطح دانش وادبی کـه درجنابعالی دیدم که تا اخر عمرت افکار استادان نیـهیلستیت باقی خواهی ماندودر باتلاق انـها حتما دست وپا بزنی که تا در افکار پلید ودور از انسانیت غرق شوی و بمـیری....

نگار یـاریـان

1390/7/28  12:25:27

جناب محمدی عزیز ظاهرا حرفهای واقبینانـه ما شما را دچار هذیـان گویی کرده هست .هر بار کهی شمارا قلقلک مـی دهد و سربه سرتان مـی گذارد, خودتان را ساده لوحانـه لو مـی دهید . زن بودن از نظر انسانـهای عقب مانده روشنفکر مآب مثل شما یک حقارت ویـا زنانـه بودن یک فحش ناموسی محسوب مـی گردد . واین باز نشانـه ایی از ایدئولوژی پست و حقیر مورد حمایت شماست . عزیز دلم , قربان آن شیزوفرنی حادت, آقای پیمان دوست بنده هست که الهی دردوبلاش بخورد توجفت سبیلهای مضحکت ( البته اگر با این حرف چهار ستون اسلام عزیزتان نلرزد ) ما هردو درون یک کافی نت بودیم ( نگران نباشید با حفظ فاصله) وگرنـه بنده خوشبختانـه یک .باور کنید از اینکه با بیماری چون شما همکلام مـی شوم احساس حقارت وحماقت مـی کنم . هرچند مـی دانم شما آنقدر بیکار و بیمارو عقده ایی هستید کـه یک شبه مقاله ایی درون رابطه با حرفهای بنده خواهید نگاشت و بیش از پیش خود را مضحکه خاص و عام خواهید کرد . این خاصیت ایدئولوژی عقب مانده شماست کـه انسانـها را درون باتلاق تباهی ودیوانگی فرو مـیبرد. دوستانـه عرض مـی کنم شما درون حال حاضر یک بیمار دلقک مآب شده اید کـه در فردای نـه چندان دور ضرب المثل محافل ادبی , هنری خواهید شد .
شما قربانی مکتبی هستید کـه سالهاو قرنـهاست انسانـها رابه مرز دیوانگی و حماقت مـی رساند .
*************************************************************
پاسخ :
جناب پیمان م ، بعد از پنج روز اکنون فهمـیده اید ، دو نفر تشریف دارید کـه از سیستمـی واحد از خودتان نظر بیرون داده اید ؟!
تصور دندان بـه هم ساییدنتان بعد از لکنت زبان ، و سطری درون مقابل نوشته هایم نداشتن ، چندان دشوار نمـی نماید . چرا کـه محروم گشته از دیدگان نیز با حس لامسه و لمس کلامتان ، ویـا از نوای فالش حضورتان ، درون لابهحرف بـه حرف آن ، از عهده ی تصور خشم بعد ازدر گِل ماندنتان بر مـی آید .
کافیست نظرات مخالفان این قلم ، درون همـین سایت را نظاره گر باشید ، کـه بوی تعفن و حقارت ، خودتان را نیز عاصی گرداند .
نظرات امثال شما را از این جهت نصب مـی کنم ، کـه اولا : مخاطبان این سایت ، کلام و حضورمخالفان این قلم را رؤیت و ارزیـابی کنند . دوما : فضای هنری کردستان برایشان ملموس گردد . سوما : موجب خنده و انبساط خاطر خواهد گردید . چهارم و پنجم و غیره را خودتان اضافه فرمایید .

فردین ص

1390/7/28  19:12:52

خانم نگار یـاریـان
بیشتر از این با این نوشته های چرت وپرت وبی سروته فضای سایت را اشغال نکن. مشخصه کـه هیچ گونـه شعوری به منظور درک حقیقت نداری برو وبه افکار تهی وکوچه بازاریت برس عزیزم خیلی زمان مـیبره تاامثال شما این مطالب رو متوجه بشید. مطمئنا شما سلام محمدی رو نمـی شناسید ایشان یکی از نقاشان و کاریکاتوریستهای معتبر ایران هستند کـه در زمـینـه کاریکاتور هم جهانی شده اندوچندین جایزه جهانی گرفته اند.کسانی هستند کـه مخالف کارها و افکار ایشان هستند فقط هدفشان منفور نشان شخصیت سلام محمدی پیش شماها مغز تهی هاست . (در واقع الان تو دلقک انـها شد ه ا ی بدون انکه خودت هم بفهمـی )مطمئن باش زمان همـه چیز را ثابت مـی کند ...
*************************************************************
پاسخ :
آقای فردین ص ، اینچنین موجوداتی را جدی نگیرید ، و به حال خودشان رهایشان کنید ، کـه در تفاله های خویش دست و پا زنند .
اتفاقا این جناب خوب من را مـی شناسد و بنده نیز با او برخورد داشته ام ، کـه اکنون درون لباس زنانـه ظاهر گشته هست . کافیست شما روش و تکنیک جفتک انداختن های سال گذشته ی جناب " سوران ، نعمت " درون سایت کُردیش کارتون را ، با چرت و پرت های " خانم پیمان یـاریـان " مقایسه نمایید ، کـه هر دو را یکی خواهید یـافت . با این نتیجه گیری یـا خودِ اوست ، ویـا فرزندی همچون خود را زاییده هست !؟
سوران ، نعمت: (( دقیقا نقطه مقابل کج راهه هایی همچون اسلام هست که مثابه باتلاقی انسان را فرو مـیبرد و حقیرش مـیکند. ... به منظور ادعاهای بیمارگونـه حضرتعالی جواب دندان شکنی فراهم کنند !!!!! دوست عزیز از کوچه علی چپ بـه در آمده و مثل یک مرد (آن هم با سبیل های دراز ) اقرار کنید کـه .... . جناب سلام خان محمدی متاسفم کـه مرا وادار مـیکنید کـه بدیـهی ترین جیزها را بـه شما شیرفهم کنم . شعر با اظهارات ناصر خان ها و سلام خان ها کـه برای نجات اسلام از گندی کـه زده هست وخود درون حال خفه شدن از آن هست مذبوحانـه علیـه هر چیزی زر زری مـیکنندو بعد از مدت کوتاهی درون زباله دان فراموشی دفع مـیشوند نـه از بین مـیرود ونـه خدشـه ای بـه آن وارد مـیشود ... قربان قدیمـی ها بروم کـه فرموده اند "دریـا از دهان سگ نجس نمـیشود" . ))
آقای فردین ص ،اینچنین موجوداتی با هرنوشته ی جدیدم ، وهر بار موفقیت درون فعالیت هنری ام ، سوزش شان بیشتر مـی گردد .
با تشکر

نگار یـاریـان

1390/7/28  22:40:19

چهارما : خودتان را دمکرات وطرفدار آزادی بیـان جا بزنید . پنجما: از این طریق سیـاست مظلوم نمایی خود را پیـاده نموده و ننـه من غریبم بازی درون بیـاورید. ششما اگر این کامنت ها را نگذارید آنوقت چطوری خودتان را مطرح نمایید ؟ هفتما ......
*************************************************************
پاسخ :
جناب پیمان یـاریـان ، بـه این دلیل کـه اهانت ها و بوی مدفوعتان بالا گرفته بود و به اندازه ی نخودی تعقل را نمـی شد درون آن یـافت ، ادامـه ی کلامتان را حذف کردم . و مخاطبان فهیم سایت نیز بیش از این بوی تعفن و مـهوع کلامتان را بر نمـی تابند . اگر سخن و کلامـی جدی و مربوط بـه نوشته هایم گذاشتید ، بدون شک درون خدمتتان استفاده خواهم برد ، کـه نصب چندین خورجین تفاله های فکریتان نیز بـه همـین سبب بود ، کـه شاید درون لابلای آن سطری کـه به تن اش بیـارزد را بتوان یـافت . اما پیداست محال مـی نماید .
تا بر آوردن سخنی اندیشمندانـه و حضور متفاوتتان ، بدرود .

شاريا

1390/7/30  12:58:27

وب سایت

آقای سامان عزیز . درون جواب شما آقای سلام محمدی حق مطلب را ادا کرده اند و نیـازی نمـی بینم کـه جوابی بنویسم . از این نوشته شما نتیجه گرفتم کـه نمک نشناس تر از آن هستید کـه فکر مـیکردم .

سایـه

1390/7/30  13:14:53

با سلام خدمت استاد محمدی
جناب محمدی بنده چندین بار سعی کردم مقاله شما را دانلود کنم کـه با اینترنت نفتی متاسفانـه نشد!برایتان مقدور هست مقاله را بـه صورت word هم درون سایت آپلود نمایید؟
ممنون
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما دوست گرامـی
اگر ایمـیلتان ، همان قبلی هست که خدمتتان بفرستم ، شاید با دانلود آن از طریق سایت مشکل داشته باشید .

ماريا

1390/7/30  19:15:55

اين جناب شوربا اگر بتوانند يك نفر را نام ببرند كه جناب استاد سلامشان حرمتش را نگه داشته هست آنوقت ما همگي بـه جناب سامان شوريده وحركت ايشان را تقبيح ميكنيم هر چند که تا آنجا كه من خبر دارم جناب محمدي استاد سامان نبوده اند كه حالا نمك خورده باشندو نمك دان خورد كرده باشند ! اگر نمك شناسي بـه تملق و دم تكان هست كه جناب شوربا دست همـه را دستبند زده اند . واگر نمك شناسي بـه عدم حرمت شكني ست كه جناب سلام محمدي درون اين زمينـه شـهره خاص و عامند . بنده از همين جا بـه سامان عزيز هشدار مي دهم كه که تا آنجا كه ميتواند خود را از اين موجود كه بسيار خطرناك هست دور نگه دارد . وبه قول معروف عطاي نداشته اش را بـه لقايش ببخشد . ديگران هم بگذار گلو پاره كنند . البته ظاهرا جناب استاد سلامتان كلاس هايش را با اين جمله آغاز ميكند : اعوذبالله من سامان رجيم (پناه مي برم بـه خدا از دست سامان رانده شده ! ) واقعا عجب موجود خودشيفته با نمكي ست اين استاد سلام عزيز ! .....
*************************************************************
پاسخ :
جناب ماریـا ، براستی نفهمـی هم عالمـی دارد.
بقیـه ی دستپختت راحذف کردم چراکه بوی گند مـی داد . بیچاره ای همچون تو کـه هر بار استتار کرده پشت یک نام مستعار، کلام حاصل رعدوبرق های وجودش را با چنین شعفی درون این سایت مـی گذارد ، بیشتر قابل ترحم هست . وبه همـین سبب این یکی نظرت را نیز تأیید کردم کـه عقده ها و عقب ماندگی و توسری خوریـهای آینده ی خود را ناشی از عدم نصب این خزعبلاتت ، از سوی من ندانی !؟
نالیده ای کـه (( که تا آنجا كه من خبر دارم جناب محمدي استاد سامان نبوده اند كه حالا نمك خورده باشندو نمك دان خورد كرده باشند ! ))
پیداست کبوتر قاصدی کـه برایت خبر آورده هست ، درون حین طی مسیر جان سپرده ، و کلاغی را بـه تو انداخته و قالب کرده اند ، چراکه مـی دانسته اند موجود گیج و منگی همچون تو ، با قار قار های او نیز ، دو ریـالی ات نمـی افتد و توان و یـارای تشخیص و تمایز کبوترسفید از کلاغ را نداری !؟ اکنون نیز جوش نیـاور ، چراکه اجناس فروخته شده را بعد نمـی گیرند ، اما مـی توانی زحمات چند ساله ام برایـانی همچون سامان را از زبان خودِ او بشنوی ، کـه با توجه بـه موفقیت اندک او درون برابر دیگر کارتونیستهای خوابگاه کاریکاتور کردستان ، بارها و بارها بـه او گفته بودم ، درون قبال و تناسب زحمات و روش تدریس من ، حرکتی درون خور و شایسته ی انرژی و نیروی وارد آمده ، از جانب من بـه یکی همچون او را درون آثار و تفکرش نداشته هست . اگر ایشان سرشان شلوغ بود و شما را نپذیرفتند ، از همشاگردیـهایش بپرسی نیز جوابت را مـی گیری .
اما خنده دارتر از سخنان تو و دیگرمخالفان درون این سایت ، سکوت و به گوشـه ای خزیدن هنرمندان نوپا همراه اساتیدشان درون نمایشگاهها ، درون رویـارویی با بنده هست ، چنانکه درون هنگام و فاصله ی حضور من درون نمایشگاه و یـا مکان عمومـی ، حتیـانی کـه نقد کرده ام ، انگار کر ولال مادرزاد بـه دنیـا آمده اند ، کـه بعد از خروج من زبان باز مـی کنند .
در آخر هم یک پیشنـهاد دوستانـه : ( داغ نکن ، چون بـه نقاط حساس خویش آسیب مـی رسانی . )

سایـه

1390/8/1  08:18:29

سلام
اگر ارسال بفرمایید ممنون مـیشوم.
sayeh_84@rocketmail.com
*************************************************************
پاسخ :
با سلام . اطاعت امر شد ، و یکی از دوستان خدمتتان فرستادند .

شاريا

1390/8/1  12:27:59

وب سایت

با سلام.
ماریـای عزیز . از این سخن شما مشـهود هست در دوران زندگیت بسیـار تحقیر شده ای کـه اکنون با این عقده های چرکین بروز مـی کند.
خودتان و پیمان و نگارو .... نیز مـیدانید اگر با اسم اصلیتان این نظراتتان را بگذارید درون مـیان دوستان و آشنایـانتان مورد بی احترامـی و تمسخر قرار مـیگیرید ، و گرنـه آقای محمدی حتی اجازه ی برگزاری نمایشگاه را نیز از ایشان دریغ مـیکنند ، کـه فکر کنیم شما از نفوذ ایشان و یـا پیـامدهای سخنتان بترسید و با نام مستعار نظر بگذارید. راستی چرا اساتید وانی کـه آقای محمدی آنـها را نقد کرده و بیسواد خوانده آفتابی نمـیشوند ؟ چرا درون هیچ سایتی جواب نمـی دهند ؟ بچه بازیـهای سایت پارادیزو و جوابهای آقای محمدی را بخوانید کـه بدانید نظریـه بیسوادانـه با نام اصلی ، صاحب آن مورد تمسخر قرار مـیگیرد.
در مورد سامان عزیز، خودش مـیداند درون حق استادش جفا کرده و خطا داشته هست ، بعد این نظر شما را هیچ وقت تأیید نخواهد کرد .
به گفته آقای محمدی (بیچاره ای همچون تو کـه هر بار استتار کرده پشت یک نام مستعار، کلام حاصل رعدوبرق های وجودش را با چنین شعفی درون این سایت مـی گذارد ، بیشتر قابل ترحم هست .)

ماریـا

1390/8/1  22:10:09

ای کاش جناب محمدی آنقدر تحمل نیش کامنت های بنده را بـه جان مـی خرید کـه حتی نقطه ای از آن را حذف نمـی کرد. آنوقت همچون آینـه ای تمام قد چنان امثال شما را با خود روبرو مـی کردم کـه از دیدن چهره مضحک وبیمارتان زهره ترک شده و درجاجان بـه جان آفرین تسلیم نمایید ! اما افسوس ....! جناب استاد سلام شوربای عزیز 1.بلاخره ما متوجه نشدیم کـه امثال بنده درون حالت عصبیت مشغول دندان ساییدنیم (تصور دندان ساییدنتان بعد از لکنت زبان ) ویـا باشورو شعف و شادی درون سایت گرانبهای شما کامنت مـیگذاریم !!! یـاباب الحوایج ! ما کـه از اظهارات متناقض، دستپاچه ، عصبی و متشنج شما استاد عزیز درون شگفتیم وانگشت تعجب درون دهان مـیگزیم ! 2. قابل ترحم بودن را کـه ما خودمان بـه شما پراندیم! ای کاش کمـی از خودتان خلاقیت بروز داده و جملات بنده را بـه نفع خود قیضه نمـی کردید! 3 . شما کـه خود را استاد کارتون سامان قالب کرده اید و کلی جاروجنجال بـه راه انداخته وننـه من غریبم بازی از خودتان بروز داده ایدلطفا بفرمایید شما دقیقا از کی که تا حالا کارتونیست تشریف داشته اید کـه حالا سامان صولی راکه خود حدود هفت سال هست در این حرفه جان مـی کند بـه عنوان شاگرد بـه نفع خود مصادره نموده اید . لابد مـیفرماید درست هست که ما خودمان هیچوقت کارتونیست نبوده ایم ولی کارتونیست ها را بی اندازه دوست مـی داشته ایم!!! 4. اینکه تصور مـی کنید همـه با دیدن شما لکنت مـی گیرندو حتی گاهی بـه کلی کرولال مـی شوند و بعد از رفتن شما زبان مـی گشایند و ..... اینـها همـه تصورات مشترک همـه بیماران شیزوفرنیست . اینـها علایم بیماری شماست . 5. من کاملا از نزدیک (خیلی نزدیک ، چون بنده از رگ گردن بـه شما نزدیکترم ) شاهد بودم کـه سامان صولی شما را بـه عرصه کاریکاتور صوق داد ( کـه الهی دستش بشکند ! ) این سامان بود کـه شما را تشویق کرد کـه در عرصه کاریکاتور هم خودتان را محک بزنید وگرنـه که تا دو سال پیش شما مشغول ظراحی و نقاشی خود بودید و به اصطلاح مـی فرمودید : ماراچه بـه این گنده گوزیـها ! 6. خدمت جناب استاد شوربای عزیز هم(بخوانید سلام محمدی !) عرض کنم :همـه کـه به مانندشما این قدر شجاع نمـی باشندکه با اسم واقعی شان درون سایت حضور بـه هم برسانندپسر شجاع ! . واقعاشوربا اسم واقعی شماست !؟ اسم زیبای ست خیلی بهتان مـیآید! مبارک هست انشاءالله
*************************************************************
پاسخ :
جناب ماریـا ، پیمان ، نگارو... ، پیداست این زخم نو وسوزش شما از کلاغی هست که بـه شما قالب کرده اند ! درون مورد سامان هم کاسه ی داغ تر از آش گشته اید؟!
هر چند جواب گذاشتن به منظور شما بیش از این ، نـه درون سطح این قلم و نـه مخاطبانش هست ، اما چون همچنان گیج و منگ تشریف دارید و هر مویـه و خزعبلاتی را نشخوار مـی فرمایید ، لذا چند نکته ای را بـه شما (که از رگ گردن بـه من نزدیکترید ) یـادآوری مـی کنم کـه هالوبودنتان را نیز خودتان دریـابید و لمس کنید کـه سربه سرتان گذاشته اند کـه خندیدن بـه شما را هدف مـی گیرند .
همچنان نالیده اید (( شما کـه خود را استاد کارتون سامان قالب کرده اید و کلی جاروجنجال بـه راه انداخته وننـه من غریبم بازی از خودتان بروز داده ایدلطفا بفرمایید شما دقیقا از کی که تا حالا کارتونیست تشریف داشته اید کـه حالا سامان صولی راکه خود حدود هفت سال هست در این حرفه جان مـی کند بـه عنوان شاگرد بـه نفع خود مصادره نموده اید .)) چون بوی کلام خوابگاه کاریکاتور کردستان از این ناله ی شما استشمام مـی گردد ، بـه چند نکته اشاره مـی کنم ، وگرنـه خزعبلات شما ارزش دیدن را نیز درون خود ندارند .
خدمتتان عارضم کـه ، چون قلمم هنوز نفس مـی کشد و پا برجااست ، نیـازی نمـی بینم کـه موفقیت های شاگردانم را بـه نفع خود مصادره کنم ، کاری کـه بسیـاری از هنرمندان دیگر بعداز اندک حضور خود درون گذشته ، و سپری تاریخ مصرفشان انجام مـی دهند . سامان نیز هنوز اول راه تشریف دارد و چیزی به منظور مصادره ندارد . کافیست موفقیتهای خوابگاه کاریکاتور کردستان را با چشم سر رؤیت فرمایید کـه به سُکنای قحطی زدگان مـی ماند و چیزی به منظور تغذیـه نخواهید یـافت !؟ چرا کـه هیچ یک هنوز طراحی مقدماتی را نیز نگذرانده اند . و چنانکه خودِ سامان بارها بـه عنوان تشکر درون کلاس یـادآوری مـی کرد ، بعد از حضور درکلاسهای بنده اولین مقام منطقه ای کارتون را ازآن خود کرد ، اکنون اگر مسئول خوابگاه کاریکاتور گشته، شما حتما دور بردارید و فنر بپرانید ؟! و این درون حالی هست که خود سامان ، بارها از زبان من گفته هست که ، هیچ یک از کارتونیستهای کردستان ، هنوز مرحله ی مقدماتی را نیزنگذرانده اند و مـی بایست کارشان را متوقف کرده و از طراحی آنـهم اصولی شروع کنند ، کاری کـه در این چند سال بـه خودِ ایشان گفته ام ، و هیچگاه درون مقایسه با تجربه ها و اوقاتی کـه در اختیـارشان گذاشتم ، از کارشان که تا یک ماه پیش نیز راضی نبودم ، کـه در مقام یک شاگرد کلاسم ، بارها با حضور دیگر همشاگردیـهایش عنوان کرده ام . البته بعد از بـه مـیان آوردن اسم ایشان مـی بایست خودشان شما را مورد خطاب قرار مـی دادند کـه تأیید یـا نفی کنند ، کـه شاید چنین مباحثی از کلاس بیـان نمـی گشت ، اما چنین نشد!؟
در رابطه با شروع آثار کاریکاتورم نیز ، قسمتی از مصاحبه ام را برایتان کـه قبلا دید زده اید مـی گذارم (( شكستن جوي كه هيچ كاریكاتوريست چهره كُرد درون جشنواره هاي معتبر دنيا از جمله پاراگواچو برزيل و... حضور نداشتند و تا حدي حرف خود را بر كرسي نشاندن.‌ )) اگر گذرتان بـه کلاس بنده افتاد و از این کالبد شبح گونـه بـه درآمدید ، بچه های کلاس همـین ماجرا درمصاحبه را برایتان بسط خواهند داد .
دوست ناپیدا ، بارها اذعان داشته ام کـه برشمردن عناوين برگزيده نـه بـه عنوان افتخار، كه واقعيت را بر خود حمل مي كند، وهميشـه دوستان درون كلاس و محافل شنيده اند كه تمامي عناوين كسب شده را، درون مقابل پاراگرافي از نوشته هايم بسيار ناچيز و حقير مي شمارم . با این تصور اما حتما فعلا صبور باشید ومنتظر بمانید کـه هنرمند کُردی حتی از کشورهای دیگرنیز ، عناوین برگزیده ی من ، از جمله مدال طلای یکی از معتبرترین فستیوالهای جهان را برباید . بعد بنده را دست بـه دامان شاگردانم خطاب فقط از ذهن موجودی همچون شما برمـی آید .
فرموده اید (( اینکه تصور مـی کنید همـه با دیدن شما لکنت مـی گیرندو حتی گاهی بـه کلی کرولال مـی شوند و بعد از رفتن شما زبان مـی گشایند و ..... اینـها همـه تصورات مشترک همـه بیماران شیزوفرنیست . اینـها علایم بیماری شماست . ))
اگر روزی جرأت داشته و خود را نمایـان کردید ، جلو چشمان نظاره گر درون نمایشگاه و یـا درون جمع بـه اصطلاح هنرمندان ، با حضور بنده مبحث نقدهایم را بـه حضور بخوانید ، کـه سکوت حضار را با تمام وجودتان لمس کنید . یـا مناظره ای با حضور جمع درون آموزشگاه و یـا مکانی هنری درون مورد نوشته های من را پیشنـهاد دهید ، کـه تمامـی هنرمندان را بـه سویی و بنده را بـه سوی دیگر مناظره فراخوانید ، که تا با چشمان سر مبارکتان ببینید کـه هیچ یک دعوت شما را نخواهند پذیرفت. البته چند تن از دوستان چنین تجربه ای دارند .
مباحث دیگر را شرح و بسط نمـی دهم ، کـه دوستانتان بـه شما بخورانند و نشخوار فرمایید و زحمت تایپ و ارسال آن درون سایتم را متقبل شوید ، کـه بهانـه ای به منظور خندیدن بـه شما را داشته باشند .
بعد از این مباحث لطیفه ای از مسئول حوزه هنری استان ، چند روز پیش درون بازدید از نمایشگاه خوابگاه کاریکاتور را نقل مـی کنم کـه تبسمـی را بر لبانتان جاری مـی گرداند . ((« امـین مرادی » سرپرست حوزه هنری استان کردستان درون بازدید از پنجمـین نمایشگاه کاریکاتورهنرمندان خانـه کاریکاتور حوزه هنری کردستان ضمن تمجید از برپایی نمایشگاه گفت: هنر کاریکاتور قدمتی بـه طول زندگی انسان دارد و در همـه عصر ها از آن بـه عناوین مختلف استفاده شده و تأثیرگزاری خود را داشته هست . ))
http://www.artsanandaj.ir/Default.aspx?page=374&section=newlistItem&mid=36832&pid=24812
البته بعد از فتوکپی های کارشناسشان " فردین صادق ایوبی " ایشان هم حق دارند خود را درون مقام یک مورخ درون حوزه ی هنر بیـابند ، هر چند آقای مرادی (ت ) تاریخ و (ه ) هنر را نیز تاکنون لمس نکرده باشند !؟ و اصلا نیـازی هم بـه رجوع تاریخ نیست ، مگر دیگران کـه هنر کُردی درون دوران مختلف تاریخی را رصد مـی کنند نیـازی دارند کـه ایشان هم داشته باشند؟ جامعه ی هنری کردستان بـه پرورش چنین ملا نصرالدین هایی براستی حتما به خویش ببالد .
در آخر از دوستان فهیم ، بسیـارعذرخواهی کرده کـه قلمـی درون حد و اندازه ی " فراسوی دیدن" ، با مباحثه و اثبات بـه بیماری از جنس ماریـا درون مورد حضور چند ساله ی شاگردی درون کلاسش ، ، تنزل یـافته هست .

ف. ل

1390/8/2  00:00:12

با سلام
اقای محمدی بـه نظرم نوشته های اشغالهایی امثال پیمان, نگار ,ماریـا (سوران نعمتی) وغیره را کـه از دهانشان بوی تعفن وکثافات بیرون مـیاید درون سایت نگذارید چون اینـها سطح شعورشان همـین نوشته هایشان است.
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما
جناب ف . ل ، اگر او را یک دلقک ، جهت هرازگاهی خندیدن بپندارید ، قابل تحمل خواهد بود .

ئاسو

1390/8/2  01:04:37

سلام
متاسفانـه درون فضایی کـه در سنندج حاکم هست هنرمندان ما از نقد مـی ترسند کـه مبادا از جایگاهی کـه برای خود ساخته اند تنزل یـابند مطمئنا درون هر جامعه ای کـه منتقدانی وجود داشته سبب حرکت افکار هنرمندان شده وبینش گسترده تری پیدا کرده اند اما درون جامعه ما هنوز فرهنگ سازی نشده وجواب نقد را اصلا نمـی دهند یـا سواد جواب را ندارندواگر هم نوشته ای بگذارند از روی حسادت وکینـه مـی خواهند شخصیت مننقد را تخریب کنند درحالیکه امثال فردین صادق ایوبی حتما به خاطر شناخت جایگاه خویش از شما تشکر مـی د . وهنرمندان دیگری مثل (مسعود مراد سلیمـی ) کـه جلسات نقد وبررسی درون نمایشگاهها مـیگذارند ظرفیت وتحمل نقد را داشته باشند نـه اینکه مقابل شما وهر منتقد با جسارتی حرفی به منظور گفتن نداشته باشد وحرفهای چرت و پرت بزند درون واقع امثال مسعود مراد سلیمـی حتما سطح دانش خود را ارتقا دهد وبه کارهای عملی بپردازد نـه فقط بـه دنبال مدرک دانشگاهی برود. مسعود مرادسلیمـی یـه سری از کارهای عکاسی طبیعت دوران دانشجویی دارد وما دیگر از او هیچ گونـه کار جدیدی ندیدیم ایشان حتی درون یک جشنواره معتبر هم جایزه نگرفته اندواگر درون سنندج هم شـهرتی دارند(البته پیش شاگردان فیلسوفش) مدیون کاک هادی ضیـاالدینی هستند . و مطمئنم اقای محمدی شما اگردر (فراسوی دیدن )نامـی از مسعود نبرد ه ای بـه این دلیل هست که ایشان هیچ گونـه فکری ندارند وتاحالا یک مقاله یک صفحه ای یـا یک عخوب از این (عکاس اتلیـه ای )ندید ه ایم وایشان ارزش نقد شدن را نداشته اند .
اقای مسعود مراد سلیمـی شما درون زمـینـه عکسهای اتلیـه ای موفق تری حداقل با گرفتن یک ع4*3 وبا (فتوشاپ) وروتوش بـه یـه پولی مـیرسی .
دیگه با هنرمندان نپر کـه فرصت روتوش و برداشتن لکه های صورت رو عکسهای 4*3 رو داشته باشید.
اقای سلام محمدی امـیدوارم کـه همـیشـه دست بـه قلم وبا جسارت وسطح دانشی کـه در شما مـی بینیم بـه این فعالیتتان ادامـه دهید که تا این هنرمندان ما تکانی بخورند وحرکتی داشته باشند چون وجود منتقد با جسارتی وصاحب فکری مثل شما به منظور هر جامعه ای نیـاز هست واگر هم مخالفان زیـادی سر راهت قرار مـی گیرند زیـاد مـهم نیست بالاخره روزی اینان هم بـه حقیقت پی مـی برند.
درود.........
*************************************************************
پاسخ :
با سلام
بجز انگشت شماری ، قریب بـه تمامـی هنرمندان کردستان وجودی مدفون شده زیر خار و خاشاک " فقر فرهنگی " هستند .
مطمئنا هیچ یک از عکاسان کردستان مباحث " فراسوی دیدن " را تاکنون هضم نکرده اند کـه خود را منتظر اظهار نظرشان بدانیم و دیروز درون افتتاحیـه ی انجمن عکاسان از سکوتشان ، و مبحث نوشته ام را بـه مـیان نیـاوردن هویدا بود ، چرا کـه همگی اعضای خانـه ی عکاسان کردستان سطری به منظور گفتن ندارند . قبلا با چند تن از آنـها ( عطا و ئاریز قادری ) درون همـین سایت آشنا گشته ایم .

شاريا

1390/8/2  10:24:42

وب سایت

با سلام
عجب روزگاریست؛ امروزه زحمات و تلاشـهای استادشان را اینطور جبران مـیکنند!
( که تا دو سال پیش شما مشغول ظراحی و نقاشی خود بودید و به اصطلاح مـی فرمودید : ماراچه بـه این گنده گوزیـها !)

سایـه

1390/8/2  12:09:47

سلام
ممنون.ولی که تا الان چیزی دریـافت نکردم.
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما . شاید اشتباهی رخ داده باشد ، دوباره خدمتتان فرستادند .

فرهاد مطاعی

1390/8/2  12:22:10

با سلام
بدلیل داشتن مشکل چند روزی از سایت شما دور بودم .

آقای محمدی این عتیقه ها از کجا و کی سر از خاک درون آورده اند کـه چنین سخن مـی گویند ؟؟!
این بود نتیجه این کـه کردستان استان فرهنگی هست ؟ این بود سطح سواد و ادب هم زبان های ما ؟ این بود نتیجه قدمتی کـه به رخ مـی کشند ، این بود نتیحه بحث و گفت وگو درون مورد نقد هنر ؟؟!
خجالت هم خوب چیزی هست .
آقای محمد سامان صولی چرا وقتی بـه استادتان بی احترامـی مـی کنند ساکت نشسته اید؟؟!
در مورد آقای مسعود مراد سلیمـی
جناب ئاسو شاید آقای مراد سلیمـی کم کار بوده و جشنواره معتبر جایزه نیـاورده باشند ولی باز این دلیل نمـی شود کـه به ایشان بی احترامـی شود و ایشان را درون حد یک عکاس پرسنلی خطاب کنید.

نازنين

1390/8/2  19:49:16

خطاي بزرگ همينجاست كه عده اي ساده دل تصور مي كنند چند مقام برتر جهاني مجوز اين را صادر مي كند كه اين مدال آور درون هر زمينـه اي بـه خودش حق بدهد اظهار فضل نموده و روده درازي بفرمايند . و خيال خام مي كنند كه اينگونـه كسان هر گز دچار اختلالات روحي رواني نمي شوند ،اما زهي خيال باطل ! محض اطلاع اين ساده دلان بايد عرض كنم كه بيماري بسيار خطرناك شيزوفرني بـه بيماري نوابغ مشـهور هست ... بگذريم . سخن اصلي بنده اين هست كه آيا ساده دلاني كه همچون همـه اين بي نام و نشان هايي كه درون حمايت از جناب محمدي (كه بـه حق استاد طراحي ونقاشي هستند ونـه چيز ديگر )كامنت ميگذارندو شور مضحك انقلابي سرتاپايشان را فرا گرفته و عقل از سرشان ربوده هست هر گز از خود و بعد از آن از جناب محمدي عزيز پرسيده اند كه آيا همـه اين جنجال ها و داد و قال ها درون نـهايت با چه هدف و مقصدي صورت مي گيرد !؟ همـه مخالفان و همراهان ساده دل جناب محمدي روزي هزار بار بايد يقه ايشان را گرفته و نشاني و آدرس مقصد نـهايي و ايستگاه آخر را از ايشان و جناب پورپيرار سوآل كنند ! تاريخ را از ياد نبريد نظريه هاي عظيم و البته انقلابي ماركس بـه ديكتاوري هاي هولناك استالين انجاميد . حركتهاي انقلابي و بزرگ رهبر اسلام درون نـهايت بـه زمين مساعدي يراي رشد انواع قارچ هاي سمي و خطرناك و رنگارنگي همچون خلفاي بني اميه و در عصر حاضر مرحوم خدابيامرزصدام شـهيد، بن لادن ، طالبان ها ، مرحوم مغفور سرهنگ قذافي و دهها نمونـه عيني ديگر از اين دست منجر گشت . هر چندبسياري با شنيدن اين حرفها ساده لوحانـه دست تكان داده و با يك جمله تكراري خودشان را دلداري مي دهند : اينـها همگي توطئه استكبار جهاني هست و هيچكدام از اين موارد نـه اسلام بوده ونـه اين ديكتاتورها مسلمان ! ... اينگونـه اظهارات كلاه گشادي هست كه بعضي ها دوست دارند سر مباركشان بگذارند . لابد اين شكلي راحترند ! حالا حركت مذبوحانـه جناب محمدي درمقايسه با غولهاي منحرف تاريخ كه .... خودتان قضاوت كنيد !
تاريخ بايد چند هزار بار تكرار شود !؟ چند صد هزار نفر ديگر بايد زنده بـه گور شده و انفال شوند . چند هزار نفر ديگر بايد مورد تجاوز و تحقير قرار گيرند ؟ و چند نسل ديگر بايد درون سياه چاله هاي بزرگي كه غايت و نـهايت حركت هايي همچون تحركات سلام و پورپپرار هست تباه شوند ؟ که تا عده ايي ساده دل كه هميشـه خدا درون طول تاريخ فريب مي خورند و هرگز توان تشخيص راه از بيراه و آباداني از سراب و ويراني را ندارند از چرت غفلت و ساده لوحي پريده باشند ؟
*************************************************************
پاسخ :
آقای سوران
هنوز هم بـه چشیدن و نشخوار تفاله های دیگران مشغول هستید؟! سال گذشته درون سایت کُردیش کارتون ، خدمتتان عرض کردم کـه به فکر معده ی خود باشید!

طراح و نقاش

1390/8/2  21:35:04

سلام
ماریـا جان
سلام محمدی مثل نقاشان وهنرمندان دیگر نیست کـه بخاطردعوا سر یک شاگرد باهم جنجال بـه پا کنند. مطمئنا سلام محمدی کارهایش معرف خودش هست نـه شاگردان اماتوری مثل سامان صولی .
ماریـا جان خدا پدرت را بیـامرزد لا اقل شما اسم یک طراح حرفه ای را مـیاوردید کـه مـیگوییدسلام محمدی بـه شاگردانی همچون سامان افتخار مـیکند. مشخصه چقدر از این فضاها دوری . مگر سامان هم چیزی داشته ودارد کـه سلام محمدی بـه ان افتخار کند...
ماریـا جان هرهرچی بهت گفت فورا اطاعت امر نکن مشخصه اطرافیـانت از تو گیج تر و پخمـه تر را گیر نیـاورد ه اند.

ئاسو

1390/8/2  22:16:35

سلام
اقای فرهاد مطاعی شما دارید تو هین مـیکنید نـه بنده.
مگر عکاس اتلیـه شخصیت ندارد وانسان نیست کـه مـی گویید مسعود مراد سلیمـی را چراعکاس اتلیـه خطاب مـی کنید!
ما به منظور ارزیـابی وسطح یک هنرمند سراغ کارنامـه هنری او مـی رویم وشناختی هم کـه از مسعود مرادسلیمـی دارم درون واقع درون دوران دانشجویی فعال بوده اند الان هم عکاس اتلیـه هستند. البته هیچ مـهم نیست کـه هنرمند فعال باشد وحرفی به منظور گفتن داشته باشد اتلیـه دار هم باشد وعپرسنلی بگیرد. اما 10 سالی مـیشود کـه ما از مسعود یک عخوب ندید ه ایم واسمـی از ایشان بـه عنوان یک عکاس خوب نشنید ه ایم. (البته بـه جز تعریف هایی کـه مـیان چند نفری از شاگردانش هست).
مسعود مرادسلیمـی مدر س هنرستان هستند و سطح دانششان درون ان مقطع کفایت مـیکند و و الان هم بـه عنوان عکاس اتلیـه تشریف دارند ودر زمـینـه گرفتن عهای 4*3 خوب هستندودر زمـینـه کارهای روتوش وترمـیم هم مـهارت خاصی دارند دیگر لزومـی ندارد کـه ایشان را درون سطح یک عکاس حرفه ای بدانیم . ایشان چون از کارهای عملی دورند وهیچ گونـه فکر نوی ندارند وحتی قادر بـه تجزیـه وتحلیل درست یک عنیستند. دیگر کم کم از فضا های هنری دور شد ه اند . درچند جا کـه به اصطلاح جلسه نقد وبررسی عداشته اند شاهدسطح دانش ایشان بود ه ایم ...........

نوید ستاربخش

1390/8/4  11:33:48

آقای عزیز جنابعالی لطف فرموده ادب را رعایت فرمایید. درون این مورد من فقط جمله ای کـه خودتان درون پایـان مقاله اضافه کرده اید را آوردم بهمراه نظرم کـه اگر معتقد بـه (کمـی) کثرت درون افکار انسانی باشید مـی توانستید آن را رد یـا خدای ناکرده قبول کنید نـه برتافته و من و جمعی (که نمـیدانم بـه چه گناه؟!!!) را کج فهم بی سواد و فاقد شعور بدانید. من درون جواب مقاله تان چیزی ندارم بگویم قبلا هم گفتم کـه به احترام بـه عنوان یک نقاش بـه شما مـینگرم اما متاسفم ....دلیل این همـه کینـه را درک نمـیکنم
*************************************************************
پاسخ :
با سلام
آقای نوید ستاربخش
بنده هیچگاه قصد توهین بـه هیچ یک از انسانـها را نداشته وندارم ، و بی ادبی بـه ساحت مبارک شما درون جواب قبلی ام را نیی توان یـافت. پیداست گروه " هنر جدید کردستان " بعداز 37 روز از نمایندگی های تهرانی نیز، جوابی دریـافت نکرده اید کـه در مقابل این قلم قد عَلم کنید .
دوست گرامـی، اگر درون این جرگه نیستید و وبه قول خودتان درون جواب مقاله ام چیزی ندارید ، مجبورید ابراز نظر فرمایید ؟ و اگر زحمت کشیده و در منظر عموم نظر گذاشتید ، مـی بایست منتظر واکنش و جواب و استدلال و خطابهای دیگران درون همان حد کـه حضور یـافته اید، باشید . اما اگر واکنش دیگران را جوابگو نبودید نباید باورچیدن بفرمایید: (( من و جمعی "که نمـیدانم بـه چه گناه؟!!!" را کج فهم بی سواد و فاقد شعور بدانید. ))
متأسفانـه خلاف آنچه عنوان مـی کنند ، فرهنگیـان و هنرمندان ما زیر خط " فقر فرهنگی " سیر مـی کنند ؛ کـه نمونـه هایی بس کوچک درون مقابل این قلم را نصب شده درون این سایت رؤیت فرموده اید . یعنی آنچنان از حوزه ی تفکر و نقد بـه دور هستند کـه فعلا درون این عالم دست و پا مـی زنند کـه ، درون هر صنف و رشته ای مـی توانند ، باب جوازی بـه عنوان " آزادی بیـان" و" احترام بـه نظر مخاطب" هر خزعبلات و رجز خوانیـهایی را بـه عنوان مانیفستی به منظور حکم و استفاده دیگران درون هر مکان بیـابیم !؟ این فقر فرهنگی هست . اگر نقد شده ، درون لباس استاد دانشگاه و دانشجو را ، حلقومـی فحاش و موجودی بـه رنگ عربده کشـهای چماق بـه دست مـی بینیم ، فقر فرهنگی هست . اگر شما اساتید حوزه ی هنر و حتیـانی کـه نقد کرده ام را، درون مقابل این فحاشان مسکوت مـی بینید، فقر فرهنگی هست . و دهها عنوان دیگر کـه با درازا مـی کشد .
سال گذشته درون جواب یکی از دوستان درون سایت کُردیش کارتون عرض کردم : ((مثلا اگرشما دارای چند دکترای علوم انسانی باشید ، ودر اتاق عمل به منظور جراحی حضور یـابید ،بی اعتنا بـه دکتراهایتان شما را بیسواد ، نادان و حتی شاید قاتل بنامند. و چقدر مضحک هست که با ارائه دکترایتان درون علوم انسانی بانام " آزادی بیـان " درون مورد تشخیص مرضی دارای رأی باشید. ))
اکنون آقای ستار بخش ، شما چرا جواب قبلی بنده را " کینـه " خطاب مـی کنید؟! برخورد یک جراح درون اتاق عمل ، درون برابر دکترای علوم انسانی ، برآمده و حاصل کینـه و عقده های شخصی هست ؟! شما مـی بایست با این بضاعتتان کـه در همان یک سطرتان هویدا بود درون مقام یک پرسشگر حضور مـی یـافتید ، نـه قاضی و در حین حکم صادر شما را ببینیم !
فرموده اید : ((به احترام بـه عنوان یک نقاش بـه شما مـینگرم )) . دوست گرامـی ؛ سبب حضور بنده و شما درون این سایت ، 129 صفحه ی " آ4 " هست ، نـه ارزیـابی نقاشیـهایم !؟ و اظهار نظر شما نیز، نـه تجزیـه و تحلیل نقاشی و کاریکاتورهایم ، بلکه احکامـی به منظور خطاب نوشته ام بود . اگر فرصت خواندن دوباره ی نوشته ام را نداشتید ، اشاره هایی دیگر درون نوشته ام را بـه حضور مـی خوانم کـه در یـابید ، نظر قبلی شما حاصل عدم درک ، و ابراز آن درون این سایت خام و عجول بودن را بـه همراه داشت .
((‌ هنر ، مديومي كه زندگانيش و زنده بودنش همچون ديگر ساكنان اين سرزمين ،‌ و نـه رنگين تر از آنـها ،‌ و نـه برخورداري و هم نشيني با آنـها موجب تفاوت و تفاخري بود . روش و برخورداري از چنين ساكناني كه با چهره اي منقلب شده بيرون مي خزند را از پيوند نافشان مي بايست بازشناخت ، بدين صورت كه ساكنان گذشته و اسيران امروز را با نام و پيوندي جديد عرضه كرده اند . رؤيتي كه انگار از بدو تولد آن را بدين نام و با اين چهره بازشناخته اند . يعني هنر و فرزندانش را از منظري بـه ما شناسانده اند كه مخاطب از تفكر درون اين باره كه شايد نامي ديگر برآن نـهاده كه موجوديتش عيان نگردد ، مصؤن بماند . )) صفحه 3 .
((فلسفه ي وجودي و موجوديت هنر درون ادوار گذشته ،‌ كه توقعي بيش از سركردن گذران روزمره و زيستني بدون امتياز درون كنار ديگري از او خطا هست را (( هنر زندگی را ممکن و شایسته ی زندگی مـی کند . هنر والاترین رسالتها را دارد و ارزشی بیش از احکام اخلاقی دارد ( نیچه ))) بـه ما معرفي مي كنند ، که تا وظيفه اي كه بر دوش او گذاشته اند عيان نگردد ،‌ و با نامي ديگر او را فرا خوانده اند که تا مسير و مقصدي كه بر او گمارده اند و نشان داده اند رؤيت نگردد . )) صفحه 4 .
(( ابزاري كه هنر خطابش مي كنند و انسانـهايي را تربيت كرده اند كه ديگران را نيز از اين معجون سكر آور بهره مند سازند ،‌ كه او هم رهسپار گردد و وجودش را تبليغي بنامد كه موجود جديدالخلقشان " هنر " را درون اعماق تاريخ بشري ،‌ نوري درون ظلمات جهان بيابند كه دليل حضورش را نشان گرفتن از راهبريِ او بنامند . بيچاره موجودي كه ساليان درازي درون ميان هم مسلكانش بدون امتياز تغذيه مي كرد ،‌ و به يمن ديگري زنده مي ماند . آن را از زيست گاه خود محروم ، و پديده اي بـه حضور مي خوانندش كه حتي قادر بـه معرفي خود نيست . )) صفحه 6 .
(( کنیسه و کلیسا موجودی برآمده از نیـازهای روزمره ي زندگی انسان درون طول تاریخ را شناسایی کرده و بیرون کشیده اند ، و نامـی بر او گمارده اند کـه به مدد مسخر اذهان ، نیروی بالقوه اش را بالفعل بخشند . )) صفحه 11 .
***
دوست گرامـی آقای ستاربخش ؛ آموزشگاه شما بـه عنوان بانی جلسه ی سخنرانی دکتر حمـید سوری و مبحث هنر جدید ، قبول زحمت بفرمایید و کارگردانی و مُدعوی تمامـی هنرمندان کردستان ، از جمله فردین صادق ایوبی ، ماشاءالله محمدی و ..... با حضور جمع و فیلم برداشتن و انتشار آنرا برعهده گیرید ؛ کـه در رابطه ی مباحث مطرح شده و نقدهایم بر آنـها بـه گفتگو بنشینیم ، کـه بیشتر خطاب بیسوادی بر آنـها از این قلم را لمس کنید . البته چنین گفتگویی اتفاق نخواهد افتاد چرا کـه دعوت شما را نخواهند پذیرفت .
با تشکر

فرهاد مطاعی

1390/8/4  15:15:50

جناب ئاسو سلام
خدایی نکرده بنده قصد توهین بـه هیچ صنف و شغلی ندارم ، هر شخص و هنرمندی درون دوران فعالیت و بعد از ارائه اثرش مورد تجزیـه و تحلیل، و نقدوبررسی قرار مـیگیرد ، و گواه توانایی هر شخص ، آثار و فعالیتهای او مـیباشد ، و تا زمانی کـه آثار هر فرد حضور دارد نیـازی بـه دفاع اشخاص دیگر نیست .
آقای مرادسلیمـی نیز از این قاعده مستثنی نیستند و آثارشان درون هر جایگاهی باشند ، حد ایشان را نشان مـیدهند .

بنده خدا

1390/8/4  20:56:16

سلام عزیز، با سخنان شما و نوچه هایتان مشخص مـیشود کـه ما طراح ،نقاش، عکاس،مجسمـه ساز،فیلمساز کاریکاتوریست(بجز شما) و ...نداریم و اصولأ همـه نبفهم تشریف داشته و فقط شما علم دار مـیدان نقد و هنر کردستان... بعد دلیلی نیست کـه بیـایند و نقد کنند.بی سوادها را چه بـه نقد هنری! بعد بیخود وقتت را هدر نده و تو کـه طراحی فول فولی حیفه بخدا تو کارنامـه ات یک اثر"کارتونی"نیست تو کـه حقیقت کارتونو بلدی دواشم داری دیگه!!!!؟
*************************************************************
پاسخ :
بنده ی خدا ، درون کجا و چه وقت بنده درون پی اثبات فقدان طراح ،نقاش، عکاس،مجسمـه ساز و فیلمساز درون کردستان بوده ام ؟! اما درون مورد کاریکاتور درست خدمتتان رسانده اند، چون کاریکاتوریست حرفه ای و مقام آورده نمـی شناسم .
اشاره هایی بـه این موارد درون نوشته هایم را مـی خواندید بعدا اظهار فضل مـی نمودید . گزیده ای از آنـها را برایتان مـی گذارم مطالعه بفرمایید .
(( شكي درون اين راه نيست كه آقاي هادی ضياء الديني همچون ديگر هنرمندان ، درون مسير تكاملي هنري خويش ، تجربه هايی كسب كرده و اندوخته اند كه درون آثارشان نمايان ، و شاگردانشان را نيز اقناع مي بخشند ..... و در آخر نبايد از نظر دور داشت كه با توسل بـه چنين آثاري هست ،كه آقاي هادي ضياءالديني را يكي از هنرمندان خوب كشور مي بينيم .
.... طراحي های هادي ضياءالديني را نسبت بـه طراحان داخلي آثاري پرقدرت خواهيم يافت ،... درون همين راستا هيچگاه شاگردان آقايان ضياءالديني را با مريدان صادق ايوبي يكي نخواهم گرفت،كه از نظر توانايي طراحي و نقاشي و برخورد، فاصله ها را نديدن وجدان انسان را مي لرزاند . " فراسوی دیدن "
آقای هادی ضیـاءالدینی هنرمندی هستند کـه باعث دگرگون فضای نقاشی درون استان گردیده اند و مـی توان گفت کـه هنگام بررسی نقاشی و مجسمـه سازی جدی درون کردستان بـه ایشان مـی رسیم ، و ریشـه ای هست که شاخ و برگهایش را درون جامعه ی ایران مـی بینیم ..... " مجسمـه و شخصیت پرستی "
آقای جمشید فرجوند فردا ، خود شما با وجود كسب عناوين برتر درون بيست و پنج جشنواره داخلي و خارجي درون دوسال گذشته ،‌آيا از طرف مسئولين فرهنگي و هنري استان انعكاسي و حتي پيام تبريكي ديده ايد .؟ ........ " مصاحبه "
....آقای فردین صادق ایوبی خودشان شاهد نبودند كه آقای ضیـاء الدینی ،‌ درون همان سالهای اول تحصیل بـه علت احساس مسئولیت،‌تربیت هنرجویـان نقاشی امثال شما را بر عهده گرفتند، كه مدت 17 سال تدریس درون كلاس و راهنماییـهای هم اكنون را هم درون بردارد؟ آیـا درون كلاسهای آقای مـهدی ضیـاء‌الدینی و اكبر منصوری و ... حضور داشته اند كه ببینند،‌سالها ثمره تجارب خود را درون اختیـار هنرجویـان مـی گذارند، كه آن را ملك شخصی مـی خوانند؟ .... " گفتگوهای فردین صادق ایوبی زیر سئوالات من " ))
در رابطه با نقد نوشته هایم ، تاکنون عرض اندامـی بـه وسعت و تناسب یک سطررا نیز از آنـها شاهد نبوده ایم . مطمئن باشید اگر مبحثی منطقی و استدلالی پیش خود مـی یـافتند عنوان مـی د ، کـه سبب روشنگری و ایجاد فضایی متفکرانـه گردد ، که تا بجای آنـها بچه ها و عقده ای های بیمار حضور نیـابند !

بنده خدا

1390/8/5  11:39:38

ناخدای کشتی طوفان زده هنر کردستان! جناب آقا سلام! جواب بنده را ندادید چرا شما با وجودیکه این بنده خدا! را عقده ای مـیخوانید خود دچار آلزایمر گشته اید:شما بـه عنوان منتقد"کارتون" اعتقاد دارید ما کارتونیست نداریم.پس مرحمت فرموده یک اثر خود را درون رابطه با کارتون نـه کاریکاتور بـه ما نشان دهید که تا آرس و بولیگان و ... بفهمند ناخودآگاه درون خدمت استکبار نیستند و با"حقیقت کارتون" آشنا شوند. منتقد راه حل دارد!؟
************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما آقای امـیر سهیلی
اولا : بنده درون جواب قبلی ام شما را "عقده ای" نخوانده ام !؟
ثانیـا : جان برادر ، خودتان مـی دانید کـه تاکنون یک ریـال ، تقدیر ویـا حتی تحسین شفاهی نیز درون رابطه با فعالیتها و عناوینب شده ام ، از جانبانیکه مسئول و مدعی حمایت از هنرمندان کردستان هستند ، ندیده ام . اما چند دور تسبیح مـی توانم از حق کشی ها و اهانتهای نـه تنـها کارشناسان ، بلکه هنرمندان درون برابر آثارم را درون محضرتان برشمارم !
آنچنان این برخوردها عادی مـی نماید ، کـه در هنگام تجزیـه و تحلیل کارشناسیِ چند کاریکاتور چهره درون نمایشگاهی کـه ، صاحب اثر بنده را جهت نقد و بررسی آثارش دعوت کرده ، چند بیمار کـه رشته هنر نیز نبودند بنده را درون جمع شاگردانم مورد اهانت قرار مـی دهند . و جالب این هست که صاحب نمایشگاه نیز باتوجه بـه اینکه درون فاصله ی حضور من درون نمایشگاهش ، اهانتها چهار بار از جانبانی دیگر تکرار شد ، سخن بر زبان نیـاورد ؛ حتی اگر سی دی فروشی همچون " کمال پارامونت " باشد . هر چند درون برابر این فحاشـها ، آرام بودن من و با لبخند سخنان آنـها را بدرقه ، بیشتر اعصابشان را بـه هم ریخته هست .
بنده خدا ، اکنون شما از چه مـی ترسید کـه با مدیوم نام مستعار حضور مـی یـابید ؟! با اسم اصلی خود حضور یـابید کـه بیشتر استفاده نماییم .
فرموده اید : (( یک اثر خود را درون رابطه با کارتون نـه کاریکاتور بـه ما نشان دهید که تا آرس و بولیگان و ... بفهمند ناخودآگاه درون خدمت استکبار نیستند و با"حقیقت کارتون" آشنا شوند. منتقد راه حل دارد!؟ ))
هر چند یکسال دیر تشریف آورده اید ، اما پایکوبی و مـهمانیـهای گرداگرد " حقیقت درون کارتون " را مـی توانستید درون نقد " کارتونیستها درون مقام منتقد " و " کارتونیستی کـه منتقد شد " نظاره گر باشید ، کـه با سوغاتیـهایشان آشنا گردید ، چرا کـه از مرحله خیلی پرت تشریف دارید !؟ اشاره هایی از آنرا برایتان مـی گذارم ، کـه با یـاری آن از عهده ی هضم نوشته ام برآیید .
((برای درک این نکته کـه برخلاف آنچه کارتون را بدان مـی نامند ، و اثبات اینکه کارتون درون هر محدوده جغرافیـایی و سیـاسی و فرهنگی ، تربیت شده ای هست که آمال و آرزوها ، نفرت ها ، راهکارها و تفکرات سیـاسیون و متفکرین حوزه خود را منعمـی کند ، کافی هست که موضوعی مشخص، نسبت بـه جغرافیـا و فضای سیـاسی متفاوت ، کـه به آن از دیدگاههای مختلف نگریسته مـی شود را یـافت ، کـه عیـان گردد حتی درون جزیی ترین موارد ، کارتونیست ، بلندگویی تصویری به منظور حقیقت نشان و قبولاندن راهکار و تفکری هست که با شیوه هایی گوناگون ، کارتونیست را درون اختیـار گرفته اند . و عیـان تر خواهیم دید کـه هیچ یک از کارتونیست ها از دیدگاه متفکرانـه و پرسشگرانـه بـه موضوعاتی کـه در پی تبلیغ آنند ، حضور نیـافته اند . و آنچنان خود را حل شده به منظور هدف مـی پندارند ، کـه وجودشان را راهی و موضوعاتش را تفکری ترشح شده از وجود خود مـی دانند .
برای ملموس شدن این واقعیت ، چند موضوع کـه با توجه بـه جغرافیـای سیـاسی و نحوه نگریستن نظریـه پردازان درون آن حیطه ، کـه نحوه تحلیل و معرفی آن را برعهده مـی گیرند ، متضاد هست را بررسی خواهم کرد. و نمایـان مـی شود کـه در هر محدوده ، حتی یک کارتونیست هم نخواهید یـافت کـه دیدگاهی متفاوت نسبت بـه آن موضوع داشته باشد ، و خود حکایت از این دارد کـه کارتونیست ها درموارد متفکرانـه ظهور نیـافته اند و در انعکاس همان یک سو نگری نیز سطحی و کلیشـه ای برخورد کرده اند ،که دیگر مجال و انتظاری به منظور منتقد و پرسشگر خواندن آنـها نیـابیم . اکنون تعاریف کاریکاتور را بـه یـاد آوریم کـه نکته ی انحرافی ، هنگام فرا خواندن آن را بیـابیم . و آن اینکه راه را به منظور حقیقت خواندن و درک واقعیت و راهکاری به منظور ادامـه مسیر را بایستی از کارتون طلب کرد ، کـه کارتونیست ها ومخاطبانشان ، آن را مبحثی از حلقوم یک فرد سیـاسی ، با هدفی خاص کـه از طریق تبلیغات و تربیت شدگانی به منظور حرکت درون مسیر پیش مـی روند ، نخوانند . )) "حقیقت درون کارتون . صفحه 18 "
(( .... جناب علی پور همچون یک مبارز غیر حرفه ای کـه خودش را بـه مسیری بن بست مـی کشاند کـه راه فراری ندارد ، و مبارز حرفه ای با یک ضربه از پای درون مـی آوردش ، بـه نقطه ای رسیدیم کـه خیلی راحت مـی توان شما را با یک سوال ، به منظور همـیشـه درون مقابل این نوشته زمـین گیر و مسکوت گذاشت . آقای علی پور، بنده و دیگر مخاطبان این سایت خوشحال مـی شویم حتی یک اثر از دیدگاه متفاوت نسبت بـه مقولاتی کـه بیـان کرده ام را ، امروز درون همـین سایت بگذارید و چنان روشن هست که نخواهید یـافت و باز هم یـادآوری مـی کنم کـه آنچنان هدف نقد بنده را هضم نکرده اید کـه این تفکر بـه ذهن شما خطور کرده هست ، کـه نویسنده بـه علت ندیدن آثار کارتونیستها درون این وادی قلم فرسایی کرده هست ......
.... درون آخر از دوستان کارتونیستی کـه منتقد این مقاله هستند یـادآوری مـی کنم کـه ، از راه کلام و فلسفه و ... نمـی توان نوشته ی من را زیر سئوال ببرند ، و تنـها از یک مسیر مـی توان جوابی قانع کننده بر آن بنگارند وآن ، یـافتن آثاری کارتونی متناقض و متفاوت و متفکرانـه درون موضوعاتی کـه عنوان شده را ، یـافتن و در سایت گذاشتن هست ، بی آنکه حتی شرحی بر آن بیفزایند . و اگر کارتونیست های گرامـی توانستند چنین آثاری کـه تا تاریخ ارائه این مقاله بوجود آورده اند را بیـابند ، بنده درون همـین سایت از شما هنرمندان " حقیقت جو" معذرت خواهی کرده و مقاله ام را بعد خواهم گرفت . بـه این امـید کـه در روشنگری همدیگر بدون تحقیر و تنفر ، بلکه متفکرانـه و محترمانـه بکوشیم . )) " کارتونیستها درون مقام منتقد ".
موفق باشید .

شاریـا

1390/8/11  10:20:02

وب سایت

با سلام
در وبلاگم نظر گذاشته و فرموده بودید ؛
{ آقای شاریـا ، همچنانکه انتظار مـی رفت و از قبل عیـان بود ، مخالفان این قلم حتی بـه وسعت سطری مطالب مطرح شده را نکاویده اند ، کـه عمقشان را بتوان ناظر بود و اندازه گرفت. اما درون عوض بـه مباحث زنکی مشغولند ، کـه سامان صولی نیز بـه عنوان دومـین نفر ، بعداز آن بی احترامـی ها ، با وقاحت تمام مـی گوید : این وبلاگ متروک هست و نظر و ایمـیل فرستاده و شما جواب نداده اید . و شاریـای حاضر درون سایت من نیز هیچ ربطی بـه این سایت ندارد و " شاریـا "خودم ( سلام محمدی ) هستم ، کـه من آدرس شما را بدون اطلاع کپی کرده وبا نام شما مطلب مـی نویسم .
به قول شما (( عجب روزگاریست؛ امروزه زحمات و تلاشـهای استادشان را اینطور جبران مـیکنند! )) }

استاد محمدی عزیز
از جانب سامان صولي ، غير از دروغگويي ، بچه بازي و بي احترامي چيزي نديديم ، چنانكه اين بارنيز پاشنـه بر همين درگاه چرخانده اند چون هيچ نظر و پيامي از ايشان درون وبلاگ و ايميل من ثبت نشده هست .
بعد از آن توهين ها بـه عنوان يك شاگرد ، چنين اهانتي دور از ذهن نبود كه استادش را سارق آدرس سايت ديگران بداند . براستي باعث شرمندگي هست .

فرهاد

1390/8/11  10:20:54

با سلام
آقای محمدی آیـا امکان دارد 2 عرا درون اینجا قرار دهم؟؟
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما
خیر ، سایت چنین امکانی نمـی دهد . بـه ایمـیلم بفرستید ، سپاسگذار خواهم بود .
Salam.mohamadi@gmail.com

فرهاد

1390/8/11  10:21:30

پس چطور مـیتوانم درون معرض دید همگان قرار دهم؟؟
*************************************************************
پاسخ :
اگر نیـاز داشتید ، و یـا بـه مباحث مطروحه یـاری مـی رساند ، سعی خواهم کرد بـه طریقی اطاعت امر نمایم .

محمد سامان صولی

1390/8/11  10:22:12

آقای محمدی (استاد)، حالا کـه برای تخریب بنده از هیچ حربه ایی فروگذار نیستید! و من را از زبان دیگران بچه ، دروغگو ، هیچ ندار ، نمک نشناس و غیره مـی خوانید. و حالا کـه بنده را درون هیـات روباهی فریبکار بـه دیگران معرفی مـیکنید کـه به شما نارو زده و خیـانت کرده ام ! فقط وفقط بـه خدای خودم پناه مـی برم و همـه این نیرنگها را بـه خودش وامـی گذارم .... دوست عزیز از این لحظه نام و نشان و یـاد شمارا درون ذهن خود به منظور همـیشـه پاک کرده و حتی درون پی جواب این کامنت هم بـه این سایت برنخواهم گشت و از شما نیز مـی خواهم کـه نام و یـاد و خاطره من را درون ذهنتان پاک کنید. وبه قول خودتان زنک بازیـها را به منظور همـیشـه بس کنم ! باشد کـه در پناه حق موفق و سربلند و سر بـه راه باشید . (در ضمن اگر قرار هست که حتی یک حرف از کامنت بنده را کنیدبهتر هست که کلا آنر ا نصب نکنید)
*************************************************************
پاسخ :
آقای صولی ، بحث اینجاست کـه شما گفتید ، چندین بار نظر و ایمـیل فرستاده اید و جواب یـا واکنشی دریـافت نکرده و با اطمـینان وبلاگ را متروک ، بنده را سارق آدرس سایت ، و نظرات را نوشته ی خودم خطاب کرده و پنداشتید !؟ اکنون چون دروغگویی شما عیـان گشت و صاحب وبلاگ را یـادتان آمد و شناختید ، مشغول مظلوم نمایی و آسمان ریسمان بافتن هستید .
دوستان و همشاگردیـهایتان مـی دانند کـه علت افسار گسیختگی شما نقد " حقیقت درون کارتون " بود ، و سال گذشته درون کلاس خدمتتان عرض کردم مورد خطاب بنده درون نوشته ام ، کارتونیستهای حرفه ای و نویسندگان قلم بـه دست درون تهران هست ، و شما با این اندک بضاعتتان خود را وارد مباحث بزرگترها نکنید . چنانکه درون این یکسال ، یک سطر مبحث نوشته هایم را نکاویده اید کـه دیگران سبب حضورتان را دریـابند !؟ شما مـی بایست همچون گذشته درون کلاسم حضور مـی یـافتید که تا موارد ابتدایی طراحی و کاریکاتور را بگذرانید ، نـه دروغ و بی احترامـی را سرلوحه ی خود قرار داده و چند بچه پشت یک نام مستعار بـه جانبداری از شما بنده را ( آلزایمری و گنده ) خطاب کنند !
و دیگر اعضای خوابگاه کاریکاتور کردستان نیز ، کـه همگی تاکنون خلاصه ی تاریخ هنر را بـه چشم سر ندیده اند و در چهارمـین نمایشگاهتان از زبان بنده با آنجیل بولیگان و ..... آ شنا گردیدند ، مـی بایست نوشته هایم را برایشان بخوانند چون سواد خواندنش را ندارند ؛ کـه همچون بازیگر تئاتری درون مـیان جمع ، درون مقام منتقد بنده ، ناتورئالیسم و سورئالیسم را یکی نپندارند !؟ هر چند اعضای خوابگاه شما تاکنون واژه ی " سورئالیسم " را نیز نشنیده اند ! بعد لطفا بـه این بچه بازیـهایتان پایـان دهید .

فرهاد مطاعی

1390/8/11  18:28:46

با سلام
خوشحالم کـه سایت شما دوباره راه اندازی شد .
به قول آقای پورپیرار ((آقای محمدی. اگر تردیدی هم درون صحت نظریـات شما درون باب هنر داشتیم هک سایت شما نشان داد کـه درست گفته اید. ))
*************************************************************
پاسخ :
آقای مطاعی ، ممنون .

فرهاد فخرالدینی

1390/8/14  01:13:27

چندیست کـه سلام آنچنان بـه مسایل حاشیـه ای وبی ارزش چسپیده هست که هر روز حماقتش برایـانی کـه اهل هنرند(اگر ایشانی را اهل هنر بدانند) ثبات بیشتری مـیابد.. بـه شخصه خودم و از دیدگاه خیلی ازکسانی دیگر شاهد بوده ام حضور سلام درون هر نمایشگاهی فقط باعث ایجاد یک فضای اغتشاش و خود نمایی است.
ایشان کـه یک نقاش رئالیست و تنـها از روی عخالق آثارشان اند وحال خود را یکه تاز تئوری، نقد (خراب وجه شخصی هنرمند) کارتون ،کاریکاتور ، نقاشی ، عکاسی، شعر، موسیقی... وتمامـی عرصه های هنر مـیدانند آنچنان شاگردانش را مسموم تربیت مـیکند کـه جز طرز فکر سلام (طرز فکر ناصر پورپیرار) بـه چیز دیگری نمـی اندیشند درون بین تمامـی شاگردانش تنـهای کـه توانست خود را از حیطه فکری او برهاند سامان صولی بود کـه موجب واکنش زیـاد از جانب سلام محمدی شد .
ایشان کـه در مقاله سوگواری بر کاریکاتور درون کردستان گفتند:
(اگر علم درون ثریـا را پذیرفته باشید مطمئناً این را نخواهید پذیرفت کـه ، کارشناسان هنری ارشاد اسلامـی ، کاریکاتور را توهین ترجمـه کرده باشن)
وحال ایشان چندی پیش درون جمع نمایشگاه کاریکاتور یـاسر خان برایی چند تابلوی کاریکاتور ایشان را توهین ترجمـه کرده اند..
واین جمله آغازی نمایشگاه خود ایشان بوده است: (تقدیم بـه آنان کـه خود کار نمـیکنند و از کار دیگران هم ناراحت مـیشوند)
وآیـا این این شعور یک هنرمند است؟
وآیـا درون مقاله فراسوی دیدن بعد از نقد(خراب وجه شخصی هنرمند) تعدادی از هنرمندان ، بـه تعریف از خویش روی آوردن (از دیدگاه سهراب هادی و ناصر پورپیرار) چه مـیتوان نام نـهام نـهاد؟
وآیـا تخریب شخصیت جمشید فرجوند فردا واینکه بروند وبه کفتر بازی بپردازند را مـیتوان نقدهنری نام نـهاد؟
آیـا وقتی یکی از مقاله هایشان را نزد ضیـاءالدینی بردند جواب ایشان را چطور دادند؟
ای کاش مـیتوانستم 2 اثر کاریکاتور را درون اینجا قرار بدم و اسم آن را بدون شرح بگذارم که تا دیگر مخاطبان کپی و اصل بودن آن را از هم نشخیص دهند..
هدف ایشان از مقاله ها و بحث های کم ارزششان فقط و فقط خود مطرحیست نـه کمک بـه بهتر شدن روند هنر و نقد هنری درون کردستان
http://www.artparadiso.com/node/137
در جایی گفته بودند کـه آیـا رزومـه کاریـه مرا درون سایتم دیده اید؟
(با احترام بـه تمامـی عنوانـها) بیشتر عناوین شرکت درون نمایشگاها وجشنواره ها، نشریـات دیواری و دف نوازی(دانش آموزی) و 800 متر نقاشی دیواری (کیلویی) و عنوانـهای دانش آموزی و ..... است.
بهترین تفریح سلام محمدی نشستن جلوی صفحه سایتش و نوشتن پاراگراف های طولانی درون جواب مخاطبانش هست (ایجاد یک فضای روم) و به قول خودش ناراحت دیگران و ایجاد بحث و جدل برایش بسیـار لذت بخش است..
مخاطب حرفهایم سلام محمدی نیست چون او را درون مقام یک انسان و یک هنرمند و یک دلسوز نمـیبینم کـه مستقیم حرفهایم را بـه خود او بگویم...
و بـه قول مسعود شجاعی طباطبایی (رییس خانـه کاریکاتور ایران) :
و....متاسفم برایتان...
تا بـه حال تصور دیگری از شما داشتم..

آن هست اهل بشارت کـه اشارت داند**نکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست
*************************************************************
پاسخ :
آقای فخرالدینی ، یک شبح شکل گرفته از مدیوم نامـی عاریتی و اجاره شده ، عدم صداقت و بزدلی شما را بـه همراه مـی آورد و تثبیت مـی کند ، و جوابگوی شما بودن اتلاف وقت هست و اهمـیت بـه این دردودلهایتان را با خود دارد . اما همچون این مدت درون برابر نوشته هایم کـه هیچ یک از اهالی هنر بـه اندازه ی پشت ناخنی مطلب درون چنته نداشتند ، خزعبلات شما را جوابگو خواهم بود ، چرا کـه همـیشـه بـه فکر معده ی امثال شما بوده ام ، و همـین امر مرا وادار بـه شیوه ی قطره چکان کرده کـه از عهده ی هضم آن بر آیید .
1 _ نالیده اید : (( ایشان کـه یک نقاش رئالیست و تنـها از روی عخالق آثارشان اند . )) اولا : جویـای خلاصه ی تاریخ هنر شوید ، و اگر سواد خواندن آنرا نداشتید بـه برادر کوچکتر و یـا دیگران بسپارید کـه ، تمایز " رئالیست " با " فتورئالیست و هایپر رئالیست " را برا یتان بخوانند و دریـابید !؟ ثانیـا : شما مـی بایست بـه چشم پزشکی مراجعه فرمایید کـه این آثار را فتورئالیستی نخوانید!؟
http://www.salammohammadi.com/fa/details.php?id=65
http://www.salammohammadi.com/fa/details.php?id=68
http://www.salammohammadi.com/fa/details.php?id=73
http://www.salammohammadi.com/fa/details.php?id=69
http://www.salammohammadi.com/fa/details.php?id=74
http://www.salammohammadi.com/fa/details.php?id=25
2 _ (( خود را یکه تاز تئوری، نقد (خراب وجه شخصی هنرمند) کارتون ،کاریکاتور ، نقاشی ، عکاسی، شعر، موسیقی... وتمامـی عرصه های هنر مـیدانند .)) جوابیـه های من از جمله بـه " بنده خدا ، درون تاریخ 4/ 8 / 1390 را جویده شده و آرام آرام مرور فرمایید چرا کـه مـی بایست بـه فکر معده ی خود بود.
3 _ گفته اید (( درون بین تمامـی شاگردانش تنـهای کـه توانست خود را از حیطه فکری او برهاند سامان صولی بود کـه موجب واکنش زیـاد از جانب سلام محمدی شد . ))
از کی تاکنون سامان صولی صاحب نظر و تفکر گشته اند کـه ما بی خبریم ؟!!! مـی بایست زحمت پرسش از شاگردان کلاسم و خود ایشان را متقبل شوید کـه برایتان بگویند ؛ همـیشـه درون کلاس بـه سامان مـی گفتم درون مقایسه با زحمات من و حضور چند ساله درون کلاسهایم ، یکی از کُند ذهن ترین شاگردانی بوده کـه تاکنون داشته ام ! کافیست ماجرای مقایسه ی اولین اثر فیگوراتیو یکی از خانمـهای کلاس ، و کاریکاتور چند ثانیـه ای آقای آزاد محمدی با اثر خودش را از او جویـا شوید کـه شنیدنی هست . درون رابطه با کاریکاتورهای سامان صولی ، به منظور لمس مبتدی بودن او بعداز حضور چند ساله درون کلاسهای من نیز، بنده یکی از شاگردان هم اکنون کلاسم را کـه تاکنون کاریکاتور نکشیده را انتخاب مـی کنم کـه با سامان صولی درون کلاسم بـه رقابت بپردازد ، کـه با چشمان سر مبارکتان ببینید درون حد و اندازه ی او نیز ظهور نخواهد کرد !؟ و چنینی را منجی و شورشگر کلاسم خطاب تنـها از کاشفی همچون شما بر مـی آید !؟
4 _ درون رابطه با مقاله ی " سوگواری بر کاریکاتور درون کردستان " و آنرا دستاویز خود به منظور تشابه توهین مد نظر من درون مقاله ، و خطاب بـه کاریکاتور "یـاسر خان برای" ، مـی بایست درون همان نمایشگاه زانو زده تشریح مطالبم را خواهان بودید ، کـه در این مدت حماقت را با خودتان حمل نکنید و مورد مضحکه قرار نگیرید .
اگر حافظه ی خودتان کـه از عهده ی گنجایش و ذخیره ی چند مگابایت اطلاعات نیز بر نمـی آید را ریکاوری فرمایید ؛ یـاد خواهید آورد کـه بنده ، شخصیتی را درون قالب و فرم و پوست " حیوان " ارائه را توهین پنداشتم . و سئوال من از "یـاسر خان به منظور " کـه اگر چهره ی خودتان را با دو گوش " الاغ " بکشم ، آنرا توهین مـی پندارید و مکث و حالت چهره و تته پته ی او ، و جوابی کـه گفت : بله توهین مـی دانم را یـاد آورید ، بیشتر موضع و سخنان من را خواهید یـافت . و سخن من درون نمایشگاه را بـه حضور خوانید کـه ، درون یـابید از منظر من هر گونـه رأی و جهت گیری درون برابر شخص بر روی چهره اش را " کارتون " مـی پندارم ، مگر مورد و فرمـی کـه به واکاوی شخص از طریق چهره یـاری رساند ؛ چراکه از دیدگاه من " کاریکاتور " واکاوی و روانکاوی خودِ شخص ، بدون رأی و جهت گیری ایدئولوژیکی کاریکاتوریست هست ، کـه از ساختار و اغراق چهره اش نمود پیدا مـی کند .
5 _ فرموده اید (( آیـا درون مقاله فراسوی دیدن بعد از نقد(خراب وجه شخصی هنرمند) تعدادی از هنرمندان ، بـه تعریف از خویش روی آوردن (از دیدگاه سهراب هادی و ناصر پورپیرار) چه مـیتوان نام نـهام نـهاد؟ )) این واژه ی بد قواره ی " خراب " را کـه از دهان گروه آرت پارادیزو قاپیده اید، با خود نشان از این دارد کـه مـی توانید مأنوس هم باشید و در محافل دو ستانـه باهم دردودل فرمایید و این قلم را نفرین کنید کـه ، از صحنـه ی روزگار محو گردم و شما درون کوچه بعد کوچه ها جار زنید : شـهر درون امن و امان هست ، آسوده بخوابید !؟
6 _ (( آیـا وقتی یکی از مقاله هایشان را نزد ضیـاءالدینی بردند جواب ایشان را چطور دادند؟ )) جان برادر ، شما کـه اطلاع دارید ، بفرمایید چه فرمودند ؟

7 _ باز هم نالیده اید (( ای کاش مـیتوانستم 2 اثر کاریکاتور را درون اینجا قرار بدم و اسم آن را بدون شرح بگذارم که تا دیگر مخاطبان کپی و اصل بودن آن را از هم نشخیص دهند..))
شما بفرمایید کاریکاتورهای کپی من همراه اصل آنرا رونمایی و به ایمـیلم بفرستید ، و یـا بسیـار ساده تر مـی توانید لینک اثر من و آن آثار را درون همـین سایت بگذارید کـه دیگران نیز رؤیت کنند ؛ و این درون حالی هست که اگر شما بر فرض محال حتی توانستید ، یک یـا دو اثر من را نیز کاملا کپی مو بـه موی اثری دیگر معرفی کنید ، هیچ جای سرزنش نیست ، چراکه بیست و چند اثر عرضه شده ی دیگر را مـی توان بـه حضور خواند کـه چنین نیستند ؛ و این امری عادی درون تاریخ هنر هست که شما یک یـا دو اثر کپی درون مـیان آثار هنرمندان معتبر دنیـا را مـی توانید بیـابید کـه هر یک درون جهت مقصودی خاص اثر دیگری را کپی و از خود گذرانده اند . اما شما بفرمایید یک اثر از فردین صادق ایوبی را نشان دهید کـه توان بر چسب فتوکپی بودنی کـه نشان داده ام را از روی خویش بردارد !؟
8 _ (( درون جایی گفته بودند کـه آیـا رزومـه کاریـه مرا درون سایتم دیده اید؟ (با احترام بـه تمامـی عنوانـها) بیشتر عناوین شرکت درون نمایشگاها وجشنواره ها، نشریـات دیواری و دف نوازی(دانش آموزی) و 800 متر نقاشی دیواری (کیلویی) و عنوانـهای دانش آموزی و ..... است. ))
شما بفرمایید همتایی دیگر درون مـیان تمامـی کُردها با عناوینیب شده درون این رشته ها بیـابید؟ " برنده مدال طلا از فستیوال جهانی . مقام دوم از فستیوال جهانی " . و همتایی دیگر درون مـیان هنرمندان کُرد فعال درون استان کردستان به منظور این عناوین ؟ " مقام اول تصویر سازی فستیوال کشوری . برگزیده فستیوال بین المللی نقاشی . "
9 _ (( مخاطب حرفهایم سلام محمدی نیست چون او را درون مقام یک انسان و یک هنرمند و یک دلسوز نمـیبینم کـه مستقیم حرفهایم را بـه خود او بگویم... و به قول مسعود شجاعی طباطبایی (رییس خانـه کاریکاتور ایران) : و....متاسفم برایتان... که تا به حال تصور دیگری از شما داشتم.. ))
شما نیز بهتر هست عقده ها و لکنت زبانیـها و بزدلیـها درون مقابل نوشته هایم را درون جمع هنرمندان ، بخصوص کارتونیست ها از جمله آقای شجاعی طباطبایی درون مـیان بگذارید ، کـه توهین ها و نفرین هایتان کمـی از سوزش بجایی مانده ی حاصل این قلم را تسکین بخشد .
باتشکر

hamonharki

1390/8/14  09:56:21

ایمـیل

خوشحالم کـه سایتت راه افتاد این چند روزه چیزی واسه مسخره بازی نداشتیم. ممنون

*************************************************************
پاسخ :
بنده نیز خوشحال شدم ، چون وجود یک " دلقک " درون این فضای مسموم بر آمده از وجودهایی نالان از بیماری فلج مغزی ، بسیـار موجب فرح و خنده و انبساط خاطر به منظور مخاطبان فهیم سایت خواهد بود .

شاريا

1390/8/14  13:06:57

وب سایت

با سلام
آقای محمدی جای بسی تأمل و تأسف هست برای قوم و ملتی کـه نویسندگان و هنرمندانش سکوت کرده اند و در عوض سخنان چارواداری و القاب زشت بـه یکی از منتقدان و قلم بـه دستان این خطه را نظاره مـی کنند !! بدون شک برگی از تاریخ استان را رقم مـی زنیم ، کـه دیگر مردمان درون آینده با رجوع بـه آن هنرمندان قفل و زنجیر بر دهان و ساکت نشسته را با همان زنجیرها ، دست و پایشان را نیز مـی بندند .
با این واکنش ها و هک سایتتان بیش از پیش بیسوادی و (فقر فرهنگی ) بسیـاری ازنویسندگان و هنرمندان وضوح پیدا کرده هست .
*************************************************************
پاسخ :
آقای شاریـا ، بـه قول استاد "پورپیرار" کـه در پاسخ مـهندس "منوچهر کارگر" فرمودند : (( نفرت و يا علاقه شما نمي‌تواند مانع اظهار نظر كسي باشد. .... بـه اموري وارد شده‌ايد كه بايد خود را بـه طور ماهوي براي شايستگي درون آن تربيت كنيد. بايد بدانيد كه هر توده‌اي و شيخ مورد نفرت شما نيز حق دارد درباره هر مطلبي كه مي‌تواند مدخل تازه بگشايد و تحقيق نو ارائه دهد. يك آدم با فرهنگ اگر مدخل او را قابل تامل و آغشته بـه حقيقت ببيند، بدون توجه بـه نوع و نيت، بايد دست او را بـه سبب تبديل كردن يك ناداني بـه دانايي ببوسد. اگر فقط هماندیش و همسان خويش را مي‌پسنديد كه از خوش آمد و بد آمد شما تبعيت كند بعد مرتجع و متعصب و خطرناكيد. بايد بيآموزيد كه حقيقت مي‌تواند درست خلاف باورهاي شما نشسته باشد. اگر درون جست‌وجوي آن نباشيد هرگز بـه آن نخواهيد رسيد. )) .
در این قحطی تفکر و اندیشـه ی بومـی ، و افلیج المغز بودن فضای نویسندگی ، هنری و دانشگاهی ، عیـان هست جواب نوشته و نقدهای منتقدی را درون حرفهای چاله مـیدانی و سخنان رکیک و زنکی مـی بینند ، کـه تاکنون چند خورجین آنرا مشاهده فرموده اید . دانشجویی کـه مـی بایست بعداز مطالعه نو شته هایم و اثبات فتوکپی بودن توشـه ی چند دهه ی زندگی استاد دانشگاهی اش ، او را از اشغال صاحب کرسی دانشگاه بـه پایین فرا مـی خواند که تا جوابگوی این خطابه ها باشد ، و بعد از اثبات ، اعتراض خود جهت اتلاف چند ساله ی کلاسی با حضور چنین استادی را بر صورتش بکوبد کـه عنوان پخمگی را از خود دور گرداند . هر چند درون این چند سال مواردی اتفاق افتاده هست .
و دانشجویی کـه مـی بایست همـه ی هنرمندان وانی کـه نقد کرده ام را ترغیب بـه جوابیـه ی نقدم ، و یـا اصرار بـه تشکیل مناظره ای درون حضور جمع فرا مـی خواند را ، وجودی مفلوک با سخنانی بی مزه پشت یک نام مستعار دیدن ، کفایت مـی کند کـه جامعه ی هنری و دانشجویی هنر را گروهی تربیت شده ی چماق بـه دست به منظور دعواهای خیـابانی نام نـهیم ، کـه از پاس واحدهای دانشگاهی نیز عاجزند .

عبدالباسط

1390/8/14  20:31:58

ریـاست محترم کاریکاتور عباس آباد
با سلام
بدین وسیله از شما دعوت بـه عمل مـیاید
در کلنگه زنی خانـه کاریکاتور عباس آباد
پرچم داری فرمایید.

با تشکر ستاد مبارزه با بیماری های روانی
*************************************************************
پاسخ :
عبدالباسط جان ، افتتاح شده هست ، با کلنگتان دیر تشریف آورده اید . اما اگر زودتر خود را بـه چها راه سیروس برسانید ، شما کاری به منظور کلنگ زنی خواهید یـافت !!

مـهدی مختاری

1390/8/14  21:04:26

ایمـیل

وب سایت

بسیـار دیدنی وجالب هست دیدن اینکه جناب محمدی بعداز فرار دوستشان (به اقرار خودشان درون گذشته)که اکنون بـه عنوان شاگرد, ایشان راتصاحب کرده اند .(فر) آنـهم فرار, بعد از زهره ترک شدن از مشاهده چهره واقعی استاداجباریشان(اس) , دچار اسهال و استفراق شدید گشته و ما خیس شدن ایشان رادر قالب کامنت هایشان درک مـی کنیم ! بهتر بود حضرت سلام محمدی کـه گویـاسنگ اسلام را بـه مبارک مـی کوبانند بـه کامنت سامان صولی رحم فرموده واینچنین خیـانکارنـه آن جند خط را تحریف نمـی د .(وی) جای تاسف و البته دلسوزی هست که ایشان بـه چنان خفت و حقارت و پستی گرفتار آمده اند کـه برای تایید و تثبیت خود بـه حقارت هایی از این دست , دست زده و خود را بـه بیش از پیش درون نزد دیگران تحمـیق مـی کنند !(ری) و خندار و مضحکتر آنکه کـه از دیدگاه اشخاصی منفعل و موهوم بـه نام فرهاد فکاهی و شوربا این موجود وامانده و مفلوک قرار هست برگی از تاریخ شوند !(دن) گرچه شنیده بودیم کـه تاریخ زباله دان هست و زباله های بسیـاری درون خود جای داده هست . اما اینچنین تبختر بـه موجودی مسخ شده همچون جناب سلام خان پورپیرار جای بسی خنده , شگفتی و در نـهایت بـه طرز غم انگیزی دلسوزیست !
*************************************************************
پاسخ :
آقای مـهدی مختاری ، درکتان مـی کنم و مـی دانم ، جای سوزش این قلم بسیـار دردناک هست ، کـه روز بـه روز پوست مـی اندازد و نو مـی شود .

فرهاد فخرالدینی

1390/8/15  01:34:29

سلام جان تو کـه نظرات دیگران را خزعبلات و ناله مـیدانی وجز افکار و احادیث خودت چیزهای دیگر برایت گنگ و نا آشناست واقعا جای تاسف هست برای هرکه با تو بـه بحث وارد شود.. سکوت هنرمندان بـه معنای بی مـهری و بی توجهی و بی ارزشی بـه حضرت تعالی هست زیرا شمارا درون مقام منتقد و متفکر و دلسوز نمـیبینند کـه با حضرت تعالی درون مورد موضوعاتی کاملا حاشیـه ای و بی اهمـیت بـه بحث بپردازند و خود را همسان یک انسان کاملا مریض کـه در خراب شخصیت انسانـها بکوشد قرار دهند..
از حرفهایت معلوم هست که درون جو فرهنگی وانسانی خاصی بزرگ نشده ای..
معلوم هست در خوانواده ای بزرگ شده ای کـه همـیشـه بـه معده حضرت تعالی خرده گرفته اند کـه در همـه بحث هایت حرف از معده بـه مـیان مـیاوری..
جالب هست هیمـیشـه تاریخ هنر را سرتاسر دروغ گماشته ای و حرف ها و ترز تفکر ناصر پورپیرار را نشخوارمـیکردی.
در این فضای رومـی کـه ایجاد کرده ای جای شرم و تاسف هست اگر جوابت را با زبان و نحوه فکری خودت بدهم..
زیرا آنوقت دیگر با هم فرقی نخواهیم داشت_
این آخرین باریست کـه در این روم کامنت مرا خواهی دید
زیرا مـیدانم شخصیت زنانـه ای داری و بی محلی و بی اهمـیتی و بی مـهری را مطلق نخواهی پذیرفت و این دلیل تمام عقده ها و نقد های ..... و بی مایـه ات است، و به قول حضرت تعالی:
جوابگوی شما بودن اتلاف وقت است، واهمـیت بـه شخصیت سلام را اثبات مـیکند.
زندگی بـه کامت باد
امـیدوارم درون همان توهم و توحش خودت باقی بمانی...
*************************************************************
پاسخ :
آقای فخرالدینی ، حداقل توانایی ابراز وجود بانام اصلی را داشته باشید ، کـه دریـابیم با چه موجودی همکلام شده ایم !؟
اگر درون هیچ مکان و به هیچ نحوی بـه اندازه ی سطری مبحث و مطلبی از نوشته هایم را نکاویده اند ، با خود نشان از این دارد کـه هنرمندان و اصنافی کـه نقد کرده ام ، یـارا و توانایی ابراز نظری درون حد و اندازه ی پاراگرافی را درون خود نمـی بینند . و اگر حتی اهل فرهنگ و تفکر بودند نمـی بایست اجازه ی شکستن سکوتشان را با توهین و اهانتهایی از جنس شما صادر مـی د !! چرا کـه سکوت آنـها درون برابر امثال شما خود صادر جواز هست .
در رابطه با استاد ناصر پورپیرار ، بدون شک بحث از نقد و انتقاد درون حوزه ی علوم انسانی ، بدون آثار بی همتای ایشان ، مـی لنگد و هویت خود را از دست مـی دهد . و سنگ بنا و مواد و مصالح دیدگاه بنیـان شناسی را تنـها نوشته های استاد مـی توان یـافت ، مکتبی کـه یک سکاندار دارد و هم او استاد پورپیرار مـی باشند ، کـه تاکنون مطلبی جدی و در خور توجه درون برابر هزاران برگ مباحث و نظرات نو ایشان ندیده ایم . اما با وام گرفتن از نوشته ها و دیدگاه بنیـان شناسی هستندانی کـه در حوزه ی تخصصی خویش ، نظرات خود را ارائه و محک مـی زنند .
مباحثی کـه در ادامـه خواهد آمد ، حاصل تفکر ، تفحص ، رأی و نظر شخصی این قلم درون حوزه ی خویش هست . چنانچه استاد پورپیرار درون مقدمـه ی همـین نوشته ام فرموده اند :
(( با شیفتگی، تمام شرح مفصل دفاعیـه آقای محمدی را خواندم کـه ترسیم صورتک های هر مجرم صاحب مقامـی، با هرشیوه و شرحی، کم ترین آسیبی بـه تمدید مدت حق کشی ها نمـی رساند.
این کـه صاحب سبک و مکتبی درون ترسیم نقاشي وکاریکاتور، بر سلامت و ضرورت کار خود علامت سئوال مـی گذارد، بی مجامله برداشتن گامـی درون نواندیشی شجاعانـه مورد نیـاز زمانـه و رجحان دیگری بر دخالت عقل سلیم درون یکی از عادت های نوپدید ولی بو گرفته انسان، بـه نام هنر است. ))
ودر تاریخ 2/7/1390 درون قسمت همـین نظرات فرموده اند : (( درود بر شما کـه از هیـاهوها اثر نمـی گیرید و " دریـافت ارزشمند خودتان" را بـه مردم مـی رسانید کـه از شنیدن این همـه دروغ ساخت یـهود سرگیجه گرفته اند. دست حق پشتیبان شما باد. )) ،
و بعد از هک شدن سایتم درون وبلاگ خودشان فرمودند : (( آقای محمدی. اگر تردیدی هم درون صحت " نظریـات شما درون باب هنر" داشتیم هک سایت شما نشان داد کـه درست گفته اید )) .

جناب فخرالدینی ، اگر شما بیشتر از استاد پورپیرار از فتوکپی بودن نوشته های من از کتابهای ایشان خبر دارید ، درون وبلاگشان یـاد آوری فرمایید کـه استاد ، نوشته هایم را حاصل دریـافتها و رأی و نظر من نپندارند .
مباحث و نظرات این قلم درون نوشته هایم را بر مـی شمارم ، کـه در یـابید بـه قول شما ( بـه مبا حث حاشیـه ای و بی ارزش نچسبیده ام ) .
1 _ رویکرد کُلی هنر درون تاریخ از نگاه این قلم
2_ اثبات بلندگوی تصویری بودن سیـاسیون ، نظریـه پردازان حوزه ی جغرافیـایی و سیـاسی و فرهنگی خاص خود ، درون کارتون ( کاریکاتور موضوعی )
3_ اثبات تضاد تعاریف هنر ، با وظایفی کـه به او محول کرده اند
4_ عدم انطباق هنرمقدس و اسلامـی، با قرآن کبیر
5_ بـه چالش کشیدن انکشاف حقیقت هیدگر ، درون اثر ونگوگ
6_ نشان بنیـانی نبودن انتقاد مـه یرشاپیرو و دریدا ، از تفسیر اثر ونگوگ توسط هیدگر
7_ دلیل انتخاب هایدگر از مـیان دیگر فلاسفه ، توسط دکتر مددپور
8_ بـه چالش کشیدن نسبت انکشاف هستی و حقیقت ، از نگاه انسان
9_ جستجوی حقیقت و انکشاف هستی درون وجود انسان ، درون قرآن کبیر
10_ دلیل بر تافتن و رویگردانی از حقیقت و ارتباط آن با هنر
11_ بـه چالش کشاندن پرورش و تکامل وجودی انسان ، توسط هنر
12_ نشان گرفتن از فقدان مبحثی با نام هنر درون اعصار گذشته
13_ کپی بودن نظریـات دکتر مددپور ، درون رابطه با هنر
14_ عدم انطباق هنر معنوی و اسلامـی دکتر مددپور ، با قرآن عظیم
15_ اثبات کپی و عدم آگاهی نسبت بـه معماری و کاشیکاری مساجد ایران ، توسط مددپور
16_ بـه چالش طلبیدن (در انتظار هنر بزرگ و مبحث غیب )
17_ اثبات عدم تأثیرشعر و شاعری بر تمدنـهای گذشته
18_ ترد شعر و شاعری درون قرآن کریم
19_ نشان انطباق ترسیم فرشته ها درون تاریخ ، با تورات
20_ اثبات عدم سنخیت و غیر مجاز تصاویر فرشته ها درون آثار نقاشی ایرانی ، با قرآن کبیر
21_ همسانی و یکی بودن خصوصیـات نقاشیـهای ایرانی اسلامـی با آثار یـهودی
22_ مجسمـه از منظر این قلم ، و مبحث دکتر مددپور
23 _ مبحث هنر انقلابی
24_ ارنست گامبریچ و تابلوی شام آخر
25_ همخوانی آثار هنرمندان انقلابی ایران با سیـاست صهیونیستها ،ومعرفی مسجد قبه الصخره بجای مسجدالاقصی درون رسانـه ها
26_ مبحث زیبایی
27_ نظریـه ی این قلم درون رابطه با مقایسه ی آثار هنری
28_ ابراز نظر خلاف پیکاسو ، درون رابطه با نقاشی و طبیعت
29_ اثبات وارداتی بودن تعاریف و چهار چوبها و رویکردهای مکاتب هنری ، بـه ایران و پس مانده هایش بـه کردستان
30_ بی مایـه بودن فضای نقد ، و فتوکپی و بچگانـه بودن انتقاد درون حوزه ی فرهنگ و هنر درون کردستان
31_ بررسی نقد لیدا عبداللهی و اثبات عدم تفکر و تخصصی درون آن
32_ نشان گرفتن از سیر تکاملی اندیشـه درون آثار دیگران
33_ تجزیـه و تحلیل کارشناسی و تخصصی آثار آقای هادی ضیـاءالدینی
34_ خط بطلان کشیدن بر مباحثی همچون نقاشی کُردی و غیره
35_ عدم انطباق نوشته های هویتی کردستان با آثار
36_ اثبات فتوکپی بودن تمامـی نوشته های دوران زندگی فردین صادق ایوبی و آدرس کتابها و صفحات آن
37- رفتارشناسی فردین صادق ایوبی و مردیدانش درون برابر نقد
38- عدم انطباق نتیجه گیری مطالب او با محتویـات مقاله هایش
39- بررسی فعالیت های هنری فردین صادق ایوبی ، و عدم انطباق آن با واقعیت
40- آبروریزی فتوکپی برداشتن از مددپور ، و تعویض چند کلمـه ی (کُردی ، فارسی ، ایرانی)
41- عدم آگاهی درون رابطه با رویکرد هایدگر درون آثار صادق ایوبی
42- مبحث عبدالرحمن شرفکندی (هژار) و کلمات کُردی
43- برررسی و جستجوی واژه های کُردی درون آثار شاعران کُرد
44- غیر بنیـانی بودن و عدم تفکر درون رویکرد بـه غرب ، درون اثر صادق ایوبی
45- رویکرد تفکر حکمت اُنسی با غرب ، و عدم اطلاع صادق ایوبی
46- مبحث دایره بودن درون کُردی
47- اثبات فتوکپی بودن تفکر و رویکرد صادق ایوبی درون نقاشی ها و طراحی هایش
48- بررسی بنیـانی شروع (هنر جدید)
49- علت وجود (هنر جدید) و رویکرد غرب بـه این مقوله
50 مبحث زیبایی درون کانسپچوال و هنر جدید
51- اثبات کپی بودن آمال ، آرزوها و اه هنرمندان ایرانی با همتایـان خود درون (هنر جدید)
52- عدم انطباق اه (هنر جدید) با منطقه ی فرهنگی و جغرافیـایی خود
53- اثبات فتوکپی و بچگانـه بودن (هنر جدید) درون کردستان
54- اثبات علت عدم آگاهی دکتر سوری درون رابطه با (تعریف واحد ایرانی بودن ، و تعرض بـه آن توسط جهان معاصر)
55- الینـه شدن توسط دوربین عکاسی
56- عدم انتقال تفکر عکاس از مدیوم عدر عکاسی مستقیم
57- بـه چالش طلبیدن ادعاهای آقای جمشید فرجوند فردا درون رابطه با اه آثارشان
58- مبحث شاگردی هنرمندان کردستان
آقای فخرالدینی درون این چند سال بـه خصوص بعد از راه اندازی سایتم سطری درون رابطه با هر یک از این بندها را درون جایی دیده اید ، کـه بتوان اندازه گرفت و سنجید و نرخ آن را تعیین کرد ؟ هر یک از شما اگر توانایی ورود بـه هر یک از این بندها را داشتید ، خود را درون حد یک عجوزه ی درمانده ، کـه به قول &&& ( دهانتان بوی فاضل آب مـی دهد ) حضور و ظهور نمـی یـافتید .
تا آخر عمر فرصت دارید تمامـی کتابها و حتی نوشته های وبلاگی فعال درون این حوزه را بررسی نمایید ، کـه اگر همتایی دیگر به منظور این نظرات و رأی و تفکر این قلم یـافتید ، آدرس دهید کـه عیـان گرددانی دیگر ، مطالبی کـه این قلم عنوان کرده و کاویده هست را قبلا عنوان کرده اند . درون ضمن املای درست (ترز ) طرز مـی باشد !
جراحت و سوزش ناشی از نیش این قلم بـه این زودیـها و با این حرفها قابل ترمـیم و تسکین بخش نخواهد بود .
باتشکر.

سیـامند توانا

1390/8/15  10:10:16

ایمـیل

سلام آقای محمدی
چندی پیش مصاحبه آقای مـیکائیل رحمانی مدیر نمایشگاه هنر معاصر سنندج را درون یکی از هفته نامـه های کردی خواندم. درون ضمن بخشی از گفته های استاد ایشان اقای سوری کـه آقای رحمانی ایشان را بـه عنوان چراغی راهنما یـاد کرده اند، درون هفته نامـه آمده بود. گقتم اگر خوانده اید نظرتان دراینباره چیست.
سوال دیگری کـه داشتم. این حرکتی کـه آقای رحمانی درون کردستان ادامـه مـی دهد. و گفته هست که مـی خواهد هنرمندان بیشتری را جمع کند. چقدر درست است؟من فعالیت آقای رحمانی را تحسین مـی کنم و خیلی از کارها را درون نمایشگاه دوست داشتم اما بـه اینده این کار خوشبین نیستم.
شرمنده ایمـیل من دچار مشکل شده. لطفا روی سایت خودتان جواب را بنویسید.
*************************************************************
با سلام خدمت شما
در رابطه با (هنرجدید) ، و حضورش درون ایران نوشته ی " فراسوی دیدن از صفحه 103 که تا 116 را مطالعه فرمایید ؛ آثار ارائه شده درون سنندج نیز از لحاظ ساختار و مفهوم ، خام و سطحی بودند . از لحاظ اندیشـه همـین بس کـه مدیر آن " فرزند هنریِ فتوکپیست معروف فردین صادق ایوبی مـی باشد " ، نویسنده ی بیچاره ای کـه تمامـی نوشته های زنده بودنش را بر باد فنا دید و در عوض و دفاع از آن " با دست و پا و صدایی لرزان درون جمع شاگردانم و دیگران فحش مـی داد !؟
مکائیل رحمانی و دیگراعضای ( هنرجدید ) با حضور بنده درون نمایشگاهها درون رابطه با نوشته هایم صُم بُکم هستند ، و حتی توان دفاع از خود ، و اینکه درون نوشته ام گفته ام " آنـها درون سطح خطاب درون این نوشته ام نیستند " هم برنمـی آیند ، و در قسمت همـین نظرات ، چند سطر خام اندیشانـه ی (هنر جدید کردستان ) از قلم و زبان آقای نوید ستار بخش را رؤیت فرمایید . مبارزه طلبی من درون جواب ایشان را یـادآوری مـی کنم ، کـه علت خاموش بودنشان درون فضای عمومـی را بیـابید ، و نامگذاریِ نفرین و ناله و سخنان احساساتی درون خلوت خودشان را بـه خودتان وا مـی گذارم .
(( آقای ستاربخش ؛ آموزشگاه شما بـه عنوان بانی جلسه ی سخنرانی دکتر حمـید سوری و مبحث هنر جدید ، قبول زحمت بفرمایید و کارگردانی و مُدعوی تمامـی هنرمندان کردستان ، از جمله فردین صادق ایوبی ، ماشاءالله محمدی و ..... با حضور جمع و فیلم برداشتن و انتشار آنرا برعهده گیرید ؛ کـه در رابطه ی مباحث مطرح شده و نقدهایم بر آنـها بـه گفتگو بنشینیم ، کـه بیشتر خطاب بیسوادی بر آنـها از این قلم را لمس کنید . البته چنین گفتگویی اتفاق نخواهد افتاد چرا کـه دعوت شما را نخواهند پذیرفت . ))
با تشکر

مـهسا فروزنده

1390/8/15  10:48:52

جناب فخرالدینی بـه درستی و باهوشیـاری بـه این مـهم اشاره کرده اند کـه آنجه این عقب مانده و مسخ شده بیمار(سلام محمدی) بـه عنوان نقد نصب کرده اند درون بهترین حالت مـی توان سوءتفاهم (سوءهاضمـه)در رابطه با مفهوم وتعریف نقد پنداشت.
سرتا سر نوشته های ایشان درون محترمانـه ترین حالت , حملات متعصبانـه و گازانبری از ناحیـه شخصی بیمار است. ودر واقع بینانـه ترین حالت مـی توان گفت کـه این گونـه نوشته ها جان مـی دهد به منظور یک تحقیق روانکاوانـه از یک بیمار بدحال و روانپریش .
به نظر مـی آید کـه ایشان درون فهم مفهوم نقد دچار سوء تفاهم و نفهمـی شده اند وهمـه عقده های خاموش و بیدار روان و وجود خود درون را بـه معرض نمایش عموم گذاشته اند . درون واقع جناب محمدی تکلیفش بـه عنوان یک شیزوفرنیک مشخص هست . اما درد اینجاست کـه عده ای بـه قول جناب نازنین ساده لوح (هرچند درون حد دو سه نفر) دچار التهابات و انقلابات روحی شده وبه طرز مضحکی هیجانی ایشان را ظاهرا بـه عنوان نجات دهنده و پیشوای خود برگزیده و در نقش سگ شکاری ایشان درون سایت حضور مـیابند که تا با اشاره مرادشان پاچه دیگران را بگیرند ! درون حقارت جناب محمدی همـین بس کـه جرات و جسارت نصب تمام وکمال کامنت های مخالفینش را نداشته وبه طرز موذیـانـه و مفلسانـه ایی برخی کامنت ها را دستکاری و تحریف مـی کنند .
و مضحکتر از همـه اینـها جناب شوربای محترم کـه جناب محمدی را (این موجود بیچاره مظلوم) بـه عنوان رقم زننده برگی از تاریخ توهم کرده اند . البته از یک لحاظ بنده بـه درستی ادعای ایشان اذعان دارم چرا کـه تاریخ اتفاقا پر از زباله ست !
*************************************************************
پاسخ :
آقای فرهاد فخرالدینی چرا مردهای امروزی انقدر دوست دارند درون فضای مجازی ، درون لباس زنانـه ظهور یـابند ؟! مگر شما خداحافظی نفرمودید ؟!! راستی بنده کدام نظر را بدون یـادآوری درون سایت کرده ، و کدام نظر را تحریف نموده ام ؟!!!!

فرهاد فخرالدینی

1390/8/15  20:35:22

ایمـیل

سلام جان
به قول یکی از دوستان کـه در همـین سایت نظر داده بودن و از زبان شریعتی مطلبی را بیـان کرده بودن...
یـه سری از انسانـها که تا اخر عمرشان (پفیوس) باقی مـی مانند کـه تو یکی از انـها هستی سلام محمدی.
چون خودت با نام های متفاوت کامنت درون سایتت مـیگذاری درون این مورد بـه همـه مشکوکی ودر این مورد فکر مـیکنم شما لباس مادرتان را بـه تن مـیکنید..
farhad.fakhr@yahoo.com
Email خودمو برات گذاشتم.
واقعا بـه تمام معنا یک انسان فوقالعاده پفیوسی وبرات متاسم کـه باید با خودت مثل خودت حرف ب.. شعور شخصیتی و اجتماعیت و تربیتی کـه از خانواده ات نشئت مـیگیرد کاملا عیـان است..

*************************************************************
پاسخ :
آقای عبدالباسط ، فرهاد فخرالدینی، مـهسا فروزنده
آی کیو ، بنده ( آی پی 46.100.180.217 ) شما را نظاره مـی کنم ، و از نوشتارتان نیز تغییر چهره ی شما پیداست و نیـازی بـه نشان گرفتن از آی پی ندارد . اما شما چطور از عهده ی تشخیص آن برآمدید کـه خودم با اسامـی متفاوت نظر مـی گذارم ؟!! از ادبیـات و طرز نوشتاری کـه کاملا متفاوت هستند؟!! درون حالیکه مخاطبان و دوستان ،انیکه نظر مـی گذارند را مـی شناسند .
پیداست بـه این زودی ها رفتنی نیستید و همچنان کلبه ی ما را با دلقک بازیـها و خوشمزگیـهایتان مسرور مـی فرمایید !!!!
راستی ، پماد سوختگی نوزادان به منظور رفع سوزش حاصل نیش قلمم ، شاید کارساز باشد !!!!

مـهسا فروزنده

1390/8/15  21:23:34

اولاندش : بنده بـه سبیل های زیبای حضرت سلام محمدی قسم یـاد مـی کنم کـه خوشبختانـه یک !!!
دوماندش : بـه همـهانی کـه در این سایت کامنت مـی گذارند پیشنـهادمـی دهم کـه از این بـه بعد با نام های زیبای زنانـه حضور یـابند که تا شاید این موجود عقب مانده کم کم بـه زن و زنانـه بودن عادت کرده و از آن بـه عنوان تحقیر و تمسخر استفاده نکند !
سومندش : ظاهرا تنـها افتخار و دلخوشی جناب محمدی (بعد از هک شدن سایتشان و برنده شدن درون مسابقه روزنامـه دیواری دانش آموزی) نر بودن و از آن مـهمتر جفت سبیل های نازنین شان هست !! و از این بابت از خدای خود روزی صد هزار مرتبه سپاسگزاری مـی کنند !!!
چهارماندش : یکی از کامنت های دستکاری شده کامنت سامان صولی ست کـه در آن جناب محمدی بـه طرز موذیـانـه ای تلاش کرده اند کـه به همـه تلقین کنند کـه سامان ایشان را استاد خطاب کرده هست !!
و بدینوسیله بنده با اجازه سامان عزیز کامنت واقعی را نصب مـی کنم که تا همگان با چهره واقعی استاد سلام محمدی (استاد اجباری ) بیش از پیش آشنا شوند : (حالا بماند کـه بیش از ده کامنت را ایشان اصولا جرات نصب شان را نداشته هست !)

دوست عزیز؛آقای محمدی (استاداجباری) حالا کـه برای تخریب بنده از هیچ حربه ایی فروگذار نیستید! و من را از زبان دیگران بچه ، دروغگو ، هیچ ندار ، نمک نشناس و غیره مـی خوانید. و حالا کـه بنده را درون هیـات روباهی فریبکار بـه دیگران معرفی مـیکنید کـه به شما نارو زده و خیـانت کرده ام ! فقط وفقط بـه خدای خودم پناه مـی برم و همـه این نیرنگها را بـه خودش وامـی گذارم .... دوست عزیز از این لحطه نام و نشان و یـاد شمارا درون ذهن خود به منظور همـیشـه پاک کرده و حتی درون پی جواب این کامنت هم بـه این سایت برنخواهم گشت و از شما نیز مـی خواهم کـه نام و یـاد و خاطره من را درون ذهنتان پاک کنید. وبه قول خودتان زنک بازیـها را به منظور همـیشـه بس کنیم ! باشد کـه در پناه حق موفق و سربلند و سر بـه راه باشید . (در ضمن اگر قرار هست که حتی یک حرف از کامنت بنده را کنیدبهتر هست که کلا آنر ا نصب نکنید)

توجه کنید بـه ابتدای کامنت و آن را با کامنت نصب شده قبلی مقایسه کنید! و بعد از آن بـه کلمـه (کنیم )در جمله : "این زنک بازیـهارا بس کنیم ". کـه به طرز موذیـانـه ایی بـه : "این زنک بازیـها را بس کنم " تحریف شده هست !!
*************************************************************
پاسخ :
خانم خانم ها ، بنده و سامان همـین مباحث را بـه صورت پیـامکی خاتمـه دادیم ، و شیرفهم شد کـه مثل همـیشـه کُند ذهنی اش مسبب چنین حماقتی بوده هست :
آقای توحید ، نظر گذاشته درون سایت کُردیش کارتون و همـین سایت
http://mantegh-abdughkhiyar.blogfa.com کـه در قسمت پایین کادر سایتم لینک دارند .
آقای توحید الله " شاریـا " نظر گذاشته درون سایت کُردیش کارتون و همـین سایت
http://www.alah11.blogfa.com و دو نفر جدا از هم هستند، کـه دوستان با هردو آشنایی دارند .
اما رجوع دوباره بـه سایت با همان حرفهای بچگانـه و آبکی نشان از شیرخوارگی اش دارد . سال گذشته بعداز آن اهانتها درون سایت کُردیش کارتون ، فقط بـه یک دلیل بـه کلاسم راهش دادم و از تقصیراتش گذشتم و آن ، راهنمایی اش جهت بیرون آمدن از پیله ی شیرخوارگی بود ؛ اما ماه گذشته چون دریـافتم پیله اش را منزلی به منظور آرام گرفتن مسیر زندگانیش نام نـهاده ، او را به منظور همـیشـه از کلاسم بیرون انداختم .
با این توجه
اولا : بنده ( استاد اجباری ) را درون نظر سامان ندیدم کـه " اجباری " را حذف نمایم ، بلکه فقط ( استاد ) را حک فرموده بودند ؛ چراکه که تا این اندازه احمق نیست کـه چند سال حضور درون کنار همشاگردیـهایش درون کلاس را منکر شود!! و در آن جمله ( بس کنیم ) را رؤیت نکردم کـه به ( بس کنم ) تبدیل گردانم !؟ اگر شما خانم تشریف دارید و با سبیل قلابی نظر مـی گذاشتید و دوست سامان جان مـی باشید ، فکر مـی کنم مـی خواسته خودی نشان دهد و در پی جذب شما این ادا و اطوارها رادر آورده باشد کـه : سلام محمدی درون برابر نظراتش عاجز مانده و دست بـه تحریف هست !!؟ البته تمامـی دوستان و همشاگردیـهای او با این بچه بازی هایش آشنایند .
ثانیـا : این حرفهای امثال سامان و واکنشـهای امثال شما ، بچگانـه و غیر ضروری هست چراکه با شاگرد داشتن ، و حضور امثال سامان یـا تمامـی شاگردان چند ساله ی کلاسم ، درون پی کوچکترین افتخاری نبوده و نیستم . و از منظر من چنانکه همگی دوستان و کلاس مـی دانند نـه تنـها تدریس برایم افتخاری نداشته ، بلکه همانطوریکه درون همـین سایت نیز یـادآوری کرده ام تمامـی عناوین برگزیده را درون مقابل پاراگرافی از نوشته هایم بسیـار حقیر مـی شمارم ، که تا برسد بـه اینکه بـه آن افتخار کنم ! و عنوان آنـها نیز فقط و فقط واقعیت را با خود حمل مـی کنند .
ثالثا : اگر فردی حقیر و نمک نشناس همچون سامان صولی کـه مقام و منزلت و احترام شاگرد بودن را لکه دار کرده ، از طریق و با زبان عجوزه ای همچون شما کـه احساسات و زنانگی اش را با جملاتی آغشته بـه مدفوع بـه رُخ مـی کشد و در این سایت درون برابر چشم عموم مـی گذارد ، سخنانش را ارائه مـی دهد ، خدمتتان عرض کنم تنـها و تنـها اثر کاریکاتور دوران تمامـی عُمر سامان صولی کـه به نمایشگاهی داخلی و حقیر راه یـافت ( اثر ژان پل سارتر ) ، حاصل دستکاری بنده درون کلاس با حضور دیگر دوستان کلاس ، و اجرای دوباره ی تغییراتی کـه ایجاد کردم بود ، کـه یکی از بچه های کلاس بعد از اهانتهای سال گذشته همـین ماجرا را بر صورتش کوبید . کافیست شما از او بپرسید آیـا اثرکاریکاتوری دیگر از او حتی بـه جشنواره های حقیر داخلی نیز راهیـافته هست ، کـه شاهد تته پته ی او باشید .
رابعا : اگر با چاک دهان گشودن و عنوان واژه هایی همچون (عقب مانده . مسخ شده بیمار. سوءهاضمـه . گازانبری از ناحیـه شخصی بیمار. بدحال و روانپریش . نفهمـی . شیزوفرنیک . سگ شکاری . حقارت جناب محمدی . موذیـانـه و مفلسانـه . موجود بیچاره مظلوم. تاریخ اتفاقا پر از زباله ست . موجود عقب مانده . ) درون مقابل نوشته ای از منتقدی ، بـه زن بودن خود افتخار مـی کنید و جملات شما را ملاک زن بودن بگیریم ، مـی بایست تمامـی زنان عالم عرق شرم جهت زن بودنشان بر پیشانی شان سرازیر گردد ؛ اما چنین نیست و نخواهد بود چرا کـه زنان ومردان پرورش یـافته و مسافر شاهراه انسان بودن ، زن بودن را درون وجودهایی امثال زینب الغزالی و هزاران زن دیگر جستجو کرده و یـافته و نشان داده اند ، نـه تفاله هایی همچون شما .
نالیده اید ((حالا بماند کـه بیش از ده کامنت را ایشان اصولا جرات نصب شان را نداشته هست )) بنده غیر از دهها نظراتانیکه از ارتباط نامشروع من با انسان و حیوان و حشره و نبات آگاهی دارند و عبرداشته اند و مـی بایست تاکنون منتشر مـی د و دوستان نزدیکم نیز درون قسمت مدیریت آنرا رؤیت کرده اند ، یک نظر نصب نگشته را نیز بـه یـاد نمـی آورم کـه جرأت نصب آنرا نداشته باشم . اما اگر شما از نظرات تأیید نشده ی دیگران بـه مدد تکنیکهای نوین غیب گویی اطلاع دارید ، دوباره بفرستید کـه استفاده نماییم . هرچند این ادعا دُمِ خروسی را نشان مـی دهد کـه شما با نامـهایی دیگر از همان اجناسی کـه ازمن حین ارتکاب .... عبرداشته اند ، نظر گذاشته اید !!؟
خامسا : اگر جرأت دارید با نام اصلی خود ، با ورود بـه یکی از 58 بندی کـه عنوان کردم ، اندیشـه و تفکر خود را محک زنید کـه قامت خود را ببینید ، و دیگران نیز شما را اندازه گیرند .
بدرود

مـهسا فروزنده

1390/8/15  22:56:10

(اگر این کامنت، بدون حذف یک کلمـه آن نصب نشود آن را به منظور همـهانی کـه شمارا مـی شناسند ایمـیل مـی )

اولاندش : بنده بـه به سبیل های زیبای حضرت سلام محمدی قسم یـاد مـی کنم کـه خوشبختانـه یک !!!
دوماندش : بـه همـهانی کـه در این سایت کامنت مـی گذارند پیشنـهادمـی دهم کـه از این بـه بعد با نام های زیبای زنانـه حضور یـابند که تا شاید این موجود عقب مانده کم کم بـه زن و زنانـه بودن عادت کرده و از آن بـه عنوان تحقیر و تمسخر استفاده نکند !
سومندش : ظاهرا تنـها افتخار و دلخوشی جناب محمدی (بعد از هک شدن سایتشان و .......

*************************************************************
پاسخ :
جانم چند ماهه دنیـا آمده اید ؟! نظرتان را نصب کرده و جواب گذاشتم ، بخوانید و لذت ببرید . با سامان جانتان درون این توهم بـه سر مـی بردید ، کـه به اکتشاف بزرگی دست یـافته اید ، و برای همـیشـه من را مسکوت خواهید دید ؟!!

ساسان زند

1390/8/16  00:00:15

chon vaghte ziadi nadaram nacharam be chand jomle basande konam.az jaei ke bande az dhakhsiate shoma daram niazi be in nemibinam ke harfhaie ziadi bezanam chon midanam shakhsiate shoma be in rahati avaz nakhahad shod.vali shoma ke khodetoon ro honarmand midoonid chera enghadr adabiatetoon be andazeie vahshatnaki ari az adab va por az kine va nefrat ast.shoma ghasd darid ba nazar dadan,naghd,,va belakhas takhribe chehreha va hameie fa'laliathaie hozeie honar ke anjam mishavad begooeid ke man ham hastam?aia in raveshe hazer boodan dar sahne ast?aia harkat va sakanate shoma mesdaghe zarbolmasale zir nist?((az an natars ke haio hoi darad az an betars ke sar be zir darad)) * ba in hame haio houi kardan mikhahid be koja beresid? man be shoma ghol midaham ke be hich koja nemiresid. honarmand baiad harfash ra ba honarash bezanad na ba haio houi kardan. mochaakeram
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت پدر روحانی
پدر جان بسیـار پرت تشریف دارید ! چون شما مـی بایست درون کلیسایتان و پشت پردهانی را ارشاد و سرزنش فرمایید ، کـه در مقابل یک اندیشـه ، فقط و فقط بـه سبب ارائه ی تحقیقات و نظراتش درون رشته ی تخصصیِ خود ، تمامـی فحش ها و ناسزاهایی کـه با آن بزرگ شده اند را درون این سایت بـه عنوان نظر و با افتخار مـی گذارند !!؟ شماره حسابتان را حک فرمایید کـه مخاطبان این سایت خیریـه هایشان را بـه حسابتان بریزند ، کـه ناچار نباشید درون مقابل اندک مُزدی زحمت نصیحت و ارشاد بنده را متقبل شوید .
چون فرصت ندارید و برای جمع آوری خیریـه تشریف مـی برید ، بـه دیگر دوستان سلام برسانید و بفرمایید اگر درون رابطه با 58 بندی کـه اشاره داشته ام چیزی درون چنته داشتند ، قطعا استفاده مـی نمایم .

ساسان زند

1390/8/16  13:54:10

haman tawr ke fekr mikardam ba sho'ore nachize shoma movajeh shodam.in bandhaei ke migooeid baiad ba kesi ke savadash ra darad harf zad na ba kesi chon shoma.
*************************************************************
پاسخ :
پدر جان ، بنده خدمتتان عرض کردم کـه بسیـار پرت تشریف دارید !
همـین بندهایی کـه رؤیت فرموده اید ، به منظور اولین بار توسط این قلم مطرح و اثبات گردیده اند ، کـه قبول زحمت فرمایید ومشروحش را درون چند صد صفحه مطالعه فرمایید .
باتشکر

زند

1390/8/16  16:29:30

خوا شـه فات با.

فرزاد لطفی

1390/8/16  18:13:31

سلام خدمت استاد عزیزم آقای سلام محمدی و دوستان گرامـی
با توجه بـه اینکه استان کردستان یک استان فرهنگی هست ، ودر زمـینـه های مختلف از رشد وسیع وبالایی برخوردار بوده وهنرمندان مستعدی درآن رشد کرده اند ؛ درون طول دورانـهای مختلف شاهد فعالیت های فرهنگی و هنری هنرمندان بوده ایم واین افتخار را داشته ایم کـه در این استان شاهد هنرمندان واساتید مطرحی باشیم ، کـه از جمله این هنرمندان کاک هادی ضیـاءالدینی ، آقای جمشید فرجوند فردا واساتید دیگری همچون آقایـان احمد خلیلی فرد ، بهاءالدین محمدی راد و... هستند .
با این توجه ، نمـی بایست هنرمندان گرامـی با حضورشان این اجازه را بـه شاگردانشان بدهند کـه در جواب یک منتقد هنری شاهد این همـه توهین وحرفهای ناپسند باشیم کـه هیچگونـه ربطی بـه مقاله ایشان ندارد !؟ هرچند بنده ازچند نفراز این اساتید وهنرمندان شنیده ام کـه وجود منتقدانی همچون سلام محمدی درجهت ارتقاء فضای هنری استان نیـاز هست ؛ اما حتما با حضورشان درون سایت اجازه این تو هین ها را بـه هنرمندان جوان وشاگردانشان نمـی دادند، چون هنرمندان دیگر با دید وتفکری دیگرنظاره گر فضای فرهنگی استان ما هستند .
البته ناگفته نماند که تا جایی کـه بنده جستجو کرده واطلاع دارم و از دیگر هنرمندان شنیده ام ، از مـیان تمامـی هنرمندان کُرد ایران و دیگر کشورها درون حوزه ی هنرهای تجسمـی ، از جمله نقاشی ، طراحی ، کارتون ، کاریکاتور ، تصویرسازی ، پوستر ، گرافیک و مجسمـه ، هنرمندی کـه به دریـافت "مدال طلا " درون فستیوال معتبر جهانی ، برگزار شده درون خارج از کشور خود دست یـافته باشد ، فقط سلام محمدی درون رشته ی کاریکاتور مـی باشد . و اساتیدی همچون " دارا محمد سعید " از عراق ، برگزیده ی چند فستیوال از جمله "مدال برنز( سوم ) جهانی درون زمـینـه ی مجسمـه ، و آقای احمد خلیلی فرد بـه دریـافت " مدال برنز " از فستیوال جهانی فرانسه درون رشته ی نقاشی نائل آمده اند . وآقایـان یـاسر احمد از سوریـه و پژمان علیپور نیز برگزیده چند فستیوال جهانی بوده اند . و فقط درون رشته ی عکاسی دو هنرمند ، همچون آقای سلیمان محمودی ، اول ( طلا ) فستیوال معتبر جهانی و آقای جمشید فرجوند فردا مـی باشند .
آقای سلام محمدی نقاشی سرشار از استعداد ونبوغ وخود آموخته ای اعجاب بر انگیز هست ، .
لذا از هنرمندان ودوستان هنرمند خواستارم کـه در جواب هرگونـه نقدی حتما با دقت مطالعه بفرمایند وچه موافق یـا مخالف نظریـه منتقد ، مطلبشان را آگاهانـه وبراساس منطق بگذارند که تا شاهد هیچ گونـه بی احترامـی وتوهین بـه شخص نباشیم . مطمئنا وجود منتقد درطول تاریخ ضروری بوده ، باعث حرکت ورشد آن جامعه مـیشود و یکی از زیر ساخت های مـهم توسعه هنر، فراهم آمدن زمـینـه به منظور منتقدین درون حوزه های مختلف هست .
با تشکر
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما دوست ارجمندم
آقای فرزاد لطفی ، چندی پیش آقای هادی ضیـاءالدینی کـه برایشان احترام قائلم و در نوشته هایم نیز عیـان هست ، درون یک جمع و با حضور یکی از دوستان مشترک درون رابطه با مطالب مطروحه درون گذشته و بالاخص درون " فراسوی دیدن " نکاتی فرموده بودند ، کـه عینا نقل مـی کنم :
( فضای هنری ما بـه نقد نیـاز دارد ، کـه در این زمـینـه با فقدان نویسنده و منتقد روبروییم ، و هنر کردستان بـه قلمـهایی همچون سلام محمدی ، با توجه بـه مطالعه و توانائیش درون ارائه مطالبش نیـاز دارد . درون رابطه با نقدهایش مـی بایست همـه ی ما از او متشکر باشیم ، و بیش از همـه ی ما مـی بایست آقای فردین صادق ایوبی از او ممنون باشد کـه در این چند سال سلام محمدی ، اشتباهاتشان را عیـان و گوشزد کرد . از نظر تکنیکی نیز ، درون حوزه و تکنیکی کـه سلام محمدی آثارش را ارائه مـی دهد ، هیچ یک از ما توانایی تکنیکی او را نداریم . )
آقای لطفی اکنون مـی بایست تفکر ، شعور و فرهنگ هنرمندانی همانند آقای هادی ضیـاءالدینی را با فحاشان و بیسوادانی همچون فردین صادق ایوبی مقایسه نمود و سنجید ، کـه در مقابل نوشته و تفکری سعی درون محو و وارونـه نمودن حقیقت ندارند . اما سئوال اینجاست کـه چرا ایشان وامثال آقای فرجوند فردا درون تنـها منبع و فضای گفتمان درون رابطه با نوشته هایم ، یعنی این سایت ، حضور نیـافتند کـه بیمارهایی عقده ای فرصت رشد و نمو نیـابند ؟! آیـا با حضور هنرمندان و متفکرین حداقل کردستان ، حتی درون مخالفت این قلم ،ان دیگر با نام مستعار و با سخنان بی شرمانـه ، بوی مدفوعشان بـه مشام مـی رسید ؟! آیـا مخاطب با ورود و دیده خزیدن بر واکنشـها و نظرات این سایت درون مقابل منتقدی ، حالت تهوع او را از نامـیدن (کردستان ، استان فرهنگی ) رویگردان نخواهد نمود ؟
آیـا درون نگاه دیدگان خارج از حوزه ی فرهنگی و جغرافیـاییِ ما ، بـه سبب فقدان حضور هنرمندان و متفکرین ، و سکانداری فضای فرهنگی و هنری استان ، و جلوگیری از مسموم شدن جو ، قابل سرزنش نیستند ؟
با احترام

مـهسا فروزنده

1390/8/17  00:01:26

.......... بنده کاملا اطلاع دارم کـه برای برگرداندن سامان بـه کلاس خود چگونـه بال بال مـی زدند. اما حالا بـه طرز بی شرمانـه ایی اظهار مـی دارد کـه سامان را بیرون کرده هست !!! بنده نیز بـه مانند سامان صولی از نیرنگ و نفاق و حیله گری جناب محمدی بـه خدای بزرگ پناه مـی برم !
الحق کـه ایشان مسخ شده و بیمارند .
بنده کامنت کامل و واقعی سامان را بـه همـه دوستان ساده لوح و فریب خورده سلام محمدی ایمـیل خواهم کرد.
ودیگر حتی به منظور برداشتن کلاه خود بـه این سایت پر از دروغ ،نفاق،نفرت وپستی بر نخواهم گشت .
*************************************************************
پاسخ :
خانم جان ، این حرفهای صد مَن یک غازتان بـه کار نشخوارهم نمـی آیند ! دوستان پیـامکهای سال گذشته ی سامان جانتان بـه گوشی ام را دیده اند ، کـه یکی از آنـها را برایتان مـی گذارم . (( استاد عزیزم ، من را ببخش کـه اذیتت کردم ، از این بـه بعد با حرفها و رفتارم ناراحتت نمـی کنم .)) و ماجرای بعداز اهانتهای سال گذشته درون کارگاه آقای صادق وزیری را جویـا شوید ، کـه اشک جمع شدن درون چشمان سامان ، و اظهار پشیمانی و غیره درون حضور آقای فرهاد مطاعی و اردشیر صادق وزیری را برایتان نقل کنند، کـه جواز ورود دوباره بـه کلاس را بیـابید .
و دوستان کلاس ، ماه گذشته درون کلاسم از خودِ سامان شنیدند کـه : (( آقا سلام ، سه مصاحبه ی تلویزیونی داشتم کـه در آن انقدر از شما استادم گفتم ، کـه ( یـا ) ام گفتند ، درون هر سه مصاحبه ات همـه اش کـه از استادت تعریف مـی کردی و ..... !؟ )) درون رابطه با مبحث " توحید "، بنده کـه جواب قبلی را برایتان گذاشتم !!؟ فهم آن دشوار بود؟
تشریف بیـاورید کـه همـین مباحث را بصورت پیـام سامان صولی درون گوشی همراهم رؤیت فرمایید . اصلا مکشوف نیست درون قسمتی کـه مـی بایست یـافته ها و نقدهایم بررسی و تجزیـه و تحلیل گردد ، چرا شاهد درج نظرات بچگانـه ، زنکی و بی شرمانـه هستیم ؟!!!
یکی از دوستان بـه من فرمودند : (( ای کاش هیچ و قت قسمت نظرات نمـی گذاشتید ، کـه در خیـالمان بـه فرهنگی بودنمان افتخار کنیم ، این حال و وضع قلم بـه دستان ما درون برابر یک منتقد هست ، چهانیکه فحش مـی دهند ، چهانیکه درون برابر آنـها سکوت کرده اند ! وضعیت دیگران چه باشد؟ ))
با احترام تمام بـه قوم و همزبانـهای کُردم ، اما متأسفانـه همـیشـه شاهد حضور و جانبداری و چاکیِ همـین تفاله ها درون مجامع هنری و فرهنگی بوده ایم !!؟
راستی اگر ایمـیل دوستانم را ندارید ، بفرمایید کـه آدرس تمامـی آنـها را بـه سایت سامان صولی بفرستم ، کـه هر روزه اکتشافات جدیدتان را بـه اطلاعشان برسانید .

عبدالباسط

1390/8/17  01:20:49

(منم بـه مثل مـهسا فروزنده اگر کامنتی کـه فرستادم، بدون حذف یک کلمـه آن نصب نشـه اونو به منظور هری کـه مـیدونم سلام رو مـی شناسه ایمـیل مـی کنم ،اینو مطمئن باش)
*************************************************************
پاسخ :
هه هه هه هه هه

امـیر سهیلی

1390/8/18  01:24:59

ایمـیل

با سلام. احترامأ بـه عرض مـیرساند! بنده واهمـه ای از شخص شما ندارم .

به واقع جناب شما درطول تاریخ بی نظیرید و بعد از پیـامبران بشر چنین شخصی را بـه خود ندیده باشد کـه از هر لحاظ خود را کامل و فرستاده خدا به منظور بیـان نقاط ضعف بندگان و به مسلخ کشاندشان بداند؟اتفاقأ شما بیسوادید کـه تاریخ بزرگان را نخواندید کـه چگونـه بلعشما بجای نازیدن بر مطالعه نقد و فرهنگ لغت هنر و جوایز خویش!! درون دل حتی مردم عام و بیسواد راه یـافته و تا ابد ماندگار شدند!! با آرزوی سلامتی! خداحافظتان.
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما آقای امـیر سهیلی
امـیر جان ، چرا با اسم خودتان کامنت نمـی گذاشتید و " بنده خدا " را بـه یـاری طلبیده بودید ؟! بنده کـه لولو خورخوره نیستم کـه از من بترسید !!
مگر کارتونیستهای پیشکسوت ایران درون برابر مقاله ی " حقیقت درون کارتون " چیزی به منظور گفتن داشته و دارند ، کـه شمای تازه کار و آماتور بـه سبب عدم هضم مقاله و جواب نداشتن ، با نام اصلی خودتان خجالت بکشید ؟! مگر دوستتان جراحات ناشی از " حقیقت درون کارتون " بعداز یکسال بر رشکسوتهای ایران ، امثال آقای عباس ناصری و غیره را از زبان خودشان درون فستیوالی بین المللی بعد از اسم بردن من ، نشنیده بودند و در نمایشگاه درون برابر دیگر هنرمندان بیـان ند ؟
آیـا باعث شرمندگی نیست ، کـه زحمت چند بار دیدن آثار و راهنماییـهای شما، و احترام من بـه شما را با نامـی مستعار اینچنین بیـان فرمایید ؟!!!!
فرموده اید : (( اتفاقأ شما بیسوادید کـه تاریخ بزرگان را نخواندید کـه چگونـه بلعشما بجای نازیدن بر مطالعه نقد و فرهنگ لغت هنر و جوایز خویش!! درون دل حتی مردم عام و بیسواد راه یـافته و تا ابد ماندگار شدند!! ))
عزیزم دوباره کـه از درِ نصیحت و ارشاد وارد گشته اید !!؟ مگر درون نمایشگاهتان درخدمتتان آثار آنجل بولیگان را از نظر ارتباط ساختار و محتوا برایتان تحلیل نمـی کردم ، کـه گروه خوابگاه کاریکاتور کردستان، از جمله خود شما فرمودید : آنجل چی چی ؟! کـه حتی اسمش را نیز نشنیده بودید ، و باعث خنده ی من بـه سامان با این اعضایش شد؟!!
بهتر هست در دفاع از خوابگاه کاریکاتورتان برآیید ، کـه در همـین سایت درون جواب سامان صولی عرض کرده ام ((..... و دیگر اعضای خوابگاه کاریکاتور کردستان نیز ، کـه همگی تاکنون خلاصه ی تاریخ هنر را بـه چشم سر ندیده اند و در چهارمـین نمایشگاهتان از زبان بنده با آنجیل بولیگان و ..... آ شنا گردیدند ، مـی بایست نوشته هایم را برایشان بخوانند چون سواد خواندنش را ندارند ؛ کـه همچون بازیگر تئاتری درون مـیان جمع ، درون مقام منتقد بنده ، ناتورئالیسم و سورئالیسم را یکی نپندارند !؟ هر چند اعضای خوابگاه شما تاکنون واژه ی " سورئالیسم " را نیز نشنیده اند ! ))
اکنون اگر درون این فاصله ، خلاصه تاریخ هنر را بـه چشم سر دیده اید ، اعضای خوابگاه کاریکاتور را پنجشنبه ی همـین هفته درون کلاستان کـه تشریف دارید جمع نمایید ، که تا دیگران ببینند کـه حتی ازعهده ی روخوانی و بازگوی چند برگ نوشته ام برمـی آیید . اما امتحان نمـی کنید ، چراکه همگی اعضا با هم از عهده ی بازگوی دوباره ی چند برگ نوشته ام نیز بر نمـی آیید !! بعد دلیل این اهانتها و بچه بازیـها چیست ؟ اگر توانایی تجزیـه و تحلیل و نقد و بررسی نوشته هایم را ندارید ، دلیل حضور شما و دیگر اعضای خوابگاهتان ، استتار کرده پشت نام مستعار و با سخنان بی مایـه و سراسر توهین را بیـان فرمایید ، کـه دیگر مخاطبان فهیم نیز دریـابند ؟؟

امـیر سهیلی

1390/8/18  10:03:40

دوم اینکه بنده ادعا ندارم کـه به تمام کارتون اشراف دارم ; کـه به حالت تمسخر و خنده از شما بـه عنوان "استاد" روبرو شوم!! بلکه درون هر زمان درون حال یـادگیری هستم بر خلاف شما کـه "علامـه دهر و خنده" بر نادانسته های دیگران تشریف دارید! بـه هر حال اینکه شاگردانتان فریب افکار شما را مـیخورند متأسفم و در اینکه درون آثارتان کـه پر از روح زیبایی هست در عمل چیزی نیست و به قول معروف" عالم بی عمل بـه چه ماند بـه زنبور بی عسل
*************************************************************
پاسخ :
آقای سهیلی ، بحث اینجاست ، اعضای شما و دیگر مخالفان بـه اموری وارد گشته اید و دست وپا مـی زنید کـه باتوجه بـه مطالعه و اطلاعاتتان ، صلاحیت ورود بـه آن را ندارید . آگاهی و تجزیـه و تحلیل آثار کارتونیستهای برجسته ی جهان از جمله " آنجل بولیگان یـا کوزوبوکین " یکی از پله های اولیـه جهت ورود بـه کارتون مـی باشد ، اما اعضای شما و خودتان ، درون چهارمـین نمایشگاهتان نیز اسم ایشان را نشنیده بودید !! شناخت برجسته ترین شخص هر رشته درون جهان ، به منظور علاقمندان بـه آن حیطه علامـه ی دهری نمـی خواهد !!؟
فرموده اید: (( اینکه شاگردانتان فریب افکار شما را مـیخورند. )) دوست گرامـی ، شما قبول زحمت فرمایید با بررسی نوشته هایم ، دوستانی کـه در دام بنده گرفتارند را رهایی بخشید . اگر سواد خواندن آن را ندارید بـه دوستان مـی سپارم کـه برایتان بخوانند !
((در آثارتان کـه پر از روح زیبایی هست در عمل چیزی نیست و به قول معروف" عالم بی عمل بـه چه ماند بـه زنبور بی عسل . )) آقای سهیلی این اظهار فضل شما از آن جنس سخنانی هست ، کـه از عهده ی تأویل و تجزیـه و تحلیل آن برنمـی آیم ، با آقای ئاریز قادری بـه " اصغر قره باغی " بسپارید کـه شاید ایشان از تفسیرِ تحلیلتان برآیند !!
موفق باشید .

نازنین

1390/8/18  12:18:32

آقای لطفی عزیز بحث دوستان اینجابرسر توانایی هاوبا کمـی اغراق نبوغ آقای محمدی نیست . کمااینکه بـه نظر نمـی آیدی توان و استعداد جناب محمدی رادر زمـینـه طراحی ,تقاشی وکاریکاتور انکار کرده باشد ! آنچه کـه مـهم و خطرناک هست نوشته های عقده آلود ,کینـه ورزانـه و هول هولکی ایشان درون حمله بـه افراد وکلیت انواع هنرهای مختلف از جمله شعر,کارتون,عو غیره هست ! ایشان حتی بـه صورت جنون آمـیزی حمله بـه کلیت مفهوم و تاریخ هنر را درون صدوخورده ای صفحه امکان پذیر دانسته هست !! جمله زیر عنوان فراسوی دیدن را بخوانید و خود قضاوت کنید ! " نقدی بر هنر , هایدگر , دکتر مددپور , هادی ضیـاءالدینی , جمشید فرجوند فردا و... " !!!! آیـا از نظر شما این یک ادعای جنون آمـیز و تب آلود نیست !؟دقیقا سوال من این هست : آیـا امکان داردی (هرکسی) درون صدوخورده ایی صفحه کلیت هنر و غول بزرگ قرن بیستم (هایدگر) کـه درست یـا غلط دنیـا را تکان وتحت تاثیر خود قرار داد و همـینطور غول بزرگ ایرانی, همچون مددپور کـه به اندازه کل سال های زندگی سلام محمدی تالیفات دارد را بـه نقد کشید !!!؟ اطمـینان دارم کـه به قول یکی از همـین دوستانی کـه کامنت گذاشته اند جناب محمدی درون فهم تعریف نقد دچار کج فهمـی و سوء تفاهم شده اند . وگرنـه این گونـه اظهارات کـه سرشار از حملات کینـه توزانـه و بعضا احساسی و هیجانی هست را بـه هیچ شکل نمـی توان نقد نام نـهاد . این گونـه نوشته ا بیشتر بـه یک شوخی مضحک شبیـه هست تا مقالاتی خردمندانـه !
*************************************************************
پاسخ :
خانم مـهسا فروزنده ، نازنین ، درون تاریخ " 2/8/1390 درون قسمت همـین نظرات ، دُم خروس را دیدم و شما را سوران خطاب کردم " ، چرا نگفتید کـه آقای سوران سال گذشته درون کُردیش کارتون نیستید ؟!! تشریف نیـاوردید کـه پیـامـهای ذخیره شده درون گوشی همراهم از سامان صولی را رؤیت فرمایید !!؟
بسم الله ، شما ویـا دیگر اساتیدتان ، با ورود بـه یکی از مباحثی کـه ارائه داده ام ، خودتان را محک زنید . داعیـه داران ، کارتونیستهای ایران ، هنرمندان و قلم بدستان حوزه ی فرهنگ و هنر درون کردستان تاکنون خود را که تا به این اندازه درون برابر اندیشـه و نوشته ای ، عاجز و درمانده ندیده بودند .
مگر معیـار و سنجش قدرت و توانایی ارائه ی مدخلی نو ، و از عهده ی نقد برآمدن، " کیلو" هست ! کـه مـی گویید (( حمله بـه کلیت مفهوم و تاریخ هنر را درون صدوخورده ای صفحه امکان پذیر دانسته هست !! )) شما مـی بایست دلایل اثبات مدخل و مبحث را با چشمِ سر مطالعه فرمایید ، و اگر از عهده ی تأیید و یـا ترد دلایل برآمدید آنرا دربوته ی نقد و محک بگذارید ، و اگر توانایی ورود را نداشتید، سکوت فرمایید ، و جهت نوشتار مبحث از نویسنده تشکر نمایید .
بهتر نیست بـه این بچه بازیـهایتان خاتمـه دهید؟

امـیر سهیلی

1390/8/18  15:25:38

استاد تحریف سخنان مخالف (کامنت قبلی من و ...)!! از خداوند منان مـیخواهم علاوه بر سلامتی عاجل درون بهبودی درون مرض آلزایمر هر چه زودتر از شر بیماری خود برتر بینی و غرور پوچ و کاذبتان رهایی یـابید و علیـه بیماری هذیـان گویی همچون نقد هایتان بـه پا خاسته و چون امـیدی نیست از خدمتتان مرخص مـیشوم و امـید دارم درون حرفه دکان داری جدیدتان جوازتان را هر چه زودتر از نوچه ها!! دریـافت دارید. موفق و سلامت باشید.
*************************************************************
امـیر جان ، فیوز پرانده اید !؟
بنده کجای نوشته ی شما و دیگران را تحریف کرده ام ؟؟!!!!! حتی اگر بـه اندازه ی یک ویرگول سراغ دارید ، بفرستید کـه بنده نصب نمایم . متأسفم کـه بجای بسط ، تجزیـه و تحلیل و واکاوی مباحثم ، مـی بایست جوابگوی بچه بازیـهای شما باشم !! فکر نمـی کنید با قد 180 سانتیمتر ، و 30 سال تنفس ، بزرگ شده باشید! و دلیل حضورتان با این رجزخوانیـها و نق نق ها کودکانـه هست ؟!

ستاره شناسي از

1390/8/18  18:45:50

آقاي سلام عزيز بـه نظر مي رسد دوستان مخالف شما توانايي پاسخ بـه افكار بـه شدت روشنگرانـه شما را ندارند و همان بس كه اين بچه ها و كودكان هيچ :از نامـهاي مطرح هنر استان كه درون سطح كشور نامي دارند توانايي نقد نيز ندارن. بعد به خود بباليد كه چند سال ديگر من درون ستاره بختتان ميبينم پوزه هايدگر ومددپور را بـه خاك ماليده و مكتبي نو درون جهان پر از ريا و تزوير بـه پا نموده و انشاا... همراه با .... !!نماز ضد استكبار جهاني و ضد كمونيست و ضدليبراليسم و ضد بلاك كت را درون بيت المقدس ادا خواهيم نمود.
*************************************************************
پاسخ :
جناب ستاره شناس ، بزرگی مـی فرماید : ( مردم با آنچه کـه از آن آگاهی ندارند ، دشمن اند ) .
و یکی از ناشران برجسته ی حوزه ی پزشکی ایران مـی فرماید : ( الآن هم ما نشر نداریم ، فکر نکنید کـه نشر داریم . ما نمـی توانیم اندیشـه تولید کنیم ، ما الآن داریم به منظور خودمان خاکبازی مـی کنیم ! نشر یعنی بتواند حرف بزند . من حتما یک کتاب بیرون بدهم ، ناشر بغل دستی من از یک اندیشمند ، متفکر ، و استاد دانشگاه دیگر جواب من ر ابدهد ، باز هم من جواب او را بدهم ، ما کارمان همـین هست ، اما الآن تعطیل هست . نـه سوخت دارد نـه خرج ، هیچ !!! ما داریم به منظور خودمان خاکبازی مـی کنیم . )
دوست گرامـی ، اساتید دانشگاه ، معلم ، قلم بدستان و دانشجویـان و اهل مطالعه درون ایران ، پرورش یـافته ی چنین نشری هستند ، و متعجب نمـی گردیم اگر هر صاحب قلمِ اندیشـه ای نو و انتقادی را همچون " جن دیده ها " بنگرند ؛ و تنـها واکنش شان را حرفها و سکنات چاله مـیدانی و چارواداری ببینیم !؟ و یـا همچون شما خوشمزگی بفرمایند !!

نازنین

1390/8/19  11:19:35

جناب محمدی عزیز این هم یک جور تفریح هست که سایتی را راه اندازی کرده وبا وسواس تحسین برانگیزی بـه تک تک کامنت ها پاسخ بگویید !؟
این شما هستید کـه با آنچه مـی دانیدونمـیدانید دشمنی مـی ورزید ! این سیـاست امثال شماست کـه حقیقت را وارونـه تحویل دیگران دهید چرا کـه وارونگی تنـها روزن حیـاتی شماست .
شما پدیده ای جدیدی نیستید شما ادامـه کاریکاتورگونـه امثال احمدفردید ها هستید با همان جنون و خشک مغزی ! و درنـهایت همچون همانـها بـه زباله دان تاریخ خواهید پیوست!
کسانی کـه با دیدن امثال شما با آن مقالات احساسی و هیجانی و انقلابیتان دهانشان تاق باز شده و با شگفتی مـی گویند : آه ! عجب نجات دهنده سبیل درازی !!!!!! اینـها ساده لوحان ندید بدیدی هستند کـه در طول تاریخ همواره امثالشان وجود داشته است.
بهتر هست برای چندمـین بار سوال بزرگ خود را تکرار کنم : مقصد کجاست ؟ مقصود کدام هست ؟هدف نـهایی شما از این هیـاهوها و جنجال های بچه گانـه چیست ؟
آقای محمدی بـه کجا چنین هراسان و دستپاچه ؟
آنقدر این سوال را تکرار مـیکنم که تا در نـهایت (هرچند بعید)جواب روشن و واضحی را از شما دریـافت کنم !
به خودتان زحمت ندهید چون پیشاپیش پاسخی را کـه به این کامنت مـیدهید مـیدانم : آقای سوران ! شاید هم نگار یـا مـهسا یـا ماریـا و یـا غیره ... حتی یک حرف از تره هات من را نکاویده اید! همچنان نشخوار مـیکنید! درون برابر این قلمدان درمانده اید! با دیدن و خواندن خزعبلات بنده چشمتان از حدقه درآمده و از حسادت ترکیده اید! بیسوادیتان عیـان است! نفهمـی هم عالمـی دارد !.......
*************************************************************
پاسخ :
آقای سوران ، جای بسی خوشحالی هست که راه افتاده اید ، و اکنون خودتان نیز جواب رجز خوانی هایتان را مـی دانید !!
آی پی شما حکایت از این دارد کـه گاهی سبیل پشت لبانتان سبز مـی گردد ، و گاهی با ادا و اطوارها و عشوه و نازهای انِ درون پی جذب جفتِ خویش حضور مـی یـابید !!؟ هر چند گاهی از سیستم های دیگر نیز مرحمت فرموده و باهمان نام نظر وصول مـی فرمایید ، اما بشر هست و گاهی یـادش مـی رود ، باکدام نام ، از کدام سیستم نظر از خودش بیرون داده هست .
فرموده اید (( به منظور چندمـین بار سوال بزرگ خود را تکرار کنم : مقصد کجاست ؟ )) خدمتتان عارضم بنده مقصدم مشخص هست : "مـیدان انقلاب _ عباس آباد " !!؟
در رابطه با نوشته هایم نیز، چند برگ از آن را تجزیـه و تحلیل ، و یـا نقد فرمایید ، کـه دریـابیم غیر از کتابهای مدرسه کتابی دیگر را نیز رؤیت فرموده اید ؟! و بدانم مـی بایست پاسخگوی کدام مبحث از نوشته ام باشم .

نارنين

1390/8/19  19:43:13

پيش بيني جواب هاي شما اين روزها چندان سخت نيست !
هر كسي كه با مفهوم نقدآشنايي دارد با خواندن همان پاراگراف اول نوشته جاتتان بـه شدت با فوراني از هيجانات و احساسات كودكانـه روبه رو شده ودر نتيجه دچار تهوع گرديده و ادامـه آن برايش بسيار دشوار مي شود !
شما براي تحريك احساسات مخاطبانتان حتي از عكس يك كودك كشته شده سوءاستفاده مي كنيد !
اگر عنوان نقد را از نوشته جاتان برداشته و نام حمله را بر آن بگذاريد همـه چيز درست مي شود !
در فهم مفهوم نقد دچار كج فهمي هستيد !
شما هنوز درون عصر حجر بـه سر و نر بودن را امتيار تلقي ميكنيد !
باز هم براي چندمين بار سوال مي كنم (نكنـه عروس خوله رفته نبات بياره !!؟):
مقصد ومقصود شما از اين بچه بازيها چيست ؟ اصولا آيا جنجال آفريني مدبوحانـه شما هدفمند هست ؟
منتظرپاسختان مي مانم !
درضمن شما هنوز نفهميده ايد كه درون يك كافي نت همـه آي پي ها يكي هست !!؟
*************************************************************
پاسخ :
آی کیو ، شمارشگر آی پی خانگی با کافی نت متفاوت هست ! نظر قبلی شما از سیستمـی خانگی بود ، و این نظر را لمـیده بر صندلی کافی نت فرستاده اید!
هنوز نیز درون مـیان اهل مطالعه ، و مخاطبین سال گذشته ی کُردیش کارتون ، به منظور مثال عینی " سنگ پای قزوین " شما را اسم مـی برند !!!!!

نازنین

1390/8/20  15:09:09

شما نیز بـه واسطه علائم شیزوفرنیتان بـه مثال عینی یک بیمار شیزوفرنیک !
و بـه واسطه دروغ هایتان بـه مثال عینی پینیکیو !
و بـه واسطه خودشیفتگی هایتان بـه قذافی کردستان معروف گشته اید !

بهتر هست به جای پریشان گویی جواب سوال بنده رامرحمت فرمایید ! هرچند مـی دانم کـه شما هدف و مقصدی درون نظر نداشته و بر اساس هیجانات و جنونی کـه به آن مبتلا هستید نگارش مـیکنید !
*************************************************************
پاسخ :
سوران جان ( سنگ پای قزوین ) ، هر یک از 58 بندی کـه در " فراسوی دیدن " مشروحش را مطالعه فرموده اید ، و احساس مـی کنید کـه بیشتر تبحر و توانایی به منظور ترد و نقد آنرا دارید ، برگزینید و همراه با دلالیتان عرضه کنید ، کـه هم دیگران شما را اندازه گیرند ، و هم بنده دریـابم مـی بایست جوابگوی کدام مبحث از نوشته ای کـه ارائه داده ام باشم .

سجاد

1390/8/20  16:57:47

سلام آقای محمدی
عذر مـیخوام یـه سوال داشتم
شما گفتید کـه شمارشگر آی پی همـه را مـیبینید
و من درون سایت شما کامنت دیگه ای هم با یـه اسم دیگه ارسال کرده بودم
آیـا مـیشـه اسم کامنت قبلی مرا بگویید کـه ادعای شما را ثابت کنـه ؟
ممنون مـیشم...
*************************************************************
پاسخ :
سجاد جان ، اوغور بخیر .

سجاد

1390/8/20  19:20:05

اگه امکان داره جواب سوالم را بدهید.....
ممنون
*************************************************************
پاسخ :
سجاد گرامـی : اگر مـهمان دوست دارید ، کـه با سپردن آی پی سیستم خانگی شما " 2.185.244.243 " بـه مخابرات ، فردا شب شام خدمتتان برسیم !!؟

فاضل احمدی

1390/8/23  23:43:17

سلام آقای محمدی
سایت هنرمندان کرد ( آرت پارادیزو ) مبنی بر این ادعا بود کـه سایت جامعی به منظور هنرمندان کرد خواهد بود، اما با معرفی چند هنرمند آغاز بـه کار کرد ، کـه دلیل ارائه بیوگرافی آنـها معلوم نیست چون چیزی ندارند و بیشتر شبیـه مـهد کودک شده است!!!
http://www.artparadiso.com/node/138
http://www.artparadiso.com/node/146
حال سئوال اینجاست درون صورتی کـه ما هنرمندانی درون موسیقی مانند : مظهر خالقی ، شـهرام ناظری ، خانواده بزرگ کامکار ها ، سعید فرجپوری ، و صدیق تعریف ، گروه شمس و ... درون سینما : بهمن قبادی و جمـیل رستمـی و ... درون تئاتر: قطب الدین صادقی و بهروز غریب پور و ... درون نقاشی : هادی ضیـا الدینی و احمد خلیلی فرد و ... درون عکاسی : جمشید فرجوند فردا و سلیمان محمودی و ... و رشته های دیگر کـه افرادی سرشناس داریم، جای به منظور آقا رامتین و ... هست ؟؟!
http://www.artparadiso.com/node/144
و آیـا با دیدن این نمونـه مصاحبه ها افرادی کـه نام بردیم حاضر بـه مصاحبه ، ارائه بیوگرافی و نمونـه کار بـه این سایت خواهند بود ؟؟! این درون حالی هست که ایده خوبی داشتند ولی متاسفانـه درون ادامـه ... .

*************************************************************
با سلام خدمت شما
آقای احمدی ، اگری همچون آقای "عطا قادری" بـه عنوان مدیر سایت ، از زبان خودش با او آشنا مـی گردیم کـه ،
((من بعنوان یک هنر دوست سایتی را به منظور هنرمندان ........ من هیچ جا این ادعا را نداشته و ندارم ..... من هیچ جا ادعای نداشته کـه فیلمساز هستم و خود را هنرجوی این هنر مـیدانم..... ))
اما درون سایتی کـه مـی بایست آثار هنرمندان برجسته ی کُرد را شاهد بودیم ، با ژست فیلسوفانـه ی ایشان روبرو مـی شویم کـه چنین اظهار فضل مـی فرمایند و حُکم را صادر و اجرا مـی کنند:
(( متاسفانـه هنوز نقد هنر را درون مـیان این عزیزان نمـی بینم و هر آنچه کـه به نام نقد درون سایتها و روزنامـه های محلی مـیبینیم بیشتر جنبه خراب وجه شخصی هنرمند را دارد. )) !!!!
چنین سایتی ، با سکانداری چنین فردی قابل پیش بینی بود کـه ، با استارت و آغاز بـه کار ، سوختش را بـه چه مـیزان آب بندی مـی کند !؟
در سایت " هنرمندان کُرد " مـی بایست نوشته ها ی استخوان و مغز دار ، مصاحبه های پر مایـه ، بیوگرافی و آثار برتر هنرمندان کُرد را مشاهده مـی نمودیم ، کـه معرف پتانسیل و توانایی هنرمندان ما به منظور دیدگان نظاره گر خارج از حوزه ی فرهنگی وجغرافیـایی باشد .

رحیم عبدالله وی

1390/8/25  09:57:00

ایمـیل

ببخشید درون خصوص سایت آرت پاردیزو - من حرفهای شما را که تا حدی قبول دارم متاسفانـه حالت جالبی ندارد . اما فعلا درون اول راه هستند. درون ضمن درون این مجموعه سایتی چون مـیکائیل رحمانی حضور دارد. و به آنـها کمک مـی کند کـه فکر مـی کنم نباید قضاوت یکسره ایی را داشته باشید.
*************************************************************
پاسخ :
با سلام و تشکر خدمت شما
اولا : قبلا عرض کرده ام کـه ( سالی کـه نکوست از بهارش پیداست ) .
ثانیـا : بحث اصلی من تناقض ادعا و عملکرد سایت آرت پارادیزو بوده و هست .
همچنانکه قبلا عرض کرده ام ، درون چنین سایتی با نام " هنرمندان کُرد " مـی بایست شاهد نوشته ها ی استخوان و مغز دار ، مصاحبه های پر مایـه ، بیوگرافی و آثار برتر هنرمندان کُرد مـی بودیم ، اما پیداست پاشنـه بر همان درگه مـی چرخانند و مطالب بعدیشان نیز " کپی پیس " از نوشته های بی مایـه ی سایت دیگران هست ، آنـهم بعد از نقد بنده بر این خزعبلات درون خصوص " هنر کُردها "!!؟
http://www.artparadiso.com/node/149
ثالثا : فرموده اید (( درون ضمن درون این مجموعه سایتی چون مـیکائیل رحمانی حضور دارد. و به آنـها کمک مـی کند کـه فکر مـی کنم نباید قضاوت یکسره ایی را داشته باشید.))
شما رزومـه ای از آقای مکائیل رحمانی را ارائه دهید کـه بیشتر با ایشان آشنا گردیم !؟ زیرا درون مقیـاسی کـه با ایشان آشنایی دارم ، غیر از ازبَر چند صفحه از تاریخ هنر و سخنان کپی دیگر مدرسان هنر درون ایران ، چیزی به منظور گفتن ندارند !! ویـا از ایشان بخواهید جوابیـه ای بـه خطابه های من بـه ایشان و گروهش ، ویـا نقدم بر هنر جدید بنگارد ، کـه بیشتر لمس کنید کـه غیر از روخوانی ترجمـه ی نوشته ی غربیـان ، سطری مطلب به منظور نوشتن ندارند .
البته نویسندگان ایرانی درون حوزه علوم انسانی و تفکرانتقادی درون این حیطه چیزی به منظور گفتن ندارند ، کـه بیش از این از شاگردان آنـها و امثال مکائیل رحمانی انتظار نداشته باشیم . کافیست از شما پرسید درون حوزه ی روشنفکری و اندیشـه ی مستقل ، بـه فاصله ی چند دهه درون ایران ( غیر از استاد ناصر پورپیرار ) یک متفکر را اسم ببرید کـه مدخلی نو را ارائه و از عهده ی دفاعش برآمده باشد ، کـه بدون شک بـه این سایت به منظور عنوان ش بر نخواهید گشت !؟
از اینـها گذشته ، حتی بیوگرافی درخشانی نیز از دیگر اعضای هنرجدید کردستان : هژیر ابراهیمـی، ساراساعدی نژاد، آرش زمان، شیما فرهادی، عرفان شـهیـاد، مـیکائیل رحمانی، شیلان برهانی، مسعود مراد سلیمـی، عثمان نیک منش، نوید ستار بخش، حدیث صادق ایوبی، فواد شریفی، شاهو رستمـی، رامـیار خاطری، پروش نصرتی و مـهسا گودرزی نمـی شناسم کـه حداقل با نصب آن درون سایت خانـه هنرمندان درون پی معرفی آنـها بـه هنرمندان فرهنگ وسرزمـین دگر باشیم !! اگر هست شما قبول زحمت بفرمایید و در نظر بعدیتان نصب کنید ، کـه بیشتر آشنا گردیم ؟
با تشکر

سینا

1390/8/26  01:57:58

ایمـیل

آقای فاضل احمدی از اظهار فضل اتان بسیـار متأسفم! و هنگامـیکه کامنتتان را خواندم احساس کردم کـه دارم نظر یک فرد بی سواد را مـیخوانم کـه سطحی نگر است. به منظور شناخت اساتید جهانی چون کامکارها و... مرحمت فرموده و با کلیک نامشان درون اینترنت ده ها مقاله و بیوگرافی درباره اشان بیـابید. خانـه هنرمندان پارادیزو به منظور معرفی امثال " رامتین" کودک ۸ ساله هست که خیلی بیشتر از دنیـای کوچک شما یک دنیـا حرف به منظور آینده دارد.!؟
*************************************************************
پاسخ :
آقای سینا ، فرموده اید (( خانـه هنرمندان پارادیزو به منظور معرفی امثال " رامتین" کودک ۸ ساله هست که خیلی بیشتر از دنیـای کوچک شما یک دنیـا حرف به منظور آینده دارد.!؟ ))
آقای احمدی هم فرموده اند کـه به مـهد کودک تبدیل گشته هست !!؟
و آقا رامتین بدون شک به منظور دنیـای کودکانـه ی شما بیشمار حرف به منظور دردودل دارند !!!؟ قبلا اشاره داشته ام وهضم ن نوشته ها ، آثارم و ناسازگاری با معده ی " گروه آرت پارادیزو " را دنیـای کودکانـه و بچه بازیـهای آنـها خطاب کرده ام ، کـه اکنون تجلیـات آن بـه وضوح درون سایت هویدااست .
و عرض کرده ام کـه سایت خانـه هنرمندان کُرد ، نمـی بایست با "کپی پیس" از سایت دیگران تغذیـه کند ! وهمـین سایت حتما مسبب برآوردن مصاحبه و نوشته ای باشد کـه منبع دیگر سایتها به منظور آن نوشته و مصاحبه و ... را سایت آرت پارادیزو ببینیم ، و گرنـه چه نیـازی بـه چنین سایتی احساس مـی گردد ؟
راستی سینا جان ، امسال مـهد کودک تشریف اید؟! از سایت آرت پارادیزو مـی طلبم کـه مرحمت فرمایند و مصاحبه ی با آقا سینا را هر چه زودتر به منظور استفاده ی هنرمندان کشور درون سایتشان نصب گردانند ، کـه بیشتر با ایشان آشنا گردند !؟

رسول امـینی

1390/8/26  11:35:50

در آن ور مرزی کـه زادگاه نیچه ها و نیوتن ها و مـیکل آنژهاست یک رسم خوب جا افتاده هست که وقتی مـی خواهند شخصی بـه منزلت و دارای ایده ای نو درون جامعه برسد و حتی انقلابی درون عرصه های مختلف بشریت بـه پا کند با فراهم نمودن شرایط لازمـه و مطرح نمودن آن کودکانی کـه از دید متفکری چون فاضل خان! جا به منظور هنر نمایی ندارن درون پی این مـهم هستند کـه آن فرد درون آینده بـه جایگاه مد نظر برسد. آقای احمدی و سایر افرادیکه بـه هر نحوی از تفکر سردار سالاری رنج مـی برید یک نگاهی بـه زندگینامـه چهر ه های مطرح کرد بیندازید که تا ببینید آنچه کامکار را بـه اوج رساند آنچه رستمـی رامطرح نمود حمایت ادارات فرهنگ و ارشاد و هنرو ... نبود بلکه عزم خستگی ناپذیری بود کـه از خود نشان داده و حتی درون برابر نا ملایماتی چون امثال شما مقاومت کرده و در آخر بـه سر منزل رسید ه اند و اگر روزی این کامنت شما را بخوانند شما را بشدت سرزنش مـیکنند کـه چرا حتما مسیر پیشرفت یک فردی کـه شاید یک سوم عمر شما سن دارد و از خود جربزه نشان داده هست که درون این سن بیشتر از سن خود رفتار کند با سخنانی کـه جایی درون قرن 21 ندارد حتما گرفت. براستی برانگیختن حس توانستن درون هنرمندان جوان کـه مطمئنا تیشـه بـه ریشـه افکار سر دار سالارانـه شماست کـه اگر کامکار و ناظری و... نباشند ما نیز نباید بـه کودکی چون رامتین بپردازیم. زیـاد بزرگش نکنید سایت پارادیزو متعلق بـه هنرمندان جوانی هست که سالها درون پی آن بودند کـه به دور از بی مـهری های زیـاد کـه خود نیز شاهد آن هستید خود را بـه جامعه معرفی نمایند و حداقل این حمایت را از خود ببینند کـه اگر با جدیت کار خود را ادامـه بدهند مـیتوانند موفق باشند و کامکار و بهزاد تاراهی فردا باشند.
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت آقای امـینی
جان برادر ، بسیـار پرت تشریف دارید !
پس مـی بایست مـی نوشتند ( سایت مـهد کودک هنرمندان آینده کُرد ) !!!؟؟ به منظور نشان گرفتن از کودکانی همچون رامتین ، کافیست بـه مـهد کودکها ، کانون پرورشی فکری کودکان و دیگر آموزشگاهها تشریف ببرید کـه با چشمان سر مبارکتان صدها نفر از آنـها را بشمارید ، کـه در آینده شاید یک نفر از آنـها نیز توان عرض اندام نداشته باشد . شما فعلا اجازه فرمایید و تثبیت فرد را بـه تلاش او درون گذر زمان واگذارید ، کـه قطعا درون آن زمان خودشان از دوران کودکی شان بر حسب نیـاز سخن خواهند گفت .
سایت " خانـه هنرمندان کُرد " بـه عنوان تنـها سایت شروع بـه کار درون این حوزه مـی بایست منزلگاه اندیشـه و آثارانی باشد کـه به بار نشسته اند و حرفی به منظور گفتن دارند ، که تا با ایجاد فضایی بدون حُکم راندن وتنش ، هر یک درون پی اثبات رأی و تفحص و تفکر خویش همت گمارند ، کـه حاصل آن جهت پیشبرد جو و نگاهی متفکرانـه ضروری خواهد بود ، کـه عرضه ی آن بـه سایر فرهنگها و سرزمـین دیگر نیز تثبیت توان تفکر و اندیشـه ی این خطه را بـه گردن مـی گیرد .

سینا

1390/8/26  11:51:56

وب سایت

اره سلام جان سایت پارادیزو بـه گمان شما مـهد کودک است.درست گفتید.اما نـه آن مـهد کودک تخیلات شما .مـهد کودکی کـه دارد درون جامعه بـه اصطلاح بالغ شما سنت شکنی مـیکند و حداقلش شما را بـه چالش و فکر واداشته . راستی سلام جان مگر آقای فاضل وکیل و وصی دارد کـه شما بـه جای ایشان نظر مـیدهید درون کامنت اگر دقت کنید من منظورم ایشان بود نـه شما بعد لطفا هنگام خواندن صبر کنیدتا بنده خدا خودش بیـاید جواب بدهد نـه شما. نکند شما دو روح درون یک بدن هستید .
*************************************************************
پاسخ :
سینا جان و آقای امـینی کـه حتما دوست هستید و از یک سیستم درون کافی نت نظر ارسال فرموده اید ، خواب دیده ای خیر باشد !! نالیده ای ((شما را بـه چالش و فکر واداشته )) عجب روزگاری گشته ، درون روز آفتابی و دروغ ؟!!
یک پاراگراف از آن مباحث و نوشته هایی کـه تفکر بنده را بـه چالش طلبیده آدرس دهید ، کـه دیگر دوستان نیزاستفاده نمایند !!؟ مگر گروه آرت پارادیزو سواد خواندن نوشته هایم را دارند؟!! اگردر این مدت کوتاه سوادب کرده اند ، درون سایتشان جوابی بر نوشته هایم بنگارند ، و یـا درون حضور چند نفر از جمله خودِ شما درون آتلیـه شان بر روی یکی از مباحثم بـه گفتگو بنشینیم ، که تا همچون همـیشـه ثابت گردد هنوز نوشته هایم را فهم نکرده اند !!
روز و ساعت این گفتمان درون آتلیـه ی پارادیزو را با اطلاع آنـها مشخص فرمایید ، کـه دیگر دوستان نیز مطلع گردند و حضور بـه هم رسانیم .
در ضمن فرد مورد خطاب شما اگر نیـازی حس کرد جواب خود را خواهد داشت ، و بنده نیز نسبت بـه اظهار نظر و نصب آن درون این سایت ، واکنش و جوابیـه ی خود را نصب مـی کنم .
با تشکر

آرزو.س و عبدالل

1390/8/26  14:41:46

ایمـیل

با سلام
در مورد رزومـه آقای رحمانی مـی خواستم بگم کـه ایشان رهبر جریـان هنر جدید کردستان هستند و با هزینـه های شخصی خود کـه هیچ نفع پولی برایشان ندارد بـه برگزاری نمایشگاه به منظور هنرمندان کردستان دست مـی زنند. درون مـیان هنرمندان تهران حرف آقای مـیکائیل رحمانی همـیشـه هست. و خیلی شناخته شده هستند. زمانی کـه استادش آقای سوری را بـه کردستان دعوت کرد باعث شد که تا ایران بـه هنر کردستان کـه فراموش شده بود توجه کند. از شما مـی خواهم بجای پرداختن بـه حواشی درون مورد آثار هنرمندان بحث کنید. خله زنک بازی که تا کی.
*************************************************************
پاسخ :
دوست گرامـی " آن کـه نشانی از اندیشـه ی مستقل، درون آرایش فرهنگی زمان خویش بـه جای نگذارده، کتاب ندارد، تولیدگر فکر و نظر نیست و فقط مستخدمـی درون اداره ای هست که مثلا بـه جای شستن هر روزه ی زمـین، به منظور هزارمـین بار مطالبی را، کـه صرفا برداشتی از تصورات نادرست دیگران است، درون کلاس درس غرغره مـی کند. چنینی جایگاه خطاب درون مسائل کلان و بنیـادی را ندارد، و نباید جدی گرفته شود . "
اگر دکتر محمد مددپور با تألیف چند هزار برگ ، توان گشودن مبحث و مدخلی برآمده و حاصل نواندیشی را نداشته هست ،انی همچون دکتر گودرزی و حمـید سوری جای خود دارند . کافیست شما نوشته های دکتر حمـید سوری را از نظر بگذرانید کـه دریـابید پاراگرافی مطلب به منظور گفتن ندارد ، و تا آخر عُمر من فرصت دارید کـه تمامـی نوشته های نویسندگان فعال درون حوزه ی هنر را به منظور یـافتن مبحثی نوگشوده زیر و رو فرمایید کـه بدون شک نخواهید یـافت !؟
تمامـی سواد و نوشته های دکترایی درون حوزه ی تاریخ هنر را نظاره فرمایید!!!
نقد كتاب: Life in Iran منتشر شده درون بولتن CIRAجلد10 شماره 3 بهار 1995 1995
ارايه گزارش Rehabilitation in Tehran درون كنفرانس "مناسب سازي فضاهاي شـهري" درون كشور اردن بـه نمايندگي از شـهرداري تهران و يونيسف 1999
مقدمـه A Glimpse of Iran كاتالوگ نمايشگاه عكس ايران درون يونان و قبرس 2002
عكاسي واقعيت را مي سازد" روزنامـه جام جم10 مـهر81 1381
نقره ايراني: عکاسي معاصر ايران" حرفه هنرمند شماره 7 1383
مقدمـه كاتالوگ Ey Iran: Contemporary Iranian Photography نمايشگاه عكس درون گلد كست سيتي گالري درون استراليا 2006
مطالعه يك عكس مجله عكاسي خلاق شماره 7-8 ، تابستان-پاييز 85 1385
حاشیـه/متن: یـادداشتی بر عکسدوختهای جاوید رمضانی درون گالری هما، عکسدوختهای جاوید رمضانی درون گالری هما )) 1387

چند مطلب تکراری بـه وسعت مقدمـه ای به منظور کاتالوگ و یـا روزنامـه !!؟؟ آیـا چنین دکتراهایی به منظور غربیـان خنده دار نیستند کـه تمام توانشان تکرار و پخته خواری کنسروهای آنـهاست ؟ سخنان ژان پل سارتر درون نوشته ام را مرور فرمایید کـه مطلب را دریـابید .
چند مبحث از " فراسوی دیدن " را برایتان بـه حضور مـی خوانم ، کـه مـی توانید از نوشته های مددپور که تا دکتر گودرزی و حمـید سوری و آیدیدن آغداشلو و علی اصغر قره باغی ، و هر نویسنده ای کـه عشقتان کشید را بـه دنبال جواب آنـها بگردید ، کـه خودتان لمس کنید و دریـابید کوچکترین اشاره ای بـه چنین مدخلهایی را بـه و سعت یک سطر نیز درون هیچ برگ آنـها نمـی توانید بیـابید .
1 _ رویکرد کُلی هنر درون تاریخ از نگاه این قلم
2_ اثبات بلندگوی تصویری بودن سیـاسیون ، نظریـه پردازان حوزه ی جغرافیـایی و سیـاسی و فرهنگی خاص خود ، درون کارتون ( کاریکاتور موضوعی )
3_ اثبات تضاد تعاریف هنر ، با وظایفی کـه به او محول کرده اند
4_ عدم انطباق هنرمقدس و اسلامـی، با قرآن کبیر
5_ بـه چالش کشیدن انکشاف حقیقت هیدگر ، درون اثر ونگوگ
6_ نشان بنیـانی نبودن انتقاد مـه یرشاپیرو و دریدا ، از تفسیر اثر ونگوگ توسط هیدگر
7_ بـه چالش کشیدن نسبت انکشاف هستی و حقیقت ، از نگاه انسان
8_ جستجوی حقیقت و انکشاف هستی درون وجود انسان ، درون قرآن کبیر
9_ دلیل بر تافتن و رویگردانی از حقیقت و ارتباط آن با هنر
10_ بـه چالش کشاندن پرورش و تکامل وجودی انسان ، توسط هنر
11_ نشان گرفتن از فقدان مبحثی با نام هنر درون اعصار گذشته
12_ کپی بودن نظریـات دکتر مددپور ، درون رابطه با هنر
13_ عدم انطباق هنر معنوی و اسلامـی دکتر مددپور ، با قرآن عظیم
14_ اثبات کپی و عدم آگاهی نسبت بـه معماری و کاشیکاری مساجد ایران ، توسط مددپور
15_ بـه چالش طلبیدن (در انتظار هنر بزرگ و مبحث غیب )
16_ اثبات عدم تأثیرشعر و شاعری بر تمدنـهای گذشته
17_ ترد شعر و شاعری درون قرآن کریم
18_ نشان انطباق ترسیم فرشته ها درون تاریخ ، با تورات
19_ اثبات عدم سنخیت و غیر مجاز تصاویر فرشته ها درون آثار نقاشی ایرانی ، با قرآن کبیر
20_ همسانی و یکی بودن خصوصیـات نقاشیـهای ایرانی اسلامـی با آثار یـهودی
21_ همخوانی آثار هنرمندان انقلابی ایران با سیـاست صهیونیستها ،ومعرفی مسجد قبه الصخره بجای مسجدالاقصی درون رسانـه ها
22_ مبحث زیبایی
23_ ابراز نظر خلاف پیکاسو ، درون رابطه با نقاشی و طبیعت
24_ اثبات وارداتی بودن تعاریف و چهار چوبها و رویکردهای مکاتب هنری ، بـه ایران
25_ خط بطلان کشیدن بر مباحثی همچون نقاشی کُردی و غیره
26_ عدم انطباق نوشته های هویتی کردستان با آثار
27- مبحث عبدالرحمن شرفکندی (هژار) و کلمات کُردی
28- برررسی و جستجوی واژه های کُردی درون آثار شاعران کُرد
29- بررسی بنیـانی شروع (هنر جدید)
30- علت وجود (هنر جدید) و رویکرد غرب بـه این مقوله
31 مبحث زیبایی درون کانسپچوال و هنر جدید
32- اثبات کپی بودن آمال ، آرزوها و اه هنرمندان ایرانی با همتایـان خود درون (هنر جدید)
33- عدم انطباق اه (هنر جدید) با منطقه ی فرهنگی و جغرافیـایی خود
34- اثبات علت عدم آگاهی دکتر سوری درون رابطه با (تعریف واحد ایرانی بودن ، و تعرض بـه آن توسط جهان معاصر)
35- الینـه شدن توسط دوربین عکاسی
36- عدم انتقال تفکر عکاس از مدیوم عدر عکاسی مستقیم
پس حداقل این نکته را دریـابید کـه امثال "دکتر سوری " نماینده ای جهت انتقال افکار دیگران ( بخوانیدغربیـان ) بـه ایران ، و یـافتن پسر بچه هایی ( بخوانید امثال مکائیل رحمانی ) درون شـهرستانـها به منظور ایجاد شعبه ای درون نقاط دور دست جهت فروش محصولات خود ( بخوانید تفکر غربیـان ) هستند ، و بی مورد نیست کـه دوستان بـه این اظهار نظر شما و نصب رزومـه ی آقای مکاییل رحمانی بخندند !!
دیگر دوستان اعضای هنر جدید کردستان نیز مـی توانند شعبه هایی مستقل را راه اندازی و راهبری کنند ، مثلا : هنر جدید خیـابان فرح ، هنر جدید مبارک آباد ، هنر جدید کانی کوزله ، هنر جدید شـهرک سعدی و .... ، و اگر شما نیز ساکن حلبی آباد هستید مـی توانید رهبری هنر جدید حلبی آباد را بر عهده گیرید ، کـه اگر کمبود مایحتاج اولیـه ی س، و یـا عدم باروری و استفاده ی سیستم کشاورزی ما قبل تاریخ درون دهاتتان شما را بـه سوی شـهر روانـه کرده هست ، درون اثر هنر جدیدتان از استثمار انسان توسط ماشینـهای غول آسا بنالید و دست و پا زنید !!!!؟؟؟
طنازی فرموده اید کـه (( درون مـیان هنرمندان تهران حرف آقای مـیکائیل رحمانی همـیشـه هست. و خیلی شناخته شده هستند. زمانی کـه استادش آقای سوری را بـه کردستان دعوت کرد باعث شد که تا ایران بـه هنر کردستان کـه فراموش شده بود توجه کند.))
شما کافیست " هنر جدید کردستان ، هنر معاصر سنندج ، اسم آقای مکاییل رحمانی و اعضایش " را درون اینترنت جستجو بفرمایید ، کـه ببینید غیر از یکی دو خبر نمایشگاه چیزی دندان گیری نمـی یـابید . و اسم هنرمندان هنرهای تجسمـی را با حروف لاتین جستجو بفرمایید کـه با چشمانتان ببینید چند نفر از آنـها را خارج از مرزها مـی شناسند !!؟ مکائیل رحمانی حتی درون رشته ی تخصصی خود ( عکاسی ) ، با توجه بـه سپری هفت سال فعالیت جدی و شرکت درون فستیوالها ، هنوز چیزی به منظور ثبت درون کارنامـه ی هنری خویش نیـافته اند !! و چنین فردی را ناجی هنر درون کردستان ، عدم اطلاع، جوگیر شدن و تبدیل شما بـه گوشی به منظور شنیدن سخنان آبکی آنـها را باخود بـه همراه دارد .
کلام آخر :
تنـها دلیل و شرط ارسال نظر درون این سایت از جانب شما ، فقط و فقط ارائه ی یـافتن موارد و جواب پرسشـهایی باشد کـه خدمتتان عرض کردم.
موفق باشید .

رسول امـینی

1390/8/26  15:15:35

ملتسمانـه از آقا سلام محمدی تقاضامندم بدلیل عدم هضم مواد نوشتاری بسیـار غنی و بسیـار بسیـار پرمایـه و چه بسا فولکوریک!! از ایشان و سطح هوش عالی هر چه زودتر اقدام به" چاپ" آثارتان درون کشورهای شرق و غرب عالم نموده که تا با کاوش شناسی و تفسیر مطالب بشدت فلسفی و متفکرانـه از سوی نخبگان درجه یک اشان ما جماعت بی سواد نیز با خواندن تفسیر مطالب سر سوزنی متوجه مطالبی شویم کـه حداقل دو یـا سه قرن از زمان خود جلو هستند.

سینا

1390/8/26  15:39:00

آقای محمدی شما بسیـار پرت تشریف دارید! وقتی بـه قول شمای توانایی هضم مطالب شما را ندارد و سواد ندارند! بعد جایی به منظور نقد مطالب شما هم نیست.هنگامـی یک بحث درون مقام نقد بـه نتیجه مـیرسد کـه هیچمطالب خود را برتر نداند و دیگران را بی سواد نخواند؟؟ اگر مـیدانیدی درون ایران جوابگوی خواسته هایتان نیست بی تعارف با متفکران آن ور درون ارتباط باشید اینجای برایتان تره هم خورد نمـیکند! کردستان برایتان کوچک است
*************************************************************
پاسخ :
جناب رسول امـینی !! پاراگرافی از مطالبی کـه تفکر من را بـه چالش کشانده بود را نیـافتید؟!
گروه آرت پارادیزو نیز دعوت شما ، جهت مناظره با محوریت نوشته هایم درون آتلیـه شان را نپذیرفتند ؟!

رسول امـینی

1390/8/27  13:52:29

ایمـیل

چه چالشی بالاتر از این کـه معرفی یک بچه مانند رامتین درون سایت پارادیزو فکر و ذکر شما و فاضل خان و سردار خان و سالارخان و ... مشغول کرده کـه چرا حتما رامتین درون سایت معرفی بشود. انگار کـه سایت اینترنت متعلق بـه سلایق شماست هول نشید یک خورده صبر!؟ گفتم عزیز جان "سلام خان" ما بی سوادیم. قدرت تحلیل و تفسیر نقد شما نداریم. کارتان را "چاپ "کنید؟؟ درون آن ور مرز نخبگان جهان تفسیرش کنندملتمسانـه خواهشمندم. اوکی
*************************************************************
پاسخ :
امـینی جان ، بازهم کـه خزعبلات قبلی تان را نشخوار مـی فرمایید؟! صد رحمت بـه شما کـه خودتان دریـافته اید کـه بیسواد تشریف دارید .
ضمنا ( سلایق ) نـه ، بلکه " صلایق " مـی باشد !!!!!

آرزو.س و عبدالل

1390/8/27  19:35:24

آقای محمدی
به نظر من تمام مباحث شما هم آبکی هم چند تاش نشخوار مطالب دیگران است.....
مباحث مزخرف تابلوی شام آخر و ومعرفی مسجد قبه الصخره بجای مسجدالاقصی درون رسانـه ها......همان حرف های چرت رائفی پوردر دانشگاهای ایرانـه کـه خود او از مستند ظهور عاریـه گرفته بود و نشخوار مـیکرد ، البته فکر کنم مبحث چشم جهان بین رو از نیش قلمتون انداخته بودین کـه اگه این رو هم مـیگفتین 100% بـه اسم شما ثبت مـیشد.. مطالبتان فقط بـه درد آرشیو خانگی خودتان مـیخورد و اِلای پی مطالب تلفیق قرآن با هنرو این چیزهای بی مصرف دینی نیست این مسائل فقط بـه درد معده خودتان مـیخورد چون بـه جز شما انگاری مطالب نیش این قلم جناب عالی را هضم نمـیکند، با معده خودتان بیشتر سازگار است،، چون واقعا خنده دارهی مثل آغداشلو و مددپور و هیدگر و... بیـان درون مورد جمشید فرجوند فردا مباحثی مطرح کنند و در آخرن بگن برو کفتر بازیت رو و یـا مبحث عبدالرحمن شرفکندی (هژار) و کلمات کُردی راتجزیـه و تحلیل کنند یـا مثلا حرفهای کپی صادق ایوبی رو آدرس بدن و یـامبحث هه ل په رکی درون کردستان رو برسی کارشناسانـه کنند و ادعا کنند هیچ که تا حالا همچین کاری انجام نداده ...
باتشکر
*************************************************************
پاسخ :
عیـان بود کـه هیچکدام را نخواهید یـافت ، و به روده درازی بی سر و ته مشغول مـی شوید!!؟
در ضمن بـه چشم پزشکی مراجعه فرمایید ، کـه ببینید درون مـیان بندهایی کـه پیش روی شما درون نظر قبلی ام گذاشته ام ، اسمـی از (( تابلوی شام آخر ، جمشید فرجوند فردا ، حرفهای کپی صادق ایوبی ، یـامبحث هه ل په رکی )) نیست ، چرا کـه جواب آقای جمشید فرجوندفردا و هه لپه رکی را مگر مـی توان درون آثار آیدین آغداشلو وانیکه بر شمرده ام ، یـافت ؟؟!!
کودن جان ، بنده درون بند 21 آورده ام :
" همخوانی آثار هنرمندان انقلابی ایران " با سیـاست صهیونیستها ،ومعرفی مسجد قبه الصخره بجای مسجدالاقصی در" رسانـه ها "، نـه اکتشاف تعویض مساجد توسط بنده !!! اگر کلمات (همخوانی آثار هنرمندان انقلابی ایران ) و ( درون رسانـه ) را ندیده اید! فکر مـی کنم عینک ته استکانی نیز جوابگو نباشد!
البته عجله نکنید ، فعلا مـی توانید جستجو فرمایید ، چرا کـه عرض کرده ام که تا آخر عُمر بنده فرصت دارید !!!!!

هادی

1390/8/28  02:04:37

با سلام
خدمت آقای سلام محمدی
من مدتی را بـه خواندن کامنت های دیگر دوستان گذراندم
خوشحالم کـه سلام محمدی عزیز با سخنانی خوب جواب اکثران دیگر را مـیدهند..
صادقانـه خوشحال مـیشوم اگر بیشتر با هم درون ارتباط باشیم آقای محمدی...
از حرفها و نوشته هایتان معلوم هست مطالعات خوبی درون اکثر زمـینـه ها داشته اید
آقای محمدی اگر امکان دارد اسم چند کتاب خوب هم درون زمـینـه نقد هنری هم درون زمـینـه تئوری هنر و تاریخ هنر و هر کتابی کـه بتونـه از هر لحاظ تئوری وسواد رو بالا ببره و به نظر شما مفیده اگه بـه ایمـیلم برام بفرستین واقعا ممنون محبتتون مـیشم ...........
*************************************************************
پاسخ :
با سلام و تشکر خدمت شما
در حوزه ی هنر از نویسندگان ایرانی مبحثی حتی بـه عمق و وزن یک برگ حاصل تفکر و دگراندیشی ، کـه مبحثی نو را گشوده باشد نمـی توان یـافت کـه با مطالعه ی آن بر داشته های خود بیفزائیم .
اگر مـی خواهیم درون این وادی نکته ای به منظور گفتن داشته باشیم مـی بایست " تفکری را پرورش دهیم کـه به بنیـان مطلب بنگرد " ، و با ابزار تطبیق و تجزیـه و تحلیل ، حاصل مطالعه ی آثار اورجینال را درون بوته ی نقد گذاریم ، کـه مولد تفکر گردیم ؛ کـه اگر ازعهده ی آن برآمدیم تکلیف تمامـی کپی های نویسندگان ایرانی مشخص گردیده و مـی توان هر یک از آنـها را آدرس گرفت .
موفق باشید .

رسول امـینی

1390/8/28  13:38:15

معلوم شد کـه ما زیـاد بیسواد نیستیم! حداقلش اینو بلدیم کـه جمع سلیقه" سلایق" هست نـه صلایق!؟؟ آقای باسواد و در پی بنیـان نـهادن مکاتب جدید کـه مـیخوای مشکلات دنیـا رو حل کنی. اگر بـه لغت نامـه دهخدا کـه اگر!؟ انکارش نکنید خواهید یـافت: سلایق: جمع سلیقه; معنی سرشت و نشان و جز آن
صلایق: ۱) صلائق،نان تنک(مـهذب الأسماء) رجوع بـه صلائق شود.
صلائق:[ص ء][ع،ص،ا] ج صلیقه[منتهی الأرب]، گوشت بریـان پخته
‏!!؟؟منتظر پاسخم
*************************************************************
پاسخ :
عزیز جان ، مـی دانستم طنز تعویض سلایق با صلایق را با گذاشتن پنج علامت تعجب نیز نخواهید یـافت !؟
چند سال هست که بـه امثال شما گوشزد مـی کنم ، معده ی شما بااین خوراک سازگار نیست ، و صلایق بنده را مـی بایست همـیشـه درون نظر گرفت . شما حتما به همان چ درون علفزار خداوند مشغول باشید و آنرا نشخوار فرمایید .
اما درون مورد سلایق ، درون مباحث متفکرانـه و تخصصی جایی به منظور اظهار نظر و رأی هربا جواز تکثر سلایق نیست ، بلکه شناخت و آگاهی موجب درج رأی متفکرانـه خواهد بود . و همـین سبب گشته هست که همـیشـه درون کلاس و یـا نمایشگاه و غیره تکرار نمایم درون مباحث تخصصی هنر نمـی توان بـه مدد سلایق شخصی ، نظر هر مخاطبی را ارج نـهاد و قبولاند ، بلکه شرط و لازمـه ی شناخت و آگاهی کارشناسانـه را مـی طلبد . جریـان حضور دکترای علوم انسانی درون اتاق عمل را نیز مرور فرمایید.

امـینی

1390/8/28  15:59:29

سفسته گویی و توجیـهات شما بر هیچ پوشیده نیست(مثل سوتی" صلایق "که رفتی بـه کجا!؟) دایره کلمات شما درون حدیـه که: نشخوار و هضم ن کلمات درون معده و پرت تشریف داشتن و بچه بودن مخالف; جزء تفکیک ناپذیر جملات "قصارت "است ادب و طرز حرف زدنت درون نـهانخانـه درون آشفته ات گویـا ی آن هست که بایدفهمـید هنوز بلد نیستی بـه چه نحو و با چه ادب و... با مخالف برخورد کرد و جالب آنکه از مخالف خود خواهان نقد هستی!!؟
*************************************************************
سفسته ( سفسطه ) جان ، ماشاءالله شما هم سنگ پای قزوینی هستید به منظور خودتان !!

هادی

1390/8/28  16:29:09

ایمـیل

سلام آقای محمدی
نـه اصلا من منظورم این چیزا نبود و ایرانی و غیر ایرانی بودن واسم فرقی نداره.. و اینکه کپیـه یـا نـه...
فقط واسه پیشرفت کارام و ذهنیتم و از لحاظ تئوری گفتم اگه چند که تا کتاب بهم معرفی کنین ممنون مـیشم... چون بین این همـه کتاب نمـیدونم چه چیزیو مطالعه کنم و چه چیزیو مطالعه نکنم...
راستی عذر مـیخوام ولی نیـازی بـه نصب کامنت من نیست چون مـیدونم ربطی بـه نوشته های شما و کارهاتون نداره فقط خواستار کمکی از طرف شما بودم.
بازم ممنون
*************************************************************
با سلام خدمت شما
بنده خدمتتان عرض کردم ، ( اگر مـی خواهیم درون این وادی نکته ای به منظور گفتن داشته باشیم مـی بایست " تفکری را پرورش دهیم کـه به بنیـان مطلب بنگرد " ، و با ابزار تطبیق و تجزیـه و تحلیل ، حاصل مطالعه ی آثار اورجینال را درون بوته ی نقد گذاریم ، کـه مولد تفکر گردیم ؛)
اما اگر فقط جهت از بَر و واگویی دوباره ی آن درون محافل هنری و یـا کمک درسی باشد ، تمامـی آثار نویسندگان غربی منتشر شده درون ایران درون حوزه ی تاریخ هنر ، نقد هنری و تجزیـه و تحلیل آثار بـه کارتان مـی آیند ؛ و بعد از آن بـه این نتیجه دست خواهید یـافت کـه آثار ایرانی درون این حوزه ، ارزش وقت گذراندن را نیز ندارند !؟

رسول امـینی

1390/8/29  10:07:17

نـه بابا امـیدی نیست . بعد جنابعالی سفسطه گو تشریف دارید نـه سفسته گو!!!!!!! خودتان اشتباه منو تصحیح فرمودی کـه به غلط این خصوصیت تفکیک ناپذیرتان را نگویم !!!!!!! من کـه خواستم بـه غلط هم کـه شده[ از زبان طنز یـاد دادی!!!! شما] نگم سفسطه بگم سفسته شاید هم کـه واژه بهتری بود!!
*************************************************************
پاسخ :
آی کیو جان ، بنده شما را سفسطه خطاب کرده ام !! ضمنا ( سفسته ) یعنی چه ؟؟!!

رسول امـینی

1390/8/29  16:07:32

سفسته از جنس همان نوع طنز با علایم تعجب بسیـار هست که همانند صلایق" طنز تعویض!!" نام دارد با این تفاوت کـه بجای معنای گوشت بریـان پخته کـه سازگاری عجیبی با آن جمله بنده داشت!!!!!!!! این بار آقای "ط" جای خودش را با آقای"ت" عوض نموده اند که تا یک خورده با شما طنازی کنند. زیـاد سخت نگیر سلام جان.شما هنوز چشم بصیرت مـیخواهی که تا ‏‎ ‎‏ ‏‎"IQ"‎‏ ما را بهتر کشف کنید. بای بای.
*************************************************************
پاسخ :
آی کیوی عزیز ، اگر " سفسته " معنایی دیگر از ( سفسطه ) مـی داشت ، و با آگاهی بـه تناسب جمله ، واکنش و هدف مورد نظر از کاربرد و ادا آن برجایی نشسته بود ، مقصد و طنازی شما را مـی یـافتیم . اما (سفسته) یک غلط املایی هست که معنی دیگری خارج از ( سفسطه ) ندارد .
از بای بای شما دلخور شدم ، تازه دوستان بـه شیرین عقلی شما عادت کرده اند !؟ اگر خزعبلاتی دیگر به منظور گفتن نداشتید ، همان مبحث " رامتین " را بَزک شده دوباره نشخوار فرمایید ، چون تکرار دوباره ی آنـها از شیرینی کلامتان و خندیدن بـه شما نمـی کاهد !!

فاضل احمدی

1390/8/30  19:20:52

با سلام
جالب اینجاست همـیشـه افرادی کـه مورد خطاب قرار مـیگیرند ( هنرمندان کردستان ، آرت پارادیزو و غیره ) سکوت مـی کنند و افرادی دیگر کـه قضیـه را متوجه نشده اند ، از روی جهل و با عجله حرف هایی را از خود بیرون مـی دهند. جای بسی تأسف است.
آقای محمدی کاش این کامنت ها را نصب نمـی فرمودید ، چون حداقل فقط خودتان مـی دانستید درون سنندج چه اعجوبه هایی فرهنگ و هنر ما را معرفی و از آن دفاع مـی کنند!
ممنون و موفق باشید.
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما
آقای احمدی ، واقعیت فضای فرهنگی و هنری کردستان همـین هست که رؤیت مـی فرمایید !؟
با نصب این نظرات ، ناظران خارج از محدوده ی ما ، مـی یـابند کـه با چهان مـی بایست همکلام شویم ، و جواب سئوال جای خالی بودن وجودهایی کـه روز و شب ، سلوی ارکستر " آزادی بیـان " را بر عهده گرفته اند ، برایشان نایـافتنی خواهد بود !؟ و مـی داند حلقومـهایی کـه با نعره ی دفاع از حقیقت ، شنیدن اصوات دیگر را فالش مـی نمایـاندند ، کمترین شناختی نسبت بـه واژه ی " حقیقت " نداشته و ندارند !؟
با تشکر

منوچ

1390/9/3  13:02:41

ناقلا !
باز کـه دوباره با نام های بامزه ی فاضل و فضله و فضول و فضولات و این جور چیزها به منظور خودت کامنت گذاشتی !!!؟
فکر کردی, کردی وی نفهمـید !؟
اگر سر مبارکتان را از برف کـه چه عرض کنم از منجلابی کـه گرفتار آمده اید به منظور چند ثانیـه بیرون بکشید . آنوقت با چشمان خوآب آلودتان خواهید دید کـه دست کجتان درون نزد همگان رونمایی شده است!
ای کامنتی کـه مـی روی بـه سویش از طرف من ببوسی رویش (آنـهم روی قلابیش !!!)
این هم کـه مـی فرمایید: بگذارید بدانند کـه فضای هنری کردستان درون چه سطح شلم شوربایی ست, اتفاقا درست مـی فرمایید . چون با خواندن پاسخ کامنت های کـه از قلم حرفه ایی و البته دلسوز!!!!! شما تراویده هست . حتما این حلقوم را کـه عر عر مـی زند درک خواهند کرد !!!
شما بـه چنان حقارتی نایل آمده اید کـه اطمـینان دارم جرات نصب تمام وکمال این کامنت را نیز نخواهید داشت و موذیـانـه بخشی از آن را حذف خواهید کرد و با این کار بـه خود بر طبل رسوای خود خواهید کوفت ! و بیش از پیش چهره واقعی و هولناکتان بر همگان معلوم خواهد شد !
شما درون صورت موفقیت درون این بیراهی کـه در آن چموشانـه اصرار مـی ورزید تبدیل بـه امثال قذافی ها و هیتلر ها و صدام حسین ها خواهید شد . هر چند شاید بسیـار خطرناکتر و پیچده تر از این هیولاها !!
این کامنت را نیز بزن تو رگ سایتت حالشو ببر ! مـی دانم کـه خیلی کیفور مـیشی !
این چند روزه کهی فحشت نداده لابد پاک افسردگی گرفتی !!!
بزن روشن شی !!!!
************************************************************<
پاسخ :
نازنین خانم ، ب بـه تخته ، روی سنگ پای قزوین را هم کم کرده اید !!

فاضل احمدی

1390/9/7  12:43:57

سلام
جناب منوچ و غیره
خجالت نمـی کشید از روی جهل بری دروغ مـی بندید؟؟
در ضمن اگر جدیدا" بـه سایت آرت پارادیزو سر بزنید مـی فهمـید حتما تشکر کنند کـه یـادشان انداختم چنین هنرمندانی هم داریم!!

najafi

1390/9/12  00:37:36

سلام
سلام عزیز هرچند با بعضی از حرفهایت موافق نیستم اما هر روز کـه مـیگذره و بیشتر با یک سری از موضوعات درگیر مـیشم حرفهایت درون مورد هنرمندان کُرد بیشتر برام ثابت مـیشـه .
واقعای مثل ماشاالله محمدی و جمشیدخان فرجوند فردا هیچ از هنر بویی نبرده اند از لحاظ تفکر هم واقعا فلجند . ای کاش مـیشد یـه چند که تا از کارها و حرفهاشونو اینجا برایت تعریف کنم ، یعنی واقا تاسف مـیخورم و حالم از یکی مثل فرجوند فرا بـه هم مـیخوره اصلا تصورشم نمـیکردم این ادم که تا این اندازه از لحاظ شعور کمبود داشته باشـه...به خدا قسم نبود این آدم ها از بودنشون بسیـار با ارزشتره...........
*************************************************************
پاسخ :
با سلام
جناب ، هدف و پیمودن مسیر نوشته هایم کندوکاو درون احوال شخصی و زندگی خصوصی افراد نیست ، و اشاره هایم بـه رفتار شناسی بعضی از هنرمندان کُرد را مـی بایست درون تأثیر کردار آنان بر فضای فرهنگ و هنر جستجو کرد . و گرنـه با بـه بحث نشستن زندگی خصوصی فرد ، نمـی توان بـه تجزیـه و تحلیل ساختاری اثر هنری و یـا نوشته های تخصصی هنری اش پرداخت .
اگر مباحث شما نقد و تجزیـه و تحلیل افکار و اندیشـه ی آنـهاست ، درون محضرتان فیض مـی بریم ؛ و اگر درون مـیل بـه مقصود رفتار شناسی و تأثیر آن بر جامعه ی فرهنگی ، و تحلیل آن هست ، درون خدمتتان استفاده مـی نماییم ، و با درج آن درون این قسمت شاید درون روشنایی بخشیدن بر مسائلی دیگر بتوان راهنما بود.
با تشکر

سلام محمدی

1390/9/20  01:21:27

با سلام خدمت دوستان گرامـی
ایـام سپری گشت و فرصتی فراهم آمد کـه دیدگان مخاطب نوشته هایم را با سیمای آقا " سوران " معروف ، روشنایی بخشم ! کـه دریـابید خورجین های سرریز از فرمایشات اندیشمندانـه !! و متفکرانـه !! را چه وجود و با چه توانی بـه منزل مقصود مـی رساند .
http://pirang.blogfa.com
همـین اشاره کفایت مـی کند کـه آقای سوران (ی کـه روی سنگ پای قزوین را کم کرده هست ، و شنیده ها حاکی از آنست کـه نامش درون کنار رکورد دارهای گینس قرار خواهد گرفت) ، آن سبد سبد معلومات را از آثار گرانبهای متفکران ! و دگراندیشانی ! همچون صادق هدایت درون پستوی خویش انبار دارد ، کـه گاه با سبیل ، و گاه با عشوه های انـه ارائه مـی داد !!؟ و اگر درون قسمت نظرات وبلاگ این جمله را درباره آثار گرانبهایش!! از زبان خودش رؤیت فرمودید :
((این داستان سرشار از اشکالات و نقص های داستانی هست واگر خود بخواهم آن را چکش کاری کنم ‘لیستی از نواقصش را ارائه خواهم داد .))
آنرا بـه حساب شکسته نفسی ایشان واگذارید .
غرض ، بـه دیدار بردن دوستان وانی هست که درون این یکسال و اندی با جوکهای گاها بی مزه ی سوران جان ، فرصتی به منظور خندیدن و خنداندن فراهم مـی آوردند ، که تا با دیدنش تصویر بعد پشت فرموده هایش را تطبیق دهند ، کـه موجب برآوردن خنده ای دیگر از ته دل خواهد بود . کـه اگر بـه اندازه ی نخود و یـا پشت ناخنی تعقل را درون چند صد سطر نظرات بی سروته او درون رابطه با مطالب و نوشته هایم نیـافتید ، علتش را بیـابید .
با تشکر

محمد

1390/9/20  10:20:36

دوست!!!!!؟مخاطب !!!!!؟ مگر بجز توهمات ساخته شده درون ذهنت دوستی هم داری!؟ خیـال مـیکنی کیستی؟؟نـه جدی ؟؟ همـین بی محلی ات بس کـه در عرض یک ماه همـین دوستان و مخاطبانت هم حال و حوصله ندارند نظر بدن! برو این بند و بساط رو جمع کن آدم روانی!
************************************************************
پاسخ :
آقای محمد ، امروزه با طی روزگار بر پیچیدگی و دست یـازیدن بـه علم و تخصص هر مقوله نیز افزوده مـی گردد ، کـه شنا گری معمول نیز درون آن حیطه ، یک دوره ی عمر انسان را مـی طلبد و مـی ستاند ؛ و این مـهم را مـی توان درون پیشـه هایی کـه با آنـها روزانـه سروکار داریم نیز ببینیم ، کـه اکتساب از راه تجربه نیز خدشـه ای بر حکم مورد نظر فرود نخواهد آورد . کـه اگر نظاره گر دوخت لباس خودتان درون خیـاطی باشید و با دخالت بیجا و امر و نـهی ( درون رابطه با لباس خودتان ) از درگه متخصص وارد شوید ، محترمانـه ترین شیوه ی برخورد باشما ، وارانداز محقرانـه بـه قصد تمسخر خیـاط و شاگردانش خواهد بود کـه دریـابید شرط ورود بـه تخصص دیگری ، آگاهی نسبت بـه مقوله ی مورد نظر هست که مـی بایست قبلا از اثبات آن برآمده باشید .
چنین امری سالهاست درون کشورهای پیشرفته حل گشته و هر یک درون تخصص و حد خود حضور مـی یـابند ، کـه حتی فروشنده ها را نیز از هم متمایز مـی بینیم ؛ و این درون حالی هست که درون کشور خودمان ، نـه تنـها متخصص رشته ی دیگری کـه از اثبات آگاهی درون موردی کـه وارد گشته هست بر نیـامده ، بلکه خیـاط و بقال و علاف سرکوچه را وجودی مـی بینیم ، کـه در جایگاه متخصص حوزه ی مورد نظر لمـیده ، و نـه تنـها اظهار نظر بلکه براندازی شخص را سرلوحه ی خویش قرار داده و هدف مـی پندارد !؟
همـین شیوه را درون مغازه ها مـی توان یـافت کـه در بقالی ، از شیر مرغ که تا جان آدمـی زاد را مـی توان یـافت ؛ و کتاب فروش را فقط بـه سبب از بر عناوین موجود درون کتاب فروشی اش ، متخصص تمامـی رشته های موجود درون کتابهای مغازه اش ؛ و سی دی و نوار فروش را متخصص موسیقی مـی یـابیم !!؟
در برخورد با آثار و نوشته های بنده نیز همـین مسیر و حرکت را شاهد بوده و هستیم !! کـه مخالفان این قلم همچنانکه از بوی کلامشان نیز پیداست ، درون چند صد برگی کـه در قسمت نظرات و غیره نگاشته اند ، فقط و فقط یک سطر تخصصی را نمـی توان معرفی کرد کـه از دفاع آن برآیند ؛ و نـه تنـها فاقد تخصص هستند بلکه حلقومـی فحاش و دریده را مـی بینیم کـه برای حضورشان دلیلی نمـی توان یـافت !؟
یکی از چهره های شناخته شده ی این وامانده ها " سوران " هست . کافیست شما چند صد سطر نظرات او را زیر و رو فرمایید ، کـه یک مبحث تخصصی بـه اندازه ی یک پاراگراف مربوط بـه نوشته هایم را بیـابید ، کـه خسته و ملول برگشته و نخواهید یـافت.
برای خنده ، اظهار نظر و حکم صادر این بیچاره ( سوران ) کـه هنوز رنگ را از نزدیک لمس نکرده ، درون رابطه با اثر "چارلی چاپلین" بنده درون سایت " کُردیش کارتون " را بخوانید ، کـه دو ماه بعد از این نظر ، مدال طلای معتبرترین فستیوال جهان را از آن خود کرد ، کـه دوستان حرفه ای و دیگر هنرمندان این اثر را جزو بهترین کاریکاتورهای جهان خطاب مـی کنند ، و خودم نیز جزو بهترین آثارم عنوان مـی کنم .
(( جناب محمدی این چیزی کـه شما بـه تصویر کشیده اید هر چیزی مـی تواند باشد غیر از چاپلین ! ظاهرا توهمات ایدئولوژی مابانـه شما کار دستتان داده و کاملا تشخیص چهره ها را درون شما مختل نموده !! باور بفرمایید ضعیف ترین و در عین حال عجیب ترین کاری هست که از شما دیده ام ! ))
و دریـابید کـه حضور چنین بی مایگانی ، درون چنین مباحثی ، فقط واراندازی بـه قصد تمسخر همچون آن خیـاط و شاگردانش را بـه دنبال خواهد داشت ، کـه شما نیز از این قاعده مستثنی نیستید .
موفق باشید .

بی نشان

1390/9/20  10:44:45

با سلام
آقای محمدی : با دوستان تهرانی همـیشـه بـه حماقت و کج فهمـی جناب سوران مـی خندیم ، خبر ثبت نام او درون گینس بـه اینجا نیز رسیده هست !!!

فاضل احمدی

1390/9/20  15:36:56

با سلام
جناب محمد ؛ فکر مـی کردیم امثال شما دیگر زبان بـه سخن نمـی گشایید و خودتان نیز از جملات تهوع آمـیزتان عاصی شده اید !!
آقای سلام محمدی ؛ وصف آثار و نوشته هایتان را حتما از امثال استاد پورپیرار و اهل مطالعه شنید ، نـه این جنس هم ولایتی های بیسواد وحسودمان !!! درون جایی زندگی مـیکنیم کـه فروشندگان و کرایـه دهندگان فیلم ، منتقد فیلم هستند ، بعد در اینجا چنین واکنشـهایی کاملا طبیعی هست !
اقای سوران همانطورکه درون قسمت کامنتهای وبلاگش گفته { اگر بگویم کـه حتی فحش و ناسزای شما درون راستای نقد داستان های این وبلاگ به منظور من لذت بخش خواهد بود.}
خیلی از فحش خوششان مـی آید ، بـه شرط آنکه درون راستای نوشته هایش باشد . محمد جان چند که تا از آن فحشـهای آبدارت را نثار آقا سوران کنید کـه سخت نیـازمند هست ، و دنبال این و آن درون وبلاگهای دیگران ویلان نشود و در وبلاگ دیگران نظر نگذارد و ناراحت نباشد کـه { محل سگی هم بـه دعوت و داستانش نگذاشته اند } !!!!!!!!
***********************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما
آقای احمدی ، اگر نپذیرفتن دعوت جهت مناظره با محوریت نوشته هایم و سکوت ، ازطرف هنرمندانی کـه نقد کرده ام را یـاد آوریم ؛ و مدعی شدن حتی از عهده برنیـامدن روخوانی درست نوشته ام از جانب خوابگاه کاریکاتور کردستان و گروه آرت پارادیزو و غیره ، کـه مـی بایست درون آتلیـه و کلاسشان با حضور بنده و دیگران خلاف آنرا ثابت مـی د ، اما سکوت تنـها راهشان بود را مرور کنیم ،
بعد از چنین سکوتی ، این نطقها و واکنشـهای امثال " محمد " به منظور من و دوستان اهل مطالعه فقط و فقط موجب خنده بوده هست .

صباح

1390/9/20  19:22:22

خدا مـی داند کـه این جناب سوران عزیز چه دماری از روزگار این آقا سلام درآورده کـه : با اینکه خودش درون هیچ یک از کامنت ها و کلا فضای سایت حضورندارد،اما عجب کـه نام زیبای ایشان ازدهان این وامانده ی دیوانـه (استاد سلام عزیز ؛استاد اجباری) نمـی افتد.
احسنت جناب سوران ! کـه این پرمدعای شیزوفرن را اینچنین بـه زانو درآورده ایی !
**************************************************************
پاسخ :
آقای صباح ، درون قسمت نظرات نوشته های " هنرمند درون اسلام ، حقیقت درون کارتون ، و کارتونیستها درون مقام منتقد " درون همـین سایت خزعبلات سوران را با چشم سر مبارکتان دید بزنید، کـه لمس کنید چطور زیر فرمایشاتش زاییده هست . درون رابطه با این نوشته نیز ، سوران جان تکنیک استتار زیر پوشش زنانـه را برگزیده بود ، کـه دم خروسهایش با خود نشان از مبتدی بودن را بـه همراه داشت و چند باری نیز بـه او گوشزد کردم .
خام بودن درون تکنیک استتار از لابلای نظراتش بـه بیرون پریده و تابلو هست ، اما نـه آنچنانکه شیرین عقلی همچون شما تشخیص دهد . از " سامان صولی " بخواهید کـه ماجرای بـه مـیان آمدن اسم " سوران قسمت کُردیش کارتون " درون تهران ، از زبان یکی از اساتید تهرانی را برایتان بازگو کنند ، کـه با مجسمـه ی حماقت ، پریشان گو و بیمار از او یـاد مـی د . ادامـه نخواهم داد چون وقت شیر خوردن و خوابیدنت فرا رسیده هست !؟ خوابهای خوب ببینید !!
لا ، لا ، لالایی ؛ لا،لا، لالایی ......

ریبوار

1390/9/23  23:27:36

باسلام خدمت جناب آقای محمدی
مطالب شما بنیـانی ، واضح وتاثیر گذار است.
درک این فضای نقد به منظور انسانـهای تربیت شده امروزی فوق العاده سخت است،چون آنچنان کـه خواسته اند ما را تربیت کرده اند ، آنچنان کـه هست و باید باشد پرورش نداده اند که تا حقیقت رادرک کنیم.
در کامنت ها مـیبینیم هنرمندان درون جهل مرکب اند ، نـه توان درک مطالب را دارند و قبول نمـی کنند کـه مطالب را درک نکرده اند !! و همـیشـه باعث شرمندگی و از طرفی موجب تأمل بوده کـه فضای مسموم ،انی را تربیت کرده هست که بـه جای تحلیل و بررسی نوشته و آثار ،به زندگی و ریش وسبیل وغیره ... نویسنده مـی پردازند !؟
از طرفی دیگر تحلیل و بررسی ظاهر دلیل بر استدلال حقیقت مطلب تان هست که نمـی توانند یک پاراگراف نظر یـا جوابیـه بنویسند. درمـیابیم درون جامعه هنرمندان(توهمـی ها ) نـه تنـها هیچ متفکری نداریم ، بلکه نمـی توانند کلام حقیقت وغیر خیـالی را درک کنند .

(کاکه سه لام سپاس بؤ روشنبیریتان هه ر بـه رده وام بیت)
**********************************************************
پاسخ :
با سلام و تشکر خدمت شما
جالب اینجاست کـه آقای " سوران " بعد از آنکه آدرس وبلاگش را درون این سایت گذاشتم و همگان را با چهره مبارکشان آشنا ساختم ، چون دریـافت دیگران با او آشنا مـی گردند و مـی یـابند آن نظرات بی شرمانـه و ابلهانـه از کیست ، او را مسخره مـی کنند ، و یـا بـه جهت آنـهمـه اهانت بـه پیـامبر گرامـی اسلام و توهین بـه مسلمانان ، کاری مـی کنند کـه تا هفت پشتش یـادش نرود ، وبلاگش را حذف کرده هست !!!

آزاد

1390/9/24  23:44:57

با سلام و تشکر از شما
آقای محمدی ؛ سوران وبلاگش را دوباره راه اندازی کرد ، اما عخودش را حذف کرده هست !!!!!!؟
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما
آقای آزاد ، سوران جان حداقل مـی داند ، آن سخنان چارواداری و به دور از حتی گرده ی تعقل و تفکرش کافیست ، آبرویش را از منفذ بدنش بر باد دهد کـه با سدراه و بستن پاچه های شلوارش نیز توان نگهداشتن آنرا نخواهد داشت !!
جمله ای از خزعبلات او کـه از دهان صادق هدایت قاپیده را برایتان مـی گذارم کـه عامل سوزشش را شناسایی کنید ، کـه چیزی غیر از بیماری روانی نخواهید یـافت ، کـه آنـهم با همدم شدن چند دقیقه ای با یکی از هم محله ایـهایش برایتان هویدا خواهد گشت .
(( دلیل همـه گیر شدن و عوام پسند بودن اسلام قابلیت ارضای خوی حیوانی وپایین تنـه ای این جماعت هست ))
این تنفر از آن جنس تنفرهایی هست که دکتر علی شریعتی از زبان پدرش ، علت مشکل و تنفر مراجعه کننده از اسلام را ، نـه حاصل تفکر و تطبیق اندیشـه ها ، بلکه مشکلی روانشناسانـه خواند کـه ستم شخصی با نام اسلام درون زندگی آن فرد بـه وقوع پیوسته بود ، ، وهمان مسبب آزردگی و تنفر هم او از اسلام بود .

.

1390/9/26  00:01:56

استاد درباره سامان برامون بگید .
*************************************************************
پاسخ :
فعلا امشب با داستان " بزبز قندی " لا لا کن ، فردا شب حکایت " سامان " را برایت تعریف خواهم کرد .
آفرین بچه ی خوب ، حالا برو بخواب .

از کودکستان عبا

1390/9/26  13:56:32

استاد نظرتون درباره بزبزقندی چیست چرا گرگه نمـیتونـه بخورتش؟ چه جوری بچه هاش داخل معده آقا گرگه توسط اسید معده هضم نشدن؟ بـه کدام دلیل پزشکی و کدام قانون؟؟؟
************************************************************
پاسخ :
یکی از معایب فال گوش ایستادن پشت درون اتاق بزرگترها همـین هست ، چون طرح این سئوالها به منظور شما زود هست ، فعلا بـه ننـه جان گوش سپارید کـه هدف ، لالایی شماست .
بزرگتر کـه شدید جواب پرسشـها را بـه شما خواهم گفت .

.

1390/9/26  15:47:05

http://www.rahimcartoon.com/

از کودکستان

1390/9/26  16:17:38

استاد من با لالایی شما فقط خوابم مـیره اینقدر نگو بزرگ نشدم.قهر قهر که تا قیـامت

دوست

1390/9/26  18:37:41

سلام
http://www.rahimcartoon.com
جناب سامان صولی اول حتما یـادبگیری اگر نمـیدانی از زحمات چندساله استادت تشکر و قدردانی کنی ، اقلا سکوت مـیکردی وبا سخنان و حرفهای زشت بـه آقای محمدی اسم دیگر شاگردانش راهم خراب نمـیکرذی .
هیچوقت از یـادمان نمـیرود کـه آقای محمدی چقدر به منظور تو زحمت کشید ، تاجاییکه گاه و بیگاه بـه منزلشان مـی رفتی و در همـه جا تمامـی تجربیـاتش را بدون هیچ چشمداشتی درون اختیـار تو مـیگذاشت کـه همگی شاگردان بـه تو حسودی مـی کردیم .
لینک خبر جشنواره را درون این سایت گذاشته ای کـه چی ؟ کمترین کار تو بعداز آنـهمـه توهین ، حداقل تشکراز آقای محمدی با خبر همـین انتخاب شدنت بود .

ناصر قره باغی

1390/9/26  23:01:24

با سلام
آقای محمدی ، نکات بکری درون نوشته های شما یـافت مـی شود .
دیدگاه نو و خاص شما درون بحث هنر آن هم درون روزگاری کـه ابراز نظر مستقل و متفاوت جرم محسوب شده و گاها سنگسار شخصیتی بـه دنبال دارد واقعا ارزشمند و قابل ستایش هست . گستره فکری و دید وسیع درکنار تخصص و سبک منحصر بـه فرد شما درون ارائه آثار، دست درون دست هم تمایز مثبتی مـیان شما و سایرهم قطاران ایجاد کرده هست .
صمـیمانـه آرزو مـیکنم کـه در طی مسیر پیش رو همواره موفق باشید .
مـهندس ناصر قره باغی
*************************************************************
پاسخ :
با سلام و تشکر خدمت شما آقای مـهندس قره باغی
بنده همـیشـه مخاطب زحمات و فعالیتهای شما بوده و دنبال کرده ام .

؟

1390/9/27  21:59:39

http://www.rahimcartoon.com /
خدمت جناب آقای سلام محمدی استاد سابق سامان صولی، کـه فن و فوت کوزه گری را یـادشان دادند و به اعضای خوابگاه!!!!!! کاریکاتور تبریک عرض مـینمایم.
**********************************************************
پاسخ :
دوست گرامـی ، این روزها این مردمانِ مغذی بـه دو رویی ، و نئشـه گشته از تزریق حماقت ، و برپا داشتن مأمنی از حسرتهای دیگری ، و چنگ زده بر دامان گرسنـه ای به منظور سیرلمـیدن را چون همـه گیر شده ، " انسان " نامـیده و دورویی و حماقت و د دیگری را امتیـاز، و بر شمردن حسرتهای پرپر شده درون نگاه دیگری را طبقات و مراحل پیموده ی سلوک و خودشناسی نام نـهاده اند .
آری ، امروزه لحظه بـه لحظه تلاش از به منظور ذهن دیگری را یـافتن ، نگاهش را خواندن ، و دلمشغولی راهی به منظور هم او نشان گرفتن ، و گام بـه گام پیش بردن ، ترمـیم ریتم افتادن و دست گرفتنی به منظور برخاستن ، شعف لذت بدرقه ی گام برداشتن را ، همچون شما پاسخگو هستند !!؟ کـه در محکمـه ی شما ، چند سال زحمت به منظور به ثمر رساندن دیگری را جُرم ، و گوشـه ای بس کوچک ازمکافات و مجازاتش را درون قسمت همـین نظرات روا داشته اید !!!
این قصه سر دراز دارد .......

شمس الدین رسولی

1390/9/28  11:35:39

با سلام خدمت دوست گرامـی
آقای سامان صولی ؛ درون هیچ دوره و هیچ رشته ای هیچ فردی که تا آخر عمرش شاگرد استادش نبوده هست . بسیـاری از انسانـها درون دوران شاگردی و پس از مستقل شدنشان یـااز نظر اندیشـه و یـا تکنیک ساختاری راهی متفاوت نسبت با استادشان را ادامـه مـی دهند ، اما تاکنون ندیده و نخوانده ایم کـه شاگردی فقط بـه خاطر تفاوت اندیشـه و یـا تکنیک ، زحمات استادش درون زمان شاگردیش را فراموش کرده باشد بلکه همـیشـه بـه احترام از او یـاد مـیکنند ؛ کافیست شما هرفردی را نام ببرید کـه مـیبینید همـینطور بوده هست . یعنی خودشان بـه اساتید برجسته ای تبدیل شده اند اما باز هم درون بیوگرافی و مصاحبه و .... از زحمات استادشان تشکر مـی کنند و استادش نیز بدون توجه بـه استاد شدن شاگردش ، او را شاگرد خطاب مـی کند و دیگران نیز اورا شاگرد استادش خطاب مـی کنند . بـه عنوان نمونـه آقای هادی ضیـاءالدینی کـه خودشان اکنون استاد هستند ، همـیشـه از استادشان یـاد مـی کنند و بهتر بگویم درون هیچ جا اسم ایشان را زمـین نمـی گذارند کـه مـی توانید بـه مصاحبه ها و سایتها رجوع کنید . و از آن طرف آقای هانیبال الخاص نیز بعد از اینـهمـه سال آقای ضیـاءالدینی را شاگردش خطاب مـی کند کـه باز هم مـیتوانید بـه مصاحبه ها و ... رجوع کنید . همـین رابطه را مـیتوانید درون مورد آقای هادی ضیـاءالدینی و آقای احمد خلیلی فرد نیز ببینید و برای شناخت خودمان از این هنرمندان آنـها را بـه عنوان نمونـه آورده ام وگرنـه سایر رشته ها و در ممالک دیگر نیز همـینطور هستند .
اما و صد اما ، مـیبینیم شما نـه تنـها زحمات استادتان را فراموش ، و نـه تنـها درون رسانـه ای عمومـی درون مقابل توهینـهای بـه استادتان سکوت کردید ، و نـه تنـها درون مقابلانیکه از طرف شما و با دفاع از شما انواع لقبهای زشت و بیشمارنـه را بـه ایشان گفتند و چیزی نگفتید ، و نـه تنـها خودتان نیز توهین کردید ، بلکه اثرتان کـه برگزیده شده را و زحمات روزهای بسیـار آقای محمدی باخو دارد را با این توهین ( آقای سلام محمدی استاد سابق سامان صولی، کـه فن و فوت کوزه گری را یـادشان دادند ) درون سایت ایشان مـیگذارید ؟
وقاحت هم حدی دارد .
**********************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت دوست ارجمندم
آقای رسولی ، چند بیمار و طفل گرداگرد روشنایی چوب کبریت مانند " سامان صولی " ، درون این توهم مـی غلتند کـه ، سامان شاخ غول شکسته هست !! کـه اگر درون معتبرترین فستیوالهای دنیـا نیز طلا مـی ربود ، ذره ای از غبار حماقتش را نمـی زدود و نمِ معرفتی آغشته بـه انسانی زیستن و تعقل را با خود بـه سوغات نمـی آورد .
خدمتتان عارضم اثر ارائه شده ( بیل گیتس ) درون زمان شاگردی او درون کلاسم ارائه گشته ، کـه اصرار خودِ " سامان" بـه بنده جهت شرکت درون این جشنواره را دوستان کلاس بـه یـاد دارند ( و مـی گفت اول خواهید شد ، حیف هست این جشنواره ها را از دست مـی دهید) ؛ کـه به عناوین برگزیده نیـاز ندارم بلکه کارهای مـهمتری دارم و فعلا قصد شرکت درون فستیوالها ندارم را از زبان من به منظور چندمـین بار شنید .
بخش اصلی این جشنواره و جوایز ، مربوط بـه سه اثر کارتونیستهای بلغارستان و ترکیـه مـی باشد ، کـه پنج اثر دیگر برگزیده شده مدالی بـه آنـها تعلق نمـی گیرد . کاریکاتور چهره ، بخش جنبی جشنواره مـی باشد کـه باز هم بدون مدال و رتبه مـی باشد و به عنوان منتخب اسم شده اند ، کـه مسبب عدم شرکت کارتونیستهای حرفه ای گردیده ، و از همـین روست کـه آثار منتخب ، آثاری زیر متوسط آثار برگزیده ی جشنواره های حتی داخلی مـی باشند ، که تا حدی کـه اولین اثر کاریکاتور دوران زندگی " رحیم قراملکی " کـه اثری زیر متوسط آثار کاریکاتوریستهای ایران هست انتخاب شده ، و قابل توجه اینکه خودش نیز جزو هیئت انتخاب بوده هست !
بد نیست بدانید تجزیـه و تحلیل اغراق درون چهره ی اثر منتخب ( بیل گیتس ) " سامان " را همشاگردیـهایش درون کلاس بـه یـاد دارند ، کـه از تجزیـه و تحلیل اثر " سباستین کروگر " به منظور توضیح بـه سامان ، جهت اجرای اغراقی متناسب با چهره استفاده نمودم ، کـه اثر سامان درون توان و بردارنده ی راهنمائیـهایی کـه حتی روی تخته شاسی اش درون کلاس درون رابطه با چهره ی ( بیل گیتس ) برایش کشیدم ، نیز نیست .
اکنون خجالت دارد کـه خبر انتخابی اورا چند بار درون این سایت گذاشته اند ، آنـهم با سخنان توهین آمـیز !!؟ درون حالیکه هنوز نـه درون سایت آرت پارادیزو ، و سایت خودشان نصب نکرده اند !!؟ همچنانکه پیداست نمـی خواهند بزرگ شوند .
آقای رسولی قبلا نیز عنوان داشته ام کـه : بجز انگشت شماری ، قریب بـه تمامـی هنرمندان کردستان وجودی مدفون شده زیر خار و خاشاک " فقر فرهنگی " هستند . کـه هر روزه بر شمار آنـها افزوده مـی گردد و همگی مدعیـان توهم چند هزار سال فرهنگ نیز ، درون ییلاقی کـه هنرمندانشان بـه آنـها هدیـه مـی کنند آسوده خوابیده اند و مغرور و دلخوش بـه اینند کـه چند شاعر را بـه بشریت عطا کرده اند کـه هستی نیز مـی بایست بار تکریم آنـها را حمل و به گردن بگیرد .
با تشکر

ریبوار

1390/9/29  01:41:03

با سلام
آقای محمدی چرا سامان صولی رو غولی کردید کـه هری سامان را ندیده احساس مـیکنـه فوق العاده طراح چیره و زبر دستیـه.
حالا یـه خورده شخصیت و فعالیتش رو براتون مـینویسم کـه خودتون آشنایی دارید
از نظر اندیشـه (یوخته)
شناخت آناتومـی (یوخته)
رنگ شناسی(یوخته)
دفرمـه کار دوباره (یوخته)
و یوخته تر از اینـها شاگردهای کـه زیر دست این چنین استاد یوخته ی یوخته بزرگ مـیشن.
آقای محمدی نـه نصیحت مـی کنم نـه توهین .ولی شما کـه یک جوان متفکر وافتخار آفرین هستید چرا وقت با ارزش تان را به منظور جواب بـه سامان و سوران و .... مـی گذارید.اینـها درست بشو نیستند.!!!!!!
حالا کامنتها رو مرور کنیم 10 درصد نظرات مربوط بـه فراسوی دیدن هست بقیـه نظرات شده سامان .سوران و...... کامنت ها همش شده تیکه پروندن بـه همدیگر .با این جوا بها مـیخواهید شخصیت اینـها رو به منظور ما ثابت کنی، لطف دارید قبلا ثابت شده .آدمـی کـه شعورو معرفت اینرو نداره کـه به استادش (دوست چهار . پنج ساله) توهین مـیکنند دفاع کنـه، درون برابرش سکوت مـیکنـه دیگه حرف زدن درون موردش وقت کشیـه
ما بـه اندازه توان شخص ازش انتظار داشته باشیم.............
ا"ز کوزه همان تراود کـه در اوست ."
فضا داره از با سواد بودن مطالب خارج مـیشـه.
با تشکر از زحمات شما .
**********************************************************
پاسخ :
با سلام و عرض ادب خدمت شما
سخن شما متین و کاملا درست مـی فرمایید ، اما بحث از بچه ای همچون سامان صولی و چند طفل همراهش نیست .
مـی بایست پذیرفت کـه واقعیت جامعه ی فرهنگی و هنری ما همـین هست که درون قسمت نظرات رؤیت فرموده اید ، کـه اگر ناخوشایند هست نمـی بایست با بزکهای چیدمان کلام جلوه ای دیگر بـه او بخشید !!
اگر هنرمندان و دیگر قلم بـه دستان درون کردستان را درون مقابل فحاشان و حلقوم دریده ها، کـه فقط و فقط درون مقابل تحقیق و تفحص و رأی نویسنده ای درون رشته ی تخصصی خویش ، انواع تهمت و توهین را مجازات او مـی پندارند ، مسکوت مـی بینید ؛ درون خارج از فضای مجازی نیز بر همـین منوال آنـها را دیده و خواهیم دید !؟ قلمـهایی کـه در هر زمان سلوی دفاع از آزادی بیـان سرمـی دهند ، خود اجیر شده ای گشته اند کـه در مقابل این قلم زبان بـه بهتان بچرخانند .
هنرمندانی کـه نقد شده اند، بـه مشوقان و یـا نظاره گرانی مبدل گشته اند کـه هر روزه با چرتکه هایشان تکنیکهای نوین فحاشی را بر مـی شمارند و دسته بندی مـی کنند .
دوست گرامـی ، مگر هنرمندان و نویسندگان کُرد ، درون محدوده ی مباحث و مطالبی کـه عنوان کرده ام چیزی به منظور گفتن داشته اند کـه خود را منتظر بر درگاهشان ببینیم کـه در این قسمت فرمایشاتشان را رؤیت نماییم . آنـها چنانکه نشان داده اند حتی درون ایجاد گفتمان ساده ای نیز درمانده اند ، کـه متفکرشان درون جلو جمع از برباد آبروی رفته اش نیز واهمـه ای نداشت و سخن بـه فحاشی گشود . از همـین روست کـه مردم ، همچون وزنـه ای هنرمندانمان را دست آویز درون نظر نگرفته و مخاطب نیز نیستند ، و هریک بعد از عُمری پادو دیگری بودن بـه " غلط " سخن مـی گشایند و سعی درون تطهیر خویش دارند . ازانی کـه جهت ارائه ی اثرشان دو دستی تمامـی امکانات را چسبیده و برخوردارند و به مدد آثارشان بـه نوایی رسیده اند ، اما تمام توانشان را درون عدم برگزاری نمایشگاهی حقیر جهت ارا ئه ی آثارم بـه کار مـی گیرند ، بیش از این انتظار مـی رفت ؟
ازانی نمـی بایست انتظار داشت کـه با توهمـی برآمده از کاسه لیسی دیگری بـه خود مـی بالند ، و یـا بتهای تفکری ذهنیشان را از شعرا و مطربها پرورانده اند ، و به خدایـانی به منظور مردمانی تبدیل کرده اند کـه بسیـار پیشتر از آنـها مسیر را سپری مـی کنند . نویسنده و هنرمند کُردی کـه تنـها افتخارش نشخوار برگردان ته مانده های ذهنی دیگری هست ، عیـان هست تفکری مستقل را درون دادگاه قرون وسطایی خویش بـه ترور شخصیتی و مرگ محکوم مـی گرداند !!
جواز ثبت نظراتی از آن جنس درون سایتم ، دلیلی جز اثبات چند باره ی فضایی کـه در نوشته ام وعده داده بودم ندارد ، که تا جاییکه حتی شاگردانی کـه فقط زحمات چند ساله و تلاشـهای من با آنـها را گناهی برایم دست و پا کرده اند نیز ، با کاروان آنـها همسفر گشته اند .
این قلم ، بدون هیچ واهمـه از بی مِهریـها و حُکمـهایی کـه دیگران صادر کرده و خواهند کرد ، درون پی ارائه ی حاصل تفحص و تفکر خویش هستم ؛ از آن جهت کرور کرور ناسزاهایی کـه ( تنـها بخش محترمانـه ی آنـها را نصب کرده ام ، و چند گونی فحاشیـهای بیشرمانـه را نصب نکرده و در قسمت مدیریت دوستان دیده اند ) بـه اندازه ی پشت ناخنی خلل و یـا مانعی درون راهی کـه پیموده و مـی پیمایم ایجاد نمـی کند ، چراکه " نام و نانم " وابسته بـه هیچ گروه و شخصی نبوده و نیست ، و همچنانکه درون مصاحبه ام نیز درون گذشته عنوان کرده بودم
(( مـهمترین افتخاری کهب کرده ام ، اين هست كه درون اوضاع كنوني هنر كردستان ،‌ وابسته بـه هيچ گروه ،‌آرمان و هنري نيستم ،‌و افتخاري بالاتر از كسب عناوين درون جشنواره ها ،‌چاپ نشدن مقاله هايم و حتي عدم مجوایشکاه، مصاحبه ها و جالب تر از همـه عدم انعكاس عناوين برگزيده درون هيچ يك از نشريه ها و رسانـه هاي محلي درون طول دوران فعاليت هنري من بوده هست ، و در چنين شرايطي كه مسئولين و هنرمندان، خود را درون حد راهبر انديشـه ديگران مي گيرند ،‌ عدم حمايت آنـها خود افتخار بزرگي هست كه خدا منت گذاشته و شامل حال من كرده هست .))
با تشکر فراوان از توجه شما

عارف محب الله

1390/10/4  11:21:52

امروز بـه بسیـاری از وبلاگ های دولتی اسرائیل 10 ها نامـه نوشتم و از روی قران و تورات بـه دولت مردان اسرائیل ثابت کردم کـه ناصر پورپیرار شخص شیطان هست و بـه اونـها گفتم کـه اگر مـیخواهند لطف خدا را متوجه خود کنند حتما شخص شیطان یعنی پورپیرار را جلوی چشمان تمام جهانیـان بکشند .

ولی کامنت و نامـه های من درون کمتر از 10 دقیقه حذف شدند . چونکه نام پورپیرار را ذکر کرده بودم .

اسرائیلی ها امروز شجاعت پدرتشان داوود را ندارند وگرنـه بمبی را درون دفتر شیطان کار مـی گذاشتن کـه صدای انفجارش تمام تهران را بلرزاند که تا تمام جهان بدانند کـه ناسزایی گویی بـه خداوند چه عاقبتی را درون بر دارد .

برخی نامـه هایم بـه رئیس حزب کادیما درون این ادرس ثبت هست :

http://zxcv1125.blogfa.com/comments/?blogid=zxcv1125&postid=149&timezone=12600

ساسان

1390/10/5  19:13:12

استاد عارف محب الله نیکوی پارسی تبار آریـایی جوهر پیرو احورآمزدا . از اینکه نامـه نیکوی جنابالی به منظور هسته جوانان نیکوی آریـایی هم ارسال گشته مـیباشد ، تشکرات نیکو مـیدارم. این هسته آمادگی خویشتن را به منظور بمب گذاری درون دفتر کار و دفتر منزل ناصر پورپیران سردسته دشمنان نزاد نیکوی آریـایی اعلام مـیدارم. از جنابالی خواهش مـی دارم اگر موافقت مـیدارید با ارسال هزینـه های اینکار بسیـار زیـاد فراون مـهم و ختیر و نیکو موافقت بنمایید و مواد اولیـه بمب را به منظور این هسته از طریق ایمـیل ارسال بگردانید که تا جوانان هسته این ماموریت بسیـار زیـاد فراوان مـهم و ظروری را بـه انجام برسانند.

ضمنا بـه اطلاع جنابالی مـی رساند کـه ما ضرورت مـی دارد که تا شیخ طادی کارگردان فیلم نانیکوی شکارچی شنبه را نیز ترور بگردانیم. درون این فیلم نانیکو جنابالی درون شکل یک خاخام بدجنس تصویر گشته اید و این فیلم جنابالی را درون لباس یک خاخام نیکو تمسخر نموده مـی باشد . تمام سخنان نیکوی جنابالی درون نامـه نیکویتان درون این فیلم نانیکو بر زبان یک خاخام جاری گشته مـی باشد و این شیخ طادی بـه جنابالی بی احترامـی نموده مـی باشد و ما حتما وی را ترور بگردانیم. ضمنا از جنابالی درون خواست مـی گردانم کـه خویشتن خود را پیرو اوستا معرفی بگردانید نـه پیرو قرآن عربها ، چونکه قرآن عربها را از روی ابستای ما نبشته اند و این امر را استاد شجاع الدین شفا شجاع دل اسبات نموده مـی باشن.

ضمنا هسته جوانان نیکوی آریـایی به منظور همکاری درون اجرای فوریم دومـی آمادگی خویشتن را اعلامـیه مـیدارد .

ریبوار

1390/10/12  12:22:35

ادعا ، تمدن وفرهنگ چند هزار ساله کردها .؟!!!
نقد و تاویل مقاله را این متمدنـها درون قضاوت ظاهری وتوهین و هک وحالا هم درون تعطیل کلاس مـی بینند . ادعا با عمل فاصله سال نوری دارد. دور از ادعاست(که درون پیری کودک ماندن) بعد از چند هزار سال تمدن نقد را اینچنین پاسخ بدهند .
یکی از این دو را قبول کنیم چند هزار سال دور ازانسانیت زندگی کرده ایم یـا تمدنمان بـه سده هم نمـی رسد.که جواب یک شخص توانا رادر تعطیل کلاس و چاپ ن مقالات وغیره ........... بدانیم.
دوست عزیز به منظور هر انسانی بـه اندازه درون ک و فهمش قدم بردارید . آموزشگاه .... حتما به خودش مـی بالید کـه شما مدرسشان هستید و در مقابل همـه رفتار و واکنش ها قد علم مـیکرد وسر تعظیم فرود نمـی آورد . به منظور انسان ذلیلانـه تر ازاین نیست کـه جسمش آزاد و فکرش.

«خدایـا من مواظب دشمنانم هستم تو مواظب دوستانم باش (..........)»
سر تعظیم فرود نمـی آوریم آنطور کـه حقیقت دارد فکر مـیکنیم . و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
**********************************************************
پاسخ :
اگر همـه ی آنـها با هم اندیشی نیز ، یـارای ارائه ی پاراگرافی مستدل و منطقی درون جواب نوشته هایم را داشتند ، بـه چنین حرکات و سکنات ابلهانـه ، غیر انسانی و دیکتاتور منشانـه ای روی نمـی آوردند و متوسل نمـی گشتند ؛ و توان خود را درون این چند سال با تعطیلی کلاس ، عدم مجوز نمایشگاه ، حرفهای چاله مـیدانی و حرکات رزمـی نمـی آزمودند !!؟
به گفته ی یکی از اساتید ، هنرمندان کردستان ذهن خود را با نوشته های چند برگ فتوکپی ( صادق ایوبی ) درون هفته نامـه ای محلی پرورانده اند ، و آنچنان ضعیف گشته اند ، کـه از عهده ی درک و دریـافت نوشته ای همچون " فراسوی دیدن " بر نمـی آیند و مـی بایست درون شرایطی جرعه جرعه بـه آنـها مـی چشانیدم ، که تا اینچنین افسار گسیخته نگردند کـه از بر باد آبرویشان نیز واهمـه نداشته باشند !!
این وامانده ها هنوز درون حیرت آدرس منبع فتوکپی های " فردین صادق ایوبی " درون نوشته ی چند سال پیشم بـه سر مـی برند ؛ و هیچگاه آنـها را مخاطب متفکر نوشته هایم درون نظر نگرفته ام ، بلکه پیش بینی هایم درون رابطه با رفتار شناسی شان را واقعیت بخشیدند و اثبات گشت ، حتی درون ایجاد گفتگویی دوستانـه و ساده نیز ناتوانند ، و در مرداب " فقر فرهنگی" دست و پا مـیزنند کـه لاجرم بیش از پیش فرو مـی روند . همچنانکه قبلا اشاره داشته ام ، سطح آگاهی مردم بسیـار بالاتر از توان بـه اصطلاح روشنفکران و هنرمندان ما قرار دارد و همـین مسبب فاصله ی بتهای ذهنی بـه اصطلاح روشنفکران و هنرمندان با مردم مـی باشد ، و مخاطبان آنـها نیز نیستند .
دیروز درون گفتگویی دوستانـه درون یک آموزشگاه ، درون فاصله ی چهار ساعت فقط و فقط از درج چند کلمـه ی من درون پاسخ فحاشان درون قسمت نظرات مـی نالیدند !!!! و دیگران دیدند آنچنان کینـه بر دل دارند کـه حتی از سخن گشودن بـه توهین چهره بـه چهره درون مجمعی عمومـی نیز ابایی ندارند .
یکی از آنـها فعالیت دوست مشترکمان را حقیر مـی شمرد کـه ایشان چندین مقام اول کشور را درون کارنامـه ی خویش بـه ثبت رسانده اند !! درون حالیکه خودِ او با ارائه ی بیوگرافی خویش جهت ثبت درون سایت " انجمن نقاشان ایران " بـه یک مقام دانش آموزی ، و چند نمایشگاه گروهی درون سنندج ، افتخار کرده و خویش را با آن معرفی مـی کند !!؟

هنر شناس

1390/11/3  16:35:37

آقای محمدی اگر شماهم مانند هنرمندان دیگر فقط ایده ها و فکرحاکم بر هنر را بازتاب مـی دادی و گرداگردمسئولان استانی مـی چرخیدی و .... با توجه بـه توانایی تان درون نقاشی و کاریکاتور اکنون آثار شمارا درون نمایشگاهها مـی دیدیم و هر ماه با شما مصاحبه مـی د و هر ارگان جداگانـه همچون هنرمندان دیگرشمارا شـهروند نمونـه و .... مـی نامـیدند و هر کدام جداگانـه جایزه مـی دادند و در سایتها معرفی مـی شدی و برای هر افتخارتان ارشاد اسلامـی از شما تجلیل مـی کرد و پلاکارد مـی گذاشتند و با افتخار هزینـه نمایشگاهتان را برعهده مـی گرفتندو هزاران وظیفه دیگر کـه باید انجام مـی دادند . اما حالاچی؟ راستی کـه شرم اور هست که خودمان را فرهنگی بدانیم و در برابر هنرمندی کـه فقط شاهد توانایی نقد از او بوده ایم چنین واکنشـهایی را ببینیم . شرم اورتر انست کـه هنرمندان ادعا دار تفکر درون برابر انـهمـه ناجوانمردی هیچی نمـی گویند و با خیـال راحت مشغولب درون آمد خود هستند و افتخار هم مـی کنند کـه صدای مظلومان و غیره هستند و حقیقت را بازتاب مـی دهند . فضایی کـه شما بوجود اوردید و انـها سکوت د نمونـه خوبیست کـه همـه مدعیـان بـه نوعی سر درون آخور دارند .
آقای محمدی سکوتشان تنـها بـه دلیل بیسوادیشان نیست ، ان هست اما مـهمتر از ان این استکه نمـی خواهند با دفاع از شما هزینـه و سود لازم را از انـها قطع کنند وب و درامدشان نوسان پیدا کند . خودم از زبان چند هنرمند پیشکسوت شنیده ام کـه نوشته های شما را قبول دارند اما دلیل مـی اوردند کـه فضا مناسب نیست!
درود و سپاس
**********************************************************
پاسخ :
جناب هنر شناس ، درون فضای کنونی درون هر نقطه از زمـین و هر مجمعی ، صدای برخواسته از خود بودن را کـه پژواک روشنگری اش ، چُرتهای بعد از آرامش و لمـیدن درون تحمـیق را مـی پراند ، یک نوع جوابگو هستند و آن سلب تریبون و حمله بـه شخص از راه و مسیر گونا گون هست . از همـین روست کـه در هر نقطه از جهان تریبون را از بنیـان اندیشی مـی ستانند و جرأت همگامـی با آن را ندارند ؛ و تمام نیرویشان را درون سد راه نمودن مسیر تفکر بنیـانی بسیج نموده اند . اگر شما مستندهای آقای مجتبی غفوری را برروی هیچ یک از آنتن های ممالک دیگر نیز نمـی بینید و آثار هنرمندان و نویسندگان دیگر را بدون آزار و با پشتیبانی مـی یـابید ، بدانید هر یک از آنـها بـه نوعی سود لازم جهت هموار نمودن مسیرشان را درون بطن خود ذخیره دارند و همـین سبب جواز ورود و حمایت از آنـها بوده هست .
در اینجا نیز همـین مسیر را مـی پیمایند ، کـه اگر درون پی معرفی اثر و یـا شخص هنرمند و یـا نویسنده از هم پیشی گرفتند ، و آثارشان را بدون آزار و با حمایت ارائه نمودند ، بدانید از سود لازم جهت تحقق اه برخوردار هستند . کافیست بر روی آثارشان فونمایید کـه توشـه ی لازم جهتب جواز و محبوبیت را بیـابید کـه هر یک را با سود متفاوت و از مسیر مختلف درون پی گذران مسیر ببینید .
به قول استاد پورپیرار کـه چند هفته ی پیش درون رابطه با تعطیلی کلاسم فرمودند (( افتخار بنیـان اندیشان درون این هست که وسیع ترین خصومت یـهودیـان و کوچک ابدال های آنان را برانگیخته و در صفوفی فعلا کم نفرات، اما با قدرت و اقتدار، بـه قلب ترهاتی زده اند کـه کنیسه و کلیسا درون ۵۰۰ سال اخیر بافته اند. مسلما جبهه دروغ درون جهان تاکنون چنین ضربه ای را دریـافت نکرده بود کـه حاصل مقاومت بنیـان اندیشان است.))
جناب هنر شناس ، بنده درون پی ارائه ی یـافته های خویش هستم ، و بد آمد دیگران خللی درون مسیری کـه مـی پیمایم بوجود نخواهد آورد ، و اعمال غیرانسانی آنـها درون برابر این قلم به منظور معرفی شان کافیست .
با تشکر

ساسان

1390/11/7  13:40:29

سلام آقای محمدی
این سایت را دیده اید ؟
www.kurdonline.com
اسم و آثارهمـه شاگردان ضیـاالدینی درون آن وجود دارد. هنرمندان دیگر هم هستند ، اماتنـها اسم و اثارشمانیست!
جالب هست که درون بیوگرافی انـهاچیزی به منظور افتخارنیست و فقط چندنمایشگاه گروهی دارند . درون سایتهای دیگر هم کـه اسم هنرمندان و بزرگان و یـا مشاهیر کردستان را مـیگذارند همـین هست و اسم و آثار شما هم باز درون انـها نیست. آدم از اینـهمـه تبعیض و حسادت حالش بهم مـیخورد.اینـها چقدرعقده ای هستند. درون صورتیکه اگر تمام افتخارات انـها را باهم جمع کنند بـه اندازه شما فعال نبوده اند و مقام ندارند.
همـیشـه موفق باشید
**********************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما
آقای ساسان ، بنده درون پی ارائه ی آثار و تفکر خویش هستم ؛ و به چنین عناوین ، لقب ها ، تجلیل و معرفی هایی نیـاز نداشته و ندارم .

تقلب شناس

1390/11/8  12:21:07

آقای محمدی واقعا خودتان حالتان از این همـه مظلوم نمایی و ریـاو نفاق بـه هم نمـی خورد!؟ و ازاینکه مدام مجبور مـیشوید به منظور خودتان کامنت هایی با مضمون هایی کـه دوست دارید نصب کنید و آنوقت با آب و تاب بنشینید و پاسخ بگویید، احساس حقارت نمـی کنید !!!
چرا سعی مـی کنید از خودتان تصویری بسازید شبیـه "حبه انگور" کـه درمحاصره گرگ های درنده و روباهای مکار قرار گرفته هست !؟ چرا دوست دارید بـه شما ترحم کرده و بگویند : بیچاره آقا سلام !!!؟
جدا کدام آدم خنگ و کودنی ست کـه تشخیص ندهد این "هنرشناس"محترم همان شخص سلام محمدی ست !!!!؟
************************************************************
پاسخ :
عزیزم ، دل آدمـی به منظور در حقارت لولیدن امثال شما مـی سوزد ، کـه در فاصله ی چند ماه درون برابر این نوشته ، فقط بـه چنین سخنان بی مایـه و طفل مآبانـه چنگ زده اید و از تکرار آن سیر نمـی گردید !!؟
راستی چرا با همان نام " منوچ " نظر نگذاشتید ؟!!

.....

1390/11/8  19:08:51

اقای محمدی منم بانظر ریبوار موافقم کـه اگرکامنتها رو مرور کنیم 10 درصد نظرات مربوط بـه فراسوی دیدن هست بقیـه نظرات شده سامان .سوران و...... کامنت ها همش شده تیکه پروندن بـه همدیگر .با این جوا بها مـیخواهید شخصیت اینـها رو به منظور ما ثابت کنی، لطف دارید قبلا ثابت شده .
لطفاازاین نظرهارا نصب نکنید کـه سطح شما وسایت پایین نیـاد
**********************************************************
پاسخ :
دوست گرامـی ، بنده مباحث حاصل و ثمره ی تفکر خویش را درون چند صد برگ ارائه داده ام ، و نمـی توان گفتگوهای قسمت نظرات را با آن سنجید . اگر شما تمامـی سایتها و وبلاگها را نظاره فرمایید ، خواهید دید کـه بیش از نیمـی از نظرات و یـا بیشتر ، نامرتبط با مبحث مطرح شده هستند ، طوریکه حتی وبلاگ و سایت نویسندگان مطرح نیز چنین هستند و شما نمـی توانید آنرا بـه حساب صاحب سایت واگذارید و او را با آن بسنجید ، بلکه نوشته ها و آثاری کـه سبب بوجود آمدن سایت شخص گشته معرف اوست و با آن اندازه گرفته خواهد شد .
در این قسمت نظرات ، بنده نیز همچون دیگران ، فقط و فقط جوابگوی مخاطب بـه تناسب و دلیل درج نظر و حضورش خواهم بود ؛ کـه متفکر و مخاطب نوشته ها و آثارم با برانداز نظرات دیگران ، آنـها را وزن مـی کنند و از واکنش و حد آنـها آگاهی مـی یـابند ، و تصمـیم مـی گیرند مخالفان چیزی درون چنته دارند یـا خیر ، کـه در آینده نیز قابل استناد خواهد بود . البته درون رابطه با مخالفان نوشته هایم ، خود آنـها نیز حد و اندازه ی خویش را مـی دانند و به همـین دلیل با نام مستعار و هردَم بـه یک اسم نظر مـی گذارند ، چراکه حداقل مـی دانند درج نظر درون آن سطح با نام اصلی کافیست کـه مورد مضحکه قرار گیرند ، و اگر سطری قابل اعتنا داشتند دیگری را مفتخر بـه ثبت آن نمـی گرداندند و با نام اصلی خویش نصب مـی د .
با این نگرش شما به منظور نشان و خطاب قرار سطح اندیشـه ی این قلم ، تمامـی نوشته هایم را مطالعه فرمایید ، کـه معرف من آنـهاست .
موفق باشید .

آگاه

1390/11/9  01:26:07

سلام . یکی از دوستام مـیگفت از اقای عرفان شـهیـاد دوستتان شنیده کـه نوشته های سلام محمدی را هر دانشجویی درون تهران این قضایـا را تمام ، و سلام محمدی درون این فضای بسته تکرار کرده فکر مـی کنند چیزی گفته . درون مورد نقاشیـهاو کاریکاتورها م گفتن کـه چیزی نیستند از این وآن کپی مـیکنند
بیخودی خودت را شلوغ نکن
**********************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما
در قدم نخست مـی بایست دریـافت کـه هر وجودی بـه سبب برخورداری از توانایی تکنیکی درون محدوده ی فعالیتش ، جواز ورود و دست یـازیدن بـه سایر فنون را نمـی توان به منظور جولانگاه او هموار دانست ، چرا کـه توشـه ی رهیـافت بـه مسیر دیگری را با خود نداشته کـه به مدد آن درون آن راه نیز بتازد .
بالاخص درون کردستان ، بـه علت عدم آگاهی و نو ظهور بودن نوشتار و تفکر و غیره ، چنین امری را درون هر حوزه مـی یـابیم ؛ کـه دیگری را درون تخصصی بیگانـه با آن ، مشغول اجرا و اظهار نظر و تخطئه ی دیگران مـی بینیم کـه در بیشتر موارد ، اندک شناخت و معرفتی هم نسبت بـه برقراری دیـالوگ و گفتمان محترمانـه را از آنـها سراغ نداریم .
به عنوان مثال هر نقاش ، نوازنده ، مجسمـه ساز و غیره را بـه سبب توان فنی درون حوزه ی خویش ، نمـی بایست صاحب رأی درون محدوده ای دیگر، و یـا متفکر و روشنفکر خواند ؛ مگر اینکه توانایی خویش را درون فنون دیگر و تفکر ، آزموده و از عهده برآمده باشد کـه قابل رجوع گردد .
با این مقدمـه ، این قلم درون کردستان ، هنرمند و یـا نویسنده ای را نمـی شناسم کـه توان ورود بـه یکی از مدخلهای گشوده درون نوشته هایم را داشته باشد . این حُکم خدایی ناکرده برآمده از غرور کاذب و یـا خودشیفتگی نیست ، بلکه واقعیت را باخود حمل مـی کند ، واقیعتی عیـان به منظور این قلم کـه چند سال با حضورم آنـها را محک زده ام . درون ضمن اثبات آن نیز بـه سادگی آب خوردن هست زیرا از منکران و مدعیـان مـی توان پرسید ، پاراگرافی از نوشته ای درون این راستا کـه نویسنده و هنرمند دیگری عرضه داشته هست را آدرس دهند ؟ یـا کدام قلم درون کردستان پاراگرافی تخصصی درون برابر نوشته هایم تاکنون نگاشته هست ؟! کدام بـه اصطلاح صاحب رأی تاکنون فهم و توان ایجاد گفتمانی تخصصی داشته هست ؟! و مـی بینید کـه لال مـی شوند .
اما و صد اما ، بنده با سند مـی توانم دهها و صدها حرکات و برخوردهای غیر انسانی ، بچگانـه و چارواداری را از همـین مدعیـان تفکر و آزادی بیـان بـه حضور خوانم ، کـه هر یک به منظور خطاب آنـها بـه عنوان آدمـهایی بـه دور از فرهنگ کفایت مـی کند ؛ کـه آخرین حرکت انسانی آنـها تعطیلی کلاسم درون آموزشکده ای حقیر ، درون شـهر محرومـی همچون سنندج هست . و هر یک سرگرم بـه نشخوار توهمات دیگرانند کـه در عوضِ خوش خدمتی ، نامـی بیـابند ، که تا نانی بخورند .
اکنون بـه آقای " عرفان شـهیـاد " بپردازیم .
در صفحه 106 " فراسوی دیدن " خطاب بـه اعضای هنر جدید کردستان نوشته ام .
(( لازم بـه ذكر هست كه چنين كساني نـه درون حد خطاب درون اين نوشته ،كه نشان از بي عيار گرفتن تفكري فتوكپي شده و برآمده از رنج و آمال ديگري است. ..... كه اصولا تفكري خسپيده درون پناه و زير دست فردين صادق ايوبي را ديدن، خطا هست . چون فتوكپي هاي فردين صادق ايوبي را كپي كردن قابل خواندن نخواهد بود. و پيداست از چنين پدري هنري ، چه فرزندانی هنري پرورش خواهند يافت !!؟ ))
پس این سخنان آقای شـهیـاد و غیره درون پیله ی تنـهایی خودشان ، بیشتر مبحثی زنکی نام مـی گیرد کـه حاصل واماندن درون برابر دیگری هست . این قلم بـه عنوان همکلاس و هم صنفی ، ایشان را درون اندازه ای کـه حضور داشته اند ، دیده و احترام گذاشته ام ؛ اما ایشان پیداست بـه گفته های بچگانـه دلخوش اند کـه هرازگاهی درون محفل این و آن بنده نوازی مـی کنند ، و چند بار شنیده ام . چون آقای شـهیـاد پای را از گلیم خویش بیشتر دراز کرده اند نکاتی را بیـان مـی کنم کـه با یکی دیگر از مدعیـان بیشتر آشنا گردید .
در حوزه ی تئوری :
با توجه بـه همکلاسی بودنم درون هنرستان و دانشگاه با ایشان ، بنده ندیده ام کـه ایشان درون حوزه ی تفکر و تئوری هنر، و اصلا نوشتن چیزی به منظور ارائه داشته باشند !! درون محدوده ی مباحثی کـه در نوشته هایم عنوان کرده ام ، مـی دانم کـه عرفان شـهیـاد حتی کتابهای مربوط بـه آن را تاکنون ندیده و تورق نفرموده اند و کاملا نا آگاه بـه این مسائل هستند ! و اگر درون محدوده ی نوشته هایم توانستند حتی پاراگرافی نـه از دانشجویـان ، بلکه از اساتید و کتابها و حتی وبلاگها را آدرس دهند قابل اعتنا خواهد بود ، اما مـی دانم کـه اهل مطالعه نیست کـه بیـابد و خواسته خودی نشان دهد ؛ و اگر بـه دیگران نیز بسپارد بدون شک نیـافته و نخواهند یـافت . حتی مطمئنم اگر از ایشان بطلبید دو دقیقه درون رابطه با نوشته ام برایتان بگوید ، مـی یـابید توان بازگوی مطالب را نخواهد داشت چراکه از عهده ی درک و دریـافت آن برنمـی آید ، چون تمام سواد آنـها سپری چند واحد تئوری درون دانشگاه هست . جواب بنده بـه نظر جناب " ریبوار " را اگر مطالعه فرمایید ، آموزشگاه و افرادی کـه عنوان کرده ام ، آقایـان ( شـهیـاد و ستاربخش ) بودند کـه از آوردن اسم آنـها خودداری کردم ، کـه دریـابید حتی درون ایجاد گفتمانی دوستانـه نیز عاجزند . و اگر شما درون نظر بعدیتان اسم اصلی خود را نوشتید ، خدمتتان خواهم رسید کـه همدوش هم بـه آموزشگاه آنـها رویم ، که تا با چشمان خودتان ببینید درون برابر پرسش من درون رابطه با نوشته ها و آثارم توانگشودن ندارند ، هر چند دیگران دیده اند . و لمس کنید کـه حتی اسم چند کاریکاتوریست را نیز نمـی دانند که تا آثار بنده را درون آنـها جستجو کرده باشند !!
در حوزه ی عملی .
در رابطه با فعالیت چندین ساله ی ایشان درون حوزه ی تخصصی خودشان حتما خدمتتان عرض کنم ، بـه صورت مداوم درون فستیوالها شرکت داشته اند ، اما آثار ایشان حتی بـه نمایشگاههای داخلی نیز راه نیـافته هست !!؟ ( جهان اسلام ، هنر جوان و ..... ) کـه اثبات آن نیز ساده هست .
ایشان انقدر از ترد شدن و عدم ورود بـه نمایشگاههای حتی داخلی دلزده هستند ، کـه در چند برخورد و احوالپرسی بامن درون حضور دیگران ، چندین مقام اول کشور یکی از دوستان مشترکمان را حقیر مـی شمرد و از آن رنج مـی برد !!؟؟ اما اگر بیوگرافی ارائه شده ی خودش جهت شناسایی درون انجمن نقاشان ایران را رؤیت فرمایید ، خواهید دید کـه به یک مقام دانش آموزی سال 79 ، کـه به اشتباه 80 نوشته هست مـی بالد !! شما این حرکت ، و دلخوری از چندین بار موفق شدن همکلاسی اش درون کشور را چه اسم مـی نـهید ؟ حرفهای غیر تخصصی و بچگانـه درون رابطه با آثار و نوشته هایم درون جمع چند بچه را چه خطاب مـی کنید؟
خنده دار اینکه عرفان شـهیـاد درون بیوگرافی اش ، " شرکت درون جشنواره ی پرتره بی پی ، 2011 لندن " را ثبت کرده هست !!؟
http://iranpainters.com/sn/members/pt/full/id/1384/lang/fa
اما اگر شما بـه سایت جشنواره رجوع فرمایید و 50 شرکت کننده درون نمایشگاه را ببینید ، اسم هیچ هنرمند ایرانی را نخواهید یـافت !؟ چرا کـه اثر او بـه نمایشگاه را ه نیـافته و تأیید نگردیده هست .
http://www.npg.org.uk/whatson/exhibitions/bp-portrait-award-2011/the-exhibition/exhibitors.php
مـی بینید کـه اینان بـه دلیل عدم درج یک عنوان و فعالیت معتبر درون بیوگرافیشان چطور بـه دروغ متوسل مـی گردند . امثال آقای شـهیـاد مـی بایست دریـابند کـه با تخریب دیگری پله های بـه اصطلاح ترقی و موفقیت را نمـی توان طی کرد ، بلکه با پشتکار و توان بیشتر درون این امر مـی توان گام نـهاد ، کـه انشاءالله درون آینده با تلاش بیشتر شاهد دریـافت عناوین معتبری درون کارنامـه ی هنری ایشان باشیم ، کـه تاکنون به منظور او دست نایـافتنی بوده هست .
مـی بایست درون نظر داشت همچنانکه دوستان ، همکلاسیـها و شاگردانم آگاهی دارند ، بنده چندان تمایلی بـه شرکت درون فستیوال و جشنواره نداشته و ندارم و هیچگاه برنامـه و آثارم را با جشنواره ها منطبق نمـی گردانم کـه مقام آور گردم . همچنانکه درون مصاحبه ی قبلی ام نیز عنوان کرده ام ، این قلم فقط درون فاصله ی سالهای 76 که تا 79 و 87 که تا 89 درون همان چند فستیوال شرکت داشته ام کـه در بیوگرافی ام مـی بینید ؛ اما دیگرانی امثال آقای عرفان شـهیـاد ، سیروان کنعانی و غیره از دوران هنرستان که تا هم اکنون درون دوسالانـه ها و غیره مداوم شرکت داشته اند ولی بـه نمایشگاههای داخلی نیز راه نیـافته اند ، کـه آنـها را بیش از حد و اندازه ی خودشان درون نظر آوریم کـه ، نوشته ها و آثار من با چند کلام برآمده از تنگ نظریشان رنگ ببازد . وشاید که تا آخر عمرشان نیز نتوانند بـه یک فستیوال معتبر جهانی ، حتی ورود پیدا کنند . درون رشته ی کاریکاتور نیز بنده فقط هشت ماه فعالیت داشته ام ، یعنی فاصله ی ارائه ی اولین اثر که تا آخرین اثرم و شرکت درون فستیوالها هشت ماه مـی باشد ؛ کـه مـی توانید با حضور بیست سال ، و یـا ده ساله ی دیگران بسنجید کـه یک عنوانب شده ی معتبرهم ندارند .
پس چنین مویـه هایی درون تنـهایی خودشان ، غیر قابل اعتنا و تأسف برانگیز هست ، و به کار معرکه گیری درون جمع چند طفل گرداگردشان مـی آید .

شاداماد

1390/11/9  19:51:09

غيبت، تخريب، تزوير، بچه بازي، حقارت و از همـه بيشتر و مـهمتر نفرت پراكني از ويژگيهاي مـهم اين سايت وصاحب مدير سايت و نوشتهاي بانمك ايشان هست .
كه اگر اين موارد را از آن بگيريد بـه طرز غم انگيزي درون خواهيد يافت كه چيزي براي گفتن و خودنمايي نخواهد ماند و بيشتر از دو،سه نفر مخاطب جذب نخواهد شد.
جناب آقاي محمدي نيز همچون برخي سياستمداراني كه بـه دروغ وجنون شـهره اند بـه شدت نيازمندجنجال آفريني و خودنمايي و در صورت لزوم مظلوم نمايي هست .
آقاي محمدي شما كه مخالفانتان يا بهتر هست بگوييم منكرانتان را بـه دليل عدم درج عنوان اصلي و شناسنامـه يشان بـه ترس از مسخره شدن متهم مي كنيد بعد با اين استدلال ميتوان بـه اصطلاح حاميان و مريدانتان را هم متهم بـه ترس از مسخره شدن بـه دليل همراهي با فردي همچون شما متهم ساخت ! چرا كه ايشان نيز هيچگاه جز درون مواردي با نام اصلي خود ظاهر نشده اند. كه همان اندازه ظاهر شدن با نام اصلي را نيز درون مخالفانتان ميتوان يافت !
خدمت آن دوست عزيزي كه اظهار داشته بود تنـها 10 درصد نظرات دررابطه با نوشته جات جناب محمدي ست و باقي نامرتبط هست اين سوال را ميپرسم كه ممكن هست بفرماييد آن 10 درصد كدام هست !!!؟
واگر نظرات( چه مخالف و چه موافق) نامرتبط و غير جدي ست هست واقعا دليل آن چيست ؟
شگرد چناب محمدي درون برابر مخالفانشان: اقدام مذبوحانـه بـه تحقير ، بـه رخ كشيدن خود، تمسخر، تخريب شخصيت و هو كردن هاي بچگانـه هست !!!
پس انتظار داريد انساني داراي غرور و شخصيت و از لحاظ رواني سالم و متعادل با موجودي همچون جناب محمدي كه گرفتار جهل مركب هست ، بـه بحث هاي جدي بپردازد !!
عمده نظرات تاييد شده چه موافق يا مخالف درشان خود صاحب سايت هست !
**********************************************************
پاسخ :
جان برادر ، هنگام مطالعه عینک ته استکانی تان را جلو چشمانتان بگذارید ، کـه اینچنین بلاهت خود را بـه نمایش نگذارید .
گفته ای (( با اين استدلال ميتوان بـه اصطلاح حاميان و مريدانتان را هم متهم بـه ترس از مسخره شدن بـه دليل همراهي با فردي همچون شما متهم ساخت ! چرا كه ايشان نيز هيچگاه جز درون مواردي با نام اصلي خود ظاهر نشده اند.))
شما ، استاد ناصر پورپیرار ، مـهندس ناصر قره باغی ، آقایـان مجتبی غفوری ، مـهدی مـهدی ، فرزاد لطفی ، فرهاد مطاعی ، سیروان کنعانی ، ادریس عزیزی را حتما ندیده اید !!؟
هر چند از کلامتان پیداست اشاره هایی کـه خواهم آورد را بـه جهت عدم فهم درون نخواهید یـافت ، اما مـی توانید بـه دیگران بسپارید کـه با قطره چکان امتحان کنند کـه از عهده ی درک آن برآیید . چند جمله ی بدیـهی را خدمتتان عرض مـی کنم کـه عنوان آن شاید غیر ضرور بنماید ، اما چون درون هضم مطالب برایتان حُکم هضم کننده دارد آنرا بیـان مـی دارم .
در هر حوزه ای بدیـهی هست که نظر و رأی متخصص درون آن حوزه ، چه درون مقام نفی و یـا تأیید ، با بیشمار رأی غیر متخصص درون جهت مخالف با نظر متخصص آن رشته ، تغییر جهت نمـی یـابد . مثلا نظریـه ی یک پزشک درون تشخیص مرضی ، با بیشمار نظر مخالف بقال و علاف سر کوچه منتفی نمـی گردد ؛ و یـا تشخیص کارشناس مکانیک درون رابطه با حرفه اش با نظرات پزشکهای غیر آگاه درون آن محدوده اندازه گرفته نمـی شود .
بگذارید اشاره هایی ملموس تر ارائه دهم . درون رشته ی خوانندگی موسیقی ایرانی ، هیچگاه پیش نخواهد آمد کـه واکنش هزاران مخاطب غیر تخصصی را بر جای نظر یکی از اساتید درون مورد مبحثی کاملا حرفه ای درون آواز نشاند . مثلا سی سال گذشته آقای شجریـان با گوش سپردن بـه آواز چند دقیقه ای آقای افتخاری با نی محمد ، سخنانی را ابراز داشتند کـه اکنون نیز بعد از سی سال آن نظر را درون مجامع تخصصی موسیقی ، مجلات ، سایتها و حتی هنگام مراسم چهره های ماندگار تکرار مـی نمایند ، و قابل استناد خواهد بود چراکه نشانی از توان آقای افتخاری را با خود حمل مـی کند . و یـا اظهار نظر آقای علی تجویدی ، بیگچه خانی و غیره . مـی بینید همان تک اظهار نظر و جانبداری تأثیرش درون محافل تخصصی هویدا و غیر قابل انکار هست .
و یـا اظهار نظر و رأی چند صد پزشک ، نقاش برجسته اما ناآگاه بـه ادبیـات ، درون برابر نظری از پروفسور احسان یـار شاطر درون رابطه با اثری ادبی توان عرض اندام نـه تنـها ندارند ، بلکه قابل استناد نبوده و در مجمع تخصصی اعتنایی بـه آن نخواهد شد ؛ این درون حالی هست که شاید نظر دیگر پرآوازه های ادبیـات با رأی احسان یـار شاطر نیز همخوان نباشد اما مـی بینید کـه خللی درون استناد بـه آن وارد نمـی گردد ، و همـیشـه چنین بوده و چنین هست ؛ چون شاید اثری را نیـابید کـه نظر مثبت تمامـی اساتید آن حوزه را بـه دلایل گوناگون گرد آورد . دیگر رشته ها نیز هر یک بـه تناسب خود چنین بوده و هستند .
غرض از عنوان آن این هست که ، نظریـه ی غیر کارشناسی و بچگانـه ی بـه اصطلاح مخالفانی کـه توان سطری مبحث تخصصی درون آنـها یـافت نمـی گردد ، فقط و فقط بـه کار اندازه گرفتن آنـها ، شناخت فضای فرهنگی ، خنده و ..... مـی آیند ، نـه تعیین تکلیف درون رابطه با مباحث تخصصی ای کـه عنوان داشته ام ؛ چرا کـه متفکر متخصص با مطالعه ی نوشته ها با دلیل رأی خود را ابراز مـی دارد . درون این مورد نیز متخصصِ بی بدیل حوزه ای کـه بنده نوشته ام را عرضه داشته ام ، استاد " ناصر پورپیرار " هستند و نظرشان را بیـان فرموده اند . نویسنده ای کـه حتی مخالفان سر سختشان نیز ، ایشان را از نظر آگاهی و توان تخصصی اعجاب برانگیز مـی خوانند ، کـه به اشاره خواهم آورد .
(( پروفسور احسان یـار شاطر :
«دانشمند گرامـی، جناب آقای ناصر پورپیرار

از مطالعه ی کتاب شما «مگر این پنج روزه» بسیـار بهره مندی حاصل کردم. این کـه جناب عالی مشـهور و مالوف را نپذیرفته و اقوال رایج را مورد نقد دقیق قرار داده اید، موجب خرسندی هر خواننده ای هست که پای بند اصول عقلی است. این کتاب مسائلی را روشن کرده هست که دانشمندان سلف مورد دقت کافی قرار نداده اند. امـید هست جناب عالی بتوانید این دقت نظر و همـین تردید درون آن چه قبول عام یـافته هست را درون مورد دیگر شاعران نیز بـه کار برید، همان طور کـه تا حدی درون مورد حافظ درون همـین کتاب بـه کار اید.
دانشمند گرامـی آقای پورپیرار

سه نسخه از کتاب «دوازده قرن سکوت» کـه لطفا ارسال داشته بودید، عز وصول بخشید. بسیـار ممنون شدم. یک نسخه را از طرف شما بـه کتاب خانـه «ایرانیکا» هدیـه کردم و یک نسخه را نیز بـه کتاب خانـه ی دانشگاه کلمبیـا فرستادم . بسیـاری از مسائل تاریخ ایران محتاج بازنگری هست و موجب خوش وقتی هست که شما بدون تاثیر پذیری از عقاید رایج بـه بازبینی این مسائل پرداخته اید. ))

(( دکتر جعفر یـاحقی :
دوست دانشمند و دل آگاه، جناب آقای ناصر پورپیرار
دو جلد از چاپ دوم کتاب عزیز مگر این پنج روزه عز وصول یـافت. بی شک چاپ دوم کتاب با افزوده ها و تجدید نظرهای بایسته پرتو تازه بر چهره معرفت اثر سعدی بزرگوار خواهد افکند. حتما بخوانم و با دقت با چاپ پیشین کـه برایم ملکه ذهن شده هست مقایسه کنم. چاپ قبلی آن تقریبا بـه مشـهد نیـامد و من چند جلدی را کـه به لطف شما رسیده بود بـه دوستان اهل رساندم کـه چون ورق زر دست بـه دست مـی شد، درون هر کلاسی کـه موضوع کتاب را مطرح مـی کردم ولوله ای بر مـی انگیخت و همـه مشتاق زیـارت و قرائت کتاب بودند و نمـی یـافتند. امـیدوارم ترتیبی دهید کـه از چاپ دوم مقداری به منظور انتشارات امام چهار راه دکترا بـه مشـهد ارسال دارند.

دوست گرامـی و نقاد راز دان، جناب پورپیرار

بدون تعارف از کنجکاوی، نکته بینی و مخالف خوانی شما خوشم مـی آید و همـین سبب مـی شود که تا کتاب شما را که تا انتها نخوانم بـه هیچ خواندنی دیگر رغبت نکنم و پس از اتمام هم که تا مدت ها خوانده های دیگر بـه دلم ننشیند. این احساس واقعی من هست که کتاب های شما بـه واقع بر آن اثر مـی گذارد و تا مدت ها بعد از آن هم مرا گرم نگه مـی دارد...
دوست دانشمند و گرامـی، جناب پورپیرار

آن قدر درون ارسال رسید و سپاس از دریـافت دو ترجمـه قبلی (خلاصه تاریخ کتزیـاس و سفر نامـه رابی بنیـامـین) تعلل و امروز و فردا کردم کـه بخش سوم پلی بر گذشته هم رسید. بعد هم چنان گرم خواندن شدم کـه پاک اعلام وصول و تشکر یـادم رفت. بابا خیلی ملاحظه ما را کرده ای و گرنـه بـه قیـاس دیگران و از ما بهتران نوشته های ناچیز و نا درخور من بیش از این ها درون قلم و نگاه شما سزاوار ملامت بود، این جا حسابی پارتی بازی کرده بودی، کـه چنین مباد. با همـه این احوال من همچنان معتقدم زبانی کـه در سده سوم هجری رودکی و شـهید و بوشکور و ربنجنی و حنظله و عمار و آغاجی و... داشته هست (و همـه این ها قبل از ترحمـه قرآن های موصوف یعنی سده چهارم بوده اند) نمـی تواند زبانی ضعیف و ناکارآمد از آن دست کـه شما تصور فرموده اید باشد. بگذریم، دست و پنجه و قلم و اندیشـه شما درد نکند. مـی خوانم و عصبانی مـی شوم و لذت مـی برم و در هر حال آفرین مـی گویم. ))

(( دکتر پرویز رجبی :
... آدم پررو، آدم باشعور درون ضمن خيلي باسواد، اين مي‌دونيد بـه علت مبارزات سياسي زياد درس نخونده، زندان بوده و كارگر چاپ‌خونـه، الان روسي قشنگ بلده، انگليسي بلده، ترجمـه مي‌كنـه، ))

(( 206 :
شاید بشود آقای پورپیرار را با هفت صفت توصیف کرد : با سواد ، تیزهوش ، پرحوصله ، بی نظم ، ......
اینک بـه زبانـهای انگلیسی ، عربی ، روسی تسلط دارد و با السنـه آلمانی و یونانی ......
))
و دیگران را بیـابید و بخوانید .
آقایـان مجتبی غفوری ، مـهدی مـهدی و مـهنس ناصر قره باغی و غیره نیز از دسته ی آگاهان و متخصصین این حوزه بـه شمار مـی آیند کـه مـی توانید مطالبشان را بیـابید و بخوانید ؛ و رأی اساتید دیگری کـه در این سایت نظر نصب نکرده و با من و دوستان درون مـیان گذاشته اند .
برای امثال بنده و اهل فن ، رأی و نظرانی همچون ایشان تعیین تکلیف مـی نماید و قابل استناد خواهد بود ، نـه حتی هنرمندان موفق درون رشته ی خودشان کـه اهل مطالعه نیستند و توان نوشتن سطری را از آنـها ندیده ایم ، کـه تکلیف بچه هایی کـه خزعبلاتشان را نصب مـی کنند مشخص گردیده باشد .
اکنون شما غیر از یک سطر مطلب خام با نام اصلی آقای " نوید ستاربخش" کـه خودشان نیز درون نظر بعدیشان تأیید د کـه سواد نظردهی درون رابطه با نوشته ام را ندارند ، کدامـیک با نام اصلی درون مخالفت این قلم حتی غیر تخصصی نظر گذاشته اند ؟ امـیر سهیلی کـه اول بانام مستعار نوشتند و بنده او را خطاب کردم و شناختم . عطاء قادری نیز کـه گفتند آن مطلب را خودش نوشته اما او درون این سایت نگذاشته و یکی دیگر از مدیران آرت پارادیزو با نام او درون سایتم نصب کرده هست !! این درون حالی هست که اگر تمامـی آنـها نیز با نام اصلی خود این مطالب را نصب مـی د درون اصل ماجرا تأثیری نمـی داشت و فقط مسبب خنده ی اهل تفکر و تخصص مـی گشتند .
گفته ای (( غیبت )) براستی کـه خنده داراست !!! درون رابطه با (( تخریب )) نیز اگر شما بـه مطالبی کـه در مورد دیگران و عرفان شـهیـاد کـه سبب نصب این نظرتان گشته ، بیـان داشته ام خلاف نظر بنده را مـی توانید ثابت کنید ، بسم الله بفرمایید ثابت کنید ، مثلا ثابت کنید بـه " بی پی " را ه یـافته هست ؛ درون جشنواره ها شرکت نکرده کـه تأیید نگردد ؛ آثار من کپی دیگران هست ؛ یـا فردین صادق ایوبی مقام جهانی دارد ؛ دهها عنوان بین المللی دارد ؛ آدرس کتابهایی کـه از آنـها فتوکپی کرده هست و آورده ام اشتباه هست ؛ او چند بار درون جمع دیگران بیشرمانـه توهین نکرده هست ؛ چند بار کلاس بنده را تعطیل نکرده اند و دروغ هست ؛ بـه بنده مجوز نمایشگاه داده اند ؛ و چندین مسئله ی دیگر . هر چند این مسائل ربطی بـه مباحثی کـه در چند صد برگ عنوان کرده و شکافته ام ندارند ، و یکی از دلایل نصب نظر امثال شما بـه قصد خنده ای از ته دل درون گرداگرد دوستان و مخاطبان فهیم این سایت هست که بـه کار آمده و مـی آید .
با اینحال اگر نتوانستید ثابت فرمایید ، بعد اسم آنرا نمـی توان تخریب گذاشت ، بلکه آگاهی داشته ام و سبب روشنگری بوده ام و با سند بـه اثبات رسانده ام کـه به عمد دروغ گفته اند ، و به همـین دلیل کـه شما را از جهل بـه این موارد آگاه ساختم مـی بایست از من سپاسگزار باشید و آنـها را سرزنش نمایید .
کلام آخر ، بـه گفته ی چند تن از اساتید کُرد اگر درون این چند سال درون کردستانی همچون این قلم ، چنین درون موارد حتی پیش پا افتاده ای همچون دروغ پردازی درون موردب عناوین درون جشنواره ها روشنگری مـی نمود ، اکنون هر فردی با خیـال آسوده و با سوء استفاده از جهل اطرافیـانش اینچنین درون محافل رسمـی و روزنامـه ها بـه دروغ متوسل نمـی گشت .
موفق باشید.

جان برادر(تقلب

1390/11/11  11:26:25

جوابیـه اخیر جناب جان نابرادر، سلام خان محمدی، تایدیـه و مسنندی تمام عیـاراست براظهارات جناب شادآمادعزیز کـه به درستی زشتی ها و ناخوشی های این سایت را تشخیص داده اند.
این جوابیـه نمونـه کامل و جامعی ست از: غیبت، تهمت، خود بزرگ بینی مضحک، فحاشی، تمسخر های بچه گانـه (وای بر هر مسخرکننده استزهاگر!- قرآن مجید)
و نفرت و نفرت و نفرت ونفرت است.
جناب جان نابرادر عزیز اولا: استاد پورپرارتون با نام مستعار درون این سایت ظاهر گشته اند دوما: سیروان کنعانی دوست باسوادسابق و بی سواد امروزتون!!! درون مخالفت با نوشته شما کامنت گذاشته اندنـه موافقت!! سوما فکر نمـی کردم آنقدر بی بضاعت شده باشیدکه جناب فرهاد مطاعی بچه سال را بـه عنوان نمونـه ای از یـاران فهیم وباشعورتان بـه رخ بکشید!!!! آنـهم با توجه بـه اینکه،ایشان مدتهاست دیگر محلی بـه این سایت زشت و بیمار نمـی گذارند. چرا کـه ظاهرا حتی هم او نیز چهره واقعی و مخوف شمارا ملاحظه نموده و رم کرده اند !
و با توجه بـه این کـه ما را بـه تشکر و قدرانی اجباری از خود دلالت نموده اید پس
بنده بـه نوبه خود این وظیفه را انجام داده واز زحمات بی شائبه شما درزمـینـه:
پرده دری ها، فحاشی ها، نفرت آموزی ها، تهمت زنی ها، غیبت هاو دروغ پردازی ها، پارس ها، پاچه گرفتن ها، جفتک پرانی هاو دیگر اقدامات خداپسندانـه و انسان دوستانـه حضرت عالی کمال تشکر و قدردانی را بـه عمل مـی آورم .
امـید هست در این راه بیش از پیش متعالی گردید !
سپاس
**********************************************************
پاسخ :
دوست گرامـی ، بنده کـه خدمتتان عرض کردم خودتان از عهده ی فهم آن چند جمله ی بدیـهی و ساده نیز برنمـی آیید ، و به دیگران بسپارید کـه جرعه جرعه بـه شما بچشانند .
کاملا عیـان بود کـه خلاف مباحث بنده حتی درون مسائل پیش پاافتاده ای همچون بـه دروغ متوسل شدن دیگران درون رابطه با شرکت درون فستیوالها و غیره را نیز نمـی توانید ثابت کنید ، و این چنین بـه روده درازی و نشخوار ته مانده های ذهنیتان روی خواهید آورد .
و باز هم از شما کـه در این جرگه نیستید انتظار ندارم ، قلم سی ساله ی " ناریـا " ، کـه حتی لینک سایشان نیز درج گردیده را بشناسید . و چون بدون عینک نوشته ی " فراسوی دیدن " را لمس کرده اید ، پیداست مقدمـه ی استاد ناصر پورپیرار را ندیده اید .
در رابطه با سیروان کنعانی نیز ، اگر سواد خواندن نظر ایشان را ندارید بـه یکی از اعضای خانواده بسپارید برایتان بخوانند کـه (( بـه صورت کلی وبه قدر فهم مقاله را استفاده کردم. طبق روال ، اشارات و روشنگری های شاخص وبرجسته ، ظرفیت بالای تیزبینی شما را نشان داد . نقد وبررسی منصفانـه آثار و مقالات هست بسیـار موافق بوده و احساس مـی کنم اگر مخاطب خود منصف باشد حتما خود را بـه تفکر وادارد و بعد از این همـه سال شک وشبهه را روا بدارد. سخنان مطرح شده اینجانب نـه آبکشی و نـه سوا سره از ناصره است(چون خود را درون آن مقام نمـی بینم)بلکه همانطور کـه خود مـی دانید و چنیدن بار نیز گفته ام مقام روشنگری و اندیشـه نوجویی شما درون مسیر کمال و رسیدن بـه حقیقت، به منظور بنده شاخص و دارای ارزش هست .سیـاست و توان خاصی مـی خواهد ، کـه با توجه بـه شناختی کـه دارم ، مـی دانم کـه از عهده ی آن برآمده اید. زمان و تاریخ بسیـار بی رحم هست و قطعاً خود روشنگر و حقیقت هست پس طبیعی هست که ذهنیتی پویـا چون شما بـه این سادگی دست بـه تخریب ویرانـه های دروغ و فریب بزند. .....))
البته اشاره داشته باشم ، کـه توان استدلال و تعیین تکلیف درون محکم گام برداشتن ادله ای را مـی بایست درون نوشته ی مورد نظر جستجو کرد و یـافت ، کـه تنـها دلیل حضور ، خودِ نوشته هست ؛ و نمـی توان چشم بـه کلام افراد غیر متخصص دوخت کـه امثال سیروان کنعانی نیز چنین اند . و با تأیید یـا ترد ایشان درون مورد حوزه ای کـه در محدوده ی توان و تخصصشان نیست ، سطح آنرا مشخص نمـی کنند ، هر چند اگر توان درک جواب بنده بـه سیروان کنعانی درون محدو ده ای کـه ایشان خرده گرفته بودند را داشته باشید ، خواهید دید کـه سطح ایشان از نظر بنده درون کلامم هویدااست و خودشان نیز درون نظر بعدیشان اینطور آنرا تأیید د کـه (( سخنان مطرح شده اینجانب نـه آبکشی و نـه سوا سره از ناصره هست ، چون خود را درون آن مقام نمـی بینم بلکه .... ))
در مورد دیگر دوستان نیز ، هر یک اگر نیـاز بوده حضور یـافته اند و همچون شماهایی نیستند کـه هر روز بـه سبب مأموریتی کـه دارید ، درون این قسمت خزعبلاتتان را نصب مـی کنید ، کـه فقط موجب خنده بوده و بنده آنـها را نصب مـی کنم کـه دیگران نیز با شخصیت دلقک مآبانـه ی مخالفان آشنا گردند .
براستی کـه شایسته ی ترحم هستید ، کـه به علت عدم توان عرض وجود ، اینچنین خارگشته اید .

تقلب شناس

1390/11/11  13:00:22

این جوابیـه جناب جان برادر سلام خان محمدی نیز سند و تایدیـه دیگری ست بر اظهارات بنده و جناب شادآمادعزیز؛ کـه خود بـه تنـهایی گواه و مصداق بارز تهمت، فحاشی، پرروی، دروغ، استهزاءو نفرت پراکنی و غیره است.
ملاحظه کنیدکه همـین چند سطر اخیر ایشان چگونـه سرشار از نفرت و عقده گشایی ست و چگونـه از تزویر و خودبزرگ بینی و خشم وکینـه توزی وغیره...آماسیده هست !!!؟
************************************************************
پاسخ :
جناب تقلب شناس ، مخاطبان این سایت و دوستان فهیم بنده ، درون این دنیـای مملو از حق کشی و عصیـان کـه اندک تبسم را نیز از آنـها مـی رباید ، با حضور هر باره ی شما درون پس پشت اسامـی گوناگون ، بر لبانشان نسیمـی از تبسم نمایـان مـی گردد. بـه همـین سبب انشاءالله خداوند شما را مأجور فرمایند .

تقلب شناس

1390/11/11  19:11:31

وباز هم سند و تایدیـه دیگر.....! ببینید و بیـاندیشید کـه چگونـه درون دو سطر ناقبل انواع خودبینی، بدبینی، بـه تمسخر گرفتن مذبوحانـه انسانـها ونفرتی سرشار را بـه نمایش گذاشته هست !؟
اگر همـین دو سطر اخیر راکه بـه عنوان پاسخ نسب شده هست به صورت دقیق و حرفه ای روانکاوی کنید بـه نتایج اسفباری درون مورد نگارنده آن خواهید رسید!!؟
پناه بر خدا ...(:
***********************************************************
پاسخ :
املای درست " نسب" ، ( نصب ) مـی باشد.

تقلب شناس عزیز

1390/11/13  08:10:40

ببینیدو تامل کنید کـه چگونـه درون چهار پنج کلمـه ساده نیز عمق کینـه و عقده وخشم و نفرت و در عین حال اقدام کودکانـه بـه استهزاء رابه صورت فشرده بـه نمایش گذاشته هست !!!
جناب عزیز دل برادر جان
شما دل نگران املای درست کلمات نباشیدبلکه بیشتر حتما نگران سلامتی تان باشید چرا کـه به اندازه کافی دچار عصبیت شده و احتمال سکته مغزی یـا قلبی تان بـه مراتب بالاتر رفته است!!!
هر انسان کودن اما از لحاظ روانی سالمـی مـی تواند تشخیص دهد کـه این یک اشتباه تایپی ست آنـهم با عنایت بـه همجواری دو کلمـه "ص" و "س" !!!!؟
حالا اگر شما اصرار دارید کـه به عنوان غلط املای بـه دیگران تلقین کنید، باشد چه اشکال دارد !؟
با این حرکات مذبوحانـه و دست و پا زدن های بچه گانـه نمـی توانید حواس مخاطبین با هوش این سایت را از سطر بـه سطر نوشته جاتتان، کـه از عقده،بدبینی، استهزاء، نفرت پراکنی ، دروغ و ریـا، خود برتر بینی و انواع بیماری های اخلاقی و روانی متورم شده هست ، منحرف کنید !!
**********************************************************
پاسخ :
هه هه هه هه هه

ریبوار

1390/11/13  12:04:10

با سلام خدمت شاداماد(مبارکه مبارکه)
قبل از هر چیز از آقای محمدی معذرت خواهی مـی کنم کـه در سایتشان با شخص دیگر گفتگو مـیکنم.
شاداماد ؛ درصد زیـادی از گفتگو کامنت ها مباحث بی راهه را پیموده اند، هیچ خللی هم درمطالب آقای محمدی وارد نشده و درصد ی کـه موافق هستند بار معنایی بـه مطلب نداده اند. فراسوی دیدن قدرت نقد را دارد بدون نیـاز بـه موافق یـا مخالف.
گفتید (بيشتر از دو،سه نفر مخاطب جذب نخواهد شد)خوب مگه ما بیشتر از دو سه نفر باسواد داریم کـه این مطالب را درک کنند.
هیچ فرد باسواد از روی پسر ای نمـیاد مقدمـه یک کتاب و نوشته و نقد و غیره را بنویسد اول مطالب را مـی خواند بعد تصمـیم بـه نوشتن مقدمـه مـیکنند یـا نـه؟. ناصر پورپیرار مقدمـه فراسوی دیدن رو برعهده گرفته ، بعد جای تامل درون نوشته ها وجود دارد کـه ازروی ناآگاهی صحبت نکنیم و جدای از مقدمـه ،مطلب را بخوانیم ببینیم جای تامل دارد یـا نـه(همانطور کـه در بالا گفتم فراسوی دیدن قدرت نقد را دارد بدون نیـاز بـه موافق یـا مخالف) همانطور کـه آقای محمدی اشاره د رأی متخصص درون آن حوزه ، چه درون مقام نفی و یـا تأیید ، با بیشمار رأی غیر متخصص درون جهت مخالف با نظر متخصص آن رشته ، تغییر جهت نمـی یـابد . عزیزم درون اینجا لازم مـی دانم کـه امثال من و شما حتما از نوشته های آقای محمدی استفاده کنیم نـه اینکه نظر بدهیم وخود را صاحب رای بدانیم
گفتید (اگر نظرات( چه مخالف و چه موافق) نامرتبط و غير جدي ست هست واقعا دليل آن چيست ؟)
شاداماد قضیـه نسبت آلبرت انیشتین درون زمان خود منکر زیـاد داشت، دلیل بر یـاوه گویی انیشتین نبود .نوع فهم بشری کم بود کـه قضیـه نسبیت را درک نمـیکرد فهم دانشمند جدی و مرتبط بود مردم برداشت بد داشتند .پس نامرتبط و غیر جدی بودن کامنت ها هیچ ربطی بـه آقای محمدی ندارد مشکل فهم ماست و دلیل از این واضح تر کـه هنوز درخواب زمستانی لالا مـی کنیم
باتشکر
**********************************************************
پاسخ :
ریبوار جان ، قبلا عرض کرده ام کـه ؛ اینچنین افلیج المغزهایی را جدی نگیرید و بگذارید درون مدفوع خویش بلولند و غرق شوند .

مخاطب

1390/11/13  12:45:12

با سلام
با اجازه اقای محمدی مـیخواهم چند مطلب را شرح دهم .
در این چند ماه کـه نظرات را مـیخوانم از بس سخنانی بی ربط تکرارشد و متوجه نشدند تصمـیم گرفتم ، درباره مقاله ها و جواب نظراتی کـه آقای محمدی بیـان مـیکنند بنویسم، کـه باید بـه موارد زیر توجه کرد و انـها را با یکدیگر مخلوط نکرد.
1_ درون مورد مقالات چیزیکه حتما در نظر گرفت و چندین بار هم آقای محمدی درون پاسخ بـه دیگران تکرار کرده اند ، تخصصی بودن انـهاست وی مـی تواند راجع بـه آن مطالب اظهار نظر کند و قابل قبول باشد کـه موارد تخصصی خود را بدون توهین و تهمت با شرح و استناد بنویسد. امابا مرور نظرات مـی بینیم هیچکدام حتی بـه مطالب نوشته ها اشاره نکرده اند .مثلا شرحی را نمـی خوانیم کـه جواب سئوالات بر هایدگردرمورد اثر ونگوگ را بدهد و مخالف نظر آقای محمدی را ثابت کند ، یـا مخالف بحث درون باره فرشته ها و تورات را ثابت کند. و دیگر موارد نیز بـه همـین ترتیب که تا اخر .
برخی از نظریـه ها جهانی هستند و اگر بـه زبانـهای مختلف ترجمـه و تکثیر شود ، بدون شک صاحبنظران دیگر کشورها نیز واکنش نشان خواهند داد . مثلا مقاله حقیقت درون کارتون . بحث هنر درون قرآن . هنر اسلامـی . هنر ایرانی . فرشته ها و قرآن و عکاسی و..... . برخی دیگر نیز منطقه ای و کشوری هستند . مثلا نقد هنر کردی و فردین صادق ایوبی . هادی ضیـاالدینی و ..... . و اگر بصورت کتاب چاپ و تبلیغ مـیشد واکنش خیل عظیمـی را بهمراه داشت .
نکته ای دیگر کـه باید درون نظر گرفت این استکه برخورد متخصصان با یک نظر و نوشته ، یـا مثبت هست یـا منفی . اساتیدی کـه نوشته و نظر را قبول دارند مثلا درون یک پاراگراف و حتی یک سطر مـی توانند نظر خود را بدهند و مورد قبول باشد و هیچ نیز توضیحی از او نخواهد ، چرا ؟ چون نویسنده نظر، درون نوشته اش پروسه ای را طی کرده هست که نظرش را با دلایلش ارائه داده هست . بعد متخصص موافق با تایید ان درون یک سطر، پروسه ای کـه نویسنده طی کرده هست را پذیرفته و قبول دارد و نیـازی بـه شرح او نداشته هست . اما استادی دیگر کـه مخالف آن نوشته هست مانند موافق ان نوشته با یک پاراگراف نمـیتواند آن نظریـه را رد کند چون حتما در جواب تک تک سئوالها و دلیلهای او نظرات خود را بیـاورد و ثابت کند کـه آن نوشته دلایلش کافی نیست و به پروسه ای نیـاز دارد کـه طی کند و مانند استادی نیست کـه آنرا تایید کرده هست . اگر همـه کتابها نوشته ها و نظرها را مرور کنید مـی بینید از این قاعده ساده پیروی کرده اند.
پس نظرات یک پاراگراف ویـا یک سطری موافقان و مخالفان درون این سایت را حتما اینطور درون نظرگرفت. موافقان پروسه ای کـه اقای سلام محمدی به منظور اثبات نظرش طی کرده هست راقبول دارند و نیـازی بـه تکرار بـه اندازه یک خط هم نداشته اند و با یک سطر ، مثلا صد صفحه آقای محمدی را درون آن نوشته یک خطی خودشان مـی گنجانند، اما مخالفان حتما جواب خط بـه خط آن نظریـه را با دلیل بنویسند که تا اساتید و خوانندگان اهل مطالعه تصمـیم بگیرند کـه جوابها قانع کننده هستند یـا خیر .
نکته ای کـه به عمد و یـا بعلت آگاهی نداشتن مغفول مانده اینست کـه به قول یکی از دوستان ، بعضی از روش تحقیق ها دارای پارادایم اثبات گرا بوده، و از نوع تحقیق کمـی هست (از همان نوع تحقیقی کـه در شیمـی و فیزیک هم استفاده مـی شود) و بخش عمده این نظریـات هیچ ارتباط مستقیمـی با مبانی تحقیق کیفی -که بیشتر درون علم الاجتماع انجام مـی شود و دارای خاصیت هرمونتیک مضاعف هست و تفکرات محقق بر پدیده مورد مطالعه تاثیر و تاثر دارد- ندارد. بهترین راه به منظور بررسی صحت و سقم این نظریـات استفاده از تکنیکهای علمـی و آزمایشگاهی به منظور ارزیـابی این فرضیـات هست . درون نوشته های آقای محمدی از عدم توانایی ارائه کتاب درمـیان کُردها بحث شده هست . نقشـه از کردستان . عکسهای مساجد بدون کاشی را به منظور استحکام مواردی کـه برشمرده گذاشته هست و ...... ، کـه از روش و مطالب آقای پورپیرار درون این موارد به منظور اثبات و ادامـه نظریـاتش استفاده کرده هست ، مثلاً یکی از این تکنیکها استفاده از آزمایش کربن 14 به منظور تعیین قدمت عمر یک بنا مـی باشد. لذا اگر بـه این آزمایشـها متوسل شویم درستی یـا نا درستی ادعاهای ایشان فاش خواهد شد ، و با سخن گفتن از مباحث اخلاقی مانند غرور ، غیبت و خودشیفتگی و .... نمـیتوان جواب آنـها را داد . مثلا اگر آقای محمدی خود شیفته باشند بحث فرشته درون مـینیـاتور ها مشکل پیدا مـی کند و اگر اینطور نباشد درست گفته هست ؟ اگر دو گونـه خصوصیـات اخلاقی به منظور او درون نظر بگیریم و با دید متفاوت بـه آدرس منابعی کـه فردین صادق ایوبی از انـها کپی کرده هست نگاه کنیم ، آدرسها تغییر مـیکنند و بحثهای درون مورد شام اخر ، مسجدالاقصی ، و چندین مورد دیگر با اکنون متفاوت بودند؟
بحث اینجاست کـه مثلا درجواب مقاله حقیقت درون کارتون فقط حتما کارتونـهایی را پیدا کرد و نشان داد کـه نظرات ایشان درون نوشته را با آن منتفی کنیم ، و با سخن رئیس خانـه کاریکاتور کـه ( که تا بحال تصور دیگری از شما داشتم ) نمـیتوان جواب آن را داد . و اگر آثاری یـافته بودند کـه جواب مقاله را داده بودند و خلاف آن نظر را ثابت مـی د با این حرفها خود را مسخره مـید؟ درون مقاله های دیگر نیز اینچنین حتما جواب داد ، مثلا ثابت کرد آن هنرمندان درون اثرشان مسجدالاقصی را ترسیم کرده اند و اقای محمدی اشتباه کرده هست . دیگر موارد نیز بـه همـین ترتیب ، و جواب تک تک نظرات را داد .
پس اگر حتی ثابت شود آقای محمدی دهها پرونده ومشکل غیر اخلاقی دارد ربطی بـه محتوای این نوشته ها ندارد و با علم آن نمـیتوان جوابی به منظور انـها دست و پا کرد . لازم بـه ذکر هست که خوشبختانـه آقای سلام محمدی بسیـار پای بند بـه اخلاق هستند و آشنایـان و همکلاسی ها و معلمـین و .... نیز همـیشـه گفته اند ، کـه با چند پرسش از شاگردانشان هم همـین جواب را مـیشنویم . همـین بس کـه با آنـهمـه تهدید و غیره اگر موردی غیر اخلاقی از ایشان سراغ داشتند اکنون مانند بسیـاری از هنرمندان آنرا به منظور به اصطلاح بی آبرو ش بر سر نیزه کرده بودند و در اینترنت پخش مـید.

به همـین دلیل به منظور مخاطب با سواد این دسته از نظرات کـه دراین سایت بـه عنوان مخالف آن نظریـه ها نوشته اند قابل قبول نیستند و به انـها مـی خندند . مخالفان غیر تخصصی حتما از خود سئوال کنند کـه چراانیکه نقد شده اند هیچ مطلبی ننوشته اند ؟ و حتی بعضی از انـها حاضر بوده اند درون مـیان جمع خود را که تا سطح یک عربده کش پایین بیـاورند اما درون جواب مقابل مقاله ای تخصصی بـه روزنامـه ها ندهند کـه چاپ کنند که تا از خود دفاع کرده باشند و ثابت کنند کـه نوشته هاییکه آنـها را نقد کرده هست در سطح پایینی هستند و برای اینده هم بماند و نظر شاگردانش رانیز جلب کند؟ مگر اندیشمندیکه مطلب درون جواب دارد بـه آن واکنشـهای بـه دور از سطح یک نویسنده رو مـیاورد؟ یعنی اگر مـی توانستند از خود دفاع کنند ، سکوت مـید ؟ درون برابری کـه حتی درون پاره ای موارد آنـها را تحقیر کرده هست به سکوت راضی بودند؟؟؟؟؟
2_ بحث دیگر و غیر مرتبط با مطالب اول ، درون مورد مجوز نمایشگاه و تعطیلی کلاس و .... هست که نزدیک بـه تمامـی نظرات و جوابهای مخالفان درون سایت را بـه خود اختصاص داده هست ، و در نوشته آقای محمدی هم بـه عنوان رفتار شناسی و رجوع درون آینده تنـها درون دو سه پاراگراف بـه آن پرداخته هست .
با یک مقدمـه بـه این مورد مـیپردازم . درون طول تاریخ و در تمام نقاط جهان ، هر شخصی کـه از حقوق فردی ، خانوادگی ، گروهی ، قومـی و ملی و انسانی دفاع کرده باشد ، و انرا طلب کرده باشد و با اعمالش چهره غاصبان را بیشتر نشان دهد ، به منظور تمام ازادیخواهان دنیـا مورد احترام هست و از ان دفاع مـیکنند. کـه در برخی موارد طلب حقوق فردی کـه منجر بـه بیشتر فشار اوردن و اذیت ان فرد شده باشد واکنشـهای قومـی و ملی و گاهی جهانی را برانگیخته هست . مثلا از ماجرای محمد بوعزیزی درون تونس به منظور دفاع از حق شخصی خود ( فروش مـیوه ) کـه به شورش مردمـی انجامـید ، که تا دفاع از حقوق قومـی و یـا دفاع از حقوق انسانـهایی دیگر . کـه در همـه موارد هر فرد مع ، چه مع حقوق شخصی و چه انسانی را احترام مـیگذارند و هر چه توانایی او درون نشان چهره ظالم و غاصب بیشتر باشد ماندگارتر هست و الگو قرار مـیگیرد .
بعد از این مقدمـه تحلیل ثبت رفتار شناسی و مواردی کـه آقای محمدی درون قسمت نظرات نوشته اند معنای خود را پیدا مـیکند. یعنیـانی حقوق ایشان را پایمال کرده اند و به انتشار ان به منظور اطلاع عموم دست زده هست ، چون فقط یک بحث شخصی نیست ویکه درون فعالیت خود پیشرفت دارد و به چهره تبدیل مـیشود بـه مخاطبانش نیز تعلق دارد . حتما در نظر گرفت همانطور کـه اقای فرزاد لطفی نوشته اند از مـیان تمام هنرمندان قوم کرد درون کشورهای دیگر هم فقط دو نفر مدال طلای مسابقات جهانی درون رشته هنرهای تجسمـی دارند کـه اقای سلام محمدی یکی از ان دو نفر است، بعد حقوق اولیـه چنین شخصی با دیگر هنرمندانیکه بـه چنین جایگاهی نرسیده اند طبیعی هست که حتما متفاوت باشد، درون تمام دنیـا هم همـینطور هست . اما درون عوض چه چیزی را مشاهده مـیکنیم ؟ حتی مجوز نمایشگاهی درون شـهرستان را هم بـه او نمـیدهند . کلاسهایش تعطیل مـیشود و بسیـاری دیگر کـه بیـان شده هست .
حالا با دیگر هنرمندان مقایسه کنیم .انیکه اموزش اولیـه را نیز ندیده اند و در سطح بسیـار پایینی هستند و حتی شگردان خود او ، به منظور برگزاری نمایشگاه بـه انـها پول مـیدهند . از ان طرفانی مانند ضیـاءالدینیـها به منظور فعالیت درون رشته خودشان مـیلیونر شده اند، ایـا اینب درامد از مخاطبان شخصی هست ؟ خیر ، از برداشتن دخل و خرجی هست که بـه همـه این مردم تعلق دارد ، مثلا شـهرداری ، مـیراث فرهنگی و .... . از هزینـه مردم بیچاره حاشیـه شـهر بر مـیدارند و برای هر پارک بالای شـهر یک مجسمـه مـیسازند . و چون این هنرمندان هم بر خلاف ادعایشان کـه از طبقه محروم درون اثارشان مـیگویند و حمایت مـیکنند ، فقط مزد بگیری هستند کـه سفارش مـیگیرند ، هیچوقت ندیده ایم کـه بگویند هنرمندان دیگر هم مثل ما حق دارند از حمایت مثلا شـهرداری برخوردار باشند و با سفارش بـه دیگر هنرمندان موفق بـه انـها هم کمک کنند . بـه خود مـیگویند مردمـی ، اما اگر از تمام حاشیـه نشینـها و ضعیفان گزارشی تهیـه کنیم کـه ایـا شما قبول دارید هزینـه اسفالت کوچه ها و غیره و غیره را شـهرداری خرج این مجسمـه ها درون نقاط بالای شـهر بـه ثروتمندان کند ، بدون نیـاز بـه گزارش معلوم هست که چه مـیکنند. نمـینویسم چه مـیگویند چون انقدر از حقوق پایمال شده شـهروندی خود نسبت بـه نقاط دیگر شـهر رنج اند کـه گزارشگر راهم کتک مـیزنند . بعد این مردمـی بودنی کـه ضیـاءالدینی ها و دیگران از ان صحبت مـیکنند خوش خدمتی به منظور نقاط مرفه شـهر هست که اوهم پولش را مـیگیرد چرا نان خود را قطع کند ؟ بـه او جایزه هم مـیدهند . هر ارگانی جداگانـه فردین و هادی و غیره را تشویق مـیکنند . خدا بده برکت . وضع و حال دیگران بـه انـها چه .
فردین صادق ایوبی هم همـینطور بـه جایی دیگر چسپیده و با پایمال حقوق دیگران بـه نوایی رسیده . درون راستای افکار انـها قدم بر مـیدارد و مزدش را مـیگیرد . مثلا شما همـین جشنواره 1404 رانگاه کنید ببینید درباره این موضوع بـه اندازه یک پنجم اثاری کـه به نمایشگاه جشنواره های دیگر راه مـیابند حتی شرکت نکرده اند !
جشنواره ای دیده اید کـه در بخش نقاشی فقط 191 اثر ، نَه نفر شرکت کنند ؟ انـهم با انـهمـه تبلیغ وجایزه کـه سابقه کمـی دارد ؟ ببینید چند نفر شناخته شده هستند؟ هیچ. و انقدر کارها افتضاح بوده کـه فقط 20 اثر را بـه زور بـه نمایشگاه راه داده اند . چرا 4223 اثر نقاشی درون فجر شرکت دارد اما درون جشنواره 1404 شرکت ند ، دلایل شرکت ن انـها را خودتان پیداکنید . اما فردین صادق ایوبی شرکت کرده هست . مـیبینید همـین ادم کلاس تعطیل مـیکند. فعالیت سلام محمدی را انکار مـیکند و موارد دیگر کـه بیـان شده هست . گروه های دیگر هم همـینطور .
چهانی اینچنین مـیکنند ؟ مگر رئیس ارشاد، حوزه هنری و .... کـه هیچکدام بومـی نیستند و هر چند سال تغییر مـیکنند وهیچکدام از هنرمندان را نمـیشناسند با اگاهی خودشان اینکارها را مـیکنند؟ خیر با وز وز همـین اقایـان درون گوش انـها به منظور خوش خدمتی هست که تصمـیم مـیگیرند . مگرانیکه درون ارگانـهای مختلف هنری درون کردستان مجری هستند بـه نوعی از شاگردان و قوم و خویشان ضیـاءالدینی و غیره نیستند ؟ بعد چرا درون برابر اینـهمـه حق کشی و کارشکنی و تهمت انـها بـه تنـها هنرمند جهانی درون هنرهای تجسمـی سکوت کرده اند ؟ چرا همانطور کـه اقای محمدی درون قسمت نظرات نوشته اقای هادی ضیـاالدینی درون جمع خودشان گفته حتما از سلام محمدی ممنون باشیم ، ولی جرات عمومـی ان را ندارد ؟ چه چیزی باعث شده ببیند یکی از هنرمندان توانای کردستان اینچنین توانایش بـه هدر مـیرود حقش را مـیخورند بـه او توهین مـیکنند ، اما هیچ هیچ نگوید؟؟؟؟؟ مگر انـها ادعا ندارند از حقوق کردها دفاع مـیکنند؟ مگر انـها نمـیگویند به منظور بدبختی کردها نقاشی مـیکشند ؟ مگر انـها نان همـین لباس کردی را نمـیخورند؟ مگر انـها گاه و بیگاه به منظور مظلومـیت حلبچه نقاشی نمـیکشند ؟ چرا درون برابر نامردمـیهای بـه یکی از هم صنفی های خود سکوت مطلق کرده اند ؟ فقط یک دلیل دارد و این استکه نمـیخواهند مورد سرزنش مسئولین قرار بگیرند . نمـیخواهند نان خود را قطع کنند. انوقت چند فرد بیچاره و ساده لوح فکر مـیکنند اینـها از حقوق مردم کرد دفاع مـیکنند . زهی خیـال باطل چون خودشان غاصب حقوق یکی از نامداران همـین کردستان هستند.
فردین صادق ایوبی و هنرمندانی کـه مجری هستند از انـها بدتر و بدتر .
حالا سلام محمدی از غصب حقوق خودش دفاع مـیکند انـهم درون حد یک فرد هنرمند عادی درون سطح شاگردان خود و دیگران ، نـه بعنوان یکی از تنـها دو هنرمند جهانی . حقوق اولیـه ای مانند برگزاری یک نمایشگاه و گذاشتن کلاس اموزشی و .... .
اما شاهد هستیم کـه نـه تنـها درون نوشتن نظراتش کـه بحثی دیگر هست و تخصصی هست ، بلکه درون مطالبه حق خود کمترین ترسی از خرابتر شدن وضعش ندارد کـه همـین به منظور انسانـهای ازادیخواه بسیـار باارزش هست . نـه تنـها انرا بـه صورت عمومـی بیـان مـیکند ، بلکه درون درگیر شدن با دیگران درون این مورد از اطلاعاتش کمک مـیگیرد و بیشتر چهره انـها را نشان مـیدهد . و بیچارها هرچه بیشتر از انـها دفاع مـیکنند بیشتر ابرویشان را مـیبرد . مثلاانیکه بـه علت بیسوادی درون مورد موضوع مقالات بچه بازی مـیکنند و عربده مـیکشند و به موضوعهایی کـه در شماره 1 اوردم کاری ندارند ، با اطلاعات سلام محمدی بیشتر ابرویشان مـیرود و پیش خود مـیگویند کاش چیزی نمـیگفتیم . مانند عرفان شـهیـاد و ماشاالله محمدی و صادق ایوبی و دیگران . و اطلاعاتی نیز بـه مخاطب داده اند کـه قبلا نمـیدانستند . درون رابطه با این مسائلی هم کـه آقای محمدی درباره فردین صادق ایوبی و عرفان شـهیـاد و ..... مانند گزینـه 1 حتما خلاف انـها را ثابت کرد ، و اگر ثابت نشد و خودشان هم سکوت د و جواب محمدی را ندادند، مثلا عرفان شـهیـاد نتوانست ثابت کند کـه به جشنواره فلان راهیـافته هست ، بعد باید درب چنین اطلاعاتی کـه از هیچنشنیده ایم و نمـیتوانستیم بفهمـیم ، از اقای سلام محمدی تشکر کنیم . و همـین باعث مـیشود این اعمال کـه بیماری فرهنگی هست تکرار نشود . و یـا داوری کنم کـه اگر اقای سلام محمدی مغرور و خود شیفته و .. نیز باشند مانع نمـیشود کـه حقوق اورا نادیده بگیرند و اگر حق خود را خواستار شد او را بـه خاطر حتی مشکلات اخلاقی ، به منظور طلب حقش اورا سرزنش کنیم . مثلا نمـیپرسیم ایـا محمد بوعزیزی ( مـیوه فروش ) مشکلات اخلاقی داشته هست که تصمـیم بگیریم کـه حق را بـه او بدهیم یـا خیر ؟
باز هم یـاداوری مـیکنم کـه اگر با فرض محال ، هنرمندان و مسئولین توانستند ثابت کنند کـه همگی موارد شماره 2 دروغ هست ، مثلا به منظور اجرای نمایشگاه درون سنندج بـه او کمک نقدی نیز کرده اند. هیچوقت کلاسش تعطیل نشده و اتفاقا درامد خوبی هم دارد . شـهیـاد بـه بی پی راهیـافته هست و سلام محمدی دروغ مـیگوید و الی اخر . یعنی اگر تک تک ان موارد دروغ محض باشند ، کمترین و کمترین خللی درون مورد مقالات ایشان وارد نمـیکند . اما و هزار اما همگی انـها درست هستند و همگی دیده ایم و هیچکدام از انـها جیک هم نمـیزنند ، چون مـیدانند و ضع خرابتر مـیشود . چطور مـیدانند از انجاییکه آقای محمدی همـیشـه تیر خلاص را به منظور آخر مـیگذارند و همـه چیز را همان اول رو نمـیکند . بـه جریـان سامان صولی نگاه کنید کـه هر بار با نوشتن مطلبی درون دفاع از سامان ، چیزهای جدید و ابرو ریزی تری را شنیدیم و اگر انقدر نظر نمـیگذاشتند انقدر هم مطلب راجع بـه او از اقای محمدی نمـیشنیدیم کـه برای هر یک از انـها کافیست ابروی یک هنرمند معتبر بـه خطر بیفتد.
درباره ( غرور و خودشیفتگی و ....) کـه مخالفان انرا زیـاد تکرار مـیکنند چند نکته را توضیح مـیدهم . درون قسمت نظرات و همانطورکه درون مصاحبه هم مـیخوانیم ، اقای سلام محمدی گفته اند ( برشمردن عناوين برگزيده نـه بـه عنوان افتخار، كه واقعيت را بر خود حمل مي كند. وهميشـه دوستان درون كلاس و محافل شنيده اند كه تمامي عناوين كسب شده را، درون مقابل پاراگرافي از نوشته هايم بسيار ناچيز و حقير مي شمارم .) شاید هنرمندی دیگر را ندیده باشیم کـه افتخاراتش را درون برابر فعالیت دیگرش درون جایی عمومـی تحقیر کند و بگوید به منظور خودم ارزش ندارد . بعد غرور را درون کجای مطرح انـها یـافته اند؟ شاید بـه پاسخ بـه انکار مخالفان و گفتن عناوین برگزیده درون قسمت نظرات مـیگویند . به منظور این مورد مثالهایی مـی کـه شاید ساده باشد و بیمورد ، اما چون بـه توضیح سخنم کمک مـیکند مشکلی درون ان نمـی بینم .
مثلا شما درون جمعی نشسته اید و یکی از انـها درون جواب پرسش یکی دیگر از جمع مـیگوید فقط من درون این جمع مجرد هستم . اما چنین نیست و فقط شما مجرد هستید و ان فرد دیگر دروغ گفته هست و شما هم مـیدانید کـه متاهل هست . اکنون اگر شما گفتید من هم مجرد هستم و همان فرد منکر شد چه ؟ معلوم هست که نـه تنـها بر مجرد بودن خود پافشاری مـیکنید و شناسنامـه را پیش مـیکشید و سند مـیاورید بلکه ، ثابت مـیکنید کـه ان فرد مجرد نیست و دروغ گفته و بچه هم دارد . حالا ما حتما نتیجه بگیریم کـه شما مغرور و خود شیفته بوده اید و به مجرد بودنتان مـی نازید ؟ و آیـا درون حالت عادی و هر مجلسی دائما از مجرد بودنتان صحبت مـیکنید و دیگران را بخاطر متاهلی سرزنش مـیکنید ؟ قطعا خیر . بعد چرا درون ان مجلس انقدر بر مجرد بودن خود و متاهلی ان فرد تاکید مـیکردید و باید حتما ثابت مـیکردید ؟
مثالی دیگر . ایـا فرد سالم و عاقلی را مـیشناسید کـه در هر مکانی و در هر مجلسی با افتخار بگوید مثلا من دزد نیستم ، من تاحالا با هیچ ی دوست نبوده ام ؟ بازهم جواب خیر هست . اما اگر خود شما درون برابر اتهام دزدی قرار بگیرید چه ؟ و یـا بگویند شما دوست دارید . ایـا ازی کـه به شما اتهام زده هست مـیگذرید ؟ یـا با هر نیرویی سعی مـیکنید خلاف انرا ثابت کنید و بگویید انـها دروغ مـیگویند ؟ ایـا به منظور تهمتی کـه به شما بسته اند از انـها شکایت نمـیکنید؟ بعد مـیبینیم همان جملاتی کـه ادم عاقل درون هیچ مجلسی نمـیگوید ، با اتهام و حمله وسخنی دیگر درون مورد شما بـه فکر و ذکر شبانـه روزی و اثبات خلاف ان مـی انجامد و انرا عمومـی مـیکنید .
هر چند شاید زیـاد ربط نداشته باشد اما همـین واکنش را درون جوابهای اقای محمدی مـیبینیم . مثلا شما درون هیچ جا ندیده اید کـه ایشان بـه شاگردان چند ساله خود بنازند . و تا جاییکه از دیگران شنیده ام و خبر دارم هیچوقت بـه شاگردان جدیدش هم نگفته کـه چهانی شاگرد او بوده اند و .... . اما مـیبینیم درون برابر نظراتانیکه درون دفاع از یکی از شاگردانش بـه او بی احترامـی مـیکنند و سعی دارند حضور چند ساله درون کلاس و زحماتش را منکر شوند واکنش نشان مـیدهد . و یـا درون برابر انکار مقامـهایش از طرف فردین صادق ایوبی و مخالفان درون قسمت نظرات واکنش نشان مـیدهد و مثلا مـیگوید هیچ هنرمند کردی که تا اکنون این مقام را بدست نیـاورده هست و توضیحات و غیره . ایـا این واکنشـها غرور و خود شیفتگی هست ؟ ایـا اگر منکر و اتهام گویی پیدا نمـیشد بازهم انـها را اینطور مـیشنیدیم ؟ قطعا خیر ، چون اقای محمدی حتی درون مصاحبه و غیره سعی نکرده انـها را بگوید و مسائل مـهمتری را بیـان کرده هست در حالیکه دیگران حتما افتخاراتشان را مـیگویند. و مـهم هست که خود او درون سایت خودش چند بار تکرار کرده کـه نزد خودش و در مقایسه با یک پاراگراف از نوشته هایش بسیـار ناچیز هست . ایـا ان همـه سعی درون نشان مجرد بودن ، افتخار و خود شیفتگی بود یـا واقعیت داشتن ؟ به منظور همـین هست که سلام محمدی گفته هست (برشمردن عناوين برگزيده نـه بـه عنوان افتخار، كه واقعيت را بر خود حمل مي كند.)
درباره نظر نگذاشتن موافقان ، و یـا نظر گذاشتن انـها با نام مستعار هم حتما در نظر گرفت کـه انـها مـیدانند درون چه جامعه و فضایی زندگی مـیکنند. اشراف دارند کهبه سخن گفتن از مسائل کهنـه ای کـه به عقاید و هویت مردم تبدیل کرده اند ، با از مـیان برداشتن فیزیکی و ترور شخصیتی و فشارو درون تنگنا گذاشتن جوابش را مـیدهند . البته مواردیکه آقای محمدی بیـان مـیکنند درون هر جای جهان چنین جوابی مـیگیرد و مختص جامعه خودمان نیست کـه نمونـه مستندش برخورد بااقای پورپیرار هست وانیکه درون این فاز فکر مـیکنند و هیچگاه ندیده ایم کـه اساتید کشورهای دیگر نیز برخوردی اندیشمندانـه داشته باشند و فقط درون جواب انـها دلایل خود را بنویسند و مـیبینیم بـه ترور شخصیتی و فشار رو اوردند . معلوم هست که اقای محمدی شاگردان بسیـار داشته اند و دوستان و اساتیدی کـه بیشتر بخاطر همـین نوشته ها و تفکرش بـه احترام مـیگذارند و از دیگر هنرمندان جدا مـیکنند ، اما چرا بصورت عمومـی بیـان نمـیکنند ؟ خودم از بسیـاری اساتید شنیده ام کـه نوشته های اقای محمدی بسیـاری از مسائل را به منظور انـها روشن کرده هست . مثلا استاد دانشگاهی از اثبات فتوکپی بودن نوشته های فردین صادق ایوبی ذوق زده بود ، که تا اساتیدی دیگر درمورد مسائل مـهمتر مانند هنر درون قران . کـه از زبان چند استاد مطرح و استاد دانشگاه درون تهران شنیده ام و دوستان دیگرم هم بسیـار از این و ان شنیده اند ، اما چرا بصورت رسمـی بیـان نمـیکنند؟ بسیـار ساده هست چون شرایطی کـه برای امثال اقای سلام محمدی درست کرده اند را مـیبینند . بـه همـین خاطر گاهی بدلیل حساسیت شغلیشان خود را بـه دردسر نمـی اندازند اما درون محافل و به شاگردانشان عقیده خود را بازگو مـیکنند . باز هم یـاداوری مـیکنم کـه اگر تمامـی انـها نیز با نام اصلی و بصورت رسمـی و عمومـی جانبداری کنند ، درون مقالات و استدلال نوشته ها تاثیری نخواهد داشت و نوشته خودش از خود دفاع مـیکند ، اما نظر مثبت یک متخصص درون ان رشته تاییدیـه ای بر نوشته هست و خواندن مقدمـه اقای پورپیرار تامل برانگیز هست .
پس مخالفانی کـه نظر مـیگذارند حتما این 2 موضوع جدا ازهم را درون نظر بگیرند .
1_ مباحث تخصصی کـه ارتباط مستقیمـی با احوال و کردار فرد ندارد .
2_ طلب حقوقی کـه به ناحق غصب شده هست و جواب بـه اتهامـها .
و تاحالا درون اثبات نظر مخالف و رد هیچکدام چیزی ندیده ایم ، و در همـه موارد 1 و 2انیکه محکوم شده اند جیک هم نزده اند .
سپاس .
**********************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما
از اینکه سعی درون روشنگری دارید ، سپاسگزارم .
کسی کـه خواب هست را شاید بتوان بیدار کرد ، اما شخصی کـه خود را بـه خواب زده هست هرگز .
موفق باشید .

mohammad

1390/11/14  18:04:44

ایمـیل

با سلام خدمت برادر ارجمند سلام محمدی
خدا حفظتان کند.خواندم انچه نوشته بودی.ساده و صمـیمـی.شمـیم خراسانی سخن. کی مـیشد نخواند.اری تلخ هست به تن مندرس لباسی کـه خود لباس بر تن دارد.کهنـه اما پر نگار و نقش.ساده اما نمکی سوزناک. مبارک باشد این دیدار چه خجسته دیداری.سپاس
***********************************************************
پاسخ :
با سلام
ممنون از اظهار لطف شما

تقلب شناس عزیز

1390/11/14  21:27:27

دوست من جناب ریبوار عزیز بسیـار متاثر شدم وقتی شما با ربط نسبیت انیشتین و این جریـان خطرناک کـه در طول تاریخ بـه طرز غم انگیزی تکرار شده هست سر خود را گول مالیده و متوهم وسرگرم گشته اید!
باری دوست عزیز من ، اصرار و چموشی بر بیراهه ها همچنان کـه جناب محمدی نمونـه بارز و درخشان آن هست نشانـه بیماری خطرناک ومخربی ست کـه اگر این چموشی و اصرار جاهلانـه نبود دیگر بـه زعم بسیـاری این بنده خدا (سلام محمدی) بیمار نمـی نمود !
بحث اینجا بر سر مـیزان سواد و توانایی درون نقاشی و طراحی نیست مساله مـهم چیز دیگری ست کـه فقط یک انسان هوشمند و باتجربه کـه تاریخ را مـیشناسد مـی تواند تشخیص داده و درک کند
این جریـان کـه همچون گردباد زود گذر و ناپایدار هست و حداکثر و در بدبینانـه ترین حالت چند سالی (گیرم 50سال)مذبوحانـه عربده هایی ازسر توهم و مستی مـیکشند و به زباله دان تاریخ مـی پیوندندمشابه جریـان خطرناک و مخربی ست کـه علی شریعتی آن رانمایندگی و رهبری مـیکرد کـه نتیجه اسفبار آن همـین وضعیت سیـاسی اجتماعیست کـه ملاحظه مـی فرمایید !
باور کنید اگر حتی به منظور یک ثانیـه سر مبارکتان را از مـه و توهمـی کـه درآن فرو غلطیده و دچار نئشـهشده اید بیرون بیـاورید و واقعیت جریـانی را کـه ناآگاهانـه از آن حمایت مـی کنید با چشمان خواب آلودتان ببینید جا بـه جا زهرترک شده و با دودست نازنینتات بر فرق سر مبارکتان خواهید کوفت و سر بـه بیـابان خواهید نـهاد !
باری دوست عزیز شما متوجه نیستید و درست بـه همـین علت درون عوالم بچگی خود توهم بـه هم مـی بافید !
درست همانند بچه ای کـه خیـال مـی کند پدر نازنینش بهترین و قوی ترین مرد جهان هست و بـه اصطلاح به منظور خودش گهی ست اما هنگامـی کـه بزرگتر شده و واقعیت را ملاحظه یکند تازه پی مـی برد کـه عجب خری بوده وبه ریش خودش درون آن دوران کودکی خواهد خندید !
و اما از هر چه بگذریم سخن از سلام بانمک خومان خوشتر است
جناب عزیز دل برادر دیگر حنای کامنت هایی کـه برای خودتان با اسماء متبرکه ی : فاضل و هنر شناس و مخاطب و غیره ... نصب مـی فرمایید بی رنگ شده است. و متاسفانـه با این اعمال شنیعی کـه از خود بروز مـی دهید هرروز بدتراز دیروز آبروی نداشته خود را بـه جوی فاضلاب مـی ریزید!
کدام آدم خنگولی ست کـه تشخیص ندهد این کامنت اخیر کـه با نام مسخره "مخاطب" نصب شده هست خود ناکستان مـی باشید ! ای کلک ! (البته بـه جز ریبوار عزیزکه بـه کلی از مرحله پرت است)
اینقدر هم به منظور این وآن ایمـیل و اس ام اس نفرست کـه تورا بـه جدتان بروید توی سایتم و برایم کامنت بگذارید !! زشته برادر ! نکن این کارهارو ! قباحت داره والله !
*********************************************************
پاسخ :
تقلب شناس عزیز ، درون عجبم از اینـهمـه هوش و زکاوت شما !؟ از هر راه کـه امتحان نمودم و به هر دری کـه زدم ، شما مچ ما را گرفتید !!!!
استدعا دارم کمـی هم فسفر به منظور عناوین بر شمرده ی جناب " مخاطب " درون شماره ی (( 1 و 2 )) کنار بگذارید ، و خلاف نظرات این قلم را بـه اثبات برسانید کـه دوستان و دشمنان بیشتر درون محضرتان فیض ببرند .

تقلب شناس عزیز

1390/11/15  11:46:37

راستش ما هنوز بـه حمدالله بـه اندازه شما خل و چل و ناخوش احوال نشده ایم کـه شب و روز درون پی اثبات و عدم اثبات هر چیز بدیـهی و غیر بدیـهی باشیم !
حالا شما بیـایید عدم آین را اثبات کنید که تا ما نیز آن دیگری رابه اثبات برسانیم و بعد شما بیـا این یکی را ثابت بفرما کـه مانیز اون یکی را عدم اثبات بگردانیم !!!!!
راستش تازه فهمـیدم علت بیماری شما چیست ؟ ظاهرا باکتری مخرب اثبات گرایی درون معده شمابدجوری لانـه کرده کـه اینچنین (گلاب بـه رویتان) دچار اسهال خونی گشته اید !
البته بنده با بخش عمده ای از مورد 2ومـی کـه در قالب نام مضحک "مخاطب"نصب فرموده اید، کاملا همسو وموافقم . اما این هم یکی از شگردهای شماست کـه موضوعی را کـه مـی دانید همـه ما روی آن سمپاتی داریم عنوان کرده و طی یک اقدام مزورانـه با دیگر تفکرات و توهمات خطرناکتان محلول نموده و به خورد ملت بیچاره مـیدهید !!
اما عزیز دل برادر، ما عادت بـه تفکیک و جداسازی داریم و همـه چیز را درهم و قاطی پاطی دریـافت نمـی داریم!
در همـین مورد دوم نیز آن بخش از خورده فرمایشاتتان،در زمـینـه نان و نوای فردین صادق ایوبی برایم بسیـار خنده دار مـینمود چرا کـه بلافاصله این سوال درون ذهنم ایجاد گردید کـه کدام نان و نوا !!؟
بنده خود بـه جناب صادق ایوبی و روش تدریسشان (که بـه نظرم اصلا تدریس نیست!)نقدهها و رخنـه هایی زیـادی دارم. اما همـیشـه ایشان را درون قامت یک انسان شریف دیده ام . و دورادور نظاره گر زندگی عادی و حتی بی بضاعت ایشان از لحاظ مالی هستم بعد ادعای برخوردار بودن ایشان از نان ونوا، تهمت و ظلم بزرگی ست کـه شما بی پروا بـه ایشان روا داشته اید و به همـین سبب از پروردگار دو عالم به منظور حضرت عالی طلب بخشایش مـی کنم !!!!
واماحملات ناجوانمردانـه و موذیـانـه شما بـه سامان صولی عزیز قابل بخشایش، حتی با رحمت بی دریغ الهی هم نمـی باشد !!! بنده خود مطلعم کـه شما چگونـه مزورانـه و منافقانـه و در نـهایت ستمگرانـه با ایشان که تا کردید !!!
وبه همـین دلیل اطمـینان یـافتم کـه اگر شمایی، کـه اینگونـه مظلوم نمایـانـه از حق خوری ها و جفاها مـی نالید (خدای ناکرده )به مقام و مسولیتی نائل گردید چندین برابر از همـین هایی کـه در حال حاضر متصدی امورند ظالم تر و موذی تر عمل خواهید کرد ! تازه درک کردم کـه چرا جناب نیچه فرموده اند کـه "اخلاق خوی ضعفاست !!!"
لطفا اگر دوباره مـی خواهید انگشت روی کپی بودن مقالات صادق ایوبی بگذارید بدانید کـه دیگر آنقدر لوث گردانیده اید کـه هری از شنیدنش دچار تهوع مـی شود!
قصه سامان و امثالهم را نیز ایضا بالغور نفرمایید کـه ما خودمان آگاه و بصیر بـه همـه اموریم وهمـه چیز را باجزییـات مـی دانیم !
با سپاس و تشکر از شما دوست با نمک عزیز گوگولی مگولی !
**********************************************************
پاسخ :
عزیز جان ، اگر قصه را دل و گوش سپرده اید ، بفرمایید لیلی زن هست یـا مرد ؟!

پدرتقلب شناس

1390/11/16  17:14:16

اول معذرت مـیخوام کـه خون خودم را کثیف مـیکنم .
تقلب شناس احمق : توله سگ . از کی تاحالا به منظور دانستن چیزای پشت پرده فردی خانـه او را متر مـیکنند یـا اموالش را مـیشمارند؟ همـین را بفهم کـه کومله بوده و چند سال پیش هم خواست از کشور فرارکنـه ، ولی همـینکه او را گرفتن ........ جایی مثل حوزه هنری شد همـه کاره !!!!!!!!!!! ........ . این چیزها را همـه مـیدانند . و غیر از فردین خیلی چیزای دیگه از همشون کـه فعلا بچه ای و حالی نمـیشی . مـیگوی فتوکپی بودن مقالات صادق ایوبی لوث شده ؟ اگر اینطوریـه چرا پاچه صادق ایوبی و .... را نمـیگیری و در اینجا واع واع مـیکنی ؟ بـه ان مغز نداشته ت فشار بیـار و از خودت سئوال کن انـها چرا بـه موش رفتن؟ اخه بدبختها اگر سلام محمدی این چیزها رو نمـیگفت شما کـه در همان عالم بیسوادی و احمقانـه انـها رایگانـه استادهای عالم مـیدونستید . اخه بزدلها از چی وکی مـیترسید با نام مستعار مـینویسید؟
اقای محمدی یک استخوان بنداز جلوش ببین چطور از این بـه بعد به منظور شما دم تکان مـیده . مـیگن مار گزیده از ریسمان سیـاه وسفید مـیترسد ، این بیچاره هام مـیگن این سلام محمدیـه خودشـه ان سلام محمدی خودشـه!
*********************************************************
پاسخ :
پدر تقلب شناس ، این قلم درون پی تجسس درون احوال و کردار شخصیِ دیگران نیست ، و ربطی بـه مواردی کـه نگاشته ام نداشته و مواد و مصالح آنرا تشکیل نخواهند داد . بعد واگویی چنین مواردی را درون این سایت نصب نخواهم کرد .
با تشکر

مخاطب

1390/11/18  03:07:08

سلام جان،قبول داری این سایت مال خودت است؟ قبول داری کـه هر مخالفی بیـاید تو پوزش مـیزنی و هر موافقی هم نظر بدهد دستش را بخاطر هم عقیده بودن ماچ هم مـیکنی؟ بعد عزیز دل انگیز کـه ادعای عدالت و حق کرد و مظلوم نمایی مـیکنی تو خودت شدی قاضی و موافقان دادستان!! و مخالفان متهم ماستت هم شیرین شیرین! قاضی العلمای عزیز ، سایتی کـه تک صدایی را بدلیل ابراز اعتقادات خود نـه مخالف!! بر مـیگیزیند چه ای هست دیگر؟؟؟؟
***********************************************************
پاسخ :
جناب مخاطب ، اگر شما سایتها و وبلاگهای شخصی دیگران کـه با نام اصلی خویش آثار و مطالبشان را عرضه مـی دارند ، رؤیت فرمایید خواهید دید ، این سایت جزو معدود و نادر سایتهایی هست که شمار زیـادی از نظرانیکه با نام مستعار مشغول هتاکی و دشنام بـه مدیر آن هستند را نیز نصب نموده هست . غرض اینکه بنده فرصت ابراز وجود و ارائه مطلب را بـه آنـها داده و خواهم داد ، اما اگر شما سطری مبحث جدی و متفکرانـه را درون آنـها نمـی یـابید و با تمسخر و نفی این قلم و دیگران جواب مـی گیرند ، اشکال را درون آنـها جستجو فرمایید چرا کـه این فرمایش شما زمانی مصداق عینی خواهد یـافت کـه بنده درون سایتم نظر و رأی مخالف را نصب ننمایم .
خدمتتان عارضم کـه سایتِ مربوط بـه تمامـی کارتونیستها و کاریکاتوریستهای ایران یعنی " خانـه کاریکاتور " ، از درج مقاله " حقیقت درون کارتون " با توجه بـه مشاجره ی تلفنی درون جهت نصب آن نیز ، سر باز زد !!؟
باتوجه بـه اینکه درون مقاله (حقیقت درون کارتون) ازاثبات عدم اندیشـه و تفکر درون کارتون "کاریکاتور موضوعی" ، و هر یک بلندگوی تصویری سیـاسیون و نظریـه پردازان منطقه خودشان هستند، برآمده بودم ، سال گذشته یک مجله ی بین المللی کاریکاتور مصاحبه با من و همراه آثارم بـه چاپ رساند ، و باز هم اثبات این نکته بود کـه کارتونیستها چنانچه درون دنیـا تبلیغ مـیکنند ، نـه تنـها منتقد و متفکر نیستند کـه خود ، محافظی تصویری از اوهام و کج رویـهای محدوده خویش اند .
وشاهدی دیگر ، این قسمت از جواب بنده درون مجله بود!
(( ... و مـیخواهید که تا چند سال دیگر درون چه جایگاهی قرار بگیرید ؟
اولاٌ "هنر" را معیـاری جهت جایگاه "انسان" شناختن ، حقیقت را واژگونـه خواندن هست . و بالع، "انسان" مسیر هنر را تعیین ، و جایگاهش را معیـارش "انسان" نامـیدن هست که نیم نگاهی بـه دوران گذشته چنین مسیری را راهرو هست . و جایگاه خود و تفسیر وجودم را درون "هنر " بازشناختن ، الینـه شدن و موجب پریشانی روحم هست ، کـه هنر فقط رابطی هست و واسطی مـیان من و مخاطب . و وظیفه و کرامت انسان را نادیده انگاشتن هست که امتیـاز و جایگاهش را از هنر بطلبند. ..... ))
مخاطب جان مـی بینید ؟ داعیـه داران " آزادی بیـان" ، صدایی دیگر کـه با نظر آنـها همراه نباشد را کفر مـی شمارند و اجازه ی عرضه را بـه آن نخواهند داد ، و اگر درون جایی همچون سایت شخصی ارائه گشت ، عواقبش همان هست که از نظر گذرانده اید .
پس درون یـابید کـه بسیـار پرت تشریف دارید .

تقلب شناس عزیز

1390/11/18  10:34:25

استفراقی کـه به عنوان نظر!!!!!! نصب شده است، از عوارض و عواقب همان بیماریست کـه خدمتتان عرض کرده و هشدار داده بودم .
ببینید و کنکاش کنید کـه از لحاظ روانکاوی این دوست عزیزی کـه نگارنده این کامنت هست درچه وضعیت اسفباری بـه سر مـی برد! کـه واقعا مستحق دلسوزی ست .
دوست هیجانی وبسیـار عزیزم
قربان آن آب دهانی کـه به هنگام تاق باز شدن دهانتان بـه قصد فحاشی پرتاب مـی کنید . لازم نیست اینقدر خودتان را آزار دهید. همـه چیز کاملا روشن هست (البته به منظور انسان های کـه از لحاظ روح و روان متعادل و سالم باشند!) فقط کافیست بـه آرامـی چشمان خواب آلودتان را باز کرده و ببیند کـه در چه ورطه هولناکی گرفتار آمده اید!) آیـا شماهایی کـه در مقابله با ظلم و جور و حق خوری و حماقت ها چاک کرده و این چنین افتضاح بـه بار مـی آورید خود انسان های شریف و دوستدار عدالت و آگاهی هستید! از کامنتی کـه گذاشته اید کاملا روشن و مبرهن هست !!!؟) نتیجه اقدامات و توهمات جناب محمدی عزیز، درون نـهایت سر برآوردن، همچون قارچ های سمـی، این موجودات خشن هست که بـه شدت مستعد انجام عملیـات های تروریستی و انتحاریند! شما کـه چاک اسلام و دین شده اید به منظور ریختن آبروی یک انسان حتی یک ثانیـه هم تردید نمـی کنید و از قهر خدای بزرگ نمـی هراسید !
وجالب اینجاست کـه بعد از نصب کامنتی کـه جدای از فحاشی(که البته مایـه دلسوزی و خنده است) برملا خصوصی ترین مسایل یک انسان درون ملا عام هم هست،جناب محمدی با کناره گیری موذیـانـه و مظلوم نمایـانـه بـه طرز مضحکی اظهار مـی دارد کـه از این نوع کامنت ها نصب نمـی کند!
باش که تا نفرین دوزخ از تو چه سازد -
که مادران سیـاه پوش ، زیباترین فرزندان آفتاب و باد -
هنوز از سجاده ها سر بر نگرفته اند !
**********************************************************
پاسخ :
نمـی دانم چرا امروزه پدران روحانی ، درون مقابل اندک مزدی کلیسای گرم و نرم را بـه جایی مـی گذارند و برای موعظه و ارشاد بنده بـه اینجا تشریف مـی آورند ؟!
جناب تقلب شناس ، عیـان بود کـه نمـی دانید " لیلی زن هست یـا مرد !!؟"

مخاطب

1390/11/18  13:26:30

جناب تقلب شناس مشـهود هست که جنابعالی رگ گردنت بیش از حد آماسیده و ورم کرده! بعد پیشنـهاد مـیکنم بجای اینکه ما را با واژه شیرین " استفرا(غ)" درون این سایت "پرگهر" همراه کنی; سری بـه یک روانشناس زده و با شستن دهان مبارک با یک عدد مسواک و خمـیر دندان وطنی آنرا از بدبویی و بدگویی برهانید! حیف هست که موافق سلام جان هستید و اما بـه همان "بیماری مخالفان" دچارید! حیف کـه در آن دنیـا همراه ما دچار عقاب الهی شوید ! ؟
************************************************************
پاسخ :
جناب مخاطب ، بنده استفراق !! های ایشان را نسب!! مـی کنم ، چون گهگاهی شیرین عقلی اش موجب تقدیم تبسمـی هست .

تقلب شناس عزیز

1390/11/18  14:13:16

برای تشخیص زن یـا مرد بودن لیلی مـی توانید بـه کتاب "مکاشفات"استاد پورپیرار مراجعه کنید: جلد چهلم صفحه هزارو سیصدو بیست و دو، درون آنجا ایشان بـه تفصیل، مرد بودن لیلی را اثبات نموده و زن خواندن ایشان رامنتسب بـه جبهه کفر، علی الخصوص یـهودیـان لاکردار دانسته اند!
دیگر نمـی توانم تصورش راهم م کـه حتی کودن ترین و خنگ ترین(به شرط سلامت روانی!) بازدیدکننده این سایت هم متوجه اوضاع نابه سامان روحی روانی جناب محمدی نشده باشد!
دقت کنید کـه چگونـه ذهن و کله منگول ایشان پر شده از توهم کلیسا و کنیسه و غیره .... و چگونـه این بیمارمحترم درون برابر هر و هرچیز توهمات خود را همچون دمل های چرکینی بروز مـی دهد !
بنده اطمـینان دارم کـه ایشان درون صورت لزوم به منظور پیشبرد توهمات و اه موهوم خود، حتی با کلام خدا و حتی با خود خدا هم مذبوحانـه درون خواهد افتاد !
در کامنت های بنده با توجه بـه سنگ اسلام و قرآن زدن ایشان بـه مبارکشان! دلسوزانـه با اسناد بـه کلام خدا بـه ایشان تذکر دادم (هرچند مـی دانستم نرود مـیخ آهنین برسنگ!) و جواب سرشار از تمسخر ایشان بـه آیـه های روشن خدا....!!!!
کدام آدم خنگول که تا به حال متوجه نابه سامان بودن اوضاع روانی جناب محمدی نشده هست سریع دستش را بالا بگیرد !!!!!
*********************************************************
پاسخ :
جناب تقلب شناس ، اگر با خواندن مباحث کلان و مدخلهای نو دچار سرگیجه مـی شوید ، مجبور نیستید بخوانید ، بفرمایید همان " تصمـیم کبری" را بخوانید که تا شب آسوده سر بر بالین گذارده و بخوابید .
در ضمن ، بنده از شما پرسیدم " لیلی زن هست یـا مرد؟ " ، کـه دیگران دریـابند قصه ای کـه گوش سپرده ، فهم کرده اید ؟! بعد اساتید و بزرگان را بـه مـیانجیگری نخوانید !!

عارف محب الله

1390/11/19  00:06:11

وب سایت

به خواست خداوند وبلاگ جدیدی را تاسیس کردم . شما را به منظور خواندن مطالب وبلاگی کـه خداوند اخیرا برام عطا فرموده دعوت مـی کنم :

http://soldier-of-yhwh.blogfa.com/

تقلب شناس

1390/11/19  18:37:44

جناب "مخاطب" کوچولو (آدمک موهوم و خیـالی عزیز)، مشتاق دیدار !
اگر گفتی درون این کامنت بنده چند فقره غلط املایی و دستور زبانی موجود هست؟ سریع بگو که تا عمو بهت شکلات جایزه بده !
شکلات دوست داری عمو جان !؟
آفرین پسر خلم!
جناب عزیز دل برادر، سردار سلام محمدی عزیز
این مدخل های نویی کـه مـی فرمایید کشف کرده اید، یکیش پاچه گرفتن جناب فردین صادق ایوبی ست! یک دیگرش را هم مـی دانیم تهمت و افترا و غیبت و در نـهایت ستم بـه سامان صولی عزیز هست .
مدخل های دیگرتان را مـیشود بـه ما نشان دهید که تا وارد شده و فیض ببریم !!!!؟
با عنایت بـه جمله فاضلانـه حضرت عالی کـه فرمودید :ی را کـه خود را بـه خواب زده هست نمـی شود بیدار کرد
لذا ما از بیدار و هشیـار جنابعالی خیلی وقت هست قطع امـید کرده ایم . اینـها را مـیگویم کـه آن چند راس ساده لوح وامانده بـه روزگار شما دچار نشوند!
*********************************************************
پاسخ :
عینک ته استکانی تان را جلو دیدگانتان بگذارید و نوشته هایم را مطالعه فرمایید ، کـه بیـابید . اگر توان یـافتن نداشتید ، خبر دهید کـه چاره ای اندیشم .
هنوز بـه این نتیجه نرسیده اید کـه حضور امثال شما با این خزعبلات غیر ضروری هست و مضحکه شده اید ؟!!

تقلب شناس عزیز

1390/11/23  08:12:02

نوشته های شمابه طور کلی مشمول چند ویژگی برجسته و قابل تامل ذیل هست :
1. هیجان زدگی و شعار آلودگی کودکانـه
2. استفاده از عواطف و احساسات ایضا کودکانـه !
3. تحریک احساسات خواننده بـه هر وسیله مشروع و نامشروع کـه ناجوانمردانـه ترین آن سوء استفاده از عکودک کشته شده بـه قصد جریحه دار و در نـهایت همراه افراد ساده لوح !
4. ، گریز از ساحت اندیشـه و تعقل و وارد شدن بـه عوالم توهم و خیـالات ایضا کودکانـه
5. آماسیده شدن تک تک جملات شما از عقده، کینـه و خشمـی سطحی و ایضا کودکانـه>
6. عدم رعایت بی طرفی و دخالت عقذه های شخصی درون لابهمتون ارایـه شده! (ایضا کودکانـه!)
7. فحاشی و اقدام مذبوحانـه بـه تمسخر درون جهت جلب توجه دیگران و در نـهایت جذب چند قلاده ساده لوح بیشتر ! (ایضا کودکانـه!)
حالا به منظور اثبات سلامت روانی تان فقط کافی ست از جواب بـه حداقل یک کامنت پرهیز کنید !
اگر تونستی بـه این کامنت بنده هیچ جوابی ندی، اونوقت شکلاتی را کـه به جناب "مخاطب کوچولو" قولش را داده بودم . مـیدمش بـه تو !
باشـه پسرم گلم ؟! تپل و مپولم !؟
*********************************************************<
پاسخ :
هه هه هه هه هه

172

1390/11/26  14:11:19

سلام کاک سلام...
غرض از مزاحمت
مـیخواستم بدونم این جشنواره 1404 قضیش چیـه؟
**********************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما
برای آگاهی یـافتن از اه و چشم انداز هر یک از جشنواره ها ، بـه سایت جشنواره ی مورد نظر رجوع فرمایید .

اسد ر

1390/12/2  16:01:15

ایمـیل

با سلام.
من چند سالی هست کـه عکاسی را حرفه ایی شروع کردم. من مقاله ایی را از آقای مـیکائیل رحمانی درون هفته نامـه دیدگاه درون چند وقت پیش خواندم. انگار اولین متنی درباره هنر عکاسی درون کردستان بود. مطالب جالبی درباره عکاسان داشت. اما از اوضاع هنری و تئوری عکاسان گله مند بود. اگر این مقاله را خوانده اید. بفرمایید ایـا عکاسی مـی تواند تئوریک باشد.یـا بنظرم فقط یک فن است.
در ضمن آقا مـیکائیل درون جای گفته بود سلام محمدی نمـی تواند با من درباره هنرمعاصر بحث کند. خواستم بدانید.
**********************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما
قبل از هر سخن ، نوشته ی فراسوی دیدن را مطالعه فرمایید کـه جواب را بیـابید .
دوست گرامـی ، اگر درک فرمایید کـه پژوهشگران هنر درون مقطع دکتری نیز تاکنون توان ارائه ی مدخلی حاصل نواندیشی بومـی نداشته اند ، خودتان از این جمله کـه نوشته های فتوکپیِ حقیر امثال مکائیل رحمانی را جالب پنداشته اید ، یـارای گریز تبسم از لبانتان را نخواهید داشت .
اینکه آنـها درون تنـهایی و برای دلخوشی خودشان چه مـی گویند مـهم نیست ، بلکه مـی بایست علت سکوت همگی آنـها را بیـابید کـه بعد از آنـهمـه تحقیر آن را تنـها راه چاره مـی دانند !؟

هنرشناس

1390/12/3  13:02:17

اقای اسد ر
درمقاله اقای محمدی کتاب و نوشته های هایدگر و لویی اسمـیت و مددپور و ... بـه چالش کشیده شده اند و باید جواب چالشـها را درون کتابهایشان جستجو کنید کـه ببینید ایـا جوابی دارند یـا خیر . انوقت شما از یک بچه ( مکائیل رحمانی ) کـه از روی کتابهایی کـه در کتابفروشیـهای سنندج هست کپی مـی کند ، صحبت مـی کنید ؟ هالو بودن هم که تا این حد؟
دوست شما مشخص هست که از ماجرا بی اطلاع بوده و همـین باعث شده مکائیل رحمانی پیش او از خود تعریف کند . اگر شماهم قبل از نظرگذاشتن نظرات را مـی دیدی ، مـی خواندی کـه چندباراز تمام هنرمندان دعوت بـه مناظره شده کـه با این کارحداقل مجبور شوند سکوت را بشکنند. حالااز انـها بپرس چرا جیک هم نمـی زنند؟ البته درون مورد جاهایی کـه در مقاله اسمشان اورده شده. وگرنـه هادی ضیـاالدینی و صادق ایوبی و ماشاالله محمدی بیچاره یـا دیگران چه مـی دانند درون مورد فرشته ها درون قران و کتاب فارسی- یـهودی ومساجدبدون کاشی و ..... صحبت کنند .
**********************************************************
پاسخ :
جناب هنر شناس ، خداوند درون قرآن عظیم مـی فرماید :
(( آنانی کـه به همـه ی سخنان گوش فرا مـی دهند و از نیکوترین آنـها پیروی مـی کنند ، آنانانی هستند کـه خدا هدایتشان بخشیده هست ، و ایشان واقعا خردمند هستند . )) " زمر/ 18 "
نشانـه و فرمانی کـه اکنون نیز درون حد آرمان و آرزوهای دست نایـافتنی انسان باقی مانده هست . چراکه سیستم برنامـه ریزی شده ی تربیت یـافتگی امروز یکصدایی اندیشیدن ( تفکرِ غربی ) را بـه پیش خوانده و چند صدایی را برنمـی تابد و از نطفه سعی درون سقط آن داشته و دارد . از همـین روست کـه نویسنده ی خودی ازبر جملات آنـها را وحی مُنزل پنداشته و هم او را تفکر شناخته هست و ذهن مردد بـه آن را بـه صلیب مـی کشاند .
در هر مسلک و مجمعی حکایت همـین هست که تکصدایی را نوید نشان گرفتن از روشنایی ، و تفکر دگر را کفر مـی خوانند ؛ و استاد دانشگاهی کـه همچون همقطاران خود تمام سواد و آگاهی اش را درون نشخوار جملات کنسرو و پخته شده ی وارداتی مـی داند ، و مدرکش را درون بازپس آن جملات درون اوراق امتحانی یـافته هست ، عیـان هست که درون رویـارویی با چند پرسش بنیـانی از نوشته های اورجینال وامـی ماند ، و همچون هم مسلکان خود درون هر لباس و موقعیقی سخن بـه فحش و ناسزا و ترور شخصیتی مـی گشاید و حذف فیزیکی را درون ذهن مـی پروراند !؟زیرا کـه تربیت یـافته ای هست که هدف زنده بودنش را پاسداری از یک تفکر ( اندیشـه دیگری ) بـه او قبولانده اند .
از این منظر چند " انسان خردمند " را گرداگرد خود مـی یـابیم ، کـه به همـه ی سخنان گوش فرا دهد ؟

عارف محب الله

1390/12/4  14:52:19

وب سایت

محل واقعی کوه طور درون سال 1984 کشف شده. یعنی زمانی کـه شیطان درون زندان اوین مشغول تحقیق و تفکر بود.
این بـه خوبی نشان مـیدهد کـه شیطان هنگام تحقیق درون مورد تورات از خداوند محل کوه طور را پرسیده و بعد از مدت کوتاهی خبر کشف محل کوه طور منتشر شده و شیطان بعد از این تجربه پاسخ سوال اش را از خداوند دریـافت کرده است.

جالب اینجاست کـه کشتی نوح نیز درون همان سال های تحقیق و تفکر پورپیرار کشف شده هست . یعنی کشف محل کشتی نوح توسط خلبان های ترک هم پاسخ خداوند بـه شیطان بوده هست .

حالا شیطان اومده بـه خداوند خیـانت مـی کنـه و برای اینکه شما رو درون مورد متن قرآن نادان نگه داره و برای اینکه حقه های یـادداشتهای ایران شناسی اش براتون مشخص نشـه بـه شما امر مـی کنـه کـه در مورد مفهوم آیـات و کلمات قرآن از خداوند سوال نکنید و به خداوند توهین مـی کنـه کـه در صورت پرسیدن از الله سر از تاویل درون مـیارید .

شیطان درون گذشته و در هنگام تحقیقاتش تجربه ی دریـافت پاسخ های فراوان از خداوند رو درون مورد مفاهیم قرآن داره و به همـین علت از پرسیدن سوال از خداوند و از دانایی شما وحشت زده ست .

تقلب شناس

1390/12/5  19:46:26

شباهت جناب "محب الله" و جنب سلام محمدی درون چیست ؟

1. خل مشنگی
2. ب از دنیـای واقع و افتادن درون عوالم توهم و خیـالات
3. شیزوفرنی بودن
4. اطمـینان و اصرار بر توهمات خود بـه عنوان حقایق مطلق
5. همـه موارد
6. هیچکدام

بهانی کـه پاسخ درست داده باشند بـه قید قرعه و به رسم یـادگار جوایز ارزنده ایی اهدا خواهد شد
البته جایزه(شکلات)آقای محمدی بـه شرط عدم پاسخگویی بـه حداقل یک کامنت بـه قوت خود پابرجا و حتی چند برابر شده است
اگر ایشان کامنت بنده را نصب کرده و به آن هیچ پاسخی ندهند یک جعبه آب نبات چوبی مرغوب بـه ایشان اهدا خواهد گردید!
نحوه و چگونگی اهدای جوایز متقاعبا اعلام خواهد شد.
*********************************************************
پاسخ :
جان برادر ، باز هم بدون عینک ؟!
به ذکر چند مورد عنوان شده درون نوشته هایم بسنده مـی کنم کـه کامل آن را مـی توانید درون نظرات قبلی بیـابید .
اگر با نظاره بر کلمات دچار سرگیجه شدید ، مجبور نیستید کـه بخوانید ؛ و پیشنـهاد مـی کنم مدتی را بـه خواندن دوباره ی " تصمـیم کبری " اختصاص داده و چند بار از روی آن بنویسید کـه حال مبارکتان بهبود یـابد .
_اثبات بلندگوی تصویری بودن سیـاسیون ، نظریـه پردازان حوزه ی جغرافیـایی و سیـاسی و فرهنگی خاص خود ، درون کارتون ( کاریکاتور موضوعی )
_اثبات تضاد تعاریف هنر ، با وظایفی کـه به او محول کرده اند .
_عدم انطباق هنرمقدس و اسلامـی، با قرآن کبیر
_ بـه چالش کشیدن انکشاف حقیقت هیدگر ، درون اثر ونگوگ
_ نشان بنیـانی نبودن انتقاد مـه یرشاپیرو و دریدا ، از تفسیر اثر ونگوگ توسط هیدگر
_ بـه چالش کشیدن نسبت انکشاف هستی و حقیقت ، از نگاه انسان
_ جستجوی حقیقت و انکشاف هستی درون وجود انسان ، درون قرآن کبیر
_ بـه چالش کشاندن پرورش و تکامل وجودی انسان ، توسط هنر
_ نشان گرفتن از فقدان مبحثی با نام هنر درون اعصار گذشته
_ کپی بودن نظریـات دکتر مددپور ، درون رابطه با هنر
_ عدم انطباق هنر معنوی و اسلامـی دکتر مددپور ، با قرآن عظیم
_ اثبات کپی و عدم آگاهی نسبت بـه معماری و کاشیکاری مساجد ایران ، توسط مددپور
_ بـه چالش طلبیدن (در انتظار هنر بزرگ و مبحث غیب )
_ اثبات عدم تأثیرشعر و شاعری بر تمدنـهای گذشته
_ ترد شعر و شاعری درون قرآن کریم
_ نشان انطباق ترسیم فرشته ها درون تاریخ ، با تورات
_ اثبات عدم سنخیت و غیر مجاز تصاویر فرشته ها درون آثار نقاشی ایرانی ، با قرآن کبیر
_ همسانی و یکی بودن خصوصیـات نقاشیـهای ایرانی اسلامـی با آثار یـهودی
_ مجسمـه از منظر این قلم ، و مبحث دکتر مددپور
_ مبحث هنر انقلابی
_ همخوانی آثار هنرمندان انقلابی ایران با سیـاست صهیونیستها ،ومعرفی مسجد قبه الصخره بجای مسجدالاقصی درون رسانـه ها
_ مبحث زیبایی
_ نظریـه ی این قلم درون رابطه با مقایسه ی آثار هنری
_ بی مایـه بودن فضای نقد ، و فتوکپی و بچگانـه بودن انتقاد درون حوزه ی فرهنگ و هنر درون کردستان
_ تجزیـه و تحلیل کارشناسی و تخصصی آثار آقای هادی ضیـاءالدینی
_ خط بطلان کشیدن بر مباحثی همچون نقاشی کُردی و غیره
_ عدم انطباق نوشته های هویتی کردستان با آثار
- مبحث عبدالرحمن شرفکندی (هژار) و کلمات کُردی
- برررسی و جستجوی واژه های کُردی درون آثار شاعران کُرد
- علت وجود (هنر جدید) و رویکرد غرب بـه این مقوله
_ مبحث زیبایی درون کانسپچوال و هنر جدید
- عدم انطباق اه (هنر جدید) با منطقه ی فرهنگی و جغرافیـایی خود
- اثبات علت عدم آگاهی دکتر سوری درون رابطه با (تعریف واحد ایرانی بودن ، و تعرض بـه آن توسط جهان معاصر)
- الینـه شدن توسط دوربین عکاسی
- عدم انتقال تفکر عکاس از مدیوم عدر عکاسی مستقیم
هر بخش را کـه بیشتر بر آن اشراف و درآن تبحر دارید را برگزینید، و مطالبتان را عرضه دارید .

البته بـه یک شرط ؛ اینکه عینک تان را بگذارید و بخوانید !
موفق باشید .

تقلب شناس

1390/12/6  08:44:31

بازهم نتونستی پسر، دیگه پاک ازت نامـید شدم !
ماگفتیم کـه به این کامنت پاسخ نده شما رفتید لیست برایمان قطار کردید!!!!
البته از یک لحاظ جای بسی امـیدواری ست چون بـه نظر مـی آید نصایح و تلنگر های ما افاقه کرده و شما یک مقدار (هرچند بسیـاراندک) مودب تر و مـهرباتر شده اید!!! اماهنوز جای کار بسیـار دارد که تا یک آدم حسابی و فهمـیده شوید !!
یکبار درون فرمایشات گهربار خودتان درون یکی از پاسخ های دندان و دشمن کور کنی کـه به یکی از کامنت ها دادید . فضل فروشانـه فرمودید کـه از آنجا کـه دنیـای امروز عصر تخصص هست و هری درون یک زمـینـه سالهای بسیـار استخوان خورد کرده و متخصص مـی شود !
البته این سخن شما از نادر سخنانی بود کـه بسیـار متین و درست بود
اما بنده شگفت زده و انگشت تعجب درون دهان گزیده بـه این لیست بلند بالای شما مـی نگرم کـه این همـه تخصص را درون زمـینـه های مختلف و گاه متضاد از کجاب کرده اید !!!!!؟
و من مانده ام حیران و به قول خودتان سرگیجه گرفته، کـه شما کـه هنوز حدود سی سالتان هست از کجا وقت کافی برایب دهها و چه بسا صدها تخصص گوناگون داشته اید !!!!!!؟؟؟
یـاد یکی از دوستان عزیز و البته بانمکمان بـه خیر کـه هرجا مـی نشست بالغور مـی فرمود کـه تا بـه حال 130 عنوان کتاب تالیف کرده ام !!!!! این درون حالی بود کـه سر جمع کل سال های زندگانی ایشان 35 سال ناقابل بود . حالا فرض کنیم کـه هر سال دو عنوان کتاب هم تالیف کرده باشند ......!؟؟ (حالا بماند کـه برای تالیف یک کتاب 100 صفحه ایی چه اندازه زمان به منظور مطالعه تحقیق و تبحر درون مطلب قابل ارائه لازم است)
باری دوست عزیز، ما از همان ابتدا گوشزد کردیم کـه : (بحث اینجا بر سر مـیزان سواد و توانایی درون نقاشی و طراحی نیست مساله مـهم چیز دیگری ست کـه فقط یک انسان هوشمند و باتجربه کـه تاریخ را مـیشناسد مـی تواند تشخیص داده و درک کند
این جریـان کـه همچون گردباد زود گذر و ناپایدار هست و حداکثر و در بدبینانـه ترین حالت چند سالی (گیرم 50سال)مذبوحانـه عربده هایی ازسر توهم و مستی مـیکشند و به زباله دان تاریخ مـی پیوندندمشابه جریـان خطرناک و مخربی ست کـه علی شریعتی آن رانمایندگی و رهبری مـیکرد کـه نتیجه اسفبار آن همـین وضعیت سیـاسی اجتماعیست کـه ملاحظه مـی فرمایید !)
خدمت ساده لوحانی کـه به گرد شمامفلوکانـه مـی گردند و با شگفتی و بلاهت و با دهان تاق باز شده پیش خود مـی گویند: عجب مرد با سواتی !!! عرض مـی کنم کـه شما مو مـی بینید و انسانـهای باتجربه پیچش مو را هم رد کرده اند !! اینقدر سر خود را با این عقده ها و کینـه ها و نفرت ها سرگرم نکنید . و به جای این عقده گشایی ها از جناب محمدی (مراد منگولتان!)بپرسید کـه حالا کـه به زمـین و زمان حمله ور گشته و پاچه همـه را از هایدگر گرفته که تا جناب هادی و فردین و جمشید و سامان و غیره ...گرفته اندو ول کن هم نیستند! آیـا غیراز واق واق و پاچه گرفتن از خودشان اندیشـه ایی؛ تفکری، نظریـه ایی دارند !!!؟ اگر دارند خوب بفرمایند ارایـه دهند !!!. (حتی اگر بالغور توهمات جناب پور پیرار هم باشد اشکالی ندارد!)
اما که تا به حال حتی یک بند یـا یک پاراگراف کـه حاوی و حامل تفکرات و نظریـات شخص شخیص خود باشد ارائه نداده اند. و تنـها کاری کـه به نحو احسن بـه انجام رسانده اند، جفتک زدن بـه کلیت شعر، هنر، کارتون، تاریخ 1000ساله ایران باستان، تمدن هزار ساله کردها!!!!!!، کشف و اثبات انواع چیزهای مضحک و گاها بدیـهی و همـینطور فحاشی و تمسخر های مذبوحانـه درون مقام دفاع از ترهاتشان !!!!

راستی!
این عینکی کـه هرازگاهی بـه این و آن پیشنـهاد مـی دهید همان عینکی نیست کـه جناب ناصرخان پوپیرار بـه شما قالب کرده و در برابر دیدگانتان گذاشته اند !!!!
همان عینکی کـه باعث شده هست به این روز و حال افتاده و اینچنین با نمک و خل مشنگ گردید!!!!؟؟؟
**********************************************************
پاسخ :
عزیز جان ، عیـان بود کـه توان عرض اندام بـه وسعت حتی یک سطر ، درون برابر عناوین مطرح شده را ندارید ؛ و همچون همـیشـه بـه روده درازی بی سروته مشغول خواهید شد .
نیـاز بـه تکرار نیست کـه ، خزعبلات امثال شما از این جهت نصب مـی گردد که تا مخاطب ، تمام توان مخالفان را اندازه گیرند . اندک امـیدی بـه شیرین عقلهایی همچون شما را از این زاویـه مـی توان یـافت کـه ، حداقل درون یـافته اید با چنین زائیدن زیر فرمایشاتتان کافیست مورد تمسخر دوستان و آشنایـان قرار گیرید ، لذا با " نام مستعار" حضور مـی یـابید و مـی نالید .
راستی با اسم اصلی خویش حضور یـابید ، کـه فنون یـادگیری این نوع سواد را بـه شما بیـاموزم .
آموزش : اولین گام این هست ، کـه با از بر کتب چند سده و دهه های گذشته و پس آن درون اوراق امتحانی ، و دریـافت مدرک بـه جهت نشخوار کامل آنـها ، تفکر ، آگاهی و سواد را با خود بـه ارمغان نخواهد آورد ؛ تخصص و آگاهی را مـی بایست درون آثار ارائه گشته یـافت و حس کرد . چرا کـه اگر متفکری آثار اورجینال را بـه چالش خواند ، شما مـی بایست همچون بُزی کـه انسانی را درون حین فرمایشاتش مـی نگرد ، آن متفکر را بنگرید !! صحنـه ای کـه اکنون درون هر سو مـی یـابیم و دکتراهای تاریخ و ادبیـات درون مقابل اندیشـه ای نو ، با هر پرستیژ و در هر لباس و مقامـی ، راه چاره را تنـها درون فحش و ناسزا و تخریب مـی بینند .
ماجرای فحاشی چهره های سرشناس ( بخوانید بی سواد ) تاریخ را درون سالن مرکز " گفتگوی تمدنـها !!" درون حضور مخاطب بیـابید و بخوانید . دکتر شعبانی ( چهره ماندگار تاریخ ، امسال ) ، دکتر رجبی ، دکتر طاووسی ، دکتر روح الامـینی ، دکتر فیروزمندی ، دکتر ندیم ، دکتر مستوفی کـه به شکل محقرانـه ای درون دادگاه ، بـه جهت عدم اثبات تهمتها بـه استاد پورپیرار محکوم و جریمـه ی نقدی گشتند . تاکنون نیز همگی توان ارائه ی پاراگرافی درون ترد استدلالات نداشته اند .
جهت خنده ، پاراگرافی از کتاب مرجع را برایتان مـی گذارم ، بخوانید و حالش را ببرید !
(( کریم خان درون سال های آخر زندگی خود از بیماری های مختلف رنج مـی برد کـه از آن جمله " بیماری کلیـه و بیماری سل " بود. مریضی کریم خان و بالاخره کهولت سن او سبب شد کـه او روز سیزدهم صفر 1193ه ق. درون سن 80 سالگی درون شیراز درگذشت .... . (پرویز رجبی، کریم خان زند و زمان او، ص 123) )
... همـین کـه رجبی درون متن فوق مقدم بر پاستور و کخ بیماری سل و ناراحتی کلیـه های خان زند را تشخیص داده، حق هست که که تا مقام حکیم باشی تاریخ برکشیده شود.
دوست گرامـی ، منتقدی کـه روش بازخوانی کتیبه ها را زیر سئوال برد و از عهده ی شارلاتان بازی درون آن محدوده ار جانب غربیـان برآید ، استاد و دانشجوی بیچاره ای کـه تمام سواد و مدرکش را بـه یمن حفظ آن کتب بدست آورده هست ، توان عرض اندام و ترد استدلال های منتقد را خواهد داشت ؟
اگر این قلم ، مباحث اصلی نوشته های دکتر مدد پور را بـه چالش خوانده ام ، فردین صادق ایوبی کـه تمام توانش فتوکپی از آنـهاست ، توانایی ارائه ی سطری درون جواب خواهد داشت ؟ عیـان هست که خیر . همگی درون عوض بـه فحاشی مشغول خواهند شد چراکه با مغز استخوان حس کرده اند کـه تمام مدرکشان درون این حوزه باد بر فناست و سر کار بوده اند .

پدرتقلب شناس

1390/12/6  15:02:54

بازم این توله سگ امد اینجا؟
سلام جان مگر نگفتم یک استخوان بندازجلوش حل مـی شـه؟
اخه بیشعور مگر فردین و هادی و ....را نمشناسیم؟فردین کـه منتظربهانـه بودی چیزی بنویسه اوهم با نقد او سوادش را بـه رخ بکشـه . توبچه ای جریـان برخورد فردین و... را با بهمن قبادی و نقد نوشتن و خود را شلوغ ش . ماجرای فردین و دارودسته هادی . اکبر منصوری و .... را بیـاد نداری چون انوقتها ننـه ات شیر درون دهانت مـی چپاند و زیر خودت مـیریدی .
فکر مـیکنی اگر اینـها سوادش را داشتن ،لال مـیشدند؟ اگر فردین و هادی راست مـیگن وقتیکه جلو اقازاده ها خم و راست مـی شن از کرد و کومله حرف بزنند. انوقت فردین درون جواب نقد با کومله بودن مـیخواد منتقد را کوچک نشان بده؟
نگفتی فردین صادقی ایوبی کـه مـیخواست از کشور فرار کنـه و اورا گرفتند چرا بدون فوت وقت درجایی مانند حوزه هنری شدهمـه کاره ؟ همـیشـه درکلاس ونمایشگاه بـه ما ، ودرمجله و روزنامـه مـیگفت :امشب یک تخم مرغ به منظور شام داشتیم . امروزپول کرایـه ماشین نداشتم پیـاده رفتم. بـه مغازه دارها بهکارم و .....
حالا چی شده بعداز دوسال منزل شیکی درون بالاشـهرخریده؟ جریـان بقیـه راهم شب منزل بهت مـیگم.
اخه توله سگ تو بـه اینجا چیکار داری؟ مگه صدبارنگفتم نیـای اینجا؟
*********************************************************
پاسخ :
پدر جان ، این روزها بـه طور مرموزی ، توله سگ زیـاد گشته و شـهرداری نیز اقدام نمـی نماید !!
بنده با یـاریِ سگ دوستانـه ی قصاب همسایـه نیز توان آنـها را ندارم . شما اگر بایک استخوان توله ی خویش را آرام نمایید و بیشتر درون تربیت آن کوشا باشید ، بسیـار یـاری رسانده اید .
توله ی شما مـی بایست فعلا کتب دوران دبستان را از نظر بگذرانند ، کـه چنین سوتی ندهند ( تاریخ 1000 ساله ایران باستان!!!) .
با تشکر

تقلب شناس عزیز

1390/12/7  07:42:01

بدون شرح، کامنت اخیر را کـه به عنوان نظر!!!!! و پاسخ نظر!!!!! نصب شده هست را ملاحظه کنید و به این سوال جواب دهید کـه چگونـه و به چه علت این دوعزیز از دست رفته و این دو بنده بیچاره خدا بـه این حال و روز افتاده و این چنین خودشان رامفتضحانـه خیس کرده اند !؟
واقعا علت چیست ؟
این همـه عقده و حرص و نفرت و مـیل بـه نابودی و تحقیر و از بین بردن انسانـها از کجا آمده است؟ چشمانتان را یک لحظه ببندید و تصور کنید کـه این بندگان خدا همـه امور جهان را درون دست گرفته و صاحب اختیـار انسانـها شده اند!!!! حالا بـه یـاد بیـاورید کـه همـینـها شب و روز از بی عدالتی ها و جفاها مـی نالند و خودشان را طرفدار عدالت نشان مـی دهند!!
به همـین اعتبار رجوع کنید بـه پاسخ یکی از کامنت های بنده کـه در آنجا جناب محمدی عزیز مخالفان خود را متهم بـه فحاشی کرده اند!!!!
توصیـه مـیکنم هنگام هم زدن کامنتی کـه با عنوان "پدر تقلب شناس" نصب گردیده و در پی آن پاسخی کـه جناب محمدی بـه آن مرحمت فرموده اند، حتما و حتما با دو انگشت بینی مبارک را گرفته که تا شاید از بوی تعفن آن خفه نشده و از باکتری ها و ویروس های خطرناکی کـه ازآن متصاعد مـی گردد درون امان بمانید !
تنـها دلیل اینکه بنده مدام وقت گرانبهای خود را صرف سر بـه سرگذاشتن جناب محمدی عزیزمـی کنم این هست که هراز گاهی بر اثر فشار وارده از جانب اینجانب، نقاب از چهره نازنینشان افتاده و جذام صورتشان بر همگان برملا گردد.
به هر حال هنوز هم جایزه جعبه آب نباتی کـه به شرط پاسخ نبه حداقل یک کامنت بنده بـه ایشان وعده داده بودم بـه قوت خود پا برجاست و ایشان هنوز فرصت دارند سلامت روانی خود را بدین وسیله اثبات نمایند‍!
*********************************************************
پاسخ :
با استناد بـه نظرات نصب گشته ، این قلم بـه فاصله ی پنج ماه فرصت ارائه ی نظرات مخالفان و دشمنان و ابراز وجود آنـها درون برابر نوشته ی " فراسوی دیدن " را درون اختیـارشان گذاشتم ، و چنانکه پیداست غیر از فحاشی ، تهمت و افترای اطفال شیر خواره درون صدها سطر قسمت نظرات کـه بیش از پیش کُند ذهنی و حماقت خود را بـه نمایش گذاشته و عرضه د ، دیگران سطری به منظور گفتن ندارند و سکوت کرده اند .
بنده به منظور چشیدن بیسوادیشان بـه خودشان ، دو عنوان مطرح شده را بـه پیش مـی خوانم کـه مخالفان بر آن محور آگاهی خویش را عرضه دارند .
1_ مبحث فرشته درون نقاشیـهای بـه اصطلاح ایرانی اسلامـی ، و ارتباط آن با قرآن و تورات .
مطلبی کـه در هیچ نوشته و از هیچ نویسنده ای بـه آن اشاره نشده هست .
2_ مبحث فتوکپی بودن نوشته های فردین صادق ایوبی .
مطلبی کـه در هیچ نوشته و از هیچ نویسنده ای بـه آن اشاره نشده هست . اگر از این منظر بـه آن بپردازیم کـه به سبب ارائه ی این آثار معادل " فوق لیسانس " را دریـافت کرده هست ، و با اثبات کپی بودن آنـها نـه تنـها نویسنده را بی اعتبار و بی سواد و سارق مطالب دیگری نشان داده ایم ، بلکه سازمان وانیکه مدرک را بـه او هدیـه داده اند نیز بـه زیر منگنـه خواهد رفت ، بیششتر اهمـیت خود را خواهد نمایـاند .
قابل ذکر هست که نظرات نامرتبط بـه این دو مبحث از طرف مخالفان ، نصب نخواهد گشت ( مگر بـه تشخیص این قلم ، جهت بی عیـار نشان آنـها ) ، کـه با توجه بـه شیرین عقلی شان حداقل دریـابند سطری به منظور نالیدن درون رابطه با نوشته هایم را درون چنته ندارند ، و به جای خواندن این دسته از مطالب ، کتب امثال " کلثوم ننـه " را بـه رگ بزنند !
بعد از واکاوی این دو مورد مابقی مباحث را بـه پیش مـی خوانم .
موفق باشید .

یکی

1391/1/1  09:59:23

بیمارها وعقده ایـهای عزیز چی شد درباره {فرشته وفردین صادق ایوبی درون مقاله} لال شدید؟
*************************************************************
پاسخ :
جناب یکی ، عیـان بود سطری به منظور نالیدن ندارند . از آنجاییکه عنوان داشتم کـه نظرات غیر مرتبط با دو مبحث مطرح شده را نصب نخواهم کرد ، زحمت تایپ خزعبلاتشان را بـه خود نداده و از آن بعد نظری نفرستاده اند ، چراکه حداقل نمِ عقلی کفایت مـی کند کـه دریـابند تاکنون از عهده ی سطری مبحث مرتبط با نوشته هایم بر نیـامده و نمـی آیند و مـی بایست لال گردند .

من

1391/2/11  12:12:21

اي كاش بـه جاي اين همـه جنگ و دعوا، انرژي امان را براي نقد يك اثر مي گذاشتيم نـه تحليل يك شخصيت خاص . چرا كه براي من غريبه اصلا مـهم نيست كه شما و طرفدارانتان صحيح مي گوييد يا مخالفانتان. بـه هر حال اگر رحمي بـه خودتان نمي كنيد بـه ما توجهي داشته باشيد كه مي خواهيم درون حضور شما هنرمندان چه محمدي باشد و چه صادق ايوبي، بينشي وسيعتر بيابيم.
با تشكر
**************************************************************
دوست گرامي ؛ اگر مقالات را مطالعه فرماييد ، متوجه خواهيد گشت كه نوشته هاي اين قلم تحليل شخصي همچون صادق ايوبي و ديگران نيست، كه با پتك جنگ و دعوا آنرا برانيم .
چرا كه چرخانيدن قلم درون واكاوي زندگي شخصي ديگران ، اتلاف وقت و نامربوط خواهد بود، و بنده نيز كارهاي مـهمتري از اين نوع ادا و اطوارهاي زنكي دارم .

یک هنرمند

1391/2/18  11:53:11

وب سایت

با سلام. مـیخواستم درون این مقاله بدون معرفی خویش از سوتی های جدید حوزه هنر بدون جانبداری از شخص خاصی سوتی داوران جشنواره هنرهای تجسمـی استان کردستان کـه در دهگلان برگزار شد بخصوص درون بخش کاریکاتور را بیـان نمایم.چهره این داوران معلوم الحال کـه در پرده ای از تاریکی هست مبهم است. درون ضمن مـیخواستم بـه این سوتی ها اشاره نمایم
. بنده 4 اثر خود را کـه دو تای آن بنا بر انتخاب داوران جشنواره تولیدات حوزه هنری سراسر کشور جزو 6 اثر برتر استان درون سال جاری بود بـه همراه یک اثر کـه در نمایشگاه بین المللی از مـیان 2000 اثر کنار بزرگانی چون تورسیوس/ آنجل بولیگان/عباس ناصری/دراگوستینف/مسعود ضیـایی/یوری کوزوبوکین/جولین بناپای/و... درون ردیف98 آثار راه یـافته بـه نمایشگاه قرار گرفت ارسال نمودم اما درون کمال تعجب وقتی علت برگزیده نشدن کارم را حتی درون بین 3 نفر جویـا مـی شوم مـیدانید جوابم را چه مـی دهند!!!! مـیگویند حتی آثارت بـه قسمت مقدماتی کـه حداقل ده که تا کار از آنجا بالا مـی رود نرفته است.د هر رقابتی برنده نشدن امری عادی هست اما واقعا جای تعجب دارد کـه با توجه بـه شناختی از کاریکاتور استان دارم افرادی درون حد بولیگان و دراگوستینف فعلا نـه درون دهگلان زاده شده اند نـه درون استان! کـه داوری را منصفانـه بدانم و دوما آنکه راه یـابی آثار فوق بـه نمایشگاه درون شرایطی کـه بیشترین سهم موفقیت را بهمراه اقای صولی درون کارتون استان با این کـه هنوز خود را ملزم بـه حرفه ای تر شدن درون سطحی بالاتر مـیبینیم اولا مـیخواستم از آقایـان بپرسم
1.داوران حداقل بخش کاریکاتور چهانی هستند. اگر بنا بـه شنید ها جناب صادق ایوبی باشند کارتون چه ربطی بـه کار ناکرده ایشان دارد. اگر خودشان یعنی اهالی روستای ارشاد دهگلان هستند کـه وا مصیبتا !!!!! احتمالا همگی یک جا نشستند و با هم شرط گذاشتند هر اثری بیشتر خنداند که تا روده پر شوند آنرا انتخاب نمایند یـا خدای نکرده قرعه کشی د.
2. هدف از نوشتن این کامنت مظلوم نمایی بنده نیست بلکه اشتباه اهالی هنر بخصوص بنده درون ارسال آثار بـه جشنوارهای هست که عمدا نام جشنواره هنر های تجسمـی استان را یدک مـی کشد و دارد هزینـه های خوبی را با سو استفاده از عناوین خاصی جذب کرده
3.در پایـان تعجب بنده زمانی بـه اوج مـیرسد کـه ما درون سطح استان بـه اندازه 3نفر کارتونیست نداریم کـه حتی یکی دو جایزه درون سطح کشوررا باشند و اصولا بنده بخوبی از این امر واقفم اما اینکه داوران با سواد کارتونی دهگلان سواد داورانی جهانی را زیر سوال ببرند و به با این نوع داوری بـه کارتونیستها بی حرمتی کنند غیر قابل قبول. هنوزیـادم نرفته هست در یکی از جشنوار های استانی کاریکاتور بـه نام امور مالیـا تی نفر اول جشنواره داور مسابقه بود!!!
در پایـان از مخاطبان سایت درون خواست دارم بدون طرح مسایلی مانند حاشیـه های خاص این سایت!و جنگ این و آن سر برخی مطالب. نظرات خود را درون این زمـینـه طرح کنند.
************************************************************
با سلام خدمت شما
جناب هنرمند ، بنده درون كردستان فردي را درون مقام كارشناس و داور كاريكاتور نمي شناسم ، و اين اعمال بديهي هست .
در جايي گذران زندگي مي كنيم ، كه عقب مانده هايي درون مقام استاد دانشگاه ، كارشناس ارشاد اسلامي و غيره را درون مقابل استدلالات ديگري فحاشاني مي بينيم كه بـه تهمت ، افترا ، تعطيلي كلاس و لغو مجوز نمايشگاه مشغولند .
فرموده ايد : (( حاشیـه های خاص این سایت!و جنگ این و آن سر برخی مطالب . ))
دوست گرامي ، اگر مايل بوديد مقالات را مطالعه فرماييد كه دريابيد جنس مطلب و مبحث جدي و مـهم از چيست ، که تا بيابيد موجود بي هويتي مانند " هنر " حاشيه اي هست كه براي سرگرم كردن خيل عظيمي ، آنرا بر كرسي مباحث متفكرانـه و جدي نشانده اند .
موفق باشيد

AAA

1391/2/18  22:58:46

به گمانم داوران فوق اصولأ با کارتون و کاریکاتور بیگانـه اند! حتی آنرا جزیی از نقاشی مـیدانند بنابراین قوانین خاص طراحی و نقاشی درون اجرا را عین کارتون و کاریکاتور و حتی درون درک سوژه کارتون عاجزند!! با توجه بـه مطالب بالا کـه اثرتان حتی بین ده نفر نیست با این اوصاف! بنده حتی فکر مـیکنم بـه تعداد 3 یـا 4 نفر کارتونیست نداریم کـه حداقلترین بیوگرافی داشته باشند چه رسد بـه آنکه کار شما از مقدماتی نرفته بالا!!
*************************************************************
پاسخ:
جناب AAA ، شما چطور تشخيص داديد كه " يك هنرمند " چه كسي هستند ؟! اول مي بايست ايشان خودشان را معرفي نمايند .

دجال

1391/2/20  01:41:27

طبیعی ترین حالت ممکن درون استان کردستان نا داوری هست حتی پیکاسو باشید حتما مطیع باشید! اگه هم نمـیباشید حتما بشوید دستیـار جناب سلام محمدی!؟ اوکی

7777777

1391/5/11  23:05:49

آقای محمدی شما اساسا بجای نقد فحاشی مـیکنید و زندگیتان جز لجن و خشم و جنگ های روانی نیست. با اینکه احترام به منظور هنرمند بودنتان و کاراهایتان قائل هستم اما نقدهایتان بیشتر از نقد، جنگ و بچه بازی است. این مدت نقدی را درون هفته نامـه سیروان خواندم از اقای رحمانی چاپ شده بود کـه داشت نمایشگاه عاقای عباسی را نقد مـی کرد. فکر مـی کنم حتما چندین با ان را مطالعه کنید که تا آداب نقد دستتان بیـاید.
با امـید ارام شدن تن پنـهان هنرمندان کرد...
**************************************************************
پاسخ :
عزيز جان ، غرغر كردن نگاه خام وام گرفته ي ديگران را " نقد" نام مي نـهيد ؟!
از بـه اصطلاح منتقدان و هنرمندانتان بپرسيد ، چرا باتوجه بـه چند بار دعوت رسمي از طرف آموزشگاه و اشخاص ، توان مناظره اي با من ، با حضور دانشجويان و ديگران ، و فيلم برداشتن از جلسه را ندارند ؛ که تا به امثال شما كه جرأت نصب نظر با اسم خود را نيز نداريد بفهمانم ، آنـهايي كه شما منتقد تشخيص داده ايد بي سوادتر از آن هستند كه تاكنون مورد خطاب قرار داده ام .
شما نيز امتحان فرماييد و پيشنـهاد مناظره با من را بـه آنـها دهيد ، كه صم بكم بودنشان را با چشمان مباركتان نظاره فرماييد .

فریباحاجی زاده

1391/5/11  23:06:55

وب سایت

سلام آقای محمدی
بخشی از مطلب طولانی شما را خواندم و سر فرصت که تا انتهای مطلب را خواهم خواند، بـه نظر مـی رسد تلقی مشابهی از هنر داریم.
پیشنـهاد مـیکنم هنگام بیـان مطلبی کـه بدیع و به طبع سنگین هست از نثر روانتر و ساده تری استفاده کنید، ذهنی کـه درگیر یک مطلب نو و ثقیل هست بهتر هست تمرکزش رو همان مطلب باشد و نـه درک آرایـه های ادبی نثر نویسنده.
با آرزوی موفقیت روزافزون به منظور شما دوست عزیز
*************************************************************
پاسخ :
با سلام و عرض ادب خدمت شما
به جهت اظهار نظرتان ، سپاسگزارم .

موومان

1391/5/11  23:07:36

آقای سلام محمدی
سلام و خدا قوت! عمـیقا شما را تحسین مـیکنم کـه در عین حال کـه در حرفه ی خود استاد مسلم هستید، همزمان بـه عنوان یک بنیـان اندیش نیز بهتر از همـه ی ما بساط و دکان این هنر کثیف و تهوع آور را مـیکوبید.
این الگوی رفتاری شما مـیتواند به منظور همـه ی ما سرمشق باشد: قاطعیت درون کوبیدن دکانـهای کفار و مشرکین، و همزمان تسلط تمام عیـار بر فن و فنون و عصاره ی یک حرفه.
در پناه خدا
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما دوست گرامي
آقای موومان ، از اظهار لطف شما ممنونم .
همـه ی ما درون محضر استاد پورپیرار ، بـه اندازه ی وسعت و عمق تفکری خویش توشـه بر مـی داریم و نظرات خود را قوت مي بخشيم . بنده فعلا درون خدمت دوستان گرامـی امثال آقایـان دکتر گلسرخی ، مجتبی غفوری ، مـهدی_مـهدی و .... فیض مـی برم .
با تشکر

عارف محب الله

1391/5/11  23:08:26

در جنگ سرد بلوک شرق کـه بی خدا بود درون واقع حزب الشیطان بود و بلوک غرب کـه شعار توکل بر الله را بر روی دلارها چاپ کرده بود، حزب الله بود . جهان اسلام نیز، همان راه شوروی از هم فروپاشیده را ادامـه مـیدهد و همان شعارهای شوروی کافر را علیـه امریکا سر مـیدهد، بنابراین جهان اسلام نیز مثل شوری حزب الشیطان هست و آمریکا همان حزب الله سابق . هیچ فرقی با زمان جنگ سرد نیست تنـها جبهه ی شیطان علیـه آمریکا از شوروی کافر بـه جهان اسلام منتقل شده هست . همسر کیـانوری رئیس حزب کمونیست ایران یک ماه پیش درون مصاحبه ی بی بی سی فارسی مـیگفت کـه به پیروی از فرهنگ شوروی هنگام حضور درون زندان اوین زیر شکنجه های شدید هم حتی یک بار نام خدا را بر زبان نیـاوردم و از خدا کمک نخواستم . بعد کاملا طبیعی ست ناصر پورپیرار بـه عنوان یک شیطان از جنس انسان کـه قبلا درون کنار حزب کافر کمونیست و کشور شیطانی شوروی ایستاده بود، الان درون کنار جهان اسلام ایستاده باشد که تا جهان اسلام را هم مثل شوروی بـه سمت سقوط هدایت کند . چون شغل شیـاطین هدایت بشر بـه سمتی ست کـه باعث سقوط بشر شود . بـه طور مثال ابلیس ابوسفیـان را بـه سمت دشمنی با حضرت محمد هدایت کرد که تا ابوسفیـان سقوط کند . ابر امپراتوری قدرتمند شوروی را بـه سمت دشمنی با آمریکای کوچک و ضعیف ولی مومن هدایت کرد که تا ابر امپراتوری شوروی با خواست خداوند سقوط کند . صدام و بن لادن را بـه سمت دشمنی با اسرائیل هدایت کرد که تا طبق وعده ی الهی همچون گرد و خاکی درون آسمان پودر شوند . شغل شیطان این هست . شیطان دشمن شماست، ولی هیچ گاه مستقیما با شما وارد جنگ نمـیشود، بلکه درون لباس دوست و در لباس هم جبهه شما را بـه جایی هدایت مـی کند که تا مثل شوروی و…… نابود شوید . چون شیطان دشمن بشر هست و مـیخواهد بشریت را بـه سمت نابودی هدایت کند . حتما آگاه و دانا باشید و راه ها و اعمالی را کـه گذشتگان مثل قوم لوط و قوم نوح و قوم هود و حزب هیتلر و شوروی و قذافی و بن لادن و فرعون و صدام و…… با انجامشان اتوماتیک وار نابود شده اند را بشناسید و اگر دیدید کهی درون لباس دوست شما را بـه انجام همان اعمال و به همان راه هدایت مـی کند و در این مورد هم آگاهی دارد، بعد او شخص شیطان هست که مـیخواهد نابود شوید . ………………………………………………………………………………………………….///// از ابتدای سال 1386 که تا ابتدای سال 1389 درون طول 3 سال کـه از ناصر پورپیرار طرفداری کردم، حتی یک بار هم با یکی از یـادداشتهای او مخالفت نکردم. از آبان 1388 خداوند پاسخ بـه سوالاتم رو آغاز کرد و ناصر پورپیرار هم تلفنی پاسخهای الله بـه سوالات رو تایید مـی کرد و حتی منو از اولیـا الله نامـید . مخالفتم با پورپیرار از تیر 1389 آغاز شد . زمانی کـه پورپیرار یـادداشت اسلام و شمشیر 50 رو نصب کرد وآگاهانـه و از روی دشمنی، بـه خداوند تهمت زد کـه در صورت سوال از او سر از تاویل درمـیاوریم . همان روز کـه بعد از نصب یـادداشت اسلام و شمشیر 50 مخالفتم با ناصر پورپیرار شروع شد، کارت معافیت از خدمت سربازی از شـهر تهران صادر شد . بعد از چند روز تفکر و سوال از خداوند بـه شیطان بودن پورپیرار پی بردم و همان زمان کارت معافیت بـه منزل پست شد. اول مرداد ماه 1389 همان روز کـه کارت معافیت بـه دستم رسید بـه ناصر پرپیرار زنگ زدم و به او گفتم کـه تو شیطان هستی . و سپس از همان موقع هشدار بـه حاجی زاده رو آغاز کردم . مصادف بودن دریـافت کارت معافیت از خدمت سربازی با اعلام شیطان بودن پورپیرار بـه خوبی نشان مـیدهد کـه با خواست خداوند از همان زمان خدمت سربازی ام بـه خداوند شروع شده کـه همان هشدار بـه طرفداران پورپیرار هست . اگر 18 ماه روی اول مرداد 1389 بگذاریم مصادف مـیشود با اول بهمن 1390 کـه روز حذف وبلاگ نجس زدایو روز پایـان ماموریتم درون کشور شیطانی ایران هست . جالب اینجاست کـه هنرپیشـه ی امریکایی کـه خداوند بدن او را بـه من عطا مـی کند هم، اول بهمن درون اقدامـی بی سابقه وبسایتی تاسیس کرده و دسترسی بـه خودش رو ممکن مـی کنـه . درون بهمن ماه، 20 سالگی ام رو تموم مـی کنم کـه خدمت سربازی هم از 18 که تا 20 سالگی ست . جل الخالق از این همـه مطابقت . چون بـه طور رسمـی از 26 آبان سال 1389 روز عید قربان درون اینترنت ظاهر شدم و خداوند درون این تاریخ بـه طور رسمـی مرا به منظور هشدار بـه شما فرستاد، بنابراین از ترس دچار شدن بـه عاقبت حضرت یونس، 4 ماه اضافه خدمت کردم . از 26 آبان 1389 که تا 26 اردیبهشت 1391 بـه مدت 18 ماه بـه همـه ی شما درون مورد شیطان بودن ناصرپورپیرار هشدار دادم . …………………………………………………………………………………………………///// شاهد باشید. 18 ماه کامل بـه طور شبانـه روزی و با تحمل همـه ی سختی ها بـه تک تک شما هشدار دادم . بـه شما گفتم کـه خداوند بـه سوالات پاسخ مـیدهد . بـه شماها گفتم کـه کتاب مقدس مثل قرآن نازل شده از جانب خداست . بـه شما گفتم کـه ناصرپورپیرار دشمن خداست و یک شیطان از جنس انسان مـیباشد کـه هدفش جاهل و سپس نابود و هلاک شماست. بـه شما گفتم کـه پورپیرار دشمن شماره ی یک علم و دانایی ست و هدف او از جعلی نامـیدن کتابها دور شما از علم و دانایی ست . بـه شما گفتم کـه او دشمن پادشاهی شما ، دشمن زیبایی شما، دشمن مظاهر اقتدار و دشمن هر چیزی ست کـه باعث برتری بشر مـیشود . چونکه او شخص شیطان و دشمن بشر هست . اگر قبل از هشدار بـه شما ایران را ترک مـیکردم و خداوند بـه علت پیروی ازشیطان بـه شما بلا نازل مـیکرد، درون این صورت خون شما بر گردن من مـیشد چونکه با وجود آگاهی بر شیطان بودن پورپیرار بـه شما هشدار ندادم . ولی اکنون با خیـال راحت مـیتوانم با کمک خدا بـه زندگی شخصی ام بپردازم، چونکه بـه فرمان خدا بـه شما هشدار داده ام و الان آگاهانـه از شیطان پیروی مـی کنید . فردا روز قیـامت حق ندارید کـه به الله شکایت کنید کـه چرا شما را بر شیطان بودن پورپیرار، عارف نکرد و چرا بـه شما هشدار دهنده ای نفرستاد . خداوند بـه همـه ی شما منو به منظور هشدار فرستاد ولی شما گوش نکردید . مثل همـه ی اقوام کافر گذشته و مثل رفتار قوم نوح با نوح ،شما با من رفتار کردید. شاهد باشید کـه خداوند بـه وسیله من بـه شما هشدار داده هست . ………………………………………………………………………………………………….///// درون واقع خداوند بـه وسیله ی ناصرپورپیرار قلب های شما را آزمایش مـی کند که تا ببیند بـه چه چیزی علاقه و یـا دلبستگی دارید و در برابر توهین بـه چیزی با ناصر پورپیرار مخالفت خواهید کرد . بـه جز من هیچی از شماها درون برابر تهمتها و دشمنی های ناصر پورپیرار با خداوند، از خدا دفاع نکردید . همـه ی شما درون برابر یـادداشت اسلام و شمشیر 50 و توهین های پورپیرار بـه خداوند و دشمنی او با علم و دانایی ساکت ایستادید . این نشان مـیدهد کـه به جز من هیج کدام از شما خداوند را دوست ندارید و به او دلبستگی ندارید . خداوند شما را بـه دست پورپیرار آزمایش کرد و دید کـه هیچ کدام بـه الله دلبستگی ندارید که تا از او دفاع کنید . هیج کدام بـه علم و دانایی علاقه ندارید کـه دعوت شیطان بـه جهالت رو لبیک گفتید . ……………………………………………………………………………………………….////// گفت خداوند چگونـه این ها را بعد از مرگشان زنده مـی کند؟؟؟ گفت اکنون مـیدانم کـه خداوند بر هر چیزی قادر هست . /بقره 259/ بـه خداوند درباره مفهوم آیـات و کلمات قرآن سوال ندهیم کـه سرانجام سراز تاویل درون مـیاوریم . /یـادداشت اسلام و شمشیر 50 / ……………………………………………….. همانطور کـه حمله ی بخت النصر بـه شمال ایران و حمله ی هیتلر بـه شوروی و حمله ی صدام بـه کویت بزرگ ترین اشتباه و دام خداوند به منظور آنـها بود کـه سرانجام باعث نابودی شان شد، بـه همان ترتیب نصب یـادداشت اسلام و شمشیر 50 از طرف شیطان، بزرگ ترین اشتباه و دام خداوند به منظور او بود کـه هدف شیطان را لو داد کـه دشمنی او با علم و دانایی ست و باعث ظهور من شد کـه خداوند اسمم را عارف گذاشته هست . درون واقع کل هدف شیطان دشمنی با علم و آگاهی ست و هدف او هم از جعلی نامـیدن تمام کتاب ها و دعوت شما بـه دور ریختن کل کتابها درون واقع دور شما از حقیقت و علم و نور و آگاهی و دانایی ست . ابتدا کتاب ها را جعلی و دروغ مـینامـید که تا شما را از علم و آگاهی دور نماید، سپس قوم برتر بنی اسرائیل را مسئول تولید این دروغ ها مـینامد که تا دشمن بنی اسرائیل شده و طبق وعده ی الهی از بین بروید و هلاک شوید . یعنی هدف او جاهل و سپس هلاک شماست . چون پورپیرار دشمن شماست و مـیخواهد جاهل و هلاک شوید . /تمام شد ما از شر یک مشت کتاب مزاحم کـه به اصطلاح بـه دوران ماقبل مسیح اشاره مـی کند خلاص شدیم . ناصر پورپیرار درون مصاحبه ی با عربگری / چون هر یک از این کتاب ها کـه از گذشته باقی مانده اند، هچون نوری هستن کـه تاریخ باستان و اتفاقات گذشته را مقابل چشمان شما روشن مـی کنند و شیطان دشمن روشنایی و آگاهی ست . ……………………………………………………………………………………………….///// پروردگارتان شما را از این درخت منع نکرد مبادا دو فرشته شده و یـا جاودان بمانید . /سوره ی اعراف آیـه ی 20 / بـه خداوند سوال ندهیم کـه سرانجام سر از تاویل درمـیاوریم . /ناصر پورپیرار اسلام و شمشیر50 / ………………………………………………………………………….. ابلیس کـه یک شیطان از جنس آتش هست به خداوند تهمت دروغ گویی مـیبندد و آدم و حوا را بـه خوردن مـیوه دعوت مـی کند که تا آنـها را بـه سقوط برساند . و ناصر پورپیرار هم کـه یک شیطان از جنس انسان هست به خداوند تمـهت حقه بازی بسته و از شما دعوت مـی کند کـه از خداوند سوال نکنید که تا جاهل بمانید .

arman

1391/5/11  23:08:57

سلام استاد بهم خبر امروز توی نمایشگاه بهرام مـهربان با ایشان بحثتون شد درسته؟
قضیـه چی بود؟
*************************************************************
با سلام خدمت شما
ایشان با کپی و استفاده از کتبی کـه خوانده بودند و تدریس مـی کنند ، مقدمـه ای بر نمایشگاهشان نوشته بودند کـه به تحریم صورت درون اسلام و ..... اشاره داشته بودند .
بنده درون این رابطه چند پرسش داشتم کـه با عدم آگاهی آنـها روبرو گشتم و سئوالاتم بی پاسخ ماند ( البته انتظاری بیش از این نداشتم ) ؛ و مباحث نقاشی بـه اصطلاح ایرانی درون " فراسوی دیدن " را پیش کشیدم کـه به دلیل چیزی به منظور گفتن نداشتن ، بـه مذاقشان خوش نیـامد .
اکنون مشغول تایپ نوشته ای مفصل هستم ، کـه به یـاری خداوند چند هفته ی دیگر درون سایت نصب خواهم نمود .

arman

1391/5/11  23:09:26

راستی استاد منم با تاثیر از مقالتون یـه مقاله درون مورد موسیقی نوشته ام بـه اسم
نقدی بر عبدالله ماچکه ای ، استراوینسکی ، احمد نازدار ،سعدالله نصیری ، شستاکویچ
البته با عنوان فراسوی شنیدن
**********************************************************
پاسخ :
موفق باشید .
اگر چیزی به منظور گفتن دارید ، ارائه دهید ؛ کـه دیگران فکر نکنند درون مـیان چیدمان اسامـی دست و پا مـی زنید ، و زیستگاهتان حاشیـه ای درون حاشیـه هست !

هیوا لطفی

1391/5/11  23:09:58

با سلام ودرود حضور هنرمند توانا آقای سلام محمدی.
یـه عنوان یک هنرمند ازدیدن آثارواستعداد شما یـه عنوان یک همشـهری ،تبریک مـی گویم.
آرزومند پیشرفت وسربلندی به منظور تمامـی هنرمندان وعلاقه مندان بـه عرصه هنروادب وفرهنگ هستم.
دردرجه اول ،لازمـه اینکهی خودراهنرمندوادیب بداندویـا واقعا باشد،اینست کـه اول یک انسان باشیم ورفتاروکردار ما یک الگوی انسانی وعقلایی باشد.
ودردرجه بعدی اینکه انسان هرگز کامل نیست وهمچنان یـاید بیـاموزیم.وکسی کـه علم وهنرودانش خودرا تکمـیل بپندارد ،خودرا ازاذهان محووباطل مـیکند.
ودیگر،مسله مـهمـی کـه سدراه پیشرفت وعامل اصلی رکود خواهد شد حسادت یک انسان ،درهر حرفه ومقامـی هست ..وصحبت ما دررابطه باکسی هست که مبنای تغییر دریک جامعه است.
ازدرباز ،نقش بسیـار ارزشمند هنر وفرهنگ وتمدن درجوامع بشری معرف صعودوعروج
یوده است.پس هنرمند فردی وارسته والویی عینی درون بین اقشار جامعه هست ،متاسفانـه این رفتارهای دوراز انتظار وعجولانـه ونسنجیده آنـهم درون انظار هنرجویـانمان
یک سم مـهلک وویرانگر هست .چرانبایدهنرمندان واقعی درجامعه همـه دست دردست هم ودرکنار هم قدمـهای استوار وسازنده ،همراه انتقادسازنده نداشته باشیم.
به جای اینکه پا جلو پایی بـه قصد نابودی دیگران بزنیم .بیـاییم دست آنـها رابگیریم وراه را بـه آنان نشان دهیم.
چه اشکالی دارد راهنمای خوب وماندگاری درون اذهان شاگردان وهنرجویـانمان باشیم.
چه اشکالی دارد ما آنقدر لیـاقت ودانش وهنر وعلم داشته باشیم وآن را بـه هنرجویـانمان
،بی هیچ کم وکاست وخصاصت ارئه دهیم وآنـها ازما جلو بزنند ؟
مـیکل آنژ:"فردی استاداست کـه شاگردش از او جلو زده وبالاتر رود."
حسادت را از خودتان دور نمایید که تا چشم جانتان باز شود وحداقل جلو پای خودمان را درست ببینیم.
هربا لیـاقتهای خود وباپشتکار واراده اش مـی تواند بـه اوج ویـا قعر برسد.
مطمئن باشیدهیچ کامل نیست. درون درون هر شخص توانایی واستعداد خاص خودش نـهفته است.وهیچ روزیی را نمـی خورد.
گاهی رفتار نابجایی ارزش انسانی مارادر انظار بقدری پایین مـی آورد کـه تمام محسنات وعلم وهنر وادب مارا دود وبه هوا مـی فرستد.وبه قول مولانا مـی فرماید: بی ادب محروم ماند از لطف حق
.حالا هرکسی کـه شما دوست دارید.
بیـاییداز تجارب همکاران واساتید هر فن بهره ای بگیریم وهمدیگرراپشتیبانی نماییم که تا در
این عصر پرتلاطم وماشینی ،حداقل دچار ناراحتی های جورواجور روانی وعصبی نگردیم.
چونی کـه کارش مرتبا سرک کشیدن درون زندگی دیگران وکارشکنی وحسادت ونقشـه کشیدن به منظور بدبختی دیکران هست ،اول خودش گرفتار ومریض مـی کردد.
پس.پس اگر توانستیم ،پشتیبان وحامـی هم باشیم نـه طوفانی بر زندگی هم.موفق وسربلند باشید.
************************************************************
پاسخ :
با سلام و عرض تشکر خدمت شما
آقای لطفی ؛ مخاطب و علت درج کللامتان درون این سایت را نیـافتم ! ؟
این سخنان را مـی بایست چهره بـه چهره بر صورتانی بکوبید ، کـه نـه تنـها کمترین حقوق شـهروندی را نیز از من دریغ مـی دارند ، بلکه درون جمع چند طفل و کودک با اتهام و افترا و تهمت سعی درون درمان سوزش نقدهای این قلم دارند ، چراکه توان ارائه ی یک پاراگراف درون جواب نوشته هایم را درون خود نمـی یـابند .
موفق باشید .

دوست قدیمـی

1391/5/11  23:10:25

جناب استاد، وقتی درون سایت ایران کارتون از کم لطفی ها سخن گفتید بـه یکباره همـه اهل هنر بـه حمایت از شما برخاسته و به دفاع از شما پرداختند،چه شده کـه با سخنانی کـه این بار بجای بیـان درد قشر هنرمند بـه تخریبشان پرداختید؟ آیـا لفظ سخن گفتن افشای محتویـات اس ام اس های دوستانـه از سوی یکی از دوستانتان درون سایت کار درستی بود؟ مشکل با مقاله شمانیست درون این دنیـا اگری را تخریب یـا زیر سوال بریی هم نقدی نخواهد کرد
*************************************************************
پاسخ :
اولا: شما بفرمایید " هنر " چیست ، و" هنرمند " بـه چهی مـی گویند ؟ کـه وی را شناسایی و در پی درمان آن باشیم .
ثانیـا: چنانکه پیداست و در نوشته هایم نیز اشاره داشته ام ،انی کـه خود را هنرمند خطاب مـی کنند و وادییکه آنرا هنر خطاب مـی کنند ، خود از دردهای زمان ما هستند .
دوست قدیمـی ، شما مـی بایست بـه دنبال علت گردید و مسبب هر آنچه شما با آن مشکل دارید را بیـابید ، و اگر تمایل بـه ارشاد او داشتید کـه اجرتان نزد خداوند محفوظ مـی باشد .
ثالثا: بنده هیچ مبحث شخصی را بیـان ننموده ام . چراکه اگرانی هر مبحثی ، حتی پیش پاافتاده ترین آنـها را عمومـی کرده و قصد تخریب دیگری را هدف پندارند ، بسیـار طبیعی مـی نماید اگر شخص مقابل یـه دفاع از خویش برخیزد .
خامسا: عزیز جان ، همـه ی اس ام اس ها کـه همانند محتوای پیـامـهای شما مشغول منت کشی و ناز و غمزه کلمات با دوست خویش هستید ، کـه نیستند !!؟ درون گذشته یکی از اسناد معتبر درون محکومـیت شخصی ، دستنویش آن شخص بود ؛ کـه الان فیسبوک و اس ام اس و غیره نیز نقش استنادی بـه همان قوت را درون دادگاه بر عهده دارند . لذا بنده بـه عنوان سند به منظور عقب مانده ها و عقده ای هایی کـه حتی یک روز را با آن شخص درون کلاسم حضور نداشته اند ، آورده بودم ؛ وگرنـه مابقی دوستان و شاگردان کلاس ، چندین سال با آن شخص درون کلاسم همدوش هم حضور داشته اند و نیـازی بـه نشان حضور نداشتند .

دوست قدیمـی

1391/5/11  23:10:47

متأسفم به منظور افکارتان کـه همـه را عقب مانده فرض مـینمایید و به مانند تحجر گرایـان نوظهور کیش و مسلکی را کـه در تخیلتان زندگی مـی کند را برتر مـیدانید. اگر گمان مـی برید هنرمند یعنی دارای تمام فنون هنری لازم!! حتما بر این افکار کودکانـه خندید. شایسته ترین هنرمندان جهان بـه درجات مختلف هنری که تا لحظه مرگ نیز محتاج یـادگیری بودند!؟ و اینک جوان 30 ساله ای چون شما بـه مرزی مـیرسد کـه به همـه مـی خندد و همـه را زیر سوال!!؟
*************************************************************
پاسخ:
دوست قدیمـی ، چرا برآشفته اید ؟!!
کدام افکارم ؟!
کدام عقب مانده ؟!!
فرموده اید (( اگر گمان مـی برید هنرمند یعنی دارای تمام فنون هنری لازم!! ...))
اما شما کـه نفرموده اید ، هنر چیست و هنرمند کدام هست !؟

مخاطب کاریکاتو

1391/5/11  23:11:16

اخیرأ درون نمایشگاه کاریکاتوری شرکت جستم یکی از آقایـان کـه کارش فقط بـه نمایشگاه یک جشنواره معتبر همراه ده ها نفر دیگر درون برزیل رفته! بـه ناگاه شنیدم کـه اذعان دارد کـه برگزیده شده است!!! یـا یکی دیگر از آقایـان جشنواره بی ارزش یک شـهر کوچک استان را کـه داورانش ۶ رشته را درون بی عدالتی و بی سوادی کامل قضاوت د رتبه اش رو بعنوان مسابقه استانی معتبر!! افتخار خویش مـیداند. چرا دروغ و خود را الکی بالا دانستن؟؟

صدیق

1391/5/17  14:50:06

استاد چرا سایت شما بسیـار سوت و کور هست و مخاطبی وجود ندارد؟ بـه نظرتان وقتی هیچیـارای مقابله با سخنان شما نیست و دیگر سراغ سایت شما نمـی آیند یـا اگر بیـایند از درون تفنن و سرگرمـی و بی ربط بـه مقاله شما و خود شماست بعد هدف سایت شما چیست؟ چه بخواهید چه نخواهید انسان موجودی اجتماعی هست و تک صدایی شما فقط و فقط انزوای سایتتان را درون پی دارد.
***************************************************************
پاسخ :
آقای صدیق ، تعداد مخاطبان یک سایت را بـه شمارش نظرات ثبت گشته درون آن روز ، اندازه نمـی گیرند ، بلکه شمارشگر هر وبلاگ و سایت ورود و تعداد افراد را نشان خواهد داد .
خدمتتان عارضم کـه اتفاقاً با توجه بـه شمارشگر سایت ، مخاطبان این سایت نسبت بـه اولین روزهای نصب نوشته ی " فراسوی دیدن " چندین برابر گشته اند .
هدف سایت نیز ارائه ی آثار و نوشته هایم مـی باشد ، و فکر نمـی کنم تشخیص آن آنقدر مشکل باشد کـه از دیگران پرسش نمایید .
موفق باشید .

آرمان

1391/5/24  19:15:29

سلام جان با قاطعیت تمام بزدلیت برایمان ثابت شد و این کـه چقدر اراجیفت بی مایـه است
زیرا این جواب سوال بنده را نصب نکردی کـه این حکم تغییر ت مایکل جکسون
رو از کجا پیدا کردی کـه در مقاله هنرمند درون اسلامت (همون طور کـه از نامش پیداست) صادر کردی؟
و همـینطور چندین کامنت دیگر را نیز نصب نکردی کـه این بزدلی شمارو مـیرسونـه
موفق باشی با فراسوی ت
*************************************************************
پاسخ :
عزیز جان ، ذهنیتی همچون شما کـه با چند نکته ی "حاشیـه " مـی زید و سیر مـی گردد ، تاب و توان هضم و درک مباحث مـهم را درون خود نخواهد یـافت . علی ای حال اگر جستجویی درون اینترنت داشته باشید چنین سخنانی را خواهید خواند ، کـه گروهی تغییر ت مایکل را تأیید و دیگری آن را قبول ندارند . فکر نمـی کنم مقاله ی بنده درون رابطه با کشف حقیقت چنین مسأله ای ارائه گشته باشد ، و عدم اثبات آن تأثیری درون نوشته داشته باشد . مثلا اگر بـه جای وی شخصی دگر را بنشانید نوشته ام مسیری دگر را خواهد پیمود ؟
بفرمایید کدام نظر را نصب ننموده ام ؟ اگر مطالب ارزشمندی جهت ارائه درون پاسخ نوشته هایم درون آستین دارید ، و در این تفکرید کـه نصب نخواهم نمود !! بـه سایت آرت پارادیزو بسپارید کـه نصب نمایند ، و یـا وبلاگی راه اندازید و مطالبتان را درون آن درج نمایید . هر چند بـه یـاد ندارم غیر از نظراتی آمـیخته بـه تهمت و دشنام و .... نظری را حذف نموده باشم .
آرمان جان ، از پماد سوختگی تان چیزی مانده هست ؟ اگر نـه ، مـهیـا نمایید کـه به یـاری خداوند چند روز دیگر نوشته ای 170 صفحه a4 ، را نصب خواهم نمود ، و دوستان پماد نیـاز خواهند داشت .
موفق باشید .

مایکل

1391/5/26  09:56:44

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86_%D9%85%D8%A7%DB%8C%DA%A9%D9%84_%D8%AC%DA%A9%D8%B3%D9%88%D9%86

...........................................................................................................
http://maji.blogfa.com/post-142.aspx

...........................................................................................................
http://forum.fullmjj.ir/showthread.php?2195-%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%A7%DB%8C%DA%A9%D9%84-%D8%AC%DA%A9%D8%B3%D9%88%D9%86

.......................................................................................................
http://smoothcriminal.blogfa.com/post-7.aspx

************************************************************
پاسخ :
عزیز جان ، نگرفتید کـه چی شد !! درون جواب قبل کـه خُرد خُرد مطلب را عرض داشتم ، سنگنین مـی نماید ؟!!
(( درون چه مکان براي يك آشپز خوب، غير از عنوان آشپزي خوب غش مي‌كنند، که تا مجوزي براي مايكل جكسن، كه هر روز با نام هنر، تغيير جنس مي‌دهد، صادر گردد؟ ))
یعنی بنده متصور گشته ام کـه ، وی هر روز زیر تیغ عمل جراحی بیـهوش تشریف داشته هست ؟!!
" اگر جستجویی درون اینترنت داشته باشید چنین سخنانی را خواهید خواند ، کـه گروهی تغییر ت مایکل را تأیید و دیگری آن را قبول ندارند . فکر نمـی کنم مقاله ی بنده درون رابطه با کشف حقیقت چنین مسأله ای ارائه گشته باشد ، و عدم اثبات آن تأثیری درون نوشته داشته باشد ."
اگر بـه سبب هضم ن ، موتور تان داغ مـی کند ، مجبور نیستید بـه سخنان بزرگترها گوش بسپارید ، بـه جای آن درون کوچه توپ بازی کنید .

آرمان

1391/5/27  23:12:41

سلام جون تو خودت هم واقعا نميدوني چي مگي..
نوشتي:تا مجوزي براي مايكل جكسن، كه هر روز با نام هنر، تغيير جنس مي‌دهد، صادر گردد؟
بعد ميگي کـه منظور من اين بوده کـه مايکل زير عمل جراحي بيهوش بوده... جالبه واقعا خنده داره
اگر گشتي درون اينترنت بزني ميفهمي کـه جز مسلمانان تندرو گرامي امثال شماي اين حرف را تاييد نميکند
و هيچ کجا و هيچ جايي ودر هیچ دادگاه و مطبوعات و رسانـه ای این مطلب را تایید نکرده اند و حتی خود مايکل درون هيچ مصاحبه اي اين سخنان را تاييد نکرده است.
وآن گروه کـه این مطالب را قبول دارند جز مسلمانان تندرو و افراطی نیستند
البته ناگفته نماند درون اسلام تهمت زدن بدون مدرک و3 بار با چشم خود ندیدن حکمش سنگسارمـیباشد..
اگر علیحضرت فقط عبدالباسط و افتخاری گوش مـیدهید و تا بـه حال حتی کاری از جکسون کبیر بـه چشم سر ندیده اید و به گوش جان نشنیده اید ما سالهاست با کارهای او زندگی مـیکنیم
اگر منظورتان از مسير نوشته هايتان همان مباحث اسلامي و يهودي و اين خزعبلات هست و حقيقت ميپنداري کـه ريشـه درون افکار پورپيرار داره هستش انشاالله درون بهره بردن از صواب آنب فیض نمایید
موفق باشید با این مقاله هایتان فکر کنم جز خودتان و شاگردان مریضتان همانطور کـه خودتان اذعان مـیداریدی حرفهایتان را درک نمـیکند
واین شاهنامـه 175 صفحه ای را هر روزبا دوستان بخوانید و کیفور شین
.
باور بفرمایین چند روز پیش یکی از دوستان این مطلب مقالتان را برایمان تعریف کرد و تا چند مدت فقط خندیده ایم ودلیل نظر گذاشتن همـین بود
پماد سوختگی هم احتمالا بدرد شما بیشتر بخورد چون حکم تهمت شما از دیدگاه اسلام سنگسار است.
*************************************************************
پاسخ :
آقای آرمان ، توصیـه ای دوستانـه :
به مبحثی کـه در آن آگاهی نداشته و کلامتان شرط ورود بـه همراه ندارد ، وارد نشوید ؛ چراکه فقط خود را با آن مـی آزارید .

آرمان

1391/6/1  10:27:24

فقط یک جمله اول مقاله جدیدتان اغده ای بودنتان رو ثابت کرد (وارنداز دوباره ي وجیزه نویسی هاي فردین صادق ایوبی) دیگر نتونستم بقیشو بخونم .
*************************************************************
پاسخ :
آقای آرمان ؛ درد و دلهایتان را درون قسمت مربوطه نصب فرمایید .

آرمان

1391/6/3  11:58:06

سلام کاک سلام
باور بفرمایید کامنت قبل رو بـه اسم من برایتان فرستادند و بنده نبوده ام
من فقط با بحث مایکل جکسن مشکل داشتم و به بحثهای دیگر زیـاد علاقه ای ندارم
چون بحث هنرهای تجسمـی درون حیطه بنده نیست و این اسامـی صادق ایوبی و فرجوند و.... را هم دورا دور و از زبان چند تن دیگر مـیشناسم و زیـاد علاقه ای بـه این افراد و هنرمندان سنندج ندارم ..
*************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما
نوشته های این قلم با محوریت " هنر " نگاشته شده اند کـه با زاویـه ی دید هنر های تجسمـی بسط یـافته اند ؛ و موسیقی یـا شاخه های دیگر مستثنی نگشته اند .

amir soheili

1391/6/13  12:57:49

... اصولأ جناب مرحوم مایکل چه طوری و چه جور بوده اند چه مشکلی از هنر طوفان زده ما حل مـیکند؟اگر فرض بر قیـاس هست با هنرمندان کردستان کـه به نظر من بـه لحاظ نوع کار و حرفه مایکل ما درون سطح کردستان جهان! چنین فردی نداریم. نقد مایکل چنان مورد تفحص قرار گرفته کـه برای یک روشنفکر یـا هنرمند کرد زبانمان عاجز از نقد یـا جوابش هست البته نقدی درون کمال سلامت گفتار و نوشتار و رعایت ادب. اصل را حل نکرده بـه فرع رفتیم.
**************************************************************
پاسخ :
به علت ازدیـاد نظرات این قسمت ، لطفا نظرات خود را درون قسمت " کتاب فراسوی دیدن " نصب فرمایید .
با تشکر

آیرین سلامـی

1391/8/15  01:18:53

با سلام با اجازه مـی خوام یـه انتقادی م من فکر مـی کنم این نـهایت فقر فرهنگی ما رو مـی رسونـه کـه در مورد یـه استاد مجرب و هنرمند همچین حرفای نا مربوط بنویسیم! آقایـان بیـاین بجای جبهه گیری علیـه همدیگه و اتلاف وقتمون بیـایم انتقاد سازنده و تاثیر پذیر ارائه بدیم کـه هم سطح فرهنگمون رو تقویت کنیم و هم بهداشت کلامـی خودمون رو رعایت کنیم. با سپاس

عجب

1391/9/24  00:23:10

واقعا از تعجب خشكم زد وقتي درون يك نگاه گذرا اين همـه توهين و حرفهاي ركيك بين افرادي كه خود را اهل هنر مينامند خواندم. آقا محمدي من بـه عنون يك دوست پيشنـهاد مي‌كنم اولا بعضي از مطالب سايت را حذف كنيد ثانيا جواب ابلهان خاموشي هست اگر جواب توهين را ندهيد وجهه ي شما بسيار سنگين تر خواهد بود. اگر ملت كرد بـه جاي بدگويي و پراكندگي بـه همدلي و اتحاد مي‌رسيدند الان اوضاعمان جوري ديگر بود
***************************************************************
پاسخ :
دوست گرامـی ، اوضاع عمومـی فرهنگیـان و قلم بـه دستان ما ، با اندک تغییر همـین هست که رؤیت فرموده اید . هدف شما از حذف نمودن این نظرات چیست ؟
بنده با تأیید برخی از نظرات قصد نشان فضای فرهنگی و شناساندنانی را دارم کـه هردم از فرهنگ ، اندیشـه و ... سخن مـی رانند ، و سکوتانی دگر را نیز پر رنگ تر نمایم .

نسیم

1393/3/13  23:01:32

ایمـیل

سلام با نـهایت تاسف.اقرادی کـه چنان نقابی را بـه صورت دارند کـه در نگاه اول شیفته انان خواهی شد اما وقتی روزگار از طریق اسباب و مسبباتی انـها را بردارد چهره ای کریـه و بسیـار بسیـار زشت را مشاهده خواهیم کرد وچنان شوکه خواهیم شد کـه تا مدتی غیر از سکوت حرفی ای گفتن نیست/ اقای محمدی برایتان ارزوی موفقیت و سعادت دارم.
***************************************************************
پاسخ :
با سلام
بله چنین هست ، و گذر روزگار نقاب از چهره شان بر مـی کشد . سپاسگزارم .

حامد خاکی

1394/2/23  19:02:13

ایمـیل

کارهاتو دیدم قبل از آنکه مطالب را بخوانم از آنـها لذت بردم اما با مطالعه مچ گیری فردین صادق ایوبی چندان موافق نبودم از آن رایحه انسانی بـه مشامم نرسید احساس کردم نـه انتقادی جسورانـه بلکه مبتنی بر نوعی آبروریزی نگاشته شده .من هم خدمت هادی ضیـالدینی وهم خدمت فردین ارادت دارم .نخوه پاسخگویی بسیـار زننده ودور از شانی انسانانـه ست .من علاوه بر کار وتدریس وترجمـه هم مـیکنم .نوشتار اگر بازگو نشود بـه چه درد مـیخورد فردین شخصی عصبانی هست اما مجموعه بی محبتیـها یکی از عواملی ست .چند قدم برداشته ای که تا با دیدگاهی بـه دور از معامله بـه او یـا امثال او کمک کنی.ما درون عین آنکه حتما دارای دیدگاهایی متفاوت از هم باشیم حتما همدیگر را هم بخاطر قرار گیری درون فضای هنری محترم ودوست داشته باشیم این هم خطاب بـه شما وهم خطاب بـه فردین صادق ایوبی ست .چه شیرین استی کـه متفاوت از من فکر مـیکند چون آنچه من ندیده ام او دیده وموجب شناخت بیشتر من مـیشود .به حرفهاای لینتن استناد مـیکنیم اما جاری از زبان دوست را قبول نداریم .
**************************************************************
پاسخ :
عرض احترام خدمت شما
نوشتار این قلم دو بخش مـی باشد ، بخش اول شامل پژوهش ها و رأی درون موارد مطروحه هستند کـه عاری از تعیین تکلیف با شخص خاصی مـی باشد ، و بخش دوم را نقدها و واکنش های ام درون رابطه با جهت گیری های دگران شکل مـی دهند کـه در چند مورد " فردین صادق ایوبی" مورد خطاب ام بوده هست .
چند مورد از این بخش افشاگری هست که واکنش اش را نیز دیده ایم ، اما بخش اعظم مربوط بـه آن قسمت را تجزیـه و تحلیل تخصصی و ساختار آثار مـی بینیم ، و اگر چرتکه بیندازیم بـه قول شما " مچ گیری " چند صفحه " از چند صد صفحه مطالب این قلم خواهد بود کـه در جای خویش قابل توجه و لازم مـی نمود ، کـه نتیجه گیری هایی منطبق با رفتار و برخورد آن شخص درون قبال دگر هم صنفی های اش داشته باشم .
موفق باشید و سپاسگزارم .

فرزادمنصوری

1394/10/24  17:55:48

ایمـیل

سلام کاک سلام ازمقاله زیباتون لذت بردم
****************************************************************
پاسخ :
با سلام خدمت شما دوست گرامـی . سپاسگزارم .




[حنای طراحی و سوزشش محل طراحی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Thu, 13 Sep 2018 12:05:00 +0000



تمامی مطالب این سایت به صورت اتوماتیک توسط موتورهای جستجو و یا جستجو مستقیم بازدیدکنندگان جمع آوری شده است
هیچ مطلبی توسط این سایت مورد تایید نیست.
در صورت وجود مطلب غیرمجاز، جهت حذف به ایمیل زیر پیام ارسال نمایید
i.video.ir@gmail.com